مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ تیر ۱۲۹۴ نشست ۵۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سوم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ تیر ۱۲۹۴ نشست ۵۲

مذاکرات مجلس شورای ملی ۴ تیر ۱۲۹۴ نشست ۵۲

جلسه ۵۲

صورت مشروح مجلس روز شنبه ۲۳ شعبان ۱۳۳۳

مجلس دو ساعت قبل از ظهر در تحت ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل و صورت مجلس روز سه شنبه ۹ قرائت شد .

غائبین با اجازه ـ آقایان : حاج شیخ اسمعیل ناصر السلام ـ سردار معظم کردستانی .

غائبین با اجازه ـ حاج میرزا علی رضا ـ منتصر السلطان .

رئیس ـ در صورت مجلس ملاحظاتی هست یا نیست ؟ ( اظهاری نشد ) ملاحظاتی نیست صورت مجلس تصویب جمعی از آقایان نمایندگان استیضاحی از آقای وزیر داخله کرده اند صورت استیضاح قرائت می شود تا آقایان مسبوق شوند .

( به مضمون ذیل قرائت شد ) ؛

مقام محترم مجلس شورای ملی ما امضاء کنندگان ذیل از وزیر داخله راجع به وقایع ناگوار و پریشانی امور امروزه کرمانشاهان که نتجه مسامحه و سوء تدبیر و اقدامات حضرت معظم له است استیضاح داریم مبتنی است مراتب را به وزیر داخله اطلاع داده جلسه روز را به فوریت رأی استیضاح فوق الذکر معین فرمائید .

( با امضاء بیست نفر ) .

رئیس ـ صورت این استیضاح در جلسه قبل در ضمن مذاکرات از طرف یکی از آقایان برای بنده فرستاده شده در عوض این که قلاً بیاورند و هئیت رئیسه بدهند در اینجا و جزء دستور نبود بنده هم چون خواستم به طرف مذاکرات قانونی که مطرح بود متوجه این بود که فراموش شد صورت استیضاح خواهند شود ولی بعد این مطلب ترمیم و اصلاح شد به این ترتیب که به آقای وزیر داخله نوشته شد که هم چه استیضاحی شده است و روز شنبه برای جواب استیضاح بمجلس تشریف بیاورند بعد مرقومه از طرف آقای رئیس الوزراء رسید که فعلاً حاضر است و برای اطلاع آقایان قرائت می شود .

( باین مضمون قرائت شد ) ؛

ریاست محترم مجلس شورای ملی ـ مرقومه محترمه ۸۶۹ مجلس مقدس که متضمن ورقه استیضاح جمعی از آقایان نمایند گان محترم از وزیر داخله بود در هیئت دولت قرائت شد از آنجائی که کار کرمانشاهان راجع به شخص وزیر داخله نبوده و تمام هیئت دولت مسئول امور آنجا هستند لهذا طرف این استیضاح تنها وزیر نیست بلکه همه هیئت دولت خود را جوابگوی این استیضاح می دانند علی هذا روز شنبه در ساعت مقرره هیئت دولت باری جواب به استیضاح مرقوم در مجلس شورای ملی حاضر رئیس الوزراء وسایر وزراء جواب استیضاح را بیان خواهند نمود .

رئیس ـ چون روز استیضاح بسته به تصویب مجلس است اگر آقایان تصویب می کنند باید استیضاح امروز بعمل بیاید در این باب مخالفی هست .

حاج شیخ اسد الله ـ مطابق نظامنامه داخلی وترتیبات قانونی روزی که صورت استیضاح در مجلس قرائت می شود باید هیئت وزراء به مجلس تشریق بیاورند و قرار روز استیضاح را بدهند ظاهر عبارت نظامنامه این است که در آن روزی که استیضاح خوانده می شود داخل مذاکره آن نباید شد حالا اگر آقایان نمایندگان تصویب می فرماید که امروز داخل مذاکره شودند یک چیزی است که باید قبلاً مجلس شورای ملی آن را حل کند و رأی بدهد و الا مطابق نظامنامه امروز نمی شود داخل در مذاکره شد حالا اگر مجلس تصویب می کند باید رأی بدهد .

رئیس ـ در نظامنامه هم چه چیزی که می فرمائید نوشته نشده است ماده ۴۴ نظامنامه داخلی مربوط به این مسئله نیست و حالا قرائت می شود .

( منضمون ذیل قرائت شد ) ؛

هر نماینده که می خواهد از وزیری استیضاح نماید باید تقاضای خود را کتباً معین نماید رئیس آراء در مجلس قرائت می کند و مجلس باید آن بقبضات را قبل نموده و پس از آنکه از اظهارات وزیر یا وزراء در باب تعین روزی که استیضاح باید بعمل آید مستحضر شد بودن مباحثه در اصل موضوع قرار روز استیضاح را بدهد استیضاح أتی که در باب امور سیاسی داخل مملکت است بیاید بیش از یک ماه به عهده تعویق نماند .

رئیس ـ موافق این ماده چون آقایان وزراء حاضر شده اند امروز جواب بدهند اگر مجلس هم قبول کند که امروز استیضاح بعمل آید می توان استیضاح کرد در این باب محالفی هست ( مخالفی نشد ) مخالفی نیست پس استیضاح امروز تعمل می آید آقایانی که کتبلاً اجازه خواسته اند ( ۹ ) نفر هستند که به ترتیب اجازه داده می شود اولی آقای حاج عز الممالک هستند .

حاج عز الممالک ـ أوضاع ناگوار کرمانشاهان به عقیده بنده أساسا چیزی نیست که قابل تردید باشد یعنی طور ی مسئله مهم و قابل اهمیت است که ما امضاء کنندگان صورت استیضاح را وا داشت که در این موضوع استیضاح کنیم و در مجلس شورای ملی علناً این مطلب را مطرح مذاکره قرار دهیم بنده قبل از آنکه تصور کنم که استیضاحی در این موضوع لازم است به وظیفه نمایندگی خودم عمل نموده و سئوالی از آقای وزیر داخله کردم و البته آقایان نمایندگان مسبوقند که آقای وزیر داخله هم در آن خصوص جوابی دادند بنده مترصد بودم که بر طبق آن جواب اقداماتی بشود و أقلا از آن أوضاع که تا آن روز از برای اهالی بد بخت کرمانشاهان پیش آمده بود جلوگیری بشود ولی متأسفانه هیچ به نتیجه بر آن مسئول و جواب مرتب نشد و ناچار شدیم در این موضوع استیضاح کنیم إجباری که در این مدت رسیده و بنده دیده ام خبرها و تلگرافات متضادی است ( که حالا لازم بدانند قرائت بشود یا نشود چه عرض کنم ) و چیزی که حقیقتاً می توان گفت این است که معلوم نیست مثل وزیر داخله نسبت به امورات آنجا چیست و چیزی که محقق است که این مطالب پیش بینی می شد و مگر هم گفته شد و در این خصوص از هیئت دولت هم تقاضا شد و ما نمایندگان کرمانشاه بر حسب وظیفه وکالت خودمان گرفتاری و بدبختی اهالی کرمانشاه را که هیچ قابل ترید نبوده مکرر گفتیم و بنده شخصاً وزیر داخله را مسئول عام اعزام حکومت و مسامحة در آن می دانم و همین مسئله بما اجازه می دهد که این مطلب را موضوع استیضاح قرار دهیم برای اینکه بنده شخصاً با سایرین که وکالت یک ملتی را قبول می کنند نمی توانیم ساکت باشیم و فقط به مواعید کار بگذرد و یک ولایت یا سایر ومالیات دیگر به واسطه مسامحه دولت دچار این انقلابات بشود بنده چطور می توانم ساکت باشم و به وطیفه وکالت خود یک ملتی را قبول می کنند نمی توانیم ساکت باشیم و به طیفه وکالت خود عمل نکنم و این مسئله را در مجلس شورای ملی علناً اظهار نمایم که یک ولایتی این طور دچار انقلابات و گرفتاری بشود و معلوم نیست که بعد از این هم به چه حالت بد تری دچار خواهد شد چطور ممکن است بنده این وقایع ناگواری را که برای اهالی کرمانشاه پیش آمده و یقین دارم خود وزیر داخله و سایر وزراء هم تصدق خواهند کرد که این وقایع بی اندازه از برای أهالی بد بخت کرمانشاه موحش و بی انداره خطرناک است تماشا کنم یعنی بنده خطر آن را بالا تر از آنها می دانم به هیچ وجه نمی توان قبول کرد که ممکن نبوده است وزیر داخله در این مدت متمادی فکری از برای این کار بکند و نتواند جلوگیری از این انقلابات و قتل و غارت و این خساراتی که به مردم وارد آمده به نماید و بنده می ترسم که بدتر از اینها از برای اهالی آنجا پیش بیاید چون موضوع استیضاح بنده أوضاع کرمانشاه است و نباید از سایر جاها اظهاراتی بکنم و فقط راجع به همن محوطه استیضاح می نمایم و بنده نمی توانم ساکت باشم و تصور کنم که برای آقای وزیر داخله ممکن نبوده است اقداماتی بکنند حالا بنده نمی دانم که علت این وقایع ناگوار را منحصر بعدء اعزام حکومت بکنم یا به چیز های دیگر بگویم حکومت فرستاده نشده این طور شد یا فلان طور شد که این ترتیبات پیش آمد خیر تکلیف وکیل این است که در پشت تریبون از وزیر سؤال و استیضاح بکند و او اصلاح بخواهد بنده نمی توانم داخل در جزئیات شوم و نمی دانم حاکم چه اشکال تراشی کرده یا وزیر داخله چه باید بکنند که اهالی آنجا را از این بدبختی نجات بدهد بنده همین قدر می دانم که در ید قدرت وزیر داخله بوده که به هر ترتیبی هست نفرستادن هر مأموری و هر حاکمی که خودش می دانست اقدامی بکنند و جلو گیری و رفع این بدبختی را از اهالی کرمانشاه بنماید بنده تا این درجه را که پیش آمده و گذشته است خیلی مهم می دانم و باز هم عر ض می کنم با این مسامحه و مماطلة بدتر از این برای أهالی آنجا پیش خواهد آمد پس بنده برای پیش بینی نا چارم در اینجا فریاد بزنم و برای حفظ حقوق موکلین خودم استیضاح بکنم .

رئیس ـ آقای سلیمان میرزا فرما یش دار ید بفرمائید .

سلیمان میرزا ـ آقایان وزراء جواب نخواهند فرمود .

رئیس ـ هر وقت بخواهند جواب می دهند .

سلیمان میرزا ـ هر چند مقتضی بود از طرف هیئت وزراء که عموماً در خصوص این مطلب که راجع به وزیر داخله است حاضر شده اند جوابی داده شود و به طوری که همیشه رسم بود در مجلس به طریق مخالف و موافق صحبت شود ولی چون آقایان وزراء میل فرموده اند خاموشی را شعار خود سازند و ما تمام اظهارات خودمان را بکنیم آن وقت ایشان با یک جملة خیلی مختصری به مفاد ( خیر الکلام قل و دل ) جواب بدهند بنابراین بنده هم شروع می کنم با ظهاراتی که لازم است در این باب بشود بنده در مجلس هر وقت اظهاراتی شده مخصوصاً از امنیت و از قوای تأمینه مملکت یادآوری کرده ام وقتی درست در مطالب غور و دقت شود معلوم می شود که تمام این مطالب برای امنیت جان و مال مردم است و تمام ( فور مالیته ها ) از قبیل تشکیل مجلس انتخاب وزیر و وکیل و ادارات و هر چه از این قبیل تشکیلات که تصور بکنید ایجاد می شود تمام برای امنیت جان و مال مردم است چه در سیاسیات و چه در اصول و احکام مذهبی تمام برای امنیت است که اموال و جان منظور گردد و غیر از این نمی توان فرض کرد و اگر وقتی کسی را مجازات می دهند از برای این است که سایرین زنده بمانند دیگر کسی جرئت نکند کسی را بکشند این است که فرموده اند در قصاص زندگانی است و با اینکه مکرر به هیئت وزراء و آقای وزیر داخله یاد آوری شده و آقایان وزراء هم کمیسیون ها خواسته و در این باب مذاکراتی فرموده اند و همیشه به وزراء یاد آوری شده که یک فکری بکنند و یک اشکال عمده در سمت مغرب مملکت پیش نیاید با وجود این متأسفانه بعد از تمام این گفتگو ها یک روز دیدیم یک تلگرافی آوردند و در کمیسیون خواندند و آن تلگراف را نایب الحکومه کرمانشاهان از طرف اهالی امضاء کرده بود در صورتی که سابقه اعمال نایب الحکومه را همه بخوبی می دانند که چه نظریه سیاسی دارد و به وزیر داخله یادآوری شد که این نایب الحکومه آخر کار را خوب خواهد کرد حتی بنده خودم آنجا اظهار کردم که از چه وقت تا بحال أهالی کرمانشاه این طور سوسیالیست شوده اند که نایب الحکومه لیدر جماعت شده و عوض اهالی شهر تلگراف را امضاء می کند نایب الحکومه را دولت معین کرده اهالی کرمانشاه همان اشخاصی هستند که از برای شکایت از انتخابات وکلاء تلگراف هزار و پانصد مهری و إمضائی مخابره می کردند چطور در آن موقع خطرناک لیدری برای خودشان انتخاب کرده اند و نایب الحکومه از طرف همه آنها حرف می زند بالاخره بعد از آنکه با جمعی از وکلاء در تلگراف خانه رفتیم مذاکرات حضوری به عمل آمد معلوم شده بنده کج نفهمیدم بودم و نایب الحکومه از طرف خودش یک مطبی را اظهار کرده که به هیچ وجه صورت وقوع نداشته چون وکلاء نمی خواستند اشکال تراشی بکنند لا ینقطع به هیئت دولت یاد آوری می کردند که این کار در اصلاح بکند و یک نفر حاکم از برای اینجا بفرستند متأسفانه دیده شده که هیچ اثری ندارد و ایشان مشغول کارهای خودشان هستند و تلگراف های غریب و عجیب مخابرة می کنند و نظر به اطلاعاتی که بنده کتباً دارم خودشان مردم را وا می دارند و تحریک به انقلاب و بعضی اقدامات می نمایند بهر حال کرده تا شد آنچه شد و بنده حقیقتاَ نمی دانم که چگونه می توان تصور کرد که مجلس شورای ملی موجود باشد و مصونیت جان مال افراد مردم آتش گرفت و مردم آسایش ندارند شب راحت و آسوده نمی خوابند و فقط همان طور که در چند روز قبل عرض کردم به همین قانع شویم که إنشاء الله اقدامات لازمه شده با تعلیمات و دستور العمل داده خواهد شد و به یک عبارتی قل و دل باشد اکتفا کنیم یا اگر فرضاً گفته شود شکاید از فلان جا رسید بگوئید تلگراف رضایت هم خیلی رسیده و ملب این طور نیست که شما می گوئید و به همین مذاکرات مسئله تمام شود و لابته آن طور که أبواب اصلاع برای وزراء باز است برای وکلا نیست و بابت اصلاع بر ما مسدود است به واسطه اینکه هر تلگرافی که هست در دوسیه وزارت خانه ها می باشد و اجزاء وزارت هانه ها هم مطابق انتظامات داخلی حق ندارند به کسی حرفی برنند پس به این جهت باب اطلاع بر ما مسدود است ولا اگر اسناد و تلگرافات وزارت داخله یا تلگرافات خصوصی که به کرمانشاه مخابرة شده با مکاتبات شخصی که به آنجا فرستاده شد بعدها بدست بیاید و ملاحظه شود خیلی مطالب از آنها مفهوم می شود اما متاًسفانه تمام اینها بر ما مجهول است نه تنها از بر این ما بلکه مدتها است اخبار ولایات بر همه مردم مجهول است زیرا تا وقتی که به تگرافات به مردم داده نشود کسی غیب نمی داند و همه مردم که تلگراف خصوصی ندارند امروز در حقیقت آن اشخاص که در پشت این ( تریبون ) قسم خورده و قسم نامه را مضاء کرده اند می بینید که غرق در مسئولیت شده اند و با آن قسمی که خورده اند که حافظ قانون أساسی باشند امروز می بینند یک اصل عمده قانون أساسی پاره، پاره می شود و جان و مال مردم از میان می رود چگونه ممکن است با سان قسمی که خوده ایم که حفظ قانون اساسی را بکنیم ساکت بنشینیم و به یک الفاظ مشعشی قانع شویم این است که از وزیر داخله استیضاح می کنیم که چه فکری کرده اند و یا آن همه اصراری که شد که یک حاکمی ولو هر کس که می خواهد باشد از برای کرمانشاء بفرستند به هیچ وجه هم تکلیف نکردیم که از چه نوع و چه سنخ ودارای چه سیستم عقیده باشد همین قدر گفتیم یک حاکم بفرستند که مسئول باشد و اهالی شهر از دست این نائب الحکومه که ترتیب خانوادگی و زندگانیش از چند سال قبل معلوم است آسوده شدند در صورتی که آنجا ژندارم هم داشتند و می توانستند از همدان بر عده ژندارم آنجا بیفزایند و مسئولیت شهر را بر عهده ژندارم واگذار کنند و تا آن ساعت که امر واقع شد اینکار را نکردند و آن ساعت هم به فشار وکلاء کرمانشاء گویا کردند ( آن هم چون بابت اخبار بر ما مسدود است نمی دانم کرده اند یا خیر ) با این ترتیب امروز مخصوصاً یک روزی است که باید حفظ قانون أساسی را کرد یعنی باید آقای وزیر داخله بفرمایند که به چه ترتیب اهالی بد بخت فلک زده و بیچاره کرمانشاه را که تقصیر شان این است که دور از مرکز و پایتخت هستند حفظ می کنند که آسوده و در آسایش باشند به جهت اینکه ما که بی خبر هستیم منتها یک هفته بعد از وقوع یک مطلبی یک مخبر بی حیائی از یک جائی اطلاع پیدا کرده که فلان جا را قتل و غارت یا فلان جا دکانها را چاپیده اند آن وقت ما مطلع شویم در این صورت آیا به چه ترتیب می توانند وکلاء را مطمئن بکنند که در پیش خودمان و وجدانمان به حفظ قانون أساسی مطمئن باشیم و روی این صندلی ها بنشینیم و بدانیم این اهالی بد بخت که همه هست و نیست مملکت به واسطه دست رنج آنها است و تمام این پول ها را آنها به زحمت در گرما و سرما تحصیل می کنند و به ما می دهند که وکیل وزیر و مدیر اداره و فلان می شویم راحت هستند و بدانیم این ولی نعمتهای حقیقی ما یک ساعت راحت می خوابند .

آقا سید حسین کزازی ـ اهمیت موقع کرمانشاه چنانکه ذکر شد گمان می کنم محتاج به تذکر نباشد پیش آمدهای تأسف انگیز اخیر آنجا به خوبی در نمایندگان معلوم و بر هیئت دولت مکشوف است که بالاخره به علت مسامحه وزیر داخله در اعزام حکومت کار به کجا رسید مکرر در مکرر از هیئت دولت تقاضا شد که أقلا یک نفر نماینده دولت در آنجا باشد که این دستهای تحریک و آن تحریک داخلی را بکلی قطع کند و همه را به لهب و لعل گذرانیدند نمی دانم چطور شد شخص وزیر داخله که مکرر در مکرر در کمیسیون ها اظهارتی می نمودند اهمیت موقع را گوش زد وکلا می کردند و بعضی تلگرافات ارائه می دادند اگر این تلگرافات واقعیت داشت چرا اظهار می کردند بنده هیچ این مطلب را نمی فهمم وزیر داخله که امروز مسئول مقدرات مملکت است و زمام مملکتی را در دست گرفته است و با اطلاعات واقعی که از آن صفحات دارد چرا آن قدر در اعزام حکومت مسامحه نموده که این بدبختی بزرگ برای اهالی آنجا فراهم شود با آن جدیتی که وزیر داخله به خودش نسبت می داد نمی دانم چطور شد و چه شنید و چه دید که در این موقع به مسامحه و مماطله گذرانیدند خوب بود وزیر داخله به قدری که می خواهد استرضای خاطر دوستانش را فراهم کند صد یک بلکه هزار یک او را در جلب استرضای خاطر ملکت سعی نموده و یک فکری هم برای مملکت می کرد و اگر یک ملتی را از خودش راضی می نمود بهتر از این بود که یک عده را از خودش خوشنود کند بنده هیچ علت اینکار را نمی فهمم اگر وزیر داخله به قدری که در حفظ علاقه جات شخص خود که در مدت حکومت آنجا تهیه کرده جدیت دارد قدری هم اظهار علاقه مندی با این آب و خاک و جدیت در ایفای او می کرد یقیناً مملکت به این روز سیاه نبود اگر شاه زاده وزیر داخله که از شاهزادگان بزرگ ایران است قدری ابراز حس ایرانیت می نمود روزگار ما این قسم نبود زمامدارن حکومت امروزه که مسئول آسایش و آسودگی ملت هستند خوب بود چنانچه برای آسودگی وآسایش خاطر و راحتی همیشه فکر رفتن شمیران و نوشیدن آب خنک و استنشاق هوای لطیف و تماشای مناظر گل های رنگارنگ و ریاحین و جستن فواره ها وصفای آبشار ها را می نمایند که از حاصل دست رنج این ملت بد بخت اندوخته اند قدری هم تأمل و فکری بحال بد بخت این مملکت عموماً و کرمانشاه خصوصاً به نماید که رد این هوای گرم تابستان قدرت خارج شدن از زیر سقف اطاق و آسایش در یک هوای آرام و فضای بازی از صدای تفنگ و ترس گلوله ندارند بنده نمی دانم این چه ترتیبی است و چرا باید وضع مملکت این طور باشد مطالب خیلی است ولی چه کنم که نزاکت پارلمانی و مقتضیات کنونی به من اجازه نمی دهد اظهار کنم اولاً اینجا داخل جزیات نشدم و بعضی مطالب که نباید گفت عرض می کردم .

وحید الملک ـ بله بنده می خواهم عرض کنم که امروز یک سیستم جدید و یک ترتیب نوینی از برای مذاکرات پارلمانی به میان آمد یک استیضاحی از وزیر داخله شد که ایشان به هیچ وجه دفاع نمی کند بنده نمی دانم این چه ترتیبی است اگر به طریق موافق و مخالف پارلمانی صحبت می شود باید به همان طریقه که مجلس شورای ملی داشته است صحبت بشود ولی اگر این یک ترتیب جدیدی است و تمام اظهاراتی را که نمایندگان راجع به آقای وزیر داخله کرده و می کنند ایشان قبول دارند بنده هم اظهارات خودم را بکنم .

رئیس ـ ماره ( ۱۰۸ ) نظامنامه داخلی را قرائت بفرمائید که در باب آقایان وزراء می نویسند هر وقت بخواهید حرف بزنید همان وقت اجازه داده می شود .

وحید الملک ـ بلی بنده یک مطلب جدیدی را می خواهم در پشت تریبون مجلس عنوان کنم موضوع مذاکرات امروز محدود به استیضاح از آقای وزیر داخله راجع به امور کرمانشاه است راجع به اوضاع و وقایع ناگواری است که در آنجه روی داده و این استیضاح راجع به سیاست عمومی مملکت نیست زیرا اگر ما می خواستیم راجع به سیاست عمومی مملکت استیضاح بکنیم با نهات جرأت به آقایان وزرا می گفتم که ما می توانیم صد فقره استیضاح روی تریبون مجلس و روی میز ریاست مجلس بگذاریم بلی برای حفظ نزاکت و برای جلوگیری از بعضی گفتگوها و برای حفظ موفقیت امروز مملکت موضوع استیضاح مان را خیلی محدود قرار دادیم و اولاً استیضاح راجع است به وزیر داخله و ثانیاً راجع است به یک قسمتی از مملکت وسیع ایران به نایب حسین کاشانی راجه نیست به وقایه ساوجبلاغ راجع نیست به وقایع جاهای دیگر که مسئولیت تمام آنها به وزیر داخله مربوط است و مستقیماً به ایشان متوجه می شود راجع نیست بلکه راجع است به یک موضوع محدود معینی آقای وزیر داخله در پشت همین تریبون می فرمودند که تمام نقاط آنجا در ید قدرت ایشان است و ما چون این مطلب را می دانستیم استیضاح را مستقیماً به خود ایشان متوجه نمودیم زیرا وزیر معارف دستی در اوضاع کرمانشاهان ندارد که ما ایشان را مسئول قرار دهیم و بگوئیم که چرا در شورای معارف آن مطرح نکرده اید و یا چرا وزیر پست و تلگراف به وظیفه خودش رفتار کرده تلگرافات خصوصی و رمزی وزیر داخله را به کرمانشاه مخابره کرده یا این که به وزیر پست و تلگراف توبیخ کنیم که چرا مکاتیب خصوصی ایشان را گذاشته اند در جعبه پست انداخته شود و به آن حدود ببرند و آنجا را مغشوش کنند ایشان را هم داخل مسولیت نمی دانیم چنانچه عرض کردم ما مسئولیت را متوجه به وزیر داخله می دانیم و در باب وقایع و اوضاع نا گواری که در کرمانشاهان رو داده مستقیماً ایشان را مسئول می دانیم بنده هم مثل رفقای خودم و مثل آقای حاج عز الملک که فرمودند نمی توانیم در اینجا بنشینیم وقایع مهمه در حدود و ثغور ما روی دهد و اسبابی بدبختی و پریشانی واسباب تضیقات و اضطراب و تزلزل خاطر موکلین ما بشود و ما در آنجا روی صندلی مجلس در هوای معتدل خیلی ملایم بنشینیم و قانون پستی به گذرانیم و رأی بدهیم که آیا مسکوکات را می شود در داخل پاکت های پستی حمل و نقل کرد یا خیر ما نمی دانیم به چه امنیت خاطر در اینجا بنشینیم رأی در قانون پستی بدهیم در صورتی که بدانیم آن بد بخت هائی که ما را وکیل کرده اند دچار هزار بدبختی و تضیقات و فلاکت شده اند ما نمی توانیم این مطلب را تحمیل کنیم و بنده نمی توانم هم عقیده نباشم با کسانی که یک اهمیت فوق تصوری به امنیت مملکت می دهند البته آقای وزیر داخله در مقابل عرایض بنده تصدیق خواهند فرمود که امنیت مملکت مقدم بر همه چیز است امنیت مملکت یک چیزی است که در هر اقدامات مهمه پستی به آن وزراء است امنیت مملکت یک اسباب اطمینانی است کار برای قاطبه اولیای امور در یک مملکتی اگر امنیت نباشد هیچ چیز نیست اگر امنیت نباشد وکیل نمی تواند روی صندلی مجلس بنشیند و به قانون گذاری مشغول شود وزیر نمی تواند به راحتی مشغول اجراء امور وزارت خانه خودش باشد پس امنیت اولین چیز حتمی است که برای ما لازم است ولی بد بختانه امروز می بینیم که امنیت از یک قسمتی از مملکت ما که کرمانشاه باشد رو به زوال می گذارد بنده چندان مربوط به اوضاع کرمانشاه نیستم که آقایان وزراء از من اسناد بخواهند بنده اسناد نمی توانم به ایشان نشان بدهم نتیجه را می بینم و بر حسب تحقیق از آقایان وکلای کرمانشاه و از خارج شنیده و می دانم که اوضاع کرمانشاه نهایت پریشانی را دارد مردم آنجا آسودگی و آسایش ندارند شبها راحت نمی خوابند روزها متزلزل هستید و همه نوع مخاطرات از برای آن بدبخت ها بی چاره ها فراهم است بنده می بینم یک کابینه داریم مقتدر و یک وزیر داخله داریم که در مقابل نطق مجلس می گوید ( ترمز ) کرمانشاه در دست من است و نه یک اتومبیل چی هستم که به اصطلاح ترمز کرمانشاه ها می گردانم و واقعاً هم می گرداند ولی نمی دانیم در این کار چه اسراری هست و چه ترتیبی ا ست که بر می گردد چون ما خودمان که اتومبیل چی نیستم همین قدر می بینیم اوضاع در دست خود وزیر داخله است می شنویم تلگرافات خصوصی و رمزی خارج از وزارت خانه مخابره می شود مکاتب به آنجا فرستاده می شود می شنویم یک اقداماتی می شود در هر صورت داخل جزئیات آنها نمی شوم فقط ما نتیجه را ملاحظه می کنیم و می بینیم خانه رابه یک شخص اجاره دادیم و خراب شده نمی دانم چه وقت وسایل خرابی خانه را فراهم آورده ولی وقتی که می رویم داخل آن خانه می بینیم تمام آن خراب است چنانچه عرض کردم بنده مسئول مستقیم بلا واسطه این خرابی وزیر داخله را می دانم ایشان هستند که تعلیمات خصوصی می دهند ایشان هستند که اطاعات مستقیم و صحیح دار ند ایشانند که به حال اشخاص آنجا یک واقیت مخصوصی به هم رسانیده اند ایشانند که امور آنجا به ایشان مربوط است بنده از ایشان سؤال می کنم که از برای خاطر خدا و از برای خاطر آن بد بخت هائی که در آنجا هستند چرا آن قدر مسامحه کردید از شما استدعا می کنند که یک نفر را برای حکومات آنجا به فرستند ما نگفتیم که یک حکومت متجدد به آنجا بفرستند ما نگفتیم که یک حکومت مشروطه خواه به فرستند ما نگفتیم یک حکومتی که یک رنگ سیاسی مخصوصی داشته باشد به آنجا به فرستند وکلاء و نمایندگان کرمانشاه هر روز خدمت حضرت والا شاه زاده وزیر داخله شرفیاب شد ند و استغاثة کرد ند که یک نفر را هر که هست به سمت حکومت آنجا به فرستند که مسئول امورات آنجا باشد و مردم بیچاره آنجا را از دست آن معاون که خودتان معین کرده اید خلاص کنید ولی با وجود این نکردید چنانچه هنوز می بینیم حاکمی برای آنجا بر قرار نشده است و یک نفر را هم که اسم برده اید او را هم یک روز پولش نمی دهند و یک روز ترتیبات دیگر ( بنده آقای وزیر مالیه را هم مسئول قرار نمی دهم ) و یک روز تعلیمات لازمه به او نمی دهند و همین طور در بوته اجمال می گذراند تا اینکه اخبار مشوش از آن صفحات می رسد پس بنده بسمت وکالت و سمت نمایندگی ملت ( نه سمت نمایندگی کرمانشاه ) از حضرت والا وزیر داخله که مستقیماً مسئول اغتشاشات و وقایع ناگوار آنجا هستند استیضاح می کنم توضیحات می خواهم که چرا آن قدر مسامحه فرمودند چرا آن قدر سوء تدبیر در عملیات و اقدامات خودشان ظاهر ساختند که اوضاع این قسمت مملکت را به این حالت ناگوار انداختند .

رئیس ـ فقط اعتراضی که بنده به نطق آقای وحید الملک دارم این است که فرمودند وکلا تشریف می آورند اینجا و در هوای معتدل ملایم می نشینند گویا در این باب اشتباء کرده اند هوای اینجا ملایم نیست .

وحید الملک ـ بله بنده این عرض خودم را پس می گیرم .

مرات سلطان ـ بنده دو چیز است که قابل تردید نمی دانم یکی سابقه اطلاعت وزیر داخله است از اوضاع کرمانشاه و دیگر انقلابات و هرج و مرج که امروزه در کرمانشاه تولید شده اگر چه وزیر داخله اختیار را نمی دهد یعنی آن اختیاری را که لازم است نمی گویند و هر قسم اخبار را اصلاح دانستند آن اخبار را صحیح باشیم به روزنامه ها می فرستند و این دلیل و شاهد بر این است که کرمانشاه یک احوال ناگوار مخالفی را دارد بنده عرض می کنم سوء تدبیر وزیر داخله و مسامحه وزیر داخله در اعزام حکومت به کرمانشاه تولید این زحمت را کرده بنده عرض می کنم رشته آسایش اهالی بد بخت کرمانشاه به واسطه همین ترتیبات امروز طوری متزلزل و طوری هرج و مرج آنها را تهدید می کنند که به هیچ وجه من الوجود بنده نمی توانم در اینجا اذعان کنم که با سابقه خصوصی و اطلاعی که حضرت والا نسبت به اوضاع کرمانشاه داشته است قصوری در امور آنجا نکرده است زیرا حکومت آنجا را تا کنون اعزام نداشته است اگر چنانچه وزیر داخله بخواهند بفرمایند من از اوضاع کرمانشاه اطلاع نداشتم به هیچ وجه نمی توانند این فرمایش را بفرمائید زیرا خودشان در پشت همین تریبون فرمودند که سالها در کرمانشاه بوده و اقدامات کرده اند و بنده خودم هم با آقای وزیر داخله بوده ام و سابقه خصوصی وزیر داخله را اگر سایر آقایان نمایندگان نمی دانند بنده کاملاً می دانم پس بنده عرض می کنم آن علتی که باعث شده است حکومت را تا بحال نفرستند و یک هرج و مرجی در آنجا تولید شود چیست اگر چه آقای وزیر داخله سکوت دارند و به هیچ وجه من الوجوه اظهاری نمی فرمائید و به ماده ( ۱۰۸ ) متثبت شده اند ولی بنده عرض می کنم رفته رفته کار کرمانشاه و اهالی آن به واسطه نداشتن یک فائده و نگاهبانی بیش از این خراب می شود و اسباب مخاطره برای تمام اهالی کرمانشاه فراهم می آید ما امروز یک قسمت از مملکت و یک سر حدی را می بینم که در یک هرج و مرجی واقع شده که به هیچ وجه من الوجوه نمی شود به این آسانی ها آن را تأمین کرده و انتظام داد در صورتی که اگر وزیر داخله تصدیق بکنند می دانستند یک ماه قبل از این کار کرمانشاه را بهتر از این مرتب و منظم می کند امیر مفخم در ماه است که از کرمانشاه معزول شده است از اواخر حکومت امیر مفخم رفته رفته اسباب اغتشاش در کرمانشاه فراهم شد و این اغتشاش یا به واسطه سوء تدبیری بوده که امیر مفخم اعمال کرده یا به واسطه اتفاقات دیگری بوده که بنده نمی دانم همین قدر عرض می کنم چرا وزیر داخله با سابقه خصوصی که بحال کرمانشاه داشت با ترتیبی که می دانست تا کنون اقدامی نکرده هر کس را گفتند حاک آنجا بکنند اشکالی تراشیده و آن کس را هم که خودشان حاکم کردند اسباب و لوازم کار او را فراهم نکردند هر وقت هم کسی بخواهد اظهار یا سؤالی بکند می فرمایند اقدامات لازمه شده یا می شود هیئت دولت مشغول است و وقتی بخواهیم از ایشان استیضاح کنیم تمام هیئت وزراء را می آورند به مجلس و می گویند ( سولیدارتبه ) هیئت دولت به طوری است که اگر بخواهند از وزیر داخله استیضاح کنید ماها همه آمده ایم جواب بدهیم پس معلوم می شود که آقای وزیر داخله یک پشتی به آن محکمی مثل هیئت دولت دارد و در کمال قوت قلب نشسته و هیچ حاکم معین نمی کند بنده با آقایان نمایندگان نمی توانیم تصویب کنیم که این اقدامی را که وزیر داخله می کند از روی یک ملاحظه نیست بنده گمان می کنم در این موضوع یک ترتیبات خارجی هست که بنده نمی دانم چیست ولی همین قدر عرض می کنم که مسئولیت کار کرمانشاه تماماً به عهده وزیر داخله است و یک نقطه مهم از ما امروز در حال تزلزل و در غایت هرج ومرج است و به هیچ وجه من الوجوه هیچ کس در آنجا از جان و مال و ناموسش ایمن نیست و تلگرافاتی را که مکرر در روزنامه جات و خودشان هم البته دیده اند دلیل و شاهد است که هر روز و هر شب در آنجا چند نفر کشته شده و این ترتیب برای این است که یک نفر معاون در آنجا معین کرده اند که از اهل خود شهر است و نمی تواند در آنجا حکومت کند مسلم است کسی که از اهل جائی باشد نمی تواند قائد آن قوم به شود تمام این ترتیبات و عدم اعزام حکومت را بنده از سوء تدبیر و مسامحه وزیر داخله می دانم و عرض می کنم مسئولیت کار کرمانشاه تماماً به طور مستقیم به عهده وزیر داخله است .

ملک الشعراء ـ اگر ماده ۱۰۸ را به موقع عمل نمی گذاشتیم البته بهتر بود و تکلیف معلوم می شد زیرا نطقها باید به ترتیب مخالف و موافق پیش برود بنده نمی دانم چرا از طرف آقای وزیر داخله اظهاری نمی شود .

رئیس ـ مردم را نمی شود به حرف زدن مجبور کرد اگر می خواهند حرف می زنند اگر نمی خواهند نمی زنند و در موقعی که لازم می دانند اظهارات خودشان را می کنند .

ملک الشعراء ـ بله اگر از طرف آقای وزیر داخله اظهاری در مقابل ایراد و استیضاح آقایان نمایندگان می شد بهتر می توانستیم داخل مطلب شویم ولی عجالتاً مسئله این طور شد و قصد آقایان وزراء این است که نمایندگان و ناقدین حرفهای خودشان را بزنند آن وقت یک بیان خیلی ملایمی با تندی بفرمایند مطلب تمام شود بنده در این موضوع خیلی مذاکرات می خواستم بکنم ولی چون دیدم سوژه مطالب خیلی ملایم است البته بنده هم ملایم می شوم و به طور خلاصه عرض می کنم که سه سابقه بنده را از روی آن کرسی بر روی این کرسی نطق آورده است یکی سابقه سیاسی است که پیش آمد سیاست مملکت یعنی آن سیاستی که ما را به طرف هاویه مرگ می کشاند آن سیاست مرا در اینجا نشانیده است ولی می خواهم در این موضوع داخل شوم زیرا خود آقایان وزراء بهتر می دانند چه شده و چه می شود و چه می کنند همه هم می دانند بنا بر این بنده در این موضوع هیچ عرض نمی کنم یکی هم سابقة افکار عمومی است سابقة مذهبی است که در این خصوص هم نمی خواهم ( فناتیکی ) (و دماکژی ) به خرج دهم و البته هم از بنده این ترکیبات را منتظر نیستند ولی کسی که می خواهد در مملکتی که دارای سی کرور نفوس است در روی افکار عمومی عرض اندام بکند البته باید ملاحظه سابقه مذهبی را داشته باشد بهر حال این را هم مسکوت عنه می گذارم لکن موضوعی که تعقیب شده است و حضرت والا وزیر داخله در آن موضوع طرف استیضاح واقع شده اند مسئله امنیت و مصونیت جان مال مردم است و گمان نمی کنم این مسئله هم چندان گفته شود و در این زمینه حمله بشود بنده تصور می کنم وزرائی که مسولیت مقدارت یک مملکت را بدست می گیرند خود آن ها باید بیشتر در این مسئله دقیق باشند و اگر قانون اساسی هم نباشد وزیر مسئول امنیت مملکت است و باید جان و مال اهالی ولایت کرمانشاه را حفظ کند آن کرمانشاهی که در عرض این چند سال چندین دفعه تاراج و غارت شده آن کرمانشاهی که خود وزراء بهتر از ما حالش را می دانند آن کرمانشاهی که چندین دفعه هستی او به باد فنا رفته آن کرمانشاه متأسفانه از سوء‌ تدبیر ( با آنکه سابقه دیگری داشته که بنده نمی دانم و مسئولیت آن هم راجع به شخص حضرت والا است باز دارد می سوزد آن کرمانشاه را هول داده اند و در میان گودالی انداخته که از آن گودال زوال او بیرون می آید زیرا اگر قدری در مسئله دقیق شویم می بینیم که متأسفانة کرمانشاه امروز دارد ریگ سیاست ایران را تغییر می دهد و بنده نمی خواهم عرض کنم اما می توانم التماس کنم که چرا این مقدمات را فراهم آوردید که جان مال اهالی کرمانشاه امروز در معرض خطر باشد و بیست نفر مجبور شوند کار به اینجا کشیده شده است و داریم به طرف یک وادی خیلی تاریکی کشیده می شویم آقایان وزراء بهتر از ما اینها را می دانند آنها هم وجدان دارند آنها هم دل دارند عواطف و انفالات دارند البته وزراء هم ایرانی هستند و باید بیشتر از ما به این مطلب اهمیت بدهند شما خودتان می دانید که ما مجبور شده ایم این استیضاح را و این اظهارات را در اینجا به کنیم معذالک اظهارات کلیات را گذشته ایم و برای اینکه حفظ نزاکت را باید کرد تسلیم شده ایم و حفظ مسئله را به کرمانشاهان منحصر کرده ایم و در مسئله کرمانشاه گویا شخص وزیر داخله تنها در معرض استیضاح باشد بنده ساحت سایر وزراء را مقدس می دانم و هم چنین ساحت وزیر داخله را هم باید مقدس دانست اما وزیر داخله که از عهده مسئولیت وجدانی خوب آید حالا ما چه کنیم که حضرت اشرف آقای عین الدوله رئیس الوزراء می خواهند محبو بیت دیر ینه خودشان سر این کار فدا کنند ما چه کنیم که این مسائل ما را مجبور کرده است این استیضاح را بکنم رفقای من مقدمه را گفتند آنچه بنده هم می دانستم فقط یک جزء مختصرش را عرض کردم و خیلی هم متأسفم از اینکه محبوبین مملکت ما می خواهند محبو بیت خودشان را در سر این موضوع بی أنصافا نه فدا کنند واقعاً حیف است و بیش از این دیگر عرض نمی کنم .

حاج میرزا حسین ـ چون موضوع مسئله استیضاح وزیر داخله بود و در موضوع کرمانشاه آقایان تمام مطالب را فرمودند و موضوع هم متعدد نیست که انسان بخواهد صحبت کند یا مطالبی که می گوید مطالب جدیدی باشد ولی تمام این گفتگو ها برای این است که شخص وزیر داخله مسئول امنیت مملکت است و چون ما می توانیم در موضوع امنیت هر اقدامی بخواهند به کنند با کمال جدیت می توانند بنابراین تمام این مطالب بر می گردد به اینکه چرا وزیر داخله در موضوع اعزام حکومت کرمانشاه مسامحه کرده با اینکه خودشان به مجرد یک تلگرافی که از کرمانشاه می آید ( و حال آنکه ما می دانیم آن تلگراف مبنی بر چه اساسی بوده و خود وزیر داخله هم می دانند ) با این وصف فوراً به مجلس و ریاست مجلس تلفن می کرد ند و جماعتی را زحمت می دادند که ای داد ای فریاد مسئله خیلی اهمیت دارد بیائید فکری بکنید اقدامی بکنید که کار را اصلاح بکنیم و این مسئله مکرر واقع شد که در هر مجلس که وکلای کرمانشاه و سایر آقایان حاضر بودند خدمت شان عرض کرد ند که اگر به خواهید امور کرمانشاه اصلاح شود باید حکومت فرستاده شود و با سابقه ای که بعضی مأمورین دولت در کرمانشاه دار ند و خود وزیر داخله بهتر می دانند می توانیم بگوئیم به واسطة مسامحه کردن وزیر داخله تجری آنها زیاد تر شده و بیشتر اسباب انقلاب آنجا را فراهم آوردند لهذا تمام توجه ما به وزیر داخله است و تمام مقصد ما این است که چرا در فرستادن حاکم مسامحه کرده اند .

آقا میرزا محمد علی خان ـ در این باب کم و بیش مذاکرات شده است شاید اگر اظهاراتی مخالف اظهارات آقایان نمایندگان می شد مطالبی پیدا می شد که ممکن بود در آن بحث شود ولی با این تفصیل بنده داخل در جزئیات نمی شوم و باید هم نشوم چون موضوع راجع به کرمانشاه است اگر چه این وقایع ناگوار در این مدت أخیر در خیلی از نقاط مملکت اتفاق افتاده است حالا چرا نمایندگان را مجبور به استیضاح نکرده شاید برای این بود که اطلاعات دیر تر می رسیده یا جلوگیری می شده است و اتفاقاً خبر مسئله کرمانشاه زود رسید و عامه مردم و نمایندگان کرمانشاه را متوجه کرده و آنها اظهاراتی کردند که اذهان نمایندگان دیگر را به اهمیت فوق العاده و ناگواری این وقایع متوجه ساخت بنده علاوه بر اینکه در جزئیات داخل نمی شوم بد بختانه در بعضی کلیات هم نمی شود وارد شد چیزی که سبب شده است و واقعاً فشار دماغی آورده است و حال هر کس را نسبت به و وقایع ناگوار کرمانشاه متزلزل می کند و شاید از ده قسمات یک قسمت آن راجع به وقایه حاضره و نه قسمت آن راجه به وقایع غیر مرغوبی باشد که ممکن است متعاقب آن واقع شود این است که در واقع هر ذمه دارای و هر صاحب تکلیف و صاحب وجدانی را مجبور می کند که به وظیفة شخصی و وکالتی و وجدانی و متوجه به این مسئله بشود و دیگران هم هیئت دولت و شخص وزیر داخله است که مسئولیت این مطالب مستقیماً مربوط و راجع به ایشان است این است که دو مسئله بنده را مجبر کرد به اینکه در این استیضاح وقتی داشته باشم و وارد باشم خواه اینکه در مقابل این اظهاراتی که شده است و آنچه را که بنده می گویم مطالبی مفصل یا سقیم صحبت بشود یا نشود ولی چیزی که هست و بنده می شنیدم و در اقواء هم هست این است که می گفتند مسئله کرمانشاه با سابقه که وزیر داخله نسبت به أمور آنجا وارد توضیح واضحات است محتاج به استیضاح و هیچ گونه مذاکره نیست شاید بنده با این ترتیب و اظهاراتی که می کنند موافق نباشم اما یک جمله آن را بنده نمی توانم فراموش کنم و آن این است که با اطلاعی که دارم شخص وزیر داخله با سابقه اطلاع و طول خدمتی که در اطراف و اکناف ایران و در ایالات و ولایات دار ند راه علاج را بهتر از هیئت وزراء امروزه می داند خاصه در عمل کرمانشاه که چندین دفعه و چند سال در صفحه عزت حکومت و ایلات داشته اند و بر طبق اظهارات خودشان جزئیات امور آن حدود را به اندازه مطلع هستند که حتی از خانواده های ایلات و جمعیت کوچک و بزرگ سکنه آنجا و حالات رتوحیه نها و اوضاع اقتصاری آنها و قوای آنها و ضعف آنها به خوبی اطلاع دارند و این اطلاعات البته ماحصلش این است که در قوه دارند در مدت ده روز یا پنج روز آن حوالی و آن نقاط را اگر چه در منتهای اغتشاش هم باشد امنیت کامل بدهند که نظیر آن در هیچ یک از نقاط ایران دیده نشود و مسلم است در صورتی که ممکن است اغتشاش را امنیت داد ممکن است امنیت را هم به اغتشاش انداخت عرض کردم چیزی که بنده را به این استیضاح متوجه کرده است دو مطلب است یکی اهمیت فوق العاده اوضاع ناگوار کرمانشاه که به وظیفه یک نفر نماینده ناچارم استیضاح نمایم یا توضیح بخواهم یا سئوال کنم تا بالاخره خودم را از هر جهت و ترتیبی که هست آسوده خاطر کنم و نسبت به اهمیتی که واقعه امروزه دارد و علت هائی که ممکن است در عقب آن باشد راحت کنم به علاوه آن چیزی که خودم حتم و یقین دارم نفوذ فوق العاده و اطلاعات و احاطه کافی است که شخص وزیر داخله در صفحات غرب مخصوصاً در حدود کرمانشاه دار ند وقایعی که امروزه تا چند روز قبل پیش آمد مسائلی است که از یک ماه قبل مقدماتش بنظر می آمد و طوری بود که شخص وزیر داخله این قدر باین مسئله اهمیت می دادند که من حقیقتاً در اغلب مواقع که می آمدند او اظهار می کرد ند متوحش می شدم که آیا که آیا عاقبت این کار به کجا خواهد کشید از یک طرف اهمیت مسئله و از طرف دیگر یک کسی که تا این اندازه نفوذ و اطلاع دارد این مسئله در نظرش به است درجه از اهمیت رسیده انسان را متوحش می نمود در این صورت می دانم چطور شده است که یک چیز این قدر مهم و یک مسئله که حلش مخصوصاً به دست وزیر داخله این قدر سهل است سی روزی طول می کشد و عاقبتش منجر به امروز می شود که من که یک نفر نماینده ملتم هست یا نبست و می شود امروز را به فردا بسر برد یا نه و مکرر عرض می کنم با این اندازه نقود و أحاطه کامل و با آن اندازة اهمیتی که خود وزیر داخله در انجام دادن امور آن جا داشتند چرا در این مدت این کار انجام نگرفته است و عاقبت به این روز بدبختی افتاده است .

عدل الملک ـ ماده ( ۱۰۸ ) ما را از یک حقی که قضاوت در اظهارات طرفین است محروم کرده یک اظهاراتی می شود و جواب داده نمی شود بنده که هنوز توضیحات وزیر داخله را نشنیده ام و نمی دانم ایشان در مقابل چه خواهند گفت بنده هم اگر بخواهم چیزی بگویم مجبورم که در تعقیب اظهارات آقایان حرفهای متجانس بگویم و قضاوت نمی توانم بکنم ولی عرض می کنم استیضاحی که شده است رد مسئله سوء‌ اداره و مسامحه است و ما یک قاعده ثابتی داریم که وقتی نتیجه غلط است البته مقدمه غلط بوده است در هر حال صرف وقت در مقدمه نمی کنم همی قدر می بینم نتیجه اغتشاش کرمانشاه است و در این باب هم آنچه باید گفته شده و بنده نمی توانم عقاید خودم را اظهار کنم مگر اینکه توضیحات وزیر داخله را امضاء کنم و همان طور که عرض کردم ماده ( ۱۰۸ ) بنده را از قضاوت محروم می کند و نمی دانم د این باب تصمیم و عقیده خودم را به آن جدیتی که مقتضی یک نفر شخص است که می خواهند کار بکند چطور اظهار کنم .

رئیس الوزراء ـ می توانم عرض کنم مجلس امروز یک مجلس تاریخی است به جهت اینکه هیئت دولت مسئولیت مشترکه را که قبول کرده بودند حالا به موقع اجرا می گذارد بر خلاف سوابق ایام که این طور نبود با این که حضرت ولا شاه زاده سلیمان میرزا فرمودند یک قلب و دلی به میان می آید و می گذرد گمان می کنم اگر مطلب را خیلی ذیل به دهیم زحمت هر دو طرف زیاد خواهد شد موقع مملکت ما امروز این طور نیست که وزراء به وکلاء یک کدورتی یا یک گفتگوئی پیدا کند بلکه البته باید هر دو متفقاً برای اصلاح و خیر مملکت هم رأی و هم عقیده باشند و به اتفاق یکدیگر کار کنند باید آقایان نمایندگان خوب بدانند که از روز اول عقیده من همین بوده است و تا امروز هم همین طور رفتار کرده و با استمداد ایشان کار کرده ام ولی تأسف می خورم از اینکه در اینجا بعضی مذاکرات شد که اگر رجوع به گذشته ها به کنند خوب پیدا می کنند و گویا آن قدر وقتی برای ما نمانده که به توانیم کلیه آن نظریات را اصلاح کنیم همه می داند که ما دو ماه است رد کار داخل شده ایم در دو ماه از یک هیئت دولتی که شیرازه مملکت شان از هم پاشیده شده و همه جا منقلب بود چه می خواهید و اگر در ظرف این دو ماه هم باز به حال خودشان می گذاشتند شاید کاری بهتر از این بیشتر از این می کرد ند از هر طرف فشار آورده و می آورند و هیئت دولت گرفتار مسائل این است و هر دقیقه برا یش یک بلائی پیش می آید این نیست اگر به واسطه پریشانی مملکت، این کار البته خودشان فهمیده اند و بایستی سعی کنند آن پریشانی را بر دار ند و از روی انصاف حول است آقایان وکلاء به کابینه رئیس الوزراء‌ به وزارت داخله و خارجه و پست و تلگراف و سایر جاها بیایند نگاه کنند ببینند در آن روزی که این هیئت دولت تشکیل یافته است تا امروز چند قدم جلو رفته و چه کرده است شاید مقتضی نباشد حالا من در اینجا به گویم ولی اگر ملاحظه کنند خواهند فهمید که این هیئت دولت خود بوده است یا خیر اگر چه هیچ وقت نمی توانیم تصور کنم که آقایان تصور خیانت کرده باشند ولی ممکن است ببینید این هیئت سست کار و سست عنصر و سهل العمل بوده اند یا خیر آقا خوب است این کار معلوم شود در مسئله کرمانشاه هم چون مسئله معلوم بود خواستیم مطلب کلیتاً گفته شود بعد جواب داده شود باید خوب در نظر داشته باشند که مسئله کرمانشاه در موقع این کابینه نبوده است و آن روزی که من به کابینه وارد شدم و به تشکیل هیئت دولت را دادم قبل از همان روز واقع شده بود و باید در نظر داشته باشند که به فاصله دو سه روز بعد از آن متزلزل بودیم که حال کرمانشاه امروز و امشب چه می شود و با صبح چطور خواهد شد ، و اقداماتی که در این باب شده است اگر لطف به فرمائید و از نظر لطف و محبت نگاه کنید می توانید تصدیق کنید که قصوری نشده است و با آن اوضاع و حال شهر کرمانشاه به قدری که لازم بوده هیئت دولت سعی کرده است و با مشکلات که آن وقت بود فوراً ژندارمری به آنجا فرستاد ( که عجالت سیصد نفر ژندارم در آنجا است ) و بعضی دستور العمل های کافی نسبت به ایلات داد و آن پریشانی عشیرتی که خودش اسباب پریشانی حواس همه بود سکونت پیدا کرد هیئت دولت به آن پروکرامی که به مجلس داده است باید با علی درجه حفظ بی طرفی را بنما ید و این مسئله را کاملا رعایت کند و اگر یک اتفاقی در یک نقطه واقع شود باید نظرش به حفظ بی طرفی باشد و نا گزیر است که این مطلب و در مد نظر داشته باشد و به هیچ وجه نباید از آن غفلت کند در مسئله حکومت آنجا هم آقایان می داند که حکومت را تعین کرده ایم و تمام مخارجش را هم داده ایم حتی برای اینکه زود تر حرکت کند با ین ضیق مالیه قریب سی هزار تومان هم علاوه بر مخارجش تصویب کرده این که زودتر برود و این را باید همه آقایان بدانند مخصوصاً آقایان و کلای کرمانشاه خوب می دانند و در همه مواقع بوده اند و در تمام جزئیات با هیئت دولت موافق بودند و اگر یک مشکلی پیش می آمد این را رفع می کرد ند می داند که هیچ قصوری برای روانه کردن حکومت نشده و حکومت هم شاید تا سه چهار روز دیگر حرکت کند پولش حاضر است می دهند و حرکت می کند برود و شاید تا دو روز دیگر معاونش را بفرستد برود اگر در نظر داشته باشند در همان روز که در آن اطاق به آقای حاجی امام جمعه و آقای مدرس و سایر آقایان و شاهزاده سلیمان میرزا بودیم با چه جدیتی تمنا کردم بروند تلگراف خانه و با کرمانشاه حرف بزنند اینها برای چه بود ، برای اصلاح کار آنجا نظری نداشت والا دولت خودش این کار را می کرد این مطالب برای همین بود که همه به اتفاق اسباب آسایش مردم را فراهم کنیم مقصود دیگری نبود خیلی چیزی را که می شنویم قبول کنیم گمان می کنم همه ماها زحمتمان زیاد شود وزیر داخله یک مسئولیتی دارد من هیچ نمی توانم بگویم غفلت کرده است به جهت اینکه هر کاری که داشت چه در این موضوع و چه چیزهای دیگر و در هئیت وزراء مطرح می شد و دستور العمل می گرفت می برد و می نوشت همه می دانند در واقع اگر خطائی شده است ماها کرده ایم و هیچ کدام از این امر خارج نیستیم کابینه وزاء داخله حاضر تلگراف خانه موجود خوب است آن آقایانی که برایشان محل شبهه شده است قبلاً به هیئت دولت و به شخص رئیس الوزراء‌ می نوشتند که ما ظنین هستیم و می خواهیم این اعمال راجع به کرمانشاه را به خصوص ببینیم و هر کس می خواست من با کمال صمیمیت حاضر بودم و مضایقه نداشتم چرا ، برای اینکه می خواستم چیزی پوشیده نباشد و با موافقت آقایان و کلاء هر کاری شده باشد اگر از من می خواستند من می گفتم می رفتند در تلگراف خانه و در کابینه وزیر داخله و می دیدند چه تلگرافی آمده و پنهان داشته است تمام آنها را جستجو می کردند و یک سندی می آوردند اینجا و می گفتند وزیر داخله یک هم چه کاری را کرده است من گویا یک شخص نباشم که بتوانم یک کسی را که به وطن و مملکت خودش خیانت می کند قبول کنم شکر می کنم خدا را که یک پیشانی باز و زبانی دراز می توانم در این باب اظهار خودم را بکنم حتماً اگر چیزی معلوم شده بود من از وزیر داخله حمایت نمی کردم و البته من هم با شما موافق می شدم خیلی تأسف دارم که یک وقتی از یکی از آقایان وکلاء شنیدم که می گفتند شاه زاده فرمان فرما با سنجابی ها خیلی عداوت دارد و سنجابی ها ابداَ به حرف فرمان فرما گوش نمی دهند و اطاعت نمی کنند حالا می شنوم که می گویند سنجابی ها با تعلیمات فرمان فرما بعضی کارها می کنند به بینید چقدر ضد است کدام یک صحیح است نمی دانم حالا آن قل و دل را در آخر کلام بگویم و پیش از این هم حالا لازم نمی دانم عرض کنم حقیقت با این پیش آمده امروز من کابینه خودم و هیئت دولت حاضر را متزلزل می بینم من یک شخص هستم ( و گویا همین طور هم باشد و ادعا نباشد ) که وطنم را خیلی بی اندازه دوست می دارم و این حال امروزه را بی اندازه برای مملکت مضر می دانم با این ترتیب این کابینه دیگر نمی تواند کار بکند بهتر این است آقایان وکلاء این کابینه را با نظر لطف و محبت رد کنند و یک کابینه دیگری را در نظر بگیرند .

معدل الدوله ـ قبل از آنکه بنده مجبور شوم اظهارات تأسف انگیز خودم را در وقایع کرمانشاه عرض کنم بدون اینکه مطلع شده باشم که در این مسائل دولت چه اقداماتی کرده است و چه نظری اتخاذ کرده است در اینجا گوش می دادم نه نفر از نمایندگان محترم دموکرات با یک اظهارات وطن پرستی و حقیقتاً از روی مملکت خواهی اظهاراتی راجع به وقایه کرمانشاه فرمودند و بنده درست دقت کردم و دیدم مشابه آن وقایع در اغلب نقاط مملکت موجود بودن است که مخصوصاً همه وقت خبر آن بما رسیده و تأسف خوردم و متحیر ماندم لهذا اجازه خواستم که یک عرضی بکنم و آن این است که ما همیشه در کار های سیاسی این مملکت با یک ائتلافی داخل می شدیم و در پیشرفت امور و انتظام مملکت به آن اندازه که از خودمان بر می آید اقدام نموده راجع به اصلاحات معایب گذشته مملکت سعی می کردیم و در جزئی و کلی با هم مشورت داشتیم و ا این ائتلاف خیلی خوش وقت بودم مخصوصاً از نمایندگان ائتلاف پرسیدم .

رئیس ـ از موضوع خارج نشوید .

معدل الدوله ـ خیلی خوب ـ مقصودم این است در موضوع این استیضاح که ا طرف آقایان نمانیدگان می شوم بنده خیلی حوش وقت می شدم اگر قبلاً مطلع می شدم تا در آن شرکت می کردم حالا بعد از فرمایشات و بیانات آقای رئیس الوزارء که دفاع کرد ند ( و البته حق وزیر داخله بود دفاع کنند ) بنده ناچارم خاطر آقایان را به یک نکته متوجه به سازم و آن این است که دنبالة استیضاح ممکن است بحرانی باشد بنده شخصاً و همین طور رفقای من نهایت احتراز را از بحران داریم و با این علت همیشه موافقت با سایر نمایندگان داشته عقیده مان این بوده که با تقاطی افکار موافقت ( بلکه اخیراً از طرف آقایان اظهار شد که باید با تحاد ) امورات مملکتی را انتظام بدهم و خیلی افسوس دارم که چرا در این مسئله مهم قبل از وقت مذاکره نشده و ما را هم مطلع نکردند تا ما هم بدانیم و حالا آقای رئیس الوزراء‌ اظهار عجز از اداره کردن مملکت می کنند خوب بود سابقاً یک هیئت دولتی را در نظر می داشتیم و اگر آقایان در نظر دار ند بنده را متذکر کنند که با قوت قلب برای جلوگیری از خطر بحرا عقیده خود را اظهار کنم و بتوانم در این باب فکری کنیم تا دچار مضرات بحران نشویم .

وحید الملک ـ بنده اخطار نظام نامه دارم .

رئیس ـ بفرمائید .

وحید الملک ـ اخطار بنده راجع است به ماده ۴۷ نظامنامه داخلی گویا ماده ( ۴۷ ) نظامنامة داخلی مکنون خاطر آقایان نباشد زیرا استیضاح از یک نفر وزیر منجر به بحران نمی شد پس از آنکه استیضاح از یک نفر وزیر شد سه قسم رأی می دهند .

رئیس ـ این راجع به اخطار نظامنامه نیست .

وحید الملاک ـ چرا چونکه فرمودند استیضاح منجر به بحران می شود .

رئیس ـ عرض می کنم راجع به اخطار نظامنامه نیست اینکه می فرائید تقسیر ماده نظامنامه است اخطار نظامنامه وقتی می توانید بکنید که مواد نظامنامه رعایت نشده باشد هر وقت دیدید بر خلاف نظامنامه ترتیبی واقع می شود آن وقت اخطار می کنید .

وحید الملک ـ بسیار خوب .

سردار سعید ـ اولاً خیلی متأسفم که شاه زاده وزیر داخله خودشان جوابی ندادند و شاید بعضی تصور کنند که این سکوت ایشان در حقیقت یک تصدیق است چون مذاکراتی که تا به حال شده است راجع به شخص ایشان بود و باید ایشان جواب بدهند اما اینکه حضرت والا می فرمایند موقع کدورت نیست باید هم رأی و هم عقیده بود البته ما هم عقیده مان همین بود و دو ماه است که آقایان وکلا ساکت مانده اند و مثل یک تماشاچی از کنار نگاه می کرد ند و در اتفاقی که در این مملکت واقع می شد مخصوصاً که همین مسئله که مذاکره می کنیم یعنی مسئله کرمانشاه ساکت بودند و سکوت ما هم به همین دلیل بود که با هیئت دولت همراه باشیم و با وزیر داخله ضدیت نکنیم و حرف نزنیم و به بینیم آنها چه می کنند شاه زاده وزیر داخله دو ماه متصدی این شغل بودند و در دو ماه گمان می کنم اگر کسی به خواهد کار کند خیلی خوب می تواند نتیجه به گیرد در حالتی که می بینیم قبل از دو ماه خیلی از کارها نشده که ایشان در این دو ماه کاری که نکرده اند سهل انگاری کرده اند در صورتی که می توانستند در این دو ماه کرمانشاهان را به حالت سکوت نگاه دارند یعنی همان طور که در دو ماه قبل بود حالا هم همان صورت را داشته باشد بد بختانه می بینیم آن طور نیست و خیلی بدتر و خراب تر شده جلو که نرفته ایم سهل است خیلی هم عقب افتاده ایم اما اینکه فرمودند کار کرمانشاه همان اول کابینه حضرت والا عین الدوله به مجلس معرفی شد مطرح و محل مذاکراه بود بنده هم تصدیق دارم و یکی از آن اشخاصی که در آن موقع أمید واری با تمام کار کرمانشاه داشت بنده بودم یعنی تصور می کردم با آن احاطه تامی که شاه زاده وزیر داخله با اوضاع ایالت غرب دار ند و آن شناسائی های شخصی که با یکی یکی رؤسایی ایلات و اشخاص و رجال آنجا دار ند به کلی صورت و اوضاع آنجا تغییر خواهد کرد و موافق صلاح حال مملکت اداره خواهد شد بد بختانه دیدیم نشد و مجبور به این استیضاح شدیم اما اینکه فرمودند ژاندارم فرستاده شده و دستور العمل به رؤسای ایلات داده شده فرستادن ژندارم را بنده تصدیق دارم ولی دستوری که فرمودند به روسای ایلات داده شده است عرض می کنم دستوری که از یک وزیر داخله که اطلاعات کامله از آن ایالت دارد داده می شود لابد باید نتیجه داشته باشد ما همه می بینیم که به کلی سوء اثر بخشیده ما نمی دانیم این دستور چطور داده شده اینکه فرمودند رأی اعزام حکومت تصویب کرده اند فلان مبلغ اضافه بد هند بنده تصدیق دارم ولی گویا به صدیق دادن پول را کرده اند ولی هنوز نه چیزی به حکومتا داده شده است و نه او برای حرکت حاضر است اینکه فرمودند بروند در کابینه وزارت داخله تفتیش کنند من با کمال تأسف عرض می کنم ممکن است خیلی چیز ها باشد که اصلاً در کابینه وزارت داخله وجود نداسته باشد یعنی همان کیف های شخصی و همان مکاتبات شخصی که در منزل انجام داه می شود و ابداً در کابینه موجود نیست به این ترتیب هیچ جوابی از برای این سهل انگاری ها و بی مبالاتی ها بد هند یا خیر؟

وزیر داخله ـ اعتراضات آقایان نمایندگان را که فرمودند همه را شنیدم و اینکه بنده بلافاصله بعد از یک نفر بلند نشدم جواب بدهم به جهت این است که ما خودمان را در تحت یک دسپیبلینی می دانیم و به واسطه فرمایش آقای رئیس الوزراء بود و در حضور خودشان می گویم که فرمودند هر چه می شنوی مرخص نیستی جواب بدهی حالا مجبورم بعضی نسبت ها که اینجا داده شد آنها را باید یکی یکی جواب بدهم اقلاً می گویند تلگرافات رمزی و خصوصی من متحیرم کسی که این حرف را در مجلس به این عظمت می زند خجالت نمی کشد و نمی داند که یک وزارت تلگرافی هست که محکوم است تلگراف رمز خصوصی را از کسی قبول نکند چطور این نسبت را در یک هم چه مجلس که واقعاً مقدس است می دهند و نمی دانند در هم چه جائی نباید افترا زد تلگراف رمز آنچه شده است از طرف وزارت داخله و به مهر وزارت داخله است و مهر وزارت داخله در دست میرزا سلیمان خان معاون وزارت دخله است اداره رمز و منشی ، رمز معین است از آنجا به تلگراف خانه تهران می رود و از آنجا به تلگراف خانه کرمانشاه مخابره می شود و هر چه بوده است از روی یک سندی بوده است از روی هوا و هوس که نباید حرف زد باید یک سندی به إمضاء و مهر فرمان فرما در بیاورند و به گویند تو فلان کار را کرده و لفظ تنها که فایده ندار ند من می گویم این رمز را باید پیدا کنند و بیاورند و به گویند تو فلان موقع این تلگراف رمز را کرده و از کرمانشاه صورتش را از برای من آورده اند آن وقت بروند به اداره رمز وزارت داخله نمره اش را به بینند بروند در تلگراف خانه نمره اش را ببینند و اصلش را در تلگراف خانه کرمانشاه پیدا کنند و بیاورند مرا مجازات کنند و به دارم بزنند ولی مع التأسف به یک لفظ قناعت می کنند بنده حاضرم و در این مجلس مقدس اظهار می کنم هر کس به امضاء من تلگراف رمز یا مکتوب شخصی در آورد که دستور العملی به ایالت کرمانشاه داده باشم کوچک ترین مجازات من دار کشیدن من باشد این مسئله را در این مجلس با حضور این جماعت می گویم این یک مطلب ، اما مطلب دیگر این که مکرر گفتند وزیر داخله گفت من در کرمانشاه نفوذ دارم بنده حاشا نمی کنم که تکرار می کنند بنده بی حد و اندازه نفوذ دارم یک روزی بنده در آنجا حکومت کرده ام و یک اشخاصی را می شناسم صحیح است من نفوذ دارم افسوس که آقای وزیر خارجه دهنه به دهن من زده است که نمی توانم در سیاسیات داخل شوم تا به اهل مجلس معین کنم که چه خدمتی به وطن خود کرده ام برای نفوذ من همین قدر کافی است که اگر نفوذ من در این موقع نبود و سابقه من در کار نبود حالا گلهر و رفقا یش در همدان بلکه بالاتر بودند این است راپورت اداره ژاندامری و امروز در این مملکت از رئیس الوزراء گرفته تا ادانی مردم کسی نیست که بتواند منکر صحت عمل سوئدیها و اداره ژاندارم به شود بهترین اداره ما امروز اداره ژاندارم است و هیچ کس نمی تواند انکار کند راپورت اداره ژاندارمری برای من بزرگترین سند است ولی مع الأسف می گویند صلاح نیست به خواهم هر وقت میل دار ید در مجلس خصوصی به خواهید و به بینید چه نوشته است می فرمائید تکامل کرده است من معنی تکامل را نمی دانم مگر شما وزارت جنگی سراغ دارید که صد هزار سرباز داشتة باشد و من دنبال نکردم و هزار نفرش را نفرستادم ما یک اداره ژندارم داشتیم از این اداره با هزاران زحمت و با کمال جدیت و عجله سیصد نفر ژاندارم فرستادیم رفت و نظم آنجا را به ژاندارم سپردیم متصل می گویند شهر کرمانشاه بی نظم است شهر کرمانشاه در کمال آرامی است و مثل همیشه است یک واقعه در شهر کرمانشاه نبوده است که فوق العاده و فوق الطاقه باشد کرمانشاه همان کرمانشاهی است که در عرض این هفت هشت سال ده دفعه زیر و رو شده و فعلاً همه می دانند خود شهر و اطراف در کمال آرامی است و در تحت نظر ژاندارمری است کاپیتن سانسون ژاندارم را مسئول کردیم و نظمیه شهر را هم گفتیم در تحت نظر او باشد نایب الحکوه آنجا را هم گفتیم هر چه کاپیتن سانسون می گوید و رئیس و صاحب منصبان ژاندارم می گویند اطاعت کند و خودش مستقیماً نمی تواند کاری بکند ایراد می گیرند که چرا این نایب الحکومه را معین کرده ایم وقتی که ما وارد این کابینه شدیم یک اغتشاش در آنجا بود و رؤف هم که نمی شناسم کیست و نمی دانم از کجا آمده است تا سر پل آمده بود و چاره نداشتیم جز اینکه فوراً یک آدمی را در آنجا بگذاریم که نایب الحکومة باشد و اهالی از او تمکین کنند لهذا او را معین کردیم و بهتر از او نداشتیم که مردم از او تمکین کنند و اینکه به او به گوشه و کنایه و استفاده بعضی نسبت ها می دهند نمی دانم برای چیست پدرش و برادرش جان خودشان را روی حکومت مشروطه گذاشته اند باید همیشه سوابق مردم را نگاه کرد ولی دلیل و سبب نمی شود مردم را ضایع کرد اگر یک روزی یک کسی خلاف بکند نمی توانیم انکار کنیم ولی سوابق او ایت است که عرض کردم در آن روز هم کس دیگر را حاضر نداشتیم حتی روز اول به وکلای کرمانشاه گفتیم این آدم چطور است خودشان تصدیق می کردند و شاید حالا انکار کند والا خودشان به من می گفتند که ما امروز کسی را نداریم می خواستند به گویند تا ما کس دیگر را معین کنیم در خصوص اینکه می فرمائید بنده نفوذ دارم صحیح است اما نفوذ من حد دارد بنده دیگر آنرا نخوانده بودم که یک آدمی آنجا پیدا می شود که اسمش رؤف است و به او هر چه می گویم برو نمی رود این را نخوانده بودم به علاوه گفتم این راپوت ژاندارمری است و در یک مجلس خصوصی برایتان می خوانم اگر ژاندارمری را صحیح و درست می دانید به بینید چه نوشته است وانگهی بنده هر چه در این کابینه کرده ام تمام با اجاز رئیس الوزراء مملکت و استحضار سایر رفقا یم بوده است بعضی تلگرافاتی که برای این کار نوشته شده است به خط محتشم السلطنه جرح و تعدیل شده و مطابق همین ها محتشم السلطنه هم به کار گذار خودش تلگراف کرده است ما گاهی بر حسب لزوم که لازم بوده است مطلب به یک درجه بالاتر برود حضرت رئیس الوزراء تلگراف کرده اند این مطلب تمام واضح است و یک کار علی حده نشده است اما اینکه من در این باب جواب ندادم یا اینکه به رئیس الوزراء متوسل شدم برای این بود که مجلس به اتفاق آراء رأی اعتماد درباره رئیس الوزراء داد آن وقت او ماها را به مجلس معرفی کرد و به ما هم رأی اعتماد داده شد البته من تکلیفم این است کلیه این مسائل را به آنها اظهار کنم و با آنها اشتراک داشته باشم این چه ایرادی است که حکماً شخص وزیر داخله مسئول است راست است من مسئولم اما که تبعضی چیزهای داخلی که به میان می آید نه در بعضی مطالب سیاسی که پای اجنبی به میان می آید و در این مسائل همه با هم شریک و سهیم بوده ایم دیگر باقی یاد داشت ها عرض نمی کنم و هر قسم نمایندگان معظم پارلمان میل داشته باشند من با کمال تشکر و افتخار حاضر فقط چیزی که هست می خواهم دامنم به چیزی آلایش پیدا نکند .

نظام السلطان ـ بنده همین قدر می خواستم عرض کنم که خیلی تعجب می کنم از چنین روزی که مملکت دچار گرفتاری شده است اگر جمعی از نمایندگان به خواهند یک اظهار عقیده بکند و یک دوائی برای درد های بی درمان این مملکت پیدا کنند می گویند سلب اعتماد از کابینه و رئیس الوزراء شده است خیر هم چه نیست چنان چه آقای رئیس الوزراء و وزیر داخله فرمودند مجلس رأس اعتماد به یشان داد و حالا هم نسبت به شخص ایشان اعتماد دارد و نمی خواهد نسبت به شخص ایشان اظهار عدم اعتماد بکند ولی در موضوع این بدبختی هائی که پیش آمده است گمان نمی کنم آ نقدر کوچک باشد که بعد از هفت هشت ماه انعقاد مجلس وکلا آ قدر ها هم اظهار حیات نکنند و خاموش بنشینند یا اینکه به واسطه ملاحظات و مناسبات شخصی یا بعضی چیزهای دیگر ساکت باشند مثلاً بنده یک نفر وکیل هستم قطع دارم مقدرات زندگانی من منوط و بسته به مقدرا ت اجتماعی مملکت است لهذا به این واسطه از خودم گذشته و وقتی از خودم گذشتم از همه چیز خواهم گذشت این مذاکراتی را که آقای وزیر داخله فرمودند گمان می کنم یک مقدارش را نمی شود قانع شد برای اینکه آن روز که ایشان به مقیم وزارت داخله نائل شدند حالت کرمانشاه بهتر بود باز اگر به همان طور که آن روز بود باقی می ماند و آن واقعات تازه اتقاق نمی افتاد یک مطلبی بود می گویند نفوذ ایشان تا یک اندازه جلوگیری کرده و جدیت به خرج داده و از خیلی اغتشاشات جلوگیری کرده اند در حالتی که می بینیم دو ماه قبل أمن تر از امروز بود و این واقعاتی که امروز پیش آمده است فوق العاده ما را پریشان می کند و شاید تصور شود که مجلس مقدس نسبت به وقایعی که در مملکت اتفاق می افتد بی طرف است در حالتی که مجلس باید به حفظ بی طرفی مطمئن باشد و حتماً باید این وقایع جلوگیری شود و رفع این محظورات بشود تا منجر به یک مراتبی بدتر از این نشود .

رئیس ـ در باب استیضاح آقایان مذاکرات را کافی می دانند یا خیر ( گفته شد کافی نیست ) از طرف آقای سردار معظم پیشنهاد شده است جلسه ختم شود و بقیه استیضاح به ماند از برای روز یک شنبه برای اطلاع آقایان قرائت می شود .

( به مضمون ذیل قرائت شد ) ؛

بنده پیشنهاد می کنم که امروز جلسه ختم و بقیة استیضاح به روز یک شنبه موکول شود .

سردار معظم ـ عرض می کنم در این مطلب باید دقت شود و مطالب به طور خوبی گفته و شکافته شود و عقاید در اینجا کاملاً اظهار شود چون امر دائر است بین یک بحران و عدم بحران و با اوضاع حاضر مسئله تولید یا عدم بحران چیز کوچکی نیست از طرف دیگر وقت گذشته است منتها دو نفر دیگر بتواند حرف بزنند آن وقت طبعاً و قهراً باید رأی گرفته شود همین طور در یک مسائل جزئی کوچک تر و عادی تر ما یک مدت مدیدی وقت خودمان را صرف می کنیم چه ضرر خواهد داشت که باز فردا صبح یا امروز عصر فرق نمی کند جلسه را منعقد کنیم دو سه ساعت دیگر وقت داشته باشیم و عقاید خودمان را به گوئیم و مطلب واضح شود پس به نظر بنده این طور خیلی بهتر است چون آقایانی هم که اجازه نطق خواسته اند حاضر نخواهند بود که نوبت خودشان را از دست به دهند و اظهار عقیده نکنند بنابراین گمان می کنم دیگر حالا موقع مذاکره نیست و بهتر این است عصر یا فردا صبح مجلس منعقد شود که یک وقتی باشد که آقایان دنباله مذاکرات و عقیده خودشان را بیان کنند و الا اگر به خواهیم بر خلاف این ترتیب رفتار کنیم و عجله کنیم و همین امروز مطالب را ختم کنیم منتها یکی دو نفر دیگر حرف خواهند زد آن وقت مجبور به رأی می شویم در صورتی که مسائل خیلی است که حل نشده و گفته نشده است و بالاخره بدون شکافته شدن این مسائل هیچ کسی حاضر نیست مسئولیتی را به گردن به گیرد .

وزیر امور خارجه ـ بنده در این موضوع به عقیده آقای سردار معظم می بودم اگر در این مسئله پرده زیر این پرده نمی بود گمان می کنم هر چه بیشتر در این موضوع گفتگو شود شاید مذاکرات به بعضی جاها منجر شود که لایق نباشد در مجلس ذکر شود این است که بنده عرض می کنم امروز با کمال تأسف در این مجلس حاضر شده ام و یک تاسف زیاد تری خود را بر نطق می بینم زیرا این موقع باریکی که ما امروزه داریم و مشکلاتی که در اوضاع حاضر است شاید بر هیچ یک از افراد مملکت پنهان نباشد تا چه رسد به نمایندگان محترم مجلس و از اول تا به حال عقیده ما این بود که در پیش آمد هائی که برای مملکت حاصل می شود با یک موفقیت و صمیمیت و بودن سوء ظن یا بدون شبه با یکدیگر مشغول اقدام شویم که این گرفتاری هائی که بر هیچ کس مسطور نیست شاید اصلاح شود و إنشاء الله به یک نتیجه خیری منجر شود امروز متأسفا نه می بینم یک استیضاحی نسبت به هیئت دولت پیش آمده است که البته به واسطه بعضی شبهات یا بعضی سوء ظن هائی است که حاصل شده در حالتی که ممکن بود به این شبهات و سوء ظنها چنان که به یک نفر از نمایندگان محترم عرض کردم بیایند و نوشته جات و اقداماتی را که در این باب شده است ببینند و از شبهاتی که دارند خارج شوند و اگر آن شبهه ها دلیلی دارد بیایند در هیئت وزراء و به شخص رئیس الوزراء که با یک نیت خیلی عالی داخل در این خدمت شده اند اظهار کنند و آن قصور یا خدای نخواسته آن خطا را مرمت کنند تصور نمی کردم در یک چنین موضوعی در مجلس علنی داخل مذاکره و مباحثه اسباب دل خوری می شود دل خوری منجر به دوروئی می شود و در صورتی که قصد ما این بود با تمام افراد مجلس بدون ملاحظه فرقه و غیره به طور اخوت و یگانگی کار به کنیم این دوری برای مملکت البته مضر و مهلک خواهد بود و از اظهارات آقایان معلوم بود که باید قبلاً توضیحاتی خواسته باشند و ما جواب به گوئیم در این صورت امیدوارم که عرایض بنده را به سمع منصفانه و بی غرضی که وظیفه شان است استماع به فرمایند که بتوان این کار را را بجائی رسانید و طوری به شود که نتیجه سوئی ندهد بعضی از نمایندگان محترم فرمودند در مقام نمایندگی مسئولیت دار ند صحیح است کمال مسئولیت را دار ند هم در پیش وجدان و هم در پیش خدا و هم پیش اهل مملکت مسئولیت دار ند اما این مسئولیت را وقتی درست ملاحظه به فرمایند فقط در این نیست که بیانات مطلب یا شبهاتی که حاصل می شود آن شبهات طوری ذکر شود که شاید نتیجه او متأسفا نه مزید علت شود بلکه تصور می کنم در موقع مسئولیت باید نمایندگان محترم اطراف کار را با کمال دقتی که دار ند ملاحظه به فرمایند و از ذکر عباراتی که از برای هیئت دولت مسئولیت مالی دارد و برای دیگران اسباب ایراد واقع می شود احترام فرمائید موضوع کرمانشاه را در زیر این پرده که حالا هست و ذکر هرج و مرج و انقلاب و اغتشاش آنجا را بیان فرمائید گویا هیچ کس نمی تواند انکار کند ولی تصور می کنم موقع ندارد ما بدون یک وقتی و بدون آنکه حقیقت مطلب را کشف کرده باشیم به گویم نایب الحکومه ما تحریکاتی دارد یا آنکه وزیر داخله فلان دستور را داده است در صورتی که بنده که نماینده سیاسی شما هستم در اینجا این مطلب را به کلی تکذیب می کنم و عرض می کنم این مطلب به کلی بر خلاف است و صریحاً تصریح می کنم که آقایان نمایندگان القاء شبهه کرده اند و هیئت دولتی بر خلاف بی طرفی و حفظ روابطی که با همسایگان خودش دارد اقدامی نکرده و در کمال صمیمیت این مسئله را رعایت نموده و بی طرفی را بدن هیچ وجه دستور العملی داده نشده که نسبت به شهر و ایالت داده شده این بود که باید حفظ بی طرفی را به کنید و با کسی طرف نشوید و باید موقع حاضره را حفظ کنید و بایستی یک کاری به کنید که اسباب گرفتاری نشود و مسئولیتی برای شما در پیشگاه دولتی و ملت حاصل نشود این دستور العملی بوده است که به آنها داده شده است که بر خلاف این با هیچ دستور العملی داده نشده و اگر مسئله را به نمایندگان محترم طور دیگری اظهار کرده باشند که اسباب شبهه شده باشد به کلی دور از حقیقت است و صریحاً عرض می کنم دولت با هیچ یک از همسایگان خود طرف و به هیچ وجه نمی خواهد طرف شود و البته نسبت به یک دولتی که در مقام اسلامیت و اتحاد اسلامی از قدیم با دولت ایران روابط کامله داشته است کمال اهمیت را می دهد و هرگز نمی خواهد از حفظ بی طرفی خارج شود یا این که القاتی اسباب شده باشد که دیگران نسبت به او از این خط خارج شده باشند اما بعضی اتفاقاتی می افتد که متأسفا نه بنده نمی توانم آنها را در مجلس علنی عرض کنم و البته نمایندگان محترم تصدیق خواهند کرد بعضی مسائلی که واقع می شود و هیئت دولت وظیفه دار هستند و مسئول رسیدگی به آنها هسنتد ممکن نیست علناً ذکر شود و اگر نمایندگان محترم به خواهند آن مطالب را بداند و جریان امر را مستحضر شوند هیئت دولت حاضر است تمام اقداماتی را که کرده است تا آن دانه آخر نوشته جات صادر وارده را ارائه دهد و با عموم هیئت نمایندگان یک کمیسیونی تشکیل به دهند و ملاحظه کنند و بیند که دولت تصمیمی که در این باب کرده بود منظماً و با کمال حقیقت روی آن تصمیم خود ایستاده و اقداماتی را که نموده مطابق همان تصمیم بوده و غیر از آن چیزی از طرف هیئت دولت صادر صدر نشده است و در اینجا من خیلی یادداشت ها کرده بودم ولی اگر مجال دخول در آن نیست اما چون آقای سردار معظم می فرمایند مذاکره ها را به گذارند برای فردا بنده تصور می کنم از این نقطه نظری که من دارم شاید در مذاکره ها را به گذارند برای فردا بنده تصور می کنم از این نقطه نظری که من دارم شاید در مذاکره زیاد ذکر بعضی اسامی به شود و مطالبی روی کار بیاید که مناسب نباشد در مجلس شورای ملی این مطالب علناً مذاکره شود بنابراین ماندن این مطالب را به بفرد و طول تقضیل در این مذاکره ها را نسبت به سهم خود تصویب نمی کنم و گمان می کنم هیئت دولت هم در این موضوع همین عقیده را دار ند همین امروز در این موضوع هر چه می فرمائید به فرمائید ولی عرضی کردم آنچه راجع سیاسیات است در مجلس خصوصی راجع به این مطلب ملاحظاتی بفرمائید و در مسائل دیگر هم اگر از روی انصاف ملاحظه کنیم می بینم که آن مسائل هم یک مطالبی است که به واسطه آن مسائل تحت پرده دیگری اتفاق افتاده است و توضیحات آنها را هم آقای رئیس الوزراء‌ و وزیر داخله به اندازه که مقبول بود فرمودند حالا برای نمایندگان محترم امتناعی حاصل شده باشد یا نشده باشد نمی دانم بنده که دیگر بیش از این داخل در مذاکره ها نمی شوم .

رئیس ـ گمان می کنم اول بایستی در پیشنهاد آقای سردار معظم رأی گرفت اگر تصویب نشد آن وقت باید داخل در اصل مطلب شویم .

وزیر امور خارجه ـ هیئت دولت تقاضا می کنند این مطلب به فردا نماند همین امروز حاضریم اگر تا سه ساعت از شب گذشته هم باشد اینجا بمانیم تا مطلب تمام شود چون داخل شدن در بعضی مذاکره ها گمان نمی کنم صحیح باشد .

سردار معظم ـ بند پیشنهاد خودم را پس می گیرم زیرا هیچ نظر خصوصی ندا شتم همین طور که آقایان وزراء حاضر هستند وکلا هم حاضر ند شش ساعت دیگر بنشینند تا مطلب ختم شود اگر یک مضرتی در ختم مجلس می بینند ممکن است مجلس ختم شود موضوع پیشنهاد بنده این بود که به واسطه گرمی هواه مذاکره ها خاتمه داده شد و رأی را به فردا بگذاریم حالا که مایل به ختم جلسه نیستند بنده پیشنهاد خود مرا پس می گیرم و تا غروب در اینجا می مانم و حرف می زنم .

رئیس ـ پس اگر آقایان صالح می دانند چند دقیقه تنفس داده می شود ( در این موقع تنفس شده و دو ساعت بعد از ظهر مجدداً مجلس تشکیل و شروع به تجدید مذاکره ها شد .

مدرس ـ قانون اساسی ما فرموده است که وزراء در کارهای همدیگر مسئول همدیگرند لهذا در کلیه امورات بنده مطابق قانون اساسی تمام وزراء را مسئول می دانم وزیر داخله وزیر امور خارجه و غیر همه شان مسئولند در این مسئله که متعلق است به وزیر داخله است و مطرح مذاکره شد در واقع یک مشکل قدیمی برای من حل شد و آن این است که من قریب چهار سال است در این شهر هستم و همیشه می شنیدم که فرمان فرما آدم بدی است از هر کس می پرسیدم جهتش چیست کسی فلسفه اش را نمی گفت اما از همه کس می شنیدم که فرمان فرما بد آدمی است تا اینکه مع التأسف این مسئله استیضاح به میان آمد و پری روز شنیدم که چند نفر از آقایان وکلا از وزارت داخله استیضاح خواسته اند بنده به هیچ وجه از وزراء تقدیس نمی کنم الا اینکه می گویم قانون اساسی به ما گفته است بعد از آنکه به رئیس الوزرائی اظهار اعتماد کرد ند و خلافی از او ندیدند باید ایستادگی بکنند و از او نگهداری بکنید در این مجلس دو ماه قبل به اتفاق رأی بر پست وزرائی شاه زاده عین الدوله داده ایم هنوز هم خلافش معلوم نشده است و امیدواریم تا آخر هم معلوم نشود و گمانم این است تا آخر این دوره هم معلوم نشود حالا بعضی مشکلاتی پیش آمده که می گویند تقصیر آقای وزیر داخله است حالا می خواهم تقصیرات آقای وزیر داخله را بفهمم چیست .

آقایان وکلاء مسبوقند و شاید کسی نباشد که بگوید راجع به امور کرمانشاه بنده در جلسه خصوصی و تلگراف خانه و هیئت وزراء نبوده ام راجع به امور کرمانشاهان چه در کابینه و چه در مجلس و چه در تلگراف خانه تمامش را شخص بنده حاضر بوده ام تا سه روز قبل هر چه بود و این مطالبی که تازه شنیدم یک مطلب تازه نبود تمامش را کما هو حفه آقایان مسبوقند و این مطالبی که در شب نامه و روز نامه و افواه و غیر افواه است مثل مسئله استیضاحی است که آقایان وکلاء کرده اند و ابداَ اساس ندارد به واسطه این که از استماع فرمایشات آقایان بنده دو چیز بیشتر استنباط نکردم اول اینکه چرا حکومتی به کرمانشاه فرستاده نشده است بنده ار اول عرض کردم که تصدیق و تکذیب از آقایان وزراء‌ نمی کنم بنده مسئول خودم را رئیس الوزراء می دانم و از ایشان هم نه تصدیق می کنم و نه تکذیب و وقتی که رئیس الوزرائی یکی از وزرا یش را اخراج کرد باز هم من تابعم نه تصدیق کسب را می کنم و نه تکذیب چشمم به آن عملی است که رئیس الوزراء‌ می کند اگر تمام افراد وزراء را بیرون کند به مقتضای قانون می دانم و اگر ده نفر دیگر بیاورد به وزارت معرفی کند آنرا هم به مقتضای قانون می دانم من هوا خواه قانون و حافظ قانون هستم نه حافظ روز نامه و شب نامه و حرفهای سر کوچه و بازار و از این حرفها که مطلبی بیشتر استقاده نکردم یکی اینکه می گویند چرا وزیر داخله به کرمانشاه حاکم نفرستاده است در بیست و یک یا بیست و در روز قلب درست حسابش را ندارم که گفتگوی حکومت کرمانشاه بود بنده به جهت مسئله خدمت آقای رئیس الوزراء که تقاضا کرده بودند رفتم آنجا نشستم مذاکره کردیم بعد بعد خواستم حرکت کنم آقای رئیس الوزراء فرمودند :

اقبال الدوله ـ حالا می آیند به آنجا خواهش دارم شما بنشنید بینید اقبال الدوله چه می گوید و به ایشان تکید بکنید زودتر حرکت کند بنده هم اینکه خدمات آقای اقبال الدوله چون اهل اصفهان هم هیچ اخلاصی ندارم و گمان می کنم تا آخر هم با ایشان اخلاصی پیدا نکنم معذالک چون دیدم میل آقای رئیس الوزراء‌ به حکومت ایشان است نشستم تا آمدند وقتی که آمدند التماس کردم به ایشان گفتم یک قدری مخارج را کم کند و زودتر روانه شودند با وکلاء کرمانشاهان هم در تلگراف خانه رفتم همین طور بود حتی اینکه آقای رئیس الوزراء فرمودند یک قدری تفنگ می خواهم تهیه کنم اسبابش فراهم نمی آید مقصود این است که مسئله این بود بنده قبول دارم که در دو ماه قبل باید این کارها شده باشد خیلی کارهای دیگر هم باید شده باشد قشون به کاشان هم رفته باشد خیلی کارها هم در ارومیه و ساوجبلاغ و غیره تا آخر ایران باید شده باشد ولیکن هیچ کدام نشده بنده تمام این مسائل را تصدیق دارم اسبابش فراهم نشده یک مطلب دیگری که فرمودند این بوده که گفتند یک دست غیر مستقیم در آنجا کار می کند این را بنده جداً نسبت به تمام افراد ایرانی تکذیب می کنم به واسطه اینکه همین ابتلا آتی که در این کابینه هست در دو کابینه سابق هم بود و بنده گمان نمی کنم در ایران یک نفر مسلمان پیدا به شود که بخواهد میان دو دسته از مسلمین کدورت پیدا بشود محال است ایرانی مسلم راضی باشد که در یک صقعی از اصقاع عالم کدورتی میان دو نفر از مسلمین پیدا به شود چه رسد به ایران و چه رسد به این ابتلا آتی که داریم بنده جداً این حرفها را نسبت به یک نفر وزیر یا یک نفر از افراد ایرانی به کلی تکذیب می کنم و افتراء‌ و بهتان صرف می د انم و این مطالب را از راه شبهه می دانم به جهت اینکه تحقیقات کامل که نمی شود البته اسباب شبهه می شود و هیچ فکر نمی کنند که این گونه شبهات و این گونه القاآت چقدر ضرر اساسی برای ما دارد و چقدر ضرر به استقلال پنج هزار سال دیگر به اولاد من هم چه عقیدة ندارم که این کابینه و آن کابینه و ده کابینه که من سیر کرده ام هیچ کدام در قلب شان خطور کرده باشد که میان دو مسلمان به هم به خورد نعوذ بالله اگر یک همچو چیزی بر شخص من یا بر مجلس معلوم باشد هر گاه خدای نخواسته یک نفر وزیر هم چه کاری کرد یقین بدانید آن وزیر از ربقه ایرانیت و اسلامیت خارج است نعذ بالله چنین چیزی را باید به او کرد اگر یک همه چه شبهه بشود باید إلقاء آن شبهه را از غیر دانست و از دستی دانست که در مقام خرابی این دنیا است و ابداً نباید محل اعتنا قرار داد لهذا گمان می کنم اگر آقایان وکلاء‌ در بیانات خودشان چیزی فرموده اند با بنده درست ملتفت نشده ام یا واقعاً اشتباه لفظی شده است و گمان نمی کنم درباره هیچ وزیری و هیچ ایرانی کسی همچو اعتقادی داشته باشد و اما ابتلا آت کرمانشاهان ابتلا آتی است که در آن دو کابینه سابق هم که کنار رفتند موجود بود و کناره گرفتن آن دو کابینه هم به واسطه ابتلاآت کرمانشاهان بود و آن اطلاعاتی که من دارم آقای مشیر الدوله و آقای مستوفی الممالک هم به واسطه اینکه ایلات آنجا یک سبکی را پیش گرفته بودند که از برای همه مضر بود نه تنها برای ایرانیان بلکه برای همه جا مضر بود و کناره گرفتن بعد ولیت وکلی عرض می کنم بنده هنوز آن عقیده را که در باب کابینه داشته ام در ملکه عقیده ام در حق این کابینه محکم تر شده است و خدا شاهد است که اگر من می دانستم که یک کابینه خواهد بود که مشغول کار بشود ابداً مخالفت نمی کردم به واسطه این که مملکت نوکر می خواهد وزیر نوکر مملکت است و باید کار بکند ما از آنها کار می خواهیم و ما نمایندگان ملت هیچ به وزیر اهمیت نمی دهیم از هر کسی که باشد کار می خواهم ما وزیری می خواهیم که به فرد خودش کار کند بنده در این مجلس عرض می کم که این در سه کابینه که در این دوره آمدند هیچ کدام به قدر این کابینه کار نکرده اند نه اینکه کوتاهی کرده اند خیر کوتاهی نکرده مطالب سخت است وقایع وحوادث ناگوار است البته باید اقدام کرده باشند و روز اول حکومتی به کرمانشاه فرستاده باشند اما حکومتی که بیست هزار تومان در ماه خرج توپ تفنگ می خواهد سوار می خواهد چه بکنند از روز اول باید اقدام کرده باشند و در پروگرام وزراء هم نوشته شده بود که پنج هزار قشون در مرکز حاضر کنند تا حالا چرا حاضر نشده است مکرر شنیدم که صور تش را حاضر کرده اند و در وزارت جنگ مانده است چرا نباید تا کنون استمداد کافی به کاشان رفته باشد و رفع اشرار کرده باشد چه بکنم که دولت ندارد وقتی دولت مقصر است بگوئیم دولت ما بقدر قوه خودش کار نکرده اختصاص به این کابینه نمی دهم چه این کابینه باشد چه کابینه های پیش اتفاقاً بقدر قوه خودشان کار کرده اند وقتی که فلان جا یک حادثه اتفاق می افتد من که شخصاً نمی توانم جلو گیری کنم و یا در فلان جا که کشتی غرق می شود من که نمی توانم نجات بدهم پس وقتی که به قدر قوه شان کار کرده اند چه تقصیری دارند آقایان وکلا در تلگراف خانه بودند بنده هم بودم آقایان وزراء هم بودند دیدند با کرمانشاهان چقدر صحبت شد بعد از آنکه کار پیشرفت نکرد مقصر کیست معذالک اگر من می دانستم به حاضر کردن کابینه در مجلس و حرفهای خشن و درشت زدن دستی روی تخته زدن کار پیش می رود من هم بهتر از همه حرف خشن می زدم و هم مشتم را بهتر از همه می توانم روی تخته و میز بزنم ولی این طور نیست اصلاح منحصر یه یک چیز است و آن این است که وکلای مجلس مسئولیت مملکت را به عهده گرفته اند تا یک کابینه ( آن هم نمی گویم که حتماً این کابینه باشد هر کابینه باشد ) یک خط مشی اتخاذ کنند و برادرانه و دوستانه خودشان را از هم جدا ندانند و به قول آقای وزیر امور خارجه که در اطاق تنفس گفتند یک دسته خودشان را اهل جا بلقا و یک دسته اهل حاصل ندانند تماماً خودشان را مسئول این مملکت بدانند تعجب است که در اطاق تنفس ما جمع می شویم از اتحاد و اتفاق حرف می زنیم بعد از دو روز یک مطالبی در آنجا مذاکره می شود که أبدا سابقه ندارد و در صورتی که اول تا حالا در باب کرمان شاهان شصت مرتبه بنده با آقایان وکلاء کرمان شاهان بوده ام نفهمیدم یک مرتبه چه مشکلی برای آنها حاصل شد و چه ملکی نازل شد أوضاع کرمان شاهان را که همه می دانیم به قدری که دولت قدرت داشت و به قدری که وکلای کرمان شاهان قدرت داشته اند و به قدری که شخص من و آقای حاج امام جمعه که قدرت داشتیم اقدام شد در تلگراف خانه رفتیم تگراف کردیم صحبت کردیم و ابداً به این وقایعی که در آنجا اتفاق افتاده راضی نبودیم و به هیچ وجه وقایعی که در آنجا پیش آمده تقصیر دولت و ملت نیست یک شخص مجهولی پیدا شده و یک حرکت مجهولی می کند و معلوم نیست در تحت اختیار کیست ما هم نمی توانیم او را خارج کنیم این تقصیر کیست مقصر را معین کنید تقصیر بر عجز است مقصر کسی است که قادر باشد و إقدام نکند نه اینکه به قدر قوه اش اهتمام بکند و ناتواند کار را از پیش ببرد بنده گمانم این است که از روی انصاف تصدیق به کنید که می توانیم بگوئیم کسی بود که قدرت داشت و قدر قوه خودش اهتمام نکرد و کوتاهی کرد لهذا در آخر کلام عرض می کنم همین طور که بر حسب صورت یک قدری ألفاظ من به نطق آقایان و کلاء برخورد لابدم عرض کنم آقای رئیس الوزراء هم در آخر نطق خودشان تا اندازه که مقتضای تکلیف شان بود بیانی فرمودند ولی به عقیده بنده خارج از موضوع بود و آن این که فرمودند با این وضع من و هیئت دولت من نمی توانم که به کنم و بنده ابداً این مطلب را قبول نمی کنم زیرا وکلاء نظر غرض ندار ند یا اشتباه کرده اند یا تأکید می کنند یا از بعضی مطالب نظر سیاسی دار ند با بعضی نظر ایرامی دار ند که تأکید می کنند ولی ممکن است بروند در هیئت دولت و مطالب خودشان را ذکر کنند اما چرا این رفتار را نمی کنند برای اینکه می بینند از بس که هیئت دولت بخشید هر چه رد اطاق تنفس می گویند اثر نمی کند در مجلس علنی می گویند شاید اثر کند که شاید موکلی نشان در تمام ضلع مملکت بفهمند وکلای شان به قدر قوه کوتاهی نمی کنند از وزیر سوال می کنند استیضاح می کنند پس باید مجلس شورای ملی هیچ منعقد نشود خیر این طور نیست اگر در نفر معتقد باشند که به گویند نباید باشد چند نفر هستند که می گویند باید مجلس منعقد باشد این مذاکره ها رد مجلس اگر چه یک قدری خارج از نزاکت بود لیکن این وقایع ناگوار که پیش آمده اسباب عذر می شود و شاید آقایان نطق خودشان را پس به گیرند که از این مذاکره ها خللی به کابینه وارد نیاید زیرا تمام وکلاء مجلس الحمد الله رب العالمین خیر خواه مملکت و همه مسلمان و سلام دوست و در مقام اصلاح مملکتی هستند البته اگر کسی شبهه داشته باشد باید از وزیر توضیح به خواهد و شاید یک دست غیر مستقیمی این کار را کرده باشد و مرا به شبهه انداخته باشد من تقصیر ندارم باید شبهه خودم را ذکر کنم تا رقع شود این گونه مطالب ابداً خللی به کابینه وارد نمی آورد خصوصاً مثل رئیس الوزرائی که در سالها باید بگذرد یا یک هم چه شخص محکمی پیدا شود و این شخص محکم از مذاکره مجلس خللی در کابینه خود ملاحظه بفرماید و گمانم این است همان اشخاص هم که این بیانات را فرمودند راضی به بحران کابینه نباشند و شاید یک هم چو وکیلی نداشته باشیم که امروز به بحران کابینه باشد و الا لابدم فرما یش حضرت أمیر ( ۴ ) را در اینجا عرض کنم ( البد من کل قومة من امیر بر اوقاش ) اگر خوب دقت کنیم می بینیم که امروز ما به این کابینه محتا جیم و باید این کابینة را نگاه داریم و اگر خوب است که خوب است و اگر بد است باید بدی هایش را بدل به خوبی کنیم و نباید خودمان را در تمام روز زمین معرفی کنیم که به گویند این مخصوص با ایرانی است که هر وقت مجس تشکیل شد در چهار پنج ماه سه کابینه عوض می کنند که وقتی مجلس منقضی شد دیگر موفق به تشکیل مجلس نشویم بنده عرض می کنم به این ترتیب ریشه مشروطه را خواهم کند من یک شخصی بودم که همیشه حامی بودم که مجلس باز باشد ولی با این وضع دیگر در غیاب مجلس نخواهم گفت مجلس باز شود به جهاد اینکه ماهر ماهی یک کابینه تشکیل می دهیم و با از یک نقطه دو کلمه تلگراف می رسد کابینه دیگر تشکیل می دهند به این مبارزه که تا امروز فلان ایل به دولت شما تلگراف به کند ه دیگر شما از برای ما تلگراف نکنید و ما عقیده بر ثبات شما نداریم بگذارید شاه تلگراف کند چه می گوئید چه می کنید که کجا می روید کجا می آیند معذالک اگر قدری بیاناتم نسبت به تمام افراد مملکت خصوصاً نسبت به افراد وکلاء‌ از روی اخلاص تشکیل باشد عرض می کنم اگر عیبی در کابینه هست باید آن عیب را رفع کرد و اگر یک عیبی در یک فردی از افراد کابینه باشد باید آن را درست کرد با اینکه الحمد الله امروز عیب در هیچ فردی از افراد کابینه نیست و تما مش حکایت روزنامه و شب نامه و حرفهای سر کوچه و بازار است که آقای شب نامه چه می گوید آقای روزنامه چه می نویسد تمام می گویند فرمان فرما بد است ولی جهتش را نمی دانم چیست شاید احتمال بدهیم میانه آقای فرمان فرما با خدا بهم خورده و إلا تکلیف تمام مردم این است به پرسند چرا بد است و پارلمان از این هفت نفر وزیر چه دیده و چه تقصیری کرده اند که استیضاح می خواهد و بعد از آنکه استیضاح هم خواستند معلوم نشود جهتش چه بوده جهتش این است که اقبال الدوله نرفته اسباب فراهم نشده است که نرفته کابینه چه تقصیر کرده است من چه تقصیر کرده ام که اقبال الدوله را بیست دفعه دیده ام و التماس کردم و گفته که ترا به خدا ترا به رسول زودتر برو باز نمی رود معذالک من به آقایانی که استیضاح خواسته اند عرض می کنم یک کابینه موجودی را امروز به من نشان بدهند که یک قدری هم بد تر از این کابینه باشد حاضرم موافقت کنم اما با بحران کابینه به هیچ وجه همراه نیستم و عرض می کنم این حرف هائی که از وزیر داخله استیضاح می کنم هیچ اصل ندارد و تمامش شعر است قانون أساسی می گوید وزراء مسئول أعمال یکدیگرند اگر بد کرده اند همه باید بروند اگر خوب کرده اند همه باید قبول شودند این نسبت را به آقای مدرس ندهید که گفت وزیر داخله مسئول نیست اگر چه روزنامه نخواهد نوشت من عرض می کنم مسئول رئیس الوزراء است تا این رئیس الوزراء‌ است از او خلافی نه بینم اظهار تابعیت می کنم و این القات را هم از بعضی منشاء ها می دانم که بعضی را مقصر نمی دانم ولا حول و لا قوه الله بالله .

رئیس ـ آقای سردار معظم فرما یش دار ید؟

سردار معظم ـ بعد از اظهارات آقای مدرس دیگر عرضی ندارم مگر بعد از یک مخالف .

مرآت السلطان ـ بنده در این زمینه چند مقدمه دارم که باید عرض کنم اول یک مقدمه را عرض می کنم و مثل آقای مدرس که فرمایشات خودشان می کنند بعد معذرت می خواهند معذرت مخواهم اما فلسفه هائی که فرمودند هیچ برهان نداشت و بعد ختم به روضه فرمودند می فرمایند من داخل در مذاکره تلگراف خانه بودم و چیزی ندیدم در حالتی که خودشان به بنده می فرمودند بر من بعضی چیز ها معلوم شد که آن مذاکراتی که در مجلس خصوصی می شد با آن مذاکره ها که در تلگراف خانه شد مثل هم نیست این مطلب را به خود بنده فرمودند و چون حافظه آقا کم است حالا در اینجا بیانی می فرمایند که به هیچ وجه با آن که فرمودند مربوط نیست و آن وقت یک حربه بدست می گیرند و می خواهند با آن حربه در مقابل استیضاح به هیچ وجه نمایندگان نگفته اند که بحران در کابینه پیدا شود یا بخواهند کابینه را از بین ببرند به هیچ وجه من الوجوه نظریه نمایندگان و استیضاح کنندگان این نیست که یک بحرانی در مملکت حاصل شود که آقا ( نعوذ بالله ) می فرمائید اینکه می فرمایند کدام ملائکه به وکلای کرمان شاهان نازل شده ملائکه نازله بر وکلاء کرمان شاهان همان تلگرافی بود که برای آقا هم نازل شد منتها اگر آقا یک خصوصیاتی برای امور کرمان شاهان تصور می کنند بنده هیچ خصوصیاتی تصور نمی کنم می فرمائید اقبال الدوله را گفته اند به کرمانشاه برود ولی اقبال الدوله نرفته است و فرستادن او از قدرت وزارت داخله خارج است و به عقیده بنده وزیر داخله در اینجا دو قدرت به خرج می دهد یکی در موقعی که باید حاکم به کرمانشاه به فرستد قدرت ندارد و از قدرت او خارج است و در موقع دیگر که باید یک حاکم صحیح بفرستند هر چه داد می کنند به خرج نمی رود و حتماً کسی را که وزیر داخله در نظر گرفته است باید به فرستند آنجا از قدرش خارج نیست بنده نمی دانم کدام یک از این دو قضیه را قبل کنم آن ملائکه نازله که آقا می فرمایند به بنده گفته است کرمان شاهان حاکم می خواهد بیست و یک روزه است معین شده و هنوز نرفته است بنده هم آقای مدرس را اهل اصفهان می دانم هم در اینجا تشریف دار ند هم در مدرسه شاه اصفهان درس می دهند این ربطی بما نحن فیه ندارد مملکت حکومت می خواهد کرمانشاه حاکم می خواهد بعد از به بیست روز با یک ماه یا دو ماه که حاکم به کرمانشاه نرفت آن وقت حال کرمانشاه چه صورت خواهد داشت بنده به هیچ نمی توانم تصور کنم که اقبال الدوله حاکم کرمانشاه نرفت آن وقت حالا کرمانشاه است اقبال الدوله والی خانه خودش است بنده هیچ وجه می توانم کرمان شاهان را به این هرج مرج و اختلاف به بینم و با این عبارات بی برهان قانع نمی شوم و اما در موضوع فرمایشات حضرت اقدس رئیس الوزراء نسبت به ایل سنجابی که فرمودند یکی از نمایدگان راجع به ایل سنجابی بعضی مذاکره ها کرد و آنها را با وزیر داخله مخالف می دانست این یک مسئله خیلی واضح است بنده این عرض را خدمت ایشان کردم ممکن است آقای رئیس الوزراء به وسیله های قبل که در وزارت خانه موجود است مراجعه بفرمایند که در زمان حکومت ایشان در کرمان شاهان همیشه ایل سنجابی از دست شاه زاده فرمان فرما و شاه زاده فرمان فرما از دست ایل سنجابی فریاد می کردند این چیز بغر نجی و مهمی نیست و اما اینکه حضرت و إلا وزیر داخله راجع به نایب الحکوه کرمان شاهان پدرش را در راه مشروطیت کشتند بنده هم تصدیق می کنم که اعظم الدوله پدرش را سالار الدوله کشت برادرش را هم به دار آو یخت تمام این صدمات و تظلمات را تصدیق می کنم و با سردار اجلال هم ضدیتی ندارم بنده به واسطه اهمیت موقع کرمان شاهان عرض می کنم باید یک حاکم مقتدری به آنجا فرستاده شود که اگر سردار اجلال هم به خواهد یک خدمتی به دولت بکند در ظل تربیت و حمایت آن حاکم بکند خود سردار اجلال به نفسه در این موقع مهم کرمان شاهان نمی تواند از عهده حکومت بر آید دور نیست عقیده خود سردار اجلال هم همین طور باید حالا اگر مقصود شان این باشد که در ورز نامه جات نوشته شد نمایندگان کرمان شاهان چه اظهارات کردند و ما چه قسم دفاع کردیم اینها یک مطلب خصوصی است که بنده داخل در آن مذاکره ها نمی شوم ولی عرض می کنم وقتی کابینه آقای مشیر الدوله منفصل شد و این کابینه روی کار آمد در همان روز اول که این کابینه مشغول اقدامات شد بنده خودم به وزارت داخله رفتم و دیدم به یک ترتیبی أمیر مفخم را از حکمت آنجا منفصل کردند یعنی انفصال حکمت کرمان شاهان در زمان این کابینه شد و پس از آنکه تلگرافات آمد که أمیر مفخم آبروی خودش را برد به وزیر داخله تلگراف کردند و سردار اجلال را نایب الحکومه قرار داد ند اینجا را به او سپرند یعنی أمیر مفخم در سد حد بود همی که بعضی اقدامات و کابینه آقای مشیر الدوله منفصل شد همان وقت بایستی بلافاصله برای آنجا حکم بفرستند و نفرستادند بنده عرض نمی کنم حتماً ده یا بیست یا سی هزار تومان برای وجبات حرکت حاکم فراهم کنند هر قدر خودشان صلاح و مقتضی می دانند بدهند بنده عرض می کنم کرمانشاه حام می خواهد اگر خیلی به نظر بغرنج می آید ده هزار تومان یا بیست هزار تومان مخارج از برای حکومت داده شود بدهند خوب است مراجع به سابق به کنند ببینند وقتی که کرمانشاه این اهمیت را نداشته و به هیچ وجه این نظریات در کار نبود پیش از این ملبغ ها می دادند در حالتی که کرمان شاهان هیچ وقت این موفقیت را نمی داشت حالا چطور شده است که برای ده هزار تومان یا ۲۰ هزار تومان حکومت کرمانشاه باید معطل شود حکما کرمانشاه را می خواهند بفرستند ولی قولا و لفظاً شاید کبتاً هم نوشته باشند که به حکومت کرمان شاهان پول بدهند اسباب موجبات حرکتش را فراهم کنید ولی از قوه به فعل نیامده و حاکم کرمانشاه در خانه خودش نشسته آقا هم ما را ه بحران کابینه نصیحت می کنند در صورتی که ما بحران کابینه را در نظر نداشته و نداریم و آقای رئیس الوزراء هم تشریف دار ند به شخص ایشان اعتماد داشته و داریم و به هیچ وجه من الوجوء راجع به کابینه نظری نداریم فقط از وزیر داخله استیضاح می کنم چون هر چه در جلسات خصوصی که آقا هم تشریف داشتند به ایشان گفتیم و هر چه از ایشان سؤال کردیم به جائی نرسید و چنانچه عرض کردم گویا آقا حافظه شان کم است و فراموش کرده اند اگر در نظر داشته باشند در یکی از جلسات خصوصی بودیم آقای وزیر داخله اهمیت موقع کرمان شاهان را طوری بیان فرمودند که اسباب بعضی ملاحظات شد حالا چطور شده است که آن ملاحظات به کلی از میان رفت و به هیچ من الوجوء موجبات حرکت حکومت را فراهم نمی کنند چون آقا فرمودند هیئت دولت آنچه إقدام کرده تمام و کمال همراه بوده اند بنده عرض می کنم چطور می شود وزیر داخله در مدت ۲ ماه نتوانند یک حاکمی برای کرمانشاه معین کنند و موجبات حرکت او را فراهم نمایند که مردم از این تعدیات خلاص بشوند در حالتی که می توانست در ظرف ۲۴ ساعت موجبات حرکت حکومت را فراهم کنند یک چیز دیگر می خواهم عرض کنم و آن این است که آقای وزیر داخله صحبت که می شوند رشتة سخن را می خواهند به پیچانند حالا بنده داخل در این مطلب نمی شوم اگر چنانچه می خواستم داخل آن مطالب شویم خیلی مطالبی که گمان می کنم خود آقای وزیر داخله تصدیق کنند اگر داخل شویم نمی توانند جواب بگویند ولی حالا که مصلحت و مقتصی نیست بنده عرض می کنم کابینه عین الدوله به سایر کابینه خوبی است و طرف اعتماد مجلس هم بوده است حالا هم هست ولی اعتمادی که به یک کابینه می شود باید یک قدری عملیات را هم نه ظهور برسانند که ما هم به بینیم و بدانیم با اینکه از هر کجا که شکایت می رسد و داد و بیداد می کنند ما نهم بگوئیم وظیفه مان این است که آن تلگراف را به هیئت وزراء به فرستیم ولی در این موقع که مسئله راجع به کرمانشاه است بنده نمی توانم یک تقاضای لفظی بکنم و همین در بگویم برای کرمانشاه یک حاکم بفرستید موکلین ما در آنجا تماشا می کنند و منتظرند ببینند وکلای آنها چه اقداماتی از برای بدبختی آنها می کنند وقتی هم که اظهار می کنیم مورد حمله وقایع می شویم حالا بنده هم از آقای مدرس کمال معذرت را می خواهم و عرض می کنم در موضوع کرمان شاهان این إظهاراتی که شد بنده را اقناع نمی کند و بایستی یک ترتیب صحیحی برای اصلاح این کار اتخاذ شود و استیضاح هم برای همین مواقع است والا به حضرت ولا شاه زاده عین الدوله کمال اطمینان و اعتماد را داریم و به بحران کابینه هم قائل نیستیم و باز در پایان عرض خودم از آقا معذرت می خواهم .

رئیس ـ آقای مدرس داخل در شخصیات نشد ند و شما داخل در شخصیات شدید و می دانید به موجب ماده ( ۱۱۲ ) نظام نامه در شخصیات نباید داخل شد .

حاج شیخ اسد الله ـ بنده یک نفر از وکلا هستم که در موقعه تشکیل این کابینه و در موقع معرفی شدن کابینه آقای رئیس الوزراء اظهار اعتماد کردم و حالا هم به آن اعتمادی که نسبت به آقای رئیس الوزراء داشتم باقی هستم و در مورد این استیضاح هم از ابتداء جلسه تا به حال خیلی در فرمایشات آقایان از روی یک نظر بی طرفی تأمل کردم که ببینم در واقع نسبت قصور یا تقصیری که به آقای وزیر داخله در اینجا داده می شود از روی یک مدرک یا از روی یک نظمیه صحیحی هست یا نیست بنده از فرمایشات آقایان آنچه حس کرده ام که مطلب مستفاد می شد یکی راجع به کلیات است و آن این است که وضع کرمانشاه بد است اهالی آنجا امنیت ندار ند و در زحمت هستند و مورد تاخت و تاز واقع شده اند و از هیوت دولت استرحام شد که یک غمخواری برای برای اهالی بیچاره کرمانشاه بفرمایند یک مقداری از فرمایشات با حرارت به مسئله کرمانشاه بود که بنده هم تصدیق دارم و کاملاً هم موافق هستم که اهالی کرمانشاه یک حالت تزلزلی را دار ند و در موقع خطرنا کی واقع شده اند که هیچ مناسب نیست مجلس یا هیئت دولت بنشینند و ناظر حالت أسعفناک اهالی آنجا باشند ولیکن آقایان باید تصدیق بفرمایند که این حالت منحصر به شهر کرمانشاه نیست بلکه در طرف جنوب عر بستان حالت اسعفناکش بد تر از کرمانشاه است و چندین هزار از أعراب بیچاره ذ در آنجا هلاک شده اند و از طرفین خانه ها خراب شده است و از طرف دیگر در حدود آذربایجان در ساوجبلاغ و جاهای دیگر یک حالت أسعفنا کی روی داده است که واقعاً هیچ کسی حس إیرانی نمی تواند حالت اهالی آنجا را بشنود چه آنکه ببیند حالا می خواستم سؤال کنم که این حالت أسعفناک و وقایع ناگوار که در حدود و ثغور مملکت ایران اتفاق افتاده است تقصیر کیست چه شده است که این طور شده است بنده در اینجا تصور می کنم که جهت پیدا شده است که این حالت أسعفناک در مملکت روی داده است یکی به واسطه این است که دول هم جوار یعنی دول دوست که نسبت به ما اظهار اتحاد و مساعدت می کنند و ما هم کمال أمید واری را از مساعدت های آنها داشته و داریم به قسمی که باید و شاید حفظ بی طرفی ما ر کاملاً نمی کنند این یکی از جهاتش بوده است و این جهت راجع به هیئت دولت نیست و راجع به داخله مملکت نیست راجع به این کابینه نیست راجع به کابینه قبل و قبل نیست بلکه به دست دیگری است همسایگان رؤف ما باید قدری نظر رأفت و تفقید به ما بفرمایند .

رئیس ـ در سیاسیات داخل نشوید .

حاج شیخ اسد الله ـ بسیار خوب از این موضوع خارج می شویم یک جهت دیگر این وقایعی که در مملکت ما روی داده است به واسطه حالت بد بختی ما است حالت ضعف ما است حالت بی پولی است حالت بی قوه گی ماست آن هم راجع به هئیت دولت نیست حوادث این طور امور را پیش آورده .

رئیس ـ در موضوع استیضاح فرمایش بفرمائید .

حاج شیخ اسد الله ـ بلی از این موضوع هم خارج می شوم و زیاد بسط به کلام نمی دهم تو عرض می کنم یک قسمتی از مذاکراتی که امروز در ضمن این استیضاح مذاکره شد و آقایان بیشتر به آن اهمیت می داند این بود که نسبت قصور یا تقصیر به دولت می دادند که حکومت کرمانشاه دو ماه است نرفته آنچه بنده حس کردم بحث استیضاح این بود حالا در این موضوع دال می شوم که ببینیم آیا واقعاً هیئت دولت در این باب یک تقصیری کرده است یا تعمد کرد است که حکومت کرمانشاه نرفته بنده در این موضوع تأمل کردم دارم آقایان می فرمایند به واسطه سهل انگاری دولت این طور شده است بنده که نمی توانم تصدیق کنم دولت تقصیر کرده است اگر چه بنده در جزئیات عنل کرمانشاه داخل نبوده ام و آقایان وکلاء کرمانشاهان و بعضی از آقایان دیگر داخل بوده اند ولی آنچه بنده شخصاً اطلاع دارم دولت در این مدت قلیل خیلی سعی کرده است و برای فرستادن حکومتا کرمانشاه خیلی جد داشته است آنچه بنده اطلاع دارم موفق نشده است حکومت آنجا را حرکت بدهند معلوم هم هست چرا موفق نشده است در یک چنین موقعی که نائره جنگ رد اطراف کرمانشاه رخ داده است حکومت آنجا می گوید من پول می خواهم من اسلحه لازم دارم قشون لازم دارم در صورتی که آقایان خودشان تصدیق دار ند یک ایالتی که باید به طرف یک همچو قسمتی که آن قدر اهمیت پیدا کرده ( شاید هم اهمیتش بیشتر شود ) برود این لوازم را کاملاً الزم و اگر حالا ببینیم دولت پول داشته به او نداده است یک عده قشون حاضر مسلح داشته که همراه حاکم کرمانشاه نکرده است دولت در این مدت هر قدر توانسته است برای اعزام حکومت کرمانشاه سعی کرده است ولیکن آن اندازه که بتواند کاملاً اسباب حرکت حکمت کرمانشاه را فراهم کند بتوانسته است اگر چه این مطلبی نیست که راجع به استیضاح باشد و یک جمله ت،کیدی است که به هیئت دولت از طرف بعضی از نمایندگان می شود که زودتر حکومات کرمانشاه را حرکت بدهند خود دولت هم کاملا تصدیق دارد که هر چه زودتر باید حکومت کرمانشاه را حرکت بدهد و لوازم حرکت او را فراهم نماید و در ظرف چند روز او را روانه نماید با این بیانات و با این مقدمات بنده تصور می کنم هیچ سزاوار نیست در این موقع یک بحرانی در کابینه پیدا شود حالا بنده یک قدری هم از این مقام تنزل می کنم یا بالعکس ترقی می کنم و عرض می کنم شاید آن اندازه که باید و شاید هیئت دولت جدیدت به خرج نداده بشد ولی این را در یک گفه ترازو می گذاریم و آن بحرانی هم که به واسطه این استیضاح پیدا می شود در یک کفه دیگر ترازو می گذاریم آن وقت این دو مطلب را با هم موازنه می کنیم به ببینم کدام یک سنگین بتر است اگر چه آقایان فرمودند این استیضاح فقط از آقای وزیر داخله است بنده هم تصدیق دارم که استیضاح از وزیر داخله است ولی بعد از اینکه خود آقای رئیس الوزراء اینجا می فرمایند مسئولیت کرمانشاه به عهده هیوت دولت است و وزارت داخله مستقیماً هیچ اقدامی بدون اطلاع ما در خصوص کرمانشاه نکرده است در این صورت پس مسئولیت راجع به کابینه می شود حالا که راجع به کابینه شد و این دو مطلب در دو کفه ترازو گذاشتیم و سنجید یم به بینیم کدام یک سنگینی می کند آیا بعد از این که این در مطلب معلوم شد یا واضح تر عرض کنم کابینه منفصل شد آیا آقایان اطمینان می دهند که یک کابینه باشد که به زودی تشکیل شود یا خیر بنده که شخصاً تصور نمی کنم به زودی به توانیم موفق به تشکیل یک کابینه شویم حالا بر فرض که موفق به تکیل کابینه شد ند آیا آن کابینة که در نظر گرفته اند بهتر از این کابینه خواهد بود یا نه آن را هم نمی دانم که افرادش بهتر از این افراد کابینه هستند یا خیر پس این مطلب منجر به یک بحران ممتدی خواهد شد و بنده که بحران را امروزه خیلی مضر می دانم و هر چه ملاحظه می کنم به واسطه ت،خیر اعزام یک حکمتی برای یک طرف مملکت با اینکه خیلی اهمیت دارد مع هذا این مطلب را نمی شود نسبت به بحران مطول یک کابینه داد بحران کابینه را به مراتب مضر تر از این می دانم که وقتی حکومت کرمانشاه ده روز عقب بیفتد این عقیده شخصی بنده است حالا آقایان اگر اظهارات دیگری دار ند بفرمایند چون بنده از فرمایشاتشان زیاد تر از این نفهمیدم عرض می کنم اگر مطلبی غیر از این دار ند بفرمایند تا بنده هم متقاعد شوم .

سلیمان میرزا‌ ـ‌ بنده متأسفم از اینکه آقای مدرس بیرون تشریف دار ند و الا دو ماده قانون اساسی را برای یاد آوری ایشان می خواندم آقا اصل ( ۶۱ ) قانون اساسی را ملاحظه فرموده اند که وزراء علاوه بر اینکه به تنهائی مسئول مشاغل مختصة وزارت خود هستند به هیئت اتفاق نیز در کلیات امور در مقابل مجلس مسئول و ضامن أعمال یکدیگرند لکن چنانچه در اینجا گفته شد گویا قوه حافظه آن کم شده است و اصل ( ۶۸ ) را ملاحظه نکرده اند که می گوید در صورتی که مجلس شورای یا مجلس سنا با اکثریت تامه عدم رضایت خود را از هیئت وزراء یا وزیری اظهار نمایند این هیئت با آن وزیر از مقام وزارت معزول می شود یا اینکه در این قانون مصرح است تصور نمی کردم که آقا آن اظهارات را بفرمایند این عدم رضایت راجع به وزیر داخله است و برای یاد آوری خاطر ایشان عرض می کنم که استیضاح ممکن است متعقب به افتادن کابینه نشود و بعد از آنکه یک وزیر د فلان امر مسئول شد به استیضاح متعقب به افتادن یک وزیر می شود چون قانون اساسی اسم یک وزیر را برده است و همه در یک درجه اهمیت هستند برای یاد آوری ایشان عرض کردم که تصور نفرمایند به این اندازه بی اطلاع از قانون اساسی هستم ثانیاً بنده خیلی یادداشت ها دارم که باید عرض کنم ولی چون آقای مدرس ا آخر شروع کردند بنده هم مجبورم از آنجائی که آقا شروع کردند شروع بکنم آقای مدرس الینقطع بعضی عبارات را مکرر در مکرر فرمودند یکی بد بودن شخص وزیر داخله ما در اینجا همان طوری که آقای رئیس فرمودند در شخصیات نباید داخل شودیم محکمه عدلیه هم نیستیم که قضاوت کنیم ما نماینده مردم هستیم نظریه ما اعتماد و عدم اعتماد است قضاوت وظیفه عدلیه است در یکی از مواد قانون اساسی هست که وزیر وقتی که یک خطائی کدر باید او را در محکمه تمیز محاکمه کرد اینجا محکمه تمیز نیست آقای ندرس در دوره قبل بوده اند و مکرر این مسئله را بنده یاد آوری کرده ام تعجب می کنم چطور باز فرا موش کرده اند نظریه احزاب مجلس نسبت به اشخاص از روی خبی و بدی شخص نیست که این شخص الاقش خوب است یا بد است و رفتارش خوب است یا خوب نیست نظریه احزاب پارلمانی نظریه سیاسی است یک شخصی ممکن است به نظر جناب عالی یک راه صحیح الخلاقی باشد و در نظر بنده چون شروع کرده است به یک کاری که بر خلاف نظریات سیاسی است بد باشد مثلاً جرا ید را توقیف کرده است من جراید را آزاد می دانم این شخص اگر شبی خد هزار رکعت نماز بخواند باز در نظر من مقصر است شما از نقطه نظر خودتان می فرمائید این شخص آدم خیلی خوبی است نماز می خواند روزه می گیرد حج می نماید صحیح است البته در موقع اجر اخروی مصاب خواهد بود اما نه از نقطه نظر سیاسی وقتی که روزنامه را توقیف کرد و دلیلی ندا شت در نظر بنده که مطبوعت را مطابق قانون اساسی آزاد می دانم این شخص مقصر است اگر آقای حاج شیخ اسد الله ملتفت نبودند حالا ملتفت شوند اگر آقای مدری هم توجه نفرموده بودند حالا توجه بفرمایند در مجلس گفتگوی اخلاقی و ثواب و عقاب نیست در مجلس نظریه سیاسی است دیگر اینکه الینقطع تکرار کردند که اگر یک کابینه حاضری دار ید استیضاح بکنید اگر ایشان خودشان را واقعاً تأکید قانون اساسی می دانستند این اظهارات را نمی فرمودند در قانون اساسی و چنین چیزی نیست که هر وقت کسی بخواهد استیضاح بکند اول یک کابینه معرفی بکند بعد استیضاح بکند اگر چنین چیزی هست آقا بفرمایند تا بنده هم یاد بکنیم در صورتی که تنقید و استیضاح با اقلیت است در دوره گذشته هم هوت و بد با اقلت نبوده است اقلیتا هیچ وقت نمی تواند یک کابینه را نگاه بدارد و نمی تواند یک کابینه را تشکیل بدهد مسئول بحران هم اقلیت نیست آن اشخاصی که اکثریت دارند و وزراء طرف اعتماد آنها هستند اگر روزی هزار مرتبه هم استیضاح بشود ورقه های سفید خودشان را در نهایت جرئت و جلادت روی میز می گذارند وزراء هم به واسطه پشت گرمی که با آن اکثریت می کنند و مسئول امور مملکت اکثریت و کابینه هستند در این صورت نباید گفت آیا یک کابینه بدتر یا بهتر از آنها در نظر گرفته اید یا خیر؟ بنده یک نفر از استیضاح کنندگان هستم و هیچ کابینه را در نظر نگرفته ام و چون کابینه را در نظر نگرفته ام این مطلب مرا مجبور نمی کند که چشمم باز باشد و قسم هم خورده باشم و ببینم یک کاری بر خلاف قانون و اصول آزادی جاری می شود و ساکت باشم گفتم زندگی و مملکت داری امنیت است وقتی که امنیت نباشد کسی زندگانی ندارد یکی از هم قطار های محترم می پرسید کابینه تشکیل کرده اند که استیضاح می کنند؟ من شرح حال و شرح چیزی را که می دهم می گویم و استیضاح می کنم و دلایلش را هم اظهار می نمایم ولی قضاوتش به طوری که آقای عدل الملک فرمودند با اکتریت است اکتریت حکم می کند اگر اکتریت عرایض مرا قبو به کند و کابینه از میان برود باز تشکیل کابینه با اکتریت است مسئول بحران هم اکتریت است هم من یا بیست نفر دیگر که در اقلیت بوده ایم اگر عرایض بنده را قبول نکرده یعنی آن چیزی را که در نظر سیاسی من خیلی خوب است در نظر سیاسی آنها مصاب نبود ورقه سفید می دهد و بحرانی هم پیدا نمی شود و اگر تصدیق نکرد ما بین خود و وجدانش مسئول است این مسئله بدیهی است که اکتریت کابینه تشکیل می دهد و اقلیت تنقید می کند یکی دو مسئله دیگر هم فرمودند که حقیقتاً پسندیده نبود عرایض بنده هم اگر یک قدری خشن است معذرت می خواهم فرمودند استیضاح بی اساس است بنده که معنی فارسی آن را نفهمیدم ما گفته ایم حکومت کرمانشاه نرود ؛ اسباب پریشانی مردم و گرفتاری های اهالی کرمانشاه فراهم شود ؛ یک نفر نایب الحکومه که اسباب زحمت اهالی کرمانشاه ر ا فراهم نموده ما معین کرده ایم ؛ با این که خودشان می دانستند صلاح نیست این آدم را برای این مقام معین کنند و کردند و برای یاد آوری خاطر آقایان وکلاء عرض می کنم در موقعی که آقا هم تشریف داشتند عرض کردم این آدم لیدر کرمانشاه نیست این آدم صالحی نیست و با همه این ترتیبات وقتی که در تلگراف خانه رفتند دیدند بنده درست عرض کردم اساس کار بد است و رفتار این آدم در کرمانشاه عاقبت وخیمی دیده و ابداً اهمیت ندادند و اعتنائی نفرمودند و او را تغییر ندادند به علاوه چیز دیگری که فرمودند خوب است ما که دو سه روزه است در مجلس هستیم ملتفت باشیم که لا ینقطع گفتن من هوا خواه قانونم و سایرین طرفدار شب نامه ها و روز نامه ها وحرفهای سر کوچه ها نمی دانم حرفهای سر کوچه ها چیست گمان می کنم این نسبتها پسندیده نبود تمام ماها هوا خواه قانون هستیم و هیچ کدام طرفدار شب نامه و غیره نیستیم اگر مقصود از حرفهای سر کوچه و بازار افکار عمومی است بنده هوا خواه و حامی افکار عمومی هستم بلکه هر کسی که یک اندازه وجدان داشته باشد تکیه گاه خودش را افکار عمومی قرار خواهد داد بنده از آن اشخاصی هستم که پشتیبان خود را افکار عمومی می دانم و حامی افکار هموم هر وکیلی که حامی افکار عامه نباشد و کیل نیست در واقع وظیفه خودش را انجام نداده است بنده عرض می کنم همین حرفهای سر کوچه و همین کوچه گردها باشیم والا همین که انتخاب شدیم به گوئیم حرفهای سر کوچه و بازار این چیز غریبی است ما که هنوز یک صنوف ممتاز تشکیل نداده ایم که می گوئیم ما وکیل هستیم و اهل شهر غیر از ما هستند ما از طرف همه آنها انتخاب شده ایم و حافظ حقوق آنها هستیم وقتی که نظریه افکار عمومی به یک چیزی تعلق گرفت و باید نظریة آنها را تعقیب کرد نه نظریه افراد را با جمعیت باید کار کرد همان طوری که فرمودند وزراء و ما نوکر مردم هستیم و ذمه دار و موظف طرف مردم هستیم مردم ما را انتخاب کرده اند ، ما هم باید راحت مردم را به خواهیم و از برای آنها کار به کنیم البته اگر حرفهای سر کوچه افکار عامه باشد بنده تکرار می کنم بزرگترین توجهام به افکار عامه است و جز او هیچ چیز نمی بینم حالا دیگر هر کس عقیده دارد و این که فرمودند بنده از استعفای آقای مشیر الدوله و آقای مستوفی الممالک اطلاع دارم که آنها هم راجع به موضوع کرمانشاه استعفا کرد ند بنده هم در آن کمیسیونی که حضرت آقا می فرمایند بودم چیزی که در آن کمیسیون صحبتی نبود صحبت کرمانشاه بود نه اینکه از برای کرمانشاه یک مشکلاتی شروع نشده بود خیر شروع شده یود ولی علت غائی استعفای آن دو کابینه مسئله کرمانشاه نبود به علاوه واضح است کرمانشاه آن وقت این حالت، حالیه را ندا شت یک صحبت دیگر کرد ند که خیلی غریب بود فرمودند اگر نظام می داشتیم و قشون می داشتیم فلان طور می شد و یک اهمیتی به نظام دادند تعجب دارم از این که به این زودی فراموش فرموده اند که پر یروز بود که خودشان و چند نفر دیگر از آقایان با قانون نظام مخالفت کرد ند و رد شد حالا مجدداً امروز از مسئله نظام صحبت می فرمایند این همان نظام و قانون نظامی بود پر یروز به واسطة مخافت آقایان رد شد حالا امروز باز دوباره گفتگو از نظام می کنند واقعاً جای تعجب است فراموش کاری خیلی زیاد است یک قسمت از فرمایش دیگران این بود که خوب بود این طور به کنند یا آن طور به کنند یعنی به سطور کد خدا منشی نصیحت می فرمودند ماها وقتی وکیل شدیم خودمان را کبیر می دانستیم که وکیل شدیم خصوصاً اشخاصی که بنام جمعیت و آزادی عقیده انتخاب شده اند اگر چه از حیث قسمت یک قدری کمتر ند ولی از روی یک مرامنانه حزبی و یک خطوط سیاسی و اصلی که دارند حرکت می کنند و هیچ تغییری هم در مسلک سیاسی خودشان نمی دهند اگر صد سال به بنده نصیحت به فرمایند که طرف دار انتخاب غیر مستقیم بشوم متأسفا نه این نصیحت آقا را گوش نخواهم کرد و خیلی هم از ایشان معذرت می خواهم که نمی توانم قبول کنم زیرا با یک فلسفه و برهان سیاسی انتخاب مستقیم و با انتخاب غیر مستقیم ترجیع داده ام و این یک چیزی است ک به بنده اثر نمی کند به جهت اینکه به میل خودم یک نظریه سیاسی قبول کرده ام مثل لباس تابستانی و زمستانی نیست که از یک طرف به پوشم و از یک طرف عوض کنم با یک فلسفه و عقیده قبول کرده ام و حالا برای اینکه مجلس را بیشتر از این معطل نکرده باشم از این مسئله هم می گذارم و یک مسئله دیگری گفتگو می کنم و آن این است که متأسفا نه در وقتی که وزیر داخله فرما یش می فرمودند که ( عین عبارت شان را بنده یادداشت کرده ام وکلاء در یک چنین مجلس مقدس نمی دانم چگونه خجالت نمی کشند افتراء‌ می زنند بنده به ایشان یاد آوری می کنم که وکیل مفتری نیست و به احدی افترا نمی زند باز تکرار می کنم وکیل هر چه می گوید از روی نظریات سیاسی و حزبی است اگر اظهار اعتماد و عدم اعتماد می کنند از روی نظریة سیاسی است زیرا مسئولیت دارد و خجالت هم نباید بکشد زیرا حرف حسابی خجالت ندارد من به وظیفة خودم عمل می کنم اگر یک اتفاقی افتاد و یک خلاف قانونی شد استیضاح می کنم سئوال می کنم البته خجالت هم نمی کشم بلکه خودم سرافراز و با افتخار می دانم که به وظیفة خودم عمل کرده ام کار بد در دنیا خجالت دارد کار خوب که سئوال و استیضاح است وظیفه وکالتی من است البته خجالت ندارد اگر من اغماض کنم سئوال و استیضاح نکنم در پیش وجدان خودم شرمنده و خجل هستم فرمودند که وکلا از روی هوی و هوس نباید حرف بزنند ، خیر ما هوی وهوس نداریم ، وقتی که می بینیم نایب الحکومه آنجا سردار جلال است و مردم از تعدیات و تحریکات او در تزلزلند اظهاری که می کنم این هوی و هوس نیست هیچ کدام از ماها میل نداریم از وکالت استعفا بدهیم و نایب الحکومه کرمانشاه بشویم دیگر اینکه اظهار تأسف کرد ند که نزاکت ایشان را مجبور کرد بعضی صحبتها نکنند باید انصاف بد هند که ما هفت هشت نفری که اول حرف زدیم به انداره نزاکت ماها را وادار و مجبور کرد که حرفهای خودمان را هم کم زدیم و از حرف اصلی خودمان مضایقه کردیم و در حقیقت محدود شدیم و در یک دائره خیلی تنگی که عبارت خودمان را به زحمت پیدا می کردیم والا اگر به ملاحظه نزاکت نبود ما هم از لفظ های هوا و هوس می توانستیم استعمال کنیم یا بعضی ترتیبات دیگری که اصلاً مربوط به استیضاح نبود و راجع به سیاسیات خارجی بود می توانستیم صحبت به کنیم و اگر موقع مقتضی بود و مصلحت بود شاید بیش از اینها می توانستیم در استعمال بعضی چیزهای دیگر که نا گفتنی بود داخل شویم حالا از این معما هم می گذریم و در موضوع اسناد که فرمودند باز یاد آوری می کنم که روسیه ها وتلگرافاتی که مخابره شده است که در دست ما نیست ما به اسناد چه کار داریم همان طوری که بعضی از وکلاء مثال زدند ما یک سمت این خانه را که به یک کسب سپرده ایم می بینیم خراب شده است حالا به بنده می گوئید و سند پیدا کن که این خانه را ساعت سه شب گذشته خراب کرده اند یا صبح خراب کرده اند از برای من نتیجه ندارد که ساعت او را معین کنم ما این خانه را آن وقتی که به شما سپردیم خراب نبود حالا می بینم که یک سمتش خراب شده است سئوال و استیضاح می کنم اگر جوابی دارند به فرمایند که این خانه به واسطه یک صاعقه ارضی و سماوی خراب شده و من قصور و تقصیری نکرده ام اگر این طور نبود محکوم واقع می شوم من نتیجه را می بینم لازم نیست تمام روسیه های وزارت داخله را تقتیش کنم زیرا البته ممکن است بعضی تلگرافات باشد که در دوسیه نباشد و وزیر داخله به مدیرهای وزارت داخله نداده باشند که صورت آن را ثبت کنند و مدتی باشد که آن صورت در کیف وزیر و در نزد خود وزیر باشد و در دوسیه نرفته باشد چنانچه شنیده ام صد نمره کاغذ در کیف وزیر داخله دو هفته مانده است و بعد به آنها داده اند و آنها هم تصور نموده اند اگر وارد دفتر به کنند شاید اسباب اشکال می شود و مسئولیت اداری پیدا می کنند این است که آنها هم یک مجلسی کرده اند یک صورت مجلسی با نمره کاغذها نوشته اند که این کاغذها به واسطه ماندن در کیف وزیر داخله بما نرسیده و خیلی از جوابهای فوری لازم آنها فوت شده و گویا سوادی هم از آن صورت مجلس نوشته اند و خدمت آقای رئیس الوزراء و هیئت وزراء فرستاده اند با یک چنین ترتیبی از من توقع دارند بروم آن دوسیه ها را به بینم شاید خیلی از آن کاغذ ها و اسنادی که لازم است در کیف وزیر داخله مانده باشد که مدیر ها اطلاع نداشته باشند .

سردار معظم ـ در موقعی که بنده اجازه خواسته بودم هیچ نظری نداشتم و هیچ نمی خواستم داخل در این به شودم که عاقبت استیضاح منجر به تبدیل یک وزیر خواهد شد یا نخواهد شد چون برای بنده فرقی نداشت و نمی خواستم داخل در این موضوع به شوم بلکه فقط می خواستم در اینجا آن کاری که بهتر بود دولت یا نمایندگانی که استیضاح کرده اند به فرمایند عرض کنم یعنی آن وجهه خصوصی استیضاح را یاد آوری نمایم ولی اظهارات قبل از من مرا وادار به ذکر مقدمه می نماید البته از برای رسیدن به یک مقصودی و از برای پیش بردن یک نیتی متوسل شدن به انواع و اقسام وسائل خیلی خوب است ولی در بعضی موارد انسان نباید انصاف را از دست بدهد آن ناطق محترمی که قبل از من در اینجا تشریف داشتند یک چیزی فرمودند اگر چه از موضوع سؤال و استیضاح خارج بود ولی چون در موقع فرمایش ایشان اظهاری نشد بنده مجبورم جواب عرض کنم می فرمایند قانون نظام آمد و شما رد کرد ید و چون خطاب کرد ند ( شما رد کرد ید ) باید تصدیق به فرمایند که یک قدری بی لطفی عمدی فرمودند یا وقایع و مذاکرات جلسه قبل در نظر شان نبود بنده یاد آوری می نمایم که از بدو افتتاح این مجلس امروز اولین روزی است که بار مذاکره تفکیک یک اکثریت و اقلیتی در بین است بنده عرض می کنم در تمام پیش آمدهای این مملکت تا به حال عموم نمایندگان به السویه شریک و مسئول بوده اند و شاید کسانی که از همه بیشتر مسئولیت داشته آن اشخاصی بودند که داخل در ائتلاف و داخل در دستجات بودند باید دانست که قانون نظام وقتی این جا آمد برای چه رد شد برای این رد شد که دو مطلبی که بایستی تفکیک شود و با هم مشابهه و مقایسه نداشت در عرض هم واقع شده شودند و این دو مطلب در یک لایحه بود بعضی اظهار کردند قسمت اول این لایحه را راجع به سرباز گیری است امروز خیلی لازم می دانیم ولی قسمت دوم که راجع به ترفیع رتبه نظامی بود که سلطان چه اندازه باید خدمت کند تا یاور به شود یا یاور چند مدت خدمت به کند تا بعد چه شود یعنی در واقع آن چیزی را که اساسش به کلی مفقود بود قبول نکردند بالاخره چون اختلاف نظر حاصل شد و یک طرف عقیده طرف دیگر قبول نکردن این بود تمام لایحه رد شد و دولت هم همیشه می تواند ولو فردا در باب سرباز گیری یک لایحه دیگری پیشنهاد کند و مجلس نظریات خودش را در آن لایحه به نماید و داخل در بحث او بشود این قسمت راجع به اینکه می گویند قانون نظامی رد شد صحیح است در مجلس یک نفر پیدا نشد که لایحه ترفیع رتبه نظامی را تصویب کند ولی برای این بود که امروزه لزومی نداشت ولی البته مملکت قشون لازم داشت و البته تمام نمایندگان تصدیق دارند که مملکت ایران قشون می خواهد و از این حیث اختلاف نظری در مجلس وجود ندارد نقداً از این مسئله می گذرم در باب مسئولیت مشترکه در اینجا مذاکره ها شد و قانون اساسی را مثل آودند بعضی گفتند وزراء مسئولیت اشتراکی دارند و بعضی دیگر می گویند هر یک از وزراء مسئولیت انفرادی دارند به عقیده بنده هر دو صحیح است و این دو مسئله با هم مخالفی ندارند و هر یک از وزراء چون در یک شعبه مخصوصی کار دارند معلوم است یک مسئولیت خصوصی دارند ولی در موقعی که ما قابل به ( سولی و ارئیه )‌ به شویم لازمه اش این است که قائل به یک مسوولت مشترکه هم در کابینه به شویم علی الخصوص که ما نمی توانمی تکلیفی از برای دولت در اینجا معین به کنیم اگر چه این قضیه را وقتی که از یک نظر خصوصی نگاه کنیم یعنی از حیث تعین و عدم تعین حکومت کرمانشاه فقط راجع به وزیر داخله است ولی در صورتی که وزیر داخله در تمام عملیات و اقدامات خودش مراجعه به کابینه و هم کارهای خودش کرده است و آقای رئیس الوزراء هم می گویند او مراجعه به من کرده است اگر خوب و اگر بد من در تمام اعمال او مسئولیت دارم دیگر در مقابل این حرف اگر ما به خواهیم سعی کنیم یک نفر را جدا به کنیم و آن یک نفر را رد به کنیم شایسته نخواهد بود ولو اینکه در واقع آن یک نفر تقصیر هم داشته باشد در صورتی که رئیس الوزراء و رئیس یک حکومتی یک همچو اظهاری می کنند ما باید همه را یا یک چشم و بدون تفاوت نگاه کنیم این هم راجع به مسئولیت مشترکه که در اینجا لازم بود توضیح شود و شاید مطابق قول من نظامنامه داخلی هم می گوید که اگر استیضاحی در مجلس از کابینه واقع به شود ولو اینکه به واسطه عملیات یک نفر وزیر باشد نتیجه استیضاح چه چیز است و خیلی میل داشتم این مسئله تصریح به شود می گویند ( کرمانشاه اوضاعش خیلی بد است کرمانشاه در یک موقع أسف انگیزی واقع شده است ) در این مسئله هیچ کس مخالف نیست و در اظهار تأسف و حزن از پیش آمدهای کرمانشاه گویا در مجلس شورای ملی هیچ کس نباشد که شرکت نداشته باشد و اظهار تأسف نکند منتهی این است که در دو چیز ممکن است اختلاف نظر واقع شود ممکن است بعضی نخواهد به قایع کرمانشاهان یک رنگ پلتیکی عمومی بد هند و بعضی ها ممکن است وقایع کرمانشاه را از مد نظر خصوصی و وقایع کرمانشاه را یک وقایعی که عمداً اتخاذ شده است بدهند و بعضی ها آن را یک وقایعی بدانند که از اختیار و قدرت دولت خارج است بنده شخصاً هیچ نمی خواهم و أمید وار هستم هیچ یک از نمایندگان هم میل نداشته باشند به وقایع کرمانشاه یک رنگ پلتیکی بد هند به جهت اینکه رنگ پلتیکی دادن به وقایع کرمانشاه بر خلاف حقیقت خواهد بود هیئت دولت تمام جد و جهد خودش را همیشه مصروف کرده است و شاید بیش از آنچه لازم بوده است کوشش کرده است که بی طرفی خود را محفوظ داشته به یک چیزی که بر خلاف بی طرفی باشد اقدام نکند پس نظر دولت نظری بوده است که اعلی حضرت همایونی فرموده اند در مجلس هم تصویب شده است یعنی بی طرفی است نظر ، نظر پلتیکی ژنرال مملکت است و البته هیچ کس در این باب نمی تواند چیزی به گوید چه دولت حاضره و چه دولت هائی که که سابقاً بوده اند این نظر را داشته اند پس باید به اوضاع کرمانشاهان از مد نظر خصوصی نگاه کرد یعنی از مد نظر یک وقایعی که فوق العاده اتفاق افتاده و اسباب تأسف هم است ولی یک چیزی است که جلوگیری آن به اختیار ما نیست و از یک طرف یک نماینده محترمی که از اوضاع کرمانشاهان بهتر از بنده مسبوق است در آنجا می گوید ایل سنجابی هیچ نوع تقصیری ندارد از طرف دیگر بی تقصیری را شامل حال عناصری که داخل در کار بوده اند می کند وقتی هم می خواهیم در اصل خود قضیه به شویم یک استاد معین از هیچ یک از طرفین ارائه داده نمی شود که ما بدانیم نسبت هائی که می دهید آیا مبنای صحیحی دارد یا ندارد یکی از دو طرف هم این مطالب را موکول به یک اسنادی می کند که خواندن شان در مجلس صلاحیت ندارد و نباید ذکر شود ولی طرف مقابل می گوید دوسیها مرتب نیست و نمی توانیم اسنادی در این جا اظهار کنیم و از طرف وزارت داخله در فراهم کردن وسائل امنیت و انتظام کرمانشاه مسامحه شده است خیلی خوب آقایانی که مطلع اند و ممکن است این حرف را بزنند ولی بعضی از نمایندگان محترم در اینجا هستند که هنوز این نظر خصوصی را نتوانستند پیدا کنند به جهت اینکه در این مورد اطلاع خصوصی ندارند پس نظر آن عده در اینجا باید فقط به عنوان هیئت منصفه باشد لا غیر یک نفر استیضاح کننده مثل یک مدعی العموم است که حمله می کند و طرف را مقصر قرار می دهد طرف هم باید مدافعه کند اما کسانی که از اوضاع خصوصی کرمانشاه اطلاع ندارند به هیچ عنوان نمی توانند رأی بد هند مگر فقط به عنوان هیئت منصفه و تا وقتی که اکتفا به کلیات شود و تا وقتی که یک اسنادی مقنعه و یک دلایل محکم و متقن در اینجا ابراز نشود بنده نمی توانم وجداناً خودم را حاضر به کنم و این مسئله بزرگ و رأی دادن به عنوان هیئت منصفه را به گردن بگیرم پس مسئله هنوز خام و غیر معلوم مانده و بنده نمی توانم وجدان خودم را متقاعد کنم و با کمال موافقت و اعتمادی که به همکاران خودم دارم باز مطلب خودم را می گذارم تا یک عقیده قطعی تأمین اتخاذ به کنم و به توانم به عنوان هیئت منصفه رأی خودم را اظهار کنم زیرا تقصیر هیچ یک از افراد کابینه در نظر من هنوز محرز و معین نشده است دیگر آنکه فرض کنیم در قضیه کرمانشاه یک قدری هم قصور شده باشد ( در صورتی که عرض کردم این مسئله هنوز بر من ثابت نشده است ) معلوم است چنانچه شاه زاده سلیمان میرزا فرمودند هیچ قانونی ظاهراً نماینده را مکلف نمی کند به اینکه وقتی می خواهد از یک کابینه مؤاخذه کنند حتماً کابینه دیگر را حاضر کرده باشد ولی به عقیده بنده لازم نیست تمام چیزهای عالم را قانون حکم کند یک چیزی که بالاتر از قانون است یعنی یک چیزی که به واسطة آن قانون نوشته می شود حکم می کنند و با صدای بلند رسا می گوید که امروز برای مملکت بحران خطرناک و مضر است من وقتی که مملکت خودم و منافع آن را دوست داشته باشم نباید بگذارم یک وسیله برای تولید بحران در مملکت ایجاد شود و البته باید به قدر قوه سعی کنیم که در مملکت بحران تولید نشود ولو اینکه در این مواقع مکلف به حاضر کردن کابینه است چرا ـ برای اینکه مصالح مملکت عموم نمایندگان را بالسویه مسئول می دانند و نباید تولید بحران کنند این را نمی شود به گردن اقلیت یا اکثریت انداخت علی الخصوص اگر به ما قبل مراجعه کنیم خواهیم دید که تمام وقایع امروزه یک چیزی نیست که از حوادث عادیه باشد تمام پیش آمدهای امروزه و وقایعی که امروز اتخاذ می شود نتیجه اقدامات ائتلاف دسته جات مجلس شورای ملی و زمام داران امور مملکت بوده که آن هیئت محترمه مؤتلفه است و تمام در این امور شریک بوده اند چطور شد حالا که باید نتیجه گرفته شود به یک اکتریت و به اقلیتی یعنی به یک اکثریت بار کش و زحمت کش و به یک اقلیت تنقید کننده و اقلیت معصومی تفکیک خواهم شد البته امر اکثریتی را خیلی خیلی زود می شود تنقید کرد و ممکن است با این ترتیب هیچ یک از افراد مجلس حاضر نباشند در مقابل یک اقلیتی ایجاد یک اکثریتی بکنند یعنی به عبارت اخری یک مسئولیت مهمی به عهده بگیرند و وقتی یک اکثریتی حاضر نشد یک مسئولیتی را به گردن بگیرد آن وقت همه تبدیل به یک اقلیت تنقید کننده خواهند شد در آن صورت آقایان درست دقت بفرمائید حال مملکت چه خواهد شد البته نتیجه بحران مملکت است و وجدان من اجازه نمی دهد با وضع کنونی وسائل ایجاد بحران را تهیه کنیم .

معتصم السلطنه ـ در اینجا مذاکره شد که چون ما نمی توانیم عملیات آقای وزیر داخله را از روی اسناد ثابت کنیم بنابراین آقایان نمایندگان متقاعد نخواهند بود و جزء هیئت منصفه نمی توانند یک عقیده اتخاذ کنند ما هیچ کس را مجبور نمی کنیم که با ما موافقت کنند البته هر کس نسبت به وجدا نش و اطلاعاتی که در هر مطلبی دارد یک عقیده اتخاذ خواهد کرد ولی چیزی که هست این است که ما فقط نتیجه اعمال را می بینیم البته وکلاء نمی توانند یک اسنادی بدست بیاورند زیرا تلگرافاتی که رسیده است و اقداماتی که شده است به دست افراد نمایندگان داده نمی شود نتیجه که امروز حاصل شده است می بینیم مسئله أسف انگیز کرمانشاهان است و اینکه در اینجا از فرمودند با صدای بلند رسائی بما می گویند بحران برای مملکت مضر است بنده هم با همان صدای بلند رسا تکرار می کنم که این عملیات صد درجه برای مملکت مضر تر از بحران است و در نظر دارم که یک نفر از آقایان نمایندگان فرمودند ما داریم می فهمانیم که با اساس مشروطیت نمی توانیم این مملکت را اداره کنیم برای اینکه در پنج ماه سه کابینه تغییر کرده است و اگر مجلس منفصل شود ایشان موافقت به افتتاح آن نخواهند کرد بنده عرض می کنم مجلس که به موافقت شخص ایشان افتتاح شود کسی افتخار نخواهد داشت وهیچ وقت هیچ کس افتخار نمی کند به نمایندگی مجلس که شخصیات آن را افتتاح نمایند بنده به نمایندگی مجلس افتخار می کنم که قوای ملت ایران آن را به گیرد و در خاتمه عرض می کنم تنها چیزی که نتیجه اعمال را برای ما واضح می کند این منظره است که صفحات غرب بما نشان می دهد .

وزیر امور خارجه ـ بنده متاسفانه خودم را مجبور دیدم به اینکه مذاکراتی که قبل از ظهر می شود که متاسفانه در خارج اثر بدی انعکاس پیدا می کند و چنانچه قبلا عرض کردم هر قدر این مذاکره ها کوتاه تر شود برای اوضاع مملکت بهتر است و در مواقع خیلی شایان و مشعشعی هم طول کلام زیبا نیست چه رسد به امروز که بیشتر قابل ملاحظه است بنده ناگزیرم دو موضوع را عرض کنم یکی اینکه آقایان بعضی مطالبی در باب شخص وزیر داخله راجع به مسئله کرمانشاه تکرار می فرمایند اول عرض کردم حالا تکرار می کنم در مسائلی که اتفاق می افتد اگر یک وزیر در آن مسئله قصور کرده باشد البته می توانید از آن اسیتضاح کنید اما مسئله کرمانشاه آن طوری که هیئت دولت استشمام می کند مسئله شخصی نیست مسئله ایست هیئت دولت در آن ذی مدخل نموده بر این وارداتی که این مدت جابری بوده است ناگزیر هیئت دولت نظریاتی داشته است اگر نظریاتی نمی داشت آن وقت بینی و بین الله لازم تر بود مجلس شورا به هیئت دولت بتازد که چرا در این امر نکرده و به یک وزیر واگذار کرده است که آو هر اقدامی به خواهد به کند ولی چون هیئت دولت بکار کرمانشاه اهمیت داده و می دهد در اقدامات راجعه به آنجا وزیر داخله را نگذاشته تنها دخالت کند و خود وزیر داخله هم حاضر نشده است تنها اقدامی بکند در رأی هیئت دولت کار کره است وانگهی چهد نفر از آقایان نمایندگان فرمودند ما به آقای رئیس الوزراء اعتماد داشته و داریم از این عبارت معلوم می شود امروز هم اعتماد دارند در این صورت وقتی که رئیس الوزراء در پشت تریبون می گوید من در این کار شریکم و مسئولیت دارم و به مجلس شورای ملی هم می نویسد اگر مجلس اعتماد دارد باید قبول به کند وقتی که قبول نکرد البته به او اعتماد ندارد نه به وزیر داخله بلی اگر رئیس الوزراء نمی گفت من مسئولم صحیح بود ولی وقتی که کتباً و شفاهاً به مجلس اظهار می کند در این کار ما همه مسئولیت مشترکه داریم به نظر بنده داخل شدن در جزئیات جز صرف کردن وقت مجلس نتیجه دیگری ندارد اگر صحیح می گویند ورقه اعتماد بدهید و اگر نا صحیح است رد کنید برود و بعد فکری برای کابینه بکنید و البته نه مجلس و نه هیئت وزراء و نه دیگران به این عقیده نیستند که همین که یک هیئت دولتی تغیر کرد ساکت می نشینند خیر دو سه روز فکر می کنید و یک هیئت دیگر پیدا می شود حالا اگر بعضی تصور کنند بحران خوب است یا بد است آن خارج از توضیح بنده است بنده عرض می کنم این هیئت به نظر اقلیت و یا اکثریت تشکیل نشده است این هیئت یه نظر هیئت جامعه مجلس شورای ملی تشکیل شده است با اوضاع حاضره مملکت مقتضی است که هیئت جامعه مجلس از این هیئت نگاهداری کند و با این هیئت تا آخر موافقت کند رئیس الوزراء ما حاضر نیستند با اعتماد اکثریت مجلس کار بکند ایشان به اتفاق مجلس داخل در کار شده اند و آرزوی ایشان و هیئتی که با ایشان کار می کنند این است که مجلس شورای ملی تا آخر با ایشان همان موافقت اولیه را داشته باشد موقع ملکت و اوضاع حاضره مقتضی نیست که یک کابینه تا اعتماد اکثریت کار به کند مجلس هم معلوم نیست دارای اکثریت و اقلیتی باشد به جهت اینکه تا حالا ائتلافی بود و در موضوع کابینه هم اتفاق بود هنوز هم که نمی بینم در ایجا اقلیت و اکثریت رسمیتی داشته باشد اگر هم اقلیت و اکثریتی باشد تصور می کنم هرگز به این مشکلات حاضره مملکت هیئت دولت حاضر نباشد خودشان را در مورد تنقید بعضی اشخاص قرار بد هند از مذاکره تأسف آمیز امروز پیدا است که تجدید هر روزه اش چه اثراتی خواهد داشت بعضی از آقایان مطالب را با نزاکت فرما یش می کنند و بعضی طور دیگر اظهار می فرمایند و هر یک از اینها در خرج یک اثر نامناسبی خواهد داشت و تصور می کنم آقایان نمایندگان مجلس از روی وجدان تصدیق کنند که حقیقتاً لازم است از این ترتیب احتراز شود حالا خود آقای رئیس الوزراء هم اظهاری دار ند خواهند فرمود ولی این چیزی بود که لازم دانستم به نظر آقایان برسد و عرض کردم .

مدرس ـ بنده اجازه می خواهم .

رئیس الوزراء ـ من امروز یک منظره غریبی مشاهده می کنم و هر دقیقه که می گذرد عالم عالم متأسقم می کند موضوع کرمانشاه خیلی برای من ناگوار است با اینکه نمایندگان محترم می دانند نمی خواهند بدا نند و این قدر به این مطلب صدرو ذیل می دهند در خود کرمانشاه چه اتفاقی افتاده است عدم آسایش آنجا چیست حالا که مقتضی نیست وزراء بعضی حرفها را بزنند چرا اصرار می کنید به اینکه رئیس الوزراء را متهم کنید که در انظار عامه هم چه معلوم شود مسئله که در کرمانشاه نیست از ناحیه این کابینه شده در صورتی که حکم انفصال امیر مفخم را این کابینه نداد خودش استعفا کرد و بدون اجازه آمد و آن موقع هم یک موقعی بود که دولت ناگزیر بود از این که یک نفر را در آنجا معرفی کند پس از آن هم اقداماتی که شده است تمام با اطلاع نمایندگان بوده است نه فقط نمایندگان کرمانشاه بلکه سایر نمایندگان که در آن امور نظر داشته همان است که اول دفعه گفتم در اینجا شخص وزیر داخله مسئول نیست هیئت دولت تماماً مسئول هستند این قدر یک هیئت دولت یا وزیر داخله را به تنگی نیندازید و انصافاً موقع و وقت ما هیچ اجازه نمی دهد امروز بین نمایندگان محترم و هیئت دولت ولو در یک مسئله کلی هم باشد این قدر کشمکش و گفتگو پیش می آید البته من هیچ وقت از توضیح خواستن و سئوال کردن و ایراد نمودن نمی رنجم ولی بعد از آنکه مطلب به دلایل معلوم و واضح شد نباید بی انصافی کرد اگر رنجشی پیدا شود از این بابت است که خوب می دانند و نمی خواهند بدا نند مطلب کجا است و سر چیست اگر به خواهم عرض کنم خیلی بد است و وجدانم اجازه نمی دهد و اگر حرف بزنم در واقع خائن می شوم این خیلی مشکل است خیلی افسوس می خورم حالا فرض می کنم وزیر داخله تمام تلگرافات را در جیب و بغل و کلاه و کفش و جوراب خود قایم کرد و نرساند قبول دارم اما تلگراف خانه که حاضر است جواب هائی هم که داده شده حاضر است رجوع کنید به بینید این چیز خیلی سهل و آسانی است خیلی خوب می توان کشف کرد این چیزی نیست که حل نشود پس معلوم می شود امروز نسبت به من و کابینه من هیچ اعتمادی نیست و همان است که آقای وزیر امور خارجه گفتند من هیچ با اکثریت پا بند نیستم و متاثرم که گوشم اقلیت و اکثریت می شنود هزار افسوس که در این موقع مملکت این قسم گفتگوها به شود من نمی توانم خودم را حاضر کنم که با اکثریت داخل کاری شوم و یا اقلیت به من حمله به کند چیزی را که من مال بودم همان اتحاد و اتفاقی بود که خیلی به آن امیدوار بودم و این خیلی، خیلی برای من ناگوار است و نمی توانم همه چیز را بشنوم و خودم را راضی کنم که به این ترتیب داخل در کاری شوم ابداً نمی توانم و گمان نمی کنم به این ترتیب حاضره کاری از من و کابینه من پیش برود زیرا دو ماه است که داخل کار شده ایم به این پریشانی حال اداره مالیه یک وزیر مالیه را که معین کرده اید از اول روزی که داخل کار شده است روزی نیست که روزنامه ها چیزی راجع به از ننو یسند یک وزارت خانه که هیچ رشته صحیحی نداشته و قانون تشکیلات او هم هنوز بدست وزیر مالیه نرسیده است و داخل در کار نشده است هی بر او ایراد می گیرند یا روزنامه است یا دیگری متصلب با او تاخت می آورند این وزیر مالیه چطور می تواند کاری کند از روی انصاف ببینید آیا در دو ماه می شود یک مالیه را این طور خراب بوده است دست کرد مگر از او معجزء‌ بخواهند هزار افسوی هزار افسوس اما در مسئله جراید ، بلی قلم آزاد است و البته آزادی مطبوعات خیلی خوب است اما آزادی برای مملکت است نه مملکت برای آزادی وقتی که جراید از حدود خودشان تخطی و تجاوز کنند البته باید هیئت دولت آنها را توقیف کند جراید چه حق دار ند داخل در سیاسیات خارجی شوند می دانید چه می نویسند هر یک خود را به دسته بسته که هر چه به قلم شان می آید می نویسند و نمی دانند چه اندازه نتایج ناگوار در عقب دارد و چه خواهد شد و افسوس می خورم که باز هنوز نمی دانید و باز هنوز نمی بینید خیلی افسوس از آقایان نمایندگان استدعا کردم که بیایند و در کابینه و ببینند این هیئت دولت در دو ماه چقدر جلو رفته و چه کارها کرده و تا چه اندازه قوت قلب به خرج داده است بیائید به بینید که کار کردن چه چیز است من مملکتم را خیلی دوست دارم و نیک نامی را خیلی دوست می دارم ولی با این وضع حاضره نمی توانم کار بکنم و خیلی افسوس می خورم إنشاء الله کابینه بهتری در نظر گرفته اید و بهتر از این کار خواهد کرد .

( در این موقع آقای رئیس الوزراء و متعاقب ایشان سایر وزراء از مجلس خارج شد ند ) .

وزیر مالیه ـ اگر چه در این موقع هیچ مقتضی نبود که بنده این عرایض را بکنم ولی چون راپورت کمیسیون نظارت نوشته شده است و بنده خودم را مکلف می دانم تا آن دقیقه که استعفا نداده ام به وظایف خودم رفتار نمایم بنابراین لازم است آن را به مجلس تقدیم کنم دو شرحش را ماه به ماه نوشته اند و از اول برج جوزا گفته ام هفته به هفته نوشته اند و تمام راپورت ۳ ماهه خزانه در کف پاکت است تقدیم می کنم .

رئیس ـ گمان می کنم مذاکره ها در باب استیضاح کافی است .

( گفته شد کافی نیست ) .

رئیس ـ‌ رأی می گیریم به کافی بودن مذاکره آقایانی که کافی می دانند قیام نمایند .

( عده قلیلی قیام نمودند ) .

رئیس ـ معلوم می شود آقایان مذاکره را کافی نمی دانند .

معدل الدوله ـ بنده یک اظهاراتی در نظر داشتم که می خواستم در موقعی که نوبه به من می رسد عرض کنم .

آقای سردار معظم نماینده خراسان بیانات مرا فرمودند در این مسئله کرمانشاه که موضوع بحث و استیضاح واقع شده است بنده نمی توانم تصدیق کنم که اوضاع آنجا خوب است و به طور عادی می گذرد البته خوب نیست و لیکن این قصورات و تقصیرات با کسی بوده است یا نبوده است موقوف به این بوده که آقایان نمایندگان داخل مطالعات می شدند و نظر به این که نمایندگان کرمانشاه در این امر شرکت داشته اند و البته اطلاعا تشان کافی است و بهتر از بنده اطلاع دار ند و چیزی که بر بنده معلوم شده است فقط مذاکره امروز است در دفعه قبل که می خواستم عرض کنم و آقای رئیس فرمودند خارج از موضوع است این نکته را نمی خواستم عرض کنم ما از ائتلاف یک فایده که می بردیم یک آگهی بود که وقتی که یک مسئله خیلی مهم خطرناکی در مملکت پیش می آید به واسطه ائتلاف ما هم مطلع می شدیم و چون تا به حال از این مطلب مذاکره نبود بنده از کیفیات بی اطلاع بودم و اینکه یک نفر از آقایان نمایندگان فرمودند به نام اقلیت اظهار می کنم هم چنان که آقایان وزراء فرمودند بنده تا امروز در اینجا اقلیت و اکثریت نشنیده بودم و بین نمایندگان یک ائتلافی بود و بلکه اخیراً عنوان اتحاد بود حالا اگر این نظر برای قسمتی از نمایندگان پیش آمده باشد البته باید باقی دیگر از حال فکری به کنند یعنی بدانند این اکثریت راجع به یک عده از نمایندگان که در یک حزب هستند یا با اتفاق بعضی بی طرف ها و نمی توانم بگویم جز اینکه نظر من این است و تصور می کنم هیچ حزب و قسمتی نمی تواند در این موقع مملکت یک اکثریت و اقلیتی قبول کند و به نام اکثریت مشغول کار شود یعنی با این مشکلاتی که در این مورد احساس می کند هیچ حزبی تعهد مسئولیت را نخواهد کرد اما در موضوع استیضاح به عقیده بنده این استیضاح ارجع به هیئت وزراء می شود چون همچو احساس می کنم که خیلی از نمایندگان به واسطه احترازی که از بحران دار ند شاید در موقع رأی دادن رأی بد هند و یک اکثریت طبیعی برای این مسئله پیدا شود ولی نباید این مسئله را اشتباه کرد که هرگز این اکثریت اکثریتی نیست که بتواند مسئولیت یک مملکت و دولتی را به گردن به گیرد و به سهولت یک کابینه را معرفی کند ولی به این نظر که باید از یک خطری که به نظر می آید ( یعنی بحران ) جلوگیری شود شاید رأی به دهند چون این قدر وقتی نیست دو ماه است که از موقع بحران و آن واقع و قضیه ها که وحشت پیدا شود به این نقطه نظر است نه از راه مسئولیت اداره کردن مملکت .

آقای ملک الشعراء فرمایشی دار ید .

ملک الشعراء ـ بنده چون به کافی بودن مذاکره رأی داده ام دیگر عرضی نمی کنم .

مدرس ـ در مذاکراتی که بنده کردم یا بعدها می کنم یا قبل از این کرده ام هیچ نظر شخصی در کار نبوده حالا که آمدم نشستم می بینم همه مرا مطرح مذاکره کرده اند اگر می دانستم همچه فایده در وجود من است قبل از وزراء‌ حرف می زدم که مرا مطرح مذاکره قرار دهند نه هیئت دولت و وزراء را خیلی چیز عجیب و غریبی است کسی که نمی تواند جواب بدهد فحش می دهد جنگ اصفهانی این جور معروف است دو نفر تا هم نزاع می کنند چون نمی توانند همدیگر را کتک بزنند بهم فحش می دهند بنده یک مسئله در اینجا عنوان کردم آقایان بنده را مطرح مذاکره قرار می دهند بر فرض من هم از میان رفتم چه فایده دارد خیلی غریب است بنده به شخص حرف خودم متعرض اشخاص نشدم کی گفت من پارلمان را باز می کنم بنده هم یکی از افراد نمایندگانم کی هم چه ادعائی کردم که این طور فرمایشات را می فرمائید نسبت سر کوچه را به کلی دادم خیلی عجیب است هر کسی نمی تواند و بلد نیست به دلیل جواب بدهد لازم نیست فحش بدهد اما مسئلة که خیلی ضرر دارد و برای مملکت ضررش از همه بیشتر است همان مسئله اقلیت و اکتریت است چون در آن روزهای قدیم دیدیم کار مجلس را به کجا رساند لهذا در این دوره از این لفظ اجتناب کردیم و بنابراین بود ه هر مطلبی به میان می آید یک جمعی مذاکره کنند دیگران اگر موافقند موافقت کنند و الا ساکت باشند اما امروز می بینم اکتریت دست کسی است که زیاد تر فحش می دهد اکثریت دست کسی است که می خواهد مملکت را رو به رو لوسینی ببرد حکایت مجلس حکایت فحش دادن نیست حکایت افتضاح کردن نیست حالا که بنده از این مجلس می روم ابداً حاضر نیستم به این مجلس بیایم تا اقلیت یک کابینه تشکیل بدهد .

رئیس ـ حالا آقایان مذاکره را کافی می دانند یا خیر ( گفته شد کافی است ) رأی می گیریم به اینکه مذاکره را کافی می دانند قیام نمایند .

( عده کثیری قیام نمودند ) .

رئیس ـ مذاکره را کافی دانستند سه فقره پیشنهاد شده است یک پیشنهاد از طرف آقای حاج شیخ حسین یزدی است که در موضوع این استیضاح رأی ساکت گرفته شود تا بعد حقیقت مکشوف شود یک پیشنهادی هم از طرف آقا سید محمد رضا رسیده است که رأی منفی راجع به وزیر داخله گرفته شود و آقای آقا سید فاضل پیشنهاد می کنند رأی مثبت نسبت به وزراء گرفته شود پنج نفر از آقایان هم تقاضا کرده اند که رأی ساکت گرفته می شود به ورقه رأی گرفته شود و موافق نظامنامه اگر رأی ساکت را تقاضا کنند حق تقدم دارد آقایان وزرای که تشریف ندار ند به بینیم رأی ساکت را قبول می کنند یا نه .

سردار معظم ـ با این وضعی که پیش آمد و آقایان وزراء‌ به عنوان تعرض و استعفا رفتند به عقیده بنده موضوع هر سه فقره رأی از میان رفته آنها که رفته اند برای کی رأی می گیرید .

رئیس ـ رفتن آنها مانع از مذاکره ما نمی شود .

سردار معظم ـ چرا مانع نمی شود این رأی در اعتبار نامه وکیل نیست که غیبت او مانع از رسیدگی نباشد این مسئله درباره نمایندگان صحیح است ولی در موضوع وزراء باید به بینیم دولت به چه متقاعد می شود خود

هیئت دولت باید این تکلیف را معین کند و الا وکلاء چطور می توانستند معین کنند .

رئیس ـ عجالتاً چاره ای که هست گویا تنفس است اگر مخالفی نباشد چند دقیقه تنفس داده می شود

در این موقع نمایندگان برای تنفس از مجلس خارج شد ند و مجدداً یک ساعت قبل از غروب جلسه تشکیل شد .

رئیس ـ راجع به استیضاحی که شده است به آقایان عرض کردم سه فقره پیشنهاد شده است یکی رأی ساکت یکی رأی مثبت و یک فقره هم رأی منفی مطابق نظامنامه رأی ساکت حق تقدم دارد و اول باید رأی گرفته شود ولی قبل از اینکه رأی بگیریم باید عقیده هیئت وزراء معلوم شود که ببینیم رأی ساکت را قبول دار ند یا خیر چون آقایان وزراء تشریف برد ند و دور نیست بخواهند تبادل افکاری به کنند ما هم از عقیده ایشان مسبوق نیستیم و نم توان امروز در این باب رأی گرفت پس بهتر این است که این مسئله را محول کنیم به جلسه دیگر که در باب آراء و مثبت و منفی رأی بگیریم پس اگر مخالف نباشد جلسه را ختم می کنیم جلسه دیگر روز ۳ شنبه دستور هم اول مسئله أخذ رأی راجع به استیضاح دیگری دستور سابق به علاوه قانون دخانیات که البته تا آن وقت حاضر خواهد شد .

سردار معظم ـ شاید قانون دخانیات هم تا جلسه آتیه نرسد یا قانون دخانیات خواهد رسید یا قانون مستغلات .

رئیس ـ بسیار خوب در دستور یا قانون دخانیات خواهد بود یا قانون مستغلات .

طباطبائی ـ به عقیده بنده خوب است راپورت کمیسیون عرایض و مرخصی راجع به مرخصی آقای شریف العلماء امروز رأی گرفته شود .

رئیس ـ آقای شریف العلماء چهل روز تقاضای مرخصی کرده اند و کمیسیون هم تصویب کرده است باید رأی بگیریم ـ آقایانی که مرخصی چهل روزه آقای شریف العلماء را تصویب می کنند قیام نمایند .

( عده کثیری قیام نمودند )

رئیس ـ تصویب شد .

( مجلس تقریباً سه ربع قبل از غروب ختم شد )