مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ اردیبهشت ۱۳۲۳ نشست ۲۳
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم |
دوره چهاردهم قانونگذاری
جلسه ۲۳
صورت مشروح مجلس روز سه شنبه پنجم اردی بهشت ماه ۱۳۲۳
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس
۲- مذاکره راجع بدستور
۳- طرح گزارش مربوط بنمایندگی آقای یمین اسفندیاری
۴- اعلام اسامی دونفر ناظر منتخبه جهت نظارت ذخیره اسکناس
۵- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس یکساعت و ربع پیش از ظهر بریاست آقای امیرتیمور (نایب رئیس) تشکیل گردید.
صورت مجلس روز یکشنبه سوم اردی بهشت ماه را آقای طوسی (منشی) قرائت نمودند.
- تصویب صورت مجلس
۱- تصویب صورت مجلس
نایب رئیس- آقای امینی در صورت مجلس نظری دارید؟
امینی- بله میخواهم عرض بکنم که آقای دکتر مصدق اولا کسالت دارند و بوسیله خود بنده پیغام دادهاند و بعلاوه چون حقوقشان را بوسیله آقای دکتر معظمی تقدیم کتاب خانه مدرسه حقوق کردهاند این البته خسارتی بکتابخانه مدرسه حقوق وارد خواهد کرد اگر بخواهند جریمهای بگیرند.
نایب رئیس- اختصاص دادن حقوق بکتابخانه مدرسه حقوق این کافی نیست که غیبت ایشان با اجازه محسوب شود باید ایشان از مجلس کسب اجازه کرده باشند باید طبق مقررات کسب اجازه بکنند بعد از اینکه مجلس موافقت کرد با اجازه ایشان موافقت خواهد شد. آقای دکتر کشاورز.
دکتر کشاورز- بنده را جزء دیر آمدگان بدون اجازه اسم برده بودند آقایان لابد در نظر دارند که بنده یکی از اولین کسانی بودم که عرض کردم که در ساعت مقرر در مجلس شورای ملی جلسه باید تشکیل شود و وقت آقایان نمایندگان تلف نشود. تصور میکنم ملاک دیرآمدگی ورود نمایندگان بصحنه مجلس و سرسرای مجلس است خیال میکنم که قاعده این است ولی تابحال جز امروز که یک جلسه خصوصی تشکیل شد سایر روزها آقایان نمایندگان کاری نداشتند انجام بدهند در سرسرا قدم میزدند از نظر عمومی مجلس شورای ملی بنده میخواهم عرض بکنم که همان ساعتی را که تعیین میکنند همان ساعت هم جلسه را تشکیل بدهند والا مدتی بیرون در سرسرا ماندن و قدم زدن در صحن مجلس را جزء وقت مجلس شورای ملی نباید حساب بکنند و ما را وادار بکنند که یک کار اجتماعی را که در خارج داریم انجام ندهیم و بیائیم در سرسرا قدم بزنیم.
نایب رئیس- پیشنهادی از طرف آقای نقابت رسیده که برای استحضار مجلس قرائت میشود.
ملک مدنی- اجازه بفرمائید در صورت جلسه بنده عرضی دارم (نایب رئیس بفرمائید) در آنجا نوشته شده است که آئین نامة که از طرف وزیر دارائی داده شده بود بکمسیون بودجه احاله شد در صورتی که باید بنویسند بکمیسیون قوانین دارائی این را تذکر دادم که اصلاح بشود.
نایب رئیس- اصلاح میشود. دیگر نظری نیست نسبت بصورت مجلس (خیر) صورت مجلس تصویب شد پیشنهاد آقای نقابت
- مذاکره راجع بدستور
۲- مذاکره راجع بدستور
پیشنهاد میکنم نطقهای قبل از دستور برای بعد از دستور بماند.
نایب رئیس- آقای نقابت.
نقابت- ما از ساعت نه و نیم جلسه خصوصی داشتیم و آنجا راجع بمذاکرات قبل از دستور و راجع بهمین موضوعی که آقای دکتر کشاورز فرمودند که زودتر جلسه تشکیل بشود و سایر امور انتظامی مفصل بحث شد و یک مقداری اعتبارنامه است که اینها وضعیت خاصی پیدا کرده است که نسبت باین اعتبارنامهها یکعده میگویند که من بمیرم بگذارید برای جلسه دیگر و یکعده دیگر میگویند خواهش میکنیم که مطرح شود. استدعا میکنم بگذارید این کارها که جزء دستور مجلس است اینها تمام بشود و آقایان هم قبل از اینکه جلسه را ختم بفرمایند مذاکراتی را که دارند بگذارند در آخر جلسه تا دو ساعت بعدازظهر مینشینیم و صحبت میکنیم
نایب رئیس- آقای رفیع.
رفیع- عرض کنم نظامنامه مجلس بطوری که حالا در جلسه خصوصی هم مذاکره شد بایستی یکقدری دقت بشود و بعضی از مواد تغییر پیدا بکند. اینکه بنده پیشنهاد کردم که آقایان روزهای شنبه عصر برای جلسه خصوصی حاضر شوند برای این بود که اینکار اصلاح بشود و یک نظامنامه جدیدی را تصویب بفرمایند. قبل از دستور بعضی از مذاکرات است که مجبور هستند نمایندگان به آقایان عرض بکنند و آقایان هم بعد از اینکه کارشان تمام شد در آخر جلسه اغلب برای گذشتن کار خودشان در بیرون تشریف دارند و مقام ریاست مجبور است عقبشان بفرستد برای اینکه جلسه از اکثریت نیفتد و آنها هم البته خسته شدهاند بیرون تشریف میبرند اگر این ترتیب باشد. اما اگر جلسه خصوصی را روز شنبه بگذارید هم بیشتر صحبت میکنیم و هم بیشتر کار میکنیم و این البته بهتر است (صحیح است)
نایب رئیس- آقای فرهودی
فرهودی- پیشنهادی که آقای نقابت فرمودند در نظامنامه هست نوشته است سابقه مذاکره نمایندگان در ابتدا و ختم جلسه چون برخلاف نظامنامه نیست در ابتدا و ختم جلسه باشد بنابراین اشکالی نیست آقایان میتوانند هم بعد از دستور و هم قبل از دستور صحبت کنند.
نایب رئیس- همینطور که آقای نقابت فرمودند در این جلسه وارد دستور میشویم نه برای همیشه بنابراین آقایانی که با پیشنهاد آقای نقابت موافق هستند و تصویب میفرمایند که وارد دستور شویم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پرونده انتخابات بابل و نمایندگی آقای یمین اسفندیاری مطرح است. آقای شریعت زاده.
- طرح گزارش مربوط بنمایندگی آقای یمین اسفندیاری
]۳- طرح گزارش مربوط بنمایندگی آقای یمین اسفندیاری[
شریعت زاده- در این موقع که اعتبارنامه آقای اسفندیاری مطرح است اقتضا دارد حقایقی را راجع باساس و مبنای این اعتبارنامه یعنی راجع بانتخابات حوزه انتخابیه بابل بسمع نمایندگان ملت برسانم. ولی قبل از اینکه ببیان توضیحات شروع کنم لازم است که نکتهای را هم بعرض نمایندگان محترم برسانم و آن این است که من در این مخالفت هیچ نظر شخصی ندارم بلکه هدف و مقصودم از این مخالفت دفاع از حق و آزادی است همان حق و آزادی که در اعصار تاریخ نفوس بیشماری برای دفاع از آن قربانی شدهاند و اکنون هم ملتهای آزادیخواه برای دفاع از آن میلیونها قربانی میدهند. منظور از این تفکر این است که طرز فکر بنده و بی طرفی بنده در مسائل اقتضا داشت بعرض نمایندگان ملت برسانم که من در این مخالفت نظر شخصی ندارم. حقایقی را که راجع باین اعتبارنامه و راجع باس این اعتبارنامه بعرض خواهم رساند باعلی درجه وضوح میرساند که در حوزه انتخابیه بابل با اصول مشروطیت و آزادی ملت بازی شده است. در بیان این توضیحات اگر از نظر ضرورت بفهم معانی که در نظر دارم نام اشخاصی یا اعمالی را میبرم منظورم توهین به کسی نیست بلکه منظورم بیان حقایقی است که بنظر من مؤثر است و لازم است که بعرض برسد بنده خودم را مختار میدانم در پیشگاه نمایندگان ملت و از پشت همین کرسی خطابه به آن قسمت از ملت ایران یعنی اهالی حوزه انتخابی بابل درود بفرستم چرا؟ برای اینکه آنها بجای استفاده از اصول حکومت ملی و آزادی در انتخابات دوره ۱۴ قانون گزاری تحت تأثیر انواع تجاوزات واقع شدند و آزادی آنها سلب شده است بسیاری از آنها تحت توقیف در آمدند و بسیاری از آنها تبعید شدند و بسیاری از جعبههای حوزههای فرعی مورد دستبرد واقع شده اوراق آن عوض شده است و اوراق ساختگی در آنها ریختهاند. مداخلات مأمورین دولت از کفیل استانداری و فرمانداری و بخشداران و مأمورین ژاندارمری و شهربانی که با لباس مبدل مرتکب سلب آزادی مردم شدهاند بقدری در آنجا در مردم تأثیر کرده و آنها را متأثر کرده است که خود آنها از روی سادگی نام این اعمال را مبارزه با آزادی و قانون اساسی گذاشتهاند راست است که در برخی از پروندههای آنجا از بعضی نقاط شکایاتی دیده شده است ولی حقیقت را باید گفت که هیچ یک از پروندههای انتخابی قابل قیاس با پرونده انتخابی بابل نیست و این پرونده در کلیه حوزههای انتخابی کشور نظیر ندارد. دولت در آغاز انتخابات برای اینکه بمردم بفهماند که انتخابات بآزادی در کشور انجام خواهد شد اعلام کرده است که استاندارها و فرمانداران و بخشداران را تغییر نخواهد داد اما در مورد انتخابات بابل یعنی مازندران مانند بسیاری از جاهای دیگر بمحض نشر اعلان مقدمات تغییر استاندار آنجا که اکنون بسمت نمایندگی ملت در پیشگاه مجلس شورای ملی حضور دارند آقای مجد (صحیح است) که همیشه اهالی مازندران نام ایشان را باحترام میبرند و همچنین بخشدارها و مأمورین دیگر را که بسیاری از آنها مردمان باتقوی بودند از آن جمله آقای صوقی نیا جوان باتقوی و شایسته که دانشکده حقوق را هم دیده بود معزول شدند و بجای این مأمور اشخاص دیگری را گماشته بودند چون دلیل ندارم توضیحات بنده که ناشی از ایمان به اصول است مشوب بشائبهای بشود اقرار کنم از اینکه نام آن اشخاصی برده شود یا توضیحاتی راجع بسوابق آنها بیان شود بدیهی است پروندههای وزارت کشور نشان میدهد که اینجا اشخاصی را که برای اجرای تعلیمات خاصی رفتهاند بچه وسیله و بچه کیفیت انتخاب شدهاند و چه اشخاصی هستند. بنده خود را مجاز میدانم که در پیشگاه نمایندگان ملت اعلام بکنم که این مأمورین بجای اینکه به قانون اساسی و آزادی مردم احترام بکنند مداخلات نامشروعشان کاملاً با معارضه با قانون اساسی و آزادی تطبیق پذیر است چون در این مجلس یعنی در مجلس شورای ملی اطلاع دارم که تصمیمی هست از طرف شخصی از همکاران که با اعتبارنامه من مخالفت شود از این جهت من بسیاری از مطالب را در آن موقع خواهم گفت ولی چیزی که در اینجا ضرورت دراد من باب تذکر بعرض نمایندگان ملت برسانم و تأثیر دارد در نتیجه این بحث این است که کفیل استانداری مازندران وقتی که وارد آنجا شده است با اینکه آقای مجد مقدمات اجرای انتخابات را فراهم کرده بود برای اینکه بتواند وسیله مداخلات تام و تحمیل را فراهم کند موجبات تأخیر غیرموجه انتخابات را فراهم کرده است وقتی که آن مقدمات فراهم شد غفلتاً احضار شده است در اینجا در جلساتی که وزیر کشور و نخست وزیر سابق و اشخاص دیگر بودهاند تصمیماتی راجع به انتخابات اتخاذ کردهاند این در حدود دومین دفعه ماه مهر شاید بوده است تاریخش را هم بنده دارم که در آنجا تصمیماتی گرتفه شده و رفته است بمازندران چه کرد؟ اولین اقدامی که بعمل آورده است احضار کلیه اشخاص مؤثر در کار انتخابات یعنی ملاکین و بازرگانان و محترمین بوده است که گفت حضوراً به تمام این اشخاص اعلام کرده است که دولت بنده را یعنی شریعت زاده از انتخاب شدن محروم کرده است و کاندیدای دولت آقای یمین اسفندیاری و آقای علی اکبر ملک زاده آملی و یکنفر دیگر است که من نام او را نمیبرم برای اینکه باو احترام میکنم. (یمین اسفندیاری- بنده هم متشکرم) تصور میکنم که این تشکر بایستی از طرف او اظهار بشود نه از طرف آقا عرض کنم حضورتان باید بدانید که هیچ قوهای نمیتواند جریان بنده را در مسائلی که توضیح میدهم متوقف کند و خواهش میکنم که گوش بدهید و بعد هم برای شما نوبه است که توضیحات خودتان را بیان کنید و میدانم شاید اشخاصی دیگر هم از شما دفاع کنند. مطلب دیگری را که اینجا من باب اشاره عرض میکنم این است که از آنجائی که اهل مازندران بیشتر از نقاط دیگر تحت تأثیر و فشار دوره خود سری بودهاند بیشتر آماده بودند که با جریاناتی که بمنظور تحمیل اشخاص ایجاد میشود مقاومت کنند برای این مطلب هم لازم بود که تدبیری بعمل آید که قوه روحی یا نیروی روحی اهالی متزلزل بشود آن چه بود؟ گفتند که ممنوعیت شریعت زاده مستند بعدم موافقت متفقین با او است ولی البته این نسبت یکی از نسبتهای مجعول بوده است و مخصوصاً جعل شده است (صحیح است) چون این عمل بوسیله استاندار مستقیماً و بخشدارها در تمام حوزه انتشار پیدا کرده بود مطالب به بنده اعلام شد بنده در نتیجه مطالعات تشخیص دادم که در برابر یک وظیفه اجتماعی قرار گرفتهام و با این که خیلی با زندگانی توأم با آسایش و صلح فکرم مناسب تر بود دیدم اینجا اگر بنده وظیفه ملی خود مرا انجام ندهم شایسته نیست باین علت با خود وزیر کشور ملاقات کردم و بآقای تدین توضیحاتی که خلاصه اش مشتمل بر نصیحت و این که ملت ایران و مملکت ایران با هیچ مانعی که منافی با آزادی انتخابات باشد روبرو نیست دادم و عرض کردم که لازمست دولت قدرت اخلاقی و روح وطن پرستی را نشان بدهد انتظار داشتم که استدلالات من تأثیر بکند ولی متأسفانه توضیحاتی که بیان کردند برای من منشاء این استنباط شد که دولت در انتخابات مازندران مداخله میکند البته خصوصیات این توضیحات را اگر راجع باعتبارنامه خود بنده صحبت شد بعرض نمایندگان ملت خواهم رساند. چون این استنباط را کردم همانروز آقای نخست وزیر سابق را ملاقات کردم و همان توضیحات را دادم ایشان اظهار بی اطلاعی کردند وعده دادند که پرسش خواهم کرد ولی از مجموع آن توضیحات هم همان استنباط معلوم شد و بعد ازمطالعه تشخیص دادم که باید با این جریانات تا ممکن است مقاومت و مبارزه بشود و این اقدام را هم کردهام در وقتی که این اوضاع با این شدت در مازندران جریان داشت و مردم هم تحت تأثیر اخافه و تهدید واقع بودند یک تلگرافاتی بنده بانجمن نظارت و مردم شهر آمل و بابل و بابلسر کردم برای اینکه در آن تلگراف دقت کردم که مطالب را جامع بنویسم عینشرا قرائت میکنم که ملاحظه بفرمائید و این تلگراف شاید ۱۲ یا ۱۵ کپیه و رونوشت داشته است برای اشخاص مختلف در هرجائی. بله این است متن آن تلگراف: انجمن نظارت انتخابات اطلاعات واصله نشان میدهد که کفیل استانداری شخصاً و بوسیله بخشداران علناً انتشار میدهد که دولت این جانب را از انتخاب شدن منع کرده و تصریح میکند که آقای یمین اسفندیاری و دو نفر دیگر کاندیدای دولت هستند و با این وسائل در مقام سلب آزادی مردم و تحمیل انتخاب این قبیل اشخاص بر اهالی بر آمدهاند من لازم میدانم برای دفاع از آزادی فردی و اجتماعی هموطنان خود اعمال مزبور را از طرف هر شخص و مقامی که صادر شده باشد تقبیح و تصریح کنم که در موقعی که کشورهای بزرگ جهان یعنی متفقین ایران برای آزادی ملل جان فشانی میکنند و در این باره ملت ایران هم بنوبه خود از بذل هیچگونه فداکاری دریغ نمیورزد اهالی مازندران که بیش از همه در معرض شدت و فشار و خونسردی دوره گذشته بودند نباید انتشار دخالت دولت یا مقامات دیگر را در انتخابات و بازگشت عصر خودسری و زور را ازهیچ شخص و مقامی بپذیرند و منشاء اثر دانند بنابراین کلیه علاقه مندان بحفظ و اجرای قانون اساسی و تأمین آزادی ملت باید این جریانات را بدادستان دیوان کیفر و مقامات صلاحیتدار دیگر اعلام و مسئولین را معرفی و در حدود قانون قدرت ملی خود را در اجرای انتخابات آزاد بکار برند و همچنین مراقبت تام بعمل آورند که صندوق آراء حوزههای فرعی تا موقع تحویل بانجمن مرکزی از دستبرد مصون ماند- احمد شریعت زاده و میتوانم در حضور نمایندگان ملت عرض بکنم که تأثیر این تلگرافات محدود بوده است باشخاص روشن فکر شهرهای مازندران شهرهای بابل و آمل ولیکن متأسفانه در نقاط دیگر در حوزههای فرعی اثر نکرده است. در آن حوزهها مأمورین موفق شدهاند که کلیه صندوقها را دستبرد و آراء ساختگی در او داخل بکنند و کسانی را که مورد نظر بودند نامشان را بیرون بیاورند فی الجمله نظر باینکه تأثیر این تلگرافات و این اقدامات محدود بود و علی الانصال عمل مؤثر ماشین که بکار افتاده بود به بنده اطلاع داده میشد باز با آقای وزیر کشور و آقای نخست وزیر ملاقات کردم قبل از این ملاقات وسائلی که داشتم آن وسایل را بکار بردم برای تحقیق اینکه این نسبت که داده میشود که متفقین با من مخالف هستند این را خواستم به بینم موضوعش چیست البته از همه تحقیقات ثابت شده است که مقرون به حقیقت نبوده است و صرفاً وسیلهای بوده است برای تحمیل انتخاب اشخاص دیگر و سلب آزادی خوب چون من گفتم در مقدمه که باید حقایقی را بعرض نمایندگان ملت برسانم من تشخیص دادم که باید در آن موضوع رویهای توأم با خونسردی و بردباری تعقیب شود به این جهت خواستم بدون اینکه غفلتاً بگویم به زمامدارها که مطلب اینطور نیست قضیه احتجاج و استدلال را بکار بردم این بود که با اینکه احتراز میکردند از ملاقات من ولی بنده در کاخ وزارت کشور و کاخ ابیض یک یادداشتهائی نوشتم خطاب به وزیر کشور و نخست وزیر ولیکن در نتیجه تحقیقاتی که کردم چون مندرجات آن یادداشتها ندای قلب و شرافتمندی بود و تطبیق میکرد با مقاصد ملت ایران و اعتراض آمیز ولی توأم با نزاکت بود در پروندهها نگذاشتند ولی خوشوقت هستم که بعضی از آنها را در پرونده انتخابی خودم مینوتش را نگاه داشتهام خلاصه بعد از مدتی گفتم بوزیر کشور که ملت ایران روش خودش را از نظر سیاست خارجی و اراده خودش را در این موضوع صریحاً اعلام کرده است بوسیله نمایندگان خود و بوسیله نمایندگان خودش بدنیا نشان داد که سیاست خارجیش چیست (صحیح است) نشان داد که از روی ارادة که متکی بود به تمایل اکثریت ملت ایران باید دفاع از آزادی جهان کرد و از این نظر با متفقین پیوسته است. این سیاست خارجی ملت ایران است (صحیح است) با چه مجوزی شما میتوانید به من نسبت بدهید که از پیروی و اطاعت این سیاست ملت ایران من خودداری میکنم تا اینکه برای شما بهانه باشد که بگوئید متفقین با من موافق نیستند؟ بدیهی است آقایانی که حضور دارند ونماینده دولت هستند تشخیص میدهند که این پاسخ ندارد. برای اینکه سوء نیت در کار بوده است و این عنوان جعل بوده است. بعد از نظر اصول علمی با یکی از اینها بحث کردم گفتم شما میدانید که ملتهای بزرگ جهان از نظر تاریخ دیپلماسی و از نظرهای مختلف موجد اسناد سیاسی و پیمانها و اعلامیه هائی هستند که مدار سیاست دنیا بر روی آن است و در سایه آن از تجاوز و خودسری جلوگیری میشود شما میتوانید تصور کنید که متفقین آزادیخواه که میلیونها قربانی برای حفظ آزادی ملل میدهند برخلاف حقوق و اصول بین الملل و منشور آتلانتیک و اعلامیهها و پیمانهائی که با ما دارند در امور انتخابی ملت متحد خود که مربوط به آنها نیست مداخله کنند؟ البته جواب این سئوال منفی است حالا آمدیم خدای نخواسته چنین واقعه پیش آمد وظیفه شما استناد بهین مبانی و اصول است برای چه؟ برای اینکه ملت ایران متکی به این اصول است و هیچ ملتی برای ملت دیگر یا هر فرد ایرانی برای هیچ ملتی و حتی دولت متحد خودش نفعی و حقی جز انکه روی اصول و حقوق بین المللی عمومی و این اسناد سیاسی هست نمیتواند بشناسد (صحیح است احسنت) عرض میکنم که بنده بسیار در بیان این توضیح متأثر شدم من اینکه از نامه هائیکه به نخست وزیر سابق یادداشت نوشتهام برای آقایان میخواهم که نوع احساسات و افکار مرا تشخیص دهند.
جناب آقای نخست وزیر- طبق مدارک موجوده کفیل استانداری در حوزة انتخابی بابل شخصاً و بوسیله بخشداران عملاً بافراد مردم و کسانی که محل اعتماد اهالی و مؤثر در انتخاب هستند علناً بنام دولت گفتند و میگویند که از نظر عدم تمایل متفقین نباید اینجانب را انتخاب کنند اطلاع مزبور را نیز مانند اطلاعات دیگری که قبلاً رسیده به آن جناب اعلام میدارم و مراتب ذیل را اضافه میکنم که نه فقط کفیل استانداری بوسیله انتشار فوق الذکر با اینجانب مخالفت و آزادی مردم را تهدید میکند بلکه آقایان یمین اسفندیاری و علی اکبر ملک زاده و یک نفر دیگر را کاندیدادی دولت معرفی کرده و انتخاب آنان را الزامی مردم دانسته است حقیقتاً برای اینجانب درک این معنی بسیار دشوار است که چگونه ممکن است مأمور نامبرده بدون دریافت اوامر و تعلیماتی از طرف دولت با این درجه از وضوح و صراحت در برابر قانون اساسی و وظیفه خودسری و تمرد نشان بدهد البته شاید کسانی که مسئول این جریان هستند تصور کنند برای اثبات این گونه اعمال دلیل و سند رسمی وجود ندارد و بدین جهت خود را مجاز در ادامه این رویه و آینده خویش را مصون بدانند ولی جریانی که در قسمت مهمی از کشور بوقوع پیوسته و همه اهالی آگاهی دارند هرگز و از هیچ روی قابل انکار نخواهد بود و هیچ قانونی هم برای اثبات اینگونه امور وجود سند رسمی را الزام نکرده است از طرف دیگر بهانه ساختگی مخالفت متفقین را با این جانب نمیتوان یک وسیله و دست آویزی برای سلب آزادی مردم و تحمیل اشخاص فوق الذکر باهالی قرارداد زیرا اولا بسیار بعید بنظر میآید که کشورهای آزادی و آزادی که برای حفظ آزادی ملل جان فشانی میکنند و ملت ایران هم بنوبه خود در این راه ار هیچ گونه فداکاری دریغ نورزید بخود اجازه دهند که در موضوع انتخابات که صرفاً یک امر ملی و داخلی است و هیچ نوع ارتباطی با آنها ندارد نسبت به ایرانیانی که داوطلب وکالت میباشند نفی و اثبات یا مداخله کنند ثانیاً اگر شایسته باشد که وقوع نفی و اثبات و یا هرنوع مداخله را ممکن است تصور کنیم آیا دولت ایران بحقوق و وظایف خود که در حدود اصول حقوق بین الملل عمومی و عهدنامهها و منشور اتلانتیک مقرر شده و همین اسناد بین الملل پایه و اساس روابط متفقین با ایران است آشنا نبوده و نمیبایستی در این موضوع تکالیف خود را انجام و توجه متحدین خود را معطوف بتخلف ناپذیر بودن اصول واسناد سیاسی نامبرده نماید. ثالثاً گفته میشود که عدم موافقت متفقین با انتخاب این جانب مربوط به بازداشت آقای دکتر محمود مشاور برادر اینجانب است و این معنی خود مایه کمال تعجب است زیرا علاوه بر این که برادر من هم مانند خود اینجانب از حیث ساختمان تربیتی و فکری سعادت ملت ایران را در همکاری و دوستی با متفقین میداند و قطعاً گناه و تقصیری ندارد و از این لحاظ بازداشت او مانند بازداشت عده بسیاری از جوانان و دانشمندان ایران غیرموجه است بر فرض که بتوان برادر مرا گناهکار تصور نمود در این فرض چگونه دولت ایران میپذیرد که متفقین بعنوان مزبور راجع بانتخاب اینجانب مخالفت و یا مداخله کنند آیا این اصل قضائی تازه ایست که بموجب آن برادر بودن را میتوان مجوز قانونی و مداخله دولت در انتخابات و تخلف از اصول مشروطیت دانست. در هر صورت چون در برابر هر رویه ضد قانون واصول مسلمه هر فردی حق دارد اعتراض کند اینجانب هم خود را مجاز میدانم بدین وسیله اعتراضات خود را بآنجناب تصریح و از این راه وظیفه خود را انجام نمایم با تجدید احترامات احمد شریعت زاده
بیان این جریان وجود حقایقی را در نظر نمایندگان ملت مجسم میکند زیرا که همیشه بیان حقیقت مؤثر است اکنون بقیه توضیحات خودم را بعرض میرسانم من تصور میکردم در نتیجه این اقدامات و با این اعلانات تأثیری در قلب زمام داران آنوقت بکند متأسفانه دیدم که خیر هیچ تأثیری نکرده است حالا باید تعداد اعمال ممنوع و جرائمی که در حوزههای انتخابی ارتکاب شده بعرض نمایندگان ملت برسانم و کوشش کنم که رعایت اختصار را بکنم من خودم را مکلف میدانم صدای اهالی حوزه بابل را در پیشگاه نمایندگان ملت منعکس کنم و بگویم چه وقایعی اتفاق افتاده است در تمام حوزههای فرعی بدون اینکه اشخاص برای دادن رأی حضور بهم رسانند از روی شناسنامه و صورتی که از مأمورین آمار گرفته شده بود اوراق تعرفه باطل کرده و وارد صندوق کردهاند مع الوصف چون در همان صندوقها هم تحمیل اراده وسلب آزادی مردم عملاً مقدور نبود و آرائی داده بودند برای عناصری که مایل به انتخاب آنها بودند باز صندوقها را دستبرد کردند یک حقایقی را در اینجا باید بعرض نمایندگان ملت برسانم و یک شخص شرافتمندی در اینجا حضور دارد آقای مجد از او شهادت بطلبم آقای مجد معزول شده بود در آنجا در قسمتی از مازندران یعنی شهسوار علاقجات دارد بستگانی دارد تلگراف کرده است بمباشرش و به او دستور داده است که بروید پیش شریعت زاده و بگوئید که مأمورهستی که هدایت بکن این افراد را برای دادن رأی و به شریعت زاده و جمشیدی و یکنفر دیگر رأی بدهند آن شخص آمد پیش من با حضور یک عدة از محترمین و رفته است و با خرج خود چند تا اتوبوس اجاره کرده است و یکعده از آراء هم داده است البته خود بنده بعد از دو روز از آنجا رفتم بعد که این جعبه قرائت شده است از رأی به اسم بنده و آن اشخاص چیزی نبوده است حالا بنده لازم میدانم با نمایندگان ملت که از نظر معلومات و از نظر آشنائی به اصول برگزیده هستند صحبتی بکنم آقایان، هیچ میدانید چرا قانونگذار در قانون انتخابات آن قانونی که ثمره شهادت عدة از افراد ایرانی است نوشته است که باید هیئت نظار از معتمدین باشند علت و فلسفه این امر معلوم است برای اینکه مقصود قانون گذار پیدایش یک سازمان معتمد ملی بوده پس این وضعیت معتمد بودن باید محقق باشد در اشخاص حالا اگر محقق باشد و ما اهل اصول باشیم که بگوئیم در افراد ناس اصل صحت است هر کس را میگوئیم که معتمد است ولی اگر دلایل واضح برخلاف این باشد باز هم میتوان گفت که این سازمان سازمان ملی است البته پاسخ این سؤال منفی است حالا به آقایان اعلام میدارم که در نور کجور کلارستاق این سازمان ملی یعنی هیئت نظار از مباشرین سابق املاک اعلیحضرت پادشاه سابق تشکیل یافته است آیا میشناسید اینها کی هستند؟ اینها کسانی هستند که در مدت مدیدی عامل اجرای زور و جور بودهاند (اسکندری- اینها را آقای مجد انتخاب کردهاند) نایب رئیس- بدون اجازه صحبت نکنید) آقای اسکندری بنده بشخص آقا ارادت دارم و خواهش دارم که صحبت نفرمائید عرض میکنم که این اشخاص چندین سال مباشر سلب تمام حقوق مدنی و ملی از مردم و استثمار و یا بیگاری یا هر چه که فکر بکنید از این مردم بودهاند و تمام اینها منفور هستند خوب این مطالب یک مطالبی است یک حقیقتی است که در آن محیط ثابت است قضاوت نمایندگان ملت هم قضاوت سیاسی توأم با عدالت است و اینها باید تشخیص بدهند که این حقیقت دارد یا ندارد و برای صحت این مطلب هم همین پروندهها و تلگرافات و اعلانات مردم کافی است که موجب حصول علم و صحت این مطلب است طبق صریح جدول متمم قانون انتخابات محال لاریجان حوزه فرعی معین شده با اینکه اهالی از روی کمال جدیت حتی باتحصن به تلگرافخانه تقاضای اجرای قانون انتخابات را در آنجا کردند پذیرفته نشده است چرا نشده است برای اینکه اهالی آنجا هم کسانی هستند که میتوانند و این قدرت اخلاقی را داشتند که در برابر فشار مأمورین مقاومت بکنند و البته اگر به آنجا میرفت آراء آنجا مؤثر در نتیجه بوده است و قطعاً عدم موفقیت مأمورین دولت را در تعیین اشخاص تأمین میکرده است در سه نقطه دستبرد بصندوق ممکن نبود در آن سه نقطه مأمورین پلیس ژاندارمری و حکومت با لباسهای مبدل در خارج از محوطه انجمن آراء مردم را عوض میکردند در اینجا یک روزی نامی از آقای عبدالساقی جمشیدی برده شده است و تقریباً تظاهری راجع به اعتماد به شخصیت او شد میتوان از ایشان پرسید ایشان ناظر این وقایع بوده که آراء مردم قهراً عوض میشده است عدة از افراد مؤثر در انتخابات را در شهر بابل برای اینکه مبارزه با مأمورین میکردند توقیف کردند پرونده برای آنها تشکیل دادند این پروندهها حالا هم هست در بعضی جاها اشخاص مؤثری را تبعید کردند که تلگرافات شکایت آمیز آنها در پرونده هست از آنجمله عادل خلعتبری که یکی از کاندیدهای محلی بود و در محل خودش مشغول فعالیت بود تبعیدش کردهاند و نسبتهائی دادهاند که تقاضای تبعید او از مقاماتی بوده است در صورتیکه کاشف بعمل آمده است که این هم جعل بوده است و همچه چیزی نبوده این حقایقی که بعرض مجلس شورای ملی رساندم این حقایق را محتویات همین پرونده به ثبوت میرساند ولی لازم میدانم برای اینکه جنبه اثباتی محتویات این پرونده را مورد توجه نمایندگان ملت قرار دهم ناچارم که یک توضیحی بدهم اجازه میخواهم که عرض کنم که اعضاء هر جامعه منظمی ممکن است تحت تأثیر دو نوع احساسات واقع شوند منظور از جامعه منظم یعنی جامعة که سطح تمدنش بالا باشد ممکن است تحت تأثیر دو نوع احساسات واقع شود احساسات نوع اول احساساتی است که اختصاص به افراد و اشخاص غیر مسئول دارد یعنی آنها در مفهوم مسئولیت دقت نمیکنند یعنی مکلف نیستند که دقت کنند این قبیل اشخاص غالباً تحت تأثیر یک عواملی نفی و اثبات میکنند مانند مهر و دوستی مانند خویشاوندی و نفع مادی و از این قبیل نظایر کسانی که تحت تأثیر این امور هستند فوراً بدون مداقه و دقت نفی و اثبات میکنند و تصمیم میگیرند ممکن است در نتیجه این تصمیمات سریع گناهکاری را غیر مسئول و بی گناهی را مسئول بدانند این قسمت از اشخاص چنانچه عرض کردم تحت تأثیرات احساسات نوع اول هستند ولی نوع دوم چه اشخاصی هستند؟ آنها اختصاص به مردان سیاسی و نمایندگان ملت در درجه اول و قضات وکسانی است که از طرف جامعه مأموریت دارند که قسمتی از امور جامعه را اداره بکنند اینها همیشه باید کارشان مبارزه با این احساسات باشد اینها باید در سایة صبر و حوصله و بردباری و اعمال وسائل فنی و تخصص حقایق را کشف کنند و در برابر احساسات نوع اول خونسردی و بردباری نشان بدهند زیرا بدون استفاده از این نیروها کشف حقیقت مقدور نیست بنابراین مجلس شورای ملی جایگاه صبر و حوصله و دقت و تتبع و تدقیق است و بایستی از روی دقت به توضیحاتی که بیان میشود گوش داده شود من امیدوار هستم که در این قسمت از توضیحات من آن دقتی که شایسته چنین موقعیت و چنین مسئولیتی است بعمل بیاید یکی از حقایق ثابت و تردید ناپذیر از نظر قواعد و اصول حقوق جزائی و علم النفس این است که مرتکبین جرائم هیچوقت برای اینکه ماخوذ نشوند اسناد رسمی را تنظیم نمیکنند جرائمی که از ناحیه آنها ارتکاب میشود با کیفیتی به عمل میآید که غالباً بنابر تشخیص خودشان مخفی باشند و در جامعه نتواند او را کشف بکند اما کسانی که حافظ حقوق جامعه هستند آنها هم تدبیراتی کردهاند و آنها هم وسائلی بکار میبرند که موفق بکشف میشوند خلاصه در موقع انتخابات هم دستبرد بصندوق و عوض کردن آراء و ریختن اوراق جعلی جرائمی است که همیشه مرتکبین در مقام اخفاء آن هستند ودر یک دفتری هم ثبت نمیکنند از همین نظر است که قوانین در جامعههای منظم هیچوقت این نوع جریانات را منوط به ابراز سند رسمی یا اسناد رسمی نمیکند اوضاع واحوال و قرائن و امارات موجوده باید منشاء استنباط واقع شود از این مقدماتی که عرض کردم اینطور نتیجه میگیریم که در هیچ موردی قضاوت نمایندگان ملت راجع به انتخابات فاسد نمیتواند مانند قضاوت بین عمر و زید تلقی بشود بلکه نمایندگان ملت قضاوتشان یک نوع قضاوت سیاسی متکی به اصول عدالت و حقیقت است این نوع قضاوت اختصاص به مجلس شورای ملی دارد خوب مبانی این قضاوت چیست از کجاست ما گفتیم که در این قسمت در این امور اسناد رسمی داده نمیشود و حتی مرتکبین برای اعدام آثار و دلائل جرم کوشش میکنند این جا است که مسئولیت نمایندگان ملت از حیث سنگینی احساس میشود. عرض کردم که قضاوت مجلس شورای ملی اصولاً یک نوع قضاوت سیاسی متکی به حق و عدالت است چرا؟ برای اینکه حامی و نگهبان تمایلات ملت در این مورد به خصوص مجلس شورای ملی است و مرجع دیگری نیست بنابراین منشاء و مبنای استنباط نمایندگان ملت اعلانات شکایات کتبی و تلگرافی وکلیه اسناد و دلائلی است که در پروندهها موجود است و از آن پروندهها تشکیل یک سلسله از اوضاع و احوال و قرائن و امارات قویه که منشأ اثبات میتواند باشد این پرونده از آن پروندهها است چرا؟ در این قسمت از این امور باید از نظر شخصیت افرادی که شکایت کردهاند از نظر روحیه اهالی از نظر شهرت و معروفیت آنها بدرستی و صحت عمل زیرا که عده بسیاری از موثقین و از کسانی که مورد اعتماد عامه هستند این حقایق را بعرض مجلس شورای ملی و دولت رساندهاند اینها تمام حقایق را با خصوصیات تشریح کردهاند از میان اینها اشخاص روشن فکر معتمدین محررین ملی روزنامه نویسها این حقایق را توضیح دادهاند اینجا است که منعکس میکند یک حقایقی را و منشأ استنباط نمایندگان ملت باید واقع شود البته بنده در این موضوع از آقایان اعضاء محترم شعبه که از نظر رابطه شخصی کمال احترام واهمیت را نسبت به ایشان دارم نمیخواهم ازشان شکایت بکنم شاید اگر این توضیحات را بنده در شعبه میدادم بهمان کیفیت به تمام جزئیات دقت میشد این دقت نشده است و من امیدوار هستم که این دقت بوسیلة نمایندگان ملت بعمل آید خلاصه علت اساسی و فلسفه صلاحیت مجلس شورای ملی و نمایندگان ملت که از طرف قانون مقرر شده است همین است که نسبت بانتخابات فاسد اعمال این قضاوت سیاسی توأم با عدالت میتواند حقیقت را کشف بکند و میتواند بر روی عدد هفده هزار یا سی هزار در نتیجه ثبوت حقایق خط بطلان بکشد بدین جهت اهالی مازندران انتظار دارند که نمایندگان ملت وظیفة را که قانون و وجدان بعهده آنها محول داشته است انجام بدهند بدیهی است که اگر استدلالاتی که بعرض رسید در نتیجه قضاوت مجلس شورای ملی موجه تلقی شود یکی از دو نتیجه حاصل خواهد بود یا اینکه نمایندگان ملت این انتخابات را که مقرون به اینهمه اعمال ممنوع و نادرستیها و جعل و تزویر بوده است طبق تصمیم خود محکوم ببطلان خواهد دانست در اینصورت تکلیف همه معلوم است یا ممکن است که نمایندگان ملت تدقیق کرده و کسانی را که از این جریانات مستفید شدهاند نسبت به آنها رأی منفی بدهد و در هر صورت آقای یمین اسفندیاری در هر یک از این دو شق نمیتواند نماینده ملت ایران باشد این توضیحات بنده بود راجع بجریان انتخاب عدةصادقانه به بنده تذکر دادند که ممکن است این درجه از صراحت و حقگوئی که برای شما منشأ آثار خوبی نباشد گفتم که اراده و حق حاکمیت با نمایندگان ملت است و من و هر کس مکلف هستیم که حقایق را بعرض برسانیم و مطیع اراده نمایندگان ملت باشیم این هم یک نوع افتخاری است که کسی استقبال کند اگر ما ملت منظمی باشیم در نتیجه حقگوئی اگر اشخاصی مخالف باشند از طرف دیگر جامعه و قوانینی که ضامن حمایت از حقوق افراد است وظیفه خودش را انجام خواهد داد بنده با اینکه گفتم من نظر شخصی ندارم ولی حالا میخواهم عرض کنم از نظر صلاحیت هم با آقای یمین اسفندیاری مخالف هستم نمایندگان ملت این اختیار را راجع بتشخیص صلاحیت افراد باید فرض کنند که اختیار بلاحد است زیرا آنها مأمور هستند مصلحتهای عالی جامعه را حمایت کنند. طبق سه پروند که در دیوان کیفر کارکنان دولت هست آقای یمین اسفندیاری مورد تعقیب کیفری واقع شدهاند در یکی از آنها قرار بزهکاری ایشان صادر شده است در یک قسمت دیگر هیئت تفتیشیه گزارش رمزی داده است بدولت راجع بوقوع جرائم عدیده و ارتکاب جرائم عدیده از طرف ایشان اینها همه در دیوان کیفر هست البته ممکن است سئوال شود که اینها در سال ۱۳۱۱ واقع شده است و حالا مرور زمان حاصل شده است ولی بنده در این باب طور دیگر فکر میکنم حالا نمی دانم نمایندگان ملت چطور فکر میکنند من معتقد هستم هر حقی که برای افراد هست همیشه باید مرور زمان بدون روبرو شدن با نیروی مقاومت ناپذیر حاصل شود یعنی چه؟ یعنی ایشان در نتیجه توسلاتی که شده بود باعلیحضرت پادشاه سابق یک امر غیر مرئی جریان این پروندهها را موقوف کرد بنده از آقایان نمایندگان ملت میپرسم که آیا شایسته است در قانون مرور زمان باصطلاح آقایان دکترها پرسکریپسیون در قانون مرور زمان برای افراد مقرر شده است که اگر یک نیروی مقاومت ناپذیری مانع از دادخواهی بشود مرور زمان جاری نمیشود و حکم اولویت حقوق جامعه باید بیشتر مورد احترام واقع شود خوب حالا آمدیم این رعایت نشد در قوانین ولی ببینیم از نظر صلاحیت که مربوط است بقضاوت سیاسی و اجتماعی که نمایندگان ملت باید بعمل بیاورند باز هم مؤثر نیست؟ چرا برای اینکه عرض کردم این دعوی بین زید و عمرو نیست اینجا نمایندگان ملت با ملت و جامعه معین یعنی ملت ایران سرو کار دارند و مأمور هستند مصالح عالیة ملت ایران را حفظ کنند و تأمین کنند و بنظر بنده این حقایق و این توضیحاتی که بعرض رسید کافی است برای اینکه نمایندگان ملت وظیفة را که قانون برای آنها مقرر داشته است انجام فرمایند و نشان بدهند که در پیشگاه آنها اخفاء حقیقت و فرار از آثار قانون ممکن نیست امیدوار هستم این مقصود در هر صورت برای ملت ایران در این دوره حاصل بشود.
امینی (مخبر شعبه)- بنده میخواستم بدواً از طرز بیان شیرین و استدلال قوی و منطق محکمشان قدردانی و ستایش بکنم و مخصوصاً از رک گوئی ایشان در کارها و مخصوصاً در امر انتخاباتی که خود ایشان هم از همان محل وکیل هستند بنده را واقعاً فریفتة ایشان کرد بنده تصور میکنم در راه آزادی و احقاق حق ایشان قدمهائی برداشتهاند که واقعاً مورد ستایش و مورد احترام عموم آقایان نمایندگان است بنده در اینمورد نمیخواهم دفاعی از نمایندگان آقای یمین اسفندیاری بکنم فقط دفاع بنده از نظر شعبه ایست که این پرونده را رسیدگی کرده است البته بنده قطورترین پروندة که دیدم در این شعبه پروندة انتخابات بابل بود (اقبال- چون سه نفر وکیل دارد) و ناچارم یکقسمت از جریان انتخابات بابل را مطابق آنچه که در پرونده هست مختصراً عرض کنم البته برای این است که اگر اکثریت مجلس (که رأی اکثریت همیشه محترم است) بنمایندگی آقای یمین رأی داد تصور نشود که در شعبه یا در مجلس قبلا راجع باین کار مواضعة بوده است یا صحبتی بوده است یا حقیقتاً نظر شخصی در کار بوده است نه نظر حقیقی و ملی. آقای شریعت زاده اشارة فرمودند در قسمت صندوقهای فرعی یا صندوق اصلی که اوراقی در آنها بوده است که ساختگی بوده است و مأمورین دولت از هر مقام در آنها دخالت هائی کردهاند بنده عرض میکنم که این جریان اگر صحیح باشد یعنی طبق اظهارات آقای شریعت زاده این ترتیب اگر جریان داشته است متأسفانه در پرونده انعکاسی از این عمل نیست فقط انعکاسی که در پرونده هست این است که تلگرافی است از یک عدة از آقایان که علاقمند بودهاند خودشان در امر انتخابات بابل و این تلگراف هم متعدد بوده است و تصدیق میفرمائید که شکایت از ذینفع نمیتواند زیاد مورد توجه واقع شود زیرا اغلب بواسطه نفع خصوصی است که در آن کار بخصوص دارد و اگر حقیقتاً شکایاتی که در پرونده بود بامضاهای مختلف بود و بیشتر امضاهای آقایان ذی نفع نبود شعبه هم بیش از این دقت میکرد. در قسمت سوم فرمودند در حوزههای فرعی بدون حضور اشخاص اوراق تعرفه باطل شده و وارد صندوق کردهاند و صندوقها را دستبرد زدهاند البته ممکن است اینمطلب صحیح باش و بنده در محل نبودهام و از اقدامات استاندار و فرماندار و مأمورین اطلاعی ندارم ولی با آنچه که در پرونده بود نمیشود فرمایشات آقای شریعت زاده را تصدیق کرد و این ترتیب نبوده است و در این مورد باید عرض کنم که خوشبختانه در همان صندوقها آقای شریعت زاده هم رأی داشتهاند خوشبختانه از اینجهت عرض میکنم که خیلی خوشوقتم که کسی با این مقام علمی و این شایستگی اخلاقی حقیقتاً امروز در این مجلس هست و از همکاران محترم ما است بنابراین بنده میتوانم عرض کنم که در همان حوزه هائی که بنظر آقا عملیات خلاف قانونی شده است جنابعالی خودتان هم رأی داشتهاید و بنده از این جهت که عرض کردم خیلی خوشوقت هستم. در قسمتی که فرمودند در انجمن انتخابات مرکزی و فرعی حقیقتاً اشخاصی نبودهاند که معتمد باشند در این جا باید عرض کنم به آقای شریعت زاده که اینها همان اشخاصی بودهاند و همان انجمنی بوده است که به حق یا ناحق تعداد زیادی از آراء جنابعالی که باسم شریعت زاده مطلق بوده است قبول کردهاند در صورتیکه عده زیادی از آراء که باسم ملکزاده مطلق بوده است بنفع حضرت مستطاب عالی و بضرر ملکزاده لغو کردهاند و اگر این انجمن میخواست نظر مأمورین دولت و مقاماتی که با جنابعالی مخالفت کرده بودند اجرا کرده باشد مسلماً این انجمن در حدود چهار هزار رأی از آراء ملکزاده را لغو نمیکرد که آقای ملکزاده از سری خارج شود و بالنتیجه جنابعالی وکیل شوید بنابراین اگر ایرادی باین انجمن وارد است ایرادی است که نسبت بخود جنابعالی یک اعمال نظری کرده است که خوشبختانه به نفع جنابعالی تمام شده و امروز در این مجلس تشریف دارید. راجع بصلاحیت آقای یمین اسفندیاری یا وکالت ایشان بنده وارد نمیشوم ولی آنچه که بنده شخصاً مستحضر هستم ایشان از طرف مالکین بابل کاندید بودهاند و از ایشان خیلی استقبال شده است و فعلا هم هنوز معلوم است که رعایا تبعیت از نظر مالکین میکنند و مالکین ذی نفوذ هستند این است که آقای یمین اسفندیاری از طرف مالکین بابل انتخاب شده و حقیقتاً میتوان گفت با کیفیت انتخابات فعلی وکیل حقیقی آنجا هستند و شعبه هم در سهم خودش و در قضاوت خودش آنقدری که آقای شریعت زاه بی مرحمتی فرمودند قصوری و غلتی نکرده است.
نایب رئیس- آقای هاشمی (حاضر نبودند) آقای اقبال
اقبال- موافقم
یمین اسفندیاری- اجازه میفرمائید بنده توضیحاتی عرض کنم.
نایب رئیس- بفرمائید.
یمین اسفندیاری- عرض کنم بنده در قسمت انتخابات مازندران هیچ نمیخواستم وارد صحبت شوم زیرا در تمام این مدتی که انتخابات جریان داشته است بنده از طهران حرکت نکردم و به محل حوزة انتخابیه خودم نرفتم و با هیچکس هم راجع به انتخابات خودم در محل وارد گفتگو و صحبت نشدم باین جهت آن جریاناتی را که آقای شریعت زاده اظهار فرمودند نظر باینکه همیشه اتومبیل دو سرة که کرایه فرموده بودند که از اینطرف میرفتند و از آنطرف برمیگشتند قطعاً اطلاع ایشان بیشتر است بنده نمیخواهم با ایشان مبارزه کنم و بگویم خدای نخواسته دروغ گفتهاند بلکه فرض میکنیم که هر چه فرمودند تماماً صحیح است ولی سه نکته را لازم میدانم خدمت آقایان عرض کنم که آقای شریعت زاده بی انصافی فرمودند یکی اینکه آقای مجد از طرف کسی اقدامی نشد که از استانداری مازندران به طهران احضار شوند بلکه بنده با اطلاعی که خود ایشان دارند و اطلاعی که وکلای دورة سیزدهم مازندران دارند طرفدار جدی آقای مجد بودم و همیشه مایل بودم بواسطه شایستگی و لیاقت و حسن خدمتی که در استانداری مازندران به خرج دادند ایشان را در آنجا نگاهداری کنم ولی به مناسبتی که خودشان بهتر اطلاع دارند اولیای امور وقت اینطور صلاح دیدند که ایشان بیک مأموریت دیگری بروند بلکه بعد استانداری مازندران هم از صورت اول برگردد وفرمانداری بشود و این قسمتهای بعد و اعزام سمیعی که بعد از ایشان به کفالت استانداری مازندران معین شدند در زمانی که آقای سهیلی هم نخست وزیر بودند و هم وزیر کشور و آقای مجد را احضار کردند انجام نشد بلکه بعد از آنکه آقای سهیلی وزارت کشور را بعهده شخص دیگری واگذار کردند ایشان آقای سمیعی را انتخاب کردند و فرستادند به مازندران. راجع به خود بنده این آقای مجد حاضر این جا نشسته است بنده از ایشان تصدیق میخواهم که آیا من وکیل تحمیلی مازندران هستم و خودم را تحمیل کردهام؟ (مجد خیر شما در مازندران کاملاً معروفیت محلی دارید و خیلی هم طرفدار دارید و شایسته این مقام هستید) آقای مجد با اطلاعی که جنابعالی از جریان اوضاع مازندران و وکالت بنده چه در حوزة ساری و چه در بابل دارید این موضوع که فرمودند خلط مبحث نیست؟ واقعاً این موضوع که آقای شریعت زاده شما میفرمائید خلط مبحث است ولی حق دارید زیرا جنابعالی هم یکی از افراد کاندیدای مازندران بوده و هستید و بدبختانه بنده خیلی از شما خجلم ولی بدانید که بنده هیچ اعمال نفوذی نکردهام که اعتبارنامه بنده و آقای خلعت بر را بیاورند و اعتبارنامه شما را پس پرده بگذارند و جنابعالی از لحاظ اینکه اعتبارنامه تان متأسفانه امروز مطرح نمیشود بخودتان حق میدهید که میدان وسیعی برای فرمایشاتتان باز کنید و هر فرمایشی را که بخواهید بفرمائید. انتخاب اعضاء انجمن انتخابیة حوزة بابل در زمان آقای مجد شده است و همین افرادی که اعتبارنامه به من و شما و آقای خلعت بری دادهاند افرادی بودهاند که آقای مجد انتخاب کردهاند نه اینکه در زمان آقای سمیعی انتخاب شده باشند. اما قسمت دیگری که خیلی در اطرافش صحبت فرمودند در این قسمت هم باید عرض کنم که بنده نه شما و نه برادر بزرگوارتان آقای مشاور را متهم نمیدانم و بهترین دلیل هم این است که اگر برادر شما آقای مشاور متهم بودند امروز آزادانه در طهران نمیچرخیدند بنده تصور میکنم هر ایرانی منصف با وجدان که واقعاً خودش را ایرانی معرفی کند هیچوقت برای احراز مقام وکالت دو ساله یا ده ساله یا بیست ساله نمیآید خودش را این اندازه تنزل بدهد و هموطن خود را بدامن دیگران بیندازد و اشخاص را متهم بکند (صحیح است). من کسی بودم که از شما دفاع کردم بنده اگر کسی باشم که بخواهم راجع به شما توضیحاتی بدهم به مقام و شئونات جناب عالی بر میخورد و چون مجلس جای این توضیحات نیست بنده خودداری میکنم ولی حاضرم اگر اجازه میفرمایند در جلسة خصوصی مجلس شورای ملی بنده یک حقایقی را بگویم تا بدانند که نه بنده و نه طرفدارانم نسبت به جناب عالی حملة نکردهام و بنده مدافع شما بودم و شاهد و اسنادی هم برای این عرض خودم دارم. در قسمت انتخابات حوزة بابل که بنده افتخار نمایندگی آن جا را دارم بیشتر از این لازم نمیدانم عرض کنم زیرا که قضاوت این موضوع فقط و فقط با مجلس شورای ملی است که شأن رسیدگی به این کار را داشته و دارد و خواهد داشت و با آن تشریفاتی که داشته است این قضیه که انجمن بابل نسبت به این موضوع چه تصمیمی بگیرد و اعتبارنامه به کی بدهد و شعبه در درجة دوم پروندهها را رسیدگی بکند و نسبت بآن موضوع خبرش را به مجلس شورای ملی بدهد و در قسمت سوم بنده و جنابعالی و همة افرادی که در این جا نشستهایم تابع اکثریت مجلس شورای ملی هستیم و چه قبول شوم و چه رد شوم در این قسمت بنده هیچ عرضی ندارم و از هیچیک از آقایان نمایندگان که حاضر هستند در تمام این مدت راجع به خودم هیچ خواهشی نکردم ولی برای جناب عالی باطلاع خودتان خیلی خواهش کردم و اگر تاکنون انجام نشده است بنده خیلی متأثرم و امیدوارم که بنده به سهم خودم در صورتی که قبول شوم بتوانم باز به جناب عالی خدمت بکنم و فعلاً از این موضوع میگذریم و قضاوتش با مجلس شورای ملی است ولی در قسمت اتهامیکه یک نفر وکیل مبرز یک نفر شریعت زاده سالخورده (نه از لحاظ اینکه برای کار حاضر نیستند ایشان انشاءالله سالهای زیادی برای کار حاضر هستند) کسی که ادعا میکند که تمام مطالب را از روی حقیقت بیان میکند خیلی شرم آور است که برای یک شهوت و شهوت وکالت دو ساله حاضر میشود که برخلاف حقیقت و انصاف اظهار کند که بنده پرونده در دیوان کیفر دارم حالا بنده به جناب عالی عرض میکنم آقای شریعت زاده بنده که از لحاظ تجربه خودم را جای اولاد جناب عالی میدانم (خنده نمایندگان) و پنجاه و چهار سال از عمرم میگذرد در این پنجاه و چهار سال خدا را شاهد میگیرم که آنچه توانستهام بجامعه خدمت کردهام اگر یک مدتی هم اعلیحضرت رضا شاه پهلوی به من بی مرحمت شدند یک باب دیگری برای خدمات ملی به روی من باز شد و کارهای دیگری در شرکتها برای من درست شد که آقایان روزنامه نویسها کاملاً اطلاع دارند ولی در آن جاها هم بنده تا امروز از کسی تقاضائی نکردهام که بنده را در آن شرکتها وارد کنند مگر این که از طرف خود آنها اظهار شده است آقای دکتر طاهری شاهد هستند که بنده هیچ وقت دستم را دراز نکردم آقای نمازی هم شاهد هستند و این مطلب را شاید تصدیق بفرمایند که من بهیچ شرکتی مراجعه نکردهام که مرا وارد خدمت کنند من جان میکنم زحمت میکشم تا سه ساعت بعد از نصف شب بیداری میکشم و با این حال ملاحظه بفرمائید بمن چه چیز عاید میشود. اما راجع به خدمات دولتیم آقای شریعت زاده التفات بفرمائید. من خیلی جوان بودم و در محاکمات وزارت امور خارجه در محاکمه به قتل مرحوم صنیع الدوله بود رأئی که بنده دادم با وجود صغر سن نسبت به آن رئیس محکمهای که جای جد بنده حساب میشد بروید توی پرونده بخوانید چه رائی دادهام که مرحوم مخبر السلطان آمد به من گفت تشکر میکنم از تو با این که سنت تقاضا نمیکرد اینطور شهامت کردی و این طور قضاوت کردی نسبت به موضوع قتل مرحوم صنیع الدوله آنهم در زمان دولت امپراطوری روس این طور اظهار نظر کردی. بنده در مأموریت سلطان آباد عراق در موقعی که جنگ بین المللی بود با وجود این که عده کثیری از قشون دولت امپراطوری روس در ایران بود بشهادت همین آقای بیات وزیر مشاور که حاضرند و به شهادت آن آقای عزت الله بیات که نمیدانم آنوقت آن جا بودند یا نه و به شهادت آقای روحی (یکنفر از نمایندگان- آقای روحی سنشان مقتضی نیست) بنده میدانید چه کردم؟ در آن موقع چاروادارهای همدانی که زیر توپخانة دولت امپراطوری روس بودند میرفتند در دهات و صدمات زیاری بمردم میزدند و چه مالهائی را که از آن دهات میآورند به شهر و توی انبارهای جو و کاه قشون روس مخفی میکردند و میفروختند. بنده بودم بودم که دادم آن انبارها را باز کردند و تمام انبارها را ریختند بیرون آقای خاکباز هم اطلاع دارند و تمام مال مردم را بصاحبانش دادم و در توی چهار سوی عراق چاروادارهای همدانی را دادم بستند به سه پایه و تنبیه کردند. (مخبر فرهمند- همدانی نبودند) خیر همدانی بودند (خندة نمایندگان) بنده آقای شریعت زاده در اصفهان مأموریت داشتیم در موقعی که قحطی بود در موقعی که قشون دولت امپراطوری روس در آنجا بود و با چه وضعی با مردم رفتار میکردند آقای صارم الدوله شرحش را از اول تا آخر میدانند بنده در آنجا وقتی وارد شدم دیدم نسبت به عمه همین آقای امیر جنگ خانم بی بی مریم که یکی از بزرگترین و شریفترین اشخاصی بود که باید جامعة نسوان ایرانی به وجود این زن افتخار کنند مال ایشان را غارت کردند و اول کاری که کردم شرحی بود که راجع بمال ایشان به قونسولگری دولت امپراطوری نوشتم و ایستادگی کردم برای حفظ حقانیت ایشان و من کسی بودم که در اصفهان برای خاطر یک حاکم مقتدری و یک رئیس ادارة بشهادت همین آقای نصرالدوله اعتمادی وزیر مشاور که اینجا نشسته است ایستادگی کردم و گفتم که یک حاکم حق ندارد بیک رئیس اداره توهین بکند یا جای ماست یا جای ایشان بنده آقای شریعتزاده خیلی معذرت میخواهم که سر آقایان را در میآورم ولی مجبورم که جنابعالی را آشنا نمایم به اینکه اینجا که میآئید و این فرمایشات را میفرمائید اگر از روی غرض نبود و برای باین یک حقیقتی بود (نه اینکه امروز جنابعالی برای انجام مقصود خودتان این فرمایشات را بفرمائید) و حقیقتاً احقاق حق را در نظر میگرفتید دورة سیزدهم تشریف میآوردید اینجا و این بیانات را میفرمودید و به مجلس شورای ملی میگفتید که رضا شاه رفت و دورة دیکتاتوری تمام شد و یک شخصی که پرونده هائی در دیوان کیفر دارد و این شخص امروز وکیل مجلس شورای ملی است اعتبارنامة او را تصویب نکنید و من از لحاظ خیرخواهی و از لحاظ صلاح مملکت و برای اینکه دیگران بفهمند که یک حسابی در کار است ایشانرا متهم میدانم و باید این آقا را دعوت بحساب بکنید و این آقا را بیاورید پای حساب زیرا این آدم مال دولت را خورده است و به ملت صدمه زده است و باید بحسابشان رسیدگی شود نه اینکه در دوره سیزدهم اصلاً دیده نشوید و اظهاری نکنید و حالا شما بیائید اینجا و عدم صلاحیت بنده را اعلام کنید باید بخندم باین فرمایشات شما من در کردستان مأموریت داشتم آقای سردار معظم کردستانی بودند که چه موقع خطرناکی بود برای اینکه تکلیف تابعیت آن هم در تحت مراقبت یک شه بندر عثمانی که اسمش هم ابو شلاق بود اگر یادتان باشد که اسم او را گذاشته بودند ابوشلاق و این ابوشلاق یک اصراری داشته است که یک اشخاصی را بیاورد و تبعه خودش بکند ولی انصافاً کردها هم مقاومت میکردند که مایل نبودند توی دامن کسی بیفتند آقای شریعت زاده ما خدماتی انجام دادهایم اما راجع به بوشهر که آقای علی دشتی و خلیل دشتی کاملا مطلعند زیرا ایشان در تمام مدت مأموریت پنجساله من در بوشهر تشریف داشتند و آقای علی دشتی هم هیچوقت از فکر بوشهر و بوشهری خارج نیستند و آقای صفوی هم که دو دوره است وکیل بوشهر هستند لابد در مسافرتهایشان اطلاع دارند.
صفوی- پنج دوره است.
یمین اسفندیاری- پنج دوره است که وکیل بوشهر هستند اطلاعاتی در مسافرتهای خودشان کسب فرمودهاند بنده در آن پنجسالیکه در بوشهر مأموریت داشتم یک رفتار بزرگ بنده در آنموقع با آنهمه اشکالات که موجود بود با آن وسایلی که قبل از مأموریت من فراهم شده بود و مشکلاتی که برای دولت فراهم کرده بود معهذا بنده این افتخار را دارم که پست هندی را از بوشهر با نهایت احترام روانه نموده و پست ایرانی را برقرار کردم آقای شریعت زاده بنده را هم نگاه کنید این خدمات گذشته بنده بود که من باب اختصار بعرض آقایان رساندم و امیداور هستم که اعتبارنامه شما بیاید بمجلس و بنده با اعتبارنامه شما مخالفت نکنم نه اینکه بخواهم حالا نان بشما قرض بدهم خیر بنده هیچ ابداً از کسیکه اینجا موافقت بکند ابداً امتنانی ندارم و از کسیکه مخالفت بنماید رنجشی ندارم زیرا آن کسی که اینجا نشسته است خودش متکی به آن شرافت و وجدان و قضاوتی است که خود جنابعالی بیان فرمودید و بنده و جنابعالی نباید تقاضائی داشته باشیم زیرا هنوز اعتبارنامه هایمان نگذشته است عرض کنم بنده از ایام جوانی تا بحال که وارد خدمت شدهام با یک تهور و با یک صداقتی مشغول کار شدهام و حالا هم که به این سن رسیدهام تصدیق میفرمائید آقای شریعت زاده که در ردیف جوانها نمیتوانم واقع شوم یا عنوان دکتری بروی اسم بنده گذاشته نشده ولی هنوز آن تهور و صداقت در من باقی است.
نمایندگان- مذاکرات کافی است.
شریعت زاده- بنده یک توضیحی دارم.
نایب رئیس- آقایان مذاکرات را کافی میدانند.
شریعت زاده- بنده از نظر نظامنامه توضیحی دارم.
نایب رئیس- بفرمائید.
شریعت زاده- عرض کنم که بنده دو توضیح دارم یکی در برابر توضیحات آقای مخبر که اینطور تعبیر کردند بیانات بنده را راجع باعضای هیئت نظار تعبیر کردهاند بانجمن نظارت مرکزی در صورتیکه مطالبی را که من گفته بودم مسائل اعضاء انجمن مرکزی نبود اعضای انجمنهای فرعی بوده است بنابراین اگر انجمن نظارت مرکزی اعتبارنامه بمن داد آن یک مطلب دیگری است که من در آن موضوع بحث نمیکنم و یکی اینکه آقای یمین اسفندیاری در ضمن توضیحاتشان نسبت دادند که من اعمال غرض کردم بنده در مقدمه بیانات خودم توضیح دادم که بدون نظر شخصی برای دفاع از یک حقیقتی این توضیحات را میدهم گفتند که چرا در دوره سیزدهم این کار را نکردید این وظیفه نمایندگانی بود که بودند بنده شاید مطلع نبودم که همچو چیزی در دیوان جزا باشد در هر صورت لازم میدانم که برای بار دیگر تکذیب کنم.
یمین اسفندیاری- بسیار خوب.
نایب رئیس- بامضاء ۱۶ نفر از آقایان پیشنهادی است که تقاضای رأی مخفی شده است که قرائت میشود.
پیشنهاد زیر توسط آقای هاشمی (منشی) قرائت شد:
امضاء کنندگان ذیل پیشنهاد میکنیم که مقدمه خبر شعبه ۲ از ذی المقدمه تجزیه شود و بدواً نسبت به صحت یا بطلان انتخابات بابل رأی مخفی با مهره گرفته شود باین صورت که موافقین با صحت انتخابات بابل مهره سفید خواهند داد و اشخاصیکه معتقد بانتخابات بابل هستند مهره سیاه خواهند داد.
نایب رئیس- بعقیدة بنده این پیشنهاد خالی از اشکال نیست اگر پیشنهاد رأی مخفی راجع بنمایندگی آقای یمین اسفندیاری کردهاند قابل طرح در مجلس بود ولی چون راجع بانتخابات بابل است و انتخابات بابل شامل نمایندگی دو نفر دیگر از آقایان نمایندگان هم هست که فعلاً مطرح نیست تصور میکنم که خالی از اشکال نخواهد بود معهذا بسته بنظر مجلس است.
نمایندگان- امضاء کنندگان را بخوانید.
(اسامی امضاء کنندگان پیشنهاد فوق الذکر توسط آقای هاشمی منشی بشرح زیر خوانده شد:)
امضاء کنندگان- آقایان: سنندجی- نقابت- کاظمی- فرود- شجاع نیا- ساسان- امیر ابراهیمی- فولادوند- نجومی- رستم گیو- بیات- عماد تربتی- محمد طباطبائی- سیف پور فاطمی- شریعت زاده- هاشمی.
نایب رئیس- آقای دشتی.
دشتی- پیشنهاد را دو مرتبه بخوانید (پیشنهاد نامبرده دو مرتبه قرائت شد)
نایب رئیس- آقای کاظمی.
کاظمی- بنظر بنده این پیشنهاد هیچ اشکال قانونی ندارد برای اینکه برطبق تصریحات نظامنامه داخلی همیشه تجزیه قبولش از طرف مجلس الزامی است و بعلاوه موضوعی باید مورد اشکال باشد که در مقابل یک نصی واقع شده باشد آن نصی که بنظر آقای رئیس موجب اشکال این پیشنهاد است بفرمائید و بنده پیشنهاد خودم را نسبت باعتبارنامه آقای یمین اسفندیاری مینمایم و سایرین هم هر کدام موافق هستند بفرمایند.
نایب رئیس- آقای دشتی.
دشتی- این پیشنهاد دو خلاف مقررات دارد یکی تجزیه مقدمه از ذی المقدمه هیچوقت نه در لوایح و نه در خبرهای دیگر مقدمه جزء مطلب نیست که تقاضای تجزیه نسبت بآن بشود و تقاضای تجزیه وقتی ممکن است که دو قسمت داشته باشد یعنی اگر دو مطلب داشته باشد، ممکن است تقاضای تجزیه کرد والا مقدمه و متن را که نمیشود تجزیه کرد همچو چیزی سابقه ندارد مثل اینکه یکی از لوایح دولت را آدم بگوید مقدمة لایحه را من منکر هستم باید حذف شود مقدمه اصلاً جزء قانون نیست مجلس آنچه را که رأی میدهد راپرت شعبه و نتیجه راپرت شعبه است یعنی آن چیزیکه از آن مقدمه نتیجه گرفته میشود و در حقیقت از آن مقدمه صرف نظر میشود و آن نتیجه را که این گزارش گرفته است عبارت است از نمایندگی آقای یمین اسفندیاری و بآن رأی گرفته میشود بنابراین تجزیه مقدمه و ذی المقدمه بنظر بنده هیچ موردی ندارد و موضوعی ندارد این یکی و یکی هم نتیجه راپرت شعبه برای یمین اسفندیاری است شما بنمایندگی آقای یمین اسفندیاری به بینید مجلس رأی میدهد یا نمیدهد به طور کلی بانتخابات بابل نمیشود رأی گرفت برای اینکه انتخابات بابل مال یکنفر نیست مال سه نفر است پس این پیشنهاد بعقیده بنده از این دو لحاظ برخلاف مقررات است ولی اگر پیشنهاد برای اعتبار نامه آقای یمین اسفندیاری باشد عیبی ندارد و البته صحیح است ولی بشرط اینکه آقایان امضا کنندگان یکی یکی بلند شوند و تقاضا کنند که ما رأی مخفی را نسبت بنمایندگی آقای یمین اسفندیاری تقاضا خواهیم کرد.
نایب رئیس- همانطور که توضیح دادند و بنده هم عرض کردم این پیشنهاد خالی از اشکال نیست ولی همانطور که گفته شد ممکن است پیشنهاد کنندگان بفرمایند که این پیشنهاد فقط شامل نمایندگی آقای یمین اسفندیاری باشد.
نایب رئیس- آقای نقابت.
نقابت- بنده اعتراضی دارم بطرز کار اجازه بفرمائید عقیده خودم را عرض کنم هر نماینده حق دارد در مجلس پیشنهادی تقدیم کند انتخابات بابل مطرح است انتخابات بابل درست یا غلط اعم از اینکه دو نفر یا سه نفر باشد اینجا پیشنهادی شده است و این پیشنهاد قابل توجه است وزیر نظر و رأی آقایان گذاشته میشود باید به نفس پیشنهاد رأی بگیرید اگر پیشنهاد تصویب شد اجرا میشود و اگر تصویب نشد اجرا نمیشود اما راجع بتجزیه اینطور ما را سوق بدهند روی نفرات صحیح نیست اگر کسی دیگری غیر از آقای دشتی این حرف را میزد بنده میگفتم صحیح است زیرا که ایشان مرد پارلمانتری هستند.
نایب رئیس- آقایان حالا میفرمائید رأی گرفته شود باین پیشنهاد؟
اقبال- این صحیح نیست نمیشود رأی گرفت (همهمه نمایندگان- زنگ ممتد رئیس)
نایب رئیس- استدعا میکنم توجه بفرمائید همانطوریکه آقای کاظمی بیان فرمودند هیچ مانعی ندارد که آقایانیکه این پیشنهاد را دادهاند پیشنهاد خودشان را مشمول نمایندگی آقای یمین اسفندیاری قرار بدهند و رأی گرفته شود این اشکالی ندارد.
هاشمی- بنده هم یکی از امضا کنندگان هستم اجازه بفرمائید؟
نایب رئیس- بفرمائید.
هاشمی- بنده با نظر آقای نقابت شریکم و هر کسی در پیشنهاد خودش آزاد است و کس دیگری نمیتواند او را تخطئه کند و پیشنهادش را برخلاف مقررات بگوید خاصه که بنده در شعبه بودم اگر مجلس اجازه داد جریان شعبه را بعرض میرسانم بعد حکمیت کنند اجازه میفرمائید؟
نمایندگان- خیر مذاکرات کافی است.
نایب رئیس- آقای شریعت زاده شما هم در این پیشنهاد فرمایشی دارید؟ (شریعت زاده- بلی) بفرمائید.
شریعت زاده- عرض کنم که بنده اینطور تشخیص میدهم که یک اشتباهی شده است در بیان که مطلب که رفع آن اشتباه در بیان مطلب مؤثر است باید دید که این پیشنهاد ناظر چه معنائی است این پیشنهاد ناظر باین معنی است که یکعده از آقایان نمایندگان عقیده شان بربطلان انتخابات است پیشنهاد میکنند بمجلس که راجع باین موضوع رأی گرفته شود چرا برای اینکه میگویند مقدمه و ذی المقدمه مقدمه عبارت از جریان اصل انتخابات است و تقاضا میکنند راجع به بطلان مقدمه که اصل انتخابات است رأی مخفی گرفته شود و تقاضای کسانیکه تجزیه مقدمه را از ذی المقدمه کردهاند نسبت باصل انتخابات است و این مقایسة که آقایان در این موضوع بالوایح دولت کردند وارد نیست در لوایح دولت یک مقدمه ایست که دخلی بخود قانون ندارد و فعلاً آقایانی که در اینجا تقاضای تجزیه میکنند اینطور است که یک مرتبه باصل جریان انتخابات رأی گرفته شود و یک مرتبه هم بنمایندگی آقای یمین اسفندیاری و در این دو مورد تقاضای رأی مجلس را میکنند و رأی مجلس در این موضوع قطعی است بنابراین بنظر من اشکالی ندارد که رأی گرفته شود بنده مجدداً بعرض مجلس میرسانم که آقایان اطمینان داشته باشند که هیچگونه نظر شخصی در این قضیه ندارم ولی برای اینکه مطلب روشن شود و اشکال قانونی و نظامنامهای در این امر باقی نماند که بعد مورد اعتراض واقع شود از نمایندگان محترم استفسار میشود که موضوع راجع بانتخابات مازندران که هنوز در مجلس بالتمامه مطرح نشده است نسبت به امریکه هنوز در مجلس مطرح نشده است چگونه میشود رأی به بطلان یا عدم بطلان آن داد باین جهت بنده خواهش میکنم که مجلس شورای ملی در اینمورد توجهی بفرمایند.
نایب رئیس- آقای دشتی.
دشتی- اولاً آقای شریعت زاده حق پیشنهاد رأی مخفی ندارند برای اینکه اعتبارنامه ایشان نگذشته است.
دکتر معظمی- چرا آقا دارند.
دشتی- عرض کنم که بعقیده بنده ملاک عمل مجلس نظامنامه است و سابقه و اینکه آقای نقابت فرمودند که وکیل حق دارد هر پیشنهادی بکند صحیح است ولی بشرط اینکه متباین با نظامنامه مجلس نباشد و الا مثل این است که هر دفعه مجلس بگوید که رأی اکثریت قانونی است و ما این نظر را تغییر بدهیم این یک انارشی بر مجلس حکومت خواهد کرد یک نظاماتی در دستمان است که باید مطابق آن نظامات عمل کنیم و آن این است که راپرتها و گزارشهائیکه از شعبه میرسد ما باید نسبت بآن گزارشها رأی بدهیم گزارشی که از شعبه رسیده است راجع بنمایندگی آقای یمین اسفندیاری راجع بشخص ایشان و علت اینکه نسبت بهر یک از نمایندگان هم باید جداگانه رأی گرفت همین فایده را دارد در واقع مثل تجزیه میماند یعنی اگر مجلس تمام وکلای آنجا را رد کرد معلوم میشود که انتخابات آنجا را باطل میداند اما اگر یکی را تصدیق کرد اینطور نیست که همه را تصدیق کرده باشد ممکن است بعضی را تصدیق و بعضی را رد کند پس معلوم میشود رأی بتک تک گرفتن عملی تر و صحیح تر است تا بطور کلی و بطور کلی رأی گرفتن راجع بانتخابات معمول نبوده است دوره اول مجلس شورای ملی که نیست دورة چهاردهم است تا بحال هیچ وقت اینطور رأی گرفته نشده است همیشه بطور فرد فرد بوده است بانتخابات جمع رأی گرفته نشده است همیشه بانتخابات فرد فرد رأی گرفته شده است از این جهت عرض میکنم که عملی نیست و مخالف نظامنامه مجلس است.
نایب رئیس- پیشنهادی از طرف آقای اردلان رسیده قرائت میشود.
(بشرح زیر خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم این موضوع در هیئت رئیسه مجلس بررسی و انتخابات بابل از دستور امروز خارج شود.
نایب رئیس- آقای اردلان.
اردلان- بنده عقیدهام این است که این موضوع مختلف فیه بین آقایان نمایندگان است و بهتر این است که این موضوع در هیئت رئیسه بررسی شود و دو مرتبه بیاید بمجلس.
نایب رئیس- آقای دکتر معظمی
دکتر معظمی- بنده ماده ۵ نظامنامه را میخوانم
ماده پنجم- پس از آنکه مخبرین راپرتهای شعب را در مجلس قرائت نمودند در مورد انتخاباتی که صحت آن را شعبات تصدیق نموده و در مجلس معارضی ندارند مجلس برای هر یک جداگانه رأی میدهد و رئیس اسامی آنهائیکه صحت انتخابشان محقق شده اعلام میکند در صورتیکه راپورت شعبه مشعر بر عدم صحت انتخابی باشد یا اینکه در باب انتخاب شخصی از بین نمایندگان معارض باشد مباحثه آن در همان روزیکه راپرت قرائت میشود واقع نخواهد شد.
بنابراین مطابق این ماده نظامنامه و سابقة که هست راجع به مجموع انتخابات نمیشود رأی داد و فقط آقایان میتوانند این پیشنهاد را که امضاء شده است تبدیل کنند برای مخفی باسم آقای یمین اسفندیاری.
نایب رئیس- اشکالی ندارد ولی عده از آقایان نیستند که از آنها استعلام شود.
نمایندگان- اسامی را یکی یکی بخوانید و ازآقایان پرسش شود.
نایب رئیس- آقای رستم گیو شما برأی خودتان باقی هستید؟
رستم گیو- بنده پس میگیرم.
نایب رئیس- آقای فرود شما برأی خودتان باقی هستید؟
فرود- عرض کنم حضورتان بنده که این پیشنهاد را امضاء کردم نظرم مخالفت با آقای یمین اسفندیاری نبوده و نسبت بشخص ایشان هم نظری نداشتم بلکه بنده اطلاعاتی داشتم راجع بانتخابات بابل و عقیده داشتم که جریان انتخابات آنجا صحیح نشده و بهتر است باطل شود و چون پیشنهاد بهمین مضمون در اینجا شده بود بنده پیشنهاد را امضاء کردم والا بشخص بنده نظری ندارم؟
اقبال- پس پیشنهاد خودتانرا پس گرفتنید.
نایب رئیس- آقای فرود پس گرفتید یا باقی هستید؟
فرود- عرض کردم بنده بانتخابات نظر داشتم با شخص آقای یمین اسفندیاری کاری ندارم موضوع انتخابات بابل بود که صحیح است یا خیر این پیشنهاد را بنده از این جهت امضا کردم.
نایب رئیس- پس بامضای خودتان باقی هستید؟
فرود- بله
نایب رئیس- آقای فرود پیشنهاد شما بقوت خودش باقی است آقای عماد تربتی شما برأی خودتان باقی هستید؟
عماد تربتی- پیشنهادی که شده بود راجع بانتخابات بابل بود هیچ نظری بشخص آقای یمین اسفندیاری نبود البته چون ۳ نفر نماینده داشت نسبت به مجموع این تقاضا شده بود و ۲ نفر دیگر هم بوده و آقای یمین هم یکنفر دیگر از این نمایندگان بودند در مجموع نمایندگان درخواست شده است و نظر به شخص نبوده است و فقط آقای یمین یکی از آنها هستند بنابراین بنده به عقیده خودم باقی هستم.
نایب رئیس- چهار نفر از ۱۶ نفر امضاء کنندگان غایب هستند اگر اجازه بفرمائید جلسه را ختم کنیم.
یمین اسفندیاری- تکلیف را معین بکنید.
اردلان- به پیشنهاد بنده رأی بگیرید
نایب رئیس- آقای هاشمی
هاشمی- توضیح بنده زیاد نیست الآن امضاء کنندگان این ورقه بسه قسمت منقسم شدهاند عدهای باقی هستند بر این پیشنهاد برخی غایب هستند عدة دیگر قضیه را معطوف کردهاند به موضوع انتخاب یک فرد در صورتی که بنده بعقیده خودم باقی هستم و عرض میکنم که مجلس در هر حال به مجموع انتخابات حق دارد رأی بدهد چون این قضیه حل نشده در این جلسه پیشنهاد ختم جلسه را میکنم.
نایب رئیس- مخالفی نیست با این پیشنهاد؟ (گفته شد خیر) اسامی دو نفر نماینده که برای هیئت نظارت اسکناس انتخاب شدهاند قرائت میشود
(راپرت کمیسیون توسط آقای هاشمی (منشی) بشرح زیر قرائت گردید):
ریاست عالیه مجلس شورای ملی. نتیجه استخراج آراء راجع بانتخاب دو نفر ناظر ذخیره اسکناس بانک ملی متخذه در جلسه سوم اردی بهشت ماه /۱۳۲۳ از هشتاد و هفت ورقه آراء مأخوذه آقای نراقی باکثریت ۵۳ رأی و آقای بوشهری باکثریت ۴۶ رأی انتخاب شدهاند آقایان زیر هم باین ترتیب دارای رأی بودهاند:
آقای نبوی ۲۰ رأی دکتر اعتبار ۱۸ رأی اردلان ۹ ساسان ۶ خلیل دشتی ۳
آقای کاظمی ۳ رأی دکتر شفق۲
آقایان امینی- هاشمی- عماد تربتی- بهادری- دکتر معظمی- بهبهانی- هر یک یک رأی داشتهاند
نایب رئیس- بنابراین آقایان نراقی و بوشهری از طرف مجلس انتخاب شدهاند
- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
]۵- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه[
جلسه را ختم کنیم و جلسه آینده به روز پنج شنبه هفتم اردی بهشت سه ساعت قبل از ظهر معین میگردد.
نایب رئیس مجلس شورای ملی- امیرتیمور