مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ دی ۱۳۰۵ نشست ۴۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم


مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ دی ۱۳۰۵ نشست ۴۶

جلسه ۴۶

( مجلس دوساعت ویکربع قبل از ظهر بریاست آقای تدین تشکیل گردید. )

صورت مجلس پنجشنبه اول دیماه را آقای آقاسید ابراهیم ضیاء قرائت نمودند .

رئیس- آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – در آن دوپیشنهاد که آنروز رأی گرفته نشد بنده برای اینکه سابقه نشود خواستم عرض

کنم که پیشنهادهائیکه راجع بآن چیزی که مطرح است میشود اگرمخالف نظامنامه نباشد باید در آنها رأی گرفته شود ودراین دو پیشنهاد رأی گرفته نشد .بنده عرض میکنم برای اینکه سابقه نشود که پیشنهادی که شد ومخالف بانظامنامه نیست باین سابقه رد شود خوبست توضیح داده شود یاترتیبی واقع شود که بعد این مسئله سابقه نشود .

رئیس – اگر مقصود آن دوپیشنهاد است صحیح همانطور بوده است که عمل شده زیرا پیشنهاد هائی که در آن رأی گرفته میشده است بایستی راجع بمواد معلومه باشد .نسبت بصورت مجلس ایرادی نیست

( اظهاری نشد )

رئیس – صورت مجلس تصویب شد

رئیس – خبرشعبه دوم راجع بنمایندگی آقای حاج میرزا مرتضی مطرح است . آقای یاسائی مخالف بودند

یاسائی – بنده قبلاً خدا را گواه میگیرم که در این مخالفت هیچ نظریه خصوصی بآقای حاج میرزا مرتضی ندارم .خودشان بهتر میدانند هیچوقت تماس واصطکاکی بین بنده وایشان نبوده ونیست ونظریه سیاسی هم درکار نیست امیدواریم آقایان محترم هم هیچ نظر حب وبغضی وقضاوتی که راجع بانتخابات ایشان میخواهند بکنند بکارنبرند .همچو مخلا بطبع درپیشگاه عدل الهی بخیال اینکه داریم ادای وظیفه میکنیم دراین قضیه قضاوت بکنیم .

انتخابات کرمان شروع شده است مثل انتخابات سایر نقاط دریک قسمتهای ازآنهم که شهروحومه شهرباشد مورد اعتراض وشکایت نبوده .درنتیجه استخراج آراء آن قسمتها هزار وخورده ای رأی بوده اند آقای حاج میرزا مرتضی وآقای آقا میرزا عبدالحسین هم هرکدام دارای چهار پنجهزار رأی بوده اند .اعتراضاتیکه درانتخابات کرمان هست راجع بدوسه حوزه فرعیه آنست که درنتیجه عملیاتیکه بعضی ازاعضاء انجمن نظارت مرکزی آنجا کرده اند ازجریان قانونی وطبیعی خارج شده است وبالاخره آقایان اکثریتی صورت احراز کرده اند در صورتیکه بعقیده بنده اکثریت بادونفردیگر است ولااقل این انتخابات قابل این هست که یک قضاوت عمیقی درآن بشود وآقایان بطوریکه هیچ نظر حب وبغض اعمال نکنند قضاوت عادلانه ای بنمایند .

انجمن نظارت مرکزی کرمان تشکیل شد ه است ازاعضائی که منجمله خود آقای حاج میرزا مرتضی بوده اند ودرخاتمه ایشان وآقای مختارالملک وآقای مظفری وسه نفر دیگر که جمعاً شش نفرمیشوند اعتبارامه راامضاء کرده اند . آقای مظفری بموجب حکم وزارت مالیه که درآنجا هست (بنده این اوراق راحاضر کرده ام برای اینکه اگرلازم باشد قرائت کنم والا آقایان اغلب دیده اند ) وزارت مالیه صریحاً بوزارت داخله نوشته است که آقای مظفری مختلس است وگویا هشت هزار تومان برداشت کرده بوده است ودردوره چهارم هم آقای حاج میرزا مرتضی ازوزیرمالیه وقت که بهاءالملک بود راجع بهمین شخص سؤال کردند وزیرمالیه هم جواب دادند واورا مختلس خواندند وفغلاً هم درتحت تعقیب است .قانون انتخابات صراحت دارد که هیئت نظارمرکزی باید معروف بامانت باشند بنده عرض نمیکنم ایشان محکوم شده اند ولی معروفیت بامانت غیراز متهم شدن باختلاس است خیلی تفاوت دارد کسیکه متهم باختلاس باشد باکسی که معروف بامانت باشد ایشان بحکم وزارت داخله یعنی دراثر حکم وزارت مالیه باشد از طرف وزارت داخله بوالی کرمان امرشد هاست که آقای مظفری باید خارج بشود وهر انتخابیکه باشرکت ایشان انجام بگیرد برخلاف اساس


قانون است . صریحاً وزارت داخله بوالی کرمان اینطور تلگراف کرده مطابق ظاهر قانون ونظارتی که وزارت داخله حق داشته واعمال کرده است دراین مورد آقای مظفری حق شرکت درانتخابات کرمان رابطوریکه عضو انجمن نظارت باشد نداشته اند ومداخله ایشان باقانون انتخابات چندان مطابقه نمیکند .عضو دیگر انجمن نظارت مرکزی آقای میرزا حسنخان ابراهیمی ( مختار الملک ) بوده اند که حالا نماینده بم ونر ماشیر هستند ایشان مطابق تلگرافاتی که اینجا موجود است مرتباً بوزارت داخله وایالت نوشته اند گوک اعتبار ندارند وباید تجدید شود ودر موقعی هم که نائب رئیس انجمن اعلان ختم انتخابات را داده است ایشان اعلان کرده اید که انتخابات خاتمه پیدانکرده وانتخابات آنجاها می باید تجدید وتمام شود .مطابق اصول قضائی هر قاضی که قبل از حکمش اظهار عقیده کرده باشد حکمش اعتبار ندارند یعنی قبل از آنکه رسیدگی ودقت بکند اگر قاضی حکم بدهد حکمش اعتبار ندارد وآن قاضی جزو قضات مردود میباشد. مختار الملک درتمام مکاتبات ومخابرات گفته است که انتخابات آن نقاط باطل است وباید تجدید بعد نمیدانم در تحت چه تأثیری راامضا کرده اند درهر حال امضای ایشان درین اعتبار نامه مطابق اصول قضائی اعتبار ندارد برای اینکه اینها قاضی اولی بوده اند وقاضی ثانی وثالث ما هستیم ودر هر صورت چون ایشان قبل از رسیدگی اظهار عقیده کرده اند قضاوتشان اعتباری ندارد برای اینکه ایشان صریحاً گفته اند ک هاین انتخابات باید تجدید شود نمیدانم بچه مناسبت بعد اعتبارنامه راامضا کرده اند .عضو سوم انجمن نظارت خود آقای حاجی میرزا مرتضی هستند مسلم است درمورد اختلاف ومشاجره ومباحثه بین اعضاء انجمن مرکزی رأی ایشان ازنقطه نظرقضائی چه درموقع وصول اعتراضات شکایت وچه بعد ازرسیدگی بآن اعتراضات قضاوت بعمل بیاید احد متداعبین یامتحاکمین رانمیشود حکم قرار داد .این مسلم است که دونفر که باهم دعوی دارند یکنفر ازآنها نمیتواند قاضی بشود وبرعلیه یکنفر دیگرحکم بدهد . اینها بنظر بنده یک چیزهای مسلم پیش پاافتاده است بنابراین شش نفر ازاعضاء انجمن نظارت بدون اعتراض باقیمانده است وازاین ش نفرسه نفرآقایان رأی داده اند وسه نفر هم بآقای مؤبد الاسلام وآقای درگاهی حالا انصافاً چطورمیشود رأی داد ؟ یعنی حقاً درصورتیکه شخص مسئولیت وجدانی راهم قبول کند چطورمیتوان رأی داد باینکه ایندو نفر وکیل هستند وآن دونفر نیستند ؟این وضع انجمن نظارت مرکزی آنجا .

دریکی ازحوزه های فرعیه کرمان که موسوم است بکویر وشاید دویست سیصد آبادی دارد وازحدود شمال غربی کرمان شروع میشود تا سیزده فرسخ که یکحوزه فرعیه است ودرجدول قانون انتخابات هم جزء حوزه های فرعیه اسم برده شده ودرآنجا هم انتخابات بجریان افتاده وتمام شده وقتیکه شروع کرده اند بقرائت آراء دیده اند آنطوری که دلشان میخواهد آراء بیرون نمی آید یعنی باسم آقای مؤیدالاسلام وکسان دیگر است آنوقت یک قسمت ازآراء‌راخوانده اند ویکقسمت دیگر را همین آقای حاج میرزا مرتضی بوسیله نوکرشان درهمان کاروانسرائی که انجمن بوده صندوقرا پرتاب میکنند بیرون وبنزین همح اضر بوده میریزند وآتش میزنند .

مخبر- اینطورنیست

یاسائی – همینطور است . دوسیه اینطوراست .پنجهزار رأی رقیب خودشان رابهم میزنند این انتخابات نیست ! آخرصورت ظاهر راباید محفوظ کرد! بعد هم سه چهار نفر ازرفقای خود شان مینشینند ویک صورت ظاهری برایش درست میکنند واگر این آراء راباطل نکرده بودند باوجود اینکه آراء خبیص و تکاب و سیرچ و گوک


که باطل است وضمیمه شده است بازهم این آقایان اکثریت نداشتند .ولی ناچارمیشوند یک همچو اقدامی بکنند راه حلی که درست کرده اند برای اعدام آراء کویر این بوده است که آن معلم باناظرانتخابات .نمیدانم .هراصطلاحی هست .که میگویند : نماینده انجمن مرکزی بمحل رفته وانجمن راتشکیل داده ولی حاکم نماینده نداشته درصورتیکه همان شخص ازطرف نائب الحکومه نماینده بوده ولی چون نائب الحکومه بواسطه قرب جواربشهر درشهر بوده آقایان باعتراض اینکه نائب الحکومه خودش نبوده است این انتخابات رااعدام کرد ه اند . درصورتیکه برفرض اینطور بوده است باید بجکم وزارت داخله این مسئله راترمیم بکنند وبالاخره بی جهت یک بلوکی رانمیشود محروم کرد .زیرا اعتراض که متوجه باهالی نبوده است آنها اداء وظیفه کرده اند ورأی خودشان راداده اند . وبرفرض اگریک قصوری هم از طرف حکومت شده است ( درصورتیکه نشده ونماینده حکومت همان نماینده انجمن بوده دراعتراض هم وارد نبوده است ) معذالک ممکن بود ترمیم بکنند ولی نکرده اند چون دید ه اند

بصرفه شان تما م نمیشود وبرعکس درباغین که یکی ازحوزه های فرعیه انتخابات است باهمان اعتراض خودشان آراء خوانده میشود ولی آراء کویر باطل میشود. چون درآنجا دو هزار رأی برعلیه شان بوده ولی درباغین مقداری رأی برله شان بوده است .دیگر ازاعتراضات اساسی که بانتخابات کرمان وارداست راجع به انتخابات قسمت شرقی خبیص وتکاب وسیرچ وکوگ است ودراین چهار نقطه هم گویا درجدول قانون انتخابات قید شده است که باید حوزه های فرعیه تشکیل بشود .انجمن نظارت مرکزی انجمن فرعی برای آنجا معین میکند وشروع میکند به توزیع تعرفه واخذ رأی .دروسط جریان امر بایک فشارهائی نائب الحکومه آنجا را عوض کرده ونائب الحکومه رابمیل خودشان انتخاب کرده اند وهرچه وزارت داخله گفته حالا موقع تغییر نائب الحکومه نیست گوش نداده اند وبالاخره مدیرالملک راانتخاب میکنند بسمت نیابت حکومت و ایشان هم مطابق مراسله که دراینجا هست بیک نفر مأمورامینه نوشته اند که چون انتخابات این نقطه باطل است لذا شما انتخاباتش را توقیف کنیدتا بعد من دستور بدهم اینجا را آقایان داشته باشند که خود نائب الحکومه بطلان انتخابات راتصدیق کرده وقبل از اینکه حکم وزارت داخله راجع بتوقیف کلیه انتخابات کرمان برسد انتخابات را توقیف نموده است .برای اینکه در تاریخ شانزدهم اردیبهشت این تلگراف شده ودر نوزدهم اردیبهشت رسیده . ولی در شانزدهم انتخابات را توقیف کرده اند ودر راپرت شعبه هم یکطوری نوشته شده که تاریخ را پس وپیش کرده اند که آن قضیه درست دربیاید یعنی فاصله اش درست باشد .درصورتیکه تلگراف در نوزدهم رسیده ولی چون اینقدرها مؤثر در قضیه نیست از این جهت بنده از این قسمت صرفنظر میکنم .خلاصه مدیرالملک حکم عدم صحت انتخابات رفع میشود ایشان میبایستی آن سه چهار روزی که باقی مانده است در خبیص وتکاب وآنجاها توزیع تعرفه بکنند واخذ رأی بعمل بیاید وانتخابات خاتمه پیداکند . ولی نظار فرعی خبیص وتکاب وسیرچ وکوگ وقتی میبینند مدیرالملک تشریف آوردند بایک صلاحیتی وبنایشان براین است که آراء رابهم بزنند می آیند بشهرکرمان وبه ایالت وانجمن مرکزی متظلم میشوند که ما اصلاً تأمین جانی نداریم .یک فکری بگنید آقای والی یکنفر نماینده قرارمیدهند که گلستان بوده وبانظار میروند تا انتخاباتی راکه دچار توقیف شده از توقیف خارج وتمام بکنند .حالا این آقایان یعنی نظار فرعی دارند از کرمان میروند بخبیص باگلستانی وبا دستخط ایالت که انتخابات توقیف شده رابجریان بیندازند وبه نائب الحکومه هم دستور داده اند که انتخابات رابجریان نینداز ومراقبت بکن، اینها را


وسط راه میگذاریم میرویم بینیم مدیرالملک چه کرده ، آقای مدیرالملک وقتی این خبررا میشنوند یکعده دیگررا بجای آن نظاری که انجمن معین کرده به میل خودشان انتخاب میکنند ودرآن نصف روزی که باقی مانده توزیع تعرفه واخذ رأی میکنند وانتخابات راخاتمه وآراء راقرائت میکنند .درصورتیکه این نه نفر اعضاء انجمن نظاراز معتمدین محل بوده اند ونه نفری بوده اند که خود انجمن مرکزی معین کرده نه اشخاصی ک هازبین سی وشش نفرمعین شد هباشند واقلاً نه نفر عضو علی البدل داشته باشند که مطابق قانون بگوئیم چون اینها رفته بوده اند شهرنائب الحکومه باید یکعده راازاعضا ء علی البدل انتخاب نموده وانتخابات راخاتمه بدهد .اینطور نبوده یک نه نفری ازمعتمدین محل ازطرف انجمن شهرکرمان معین شده بودند ودرراه بوده اند وآقای نائب الحکومه بجای آنها یکعده دیگری رادعوت میکند وانتخابات راتکمیل میکند وهمان انتخاباتی راکه خودشان اعتراض کرد هبودند باطل است آرائش رافوری قرائت میکنند دروسط راه ک هنظار میرفته اند خیرمیرسد که انتخابات تمام شدوآراء هم قرائت شد وفلان کس هم وکیل شد .اینها متحیر میمانند وبرمیگردند به شهر خلاصه اینکه بطلان انتخابات خبیص وتکاب وسیرچ مسلم است واعضاء انجمن مرکزی بموجب تلگرافی که بمرکز کرد ه اند خود آنها بطلان انتخابات آنجا را انضاء وتصدیق کرد هاند .خودآقای حاج میرزا مرتضی هم معترض بوده اند .وتلگرافی هم که آقای میرزا عبدالحسین بخاکپای مبارک همایونی مخابره کرد ه اند اشعار داشته اند ودرآنجا هم اعتراض کرده وگفته اند این انتخابات باطل است یعنی طرفین قضیه انتخابات راباطل دانسته اند .دراینصورت بنده نمیدانم چطور یکمرتبه انتخابات آنجا صحیح شد نائب الحکومه هم که بآنجا رفته بوده انتخابات راباطل شمرده ولی بعد که دوباره برگشته نمیدانم بچه مقتضیاتی صحیح دانسته ! درقسمت آراء کویر هم آمده اند وراه حلی پیدا کرد هاند وگفته اند چون نزدیک شهراست اهالی آنجا بیایند درشهر تعرفه بگیرند ورأی بدهند درصورتیکه آراء اهالی کویر رااعدام کرد هاند ووقتی که توزیع تعرفه وتعرفه واخذ آراء درشهرکرمان تمام شده آنوقت گفته اند باید بیایند درشهرتعرفه بگیرند واین نتاقض خیلی غربی است ! وبعد گفته اند چون نظر این بود که اهالی کویربیایند درشهرتعرفه بگیرند ونیامده اند تفاوتی نمی کند درصورتیکه مطابق صریح قانون خود کویر حوزه فرعیه داشته است وکارخودشان راهم کرده بودند درهرحال بطلان انتخابات تکاب وخبیص وسیرچ وکوگ واینکه انجمن نظارت حق نداشته آراء کویررااعلام کند همه اینها مسلم است .وقتیکه اینها برای ما مسلم شد ودانستیم که آراء خبیص وتکاب وآنجا ها باطل است وطرفین قضیه هم تصدیق کرده اند آنوقت نمایندگی آقایان حاج میرزا مرتضی وآقا میرزا عبدالحسین مشکوک است وبالاخره نمیتوان این آقایان رانماینده حقیقی کرما ن دانست .بنده جریانات خصوصی قضیه رادراینجا عرض نکردم وفشارهائی که درکاربوده که مسئله چه بوده وچه شده است اینها راتذکر نمیدهم ولی آنچه ازظاهر دوسیه استنباط کرده ام این بود که بعرض آقایان رساندم وشاید بعضی چیزها راهم فراموش کردم بعرض برسانم ک هازجمله مسئله سرآسیاب شش است که یکی ازحوزه های فرعیه آنج ابوده است ومی بایستی توزیع تعرفه واخذ آراء بوسیله انجمن فرعی درآن محل بعمل آید .نمیدانم بچه جهت بود هاطمینان نداشته اند ویابعنوان اینکه باسواد درآنجا نبوده بهرحال هیئت نظار راخودشان انتخاب کرد ه اند ،درصورتیکه آقا شیخ فرج الله درآنجا بود ه است وآنچه ک هبنده تحقیق کردم متجاوز ازبیست نفر باسواد درآنجا بود هاست .بهرحال آقا شیخ فرج الله خودتان که آنجا بود وممکن بود ایشان عضو انجمن باشند .اینکار راهم نکرده اند حا لابنده کاری باین کارها ندارم وچون این مسائل اینقدرها


اهمیت ندارد بنده وارد نمیشوم ولی چیزی که مسلم است بطلان انتخابات خبیص وتکاب وسیرچ است واینکه حق نداشته اند آراءکویر رااعدام کنند وقتیکه این دوقضیه راما محرز دانستیم ودرنظر گرفتیم آنوقت خیال میکنم وجداناً نمی توانیم باین انتخابات رأی بدهیم .حالا بند ه نمی گویم که دیگری وکیل است ولی عرض میکنم مسئله مشکوک است بین این دونفر آقایان وآن دونفر دیگر .سه نفر اعتبارنامه باین دونفر آقایان داده اند وسه نفر هم بآن دونفر داده اند .حالا قضاوتی که آقایان نمایندگان باید دراین مسئله بکنندالبته باید بدون نظر خصوصی وجب وبغض شخصی باشد وهمینطور هم هست .بنده تمنا دارم آقایان دراینجا یکقدری انصاف ومروت رابکار برند وقدری هم خدا ومرگ واین جورچیزها رادر نظر بگیریم ودر نظر گرفتن تمام این مراتب آنوقت قضاوت کنیم .

بامداد( مخبرشعبه ) – درقسمت تقاضای قضاوت بیطرفانه خیلی از آقای یاسائی ممنونم که عوض بنده اظهاراتی فرمودند وگفتند که هیچ غرضی درکار نیست وقضاوت را بیطرفانه باید کرد وفرمودندهیچ قصدی دربین نیست واصطکاکی با هم نداریم بنده هم عرض میکنم خدارابشهادت میطلبیم وبمقدسات الهی که نه هیچ قصد وغرضی دارم ون هبا آقایحاج میرزا مرتضی یک سوابق حسنه یا یاتبانی داریم . این دوسیه آمد بشعبه دوم وگمان میکنم بقدری دراین دوسیه دقت شده که چنین دقتی کمتر سابقه داشته است .ریاست شعبه باآقای پیرنیا بوده سایر آقایان هم بودند وهیچکدام هم باآقای حاجی میرزا مرتضی (یعنی اغلب ) اینقدرها سوابقی نداشتند .

سی وپنج جلسه دراین دوسیه رسیدگی شد .دوسیه رارسیدیم اعتراضات راهم یک طرف کردیم لوایح برله وبرعلیه واعتراض ودفاع هرکدام راهم یک طرف کردیم .بعد ازآن کتابچه سبز را متن قراردادیم ومطرح کردیم وشروع نودیم باعتراضات کتابچه سبزوآقای حاج میرزا مرتضی راهم مکلف کردیم که جواب اعتراضات رابدهند ودرنتیجه سی وپنج جلسه باین دوسیه رسیدگی کردیم که بالاخره بعضی اعضاء شعبه بفریاد آمدند که چه خبر است ودیگررسیدگی راکافی دانستند ورأی گرفتند وتصویب شد .ما مکلف بغیب نیستیم یک شعبه مجلس شورای ملی بایک محکمه قضاوت مکلف باحراز غیب نیست .غیب رافقط خدا میداند خوب حالا تکلیف چیست ؟

تکلیف این است که حرفهای طرفین رابشنویم وباسناد مراجعه کنیم وکاررا ختم کنیم این هم دوچیز لازم دارد یکی بیغرضی ودیگری دقت بعد هرچه انسان بعقلش رسید باید بگوید ورایش رااظهار کند .

درقسمت دقت ما سی وپنج جلسه دراین کار دقت ورسیدگی کردیم واگر آقای یاسائی هم دوجلسه قبول زحمت وصرف وقت میفرمودند وبشعبه تشریف میآوردندومسئله را با یک نظرنگاه نمیکردند وبادوچشم نگاه میفرمودند یعنی حرفهای آن طرف راهم میشنیدند البته باین شد ت مخالفت نمیفرمودند . بنده تصادفاً امروز که وارد شعبه دوم شدم دیدم تمام نظراین است که قسمت اعتراضات را بگویند وبایشان عرض نکردم که آخر طرف دیگر هم یک حرفهائی دارد وبالاخره قضیه دوطرف دارد معهذا باخود فکر کردم که عرض نکنم وبگذارم تمام اعتراضات دراینجا گفته شود ودرحضور آقایان ایرادات واظهارات اظهار بشود تا آقایان تصورنفرمایند خدای نا کرده یک ملاحظه شخصی یاغرضی درکاربوده است . بنده باز هم تأکیداً تقاضا میکنم آقایان قضاوت عادلانه بفرمایند حالا شروع میکنم باینکه آنچیز هائیرا که آقای یاسائی فرمودند جواب عرض کنم .لازم است بدواً عرض کنم که قضیه اینطور که فرمودند نیست وخودبنده هم عین احساسات رابلکه شدیدتر داشتم ومخالف بودم ووقتی هم که میخواستند باین دوسیه رأی بگیرند بااینکه بنده مخبربودم ومکلف بحفظ بیطرفی ودفاع از رأی


شعبه بودم معذالک آن روزرا مخالفت کردم ولی بعد چون یک اسنادی دیدم چنانکه الان هم درمحضرآقایان ممکن است ارائه دهم قانع شدم ودانستم که انتخابات کرمان صحیح بوده است یک انتخاباتی بوده ما بین دوپارتی که خیلی بشدت شروع شده است واین دوقسمت هم درهمه جا همعنان میرفته اند. گاهی این دسته وگاهی دربعضی جاها آندسته مغلوب بوده اندمثلاً در راور آن دسته کاملاً غالب بوده اند واکثریت داشته اند منتهی بالاخره ایندسته اکثریت پیدا کرده وغالب شده اند وآن دسته ولی تکلیف قانونی چیست این است که کاملاً رسیدگی کنند ازهر دوپارتی هم در هیئت نظار بوده اند سه نفر آنطرف بوده اند شش نفر اینطرف . اعضاء علی البدل رانمیدانم ومحل حاجت هم نیست .ریاست انجمن بابرادر آقای مؤید الاسلام است سید گلستانی هم بایکی دیگر آنطرف بوده اند آن وقت پنجنفر دیگرهم باخود آقای حاجی میرزا مرتضی اینطرف بوده اند .اما اینکه میکویند حاجی میرزا مرتضی درباره خودشان رأید اده اند حق قضاوت ندارند وآقای یاسائی میخواهند اکثریت رابهم بزنند معلوم نیست چطورشده است که ایشان حق ندارند درقانون که همچو چیزی نیست بعلاوه خیلی هم سوابق دارد . اغلب این آقایانی که انتخاب شده اند که درمحل بوده اند جزء هیئت نظار بوده اند .آقای امام جمعه شیراز خودشان رئیس انجمن نظارت مرکزی بوده اند انتخاب هم شده اند .آقای میر ممتاز نائب رئیس انجمن نظارت مشهد بود ه اند همانطور که برای دیگران امضا داده اند برای خودشان هم امضا داده اند . فرق ندارد .باید جریان رادید اما آقای مظفری ایشان عضو مالیه بود ه اند ومعلق شده اند قانون انتخابات هم میگوید معروف بامانت وصلاحیت باشد اما باید این معروف بامانت وصلاحیت را دید کجا است الان مظفری پیش من هم معروف بامانت نیست زیرا از پس برعلیهش پرو پاکند شده است واز هر کس هم من شنیده ام میگویند انجمن نظارت خوب نبوده است برای اینکه مظفری عضوش بوده است اما باید دید که ابتدا درمحل هم این تأثیر بوده است یادرنتیجه کتابچه سبز اینهمه القائات وتبلیغات شده که حالا بنظر ما هم لولو می آید . آیا آنوقت هم که مظفری رادعوت کردند برای عضویت درانجمن نظارت همانوقت هم همین تأثیرات بود هاست ؟ باید محیط راسنجید ودر قضاوتهای ادبی وفلسفی همه جا این شرط هست که باید محیط آن روزی راسنجید ودید باآن محیط این شخص چطوربوده است ، هیچ دلیلی نداریم براینکه همین عدم معروفیت بامانت وصلاحیتی که الان پیش آقای یاسائی وبعضی د یگر ازآقایان هست وقتیکه ایشان رابغضویت دعوت کرده اند اینطور بوده .دیگراینکه باب اتهام دراین مملکت بازاست وخیلی اشخاص معلق میشوند .درهر ماهی سی سی وپنج فقره محاکمه درمحاکمات وزارت مالیه هست اشخاص متهم میشوند ،معلق میشوند ،وبعد هم تبرئه میشوند .میزان درهمه جا دوسیه است وسند محکومیت .مظفری درهیچ جا محکوم نشده وسند محکومیت هم در دوسیه اش نیست حتی درمحاکمات وزارت مالیه هم چنانکه درراپرت هم عرض کرده بودم مالیه کرمان درجواب انجمن نظارت وایالت مینویسد که ما رجوع کردیم بتهران رأئی اظهارنکند ما نفیاً واثباتاً نمی توانیم د رباره او رأئی بدهیم برادر آقای مؤید الاسلام رئیس انجمن نظارت ( محمد خادم ملت ) که درتگرافاتی هم که بوزارت داخله میکند امضا ( محمد خادم ملت ) است تلگراف میکند بوزارت داخله که آقای مظفری مختلس است ، چه است ،چه است ونباید عضو انجمن باشد وزارت داخله هم تلگراف میکند (بنابراین اورا خارج کنید ) آنوقت رئیس انجمن نظار برادر مؤید الاسلام درجواب وزارت داخله تلگراف میکند که هیچ مانعی ندارد .اینطور نیست وجودش هم لازم است وباید هم باشد و محلاً هچ اشکالی ندارد این حرفها تمامش در دوسیه هست با تمام این مراتب


مختلس صرف . معروف بعدم صلاحیت .چنانکه الان اینجا پیش بنده وآقای یاسائی هست برفرض اینطور ها باشد ورأی اورا هم اسقاط کنیم تازه بازهم اکثریت هست .مگر درمجلس شورای ملی تمام مقدرات مملکت برای نصف بعلاوه یک حل نمیشود ؟ تمام مقامات شوروی اینطور است.

رأی مظفری راهم اسقاط کنیم پنجنفر اینطرف میماند چهارنفر آنطرف .اما مسئله آقای مختار الملک .بنده درکیفیت اخلاق محیطی هیچکس داخل نمیشوم که این تذبذب وتردید ( ازخیالی صلحشان وجنگشان ) ایشان هم کاندیدا بوده اند و چه بند وبست ها کرده اند وتمام شکایتهائی هم که از نائب الحکومه بوده راجع بموسی خان پسر ایشان بوده دراینها داخل نمیشوم ،صاف وساده عرض میکنم ،بنده خودم مخالف این انتخابات بودم ، آقایانیکه درشعبه دوبودند هم حاضرند وشاهدند که بنده مخالف بودم ولی بعد اسنادی دیدم که قانع شدم نه بااین طرف هم رنجیده خاطرکه از کاندیدا ی خودش در شهر کرمان عقب مانده واز آنطرف در بم هم شاید آراء پابرجائی نداشته اند بعد هم هزار فقره از او اظهار رضایت شده وآمده است اعتبار نامه راامضا کرده است خوب ممکن است آدم اشتباه کند بعد تردید رأی پیداکند .انسان اشتباه میکند بعد که دقت میکند متنبه میشود . این منافات ندارد. وآن قضاوتی هم که آقا اظهار فرمودند تشبیه غیر از عینیت وحقیقت است ما می گوئیم اینجا محکمه قضاوت است واقعاً اینجا که محکمه عدلیه نیست اینجا که اصول محاکمات درش جاری نیست .تشبیه میکنیم نه اینکه واقعاً طابق النعل شعبه محکمه استیناف یا مجلس محکمه تمیز باشد ها تنبیه میکنیم مشبه به دریک مشترکانی باید مثل مشبه خودش باشد ولی عینیت که ندارد که بگوئیم فلان چون یک مرتبه تردید کرده پس باید رأی اورابکلی باطل دانست .خیر .بنده هم تردید کردم ورأی هم ندادم ولی بعد آن اسناد یکه ناچارم درمجلس عرض بکنم دیدم وموافقت کردم .درانتخاب شهر که البته حرفی ندارند درراور هم که آقایان اکثریت دارند وحرفی ندارند آمدیم سرجائی که ایشان درش حرف دارند ( کویر وسرآسیاب شش ) حالا کویررا عرض کنم .کویرنماینده هائی معین کردند وبالاخره بعد ازجان کندنهائی پول بایشان رسیده است .مالیه پول نمیداده است بالاخره انجمن ووزارت داخله پیشنهاد کردند. انجمن نظار متصل بایالت فشارآورده اند .ایالت میگوید من تلگراف کردم بالاخره پول دادند .بسیارخوب . آنوقت بدون رعایت هیچگونه مقدمات قانونی یک انجمنی تشکیل داده وشروع کرده اند بانتخابات ،بلافاصله شکایت شروع شده است درنتیجه شکایت نائب الحکومه رفته است پیش حکومت واظهار کرده است که من بکلی بی اطلاع هستم وبهیچوجه درتحت نظر من وباطلاع من این هیئت نظار دعوت نشده اند .مردم هم فشار آورده اند که این چه جور نماینده ایست تدلیس میکند . تزویر میکند .دسیسه میکند .وبالاخره نفرناظرفرستاده اند .یعنی انجمن نظارت دونفر از طرف خودشان فرستاده اند آنجا وآنها رفته اند محلاً تحقیق کرده اند ودیده اند که بکلی برخلاف رویه قانونی اقدام کرده اند این است که آراء راجمع کرد ه اند وآورده اند وبالاخره در جلساتی که صورت آنها تمام محفوظ است ودر آن جلسات تمام نظار بوده اند رئیس تامنشی ودیگران همه بوده اند مبادلات نظر شده آنوقت با حضوروالی وقت قرار داده اند که این انتخابات باطل است وچون نزدیک شهر بوده اعلان کرده اند که هرکه میخواهد بیاید بشهر ورأی بدهد ویک قسمت هم آمده اند رأی داده اند .اما اینکه اینکار بعد از انتخابات بوده است یعنی بکلی انتخابات شهر تمام شده وبعد مردم آمده اند رأی داده اند وآنوقت آراء کویر راضمیمه کرده اند این در دوسیه نیست وبهیچوجه بنده ندیده ام وخیلی هم ممنون میشوم که برای علم


خودم بمن نشان بدهند .خیراین مال قبل بوده ودرحضور والی وقت بوده ( همین خواجوی که الان هم والی است ) خوب . اگرقضیه رامنعکساً فرض کنیم ( عکس قضیه بقول منطقی ها ) یعنی کویر بدون حکومت انتخاباتش تمام میشد وانجمن نظارت هم قبول میکرد واکثریت رافرض کنید طرف میبرد آنوقت یک مخالفی برمیخاست ومیگفت آقایان یک انتخاباتی که هیچ مراسم قانونی درش بعمل نیامده حکومت نبوده نظارت نداشته فقط یکنفرصحیح دانست ؟ آن وقت واقعاً شما ها قضاوت عادلانه نمیکردند که این انتخاباتی که واقعاً اینطور است یعنی چندین اصل قانونیش باطل است . صحیح نیست پس بنابراین چون دیده اند اگربخواهند انتخابات مالیه ورقه درخواست میخواهد وقضیه نظار وانتخابات آنجا زندگی مخلوطی پیدا میکند دراین صورت ببطلانش رأی داده اند واعلان کرده اند که بیایید درشهر رأی بدهید . البته اگرعکس قضیه بود این ایرادها تمام وارد بود .سرآسیاب شش هم عیناً همین مسئله است .میگفتند باید نه نفر باسواد باشند بلکه سی و شش نفرباید باسواد باشند زیرا ازآن میانه هیجده نفر که عضو علی البدل هم جزو همین هیجده نفر است باید انتخاب شود . آنوقت رفته اند آنجاباسواد پیدا نشده اگربدون شخص باسواد آن معلم انتخابات انتخابات راشروع میکرد هزار ایراد وارد نبود ؟ ونمی گفتند هیچکس نبوده که بفهمد .توخودت رأی نوشته وریخته بصندوق ؟حرفشان هم صحیح ومنطقی بود .قضیه سالبه الموضوع بود ه است باسوادی نبود ه است که رأی بنویسد ونظارت کند .شیخ عبدالرحمن هم که ایشان گفتند بنده نمیدانم اهل محل بوده یانبوده شرایطی دارد اوهم یکنفربوده است یکنفر که کافی نیست ! باغین چیزی ندارد وطرفین اعتراض زیادی ندارند ودردوسیه هم اعتراض زیادی درش نیست ، اما البته در اوایل یک انتخابی یک نگرانی هائی ازطرفین هست وشاید یک شکایتهائی میشو ولی اینکه دردوسیه اعتراض باشد خیرنیست .درخبیص وپشت کوه حرفهائی هست ولی درباغین چیزی نیست . بنده چون دردوسیه چیزی ندیده بودم درراپرت خودم هم عیناً نوشتم که سند مثبتی دراعتراض برانتخابات باغین دردوسیه موجود نیست خود ایشان هم فرمودند اما انتخابات پشت کوه یعنی خبیص و تکاب وسیرچ وگوک :چیزی که بنده رامردد کرد ه بودکه رأی نمیدادم . اما مسئله تغییر نائب الحکومه : نائب الحکومه قبل از جریان انتخابات مدیرالملک بود ه است ( که چون اسمش را نمیدانم لقبش رااجباراً عرض میکنم ) انتخابات درجریان بوده که نائب الحکومه گی واین مسئله درانجمن نظار.دراهالی ودرشهر سوء اثری میکند وفریاد بلند میشود که درحین جریان انتخابات معزول کردن نائب الحکومه برای چیست ؟ واین دلیل است برای اینکه یک نظریاتی درکاراست .ازخود همین حوزه پشتکوه فشار می آید بانجمن نظارت چنانکه دردفتر صورت جلسات هم هست هرروز می آید دراین مسئله مذاکره میکند ویک مراسله بحاکم مینویسد که چه صورت دارد که نائب الحکومه رادرحین جریان عملی تغییر داده اید ؟ واین مسئله سوءاثر کرده .اطمینان راسلب میکند . ومراسلانی هم ( که بعضی ازآنها مینوتش هست وبعضی عین صورت مذاکرات رانوشته اند ) وهمینطور شکایاتی بوزارت داخله میشود والی وقت هم به وزارت داخله شکایت میکند که اینطور فشار آورده اند وقضیه اینطور است وزارت داخله هم حکم میکند وجریان عادی را عود داده وتجدید کرده اند یعنی نائب الحکومه ای راکه درحین جریان معزول کرده اند ومرتبه برده اند بسرجایش گذاشته اند.این بدیهی است وقتی شکایت میشود ازاینکه چرا نائب الحکومه را معزول کرده اند البته باطمینان باو نبوده است بی سابقه هم بوده است .هیچ سابقه


استخدام وزارت داخله راهم نداشته است بنابراین معلو م میشود که بواسطه این نائب الحکومه حس دسیسه درانتخابات کرد ه اند که این همه فشار آورده اند .پس مدیرالملک که آنجا میرود ناچار است آن جریانی راکه او داشته وقطع کند یعنی آن جریانی که موسی خان پسر مختارالملک بکاربرده قطع کرده وآن حال عادی اولی راشروع کند این است که گفتند صبربکنید تا من تحقیق بکنم ودومرتبه انتخابات را بجریان بیندازید . دراین بین انتخابات شهر کرمان دچار وقفه میشود .یعنی در نتیجه اعتراضات وشکایت وتشبثات پی در پی دستجات که درشهر میشود ازوزارت داخله حکم بتوقیف انتخابات می آید وبقول وزارت داخله این وقفه شش ماه طول میکشد . بعد از آن حکم شروع بتجدید انتخابات وآن جریان اولی میرسد .وبهمه جا ابلاغ میکند . تخبیص هم ابلاغ میکند . مدیرالملک هم نظار آمده اند در شهر وگفته اند ما امنیت جانی نداریم ومارا میکشند وصندوق را گرفته اند اینها قضایائی است که قدری محل دقت است .آن کسیکه امنیت جانی ندارد آقا محمود برادر کوچک آقای مؤیدالاسلام است . چنانکه یکی دوشکایت که رسیده هیئت نظار زیر آن نوشته اند توسط آقا محمود برادر کوچک آقای مؤیدالاسلام وباقی نظار سرجایشان بوده اند .مدیر الملک هم بعد از آن حکم شروع بتجدید انتخابات کرده وهمان جریان رابکار انداخته .حالا بچه دلیل بنده در این قسم خودداری داشتم ؟ بدیهی است .حالا اگر بنده خودداری بکنم وخلاف وظیفه خودم کرده ام که خاطر نمایندگان رااز خلاف وظبفه خودم کرده ام که خاطر نمایندگان رااز جریان حقیقی مسبوق نکرده ام تا بتوانند قضاوت حقیقی فرمایند. اوراقی که در دوسیه هست ما همه را علیحده کرده ایم . باغین را علیحده – کویر را علیحده – شهر را علیحده – اعتراضات تمام حاضر است که نوشته اند منشی انجمن ورئیس ونائب رئیس انجمن نظار وخیلی خیلی اسامی هم هست که تمام مینویسند صندوق را ازما گرفتند چه کردند . چه کردند وماقطع داریم که آراء حوزه پشت کوه عوض شده این بدیهی است که این مسئله ابتداء آدم راتکان میدهد . بعد ازرأی دادن شعبه همین آقای حاج میرزا مرتضی به بنده رسید وگفت چه میکنید ؟ همینطور لری گفتم والله بنده نمیدانم چه باید بکنم ؟ برای اینکه من مخالف بوده ا م وبرخلاف عقیده ام نمیتوانم چیزی بنویسم .ونمیتوانم چیزی بگویم ولی البته یک چیزی خواهم نوشت زیرا وظیفه من نوشتن خبرشعبه ودفاع از رأی شعبه است ، باید اول مخبریرا قبول نکنم ولی حالا که قبول کرده ام ناچارم بوظیفه ام عمل کنم ولی خودم متزلزلم .گفت برای چه متزلزلی ؟ گفتم بدلیل این اسناد درپشت کوه آراء عوض شده وباز هم داشتم اسنادرا مراجعه میکردم .بعد نگاه کرد وگفت این امهار جعلی است .اسامی همان ها هست ولی امهارجعلی است وعین آن امهار نیست بدلیل اینکه آنها بمن وآقا میرزا عبدالحسین اعتبارنامه داده اند گفتم کجا هست اعتبارنامه ها ( چون چندتا بسته بود مال حوزه های فرعیه وبسته های جوالی بود که ما آنها راباز نکرده بودیم ) آنها را پاره کردیم ومن خیلی ممنون شدم وگفتم رسیدگی کامل میشود .وقتی بازکردیم واعتبارنامه رادیدیم مهرها همانطور است اما آنها یکقدری قشنگتراست بنده گفتم همانطور که تومدعی هستی که اینها جعل است ازکجا معلوم است که آنها جعلی نیست .بناکرد بقسم خوردن که بحضرت عباس علیه السلام بفلان ...گفتم قسم فایده ندارد .قسم که دلیل نمیشود؟زیرا قسم که یکی ازادله اربعه نیست ! دلیل میخواهد .بعد گفتم صورت جلسه دارند ؟گفتند –بلی گفتم صورت جلسه رابیاورند .صورت جلسه راآوردند .دیدیم بدبختانه تمام مهرها ئی که درصورت جلسات بود بامهرهائیکه اعتبارنامه بآقای حاج میرزا مرتضی داده بودند مطابق است ولی باآنورقه های اعتراض مخالف است این بود که بنده قانع شدم .وحالاهم باکمال جرئت


خدا رابشهادت میطلبم که ازروی عقیده وبدون هیچ نظری حرف میزنم . چنانچه در حضور خود آقای حاج میرزا مرتضی هم گفتم مخالفم ولی بعد که اسناد رادیدم موافق شدم والان هم دفاع میکنم زبرا این اسناد بند ه راقانع کرده است وچون دیدم آقا این اسناد راآوردند بنده هم خواستم بیاورم ولی دیدم چندان مورد احتیاج نیست اسناد راغلیحده گذاشته ایم کلید هم درجیب آقای بنی سلیمان است اسناد هم توی قفسه است .بسم الله.ازاینجا تا شعبه دوم هم چند قدم بیشتر نیست ممکن است بفرمایید وملاحظه کنید .ایکاش کسیکه دیگران رادعوت میکند بقضاوت عادلانه خودشان همینقدر قبول زحمت میفرمودند که اسناد طرفین راببینند .البت هباید اسناد طرفین وعقیده شعبه رابمجلس اظهارکرد آنوقت جای قضاوت بیطرفانه است .یک قسمت دیگر راهم آقا نفرمودند وخیلی هم مهم است وآن کودتا ی انتخابات است که بنده منتظراظهار آن قسمت بودم وآن قسمت درکتابچه نیست وحا لااگر مخالفی پید اشد وکودتای انتخابات راتذکرداد آن قسمت راهم بنده عرض میکنم که قضیه ازچه قراربوده است .

بعضی ازنمایندگان – کذاکرات کافی است ( بعضی میگفتند – کافی نیست )

یاسائی – بنده مخالفم باکفایت مذاکرات .

رئیس- بفرمائید .

یاسائی – عرض میشود فرمایشاتی آقای بامداد فرمود ند که اسناد دوسیه کاملاً تکذیب میکند وبنده تمنا میکنم ازآقایان که اجازه بدهند این اوراق خوانده شود تا معلوم شود که آنچه دراین دوسیه است برخلاف آ ن است که آقا فرمودند .این تقاضای بنده است وعلت این هم که می گویم مذاکرات کافی نیست همین است .فقط چند دقیقه مهلت بدهند که ای ناوراق خوانده بشود تا ببینند قضیه معکوس هست وصورت مجلس آخری وآن چیزهائیکه بعد تهیه کرد ه اند جعلی است یانه آن اوراقی که آقا فرمودند .باینجهت بنده مذاکرات راکافی نمیدانم واستدعا میکنم آقایان هم رأی بکفایت مذاکرات ندهند وبگذارند یک قضیه بیطرفانه وآزادانه قضاوت شود زیرا بالاخره رأی که دست خودتان است ولی قضیه راخوب تشخیص بدهید وخوب مستحضر بشوید که جریان چه بوده است بعد قضاوت کنید ورأی بدهید . دیگر منوط برای آقایان است .

رئیس- رأی گرفته شود بکفایت مذاکرات آقایان موافقین قیام فرمایند .(اغلب قیام نمودند )

رئیس- تصویب شد .پیشنهاد آقای احتشام زاده قرائت میشود .

( بشرح ذیل قرائت شد )

بنده پیشنهاد میکنم دوسیه انتخابات کرمان بکمیسیون تحقیق خاصی که عده آن شش نفر وازشعب شش گانه انتخاب خواهد شد رجوع بشود تا بامطالعات لازمه دراینموضوع رأی داده شود .

رئیس- بفرمایید

احتشامزاده – بطوریکه خاطرآقایان نمایندگان مستحضر است انتخابات کرمان وضع غربی داشته وحقیقتاً درخارج ازمجلس یک چشمهائی نگران ومتوجه مجلس شورای ملی هستند .والبته درهمه مورد مجلس شورای ملی وآقایان نمایندگان باید با یک دقت ومطالعات زیادی رأی بدهند وهمین کار راهم میکنند ومخصوصاً دریک مواقعی که مردم خارج بیشترمراقبت دارند بنده معتقدم که برای حفظ حیثیات مجلس آقایان باید بیشتر مطالعه ودقت کنند تا قضاوتی که میکنند برخلاف قانون اساسی وعدالت نباشد ومورد انتقاد بعضی عناصر واقع نشود وبطوریکه مخبرمحترم شعبه هم فرمودند یکمقدر ازنوشتجا ترا شعبه دوم ندیده است .

بعضی از نمایندگان – اینطورنیست

احتشامزاده – خودشان فرمودند که نوشتجاتی بود


که درجوال بسته بود ومربوط بود بانجمنهای فرعی وما آنها ر اندیده بودیم بعد آقای حاج میرزا مرتضی روزی که شعبه باعتبار نامه ایشان رأی داده بود روز بعد بمن نشان د ادند .اینها یک اظهاراتی بود که خود آقای مخبر کردند واین بهترین دلیل است باینکه یک قسمت ازدوسیه دیده نشده است

(همهمه نمایندگان )

احتشامزاده – اجازه بفرمایید بنده عرایضم راعرض کنم ! اینها یک مسائلی بود که خود آقای مخبر شعبه اظهارکردند .گفتند نوشتجاتی بود که شعبه ندیده بود وبعد ما مراجعه کردیم وآنها مربوط بود بحوزه های فرعی وبعقیده بنده آن نوشتجات درقضاوت آقایان تأثیر کلی خواهد داشت وبرای اینکه یک قضاوتی نکرده باشم که بعد پشیما بشویم ویامورد تنقید واقع شویم بنده برای حفظ حیثیت مجلس واینکه یک رأیی میدهیم ازروی دقت باشد بنده معتقدم که این کمیسیون تشکیل شود ودقت بیشتری شود تا اگر آقایانیکه نظر موافق دارند وانتخابات آنجا را صحیح میدانند بیشتردقت ومطالعه موافق بشویم ورفه اشتباه ازما بشود –زرا علت ندارد اعتبارنامه یک وکیلی باهفتاد رأی تصویب شود بگذارید باصد رأی تصویب شود واسباب پشیمانی نشود بنده ازآقایان استرحام میکنم که موافقت بفرمایند یک کمیسیون خاصی ازشعب شش گانه انتخاب شود برای آنکه بتمام نوشتجات مربوطه باینکار مخصوصاً بنوشتجاتی که خود آقای مخبر فرمودند دیده نشده رسیدگی شود وازاین جهت بود بنده پیشنهاد کردم که یک کمیسیونی مرکب از شش نفر ازشعب ششگانه انتخاب شوند ودراینکار بیشتر غور کنند تا یک چشمهائی که ازخارج مراقب این عملیات هستند بما تنقید نکنند وماه موظیفه وجدانی خودمانرا مطابق وظیفه قانونی عملکرده باشیم دیگر بسته بنظر آقایان است .

رئیس – آقای عراقی

عراقی- بنده تصور میکنم که پیشنهاد آقای احتشام زاد ه یکقدری جنبه مخالفت داشت یعنی درتوضیحات که دادند بیشترعنوان مخالفت بود – آقای مخبر فرمودند سی وپنج جلسه به اینکاررسیدگی شده ودریک شعبه یابودن شخصی مثل آقای مؤتمن الملک دراینکار درجلسات زیادی رسیدگی شده وبایک دقت هرچه تمام تری باوراق مخالف وموافق رسیدگی شده دیگر بااین ترتیب بنده گمان نمیکنم چیزی باقی ماند ه باشد که محتاج برسیدگی باشد وتصورمیکنم محتاج بتشکیل کمیسیون جدید هم نباشد وبنده ازآقای احتشام زاده تقاضا میکنم پیشنهاد خودشان رامسترد دارند زیرا دلائل طرفین ازمخالف موافق گفته شد – آقای یاسائی بعنوان مخالف شرحی اظهار کردند وآقای مخبر هم دفاعاً جواب دادند دیگربسته برای مجلس وقضاوت خود آقایان است

رئیس- رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای احتشامزاده آقایانیکه تصویب میکنند قیان فرمایند

(چند نفر قیام نمودند )

رئیس- تصویب نشد پیشنهاد آقای یاسائی قرائت میشود

( بمضمون ذیل قرائت شد )

بنده پیشنهاد میکنم – خبر شعبه مجدداً بشعبه برگردد وثانیاً درآن تجدید نظرشود .

رئیس- آقای یاسائی

یاسائی- فرمودند اعضاء شعبه کاملاً بدوسیه رسیدگی کرد ه اند – بسیارخوب. بنده شخصاً به قضاوت آقای مؤتمن الملک معتقدم واگرایشان تصدیق بفرمایند که این انتخابات صحیح بوده حاضرم همین الان رأی بدهم . ایشان رئیس شعبه بوده اند ودرراپرت هم باقید اینکه باین ترتیب بمجلس راپرت بدهید امضاء کرد ه اندوبنده هرچه نگاه کردم ندیدم که آقای مؤتمن الملک صریحاً


تصدیق کرده باشند – در هر حال بنده باین کار کاری ندارم یک اظهاراتی آقای بامدادکردند که لازم میدانم که ایشان رامراجعه بدهم بهمان اوراقی که فرمودند دیده نشده – وبا آن حس آزادیخواهی که بنده درایشان سراغ دارم وبا آن جبهه بی غرضی که نشان دادند گمان میکنم پس ازمراجعه بآن اسناد بهمان عقیده اولی خود برگردند . چون آن دلیلی که ایشان دیده اند بنده ندید ه ام معلوم میشود ایشان در بدو امر مخاف شدید بوده اند بعد موافق شده اند ولی آن چیز هائی که فرمودند ازدوسیه بیرون می آید بنده گمان نمی کنم یک چیزهای خوبی بیرون بیاید بنده عرض میکنم آراء کویر را اعدام کردند وگفتند مردم باید بیایند شهر رأی بدهند واین در موقعی بوده که آراء خاتمه پیدا کرده ودر شهریور ماه گفته اند بیایند رأی بدهند ؟ میفرمایند راجع بباقی حوزه ها اعتراضی نرسیده است در صورتیکه

آقا زاده خراسانی – بنده اخطار دارم – ماده ۶۳ راتذکر میدهم

رئیس – ماده ۶۳ شامل اینجا نیست

آقا زاده خراسانی – چرا .راجع بهمین جاست اختصار درمذاکرات است

رئیس – راجع باینجا نیست

فاطمی – راجع بهمین جااست

رئیس – ماده ۶۳ را بخوانید مسبوق شوید ( خطاب بآقای یاسائی ) بفرمائید

یاسائی – راجع بمدیر الملک آقای بامداد اظهار کردند که والی کرمان بوزارت داخله نوشته که این شخص نا ئب الحکومه سابق بوده است چه بوده است در صورتی که والی هیچ وقت یک چنین تلگرافی نکرده است ورفعه الدوله رفیق خودشان را پرت داده اند اینکه فرمودند نظار فرعی خبیص اعتبارنامه بآقای حاج میرزا مرتضی داده اند دراینجا هیچ معمول نبوده است که انجمن نظار فرعی اعتبارنام بکسی بدهد بطورکلی یک اعتراضات وشکایاتی شد ه بر اینکه انتخابات تکاب باطل است صورت مجلس هم نداشته اند اهالی تلگرافی بوزارت داخله وبرئیس الوزراء میکنند وتقاضا میکنند که رئی استیناف ومدعی العموم بیایند باینکار رسیدگی کنند اینها همه دردوسیه است واسناد خارجی نیست بنده هم ازخارج عرض نمیکنم وگمان میکنم آقای مخبر اینها را فراموش کردند جواب بدهند راجع بآراء‌کویر دراینجا فرمودند شکایاتی ازخارج رسیده بود این شکایت بامضاء ومهرمحمد ابراهیم نام بوده که درشهر کرمان مدرس صرف ونحو بوده است ومعروف بود ه است مرده است ولی مهر اورادر چهارده سال بعد ازفوت بورقه اعتراضیه زده اندبرای اینکه آراء آنجا را باطل کنند. راجع بمظفری فرمودند که درمحل خیلی مقدس ومعتمد بود ه است

رئیس- این استدلالات راجع به پیشنهاد نیست

یاسائی – بهرحال بنظربنده برای مطالعات کاملی که لازم میدانم نمایندگان محترم دراین دوسیه بکنند بنده این پیشنهاد راکردم که این دوسیه برگردد بشعبه ودومرتبه تشکیل شود و.بنده هم حاضرم بروم درآنجا توضیحات بدهم وآقایان هم توضیحات بدهند شاید بنده وسایر مخالفین رامتقاعد کنند .

رئیس- ماده شصت وسه نظامنامه برای اطلاع معترضین قرائت میشود

(بشرح ذیل خوانده شد )

ماده شصت وسه – اصلاحاتی که درضمن شورثانوی پیشنهاد میشود درصورتی که ازطرف کمیسیون ارجاع آن خواسته نشود صاحب اصلاح بطور اختصار


آنرا توضیح واستدلال میکند

رئیس – کافی است .بهتر این است که موافقین آزادی بدهند بمخالفین اگرمطمئن هستند که رأی خواهند داد ؟ رأی گرفته میشود بپیشنهاد آقای یاسائی آقایانیکه موافقند قیام فرمایند

( معدودی قیام نمودند)

رئیس- تصویب نشد .پیشنهاد آقای ضیاء بشرح ذیل خوانده شد

پیشنهاد میشودراپرت شعبه دوم ازدستور امروز خارج شود .

آقا سید ابراهیم ضیاء- نظر باینکه راپرت شعبه دوم چند روز قبل همانطور یکه آقای مخبر قرائت کردند منتشر شد ودریک قسمت مخصوصاً اشاره شده است که توضیحات جامع تری لدی اللزوم بعرض نمایندگان محترم میرسد وامروز هم اشاره فرمودند باینکه یک قسمت ازاعتراضاتیکه شد ه است واردنیست واظهار کردند که بعضی امهار جعلی بود ه است ما هم عمداً تأمل کردیم که اسناد راجع بعدم صحت این اظهارات را بعد از بیان خودشان بعرض آقایان برسانیم اسناد هم حاضر است ولی حالا ممکن نشد وآقایان بکفایت مذاکرات رأی دادند حالا نتیجه این پیشنهادچه میشود ؟ نتیجه این میشود که آقایان موافقین همینطور که آقای مخبر فرمودند بایک چشم نگاه نمیکنند وبا هر دوچشم نگاه خواهند کرد بمعترضین هم خوب دقت میکنند تا موافق عقیده ونظر ایشان معلوم شود که این امهار جعلی است بانیست ونظر باینکه توهینی وارد میشود باشخاصی که معروف ومحترم هستند بنده در پیشنهاد کردم از دستور امروز خارج شود وممکن است در دستور جلسه آتیه گذارده شود .

رئیس – آقای بیات

بیات – رأی گرفته شود

رئیس – رأی گرفته میشود .باین پیشنهاد آقایان موافقین قیام فرمایند

( عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس – تصویب نشد – پیشنهاد آقای احتشام زاده هم تقریباً در همین زمینه است رأی گرفته میشود بخیر شعبه دو

ضیاء.- بنده پبشنهاد تنفس کرده ام

رئیس – پیشنهاد آقای ضیا ء قرائت میشود

( بشرح ذیل خوانده شد )

پیشنهاد میشود : نیمساعت تنفس داده شود –

بعضی از نمایندگان – رأی بگیرید

رئیس – رأی گرفته میشود باین پیشنهاد آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند

( عده قلیلی قیان نمودند )

رئیس- تصویب نشد

( دراینموقع چند نفر ازنمایندگان ازمجلس خارج شدند )

رئیس- ( پس ازچند دقیقه تأمل ) آقای بهار

بهار – تنفس بدهید خود شما هم میتوانید تنفس بدهید

رئیس- بلی عده کافی نیست چند دقیقه تنفس داده میشود

( دراین موقع جلسه برای تنفس تعطیل وبفاصله نیمساعت مجدداً تشکیل گردید )

شریعت زاده – در خصوص مالیات

رئیس – عده برای مذاکره کافی نیست ( خطاب به پبشخدمت ) بگوئید آقایان تشریف بیاورند ( پس از چند دقیقه سکوت ) آقایان حاضر نمیشوند. جلسه ختم میشود . جلسه آتیه روز پنجشنبه سه ساعت قبل از ظهر دستور هم بقیه دستور امروز

(مجلس مقارن ظهر ختم شد)