مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ اسفند ۱۲۸۹ نشست ۲۱۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۵ اسفند ۱۲۸۹ نشست ۲۱۶

مجلس شورای ملی ۵ اسفند ۱۲۸۹ نشست ۲۱۶

صورت مذاکرات روز شنبه ۲۵ شهر صفر المظفر ۱۳۲۹

مجلس دو ساعت و ربع قبل از غروب آفتاب به ریاست آقای ممتازالدوله تشکیل شد.

صورت مجلس جلسه قبل را آقای معاضد الملک قرائت نمود.

غائبین جلسه قبل: آقایان مستشار الدوله- حسن علی خان- سپه دار اعظم- سردار اسعد- بدون اجازه- آقای آقا میرزا محمد نجات با اجازه غایب بودند.

آقایان حاجی سید نصرالله- آقا محمد بروجردی- حاج وکیل‌الرعایا- آقای عبدالحسین- آقا میرزا ابراهیم قمی‌به موقع مقرر حاضر نشدند.

رئیس- در صورت مجلس حاضر هست.

دکتر علی خان- در صورت مجلس لازم بود اسامی‌اشخاصی که در هر یک از احزاب معرفی شده‌اند قید شود و چون می‌بینم در صورت مجلس اسامی ‌حزب اقل قید نشده است حالا متذکر شدم روز قبل بنده درست متوجه نشدم که اسامی‌حزب اکثر یعنی ائتلاف کننده‌ها را نوشته بودند یا خیر و این که امروز متذکر شدم به واسطه این است که می‌بینم در روزنامه اسم بنده را به جای اسم آقای دکتر امیر خان نوشته‌اند و این را که عرض می‌کنم نه این است که بنده مخالفت داشته باشم با آن پروگرامی ‌که نوشته شده است بلکه غرضم این است که این یک چیز خلاف واقعی است که نوشته شده به این جهت گمان می‌کنم لازم بود قید شده باشد اسامی‌اشخاصی که در هر یک از احزاب هستند چون بنده جزو هیچ حزبی و هیچ ائتلافی نشده‌ام.

رئیس- در صورت مشروح مجلس نوشته شده این خلاصه صورت مجلس است که خوانده می‌شود.

دکتر اسماعیل خان- بنده هم می‌خواستم همین را عرض کنم که آقای دکتر علی خان اظهار کردند دکتر امیر خان اشتباه به دکتر علی خان شده است.

آقا میرزا یانس- بنده آن روز بعد از قرائت دست خط آقای نایب السلطنه عرض کردم که خوب است این یادداشت چاپ شود در صورت مجلس قید نشده است.

بهجت- اخطار نظام نامه دارم.

رئیس- بفرمائید.

بهجت- در ماده ۱۰۴ نظام نامه داخلی می‌نویسد قبل از آن که داخل موضوع مباحثات شوند رئیس نوشتجات و مطالبی که راجع به مجلس است به اطلاع نمایندگان می‌رساند و چندین بار این مسئله مذاکره شده و جوابی که از طرف رئیس گفته می‌شود اینست که می‌فرمایند عرایضی که به مجلس می‌آید راجع می‌شود به کمیسیون عرایض و در آن جا قسمت می‌شود مطابق آن ماده که تکالیف کمیسیون عرایض در آن معین شده است عمل می‌شود حالا بعضی تلگرافات با عرایض است که به مجلس می‌آید و به کمیسیون عرایض رجوع می‌شود و کمیسیون عرایض رجوع به مجلس کرده است یعنی به هیئت رئیسه فرستاده است از جمله دو تلگراف از انجمن ایالتی کرمان و یک تلگراف از انجمن ایالت فارس و یک تلگراف از خراسان و از انجمن ولایتی اصفهان هم آمده است در خصوص قتل مرحوم صنیع‌الدوله و خوانده نشده است.

رئیس- این خارج از حدود اخطار نظام نامه است این اخطار نظام نامه نیست.

بهجت- این ماده ۱۰۴ نظامنامه است و اخطار نظام نامه است اجازه بدهید عرض کنم.

رئیس- بنده اجازه نمی‌دهم.

وزیر امور خارجه- در باب مناسبات ایران با سایر دول متحابه بنده خودم به شخصه عازم بودم که در مجلس محترم بیان مطالبی که در این چند وقت خدمت بنده در وزارت خارجه بر بنده معلوم و مکشوف شده بنمایم و خیلی ممنونم که بعضی از نمایندگان محترم هم مثل آقای معاضد الملک هم عقیده با بنده بود و خواسته‌اند که این مسئله مهم که در واقع از مهمات و مطالب اساسی هر مملکتی است به محل مذاکره گذاشته شود آقایان بهتر از بنده می‌دانند که هر دولت هر قدری که پر قوا و اهمیتش می‌افزاید همان قدر مناسبات سیاسی بین‌المللی و بین‌الدولی زیادتر می‌شود امروز ایران که در میدان پولتیک عالم جالب دقت نظر عمومی‌نسبت به خود شده یک موقعی را دارا است که حاجت به این که در آن باب در این جا عرض بکنم نیست با این موقع مهمی‌ که پیدا کرده بر اولیای امور البته فرض است که این مسئله اساسی را که حفظ و ازدیاد حسن مناسبات دولت ایران با خارجه است در نظر دقت خود بگیرند و مساعی خود را همیشه در آن باب صرف بکنند بنده از اولی که وارد این خدمت شدم به سابقه مناسبات متعرض نمی‌شوم فقط که از شروع به این خدمت محترم عرض می‌کنم که سفرای دول متحابه از اول ملاقاتی که با بنده کرده‌اند تا به حال در چندین جلسه هر یک جدا جدا حسیات دوستانه و اظهار همراهی و موافقت خودشان را به این اساس حاضر ایران بیان فرمودند و تأمینات متوالیه داده‌اند که مایلند به این که ایران به این اساس جدید دارای ترقیات کامله پیشرفت‌های عالیه بشود و بالخصوص از وقتی که حرکت والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه به ایران گوش زد شد در هر جلسه که سفراء به وزارت خارجه آمده‌اند این مسئله را بیشتر و با صمیم قلب اظهار و اطمینانات خیلی مستوفی داده‌اند بعد از ورود آقای نایب السلطنه هم به تهران یک مرتبه که به وزارت امور خارجه آمده بودند باز حسیات دوستانه خودشان را به طور اتفاق با تأمینات به این که دول متحابه با یک مناسبت خاصی امیدواری دارند که با این اساس در این نایب السلطنه عالم دولت خواه ملت دوست برای ایران ترقیاتی حاصل بشود که موجب مسرت دول متحابه بشود چنان که در موقع شرفیابی خدمت والا حضرت اقدس هم همین بیانات را همگی کاملاً عرض کرده بودند که والا حضرت در موقع شرفیابی نمایندگان محترم اظهار مسرت خود را از آن بابت بیان فرمودند این است در این جا با کمال مسرت و امیدواری می‌توانم عرض کنم که امروزه ما بین ایران و دول متحابه کمال حسن مناسبت حاصل است و چون احتمال می‌دهم که آقایان نمایندگان مایل باشند که مقداری از مناسبات ما با دول همسایه بالخصوص بیشتر اظهار بشود لزوماً اشعار می‌دارم که یکی از مسائل مهمه ما مسائل حدود ما است با دولت علیه عثمانی که همه می‌دانید مدتی است اولیای دولت ایران را این کار مشغول کرده است و با بیانات منصفانه و دوستانه که اولیای دولت عثمانی در اسلامبول و جناب حسین حبیب بیک سفیر کبیر دولت علیه عثمانی با آن حسن نیتی که دارد در تهران اظهار می‌کند و با آن نطق مشفقانه که جناب صدر اعظم دولت علیه عثمانی در پارلمان اظهار کرده‌اند امیدواریم که این مسئله هم به زودی قطع و فصل شده نگرانی از این باب باقی نمانده و حسن روابطی که با آن دولت همسایه داشته ایم و باز به طریق اکمل هست مکمل تر شود.

در این اواخر از طرف سفارت دولت فخیمه انگلیس در تهران مراسله به وزارت خارجه در باب جنوب رسیده بود که از آن بابت یک مقدار اذهان عامه نگران و اولیای امور متوجه آن کار بودند ولیکن وقتی که اولیای دولت انگلیس ملاحظه کردند که ایران به مسئله جنوب اهمیت داده و آن مسئله را با کمال دقت پیشنهاد خود کرده که امنیت جنوب که اسباب رواج تجارت و امنیت عمومی‌است به طور تکمیل حاصل شود اظهار موافقت خودشان را بیان کردند تا به جائی که اعلیحضرت پادشاه انگلیس در افتتاح پارلمان آن دولت با کمال نزاکت بیانی فرمودند که من زیاد بر آن نمی‌توانم عرض کنم که حسیات دولت انگلیس را در میان به اقتدار و امنیت ایران اظهار نماید و این بزرگ‌ترین دلیل است بر حسن نیتی که آن دولت بزرگ نسبت به دولت ایران دارد و در این جا هم جناب سر ژرژ بار کلی وزیر مختار دولت انگلیس از اول ملاقات تا به حال با یک عبارتی که بنده به آن خیلی قیمت می‌گذارم صحبت و همراهی خودشان را به بنده اظهار کردند در امورات جاریه دلایل آن را به طور وضوح می‌بینم و بالاخره البته اذهان منتظر است که از مناسباتی که دولت ایران با دولت امپراطوری روس دارد ذکری بشود از روز تأسیس این کابینه که بنده در آن به سمت وزیر امور خارجه معین شده ام جناب وزیر مختار دولت بهیه روس در این جا در هر موقع به طور صمیمیت اظهارات دوستی خودشان را بیان کرده‌اند که حقیقتاً می‌توانم عرض بکنم که در حسن موافقت و مساعدت و اطمینان به یک دولت دوستی همین قدر می‌توان اظهار کرد و در مسائل اموری که در وزارت خارجه بین بنده و ایشان موقع مذاکره گذاشته شده است صریحاً عرض می‌کنم در تمام آن‌ها حسن موافقت و یک جهت به خرج داده‌اند و بعد از آن که آقای نایب السلطنه تشریف آوردند ما بالخصوص اظهارات خیلی دوستانه خیلی صمیمانه خودشان را حضور آقای نایب السلطنه بیان کردند و چون لازم است که در این موضوع خاطر نمایندگان را بعد از بیانات کلیه بالخصوص متوجه بعضی مسائل کنم تا بدانید که دولت امپراطوری روس با این اساس شما موافق و از مساعدت هیچ دریغ ندارد این است که عرض می‌کنم یکی از دلائلش این است که وقتی که آقای نایب السلطنه عازم ایران شده از طرف دولت امپراطوری روس از پطرز بورغ بالخصوص اظهارات دوستی و اقدام پذیرائی چه در ویته به آقای نایب السلطنه و در تهران به وزارت خارجه اظهار شد و تشریفات شایانی برای پذیرائی آقای نایب السلطنه تدارک شده بود که والا حضرت به اصرار آن پذیرائی عذر خواستند معذالک نماینده فرستاده تشریفات و تضیینات و حفظ روابط دوستی را به طوری که سزاوار یک دولت دوستی بوده به عمل آوردن تا آقای نایب السلطنه به سلامتی به خاک ایران ارد شدند و بعد از آن که به خاک ایران وارد شدند اظهارات و دادیه وزیر مختار روس به وزارت امور خارجه ایران بیان کردند تا این که چند روز پیش جناب وزیر امور خارجه دولت بهیه روس به شارژ دافر دولت ایران در پطرز بوزغ رسماً اظهار کردند که دولت امپراطوری برای این که حسیات دوستانه خود را نسبت به دولت صریحاً اظهار بکند و نمایش به این حسیات بدهد در این موقع قشون قزوین را احضار کرده در این جا هم جناب وزیر مختار روس به وزارت خارجه آمده اظهار کردند که رسماً از طرف دولت متبوعه خودم به شما اظهار می‌کنم برای این که بدانید دولت روس با شما همراه و امیدوار است که شما به این اساس و در ورود آقای نایب السلطنه بتواند موفقیت حاصل بکنید بدون هیچ عوض قشونی که در قزوین دارد امر به احضار کرده است این مسئله که خیلی اسباب قدر شناسی وزارت امور خارجه گردیده فوراً به عرض اقدس آقای نایب السلطنه رسیده حسیات شخص آقای نایب السلطنه در تهران به سفارت روس و در پطرز بوزغ به توسط شارژ دافر ایران ابلاغ شد و یکی دیگر از علائمی‌که عرض می‌کنم و وزارت امور خارجه می‌داند چه قدر قیمت دارد و البته آقایان هم اهمیت آن را مطلع هستند این که اخیراً از مسئله در جز مسبوق هستند که اشرار بعضی اقدامات کردند و اسباب یک مشغله در آن جا فراهم آوردند وقتی که استعداد دولت به آن جا رسید آن اشرار فرار کردند و به خاک روس پناهنده شدن و در این جا به جناب وزیر مختار روس اظهار کردیم و در پطرز بوزغ هم اقدامات شد جناب وزیر مختار روس هم مساعدت خودش را بنمایاند که امنیت ایران و دفع اشرار را طالب و مایل است حکم دادند که آن‌ها را به مأمورین دولت ایران رد کنند و این از کارهائی است که با سابقاً هیچ نشده است یا اگر شده است خیلی کم نظیر است که خودشان که مقصری را دستگیر نموده رد کنند و این مسئله را آقایان می‌دانند که چه قدر مدخلیت در امنیت و آسایش حدودیه ایران دارد و در این مقام لازم است عرض کنم که بنده خیلی قدر می‌گذارم به این موافقت‌هائی که می‌بینم این‌ها کلی بود در جزئیات مسائلی هم که هر روزه بین وزارت خارجه و سفارت روس هست بنده حس می‌کنم که رفتارشان رفتار مسالمت و همراهی است نه این که به طور مخالفت و اشکال تراشی باشد اینست که بنده در این جا بالخصوص امتنان خودم را اظهار و از کل نمایندگان محترمی‌که در تهران از طرف دول متحابه هستند اظهار امتنان خودم تکرار می‌کنم که با صمیمیت برای پیشرفت مقاصد صحیحه و ایران همراه و تأمیناتی می‌دهند که از طرف روابط خارجه می‌توان مطمئن و دل خوش بود پس در این صورت تصور می‌کنم زائد نباشد اگر عرض بکنم که ایران بتواند بنا به این پیش آمد که عجالتاً به عرض رسید از روابط و مناسبات خارجه خود امنیت داشته باشد ولی باید متوجه به کار داخله خود بود و با کمال جدیت و با تمام قوا مشغول نظم و تکمیل امنیت داخله خودمان باشیم و اگر بعضی نواقص در هر مسئله یا در یک اداره یا در یک پلتیک ما حاصل شود باز آن نواقص راجع خواهد بود به نواقص داخل خودمان که واقعاً باید آن‌ها را تکمیل کرد لهذا بنده به خصوص دعوت می‌کنم هیئت دولت را از وزراء و وکلاء که در این مسئله آن چه توانند اهمیت بدهند و بنده قول می‌دهم که به محض این که یک‌اندازه اقدامی‌که در تکمیل انتظام داخلی آن چیزهای دیگری هم که منتظر هستم اصلاح بشود و انجام یابد بدون زحمت و با موافقت انجام خواهد یافت پس باید سعی بکنیم که تکمیل نواقص کرده مقدمه آن‌ها را فراهم نمائیم و تأمین داخلی را تکمیل نمائیم و در این موقعی که آقای نایب السلطنه تشریف آوردند و دول دوست ایران با یک حسیات واحده و با یک سنپاتی (دیگر آقای ارباب اعتراض نفرمایند) و یک محبتی که بنده می‌بینم صمیمی‌است منتظرند که برای دولت و ملت ایران پیشرفت حاصل بشود باید وقت را غنیمت بشماریم و به مسائل اساسی و اموری که موجب ترقی مملکت است مراقب بوده و اسباب تکمیل نواقص خود را فراهم نمائیم تا بتوانیم صرفه از این روابطی که به این خوبی با دول متحابه داریم برده باشیم دولت ایران باید متوجه این نکته باشد که یکی از مسائل عمده عالم که می‌توان گفت تمام ادارات دیگر شاید در روی آن کار می‌کنند مسئله تجارت است و این مسئله تجارت که می‌گویند برای هر دولتی از بزرگ ترین سعادت و سرمایه استقلال و استقرار آن دولت به شمار آید می‌بینند که هر دولتی که بیشتر در رشته تجارت عمومی‌داخل می‌شود بیشتر طرف توجه عمومی‌عالم واقع می‌شود و البته وظیفه اولیه این است که برای تعمیم و تکثیر تجارت باید تعمیم امنیت بدهیم و مراقبت بکنیم که در تجارت خودمان را به روی تمام ملل و دول با کمال مساوات و یگانگی باز داشته باشیم و اهتمام نمائیم که از تجارت سایر دول که برای ما نافع ترین چیزهاست فایده کلی ببریم و البته باید تجار محترم ما هم متوجه این نکته باشند در مسائل تجارتی نکته اهم درستی و صحت عمل و صحت معاملات است که باید تجار کمال اهمیت به آن بدهند بنده می‌بینم که بعضی از سفراء اظهار می‌کنند که تجار ایرانی با این که از نقاط فرنگستان دورند چون تا به حال به طور صحت و درستی معامله می‌کردند به توسط یک اظهاری و یک تلگرافی و یک نوشته ای تقاضای آن‌ها طرف توجه بود وباب تجارت به روی آن‌ها مفتوح حالا هم عرض می‌کنم که چون مایه و پایه تمام امور همان مسئله تجارت است آن چه بر عهده اولیای دولت وارد است باید طرف توجه مخصوص باشد و آن چه وظیفه شخصی تجار محترم است صحت عمل و امانت است و اقدامات صحیحه که به این اساس کمک واقعی بکند که این راه تجارت و سعادت حقیقتاً پیشرفت نماید در این موقع شاید زائد نباشد که عرض بکنم وقتی حسیات دول دوست نسبت به یک دولتی که به این مقام باشد که وزیر امور خارجه حسیات خودش را به عرض اولیای ملت برسند باید خیلی قدر شناسی از این حسیات شده و این حسیات به توسط نمایندگان ملت به عموم ملت برسد و به واسطه آن صمیمیت و آن حسن قبول و حسن تلقی ملت بتواند وزارت خارجه برای حسن مناسبات ازدیاد بدهد و البته در این خصوص روزنامه نگاران محترم که زبان ملی هستند مدخلیت تام دارند که کمک نمایند حساسیتی را که دولت به آن

برمی‌خورد به اطلاع عموم ملت برسانند و به آن حسیات قدر بگذارند و موافقتی را که لازم است در اساس امور بنمایند تا این که هیئت دولت بتواند بدن مزاحمت و نگرانی و با یک کمک حقیقی و معنوی آن مناسباتی را که منظور دولت و ملت است به اعلاء درجه حسن مناسبات برسانند و در آخر عرایض باز تجدید امتنان خود را از نمایندگان محترم دول متحابه نموده امیدوارم که این حسن مناسبات در تزاید بوده در همه جا منتشر باشد (از طرف نمایندگان احسنت گفته شد).

آقا میرزا مرتضی قلی خان- این فرمایشات آقای وزیر امور خارجه را با کمال مسرت تلقی کردم و خیلی میل داشتم این مسرت‌های خودم قلبی نباشد و اظهار هم در این مجلس کرده باشم معلوم است شخصی مثل وزیر امور خارجه که در این امور این قسم اظهار امتنان و امیدواری بکند خیلی اسباب اطمینان برای مجلس خواهد بود و معلوم است که تمام فرمایشات ایشان را نمایندگان محترم به حسن تلقی قبول می‌کنند و یقین است که همیشه دول متحابه خصوصاً دول هم جوار در مقام دوستی به این دولت بوده‌اند و کسی منکر این مطالب نبوده نهایت اگر بعضی ابتلاآت پیدا شده انشاءالله با اقداماتی که شده و بعد از این خواهد شد اصلاح و جبران امور خواهد شد اظهار امتنان خود را از آقای وزیر امور خارجه و از نمایندگان محترم خارجه که در این جا هستند اظهار می‌دارم و امیدوار هستم که روز به روز این حسن مناسبات زیادتر بشود.

رئیس- این بیانات آقای وزیر امور خارجه حقیقتاً خیلی اسباب امیدواری شده و بنده هم لازم می‌دانم در این میان مسرت عموم نمایندگان را از این اظهارات آقای وزیر امور خارجه نمایم و امیدواری که همه ماها نسبت به روابط خارجه داریم که روز به روز زیادتر و محکم تر باشد در این جا بیان کنم.

وزیر امور خارجه- چند روز قبل از سفارت ایران در پاریس در باب مستخدمین سوئد چیزی اظهار کرده بودند که به مجلس عرض کردم و بعد صورت آن را کتباً به مجلس شورای ملی فرستادم و خواهش دارم که آن مسئله را هر طوری که رأی مجلس تعلق می‌گیرد چون یک مسئله جزئی است امروز رأی بدهند که جواب پاریس معوق نماند.

صدر العلماء- چون در جلسه گذشته اسم بنده و هم چنین آقای آقا شیخ محمد به نام فرقه سیاسی دموکرات معرفی شد تقریرات ایشان بنده را مجبور کرد که توضیحی در این مقام رسمی‌عرض کنم و عرض می‌کنم هر مرام نامه و نظام نامه که مبتی بر یک اساس صحیحی نباشد و مدرک صحیحی نداشته باشد این محل توجه عقلای عالم نخواهد شد پس لازم است اول اساس مسلک خودم را عرض بکنم و مدرک به دست بدهم تا هیچ سوء تفاهم نشود و هیچ اشتباهی و اجمالی نماند و تیمتاً و تبرکاً برای مزید نورانیت مجلس عرض می‌کنم- قال رسول الله صلی الله علیه و آله

یا اباذرانی اجلس علی الارض و البس الخشن و العق اصایعی و ارکب الحمار من غیر سرج و اردف خلقی و هذه سنتی و من رغب عن سنتی فلیس منی... شاید در تماشاچیان مجلس کسی باشد که محتاج به تفسیر باشد من روی خاک می‌نشینم و لباس خشن می‌پوشم و با اصابه خودم غذا می‌خورم و سوار می‌شوم بر مرکبی که به غیر از زین یک نفر را هم ردیف خودم سوار می‌کنم و این سنت من است و کسی که این سنت مرا قبول نکند از من نیست این اصل اساسی و مدرک مسلک سیاسی بنده است و در مقام تزکیه نفس و تاریخ زندگانی خودم هم نیستم چون تزکیه نفس خصوصی در این مقام مذموم است و مشروطه خواه هم هستم یعنی قائل به حکومت ملی هستم و قائل به مرکزیت برای حکومت که تمام قوای مختلفه که در مملکت است که یک ملوک الطوایف معین است تمام این قوا باید مضمحل باشد و جمع شود در دست هیئت و آزادی خواه هم بنده هستم و اگر آزادی خواه نبودم این جا کاری نداشتم و باید بگویم چه جور آزادی خواهی یعنی آزادی که مزاحم به آزادی غیر نباشد مساوات خواه هستم یعنی مساوات در تحت قانون مقدس یعنی شخصی که دارای صد کرور دارائی است با شخصی که صد دینار سرمایه دارد و شغلش لبو فروشی است در تحت قانون و در مقابل اجرای قوانین مقدسه شریعت باید مساوی باشند بر ضد تشخصات و امتیازات و اعتبارات موهومه هم هستم جداً ولی امتیازات و تشخصات فضلی را تصدیق می‌کنم و البته احترامات به صاحبان فضل باید بگذارند یعنی به اعلا وجه من خودم احترام می‌گذارم حالا دیگران اگر ندارند و نمی‌گذارند مختارند اما راجع به مرام نامه و نظام نامه مسلکی عرض کنم این جریان و این مرام نامه‌های فرق خمسه موجوده مجلس این‌ها معلوم است یعنی آرزو و آمال است و تمام مسالک را بنده تقدیس می‌کنم به واسطه این که تمام مقصدشان یکی است و البته یک مقصد عالی است و بنده هیچ اجازه نمی‌دهم که از فرقه به فرقه یا از اعضاء فرقه نسبت به اعضای فرقه دیگر از موضوع مسلکی خارج شده داخل شخصیات بشویم و عرض می‌کنم این احزاب و این فرق سیاسی که در این مجلس هستند و بنده هم جزء یکی از آن احزاب هستم عرض می‌کنم که ما اخوت دینی داریم اخوت وطن داریم و الان پنج فرقه سیاسی است که در مجلس هستند عرض می‌کنم که آن‌ها باید مثل پنج برادر باشند و نزاع مسلکی را بنده خیلی مقدس می‌دانم ولیکن برای این مملکت و حفظ استقلال این مملکت این پنج فرقه جاناً مالاً قدماً قلباً از هیچ گونه خدمتی مضایقه ندارند تا دم آخر و اگر اجازه بفرمایند بنده عرض می‌کنم ما پنج برادریم از یک پشتیم.

گوئی به عقل بسان پنج انگشتیم گر راست شویم در نظرها علمیم ور جمع شویم بر ده‌ها مشتیم و یک چیزی می‌خواهم عرض بکنم و بعد مقصود مسلک خودم را عرض می‌کنم بنده مستمری دیوان قبول نکرده ام جهت خیلی داشته است و خیلی هم متشکرم و همیشه از زراعت گذران کرده ام خودم دیده ام به چشم خودم که پیرمردهای ژنده پوش از مکان‌هائی که دارند کسانی که دیمه کاری کرده‌اند می‌دانند که هر کس دیمه کاری می‌کند یک فرسخ دو فرسخ سه فرسخ از محل سکنای خودش دور می‌شود می‌روند به اراضی که قابل دیمه کاری است آب با خودشان بر می‌دارند یک قرصه نان بر می‌دارند چون در زمین‌هائی که دیمه کاری می‌کنند آب نیست فقط زمین لیاقت زراعت را دارد گار بر می‌دارند و بعضی سال‌ها خودم دیده‌ام که یکی دو گاو اجاره می‌کنند می‌روند آن جا زراعت می‌کنند و معاش خودش را از آن تحصیل می‌کند با این سختی و ذلت فقر و مسکنت زندگانی می‌کند و بعد من به چشم خودم دیده ام که مباشرین حکام جزو همان آدم را دیده‌ام که به درخت می‌بندند و آن چه به این زحمت تحصیل کرده است از او می‌گیرند لهذا من مسلکاً مذهباً تا آن دم آخر که جان داشته باشم باید کاری بکنم که این ظلم از مملکت مرتفع شود و در باب مرام نامه مسلک دموکرات که تازه منتشر شده است و بنده دیده ام تمام آن‌ها را و سایر مرام نامه‌ها را هم دیده‌ام تمام آن‌ها را دیده‌اند خدمت آقای حجت الاسلام آقای مدرس اصفهانی مسلم است که ایشان نظریات عالی دارند نظرات اساسی خودشان را در تمام آن‌ها خواهند کرد چه مرام نامه فرقه دموکرات چه غیر آن آن وقت اگر هر کسی ایرادی دارد با ایشان مذاکره خواهد کرد بنده عرض می‌کنم این جا جای مباحثه در مواد نیست در خارج هم توجیهی کردن که مقصود ماده گذار نیست و آن را وسیله بعضی حرف‌ها قرار دادن بنده این‌ها را لایق نمی‌دانم هر کس ایرادی دارد در اطاق‌های مجلس یا در خارج ممکن است مذاکره کند که واقعاً ببینیم که مرام نامه که صحیح و مشروع باشد یعنی یک طوری باشد که مراد حاصل شود و از الفاظ او معلوم شود این البته باید توضیح شود و کمال اخوت و برادری و دلسوزی مذاکره شود غیر از این عرضی نداشتم من اولی که به دارالشورای ملی مشرف شدم به این خدمت و در آن اطاق آئینه بودیم و هنوز اسم مسلکی نبود بنده از همان وقت در سمت دست چپ نشسته بودم به همین نظری که الان دارم آن جا جلوس کردم و الان هم جایم طرف دست چپ است و این هم مسلکم بود که عرض کردم دیگر عرضی ندارم. (احسنت گفته شد)

رئیس- چون بعضی اجازه خواسته‌اند به ترتیب اجازه داده می‌شود.

سلیمان میرزا- چنان چه در جلسه قبل عرض کردیم فرقه دموکرات تا آن ساعتی که جلسه قبل افتتاح شد آن مواد بیست گانه را ندیده بودم و پس از آن که جلسه ختم شد آن مواد بیست گانه را آقای رئیس فرمودند طبع و توزیع می‌کنیم و امروز طبع شده اش را دیدیم و عرض می‌کنم که این‌ها کلی است و در تمام آن‌ها ماها اتفاق داریم برای این که این‌ها یک چیزی نیست که فرقه دموکرات مخالفت داشته باشد با آن چیزی که چاپ شده است همه اتفاق دارند در او و همه خواهند دید و همه قبول خواهند کرد و این‌ها چیزهائی نیست که کسی منکر این باشد بلکه تا یک‌اندازه مشغول عمل هم بوده‌اند از قبیل خرید اسلحه و اعزام شاگرد به خارجه این‌ها چیزهائی است که همه قبول دارند لکن چون فرمودند که هر کسی این مواد را قبول بکند باز نمی‌توان گفت جزء این هیئت مؤتلفه است چون قبول این مواد شروط و نظاماتی دارد که باید آن‌ها را هم قبول کند

تا بتوان گفت که جزء این هیئت مؤتلفه است چون آن شروط و نظامات هنوز طبع و منتشر نشده خوبست اگر ممکن باشد آن شروط و نظامات را هم بدهند به فرقه دموکرات که آن‌ها را هم ببینند اگر نظریاتی داشته باشند خواهند گفت و اگر نظریاتی نداشته باشند آن را هم خواهند گفت و در این مواد عموماً اتفاق دارند و هیچ اختلاف نظر سیاسی در آن‌ها نیست و اگر چیز دیگری است که باعث اقلیت و اکثریتی باشد آن یک مطلب دیگری است والا عرض کردم این‌ها کلیات است و در این جا اتفاق تمام است لکن چون راه عملش در این جا معلوم نشده شاید اختلاف نظری در عملیات در این جا پیدا شود و این اختلاف نظر هم اختصاص ندارد به فرقه دموکرات و فرقه مؤتلفه ممکن است اختلاف نظر در موقع عمل از برای فرقی که جزء فرق مؤتلفه هستند هم پیدا نبود و این هم جز تازه‌ای نیست اختلاف نظر در همه جا برای هر فرقه حاصل شده است فعلاً چون کلی است اختلافی نیست و لکن وقتی که داخل جزئیات شدید آن اختلاف نظر خواهد آمد شاید حزب دموکرات هم نظری در عملیات داشته باشند شاید نداشته باشند مطلب دیگر آن که از آن روزی که خواستم دموکرات را معرفی بکنم یک نطق مفصلی اظهار بکنم یک (پراکسیون) از طرف شعبه پارلمانی دموکرات نوشته شده بود و خواسته بودند که این جا خوانده شود و از پیش اجازه خواسته بودم که بخوانم در این جا ولی به ملاحظه این که وقت مجلس تلف نشود این جا عرض نمی‌کنم و بعد می‌دهم به اداره تند نویسی که بعد طبع کند و در جریاد درج خواهد شد و در آن جا کاملاً مقاصد و تاکتیک فرقه اقل را شرح داده‌اند و مقداری از مواد در این جا شرح داده شده است هر کسی در آن بعد از مطالعه اشکال دید ممکن است اطلاع بدهد و رفع اشکال شود مجدداً عرض می‌کنم که در این موادیست گاه هیچ اقلیت و اکثریتی نیست و همه اتفاق داریم و هیچ نمی‌توانیم بگوئیم که در این کلیات ماها که سهل است هیچ کس نمی‌تواند اختلاف داشته باشد استقرار امنیت اعزام شاگرد و از این قبیل مطالب این‌ها چیزهائی است که همه اتفاق دارند همه در محل عمل وقتی که خواستیم در جزئیات داخل شویم شاید بعضی نظریات مختلف باشد و این هم عرض کردم اختصاص به دموکرات ندارد شاید برای خود آقایان اکثریت هم این اختلاف نظر حاصل شود.

میرزا مرتضی قلی خان- خیلی اظهار امتنان می‌کنم که الحمدالله این مواد بیست گانه در نظر آقایان محترم موقع قبول رفت و این هم البته همین طور بود چون یک عده کثیری که در موردی اتفاق کنند به یک اشیاء باطلبی اتفاق نخواهد کرد که یک تنفری حاصل شود در سوم است که به چیزها اقدام و اتفاق می‌کند ولی خاطر نمایندگان را متوجه این نکته می‌کنم که ما خواستیم یک اکثریت ثابتی در مجلس باشد معنی اکثریت ثابت اینست که در تحت یک نظامی‌باشد اگر در تحت یک نظام نباشد ممکن نیست که آن اکثریت ثابت تشکیل شود همین طوری که فرمودند در این اکثریت هم یک اختلاف آرائی ممکن است حاصل شود بلکه در بین هر دو سه نفری ممکن است دو سه رأی حاصل شود پس باید یک کلی باشد که آراء آن‌ها در تحت آن کلی جمع شود و یک نظام و ترتیبی باشد که این آراء مختلف تحت آن نظامات در بیاید همین طوری که مجلس شورای ملی باید اکثریت را تصدیق بکند به واسطه رفع اختلاف همان طور ما خواستیم این فرقه که ائتلاف کرده‌اند و این مرام نامه را نوشته‌اند به آن نظام مخصوص داخل شوند تا آن اکثریت را نگاه دارند و این اکثریت ثابت باشد به طوری که در این دوره تقنینیه متزلزل نشود پس با کمال امتنان و تشکر از آقایان استدعا می‌کنم که هر یک از آقایان میل دارند که داخل در آن نظامات شوند این نظامات طبع و توزیع می‌شود و به همه داده می‌شود هر کدام آن را صحیح می‌دانند و قبول کردند با کمال امتنان پذیرفته خواهد شد.

رئیس- محسنات اکثریتی که در مجلس پیدا شده و محسنات تعیین احزاب فقط آن‌هائی است که در این مجلس مذاکره شده است یکی از محسنات تعیین احزاب و ناطقین آن‌ها اینست که دیگر در تمام جزئیات تمام افراد یک حزب اجازه نمی‌خواهند همین که ناطق یک حزب یک اظهاری کرد دیگر سایر افراد لازم نیست که نطقی بکنند مثلاً یک نفر از یک حزب قبلاً آمده است به هیئت رئیسه و اجازه خواسته است که من یک نظری دارم در این جا و آمده است عنوان کرده است و یک نفر هم از آن حزب آمده است که من هم یک نظری دارم می‌خواهم اظهار امتنان بکنم آن وقت همین که این اظهارات شد بنده می‌بینم که سی نفر اجازه نطق خواسته‌اند پس اگر بنا شود در این جزئیات آن قدر مذاکره کنیم کی قوانین ما می‌گذرد به این جهت عرض می‌کنم که دیگر داخل این مسائل نمی‌شویم و مسائل جزئی را در میان خودشان مذاکره بکنند و مسائلی که لازم است گفتگو شود از طرف نماینده آن‌ها به طور خلاصه در مجلس اظهار می‌شود.

وکیل الرعایا- اجازه می‌فرمائید عرضی دارم.

رئیس- دیگر در این موضوع داخل مذاکره نمی‌شویم.

وکیل الرعایا- داخل این موضوع نخواهیم شد.

رئیس- پس می‌بایست بدانم در چه خصوص است می‌بایست که قبلاً اجازه خواسته باشید که از موضوع مطلع باشیم.

وکیل الرعایا- بنده نه جزء چهل و نه نفرم نه جزء نوزده نفر لکن از آدم‌های این مملکت هستم می‌خواهم بدانم چه کاره هستم.

رئیس- همان طوری که شاهزاده سلیمان میرزا و میرزا مرتضی قلی خان آمده بودند در هیئت رئیسه و گفته بودند ما در فلان خصوص نظریاتی داریم و اجازه خواسته بودند ممکن بود شما هم تشریف بیاورید و بنده را مسبوق نمائید و اجازه بخواهید.

وکیل الرعایا- چشم من همین کار را خواهم کرد و یک روز مجلس را مشغول می‌کنم برای این که چه کاره هستم.

رئیس- قبل از این که داخل بشویم در دستوری که از برای امروز معین شده است می‌خواهم تقاضا بکنم که داخل بشویم در مسئله مستخدمین خارجه چون چند روز قبل آقای وزیر امور خارجه شفاهاً بیانی فرمودند و آن لایحه را فرستادیم به کمیسیون نظام و کمیسیون نظام هم عیناً نظرش نظر وزارت خارجه است و چون از طرف وزارت خارجه تقاضا شده است که امروز مذاکره شود و فوریت این هم تقاضا شده است اینست که داخل مذاکره آن می‌شویم (لایحه وزارت امور خارجه در باب مستخدمین ژاندارمری سوئد و راپورت کمیسیون نظام به عبارتی که ذیلاً نوشته شده است قرائت شد).

مجلس مقدس شورای ملی راجع به مستخدمین سوئدی موافق راپورتی که از جناب ممتاز السلطنه وزیر مختار دولت علیه در پاریس به وزارت امور خارجه رسیده است وزیر مختار دولت سوئد در پاریس به آقای ممتاز السلطنه اظهار نمود که چون صاحب منصبان سوئدی که دارای منصب سرهنگی هستند سن آن‌ها غالباً نزدیک شصت سال است صاحب منصب به این سن بالخصوص در خدمت ژاندارمری و آن هم با وضع ایران که مشکل تر است قدری محل تأمل است بهتر این است به جای سرهنگ سلطان و به جای سلطان نایب اول برای خدمت دولت علیه استخدام نمائید و در ایران هم به آن‌ها درجه بالاتری مرحمت شود که با فعالیت بتوانند به وظایف خدمت گزاری خود قیام نمایند اینست شرحی که وزیر مختار پاریس به وزارت خارجه تلگراف نموده است چنان چه مجلس مقدس هم این رأی و عقیده را تصویب می‌فرمایند مرقوم خواهند فرمود که تلگرافاً به وزیر مختار پاریس اطلاع داده شود.

(محتشم السلطنه)

کمیسیون نظام شب چهار شنبه ۲۳ صفر یک ساعت از شب گذشته به طور فوق‌العاده در تحت ریاست آقای دکتر امیر خان منعقد گردید در باب پیشنهاد وزارت خارجه دائر به مستخدمین سوئدی که برای ژاندارمری جلب خواهند شد مذاکره کرده عین پیشنهاد وزارت مومی‌الیها را تصویب می‌نماید.

(از طرف مخبر کمیسیون دکتر اسماعیل)

ارباب کیخسرو- بنده نمی‌دانم جهت این که این راپورت به مجلس آمده است چیست به جهت این که هیچ وقت از برای استخدام مستخدمین صحبت سن آن‌ها در مجلس نشده است و صحبت این که چه مقامی‌را باید دارا باشد و فقط مجلس اجازه داده است که اشخاصی که فقط از آن‌ها استفاده کرد در مملکت استخدام شوند دیگر بسته به نظر خود اولیای دولت است که هر کس را مصلحت می‌دانند استخدام کنند.

معزز الملک- گویا این جا یک قدری آقای ارباب دقت نکرده باشند و گویا این طور نباشد در موقعی که لایحه مستخدمین پیشنهاد شد من جمله برای ژاندارمری مخصوصاً یادداشت شده بود که سه نفر مستخدم ژاندارمری که یک نفر رتبه سرهنگی و دو نفر رتبه سلطانی داشته باشند و به آن لایحه رأی داده باشد و در واقع مجلس رأی داده است به جلب سه نفر صاحب منصب که فلان رتبه را داشته باشند و در این موقع که در آن لایحه مذاکره می‌شد یک نفر از نمایندگان مخصوصاً اظهار کرد که باید آن‌ها غیر از مرتبه علمی‌مرتبه عملی هم داشته باشد و این خیلی وقت صحیحی بود به جهت این که وقتی که داخل عملیات شد می‌تواند خوب اداره بکند و چنان چه همه شما به خوبی مسبوق هستید به واسطه ما بعضی پیش آمدها از آن جائی که می‌خواستیم جلب کنیم موفق نشدیم و مجبور شدیم که از سوئد جلب


کنیم و چون ممکن است که قوانین و قواعد نظامی‌هر یک از ممالک با هم اختلاف داشته باشد ممکن است رسیدن به مرتبه سرهنگی در بعضی ممالک زودتر حاصل شود و در بعضی ممالک خیلی دیرتر در سوئد اتفاقاً همان طور است به طوری که تلگراف کرده‌اند این رتبه طوری است که کمتر حاصل می‌شود و به این جهت سرهنگ‌های آن‌ها سن شان زیاد است و شاید برای ایران که یک اداره مستخدم می‌خواهد شاید محتاج به خیلی مسافرت باشد و آن کم سن شاید اجازه بدهد که او آن قدر حرکت و مسافرت کند و آن طوری که لازم است از عهده وظایف خودش بر آیند علی‌الخصوص که آن مناسبتی که در باب سرهنگ حاصل می‌شود در باب سلطان هم منظور می‌شود به جهت این که یک سلطان که از عمرش چهل سال یا چهل و چهار سال گذشته باشد به مرتبه سرهنگی می‌رسد و آن مدت فقط برای تکمیل عملیات است و چون این مسئله جلب مستخدمین خیلی اهمیت و شدت لزوم داشت و چندان اهمیتی ندارد که دو درجه بالاتر یا پائین تر باشد و نباید یک چنین کاری را برای آن به تأخیر‌انداخت به این جهت ما نخواستیم به واسطه یک مسئله که در اساس کار تغییری نمی‌دهد یک اساس را به هم بزنیم و تأخیر بیندازیم و از طرف دیگر چون مجلس به آن لایحه رأی داده بود از این جهت لازم بود که این هم به مجلس بیاید و به اطلاع نمایندگان برسد که یک چنین محظوری هست.

رئیس- گمان نمی‌کنم مخالفی باشد.

ارباب کیخسرو- بنده عرض کردم که در آن جا رأی داده شده است برای سلطانی و سرهنگی عرض می‌کنم برای سن در این جا مذاکره نشده است آن با خود اولیای دولت است که چه قبیل اشخاص را مستخدم نمایند و حالا اگر اجازه بدهیم یک سلطان عوض یک سرهنگ استخدام شود و یک نایب عوض یک سلطان احتمال دارد که در این جا رأی داده شود و فردا یک محظور دیگری برای سلطان و نایب حاصل شود و محتاج به تجدید رأی شویم بهتر اینست که رأی بدهیم سه نفر مستخدم برای این مقامات بخواهند دیگر بسته به رأی خود اولیای دولت است.

معززالملک- چون در تلگراف وزیر مختار اظهار شده است که پس از آن که در خدمت ایران داخل شدند یک درجه ترفیع رتبه باید به آن‌ها داده شود و این مطرح در مذاکرات کمیسیون نظام نبوده است و جزء رأی نیست بسته است به میل وزیر اگر خواست می‌دهد.

رئیس- رأی گرفته می‌شود و راپورت کمیسیون تقریباً در آن قسمتی که آقای معززالملک بیان فرمودند کسانی که موافقند قیام نمایند.

(به اتفاق تصویب شد)

وزیر امور خارجه- مطابق تلگرافی که از واشنگتون رسیده است کنترات مستخدمین آن جا هم امضاء شده عنقریب اعزام خواهد شد.

رئیس- راپورت کمیسیون نظام در باب اخذ سوار از ایلات قرائت می‌شود.

(راپورت مزبور به طوری که در نمرات سابقه درج شده است قرائت شد).

افتخار الواعظین- البته این شکلی که بنده این راپورت را ملاحظه کرده‌ام سایر نمایندگان محترم هم ملاحظه فرموده‌اند و فقط این جا یادآوری می‌کنم خاطر مبارک آقایان را که شاید این یادآوری بنده اسباب تقلیل در مذاکرات شود وقتی که این مواد هشت گانه را ملاحظه کنیم خواهیم دید که در دو ماده او شاید برای بعضی از نمایندگان محترم بعضی نظریات پیدا شود یکی در ماده هشت یکی در ماده دویم و وقتی که خوب ملاحظه بکنیم از اول تا آخر غیر از آن دو ماده در سایر مواد ابداً مذاکره نخواهد داشت و امیدواریم که نمایندگان محترم نظریات خودشان را در آن دو ماده که قدری محل نظر است بفرمایند.

آقا محمد بروجردی- بنده خودم را مکلف و موظف می‌دانم که آن عرایض سابقه خودم را تکرار می‌کنم و تأکید می‌نمایم و عرض می‌کنم که آن چیزی را که خیلی لازم است رأی آخری او معین شود این است که این سوار افرادی گرفته شود نه اجباری چون سه مضرت برای این به عقیده بنده قدر یقین است چون بنده از آن طوایف ایلات خودمان خوب اطلاع دارم بنده عرض می‌کنم اگر آن سوار به این ترتیب گرفته شود و افرادی گرفته شود در تحت نفوذ دولت نخواهد ماند و در تحت نفوذ آن خان رئیس خودشان خواهد رفت و به هیچ وجه آن عالم مرکزیت را او پیدا نخواهد کرد و دیگر این که آن مواجب آن‌ها به آن‌ها نخواهد رسید چون غالباً دور از مرکزند مگر وقتی که در مرکز باشد و آن هم به طوری که معمول است در ایران باز مقداریش را سر کرده می‌خورد و آن وقت سواری که حقوقش نرسیده معلوم است حال او چه خواهد بود دیگر آن که چنان چه معمول است در بعضی از ایلات وقتی که سوار می‌گیرند تمام را رؤسای ایلات از کسان خودشان معین می‌کنند و این هم نباید باشد باید هر سی خانوار خودشان یک سوار بدهند به میل خودشان یکی دیگر که از همه بالاتر است این است که این یک ماده استعدادی می‌شود از برای آن رؤساء که اگر حرکاتی در سابق می‌خواستند بکنند استعداد نداشتند حالا استعداد پیدا می‌کنند و به علاوه چند مضرات دیگر هم دارد که به عقیده بنده از هر سی خانوار یک سوار بخواهند که آن‌ها به اختیار یا به طریق قرعه انتخاب کنند و بفرستند خیلی بهتر است که رئیس طایفه ابداً مختار نباشد که از سوارهای خودش انتخاب بکند.

بهجت- بعضی از عرایض بنده را آقایان فرمودند این ماده دو که می‌نویسد (میزان گرفتن سوار هر سی خانوار یک نفر سوار است) این جا دو مطلب است که به طریق اجمال ذکر شده است یکی نوشته است از هر سی خانوار یک سوار- خانوار عبارت است از یک چادر در این چادر ممکن است سی نفر مرد باشد ممکن است یک نفر باشد پس خوبست یک میزانی معین کنند که از هر چند نفر مرد یک سوار بدهند یکی دیگر اینست که طریق گرفتن یک نفر را هم باید معین بکنیم که به دل خواه رئیس آن ایل است یا به انتخاب یا به طور قرعه باید معین شود.

معزز الملک- چون مخبر کمیسیون گویا مریض هستند از این جهت بنده خودم را مکلف می‌دانم که وظایف مخبری را ادا کنم و چون ایراد آقا را نشنیدم بدین جهت جواب آقای بهجت را عرض می‌کنم یکی آن که فرمودند در یک خانوار ممکن است سی نفر مرد در یک چادر که عبارت از یک خانوار است یک نفر مرد باشد اگر قدری توجه بفرمائید می‌بینید که فعلاً ناگزیر هستیم از این که به همان ترتیب خانواری رفتار نمائیم به جهت این که اگر بخواهیم ترتیب نفری رفتار کنیم آن وقت باید اول تمام نفرات ایل را احصاء کنیم پس در اول قدم ما محتاج به یک احصائیه خواهیم شد برای این که بدیهی است وقتی که ما بخواهیم به آن آمال و آرزوی نظامی‌خودمان موفق شویم یعنی خدمت نظامی‌را اجباری کنیم برای اهالی مملکت البته آن وقت محتاج داشتن عده آن اشخاصی که لایق خدمت نظامی‌هستند خواهیم بود که عده آن‌ها را معین بکنیم و این محتاج است به خیلی از مقدمات و نمی‌شود به افراد ایلات که لایق خدمت نظامی‌هم نیستند گفت که از نفرات شما باید سوار گرفت و برای تسهیل کار است که خانوار نوشته شده است همان طور که فرمودند ممکن است عده مردها در خانواده‌ها مختلف باشد ولی چون ما سی خانوار نوشتیم که یک سوار بدهند این یک اختیاری است که به آن‌ها داده شده است که خود آن سی خانوار یک نفر سواری را که باید بدهند از بین خودشان انتخاب نمایند و خود آن‌ها ببینند کدام خانوار جایش بیشتر است تمولش بیشتر است خود آن‌ها انتخاب بکنند و من تصور نمی‌کنم که این یک اشکالی برای آن‌ها تولید کند.

حاج سید ابراهیم مدرسی- بنده موافقم ولی می‌خواهم عرض کنم که خوب بود یک تخمین احصائیه به‌اندازه که برآورد کرده‌اند در این راپورت باشد تا رفع بعضی اشکالات بشود و فرمایش آقای آقا محمد هم رفع شود این عبارت نمی‌رساند که در تحت ریاست ایلخانی است خانواری است و بودجه است.

لسان الحکماء- چیزی که در این ماده ذکر نشده بود که اهمیت تمام داشت آن مسئله سن سوار است که در همه جای عالم مدخلیت دارد و نظریه کمیسیون به این بود که مداخله در لایحه وزیر نکند و به این جهت چیزی بر او نیفزود و به این جهت بنده یک چیز مواد را که خیلی اهمیت داشت نوشته و تقدیم کرده ام در مسئله سن از ۲۱ تا ۲۶ را معین کرده ام.

بهجت- خواهش دارم آقای معزز الملک یک قدری متوجه عرایض بنده باشد بنده از روی دقت آن عرایض را عرض کردم ایلیات ما عملیاتش معلوم است امروز خانوار را هم نمی‌دانیم عده اش چه قدر است چنان چه از خود بنده هم ایلات عربستان را سئوال کردند و من نمی‌دانم و اما احصای خانوار هم نمی‌دانیم اگر احصای خانوار در دست مان بود اشخاص را هم معین کنیم و این قانون ما یک مدت مدیدی طول می‌کشد که اجرا شود و در این مدت ممکن است آن قانون احصائیات هم معلوم شود خانوار یک کلمه است که ممکن است خیلی توجهات داشته باشد قابل احتمالات است برای این که هستند که دو


برادرند یا این که پسر و پدر که هر دو زن و بچه دارند ممکن است این‌ها را دو خانوار را ممکن است که یک خانوار محسوب کرد لکن در اشخاص که هیچ ممکن نیست که تخلف کرد به علاوه می‌گویم این که می‌فرمائید یک احصایه صحیحی نداریم عرض می‌کنم به همین ترتیب در خانوارها هم یک احصایه صحیحه نداشتند فقط هم چنین بود آن تخمین را در نفرات می‌آورند فرقی چندان نمی‌کند و سایر نظریات ایشان را تصدیق می‌کنم ولی به شرطی که در نظرشان باشد که در شور دوم قید بکند به طور اختیار از بین خودشان بتوانند انتخاب کند که یک نفر منتقد چهار نفر را انتخاب بکند از بستگان خودش.

وزیر جنگ- اولاً باید دانست که سی نفر با سی خانوار یک تفاوت عمده دارد خانوار در ایلات یا در هر جا کمتر از پنج نفر مرد نیست و ممکن است ده زن و مرد باشد و ما تصور می‌کنیم که این که گفته‌ایم از سی خانوار اقلش از صد و پنجاه نفر نفوس که غیر از طفل است یک سوار انتخاب می‌شود و شاید تا دویست و پنجاه که سیصد هم برسد پس ما اقلش یک نفر سوار را از صد و پنجاه نفر می‌خواهیم که نفراتش معلوم باشد نه از سی نفر که بگوئیم این نفراتش معلوم باشد این موضوع را باید درست دانست و خانوار هم در ایلات زود معلوم می‌شود و محتاج به این نیست که احصائیه ترتیب بدهیم برای این که در هر ایلی که شما وارد می‌شوید رئیس آن هم همراه شما خواهد بود همین قدری که رئیس ایل همراه شما باشد خیلی زود معلوم خواهد شد که این خانوار چند نفر است منتهی تفاوت این کار آن چه که محل بماند در یک ایل ده هزار خانواری پانصد نفر می‌ماند و این یک چیزی در باب همین مجلس شورای ملی مثل این که عرض می‌کنم قانون را نمی‌توان از اول داخل در جزئیاتش شد یک کاری را که می‌خواهیم بکنیم از اول نباید داخل در جزئیاتش بشویم اگر آن روزی که در این مدرسه نظامی‌ شروع کردید به خواستن یک قانونی و مجلس اگر یک چنین چیزی که حالا هست به نظر می‌آید یک چیز چنین غریبی به نظر می‌آید اما هر قدر پیش رفتند هی بر اهمیت آن افزود و هی پیشرفت کرد و در نظر‌ها جلوه کرد همین طور این مسئله هر قدر بگذرد به مرور احصا و نفراتش معلوم می‌شود و به مرور این مسائلی که لازمه نظم اوست معلوم می‌شود لازم نیست که از الان ما مذاکره بکنیم یک مسئله هم در موضوع سن فرمودند و این مکرر در این جا اظهار شده و عرض کرده ایم برای موارد سرباز گیری و توپچی یک قانون نوشته شده چاپ هم شده در او تکالیف تمام تمام این مطالب معلوم است حتی ما آن شاگردهائی که برای مدرسه نظام گرفتیم که من جد کردیم و این روزها باز کردیم مدرسه نظام را معین کرده‌ام که شاگرد قبول نکنند دیگر این که تمام این ملاحظات را در آن بکنند که سنش چه باشد مرض مزمن نداشته باشد تمام این نکات را دکتر سحبه می‌داند و در این موضوع دیگر لازم نیست که یک بحث علیحده بشود و اگر لازم می‌دانند که آن را هم بیاوریم به مجلس شورای ملی و با تصویب مجلس شورای ملی باشد که آن را هم بیاوریم.

ارباب کیخسرو- بنده چنان تصور می‌کنم این که قرار گذاشته‌اند نمایندگان از همه جا جمع شوند این جا و از ایلات هم جمع شوند برای این است که نظرات خودشان را در این قبیل مسائل بگویند و بنده تقاضا می‌کنم از آقایانی که بیشتر در این باب اطلاعات دارند از قبیل آقای سردار اسعد آدینه محمد خان.

حاج محمد کریم خان- آقای مرتضی قلی خان اطلاعات خودشان را بفرمایند آن وقت مجلس شورای ملی هم ملاحظات خودش را می‌کند اگر می‌بایست که از هر سی خانوار یک سوار بگیرد سی خانوار می‌کند اگر مثلاً از ۶۰ خانوار به نظرش آمد آن را تصویب می‌کند.

بهجت- ما امتحاناً مأمورین خودمان را در گرفتن سرباز امتحان کرده ایم دیده ایم به چه طور رفتار کرده‌اند و دو برادر با یک پدر مثلاً دو تا زن چند تا در یک چادر زندگی می‌کند این‌ها را یک خانوار می‌گویند با دو برادر در یک چادر زندگی می‌کنند یک خانوارند یا این که میزانش یک چادر نشین است بنده نمی‌دانم میزان یک خانوار چیست اگر از یک چادر نشینند یک خانوار حساب می‌شوند میزان این که این چند نفری که در این جا هستند این‌ها یک خانوارند دو خانوارند هیچ معلوم نمی‌شود و بنده عرض می‌کنم که به این ترتیب ممکن است که رئیس ایل آن را دست آویز بکند و به آن‌ها تحمیل بکند و اسباب زحمت بشود بلی بنده خودم ابتدا عرض کردم ممکن است در یک خانوار سی نفر مرد باشد من باب مثل عرض کردم ممکن است در یک خانوار هم یک نفر مرد باشد عرض نکردم از هر سی نفر یک سوار بگیرند شما در این میزانی که تصور فرموده اید پیش خودتان که در خانواری پنج مرد است آن وقت سی خانوار یک سوار تعیین کرده‌اند معلوم می‌شود از هر صد و پنجاه نفر مرد یک سوار معین کرده‌اند حالا هم بفرمائید از هر صد و پنجاه نفر مرد یک مرد گرفته شود یا به قرعه یا به انتخاب و این را مثل یک ماده قانونی در این جا قرار بدهید عرض کردم وقتی که بنای احصائیه را گذاشتیم آن وقت به طور تحقیق معلوم می‌شود فلان ایل نفوسش چه قدر است و مادام که احصائیه نیست به همان تخمینی که می‌گوئید چند خانوار است فلان ایل و هر خانواری پنج نفر مرد لااقل دارد به همان تخمین می‌توانید بگوئید که از هر صد و پنجاه نفر مرد یک مرد سوار بگیرند چون قانون نباید مجمل باشد باید معلوم باشد تا این که نتوانند دست آویز خود بکنند در مقام عمل و اسباب زحمت دیگران بشوند و در مقام اجرا هم بدیهی است در مرتبه اولی به طور اکمل این قانون اجرا نخواهد شد و هیچ ضرری هم ندارد که ما یک قانونی را کاملاً بنویسیم لکن در مقام عمل به تدریج عمل شود.

وزیر جنگ- در موضوع این که فرمودند خانوار لازم است عرض می‌کنم حضرت سردار اسعد هستند حاج محمد کریم خان هستند خانوار را در ایلات آن قسمتی را می‌گویند که به ما هم شریکند یعنی یک خانه اعم از این که در یک چادر باشند یا در چند چادر که عبارت باشد از یک پدر پسرهایش یا چند برادر خواه این چند برادر در یک چادر زندگی کنند خواه در پنج چادر زندگی کنند وقتی که این ایل بیگی یا ایل خانی نهار اشریک می‌داند که بزشان توی هم است و شیرشان در یک دیگ دوشیده می‌شود و با هم هستند آن‌ها را یک خانوار می‌گویند اما وقتی که فرضاً یک پدر و یک پسر بود همین که پدر پسرش زن داده و چند بز از گله خودش سوی کرد به او داد و یک چادر به او داد و گفت که این‌ها مال و از این به بعد تو از من مجزی هستی برو کاسبی بکن این یک خانوار می‌شود در دهات هم همین طور است حضرت سپه دار هستند می‌دانند خانوار آن‌ها هم همین طور است وقتی که با هم شریک باشند یک خانوار محسوب می‌شوند اعم از این که ده نفر باشند یا دو نفر آن قسمتی که با هم شریکند در اموال در خیر و شر هم دیگر در نفع و ضرر آن‌ها یک خانوارند وقتی که جدا شدند آن وقت یک خانوار دیگری می‌شود.

حاج شیخ الرئیس- بنده پاره عرایض می‌خواستم عرض بکنم دیدم به حمدالله کفایت کرد تقریرات آقای وزیر جنگ عرایض بنده در اولی یک نکته را به بیان آقای بهجت می‌خواهم تعقیب بدهم و عرض کنم که امیدواریم اعمال سابقین و گذشتگان و استبداد را برای خودشان ملاک و مناط ندانند و خودشان را امیدوار داشته باشد که در این دوره تجدد اخلاق اولیای دولت که اخلاق کریمه است طوری در این مأمورین سرایت بکند که از آن گونه احتمالات و آن گونه تقلبات جلوگیری از تأسیس یک قانونی که از برای حفظ نظام مملکت و استفاده از ایلات که در حقیقت قوه محافظ مملکت آن دو در حقیقت یک یک قوه مسلمه محل اطمینان دولتند جلوگیری بشود امیدواریم از این به بعد در گذشتن یک چنین قانونی این گونه احتمالات مانعیت نداشته باشد و البته اگر این احتمالات باشد ممکن است که وزیر جنگ خودش هم تمام این اساس را تقلب کند همین طور هم وسایط غرض این است که این‌ها را مانع ندانند و با کمال موافقت و موفقیت تر این پیشنهاد وزیر جنگ موافقت نمایند و البته من هم مساعدم و موافقم در این که اساساً داخل شدن در این مذاکرات از وظایف مجلس شورای ملی خارج است.

رئیس- در این ماده به قدر کفایت مذاکره شده است حالا در ماده سیم مذاکره می‌شود.

(ماده ۳ به عبارت ذیل خوانده شد)

ماده ۳- مدت خدمت در زیر اسلحه سه سال است.

حاج محمد کریم خان- اولاً بنده پیشنهادی عرض کردم که سه سال زیاد است دو سال باشد به جهت این که این اول مرتبه است که سوار گرفته می‌شود به مردم سخت و گران می‌آید به این ملاحظه خوب است اگر صلاح می‌دانید دو سال نوشته شود.

وزیر جنگ- سابقاً هم عرض کردم باز هم عرض می‌کنم که مقصود از سه سال این است که دولت و وزیر جنگ این را سه سال سوار می‌شناسد برای خدمت نه این که این حکماً سه سال نباید به خانه‌اش برود خیر این طور نیست شاید یک وقتی وزیر جنگ مقتضی می‌داند چنان چه امروز هم همین حال را دارد این سربازهائی را که آورده‌ایم سر خدمت این‌ها را تقسیم می‌کنیم دسته دسته می‌روند گاهی به خانه شان لابد در عرض


دو سال سه سال یکی پدرش می‌میرد یکی برادرش عروسی می‌کند ده نفر ده نفر در بعضی از مواقع به آن‌ها مرخصی می‌دهند می‌روند خانه شان و بر می‌گردند در صورتی که این‌ها را برای سه سال مدت خدمت گرفته‌اند همین طور سوار ممکن است فلان سواری که از فلان ایل می‌آید مثلاً سوار ایلانوست می‌خواهد برود خانه خودش آن وقت ممکن است دولت مقتضی می‌داند در یک محرمی‌در یک رمضانی وقتی که این به ترتیب افتادند اجازه می‌دهد یک ماهه دو ماهه سه ماهه پانزده روز به مناسبت موقع حرب و بعد مرخصی می‌دهد می‌روند و مراجعت می‌کنند مقصود از این که گفته می‌شود سه سال در زیر اسلحه است یعنی دولت و وزارت جنگ او را سه سال مستخدم و سوار می‌شناسد و تا وقتی که او هست دیگری را نمی‌شناسد.

حاج محمد کریم خان- آقای وزیر جنگ می‌فرماید که بعضی‌ها منازل شان نزدیک است ممکن است زود بروند و مراجعت کنند اما بعضی منازل شان دور است پنجاه منزل است سی منزل است باید بیایند و بروند این خیلی اسباب زحمت است بهتر این است که همان دو سال قرار بدهند که مردم هم از روی رضایت و شوق بیایند و مشغول خدمت شوند.

معزز الملک- تصور می‌کنم آقای حاج محمد کریم خان تصور فرموده‌اند که تمام این سوار در تهران خواهد بود آن وقت بفرمایند که پنجاه منزل باید بیایند و بروند این طور نیست ممکن است آن سواری که در تهران است تا هنگامی ‌که منزل دارد فاصله‌اش دو منزل بیشتر نباشد علاوه بر این که در این جا نمی‌خواهیم داخل این مسائل علمیه‌اش بشویم که در گرفتن قشون از مدت زیاد باید شروع شود نه این که به عکس از مدت کم شروع شود به مدت زیاد باید برود و هر جا که شروع کرده‌اند به گرفتن نظام از مدت زیاد شروع کرده‌اند این یک (پرنسیبی) خواهد بود.

وزیر جنگ- علاوه بر این اگر صلاح می‌دانید به کمیسیون نظام برود اگر صلاح دانستند دو سال بنویسند بنده در این باب اصراری ندارم مربوط به کمیسیون نظام است.

معزز الملک- کمیسیون نظام نظر تازه نخواهد داشت.

حاج سید ابراهیم- عرض می‌کنم این قبل از شور دوم به کمیسیون نظام می‌رود پس دیگر از این حیث اشکالی نخواهد داشت ولی فرمایشی که آقای وزیر جنگ فرمودند که مدرسه را سه سال قرار بدهند و در ضمن مرخص بکنیم این اسباب اشکال بنده شد باید این‌ها تا سه سال در تحت نظام باشند و در زیر لباس و اسلحه باشند و این که بعضی مشکل دارند که این ایلات در سه سال در زیر اسلحه نخواهند ماند این طور نیست فقط باید دو سال در تحت اطاعت دولت و وزارت جنگ باشند شاید وزارت جنگ آن‌ها را به نقاط نزدیک تری به منازل‌شان مأموریت بدهد خود ایلات هم حاضر برای خدمت هستند و حالا عرض نمی‌کنم که سه سال یا دو سال کم و زیاد است لیکن در این که به آن‌ها مرخصی داده شود با آن مخالفم و لهذا در کمیسیون شور ثانوی لازم دارد.

ارباب کیخسرو- بلی بنده در این جا عرضی ندارم که در دو سال باشد یا سه سال باشد ولی آقای وزیر جنگ اظهاری کردند که خیلی اسباب اشکال شد برای این که ما از ترتیبات گذشته می‌بینیم که صاحب منصبان جزء وقتی بخواهند یک دخل بزرگی از طرف آن‌ها بکنند یک چیزی از آن‌ها می‌گیرند و یک مرخصی به آن‌ها می‌دهند و بدبخت اشخاصی که نظارت دارند بنده نمی‌توانم مطمئن باشم که سه سال مدت باشد و در ضمن هر وقتی مرخصی بخواهند اجازه بدهند این تجدید می‌کند امور گذشته را بنده نمی‌توانم عرض کنم که اصلاحات جدید یک قدری تغییر در اوضاع نمی‌دهد ولی این قدر را هم می‌دانم که این مملکت ما به این اصلاحات یک مرتبه مملکت صحیح نشده است که ما مطمئن شویم بگوئیم مملکت ما مملکت قانونی است پس در این صورت که آقا دو سال آقا سه سال هر چه معین کردند باید در آن مدت زیر سلاح باشند و این مسئله که فرمودند در جزء نیاورند که حتماً اسباب اشکال خواهد شد.

معززالملک- طوری که در کمیسیون نظام مذاکره شد همانست که آقای ارباب اظهار کردند قشونی که برای یک مدتی معین گرفته می‌شود برای سه سال است و غیر از آن هم نخواهد بود والا باز یک بی ترتیبی در نظام خواهد افتاد لکن این را هم اشتباه نکنند که تمام این اشکالات برای سال اول و دوم خواهد بود همین که سال اول گذشت بنده گمان می‌کنم دیگر دو سال باشد سه سال باشد چندان سخت نباشد و از برای سواری که سر خدمت هست چندان تفاوتی ندارد.

وکیل‌التجار- بنده تمام این اظهارات آقایان را شنیدم و هم چنین بیانات آقای وزیر جنگ را که این جا فرمودند و هم چنین بیانات آقای مخبر را ولی نفرمودند که این مدتی است که سوار در سر خدمت است فقط برای حضور است یا مشق هم خواهد داشت بنده مشق ندیده ام من گمان می‌کنم که عمده مدت که در دوره اول تعلیمات نظامی‌خودش را بکند که اگر در دوره‌های بعد لازم شد تحصیلات نظامی‌خودش را کرده باشد و عالم به قوانین نظامی‌باشد و در تحت قانون نظامی‌به سر بردن برای او یک سهولتی خواهد بود در آتیه زیرا که ممکن است اگر مشق نکنند در آتیه اسباب زحمت بشود سوار نمی‌تواند بی‌مشق و نظام باشد البته باید تحصیل بکنند و تحصیل سوار بیشتر از سرباز است اگر واقعاً سوار نظام لازم داشته باشیم باید در دو سه سال تحصیل نظام بکنند.

شیبانی- این تحقیقاتی که آقای وزیر جنگ فرمودند بنده گمان می‌کنم که همان دو سال باشد و یک سال هم تخفیف داده شود سهل تر نمی‌شود به طوری که حاجی محمد کریم خان اظهار کردند همان دو سال را از آن جا بگیرند.

رئیس- مذاکره در این باب به قدر کفایت شده است حالا رأی می‌گیریم یک پیشنهادی هم از طرف آقای حاج محمد کریم خان شده است حالا خوانده می‌شود.

پیشنهادی از طرف حاج محمد کریم خان قرائت شد که خدمت در زیر اسلحه دو سال باشد.

دکتر امیر خان- بنده این پیشنهاد را قابل توجه می‌دانم چنان که مخبر محترم فرمودند این چند ماه لازم است که در تحت اسلحه بمانند تا به قانون نظامی‌ فی‌الجمله آشنا بشود و یک مدتی لازم دارد که قوانین سواره نظام را درست یاد بگیرد به علاوه ممکن است در این مدت بعضی چیزها به او بیاموزند که نشنیده باشد به علاوه تعلیمات نظامی ‌که حسن وطن پرستی او را زیاد بکند و این‌ها خودش یک مدت زیادی لازم دارد به علاوه ممکن است در ظرف این مدت گاهی مریض شوند که نتوانند مشق بکنند یا آن که سر خدمتی بروند پس در هر صورت وقتی هم که مدت سه سال باشد مدتی است که دولت از آن‌ها استفاده بکند چندان زیاد نخواهد بود منتهی یک سال خواهد بود به علاوه به طوری که آقای معززالملک فرمودند همیشه در جا نظامی‌را از برای یک مدت زیادی می‌گیرند و کم کم از مدت می‌کاهند نه این که مدت را کسر کنند و بعد زیاد نمایند و اگر این طور کنیم به اشکالات زیادی بر خواهیم خورد.

رئیس- حالا پیشنهادی است شده است باید به او رأی گرفت حالا به این پیشنهاد رأی می‌گیریم کسانی که این پیشنهاد را قابل توجه می‌دانند قیام نمایند. (رد شد)

یک پیشنهادی هم از انتظام الحکماء به همین مضمون شده است.

انتظام الحکماء- بنده پیشنهاد خودم را پس می‌گیرم.

رئیس- چون آقایان وزراء جلسه خصوصی تقاضا کرده‌اند جلسه عمومی ‌را ختم می‌کنیم ولی چون روز سه شنبه روز عزاداری است مجلس تعطیل خواهد بود به این جهت فردا به طور فوق‌العاده جلسه تشکیل خواهد شد.

دستور جلسه فردا- شور در قانون ثبت اسناد انتخاب کمیسیون‌ها بقیه شور در قانون اخذ مواد از ایلات هست حالا ده دقیقه تنفس است بعد جلسه خصوصی خواهد شد. رئیس حرکت کرد مجلس علنی مغرب ختم شد.