مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ آذر ۱۳۰۴ نشست ۲۲۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ آذر ۱۳۰۴ نشست ۲۲۲

مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ آذر ۱۳۰۴ نشست ۲۲۲

جلسه ۲۲۲

صورت مشروح مجلس پنجشنبه پنجم آذر ماه هزار وسیصدو چهار مطابق نهم جمادی الاولی هزارو سیصدو چهل و چهار

مجلس دو ساعت و یک ربع پیش از ظهر برپاست آقای تدین تشکیل گردید (صورت مجلس سه شنبه سوم آذرماه را آقای آقا میرزا شهاب الدین قرائت نمودند)

رئیس – آقای کازرونی (اجازه)

کازرونی – بعد از تصویب صورت مجلس عرض دارم

رئیس – آقای شیروانی

شیروانی – قبل از دستور عرض دارم

رئیس – آقای دست غیب (اجازه)

دست غیب – نطق بنده را در مسئله خرما در صورت مجلس بطور مطلق نوشته‌اند و این اسباب سوء تفاهم یا بقول دوره چهارم سوء تسامع است بنده عرض نکردم تمام خرماها را عرض کردم باندازه سه خروار مثل گندم و جو و شلتوک نه بطور مطلق

رئیس – اصلاح می‌شود آقای یاسائی (اجازه)

یاسائی – قبل از دستور

رئیس – آقای رضوی

رضوی – قبل از دستور عرض دارم

رئیس – آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب – بنده قبل از همه اجازه خواسته بودم قبل از دستور عرض دارم

رئیس – نسبت بصورت مجلس اعتراضی نیست (اظهاری نشد)

رئیس – صورت مجلس تصویب شد

بعضی از نمایندگان – دستور

رئیس وارد دستور شویم؟

(بعضی گفتند خیر)

کازرونی – هر که حرف دارد باید حرفش را بزند

(بعضی مجددا گفتند – دستور)

رئیس – رای می‌گیریم آقایانی که موافقند وارد دستور شویم قیام فرما یند

(اغلب برخاستند)

رئیس – تصویب شد نتیجه استخراج آراء کمیسیون نظام و کسری سایر کمیسیون‌ها بعرض مجلس می‌رسد از کمیسیون نظام فقط یکنفر آقای اخگر باشند با اکثریت چهل و چهار رای انتخاب شده ان بقیه دارای اکثریت نبوده‌اند دو نفر کسری اعضاء کمیسیون فوائد عامه باکثریت تام انتخاب شده‌اند و آقای دادگر با پنجاه و چهار رای آقای عراقی باکثریت پنجاه و سه رای اعضاء کمیسیون قوانین مالیه هم باکثریت تام انتخاب شده‌اند. آقای اسدی با چهل و هفت رای آقا سید علاالدین باکثریت چهل و سه رای از کسری اعضاء کمیسیون معارف یک نفر باکثریت تام انتخاب شده است آقای علائی با چهل و شش رای نسبت بانتخاب کسری اعضاء کمیسیون داخله اکثریت حاصل نشده است نسبت بانتخاب کسری اعضاء کمیسیون نظام دفعه دوم است و کسری سایر کمیسیون‌ها دفعه سوم است و اکثریت نسبی کافی خواهد بود راپورت کمیسیون قوانین مالیه راجع بلایحه ممیزی مطرح است کمیسیون پیشنهاد آقای قشقائی و چند نفر دیگر از آقایان را راجع باضافه کردن خرما رد کرده است تبصره ماده دوم خوانده می‌شود (بشرح ذیل خوانده شد)

تبصره – مقصود از مالیات جنس گندم و جو وشلتوک است

رئیس – مذاکرات نسبت باین تبصره کافی شده است دیگر نمی‌شود در اصل تبصره حرف زد. خبر کمیسیون تغییر نکرده است همان خبر سابق است در اثر قابل توجه شدن آن پیشنهد به کمیسیون ارجاء شد و چون پیشنهاد را کمیسیون رد کرده است مجددا همان خبر سابق مطرح است ولی چون مذاکرات کافی شده است در اصل آن نمی‌توان صحبت کرد پیشنهادی رسیده است قرائت می‌شود (بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد آقای کازرونی – پیشنهاد می‌کنم که خرما به گندم وجو وشلتوک اضافه شد

کازرونی بنده از شدت مقاومت کمیسیون محترم مالیه در مقابل رای مجلس مقدس شورای ملی تعجب می‌کنم با اینکه دلائل در اینجا اظهار شد و اکثریت مجلس در مقابل آن دلائل متقائد شد و رای داد وهمان فلسفه را که کمیسیون محترم مالیه در نظر گرفت و قرار داد که گندم وجو وشلتوک از عین جنس مالیات بدهند بنده عرض می‌کنم همان دلائل و همان فلسفه بتمام معنی شامل حال خرما هم هست علت اینکه کمیسیون محترم قوانین مالیه یک قسمت اعظم مملکت را کان لم یکن فرض کرده چه چیزی است یک قسمت اعظم مملکت که طولا سیصدو پنجاه فرسخ است قوت اغلب آنها خرما است بنده تصدیق می‌کنم که آقایان از اوضاع آن جاها اطلاع کامل ندارند اما ندانستن دلیل بر نبودن نمی‌شود آقایان نرفته‌اند ندیده‌اند و اطلاع ندارند که مردم به جای جو وگندم وبرنج خوراکشان خرما است هستی شان خرما است دارائی شان خرما است بچه دلیل گفتند دولت از جو عین جنس بگیرد؟ برای اینکه گفته شد شاید مردم پول نداشته باشند و شاید برای مردم اسباب زحمت باشد دولت جورا می‌گیرد و می‌فروشد و به همین دلیل عرض می‌کنم که خرما هم بگیرند و به همان اشخاصی که خرما هم بگیرند و بهمان اشخاصی که خرما می‌خورند بفروشند در هر حال بنده تصور نمی‌کردم که کمیسیون محترم در مقابل رای مطاع مجلس مقدس مقتضی بداند که تا این اندازه مقاومت کند.

حائری زاده مخبر کمیسیون – کرارا پشت همین تریبون راجع بزیادی بودجه وزارت خانه‌ها مخصوصا وزارت مالیه فرمایشاتی کردند که همه ماها فرمایشات ایشانرا استماع کردند و تصدیق هم کردیم که دولت باید بودجه خرجش را کم کند ولی ما باید بدولت دستور العملی بدهیم که بتواند خرجش را کم کند تاکنون عایدات مملکت ما خرما نبوده است. خرما هم مثل هویج و انگور و سایر چیزها تسعیر میشده می‌فرمایند فوت بعضی جاها خرما است من اطلاع دارم که بعضی جاها با چغندر شلغم و امثال اینها اعاشه می‌کنند پس دولت بیاید چغندر فروشب قبول کند ما اگر خواسته باشیم بدولت تکلیف کنیم که یک اداره درست کند برای این قبیل کارها حقیقتا عملی نیست ما در کمیسیون‌ها درمجلس شورای ملی سعی می‌کردیم و آقایان پیشنهادمیدادند که تا ممکن است مالیاتهای جنسی را موقوف کنیم و مالیاتها نقدی باشد خرج دولت نقدی است و دولت یک عده اعضاء دارد و به هر یک از آنها کاری رجوع کرده است ودر مقابل مواجبی با آنها می‌دهد و مواجب آنها هیچ وقت خرما نبوده است بلی دولت برای اینکه بیکعده از اعضایش که مال دارند جیره بدهد محتاج به جو هست و چون اداره ارزاق باو سپرده شده محتاج به گندم هم هست ولی اگر بخواهیم بدولت اجازه بدهیم که یک اداره هم برای خرما فروشی درست کند ابدا مناسب نیست یک فرمایش دیگری آقا فرمودند که قابل توجه مجلس می‌شود مطالعه کنیم اگر خوب و عملی قبول کنیم وراپورتش راتقدیم مجلس نمائیم و اگر عملی نیست رد کنیم ما مطالعه کردیم و دیدیم اجرای این پیشنهاد دولت یک مخارج زیادی لازم خواهد داشت آنهم بضرر مملکت از این جهت نتوانستیم قبول کنیم

رئیس – پیشنهاد شده است نسبت باین پیشنهاد باورقه اخذ رای شود قرائت می‌شود (بشرح آتی خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنیم نسبت پیشنهاد مالیات خرما باورقه رای گرفته شود شیروانی. روحی. رضا مهدوی. اسدی. هرمزی

رئیس – مقصود پیشنهادکنندگان اینست که در پیشنهادی که شده است راجع به خرما با ورقه رای گرفته شود.

آقایان که با اضافه شدن لفظ خرما موافقند ورقه سفید والا ورقه کبود خواهند داد. (اخذ آراء بعمل آمده)

رئیس – اخذ اراء تمام شد شروع می‌شود باستخراج آراء (استخراج آراء بعمل آمده نتیجه اینطور حاصل شد)

ورقه سفید علامت قبول و سی وسه ورقه کبود سی ونه

رئیس – عده حضار بود و دو ورقه سفید سی وسه کبود و سی ونه بلاتکلیف مانده است

اسامی موافقین – آقایان: آقا میرزا حسنخان پیرنیا. اسمعیل خان قشقائی. سیدابوالفتوح. ابوالحسن پیرنیا. آقا میرزا

صادقخان اکبر. آقا میرزا سیدجوادمحقق. آقاسید ابراهیم ضیاء. حاج حسن آقا ملک. آقا میرزا محمدتقی بهار. آقا میرزا حسین خان اسفندیاری. آقا میرزا سید احمد بهبهانی. آقا میرزا حسینخان پیرنیا. آقا میرزا علی کازرونی. آقا میرزا یدالله خان. آقا میرزا محمد خان وکیل. آقا شیخ محمد علی ثابت. آقا میرزا اسمعیل خان وکیل. فرج الله خان کردستانی. آصف. آقا سید محی الدین. حاج سید محمد سلطانی. حسنعلی خان قرمند. محمد تقیخان اسعد. حاج میرزا یحیی دولت آبادی. حاج میرزا احمد خان اتابکی. آقامیرزا آقا خان دیوان بیگی. آقا میرزا سید احمد احتشام. حاج میرزا اسدالله خان کردستانی. حاج سید محمد باقر دست غیب میرزا محمود خان وحید حبیب الله خان شادلو. حاج میرزا عبدالوهاب آقا میرزا آقا خان عصر انقلاب. آقا سید علاء الدین بهبهانی

اسامی مخالفین – آقایان عطاء الله خان روحی. یحیی زنگنه. امیر حسینخان بختیاری. آقا شیخ جلال الدین. آقا میرزا عبدالله خان معتمد. حاج میرزا علیرضا قومی. آقا سید عبدالعلی میرزائی. آقا سید حسن اجاق. آقا میرزا یوسف خان قائم مقام. آقا سید حسن تقی زاده. آقا رضا مهدوی. محمد ولی خان اسدی. آقا میرزا ابراهیمخان سهراب زاده. آقا میرزا شهاب الدین. فتح الله میرزا هرمزی. آقا سید حسن مدرس. آقا رضا تجدد. آقا میرزا محمد خان معظمی. آقا میرزا حسینخان علائی. آقا سید کاظم یزدی. آقا میرزا محمد نجات. اکبر میرزا. حاج سید عبدالعلی طباطبائی دیبا. آقا سید ابوالحسن حائریزاده. محمدولی میرزا فیروز. آقا شیخ فرج اله. آقا میرزا عبدالعزیز مفتی. آقا سید یعقوب. شیروانی. لطف اله خان. لیقوانی. دکتر حسینخان بهرامی. آقا میرزا باقرخان عظیمی. سلیم ایزدی. آقا میرزا مهدیخان زاهدی. آقا میرزا رضا خان افشار. کی استوان.

رئیس – رای می‌گیریم به تبصره

یاسائی – بنده اخطار نظامنامه دارم

رئیس – بفرمائید

یاسائی – بنده تصور می‌کنم بعد از اینکه این پیشنهاد بلاتکلیف ماند تکلیف این پیشنهاد معلوم نمی‌شود به تنصره رای گرفت نظامنامه اینطور می‌گوید

رئیس – آقایانی که مخالف هستند رای نخواهند داد بعلاوه مانعی هم نخواهد داشت ممکن است در آخر هم ماده العاقیه پیشنهاد کنند رای می‌گیریم بتبصره آقایانی که موافقند قیام فرما یند.

(اغلب برخاستند)

رئیس - تصویب شد رای می‌گیریم به ماده دوم با تبصره آقایانی که موافقند قیام فرما یند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد. ماده سوم قرائت می‌شود (بشرح ذیل خوانده شد)

ماده سوم – مودیان مالیاتی در موردی که مالیات خود را عین جنس بایند بدهند مخبر ند جنس مالیاتی را در محل تحویل مامور مالیه نموده و برای تهیه وسائل حمل آن ازاء هر خروار پنجقران بپردازند و یا آنکه جنس را بنقطه که دولت معین می‌کند و مسافت آن بیش از پنج فرسخ نخواهد بود حمل کرده تا دو فرسخ مجانا و زیاده بر آن را کرالله عادلانه دریافت نمایند

رئیس – پیشنهاد آقای مدرس که قابل توجه شده است در کمیسیون جرح و تعدیل شده است.آقای دست غیب (اجازه)

دست غیب – مخالفم

رئیس – بفرمائید.

دست غیب – مخالفت بنده با این ماده دو سه جهت دارد. یکی اینکه که اولا می‌خواهم تذکر بدهم که بر مالیات افزوده‌اند. نهایت این است که هر مالیاتی را به یک اسم می‌گیرند اینجا به اسم حمل و نقل گرفته می‌شود. پس تذکرا عرض می‌کنم که علاوه بر مالیات سابق خرواری پنج قران به اسم حمل و نقل علاوه کرده‌اند. دیگر از جهات مخالفت بنده این است که در جلسه قبل هم خواستم عرض کنم ولی موقع نشده نمیدانم مذاکرات کافی شد یا چه شد؟ مقصود آقایان مخالفینی که بنده هم یکی از آنها هستم این بود که همان طور که تسهیلات دولت منظور می‌شود باید تسهیلات مالک و زارع را هم فراهم ساخت یعنی تنها تسهیل دولت را نباید در نظر گرفت و تسهیل دولت و زارع هر دو را باید در نظر گرفت. اینجا تصور نشود که این عرضی را که بنده می‌کنم برای تقویت از مالکین است که گفته شود چون مالکین پول دارند بنده از آنها تقویت می‌کنم. خیر- مقصود بنده تقویت از آنها نیست زیرا تحمیلی که به مالک وارد می‌آید با اصولی که بین مالکین و زارعین در ایران معلوم است و اخلاقی که بنده سراغ دارم و خودم هم یکی از آنها هستم میدانم که قسمت عمده اش بر می‌گردد به زارع. هر تحمیلی که دولت به مالک بکند او هم به زارع می‌کند. مثلا وقتی که بنا باشد حمل و نقل به عهده مالیات بده که مالک است بشود آنوقت مالک به زارع می‌گوید حمل کن و هیچوقت هم میاید دست بکند در جیبش و برای حمل جنس پول بر عبت بدهد

. یکنفر از نمایندگان – می‌دهند.

دست غیب – من که گمان نمی‌کنم فرضا هم بعضی از مالکین اینطور باشند که پول هم بدهند خیلی کم است علی ای حال اگر بنا باشد که حمل ونقل جنس با مالک باشد و علاوه بر دو فرسخ را نرخ عادله دریافت دارند اخلاقی که بنده سراغ دارم و اختلافاتی که بین مالک و زارع موجود است باز هم همان نزاعها و کشمکشها فراهم خواهد شد. خوب است آقایان تنها نظرشان به محیط پالمان و طهران و اطراف تهران نباشد و تا اندازه هم بولایات و شهرهای دور دست نظر داشته باشند تعجب بنده از این است که اعضاء محترم کمیسیون قوانین مالیه با اینکه اغلب و اکثرشان وکلای ولایات هستند تصور نکردند که مامورین دولت وقتی یکیشان در یک دهی رفت چه کارها می‌کند. ممکن بعضی‌ها بگویند یکنفر مامور بد اخلاق شد چه مربوط بقانونگذار است ولی خیر اینطور نیست ما قانون را برای این مملکت و این مردم وضع می‌کنیم. قانونگذار باید اخلاق و عادیات مردم را ملاحظه کند و تمام این ترتیبات را در نظر بیاورد و قانون وضع کند نه اینکه خیال کنند قانون برای مملکتی وضع می‌کنند که ظلم و تعدی در نظر اهل آن مملکت کفر است بهر جهت بنده با این ماده مخالفم و این را به ضرر مردم می دانم

رئیس – آقای عدل (اجازه)

آقا میرزا یوسف خان عدل – این ماده که آمده به مجلس اختلاف نظرهایی درش پیدا شد و مجددا برگشت به کمیسیون و دولت یک نظریاتی در آن داشت که حمل و نقل غله در بعضی جاها برای دولت مشکل است بنده در فر مایشات آقای دستغیب هیچ تردیدی ندارم ولی در کمیسیون که مذاکره کردیم که هم اسباب تسهیل مالک و زارع باشد و هم اسباب تسهیل دولت زیرا هر کجا که مودی مالیات اطمینان دارد زحمتی برایش نیست جنس را حمل می‌کند و به انبار تحویل می‌دهد و هر کجا اسباب زحمتش است جنس را در محل تحویل مامور مالیه می‌دهد و برای تهیه وسایل حمل آن خرواری پنجقران هم می‌پردازد از آقایان استدعا می‌کنم که بیشتر از این در این ماده مذاکره بفرمایند. چون مذاکرات زیاد در کمیسیون در خصوص این ماده شده است و مخصوصا اعضاء کمیسیون هم که از نمایندگان شرق و غرب و شمال و جنوب می‌باشند در کمیسیون به قدر کافی توی سر همدیگر زده اندو تمنا می‌کنم بیشتر از این درش صحبت نفرمایند

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

(بعضی گفتند کافی نیست)

رئیس – رای می‌گیریم. آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرما یند

(اغلب بر خاستند)

رئیس – تصویب شد. پیشنهاد آقای آقا میرزا شهاب قرائت می‌شود (بشرح ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم در آخر ماده اضافه شود و آن مقدار جنسی که به موجب ماده دوم تسعیر می‌شود از دادن خرواری پنج قران معاف خواهد بود

مخبر – ما در تنظیم این ماده مقصودمان همین بود و مخصوصا قید کرده‌ایم که (مودیان مالیاتی در موقعی که مالیات خود را عین جنس باید بدهند) در این صورت دیگر تصور نمی‌کنم محتاج بتوضیح باشد با این حال باز هم اگر میل دارند ممکن است کمیسیون هم قبول کند.

رئیس-آقای آقا میرزا شهاب (اجازه)

آقا میرزا شهاب – از این ماده که تنظیم شده است همچو مفهوم می‌شود در مواردی که باید عین جنس بدهند یعنی در موقعی که گندم و جو و شلتوک باید بدولت بدهند تصریح ندارد که برای آن سه خرواری که گفته شده تسعیر شود این پنج قران ندهند ممکن است مامورین پس از آنکه سه خروار را فرضا از قرار خرواری ده تومان تسعیر کردند. بگویند خرواری پنج قران هم علاوه باید بدهی چرا برای اینکه مطابق ماده سوم قانون ممیزی که خرواری پنج قران از بابت حمل جنس معین شده باید ده تومان قیمت جنس و پنج قران هم برای حمل جنس کرایه بدهی. از این جهت بنده آن پیشنهاد را کردم که محظور شود.

مخبر – بنده قبول می‌کنم

رئیس – پیشنهاد دیگری است از طرف آقای آقا سید یعقوب قرائت می‌شود. (بشرح ذیل قرائت شد) بنده پیشتهاد می‌کنم ک فرسخی دو قران بیش داده نشود که خرواری چهار قران باشد

رئیس – آقای آقا سید یعقوب. (اجازه)

آقا سید یعقوب – بنده ملاحظه می‌کنم عین جنسی را که دول حمل می‌کند و از جاهای دیگر که بتهران می‌آورند خرواری پنج قران کرایه می‌دهند کمتر از. این مقدار است پس چرا ما حالا بیائیم و از مالکین پنج قران بگیریم این است بنده پیشنهاد کردم که فرسخی دو قران باشد که از بابت یک خروار در دو فرسخ چهار قران گرفته شود.

رئیس – آقای رضوی – (اجازه)

رضوی – بنده با این پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب مخالفم زیرا یک نرخ معین برای کرایه درست می‌کنند آنوقت در بعضی جاها که کرایه خرواری پنج قران یا شش قران است دولت می‌گوید شما خودتان قرار گذاشتید که خرواری دو قران بدهید بنابراین عقیده بنده این است همینطور که کمیسیون تصویب کرده بطور مطلق باشد بهتر است والا اسباب زحمت خواهد شد.

آقا سید یعقوب – بنده مسترد می‌دارم

رئیس – پیشنهاد اقای نظامی قسمت اولش مورد ندارد زیرا در جلسه گذشته رد شده است.

تبصره اش قرائت می‌شود (بشرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده سوم اینطور اصلاح شود

ماده سوم – مالیات جنسی از مودیان مالیاتی در همان املاک گرفته می‌شود

تبصره در صورتی که مساف از این ملک تا انبار دولتی یک فرسخ باشد مودیان مالیاتی بدون اخذ کرایه حمل و تحویل خواهند نمود.

آقا میرزا یداله خان نظامی – مقصود بنده در قسمت اول بود حالا که اینطور است مسترد می‌دارم

رئیس – این هم مسترد شد. رای گرفته می‌شود بماده سوم

یکنفر از نمایندگان خوبست قرائت شود. (مجددا بشرح سابق قرائت شد)

رئیس – آقای بیات پیشنهاد کرده‌اند بجای پنجقران سه قران نوشته شود. آقای بیات (اجازه)

بیات – بنده حالا عرض می‌کنم پریروز هم در اینجا عرض کردم که در قسمت جنسهائی که از ایالات و ولایات گرفته می‌شود در یک قسمت مختصری از نقاطهم چو معلوم باشد که جنس را بدون کرایه حمل کنند. آقای فرزین فرمودند در خیلی از جاها اینطور است و بعضی جاها بیست فرسخ حمل می‌کنند ولی برعکس بنده تحقیق کردم در تمام ایران شاید دو سه نقطه باشد که کرایه بدهند و حمل کنند فقط سه هزار خروار یا هفت هزار خروار است که کرایه می‌دهند و در سایر جاها هیچ کرایه معمول نیست و حال آنکه این مبلغی که در اینجا نوشته شده برای کلیه مملکت است و برای دو سه نقطه از این مملکت نیست و اگر بنا بشود اینطور باشد یک تحمیلی خواهد بود بر کلیه مملکت وما برای اینکه یک قسمت اینطور بوده یا هست نباید همه جاها را بزحمت بندازیم ما که می‌خواهیم ممیزی کنیم برای این است که اگر یک زیادتی نسبت بوصول مالیات هست تعدیل کنیم و این بعقیده بنده یک تحمیلی است بکلیه مملکت ولی حالا چون دولت اصراردارد ویک پیشنهادی هم شده کمیسیون قبول کرده‌اند. لذا بنده این پیشنهاد را می‌کنم. چون عرض کردم بتناسب هم که حساب کنیم اگر دولت خرواری سه قران هم بگیرد باز زیادتر می‌شود از آن حدی که معمول بوده و همانطور که آقای دست غیب فرمودند این در واقع یک مالیاتی است که باینطور وضع می‌شود و بنده این را یک تحمیلی. می دانم

مخبر – بنده تصور می‌کنم که خود آقای نماینده محترم ابتداء این قکر را خودشان بمجلس مرحمت کردند ودر جلسه سابق خودشان فرمودند خوب است دولت یک مبلغی اضافه از ما بگیرد و رفع اجحافات را بکند در جلسه فبل پیشنهادهائی شد حتی یک نفر از آقایان در کمیسیون پیشنهاد کردند که دولت خرواری پانزده قران کرایه بگیرد و مردم را از شر حمل و نقل راحت کند و ما باین مبلغ پیشنهاد کردیم واما اینکه فرمودند در تمام نقاط ایران اینطور نیست لازم است عرض کنم که در قسمت قائنات وبیرجند جنس را حمل می‌کنند به سر حد و گذشته از گندم وجو کاه را هم در بعضی از نقاط سر حدی بار می‌کنند و می‌برند. و مالکین هم مجبور می‌کردند که کاه را حمل کنند و بیست فرسخ آنطرف تر ببرند و تحویل بدهند این طرز مالیات قدیم مملکت بود ما حالا مالیات جدیدی وضع نکرده‌ایم بلکه خواسته‌ایم همان مالیات سابق را تعدیل کنیم و اجحافات و ظلم را کم و تقلیل نمائیم و کمیسیون ما بین پیشنهادهای واصله همین قیمت پنج قران را قبول کرد وناچار آقای بیات بفرمایش آقای رضوی توجه فرموده‌اند که اظهار داشته اگر ما کرایه فرسخ را دو قران کمتر قرار بدهیم دولت می‌خواهد جنس بیشتر حمل کند و این را ماخذ قرار دان خوب نیست و اسباب زحمت می‌شود.

رئیس – رای می‌گیریم پیشنهاد آقای بیات آقایان موافقین قیام فرما یند

(چند نفری قیام نمودند)

رئیس – قابل توجه نشد. رای می‌گیریم بماده سوم آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرما یند.

(جمع کثیری قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد.پیشنهاد آقای سلطانی هم در واقع یک اصلاح عبارتی است پیشنهاد فرموده‌اند به جای در ازاء خرواری نوشته شود از قرار خرواری تصور می‌کنم نتیجه یکی باشد

ماده چهارم قبلا تصویب شده است ماده پنجم خبر کمیسیون قرائت می‌شود (بشرح ذیل قرائت شد)

ماده پنجم – زراعت کتان و کنف و نیل و روناس و نیشکر و چغندر قند و چای و زعفران و زیتون و توتستان جهت کرم ابریشم از روز احداث تا مدت پنج سال از مالیات معاف خواهد بود. هر گاه بعد از ممیزی صاحبان املاکی که بموجب این قانون مالیاتشان تشخیص داده شده بوزارت مالیه اطهار کنند که مقداری از زراعت خود را تبدیل بزراعتهای مذکور در فوق نموده‌اند وزارت مالیه مکلف است در صورت صحت معادل مالیات زراعتی که تبدیل شده است از مالیات آنها تا زمان ممیزی جدید کسر نماید

رئیس – آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب – بنده مخالفم با اینکه این ماده مطرح شود زیرا این ماده را تازه درست کرده‌اند و طبع و توریع هم نشده است تا ما بفهمیم و در واقع یک ماده جدیدی است که دیشب از کمیسیون گذرانده وامروز آورده‌اند از این جهت بنده با مطرح شدنش مخالفم

رئیس – در آن چند جلسه که تشریف نداشتید راجع باین ماده چندین پیشنهاد شده بود آن پیشنهادات بکمیسیون ارجاع شده بود و حالا این عقیده جدید کمیسیون است آقای رضوی. (اجازه)

رضوی – بنده مخالفم

رئیس – آقای افسر (اجازه)

محمد هاشم میرزا افسر بنده با ماده موافقم

رئیس – چون آقای آقا سید یعقوب قدری مخالف بودند بفرمائید

محمد هاشم میرزا افسر – بنده پنج سال معافیت را کم می‌دانستم و پیشنهاد کرده بودم هفت سال باشد ولی برای اینکه قانون ممیزی زودتر بگذرد و بنده هم موافقم

رئیس – آقای رضوی (اجازه)

رضوی –بنده نقطه نظر مخالفتم را دیروز در کمیسیون عرض کرده‌ام و حالا هم در اینجا عرض می‌کنم و آن راجع به توتون و تنباکو است در اینجا باید اضافه شود زیرا مجلس برای توتون و تنباکو یک مالیات گزافی وضع کرده و همین مسئله سبب شده که زراعت توتون و تنباکو از بین رفته و حالا اگر بنا شود توتون و تنباکو در اینجا معاف نباشد و با آن مالیات گزافی که در سال گذشته برایش وضع شده باز یک مالیات دیگری بدهد محصول توتن و تنباکو بکلی از بین خواهد رفت و از این جهت بنده مخالفم

رئیس – توتون و تنباکو یک قانون خاصی دارد و نمی‌شود بوسیله یک پیشنهاد آن را لغو کرد

مخبر – نماینده محترم در کمیسیون هم این مطلب را اظهار فرمودند و در آنجا همچو مذاکره شد که از لحاظ تشویق ما می‌خواهیم یک زراعتهائی را از مالیات معاف کنییم تا مملکت بتوانر رفع حوائج خودش را بکند مثلا در یعضی جاهائی که چای کاری معمول بوده برای تشویق این زراعت و اینکه بهتر و زیاتر شود گفتیم تا پنج سال از مالیات معاف بشود ولی بتوتون و تنباکو آقایان نمایندگان چندان نظر تشویقی نداشتند و کمیسیون هم عقیده نداشته و از این جهت در اینجا ذکر نشده است

رئیس – آقای شیروانی

شیروانی – بنده گمان می‌کنم این ماده نقض غرض باشد اولا عقیده بنده این است که این ماده یک لطمه بقانون ممیزی و مالیات دو زند که بعد از دو سه سال دیگر جبران ناپذیر خواهد بود. و دولت مجبور می‌شود که این ماده را اصلاح کند. زیرا در یک محلی که برنج و سایر حبوبات مالیات بده عمل می‌آید وقتی که فهمیدند اگر در آن محل کتان و کنف و روناس و سایر چیزهائی که مالیات بده نیستند بکارند از تادیه مالیات معاف خواهند بود. آن وقت همه بر صدد بر می‌آیند که اینها را بکارند برای اینکه تا پنج سال مالیات ندهند و در نتیجه چیزهائی که مالیات بده است موقوف می‌شود و قهرا زراعت نمی‌شود. و این مسئله دو سه عیب دارد اولا بارزاق مملکت لطمه وارد می‌آورد ثانیا به مالیات مملکت سکته می‌زند. ثالثا بزراع هم صدمه می‌زند. زیرا رعیت برنج کار کنف کار نیست و تازه باید بین ارباب و رعیت یک قرار دادهای جدیدی وضع شود که اسباب زحمت خواهد بود. بدیهی است که رعیت گندم کار با رعیت کنف کار خیلی فرق دارد و کنف کار را باید از قفقاز و روسیه و آن حدود بخواهند و تازه باید از آنها طرز عمل آوردن کنف کاری را یاد بگیرند و رعیت ایرانی علنی کرده است که یک قسمت از زراعت خود را به خانه اش ببرد. اگر در حدود شمال است برنج بکارد و کته درست کند و بخورد واگر در جنوب است خرما بکارد و بخورد و بالاخره اگر در اصفهان است باید خربزه اصفهان بخورد. در هر حال کنف کاری معمول نیست بعقیده بنده وجود این ماده اولا بزراعت ثانیا به اقتصادیات و ثالثا بمالیات دولت سکته می‌زند. اساسا لازمست عرض کنم که این پیشنهاد را برای چه کردیم؟ برای اینکه اولا گذشته از زراعی که در ایزان تا کنون معمول و متداول بوده ما میخواسته‌ایم از لحاظ اقتصاد یک چیزهای دیگری را هم در مملکت معمول کنیم ولی نخواسته‌ایم که هیچکدام ازاین زراعن‌ها را جانشیت زراعت دیگری کرده باشیم بلکه خواسته‌ایم این زراعت‌ها را معمول کنیم. مثلا در قسمت گیلان که آب و زمین فراوان است ما خواسته‌ایم علاوه بر برنج کاری که حالا در آنجا متداول است زراعت کنف کاری هم معمول شود و برای عملی شدن و تشویق این امر همچو قرار داده‌ایم که زراعتهای جدید تا پنج سال از تادیه مالیات معاف باشد. اما اگر بطوریکه در این ماده نوشته شده یک زراعت را جانشین زراعت دیگر بکنیم و آنها را هم از تادیه مالیات معاف کنیم هم به زراعت و هم به مالیات دولت سکته وارد آورده‌ایم

جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است.

مخبر – نماینده محترم از دو جنبه بر این ماده اعتراض داشتند یکی اینکه تصور می‌کردند که بواسطه این معافیت عایدات دولت کسر می‌شود و امر مالیات معوق می‌ماند، در این باب بنده اطمینان دارم که عقل وزارت مالیه در طرز وصول مالیات خیلی بیشتر از ما است برای اینکه ما در اینجا نشسته‌ایم و قانون وضع می‌کنیم ولی آنها داخل در عمل و اجرا هستند و اطلاعاتشان در خصوص مالیاتشان از ما زیادتر است در این موضوع اگر وزارت مالیه تصور می‌کرد که مالیاتش کسر می‌شود این ماده را قبول نمی‌کرد ودادو فریاد می‌زد که مالنات ما کسر می‌شود. چنانچه ملاحظه می فرمائید در خیلی از مواقع که ما از دست مامورین مالیه شکایت می‌کنیم و می‌خواهیم بعضی تحمیلات را از سر مردم رد کنیم یا بعضی پیشنهادات می‌کنم دولت پیشنهادات ما را قبول نمی‌کند و می‌گوید اگر قبول بشود عایدات من کسر خواهد شد پس اگر یک پیشنهادی را دولت قبول کند همچو معلوم می‌شود که فکرش را کرده و دیده که صدمه و سکته به عایداتش ندارد. اما راجع به آن قسمت دیگری که فرمودند لازم است عرض کنم که ما باید کم کم معتقد باصول جدید بشویم باید طرز زراعت و زندگانی خودمان را عوض کنیم. تا کی باید ترتیب زندگانی ما مثل زمان بابا آدم باشد. ما مردم را باید تشویق کنیم که طرز زندگانیشان و طرز زراعتشان را عوض کنند ما باید در دنیای امروزه زندگی کنیم. مملکت ما یک مملکت زراعتی است و باید ترتیبی بدهیم تا بتوانیم با سایر ملل دنیا رقابت کنیم والا اگر بخواهیم وضعیت زراعت مماکتمان را مثل دو هزار سال پیش نگه داریم ضرر به جامعه و ملت زده‌ایم یک جمله فرمودند که در گیلان آب زیاد است و برنج کاری می‌شود اگر بنا باشد این معافیت باشد دیگر زراعت برنج نمی‌شود. در ماده شش نوشته شده بود که اراضی و املاک و قنوات جدید الاحداث و املاکی که جدیدا احداث می‌شود از مالیات معف دارند. ولی این ماده برای تشویق زارعین نوشته شده و صدمه اعادیات دولت وارد نمی‌آورد مثلا چغندر قند که در اینجا نوشته‌ایم. اولا باید دانست که هنوز در کارخانه کهریزک کسی نرفته که گردش را پاک کند مقصود این است که هنوز کسی به خیال کارخانه قندسازی و زراعت چغندر نیفتاده منتهی ما در اینجا پیش بینی کرده‌ایم که اگر یک وقتی زراعت چغندر شد تا پنج سال معاف باشد. در واقع یک امر موهومی را پیش بینی کرده‌ایم. مثلا امروزه ما خیلی برنگ ثابت احتیاج داریم زیرا بواسطه رنگهای غیر ثابت قالی‌های ما دربازارهای دنیا شکست خورده. ما باید وسایل رنگ ثابت را در مملکت فراهم کنیم. تا مردم بخیال استعمال رنگ جوهر نیفتند که قالی را خراب کنند. از این جهت ما روناس را برای تشویق تا پنج سال معاف کرده‌ایم. برای اینکه صنعتمان در دنیا ترویج شود. و همچنین نسبت بسایر چیزهای دیگر از این جهت بنده نمی‌توانم مخالفت آقا را قبول کنم.

(جمعی از نمایندگان گفتند مذاکرات کافی است. و عده‌ای دیگر اظهار نمودند کافی نیست)

رئیس – مذاکرات را آقایان کافی میدانند؟

مدرس – خیر کافی نیست برای اینکه معنی ماده مجهول است.

رئیس – رای می‌گیریم بکفایت مذاکرات آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرما یند.

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس – معلوم می‌شود مذاکرات کافی است. پیشنهادات واصله قرائت می‌شود. (بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد آقای رضوی. بنده پیشنهاد می‌کنم توتون و تنباکو هم اضافه شود بماده پنج.

رئیس – آقای رضوی (اجازه)

رضوی – بنده توضیح خودم را عرض کرده‌ام ولی اینکه آقای مخبر فرمودند که توتون و تنباکو خارج نمی‌شود و جزو صادرات مملکتی نیست بنده ابین را قبول ندارم و بطوریکه بنده سراغ دارم تنباکو اصفهان و شیراز را بخارج حمل می‌کنند و از این جهت بنده باز هم عرض می‌کنم که با آن مالیات سنگینی که سال گذشته برایش وضع کرده‌اند اگر حالا معاف نشود بکلی این زراعت از بین خواهد رفت و به صادرات مملکت صدمه خواهد زد.

معاون وزارت مالیه – بنده دیروز که در موضوع توتون وتنباکو در کمیسیون مذاکره می‌شد عرض کردم و تصور می‌کنم که این یک چیزی است که علی الغعله از نظر آقای رضوی گذشت که مطلب فرمودند زیرا توتون و تنباکو یک مالیات مخصوصی دارد و اگر ما بخواهیم نسبت به آن مالیات یک نظر تعدیلی داشته باشیم آن یک امر جداگانه ایست واین یک چیزی نیست که چهار سال یا پنج سال یا هفت سال از مالیات معاف باشد زیرا زراعت توتون و تنباکو یک چیز تازه نیست و مدتها است که در مملکت کشت می‌شود – و تصور نمی‌کنم در باب توتون و تنباکو اصلا محتاج بمذاکره باشد.

رئیس – اگر مقصود معافیت راجع بآن قسمت مالیاتی است که سابقا از مجلس بموجب قانون مخصوصی گذشته که گمان نمکنم آن را بتوان با این پیشنهاد لغو کرد.

رضوی – خیر. مقصود این است که دو مرتبه دیگر چیزی گرفته نشود.

رئیس – از بیانات آقای معاون همچو معلوم شد که علاوه بر آن چیزی که بموجب آن قانون مخصوص گرفته می‌شود دیگر چیزی اضافه اخذ نمی‌شود.

رضوی – خیر الان هم می‌خواهند بگیرند. پس خوبست آقای معاون توضیح بدهند تا مطلب درست معلوم شود

مخبر – اصلا عوارض غیر مستقیم را ما با عوارض غیر مستقیم نمی‌توانیم با هم مخلوط کنیم. اصلا عدلیه از یک اجناسی یک مالیاتهائی درب دروازه‌ها می‌گیرد ما نمی‌توانیم مالیاتهای ارضی را به واسطه مالیاتهای غیر مستقیم معاف کنیم و همچنین مالیات توتون وتنباکو که بموجب قانون مخصوص عوارضی بر آنها تحمیل شده مالیات غیر مستقیمی است که از جنس تنباکو اخذ می‌شود و نمی‌شود مالیات ارضی توتون و تنباکو را با آن جهت معاف کرد.

رئیس – رای می‌گیریم بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای رضوی آقایانبی که پیشنهاد ایشان را قابل توجه می دانند قیام فرما یند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس – قابل توجه نشد پیشنهاد آقای رفیعی. (بمضمون ذیل قرائت شد) بنده پیشنهاد می‌کنم که زیتون هم بماده ۵ علاوه شود.

بعضی از نمایندگان – در ماده هست.

رئیس – خوب اگر هست نظر ایشان تامین شده است. پیشنهاد آقای کازرونی (اینطور قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که بته کائوچو هم ضمیمه معافیت شود.

کازرونی – بنده تصدیق می‌کنم که در مدت پنجسال این مسئله عملی نخواهد شد که ما معاف کنیم و یا معاف نکنیم لیکن غرض من تذکری است در قانون که اهل وطن خودمان می‌دهیم که یک چیزی که امروزه امروزه محل احتیاج دنیا است و در قسمت جنوبی ما بخوبی عمل می‌آید و مخصوصا در میناب و خوزستان و بعضی از نقاط جنوبی ما بعمل می‌آید بنابراین بنده خواستم یک تذکری بدهم که این کائوچو را هم ضمیمه قانون کنیم که مردمی که می‌توانند متذکر شوند که بو ته اش را بیاورند و یک استفاده کلی ببرند و این زراعت را احداث کنند و هیچ ضرری هم به دولت وارد نمی‌آورد.

معاون وزارت مالیه بنده خیلی خوب میدانم تمام چیزهائی که ما در خاطر می‌توانیم بگذرانیم جزو معافیات کنیم که هم عایدی کسر نشود وهم مردم را تشویق کرده و هم خدمت باقتصادیات این مملکت بشود لیکن علا العجاله در وزارت مالیه و در کمیسیون نسبت به مافیات مذاکره از چیزهائی که وجود دارد و قابل استفاده است هم از حیث کمیت و هم از حیث کیفیت شده ولی ممکن است بعد در نظر گرفته شود و نسبت به آن چیزهائی که قابل اعتنا باشد که در مملکت کاشته شود نه تنها کائوچو بلکه پنج چیز و ده چیز از آن قبیل یک ماهه تقدیم مجلس شود و آنها هم از مالیات معاف باشند.

مخبر – اگر بنده اطمینان داشتم که به قبول کردن این مسئله مذاکره خاتمه پیدا می‌کرد بنده می‌توانستم از طرف کمیسیون قبول کنم نظائر آن در مملکت ما زیاد است مثلا در یکجائی ممکن است مواد اصلیه از قبیل فلفل که درخت فلفل که در تمام مملکت ما ممکن است. ۵ اصله و صد اصله باشد آن را هم باید بنویسیم و همچنین دارچین وهل و غیره اینها هم همینطور اسنت و ممکن است اینها هم عایدی ما را زیاد کند ولی بعقیده من اگر آنها را در این قانون زیاد کنیم این قانون عملی نمی‌شود.

رئیس – رای می‌گیریم بقابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرما یند.

(عده کمی قیام نمودند)

رئیس – قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای قشقائی. (اینطور قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم از ماده ۵ لفظ روناس حذف شود.

اسمعیل خان قشقائی – مقصود از معافیت این اجناس این است که مردم تشویق شوند و آنچیزهائی که نیست بکارند ولی روناس در مملکت ما یک چیزی است که سال‌های متمادی است که موجود است و یک خرجی هم برای زارعین ندارد و در زمینی که روناس در می‌آورد در عوض دو خیش و سه خیش بزمین قوت می‌دهد و هر چیزی بجای آن بکارند مفید تر است و روناس از سابق همیشه یک مالیاتی میداده است و چیز تازه هم نیست و دیگر جهت ندارد که از مالیات معاف باشد چون ما می‌خواهیم مالیات را زیاد کنیم نمی‌خواهیم که کنیم.

رئیس – آقای مخبر چه میفرمائید.

مخبر – واگذار می‌کنم برای مجلس.

رئیس رای می‌گیریم بقابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرما یند.

(عده کمی بر خواستند)

رئیس – تصویب نشد. پیشنهاد آقای دست غیب. (اینطور خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم – مدت معافیت تا مدت ممیزی باشد.

دست غیب – فلسفه که در ۵ سال موجود است در هفت سال هم موجود است تمامش جواب ما را می‌دهند که می‌خواهیم عایدی دولت را زیاد کنیم! ما وکیل مردمیم نه وکیل دولت. علاوه بر این غرض از پنجسال این است که مردم دا تشویق کنیم که بفرموده خود آقای مخبر نماینده محترم از زراعت گندم و جو و شلتوک تجاوز کند اگر غرض از تشویق است پس پنجسال و هفت سال فرقی نمی‌کند اینست که بنده پیشنهاد کردم تا موقع ممیزی معاف باشند چون در در دوسال چندان فرقی نمی‌کند و مالیات دو سال بخرجش هم نمی‌رسد از این جهت خوبست تا موقع ممیزی باشد که هم برای دولت و هم برای مردم اسباب تسهیل و استفاده باشد و بعلاوه اگر مدت پنجسال باشد و در ظرف دو سال آنوقت یک ممیزی دیگری بکند این مشکلتر می‌شود از برای دولت

مخبر – بنده متاسفم که آقایان در کمیسیون قوانین مالیه که روز‌های شنبه و دوشنبه و چهار شنبه منعقد می‌شود و ودر شهم بسته نیست و ممکنست تشریف بیاورند تشریف نیآورند آنجا که صحبت‌های خودشان را بکنند و د ر این چند جلسه که کمیسیون تشکیل شده است فقط آقای مدرس و آقای وکیل الملک این دو نفر در جلسه سابق آمدند و در جلسه اسبق هم آقای مدرس تشریف آوردند و آقایان فقط پیشنهاد می‌کنند ولی تشریف نمی‌آورند که توضیحات بدهند و در پیشنهادشان مذاکره کنند تا اینکه آنها را اعضاء کمیسیون متقاعد کنند. ما حتی اشخاصیکه از خارج می‌آیند اجازه می‌دهیم که داخل مذاکره شوند تا اینکه مسئله را حل کنیم و این ماده دیشب در حضور بعضی از آقایان که پیشنهاد گرده بودند تشکیل شد ابتدا پیشنهاد آقایان قرائت شد و در آنها زیاد صحبت شد و عاقبت اینطور صلاح دانستند که چون مدت ممیزی هفت سال بیشتر نیست ابتدا برای این محصولات پنج سال معافیت معین شود و قرار شد که اگر در ضمن سال بعد از ممیزی شروع کردند به زراعت بکلی از این مواد زارع بوزارت مالیه اظهار کنند و تا ممیزی جدید که شش سال است این محصول از پرداخت مالیات معاف باشد و بیش از این را هم کمیسیون عملی نمی‌دانست زیرا عایدات مملکت را در خطر میدید از این جهت این پیشنهاد را نمی‌شود قبول کرد

رئیس – رای می‌گیریم بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای دست غیب آقایانیکه با پیش هناد ایشان موافقند قیام فرما یند

(عده قلیلی برخاستند)

رئیس – قابل توجه نشد. پیشهناد آقای دامغانی (بمضمون ذیر قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده پنج نوشته شود: تا ده سال معاف خواهد بود

دامغانی- اولا بکمیسیون از نظر تشویق زارعین و اهمیت این موادی که نوشته شده است اگر یک ارفاقی راجع باین مواد قائل بشود ضرر ندارد بلکه نافع است و بعلاوه همانطوریکه در دو جلسه پیش آقای مدرس توضیح دادند یک مزرعه که ممیزی شد اگر دو مرتبه توتستان شود همان مالیات را خواهد پرداخت. همینطور این زراعتها حتما جای همان زراعت ممیزی شده را می‌گردد و در این قسمتی که نوشته شده است باید بوزارت مالیه اطلاع بدهد و اجازه بدهد و تصدیق کند که جای آن زراعت است و از مالیات آن کسر کند این بدیهی است که وقتی یک ملکی ممیزی شد همه جای ان ممیزی شده است و اگر یک زراعت جدیدی پیدا شد البته جای یک زراعت قدیمی را پر کرده است و این دیگر برای رعایا اسباب زحمت نخواهد بود ولی چون در ماده پانزدهم نوشته شده است که مدت این ممیزی ده سال است در اینجاهم باید این مواد را تا ده سال معاف کرد زیرا اگر تا پنج سال را معاف کنیم مفهومش این است که بعد از پنج سال وزارت مالیه باز حق ممیزی دارد و بنده نمیدانم اگر وزارت مالیه حق ممیزی دارد بعد از پنج سال آیا از پیش خود حق دارد که ممیزی کند یا اینکه یک قانونی باید برایش تصویب بشود اگر چه بنده شاید مثل بعضی از آقایان نسبت بمامورین وزارت مالیه سوء ظن نداشته باشم ولی از نظر قانونگذاری باید سوءظن را اعمال کرد زیرا سوءالظن من الحزم و نباید بعد از پنج سال بوزارت مالیه حق داد که خود سرانه برود و ممیزی کند و همینطور در مدت این ده سال که مدت قانون ممیزیست عقیده بنده این است این مواد هم معاف باشد و بعد از ده سال هر حکمی که برای سایر مزارع می‌شود برای این هاهم جاری شود

معاون وزارت مالیه – اولا بعد از مذاکرات زیادی که در کمیسیون شد در نظر گرفته شد که ممیزی برای هفت سال باشد حالا آن مسئله‌ای است جداگانه و حالا اینکه این معافیت هم مثل ممیزی ده سال باشد گمان می‌کنم ملازمه با هم ندارند بجهت اینکه اینمعافیت نسبت بموادی است که بالخصوص اسمبرده شده چون وقتی ممیزی شروع بشود البته روی کلیه محصولاتیست که در مملکت بعمل می‌آید برای یک قدمی که در قانون نوشته شده است که تا آن مدت منقضی نشود ممیزی تجدید نمی‌شود ولی نسبت بچیزهائیکه اصلا کشت و زرع آن معاف است بعد از انقضاء آن مدت یک بازدیدی می‌نمایند برای اینکه بتوانند میزان مالیاتی آنرا معلوم کنند مسلمست که باید یک مدتی برای معافیت باشد فرض می‌کنیم که مدت ممیزی را بیست سال قرار دادیم و ششسال و هفت سال هم برای معافیت معین کردیم بدیهیست وقتی که مدت معافیت منقضی باشد باید بروند و بازدید و براورد کنند ومالیاتی که بر آن تعلق می‌گیرد معین بکنند بنابراین ملازمه با هم ندارند و برآورد کنند مالیاتی که بر آن تعلق می‌گیرد معین بکنند بنابراین ملازمه با هم ندارند و می‌شود هر چند سالی برای مدت ممیزی مجلس تصویب می‌کنند مقرر باشد و برای معافیت این موادی که در اینجا ذکر شده است بعد از انقضاء آخرین سال بروند یک ملاحظه بکنند و مالیاتش را معین کنند

رئیس – رای می‌گیریم بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای دامغانی آقایانیکه پیشنهادایشان را قابل توجه می دانند قیام فرما یند

(عده کمی برخاستند)

رئیس – قابل توجه نشد.پیشنهاد آقای سلطانی (اینطور خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده ۵ اضافه شود از تنباکو وتوتون فقط صد نیم معارف دریافت می‌شود

سلطانی – بنده تصور می‌کنم که در پیشنهاد آقای حاج عبدالوهاب مطلب معلوم نشد و تصور شد ایشان پیشنهاد کرده‌اند که مالیات توتون و تنباکو بکلی معاف باشد این بود که مجلس آنرا رد کرد ولی مقصود ایشان این نبود مقصود ایشان اینبود که چون تنباکو و توتون یک مالیات مخصوصی دارد از این جهت مالیات صد نیم معاف باشد از اینجهت بنده پیشنهاد کردم که فقط صد نیم معارف از تنباکو وتوتون گرفته شود رئیس –(خطاب بآقای مخبر) – کمیسیون قبول می‌کنید؟

مخبر – قبول نمی‌شود

رئیس – رای می‌گیریم بقابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانیکه موافقند قیام فرما یند

(معدودی قیام نمودند)

رئیس – قابل توجه نشد.پیشنهاد آقای دست غیب و آقای رفیع (این طور خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم توتون وتنباکو مادام که مالیات معمولی دخانیه می‌دهد از مالیات ارضی معاف باشد

رئیس – آقای دستغیب ـاجازه

بعضی از نمایندگان (باهمهمه) رد شده است

دست غیب –آقایان می‌خواهند با این حرفها این زراعت را معدوم کنند آقایان چنانچه دقت فرما یند در عرایض بنده تصدیق می‌فرمایند که با این ترتیب این زراعت بکلی از بین می‌رود بنده عرض می‌کنم مجلس شورایملی دوره پنجم باید مالک را نگاه کند و نظر کند باطراف و ببیند این مالیاتی را که وضع مکند قابل تحمل هست یا نیست. بنده عرض نمی‌کنم عایدات دولت زیانشود. بنده عرض می‌کنم باید عایدی دولت زیاد شود نه این که هستی مردم را بگوئیم باید داد بدولت راجع بقسمت مالیات توتون و تنباکو همه آقایان مثل بنده کاغذ از فارس دارند که شکایت شده است از اهالی آنجا و نوشته‌اند که زراعت تنباکوی ما دارد به واسطه این مالیات از بین می‌رود. از هر چه گذشته عرض می‌کنیم که آقایان قدری ملاحظه فرما یند در این مسئله که علاوه بر این که بواسطه تصویب این مالیات صدسه ونیم بر توتون و تنباکو مردم در زحمت واقع می‌شوند و از بین می‌روند علاوه براین عایدی دولت هم از بین می‌رود برای اینکه بعد از اینکه دو مالیات بر تنباکو و توتون وضع شد یکی مالیات ارضی و یکی هم آن مالیاتی که در چندی قبل ما تصویب کردیم بکلی این زراعت از بین خواهد رفت. وقتیکه زراعت آن از بین رفت عایدی دولت هم از بین میرودما نمی‌خواهیم بگوئیم که دولت مالیات نگیرد. دولت مالیات بگیرد اما نه سابقه بانتفاء موضوع کنند. همه آقایان میدانند که زراعت تنباکو نسبت بده سال پیش خیلی خیلی کم شده و علتش هم این است که اصلا از ابتدا نمی‌توانستند زیر بار مالیات اولیه بروند بعد یک مالیات دیگری بایش وضع کردند حالا هم یک مالیات ارضی می‌خواهند برایش درست کنند و این مالیاتها سبب می‌شود که بکلی این زراعت تنباکو و توتون از بین می‌رود و دولت هم بهیچوجه استفاده نخواهد نمود. بالاخره مقصود بنده این است حالا خودتان میدانید.

مخبر – این فرمایشاتی که آقای دست غیب فرمودند خوب بود وقتیکه مالیات توتون و تنباکو وضع می‌شد رای نمی‌دادند و موافقت نمی‌کردند. بنده که رای ندادم ۰۰۰

دست غیب – حالا که شده چه باید کرد؟

مخبر – بلی حالا که شده این تقاضا را نمی‌شود با هم مخلوط کرد چون در گمرک از قالی فلان مالیات را می‌گیرند آنوقت از پشم گوسفند که قالی می‌شود نباید مالیات بگیرند؟ اینها چه ارتباطی با هم دارند؟ فلان مالک وقتی عمل زراعت او مثلا صد خروار تنباکو یا یک خروار تریاک است البته بتناسب باید مالیات ارضی هم بدهد. آن مالیات غیر مستقیم را که اسباب خرابی و ضرر شده آنرا باید لغو کرد. مربوط باین موضوع نیست.

رئیس – رای می‌گیریم بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای دست غیب آقایانی که موافقند قیام فرماید

(اغلب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس – قابل توجه شد. چند دقیقه تنفس داده می‌شود. (در اینموقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از یک ربع ساعت مجددا تشکیل گردید)

رئیس – دو فقره پیشنهاد دیگر راجع بماده پنجم است یکی متعلق به آقای مدرس و یکی هم از طرف آقای آقا سیدیعقوب اگر کسی اجازه می‌فرمایند مراجعه بکمیسیون شود و اگر میل دارند خوانده شود

مدرس پیشنهاد من قرائت شود چون عرضی دارم.

(بمضمون آتی قرائت شد) بجای ماده پنجم نوشته شود: عایدات زراعت. کتان. کنف. نیل. روناس. زعفران. شکر. چای توتستان جهت ابریشم در موقع ممیزی منظور نخواهد شد و مالیات باو تعلق نخواهد گرفت

رئیس – ارجاع بکمیسیون می‌شود

مدرس – یک عرضی دارم اگر اجازه می‌دهید توضیح عرض کنم

رئیس – بفرمائید

مدرس – این پیشنهاد را سابق بر این تهیه کرده بودم که تقدیم مجلس کنم و معنیش این بود که در وقت ممیزی این اجناس منظور آورده نشود و مالیات هم تا ممیزی دیگر بر آنها تعلق نگیرد. دیروز بر حسب مصلحت بینی که اعضاء کمیسیون کرده بودند بنده هم در خدمتشان رفتم و نماینده دولت هم آنجا بود آنها اصرار داشتند که آن ماده پیشنهادی خودشان باشد. خواهش دارم آقایان توجه بفرمائید که آن ماده پیشنهادی کمیسیونرا که یک ساعت درش حرف زدید مقصود را ملتفت شوید که یک چیزهای دیگر فرض نکنید. مالیه عقیده اش بر این بود که شما مقصودتان تشویق است و تشویق هم نسبت بموجود نمی‌شود تشویق باید نسبت بغیر موجود باشد. این نظر مالیه بود و یک حرفهائی هم می‌زد و بالاخره این ماده که از کمیسیون تقدیم مجلس شده است بعقیده بنده بهتر از این ماده است که حالا بنده از باب لابدی پیشنهاد کرده‌ام چون دیدم آن ماده را شاید مجلس قبول نفرماید از اینجهت این پیشنهاد را کردم و بعد از مذاکرات زیاد آقایان اعضای کمیسیون و نماینده وزارت مالیه و آقایان دیگر نتیجه این شد که این اجناس هر کدام از آن روزی که کاشته شده یا می‌شود تا پنج سال مالیات تعلق بآن نگیرد فردا که می‌آیند ممیزی می‌کنند یک ملکی زراعت چای است. این زراعت چای از سالیکه موجود شده است یعنی پارسال احداث شده است تا چهار سال دیگر دو سال قبل شده تا سه سال دیگر سه سال قبل شده است تا دو سال دیگر چهار سال قبل شده است تا یکسال دیگر معاف باشد. این نسبت بموجودی اما نسبت بغیر موجودی. ملک من ممیزی شده البته گندم می‌کارم پنبه می‌کارم باغ است در هر صورت ممیزی شده است. سال دیگر یا دوسال دیگر از این اجناس را بردارم و جنس دیگر غیر از اینها زراعت کنم یا ملک بائری را احیا کنم. آنکه اصلا مالیات ندارد که یا ممیزی دیگر مالیاتی بر ان تعلق نمی‌گیرد اما یک ملکی که مهیا از برای زراعت است و مالیات برش بسته‌اند. آن ملک را اگر بعد از ممیزی بخواهیم تبدیل کنم و بخواهم یکی از زراعت‌ها یا چای یاتوت یا چیز دیگر بکارم باید اظهار نامه بمالیه بدهم که فلان ملک که معادل فلان ملکی است که از بابت آن فلانقدر مالیات می‌دهم تبدیل کرده‌ام بزراعت چای یا زعفران آنوقت مالیه تحقیق می‌کند اگر معادل با آن مالیاتی که من از بابت آن ملک می‌دهم هست که از اصل جمع من کم می‌کند. مقصود از ماده پیشنهادی کمیسیون این است و این ماده هم بالاخره بعد از مذاکرات زیاد این طور درست شده. اگر بنا باشد فایده برای تشویق داده باشد این ماده پیشنهادی کمیسیون دارد و اگر بنا باشد که حرف حرف باشد مثل این ماده که بنده پیشنهاد کرده‌ام که آقایان بگویند موجودی را هم باید مالیات گرفت و ما بگوئیم بعد از اینها را باید مالیات نگرفت آنهم اختیار با مجلس است من خیالم این است که چون این قانون ممیزی باید زودتر بگذرد اگر این ماده کمیسیون تصویب بشود بهتر است زیرا در خیلی جاها بنفع مردم است مثلا آقایان رشتی‌ها که از سه سال یا چهار سال یاپنج سال قبل شروع بزراعت چای کرده‌اند. کسیکه پارسال شروع کرده است تا چهار سال دیگر کسی که امسال شروع کرده است تا پنج سال دیگر و هکذا و هیچ عیبی هم ندارد. مقصود بنده از این توضیح این بود که حالا اگر آقایان صلاح بدانند ممکنست این پیشنهاد را بنده پس بگیرم و با پیشنهاد کمیسیون موافقت کنم بنده عقیده‌ام این بود که بعرض آقایان رساندم

رئیس – ماده ششم قرائت می‌شود (بمضمون آتی قرائت شد)

ماده ششم – اراضی و املاک و قنوات جدیدالاحداث و بایریکه مالکین آباد کرده و یا می‌کنند اعم از اینکه در سابق آباد و محل زراعت بود. یا جدیدا احداث و احیاء می‌شود از برداشت اولین محصول تا پنج سال از مالیات مندرجه در ماده اول معاف خواهند بود

رئیس – فرقی که این راپورت با راپورت سابق دارد علاوه بر اصلاح عبارتی که شده است املاک و قنوات جدیدالاحداث هم اضافه شده است.آقای دامغانی. (اجازه)

دامغانی – اولا املاک و قنوات جدیدالاحداث خیلی‌ها تا مدت پنج شش سال عایدی منظم نخواهد داشت زیرا که املاکی که جدیدا آباد می‌شود تاهمیتطور قنواتیکه جدیدا احداث می‌شود تا هفت هشت ده سال مستلزم یک مخارجی است که چیزی عاید مالک نمی‌شود و ثانیا همان عرضی را که در ماده قبول عرض کردم تکرار می‌کنم مفهوم این ماده این است که بعد از پنج سال بیایند دوباره ممیزی کنند یعنی تبعیض قائل شویم که یک قسمت از املاک را حالا ممیزی کنیم و یک قسمت دیگر را بعد از چهار سال یا پنج سال آنهم بتدریج ممیزی می‌شود مناط معافیت اولین محصول است وقتی مناط اولین محصول شد آن وقت یک ملکی که امسال احداث شده چهار سال بعد و همینطور بتدریج مالیه در تمام اینمدت ده سال که اینقانون ممیزی قانونیت دارد همیشه مشمول ممیزی است بنده قطع دارم از این عمل سوء استفاده خواهد شد و بضرر مردم تمام می‌شود و در هر صورت خوب باید بنده عقیده‌ام اینست که هر چه می‌خواهند از زارعین و مالکین بگیرند یکمرتبه معین نمایند و تا هفت سال یا ده سال راحت باشند نه اینکه ماده به شکل کشداری باشد و بنده نظر باینکه در اینقانون سوء استعمال خواهد شد از اینجهت مخالفم و عقیده ندارم. بعلاوه اولین محصول را نباید مناط گرفت و باید مناط را از تاریخ ممیزی قرار داد برای یکدوره ممیزی یعنی از تاریخی که این قانون ممیزی تصویب شد باید املاک و قنواة جدیدالاحداث ماده پانزده سال تا ده سال از مالیات معاف باشد.

رئیس – آقای قشقائی. (اجازه)

قشقائی- موافقم.

رئیس – بفرمائید.

قشقائی – راجع باینکه آقای دامغانی فرمودند بنده می‌خواهم یک تذکری بدهم می‌نویسد: از سالی که اول حاصل را بر داشت می‌کند تا پنج سال یا هفت سال از مالیات معاف است. اگر ده سال باشد شاید بنده نتوانسته آباد کنم و بعد از ده سال شروع کردم آنوقت از معافیت بی بهره می‌مانم لهذا باید از اولین برداشت حاصل باشد که تا بیست سال دیگر هم هر کسی قناتی آباد می‌کند بی بهره نباشد.

رئیس – رای می‌گیریم به ماده ششم آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرما یند (اکثر قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد

ماده هفتم. (بشرح ذیل خوانده شد)

ماده ۷ – مالیات مراع و مواشی بقرار ذیل تعلق خواهد گرفت

مادیان پنجقران – شتر علاوه بسه سال ده قران، اسب سه قران، قاطر چهار قران میش علاوه بر دو سالیک قران، بز علاوه بر دوسال پانزده شاهی. الاغ سه سال یکقران گاو شیر ده چهار قران

تبصره ۱ – مالیات فوق بحیوانی تعلق می‌گیرد که در شهر‌ها نوافق ماهیانه نمی‌دهند و نیز شتر قاطر اسب و الاغ که به حمل و نقل مال التجاره برای کسب چار – واداری اشتغال دارند از ادای مالیات فوق معافند.

تبصره ۲ – هر خانواده از پرداخت مالیات عده حیوانات ذیل معافند

۱- شتر یکنفر ۲- گاو شیر ده دو راس (یا در عوض آن میش نر و ماده ده راس .) ۳- بز ماده و مش پنج راس. ۴- اسب یا مادیان یک راس. ۵- قاطر یک راس. ۶- برای هر جفت گاو کار الاغ دو راس.

تبصره ۳ بعد از پنج سال دارندگان مواشی از یکطرف و دولت از طرف دیگر می‌توانند تجدید نظر بخواهند.

مخبر – چون مواد این راپوت عینا همان موادیست که کمیسیون سابق قبول کرده بود و کمیسیون جدید تصور میکردکه با توافق نظر دولت آن مواد تنظیم شده است و برای معطل نشدن راپرت عین آن راپورت تقدیم مجلس شد و کمیسیون اجازه داد که مخبر از آن را پورت دفاع کند بعد که نماینده دولت در مجلس اظهار عدم رضایت از آن مواد سابق کرد نظر ما این شد که تجدید نظری درش بشود. حالا اگر آقایان پیشنهاد و اطلاعاتی دارند ممکنست بکمیسیون بدهند تا کمیسیون تشکیل شود و با موافقت نظر دولت یک راپورت جدیدی تنظیم کند این است که استدعا می‌کنم اگر آقایان نظری دارند اظهار بفرمایند تا برگردد بکمیسیون و با توافق نظر نمایندهٔ دولت مجددا برگردد بمجلس.

رئیس – همانطور که آقای مخبر خودشان اظهار کردند در راپور تیکه داده بودند تصدیق کرده‌اند و حالا معلوم می‌شود تغییر عقیده داده‌اند معذلک تقاضای ارجاع بکمیسیون از طرف مخبر یک قدری اشکال دارد. آقای میزا محمد خان وکیل مخالفید؟

آقا میرزا محمد خان وکیل – بلی.

رئیس – بفرمائید.

آقا میرزا محمد خان وکیل – مخالفت بنده با اصل این ماده نیست بلکه با طرز اجرای آنست که چلور اجرا می‌کنند؟ در اینجا می‌نویسد – تبصره سه بعد از پنجسال دارندگان مواشی از یکطرف و دولت از طرف دیگر می‌توانند تجدید نظر بخواهند. حالا بنده هرچه فکر می‌کنم و الان هم دو دوره است در سر همین ماده پشت همین کرسی نطق دو ساعت حرف زده‌ام و حتی با نمایندگان دولت هم در کمیسیونها مکرر مذاکره کرده‌ام و بالاخره چیزی نفهمیده‌ام یک وقت آقای داور مخبر کمیسیون بودند و بنده سوال می‌کردم که جگونه این ماده را اجرا می‌کنند ایشان حقیقتا با زبان بی زبانی می‌فرمودند. واقعا ما هم نمیدانیم اینجا می‌نویسید پنج سال به پنجسال طرفین حق تقاضای تجدید نظر خواهند داشت فرض می‌کنیم الان توی یک دهی رفته‌اند و پانصد گوسفند در این آبادی می‌آیند در هر خانواری ده گوسفند بیست گوسفند است آنها را می شمارند و بموجب این لایحه پنج تای آنرا مستثنی می‌کنند و ما بقی را می‌خواهند مالیات بگیرند. آن یکسال اول را هم مدرک می‌کنند برای ممیزی سایر سنوات. یعنی بر حسب مقاطعه بطوری که در آنجا نوشته شده است. بنده این مقاطعه را نمی‌فهمم. فرض بفرمائید که رعیت بعد از یک سال آمد تمام گوسفندش را فروخت آنوقت آن چهار سال دیگر را هم از همان یکنفری می‌گیرند که گوسفند‌هایش ندارد؟ اینکه عدالت نیست که بعد مال آن چهار سال دیگر را هم از او بگیرند همینطور بر عکس امروز می‌آیند توی این آبادی می‌بینند فلان رعیت پنج تا گوسفند هم ندارد که مالیاتی را بر روی آن ببندند ولی بعد از ممیزی می‌رود دویست تا گوسفند می‌خرد و استفاده کلی از آن می‌کند یعنی در مدت هفت سال یا ده سال از اینها استفاده می‌نماید این یکقسمت. از طرف دیگر ممکن است فرض شود که وزارت مالیه در نظر گرفته باشد که این را با کدخدای ده یا مباشر حساب کند چنانچه یک چیزی هم آقای مدرس اظهار داشتند که این را با مباشر یا کدخدای ده مذاکره می‌کنند و مباشر ده اظهار می‌کند که دویست تا گوسفند در این ده است و خودش هم حسابش را نگاه می‌دارد. بنده متعجبم که چطور حسابش را نگاه می‌دارد! آیا گوسفند سجل احوال دارد؟ یا قبض رسید باو می‌دهند وقتی از این دست بآن دست می‌گردد یا در ظرف چهار سال چهار قباله برای این گوسفند‌ها تهیه می‌شود. اگر بنا باشد برای امسال باشد که اسباب زحمت و خرج زیاد برای دولت است و بنده در اینجا می‌خواستم که آقای مخبر یا آقای معاون وزارت مالیه توضیحی بفرمایند که طرز گرفتن این مالیات در این پنجسال چطور خواهد بود؟ اگر واقعا همانطوری استکه خودشان اینجا نوشته‌اند که بترتیب مقاطعه است که این ممکن است بطرز دلخواه عمل شود یعنی همان یک ده می‌روبد و اسباب زحمت مردم می‌شوند یعنی آن کسیکه حالا هیچ گوسفند ندارد اداره مالیه هم که می‌بیند گوسفند ندارد چیزی از او نمی‌گیرد ولی پس از ده روز که صدتا یا ده تا گوسفند خرید آنوقت چه خواهد شد؟ آیا مالیه می‌رود و از او مالیه می‌گیرد؟ بنا بر این اگر این ماده یکطوری نوشته می‌شد که قسمت‌ها را معین می‌کرد خیلی بهتر از این بود. ممکن است که باز بفرمائید که در نظامنامه داخی این ترتیبات را وضع خواهند کرد. بنده چون می‌بینم اینماده یکی از مواد مهم است از اینجهت معتقدم که بهتر اینست که در همین ماده ذکر شود که بعد محتاج بآن نظامنامه اجرا نشویم.

رئیس – آقای افسر (اجازه)

افسر عرضی – ندارم

رئیس – آقای دست غیب (اجازه)

دست غیب – عرضی ندارم

رئیس – آقای رضوی (اجازه)

رضوی – عرضی ندارم

رئیس – آقای دامغانی

دامغانی – مخالفم

رئیس – آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقاسید یعقوب – مخالفم

رئیس – آقای سلطانی (اجازه)

سلطانی – عرضی ندارم

رئیس – آقای کازرونی (اجازه)

کازرونی – مخالفم

رئیس – آقای رضوی (اجازه)

رضوی – بنده عرض کردم که عرضی ندارم ولی موافقم اجازه میفرمائید عرض کنم؟

رئیس – بفرمائید

رضوی – اینکه فرمودند طریقه اجرایش چطور است عرض می‌کنم که تقریبا نظیر همان مالیات ممیزی است که از اراضی گرفته می‌شود. در ظرف پنجسال حق ندارند رسیدگی نماینده ولی در بین این مدت اگر صاحبان مواشی صدمه بهشان رسید که از اغنام و احشام آنها از نصف کمتر شد آنوقت یک اظهار نامه بدولت می‌دهند و دولت هم تجدید نظر می‌کند و از مالیات آنها کسر می‌کند و اگر هم اضافه شد که حق ندارد چیزی بگیرند.

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

کازرونی – بنده مخالفکم رئیس – موافق ندارد که شما میخواهیدحرف بزنید ممکن است در پیشنهاد صحبت کنید. پیشنهاد آقای افسر قرائت می‌شود (بشرح ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم از شتر سالی شش قران گرفته می‌شود.

رئیس – آقای افسر (اجازه)

افسر – بنده با اینکه خیلی مایل بودم که این قانون زودتر بگذرد ولی در اینجا هرچه فکر می‌کنم میبینم ما نمی‌توانیم تناسبی قائل شویم بین مالیات املاک و مالیات اغنام و احشام در قدیم که ممیزی می‌کردند چون ممیزی‌ها خیلی فاصله داشت سی سال و چهل سال و پمجاه سال طول می‌کشد وقتی که می‌خواستند بحیوانات مالیات ببندند دو تا یکی حساب می‌کردند باین معنی که وقتی صد تا حیوان بود پنجاه تا فرض می‌کردند و همان مقدار هم مالیات می‌گرفتند بمناسبت اینکه تا ممیزی دیگر اگر کم و کسری پیدا شد اسباب زحمت نشود و گاهی هم سرشماری می‌کردند والا غالبا یک مالیاتی بر آن گله می‌بستند و آن مالیاب را صاحبان گله بین خودشان تقسیم می‌کردند گاهی پنجشاهی ده شاهی بهر گوسفندی می‌افتاد و هیچ وقت همچو مالیاتی که بیک میشی یا یک بز یکقران ببندند نبود مالیات اراضی را آمدید صد سه و نیم از عایدات قرار دادید من نمیدانم کمیسیون چطور فرض کرده است در صورتیکه شتریکه بکرایه می‌رود برای کار شخصی است و اگر ماده باشد برای زائیدن است و اگر نر باشد برای استفاده خودش است دراینصورت نمیدانم کمیسیون چطور شتر را آنقدر قابل فرض کرده است که یکتومان نوشته است !! و از قرار صد سه و نیم ا مالیات یک شتر چقدر باید باید باشدو بنده پیشنهادی هم راجع بگوسفند کرده‌ام که اگر اجازه بفرمائید حالا عرض می‌کنم که تکرار نشود ملاحظه بفرمائید یک گوسفند چقدر عایدی دارد البته در همه جا ملاحظه فرموده‌اید که در هر کجا گوسفند رابدهند بعد از سه سال بصاحبش نیم من یا پانزده سیر یا ده سیر روغن با قدری کشک باو می‌دهند. بالاخره وقتی حساب کنیم در تمام نقاط مختلفه مملکت رویهمر فته نیم من روغن منتهی هشت قران یا شش قران قیمت دارد و بعضی جاها هم که پنج قران قیمتش است همه جا مثل طهران نیست که روغن منی دو تومان باشد با این حال باز یک تومان شتر نمی‌شود. آنوقت ملاحظه بفرمائید که اگر حد وسطش راهم هفت قران با هشت قران بگیریم چقدر می‌شود یک قران تقریبا صد پانزده می شو در صورتی که شما مالیات املاک راصد سه و نیم قرارداده‌اید علت اینکه توجهی بصاحبان گوسفند نشده است چیست؟ در صورتیکه این استثنا ء ما را هم که شما دراین قانون قائل شده‌اید و غالبا اهالی دهات مالیات دهند. زیرا برای زندگانی خودشانست و این مالیات را غالبا عشایر و ایلات می‌دهند یعنی آنکسانیکه در آفتاب‌ها زندگانی می‌کنند و از فوائد زندگانی و تمدن بی بهره هستند و بچه هایشان نه مدرسه می‌روند و نه تحصیل می‌کنند و اگر هم مریض شوند مجانی به آنها دوا نمی‌دهند و بالاخره استفاده هائی که در شهر‌ها می‌شود در آنجاها نمی‌شود و هیچ توجهی هم نسبت با آنها نمی‌شود. در اینصورت علت چیست که اینقدر مالیات بر آنها تحمیل شود که برای شتر یکتومان و برای گوسفند یک قران و برای بز پانزده شاهی مالیات بدهند و این مالیات خیلی زیاد است و حالا که می‌خواهید یک مالیاتی بر اینها ببندید پس لااقل طوری باشد که نزدیک بعدالت باشد زیرا اینها یک چیزهائی است که بعد از چند سال از بین می‌رود و مثل ملک نیست که اصلش باقی بماند.

مخبر – بنده استدعا می‌کنم پیشنهاد آقای افسر و سایر پیشنهادات را ارجاع بفرمائید بکمیسیون تا مطالعاتی درپیش نهادها بشود و مجددا راپورت جدیدی در این باب تقدیم شود.

رئیس – ارجاع این پیشنهاد را چون مخبر کمیسیون خواسته‌اند باید قبول شود بنابراین با ماده ارجاع می‌شود بکمیسیون سایر پیشنهادات هم ارجاع می‌شود به کمیسیون.

بعضی از نمایندگان – جلسه را ختم بفرمائید.

معاون وزارت مالیه – دو فقره لایحه است تقدیم مجلس شورای ملی می‌شود یکی برای استخدام و اهر نکامف متخصص شیمی و یکی هم مستمری برای فتح الله نام سوار گمرک که در حین خدمت مختول شده است.

رئیس – هر دو ارجاع می‌شود به کمیسیون بودجه قدیم جلسه آتیه روز یک شنبه سه ساعت ونیم قبل ازظهر.

شیروانی – بنده در دستور عرضی دارم.

رئیس – بفرمائید

شیروانی-عرض کنم که در یک جلسه قبل راجع به بعضی عرایضی که بکمیسیون عرایض داده می‌شود. در اینجا یک تذکراتی دادم و مخصوصا راجع بشکایاتی که از وزارت پست و تلگراف شده است بنده تقاضا کردم که از کمیسیون عرایض راپورتی در این باب بمجلس داده شود ولی حالا که آقایان خیلی اصرار دارند که راپورت ممیزی در اول دستور باشد. لهذا بنده تقاضا می‌کنم که بعد از راپورت ممیزی آن مسئله جزو دستور شود و الان هم آقای رئیس کمیسیون عرایض توضیحاتی خواهند داد و بعد از قانون ممیزی آن راپورت جزو دستور گذارده شود

رئیس – هر وقت راپورت حاضر شد مطابق نظامنامه عمل خواهد شد. دستور جلسه آتیه هم بقیه دستور امروز.

جمعی از نمایندگان – صحیح است

(مجلس یک ربع ساعت بعد ازظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی – سید محمد تدین

منشی م – شهاب منشی- علی خطیبی