مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ مهر ۱۳۱۱ نشست ۱۰۶
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هشتم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هشتم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ مهر ۱۳۱۱ نشست ۱۰۶
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۸
جلسه: ۱۰۶
صورت مشروح مجلس روز سهشنبه پنجم مهر ماه ۱۳۱۱(۲۵ جمادیالاولی ۱۳۵۱)
فهرست مذاکرات
۱) تصویب صورت مجلس
۲) تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای معاون وزارت مالیه راجع به مطالبات بانک ایران
۳) شور و تصویب لایحه اعتبار مخارج ساختمان ابنیه سیمان سازس و تصویب آن
۴) تقدیم سه فقره لایحه از طرف آقای وزیر مالیه
۵) شور و تصویب لایحه تمدید رواج مسکوک سابق تا تکمیل مسکوک جدید
۶) شور و لایحه تجدید استخدام معلمین فرانسوی
۷) شور و تصویب لایحه واگذاری بعضی از قرا خالصه به مؤسسات اداره کل صناعت
۸) موقع و دستور جلسه بعد
مجلس یک ساعت و ربع قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید.
صورت مجلس روز سهشنبه بیست و نهم شهریور ماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند. اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده است:
غایبین با اجازه - آقایان: دبستانی - امیر ابراهیمی - آشتیانی - جمشیدی.
غایبین بی اجازه - آقایان: تیمور تاش - دکتر امیر اعلم - عراقی - میرزا صادق خان اکبر - طالش خان - دکتر شیخ - صفاری - ملک زاده آملی - امیر تیمور - اعتبار - رهنما - دکتر سمیعی - وثوق - مژده ای - قراگوزلو - قوام.
دیر آمدگان بی اجازه - آقایان: بیات - حاج حسین آقا مهدوی - اسدی - مسعود ثابتی.
۱ ـ تصویب صورت مجلس
رئیس ـ در صورت مجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد)
صورت مجلس تصویب شد. آقای معاون وزارتمالیه
رئیس ـ آقای وزیر داخله
۲- تقدیم یکفقره لایحه از طرف معاون وزارتمالیه راجع بمطالبات بانک ایران
معاون وزارت مالیه (آقای سیاح) ـ لایحه ایست راجع بوصول مطالبات بانک ایران که تقدیم میشود.
رئیس ـ آقای رئیس اداره صناعت و فلاحت
۳- شور و تصویب لایحه اعتبار مخارج ساختمان ابنیه سیمان سازی و تصویب آن
رئیس ـ خبر کمیسیون بودجه راجع بکارخانه سمنت سازی و مخارج ساختمان ابنیه آن مطرح است.
خبر کمیسیون
لایحه نمره ۱۱۸۳۳ دولت راجع بمخارج ساختمان ابنیه
کارخانه سیمان سازی و حقوق مهندسین و متخصصین خارجی کارخانه مزبور را کمیسیون بودجه تحت شور و مطالعه قرار داده نظر بتوضیحاتی که از طرف آقای معاون وزارت طرق داده شد با لایحه پیشنهادی موافقت و با اصلاحی که بعمل آمده اینک خبر آن تقدیم میشود.
ماده واحده ـ مجلس شورای ملی بوزارت مالیه اجازه میدهد که مبلغ ۵۳۸۶۱۲۰ ریال اضافه بر اعتبار مصوب ۲۸ اسفند ۱۳۱۰ از محل وجوه انحصار قند و شکر در سال جاری ۱۳۱۱ برای ساختمان ابنیه کارخانه سیمان سازی و قیمت اراضی آن و حقوق مهندسین و متخصصین خارجی برای سوار کردن ماشینها و امور ساختمانی کارخانه و خرید یکدستگاه لابوراتوار و خرید خط آهن کوچک و غیره و سایر مخارج اداره کارخانه مزبور بوزارت طرق بپردازد.
رئیس ـ آقای روحی
روحی ـ در خاطر دارم چندی قبل بنده اینجا در خصوص سیمان از آقای رئیس کل صناعت توضیحاتی خواستم و در آن موقع گویا اطلاعاتشان کمتر از حالا بود که شخصاً دفاع میفرمایند و موکول داشتند باینک با وزارت طرق است و من اطلاعاتی که دارم از خارج است ولی البته سمنت یک چیزی است که امروز در مملکت احساس شده است ضرورتش مخصوصاً از نظر پیشرفت کار راه آهن و ساختمان و سایر جهات دیگر ـ بنده میخواستم بدانم که اعتبار ساختمان سابق چقدر بوده است و چقدر خرج کردهاند و امروز اصلاً میخواهیم بدانیم کارخانه سمنت سازی چه صورتی دارد و تا کی ما میتوانیم به بینیم که در این مملکت این کارخانه جدید سمنت میدهد و تا چه وقت میتواند عمل بکند که ما از سمنت کارخانههای خارجی بی نیاز شویم و آیا این کارخانه همینقدر سمنت میدهد که وزارت طرق احتیاج دارد و لازم دارد یا بیش از آن با سایر مردم هم میتوانند استفاده کنند یا خیر؟ بنده میل داشتم در این موارد توضیحاتی بدهند که هم آقایان نمایندگان محترم همکاران بنده مستحضر شوند و هم سایر مردم در نتیجه احداث این کارخانه اطلاعات بیشتری پیدا کنند (صحیح است)
رئیس کل اداره صناعت (آقای فرخ) ـ در موضوع کارخانه سیمن همانطور که سابقاً هم عرض کردم این موضوع از نقطه نظر احتیاجات راه آهن با وزارت طرق است و بنده از نقطه نظر همکاری توضیحاتی بعرض مبارک آقایان میرسانم ـ برای کارخانه سیمن یک میلیون اعتبار تصویب شده است (برای خرید و حمل کارخانه) و اقدام هم شده است ولی ساختمان کارخانه سیمن از نقطه نظر فنی قابل تطبیق با سایر کارخانه هائی که صنایع امروز دنیا اجازه میدهد نیست و باید تصدیق کرد که بنای این کارخانه که یکی از مشکل ترین ابنیه ایست که از نقطه نظر تکنیک باید ساخته شود باین جهت وزارت طرق مدتی با کمپانیهائی که صلاحیت اینکه همچو کارخانه را ایجاد کنند دارند مذاکره کرد مکاتبات زیاد کرد و بالاخره بطور مناقصه بکمپانی زیمنت شوکر واگذار کرد برای ابنیه آن هم ۵۳۸ هزار تومان برآورد شده است که در این لایحه استدعا شده است تصویب شود و انشاء الله در ۱۳۱۲ این کارخانه تمام خواهد شد و میتواند محصول بدهد مقدار محصول آنهم از احتیاجات راه آهن زیادتر است و تا اندازه سایر احتیاجات ما را هم مرتفع خواهد نمود.
رئیس ـ آقای طباطبائی دیبا
طباطبائی دیبا ـ بنده با ماده واحده موافقم. البته سیمان سازی از جمله چیزهائی است که در مملکت نهایت لزوم را دارد ولی از محل قند و شکر که معین شده است بنده نظری ندارم و میخواستم یک توضیحی بدهند. قانون انحصار قند و چای محلش منحصر است مستقیما بمسئله راه آهن حالا این مسئله سیمان سازی ممکن است گفته شود که اینهم از جمله احتیاجاتی است که راه آهن دارد و همیشه برای راه آهن لازم است و با آن ارتباط دارد ولی یک احتیاجاتی است که اعم است حقیقة و ممکن است بمصرف راه آهن برسد و از محل دیگری هم مصرف آن بشود ولی این محل را اینطور تعمیم دادن و محل انحصار قند و چای را نسبت باینقبیل
کارخانه سیمان سازی و حقوق مهندسین و متخصصین خارجی کارخانه مزبور را کمیسیون بودجه تحت شور و مطالعه قرار داده نظر بتوضیحاتی که از طرف آقای معاون وزارت طرق داده شد با لایحه پیشنهادی موافقت و با اصلاحی که بعمل آمده اینک خبر آن تقدیم میشود.
ماده واحده ـ مجلس شورای ملی بوزارت مالیه اجازه میدهد که مبلغ ۵۳۸۶۱۲۰ ریال اضافه بر اعتبار مصوب ۲۸ اسفند ۱۳۱۰ از محل وجوه انحصار قند و شکر در سال جاری ۱۳۱۱ برای ساختمان ابنیه کارخانه سیمان سازی و قیمت اراضی آن و حقوق مهندسین و متخصصین خارجی برای سوار کردن ماشینها و امور ساختمانی کارخانه و خرید یکدستگاه لابوراتوار و خرید خط آهن کوچک و غیره و سایر مخارج اداره کارخانه مزبور بوزارت طرق بپردازد.
رئیس ـ آقای روحی
روحی ـ در خاطر دارم چندی قبل بنده اینجا در خصوص سیمان از آقای رئیس کل صناعت توضیحاتی خواستم و در آن موقع گویا اطلاعاتشان کمتر از حالا بود که شخصاً دفاع میفرمایند و موکول داشتند باینک با وزارت طرق است و من اطلاعاتی که دارم از خارج است ولی البته سمنت یک چیزی است که امروز در مملکت احساس شده است ضرورتش مخصوصاً از نظر پیشرفت کار راه آهن و ساختمان و سایر جهات دیگر ـ بنده میخواستم بدانم که اعتبار ساختمان سابق چقدر بوده است و چقدر خرج کردهاند و امروز اصلاً میخواهیم بدانیم کارخانه سمنت سازی چه صورتی دارد و تا کی ما میتوانیم به بینیم که در این مملکت این کارخانه جدید سمنت میدهد و تا چه وقت میتواند عمل بکند که ما از سمنت کارخانههای خارجی بی نیاز شویم و آیا این کارخانه همینقدر سمنت میدهد که وزارت طرق احتیاج دارد و لازم دارد یا بیش از آن با سایر مردم هم میتوانند استفاده کنند یا خیر؟ بنده میل داشتم در این موارد توضیحاتی بدهند که هم آقایان نمایندگان محترم همکاران بنده مستحضر شوند و هم سایر مردم در نتیجه احداث این کارخانه اطلاعات بیشتری پیدا کنند (صحیح است)
رئیس کل اداره صناعت (آقای فرخ) ـ در موضوع کارخانه سیمن همانطور که سابقاً هم عرض کردم این موضوع از نقطه نظر احتیاجات راه آهن با وزارت طرق است و بنده از نقطه نظر همکاری توضیحاتی بعرض مبارک آقایان میرسانم ـ برای کارخانه سیمن یک میلیون اعتبار تصویب شده است (برای خرید و حمل کارخانه) و اقدام هم شده است ولی ساختمان کارخانه سیمن از نقطه نظر فنی قابل تطبیق با سایر کارخانه هائی که صنایع امروز دنیا اجازه میدهد نیست و باید تصدیق کرد که بنای این کارخانه که یکی از مشکل ترین ابنیه ایست که از نقطه نظر تکنیک باید ساخته شود باین جهت وزارت طرق مدتی با کمپانیهائی که صلاحیت اینکه همچو کارخانه را ایجاد کنند دارند مذاکره کرد مکاتبات زیاد کرد و بالاخره بطور مناقصه بکمپانی زیمنت شوکر واگذار کرد برای ابنیه آن هم ۵۳۸ هزار تومان برآورد شده است که در این لایحه استدعا شده است تصویب شود و انشاء الله در ۱۳۱۲ این کارخانه تمام خواهد شد و میتواند محصول بدهد مقدار محصول آنهم از احتیاجات راه آهن زیادتر است و تا اندازه سایر احتیاجات ما را هم مرتفع خواهد نمود.
رئیس ـ آقای طباطبائی دیبا
طباطبائی دیبا ـ بنده با ماده واحده موافقم. البته سیمان سازی از جمله چیزهائی است که در مملکت نهایت لزوم را دارد ولی از محل قند و شکر که معین شده است بنده نظری ندارم و میخواستم یک توضیحی بدهند. قانون انحصار قند و چای محلش منحصر است مستقیما بمسئله راه آهن حالا این مسئله سیمان سازی ممکن است گفته شود که اینهم از جمله احتیاجاتی است که راه آهن دارد و همیشه برای راه آهن لازم است و با آن ارتباط دارد ولی یک احتیاجاتی است که اعم است حقیقة و ممکن است بمصرف راه آهن برسد و از محل دیگری هم مصرف آن بشود ولی این محل را اینطور تعمیم دادن و محل انحصار قند و چای را نسبت باینقبیل
بالاخره کارخانه در چه حال است آقا؟ یک قسمت هم اینکه اصل ساختمان را میخواهیم به بینیم بکسی کنترات میخواهند بدهند با خودشان میسازند و در صورت کنترات آیا طرف بتعهدات خودش وفا میکند و فردا باز مجبور نیستند یقه این مرد را بچسبند و مجبور شوند کمک نظمیه را بخواهند که بیندازدش توی محبس تا بالاخره بتعهدات خودش وفا بکند مثل آن یک نفر ایطالیائی که وارد این کار بود و همین بلا را بسرش در آوردند یا نه؟ ما خیال میکنیم که هر فرنگی یک تعهدی کرد دیگر تخلف ندارد و فقط ایرانی بدبخت است که بایستی قانون و مجازات و جرم و تعهد و سند و نوشته و ضامن همه درباره او باشد بعد هم بقران قسم بخورد و بحضرت عباس قسم بخورد و بالاخره یک افتضاحی سر او در میاوریم (سر یکنفر ایرانی) ولی سر یکنفر فرنگی که میشود وقتی که یک نفر فرنگی میآید اینجا فوری چهل هزار تومان آوانس بهتر میدهیم و میگذاریم هر کاری که دلش میخواهد بکند بعد هم مجبور میشویم که یقه اش را بچسبیم و بیندازیم توی محبس نظمیه و پولها را ازش پس بگیریم در این قسمت هم توضیح بدهند که آیا اطمینانهای کاملی پیدا کردهاند یا نه؟ برای اینکه تمام نمایندگان و اینکه تمام عناصر فکور این مملکت اهمیت این نکته را حس کردهاند و میدانند که مسئله سمنت سازی یک چیز مهمی است برای مملکت و برای عمران و ساختمان و آبادی مملکت و نهایت موافقت هم در این قدمهائی که برداشته میشود دارند و مخصوصاً با آن حرارتی که آقای رئیس کل صناعت در این قسمتها دارند موافقت میکنند ولی اینها من باب تذکر است که یک قسمت از اینها اگر دروغ است توضیح بدهند که تکذیب شود تا مسئله در افکار عمومی روشن شود و یک قسمت دیگرش هم اگر راست است توضیح بدهند و بقیه اطلاعاتم را بنده در اینجا صلاح نمیدانم عرض کنم و بخود آقای رئیس کل صناعت عرض خواهم کرد که انشاءالله بمقتضای وظیفه که در مقابل منافع و مصالح مملکت دارند عمل کنند.(صحیح است)
رئیس کل صناعت ـ فرمایشات آقا را بنده میتوانم بدو قسمت تقسیم کنم.
بوشهری ـ شما همیشه مطالب را تقسیم میکنید (خنده نمایندگان)
رئیس کل صناعت ـ یک قسمت را چنانچه در ابتدا عرض کردم از وظائف اداره طرق است بنده شاید خیلی محاط نیستم بکارهای وزارت طرق و نظر باینکه آقای کفیل وزارت طرق کسالت داشتند از نظر همکاری بنده قبول کردم که بجای ایشان مدافع باشم ولی یک قسمت دیگر را اطلاع دارم بعرض شان خواهم رسانید کارخانه سیمن همانطور که فرمودند شاید سابقاً یک اختلاف نظری بوده است ولی قبلاً در این باب دولت یک مراقبتهائی کرده است و با چندین کمپانی مذاکرات کرده و بالاخره کمپانی زیمنت شوکر کنترات داده شده و آن قسمت تکنیکش را کمپانی عمل خواهد کرد و بموجب کنتراتی که هست بهیچوجه جای دغدغه خاطری نیست و کاملاً بنفع مملکت تمام خواهد شد اما قسمت اینکه فرمودند راجع بخوراک کارخانهها این چون از وظائف خود بنده است عرض میکنم کارخانه سیمن سازی در سال چهل و هشت هزار خروار احتیاج بذغال سنگ دارد و تصدیق میفرمائید که این مقدار ذغال سنگ البته چیز کمی نیست و از این جهت است که بنده در ابتدای سال ۱۳۱۱ استدعا کردم از هیئت دولت و ۱۵۰ هزار تومان مجلس شورای ملی تصویب فرمودند برای ماشینهای معدن ذغال سنگ شمشک که لازم است و ما هم با کمپانیهای مختلف مذاکره کردیم و اعلان مناقصه دادیم کار هم تمام شد کماند هم دادیم الآن هم شروع کردیم بمقدمات ابنیه که برای سوار کردن ماشین آلات شمشک لازم است و مهندسین هم رفتهاند و شروع کردهاند و بنده امیدوار هستم که احتیاجات ذغال سنگ را در سال ۱۳۱۳ بتوانیم کاملاً تامین کنیم و اما راجع بمقدار سیمنی که فرمودید عرض کردم بنده جزئیات قضیه را در نظر ندارم ولی احتیاجات راه آهن را بنده میدانم احتیاجات این دو خط را کاملاً
تأمین خواهد کرد شاید یک مقداری هم اضافه باشد و بنده بقیه قسمتهائی را که سؤال فرمودند همانطور که فرمودند بعد حضور خودشان عرض خواهم کرد.
رئیس ـ اشکال دیگری نیست (اظهاری نشد) رأی میگیریم باورقه آقایانی که موافقند ورقه سفید خواهند داد
(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده و هفتاد و هفت ورقه سفید شمرده شد)
رئیس ـ عده حاضر در موقع اعلام رأی ۹۲ نفر باکثریت ۷۷ رأی تصویب شد.
۴- تقدیم سه فقره لایحه از طرف آقای وزیر مالیه
رئیس ـ آقای وزیر مالیه فرمایشی داشتید؟
وزیر مالیه (آقای تقی زاده) ـ بنده سه تا لایحه دارم که تقدیم مجلس میکنم یکی راجع بطرز تعقیب مرتکبین و وصول جرائم قاچاق و اجناس دخانیه است و این تفصیلش این است که در قانون انحصار تریاک که بمجلس پیشنهاد کردیم این تفصیل جرائم قانونی و اینها را نوشته بودیم بعد این خیلی تاخیر شد و مال انحصار دخانیات آمد و ما از آنجا برداشتیم آنرا و گذاشتیم توی انحصار دخانیات یعنی میخواستیم در یکی بنویسیم و در آن دیگری هم بنویسیم که مثل آن یکی خواهد بود ولی این طول کشید و انحصار تریاک قبلاً مطرح شده و نسبت باجناس دخانیه سهو شد یعنی فراموش شد که این کار را بکنند این لایحه راجع باین قسمت است که تقدیم میشود.
یک لایحه دیگری دارم راجع باراضی و ابنیه دولت است که در شهرها و اطراف هست و اینها واضح است که همه اش مورد احتیاج دولت نیست آقایان میدانند که یک قسمتی از این چیزها را تکلیفش را قانون معین کرده است مثل حصار خندق و حریم خندق و اینها که مال بلدیه است یک قسمت دیگری هم هست که مال دولت است و در اختیار دولت است ولی اجازه گرفته است از مجلس ببلدیهها بدهد اگر لازم نداشته باشد. یعنی اگر لازم داشته باشد و بخواهد نمیدهد و اگر هم نخواهد یک تشریفاتی دارد که باید از هیئت وزراء بگذرد و بعد بدهند. حالا در اغلب شهرها این مطلب پیش آمده است مخصوصاً در شهر مشهد که مشغول اصلاح آن میباشند و آقایان میدانند که بموجب قانون مصوّب هفتم آبانماه ۱۳۰۹ بنا بر این شد که خود دولت بعضی ابنیه و اراضی را که لازمش نیست مقداری از آن را میتواند ببلدیهها بدهد مقداری را هم میتواند تبدیل کند بعمارت و ساختمان کند برای عمارات دولتی که خودش لازم دارد الآن دولت سالی دویست سیصد هزار تومان بتحقیق نمیتوانم عرض کنم کرایه میدهد این برای این است که آنچه لازم است برای ادارات دولتی نگاه دارد تبدیل کند و باقیش را بدهد ببلدیهها یک لایحه دیگری هم هست که تمنی دو فوریت کردهام و یقین دارم که همه آقایان هم علاقه مند هستند و موافقت خواهند فرمود و اجازه خواهند داد که فوراً مطرح شود و تصویب شده و آن راجع است بتمدید اعتبار پول قران و نیکل یعنی در اول قانون وقتیکه قانون وضع شد تصور میرفت (البته آنوقت حساب صحیح و درست نشده بود) که ضرابخانه خیلی تند تند میتواند
کار کند و شش ماه مدت گذاشتند در همانوقت هم بعضیها گمان میکردند که در یک سال مثلا باید بشود حالا که ضرابخانه خوب براه افتاده است و حد اعلای قدرتش را عمل میکند و خیلی هم پول ضرب میکند معذالک وقتی حساب شد قریب چهل یا پنجاه میلیون تومان یا چهارصد پانصد میلیون ریال پول قران در مملکت رایج بود و این را در ظرف شش ماه و یک سال
نمیتواند تمام بکند اول خواستیم باز مدتی برایش بگذاریم که تمدید بشود بعد گفتیم تا وقتیکه تمام بشود همچو صلاح دانسته شد که ضرابخانه همیشه کار میکند و اگر ضرابخانه بفرستند دو مرتبه از آنجا بیرون نمیآید و ضرب جدید میشود پس بتدریجه و خودبخود و با این ترتیب این پولهای کهنه تمام خواهد شد (صحیح است) برای پول نیکل هم ما محتاج هستیم اگرچه یکقدری ما پول نیکل جدید در ابتدا ضرب کردیم پنجدیناری که یک شاهی باشد و ده دیناری که صد دینار با دو شاهی باشد ولی شاید ۲۸۰ یا ۲۹۰ هزار تومان معادلش ما نیکل قدیم داریم که رویش ۵۰ دینار با صد دینار نوشته شده است و آن مقدار اولی را که عرض کردم ما سفارش دادیم عده و مبلغ کمی است برای اینکه هر ریالی بیست تاش مطابق آن ترتیب یک پهلوی میشد و کمتر احتیاج داشتیم ولی حالا همان ترتیب اگر بخواهیم باندازه پول نیکل سابق پول نیکل جدید داشته باشیم در جریان معاملات باید معادل آنچه داریم سه چهار برابرش را بفرنگستان سفارش بدهیم که بسازند این جا هم نمیشود ساخت و ما هم نمیخواهیم سفارش بدهیم میخواهیم همان نیکلهای قدیم را بجریان بیاندازیم منتهی پنجاه دیناری را اسمش را بگذاریم پنجدیناری و صد دیناری را بگوئیم ده دیناری (صحیح است) این است که تمنی میکنم تصویب بفرمائید.
دشتی ـ این در حقیقت تغییر اسم است.
نمایندگان ـ صحیح است. بسیار خوب است.
۵- شور و تصویب لایحه تمدید رواج مسکوک سابق تا تکمیل مسکوک جدید
رئیس ـ لایحه قرائت میشود.
ساحت محترم مجلس شورای ملی
در ماده ۴ قانون اصلاح قانون واحد مقیاس پول مصوب ۲۹ اسفند ۱۳۱۰ مقررات که «از تاریخ اول فروردین تا اول مهر ماه ۱۳۱۱ هر یک قران نقره و یا یکهزار دینار مسکوک نیکل رایج فعلی مساوی با یکریال نقره بوده و در صورت تقاضا باید فوراً از طرف بانک ملی تبدیل به مسکوک جدید بشود ولی پس از اول مهر ماه ۱۳۱۱ مسکوکات نقره قرانی و مسکوکات نیکلی فقط بقیمت فلز از طرف دولت پذیرفته خواهند شد».
نظر بدانکه پولهای قرانی که فعلاً در مملکت رایج است مقدار کلی است و در هر حال کمتر از چهار صد میلیون نباید باشد و در مدت مصرحه در قانون مقدور نبوده است که قرانهای مذکور تجدید ضرب شده و بریال مبدل گردد و از طرف دیگر در موقعیکه ضرب هفتصد و پنجاه هزار ریال مسکوک نیکل بخارجه سفارش داده شد در نظر بود که هر بیست ریال یک پهلوی باشد و لهذا مبلغ مذکور برای جانشین شدن تمام مسکوک نیکلی که فعلاً در جریان است کافی نخواهد بود و نظر باحتیاجات مملکت معادل سه میلیون ریال دیگر مسکوک نیکل ضرورت خواهد داشت ولی برای اینکه محتاج سفارش جدید بممالک خارجه نشویم در نظر گرفته شده که پولهای نیکل سابق را از قرار هر صد دیناری بجای ده دینار جدید و هر پنجاه دیناری بجای پنج دینار جدید قانوناً معتبر شناخته و بهمین نحو برواج و جریان گذاشته شود بنا بر این دو ماده ذیل را بقید دو فوریت پیشنهاد نموده استدعای تصویب دارد:
ماده اول ـ مدتی که در ماده ۳ و ۴ قانون اصلاح پول مصوب ۲۹ اسفند ۱۳۱۰ برای اعتبار پول قران معین شده تا موقع تکمیل تبدیل پولهای ضرب قران بپول جدید تمدید میشود
ماده دوم ـ پولهای نیکل سابق هر پنجاه دینار قدیم
بجای پنج دینار جدید و هر صد دینار قدیم بجای ده دینار جدید رایج و معتبر خواهد بود.
رئیس ـ فوریت اول مطرح است (عده از نمایندگان ـ مخالفی نیست رأی بگیرید) آقایانیکه با فوریت اول موافقند قیام فرمایند.
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. فوریت دوم مطرح است. اینهم مخالفی ندارد؟ (گفتند ـ خیر) آقایانیکه با فوریت دوم موافقند قیام فرمایند.
(عده زیادی قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مذاکره در کلیاتست.
عده از نمایندگان ـ مخالفی ندارد. رأی
رئیس ـ آقای دیبا فرمایشی داشتید.
عبدالسحین خان دیبا ـ بنده عرضی نداشتم.
طباطبائی دیبا ـ بنده اجازه خواسته بودم عرض کنم که بنده عقیدهام این است که در اینجا نوشته شده است تا موقع تکمیل پولهای جدید اگر یک مدت معینی تعیین میشد بهتر بود...
عده از نمایندگان ـ این قسمت را که وزیر مالیه توضیح داد.
طباطبائی دیبا ـ ولو یک مدت طولانی باشد والا بدون مدت خیلی مبهم و مجمل است و معلوم نیست که تا کی خواهد بود.
بعضی از نمایندگان ـ لازم نیست آقا
وزیر مالیه ـ عرض کردم اگر ضرابخانه بسته بود. گاهی باز بود و گاهی بسته. بانک ملی نداشتیم لازم بود یک همچو چیزی وقتی که ضرابخانه دائر است و هر روز کار میکند و حالا از روز دوازده تومان بچهل هزار تومان و پانزده هزار تومان و بیست هزار تومان کار میکند و روز بروز بیشتر است که حالا در حدود روزی بیست و شش هزار تومان و بیست و هشت هزار تومان که دویست و هشتاد هزار ریال و دویست و شصت هزار ریال باشد ضرب میکنند و هر روز هم ضرب میکنند و آنچه پول هم که به بانک میرود دیگر بیرون نمیآید او را فوراً میفرستد بضرابخانه و جدیدش را در عوض میدهند و خود بخود این منظورتان حاصل خواهد شد (صحیح است)
طباطبائی دیبا ـ صحیح است.
رئیس ـ آقایانی که با ورود در شور مواد موافقت دارند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده اول قرائت میشود:
ماده اول ـ مدتیکه در ماده ۳ و ۴ قانون اصلاح قانون پول مصوب ۲۹ اسفند ۱۳۱۰ برای اعتبار پول قران معین شده تا موقع تکمیل تبدیل ضرب پولهای قران بپول جدید تمدید میشود.
رئیس ـ اشکالی نیست؟ (خیر) آقایانیکه با ماده اول موافقت دارند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده دوم قرائت میشود:
ماده دوم ـ پولهای نیکل سابق هر پنجاه دیناری قدیم بجای پنج دینار جدید و هر صد دیناری قدیم بجای ده دینار جدید رایج و معتبر خواهد بود.
رئیس ـ در ماده دوم اشکالی نیست؟ آقای فهیمی بفرمائید.
فهیمی ـ بنده عقیدهام این است بنویسند «پنجاه دیناری قدیم بجای پنج دینار جدید و همینطور صد دیناری قدیم بجای ده دیناری جدید» یعنی پنجاه دیناری و صد دیناری صحیح است.
وزیر مالیه ـ اصل هم همینطور بوده خود بنده هم پنجاه دیناری و صد دیناری نوشته بودم شاید در ماشین این اشتباه شده.
رئیس ـ رای میگیریم بماده دوم با این اصلاح مختصر موافقین قیام فرمایند.
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مذاکره در کلیاتست
فهیمی ـ اجازه میفرمائید
رئیس ـ بفرمائید
فهیمی ـ بنده در اینموقع میخواستم یک مطلبی را تذکراً عرض کنم چون خیلی از پولهای کاغذی ما فعلاً پنج ریالی است و از حیث پول خورد دو قرانی و یکقرانی در مضیقه هستند پولهای نقره هم یک مقداری پنج ریالی سکه میشود و از حیث پول خورد در مضیقه هستیم حالا که ضرابخانه سکه میکند خوبست دستور بدهند که مقداری دو ریالی و یک ریالی سکه بکنند.
وزیر مالیه ـ بنده منظور آقای فهیمی را متلفت نشدم برای چه از بابت یک قرانی و دو قرانی در مضیقه باشند خود یک قرانی و دو قرانی که یک ریالی و دو ریالی باشد که الآن رایج است و از بین نرفته است منتها یک قسمتش ریال است اما راجع به اسکناس پنج ریالی که فرمودند اینها اصلاً منطق صحیحی ندارد در وقتی این طبع شد که بنا بود هر بیست ریالش یک پهلوی طلا باشد یک مقداری که جزو آن ۹۰ میلیون ریال پنج ریالی چاپ شده است ولی در تمام سفارشات بعد دیگر دستور ندادیم که حالا رسیده است بمقدار ۱۱۷ میلیون ریال و یک مقدار دیگری هم میرسد که آقایان مسبوقند جمعاً میرسد به ۳۴۰ میلیون ریال و دیگر ما پنج ریالی نداریم و یک مدتی هم که زیاد شد علتش این بود که آن پنج ریالیهای سابق را قران نموده بودند و اسکناس جدید هم نرسیده بود و هر کس میآمد اسکناس پنج ریالی بهش میدادند ولی بعدها خواهید دید که اصلاً پنج ریالی نسبت باین پولها نادر میشود و کم میشود.
رئیس ـ آقایانیکه با مجموع لایحه موافقت دارند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. قبل از اینکه بکارهای دیگر شروع کنیم بنده توجه آقایان را بیک مطلب لازمی جلب میکنم و آن این است که پنجشنبه ۱۴ مهر است و مقارن است با روزی که بایستی هیئت رئیسه و کمیسیونها تجدید انتخاب شوند و قطعاً یک مقداری از زمان را برای این کار داخلی خودمان لازم داریم اهتماء آقایان را جلب میکنم باینکه امروز یکقدری مدد بفرمایند که کارهای جاری تمام شود و سه شنبه آینده هم از اول وقت صرف وقت بفرمایند که کارهای جاری تمام شود.
۶- شور و تصویب لایحه استخدام معلمین فرانسوی
رئیس ـ خبر کمیسیون بودجه راجع به تمدید استخدام پنج نفر معلم فرانسوی قرائت میشود:
خبر کمیسیون
لایحه نمره ۲۰۶۱ دولت راجع به تجدید استخدام پنج نفر از معلمین فرانسوی مدارس متوسطه و همچنین استخدام یکنفر دیگر از اتباع فرانسه علاوه بر پنج نفر فوق در کمیسیون بودجه با حضور نمایندگان دولت مطرح و بالاخره با استخدام معلمین مزبور موافقت شده و اینک برای تصویب مجلس شورای ملی عین مواد پیشنهادی دولت را پیشنهاد مینماید.
رئیس ـ خبر کمیسیون خارجه در این خصوص قرائت میشود:
خبر کمیسیون
کمیسیون امور خارجه با حضور آقای معاون وزارت معارف تشکیل شد و لایحه نمره ۲۰۶۱ دولت راجع به تجدید استخدام پنج نفر معلمین فرانسوی و استخدام یک نفر دیگر از فرانسه برای مدارس متوسطه مرکز و ولایات را مطرح نموده و از نقطه نظر ملیت با لایحه مزبور موافقت حاصل شد.
رئیس ـ خبر کمیسیون معارف در این خصوص قرائت میشود:
خبر کمیسیون
کمیسیون معارف با حضور آقای معاون وزارت معارف تشکیل شد و لایحه نمره ۲۰۶۱ دولت راجع به تجدید استخدام پنج نفر معلمین فرانسوی که در مدارس متوسطه مرکز و ولایات مشغول تدریس بودهاند استخدام و یکنفر دیگر علاوه بر پنج نفر فوق تحت شور و مداقه قرار داده و با توضیحاتی که آقای معاون وزارت معارف دادند کمیسیون با استخدام این شش نفر موافقت نموده اینک خبر آن را تقدیم مینماید.
رئیس ـ مواد پیشنهادی دولت که یک نفر بر آنها افزوده شده قرائت میشود:
ماده اول ـ وزارت معارف مجاز است برای اصلاح و تکمیل مدارس متوسطه مرکز و ولایات استخدام پنج نفر از معلمین فرانسوی مدارس متوسطه را که بموجب قانون مصوب ۹ تیر ماه ۱۳۰۸ در استخدام دولت هستند برای مدت سه سال دیگر از ۱۵ شهریور ۱۳۱۱ تمدید نموده و یکنفر معلم فرانسوی دیگر علاوه بر پنج نفر فوق از تاریخ افتتاح مدارس جدیداً استخدام نماید.
ماده دوم ـ حقوق ۶ نفر معلمین مذکور بترتیب ذیل میباشد:
الف - حقوق سالیانه هر یک از چهار نفر معلمین علوم ریاضی و طبیعیات: بیست هزار ریال و سیصد و سی و سه پهلوی میباشد.
ب ـ جمع حقوق سالیانه دو نفر معلمین تعلیم و تدریس زبان فرانسه سی و چهار هزار و هشتصد ریال و دویست و نود و دو پهلوی خواهد بود.
ماده سوم ـ وزارت معارف مجاز است از محل اعتبار ماده ۳ بودجه وزارت معارف (حقوق و مخارج مستخدمین خارجه) لدی الاقتضاء معلمین ایرانی استخدام نماید.
ماده چهارم ـ در انقضاء مدت قرار داد چنانچه کنترات معلمین مذکور تجدید نگردد بهر یک مبلغ شصت پهلوی بعنوان مخارج مسافرت پرداخت خواهد شد.
ماده پنجم ـ وزارت معارف مجاز است سایر شرایط استخدام معلمین مذکور را بر طبق قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ تعیین و قرار داد مشارالیهم را امضا نماید.
رئیس – مذاکره در کلیاتست. اشکالی نیست (خیر)
رأی میگریم بورود در شور مواد آقایانیکه بورود در شور مواد موافقت دارند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده اول قرائت میشود:
ماده اول ـ وزات معارف مجاز است برای اصلاح و تکمیل مدارس متوسطه مرکز و ولایات استخدام پنج نفر از معلمین فرانسوی مدارس متوسطه را که بموجب قانون مصوب نهم تیر ماه ۱۳۰۸ در استخدام دولت هستند برای مدت سه سال دیگر از ۱۵ شهریور ۱۳۱۱ تمدید نموده و یکنفر معلم فرانسوی دیگر علاوه بر پنج نفر فوق از تاریخ افتتاح مدارس جدیداً استخدام نماید.
رئیس ـ آقای مؤید احمدی
مؤید احمدی ـ بنده با لایحه کاملاً موافق هستم لکن فقط موقع را مغتنم دانستم که از آقای معاون وزارت معارف تقاضا کنم که یکنفر از معلمین را برای مدرسه پهلوی مدرسه متوسطه کرمان اعزام دارند بعلت اینکه خود آقای معاون تجربه فرمودهاند که محصلین کرمان که بطهران میآیند همه صاحب قریحههای خوب و در مدارس اسباب آبرومندی هستند (افشارـ همه جا همینطور هستند) بله یکقدری فرق دارد از معلمین فرانسوی که آوردهاند بهمه جای ایران فرستادهاند بخراسان به آذربایجان فرستادهاند فقط کرمان است که هنوز فرستاده نشده و چون قوه اینها در فرانسه بعد از تکمیل کلاس دوازده خوب خواهد شد بنده خواستم تقاضا کنم و تذکر بدهم که یکنفر از اینها را اختصاص بدهید بمدرسه متوسطه پهلوی کرمان.
معاون وزارت معارف (آقای میرزا غلامحسینخان رهنما) ـ این معلمین همان معلمینی هستند که سابقاً در مدارس تدریس میکردند و باید بکارهای خودشان مشغول باشند و البته برای مدرسه متوسطه کرمان هم در نظر هست که سال آتیه انشاءالله تکمیل شود.
رئیس ـ آقای طباطبائی دیبا
طباطبائی دیبا ـ بنده موافقم با این ماده ولی عقیدهام این است چنانچه سابق هم معمول بوده باید اسامی اینها نوشته شود و حالا هم باید معین شود زیرا ممکن است آقایان نمایندگان یک نظریاتی در اطراف آن شخص داشته باشند والا یکنفر مجهولی را مجلس تصویب کند و دولت هم استخدام نماید بنده این رویه را عقیده ندارم و دیگر اینکه بی مناسبت نمیدانم که دو فقره تذکر بود که به آقای معاون وزارت معارف عرض کنم مدارس در دوم مهر ماه تقریباً افتتاح شد ولی آنچه شنیده میشود معلمین چه اروپائی و چه ایرانیها که از موقع تعطیل استفاده کردهاند
هنوز برنگشتهاند محصلین هم در صورتیکه در مدارس معلم موجود نیست همینطور میروند و غالباً بیکار هستند در صورتیکه معلمین اگر بمرخصی هم میروند باید ملزم باشند روزیکه مدرسه باز میشود سر خدمتشان حاضر باشند. این یکی یکی دیگر هم راجع بمحصلین بود که از ولایات میآیند بمرکز چه محصلین مدارس متوسطه و چه اشخاصی که مدرسه متوسطه را تمام کردهاند در ولایات و یا سیکل اول را تمام کردهاند وقتی که میآیند اینجا از آنها امتحان میخواهند و این مسئله خیلی اسباب اشکال شده است برای محصلین محصلی که در مدارس آذربایجان مشغول تحصیل بوده است و امتحان داده و تصدیق هم دارد از او نباید امتحان بخواهند و باید از طرف وزارت معارف غدغن بشود که محصلینی که از ولایات میآیند اگر چنانچه تصدیقنامه در دست دارند دیگر از آنها امتحان نکنند.
معاون وزارت معارف ـ در قسمت اول بیانات نماینده محترم عرض میکنم که تمام معلمین فرنگی در مدارس حاضر هستند فقط یکنفر از این معلمین در اصفهان مریض است که باید بیاید طهران و نتوانسته است معلمین ایرانی هم تماماً در سر کارهای خودشان حاضر هستند هر وقت میل دارید تشریف بیاورید میرویم بهر مدرسه که دلتان میخواهد ملاحظه بفرمائید که تمام معلمین ایرانی در ساعات خودشان سر کار حاضرند اما تعیین اسم این شخص که باید کنترات شود بسا میشود که معلوم نباشد که کیست بجهت اینکه تا زمانیکه قانون نگذرد که ما نمیتوانیم با کسی داخل مذاکره شویم چون بسا میشود که آن شخص حاضر هم نمیشود بنابراین لزومی ندارد که در قانون قید شود تا بحال هم معمول نبوده است اما در خصوص محصلین که فرمودند محصلینی که تصدیقنامه رسمی و کامل متوسطه داشته باشند با همان تصدیقنامه در مدارس پذیرفته میشوند اما کسانیکه در کلاسهای مختلف بودهاند البته بایستی امتحان ورودی بدهند و تصدیقی که اشاره فرمودند چندان دخالت و تأثیری نخواهد داشت.
رئیس ـ آقای بروجروی
بروجردی ـ بنده انتظار نداشتم بعد از چند سال معلمین خارجه که برای این مملکت استخدام میشوند امروز که لایحه اش میآید بمجلس یکنفر علاوه شده باشد بلکه انتظار داشتم که استخدام معلم برای این مملکت مطابق احتیاج تمام ایالات و ولایات باشد قسمت لرستان همانطور که در بودجه هذه السنه معارفی لرستان دو هزار تومان علاوه منظور شده است و کمال تشکر را از دولت در این قسمت داریم ولی تصدیق میفرمائید که لرستان محتاج بمعلمهای مهم و زیادی است بنده میخواستم عرض بکنم که خیلی بیشتر از اینها بایستی معلم برای این مملکت استخدام شود و ما انتظار داریم که بعدد حاجت این مملکت باید معلم استخدام شود.
دکتر طاهری (مخبر کمیسیون) ـ موضوعی را که آقای دیبا تذکر دادند راجع باسم مستخدم البته در خاطر دارند که آنچه مجلس باید تصویب بکند چهار چیز است. ملیت. سمت مستخدم. حقوق. مدت خدمت این چهار چیز باید بتصویب مجلس برسد و در این لایحه هم منظور شده است دیگر اسم مستخدم لزومی ندارد اما موضوعی را که آقای بروجردی فرمودند که انتظار این را داشتند که بیشتر از این معلم استخدام شود اگر بخاطر داشته باشند لایحه که از مجلس گذشت ۱۲ نفر معلم خارجی استخدام شد و هفت نفر از اینها را جواب گفتند حالا پنج نفر از اینها باقی هستند که احتیاج بانها هست و استخدامشان تجدید میشود و یکنفر هم زیادی لازم داشتند که استخدام میکنند تربیت معلم البته فرع توسعه معارف و توسعه دارالمعلمین است که سال بسال دارد معلمین خوب تربیت میکند و بعد هم بهمه جا خواهد رسید به بروجرد و لرستان و سایر جاها.
رئیس ـ نظر دیگری هم هست یا خیر؟ (خیر)
پیشنهادی آقای دکتر ملک زاده کردهاند قرائت میشود:
پیشنهاد میکنم که یکی از معلمین خارجی در این لایحه برای تدریس در مدرسه متوسطه کرمان اختصاص داده شود.
دکتر ملک زاده ـ عرض میکنم بنده یک موضوعی را میخواستم تذکر بدهم که بعقیده خودم حق این است
که دولت و کارکنان مملکت این موضوع را یکقدری مورد مطالعه قرار بدهند و آن این است که همانطوری که پیشرفت امور معارف منوط باین است که یک پروگرام متحدالشکلی معارف در تمام نقاط مملکت داشته باشند همین طور هم این نکته را باید نصب العین قرار بدهند که تشکیلات معارفی و مؤسسات معارفی در تمام نقاط باید طوری باشد که اشخاص هم قوه بیرون بدهد و متاسفانه بواسطه یک اصول خاصه و خرجی که مدتی است ایجاد شده است طهران نسبت به بعضی ولایات و بعضی ولایات نسبت به بعضی دیگر این اصل مهم را بکلی از بین برده است اگر مقتضیات سیاسی ایجاب بکند که فرض بفرمائید تشکیلات بلدیه هر پایتختی باید اهمیتش زیادتر باشد از سایر ولایات این در تمام دنیا هم معمول است یا اینکه در فلان نقطه سر حدی مملکت باید یک ساخلوی مهمی باشد این موضوع مربوط به تشکیلات صحی و معارفی نیست این دو موضوع مربوط که بیشتر محل احتیاج عموم و مردم است مورد توجه واقع نشده است و عدم حق و عدالت کاملاً مجری است اغلب ولایات ما طبیب ندارد و محتاج بطبیب است آنوقت در طهران شاید دو برابر بیش از احتیاج اطبای تحصیل کرده دارای تحصیل و مقامات و دارای دیپلمهای عالی متراکم شدهاند و هر روز هم یک جمعی از خارجه میآیند و باینها اضافه میشوند آنوقت در بسیاری از شهرهای ما بواسطه نداشتن طبیب در مضیقه هستند و تلف میشوند (افسر ـ دعوت میکنیم آقایان بولایات نمیروند) و یکی هم راجع بمسئله معلم است همینطور که عرض کردم از برای اینکه کاملاً محصلین بتوانند از اوضاع قوانین و ترقیات مملکت استفاده کنند باید وقتی که یک محصلی مدرسه ابتدائی بلوچستان را تمام کرد هم قوه باشد با کسیکه مدرسه ابتدائی طهران را تمام کرده همینطور مدرسه متوسطه و این قسمت برای این است که الآن کنکور داده میشود برای دخول در مدارس عالیه یا کنکور و امتحان داده میشود از برای اعزام محصلین باروپا محصلینی که در طهران تحصیل کردهاند بواسطه داشتن وسائل قوه شان خیلی زیاد است و محصلین ولایات و ایالات نمیتوانند استفاده کنند از این تحصیلات و از آنطرف هم اغلب شهرها مردمانش فقیر هستند و استطاعت اینکه بیایند در طهران تحصیل کنند ندارند این است که بنده توجه دولت را راجع باین موضوع جلب میکنم که سعی بکنید که بهترین معلم و بلکه بهترین اطبا را بهر شکلی هست در تحت تأثیر قوانین بهمه جا بفرستند مثلاً اطبای خارجی اگر دولت یک قانونی یا یک نظامنامه را در نظر بگیرد که اطبای خارجی نمیتوانند طبابت بکنند مگر اینکه محلی را که میخواهند طبابت کنند دولت معین کند آن وقت دولت میبیند که در چه نقطه احتیاج دارد میگوید در فلان نقطه باید طبابت کنی هیچ مانعی ندارد و راجع بمعلمین هم بنده این نکته را لازم میدانستم از برای اصلاح امور معارف و بعرض رساندم و اینکه پیشنهاد کرده بودم که یکی از معلمین بمدرسه کرمان اختصاص داده شود بواسطه این است که کرمان نه تنها مورد بی لطفی و بی مهری طبیعت واقع شده است مودر بیمهری دولت و زمامداران امور و مجلس هم واقع شده و بالاخره نمیدانم وقتی یک کسی معروفست سنگ توی سرش خورد از اطراف هجوم بهش میاورند (دشتی ـ شما واحد کالف هستید) اغلب ولایت مدرسه متوسطه دارد معلم خارجی دارد آنوقت ما دو دوره است که از وزارت معارف استدعا میکنیم که یکی از این معلمین را بفرستید بمدرسه کرمان چون کرمان ضعیف است چون کرمان ناله اش بجائی نمیرسد چون کرمان مورد بی مهری طبیعت واقع شده است و سیل آمده است و ناله اش بجائی نمیرسد ما هم باید توی سرش بزنیم این است که میخواهم خواهش کنم اگر ممکن است از این شش نفر معلمی که در اینجا انتخاب و کنترات میشوند یکنفر اختصاص داده شود بمدرسه متوسطه کرمان (دشتی ـ شما میگوئید که مدرسه متوسطه ندارد) من کی گفتم ندارد؟! دارد و در این ضمن هم حقیقتاً این را تشکر میکنم که بواسطه یک رئیس خیلی لایقی که پارسال تا بحال وزارت معارف برای مدرسه متوسطه کرمان تعیین کرده است که بعقیده بنده در طهران کمتر نظیر دارد یک ترقیات فوق العاده مدرسه متوسطه کرده است که در طهران هم شاید نظیر ندارد و بنده از ایشان و همچنین از وزارت معارف که ایشان را انتخاب کردهاند تشکر میکنم.
معاون وزارت معارف ـ چنانکه در یکی دو جلسه قبل هم خاطرم میآید عرض کردم امر معارف تدریجی الحصول است و نمیتوانیم بگوئیم که در آن واحد دفعتاً در تمام نقاط مملکت معارف بیک شکل بسط و توسعه پیدا کند و ترقیش البته بمعلم و شاگرد و بنا و بودجه و خیلی چیزهای دیگر است و این را هم تصدیق میفرمایند که ما نباید آنچه معلم داریم از خارجه استخدام کنیم ما بالاخره خودمان باید معلم تربیت کنیم و این معلمین ایرانی مدارس ما را اداره کنند. بطوریکه از هر حیث مستغنی باشیم یک عده معلمین اروپائی استخدام شدهاند در چند سال قبل از این برای مدارس متوسطه که در طهران و مرکز است و غالباً شاگردانی که این جا تربیت میشوند همان هائی هستند که بجای هفت نفر از این اشخاص معلمی به آنها داده شده اگر فرض میفرمائید که در تبریز یا اصفهان معلم اروپائی داشتهاند یا در کرمان نداشتهاند این نقص مدرسه کرمان نیست یا تکمیل مدرسه تبریز نیست و گذشته از این اگر مدرسه کرمان نواقصی دارد از هر حیث باید مرتفع بشود اگر مدرسه کرمان ناقص است و نمیتواند از وجود آنها استفاده کند چه فایده دارد گذشته از آن عرض کردم این معلمین که ملاحظه میفرمائید جایشان معین است دوازده نفر بودند هفت نفرشان را بجایشان توانستهایم ایرانی بگذاریم شش نفر دیگر باقی مانده است.
رئیس ـ آقایانیکه پیشنهاد آقای دکتر ملک زاده را قابل توجه میدانند...
دکتر ملک زاده ـ بنده مسترد میدارم
مخبر ـ در این ماده یک اصلاح مختصری هست اینجا نوشته است از تاریخ افتتاح کلاس باید تبدیل شود به از تاریخ تصویب این قانون و مدت هم معین نشده است مدت هم همان سه سال است آنوقت میشود. «از تاریخ تصویب این قانون برای مدت سه سال مجدداً استخدام میشوند».
رئیس ـ با تصحیحی که آقای مخبر یادآوری کردند موافقین با ماده اول قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. ماده دوم قرائت میشود.
ماده دوم ـ حقوق شش نفر معلمین مذکور بترتیب ذیل میباشد:
۱ ـ حقوق سالیانه هر یک از چهار نفر معلمین علوم ریاضی و طبیعیات: بیست هزار ریال و سیصد و سی و سه پهلوی
میباشد.
۲ ـ جمع حقوق سالیانه دو نفر معلمین تعلیم و تدریس زبان فرانسه سی و چهار هزار و هشتصد ریال و دویست و نود و دو پهلوی خواهد بود.
رئیس ـ آقای دیبا
طباطبائی دیبا ـ چون قانون سابق در دسترس نبود که بنده مطالعه کنم میخواستم آقای معاون وزارت معارف یک توضیحی بدهند که بر حقوق این اشخاص علاوه شده شده است یا همان حقوقی است که سابق بوده است.
معاون وزارت فرهنگ ـ مقداری علاوه شده است ولی از حیث فرانک که مأخذ حقوق آنها باید باشد کاسته شده است علاوه نشده است.
رئیس ـ آقایانیکه با ماده دوم موافقت دارند قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد. ماده سوم قرائت میشود:
ماده سوم ـ وزات معارف مجاز است از محل اعتبار ماده سه بودجه وزارت معارف (حقوق و مخارج مستخدمین خارجه) لدی الاقتضاء معلمین ایرانی استخدام نماید.
رئیس ـ پیشنهاد آقای فهیمی:
بنده پیشنهاد میکنم ماده سوم بطریق ذیل اصلاح شود:
ماده سوم ـ وزات معارف مجاز است از محل اعتبار ماده سه بودجه وزارت معارف (حقوق معلمین و مستخدمین خارجی) لدی الاقتضاء معلمین ایرانی بجای آنها استخدام نموده و همچنین نواقص صحیه مدارس را رفع کند.
فهیمی ـ در این اصلاح بنده در قسمت اولش یک کلمه اضافه شده است (بجای آنها) زیرا در خود ماده هم ذکر شده است که از همین معلمین ایرانی از این محل میتوانند استخدام کنند ولی مقصود این نیست که بطور مطلق معلم برای هر کلاس انتخاب کنند مقصود این است که برای دروسی که آن معلمین میدهند بجای آنها از
این محل معلمین ایرانی استخدام کنند این را یک قدری توضیح دادهام و مقصود وزارت معارف هم همین است یک مطلب دیگری که اهمیتش بیشتر بود و بنده با آقای وزیر و آقای معاون هم مذاکره کردم و تصدیق هم فرمودند و اظهار موافقت نمودند این است که وضعیت صحیه مدارس این روزها یک قدری بد شده است مخصوصاً مرض (گرانولاسیون) در مدارس خیلی زیاد است و یک مرض مسری هم هست وزارت معارف دو نفر طبیب از برای صحیه و مراقبت در صحیه مدارس دارد ولی اعتبار دیگری که این کار را عملاً مراقبت و اجرا کنند و رفع کنند همچو اعتباری در بودجه ندارند طبیب میرود معاینه میکند ولی راهی برای رفع و صحیه و حفظ الصحه اینکار ندارد بنده با آنها مذاکره کردم اینطور مقتضی دانستند که عجالتاً از همین محل حقوق مستخدمین خارجی همانطور که معلم ایرانی بجای آنها استخدام میکنند اجازه داشته باشند که صحیه مدارس را هم تکمیل کنند یعنی چیزهائی که لازم است برای حفظ الصحه اطفال از سرایت مرض گرانولاسیون یا مثل اینها از همین محل امسال عجالتاً بتوانند مصرف کنند و چون این را بنده گمان میکنم لازمتر از مسئله معلم باشد از این جهت این پیشنهاد را کردم و آقای وزیر مالیه هم موافقت فرمودند آقای معاون وزارت معارف هم اظهار موافقت فرمودند و امیدوارم آقایان هم موافقت فرمایند.
دکتر طاهری (مخبر) ـ به آن اصل پیشنهادی که منظور آقای فهیمی است مخالفی نیست چون در حقیقت یک پیشنهادی است خیلی مفید و در صورتیکه از این محل اعتباری باشد که برای صحیه مدارس استفاده کرد خیلی خوبست و کمیسیون هم مخالفتی ندارد ولی آن کلمه که اضافه فرمودند (که بجای آنها) آن را خیال میکنم بهتر است موافقت بفرمایند برداشته شود و همان عبارت اصل ماده باشد. یعنی اگر چنانچه از این اعتبار معلمین خارجی استخدام بکنند و باز یک مبلغی باشد که بشود معلمین ایرانی هم استخدام کنند مانعی ندارد پس لازم نیست که حتماً این تطبیق بشود که بجای آنها حق داشته باشند معلمین ایرانی استخدام کنند در اینقسمت خواهش میکنم موافقت بفرمایند (بجای آنها) برداشته شود و در آن قسمت؟؟؟؟ این اعتبار بشود صرف صحیه مدارس کرد کمیسیون هم موافق است.
فهیمی ـ بنده با نظر آقای دکتر طاهری موافقت میکنم که آن کلمه برداشته شود و باقی نوشته شود.
رئیس ـ نظر دولت هم همین است.
معاون وزارت معارف ـ بلی
رئیس ـ آقایانیکه ماده سوم را بوضعی که تصحیح شد موافقت دارند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. ماده چهارم قرائت میشود:
ماده ۴ ـ در انقضاء مدت قرارداد چنانچه کنترات معلمین مذکور تجدید نگردد بهر یک مبلغ شصت پهلوی بعنوان مخارج مسافرت پرداخت خواهد شد.
رئیس ـ اشکالی نیست (گفته شد خیر) موافقین قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده پنجم قرائت میشود:
ماده ۵ ـ وزارت معارف مجاز است سایر شرایط استخدام معلمین مذکور را بر طبق قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ تعیین و قرار داد مشارالیهم را امضا نماید.
رئیس ـ اشکالی ندارد آقایان موافقین قیام فرمایند. (اغلب برخاستند) تصویب شد. مذاکره در کلیات ثانی است مخالفی نیست. آقای وثوق
وثوق ـ بنده با لایحه مخالف نیستم ولی فرمایشی که آقای دیبا فرمودند و جوابی که آقای معاون وزارت معارف دادند با عملی که در مدرسه ثروت و مدرسه علمیه میکنند بکلی مخالف است زیرا که پروگرام وزارت معارف در مدارس متوسطه در تمام ایالات و ولایات یکی است وقتی یک شاگردی تحصیلات سیکل اول متوسطه را تمام کرد در بعضی از ولایات کلاس چهارم متوسطه نیست شاگردها میآیند در طهران برای اینکه به سیکل دوم متوسط بروند چند نفر از قزوین آمدهاند بنده خودم بردم بمدرسه ثروت در اینجا گفتند باید یک امتحان ورودی بدهند امتحان ورودی کردند قبول نکردند رد کردند بنده هر چه با مدیر مدرسه مذاکره کردم که اگر این تصدیق
وزارت معارف درست است باید اینها را در سیکل دوم متوسطه شما قبول کنید اگر رسمی است علتی ندارد که شما او را رد میکنید بنده خیال میکردم از برای نظامات مدرسه ثروت و علمیه یک مزایائی قائل شدهاند که حتماً غیر از امتحان سیکل اول متوسطه یک امتحان ورودی هم باید داده شود بعد که آقای معاون وزارت معارف فرمودند که خیر بموجب آن تصدیق در سیکل دوم متوسطه قبول میکنند بنده دیدم که با آن عملی که مدرسه ثروت و علمیه میکنند بکلی مخالف است و چون تصدیق سیکل اول متوسطه در دست محصلین هست دیگر موضوع ندارد که در کلاس چهارم بپذیرند این بود که محض تذکر خواستم عرض کنم.
معاون وزارت معارف ـ بنده عرض کردم اگر چنانچه تصدیقنامه رسمی شش ساله در دست داشته باشند در سیکل اول متوسطه پذیرفته میشوند ولی در سیکل اول متوسطه تصدیقنامه ملغی است اگر تصدیقی در دست دارند تصدیقنامه رسمی نیست تصدیقنامه امتحان کلاس سوم است (یکنفر از نمایندگان ـ همان باید قبول شود) و امتحان داخلی را امتحان ورودی نمی دانند و باید امتحان بدهند مگر وقتی که امتحان نهائی بدهند و تصدیق رسمی بگیرند.
رئیس ـ آقای اورنگ
اورنگ ـ بنده یک توضیح بیشتری ندارم که عرض کنم توضیح هم همان بود که داده شد و منحصراً عرض میکنم که یک وقتی معمول و متعارف باشد که کسیکه یک کلاس را تمام کرد در وقت ورود به کلاس بالاتر در پائیز وقتی که میخواهد وارد مدرسه بالاتر بشود نباید امتحان ورودی بدهد. در اول تابستان امتحان داد در اول پائیز میخواهد وارد کلاس جدید شود نبایستی امتحان ورودی بدهد چه این جا چه آذربایجان چه جای دیگر این حرف را میخواهیم بزنیم اگر این باید متعارف باشد این یک صحبت علیحده و جداگانه حرفی است ولی این رویه فعلاً نیست در تمام مملکت ایران در کلاسها از متوسطه که شروع میکنند در اول تابستان یک امتحان میدهند همین شاگرد در اول پائیز که باید بیک کلاس بالاتر وارد شود یک امتحان ورودی از او میکنند و او را داخل میکنند (دیبا ـ همچو چیزی نیست) اجازه بدهید ما هم اهل این مملکت هستیم ما هم شاگرد داریم اگر میفرمایند این رویه خوب نیست و باید جمع شد و بوزارت معارف گفت که یک رویه دیگر اتخاذ کند. اما مادام که این رویه شایع است پس خطا و خلاف واقع نشده است. بچه من در آذربایجان بوده کلاس دوم متوسطه را تمام کرده بطهران میآید میخواهد بیاید کلاس سوم از مثل این است که از کلاس اول را امتحان داده و از کلاس پائین میرود بالا ـ میفرمایند متعارفش صحیح نیست آن باید اساساً اصلاح شود و آن یک حرف علیحده ایست.
رئیس ـ آقای دیبا
عبدالحسین خان دیباـ بنده یک اصلی را ملتفت نشدم امتحان دادن شاگرد برای شاگرد مگر ضرر دارد. شاگردی است تحصیل کرده است اگر دو مرتبه هم امتحان بدهد هیچ ایرادی برش نیست و ضرری ندارد و در این اصرار آقایان بجز تنبلی شاگردان برای آنها نتیجه دیگری بنده نمیبینم (صحیح است) هیچ اشکالی ندارد پس مقصود این است که تحصیل نکرده آقای وثوق خودشان اذعان کردند که شاگرد قزوینی امتحان داد و قبول نشد بنابراین معلوم میشود که در آنجا تحصیلی نکرده است.
رئیس ـ ما بعد از این یک لایحه کوچکی هم داریم آقایان تشریف نبرند که آن هم بگذرد. رأی میگیریم بمجموع لایحه مشتمل بر پنج ماده آقایان موافقین ورقه سفید خواهند داد.
(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده ۶۶ ورقه سفید تعداد شد)
رئیس ـ عده حضار در موقع اعلام رأی ۸۸ نفر باکثریت شصت و شش رأی تصویب شد.
۷- لایحه اجازه واگذاری بعضی قراء خالصه بمؤسسات اداره کل صناعت
رئیس ـ خبر کمیسیون بودجه راجع بواگذاری بعضی قراء خالصه باداره صناعت
خبر کمیسیون
لایحه نمره ۵۱۸۵۹ دولت راجع باجازه واگذار کردن بعضی از قراء خالصه اطراف کرج بمؤسسه قندسازی کرج در کمیسیون بودجه مطرح شده با توضیحاتی که آقای فرخ نماینده دولت دادند با لایحه پیشنهادی موافقت شده و علیهذا با جزئی اصلاحی راپرت آنرا تقدیم مجلس مقدس مینماید:
ماده واحده ـ بوزارت مالیه اجازه داده میشود که قراء حسین آباد و توابع و عدل آباد و میانجاده کمال آباد حاجی آباد حصارک حیدر آباد واقعه در ساوجبلاغ و قریه مرد آباد شهریار را برای مدت پانزده سال که ابتدای آن از نسق ۱۳۱۰ محسوب خواهد شد باجاره بموسسه قندسازی کرج واگذار نماید.
میزان مال الاجاره سالیانه قراء مزبور معادل با حداکثر پیشنهادی خواهد بود که در مدت مزایده سال ۱۳۱۰ واصل شده است با این قید که مال الاجاره جنس پیشنهادی هر قریه از قرار نرخ متوسط متعاقب رفع خرمن سال ۱۳۱۰ تسعیر مبلغ آن بمیزان مال الاجاره نقدی همان قریه افزوده شود.
رئیس ـ ماده واحده مطرح است. آقای دیبا.
طباطبائی دیبا ـ بنده موافقم ولی اینجا نوشته شده است ابتدای اجاره از سنه ۱۳۱۰ است این یکسال است گذشته و محصول و عایدی هم هر چه بوده باجاره اشخاص دیگر بوده یا امانی بوده از بین رفته حالا ابتدای اجاره از ۱۳۱۰ باشد یکقدری اشکال دارد.
رئیس کل صناعت و فلاحت (آقای فرخ) ـ قبل از اینکه جواب آقا را عرض کنم استدعا میکنم صوفی آباد و قزل حصار را اضافه بفرمایند آقای وزیر مالیه هم موافقت دارند اما در قسمت فرمایش آقای دیبا عرض میکنم این دهات درسته ماضیه باداره فلاحت واگذار شده است و چغندر کاری شده است و امسال هم محصول کارخانه کرج از چغندر کاری است که در همین دهات شده است منتهی اجاره موقتی شده است از وزارت مالیه و حالا که این را تصویب بفرمایند مدت اجاره تمدید خواهد شد.
وزیر مالیه ـ بنده با افزودن این دو قریه موافقت میکنم
رئیس ـ آقای مؤید احمدی
مؤید احمدی ـ بنده فقط یک توضیحی میخواهم اصلا چه احتیاجی داشتهاند به آوردن این لایحه بعلت اینکه اگر بخواهند یک ملک خالصه را بفروشند یا واگذار بدیگری کنند بر حسب قانون اساسی باید با تصویب مجلس شورای ملی باشد اما اجاراتی که وزارت مالیه در سال نمیدهد در سال تمام قراء خالصه را اجاره میدهد پس برای هر یک باید یک لایحه بمجلس بیاورد.
وزیر مالیه ـ مزایده است.
رئیس کل صناعت و فلاحت ـ یک نکته را باید بعرض مبارک آقایان برسانم برای یک کارخانه که دولت پنج
شش کرور خرج میکند و یک سرمایه اینجا مصرف میکند بایستی مواد اولیه را تهیه کند مواد اولیه را هنوز در مملکت ما آشنا نشدیم خیلی سهل و آسان نیست تهیه صد و پنجاه هزار خروار چغندر این مقدار را نمیشود با یک وسائل سهل و آسانی تهیه کرد البته باید مقدمات این کار را فراهم کرد برای اینکه باید تراکتور و وسایل حمل و خرید را فراهم نمود و اگر کارخانه بخواهد هر دو سال یکمرتبه اعلان مزایده بدهد البته دچار مشکلات خواهد شد و آن نقشه که برای آبادی این ملک و آیش بندی محصول این ملک لازم است که بتواند چغندری که بدرد کارخانه بخورد بدست بیاورد دچار مشکلات خواهد شد. باین جهت دولت لازم دانست یک دهاتی را برای یکمدت مطول تری بکارخانه واگذار کند که تحت نظارت کارخانه قند بر طبق اصول فنی زراعت شود تا اینکه بتواند آن محصولی که باید قندش بحدی که باصطلاح صرف داشته باشد برای کارخانه بدست بیاورد در اینصورت تصدیق می فرمائید که این لازم است.
رئیس ـ آقای ملک مدنی
ملک مدنی ـ عرض کنم بنده با این لایحه موافق هستم ولی تذکراتی که بنظر بنده لزوم دارد اینجا داده باشم این املاک خالصه طرزی که فعلاً در وزارت مالیه در جریان است آنچه که بنده اطلاع دارم این وضعیت اجاره بندی خالصه نتیجه آن است که این املاک هیچوقت آباد نمیشود برای اینکه مدت اجاره این املاک را خیلی کوتاه کردهاند و بیش از سه سال نیست و هیچ مستأجری حاضر نیست که بیاید و یک ملک خالصه را اجاره کند و در مدت سه سال یک عمران و آبادی برای این املاک شروع کند بنده میخواهم از موقع استفاده کرده باشم و این تذکر را داده باشم که آقای وزیر مالیه متوجه شوند که یکی از اصلاحاتی که بعقیده بنده در عصر حاضر باید بشود که هیچ قدمی تا بحال برای آن برداشته نشده است امور فلاحت است فلاحت در مملکت ما یک موضوعی بوده است که بمعنای خودش صورت خارجی داشته و متاسفانه در این سنوات اخیر همه سال رو به نکس و نقصان بوده مخصوصاً املاک خالصه که دست دولت است برای اینکه این املاک بواسطه سوء اداره و آن طرز و رفتاری که داشتهاند همیشه عایدات آنها نشان داده است که سال بسال کسر داشته است و هیچوقت رو به تزاید نبوده است و حال آنکه بهترین املاکی که تصور میشود املاک خالصه است که دست دولت است اگر دولت توجه کند به عقیده بنده بهتر میشود عایداتی هم را که در این چند سال داشته است معلوم است هر دهی را در نظر بگیرد که در ظرف پنج سال اخیر عایداتش چقدر بوده یک میزان معینی را در نظر بگیرد و همینطور که حالا آمده است این املاک را باداره صناعت به یک مدت ممتدی اجاره میدهد خوب است همین عمل را بطور کلی بکند و یک قدمی برای اصلاح و آبادی این املاک بردارد. آقای فرخ فرمودند که ما برای چغندر احتیاج داریم بنده میخواهم یک فورمولی را اینجا پیشنهاد کنم که دولت اگر بخواهد حقیقتاً یک اقدام اساسی بکند میتواند در نتیجه چغندر این کارخانه را که احتیاج دارد تامین کند شما ممکن است پیشنهاد بدهید اما یک پیشنهادی که فورمالیته نباشد که در نتیجه املاک اجاره باز به آن اشخاصی که منظور است داده شود همانطوریکه الآن در جریان است با یک پیشنهاد اساسی دولت در نظر بگیرد املاک خالصه اطراف طهران را باشخاصی اجاره بدهند اشخاصی حاضرند میآیند این املاک را اجاره میکنند هر کدام هم تعهد میکنند که یک مقدار چغندر در موقع خودش برای کارخانه تحویل بدهند و هیچ لزومی ندارد که اداره صناعت بیاید کار یکنفر فلاح را بکند چرا؟ برای اینکه این مردم یک قسمتشان در این مملکت بیکارند و این اشخاص که از مدارس دولتی بیرون میآیند اگر دولت همین املاک خالصه را بیک طور سهامی به آنها اجاره بدهد و آنها را بیاورد بکار وا دارد که هم آنها استفاده بکنند هم املاک آباد شده باشد هم بادارات دولتی تحمیل نشده باشد بهتر است متاسفانه دولت هیچ توجه نمیکند بنده چون این لایحه را یک لایحه که مربوط باین مذاکرات بود میدانستم این را عرض کردم و هیچوقت بنده موافق نیستم که دولت یک فلاح خوب یا یک زارع خوبی باشد و البته این خوب نیست یعنی در عمل
نشان داده شده است. البته این اقدامی که اداره صناعت کرده است همان طوری که آقای فرخ فرمودند راهی دیگر بنظر نرسیده است ولو برای اینکه یک مقدار چغندر همیشه در دسترسشان داشته باشند که اینکارخانه بتواند کار کند این یک اقدام مفیدی بوده است ولی اساسی نیست به عقیده بنده هیئت دولت باید یک تسهیلاتی در اجاره بندی این املاک خالصه بکند با یک مدت ممتدی که لااقل ده سال یا هشت سال باشد که یک اشخاصی یک سرمایه هائی بیاورند و دست یک اشخاصی بدهند و شروع کنند به آبادی و عمران و ضمناً هم شما هر قدر چغندر لازم داشته باشید میتوانید با مستأجرینتان قید کنید که در سال یکمقدار چغندر در موقع معین بیاورند و پول بگیرند برای اینکه کارخانه همانطور که گفته شد کارخانه دولتی است املاک هم املاک دولت است و ضمناً هم ممکن است در نتیجه این اقدام یک عمران و آبادی برای این املاک پیش بیاید. بنده این عرض را که میکنم چون یکنفر زارع هستم عمل داشتهام و پراتیک کردهام حاضر هستم بیایم اینجا این صورت عایدات خالصه را بیاورند در کمیسیون قوانین مالیه و کمیسیون بودجه به بینند از پانزده سال پیش تا حالا این املاک رو بنکس بوده است عایداتشان و حال آنکه در اطراف طهران همه املاکشان رو به آبادی و عمران بوده است و ما بودجه را هر سال که میخواهیم میبینیم سالی مبالغی برای جمع آوری این املاک در خرج گذارده میشود ولی رقم عایدی همان عایدی سابق است و چیزی اضافه نشده بنده معتقدم برای فلاحت هم که جزء صناعت شده است یکی از پروژه هائی است که ممکن است آقای فرخ در نظر بگیرند و با هیئت دولت مذاکره کنند و یک قدمی بردارند که عملی باشد والا مدرسه در کرج تأسیس کردن و شاگرد از مدرسه بیرون آمدن و بالاخره این املاک بدینصورتی که هست باقیماندن این عملی نیست بعقیده بنده.
رئیس کل صناعت و فلاحت ـ آقایان باید تصدیق بفرمایند که یک قسمت از امور آنی الحصول نیست و ممکن نیست که بشود در ظرف چند سال تمام امور اقتصادی و زندگانی فرعی یک مملکتی را تغییر داد البته باید یک مدارج و یک مراتبی را قائل شد در این تردید نیست اگر چه انتظار ندارندکه بنده این عرایض را از نقطه نظر تصدی اداره فلاحت که تمام خالصجات را باداره فلاحت بدهند زیرا اداره فلاحتی که باید این خالصجات مملکت را اداره کند باید یک اداره فلاحت کاملاً مجهزی باشد و اداره فلاحت فعلی هنوز آن مقدار مجهز نیست (افشار ـ مجهزش کنید) البته باید ما یک قدمهائی برداریم و آن را بیک مقامی برسانیم که لیاقت این را داشته باشد که کلیه فلاحت مملکت را بر طبق احتیاجات اداره کند و البته بانظارت آقایان اگر یک اداره فلاحتی باشد که نکند آقایان آن اداره فلاحت را متذکر خواهند فرمود و آنهم بوظایف خودش عمل خواهد کرد اما راجع باینکه خالصجات را اجاره بدهد این البته شاید یک اختلاف عقیده باشد و تصور میکنم بهترین قسمی که املاک خالصه را میشود آباد کرد این است که بدست رعیت خالصه باشد باید رعیت خالصه را تقویت کرد و هدایت کرد بوظائف و حقوق خودش و بالاخره آن ده را آباد کرد و این هم البته از مسائلی است که باید بشود و دولت هم شاید بی فکر نباشد و بنده هم اگر بخواهم در اینموضوع داخل مذاکره شوم و نتیجه مطالعات خودم را عرض کنم وقت مجلس را زیاد خواهم گرفت و چون وقت زیاد گذشته است و یک مقداری هم از موضوع این قرار خارج است خوب است اجازه بدهند در یک جلسه دیگری نتیجه مطالعات و پیشنهادات دیگری را که در این باب هست مفصل تر بعرض حضور محترم آقایان برسانم.
رئیس ـ آقای دشتی
دشتی ـ عرض کنم تذکری که بنده میخواستم بدهم همان تذکری بود که آقای مؤید احمدی دادند و خیلی خوشوقت شدم که ایشان تذکر دادند و بنده مستغنی شدم از صحبت کردن و لکن جوابی که ایشان دادند بهیچوجه مطابق با سؤال نبود. عرض کنم که مالیه میخواهد خالصجاتش را اجاره بدهد خوب برود بدهد لایحه برای چه میآورند؟ میگویند از نقطه نظر قانون محاسبات عمومی باید بمزایده برود این اصل لایحه نوشته است مزایده در سال ۱۳۱۰ معلوم میشود که یک مزایده بعمل آمده است
حالا میخواهند باداره صناعت بدهند مدت دیگر لازم نیست در قانون محاسبات عمومی ابداً مدت شرط نیست پس بنابر این این یک کار لغوی است که دولت کرده است یک قانونی تصویب کرده است و آورده است این جا اداره صناعت ممکن بود بحداکثر مزایده ده ساله اجاره کند دیگر تنظیم لایحه و آوردن به مجلس شورای ملی به عقیده بنده یک عمل لغوی بوده است و این عمل لغو را بعقیده بنده خوب نیست دولت بکند عرض کنم یک مطلب دیگری که در این ضمن بنظر رسیده این است که آقای مدیر کل صنعت و فلاحت در جواب آقای مؤید احمدی شرحی اظهار کردند که چون رعایا نمیتوانند مواد اولیه کارخانه قند را تهیه کنند از این جهت اداره صنعت میخواهد تهیه کند در صورتیکه البته این جواب آن نیست و بنده در خود این نظر دارم که آیا واقعاً اداره صناعت میتواند این کار را بکند یا نه؟ بعقیده بنده نمیتواند و اداره صناعت و همه ادارات دولتی نا لایق ترین افرادی هستند در تهیه و تولید مواد اولیه برای اینکه اصلاً؟؟؟؟ موسسات دولتی کارهای حکومتی است نه تولیدی کارهای رعیت را باید رعیت بکند کارهای فلاحتی را باید فلاح بکند عرض میکنم که من رفته رفته حقیقتاً تمام را به یک روح اتاتیسم یعنی کارها را دولتی کردن معتاد میشویم این بعقیده بنده خیلی کار بدی است ما الآن تجارت را از دست مردم گرفتهایم فلاحت را میگیریم صنعت را میگیریم تمام اینها را کم کم از دستشان میگیریم در صورتیکه اولین وظیفه دولت بعقیده بنده تشویق مردم است در این کارها یعنی دولت خودش را کنار بگذارد و مردم را تشویق کند که این کارها را بکنند مردم را تشویق بکند به استخراج معدن به فلاحت مثلاً ملاحظه بفرمائید در همین مسئله قند و چغندر اداره فلاحت کارش چیست آیا اداره فلاحت نمیتواند رعایا را تعلیم بدهد و وادارد باینکه چغندر قند بکارند و آن را بدهد به مؤسسات صنعتی (یکی از نمایندگان ـ این کار را هم میکند آقا) نه مقصودم این است که خود اداره فلاحت لازم نیست که مباشر اینکار باشد مستأجر خالصه باشد باید بروند فلاحین را تشویق بکنند و مجاناً آنها را تربیت کنند که بروند چغندر قند بکارند و یکی از تشویقات این است که یک کارخانه تأسیس کند که این کارخانه مورد استفاده مردم باشد و زارعین و فلاحین هم بروند و کار بکنند و تشویق شوند. و کار بکنند و در نتیجه کار کردن آنها مواد اولیه برای کارخانه قند بشود تهیه کرد بنده خیلی مشکل میدانم که اداره فلاحت بهتر از فلاح بتواند کار کند بهترین دلیلش این است که این اداره فلاحت چندین سال است تشکیل شده است و آقای فرخ فرمودند که کارها تدریجی الحصول است یعنی آناً درست نمیشود بنده تصدیق میکنم ولی بالاخره بایستی یک نتایج مشهود و محسوس داشته باشد اگر این جواب را آقا بدهند ما نباید بهیچ نتیجه برسیم یعنی ده سال دیگر هم بگویند کارها تدریجی الحصول است و آنی الحصول نیست بنده عرض میکنم ده سال است پانزده سال است مدرسه فلاحت هست اداره فلاحت هست واقعاً بنده از آقایان نمایندگان میپرسم مخصوصاً آقایانی که در طهران هستند و تماس دارند در این مورد بنده سؤال میکنم که آیا از شاگردهای مدرسه نتایج محسوسی دیدهاید یا خیر بنده خیال میکنم دیده نشده است ملاحظه بفرمائید همین امروز یکی از نمایندگان محترم (آقای افشار شما که نمیگذارید من صحبت کنم اجازه بدهید حرفم را بزنم) ذغال خریده است از ذغالهائی که دولت استخراج کرده است میگوید تمامش سنگ و خاک است آقای بوشهری سی و پنج خروار ذغال خریده از این سی و پنج خروار شاید دو خروارش ذغال بوده و بقیه اش سنگ بوده است (یکی از نمایندگان ـ باز خوب بوده است) (خنده نمایندگان) این ترتیب کارهای دولتی ما است سابقاً که مردم استخراج میکردند هم خودشان بهتر استخراج میکردند و هم مردم بهتر استفاده میکردند میگویند اداره صنعت ارزان تر از مردم میفروشد یعنی هشت تومان میفروشد و مردم ده تومان میفروشند ولی اگر ذغال سنگ همه اش سنگ باشد هشت تومان نیست شانزده تومان است (دیبا ـ اینطور نیست آقا) آقای دیبا میفرمایند نیست البته ذغالی که برای دربار و منزل آقای دیبا میآورند غیر از ذغالی است که برای مردم میآورند (دیبا ـ برای بنده نمیآورند آقا) از این جهت باید حد عموم مردم را دید بنده برای خودم عرض نمیکنمآقای بوشهری ذغال خریدهاند و تصمیم دارند پس بدهند و ذغال خرواری ده تومان بخرندعرض کنم این وضعیت مباشرت دولت است در کارها پس بنابراین این نظریه آقای فرخ را بنده تصویب نمیکنم که مواد اولیه را دولت خودش باید تهیه کند بنده عقیدهام این است که اگر ملاکین و فلاحین را باهاشان یک کنتراتهائی میبستند و اداره فلاحت هم آنها را کمک میکرد و تشویق میکرد خیلی بهتر مواد اولیه برای دولت تهیه میشد.
رئیس کل صناعت و فلاحت ـ فرمایشات نماینده محترم را میتوانم به قسمت (خنده نمایندگان) جواب عرض کنم یک قسمت راجع است باینکه این لایحه اصولاً لایحه بیموردی بوده است و شاید دولت میتوانست با همان قوانین سابق اجاره کند. اگر بقانون ۲۲ جمادی الثانیه ۱۳۲۹ مراجعه کنند مینویسد در ماده ۳ مدت اجاره از پنج سال تجاوز نمیکند برای مدت پنج سال اگر ما بخواهیم قانون را تمدید کنیم هر کس که مزایده اش بیشتر بود قراء را خواهد برد و آنوقت دهات از تصرف کارخانه خارج میشود و کارخانه برای عملیاتش پنج سال را کافی نمیداند و فعلاً یک کارخانه است متعلق بدولت و یک زمینی است متعلق بدولت و یک جاهائی هم هست که متعلق بدولت است و میخواهد چغندر بکارد و قند درست بکند و نمیخواهد از اشخاص بخرد و این یک چیزی نیست که بشود دولت را ملزم کرد گذشته از اینکه ما در کهریزک هم مشغول همین هستیم و قراء اجاره کردهایم و البته تجربه مان در این عمل بهتر است اما اینکه فرمودند که این را اداره صناعت و فلاحت نکند این را تصور میکنم اشتباه فرمودهاند این جا اداره صناعتی در کار نیست یک دهاتی را اجاره میدهند بکارخانه قند و کارخانه قند هم یک قسمت فلاحتی دارد که اداره فلاحت اداره میکند و یک قسمت صنعتی هم دارد که اداره صناعت اداره میکند در قسمت دهات هم دهاتی که اجاره دادهاند در سنه ماضیه هم در دست اداره صناعت نبود چغندر کاری را هم صناعت نکرده است اداره فلاحت کرده است آن قسمت که فرمودند راجع بعملیات دولت این قسمت را در حضور محترم آقایان عرض میکنم که بنده شخصاً در اموری که تصدی دارم اطمینان میدهم که هیچوقت نظر تبعیض و اینها را ندارم که یک ذغالی که برای دربار میبرند خوب باشد و ذغالی که بدیگران میدهند مخصوصاً در آن تقلب بکنند این فرمایش آقا را با تردید تلقی میکنم آقای بوشهری بخود بنده هم گفتند و بنده مفتش تعیین کردم برود به بیند اگر همچو چیزی باشد کلیه متصدیان شدیداً تنبیه خواهند شد و چنین چیزی سابقه ندارد و تصور نمیکنم معهذا بنده بشهادت خود آقایان قضایا را با کمال جدیت تعقیب میکنم و اگر همچو چیزی بوده مجازات خواهند شد ولی در عین حال آقا باید فراموش بفرمایند که همین معدن شمشکی که منتهی در سال سه هزار و هشتصد خروار ذغال میداد در هذه السنه بیست هزار خروار ذغال استخراج کرده است و با اشکالاتی که در وسائل حمل و نقل هست ذغال را در خرواری هفت تومان بشهر طهران رسانده است و همینطور مقداری زیاد ذغال در انبارهایش ریخته است که دیگر احتیاج بخرید ذغال ندارد و البته یک نواقصی در کار باشد باید بمرور آنها را تکمیل کرد و ما آنها را رعایت خواهیم کرد.
رئیس ـ آقا افزایش دو قریه بقراء خالصه واگذاری باداره صناعت بعنوان مخبر کمیسیون تصدیق دارند؟
طاهری ـ بلی موافقت میکنم.
بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.
دهستانی ـ کافی نیست بنده یک عرضی دارم خدمت آقایان (بعضی از نمایندگان ـ کافی است)
دشتی ـ صحبت کنید بفرمائید.
رئیس ـ اول رأی میگیریم بکفایت مذاکرات. آقایانی که با کفایت مذاکرات موافقت دارند قیام فرمایند.
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ معلوم میشود کافی است. آقایانی که با ماده واحده با افزایش این دو قریه که آقای وزیر مالیه و مخبر کمیسیون هر دو قبول کردند موافقت دارند ورقه سفید خواهند داد.
(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده ۷۰ ورقه سفید تعداد شد)
رئیس ـ عده حاضر درموقع اعلام رأی هشتاد و شش نفر باکثریت هفتاد رأی تصویب شد.
۸- موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه
رئیس ـ اگر اجازه میفرمائید جلسه را ختم کنیم جلسه آینده سه شنبه دوازدهم مهر ماه سه ساعت قبل از ظهر
(مجلس یکساعت و ربع بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر
قانون
اعتبار اضافی جهت مخارج مربوطه به کارخانه سیمان سازی
ماده واحده ـ مجلس شورای ملی بوزارت مالیه اجازه میدهد که مبلغ ۵۳۸۶۱۲۰ ریال اضافه بر اعتبار مصوب ۲۸ اسفند ۱۳۱۰ از محل وجوه انحصار قند و شکر در سال جاری ۱۳۱۱ برای ساختمان ابنیه کارخانه سیمان سازی و قیمت اراضی آن و حقوق مهندسین و متخصصین خارجی برای سوار کردن ماشینها و امور ساختمانی کارخانه و خرید یک دستگاه لابراتوار و خرید خط آهن کوچک و غیره و سایر مخارج اداره کارخانه مزبوره به وزارت طرق بپردازد.
این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه پنجم مهر ماه یکهزار و سیصد و یازده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر
قانون
تمدید مدت اعتبار قانونی پول قران و تعیین تکلیف پولهای نیکل سابق
ماده اول ـ مدتی که در ماده ۳ و ۴ قانون اصلاح قانون پول مصوب ۲۹ اسفند ۱۳۱۰ برای اعتبار پول قران تعیین شده تا موقع تکمیل تبدیل ضرب پولهای قران به پول جدید تمدید میشود.
ماده دوم ـ پولهای نیکل سابق هر پنجاه دیناری قدیم بجای پنج دیناری و هر صد دیناری قدیم بجای ده دینار جدید رایج و معتبر خواهد بود.
این قانون که مشتمل بر دو ماده است در جلسه پنجم مهر ماه یکهزار و سیصد و یازده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر
قانون
اجازه استخدام شش نفر معلمین فرانسوی برای اصلاح و تکمیل مدارس متوسطه
ماده اول ـ وزارت معارف مجاز است برای اصلاح و تکمیل مدارس متوسطه مرکز و ولایات استخدام پنج نفر از معلمین فرانسوی مدارس متوسطه را که بموجب قانون مصوب ۹ تیر ماه ۱۳۰۸ در استخدام دولت هستند. برای مدت سه سال دیگر از ۱۵ شهریور ۱۳۱۱ تمدید نموده و یک نفر معلم فرانسوی دیگر علاوه بر پنجنفر فوق از تاریخ تصویب این قانون برای مدت سه سال جدیداً استخدام نماید.
ماده دوم ـحقوق شش نفر معلمین مذکور بترتیب ذیل میباشد:
۱- حقوق سالیانه هر یک از چهار نفر معلمین علوم ریاضی و طبیعیات بیست هزار ریال و سیصد و سی و سه پهلوی
میباشد.
ب ـ جمع حقوق سالیانه دو نفر معلمین تعلیم و تدریس زبان فرانسه سی و چهار هزار و هشتصد ریال و دویست و نود و دو پهلوی خواهد بود.
ماده سوم ـ وزارت معارف مجاز است از محل اعتبار ماده ۳ بودجه وزارت معارف (حقوق معلمین و مستخدمین خارجی) لدی الاقتضاء معلمین ایرانی استخدام نموده و هم چنین نواقص صحیه مدارس را رفع کند.
ماده چهارم ـ در انقضاء مدت قرارداد چنانچه کنترات معلمین مذکور تجدید نگردد بهر یک مبلغ شصت پهلوی بعنوان مخارج مسافرت پرداخت خواهد شد.
ماده پنجم ـ وزارت معارف مجاز است سایر شرایط استخدام معلمین مذکور را بر طبق قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ تعیین و قرار داد مشارالیهم را امضاء نماید.
این قانون که مشتمل بر پنج ماده است در جلسه پنجم مهر ماه یکهزار و سیصد و یازده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر
قانون
اجازه واگذاری قراء خالصه اطراف کرج بعنوان اجاره به مؤسسه قند سازی کرج
ماده واحده ـ بوزارت مالیه اجازه داده میشود که قراء حسین آباد و توابع و عدل آباد میان جاده ـ کمال آباد حاجی آباد ـ حصارک ـ حیدر آباد ـ صوفی آباد و قزل حصار واقع در ساوجبلاغ و قریه مرد آباد شهریار را برای مدت پانزده سال که ابتدای آن از نسق ۱۳۱۰ محسوب خواهد شد به اجاره به مؤسسه قند سازی کرج واگذار نماید. میزان مال الاجاره قراء مزبور معادل با حداکثر پیشنهادی خواهد بود که در مدت مزایده سال ۱۳۱۰ واصل شده است با این قید که مال الاجاره جنس پیشنهادی هر قریه از قرار نرخ متوسط متعاقب رفع خرمن ۱۳۱۰ و تمبر مبلغ آن بمیزان مال الاجاره نقدی همان قریه افزوده شود.
این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه پنجم مهر ماه یکهزار و سیصد و یازده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر