مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ اردیبهشت ۱۳۴۰ نشست ۱۵
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیستم | تصمیمهای مجلس | قوانین انقلاب شاه و مردم |
جلسه پانزدهم
روز سهشنبه ۵ اردیبهشتماه ۱۳۴۰
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه ۵ اردیبهشتماه ۱۳۴۰
فهرست مطالب:
۱ـ تصویب صورتمجلس
۲ـ معرفی آقای حسن نبوی به سمت وزیر مشاور و معاون نخستوزیر بوسیله آقای نخستوزیر
۳ـ مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه مربوط به بودجه ۱۳۴۰ کل کشور
۴ـ معرفی آقای دکتر احمد دیبا به معاونت وزارت بهداری بوسیله آقای وزیر بهداری
۵ ـ مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه ۱۳۴۰ کل کشور
۶ ـ تعیین موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه
مجلس در ساعت نه و چهل و پنج دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید
- تصویب صورتمجلس
۱ـ تصویب صورتمجلس
رئیس ـ صورت اسامی غائبین جلسه پیش قرائت میشود. (به شرح زیر خوانده شد)
غائبین بااجازه ـ آقایان: سترگـ بهادریـ دکتر اسدیـ محمود ذوالفقاریـ امیر عشایریـ ایلخانیـ شیخالاسلامیـ طاهریـ قوامیـ دکتر موسوی اصفهانیـ شادلوـ سعید مهدویـ دکتر امینـ خلعتبریـ غضنفریـ دکتر اقبالـ معظمیـ دکتر اصلان افشارـ بهبهانی
غائبین بیاجازه ـ آقایان: دکتر هدایتیـ اعظم زنگنهـ امیری
دیرآمدگان و زودرفتگان بااجازهـ آقایان: اکبرـ رامبدـ محمودیـ وثوقـ اخویـ اریهـ دکتر الموتیـ برومندـ صالحـ دکتر ضیائیـ فرامرزیـ دکتر نوابـ رشیدیانـ مهندس بهبودیـ سرتیپزادهـ سنندجیـ صدر میرحسینیـ صرافزادهـ دکتر طاهبازـ گرجیـ دیهیم
رئیس ـ نسبت به صورتمجلس نظری نیست؟ آقای پورسرتیپ
پورسرتیپ ـ عرض کنم به پیروی از اجرای منویات شاهنشاه مخصوصاً در مصاحبه اخیری که فرمودند راجع به تعقیب اشخاص فاسد در دستگاه دولت بنده سه سؤال تقدیم مقام ریاست میکنم:
رئیس ـ من گفتم نسبت به صورتجلسه، وقتی کار صورتمجلس تمام شد از این قبیل کارها اگر بود بفرمائید آقای ارسلان خلعتبری
ارسلان خلعتبری ـ بنده عرضی ندارم.
رئیس ـ آقای یوسفی نسبت به صورتمجلس اگر هست بفرمائید.
یوسفی ـ در روز گذشته جناب آقای گرکانی همکار عزیزم راجع به خزانهداری کل بیاناتی فرمودند که خواستم توضیح بدهم خزانهدار کل راجع به اعتبارات ساختمانی هیچگونه دخالتی ندارد.
رئیس ـ اینها مربوط به صورتمجلس نیست عرض کردم در صورتمجلس آقایانی که بیاناتی کردهاند بفرمائید آقای نعیمی اکبر
نعیمی اکبر ـ از ابتدای تشکیل مجلس بنده فقط دو جمله عرض کردم خوشبختانه آن دوتا را هم اشتباه نوشتهاند.
رئیس ـ بدهید اصلاح کنند.
نعیمی اکبر ـ در جلسه گذشته نامهای که از طرف کارمندان و کارگران گمرک بنده دادهام نوشتهاند آقای محسن اکبر درحالیکه ایشان در دوره ۱۹ نماینده بودند و در قسمت دیگر نامهای که از طرف سندیکای مامائی داده شده که بنده تقاضا کردم خدمت آقای وزیر دارائی داده شود نوشتهاند آقای وزیر بهداری
رئیس ـ اصلاح میشود آقای مهندس والا
مهندس والا ـ در عرایض بنده یک اشتباهات چاپی هست مثلاً بنده عرض کردم پایگاه تبلیغاتی و اینجا چاپ شده بنگاه تبلیغاتی با یک اشتباه کوچک به کلی معنی جمله تغییر میکند.
رئیس ـ اصلاح میشود. دیگر نظری نسبت به صورتمجلس نیست؟ آقای مهندس اردبیلی
مهندس اردبیلی ـ در نطق جلسه گذشته بنده اشتباهات چاپی هست.
رئیس ـ بسیار خوب اصلاح میشود آقای دکتر نواب.
دکتر نواب ـ بنده را جزء غائبین غیرمجاز صورت دادهاند در صورتی که بنده قبلاً استجازه کرده بودم.
رئیس ـ البته اصلاح میشود، دیگر نظری نیست؟ آقای گرکانی
گرکانی ـ در عرایض بنده هم اشتباهاتی هست اگر اجازه بفرمایند چون مفصل است به تندنویسی میدهم.
رئیس ـ بدهید به تندنویسی، صورتمجلس مذاکرات جلسه قبل تصویب شد.
- معرفی آقای حسن نبوی به سمت وزیر مشاور و معاون پارلمانی نخستوزیر بوسیله آقای نخستوزیر
۲ـ معرفی آقای حسن نبوی به سمت وزیر مشاور و معاون پارلمانی نخستوزیر بوسیله آقای نخستوزیر
رئیس ـ آقای نخستوزیر
نخستوزیر ـ بنده عرض مختصری دارم.
رئیس ـ بفرمائید.
نخستوزیر (آقای مهندس شریفامامی)ـ با اجازه مجلس محترم شورای ملی میخواستم جناب آقای حسن نبوی را (مبارک است، مبارک است) که از قضات شریف و چندین دوره نمایندگی مجلس محترم شورای ملی را داشتند به سمت وزیر مشاور و معاون پارلمانی نخستوزیر به پیشگاه مجلس محترم شورای ملی معرفی کنم.
(بسیار خوب، مبارک است)
رئیس ـ ایشان نیابت ریاست مجلس شورای ملی را هم داشتهاند، آقای خلعتبری
خلعتبری ـ بنده تذکری دارم طبق ماده ۱۷۹ آئیننامه به آقای وزیر کشور بفرمائید.
رئیس ـ در جلسه قبل آقای مهندس مقدم در ضمن بیانات خود گفتند که دولت گذشته گاهی اهانتی به مجلس کرده، به شهادت آقایان وکلائی که از دوره نوزدهم اینجا هستند بنده که مجلس را اداره میکردم هیچوقت از طرف ایشان خلاف ادبی ندیدم (صحیح است) یعنی به عقیده من هیچ دولتی نمیتواند در مجلس اظهاری از این جهت بکند، اگر یکوقتی یکی از نمایندگان در جلسه با یک دوست خود مبادله حرفی کرده و او هم اعتراضی نکرده یا همانطور هم که گفتم اگر در بیرون نمایندگان خدای نکره یک حرفهای شخصی با هم داشتهاند ارتباطی به مجلس ندارد (صحیح است) ولی بنده به آقایانی که تازه تشریف آوردهاند و آقایانی که از دورههای قبل تشریف دارند اطمینان میدهم از دولت سابق تا آنجا که بنده بودم جز اطاعت از عقاید و اراده مجلس چیزی ندیدهام و بعداً هم انشاءالله همین ترتیب جریان خواهد داشت (صحیح است)
- مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه ۱۳۴۰ کل کشور
۳ـ مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه ۱۳۴۰ کل کشور
رئیس ـ آقای مهندس اردبیلی بقیه بیانات خودتان را بفرمائید.
مهندس اردبیلی ـ بنده در جلسه گذشته شمهای از وضعیت اقتصادی مملکت و وضع خراب وزارت دارائی صحبتهائی کردم و البته آقای وزیر دارائی فعلی به تذکراتی که در مجلس داده شده توجه خواهند فرمود و به اصطلاح این دستگاه عظیم مملکتی که چرخاننده اقتصاد مملکت است توجه بیشتری خواهند فرمود، حالا شروع میکنم به دنباله عرایض خودم.
در قسمت تولیدی و عمرانی لایحه تقدیمی دولت اشاره به پرداخت صد و پنجاه و پنج میلیون دلار به سازمان برنامه شده که اگر آن را به ریال تسعیر کنیم در حدود یکهزار و پانصد و بیست و پنج میلیون ریال میشود حالا ببینیم سازمان برنامه از این درآمد منابع ملی چه خدماتی در گذشته انجام دادهاست سازمان برنامه از محل عواید مزبور مستشاران متعدد از کشورهای مختلف برای مطالعه در پروژههای مختلف استخدام کرده و برای هر هیأتی مخارج گزافی را متحمل شده و حقالمشاوره زیادی در حق آنها پرداخت کردهاست و بطوری که در هر دو قدمی خیابانهای شمالی تهران چندین هتل مدرن و لوکس با مخارج گزافی ساختمان و آماده شده و بعضی از آنها برای پذیرائی مهمانها ـ خانمها و دوشیزگانی از خارج با ماهی ده هزار تومان استخدام کرده و از قراری که میگویند مخارج یک شبانهروز استراحت در این قبیل هتلها در حدود پنج هزار ریال به تناسب کمتر و بیشتر است و این قبیل هتلها محل عیش و نوش آقایان مشاوران بوده و هست که قطعنظر از اینکه خود لانه فساد برای اجتماع و محل انحراف بعضی خانوادههای عفیف است خود بیان فاصله طبقاتی را دارد. آیا این مخارجهای گزاف را آقایان مشاوران سازمان برنامه از کشور متبوع خود به تهران انتقال میدهند نه. زیرا دول متبوع آنها هرگز اجازه نخواهند داد که پول و مالیاتها را از اتباع کشور خود برای عمران و آبادی و تأمین هزینه زندگی افراد ملت بدست میآورد به دست یک عده معدود بسپارد تا آنها در هتلهای تهران به خوشگذرانی ادامه دهند. آری این پولها از محل عواید نفت و یا از اعتبار قرضههای سنگین است که نسل آینده کشور به جرم بیمبالاتی دولت گذشته باید جور آنها را بکشد و بر گذشتگان لعن و نفرین کنند.
سازمان برنامه در این مدت گذشته چنان در مطالعه غرق شد که در عین بیمطالعهگی میلیونها ثروت کشور و قرضههای خارجی را برای رفاه و آسایش و امور تولیدی اختصاص به ایران داده شده بود نفله کرد با ساختمان کاخ مجلل در خیابان دانشکده و یا استخدام ماشیننویسهای خوشمنظر که حقوق آنها ماهانه در حدود دو هزار تومان یعنی معادل حقوق یک وزیر است این وجوه را به یغما داد درحالیکه اغلب این خانمها کاری ندارند. در بدو تشکیل سازمان برنامه و تمرکز مؤسسات و کارخانجات متعلق به دولت نظر اساسی این بود که وزرای وقت به عنوان صاحب سرمایه تشکیل شورائی بدهند و نظارت در امور مربوط به برنامه دولت در این مؤسسات باشد و هیأتی از مجلس شورای ملی تعیین شود که به نمایندگی مجلس نظارت بر هزینهها داشته باشد این نظر در بادی امر عملی بود و عدهای از آقایان وزرا هر هفته چند روز این جلسه مشورتی را تشکیل میدادند و روی هر قسمت از پیشنهادات تصویبنامههائی صادر میکردند و هیأت نظارتی هم وظایف خود را به نحو احسن انجام میدادند تا رفتهرفته آقایان وزرا شانه از زیر این بار که جز مسئولیت نفعی بر آنها نداشت خالی کردند و نمایندگانی از طرف خود بنام نمایندگان صاحبان سرمایه معین کردند که پارهای از آنها نیز هر موقع بنا به مقتضیاتی از این کار برکنار و دیگری جانشین آنها میشدند ولی متأسفانه در این چند سال اخیر کار بجائی رسید که هیچیک از اعضاء شورای عالی بدون موافقت قبلی مدیرعامل سازمان تعیین و انتخاب نمیشد و همینطور عده اعضاء هیأت نظارت از بین هیجده نفر اشخاصی انتخاب میشدند که مدیرعامل سازمان برنامه اسامی آنان را تهیه و تسلیم دولت میکرد با اینحال تصور نمیرود که اصولاً مقدور نبوده که اعتراض نسبت به این دستگاه باعظمت شود چون به اصطلاح ریش و قیچی دست یک نفر بود و شورای عالی و هیأت نظارت را میتوان گفت منتخب و تسلیم اراده او بودند. سازمان برنامه ساختمانی در خیابان استخر دارد که تمام تشکیلات فعلی در سال ۱۳۳۲ در آنجا متمرکز بود و ماهیانه پانزده هزار تومان کرایه میدهند ساختمان دیگری در خیابان کمالالملک دارد و هر یک از شرکتهای تابعه آن هم مستقلاً ساختمانهائی را اجاره نموده بنابراین ساختمان جدید که میگویند از محل سود ویژه شرکتها ساخته شده و درنتیجه تکافوی سکونت تمام دستگاهها را نیز نمینمایند روی چه احتیاجی بوده و تا کنون چه مبلغ هزینه آن شده باید این مبلغ روشن شود به اضافه اینکه مشهور است که کلیه ساختمانهای دانشکده ادبیات را هم میخواهند به این دستگاه واگذار کنند و یا کردهاند و باز هم میگویند طبق دستور آقای مدیرعامل وقت ساختمانهای بین خیابان دانشکده و ادبیات و نظامیه مقابل مجلس شورای ملی را هم در نظر دارند خریداری و تسطیح نمایند که برای این دو کاخ عظیم آبرومند باشند.
در اول سال ۱۳۳۶ سازمان برنامه با داشتن ساختمانهای معظم برای مدت یکسال ساختمان را در خیابان شاهرضا اجاره کرده و ماهیانه چهل و پنج هزار تومان کرایه آن بودهاست و در اول همان سال آن بنا را تخلیه و به ساختمان جدید نقل مکان کردند حالیه لازمست آقای آرامش معلوم نمایند که کلیه مخارجی که برای این ساختمان شدهاست صورت ریز آن داده شود تا معلوم شود چه مقدار از وجوهی که بایستی به مصرف امور عمرانی کشور برسد صرف این ساختمان جدید شده و مسئول آن کیست و آیا این شخص مورد تعقیب قرار گرفته یا نه این عمل اینطور میرساند که مسئولین امور سازمان برنامه اطمینان خاطر کامل دارند که سازمان برنامه هفتساله که مدت آن در شرف انقضا است برای مرتبه سوم و چهارم و پنجم برای عمران و آبادی مملکت تمدید خواهد شد.
طبق اطلاع سازمان برنامه بیش از دو هزار دستگاه اتومبیل سواری خریداری نموده منتها عدهای از آنها را به عنوان دستگاههای اجرائی مانند کامپساکسـ ژرژفرای بهداشتـ کشاورزی منظور نموده و عدهای در اختیار عموم رؤسای سازمان برنامهاست که بهیچوجه حاضر نیستند رقم قطعی و خرید آن را صورت دهند و دستورات عمومی نخستوزیری و راهنمائی و رانندگی را درباره این اتومبیلها اجراء نماید فعلاً تعدادی از نمرههای شخصی در اختیار متصدیان سازمان برنامهاست اگر در مواقع احتیاج در خارج از سرویس اداری برای کارهای شخصی از شمارههای مزبور استفاده میکنند و موقع فروش و حراج ماشینهای فرسوده نمرههای خصوصی آنها را نگاهمیدارند و ضمناً مبالغ زیادی بابت بنزین و روغن و نیز رادیوی ماشین و حقوق راننده و غیره برای کارهای غیراداری تلف میشود صورت ریز کلیه هزینههای ماشینهای سواری و ماشینهای بنام دستگاههای اجرائی خریداری شده بایستی به مجلس شورای ملی تحویل شود.
در مورد دخل و خرج سازمان از اعتباراتی که در اختیار آنهاست بطور قطع میدانم که دولت یعنی هیأت وزراء هیچگونه اطلاعی ندارند و دخل و خرج با نظر مدیرعامل و تصویب شورای عالی برنامه و نظارت نمایندگان منتخب از مجلس بوده چون بطوری که شنیده شده و میشود هزینههای بیحد و بیشماری در این دستگاه میشود که از هیچیک از آنها هیأت دولت اطلاع ندارد اگرچه پارهای از این هزینهها زیر نظر مدیرعامل سازمان برنامه بسیار ناچیز است و بحث در این مخارج را صلاح نمیداند ولی اگر این تصور را بکنیم که با ریال و ریال ممکن است سرمایه بزرگی را تشکیل داد همین مخارج جزئی مبالغ کلی را تشکیل میدهند برای آبادانی یک کشور کافی است و تشخیص ارزش کار مستخدمین سازمان برنامه از نظر خدمت و قدمت و تحصیلات و مقایسه حقوق نها با اشخاص که در مدت سه سال اخیر وارد این دستگاه شدند چیست؟ چون بطوری که دیده میشود عده اشخاصی که در گذشته مصدر مشاغل سازمان برنامه بوده و مورد توجه مدیرعامل سابق سازمان برنامه نبوده صرفنظر از اینکه آنها را به بدنامی در اجتماع معرفی میکنند خدمتی هم به آنها رجوع ننموده و ناچار مانند عضوهای عاطل و باطل نگاه میدارند.
صورت اسامی کارمندان سازمان برنامه متضمن مدت خدمت رتبه و تحصیلات چه آنهائی که در کادر رسمی باشند چه آنهائی که مطرود بوده و در اختیار کارگزینی و نظارت بر شرکتها باید تهیه و به مجلس شورای ملی تقدیم شود. و ضمناً اشخاصی که فعلاً در رأس ادارات و قسمتهای حساس سازمان برنامه مانند حسابداری و کارگزینی و کارپردازی و بازرسی و نظارت مالی و ارتباطات و امور اجتماعی و نظارت بر شرکتها و غیره گمارده شدهاند حدود وظایفشان چیست (مصطفوی ـ وظیفه هیأت نظارت را بفرمائید) مهندس اردبیلی ـ بنده سؤال میکنم و تا چه حد مورد اعتماد و اطمینان دستگاه سازمان میباشند در چند سال پیش وزارت کشاورزی از سازمان برنامه میخواهد که برای دفع ملخ تعداد ۳۵ دستگاه کامیون خریداری کند اداره کارپردازی سازمان این کامیونها را خریداری و برای ساختن اطاقهای روی آنها از طریق مناقصه قراردادی با یک نفر بسته میشود بعداً اشخاص دیگری که در جلسه مناقصه شرکت داشتند و قیمت کمتری را پیشنهاد نموده بودند در مقام شکایت به وزارت کشاورزی برمیآیند و وزارت کشاورزی با توجه به این موارد و شکایت و کسب اطلاعات بیشتری از خارج بدین نتیجه میرسد که هزینه ساختمان اطاقهای این ۳۵ دستگاه ماشین بطور محقق کمتر از مبلغی است که کارپردارزی سازمان قرارداد بستهاست در این مورد مکاتباتی بین وزارت کشاورزی و سازمان برنامه مبادله میشود که منتج به نتیجه نبوده زیرا کامیونها تکمیل و تحویل شده بود فقط کارپردازی سازمان برنامه با توجه به عمل خلاف خود مبلغی به عنوان تخفیف از مقاطعهکار کسر میکند اختلاف بین دو قیمت در حدود پانصد و بیست و پنج هزار ریال بوده و آخرین رقمی که پرداخت شدهاست یک میلیون و دویست و چهل هزار ریال است پرونده این موضوع اکنون در دست رسیدگی است تا متخلفین و مجرمین تعیین شوند هنوز هم نتیجه رسیدگی در این مدت معلوم نشدهاست.
از این جهت ما میخواهیم بدانیم که برای کارپردازی چه مسئولیتی قائل و اداره بازرسی چه خواهد کرد و اداره ممیزی و نظارت مالی و حسابداری که این اسناد را بایستی بحساب بگذارند با اطلاع از این خلافکاریها چگونه وظایف قانونی و وجدانی خود را انجام خواهند داد و کسانی هستند که تحت تأثیر و تطمیع قرار نگیرند اعمالنظر هیأت نظار منتخب مجلس شورای ملی در سازمان برنامه نسبت به کلیه وجه مصرفی تا چه حد است چون در کارهای مالی از نظر کلی ممکن است دخالت کنند ولی از نظر فنی چه وظایفی را میتوانند انجام دهند. بسیاری از اسناد پرداخت وجوه در دستگاه مالی سازمان موجود است که بواسطه فقدان مدرک و مجوز و مکتوم داشتن آن سالهای متمادی است که به خرج قطعی گذارده نشده صورت این اسناد مورد نیاز مجلس است. بیلان سالیانه شرکتهای تابعه سازمان برنامه به چه وسیله و چه نوع به تصویب مجمع عمومی سازمان برنامه میرسد و برای تصویب آنها از طرف هر شرکت در آخر هر سال چه مبلغ به اشخاص داده میشود آیا تصویب این بیلانها فقط روی اعداد ماشینی است و یا به اصل مصوبات و مواد خرج هم رسیدگی میشود صورت ریز پاداشهای پرداختی از این بابت مورد احتیاج است و باید هرچه زودتر به مجلس تقدیم میشود.
مگر نمیشد با این با این پولها امور تولیدی و سطح کشت را بالا برد؟ مگر نمیشد با این پولها در کنار رودخانههای قابل استفاده تلمبههای قوی آب نصب کرد؟ و آب رودخانه را برای کشت نیشکر به خوزستان و آذربایجان جاری نمود؟ مگر نمیشد از اعتبار این پولها در هر ده یا بخشی آزمایشگاه خاکشناسی تأسیس کرد تا دهقانان با تجزیه خاک بدانند از چه نوع خاک برای کشت چه نوع محصول استفاده کرد؟ مگر نمیشد با این پولها در دهات چاههای عمی زد و از آب آن برای آشامیدن اهالی ده یا برای آبیاری باغات و زراعت استفاده کرد؟ مگر نمیشد با این پولها آموزشگاه پزشکیاری تربیت کرد و برای هر دهی یک نفر از آنها را اعزام داشت تا زارعین بدبخت از سرماخوردگی یا شیوع آبله و یا شیوع سایر امراض مسری تلف نشوند؟ آیا نمیشد از این اعتبارها باغات و جنگلهای مصنوعی احداث کرد که لطافت در هوای ساکنین آن محل مؤثر شود و زارعین از سوختن کود حیوانی جلوگیری و برای تقویت خاک زراعت و تکثیر محصول تشویق کرد؟ آیا نمیشد با این پولها در هر دهی با دادن وامهای کوچک ساختمانهای گلی و خانههای روستائی را به طرز صحیح بهداشتی ساخت؟ آیا نمیشد با این پولها به زارعین بذر خوب تهیه کرد؟ آیا با این پولها نمیشد برای زارعین با تلقیح واکسنهای لازم بر ضد امراض گوناگون مصونیت داد؟ آیا با این پولها لااقل در هر دهی یک تراکتور بخورده مالکین اختصاص داد و با اقساط طویلالمدت پول آنها را گرفت؟ آیا با این پولها نمیشد با احداث جادههای کمعرض ارتباط جادههای الاغرو را به جاده اتومبیلرو تبدیل و ارتباط دهات را به یکدیگر و کلیه آنها را به یک راه اصلی اتصال داد؟ آیا با این پولها نمیشد اقلاً برای هر بخشی یک آمبولانس خرید که در مواقع ضرور بیمار مهلک را به مراکز شهرها برساند؟ آیا با این پولها نمیشد آب مشروب و سالم برای زارعین فراهم کرد؟ آیا با این پولها نمیشد مروج کشاورزی را بقدر کافی تربیت کرد و در خدمت راهنمائی زارعین گذاشت؟ آیا با این پولها نمیشد زارعین را در مواقع بیکاری به کارهای اجتماعی واداشت؟ و چیزهای دیگر که باعث اتلاف وقت میشود.
به هرحال وقت مملکت با نفله کردن اعتبارات هنگفت تلف شد و الآن در موقعیتی قرار گرفتهایم که سازمان برنامه برای مخارج عادی و جاری خود محتاج است و با زحمت میتواند حقوق کارمندان خود را پرداخت نماید پس باید زانوی غم و اسف در بغل گرفت و بر بوجودآورندگان این وضع محنتبار لعن و نفرین کرد و بدبختی ما در این است که هیچوقت خائن را تنبیه نکردهایم و بلکه بزرگتریت تنبیه مأمورین با هستی و حیثیت کشور بازی میکنند این است که او را از کار برکنار و بعد از چندی به کار دیگری بهتر از اول بگماریم و نشانه بارز این بیمبالاتی این است که اولاً سازمان برنامه حساب اموال ندارد و ثانیاً در ظرف این مدت طولانی حتی یکبار نیز موفق نشده بیلان و طرازنامه تهیه و منتشر نماید؟ و مردم از سازمان برنامه کارهای مولد ثروت میخواستند نه ساختمانهای آسمانخراش.
و همچنین در زیر همان عنوان نوشته شده که از محل عواید نفت ۱۵۵ میلیون یعنی ۱۵۲۵ میلیون در اختیار وزارت دارائی برای مخارج کشور گذاشته شده در صورتی که قرار نبود که از محل عواید نفت وجهی را وزارت دارائی برای مخارج مملکت خرج کند بلکه طبق فرمان شاهنشاه وزیر دارائی وقت همواره نظر این بودهاست که بودجه کشور باید بدون اتکاء به درآمد نفت قائم باشد زیرا اگر وزارت دارائی قادر به هزینههای پیشبینی شده در بودجهاست باید وصول عواید عمومی آن را نیز به عهده بگیرد والا هزینه را چنان کم کند که بتواند بدون گرفتن کمک از درآمد نفت روی پای خود بایستد بلکه درآمد نفت بایستی به مصرف کارهای تولیدی که در رأس آن بالابردن سطح کشت و ازدیاد محصول میباشد. و نیز عنوان شده از درآمد نفت بیست میلیون برای انجام برنامههای اکتشافی و توسعهای و خرید ماشینآلات اختصاص داده شده.
من نمیدانم قبل از ملیشدن نفت اینهمه ادارات که در ساختمانهای شمالی تهران سکونت کردهاند کجا بودهاند که بعد از ملیشدن نفت خیابانهای شمالی تهران پر از ادارات تابعه شرکت نفت است و ساختمانهای مزبور را از پنجاه هزار تومان تا بیست هزار تومان در ماه کرایه میکنند و به همان نسبت مخارج پرسنلی و مخارج اداری به آن میافزایند میگویند که یکی از واحدهای شرکت نفت ساختمانی را که کرایه آن هفت هزار تومان در ماه بوده و به ماهی بیست هزار تومان کرایه کرده و شش ماه هم کرایه را قبلاً دادهاست مشروط براینکه موجر نصف مبلغ مأخوذه را بواسطه عمل که کرایه کردهاست بپردازد آیا اسم این معامله را میشود برنامه اکتشافی و یا توسعهای گذاشت؟ شما اگر سری به ادارات شرکت ملی نفت بزنید خواهید دید در هر اطاق لوکس و مجلل یک نفر نشسته و اغلب آنها بیکار است اگر قرار باشد برای هر نفری یک اطاق در نظر بگیرند باید همه تهران را برای ادارات شرکت نفت کرایه کرد و بیست میلیون دلار را خرج عزیزان بیجهت نمود البته در بین کارمندان شرکت نفت کارمندان صدیق و وارد زیاد است حساب آنها با دیگران جداست ولی هیچوقت قرار نبود از درآمد نفت این قبیل ولخرجیها شود بلکه باید با استفاده از قضا و توجه به اینکه مملکت به صرفهجوئی و اعتبارات احتیاج شدید دارد نه ایجاد سازمانهائی به شرح زیر:
- ۱ـ سازمان امور اداری
- ۲ـ سازمان امور حقوقی
- ۳ـ سازمان امور مالی
- ۴ـ سازمان تحقیقات و توسعه فنی
- ۵ ـ سازمان امور غیرصنعتی
- ۶ ـ سازمان مهندسین و خدمات فنی
- ۷ـ سازمان تجزیه و تحلیل در قرارداد کنسرسیوم
باید آنها را در یک ساختمان که کرایه آن متناسب باشد متمرکز کرد و از مخارج زاید جلوگیری نمود مطلبی که باید عرض کنم این است که گویا شرکتها عامل پالایشگاه آبادان را خوابانیده و فقط یک تلمبه آن برای مصرف داخل کشور بکار انداختهاند و استخراج نفت را بصورت خام به کشورهای اروپائی حمل میکنند و قرار است شرکتهای عامل ده هزار نفر از کارگران صنعت نفت را بیکار کنند و چون این ده هزار نفر اکثراً از اهالی خوزستان هستند و هر یک متکفل خرج لااقل یک عائله پنج نفری است لذا اخراج آنها نگرانی در خوزستان تولید کرده و سال جدید را برای خانوادههای آنها بعذا مبدل کردهاست اولاً باید شرکتهای عامل پالایشگاه آبادان را که سرمایه تأسیساتی ملت ایران است بیکار نگذارد و از آن استفاده کند زیرا میلیونها دلار برای احداث آن خرج شده که از آن بهرهبرداری شود و ثانیاً با بکارانداختن آن کارگران ایرانی برای خود قوت لایموت تهیه کنند زیرا یکی از محسنات تولید صنعت نفت ایجاد کار برای بیکاران بوده ولاغیر؟؟ در مورد قرارداد با کنسرسیون و تجزیه و تحلیل قرارداد و تجدیدنظر در آن به نحو مطلوب و ساختمان شرکت نفت مطالبی دارم که به موقع بعرض مجلس شورای ملی خواهم رسانید.
گرچه از اقدامات بسیار مفید جناب آقای شریفامامی نخستوزیر در زمان تصدی وزارت صنایع و معادن تهیه وسال وام صنعتی به مبلغ دویست و بیست و نه میلیون و ششصد هزار ریال ۲۲۹۶۰۰۰۰۰ ریال بوده و حقاً این وام قسمتی از صاحبان صنایع کوچک را از فقر و تهیدستی نجات داده و اگر باز هم چنین مقدوراتی اجازه دهد باید به صاحبان صنایع و حرف کوچک کمک کرد تا بتواند از دسترنج خود عائلهای تحت تکفل خود را اداره نماید ولی اختصاص قسمتی از این وامها در کارخانه غیردولتی بدون در نظر گرفتن وسائل استحفاظی و مدیریت و تهیه مواد اولیه و در نظرگرفتن بازار فروش و سیستم حسابداری قیمت تمامشده مضر است زیرا اکثر صاحبان کارخانههای واردکننده چنین اطلاعاتی ندارند و روی تجربیات گذشته که فاقد اطلاعات علمی میباشند مبادرت به ورود کارخانه نمودند و چنانچه وزارت بازرگانی و وزارت صنایع و معادن و وزارت کار مشترکاً وسائل استحفاظی و مدیریت و تعیین بهای تمامشده و حسابداری صنعتی و تهیه وسائل یدکی و جنبه فنی تحت نظر گرفته نشود بعد از چند سالی اکثر این کارخانهها روی عدم اطلاع و بصیرت و عدم قدرت رقابت با امتعه مشابه خارجی به آهنپارهای مبدل گشته و علاوه از اینکه خود کارخانه و سرمایهای که بکار رفته عاطل و باطل خواهد ماند عدهای کارگران نیز سربار وزارت کار و یا دولت خواهند بود ناگفته نماند اگر وزارت بازرگانی (اداره کل تثبیت قیمتها) در این قبیل کارخانجات از لحاظ وظیفهای که به عهده دارد نظارت نماید طبعاً قسمتی از قیمت اجناس تثبیت شده و در تقلیل قیمتها مؤثر خواهد افتاد.
اصلاح وضع کشاورزی و توسعه کشت
متأسفانه وزارت کشاورزی که باید پیشقدم در این کار باشد خود در خواب عمیق فرو رفته و اکثر آقایان مهندسین سعی دارند که دائماً مأموریت خارج از تهران یا بعضی از آنها خارج از کشور بسر برند بطوری که رقم عمده بودجه وزارت کشاورزی خرج سفر و فوقالعاده مأموریت و پاداش میشود و مسئولین امر بهیچوجه در فکر اصلاح وضع کشاورزی نیستند و تا حالا بجز اصلاح دو یا سه رقم بذر گندم خوب کار مثبتی انجام ندادهاند و اینکه متمسک شدهاند که با فروش ماشینهای کشاورزی کمکی به زارعین باشد تا اندازهای از حدود حرف خارج نیست خرده مالک ابداً استطاعت خرید تراکتور حتی گاو ندارد و بذر خوب در اختیار ایشان نیست و زمین را خوب نمیشناسد که در چه نوع زمین چه نوع کشت مناسب است و مروجین کشاورزی برای گرفتن خرج سفر و فوقالعاده به دهات میروند در قهوهخانه چائی میخورند و قلیان میکشند به چند نفر حرفهائی میزنند که مستمعین قدرت درک و فهم آن را ندارد. در مورد دام باید بگوئیم چندی پیش مسئول امور دامپزشکی کشور گفت ۷۵% دامهای اطراف تهران مسلول است من نمیدانم پس این اداره کل دامپزشکی چه عملی انجام میدهد و آیا برنامهای برای تلقیح واکسنهای واگیر دارد یا خیر؟ مسلماً نه برای اینکه این اداره تا حالا در سال مبالغ هنگفتی از بودجه استفاده کرده و عمل مثبتی انجام ندادهاست و فقط از اقدامات مشعشعانه آن اداره این بود که رئیس دامپزشکی بلوچستان پارسال گزارش داد که طاعون اسبی وارد آن منطقه شده و این گزارش را در مرکز دفن کردند تا اینکه این مرض مهلک از بلوچستان به فارس و از فارس به خوزستان سرایت کرد و واکسن ضد طاعون به عذر نداشتن اعتبار و بیاعتنائی
بیگانه وسیله ارتزاق زارعین حمله برد و دامنه آن از خوزستان به کرمانشاه و از کرمانشاه به کردستان و قسمت جنوبی آذربایجان رفت و بعد از اینکه بیست هزار اسب مردم از بین رفت در تهران آگهی دادند که واکسن ضد طاعون آماده تلقیح است و هر کس میتواند اسب خود را برای تلقیح به فلانجا بیاورد البته اینهم بخاطر اسبهای اصیل چند نفر معدود ساکن تهران بود نه بخاطر رعایای بدبخت و بیچاره و دیگر اینکه میگویند مهندسی در اصفهان به چهار هزار گوسفند واکسن عوضی تلقیح کرده که کلیه گوسفندها تلف شدهاند. اینست اقدامات اداره کل دامپزشکی؟ در صورتی که وزارت کشاورزی میداند که دولت نمیتواند از املاک خود بهرهبرداری کند زیرا دولت تاجر یا مالک خوبی نبوده و نیست و بهترین دلیل خرابهماندن دهات خالصهاست که سالهای متمادی در دست دولت بوده اهالی ده مهاجرت قنات خشک با غلات بلااستفاده مانده و با وجود اینکه قانون تقسیم خالصجات از مجلس گذشته و ابلاغ شده تا کنون قدم مؤثری در اجرای آن برداشته نشده و این اداره همینطور سربار جامعه باقی است.
امور راهسازی:
راههای شوسه کشور در تمام ایران مخصوصاً در آذربایجان بقدری خراب است که حد و وصفی ندارد این شوسهها مانند ارهاست قطعنظر از اینکه کامیونها را قراضه میکند اصلاً تا مسافر به مقصد برسد دل و روده مسافر از جا کنده میشود بیست و چهار ساعت مسافر مستلزم ده روز استراحت است فقط کاری که کردهاند این است که چند نفر از دهاتی اطراف جاده را در مسیر راه میگمارد هر وقت مسافر یا اتوبوسی را دیدند از دور میآید دو ی سه بیل خاک برداشته در راه میاندازند تا بدینوسیله نشان دهند که وزارت راه مشغول مرمت جادههاست ولی در دستگاه وزارتخانه مدیران کل ادارات کل رؤسای کل گوش تا گوش نشستهاند و همه منتظر گرفتن حقوق مهندسی یا ابلاغ حکم مأموریت بوده و هستند و ابداً به فکر راهسازی و راهداری نبوده و نیستند با یک نگاه اجمالی به بودجه تفصیلی وزارت راه معلوم میشود که اکثر بودجه خرج پرسنل و هزینه مأموریت و شاید یکدهم بودجه صرف کارهای مرمت نمیشود باید دقیق بود خواسته مردم را انجام داد و در مرمت راهها اقدام کرد و از خرج پرسنلی کاست به مخارج راهدارری و راهسازی افزود تا مردم مرفه باشد و به دستگاهها بدبین نشود راه بازرگان به تاکستان یکی از شاهراههای ایران میباشد و هنوز مسافرین خارجی از این ره به تهران میآیند شاید از بدی راهها ناله آنها بلند است نمیدانم وزارت راه اقدام به آسفالت این جاده بزرگ خواهد نمود یا نه.
راهآهن دولتی ایران:
راهآهن دولتی ایران از تأسیسات بسیار خوب کشور است با خون دل و زحمات فراوان بدست آمده ولی درآمد و خرج آن جمعاً و خرجاً در بودجه گذاشته میشود و تا کنون مردم نمیدانند اینهمه پول که از مسافرین میگیرند به چه مصرفی میرسد اصلاً بنگاه استهلاک ذخیره ندارد از قراری که میگویند حقوق کارمندان فنی خیلی کم است و رانندگان قطارهای مسافربری که جان هزاران نفر در دست آنهاست از فوقالعاده سال ۱۳۲۵ استفاده میکنند و به سوزنبان ماهانه ۱۵۰۰ ریال و سایر کارکنان فنی از دو هزار ریال بیشتر پرداخت نمیشود اکثر کارکنان فنی راهآهن در خرمشهر از واگن شکسته راهآهن خانه برای خود و عائله خود ساختهاند و با شرایط بسیار بد زندگی میکنند در صورتی که سنگینی بار راهآهن به دست مأمورین فنی است و باید در رفاه و آسایش آنها بکوشند. مقدار زیادی ریل و تراورس کهنه و نو در مسیر راهآهن ریختهاست ابداً در فکر فروش آنها نیستند اصلاً دولت درآمد و خرج راهآهن نظارت کامل ندارد اگر هیأتی هم منصوب شدهاند بیخبر از کار راهآهن با مزایای هنگفت همینطور نظاره میکنند و در عوض کاروبار عدهای از مدیران کل خیلی عالیست علاوه بر مزایای نامشروع که گویا در اثر اقدامات جناب آقای شریفامامی در اواخر سال گذشته در حدود سیصد نفر از رؤسای قطار روی تخلفات مشهود از کار برکنار شدهاند راهآهن را از آن خود میدانند و در خرج درآمدها مختار هستند و از مزایای هنگفت استفاده میکنند و در شب عید به عموم کارمندان مرکزی و خارج از کادر فنی پاداش داده شده ولی به راننده و کمک راننده و سوزنبان و غیره که در بیابانها جان میکنند و چرخاننده این دستگاه عظیم هستند پاداش داده نشده و اصلاً به حال آنها توجهی نمیشود.
یکی از ادارات پرآب و نان راهآهن اداره ساختمان و ابنیه و خرید است که فعل و انفعالاتی در آنجا میشود و از قراری که میگفتند اداره خرید چند عدد تانکر بزرگ از یکی از کارخانجات بلژیکی خریداری کردهاست و بعد از ورود به ایران معلوم شده که تانکرهای خریداریشده قراضه بود (کاظم مسعودی ـ رقم کوچک است) و روی آنها رنگ آبی روشن زده و تحویل دادهاند بعد از بارگیری معلوم شد که سوراخ بوده و غیرقابل استفادهاست و عیناً در ایستگاه راهآهن اهواز زیر آفتاب بلااستفاده ماندهاست از این قبیل کارها زیاد است اصلاً بنده معتقد بودجه اختصصی وزارتخانهها نیستم وجوه اختصاصی که در بودجه نوشته شده یعنی چه؟ مگر اعتباری که از بودجه کل کشور در اختیار وزارتخانهها گذاشته میشود وجوه اختصاصی نیست؟ و تحت اختیار مسئولین امر نمیباشد؟ پس وجوه اختصاصی دخلاً و خرجاً یعنی چه مگر غیر اینست که متصدیان امر میخواهند هر چه دلشان خواست بکنند و کسی از اسرار آنها اطلاعی نداشته باشد و در زیر لفافههای دلفریب ارقامی در بودجه بگذارد و خرج کند چرا باید در سایر بنگاهها که بطور انتفاعی اداره میشود دولت یا مجلس نظارت کامل نداشته باشد و از ریز وجوه مصرف شده بیاطلاع بماند وجوه حاصله در خزانه مملکت متمرکز نشود و در کلیه شئون هماهنگی وجود نداشته باشد و پولها را که از مردم میگیرند و وصول میکنند مانند گوشت قربانی هر تکهای دست عدهای کارمندان منتفذ باشد بنده معتقدم خط بطلان بر روی بنگاههای انتفاعی باید کشید و در کارهای فنی آنها را تا حدودی آزاد گذاشت ولی در امور مالی تابع قانون محاسبات عمومی باشد والا کار از تمرکز خارج و روزگار آنها بدتر از بد خواهد بود.
دانشگاه تبریز:
در تبریز دانشگاهی وجود دارد که فاقد لوازم و آزمایشگاه و تأسیسات و سایر مایحتاج است اصلاً کسی نمیپرسد این دانشگاه به چه چیزی احتیاج دارد بیاعتنائی اولیای امور به حدی است هر چه بگویم و در روزنامه آذربایجان بنویسم به گوش کسی فرو نمیرود باید هر چه زودتر نواقص دانشگاه تبریز رفع شود زیرا دانشجویان دانشگاه تبریز که در آزمایشها رتبه اول را حائز میشوند بهترین دانشجویان کشور هستند و حقاً و انصافاً درس میخوانند ساختمان این دستگاه عظیم با وجود تذکرات عدیده به وزارت فرهنگ هنوز به پایان نرسیده و دانشجویان در خانههای استیجاری مشغول تحصیل میباشند انتظار دارم وزارت فرهنگ برای ساختمان دانشکده کشاورزی و دانشکده فنی معجلا اقدام کند (کاظم مسعودی ـ دانشگاه مشهد را نگفتید) مهندس اردبیلی نماینده مشهد باید بگوید (کاظم مسعودی ـ شما وکالتاً بگوئید) (عبدالرحمن فرامرزی ـ دانشگاه شیراز از همه بدتر است) زنگ رئیس
امور بازرگانی:
مهندس اردبیلی ـ امور بازرگانی که از کارهای اساسی کشور است در مقدمه بودجه در هفت سطر اکتفا شده درحالیکه اگر کتابها در این مورد نوشته شود باز هم کافی به مقصود نخواهد بود زیرا کار بازرگانی کشور را نباید سرسری گرفت اولاً اینهمه ارز که از منابع صادرات نفت حاصل میشود قسمت اعظم آن به مصرف واردات غیرضرور میرسد و ثانیاً سهمیه وارداتی را طوری تنظیم کردهاند فقط تجار منتفذ در تهران میتوانند از آن استفاده نمایند و تجار مراکز در استانها از سهمیه وارداتی محروم هستند به همین جهت است که اغلب تجار درجه یک مراکز استانها به تهران مهاجرت و سرمایه خود را به مرکز انتقال میدهند تا بتوانند از مزایای مخصوص که از آن تجار تهران استفاده میکنند بهرهمند شوند جناب آقای دکتر سجادی آن موقعی که جنابعالی استاندار بودید تبریز را دیده بودید حالا به کل وضع عوض شده و دیگر کسی نیست به همین سبب بازار مراکز استانها در رکود و کسادی فرو رفته و مردم و کسبه در نهایت مضیقه زندگی میکنند یعنی تجار درجه ۲ که سرمایه محدودی دارند در مقابل تجار درجه یک نمیتوانند عرض اندام کنند و جرأت و جسارت معاملات را ندارند زیرا نوسانات آنی آنها را از هستی ساقط میکند بنابراین ناگزیر سرمایه خود را وسیله ارتزاق روزانه قرار میدهند و پس از اندک مدتی سرمایه تمام شده در سلک کسبه خردهفروش درمیآیند بهترین گواه این مطلب این است که سری به بازار و کاروانسراهای تبریز بزنیم و به رأیالعین ببینیم
که کاروانسراهائی که روزی پر از کالا و انواع و اقسام کالای صادراتی و وارداتی بوده امروز خالی از سکنهاست و اگر از اول راسته بازار تبریز تماشائی بکنیم تا آخرین نفر عابر را در انتهای همان راسته بخوبی مشاهده میکنیم حقیقت این است مردم هم در اثر سوء سیاست اقتصادی و بازرگانی دولت گذشته از کار و زندگی بازماندهاند چه عیب دارد سهمیه وارداتی کشور را به مراکز استانها و تجاری که در مرکز استانها سکونت و اقامت دارند اختصاص بدهند و با این ترتیب رواج و رونقی به بازار مراکز استانها و شهرستانها داده شود تا تجار خردهپا جانی بگیرد و عدهای بیکار از برکت رواج کسب و کار به نان بخور و نمیری برسند و از طرفی از صادرات تشویق نمیشود و هزاران مشکلات در سر راه صادرکنندگان تراشیده شده و میشود اولاً تجار صادرکننده از بازارهای بینالمللی اطلاعاتی ندارد بهتر است یک بورس بینالمللی در تهران افتتاح گردد تا قیمت روز هر جنس در هرآن در اختیار تجار قرار گیرد ثانیاً وابستههای بازرگانی و اقتصادی که در کشورهای معظم دنیا با خرج گزاف میخورند و میخوابند چه کاری انجام میدهند و چرا از اقتصاد و مخصوصاً تقاضای امتعه صادراتی ایران گزارشات ارسال نمیکنند چرا وزارت بازرگانی تجار و مردم را از جریان امر بیاطلاع میگذارند به هرحال اینها مطالبی است که باید توجه شود مخصوصاً اگر سیاست دولت روی قرارداد پایاپای استوار شود مبالغ قابل توجهی ارز ذخیره شده و صادرات رونق و واردات در مقابل صادرات خواهد بود انشاءالله بلکه به مضیقه ارزی خاتمه داده شود.
امور فرهنگی:
دل من و هر فرد ایرانی خون است (دکتر معدل ـ چرا؟) زیرا اگر حقیقت امر را به دقت ببینیم و بگوئیم نه مردم و نه دبیران و نه آموزگاران و نه محصلین از وزارت فرهنگ دل خوشی ندارد این وزارت فرهنگ بقدری در خواب خرگوشی فرو رفته (گرجی ـ فعلاً خوب شده) که به کلی از دنیای متمدن و پیشرفتهای آن بیخبر است و اولیای امور سابق اصلاً گوشش به این حرفها بدهکار نبود او فقط تثبیت مقام میخواست نه کاری با تعلیم و نه اعتنائی به تربیت داشت امر تعلیم در این مملکت خیلی خراب است آقایان مدیران کل و تهیهکنندگان برنامه روی پی خراب و عهد عتیق برنامه فرهنگی که زمانی از بعضی از کشورهای اروپائی اقتباس شده بود مطالعاتی میکنند و روی پی خراب کاخ ۱۵ اشکوبه میسازد سطح معلومات خیلی خراب است معلمین علاقهای به تدریس ندارند و بعضی از آنها از عهده اداره کردن چهار کلاس ۷۵ نفری برنمیآیند و اصلاً کنترل آنها خیلی مشکل است مضافاً اینکه حقوق کافی هم ندارند الآن عدهای از آموزگاران دیپلمه بعد از ده سال خدمت ماهیانه سه هزار ریال یعنی روی یکصد ریال به اندازه مزد یک کارگر حقوق میگیرند و وضع زندگی آنها تأمین نیست و این نکات اخلاقی در جامعه فرهنگ ما بین مدارس رسوخ داشته شاگردان مدارس بجای درسخواندن تقلید از هنرپیشگان خارجی میکنند در مدارس ابداً به ذوق دانشآموزان اعتنائی نمیشود و معلم نمیداند شاگردان که ده یا پانزده سال با او سر و کله زده به تحصیل در چه رشته ذوق دارند و فقط به دادن نمره و قبول امتحان اکتفا میشود بایستی فرهنگ را مطابق احتیاج روز اصلاح کرد رشد جسمی اطفال را با رشد فکری تطبیق داد برنامهای تهیه کرد که متناسب با رشد فکری باشد و معلمین در هر سال ذوق آنها را یادداشت کنند و در گواهی کلاسهای ۶ و ۹ و ۱۱ ذوق آنها را یادداشت نمایند تا برای ادامه تحصیل در رشتههای مخصوص پذیرفته شوند و بیخودی آنهائی که ذوق مهندس دارند در رشته طب و آنهائی که ذوق صنعتی دارند در تربیت بدنی و غیره وارد نشوند و مملکت یک عده متخصصین باذوق و علاقمند تربیت کند و احتیاجات مردم با علاقمندی و دلسوزی رفع شود.
تربیت:
تربیت در مدارس خواه دینی و خواه اخلاقی مفهومی ندارد دانشآموزان طرز مراوده با اجتماعی و دختران طرز مادر خوبشدن را بلد نیستند و اصولاً از احتیاجات تربیت اولیه که باید برای ورود به اجتماع آمادگی داشته باشند چیزی یاد نمیگیرند فضایل اخلاقی از مدارس رخت بربسته و رذایل اخلاقیهای آن را گرفتهاست وا اسفا گر اینطور فرهنگ و تعلیم و تربیت پیش برود نسل آینده چگونه نسلی خواهد بود خدا میداند.
تعلیمات اجباری: چندین سال است قانون تعلیمات اجباری از مجلس گذشته و وزارت فرهنگ هنوز موفق نشده لااقل در یک شهرستانی آن را اجراء کند و گویا فقط از مزایای قانون استفاده میکنند نه از ماهیت آن؟ جناب آقای نخستوزیر
تعلیم معلم خوب: متأسفانه ما معلم خوب کم داریم (کاظم مسعودی ـ زیاد داریم) بنده از جنابعالی سؤال میکنم که یک نفر که دیپلم میگیرد و هیچ از اصول و رمز تعلیم و تربیت خبر ندارند معلم است؟ (گرجی ـ آنها آموزگارند) آموزگار بدتر
رئیس ـ این آقایان که تازه آمدهاند مثل اینکه از آئیننامه اطلاع کامل ندارند یک مادهای هست که قطع کلام ناطق نباید کرد آن را قرائت میکنم که آقایان توجه بکنند (به شرح زیر خوانده شد).
- ماده ۸۰ ـ قطع کلام و توهین و استعمال الفاظ زشت و توضیحات خصوصی شخصی و هرگونه حرکات و تظاهراتی که موجب بینظمی مجلس باشد ممنوع است و مرتکب مشمول مجازات مندرج در مود «۸۶» الی «۹۸» خواهد گردید.
مهندس اردبیلی ـ و در این چند ساله هر کس دیپلمی به وزارت فرهنگ ارائه داد معلم شد و نوباوگان کشور که مردان نسل آینده کشور هستند به دست آنها سپرده شد در صورتی که بعضی از معلمین به اندازه کامل از تعلیم و تربیت برخوردار نیستند باید در تعطیلات تابستانی کلاسهای کوتاهمدت تربیت معلم تشکیل داد و در برنامه فرهنگ در قسمت تعلیم و تربیت دینی و اخلاقی همت گماشت، الآن یک یادداشتی رسیده که دیشب در تلویزیون یک شاگرد کلاس پنجم دبیرستان که در مسابقه شرکت کرده بود گفتهاست که آنکارا پایتخت روسیهاست. بانکهای جدیدالخلقه:
در این چند ساله اخیر عدهای از مردمان سرمایهدار بجای اینکه سرمایهگذاری در کارهای تولیدی کنند اقدام به تأسیس بانک کردند و کار سفتهبازی و نزول رواج گرفت و شروع به لختکردن تجار و کسبه کردند. آیا این است معنی بانکداری و سرمایهگذاری تولیدی.
بانک رهنی ـ بانک کشاورزی:
هر کس عمارت رفیع بانک رهنی و کشاورزی را ببیند خیال میکند که مردم کشور از لحاظ کشاورزی و خانهسازی در رفاه هستند. (امیدسالار ـ خلاف عرض کردند) و بانک فراغتی پیدا کرده و چند ساختمان رفیعی ساختهاست متأسفانه زیربنای ساختمانهای چندین اشکوبه هر روز صفهای طویلی برای دریافت مبلغ جزئی قرض به منظور تعمیر خانه و یا تهیه وسائل کشاورزی میکنند و هر روز به آنها گفته میشود پول و اعتبار نداریم اصولاً وقتی چنین اعتباری در دست نبوده چه حاجتی به ساختمان چنان کاخهائی داشتم مگر در ظرف بیست سال سلطنت شاهنشاه فقید امور کشور با این ساختمانهای قدیمی نمیگذشت بانکهای مزبور میتوانست از اعتبار ساختمانی این بانکها لااقل سیصد هزار خانه دو اطاقی و یا بیست هزار تراکتور خریداری میکرد و به دهات اختصاص میداد متأسفم بگویم این آقایان در فکر مردم نیستند و دنبال دستگاههای تجملی برای خود و قوم و اقربای خود بوده و هستند در جائی که مردم در یک اطاق سه متری با ده نفر زندگی میکنند یا کشاورزی از سرماخوردگی تلف میشود چه احتیاجی به ساختن چنین کاخهائی داشتیم غیر از این است که بگوئیم که عدهای ازخودراضی باعث نفلهشدن پول کشور و بیاعتنائی به مردم کاری ندارند در صورتی که در قانون ذکر شده صدیهشتاد اعتبار بانک ساختمانی و رهنی و کشاورزی به شهرستانها اختصاص داده شود.
متأسفانه بنده که امسال سال هفتم است که نماینده آذربایجان هستم تا بهحال ندیدم بانک ساختمانی حتی یک اطاق در تبریز بسازد در صورتی که آن موقع که بنده رئیس کمیسیون کشاورزی بودم این لایحه به مجلس آمد و در آنجا تصریح شد که ۸۰ درصد سرمایه این بانک در خارج و به شهرستانها واگذار شود هیچ این کار را نکردهاند مخصوصاً از جناب آقای نخستوزیر تقاضا میکنم که به این قسمت خیلی توجه کنند. کارکنان این بانک عظیم که امروز چرخاننده عمران و آبادی کشور هستند نمیخواهند از آن ساختمان با آسانسور پائین بیایند و بروند به شهرستانها ببینند چه افتضاحی است، به چه علت یک اطاق خشتی در تبریز درست نکرده به چه علت نارمک را درست میکند ما نازیآباد را میخواهیم چکار به ساختن این نارمک و نازیآباد یک آذربایجان پنج میلیونی را از دست دادهاید (صحیح است)، معلمین بدبخت فرهنگ تبریز یک مبلغ جزئی خواستند ۷۵ هزار تومان ۱۰۰ هزار تومان که یک ساختمان بسازند این را ندادند.
اگر ما بودجه صحیح داشتیم اگر کارگردانان و بودجهنویسان به متد و سیستم تهیه بودجه وارد بودند اگر جلو هوسبازی مقامات را میگرفتیم چرا باید تا پایان سال ۱۳۳۸ دولت ۱۰۸۶۰ میلیون ریال به بانک ملی مقروض باشد مگر غیر از این است که درآمدهای پیشبینی شده در بودجه سنوات گذشته وصول نشده و تعهدی خارج از اعتبار بودجه دولت به عهده گرفته و درنتیجه این مبلغ کلی را به بانک بدهکار است. پانصد میلیون ریال در دوره فترت مجلس شورای ملی با تصویبنامه خرج شدهاست. من نمیدانم این رقم را آقایان در نظر دارند یا خیر پانصد میلیون ریال برای چه منظوری؟ اگر برای کار ضروری باشد و مشروط براینکه در مقابل آن درآمدی تحصیل یا موجود باشد حرفی نیست ولی چرا باید در غیبت مجلس شورای ملی ربع درآمد پیشبینی شده سال ۳۹ وصول نشود و با قرض از بانک و دادن نزول خرج مملکت را اداره کنند مضافاً براینکه پانصد میلیون ریال را نیز بدون تأمین اعتبار و تحصیل درآمد خرج نمایند.
برنامه دولت در سال ۱۳۴۰
برنامه دولت در سال ۴۰ شامل موادی است که اجرای مؤثر در شئون مختلف اقتصادی و رفاه اجتماعی و بهبود وضع جمعآوری عواید دولت و امور فرهنگی و بهداشتی خواهد بود.
من چشمم از این بودجه آب نمیخورد زیرا گذشته مبین آیندهاست و گرچه آقای مهندس شریفامامی وراث خرابکاریهای گذشتهاست و با علاقه و دلسوزی که دارند میتوانند تا اندازهای از آلام و گرفتاریهای مردم بکاهند ولی با کدام عوامل مگر اینکه تحولات اساسی در کلیه شئون کشور پیدا شوند و مردم ببینند و از مالیاتهائی که میدهند نتیجه میگیرند این بودجه را نیز وزیر سابق دارائی تهیه کرده و به دست آقای شعاعی وزیر دارائی فعلی دادهاند و مشارالیه نیز مجال و فرصت کافی برای مطالعه نداشته قطعاً در ماهیت بودجه سال قبل خواهد ماند لاغیر. مگر اینکه اقداماتی که شبیه به معجزه باشد از وزارت دارائی بروز کند.
ایرادات در تبصرههای پیشنهادی ـ چون بنده موافق مشروط هستم در تبصره ۳ به وزارت گمرکات اجازه داده شدهاست به منظور تسریع در امر خرید قند و شکر و غله مخصوصاً در قسمت غله بدبختی ما در این مملکت یکی دوتا نیست اداره غله بابت مازاد سال گذشته گفته که از مالکین غله میخریم واقعاً این موضوع مالکیت هم برای این زارعین بیچاره یک مصیبت عظیمی شدهاست درست توجه بشود آنوقت از زارعین غله نگرفتند تنی ۶۰۰ تومان تنی ۹۰۰ تومان از آمریکا گندم وارد کردند که اگر به تهران رسید تنی هزار تومان است من میگویم این مالکین خیلی بد ولی آیا این پول در مملکت ما باید به دست زارع برسد مالک را کنار بگذارید مگر نباید کمک به زارع کرد و غله زارع را گرفت وزیر دارائی سابق اجازه ندادهاست که از مالک و زارع ایرانی غله بگیرند و مواد دخانیه در حدود اعتبارات مصوبه سال ۱۳۴۰ از بانک ملی ایران با موافقت وزارت دارائی وام دریافت نموده تا آخر سال مالی ۴۰% نسبت به واریز آن اصلاً و شرعاً اقدام شود.
اولاً مؤسسه دخانیات از محل فروش کالای دخانی ۱% سود میگیرد که گویا ارقام آن در سال به شصت یا هفتاد میلیون تومان میرسد که این پول خارج از بودجهاست و در دست وزیر یا مدیر کل مربوطهاست که به میل و اراده خود به هر کس به هر مقام به هر محلی که بخواهد خرج کند کما اینکه در دوره تصدی وزیر سابق اندوخته چند ساله به دستور ایشان به خرجهای بیهوده رسیده و از این نمد عدهای صاحب کلاه شدهاند و حتی به سه نفر که به غلط یا صحیح توانسته بیلان دخانیات را تهیه کند در صورتی که مؤسسه دخانیات سی سال است تأسیس شده و از حساب و کتاب آن
اطلاعی در دست نبود و نیست به هر نفری شصت هزار تومان پاداش دادهاند و حتی یکی از آقایان که در اروپا بوده شصت هزار تومان پاداش و را به اروپا حواله کردهاند و همچنین تفریطهائی از محل سود ۱% دخانیات شده که منافع کلانی عاید عدهای شدهاست. من از جناب آقای شریفامامی جداً خواستارم صورت ریز موجودی بدو تصدی وزیر سابق دارائی در گمرکات و همچنین صورت درآمدی که در آن مدت وصول شده و به گواهی بانک برسد و همچنین صورت ریز پرداختیها را به مجلس بیاورند و قرائت کنند تا معلوم شود وزیر دارائی سابق مانند قشون فاتح که بر غنیمتی دست مییابد این پول و همچنین ۱% باربری گمرک را چگونه خرج کردهاست.
آقایان محترم مگر این پولها یک قران و صنار جمع نمیشود و مگر آن عمله بدبخت که سیگار اشنو که برای دولت دو ریال تمام میشود چهار ریال نمیخرد یعنی ۲ ریال از دستمزد ۷۰ ریال کارگری خود تقدیم این دستگاه نمیکند چرا باید متصدی وقت اینقدر بیپروا خرجهائی بکند باز هم تأکید دارم صورت ریز درآمد اختصاصی ۱% باربری گمرک و صورت ریز سود ۱% دخانیات و همچنین صورت ریز خرج زمان تصدی که هر دو صورت ضمیمه صورتحساب بانک باشد باید به مجلس ارائه شود تا معلوم گردد غارت و چپاول چگونه بودهاست. آری بنده میگویم با این درآمد اداره دخانیات احتیاج به وام خرید مواد دخانیه ندارند و همچنین از سود ۱% گمرکات برای خرید غله استفاده شود که بیخودی وزارت گمرکات فرع پول ندهد مگر اینکه آقای وزیر گمرکات و انحصارات بیاید و بگوید که اندوختههای چندین ساله نفله شده و موجودی در زمان تصدی وزیر سابق بالا کشیدهاند. موضوع خرید برنج از همین اعتبار داستانی دارد که گویا مبالغ هنگفتی از اعتبارات که در اختیار داشتهان حیف و میل شده که محتاج رسیدگی دقیق است و باید وزیر انحصارات موضوع را در مجلس روشن نمایند.
در تبصره ۲۵ تقاضا شده پرونده سنواتی که مفاصا حساب آن صادر شدهاست و همچنین اسناد محاسباتی و اوراق و دفاتر که ده سال از آخرین اقدام آن گذشته باشد تحت نظر کمیسیون از نماینده دادستان دیوان محاسبات و نماینده وزارتخانه مربوطه و بازرسی کل کشور و نماینده دیوان کیفر معلوم شود. اولاً معلوم نیست که مقصود از مفاصا حساب همین توافق اعضاء دارائی با مؤدیان است یا اینکه توافق را کمیسیون بدوی و عالی تأیید کرده یا خیر؟ اگر تأیید کرده باشد اشکالی نیست اگر مثلاً از شرکتی یک میلیون مالیات مطالبه شده و شرکت مزبور با ارائه دفتر قلابی مالیات خود را به ده هزار تومان ختم و توافق کرده و مرجعی (کمیسیونهای بدوی و تجدیدنظر) آن را تأیید نکرده باشد با این عمل میخواهد صحه بر روی اعمال مؤدیان مالیاتی که غالباً با دفاتر قلابی حسابسازی کلاه سر دولت میگذارند و یا مأمورین با نظر خاصی این عمل را انجام داده تبرئه نمایند مضافاً به اینکه شنیده میشود بعضی از ممیزان اداری مالیات بر شرکتها عصرها در شرکتهائی مشغول کار هستند و ماهیانه هزار تومان حقوق میگیرند یا باج سبیل و بعد پرونده مالیاتی همان شرکتها به دست همان مأمور مستخدم رسیدگی و مفاصا حساب داده میشود.
آقایان باز هم تذکر دادهاند که امسال ۳۰۰۰ تن برنج از پاکستان وارد کشوری که برنجخیز است میشود با شرحی که در بالا داده شد من نمیتوانم لایحه تقدیمی وزیر دارائی را به عنوان بودجه برنامهای قبول کنم زیرا اولاً مبلغ درآمد که در لایحه تقدیمی در حدود نود و دو میلیارد قلمداد شده متکی به اطلاعات صحیح مالی و استعداد پرداخت مردم نیست و رقم درآمد کل بودجه به چهل درصد درآمد ملی سرمیزند درحالیکه در کشوری چون ایران بیش از ۱۵% درآمد ملی مالیات نباید اخذ شود با توجه به اینکه پارسال ربع منابع درآمد بودجه کل کشور لاوصول مانده و چون تنظیمکنندگان بودجه عالم به علم بودجه نبودهاند همانطوری که در بالا عرض شد ارقام مندرآوردی در ستونهای درآمد ذکر کرده بودند لذا وزارت دارائی قادر به وصول درآمدها نشد و کسر وصولی پیدا کرد و شنیده میشود از بانک ملی ایران با نزول قرض کرده و خرج مملکت را چرخانیدهاند مسلماً امسال نیز رقم درآمد بیش از سال گذشته و بدون مطالعه نوشته شده و قادر به وصول نبوده و نخواهد بود در قسمت خرج که نام آن را بودجه برنامهای فعالیت گذاردهاند فقط به ذکر هدفهای دولت اکتفا شده و از کیفیت فعالیتها اثری نیست برای مثال عرض میکنم مثلاً وزارت کشاورزی میخواهد در یک سطح معینی با ملخ دریائی مبارزه کند اولاً باید موقعیت طبیعی محل را بداند که آیا در تنگه یا جلگه یا منطقه کوهستانی این مبارزه را باید انجام دهد ثانیاً اگر جلگه باشد با هواپیما اگر تنگه باشد با اتومبیلهائی که روز آن سمپاش نصب میشود و اگر در منطقه کوهستانی باشد بایستی از وجود کارگرانی که سمپاش مخصوصی را به پشت ببندند استفاده نماید در جلگه فقط مخارج خلبان و سم و بنزین در تنگه مخارج اتومبیل و راننده و سم و بنزین و در کوهستان مزد کارگر باید در فعالیت مربوطه منظور شود. این مخارج در سطح معین در مدت معلوم انجام میگیرد در سایر سطحها همینطور است و یا اینکه دولت بداند چند نفر کارمند دارد و برای هر کارمند آنهائی که کار کپیهنویسی دارند چند عدد مداد کپیه آنهائی که کار کپیهنویسی دارند چه وسائلی لازم دارد و قیمت هر یک از اقلام مورد نیاز در بازار آزاد چیست و بعد از حساب دقیق آنها را سر هم جمع کنند و با مخارج برنامه یک فعالیت را معین نماید در صورتی که بهیچوجه دستگاههای دولتی قادر به نوشتن این بودجه نیستند و اصلاً بودجه حاضر را نمیتوان بودجه برنامهای نام گذاشت بلکه باید آن را بودجه تشریحی خواند بنا به مثل مشهور خوراک کوفته را در برگ مو پیچیده و اسم آن را دلمه گذاشتهاند و این بودجه به هیچ وجه مطلوب ملت را تأمین نکرده و نخواهد کرد. و حالا به مواردی که باید توجه شود اشاره میکنم.
۱ـ کلیه درآمدهای اختصاصی یا انتفاعی دستگاههای دولتی باید در خزانهداری کل جزو درآمد عمومی کشور متمرکز شود تا مجلس بداند در ظرف یکسال کلاً از منابع مختلف درآمد عمومی ـ درآمد اختصاصی ـ درآمد انتفاعی از مؤسسات دولتی یا وابسته به دولت چه مبلغ از مردم پول گرفته میشود این کار برای روش تمرکز اقتصادی و مالی و هماهنگی دستگاههای دولتی بسیار ضرور است.
۲ـ بنگاههای خیریه از قبیل شیر و خورشید سرخ که واقعاً خدمات گرانبهائی به مردم میکند و اعمال آن در شهرستانها دلیل حسننیت و فداکاری است باید تقویت شود زیرا فقط به درد مردم مسکین و دورافتاده شیر و خورشید با کمال بینظری میرسد و بس. سایر دستگاهها پی مداخل خود هستند واقعاً از وزارت بهداری داستانهائی دارم.
۳ـ وزارت دارائی باید از حالا به فکر تدوین بودجه سال ۱۳۴۱ باشد با توجه به استعداد مالی کشور و فعالیتهای پیشبینی شده و استفاده از متخصصین علم بودجه ـ بودجه کامل که لااقل ۲۰% برنامهای تهیه و آماده نماید و ضمناً یک برنامه صحیح مالی با مطالعه دقیق تدوین نماید که در ظرف پنج سال سالانه ۲۰% از مالیاتهای غیرمستقیم کسر و به مالیاتهای مستقیم اضافه نماید تا اندازهای بار سنگین از روی طبقه ضعیف و کمبضاعت برداشته شود.
متأسفانه آقای وزیر انحصارات نیستند خدمتشان عرض کنم در تبریز این کار را میکنند یعنی از هر کیلو قند یک ریال به عنوان عوارض مستمندان مصرفکنندگان گرفته میشود (نخستوزیر ـ کی میگیرد؟) بوسیله اداره قند و شکر گرفته میشود و یک عده عاملفروش قند و شکر این قندها را برای مصرف شهر میگیرند و میفروشند این عوارض در هیچ جای ایران نیست فقط در تبریز است (یکی از نمایندگان ـ در همه جا هست) در تهران که نیست در صورتی که مقدار زیادی دلال قند و شکر به عنوان عامل دهات قند و شکر را در صورت ظاهر بای مصرف دهات از انبار قند و شکر خارج میکنند چون این یک قران از دهات گرفته نمیشود و میآورند به بازار میفروشند آنوقت این عاملین فروش قند و شکر شهر واقعاً ناراحت هستند چون این عاملین دهات قند و شکر را میآورند به بازار ارزان میفروشند کارخانه سیمان در تبریز سرنگرفت (دکتر سجادی ـ نخواستند) آقای نخستوزیر آن موقعی که وزیر صنایع بودند اطلاع دارند که چرا سرنگرفت سیمان در آذربایجان هر کیسه از ۲۲ تا ۲۵ تومان فروش میشود در تهران هر کیسه در حدود ۱۰ تومان است ۱۰۰ تومان هم برای هر تن کرایه از تهران به تبریز است یک عوارض از سیمان در تهران میگیرند از آنطرف یک نفر را در تبریز گذاشتهاند برای پخش سیمان از طرف شهردار میگوید آقا عوارض بده عوارض شهرداری اینجا میگیرند و در تبریز هم باز عوارض میخواهند این که انصاف نیست وقتی که یک سیمانی میرود در شهری مصرف میشود و همان مردم شهر مصرفکننده باید مالیات بدهد دیگر تهران چرا عوارض میگیرد.
مؤسسه دخانیات و اداره کل گمرک باید کلیه عواید اختصاص ۱% باربری ۱% سود دخانیات و یا سایر وجوهی که به عنوان وجوه اختصاصی از مردم یا واردکنندگان میگیرد عیناً بحساب درآمد عمومی کشور انتقال دهد و هرگونه پرداخت از محل مزبور تابع مقررات قانون محاسبات عمومی باشد ضمناً مؤسسه دخانیات باید برای فروش انواع محصولات دخانیات بازارهائی در خارج از کشور پیدا کند اداره کل قند و شکر باید مانند مؤسسه دخانیات و اداره کل گمرک درآمد حاصله از فروش قند و شکر را به حساب درآمد عمومی کشور منتقل و خرج آن اداره تابع تشریفات مقرر در قانون باشد و خودسر کاری انجام ندهد میگویند انباردار قند و شکر تهران یکصد و بیست تن کسری دارد وزیر دارائی سابق او را تبرئه کرده و نظایر آن و ممکن است برای کارهای ضروری سه اداره مزبور (دخانیاتـ گمرکـ قند و شکر) تنخواه گردان مناسب در نظر گرفته شود و در مواقع ضروری از محل تنخواه گردان طبق آئیننامه معاملات دولتی مصوب کمیسیون مشترک مجلسین خریدهائی بکند ولی تجدید تنخواه گردان موکول به ارائه مدارک خرید طبق مقررات به وزارت دارائی گردد. و در مورد اداره کل قند و شکر مطالب بسیار جالبی در موقع مقتضی بیان خواهم داشت.
۴ـ بحساب دخل و خرج سازمان چای از بدو تأسیس تا حالا رسیدگی شود و این مؤسسه نیز باید تابع مقررات عمومی باشد منتها برای آن تسهیلاتی که مبتنی بر قاعده منطقی باشد قائل شد.
۵ ـ در اداره ثبت اسناد کارها در نهایت نامرتبی انجام میگیرد هر کسی در آنجا کاری داشته باشد باید از دم در تا حصول نتیجه نهائی دست توی جیب باشد و از دادن انعام مضایقه نکند و بایستی درآمد مقدماتی ثبت که یکی از درآمدهای اختصاصی است و از اعتبار آن اتومبیلهای آخرین سیستم و پاداشهای کلان و استخدامهای بدون تحصیل مجوز میکنند جلوگیری شود و این درآمد نیز به درآمد عمومی کشور منظور گردد. این اداره کاملاً مورد بازرسی دقیق باید قرار گیرد تا صحت و سقم شایعات روشن شود. آقای نمایندهای نوشته خاویار را کیلوئی ۲۴ تومان از ماهیگیرها میخرند و در بازار آزاد ۱۸۰ تومان میفروشند.
۶ ـ اداره انتشارات و رادیو بجای کشانیدن دختران مدارس به پای رادیو و آزمایش هوش آنها در تهذیب اخلاق عمومی و دینی مجاهدت و تبلیغ کند و آنچه در دنیای متمدن موجب پیشرفت مدارج اجتماعی میشود بر مردم راهنمائی کند تا سطح معلومات اجتماعی بالا رود و مردم آماده خدمت به کشور و تعاون عمومی باشد زیرا ملت ایران آزمایش خود را در طول ۲۵ قرن متمادی داده و بهترین دلیل همان نگاهداری کشور شاهنشاهی ایران بودهاست. به هرحال تشویق دختران و بانوان که از تحصیل یا خانهداری بازمیمانند صلاح نیست و بایستی این رویه متروک شود اگر آزمایش هوش لازم دارند از پسران مدارس یا مردان بکنند و راجع به این دستگاه نیز مطالبی را اظهار میدارند که باعث تأسف و تعجب است و نظر آقای نخستوزیر را جلب مینمایم که رسیدگی و نظارت کامل نموده و انشاءالله این شایعات از بین برود والا در موقع مقتضی مطالب لازم را عرض خواهم کرد.
۷ـ انصافاً عمل شهربانی کل کشور و افسران تحصیلکرده و پاسبانانی که به وظایف خود آشنا شدهاند ستوده و پسندیدهاست ولی باید یک عده پاسبان با حقوق مکفی که لااقل تحصیلاتشان در حدود کلاس نهم باشد و به مقدمات امر قضائی آشنا شوند ضروری است که در مواقع وقوع جرم از وجود آنها در تنظیم پرونده مقدماتی و یا تخفیفات محلی استفاده شود تا پایه عدالت اجتماعی توسط ضابطین دادگستری به دست افراد بیسواد و یا فاقد معلومات قضائی نباشد.
۸ ـ اداره آمار و ثبت احوال با این تشکیلات عریض و طویل از بیست میلیون جمعیت ایران سه میلیون زیاد میآورد و مخصوصاً اینکه در شعبات آمار هر کسی برای گرفتن شناسنامه یا رونوشت مصدق یا گواهی فوت و یا سایر مراجعات مراجعه میکند بدون اخذ انعام کاری انجام نمیدهند در این قسمت نیز باید توجه و اصلاح شود مواردی را شخصاً در آذربایجان مشاهده کردهام که در بخشها عدهای از مأمورین مشغول سرکیسه کردن مردم هستند و مطالب کتباً به اداره مربوطه تذکر داده شدهاست.
۹ـ وزارت بهداری باید وظیفه درمانی را به عهده دستگاههای دیگر واگذار و خود وظیفه رعایت بهداشت عمومی را به عهده بگیرد ضمناً اگر بتواند از اطبای متخصص کنسرسیومی تشکیل داده و ترتیبی بدهد که مردم برای تشخیص کسالت عوض اینکه به این و آن متوسل و بعد از تهکشیدن پول خود را به طبیب حاذق برسانند جان مردم را خریدهاست زیرا نمیدانند برای معالجه به کدام دکتر مراجعه کنند درحالیکه هر یک از آقایان طبیبها تابلوهای طویلی بر درب مطب دارند اللهاعلم که واقعاً واجد این خصوصیات هست یا خیر. ضمناً آزمایشگاهها دقت لازم در آزمایش نمیکنند و مردم را با گرفتن پول هنگفت و کار سرسری معطل میکنند و مخصوصاً باید لایحه نظام پزشکی را با شدت و حدت اجراء کرد که جان مردم دستخوش امیال بعضی از آقایان دکترها نشود.
راجع به بیمه کارمندان دولت باید بگویم که این کار بر مدار صحیحی قرار نگرفته و هر یک از وزارتخانهها مانند دادگستریـ وزارت راهـ سازمان برنامه مریضخانههای اختصاصی دایر کردهاند درحالیکه کلیه کارمندان دولت بیمه هستند و این بیمعنی است که کارمندان بعضی قسمتها و وزارتخانهها در مریضخانههای اختصاصی بستری و آنهائی که مریضخانه ندارند سرپائی معالجه کنند بلکه باید کلیه اعتبار اینگونه مریضخانهها در اختیار شرکت بیمه باشد تا با ترتیب صحیحی از کارمندان دولت محافظت کند و با یکی دو مریضخانه مجهز قرارداد ببندد و مریضها را به آنجا معرفی کند البته باید دقت کرد که مخارج پرسنلی چندینبرابر مخارج درمانی نشود. متأسفانه درد بیدرمان است اگر بخواهند تشکیلاتی بدهند مخارج پرسنلی بیشتر از درمانی است. آیا روزی خواهد رسید که عموم طبقات ملت ایران در مقابل امراض بیمه شده و سلامتی خود را حفظ کنند و انتظار دارم آقای نخستوزیر این امر خطیر را در مملکت با تقدیم لایحه انجام دهند.
۱۰ـ وزارت صنایع و معادن وجوه اختصاصی از بابت درآمد معادن و وزارت بازرگانی وجوه اختصاصی از صادرکنندگان میگیرد اولاً باید وزارت بازرگانی سهمیه وارداتی را به کلیه مراکز استانها و شهرستانها نیز اختصاص بدهد تا تجار مراکز استانها و شهرستانها بتوانند کار کنند ثانیاً وجوه اختصاصی را باید بحساب درآمد عمومی بریزند و خرج آن تابع مقررات عمومی کشور باشد. الآن اکثر کارخانجات تبریز در حال تعطیل است و بایستی فکر عاجلی برای جلوگیری از تعطیل کارخانجات تبریز بشود تا کارگران و صاحبان کارخانهها در ناراحتی بسر نبرند و برای پیداکردن کار به تهران مهاجرت نکنند.
(در این موقع آقای رئیس مقام ریاست را ترک نمودند آقای عماد تربتی (نایب رئیس) عهدهدار اداره مجلس شدند) ۱۱ـ بنگاه دامپروری و دامپزشکی باید با یک برنامه صحیح به مبارزه با آفات دامی را در ظرف مدت معینی انجام دهد بطوری که مثلاً در پنج سال دام مسلول یا مبتلا به امراض مختلف نباشد و وسیله ازدیاد نسل دام را فراهم کند و در بهبود نوع شیر قدمهای اصلاحی بردارد.
۱۲ـ وزارت فرهنگ باید با یک برنامه صحیح در یک مدت معین قانون تعلیمات اجباری را تا کلاس ششم ابتدائی اجراء کند و از کلاس شش به بالا سطح معلومات دانشآموزان را بالا ببرد ضمناً معلم را ملزم کند که در دوره ابتدائی و متوسطه ذوق هر شاگرد را در رشتهای که علاقمند است در گواهینامه بنویسد تا در کلاسهای بالا مطابق ذوق پذیرفته شود و ضمناً خیلی مواظب تربیت و مخصوصاً اخلاق و رفتار و لباس پوشیدن و معاشرت با دیگران خواه در مدرسه بوسیله معلمین خواه در خارج بوسیله انجمن خانه و مدرسه گردد (کاظم مسعودی ـ با این ۲۰۰ تومان حقوق؟)
۱۳ـ وزارت کشور بایستی هرچه زودتر انجمنهای شهر را تشکیل داده و به کمیسیون نمایشات دستور اکید صادر نماید که از اجازه دادن صدور پروانه به فیلمهای خارجی یا داخلی که منافی عفت عمومی و باعث گمراهی و فساد خردسالان و بزرگسالان است جلوگیری کند.
۱۴ـ اگر دانشگاه بتواند با پذیرفتن محصل از کلاس ۱۲ یک آموزشگاه پزشکیاری تأسیس کند مثلاً در ظرف سه سال پزشکیار باشند و اخذ دیپلم پزشکی کامل موکول به گذراندن دوره مخصوص باشد خیلی بهتر است زیرا این پزشکیاران در شهرستانه و بخشها میتوانند جان مردم را نجات دهند.
۱۵ـ قانون استخدام کارمندان دولت باید هرچه زودتر به مجلس تقدیم و این تبعیضهای حقوقی از بین برود درحالیکه در هر دوره دوازده هزار نفر دیپلمه برای ورود به دانشگاه تقلا میکنند و دانشگاه به عللی از پذیرفتن آنها خودداری میکند در هر سال در حدود هشت یا نه هزار دیپلمه در حاشیه خیابانها بیکار میگردند چرا باید اگر دستگاهها احتیاج به استخدام دارند از وجود آنها استفاده نمیکند خانمهای بیوه و دوشیزگان را استخدام مینماید بلکه باید جوانان و مردان را استخدام کرد تا اصل تشکیل خانواده برقرار باشد تا بتوانند با دوشیزگان ازدواج نمایند تا سربار جامعه نباشند و باید در دستگاههای دولتی کارمندان بدون تأهل را طرد کرد تا نظام جامعه اصلاح شود.
۱۶ـ برای تقویت کار در وزارتخانهها ـ کارمندان لیسانس حقوق این خیلی اهمیت دارد با حقوق فعلی به وزارت دادگستری و لیسانس ادبیات به وزارت فرهنگ و فارغالتحصیلان مؤسسه علوم اداری رشته تخصصی حسابداری و بودجهبندی به وزارت دارائی آقایان دکترها که در سایر دستگاهها کار میکنند به وزارت بهداری و مهندس ساختمان در وزارت راه و مهندس برق در بنگاه برق و مهندس کشاورزی در وزارت کشاورزی خلاصه هر کارمندی که دستگاه تخصصی خود کار میکند به وزارتخانهای منتقل شود که در آن رشته اطلاعاتی دارد ضمناً از کارمندان بازنشسته که استعداد جسمی و علمی دارند با پرداخت حقالتدریس در مدارس ابتدائی یا متوسطه استفاده شود تا کمبود معلم تا اندازهای مرتفع شود. بطوری که شنیدم در کادر وزارت دارائی ۱۵۰ دکتر است اگر این دکترها باید کار کنند باید به وزارت بهداری منتقل شوند.
۱۷ـ وزارت کشاورزی واقعاً آقای مهندس مهدوی تعجب کردم وقتی بودجه شما را دیدم تعجب کردم با این بودجه چطور میخواهید رفورم در وزارت کشاورزی بدهید آقای وزیر کشاورزی من اگر بجای شما بودم خودم را میکشیدم کنار باید فقط جنبه ترویج کشاورزی و تهیه بذر و نهال خوب داشته و از امور بهرهبرداری برحذر باشد چون مهندس کشاورزی هستم زیرا دولت هرگز مالک خوبی نبودهاست و کلیه آقایان مهندسین بجای تمرکز در تهران به استانها و شهرستانها منتقل شده و آستینها را بالا زده و به دهقانان کمک علمی و عملی نمایند و من معتقدم وزارت کشاورزی موافقت کرده با تعهد عمران و اقامت در محل زمینهای زراعتی را به مهندسین کشاورزی که شغل دولتی نداشته باشد مجاناً واگذار و این منطقه زرخیز را آباد و این مهندسین و کمک مهندسین که پشت میزهای وزارت کشاورزی عاطل و باطل ماندهاند استفاده نموده و علاوه براینکه بر تولیدات مملکت اضافه خواهد شد خود اشخاص مفید و مالیاتبده دولت خواهند بود تا چه قبول افتد و چه در نظر آید یکی از ثروتهای مهم مملکتی جنگل است که مخصوصاً کرانههای بحر خزر استعداد برای جنگلکاری است.
۱۸ـ بنگاه جنگل باید ضمن حفظ و حراست جنگل از محل عواید اختصاصی جنگلهای جدیدی احداث نماید زیرا آب و هوای ایران مساعد این کار میباشد این ذخیره طبیعی روزبروز افزونتر گردد.
۱۹ـ بنگاه آبیاری که نمیدانم جزو کدام وزارتخانهها است چون اینقدر بنگاه هست که نمیدانم (وزیر دارائی ـ جزو وزارت کشاورزی) باید برای استفاده صحیح از آب رودخانه و قنات و چشمهها و جلوگیری از هرز آب و زدن چاههای عمیق پیشقدم باشد تا دهات آباد و زراعت رونق و صفا گیرد و نسبت به تعمیر و احداث سدهای موجود آذربایجان اقدامات سریع معمول دارد. جناب آقای نخستوزیر قانون احداث سد زرینهرود و سیمینهرود و لیقوان چای به تصویب رسیدهاست چرا اقدام نمیشود. وقتی اهالی آذربایجان با این ترتیب که به تصویب رسیدهاست متأسفانه این بیآبهائی که اخیراً روی دادهاست بسیار متأسف هستند دستور بفرمائید.
۲۰ـ وزارت راه نباید رل نعش مرده بازی کند باید همه مهندسین راهسازی به مراکز استانها و شهرستانها بروند و با تشویق مردم آنها را به احداث جادههای کمخرج وادارند و در راهداری نیز دقت کنند که راهها مرمت و قابل استفاده باشد و حقیقتاً اعتبارات به مخارج اصلی و واقعی برسد به هرحال باید اشخاص فنی و مورد استفاده را از پشت میزهای دولتی بیرون کشید و استفادههای شایانی برای عمران کشور از آنها نمود. تمام کارمندان دولت که در شهرستانها هستند به ما رجوع میکنند که بیایند تهران من یک روز با آنها صحبت کردم گفتم چرا میخواهید به تهران بیائید گفتند که در تهران کارمندان همه جور در رفاه هستند اولاً بعدازظهرها که بیکار هستند در تهران کار هست میروند کار آزاد میکنند و همچنین میتوانند برای اضافه حقوق و رتبه خود اقدام و اعمال نفوذ کنند، پاداش بگیرند ولی ما که در شهرستانها هستیم این چیزها برای ما نیست خواهش میکنیم به این قسمتها توجه بفرمائید که از خرابی شهرستانها جلوگیری شود.
۲۱ـ اداره کل شهربانی باید از نمایش فیلمهای منافی عفت جلوگیری نماید و با مشارکت وزارت فرهنگ در تأسیس کتابخانههای متعدد دانشجویان را به مطالعه کتاب و بالابردن سطح فرهنگ عمومی تشویق نمایند نه با دادن فیلمهای هنرپیشگان لخت و عور جوانان را از صراط مستقیم منحرف کند.
اینک آنچه در گذشته با آن مواجه بودیم و ملت ایران از آینده انتظار دارد و مطمئن هستم که دولت جناب آقای شریفامامی به بینظری و علاقه و دلسوزی و نیکنامی مشهور است اگر این تذکرات را به وزارتخانهها و دستگاههای دولتی بدهد خیلی از کارها اصلاح و مطلوب ملت ایران جامه عمل به خود خواهد پوشید و باید دولت در برنامه خود توجه بیشتری به شهرستانها و دهات نماید و از هجوم و مهاجرت شهرنشینان با دادن آوانسهای بیشتری حتی اگر ممکن باشد اهالی شهرستانهای مقیم مرکز را به معاونت به موطن اصلی تشویق نماید این بود مختصری از آنچه به نظر اینجانب رسید انشاءالله در جلسات آتی برنامه و عقاید و نظریه خود را مفصلاً و به تدریج بیان خواهم کرد.
- معرفی آقای دکتر احمد دیبا به معاونت وزارت بهداری بوسیله آقای وزیر بهداری
۴ـ معرفی آقای دکتر احمد دیبا به معاونت وزارت بهداری بوسیله آقای وزیر بهداری
نایب رئیس ـ آقای وزیر بهداری
وزیر بهداری (آقای دکتر آشتیانی)ـ با اجازه مقام ریاست و نمایندگان محترم آقای دکتر احمد دیبا را به عنوان معاون وزارت بهداری معرفی مینمایم (نمایندگان ـ مبارک است مبارک است)
- مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه ۱۳۴۰ کل کشور
۵ ـ مذاکره در گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه ۱۳۴۰ کل کشور
نایب رئیس ـ آقای افتخار هشترودی
افتخار هشترودی ـ همکاران عزیز میدانم که حضرات خسته هستند مذاکرات آقایان خیلی مفصل بود و شاید عرایض بنده مفصلتر باشد ولی نباید از این مذاکرات خسته بشویم برای اینکه اینها مطالبی است راجع به درد اجتماع و راجع به مقررات عمومی مملکت و راجع به اقتصاد ملی ما، اقتصاد اجتماعی ما که در هر فرد فرد این مطالب چیزها نهفتهاست بهتر است با یک علاقه خاصی این مطالبی را ولو خستهکننده باشد توجه کنیم همینطور حضرات آقایان اعضای دولت میدانم خسته هستند ولی خوب یک سال آقایان به کارهاشان میرسند چند روزی هم با مجلس هستند چه اشکالی دارد که در این چند روز اوقات عزیزشان صرف شنیدن این مطالب باشد بنده قبل از اینکه شروع به صحبت در کلیات مطالب بکنم میخواهم از هیأت رئیسه و اعضای محترم کمیسیون بودجه تشکر بکنم که واقعاً فعالیت زیادی بخرج دادند وقت عزیزشان را صرف کردند و بالاخره رسیدگیهاشان را خاتمه دادند و گزارش بودجه را در اولین فرصت به مجلس تقدیم کردند همینطور از اولیای دولت باید سپاسگزار بود که با اینکه کابینه تازه تشکیل شده و از تصویب برنامه مدت زیادی نگذشته بود لایحه بودجه را به موقع به مجلس دادند و مورد رسیدگی قرار گرفته البته شاید سرعت در تنظیم و بودجه چنانچه بعدها در ضمن توضیحات خودم بعرض خواهم رساند آثار بهتری نداشته باشد ولی این اندازه که دولت واقعاً خودش را برای انجام وظایفی مفید ساخته قابل احترام است موضوعاتی در این بودجه برای بنده هنوز مبهم مانده و بنظرم قابل دقت و توجهاست و به همین جهت ایراداتی به طرح این بودجه دارم به عقیده من چون مطابق آئیننامه داخلی مجلس کلیه مواد و تبصرههای بودجه باید به کمیسیونهای مربوطه مراجعه شود در این بودجه تبصرههائی بوده تبصره ۲۵ تبصره ۲۹ تبصره ۳۰ تبصره ۵۴ که به کمیسیونهای مربوط ارجاع نشده (بهمنیار ـ به همه ارجاع شده) بنده گزارش را دارم برای جنابعالی قرائت میکنم لطفاً با مطالعه جواب بفرمائید (بهمنیار ـ در کمیسیون بودجه دیده شده) این گزارش است در گزارشها اسم این چهار تبصره برده نشده و در کمیسیونی غیر از کمیسیون بودجه طرح نشده.
به عقیده من این گزارش قابل طرح نیست و یا حداقل این تبصرهها قابل طرح نیست این ایرادی است که از نظر اصولی میکنم و فکر میکنم مقام ریاست به این ایراد جواب خواهند داد، اگر خودمان مقررات را در مجلس رعایت نکنیم نباید از دیگران توقع داشته باشیم البته بنده مطالبی بعرض آقایان خواهم رسانید مخصوصاً استدعا میکنم توجه بکنند که هیچگونه سوءنیتی ندارم حب بغضی ندارم و به اولیای دولت هم اکثراً ارادت شخصی دارم صرفنظر از وظایف قانونیشان، نظر بدی به هیچیک ندارم بلکه صرفاً وظایفی است که قانون و موکلین به عهده ما گذاشتهاند و آن وظایف را ما انجام میدهیم نباید سوءتعبیر شود و فکر شود که ما در طرح مطالب غرض خاصی داریم. مخصوصاً چون قسم خوردهایم که غرض خاص نداشته باشیم مخصوصاً تمنا دارم آقایان این توجیه بنده را قبول خواهند کرد البته حضرات آقایان اولیاء دولت به این قسمت توجه دارند اگر نواقصی در این تشکیلات هست و خودمان بتوانیم به آقایان بگوئیم و متذکر بشویم بهتر از این است که از حلقوم اجنبیپرستها بیرون بیاید و برای ما دستاویز قرار بدهند. بنابراین خیلی مناسبتر همین است که در این مجلس این مطالب عنوان بشود و به این مطالب توجه بشود تا اگر نواقصی دارد رفع شود. الآن به قول جناب آقای مهندس والا که موجبات سوء تبلیغات اجانب با ذکر این مطالب فراهم میشود کاری نکنیم که این موجبات بخودیخود فراهم شود سعی کنیم این نواقص را با تذکرش رفع بکنیم تا دهن آنها را بتوانیم خرد کنیم البته دولت صالح و شرافتمند هم دولتی است که این تذکرات را با حسن قبول بپذیرد و از این تذکرات حداکثر استفاده را به نفع مملکت و به نفع اجتماع بکند نه اینکه اگر بنده واقعاً خدای نکرده خلاف میل جناب آقای مهندس شریفامامی مطلبی گفتم ایشان فکر بکنند که خوب این هم توقعاتی دارد. نه بنده هیچوقت از هیچیک از این مقامات توقعی نخواهم داشت.
توقع من راجع به کار موکلین بنده خواهد بود لاغیر و بنابراین اگر مطالبی را میگویم برای حفظ منافع مملکت و برای تأمین منافع موکلین است البته دولت از افراد این مملکت است دولت کیست؟ دولت متشکل از افراد مملکت است اگر واقعاً دولتی بیاید و در اطراف امور مربوط به ملت فعالیتهائی بکند و از فعالیتهای خود ثمرهای بگیرد خود این عاید دولت است برای اینکه این دولت همیشه سر کار نخواهد بود و روزی از افراد عادی این مملکت خواهد بود و آن روز از عملکرد خود ثمرهای به خودش عاید خواهد شد البته خارج از موضوع باید این را بعرض برسانم خیلی معذرت میخواهم که بنده مرتب باید عینک را بگذارم و این یادداشت را ببینم بعضیها به من تذکر میدهند که بنده (چکار با دیگران دارم) در احزاب شرکت بکنم البته من هیچگونه انتقادی نسبت به احزاب ندارم ولی یک مطلب هست و آن این است که متأسفانه در ادوار مشروطیت مردم از احزاب زیاد خیر ندیدهاند سهل است از وضع آنها راضی نبودهاند و اگر من احیاناً در تبریز موفقیت قابل توجهی پیدا کردهام به دلیل این بودهاست که جزو هیچیک از احزاب نبودهام (رستم امیر بختیار ـ آن احزاب سابق بوده) البته راجع به سابق صحبت میکنم احزاب باقی نیست و بعد از این هم خواهد بود (دکتر الموتی ـ حزب برای مملکت لازم است) تصدیق میکنم (دکتر الموتی ـ ما نشان میدهیم که حزب به درد مملکت میخورد و مملکت هم بدون حزب نمیشود) (دکتر متین ـ روزی به این سعادت نائل خواهید شد) عرض کردم اگر انشاءالله موکلین من امیدوار به فعالیت و قدرت واقعی و شرافتمندانه احزاب بشوند و استقبال بکنند من ملزم به قبول افکار آنها هستم و انشاءالله هم اینطور خواهد شد همهمان باید برای مملکت کار بکنیم اعم از اینکه جزو خوب باشیم یا نباشیم الآن این دولت عضو حزب نیست مگر باید دولت معاف از خدمت باشد؟ نه همهمان خدمت میکنیم بنده قبول دارم امیدوارم
احزاب فعالیتشان طوری باشد که مردم با یک عقیده و ایمان قطعی به سراغ احزاب بیایند در آن موقع خود مخلص هم با کمال میل خواهم آمد (دکتر متین ـ حزب مربوط به بودجهاست قربان؟) نخیر البته بنده امیدواری دارم قبلاً عرض کردم همکاران عزیز از طولانی بودن بعضی مطالب ناراحت نشوند و با ما همصدا باشند که بتوانیم کارها را سر و صورت بدهیم من هرچه فکر میکنم در مدت ناچیز ایام نمایندگی که از مطالعات خودم در این کارهای مملکتی از کجا شروع بکنم که بتوانم کماهو حقه مطالب را ادا بکنم میبینم که از هر کجا بگیرم به مشکلاتی برمیخورم از این جهت من صلاح را در این دیدم که از خودمان یعنی این مجلس شروع بکنیم. هر مطلبی داریم اول نواقص خودمان را بگوئیم و بعد به دولت حمله بکنیم آخر اینکه نمیشود نماینده همهاش توقعش از دولت باشد ولی خودش هیچکاری نکند بنابراین بنده اجازه میخواهم قبلاً راجع به نواقصی که در دستگاه خودمان هست و شاید تماس با دولت دارد متذکر باشم و بعد بروم در اطراف کلیات لایحه بودجه متأسفانه آنچه نمایندگان محترم البته در گذشته برای اینکه حالا خوشبختانه اکثریت نمایندگان از طبقه فعال کشور و از عناصر تحصیلکرده و خدمتگزار هستند و هیچگونه مضایقهای در خدمت به مملکت ندارند ولی البته بحث راجع به گذشتهاست و شاید خدای نکرده در این اجتماع هم چند نفری باشند آنچه بنده مطالعه میکنم میبینم که آقایان نمایندگان آنطور که شاید و باید در انجام وظایف خطیر خودشان علائقی بخرج نمیدهند (یک نفر از نمایندگانـ ما دائم میدهیم) بعضیها آنطور که شاید و باید و نه جوانان از پیران هم آنهائی که واقعاً خسته هستند به هرحال البته حالا شواهدی بعرضتان میرسانم جناب آقای مهندس والا نمیدانم در اینجا تشریف دارند یا خیر. (مهندس والا ـ بفرمائید بنده اینجا هستم) دیدم دو جلسه قبل راجع به خلخال که محل نمایندگی خودشان بود مطالبی را عنوان کردند خلخال مدتها است وکیل دارد مدتها است که خلخال خراب مانده ولی نمایندگان آن دورههای گذشتهاش حتی یک کلمه راجع به خلخال نه در مجلس مطابق صورتجلسات و نه در مقامات صحبتی نکردند خوب وقتی که نمایندهای به منطقه خودش علاقهای نداشته باشد اصلاً از دولت چه توقع دارد که به تقاضاهای مردم آنجا جواب بدهد البته مجلس از نظر قانون مکلف به اعمال نظارت قانونی در امور مالی و به اصطلاح سیاسی کشور است ولی متأسفانه نمایندگان در ادوار گذشته این وظیفه خطیر خودشان را انجام ندادند چنانکه جناب آقای آرامش تشریف آوردند اینجا گزارش دادند اگر واقعاً نمایندگانی که از مجلس برای نظارت تعیین شده بودند میرفتند امور آنجا را کنترل میکردند و رسیدگی میکردند و نظریهشان را به مجلس میدادند شاید آقای آرامش امروز این گرفتاری را نداشت بنابراین اگر واقعاً ما، یعنی ما که البته انشاءالله اینطور نباشیم نسبت به گذشته نظر اصلاحی شاید نداشتیم و اگر داشته باشیم اینطور نمیشود شنیدم در سازمان برنامه و یا شرکت ملی نفت یا جاهای دیگر که نماینده از مجلس میرود و یا ناظر میرود پاداشهائی میدهند انشاءالله درست نباشد (یک نفر از نمایندگان ـ هست آقا) ولی اگر هست این قافله تا به حشر لگ است برای اینکه حسن افتخار هشترودی اگر برود در سازمان برنامه برای نظارت و از دستگاهی که خیانت میکند پاداش بگیرد در صورتی که این دستگاه قابل اعتماد نیست این افتخار هشترودی نمیتواند برعلیه آنها مطلبی را بگوید (صحیح است) اسباب تأسف است و من خیال میکردم حقیقت ندارد ولی آقایان هم تصدیق کردند که این وجوه پرداخت میشود (یک نفر از نمایندگان ـ بلی میدهند آقا) آقایان این نماینده که از اینجا حقوق میگیرد چرا باید از دستگاه دیگر پول بگیرد قانون داریم که این خیانت است و جرم است اگر بگویم نقص از خود ما است به همین دلائل است که واقعاً تأثرانگیز است واقعاً اسباب تأسف است که اینجور آقایان تلاش میکنند برای شرکت در کمیسیون بودجه برای شرکت در کمیسیون سازمان برنامه برای شرکت در کمیسیون وزارت دارائی برای شرکت در کمیسیون نفت برای شرکت در بانک ملی اما برای کمیسیون پست و تلگراف داوطلبی نیست چرا؟ برای اینکه یا آن کمیسیونها حساس است در آنجا با دولت میتواند تماس بگیرد ولی در وزارت پست و تلگراف یا وزارت فرهنگ چه نفعی دارد و نمیتواند کاری بکند البته اینکه من میخواهم بگویم شاید نظر همکاران قبلی بنده از نظر حساسیت مطلب به لحاظ حسن خدمت است نه از لحاظ منافع نامشروع ولی میخواهم بگویم اینها هست من یکی از همکاران روحانی خودمان را دیدم به عضویت کمیسیون وزارت جنگ انتخاب شدهاند از ایشان پرسیدم جناب آقای امام مردوخ اسم میبرم از ایشان پرسیدم که برای کمیسیون وزارت جنگ شما خودتان داوطلب شدید گفتند امام برای اینکه بنده هم اسمی در کمیسیونها داشته باشم من را آنجا فرستادند (یک نفر از نمایندگان ـ برای صلح فرستادند) واقعاً فکر بکنید از ارتشیها چند نفر در این مجلس داریم جناب آقای امام مردوخ کار نظام در شخصیتشان نیست که بروند در آن کمیسیون آقایان توجه بفرمایند این نواقص از ما است این ایرادات از ما است (دکتر معدل ـ ایشان را برای صلح فرستادند چون از عشایر اطلاعاتی دارند برای این انتخاب شدند) البته برای حسن توجیه من متشکرم ولی حقیقت را بخواهید اینطور نیست به هرحال امیدوارم مجلس کنونی آنطور که باید و شاید در انجام وظایف خود توفیق حاصل کند دولت بداند که به قول استاد فرامرزی مجلسی هست و باید قوانین مملکتی را طابقالنعل بالنعل اجراء کند.
البته همه میدانید آقایان ناطقین محترم گذشته نیز تذکر دادند بنده هم الزاماً مختصری تذکر میدهم همه میدانیم که یک نارضایتیهائی در کشور وجود دارد و خود اعلیحضرت همایونی که اعمال و افعالشان باید سرمشق زندگی ما باشد (صحیح است) ایشان هم این حقیقت را تأیید فرمودند خود دولت هم میداند که نارضایتیهائی داریم که انشاءالله باید رفع بشود (انشاءالله) اما باید رفت دنبال علت نه اینکه همهاش بگوئیم نارضایتی هست دولت اقدام بکن اینکه نشد (صحیح است) هر مرضی مثلاً سرماخوردگی با تب چهل درجه یا مثلاً امراض عفونی دیگر با یک مسکن ممکن است برای یک یا چند دقیقه تسکین پیدا کند ولی ریشه کنده نشده باید ریشه را کند برای این باید مطالعاتی کرد فکر کنیم، مهمترین و اساسیترین نارضایتیها به لحاظ عملیات ناموزونی بوده و وعدههای غیرواقعی بودهاست که از طرف دولتهای وقت برای افراد مملکت داده میشد و متأسفانه به قول آقای دکتر شفق که دیروز در رادیو صحبت میکردند دیدم فرمودند وعده بیجا دادن یا مردم را ولو به حقیقت امیدوار کردن بدون نتیجه عیب است ولی دنبال این وعده نرفتن بدتر است (صحیح است) واقعاً این نارضایتیها را باید توجه کرد یکی از آقایان مدیران کل یک وزارتخانهای با من صحبت میکرد میگفت یک وزیری در یک کمیسیون راجع به موضوع بودجه صحبت میکرد یکی از آقایان اعضای کمیسیون یقه او را گرفته بود که راجع به فلان کار مردم فلان تقاضا را دارند انجام بدهید اما وزیر فرمودند که آقای مدیرکل یادداشت کنید واجب است، لازم است حتماً انجام بدهی فردا صبح آن آقای مدیرکل به آقای وزیر یادآوری کرد وزیر گفت حالا باشد بعد مدتی گذشت باز کمیسیون تشکیل شد آن شخص باز یقه وزیر را گرفت که دستور دادید به مدیرکل چه شد؟ گفت فراموش کردم این کار همینطور بود تا بودجه گذشت و تصویب شد و آقای وزیر هم آن ورقهها را که یادداشت کرده بود پاره کرد انداخت کنار (یکی از نمایندگان ـ انشاءالله اینطور نبوده) البته من یقین دارم که وزرای حاضر اینجور نیستند همهشان علاقه به این مملکت دارند همهشان واقعاً میل دارند با هوش و کوش این این مطالب را درک کنند و نسبت به این مطالب توجه بکنند و این یادداشتها را هم پاره نکنند بلکه بروند رسیدگی بکنند کارها را انجام بدهند و همان یادداشتها را به کسی که این یادداشتها را دادهاند مراجعه بکنند یک نامه هم مینویسند که آقای نماینده تقاضای شما انجام شد مژده میدهم آیا یکچنین رئیس دولتی یا اعضای دولتی اگر واقعاً با این قدمها با مردم پیش بیایند آیا این قابل ستایش نخواهد بود قابل احترام نخواهد بود؟ آیا در گذشته اگر خطاهائی شده با این عمل نمیتوان آنها را جبران کرد؟ قطعاً میشود والله مردم ایران بقدری گذشت دارند بقدری فراموشکارند نسبت به کارهای بد که حد و حصر ندارد پدرش را میکشد بعد معذرت میخواهد میپذیرد و آنوقت دولتی میآید کارهای گذشته دولتی را پاک و تصفیه میکند آیا از چنین دولتی مردم ایران قدردانی نخواهند کرد مسلماً میکند آقای آرامش اینجا تشریففرما شدند و توضیحاتی دادند مطالبی را تذکر دادند و از جمله وعدههائی دادند توضیحاتی که دادند بسیار غمانگیز و تأثرآور بود برای ملت ایران قابل تحمل نبود وعدههائی که دادند بسیار درخشان بود اما آقایان جناب آقای رئیس دولت هنوز هم مردم به این وعدهها اعتماد ندارند برای اینکه میگوید اگر واقعاً این وعدهها صحیح است و این مطالبی که گفته شد درست است چرا دولت رسماً دستور تعقیب اشخاصی که مرتکب این خطاها شدهاند نداده اگر نداده حالا بدهد با حضور نمایندگان دستور تعقیب بدهد تا مردم اطمینان پیدا بکنند (صحیح است) والا ما گفتیم و شما تصدیق کردید تمام شد آنوقت این چه فایده دارد آقایان خاطی باید مجازات بشود خاطی باید تنبیه بشود تا مردم بدانند و بفهمند که این قبیل عناصر مجازات میشوند و امیدوار بشوند یکی از طرق چاره دردها این است که مردم را امیدار بکنید واقعاً بفهمند که مطلبی که گفته میشود تعقیب میشود آقای آرامش میفرمایند که پنجاه درصد به شهرداریها کمک خواهیم کرد و بودجه را هم در اختیار خودشان خواهیم گذاشت البته عمل بدی نیست به دلیل اینکه اولاً خرج کمتر میبرد دیگر هزار نماینده سازمان برنامه از این مخارج سوءاستفاده نمیکند ثانیاً به همه جا میرسد اما باید دید آقای مدیرعامل چرا باز باید تبعیض کرد و گفت به شهرداریهائی که پنجاه درصد را دارند کمک نمود چندین شهرداری را من سراغ دارم در این مملکتی که حتی صد دینار بودجه ندارد چرا توجه به این نمیشود (صحیح است) آقایان، اعلیحضرت میفرمایند باید اصلاحات برنامهای ما از آخرین دهات این مملکت شروع بشود (صحیح است) اما با این حرف با این مطلب ما میتوانیم بگوئیم جانتان دربیاید چون شما پول ندارید ما به شما کمک نمیکنیم جناب آقای نخستوزیر این را یادداشت بفرمائید استدعا میکنم و واقعاً توجه بفرمائید (نخستوزیر ـ در قانون پیشبینی شده) اما عمل نشده جناب آقای دکتر سجادی واردند شاید جنابعالی هم بدانید اما معذرت میخواهم آقایان باز اسمی از آذربایجان میآورم (ریگی ـ از زاهدان بفرمائید) خیال نکنید من تنها راجع به آذربایجان صحبت میکنم هرچه میگویم راجع به ایران است (یکی از نمایندگان ـ از زاهدان بگوئید) زاهدان محلش را نمیدانم شما بفرمائید شروع کنید (امانالله ریگی ـ از چاهبهار) چاهبهار اوضاعش را نمیدانم خود جنابعالی بفرمائید هشترود یک جائی است که آقای دکتر سجادی هم وارد هستند من یک ماهاست تلاش میکنم یک امین صلح به آنجا بفرستم هیچکس نمیرود چون آب ندارد برق ندارد بهداشت ندارد هیچ چیز ندارد شهرداری هم ندارد اگر هم داشته باشد اعتباری ندارد اما نمیشود که ما بگوئیم تهران چون شهرداری دارد میلیاردها به او بدهید ولی یک منطقه ۱۸۴ هزار نفری چون شهرداریش بودجه ندارد محکوم به فنا است (دکتر الموتی ـ وضع دهات در همه جا خراب است) اول باید دهات را رسیدگی کنند (دکتر الموتی ـ شما تشریف بیاورید رودبار الموت) امیدوارم که خدمت شما به الموت هم برویم به هرحال من امیدواری دارم که جناب آقای آرامش یا جناب آقای نخستوزیر با یک جوانمردی و همت بلند شرافتمندانه بلند بشوند و نسبت به این خطاهائی که شده اعلام جرم بکنند و دستور تعقیب بدهند و اگر نکنند ما خواهیم کرد مدارک را در اختیار ما بگذارید ما تعقیب خواهیم کرد اما بیانات و فرمایشات ملوکانه را باید در نظر گرفت آقایان به شایعات زیاد نباید اعتبار کرد (صحیح است) باید مدرک تهیه کرد و تعقیب کرد والله بنده که قاضی هستم اگر یک همچو مدارکی گفتند، گفتند بیاورند پیش بنده آن کسی که پیش من آمده محکوم به افترا است آقایان باید مدرک تهیه بکنند مدرک ما فعلاً مدرک رسمی است برای اینکه وزیر دولت این حرف را میزند اسناد را او بدهد اگر خودش نتواند بنده از طرف مجلس میروم در وزارت دادگستری دانه دانه اینها را تعقیب میکنم (یکی از نمایندگان ـ چرا میتواند) شاید وقت ندارد شاید نتواند شاید مشاورین قضائیش نتواند کار بکند چنانچه مشاورین فنی نتوانستند (یکی از نمایندگان ـ رئیس سازمان باید تعقیب شود) تنها رئیس مسئول نیست همه مسئولند آقای آرامش میفرمایند مقاطعهکاران پیمانکاران خارجی و مستشاران خارجی را دستور دادیم تعقیب بکنند چرا مقاطعهکاران داخلی را نمیگویند صدی نود دزدیها دست آنها است.
والله به پیغمبر این آمریکائیها و این فرانسویها، این آلمانیها، این انگلیسیها اینها درست و صحیحالعمل بودند اینها را این مقاطعهکاران دزد کردند (صحیح است) (یک نفر از نمایندگانـ راه را نشان دادند) من خیلی معذرت میخواهم که آقایان خستهاید ولی اینها مطالبی است که باید گفت، این مطالب را باید گفت (بفرمائید) البته عرض میکنم خدمتتان که بنده یک مطلبی را بعرضتان خواهم رسانید که اگر هم واقعاً دل سنگی داشته باشید و گریه نکنید حداقلش اخمهایتان توی هم میرود قانونی در کمیسیون مجلس در سال ۳۷ به تصویب رسیده که اگر لازم شد عیناً آن را میخوانم این قانون درباره دوشیزه ایلیانا فلورانس بود، لایحهای آوردند که کمیسیون برنامه اجازه استخدام این خانم را با ۱۶۰۰ تومان حقوق دادهاست (یک نفر از نمایندگان ـ در زمان آقای ابتهاج) من نمیدانم برای کی بوده تیتر این خانم چه بودهاست؟ منشی مخصوص ـ من این خانم را ندیدهام و نمیدانم که حالا هم هست یا نه تا اقلاً بعد از دیدن از حسنات او اطلاعی حاصل بکنم ولی واقعاً در این مملکت یک منشی پیدا نمیشد که باید او را بیاوریم. من نمیگویم که این ۱۶۰۰ تومان را چرا دادهاند، ۱۶۰۰ تومان پولی نیست، اجازه بفرمائید، صحبت من با رقم است، معذرت میخواهم این پول مهم نیست ولی صورت دارم که اگر لازم باشد دانهدانه برای آقایان قرائت خواهم کرد یعنی سند داریم که برای این خانم ماهی ۷۸۰۰ تا ۸۲۰۰ تومان پول داده شده. آقایان این درد بیدرمانی است، اینها را باید توجه کرد، چرا دولت بدش میآید که اینها را، به ایشان بگوئیم؟ چرا دولت توجه نکند، این حقایق که واقعاً تلخ است، واقعاً سنگین است، اگر نگوئیم پس که بگوید؟ آقای مهندس شریفامامی شاید در دوره وزارتش و دوره نخستوزیریش این را نمیدانست. آقای نخستوزیر شما این را میدانستید (نخستوزیر ـ نخیر) نه نمیدانست من هستم که باید بگردم این را پیدا بکنم و بعرضتان برسانم. تحقیق بفرمائید که این خانم اگر هست از دمش بگیرند و بیندازند بیرون چون ما اینها را نمیخواهیم (یک نفر از نمایندگان ـ دم ندارد آقا) (خنده نمایندگان) دستش را بگیرید، بیندازید بیرون (کاظم مسعودی ـ آنوقت برای معلم پول ندارند) عجله نفرمائید، ما عجله نداریم، برای معلم هم میرسیم، برای معلم پول نداریم، اجازه بدهید، بگذارید مطالب را من بگویم، ناراحت نباشید. یک مطلبی هست شنیدم که دولت بودجه ساختمانی مجلس شورای ملی را حذف کردهاست. این عمل از نظر خود من قابل تقدیر است (جمعی از نمایندگان ـ بسیار) (افخمی ـ برای ساختمانش قانون گذشتهاست) (یک نفر از نمایندگان ـ ساختمان نیمهتمام را باید تمام بکنید) (افخمی ـ الآن جایتان در اینجا تنگ است) اجازه بدهید، اگر عرض بنده تأیید فرمایشات جنابعالی نبود آنوقت بفرمائید؟ اجازه بفرمائید توضیح بدهم قانع خواهید شد. عیب ما این است که در هر کار عجله میکنیم چنانکه در تنظیم بودجه هم دولت عجله کردهاست، اجازه بفرمائید گوش بدهید، عرض کنم حضور مبارکتان که البته از نظر اصولی قابل قبول است که اگر مجلس ساختمانش شروع نشده بود این کار اصلاً نباید بشود، برای چه؟ برای اینکه جائی که پارلمان انگلستان با چندین صد سال سابقه تاریخی در همان خانه ویران مجلس را منعقد میکند، برای نمایندگان ملت ایران، با فقر اقتصادی هیچ اشکالی نداشت که همین کار را در همینجا بکند اما یک بام و دو هوا هم نباید باشد و دولت اگر میخواهد بودجه ساختمان مجلس را حذف بکند نسبت به تمام ساختمانها باید صرفنظر بکند، اما دلیل میآورد برای ما که خطر انهدام هست، اگر لایحه میآورد اینجا به دلیل خطر انهدام اعتبارات ساختمانی میدهد همان دلیل همین در اینجا هم هست، حالا قانع شدید که بنده خلافی عرض نکردم؟ البته فکر میکنم که مجلس در اختیار خودش است که بودجهای تصویب بکند چه دولت بپذیرد و چه نپذیرد باید این بودجه مجلس را اجراء بکند. این ارتباط به دولت ندارد ولی این امر علاقه دولت را به صرفهجوئی میرساند و حال این صرفهجوئی به مجلس و ساختمان مجلس تصادف کردهاست، نباید خرده گرفت امریست شدهاست (یک نفر از نمایندگان ـ مجلس هم موافق است آقای هشترودی) اجازه بفرمائید قربان، البته بنده این یکی از علل نارضایتی را به عرضتان رسانیدم و بخصوص راجع به آن هم عرض کردم، حالا میخواهم قسمت دوم مطالب را که مؤثر در عدم رضایت هست بعرضتان برسانم و آن تبلیغات ناروائی است، البته من معذرت میخواهم، نتوانستم تمام مطالبم را تنظیم بکنم، همینجور شفاهی بعرضتان میرسانم و نمیخواهم که مثل شاگرد مکتب آن چیز را که یادداشت کردهام بخوانم میخواهم خلاصه بکنم چون آقایان خسته هستند، و در عین حال مطلب را هم گفته باشم؛ این تبعیضات در کشور ما زیاد دیده شدهاست و همه میدانیم؛ آنهائی که در ادارات بودند یا خودشان مورد تبعیض بودند و یا به نفع آنها تبعیض شده و آنهائی که در همین مجلس هستند بعضاً در گذشتهها برای آنها به اصطلاح تبعیض شده و مورد تبعیض واقع شدهاند یا به نفعشان تبعیض شده و در دولتها هم همینطور بوده؛ این تبعیضها هم در تمام ممالک هست و در هیچ جای دنیا ممکن نیست تبعیض نباشد اما این را که عرض میکنم نمیگویند تبعیض که ملت از آن صرفنظر بکند که کار مملکت به دست یک وکیل و با مراجعه یک وکیل انجام نشود و یک خانمی با یک تلفن مشکل مملکت را حل کند؛ این البته ناجور است؛ دقت بفرمائید البته اولیای دولت ما اینجور نیستند و این راجع به گذشتههاست؛ راجع به ما هم انشاءالله اینطور نباشد آنچه من دیدم راجع به این خانم راجع به گذشتهاست ولی میخواهم بگویم که انشاءالله فعلاً اینجور نباشد و اگر اینجور باشد وضع ما بدتر خواهد شد آقایان: من باید در ضمن صحبتم به استحضار آنان برسانم که این کلیاتی که بعرضتان میرسانم غیر از اینها ارقام و اعداد و اسنادی است که راجع به مطالب بودجه دارم و بعرضتان خواهم رسانید؛ عجله نکنید و یکدفعه خیال نکنید که من این مهملات را میگویم و تمام میشود میرود پی کارش؛ گواینکه تا آخرش از نظر اهل فن مهمی است چون من اهل فن نیستم ولی آنچه که به عقیده خودم تشخیص میدهم چون عقیده آزاد است عرض میکنم و بعد آقایان یا میپذیرند و یا نمیپذیرند جناب آقای نخستوزیر در این مملکت خودمان این لایحهای که آوردید، یعنی لایحه بودجه در حدود ۹ میلیارد تومان برای ما آوردید یعنی این مقدار درآمد و هزینه را هم آوردید شما میدانید که این بودجه را کی اجراء میکند؟ کارمندان دولت کارمندان دولتی که از وضع خودشان ناراضی هستند (صحیح است) شما صد و پنجاه هزار نفر غیر از کارگران روزمره کارمند دارید البته اگر اشتباه نکنم (یک نفر از نمایندگان ـ دویست هزار نفر) عرض کردم ممکن است من اشتباه کرده باشم وقتی که دستگاه فعاله کشور به دست عناصر ناراضی است و پول را به دست او میدهیم که بیا این پول را برای احتیاجات این مملکت خرج کن اگر این آقای کارمند دولت واقعاً در این مملکت خدمت بکند از اولیاست و قابل ستایش است، آقا این گرسنهاست، ناراضی است، حقوقش نرسیده، ترفیعش را ندادید و اگر هم دادید ترفیعات برای نور دیدههاست کسانی را اروپا میفرستید که فرزند فلان وکیل است، فلان سناتور است، فلان وزیر است، فلان شخص است شما یک گدائی را پیدا بکنید که از ایران به خارجه فرستاده شده باشد (یک نفر از نمایندگان ـ گدا که به اروپا نمیرود) بنده گدای تحصیلکرده را میگویم، به هرحال بیائید این تبعیضات را از بین بردارید این صحبتی که شد یکی از آقایان خنده کردند و فرمودند گدا به اروپا نمیرود و این قبیل بیعلاقگی آن آقاست برای این حرف ما باید گریه بکنند، برای این حرف بایستی متأثر باشند که ما همیشه تبعیض را در دستگاهمان رایج کردیم برای اینکه ما حاضر نیستیم حقایق را ببینیم و مطالب را درک بکنیم آقایان من ممکن است چون در آذربایجان بزرگ شدهام نتوانم زبان فارسی را مثل شما خوب و روان صحبت بکنم ولی قطعاً به اندازه شما میفهمم درک میکنم، شما به مطالب دقت کنید و گوش بکنید ببینید چه دردی داریم و چه میخواهیم والا آقایان بخندند و صحبت بکنند و یادداشتهای خصوصی را بین خودشان به این و آن بدهند همان حرفی است که بنده عرض کردم که کار این مملکت تا به حشر لنگ است ما باید علاقه نشان بدهیم باید به کار خودمان علاقمند باشیم. آقایان این دستگاه فعاله کشور، این گرداننده چرخ مملکت اگر از شما راضی نباشد، حوایج او تأمین نشده باشد رفاه آنها تأمین نشود شما موفق به اصلاحات نیستید، اگر بگوئید هستید اشتباه کردهاید، راه اصلاح یکی همین است، راه اصلاح این است که شما کارمندتان را راضی نگهدارید و حقوق آنها را خوب بدهید و تبعیض نکنید، به مقدسات عالم، اگر کارمند راضی باشد شما راحت هستید، شما بهتر میتوانید وظایف خود را انجام بدهید ولی این ترقیات سرسامآور هزینه زندگی کمر اینها را خم کرده، بنده خودم یک خدمتگزار قضائی بودم، خدمت قضائی داشتم، ماهی ۲۳۰۰ تومان حقوق میگرفتم،
تقریباً معادل همینجا، خدای عالم شاهد است فقط کرایه خانه و خرج عادی من یعنی تلفن و برق و این قبیل چیزها بود و خرج خرید لوازم زندگی دیگر نداشتم و شاید یک قسمت را از عواید خودم تأمین میکردم ولی همه کس این عواید را ندارد. همه کس که نمیتواند مثل فلان آقازاده میلیاردر با کادیلاک به اداره بیاید و از اداره برود باید دقت کرد باید با یک اصل متساوی حقوق با آنها رفتار کرد و اینها را راضی کرد اطمینان میدهم که در اینصورت کشور مدارش به وضع عادی میافتد و کارهایش هم خوب میگذرد. یکی از آقایان نوشتهاند با تقدیم احترام موضوع نقده را فراموش نفرمائید، چشم، به هرحال من البته زاید میدانم بیشتر در اطراف این موضوع صحبت بکنم ولی نظرم ارائه راه چاره بود و امیدوارم که دولت حاضر یک مقداری آن را تأمین بکند و قطعاً چنانچه عرض کردم اگر آقایان نمایندگان محترم توجه کنند کارمند است که حوایج مردم را انجام میدهد. کارمند وقتی از شما ناراضی باشد مردم را ناراضی میکند، اصلاً میخواهد که مردم ناراضی باشند و اختلافی باشد که به شما فشار بیاید تا مجبور باشید حقوق آنها را تأمین کنید ولی اگر راضی باشد که این حرفها نیست. در هرحال شما آقای نخستوزیر وارث یک تبعیضات بسیار بسیار زننده و ناگواری هستید که قطعاً باید بنشینید و قسمت اعظم اوقات عزیزتان صرف رفع اینها بشود و امیدوارم که اینجور باشد چون میدانم که مرد اینکارید. یکی از آقایان میپرسند یک نفر پاسبان چطور میتواند با ۳۶۰ تومان در ماه زندگی کند؟ آقا یک سپور با ۱۲۰ تومان چطور میتواند زندگی بکند، فکر این را بکنید، سپورهای شهرستانهای درجه یک حقوقشان ۱۲۰ تومان است باز خدا پدرشان را بیامرزد که به پاسبان اینقدر حقوق میدهند.
آقای آرامش در توضیحاتشان فرمودند که در برنامه دوم چون نتوانستند از اعتباراتشان برای برنامههای ولایات، برنامههای کوچک ولایات تخصیص بدهند منتظر باشید تا برنامه سومی بیاید بهاری بیاید و بارانی بیاید و زمین البته کاشته شده باشد تا سنبل دربیاید و ما یونجه و کاهی پیدا کنیم برای الاغمان یونجه بدهیم. آخر این که حرف نشد، که برنامه اول و دوم کاری انجام نمیدهند، برنامه دوم که در جریانش هستیم که انجام نمیدهد بماند برای برنامه سوم، آنهم برای ولایات، اما برای مرکز هیچ از برنامه سوم صحبت نیست از مرکز که صحبت شد چشم همین الآن انجام میدهیم، آقایان این تبعیض نیست؟ از برنامه دوم دولت مردم، البته مردم شهرستانها بیشتر، خیری ندیدند، از کجا معلوم که برنامه سوم هم فوراً گرفتار یکچنین سرنوشتی نباشد (کاظم مسعودی ـ آقای آرامش هستند) آقای آرامش ممکن است همیشه نباشند، ممکن است دولت حاضر همیشه نباشند، یک دولت دیگری ممکن است با تبلیغات این دولت را ساقط بکند و خودش زمام امور را در دست بگیرد. ما چطور میتوانیم امیدوار باشیم؟ با این وعدههای ۱۲ ساله کاری را برای ولایات انجام ندادند در برنامه آینده هم که معلوم نیست سرنوشتش چه خواهد بود کاری برای ما انجام بدهند آقایان این تبعیض است. کار را از حالا شروع بکنید ولو یک مختصر باشد؟ برای بعدها هم البته قابل قبول است. آقای مهندس اردبیلی راجع به ساختمان دانشگاه مطالبی فرمودند و جا ندارد که من در اطراف آن صحبت کنم ولی از لحاظ تبعیض باز هم باید بگویم که انصاف نیست گمرکات در عرض یک سال این کاخ باعظمت را بلند کرد و تمام کرد و خرجش را هم بحساب آورد ولی دانشگاه تبریز یا دانشگاههای دیگر ۱۲ سال است همین که ساختمانش به دلیل اینکه اگر کامل بماند خطر انهدام دارد آنجا مانده و منهدم هم نمیشود و خرجی هم به آن نمیدهند آقایان این خوب نیست عرض کردم که من راجع به تمام ولایات صحبت میکند اگر دانشگاه تبریز را میگویم برای این است که اولاً دانشگاه تبریز پیشکسوتتر است و ثانیاً ننگ است برای ما که در دوره پیشهوری بیایند در آنجا دانشگاهی تهیه بکنند و دولت حاضر نتواند آن را تمام بکند و اداره بکند، این ننگین است باید به آنجا توجه کرد و برای اینکه وسائل تبلیغاتی در
آنجا بیشتر بکار میافتد باید جلو آنها را گرفت (دکتر دادفر ـ آقا دانشگاه نبود یک تابلو درست کردند آنجا به عنوان دانشگاه) بلی دانشگاه را یک تابلو گذاشتند و من نوشتم که بفرستند و اگر نوشته را از زیر خاک دربیاورند ولی متأسفانه درنیاوردند (یک نفر از نمایندگان ـ در زمان اعلیحضرت فقید صحبت بود) بلی صحبت بود ولی در دورهای که پیشهوری آمد آنجا برای اینکه مردم آذربایجان را گول بزند و نتوانست، گفت که من میخواهم دانشگاهی درست بکنم و یک لولهای درست کردند آوردند و یک کاغذ گذاشت آنجا من نگفتم که شروع کرد، فقط تابلو زد قبل از کابینه جناب آقای مهندس شریفامامی و آقای دکتر اقبال بنده رئیس اداره کل تصفیه بودم، جناب آقای مهندس شریفامامی هم وزیر صنایع بودند؛ شاید در آن موقع اگر نظر مبارکتان باشد چندین دفعه راجع به کارخانجات تبریز و اصفهان حضور مبارکتان شرفیاب شدم و جنابعالی راهحلهائی به ما میدارید و مشغول میشدیم و کاری ندارم که جریان معاملات چه بود و چه شده و در اصفهان کارخانه ریسباف با چه وضعی فروخته شدهاست کاری به آن ندارم ولی با این کار دارم که حتی از هیأت وزیران جلساتی تشکیل شد و من برای تأمین وضع کارخانجات متوقف هم ریسباف اصفهان و هم کارخانجات آذربایجان فعالیت میکردم، همهاش راجع به اصفهان مذاکرات قبول شد ولی راجع به آذربایجان قبول نشد (صحیح است) ریسباف اصفهان با کمکهای مادی دولت بالاخره بکار افتاد و مشغول است و فروختند و دیگران خریدند و پولهائی دولت به خریدار داد و خرج کرد و بالاخره بکار افتاد این خدمتی است و ما متشکریم که بالاخره این کارخانه بکار افتاد و چندین هزار کارگر از گرسنگی بیکاری نجات یافتند، این قبول، این قابل احترام است اما آذربایجان سهتا کارخانهاش ۱۷ سال تمام است که ورشکستهاند، اینهمه هم فعالیت شدهاست، کارخانههای پشمینه، بوستان و کلکتهچی، اینهمه فعالیت شد که این کارگرها از گرسنگی نمیرند، آیا این قابل توجه نیست؟ نباید به آنها توجه کرد؟ جناب آقای دکتر سجادی جنابعالی که به جزئیات احوال آنجا واقفید، وضع کارگرهای آنجا را میدانید و مستحضرید که قسمت اعظم این کارگرها را دوره پیشهوری اغفال کرده بودند و حالا هم کوچکترین شائبهای خدای نکرده ممکن است در ذهن آنها اثرات ناگوار ایجاد بکند چرا در فکر آنها نیستید؟ نباید کمک بفرمائید؟ شما دولت برنامهای هستید، یکی از برنامههایتان برنامه صنعتی است، بانک ملی ایران عجیب است که میآید کارخانهای را که ورشکستهاست و ما با هزار زحمت یک تاجری را مجبور کردیم که آنجا را بخرد و اداره بکند و بدهیهای متعدد آن کارخانه متوقف را بپردازد بعد بانک ملی اجرائیه صادر میکند و کارخانه را تملیک میکند بعد هم قرارداد میبندد که اگر تو تا ده سال این پول را به من بدهی برو کارخانه را اداره کن ولی کارخانه را میرود ضبط میکند و درش را لاک و مهر میکند، واقعاً جای تأسف است، این بد است، نگذارید اینجور بشود، این نارضایتی تولید میکند آنهم نه از لحاظ آن کارخانهچی و صاحب کارخانه، نه، سه هزار کارگر، چهار هزار کارگر، اگر یکی بنده از شما ناراضی باشم با منطق قانع میشوم. ولی اگر کارگر ناراضی باشد هیچ منطقی او را راضی نخواهد کرد و بین اینها فرق است، بنابراین به این موضوع خیلی دقت بفرمائید، خوشبختانه جناب آقای مهندس شریفامامی مثل اینکه قبول فرمودهاند که راجع به پرداخت وامها و تعهدات توجه بکنند ولی برای اینکه از گذشته هم آثاری داشته باشد میخواهم استدعائی بکنم که لطفاً صورت وامهای گذشته تحویلشده به شهرستانها را بخواهید و ببینید آیا یکدهم، یکدوازدهم این مبلغ که برای وامها پرداخت شدهاست به شهرستانها رسیدهاست؟ (نخستوزیر ـ بیش از پنجاه درصد به شهرستانها رسیدهاست) چرا پنجاه درصد؟ مگر تهران بیش از دو میلیون جمعیت دارد (نخستوزیر ـ میگویند ده درصد میگویم پنجاه درصد) قبول دارم، چرا باید اینجور باشد، (دکتر سجادی ـ تقاضا نکردهاند) جناب آقای دکتر سجادی میدانید چرا تقاضا نکردند؟ اجازه بدهید یک قسمتی را من اینجا توضیح بدهم برای اینکه صلاح نیست، از نظر همشهریها بعرضتان برسانم روشن نکردید که چه دارید تا بیایند بخواهند، خواستند هم ندادید، اینها از اسرار اطلاع ندارند، مرکزیها میدانند که اعتبارات کجاست سراغ آنها میروند و میگیرند ولی اینها مثل آنها نیستند در مشهد کسی نمیداند اینجا چه اعتباراتی باید پرداخت شود (نخستوزیرـ مشهد گرفته)البته آذربایجانی را اگر میگفتم رفقا اعتراض میکردند و به این جهت اسم مشهد را بردم، البته من اشتباه میکنم انشاءالله اینطور باشد، من اینطور که شنیدهام عرض میکنم. (دکتر الموتیـ وامهای صنعتی خوب تقسیم شده که متأسفانه این را هم قبول نداریم) حالا یک مثال دیگر، این آقای شرکت بیمه، همه کارمندان دولت را بیمه کرده سهمی هم دولت میدهد نسخههائی هم مینویسند البته دواخانهها میدهند و آنها مصرف میکنند صورتی که نیز از آنها گرفتهام مجموع وجوه پرداختی بابت نسخه تهران مساویست با مجموع وجوه پرداختی در تمام ایران، آقا این تبعیض نیست (کاظم مسعودی ـ شرکت بیمه اصلاً کارش را ول کرده) آقای وزیر دارائی این در اختیار شما نیست جلوگیری بفرمائید. (وزیر دارائی ـ تناسب عده را در نظر بگیرید).
یعنی عده ایران از عده تهران کمتر است احسنت (وزیر دارائی ـ نسبت عده کارمندان را در نظر بگیرید) نسبت کارمندان تهران و ولایات را مقایسه کنید باز کارمندان ولایات زیادترند، خوب چیز دیگر عده کارمندان را در نظر میگیریم جناب آقای وزیر دارائی، ولی عده عمران حوزههای تهران به عمران و آبادی صرف میشود، من نمیگویم که دولت علاقهای به سایر نقاط ندارد ولی نمیرسد نمیدهد یا اگر هم میدهد چیچیخور میشود، دقت بفرمائید این تبعیض است به تبعیض را بردارید، راهش چیست، راهش همین است که دولت بجای صدور تصویبنامهها وقتی صرف بکند و یک روز از مستخدمین خودش ده نفر را حتی از نمایندگانش همکاری بخواهد، تشریک مساعی بکنند و این کفایت را دانهدانه برسند رفع عیب بکنند، یادم هست جناب آقای دکتر اقبال به تمام نقاط ایران میرفتند به آذربایجان هم رفتند یک نامهای من به ایشان عرض کردم که جناب آقای دکتر اقبال در این موقع که به آذربایجان تشریف میبرید اگر میخواهید به آذربایجان توجه کنید بدین شهر تبریز احتیاجی نیست برای اینکه در آنجا اهالی خود شهر هر قدر هم کمک لازم داشته باشند باز میتوانند تا حدی حوایج عمومیشان را رفع بکنند، آیا بهتر نیست بجای خود تبریز تشریف ببرید به هشترود تا ببینید این بدبختها چه میکشند البته آنجا هم اگر بروید فایدهای ندارد برای اینکه آنجا اگر زنده باد هم میگویند به اینجا صدا نمیرسد پس نباید به سراغ آنجا رفت و نرفتند و نباید هم بروند. این صحیح نیست، آنها هستند که این ملت را روزی میدهند، اینها هستند که رنج میکشند، غله تهیه میکنند احتیاجات شما را تأمین میکنند.
اگر آنها در آن نقاط دورافتاده نتوانند آسایش داشته باشند دیگر شما در اینجا هر قدر راحتی داشته باشید فایدهای ندارد بیشتر به آن نقطه باید توجه کرد؛ به هرحال در این مورد هم عرض کردم راجع به تبعیضات که واقعاً سرطانی است که پیکر اجتماع ما را گرفته باید رسیدگی شود و امیدواریم که با قدرت دولت و فعالیتهای شبانهروزی ایشان این مشکل حل شود و ما بتوانیم یک ایران سالمی با عناصر سالم داشته باشیم و برای خودمان؛ برای ملت خودمان افتخار بکنیم و پیش اجانب هم بتوانیم این شخصیت معنوی خودمان را نشان بدهیم (انشاءالله) البته آقایان میدانید من چون همانطور که قبلاً عرض کردم چون اوضاع و احوال مملکت را در حال قضاوت دیدم در امور سیاسی زیاد وارد نبودم و نمیتوانم در آن قسمتها زیاد بحث بکنم آنچه که خودم در کارهای قضائی مواجه با آن بودم راجع به آن میخواهم بحث بکنم؛ به هر تقدیر من نسبت به کارهای دولت سابق و دولتهای سابق خیلی اعتراض دارم شاید اکثریت آقایان چنین نظری داشته باشند و با من همصدا باشند ولی عیب هر کس که بگفتی هنرش نیز بگو، دکتر اقبال در گذشته یک لایحهای به مجلس آورد که به عقیده من از شاهکارهای اوست و آن لایحه موضوع رسیدگی به دارائی کارمندان و معروف به لایحه از کجا آوردهای است (صحیح است) البته وقتی که این لایحه در مجلس مورد مذاکره بود یادم است جمعی از آقایان به من میگفتند آقا مسخرهاست و این حرفها چیست، مگر میشود (مصطفوی ـ کمااینکه مسخره درآمد و اجراء نمیشود) اجازه بدهید همدرد شما هم هستم قربان مگر میشود در این مملکت به حساب گردنکلفتها رسید من گفتم آقایان اینقدر بدبین نباشید ممکن است امروز نشود ولی یک روزی خواهد شد، اگر امروز دولت نکرد یک روزی ملت خودش میکند بگذارید این قانون تصویب شود نمیدانم بخاطر دارید یا نه در موقع طرح برنامهتان بنده این موضوع را تذکر دادم و عرض کردم که در این مورد قدمی بردارید چهل پنجاه روز از تاریخی که تذکر دادم میگذرد من انتظار دارم یک آثاری از این قدمها دیده شود اما نه اینکه باز از سپور شروع کنید، از وزراء و وکلاء شروع کنید، از آنهائی که ساختمانهای بلندبالا، ساختمانهای چند طبقه ساختهاند ولو مال مشروعشان بوده برسید ببینید این عواید مشروع از کجا پیدا شده و بیائید در اینجا بگوئید تا آن سوءتفاهماتی که در بین مردم هست مرتفع بشود من نمیگویم که همه آنهائی که ساختمان کردهاند همه آنهائی که کاخ ۱۵ طبقه ساختهاند از جیب مردم بوده من چنین ادعائی ندارم ولی میتوانم ادعا بکنم که با حساب ثروت مملکت متناسب نیست، باید رسیدگی کرد تا روشن بشود، میگوید که بحساب … البته جناب آقای آرامش فرمودند که به امور سازمان رسیدگی خواهد شد، من میگویم این چه رسیدگی است، این رسیدگی از طرف عناصر شریک مقاطعهکاران گذشته به کارهای خودشان چطور امکان دارد؟
سازمان برنامه همین الآن اعضایش همان مقاطعهکاران و همان اشخاصی هستند که با آن مقاطعهکاران توافق داشتند مگر با دست آنها میشود رسیدگی کرد بازرسی کل کشور کجا رفته؟ چرا بازرسی کل کشور اقدام نمیکند به رسیدگی، برود رسیدگی کند، متخصصین فنی را بردارد ببرد و بیطرف رسیدگی کند، والا کارمندان سازمان برنامه هیچوقت آش خود را ترش نمیکنند. و اینجور خوب نیست، البته ما اعتماد داریم به نظریات جناب آقای آرامش و یقین داریم که ایشان با حسننیت و حسننظر این کار را انجام خواهند داد ولی چه مانعی دارد که از اعضای بازرسی کل کشور و اعضای بیطرف کمک بگیرد و تصمیمات خودش را عملی بکند (کاظم مسعودی ـ و از بانک ایرانیان شروع بکند) موضوع دیگری که از لحاظ تذکر لازم است و بایستی بعرضتان برسانم، جناب آقای نخستوزیر، اگر بنا باشد دولتها خودشان عملاً تبعیض بکنند حتی توقع از دیگران نباید داشته باشند شما الآن تبعیض کردهاید و آن این است که نطق نمایندگان کماهوحقه از رادیو منتشر نمیشود رادیوئی که مال ملت است و شما هم مال ملت هستید البته اگر روزنامهها منتشر نکنند ما گلهای نداریم اخلاقاً ممکن است گله داشته باشیم ولی با توجه به خرجی که آنها دارند و با توجه به مطالبی که باید جمعآوری بکنند ما توقعی نداریم که حتماً تمام نطق نمایندگان در روزنامهها منتشر شود ولی از دولت توقع داریم که پنجتا احسنت برای آقای وزیر دارائی مثلاً گفته میشود و هر پنجتا را متوالی در رادیو میگویند اگر نمایندهای هم مطلبی را گفت مال او را هم بگویند (وزیر دارائی ـ احسنتی نگفتند) چرا گفته شد بنده یکی از آنها بودم که وقتی آقای مهندس شریفامامی راجع به آذربایجان صحبت میکردند خودم گفتم واقعاً احسنت: چرا نگویم، چرا تقدیر نکنم میگویم و خواهم گفت و خواهم پشتیبانی کرد تا اینکه کارتان را انجام بدهید (مصطفوی ـ کمااینکه کردیم) کمااینکه کردیم این را هم اجازه بدهید از خود متن میخوانم. امثله و شواهد زیادی در مورد تبعیض داریم که فکر میکنم با خستگی آقایان نمایندگان که هر کدام هزاران هزار از این مثله را واقف هستند ضرورتی به تذکر آنها نباشد و از ادامه این مقوله صرفنظر مینمایم.
مطلب دیگری که موجبات نارضایتی مردم را بیشتر فراهم کرده فقدان عدالت اجتماعی و امنیت قضائی است. همه روزه در جراید میخوانیم که شرکت گوشت فلان کار را کرده در فروشگاه فردوسی اختلاس زیادی شده از بانک ملی شعبه بازار پنج میلیون ریال چک تضمیمشده اختلاس شده در فرهنگ چهار میلیون ریال از ارز تحصیلی اختلاس شده در وزارت دارائی در تذکرات فلان فلان مقدار پول حیف و میل شده در سازمان برنامه از ۶۵ هزار میلیون ریال فقط ۱۷۰۰۰ میلیون ریال صرف هزینههای ساختمانی شده و بقیه آن که ۴۸ هزار میلیون ریال است ظاهراً حیف و میل شده ـ ششصد تن نخود به گمرک وارد و به لحاظ عدم ترخیص از بین رفته ـ شهرداری در قبال ۴۸۰ میلیون ریال و کسری اعتبار ساختمانی بدون مجوز قانونی در سال ۳۹ در حدود ۱۲۵۰ میلیون ریال هزینه عمرانی داشته و خارج از حدود بودجه تعهد کرده و در راهآهن کلیه لوازم یدکی خریداری شده در بازار آزاد فروخته شد، و انواع و اقسام اختلاس از منال دولت و با تصرف غیرقانونی در آن شده جان مولم با دریافت مبالغ هنگفتی از اجراء پیمان سرباز زده و غیره و غیره و حتی اخیراً دیده شده که مقامات قضائی نیز به عنوان تبلیغات این قبیل مطالب را رسماً در مصاحبه متذکر میشوند در صورتی که نه چنین مجوزی از نظر قانون برای گفتن این قبیل مطالب وجود دارد و نه صلاح دستگاهاست که خبرهائی را منتشر نماید که پایان آن معلوم نیست و همینطور گفته میشود کارخانه برق قراردادی با تجاری تنظیم میکند که کار به رسوائی میکشد و با فرس ماژور ابطال میگردد شرکت تلفن با وامهائی که بابت آبونمان میگیرد سالها مردم را به امید تزیید شبکه معطل میکند وزارت کشاورزی هرچه تراکتور و کامیون فرسوده و سایر آلات کشاورزی غیرقابل استفاده تهیه کرده به دشت مغان فرستاده و قبرستانی از تراکتور در آنجا ایجاد و کلیه عملیات کشاورزی آنجا مورد سوءاستفاده قرار میگیرد شرکت معاملات خارجی مقادیر معتنابهی بخاری خریداری کرده که قابل استفاده نیست و پیمانکار متواری و پول دولت از بین رفته در دخانیات هزاران حیله و نیرنگ اعمال و با تعویض جلد سیگارها قیمت آنها را به چند برابر قیمت اصلی به خورد مردم میدهند ـ داروها و لوازم طبی به مصارف خصوصی میرسد و قس علیهذا.
مسلماً اگر عدالت و امنیت قضائی باشد و حداقل یکی از این خاطیها به مجازات واقعی برسد ملت امیدوار خواهد شد متأسفانه چنانچه گفته شد این قبیل جرائم به اعتبار اهمیت آن شخصیت و نفوذ مرتکبین قابل تعقیب نبوده و یا در صورت تعقیب بجائی نمیرسد و من نمیدانم اینهمه بازرسیهای عریض و طویل با بودجههای کلان و بازرسی کل کشور چرا به این شایعات رسیدگی نمیکند تا حقایق کشف و اعلام شود. متأسفانه اخیراً دیدم جناب آقای ممتاز تشریف دارند دیدم که مقامات قضائی هم به رادیو و هم به مخبرین و هم به روزنامهها این خبرها را میدهند واقعاً جای تأسف است قاضی مادامی که یک حقیقتی را روشن نکرده نباید بگوید (صحیح است) این یعنی چه، جناب آقای ممتاز، این به دلیل ناشیبودن کارمندان قضائی شما است جلوگیری بکنید آقا (وزیر دادگستری ـ در دادگستری نمیگویند) شدهاست گفتهاند اینها را از روزنامهها درآوردهام جناب آقای ممتاز و شمارهاش را تقدیم میکنم شماره روزنامه و مصاحبه آقایان قضات را تقدیم خواهم کرد آقایان ما با دیگران این فرق را باید داشته باشیم بنده چون خودم در دادگستری بزرگ شدهام همیشه خودم را از آنجا میدانم و این افتخار را هم پیدا کردهام که الآن در خدمت آقایان هستم، ما قاضی هستیم و کسی را نباید به خود متهم بکنیم و کسی را که هنوز محکوم نشدهاست نباید هتک حیثیت بکنیم و کسی را هم که حیثیتش ملوک است و محکوم شدهاست باید علناً بگوئیم کتمان هم نکنیم بسیار محکومینی داریم که اسمشان خوانده نشده و حتی در تبلیغات هم نگفتهاند و اشخاصی هم هستند که بنام اتهام درباره آنها چیزهائی گفته شده و حتی محکوم نشدهاند اینها را جناب آقای ممتاز جلوگیری بفرمائید تا حیثیت قضائی محفوظ باشد برای اینکه با این رویه اگر این شرکت گوشت، این اختلاس این فلان که قاضی شما گفته اگر فردا بجائی نرسید هیچوقت از دولت سؤال نخواهند کرد از شما خواهند پرسید که چکار کردید چرا تمام نشده، چرا کار شرکت گوشت بجائی نرسید، اینها را از شما میپرسم بهتر این است که آقایان توجه داشته باشید و نگذارید این مطالب مادامی که به مراحل نهائی قانونی نرسیدهاست عنوان شود (صحیح است) البته آقایان خسته هستند من نمیدانم چه بکنم اگر واقعاً میل دارید که من مطالبم را قطع کنم و دیگر صحبت نکنم حاضرم (نمایندگان ـ خیر صحبت بفرمائید) خجلم، چه باید کرد؟ درددلهائی است که باید تذکر داد البته آقای وزیر دارائی خیلی خسته هستند (وزیر دارائی ـ خیر قربان) حق دارید نه اینکه سمین هستید، چاق هستید خستگی میآید (نخستوزیر ـ به همین دلیل قدرت جذبشان هم بیشتر است) بنده میخواهم عرض کنم اگر عدالت اجتماعی باشد این وقایع اتفاق نمیافتد و اگر افتاد خاطی مجازات میشود اما عدالت اجتماعی ببینیم واقعاً دراین مملکت هست یا نیست، باید این را دید من میخواهم یک مطلبی را تقریباً بگویم که میخواهم یک انقلاب سفیدی در مملکت ایجاد شود راجع به یک موضوع اصلاً وزیر دادگستری در تشکیلات قضائی یعنی چه وزیر دادگستری را تشکیلات قضائی برای چه میخواهد تشکیلات قضائی برای چه میخواهد؟ تشکیلات قضائی یک قوه مستقلی است (صحیح است) وزیر دادگستری جسارت است عامل اجرای مقاصد سیئه دولت در قضات است چه لزومی دارد این وزیر دادگستری با دو معاون و تشکیلات وسیع ما دیوان کشور داریم، در ایران هم همینطور است، دیوان کشور داریم دادستان کل، دادگاه عالی انتظامی داریم، دادسرای قضائی داریم، دادسرای عالی قضات داریم چه احتیاجی به وزیر دادگستری داریم که بیاید بنده را مجبور بکند که به نفع جان مولم رأی بدهم، من هم ندهم دستور انتقال بنده را بدهند و بروم بعد هم پرونده درست بکنند در محکمه انتظامی مرا محکوم کنند محکمه انتظامی که قدرتی نداشته باشد، اختیاری نداشته باشد و با ابلاغ وزیر بیاید و با آن وضعیت برود از آن هم نباید متوقع بود، قاضی که از مدرسه بیرون آمده در اثر توصیه مثلاً آقای نخستوزیر یک دفعه رئیس شعبه استیناف شده وقتی که او ببیند توصیه اثرش در خود او مفید است (احسنت) این احمق است که درست کار بکند اینهاست دستگاهها را ملوک میکند دستگاه قضائی را به زحمت انداخته، بدبختانه یک مطلب دیگر هم هست مثل اینکه دولت خودش را از ملت و ملت خودش را از دولت نمیداند دستگاه قضائی کارش را از این دولت و دستگاه دولت خودش را از این دستگاه قضائی ندانند و هر کدام مال یک ملتی باشند چرا دولت میگوید این قضات اینجورند و ما بگوئیم این مأمورین انتظامی شما است و چرا اینجور است، این نشد کار، ما باید تشریک مساعی بکنیم هم ما را و هم این یکی را تقویت بکنند نه اینکه ما بیائیم بگوئیم که تقصیر با او است و او بگوید تقصیر با اینست از مقامی بپرسند فلان شرکت معاملهاش چه شد بگویند آقا نخستوزیر سفارش کرده که حالا صبر کن، از وزیر دادگستری بپرسیم آقا چه شد میگوید قضات ما در مرخصی هستند و تعطیل بوده.
میراشرفی ـ آقای وزیر دربار مداخله میکند در دادگستری و او مینویسد به وزارت دادگستری و او ناسالمترین و ناصالحترین اشخاص برای این مملکت است من میگویم. (همهمه نمایندگان)
دکتر سنگ ـ اینطور نیست آقا.
میراشرافی ـ نیست آقا من میگویم تلفن کرده و گفته، اعمال نفوذ هم کرده باید جلوش را گرفت (زنگ ممتد رئیس)
دکتر سنگ ـ او صالح است وزیر دربار مورد احترام مملکت مورد احترام دنیاست توهین نکنید.
ملکزاده آملی ـ شما حق اهانت ندارید، وزیر دربار بسیار مرد شریفی است (همهمه نمایندگان)
میراشرافی ـ شما را وکیل کرده خیال میکنی آدم خوبی است اشتباه میکنی.
ملکزاده آملی ـ بسیار مرد شریفی است.
میراشرافی ـ برای شما و آقای ثابت پاسال بله. (همهمه نمایندگان)
دکتر سنگ ـ بسیار صالح است.
ملکزاده آملی ـ شما میلیونها مال دولت را خوردید.
افتخار هشترودی ـ از احساسات همه آقایان که بنده تشکر میکنم، هر کسی در مقام خودش نسبت به کسی احترام قائل است، اما آقایان احساسات را بگذاریم کنار بیائیم نسبت به حقایق و نسبت به این نکات توجه بکنیم، شاید کسی تأثرات قلبی از یک اتفاقی داشته باشد. این را در امور موجود نباید دخالت بدهیم.
ملکزاده آملی ـ روسها را کی از ایران بیرون کرد آقای میراشرافی؟
میراشرافی ـ ما مبارزه کردیم در این مملکت
افتخار هشترودی ـ اجازه بدهید آقای میراشرافی … (زنگ ممتد رئیس)
نایب رئیس ـ آقایان، بنده نظامنامه را تذکر میدهم که قطع کلام ناطق و همهمه، به موجب آئیننامه ممنوع است: آقایان محترم خودشان بایستی رعایت آئیننامه و مقررات مجلس را بفرمائید، اگر رعایت نفرمائید ناچار بنده جلسه را ترک خواهم کرد، آقای هشترودی به نطق خودتان ادامه بدهید.
افتخار هشترودی ـ بطوری که عرض کردم یکی از طرق اصلاح همان موضوع توسعه قدرت قضائیهاست که خوشبختانه جناب آقای نخستوزیر در برنامه خودشان در مواد برنامه این موضوع را آوردهاند و امیدوارم که این برنامه روی کاغذ نباشد و عمل باشد. اما مثل اینکه آثار عدم عمل در این برنامه دیده میشود مثلاً میآیند میگویند حقوق لیسانسیهها را بیشتر میکنیم. نسبت به حقوق لیسانسیههای قضات جناب آقای وزیر دارائی امساک میفرمایند (مصطفی ذوالفقاری ـ اداره تصفیهاش را هم بفرمائید چه کارهائی میکند) این به اداره تصفیه مربوط نیست، شما هم بفرمائید اینجا و صحبت بفرمائید. (زنگ رئیس)
نایب رئیس ـ مذاکره و مباحثه بینالاثنین نفرمائید به بیانات خود ادامه بدهید.
افتخار هشترودی ـ به هرحال این خودش به تفضیل است، البته ما نمیگوئیم به کارمندان دولت نباید اضافه حقوق داد ولی قیاس کارمندان دولت با قضات قیاس معالفارق است، قاضی از همه چیز محروم است، حق شرکت در مجامع عمومی ندارد، حق شرکت در مجامع تفریحی ندارد، در مجامع سیاسی نمیتواند شرکت کند. آن نعمی که یک فرد مستخدم از او میتواند استفاده بکند از آن محروم است، شما میروید در یک کافه رستوران مینشینید حتی با یک رقاصهای اگر یک مستخدم دولت رقص بکند مانعی ندارد ولی اگر یک قاضی از در آن مجلس بگذرد به او ایراد میکنند، با این مقدمات و با این محرومیتها نمیشود اینها را با کارمند دولت مقایسه کرد و بعلاوه این یکی از اصول قانون اساسی است که قاضی را یکی از سه قوه مملکت شناخته نه دادگستری را، قاضی را، (مهندس والا ـ قاضی خوب، قاضی شریف) ما نمیگوئیم قاضی بد نداریم ولی اکثریت قضات ما خوب هستند اجازه بدهید چنانچه در دستگاههای دیگر هم کارمند بد داریم و اکثریت با آنهاست. به هرحال اجازه بدهید من راجع به قضات بد نگفتم، عرض من راجع به قضات خوب است و راجع به قضات بدهم صحبت خواهم کرد، من فکر میکنم که اگر این اصل مسلم را که قانون اساسی پیشبینی کرده دولت نصبالعین خود قرار بدهد و نگوید من با قاضی کار ندارم قاضی خودش میداند، من اطمینان میدهم عدالت اجتماعی قضائی …
مهندس والا ـ درست نیست قربان..
افتخار هشترودی ـ درست است اصل قانون است با بنده نیست شکایت بفرمائید رسیدگی کنند.
مهندس والا ـ یکسال است شکایت شده ده دفعه خودم با جناب آقای وزیر دادگستری صحبت کردهام، در آنجا نشسته اخاذی میکند، پرونده درست میکند.
افتخار هشترودی ـ به هرحال البته بفرمائید درست نیست، این چیزی نیست که شما بگوئید درست نیست و یا بنده بگویم، این چیزی است که قانون اساسی گفته جناب آقای مهندس والا شما این را حذف میکنید هر وقت حذف گردید بنده تسلیم هستم فعلاً دولت ملزم است که اصول قانون اساسی را رعایت بکند و باید هم رعایت بکند، به هر تقدیر میخواهم ببینم اگر این اصل از طرف دولت قابل رعایت است و رعایت میشود معروف است مسجد را متولی بهتر و محترمتر نگاهمیدارد اگر دولت در اجرای تکالیف قانونی و در اجرای احکام دادگستری قصور کرد معذرت میخواهم میگویند هرچه بگندد نمکش میزنند، وای از آن دم که بگندد نمک و اگر دولت حکم قانونی را اجراء نکند، حکم قطعی دیوان کشور را اجراء نکند تکلیف چیست، تکلیف غیر از سقوط دولت است.
نایب رئیس ـ اجازه بفرمائید به موجب آئیننامه جلسات بایستی پنج ساعت باشد چون از ساعت نه و سه ربع جلسه تشکیل شده و الآن سه ساعت کامل است که جلسه تشکیل است، لذا تنفس میدهیم جلسه ساعت پنج بعدازظهر خواهد بود. (سه و ربع بعدازظهر مجلس به عنوان تنفس تعطیل شد) پنجساعت و نیم بعدازظهر مجدداً به ریاست آقای عماد تربتی تشکیل گردید)
نایب رئیس ـ آقای هشترودی به بیانات خود ادامه میدهند ـ آقای تفضلی فرمایشی دارید؟
تفضلی ـ تلگرافی از نهاوند به امضای آقای علیاکبر صفیپور مدیر مجله امید ایران راجع به انتخابات آنجا رسیده تقدیم حضورتان میکنم.
نایب رئیس ـ به کمیسیون عرایض ارجاع میشود. آقای هاشمی حائری
هاشمی حائری ـ دوفقره تلگراف از اهالی کهکیلویه رسیده تقدیم میکنم.
نایب رئیس ـ به جریان گذاشته میشود آقای هشترودی بفرمائید.
افتخار هشترودی ـ خیلی متأسفم که پیش از ظهر در ضمن عرایض بنده صحبتهائی شد. (چند نفر از نمایندگان ـ آن گذشت) امیدوارم که دیگر تکرار نشود. صحبت در جریان عدم تمکین دولت به حکم قانون بود که متأسفانه جناب آقای نخستوزیر تشریف ندارند البته آقایان وزراء تشریف دارند مخصوصاً جناب آقای ممتاز توجه بیشتری خواهند داشت و آن اینکه از دیوان عال کشور و مقامات و محاکم تالی احکامی راجع به مابهالتفاوت حقوق قضات که چندین سال است پرداخت نشده صادر گردیده از جمله یکی از آقایان که فعلاً وکالت دادگستری را دارد چنین حکمی صادر کرده و اجرائیه هم صادر کردهاست و وزارت دادگستری را در مضیقه گذاشتهاست این پول را بدهید اگر بنا باشد این احکام دیوان عالی کشور را دولت اعتنا نکند ما دیگر از مردم نمیتوانیم توقع داشته باشیم حیف است آقایان دقت بفرمائید ما آمدهایم میگوئیم در یک کشوری هستیم که در آن کشور اصول دمکراسی صددرصد اجراء میشود اگر اینجور است این بهترین نمونهاش است و برای یک قوه مستقل مملکت شما دولت این عمل را میکند وای به حال عجزه و کسانی که قدرتی برای مطالبه حقوق خودشان ندارند من فکر میکنم حتیالمقدور اگر بتوانیم اصول قانونی را به این نحوکان رعایت بکنم قسمت اعظم مشکلات مملکت حل شدهاست جناب آقای ممتاز اعلیحضرت همایونی در مصاحبه مطبوعاتی خودشان راجع به دادگستری مطالبی فرمودند اجازه میفرمائید من این بیانات ملوکانه را بعرض میرسانم.
البته آن قسمت که مربوط به دادگستری است. اما موضوع فساد، این فساد در هر جا هست البته ما با آن به سختی مبارزه میکنیم و باید این مبارزه را روزبروز پیگیری و سختتر کنیم وظیفه افرادی که مسئولیت دارند این است که در هر جائی که فساد میبینند و به آدم منحرفی برمیخورند او را از آن کار برکنار کنند البته این از اختیارات دولت است ولی البته به نظر ما کافی نیست برکناری اشخاص فاسد میباید توأم با تعقیب آنها باشد اینکه من به جناب آقای آرامش عرض میکردم.
من نمیگویم سمندر باش یا پروانه باش
- چون به فکر سوختن افتادهای مردانه باش
برای این بود که میگویم اگر این مطالب را گفتید بیائید تعقیب کنید منتهی این کار مربوط به دادگاهها میشود اگر واقعاً بطوری که معروف است در مملکت ما فقط اشخاص خردهپا و بیدست و پا تعقیب میشوند و بزرگها مصون میمانند در اینصورت باید گفت که متأسفانه یا پروندهها ناقص است و متهمین آثار جرم خودشان را از بین میبرند یا دادگاههای ما طوری هستند که به عوض اینکه اینها تسلیم دادگاه هم شوند وضع خودشان را هر طوری شده درست میکند پس باید توجه بیشتری به وضع دادگستری کرده که اگر دادگستری ما نواقصی دارد مرتفع گردد بنده فکر میکنم حکم اطیعواالله و اطیعواالرسول و اولوالامر منکم در این مورد صددرصد مصداق دارد شاهنشاه میفرمایند دادگستری را باید اصلاح کرد احتیاجات آن را تأمین کرد تا بتواند عدالت را اجراء کند اما متأسفانه چنانکه عرض کردم دولت حقوق مسلمه قضات را نمیدهد با این کیفیت چطور میشود عدالت اجتماعی را اجراء کرد؟ و میشود اعتمادی به اجرای عدالت از نظر مسلوبالحقوقها کرد؟ البته ما میدانیم که چنانکه اعلیحضرت همایونی اشاره فرمودند بعضی آثاری از خود نمیگذارند و نتیجه این میشود که این حمل بر قصور از ناحیه همکاران قضائی بنده میشود.
آیا میدانید چرا واقعاً توفیق کافی در این موارد
حاصل نمیشود؟ جهاتی دارد و اولین جهت آن اعمال قدرت وزراء است که هر یک با عدهای از این قبیل اشخاص سروسری دارند و مسلماً هر سروسری دارند در دستگاه قضات خود آقای ممتاز از کسانی هستند که در این موارد یکی دودفعه مورد تعرضاتی بودند و خودشان مزه این فشار را چشیدهاند و فهمیدهاند. خوشبختانه ما با اهل درد صحبت میکنم آقای ممتاز است که باید با مقیاسی که در دست دارد با آن مقیاس قضاوت خودش را اندازه بگیرد و این رویدادی که در دولتها پیش آمده و میخواهند اعمال نفوذ در قضات بکنند این را قطع کند (احسنت) روزی که دولت میخواهد به وزارت دادگستری اعتبار بدهد میگوید برای ترفیعات بودجه نداریم اما برای استخدام چندین مادموازل اعتبار دارد. عجب است! اسباب تأسف است دولت بایستی عالیترین و زیادترین اعتبارات مالی را در اختیار دستگاه قضائی بگذارد امسال ۶ میلیون تومان برای توسعه تشکیلات قضائی در اختیار وزیر دادگستری گذاشتند.
این ۶ میلیون تومان فقط خرج ۵ اطاق و ۵ نفر قاضی را اگر بدهد و آنها را مشغول کند. آیا با این کیفیت در برنامه دولت که دولت برنامهاست ما میتوانیم بگوئیم این اعتبار برای ایجاد قوه قضائیه که دولت دلش میخواهد فعالیت کند کافی است؟ ۶ میلیون حق یک گداست ما به اداره تبلیغات اعتباراتی میدهیم که ساز و آواز و رقص و نمیدانم این چیزها را داشته باشد اما برای تأمین عدالت اجتماعی ما حاضر نیستیم اعتبار بدهیم، واقعاً اسباب تأسف است من نمیگویم آن کار لازم نیست ولی مقدم بر ساز و آواز و تفریح عدالت است.
تأمین قضائی لازم است. یکی از علل دیگر این سستی در دستگاه قضائ معذرت میخواهم چون من قاضی بودم البته میدانم آقایان ناراحت میشوید ولی باید گفت یکی از علل سستی در این دستگاه این است که وزیر دادگستری اهمیت مشاغلش را از بین برده چرا؟ راجع به وزیر نگفتم راجع به وزارت دادگستری است شأن جناب آقای ممتاز بالاتر از اینهاست که ما درباره حسنات ایشان توضیح بدهیم من خودم را لایق اینکه شأن و مقام ایشان را توضیح بدهم نمیدانم برای اینکه در مکتب ایشان شاگرد بودم و از ایشان حداکثر استفاده را در مطالب قضائی کردهام روی سخنم با ایشان نیست روی سخنم با کسی است که متأسفانه در کابینه گذشته جناب آقای شریفامامی داشتیم و قبلاً هم داشتیم (نمایندگان: کی بود؟) در مسافرت هستند من چون تصمیم گرفتم حتیالمقدور اسم نبرم از آقایان هم خواهش میکنم که مجلس را بیخود متشنج نکنیم بهتر است و اگر آقایان واقعاً در تشخیص مطالب اینقدر ضعیف باشید سکوت بفرمائید خیال میکنم بهتر است. چنانکه عرض کردم اعتبارات دادگستری کافی نیست نمیدانم این عدد دقیق است یا خیر خیال میکنم ما /۱۲۰۰ و خردهای قاضی داشته باشیم جناب آقای ممتاز این عدد است؟ به هرحال البته در این کشور /۱۲۰۰ قاضی نمیتواند تمام دردها را دوا کند باید تشکیلات را توسعه داد و این توسعه هم فرع بر بودجه دولت است دولت که برنامهاش توسعه و کمک و قدرت قضائی است امیدوارم نسبت به بودجه وزارت دادگستری تجدیدنظر کند یا لااقل از آن تبصرههائی که میآورند که مازاد نفت را فلانجا صرف کند از مازادش به دادگستری هم بدهند.
آقایان حقیقت این است که یا ما باید مقلد باشیم یا مجتهد اگر مجتهدیم که عقل سالم اجتهاد ما حکومت میکند به اینکه قاضی را باید سیر کنیم و عدالت بخواهیم اگر مقلدیم در کشورهای خارجی بخصوص در انگلستان برای یک امین صلح کارت بلانش میدهند یعنی هر قدر اعتبار بخواهد میدهند چرا؟ برای اینکه او بینیاز باشد تا احتاج به انحراف پیدا نکند احتیاج او را مجبور به انحراف نکند این البته تذکری بوده که بعرض رساندم به این موضوع بیشتر توجه بفرمائید که آقایان قضات میگویند ما ابزار کافی میخواهیم در اختیار ما بگذارید چنانچه عرض کردم دولت بجای انجام این تقاضا بعضی قوانین به مجلس میآورد که اصلاً دست و پای آنها را میبندد و به مأمورین راهنمائی اجازه میدهند که قاضی را در خیابان بگیرد و مجازات کند این ضابط دادگستری است، قاضی مافوق اوست اما دولت در
فکر این موضوعات نیست.
باید به این نکته توجه کرد آقای نخستوزیر توجه بکنید آقای ممتاز دقت بفرمائید.
ضابط دادگستری کسی را کتک میزند یا میکشد البته از ضابطین دادگستری نه مأمور احضار دادگستری آنوقت میگویند در دادرسی ارتش محاکمه شود واقعاً اسباب تأسف است من که نتوانم مأموری داشته باشم که تحت امر من باشد چطور میتوانم اجرای عدالت کنم؟ بیائید این ماده را لغو کنید از دولت مخصوصاً میخواهم رفقای من هم این تقاضا را دارند بیائید این ماده را لغو کنید (فرامرزی ـ طرح بدهید) بنده با کمال افتخار حاضرم. سابقاً ما شورائی داشتیم برای قضاوت که تحت تأثیر هیچ عاملی نمیرفت رؤسای شعب دیوانعالی کشور بودند طبعاً دیوانعالی کشور اگر یک شعبهاش هم تحت تأثیر برود ۱۲ شعبه را نمیشود تحت تأثیر قرار داد، دادستان کل بود. رئیس دادگاه انتظامی و رئیس دادگاه عالی تجدیدنظر اینها شورائی داشتند عزل و نصب قضات، تنبیه و تشویق قضات را هم به آنها واگذار میکردند (افخمی ـ این قانون را آقای اخوی آوردند) این قانون که فعلاً ملغی است از زمان الغای این قانون دادگستری را هرج و مرج گرفته (یک نفر از نمایندگان ـ آقای گلشائیان لغو کردند) جناب آقای ممتاز بفرمایند که قاضی را که نشستهاست نمیخواهند بردارند، حق دارید، چرا اگر شورایعالی بود احتیاجی به این کار نبود البته اگر دولت این لایحه را بدهد از جان و دل برای تقویت آن حاضریم و اگر نه طرحی تهیه خواهیم کرد و تقدیم میکنم. جناب آقای ممتاز مطلبی است که برای هر یک از قضات دادگستری در پرونده پرسنل هست این برگ اطلاعات هیچکدام روی حسننیت تنظیم نشده خیلی بجاست جنابعالی که مرد ریاضتکشی هستید و اوقات عزیزتان را همیشه صرف خدمت کردهاید با چند نفر از معتمدین خودتان این پرونده قضات را مطالعه کنید، پرونده زیادی نیست در حدود ۱۲۰۰ پروندهاست اینها را بگیرید مطالعه کنید از بدو استخدام تا آخر بدون توجه به این برگ اطلاعات آنوقت روشن خواهید شد که چه تبعیضاتی هست من نمیخواهم بگویم قاضی را نباید دستگاه سازمان امنیت در عزل و نصبش دخالت بکند چون سازمان امنیت نسبت به امنیت مملکت مراقبت دارد ولی چنین مطلبی برای آنها پیشبینی نشده اما مشاوره مانعی ندارد ولی هیچوقت نباید وزیر دادگستری اجازه بدهد که سازمان امنیت بگوید فلان کس را بردار و فلان کس را بگذار (مهندس کیا ـ اگر رادیوی سری اسم او را برد چطور) ممکن است اسم جنابعالی را هم ببرد (فرامرزی ـ گناه او چیست؟ باید رادیو را تنبیه کرد) رادیو خارجی نباید در کار ما مداخله کند.
نایب رئیس ـ آقایان ناطقین فرمایشات خودشان را ادامه بدهند و کسی را مورد خطاب قرار ندهند. بینالاثنین صحبت نکنید.
افتخار هشترودی ـ موضوع دیگر که موجبات نارضایتی مردم را فراهم کرده جلوگیری از خاصه خرجی است که مردم میبینند با فشار سنگینی مالیات مبالغ متنابهی از وصولی دولت صرف هزینههای تفننی میشود البته چنین شخصی حاضر به پرداخت مالیات نخواهد بود، اجازه بفرمائید این قسمت را از روی یادداشت بخوانم، مردم میشنوند که شرکت ملی نفت برای آشپزخانه ۲ میلیون صرف کرده جای تأسف است ما خانه نداریم آنها آشپزخانه میسازند (ریگی ـ خلاف خدمتتان عرض کردهاند) (یوسفی ـ خلاف نیست) باید رسیدگی کرد، اگر خلاف است بفرمائید دقت بفرمائید شرکت چه احتیاجی به آشپزخانه دارد مگر کارمندان آن از مادر عقدی بدنیا آمدهاند و سایر کارمندان از مادر صیغهای؟ چرا آنها باید آشپزخانه و مجلس برای رقص و هر چیز دیگر داشته باشند و این کارمندان بیچاره گرد و خاک بخورند؟ این عادلانه نیست باید رفع این تفاوت فاحش را کرد (صحیح است) ملاحظه بفرمائید مردم میشنوند که شرکت نفت این ساختمان چندین طبقهای را که ساخته جز سه طبقهاش بقیه خالی است در صورتی که این احتیاجاتش فقط سه طبقهاست واقعاً مسخرهاست؟ (دکتر متین ـ هنوز این ساختمان تمام نشده که سه
طبقهاش مسکون باشد) آنوقت میباید ۱۵ طبقه درست بکند واقعاً مسخرهاست نباید به حساب اینجا رسیدگی کرد؟ برسید، روشن کنید میگویند ۱۰ میلیون تومان هزینه پلاژ شده در کشوری که تمام وسائل رفاه و آسایش فراهم باشد این کار مانعی ندارد ولی در کشوری که اجتماع او فعلاً در نهایت فقر زندگی میکند و در عین حل با کمال رضا مالیات میدهد نباید پلاژی برای تفنن درست کرد ما اینقدر کار داریم که به این کارها نمیرسیم واقعاً مثل اینکه همه کارها خاتمه یافته فقط پلاژ ماندهاست اساساً این شرکت که باید در محل کار خودش باشد در تهران چه کار میکند؟ این باید برود در اهواز در آبادان در پالایشگاهها کار کند و نسبت به تولید و تصفیه نفت فعالیت کند اینجا چکار دارد؟ جز اینکه خرج بیجائی اینجا بکند کار دیگری نمیکند و چیز دیگری نمیتوان تصور کرد چرا این خرجها را به ملت تحمیل مینمائید مگر این پولها از هوا آمده که اینطور خرج میشود؟ شنیدم برای ساختمان شرکت نفت دستور دادند مبل از خارج بیاید مگر مملکت ما مبل هم نمیتواند بسازد؟ مگر فرش نداریم؟ مگر وسائل دیگر نداریم، همهاش از خارج، همهاش از خارج دولت باید رسیدگی کنند اگر اینها دروغ است ما هم با یک دنیا امتنان بیائیم و بگوئیم این گفتهها دروغ بوده اگر صحیح است باید مجازات بشوند و حتی اگر به همکار عزیزم جسارت نباشد آنهائی هم که پشتیبانی بکنند باید آنها هم مجازات بشوند میگویند هیأت مدیره شرکت ماهی ۲۵۰۰۰ تومان حقوق و پاداش میگیرند آقای نخستوزیر رسیدگی بفرمائید و روشن کنید تحقیق بفرمائید بهای افت نفت کجاست، چقدر است موجودی دارید یا ندارید این موضوع اگر روشن شد من قول میدهم که از سایر مطالب از تمام اینها صرفنظر و اغماض کنم این یادداشت را یکی از همکاران عزیزم فرستاده میخوانم: جناب آقای هشترودی (این جنابش زیاد است) خاطر شریف مستحضر است که در بعضی نقاط مانند مهاباد و شهرستانهای دیگر شرکت ملی نفت خود در توزیع نفت و بنزین اقدام نمیکند بلکه بوسیله عامل فروش انجام میشود.
(بعضی از نمایندگان ـ خیلی جاها اینطور است) (دکتر متین ـ شما میگوئید هر کس از شرکت نفت هم حمایت کند باید مجازات شود شما حق ندارید این را بگوئید اگر بلد نیستید حرف بزنید ـ حرف نزنید).
بنده جسارتی خدمت دوست عزیزم نکردم به هرحال من هیچوقت آقای دکتر متین جسارتی نمیکنم. میگویند شرکت بیمه ساختمانی به عنوان هتل توریست در اصفهان کرده، البته آنچه گفته میشود این است که شرکت این محل را که وقف بوده ۹۹ ساله اجاره کرده و روبرو یا پهلویش مسجد بوده (برومند ـ مسجد چهارباغ) چون هتل توریست میخواستهاند درست کنند، آنجا یک تعهدی هم سپردهاست که اصلاً آنجا ساز و آواز و این چیزها نباید باشد (برومند ـ چنین تعهدی هم نسپرده) و روضه بخوانند این ساختمان شده پارکینگ هم ندارد من نمیدانم حالا این هتل اپرا خواهد شد یا چه وضعی پیدا خواهد کرد اما واقعاً باید از شرکت پرسید که دیگر محلی نبود؟ حالا علاوه براینکه این کار صحیح نبوده حالا که شده دیگر محلی نبود که شما رفتید محل وقف پیدا کردید؟ به این کیفیت این قابل رسیدگی است. آنچه اطلاع دارم همین شرکت چندین میلیون تومان صرف خرید زمین کردهاست که خود داستانی دارد البته عذر این است که برای کارمندان این زمینها را خرید کردهاند صرفنظر از اینکه راجع به قیمتش چه اوضاعی است و قابل مطالعه، متأسفانه برای کارمندانش هم این ساختمانها ساخته نشده و تحویل نگردیدهاست، با نهایت انفعال باید اسم ببریم این را میگویند انشاءالله حقیقت ندارد، به خدا من هم باور نمیکنم. میگویند آقای مشرف نفیسی دویست هزار تومان در سال پاداش میگیرد آیا حقیقت دارد یا نه؟ (دکتر متین ـ دروغ است ـ او مجانی کار میکند) بنده جسارت نکردم (زنگ رئیس) بنده متأسفم که همکار عزیزم تحت تأثیر احساسات نمیخواهند گوش کنند. (ریگی ـ شما به تمام همکاران توهین میکنید).
نایب رئیس ـ آقایان بینالاثنین صحبت نکنید، قطع کلام ناطق صحیح نیست.
افتخار هشترودی ـ به هرحال من کاری ندارم که
ایشان گوش دادند یا ندادند من تکلیف خودم را انجام میدهم به هرحال اگر این قضیه حقیقت دارد قابل تأسف است. اگر حقیقت ندارد زهی اسباب تأثر بنده که چنین جسارتی به ساحتشان شده. من که باور نمیکنم. اگر آقای نخستوزیر و وزیر دارائی تحقیق بکنند و حقیقت را روشن بفرمایند و به مجلس گزارش بفرمایند برای همه ما اسباب خوشوقتی است. میگویند هیئات مدیره هم هر کدام در سال ۱۲ هزار تومان پاداش میگیرند که آن هم قابل توجهاست. همچنین گفته میشود چندین نفر فرانسوی با ماهی هشت هزار لیره استخدام کردهاند. برای نظارت ساختمان. (همهمه نمایندگان) (چند نفر از نمایندگان ـ هشت هزار لیره نمیشود) ببخشید هشت هزار دلار (دکتر متین ـ آقا دلار است.) آقای وکیل مشاور بانک سکوت بفرمائید. (دکتر متین ـ بنده میگویم به چه مناسبت تحقیقنکرده این حرفها را را میزنید.) اساساً میخواهم بپرسم چطور شد که بانکها اعتبارات موجودی خودشان را از بانک بیمه بیرون آوردهاند؟ به علت اینکه سود سال گذشته صدی پنجاه و پنجاه کمتر از سال ۳۸ بوده میخواهم بپرسم غرض از تشکیلاتی که برای شرکت بیمه دادید این بوده؟ یا بیمه کارمندان دولت و بیمه مردم آخر من نمیفهمم ما چرا از حدود وظایفمان منحرف بشویم چرا دولت نباید اینها را کنترل بکند و جلوگیری از این کارها بکند.
(دکتر متین ـ جناب آقای رئیس من طبق ماده ۸۲ اخطار نظامنامهای دارم.) اگر این شرکت عوایدی دارد سالی ۲۰ میلیون ریال اضافه از آن مبلغی که دارائی بابت بیمه کارمندان تقبل کرده کسر دارد و به حساب دارائی میگذارد و به حساب ضرر میگذارند به هرحال شنیدم شرکت تصمیم داشته شعب بهداری و درمانگاه و بعضی تشکیلات خودش را در یکجا جمع بکند، یک ساختمانهائی داشته در اجارهاش با ماهی ۱۶۰۰ تومان وصل به شرکت بیمه فعلی که اول ۱۴۰۰ تومان بوده البته به این هدف که اینها را متمرکز کنند در یک جای بزرگتری، این هدف البته قابل تقدیر است و رفت در شاهرضا یک محل اجاره کرد به ماهی ۱۳ هزار تومان و فقط بهداری را برد آنجا چندتا از این خانهها که در اجاره شرکت است و خالی است چون مال سناتورها است دو سه نفر از سناتورها مالک آنجا هستند. کرایه آنها مرتب پرداخت میشود و خالی است به هرحال اینها مطالبی است که قابل دقت است. (دکتر دادفر ـ اینها جرم است مشمول قانون منع مداخلهاست اسامیشان را بفرمائید بنده اعلام جرم میکنم) میگویند راهآهن اغلب لوازم یدکی را که برای لوکوموتیوهای قدیم خریداری کرده از بین برده و از لوکوموتیوهای جدید مقداری بلااستفاده در زیر درختها ماندهاست.
در سابق صحبت این بود که لوکوموتیوهای قدیم را از کار بیرون بیاوریم و دیزلهای جدید را بجای آنها بگذاریم چرا این لوکوموتیوها که سالهای زیاد میتواند کار کند از کار انداختهاند! لابد حالا کارخانه ذوبآهن میخواهیم دایر کنیم آنها مصرف پیدا میکند اینها واقعاً اسباب تأثر است البته بنده دانهدانه حاضرم دلائلش را عرض کنم. (نخستوزیر ـ شما قاضی هستید باید با دقت صحبت کنید) بنده عرض کردم میگویند و بعد دلائلش را هم عرض میکنم. یکی دیگر از علل نارضایتی مردم عدم هماهنگی دوائر دولتی است و این وضع بغرنجی پیدا کردهاست آقایان میدانند که کار راهسازی یک قسمت به سازمان برنامه مربوط است و یک قسمت به وزارت راه کسی که به وزارت راه مراجعه کند حواله به سازمان برنامه میشود و بالعکس شاید از نظر مقررات و نظر اصول وظایف دو اداره قابل توجه باشد ولی یک مثال دارم راجع به داخل یک اداره که یک شخصی رفته بود مالیاتی بدهد به یکی از ادارات وصولی و این آقای رئیس شعبه دستور میدهد که بگوئید پرونده را بیاورند که مالیات را وصول کنیم این میرود به عضو شعبه مراجعه میکند جواب میدهد که با دستور شفاهی نمیشود رئیس باید با تلفن یا کتبی این را بخواهد تا ما بفرستیم بیاورند به رئیس میگویند و رئیس هم میگوید من خسته شدم برو فردا بیا این آقا میگوید من آمدهام به شما پولی بدهم اینجوری میکنید اگر بخواهم حقی بگیرم از شما، چه میکنید؟ این در نهاد رئیس اثر میکند و نتیجه این میشود که تلفن میکند که آقای کارمند پرونده را بیاورد.
و این آقای کارمند که میخواهد پرونده را بیاورد معلوم میشود که این پرونده مدتهاست روی میز رئیس است این عدم هماهنگی در ادارات. همینطور شرکت تلفن. کسی میخواهد با پول خودش آبونه شود در شرکت تلفن و تلفن بکشد در خانهاش، البته نوبت را هم رعایت میکند و پولش را هم پرداخت میکند و تقاضای تلفن میکند میرود به وزارت پست و تلگراف میگویند شرکت تلفن دستگاه مستقلی است و هیئات مدیره دارد به او مراجعه کنید به شرکت تلفن مراجعه میکند میگویند به وزارت پست و تلگراف مراجعه کنید به وزارت پست و تلگراف میآید وزیر را میخواهد ببیند میگویند که شرکت تلفن دستگاه مستقلی است به آنجا مراجعه کنید خوب عدم هماهنگی اینها است. همینها است که مردم را ناراحت میکند. جناب آقای نخستوزیر شما و قائممقامتان و اکثریت اعضاء دولت اهل منطق هستید نباید متوقع باشید که حقایق تلخی را که موجبات انزجار مردم را فراهم کرده ناگفته گذاشته و با تملق و چاپلوسی و باری به هر جهت مورد تأیید قرار گیرد شأن شما اجل از اینها خواهد بود زیرا به عقیده من دشمن شما کسی است که با تملق و تزویر و ریا همه اعمال شما را تقدیر کند و نواقص شما را ندیده انگارد ما نمایندگان قسم خوردهایم وظایف خود را انجام دهیم اگر انجام دادیم چه بهتر و اگر هم ندادیم هر کسی تکلیفی دارد عقیده من این است که خادم و دوست خوب کسی است که اگر خلاف مصلحت مشاهده کرد به دوستش و مورد علاقهاش تذکر بدهد.
البته آنها را بصورت شکایت عرض نمیکنم بصورت تذکر عرض میکنم یکی از آشنایان من شکایتی داشت که بایستی بوسیله سازمان امنیت حل بشود افتخار آشنائی با تیمسار پاکروان ندارم از قراری که شنیدم ایشان مردم باشرف و باارزشی است ولی متأسفانه از وقتی این مراجعه به من شده چندین دفعه من به سازمان امنیت چه از منزل چه از مجلس تلفن کردم که وقتی از ایشان بگیرم و راجع به این موضوع با ایشان مذاکره کنم با نهایت تأسف دستم به دامان ایشان نرسید، تصدیق میفرمائید اگر نماینده مجلس دستش به دامن این قبیل آقایان نرسد که درد مردم را بگوید این مردم پابرهنه این مردمی که قدرتی ندارند چطور میتوانند بروند مطالبشان را بگویند باید به این مطالب توجه کرد. چند روز قبل از طرف اتحادیه داروسازان و داروفروشان به بنده مراجعه کردند و گفتند که متجاوز از ۸۰۰ قلم دارو که همهاش اسپسیالیتهاست به این مملکت وارد میشود که از این مقدار آنچه دکترها و حتی وزارت بهداری، نمیدانم جناب آقای دکتر آشتیانی تشریف دارند تصدیق میکنند فقط ۲۰۰تایش مورد حاجت است.
البته این اسپسیالیتهها با اسامی مختلف ولی با همان ترکیبات آنها وارد میشود جون سود بازرگانی هم ندارد عوایدی که در آن منظور میشود سودی که از طرف عمدهفروش منظور میشود خیلی کلان و طاقتفرسا است بهتر است جناب آقای وزیر بهداری حداقلش نرخ این قبیل داروها را از محل صدور کارخانه استعلام بکند تا از تجاوز این کمپانیها و عمدهفروشهائی که اغلب فاکتورهای آنها مصنوعی است جلوگیری بکند.
یک مثالی از این داروها راجع به ویتامین ث عرض کنم که ۱۳ قلم آنها بنام ردوکسون سهپیون لدرسون، ویتا ث کوربول، ث ویتانـ ث ویتـ ویتا ث فلان و فلان همه اینها ویتامین (ث) است و یک اثر را دارد و هر کدام یک قیمتی دارد در صورتی که اثرش یکی است بهتر است که جلو این واردات مختلف را بگیرند البته تحمیلاتی هم به مردم نخواهد شد این را داروسازان ادعا میکردند که از هر اسپسیالیته که به این مملکت وارد میشود ۱۰۰ تومان برای تأمین کنترل ترکیبات دارو پول گرفته میشود، اینها در وزارت بهداری جمع شده البته اگر اینجور باشد بهتر است وزارت بهداری این دستگاه را راه بیندازد و جلوی تعدیات را بگیرد. به هرحال خوب است دولت در این مورد توجهی بکند و با اینهمه داروسازانی که فارغالتحصیل بیرون میدهیم حتیالمقدور وسائل صنعتی کارخانههای لازم را با کمک تجار دارو بکند و داروها را در این مملکت تهیه بکنند که بار سنگین ملت تا حدی تخفیف پیدا کند دولت با مقدمهای که در لایحه توضیح داده و حتی در برنامه نیز متذکر گردیده بودجه برنامهای آورده ولی اصل آزادی واردات قسمت اعظم مانع انجام این برنامه خواهد شد امیدواری است که دولت بتواند این دو عمل معارض را با هم جمع بکند البته
جناب آقای مهندس شریفامامی به توقفهای پیدرپی و رکود بازار توجه دارند و قدر مسلم کارهائی انجام خواهند داد که رفع این گرفتاریهای مالی بشود یکی از تجار به من میگفت که در مورد سود بازرگانی مأمورین گمرک سوءاستفاده میکنند من چنین حرفی را نمیزنم این حرف کس دیگری است.
امیدوارم اینجور نباشد البته ما در موقع خود این قسمتها را تعقیب خواهیم کرد یک مطلبی که یادداشت کرده بودم و میخواستم دربارهاش صحبت کنم خوشبختانه دیروز در روزنامه اطلاعات خواندم که تا حدی رفع اشکال شده و آن موضوع اختلاف در بندرداری است که بین ایران و عراق پیش آمده بود و بایستی به جناب آقای مهندس شریفامامی تبریک گفت که این مشکل را عجالتاً حل کردهاند امیدوارم در اساس مطلب هم رفع اشکال بشود و چون من نگران بودم.
چون در بودجه قسمت اعظم اعتباراتی که برای پیشرفت برنامه منظور گردیده از عواید نفت بوده از این جهت نگران بودم که مبادا این پیشامد نکثی در عواید نفت ایجاد بکند که موجبات توقف برنامه بشود ولی خوشبختانه این مشکل رفع شده و این مژده برای ما ارزش دارد اما البته این انصاف نیست که کارگرهائی را در ایام شب عید شرکت ملی نفت مرخص بکند و همینطور شنیدم که توربینهای پالایشگاه را میکنند و بجاهای دیگر میخواهند ببرند.
اگر حقیقت داشته باشد قطعاً نظر به تأسیس پالایشگاه دیگری است باید توجه کرد که این کار نشود چون این پالایشگاه یک یادگار تاریخی است. (نخستوزیر ـ چرا فقط شما اینها را میشنوید؟) البته به جنابعالی نمیآیند بگویند. به هرحال حالا میپردازم به موضوع بودجه مهمترین مسألهای که برای ما حائز اهمیت است مسأله مالیات بردرآمد است که آقایان همکاران عزیزم هر کدام تذکراتی در این مورد دادهاند البته این قوانین به شکلی که ما داریم از نظر مالیات بردرآمد فکر میکنم برای هر شخصی به هر کیفیتی که باشد درک آن مشکل است و بعلاوه بطوری که قبلاً گفته شد مابهالتفاوت مالیات مستقیم و غیرمستقیم و تناسب آنها درست نیست باید ترتیبی اتخاذ کرد و قوانینی وضع کرد که مالیاتهای مستقیم به دوش مردم طبقه پائین تحمیل نشود. جا ندارد بیش از این در اطراف این موضوع صحبت کنم چون دوستان و رفقا هر کدام در اطراف آن صحبت کردهاند.
البته در وضع قوانین اشکالاتی هست در قوانین مالیات بردرآمد هم هست حتیالمقدور باید قوانین مالیاتی برای اشخاص بخصوصی وضع نشود عمومیت داشته باشد. موضوعی که خیلی قابل توجهاست آقای وزیر دارائی توجه فرمایند موضوع آقایان پزشکان ایران است خود آقایان میدانند که این پزشکان چقدر از مردم بابت ویزیت و بابت عمل جراحی و حقالعلاج پول میگیرند متأسفانه درآمد آنها با مالیات پرداختی متناسب نیست امیدوارم در وضع قانون مالیات بردرآمد به این موضوع توجه بشود ولی مطلبی که از نظر من ایراد قانونی است موضوع خود وصول درآمد دولت از مالیات است و آن این است که قانون مالیات بردرآمدی به مجلس نیامد و راست است که دولت درآمد خودش را تعیین کرده ولی مطابق اصلی از قانون اساسی هر ساله دولت مکلف است میزان درآمد و میزان مالیات خودش را از مجلس اجازه بگیرد و اگر اجازه بفرمائید بنده عیناً آن اصل را میخوانم (یک نفر از نمایندگان ـ قانون مالیات بردرآمد قبلاً تصویب شده) البته قانون مالیات بردرآمد هست قانون سرجای خودش درست. قانون اساسی میگوید دولت باید همه ساله میزان مالیات و درآمد قطعی دولت را تعیین بکند، بودجه مالیات نیست، این بودجهاست، بودجه درآمد و هزینهاست (بعضی از نمایندگان: همین قانون است) اگر اینجور است من پس میگیرم.
در هرحال موضوعی که در بودجه قابل اهمیت است این است که در هر قسمت بودجه سازمانهای دولتی مختلفی و برای آنها هزینههائی پیشبینی شدهاست اضافه از سازمانهای وزارتخانهها البته اگر بشود دولت فکری بکند که تمام این سازمانها را جمع بکند و هر کدام را به وزارتخانه مربوطه واگذار بکند تصور میکنم حداقل از نظر هزینه پرسنلی
این مبلغ قابل صرفهجوئی باشد و مبالغی از این جهت صرفهجوئی بشود. این سازمانها راست است که درآمدهائی دارند ولی درآمدهای آنها با هزینههائی که برای آنها صرف شده متناسب نیست. امیدوارم که همه افراد این مملکت در کمال رفاه باشند و مالیات سنگین به دولت بدهند تا دولت هم بتواند حوائج عمومی را انجام بدهد ولی باید سعی کرد که بار اشخاص متمکن اینقدر به گردن و دوش طبقه بیامکان تحمیل نشود آقایان خسته هستید میدانم ناراحت هستید خودم تصدیق میکنم مزاحم شدم و در اثر همین خستگی عزیزترین همکار من جناب آقای دکتر متین که تشریف ندارند ناراحت شدند و من تصور میکنم که ایشان نیز باید بدانند که من نسبت به ایشان ارادت دارم و از همکاران من بودهاند همیشه دوست بودهایم و نظر خاصی به ایشان ندارم البته ایشان تحت تأثیر احساسات و تحت تأثیر مذاکرات حاد من ناراحت شدند در مجس اگر مطالبی گفته میشود ما نباید خودمان را آنقدر ببازیم و اختیارمان از دست برود که دوست خودمان را از دست بدهیم من به نوبه خود متأسفم و امیدوارم که ایشان این موضوع را بیشتر از این دنبالش نباشند و خودشان را ناراحت نکنند یک قضیهای خدمتتان عرض کنم این دیگر نه مالیات است و نه ایراد به دولت است فقط یک تذکری است در موقعی که ما فعالیت انتخاباتی داشتیم و میتینگ میدادیم جناب آقای مهندس اردبیلی هم اگر تشریف داشته باشند آنجا بودند یک دهاتی آمده بود در شهر و درضمن کسانی که میتینگ میدادند تقاضای صحبت کرد و گفت آقایان شهریها معاصی دوجور است کبیره و صغیره البته معاصی کبیره قابل غفران نیست.
(فرامرزی ـ چطور قابل غفران نیست؟) مگر در درگاه الهی که در آنجا قابل غفران است (فرامرزی ـ همه معاصی در درگاه الهی قابل غفران است) این گفته آن دهاتی است البته این نمک صحبت بود که جناب آقای استاد فرامرزی هم اصلاح فرمودند، میگفت شما شهریها یک گناهان کبیرهای میکنید که قابل توجهاست، برق برای شما سینما برای شما آسفالت برای شماست همه وسائل برای شما، ولی انتخابات که میآید انتخاب وکیل با ماست و وقتی هم که ما کسی را انتخاب میکنیم و میفرستیم باز شما دوروبر آن وکیل را میگیرید و مجال نمیدهید به درددل ما برسد این حرف واقعاً تا حدی قابل توجه بود که این گوشه و کنار افتادهها در هر نقطهای درددلهائی دارند و درددلهای اجتماعی دارند ما باید به آنها برسیم و اینها را به عرض مقامات برسانیم و از دولت بخواهیم و دولت هم انشاءالله آنها را انجام خواهد داد و مضایقهای ندارد این را منباب اینکه فاصلهای بین عرایض بنده باشد عرض کردم جناب آقای وزیر دارائی در بودجه سال گذشته ۴۰۷۰۴۳۸۶۴۶ ریال بابت فوقالعاده و پاداش و اضافه کار و هزینه سفر و فوقالعاده مأموریت منظور کردهاید. بنده این را از روی آن بودجه سال گذشته، به بودجه تصویب شده پیشنهادی است فوقالعاده و پاداش و اضافه کار و هزینه سفر ۴ میلیارد صورت دارم.
وزیر دارائی ـ ۴ میلیارد؟
افتخار هشترودی ـ اینجا صورت داریم اصل را میدهم حضورتان.
وزیر دارائی ـ اشتباه میکنید.
افتخار هشترودی ـ البته این واقعاً قابل قبول نیست.
نخستوزیر ـ بودجه امسال براساس بودجه ۳۹ است اگر باشد باید امسال هم همینجور باشد.
افتخار هشترودی ـ این صورت ریزی است که بعرض میرسانم فوقالعاده مدد معاش ۵۸۸ میلیون تومان فوقالعاده بدی آب و هوا و خارج از مرکز، البته یکی از این فوقالعادههای بدی آب و هوا و خارج از مرکز راجع به یکی از سازمانها همهاش را یکجا پیشبینی کرده که از این کسر نشده ۱۵۴۱۰۸۳۴۲ ریال سایر فوقالعاده ۱۲۵۰۶۹۸۱۰ ریال من خیال میکنم این خیلی زیاد است چون با جمعش جور نمیآید پاداش ۱۷۰۳۸۱۴۳۳ درضمن این پاداشهای قاچاق هم هست، اضافه کار ۴۹۶۸۲۳۳۳ ریال هزینه سفر ۲۴۵۹۷۹۹۲۰ ریال حقوق و فوقالعاده کارمندان ۹۸۰۳۳۸۹ ریال فوقالعاده روزانه و اشتغال ۱۶۶۱۳۳۹۳۶ ریال فوقالعاده مأموریت دویست هزار ریال. البته بنده این را از گزارش کمیسیون سال ۳۹ استخراج کردم ولی بودجه مصوب و تصویبشدهاش را ندیدهام که تطبیق کنم واقعاً ببینم این
ارقام اینجور است یا نه؟ وزیر دارائی ـ اینطور نیست آن صورت را هم ملاحظه بفرمائید.
افتخار هشترودی ـ من ندارم، گزارش ریز بودجه فعلی را هنوز خود نمایندگان ندیدهاند جز اعضای کمیسیون بودجه چه کسی این صورت ریز را دیده؟ بنده هم که جزء اعضای کمیسیون بودجه نبودهام. در اینجا در اعتبارات نخستوزیری یک رقم اعتبار دولت میبینم به مبلغ یکصد میلیون ریال یک رقم هم بنام اعتبار سری ۷۹ میلیون ریال یک رقم دیگری بنام سازمان امنیت میبینم به مبلغ یکصد میلیون ریال ببخشید سازمان امنیت و اطلاعات کشور به مبلغ ۲۰۳۵۸۴۰۰۰ (فلسفی ـ اعتبارات پیشبینی نشده را هم بفرمائید) ولی آنچه من در گزارش کمیسیون بودجه گشتم جز هزینه نخستوزیری از هزینههای دیگر صورت معینی ندیدم البته اعتبارات شورایعالی اقتصاد و سازمان انتشارات و تبلیغات و سازمان خدمات کشوری که جزء نخستوزیری است علاوه براینهاست اگرچه نخستوزیر اصولاً باید از وجود کارمندان دولت استفاده کند و احتیاجی به اعتبار مخصوص ندارد، ولی معذلک چون در آن موقع محل خرج وجود داشته گذاشتهاند ولی باید روشن شود که در اعتبارات دولت موضوع ده میلیون تومان مخارج سری برای چه مصرف است که نمایندگان نباید بدانند؟ فرض این باشد که این اعتبار هم از لحاظ حوائج عمومی برای دولت لازم باشد در صورتی که این پذیرائیهای رسمی دولت باید بوسیله وزارت امور خارجه یا شهرداری انجام شود ولی باید فهمید اعتبار سری دولت موضوعش چیست البته شاید مقتضی نباشد که دولت بصورت علنی در مجلس بگوید من هم عرضی ندارم ممکن است این را در یک جلسه خصوصی توضیحاتی بدهند (اسدالله موسوی ـ در جلسه خصوصی هم نمیشود مگر در جلسه سری) و اگر در جلسه خصوصی نمیشود لااقل در جلسه سری توضیح بدهند و اگر هم نمیشود بنده عرضی ندارم بنده در این امور که تذکر میدهم نظر مخالفتی ندارم و میخواهم اطلاعات خودم زیادتر شود من نماینده مردم هستم میخواهم اینها را بدانم اینجا قسم خوردهام باید تحقیق و تفحص کنم و نسبت به تصویب آن رأی بدهم باید همه بدانیم البته ایراداتی که بنده دارم اینجا متذکر میشوم بودجهای که تهیه شده خیلی باعجله نوشته شده و در جزئیات آن بحث نشد و حتی خود دولت نیز بعد از بند (د) برنامه تثبیت اقتصادی این جمله را تأیید میکند معلوم است بودجهای که باعجله تنظیم شود چه سرنوشتی خواهد داشت ولی چون جناب آقای مهندس شریفامامی واقعاً وارد و علاقمند به امور هستند امیدوارم این عجله آثار بدی از خود در مملکت نگذارد بطور کلی انتظار میرفت مثل سال گذشته دولت با این لایحه لایحه تفریغ بودجه سال ۳۹ را نیز به مجلس میداد تا با در نظرگرفتن مندرجات آن و تعیین اینکه از اقلام پیشبینی شده چه مقدار ممکنالوصول بود مطابق قواعد عمومی و به مأخذ آن وصولیهای دولت و میزان درآمد آن معلوم باشد والا بدون آن نمیتوانیم ما نظر بدهیم، از این قسمت هم صرف نظر میکنیم طبق اصل ۱۰۲ متمم قانون اساسی بایستی این بودجه از نظر دیوان محاسبات هم میگذشت ولی متأسفنه کار بجائی رسیده که اعضای وزارت دارائی وقتی میخواهند آنها را کاندید دیوان محاسبات کنند قبول نمیکنند برای اینکه آن قدرت لازمه دیوان محاسبات ازش سلب شده و بهتر است که جناب آقای وزیر دارائی که شخص کاملاً امینی است اقلاً دیوان محاسبات را تقویت کنند تا نظارت کافی در هزینهها و درآمدهای دولت داشته باشد برای سال آینده اقلاً بودجهای که میآورند دیوان محاسبات هم نظری روی آن داده باشد یکی دیگر از ایرادات اصولی به این لایحه این است که مطابق ماده ۹۹ آئیننامه داخلی مجلس اصولاً باید دولت بودجه را بطور کلی با مواد مربوطه بیاورد تا در اطراف هر یک از آن مواد بحث شود متأسفانه چند دورهاست معمول شده که مواد بودجه حذف شده و با یک ماده واحده چند تبصره میآورند این خلاف آئیننامهاست خلاف آئیننامه مجلس است برای اینکه وقتی این تبصرهها با ماده واحده ارتباط نداشت دوشوری خواهد بود و نباید آقایان نمایندگان اینجا برای اینکه تسهیلاتی بشود پیشنهاد بدهند که آن هم یکشوری بشود و این خود برای این است که دولت بجای اینکه موادی بیاورد که در اطراف آن بشود جر و بحث کرد تشویق میشود که تبصره بیاورد
به هرحال آقایان هر جور عمل کنید خودتان میدانید ولی تبصرههای ۵ و ۹ و ۱۱ و ۱۷ و ۱۹ و ۲۰ و ۲۱ و ۲۲ و ۲۳ با بودجه ارتباطی ندارد تبصره ۴۵ گزارش کمیسیون بودجه مخصوصاً ارتباطی با بودجه ندارد ولی متأسفانه معمول شده مطلب دیگر اینکه مطابق اصل ۹۶ متمم قانون اساسی میزان مالیات را مجلس همه ساله به اکثریت تصویب و معین خواهد کرد اینکه در قانون اساسی این اصل پیشبینی شده برای این است که قانون مالیات سال گذشته امسال بهدرد نمیخورد چرا؟ ممکن است سطح زندگی پائین بیاید و مالیات کمتری پیشبینی شود به این علت است که قانون اساسی پیشبینی کرده که باید میزان مالیات را همه ساله مجلس تصویب کند. بنابراین اگر دولت مطابق این بودجه بخواهد میزان مالیات را معین کند و وصول نماید به نظر بنده با اصل قانون اساسی تطبیق نمیکند یک نکتهای را باید بعرض جناب آقای نخستوزیر برسانم و فکر میکنم قانونی داشته باشد و اگر داشته باشد حرفی ندارم من گشتم پیدا نکردم و آن اینست که در تبصره ۱۰ لایحه بودجه اشاره شده که در قبال اراضی که برای فرودگاه اشغال شده دولت اجازه خواسته بهای آن اراضی را به اقساط پنج ساله بدهد من نمیدانم مجوزی برای تصرف این املاک قبل از مراجعه به مجلس بودهاست یا نه؟ (فلسفی ـ بله قانون تصرف اراضی راهآهن و فرودگاه) اگر هست که هیچ ولی متأسفانه من گشتم و پیدا نکردم خواستم سؤال کنم والا نظری ندارم. البته دولت سعی میکند درآمد را به امور تولیدی مصرف کرده و حتیالمقدور از هزینههائی که تولید ندارد و حتی موجب تورم میشود جلوگیری کند. از طرف دیگر در تبصره ۲۶ اجازه میخواهد برای تکمیل ساختمانهای نیمهتمام اقدام نماید این شاید برای این عنوان شده باشد که مبادا ساختمانهائی موجود باشد که رو به انهدام باشد و دولت ناچار باشد برای حفظ آنها اقدام کند، اگر این باشد قابل توجه و تقدیر است و اگر غیر از این باشد و نظر به ساختمانهای دیگری باشد اصولاً صلاح نیست.
موضوع دیگر بنده شنیدم یکی از مأمورین رسمی این اظهار را کرد، که ممکن است رسیدگی شود چاپخانه دولتی که از مجلس به دولت واگذار شده در عرض شش ماه سال قبل ۱۷ میلیون ریال درآمد پیدا کرد و همین مبلغ ۱۷ میلیون ریال بحساب درآمد یکساله برآورده شده در صورتی که این درآمد ۶ ماهه چاپخانهاست و اگر درآمد یکساله به این مأخذ گرفته شود باید ۳۴ میلیون درآمد برای آن منظور شود فکر میکنم یا اشتباهاست و یا اگر اشتباه نیست جهاتی دارد حالا مال مجلس نیست مربوط به خزانه دولت است. چنانچه عرض کردم من یقین دارم که همکاران عزیزم قسمت اعظمشان از ارقام ریز بودجههای تفصیلی اطلاع ندارند و این جای تأسف است که من رفقای من باید به چیزی رأی بدهیم که جزئیات آن را نمیدانیم آقای وزیر دارائی ممکن است به بنده بفرمایند که شما بروید در کمیسیون اینها را مطالعه کنید کمیسیونی که خودش در عرض یکسال نمیتواند تمام اینها را مطالعه کند حسن افتخار هشترودی در عرض ۲ روز چطور میتواند اینها را ببیند، اگر یک ماه هم وقت بدهند باز اعضای کمیسیون همهاش را نمیتوانند ببینند تا چه رسد به بنده. البته این اصولاً بهتر است چنانچه یکی از رفقای من تذکر دادند جناب آقای نخستوزیر که واقعاً شخص منصفی است برای اینکه مسئولیتهای وجدانی برای آقایان نمایندگان هم پیش نیاید اصولاً بهتر است برای بودجه سال آینده، از حالا به فکر باشند و این ایرادات قانونی را رفع کنند که برای سال آینده انشاءالله چنین محظوراتی نداشته باشیم.
البته اینکه میفرمائید اجازه داده شود که کمیسیون بودجه رسیدگی کند راست است که کمیسیون بودجه طرف اعتماد همهاست ولی ما وکیل هستیم وکیل اختیارش را در امور نظری به وکیل دیگر نمیتواند بدهد، در امور اصلی میتواند بدهد ولی در امور نظری نمیتواند. ممکن است یک مطلبی را بنده از لحاظ نظری بپذیرم ولی وکیل دیگر نمیپذیرد بنابراین اصولاً نمیتوان این اختیار را به کمیسیون بودجه داد. دولت در بند الف برنامه اقتصادیش در نظر گرفته که ۲ هزار میلیون از بدهی دولت به بانک ملی بدهد این کار بهیچوجه از بند الف مستفاد نمیشود این مطلب در بند ب برنامهاست و میتوان گفت تصریح بعدم پرداخت شده بعلاوه دولت حاضر چند روز آخر اسفند ۱۳۳۹ تشکیل شده و البته مشکل است که بتواند در این فاصله کم ۶۰۰ میلیون تومان از بدهی خودش را به بانک بدهد و یا این دو هزار میلیون را بپردازد. مطابق اطلاع رسمی دولت دوتا شیلات دارد یکی شیلات جنوب که در برنامه هم تعیین کرده و در بودجه هم پیشبینی کرده و یکی هم شیلات شمال اصلاً این دو اسم هر دو شیلات است و کارشان هم ماهیگیری است چه لزومی دارد دو اداره باشد در بودجه چرا دوتا باشد در درآمد هر دو را یکی نوشتهاند در خرج دوتا نوشتهاند اگر یک ادارهاست در هر دو صورت یکی نوشته شود و اگر دوتاست چرا در درآمد یکی ولی در خرج نوشتهاند شیلات شمال و جنوب همینطور است کارهای ساختمانی ما سهتا تشکیلات مصالح ساختمان داریم یکی شرکت مصالح ساختمانی در وزارت صنایع یکی شرکت تهیه مصالح در شرکت بیمه یکی هم در بانک رهنی اینها فکر میکنم قسمت اعظمش اعتباراتش در اختیار دولت است چه مانعی دارد تشکیلات همه اینها را مثل شیلات یک اداره بکنید و تحت نظر یک اداره شود تا در هزینه پرسنلی صرفهجوئی شود درضمن قلم ۷۴ بند ب رقمی به مبلغ ۱۴۱۰۱۴۰ ریال دیده میشود بنام برنامه معالجه معتادین آقای وزیر بهداری تشریف دارند؟ البته این برنامه بسیار برنامه خوبی است اگر شیر و خورشید سرخ کمکی به این معتادین نکند متأسفانه وزارت بهداری به آنها توجه ندارد نکته دیگر اینکه دولت در تنظیم لایحه بودجه باز اداره آمار عمومی و اداره ثبت احوال را از حیث درآمد در یکجا منظور داشته و از حیث هزینه در دوجا شناخته آمار عمومی من از حقایق آن هنوز اطلاعی ندارم ولی اداره ثبت احوال در این مملکت زحماتی کشیده کارهائی انجام دادهاست خوبست اینها با هم یک اداره باشند و تحت نظر یک رئیس باشند. (نخستوزیر ـ توضیح بفرمائید) عرض کنم دولت در بودجهاش آمار عمومی و ثبت احوال را در قسمت درآمد یکجا منظور کرده ولی بعد در خرج آنها را سوا کرده از این سوا کردن اینطور استنباط میشود که این دو اداره از هم متفاوتند بنده نظرم این است که این دو اداره تحت نظر یک رئیس اداره شود هر دو یکجا باشند، هر دو را یکی بکنند بهتر است و خرج آنها یکجا نوشته شود.
نخستوزیر ـ هر دو را جمع کنید میشود یکی.
وزیر دارائی ـ بودجه برنامهای است.
افتخار هشترودی ـ در رقم درآمد عنوان درآمد متفرقه دولت ۴۵۵ میلیون ریال پیشبینی شدهاست. البته من نمیدانم که این درآمد از کجاست تا نسبت به خرج آن بتوانم تطبیق کنم و امیدوار باشم که دولت این درآمد را پیدا خواهد کرد اگر صورت ریزی داشت که استفاده کنم چه بهتر اگر صورت ریز هم نتوانستند بدهند به هرحال بهتر است چون درآمد متفرقهاست و اسم ندارد در امور متفرقه مصرف شود و در همان برنامه مصرف گردد در تبصره ۲۹ از لایحه تقدیمی دولت که مورد قبول کمیسیون بودجه واقع شده دولت مأخذ کسور بازنشستگی را از صدی هشت به صدی دوازده بالا برده این کار خیلی قابل توجهاست کسور بازنشستگی جهت حقوق تقاعد مستخدمین است و ارتباطی به دولت ندارد و هرچه هم ذخیره شده باز مال مستخدمین است اولاً چهجور ممکن است شما بیائید از حالا از مستخدمین شاغل صدی دوازده درصد بگیرید بابت حقوق بازنشستگی و به گذشتگان پرداخت کنید و این کار عادلانه نیست بعلاوه مطلب دیگر اینکه در تبصره ۲۸ قانون بودجه سال ۳۹ یک تذکری داده شدهاست و آن اینست که دولت مکلف است کسری حقوق بازنشستگی بازنشستگان را از اعتبارات خود به صندوق بازنشستگی بپردازد اگر اینجور است دیگر دوازده درصد گرفتن یعنی چه؟ مگر بگوئیم که ندارید (وزیر دارائی ـ نداریم) ندارد که باید فکری برای دارابودن کرد این فکر تحمیل به کارمندان بازنشستهاست از درآمد عمومی فکر بفرمائید چرا از درآمد یک مشت کارمند بدبخت که صدایش نتواند دربیاید میگیرید گرفتن از شاغلین ظلم است از بنده میگیرند به آنهائی که صدی هشت دادهاند میدهند فکر میکنم این تبصره قابل دقت است (وزیر دارائی ـ دو سال دیگر برای شما هم همین کار را میکنند) جناب آقای مهندس شریفامامی در نطقهای قبلیشان در برنامه دولت بعد هم در مقدمه این لایحه اشاره فرمودهاند در سال ۳۹ تعداد ۲۹۸ توصیه وام بزرگ شدهاست به مبلغ پنج میلیارد و هشتصد و هفده میلیون و سیصد و هشتاد هزار ۵/۸۱۷/۳۸۰/۰۰۰ ریال و تعداد ۱۲۱ توصیه وام کوچک هم شدهاست به مبلغ سیصد و هشتاد و یک میلیون و چهارصد و بیست و دو هزار ۳۸۱/۴۲۲/۰۰۰ ریال البته این بسیار خوب است (مهندس والا ـ ۱۲۱ توصیه کوچک است) بسیار خوب ۱۱۲۱ توصیه وام کوچک شدهاست که البته از اعمال نیک دولت است بنده به سهم خودم از این نظر و از این فکر بکر دولت قدردانی میکنم ولی یک مطلب را تذکر میدهم و آن اینست که ببینم این وامهای بزرگ باز به اشخاص بزرگ داده شده؟ یا کسانی که واقعاً استحقاق داشتهاند گرفتهاند. بنده که عرض کردم خود این وام به ذاته بسیار خوب است. در مورد اصلاحات مربوط به جنگلبانی ایجاد جنگلهای جدید و حفظ جنگلهای موجود و همچنین حفظ منابع طبیعی دولت معتقد است که اقداماتی کرده البته این کار بسیار خوبست تقاضا دارم که نوع اقدامات را توضیح بدهند. راست است که دولت در مورد توسعه کشاورزی و امور آبیاری و سدسازی و ساختمان ایستگاههای بزرگ و ساختمان راهآهن کاشان و بندرشاهـ گرگان اقدامات برنامه صحیحی را اتخاذ کردهاست و امیدواری هست که در این کارها باز موفق شود و بتواند خدمات خودش را ادامه بدهد. یادداشتی کردم که باید با نهایت تأسف این خبر را به همکاران عزیز عرض کنم که در یکی از قراء طبس سیلی آمده و عدهای را بیخانمان کرده این خبر را جناب آقای کاظم مسعودی دادند که در هشت سیس بعمل آمده و این خبر واقعاً تأسفآور است و البته شیر و خورشید سرخ حامی این قبیل ستمدیدگان بودهاست امیدوارم باز قیام کنند و مبارزه و کمک را شروع کنند و وزارت بهداری هم حتیالامکان در این راه قدمهای مؤثری بردارد. قسمتی مربوط به وزارت راهاست که فقط اجازه بدهید اسم آنها را بیاورم ولو راجع به بودجهاست برای اینکه مطلبی است که راجع به آقای وزیر راهاست.
جناب آقای وزیر راه در برنامه دولت درخصوص راهآهن شرفخانه و قطور نیز در لایحه دولت اشاراتی شدهاست که انجام میشود البته این عمل اگر در دست اقدام است واقعاً طوری بشود که زودتر انجام گردد چون از نظر اقتصادی مملکت مهم است و آذربایجان از این طریق وضع تجارتیش بهتر میشود و کمکی به اولیای دولت میشود از این جهت که اهالی آذربایجان که این همه در تهران جمع شدهاند برمیگردند به محل خودشان و در آنجا فعالیت تجاری میکنند و به کارهایشان میرسند البته قسمت اعظم گرفتاریهای دولت و تکثیر جمعیت مرکز مرتفع خواهد شد و از نظر اقتصادی نیز آذربایجان فعالیت خود را شروع خواهد کرد این است که از دولت تقاضا میشود حتیالمقدور در این مورد سعی کند که سرعت عمل پیدا شود از آقایان همکاران به بنده تذکر دادند که تقاضا کنیم از دولت که حتیالمقدور در موقع انجام برنامههای محلی با آقایان محلی مشورت کنند نظر مشورتی آقایان را چون آشناترند بگیرند البته نظر مشورتی آقایان نمایندگان قبولش برای دولت از لحاظ اصولی الزامی نیست ولی قطعاً نظر مشورتی در اتخاذ تصمیم مؤثر است. در تبصره ۹ گزارش کمیسیون بودجه جواز پرداخت هزینه حقوق و عوارض گمرکی و مالیات متعلقه به کارشناسان خارجی پیشبینی شد. خود دولت هم از کارشناسان خارجی شاید دل پری داشته باشد ما هم خیری از این کارشناسان خارجی ندیدهایم مخصوصاً با شرکت نفت و کنسرسیوم صحبت شد که جوانان ما را تربیت کنند و این جوانان ما قائممقام آنها شوند. موضوع دیگری که قابل تذکر است جناب آقای وزیر پست و تلگراف این است که یک قدری توجه بفرمائید که که این تلگراف و نامههای مردم زودتر بدست آنها برسد این دانشجویان که از آلمان برگشتهاند زودتر راه بیفتند و به کارهای خود به خوبی برسند تبصره ۱۹ میگوید اظهارنامههائی که قبلاً برای پرداخت مالیات بردرآمد داده شدهاست مدتش تا مردادماه تمدید میشود این پیشنهادی است که دولت داده و تصویب هم شدهاست البته چون مرداد گذشتهاست من نمیدانم چرا این تبصره پیشنهاد شدهاست مورد خاصی پیش آمده یا عدهای دادهاند و مورد قبول واقع نشده حالا تبصرهای نوشتهاند که دولت مدت تسلیم اظهارنامههای مالیات بردرآمد مؤدیان را تا مردادماه تمدید میکند (وزیر دارائی ـ در سال ۳۹) عرض کردم مال گذشتهاست مال حالا نیست میخواهم ببینم عدهای از کسانی که در خارج از نوبت اظهارنامه دادهاند نظر اینست با اینکه موعد آن گذشته مورد رسیدگی واقع شود اگر اینجور است چه بهتر ولی اگر نظر خاصی هست میخواستم بفهمم موضوع چیست؟ راجع به فرهنگ حتیالمقدور استدعای بنده این است که از قسمت اول دبیرستان شهریه گرفته نشود برای اینکه اغلب محصلین از کلاس نهم به بعد ترک تحصیل میکنند و مابقی شاید امکاناتی داشته باشند که شهریه پرداخت کنند از جناب آقای وزیر فرهنگ این تقاضا را دارم. در تبصره ۴۸ از طرف دولت قائممقام دولت در بانک کشاورزی وزیر کشاورزی تعیین شده البته خود وزیر دارائی ذیحساب است در سهام دولت و چرا خودش شرکت نمیکند و چرا در این کار وزیر کشاورزی را شرکت میدهند تبصره ۴۸ را برایتان قرائت میکنم:
«نمایندگی سهام دولت در بانک کشاورزی به عهده وزیر کشاورزی و دو نفر دیگر از وزیران به انتخاب هیأت وزیران است» (نخستوزیر ـ وزیر کشاورزی نباشد؟) بنده میگویم چرا وزیر دارائی نباشد (نخستوزیر ـ یکی از آن دو وزیر هم شاید وزیر دارائی باشد) چرا از حالا اسم نمیبرید. البته با نظر مخالفت عرض نمیکنم تذکری بود. یکی از قدمهای دیگر دولت همان اجرای تبصره ۴۶ است و از این جهت واقعاً قابل تقدیس است. در لایحه بودجه در مورد پیشبینی درآمد و هزینه شرکتها و واحدهای سازمان مرکزی شرکتهای صنعتی و معدنی وزارت صنایع هزینه و درآمدی برای شرکت مصالح ساختمانی منظور گردیدهاست که قبلاً بعرضتان رساندم. موضوع دیگری که باید بعرضتان برسانم ضمن نامههائی که به دست من رسیده موضوع شرکت معاملات خارجی است آنچه که بنده اطلاع دارم این شرکت مطابق اسنادی که هست درآمد زیادی داشتهاست و البته مبالغی به دولت پرداخته بابت مالیات بردرآمد مبالغی هم پسانداز دارد کاری ندارم که این شرکت مفید یا مضر است چنانکه عرض کردم عقیده شخص من نیست که این قبیل شرکتها نباید باشند ولی نباید عجولانه قضاوت کرد چون این شرکت درآمد هم دارد. (دکتر الموتی ـ شرکت از چه محلی درآمد دارد؟) اگر این منطق را ما بخواهیم تعقیب کنیم جناب آقای الموتی حق با شما است ولی همه شرکتها اینجور هستند ولی برای این شرکت تنها نباید این کار را کرد.
من عرض کردم که شخصاً عقیده ندارم که شرکتی تشکیل شود و این کارها را بکند این کار تحت نظر دولت است باید خود دولت انجام بدهد احتیاجی به شرکت نیست ولی میخواهم عرض کنم که در قضاوت نباید عجله کرد آنچه در صورت نوشته شدهاست این است که مبالغ معتنابهی این شرکت طلبکار است و ممکن است این طلب لاوصول بماند. در اثر وصول مواعدش البته دولت مسئولش خواهد بود دولت ممکن است خودش وصول کند ولی بهتر است چون دو ماه وقت داریم باز دولت مطالعات کافی کند اگر واقعاً مصلحت است اینطور که در تبصره در نظر گرفته شده عمل کند. راجع به اعتبارات وزارت خارجه هم بنده لازم نمیدانم بحثی کنم همینقدر میتوانم عرض کنم که بعضی از نمایندگیهای ما در خارج ضرورت ندارند. البته صلاح هم نیست که در مجلس این موضوعات گفته بشود انشاءالله بعداً در خارج با جناب آقای نخستوزیر و وزیر خارجه تماس میگیرم و مذاکره میکنم اگر قبول کردند خودش یک صرفهجوئی است. دولت ایجاد خطوط لولهای و برنامه خطوط لولهای را برای توزیع نفت دنبال کرده انصافاً قابل تقدیر است امیدوارم که در این راه موفق بشوند اسامی تمام نقاطی را که در آن از این جهت فعالیت میشود دادهاند امیدواریم دولت این فعالیت را به سایر جاها هم تعمیم بدهد که مشکلات مردم رفع بشود. (انشاءالله) البته این برنامه قابل تقدیر است در بودجه اضافه درآمدی برای گمرکات پیشبینی شدهاست این اضافه درآمد را البته دولت میتواند با وضع مقررات سود بازرگانی و آزادی واردات تأمین کند اما اگر روزی مصلحت اقتضا کند که سود بازرگانی را از بین ببرد گمان نمیکنم این درآمد بسیار آید. البته نباید به این اضافه درآمد مغرور بود باید سعی کرد درآمد حقیقی باشد و نباید از درآمدهای احتمالی که آثار وخیمهای داشته باشد استفاده کنیم.
جناب آقای دکتر سجادی تشریف دارند واقعاً مغز متفکر اقتصادی دولت حاضر هستند و بحق شاغل این مقام هستند البته توجه دارید و جناب آقای نخستوزیر توجه دارند که از تاریخ فعالیتهای کابینه جنابعالی تا حالا در کشور چه آثاری از فعالیتهای شما دیده شدهاست البته شاید دستگاه تبلیغاتی ما نتوانستهاست کارهائی که دولت انجام دادهاست به اطلاع مردم برساند و اگر اطلاع داده شاید ما غافل بودیم نشنیدیم ولی یک آماری من دارم که توجه حضرات را به این موضوع جلب میکنم و خیلی خلاصه هم هست. البته بنده شاخص سال ۳۹ از حیث خوراک و کرایه مسکن و سوخت و روشنائی و پوشاک را استخراج کردم. از تاریخ شهریور ۳۹ کابینه گذشته جنابعالی براتهای واخواستشده ارقام آن میرساند که این شاخص قوس صعودی را طی میکند امیدوارم که در اثر وضع سود بازرگانی و جلوگیری از بروات نزولی و آن جریاناتی که هست این مشکلات از بین برود و حل مشکل مردم بشود و بازار را به جریان بیندازد دیگر ارقام را خواندن تصور میکنم لازم نباشد که وقت آقایان را بگیرم البته فهرستی که بعرضتان رسید میرساند که این ارقام در قوس صعودی است. قسمت اعظم مطالبی که در اطراف بودجه لازم بود بعرض برسد از طرف بنده و ناطقین دیگر عرض شده. متأثرم که آقایان بسیار خسته شدهاند و ناراحت شدهاند اوقات عزیز آقایان را هم اشغال کردم معذرت میخواهم عرایضم را خاتمه میدهم اگر دولت این نکاتی که تذکر داده شد مفید دانسته باشد امیدوارم که این تذکرات را در نظر بگیرند و این حوائج را رفع فرمایند و ما هم اطمینان میدهیم که نه تنها به بودجه رأی موافق میدهیم بلکه صددرصد پشتیبانی هم خواهیم کرد تا انشاءالله دولت در امورش توفیق حاصل کند دیگر عرضی نیست.
نایب رئیس ـ آقای ریگی بفرمائید.
ریگی ـ آقای افتخار هشترودی راجع به نفت نکتهای فرمودند و یک اهانتهائی به بنده فرمودند که بنده ناچارم مطابق ماده ۸۲ عرض کنم از مقام ریاست خواهش میکنم اجازه بدهید که صحبت کنم.
نایب رئیس ـ آقای افتخار هشترودی از سوءتفاهمی که حاصل شده بود عذرخواهی فرمودند و معذرت خواستند و عمل اخلاقی انجام دادند و چون مطلب مهمتری در دستور است این است که اجازه بفرمائید این موضوع تمام بشود.
افتخار هشترودی ـ بنده هم نظری نسبت به آقایان همکاران نداشتم و ندارم.
نایب رئیس ـ پیشنهادی برای کفایت مذاکرات رسیدهاست از طرف آقای دکتر معدل و آقای دکتر متین پیشنهاد قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی
احتراماً معروض میدارد چون به اندازه کافی موافقین و مخالفین راجع به کلیات بودجه صحبت فرمودهاند و بعلاوه وقت برای صحبت در اطراف ماده واحده طبق آئیننامه برای آقایان نمایندگان محفوظ میباشد لذا تقاضا دارد پس از خاتمه نطق آقای افتخار هشترودی به کفایت مذاکرات رأی گرفته شود. دکتر متین
نایب رئیس ـ مذت توضیح و اظهار موافق و مخالف در کفایت مذاکرات فقط پنج دقیقه خواهد بود آقای دکتر متین توضیحی دارید بفرمائید؟
دکتر متین ـ عرض کنم که خاطر آقایان مسبوق است که چند روزی است در اطراف کلیات بودجه آقایان مخالفین و موافقین بیاناتی اظهار داشتهاند و بنظر میرسد این بودجهای که تنظیم شدهاست و این دولت که ما بهش اعتماد داریم باید این بودجه را تصویبشده در دست داشته باشد تا بتواند با آن عجلهای که همه ما برای کارهای عمرانی و سایر فعالیتهای مملکتی داریم بتواند بجای این که وقتش را در مجلس تلف کند و یا اینکه بیشتر به توضیحاتی که در اطراف بودجه داده میشود گوش کند به دنبال فعالیت خودش برود و بعلاوه اگر ما بخواهیم باز هم تذکراتی به دولت بدهیم مذاکره در اصل ماده واحده در اختیار ماست و هم نطقهای قبل از دستور ولی ما احتیاج فوری داریم که بودجه را تصویب کنیم تا دولت دستش باز باشد و بتواند به کارهای اساسی اقدام کند (صحیح است) بنابراین از آقایان تقاضا میکنم کفایت مذاکرات را تصویب بفرمائید تا زودتر بتوانیم فعالیت دیگری را شروع کنیم.
نایب رئیس ـ آقای اردلان با پیشنهاد کفایت مذاکرات مخالفید بفرمائید.
اردلان ـ بنده با بودجه مخالف نیستم ولی برخلاف آنچه که گفته شده چون در این کار زحمت کشیدم علاقه داشتم راهنمائیهائی بکنم که در آتیه دچار این اشکالات نشویم در رقم اصل درآمد عمومی بنده تردید دارم و ثابت میکنم چون در ظرف شش روز ۳۳ میلیون بهش اضافه شده و ۸۰۰ میلیون بطرف خرجش اضافه گردیده بودجهای که ۳ هزار میلیون از درآمد نفت در ظرف ۶ روز ازش کسر شدهاست چطور این اضافه و کسرها در ظرف شش روز پیدا شده آیا این رقمها هوائی بوده باید توضیح بدهند به این زودی کفایت مذاکرات برای چیست بنده همینطور که عرض کردم صرف وقت کردم و روی این بودجه زحمت کشیدم که به سهم ناچیز خودم کمک کنم به دولت و راهنمائیهائی پیشنهاد بشود البته بهیچوجه جنبه منفی نخواهم داشت ولی دلیل ندارد ما نفهمیده چشمبسته بودجه را تصویب کنیم (صحیح است احسنت)
نایب رئیس ـ آقای دکتر الموتی (دکتر الموتی مخالفم) یک مخالف صحبت کرد آقای فرامرزی موافقید بفرمائید.
عبدالرحمن فرامرزی ـ از این که موقع طرح بودجه یکی از مواقعی است که مجلس میتواند تمام حرفهایش را بزند شکی نیست و حالا فرصتی است که نمایندگان بیشتر میتوانند حرف بزنند برای اینکه در دو مورد است که نماینده میتواند تمام حرفهایش را بزند. یکی در بودجهاست یکی هم موقعی است که برنامه دولت به مجلس میآید اما حالا میپرسم (به بعضی از دوستان و رفقا و همکارانمان برنخورد) از این مخالفتهائی که با بودجه شد و موافقتهائی که شد والله من که چیزی نفهمیدم، من تصور میکنم که دولت هم چیزی نفهمیدهاست، حالا فرض کنیم دو ساعت دیگر یا دو روز دیگر هم وقت گذشت و حرفهائی زدید که باز هم نفهمیدیم پس بنابراین من موافقم که مذاکرات در کلیات تمام بشود بعد اگر آقایان نظری دارند در تبصرهها پیشنهاداتی بدهند و حرفهایشان را بزنند اینست که بنده موافقم و عقیدهام با اینکه عرض کردم من از کسانی هستم که معتقدم باید در مجلس حرف زد مذاکره در کلیات را کافی میدانم آقای اردلان حرفهائی زدند که واقعاً مقبول بود اما غالباً وقت به آنهائی که خوب میفهمند در یک قضیهای نمیدهند اینست که بنده معتقدم که رأی بدهیم به کفایت مذاکرات.
نایب رئیس ـ رأی میگیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که با کفایت مذاکرات موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. رأی میگیریم به ورود در ماده واحده آقایانی که با ورود در ماده واحده موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد آقای شادمان بفرمایند.
شادمان ـ عریضهای است از طرف لیسانسیههائی که بازنشسته شدهاند تقدیم میشود.
- تعیین موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه
۶ ـ تعیین موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه
نایب رئیس ـ چون جلسه عصر هم بیش از دو ساعت بطول انجامیدهاست لذا جلسه را ختم میکنیم و جلسه آینده فردا ساعت ۹ صبح خواهد بود، دستور هم ماده واحده بودجه خواهد بود.
(مجلس هفت ساعت و نیم بعدازظهر ختم شد)
نایب رئیس مجلس شورای ملی ـ عماد تربتی