مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ مهر ۱۳۲۴ نشست ۱۴۳
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: متن قوانین - تصویبنامهها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات- اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آئیننامهها - بخش نامهها - آگهیهای رسمی
سال اول - شماره ۱۸۱ مدیر: سیدمحمد هاشمی نماینده مجلس شورای ملی - شنبه ۷ شهریور ماه ۱۳۲۴
دوره چهاردهم قانونگذاری
شماره مسلسل ۱۴۱۵
مذاکرات مجلس
جلسه ۱۴۳
صورت مشروح مجلس روز چهارشنبه چهارم مهر ۱۳۲۴ نشست ۱۴۳
مجلس یک ربع ساعت بعد از ظهر به ریاست آقای سید محمد صادق طباطبائی تشکیل گردید.
فهرست مطالب:
- ۱ - قرائت و تصویب صورت مجلس
- ۲ - بیانات آقایان نخست وزیر و دکتر مصدق
- ۳ - مذاکره راجع به دستور
- ۴ - بیانات قبل از دستور آقای دکتر مصدق
- ۵ - تصویب اجازه پرداخت دو دوازدهم حقوق و هزینههای مرداد و شهریور ماه
- ۶ - موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
- قرائت و تصویب صورت مجلس
۱- قرائت و تصویب صورت مجلس
صورت مجلس روز سه شنبه سوم مهر ماه را آقای طوسی (منشی) بشر زیر قرائت نمودند:
مجلس یک ربع ساعت بعد از ظهر به ریاست آقای سید محمد صادق طباطبائی تشکیل و صورت جلسه قبل قرائت و تصویب شد.
اسامی غائبین روز سه شنبه ۳/۷/۲۴
غایب با اجازه- آقای شجاع
غائبین بی اجازه- آقایان: فرمند- امینی- دکتر اعتبار- مؤید قوامی- کفائی- امیرابراهیمی- صمصام- منصف- تولیت- تیمورتاش- حسن اکبر- دکتر شفق- دکتر عبده- رفیعی- قشقائی
دیرآمده با اجازه: آقای اقبال
دیر آمدگان بی اجازه- آقایان: امیرتیمور- عماد تربتی- مؤید ثابتی- خاکباز- فولادوند- گیو- نبوی- نقابت-دولت آبادی- کاظمی- حیدرعلی امامی- سنندجی- شهاب- گرگانی- سید ضیاءالدین طباطبائی- علی دشتی- سید محمد طباطبائی- یمین اسفندیاری- تهرانی- نمازی- معدل- مجد- ایرج اسکندری- مهندس پناهی- دکتر آقایان- جمال امامی- دکتر کیان- دکتر فلسفی- ایپکچیان- آریه- پوررضا
پس از بیانات مقام ریاست دائر به توجه آقایان نمایندگان به حضور در موقع معینه برای تشکیل جلسات و تعیین تکلیف امور معوقه و همچنین قرائت موارد ۱۴۲ و ۱۴۳۳ آئین نامه داخلی راجع به حدود وظایف و تکالیف تماشاچیان و مخبرین جراید.
آقای دکتر کشاورز با موافقت آقایان نمایندگان محترم به نطق قبل از دستور پرداخته بدواً اصل ۱۲ قانون اساسی را راجع به مصونیت نمایندگان مجلس شورای ملی قرائت سپس با اشاره به اوضاع بحرانی کشور و ضرورت تشریح اوضاع برای ملت به منظور انجام مسئولیت نمایندگی به مقدمات استقرار رژیم دیکتاتوری در بیست سال قبل بدست فرمانداری نظامی و عدم رعایت احترامات و مصونیت نمایندگان مجلس شورای ملی و توقیف جراید و اختناق آزادی و بالاخره فجایع حاصله از رژیم نامبرده و ایجاد حس عدم اعتماد عمومی و اعاده همان مقدمات و اوضاع بوسیله فرمانداری نظامی فعلی و عدم تعقیب خائنین و مجرمین رژیم سابق و یأس عمومی از آزادی عقیده و قلم پرداخته و با تذکار ضرورت وجود احزاب مختلفه در حکومت دموکراسی و لزوم جلوگیری از خطر استیلاء قوای نظامی و دخالت قوه مجریه در امور قوای مقننه و قضائیه به جریان روز یکشنبه گذشته در خیابان فردوسی و توهین و ضرب و جرح وارده به ایشان از طرف یکی از افسران با علم به مقام نمایندگی و مصونیت ایشان و ضرورت تعقیب موضوع برای حفظ اصول بدون رعایت مناسبات حزبی و مسلکی اشاره نموده و بالاخره با لزوم جلوگیری از مندرجات آن دسته از جرایدی که بر خلاف اخلاق و عفت عمومی و مبانی مقدسه مذهبی قلم فرسایی نموده و همچنین با تأیید احترام عقیده قلبی خود و جمعیتشان به حفظ اصول مالکیت و احترام به مقام سلطنت و ضرورت تخلیه خاک کشور از قوای بیگانه و اظهار تنفر از کسانی که به دخالت یا اعمال نفوذ اجانب موافقت دارند به بیانات خود خاتمه داد.
پس از آن آقای زند وزیر جنگ با اشاره به مقامات علمی و اجتماعی و خدماتی آقای دکتر کشاورز به بهداشت عمومی و اظهار تأسف از پیش آمد اخیر اظهار داشتند مقررات حکومت نظامی بر طبق قانون بوده و رفع آن نیز بر حسب تمایل نمایندگان محترم و قانون باید بعمل آید و علل تشدید عمل فرمانداری نظامی را به اعلامیههای ستاد ارتش و فرمانداری نظامی احاله نموده تذکار دادند رسیدگی و تحقیقات لازمه در این باب بعمل خواهد آمد.
ضمناً عمل سربازان را مربوط به انضباط نظامی و حفظ نظم و آرامش عمومی دانسته و تکذیب افسر مورد نظر را در قسمت توهین و ضرب و جرح به عرض مجلس شورای ملی رساند، و برای قضاوت بیطرفانه و کشف حقیقت تقاضا نمودند موضوع به دادرسان دیوان کشور احاله شود و نیز خاطر نشان نمودند مصونیت و احترام نمایندگان مجلس شورا طبق قانون اساسی محرز و محترم بوده و از طرف قوه مجریه هیچ نوع مداخله در شئون قوای مقننه و قضائیه بعمل نیامده و از طرف ستاد ارتش دستوری بر خلاف قانون اساسی صادر نگردیده و در صورت بروز خلاف از طرف یکی از مأمورین شدیداً به کیفر قانونی خواهد رسید پس از توضیح مختصر به نام ریاست دائر به انجام وظایف مقرره
آقای دکتر طاهری پیشنهاد نمودند کمیسیونی مرکب از دو نفر از هر شعبه انتخاب و نسبت به موضوع رسیدگی بعمل آید – آقای محمد طباطبائی با این پیشنهاد مخالف و عقیده داشتند طبق آئین نامه داخلی و اختیارات خود مقام ریاست موضوع به کمیسیون تحقیق معینه از طرف مقام ریاست رجوع شود – آقای دکتر طاهری با این نظر موافقت نموده و طبق دستور مقام ریاست مقرر گردید از هر شعبه دو نفر انتخاب و رسیدگی بعمل آورند و آقای لنکرانی عقیده داشتند انتخاب کمیسیون نامبرده با قرعه بعمل آید.
عدهای از آقایان نمایندگان ورود در دستور را تقاضا و چون آقای دکتر مصدق مخالف بودند به ورود در دستور رأی گرفته شده تصویب و لایحه دو دوازدهم مطرح و آقای دکتر معظمی پیشنهاد جلسه اسبق خود را نسبت به اعتبار تنخواه گردان مسترد نموده و راجع به دیوان محاسبات و اعاده حق تسجیل او در قبال اخطار نظامنامه آقای شریعت زاده شرحی توضیحاً ایراد و تائید پیشنهاد خود را تقاضا نمودند.
آقای بدر وزیر دارائی حق تسجیل را جزو وظایف مقرره دیوان محاسبات در قانون اساسی ندانسته و چون عده برای مذاکره کافی نبود بقیه مذاکرات به جلسه روز ۴ شنبه چهارم مهرم ماه ۳ ساعت قبل از ظهر موکول و مجلس دو ساعت بعد از ظهر ختم شد.
رئیس- آقای فولادوند
فولادوند- دو سه روز است بنده را دیر آمده بی اجازه مینویسند در صورتی که بنده هر روز ابتدای تشکیل جلسه حاضر بودهام امروز معلوم شد یعنی آقای سیف پور معلوم فرمودند بعضی آقایانی که کلاه ندارند در حساب نیم آیند در صورتی که ما هر روز قبل از اینکه جلسه تشکیل شود در مجلس شورای ملی حاضر بودهایم خواستیم این را تذکر بدهم.
رئیس- آقای معدل هم نوشتهاند که حاضر بودهاند اینها اصلاح میشود. یکی هم اینکه آقای سیف پور را اشاره کردند مثلاً آقایانی که کلاه ندارند به حساب نمیآیند این مقصود را باید درست فهمید. آقایانی که کلاه و عصا دارند آنجا میگذارند و به آن کسی که مسئول است میگویند اسمشان ثبت میشود ولی آن هائی که کلاهی چیزی ندارند که از روی آنها ورودشان معلوم شود و از جلوی آن کسی که مسئول است و آنجا ایستادهاست رد شوند که اسمشان ثبت شود. از این جهت اینطور میشود. آقای سیف پور
سیف پور- بنده در صورت مجلس اغلب دیدهام که بنده را جزء دیرآمدگان بدون اجازه مینویسند البته بنده به اصل موضوع اهمیت نمیدهم چون حقوق بنده تمام به مصرف بیمارستان شمس آباد میرسد بنده معتقدم که باید درست توجه شود در این موضوع بنده مخصوصاً امروز درست سر ساعت نه و نیم آمدم رفتم در فراکسیون میهن نشستم بعد معلوم شد که چون بنده کلاه نداشتم اسم بنده را ننوشتهاند خواستم مقرر فرمائید توجه بیشتری بشود یا اینکه در اتاق اسامی را بنویسند که این پیش آمد نشود.
رئیس- در صورت مجلس نظر نیست؟ (خیر) صورت مجلس تصویب شد.
جمعی از نمایندگان- دستور
رئیس- آقای دکتر مصدق چند جلسهاست که اجازه نطق قبل از دستور خواستهاند آقای مجد فطن هم میخواهند راجع به این حادثه اخیر قزوین صحبت کنند.
نقابت- آقا مستخدمین حقوق ندارند.
- بیانات آقایان نخست وزیر و دکتر مصدق
۲- بیانات آقایان نخست وزیر و دکتر مصدق
نخست وزیر (آقای صدر)- چون مقتضی نمی دانم که وقت پر قیمت مجلس را به بیانات مفصل مصروف دارم و بیش از حد ضرورت مصدع شوم بطور اختصار عرض میکنم.
از مدتی قبل که دولت به مجلس معرفی شد هر روز انتظار داشتم که زودتر رأی به برنامه دولت گرفته شود و تکلیف دولت معلوم گردد و هر چند معتقد بودم که دولت اکثریت رأی موافق دارد ولی اصولاً لازم بودهاست که با گرفتن رأی عده آراء موافق و مخالف صریحاً معلوم و دولت از تزلزل خارج و یا از کار برکنار شود چه آنکه با تزلزل و عدم ثبات اقدام به کارها مشکل و موانع زیادتر خواهد بود متأسفانه بواسطة اوضاعی که مشهود نظر آقایان است این امر ضروری و فوری مدتی است دچار تعویق گردیده و گذشته از این که اصل برنامه هنوز به تصویب مجلس نرسیده مقدمات اجرای مواد آن که عبارت از تصویب لوایح مربوط است نیز تهیه نشده و این است که تمنی دارم آقایان موافقت فرمایند رأی اعتماد گرفته شود خصوصاً که کارهای فوری و فوتی در پیش است و بی تکلیفی دولت ممکن است موجب ضررهای جبران ناپذیر شود.
و هر چند مقتضی بود راجع به جهات مخالفت آقای دکتر مصدق که در بیانیه سابق خودشان و اظهاراتی که چند روز قبل در مجلس ایراد فرمودند جواب مقتضی عرض کنم ولی باز ترجیح میدهم که از تفصیل صرفنظر کرده به اختصار اکتفا نمایم.
بیانات ایشان قسمتی راجع به شخص بنده بود که سوابق مرا خوب ندانستند البته نظر ایشان معطوف به سوابق اینجانب در خدمات رسمی و دولتی بوده نه مربوط به امور شخصی چه هر کس دارای شخصیت مخصوص بخود است و کسی حق مداخله در آن ندارد:
من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش که گناه دیگری بر تو نخواهند نوشت
اما در خدمات رسمی من در مدتی قریب به چهل سال در مراحل مختلفه قضائیه و مجریه و مقننه اگر چه شایسته نیست که از خود تعریف و تمجید کنم و «تزکیه المرءلنفسه قبیحه» ولی این اندازه را ناچارم در مقام مدافعه عرض کنم که تصدی اینجانب در این مدت به خدماتی بوده که ارتباط به عامه مردم داشته و در این شهر بودهاست و تصور نمیکنم که هیچوقت افکار عمومی مرا قاصر یا مقصر در انجام خدمت دانسته باشد مگر آنکه در این چند ماهه زمامداری تهمتهای ناروا بر من زده شد که گویا این تیرهای تهمت در این مدت مدید در ترکش مخالفین نبوده و حالا که عهده دار خدمتگذاری مهم در این موقع مشکل شدهام تهیه و به طرف من پرتاب گردید.
کاش این محکمه ملی و یک هیئت منصفه تشکیل بود و به سوابق کلیه کارکنان کشور رسیدگی میکرد تا حقیقت حال هر کس مکشوف میشد.
من خدای تعالی را شاهد میگیرم که همیشه از روی عقیدت طرفدار حق و عدالت بوده و پیوسته سعی کردهام که در خدمتگزاری صادق و عادل باشم و بدین جهت هیچ نفوذی مرا از راه راست منحرف نکرده و چون در زندگی مادی هم قانع و پرهیزکار بودهام هیچوقت حب مال مرا به زحمت نینداخته و جمعیت خاطرم را پریشان نساختهاست. من بسیار تعجب میکنم از اینکه آقای دکتر مصدق گفتند بنده در دوره حکومت سابق کالمیت بین یدی الغسال بودهام و خیال میکنم چون از اوضاع آن زمان بکلی دور بودهاند نشنیدهاند که سبب کناره گیری و به عبارت آخری عزل من از وزارت دادگستری چه بود و یقین دارم اغلب بلکه همه می دانند که در آن دوره من یگانه کسی بودم که برای حفظ عدالت و قانون و اصول مشروطیت و استقلال قضات پافشاری و ایستادگی نمودم و دانسته خود را به آتش انداختم. نهایت خداوند به پاداش راستی مرا محافظت کرد تا اینجا که خدمت شما ایستاده و کمر خدمت بسته و به این گذشته روشن خود افتخار میکنم و اما راجع به سیاست خارجی دولت آقای دکتر مصدق کلیاتی فرمودند که همه بجای خود صحیح است و همه تصدیق دارند ولی خوب بود بفرمایند کدام عمل این دولت مخالف آن رویه و حفظ موازنه بوده بنده با کمال قدرت ادعا میکنم که در دوره زمامداری اینجانب هیچ عملی که مخالف با رویه بی طرفی منفی باشد نشدهاست و اگر اشخاصی بخواهند پارهای عملیات دولت را که حفظ امنیت و رفع تشویش خاطر عامه و مقتضیات وقت ایجاب کردهاست به حساب مناسبات خارجی دولت بگذارند دور از انصاف و منطق است و هر چند به جهتی اقتضا داشت در این موضوع که بطور اشاره بیان کردم بطور واضح و مفصل و دلایل مقتضی صحبت میشد ولی نظر به جهات دیگر امروز مقتضی نمی دانم و در صورتی که دولت بر سر کار بماند در موقعیت خود حقایق به تفصیل عرض خواهم کرد و عجالتاً تمنا دارم اجازه فرمایند امروز رأی به برنامه دولت گرفته شود خصوصاً که بودجه دو دوازدهم مطرح است و باید زودتر حقوق مستخدمین پرداخت شود.
جمعی از نمایندگان- باید رأی اعتماد بگیریم.
دکتر مصدق- بنده اجازه میخواهم.
کام بخش- آقا بنده مخالفم در صورتی که بخواهید وارد دستور شوید بنده دو کلمه عرض دارم.
رئیس- چون هنوز وارد دستور نشدهایم بفرمائید.
کام بخش- بنده دو کلمه بیشتر عرض ندارم (همهمه ممتد نمایندگان – صدای زنگ رئیس)
طباطبائی- آقا نمیشود صحبت کرد.
کام بخش- بنده اخطار نظامنامه دارم آقای طباطبائی دلواپس نباشید.
رئیس- خطاب به آقای طباطبائی آقا بگذارید مخالفت خودشان بکنند
(همهمه نمایندگان – صدای زنگ رئیس)
کام بخش- آقا بنده مخالف با ورود در دستور هستم چرا نمیگذارید عرضم را بکنم بنده میخواهم بگویم که یک حریقی در قزوین اتفاق افتادهاست که قریب ششصد هفتصد دکان سوختهاست بنده میخواهم این را عرض کنم اینکه چیزی نیست اینکه میخواهم عرض کنم مورد علاقه عموم نمایندگان است (همهمه نمایندگان- صدای زنگ رئیس)
محمد طباطبائی- چون آقای نخست وزیر تقاضای رأی اعتماد کردهاند باید رأی گرفته شود بعد ایشان صحبت کنند.
کام بخش- آقا بنده با ورود در دستور مخالفم.
رئیس- (خطاب به آقای کام بخش) اگر مجلس به تقاضای دولت رأی بدهد مانعی ندارد که بعد از این هم شما صحبت کنید.
کام بخش- مخالفت بنده برای همین قسمت بود که میخواستم عرض بکنم.
یمین اسفندیاری- آقای رئیس اینطور که نمیشود ما الآن چندین جلسهاست که میخواهیم راجع به مازندران صحبت کنیم (صدای زنگ رئیس)
رئیس- آقایان نظم مجلس را بر هم نزنید آقای نخست وزیر یک تقاضایی کردهاند و عده هم کافی نیست.
سیف پور- عده کافی بود نگذاشتند.
فرود- من اخطار نظامنامه دارم.
رئیس- بفرمائید.
فرود- عرض میکنم که دولت الآن تقاضای رأی اعتماد کرده یعنی صحبت کرد مقصود این است که باید صحبت در اطراف برنامه دولت بشود (بعضی از نمایندگان- با همهمه- اینطور نیست آقا) اجازه بدهید عرض میکنم در برنامه دولت دو نفر موافق حرف زدهاست و سه نفر مخالف صحبت کردهاست یک موافق دیگر هم باید صحبت کند (همهمه نمایندگان) اجازه بفرمائید آقایان عرض کردم دو نفر موافق و سه نفر مخالف صحبت کردهاست اگر هم بخواهند رأی بگیرند باید یک نفر موافق دیگر صحبت کند بعد به کفایت مذاکرات رأی گرفت اگر تصویب شد بعد باید رأی اعتماد گرفت.
رئیس- عده برای رأی کافی نیست.
دکتر مصدق- بنده مطابق ماده ۱۰۹ اخطار نظامنامه دارم.
رئیس- بفرمائید.
سیف پور- آنهایی که میگویند دولت اکثریت ندارد باز ابستروکسیون کردند.
دکتر مصدق- بنده قبل از دستور یک عرایضی دارم که مورد علاقه عموم است (همهمه نمایندگان) عرض میکنم بنده قبل از دستور عرایضی دارم که خیلی لازم است و با حال کسالت پنج جلسهاست که میآیم عرایض خودم را بکنم اجازه نمیدهند. بنده گمان نمیکنم که آقایان نمایندگان نسبت به مصالح مملکت اینقدر بی علاقه باشند که نگذارند به اندازه پنج دقیقه صحبت کنم (جمعی از نمایندگان – بفرمائید آقا) این یکی و یکی دیگر هم بنده یک پیشنهادی دارم راجع به یک دوازدهم شهریور و بعد هم مطالبی دارم که طبق ماده ۱۰۹ باید عرض کنم چون گوش بنده خیلی سنگین است و فرمایشات آقای صدر را ملتفت نشدم همینقدر شنیدم که مسئله کالمیت بین یدی الغسال را فرمودند. بنده میخواهم توضیح بدهم که ایشان چطور کالمیت بین یدی الغسال بودند (همهمه نمایندگان – صدای زنگ رئیس). من به موجب ماده ۱۰۹ حق دارم توضیح بدهم چون ایشان عرایض مرا بر خلاف جلوه دادند.
فاطمی- آقا مانعی ندارد فرمایشاتتان را بفرمائید.
دکتر مصدق- بنده به موجب ماده ۱۰۹ باید صحبت کنم.
رئیس- بفرمائید راجع به ماده ۱۰۹ صحبت کنید.
دکتر مصدق- حالا هر کدام را اجازه می فرمائید یعنی نطق قبل از دستور را بکنم که راجع به مصالح مملکت است پنج دقیقه هم بیشتر طول نمیکشد یا راجع به یک دوازدهم (همهمه نمایندگان – صدای زنگ رئیس) یا طبق ماده ۱۰۹ عرایضم را بکنم هر کدام را بفرمائید.
رئیس- ماده ۱۰۹ را مقدم بدارید.
مصدق- اولاً این عرایضی که من میکنم حمل بر ارتجاع نکنند بنده شخصی هستم که در مدت عمر خودم به آزادی خواهی معروفم (صحیح است) و هر صدمه هم کشیدهام روی عقیده خودم بودهاست من یک آدمی بودم که در دوره رضا شاه معتقد بودم که شئون ملی ما باید به دست ملت ایران باشد نه به دست یک نفر و میگفتم یک نفر آدم نمیتواند در مسائل اجتماعی و در مسائل دیگر مملکت بطور اجبار مردم را مجبور بکند در موقعی که کلاه پهلوی قرار بود سر گذاشته شود با اینکه من سالها در اروپا شاپو سر میگذاشتم وقتی که بنا شد کلاه پهلوی سر بگذارند من هشت ماه در منزل ناخوش شده و از منزل بیرون نیامدم بعد یک قانون وضع شد اگر چه قانون هم به صورت ظاهری بود آنوقت بنده کلاه پهلوی گذاشتم و بیرون آمدم. حالا البته خانمها به بنده اعتراض نکنند زیرا قبل از اینکه بانوان محترم کشف حجاب کنند من در اروپا با خانواده خودم کشف حجاب کردم و هیچکس با کشف حجاب مخالف نبود ولی من مخالف بودم چون معتقد بودم که کشف حجاب باید بواسطه اولسیون و بواسطه تکامل اهل مملکت باشد نه بواسطه یک کسی که یک قدرتی پیدا کرده و یک زوری پیدا کرده که من اینجور میخواهم و باید اینجور بشود من این را معتقد نیستم بهیچوجه و مخالف هم بودم. روزی یکی از اعضای دیوان کشور منزل من آمد و گفت این دیگر نمیشود و من خودم را خواهم کشت. گفتم چطور؟ گفت همه چیز را تحمل کردیم برخلاف حقوق مالکیت اقدام کردند تحمل کردیم برخلاف آزادی مطبوعات، بر خلاف اجتماعات، بالاخره هر چه کردند تحمل کردیم این یکی دیگر قابل تحمل نیست و اگر بشود من خودم را میکشم و رفت بعد دعوت شد که بیائید با خانمها در وزارتخانهها و همة آن وقایع که آقایان مستحضرند بعد یک وقت دعوت کردند در زمان رضا شاه که بیائید در وزارت دادگستری آقایان وزراء و قضات و رؤسا خانمهای خودشان را بیاورند این آقا هم رفت بعد به او گفتم چطور شد شما که آنطور مخالف بودید؟! گفت خوب وقتی که آقای صدر، آقای حاج سید نصرالله این کار را بکنند دیگر من چه میتوانم بکنم حالا هم این است معنی کالمیت بین ید الغسال (همهمة نمایندگان) هیچکس حاضر نمیشد، به بهیچوجه حاضر نمیشد و این بدترین کاری بود که یک نفر آدم آنهم عرض کنم خدمت سرکار که از طبقه روحانیون ممکن بود بکند عرض کنم که خدا بیامرزد آقا شیخ محمد علی رئیس محکمه شرع را وقتی که خواستند عمامه را عوض بکنند دو سال خانه نشین شد و عمامه را برنداشت هر کس باید در خط مشی خودش با پرنسیپ باشد، دارای مسلک باشد. باید انسان شخصیت داشته باشد نه اینکه مطیع یک چوب و چماق باشد. ما میخواهیم مملکت ما وزیری داشته باشد که در پای مصالح مملکت ایستادگی کند نه اینکه کالمیت بین یدی الغسال باشد این عرایض بندهاست. (در این موقع آقای دکتر مصدق از مجلس خارج شدند)
آقای نخست وزیر- خوب بود آقای دکتر مصدق اجازه میدادند که بنده جوابشان را عرض کنم. بنده ادعا نکردم که هیچوقت در زندگانی خطائی نکردهام و هیچکس هم نمیتواند که در زندگانی این ادعا را بکند (صحیح است) ولی ادعای من در خدمتگذاری به مملکت و کارهائی است که تاکنون متصدی آن بودهام و چون البته ایشان وکیل هستند من جواب ایشان را عرض میکنم. من هیچوقت در زندگانی خودم در حکومت گذشته خطائی در امور مملکت و در کارهائی که موظف بودهام نکردهام ادعای بنده در این قسمت است. اما آن دوره اولاً این مسئله را عرض کنم که در موقع تغییر لباس مرحوم داور آمد پهلوی من و گفت باید کلاه پهلوی سرت بگذاری و حکم این است چون من در آن موقع معمم بودم من گفتم که اینکار را نخواهم کرد و استعفا خواهم داد. گفت اگر استعفا هم بدهی باید بکنی گفتم من نخواهم کرد و استعفا هم میدهم. التماس کرد که پس چه باید کرد گفتم آقا یک قانونی وضع کنند من مطیع قانون هستم و مطیع شخص نخواهم بود (بعضی از نمایندگان – صحیح است احسنت) این موقع را همه می دانند اما راجع به کشف حجاب یک کلمه کافی است عرض کنم که با وقایع مشهد هیچکس قدرت نداشت مخالفت بکند معذلک بنده کردم در هر حال به هر جهتی و به هر وسیله بود همه توافق کردند بنده هم کردم و اگر خطا هم هست بنده این خطا را کردهام.
رئیس- چون عده برای رأی کافی نیست اجازه بدهید آقای مجد صحبت کنند. بفرمائید آقای مجد.
محمدعلی مجد- با نهایت تأثر به عرض نمایندگان محترم میرساند که پریشب در قزوین ساعت یک و نیم بعد از نصف شب حریق مدهشی واقع و طبق تلگرافات واصله قریب ششصد دکان دچار حریق چندین هزار خانواده بی چیز و بی خانمان شدهاند و مشکلی بر مشکلات مجلس و دولت اضافه شدهاست. از تلگرافات واصله اینطور استنباط و یا لااقل حدس زده میشود که در این کار دستی در کار بودهاست و از این جهت از دولت تقاضا کردهاند مأمورینی معین و فوری به قزوین بروند تا موجبات و علل حریق را معین نمایند سه نفر هم از طرف وزارت کشور و وزارت دادگستری و اداره کل شهربانی معین و قرار است صبح جمعه حرکت کنند چون مردم قزوین عموماً فقیر میباشند و این حریق بر فقر و فاقه آنها اضافه کرده از این جهت از پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و مجلس شورای ملی و هیئت دولت استدعا دارم توجهی به حال خسارت دیدگان قزوین مبذول فرمایند تا این بیچارهها از بین نروند (صحیح است)
- مذاکره راجع به دستور
۳- مذاکره راجع به دستور
فاطمی- آقا بنده عرض دارم اجازه می فرمائید؟
رئیس- بفرمائید.
فاطمی- بنده مقصود عرضم...(جمعی از نمایندگان- آقا بلندتر بفرمائید)... چشم، البته بطوری که خاطر محترم آقایان مسبوق است در این دو سه روز در خارج یک مذاکراتی داشتیم با آقایان اقلیت و رفقای دیگر. بنده خیلی احترام دارم از اینکه کلمه اکثریت و اقلیت را بگویم و خیلی میل دارم که امروزه در مجلس این عنوان گفته شود و امروز هم ما محتاج به اقلیت و هم به اکثریت هستیم و محتاج به این هستیم که وحدت کلمه در مجلس باشد ولی یک مذاکراتی شد راجع به اینکه لایحه بودجه مقدم باشد یا اینکه رأی اعتماد به دولت و دیروز در جلسه اکثریت مذاکره شد بطور خصوصی و بالاخره آقایان رفقای ما تسلیم شدند و گفتند که هر طوری.. (سید ضیاءالدین طباطبائی- بفرمائید کی تسلیم شد) ما تسلیم شدیم به نظر آقایان و گفتیم هر طوری که میل دارند به همان صورت ما حاضریم اگر میل دارند اول رأی اعتماد گرفته شود و بعد بودجه مطرح شود و اگر میل دارند اول بودجه مطرح شود و بعد رأی اعتماد. همینطور راجع به بودجه هم یک اشکالی در بعضی از موادش بود و آقای دکتر مصدق هم یک پیشنهاد راجع به یک دوازدهم کردهاند (دکتر مصدق- یک دوازدهم شهریور پیشنهاد شده)... و راجع به آن هم موافقت کردیم بطوریکه نظر همه بود و به همان صورت جریان پیدا کرد. بنده حالا حس میکنم که یک اشکالی باز در کار پیش آمدهاست و بعضی از آقایان بیرون هستند تشریف بیاورند اگر همانطور که آقای نخست وزیر تقاضا کردند موافق هستند که اول رأی اعتماد به دولت گرفته شود و در این موضوع هم هیچ مذاکره نشود (صحیح است) و مذاکرات را هم آقایان کافی بدانند که رأی گرفته شود اگر هم بودجه را صلاح میدانند مطرح بشود اول بودجه مطرح شود توافق هم که حاصل شدهاست بنابراین آقایان را که بیرون هستند تمنی میکنم امر بفرمائید که بیایند و آقایان هم موافقت بکنند مستخدمین دولت هم در ولایات و هم در اینجا واقعاً بیچاره هستند بعضیها هستند که نمیتوانند زندگانی کنند الآن چهار روز از ماه گذشتهاست که دو روز دیگر هم تشریفاتش طول میکشد تا چیزی بدستشان برسد این میشود شش روز این مستخدمین نمیتوانند؛ کرایه خانهشان را باید بدهند خرج خودشان را باید تأمین کنند به کاسبها بدهکارند، باید بدهند (صحیح است) هزار زحمت و بیچارگی دارند ما هم که باید حقوق آنها را بدهیم دیگر تأخیر چرا؟ تازه اگر عدهای هم با دولت مخالف باشند مستخدمین که گناهی ندارند (صحیح است) و خود آقای دکتر مصدق را هم همه میدانیم خیلی جدیّت دارند که بودجه بگذرد و پول مردم داده شود.
رئیس- خود آقای فاطمی اگر تشریف ببرید بیرون به آقایانی که بیرون هستند همین حرفها را بزنید بلکه بیایند (خنده نمایندگان) بهتر است.
رئیس- آقای ملک مدنی
ملک مدنی- بنده مدتی است به شهادت آقایان در این مجلس الآن دو سه ماهاست هیچ عرضی نکردهام و در این کشاکش اقلیت و اکثریت هم که بوده گمان میکنم وجداناً و انصافاً آقایان اقلیت توجه داشته باشند بنده همیشه سعی کردهام که این اختلاف را برداریم و بنده عقیدهام این است که در این موقع شخصیتهای کشور مخصوصاً آنهایی که در مجلس هستند بیشتر وظیفه دارند که نگذارند اختلافاتی حاصل شود (صحیح است) برای اینکه موقعیت مملکت ما آقا بر کسی پوشیده نیست بنده تعجب میکنم. متأسف و متأثرم که چرا اوضاع و احوال مملکت و ولایات ایران را در نظر نمیگیریم (صحیح است) و توجه کنیم که این مردمی که در ایالات و ولایات نشستهاند و چشم امیدشان به مجلس شورای ملی است و از اینجا انتظار دارند که هر روز و هر ساعت فعالیت بکنند و اصلاحات بکنند و بدبختیهای آنها را در نظر بگیرند بدبختانه ما گرفتار این کشاکش شدیم که همه آقایان مطلع هستند و می دانند که در این سه چهار روزه اخیر یک حسن تفاهمی بین اقلیت و اکثریت پیدا شده بود که ما خوشوقتانه امیدوار بودیم که این کار حل شود بنده روی سخنم به جناب آقای دکتر مصدق است و خودشان هم میداند که همیشه بنده به ایشان احترام کردهام و ایشان را یک مرد ملی میدانم (صحیح است) از اشخاصی هستند که بنده به ایشان اعتقاد دارم و ایشان در گذشته به ملت خدمت کردهاند و باید در آینده هم یک خدماتی را انجام بدهند (صحیح است) و امروز مقتضیات کشور ما ایجاب نمیکند که در مجلس این احوال و اوضاع باشد (صحیح است) و این وضعیت البته بر ضرر مملکت است (صحیح است) ما در برابر نسل آتیه گناهکار هستیم بنده این را خدا میداند به شرافتم، صمیمانه دارم عرض میکنم (صحیح است) آقا این چه بساطی است که درست شدهاست. یک مشت مردم بیگناه نشستهاند توی ادارات از پای ماشین صبح ساعت ۶ آمدهاند به اداره کارشان را انجام دادهاند به امید اینکه حقوق بگیرند و با زن و بچهشان زندگی کنند عرض کنم الآن چندین روز است که از ماه مهر میگذرد و حقوق آنها داده نشدهاست. عرض کنم حضورتان که وضعیت ایالات را هم بنده نمیخواهم تشریح کنم و توضیح بدهم چون همه میدانند هر روز یک حادثه و یک بدبختی در این مملکت پیدا میشود که یکی از آنها همین قضیه قزوین است که الآن آقای مجد بلند شدند صحبت کردند (یکی از نمایندگان- موضوع آذربایجان).. موضوع آذربایجان که بر هیچکدام از آقایان پوشیده نیست (یمین اسفندیاری- مازندران را هم فراموش نفرمائید) (خنده نمایندگان)... حالا بنده کار به آنها ندارم به عقیده بنده آقایانی که وظایف بیشتری دارند و جامعه به آنها بیشتر احترام میگذارد آنها امروز وظیفه دارند که این اختلافات را رفع کنند (صحیح است) بنا بر این بنده استدعا میکنم آقایانی که بیرون رفتهاند از مجلس آنها را دعوت کنند که به مجلس برگردند و راجع به دولت که گفته شد این دولت اکثریت ندارد خود آقای نخست وزیر بلند شدند گفتند رأی اعتماد بدهید تا تکلیف دولت معلوم شد اگر من رأی دارم بمانم و اگر ندارم بروم دنبال کارم حرف به این حسابی محکمی را چرا ما باید رد کنیم و ابستروکسیون کنیم و مجلس را از اکثریت بیاندازیم (صحیح است) که نتوانند رأی بگیرند (افخمی- پنج روز پیش هم اکثریت این کار را کرد)... موضوع دیگر موضوع حقوق است حقوق مستخدمین را باید پرداخت آنها نباید آلت دست ما بشوند که ما هم با هم کشاکش داریم بنابراین بنده استدعا میکنم از آقایانی که فرمایشات شان در دیگران مؤثر است و اشخاصی هستند که در دیگران تأثیر دارند و باید همیشه در مواقع مشکل اقدام بکنند و حل مشکلات را بکنند در این موقع هم اقدام کنند (صحیح است) آقا که هم وضع دولت معلوم بشود و مملکت هم از این آشفتگی یک قدری خلاص بشود و ببینیم این آقای صدر رئیس دولت اگر در مجلس اکثریت دارد بماند و اگر اکثریت ندارد استعفا بنویسد و به اعلیحضرت بدهد و یک دولت دیگری بیاید و در موضوع پرداخت حقوقها به عقیده من و او بعد از ظهر جلسه کردیم باید تکلیف پرداخت حقوق را معلوم کنیم (صحیح است) که مردم از این بی تکلیفی خلاص شوند (صحیح است) این عرایض را بنده با کمال صمیمیت و از روی صداقت خواستم به عرض مجلس و خصوصاً جناب آقای دکتر مصدق برسانم. (صحیح است – احسنت)
جمعی از نمایندگان- دستور، دستور
فاطمی- اجازه می فرمائید بنده عرض دارم. من جواب آقای رئیس را دو کلمه میخواهم عرض کنم.
رئیس- بفرمائید.
فاطمی-... راجع به اینکه فرمودید با آقایان صحبت بکنم بنده رفتم عدهای قریب ۲۰ نفر بیرون هستند بنده تمنی کردم تشریف بیاورند تو و الآن هم در خارج صحبت کردیم که هر طوری که میخواهند بکنند و آنها اظهاراتشان این بود که چون امروز چهارشنبه بود و بعضی از رفقا نمیدانستند (محمد طباطبائی- چهارشنبهها به مجلس نمیآیند؟) اجازه بفرمائید آقا گفتند... به این جهت چند نفر از رفقای ما امروز نیستند و شما میروید در مجلس و از طرف همه ماها قول بدهید که ما فردا صبح در مجلس حاضر میشویم اول هم رأی اعتماد میدهیم بعد بودجه را مطرح میکنیم.
دکتر مصدق- همین امروز باید بفرمائید، اجازه بدهید.
دکتر مصدق- دیروز وقتی که از اینجا میرفتم جناب آقای دکتر طاهری با رئیس صحبت کردند که فردا خوب است مجلس تشکیل ندهیم (این عین حقیقت است هیچ کم و زیاد ندارد گفتند امروز روز چهارشنبهاست، روز فوقالعادهاست آقای دکتر طاهری به آقای رئیس اظهار کردند که فردا مجلس نشود ما با اقلیت یک موافقت تامی حاصل کنیم که روز پنجشنبه مجلس تشکیل بشود این حرف ایشان بود حالا حرفهای مجلس همهاش جنبه سیاسی دارد. این عده اقلیت هم از نظر اینکه گفتند امروز مجلس نمیشود یک عده شان نیامدند (صفوی- صد و هشت نفر در مجلس هستند) (محمد طباطبائی – آمدهاند آقا) (زنگ رئیس) اجازه بدهید یک عده نیامدهاند در خارج قرار شد ما یک دوازدهم شهریور را پیشنهاد بکنیم که حقوق مستخدمین امروز تصویب بشود که از بابت حقوق مستخدمین بکلی نگرانی رفع شود بعد فردا که روز پنج شنبهاست در برنامه دولت همانطور که چند نفر صحبت کردند ما هم صحبت مان را بکنیم و اگر وقت شد راجع به فروش اموال آمریکائی هم صحبت خواهم کرد فعلاً اگر اجازه می فرمائید وقت مجلس را بیش از این تضییع نفرمائید البته آقایانی که هستند باید بیایند اجازه بفرمائید که بنده مطالبی که از قبل از دستور دارم عرض کنم بعد هم یک دوازدهم را بگذرانی می همه میخواهیم با هم کار بکنیم باید برای این مملکت خدمت بکنیم نمیخواهیم وقت مملکت را یک ساعت بیهوده صرف کنیم پس باید با هم موافقت کنیم اجازه بفرمائید نطق قبل از دستور بشود فردا هم برنامه دولت مطرح شود که آقایان هم بیایند.
فاطمی – اجازه می فرمائید؟
رئیس- نوبت آقای دکتر طاهری است بعد جنابعالی. آقای وزیر دارائی
وزیر دارائی- آقای دکتر مصدق فرمودند که پیشنهادشان برای یک دوازدهم شهریور است بلی تصمیم شان اینطور است عرض کنم که ما ۱ مرداد را به عنوان مساعده دادیم و اگر بودجه شهریور تصویب بشود آن مساعده طبعاً کسر میشود و مستخدمین برای شهریور چیزی دریافت نخواهند کرد و معمول هم نبودهاست که مجلس یک ماه را معوق بگذارد. خواستم عرض کنم که بر فرض شهریور هم تصویب شود به کارمندان چیزی نخواهد رسید این را فقط به عنوان تذکر عرض کردم.
رئیس- آقای دکتر طاهری
دکتر طاهری- عرض کنم همانطور که آقای در فرمودند چند روز بود خود آقایان مسبوق بودند که مذاکره میکردیم برای توافق و امیدوار هم بودیم که موافقت حاصل بشود بنده هم با آقای دکتر مصدق صحبت کردم با بنده هم مساعدت فرمودند و حسن نیت هم داشتند دیروز که مذاکره مان بجایی نرسید و جلسه طول کشید فرمودند باشد که یک توافقی بشود و جلسه بعد بیائیم مجلس و توافقی پیدا کنیم در جلسه اکثریت هم که صحبت کردیم موافقت شد که برای خاتمه موضوع و برای وحدت و پیشرفت کار مملکت و مخصوصاً برای اینکه پرداخت حقوق کارمندان به تعویق نیفتد ما صرف نظر کنیم از نظرهای سابق و هر چه آقایان بگویند ما قبول کنیم از نظرهای سابق و هر چه آقایان بگویند ما قبول کنیم مذاکره در این بود که اول به دولت رأی گرفته شود یا اینکه اول به دو دوازدهم گفتیم هر طور که بخواهید گفتم حاضریم راجع به کار بودجه (آقای دکتر معظمی نیستند در این جا) ایشان آمد و مذاکره کردند که یک نظری داریم در بعضی از موادی که دولت پیشنهاد کردهاست یا در بعضی از موادی که دولت پیشنهاد کردهاست یا در بعضی از موادی که مجلس پیشنهاد کرده و دولت قبول کرده ما بیائیم صحبت کنیم که یک توافقی بشود که دیگر در مجلس صحبت نشود پیشنهادات هم از طرفین پس گرفته شود گفتیم حاضریم آخر وقت گفتند امروز فرصت نیست باشد برای فردا گفتیم باشد برای فردا که امروز باشد بعد اختلاف نظر شد که جلسه امروز بشود یا فردا بعضی از آقایان عقیده شان این بود که چون چهارشنبهها کمتر جلسه شدهاست و آقایان شاید نیایند باشد برای ۵ شنبه گفتیم باشد برای پنجشنبه و چهارشنبه مینشینیم توافق حاصل کنیم خدمت آقای رئیس هم عرض کردیم آقای رئیس فرمودند خیر، ما ابلاغ کردهایم برای چهارشنبه بعد هم احتیاطاً تلفن شد به تمام آقایان نمایندگان که تشریف بیاورند تشریف هم آوردند و وقتی که آمدند همه را رسیدگی کردیم گفتند صد و هشت نفر که کمتر روزی هم هست که اینطور باشد (روحی- صد و یازده نفر) (طباطبائی – صد و یازده نفر) بعد ما نشستیم برای توافق نظر با آقای دکتر زنگنه هم توافق نظر کردیم هم در مواردی که دولت پیشنهاد کرده بود و هم در مواردی که مجلس پیشنهاد کرده بود و یا رأی داده بود و یا دولت کرده بود با هم توافق کردیم و هیچ اختلافی مابین ما و ایشان نبود آقای دکتر معظمی گفتند من میروم با این نظر خدمت رفقای خودمان و ایشان را مطلع میکنم و بر میگردم نشستیم یک ساعت تا حالا و حالا که آمدیم مجلس دیدیم که دوباره تردید حاصل شدهاست البته آقای دکتر معظمی را نمیگویم زیرا ایشان خودشان قبول کردند این توافق را (یمین اسفندیاری – خودشان اصرار داشتهاند که در برنامه دولت حرف بزنند) بعد گفتند که اول برنامه مطرح بشود گفتیم باشد اول برنامه مطرح بشود که چنانچه آقای نخست وزیر هم تقاضای رأی اعتماد کرد از این جهت مقصودم این است که جه اول و در درجه بعد هم جریان بوده تمام بشود و حقوق مستخدمین ادارات پرداخت شود ما خجالت میکشیم که حقوق بگیریم و حقوق مستخدمین ادارات به تعویق بیافتد باید آقای رئیس بفرمایند که حقوق وکلا را ندهند (صحیح است) برای اینکه برای ما خجالتآور است که ما بیائیم حقوق بگیریم و آن کسی که صد تومان حقوقش است نگیرد.
رئیس- آقای فرخ
فرخ- بنده منظورم همین بود که با اینکه توافق شد و مذاکرات هم شد علت اینکه آقایان اوبستروکسیون کردند و نیامدند چیست؟ مذاکره کردند که رأی به دولت گرفته شود و بعد بودجه مطرح شود والله آقا واقعاً خجلت آور است و از آن طرف همانطور که آقای دکتر طاهری فرمودند چقدر خجلت آور است که مستخدمین وزارتخانهها حقوق شان را نگیرند و بگویند که وکلا حقوق گرفتهاند و آنوقت بنشینیم هر روز سر یک چیزهائی صحبت بکنم که اصلاً موضوع ندارد. رئیس- ما می گوئیم ندهند اشکالی ندارد.
یمین اسفندیاری- چند جلسهاست بنده از جنابعالی تقاضا کردهام که عرایضی دارم عرض کنم شما اجازه نمی فرمائید.
دکتر مصدق- بنده عرض کردم که نطق قبل از دستور و دو دوازدهم مطرح بشود و برنامه فردا صبح.
بعضی از نمایندگان- بسیار خوب قبل میکنیم، موافقیم.
رئیس- آقای دولت آبادی
بعضی از نمایندگان- مختصر بفرمائید.
دولت آبادی- اینکه بنده میخواستم عرض کنم این بود که آقای دکتر مصدق فرمودند که با رفقاشان صحبت کردند و توافق هم حاصل کردند اما این نکته قبل توجهاست. پرداخت حقوق مستخدمین هزینه بنگاههای دولتی مطلقاً حسابش با صحبتهای اختلافات جدا است این یک امری است که باید مورد توجه همه آقایان نمایندگان باشد مخصوصاً یک نکته قابل توجه این است که من فکر میکنم که وقتی آقایان میگوید دولت مطلقاً حسابش با صحبتهای اختلافات جدا است این یک امری است که باید مورد توجه همه آقایان نمایندگان باشد مخصوصاً یک نکته قابل توجه این است که من فکر میکنم که وقتی آقایان می گویند که چر دولت بدون تصویب مجلس پرداختی کردهاست و دولت خلاف قانون کردهاست انصاف اقتضا دارد که راه را باز کنند و با تصویب بودجه این مشکلی که تلقی میشود از بین برداشته شود و راه را باز کنند و حالا هم که آقایان تشریف آوردهاند بنده استدعای دیگر دارم و آن این است که حالا که بودجه مطرح میشود آقایان حسن نیت خودشان را اینطور ثابت کنند که پیشنهادات شان را تمام مسترد کنند. استدعای بنده این است.
هاشمی- پیشنهادی رسیدهاست اجازه می فرمائید؟
دکتر مصدق- اجازه می فرمائید بنده پیشنهادم را تقدیم کنم؟
رئیس- آقای دکتر مصدق گفتند که نطق قبل از دستور دارند بکنند بعد دو دوازدهم مطرح شود.
محمد طباطبائی- بعد از دستور
فاطمی- اجازه می فرمائید؟
رئیس- بفرمائید
فاطمی- بنده استدعا میکنم آقایان امروز را یک قدری موافقت بفرمایند و از آقای دکتر مصدق هم من استدعا کردم و قبول فرمودند که یکقدری مختصرتر فرمایشات شان را بفرمایند.
دکتر مصدق- فقط پنج دقیقه
- بیانات قبل از دستور آقای دکتر مصدق
۴- بیانات قبل از دستور آقای دکتر مصدق
فاطمی- بسیار خوب بفرمائید.
دکتر مصدق- بنده خیلی متأسفم که با ارادت و دوستی که با مرحوم نصیرالدوله داشتم امروز باید به فرزند محترمشان جناب آقای بدر وزیر دارائی اعتراض کنم (فاطمی- سیاست دوستی و دشمنی نمیفهمد) و حقیقتاً از این وزیر بنده خیلی متأثر هستم زیرا عملیات ایشان یک طوری بودهاست که بنده را وادار کردهاست که به ایشان اعتراض کنم. موضوع عرایض امروز من پیمان سه گانه و طرز اجرای آن و اشیائی است که اکنون این دولت بدون تصویب مجلس میخواهد خریداری کند. بند ۲ از فصل چهارم پیمان میگوید:
«هر چه زودتر ممکن شود بعد از اعتبار یافتن این پیمان یا چند قرارداد راجع به تعهدات مالی که دُوَل متحده به سبب مقررات این فصل و فقره (ب- ج - د) از بند دوم فصل سوم بر عهده خواهند داشت در اموری از قبیل خریدهای محلی و اجاره ابنیه و تأسیسات صنعتی و بکار گرفتن کارگران و مخارج حمل و نقل و امثال آن فیمابین منعقد خواهد شد قرارداد مخصوصی منعقد خواهد شد ما بین دُوَل متحده و دولت شاهنشاهی ایران که معین خواهد کرد که بعد از جنگ ابنیه و اصلاحات دیگری که دُوَل متحده در خاک ایران انجام داده باشند به چه شرایط به دولت شاهنشاهی ایران واگذار میشود، در قراردادهای مزبور مصونیتهایی که قوای متحده در ایران از آن برخوردار خواهند بود مقرر خواهد گردید و فقره ب و ج و ب و د از فصل سوم نیز از این قرار است:
ب- برای عبور لشگریان یا مهمات از یک دولت متحد به دولت متحد دیگر یا برای مقاصد مشابه دیگر به دُوَل متحده حق غیر محدود بدهند که آنها جمیع وسائل ارتباط را در خاک ایران بکار برند و نگاهداری کنند و حفظ بنمایند و در صورتی که ضرورت نظامی ایجاب نماید به هر نحوی که مقتضی بدانند در دست بگیرند، راههای آهن و راهها و رودخانهها و میدانهای هواپیمائی و بنادر و لولههای نفت و تأسیسات تلفن و تلگراف و بی سیم مشمول این فقره میباشد.
ج- هر نوع مساعدت و تسهیلات ممکنه بنمایند که برای منظور نگاهداری و بهبود وسائل ارتباطیه مذکور در فقره (ب) مصالح و کارگر فراهم شود.
د- به اتفاق دُوَل متحده هرگونه عملیات سانسوری که نسبت به وسائل ارتباطیه مذکور در فقره (ب) لازم بدانند برقرار کنند و نگاهدارند. بر طبق آنچه قرائت شد طرفین متعهد شدند قراردادهائی منعقد کنند از آنجمله قرارداد مالی و قراردادی برای اینکه بعد از جنگ ابنیه و اصلاحات دیگری که دُوَل متحده در خاک ایران انجام داده باشند به چه شرایط به دولت ایران واگذار شود و همچنین قراردادهائی برای وسایل ارتباطی که فقط از بین تمام قراردادها همان لایحه قرارداد مالی که صرفاً در منافع متفقین بود تنظیم و از مجلس گذشت و راجع به سایر قراردادها چون متفقین نخواستند وزرای ما هم تا امروز که جنگ تمام شده ساکت نشستند..
من از متفقین تشکر میکنم که از ما بیش از تعهداتی که گرفتند چیزی مطالبه نکردند والا بعضی از وزراء با شرایطی که روی کار آمدهاند از قبول هرگونه تعهد خودداری نکردند. قرارداد مالی را قبل از اینکه به مجلس پیشنهاد شود یکی از متخصصین اقتصادی مملکت یعنی آقای دکتر مشرف نفیسی در کابینه فروغی به موقع عمل گذاشت یعنی نرخ رسمی لیره که در آنوقت ۸ تومان بود به ۱۳ تومان رسانید و بعد یکی از متخصصین دیگر آقای بدر وزیر دارائی کابینه سهیلی و کابینه فعلی در تاریخ ۳ خرداد ۱۳۲۱ لایحه آنرا تقدیم مجلس کرد. (آقای محترم در نظر نگرفت که اگر تأدیه ریال به متفقین محدود نشود وضعیات ما اینطور میشود که شدهاست) همه می دانند که دو چیز در ارزش پول کاغذ مؤثر است، پشتوانه و حجم آن. قبل از ورود متفقین به ایران با جدیتی که دولت در امور اقتصادی داشت صد و هشتاد میلیون تومان اسکناس جریان پولی را اداره میکرد ولی پس از ورود آنها حجم اسکناس به هفتصد میلون تومان بالغ گشت چون قشون متفقین تولید کننده نبود که در مقابل کار وجهی بدست آورده خرج کند و فقط مصرف کننده و با اسکناس بانک ملی خود را اداره مینمود وضعیات اقتصادی ما را متلاشی کرد و قیمت زندگانی را ۱۰ برابر ترقی داد و چون پول ما فوق العاده تنزل نمود و اجرای قرارداد مالی برای متفقین صرف نمیکرد بجای اینکه به ما دو لیره و چهار شلینگ بدهند و دویست و هشتاد ریال بگیرند دو لیره و چهار شلینگ در خارج طلا میخریدند و آنرا در ضرابخانه ما، سکه میکردند و در بازار آزاد ۵۶۰ ریال یعنی دو مقابل میفروختند این هم خوشبختی ما بود که طلا به خاور میانه میرفت و متفقین احتیاج نداشتند که از ما اسکناس بخواهند واِلا قرارداد مالی را ادامه میدادند و ما را به تمام معنی دچار انفلاسیون مینمودند. بنا بر آنچه عرض شد بین دولت ایران و متفقین محترم اکنون غیر از قرارداد مالی که آن هم فقط بین ما و دولت انگلیس منعقد شده و متفقین دیگر از آن استفاده نمودهاند قراردادی نیست و مذاکرات بین ما و متفقین که ناشی از این پیمان میشود ناچار باید به حکمیت خاتمه یابد.
راجع به استفادهای که از راه آهن نمودهاند به حساب من که هیچ اغراق ندارد متفقین محترم به ما هفتصد میلیون تومان مقروضند، صرفنظر از اینکه راه آهن ما قبل از ورود آنها چقدر بار حمل میکرد و پس از ورودشان به چه مقدار بالغ گردید آنها هر زحمتی که متحمل شده و از آن هر استفاده که کردهاند نفع و ضررشان مربوط به خودشان است.
راه آهن در هر روز هزار تُن بیشتر حمل نمی کرده ما رساندیم به سیزده هزار تُن. بسیار خوب ما حرفی نداریم خوب این استفاده را کی بردهاست؟ خود متفقین بردهاند. ما از این استفاده هیچ بهره نبردهایم. حالا ما امروز از متفقین چه میخواهیم؟ همان راه آهنی را که از ما گرفتهاند به ما تحویل بدهند و اگر اقدامی و اصلاحی کردهاند به ما هیچ منتی ندارد. از سال ۱۳۰۷ به بعد که لیره ۶۰ ریال قیمت داشت ما ۴۰۰ میلیون تومان خرج راه آهن کردهایم و بعد از جنگ که قیمت لیره در بازار آزاد چند برابر شده سرمایه ما بحداقل دو میلیارد است و از هر کس که سئوال کنند در ممالک دیگر از بابت سود و استهلاک این سرمایه چه مبلغ بایدحساب کرد بحداقل آن را صدی ۱۰ معین میکند که صدی ۶ از بابت سود و صدی ۴ از بابت استهلاک حساب شود که در هر سال دویست میلیون تومان و برای سه سال و نیم که متفقین از آن استفاده کردهاند ۷۰۰ میلیون تومان خواهد شد. اگر بین قوی و ضعیف فرق نگذارند و از روی انصاف قضاوت کنند ما به حق خود قائل خواهیم شد. هیچکس نمیتواند قبول کند که سه ملت بزرگ متفق برای استفادهای که از راه آهن ایران کردهاند یعنی آن راه آهنی که بزرگترین خدمت را در راه پیروزی آنها نمودهاست ۲۶ میلیون تومان تأدیه نمایند و بهتر آنست که متفقین محترم ما وجهی را هم که تاکنون پرداختهاند پس بگیرند و از راه آهن و سیمهای تلگرافی ایران مجاناً و بلاعوض استفاده نمایند. و اما راجع به ابنیهای که در خاک ما تأسیس و اصلاحاتی که نمودهاند هیچ چیز از آداب انسانیت حاکم قضیه نیست. اگر کسی به خانه دیگری رفت و مجاناً و بلاعوض در آن سکنی و برای آسایش خود بنائی در آن خانه نمود و یا در بنای موجود اصلاحاتی کرد آداب انسانیت چنین حکم میکند که در موقع حرکت از صاحب خانه تشکر کند و مخارجی که نموده از او مطالبه ننماید (صحیح است) رعایت این قبیل امور مربوطه به درجه گذشت و سخاوت هر ملت است (صحیح است) و ما انتظار نداریم که متفقین محترم در این مدت سه سال و نیم که از همه چیز مملکت استفاده نموده و وضعیت اقتصادی ما را مختل کردهاند به ما چیزی گذشت نمایند. تاریخ نشان میدهد که ملت ایران همیشه میهمان نواز بوده و مزید افتخار ما است که از متفقین خود و در راه پیروزی آنها از هیچ چیز مضایقه ننمائیم. (صحیح است). متأسفانه اشخاصی که فعلاً با متفقین محترم مذاکره میکنند و از منافع ایران دفاع مینمایند صلاحیت آن را ندارند که خدمات این مملکت را در راه پیروزی متفقین به آنها تذکر دهند و من یقین دارم که اگر درخواستهای مشروع و قانونی ما را به آنها توضیح دهند با روح عدالتی که در آنها سراغ داریم از بذل هرگونه مساعدت مضایقه نمیکنند (صحیح است) در هر مملکت وقتی که پای منافع عالیه مملکت میان میآید مخالف و موافق با هم متفق میشوند. چه خوب بود پس از آنکه اینجانب در کمیسیون مختلط خارجه که هر دو برخلاف مقررات تشکیل شده بود به رویه آقای وزیر دارائی شدیداً اعتراض نمودم و بعضی از نمایندگان اقلیت حاضر در جلسه هم با من از در خارج شدند نمایندگان اکثریت با ما موافقت و آقای وزیر دارائی را از اقدام به چنین معاملات نهی مینمودند. عقیده من این است که بدون تعیین اعتبار و تصویب مجلس شورای ملی دولت نمیتواند بیست و یک میلیون دلار که به نرخ امروز صد میلیون تومان است از بابت لوازم راه آهن و کامیون و ماشین آلات معامله کند (صحیح است) و هر معامله که دولت بدون تصویب مجلس نموده ارزش قانونی ندارد (صحیح است) دولت باید صورت کلیه اشیاء را به مجلس بیاورد و مجلس آنچه را که ضروری بداند اجازة معامله دهد چنانچه بدون نظارت مجلس شورای ملی و به دست اشخاص که صلاحیت آنها مورد تردید است معاملاتی بشود گذشته از اینکه این عمل بر خلاف مقررات قانون اساسی است ممکن است برای ملت قروض هنگفتی تهیه که جبران ناپذیر باشد. عقیده من این است که دولت باید یک دولتی باشد که شخصیت داشته باشد و وقتی که در مقابل متفقین مینشیند بگوید خوب ملت ایران سه سال و نیم برای پیروزی شما همه جور زحمت کشید، راه آهن خودش را تقدیم کرد، آذوقه مملکت را قشون شما در اینجا صرف کردند، به خارج رفت، آنچه ما میتوانستیم در حدود امکان کردیم ما مقدوراتمان بیش از اینکه کردیم نمیتوانستیم بکنیم در واقع یک ملت فقیری مثل ملت ایران بیش از آنچه که نسبت به متفقین خودش کرد نمیتوانست بکند. باید یک دولتی باشد که با متفقین صحبت کند بگوید خیلی خوب ما سه سال و نیم برای شما خدمت کردیم نتیجهای که شما در مقابل این خدمات ملت ایران دادید چیست؟! آنرا به ما بگویید. نتیجه این است که به ما ۲۶ میلیون کرایه راه آهن بدهید، راه آهن ما ۴۰۰ میلیون لیره با لیره شش تومانی برای ما تمام شد. اول این را عرض کنم که این راه آهن ما راه آهن استراتژیکی بود و من در این مجلس بکرات و مرات در این باب صحبت کرده و نطق کردهام و همه آقایانی که در دوره پنجم و ششم بودهاند می دانند که من صحبت کردهام، بخاطرشان میآید و ورقه کبود هم دادم. من گفتم این راه آهن، راه آهنی است استراتژیکی. دولت ایران اگر راه آهن میخواست بکشد باید راه آهنی باشد که غرب ایران را به شرق ایران مربوط کند که ترانزیت هم داشته باشد و مال التجاره و مسافرین اروپا دیگر نیابد از بحر احمر و دریای هند بروند به بمبئی بلکه از این راه سه روزه آنها را ببرد به هندوستان ولی راه آهن شمالی و جنوبی ساختند و آن راهی که مفید بود که زاهدان را به غرب ایران متصل کند کشیده نشد و این نظر عملی نشد و من میدانستم که این خرجی که میشود بر خلاف مصالح مملکت است. یک خرجی شد و راه آهن فعلی را کشیدند. به هر صورت ۴۰۰ میلیون لیره به لیره ۶ تومان و بعد که یک قدری واردات مملکت بواسطه مصارف صنعتی ایران ترقی کرد به لیره ۸ تومان خرج راه آهن کردیم و امروز با نرخ لیره که بعد از جنگ تنزل هم کرده ملت ایران دو میلیارد خرج این راه آهن کرده. خوب این راه آهن در مدت ۳ سال و نیم که متفقین ما یعنی هر سه دولت آمدند و استفاده کردند عرض کنم آیا سزاوار است که حالا به ملت ایران بگویند ما قراردادی راجع به راه آهن نداریم؟ این وزرای ما شخصیت نداشتند که در آن موقع یعنی روزی که پیمان بسته شد با آنها قرارداد ببندند؟ یکی از اعتراضات من به این پیمان این بود که پیمان وقتی که از مجلس گذشت تمام وظایف و تکالیف بعد از جنگ ایران را معین نکرد و گفتند بعضی قراردادها بعداً منعقد میشود و فقط قرارداد مالی بود که بسته شد آنهم بترتیبی که بر خلاف مصالح مملکت بود، آنهم با دولت انگلستان و ما امروز در مقابل متفقین دیگر هم قرارداد مالی نداریم. شما از هر کس بپرسید و انصاف بخواهید بنده خودم، بنده را یک نفر آدم دو تا پولی حساب کنید. در یک خانهای که بروم و مجاناً ده روز در آنجا بنشینم و آشپزخانه آنجا را به خرج خودم تعمیر بکنم و یک پنجره هم بهش بگذارم وقتی که از آن خانه میروم باید بگویم صاحب خانه پول این پنجرهای را که من ساختهام بده؟ ابداً من همچون حرفی نمیزنم. میگویم، صاحب خانه خیلی از خدمات شما، از انسانیت شما متشکرم این پنجره را من تعمیر کردم و به شما تقدیم میکنم و مرخص میشوم.
آداب انسانیت اینطور حکم میکند که یک اشخاصی که آمدند در این مملکت با ملت ضعیف ایران اینطور معامله کنند نه اینکه آقای بدر بیایند بگویند آقای دکتر این امیرآباد را اگر ما ۲۰% کم بکنیم و بخریم چطور است؟ خیلی خوب است، بسیار خوب است (خنده نمایندگان) این عرایضم بود حالا راجع به پیشنهاد خودم و خیلی خجل هستم و اگر بخواهیم پیشنهاداتی که در لایحه دو دوازدهم دولت شدهاست در آنها بحث کنیم چند روز طول میکشد و مستخدمین دولت که واقعاً بیچاره هستند معطل میمانند از آن طرف هیچکس نمیتواند نمایندگان اقلیت را مجبور کند که پیشنهاد ندهند هر کس آزاد است و حق دارد پیشنهاد بدهد و صحبت کند (فاطمی – اکثریت هم پیشنهاد دادهاند) بسیار خوب صحیح است ولی صلاح ما و صلاح مجلس شورای ملی این است که بیش از این حقوق مستخدمین که با نهایت درستی و صداقت با این حقوق قلیل دارند خدمت میکنند بیش از این به عهده تعویق نیفتد و ما با کمال افتخار پیشنهاد میکنیم که از بابت مرداد و شهریور دو دوازدهم تصویب شود بعد لایحه دولت و پیشنهاداتی که شده بماند تا بیفتد به جریان عادی مجلس و هر کس هر چه میخواهد بگوید و هر کس هر چه میخواهد بکند. اینست پیشنهاد بنده که به وزارت دارائی اجازه داده میشود که کلیه حقوق و هزینههای وزارت خانهها و بنگاههای دولتی را برای مرداد و شهریور ۱۳۲۴ در حدود دو دوازدهم اعتبارات مصوب ۱۳۲۳ پرداخت نماید و چون وقت گذشتهاست استدعا میکنم در این موضوع خیلی صحبت نشود که این دوازدهم تصویب بشود آن وقت از فردا ما بنشینیم در باب برنامه و سایر چیزها صحبت کنیم.
هاشمی- ترتیب اجازهها بهم خورد یعنی دو پیشنهاد راجع به دستور رسیدهاست (همهمه نمایندگان) آقا رأی بگیرید رأی بگیرید.
وزیر دارائی- اجازه بفرمائید بنده بر حسب توصیه رفقا و البته وظیفهای که دارم برای اینکه حقوق مستخدمین دولت برسد جواب آقای دکتر مصدق را فعلاً بتفصیل عرض نمیکنم و فقط دو سه کلمه توضیحاً عرض میکنم. اولاً اینکه اظهار تأسف فرمودند که اعتراض به بنده میکنند با سابقه دوستی که با پدرم داشتند. البته در سیاست این حرفها نیست ولی بنده ندیدم که اعتراضی بر بنده وارد باشد به علت اینکه اعتراضی که ایشان چه در جلسه کمیسیون بودجه کردند و چه امروز تمام مربوط به دولتهای گذشته بودهاست و الآن هم کاری این دولت نکرده قراردادی بسته نشدهاست و الآن داریم مذاکره میکنیم. ایشان روی چه اعتراض میکنند؟ کی قرارداد بسته شده؟ فعلاً مشغول مذاکره هستیم و البته دولت هم مطابق قانون و اختیاراتی که دارد اقدام خواهد کرد و بعد هم در مجلس دفاع خواهد نمود. پس بنده اعتراضی ندیدم. فقط ایشان به دولتهای قبل از کابینه مرحوم فروغی ببعد ناسزا گفتند، به ما هم ناسزا گفتند و مطلبی هم نگفتند، بعد هم تشریف بردند که جوابی نشنوند ولی متأسفانه با اینکه بنده خیلی میل داشتم تمام مطالب را همین الآن جواب بدهم ولی برای خاطر اینکه این دو دوازدهم بگذرد و مردم معطل نشوند، بعد در اولین فرصت جواب هایشان را تقدیم خواهم کرد.
- تصویب اجازه پرداخت دو دوازدهم حقوق و هزینههای مرداد و شهریور ماه
۵- تصویب اجازه پرداخت دو دوازدهم حقوق و هزینههای مرداد و شهریور ماه
رئیس- آقای فاطمی
فاطمی- بنده این عرض را که میکنم مقصودم این است که هم موافق میل آقایان باشد و هم به نفع کشور باشد. عرض کنم همانطور که آقای دکتر مصدق پیشنهاد فرمودند بنده موافقم که دو دوازدهم بگذرد ولی در اینجا یک پیشنهاداتی شده بود (دکتر مصدق- بنده موافقم بشرط اینکه دو دوازدهم بگذرد بعد بفرمائید) (جمعی از نمایندگان- آقا مجلس تصویب کرده) آقا اجازه بدهید پیشنهادات زیادی شده البته همانطوری که آقای دکتر مصدق فرمودند هیچکس را نمیشود مجبور کرد پیشنهادش را پس بگیرد. حالا ما تقاضائی که داریم این است اگر آقای وزیر دارائی موافقت بفرمایند دو دوازدهم حالا تصویب بشود بدون حرف و کلیه پیشنهاداتی که شدهاست مراجعه شود به کمیسیون بودجه (اردلان- نمیشود آقا) و در کمیسیون بودجه روی آنها مطالعاتی بشود (همهمه نمایندگان- آقا مجلس تصویب کردهاست) آقا اینکه وضع مجلس نیست وقتی یک کلمه می آئیم حرف بزنیم ده نفر حرف میزنند! آقا گوش بدهید این برای خودتان خوب نیست! این پیشنهادات بعضی در مجلس تصویب شدهاست و بعضیهایش را هم دولت موافقت کرده میخواهم عرض کنم که وزارت دارائی یک دستگاهی است یک شخص وزیر تنها که نیست هر کدام یک سوابقی دارد یک اداراتی مسئولش است. بنده مقصودم این است که وقتی این پیشنهادات در کمیسیون بودجه مطرح بشود اگر آقای وزیر دارائی چیزی یادشان نیست رئیس محاسبات را بخواهند آن یکی را بخواهند این کار با مشورت باشد و یک چیز غلطی در مجلس تصویب نشود (اردلان- در مجلس چیز غلط تصویب نشود) این پیشنهادهائی هم که موافقت شده اینها را هم موافقت بفرمایند بیاورند در کمیسیون و یک جلسه در حضور پیشنهاد کنندگان بعمل بیاید آقای وزیر دارائی هم تشریف دارند آنوقت گزارش تهیه بشود و به عرض مجلس برسد.
اردلان- اینطور نیست آقا
هاشمی- اجازه می فرمائید پیشنهادهای راجع به دستور دو سه تا است خوانده شود بعد تصمیم گرفته شود.
اردلان- بنده اخطار نظامنامهای دارم
ملک مدنی- بنده هم اخطار دارم.
رئیس- راجع به چه مادهاست بفرمائید.
ملک مدنی- بیانات آقای فاطمی راجع به دو دوازدهم صحیح است ولی پیشنهادهائی که در مجلس تصویب شده دیگر احتیاجی به رفتن به کمیسیون ندارد (صحیح است) یکی هم همین را میخواستم عرض کنم که دو دوازدهم تصویب بشود با پیشنهاداتی که در مجلس تصویب شده و باقی پیشنهادات را اگر آقایان میل داشته باشند برود به کمیسیون.
رئیس- راه حل قضیه این است که آقای دکتر مصدق و آقای فاطمی و آقای ملک مدنی گفتند واِلا با این پیشنهادات تا ده روز دیگر هم دو دوازدهم تصویب نمیشود.
جمعی از نمایندگان- رأی رأی
اردلان- آقا بنده اخطار نظامنامهای داشتم تبعیض میکنید آقا.
جمعی از نمایندگان- آقا لایحه دولت را مطرح کنید رأی بگیرید.
رئیس- آقای صادقی به این ترتیب مخالفید؟ بفرمائید.
اردلان- آقا بنده اخطار نظامنامهای دارم
رئیس- آقا ایشان هم با نظر شما موافقند.
صادقی- آقایان عادت کردهاند (طباطبائی- کی آقا؟) یکی هم آقا هستید مثل اینکه عادت کردهاید که گفتار مجلس را منحصر به خودتان بکنید هر موضوعی که مطرح میشود ولو اینکه داخل در تخصص یا در خارج تخصص خودتان باشد میخواهید توضیحاتی بدهید. مخالفت بنده با اصل تصویب دو دوازدهم یا یک دوازدهم نبود پرداخت دولت در مرداد ماه غیر قانونی بود و بنده عرایضی دارم و مطالبم را میگویم ثابت میکنم که این تنخواه گردان که مورد استفاده پرداخت حقوق مرداد ماه شدهاست برای این نبودهاست (عدهای از نمایندگان- اینطور نیست) و بنده ثابت میکنم که این کاری که شدهاست غلط بودهاست.
رئیس- آقای اردلان اخطار نظامنامهای دارند. بفرمائید.
اردلان- عرض کنم پیشنهادی که آقای دکتر مصدق فرمودند اگر به عنوان طرح باشد باید پانزده امضاء داشته باشد (جمعی از نمایندگان – طرح نیست، پیشنهاد اصلاحی است) اجازه بفرمائید ما در دستور مجلس بودجهای داریم که دولت پیشنهاد کردهاست اگر آقای دکتر مصدق میخواهند آن لایحه مطرح نشود باید پیشنهاد بفرمایند که این از دستور خارج شود بعد آن پیشنهاد خودشان را بدهند به عنوان طرح واِلا فعلاً باید به پیشنهاد دولت رأی گرفته شود بنده در این قسمت فعلاً نظری ندارم فقط نظرم این است که ما چندین جلسهاست که وقت مجلس را تلف کردهایم و یک تبصرههای مفیدی با خون جگر تصویب شدهاست و یک سال است که بنده خودم جان میکنم که اینها تصویب شود بنده نظر آقای ملک مدنی را قبول دارم اگر آن تبصرههایی که مجلس تصویب کردهاست آنها هم جزء این پیشنهاد هست که بنده عرض ندارم (بعضی از نمایندگان- آنها هم هست) اگر هست که بنده مخالفتی ندارم.
رئیس- نظر آقای اردلان در ضمن پیشنهاد تأمین شدهاست (صحیح است) رأی میگیریم به دو دوازدهم بطوریکه پیشنهاد شدهاست...
مهندس فریور- بخوانید آقا ببینیم به چه رأی میدهیم.
رئیس- پیشنهاد آقای دکتر مصدق است باضافه پیشنهاداتی که قبلاً در مجلس تصویب شدهاست.
هاشمی- دو پیشنهاد رسیدهاست در موضوع دستور (بعضی از نمایندگان- نمیشود خواند اعلام رأی شدهاست) آخر بنده هم یک وظیفه دارم مثل اینکه آقایان همه چیز را فراموش میفرمایند. دو پیشنهاد رسیدهاست در موضوعی که الآن مطرح است و باید به آن رأی گرفت یک پیشنهادی مقدم است که حقاً باید اول آن خوانده شود و رأی گرفته شود یکی هم همین پیشنهاد آقای دکتر مصدق است. این دو تا با هم پیوند دارند اگر این را مقدم بدارید حق آن کسی که قبلاً پیشنهاد دادهاست و برخلاف این پیشنهاد است پایمال کردهاید (جمعی از نمایندگان- نمیشود اعلام رأی شدهاست) (سید ضیاءالدین – پیشنهاد آقای دکتر مصدق خوانده شده و قبول شده) (ملک مدنی- دولت هم همینطور قبول کردهاست) (وزیر دارائی- صحیح است- بنده هم قبول میکنم)
رئیس- پیشنهاد آقای دکتر مصدق را دولت قبول کردهاست اگر آقایان با این پیشنهاد موافقند اشکالی ندارد که هر پیشنهاد دیگری بشود موافقت نفرمایند و رد کنند.
اقبال- اشکالی ندارد هر کس موافق نیست رأی ندهد به پیشنهاد آقای دکتر مصدق
فاطمی- آقای هاشمی بخوانید آن پیشنهاد را
هاشمی- من نمی دانم اطاعت که را بکنم آقای رئیس باید بفرمایند.
رئیس- پیشنهاد آقای دکتر مصدق قرائت میشود و رأی میگیریم.
نظر به اینکه ماه شهریور منقضی شده و مستخدمین باید حقوق خود را دریافت نمایند و نظر باینکه لایحه پیشنهادی دولت شامل مطالب زیادی است که مستلزم وقت زیاد خواهد بود و دولت نیز پرداخت دو دوازدهم مرداد و شهریور را در لایحه خود پیشنهاد نمودهاست اینجانب ماده واحده ذیل را پیشنهاد مینمایم.
به وزارت دارائی اجازه داده میشود که کلیه حقوق و هزینههای وزارتخانهها و بنگاههای دولتی را برای شهریور (جمعی از نمایندگان- برای مرداد و شهریور) برای مرداد و شهریور ۱۳۲۴ در حدود دو دوازدهم اعتبارات مصوب ۱۳۲۳ پرداخت نماید.
(اردلان- با تبصرهها) – (بعضی از نمایندگان- رأی رأی)
رئیس- آقای وزیر دارائی
وزیر دارائی- گویا مقصود آقای دکتر مصدق این است که آن دو دوازدهمی که مطابق بودجه مصوبه ۱۳۲۲ است (یکی از نمایندگان- ۲۳) در۲۳ بودجه نگذشتهاست. این قسمت را اصلاح بفرمائید که ۱۳۲۳ – ۱۳۲۲ بشود (صحیح است) آن ملحقات دولت را هم قرائت بفرمائید آنهم باید اضافه بشود.
رئیس- آقای هاشمی
هاشمی- فعلاً در این پیشنهاد یک مخالف باید صحبت کند بعد رأی گرفته شود (فاطمی- مخالفی ندارد) چرا بنده مخالفم و حق حرف زدن هم دارم و آقای طباطبائی هم اجازه خواستهاند (فاطمی- آقایان میروند بیرون بودجه نمیگذرد)
رئیس- آقای طباطبائی
محمد طباطبائی- من خیلی خلاصه عرض میکنم خود آقای مصدق السلطنه هم توجه بفرمایند این جا مرقوم فرمودهاند: این جانب ماده واحده ذیل را پیشنهاد مینمایم. ماده واحده اجازه پرداخت دو ماهه به دولت است آقا؟ ماده واحده اجازه خرج دو ماهه مرداد و شهریور است. آقا وکیل هستند مطابق نظامنامه اجازه پیشنهاد خرج ندارند (بعضی از نمایندگان- دولت قبول کرد) دولت میخواهد قبول کند یا نکند وکیل حق پیشنهاد خرج ندارد. این جا مینویسند این جانب ماده واحده ذیل را پیشنهاد مینمایم و امضاء هم کردهاند دکتر مصدق. این مخالف قانون است. مخالف نظامنامه اس، وکیل حق پیشنهاد خرج ندارد.
رئیس- آقا این پیشنهاد خرج نیست آقای فاطمی
فاطمی- این پیشنهاد آقا پیشنهاد خرج نیست، پیشنهاد اصلاحی است یعنی دولت یک پیشنهادی کرده بود آقای دکتر مصدق اصلاح کردند و آقای وزیر دارائی هم این پیشنهاد را قبول کردند و بعلاوه ما نظرمان اصلاح کار است و میخواهیم کار بگذرد علاوه بر این در موقع دیگر بدون اطلاع دولت ما طرحی تهیه کردیم و بودجه را تصویب کردیم (بعضی از نمایندگان- رأی رأی)
رئیس- آقای دکتر مصدق
دکتر مصدق- این را خواستم تذکر بدهم که این رأیی که به بودجه میدهیم بهیچوجه در مسئله دولت دخالت ندارد و مربوط به دولت نیست (صحیح است) (بعضی از نمایندگان- رأی رأی)
رئیس- مطابق نظامنامه آقا ما مجبوریم پیشنهادها را بخوانیم و بعلاوه میخواهم عرض بکنم که چون این پیشنهاد بر پیشنهاد است و دولت هم قبول کرده شاید پیشنهادات دیگر موقع نداشته باشد و پیشنهادات دیگر برای پیشنهاد آقای دکتر مصدق است (اقبال- آقای وزیر مالیه هم پیشنهاد را قبول کردند رأی بگیرید با ورقه...(طوسی- رأی باید گرفته شود با ورقه)
رئیس- رأی میگیریم با ورقه به ماده واحده پیشنهاد آقای دکتر مصدق (اردلان- تبصرهها) با تبصرهها (فریور- نشد آقا با کدام تبصره ها؟) تبصره هائی که در مجلس قبول شد و مجلس رأی داد (مهندس فریور- تبصرهها را بخوانید آقا بینیم چیست؟)
رئیس- آقای هاشمی تبصرهها را بخوانید.
هاشمی- تبصره راجع به فرهنگ و بهداری و شهرداری است (اردلان- و مستخدمین خارجی)
رئیس- آقایانی که موافقند ورقه سفید و آقایانی که مخالفند ورقه آبی میدهند.
(اخذ شماره آراء بعمل آمد. ۸۵ ورقه سفید و ۳ ورقه کبود و سیزده ورقه سفید بی اسم شماره شد)
اسامی موافقین- آقایان: نبوی- نقابت- تربتی- حاذقی- تولیت- حشمتی- رضا تجدد- فتوحی- فرهودی- امام جمعه- صدر قاضی- ذوالقدر- افشار صادقی- دهستانی- اسکندر- مقدم- گرگانی- فولادوند- دکتر آقایان- خلعت بری- یمین اسفندیاری- جواد مسعودی- فیروزآبادی- آصف- محمد صادق طباطبائی- مجد – اخوان- مجد ضیائی- دکتر معاون- ذوالفقاری- مهندس پناهی- عباس مسعودی- خاکباز- اسکندری- دکتر کیان- صدریه- گیو- مخبر فرهمند- جلیلی بوشهری- خلیل دشتی- حیدرعلی امامی- بهبهانی- سرتیپ زاده- فاطمی- ساسان- سنندجی- طاهری- محمدعلی اعتماد- پوررضا- دولت آبادی- سیف پور فاطمی – تهرانی- گله داری- هاشمی – نمازی- محمد طباطبائی- جمال امامی- عدل- نجومی- معدل- دشتی- اردلان- ملایری- دکتر مجتهدی- دهقان- تیموری- دکتر مصدق- ملک مدنی- قبادیان- اسعد- فرخ- اقبال- امیرتیمور- شریعت زاده- ثقه الاسلامی- دری- فرمند
اسامی مخالفین- آقایان: مهندس فریور- ابوالحسن صادقی- دکتر معظمی
یمین اسفندیاری- ممتنع چند تا است بشمارید آقا. (جواد مسعودی- سیزده تا است)
رئیس- عده حاضرین در موقع اعلام رأی ۱۰۵ موافقین با طرح ۸۵ – سه مخالف- بقیه هم ممتنع است.
- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
۶- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
رئیس- موافقت می فرمائید جلسه را ختم کنیم (صحیح است) جلسه آتیه فردا صبح سه ساعت پیش از ظهر و دستور هم برنامه دولت است.
(مجلس یک ساعت و نیم بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی
سید محمد صادق طباطبائی