مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ آذر ۱۳۰۶ نشست ۱۷۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ آذر ۱۳۰۶ نشست ۱۷۲

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۶

جلسه: ۱۷۲

صورت‌مشروح مجلس یکشنبه ۵ آذر ماه ۱۳۰۶ مطابق ۲ جمای‌الثانی ۱۳۴۶

فهرست مندرجات:

۱-تصویب مرخصی آقایان شیروانی و یحیی خان زنگنه

۲- اعلام تشکیل کمیسیون‌هایی که نسبت به آنها اختلاف نظری موجود نیست

۳- مذاکره در اطراف خبر کمیسیون بودجه راجع به بودجه سنه ۱۳۰۶ مملکتی

(مجلس دوساعت قبل ازظهر بریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید)

(صورت مجلس یوم پنجشنبه دوم آبان را آقای بنی سلیمان قرائت نمودند)

غائبین بااجازه جلسه قبل

آقایان: حاج علی اکبرامین- اعتبار- مرتضی- قلیخان بیات- امام جمعه شیراز- دهستانی- میرزا محمد تقی طباطبائی –دشتی-

غائبین بی اجازه جلسه قبل

آقایان: شیروانی- اسدی- حاج میرزا حبیب الله امین اعظمی- نظام مافی- آقا علی زارع- قوام- نوبخت- افسر-فرهمند-حاج حسن اقا ملک- جوانشیر-میرزاحسنخان وثوق- حاج غلامحسین ملک

دیرآمدگان بااجازه جلسه قبل

آقایان: عراقی –روحی-شریعت زاده- مهدوی- محمودرضا- دیوان بیگی-یحیی خان زنگنه- تقی زاده – آیه الله زاده اصفهانی

دیرآمدگان بی اجازه جلسه قبل

آقایان: سهرابخان ساکینیان- امیرحسین خان جمشیدی مازندرانی- دولتشاهی- دادگر- پالیزی- عباس میرزا- غلامحسین میرزامسعود- حاج شیخ بیات- محمد ولی میرزا- زعیم –امیر اسدالله خان- افخمی

رئیس-اقای زنگنه

زنگنه- بنده راغائب بی اجازه نوشته بودند درصورتیکه کسب اجازه کرده بودم و بعد هم بمجلس حضور بهمرسانیده وغائب نبودم

رئیس-تحقیق می‌شود بعداصلاح می‌شود. صورت مجلس ایرادی دارد یانه؟

(گفتند خیر)

رئیس-صورت مجلس تصویب شد خبرکمیسیون عرایض قرائت می‌شود

(بشرح آتی خوانده شد)

آقای شیروانی نماینده محترم بواسطه کسالت دماغی تقاضای چهل روز مرخصی نموده وبرطبق تقاضای خودتصدیق دکتر معالج خود را بکمیسیون فرستاده است وبرای معالجه مجبور بمسافرت به اروپا شده کمیسیون عرایض چهل روز مرخصی نماینده محترم را از روز حرکت ایشان که سه شنبه ۹ آبان است تصویب وخبرآن راتقدیم می‌نماید.

رئیس-آقای احتشامزاده

احتشامزاده- موافقم

رئیس-آقای یاسائی

یاسائی-موافقم

رئیس- آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی- بنده همان نظر مخالفتی که دراین قسمتها داشتم بازهم دارم وعرض می‌کنم خوبست آقایانی که می‌خواهند تشریف ببرند به اروپا یابه منزلهاشان یاجاهای دیگر به اسامی مختلف) لااقل ازاین حقوق مدت مرخصی شان استفاده نکنند اینها درجامعه هم خوب نیست خوبست آقایان ببینند که این مرخصیها درخارج چه اثری دارد آخر حیثیات مجلس راهم حفظ کنید ماهی سیصد تومان حقوق می‌گیرند ازیک ماهش صرف نظر کنند آخر چه علت دارد که همنیطور مرخصی داده می‌شود؟ حالا که داده می‌شود به استفاده ازحقوق بچه مناسبت است؟ بنده که نمیدانم چقدر باید این مطالب راتکرار کنم.

رئیس- آقای احتشامزاده

احتشامزاده- نماینده محترم باید تصدیق بفرمایند که آقایان نمایندگان مجلس هم مثل سایرمردم حق حیات وزندگانی دارند همین طور که سایرین برای اعاشه خود وعائله شان محتاج هستند به اینکه یک عایدی وحقوقی داشته باشند البته یک نماینده هم همین حق رادارد بعلاوه آقایان اطلاع دارند که آقای شیروانی یک نماینده هستند که زحمتشان درمجلس بیش از همه ماها است وعوائد خارجی هم ندارند که بتوانند ازحقوقشان صرف نظر کنند والبته درظرف دوسال نمایندگی حق اجازه مرخصی دارند و مخصوصا“ چون مریض شده‌اند وناچار ازمعالجه هستند بنابراین بنده هم بانظر نماینده محترم درقسمت صرفه جوئی کاملا موافقم ولیکن این یک حقی است که

ایشان دارند و صرفه جوئی هم درهمه جا مورد ندارد بنابراین البته مجلس شورای ملی ومخصوصا“ نماینده محترم هم این حق راتصویب می‌فرمایند

رئیس- رأی گرفته می‌شود بمرخصی چهل روزه آقای شیروانی اقایان موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد. خبردیگر

(بشرح ذیل قرائت شد)

آقای یحیی خان زنگنه نماینده محترم تقاضای یکماه مرخصی برای مسافرتی که می‌خواهند بنمایند نموده کمیسیون عرایض ومرخصی یکماه نماینده محترم را تصویب وتاریخ آن را از روز حرکت نماینده محترم محسوب می‌نماید

رئیس-آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی-بنده میدانم که این عرایض بنده اثرندارد همینقدر می‌خواهم عرض کنم که درشرع اسلام این ترتیبات جایز نیست البته آقایان ملتفت این نکته هستند ولی برای اینکه شاید بعضی ازآقایان اینطور نباشند عرض می‌کنم که قانون اسلام اجازه اینطور بذل و بخشش‌ها رانداده است حالا خودتان می دانید

رئیس-آقای یاسائی

یاسائی-آقای فیروزآبادی منطق غریبی بیان فرمودند مطابق قانون اسلام عاملینی که حق ارتزاق ازخزانه و بیت المال ملت دارند یک وقت مریض شدند می‌توانند ..

مدرس- چکاردارید باسلام

یاسائی-بالاخره این مذاکرات درمجلس مقتضی نیست همینطور که یک مستخدمی درمدت یکسال حق یکماه مرخصی داردیک نماینده هم درمدت دوسال حق یکماه یادوماه مرخصی دارد

رئیس-رأی گرفته می‌شود بمرخصی آقای زنگنه آقایانی که موافقند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس-تصویب شد. راجع باعتراضی که نسبت به بعضی کمیسیونها موجودبود چون بنابود که درجلسه خصوصی مذاکره شود عجالة بنده گمان می‌کنم که آن کمیسیونهائی که درش اختلاف نیست ممکن است تشکیل شود مثل خارجه که یازده نفرو داخله هم که ده نفر منتخب شده‌اند فوائدعامه و معارف ومالیه هم که انتخاب شده‌اند کمیسیونها تشکیل شود که اگرلوایحی هست به انجا مراجعه شودکه بلاتکلیف نماند راجع به سایراشخاص درکمیسیونها امروز ممکن است موقع تنفس درجلسه خصوصی قراری داده شود دستور بودجه مملکتی است. مذاکرات هم راجع بکلیات است. آقای فرمند

فرمند-دربودجه مملکتی باید کلیه نظریاتیکه وکیل دارد مخصوصا راجع بوزارت مالیه وعملیات او دربودجه بعرض برسان آقای وزیرهم تشریف ندارند که بعرض ایشان برسد. عرض می‌کنم بودجه که ما از ترقیات قرن بیستم این لغت راگرفته‌ایم وزبان فرانسه است این لغت یک معنای بخصوصی دارد دراروپا درکتابهای مالی وغیره می‌نویسد بودجه یعنی یک محاسبة خیلی دقیقی درعایدات ومخارج مملکتی البته آنجاها بودجه شان خیلی مفصل است ویک کتاب بزرگی است که واقعا قابل مطالعه است این معنای بودجه است، بودجه راهم از سه نقطه نظر مطالعه می‌کنند اول از نقطه نظر تاکتیکی یعنی محاسباتی دوم ازنقطه نظرقانونی یاحقوقی سوم ازنقطه نظراقتصادی باموازین علم مالیه اینجا ازنقطه نظر محاسباتی اگراین بودجه رابنگریم می‌بینم فن محاسباتیش هیچ ملحوظ نشده برای این که خرج ودخلش را دریکجا معین نکرده‌اند یعنی دخل را معین کرده‌اند وخرج راموکول به بعد کرده‌اند این راهیچ نمی‌شود گفت که جنبه محاسباتی دارد. چون خرج رابه بعد موکول نموده خوب ما بچه باید رأی بدهیم

اگر به بودجه بخواهیم رأی بدهیم که بودجه جمع و خرج هردو باید باهم باشد پس ازنقطه نظر فن محاسباتی این حالت رقت آور را بودجه مادارد که هیچ معلوم نیست خرجش چیست ماممکن است امروز بدخلش رأی بدهیم وفردا آن خرج بهیچوجه موازنه باآن دخل نداشته باشد پس امروز برای هروکیلی مشکل است که باین بودجه رأی بدهد ازنقطه نظر قانونی یاحقوقی وقتی که مطالعه کنیم می‌بینیم که این مجلس ششم است وسه دوره هم هست که عقب سرهم مفتوح بوده می‌بایستی اغلب مالیاتها بمجلس شورای ملی بیاید وقانونی بشود مامی بینیم چند فقره ازمالیاتهای مهمی که دردست ما داده‌اند صورت قانونی نداردوباین واسطه یک نقص بزرگی ازنقطه نظر حقوقی دراین بودجه هست. می‌رویم درقسمت اقتصادی باموازین مالی بنده مکرر عرض کرده‌ام بازهم تکراز می‌کنم این بودجه که امروز بدست ما داده‌اند که تقریبا پنجاه ویک کرورتومان دخلش است. این پنجاه ویک کرورتومانی پولی که ماازمملکت می‌گیریم وباید بقدر همین پنجاه ویک کرور بطریق ممکن استفاده باین مملکت بدهیم ودولت ومجلس باید طوری این بودجه راتدوین کنند که مطابق همین میزان پولی که ملت می‌دهد استفاده ببرد بدبختانه ما می‌بینیم که آن استفاده که باید مردم به برند نمی‌برند بلکه دربعضی مواقع باعث عدم رضایت مردم می‌شوند پس بودجه باید روی این اصل درکمیسیون بودجه وهیئت وزراء تنظیم شود ودراینجا اگرمعایبی ازاین نقطه نظرها دارد رفع کنیم بدبختانه این بودجه همه اش عیب است. ما می‌بینیم بهیچ نوعی این بودجه آن استفاده هائی که باید بمرده بدهد نمی‌دهد درقسمت اینکه این بودجه باید طوری باشد که بسرمایه اصلی ملت صدمه زند این رامکررعرض کرده‌ام ماعجالة سالی پنجاه شصت هفتاد کرور توفیر صادرات و وارداتمان است. سالی پنجاه کرورتومان ازاین مملکت پول می‌گیریم وتقریبا شانرده هفده کرور هم برای راه‌های شوسه وراه آهن ازمردم می‌گیریم که قریب به هفتاد کرور می‌شود این را بایستی هیئت وزراء ومجلس شورای ملی درنظر بگیرند که بااین هفتادکروز مالیاتی که ازاین مملکت گرفته می‌شود درآتیه وضعیتی پیدامیکند واین مالیاتی را که ماامروز می‌گیریم پنجسال دیگرهم می‌توانیم بگیریم یاخیر؟ برای اینکه وقتی بنا شد هی پول مملکت برود یعنی دولت هم جنس نمی‌گیرد که بمصرف برساند پس وقتی که هی پول ازمردم گرفته شد آنوقت تاپنجسال دیگر چطور می‌توانند این هفتاد کرورتومان را ازاین ملت اخذ کنند دولت باید درنظر بگیرد یااینکه سرمایه ملی که الان روز بروز دارد کم می‌شود پنجسال دیگرمی‌تواند این هفتاد کرور رابدهدیاخیر؟ بنده شخصا“ عقیده‌ام این است که توفیر گزاف صادرات راکه ملاحظه می‌فرمایند این یک وضعیت خطرناکی برای بودجه سنوات آتیه ماتولید می‌کند واین یک مسئله ایست که همیشه سائسین ما باید پیش بینی کنند والا با این وضعیاتی که ملاحظه میفرمائید بالاخره ما دریک محظوری واقع می‌شویم که باید ده میلیون پانزده ملیون پانزده ملیون ازبودجه مان کسر کنیم آنوقت چطور می‌شود که ازیک اشخاصی که آورده‌اند وپشت یک میزهائی نشانده‌اند کسرکرد که درنتیجه یک انقلابی هم تولید شود بنده عقیده‌ام این است که باید یک نظر اساسی دولت و مجلس دراین خصوص اعمال بکنند که آیا ما می‌توانیم پنجسال دیگر این هفتاد کرور رابگیریم یاخیر؟ واگرمطالعه کردند ودیدند نمی‌شود این پول راازمردم گرفت آنوقت چه خواهد شداگرممکن است ازحالا فکر پنجسال دیگر چهارسال دیگر رابکنید. یک اصل دیگری که بعقیده بنده دربودجه ما باید منظور شود این است که وزارت

مالیه و کمیسیون بودجه باید تناسب خرج بعضی مالیاتها را درنظر بگیرند مثلا اگریک مالیاتی صدی هشتاد خرج برمیدارد این مالیات را نگیرند زیرا این قبیل مالیاتها رادرممالک واقیه یک مالیاتهای بدی میدانند وهمچو مالیاتی را را الغاء می‌کنند و یک مالیات دیگری را که مخارجش خیلی سبکتر باشد پیدا می‌کنند امروزه دروزارت مالیه یک مالیاتهائی وصول می‌شود که خرجهای فوق العاده ازقبیل صدی پنحاه و صدی شصت دارد و این مالیات‌ها غالبا“ مالیاتهای جنسی است که درمملکت ما صدی پنجاه وصدی شصت بلکه زیادترخرج برمیدارد تاوصول شود وبالاخره پرزحمت ترین مالیاتهاهم درایران همین مالیات جنسی است که زحمات زیادی هم برای مأمورین وهم برای مؤدیان ایجاد می‌کند بنابراین کلیه مالیاتهای مستقیم ماهمین حال دارد ویکی هم تحدید تریاک است که مخارجش نسبتا“ بیشتراست بعقیده بنده مجلس شورای ملی ودولت باید یک فکری بکنند واین مالیاتها رایک طوری تغییر وتبدیل بدهند که این مخارج گزاف رانداشته باشند، مطلب دیگری که می‌خواستم بعرض آقایان برسانم این است که وقتی که درهیئت وزراء یادرکمیسیون مشغول تنظیم بودجه می‌شوند باید احتیاجات مملکتی را ازنقطه نظر الاهم فالاهم درنظربگیرند وروی آن بودجه مملکتی راتنظیم کنند مثل اینکه فرض بفرمائید دولت آلمان به بحریه وبه قشونش خیلی اهمیت می‌دهد اول بودجه وزارت جنگ وبحریه اش رامینویسد مثل اینکه ماخودمان درچند سال پیش بودجه وزارت جنگمان را اهمیت می‌دادیم ورقم بزرگ بودجه مابود ولی حالا دراین بودجه وقتی که ملاحظه میفرمائید می‌بینید که یک معایب اساسی هست مثلا بعقیده بنده اگر بخواهیم ترقی کنیم باید رقم معارفی مادربودجه بیشتر ازاین باشد متأسفانه حالا یک رقم خیلی کوچکی است دربودجه ماومخصوصا“ خصوصیاتش خیلی بدتنظیم شده است. مثلا مامی بینیم معلم درمملکت ماهشت تومان ده تومان الی بیست تومان حقوق دارد. معلمی که باید جوانان آتیه مارا تربیت کند وقوه معنوی این مملکت دردست همین آقای معلم است این معلم ماهی دوازده تومان حقوق دارد درصورتیکه دروزارت خانه‌های دیگر چهل تومان وپنجاه تومان و شصت حقوق می‌گیرند وحداقلی که می‌گویند کم است واول اشل است سی و دوتومان است اماحقوق معلمین اینطوراست وهیچ توجهی هم نمی‌شود. بلاخره هیئت وزراء ومجلس بایستی ازنقطه نظر الاهم فالاهم بودجه راتنظیم کنند معلمی که درهرمملکت ترقی اول درجه اهمیت را دارد این معلم دراینجا دوازده تومان حقوق می‌گیرد و این برای این است که بودجه ازنقطه نظر الاهم فالاهم تنظیم نشده است وبطور پیش آمد تنظیم شده واین خیلی اسباب تأسف است بنده یک مثلی می‌زنم برای آقایان ازنقطه نظر اهمیت معلم درممالک متوسطه اروپا یک معلمی که حضرت والا شاید خوب اسمش رابدانند مسیو فنس کریت این شخص درکلاس اخرمدرسه متوسطه پاریس هفته دو دفعه وهردفعه دوساعت درس می‌داد و این شخص درماه هزار فرانک حقوق می‌گرفت که دویست تومان وچیزی بالاتر می‌شود که تقریبا درماه شانزده ساعت درس می‌داد آنجا هم سالی نه ماه مدارس کارمیکنند اگرحساب کنید می‌بینید درسال دوهزار و چهارصد تومان این شخص پول می‌گرفت وتقریبا“ صدو چند ساعت درس می‌داد ساعتی بیست تومان می‌گرفت وآن وقت این شخص معلم مدرسه متوسطه بود وماحساب کردیم که این شخص عایداتش درسال ازراه معلمی پانزده هزار تومان بود درضمن کتاب هم چاپ می‌کرد بالاخره معلم درفرنگستان درسال بیست هزارتومان عایدی دارد اما این جا بیک معلم متوسطه درماه بیست و پنج تومان می‌دهند. البته تصدیق میفرائید که مملکت ما ازنقطه نظر علمی به این شکلی که الان وزارتخانه

ها حقوق می‌دهد ترقی نخواهد کرد زیرا علم وقتی ترقی می‌کند که مشتری داشته باشددراین هیچ شکی نیست وقتی که بنده می‌بینم به معلمین پانزده تومان حقوق می‌دهند واشل درجه یک وزارتخانه سی ودوتومان است وفقط یک مختصری سواد فارسی لازم دارد قطعا“ اورا ترجیح می‌دهم واگر بودجه معارف مااینطور باشد قطعا“ علم ترقی نخواهد کرد کرد والبته بایدهیئت وزراء ومجلس شورای ملی باین موضوع اهمیت بدهند که برای آتیه ما اهمیت دارد اغلب درممالک اروپا وقتی بودجه رامطالعه می‌کنید می بینید آرزوهای ملی ومرام ملی روحش دربودجه مملکتی است مثل اآلمان ترقی نظامیش را می‌خواست ارقام خیلی هنگفتی دربودجه مملکتش دیده می‌شد امروزه درمملکت ما آرزوی عمومی چنانچه دراین یکساله مشاهده شده اصلاح وضعیات اقتصادی است

اعلیحضرت درنطق افتتاحیه شان فرمودند ودولت هم پرگرامش راآورد موادبرجسته آن اصلاح وضعیات اقتصادی بود ومجلس شورای ملی هم همیشه اظهار علاقه مندی نسبت به پیشرفت وضعیات اقتصادی کرده است امابدبختانه دراین مملکت هیچ عملی دراینخصوص نشده است و فقط دربودجه ما یک رقم دو رقم می‌بینیم که یکی راجع بمسئله راه آهن است ودیگری راجع به ذوب آهن. این دوقلم بما نشان می‌دهد که دولت درصدد اصلاح اقتصادیات است اما این دورقم یک دورقمی است که یک فرجه فوق العاده می‌خواهد یعنی برای هفت سال هشت سال دیگرممکن است که کارخانه ذوب و راه آهن یک استفاده بمابدهد ولی دراین بودجه هیچ اصلاح فوری دیده نمی‌شود وبایستی مادراین بودجه یک ارقامی که برای صرف اصلاحات فوری وضعیات امروزه باشد به بینیم نه برای چهارسال پنج سال دیگر، برای امروزه بنده رقمی نمی‌بینم که یک امید ونویدی بمن بدهد که دولت درصدد اصلاح وضعیات خراب اقتصادی امروزه است واین خیلی اسباب تأسف است. دیگر اینکه دربودجه مملکتی که فلاحتی است می‌بایستی یک ارقامی برای ترقی فلاحت به بینیم یعنی برای مدرسه فلاحت، برای نمایشات فلاحتی و بدبختانه دراین بودجه‌ها که بنده مطالعه کردم چه مال پارسال وچه مال امسال یک رقمی که تناسب داشته باشد با وضعیت مملکت ما که مملکت فلاحتی است ندارد. تازه یک مدرسه درطهران درست کرده‌اند یعنی فقط یک کارهای کوچکی درطهران می‌شود وبنده عقیده‌ام این است که باید دولت ومجلس شورای ملی یک اهمیت مخصوصی درموقع بودجه بوضعیات فلاحتی مملکت بدهند مملکت ما ازنقطه نظر صنعتی خیلی بعقیده بنده مشکل است که یک ترقیات سریعی بکند اما نظر باین که ما فلاحت راداشته‌ام ویک عادتی بان داریم اگردرصدد توسعه واصلاح وتکمیل آن برائیم قطعا“ یک استفاده‌های خیلی خوبی ازنقطه نظر اقتصاد مملکت می‌بریم ومعتقدم که دولت باید درصدد باشدکه برای حالا یاسال آینده بودجه برای فلاحت ما دروزارت فوائد عامه منظور کند که اقلا چند مدرسه درولایات درست کنند که انها اصول جدید زراعت رادراین مملکت رواج بدهند ودربعضی ولایات یک محصولاتی عمل بیاورند که حالا هیچ عمل نمی‌آید مثلا درکرمانشاه پنبه خوب عمل می‌آید ولی درآنجا بدبختانه هیج پنبه کاری نیست یعنی هست ولی خیلی مختصر درصورتیکه اگرتشویق وترغیبی درآنجا نسبت به این مسئله بشود وفلاحین آن جا راعادت به کشت پنبه بدهند ممکن است سالی پنجاه هزارتومان عایدی پنبه باشد درصورتیکه الان هیچ پنبه که قابل توجه باشد درانجا کشت نمی‌شود وهمین طور درنقاط دیگربنده معتقدم که برای اصلاح اقتصادی ماو برای اینکه دربودجه مادرآتیه موردخطرو مهلک واقع نشود باید کوشش فوق العاده دراصلاح اموراقتصادی وفلاحتی مابشود واصلاحش هم این

است که دولت یک مزارع سرمشق درولایات ویک مدارس علمی هم درایالات تشکیل بدهدکه بلکه انشاءالله یک نهضت فلاحتی جدیدی درایران بشود

رئیس-آقای یاسائی

یاسائی-تذکراتی که نماینده محترم راجع ببودجه مملکتی دادند غالبان طرف توجه است ونمایندگان محترم هم متذکر هستند وهمینطور اعضاء کمیسیون بودجه و دولت هم متذکرند وحتی المقدورسعی کرده‌اند که این نظریات عملی بشود. ولی مقدمه ازنقطه نظر توضیح ناگزیرم عرض کنم که درسنه گذشته چهارماه بآخر سال مانده پیشنهاد شد که ما یکمرتبه به چهار دوازدهم رأی بدهیم که فرصت پیداکنیم بودجه‌های ۱۳۰۶ رابطورتفصیل رسیدگی کنیم ومجلس هم نظرخودش رابطور تفصیل بگوید واعمال کند. متأسفانه کمیسیون بودجه موفق نشد به اینکه زودتر این بودجه تفصیلی را حاضر وتقدیم مجلس بکند که سریعتر مطرح وگذشته باشد. چرا موفق نشد؟ برای اینکه باصطلاح اصولیین وضع این بودجه‌ها وضع تخصصی است تخصیصی نیست. یعنی خودبخود درست شده وروی یک مطالعه ودقتی ننشسته‌اند که یک وجوهی رااختصاص بدهند بیک مصرف معینی تشکیلاتی هم که داده شده ودواثری هم که ایجاد شده غالبا“ همینطور است باین جهت وقتی که بدقت به بودجه‌های وزارتخانه‌ها نگاه می‌کنید می بینید که ازنقطه نظرتشکیلات ازنقطه نظر موازنه اعتبار وزارتخانها وحقوق مستخدمین هیج باهم طرف تشابه نیست من جمله مستخدمین وزارت پست و تلگراف که دارای حقوق خیلی کمی بودند ومعتاد هم بودند وقتی که قانون استخدام مجری شده است و خواسته‌اند ماده(۶۶) قانون مزبور را اجرا کنند حقوق مستخدمین رادرنظر گرفته‌اند وبرای آنها درحدود آن حقوق رتبی معین کرده اندلهذا مستخدمین وزارت پست و تلگراف دارای رتبه دانیه شده‌اند ولی مستخدمین وزارتمالیه وسایر وزارتخانه‌ها دارای رتبه‌های عالی هستند الان که مابدقت وارد بودجه پست شده‌ایم می‌بینیم که مستخدم تلگراف چهل وپنج سال خدمت دارد تازه حقوقش چهل تومان است. اگرکسی بوضعیت پستخانه مرکزی مراجعه کند می‌بیند محل وجای مناسبی ندارد. یک میز وسط گذارده‌اند وچهل نفردرآنجا نشسته‌اند همه مسلول و ناخوش درهوای بد. درصورتیکه کاراین مستخدمین بیش از همه است، همینطور وقتی که مابدقت وارد می‌شویم دربودجه وزارتمعارف می‌بینیم همین وضعیات درآنجا هم هست وهمینطور که آقای فرمند تذکر دادند حقوق معلمین مخصوصا“ درولایات هشت تومان نه تومان است آنوقت پیشخدمت دروزارتخانه‌ها سی وهفت سی وهشت تومان حقوق دارد وعجب دراین است که مجلس هم درسنه ۱۳۰۴ اینهارا تصویب کرده. این تذکر بنده ازباب این بودکه این وضعیت دردوره پنجم وششم ایجاد نشده این وضعیت ازدوره چهارم بوده است والبته مجلس دوره چهارم هم که دربادی امر اعمال نظردربودجه مملکتی میکرده است شایدموفق نشده است که اصلاحات بیشتری بکند واین بودجه‌ها که بنظر غیرعادلانه می‌آید تصویب شده وهمان هم مبدأ وملاک شده است برای بودجه‌های سنوات بعد منتهی ما حالا سعی وکوشش می‌کنیم که جرح وتعدیل شود من جمله ازچیزهائیکه شاید آقایان یا آنهائی که اطلاع ندارند قبول نکنند و تعجب کنند این است که روزگذشته درکمیسیون بودجه رسیدیم بیک اقلامی که نوشته بودند تلگرافچی پیدکان. یا بیدکان پرسیدیم که این اسم جائی است دراطراف طهران. گفتند خیریک عده مستخدمینی هستند درتلگرافخانه هند واروپ که بحقوق دولت ایران نوکرآنها هستند واعتنائی هم بماندارند. پرسیدیم ما قرارداد التزامی داریم؟ گفتند خیرگفتم چندسال است که این رویه مجرااست. گفتند ده بیست سال است گفتیم دراینمدت هیج وزیری پیدانشد که

بگوید بچه مناسبت ماکه قرارداد التزامی نداریم در تمام خطوط جنوب وشرق وغرب اینها مستخدمین دیگرانند ولی ازبودجه مملکت ایران حقوق می‌گیرند؟

این چیز غریبی است نوکردیگران هستند واختیارشان هم دست وزیر پست و تلگراف نیست ولی ازبودجه ماحقوق می‌گیرند!! واین قضیه ازسابق هم مورد توجه نشده است نمایندگان وخودبنده هم متوجه این مسئله نبوده‌ایم من جمله دولت درضمن آن اعتبارات کلی که باسم مخارج آورده است درکمیسیون بودجه یک مبلغی باسم مخارج قرانطینه‌های جنوب معین کرده است پرسیدیم این کسانیکه مأمور صحیه هستند نوکر دولت ایرانند؟ گفتند خیر. گفتم بچه مناسبت ماباید حقوق بدهیم، اینهاکی هستند….

وزیرمالیه-این مال گذشته است مال حالا نیست

یاسائی-منتهی کمیسیون بودجه رأی نداد وحذف کرد این قلم درلایحه دولت بود ولی دراین راپورت نیست…

وزیرمالیه- این آقا مال تصفیه حساب گذشته است.

یاسائی - من چیزهائی ازچیزهائی که دربودجه بود ششصد وپنجاه هزارتومان به اسم قرض ارزاق بودبود. نظر آقایان هست کرارأ این جا مذاکره می‌کردیم که هفت هشت کرور اضافه عایدات است آنوقت بایک عجله وشوقی مصرف هم برایش معین کردیم ازقبیل بانک ملی، فلان، فلان بعد معلوم شد که اینها بخورد ارزاق رفته است. حالا آقای وزیر مالیه جدیتی کرده ان ویک انتظامی درتشکیلات ارزاق داده‌اند و بودجه اش رابکمیسیون آورده‌اند. ولی درهر صورت یکمقدار زیادی بمصرف اداره ارزاق رسیده است که خرج خرید موتورهائی که دراداره حمل ونقل ارزاق بودوحالا منحل کرده‌اند شده است. راستی راستی اگرماوکیل ونماینده حقیقی ملت باشیم باید اقرار کنیم که یکقسمت ازاین مخارج سفیهانه است. اولین وظیفه مهم مانظارت درخرج ودخل مملکتی است ولی متأسفانه درادوار گذشته مجلس موفق بانجام این وظیفه نشده است وامیدواریم که درسه چهار ماهه آخر سال مجلس موفق بشودکه یک مطالعات دقیقانة بطور تفصیل دراین بودجه‌ها بکند واین اعتراضی که آقای فرمند فرمودند که چرا اقلام خرج بطورکلی معین نشده است این کار را کردیم وراپورت کلی بودجه وموادقانونی مربوطه بآن راجلوتر دادیم که ازیکطرف مجلس وارد شود بآن راپورتیکه کمیسیون بودجه تمام کرده وداده است وازطرف دیگرهم ما بتدریج وترتیب این بودجه‌های تفصیلی وزارتخانها راحاضر وتقدیم کنیم که تاآخر سال مجلس موفق شود یک بودجه تفصیلی بتصویب برساند. تاکنون بودجه وزارت جنگ، بودجه دربار، بودجه وزارت خارجه تصویب شده است و راپورت آن هم تقدیم مجلس شده است، بودجه وزارت فوائد عامه هم تمام شده که قریبا“ راپورت آن داده می‌شود. بودجه وزارت معارف هم نصف آن تمام شده وبالاخره مامشغولیم وبودجه‌های وزارتخانهارا بطورتفصیل نگاه ومراجعه می‌کنیم وتقدیم مجلس مینمائیم. این راپرت ازاین نقطه نظر تقدیم مجلس شد که الان بودجه وزارت امورخارجه تحت طبع است وتقدیم می‌شود وبطورتفصیل مطرح ومطالعه میفرمائید آنرا که تصویب وتمام کردیم آنوقت بودجه وزارت معارف رامی آوریم والا اگر غیرازاین می‌کردیم شما موفق نمی‌شدید که بطور تفصیل رسیدگی کنید و بطورتفصیل هم ازعهده تصویب این بودجه‌های باین طولو تفصیل هم ازعهده تصویب این بودجه‌های باین طول وتفصیل بر نمی‌آمدید مگر اینکه دربست تصویب شود. بنده گمان می‌کنم که اگراین چند ماهی که بآخر سال مانده است مجلس تمام وقت خودش را صرف گذراندن این بودجه‌ها بکند بمورد است ولی البته بترتیب باید باشد یعنی نباید دریک هفته بودجه وزارتمعارف را

مطرح کرد. در یک هفته بودجه وزارت امورخارجه را ودریکهفته هم بودجه وزارت داخله را وبالاخره درهمان حینی که مجلس بودجه‌ای تقدیمی کمیسیون را تصویب می‌کند کمیسیون هم سایربودجه‌ها راتکمیل و تقدیم می‌نماید ودرنتیجه کمترهم وقت تضییع وتلف می‌شود و ممکن است موفق به تحصیل آن منظور بشویم والا اگرما صبرکنیم وتمام بودجه‌های تفصیلی را درکمیسیون مطالعه کنیم ویک مرتبه راپرت بدهمی آنوقت وقتی برای مجلس باقی نمی‌ماند که بآنها رسیدگی کند. دیگر ازجمله ایراداتی که آقای فرمند فرمودند این بود که بعضی از این عوائدی که درستون عایدات قید شده است صورت قانونی ندارد وذکری هم نکردند که کدام قلم است. شاید مثلااز قبیل تحدید وبعضی چیزهای دیگرباشد ماهم تصدیق می‌کنیم ولی وقتیکه مجلس درسیصد وچهاروسیصد وپنج رأی داده باشد باینکه این عایدات درحدود این مبلغ گرفته شود قانونی است واشکال قانونی ندارد منتهی یک وضعیتی بود و مجلس هم هرساله آن وضعیت راتثبیت کرد وقانونا“ آنرا ادامه داد والبته مجلس بهر صورتی که تصویب کرده صورت قانونی دارد. دیگرفرمودند که ماباید نظری بسرمایه ملی داشته باشیم وبالاخره دولت که سالی هفتاد کرورازمردم می‌گیرد باید فکر کنیم که درسال بعدهم ممکن است این مبلغ راگرفت یانه وازنقطه نظردخل وخرج ملت باید یک نظری داشته باشیم ونباید تنهانظرمان بخرج ودخل دولت باشد بلکه نظری هم باید بواردات وصادرات داشته باشیم. این فرمایشات تمام بجای خودش صحیح است ولی بالاخره باید دانست که این هفتاد کروری که دولت ازمردم میگیردمجددا“ بمردم برمیگردد وهمینطور که شما یک ستون عایداتی دارید درمقابلش هم یک ستون مخارجی دارید که برمیگردد باشخاص ومردم. اما اینکه از سرمایه وثروت ملی ما سالی چهل پنجاه کرور خارج می‌شود وما بأزائی ندارد یعنی صادرات ماکمتر ازوارداتمان است. علی ای حال اینطوراست یعنی چه شما ازمردم بگیرید ودرخزانه جمع کنیدوبازبرگردانید بمردم وچه دولت بافلان سرمایه دارومتمول این کار رابکند بالاخره ازطریق بودجه عمومی دولتی نمی‌شود این وضعیات رااصلاح کرد. بله اگرما بتوانیم تقلیلی درمخارج خودمان قائل شویم ودروضعیت زندگیمان یک جرح وتعدیلی بکنیم خیلی خوب است یعنی اگر شماکه آقای فرمند هستید توانستید مثل آقای مدرس زندگی کنید این تفاوت پیدامیشود ولی مادامی که من وشما قانع نیستیم فایده ندارد وبایددر صدد تکثیر عایدات برآمد. اشخاصی که معتاد شدند به زندگانی لوکس، چنانکه یکمرتبه دیگر هم بنده عرض کردم که این زندگانی که مأمورین دولت هم به سوغات بولایات هم برده‌اند باید بالاخره چاره اش راازطرف دیگر کرد. کسیکه معتاد شد باینکه باچراغ الکتریک استضائه کند دیگر باچراغ موشی نمی‌تواند زندگانی کند. شما که حاضر شدید دراین خیابانهای پرگل ولای بااتومبیل حرکت کنید دیگر نمی‌توانید حاضر شوید باالاغ حرکت کنید چه رسد باینکه پیاده بروید. پس باید ماازطرق اقتصادی وغیره ذلک درصدد تحصیل عایدات برآئیم واین فکر تقلیل مخارجی که درنظر آقایان هست فایده ندارد. بالاخره دروازه‌های مملکت مابرروی دنیا باز است چنانکه دروازه‌های سایر ممالک هم بر روی مابازاست وارتباط اقتصادی وتجارتی مارا ملزم می‌کند که زندگانی کنونی دنیا راقبول کنیم و خواهی نخواهی اینطور شده است پس باید درصدد تکثیر عایدات برآئیم تازندگی ما ازحیث دخل وخرج تشابه پیدا کند بازندگانی سایر ممالک دنیا. این جا حقیقة قضیة اساسی مسئله اقتصادیات است و مربوط به دخل وخرج پنجاه کرور عایدات دولت ما نیست. بالاخره شما چه پنجاه کرور و چه صد کرور بگیرید

باز برمیگردد بملت. اگریک چیزهائی بخارج می‌رود خود ملت بیشتر بخارج می‌فرستد تادولت. اگریک محاسبه دقیقی بکنید می‌بینید که این مغازه‌های پراز اشیاء لوکس درلاله زار وسایر جاها خریدارش تنها مستخدمین دولت نیستند ملاکین هم هستند، متمولین هم هستند تجارهم هستند، همه طبقات مردم خریدار این اشیاء لوکس هستند پس گناهی ازاین رهگذر متوجه دولت و بودجه عمومی نیست. موضوع دیگری که آقا مورد تنقید قراردادند این بودکه باید مراعات این نکته بشود که هرمالیاتی که ماوصول می‌کنیم باید خرج وصول آن متناسب باشد یعنی زیاد نباشد. اینهم یک حرف اساسی است که اگرمالیاتی ازملت می‌گریم درنظر داشته باشیم که لااقل صد ده یاصد پانزده بیشترخرج وصولش نشود بنده معتقدم که درایران با این تشکیلات وا این قاچاق کاری مردم دربرابر دولت مامی‌توانیم اجازه بدهیم که تاصد بیست هم خرج وصول مالیاتها بشود ولی اگرصد بیست وپنج شد بنده هم تصدیق می‌کنم که زیاد است. ازآن جمله مالیات نواقل بود که درغالب ولایات صد شصت خرج وصولش بیشتر می‌شد واین کار لغوی بود. دولت یک تومان می‌گرفت شش قران خرجش می‌کرد. درقسمت مالیات جنسی هم که فرمودندخرج وصولش زیاد می‌شود بنده هم همینطور عرض می‌کنم وصورت مجلس وصورت مجلس درموقع گذشتن مالیات ممیزی حاضر است که بنده پیشنهاد کردم مالیات جنسی را حذف کنند زیرا بیشتر ضرر متوجه دولت می‌شد منتهی وکلای کردستان وبعضی نقاط که غلاتشان زیادتراز سایرنقاط بود حاضرنشدند والا این معنی را خود بنده وغالب از نمایندگان آن دوره هم حس کردیم وپیشنهاد کردیم منتهی مجلس موافقت نکرد که مالیات جنسی ازبین برود و امیدوارم که ما موفق بشویم مالیات ارضی ومراع و مواشی راهمینطور که دولت هم پیشنهاد کرده است اساسا“ ملغی کنیم ومردم را ازگلاویز شدن با محصلین وتحصیلداران مالیه راحت کنیم والا مادامیکه شما قانون مصوب باسم قانون ممیزی املاک اربابی دردست داریدو درآنجا قید کرده‌اند که مالیات جنسی را ازسه خروارببالا بگیرند جای اعتراض نیست، زیرا بالاخره باین قانون مجلس رأی داده است ومادام که این قانون ملغی نشده است ماحق اعتراض وانتقاد نسبت به آن قانون نداریم واین اعتراض هم دراین مورد محل ندارد. یک چیزی که بیشتر مورد توجه آقای فرمند بود این بود که مانظرمان ببودجه عمومی مملکت بیشتر باید ازنظر اقتصاد یات باشد ودراینمدت کارهای اقتصادی برجستة نکرده‌ایم بنده تصور می‌کنم قضیه برعکس است اگردولت ایران باموافقت مجلس یک اقدامات اساسی دراین سنوات. اخیر کرده است بیشتر ازنقطه نظراصلاحات اقتصادی بوده است شما پنج سال پیش اصلا راه سازی رابلد نبودید یعنی راهی نبود ولی الان قسمت مهم راههای اصلی این مملکت شوسه و تسطیح شده است. سالی چهار کرور پول پیدا کردید وتخصیص دادید باین کار ومرتبا“ هم راهها ساخته می‌شود وتاچند سال دیگر تمام راه‌ها شوسه می‌شود. این یک کارمهم اقتصادی است که چند سال پیش اصلا حرفش نبود. مسئله عایدات قند وشکر پیش اصلا“ حرفش نبود. مسئله عایدات قند وشکر وایجاد راه آهن وکارخانه ذوب آهن واستخراج آهن ازمعدن اینها مهمترین مسائل اقتصادی این مملکت است وبالاخره دراین چند سال ما اقدام واهتمام کردیم ودولت هم همت و سعی کرد وفعلا“ هم دردست اقدام وعمل است والبته شما که خودتان راتحصیل کرده میدانید باید بیشتر بمرور زمان قائل باشید. این اخلاقی که درما ایرانیان است که اگر یک کاری فردا میسر شد درست است والا نادرست این رانباید قائل شد. اصلاحات مرورزمان لازم دارد، وقت لازم دارد. آن روزیکه شروع می‌شود هرکاری هر اصلاحی بطورناقص است وبتدریج روبه تکامل می‌رود. فرمودند که توجهی ازطرف دولت بمسئله

فلاحت نشده. اگر نظر مبارک باشد لایحه اضافی وزارت فوائد عامه راکه مجلس رد کرد بیشترش راجع بتوسعه امور فلاحتی بود. شما رأی دادید مسترهسکل متخصص رابرای اینکارآوردند والان هم ماهی ده هزارتومان خرج این آدم است یک اداره هم دروزارت مالیه تشکیل شده که اداره لغوی است و وجود این آدم هم عاطل وباطل است وهیچ استفاده ازش نمی‌شود ودولت هم دراستشارات مربوط بخالصجات وغیر آن اصلا به بازیش نمی‌گیرد. خلاصه یک اداره برایش تأسیس شده وحقوق هم می‌گیرد زیرا کنتراتش رامجلس تصویب کرده است ودولت هم حق دارد ولی هیچ فایده ندارد چرا برای اینکه مارأی ندادیم باین اعتبارات واعتراض هم نباید بدولت کرد زیرا مجلس لایحه اضافی وزارت فواید عامه را باآن اصراری که آقای رئیس الوزراء پشت این کرسی کردند تصویب نکرد. بنا براین دیگربنده وشما حق نداریم اعتراض کنیم والا دولت سعی واقدام خودش را دراین قسمت به اندازه که وجوه عمومی اجازه می‌داد و به ان اندازه که پول داشتیم کرد ویک مسائلی راهم ازنقطه نظراقتصادیات واقدامات عملی وعلمی نسبت بامور فلاحتی درنظرگرفت ولی متأسفانه نشد. فعلا“ هم دربودجه وزارت فوائد عامه یک اعتباراتی درخواست شده است وکمیسیون هم تااندازه موافقت کرده است وانشاءالله می‌آید درمجلس وبطور تفصیل مطرح شورواقع می‌شود و مسئله اصلاح امورفلاحتی هم آنطوریکه ممکن ومیسراست اقدام مقتضی خواهد شد. امایک نکته اساسی را ازنقطه نظربودجه مملکتی ناگریزم تذکر بدهم وقطع دارم که اغلب اقایان هم متوجه هستند وآن این است که مایک ملاک ومیزانی برای مخارج مملکتی دردست نداریم وهمانطور که اول عرض کردم بطور دیمه ازروی تخصص یک مخارجی مرتب شده است ومی آورند اینجا وماهم روز نظریات خصوصی رأی می‌دهیم. ولی بودجه مملکتی راماباید مرتب کنیم که حساب این را قبلا کرده باشیم که مثلا صد چند قلان مبلغ پولی که داریم امسال باید خرج فلان مسئله بشود یاصد سی وصدچهل خرج قشون، صد بیست خرج معارف، صد ده خرج صحیه، یاصد فلان خرج عدلیه شودویک تناسبی درنظربگیریم وبودجه بنویسیم، ولی چرا دراینمدت بانجام این امر موفق نشده‌ایم برای اینکه بعقیده بنده این مسئله کارمجلس تنها نیست کاردولت تنها هم نیست. این مسئله یک شورای دولتی لازم دارد که اینگونه نظریات درآنجا مطرح واعمال شود که متأسفانه آن رانداریم. حالاکه نداریم خود دولت می‌بایست دریک جلساتی بنشیند و لااقل بودجه سنه ۱۳۰۷ رابایک اصولی تنظیم کند. نظریات مختلف است هم بین وزراء و هم بین وکلاء. یکی عقیده اش این است که باید اعتبار قشون رازیاد کرد. یکی عقیده اش این است که باید اعتبار معارف رازیاد کرد. یکی معتقد است باید اعتبار صحیه را زیاد کرد. هرکس یک نظری دارد این نظرها گرفته می‌شود وبالاخره دریک جائی مستقر می‌گردد که مثلا“ ماباید صدچند عوائد ملکتی را صرف قشون کنم وصدچندش راخرج صحیه ولی متاسفانه حالا این طور نیست بودجه قشون ما نوزده کرور است. بودجه صحیه دویست هزارتومان بودجه وزارت داخله پنج کروراست. بودجه وزارت معارف دوکرور. خلاصه هیچ تناسبی دراعتبار وزارتخانه‌ها ملحوظ نیست

مدرس- مقاطعه است

یاسائی- آنوقت می‌بینید که رئیس صحیه بیچاره بااین جدیتی که بخرج می‌دهد می‌بایست هر روز بیاید بالتماس وعجز ولایه ده هزارتومان پنجهزار تومان ازاین گوشه و آن گوشه پیدا کند برای مخارج صحیه درحالتی که همه ماها موافقیم باصحیه وهمه داد می‌زنیم که اوضاع صحی درولایات بد است، مریضخانه

نیست. فقرا دارند می‌میرند، نفوس این مملکت درکم وکاست است، باید یک فکر اساسی کرد، درموقعش کنفرانس می‌دهیم، حرف می‌زنیم در روزنامه هم مقالات نوشته می‌شود ولی راه عملیش راگم کرده‌ایم. راه عملیش این است که مااساسا“ بنشینیم به بینیم فوائد مملکتی را روی چه ملاک ومیزانی باید تقسیم کرد. این مملکت بچه چیز احتیاجاتش بیشتر است وباصطلاح الاقدام و الاقدام و الاهم فالاهم چیست وچطور باید این بودجه را تنظیم کرد والا اینها بودجه هائی است که خودبخود درست شده است بنده عقیده‌ام این است که مقدم برتمام مخارجیکه ما می‌کنیم مخارج قشونی است. عقیده شخص بنده این است برای اینکه هرچه قشون ما قوای نظامی مابیشتر شد اهمیت وعظمت مابیشتراست. ممکن است یکی عقیده اش این نباشد عقیده اش معارف یاصحیه مقدم باشد بنده عقیده‌ام این است که قشون برصحیه هم مقدم است ممکن است ازگوشه وکنار اعتراضات بشود ولی بالاخره بهتراین است که قضایارا بازکنیم. احتیاجات مملکتی رادرنظر بگیریم. ، نظریات سیاسی ونظامی واقتصادی ومعارفی را روی هم بریزیم وتوأم کنیم. آنچه ازمیانه شورمجلس ودولت بیرون میأید آن می‌شود بودجه حسابی آنوقت مابدنیا میگوئیم ما سالی شصت کرور عایدات داریم، اینطور صلاح دانستیم که سالی سی کرورش راخرج قشون کنیم بقیه اش راهم خرج قوه قضائیه ومعارف وسایرمؤسسات بکنیم ومادامی که این رویه اتخاذ نشود خود ماها باید تصدیق کنیم که این بودجه‌ها اساسی نیست ومذاکراتی که ماها می‌کنیم چه بعنوان مخالفت وچه بعنوان موافقت اینقدرها مورد ندارد. این بودجه‌ها همینهاست که دولت می‌دهد.

بالاخره ماخیلی سعی می‌کنیم می گوئیم دروزارت پست وتلگراف چرافلان مستخدمی که سی سال است خدمت می‌کند حقوقش برتبه تبانی نرسیده است، کسی که مشمول قانون استخدام باشد لااقل باید حقوق رتبه یک رابهش داد ما بدولت این را تذکر می‌دهیم سی ودو تومان می‌کنند ولی این اصلاح بودجه نیست با اینکه مخارج مستخدمین پیدکان یابیدکان رادیگر رأی نمی‌دهیم میگوئیم مامستخدمین پست وتلگراف که نوکردیگری باشند حقوق ازما بگیرند وماهم در مقابل آن تعهد وقراردادی نداشته باشیم نمی‌خواهیم ودیگراین کار سفیهانه راتکرار نمی‌کنیم. معذلک این قسمتها اصلاحات اساسی دربودجه مملکت نیست. اصلاحات اساسی آنست که بنده تذکر دادم واستدعا دارم آقایان هم یک مطالعه ودقت بیشتری دراین قسمت بکنند که بودجه ۱۳۰۷ ازاین نقطه نظرتنظیم شود که مامقایسه کرده واحتیاجات ومقتضیات مملکت رادرنظر گرفته بیک تناسبی وروی یک ملاک ومیزانی مخارج مملکتی رامعین کنیم

رئیس-آقای مدرس

مدرس-همیشه خبرهائی که ازکمیسیونها تقدیم مجلس می‌شد چونکه البته بدوأ آقای رئیس آنهارامطالعه می‌فرمودند من همیشه بنظر تصدیقی بآنها نظر می‌کردم بجهة این که آقای رئیس رادراین گونه امور ابصر از خودم می‌دانستم ومیدانم لهذا اجمالا“ تصدیق می‌کردم که اشکال قانونی یقین ندارد. درهفته گذشته یک لایحه بود درآن جلسه یک اشکالی شد آقای رئیس فرمودند خوب اگر اشکالی دارد مجلس قبول نکند. ازاین قضیه من استباط کردم که ممکن است خبری بنظرشان اشکال قانونی داشته باشد ولکن اظهارنفرمایند فذرهم فی خوضهم یلعبون بجهه اینکه خودشان قبول کردند اضافه خرج بود ولی بنظر مجلس واگذار کردند لذا احتمال می‌دهم یک راپرتی بنظرشان اشکال داشته باشد وساکت باشند بگویند خودمجلس دراطرافش نگاه می‌کند. لهذا عقیده من این است که راپرت کمیسیون بودجه که داده است به هیچ رویه وبهیچ قانونی راپرت بودجه مملکتی

نیست. شایدآقای رئیس هم نظرشان همین باشد که احتمال می‌دهند لیکن نظر کرده باشند که خوب اگر اشکالی دارد خود مجلس نظرکند والا این بودجه مملکتی که اسمش بودجه مملکتی باشد نیست وهیچ شباهت بودجه مملکتی جمع وخرجی که ما بتوانیم بجمعش درست رأی بدهیم وبخرجش درست رأی بدهیم بنظر من ندارد. ظاهرا“ این بودجه که یک کلمه چهارحرفی یاپنج حرفی است این همان عبارت جمع وخرج قدیم است. سابق یک جمع وخرجی می‌نوشتند برای مملکت وبرای هرولایتی هم یک کتابچة دستورالعمل می‌نوشتند رویش می‌نوشتند (جمع وخرج) که عایدات رافقره بفقره معین می‌کردند که مادرزمان سابق درولایت اصفهان خودمان یک چند تاش رادیدیم غالبا“ جلدهایش هم مخمل بوده رویش نوشته بود (جمع وخرج) هرجمعی و هرعایدی بقلم مخصوص درآنجا نوشته شده بود هرخرجی بخصوصه درآنجا نوشته شده بود اگرازکسی چیزی مطالبه می‌کردند میگفت کتابچه راببینیم این قلم تویش هست یانه؟ مطالعه می‌کردند اگردر دستورالعمل بود قبول می‌کردند والا نمی‌کردند. حالا این بودجه مملکتی هم می‌خواهند ظاهرا“ بفرمایند همان است. جمع وخرج یعنی این چیزهائی که ازمردم گرفته می‌شود واین چیزهائی هم که خرج می‌شود حالا اعتمادا“ بوزیرمالیه واعتمادا“ بمخبر کمیسیون ماآمدیم وگفتیم مذاکرات کافی است ورأی دادیم. رأی گرفتیم وگذشت …

مخبر- رأی که گرفته نمی‌شود

مدرس- پس فایده اش چیست. فایدة اینکه ماباین رأی بدهیم چه چیزاست که پیش ازآنکه رأی ندادیم آن فایده مترتب نیست وبعدازرأی دادن آن فایده مترتب است؟ و اگرهم فایده نداردکه چرا آورده‌اند؟ اگرفایده دارد بعقیده من باید فایدة بودجه باشداگر چه من همیشه درمذاکراتم مستقبل نیستم وهرچه هم بآقایان رفقا نصیحت کردم که نمرنکرده است لکن دراینجا تأیید می‌کنم فرمایش آقای یاسائی راکه اخیرا“ فرمودند بودجه مملکت این است که عایدات مملکت راقانون تصویب کرده باشد. مخالفم بااینکه درضمن بیایند اینجا یک چیزی راداخل کرده باشند که سابق قانون نباشد. باید هرعایدی را دولت لایحه مشتمل برمقدماتی پیشنهاد مجلس کند و برود بکمیسیونهای قانونی سیرخودش رابکند وبعد بتصویب مجلس برود تااینکه مالیات بشود کمااینکه هر خرجی را هم همینجورباید لایحه اش راترتیب بدهند وبمجلس بیاورند وسیرقانونی خودش رابکند نه این که درضمن یک چیزهائی رادرعایدات بگنجانند ودرضمن یک چیزی راهم درمخارج بگنجانند که این لایحه خیلیش رادارد. حالا کار ندارم مقصودم این کلمه است که ماباید تمام عایدات مملکت راکه قانونی است بدانیم وبعدمخارج وزارتخانه هائی که دولت درنظرگرفته است وپیشنهاد کرده است بسنجیم وآن عایداتمان رابحسب احتیاجات بوزاتخانه‌ها قسمت بندی کنیم الا. این مثل این است که من اول زمستان است صد تومان دارم (یاسیصدتومان دارم) بقول آقا می‌گویم آدم خوب است ذغال چوب بخرد سیصدتومان راذغال چوب بخرم آنوقت درروغن و برنج گیرکنم. امااگرتمام مخارج سال رادرنظر آوردم وعایدات راهم درنظر آوردم والاهم فالاهم رادرنظرگرفتم واز روی یک فلسفه واساسی کارکردم اینطور نمی‌شود. این عرایضی که من می‌کنم نسبت بگذشته نیست این عرایض من این است که مذاکره دراین خوب است که اسباب من این است که اسباب بصیرت بشود که بودجه‌های تفصیلی که ازاین ببعد می‌نویسند از روی یک اساس ویک فلسفه آن قسمت بندیها را بکنند وداخل بودجه کنند. وکیف. وارد مسئله بشویم وآن مسئله این است که صحبتهائی که بنده اینجا می‌دارم امروز بنا بر اصول موضوعه است که مصداق مجادلة احسن باشد وآن این است که برفرض اینکه مملکت مامشروطه

باشد و مادولت مشروطه باشیم تمام جمع وخرج مفصله باید بتصویب مجلس شورای ملی باشد. من براین فرض حرف می‌زنم. حالا رئیس الوزراء توی بازار می‌رود یک وزیر می‌آورد اینجا معرفی می‌کند بدون استشاره خارج از موضوع من است. من دراین فرض حرف می‌زنم که مامشروطه هستیم. تابع قانون اساسی هستیم بودجه‌های مملکت ازیک دینارکه ازمردم گرفته می‌شود ویک دینار که خرج می‌شود باید بتصویب مجلس شورای می‌باشد برطیق یک قانونی که قانون اساسی باشد تامشروح بشود. این راهم به آقایان عرض می‌کنم دراین بودجه نسبت به گذشته حرفی ندارم هرچه شده شده است. تمام مذاکرات برای این است که کمیسیون بودجه ودولت توجه بکنند که این بودجه‌های تفصیلی که انشاءالله الرحمن نوشته می‌شود درآتیه شاید ازروی فلسفه انصاف وقانون باشدکه انشاءالله الرحمن خدمتی کرده باشیم وهمه این نظر را دارند. عدل چیست؟ انوشیروان عادلی یعنی مالیات نمی‌گرفت؟ می‌گرفت. خرج نمی‌کرد؟ می‌کرد. قشون نداشت؟ داشت. جنگ نمی‌کرد میکرد. عدل آنست که ازموردگرفته شود وبمورد خرج شود. ازهمانهائی که گرفته می‌شود خرج همانها بشود. این معنی عدل است. از ملت پولی که گرفته می‌شود بمصارفی برسد که برنفع آن ملت باشد وهذا معنی العدل. نه معنی عدالت این است که مالیات نگیرند و داد می‌زند ضعیفه که من یک مرغ دارم یک تخم مرغ ازمن نگیرید. نه یک تخم مرغ از آن ضعیفه گرفتن ظلم نیست. عدل است درصورتیکه بمصارف همان خرج کنید. صدتا تخم مرغ روی هم بگذارید یک تله بگیرید که شغال نیاید مرغ ضعیفه را ببرد (خندة نمایندگا ن) این می‌شود عدل. اثبات شیئی هم نفی ماعدا نمی‌کند مسلم است این بودجه وامثال این بودجه که گذشته بود وبعدهم که میاورید ظلم است. چه ظلمی است؟ آن ظلمی است که الملک لایبقی مع الظلم. عدل راکه عرض کردم معنایش چیست ازجایش گرفتن بقدر امکان وبمصرف همانها رساندن بقدرامکان و اگر این عمل بشود هرگزباقتصاد مملکت ضرر نمی‌زند هرگز، الان پنجاه کرور گرفته میشوداگر صدکرور ازاین مملکت هرساله گرفته شود وبمصرف خودشان برسد همیشه هم منظم است. هم معموراست، هم اقتصاد محفوظ است، نقیض کل شیئی رفعه ظلم آنست که ازجای خودش گرفته نشود ولو بجای خودش خرج بشود یا ازجا گرفته شود وبجای خودش خرج نشود این هم ظلم است. این دوتا ظلم دردنیا زیاد است ازجای خودش گرفته نمی‌شود بجای خودش خرج می‌شود یعنی خرج مردم می‌شود، ازجای خودش گرفته می‌شود بجای خودش خرج نمی‌شود این هردوصورت ظلم است ولیکن یبقی الملک. یک ظلم است که لایبقی الملک وآن این است که گرفته بشود و خرج نشود. باید کمیسیون بودجه که هیجده نفراز نمایندگان همین ملت وعضو همین مجلس هستند در این بودجه که درنظر می‌آورند (اینکه چند ورق کاغذ است) نظر کنند که ازکجا گرفته می‌شود وکجا خرج میود اگرخرج شد دربند کم وزیادش نباشند. من باآقای فیروزآبادی دراین مسئله چندان موافقت ندارم بنده می‌گویم البته خرج بشود. گرفته بشود اینهاهمه خوب است ولیکن درصورتی گرفته شود که خرج بشود یعنی بازدرمیان مردم باشد. این ضرر فاحش بمملکت نمی‌زند. ولی باید آنچه درنظرآورد این است که آنچه گرفته می‌شود بجای خودش خرج بشود من عقیده‌ام براین است که سابق براین خیلی کارهای ما مقاطعه بود باید مقاطعه موقوف بشود. نه ازجهت این است که بادولت موافق نیستم این راعرض می‌کنم. موافقت ومخالفت ربطی باین موضوع ندارد. باوضعیات موافقم یا مخالفم مربوط باینجا نیست این حرف را اساسا“ می‌گویم. اگر مملکت پولش گرفته بشود وخرج نشود مثل همین پول انحصار قند وشکر که الان تمرکز یافته است ومدتی هست که خرج

نشده است البته ضرر باقصاد مملکت می‌زند ول بمصلحه جمع شده ولی چون خرج نشده است ضرر به اقتصاد مملکت می‌زند. یکی ازوزارت خانهای مهم ما که موافقم باعقیده ایشان که گفتند من وزارت جنگ رامقدم میدانم بجهه اینکه فرمود (تأمین العباد وتعمیر البلاد) اصل ملک داری این است تأمین العباد وتعمیر البلاد این ملک داری است لکن تأمین العباد بپول نیست آقا بپول نیست. بخرج کردن پول است نه بپول. اگر شما عوض ده ملیون صدملیون برای یک وزارتخانه معین کنید فایده اش درخرج کردن پول است بنده می‌گویم کمیسیون بودجه همین مسئله را که بنده عرض کردم که مهم است وعقلا“ ونقلا“ وانصافا“ برهرچیزی، مقدم است همین راتحت نظربگیرندکه ما بیست کرور که می‌دهیم باید چقدرقشون داشته باشیم. چهل هزار بسیارخوب حساب می‌کنیم. صد هزار، حساب می‌کنیم. قشون اجباری مخارجی دارد؟ حساب می‌کنیم. قشون نتیجه مخارجی دارد؟ حساب می‌کنیم به بینیم این پول که می‌دهیم به مصارف قشون می‌رسد؟ صدهزار قشون داریم درمقابل ده ملیون مخارج پنجاه هزارقشون داریم؟…

آقاسیدیعقوب- بودجه اش مرتب است

مدرس- بله بودجه اش مرتب است مرکزیت مخارج است بایدحساب کند کمیسیون بودجه که ما این ده ملیون که می‌دهیم مقابلش چهل هزارقشون داریم صد هزارقشون اجباری داریم؟ ده ملیون مخارج صدهزار قشون اجباری است. مخارج چهل هزارقشون بنیچه است…..

بعضی ازنمایندگان- اینطورنیست

(همهمه- صدای زنگ رئیس)

مدرس- حساب است بنده ازگذشته حرف نمی‌زنم میگویم کمیسیون بودجه اینها را بدقت درتحت نظر بیاورد وبیاورد ما درمجلس رأی بدهیم. اختصاص باین ندارد. وزارتخانه‌های دیگر راجزء جزء درتحت نظر بیاورند وبیاورند اینجا ماها رأی بدهیم ولی من موافق نیستم که بایک اجمالیاتی که محتاج بیک قوانینی است؟ مثلا چند فقره دارد یکی متعلق بقانون استخدام. در آخرش درمادة ۲۱ یک چیزهائی برداشته‌اند نوشته‌اند که اصلش قانون استخدام را ملغی می‌کند این لایحه باید مفصلا“ درش مذاکره شود نه اینکه درضمن این بودجه بیایند یک همچو تصرفاتی بکنند. خیلی فقرات دراین لایحه هست واین فقرات قانون می‌خواهد. باید لایحه اش رابمجلس آورد. مجلس بکمیسیونها بفرستد، رآی بدهند. بله فایده این بعقیده من این است که از اینجا که رفت یک ده بیست کرور خرج کنند والا مانفهمیده‌ایم از روی بصیرت که جمعش چیست، خرجش چیست

وزیرمالیه- فرمایشات نماینده محترم بعقیده بنده منقسم بدو قسمت باید بشود. یکی مربوط باصل رویه است که خودشان اظهار فرمودند بر روی اصول موضوعه حرف می‌زنند واین اصول موضوعه یک اصول عملی است که ماکه قوة مجریه هستیم بهش رفتارمیکنیم. دراین قسمت بعقیده بنده مطلب خیلی روشن است وهیچ قابل اختلاف نظربین خود ایشان بابنده یانمایندگان محترم دیگر نیست. اینکه فرمودند که بایستی جمع وخرج بتصویب بمجلس برسد بنده می‌خواهم به بینم که اگر باین ترتیب عملی نمی‌شد آیا هیچ موردی برای ایشان که این لایحه را موضوع قراربدهند واین فرمایش رابکنند پیدا می‌شد؟ پس همه ازدولت وکمیسیون بودجه ومجلس شورای ملی روی این فکرو روی این عقیده کارمیکنند که باید جمع وخرج مملکت بتصویب مجلس برسد. دراین قسمت اول یک کلیاتی را هم درضمن اشعار فرمودند راجع بعوائد که تعبیر می‌فرمودند باینکه صحیح باید گرفته شود واز جای خودش باید گرفته شود وقسمت مخارج که می‌فرمودند بایستی بجای خودش خرج بشود. اصل جمع وخرج و تقاضای تصویب ازمجلس شورای ملی برای همین است

که مجلس شورای ملی هم تصدیق بکند یا رد بکند که فلان قلم جمع بجای خودش گرفته نمی‌شود یافلان قلم خرج بجای خودش نیست. لازمه یک جمع وخرجی و تصویب یک جمع وخرجی همین هست وتقدیم کردن لوایح بودجه بمجلس وفرستادن مجلس آن لوایح را به کمیسیونی که مأمور این کار است. و رسیدگی آن کمیسیون وتقدیم آن راپرت بمجلس بالاخره برای رسیدن بهمین نتیجه است که ایشان درضمن آن کلیاتی که اظهار می‌فرمودند خود آن کلیات راناقض عملی که شده قرارمیدادند. تعبیراتی که ازعدل وظلم فرمودند البته ازحقایق مسلمه و ازبدیهیات مطلقه و اولیه است که همیشه همانطور که عرض کردم هروقت ایشان اظهاربفرمایند البته همه تصدیق خواهند کرد ولی مورد این که تطبیق بشود ومعلوم شود که آیا این حقایق و این اصول مراعات می‌شود یا نمی‌شود واگرمراعات نمی‌شود چه باید کرد که مراعات بشود بحث درموضوعات وتطبیق کردن این کلیات است با این مصادیق واین مصادیق هم همین لایحه بودجه است وبودجه هائی که ضمیمه باین لایحه است چه آنهائی که فرستاده شده است بکمیسیون بودجه و چه آنهائی که فرستاده خواهد شد. پس بنده تصور می‌کنم دراین قسمت کلی واظهاراتیکه فرمودند اصلا مطلبی نیست که قابل مغایرت یا رد وتکذیب باشد برای هیچکس. مسلم است. درضمن همین کلیات اظهار فرمودند که باید جمع برطبق قوانین باشد البته این مسلم است که عوائدی که گرفته می‌شود برطیق قوانین گرفته می‌شود حالا اگر درجمعی که دولت بمجلس تقدیم میکندیک قلمی هست که درآن قلم آقا تصور می‌کنند که قانونی برای اخذ این قلم جمع نیست خوب این راباید وقتیکه باین قلم می‌رسیم بحث کرد آنوقت اگردولتی که این قلم راجزء عواید نوشته شود و کمیسیون بودجه که بعد ازمطالعه وبحث درمرحله اول تصدیق کرده است پیشنهاد دولت را و پیشنهاد رامخبرکمیسیون فرستاده است بمجلس دلائلی دارد برای اینکار اظهار می‌کند وبالاخره مجلس هم آنوقت قضاوت میکنندکه آیا نظرحضرتعالی دراین قلم جمع صحیح است یانظردولت وکمیسیون بودجه که این را پیشنهاد کرده اینها یک بحثهائی است که بطور کی نمی‌شود حرف زد آقا که نمی‌خواهند بفرمایند تمام این عوائدی که ما اینجا ذکر کرده‌ایم هیچکدامش برطبق یک قانونی نیست ناچار دربعضیهاش نظر دارید. می‌خواهید بفرمائید یک قلمش اینطوراست. یک قلمش طوردیگر برای رسیدن باین مقصودی که اقا اصول موضوعه نامیدند یک مراحل معین و محققی هست که همان قانون اساسی وهمان قوانینی است که برطبق قانون اساسی تدوین شده ومجری است. برای اینکه جمع وخرج ملکتی بتصویب مجلس برسد یک مقرراتی قائل شده‌اند مقرراتش این است که آن قوه که قوه مجریه است وعامل ومجری است بایستی درنظربگیرد بعقیده خودش (جنابعالی مسئول عقیده او نیستید. او هم مأخوذ عقیده هانیست) بایستی درنظر بگیرد که مطابق عقیده و نظریه خودش اقلام جمع وعایدات این مملکت که مطابقه باقانون دارد چیست. اینها را معین کند بعد هم مخارجی راکه لازم میداند درنظربگیرد. آنوقت آنها باید بیاید درمجلس. مطابق نظامات جاریه که هست یک مرحله اولیه را درکمیسیون طی بکند. یک مرحله ثانی دراینجا طی بشود ودرموقعی که بحث می‌شود این اختلاف نظرها طی بشودواکثریت مجلس هم رأی بدهد ولی حالا چطور می‌شود درضمن بیان وتشریح یک اصل مسلم کلی ویک اصل صحیح آقا اینطور نتیجه بگیرند. پس این یک چیز بیخودی است. این را بنده قبول ندارم برای اینکه رسیدن مقصودی که شمادرنظر دارید گرفتن نتیجه که می‌خواهید ازاین راه باید بشود. حالا قسمت دوم را درنظر می‌آوریم. قسمت دوم طرز عمل وعمل

است. این را یک قدری تشریح کنم برای اینکه این عقیده دریک قسمتی از آقایان هست. این کلیاتیکه اظهار می‌شود همه بجای خودش صحیح است یک سوء تفاهمی تولید نشود راه اینکه بشود یک لایحه بودجه را درمجلس تصویب کرد چه چیزاست. گذشته از اینکه یک اصولی، یک مقرراتی برای اینکار هست. یک قوانینی هست، قانون محاسبات عمومی درمجلس وضع شده که نمیدانم آقای مدرس یادشان هست واخیرا“ مراجعه فرموده‌اند یا نفرموده‌اند؟ علاوه بر آن یک نظامنامة درمجلس هست یک کمیسیونهائی برطبق آن نظامنامه افتتاح می‌شود. بعلاوه خود آقای مدرس (از این اصول و مقررات گذشته) ازنقطه نظر جنبة عملی خاطرم می‌آید که ما هم هردودر کمیسیونها ی مختلف بودجه شریک بودیم. آنجا باهم کار کردیم وبهمین شکلی که حالا عمل می‌شود آنوقت هم عمل شده. ما خودمان هم آنها را تصدیق کردیم. من خودم مخبرکمیسیون بودم. دفاع ازش کردم. اقا آنروز خوشبختانه برای دولت وقت از موافقین بودند. یقه چاک کردند بالاخره همین ترتیب واصول ومقررات بود وبنده آن اصل ومقرراتش را توضیح می‌دهم. درادوار سابق هم همینطور عمل شده است. دولت مطابق قانون می‌بایستی جمع مملکت را معین کند وهمینطور خرج مملکت را هم مطابق قانون معین کند. آن اقلام جمع را بابودجه‌های جزو جمع باید به مجلس بفرستد درتعیین جمع مملکت البته ملاحظه قانون اساسی می‌شود والبته این اصل که درقانون اساسی مصرح است که، هیچ مالیاتی گرفته نمی‌شود مگربموجب قانون. باید مراعات شود ودولت جمع مملکت را از روی عمل معین می‌کند ومیفرستد به مجلس ومجلس هم البته باید نظر داشته باشد و تفتیش کند. واین یکی از مسائل مسلم و اجباری والزامی است که همیشه جمع یک سالی راکه می‌خواهند معین کنند باید قبل از آنسال باشد چون مطابق قانون قبل از هرسال بودجه آن سال باید بیاید بمجلس وتصویب شوداین بودجه مال ۳۰۶ است و امروز که بیشتر ازسه چهارماه باخرسال باقی نمانده است وحالا آقایان مطرح فرموده‌اید ودارید درآن بحث میفرمائید حقا“ بایستی چهارماه قبل ازانقضای ۳۰۵ تمام شده باشد. البته یک نواقصی درکارهای ماهست بطوری که متأسفانه نمی‌توانیم دراین قضایا سرعت و آن ترتیبی که منظور نظرمااست ملحوظ بداریم. اینها یک نواقصی است که باید بمرور زمان اصلاح شود. البته تاقضایا بروی محورخودش بیفتد وسیرطبیعی خودش را آنطوری که لازم است سیرکند مدتی وقت لازم دارد. البته دولتی که می‌خواهد عوائد یکسالی راکه هنوز پیش نیامده معین کند کارمشکلی است چون این اصل یک اصل مشترک درتمام دنیا است حتی درآن قسمت ازممالک متمدنه وراقیه که تمام کارهاشان مثل چرخ ساعت منظم است ومیخواهند بودجه را قبل ازدو سه ماه باخرسال مانده ازمجلسهای خودشان بگذرانند درهیچ یک ازاین ممالک مرسوم نیست که دولت جمع خودش را بطورقطعی معین کند. چرا؟ برای اینکه نمی‌شود پیش بینی کرد ازیک عملی که هنوز برقرار و معین نشده. پس با اینحال نمی‌شود یک رقم قطعی را معین کرد. پس دولت چه بایدبکند؟ مرسوم این است که دولت نگاه کند بگذشته یعنی بان سال گذشته یا بسال قبل ازسال منقضی شده یا احتیاطا“ تلفیق می‌کند عمل هردوسال منقضی شده را انوقت می‌بیند در۳۰۴ یا در۳۰۵ عمده مالیات مستقمی وغیرمستقیم مثلا چقدر بوده آن وقت ازروی آن عمل کرد که یک رقم قطعی است یک چیزی حدس می‌زنند وبرای سال بعد پیش بینی می‌کنند وملاحظات کم وکسرونکث راهم می‌کنند وبایک دلائلی که دردست دارد تمام اطرافش را می‌سنجند آنوقت یک مبلغی را میزان قرارمیدهند. یایک چیزی علاوه می‌کنند

خلاصه باین شکل در آن جاها بودجه تهیه وتدوین

می‌شود. این عملی است که از وقتی که ما یادمان است همیشه دولتهای ما عمل می‌کردند وبرروی این اصل و زمینه بودجه جمع وخرج را تهیه میکرده‌اند درقسمت اینکه اشاره شد که بعضی ازاین اقلام با قانون تطبیق نمی‌کند دراینجا بنده که امضاء کننده این بودجه هستم مجبورم عرض کنم که این عقیده را ندارم (ممکن است بنده خطاهم کرده باشم وهمینطور دیگریهم که بامن دراین نظر موافق است ممکن است او هم خطاکرده باشد. ممکن است کمیسیون بودجه هم که باین بودجه رأی داده است اوهم خطا کرده باشد وانشاءالله آقا مارا از اشتباه بیرون خواهند آورد) ولی نظرما که امضاء کننده این بودجه هستیم این است که این اقلام جمع رایک اقلام صحیحی دانسته‌ایم وبنده خودمرا مجاز دانستم که این اقلام راجزو اقلام جمع مملکتی بدانم – البته وقتی که داخل این اقلام شدیم ودریکی یکی خواستیم بحث کنیم درهریک ازاقلام که اختلاف نظری هست آقا دلائل خودشان را می‌فرمایند ماهم دلائل خودمان راذکر می‌کنیم. خوب. خرج چطور تهیه می‌شود؟ اینطور که قبل از سال وزارت مالیه میزان اعتباری راکه برای سال بعد فرض می‌کند و مملکت بان محتاج است درنظربگیرد وتعیین کند وبوزراء دیگر اطلاع بدهد. چنانچه خود بنده دردوماه قبل راجع به بودجه ۳۰۷ همین کار راکردم یعنی یک مراسله رسمی برئیس الوزراء نوشتم وسوادش رابتمام وزارتخانها فرستادم که برای ۳۰۷ وزارت مالیه تصور می‌کند فلان مبلغ اعتباری برای خرج لازم دارد وتقاضا کردم که ادارات مختلف ووزات خانهامطابق مصلحت و برطبق احتیاجات عمومی ومملکتی وازلحاظ الاهم فالاهم و درحدود عوائدی که پیش بینی می‌شود بودجه خودشان راتنظیم کنند. وبفرستند به وزارت مالیه برای اینکه مطابق قانون محاسبات این بودجه‌ها دروزارتمالیه تحقیق ورسیدگی شود و پس ازتصدیق وتهیه به مجلس تقدیم شود. این عملی است که بنده دردوماه قبل کردم وقبل ازسال ۳۰۶ همین عمل راعینا“ سابقین کرده‌اند ووقتی این خبربه هیئت وزراء رسیدنشستند و توی خودشان مذاکرات کردند وبعد ازمذاکره البته برای هروزارت خانه یک مبلغی رادرنظرمیگیرند ومعین می‌کنند که مثلا“ فلان مبلغ دراین سال برأی فلان وزارت خانه خرج شود وبعد وزیرهروزارتخانه خودش صورت جزوش را معین کند. و وزارت مالیه و دولت بودجه خرج راتهیه میکندووزارتخانه‌ها هم روی اعتباری که بآنها تخصیص داده شده بودجه‌های خودشان را نوشته‌اند وهمانطوریکه عرض کردم بواسطه اینکه ما درامور زندگانی خودمان مخصوصا“ درامور اداریمان یک نواقصی داریم با اینکه حقا“ می‌بایستی این عمل آنوقت تمام شده باشد ووزارتخانها هم کارخودشان راکرده باشند ومالیه هم مراقبت خودش راکرده باشد وتمام بودجه‌های جزء بمجلس آمده باشد این کارنشده وتأخیر شده. وبطور بطی پیشرفته یاچند دفعه آمده ودوباره برگشته. این‌ها آقا یک چیزهائی نیست که موجب ایراد زیاد باشد. زیرا چنانچه عرض کردم آقایان راجع بکلیه امور باید درنظر داشته باشند که مملکت ماامروزه درحال نشوونمای جدیدی است ومملکتی که وضعیتش درحالت نشو و نما است خیلی احتیاجات ممکن است پیداکند که سه ماه قبل شاید نمی‌توانست آنراپیش بینی کند. شما ملاحظه بفرمائید یک جوانی که امروزه درحال نشو و نما است ویک لباسی حالا برای خودش می‌دوزد یقین است که شش ماه بعد این لیسانس برایش تنگ می‌شود وباید برود یک لباس وسیع تری برای خودش تهیه کند. مملکت ما امروزه دریک حالت ومراحله ترقی ونشو ونما است –دریک مرحله ایست که باید اصول اداری خودش راتکمیل کند. و تمام مؤسسات وچرخ‌های اداری خودش راتکمیل کند. و تمام مؤسسات وچرخ‌های اداری خودش راباید کامل کند بنابراین دراین قبیل مواقع نمیشودخیلی

خورده گرفت که مثلا“ چرا فلان وزارت خانه چهارماه قبل مخارج خودش را فلان طور پیش بینی کرده بود بعدمصادف شد بایک وضعیتی که مجبور شد بودجه خودش راپس بگیرد ودرآن مطالعاتی بکند ومثلا“ تطبیق کند بایک اضافاتی که قبلا“ نتوانسته بود آنرا پیش بینی کند وازاین جهت یک تأخیری درکارشده این یک چیزی است که بنده بطور گذارش عرض می‌کنم واگردرکلیه امورمملکت دقت بفرمائید می‌بینید که اغلب اوقات ما مواجه با این مسائل هستیم وبنابراین این ترتیبات را بانظر مساعدتی باید تلقی کرد باید موافقت کرد تابآن نتیجه اصلی که عبارت از آن کمالی است که می‌خواهیم برسیم موفق شویم. پس بنده برمیگردم باصل مطلب. بودجه ۳۰۶ باین ترتیبی که عرض کردم مطابق قوانین جاریه مملکتی مخصوصا“ برطبق قوانین محاسباتی عمومی تدوین وبه مجلس تقدیم شده است. ومطابق اصول موضوعه درآن مطالعه شده است. حالا باید دید درکمیسیون بودجه که دولت مرحله اولی خودش را درآنجا میگذراند چه اقداماتی شده و آیا با آن ترتیباتی که لازم است عملی کرده یاخیر؟ بنده عرض می‌کنم بلی مطابق ترتیباتی لازمه و جاریه عمل شده کمیسیون بودحه که درواقع مرحله ابتدائی است درتمام جلسات انعقاد خودش اهتمامات لازمه راکرده وبنده یقین دارم اگر آقای مدرس درآنجا تشریف می‌داشتند وحالت دولت و وزراء را درچنگال آقای آقا سید یعقوب و سایرآقایان اعضاء کمیسیون بودجه ملاحظه می‌فرمودند ویاد می‌آوردند آن اوقاتی که بنده وایشان عضو کمیسیون بودیم وچقدر با ملایمت ونرمی با دولت وقت در قضایا موافقت می‌کردیم انوقت تصدیق می‌فرمودند که وضعیت هیچ قابل مقایسه باهم نیست. درتمام مسائل درکمیسیون بحث شده وموافقت نظرحاصل شده وسوکمیسیون‌ها معین کرده اندو به تمام اقلام جمع وخرج رسیدگی کرده اندوسوکمیسیونها یک ماه دوماه سه ماه چهارماه تمام رسیدگی کرده‌اند، فکر کرده‌اند خوب بالاخره تمام این کارهائیکه ما می‌کنیم برای چیست؟ مگربرای این نیست که تمام این بودجه‌ها ازتصویب مجلس بگذرد؟ ماخودمان نشستیم وحساب کردیم دیدیم اگربخواهیم به این ترتیب پیش برویم یعنی این طورکه درکمیسیون بودجه سربسر ما می‌گذارند ودرهرقلم مدتها بحث می‌کنند شاید دوماه سه ماه دیگر طول داشته باشد تابتوانیم تمام بودجه‌های تفصیلی راجزء بجزء ازتصویب بگذرانیم واگر می‌خواستیم پس ازتصویب کمیسیون بودجه‌ها رابه مجلس بیاوریم قلم بقلم درآنها بحث کنیم وباتمام کیفیات ملاحظه کنیم شاید فرصت نبود ولی یک راه حلی درنظر گرفتیم وآن این بودکه مالایحه کل جمع راتهیه کردیم بودجه جمع همین است که ملاحظه می‌فرمایند. بین دولت وکمیسیون بودجه دربودجه جمع هیچ اختلافی نیست درهمه جای دنیا هم مرسوم این است که هروقت می‌خواهند دربودجه مطالعه کنند اول بودجه جمع راباید به بینند وتا این قسمت معین نشود بصورت خرج نمی‌توان رسیدگی کرد دراین قسمت بین دولت وکمیسیون بودجه مسئله حل شده وهیچ اختلاف نظری نیست وتوافق نظردارند. خوب! حالا این قضیه را کجا باید قضاوت کرد؟! وکجا آقای مدرس باید معتقدات ونظریاتی که دربودجه دارند اظهار بفرمایند؟ ودرکجا باید مسائل بحث شود؟! بدیهی است که درمجلس باید بحث واظهار شود؟ ودراینجا بایدمسائل رابگوئیم و اظهار کنیم.

چرا نگفته بگذاریم وبرویم؟ وچرا کاربماند؟ بعد اگر فرصتی شد وجمع راقلم بقلم نگاه کردیم آنوقت قضایا معلوم می‌شود شاید درضمن یک حقایقی هم معلوم بشود وآشکاربشود که ما نمی‌دانستیم. آنوقت ما چشمهامان رامیمالیم وباز می‌کنیم. ومیرویم مطابق آن

رویا یاحقایقی بما کشف شده است بودجه خرج را منظم می‌کنیم وباید دانست که تمام این بودجه‌های خرج هم دریک مرتبه ویک جلسه ودو جلسه ویک هفته تمام نخواهد شد وهرکدام ازبودجه‌های تفصیلی یک کتابچه خواهد شد البته وقتی طبع وتوزیع شد ملاحظه میفرمائید تمام این‌ها را که نمی‌توانید دریک روز ملاحظه بفرمائید بمجرد اینکه بودجه جمع راتمام کردند شروع می‌شود به بودجه‌های تفصیلی ازنمره یک. دو سه چهار. حالا اگرآقای مدرس نظری دارند ومیل دارند که نمره پنج حاضر است بجای نمره یک مطرح شود آن یک نظری است ولی خودتان میدانید که بهیچیک ازاین بودجه‌های رای نهائی داده نمی‌شود مگر اینکه تمامش گذشته باشد واین برای ما فرقی ندارد. زیرا هیچیک ازاین بودجه ازاین مجلس بیرون نمی‌رود تاتمامش تمام شده باشد. این مطابق عملی است که همیشه رفتار میشده ونظامنامه دراینصورت فرقی ندارد نه برای بنده ونه برای کمیسیون بودجه ونه برای جناب مستطاب عالی که نمره یک اول مطرح باشد یانمره دو ویانه ویا نمره دیگری. زیرا وقتی برای تصویب قطعی ونهائی نسبت ببودجه مملکتی داده می‌شود که تمام بودجه هایکی یکی درمجلس طرح شده باشد وازاو گذشته باشیم وتمام شده باشد آنوقت برمیگردیم بماده دوم این بودجه که معین می‌کند فلان ماده خرج است. هر وقت بانجا رسیدیم شمابآن ماده خرجی که بنظرتان زائد می‌رسد ممکن است رأی ندهید والبته بآن ماده هم رای نمی‌گیریم مگروقتی که مقدمات کارتمام شده باشد. حالا آقای مدرس می‌فرمایند اگررأی بدهیم چه می‌شود. این یک نقطه ایست. ببخشید. عذر می‌خواهم بنده فرمایش آقا رانفهمیدم برای اینکه شما که رأی می‌دهید ناچارید که اول باین رأی بدهید. شما وقتی که یک قانون بیست ماده می‌خواهید بگذرانید چطورمیگذرانید؟ اول ماده یک را رأی می‌دهید و وقتی که رأی دادید او تمام است؟ خیر. بلکه یکی یکی مواد را مطرح می‌کنید مذاکره می‌کنید درهریک پیشنهاد می‌کنید وبهریک ازآنها باقیام وقعود رای می‌گیریم همنیطور یکی یکی را میگذرانیدتامیرسید بماده بیستم وتمام می‌کنید پس ازآنکه درمواد مباحثه کردید وتمام شد باز برمیگردید ویک رای کلی نسبت به تمام قانون می‌گیرید وتا آن رای کلی را نگیرید تمام آرائی که نسبت بمواد وجزء جزء آن قانون داده ایدهیچکدام صورت قطعیت وقانونیت ندارد دراین باب هم همینطور است وطرز عمل رسیدگی به بودجه مملکتی همینطور است. بنده نمی‌توانم تصور کنم که ممکن است طرزدیگری را غیرازاین درنظرگرفت که قائم مقام این طرز باشد. کمیسیون بودجه کاربدی نکرده ماحساب کرده‌ایم وگفتیم این لایحه را به مجلس تقدیم می‌کنیم واقلام جمع را مطرح کرده یکی یکی مطالعه می‌کنیم تاتمام شود واین برای کمی فرصت بود زیرا اگر می‌خواستیم اقلام خرج را یکی یکی مطرح کنیم وبه تمام آن قلم بقلم رسیدگی کنیم درظرف سه ماه هم تمام نمی‌شد چانچه ازآن روزیکه این بودجه نوشته وتقدیم شد بیشتر ازیکی دوبودجه تفصیلی درکمیسیون تمام نشده یکی مال معارف ودیگری مال فوائد عامه است که آنها می‌رود بمطیعه برای اینکه چاپ شود بنظر آقایان برسد پس راه منحصر بفرد ازاینکه ما بتوانیم یک بودجه مملکتی را مطابق اصول موضوعه بتصویب برسانیم وآن وظیفه که مجلس ازنقطه نظر اعمال حق خودش دربودجه سابق قانون اساسی دارد رفتار کند همین است که باین ترتیب عمل شود حالا اگر یک نظری درکارباشد که اصلا بودجه مملکتی تصویب نشودوهمان دودوازدهم‌ها بیاید وبگذرد (چنانچه بنده این مسئله راگاهی درخارج شنیده‌ام) آن یک نظردیگری است. چون مسئله فروض وشقوق زیاد دارد، آنوقت البته مطابق حسابیکه ما الان باید بکنیم می‌بینیم دراین مدت وقتی که بآخر سال مانده اگرفرضا مجلس

تمام اوقاتش را باسرعت هرچه تمامترصرف بتصویب بودجه بکند بازعملا“ موفق بتصویب این بودجه نخواهد شد. بنده خیلی عذر می‌خواهم ولی چون ازیک شخصی شنیده‌ام که نظرش این بود که هیچوقت بودجه نباید ازمجلس بگذرد ومی گفت مصلحت دراین است که همیشه کار بر روی یک دوازدهم شود. ازاین جهت عرض می‌کنم اگراین نظرباشد که هیچ. والبته عقیده‌ام آزاد است. وبنده معتقدم که عقیده هرکس مطابق صلاح مملکت باید آزاد باشد اعم ازاینکه وکیل باشد یاغیروکیل حالا اگر مامیخواهیم بودجه درمملکت داشته باشیم واگرمیخواهیم که این ترتیب فعلی که یک ترتیب مضروغلطی است ازبین برود هیچ راه غیرازاین نیست که اقایان هم خودشان راصرف مطرح کردن این بودجه بکنند وباجدیت هرچه تمامتر این بودجه راطرح کنند وتمام مقاصدی که اقایان دارند درهرقسمت که نظری دارند خوبست درپشت همین تریبون بفرمایندومسائل درحین مباحثه ممکن است روشن شود آقای مدرس فرمودند باید دید که فلان مبلغی که بفلان خرج تخصیص پیدا کرده آیا درموقع عمل تطبیق می‌کند یانه؟ خوب! این مسئله راکی باید ببیند ودرکجا باید روشن شود؟ اگرمن که وزیر مالیه هستم یاهیئت وزراء که قوه مجریه شما است باید این مسئله رابه بینیم بنده عرض می‌کنم من دیده‌ام ومیدانم که مطابقت می‌کنند واگرندیده بودم امضاء نمی‌کردم یادولت اگر ندیده بود امضا نمی‌کرد پس شما باید به بینید والبته وقتی که بودجه تفصیلی طرق وشوارع بابودجه وزارت جنگ یامثلا فوائد عامه دراینجا طرح شد آقا البته ملاحظه می‌کنید و اگرنظری دارید میفرمائید بارقم ومداد کاغد استدلال کنید که مثلا فلان مبلغ بودجه باید بیش ازاینها حاصل بدهد آنوقت من هم همین جا وپشت همین تریبون استدلال می‌کنم وبارقم ثابت ومدلل می‌کنم که خیراین مبلغ باید همین حاصل رابدهد حتی بنده بالاترمیروم واستدلال می‌کنم که حاصل ونتیجه که امروزه مثلا ازبودجه وزارت جنگ می‌گیرید دوبرابر آن مبلغی است که شما مطابق ترتیب صحیح خرج می‌کنید (ازطرف بعضی ازنمایندگان- صیحیح است) ودرموقعی که مسئله مورد مباحثه میشودبنده معین وروشن می‌کنم که اگرما می‌خواستیم اوضاع قشونی ونظامی خودمان را مطابق رویه که دردنیامعمول است تنظیم کنیم وازدول دیگر تاسی وتقلید کنیم وهمان میزانی که دول دیگر به صاحبمنصب وافرادشان حقوق می‌دهند ماهم بدهیم آنوقت ملاحظه می‌فرمودید که این بودجه فعلی گنجایش پنجهزار نفر را هم نمی‌داد درصورتیکه امروزه اینطور نیست. اینها یک حقایقی است که بالاخره باید گفته بشود چرا باید ازگفتن این مطالب احتراز کرد؟ ازاینکه این حرفها زده نشودچه فائده دارد؟ واینکه مااین لایحه رابرداریم وببریم به کمیسیون بودجه معنیش این است که مانمیخواهیم این حرفها دراینجا زده شود والبته اقایان هم حکمیت خواهند کرد. واینکه مسئله راماپنهان کنیم یالایحه راببریم به کمیسیون وسائل راعنوان نکنیم ودرنتیجه باز روی همان اصل یک دوازدهم زندگانی کنیم چه فائده خواهد داشت؟ پس روی همرفته وقتی که ملاحظه می‌شود آقایان تصدیق خواهند فرمود که کمیسیون بودجه این لایحه رامطابق اصول موضوعه وقوانین اساسی وموضوعه وبرطبق حقی که قانون اساسی وقوانین موضوعه باوداده است وظیفه خودش راعمل کرده و نظریه خودش رااعمال کرده وحالا دیگرنوبت کار شمارسیده ومجلس باید داخل کارشده و وظیفه خودش راانجام دهد. وتاوقتی که اینکار تمام نشود نتیجة ندارد. مثلا آقا اشاره فرمودند باینکه دراین بودجه موادی هست مثلا ماده بیست ویک راذکر فرمودند که یک نواقصی دارد…

مدرس- ماده بیست هم همینطور است.

وزیر مالیه- این ماده بیست و یک چه می‌گوید. می‌گوید: مادام ک عده منتظرین خدمت وزارتخانها بیش از صدی پنج مستخدمین هروزارت خانه است پرداخت حقوق آنها بنحو ذیل خواهدبود. دراین جا اختلاف نظرواختلاف سلیقه است. وقانونی که دراین باب موجود و دردست است همان قانون استخدام است که می‌گوید صدپنج منتظر خدمت هروزارتخانه راباید بانها حقوق داد وتکلیف مخصوصی معین کرد. امروزبنده دروزارت مالیه یک نظامنامه گذرانده‌ام مبنی براینکه اول به کسانی که سنین خدمتشان بیشتر است بانها بدهند وایشانرا مقدم دارند دردرجه دوم بکسانی که محاکمه نشده ومحکوم نشده‌اند بدهند ودردرجه سوم چه وچه. مقصود این است چون بموجب قانون به بیشتر ازصدپنج نمی‌شود حقوق داد وناچار یک عده ازگرفتن حقوق محروم خواهند بود ازین جهه بنده مطابق اجتهاد وسلیقه خودم این ترتیب رادروزارتخانه راجع بخودم درنظرگرفته‌ام حالا اگراقای مدرس بفرمایند چرا. بنده هم درجواب ایشان عرض می‌کنم هم چرا. برای اینکه قانون ازمجلس گذشته که دربین منتظرین خدمت بیش ازصدپنج نمی‌توانند حقوق بگیرند ولی قانون نگفته چه جور. این قانون راشما دردست من داده‌اید که اجرا کنم ومادام که شما مرادراین کارنگاهداشته‌اید ومن مجری این هستم باید یک طرز اجرائی برای این قانون پیدا کنم وراهی که بنده پیدا کرده‌ام همین ترتیبی است که درنظرگرفته ودروزارتخانه مربوطه خودم اجرا کرده‌ام یک وزارتخانه دیگریک طرز دیگربرای خودش قائل شده مثلا وزارتخانه- همه باهم جمع شده‌اند وفکرکرده‌اند وبالاخره اینطور توافق نظربین خودشان پیداکرده‌اند که حقوق انتظار خدمت راتومان شمار بین خودشان تقسیم کنند ووزیر وزارت خانه اش هم با این نظر موافقت کرده واین طرز رااجرا کرده‌اند شاید اگر این ترتیب رابه بنده پیشنهاد می‌کردند قبول می‌کردند ولی درآنجا وزیرش موافقت کرده. حالا که اینطورشده بنده می‌توانم باو بگویم وایراد کنم چرا این طور کردید؟ اگربگویم جواب خواهدداد همچرا. حالا امدیم سرکمیسیون بودجه کمیسیون بودجه بمااظهارکرد وگفتند این ترتیب شما خوب نیست ماهم تصدیق کردیم وگفتند چکار باید بکنیم. ماگفتیم وصحیح هم گفتیم که قانون بودجه یعنی مواد قانونی بودجه برای تعیین وقانونی کردن طرز خرج است. آقای مدرس حضرتعالی را که با دست علامت نفی میفرمائید مراجعه می‌دهم به بودجه ۳۰۴ که خودتان تصویب فرمودید. الان بودجه ۳۰۴ راممکن است بخواهید وجلو روی خودتان بگذارید وملاحظه بفرمائید که درآنجا ازاین قبیل مواد زیاد دارد وصحیح هم این است وهرقانون بودجه که تصور بفرمائید باید ازاین مواد داشته باشد اگرهم میل داشته باشید ممکن است قوانین بودجه سایرممالک راهم بنده بیاورم وبسرکارنشان بدهم. بعضی‌ها اصلا عقیده شان بالاتر ازاین است. این خودش یک طرزفکر ویک نوع اجتهادی است بعضی عقیده شان این است که اصلا قانون بودجه درهرمملکت باید اساس تمام کارها باشد وصاحبان این عقیده قائل به قانون تشکیلات دروزارتخانها نیستند واصلا می‌گویند قانون تشکیلات وزارتخانها یعنی قانون بودجه ومعتقدند که یک قسمت عمده ازقوانین اصلا لازم نیست وهرچه هست باید درقانون بودجه گذراند. اینهم البته یک اصل وفتوائی است که یک اشخاصی خودشان را درقبول آن حق دانسته‌اند خاصه کسانی که دویست سال، دویست و پنجاه سال است که بودجه دارند. مجلس دارند. قانون دارند وعمل هم کرده‌اند. حالا مابانجا هم نرفته‌ایم وبانجاها هم کاری نداریم. بنده خودم شاید شخصا“ ازنقطه نظر

فکرشخصی خودم قائل باین اصل باشم که ازلحاظ صلاح مملکت قانون بودجه باید قائم مقام قوانین اداری ماشود این عقیده شخصی بنده است. درهرصورت یک همچو عقاید ونظریاتی هست. واین‌ها یک مسائل ومطالب نظری است. فرض بفرمائید بنده مدعی هستم که این ماده بیست ویکی که آقا بآن اشاره فرمودند بهیچ وجه ازآن قبیل که می‌فرمایند نیست. برای اینکه طرزخرج است واشاره براین است که این پول صد پنج را مثلا“ شما چطور باید بدهید وهمانطوریکه دریک بودجه جزو وزارت خانه می‌نویسند. اداره فلان مبلغ اینجا هم دریک ماده نوشته‌اند که صدپنج حقوق انتظارخدمت هم باین شکل تقسیم می‌شود اماحالا تصور می‌کنم نظر آقا این است که این ماده درقانون بودجه نباید باشد ممکن است آقا این نظر راداشته باشند ویک دلائلی داشته باشند که وقتی فرمودند خودبنده هم که این نظررا ندارم نظریه ایشانرا تصدیق کنم. مانباید این را بیندازیم دورالتبه کمیسیون بودجه که این بودجه را امضا کرده‌اند وبرای شما فرستاده‌اند البته آنها هم دارای یک فکرمستقل وصاحب یک عقیده و نظری هستند وبرطبق مأموریتی که بآنها داده شده است رفته‌اند ووظیفه خودشان را اجراکرده‌اند. اختلاف نظر را دراینجا باید رفع کرد نه درکمیسیون بودجه. وبه عقیده بنده هراشتباه وهرکار غلط واشتباه قانونی هم که دراین لایحه باشد برای رفع آن می‌بایستی دراینجا مذاکره کنیم. شما نباید این را ازسرخودتان بازکنید مگراینکه آن سیاست وعقیده درکارباشد که مثلا“ دوازدهم خوب چیزی است. این نظر رابنده معتقد نیستم وگمان نمی‌کنم که آقایان هم معتقد باشند.

رئیس- پیشنهاد شده است جلسه ختم شود. بقیه مذاکرات می‌ماند برای روزسه شنبه

(مجلس نیمساعت ازظهر گذشته ختم شد.)