مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ شهریور ۱۳۲۴ نشست ۱۳۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهاردهم

قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ تیر ۱۳۲۴ نشست ۱۳۳

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویبنامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات- اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آئین‌نامه‌ها - بخش نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

سال اول - شماره ۱۵۸ مدیر: سیدمحمد هاشمی نماینده مجلس شورای ملی - چهارشنبه ۷ شهریور ماه ۱۳۲۴

دوره چهاردهم قانونگذاری

شماره مسلسل ۱۳۹۸

مذاکرات مجلس

صورت مشروح مجلس روز ۴ شهریور ۱۳۲۴ نشست ۱۳۴

فهرست مطالب:

۱ - قرائت و تصویب صورت مجلس ۲ - تصویب صورت مجلس ۳ - طرح برنامه دولت ۴ - تقدیم منشور ملل متفق از طرف آقای صدر نخست وزیر ۵ - بقیه شور در برنامه دولت ۶ - موقع و دستور جلسه بعد ختم جلسه


- قرائت و تصویب صورت مجلس

- تصویب صورت مجلس

صورت مجلس روز یکشنبه ۳۱ تیر ما را آقای طوسی منشی بشرح زیر قرائت نمودند:

صورت مشروح مجلس روز یکشنبه سی و یکم تیر ماه ۱۳۲۴ نشست ۱۳۳

مجلس سه ربع ساعت پیش از ظهر به ریاست آقای سید محمد صادق طباطبائی تشکیل و صورت جلسه قبل قرائت و تصویب شد.

اسامی غائبین با اجازه – آقایان مؤید قوامی لنکرانی

غائبین بی اجازه- آقایان: فرمند- امینی- دکتر اعتبار- مجد ضیائی- مؤید ثابتی- نیوی کفائی- امیرابراهیمی- شهاب- فرهودی- دکتر شفق- دکتر عبده- عباس مسعودی- حسین تهرانی- محمد حسین قشقائی

دیر آمدگان بی اجازه آقایان: امیرتیمور، تربتی، جلیلی، بیات، خاکباز، فولادوند، ملک مدنی، دکتر کشاورز، جواد عامری، حیدرعلی امامی، منصف، تیمورتاش، فرود، شیخ الاسلامی، قبادیان، سیدضیاءالدین طباطبائی، حسن اکبر، ساسان، سیف پور فاطمی، مهندس فریور، شریعت زاده، یمین اسفندیاری، نمازی، معدل، محمد علی مجد، کام بخش، ایرج اسکندری، محمدرضا تجدد، گله داری، مهندس پناهی، دکتر آقایان، صادقی، دکتر کیان، مراد اریه، پوررضا.

اسامی غائبین جلسه روز سه شنبه دوم مرداد

غائبین با اجازه: آقایان ذوالفقاری، مؤید، قوامی

غائبین بی اجازه- آقایان: فرمند، ایمنی، دکتر اعتبار، مؤید ثابتی، کفائی، امیرابراهیمی، شیخ الاسلامی، شهاب فرهودی، شیخ الاسلام، ملایری، دکتر شفق، دکتر عبده، عباس مسعودی، خلعت بری، حسین تهرانی، جمال امامی

آقایان قبادیان پیشنهاد نمودند گزارش کمیسیون بودجه راجع به دو دوازده تیر و امرداد قبل از برنامه دولت مطرح شود و پس از توضیح ایشان آقای دکتر زنگنه عقیده داشتند بطوریکه قبلاً در دستور معین شده برنامه دولت مطرح و پس از تعیین تکلیف آن لایحه مربوط به دو دوازدهم مطرح گردد.

آقای فاطمی مخبر کمیسیون بودجه نیز مقتضی می‌دانستند بطوریکه در خارج هم بین آقایان نمایندگان توافق نظر حاصل شده پس از اخذ رأی اعتماد نسبت به دولت گزارش کمیسیون بودجه راجع به دو دوازدهم طرح و تصویب شود.

آقای محمد طباطبائی با توجه به اوضاع و احوال کارکنان دولت و احتمال طول مذاکره در برنامه دولت طرح لایحه دو دوازدهم را مقدم دانسته و آقای رضا حکمت با این نظریه و خروج برنامه دولت از دستور مخالف و معتقد بوده بعد از تعیین تکلیف برنامه دولت گزارش راجع به دو دوازدهم مطرح شود بالاخره نسبت به پیشنهاد آقای قبادیان رأی گرفته شده تصویب و چون عده‌ای از آقایان نمایندگان بطور اعتراض از مجلس خارج شدند و عده برای مذاکره کافی نبود بیست دقیقه قبل از ظهر جلسه به عنوان تنفس تعطیل و مقارن ظهر روز سه شنبه دوم امرداد ماه مجدداً تشکیل و گزارش کمیسیون بودجه راجع به پرداخت دو دوازدهم هزینه کل کشور در تیر و مرداد که بر حسب پیشنهاد آقای قبادیان جزو دستور شده بود قرائت و آقای دکتر مصدق پیشنهاد نمودند گزارش نامبرده از دستور خارج شود و ضمن توضیح مخالفت خود را با طرح گزارش کمیسیون از نظر مخالفت با دولت اعلام و شمه‌ای دائر به علل این مخالفت ایراد و اظهار داشتند چون پرداخت حقوق کارکنان دولت و هزینه‌های جاری کشور ضروری بوده و از طرفی ایشان و عده‌ای از آقایان نمایندگان با دولت حاضر مخالفند رأی به این لایحه رأی اعتماد به دولت تلقی خواهد شد طرح قانونی به قید فوریت به امضای جمعی از آقایان برای پرداخت یک دوازدهم جهت تیر ماه تهیه شده‌است که قائم مقام گزارش کمیسیون بودجه گردد پس از قرائت و تقدیم طرح مزبور آقای دشتی استدلال آقای دکتر مصدق را نسبت به موضوع مورد بحث وارد ندانسته و با تصویب پیشنهاد آقای قبادیان دائر به طرح لایحه دو دوازدهم موجبی برای خروج از گزارش کمیسیون از دستور قائل نبوده بعلاوه رأی به گزارش نامبرده را بر حسب نظر اکثریت مجلس وجها من الوجوه مربوط برای اعتماد به دولت ندانسته و از نظر پیشرفت امور و رعایت مصالح و مقتضیات کشور عقیده داشتند گزارش کمیسیون به تصویب رسیده پس از آن بقیه شور در برنامه شروع و تعیین تکلیف قطعی دولت بعمل آید پس از توضیح ایشان آقای دکتر مصدق پیشنهاد خود را مسترد و آقای دشتی تقاضا نمودند لایحه دو دوازدهم تبدیل به یک دوازدهم بشود آقای بدر وزیر دارائی با این نظر موافق و چون معارض دیگری نبود نسبت به گزار کمیسیون بودجه دائر به پرداخت یک دوازدهم برای هزینه‌های کل شکور در تیر ماه با ورقه اخذ رأی شده از ۸۹ نفر عده حضار به اکثریت ۶۷ رأی در مقابل ۵ رأی مخالف و ۱۸ نفر ممتنع به تصویب رسید و چون پیشنهاد ختم جلسه شده بود جلسه آتیه به روز ۵ شنبه چهارم امرداد ماه سه ساعت قبل از ظهر موکول و دستور آن بقیه شور در برنامه دولت مقرر و مجلس یک ساعت بعد از ظهر ختم شد.

- تصویب صورت مجلس

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس- اعتراضی به صورت مجلس نیست؟

(گفته شد خیر) صورت مجلس تصویب شد.

- طرح برنامه دولت

۲- طرح برنامه دولت

رئیس- دستور جلسه امروز برنامه هیئت دولت است. آقای نقابت پیشنهادی کرده‌اند که یک دوازدهم مطرح شود و خواسته شد که تقاضای شان را پس بگیرند ولی قبول نکردند. پیشنهاد آقای نقابت خوانده می‌شود.

مقام ریاست مجلس شورای ملی، پیشنهاد می‌کنم لایحه یک دوازدهم بوده مرداد ۱۳۲۴ مطرح شود.

محمد طباطبائی- خود آقای نقابت که پیشنهاد دهنده‌است نیستند این پیشنهاد قابل طرح نیست (بعضی از نمایندگان – هستند)

رئیس- آقای نقابت

نقابت- عرض کنم غرض بنده از این پیشنهاد این بود که چون مرداد ماه تمام شده و باید حقوق مستخدمین پرداخت شود و بنده هم معتقدم که دولت از تنخواه گردان خود می‌تواند به عنوان مساعده بپردازد (بعضی از نمایندگان- نمی‌تواند) بعضی هم معتقدند که نمی‌تواند و به هر صورت چه آن هائی که معتقدند که می‌تواند و چه آن هائی که معتقدند نمی‌تواند به استحقاق مستخدمین برای دریافت حقوق معتقدند (صحیح است) به این جهت برا رفع این اختلاف اعم از اینکه می‌تواند یا نمی‌تواند آقایان موافقت بفرمایند که مثل ماه گذشته یک دوازدهم تصویب شود که حقوق مستخدمین پرداخت شود و این اختلاف می‌تواند یا نمی‌تواند از بین برود و بعد برنامه دولت مطرح شود و موضوع دولت حل شود.

رئیس- آقای دکتر معظمی

دکتر معظمی- این پیشنهاد بهیچوجه قابل طرح نیست برای اینکه نه دولت لایحه داده‌است و نه آقایان نمایندگان طرحی داده‌اند بنا براین قابل طرح نیست (صحیح است)

رئیس- بنابراین برنامه دولت مطرح می‌شود (صحیح است) آقای ثقه الاسلامی

ثقه الاسلامی – عرض کنم که امروز بنده خیلی خوشوقت هستم که بعد از دو ماه تعطیل غیر قانونی مجلس جلسه تشکیل شد و صحبت‌هایی که در آن موقع بنده حاضر کرده بودن خوشبختانه یا بدبختانه کهنه شد ولی اخبار تازه‌ای هست که امروز خوشبختانه می‌توانم به عرض آقایان نمایندگان برسانم و آقایان مخبرین جرائد و ملت و دولت و تماشاچی‌ها هم استفاده کنند اگر چه روزنامه هم نوشته شده‌است ولی البته در گفتن اثری است که در نوشتن نیست و در نوشت اثری هست که در گفتن نیست موافقت بنده با دولت یا هر دولتی که بتواند مملکت را حفظ کند و امنیت را بر قرار نماید تکلیف هر ایرانی این است که از یک چنین دولتی حمایت کند و به او کمک کند (صحیح است) وقتی آقای صدر را بنده دیدم که آقای صدر یک سابقه‌ای طولانی در ادارات دولتی دارند. در خدمات قضائی دارند یکی از قضات مبرّز مملکت ایران است و در خصوص ایشان بعضی صحبت هائی هم که می‌شود بعضی صحبت‌ها از اول نبود خدا نکرده نه چپ بود نه راست بود نه عقب بود نه پشت بود (خنده نمایندگان) بخندید، یک نفر ایرانی بود که همیشه با صداقت خدماتی به این مملکت کرده‌است این است که بنده با ایشان موافق بودم ولی در این اواخر (مقصود ایشان نیست) مقصود خودم است و آقایان نمایندگان محترم که برای حفظ امنیت و حفظ حقوق و موکلین خودشان به این آمده‌اند در نتیجه این عدم توجه و تشکیلات مجلس وقایعی پیش آمده‌است که هر کس ایرانی باشد و خون ایرانی داشته باشد باید امروز خون گریه کند و از وقایعی که پیش آمده‌است اول وقایع آذربایجان است. از آذربایجان اخباری که رسیده بود رسماً و غیر رسماً چندی قبل یک توطئه‌ای شده بود که آذربایجان را طعمه آتش بکنند. آذربایجان در حقیقت به منزله فتیله‌است اگر آنجا روشن شد تمام ایران آتش می‌گیرد ولی آذربایجانی‌ها آن هائی که بدبختانه بعضی به آن‌ها می‌گویند ترک‌ها آن‌ها خون ایرانی خالص دارند آذربایجانی نمی‌تواند مملکت خودش را مختل ببیند در صورتی که خارجی‌های دست داشته باشند آن هم با دست ایرانی‌های خائن و مزدور (صحیح است) و من ثابت می‌کنم، در محکمه ثابت می‌کنم که در آذربایجان توطئه‌ای چیده شده بود که در یک روز معین با تفنگ‌های ایرانی یا غیر ایرانی لباس‌های صاحب منصبان ایرانی را بپوشند و بگویند خدای نکرده صاحب منصبان و اهالی طغیان کرده‌اند یا اینکه بدبختانه اسم آزادی را خراب بکنند و بگویند آزادیخواهان طغیان کرده‌اند، خیر آزادیخواهان طغیان نمی‌کنند این آزادیخواهانی که طغیان می‌کنند ایرانی نیستند هر چه آزادیخواهان ایرانی بودند در راه آزادی کشته شده‌اند (خنده نمایندگان) و این مجلس و این بنا و این اشخاصی که اینجا نشسته‌اند تمام روح آزادیخواهان هستند (ایرج اسکندری- پس جنابعالی باقیمانده‌اید؟)) یک روز یک نقاشی در کلیسا کار می‌کرده‌است و آنجا دیده‌است که یک روزنه‌ای باز شده‌است آنجا دیده‌است که اسلحه هست، آمده‌است به آگاهی اطلاع داده‌است و آگاهی آمده‌است چندین صد قبضه، هزار قبضه تفنگ پیدا کرده‌اند. اسلحه پیدا کرده‌اند، بعد از آن در یکی قبرستان ارامنه که اسمش ننه مریم است آنجا لباس‌های نظامی‌ها را پیدا کرده‌اند. در هر صورت دیدند که این رنگ نشده و این توطئه هم نتوانست بروز کند و دیدند که آذربایجان جلوگیری کرد. در صورتی که‌استاندار ندارد، شهربانی ندارد، شهرداری ندارد، اصلاً مأمور دولت در آنجا وجود ندارد ولی آذربایجان خودش خودش را می‌تواند اداره کند و باز هم آمده بودند و خواسته بودند زندانی‌ها را خلاص کنند و نقشه‌ای کشیده بودند و در اطراف زندان چندین صد نفر را بلکه هزار نفر را (همهمه بعضی از نمایندگان – این‌طور نیست) آقایانی که هو و جنجال می‌کنند جواب را در روزنامه بنویسند (ایرج اسکندری- شما در مجلس می گوئید جواب هم باید در مجلس بشنوید) و شهربانی خودش ملتفت شد و آن زندانیان را گرفت این هم که نشد تا اینکه یک روز سه چهار نفر رفتند به قریه اسیارا خون که نزدیک تبریز است و آنجا خواستند میتینگ بدهند. خود رعایا نخواسته بودند چون آنجا مأمور دولت نبوده‌است هیچ‌کس در آنجا بنده از مأمورین دولت از آنجا برگشتند به تبریز بعد در روز نامه هم نوشته‌است این را که آقای آرداشس هم باید اینجا باشند و می دانند، گفته‌اند که آمده‌اند به توده شکایت کرده‌اند (روزنامه این‌جور نوشته‌است) آقای آرداشس هم گفته‌است که من دویست نفر داوطلب می‌خواهم که برود آنجا (آرداشس - بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم) بنده روزنامه را می‌گویم این‌طور نوشته شما هم در روزنامه جواب بدهید (آرداشس آوانسیان- شما در مجلس دارید می گوئید) … بلی اخبار رسمی دولتی هم در دست هست شما هم در تبریز تشریف داشته‌اید تمام آذربایجانی‌ها هم شاهد این قضیه هستند (آرداشس – مثل دستگاه رضاخانی است) رفتند آنجا جنگی شده حاجی احتشام و بچه‌اش و نوه اش را هم کشته‌اند بعضی از توده‌ای‌ها هم کشته شده‌اند و این یک توطئه بوده در تبریز چیده شده بود و نتیجه نداد. اینجا در روزنامه‌ها نوشته شد که مراکز دولتی در تبریز اِشغال شد گویا در خراسان هم همین شهرت‌ها را داده بودند (محمد طباطبائی- برخلاف واقع) بلی بر خلاف واقع و آن عده افسرانی که در آنجا بوده‌اند و شنیده‌اید روی همین شهرت این کارها را کردند و فرار کردند و گفته‌اند دو هزار ترکمن هم بوده‌است که آنهم نشد و طوری که دل بخواه آقایان بوده نشد. آن هائی که مسافرت کرده بودند مطابق دلخواهشان نشد (اردلان- کی مسافرت کرده بود آقا اسم ببرید بفرمائید) آقای پروین گنابادی بودند، که به خراسان تشریف برده بودند آن روز هم که ما اینجا صحبت کردیم نفرمودند که من نرفته‌ام (ایرج اسکندری – اگر شما را به حوزه انتخابیه تان مردم راه نمی‌دهند دلیل نمی‌شود که دیگران به حوزه انتخابیه شان نروند) (سید ضیاءالدین – قشون خارجی ایشان را به محل انتخابشان راه نمی‌دهد نه مردم. مأمورین شوروی راه نمی‌دهند) (ایرج اسکندری- اینجا شورای محلی نیست) (جمعی از نمایندگان- آقا راجع به برنامه صحبت کنید) این‌ها همه راجع به برنامه هست دلیل موافقت من است با دولت، با دولت صحبت می‌کنم، با دولت موافق هستم برای چه؟ برای اینکه این اغتشاشات را جلوگیری کنند و مملکت ایران را حفظ کنند وب رأی این موافقم که این آقایانی که اینجا نشسته‌اند بنده وجداناً نمی‌توانم بگویم که هیچکدام شان سابقه سوئی دارند همه‌شان پاکدامن هستند و می‌خواهند در این مملکت کار بکنند ولی کسی مانع کار آن‌ها است لاین جا است … واقعاً یک چیز غریبی است که باید از دولت کار بخواهیم و دولت را مجبور بکار کردن بکنیم خودمان مانع کار کردن آن‌ها شده‌ایم و امروز در مملکت تقریباً در همه جا توطئه‌ها چیده شده‌است و هر جا هم آذربایجانی هم غیر آذربایجانی تا اندازه‌ای که ممکن است همه‌شان جلوی توطئه را می‌بندند ولی آقایان وزراء شما امروز یک مسئولیت سنگینی را بر عهده گرفته‌اید در یک دولتی هستید که مجلس هم شما را شناخته و بایستی کار کنید و در ضمن باید از وزارت جنگ و از آقای رئیس الوزراء و هیئت دولت تشکر کنم که این توطئه خراسان را که چیده شده بود را رفع کردند و خیلی‌ها آرزومند بودند که ترکمن‌ها برگردند و شاهرود را بگیرند و قطع رابطه بین تهران و خراسان بشود و در خراسان هم خود اهالی از قراری که گفته‌اند مقامات خارجی گفته‌اند که در شهر نباید دفاع بشود این‌ها بکلی مرتفع شده بحمدالله (صحیح است) بعد از این بنده دیگر عرایضم را زیاد نمی‌کنم و می‌خواهم بگویم که آقا در این مجلس باید حقوق ملت ایران حفظ شود نه اینکه به حقوق ملت ایران لطمه‌ای وارد شود. آقایانی که در این دو ماه آمده‌اند و نیامده‌اند و مجلس را ابستروکسیون کردند و اقلیت و اکثریت اسمش را گذاشتند این یک چیز غیر قانونی بود. خود آقای دکتر مصدق چندی ماه قبل که منفردین همین کار را که امروز آقایان کرده‌اند می‌خواستند بکنند تشریف آوردند در اطاق تنفس و فرمودند که ابستروکسیون موضوعی ندارد و آقای دشتی هم تازه از مسافرت آمده بودند تشریف داشتند فرمودند شما اگر با کسی صحبت دارید مطالبی دارید بیائید در خود مجلس صحبت بکنید و من می‌دانم این مسئولیت‌ها و این بدبختی‌ها و این آدم کشی‌ها و این برادرکشی‌های امروز هم تقریباً همه در نتیجه آن است که آزادی در تهران ساقط شده مسئول تمام این بدبختی‌ها کسیت و کی باید جواب ملت را بدهد. حالا صحبت می‌کنند که حقوق مستخدمین داده شود یا داده شنود این هم برای این است که مبادا این هم یک آتویی بشود و بهانه‌ای بشود که می‌خواستند حقوق مستخدمین را ندهند و آن‌ها را تحریک بکنند بیایند بگویند که ما حقوق مان را می‌خواهیم. آقایان اقلیت آقایان اکثریت هر چه شماها می‌کنید هر کاری می‌کنید و تمام کارها را که می‌کنید تمام بر ضرر مملکت است (فیروزآبادی- صحیح است) و تمام ملت ایران هم می‌داند (بنده چندی قبل در روزنامه هم نوشته‌ام و صحبت هم کرده‌ام) اشخاصی هستند در اینجا و می‌دانند و با آقای صدر و با حکومت ایشان هم رابطه ندارند و اگر به مجلس هم نمی‌آید برای این است که توصیه شده‌است که به آقای صدر رأی ندهند و بنده هم با آقای صدر نه قوم و خویشی دارم و نه احتیاجی در ادارات دارم هر حکومتی که بیاید اینجا بادی حکومت ملی باشد و اگر بنا باشد با توطئه و با اسلحه کشف کردن یا افسران را به تمرد وادار کردن یا ابستروکسیون کردن این حکومت ملی را پایین بیاورند و بیندازند ما راضی نیستیم و اهالی ایران هم راضی نیستند و آن‌هائی که در این مجلس وطن پرست هستند و وکیل ملت هستند نباید بگویند که دولت باید با دست اجنبی در اینجا برقرار بشود

نمایندگان- صحیح است احسنت

رئیس- آقای اردلان راجع به چه ماده اخطار دارید؟

اردلان- بنده اخطار نداشتم

- تقدیم منشور ملل متفق از طرف آقای صدر نخست وزیر

(۳- تقدیم منشور ملل متفق از طرف آقای صدر نخست وزیر)

رئیس- آقای نخست وزیر

نخست وزیر- (آقای صدر) – خاطر آقایان مستحضر است که منشور ملل متحد و متفقین که در سانفرانسیسکو تشکیل شد این منشور که به امضای نمایندگان پنجاه دولت رسیده‌است در اغلب از دُوَل به تصویب رسیده‌است و آرزومندیم که دولت ایران و ملت ایران هم در قسمت دُوَل اولی باشد که این منشور را تصویب و امضا کند (نمایندگان صحیح است) حالا آن لایحه را می‌خوانم و تقدیم مجلس شورای ملی می‌کنم.

بطوری که خاطر نمایندگان محترم مسبوق است کارهای کنفرانس بین‌المللی که از پنجم اردیبهشت تا پنجم تیر ماه ۱۳۲۴ در شهر سانفرانسیسکو منعقد شده بود به تنظیم منشوری منتهی گردید که به موجب آن سازمان نوینی به اسم ملل متحد تشکیل خواهد داد تا صلح و امنیت بین المللی را در جهان تأمین نماید. اهمیت این سازمان جدید واضح و روشن بود و یقین حاصل است که نمایندگان محترم به لزوم تصویب منشوری که به منزله اساسنامه آن می‌باشد توجه کامل فرموده‌اند لزوم ورود دولت شاهنشاهی ایران به این سازمان و همکاری مهمی که کشور ما باید از راه نگاهداری صلح و اهمیت بین المللی بعمل آورد محتاج به توضیح نمی‌باشد و ملت ایران باید به همان اندازه که در نیل به پیروزی نهائی متفقین بزرگ خود نقش بالنسبه مهمی داشته و با کمال فداکاری از تحمل قسمتی از آلام و مصائب جنگ خود داری نکرده‌است در استقرار و نگاهداری صلح و امنیت بین‌المللی نیز باید به همان اندازه بلکه بیشتر شرکت نماید نظر به مراتب بالا ماده واحده زیر پیشنهاد و تقاضای تصویب آن را می ننماید.

ماده واحد مجلس شورای ملی منشور ملل متحد را که در تاریخ پنجم تیر ماه ۱۳۲۴ مطابق ۲۶ ژوئن ۱۹۴۵ در شهر سانفرانسیسکو به امضاء رسیده‌است تصویب می‌نماید.

رئیس- دو پیشنهاد آقای فرخ و آقای اقبال در این موضوع کرده‌اند پیشنهاد آقای اقبال، پیشنهاد می‌کنم که منشور ملل متفق در کنفرانس سانفرانسیسکو با یک فوریت مطرح شود

پیشنهاد آقای فرخ و آقای فرهودی

این جانب پیشنهاد می‌کنم لایحه منشور ملل متفق در سانفرانسیسکو با یک فوریت مطرح شود

رئیس- مخالفی نیست و بعد هم باید در موقع طرح صحبت

اقبال- اجازه می فرمائید؟

رئیس- بفرمائید

اقبال- عرض کنم این منشور ملل متفق که در انجمن سانفرانسیسکو به تصویب رسیده‌است به امضای نمایندگان ایران هم رسیده‌است و چون مضامین و مفاد آن قابل تغییر نیست و ما هم هر چه زودتر باید این پیمان را تصویب کنیم بهتر بود که با قید دو فوریت تقدیم شود و همین امروز تصویب بشود ولی چون باید آقایان محترم بخوانند و بدانند که چه چیز را تصویب می‌کنند بنده پیشنهاد می‌کنم که با یک فوریت تصویب بشود یعنی برود به کمیسیون و جلسه بعد بیابد تصویب بشود.

رئیس- آقای وزیر امور خارجه موافقید؟

وزیر امور خارجه- (آقای سپهبدی) بنده با یک فوریت موافق هستم.

بعضی از نمایندگان- رأی بگیرید

مهندس فریور- دولت که موافقت می‌کند رأی نمی‌خواهد.

هاشمی- به هر حال رأی می‌خواهد

رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای فرخ و آقای اقبال. آقایانی که موافقند برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد می‌رود به کمیسیون امور خارجه.

- بقیه شور در برنامه دولت

(۴- بقیه شور در برنامه دولت)

رئیس- آقای کاظمی مخالف برنامه هستید بفرمائید.

کاظمی- عرض کنم با ارادتی که به شخص آقای صدر و اعضاء کابینه ایشان دارم خود مرا در ردیف مخالف برنامه ایشان ثبت کردم و با برنامه ایشان هم مخالفم فقط یک موضوع است که قابل دفت و توجه‌است و آن لاین است که این جریانات مال دو ماه قبل است و تقریباً دو ماه از این جریانات گذشته و اوضاع و احوال فرق کرده‌است و مطلب به صورت دیگری در آمده‌است معذالک بعضی تذکراتی هست که من دارم به دولت اینجا عرض می‌کنم. چیزی که سبب مخالفت بنده بود که بنده در ردیف مخالفین نام خودم را ثبت کرده بودم این بود که دولت در برنامه خودش تخلیه ایران را قید نکرده بود (صحیح است) و موضوع تخلیه ایران از قوای اجنبی گویا جای بحث و تردید نیست که آرزوی همه وطن پرستان ایران است (صحیح است) خوشوقتم که در این موقع که من آمده‌ام در پشت تریبون و این انتقاد را به برنامه دولت می‌کنم یک قسمت جزئی از این کار انجام شده‌است (اردلان- کافی نیست) یعنی خوشبختانه متفقین عظیم الشأن ما موافقت کرده‌اند که تهران تخلیه بشود (بعضی از نمایندگان- تهران جزو مناطق اِشغالی نبود) (طوسی- یک منتی است بی حاصل) اجازه بفرمائید من عرایضم را بکنم همین قسمت را هم که موافقت کرده‌اند آنچه بنده عملاً می ینم و مشهور است خیلی با سرعت و به آن شکل که ملت ایران منتظر است به‌موقع اجرا گذارده نمی‌شود چند روز قبل خود بنده از راه مخصوص به سمت کرج می‌رفتم در ورداورد، ۲۵ کیلومتری تهران، دیدم که یک نفر سرباز روسی نمی دانم به چه مناسبت اتومبیل ما را متوقف کرد و یک ثانیه هم به ما نگاه کرد و بدون اینکه هیچ چیز بگوید اجازه عبور داد در صورتی که تهران باید تخلیه شود و هیچ نظامی هم نباید در اینجا باشد. با این وصف من نتوانستم علت این مطلب را بفهمم. حالا خواستم با حضور آقای وزیر امور خارجه عرض کنم که این مطلب قابل توجه دولت است که در ۲۵ کیلومتری تهران برای چه این وضعیت است که یک نفر سرباز خارجی اتومبیل را متوقف کند و بدون رسیدگی و تحقیق با اشاره دست مجدداً اجازه عبور بدهد همینطور که عرض کردم ابتدا اتومبیل را با اشاره دست متوقف کرد و پس از اینکه یک ثانیه نگاه کرد با دست اشاره کرد بروید. البته همه ما امیدوار هستیم که تنها تخلیه تهران بلکه تخلیه همه ایران هر چه زودتر صورت عمل به خود بگیرد و این امر را که آرزوی ملت ایران است امیدوار هستیم هر چه زودتر بطور کامل انجام بدهند (صحیح است) و ما نهایت تشکر را داریم از آقای وزیر امور خارجه دولت انگلستان که یکی از متفقین ما است که در ضمن بیانات خودشان رویه سیاسی خودشان را در این زمینه بطور واضح و روشن و بدون هیچ پرده پوشی در مجلس انگلستان بیان کردند و از طرف نمایندگان انگلستان مورد تأیید و تصدیق واقع شد و انتظار داریم که عین همین عمل را دوست دیگر متفق ما یعنی دولت شوروی که همیشه پیشقدم برای پیشرفت آزادی و استقلال در دنیا بوده‌است این انتظار ما را صورت عمل بخود بدهد و وضعیت ما را از این حیث روشن کند و امیدواری زیاد هم داریم که این انتظار ما هر چه زودتر صورت عمل به خودش بگیرد زیرا پایه آزادی و استقلالی را که ما امروز روی آن زندگانی می‌کنیم همان قرارداد و همان عهد نامه‌ای است که بین دولت ایران و پیشوای بزرگ روسیه لنین بسته شده و قطع داریم که این احترام را ملت روسیه و زمامداران بزرگ آن و همین بزرگترین مرد بزرگ آن کشور یعنی استالین مورد توجه قرار خواهند داد و نگرانی ملت ایران را از این جهات مرتفع خواهند ساخت از هیئت محترم دولت و آقای وزیر امور خارجه تقاضا دارم نسبت به این موضوع توجه خاصی مبذول داشته و این مطلب را جزء مطالب درجه اول قرار دهند و سعی و کوشش به این بفرمایند که اجرای این قسمت برنامه هر چه زودتر به‌موقع اجرا گذاشته شود. از این مطالب که بگذریم چیز دیگری را که بنده در برنامه انتقاد داشتم حالا هم در انتقاد خودم باقی هستم و اگر دولت دیگری هم روی کار بیاید و این موضوع را مورد توجه قرار ندهد به انتقاد خودم باقی هستم موضوع عدم توجه به شهرستان‌ها است. اساساً وضعیت طوری شده‌است که ما فراموش کردیم که مملکت ایران هم غیر از تهران جای دیگری را هم دارد و آن نقاط هم نظری به مرکز دارند و توقع دارند که از طرف این هیئت حاکمه در مرکز هست به آن‌ها کمک شده و امورشان انجام شود. من نمی‌دانم آقایان توجه دارند یا ندارند ولی یقین دارم که آقایان نمایندگان ولایات توجه دارند که شهرداری‌های ولایات بکلی از بین رفته‌است (صحیح است) و هیچ نقطه‌ای از نقاط ایران نیست که حتی صورت ظاهر آبادی هم داشته باشد و این وضعیت در سایه عمل مستقیم حکومت بوده‌است یعنی با وضع مالیات بر درآمد یک ماده‌ای را که در آنجا گنجانده‌اند تمام مالیات‌های دیگر را ملغی کرده و مالیاتی را که مورد استفاده شهرداری‌ها بوده از بین برده‌اند و آنچه باقی بوده برای اداره کردن شهرداری‌ها کافی نبود و در این باب هم مکرر عرض و اظهار شد حتی آقایان نمایندگان طرح هائی هم تهیه کرده بودن و این جا مورد بحث قرار دادند ول ی بهیچوجه من الوجوه دولت به این موضع توجه نمی‌کند و البته دولت باید بداند و بفهمد که مردم ولایات هم می‌خواهند زندگی کنند و از لوازم درجه اول زندگی بهره مند شوند و این را استدعا می‌کنم از دولت که مورد توجه قرار بدهد و قبضه‌های مالیاتی که مربوط به شهرداری‌ها است حل کند و اگر لازم است لوایحی هم به مجلس بیاورند بیاورند و حتی می‌خواهم عرض کنم که دولت یک غفلت عجیب تری هم می‌کند که مطابق قانون فعلی شهرداری‌ها که به هیئت وزراء اجازه داده شده که پیشنهادهایی که انجمن شهر بوسیله وزارت کشور برای وضع عوارض می‌کند باید هیئت وزراء تصویب کند ولی هیئت وزراء در تصویب آن پیشنهادها هم خودداری می‌کند. الآن برای شهرداری کرمان مدت زیادی است که پیشنهاداتی شده‌است ولی همینطور مانده‌است. این است که شهرداری کرمان مثل شهرداری سایر جاهای دیگر کاری نمی‌تواند بکند و امور آنجا متلاشی و مختل شده‌است و همینطور کوچه‌ها خراب و چراغ‌ها خاموش و بالاخره هیچ نوع وسیله راحتی برای مردم در ولایات قائل نیستند. این است که بنده مصراً تقاضا دارم به این مطلب توجه بفرمایند. مسئـله دیگری که باز نسبت به شهرستان‌ها خیلی اهمیت دارد مسـئله عطیه ملوکانه‌است. آقایان استحضار دارند که بعضی از شهرستان‌ها برای حوائجی که داشته از این منبع برخوردار شده‌اند یعنی از طرف اعلیحضرت همایونی عطایایی به آن شهر داده شده ولی این موضوع عملاً به‌موقع اجرا گذارده نشده یعنی وزارت دارایی نپرداخت و می توان گفت هر اصلاحی که با پرداخت این عطایا در شهرها باید به عمل بیاید این اصلاحات صورت عمل به خودش نگرفت و نتیجه منظوره حاصل نشد و یک تعهداتی هم که در شهرها از این محل کرده بودند انجام نشد و نتیجه از آن کارهایی که کرده بودند بدست نیامد. این است که خواستم استدعا کنم که دولت نسبت به این موضوع هم توجه خاصی بکند و تکلیف آنرا معین کند که مردم ولایات بتوانند از این نعمت برخوردار شوند. عرض کنم یک موضوع دیگری را که بنده می‌خواستم تذکر بدهم و صرفاً جنبه تذکر دارد و خیلی اهمیت برای زندگی عمومی ما دارد این موضوع هیاهوئی است که روی بانک ناشر اسکناس یعنی بانک ملی پیدا شده‌است. من حرف‌هایی را که برای بانک می‌زنند نمی‌دانم چیست ولی بنظر بنده مه این حرف‌ها قابل رسیدگی است و مقتضی بود که خیلی اهمیت به این موضوع می‌دادیم و البته این را بنده معتقدم که بانک ملی اجمالاً و بطور کلی یکی از مؤسسات خوب ما است (صحیح است) و وظیفه خودش را با کمال جدیّت انجام داده‌است ولی چون این بانک عهده دار یک مسئولیت بسیار سنگینی است که این مسئله ارتباط مستقیم با اعتبارات ملی اقتصادی کشور دارد ما نباید اجازه بدهیم و رضا بدهیم که اگر حرفی درباره بانک پیدا شود این حرف را نگذاریم امتداد پیدا کند وظیفه دولت است که فوراً رسیدگی کند و تحقیق بکند اگر مقصری در بین هست مقصر را تنبیه بکند و آن عیب را رفع کند و اگر ملت صریحاً اعلام کند که این حرف‌ها بی خود و بی جا است و اعتماد مردم را به این دستگاه مهم و با اهمیت که ارتباط مستقیم با دستگاه‌های اقتصادی و سیاسی ما دارد جلب کند واِلا نوشتن این مقالات و دفاع خود بانکی ملی از این مقالات بسیار تأسف آور است و بر خلاف اصول است من اطمینان می‌دهم به آقایان که نظر شخصی ندارم اما از نظر علاقه تامی که نسبت به این دستگاه و حسن جریان و حسن عمل بانک ملی ایران دارم این مطلب را بیان می‌کنم و مصراً از دولت می‌خواهم که این مطالب را جزء مسائل درجه اول قرار بدهند که فوراً بروند و گفتار مردم را از نزدیک ببینند که این حرف‌ها تا چه‌اندازه صدق دارد اگر صحیح است بروند دنبال آن و رسیدگی کنند و اگر ناصحیح است فوراً اعلام کنند و اعتماد مردم و مجلس شورای ملی را نسبت به این کار جلب کنند. مسئله دیگری که می‌خواهم یادآوری بکنم که برای دولت خیلی اهمیت دارد مسئله آسایش و امنیت ولایات است. عرض کنم بنظر من تزلزلی که در اوضاع مملکت و در ولایات و ایالات حاصل شده‌است به یک قسمت زیادش مربوط به نبودن مأمور در آن نقاط است. در خیلی از نقاط این مملکت مأمور نیست و البته می‌دانیم که عادت و رویه‌ای که در این چندین ساله مملکت را اداره می‌کرده‌است در این امر اثر بسیاری دارد که در فلان پست یک کسی باشد که اشخاصی بروند و مراجعه بکنند و پست‌های مهم از قبیل پست‌های استانداری و فرمانداری در درجه اول تأثیر بسزائی در آسایش مردم دارد و من نمی‌دانم به چه علت دولت در انتخاب این پست‌ها که منحصر بیست استاندار فرمانداری نبوده و خیلی از پست‌های دیگر هم باقی‌مانده‌است و بی مأمور است، مأموری نمی‌فرستد. عرض می‌کنم که این مطلب تأثیر زیادی در زندگانی مردم دارد و دولت باید در این قسمت اقدام عاجلی بکند. مطلب دیگری که باز نسبت به شهرستان‌ها داشتم و می‌خواستم تذکر بدهم توجه به مأمورین ناخوب آنجاهاست مثل مأمورینی که وظیفه خودشان را خوب انجام نمی‌دهند (بعضی از نمایندگان- اکثر نیست) اگر بنده زیاد پرگوئی می‌کنم خاتمه می‌دهم که اکثریت حاصل شود.

رئیس- خیر قدری تأمل کنید اکثریت حاصل می‌شود... کاظمی بنده باید از همکاران محترم این موضع را گله بکنم که بسیار بسیار کم من از این تریبون استفاده می‌کنم و بنابراین حق نیست اگر من چند دقیقه عرایضی دارم و عرض می‌کنم مجلس را از اکثریت بیندازند (هاشمی – کم لطفی نیست، عادت است) اگر عادت هم هست ما که مدتی خستگی در کردهایم خوب است مدتی هم بعد از آن خستگی که در کردیم کار کنیم. عرض کنم مأمورین علاوه بر اینکه وجودشان مؤثر است برای شهرستان و ولایات باید مأمور وظیفه شناس حسابی باشد که بتواند کارش را انجام بدهد. صرف مأمور یعنی یک مأمور ناشایست احسابی البته نمی‌توان کارش را آنجا بدهد آن نتیجه منظور را حاصل کند. برا اینکه آقایان بدانند که بعضی اوقات چه مأمورین عجیب و غریبی به خارج فرستاده می‌شود بنده برای استحضار آقای نخست وزیر و سایر آقایان وزراء و آقایان نمایندگان که بدانند مأمورین شان چه حرکاتی می‌کنند یک واقعه مضحکی که در کرمان اتفاق افتاده‌است عرض می‌کنم و آن واقعه این است که مشیز یکی از قصبات بزرگ نزدیک شهر کرمان است که مرکز ناحیه‌است آنجا بخشدار می‌فرستند و اتفاقاً جای نسبتاً زیبا و قشنگی است باغچه‌های زیادی دارد و مردم شهر هم با سلیقه هستند و هر کس باغچه‌های سبزی کاری و این چیزها درست می‌کند. یکی از مردم آنجا هم که باغچه سبزی کاری قشنگی داشته‌است که حبوبات کاشته بوده هر روز می‌رفته‌است می‌دیده‌است که حبوباتش نیست؛ کلم اش یا سبزی اش نیست خیال می‌کند خوک‌ها می‌آیند و می‌خورند یک تله خوک گیری می‌گذارد آنجا خانه‌اش هم نزدیک بوده‌است. این واقعه عین حقیقت است که عرض می‌کنم نه کم و نه زیاد. بعد از چند ساعت می‌بیند که صدای داد و فریاد ضجه و ناله می‌آید متوحش می‌شود که چه اتفاقی افتاده‌است در اثر این صدا و فریاد می‌آید بیرون و می‌رود می‌بیند که جناب بخشدار افتاده‌اند به تله خوک گیری معلوم می‌شود که هر شب کلم و سبزی‌ها را آقای بخشدار می برده‌اند (خنده نمایندگان). البته چنین بخشداری با چنین وضعیتی حالا اسمش را مقتضی نیم دانم بگویم، نیم تواند رضایت مردم را بطور شایسته بعمل بیاورد. وقتی ما صحبت می‌کنیم مأمور بفرستید نه مأموری که برود چیز مردم را از توی خانه‌اش بدزدد بطور خلاصه می‌خواستم عرض کنم که دولت اساساً و اصولاً بایستی به شهرستان‌ها توجه داشته باشد و الآن آن توجهی که باید و لازم است به شهرستان‌ها نمی‌شود و مردم شهرستان‌ها احتیاجات زیادی دارند که باید مرتفع بکنید (صحیح است)

وزیر امور خارجه- (آقای سپهبدی) آقای کاظمی در ضمن مذاکرات خودشان اشاره به تخلیه خاک ایران کردند من مقتضی دانستم قبل از اینکه جناب آقای نخست وزیر مطالبی را مفصلاً به عرض مجلس برسانند چند کلمه در این خصوص گفته باشد که خاطر آقایان مطلع شده باشد و آن از این قرار است موضوع تخلیه ایران امری حتمی است (صحیح است) که بایست بر حسب پیمان سه گانه انجام بگیرد (صحیح است) و این کار البته خواهد شد (صحیح است) دولت ایران هم بطوری که می‌دانید تقاضا نموده‌است که این تخلیه هر چه زودتر بعمل آمده و منتظر مقررات پیمان سه گانه نشویم (صحیح است) اقدام‌ها در این خصوص شده و امیدواری کامل هم هست که به منظور برسیم (نمایندگان- صحیح است احسنت)

رئیس- آقایان پروین گنابادی و آرادشس.

بنا بر ماده ۱۰۹ نسبت به اظهارات آقای ثقه الاسلامی اجازه خواسته بودند توضیحی بدهند و چون آقای نخست وزیر منشور ملل متفق را تقدیم کردند فراموش شد به آقایان اجازه داده شود و بعد از آن هم آقای کاظمی تشریف آوردند باید حالا تقاضای آقایان انجام شود. حالا آقایان به موجب ماده ۱۰۹ توضیحی خواهند داد (بعضی از نمایندگان- ختم جلسه – اکثریت نیست) (در این موقع اکثریت حاصل شد) (آقای معدل – بفرمائید – بفرمائید)

رئیس- آقای پروین گنابادی بفرمائید

پروین گنابادی- بنده خیلی تعجب کردم که آقای ثقه الاسلامی بیش از بنده می‌خواستند نسبت به خراسان دلسوزی کنند شاید بنده را خراسانی‌ها بشناسند که بنده کی هستم. من بیست سال سابقه در خدمت فرهنگ فرهنگ خراسان دارم به تصدیق همه مردم خراسان، مردم خراسان همه می‌دانند که من در تمام مدت خدمت دبیری و آموزگاری خودم روح وطن پرستی را در اطفال ایجاد می‌کردم و هیچ‌کس نمی‌تواند منکر باشد که من دوره بیست ساله جوانی خودم را در راه خدمت آقای ثقه الاسلامی اینطور می‌فرمایند این‌طور نیست آقا. قضاوت را افکار عمومی اهالی خراسان و خانواده‌های خراسانی خواهند کرد که به صرف لاطائلاتی نسبتی که بعضی از جراید مغرض از روز اغراض حزبی و سیاسی نسبت به بنده می‌دهند صحیح نیست و اینطور نسبت‌ها را نمی‌شود داد و اما علت مسافرت بنده چه بوده؟ برای این بوده که آقایان می‌دانند مجلس تعطیل بوده (بعضی نمایندگان- مجلس تعطیل نبود شما مجلس را تعطیل کرده بودید) بالاخره مجلس نبود که بنده ندایت ملت را به گوش آقایان برسانم (ایرج اسکندری- مجلس خاص بوده) (فداکار- مجلس آقایان بود) من در این مدتی که نماینده سبزوار هستم باید یک کاری برای مردم آنجا انجام می‌دادم هر چه می نوشتم به وزارتخانه‌های مربوطه جواب‌هایی داده نمی‌شد نسبت به فرهنگ آنجا نسبت به بهداشت آنجا نسب به شهرداری آنجا هیچ جواب مساعدی ندیدم. در سبزوار بنده دیدم وضعیت طوری است که یک شهری که چندین هزار جمعیت دارد در ماه رمضان برق ندارد و الآن برق در شهر سبزوار نیست در این مدت یک سال سهمیه قند و شکر اهالی را نداده‌اند. اهالی سبزوار از این سهمیه‌ها که کالاهای انحصاری بوده‌است محروم بوده‌اند (یک نفر از نمایندگان- کی نداده؟) اداره اقتصاد آنجا. مریضخانه آنجا هم مرتب نیست نه طبیب دارد نه دوا داد و نه وسایل دارد که دولت در اختیار آنجا گذاشته باشد از هیچ کدام استفاده نمی‌شود در جوین که یکی از نواحی سبزوار است تلگرافاتی به بنده کرده بودند که پنجاه هزار نفر اهالی هستند که دوا و طبیب ندارند و یک عده مردمی هستند همه لخت و عریان و گرسنه. بنده رفتم به محل و با [؟؟؟]‌ها گفت و گوهایی کردم راجع به اوضاع شهرداری آنجا که برق آنجا لااقل درست بشود با سیار قسم‌ها شهرداری و دولت که قدمی بر نمی‌دارد این علت مسافرت بنده بود آنوقت اتفاقاً یک جریاناتی در خراسان پیش آمده که هیچ ربطی به ما ندارد و آقایان می‌دانند که حزب ما مه مخالف این دولت بوده‌است در خود تهران هم میتینگ علنی داده‌اند و تمام میتینگ‌های ما در خیابان‌ها با نظم و آرامش بوده‌است و هیچ‌کس هم نمی‌تواند منکر آن باشد و همه م تصدیق دارند. عرض کنم یک تلگرافی از طرف جبهه آزادی به مقامات مرکز شده بود که یک مطالبی را یک چیزهایی را مخصوصاً به نمایندگان خراسان می‌خواهم عرض کنم تلگرافاتی که شده بود از طرف جبهه آزادی خراسان شده بود و این تلگراف مصادف با فرار افسران شده بود و ابداً ارتباطی بهم ندارد و بنده اینجا مخصوصاً جبهه آزادی خراسان را می‌خواهم معرفی کنم، آقای محسن گنابادی یکی از قضات مجربی هستند که آقای نقابت چندی قبل در مجلس از ایشان تعریف کردند و آقای دکتر فاضل، آقای دکتر سامی و آقای فرخ که سابقاً نماینده مجلس شورای ملی بوده‌اند و آقایان ایشان را می‌شناسید و بالاخره یک عده از محترمین خراسان هستند که جبهه آزادی را تشکیل داده‌اند. این‌ها البته یک تلگرافی کرده‌اند و عرض کردم مصادف شده‌است با فرار یک عده از افسران و با این واقعه هیچ ارتباطی ندارد و فرار افسران مربوط به همان فساد کاری‌ها و [؟؟؟؟؟؟] مجلس تذکر داده شده‌است. دو دستگی ارفع و رزم آرا، این وضعیات را ایجاد کرده و می‌کند و بالاخره یک عده را متهم می‌کنند به این دسته و آن دسته واِلا چه ربطی به قضایای تلگراف‌ها خراسان دارد آقا؟

وزیر جنگ- دو دستگی در آرتش نیست آقا!

پروین گنابادی- …. بالاخره مربوط به فسادی است که در تمام دستگاه‌های وزارت جنگ وجود دارد...

وزیر جنگ- این‌ها تحریکاتی است که از خارج می‌شود مربوط به دو دستگی نیست تحریکاتی است که از بیرون بین آن‌ها می‌شود آن‌ها را وادار می‌کنند.

پروین گنابادی- … تحریکات هم از ناحیه خود آن‌ها است این فساد در دستگاه ارتش تنها نیست اتفاقاً در تمام دستگاه‌های حاکمه ما فساد هست این فساد هیچ از بین نرفته‌است البته باید مسئولین واقعی را پیدا کنید.

وزیر جنگ- پیدا خواهیم کرد..

پروین گنابادی- فساد از آن هائی است که اوضاع را به این ترتیب نگاهداشته‌اند و بالاخره وضع مملکت را به این ترتیب نگاه داشته‌اند گرسنگی و بدبختی را دامن می‌زنند و بالاخره ملت را به طرف انقراض می‌برند. این فساد ناشی از آنجاست. ما بارها در اینجا گفته‌ایم که باید واقعاً دموکراسی حقیقی و واقعی در ایران ایجاد کرد. این دموکراسی نیست که ملت از حقوق خودش محروم باشد یک مملکتی را بچاپد و دولت و هیئت حاکمه هم از این‌ها حمایت و پشتیبانی می‌کند خلاصه بنده این لاطائلات را کاملاً تکذیب می‌کنم و موضوعاتی را که آقای ثقه الاسلامی انتشار داده‌اند صحیح نیست. بالاخره آقایان خراسانی‌ها تمام مرا می‌شناسد بنده بیست سال در خدمت فرهنگ بودم بیست سال تمام دوره جوانی خود را به فرهنگ خراسان خدمت کردم همه مرا می‌شناسد و این بیانات ایشان را کاملاً تکذیب خواهند کرد. البته ایشان دلشان برای آذربایجان بیشتر باید بسوزد تا خراسان و نسبت به خراسان من احق و اولی هستم که مطالب را عرض کنم.

رئیس- آقای آوانسیان

آوانسیان- بنده مریض هستم و کسالت دارم اگر اجازه می فرمائید جلسه آتیه عرایضم را به عرض مجلس برسانم.

طهرانچی- می‌گویند باشد برای جلسه بعد.

معدل- آقای رئیس اخطار نظامنامه‌ای بایستی امروز گفته شود برای اینکه اگر بیفتد برای جلسه آتیه مطلب فراموش می‌شود.

آوانسیان- معمولاً در زندان هر کس مریض باشد و موقع استنطاق اظهار کند مریض هستم قبول می‌کنند بنده در مجلس شورای ملی گفتم که کسالت دارم و مطلبم را در جلسه بعد خواهم گرفت آقایان قبول نکردند.

معدل- شما این جلسه اجازه خواستید

کام بخش- اینطور نیست آقا ایشان مدارکی دارند راجع به آذربایجان باید از منزل بیاورند و ارائه بدهند.

سیف پور فاطمی- کار مجلس و مملکت را نمی‌شود معطل گذاشت.

فداکار- کار به کجا رسیده‌است که سیف پور هم وطن پرست شده‌است (خنده نمایندگان)

سیف پور- سوابق وطن‌پرستی من معلوم است.

فداکار- اگر مجلس اجازه می‌داد سوابق و کثافت کاری‌های تو را اینجا می‌گفتم.

سیف پور- تو را همه می‌شناسد آقای فداکار از اصفهان زدند بیرونت کردند دلت بسوزد دلت بسوزد که دیگر راهت نمی‌دهند قوای خارجی آنجا نیست.

هاشمی- هر کسی اینجا معقول نشست و به ترتیب صحبت کرد ما او را خوش سابقه می دانیم.

آوانسیان- … وقتی زندانی اظهار کرد که من مریض هستم...(اکثریت نیست) آقای رئیس آرامشی برقرار کنید تا بنده عرایضم را عرض کنم.

- موقع و دستور جلسه بعد ختم جلسه

۵- موقع و دستور جلسه بعد ختم جلسه

رئیس- آقای فیروزآبادی ختم جلسه را پیشنهاد می‌کنند مخالفی نیست؟ (گفته شد خیر) بعضی از آقایان فردا را برای جلسه پیشنهاد کرده‌اند بعضی‌ها چهارشنبه را و بعضی‌ها معتقدند بعد از احیا ما باید رأی بگیریم و عده هم کافی نیست.

بعضی از نمایندگان- چهارشنبه را معین کنید.

رئیس- پس فعلاً جلسه را ختم می‌کنیم و روز چهارشنبه را که حد وسط بین پیشنهادها است برای جلسه معین می‌کنیم. جلسه آتیه روز چهارشنبه دو ساعت قبل از ظهر

یک ساعت بعد از ظهر جلسه ختم شد.

رئیس مجلس شورای ملی - سید محمد صادق طباطبائی