مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ مهر ۱۳۳۸ نشست ۳۲۹
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۹
جلسه: ۳۲۹
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۴ مهر ماه ۱۳۳۸
فهرست مطالب:
۱-تصویب صورت مجلس
۲-شور دوم و تصویب گزارش کمیسیون کشاورزی راجع به مؤسسه اصلاح و تهیه نهال و بذور و ارسال مجدد به مجلس سنا
۳-شور دوم گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به اصلاح مواد ۱ و ۳ قانون مربوط به محصلین ایرانی در خارجه
۴-تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس دو ساعت پیشازظهر به ریاست آقای عماد تربتی نائب رئیس تشکیل گردید
۱- تصویب صورت مجلس
نائب رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود
(به شرح زیر خوانده شد)
غائبین بااجازه آقایان: اکبر- امیدسالار- سراج- حجازی- مهندس جفرودی- تیمورتاش- اسفندیاری- عامری- برومند- دکتر شاهکار- دکتر سعید حکمت- ذوالفقاری- مهندس هدایت- خلعتبری دکتر نفیسی- دادگر- شادلو- بزرگنیا- سالار بهزادی- محمودی صرافزاده- ابتهاج- صفاری- جلیلی- امیر بختیار- شادمان- خزیمه علم- دیهیم- بزرگ ابراهیمی- دکتر امین- عبدالحمید بختیار طباطبایی قمی- مهران- ارباب مسعودی- اورنگ- مهندس فیروز امامی خویی- صادق بوشهری- دکتر سید امامی- دکتر اصلان افشار دولتآبادی- مشار سعیدی- بوربور- دکتر امیر نیرومند- دکتر رضایی پناهی- مهدوی- صارمی- عرب شیبانی- ثقةالاسلامی- کاظم شیبانی دکتر وکیل هدی- فولادوند- حشمتی
غائبین بیاجازه آقایان: دکتر طاهری قرشی
نائب رئیس- نسبت به صورت جلسه قبل نظری نیست اظهاری نشد صورت جلسه قبل تصویب میشود
۲- شور دوم و تصویب گزارش کمیسیون کشاورزی راجع به مؤسسهاصلاح و تهیه نهال و بذر و ارسال مجدد به مجلس سنا
نائب رئیس- وارد دستور میشویم شور دوم لایحه ارسالی از مجلس سنا مربوط به مؤسسهاصلاح بذر و تهیه نهال مطرح است قرائت میشود
(به شرح زیر خوانده شد)
گزارش از کمیسیون کشاورزی به مجلس شورای ملی
کمیسیون کشاورزی در جلسه ۲۷ آذرماه ۱۳۳۷ با حضور آقای وزیر کشاورزی لایحه ارسالی از مجلس سنا راجع به مؤسسهاصلاح و تهیه نهال و بذر را برای شور دوم مورد رسیدگی قرار داده و با توجه به پیشنهادات خبر شور اول را با اصلاحاتی تصویب نمود و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد
ماده ۱- به منظوراصلاح و تهیه کلیه نهالها و بذرهای مرغوب و مناسب با آبوهوای نقاط مختلف کشور سازمانی به نام مؤسسهاصلاح و تهیه نهال و بذر تحت نظر وزارت کشاورزی تأسیس میشود
ماده ۲- رئیس مؤسسه میتواند معاملات مربوط به فرآوردههای کشاورزی را تا یکصد هزار ریال بدون رعایت مقررات مناقصه و مزایده اجازه دهد معاملات فرآوردههای کشاورزی بیش از مبلغ را هیئتی مرکب از وزیران کشاورزی و دارایی و یا معاونین آنها و رئیس مؤسسه در صورت ضرورت از قیود مناقصه و مزایده معاف خواهند نمود
ماده ۳- در محلهایی که اراضی مناسب جهت تأسیس مزارع و باغات اصلاح بذر و نهال نبود وزارت کشاورزی مجازاست از محل پنجاه درصدد خرج تقسیم خالصهجات و محکومیتهای قانون فروش و تقسیم خالصهجات محلهای مورد احتیاج را طبق پیشنهاد بنگاه خریداری و در اختیار بنگاه بگذارد
ماده ۴- کمک دولت به بودجه این مؤسسه یک جا ضمن بودجه وزارت کشاورزی منظور و در اول هر فصل یک چهارم آن به اختیار مؤسسه گذاشته میشود بودجه جز مؤسسه را وزیران کشاورزی و دارایی تصویب مینمایند عواید مؤسسه جز بودجه آن منظور و مازاد درآمد صرف توسعه و تکمیل عملیات مؤسسه میگردد تبصره وجوه حاصل از درآمد و صرفهجوییهای هر سال به سال بعد منتقل و مخصوص توسعه مؤسسه خواهد بود
ماده ۵- وزارت کشاورزی مجازاست با تصویب هیئت وزیران ورود بذوری را که مصلحت نداند ممنوع نماید و همچنین کشت و تهیه بذر و چغندر و پنبه را در مناطق معینی به وسیله اعلان سه ماه قبل از فصل کشت ممنوع و در صورت تخلف کشت ممنوع شده را معدوم سازد
ماده ۶- بنگاه نمیتواند نهال و بذور مرغوب را به تقاضای کشاورزان و مالکین بیشتر از قیمت تمام شده بفروشد
ماده ۷- آئیننامه اجرای این قانون توسط وزارت کشاورزی و دارایی تهیه و پس از تصویب کمیسیون کشاورزی مجلسین به موقع اجرا گذارده خواهد شد
ماده ۸- وزارت کشاورزی و وزارت دارایی مأمور اجرای این قانون میباشند مخبر کمیسیون کشاورزی رامبد گزارش از کمیسیون دارایی به مجلس شورای ملی کمیسیون دارایی با حضور آقایان معاونین وزارت دارایی و وزارت کشاورزی به شور دوم لایحه ارسالی از مجلس سنا راجع به مؤسسهاصلاح و تهیه نهال و بذر رسیدگی و خبر کمیسیون کشاورزی را تأیید و تصویب نمود و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد
مخبر کمیسیون دارایی مشایخی گزارش از کمیسیون امور استخدام به مجلس شورای ملی کمیسیون امور استخدام لایحه ارسالی از مجلس سنا راجع به مؤسسه اصلاح و تهیه نهال و بذر را با حضور آقای معاون وزارت کشاورزی برای شور دوم مورد رسیدگی قرارداده خبر کمیسیون کشاورزی را عیناً تأیید و تصویب نمود و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد مخبر کمیسیون امور استخدام فضایلی
نائب رئیس- ماده اول مطرح است قرائت میشود
به شرح سابق قرائت شد
در ماده اول نظری نیست اظهاری نشد چون نظری نیست رأی میگیریم به ماده اول آقایانی که موافقند قیام فرمایند اکثر برخاستند تصویب شد ماده دوم قرائت میشود به شرح سابق قرائت شد
نائب رئیس- آقای صدرزاده
صدرزاده- در این ماده دوم بنده خیال میکنم یک کلمه حذف شده در سطر سوم نوشته شده است بیش از مبلغ در صورتی که باید نوشته شود بیش از این مبلغ خواستم این قسمت را عرض کنم که اصلاح شود و عبارت نارسا نباشد
نائب رئیس- بسیار خوب اصلاح عبارتی است مانعی ندارد چون دیگر اظهارنظری در ماده ۲ نشده رأی میگیریم به ماده ۲ آقایانی که موافقند قیام فرمایند اکثر برخاستند تصویب شد ماده ۳ قرائت میشود
به شرح سابق خوانده شد
نائب رئیس- آقای دکتر دادفر
دکتر دادفر- بنده در این ماده سوم عرضی دارم و پیشنهادی هم دادهام موقعی که پیشنهاد مطرح میشود مطالب خودم را عرض خواهم کرد
نائب رئیس- پیشهاد آقای دکتر دادفر قرائت میشود
به شرح زیر خوانده شد
ریاست محترم مجلس شورای ملی
پیشنهاد مینمایم که ماده سوم از لایحه تجزیه و حذف شود دکتر دادفر
نائب رئیس- پیشنهاد در شور دوم صحیح نیست ولی چون حذف ماده درخواست شده لذا مطرح است آقای
دکتر دادفر- بفرمایید
دکتر دادفر- آقایان نمایندگان محترم استحضار دارند که یکی از هدف قانون تقسیم و فروش خالصهجات کمک به رعایا و زارعین املاک خالصه است و قصد واقعی انتفاع و بهرهبرداری و منفعت منظور نبوده است بنده یک بار دیگر در جلسه مجلس به عرض رساندم در موقع تقدیم اراضی خالصه میاندوآب که فعلاً یک شهری شده که الان مرکز فرمانداری است و اعیانی آنجا در اختیار رعایا است زمینهای آنجا را چهار پنج سال قبل قیمت کردند متری ۳۰۲ ریال آنهایی که پول داشتند خریدند و مالک عرصه و اعیانی شدند آنانی که پول نداشتند نخریدند اخیراً آمدهاند زمینها را مجدداً قیمت کردهاند که در میاندوآب متری ۱۶۰ تومان قیمت کردند در حالی که درآذربایجان از کرانه ارس تا زنجان متری ۱۶۰ جایی پیدا نمیشود در میاندوآب عرصه را متری ۱۶۰ تومان قیمت کردند و حالا اگر چنانچه این به این قیمت باشد مردم میگویند نمیخریم و آن وقت در قانون هست که اگر نخرند صدی ۱۰ قیمت را بابت اجارهبها بپردازند و به این ترتیب یک رعیتی که یک طویله و دو تا اطاق دارد اگر زمین را نخرد به قیمتی که فعلاً شد سالیانه ۱۲ هزار تومان باید بپردازد بنده این را به عرض جناب آقای وزیر کشاورزی رساندم و به کمیسیون عرایض هم شکایت کردم و مطرح شد و قرار شد که در یکی از لوایح که مربوط به خالصهجات و این حرفها باشد این اشکال رفع شود خود وزارت کشاورزی هم هم جناب آقای وزیر و هم جناب آقای معاون معترفند که اینجا اشتباه شده است بنده از این لایحه استفاده کردم و خواستم نظر جناب آقای معاون وزارت کشاورزی را جلب کنم اگر در این لایحه جایش نیست چون در شور دوم است لااقل در یک لایحه دیگر این نقیصه را برطرف بفرمایید دیگر این که اینجا نوشته است از محل ۵۰ دصد خرج تقسیم خالصهجات و در صورتی که این قسمت ۲۵ درصد است و ۵۰ درصد نیست طبق قانون فروش خالصهجات ۲۵ درصد مربوط به خرج تقسیم و ۷۵ درصد برای محکومیتهای قطعی در قبال اشخاص است پس این که نوشتهاند ۵۰ درصد اشتباه است و ۲۵ درصد است اصولاً ۲۵ درصد اختصاص به خرج تقسیم دارد مابقی آن یعنی ۷۵ را هم اختصاص دادند به دیون دوات و محکومیتهای قطعی دولت در قبال اشخاص حالا اگر ما بیاییم پنجاه درصد اجازه بدهیم نتیجهاش این خواهد شد که طلبکاران قطعی و حقیقی دولت که سالها است به انتظار هستند و به آنها وعده داده شده که از این محل طلب آنها را بدهند به نتیجه نمیرسند از این نظر بنده معتقدم چون محل خرج این ۲۵ درصد و ۷۵ درصد معلوم شده در این ماده مازاد این مبلغ را در اختیار وزارت کشاورزی بگذاریم یا این ماده به کلی حذف شود هر وقت وزارت کشاورزی برای خرید محلی احتیاج داشت و لازم دانست یک لایحه دیگر بیاورد این است که بنده با این کیفیت با این ماده مخالف بودم و تقاضای حذفش را کردم تصور میکنم وزارت کشاورزی خودش معتقد به این اصل باشد برای این که در اینجا محل ندارد ۲۵ درصد و ۷۵ درصد محل خرجش تعیین شده دیگر مازاد ندارد مثل این میماند که وزارت فرهنگ ۵۰ هزار تومان را اختصاص بدهد به ساختمان یک مدرسه و از این ۵۰ هزار تومان یک مدرسه باید ساخته شود و بعد در جای دیگر هم بگوید که مدرسه دیگری از این اعتبار ساخته شود محل عواید خالصه از فروش خالصهجات هم محل خرجش معلوم شده است دیگر اینجا یک خرج دیگری را نباید درست کرد این است که من پیشنهاد حذف این ماده را کردم
نائب رئیس- آقای معاون وزارت کشاورزی
معاون وزارت کشاورزی حکیمی- همان طور که جناب آقای دکتر دادفر تذکر دادند ماده ۱۰ فروش خالصهجات درآمد فروش خالصهجات را برای خرج معین پیشبینی کرده که عبارت است از ۲۵ درصد برای مخارج تقسیم و فروش و ۷۵ درصدش به بانک کشاورزی میرسد که مصرف سرمایه صندوقهای روستایی شود و ضمناً محکومیتهای قطعی دولت را هم از این محل ۷۵ درصد بپردازند در مادهای که از کمیسیون مشترک مجلسین گذشته و قانون است و الان مورد اجراست مادهای گذاشته شده که به وزارت کشاورزی اجازه داده میشود که باغهای کشاورزی موجود را که در نزدیک شهرها واقع شده و الان دیگر قابل استفاده برای زراعت و اصلاح بذر نیست با اجازه وزارت کشاورزی اینجا را به اعلیالقیم بفروشد متأسفانه در آن قانون هست که شهرداری در صورت احتیاج حق تقدم دارند اما آقایان در شور اول پیشنهاداتی دادند که این محلها را در موقعی که شهرداریها احتیاج دارند مجاناً واگذار شود البته توجه دارید که این مشکلاتی برای دولت فراهم خواهد کرد و ضمناً در ماده قید شد در صورتی که وزارت کشاورزی و بنگاه احتیاج به خرید زمین برای مزارع تهیه نهال و بذر داشته باشد از محل درآمد فروش خالصهجات یعنی از محل کل فروش خالصهجات آن زمین را بخرد و این اجازه یعنی عدول از این ماده ۱۰ و آن قسمت هم اشتباه شده و به این صورت درامده که عوض ۲۵ درصد هم نوشتهاند ۵۰ درصد که قسمتی از آن هم جهت محکومیتهای دولت است از این جهت چون این مشکلات پیش آمده بنده هم با نظر جناب آقای دکتر دادفر با حذف این ماده موافقم و این ماده را حذف میکنیم و اجازه بفرمایید حذف شود و تجزیه شود این ماده مورد احتیاج نیست ما در لوایح دیگر تکلیف این کار را تعیین میکنیم یا در قانون بودجه یا جای دیگر تکلیف این کار را روشن میکنیم
نائب رئیس- چون دولت هم با حذف این ماده موافقت کرد از این جهت ماده ۳ قابل طرح نیست ماده ۴ به عنوان ماده سه خواهد بود ماده چهار سابق و سه فعلی قرائت میشود
به شرح سابق قرائت شد
نائب رئیس- آقای عمیدی نوری مخالف هستید بفرمایید
عمیدی نوری- البته این لایحه که در شور دوم در جریان تصویب مجلس شورای ملی است خوشبختانه با شور اول و لایحهای که از مجلس سنا آمد خیلی تفاوت دارد و خیلی اصلاح شد و از این جهت میشود گفت که تا حدی با اصول تطبیق میکند و منظور هم این است که نهال و بذر خوبی برای مملکت به وجود بیاید ما امیدوار هستیم که وضعیت طوری نشود که به عنوان این که نهال و بذرخوب نداریم حتی گوجهفرنگی و پرتقال ما از خارج وارد شود در صورتی که بنده خیال میکنم که تا به حال هم یک چنین مؤسسهای در وزارت کشاورزی وجود داشته ولی فعلاً در ماده اول این طور نوشته شده است که تحت نظر وزارت کشاورزی تأسیس میشود مثل این که این امر مربوط به آینده است در صورتی که بنگاه تهیه بذر و نهال وجود دارد در وزارت کشاورزی و در بودجه وزارت کشاورزی هم هست حالا با این عبارت تأسیس میشود مثل این که اجازهای هست که مؤسسه جدیدی به وجود بیاید با استخدامها و میز و صندلیها و اتومبیلها خصوصاً این که معاملات آن هم تا صد هزار ریال بدون مناقصه و مزایده است و با نظر خودشان است این هم نکتهای است که بنده لازم میدانم در موقعی که این لایحه در مجلس طرح شده و در حال تصویب است این تذکر را بدهیم تا یک استفاده دیگر از این برای تأسیس یک اداره با میز و صندلی و ماشین و خرجتراشی دیگر نشود به این جهت است که بنده توجه نمایندگان محترم را جلب میکنم در ماده چهار که بنده آن وقت هم مخالف بودم در این ماده چهار هنوز آن روح مخالف با اصول بودجهنویسی در آن هست و بنده نمیدانم چرا در عین حال که معتقد هستیم یک مبانی و اصول را حفظ کنیم چرا این قدر باید انحرافات اصولی پیدا کنید و ضمناً برای بنده قابل تعجب است که در این ماده نوشته شده است کمک دولت به بودجه مؤسسهاصلاً کمک دولت به بودجه مؤسسه یعنی چه یعنی یک مؤسسه مستقل است در خارج برای خودش بودجهای دارد عواید و خرج دارد دولت به این چنین مؤسسهای کمک میکند (دکتر امیر حکمت- مثل یک مؤسسه ملی) این طور به نظر میآید در حالی که بنده اعتقادم این است که این یکی از سازمانهای وزارت کشاورزی است و خود وزارت کشاورزی یکی از اعضای
دولت است و خود وزارت کشاورزی بودجهاش را باید از مجلس شورای ملی بگذراند و کمک به بودجه یعنی همان طور که جناب آقای دکتر امیر حکمت فرمودند یعنی یک مؤسسه ملی در خارج که برای خودش دخل و خرج دارد شخصیت حقوقی دارد دولت هم یک پول بهش کمک میکند بنده خیال نمیکنم مفهوم حقیقی از به وجود آمدن این مؤسسهاین باشد و این مؤسسهاصلاح بذر و نهال یک چنین وضعی داشته باشد که یک مؤسسهای در خارج خودش دخل و خرج بکند بعد دولت به او کمک کند بنده به هیچوجه به این ترتیب اعتقاد ندارم ولی چون در شور دوم است و پیشنهاد اصلاحی داده نمیشود نمیدانم به چه ترتیب اصلاح شود ولی این را من غلط میدانم و صحیح نیست که قانونی از مجلس شورای ملی بگذرد و یکی از مؤسسات ادارات یکی از وزارتخانههای ما این شکل در بیاید و بودجهای را که به او داده میشود صحیح نیست بگویند که کمک دولت به بودجه این مؤسسه یک جا هم در جمع بودجه وزارت کشاورزی منظور شود باید بودجه این سازمان در بودجه مملکتی منظور شود اما چرا این را گفتند برای این که بگویند بودجه کلیاش را میآوریم و جزییاش محتاج به تصویب مجلس نیست در حالی که آقایان میدانند بودجه این مؤسسه جز بودجه تفصیلی است رقم خاصی نیست و علت این که ما آمدیم به طور کلی بودجه مملکتی را تصویب میکنیم و در بودجه تفصیلی تا حدی اغماض شده که بنده آن را هم صلاح نمیدانم که کمیسیون بودجه رسیدگی بکند و بودجه تفصیلی را تصویب بکند خوب باز کمیسیون بودجه هم از مجلس است و جزو مجلس شورای ملی است اما نمیشود گفت بودجه تفصیلی یک مؤسسهای که جز مؤسسات دولتی است خارج از تصویب مجلس شورای ملی باشد گفته شده است بودجه جز مؤسسه را وزیران کشاورزی و دارایی تصویب میکنند بنده این را مخالف اصل و قانون اساسی میدانم و ما نمیتوانیم تصویب کنیم که بودجه یک مؤسسه در خارج تصویب شود بودجه مؤسسه اصلاح بذر و نهال جز بودجه وزارت کشاورزی است و مثل تمام اقلام سازمانهای مملکتی جز بودجه است و بودجه تفصیلی هم باید از تصویب مجلس شورای ملی بگذرد یا کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی بودجهاش را تصویب بکند این است که بنده از این جهت خیلی متأسف شدم که چرا باید این شکل شود بعد میگوید عواید جز بودجه کل محسوب و مازاد آن صرف مؤسسه و تکمیل عملیات مؤسسه میشود این صحیح آن وقت تبصره میگوید وجوه حاصله از درآمد و صرفهجوییهای هر سال به سال بعد منتقل و مخصوص توسعه مؤسسه خواهد بود این هم یک بودجه استثنایی است ما یک قانونی داریم که بودجه هر مؤسسه جز بودجه عمومی باید بیاید و در مدت معینی باید مصرف شود و اگر تا فلان مدت مصرف شد و جز صرفهجوییها درمیآید فقط یک موارد خاصی هست که انتقال به سال بعد میشود مثلاً موضوع ساختمانها و راهها که این یک مسئله عمومی مملکتی است در قانون بودجه برای این که ساختمانها نیمهکاره نماند و راهها نیمهکاره نماند اجازه دادیم که مازاد بودجه سال قبل در سال بعد مصرف شود اما این که در مؤسسهاصلاح بذر و نهال هم این استثنا را قائل بشویم بنده مخالفم برای این که هرچه بماند خودش به میل خودش خرج خواهد کرد این تبصره هم یکی از آن خاصه خرجیهای خارج از اصول بودجهنویسی است بنده خواستم ضمن این بحث این چند نکته را به عرض برسانم که معلوم شود چه باید کرد آیا این ماده با این کیفیت با این معایب اصولی که در آن هست معتقدید به همین شکل تصویب شود یا معتقدید اصلاح بشود و آقای معاون محترم وزارت کشاورزی که بنده ایشان را مرد مطلعی میدانم و به تذکرات منطقی جناب آقای دکتر دادفر هم توجه فرمودند به این نکات ما جواب قانعکنندهای بفرمایند یا اگر قبول دارند که با این وضع صحیح نیست و تذکرات بنده صحیح است این ماده اصلاح شود به صورتی که لباس واقعی قانونی و اصولی داشته باشد عرض کنم یکی از نمایندگان محترم هم تذکر دادند که اگر این طور تصویب میشود کارمندان مؤسسه عضو دولت هستند یا خیر واقعاً حرف صحیحی است ما وقتی قائل شدیم که این یک مؤسسه خارجی است و کمک دولت به بودجهاش میکند پس کارمندانش هم عضو مؤسسه ملی هستند و نمیشود به آنها عضو دولت گفت وقتی عضو دولتی گفتیم دیگر کمک بودجه آن معنی ندارد خود بودجه است یکی از نمایندگان محترم هم جناب آقای خرازی تذکر فرمودهاند که در حال حاضر پرتقال و گوجهفرنگی و سبزیجات و سیب و گلابی هم از خارج وارد میشود امیدوارم بعد از اجرای صحیح این قانونی که داریم میگذرانیم دیگر این چیزها واقع نشود و هیچ کدام از این چیزها وارد نشود
نائب رئیس- آقای معاون وزارت کشاورزی معاون
معاون وزیر کشاورزی- جناب آقای عمیدی نوری مطالبی که فرمودند اصولی و صحیح بود ولی بایستی توجه به سابقه این قانون قانونی که در سال ۱۳۲۲ تصویب شده اجازه تشکیل این مؤسسه را داده بعد در زمان دکتر مصدق یک قانون جدیدی گذشته این لایحه قانونی تقاضای تصویب قطعی آن شده و از اختیارات استفاده شده آمده در کمیسیون مشترک و گذشته و الان قدرت اجرایی دارد ما میخواهیم تکلیف این قانون را معین کنیم و همان طور که فرمودند در شور اول مذاکرات مفصل به عمل آمد در کمیسیون هم پیشنهادات آقایان مورد توجه قرار گرفت تمام پیشنهاداتی که آقایان در شور اول فرمودند در کمیسیون مورد توجه قرار گرفت و لایحه به صورت دیگری درآمده که اصلاً شبیه به لایحه دولت نیست برای توجه جناب آقای عمیدی عرض میکنم این مؤسسهای که الان وجود دارد مؤسسهای است که فقط بنگاه اصلاح بذر و چغندر خوب هم کار کرده و میکند و همین مؤسسه در سال جاری ۲۰۰۰ تن چغندر تحویل داد که همین ۲۰۰۰ تن را اگر از خارج وارد میکردند به قیمتی که خریده میشد تقریباً دو برابر بود علاوه بر این در وزارت کشاورزی یک مؤسسات و بنگاههای جز هست که اصلاح بذر غلات و سبزیجات را انجام میدهند و اصلاح میکنند در تمام نقاط کشوراین بنگاهها وجود دارد و الان هم هست این لایحه فقط برای اجازه است که بنگاههای موجود ضمیمه این بنگاه شود و تمام عملیات متمرکز شود در یک بنگاه زیر نظر وزارت کشاورزی این چیزی جدیدی نیست فقط جمع کردن بنگاههای موجود در تحت لوای یک مؤسسهاست مطلب دوم راجع به کارکنان مؤسسه فرمودید در لایحه قبلی اگر توجه فرموده باشید اجازه داشت وزارت کشاورزی که حقوق و مزایای کارمندان این بنگاه را اختصاصاً خودش طبق آییننامهای تعیین کند و بپردازد و طبق پیشنهاد آقایان این اختیار در کمیسیون از بین رفت و مفهومش این است که این آقایان کارمندان دولتی هستند و طبق قوانین استخدام با آنها رفتار خواهد شد جناب آقای عمیدی نوری توجه فرمودید که عرض کردم که کلیه کارمندان این بنگاه بعد از حذف این ماده به خصوص که نوشته شده بود که وزارت کشاورزی اجازه دارد که مزایا و حقوق آنها را طبق آئیننامه مخصوصی بپردازد مفهومش که این کارمندان جز کارمندان دولت هستند و طبق قوانین استخدام با آنها رفتار خواهد شد اما درباره بودجه که جناب آقای عمیدی نوری تذکر فرمودند عرض کنم که این ماده در سایر بنگاههای نظیر این از مجلس گذشته و بر طبق تبصرهای که هر ساله در قانون بودجه گذشته و مخصوصاً در بودجه ۱۳۳۸ هم هست که بودجه این بنگاههای مستقل باید از تصویب کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی بگذرد و پس از تصویب کمیسیون قابل اجرا خواهد بود با این که قوانین خاصی هم برای دخل و خرج این بنگاه بوده بودجه آن به کمیسیون بودجه مجلس آمده و نظر جناب آقای عمیدی نوری با این وضع تأمین است و اشکالی به نظر نمیرسد و این همان مادهای است که در قانون جنگل و قوانین دیگر هم به همین صورت نوشته شده است
نائب رئیس- آقا مهندس اردبیلی
مهندس اردبیلی- بنده خواست معرض کنم که وزارت کشاورزی با تأسیس این مؤسسه میخواهد قدمهای مؤثری در اصلاح کشاورزی ایران بردارد امروز ملاحظه بفرمایید که برای اصلاح بذور به عمل میآید مثل اصلاح بذور غلات واقعاً خدمات بزرگی میشود و این اصلاح بذر است که توانسته است میزان محصولات را تا ۴۰-۵۰ درصد بالا ببرد این مؤسسه که فعلاً قانونش را آوردهاند اگر مصادف با مقررات اصولی مملکت شود به هیچوجه نخواهد توانست کاری از پیش ببرد چون میدانید موضوع کشاورزی کاری نیست که تمام سال شود عمل کرد و مثلاً اگر از فروردین و اردیبهشت تا آخر خرداد مؤسسه توانست شروع به کار کند عمل خود را انجام داده اما اگر نتواند در این مدت کاری انجام بدهد باید بماند تا سال بعد برای همین است که خواسته است بودجهاش در اختیارش باشد که بتواند در مدت معین کارهایی که بایستی انجام بدهد اگر آقایان خاطر مبارکشان باشد این کار در مؤسسه رازی عمل شده اگر کارهای مؤسسه رازی از حیث وضعیت پولی به تعویق میافتاد یعنی اجازه نمیدادید خودشان یک پولی را به موقع خرج بکنند با مقررات مملکتی نمیتوانستند کاری که لازم بود انجام بدهند مثلاً اگر مرضی برای گوسفندها و گاوها در ناحیهای پیش آمد میکرد مؤسسه با این مقررات بودجهای کاری نمیتوانست انجام بدهد و تمام گاوها و گوسفندها از بین میرفتند برای همین بود که مجلس اجازه داد که مقررات پولی دست خود مؤسسه رازی باشد باور بفرمایید اگر غیر از این باشد این مؤسسه قادر نخواهد بود کار صحیحی انجام بدهد برای همین است که مهندسین کشاورزی و آقایانی که در کمیسیون تشریف داشتند پیشبینی کردند و اجازه دادند که اجازه خرج ده هزار تومان بدون تشریفات به بنگاه داده شود ولی از آقایان خواهش میکنم که در این موضوع توجه بفرمایند و این مؤسسه در آتیه نزدیکی خواهد توانست کارهای بزرگی بکند یکی از کارهای این مؤسسهاصلاح بذر چغندراست به طوری که بنده اطلاع دارم چندین هزار تنی در ایران به عمل میآید و قبلاً که این مقدار از خارجه وارد میشد چندین میلیون تومان استفاده به خارجه داده میشد الان امیدواریم با تصویب به این قانون اصلاح بذور مملکت را از ورود بذور اصلاح شده از خارجه بینیاز کند
نائب رئیس- چون شور دوم است و نباید پیشنهادی داده شود ولی استثنائاً در موقعی که در شور اول پیشنهادی داده شده باشد و در کمیسیون مورد تصویب واقع نشود پیشنهاددهنده میتواند پیشنهاد خودش را تجدید کند جناب آقای عمیدی نوری در شور اول پیشنهادی داده بودند که در شور اول مورد موافقت قرار نگرفت حالا پیشنهاد خودشان را تجدید کردهاند چون تجدید همان پیشنهادی است که در شور اول داده شده لذا طرح آن مانعی ندارد و قرائت میشود
به شرح زیر خوانده شد
پیشنهاد مینمایم ماده ۴ این طوراصلاح شود ماده ۴ بودجه این مؤسسه یک جا ضمن بودجه وزارت کشاورزی منظور و در اول هر فصل یک چهارم آن به اختیار مؤسسه گذاشته میشود الی آخر ماده عمیدی نوری
نائب رئیس- آقای عمیدی نوری
عمیدی نوری- بنده تشکر میکنم از جناب آقای حکیمی که خوشان فرمودند ما الان هم عملمان همین است که بودجه یک مؤسسه را تهیه میکنیم و از تصویب کمیسیون بودجه میگذرانیم بنده از این عمل تشکر میکنم پیشنهاد بنده هم غیر از این نیست همین عمل خیلی اصولی را که میکنید من معتقدم که وقتی قانونی از مجلس میگذرد همین عمل اصولی در خود قانون باشد حالا آقایان در وزارت کشاورزی این رعایت را میفرمایید شاید دیگری نخواست رعایت کند این است که ما باید کار اصولی بکنیم حالا بنده دو اصلاح کردم یکی این که جمله کمک دولت را حذف کردم یکی هم در عوض آن جملهای که وزیر کشاورزی و دارایی تصویب میکند نوشته شود با تصویب کمیسیون بودجه و در واقع این پیشنهاد اصلاح عبارتی است نسبت به خود ماده در حدود همان نظریات صحیحی است که بیان کردند و رعایت آن اصول کلی است که مجلس شورای ملی مخصوصاً در امر بودجه باید رعایت بکند پس در اصلاح کوچک شد یکی کمک دولت حذف شد یکی هم بعد از جمله کشاورزی و دارایی گفتیم از تصویب کمیسیون بودجه بگذرد و بقیه را حرفی ندارم
نائب رئیس- آقای موسوی مخالفید
موسوی- در پیشنهاد یک تذکری دارم اگر مقتضی باشد
نائب رئیس- موافقید یا مخالف
موسوی- در یک قسمت موافقم و در قسمتی مخالف
نائب رئیس- پس پیشنهاد خوانده میشود تا رأی بگیریم به شرح سابق خوانده شد
عمیدی نوری- کلمه ولی را حذف و بگذارید
نائب رئیس- آقای فضایلی مخالفید بفرمایید
فضایلی- بنده عرضم اگر چه که به عنوان مخالف است ولی در واقع توضیحی میخواهم عرض کرده باشم که با توجه به این توضیح ببینم منظور چیست و جناب آقای عمیدی نوری هم همین نظر را دارند یا خیر در مورد کمک دولت و اصطلاح کمک دولت البته آن اعتراضی که جناب آقای عمیدی نوری فرمودند وارد است اما در ضمن هم باید بفهمیم که منظور از این قانون چیست منظور این است که یک مؤسسهای است که خودش انتفاعی است یعنی کار میکند و حاصلی برمیدارد و اساس بودجهاش بر همان منافعی است که از این کار حاصل میشود معهذا چون دولت احساس میکند که باید مسئله اصلاح بذر و نهال تشویق شود کمک میکند میزان لازم هم میزانی است که قدرت عمل داشته باشد آن دستگاه بنده حالا نمیخواهم که این موضوع را رد کنم میخواهم یک قدری تجزیه کنم به این صورتی که در این لایحه نوشته شده است مقصود دولت این است آنچه حاصل میشود در دست خود این مؤسسه باقی بماند و فقط آن کمکی که اگر اصطلاح کمک بگوییم اصطلاح دیگر نگوییم یعنی آن چه که دولت اضافه بر آن منافعی که دارد بهش میدهد این را هر سه ماه یک بار در اول هر فصل یک بار در اختیارش بگذارد ولی مابقی آنچه که از منافع این مؤسسه عاید این مؤسسه میشود در اول سال در اختیارش باشد مسئله خرج این دستگاه بستگی به فصل دارد در زمستان و پاییز شاید آن قدر مخارج برای این کار نیست در صورتی که در فصل دیگری وقت این کار است زمستان وقت کاری است که در تابستان نیست لذا نمیشود خرج این مؤسسه را متساویاً در فصول تقسیم کرد بلکه باید در یک قسمتی از فصول پول بیشتری در اختیاراین مؤسسه باشد که در آن فصل معین خرج کند و یک مقدرای که مربوط است به خرید زمین آباد کردن و اجاره کردن زمین که در همه فصول میسر است و در بعضی فصول کسر خرج دارد این پول مصرف شود و تقسیم گردد با این پیشنهادی که جناب آقای عمیدی نوری میفرمایند تمام مالیه و دارایی و امکانات مالی این مؤسسه را به چهار قسمت متساوی تقسیم کردهاند و در اول هر فصل در اختیارآن گذاشتهاند در صورتی که در بعضی از فصول خرجش زیاد است و در بعضی از فصول کم اما آنچه که او میگوید این است که در اول سال منافع خودش در اختیارش باشد فقط کمک دولت است که در چهار قسمت تقسیم میشود به این مشکل توجه بفرمایید بنده دیگر عرضی ندارم
نائب رئیس- آقای معاون وزارت کشاورزی بفرمایید
معاون وزارت کشاورزی- همان طور که جناب آقای فضایلی تذکر دادند بودجه این مؤسسه کلمه بودجه یعنی کلیه درآمد و هزینه این مؤسسه منحصر به آن چیزی که دولت باید بدهد نیست و این عبارتی که پیشنهاد شده اگر منظور را برساند و منظور همان پولی است که دولت به این مؤسسه میدهد عمیدی نوری بودجه است اجازه بفرمایید کلمه بودجه یک کلمهای است که به معنای تمام مخارج و تمام درآمد است و تمام مخارج این مؤسسه از این محل تأمین نمیشود بنابراین با پیشنهاد جناب آقای عمیدی نوری نمیشود موافقت کرد اما اگر منظور عبارت این باشد که کمکی را که دولت در ضمن بودجه میکند آن قسمت را بیاوریم در کمیسیون بودجه به تصویب برسانیم و یک چهارم و یک چهارم بگیریم این عملی است که الان میکنیم و بالاتر از این ما کلمه بودجه سال را میآوریم در کمیسیون بودجه و میگذرانیم و الا این نظریه جنابعالی دست این مؤسسه را میبندد این است که استدعا میکنم از جناب آقای عمیدی نوری در این باب توجه بفرمایند و پیشنهاد خودشان را مسترد بدارند
نائب رئیس- آقای صدرزاده موافقید
صدرزاده- خیر
نائب رئیس- بنابراین رأی میگیریم به پیشنهاد اصلاحی جناب آقای عمیدی نوری آقایانی که با پیشنهاد ایشان موافقند قیام بفرمایند عده کمتری برخاستند تصویب نشد رأی میگیریم به ماده چهار سابق که فعلاً ماده ۳ میباشد با تبصره آقایانی که موافقند قیام بفرمایند اکثر قیام نمودند تصویب شد ماده پنجم که فعلاً ماده چهارم است قرائت میشود به شرح زیر قرائت شد
ماده ۵- وزارت کشاورزی مجازاست با تصویب هیئت وزیران ورود بذری را که مصلحت نداند ممنوع نماید و همچنین کشت و تهیه بذور چغندر و پنبه را در مناطق معینی به وسیله اعلان سه ماه قبل از فصل کشت ممنوع و در صورت تخلف کشت ممنوع شده را معدوم سازد
نائب رئیس- آقای عمیدی نوری بفرمایید
عمیدی نوری- این ماده هم خیلی اصلاح شد در کمیسیون ولی قسمت اولش که ممنوعیت بذری است که از خارج میآید بسیار حرف حسابی است وزارت کشاورزی یک نظارتی از بذوری که از خارج وارد میشود میکند و این کار عمل خوبی است و کوشش میکند که بذر خوب وارد کشورشود اما قسمت دومش اختصاص پیدا کرده به کشت چغندر و کشت پنبه قطعاً استدلال این است که ما میخواهیم چغندر را تطبیق کنیم با میزان احتیاجات کارخانهجات قند که کسی بیشتر چغندر نکارد یا این که استدلال باید این باشد در یک مناطقی ممکن است که فرض شود در آن مناطق چغندر حاصله خوب نیست بنده غیر از این نوع استدلال چیز دیگری نمیتوانم بگویم و فکر کنم که مانع کشت چغندر شود وزارت کشاورزی با یک اعلان در تهران در روزنامههای بنده یا دیگران که منتشر میشود اطلاع میدهد ولی آن رعیتی که در مناطق دورافتاده است که نه روزنامه میخواند و نه اطلاع حاصل میکند و آن بیچاره کشت میکند تخم میگیرد میکارد بعد هم یک مأمور مثل ژاندارمری میرود و تمام چغندرها را میریزد دور چرا به چه استناد به استناد این که سه ماه قبل در تهران از طرف وزارت کشاورزی یک آگهی منتشر شده است این است که بنده به این نکته جلب توجه میکنم در این کشور اموری که تماس با زارع دارد و از ۲۰ میلیون جمعیت ایران فقط ۵ میلیون نفر در شهرها زندگی میکنند و ۱۵ میلیون نفر دیگر در دهات زندگی میکنند و کارشان کشاورزی است و خیلیهاشان راه ندارند که ارتباط با مراکز استانها پیدا کنند و با نداشتن ارتباط نمیدانم چه جوراطلاع پیدا میکنند از یک اعلانی که دو سه ماه قبل منتشر شده و حرفهشان هم کشاورزی است یکی پنبه میکارد دیگری چغندر میکارد یعنی در این گونه امور در ممنوعیتی که میخواهیم مردمی را از حق زراعتشان محروم و ممنوع کنیم باید دقت بیشتری بکنیم بایستی دلایل بیشتری داشته باشیم و فرصت ممنوعیت باید بیشتر باشد اصلاً با سه ماه بنده مخالفم سه ماه فاصله برای یک زارعی که بیشتر کار کشاورزی دارد و بنده خودم هم در کار کشاورزی وارد هستم هم در کار چغندر و هم در کار پنبه بنده خیال نمیکنم به این که سه ماه کافی باشد برای یک زارع و کشاورزی که به اوبگویید سه ماه قبل تصمیم گرفتهایم این کار را بکنیم زراعت فصل دارد هر فصل یک کار میشود کرد یک موقع برای کشت و عمل آمدن و موقع آبیاری است موقع درو است یعنی لااقل یک سال وقت لازم دارد تازه اراضی آیش دارد این اراضی کود میخواهد این اراضی فعالیت لازم دارد کار آنی و فوری در امر زراعت صحیح نیست که یک روزی تصمیم گرفتید و سه ماه بعد هم عمل کنید این کار ممکن است تأثیر در حقوق دیگران داشته باشد به این جهت بود که بنده میخواهم اولاً روشن بشوم این نظری که راجع به ممنوعیت کشت چغندر و پنبه در اینجا هست که به وزارت کشاورزی چنین اختیار داده شود چیست در حالی که اساساً موضوع این مطلب خارج از عنوان این قانون است چون این قانون موضوعش اصلاح بذر است و نهال و طبق اصول قانوننویسی مسائلی در
قانون باید نوشته شود که منطق با عنوان قانون باشد ما در ضمن اصلاح بذر و نهال یک اختیار وسیعی به صورت مجاز میدهیم به وزارت کشاورزی که ممنوعیت کشت در زراعت چغندر به کار برد که اساساً خود ذکر این عبارت و این حق در قانون بذر و نهال خارج از اصول و قواعد است حالا که این را قائل شدید ما را هم قانع بکنید که به چه منظور و برای چیست و بعد هم که قانع کردید برای چیست لااقل فرصت کشاورزان را در این کار بیشتر کنید که با اطلاع از قوانین و مقررات دست به کشت پنبه و چغندر نزنند و صرف یک اعلان سه ماه قبل کافی برای معدوم کردن زراعت نیست این نکاتی بود که بنده خواستم بیشتر روشن بشوم
نائب رئیس- آقای موسوی موافقید
موسوی- با ماده موافقم بفرمایید
موسوی- جناب آقای عمیدی نوری استدعا میکنم توجه بفرمایید بنده اگر استنباط حضرتعالی را از عبارت لایحهای که قرائت فرمودید بنده هم همان طور درک مینمودم موافقت با نظر حضرتعالی میکردم زیرا بنده هم معتقد هستم که با انحصاردادن کشت در یک جایی و ممنوع کردن در جای دیگر به این صورت میسر نیست و صلاح نیست ولی تصور میکنم استنباط حضرتعالی محتاج به تجدیدنظراست زیرا این ممنوعیت و محدودیت از نقطهنظر بذرگیری است نه از نقطهنظر کشت و زراعت چغندر و پنبه که بخواهند با استفاده از این ماده کشت آن را ممنوع کنند یا در جای دیگر اجازه بدهند بکارند عبارت را توجه بفرمایید میگوید همچنین کشت و تهیه بذور چغندر و پنبه را در مناطق معینی به وسیله اعلان سه ماه قبل از فصل کشت ممنوع و در صورت تخلف کشت ممنوع شده را معدوم سازند کشت ممنوع شده یعنی کشت بذرگیری مقصود این است اگر جناب آقای معاون وزارت کشاورزی هم توضیح بدهند بنده خیال میکنم که رفع ابهام از حضرتعالی خواهد شد مقصود این نیست که کشت را در یک جایی ممنوع کنند منظور این است که تهیه بذر را در یک جاهایی که مناسب نمیدانند ممنوع بکنند و در جاهای دیگری که مناسب هست مجاز کنند و این نظر به عقیده بنده بسیار لازم و صحیح استت ولی اگر کشت را حذف کنند بذرگیری با کشت شروع میشود بذرگیری هم یک کشتی است موضوع روشن است و بنده استدعا میکنم آقای معاون وزارت کشاورزی توضیح بدهند که رفع ابهام برای حضرتعالی شود
نائب رئیس- آقای کدیور بفرمایید
کدیور- بنده استدعا دارم جناب آقای عمیدی نوری توجه به عرایض چاکر بفرمایید عرض کنم الان در منطقه خراسان چغندرکاری زیاد است کارخانهجات در بعضی از جاها از دادن بذر خودداری میکنند روی یک حساب معینی یعنی به میزانی که چغندر احتیاج دارند بذر میدهند ولی چغندرکار میآید همان چغندر را میکارد به عنوان بذر خودش بذرگیری میکند و آن بذررا میکارد و چغندرش را میآورد و میدهد این عمل مطابق دستور فنی وزارت کشاورزی درست نیست صحیح است برای این که وزارت کشاورزی یک بذر معینی تهیه کرده آن بذر را در یک مناطق معینی میکارد و خودش جمعآوری میکند میآورد به چغندرکار تحویل میدهد ولی این قسمت را که ممنوع کرده برای این است که افراد و اشخاص این استفاده را نکنند یعنی خودشان چغندر کشت بکنند بذر بگیرند و دومرتبه آن بذر را میکارند که برخلاف مصلحت جنس چغندر و میزان قند آن است اما در قسمت بذر پنبه بذر پنبه را هم بنده پنبهکار میآورم تخمش را خودم میگیرم و خودم میکارم از آن نتیجه میگیرم دولت آمده است در یک مناطق معینی کرده گفته که این بذر در این مناطق کاسته نشود مثلاً در منطقه خراسان تا موقعی که چغندرکاری نبود در اسفراین در منطقه قوچان پنبه کشت میکردند ولی حالا چغندرکاری در آنجا شروع شده پنبهکاری این منطقه را به هم زدند که در جای دیگر کشت کنند برای این که بتوانند کنترل کنند تحت نظر بگیرند و بذرکاری را تحت یک قاعده و مقرراتی در بیاورند مناطقی را که معین میکنند شروع به کشت بذر میکنند حضرتعالی میفرمایید سه ماه کم است برای زارع و مالک و باید اطلاع پیدا کند این صحیح است ۴ ماه یا ۵ ماه قبل اطلاع بدهند چون در قسمت اول فرمودید که این قسمت را اطلاع بدهند آگهی کنند دیگر دست زارع و مالک بسته نیست این یکی و ثانیاً این که فرمودید که چرا برگردانند اگر اقدام به برگرداندن این زراعت کشت شده نکنند بنده هم میکارم پس باید دولت یک منطقه و دو منطقه را برگرداند که دیگر کسی تخلف نکند البته قبلاً آگهی ممنوعیت میکند و اگر کسی کشت کرد برمیگردد بنابراین دیگر مبادرت به کشت نمیکند جریمهای که برایش قائل شده مجازاتی هم که ندارد و تنها مجازاتی که قائل شدهاند برگرداندن این زراعت است این است که حضرتعالی مطمئن باشد این کار ضرری برای مالک و زارع کشتکننده ندارد اگر انشاءالله رحمن و زارت کشاورزی مخصوصاً در بذر پنبه این قسمت را عملی بکند صددرصد به نفع ما خواهد بود زیرا پنبههایی که ما کشت میکنیم هیچ کدام یک نوع نیست و در موقع دستهبندی و جور کردن پنبه به ضرر زارع است و اگر این قسمت عملی شود مطمئن باشید که به ضرر ما تمام نمیشود
نائب رئیس- آقای مهندس اردبیلی موافق هستید
مهندس اردبیلی- دو کلمه میخواستم در تکمیل مطالب آقای کدیور عرض کنم
نائب رئیس- اگر موافقید موافق صحبت کرد جناب آقای عمیدی نوری درخواست صحبت کردهاند ولی به عنوان مخالف صحبت فرمودهاند
عمیدی نوری- چون پیشنهاد کفایت مذاکرات داده نشده لذا بنده میخواهم توضیح بدهم
نائب رئیس- رأی میگیریم به ماده ۴ که ۵ سابق است آقایانی که موافقند قیام بفرمایند اکثر قیام نمودند تصویب شد ماده ۶ قرائت میشود به شرح ذیل قرائت شد
ماده ۶- بنگاه نمیتواند نهال و بذور مرغوب را به تقاضای کشاورزان و مالکین بیشتر از قیمت تمام شده بفروشد
نائب رئیس- چون مخالفتی با این ماده نشده است لذا رأی میگیریم به ماده ۶ که ماده ۵ شده آقایانی که موافقند قیام بفرمایند اکثر قیام نمودند تصویب شد ماده ۷ قرائت میشود ماده ۷ آئیننامه اجرای این قانون توسط وزارت کشاورزی و دارایی تهیه و پس از تصویب کمیسیون کشاورزی مجلسین به موقع اجرا گذارده خواهد شد
نائب رئیس- آقای دکتر دادفر مخالفید بفرمایید
دکتر دادفر- مخالفت بنده با این ماده از دو نظر است اولاً این که در ماده ۷ بنده هر قدر دقت کردم دیدم که این ۶ ماده مطلبی ندارد که برای آن آئیننامه نوشته شد خودش صریح و واضح است و آئیننامه اجرایی لازم ندارد مطلب دوم این است که آئیننامه اجرایی هر قانونی را مجری آن قانون باید بنویسدبنده معتقدم همان طوری که مجلس شورای ملی مراقب و مواظب است به این که قوه مجریه دستگاه دولت در حقوق و حدود قانونگذاری دخالتی نداشته باشد نباید خودش هم در کارهای اجرایی دخالت بکند تصویب آئیننامه در کمیسیونهای مجلس خلاف اصول است این را بنده ادعا میکنم و با هر کدام از آقایان که مخالف این نظر باشند در خارج بحث حقوقی میکنم در تمام کشورهای خارج هم همین طور است آئیننامه یک چیزی است که باید در حدود قانون باشد یعنی قانونی وضع بکنید بدهید دست دولت دست یک وزیری آن وزیر نحوه اجرای آن را برای زیردستان خود به لحاظ این که تولید اشکال نکند روشن میکند حالا ما بیاییم در کمیسیونهای مجلس آئیننامه وضع کنیم کمیسیونهای مجلس اگر آئیننامه وضع کنند خودش میشود قانون حالا این را علاوه بر این ممکن است بگوییم که بخشنامهها را هم مجلس تصویب کند این خیلی کار خوبی است و اختیارات مجلس هم زیاد میشود اما نظر این است که اگر قرار شود آئیننامه را کمیسیونهای مجلس تصویب کند آن وقت بنده نمیدانم در موقع اجرا اگر به یک اشکالی برخورد کردند و مثلاً در تعطیلات مجلس بود باید اجرای قانون معوق بماند برای این که کمیسیون مجلس تعطیل است و این قانون نباید اجراشود پس آئیننامه که یک امر اجرایی است کمیسیونهای مجلس نباید تصویب بکنند خود قانون تصویب میشود آئیننامه که کمیسیون تصویب کند در حکم قانون است و اگر اجرا نشود تخلف از قانون است و تخلف از قانون جرم است و کسی که عملی برخلاف آئیننامه موجود کرد مجرم است و قابل تعقیب بنابراین ما نباید خارج از حدود قانون آئیننامه وضع کنیم و وضع آئیننامه از طرف کمیسیون کشاورزی مورد احتیاج نیست و این خودش یک اصل کلی است و این که اختیار وضع آئیننامه را به کمیسیونهای مجلس میدهید بنده اصولاً مخالفم ممکن است بنده در این نظرم اشتباه کرده باشم و نظر آقایان محترم غیر از این باشد اما در این قانون آنچه مسلم است این ۶ و ۷ ماده احتیاج به آئیننامه ندارد که تازه آئیننامه اجرایی این را موکول بکنیم به تصویب کمیسیونهای مجلسین و در این موقع که این لایحه در اختیار وزارت کشاورزی است یک سال و دو سال معطل بماند که یک آئیننامه بنویسند در صورتی که آئیننامه اجرایی هم لازم ندارد به این ترتیب بنده پیشنهادی تقدیم کردم و حذف این ماده را پیشنهاد کردم که اولاً بهانهای برای عدم اجرای آن نشود و ثانیاً آقایانی که با این کار سروکار دارند میدانند که اساس گرفتاری ما از لحاظ کشاورزی همان بذر است اگر محصول ما مرغوب نیست یا میزان تولید ما به حد کافی نیست قسمت عمده گرفتاری در اثر نداشتن بذر است و ما به بذر مرغوب و خوب احتیاج داریم اگر ایراد میکنید که مثلاً چرا سیب را از لبنان وارد میکنیم بنده مواق با وارد کردن سیب از لبنان هستیم از وقتی که این سیب جعبه جعبه وارد میشود و باغداران ایرانی نوع مرغوب آن را میبینند و نتیجه این شده که ۳۰۰ هزار اصله درخت سیب لبنانی به وجود آمده در مراغه که یک منطقه کشاورزی است جناب آقای مهندس اردبیلی میدانند که تا به حال باغداران ما نمیدانستند سیب لبنانی چیست این رادیدند و بعد هم به وجود آوردند فرض بفرمایید تمام پولی که برای سیب لبنانی دادهایم چقدراست در عوض بذر خوب را که ایرانی ندیده بود و نمیشناخت دید که یک همچو بذری هم هست و نتیجهاش این است که میرود دنبال بذر خوب اگر چنانچه ورود سیب لبنانی از لحاظ ورود به این کشور صدمه زده از لحاظ تشویق زارعین و باغداران و کشاورزان ما برای آوردن نهال و بذر آن میوهها خدمت
بزرگی شده البته بنده با آوردن این میوهجات تا حدودی موافقم البته نه الی غیرالنهایه آقایان مطالعه بفرمایید در تمام مناطق کشاورزی در آذربایجان پیوندش را آوردهاند نه یکی نه ده تا نه صد تا بلکه چند صد هزار تا الان دو هزار درخت گلابی و سیب در مراغه و میاندوآب غرس شده جناب آقای مهندس اردبیلی و جناب آقای دکتر عدل میدانند و خودشان هم عمل کردهاند پس این لایحه مورد کمال احتیاج مردم ماست و همچنین مورد کمال احتیاج وزارت کشاورزی و این آئیننامه که اسم آن آئیننامه اجرایی گذاشته میشود مورد احتیاج نیست و بنده چون پیشنهاد حذف دادم و در پیشنهاد حذف در شور دوم نمیشود صحبت کرد این است که به عنوان مخالف در کلیات صحبت کردم که در واقع توضیح پیشنهاد حذف بنده باشد
نائب رئیس- آقای معاون وزارت کشاورزی بفرمایید
معاون وزارت کشاورزی- در موضوع اصلی که مربوط به تصویب آئیننامه است بنده اظهارنظری نمیکنم مربوط به خود مجلس است هر گونه که میخواهند تصویب بفرمایید اما نظری که جناب آقای دکتر دادفر فرمودند توجه آقایان را جلب میکنم به آن چیزی که در مجلس سنا تصویب شده و آمده است به مجلس شورای ملی در ماده اول و سوم آن یک عبارتی داشته است نوشته است این مؤسسه دارای شخصیت حقوقی میباشد حقوق و مزایای کارکنان این مؤسسه را آئیننامه اجرایی این قانون تعیین خواهد کرد یکی هم در ماده ۳ راجع به فروش اراضی است که آئیننامه اجرایی تعیین میکند اینها را آقایان در شور اول پیشنهاد فرمودند که حذف شود و در کمیسیون حذف شد ولی توجه به این نشده است که آئیننامه اجرایی این قانون فقط نسبت به این دو تا ماده بوده که حذف شده و مواد فعلی آئیننامه لازم ندارد و به این دلیل بنده با حذف این ماده موافقت دارم
نائب رئیس- چون این ماده از طرف دولت استرداد شد دیگر جای بحثی باقی نمیماند بنابراین ماده ۸ سابق که ماده ۶ میشود قرائت میشود به شرح ذیل قرائت شد ماده ۸ وزارت کشاورزی و وزارت دارایی مأمور اجرای این قانون میباشند
نائب رئیس- مخالفی نیست اعلام رأی میشود آقایانی که با این ماده که فعلاً ماده ۶ میشود موافق هستند قیام بفرمایند اکثر قیام نمودند تصویب شد کلیات آن رمطرح است آقای عمیدی نوری مخالف هستید بفرمایید
عمیدی نوری- لایحهای که از تصویب مجلس گذشت و امیدوار هستم که در اجرا تذکراتی که داده شد وزارت کشاورزی به آنها توجه کند که از آن حسن استفاده شود همان طور که بنده از این ماده از کلمه کشت و تهیه بذور و چغندر استنباطم این بود که از بذر هم ممکن است خارج شود و به خود محصول پرداخته شود و ظاهراً هم این طور است و حالا هم تشریح میکنم و از آن طرف آقای موسوی این طور فکر کردند پس معلوم میشود که عبارت طوری است که هم میشود از این طرف استنباط کرد و هم از آن طرف و حالا بنده از آن طرف استنباط میکنم البته حالا روشن میکنم و من به عقید ه آقای کدیور احترام میگذارم ایشان یکی از بهترین کشاورزان خوب کشور ما هستند و در آبادی مملکت هم البته سعی فراوان دارند و نمونه هستند ولی بنده نمیدانم غیر از چغندر پنبه هم میکارند چون خود بنده هم پنبه میکارم مثل این که کشت بذر چغندر با بذر پنبه فرق دارد به این معنی که پنبه بعد از این که کاشته شد غوزه میدهد و این غوزه که درآمد و شش را در میآوریم و از آن غوزه به دست میآید که بذر پنبه همان غوزه است چه به صورت بذر و چه به صورت برداشت محصول این را قبول فرمودید اما بذر چغندر این طور نیست بذر چغندربه صورت بذر میکارند بذرش را هم برمی دازند پس جناب کدیور کشت بذر چغندر به قصد بذراست و کشت بذر پنبه به قصد بذر و کشت وقتی که شما معلوم فرمودید کشت و تهیه چغندر و پنبه یک بدبختی که پنبه کاشته یعنی غوزه را کاشته از فروردین تا ۴۰ روز بعد که موقع کاشت آن است جناب آقا حکیمی این غوزه را میکارند و در منطقهای که بنده میکارم این طور است غوزه را در آخر اردیبهشت میکارند و تا آخر اردیبهشت فرصت برای این کار هست و در ماه آذر هم برمیدارند در بعضی از دهات بذر مرغوب به دستشان نمیآید و خود بنده ۱۵۰۰ تومان برای این کار ضرر کردم و روی همین حرفهایی که وزارت کشاورزی میزند که سلکسیون میکند و بذر خوب تولیدد میکند ما آمدیم یک تن بذر خوب خریدیم که بکاریم هرچه به کشاورزان گفتم بکارند قبول نکردند و خودم گفتم بکارند کاشتند و گفتند اگر ضرر کردید خود دانید ما میکاشتیم در نمیآمد و خشک میشد به همین جهت است که در بسیاری از دهات غوزه را به وسیله چرخ درمیآورند و آن را خودشان در یک جای خشک که نم نداشته باشد خشک باشد نگه میدارند و آن را میکارند بنابراین بذر خوب را خودشان تهیه میکنند برای این که محصول خوب داشته باشند این که گفته میشود آن کسانی که بذر میکارند اطلاع ندارند این طور نیست آن کسی که کشاورز است آشنا به وضع کشت میباشد ولی بعضی از دستگاههای ما که برای حمایت از کشاورزاست در امور دهات دخالت میکنند نتیجهاش این میشود که بذر میرود در انبارها و نم پیدا میکند و میفروشند بعد هم این طور بدنام میشوند بنابراین خواستم به آقایان عرض کنم که فرق است بین تهیه بذر و کشت پنبه با بذر و کشت چغندر وقتی که این را مترادف هم گذاشتیم کشت و تهیه بذر پنبه و چغندر نتیجهاش این میشود هر وقت خواستند پنبهکاری را اذیت بکنند میگویند تقصیر تو تهیه بذر پنبه است و میگویند ما مجری قانون هستیم فحش را هم به بنده و جنابعالی میدهند این است که بنده وظیفه خود دانستم که توجه جناب آقای موسوی را از این توضیح فنی خودم جلب کرده باشم و اگر حسننیت جنابعالی در تصویب این عبارت که کشت و بذر را با هم گذاشتید و من هم موافقم برای این است که چغندرش را خود کارخانه بخرد باید توجه کنند که بذر خوب باشد اما این اشکال را هم دارد و این اشکال ایجاد زحمت میکند و ممکن است از آن سوءاستفاده کنند و مردم پنبهکار پنبههاشان از بین برود به این جهت بود که بنده در بحث کلیات خواستم لااقل این توضیحات را بدهم که وزارت کشاورزی در اجرای این لایحه یک دقت بیشتری بکند و تفاوتی بگذارد بین بذر پنبه و خود پنبه
نائب رئیس- آقای مهندس فروهر بفرمایید
مهندس فروهر- بنده در مادهای که حذف شده بود میخواستم مطلبی به عرض آقایان برسانم که از کلیات آن استفاده کردم متأسفانه در تدوین آئیننامه ما دیدهایم در دستگاه وزارتخانهها تفسیرهای خلاف قانونی میکنند الواح قانون اساسی میگوید تفسیر قانون منحصراً به عهده مجلس شورای ملی است در یک قانون مربوط به بازنشستگان و حقوق آنها بود که تفسیرهای عجیب و غریبی کرده بودند که آقای فرود رئیس وقت کمیسیون اعتراض کردند به دولت حقوق بازنشستگان را که سه رقم میداد با تفسیری که از قانون میکرد هرچه ما گفتیم که آقا قانون است توضیح میدادیم برای رفع اشکال نتیجه نمیداد در وزارت مالیه یک استادی است در تفسیر قوانین هر جوری که بخواهند اول میآیند میپرسند این را ما چه جوری از آب بایستی در بیاوریم میگوید باید این طور دربیاورید اساتید دیگری دارند دومرتبه میدهند دست آنها طور دیگر درمیآورند این است که با این وضع وزارتخانهها باید آییننامهها را بیاورند در مجلس که یک تخلفاتی از قانون نشود یعنی در واقع قلب قانون صورت بگیرد یک قانونی است میآید اینجا شور اول و دوم و سوم میگذرد بنده آئیننامه را در اختیار وزارتخانه میگذارند آن وقت قانون به کلی عوض میشود البته هر وقت مملکت درست شد و وزارتخانهها خودشان را خادم مردم دانستند این مطالب پیش نمیآید و یک نماینده هم نمیآید این مطالب را بگوید ولی متأسفانه تا حالا آنچه دیدهایم طوری است که آییننامهها قانون را نقض میکند این بود که بنده میخواستم این قمست در صورتجلسه ذکر شود و وزارتخانهها متوجه باشند که قانون را هیچ کس جز مجلس شورای ملی که قانونگذار است نمیتواند تفسیر کند آییننامهها را طوری ترتیب بدهند که دردهای مملکت دوا شود این مردم بدبخت شهرستانها که آدم میرود میبیند نه وسیله دارند نه مأمورین میروند کارشان را انجام بدهند آئیننامه را هم طوری درست میکنند که عملاً دستوپای اینها بسته میشود
این قسمت را هم بنده خواستم عرض کنم اما راجع به تذکر دیگری که عرض کردم راجع به بذر و نهال ممکن است تا حالا این طور بوده ولی خوشبختانه وزارت کشاورزی در رأسش اشخاصی هستند که فعالیت و کاردانش تا حد زیادی باسابقه قابل مقایسه نیست این را نشان دادهاند ولی باید این اشکال را در نظر گرفت بنده وقتی شور اول مطرح بود وزارت کشاورزی در ماده ۲ آن اختیار مالی خواست بنده شدیداً طرفداری کردم که بایستی اختیارات مالی به آنها بدهند که بتوانند تا ده هزار تومان بدون مناقصه و مزایده عمل بکنند یک مأمور وازده یک ناظر مالی وزارت دارایی میآید آنجا و جلوی همه کارها را میگیرد و نمیگذارد به بهانه مزایده و مناقصه و تأمین اعتبار و سایر اصطلاحاتی که دارند کارها به موقع انجام شود فعلاً دست وزارت کشاورزی با تصویب این قانون ماده ۲ که اختیارات مالی میدهند باز است و بنده مخصوصاً از آقای ذوالفقاری خواهش میکنم که در هیئت دولت مطرح کنند و توجه بکنند برای این مناقصه و مزایده فکری شود چون یک چیزی است که به عقیده بنده دیگر با زمانه وفق نمیدهد دولت سه سال است چهار سال است وعده میدهد که این قانون محاسبات عمومی را درست کنند ولی هنوز به جایی نرسیده مؤسسات دولتی هم مرتب میآیند و میگویند آقا دستمان را باز بگذارید همین اواخر در قانون بودجه وزارت گمرکات اختیاراتی به طور بازرگانی گرفت پس معلوم میشود آن طرز خوب است که میآیند اختیار میگیرند اگر خوب است پس چرا ما صدها اداره را محروم کنیم این مقررات پوسیده سی سال است ۴۰ سال است دارد اجرامیشود حالا دیگر زمانه عوض شده حالا دیگر عصر موشک است بگذارید دست و بال باز باشد نه این که دست یک عده را ببندیم و یک عده دیگر که وزیرشان زورشان میرسد یا احتیاج دارند بیایند اختیار بازرگانی
بگیرند اگر بازرگانی خوب است چرا یک عدهای را بگذاریم در غیربازرگانی اگر بازرگانی بد است چرا یک عدهای باید اختیار بازرگانی بگیرند همچنین قانون محاسبات عمومی اگر قانون محاسبات عمومی خوب است پس چرا هر روز قانون میآورند که ما اینجا تصویب کنیم که آن را رعایت نکنند یک بام و دو هوا که نمیشود وزارتخانههای دیگر هم هستند این قانون محاسبات عمومی را درست کنید و الا این مزایده و مناقصهها همهاش ساختگی است و جز ضرر و اتلاف وقت هیچ نفعی ندارد بیایید اینها را درست کنید تا مملکت یک قدم هم برود به جلو این بود عرایض بنده
نائب رئیس- آقای مهندس اردبیلی
مهندس اردبیلی- بنده آن طور که استنباط کردم مثل این که موضوع بذرگیری درست آن طوری که باید در مجلس شورای ملی روشن نشد جناب آقای عمیدی نوری وارد هستند که کشت چیست بذرگیری چیست البته جناب آقای عمیدی نوری آن مؤسسهای که ما الان داریم صحبت میکنیم تشکیل شود باید بذر خوب و اصلاح شده در دست زارعین بگذارد اگر بذر بد بدهند به مردم آن مأمور جرم کرده و قابل تعقیب است و بایستی تعقیب شود اما راجع به بذرگیری ما دو قسم نباتات داریم یکی جفتگیری میکنند در توی گلها مثل گندم و امثال آن یکی بعد از این که گلهایشان باز شد جفتگیری میکنند و آن هم که گلهایشان باز میشود اگر به آنها از گردهای نر گلهای نامرغوب برسد آن گل آن میوه آن نبات دژنره میشود و اصلش را از دست میدهد برای مثال عرض میکنم مثلاً در قسمت چغندر ما سه قسم چغندر داریم یکی چغندر علوفه یکی چغندر لبویی یکی هم چغندرقند چغندر علوفهای که برای علوفه حیوانات است صدی ۳ قند دارد لبویی صدی ۵ چغندرقند ۱۶ الی ۱۸ درصد قند دارد اگر بنا باشد که یک مؤسسهای بخواهد در یک منطقهای که میخواهد تخمگیری کند بذرگیری بکند در آن نقطه غیر از بذر چغندرقند چغندر علوفهای و لبویی بذرگیری بکند آن گردههای نر آنجا به وسیله باد یا حشرات میآید روی آن چغندرقند آن وقت به جای ۱۸ درصد هفت یا هشت درصد برای دولت قند میدهد آن وقت برای کارخانهجات ضرر هنگفتی است و برای زارعین هم ضررهنگفتی است متأسفانه در مملکت ما چغندر را از روی وزن میخرند در صورتی که در ممالک خارجه از روی میزان قند آن میخرند یعنی اول میدهند تجزیه میکنند ببینند قندش چقدراست پولش را از روی قندش میدهند ولی در مملکت ما از روی وزن میخرند همین طور پنبه اگر پنبه خوب و اصیل در جوار پنبه نامرغوب کاشته شود این پنبه اصیل مرغوبیت خودش را از دست میدهد برای همین است که دولت میگوید مثلاً در منطقه اردبیل بذر چغندرقند را من میگیرم روی این اصل است که دیگر کسی حق ندارد غیر از آن بذری که من میدهم کسی بذور دیگری را بکارد برای همین علت ممنوع میکند از این جهت خواستم این توضیح را عرض کنم
نائب رئیس- چون دیگر برای کلیات آخر درخواست مذاکره نشده لذا اعلام رأی میکنیم رأی میگیریم به مجموع مواد ۶ گانه که رأی داده شد چون دو ماده حذف شد و طبق ماده ۳۶ قانون اساسی دولت در هر مرحلهای هر لایحهای که مطرح باشد میتواند هر قسمتی را که خواست استرداد کند دیگر آن قسمت قابل طرح نیست آن دو ماده را دولت استرداد کرد و دیگر رأی هم ندارد حالا رأی میگیریم به مجموع این ۶ مادهای که رأی گرفته شد آقایانی که موافقند قیام کنند اکثر برخاستند تصویب شد چون اصلاحاتی شده است لذا مجدداً برای ملاحظات اصلاحی به مجلس سنا فرستاده میشود
۳- شور دوم گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به اصلاح مواد اول و سوم قانون مربوط به محصلین ایرانی در خارجه
نائب رئیس- مادهواحده مربوط به اصلاح مواد اول و سوم قانون محصلین ایرانی مقیم خارجه مطرح است عین گزارش کمیسیون قرائت میشود
به شرح زیر خوانده شد
گزارش از کمیسیون فرهنگ به مجلس شورای ملی کمیسیون فرهنگ با حضور آقای وزیر فرهنگ لایحه دولت راجع به اصلاح مواد اول و سوم قانون مربوط به محصلین ایرانی در خارجه را مورد شور و رسیدگی قرار داده و با اصلاحاتی که در آن به عمل آورد تصویب و اینک گزارش آن را به شرح زیر به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد مادهواحده تبصره یک ماده اول و ماده سوم قانون مربوط به محصلین ایرانی در خارجه مصوب تیرماه ۱۳۳۶ به شرح زیر تکمیل و اصلاح میگردد
۱- از تاریخ تصویب این قانون وزارت فرهنگ مکلف است دانشجویانی را که در امتحانات ختم تحصیلات شعب دانشکدههای تهران و شهرستانها و همچنین در امتحانات ختم تحصیلات دانشسرای عالی و هنرسرای عالی در هر یک از رشتههای مربوطه به آنها حائز رتبه اول شدهاند به خرج دولت به خارجه اعزام بدارد این دانشجویان موظفند که تحت تعلیمات وزارت فرهنگ و موافقت اداره سرپرستی مربوط تحصیلات خود را در همان رشته برای اخذ درجه بالاتر تعقیب نمایند کسانی که در سال تحصیلی ۱۳۳۶- ۱۳۳۷ از هر یک از رشتههای دانشکدهها ودانشسرای عالی و هنرسرای عالی تهران و شهرستانها فارغالتحصیل و حائز رتبه اول شدهاند مشمول این قانون میباشند مدت تحصیل کسانی که تحصیلات آنان لیسانس میباشد حداکثر چهار سال که یک سال آن برای تکمیل زبان خواهد بود و مدت تحصیل کسانی که دارای درجه دکترا میباشند برای مدتی خواهد بود که طبق گواهی دانشگاه برای تحصیل رشته تخصصی مربوط لازم میباشد و در هر حال از چهار سال تجاوز نخواهد کرد مخارج رفت و برگشت این دانشجویان و همچنین هزینه تحصیل و اعاشه آنان در هر سال از درآمد عمومی کشور پرداخت میشود و در پایان آن سال از اعتباراتی که به موجب تبصره زیر از اعتبار مخصوص محصلین آزاد میشود و در صورتی که این اعتبار کافی نباشد مازاد آن از محل صرفهجویی سایر اعتبارات مصوب وزارت فرهنگ واریز میشود
۲- از تاریخ تصویب این قانون محصلینی که بخواهند برای ادامه تحصیلات به خارج کشور بروند باید ورقهٔ ثبتنام از یکی از مدارس رسمی کشور محل تحصیل با امضا سرپرستی به وزارت فرهنگ تسلیم نمایند ولی آنها باید تعهد پرداخت مخارج اعاشه و تحصیلات آنها را بنمایند و علاوه بر این باید زبان کشوری را که در آن تحصیل خواهند نمود به قدر کافی بدانند و در امتحانات زبان که از طرف وزارت فرهنگ هر سه ماه یک مرتبه ترتیب داده میشود شرکت نموده و پذیرفته شوند
تبصره ۱- تحصیلات فارغالتحصیلان دوره کامل متوسطه در کلاسهای مخصوص زبان که از طرف وزارت فرهنگ به رسمیت شناخته شده باشد از لحاظ نظام وظیفه تا حد اکثر یک سال جزو تحصیلات رسمی آنان محسوب میگردد
تبصره ۲- محصلینی که ورقه ثبتنام از یکی از مدارس شبانهروزی که از طرف سرپرست محصلین به رسمیت شناخته شده باشد در دست داشته باشند از امتحان زبان معاف خواهند بود
تبصره ۳- وزارت فرهنگ مکلف است برای هر رشته تحصیلی حداکثری از نظر مدت اقامت و اشتغال به تحصیل تعیین نماید و این ترتیب نسبت به کلیه دانشجویان اعم از آنهایی که تمام هزینه دریافت مینمایند باید رعایت شود
۴- هر یک از سرپرستیها موظفند در پایان هر سال گزارش تحصیلی کلیه محصلین حوزه خود را به وزارت فرهنگ ارسال نمایند و نسبت به وضع تحصیلی و اخلاق و رفتارهر یک اظهارنظر نمایند و اولیا محصلین را که ماندن آنان در کشور خارج بینتیجه و برخلاف مصلحت است مطلع سازند و بشود معاودت آنها به ایران مساعدت نمایند و نیز مکلفند که هزینه تحصیل یا کمکهزینه تحصیلی کسانی را که از حیث اخلاق و رفتار شایستگی کامل ندارند و در تحصیلات آنها پیشرفت کافی حاصل نمیشود بااعلام قبلی سه ماه قطع نموده و گزارش آن را به وزارت فرهنگ ارسال نمایند آئیننامه اجرای این قانون با تصویب شورای عالی فرهنگ خواهد بود و وزارتین دارایی و فرهنگ مأمور اجرای این قانون میباشند مخبر کمیسیون فرهنگ مهندس جفرودی گزارش از کمیسیون بودجه به مجلس شورای ملی کمیسیون بودجه با حضور آقای وزیر فرهنگ لایحه شماره ۲۲۲۲۱ دولت راجع به اصلاح مواد اول و سوم قانون مربوط به محصلین ایرانی در خارجه را مورد شور و رسیدگی قرار داده خبر کمیسیون فرهنگ را عیناً تأیید و تصویب نمود و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد. مخبر کمیسیون بودجه محمدعلی مسعودی
نائب رئیس- یک فوریت این لایحه در جلسه ۱۶. ۹. ۳۷ تصویب شده است بنابراین لایحه یک شوری تلقی میشود فعلاً کلیات اول مطرح است آقای خرازی مخالف هستید
خرازی- بنده موافقم
نائب رئیس- چون مخالفی در کلیات اول نیست چند نفراز نمایندگان کلیات است یا فوریت یک فوریت قبلاً تصویب شده و به کمیسیون رفته حالا در حکم شور دوم است و به جای دو شوری یک شوری شده است
مهندس فروهر- بنده در کلیات مخالف هستم
نائب رئیس- به عنوان شور دوم مطرح است بفرمایید
مهندس فروهر- هر جور اصلاحی برای محصلین ایرانی که به خارج میروند میآید و معلوم نیست که همهاش کاملاً لازم باشد ولی یک اصلاح اساسی است که هرچه ما اصرار میکنیم توجه نمیشود وزارت فرهنگ اصلاً توجه نمیکند که ما با این فقر آدم که داریم نمیتوانیم صادرات آدم داشته باشیم و محصلین خوب ایرانی که به خارج میروند اغلبشان برنمیگردند به ایران هرچه هم اینجا به این موضوع بحث و چارهجویی شود کم است تنها عنایتی که شده است از طرف اعلیحضرت همایون شاهنشاهی شده تأکیداتی فرمودهاند
که وسیله مراجعت شاگردان ایرانی که در خارجه درس خواندهاند در تمام رشته به طور کلی و به طوراعم فراهم شود وقتی شاگردها میآیند اینجا هزار اشکال هست دکتر عدل در تمام دنیا هست اجازه بفرمایید جناب آقای عدل بنده توضیح بدهم در تمام دنیا یک وضعی پیش گرفتهاند اگر تشریف داشتید در دعوت دانشکده ادبیات حرفهای آقای نهرو را که واقعاً یک شخصیت بزرگ آسیایی است که دردهای این مملکت را که یکی از ممالک عقبافتاده است پی میبردند ما نبایستی عیب خودمان رابپوشانیم برای این که در آن صورت اصلاح نمیشود بایستی برعکس عیوب خودمان را بدانیم تا بتوانیم دوا کنیم این شخصیت بزرگ یک نطق فوقالعادهای کرد که بنده معتقدم وظیفه هر ایرانی است که این را بخواند چون چارهجوییهایی کرده ما آدم کافی آدم تحصیلکرده و فنی و وارد در کارها نداریم آنها ۳۴۰ میلیون جمعیت دارند و ما ۲۰ میلیون داریم امکان دادن به هزاران هزار شاگرد که بتوانند در هر رشتهای وارد بشوند و کار بکنند امکانپذیر نیست ما یک عدهای را به عنوان نخبه که الان اینجا قانونش آمده که میفرستیم در اروپا در تمام این قوانینی که تا حالا گذشته ما یک جایش ندیدهایم که شرط گذاشته باشند که اگر رفت و برنگشت چطور شود اینها میروند آنجا تابعیت میگیرند ازدواج میکنند کارخانهجات حقوق خوب به آنها میدهند آنجا میمانند این است که ما به هیچوجه نمیتوانیم شاگردان را بعداز اتمام تحصیلاتشان برگردانیم بنده ادعایم بیش از اینهاست راجع به کسانی که به خرج پدر و مادرشان هم میروند بنده میخواهم یک شرایطی بگذاریم که برگردند ولی با چوب و زور نمیشود پدری را جریمه کرد که چرا پول پسرت را میدهی ما باید دستورات اعلیحضرت همایونی را اجرا بکنیم بارها برای این موضوع تأکید فرمودهاند باید یک مؤسسهاطلاعاتی درست بکنیم برای شاگردها که ببینیم کدام رشته را زیادتر لازم داریم که رشته تقسیمبندی شود خوشبختانه ما همه رشتهها را لازم داریم امروز فقر آدم داریم برای تمام رشتهها لازم داریم بعد هم بیاییم یک امکانات مناسبنی برای آنها پیدابکنیم اینها اغلب ازدواج کردهاند دوره طب و مهندس بعضیها هفت هشت ده سال طول میکشد نمیشود به آنها ایراد گرفت که چرا در آنجا ازدواج کردی این شخص وقتی برگشت نمیتواند دو اطاق نداشته باشد و سرگردان بماند در همان ۶ ماه اول که وارد ایران میشود سرگردان و مواجه با اشکالات میشود برمیدارد رفقایش هم مینویسند که ما پشت در ادارات معطل میشویم و گوش شنوا نیست کار نیست مدرک تحصیلی ۶ ماه طول میکشد که وزارت فرهنگ یا شورای عالی فرهنگ پایش صحه بگذارد این جریانات هست مدتی این آقایان معطل میشوند و عاقبت دلسرد میشوند به رفقایشان مینویسند اشکال میکنند اینجا قدرمان را نمیدانند خوب حب وطن که در اینجا شعر سعدی را همه بلدیم اما باید یک کاری بکنیم که مفید فایده باشد الآنجای این حرفها نیست ما میخواهیم عملاً یک کاری بکنیم که یک سرمایه ملی ما که میرود در خارج به صورت شاگردهای متخصص و تحصیلکرده بالأخره به یک امید برنگردند به این مملکت ما الان میبینیم وزارت فرهنگ ۶۰ تا قید و شرط گذاشته که بنده که میخواهم پسرم را با خرج خودم بفرستم به خارج تمام این شرایط را باید رعایت کنم یک دفعه باید برود امتحان زبان بدهد یک دور بروند نمیدانم چه کار بکنند خوب این دلسوزی است بنده قبول دارم اما برای کسی که به خرج دولت از اول تا آخر از ایاب و ذهاب گرفته تا سایر مخارج از بودجه و دستگاه دولت است در یک جای این قانون بنده نمیبینم که پیشبینی شده باشد که اگر این رفت و برنگشت چه بکند یک شرط قابل اطمینانی نگذاشتهاند برای این باید فکری بکنند آقای معاون وزارت فرهنگ بیایند توضیح بدهند اگر لازمهاش دادن پیشنهاد است پیشنهادی بدهیم برای دیگران هم فکری شود که برگردند و گرنه از این قافله تمدن عقب و عقبتر و عقبتر خواهیم ماند باید یک فکراساسی بکنیم و یک تجدیدنظری در این قانون بکنیم
نائب رئیس- آقای خرازی
خرازی- لابد تعجب کردید که بنده در یک لایحه فرهنگی به عنوان موافق صحبت میکنم ولی فرهنگ اساس همه چیزاست بنده به شهادت همکاران محترم هر وقت دولتها لایحهای برای استخدام خارجیها برای امور دولتی آوردهاند پشت این تریبون مخالفت کردهام و دلیل هم داشتیم و آن این بود که همه وقت در لایحه مینویسند مهندس عالیمقام متخصص عالیمقام ولی خودمان را گول میزنیم برای این که هیچ متخصص عالیمقام مملکت خودش را ول نمیکند بیاید در ایران به اصطلاح مستخدم شود اغلب اشخاص بیکاره که دوروبر سفارتخانهها هستند میآیند و حالا چون در این باره صحبت بود به طور خلاصه عرض میکنم که یک قسمت اعظمشان سازمان برنامه آورد اینجا و پولهای فوقالعاده زیادی داد و اغلب بیکاره بودند برای این که بنده مثال کوچکی عرض بکنم اگر یک کسی در تهران دبیر ریاضیات یا فیزیک یا شیمی باشد اگر این جناب آقای یزدانفر که خودشان را خدای نکرده بکشند آن دبیر به قزوین و قم و سمنان نمیرود میگوید آقا من در تهران میخواهم درس بدهم در تهران درس خواندهام چرا بروم مثلاً قزوین که حتی شبهای جمعه هم بتواند بیاید تهران بنابراین بنده این لایحه را یکی از بهترین و مفیدترین لوایح دولت میدانم و حقیقتاً این را هم باید بدانیم که این را در نتیجه مسافرتهایی که شخص اعلیحضرت همایونی فرمودهاند به دولت تأکید فرمودهاند و بسیار لایحه مفیدی است اگر به نظر آقایان باشد در سال ۱۳۰۶ در زمان اعلیحضرت فقید لایحهای برای اعزام هر سال صد نفر محصل به ممالک خارجه گذشت و الان اغلب کسانی در ایران مصادر امور هستند یا از آن اشخاصی هستند که از آن قانون استفاده کردهاند و امتحان ورودی دادهاند و رفتهاند یا خودشان به خرج خودشان رفته ایند یعنی میشود گفت که این سد را علیحضرت فقید رضا شاه کبیر شکست و این قانون را گذراند بنده در فرمایشات همکار محترم آقای مهندس فروهر توجه کردم دیدم ایشان علاوه بر این که مخالف نیستد دو قسمت بسیار جالب توجه را تذکر دادند یکی این که فرمودند که ماالان در ممالک خارجه مخصوصاً در اروپا و آمریکا در رشتههای مختلف متخصص داریم و اینها اگر وسایل معاودتشان به ایران فراهم شود اغلب آنها حاضرهستند با دو ثلث حقوقی که در آنجا میگیرند بیایند در اینجا یک زندگی آبرومندی داشته باشند و این سه مسئلهای که اعیلحضرت همایونی تأکید فرمودهاند و خودشان هم در سال گذشته در استیت مینا پولیس در مجمع محصلین شرکت فرمودند و فرمایشاتی فرمودند تأثیر کرده و بنده اطلاع دارم عده زیادی البته معتنابه آمدهاند هم سال گذشته آمدند و هم امسال میآیند این را هم بنده اطلاع دارم نظرایشان هم کاملاً صحیح است که دولت باید یک توجهی بکند البته جناب آقای نخستوزیر روز پنجشنبه لایحهای آوردند برای استخدام مهندسین خوب ما میدانیم دبیران اساتید پزشکان قضات همه برای اینجا یک لوایحی آوردهاند و حقوق آنها را تا اندازهای ترمیم کردهاند حالا یک لایحهای آوردهاند برای مهندسین این لایحه بسیار مفید است و موجب خواهد شد که حقوق مهندسین هم ترمیم شود که یک مهندس عالیمقام راهسازی که رفته مدرسههای بزرگ راه شوسه خارجه را دیده این ششصد تومان حقوق نگیرد اگر بخواهید یک چنین مهندس از خارج بیاورید باید ماهی ده هزار تومان به او حقوق بدهید خانه بدهید خرج ایاب و ذهاب بدهید هزار جور هم به او کمک بکنید آن وقت ما حاضر نیستیم که چنین کمکهایی به مهندسین خودمان بکنیم نکته جالب توجهی که فرمود بنده در این لایحه ندیدم ولی یادم میآید که در آن قانون اعزام محصل که در زمان اعلیحضرت فقید گذشت در آن قید بود که محصلینی که به خارج به خرج دولت میروند دو برابر مدتی که در خارجه میمانند الزام داشته باشند در ایران خدمت کنند و از ایشان ضامن میگرفتند و تصور میکنم در این لایحه هم منظور باشد بنده این را اطلاع ندارم و حالا جناب آقای یزدانفر اینجا توضیح خواهند فرمود و رفع نگرانی همکار محترم آقای مهندس فروهر خواهد شد یکی دیگر که بنده توجه کردم گفتم شاید از حیث بودجه در مضیقه باشند در سال ۳۷- ۳۸ عدهای امتحان دادهاند و شاگرد اول شدهاند بنده تقاضا میکنم این را وزارت فرهنگ توجه بکنند برای اینها هم یک فکری بکنند مهندس فروهر ۳۶ و ۳۷ را هم
نائب رئیس- آقای معاون وزارت فرهنگ
معاون وزارت فرهنگ یزدانفر- در قانون اعزام محصل به خارجه که در سال ۱۳۰۶ در زمان سلطنت اعلیحضرت فقید گذشت که سالی صد نفر به خارجه اعزام بشوند در آنجا مادهای بود که محصلین موظفند پس از مراجعت دو برابر مدتی که در خارجه هستند خدمت بکنند مهندس اردبیلی اگر مراجعت نکنند چطور میشود اگر مراجعت نکردنداز عهده مخارجی که دولت کرده برآیند این قانونی بود که در سال ۳۰۶ گذشت ولی در طول مدتی که عمل کردیم به مشکلاتی برخوردیم که موجب دلسردی شاگردان بود یعنی آنهایی که برمی گشتند مجبور بودند بیایند به ایران و با حقوق رتبه سه اداری یعنی ۵۲ تومان زندگی بکنند اینها بعد از چند سال تحصیلات عالیه البته با آن حقوق برایشان مقدور نبود کار بکنند ولی آمدند تقاضای لغو تعهد میکردند و پولشان را به اقساط میدادند ناراضی هم میشدند این بود که در طول این مدت که ما این تجربه را داشتیم در لایحهای که در سال ۱۳۳۶ تقدیم مجلس شد یک مادهای گذاشته شد که اینها تعهد شرافتی بدهند که به ایران برگردند و خدمت بکنند آن ماده را بنده میخوانم این تبصرهای است که در قانون مصوب تیرماه ۳۶ گذشت تبصره ۲ محصلینی که طبق این ماده و تبصره فوق و همچنین مواد دیگر این قانون از کمک دولت استفاده میکنند باید متعهد شوند که پس از تکمیل تحصیلات لااقل به اندازه مدتی که از کمک دولت استفاده کردهاند در کشور ایران به کار بپردازند این قانون در ۱۳۳۶ تصویب شده و ما هم از محصلین تعهد میگیریم که به مدتی که تحصیل کردهاند در ایران خدمت بکنند اما مشکلی که به نظر بنده برای مراجعت ایرانیان به ایران هست این تعهدنامهها نیست اینها باید وقتی بیایند ایران وسایل زندگی آنها طوری فراهم باشد که بتوانند از عهده بر بیایند الان که
این اشخاص در خارج تحصیل میکنند شاید حقوقهای گزافی در خارجه به اینها میدهند ولی در ایران با ماهی ۵۰۰ تومان حقوق استخدام میشوند و این پانصد تومان تصدیق بفرمایید که کرایه خانه آنها نمیشود این تعهد کافی نیست صحیح است ما باید وسایل زندگی آنها را فراهم بکنیم و کار مناسب به آنها بدهیم خوشبختانه دولت به این منظور و در این فکر هست در وزارت کار یک اداره بزرگی برای این منظور تشکیل شده است و با تمام محصلین خارج رابطه دارد و از یک سال قبل که اینها آماده مراجعت به ایران هستند برای اینها کار در نظر میگیرد و برای اینها برنامه معینی درست کرده است و کار هم درست شده وحقوق هم به اندازه کافی به اینها میدهد که دیگر وقتی به ایران میآیند سرگردان نباشند این هر دو موضوع که برای مراجعت محصلین در نظر گرفته شده بنده خیال میکنم نظر جناب آقای مهندس فروهر را تأمین بکند
نائب رئیس- آقای دکتر مشیرفاطمی مخالف هستید بفرمایید
دکتر مشیرفاطمی- بنده سر این لایحه در کمیسیون بودجه هم با جناب آقای دکتر مهران وزیر فرهنگ خیلی تقریباً مشاجره و مناقشه داشتیم و حتی یک تبصرهاش را بنده پیشنهاد کردم و بالأخره مورد قبول واقع شد که تعیین کنند یک محصل چند سال باید در خارجه بماند برای این که الان محصلینی هستند که ۱۲ سال است پول دولت کمک دولت را میگیریند و برنمیگردند ولی اساس مطلب که چرا برنمیگردند باید این را وزارت فرهنگ توجه بکند آقا امروز باید برای رشتهای به اروپا و آمریکا بروند که در مراجعت از اینها استفاده شود سرپرستی برای این است ما الان بحمدالله دررشته ادبیات و حقوق به اندازه کافی محصل داریم با وجود آن که خود بنده تحصیلاتم در رشته اقتصادی و مالی بوده ولی امروز برای این کارها به اندازه کافی شاید داشته باشیم یا اگر احتیاج داشته باشیم سالی ده بیست تا و ادبیات دو تا سه تا نه صد تا دویست تا البته اگر اینها مهندس برگردند در کارهای غیردولتی به مهندسین ساده تا ماهی چهار پنج هزار تومان حقوق میدهند به همین دلیل دولت لایحه آورده که حقوق مهندسین را اضافه بکند برای این که محصلین ول نکنند بروند همین وزارت کشاورزی هر روز اعلان میکند که آقا ما امروز فلان آقا را احضار کردیم چون نیامد او را اخراج میکنیم چرا نمیآید برای این که در خارج کار بهتر پیدا کرده رفته دنبال آن کار اولاً سرپرستهایی که داریم در خارج متأسفانه خودتان میدانید کار خودشان را بلد نیستند اخیراً یک هیئتی بنا به امر شاهنشاه به ریاست جناب آقای مهندس اردشیر زاهدی رفته بودند و رسیدگی کرده بودند خوب اگر واقعاً توجه و رسیدگی شود وضعیت خوب خواهد شد ولی باید اساس را درست کرد یعنی سرپرستها باید وظیفهشان این باشد به محصلین بگویند آقا هر تحصیلی که تو میخواهی بکنی لازم نیست بیایی اروپا برای این که وقتی آمد و دید در اروپا چند هزار تومان حقوق میگیرد مگر دیوانه شده که برگردد ماهی ۵۰۰ تومان بگیرد و در آنجا میمانند بنده در آن موقع در کمیسیون بودجه تذکر دادم و آقای وزیر فرهنگ هم قول دادند تعیین کنند که سالی چند نفر از آنها باید برگردند و آنهایی که الان مثلاً برای طب میروند اگر حداکثر ۱۰ سال باید مدت قائل بشویم اگر سال یازدهم ماند حقوقش را قطع کنید آقا وزیر فرهنگ قول دادند که چنین لایحهای را میآوریم متأسفانه الان آقای وزیر فرهنگ اینجا تشریف ندارند خواستم جنابعالی توجه بفرایید و کار سرپرستیها فقط این میباشد که جواز حرکت به فلانی بدهند یکی از این آقایان تعریف میکرد میگفت یک محصل بود در آلمان میخواست برادر کوچکش را بیاورد پیش خودش تحصیل بکند میگفتند که نمیشود گفته بودند به چه دلیل میخواهی بیاوری گفته بود برای این که برادرم کوچک است من میخواهم سرپرستیاش رابکنم این را اجازه بدهید اجازه نداده بودند به دلیل این که گفته بودند در آن شهر ایرانی زیاداست چیزهای عجیب و غریبی در کار این سرپرستیها است این را باید اساسش را درست کرد بنده خواستم این تذکر را داده باشم
نائب رئیس- آقای صدرزاده موافق هستید بفرمایید
صدرزاده- در ظرف این چند سال که قوانینی راجع به محصلین اعزامی به خارج به مجلس آمده است این موضوع زیاد بحث شده ولی یکی دو مطلب هست که باید به طور اساسی مورد توجه دولت و مجلس شورای ملی واقع شود اولاً باید دقت کنیم ببینیم این عده زیادی که هر ساله به خرج اولیا و به خرج دولت میروند به خارج از چه جهت است این نکته اول به عقیده بنده علت آن این است همیشه داوطلبانی که میروند مثلاً برای دانشکده پزشکی نامنویسی میکنند در حدود سه هزار و پانصد الی چهار هزار نفر هستند از این عده فقط آن دانشکده میتواند ۳۰۰ الی ۳۵۰ نفر را بپذیرد یعنی ظرفیت بیش از این را ندارد و همچنین سایر دانشکدهها که جا برای تحصیل در ایران را ندارند اینها کار و آن تحصیلی را که میروند به اروپا تشکیل میدهند پس اولین فکری که ما باید بکنیم برای نونهالان مملکت خودمان این است که وسایل تحصیلات عالیه را در مملکت خودمان برای آنها فراهم بکنیم این کار هم برای ما ضرری ندارد برای این که ملاحظه بفرمایید هر سال از بودجه دولت شاید متجاوز از ۲۵ میلیون تومان برای این محصلین تأدیه میشود به اضافه عده کثیری از محصلین هستند که اولیا آنها خرجشان را میددهند ما اگر مالاندیشی داشته باشیم میتوانیم با همین وجوه اولاً دانشکدههای ولایات را توسعه بدهیم و ثانیاً دانشکدههای دیگری هم به وجود بیاوریم که محصلین در اینجا تحصیل بکنند و طبیعاً خوانده که در خود مملکت تحصیلات عالیه را انجام بدهند به اخلاق و روحیه و رفتار مردم این کشورآشنایی کاملی پیدا میکنند و بشود تحصیل آنها اگر ما فکر بکنیم کافی است نکته دوم این است که ما راجع به این محصلینی که میروند در خارج تحصیل میکنند باید روش دیگری اتخاذ بکنیم تا رغبت اینها به ایران زیادتر شود این نکته اساس عرض من است تعارف برنمیدارد احساس وطنخواهی و ملیت به جای خود صحیح است ولی یک شاگردی که در خارج تحصیل میکند هنوز گواهینامه به دست او ندادهاند از کمپانیها به او پیشنهاد میدهند که بیایید در اینجا ما شما را استخدام خواهیم کرد به فلان مبلغ که شاگرد دلش میخواهد روی احساس وطنخواهی و ملتدوستی برگردد به ایران و خدمت بکند وقتی میآید و میبیند یک کار کوچک هم به دست او نمیدهد و شاید به فرموده آقای مهندس فروهر گواهینامه او مدتی طول میکشد تا ارزش آن را شورای عالی فرهنگ تعیین کند این محصل طبعاً دلسرد میشود به این ترتیب ما نمیتوانیم از وجود او استفاده کنیم چه بسا رفقای خودش را هم منع میکند از آمدن پس بنابراین به موازات این کمک مالی که وزارت فرهنگ به محصلین میکند به موجب همین قوانین باید وسیله کار مراجعت آنها را از حالا در نظربگیرید یعنی وزارت فرهنگ یک صورتی داشته باشد که در هر سال چند نفراز محصلین ایرانی فارغالتحصیل میشوند و چه مدارج تحصیلی دارند و قبلاً کارهای آنها را معین کند فلان شاگردی که از اروپا برمیگردد در فرودگاه مهرآباد باید بداند که در فلان اداره فلان کار هست وفلان مبلغ هم در ماه دریافت میدارد این امر خودش سبب میشود که تمام افرادی که خارجه میروند با کمال میل و رغبت برگردند و الا هیچ علتی ندارد که مردمان و افراد ایرانی و جوانان تربیت شده ایرانی که در مراحل عدیدهاین این احساسات را بروز و ظهور دادند بدون جهت از برگشتن به وطن خودشان صرفنظر بکنند راجع به این قانونی که در اینجا گذشت این نکته را هم من خواستم تذکر بدهم که افرادی که رتبه اول شدهاند اگر نگاه بکنید ممکن است در میان اینها افرادی باشند که استطاعت نداشته باشند اما در مقام علم و در مقام دانش هیچ وقت نباید عنایت به وضع مالی داشته باشند هر کس دارای استعداد است باید برود تحصیل بکند بنابراین نباید اصرار داشت که این اشخاص ضامنهایی بسیارند شاید امکان نداشته باشند که ضامن بسپارند بسپارند شاید امکان نداشته باشند که ضامن بسپارند همین تعدای که در این تبصره دوم این قانون ذکر شده است و اینها را مکلف کرده است که معادل همان اندازهای که در خارج تحصیل کردهاند بیایند در ایران خدمت بکنند به همان اندازه اکتفا بکنید همین اندازه تعهد کافی است و بیش از این هم نباید دولت انتظار داشته باشد که از وجود آنها استفاده بکند طبیعتاً اگر موجبات زندگانی برای آنها در ادارات دولتی بیشتر فراهم شود به طور قطع خواهند آمد و اگر هم نخواهند در ادارات بمانند و بخواهند دنبال کار آزاد بروند به همان اندازه که دولت به آنها کمک کرده کافی است و اگر ما بخواهیم این مدت را بیفزاییم این هم خودش یکی از اسبابی خواهد شد که رغبت اینها را به بازگشتن کمتر خواهد کرد لذا بنده میخواهم از آقایان محترم تقاضا کنم که با مطالعات دقیقی که با حضور جناب آقای وزیر فرهنگ در کمیسیون فرهنگ نسبت به این لایحه به عمل آمده تصور میکنم از هر جهت کامل باشد و نقصی نداشته باشد این لایحه را تصویب بفرمایید که مورد اجرا قرار بگیرد مخصوصاً آن عده از محصلینی که در سال ۳۶ و ۳۷ حائز رتبه اول شدهاند اگر با تصویب قانون سابق یک حالت بلاتکلیفی دارند تکلیف آنها هم روشن شود که بتوانند از مزایای این قانون استفاده بکنند
نائب رئیس- جناب آقای فرود موافق هستید یا مخالف
فرود- موافق هستم چون آقای صدرزاده هم به عنوان موافق صحبت کردند بنابراین رأی گرفته میشود به ورود در شور مادهواحده فضایلی اگر مخالفی نیست بنده صحبت کنم
نائب رئیس- اعلام رأی شده است آقایانی که موافقند قیام فرمایند اکثر برخاستند تصویب شد مادهواحده مطرح است و قرائت میشود
به شرح زیر قرائت شد
مادهواحده تبصره یک ماده اول و ماده سوم قان ونمربوط به محصلین ایرانی در خارجه مصوب تیر ۱۳۳۶ به شرح زیر تکمیل و اصلاح میگردد
۱- از تاریخ تصویب این قانون وزارت فرهنگ مکلف است دانشجویانی را که در امتحانات ختم تحصیلات دانشسرای عالی و هنرسرای عالی در هر یک از رشتههای مربوطه به آنها حائز رتبه اول شدهاند به خرج دولت به خارجه اعزام بدارد این دانشجویان موظفند که تحت تعلیمات وزارت فرهنگ و موافقت اداره سرپرستی مربوط تحصیلات
خود را در همان رشتهای برای اخذ درجه بالاتر تعقیب نمایند کسانی که در سال تحصیلی ۱۳۳۶- ۱۳۳۷ از هر یک از رشتههای دانشکدهها و دانشسرای عالی و هنرسرای عالی تهران و شهرستانها فارغالتحصیل و حائز رتبه اول شدهاند مشمول این قانون میباشند مدت تحصیل کسانی که تحصیلات آنان لیسانس میباد حداکثر چهار سال که یک سال آن برای تکمیل زبان خواهد بود و مدت تحصیل کسانی که دارای درجه دکترا میباشند برای مدتی خواهد بود که طبق گواهی دانشگاه برای تحصیل رشتهای تخصص مربوط لازم میباشد و در هر حال از چهار سال تجاوز نخواهد کرد مخارج رفت و برگشت این دانشجویان و همچنین هزینه تحصیل و اعاشه آنان در هر سال از درآمد عمومی کشور پرداخت میشود و در پایان آن سال از محل اعتباراتی که به موجب تبصره زیر از اعتبار مخصوص محصلین آزاد میشود و در صورتی که این اعتبار کافی نباشد مازاد آن از محل صرفهجویی سایراعتبارات مصوب وزارت فرهنگ واریز میشود
۲- از تاریخ تصویب این قانون محصلینی که بخواهند برای ادامه تحصیلات به خارج کشور بروند باید ورقه ثبتنام از یکی از مدارس رسمی کشور محل تحصیل با امضا سرپرستی وزارت فرهنگ تسلیم نمایند ولی آنها باید تعهد پرداخت مخارج اعاشه و تحصیلات آنها را بنمایند و علاوه بر این باید زبان کشوری را که در آن تحصیل خواهند نمود به قدر کافی بدانند و در امتحانات زبان که از طرف وزارت فرهنگ هر سه ماه یک مرتبه ترتیب داده میشود شرکت نموده و پذیرفته شوند
تبصره ۱- تحصیلات فارغالتحصیلان دوره کامل متوسطه در کلاسهای مخصوص زبان که از طرف وزرات فرهنگ به رسمیت شناخته شده باشد از لحاظ نظاموظیفه تا حداکثر یک سال جزو تحصیلات رسمی آنان محسوب میگردد
تبصره ۲- محصلینی که ورقه ثبتنام از یکی از مدارس شبانهروزی که از طرف سرپرست محصلین به رسمیت شناخته شده باشد در دست داشته باشند از امتحان زبان معاف خواهند بود
تبصره ۳- وزارت فرهنگ مکلف است برای هر رشته تحصیلی حداکثری از نظر مدت اقامت و اشتغال به تحصیل تعیین نماید و این ترتیب نسبت به کلیه دانشجویان اعم از آنهایی که تمام هزینه یا کمک هزینه دریافت مینمایند باید رعایت شود سه هر یک از سرپرستیها موظفند در پایان هر سال گزارش تحصیلی کلیه محصلین حوزه خود را به وزارت فرهنگ ارسال نمایند و نسبت به وضع تحصیلی و اخلاق و رفتارهر یک اظهارنظر نمایند و اولیا محصلین را که ماندن آنان در کشور خارج بینتیجه و برخلاف مصلحت است مطلع سازند و بشود معاودت آنها به ایران مساعدت نمایند و نیز مکلفند که هزینه تحصیل یا کمکهزینه تحصیلی کسانی را که از حیث اخلاق و رفتار شایستگی کامل ندارند و یادر تحصیلات آنها پیشرفت کافی حاصل نمیشود با اعلام قبلی سه ماه قطع نموده و گزارش آن را به وزارت فرهنگ ارسال نمایند آئیننامه اجرای این قانون با تصویب شورای عالی فرهنگ خواهد بود و وزارتین دارایی و فرهنگ مأمورا اجرای این قانون میباشند مخبر کمیسیون فرهنگ مهندس جفرودی
نائب رئیس- آقای عمیدی نوری مخالفید
عمیدی نوری- بلی بفرمایید
عمیدی نوری- عرض کنم که البته مادهواحده است میشود در کلیات هم صحبت کرد و بحث هم بر سر یک مسئله اساسی است مربوط به دنیای آینده علمی و فنی کشورکه با وضعی که حقیقتاً در دنیا هست که امروز دیگر همان طور که در اینجا گفته شد و یکی از بزرگترین ناطقین آسیایی گفته است که در واقع جنگ تن به تن دارد دیده میشود و جنگ و تسلط جهانی در آینده تسلط علمی و فنی است و حقاً هم غیر از این نیست دنیا دنیای علم و فن و تخصص و کارشناسی است و ما بایستی مجهز بشویم به سوی پیشرفت به دنیای علمی و فنی امروز تا بتوانیم گلیم خودمان را از آب دربیاوریم ولی متأسفانه مخصوصاً بنده در این بحث و مجادلهای که بین دانشگاه و وزارت فرهنگ پیش آمد و قطعاً آقایان هم کم و بیش در مطبوعات این موضوعات را قرائت فرمودند که دانشگاه میگوید دیپلمههای متوسطه آماده نیستند که از عهده امتحانات برآیند و به کلاس اول دانشگاه بیایند این عقیده دانشگاه است و عقیده وزارت فرهنگ هم این است که محصلین ما تحصیل کردهاند و خوب هم هستند ولی در عمل این وضع دیده شد با این ترتیبی که ملاحظه میفرمایید و بنده خدا شاهد است در همان روزی که در دانشگاه بودم و در اعطای دکتری افتخاری به آقای نهرو حضور داشتم یکی از آقایان سناتورها که جنبهٔ فرهنگی خیلی قوی دارد پهلوی دست بنده نشسته بود او میگفت که من یک سند کتبی در جیبم دارم یعنی در جیبش نبود گفت میتوانم نشان بدهم اگر باور نمیکنید گفتم نه حرف شما حجت است گفت نسبت به یک کسی که میخواهد لیسانسیه ادبیات شود از او پرسیدهاند که زردشت کی به دنیا آمده و چه کرده نوشته است که زردشت چهل سال بعد از هجرت به دنیا آمد و با اسلام مبارزه کرد این شاگرد دانشکده ادبیات است و این سطح معلومات شاگرد دانشکده ادبی ماست که استادان دانشکده خودش گفت من ورقه امتحان کتبیاش را در دست دارم پس ما در این در این دنیا قرار داریم دنیای تفوق هنر و تخصص و علم و سطح معلومات ما این است یک فکری باید برای این موضوع کرد مشکل اساسی ما حل اساس کار است اعزام یک عده شاگرد اول به اروپا یک کار خوبی است و کسی نمیتواند مخالف باشد ولی اشکال دیگر ما این است که چه بکنیم که از خواندهٔ ما که به سوی فن و تخصص میروند به نفع مملکت استفاده شود در حال حاضر مملکت ما یکی از صادرات به اصطلاح غیرمرئیاش که در واقع واردات غیرمرئی کشورهای جلو رفته است ارزی است که ما برای این محصلین خودمان چه به صورت هزینهای که اولیایشان با هزار زحمت در داخل کشور به دست میآورند و میفرستند و چه به صورت این که هزینههایی که از بودجه مملکت پرداخت میشود به عقیدهٔ من باید یک فکر اساسی در این کار کرد باید حساب این ارز را وزارت فرهنگ و دولت بکنند ببینند سالی چقدر ارز برای فرستادن و تربیت دانشجویان از خارج کشور مصرف میکنیم و از این طرف چه بکنیم که این سطح تحصیلی کم خودمان را که در داخله کشور است بالا ببریم صحیح است این یک حساب اصولی است که باید شود و بنده خیال میکنم برای ما ارزش دارد با این پول زیادی که از کشور خارج میکنیم میتوانیم متخصصین فنی و پرفسورها و علما را بیاوریم استخدام کنیم که بیایند در مدارس ما درس بدهند درسهای فنی بدهند و دانشگاههای ملی به وجود بیاوریم الان یک مشکل اصلی ما وجود این دانشکده است احصائیه این قسمت را قطعاً آقای یزدانفر دارند سالی چهار پنج هزار نفراز محصلین ما به خارج میروند بنده استنباطم این است برای این که این عدهای که اینجا هجوم میکنند برای ورود به دانشگاه شاید تعداد دو هزار سه هزار نفر برای دانشگاه طب اسمنویسی میکنند و سیصد نفر بیشتر قبول نمیشوند برای دانشکده حقوق دانشکدههای دیگر همین طور که جمیع این دیپلمههای متوسطه ما اغلبشان به هر کیفیتی هست دلشان میخواهد تحصیلات عالیه را ادامه بدهند یااز نظر نظاموظیفه و یا از نظر علاقه اولیایشان به هر حال کار خوبی است این را باید یک فکری بکنیم که اولاً سطح تحصیلی را بالا ببریم و ثانیاً حتیالمقدور محصلین خودمان را از رفتن به خارج بینیاز بکنیم و دانشکدههای خودمان را برای پذیرفتن آنها آماده بکنیم ما خواندهٔ خودمان را در سنی به خارج میفرستیم که در این سن با توجه به اوضاع تهران آمریکا و اروپا و با نگرانیهایی که از برگشت خودشان به ایران در آنها حاصل میشود یک روح تمایل به توقف در کشورهای خارج را بعد از انجام تحصیل پیدا میکنند و متأسفانه از نظر ما در کشورهای خارج کشورهایی که به سوی صنعت و تخصص پیش میروند یک اغتنام فرصتی هم در به دست گرفتن متحصصین و تحصیلکردهها و متوقفکردنشان در همان کشور وجود دارد بنده پارسال یک ماه پیش یک ماه قبل از همین موقع یا در همچو مواقعی بود در شهریور بود که در ایرلند بودم یک دانشکده فنی را میدیدم این دانشکده فنی در یک شهر شمالی انگلستان بود و پنج رشتهای داشت و یکی از ساختمانهای یکی از این رشتهای را که ما از صبح تا ظهر توانستیم برویم و ببینیم بیش از سه هزار اطاق داشت بنابراین پنج ساختمان سه هزار اطاقی پانزده هزار اطاق برای یک دانشکده فنی بود به این عظمت من پرسیدم که مخارج این دانشکده از کجا داده میشود این دانشکده این دانشکده فنی چطور اداره میشود توضیح دادند که صاحبان صنایع ما احتیاج به کارشناس و متخصص دارند و خرج عمده این دانشکده فنی ما را صاحبان صنایع میدهند صاحبان کارخانهجات و کسانی که احتیاج به متخصص و کارشناس دارند آنها این را ایجاد میکنند و محصلینی را که در این مدرسه درس میخوانند هنوز تحصیلاتشان را تمام نکرده و دیپلم مهندسی یا دکترایشان را نگرفته میآیند با آنها قرارداد میبندند و حتی به بعضی از آنها هم کمک میدهند که تحصیلاتشان که تمام شد در کارخانه یا در صنعت خاصی به کار بپردازند امروز دنیای صنعت خارج به این شکل است که خود دنیای صنعتی خارج برای ربودن کارشناس و افراد تحصیلکردهاغتنام فرصت میکند و قبل از این که درسشان تمام شود و قبل از این که تربیت و آماده بشوند اینها را میقاپند و میبرند خواندهٔ ما که به آمریکا و اروپا میروند از دو حال خارج نیست یا فعال و بااستعدادند و قابل استفاده هستند اینها در مقابل پیشنهاد یک کارخانه و یک مؤسسه فنی فرض کنید در آمریکا به او پیشنهاد داده است که هزار دلار حقوق به او میدهد تسلیم میشود و از این نمونهها در اروپا و آمریکا بسیار خواهیم داشت که خواندهٔ ایرانی هستند که وقتی تحصیلاتشان تمام شد یک پیشنهاد جلوشان است و ۸۰۰ دلار هزار دلار به آنها حقوق میدهند و یک کمکهای دیگر هم میکنند که اینها با مزایایی میآیند زندگی کنند این شخص با این ترتیبی که جناب آقای معاون وزارت فرهنگ در اینجا خواندند تن به این مقرراتی که در قانون ۱۳۳۶ هست نمیدهد شما بفرمایید آمدید دنبال کسی که ضمانت کرده گرفتید و یک اجراییه هم صادر کردید آن هم به اقساط همان طور که فرمودند داد این چه نتیجهای برای مملکت دارد خواندهٔ مستعد و خوب و
تحصیلکرده ما با این وضعی که بنده به عرضتان رساندم در اروپا و آمریکا روی استیصال و احتیاجی که هست برای صنعت و فن قاپیده میشوند و قهراً غیرایرانی میشوند و آنجا زندگی میکنند و از دست ما میروند یک دستهای هم هستند که ممکن است خوب تحصیل نکرده باشند و جایی راهشان ندهند خوب اینها برمیگردند به ایران از اینها هم که مملک استفادهای نخواهد کرد پس من در اساس این مطلب که در عین حال که ما خواندهٔ خودمان را به خارج بفرستیم که متخصص بشوند موافق هستم و معتقدم و فرزندان خود من هم در اروپا تحصیل میکنند و اطلاع دارم و به امور دانشجویان در خارج واردم من در اساس این مطلب حرف دارم که آیا مصلحت مملکت ما هست که ما برای تحصیلات عالی کشورمان یک فکر اساسی نکنیم چه از نظر سطح تحصیلات و چه از نظر تعداد و دانشجویان را بیخود اجازه بدهیم که به خارج بروند و هم ارز مملکت را به خارج بفرستند و هم خواندهٔ نخبه و خوبمان را از دست بدهیم عملاً این چه آیندهای برای ما دارد آن هم در دنیای فن و علم و تفوق تخصص و کارشناسی بنده از این موقع خواستم استفاده بکنم و تذکری به دولت بدهم که یک مطالعه اساسی بشود که وجوهی که از ایران خارج میشود چقدر است و اگر بخواهیم در مقابل این وجوه دانشکدههایی اعم از ملی و دولتی که اینجایش را هم بنده عرض دارم که یکی از مشکلات ماست که نمیدانم دولت چرا اجازه نمیدهد که دانشکده ملی به وجود بیاید بنده تعجب میکنم که در شش سال پیش که خود بنده معاون نخستوزیر بودم یکی از مشکلات ما در تهران این بود که نامههایی برای دولت میآمد و دیدم که یک عدهای از محصلین جمع شده بودند و پول داده بودند اینها خواندهٔ ما بودند که نمیخواستند به خارج بروند و میخواستند همین جا طبیب بشوند یک عده استاد هم جمع شده بودند میخواستند این مؤسسه را به وجود بیاورند به وجود هم آوردند ولی مانع ایجاد و ادامه آن شدند بنده در این موضوع خیلی مراجعه کردم به دانشگاه و آقای دکتر جهانشاه صالح هم در آن موقع تشریف داشتند با ایشان صحبت کردم که چرا این کار را نمیکنید البته ایراد ایشان هم اصولی بود ایراد فنی داشتند که اینها معلم خوب ممکن است نداشته باشند وسایل خوب نداشته باشند نمیخواهیم جلو دانشکده ما دانشکدهای به وجود بیاید که شاید یک مقدار از حرفهایشان قابل توجه بود اما آنچنان قوتی نداشت که ما امروز بیاییم منحصراً دانشکدهها را دولتی کنیم دولت نمیتواند این کار را بکند همین دیروز در حضور اعلیحضرت همایونی در مصاحبه مطبوعاتی یکی از سؤالاتی راجع به فرهنگ بود فرمودند که توجه و علاقه مردم به فرهنگ و علم به قدری زیاداست که دولت نمیتواند جواب بدهد باید از قدرت مردم کمک گرفت و استفاده کرد ما از قدرتهای مردم همیشه استفاده کردیم مگر همین توجهی که به صنعت در ایران شد اگر توجه دولت و مردم نبود و این مازاد پشتوانه اسکناس نبود مگر ممکن بود باید احساسات خفته مردم را بیدار کرد دولت باید کمک بکند بنده معتقدم و تذکر میدهم و از دولت تمنی دارم به این ارقام وجوهی که از ایران هر سال خارج میشود رسیدگی کند و حسابش را برسد در مقابل این ارقام ما میتوانیم متخصصین خارجی و معلمین خوب و پرفسورها را بیاوریم از این بورسها و از این حقوقهای مختلف و از راه این کمکها و حقوقی که به ایشان میدهیم میتوانیم آنهارا بیاوریم ما خودمان در ۳۳ سال پیش که بنده در دانشکده حقوق درس میخواندم در آنجا پنج معلم اروپایی بودند که به ما درس ثروت و درسهای مختلف میدادند و درس میخواندیم آن وقت سطح بالا بود برای این که متخصصین به ما درس میدادند ما نباید به استدلال این که استاد نداریم و کم داریم و بایستی زمان برسد و ما استاد داخلی تربیت بکنیم بیاییم هم دانشکدههای ملی را نگذاریم به وجود بیایند و هم دانشکدههای خودمان را توسعه ندهیم بنده معتقدم که باید این حساب را وزارت فرهنگ بکند که سالی به طور متوسط چند دانشجوی متوسطه داریم که باید وارد دانشگاه بشوند و مجموع آن عده را باید تقسیم بکنیم و ببینیم که چند دانشکده باید ایجاد شود که تکافوی اینها را بکند بعد هم اجازه بدهیم که دانشکده ملی تشکیل بشود و از این پول هم به مصرف آن معلمین و استخدام و جلب آن اساتید رسانیم باید با این فکر دانشکدههای خودمان را به وجود بیاوریم و بعد هم اجازه ندهیم که بدون دلیل و استدلال همین طوراشخاص بروند به خارج خواندهٔ ما در یک سنینی و با یک وضعی بروند که بعداً از نظر ما در واقع از دست رفته باشند پس این یک مسئله اساسی است که بنده خواستم استفاده کنم و در این موقع به عرض برسانم که اگر ما این کار را بکنیم استفادهای از این کارها نکردهایم این آقایان شاگردان که الان میفرستیم به خارج حق دارند و استعداد دارند باید همه تشریف ببرند چون آنها اتفاقاً دیپلمههای دانشکدهها هستند شاگردهای متوسطه نیستند اینها احتیاج دارند چون بنده کاملاً معتقدم که ما بعد از آن که دانشکدههایمان در ایران و در داخله تمام شد دانشجوی دیپلمه دانشکده داشتیم برای قسمت تخصصی باید آنها را به خارج بفرستیم اما برای متوسطه برای دانشکده نباید بگذاریم فرزندان ما بروند ولی ضمناً وسایل تحصیلشان را باید به وجود بیاوریم ما نمیتوانیم بگوییم که چهار هزار نفر بیایند در دانشکده پزشکی امتحان بدهند و سیصد نفرشان قبول بشوند و سه هزار و هفتصد نفرشان هیچ این را نمیشود گفت اگر بخواهند بروند برای تخصص حق دارند بروند چرا برای این که اگر در سنین تخصص بروند برمیگردند اما درس متوسطه و دانشکده خطرش بیشتر است که برنگردند اینها مطالبی است که باید به آن توجه شود و یک برنامه اساسی دولت برای این کار حتماً به وجود بیاورد از این جهت بود که بنده خواستم این جمله را عرض کرده باشم و ضمناً این نکته را هم تذکر داده باشم که ما در عین حال که به مسائل محصلین این توجه و علاقه را داریم نمیتوانیم یک امر قهری و اجباری پیش بیاوریم جناب آقای یزدانفر یعنی ما میتوانیم بگوییم هر کس که شاگرد اول دانشکده است حق دارد برود به خارج اما نمیتوانیم مجبورش بکنیم به زور نمیتوانیم بگوییم برود به خارج آیا میتوانیم مجبورش هم بکنیم برود اینجا در ماده ۲ نوشته شده است که مجبوراست من این عبارت را میخوانم شما هم بدون مباحثه به این عبارت توجه کنید از تاریخ تصویب این قانون وزارت فرهنگ مکلف است دانشجویانی که در امتحانات ختم تحصیلات دانشکدههای تهران و شهرستانها و دانشسرای عالی و هنرسرای عالی این طور است یعنی وزارت فرهنگ مکلف کرده که دست اینها را بگیرد و بفرستد عبارت این است اجباراست توجه میفرمایید باید بگوید مکلف است کسانی از آنها را که مایل هستند بفرستد صحیح است و الا شما یک عبارت نوشتهاید که مکلف است این کار را بکند از آن طرف هم ممکن است بگوید که من میخواهم قانون را اجرا بکنم خوب یک وقت ممکن است یک آقایی نخواهد برود و در این صورت باید این قانون را اجرا نکرد در قانون باید دقت شود در کلمات و عبارات و قوانین طوری نشود که خیلی معذرت میخواهم اگر به این چشم نگاه میکنم برای این است که راست است که ما حالا یک چند سالی است که زیاد در محاکم با این قوانین سروکار نداریم ما در هر حال با آن عینک دقت در فهم و تفسیر عبارات قانونی هنوز آشنا هستیم و از آن خارج نشدهایم این است که بنده معتقد هستم عبارت قوانین طوری باید نوشته شود که از آن چیزی دیگری استنباط نشود و سوءاستفاده در تفسیر و تعبیر سستی هم نشود بلکه عبارتش وافی و صحیح و کافی به منظور باشد نکته دومی که خواستم عرض بکنم این است که در اینجا یک کمکی فرمودید و علاوه بر مشمولین این ماده که ناظر به رتبههای اول دانشکدههاست یک عطف به ماسبقی هم کردید و فرمودید کسانی که در سالهای ۳۶- ۳۷ بودند البته این یک کمک خوبی است برای این که وقتی معتقد شدیم که شاگرد اول هر دانشکدهای دارای این استعداد و لیاقت هست که برود به خارج و تحصیلش را در آن رشته تکمیل بکند حق این است که اگر در سالهای قبل از تصویب این قانون یک افرادی باشند که مشمول این قانون میشوند آنها هم استفاده کنند اما جناب آقای یزدانفر چرا سال ۳۵- ۳۶ را ینجا ضمیمه نفرمودید از موقعی که این قانون شاگردان اول دانشکدهها تصویب شد تا مروز دو دسته هستند که محروم شدهاند یکی همین ۳۶- ۳۷ و یکی ۳۵- ۳۶ اینها محرومند سعی بفرمایید که همیشه قوانین جنبه عرفی و مساوی داشته باشد تا تبعیض در خارج سوءاثر به وجود نیاورد وقتی شما قائلید که هر کس شاگرد اول دانشکدهای بود این را ما به خارج میفرستیم مخصوصاً با این دقت و توجه که قانون را عطف به ماسبق فرمودید یعنی قانونی که در ۳۸ تصویب میشود عطف به محصلین ۳۸ و ۳۷ فرمودید این دیگر صحیح نیست که محصلین ۳۵- ۳۶ را استثنا بکنید به این جهت بنده از نظر مساوات در قانون و رعایت عدالت و توجه کلی که به این دانشجویان فرمودید نظرم این است که حالا که این اقدام را فرمودید مال ۳۵- ۳۶ را هم ضمیمه بفرمایید که شامل آن افراد هم شود
اما در بند ۲ این مادهواحده یک مقرراتی را قائل شدید برای کسانی که در خارج تحصیل میکنند شاید این مقررات به دنبال شد یک کسی که بخواهد در خارج درس بخواند لااقل باید زبان آن کشور را بداند بنده هم موافقم این شخص هم باید این کار را بکند و یک کسی هم تعهد اعاشه و خرجش را بکند این هم صحیح ولی من معتقدم آن نظر کلی را که در بند ۲ میگذارید با تبصره دیگر شلش نکنید تبصره ۲ شما دیگر آن موضوع را به کلی از بین برد در تبصره ۲ میگویید محصلینی که ورقه ثبتنام یکی از مدارس شبانهروزی که از طرف سرپرست محصلین به رسمیت شناخته شده باشد در دست داشته باشند از امتحان زبان معاف خواهند بود این یعنی چه من نمیدانم معنیاش چیست کسی فقط ورقهای داشته باشد که در یک آموزشگاهی که سرپرست محصلین آن را به رسمیت شناخته باشد ثبتنام کرده از امتحان معاف باشد این یعنی چه اگر منظور شما این است که زبان بداند و میگویید کسانی که میخواهند بروند به یک کشوری زبان آن کشور را سه ماه به سه ماه در وزارت فرهنگ امتحان بدهند تا اجازه به آنها بدهیم بروند دیگر ثبتنام در یکی از آموزشگاههایی که سرپرست تصدیق کرده باشد این دیگر یعنی چه؟ این
بایستی برود بعد اعمال نفوذ بکند شما که میدانید هستند طبقهای که پول دارند میروند در اروپا میخواهند درس بخوانند وسیله هم دارند آقای سرپرست محصلین را هم میبینند و از او هم یک تصدیق میگیرند یک ثبتنام هم میکنند این به زبان هیچ ارتباطی ندارد و ثبت اسم در یک مدرسه به زبان ارتباط ندارد و اگر این تبصره را قبول دارید و اعتقاد دارید که این تبصره ۲ صحیح است پس این امتحان زبان هر سه ماه به ماه یعنی چه این است که به نظر بنده این تناقض با آن است یا این را هم رد کنید چنان که الان هم هست در حال حاضر هر کس میتواند اولاد خودش را به خارج بفرستد که درس بخواند البته وقتی هم کارت تحصیلی به او میدهند که در مدرسهای که هست درس بخواند ولی این شرطی را هم که الان گذاشتید مانع رفتن محصلین به خارج نیست برای این که به عنوان دیدن برادرش به عنوان یک فرد عادی پدری اولاد خودش را برمیدارد میبرد به خارج و به مدرسه میگذارد بعد هم میآید بنده میخواهم ببینم مقصودتان چیست میخواهید محدود بکنید پس دیگر خاصه خرجی نکنید استثنا قائل نشوید بروید روی یک قاعدهای میخواهید محدود نکنید این را بردارید ولی هم این محدودیت را بگذارید و هم اجازه بدهید برای این که از این محدودیت فرار بکنند این صحیح نیست در بند ۳ است در بند ۳ برای سرپرست محصلین یک وظایفی قائل شدید گزارش بدهد چه کند چه کند که شاید این کارها را از نظر اداری تا به حال هم انجام دادهاند ولی خواستهاید که یک تکلیف قانونی بکنید این به جای خود صحیح اما طور نکنید که اختیار مال و زندگی محصلین به ادارهٔ سرپرست محصلین باشد مخصوصاً جناب آقای صدرزاده این که عبارت هم صوری است که تطبیق با کار نمیتواند بکند این عبارت این است و نیز مکلفند یعنی سرپرستهای محصلین هزینه تحصیل یا کمکهزینهٔ تحصیلی کسانی را که از حیث اخلاق و رفتارشایستگی کامل ندارند و یا در تحصیلات آنها پیشرفت کافی حاصل نمیشود بااعلام قبلی سه ماه قطع نموده گزارش آن را به وزارت فرهنگ ارسال دارند اولاً هزینهٔ تحصیلی دست او نیست بنده که ولی فرزندم هستم من پولش رامیفرستم او نمیفرستد که قطع کند اما پولی که وزارت فرهنگ میفرستد آن را هم شما میفرستید دست آقای سرپرست نیست که قطع کند پس چرا عبارت مهملی مینویسید که به این عبارت مهمل غیر اجرایی موجب تفسیر و تعبیر شود به علاوه چرا اختیار قضاوت یک طرفی میدهید کار این است که یک آقای سرپرست محصلین با یک آقایی بد است امکان دارد جناب آقای صدرزاده خیلی از این مسائل هست خیلی گفتگوهای دیگر هست فوری میگوید شایسته نیست و نانش را قطع میکند یک جوانی در اروپا در آمریکا بدون ارز مانده چرا قطع کرده اگر یک محصلی خوب درس نمیخواند رفتارش بد است گزارش سرپرست را دلیل بگیرید ولی رویش قضاوت کنید یک مقام دیگری یک قضاوتی بکند و رویش تصمیم بگیرد نه این که سرپرست محصلین با تماسی که دارد و بنده میدانم که چه وضعی هست در بعضی از این سرپرستیها چه تماسها و عدمرضایتی در تماس بین دانشجویان با آنجا هست میروند مراجعه میکنند اوقات آن عضو تلخ است جواب نمیدهد چه میکند شاگرد مدرسه هم که معلوم است آن هم در اروپا نازک نارنجی و احساساتی است یک متلکی این میگویدآن عصبانی میشود یک جوابی هم آن میدهد این عصبانی میشود این صحیح نیست جناب آقای یزدانفر و بنده خواستم در بحث در کلیات این نکات را عرض کنم (احسنت)
۴- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
نائب رئیس- جناب آقای فرود هم به عنوان موافق درخواست صحبت فرمودهاند چون عده کافی برای اخذ رأی نخواهد بود با حفظ نوبت ایشان چون وقت مقتضی شده است جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز سهشنبه خواهد بود دستور بقیه این لایحه و لوایحی که قبلاً طبع و توزیع شده است
مجلس نیم ساعت بعدازظهر ختم شد
نائب رئیس مجلس شورای ملی- عماد تربتی