مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ خرداد ۱۳۲۷ نشست ۷۳
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: متن قوانین - تصویبنامهها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آییننامهها - بخشنامهها - آگهیهای رسمی
شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶
مدیر سید محمد هاشمی
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ۱۵
جلسه: ۷۳
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ششم خرداد ماه ۱۳۲۷
فهرست مطالب:
۱ - تصویب صورت مجلس
۲ - بیانات آقایان وزیر بهداری و نراقی و وزیر مورخارجه
۳ - بقیه مذاکره در لایحه تنظیم امور بازرگانی
۴ - موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس دو ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱ - تصویب صورت مجلس
صورت جلسه قبل را آقای فولادوند (منشی) به شرح زیر قرائت کردند.
دو ساعت و بیست و پنج دقیقه به ظهر روز سهشنبه چهارم خرداد مجلس به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل و صورت جلسه پیش قرائت گردید اسامی غایبین گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده است:
غایبین با اجازه- آقایان: دادور. صاحب جمع. تولیت. اورنگ. ابولحسن رضوی. بهار. تقیزاده. ساعد.
غایبین بیاجازه- آقایان: محمدحسین صولت قشقایی. کشاورز صدر. سلطانی. موسوی. حسین وکیل. مامقانی. شهاب خسروانی. آزاد. سالار بهزادی. مکرم. عباسی. افشار. صفا امامی. عدل اسفندیاری.
دیر آمدگان با اجازه- آقایان: دکتر بقایی. مهندس رضوی. عامری. امینی. منصف. دکتر طبا سزاوار. شریعتزاده.
دیرآمدگان بیاجازه- آقایان: حسن اکبر. محمد ذوالفقاری. آقاخان بختیار. محمدعلی مسعودی. مسعود ثابتی. قهرمان. گلبادی. خوئیلر. اسدی. صاحبدیوانی. باتمانقلیج.
آقای امیر تیمور راجع به مذاکرات آقای وزیر دارایی و عواید کشور و لزوم دریافت مالیات بر طبق قانون توضیحاتی دادند و آقای اردلان راجع به اشتباه چاپی در ذکر سنه قانون ۱۳۰۶ در مجله رسمی تذکری دادند و صورت مجلس تصویب شد.
آقای ملکی راجع به لایحه محدودیت بازرگانان بیگانه تذکری داده تقاضا کردند جزو دستور شود برای نطق قبل از دستور اخذ رأی به عمل آمد و تصویب شد.
آقای سلطانالعلما راجع به جنگ اعراب و یهود شرحی اظهار تأثر و تنفر و همدردی کرده پیشنهاد نمودند آقایان نمایندگان و کارمندان دولت یک روز حقوق خود را برای کمک به برادران همکیش خود اختصاص دهند. آقای امیر تیمور نامه آقای آیتالله بهبهانی را در باب جنگ خونین اطراف بیتالمقدس و مبارزه یهود و اعراب قرائت نموده و گفتند ملت مسلمان ایران در هر وضع و مقام با برادران مسلمان خود ابراز همدردی میکنند و در طریق اعتلاء اسلام و جهاد در راه حق از هر گونه فداکاری دریغ نخواهند داشت.
آقای نراقی در تعقیب بیانات سابق خود راجع به وضع شهر کاشان و نطنز شرح مبسوطی ایراد و از عدم توجه دولت به رعایت احوال عمل مردم آن سامان بالاخص بهداشت و بیمه کارگران قالی بافی اعتراض نمودند.
آقای فرامرزی راجع به جنگ یهود و اعراب گفتند ملت ایران متوجه خواهد بود که گناه محرکین و مسببین این جنگ متوجه یهودیان ایران نیست و متعرض هموطنان غیر مسلمان خود نخواهند شد.
سپس در تأیید بیانات آقای نراقی راجع به وضع شهرستانها و تشکیلات اساسی و اصلاحات کلی کشور گفتند نتیجه وجود بد عمل خوب نخواهد بود و استثنا پذیر نیست و بعد در باب عمل وزرا علیه همکاران خود معتقد بودند هر وزیری علیه دولتی که که عضو آن است عمل کند باید از حقوق مدنی محروم گردد و هر وکیلی که با قانون اساسی بازی کند شدیداً تعقیب شود و اضافه نمودند که مجلس شورای ملی باید بر وفق افکار و مصالح عمومی عمل کند.
آقای عباس اسکندری طبق ماده ۱۰۹ در پاسخ بیانات آقای فرامرزی راجع به اختلاف بین وزرا و مخالفت نمایندگان با دولت گفتند مجلس شورای ملی را نباید سانسور کرد.
آقای امیر تیموری در پاسخ آقای فرامرزی گفتند با دریافت مالیاتها طبق تصویبنامه از دو سال قبل مخالف بودهاند در کمیسیون بودجه نیز پیوسته مخالفت کرده و گفتهاند که تقدیم لایحه به مجلس مجوز وصول مالیاتهای غیر قانونی نخواهد بود آقای وزیر دارایی یک لایحه راجع به ممیزی املاک بلوچستان و یک لایحه راجع به پرداختهای سال ۱۳۲۶ تقدیم نمودند و راجع به شرکت نفت در پاسخ آقایان دکتر عبده و دهقان توضیحاتی راجع به اجرای ماده ۱۶ دادند و در باب قانون مهر ۲۶ گفتند دولت مکلف شده است منافع کشور را محفوظ دارد و مادام که کار صحیحی انجام نشده و به نتیجه نرسیده البته به اجمال میگذرد و تأکید نمودند که دولت در حفظ منافع ملت از هر گونه کوششی دریغ نخواهد کرد.
آقای دکتر اعتبار با اشاره به بیانات آقای هژیر گفتند مخالف اصل ۶۱ متمم قانون اساسی بوده و عین اصل را قرائت نمودند و معتقد بودند افراد بیغرض و خدمتگزار را برای حفظ منافع مملکت باید تشویق کرد آقای رفیع راجع به تصویبنامه اخذ عوارض شهری و انجمن شهر و مالیات اراضی شرحی ایراد و تقاضای اقدام فوری نمودند.
آقای وزیر کشور در پاسخ ایشان بیان داشتند که دستور تشکیل انجمن شهر داده شده و به پیشنهاد انجمن اقدام به أخذ عوارض خواهد شد.
آقای عباس اسکندری راجع به سؤال خودشان در موضوع نفت گفتند امتیازنامه آن چنان که باید قوه قانونی ندارد و پرسش نمودند که دولت آقای حکیمی در این باره تا کنون چه اقدامی کرده است؟ و گفتند باید دولتی تشکیل شود که این موضوع را به نفع مملکت تعقیب نماید سپس در باب ماده پنج و مؤسسه هواپیمایی شرکت و ماده دهم و حقالامتیازی که به طلا معین شده و به لیره کاغذ میدهند و مقایسه عواید سابق و لاحق و مؤسسات نفت در پایان امتیاز توضیحات مبسوطی داده گفتند مملکت روزهای گرانبهایی را میگذراند و در این موقع باید از اختلافات دول بزرگ استفاده کرد.
آقای وزیر دارایی گفتند به خلاف تصور بعضی هنگام تجدید امتیاز دخالتی نداشتهاند اقدامات دولت گذشته را هم آقای هژیر میتوانند توضیح بدهند و در باب اقدام به حفظ منافع مملکت هم باید دولت از طرف مجلس تقویت شود و تقاضا کردند کمیسیون خاصی از مجلس تشکیل و مطالب در آن کمیسیون مطرح گردد. آقای اسکندری در پاسخ آقای وزیر دارایی گفتند در برنامه دولت فعلی از بحرین و نفت جنوب اصولاً ذکری نشده است و بعد راجع به املاک سپهسالار و دعوی ورثه و قانون املاک واگذاری و موضوع انتقال املاک از بانک ملی به یاد شاه سابق توضیحاتی داده گفتند مربوط به دادگاهی نیست که باید به املاک خریداری شده از مردم رسیدگی کند.
آقای وزیر دارایی پاسخ سؤال آقای اسکندری را قرائت نمودند که وزارت دارایی دعوی ورثه را رد کرده و از وزارت دادگستری تقاضا نموده است در حفظ حقوق دولت مراقبت کامل به عمل آید. پنجاه و پنج دقیقه قبل از ظهر مجلس خاتمه یافت و به صبح روز پنجشنبه موکول شد و دستور جلسه گزارش مربوط به لایحه محدودیت بازرگانان بیگانه و لایحه مربوط به غله مقرر گردید.
رئیس- نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ آقای رحیمیان.
رحیمیان- عرضم راجع به فلسفه تأسیس این روزنامه است عرض میکنم وقتی که قرار بود روزنامه دایر بشود برای این بود که زودتر درج بشود که آقایان نمایندگان که مطالبی اظهار میکنند یا سایرین اظهار کردند تا جلسه بعد حاضر بشود صورت جلسه روز یکشنبه ۱۹ اردیبهشت به دست بنده رسید. در آنجا مطالبی هست که از طرف آقای امینی نسبت به خودم دیدم که آنها را تکذیب میکنم.
رئیس- این مربوط به اعتراض نسبت به صورت مجلس نیست قبل از دستور شما اجازه خواستهاید.
رحیمیان- در هر صورت بنده اجازه میخواهم قبل از دستور به بنده اجازه فرمایند که در این باب صحبت بکنم.
رئیس- آقای موسوی.
موسوی- بنده خواستم توضیح بدهم که به واسطه عمل جراحی معذور بودهام و بیاجازه نبودهام خواهش میکنم دستور بفرمایید اصلاح شود.
رئیس- اصلاح میشود، آقای فرامرزی نسبت به صورت جلسه اعتراضی دارید؟ بفرمایید.
فرامرزی- گویا در صورت جلسه نوشته شده بود اعراب، بنده میخواستم عرض کنم که در این قضیه مسلمانان و عرب با همدیگر شریک هستند.(صحیح است) این است که خواستم اصلاح شود و مسلمین نوشته شود و یکی دیگر هم در اینجا که بنده عرض نکردم «استثناء پذیر نیست» بنده عرض کردم که «اصلاحات تجزیهپذیر نیست» یعنی وقتی که تهران خراب است لنگه و لار نمیتواند خوب بشود، پس باید اول مرکز اصلاح بشود تا بعد ولایات هم درست بشود و یکی آنجا هم که نوشته شده من گفتم «باید مجلس مطابق مصالح عمومی عمل کند» این طور نگفتم من گفتم که آقایان نمایندگان باید بدانند که خارج از چهار دیواری مجلس یک ملتی هست که ایشان نماینده آن هستند و باید عملی بکنند که افکار عمومی ملت مجلس را تأیید و تقویت بکند.
رئیس- اصلاح میشود، دیگر نظری نسبت به صورت مجلس نیست؟ صورت جلسه تصویب میشود.
لایحه محدودیت بازرگانان خارجی جزء دستور است. تلفن کردم آقای وزیر بازرگانی زودتر حاضر شوند که مطرح شود، آقای وزیر بهداری مطالبی دارید؟ بفرمایید.
اسلامی- بنده راجع به مازندران عرضی دارم که خیلی مهم است.
رئیس- قبل از دستور یک عدهای اجازه خواستهاند.
حاذقی- بنده مخالف هستم.
۲- بیانات آقایان وزیر بهداری و نراقی و وزیر امور خارجه
رئیس- آقایان وزیر بهداری فرمایشی دارید؟ بفرمایید.
وزیر بهداری- در دو جلسه قبل آقای نراقی نماینده محترم در غیبت بنده مطالبی در پشت تریبون ایراد فرمودهاند که ناچارم برای روشن شدن اذهان نمایندگان محترم جواب عرض کنم.
یکی از آن مطالب مطلبی است که بنده نمیخواهم اصلاً اینجا اسمش را بیاورم در این محل مقدس در حضور اشخاص محترم و مقدس شایسته نیست این طور مطالب اینجا ذکر بشود.(صحیح است) همین قدر سر بسته عرض میکنم نه ۵۰ هزار ریال نه ۴۰ هزار ریال نه سی هزار ریال، نه بیست هزار ریال خرج نشده و این صحیح نیست و خلاف عرض کردهاند خدمتشان
(آشتیانیزاده- پس هزار و نهصد تومان خرج شده است) اما راجع به دوا و بیمارستان بنده باید عرض بکنم که یک چیز که صحبت میشود یک چیز که شخصی میگوید فوراً حاصل نمیشود آخر یک وقتی میخواهد تا اجرا شود و بنده ناچارم وضعیت دوایی را اینجا شرح بدهم خدمت آقایان که درست ملتفت باشند ببینند که قضیه چه هست آن وقت قضاوت بکنند شما مرا آوردید اینجا با رأی شما آمدم روزی هم که شما مرا نخواهید من میروم (صحیح است) پس به این مناسبت بنده تمام آقایان را محترم دارم و هیچ وقت نباید راضی بشوید که یک حرفهایی بگویند که شاید اساسش صحیح نیست.(صحیح است) آن هم پشت این تریبون! حالا خصوصی میشود آدم به هم یک حرفهایی بزند اما پشت این تریبون باید یک حرفهایی زد که جنبه اساسی داشته باشد وزارت بهداری در سال ۱۳۲۶ در حدود نهصد هزار تومان اعتبار دوایی داشته در ۶ ماهه اول سال ۱۳۲۶ تمام این اعتبار دوایی خرج شده است به طوری که در ۶ ماهه دوم دیگر اعتباری نبوده است که به استانها دارو بفرستند در آبان و آذر تا ششم دی ماه که بنده رفتم وزارت بهداری دوایی دیگر در ۶ ماه دوم فرستاده نشده بود اعتبار نداشتند، دی ماه بنده آمدم به وزارت بهداری و چون اعتبار نداشتند نتوانسته بودند به شهرستانها دوا ارسال دارند، بنده فشار آوردم، تأکید کردم که سعی بکنند یک قدری دوا بفرستند شاهد آقای دکتر معظمی است.(صحیح است) ایشان میدانند علاوه بر آن نهصد هزار تومان دواها که در ۶ ماه اول مصرف شده بود هشتصد هزار تومان بنده وقتی به وزارت بهداری
رفتم به بنگاه دارویی بدهکار بودند، قرض داشتند یعنی یک میلیون و هفتصد هزار تومان روی هم خرج شده بود و به بنگاه دارویی بدهکار هم بودند با وجود این بنده کوشش کردم با زحمت زیاد از هر اعتباری که بود دارو تهیه کردند و به هر شهرستانی که فوریت داشت یک مقداری دارو فرستاده شد و از هفتم دی ماه تا آخر سال نقاطی که دارو فرستاده شده است که بنده کوشش کردم الاهم و فالاهم آنجایی که فوریت داشت که دارو بفرستیم اینها بودند میخوانم از ۷ دی ماه شروع میشود.
برازجان- آستانه اشرفیه- ساری- خرم آباد- سراب- درمیان- داراب- خورشید اصفهان- قصرشیرین- دویست تختخوابی مشهد- تیرتاش- حسن آباد- رشت- فشافویه- فیروزکوه- کهریزک- علیشاه عوض- بیمارستان شهناز- ورامین- کرمانشاه- مأمونیه- سیار بهبهان- رفسنجان- بوئین- زهرا- نائین- آباده- دماوند- چهار دانگه- فراهانچی - دهنو- الیگودرز- بجستان- صومعهسرا- لنگرود- خوی- یافت آباد- آمل- ورامین- اصفهان- آذربایجان- بروجرد- اصفهان- حسن آباد- کردستان- رودبار- اراک- کن- هزارجریب- تفت- گنبد کاوس- مأمونیه زرند- بافت- بوشهر- نوشهر- پورسینای رشت- عود جان- خمسه- خمین- خوانسار- خوی- ساوه- درمانگاه چشم اهواز- فومن- رودهن- اشتیان- درمانگاه سیار کردستان- اینها دواهایی است که بنده کوشش کردم با آن وضعیت و با آن بیپولی فرستادهام و ضمناً کوشش شده است از اعتبارات مختلف وزارت بهداری مبلغی هم از قرض ۶ ماهه که اول سال ۳۲۶ به بنگاه دارویی پانصد هزار ریال داده شود. زیرا به طوری که به عرض نمایندگان محترم رساندم بنگاه دارویی بدون دریافت طلبش دیگر حاضر نبود که دارو بدهد و بقیه در حدود هشتصد هزار تومان از سال ۱۳۲۶ به بنگاه دارویی مقروض هستیم در بودجه سال ۱۳۲۷ وزارت بهداری نیز نهصد هزار تومان اعتبار برای خرید دارو منظور شده است و از طرف دیگر برای جلوگیری از حیف و میل احتمالی دارو که یکی از آقایان نمایندگان محترم هم سؤال فرمودند که چه اقدامی کردهاید که دارو حیف و میل نشود عرض میکنم برای جلوگیری از حیف و میل دارو در شهرستانها به کلیه بهداریها ضمن بخشنامهای دستور داده شده است و مقرر گردیده که آقایان پزشکان و رؤسای بهداری بیمارستانها داروهای رسیده از وزارت بهداری را زیر نظر کمیسیونی مرکب از ۵ نفر از معتمدین محلی که آقایان استانداران یا فرمانداران تعیین و معرفی کردهاند به بیماران فقیر و بیبضاعت تسلیم نمایند زیرا متأسفانه متنفذین محلی و اغنیا با وجود آن که میتوانند دارو از خارج تهیه نمایند میل دارند از داروهای رایگان بهداریها استفاده کنند و در این صورت دارویی برای مستمندان و ضعفا باقی نخواهد ماند و فقط در موارد فوری و فوتی مقرر شده است که به اشخاصی که استثنائاً فقیر هم نباشند و کار فوری داشته باشند یا فقیر هم باشند میتوانند بدون اطلاع معتمدین محلی دارو بدهند و الا به اشخاص دیگر با نظر معتمدین محلی باید داده شود و برای استحضار خاطر آقایان نمایندگان محترم سیاهه دارویی را که از اول سال ۱۳۲۷ به شهرستانها ارسال شده است به عرض میرسانم این کار از دوم اردیبهشت شروع میشود.
بهداری سراب - بابل - پل سفید- فیروزکوه- بهشهر- بندرگز- شیرگاه- بابلسر- ساری- مشگل- دره قزوین- مراد آباد- سیار گرگان- قزوین- گرمسار- مکران- شهناز کرج- عودجان- سعید آباد- جنت آباد- رامسر- بیجار- همدان- رفسنجان- آب یک- ورامین- گرگان- کاشان- کهریزک- لیستک استان ۷- شیراز- آمل- نائین- سبزوار- صمصامیه بیات- بهداری دهنو- بیمارستان فراهانچی- نیشابور- رشت.
اینجاها دارو ارسال شده است و باقی ولایات هم به ترتیب مشغول هستند و میفرستند نکته مهمی را که باید برای خرید دارو در سال ۱۳۲۷ در نظر گرفت این است که به طوری که آقایان نمایندگان محترم شاهدند اعتبارات سالیانه سال ۱۳۲۷ تا کنون به صورت یک دوازدهم تصویب شده است و چون اولین اعتبار سال نو در آخر فروردین ۱۳۲۷ تصویب شده است وزارت بهداری فقط در آن موقع یعنی اوایل اردیبهشت آن هم به میزان یک دوازدهم از کل اعتبار سالیانه اختیار خرید دارو داشته است از آن تاریخ هم به بنگاه دارویی به قدر یک دوازدهم پول داده شده است تا به شهرستانها دارو فرستاده شود. آقای نراقی نماینده محترم یک مرتبه به وزارت بهداری در تاریخ ۲۴- ۲- ۲۷ مراجعه فرمودند و تقاضا کردند که دارو به کاشان ارسال شود فوراً یک روز بعد به بنگاه دارویی دستور ارسال دارو داده شده است مطلبی را که محتاج به تذکر است این است که برای ارسال دارو به شهرستانها یک عملیاتی میخواهد اول تصویب اعتبار یک دوازدهم بعد پول را اخذ کنند بعد از آن باید وزارت بهداری دستور بدهد که دارو بفرستند پولش را هم به بنگاه دارویی بدهند یعنی بروند از وزارت دارایی پولش را بگیرند بیاورند بدهند به بنگاه دارویی، بنگاه دارویی هم باید صدور یازده قلم داروها را بستهبندی بکند دارو هم همهاش که یک اندازه نیست و بستهبندی نشده است یکی دویست گرم است، یکی پانصد گرم است، یکی ۵ کیلو است، یکی دو گرم است یکی یک گرم است اینها به طور تفاوت هستند و به طور کلی وقتی دارو میخواهند بفرستند باید مدتی آنها را بکشند کشیدن این داروها مدتی وقت میخواهد.(صحیح است) بعد از آن که بستهبندی کردند آن وقت باید آنها را ببرند بدهند به پستخانه و پستخانه ببرد برساند حالا در عرض دو روز ببرد برساند یا در عرض بیست روز دیگر وزارت بهداری که خودش حامل دارو نیست، میفرستد دارو را به پستخانه پس خدمت آقایان مسلم شد که فرستادن دارو مستلزم یک مدت وقت است، یک مدت طولانی، حالا اگر در سال نو چند روز تأخیر شده است برای فرستادن دارو به عللی بوده است که عرض کردم و همان طور که عرض کردم در ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۳۲۷ دارو به کاشان ارسال شده است و مراتب هم در طی شماره ۱۰۸۲۱ به آقای نراقی اطلاع داده شده است نمیدانم دیگر عریضه خدمتشان رسیده است یا نه اما راجع به موضوعی که فرمودند که مردم کاشان دارند دسته دسته به واسطه نداشتن دارو و طبیب میمیرند این است سیاهه تعداد پزشکان و دندانسازان و داروسازان و پزشکیاران شهرستان کاشان و بخشهای آن را به خدمت آقایان قرائت میکنم تا اطلاع داشته باشند و بدانند که به نسبت تعداد کل پزشکان در خدمت وزارت بهداری و با مقایسه جمعیت کل کشور و با تقسیم پزشکان بین شهرستانها به نسبت تعداد جمعیت شهرستان کاشان بیش از این نمیرسیده است بهداری شهرستان کاشان، آقای دکتر اسدالله آرایی رئیس بهداری کاشان- آقای دکتر علیاکبر جلالی پزشک بهداری و بیمارستان کاشان آقای دکتر عباس شیمیایی پزشک بهداری و بیمارستان کاشان- آقای عبدالرحیم صفر داروساز- آقای علی مهین دندانساز- بانو مریم شیفتین پزشکیار- بانو معصومه سالار آملی پزشکیار- عباس پور ابراهیم- علی حق شناس پزشکیار- آقای دکتر حسن صفوی پزشک بهداری نطنز- آقای محمد مهدویان پزشکیار نطنز- آقای فتحالله حکیمیان پزشک بهداری میمه و جوشقان- آقای یحیی شفایی پزشک بهداری بیدگل و آران- آقای محمد بیگتاش پزشک بهداری قمصر- آقای جلیل نظاری پزشکیار مشهد و اردهال که طبق توصیه و تقاضای خود آقای عباس نراقی اعزام شده است.(اردلان- تعدادش چقدر است؟) ۱۵ نفر آقا اگر حساب کنید و به تمام کشور قسمت کنید میبینید اگر برای کاشان ۱۵ نفر کم است در قسمتهای دیگر اصلاً جاهایی هست که طبیب ندارد.(صحیح است) اگر برای کاشان باز کم است و آقایان تصدیق میفرمایند من میروم باز طبیب میفرستم.(صحیح است) و اگر بسش هست و کافی است پس چرا میفرمایید که طبیب ندارد آخر این صحیح نیست اجر مردم را نباید از بین بنده نمیگویم که بهداری کامل است و همه چیزش درست است و همه جا دارو هست و همه جا سلامتی حکمفرما است من میگویم با این عده طبیب که در اختیار دارم و با این اعتباراتی که بنده در اختیار دارم یک قدری از روی انصاف صحبت بکنید یک طوری بکنید که اجر مردم به هدر نرود.(دکتر مصباحزاده اطبای وزارت بهداری را به خارج از طهران بفرستند)
میفرستم آقا بنده یک چیزی را باید حضور آقایان عرض بکنم و آن این است که باید در کار ثبات باشد و اختیار باشد و وسایل کار (صحیح است) ثبات باز هم ثبات همیشه ثبات، بیثبات هیچ کار پیشرفت ندارد.(صحیح است) شما یک وزیر بهداری را وقتی بیاورید اینجا دو ماه یا سه ماه این کافی نیست، من نمیگویم مرا، بنده حاضر نیستم که چهار یا پنج سال در وزارت بهداری بمانم مزاج من اقتضا نمیکند ولی هر کس را بیاورید یک آدم درست، یک آدم امین و طرف اطمینان بیاورید اینجا آقایان نمایندگان پنج سال، شش سال، هفت سال، ثابتش بکنید بگذارید باشد اختیار به او بدهید وسایل بدهید اگر کار نکرد ببرید میدان توپخانه آنجا یک ریسمان به گردنش بگذارید آویزان بکنید کار تمام بشود و الا باز عرض میکنم ثبات ثبات همیشه ثبات وسایل بدهید ثبات بدهید و از او مسئولیت بخواهید وقتی که یک وزیری با تزلزل بیاید اینجا این متزلزل است و نمیداند کی میرود کجا میرود چطور میتواند این کارها را درست بکند.(صحیح
است) آقایان تمام منصف هستند تمام اشخاص صحیح هستند. همه اشخاص محترم هستید اینجا نشستهاید خودتان بهتر از من میدانید.(صحیح است) پس این است قضیه. اما راجع به بیمارستان کاشان و بیمارستان نطنز یک بیمارستان بیست تختخوابی کاشان در تاریخ ۱۳ آذرماه ۳۲۶ معاون وزارت بهداری به اتفاق مدیر کل وزارت بهداری و معیت آقای اخوان و آقای نراقی نمایندگان محترم مجلس برای سرکشی و تهیه مقدمات افتتاح بیمارستان کاشان که به همت آقای اخوان ساخته میشود به کاشان حرکت کردند پس از بازدید محل بیمارستان طبق مذاکرهای که فرمودند و برابر صورت مجلس که به تاریخ ۱۵- ۸- ۱۳۲۶ در وزارت بهداری تنظیم شده است قرار گذاشتند که آقای اخوان ضلع شرقی بیمارستان نوساز را از حیث درب و پنجره و غیره و رفع نواقصش را بکنند و برای افتتاح به اختیار وزارت بهداری بگذارند.(صحیح است) اخیراً آقای دکتر شهراد بازرس وزارت بهداری به کاشان رفته بود مراجعت کرده است و میگوید که هنوز آن اصلاحاتی که باید بشود آن رفع نواقصی که باید بشود نشده است عنقریب تمام خواهد شد. البته وقتی که تمام شد وزارت بهداری همان طور که وعده داده است افتتاح خواهد کرد شاید یک مقدار از لوازمش هم حاضر است.(نراقی- نطنز چطور آقا؟) عرض میکنم حالا میرسیم بنده خیلی متأسفم که اینجا نبودم وقتی که آقا فرمایش میفرمودید تا جواب عرض کنم حالا هم عجله نداریم بیمارستان نطنز هم وزارت بهداری تمام وسایلش را حاضر کرده است به محض این که تمام شد وزارت بهداری میرود اسباب میبرد افتتاح میکند ولی هنوز تمام نشده است و خودتان هم تصدیق بفرمایید که وقتی تمام نشده است بنده اسباب را بفرستم زیر برف و باران کجا بگذارم که از بین نرود، همه اینها از بین میرود.(صحیح است) اینجا نگاه داشتم که هر وقت تمام شد بفرستم ببرند.(احسنت) اما بیمارستان نطنز به وسیله خانم نیمتاجالدوله در چند سال قبل شروع به ساختمان شده است ولی ساختمان بیمارستان به علل نامعلومی تعطیل شده است و مصالحی که برای ساختمان بیمارستان حاضر شده بود طبق گواهی مأمورین محلی تدریجاً از بین رفته است. چون بیمارستان مزبور تقریباً چهار کیلومتر دور از شهر است و در دسترس اهالی نبود از طرف اعلیحضرت همایون شاهنشاهی از محل عطیه ملوکانه امر به ساختمان یک بیمارستان دیگری شده است ولی وزارت بهداری در نظر گرفت قبل از ساختمان بیمارستان فوق موقتاً یک بیمارستان ۱۰ تختخوابی در یک محل استیجاری در نطنز تأسیس نماید اما متأسفانه تنها خانهای که مناسب برای تأسیس بیمارستان در نطنز وجود دارد در اجاره بانک ملی بوده و با مذاکرات لازم بانک ملی شعبه نطنز حاضر نشده است آن محل را تخلیه بکند و بدهد که وزارت بهداری آنجا موقتاً مریضخانه بکند با علاقه مفرطی که بنده تأسیس این گونه مؤسسات دارم مأمور مخصوص به نطنز فرستادم که در محل ببیند اگر یک محل مناسبی پیدا کرد انتخاب بکند و قرار اجاره آن محل داده بشود تا این که آنجا مریضخانه تأسیس بکنیم خوشبختانه بازرس وزارت بهداری وقتی که آنجا وارد شد آقای نراقی هم همان جا تشریف داشتند و نماینده این وزارتخانه به اتفاق ایشان خانهای را در نطنز در نظر گرفته و قرار شد که صاحب آن پس از تعمیر و اصلاحات لازم مراتب را به آقای نراقی اطلاع بدهد تا وزارت بهداری را مستحضر فرمایند که مقدمات اجاره فراهم بشود و بیمارستان منظور تأسیس گردد ولی با تذکرات مکرری که به آقای نراقی راجع به این موضوع داده شده است متأسفانه تا کنون به وزارت بهداری تشریف نیاورند و نفرمودند که آنجا خانهای که قرار بود تعمیر بشود حاضر است و ما میتوانیم برویم اجاره بکنیم یا نه، اما راجع به مبلغ یک هزار ریال مالالاجاره محل بیمارستان که آقای نراقی فرمودند وزارت بهداری اعتبار ندارد تاکنون چنین مذاکرهای بین ایشان و متصدیان مربوط وزارت بهداری به عمل نیامده است تا نسبت به آن اقدامی بشود نه تنها اعتبار اجاره محل در بودجه وزارت بهداری یادار گردیده بلکه اعتبار غذایی و دوایی این بیمارستان نیز در بودجه به میزان ۱۰ تختخواب تأمین شده و به محض حاضر شدن محل بیمارستان لوازم و اثاثیه ارسال خواهد شد و اعتبار اجاره محل هم با سایر هزینههایش تأمین خواهد شد.
عرض کنم تا هفت، هشت، ده، روز پیش آقای نراقی نماینده محترم به من نهایت لطف را داشتند به قدری با محبت اظهار لطف میفرمودند که بنده خودم را همیشه مشمول مراحم ایشان میدیدم (یک نفر از نمایندگان- همه به جنابعالی ارادت دارند) ولی متأسفانه نمیدانم چه شد از ۱۰- ۱۵ روز پیش یک مرتبه رویه تغییر کرد و به قدری اظهار کم لطفی نسبت به من فرمودند که بنده تعجب کردم خوب در هر مسألهای و در هر مطلبی یک چرا هست، چرا آقای نراقی تا هفت، هشت روز پیش به بنده این قدر اظهار محبت میفرمودند، اظهار لطف میفرمودند و از هشت روز پیش یک مرتبه ورق برگشت این چرا را باید پیدا کرد دوا اگر فرستاده نشده است چرا از هشت ماه پیش نفرمودند فرستاده نشده؟ چطور شد که از هشت روز پیش میفرمایند؟ ایشان که وکیل مجلس هستند، با همه تماس دارند، اطلاعات دارند، بنده متأسفم عرض بکنم که این چرا را گشتم پیدا بکنم، یکی از این چراها این است که در چند روز قبل ایشان امتیاز روزنامهای از شورای عالی فرهنگ خواسته بودند و شورای عالی فرهنگ به غیر از بنده چندین عضو دارد اقلاً ۱۲ تا عضو رسمی دارد و در بین اینها ۸ نفر ۹ نفر در جلسه باید حاضر باشند تا رأی بدهند و دو ثلث هم اقلاً باید رأی بدهند تا امتیازی قبول بشود آقای دکتر زنگنه هم یکی از اعضا هستند ایشان بهتر میدانند. عرض کنم در شورای عالی فرهنگ اتفاقاً امتیاز آقای نراقی مطرح شده و چون اکثریت نداشته رد شده است ایشان چون امتیازشان رد شده این را تقصیری برای بنده فرض کرده بودند.
ذنب لایغفر گناه کبیره، بنده آقا چکار کنم من که رأی نه نفر را ندارم من یک رأی بیشتر ندارم آقای نراقی در مجلس بیشتر از یک رأی دارند؟ اگر یک لایحهای در مجلس مطرح شد و ایشان یک رأی مخالف یا موافق دادند رد شد ایشان تقصیری دارند؟ نه بنده هم یک رأی که بیشتر نداشتم و معلوم هم نیست که من رأی مخالف داده باشم، من یک آدم مغرضی نیستم همهاش شاید چهار تا رأی موافق داشتند باقیش مخالف بوده است و امتیاز رد شده است و ایشان خیال کردهاند که بنده غرضی داشتهام اوقاتشان تلخ شده است، حالا شاید یک اشخاصی پیدا شدهاند و مغرضانه به ایشان گفتهاند که دکتر لقمانالملک به شما رأی نداده، من چه غرضی داشتم که به شما رأی ندهم ایشان گویا یک نسبتی هم با بنده داشته باشند و در سابق هم به ایشان خدمتی کرده باشم و از بنده تشکر کرده باشند که دکتر لقمانالملک به من خدمت کرده من حرفی ندارم ولی این قضیه صحیح نبوده است به بنده ایراد کردند، بعد از آن که پشت تریبون فرمایشاتی فرموده بودند در راهرو به من گفتند چون تو رأی مخالف دادی به من من پشت تریبون رفتم گفتم باز هم خواهم گفت، گفتم بفرمایید آقا ما سپر انداختیم ما مطیع آقا هستیم این شمشیر و این گردن بزنید آقا من اگر جوابی داشتم حضورتان عرض خواهم کرد.
(نراقی- عرض کنم جوابتان را خواهم داد این قضیه بعد از آن است جنابعالی رفتید به اعضای شورای فرهنگ فرمودید چون با دولت مخالف است رأی ندهید)
بنده به کسی نگفتم بیاورید آن شخص را این جمعیت اینجا نشسته به یکی از شما من گفتهام که آقای نراقی مخالف دولت است؟(نراقی- دولت هو چی دیگر ما ندیدیم آقایان وزرا عوض این که کار بکنند هوچیگری میکنند دولت هوچی ما ندیدیم مثل آقای نجمالملک بیایند اینجا هوچیگری بکنند).(زنگ رئیس) شما در راهرو به من گفتید چون رأی مخالف دادی من پشت تریبون میگویم و من هم گفتم یکی این قضیه است که به خیالشان من رأی ندادهام اسباب کدورتشان شده است این یک قضیه است یک قضیه دیگر هم هست که آن باز سبب شده است که آقای نراقی نسبت به بنده کم لطف باشند آن مربوط است به موقوفه نقوی در کاشان. عرض کنم اینجا یک ساحت مقدسی است و خلاف حقیقت نباید گفته بشود مردمان محترمی اینجا نشستهاند و وقتی که یک حرفی میزنند باید دید چرا این حرف را میزنند بنده این چرا را عرض کنم. مرحوم حاجی محمد صادق نقوی که از بازرگانان خیر و ثروتمند و بلاعقب کاشان بوده تقریباً در ده سال پیش یکی از بهترین ساختمانهای کاشان را خریداری و وقف بهداری کاشان مینمایند تا به تأسیس بیمارستان اقدام بشود. بعداً در سال ۱۳۲۲ برای اداره بیمارستان مذکور که ملجاً و پناه بیماران کاشان است قسمت عمدهای از بهترین املاک خود را وقف بیمارستان مینمایند و قسمت دیگری املاک خود را نیز به اقربای نزدیک خود صلح میکنند قبل از فوت خود نیز قبض و اقباض املاک موقوفه و شرایط لازمه دیگر معمول و هیچ گونه اشکالی در خصوص وقفیت املاک مزبور باقی نمیماند معذلک چون واقف هیچ یک از اقوام و بستگان آقای نراقی را که از متنفذین و متمولین محلی هستند به تولیت یا نظارت املاک موقوفه که در حدود یک میلیون تومان ارزش دارد انتخاب نمیکند این موضوع موجب رنجش و کدورت عدهای را فراهم و تحریکات و اقدامات زیادی که مخصوصاً به وسیله آقای میرزا محمد حسین نراقی که
از متمولین و متنفذین کاشان هستند شروع میشود و مستأجرین املاک موقوفه را نیز تحریک مینمایند که عواید موقوفه را به متولیان و یا بیمارستان کاشان پرداخت ننمایند و مخصوصاً برای سلب تصرف متولیان یک نفر از مستأجرین به نام سید احمد حسنی راوندی که کدخدای راوند بوده وادار مینمایند که املاک موقوفه را از ورثه که هیچ گونه صلاحیتی نداشتهاند اجاره نماید و مالالاجاره نیز که اقلاً باید پنجاه هزار تومان تعیین گردد به مبلغ ده هزار تومان تعیین میکنند وزارت بهداری برای جلوگیری از تمدیدات منسوبین و موکلین آقای نراقی نماینده خود را به محل اعزام و با مراجعه به مراجع صالحه از تصرف و سوء استفاده آقایان جلوگیری به عمل میآید و حتی در اداره دادگستری محل احکام متعدد به نفع موقوفه صادر میشود که در نتیجه آقای میرزا محمد حسین نراقی، سید احمد راوندی و عدهای از موقوفه خورهای دیگر را تحریک و به عنوان شکایت از رئیس دادگستری کاشان به تهران میفرستند که رئیس عدلیه را بر خلاف وجدان و شرافت کاری نمیکند معزول نمایند و یک نفر دیگر را که مطابق میل آقایان و موافق با حیف و میل املاک موقوفه باشد اعزام دارند و این جریانات که علیه موکلین آقای نراقی صورت میگیرد موجبات رنجش مشارالیه را فراهم میسازد.
نراقی- شما که فرمودید تا هشت روز پیش با هم رفیق بودیم این مال یک سال پیش است.
رئیس- آقای نراقی صحبت نکنید به شما هم اجازه میدهم بعداً بیایید اینجا مطالبتان را اظهار کنید.
وزیر بهداری- .... موضوع دیگری که موجب تعرضات آقای نراقی شده است این است که در خسرو آباد و مرغ آباد میمه که از توابع کاشان میباشد شخص خیر و نیکوکار دیگری به نام اسمعیل خان زند املاک مهمی وقف بیمارستان کاشان و دبستان میمه نموده چندین سال بود که عواید موقوفات به وسیله خوانین زندی که از موکلین بسیار قوی و متنفذ آقای نراقی هستند حیف و میل میگردید وزارت بهداری برای جلوگیری از این تعدیات آقای خازنی وکیل و نماینده خود را به محل اعزام میدارد که نسبت به احیای موقوفات مذکور و ثبت آنها اقدامات لازمه را معمول دارند به محض رسیدن وکیل این وزارت و مذاکره در خصوص موقوفات خداداد زندی و دیگران اظهار میدارند که مذاکره در خصوص موقوفات فایده ندارد و ما به این قضیه خاتمه دادهایم کیفیت ختم امر که سؤال میشود خوانین مذکور اظهار میدارند که قرار بود ما در انتخابات به آقای نراقی کمک کنیم و در قبال آن املاک موقوفه مرحوم زندی به ملکیت ما به ثبت برسد و همین کار هم انجام شده و مخصوصاً از اعزام نماینده از طرف وزارت بهداری فوقالعاده متعجب میشوند ولی وکیل و نماینده وزارت بهداری به این حرفها قناعت نکرده و حسبالوظیفه با زحمات زیاد حدود موقوفات را که به وسیله خوانین زندی تغییر پیدا کرده و با اسامی مستعار به ثبت رسیده بود تعیین و آنچه از املاک موقوفه به واسطه عدم حصول توافق خوانین زندی و تقسیم آنها به ملکیت ثبت نشده بود فوراً به وقفیت به ثبت میرساند و تهدید و تطمیع خوانین زندی موکلین عمده آقای نراقی به نتیجه منجر نمیشود ناچار تحریکات علیه وکیل بهداری شروع و در این خصوص به آقای نراقی مراجعه مینمایند ایشان با علم به این که املاک مرحوم زندی وقف بیمارستان و دبستان میمه است برای خنثی کردن عملیات نماینده وزارت بهداری اقدام و حتی یک روز به وزارت بهداری تشریف آورده و اصرار میورزند که به هر ترتیبی است باید آقای خازنی وکیل وزارت بهداری احضار شود ولی وزارت بهداری که از نماینده خود کمال اطمینان را داشت و مخصوصاً برای حفظ بهداشت مردم کاشان و حومه آن احیای موقوفات مذکور را ضروری میدانست ترتیب اثری به درخواست آقای نراقی نداده و پس از زحمات زیاد و رسیدگیهای قانونی کلیه تقاضاهای ثبت خوانین زندی در شورای عالی ثبت ابطال میگردد اینها سبب شده است که آقای نراقی نسبت به بنده کم لطف باشند و قضایا در همین چند روز اخیر خاتمه پیدا کرده است میفرمایند که مدتها است این قضیه مطرح بوده است درست است این قضیه مدتها مطرح بوده ولی از وقتی که بنده آمدم وزارت بهداری این کار را تعقیب کردهام و به نتیجه میرسد.
رئیس- آقای نراقی.
نراقی- عرض کنم آقایان لابد در این چند جلسه متوجه شدهاند که غالباً آقایان وزرای کابینه به جای این که به حرفهای حسابی گوش بدهند در جواب یک سؤالهای صریح و روشن که با ادله و مدارک اینجا گفته میشود و یک ایراداتی اینجا میشود آقایان مبادرت میکنند به حملات شخصی و مسائل را صورت هو و جنجال بهش میدهند و میخواهند از این جهت قضایا را لوث کنند و از بین ببرند اظهاراتی که اینجا آقای لقمانالملک فرمودند همه برخلاف حقیقت بود به طوری که خودشان فرمودند نه تنها بنده با ایشان منسوب هستم بلکه بنده کمال ارادت را به ایشان دارم ولی مطالبی که اینجا فرمودند و در کمیسیونی که دیشب در منزلشان درست کرده بودند تهیه شده و تمام موارد تکذیب بنده است بنده حالا یکی یکی عرض میکنم اولاً این که گفتم به بهداری کاشان ۷ ماه است دوا نرسیده است اگر دوا فرستاده شده باشد بنده تمام اظهارات آقای لقمانالملک را قبول دارم ۵۰ تلگراف رسیده است به بنده آخرین تلگرافی که آمده است تلگرافی است که رئیس پست و تلگراف آنجا کرده است وقتی که رئیس بهداری آنجا مأیوس شده است. حالا صورت تلگراف را بنده میخوانم این تلگرافی است که مخابره کردهاند تلگراف که جعل نیست (یکی از نمایندگان- تاریخش کی است؟) تاریخش ۱۶ اردیبهشت است. جناب آقای عباس نراقی نماینده محترم کاشان دارو برای بهداری نرسیده ماه هفتم هم تمام شد تمام ضعفا و فقرای کاشان از بین میروند دوستان جنابعالی استرحاماً و خاطر خدا استدعای ارسال دارو دارند تاریخ ۱۶ اردیبهشت امضایش غلامعلی اربابی رئیس پست و تلگراف کاشان است عرض کنم این یک موضوع که ۷ ماه است به بهداری کاشان داوا فرستاده نشده است.
موضوع دیگر که راجع به بیمارستان عرض کردم اولاً تمام این اقداماتی که ایشان فرمودهاند شده است یک کدامش در زمان ایشان نشده تمامش در زمان آقای دکتر اقبال بوده است در زمان آقای دکتر اقبال بنده رفتم گفتم آقا وضعیت کاشان خوب نیست آقای دکتر نفیسی دکتر ثمری و بنده و آقای اخوان رفتیم به کاشان یک صورت مجلس تنظیم کردیم و قرار شد که یک بیمارستان برای کاشان و یک بیمارستان برای نطنز و یک لابراتوار هم برای بیمارستان کاشان درست کنند و در بودجه ۲۷ هم پیشبینی کردند از اول فروردین هم بنده مکرر مراجعه کردم و نتیجه گرفته نشد حالا ملاحظه بفرمایید به استدلالات آقای دکتر لقمانالملک میفرمایند در نطنز جا نیست آقای نراقی قرار بوده یک حیاطی را تعمیر بکند اگر این حرفهایی که ایشان زدند یک کدامش مستند به دلیل بود و مدرک داشت بنده حاضر هستم قبول بکنم، هر موقعی که مأمور وزارت بهداری رفته بنده خودم هم رفتم به محل خودشان هم تصدیق کردند که رفتم نطنز صورت مجلس اینجا هست این که فرمودند محل نیست دو تا حیاط است که قرار بوده یکیش را اجاره بکنیم به آقای دکتر لقمانالملک پیشنهاد شده و ایشان هیچ کدام از این دو تا حیاط را اجاره نکردند و راجع به کاشان هم به شرحی که عرض کردم آقای اخوان خودشان شخصاً یک بیمارستانی در کاشان ساختهاند بیمارستان خیلی معظمی هست که میخواهند دایر کنند دولت در سال ۲۷ تعهد کرده که یک بیمارستان ۲۰ تختخوابی در کاشان و یک بیمارستان ۱۰ تختخوابی در نطنز دایر بنمایند ولی تاکنون هیچ اقدامی ننمودهاند بنده گفتم آقا شما که بودجه برای اجاره محل ندارید چرا آمدید یک اعتباری را برای یک مستراح بیهوده خرج کردید پس بنابراین مسلم است که بیمارستان در کاشان و نطنز دایر نشده و دارو هم به کاشان فرستاده نشده در ظرف ۷ ماه دارو به کاشان فرستاده نشده است. کاغذی که فرمودند نوشتهاند دیروز نوشتهاند ملاحظه بفرمایید تاریخ ۳- ۳- ۲۷ بشماره ۱۰۸۲۱ عین نامه وزارت بهداری را قرائت مینمایم. آقای نراقی نماینده محترم مجلس در پاسخ یادداشت شما...
یادداشت بنده چه تاریخی دارد بنده یادداشت را میآورم اینجا میخوانم در پاسخ شما طی نامه شماره ۲۶۷۱ به بنگاه کل دارایی کشور دستور داده شده یک سری از لیست داروهای درجه اول به عنوان سهمیه ۲۷ جهت آن بهداری ارسال نمایند این کاغذی است که ایشان دیروز برای بنده فرستادهاند. در مقابل ۵۰ تلگرافی که شده است در مقابل یادداشتی که بنده در یک ماه پیش به آقای دکتر ثمری نوشتم و تذکر دادم که آقای دکتر ثمری وضعیت بهداری کاشان بد است کارد به استخوان رسیده بنده عین یادداشت را دارم اگر وزارت بهداری توجه نکند من ناچارم این مطالب را پشت تریبون بگویم و این یک ماه پیش بود توجه بفرمایید بنا براین دکتر لقمانالملک فرمایشاتی که فرمودند که اقداماتی کردهاند و دوا فرستادهاند به کاشان بنده تمام را تکذیب میکنم اگر ایشان دارو فرستاده باشند بنده حاضر هستم تمام اظهارات ایشان را قبول کنم اما این نکته را عرض کنم که لازم به تذکر میباشد خانواده نراقی هم در کاشان یک خانواده ۲۰۰ ساله است در کاشان ده هزار نفر افراد این خانواده نراقی هستند و تمام مردم این مملکت علاوه بر کاشان خانواده نراقی را میشناسند بزرگترین علمای اسلامی از این خانواده هستند تمام افراد این خانواده خدمتگذار این مملکت هستند.(صحیح است)
آقای دکتر لقمانالملک به یک خانواده اهانت کردند که من ناچارم دفاع کنم به یک خانوادهای که خدمتگذار این مملکت است نباید اهانت بشود، پدر من آقا در راه مشروطیت ایران قبل از این که من متولد بشوم شهید شده برای فداکاری در راه مردم کاشان، این همه که از شهرستانها شکایت کردند راجع به آقایان وکلا از تمام کاشان و نطنز یک نفر از من و از آقای اخوان شکایت نکرده است بروید آقا بببینید در وزارتخانهها که هیچ کس شکایت نکرده است مگر میشود آقای دکتر لقمانالملک برای این که شما نظر شخصی دارید خانوادههای این مملکت را ملوک کرد عرض کنم راجع به موضوع وقف حاجی محمدصادق نقوی (صفوی- آقا وقت مجلس را نگیرید) یک میلیون از اموالش را وقف وزارت بهداری کرده است بنده اول کسی بودم که رفتم پیش آقای دکتر اقبال و گفتم وزارت بهداری باید در این کار دخالت بکند چون یک اشخاصی هستند که ممکن است سوء استفاده بکنند و نظر داشته باشند که این موقوفه از بین برود خود بنده رفتم ابلاغ بازرسی وزارت بهداری آقای دکتر فقیه را گرفتم بازرس را برداشتم بردم تمام فعالیت من و آقای اخوان برای این بود که موضوع وقف عملی بشود کار موقوفه و سوابق در وزارت بهداری هست این بازرس که ایشان فرمودند آقای دکتر فقیه و آقای خازنی هر دو در زمان دکتر اقبال بوده و هر دو را خودم فرستادم و خودم اقدام کردم که وزارت بهداری در این کار دخالت کند نه فقط وزارت بهداری به اداره اوقاف هم رفتم گفتم که این موقوفه از بین میرود و شما باید در این کار دخالت کنید و خیلی تعجب میکنم از آقای دکتر لقمانالملک که مرد شریفی هستند نباید اینجا برخلاف حقیقت اظهاراتی بکنند تمام مردم کاشان میدانند که بنده برای این که این موقوفه به مصرف بهداری برسد فعالیت میکنم و اقدام میکنم ایشان میآیند حرفهایی اینجا میزنند کو دلیلتان؟ کو مدرکتان من چه کردم؟ شما میگویید در کاشان نراقی این کار را کرده تمام اهل کاشان بیشترشان نراقی هستند شما ببینید من چه اقدامی کردم مکرر به وزارت بهداری مراجعه کردم برای این کار بنابراین موقوفه حاج محمد صادق یک مطلبی است که آقای دکتر لقمان الملک کاملاً خلاف حقیقت میگویند و بنده طرفدار این هستم که این موقوفه به مصرف خودش برسد و از رئیس عدلیه خواهش کردم که به این کار توجه بشود و تمام مردم کاشان از این قضیه اطلاع دارند و سوابق امر در وزارت بهداری هست و دلیل بر صحت عرایض بنده است راجع به موقوفه میمه بنده هیچ اطلاعی ندارم آقای خازنی نماینده وزارت بهداری رفته است آنجا اقدام کرده است بنده و آقای اخوان در دعاوی و کشمکش محلی به هیچ وجه دخالت نمیکنیم مطابق مقررات اقدام کردند نه من گفتم که بازرس برگردد نه اقدامی کردم در این کار. به طریق عادی عمل شده است بنابراین تمام این مطلب که فرمودند کاملاً برخلاف حقیقت است و به هیچ وجه این جریانات نبوده است اگر اینجا ثابت شد که من نظری داشتهام راجع به این موقوفات بنده پشت این تریبون میگویم آدم بیشرفی هستم بنده این حرف را در پشت تریبون صریحاً میگویم ایشان اینجا برخلاف حقیقت این مطلب را میفرمایند که من میخواهم در موقوفات مداخله نمایم موقوفات خانواده نراقی زیاد است خانواده ما در آن دخالت نمیکند ما مدرسه داریم، مسجد داریم، خدا شاهد است که اگر بنده بدانم صورت این موقوفات چیست و در کار وقف اساساً هم دخالت نمیکنم، از اداره اوقاف تحقیق کنید ما در موقوفات خودمان دخالت نمیکنیم چگونه میرویم در موقوفات دیگران دخالت کنیم و دست اندازی کنیم! آقای دکتر لقمانالملک با این حرفها نمیشود حقیقت را تغییر داد و از بین برد و آمد در اینجا در مجلس یک حرفهایی زد و مردم را اغفال کرد! راجع به این موضوع شورای عالی فرهنگ هم که فرمودید این موضوع بعد از این قضیه بهداری بود که بنده گفتم، ایشان رفتهاند گفتهاند که این شخص مخالف دولت است، خدا شاهد است که بنده این موضوع را یادم نبود، در دو سال پیش من یک تقاضایی کردم برای یک روزنامه هفتگی و هیچ قصد انتشارش را هم نداشتم، ایشان در شورای عالی فرهنگ گفتند ما باید سیاست دولت را رعایت بکنیم و چون این آدم مخالف دولت است با دادن امتیاز به ایشان این عمل بر علیه مصالح دولت است و مخالفت کردند و چون من به ایشان برای بهداری کاشان فشار آوردم این کار را کردند، ایشان آمدند تمام مطالب را تحریف کردند گفتند که من تا هفت روز پیش با ایشان صمیمی بودم و از هفت روز به این طرف وضعیت تغییر کرده است، آیا موقوفات مال ۷ روز پیش است؟ موضوع موقوفات حاج محمدصادق و موقوفات زندی که ایشان فرمودند مربوط به یک سال پیش است میفرمایند تا هفت روز پیش با هم خوب بودیم و با هم رفیق بودیم اگر اختلاف ما راجع به موقوفات است که باید از ابتدای وزارت بهداری شما اختلاف داشته باشم. من آقای دکتر لقمانالملک وظیفهام این است که این حرفها را بزنم ناچارم آقای دکتر لقمانالملک را از حقوق مردم دفاع بکنم، ملاحظه بفرمایید به بنده شکایت کردهاند و استرحام کردهاند که دوا بفرستید و جنابعالی اقدام نکردید بنابراین تمام مطالبی که جنابعالی اینجا اظهار کردید برخلاف حقیقت است و بنده به هیچ وجه جز برای اصلاح وضعیت بهداری کاشان و برای بیمارستان شهرستان کاشان و نطنز هیچ نظر دیگری ندارم، تلگرافات متعددی رسیده است که ملاحظه میفرمایید، الان یک تلگرافی از نطنز به بنده رسیده است که اگر آقایان اجازه بدهند بخوانم.(یمین اسفندیاری- آقای نراقی مردم مازندران از گرسنگی دارند میمیرند) بنده آقای دکتر لقمانالملک با شما خصومت شخصی ندارم و الا مطالبی را که بخواهم بر علیه شما طرح کنم و بگویم خیلی زیاد است.(قبادیان- آقای نراقی خواهش میکنم) بلی جنابعالی کسی هستید که خزعل را کشتید و گواهی کردید به مرگ طبیعی مرده است.(زنگ رئیس) اگر خصومت شخصی داشتم این مطلب را میگفتم.
وزیر بهداری- بنده دلایلی را که عرض کردم برای این که دوا دیر رسیده یکی از آن دلایل این است که در سال ۱۳۲۷ یک دوازدهم بیشتر به من ندادهاند آن هم در اوایل ماه بعد و تا دوا برسد مدتی وقت لازم دارد و قبل از من هر کسی در کار دوا و بهداشت و بیمارستان کاشان اقدامی نموده خیلی اقدام خوبی کرده است بنده هم هر قدر توانستهام میتوانم کرده و باز هم خواهم کرد.
(نراقی- بازرس را شما فرستادید یا آقای دکتر اقبال فرستاده است؟) راجع به موقوفه هم دوسیهاش در وزارت بهداری حاضر است بفرمایید ملاحظه کنید بنده هم تمام فرمایشات ایشان را که فرمودند تکذیب میکنم و روی غرض شخصی بوده است.
بعضی از نمایندگان- دستور.
وزیر خارجه- بنده راجع به سؤال آقایان نمایندگان راجع به فلسطین حاضرم،
رئیس- سؤال نبود نطق بود اگر خودتان بیاناتی دارید؟ بفرمایید.
وزیر خارجه- بنده خواندم که در روزنامهها مثل این که سؤال بوده است و منتشر کردهاند.
مکی- در روزنامهها همهاش برای تظاهر بوده است.
رئیس- بفرمایید.
وزیر خارجه- محتاج به ذکر نیست که دولت و ملت ایران از حوادث غمانگیز فلسطین و کشمکشهای خونین که بدبختانه در آن سرزمین جریان دارد چقدر افسرده و متألم است. آقایان نمایندگان محترم و جمیع هموطنان که به آرامش فلسطین علاقهمند میباشند باید این نکته را بدانند که از تابستان گذشته تا کنون نمایندگان ما در سازمان ملل متحد برای احتراز از وقوع حوادث ناگوار کنونی به سهم خود آنچه را که در قوه داشتهاند به کار بسته و از هیچ گونه کوششی خودداری ننمودند. در کمیسیون رسیدگی به کار فلسطین که مرکب از نمایندگان یازده دولت و از آن جمله نماینده ایران بود با این که اکثریت اعضا آن بر له تقسیم فلسطین رأی دادند ولی نماینده ما جناب آقای انتظام با این نظر مخالفت نموده و به اتفاق دو نفر از نمایندگان دیگر از تشکیل حکومت فدراتیو برای فلسطین طرفداری نمودند.(صحیح است) در پاییز گذشته موقعی که مجمع عمومی سازمان ملل متحد منعقد بود و خود اینجانب عهدهدار خدمت وزارت امور خارجه بودم دستورهای مؤکد در اهتمام به حل رضایت بخش قضیه فلسطین به هیئت نمایندگی ایران (آفرین) صادر شد (احسنت) و طرز رفتار هیئت نمایندگی ایران مورد سپاسگذاری خاص نمایندگان کشورهای مسلم قرار گرفت و تلگرافات تشکر آمیزی به وزارت امور خارجه مخابره نمودند.(صحیح است احسنت) بیانات متین و منطقی جناب آقای عدل رئیس هیئت نمایندگی ایران در مجمع مزبور و مخصوصاً اظهارات ایشان راجع به این که رویه دولت شاهنشاهی در مخالفت با تقسیم فلسطین منطبق با عدالت و انصاف و منشور ملل متحد میباشد و نباید به عنوان تأسیس کانون ملی یهود کانونی برای آشوب و فساد و تهدید صلح خاورمیانه ایجاد گردد مورد توجه عموم واقع شد. پس از این که طرفداران تقسیم فلسطین به این نکته برخوردند که تقسیم مزبور عملی نیست و جز خونریزی نتیجه دیگری نخواهد داشت مجمع فوقالعاده دیگری برای تدقیق این امر و تجسس راه
حل عادلانه تشکیل یافت و نمایندگان ما به هیچ وجه رویه خود را از دست ندادند.
آقایان محترم ماده ۱ منشور که مرام ملل متحد را شرح میدهد توسعه روابط دوستانه بینالملل را مبتنی بر احترام اصل تساوی حقوق ملتها و حق آنان را در تعیین آزادانه سرنوشت خود میداند و ما از صمیم قلب آرزومندیم که سازمان ملل متحد که پس از مصائب بیشماری که بر عالم بشریت وارد شد به منظور تضمین صلح و آرامش جهان و حفظ حقوق ملل عالم تأسیس گردیده و امید جمیع دوستداران صلح به وجود آن است حق و عدالت را با کمال قدرت جاری نموده و صلح و آسایش را در این قسمت دنیا که مورد علاقه خاص ما است برقرار سازد.(صحیح است، احسنت)
عباس اسکندری- بنده اجازه خواستم.
رئیس- چند نفر از آقایان اجازه نطق خواستهاند.
اسکندری- بنده سؤال کردم و ایشان گفتند که من حاضرم برای جواب.
اسلامی- آقای رئیس اجازه بفرمایید بنده راجع به فلسطین عرضی داشتم.
رئیس- چند نفر از آقایان میخواهند نطقهایی بکنند.
یمین اسفندیاری- تلگرافی از مازندران آمده است که مردم گرسنهاند.
اسلامی- در مازندران کشت و کشتار میشود.
رئیس- عرض کردم پنج نفر از نمایندگان اجازه صحبت خواستهاند اگر مجلس موافق هست صحبت بشود.
دکتر بقایی- بنده مخالفم با صحبت قبل از دستور.
حاذقی- پیشنهاد شده که لایحه محدودیت بازرگانان خارجی مطرح شود.
دکتر بقایی- اجازه بفرمایید که بنده دلیل مخالفتم را بگویم.
اقبال- اکثریت برای رأی نیست اجازه بفرمایید صحبت کنیم.
رئیس- آقای دکتر بقایی بفرمایید.
دکتر بقایی- اگر خاطر آقایان نمایندگان محترم باشد در موقع تصویب یک دوازدهم ما در اینجا به این شرط رأی دادیم که بعد بقیه تبصرههایش فوراً در مجلس مطرح شود و ادامه پیدا بکند برای این که این تبصرهها هر کدامش یک دردی را دوا میکند و آقایانی که پیشنهادی میدهند منظورشان این است که یک قسمت از کارهای خراب را درست بکنند و تنها حق وکیل همین تبصرههایی است که باقی مانده است و در بودجه پیشنهاد کردهاند یا در یک دوازدهم حالا بودجه را با آن ترتیب نمیگذارند کمیسیون تشکیل بشود و رسیدگی نمیشود.(اردلان چرا رسیدگی نمیکنند؟) رفقای شما نمیآیند.(اردلان دعوت بفرمایید) دعوت کردیم نیامدند، عرض کنم که این تبصرهها مانده است و مطرح نشده است و از یک طرف گفتند حقوق مستخدمین را نمیدهند و خواهش کردند که مطرح بشود و از یک طرف این تبصرههای پیشنهادی مانده است پس کی وقتش خواهد شد، این نتیجهاش این خواهد بود که آقایان نمایندگان مجلس از خودشان سلب اطمینان خواهند کرد، دفعه دیگر آقایان توافق نمیکنند و ۴۰ روز طول خواهد کشید که یک دوازهم تصویب بشود و این رویه خوب نیست آقایان اجازه بفرمایید که این تبصرهها را تمام کنیم.(صحیح است).
رئیس- تشخیص با مجلس است.
یمین اسفندیاری- عده برای رأی کافی نیست اجازه بدهید ما اینجا درد مازندرانیها را به عرض مجلس برسانیم.
رئیس- بنده به آقایان گفتم اجازه بدهند ولی مخالفت کردند.
اسلامی- آقا دو دقیقه بنده اجازه میخواهم اگر سه دقیقه شد بنده میآیم پایین
رئیس- اگر مجلس موافقت کرد آن وقت بفرمایید فعلاً اکثریت برای رأی نیست
دکتر معظمی- بنده با تنفس مخالفم.
رئیس- تنفس نیست.
دکتر معظمی- اگر بعداً پیشنهاد شد.
رئیس- رأی گرفته میشود به ورود در دستور آقایانی که موافقند قیام کنند.(اکثر برخاستند) تصویب شد.
یمین اسفندیاری- تصویب شد؟
اسلامی- اگر در مازندران خونریزی شد نمایندگان مسئولند.
۳- بقیه مذاکره در لایحه تنظیم امور بازرگانی
رئیس- لایحه محدودیت بازرگان خارجی جزء دستور بود و مطرح است، قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد) گزارش از کمیسیون بازرگانی و پیشه و هنر به مجلس شورای ملی به طوری که خاطر آقایان نمایندگان محترم مستحضر است گزارش کمیسیون راجع به لایحه محدودیت تجارت اتباع بیگانه در تاریخ ۲۲ اسفند ماه ۱۳۲۶ با کلیه پیشنهادات واصله در مجلس به کمیسیون بازرگانی و پیشه و هنر وقت ارجاع گردید.
چون رسیدگی پیشنهادات در آن کمیسیون به واسطه انقضای دوره قانونی خاتمه نیافت لذا گزارش کمیسیون، پیشنهادات واصله به کمیسیون جدید ارجاع و کمیسیون در چند جلسه گزارش کمیسیون و پیشنهادات را با حضور آقایان وزیر بازرگانی و پیشه هنر و وزیر امور خارجه مورد شور و مطالعه قرار داده پس از توضیحاتی که آقای وزیر امور خارجه در باب اشکالاتی که طرح لایحه محدودیت تجارت اتباع بیگانه برای دولت ایران فراهم نموده و با توجه به کلیه پیشنهادات واصله و طرح جدیدی که آقای وزیر بازرگانی و پیشه و هنر تهیه نموده بودند موارد لایحه به عنوان (قانون تنظیم امور بازرگانی) به شرح زیر اصلاح و اینک گزارش آن را برای تصویب تقدیم مجلس شورای ملی مینماید:
ماده اول- از تاریخ تصویب این قانون دولت مکلف است اجازه ورود کلیه کالاهای وارداتی را در حدود سهمیه هر سال منحصراً به بازرگانان ایرانی بدهد.
تبصره ۱- شرکتهایی که تا میزان ثلث سرمایه آنها متعلق به اتباع بیگانه باشد مجاز به وارد نمودن کالاهای وارداتی خواهند بود و سهام این شرکتها باید با نام باشد.
تبصره ۲- اتباع و شرکتهای بیگانه که نمایندگی توزیع مصنوعات کشور خود را از بیست سال قبل تاکنون در ایران داشتهاند مشمول ماده اول این قانون نخواهند بود.
تبصره ۳- کالاهایی که تا تصویب این قانون اعتبار خرید آن به وسیله بیگانگان یا شرکتها در بانکهای مجاز باز شده و یا اسناد وصولی آن به بانکهای مجاز رسیده و یا موجب اسناد حمل کشتی حمل شده مشمول ماده بالا نخواهند بود.
ماده ۲- بازرگانان یا شرکتهای خارجی میتوانند برای صدور کالاهای ایرانی به خارجه با رعایت مقررات عمومی کشور ایران اقدام نمایند.
ماده ۳- اشتغال به هر گونه کسب و کاری در ایران برای اتباع بیگانه مشروط به تحصیل پروانه رسمی از وزارت اقتصاد ملی خواهد بود.
ماده ۴- با نمایندگیهای بازرگانی دولتهای خارجه طبق قراردادهای بازرگانی منعقد بین دولت ایران و دولت متبوعه آنها رفتار خواهد شد و همچنین با شرکتهای خارجی که دارند امتیازنامههای قانونی باشند طبق مقررات امتیازنامه مربوطه عمل میشود.
ماده ۵- دولت مکلف است در صورتی که از طرف یک کشور خارجی محدودیت یا ممنوعیتی نسبت به ورود یا فروش کالاهای ایران یا اقامت و تجارت بازرگانان ایرانی برقرار شود با صدور تصویبنامه هیئت وزیران محدودیت یا ممنوعیتی که مقتضی بداند نسبت به ورود یا فروش کالاهای آن کشور در ایران و اقامت و تجارت و اتباع و شرکتهای تابعه آن کشور در ایران برقرار نماید.
ماده ۶- اتباع و شرکتهای بیگانه که در موقع اجرا این قانون به هر صورت در ایران به تجارت مشغول هستند منتهی در ظرف پنج ماه از تاریخ اجرا این قانون موظفند وضع خود را با مقررات این قانون و آییننامههای مربوطه وفق دهند.
ماده ۷- وزارت اقتصاد ملی مأمور اجرای این قانون میباشد و مکلف است منتهی در ظرف یک ماه آییننامههای لازم را تهیه و برای تصویب به کمیسیون اقتصاد ملی مجلس شورای ملی پیشنهاد نماید و پس از تصویب کمیسیون به موقع اجرا گذارد.
رئیس- ماده اول مطرح است، آقای معتمد دماوندی بفرمایید، کلیات مطرح شده است بعد از مذاکرات به ماده اول پیشنهادات قرائت میشود، در ماده اول هم میشود در کلیات صحبت کرد.
معتمد دماوندی- بنده عرایض زیادی در باب مخالفت با این لایحه ندارم استدعا میکنم چند دقیقه به عرایض بنده گوش بدهید و این را هم تصور نکنید آقایان که من علیالاصول با این لایحه مخالفم علت مخالفت این است یکی تعویض لایحه اولی و آوردن لایحه ثانوی به این شکل است و بنده معتقدم که به طور کلی باید دست تجار بیگانه را در کشور بست.(صحیح است) و دلایل بنده هم خیلی مختصر است و به اختصار هم عرض میکنم برای این که آقایان توجه بفرمایید باید از تاریخ جنگ کنونی تا الی
امروز یک کمی توجه بفرمایید به عملیات این تجار بیگانه در داخله این کشور، مختصر توجه و دقت ما را به اینجا میرساند که باید به طور کلی اگر عقیده داریم که باید تجار داخلی را حمایت کنیم، اگر معتقدیم که سرمایههای داخلی را حمایت کنیم و اگر معتقدیم که مصنوعات داخلی را حمایت کنیم باید این تجار بیگانه را که اغلب با کمال شدت و خودسری میروند به بیچارگی مملکت ما اقدام میکنند جلوگیری کنیم باید توجه کنیم، یک مختصر شمهای راجع به بازرگان یهود که در مملکت ما دارند کار میکنند عرض میخواهم بکنم خدمتتان که ملاحظه بفرمایید که این تجار یهود که به وسیله تجار بیگانه داروهای فاسد را در این مملکت میآورند و تقریباً وضع تمام مرضای مملکت را به صورت بدی در آوردهاند که حتی باعث مرگ ملت ایران شدهاند این اشخاص در روز اول با چه چیز آمدند در این مملکت و چقدر پولهای ما را از دسترنج یک قسمت مردم بیچاره این مملکت به صورت ارز و طلا از مملکت خارج کردند.(صحیح است، احسنت)، همچنین در این لایحه هیچ پیشبینی نشده است که با تجار ما در خارجه چه معاملهای میشود و تجار ما در آن ممالک خارجی در حول چه مجوزی قادرند یک کارهایی بکنند در صورتی که اگر این کار میشد و این پیشبینی میشد تجار خارجی در مقابل آن این جور منافع نا مشروعان در این لایحه ثانوی محفوظ نمیماند.(صحیح است) لایحه اول را که آوردند ما گفتیم خوب یک کمی فکر کرده است هیئت حاکمه و خیال کرده است که میتواند با این قانون یک کمی دست تجار را ببندد ولی این لایحه دوم که آمد اصلاً کار منقلب شد و چنان که تبصرههای یک دو، سه و چهار که ملاحظه میفرمایید به عقیده من صد در صد به ضرر مملکت است، برای این که مردم را ساکت بکنند، یک ماده پنج هم گذاشتند آنجا که دولت مکلف است فلان کار را بکند، من از آقای علی وکیلی تقاضا میکنم که علت این که این لایحه از صورت اول به صورت ثانوی در آمده است روی چه علتی بوده، این خودش برای ما یک مطلب بغرنجی شده است.(مکی- علتش تعمد نمایندگیهای خارجه بوده است) علاوه بر این آقای وکیلی بنده در موقعی که این لایحه اینجا مطرح بود پیشنهادی دادم از برای حمایت مصنوعات و کالاهای داخلی که در داخله کشور هست، برای حمایت از آنها از قبیل چای و ابریشم، در مملکت امروز مخصوصاً در گیلان و یک قسمت از مازندران مخصوصاً باید گفت که مردم این دو ناحیه یک مجاهدتهایی کردهاند و تعهد چندین هزار هکتار باغ چای را کردهاند، حالا مأمورین دولت برای گرفتن این چایها میروند آنجا تبانی میکنند، رشوه میگیرند، چای خراب تحویل میگیرند و عین آن چایی را که به اداره فروختهاند اداره دوباره به بازرگانان کشور میفروشد و دوباره تحویل میگیرد از آنها اینجا اصل مطلب که عبارت از حمایت از کشاورزان چای است ربطی ندارد دولت باید مأمورین صالح بفرستد تا ماهیت آن را تغییر ندهند تحویل بگیرد، بازرگانان روشنفکری که طرفدار اصلاح چای بودهاند پیشنهاداتی کردهاند....
رئیس- آقا تأمل بفرمایید اکثریت نیست.
جمعی از نمایندگان- اکثریت شد بفرمایید.
معتمد دماوندی- عرضم این بود که مکرر بازرگانان چای که طالب اصلاح چای بودهاند پیشنهادات اصلاحی برای ماهیت چای دادهاند ولی متأسفانه دولت گوشش بدهکار نبود اخیراً هم که آمد قیمت چای را تثبیت کند باز هم گوشش بدهکار نشد ولی تجار تقاضا کردهاند، البته جزء پیشنهادات بنده بود، بنده پیشنهاد کرده بودم که ما چون علیالتحقیق چهار هزار تن چای میتوانیم به این مملکت بدهیم و مقدار چایی که مصرف این مملکت است ۶ هزار تن بیشتر نیست یا به قولی ۸ هزار تن در این لایحه اقلاً نظر مردم گیلان و مازندران و مخصوصاً کشاورزان چای بایستی تأمین بشود که به وارد کنندگان چای خارجی نبایستی بیش از ۴ هزار تن اجازه ورود داده بشود، متأسفانه وزارت بازرگانی و اقتصاد اخیراً در سهمیهای که منتشر کرده باز هم پول برای وارد کردن چای در سهمیه منظور کرده است در صورتی که الان در داخله در بازار مقدار زیادی چای خارجی موجود است آن طوری که میگویند مصرف دو سال مملکت است اینجا وقتی که موضوع منافع ملت ایران و طبقه کشاورزان یک ناحیه وسیعی به میان میآید که شب و روز زحمت میکشند برای این کار و برای مملکت یک فرآوری تهیه میکنند وقتی پیشنهادی میشود اصلاً توجهی به آن نمیشود.(صحیح است) پیشنهاد کرده بودم راجع به عدم ورود ابریشم مصنوعی، در مملکت ما امروز کشاورزان گیلان و مازندران و خراسان و حتی در قسمتی از اصفهان و کاشان و یزد مردم برای تهیه ابریشم زحمت فوقالعادهای میکشند تا مقدار زیادی ابریشم تهیه میشود که یک قسمت اعظم از آن را بانک صنعتی از نقطهنظر این که انحصار است میخرد و یک مقدار زیادی را هم مردم خودشان ابریشم میکنند و این ابریشمهای طبیعی در بازارهای کاشان و یزد به صورت قلابدوزیها و یک چیزهای خیلی آنتیکی در میآید که در بازارهای عراق و نقاط دیگر به فروش میرسد، یعنی این ابریشم البته قیمتش یک خورده گرانتر از ابریشمهای مصنوعی میشود اخیراً ابریشمهای مصنوعی جای ابریشمهای طبیعی را گرفت و این مصنوعات داخلی مملکت را که مردم زحمت کشیدههای کاشان و یزد برای فروش به خارج درست میکردهاند آنها را در خارج مقدارش را از نقطهنظر ماهیت میآورد پایین برای این که ابریشم مصنوعی رنگش به زودی از بین میرود و آن جلا و خاصیت ابریشم طبیعی را ندارد، بنده این پیشنهاد را کردم و تقاضا کردم برای این که حمایت بشود از کشاورزانی که برای کرم ابریشم زحمت میکشند و مقدار ناچیزی که از این زحمت دریافت میدارند و هم حمایت بشود از کارگران کاشان و یزد که کارگاههای بافندگی دارند این ابریشم جزو اشیایی باشد که ممنوع بشود ورود آن به این کشور، متأسفانه آقای وزیر اقتصاد ملی توجهی نفرمودند، اکنون هم توجهی ندارند، آقای وکیلی هم من نمیدانم میخواهند در قبال عرایض بنده چه بفرمایند، این پیشنهادها رفته است به کمیسیون و اصلاً مورد توجه قرار نگرفته است همچنین راجع به کمیسیون ارز در کشور ما مقدار زیادی کارگر کفاش بیکارند.(صحیح است) این اشخاص هر کدام دارای عائله زیادی هستند مگر چقدر دستمزد میگیرند، کارگاههای کفاشی، از طرف دیگر دستگاههای کارخانهجات چرمسازی دارد فلج میشود باز در لایحه بنده پیشنهاد کرده بودم که ورود کفشهای دوخته فاسد فلسطینی و امریکایی به کشور ممنوع باشد ولی باز متأسفانه مورد توجه واقع نشد و آن بیچارههایی که امروز خیال میکنند ما میتوانیم منافع آنها را محفوظ بکنیم.
(مسعود ثابتی- حالا که هر جفت دارند هفتاد تومان میفروشند) آقای ثابتی اگر ما یک جفت کفش را صد و پنجاه تومان بخریم باز می دانیم که ۱۷- ۱۸ هزار نفر کارگر از این راه اعاشه میکنند.
(سزاوار- مصرف کننده چه گناهی دارد) برای آن مصرف کننده، و برای آن فروشنده باید یک قانونی وضع کنید تا فروشنده نتواند تخلف و اجحاف کند. مأمورین وزارت کشور رشوه میگیرند کفشهایی را که در پشت این مغازههای تهران میگذارند شما را هدایت میکنند میگویند ۶۰ تومان این کفش را به شما میدهم و کفشی را که اتیکت شهرداری خورده و سی تومان قیمت دارد اصلاً قابل استفاده نیست دقت کنید نگذارید منافع آنها را محدود کنید که در هر جفت کفش در این کشور چقدر باید به فروش برسد و چقدر کفاش منفعت ببرد این را باید معلوم کنید (صحیح است) اجازه بفرمایید شما که تقریباً ده هزار نفر کارگر کفاش در این مملکت دارید اینها بیکار باشند و کفشهای پوسیده فلسطینی وارد بشود و صدی بیست افرش را هم تازه تجار کلیمی فلسطینی از این کشور ببرند.(صحیح است) به هر حال این پیشنهادات هم اصلاً مورد توجه واقع نشد، از طرف دیگر چناکه عرض کردم برای من و امثال من یک مسأله بغرنجی است و نمیدانم که چطور شد در آن لایحه اول که تقریباً میتوان گفت منافع ملت ایران را تا اندازهای محفوظ داشته بودند تغییر دادند و در این لایحه دوم در تبصره دومش گفتهاند که اتباع و شرکتهای بیگانه که نمایندگی توزیع مصنوعات خود را از بیست سال قبل در ایران تاکنون داشتهاند مشمول ماده اول این قانون نخواهند بود، اصلاً تمام دلخوشی ما در این مملکت در این ماده اول بود که گفتند کالاهای وارداتی را اختصاص میدهند به تجار داخلی، الان آقای تفنگچیان که پول این مملکت را برده است در آمریکا با دسترنج این مملکت دارد خوشگذرانی میکند و به ریش ما میخندد که من با این که کار ما محدود شد، کار خودمان را کردیم پولهایمان را جمع آوری کردیم، حالا من نمیدانیم بالاخره علت این که مخالفیم و میگوییم این تبصرهها زاید است و باید ما لایحه اول را مطرح کنیم و در آن تازه مذاکره بشود یا باید تبصره ۲ حذف بشود برای این است که ما وقتی میتوانیم کنترل بکنیم تجار بیگانه را که بدانیم یک تومان جنسی که وارد مملکت میشود با یک تومان جنسی که خارج میشود یک تومان ارز یا منافع برای مملکت ما بیاورد و این امکان ندارد مگر این که با تجار واردکننده کالاهای خارجی مستقیماً تماس داشته باشند تا کارخانهجات یعنی نماینده مستقیم کارخانهجات باشد دلیلش هم این است کارخانهجات اتومبیلسازی دوج یا کریسلر یا از این قبیل اینها یک نمایندگانی دارند، یا آقای کتانه است یا عرض کنم
یا تاجر یهودی که اغلب اسامی آنها را آقایان میدانند این نماینده وقتی که افر میگیرد نمیدانم صدی بیست یا چقدر است از کارخانه آقا قیمت اصلی اتومبیل که فرض کنید پانزده هزار تومان است بیست درصد قیمت این اتومبیل را برای این آقای نماینده اضافه میکنند روی قیمت اتومبیل و با این افر میفروشند بنابراین وقتی که ما میرویم از این نماینده اتومبیل بخریم در واقع یک پول حقیقی را باید به کارخانه بدهیم و یک بیست درصد هم برای این نماینده به قیمت اتومبیل بیفزاییم برای این که با آن کارخانه تماس دارد آنها هم ظاهراً یک شرکتهای مختلفی دارند، شرکتهایی با ایرانیها درست کردهاند که هم شرکتهای ایرانی هستند و هم منافعش مال این آقایان است، مدیران عاملش ایرانی هستند ولی تمام منافعش مال این آقایان است مستقیماً تماس دارند با کارخانهجات وافر از کارخانهجات هم میگیرند و هم از کالاهای وارداتی این مملکت و اینها را از مملکت خارج میکنند وقتی که میروند میگویند که ما در ایران در یک مملکت ۱۵ میلیونی از مردم فقیر و حاصل دسترنج یک مردم فقیر و بیچیزی که صدایشان در نمیآید کسب و کار کردیم و بعد به سلام ایرانیها هم که جواب نمیدهند سهل است مالیات هم نمیدهند و تمام ارز این مملکت را خارج میکنند، منظور بنده این بود که باید دست اینها را کوتاه کنیم این چطور شد در کمیسیون یک مرتبه ورق برگشت و این را باید برای ما توضیح بدهید که چطور شد همه دلخراشی ایران این بود که دست این عدهای که واقعاً خون ملت ایران را مکیدهاند کوتاه بشود از تجارت بعد آمدند گفتند که آنهایی که بیست سال سابقه دارند مگر با بازرگانان شما در خارجه چه معاملهای میکنند، الان آقای اخوان گفتند یکی از بازرگانان ما مقیم هندوستان به نام بازرگان ایشان آمدند تجارت بکنند دولت هندوستان جلویش را گرفت گفت شما میتوانید از فلان کارخانه این مقدار جنس بگیرید و بیش از این هم حق ندارید فعالیت بازرگانی و به کار انداختن سرمایه خود را نداری و عاقبت آمدند ۸۰ هزار روپیه مالیات از این شخص گرفتند و چون نداد از حساب جاریش در بانک توقیف کردند بعد یک روز هم بلیط آوردند آقا را سوار اتومبیل کردند و آوردند تهران و از تجارت معافش کردند وقتی که گفت من آنجا کار دارم، در جواب گفتند که شما باید در اینجا یک وکیلی بگیرید که به کارهای شما رسیدگی کند و در خارجه تجار ایرانی ما اصلاً چه کار میکنند و مانع مقررات آنها میشوند، بعضی از تجار ایرانی هم هستند که از برایشان پول میفرستند، این تجار عراقی را ملاحظه بفرمایید ما در عراق کدام یک از تجار ایرانی را داریم که زندگی میکنند جز این که یک عده بقال، قهوهچی دیگر کسی را داریم؟
ببینید که این تجار عراقی چه روزی به سرما میآورند، این سیکها چه عملی دارند میکنند در این مملکت، این یهودیها چه دارند میکنند باز آمدهاند در ماده دوم دست آنها را باز گذاشتند، به عقیده بنده سایر آقایان را کاری ندارم رأی دادن به این لایحه خیانت کردن به منافع ملت ایران است اگر میخواهید و شهامت دارید دست تجار بیگانه را به کلی از این مملکت کوتاه کنید.(یکی از نمایندگان- یعنی آن دو تبصره) از طرف دیگر یک شرکتهایی هستند که دولت ایران هم در آن شرکتها یک سهمی دارد مثل شرکت نفت جنوب البته چیزی نمیگیرد آقا یک مصنوعاتی در داخل کشور ما است مثل شرکت شیلات، به چه مناسبت اجازه میدهید که آن مصنوعات را از خارج وارد مملکت بکنند، شرکت نفت جنوب از خارج برای کارگران یا برای خودشان احتیاجات خودشان را وارد میکنند آخر باید گفت که این مردی که پیراهن میدوزد یا این شخصی که کفش میدوزد برای کی باید بدوزد، از سیاهی ذغال تا سفیدی ماست را شرکت نفت برای کارگرانش از خارج وارد میکند پس این مردم این مملکت چه باید بکنند، این همه منافع سرشار شرکت نفت جنوب میبرد باز اکتفا نمیکند خون ملت را دارند میمکند معذالک کسی نیست که این حق ملت ایران را بگیرد و با این کیفیت مادهای هست که دست آنها را باز میگذارد برای رفع احتیاجات خودش از خارج جنس وارد کند پس این مردی که ریسمان میبافد او چه کند، شرکت شیلات برای این که بتواند به مملکت خود خدمتی بکند شیشههای مخصوصی میآورد و این همه کارخانهجات شیشهسازی دارد در صورتی که ما کارخانه شیشهسازی داریم و همه آنها دارند از بین میروند به چه مناسبت به آنها اجازه میدهید به چه مجوز به شرکت نفت اجازه میدهید که کارخانه شامپانی و ویسکی بیاورد در این مملکت کفش مگر نیست، پیراهن مگر نیست، به چه مناسبت اجازه میدهید کفش و پیراهن از خارج به این مملکت وارد کنند، به هر حال این تبصرهها منافع آنها را دارد تأمین میکند قبول کنید، چرا ما را گول میزنید، چرا ملت ایران را گول میزنید به هر حال بنده رأی دادن به این لایحه را خودم خیانت به ملت ایران میدانم (یک نفر از نمایندگان- بآن تبصره) بلی به آن تبصره و اینجا آقای وکیلی یا نماینده دولت یا آقای وزیر بازرگانی باید برای ما توضیح بدهند که علت عوض کردن این لایحه چیست اما در خارج خیال کردند شاید نسبت به ما یک ارزاقی بشود ولی نشده تا به حال آقا دست تجار ما در خارج در نیویورک در آمریکا در انگلستان باز است؟
آیا اینها همه این کارها را میتوانند بکنند (یمین اسفندیاری- ابداً) در آمریکا وقتی یک نفر وارد میشود باید در یک صنفی اسم نویسی بکند صنف بقال، صنف پیشخدمت و اگر یک بازرگان احیاناً رفت آنجا و یک پولی به دست آورد و ثروتمند شد نمیتواند از این صنف بیرون بیاید حتماً باید پیشخدمتها کار بکند کالاهای ما را جلوش را گرفتهاند آقا، تمام کالاهای ما را جلوش میگیرند قالی که نتیجه دسترنج هزاران نفر کارگر بیچاره است در آن کارگاههای کثیفی که آقایان دیدهاند و بنده هم دیدهام شب و روز عمر خودشان را دارند صرف میکنند آن وقت جلو این قالی را گرفتهاند در آمریکا دیگر چه میخواهیم، چه داریم میکنیم برای این ملت من نمیدانم در هلند جلوی قالی را به عنوان لوکس گرفتهاند، جلو گرفتن که شاخ و دم ندارد الان این خشکبار شما و مرکبات شما کجا میرود ببینید کجا میرود به هر حال بنده بیش از این مزاحم نمیشوم ولی استدعا میکنم آقایان هم به بعضی از این تبصرهها مخصوصاً تبصره اول و دوم که در واقع و نفسالامر باید گفت که با دست خودمان در سایه این قانون منافع نامشروع بیگانگان را حفظ کردهایم رأی ندهیم و بنده یک پیشنهادی دادهام و این پیشنهاد را میخوانم:
رئیس- پیشنهادتان را نخوانید بعد که به نوبت خوانده شد توضیح بدهید.
دماوندی- بنده حالا توضیح نمیدهم فقط میخواهم بخوانم که آقایان اطلاع حاصل کنند.
رئیس- خواندن نمیخواهد بعد که مطرح میشود قرائت میشود.
معتمد دماوندی- بسیار خوب استدعا میکنم آقا منافع ملت را توجه بفرمایید و (صحیح است) و نگذارید منافع نامشروع دیگران را با این قانون حفظ بکنند اگر هم بوده تا حالا با این شدت نبوده ولی حالا دارند قانون میگذارند برای حفظ منافع نامشروع بیگانگان بنده اگر مخالفت کردم با این قانون مخالف این لایحه نیستم ولی علیالاصول و به طور کلی بنده مخالفم و میگویم باید دست تجار خارجی را در این کشور به کلی بست و مطمئن باشید هیچ چیز نمیشود (صحیح است) برای این که ما هیچ قسم منافعی در هیچ یک از کشورهای خارجی به این اندازه که آنها دارند و سیل طلای این مملکت را خارج میکنند نداریم به این جهت بنده استدعا میکنم که آقایان به عرایض بنده توجه کنند و به آن تبصرهها رأی ندهند.(احسنت)
رئیس- پیشنهادی رسیده است که قرائت میشود:
(به شرح زیر قرائت شد) ریاست محترم مجلس شورای ملی:
پیشنهاد میکنم که لایحه محدودیت بازرگانان خارجی از دستور خارج بشود. اسلامی
رئیس- آقای اسلامی
اسلامی- استدعا میکنم که آقایان بنده را تخطئه نکنند که چرا بنده این پیشنهاد را کردم البته این لایحه مهم است و بنده هم با این لایحه موافقم ولی این لایحه دو ماه بود که در کمیسیون دفن شده بود و حالا اگر یک ساعت دیگر هم برای یک امر خیلی مهمی تأخیر بشود اشکالی ندارد چون یک استان بسیار بزرگی در دست خطر است و اگر توجه نشود یک هفته دیگر خونریزی خواهد شد. به این جهت چون موضوع مهمی است دو دقیقه اجازه بفرمایید بنده وقت مجلس را هم زیاد نمیگیرم چون این موضوع زیاد مهم است بنده پیشنهاد کردم که این توضیح را عرض کنم عرض کنم که دو دقیقه بیشتر وقت مجلس را نمیگیرم به واسطه این که در موقع برداشت محصول سال گذشته کلیه برنجهای مازندران خارج شده بود و گندم هم به مازندران نمیدهند.
رئیس- آقای اسلامی دلیلتان را برای خروج از دستور بفرمایید.
اسلامی- بنده میخواهم اهمیت موضوع و دلایلش را عرض بکنم عرض کنم که چون گندم هم به مازندران نمیگذارند بیایند البته آقایان اطلاع دارند که گندم از گرگان و از هیچ جا نمیگذارند بیاید الان مازندران هیچ چیز ندارند به خورد اعلیحضرت همایونی هم که تشریف آوردند این وضع را از نزدیک مشاهده فرمودند ولی اداره املاک واگذاری یک مقداری شالی دارد که
اینها را احتکار کرده توی انبار و یک گندمش را نفروخته است یک کمیسیونی تشکیل شده است در مازندران تحت نظر آقای حشمتی استاندار مازندران که همه آقایان به پا کدامنی و صداقت ایشان ایمان دارند.(صحیح است) این کمیسیون از مالکین یک مقداری شالی و برنج جمع آوری کرده و پیشنهاد کرد به املاک واگذاری که برنجها و شالیها را به قیمت سال گذشته هر چقدر که فروخته بودند بدهند در اختیار این کمیسیون و پولش را بگیرند تا این کمیسیون با قیمت نازلی به مردم بفروشد تلگرافاتی هم آمده است و اعلیحضرت همایونی هم دستور فرمودند ولی وزارت دارایی موافقت نمیکند میگوید من حالا نمیدهم برنج را اما با تخفیف صدی ده قیمت فعلی حاضرم دولت خودش باید یک کاری بکند که قیمتها بیاید پایین نه این که در موقع گرانی محتکر بشود.(صحیح است) اگر به این موضوع توجه نشود بنده عرض میکنم که یک عده از آقایان محترم تشریف آورده بودند یک عده از آقایان نمایندگان آذربایجان در تلگرافخانه و اینها مهلت خواستند و گفتند که مردم گرسنهاند و در مقابل چشمشان این شالیهای دولت را در انبارها میبینند و اگر چند روز دیگر توجه نشود میریزند در انبارهای دولتی و شالیها را میبرند و زد و خورد میشود بین قوای دولتی و مردم و تا سه روز دیگر مهلت خواستهاند بنده تقاضا میکنم از آقای دکتر زنگنه به آقای وزیر دارایی اطلاع بدهند و آقای نخست وزیر هم اطلاع داشته باشند که اگر تا یک هفته دیگر به این موضوع توجه نکنند یک خونریزی شدیدی در مازندران روی خواهد داد بنده پیشنهادم را مسترد میکنم.
رئیس- آقای مکی (علی وکیلی بنده عرض دارم) شما مخبرید بفرمایید بعد از شما آقای مکی صحبت کنند.
مخبر- عرض کنم که فرمایشات دوست عزیزم آقای معتمد دماوندی را بنده با دقت گوش دادم بعضی از فرمایشاتشان وارد است و قابل اصلاح است و بعضیها وارد نیست در مسائل مالی و اقتصادی و تجارتی جز حساب چیز دیگری نمیتواند وارد بشود فقط حساب است و روابط و دقت در قوانین، جنابعالی آنجا فرمودید راجع به موضوعات داخلی و حمایت آنها اگر قانون انحصار تجارت را در نظر گرفته باشید تمام اینها در آنجا قید شده است به طور کامل در قانون انحصار تجارت مینویسد دولت میتواند هر مصنوعی را و هر محصولی را که در مملکت هست و به قدر کافی هست میتواند ممنوع بکند وزارت بازرگانی امسال آمده است مالالتجارهها را سه کلاس کرده است یک کلاس به طور ممنوع است که هیچ احتیاجی به آنها نیست یا این که به قدر کافی دارند اینها را در ردیف ممنوع ذکر کردهاند شاید دویست سیصد تا باشد باقی را دو کلاس کردند یک کلاس آنهایی که در مملکت داریم ولی به قدر کافی نداریم برای اینها سهمیه معین کردهاند که به قدر احتیاجاتمان بیاید سومی آن مالالتجارههایی است که در ایران نداریم و به قدر کافی باید بیاید و اعلان هم کردهاند و تصویبنامه هم صادر کردهاند بنابراین به موجب این قانون اجازهای که به آنها داده شده است مثلاً چای را که فرمودند چای در مملکت ۷۵۰۰ تن مصرف دارد و در حدود سه هزار تن اجازه دادند پس بنابراین ممنوع کردهاند و از این جهت آقا نگران نباشند موضوع کفش را فرمودند بنده صدی صد با آقا موافقم و جزء ممنوعات است میخواستم به آقا مژده بدهم که این ممنوع است موضوعی را راجع به دارو فرمودند خوب این چیزی است که در اجرائیات باید گرفت به قانون مربوط نیست به این قانون مربوط نیست که ما اینجا صحبت میکنیم اگر هر قانونی از مجلس بگذرد اجرایش کامل نباشد نه تقصیر مجلس است و نه تقصیر قانونگذار باید اجرایشان را نظارت کرد و الا اگر یک قانونی اجرا نشود کسی مقصر نیست و الا ما الان اگر یک قانونی بگذرانیم و نگران باشیم که یک سال دیگر چه خواهد شد هیچ عملی نمیشود اما در قسمت دارو بنده معتقدم که یک کنترل بزرگی میخواهد و این هم به دست وزارت بهداری باید بشود نه وزارت بازرگانی. دارو هم باید وارد بکنند اما نه هر دارویی در تمام دنیا هر دارویی که به یک مملکتی وارد میشود مخصوصاً در ترکیه نمونه آن دارو را چند تا نمونه میبرند به وزارت بهداری وزارت بهداری آن داروها را تجزیه میکند مقدار لزومش را میداند و ثبت میکند و بعد اجازه میدهد آن دارو وارد مملکت بشود در این مملکت در دارو از تمام ممالک بیشتر تقلب میشود همیشه تقلب شده است اینجا شیشه گنه گنه آورده بودند که زیرش نشاسته بوده و رویش گنه گنه اینها را وزارت بهداری باید توجه بکند این دخلی به وزارت بازرگانی و دخلی به این قانون ندارد این است که در این قانون نمیتواند راجع به این بابت چیزی تعیین بکند راجع به پارچه ابریشمی که فرمودید اولاً ابریشم مصنوعی ممنوع است. (دهقان- ولی میآورند) اجازه بدهید یک قیدی گذاشته است دولت برای یک مقدار محدودی چون بعضی چیزها عموماً لازم است باید بشر ببیند و یاد بگیرد و این هم مقید بر این کردهاند که معادل این پارچه ابریشمی ببرد به خارجه بعد از این که پارچه ابریشمی ما را به خارجه برد بعد بیاورد من با قاچاق و چیزهایی که برخلاف قانون شده از آنها دفاع نمیکنم آن را قوه مجریه باید جلوش را بگیرد بنده و آقایان وکلا هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم اما حمایت مصنوعات داخله این یک کلمه حرفی است که ما میتوانیم بگوییم ما هنوز بگوییم ما هنوز در رشته اصلاحات قدم اول را بر نداشتهایم تا چه رسد به موضوعات در دنیا یک پرنسیبی هست و آن این است که هر مالالتجاره و هر جنس خوب جای جنس بد را میگیرد به استثنای پول این یک دانه استثنا دارد هر جا پول طلا باشد نقره که آمد طلا مفقود میشود، فلز آمد نقره میرود، کاغذ آمد هر سه اینها میرود این اصل مال ادام اسمیت است مالالتجاره هم هر مالالتجارهای باید خوب باشد و ارزان و به قدر کافی، مصنوعاتی که ما در تجارت داریم و شروع کردهایم صنایعمان امروز در درجه اول است امروز البته بنده مخالفم ولی اگر یک شرکتی بگوید ۲۰ هزار جفت کفش میخواهم شما نمیتوانید بدهید این تشکیلات ما است و ما قصور کردهایم ما باید کمک کرده باشیم این مصنوعات را ما باید خودمان حمایت کرده باشیم بایستی این مصنوعات را خودمان را تکمیل بکنیم در دنیای امروز باید کفش گران و بد را خودمان بپوشیم و کفش خوب و ارزان را از خارجه نیاوریم حتی در پارچه تا میتوانیم باید وضع اکونومی خودمان را حفظ بکنیم اما راجع به کار اتومبیل تمام این لایحه و تقریباً ۷۰ درصدش روی اتومبیل است بنده یک تاریخچه کوچکی عرض میکنم در ۱۹۱۲ یعنی سی و چند سال قبل از این دو تا اتومبیل در ایران بود یکی مظفرالدین شاه داشت یکی هم دکتر اشتمپ من به فکر افتادم که اتومبیل بیاورم و این را با تجار خودمان صحبت کردم گفتم شما بیایید شرکت بکنید و اتومبیل وارد این مملکت بکنید گفتند ببین تاجر فکلی آمده است میخواهد اتومبیل وارد بکند، اتومبیل هم مالالتجاره شد اینها گذشت ولی تجار ما مدرسه تجارت ندیده بودند که بدانند دنیا چه خبر است و چه چیز در دنیا مالالتجاره است و آمدهاند یک عدهای در این مملکت و کار این اتومبیل را گرفتند دستشان و میلیونها هم بردند ولی من این را به فکر افتادم در سال ۱۳۱۴ از قانون انحصار تجارت استفاده کردم انحصار اتومبیل و لاستیک و لوازماتش را دولت داد به دست شرکت مرکزی و تمام تجار اتومبیل بیرون رفتند همین کتانه آمد به شرکت مرکزی و ماهی هزار و چهارصد تومان میگرفت مستخدم شده بود و حتی داراییشان را خریدم اینجا ولی متأسفانه در کشور ما هر کاری یک مخالفینی دارد و تأثیر هم دارد و به هم میزنند یک سال و نیم طول نکشید که آن اوضاع را به هم زدند امروز هم تمام این قسمتها در این قانون که اول آمد و حالا به این شکل افتاده است بنده خودم یکی از حامیان این قانون هستم تمام مواردش چه برای من و چه برای رفقای من مفید است اما ما باید رعایت بکنیم روابطی را که با دنیا داریم و قراردادهایی را که دولت ایران با خارجه بسته باید محترم بشماریم. (یک نفر از نمایندگان- قرارداد نداریم) اجازه بفرمایید یک قراردادی در ۱۳۲۲ با دولت آمریکا داریم قرارداد مفصلی است و شرایطی دارد که توضیح میدهم آقایان این را هم بدانند که این کارخانههای بزرگ دنیا دوستی ندارد روابط دارند چون در تجارت روابط است احساسات و دوستی نیست.
رئیس- آقای وکیلی تأمل بفرمایید عده کافی نیست.(بعد از چند لحظه عده کافی شد) بفرمایید.
مخبر- عرض کنم که این کارخانهها با کتانه یا با تفنگچیان قوم و خویشی ندارند اینها میخواهند مالشان را در هر بازاری که هست بفروشند و هر نمایندهای برایشان بهتر کار کرد به او میدهند متأسفانه من هم در ردیف آن تجار، ما خوابیده بودیم آنها بیدار بودند انگلیسی میدانستند، مسافرت میکردند، زودتر از ما شروع به کار کردند همین شورلت در همین خیابان رفاهی یک مغازهای گرفت و اتومبیل آورد و شروع به کار کرد خوب الحمدالله حالا یک عدهای بیدار شدند و ما باید این کارها را به دست خودمان بگیریم و نباید قوانین را به قول فرنگیها فرسه بکنیم اجباری بکنیم قوانین را باید عملی بکنیم و آن قانون هم تیترش
زننده بود و هم بر خلاف قراردادهایی بود که دولت ایران با بعضی دول داشت یک ضدیتی داشت در اینجا در ماده اول و تبصره اول ما دست اینها را بریدهایم حالا دلیلش را عرض میکنم در ماده اول میگوید که باید همیشه واردات را دولت بدهد به اتباع ایرانی در تبصره دومش هم آمدیم گفتیم که اتباع خارجه در شرکتهایی که تا صدی سی سرمایه مال آنها باشد و صدی هفتاد مال ایرانی میتوانند وارد بشوند و آن هم منحصر به واردات است نه در صنایع و کارهای دیگر (موسوی- مطلب اصلی راجع به واردات است) بلی عرض کنم این به طور مطلق است این که سهام باید با نام باشد اولاً باید این را بدانند که اگر یک خارجی که کار بلد باشد و بیاید سرمایهاش را بدهد به ما که کار بلد نیستیم صدی سی و بگذارد برود به عقیده من این را باید زنجیرش بکنند، همچو خارجی را شما پیدا نمیکنید و یک خارجی که کار بلد باشد و بیاید سرمایهاش را بدهد به یک شرکت خارجی و در اقلیت بماند و هیئت مدیره هم با آنها نباشد هیچ وقت چنین کاری را نمیکند، این یک بهانهای است به این معنی که اگر این شرکتها فایده نکنند یا ضرر بکنند که شرکت دوام نمیآورد خود ایرانیها این صدی سی را نخواهند داد و این اعتماد نمیکنند که بیاورد بدهد و برود، چون وقتی در یک شرکتی صدی هفتاد متعلق به یک هیئتی بود حکومت مال این است، هیئت مدیره مال این است، هیئت عامله مال این است، یک خارجی باید در خارج با پول خودش کاسبی بکند اما یک نکتهای آقا فرمودند که نمایندگیها را ممکن است اینها از خارج داشته باشند و از آن استفاده بکنند البته تا حالا میتوانستند ولی بعد از این نمیتوانند دلیلش هم این است که ژنرال موتور، فورد، کریسلر، ناش این مؤسسات بزرگ یا ژنرال الکتریک اینها یک مؤسساتی هستند که به دنیا حکومت میکنند روی صنعت و دنیا در دستشان است.(آشتیانیزاده- در سیاست هم همین طور)
بلی عرض کنم اینها اغلب شکل نمایندهها را هم نمیشناسند بنده خودم شاید نمایندگی دو سه کمپانی دارم که نمیدانند پیرم، جوانم، قدم کوتاه است یا بلند است به این چیزها نگاه نمیکنند به روابط و کار نگاه میکنند ژنرال موتور هیچ وقت حاضر نیست که یک کسی در نیویورک روی مال او صدی ده بکشد و بعد بیاورد در بازار ایران بفروشد اینها تا زمانی به کتانه جنس میدادند که کتانه میتوانست در ایران باشد وقتی نتوانست در ایران اداره داشته باشد ممکن نیست که یک دینار به او بدهند اینها میخواهند که مالشان سریع و ارزان با سرویس خوب به دست مردم برسد البته بنده هم تصدیق دارم که اینها تعدی کردند و استفاده از جهل و بی اطلاعی ما کردند ولی امروز وضعیت تجارت رفته است روی رضایت مشتری نه روی منفعت کارخانه یعنی وقتی کارخانه یک اتومبیل به شما فروخت تا دو سال میخواهد شما را راضی بکند هر ماه میآید درب خانه شما ببیند اتومبیلتان خوب کار میکند یا نه و سرویس مجانی به شما میدهد این است که بنده میخواهم عرض بکنم ماده اول و دوم با رعایت عهدنامهها و با رعایت قراردادهایی که با این دول داریم صدی صد به نفع ما است و من از این بابت نگرانی ندارم، اما تبصره ۲ بنده در این قسمت یک مختصری با آقایان موافقم ولی میشود در آن یک تغییری داد مثلاً یکی دو کمپانی در ایران هست که گمان میکنم ۵۰ سال است در ایران هستند مثل کمپانی سینگر که ماشینهای خیاطی میفروشد و تا حالا هم هیچ کس از او شکایت نکرده است و یک دانه شاکی هم ندارد.
(نورالدین امامی- ۵۰ سال را کسی حرفی ندارد)
این سینگر یک کمپانی است در دنیا و سازنده اساس این کمپانی مستر سینگر است این مستر سینگر یک ماشین دستی چوبی ساخت و به قدری اهمیت پیدا کرد که وقتی دخترش را شوهر میداد ۴۵ میلیون دلار به دخترش جهیز داد این کمپانی قانونش این است که هر جای دنیا در هر شهر و قصبهای که ۱۵ هزار جمعیت دارد باید شعبه داشته باشد و ماشین نسیه بفروشد و خدمت بکند به مردم و به هر خانوادهای یک ماشین برساند در ایران هم هر شهری که ۱۵ هزار جمعیت دارد این شعبه دارد در سبزوار دارد همدان دارد و آمریکاییها خیلی به آن عقیده دارند.(حاذقی- فقط در ۵، ۶ شهر دارد) نه در تمام شهرها آژانس و نمایندگی دارد بنابراین بنده خیال میکنم که این مدت را اگر سی سال بکنیم دیگر ایرادی نباشد و آقای وزیر بازرگانی هم گمان میکنم که موافقت بفرمایند (معتمد دماوندی- آقای وکیلی کمپانیها را اسم ببرید) در قانون اسم نمیشود برد اگر بنده که مخبرم و آقایان اعضا کمیسیون بودجه هم اجازه بدهند گمان میکنم که تخلف نکرده باشم و آقای وزیر اقتصاد هم اجازه میدهند برای این که من گمان میکنم که صدی هفتاد این قسمت روی اتومبیل است و اتومبیل هم بزرگترین قسمت واردات ما است هم حالا و هم در آتیه و بنابراین اتومبیل در این مملکت هیچ اتومبیلی از ۱۳۰۴ و ۱۳۰۵ زودتر به ایران وارد نشده است که میشود تقریباً ۲۰ یا ۲۲ سال این را وزارت بازرگانی حساب کرده بود و نوشته بود حالا اگر آقایان نگرانند ممکن است ۲۵ سال یا ۳۰ سالش بکنید (نورالدین امامی- بنده پیشنهاد کردهام) اما تبصره ۳ را که آقا اعتراضی نکردند و این را در مورد خودش صحبت میکنند و در مورد کلیات هم تصور میکنم که آقا با من موافق شده باشند که یکی از اساس کار ما این است که هر وقت یک قانونی میگذرانیم طوری باشد که امضایی که دولت ایران به دول دیگر و دوستانمان داده آن را احترام بکنیم و کاملاً رعایت بکنم (معتمد دماوندی- راجع به شرکتها چیزی نفرمودید)...
رئیس- آقای مخبر بیاناتتان تمام نشد؟
مخبر- اجازه بفرمایید راجع به شرکتها هم چند کلمه توضیح عرض کنم اما راجع به شرکتها که فرمودید به عقیده شخص من در دنیا هم امروز همین طور است هر امضایی که داده شده صدی و نعل بالنعل باید اجرا کرد نه باید گذاشت تخلف بکنند نباید تخلف کرد.(جمعی از نمایندگان- اکثریت نیست).
۴- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
رئیس- چون اکثریت نیست و پیشنهاد ختم جلسه رسیده جلسه را ختم میکنیم جلسه روز یکشنبه هشت و نیم قبل از ظهر دستور هم همین لایحه
(جلسه یک ربع بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت
اخبار مجلس
روز چهارشنبه ۵/۳/۲۷ قبل از ظهر کمیسیون کشور به ریاست آقای ملکمدنی تشکیل گردیده و لایحه تشکیل مجلس سنا مطرح پس از مذاکراتی در کلیات لایحه و موافقت با اساس تشکیل مجلس سنا مواد لایحه مطرح و پنج ماده آن تصویب گردید جلسه بعد قرار شد روز دوشنبه ۱۰/۳/۲۷ دو و نیم قبل از ظهر باشد.
کمیسیون برنامه هفت ساله دو قبل از ظهر به ریاست آقای افخمی و با حضور آقایان وزیر بازرگانی و پیشه و هنر و وزیر کشاورزی و بهداری و معاون نخست وزیر و آقایان دکتر مشرف نفیسی و فهیمی و عدل تشکیل لایحه برنامه هفت ساله مطرح پس از مذاکراتی در اطراف اعتبارات صنایع و معادن بالاخره اعتبارات مزبور تصویب و بقیه به جلسه بعد موکول گردید.
یک ساعت قبل از ظهر کمیسیون راه به ریاست آقای اخوان تشکیل و لایحه هواپیمایی کشوری مطرح پس از مذاکراتی قرار شد مواد مصوبه پاکنویس و در جلسه بعد که روز یکشنبه تشکیل میشود رأی قطعی اتخاذ گردد.
پنج بعد از ظهر که مقرر شده بود کمیسیون بودجه برای تصویب بقیه اقلام هزینه کشور در سال جاری ۱۳۲۷ با حضور هیئت دولت تشکیل شود چون عدهای از آقایان اعضاء حاضر نشدند کمیسیون رسمیت پیدا نکرد و جلسه بعد به روز یکشنبه عصر موکول گردید.
کمیسیون دارایی پنج و نیم بعد از ظهر به ریاست آقای امیر نصرت اسکندری و با حضور آقای بهنیا مدیر کل وزارت دارایی و دونفر نمایندگان شورای کشاورزی تهران تشکیل بدواً لایحه دولت راجع به رفع اختلافات مالیاتی و طریق توافق مطرح با اصلاحاتی تصویب و قرار شد گزارش آن به مجلس داده شود.
سپس لایحه مالیات بر در آمد مطرح ماده ۹ آن با اصلاحاتی تصویب گردید و ساعت ۸ بعد از ظهر جلسه ختم شد.
ساعت شش و نیم بعد از ظهر کمیسیون اصلاح آییننامه داخلی مجلس به ریاست آقای دکتر معظمی و با حضور آقای انوار که دعوت شده بودند تشکیل مواد جدید آییننامه تا ماده ۵۵ به تصویب رسید.
کمیسیون دادگستری که قرار بود چهار بعد از ظهر تشکیل شود چون اکثریت پیدا نکرد تشکیل نگردید.
روز پنجشنبه ۶/۳/۱۳۲۷ چهار قبل از ظهر کمیسیون امور خارجه به ریاست آقای دکتر شفق و با حضور آقایان وزیر امور خارجه و وزیر جنگ تشکیل و مذاکراتی راجع به خسارت ایران در جنگ اخیر به عمل آمده و آقایان وزراء توضیحاتی دادند و سه قبل از ظهر جلسه ختم شد.
تصویبنامهها
شماره ۴۶۵۸ ۴/۳/۳۲۷
وزارت دارایی
هیئت وزیران در جلسه اول خرداد ماه ۱۳۲۷ بنا به پیشنهاد شماره ۱- ۸۱۰۷ وزارت دارایی تصویب نمودند.
وزارت دارایی مجاز است چای محصول سال ۱۳۲۷ شهرستانهای شمالی را که تا تاریخ ۳ آذر ۱۳۲۷ برای فروش عرضه میشود در محل و از دست اول (زارع و تولید کننده چای) طبق نمونه موجود در ادارات خرید چای به تناسبی که برای ارقام مختلف در زیر تعیین میشود از قرار کیلویی حد متوسط ۵۳ ریال خریداری نماید.
قلمی%۱۵ از قرار کیلویی ۷۵ ریال در صد کیلو ۱۱۲۵ ریال
شکسته%۴۲ از قرار کیلویی ۶۵ ریال در صد کیلو ۳۷۳۰ ریال
باروتی%۳۳ از قرار کیلویی ۴۰ ریال در صد کیلو ۱۳۲ ریال
ساچمه%۳ از قرار کیلویی ۲۲ ریال در صد کیلو ۶۶ ریال
خاکه%۵ از قرار کیلویی ۱۲ ریال در صد کیلو ۶۰ ریال
ضایعات%۲ از قرار کیلویی- ریال در صد کیلو - ریال
۱۰۰ کیلو فی ۵۳ ۵۳۰۱ ریال
تصویبنامه در دفتر نخست وزیر است.
م- ۸۴۰ نخست وزیر
شماره ۴۰۱۶ ۳- ۳- ۳۲۷
وزارت دارایی
هیئت وزیران در جلسه اول خرداد ماه ۱۳۲۷ طبق پیشنهاد شماره ۴۴۷۵- ۱۶۴۱۷ وزارت کشور تصویب نمودند از تاریخ صدور این تصویبنامه عوارض زیر:
۱- از هر نفر مسافر که وسیله اتومبیل سواری از ملایر مسافرت مینماید ۵ ریال
۲- از هر نفر مسافر که وسیله اتوبوس و یا ماشینهای دیگر از ملایر مسافرت مینماید ۴ ریال وسیله دفتر گاراژ
تبصره- اطفال از ده سال کمتر از پرداخت عوارض معاف است.
به نفع شهرداری ملایر دریافت گردد.
تصویبنامه در دفتر نخست وزیر است.
م ۸۳۸ نخست وزیر