مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ آبان ۱۳۰۹ نشست ۱۶۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هفتم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم


مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ آبان ۱۳۰۹ نشست ۱۶۶

مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ آبان ۱۳۰۹ نشست ۱۶۶

صورت مشروح مجلس روز سه‌شنبه ششم آبان‌ماه ۱۳۰۹ (۵ جمادی‌الثانیه ۱۳۴۹)

مجلس یک ساعت و بیست دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید

[۱ـ تصویب صورت مجلس]

صورت مجلس یکشنبه چهارم آبان‌ماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند

رئیس ـ آقای نجومی در صورت مجلس نظر دارید؟

نجومی ـ بلی عرض کنم که جلسه گذشته آقای احتشام‌زاده کسالت داشتند و بوسیله بنده از مقام ریاست کسب اجازه کرده بودند و در اینجا بدون اجازه نوشته‌اند خوب است اصلاح شود.

رئیس ـ سئوال می‌کنیم بعد اصلاح می‌شود. در صورت مجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد

[۲ـ تقدیم لایحه دفع آفات زراعتی]

رئیس ـ آقای وزیر امور خارجه فرمایشی دارید؟

وزیر امور خارجه (آقای فروغی)ـ البته خاطر نمایندگان محترم متوجه است به لزوم و ضرورت اقداماتی که باید کرد برای دفع آفاتی که به زراعت وارد می‌آید از قبیل ملخ سن و آفاتی که متأسفانه می‌بینیم متوجه پنبه است و خیلی چیزهای دیگر. هرچند که دولت تاکنون در این قبیل کارها خیلی هم اقدامات کرده است و خیلی هم مؤثر واقع شده است ولی احتیاطاً ما مقتضی دانستیم که یک نفر متخصص هم برای این کار بیاوریم (فیروزآبادی ـ واه واه واه) این است که لایحه استخدام آن متخصص را تقدیم می‌کنم. (تقدیم مقام ریاست نمودند)

[۳ـ مذاکره و تصویب طرح پیشنهادی آقایان نمایندگان راجع به تقاعد مستخدمین رسمی]

رئیس ـ طرح پیشنهادی آقایان نمایندگان راجع به تقاعد مستخدمین رسمی دیروز در آخر جلسه مطرح شد با فوریت اولش مخالفی نبود خواستیم رأی بگیریم عده کافی نبود. حالا رأی می‌گیریم به فوریت اول آقایان موافقین با فوریت اول قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. فوریت دوم مطرح است. آقای کازرونی

آقا میرزا علی کازرونی ـ بنده اگرچه خودم این لایحه را امضاء کرده‌ام لکن بعد نظر به اطلاعاتی که تحصیل کرده‌ام اینطور مقتضی دانستم که این لایحه با دوفوریت نگذرد بلکه مراجعه شود به کمیسیون داخله که یک دقت و مطالعه بیشتری بشود و درنتیجه یک عده که من می‌دانم مظلوم هستند و بیچاره و بدبخت در اثر گذشتن این ماده زیر پا نرفته و بدبخت نشوند این است که بنده با فوریت ثانیش مخالفم.

رئیس ـ آقای ملک‌مدنی

ملک‌مدنی ـ تصور می‌کنم که این نظر آقای کازرونی البته از نقطه‌نظر مساعدتی است (همانطوری که خودشان هم امضاء کرده‌اند این طرح را) که با مستخدمین دارند و اظهار هم فرمودند این لایحه با یک مطالعه و دقتی تهیه شده است که اشخاصی که درواقع در این امر سابقه زیاد داشته‌اند این لایحه را تنظیم کرده‌اند و درضمن قانون استخدام هم این مواد است و مذاکراتی هم که باید در اطراف آن بشود و ما یک موقع و مجالی هم عجالتاً نداریم که شما می‌فرمائید برود به کمیسیون و برگردد به مجلس شورای ملی و چون این مواد برای یک عده از مستخدمین مفید و مساعد است موافقت بفرمائید که همین الآن در خود مجلس شورای ملی مطرح شود و اگر فرمایشی هم دارید در همینجا بفرمائید.

رئیس ـ مخالفی نیست؟ (گفتند خیر) رأی می‌گیریم به فوریت دوم موافقین قیام فرمایند

(اکثر برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد ماده واحده قرائت می‌شود و رأی می‌گیریم.

ماده واحده ـ مستخدمین ذیل می‌توانند با یکی از چهار ترتیب ذیل متقاعد شوند و همینطور دولت می‌تواند مستخدمین خود را با دارابودن یکی از شرایط ذیل متقاعد نماید:

اول ـ مستخدمی که دارای بیست سال خدمت متوالی باشد

دوم ـ مستخدمی که دارای بیست و پنج سال سابقه خدمت بوده مشروط بر اینکه بیست سال آن را متصدی خدمت باشد

سوم ـ مستخدمی که دارای سی سال سابقه خدمت بوده باشد

چهارم ـ مستخدمی که دارای شصت سال عمر یا بیشتر بوده با هر مقدار سابقه خدمت

رئیس ـ آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی ـ بنده مخالفتی در این باب ندارم بلکه عقیده‌ام این است که هر چه بیشتر به اشخاص عیالمند و پریشان برسد بهتر است کسی منکر این مسئله نمی‌شود


و گفته نشود که بنده با این قبیل لوایح مخالف هستم چیزی که بنده می‌خواستم به شما عرض کنم همان عرض همیشه‌ام است. همچنانکه دولت در این جزئیات مستخدمین نظر دارد و می‌خواهد کار آنها اصلاح شود و اصلاح هم کار خوبی است در کلیه امورات مملکتی و در آسایش حال مردم ولی شما به آن اشخاص بیرون و رعایای بیرون و اینها هم نظر بیندازید همین طریقی که کار اینها اصلاح می‌شود کار آنها هم اصلاح شود و این هم از محالات است که بدون استخراج معادن و ایجاد کارخانجات و ترویج و ترقی فلاحت آسایش برای اهالی این مملکت فراهم شود هر قدر هم دولت در این اقدامات کوشش کند تا کارخانجات و معادن و غیره در این مملکت بکار نیفتد کار سخت است و مشکل است و زندگی راحت برای آنها دیر فراهم می‌شود یا فراهم نمی‌شود بنده روی این زمینه عرایض خودم را عرض می‌کنم و در این چند روزه هم این عرایض را عرض می‌کنم تا در مجالس آینده هم آقایان همین زمینه را امیدوارم تعقیب بکنند تا به مقصود نائل شوند.

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ بالاخره مستخدمینی که در ادارات دولتی خدمت می‌کنند دارای یک حقوقی خواهند شد که دولت در اواخر عمرشان باید وسائل اعاشه‌شان را فراهم کند منجمله یکی از کارهائی که بعهده جامعه است همانطور که خودتان هم مکرر فرموده‌اید این است که مستخدمین خودش را حفظ کند و تشویق کند سایرین را به صحت عمل اگر میل دارید که لغت تأمین آتیه که مدتها در این مملکت به گوش همه می‌رسید در نزد مأمورین دولت دیگر این لغت تکرار نشود و کمتر به گوش برسد راهش این است که مأمورین را به عاقبت خوششان باید امیدوار کرد که اگر چنانچه پیر شدند و علیل شدند و از کار افتادند و نتوانستند از عهده خدمت برآیند دولت اقلاً به اندازه مقدور معاششان را اداره کند چون راهی را غیر از این ندارند در هر صورت این طرح هم به نفع مستخدمین فعلی و هم خزانه و هم به نفع مردم است. اما از نقطه‌نظر مستخدمین فعلی برای اینکه تقریباً شاید در حدود هزار و پانصد بلکه متجاوز منتظر خدمت در وزارتخانه‌ها هستند و تزاحم منتظرین خدمت باعث این شده است که مستخدمینی که شاغل مقام هستند صندلی‌هایشان غالباً متزلزل است ولی یک اشخاصی که بتوانند و واجد شرایط تقاعد باشند بروند و متقاعد شوند مزاحمت کمتر می‌شود و آنها مطمئن‌تر می‌شوند از نقطه‌نظر خزانه هم حقوق انتظار خدمت انشاءالله در آتیه کمتر محتاج می‌شوند بدهند و مجلس کمتر تصویب می‌کند که به اشخاص بدهند بالاخره صندوق تقاعد هم یک صندوقی است مشترک برای مأمورین دولت و می‌باید همه کم و بیش ازش استفاده کنند و به هر صورت این طرح یک طرح مفیدی است و در آتیه خودتان هم تصدیق خواهید کرد که خیلی خوب است. مثل حالا اگر نواقصی در این طرح تصور می‌کنند آقایان ممکن است با پیشنهاد اصلاح بفرمایند

رئیس ـ آقای زوار

زوار ـ عرضی ندارم

رئیس ـ آقای وثوق

وثوق ـ موافقم

رئیس ـ آقای کازرونی

کازرونی ـ البته همانطوری که اظهار فرمودید این لایحه برای رعایت حال یک عده مستخدم و مخصوصاً مستخدمینی که نسبت به سایرین بیچاره‌ترند تنظیم شده است اصل نیت این بوده است و البته همین هم خواهد بود لکن بنده نظر به اطلاعی که حاصل کرده‌ام می‌بینم که این مواد به ضرر تمام مستخدمین تمام خواهد شد حالا چطور عرض می‌کنم در اکثر وزارتخانه‌ها بیشتر مردمانی که دارای رتبه یک و دو و نهایت سه هستند غالباً بیست سال بیست و پنج سال و بیشتر سابقه خدمت دارند و الآن هم با این حقوق خیلی کم و ناقص مشغول خدمت هستند و امرار معاش می‌کنند و اگر بنا شد شما آنها را به دولت


اجازه بدهید اخراج کند و بجای آنها دیگری را بیاورد حقوق تقاعدی که به این بیچاره عمر گذرانده در راه خدمت می‌دهد تکافو با زندگانیش نمی‌کند بالاخره باید برود و تکدی بکند. دارای عائله است و مخارجی دارد عایدی بسیار کمی دارد و در مقابل مخارج زیاد عایدی از ممر تقاعد برای او بسیار بسیار ناچیز است و درواقع ما نبایستی رأی بدهیم به یک قانونی که نسبت به یک عده کثیری بی‌رحمانه تمام بشود علاوه بر این ملاحظه بفرمائید اینجا ذکر شده است که بیست سال سابقه خدمت متوالی داشته باشد در اکثر وزارتخانه‌ها هستند اشخاصی که در سن بیست سالگی وارد خدمت شده‌اند و بیست سال هم هست که دارند خدمت می‌کنند حالا سنشان چقدر است یا ۴۰ یا ۴۵ یا ۵۰ سال حالا موقعی است که دولت از وجود آنها و از تجربیات آنها استفاده کند تازه می‌گویند مستخدم پنجاه ساله یا چهل ساله را بیرون کنند و بجای آنها (البته خلاء که نباید قائل شده) لابد اشخاص را باید استخدام کنند چه کسانی را؟ کسانی را که هیچ سابقه خدمت ندارند یا ورزش نکرده‌اند و سالهای زیاد باید دولت به آنها نان بدهد تا ببینیم برسند به آنها و به اطلاعات آنها یا نه؟ اگر چنانچه در این لایحه که تنظیم شده و بنده هم روی این عقیده امضاء کرده‌ام این حق را منحصراً به مستخدمین می‌دادیم که یک نفر مستخدم که یک سال متوالی یا مستخدمی که بیست و پنج سال سابقه دارد و یک سالش سر خدمت بوده الی آخر بخواهد متقاعد شود حق داشته باشد این خیلی خوب و خیلی بجا بود لکن چون به دولت هم این حق را می‌دهد نظریه دولت هم بر شما آقایانی که این لایحه را تنظیم کرده‌اید مخفی و مستور نیست و حتی‌الامکان این مستخدمین پیروپارها را می‌خواهد خارج کند و گمان می‌کنم نسبت به عائله این نوع مردم که اکثریت تقاعدین را مطابق این قانون تشکیل خواهند داد صدمه و سکته وارد می‌آید و خوب است ترحمی بکنید در هرحال تصدیق می‌فرمایند آقایان که هیچ مستخدمی میل ندارد بخودی‌خودش هیچوقت متقاعد شود و به حقوق تقاعد قناعت می‌کند شما عجالتاً یک مشت مردمی که البته با یک حقوق بسیار کمی دارند زندگانی می‌کنند می‌خواهید از زندگانی محروم بدارید و در عین حال می‌گوئید ما می‌خواهیم که یک خدمتی در حق آنها بکنیم و رعایت حالشان را بکنیم گمان می‌کنم یک تناقضی در اصل این قضیه باشد این است عقاید بنده راجع به این موضوع

رئیس ـ آقای وثوق.

آقا سیدمرتضی وثوق ـ بنده تصور می‌کنم مادة چهل و سه قانون که اول تنظیم شده بود خیلی سخت‌تر از این بود و این طرحی که از طرف آقایان پیشنهاد شده است برای سهولت این امر بود ـ آن ماده دارای سخت‌گیریهائی بود که در اداره تقاعد می‌شود و حالا آقای کازرونی خودشان که این طرح را پیشنهاد کرده‌اند و امضاء کرده‌اند خودشان هم اشکال می‌تراشند. اگر حضرت مستطاب‌عالی از برای مستخدمین یک طریق سهل‌تری بنظرتان می‌رسید خوب است پیشنهاد بفرمائید تا روی آن زمینه صحبت کنیم والا در اصل این موضوع هیچ حرفی نیست که ‌… (کازرونی ـ آقا شما اشتباه می‌کنید) خیر بنده اشتباه نکرده‌ام خودتان امضاء کرده‌اید و خودتان هم اشکال می‌کنید ـ شما اشتباه می‌فرمائید اگر مقصودتان این است که یک نظر ارفاق بیشتری در حق آنها بشود که نظرتان را پیشنهاد بفرمائید در همین موقعی که مطرح است مذاکره بشود و تصویب شود والا در این آخر مجلس آن نظری که آقایان دارند حاصل نخواهد شد

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده آن چیزی که امضاء کرده‌ام غیر از این بود که آقای فهیم‌الملک پیشنهاد کرده‌اند آقا آن طرحی را که ما پیشنهاد کردیم و نشستیم و نوشتیم کی این صحبت دولت را داشت ما گفتیم این یک اختیاری است از طرف مستخدم اینجا از طرف دولت را هم نوشته است مستخدم آقا در این چهار مرحله می‌تواند متقاعد شود دیگر کاری با دولت نداشتیم دولت ترتیب دیگری است اینجا آورده است و دولت را هم نوشته است همانطوری


که آقای کازرونی گفتند چرا ملتفت نیستید مستخدم از سن بیست سالگی آمده در وزارتخانه بیست سال هم خدمت کرده است می‌شود چهل ساله این اولی است که باید کار کند حالا دولت او را متقاعد کند مطابق این حقی که به او دارید می‌دهید. آقا چرا همچو می‌کنید ما نظرمان این نبود آن چیزی را که پیشنهاد کردیم غیر آن هست که دولت هم حق داشته باشد و متقاعد کند عنوان دولت داخل این نبود آقا عقیده ما این بود که مستخدم که خدمت کرده است یا بیست سال متوالی ولو که سنش هم سی و هشت باشد یا بیست و پنج سال که بیست سال متوالیش را متصدی خدمت باشد این حق را برای مستخدم قائل شدیم که بتواند تقاضای تقاعد نماید یا سن او به شصت که رسید تقاضای تقاعد نماید و ما عقیده‌مان این بود برای اینکه مستخدم دارای این حق در این مراتب بشود این پیشنهاد را کردیم و دولت یک حق دیگری دارد اگر بخواهد دولت چیز بکند ربطی به این ندارد (صحیح است) حالا آمد و آقای فهیم‌الملک به یاد ایام وزارت مالیه سابقش افتاد و این کلمه را آورده است در اینجا آقا شما سه دوره است وکیل هستید دیگر وزیر نیستید آقا که اینقدر فشار بیاورید به مستخدمین دولت. ما نظرمان این بود که دیروز پیشنهاد کردیم چون در تقاعد این همه سخت‌گیریها نسبت به مستخدم بدبخت می‌شود اینها اصلاح شود. این حقی که حالا به دولت داده می‌شود غیر از آنی بود که ما دیروز پیشنهاد کردیم و امضاء کردیم نظر دیروز ما اصلاح حال مستخدم بود و برای دولت حقی که می‌خواهید آن به عنوان دیگری است آقایان اینجا نبود مگر غیر از این بود که شما امضاء کردید؟ (کازرونی ـ خیر روی همین زمینه که می‌فرمائید ما امضاء کردیم) این است که حالا بنده عقیده‌ام این است و پیشنهاد می‌کنم که این کلمه دولت حذف شود همین مستخدم در صورتیکه بیست سال خدمت کرد تقاضای تقاعد بتواند بکند اما اگر دولت را هم می‌خواهید حق بدهید بهش آن یک عنوان دیگری است و پیشنهاد علیحده بدهید ولی داخل این نکنید آن چیزی که ما پیشنهاد کردیم این بود که عرض کردم شما چرا و به چه مناسبت بدون اطلاع ماها برداشته‌اید دست برده‌اید آقا

رئیس ـ آقای ملک‌مدنی موافقید؟

ملک‌مدنی ـ بلی

رئیس ـ بفرمائید

ملک‌مدنی ـ عرض کنم که آقای آقا سید یعقوب مخالفتی نکردند و به عقیده بنده موافقت هم کردند خیلی هم اظهاراتشان وارد است و نظر به اینکه بنده خودم هم یکی از اشخاصی هستم که این طرح را امضاء کردم نظرم این نبود که اگر دولت یک نفری را که سی و هشت سال عمر دارد و بیست سال سابقه خدمت او را مجبور کنند که متقاعد شود این سوءتفاهم شده و یک پیشنهادی هم شده است که بعد از کفایت مذاکرات تقدیم مقام ریاست می‌شود و نظر حضرتعالی و آقای کازرونی تأمین می‌شود که این سوءتفاهم رفع شود. (عده‌ای از نمایندگان ـ کافی است مذاکرات)

کازرونی ـ بسیار خوب است آقا همه‌مان همین نظر را داریم.

اعتبار ـ پیشنهادات قرائت شود

رئیس ـ پیشنهاد آقای فهیمی قرائت می‌شود:

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده واحده به طریق ذیل نوشته شود:

ماده واحده ـ مستخدمین رسمی می‌توانند با یکی از شرایط ذیل تقاضای تقاعد نمایند:

الف ـ مستخدمی که بیست سال خدمت متوالی داشته باشد

ب ـ مستخدمی که بیست و پنج سال سابقه خدمت داشته مشروط بر اینکه بیست سال آن را متصدی خدمت بوده باشد

ج ـ مستخدمی که سی سال سابقه خدمت اعم از تصدی یا غیر آن

د ـ مستخدمی که شصت سال یا بیشتر عمر داشته باشد با هر قدر سابقه خدمت

دولت نیز می‌تواند عنداللزوم مستخدمی را که سنین عمرش


از ۵۵ سال تجاوز نموده است با دارابودن یکی از شرایط الف و ب و ج و مستخدمی را که شصت سال از عمرش گذشته با هر مقدار سابقه خدمت متقاعد نماید

تبصره ۱ـ مدت عدم تصدی قبل از اجرای قانون استخدام تا میزان ربع ایام تصدی جزو سابقه خدمت محسوب می‌شود

تبصره ۲ـ این ماده قائم‌مقام مادة ۴۳ قانون استخدام کشوری و ماده الحاقیه قانون استخدام مستخدمین مجلس شورای ملی مصوبه ۱۴ بهمن ۱۳۰۶ خواهد بود

فهیمی

رئیس ـ آقای فهیمی

فهیمی (میرزا خلیل‌خان)ـ اولاً از آقای آقا سید یعقوب می‌خواهم شکایت کنم و گله کنم طرح را آقایان نوشتند بعد بنده هم امضاء کردم پیشنهاد بنده بالاخره این بود که ملاحظه کردید بعد یک نسبتهائی به بنده دادند و چیزهائی فرمودند ـ (آقا سیدیعقوب ـ خلقم تنگ شده بود چه بکنم آقا) در هرحال پیشنهاد بنده را ملاحظه فرمودید امیدوارم که موافق میلتان باشد اما در اصل مطلب اساساً قانون استخدام قبل از اینکه تکلیف مستخدمین معین شود برای یک چیز دیگری است و آن برای این است که مستخدم صحیح یعنی اعضای کار لایق و قابل برای دولت تهیه شود این مدت خدمت و درجات مختلفی که در قانون استخدام ذکر شده است برای اینجا است که اشخاص در ضمن عمل علاوه بر معلومات علمی که دارند دارای تجربه هم در عمل بشوند و به مرور ایام یک مستخدم قابل و لایقی بشوند که از عهده خدمات برآیند (کازرونی ـ آنوقت تازه بیرونش کنید) اما اینکه مثلاً آقای کازرونی فرمودند که یک مستخدمی بیست سال خدمت دارد و هنوز در رتبه یک است تصدیق بفرمائید این شخصی است (کازرونی ـ پارتی نداشته است) که نتوانسته است خودش را به درجه بالاتر برساند. خوب شاید به فرمایش جنابعالی پارتی نداشته است پس وقتی که بنای این اقدامات خارجی شد و این اقدامات و پارتی مؤثر شد باید به وسائل مؤثری جلویش را گرفت که هر قدر ممکن است از اقدامات خارج از کار اداری جلوگیری بشود و دولت اگر مستخدمین را رتبه خوبی می‌دهد و حقوق می‌دهد حقیقتاً برای خدمت باشد که از آنها ساخته است نه برای اینکه اشخاصی از او همراهی کرده‌اند یا فقط به عنوان اینکه چند سال خدمت کرده‌اند و سابقه داشته‌اند این یک مسئله ثانوی است اول باید مسئله لیاقت و استعداد آنها را در نظر گرفت بعد برویم سر اینکه چند سال خدمت کرده است از این قسمت هم بگذریم در مرتبه دوم قانون استخدام یکی از شرایطش این است که خاطر مستخدمین از هر حیث آسوده و راحت باشد یعنی چه در ایام خدمت و چه در موقع انتظار خدمت و چه در موقع بیکاری چه بعد از فوتشان برای ورثه‌شان باشد وقتی که این اطمینانات از هر حیث برای آنها حاصل شد و دانستند که منحرف‌شدن از این وظایف آنها را از این نعمات محروم خواهد کرد البته علاقمند می‌شوند و کار خودشان را صحیح می‌کنند بنده بطوری که قانون استخدام نظمیه هم عرض کردم در موقع استخدام تایک حدی عقیده دارم که باید برای مستخدم یک حقی قائل شد و یک حقی هم برای دولت همه اینها را در روی یک پایه و میزان آزادگذاشتن البته خوب نیست زیرا همانطوری که خودتان فرمودید ممکن است در تحت تأثیرات سفارش یا سیاسی یا غیرذلک دولت را وادار کنند که اشخاصی را با داشتن لیاقت و با داشتن همه جور استعداد کافی برای کار از کار خارج کنند و یک کسان دیگری جای آنها بگذارند البته این صحیح نیست دولت را هم باید از محظور فشار توصیه و غیره خارج کرد و یک مواردی هم لازم می‌شود حقیقتاً می‌بینید یک اشخاصی از آنها کار ساخته نیست باید این کار را بکند اما از آن طرف هم می‌بینیم که یک شخصی که مدتها خدمت کرده البته او را هم نمی‌شود خارج کرد و گرسنه در کوچه انداخت پس رعایت حال طرفین باید بشود بنده پیشنهادی که کرده‌ام روی همان زمینه نظریه آقایان بود با یک


جزئی تغییر که اولاً حقی است که خود مستخدم خواهد داشت که می‌تواند تقاعد خودش را بخواهد به چند شرط یکی اینکه ۲۰ سال خدمت متوالی داشته باشد یکی اینکه بیست و پنج سال خدمت داشته باشد مشروط بر اینکه بیست سالش را اقلاً متصدی باشد یکی دیگر اینکه سی سال سابقه خدمت داشته باشد با هر قدر سابقه تصدی یا غیرتصدی. یکی هم شصت سال از عمرش گذشته باشد با هر قدر سابقه خدمت و البته در این موقع اگر سابقه خدمتش کم باشد نسبت به حقوق تقاعدش کسر خواهد شد و کمتر خواهد گرفت به عده سنوات خدمت. بعد از برای دولت هم حقی قائل شدیم که دولت هم می‌تواند مستخدم را متقاعد کند با همان شرایط ولی باید در این موقع مستخدم سنین خدمتش از پنجاه و پنج لااقل تجاوز کرده باشد زیرا مستخدمینی که به سن پنجاه و پنج می‌رسند آنها می‌دانیم که از حیث تجربه و اطلاعاتی که دارند غالباً مقدمند بر اشخاصی که ممکن است خیلی تحصیلات عالی کرده باشند ولی در ضمن عمل نتوانند از عهده کار برآیند. چنانچه در این اواخر هم در موارد مختلفه مکرر دیده شده است یک اشخاصی خوب تحصیل کرده‌اند ولی برای اجرای امری که رفته‌اند خوب نتوانسته‌اند از عهده برآیند این فرع نداشتن تجربه و عمل است در کار پس نمی‌توان گفت بصرف اینکه مستخدمی ۵۵ سال داشت او را از کار خارج کرد دولت اگر او را لازم ندارد و دید که از عهده‌اش کاری ساخته نیست با آن ترتیبی که قبلاً هم عرض شده است بتواند او را متقاعد کند یک اشکال‌ دیگری از برای دولت پیش آمده بود که اینجا هم اشاره کردند که بصرف اینکه هر کسی سی سال سابقه خدمت دارد با هر قدر سابقه که باشد اعم از تصدی و غیرتصدی بتواند تقاعد خودش را تقاضا کند غالب اشخاص می‌بینم که در ایام قبل از قانون استخدام یا قبل از مشروطه چندین سال جزء مستخدمین دولت بوده‌اند بدون اینکه خدمتی داشته باشند فلان حاکم یک حکمی دست یک اشخاصی داده است یا فلان مأمور یک خدمتی به یک کسی رجوع کرده است این قسمت را سابقه خدمت قرار می‌دهند بعد هم سه چهار سال بعد از قانون استخدام دارای خدمت شده‌اند این را می‌آیند سی سال چهل سال چهل و پنج سال برای خودشان سابقه قرار می‌دهند یک حقوق گزافی از دولت می‌گیرند یا بعبارة اخری یک تحمیل فوق‌العاده‌ای به صندوق تقاعد می‌کنند که سرمایه این صندوق از حقوق اشخاصی است که این ایام کار می‌کنند البته این یک تحمیل فوق‌العاده است و هیچ تناسب ندارد با خدمات آنها آنچه که در این مدت در وزارت مالیه معمول کرده بودند این بود که از عده سنوات انتظار خدمت یعنی بیکاری قبل از قانون را همیشه ربع ایام تصدی حساب می‌کردند (عدل ـ همینجا است که پدر مستخدم را درمی‌آورند) ـ ربع ایام تصدی هم بنده گمان می‌کنم خیلی بی‌انصافی نباشد این یک شخصی است سابقاً هم بیست سال ۲۵ سال بیکار گشته یا کار دیگر می‌کرده فقط به عنوان اینکه من پنج سال مدت تصدی دارم این را دلیل قرار بدهند که بیایند چهل سال سابقه خدمت پیدا کنند یک مبلغ زیادی از دولت بگیرند سابقه هم داشته است آقایان هم در مورد تقاعد و غیره ملاحظه فرموده بودند شاید غالباً هم مورد اشکال و ایراد شده است البته از اول اجرای قانون استخدام که گذشت هر چه مدت انتظار خدمت و بیکاری قبل از او هر چه هست او را لااقل ربع این مدت ایام تصدی حساب کنند که از این حیث نه به دولت یک تحمیل فوق‌العاده شده باشد نه آنها بکلی محروم شده باشند یک موضوع دیگری را که بنده در این پیشنهاد خودم پیش‌بینی کرده‌ام این است که سابق در مادة ۴۳ قانون استخدام یک شرایط معین شده بود بعد در ماده الحاقیه قانون استخدام مستخدمین مجلس یک قیودات دیگری شده است که این دو ماده با یکدیگر تزاحم پیدا می‌کرد و در مورد اجراء و یک تفسیرهای مختلفی می‌شد حالا که یک ماده دیگری نوشته می‌شود و شرایط استخدام و تقاضای تقاعد را معین می‌کند البته باید تصریح شود که این ماده قائم‌مقام آن مواد قبل خواهد بود که اینها هر دو مورد توجه مجریان قانون واقع شوند و هر کدام را در موقعش به میل خودشان یک


تفسیر جدیدی بکنند مقصود این است که در تبصره ثانی بنده تصریح کرده‌ام که این ماده قائم‌مقام مادة ۴۳ قانون استخدام کشوری و ماده الحاقیه استخدام مستخدمین مجلس خواهد بود در اینجا هم گمان می‌کنم آقای مؤید احمدی اشتباهی کرده بودم بنده ۳۰۷ نوشته بودم ۳۰۶ باید باشد با این توضیحاتی که دادم در این ماده که پیشنهاد شده است گمان می‌کنم آقایان هم موافقت بفرمایند که منظور اصلی بعمل آمده باشد

رئیس ـ آقای اعتبار موافقید

اعتبار ـ بلی

آقا سید یعقوب ـ مخالفم

رئیس ـ بفرمائید

آقا سید یعقوب ـ توجه بفرمائید پیشنهادی که آقای فهیمی فرمودند با اینکه اولاً معذرت می‌خواهم از آن عصبانی‌شدن اولم معذلک حالا هم عصبانی هستم از این پیشنهاد نهایت به آن تندی عصبانی نیستم آقای فهیم‌الملک: شما خودتان در وزارتخانه بوده‌اید و دیده‌اید که مجلس و قوانینی که دولت پیشنهاد کرده است نسبت به مستخدمین چقدر فشار بینی و بین‌الله فشارهای فوق‌العاده نسبت به مستخدمین شده است و از هر طرف نسبت به توده مستخدمین نسبت به اینکه اگر مستخدم یک دقیقه دیرتر آمد هزارگونه این بیچاره‌هائی که به عنوان اینکه مستخدم دولت هستند اینها را مضیق و محدود کرده‌اند به اندازه‌ای که بنده که خودم مستخدم نیستم و یک نفر از قانونگذارها هستم انصاف می‌دهم که فوق‌العاده به آنها سخت‌ شده است ما از نقطه‌نظراینکه دیدیم در مؤسسه تقاعد در فهم ماده قانون استخدام و فهم تبصره پیشنهادی یک معنائی را قائل می‌شوند و همینجور رؤسای مؤسسه تقاعد هر یکی یک‌جور معنی را استفاده می‌کنند و کاملاً تابع ملاحظه وزیر هستند که وزیر که آنجا نشسته است نظرش چه چیز است که در عقاید آنها نسبت به مستخدمین یک سخت‌گیریها و یک عدم فهم قانون کاملاً شده است ما خواستیم که این قانون خیلی واضح و روشن باشد آمدیم نسبت به مستخدمین این کار را کردیم آقا شما می‌فرمائید دولت خودش متصل تصویب‌نامه صادر می‌کند متحدالمآل صادر می‌کند زیر و زبر می‌کند وزارتخانه را دیگر لازم نیست شما بیشتر از این یک قانون دیگری یک شمشیر دوسره‌ای به دست دولت بدهید ما در اینجا خواستیم تکلیف مستخدمین را نسبت به خودشان معین کنیم اگر دولت محتاج به این چیزی که حضرتعالی پیشنهاد کردید بود با اینکه این ماده پیشنهادی ما مدتی است منتشر شده است و دولت هم کاملاً مطلع است و مخصوصاً اداره تقنینیه لوایحی که در مجلس باید مطرح بشود به دولت اطلاع می‌دهد اگر دولت خودش را محتاج به این می‌دانست پیشنهاد می‌کرد دولت خودش را محتاج به این نمی‌داند ما آمدیم بیان کردیم گفتیم مستخدم در صورتیکه دارای یکی از این اوصاف اربعه باشد بتواند تقاعد خودش را بخواهد و بنده عقیده ندارم که دولت مستخدم پنجاه و پنج ساله را متقاعد کند بنده می‌گویم دولت از شصت ساله کمتر را نباید متقاعد کند. عقیده بنده این است (اورنگ ـ این هم کم است) ابداً این حق را بنده نمی‌دهم بنده می‌گویم همینقدر دولت اگر بخواهد مستخدمی را متقاعد کند از شصت به بالا متقاعد کند نه اینکه پنجاه و پنج ساله را شما همین قید را که آورده‌اید تمام زحمات ماها را به هدر دادید چرا؟ به علت اینکه ما می‌خواهیم بگوئیم وقتی که مناط سن باشد باید شصت سالگی باشد نه مناط سن پنجاه و پنج سالگی باشد شما این را آورده‌اید مرادف با آن قرار داده‌اید و تمام آن نظریاتی که خواستم که ترفیه از برای مستخدم باشد از بین برده‌اید. پس این عقیده کاملاً برخلاف عقیده بنده است بنده عقیده‌ام این است که دولت اینها را در سن شصت سالگی متقاعد کند نه در سن پنجاه و پنج سالگی حالا که اینطور شد جزء اولش همان پیشنهادی است که هشتاد نفر امضاء کرده‌اند در جزء دوم که آمدید حق دادید به دولت که پنجاه و پنج ساله را متقاعد کند تمام آن چیزهای ما را بهم می‌زند باید دولت در شصت سالگی متقاعد کند اما اینکه فرمودید تبصره دو و سه وقتی که مجلس شورای ملی آمد مادة ۴۳ قانون استخدام و آن تبصره را اینجور معنی کرد محتاج نیست. نه مؤسسه تقاعد برمی‌گردد به آن قانون و نه به چیز دیگری آن چیزی که مؤسسه تقاعد


عمل می‌کند این است دیگر محتاج نیست به آن برگردد دیگر احتیاج ندارد به اینکه شما این تبصره را پیشنهاد کنید پس به عقیده بنده این است حالا باز تذکر می‌دهم اینکه شما فرمودید که دولت نیز می‌تواند عنداللزوم هر وقتی که شما این را بفرمائید می‌گوید عنداللزوم عنداللزوم می‌گوید آقا شما خبر ندارید چه چیز است می‌گوید چیزهای اداری ماست ما قانون می‌نویسیم باید صریح‌الدلاله باشد عنداللزوم چه چیز است شما نمی‌فهمید من می‌فهمم خوب شما چه چیز می‌فهمید میلم اینطور کشیده است که این مستخدم پایش را کج گذاشته است حالا عنداللزوم شده است باید صریح بنویسند بنده می‌گویم از شصت سال به پائین نباید مستخدم متقاعد شود پس عنداللزوم کدام است مستخدمی را که سنین عمرش از پنجاه و پنج سال برای چه؟ این یکی و همچنین مدت تصدی قبل از اجرای قانون استخدام آمدیم سر این موضوع که برای آقای اعتبار هم مطلب روشن می‌شود ما در اینجا در موقعی که نصرت‌الدوله وزیر مالیه بود آمد و یک قانونی در اینجا پیشنهاد کرد که تا نه ماه اگر کسی نیاورد سابقه خدمتش را دیگر ازش پذیرفته نمی‌شود یک عده از این کسانی که شما وحشت دارید یک عده از زمان آغامحمدخان زنده هستند تا زمان فتحعلی‌شاه زنده هستند اینها بکلی از بین رفته‌اند یا دست اجل برده استشان یا دست انقلاب برده استشان. اینجا نیستند. یک عده را هم آن قانون شما فکر نکنید که یک عده پاشوند سرپا و بیایند به عنوان حقوق تقاعد از ما پول بگیرند مفهوم کلی را هیچوقت نمی‌شود محل ایراد قرار دهید مصداق خارجی بیاورید این عده را که شما تصور کردید که اگر ما اینجا تبصره را زیاد نکنیم یک جماعت فوق‌العاده به صندوق تقاعد حمله خواهند آورد این وجود خارجی‌اش کدام است؟ ندارید آن قانون ممنوع کرده است دیگر سابقه خدمت پذیرفته نمی‌شود. مؤسسه تقاعد هم بقدری سخت‌گیری کرده است که محل احتیاج نیست پس این تبصره از ترس اینکه مبادا یک عده حمله کند به صندوق تقاعد موضوع ندارد و از بین رفته است چرا؟ چون وجود خارجی ندارد مجرد نوشتن در اینجا ایجاد همچو اشخاصی در خارج نمی‌کند اینها باید دارای سند خدمت باشند سند خدمت ندارند چرا به علت اینکه محدود کردیم از بین بردیم ابتدای خدمت را معین کردیم آن تبصره را هم که عرض کردم بعد از آنکه مجلس شورای ملی به رأی ۸۰ نفر که امضاء کرده‌اند مادة ۴۳ و آن تبصره را منع کرده است دیگر محتاج به این تبصره نیستیم این است که بنده موافق هستم با همان پیشنهاد هشتاد نفر با حذف کلمة و دولت یعنی دولت هم محتاج نیست با همان ماده موافقم.

رئیس ـ مقدم بر پیشنهاد آقای فهیمی پیشنهاد آقای روحی است قبل از رأی‌گرفتن باید تکلیفش معین شود قرائت می‌شود.

پیشنهاد آقای روحی

پیشنهاد می‌کنم طرح از دستور خارج شود

عده‌ای از نمایندگان ـ خیر

روحی ـ اجازه بدهید توضیح بدهم بعد بفرمائید

رئیس ـ بفرمائید

روحی ـ بلی آقا بشنوید توضیحات بنده را عرض می‌کنم این طرح را هفتاد هشتاد نفر از آقایان امضاء کرده بودند بنده هم یک نفر از امضاءکنندگان بودم اصل نظر ما تسهیل بود برای یک عده از مستخدم بعد شنیدم در خارج این طرح را یک دستی بهش زده‌اند و پس و پیش کرده‌اند کلمات اولیه و از آن معنای اولیه منحرفش کرده‌اند (بعضی از نمایندگان ـ اینطور نیست) تکذیب کنید به بنده گفتند آقای معاون مالیه تشریف آوردند و در تحت نظریات ایشان یک کلماتی پائین و بالا شد که این به ضرر مستخدمین تمام شد‌ …

اعتبار ـ خیر اینطور نیست

یاسائی ـ توهین می‌کنید به ما هیچ همچو چیزی نیست. پیشنهاد آقای فهیمی است.

اعتبار ـ بخوانید طرح را بعد بفرمائید

روحی ـ تأمل کنید آقا. نوبه سرکار بعد است. گوینده آقای دکتر حسن‌خان به بنده صبح اینجا


گفتند ‌… (خنده بعضی از نمایندگان)

دکتر عظیما ـ پیشنهاد آقای فهیمی است

روحی ـ این توهین نیست. اگر یک وقتی کسی در یک طرحی نظر دولت را رعایت کند این توهین است. (جمعی از نمایندگان ـ اینطور نیست) خوب نیست که نیست صدا بلندکردن و داد و فریاد یعنی چه. بگذارید توضیح بدهم. بعد آقای فهیمی یک پیشنهاد علیحده بر این طرح اضافه کردند که آن طرح را بکلی از بین برد که بالاخره بنده این را می‌دانم که اگر به این پیشنهاد رأی بدهید باز مورد مداقه و دقت می‌شود الآن هم مثلاً ملاحظه بفرمائید یک قسمتهای دیگری از بین افتاده است. متقاعد یعنی چه؟ یعنی کسی که از کار افتاده قوایش خسته بشود دماغش استعداد خدمت نداشته باشد دولت در ازاء خدمات گذشته به این یک پولی بدهد اشخاص می‌آیند قانوناً متقاعد می‌شوند بعد یک جا حقوق تقاعد می‌گیرند دومرتبه کنترات می‌شوند آخر اینها باید دقت شود از طرفی خزانه دولت را به یکی می‌دهیم درثانی هم باز پول بدهیم به آنها این است که بنده با این عجله این طرح را گذراندن صحیح نمی‌دانم امشب ما فراکسیون داریم دولت هم در آنجاست این طرح می‌آید آنجا دقت می‌کنیم صحبت می‌کنیم فردا صبح در اول جلسه بنده هم موافقت می‌کنم آقایان هم موافقت می‌کنند این جزء دستور می‌شود والا هیچ لزوم ندارد که ما با این عجله رأی بدهیم و این طرح را بگذرانیم آنوقت در آتیه هم برای دولت و هم برای مردم اسباب زحمت شود و آقایان هم که داد و فریاد می‌کردند. خیر هیچ موهن نیست بنده هم اگر عرضی کردم حاضرم در هر موقع استدلال کنم و هیچوقت هم در مقام توهین به رفقای خودم نبوده‌ام و همیشه کمال احترام را داشته‌ام.

رئیس ـ آقای اعتبار

اعتبار ـ غالباً اتفاق می‌افتد که در مجلس یک لوایح یا قوانینی مطرح می‌شود درضمن هم یک پیشنهاداتی می‌شود بالاخره در صورتیکه مجلس رأی داد قانون مطابق آن پیشنهاد اصلاح می‌شود و قائم‌مقام آن طرح یا لایحه که پیشنهاد شده می‌شود این خیالی که آقای روحی فرمودند در این لایحه دستی برده شده بنده کاملاً تکذیب می‌کنم

در این طرح دستی رفته نشده است بنده کاملاً تکذیب می‌کنم آقای دکتر حسنخان فرمودند خوب آقای فلان فرمودند خوب خودتان هم می‌فرمائید خوب بهیچوجه تغییری نکرده است این طرح حاضر است خدمت آقای رئیس است آقای مؤید احمدی هم خدمتشان است …

دکتر حسنخان عظیما ـ پیشنهاد آقای فهیمی را گفتم غیر از این است

اعتبار ـ صحیح است. بالاخره یک طرحی را که بنده تصدی آن را داشتم که به امضاء آقایان برسانم همانطور که آقایان امضاء کرده‌اند خدمت آقای رئیس است اگر می‌خواهید ببینید ببینید بدون یک کلمه تحریف هر کس این را تصور می‌کند می‌تواند برود ببیند و بنده خیال می‌کنم آقای روحی قبل از اینکه این اظهار را بکنند بهتر این بود که می‌رفتند این را می‌دیدند آنوقت در مجلس یک اهانتی را نسبت به رفقایشان یا یکی از رفقایشان می‌دادند (روحی ـ اهانتی نیست) اما راجع به استدلالی که کردند برای اینکه این را از دستور خارج کنیم برای اینکه یک مستخدمی که متقاعد شد چرا او را می‌آورند کنترات می‌کنند بنده مادة ۵۵ قانون استخدام را می‌خوانم تا ملاحظه بفرمائید که این حق هم کاملاً مطابق قانون به دولت داده شده است و مانعی ندارد وقتی قانون به من حق می‌دهد که اگر بیست سال یا سی سال خدمت برای من قائل شد و من را متقاعد کرد و دولت به من احتیاج داشت مطابق این ماده قانون مرا کنترات کند و البته در اینجا قانون یک حق دیگری به من می‌دهد

مادة ۵۵ ـ با داشتن حقوق تقاعد یا وظیفه اخذ هرگونه مواجب و مستمری دیگری از خزانه دولت ممنوع است و اگر شخص متقاعد به مقتضیاتی مجدداً مرجع


خدمت موظفی در ادارات دولتی بشود در مدت تصدی آن خدمت حقوق تقاعدی را دریافت نمی‌کنند ولی مدت خدمت جدید او منظور و پس از خروج از خدمت از بابت این مدت به میزانی که در مادة ۴۵ مقرر است بر حقوق سابق او افزوده می‌شود. بنده در اینجا می‌خواستم عرض کنم که اگر دولت بنا به اظهار سرکار یکی دو نفر را هم آورده است این کار را کرده برخلاف قانون عمل نکرده بلکه مطابق قانون عمل کرده و این حق را هم باید داشته باشد در پیشنهاد آقای فهیمی هم کاملاً اصلاح شده است و به نفع مستخدمین هم هست و بنده تعجب می‌کنم از آقای کازرونی که می‌فرمایند. بنده خودم مستخدم هستم و بالاخره هیچوقت هم نمی‌خواهم صرفنظر کنم از وظایف استخدامی خودم و هیچوقت هم اقدامی به ضرر خودم نمی‌کنم و اگر هم بکنم شما باور نکنید.

رئیس ـ آقایانی که با خروج از دستور این لایحه موافقند قیام فرمایند

(عده‌ای قیام نمودند)

رئیس ـ‌ تصویب نشد. آقایان در مقابل پیشنهاد آقای فهیمی توافق می‌کردند بجای ماده می‌گذاشتیم ولی حالا ‌… (یاسائی ـ اجازه می‌فرمائید) بفرمائید

یاسائی ـ عرض کنم آنچه از نظریات آقایان معلوم می‌شود این است که آقایان با پیشنهاد ایشان موافقت دارند فقط در یک قسمت آن توافق ندارند و آن قسمتی است که ایشان نوشته‌اند که دولت با پنجاه و پنج سال عمر می‌تواند آنها را متقاعد کند و آن را هم بنده با اطلاع خودشان پیشنهاد کردم که شصت سال باشد (صحیح است) دولت می‌تواند با شصت سال عمر مستخدمی را متقاعد کند آنوقت تصور می‌کنم در این صورت دیگر اشکالی باقی نماند

عدل ـ تبصره غلط است

رئیس ـ تأمل بفرمائید. آقای فهیمی شما در پیشنهادتان این کلمه را می‌افزائید؟

فهیمی ـ بنده پیشنهاد خودم را در قسمت تبصره همینطور اصلاح می‌کنم که بجای پنجاه و پنج سال شصت سال نوشته شود و آن جمله آخرش دیگر مورد ندارد یعنی احتیاجی به آن نیست همینقدر دولت می‌تواند مستخدمینی را که شصت سال از عمرشان گذشته است با شرایط فوق متقاعد کند.

رئیس ـ معذلک شما مخالفید آقای عدل؟

عدل ـ بلی بنده مخالفم

رئیس ـ پس تأمل بفرمائید. آقایانی که پیشنهاد آقای فهیمی را قابل توجه می‌دانند قیام فرمایند ‌… (آقا سید یعقوب ـ به اصلاح آقای یاسائی)

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه شد …

عدل ـ بنده تقاضای تجزیه می‌کنم راجع به تبصره

رئیس ـ اجازه بفرمائید. وقتی پیشنهاد آقای فهیمی قابل توجه شد برای آقا مجال است که هرگونه پیشنهادی بخواهید در این خصوص بفرمائید. پیشنهادی از طرف آقای احتشام‌زاده رسیده است ‌… (احتشام‌زاده ـ بنده استرداد می‌کنم) پیشنهادی از آقای آقا سید یعقوب رسیده است قرائت می‌شود.

پیشنهاد می‌کنم در ماده واحده کلمه دولت می‌تواند حذف شود

رئیس ـ بفرمائید

آقا سید یعقوب ـ عرض کنم چون بعد از آنکه مقام ریاست رأی گرفتند به پیشنهاد آقای فهیمی بنده خودم ملتفت شدم که پیشنهاد آقای فهیم‌الملک با اصلاح آقای یاسائی بود چون اعلام نفرمودند اگر اعلام فرموده بودند که پیشنهاد آقای فهیمی با اصلاح آقای یاسائی است و آن تصحیح مختص به یک صورت است که دولت حق ندارد اگر بیست سال خدمت داشته باشد آن را منتظر خدمت کند فقط نسبت به شصت سال است در صورتیکه این تصحیح و توضیح راجع به این قسمت باشد بنده کاملاً موافقم و بنده هم پیشنهادم را استرداد می‌کنم.

رئیس ـ لازم نبود بنده اعلام کنم برای اینکه خود


پیشنهادکننده بر پیشنهادش افزود و این تحصیل حاصل بود برای ما

آقا سید یعقوب ـ بنده استرداد می‌کنم.

رئیس ـ پیشنهاد آقای اورنگ.

اورنگ ـ استرداد می‌کنم

رئیس ـ آقای فرهمند پیشنهادی کرده‌اند قرائت می‌شود

بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده واحده از کلمه همینطور به بعد حذف شود

رئیس ـ بفرمائید

مخبر فرهمند ـ عرض کنم آن پیشنهاد آقای فهیمی که تصویب شد تا اندازه‌ای نظر بنده را تأمین کرد ولی معذلک تصور می‌کنم باز هم در موقعی که قانون در جریان خودش می‌رود یک تغییراتی برای تبصره‌ها می‌شود که اسباب اشکال خواهد شد و همینطور برای موادش و بهترش این بود که اشخاصی که می‌خواهند متقاعد شوند با دارابودن یکی از آن شرایط بتوانند خودشان را متقاعد کنند ولی از آن طرف هم اختیار به دولت داده شود که اگر اشخاصی را لازم دارد نگاهدارد و اشخاصی را که لازم نداشته باشد و خودشان تقاضای تقاعد می‌کنند تقاعدشان را قبول کند و دولت هم خودش در قانون استخدام یک اختیاراتی برای متقاعدکردن اشخاص داشته و آن قسمت زائد بوده و بنده تصور می‌کنم باز هم با آن تبصره‌هائی که آقای فهیمی گذاشتند یک اشکالاتی فراهم خواهد شد

رئیس ـ آقای ملک موافقند

ملک‌مدنی ـ بنده پیشنهادی کرده‌ام.

رئیس ـ آقای کازرونی مخالفند (کازرونی ـ بلی) بفرمائید

کازرونی ـ بنده از مقام ریاست درخواست کردم که پیشنهاد آقای فهیمی را با اصلاحی که شده مجدداً قرائت بکنند لیکن آنچه بر گوشم تا اندازه که حاضر است و آشنا شده بقدری تبصره و پیچ و تاب در این ماده بود که نمی‌دانم چه روزگاری بر سر قانون استخدام و این پیشنهاد خواهد آورد بنده عرض می‌کنم یک پیشنهادی ساده برای رعایت حال مستخدمین شد همه هم اقبال کردند و امضاء کردند حالا کاری سرش می‌آورند که هم دولت را دچار مشکلات می‌کند و هم مستخدمین بیچاره را. بنده عرض می‌کنم همانطوری که آقای آقا سید یعقوب پیشنهاد دادند کلمه دولت را بردارند یا اینکه می‌دانم عملاً هم فرقی به حال دولت نمی‌کند و نخواهد کرد این کلمه را بردارید و همان پیشنهادی که شده است تصویب کنیم کافی است و خواهش می‌کنم از آقای فهیمی که این پیشنهاد خودشان را ارفاقاً استرداد فرمایند. (نمایندگان ـ رأی دادیم آقا) و در هر صورت بنده عرض می‌کنم با این عجله با این سرعت با این حرارت قانون نگذرانید طرح قانونی گذراندن هم در هیچ جای دنیا اینطور نیست

رئیس ـ آقا عوض مخالفت موافقت کردید پس بنابراین پیشنهاد آقای فرهمند مخالفی ندارد

احتشام‌زاده ـ چرا بنده مخالفم

رئیس ـ بفرمائید

احتشام‌زاده ـ مطابق نظریه که آقای فرهمند پیشنهاد کردند دولت هیچوقت نمی‌تواند مستخدمی را متقاعد کند در صورتیکه ما همه معتقد هستیم اگر مستخدمی به سن شصت سال رسید و یک سوابق خدمتی هم داشته باشد مطابق طرحی که تهیه شده است باید به دولت حق بدهیم که این مستخدمی که سنش به شصت سال رسیده است و سی سال یا بیست سال خدمت کرده متقاعد کند و این حکم کلی جریان امر است برای اینکه اغلب اتفاق می‌افتد که یک مستخدمی بواسطه طرز خدمتش و گذشتن شصت سال عمر قادر به انجام خدمت نباشد بنده معتقد هستم همانطوری که در نظر است نسبت به مستخدمین رعایت شود همانطور هم باید حسن اداره را در نظر گرفت و برای دولت هم این حق را قائل شد که اگر مستخدمی شصت سال عمر داشت و یک مدتی هم خدمت کرد بتواند او را متقاعد کند این است که بنده با این پیشنهاد مخالفم

رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای فرهمند را قابل


توجه می‌دانند قیام فرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. سه پیشنهاد دائر به حذف تبصره اول رسیده است قرائت می‌شود

پیشنهاد آقای عدل

پیشنهاد می‌کنم تبصره اول حذف شود

پیشنهاد آقای ملک‌مدنی

تبصره‌های پیشنهادی آقای فهیمی را تقاضای حذف می‌نمایم.

پیشنهاد آقای مؤید احمدی

بنده پیشنهاد می‌کنم تبصره یک و دو حذف شود

رئیس ـ آقای عدل

عدل ـ عرض می‌شود که بنده خودم از اشخاصی هستم که معتقدم دولت دروازه استخدام را بقدری باز بگذارد که همه مردم بروند رو به استخدام و اخیراً این تضییقاتی که به مستخدمین شده است بنده مخالفم و باید یک کاری کرد که نوکر دولت نوکر باشد سایرین هم بروند پی کارشان ولی آن اشخاصی که سالها خدمت کرده‌اند و امروز از کار افتاده‌اند و یک حقوقی دارند بنده تعجب می‌کنم که آقایان هشتاد نفر جمع شده‌اند و خواسته‌اند برای آنها خدمتی بکنند در این روز آخر مجلس این تبصره دوم یک اسباب دعاگوئی برای مجلس فراهم کرده است خوب بود آقای فهیمی خودش این کار را نمی‌کرد آخر شما چرا یک همچو پیشنهادی را می‌کنید خوب بود می‌گذاشتید خود دولت می‌کرد دیگر به دست ما چرا؟ ما بیائیم اشخاصی که خدمت کرده‌اند پیش از قانون استخدام کشوری. قانون استخدام شش سال است گذرانده‌اید قبل از آن را بیاوریم پوچ حساب کنیم؟ این دعاگوئی چرا به دست ما درست شود به ما چه مربوط است آقا؟ این کار را هم اگر دولت می‌خواهد بکند خودش این کار را بکند ما چرا این کار را بکنیم بنده از آقایان هشتاد نفری که این طرح را امضاء کرده‌اند استدعا می‌کنم به همان طرحی که خودشان داده‌اند رأی بدهند یا اقلاً اگر می‌خواهید به پیشنهاد آقای فهیمی رأی بدهید این تبصره را بردارید شما چطور برمی‌دارید می‌آورید استخدام مستخدم را چهار سالش را یک سال حساب می‌کنید فرضاً می‌خواهید بکنید چرا ما بکنیم دولت بیاورد ما رأی بدهیم این آخر مجلس اسباب دعاگوئی برای ما فراهم نشود

کازرونی ـ عجب عاقبت بخیری برای خودمان تهیه می‌کنیم.

رئیس ـ آقای معاون وزارت مالیه

معاون وزارت مالیه ـ این تبصره‌ای که علاوه کرده‌اند تبصره‌ای نیست که اسباب این بشود که عدم دعاگوئی برای مجلس شورای ملی فراهم شود مطابق این قانونی که الآن پیشنهاد شده بود اگر یک کسی دو سال خدمت کرده بود قبل از اجرای قانون و سی سال بیکار بود بعد هم در موقع اجرای قانون مشغول یک خدمتی بود دارای حق این می‌شد که حقوق تقاعد چهل سال بگیرد یعنی این حقوق تقاعدی که مستخدمین در مدت خدمتشان پرداخته‌اند آن کسی که در موقع قبل از اجرای قانون استخدام بیست سال بیکار بوده …

دکتر عظیما ـ کیست آن آدم یک نفرش را برای شماره نشان بدهید.

معاون وزارت مالیه ـ چرا هست. آنوقت همان آدم استفاده می‌کند از همین پولی که مستخدمین داده‌اند و چهل سال حقوق تقاعد می‌گیرد ولی این تفسیری که می‌شود در این تبصره برای این است که اگر یک کسی برفرض خدمت کرده باشد به اندازه‌ای که خدمت کرده اجر بگیرد نه به اندازه خدمتی که نکرده بعد از اجرای قانون استخدام البته دوره بیکاری جزء خدمت است ولی قبل از دوره استخدام که یک اشخاصی بواسطه یک احکام و نوشتجاتی سابقه برای یک مدت مختصر گذرانده‌اند آنوقت صندوق تقاعد تکافو نخواهد کرد که به آنها حقوق تقاعد داده شود و باید مبلغی هم رویش گذاشت و گمان می‌کنم که این تبصره بصرفه مستخدمین است

عدل ـ ما همان قانون استخدام و همان ماده را می‌خواهیم


رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ عرض می‌شود اگر آقایان اجازه بدهند بنده ماده قانون مربوط به این موضوع را می‌خوانم تا آقایان توجه بفرمایند ببینند، می‌خواهیم دعاگو درست کنیم یا نفرین کن یا قصدمان خدمت است. مادة‌ ۴۳ـ عموم مستخدمین دولتی حق دارند با رعایت یکی از دو شرط ذیل تقاعد خود را از خدمت بخواهند

۱) پس از سی سال خدمت و شصت سال عمر

۲) در صورت داشتن پنجاه و پنج سال عمر و بیست و پنج سال خدمت مشروط بر اینکه بیست سال آن را متصدی شغل بوده باشد و هرگاه تحلیل قوا و ضعف و پیری مانع نشود و مایل باشد تا سن هفتاد نیز می‌تواند مشغول خدمت باشد ولی از هفتاد سالگی باید حتماً از خدمت معاف شوند. دولت نیز می‌تواند با شرایط (۱) و (۲) مستخدمی را متقاعد نماید. حالا شما آمده‌اید پنجاه و پنج سال را که دولت می‌تواند متقاعد کند محدودش کرده‌اید و بطور کلی گفته‌اید شصت سال. اینک کمک به مستخدمین شده پس شما قانون را ملاحظه نکرده‌اید …

عدل ـ تبصره که شما خدمت چهار سال را یک سال می‌کنید این را عرض می‌کنم

یاسائی ـ اما آن قسمت که فرمودید تصدیق بفرمائید که صندوق تقاعد را نباید طوری در معرض به اصطلاح استفاده اشخاص قرار داد که هیچ سابقه خدمت ندارند (عدل ـ چطور آقا) اجازه بدهید بنده توضیح بدهم قانون استخدام توضیحی بالصراحه ندارد که مدت انتظار خدمت را آیا می‌شود جزو سابقه خدمت محسوب داشت یا خیر در عمل آن قسمتی که قبل از اجرای قانون استخدام بوده است آمده‌اند ربعش را حساب کرده‌اند و مستخدمین وزارتخانه‌ها هم این حساب را قبول کرده‌اند و حالا هم یک چیز معمولی شده در قانون استخدام یک چیز بالصراحه‌ای نیست حالا اگر شما می‌خواهید آن انتظار خدمتهای قبل از اجرای قانون را سابقه خدمت قرار بدهید که یک کسی فرضاً سی سال در زمان استبداد دو سال نایب‌الحکومه بوده و هیجده سال بیکار بوده است حالا هیجده سال بیکاری او را جزو مدت خدمت قرار بدهند و برود از صندوق تقاعد استفاده کند این ظلم به مستخدمین فعلی است که حقوق تقاعد داده‌اند پس بگذارید اشخاصی استفاده کنند که حقاً خدمت کرده باشند لااقل بیست سال خدمت کرده باشند …

عدل ـ خدمت فقط بعد از اجرای قانون استخدام است؟ چهل سال یک کسی خدمت کرده است قربان شما.

یاسائی ـ اگر اشخاصی بیست سال متصدی بوده‌اند متوالیاً خدمت کرده‌اند حق دارند استفاده کنند ولی اگر اشخاصی کار نکرده‌اند و دو سال سه سال بیشتر قبل از اجرای قانون خدمت نکرده‌اند حق ندارند استفاده کنند و با این حال آمده‌اند گفته‌اند در همینجا که ربع آن ایام بیکاریها هم حساب شود پانزده سال شانزده سال بیکار بوده است ربعش را حساب می‌کنند عمل مالیه هم خوب بوده

عدل ـ پدر مردم را درمی‌آورید با این قانون

رئیس ـ‌ آقایانی که پیشنهاد حذف تبصره را قابل توجه می‌دانند قیام فرمایند

ملک‌مدنی ـ پیشنهاد بنده حذف هر دو تبصره است

رئیس ـ راجع به تبصره دوم می‌توانید توضیح بدهید

دشتی ـ تبصره‌ها را بخوانند

رئیس ـ یکقدری تأمل بفرمائید آقای ملک تبصره‌ها قرائت شود

تبصره ۱ـ مدت عدم تصدی قبل از اجرای قانون استخدام تا میزان ربع ایام تصدی جزو سابقه خدمت محسوب می‌شود

تبصره ۲ـ این ماده قائم‌مقام مادة ۴۳ قانون استخدام کشوری و ماده الحاقیه قانون استخدام مستخدمین


مجلس شورای ملی مصوبه ۱۴ بهمن ۱۳۰۶ خواهد بود

ملک‌مدنی ـ عرض کنم اتفاقاً این موضوعی که الآن مطرح است اینجا پارسال بنده در اداره تقاعد یک کاری داشتم رفتم آنجا و از این موضوع یک اطلاعی پیدا کردم خواستم بعرض آقایان برسانم و آن این است که قریب چهارصد هزار تومان از پول این تقاعد را همین اشخاصی که سابقه خدمت قبل از اجرای قانون استخدام داشته‌اند هشت هزار تومان و نه هزار تومان به تفاوت گرفته‌اند بنده عرض می‌کنم این اطلاعی است که از خود وزارت مالیه به بنده داده‌اند اشخاص مختلف آمده‌اند و پول تقاعد پول همان مستخدمین فقیر و بیچاره‌ای که در ولایات می‌دهند گرفته‌اند در صورتیکه از تیپ مستخدمینی بوده‌اند که استخدام دولت فرض کنید قبل از مشروطیت و همینطور اوایل مشروطیت مشروطیت یک نوع تفننی بر ایشان بوده است نه استخدام متأسفانه وقتی آقای فهیمی این پیشنهاد را کرده‌اند اصلاً آن کسانی که باید پول را بگیرند گرفته‌اند دیگر اساساً کسی باقی نمانده است الآن هم یکجا حقوق تقاعد را گرفته‌اند هر کدام مبلغ کلی از هشت هزار تومان و نه هزار تومان گرفته‌اند بنده صورتش را هم داشتم و یک شب هم در فراکسیون عرض کردم سیزده هزار تومان رفته‌اند پول گرفته‌اند قریب چهارصد و کسری بوده است که الآن هم دارند بطور شهریه می‌گیرند و این اصلاح به عقیده بنده موردش گذشته است اگر ابتدائاً این اصلاح در نظر گرفته شده بود خیلی خوب بود و بنده از آن اشخاص هستم که بهیچوجه موافق نیستم که یک طبقاتی که سنوات خدمت زیادی داشته‌اند بیایند و از صندوق تقاعد یک پولهائی بگیرند در صورتیکه یک قران هم پول تقاعد نداده است (طلوع ـ مقصود ما هم همین است) الآن آمده است و مبلغی گرفته آنهائی که آمده‌اند و گرفته‌اند شما چه کارشان می‌کنید آمده‌اند گرفته‌اند و رفته‌اند و دیگر کسی باقی نمانده است شاید اغلب آقایان می‌دانند که بنده مستخدم دولت نیستم سابقه خدمت هم ندارم و نه هیچوقت فکر استخدام در دماغ من عبور می‌کند ولی اینها را اطلاع دارم که این پول مستخدمین بیچاره به چه وسائلی گرفته می‌شود به عنوان تقاعد بنده آدم سراغ دارم که سیزده هزار تومان تقاعد گرفته است که هیچکدام از آقایان اطلاع ندارید (عراقی ـ همه آقایان می‌دانند کیست) ممکن است اگر آقایان اشکالی دارند فردا بنده صورتش را بیاورم از این سیزده هزار تومانی یکی دوتا نیست خیلی است بنده خبر دارم و حاضرم هم عرض کنم کی‌ها هستند این است که بنده پیشنهاد کردم که این تبصره حذف بشود برای اینکه ممکن است یک اشخاصی هم باشند که اینها واقعاً یک سنوات خدمتی از ابتدای مشروطه داشته باشند چرا ما برای اینها یک ربع قائل شویم حالا که می‌خواهید اصلاح کنید بنده موافقت می‌کنم اگر به این کیفیت اصلاح شود که از ۱۳۲۴ قائل شوید یعنی اشخاصی که از ۱۳۲۴ به این طرف داخل خدمت شده‌اند آنها نباید سنوات خدمتشان را یک ربع حساب کنند و اشخاصی دیگر هم که منظور نظرتان است دیگر موضوع ندارد زیرا گرفته‌اند و رفته‌اند والا ابداً این اصلاح مفید نیست مگر اینکه یک اشخاصی که یک سوابقی دارند و از قدیم در کار بوده‌اند و الآن هم دارند کار می‌کنند یک اجحافی نسبت به اینها می‌شود بنابراین بنده عقیده‌ام این است که این دو تبصره لزومی ندارد و همان اصلاحی که در قانون شده است که دولت حق نداشته باشد اشخاص را متقاعد کند مگر در سن شصت سالگی که حق قانونیش است همان کافی است و این دو تبصره بنظر بنده زاید است و بنده پیشنهاد حذفش را هم کرده‌ام.

رئیس ـ آقای اعتبار

اعتبار ـ متأسفانه بنده می‌بینم مطلب خیلی اشتباه شده برای اینکه آقای ملک در اینجا یک بیاناتی فرمودند که تمام دلائل بنده و موافقین این لایحه است ما می‌خواهیم همان اشخاص را که در نظر داشتید که در اثر یک سال دو سال سابقه خدمت حکومت یک محلی بیست سال سی سال بیکاری را ضمیمه می‌کنند و می‌آیند از صندوق تقاعد استفاده می‌کنند نیایند و استفاده نکنند از کسانی که الآن خدمت می‌کنند و با یک حقوقهای جزئی حق تقاعد می‌پردازند و با فقر و بیچارگی زندگانیشان را طی می‌کنند از اینها یک همچو پولهائی را نگیرند


حالا آقای ملک یک اشتباهی کردند راجع به ایام انتظار خدمت می‌فرمایند بهتر این است که بیائیم و از ۱۳۲۴ به این طرف محسوب کنیم این را به شما عرض کنم که اشتباه نشود قانون استخدام دو قسمت دارد یکی خدمت قبل از اجرای قانون است یکی بعد از اجرای قانون قبل از اجرای قانون مطابق آن تبصره‌ای است که دولت تقاضا کرده است و به عقیده بنده کاملاً صحیح است یکی هم بعد از اجرای قانون است که مطابق جزء ایام خدمت است و دیگر اینجا صحبت یک ربع و اینها نیست اگر یک کسی مستخدم رسمی باشد و بعد از اجرای قانون سه سال ده سال منتظر خدمت باشد تمام آن ایام انتظار خدمت مثل خدمت برای او می‌باشد و نسبت به او هیچ کسری نمی‌شود و او بجای خودش صحیح است بنابراین آن آقایان و آن اشخاص که خودتان تذکر دادید ما خواستیم که این سابقه دومرتبه تجدید نشود یعنی آن پولها را دومرتبه نگیرند برای چه برای اینکه اگر می‌خواستیم که آن وضعیت دومرتبه تجدید شود تصدیق بفرمائید که دیگر صندوق تقاعد مسخره می‌شد یعنی پولی نمی‌ماند برای مستخدمین و اشخاصی که آقا نظر دارند و نسبت به آنها ارفاق می‌کنند که مستخدمین واقعی دولت هستند و سایرین را اجازه بفرمائید که بنده عرض کنم غیرواقعی هستند (عدل ـ چرا غیرواقعی هستند برای چه؟) برای اینکه آن مستخدمین مستخدمینی هستند که آقا والی فلان جا بوده‌اید تشریف برده‌‌اید آنجا و آقا این شخص را استخدام کرده‌اید و حکم داده‌اید ولی اینها غیر از مستخدمین واقعی هستند مستخدمین واقعی آنهائی هستند که دولت آنها را استخدام کرده است و با اینها خیلی فرق دارند (عدل ـ در قانون نوشته است با حکم)

رئیس ـ (خطاب به آقای عدل) شما را به رعایت انتظامات متوجه می‌کنم

اعتبار ـ بنده می‌توانم به شما نشان بدهم خودتان هم می‌دانید ما یک مستخدمینی درست کردیم حالا باز خوب بود که اگر حاکم آنوقت به او حکم می‌داد ولی امروز آن والی به او تصدیق می‌دهد که تو در فلان وقت در فلان موقع سابقه خدمت داشته‌ای آن هم دروغ ما دیگر نباید اینقدر ارفاق و کمکهای غلط بکنیم و باید جلوی این کارها را گرفت برای اینکه ما می‌خواهیم به مستخدمین ارفاق کنیم و بالاخره به همان اشخاصی که آقای ملک در نظر دارید

رئیس ـ آقایانی که با پیشنهاد آقای ملک‌مدنی موافقند قیام فرمایند

(معدودی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد اخیری از آقای طهرانی رسیده است

مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی دامت عظمته تبصره ذیل را به ماده واحده پیشنهاد می‌کنم.

مستخدمین جزء در صورتیکه سنین خدمت آنها به بیست رسیده باشد و همچنین مستخدمین رتبه یک و دو که مطابق مفهوم مادة ۱ قانون متقاعد می‌شوند نصف حقوق قانونی سنوات تقاعد به آنها داده خواهد شد

طهرانی ـ اساساً عدالت مقتضی این است که هر کس حقوق تقاعد می‌دهد حق داشته باشد از صندوق تقاعد استفاده کند ما ملاحظه می‌کنیم مستخدمینی که در ادارات دولتی هستند از فراش دوازده سیزده تومان تا رتبه یک و دو و بالاخره اشخاص زیر اشل اینها حقوق تقاعد می‌دهند از دیگران هم زیادتر می‌دهند وقتی که بیست سال سی سال ده سال رفتند خدمت کردند بیرون هم که رفتند یا بیرونشان کردند از صندوق تقاعد حقی ندارند بنابراین بنده پیشنهاد کردم حالا که آقایان هم در نظر دارند که کسانی که به صندوق تقاعد حقوق می‌دهند حق دارند که از صندوق تقاعد استفاده کنند منتها یک حدی قائل شده‌اید بیست سال که کسی خدمت کرد پس از متقاعدشدن حق دارد حقوق بگیرد اینجا بنده پیشنهاد کردم که مستخدمین جزء را هم مشمول بشود مستخدمین جزئی که حقوق تقاعد می‌دهند بیست سال اگر سابقه خدمت داشتند. اگر از جهت اینکه بیچاره‌اند و عیال و اولاد دارند و ما نسبت به آنها ارفاق می‌کنیم بنده گمان می‌کنم نزدیکتر باشند به اینکه


مورد مرحمت و عاطفه واقع شوند پس بنابراین اگر یک مستخدم جزئی که بیست سال سابقه خدمت داشته وقتی بیرونش کردند حق داشته باشد که از صندوق تقاعد استفاده کند و همین ماهی سه تومان گیرش بیاید و کمک به زندگانیش بکنند یکی هم مستخدمین رتبه یک و دو حقوق آنها از سی چهل تومان تجاوز نمی‌کند و اینکه در اینجا آقای فهیمی اظهار کردند که اگر لیاقت داشتند ترقی می‌کردند خیر غالباً اینطور نیست غالباً که در دوایر وزارتخانه‌ها نگاه می‌کنیم اینطور نیست خیلی‌ها هستند که لیاقت هم دارند و ترقی نکرده‌اند و در همان رتبه یک و دو باقی هستند در صورتیکه ماها نمی‌دانیم که زحمات هم روی دوش همین مستخدمین رتبه یک و دو و سه می‌باشد و بار را اینها می‌کشند بنابراین چون نظر آقایان هم روی ارفاق است که یک بیچاره معیلی وقتی که بیچاره شد بتواند زندگانی کند بنابراین رتبه یک و دو را هم ما می‌باید قائل شویم که اینها بعد از بیست سال خدمت وقتی که متقاعد شدند به آنها نصف حقوقشان را بدهند سی و دو تومان می‌گیرند شانزده تومان بهشان بدهند چهل تومان می‌گیرند بیست تومان بهشان بدهند حالا اگر اعتراضی بشود از طرف آقایان که خیر اصل کلی برهم می‌خورد بنده عرض می‌کنم خیر چرا اصول کلی بهم می‌خورد خیر هیچ هم بهم نمی‌خورد همانطور که در اغلب جاها یک تبصره‌ای یک چیزی برای توضیح پیشنهاد می‌کنیم این هم یک ماده‌ای است یک تبصره‌ای است که می‌گوئیم مستخدمین یک و دو بعد از بیست سال خدمت وقتی که متقاعد شدند نصف از حقوقشان را به عنوان تقاعد بهشان بدهند اگر واقعاً نظر ارفاقی و نظر عاطفه آقایان دارند این را قبول بفرمایند نسبت به این مستخدمین اما راجع به پیشنهاد آقای فهیمی …

(در این موقع دو نفر از آقایان نمایندگان از مجلس خارج می‌شدند)

رئیس ـ آقایان: می‌خواهیم رأی بگیریم تشریف نبرید بیرون.

طهرانی ـ بنده هم به عرایض خودم خاتمه می‌دهم

رئیس ـ آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده اولاً استدعا می‌کنم از اعضاء محترم مجلس که یک طرحی که اختراع از خودمان بوده است موافقت کنیم امروز بگذرد و بنده می‌ترسم از اینکه این طرح امروز نگذرد و ثانیاً راجع به فرمایشی که آقای طهرانی راجع به مستخدمین جزء فرمودند گمان می‌کنم که حقوق تقاعد گرفته نمی‌شود مگر از مستخدم مستخدم رسمی حالا آن مستخدم رسمی یا پیشخدمت است یا دون اشل است هر که هست مستخدم رسمی است و ما هم عنوان را مستخدم رسمی نوشته‌ایم یک کسی مستخدم رسمی است حقوق تقاعد بهش می‌دهند و اما آن جزء دوم آقای طهرانی توجه بفرمایند ما در قانونگذاری باید نظر به عمومیت داشته باشیم این پول تقاعد پولی نیست که دولت از خزانه عمومی بدهد پولی است که از جیب خود مستخدمین داده می‌شود و معنی ندارد پولی را که مستخدمین داده‌اند ما نسبت به بعضی ارفاق کنیم این پولی است که از جیب خودشان داده‌اند و دولت امانتدار پول مستخدمین است و باید مطابق قانون بدهد شما می‌فرمائید چون حقوق یک و دو حقوقشان کم بوده است خوب آنها کمتر می‌دهند و کمتر هم می‌دهند بنده عقیده ندارم اینکه می‌فرمائید اگر نظرتان ارفاق است والله ارفاق است این دیگر معلوم است باز هم در آخر التماس می‌کنم به آقایان که خاتمه به پیشنهادها بدهند و رأی گرفته شود بلکه امروز ما یک کاری کرده باشیم

رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای طهرانی را قابل توجه می‌دانند قیام فرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد ماده را قرائت می‌کنیم و رأی می‌گیریم.

ماده واحده ـ مستخدمین رسمی می‌توانند با یکی از شرایط ذیل تقاضای تقاعد نمایند


الف ـ مستخدمی که بیست سال خدمت متوالی داشته باشد

ب ـ مستخدمی که بیست و پنج سال سابقه خدمت داشته مشروط بر اینکه بیست سال آن را متصدی خدمت بوده باشد.

ج ـ مستخدمی که سی سال سابقه خدمت داشته باشد اعم از تصدی یا غیر آن

د ـ مستخدمی که شصت سال یا بیشتر عمر داشته باشد با هر قدر سابقه خدمت دولت نیز می‌تواند مستخدمی را که سنین عمرش از شصت سال تجاوز نموده است با دارا بودن یکی از شرایط فوق متقاعد نماید

تبصره ۱ـ مدت عدم تصدی قبل از اجرای قانون استخدام تا میزان ربع ایام تصدی جزء سابقه خدمت محسوب می‌شود

تبصره ـ این ماده قائم‌مقام مادة ۴۳ قانون استخدام کشوری و ماده الحاقیه قانون استخدام مستخدمین مجلس شورای ملی مصوب ۱۴ بهمن ۱۳۰۶ خواهد بود

رئیس ـ آقای عدل پیشنهاد تجزیه کرده‌اند. آقای یاسائی فرمایشی دارید بفرمائید

یاسائی ـ عرض می‌شود غالباً اختلاف است در اداره تقاعد و بعضی جاها راجع به اینکه سال شمسی است یا قمری آنجا که نوشته‌ایم شصت سال اگر قمری باشد یک سال و نیم فرق می‌کند اگر شمسی باشد این تفاوت را ندارد بنده عقیده‌ام این است که در اینجا قید شود سال شمسی که این اختلاف هم رفع شود که اینقدر هم مستخدمین کشمکش نکنند.

رئیس ـ این قسمت مخالفی که ندارد (نمایندگان ـ صحیح است) چون آقای عدل پیشنهاد تجزیه کرده‌اند بدواً رأی می‌گیریم به ماده بدون تبصره آقایان موافقین با ماده بدون تبصره قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. رأی می‌گیریم به تبصرة یک آقایانی که موافقند قیام فرمایند

(اغلب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. رأی می‌گیریم به تبصره دوم موافقین قیام فرمایند

(اغلب برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد. رأی می‌گیریم به مجموع قانون و تبصره‌ها موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ‌ تصویب شد. آقای معاون وزارت داخله تا به‌حال منتظر بودند اگر اجازه می‌فرمائید خبری است کم مذاکره و مطرح شود.

(در این موقع بعضی از نمایندگان از مجلس خارج می‌شدند)

رئیس ـ اگر منظور تعطیل است تعطیل کنیم. این طرز کارکردن نمی‌شود جلسه آتیه فردا سه ساعت قبل از ظهر

(مجلس بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر


قانون

اصلاح مادة (۴۳) قانون استخدام کشوری و ماده الحاقیه قانون استخدام

مستخدمین مجلس شورای ملی

ماده واحده ـ مستخدمین رسمی می‌توانند با یکی از شرایط ذیل تقاضای تقاعد نمایند:

الف ـ مستخدمی که بیست سال خدمت متوالی داشته باشد

ب ـ مستخدمی که بیست و پنج سال سابقه خدمت داشته مشروط بر اینکه بیست سال آن را متصدی خدمت بوده باشد

ج ـ مستخدمی که سی سال سابقه خدمت داشته باشد اعم از تصدی یا غیر آن

د ـ مستخدمی که شصت سال یا بیشتر عمر داشته باشد با هر قدر سابقه خدمت دولت نیز می‌تواند مستخدمی را که سنین عمرش از شصت سال تجاوز نموده است با دارابودن یکی از شرایط فوق متقاعد نماید

تبصره ۱ـ مدت عدم تصدی قبل از اجرای قانون استخدام تا میزان ربع ایام تصدی جزء سابقه خدمت محسوب می‌شود.

تبصره ۲ـ این ماده قائم‌مقام مادة ۴۳ قانون استخدام کشوری و ماده الحاقیه قانون استخدام مستخدمین مجلس شورای ملی مصوبه ۱۴ بهمن ۱۳۰۶ خواهد بود

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه ششم آبان‌ماه یکهزار و سیصد و نه شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید

رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر