مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ تیر ۱۳۳۴ نشست ۱۳۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ تیر ۱۳۳۴ نشست ۱۳۵

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۸

جلسه: ۱۳۵

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۴ تیر ماه ۱۳۳۴

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت‌مجلس

۲- بیانات قبل از دستور آقایان میراشرافی رضایی قنات‌آبادی

۳- معرفی آقای ناصر ذوالفقاری به معاونت نخست‌وزیری به وسیله آقای معتمدی وزیر مشاور

۴- تقدیم ۷ فقره سؤال به وسیله آقایان: بهبهانی- عمیدی نوری- خرازی- کریمی- فرود و ارباب‏

۵- طرح گزارش کمیسیون قوانین دارای راجع به شور اول معاونت کالاهای راه‌آهن از حقوق و عوارض گمرکی

۶- طرح گزارش کمیسیون کشور راجع به شور اول واگذاری کشتارگاه‌ها به شهرداری‌ها

۷- طرح گزارش کمیسیون نظام راجع به شور اول اجازه استخدام افسران وظیفه در کادر ثابت ارتش

۸- طرح گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به حق‌الحفاظه و کارمزد بانک کارگشایی

۹- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس دو ساعت و ده دقیقه پیش از ظهر به ریاست رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت‌مجلس.

رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود

(به شرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه آقایان: دکتر عمید- قوامی- حائری‌زاده- یار افشار- عبدالرحمن فرامرزی- مهندس شاهرخشاهی- بهادری- بزرگ ابراهیمی- عبلد الحمید بختیار- مکرم- شوشتری- کاشانی- تیمور تاش- تفضلی- سهرابیان- پیراسته- کیکاوسی- دکتر سعید حکمت- پناهی- اورنگ.

غائبین بی‌اجازه آقایان: دهقان- دکتر حمزوی- اریه‏

دیرآمدگان با اجازه- آقایان: صدقی- موسوی- جلیلی- نقابت- میراشرفی- دکتر افشار- تجدد مهندس ظفر

رئیس- نسبت به صورت‌مجلس نظری نیست آقای صفایی.

سیداحمد صفایی- هشت فقره تلگراف است از مشهد و یزد و بروجرد و خوانسار به اضافه یک طومار که از خوانسار است راجع به موضوع بهاییها تقاضای شدید اقدامات را کرده‌اند.

دکتر مشیر فاطمی- طومار را نفرمایید یواش یواش باب می‌شود (سیداحمد صفایی- رسیده است) خوب ممکن است دوباره باب بشود.

رئیس- در صورت‌مجلس نظری نیست (اظهاری نشد) صورت‌مجلس جلسه قبل تصویب شد.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان میراشرافی رضایی قنات‌آبادی.

رئیس- سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند آقای میراشرفی بفرمایید.

میراشرافی- بنده با اجازه آقایان نمایندگان محترم می‌خواستم چند دقیقه در باب وضعیت اخیر مطالبی را به عرض آقایان برسانم اخیرا معلوم شده بین روزنامه‌هایی که از طرف دولت حمایت می‌شوند یا آگهی می‌دهند، پول می‌دهند جمع و جورشان می‌کنند حمایت می‌کنند یک مطالب خلاف واقعی برای بعضی از آقایان نمایندگان انتشار می‌دهند البته بنده که خودم اهل روزنامه‌نویس هستم از این مطالب ترس باکی ندارم برای این که به قول جناب آقای قنات‌آبادی ما شتر نقاره‌خوان هستیم و از این سر و صداها زیاد دیدم و اهمیتی هم برای این نوع انتشارات قائل نیستیم (عبدالصاحب صفایی- این مثل را بنده عرض کردم) ولی برای روشن شدن ذهن آقایان و اتهاماتی که بی‌جهت و ناروا به اشخاص زده می‌شود به نظر بنده دفاع از این مورد لازم و جایز است برای این که این اتهامات و این مطالب از ناحیه اشخاصی منتشر می‌شود که سوابق سیاسی و خانوادگی آن‌ها به قدری ننگین و به قدری مفتضح هست که خودشان قادر نیستند عرض اندام بکنند بیایند جلو سینه سپر کنند و مبارزه کنند می‌روند و با دست بعضی از همکاران عزیز ما شروع به مبارزه ناجوانمردانه‌ای می‌کنند بنده سوابق زندگی خودم و خانواده‌ام در این مملکت روشن است البته بنده از هزار فامیل نیستم ولی در عین حال بی‌فامیل هم نیستم پدرم معلوم است، مادرم معلوم است، زندگیم، شخصیتم و همه چیزم روشن است و از روی که بنده روزنامه‌نویس شدم برای روزنامه‌نویس‌ها در زمان جناب اقای قوام‌السلطنه یک قانونی تصویب کرده بودند که در آن قانون یک شرایطی نوشته بودند از جمله این شراطی این بود که دیپلمه باشند لیسانسه باشند سوء نداشته باشند و مبلغ ۵ هزار تومان هم در یکی از بانک‌های موجودی داشته بشند روزنامه آتش که در اواخر سال ۱۳۲۲ امتیازش گرفته شده الان پرونده امتیازش در وزارت فرهنگ موجود است و موجودی که در آن تاریخ مال بنده در بانک ملی بود و گواهی شده از بانک ملی بود و لای پرونده است شاید متجاوز از چندین میلیون ریال است که بنده روزی که جناب آقای دکتر اقبال وزیر فرهنگ بود و در زمان حکومت هژیر روزنامه بنده را هم توقیف کرده بودم رفتم این پرونده را از وزارت فرهنگ خواستم و به جناب آقای دکتر اقبال نشان دادم و حالا هم از آقایان استدعا می‌کنم که مراجعه بفرمایند و ببیند میراشرفی قارچ نبوده که از این وسط‌ها سبز بشود و بیاید روزنامه‌نویس شود یا از روزنامه‌نویس انتفادعی برده باشد بنده از موقعی که روزنامه‌نویس شدم در این مملکت حوادث ناگوار و سنگین شومی پیدا شد از جمله حوادثی که پیدا شد حوادث حکومت پیشه‌وری در آذربایجان بود در حاشیه حکومت پیشه‌وری در آذربایجان حکومت جناب آقای قوام‌السلطنه و وجود آقای مظفر فیروز در دستگاه جناب آقای قوام‌السلطنه بود که مظفر فیروز خودش هم در این تاریخ یک برنامه‌ای داشت برای تغییر رژیم و به هم‌زدن اساس مملکت (صحیح است) و مظفر فیروز از آن آدم‌هایی بود که در عین حال شهامت داشت حرفش را می‌زد اما متأسفانه مظفر فیروز در این دوره شهامتی ندارد و چنین جرأتی ندارد که این حرف‌ها را بزند (مهندس اردبیلی- کیست؟) عرض کنم می‌رسیم در زمان حکومت پیشه‌وری بنده در روزنامه آتش در دستگاه ما و رفقای ما به شهادت آقایان نمایندگان آذربایجان آنچه را که لازمه خدمتگذاری و فداکاری بود انجام دادیم (صحیح است) آنچه که از ما برمی‌آید جناب آقای قوام‌السلطنه هم بنده بودم برای این که ایشان کابینه یا ائتلافیون توده‌ایها تشکیل داده بودند و ما نمی‌توانستیم با ایشان موافقت کنیم و این جناب آقای سرتیپ صفایی در آن موقع رئیس شهربانی بودند بنده را آن موقع زندانی کردند در آن هوای گرم تابستان (یک نفر از نمایندگان- المأمور معذور) خدا شاهد است مهمان بودم برای این که بهتر از مهیمان پذیرایی می‌کرد برای این که سرتیپ صفایی حقیقتاً مرد شریف و درست و بی‌غرض است (صحیح است) و اگر بخواهند در این مملکت خدمتگذاران واقعی مملکت را بشمارند جناب آقای سرتیپ صفاری خیال می‌کنم در ردیف اول خدمتگذاری مملکت باشد (صحیح است) (عبدالصاحب صفایی- در تمام ادوار خدمت‌شان خوب کار کردند) در جریان مبارزه‏ با حزب توده و پیشه‌وری و جناب آقای قوام‌السلطنه دار و دست‌شان جناب آقای دکتر امین هم بودند البته انسان یک عده دشمنان قوی و سنگین پیدا می‌کنند که بنده رفاقی بنده تحمل این ناروایی را کردیم و تمام دشمنیهای حزب توده و دستگاه حزب توده را برای خودمان قبول کردیم و مبارزه با قاضی محمد و پیشه‌وری را کردیم تا این که با زحمت نمایندگان محترم آذربایجان و جناب آقای امیر نصرت اسکندری که در آن موقع نهایت فداکاری را کردند و جناب آقای امیر نصرت اسکندری که در آن موقع نهایت فداکاری را کردند (صحیح است) البته اعلحضرت همایونی شاهنشاهی هم در آن موقع برای نجات آذربایجان کمال فداکاری و از خودگذشتگی را نشان دادند (صحیح است) عرض می‌کنم آقایان قضایا وقتی که می‌گذرد و فراموش می‌شود انسان فکر می‌کند موضوع خیلی ساده بوده و بی‌اهمیت اما آن روزی که قشون شوروی در قزوین قرار داشت و نمی‌گذاشت سربازان ایرانی وارد خاک قزوین بشوند و هرکسی می‌خواست به قزوین برود باید گذرنامه بگیرد آن روز را باید در نظر بیاورند که چه جور شخص اول مملکت تمام هستی خودش را مقام خودش را سطلنتش را همه چیزش را به خطر انداخت و مبارزه کرد تا قشون ایران یعنی تهران چون خواستم بگویم آذربایجان خارج از ایران نیست قشون ایران به آذربایجان رفت بعد از حکومت جناب آقای قوام‌السلطنه به طور سلسه مراتب می‌آییم حکومت مرحوم هژیر بود، حکومت رزم‌آرا بود، حکومت صائب بود که بنده به شهادت روزنامه آتش با تمام است حکومت‌ها مخالفت کردم خود جناب آقای امیر نصرت تشریف دارند جناب آقای قنات آبادی جناب آقای سردار فاخر حکمت که آن روز هم رئیس مجلس شودند بنده همان طوری که دو تا بیست روز در زندان بودم دو تا چهل روز هم در همین مجلس شورای ملی متحصصین بودند زمان رزم‌آرا متخصص بودیم و این‌جا شب‌ها خوابیدیم روزها خوابیدیم تا این که از این جریاناتی که داشت مملکت را به نیستی و بدبختی سوق می‌داد جلوگیری کردیم به سهم خودمان بنده عرض نمی‌کنم که آدم قابلی هستم یا از من کاری بر می‌آید (صحیح است) خیلی آن قدر می‌توانستم در مقابل مصائب مقاومت کنم مقاومت کردم بعد از حکومت رزم‌آرا حکومت جناب آقای علاء بود که حکومت جناب آقای علاء طلیعه حکومت جناب آقای دکتر مصدق بود البته در تمام مدت زندگی روزنامه‌نویسی مدتی که ما راحت بودیم همان سی و چهل روزی بود که آقای علاء رئیس‌الوزرا بود برای این‌که آقای علاء مردم بدی نبود و ما آن روزها جزو مخالفین آقای علاء نبودیم بعد از حکومت آقای علاء حکومت دکتر مصدق که تشکیل شد در زمان اقلیت دکتر مصدق ما یک سلسله رفقایی داشتیم با هم همکاری می‌کردیم (صحیح است) به محض این که دکتر مصدق رئیس‌الوزرا شد همان روز اول بنده از رفقای خود جدا شدم و همان روز نوشتم که دکتر مصدق اگر آدم خوبی باشد باید اقلیت مجلس باشد و این مرد اهل این کار نیست و از او کاری بر نمی‌آید و به درد نمی‌خورد در زمان حکومت دکتر مصدق اولین نفری که مخالفت کرد بنده بودم و بنده روزها و شب‌ها دیدم که هزارها نفر در این مجلس آمدند به ما فحش دادند ناسزا گفتند خانیمان را غارت کردند حتاکی کردند اتهام زدند به ما و ما برای حفظ حقوق و قانون اساسی مملکت تمام این اتهامات را قبول کردیم و ابداً از میدان در نرفتیم و علت این‌که بنده وارد شدم که این عرایض را بکنم این است که انسان یک وقت از شیر حمله می‌بیند یک وقتی است که یک روباه به آدم حمله می‌کند دوباره که داخل نیست با شیر آدم باید برود جنگ روباه را باید با مشت دهانش را خورد کرد عرض می‌کنم که در زمان حکومت دکتر مصدق و بعد از قضایای حکومت دکتر مصدق جریان چهارده آذر و غارت کردن روزنامه‌ها پیش آمد و بعد از غارت کردن روزنامه‌ها موضوع انتخابات دوره ۱۷ و موضوع وکیل شدن بنده پیشش آمد (عمیدی نوری- تحصن را هم بفرمایید) بلی که تحصن که در آن تحصن جناب آقای عمیدی نوری هاشمی حائری و یک عده از روزنامه‌نویس‌ها که خانوادشان را آن روزها به زحمت انداخته‏ بودند و آقای عمیدی را به زحمت انداخته بودند و چاپخانه‌شان را از بین بردند آقای عمیدی را می‌خواستند توقیف کنند اداره روزنامه‌اش را غارت کردند از موقعی هم که بنده وکیل مجلس شدم از همان لحظه‌ای که وارد مجلس شدم ازز همان شب اول که وارد مجلس شدیم بنده اعتبارنامه‌ام تصویب نشده بود اعتبارنامه‌ام مطرح نشده بود به فکر تصویب اعتبارنامه نبودم ولی به فکر دفاع از مملکت و حوادث بودم همان شب اول که آمدم در این مجلس با ۴۳ اعتبارنامه مخالفت کردم حالا می‌گویند که آقای دکتر بقایی وارد این مجلس شد مثل یک بت بود کسی نمی‌توانست با اعتبارنامه دکتر بقایی و امثال دکتر بقایی مخالفت کند یا آن دکتر شایگان یا مهندس رضوی یا ایکس یا ایگرگ همه شان، همه‌شان وقتی موارد مجلس می‌شدند مثل این بود که فاتح وردند وارد مجلس شده باشند معلوم نبود چرا این قدر خودشان را گرفتند بنده مقاومت کردم و ایستادم و در این موقع گزارش اعتبارنامه جناب آقای امام جمعه که از مردان شریف و خدمتگذار این مملکت است برای آن توطئه‌ای چیده بودند که این مردم شرافتمند را اعتبارنامه‌اش را مطرح کنند و او را لکه‌دار کنند (صحیح است) و البته اگر به خود آقای امام جمعه هم مراجعه بفرمایید این عرض بنده را تصدیق می‌کنم بنده ۱۲ اعتبارنامه‌یشان را گروه نگه داشتم تا این اعتبارنامه تصویب شد بعد ان ۱۲ اعتبارنامه را آزاد کردم و رها شد (عبدالصاحب صفایی- احسنت به تدبیر شما) بعد حوادث سیم تیر پیش آمد در خود سیم تیر جناب آقای امیر نصرت در اصفهان تشریف داشتند و صابون شام به تنشان خورده است که چه پیس و افتضاهی سر اشخاصی که طرفدار بودند و جزو گروه دکتر مصدق نبودند می‌آورند بعد از سیم تیر آقایان تمام زندگی شخصی بنده را غارت کردند یعنی همین این‌هایی که امروز شاه دوست شدند و شاه طلب شدند و سلطنت شدند کامیون آوردند در خانه بنده گذاشتند و حتی صندوق لباس مادر مرا شکسته و بردند و ما اصلاً به روی خودمان نیاوردیم تا بعد از سیم تیر آمدیم به مبارزه خودمان ادامه دادیم روز دویم سیم تیر بنده آمدم توی این مجلس اختیارات دکتر مصدق مطرح بود بنده شب منزل یکی از رفقایم مهمان بودم لباس‌های مرا قایم کردند که من صبح به مجلس نیایم رفتم منزل این آقای صراف‌زاده خودشان هم خواب بودند اتومبیلش را سوار شدم آمدم مجلس جناب آقای بهادری و رفقای من شاهدند که وقتی من وارد مجلس شدم مثل سیل از این بالاها همین طور چاق ۵ و کش ولات ریختند سر بنده و با فحش و فضیحت و رسوایی بنده را بیرون کردند مجلس متشنج شد بالاخره برگشتم دو مرتبه سه مرتبه بالاخره رفقا گفتند مصلحت این این است که تو فعلاً چند جلسه به مجلس نیای من هم به اتکای رفقا چند جلسه از آمدن به مجلس خوداری کردم حوادث سیم تیر را همه آقایان بهتر از بنده می‌دانند همنیطور منجر شد به نهم اسفند و از نهم اسفند ماه حوادث که شاید یکی از دلتنگی‌های جناب آقای علاء با بنده سر قضیه نه اسفند که آن روز هئیت رئیسه مجلس رفت برای این که نامه ریاست مجلس حضرت آیت‌الله کاشانی را به عرض اعلیحضرت برسانم اعلیحضرت تشریف نبردند آن روز هم به عضویب هئیت رئیسه بودم با آقای عبدالرحمان فرامرزی و بعضی از رفقا رفتیم آن‌جا موقعی که خواستیم نامه را به علاء حضرت همایونی تقدیم کنیم‏.۹۸۴ آقای علاء فرمودند که اعلیحضرت الان سوار می‌خواهند بشوند و قابلمه نانشان را هم پیچیده‌اند و توی اتوبوس است این کاغذ را بعداً برای ایشان می‌فرستم بنده که همه جا باید سپر بلا بشوم نمی‌دانم که یک روز آقای علاء می‌آید نخست‌وزیر می‌شود ما پریدم به آقای علاء که این چه است می‌زنی شاه دارد می‌رود ما از طرف مجلس آمدیم ما نمی‌گذاریم شاه برود بالاخره آقای علاء از اعلیحضرت همایونی وقت گرفته‌اند و همان موقع دکتر مصدق هم حضور اعلیضرت همایونی شرف یاب شدند هئیت رئیسه مجلس رفت آن‌جا و نامه را تقدیم کرد و اعلحضرت همایونی فرمایشاتی فرمود بنده و رفقا صحبت‌هایی کردیم رفقا گریه کردند و محمود ذالفقاری که حالا استاندار اصفهان شده آن‌جا حضور داشت و آن حوادث از نهم اسفند و آن شب نهم اسفند بود جناب آقای بهادری تشریف داشتند در مبارزه ما از نهم اسفند به حد علاء رسید رسید به آن درجه که ما هر روز صبح که از خانه‌امان می‌آمدیم بیرون با پدر و مادر دعوا می‌کردیم و می‌گفتیم خداحافظ دیدار به قیامت آمدیم و توی این مجلس ایستادگی و مقاومت کردیم گزارش هیئت هشت نفری می‌خواست مطرح بشود ما در این مجلس نگذاشتیم گزارش هئیت هشت نفری طرح بشود و روز ۲۷ فروردین که تمام مردم را جمع کرده بودند رفتیم منزل آقای حائری‌زاده که حائری‌زاده هم به نوبه خودش به

این مملکت به عقیده بنده (صحیح است) و در منزل حائری‌زاده بودیم گفتیم ما راهی نداریم این که مجلس را از اکثریت بیندازیم نفری نوشتیم که آقا ما از تهران خارج شدیم آقای هدی بود آقای افشار خود مخلص بود و آقای حمیدیه (احمد فرامرزی بود) گفتیم در همان موقع کجا برویم کجا نرویم در همان موقع ارباب مهدی با تلفن با آقای حائری‌زاده صحبت کرده آقای ارباب مهدی هم روز به نوبه خودش فداکاری کرد ما را دعوتمان کرد به جوادیه.

رئیس- آقای میراشرفی وقت شما تمام شده.

میراشرافی- یک ربع به بنده وقت بدهید عرضم تمام بشود و ناقص نماند بنده مقدمه عرض کردم نتیجه را هم بگیرم.

رئیس- آقایانی که موافقند پانزده دقیقه آقای میراشرفی صحبت‌شان را ادامه بدهند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد بفرمایید آقای میراشرافی.

میراشرفی- بنده از عموم آقایان تشکر می‌کنم آقای قنات آبادی تشریف داشته باشید بنده چند جا می‌خواهم شما را بگیرم بعد از قضایای منزل جناب آقای ارباب مهدی فکر کردیم که خوب حالا روز که به هر تدبیری بود گذدشت یعنی بیست و هفت فروردین که ما در حوض خانه ارباب مهدی نشسته بودیم ناهار می‌خوردیم رادیو تهران هم دیگر شروع کرده بود که این خائنین رفته‌اند مجلس را اکثریت انداخته‌اند چرا گزارش هیئت نفری را تصویب نمی‌کنید ملت ایران در انتظار است در همان روز روزنامه‌های ما مقاله‌ای نوشته که در آن مقاله می‌گوید اگر چنانچه این گزارش هیئت هشت نفری تصویب نشود ممکن است چنین و چنان بشود پیشوای ملت ایران این رضا را کرده این خواسته ملت است وسط فحشس و ناسزا به نمایندگان داده است چرا گزارش هیئت هشت نفری را تصویب نمی‌کنید از منزل آقای ارباب مهدی که شب ماندیم با آقای حائری‌زاده طرح نقشه‌ای ریختیم که آقا ما اگر تهران باشیم با این شهر ری که دکتر مصدق آورده ممکن است که گزارش را به تصویب برساند به قول جناب حائری‌زاده ما یک مهاجرت صغیری کردیم از تهران رفتیم به قم حالا در قم چه به سر ما آوردند که بر سر خانواده حسین بن علی هم نیاوردند چه قدر به ما فحش دادند ناسزا گفتند کاشیکی جناب آقای دکتر آهی هم تشریف داشتند تا یک قدری از فحش‌هایی که می‌دادند نصیب‌شان می‌شد (قنات‌آبادی- دوستان به جای ایشان) بعد از این که ما از آن جا مراجعت کردیم حضرت آیت‌الله کاشانی یک نامه‌ای نوشتند به ما که آقا بیایید بگذارید در مجلس اکثریت داشته باشد و تشکیل بشود تمام دستگاه‌های دکتر مصدق کوشش می‌کرد برای تصویب گزارش هیئت هشت نفری برای این که برایشان مسلم شده بود که کلید موفقیت آن‌ها گرفتند قدرت ارتش از شخص اعلیحضرت همایونی است (کریمی- دکتر بقایی هم این جا خدمت کرد) عرض می‌کنم بعد از این که در مجلس آمدیم یک روزی آقای دکتر معظمی‌ره من گفت که دیشب از دربار به من اطلاع دادند که شما امروز ساکت باشید که این گزارش هیئت هشت نفری را به تصویب برسانید گفتند چه طور شده است که اعلیحضرت همایونی در هیچ کار مجلس مداخله نمی‌کند اما در این کار مداخله نمی‌کنند ما امر ایشان را اطاعت نمی‌کنیم ایشان در کار مجلس مداخله ندارند و بنده یک وکیل اقلیت هستم و آن چه نظر خودم است انجام می‌دهم (احسنت) حال یک مطلبی اگر عرض کنم شاهد مثال دارم برای این که در روزنامه‌های آن نوشته شده بود بنده هفت تیرم را از جیبم در آوردم چون جناب آقای معتمدی آن روزها روزهای عادی نبود اما یک هفتیر توی جیبمان بود یک شش‌تیر توی آن جیبمان بود یکی هم دستمان بود و بی‌سلاح نمی‌توانستیم به مجلس بیاییم عرض کنم در آن روزها به این شکل می‌آمدیم به مجلس تا وقتی آقای دکتر مصدق فشار آوردند که گزارش هیئت هشت نفره را به تصویب برساند و نشد این‌ها سعی کردند راه حلی پیدا کنند که مجلس را منحل بکنند رفتند در تهیه کار رفراندوم برآمدند در موقع رفراندوم خود آقای ارصلان خلعتبری که همان وقتها نظرم هست که در یکی از روزنامه‌ها که گویا روزنامه ستاره بود مخالفت خودش را اظهار کرده و نوشته بود که رفراندوم یک امر غیرقانونی است و یعنی آن وقت‌ها اشخاصی که یک جو شهامت داشتند مطالب خودشان را می‌گفتند و عرض اندام می‌کردند و باکی از هیچ‌کس نداشتند قضایای رفراندوم هم خود آقای یزدان می‌دانند به کجا رسید بعد از قضایای رفراندوم و حوادث بیست و پنج مزرداد همین طور سلسله مراتب به هم رسید تا این که اعلیحضرت همایونی از این مملکت تشریف بردند وقتی که اعلیحضرت همایونی تشریف بردند آن‌ها خیال می‌کردند که کار تمام شده در صورتی که اشخاصی که بصیر در سیاست بودند می‌دانستند که اعلیحضرت همایونی با یک کفه ترازو بگیرد و دکتر مصدق یک کفه دیگرش قرار بگیرد ممکن نیست ملت ایران از اعلیحضرت همایونی صرف‌نظر بکند و نخواهد کرد بنابراین در غیبت اعلیحضرت ملت ایران قیامی کرد که واقعاً در اوضاع آن روز قیام بی‌نظیری‏ بود برای این که نه دسته‌ای داشتند نه جمعیتی داشتند و نه کسی این جمعیت را تحریک کرده بود و قوای انتظامی و دستگاه شهربانی با کمال قدرت جلوگیری می‌کرد و روزنامه‌هایی هم مثل روزنامه جناب آقای تفضلی بنده اسم ایشان را می‌برم که ایشان از ماده مربوطه استفاده کنند و بیایند این جا و من هم به ایشان جواب بدهم روزنامه جناب آقای تفضلی روزنامه‌ای بود که شلاق‌کش می‌تازید به دربار که چرا دربار مداخله می‌کند پیشوای ایران مصدق است و چه و چه که واقعاً خجالت می‌کشم روزنامه‌هایش را آوردند این‌جا اگر جناب آقای رئیس اجازه بفرمایند می‌خوانم برایتان (یک نفر از نمایندگان- نخوانید بهتر است) خوب حالا ببینید تا فرصت چه اجازه بدهد بعد از قضایای ۲۵ مرداد سه روز این مملکت منتقل بود تا این که اوضاع و احوال به هم خورد و سپهبد زاهدی آمد و دستگاه رادیو را رفتیم و گرفتیم و اولین کسی که آمد پای رادیو خود مخالص بود یعنی با یک جمعیتی رفتیم مقابل رادیو و رادیو را گرفتیم و حکومت را عوض کردیم و اوضاع و احوال به دست میلیون افتاد و ستاد ارتش را رفقای ما گرفتند، شهربانی، ژندارمری، همه به دست ما افتاد همه این قضایا جناب آقای اسکندری تمام شد خدمات ما از بین رفت (اسکندری- از بین نرفته است) خدمات و فداکاری یک عده‌ای از بین رفت حالا یک عده‌ای سر از تخم در آورده‌اند سوسیالیسم روایالیست شده‌اند سوسیالست و روایالیست یعنی چه آقایان مگر می‌شود که من سوسیالیست سلطنتی باشم مثل این است که بنده بگویم که من مسلمان ارمنی هستم (خنده نمایندگان) هی عنوان خودشان را درست کردند سوسیالیست روایالیست خیر والله بالله خدا شاهد است من به طور خلاصه عرض می‌کنم ممکن است وقت نرسد همان راهی که مظفر فیروز برای تغییر رژیم می‌رفت راهی که حسین فاطمی برای تغییر رژیم می‌رفت همان راه را امروز جهانگیر تفضلی می‌رود امروز جهانگیر تفضلی همان راه می‌رود که حسین فاطمی می‌رفت حسین فاطمی چه می‌کرد جز این که مردم را تحریک می‌کرد جز این که در رادیو به وکلا فحش می‌داد جز این که به زارعین فحش می‌داد جز این که به مالکین فحش می‌داد جز این که هر دسته‌ای را که می‌توانست بر عیله اعلیحضرت تحریک می‌کردند آقایان بگذارید حرف‌ها را بزنند رودربایستی و مجامله و ملاحظه است که کار این مملکت را خراب می‌کند بنده این حرف‌ها را می‌زنم جناب آقای تفضلی هم تشریف بیاورند این‌جا صد کور و بد و ناسزا به من بگویند حالا دیگر خدمت سپهبد زاهدی همه‌اش از بین رفت یک عده‌ای پیدا شدند به جناب عالی عرض نمی‌کنم جناب آقای بهبهانی اوقاتتان تلخ نشود برای آن که جنابعالی خودت و خانواده‌ات در راه مشروطیت ایران خدمت کرده‌اید جدت کشته شده و پدر بزرگوارت اولین کسی بود که روز نهم اسفند کفن پوشید آمد بیرون آقای بهبهانی تو خودت را با همه همه آهنگ نکن حیف خانواده بهبهانی است (بهبهانی- کسی به شما اعتراض نکرد) عرض کنم این جریانات پیش آمد و به وجود آمد حالا آمده‌اند می‌گویند میراشرفی دزد است خیلی خوب دزد را باید برد پای محاکمه پدرش را در آمورد در زمان آقای دکتر مصدق کریم پور شیرزای جناب آقای ناصر ذوالفقاری تشریف دارند نوشت که میراشرافی دزد حرام‌زاده من خیلی از این حرف بدم آمد گفتم حرام‌زاده کسی است که کاغذش را داده و پولش را داده راجع به دزدی بنده در این مملکت نه وزیر بوم نه مدیرکل بودم نه فرمانده هنگ بودم نه فرمانده لشکر بودم آخر دزدی را باید از یک جایی کرد آقای معتمدی بنده سروان قشون بودم در سال ۲۱ هم از قشون آمده‌ام بیرون از آن سال هم به بعد رئیس قند و شکر بودم نه وزیر در بار بودم نه مثل ابولقاسم امینی رئیس شرکت مرکزی بودم موقعی که من با کابینه دکتر مصدق مخالفت کردم گفتم که الان تمام دستگاه‌های مملکت در اختیار دکتر مصدق است کشوری و لشکری هم پرونده‌ای برای من دارید بیایید پشت این تریبون بگویید و این‌ها رفتند و گشتند هیچ چیز برای من نتوانستند پیدا کنند آقایان آمدم گردن کلفت نمی‌تواند دزدی کند برای این که زود یقه‌اش را می‌گیرند هژیر هر چه می‌خواست پیدا کند نتوانست رزم‌آرا خواست نتوانست مصدق خواست نتوانست حالا آمده‌اند به فلان روزنامه بیچاره که مدیرش شاید اگر من را ببیند خجالت می‌کشد می‌گویند بنویس میراشرفی دزدی کرده خلی خوب بنده دزد سرگردنه این پرونده‌اش را جناب آقای معتمدی وزیر مشاور بردارند بیاورند بنده قول می‌دهم که هیچ احتیاجی به سبب مصونیت هم نداشته باشد به محض این که ایشان یک مدرکی ارائه کردند بنده ذدست جناب آقای رئیس مجلس را که همه آقایان نمایندگان برای جناب آقای سردار فاخر احترام قوی قائلند (صحیح است) بنده دست ایشان را می‌بوسم از در مجلس خارج می‌شوم ولی آقایان چرا خدمتگذاران را لجن مال می‌کنید؟ این‌ها برای این است که اگر چهار نفر فداکار در روز تنگ روزی که روزنامه ایران ما حمله به دربار می‌کرده است و طرفدار مصدق بوده است طرفدار پیشه‌وری بوده است در روزی که مدال ۲۱ آذر گرفته است روزی که رفته به آذربایجان و از آذربایجان برگشته روزنامه‌اش این‌جا هست عکس جیبی را که سوار شده توی روزنامه‌اش گراوز کرده و نوشته است که این جیبی است که فدائیان پیشه وری از ارتش غلابی ایران گرفته‌اند که ما را هدایت و راهنمایی کردند در آن روزها میراشرافی و رفقای میراشرافی ایستادند خودکشی کردند فداکاری کردند از خودشان و از خانواده‌شان از زندگی‌شان گذشتند تا توانستند مملکت را نجات بنده جناب آقای امیر نصرت حالا امروز بگویند میراشرفی مدال ۲۱ آذر دارد بگویند از پیشه‌وری حمایت کرده چه بگویند چه چیز عمومی است می‌گویند دزد دزد کجا است

اگر مدرکی دارید پشت تریبون بگویید خیانت را پشت تریبون بگویید کسب و کار را که در این مملکت برای کسی ممنوع نیست هر کسی در این مملکت از یک راه امرار معاش می‌کند آقای محمودی شما که در این مملکت ملک دارید مگر ملک‌داری ممنوع است؟ مگر کسی می‌تواند مزاحم شما بشود (محمودی- حالا که می‌خواهند مزاحم بشوند) (خنده نمایندگان) می‌گویند میراشرفی طفره رفته سهم کارخانه اصفهان را خریده است مگر کار بدی کرده است الان در اصفهان یک کارخانه‌ای به اسم کارخانه ریس‌باف که واقعاً سی چهل میلیون ارزش دارد و شش میلیون تومان سرمایه‌اش است جناب آقای امیر نصرت رفته‌اند می‌دانید از شش میلیون تومان سه قران صاحبان سهام حاضرند به فروشند برای این که کارخانه ورشکست شده کسی نیست کارخانه را اداره کند اگر یک کسی برود سهام بخرد این دزدی کرده است الان که سپهبد زاهدی رفته است الان دشمنان بنده در دستگاه دولت حکومت می‌کنند جناب آقای علاء هم که به بنده لطفی ندارند بنده که انتظار محبتی از ایشان نخواهم داشت که ریی سالوزرای مملکت هستند آقای معتمدی را من ازشان خواهش می‌کنم که این پیغام مرا به آقای علاء بدهند تمام دستگاه‌ها و پرونده‌های دولت را زیر و رو کنید تصویب‌نامه‌های زمان سپهبد زاهدی را رسیدگی کنید اگر میراشرفی جواز کار گرفته جواز برنج گرفته است سپهبد بهش کمکی کرده است بیاورید پشت این تریبون بگویید آقا امروز که سپهبد زاهدی بهش کمکی کرده است که جلوی عمل شما را بگیرد امروز تمام دستگاه‌ها در اختیار شما است چرا دولت می‌خواهد مردم را تحریک کند وکلا را عصبانی کند با دست چهار تا روزنامه‌نویس که برای امر زندگیشان پولی از این و آن می‌گیرند و روزنامه‌شان را راه می‌اندازند چرا دولت این کارها را می‌کند اتهام سریح را بیایید پشت این تریبون بگویید خجالت ندارد هر کس که دزد است باید دستش را گرفت از این مملکت بیرون کرد حالا که آقای جهانگیر تفضلی جزء مفاخر مملکت شده میراشرافی جزء مفاسد مملکت کسی که یا پیشه‌وری بوده با رزم آرا بوده با هژیر بوده تا آخرین لحظه پشتیبان مصدق بوده است جزء مفاخر است و بنده که همه چیزم را در راه مملکت در راه اعلیحضرت همایونی داده جناب آقای علم تشریف ندارند در زمان حرکت سپهبد زاهدی دو فقره چک برای من فرستادند یک چک فرستادند ۱۰۰ هزار تومان یک چک فرستادند ۳۰ هزار تومان بنده به خود جناب علم که تشریف ندارند وزیر کشور هستند دادم گفتم ببرید حضور اعلیحضرت بگویید که فلان پرونده که از فلان کمیسیون خواسته شده جریانش این‏ است که آقای قباد ظفر شما را به شرافت‌تان قسم می‌دهم در زمان سپهبد زاهدی کسی جرأت می‌کرد پرونده ری را بخواهد آقای میراشرافی خواست حالا ما شدیم جزو مفاسد آقایان شده‌اند جزو مفاخر بنده آقایان به عرایضم خاتمه می‌دهم اما می‌خواهم عرض کنم که این وضع و این شکل قابل دوام نیست اگر می‌خواهید با حرف چهار تا روزنامه با هو و جنجال خدمات اشخاص را پایمال کنید بنده و رفقایم و رفقای بنده از آدم‌هایی نیستیم که از این حرف‌ها و از این فحش‌ها و از این هوچی‌بازیها از میدان در برویم برای این که ما و رفقایمان در مقابل هوچی‌گری حسین فاطمی و دستگاه مصدق مقاومت کردیم و آن‌ها را شکست دادیم یک روز خاطرم هست در همین مجلس شورای ملی جلسه سری تشکیل دادند حسین فاطمی و وزیر امورخارجه بود یک پرونده‌ای راجع به روس‌ها آورد اول هم بیرون با من صحبت کرد که خواهش می‌کنم که تو در این پرونده صحبت نکن صورت مجلس آن جلسه سری الان در دفتر ریاست معظم مجلس شورای ملی ضبط است من دلم می‌خواهد آن را بیاورید ببینید که آن روز در جلسه سری بنده با حسین فاطمی چه کردم که او می‌خواست از روس‌ها حمایت کند و یک قراردادی به نفع آن‌ها ببندد بالاخره شانتاژ و جنجال بنده بود که جلوگیری از انجام آن کار کرد و همان روز جناب آقای تفضلی می‌فرمودند که بایستی با روس‌ها آن جوری کرد این جوری کرد به هر حال بنده باز از مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی استدعا می‌کنم که رسماً به دولت اطلاع بدهد هر پرونده‌ای بنده دارم هر سوءاستفاده‌ای کردم بیایند پشت این تریبون بر علیه هر وکیلی (صفایی- مخصوصاً از مقام ریاست استفاده کرده است بیاورید حیثت مجلس را بایستی آقای رئیس حفظ کند پشت تیریون بیاورند بگویند اگر نیاورند ما می‌آوریم) آخر می‌گویند دزد همین گفتن دزد که نمی‌شود می‌گویند آقای دکتر امینی یک چک میلیون دلاری گرفته آخر این‌که صحیح نیست باید ببینید که آیا گرفته است اتهام بی‌خود نمی‌شود زد به اشخاص بنده از مقام محترم ریاست تقاضا می‌کنم که بگویند هر پرونده‌ای که من دارم بیاورند و کوچک‌ترین کمله‌ای را هم که به حیثیت من بزنند من دفاع می‌کنم من جلوگیری می‌کنم.

نقابت- بنده پیشنهادی دارم قربان.

رئیس- پیشنهاد شما رسیده ولی وقتی که اجازه داده شده بود این را بایستی اول می‌دادید.

نقابت- پیشنهاد تغییر دستور مجلس است.

رئیس- پیشنهاد دادید که وارد دستور بشویم آقای رضایی بفرمایید.

رضایی- اقبال دولت‌های خوشنام در آن است که جمعیتی که در میان مردم به بدنامی معروف هستند با آن‌ها مخالفت نماییم چنان که بدبختی آن‌ها در این است که همان جماعت طرفدار آن‌ها باشد قدر مسلم این است که بسیاری از اعمال دولت گذشته در خور انتقاد شدید بوده است (کریمی- شدیدش زیادی است) از جمله کارهای خلاف است که بعضی از امنای آن مرتکب شدند و تعقیب معدودی از آن‌ها گردیده است ما یقین داریم که طرفداران دولت سابق در صحت این حقیقت بارز ترید ندارند و اما همه آقایان شاهد هستند که از طرف هیچ‌یک از طرفداران مزبور انتقادی است اعمال آن دولت به عمل نیاورد و اعمال بد دولت گذشته را به زیان مردم ایران به دیده اغماض نگریستند و اما عده‌ای از همان آقایان از بدو تشکیل دولت جدید شدیدترین حملات را گاهی با عبارتی زننده بر دولت جدید روا داشتند و بعضی از آن‌ها از تنگی قافیه و فقدان دلیل و برهان بعضی از وزرا را ملاک قضاوت خویش قرار دادند. و آن را تنها نقطه ضعف دولت جدید تشخیص دادن من منکر این معنی نیستم که دولت‌ها سهم بزرگی در خرابی و عقب ماندگی و فساد این مملکت دارند ولی از تذکر این حقیقت نیز نمی‌توانم خوداری کرد که عده‌ای از نظار اعمال دولت‌ها نیز در آن مسئولیت‌ها سهم بسزای دارند و از میان نمایندگان آنان که در ادوار مختلف شاهد و ناظر اعمال بد دولت‌ها بودند و قدمی در راه خیر و صلاح مردم بر نداشتن و تمام نفوذ خود را در راه تأمین منافع خصوصی خویش به کار بندند مسئولیت بیشتری به عهده‌دارند آقایانی که امروز سنگ ملت خواهی را به سینه می‌زنند و با عبارتی فریبنده از خرابی‌ها و مفاسد اجتماعی انتقاد می‌کنند به ما بگویند در گذشته نزدیک کجا بودند و چه شد که با وجود آن‌ها دولت گذشته مترکب خبط‌ها و اعمال ناروا شد و مردم یک سرزمین غنی و زرخیز برخلاف تمام مواعی از همه مزایا و مظاهر تمدن صنعتی مرحوم و هنوز اکثریت آن‌ها در شهرها و دهات مورد تعدی و تجاوز هستند مسئول این همه مصائب و محرومیت‌های ملت ایران کیست دولت‌ها خود را خدمتگذار می‌دانند و نمایندگان خود را نیز مبرا می‌شمارند ما نمی‌خواهیم و رویه ما نیز بر این نخواهد بود که چگونه دولتی از عمرو و یزد تشیکل یافته است باید از آن حمایت کرد بلکه اعتقاد ما برای این است که دولت را باید روی اعمال آن قضاوت کرد دولتی که هنوز در استانه شروع اقدامات اساسی در را اصلاحات می‌باشد چگونه می‌تواند آن را مورد مدح و یا ضم قرار داد پایه و اساس مخالفت مخالفین دولت با دولت حاضر چیست اگر مخالفت‌ها بر پایه و اساس انتقاد و یا ارشاد می‌بود هیچ‌گاه این سؤال پیش نمی‌آید اما آن نطق‌های شدید و آن عبارات رکید و زننده و آن عبارات دور از منطق حاکی از جریاناتی است که در هر حال حاضر به نظر ما نفع جامعه و مملکت در آن متصور نمی‌باشد یکی کفایت و دارایت را با وجود مسئولیت‌های سنگین که از اعمال گذشته خوداری خود دارد انحصار موری سفیدان قرار می‌دهد و از این که جوانان میهن‌پرست و پاکدامن به مجلس را یافته‌اند و حیات تصریح خود را برخلاف مأمور آن‌ها وقف جامعه نمودند ناراحت شدند آن درگیری با وجود غفلت‌ها و اعمال بدی که می‌گویند در گذشته مرتکب شده است سن جوانی را که علی‌رقم لیاقت و کاردانی خلاصه برای احراز مقام ریاست نمی‌شمارند همکاران محترم ملت ایران با وجود عقب ماندگی با هوش‌تر از آن است دیده و سیرت نیک بد اعمال ما را نبینند برخلاف گفتارهای فریبنده ما حقایق را درک نکند ترمیم خرابی‌های گذشته و انجام اصلاحات مستلزم صرف وقت و داشتن صبر و شکیبایی است به دولت تیسمار سپهبد زاهدی ۱۹ ماه و به دولت دکتر مصدق ۲۸ ماه فرصت داده شد که کشتی طوفان‌زده مردم ایران را به ساحل نجات برسانند چرا و چه شده است که عده‌ای شمشیر را از رو بسته‌اند و دولتی را که افراد آن به نیک‌نامی معروف شده بدین‌سان مورد حمله و اعتاب قرار می‌دهند همکاران ما تصور نکنند که ما در مقابل اعمال بدی که ممکن است خدای ناکرده از دولت سر بزند. سکوت خواهیم کرد همانطور که در دوره حکومت گذشته دست امنیت خود شسته بودیم و آینده خود را به خطر انداخته بودیم و از اعمال بدان انتقاد می‌کردیم امروز نیز رسماً اظهار می‌داریم که دولت حاضر وضایف اجتماعی و ملی خود را با قبول مسئولیت انجام ندهد و در راه تأمین امنیت اجتماعی و اصلاحات اساسی قدم مؤثری برندارند ما نیز زبان به انتقاد و ملامت خواهیم گشود (مصطفی کاشانی- صحیح است) و از آینده خود چشم خواهیم کوشید جانب ملت را به خاطر وکالت یا منافع دیگری رها نخواهیم کرد ما منکر این معنی نیستیم که برخی از سران قم و سالخوردگان امروز در این جوانی فداکاری‌ها و از خودگذشتگی‌ها نشان داده‌اند. و به همین سبب نیز مورد احترام ما و جامعه ایرانی می‌باشند ولی این افتخار را نصیب همه مدعین خدمتگذار نمی‌دانیم و بالعکس عده‌ای از آن‌ها را مسئول خرابی‌ها و فاسد اجتماعی می‌دانیم و اینان کسانی هستند که تشت رسوای بعضی از آن‌ها از بام به زمین افتاده است (صحیح است) و اما همان طور که گفتم سالخوردگی مورد احترام ما فداکاریها و از خودگذشتی را در سنین جوانی نشان دادند (صحیح است) جوانان میهن‌پرست مانند بعضی از پیران آینده را از نظر خویش نمی‌نگرند و چون پای میهن و مسائل ملت به میان آید تحت تأثیر نیروی فوق‌العاده جوانی و احساسات بی‌جانبه که همواره محرک و موجد اراده است خود فراموش می‌کنند (صحیح است) و از قبول مخاطرات در راه تأمین منافع عامه خوداری نمی‌کنند (صحیح است) اما علی‌رغم کارشکنی‌ها، گفتارهای زننده او دور از منطق بعضی

سالخورده را می‌پیماییم و در راه ایران ار فداکاری خود داری نمی‌کنیم و تنها پاداش خود را قضاوت اجتماع میدانیم عرایض بنده تمام شد اما در خاتمه یک نکته‌ای بود که با کمال تأسف باید عرض کنم و آن جمله‌ای بود که آقای میراشرافی به یکی از همکاران خودشان که مخصوصاً از جنبه مطبوعاتی هم همکارخودشان است و بعضی از روزنامه‌ها و مجلاتی که مسلماً در جامعه وزن و اعتباری دارد ایشان در این‌جا حمله کردند و آن مجلات و روزنامه‌ها مورد بی‌مهری ایشان قرار گرفت و من به سهم خودم ناچارم این تأسف را این‌جا بیان کنم وعرض کنم که به شهادت صفحات همان ایران ما که این جا جناب آقای میراشرافی ازش اسمی به میان آورند آقای جهانگیر تقضلی هیچ‌گاه جانب شاه و ملت ایران در در طی خدمات سیاسی خودش فراموش نکرد (صحیح است).

رئیس- آقای قنات‌آبادی.

قنات‌آبادی- تجربه دقیق و قابل انکار تاریخی نشان داده است همیشه کشانی که به غیر استحقاق و لیاقت بر جماعت بشری حکومت می‌کنند یا عوامل غیرعادی افراد و دستجات را تحمیل به اجتماعات می‌کنند این قبیل حکومت‌ها و این قبیل عمل در مقابل استدلالات منطقی و اساسی مخالفین و کسانی که سعی دارند آن‌ها را از راه کج بازدارند و طریق حق و عدالت و سعادت اجتماع را به آن‌ها ارائه کنند جزو دشنام جزو فحش جزو تهمت و جزو افترا حربه دیگری نداشتند که از قلاف غدر و خیانت بیرون بکشند همه آقایان نمایندگان محترم می‌دانند که روز اولی که جناب آقای علاء السلطنه یا علاء الوزرا یک کدام از این دو تا به مجلس آمدند و برنامه مبارزه با فساد را اعلام داشتند بنده به عنوان اولین مخالف در پشت این تریبون در اطراف برنامه ایشان و هیئت محترم دولت ایشان و آنچه که در آینده ممکن است به وسیله این عناصر ناپایدار و ضعیف و مریض به سر مملکت بیاید مطالبی را عرض کردم کارگردانان دولت و بادنجان چینیهای دور قاب آن‌ها دیدیند که این حرف‌ها را نمی‌شود جوابش را گفت دلیل هم که دارد که نمی‌شود گفت برای این که یک دولتی آمده ادعا کرده که من آمده‌ام می‌خواهم مبارزه با فساد بکنم به یک مردی هم از افراد مجلس در اقلیت در مقابل این دولت ایستاده است و گفته است که شما دروغ می‌گویند شما مبارزه با فساد نمی‌کنید شما وقت مملکت را تلف می‌کنید و در جبین کشور شما نور رستگاری نیست و اگر عمل و حرکتی هم از شما که نام دسته‌جمعی‌تان دولت است سر بزند این است که یک کارمند جزء یک مأموری که پنج تومان رشوه گرفته یا نگرفته و رئیس مربوطه‌اش از او خوشش نمی‌آید یا یک سپور و یا یک فرد بیچاره اجتماع را مثل همه دولت‌های گذشته چوب خواهید زد این که جواب ندارد این را که نمی‌شود که شما بگویید که نخیر دولت آمده و همه دزدهای بزرگ مملکت هستند این‌ها از یک قدرت به زیر آورد همه می‌دانند وقتی دولت با همه عرض و طولش که خیلی که حرکت می‌کند می‌رود ده بیست یا صد تا جواناهایی رتبه دو و سه و چهار را از ادارت بیرون می‌کند این از ابتدا و انتها اول و آخر مبارزه با فساد است چون که مجبورند همان راهی را بروند که همه غاصبین حقوق ملت‌ها رفتند مجبورند سوء‌تعبیر بکنند مجبورند از بیانات و سخنان استفاده‌هایی به نفع خودشان و به میل خودشان بکنند بنده می‌گویم این دولت قدرت عمل ندارد طرفدار و متمتع از سفره این دولت می‌گوید که تو طرفدار دولت گذشته هستی هیچ ارتباطی این مطلب به هم دارد؟ و حال آن که اگر صورت مذاکرات و صورت جلسات رسمی‌مجلس شورای ملی را در دوره گذشته و آرای کبودی که آقایان نمایندگان به لوایح و بعضی از قانون‌های گذشته داده‌اند از نظر عنوان مخالفت پارلمانی شمارش بکنند بنده می‌توانم ادعا بکنم در ردیف آن کسانی هستم که بیشتر از همه با کارهای خلاف قانون دولت گذشته مبارزه کرده‌ام و بیشتر از همه رأی کبود داده‌ام (صحیح است) بنابراین آقایان نمایندگان محترم وقتی بنده عرض می‌کنم که این دولت و این آقا آن وزیرانی که اکثراً در دولت گذشته مسؤول بوده‌اند و به اسناد قانون اساسی شریک خوبیها و بدیهای گذشته هستند این دولت قدرت عمل خوب ندارد یک مقدار مال تجربه‌ای است که دولت گذشته به دست آورد دیدم که در دولت گذشته همین پیکره‌های مقدس همین آقایان وزرا همین شخصیت‌هایی که دیروز یک عده‌ای بهشان فحش می‌دادند و امروز این‌ها را خوب می‌دانند این‌ها دیروز بودند و چون در دیروز کاری انجام ندادند چون در دیروز قدمی به نفع ملت و مملکت برنداشتند چون در دیروز دردی از دردهای مردم را دوا نکردند به طور قطع امروز و فردا هم قدرت چنین اعمالی را نخواهند داشت البته همه آقایان می‌دانند اگر بنا بشود مملکت مثل امروز همه‌اش روی تجربه دوباره این نوع رجال وقتش صرف بشود چیزی نخواهد پایید که اثری از حیات و روشنایی برای مردم محروم این ممکلت باقی نخواهد ماند (چند نفر از نمایندگان- صحیح است) تا کی می‌شود تجربه کرد. به یک طبقه‌ای که صدها سال است و شکستگی و عدم قدرت او انجام خدمات به اجتماع و وظایف اجتماعی از هر منع‌الشمس شده است باز هم بنشینید و بگوییم که ممکن است این طبقه کارها را اصلاح کند در چه دوره‌ای از ادوار و در چه روزی از روزگار این آقایانی که امروز به ما حکومت می‌کنند و آن روزها هم حکومت به دست این‌ها و اقوام این‌ها و بنی اعمام این‌ها و بوده است و چه روزی و چه ساعتی و چه سالی کوچک‌ترین عملی به نفع مردم انجام داده‌اند؟ خوب یادم می‌آید در شرفیابی آقایان نمایندگان محترم به حضور اعلیحضرت همایونی بنده آن‌جا یک عرایضی عرض کردم اعلیحضرت تاکنون سابقه داشته که در این مملکت و در این ممالک دنیا یک بقال یک تاجر یک گارگر یک کشاورز یا فرد عادی موجب و موجد فساد اجتماعی بشود؟ آیا ممکن شده است یک سپور شهرداری را به فساد و تباهی سوق بدهد؟ فرمودند خیر ماهی از گنده گردنی زدم آقایان هر چه فساد است هر چه تباهی است هر چه بدبختی در این مملکت هست متعلق به آن طبقاتی است که تاکنون به آین مملکت حکومت می‌کردند این حقایق برای کسانی که فاقد منطق هستند برای مردمی‌که اگر بخواهند اظهار حیات هم بکنند بایستی به سواد منفصل متوسل بشوند آخر سواد منفصل داریم و عقل منفصل آقایان می‌دانند بعضی‌ها عقل منفصل دارند خودشان شعور حسابی ندارند دیگری هست که راهنمایش می‌کند و بعضی‌ها هم سواد ندارند و سواد منفصل دارند این حقایق و این مطالب برای این مردم غیرقابل جواب است مجبور است بیایند این‌جا و دشنام بدهند و دشنام هم این باشد که یک عده‌ای عزای رفتن دولت سابق را گرفتند و حال آن که این طور نیست ما نه عزای رفتن کسی را گرفته‌ایم و نه متأثر هستیم از این که دولت دیگری آمده است در پیشگاه خدا و وجدان وظایفی داریم و به آن وظایف مأموریم عمل کنیم و حقایق را در پیشگاه خلق و خالق عرضه بداریم شما بردارید برنامه‌هایی که دولت‌های کشورهای مترقی دنا به پارلمانه می‌دهند مطالعه بفرمایید آن وقت درک خواهید کرد که در این کشور بیچاره همه چیز حتی تقدیم برنامه به مجلس هم به یک عنوان بسیار بد و مبتندلی به خود گرفته در کشورهای مترقی دنیا دولتی که مدعی خدمتگذاری هست اعلام می‌کند که برنامه حکومت من این است که در ظرف یک سال فلان مقدار کیلومتر راه می‌سازیم (صدقی- سازمان برنامه نمی‌گذارد که بسازد) اجازه بفرمایید صحبت سازمان برنامه نیست نوبت آن هم می‌رسد در مناطق بی‌آب قنات احداث خواهیم کرد برای بی‌کارها برای صد هزار بی‌کار در ظرف شش ماه کار به وجود خواهی رفت (صحیح است) میزان بهداری و بیمارستان‌ها و واحدهای بهداشتی را در سال فلان مقدار توسعه خواهیم داد ۵۰ مدرسه خواهیم ساخت صد درمانگاه به وجود خواهیم اورد اگر بودجه متعادل است فلان مقدار از این بودجه متعادل را برای روز مبادای ملت ذخیره خواهیم کرد و اگر بودجه غیرمتعادل است می‌گوید سعی می‌کنیم در ظرف یک سال دو سال بودجه متعادل به وجود بیاوریم این را می‌گویند برنامه دولت‌هایی که می‌خواهند برای مردم و مملکت‌شان کار بکنند اما این دولت‌هایی که خودشان هم از روز اول می‌دانند که نه اهل کارند و نه کاری بلدند و نه کاری خواهند کرد یک مدتی، هر کسی چند روزه نوبت اوست یک چند روزی می‌خواهند حکومت بکنند و بروند روی مقتضیات می‌روند این‌ها در مملکت ما سعی می‌کنند یک مطلبی را عنوان بکنند که هر کس در مقابل او ایستاد و گفت تو دولتی تو باید کار بکنی تو باید امنیت به وجود بیاوری تو باید سطح زندگی مردم را بالا ببری تو باید سطح قیمت‌ها را پایین بیاوری باید تعادل و توازن در بودجه به دست بیاوری تو بایدامنیت طرق و شوارع را حفظ کنی برای مردم مدرسه درست کنی، بهداشت به وجود بیاوری هر کس این حرف‌ها را زد چماق تکفیر آن مطالبی را او عنوان کرده است بر سر او می‌کوبند مسخره‌آمیزترین ادعاها ادعایی است که این دولت کرده است و گفته است من می‌خواهم به کمک افراد و اشخاصی که توی این مملکت هر چه فساد است در اثر وجود آن‌ها است من می‌خواهم به کمک این‌ها فساد را ریشه کن کنم‏.

رئیس- آقای قنات آبادی وقت‌تان تمام شد (قنات‌آبادی- بنده نیم ساعت وقت می‌خواهم) یک ربع کافی است (قنات آبادی- هر چه امر بفرمایید)

رئیس- آقایانی که یک ربع وقت اضافی برای ادمه صحبت آقای قنات آبادی موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد بفرمایید

قنات‌آبادی- آقایانی که مدعی طرفدار دولت مبارزه با فساد هستند و خوب یادم می‌آید که روزهای اول یک عده‌ای با عروق گردنشان می‌انداختند که بعضی از وزرا می‌آیند پشت این تریبون چیزی که از دهان گوینده اولیه‌اش شاید زیبا و صحیح بود تکرار می‌کردند و می‌گفتند که ما نه آجیل می‌دهیم نه آجیل می‌گیریم نه رشوه می‌دهیم نه رشوه می‌گیرم اما از این‌ها باید سؤال کرد که آقایان برای چه تصویب‌نامه صادر کردند که کامیون‌ها شکسته مستعمل و فرسوده وارد این کشور بشود برای چه این کار را کرده‌اید به نفع کی این کا را کردید برای چه اجازه دادی این کامیون‌هایی که در هیچ‌یک از کشورهای خاورمیانه خریدار نداشته است و بسیار فاسد بوده است شما که دولت مدعی مبارزه با فساد هستید اجازه می‌دهید این کامیون‌ها وارد شود این‌جوری با فساد مبارزه می‌کنید؟ اجازه بدهید هر چه جنس بنجل و فاسد است به قیمت خون مردم ایران به مملکت ما سرازیر شود این است اعدای دولت مدعی مبارزه با فساد (بهبهانی- آقای قنات‌آبادی دولت همچو کاری نکرده است) بنده خودم

از آقای معاون آقای کاشانی کفیل وزارت اقتصاد ملی پرسیدم ایشان فرمودند که کرده‌ایم (صحیح است) (یکی از نمایندگان- برای کی گرفته‌اند؟) (سید مصطفی کاشانی- برای کی کرده‌اند برای آن کسانی که حق و حساب گرفته‌اند) یک خورده حوصله بفرمایید آقای مصطفی عرض می‌کنم که برای کی‌ها کرده‌اند برای یک نفر هم نبوده (کاشانی- برای ما که نبوده) (عبدالصاحب صفایی- علتش این است که این‌ها کمیسیون زیادتر است) دولت یک تصویب‌نامه دیگری صادر کرده است من یادم می‌آید و آقایان نمایندگان محترم حتی جناب آقای معتمدی وزیر محترم هم می‌توانند مراجع بفرمایند به صورت مذاکرات مجلس در زمان دولت گذشته یکی از مطلب که از اقلیت گذشته خیلی رویش فشار می‌آورد و حق با او بود نه این‌که بخواهم بگویم که این‌ها حق نداشتند حق داشتند موضوع اتوبوس‌رانی تهران بود (صحیح است) حق داشتند واقعاً حق داشتند به خصوص آقای بهبهانی که نماینده تهران هستند و مورد مراجعه بودند مردم می‌آمدند از ایشان می‌خواستند که این موضوع اتوبوس‌رانی است البته فشار اقلیت سابق روی دو چیز بود یکی این بود که چرا این اتوبوس‌های مرسدس بنز را وارد کردید و یک استدلالشان هم این بود که این اتومبیل‌ها را که شما وارد کرده‌اید کارگرهای ایرانی چه بکنند؟ کارخانه اتاق‌سازی ایران چه بکنند؟ همه این حرف‌ها صحیح است جناب آقای بهبهانی این عمل را دولت حاذق به نحو اشد کرده است یعنی اجازه داده است اتومیبل‌های ساخته شده از خارج ایران وارد شود همان انتقادی که در گذشته موجود بود حالا به نفع اشد و اتم اشد به وجود آمده است کارخانه‌های اتاق‌سازی کشور شما و آن کارخانه‌هایی که هموطنان عزیز شما از آن ارتزاق می‌کردند و کار می‌کردند تهدید به تعطیل شده و هموطنان شما با این تصویب‌نامه سر تا پا غلط که دولت مدعی مبارزه با فساد تصویب کرده است دارد محکوم به گرسنگی می‌شود جرم هر زمانی که اتفاق بیفتد جرم است (مهندس ذوالفقاری- مردم ناراحت بودند چون فوریت داشت این کار را کردند) این فوریت و همه این مطالب که می‌فرماید آقای ذوالفقاری در گذشته هم بوده (مرآت اسفندیاری- کمیسیون هم نگرفتند) (عبدالصاحب صفایی- هر که کمیسیون گرفته است معرفی بکنید) (مرآت اسفندیاری- همه می‌شناسند) (عبدالصاحب صفایی- هیچ‌کس نمی‌شناسد) (زنگ رئیس)

قنات آبادی- اگر آن‌ها کمیسیون گرفته‌اند این‌ها ده برابر گرفته‌اند اگر آن‌ها پانصد تا اجازه دادند این‌ها اورت اجازه داده‌اند به هر مقدار که بخواهند به شرط این که ده درصد بدون اتاق باشد آن وقت برای این ده درصد یک شرایطی به وجود آوردند که من به شما عرض بکنم اگر این مطلب عملی بشود و واقعاً اتومیبل‌های ساخته شده از خارج به سرعت به مملکت بیاید کم این که می‌آید و انواع و اقسام آن می‌آید استدعا می‌کنم آقایان نمایندگان یادداشت بفرمایند به زودی زود غریب ده پانزده هزار نفر در سراسر کشور از نان خوردن خواهند افتاد (صحیح است) این شیرین‌کاری بوده است که دولت مدعی مبارزه با فساد کرده است و اما زبونی دولت در مقابل منطق حق این مطلب اختصاصی به این دولت ندارد این را تصدیق دارم همه دولت‌ها همین طورند دولت یک دستگاهی دارد اسمش تبلیغات است این دستگاه تبلیغات که این‌جا است در دامن دولت‌ها است امروز در دامن این دولت است روز گذشته هم در دامن دولت گذشته بود پس فردا دامن دولت دیگر خواهد بود دولتی که عمل نکرده است چه می‌تواند بگوید؟ آیا می‌تواند بگوید که کوچک‌ترین عمل یعنی تثبیت نرخ را من انجام داده‌ام؟ آیا قدرت دارد این دولت بگوید که من نرخ سبزی خوردن را در تهران تثبیت کردم آیا قدرت دارد که من جلوگیری از بالا رفتن قیمت گوشت کردم و یا قدرت دارد که بگوید که من کوچک‌ترین حاجتی از حاجات مردم را برآورده کرده‌ام ابداً چند روز پیش در روزنامه‌ها خواندم که جناب آقای دکتر امینی وزیر دادگستری و جناب علم از شهرداری (خوب دقت بفرمایید روزنامه‌هایش این‌جاست) به مناسبت خدماتی که در جنوب شهر از نظر بهداشت و از نظر آب برای مردم انجام داده‌ام از طرف دولت و ملت تشکر کردند فقط باید آدم مال شمال شهر باشد و با جنوب شهر ارتباطی نداشته باشد تا این دروغ شاخدار دیوانه‌اش نکند جنوب شهر آقا همان خرابه‌ای بوده که بوده و از برکت دولتی که این چماق مبارزه با فساد را به دست گرفته و هر کسی از او انتقاد بکند می‌خواهد بکوبد بر فرقش هیچ‌کس را اجازه نمی‌دهد نفس بکشد و بگوید این بیقوله جنوب شهر جز چند مرتبه از روزگار قبل کثیف‌تر و پلیدتر شده آن وقت آقایان می‌آیند جناب آقای دکتر امینی جناب آقای علم را تقدیر می‌فرمایند و لابد جناب آقای علم هم جنای آقای امین را تقدیر می‌نمایند و آقای علاء هم در بستر نقاهت و کسالت و مرض تقدیرنامه صادر می‌فرمایند همه وزرا را تقدیر می‌فرمایند و آقایان وزرا هم بلند می‌شوند و می‌نشینند یک تصویب‌نامه صادر می‌کنند و خود جناب آقا علاء را تقدیر می‌کنند نتیجه چه می‌شود برای مردم چه کار کرده‌اند؟ هیچ‌کدام درد مردم را دوا کردند هیچ، چرا این را اسمش را می‌گذارید دولت مبارزه با فساد این تبلیغات مال مردم است و من معتقدم که نشانه دولت خدمتگذار و غیرخائن این است که هر چه او می‌گوید و هر چه ادعا می‌کند بگذارد که مردم بشنوند و هر چه از او از اعمال اور و کردار و کاراهای او برخلاف حق و قانون او انتقاد می‌شود اجازه بدهید تبلیغات مردم این مملکت را هم به مردم بگوید نه این که روی سر جراید روی نطق نمایندگان روی گفته مردم یک اختناق و سانسور شدید به وجود آورند (صحیح است) که اجازه ندهند هیچ حرفی، حقی در خارج تناوش کند اشتباه می‌کنند بکنند و سر به برف فرو برده‌اند دیگران هم در گذشته این اشتباه را کردند و به زودی زود رسوا و مفتضح شدند و آن‌هایی هم که امروز این اشتباه را می‌کنند و خیال می‌کنند که با لجن ممکن است جلوی نور آفتاب را گرفت و نگذاشت حقایق در دنیا منتشر شود به زودی به اشتباه خودشان پی می‌برند آقایان مردم می‌بینند که وضع زندگیشان در مقابل این همه ادعای مردم پر مدعا تغییر نکرده و بلکه روز به روز بدتر شده این‌ها را مردم می‌بینند آقا مردم می‌خواهند بروند نان بخرند می‌روند آذوقه تهیه کنند خواربار تهیه کنند و میوه بخرند می‌بینند که ادعای عالی جنابان سر و پا کذب‏ و دورغ است من راجع به سازمان برنامه مطالب مفصلی دارم و راجع به این که اساساً این دستگاهی که اسمش سازمان برنامه است یک برنامه بیشتر ندارد و آن این است نه حالا از اول این طور بوده است شاید شدت پیدا کرده و آن برنامه‌ای که سازمان برنامه دارد این است که نگذارد در هیچ نقطه‌ای از نقاط کشور کار عمران و آبادانی و ساختمانی بشود (جمعی از نمایندگان- صحیح است) (مهندس اردبیلی- سابوتاژ می‌کنند) (صدقی- این حرف از همه حرف‌هایت حسابی‌تر بود) مطاع کفر و دین بی‌مشتری نیست گروهی از آن گروهی این پسندند درباره این مطلب انشاءالله به طور مفصل و قبل از تعطیلی مجلس با آقایان نمایندگان محترم صحبت خواهم کرد (بعضی از نمایندگان- انشاءالله) (یکی از نمایندگان- کامیون‌ها را فراموش کردید) کامیون‌ها را گفتم که دو تصویب‌نامه دولت مبارزه با فساد صادر کرده است (یکی از نمایندگان- به نفع کی؟) دو تصویب‌نامه صادر کرده حالا عرض می‌کنم اجازه بفرمایید برای آن کسانی که کامیون مستعمل و شکسته و فرسوده در گمرک‌ها داشته‌اند اجازه داده است که بیاورند (یکی از نمایندگان- برای کی است آقا) اجازه بفرمایید صورت ریزش را می‌توانید از گمرک بخواهید اجازه بدهید جناب آقای ذوالفقاری یک مطلب را به شما بگویم بنده یک سؤالی از دولت کردم راجع به رکت کانفرمایر که یک میلیون هشتصد هزار ریال پول دولت و ملت رسماً سوءاستفاده شده است این سؤال را از دولت کرده‌ام آقای ذالفقاری توجه بفرمایید آقای نراقی توجه بفرمایید از دولت سؤال کردم از مقام ریاست استدعا کردم که به وزارت دارایی مرقوم فرمایند که این پرونده را بفرستند مقام ریاست مجلس شورای ملی نامه رسمی به وزارت دارایی نوشتند معذالک کلیه وزارت دارایی پرونده را نفرستادند دو مرتبه از مقام ریاست استدعا کردم مرقوم بفرماید نامه نوشتند به وزارت دارایی باز هم وزارت دارایی پرونده را نفرستاد آقایان وزارتخانه و وزیر و دستگاهش کار طغیان و یاغیگریش به آن‌جا رسیده که در مقابل رئیس ملت و قوه مقننه این همه استقامت به خرج می‌دهد (عده‌ای از نمایندگان- صحیح است) اساساً یاغی است این دولت (چند نفر از نمایندگان- صحیح است) این دولت چرا این کار را می‌کند برای این که می‌ترسد مطلبش فاش بشود و مچ دولت مدعی مبارزه با فساد باز بشود اگر نمی‌ترسند پرونده را می‌داند علی‌ایحال من به عرایضم خاتمه می‌دهم و در عین حال چون کار بد بد است و کار خوب هم خوب است کار بد را هم باید گفت انتصاب دولت عزیزمان یعنی آقای ناصر ذوالفقاری را به معاون نخست‌وزیر به ایشان تبریک می‌گویم‏.

رئیس- پرونده‌ای که نام ببرید خواسته شده و دیروز هم نوشتم اگر در ظرف سه روز نفرستند مأخذه خواهد شد.

قنات‌آبادی- ۲۰ روز است که خواسته‌اید نفرستاده‌اند

۳- معرفی آقای ناصر ذوالفقاری به معاونت نخست‌وزیری به وسیله آقای معتمدی وزیر مشاور.

رئیس- وارد دستور می‌شویم آقای معتمدی‏

وزیر مشاور- (معتمدی) بنده به دستور جناب آقای نخست‌وزیر خوشوقتم به اطلاع آقایان نمایندگان محترم برسانم که جناب آقای ناصر ذوالفقاری را به سمت معاونت پارلمانی معرفی می‌کنم (نمایندگان- مبارک است) (بعضی از نمایندگان- بسیار انتخاب به جایی است)

۴- تقدیم ۷ فقره سؤال به وسیله آقایان بهبهانی عمیدی نوری خرازی کریمی فرود و ارباب‏

رئیس- آقای بهبهانی

بهبهانی- یک سؤالی است از دولت که تقدیم می‌کنم.

رئیس- بسیار خوب آقای خرازی.

خرازی- بنده یک سوالی است از دولت کرده‌ام راجع به استفاده از وام قانون ۱۷ اسفند، تقدیم مجلس می‌کنم.

رئیس- ابلاغ می‌شود آقای کریمی.

کریمی- یه سؤالی است راجع به محصول تگرگ زده کرمانشاه و اقدامات دولت که تقدیم می‌کنم‏

فرود- بنده سؤالی از وازت کشور راجع به اصناف و پیشه‌وران و روابط‌شان با شهرداری کرده‌ام که تقدیم می‌کنم. ‏

رئیس- آقای ارباب.

ارباب- دو سؤال از وزارت دارایی و وزارت راه است که تقدیم می‌کنم.

رئیس- آقای عمیدی نوری.

عمیدی نوری- بنده سؤالی از وزارت اقتصاد کرده‌ام که تقدیم می‌کنم.

۵- طرح گزارش کمیسیون قوانین دارای راجع به شور اول معاونت کالاهای راه‌آهن از حقوق و عوارض گمرکی.

رئیس- گزارشی است راجع به معافیت کالاهای گمرکی راه‌آهن از حقوق و عوارض گمرکی شور اول است قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد).

گزارش از کمیسیون قوانین دارایی به مجلس شورای ملی‏

کمیسیون قوانین دارایی مجلس شورای ملی لایحه شماره ۵۸۷۵ را دولت مربوط به معافتی کالاهای راه‌آهنی دولت ایران از دریافت حقوق و عوارض گمرکی را با حضور نمایندگان دولت مورد رسیدگی قرار داد و پس از توضیحاتی که در اطراف آن داده شده نسبت به ماده واحده و تبصره‌های ضمیمه اخذ رأی به عمل آمده تصویب و اینک گزارش آن را جهت تأیید تقدیم می‌نماید:

ماده واحده- کلییه کالاهای راه‌آهن دولتی ایران از تاریخ ۲۱ خرداد ۳۲ (تاریخ اجرای لایحه قانونی اصلاح سازمان به بنگاه راه‌آهن دولتی ایران) که از گمرکات مرخص شده یا مرخص خواهد شد از کلیه عوارض گمرکی و غیرگمرکی حتی بابری و انبارداری که توسط اداره گمرک وصول می‌شود معاف می‌باشند.

تبصره ۱- کالاهای مزبور از پرداخت هر نوع عوارض دیگری که بعداً به تصویه برسد و توسط گمرک وصول شود نیز معاف می‌باشد.

تبصره ۲- راه‌آهن دولتی ایران مکلف است کالاهای موجود در گمرک و همچنین کالاهایی که بعداً وارد می‌نمایند ظرف یک ماه طبق مقرارت از گمرک خارج و تحویل بگیرد در غیر این صورت مکلف است انبارداری مدتی که بیش از یک ماه در انبارهای گمرک مانده طبق مقرارات به اداره کل گمرک بپردازد.

تبصره ۳- راه‌آهن دولتی ایران مکلف است حقوق و عوارض کالاهای که قبل از تاریخ ۲۱ خرداده ۳۲ از گمرک خارج نموده است طبق مقرارت نقد آباد اداره کل گمرک بپردازد و در صورت تأخیر خزانه‌دارای کل موظف است طبق تقاضای اداره کل گمرک بدهی‌های مزبور را از محل مطالبات راه‌آهن از ادارات دولتی وصول و یا به پای نمایند مخبر کمیسیون قوانین دارایی- غلامحسین صارمی.

رئیس- آقای خرازی.

خرازی- بنده به عنوان مخالف با معافیت واردات راه‌آهن از حقوق و عوارض گمرکی اسم‌نویسی کرده‌ام و می‌خواستم از موقعیت استفاده کنم و توجه دولت و مخصوصاً همکاران محترم را به این نکته معطوف بدارم که موضوع ارتباطات که این قدر در دنیا اهمیت دارد در شکور ما متأسفانه به قدری بی‌اهمیت است که وزیر معاون وزارت را هم که لایحه‌اش هم مطرح است برای دفاع نمی‌آیند خوب توجه بفرمایید امروز ممالکی پیشرفت دارند و پیشرفت خواهند کرد و به موضوع ارتباطات اعم از هوایی و دریایی و پست و تلگراف و تلفن و رادیو و سایر قسمت‌ها که ارتباط به ارتباطات دارد اهمیت بدهند ملاحظه بفرمایید این راه‌آهنی که با خون مردم این مملکت در زمان اعلیحضرت فقید تهیه شده و بنادر خلیج بندر شاهپور را به بنادر شمال و بحر خزر و بندرشاه متصل کرده است در زمان اعلیحضرت فقید به قسمی مراقبت و مواظبت می‌کردند که حتی وقتی راه‌آهن تا قم بیشتر نبود بارهایی که از این‌جا به جنوب یعنی اصفهان و شیراز و بوشهر برود اجبار داشتند که محصول خودشان را از این‌جا با راه‌آهن ببرند به قم از قم با کامیون ببرند الان ملاحظه می‌فرمایید تمام کالاها در بنادر خلیج‌فارس متمرکز شده‌اند ابتدا در گمرک خرمشهر و بعد هم به بندر شاهپور که به هیچ‌وجه خاطره خوشی از بندر شاهپور به اهواز نداریم فرض بفرمایید می‌گویید که دولت قند و شکر و دارو و اسلحه و مهمات دارد گندم دارد نمی‌تواند راه‌آهن بدهد برای مال‌التجاره این را ما قبول داریم حالا که نمی‌خواهید یک برنامه اصلاحی برای یگانه ارتباط که راه‌آهن است دایر کنید ما حرفی نداریم ولی این قدر می‌توانید لااقل یک راه خشکی و یک راه کامیون رو از بندر شاهپور به اهواز بکشید که مردم بتوانند مالتجاره‌های خودشان را از بند شاهپور تا اهواز بیاورند و از آن‌جا با کامیون به تهران و سایر نقاط حمل کنند یم همچو همتی وزارت راه ندارد آن وقت این اموال مردم همین طور در گمرکات معتل و معوق می‌ماند و در نتیجه جزر و مدی که در بندر شاهپور می‌شود آب به تمام ماالتجاره را می‌گیرد (مهندس اردبیلی- و می‌دزدند) صحیح است آقای مهندس اردبیلی و می‌دزیدند و گمرک حاضر نمی‌شوند به صورت‌جلسه فقدان و دزدی را بدهند برای این که مردم نروند از بیمه پول‌شان را بگیرند یک روز وزیر راه هست بسیار مرد خوبی هم هست مرد درستی هم هست ولی دلیلی نیست که این شخص بتواند وزارت راه و دستگاه راه‌آهن را ارداره بکند بنگاه راه‌آهن خودش یکی از بهترینم و فعال‌ترین مهندسین را می‌خواهد که بتواند این بنگاه را از افتضح در بیاورد مردم به هیچ‌وجه آزاد نیستند که مالاتجاره خودشان را با راه‌آهن بیاورند راه‌آهن واگن ندارد رسیدگی بفرمایید ببینید کشتی‌هایی که برای تمام ممالک تنی ۳۳ دلار بارگیری می‌کنند برای ایران تنی ۶۶ دلار می‌گیرند و مرتب هم از ایرانی‌ها جریمه می‌گیرند برای این که نه راه‌آهن نه بندر نه گمرک هیچ‌کدام وسایل تخلیه مالاتجاره را از کشتی ندارند و مرتب کشتی‌ها در کنار اسکله‌ها معتطل و معوقند و ما با این فقر اقتصادیمان باید روزی هزارها لیره جریمه به کمپانی‌های کشتی‌رانی بدهیم این‌ها به جای حمل صادرات ایران می‌آیند و می‌روند به بصره یعنی از خرمشهر و شط‌العرب عبور می‌کنند می‌روند به بصره و اموال تجار عراقی را حمل می‌کنند در موقع حمل خرما خرماهای آن‌ها را بارگیری می‌کنند و از بندر خرمشهر خرمای ما را قبول نمی‌کنند تا کی باید به این اوضاع خاتمه داده شود تا کی ما باید تماشاچی باشیم هی می‌گویند دولت اقدام می‌کند اغلب این وزرا میزشان را نمی‌توانند ادراه کنند وزارتخانه‌شان را نمی‌توانند اداره کنند پیشنهادات ده روز و سی روز و ۵۰ روز در پرت فویهاشان هست نمی‌رسند آن‌ها را نگاه کنند همی‌خوبی تنها کافی نسیت اعلیحضرت همایونی فرمودند که باید این دولت تقویت بشود ولی لااقل این‌ها هم کفایت و لیاقت داشته باشند تنها درستی کافی نیست بنده پیشنهاد می‌کنم که آقایان یک کمیسیونی تعیین بفرمایند دولت هم‏ یک عده‌ای را تعیین بکند رسیدگی کنند بیننند که این بنگاه راه‌آهن میلیون‌ها به مردم ضرر زده است و میلیون‌ها تومان در این راه‌آهن دزدی شده است یک مؤسسه‌ای که این طور است بنده حاضر نیستم هیچ‌گونه اوانتاژی به این مؤسسه داده بشود.

محمدعلی مسعودی- آقای خرازی سر لشکر انصاری از روزی که آمده مقایسه کنید با زمان مصدق همین طور که نمی‌شود گفت صدها لوکوموتیو خراب را تغییر کرده و به کار انداخته است. ‏

رئیس- آقای صدرزاده‏

صدرزاده- به نظر بنده این طور می‌آید که باید مطالب را از یکدیگر تفکیک کرد موضوعی که جناب آقای خرازی فرمودند راجع به وضع گمرک است و با این لایحه‌ای که مطرح است ارتباط ندارد مدلول این لایحه این است که کالاهای راه‌آهن دولتی ایران از پرداخت حقوق و عوارض گمرک باید معاف باشند کارهایی که مربوط به دولت هست و راه‌آهن هم که مر بوط به دولت هست معنی ندارد که یک دستگاه دولتی به خود دولت مالیات و عوارض و چیزی بپردازد فرضاً هم اگر یک مبلغی در یک وضعی پرداخت برای پرداخت آن باید در ستون خرج هم همان مبلغ را منظور بکنند و این یک عمل لغوی است اما راجع به راه‌آهن در زمان اعلیحضرت فقید این راه‌آهن به پول خود مردم ساخته شد و این یک نشانه‌ای است از عمل و فعالیتی که در آن دوره به وجود آمده است ولی بنده باید به آقایان تذکر بدهم که به واسطه ساختن این راه مسیر تجارتی از بندر بوشهر و خیلی از بنادر جنوب به کلی عوض شده است و از آن وقت هم تا به حال دولت یک طرقی برای این جبراین این نقصانی که به بنادر بوشهر و جنوب تاکنون وارد آمده است نکرده است من می‌خواستم ضمن موافقت با این لایحه از دولت کنونی تمنا بکنم که نسبت به وضع بنادر جنوب به خصوص بندر بوشهر و بندر عباس و بندر لنگه توجهی بکنند که این‌ها از همان موقعی که راه‌آهن ساخته شد و مسیر تجارتی تغییر یافت به کلی مردم این‌جاها متواری شدند و به حالت زاری زندگی می‌کنند دولت باید یک فکری برای آن‌ها بکند و به وسیله برنامه و به وسیله دستگاه‌های دیگری که دارد در تعمیر و عمران آنجا اقدام بکند

رئیس- آقای مخبر

صارمی- (مخبر کمیسیون قوانین دارایی) بیانات جناب آقای خرازی روی هم رفته مربوط به لایحه مورد بحث نبود ولی انصاف نمی‌توانیم خدماتی که راه‌آهن در این مملکت کرده نایده بگیریم برای این که آن روزی که وسایل نقلیه در این مملکت مواجه با اشکالاتی بود اگر تنها خدمات راه‌آهن را در حمل بنزین و نفت مورد

احتیاج تهران و نقاط شمالی ایران در نظر بگیریم می‌بینیم که راه‌آهن خدمات بسیار مهم و ذیقیمتی به مملکت نموده است و اگر و اگر این راه‌آهن نبود جنابعالی و آقای خرازی یک روز بلند می‌شدید و در تهران می‌دید که تمام وسایل زندگانی تعطیل است تمام وسایل نقلیه خوابیده است بدین مناسبت قدردانی باید کرد و راه‌آهن هم مفید خواهد بوده است و الان هم صحبتی که هست این است که بار زیاد است و وسایل وجود ندارد و این مطلب جای تردید نیست که نواقصی است و باید رفع بشود تا این که نافع‌تر بشود راجع به بدی وزارت راه تذکری فرمودند باید انصاف داد در آن روزی که اخلال و اختلال در وضع راه‌آهن به حد اعلاء وجود داشت و افراد گمراه موجباتی فراهم می‌کردند و کارگران را تحریک و تهییج می‌کردند در آن روزی که جدیت داشتند راه‌آهن را از بین ببرند این سر لشکر انصاری از این کار جلوگیری کرد و حتی در موقعی هم که وزیر راه شد در نظر داشت که برای راه‌آهن دیگری را انتخاب کند متوجه شد که ممکن است ادامه آن عملیات گذشته و وقفه‌ای درش ایجاد بشود مسئولیت را قبول کرد بنابراین خدمات گذشته ایشان را نباید فراموش کرد بسیار مرد درستی است وجودش هم نافع بود راجعه به تخلیه باراندازها و بنادر فرمودند من نفهمیدم که راه‌آهن چه وظیفه‌ای در این کار دارد این وظیفه اداره بنادر است که اقدام بکند وظیفه راه‌آهن نیست بنابراین در لایحه‌ای که مطرح است چون راه‌آهن احتیاج به کمک و مساعدت دارد خیال می‌کنم توضیح زیادی لازم ندارد و گمان می‌کنم عرایض بنده مقبول جناب عالی هم باشد.

رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌نمایم مذاکرات کافی باشد. مسعودی.

خلعتبری- مخالفم.

رئیس- آقای مسعودی.

مسعودی عرض کنم که این لایحه جناب آقای خلعتبری دو شوری است بنابراین به کمیسیون بر می‌گردد همه آقایان می‌توانند پیشنهادات و نظریات‌شان را بدهند که در شور دوم مورد مطالعه قرار بگیرد لایحه با نظریات آقایان برگردد بنابراین به نظر بنده مذاکرات کافی نیست و این لایحه به نظر من ییک لایحه بسیار مفیدی است بنده می‌خواستم یک تذکری راجع به آقای سر لشگر انصاری بدهم برای این که آقایان مطلع باشند خوب است یک آماری قبل از تصدی ایشان بگیرند از وضع راه‌آهن و از وقتی که ایشان رفته‌اند در راه‌آهن تا حالا ببنید واقعاً این مرد شریف از صبح ساعت شش تا شب ساعت ده هر روز کار می‌کند چه خدماتی در راه‌آهن کرده است (صحیح است) و ایشان تازه دو ماه است که به وزارت راه آمده است باید تشریف ببرند و ببینند چه خدماتی کرده‌اند باید روی آمار و رقم و عدد صحبت کنند البته وضع راه‌آهن ما خراب است وضع راه‌ها بسیار خراب اسست وضع راه‌آهن هم بسیار خراب است ولی بنده می‌خواهم عرض کنم اگر سر لشگر انصاری در ۲۰ ماه ۲۲ ماه قبل در رأس راه‌آهن نرفته بود الان تمام لکوموتیوها مبدل به آهن پاره شده بود ایشان بیش از ۱۵۰ لکوموتیو از کار افتاده را تعمیر کرده است و جلوگیری کرده از کمبینزونی که می‌خواستند برای خرید لکوموتیو بکنند کسی که خدمت می‌کند باید آمد گفت خدمت می‌کند البته کسی که کار نمی‌کند باید هر که هست گفت البته هر وزیری هر رئیس اداره‌ای را مورد انتقاد قرار نمی‌دهند در مورد این لایحه هم خواهش می‌کنم مخالفت‌تان را پس بگیرید ممکن است نظریات‌تان را به صورت پیشنهاد لطف بفرمایید.

غضنفری- ایشان در تمام پست‌هایی که داشتند ابراز لیاقت کرده‌اند.

رئیس- آقای ارسلان خلعتبری.

خلعتبری- بنده اظهارات آقای مسعودی را راجع به آقای سرلشگر انصاری تصدیق می‌کنم (صحیح است) که پارسال می‌خواستند یک لکوموتیوهایی که یک اشخاصی پیشنهاد داده بودند روی خدمت ایشان آن لکوموتیوهای ساخته نشده و به بازار نیامده رد شد ولی راجع به راه‌آهن بنده خواستم از فرست استفاده کنم و یک مطلبی را تذکر بدهم و آن مطلب این است که در سه سال قبل راه‌آهن چند فقره معامله کرد من جمله یک لکوموتیوهایی خرید که این لکوموتیوها را وقتی به کار انداختند در سر بالایی گدومک فیروز کوه راه مازندارن از کار ایستاد و لکوموتیوهای قدیم مال ۲۰ سال پیش آلمان را آوردند و قطار را کشیدند و آوردند و همین طور قطار خریدند قطار مال بلژیک هر چند دفعه که سفر می‌کرد یا اتاقش خراب می‌شد و آن پول‌هایی که داده بودند دور ریختند خواستم عرض کنم که این مطلبی که جناب آقای خرازی تذکر دادند از جهاتی باید مورد توجه قرار گیرد یک لایحه‌ای قبلاً تنظیم شده بود یکی از لوایح آقای دکتر مصدق بود که یک شورایی در نظر گرفته بودند برای کنترل کارهای راه‌آهن همین طور بودجه و هزینه راه‌آهن در این تهدید اختیارات آن لایحه را دولت نداد به نظر بنده یکی ار اشتباهات این بود آن لایحه قانونی که بسیار مؤثر بود و در وضع راه‌آهن و در وضع راه‌آهن بسیار تأثیر داشت اشتباه کردند او به عقیده بنده باید آن شوری مجدداً به قرار شود برای این که تأمین بکنند وضع اداره راه‌آهن را در مملکت و بنده از وقت استفاده کردم برای این که مطلبی را عرض بکنم والا مخالفتم را پس می‌گیرم‏

رئیس- اثر ندارد رأی گرفته می‌شود به کفایت مذاکرات آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد برای شور دوم به کمیسیون قوانین دارایی فرستاده می‌شود

۶- طرح گزارش کمیسیون کشور راجع به شور اول واگذاری کشتارگاه‌ها به شهرداری‌ها

رئیس- گزرش برای شور اول از کمیسیون کشور به مجلس شورای ملی رسیده که قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

گزارش از کمیسیون کشور به مجلس شورای ملی‏

کمیسیون کشور در جلسه مورخه ۳۳/ ۷/ ۱۷ لایحه دولت راجع به واگذاری کشتارگاه‌های تمام کشور به شهردارهای هر محل را مطرح و ماده واحده مربوطه را با اصلاح مختصر و انضمام یک تبصره بدان به شرح زیر تصویب نموده‏

ماده واحده- به وزارت دارایی اجازه داده می‌شود کشتارگاه تمام کشور را با کلیه عرصه و عیان و متعلقات و لوازم آن‌ها که متعلق به دولت و در سال ۱۳۳۳ موجود بوده به اطلاع وزارت کشور به شهرداری‌های هر محل واگذار نمایند

تبصره شهرداری‌ها- مکلف هستند پس از ابلاغ این قانون و تحویل گرفت کشتارگاه‌ها را در حدود بودجه مقدم بر سایر امور ساختمانی کشتارگاه‌ها را طبق اصول فنی و بهداشت ساختمان کرده با تهیه آب لوله‌کشی و آسفالت نماید

مخبر کمیسیون کشور- مهدوی‏

گزارش از کمیسیون دارایی به مجلس شورای ملی‏

کمیسیون دارایی در جلسه هفتم دی ماه ۳۳ لایحه شماره ۴۷۹۲ دولت گذشته مربوط به واگذاری گشتارگاه‌های تمام کشور به شهرداری‌های هر محل را که به موجب نامه شماره ۵۰۲۷- ۲۰/۳/۳۳ دولت حاضر تقاضای به جریان گذاشتن آن گردیده بود و کمیسیون کشور نیز آن را با اطلاحات تصویب نموده و رسیدگی و نظر کمیسیون کشور را عیناً تأیید و این که گزارش آن را تقدیم مجلس شورای ملی می‌نماید

رئیس- آقای ارباب‏

ارباب- به طوری که خاطر آقایان محترم مستحضر است اغلب شهرها هنوز انجمن شهر ندارد (صحیح است) (صدقی- و شهردارها هر کاری دلشان می‌خواهد می‌کنند و البته وزارت کشور قائم‌مقام انجمن‌های شهر است خیلی از شهرستان‌ها اصلاً کشتارگاه ندارد از جمله بندرعباس که مردار گاه دارد ولی کشتارگاه ندارد و مردم از بدبختی می‌میرند ولی محلی نیست که سر گوسفندها را ببرنند

کریمی- آن‌جا هوا گرم است و گوشت متضرر است‏

ارباب- بنده معتقد هستم که دولت باید با کمک و همکاری مؤسسه بهداشت یا مؤسسات بهداشتی خودمان اول کشتارگاهی که مطابق اصول فنی بهداشت باشد تشکیل بدهد ساختمان بکند تأسیس بکند بعد که انجمن‌ها تشکیل شد اگر انجمن‌ها قبول کردند آن‌ها عهددار بشوند و در آمدشان را به مصرف شهر برسانند والا در حال حاضر که اکثر شهرها کشتارگاه ندارد بودجه ساختمان‌شان هم معلوم نیست خیلی از شهرستان‌ها استطاعت و بضاعت ساخت کشتارگاه ندارد بنده موافق نیستم که فعلاً در اختیار انجمن‌های شهر قار بگیرد و بیشتر هم در اطراف این موضوع توضیح نمی‌دهم‏

رئیس- آقای صدرزاده‏

صدرزاده- با این که عقیده عمومی آقایان نمایندگاه هست که حتی‌المقدور کار مردم شهرستان‌ها به خود مردم واگذار شود و برای پیشرفت این منظور تشکیل انجمن شهر هست باید کمال تأسف را داشت که در پایخت کشور بیش از ده سال است که انجمن شهر نداریم (صحیح است) بنده در دولت اسبق در دوره ۱۵ و در دوره ۱۶ سؤال می‌کردم از دولت که چرا انجمن شهر در تهران تأسیس نمی‌کند ولی هیچ‌یک از دولت‌ها جواب مثبتی به این سؤال نداند تا این که این اوخر متضرر شدند که قانون انجمن شهرداری‌ها هنوز از کمیسیون نگذشته است ولی اخیراً من اطلاع پیدا کردم که از کمیسیون مشترک گذاشته است (صدقی- در کمیسیون دادگستری معطل است) و بنده نمی‌دانم که رفع این بهانه دولت از لحاظ کمیسیون دادگستری هم به این زودی خواهد شد یا نه و بعد از آن هم دولت به تأسیس انجمن‌های شهر اقدام خواهد کرد یا نه در هر حال ما باید احتمام داشته باشیم و به وسایل و ترقی که داریم نظارت کنیم که دولت هر چه زودتر در تمام شهرستان‌ها انجمن شهر را مطابق این قانون تأسیس بکند تا در نتیجه یک قسمتی از کارهای مردم به دست خود مردم انجام بشود اما راجع به این مسئله کشتارگاهی که در این‌جا ذکر شده است الان که در شهرستان‌ها انجمن شهر وجود ندارد مگر به ندرت در یکی دو جا ولی تفویض این کار

به شهرداری‌ها و انجمن شهر بسیار بسیار صحیح است زیرا که آن‌ها می‌توانند در شهر خودشان نزدیک نسبت به این مؤسسه مراقبت کنند ولی یک نکته هست در این‌جا و آن این است که اغلب نقاط کشور دارای ساختمان کشتارگاه نیست باید دولت اهتمام بکند در تمام نقاط کشور کشتارگاه مطابق اصول صحیح ایجاد بکند به علاوه برای لوله‌کشی و سایر امور صحی یک مخارجی هست عوائد شهرها کفاف نخواهد داد و باید بودجه دولت یا در بودجه سازمان برنامه عمرانی یک قلم بزرگی برای این کار پیش‌بینی بکنند که اول در تمام نقاط کشور کشتارگاه مطابق اصول فنی ایجاد بشود مخارج آب لوله‌کشی را هم بدهند شهرها لااقل بتوانند یک کشتارگاه با اصول فنی داشته باشند.

رئیس- چون کسی دیگر اجازه صحبت نخواسته برای شور دوم به کمیسیون فرستاده می‌شود.

۷- طرح گزارش کمیسیون نظام راجع به شور اول اجازه استخدام افسران وظیفه در کادر ثابت ارتش.

رئیس- گزارش کمیسیون نظام راجع به استخدام افسران وظیفه در خدمت ارتش مطرح است. گزارش کمیسیون قرائت می‌شود

(به شرح ذیل خوانده شد)

گزارش از کمیسیون نظام به مجلس شورای ملی.

لایحه شماره ۳۶۷۸- ۱۲۳۴ راجع به ورود افسران احتیاط و ذخیره به خدمت ارتش در کمیسیون نظام با حضور آقای معاون وزارت جنگ مطرح و پس از مذاکراتی ماده واحده پیشنهادی عیناً تصویب و اینک گزارش آن را تقدیم مجلس شورای ملی می‌نمایند.

ماده واحده- افسران احتیاط و ذخیره که مایل به ادامه خدمت در ارتش باشند در صورت احتیاج ارتش و واجد بودن شرایط دخولی از بدو ورود به خدمت از حقوق و مزایای افسری (دیپلمه‌ها از حقوق و مزایای ستوان سومی لیسانسه‌ها از حقوق و مزایای ستوان دومی) استفاده خواهند نمود.

ضمناً وازارت جنگ مکلف است با تشکیل دوره‌های مخصوص مشارالیهم را تحت آموزش تکمیلی قرار داده و آن‌هارا با اسلحه و وسایل جدید آشنا نمایند.

ترفیات و امتیازات افسران مذکور در صورتی که دیپلمه باشند طبق فارق‌التحصیلان افسری جزء و در صورتی که لیسانسه باشند طبق فارق‌التحصیلات دانشکده افسری خواهد بود.

تبصره- خدمت زیر پرچم این قبیل داوطلبان از لحاظ بازنشستگی جزو خدمت رسمی منسوب شده و قدمت خدمت آن‌ها از لحاظ نیل به درجه بالاتر از تاریخی محسوب می‌شود که خدمت رسمی آن‌ها بر فرمان عمومی ارتش درج شود.

مخبر کمیسیون نظام- نادعلی کریمی‏

رئیس- کسی اجازه صحبت نخواسته برای شور دوم به کمیسیون نظام فرستاده می‌شود

۸- طرح گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به حق‌الحفاظه و کارمزد بانک کارگشایی‏

رئیس- گزارش دیگری است. که قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

گزارش از کمیسیون دارایی به مجلس شورای ملی کمیسیون دارایی به لایحه شماره ۶۰۸۳۲ دولت در مورد تغییر نرخ حق‌الحفاظه دریافتی بانک کارکشایی با حضور آقای فروزان کفیل وزارت دارایی رسیدگی و با توجه به مقدمه لایحه و توضیحاتی که از طرف آقای فروزان دایر به زیان وارده در بانک کارگشایی و متوقف ماندن کارهای آن بانک داده شد کمسییون لاحیه مزبور را به شرح زیر اصلاح و این که گزارش آن را جهت تصویب تقدیم می‌دارم‏

ماده واحده- جمع حق‌الحضاظه و کارمزد دریافتی بانک کارگشایی موضوع تبصره ۵ ماده ۷ قانون تثبیت پشتوانه اسکناس مصوب تیر ماه ۱۳۳۳ از تاریخ تصویب این قانون تا دو هزار و پانصد ریال یک درصد و مازاد بر آن شش در صد خواهد بود

مخبر کمیسیون دارایی- مشایخی‏

رئیس- آقای مهدی ارباب‏

ارباب- تصادفاً امروز صبح که به مجلس آمدم تابلو این لایحه که مطرح شده مشاهده کردم استنباط نمودم که هزینه‌ای برای حفظ و حفاظت اموال بانک کارگشایی اضافه شده است در نظر اول متوجه بدبختی و بیچارگی اشخاصی که می‌روند فرش خودشان ظرف خودشان وسایل زندگیشان را گروه می‌گذارند شدم و عقیده دارم این طبقه مردم بیچاره‌ترین و بدبخت‌ترین طبقات این شکور هستند و بایستی وامی‌که به آن‌ها داه می‌شود هزینه‌ای بر او تعلق نگیرد و حتی بانک در این کمک ناچیز که به این مردم بدبخت می‌کند و هزینه بر این اضافه کردن خلاف انصاف و مروت است و اجمالاً خواستم به عرض آقایان برسانم که بر این طبقه مردم که از فرط استیصال و بیچارگی سماورشان یا سینه یا فرش خانه‌اش را گروه می‌گذارد نباید هزینه افزود بیشتر عرضی نمی‌کنم (صحیح است)

رئیس- دیگر کسی به عنوان مخالف اجازه نخواسته بنابراین برای شور دوم به کمیسیون فرستاده می‌شود.

۹- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه‏

رئیس- جلسه را ختم می‌کنم جلسه آینده روز پنجشنبه خواهد بود دستور اول سؤالات و بعد بقیه لوایحی که در دستور است‏

(مجلس ده دقیقه پیش از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت‏