مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ مهر ۱۳۳۵ نشست ۱۷
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۵
سال دوازدهم
شماره مسلسل
دوره نوزدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
جلسه
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۳ مهر ۱۳۳۵ نشست ۱۷
فهرست مطالب:
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۹
جلسه: ۱۷
صورتمشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه سوم مهرماه ۱۳۳۵
فهرست مطالب:
۱ - تصویب صورتمجلس
۲ - اجرای مراسم تحلیف به وسیله آقای پردلی
۳ - تصویب اعتبارنامه آقای پردلی
۴ - تقدیم چند فقره سؤال به وسیله آقای ارباب
۵ - سؤال آقای قناتآبادی راجع به هزینه زندگی و جواب آقای وزیر کشور
۶ - تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای قناتآبادی
۷ - سؤال آقای عمیدینوری راجع به افزایش سرمایه بانک کشاورزی و جواب آقای وزیر دارایی
۸ - سؤال آقای کیکاوسی راجع به تغییر مرکز استان بلوچستان و جواب آقای وزیر کشور
۹ - سؤال آقای دکتر راجی راجع به مبلغی که از عواید نفت برای عمران خوزستان اختصاص داده شده و جواب آقای وزیر دارایی
۱۰ - تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای دکتر مشیرفاطمی
۱۱ - تعیین موقع جلسه بعد - ختم جلسه
مجلس ساعت نه و چهل و پنج دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید
۱- تصویب صورت مجلس رئیس ـ صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود
(بشرح زیر نخوانده شد)
۲- غائبین با اجازه ـ آقایان: بهادری. دکتر افشار. دکتر بینا. بزرگ ابراهیمی. دکتر عدل. دکتر اسدی. قبادیانی. غضنفری. سعیدی شادلو. محمود ذوالفقاری. دکتر امین. دکتر سعید حکمت .. مهندس فروهر. مهندس فیروز. مهندس ظفر. جلیلوند. حلیلی
غائبین بی اجازه ـ آقایان: دکترطاهری. تجدد. دکترامیر اصلان افشار. مهندس شیبانی. تیمور تاش. دولت آبادی برومند. معین زاده. مجید ابراهیمی. مهندس هدایت. خرازی. سالار بهزادی. دکتر دادفر. هدی دکترنفیسی. دکتروکیل. دهقان. مسعودی. باقر بوشهری. قرشی فرود.
دیر آمدة با اجازه ـ آقای دکتر عمیدی یک ساعت
رئیس ـ نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس جلسه قبل تصویب شد
رئیس ـ وارد دستور میشویم اقای علم فرمایشی داشتید؟
علم ـ بنده عرضی ندارم برای جواب سؤایها حاضرم
۲- اجرای مراسم تحلیف بوسیله آقای پردلی
رئیس ـ آقای پردلی باید سوگند یاد کنند بفرمائید (در انی موقع کلام الله مجید را با احترامات لازم بتالار جلسه آورده و در محل نطق آقای پردلی قسم نامه را بشرح ذیل قرائت و امضاء نمودند) من که در ذیل امضاء مینمایم خداوند را بشهادت میطلبم و بفرآن قسم یاد میکنم مادام که حقوق مجلس و مجلسین مطابق قانون اساسی محفوظ و مجری است تکالیفی را که بمن رجوع شده است مهمالمکن با کمال راستی و درستی و جد و جهد انجام بدهم و نسبت باعلیحضرت شاهنشاه متبوع عادل و مفخم خود صدیق و راستگو باشم و باساس سلطنت و حقوق ملت خیانت ننمایم و هیچ منظوری نداشته باشم جز قواید و مصالح دولت و ملت ایران
۳- تصویب اعتبار نامه آقا پردلی
رئیس ـ آقای دکتر جهانشاهی بفرمائید. (آقای دکتر جهانشاهی گزارش شعبه سوم راجع بانتخابات زابل و نمایندگی آقای ابراهیم پردلی را بشرح آتی قرائت نمودند) پرونده انتخاباتی نوزدهمین دوره قانون نگذاری شهرستان زابل حاکی است که بموجب ماده ۱۴ قانون انتخابات در تاریخ ۳۵/۴/۱۸ فرمانداری از ۳۶ نفر طبقات ششگانه و معتمدین دعوت بعمل آورده و پس از انتخاب اعضاء اصلی و علی البدل و هیئت رئیسه و تعیین انجمنهای فرعی و روزهای سه شنبه ۲۶ و چهار شنبه ۲۷ تیر ماه بتوزیع تعرفه و اخذ رأی اقدام و بلافاصله شرع باستخراج و قرائت آراء گردید در نتیجه از ۱۱۷۱۳ رأی مأخوذه آقا ابراهیم پردلی با کثریت ۸۷۹۱ رأی حائز اکثریت شناخته شدند و چون در مدت وصولی شکایات اعتراضی بدفتر انجمن نرسیده لذا درتاریخ ششم مرداد ماه اعتبار نامه به بنام ایشان صادر و انجمن انحلال خود را اعلام میدراد شعبه سوم پس از رسیدگی بمحتویات پرونده چون اعتراضی نرسیده بود صحت جریان انتخابات نوزدهمین دوره قانون گذاری زابل و نمایندگی آقای ابراهیم پردلی را تأیید اینک گزارش آنرا تقدیم مجلس شورای ملی مینماید
رئیس ـ نمایندگی آقا پردلی تصویب شده (نمایندگان مبارک است)
۴- تقدیم چند فقره سؤال بوسیله آقای ارباب
رئیس ـ آقای ارباب
ارباب ـ سؤالهائی است که از دولت که تقدیم میکنم مقرر بفرمائید زودتر برای جواب حاضر بشوند
۵- سؤال آقا قنات آبادی راجع بترقی هزینه زندگی و جوابت آقای وزیر کشور
رئیس ـ امروز سؤالات مطرح است آقای قنات آبادی
قنات آبادی ـ بعضی از وقایع مثل رخت بعد از عید میشود که معروف است
+میگویند لباس و رخت بعد از عید برای گل قاپوق خوب است حالا کار این سؤالها و جوابها در پارلمان هم بعضیهایش مثل آنها میشود منجمله همین سؤالی که من از دولت جناب آقای علاء کردم اصل سؤال مربوط باین است که چرا اینقدر قیمت مایحتاج عمومی گران شده و دولت یعنی سیاست دولت جناب آقای علاء که همه اش یک سیاست مبارزه با فساد، یا کارهای بد، یا ناامنی، باظلم خلاصه همه اش سرتاسر مبارزه است دولت جناب آقای علاء چه سیاستی برای مبارزه با گرانی اتخاذ فرمودهاند البته این سؤال را بنده قریب سه ماه قبل تقدیم کرده بودم یک ماه یک ماه ونیم ک نوبت طرح این سؤال رسیده بود دو ماه هم که تعطیل بود معذلک کله وضع هم فرقی نکرده (دکتر راجی ـ چرا گران تر هم شده) اجازه بفرمائید حوصله بفرمائید یعنی از نظر ارزانی و اینها فرقی نکرده که بگوئیم موضوع سؤال منتفی شده بلکه بتصدیق مردم و بقول آقایان گرانتر شده است و اما من اساساً نمیخواستم این سوال را مطرح بکنم و رویش صحبت کنم چون میدانستم نتیجه طرح این سؤال این است که بنده میآیم اینجا عرض میکنم که آقای دولت آقایان مسئولین امور خوار بار و مایحتاج زندگی مردم گرانست و مسئول این امر وزیر کشور یا خود جناب آقای علاء میآید و میگوید نخیر گران نیست هر چه ما میگوئیم مردم غذا و مایحتاج عمومی را گران تهیه میکنند آقایان میگویند که نه نتیجه این سؤال و جواب غیر از این چیز دیگری نیست اما در این چند روز یک جریاناتی اتفاق افتاد و یک لوایحی اعضای کابینه تقدیم مجلس یا کمیسیونها کردند که واقعاً مرا بیک فکری خاصی متوجه کرد و آن این است که ما میبینیم دولت لایحه حکومت نظامی میاورد بمجلس، دولت لایحه مجازات مثلا مترکبین قاچاق میآورد بمجلس دولت لایحه میآورد که اگر کسی گرانفروشی کرد شلاقش بزنند دولت لایحه میآورد اگر کسی نفس کشید نفسش را حبس کند دولت لایحه میآورد اگر کسی اظهار عقیده کرد زبانش را ببرند و اکثراًب ا توجه به اوضاع و احوال نمایندگان مجلسین و بعضی از این لوایح را تصویب میکنند.
بعضیها هم همینطور میماند من میخواهم این سوال را بکنم دولت که مینشیند فکر میکند که روزنامه نویس حق ندارد انتقاد بکند حق ندارد به کسی بگوید که آقا شما دستت یک مقداری کج است شما فکرت کج است شما عملت کج است این دولت که اینطور سعی میکند نفس هر منتفسی را ببندد دو یک لایحه میآورد و به کمیسیون میدهد که اگر روزنامه نویس اهانت کرد این باید از خانه کار و زندگیش بیفتد قلمش بشکند و روزنامه ننویسد و قبلا بهش میزند این دولت چرا یک مرتبه در صدد این بر نیامده است که یک لایحه بیاورد و وضع زندگی مردم را تثبیت بکند ما که این همه لوایح از این قبیل را باید تصویب بکنیم از دولت این را میخواهیم که یکمرتبه یک لایحه بمجلس تقدیم کند برای خاطر مردم، بمردم بگوید نفس نکشید خیلی خوب نکشید صدایت هم در نیاید خیلی خوب روزنامه نویس هم انتقاد نکند صحبت فرد و شخص نیست ممکن است یک روزنامه بمن بد گفته باشد بآقا هم بد گفته باشد بیک وکیل مجلس هم بد گفته باشد اولا یک وکیل مجلس هیچ وقت مجلس نیست یک وزیر هیچ وقت کابینه نیست یک روزنامه نویس هیچوقت مطبوعات نیست ممکن است در تمام این صنفها یک وکیل بد باشد یک وزیر بد باشد یک روزنامه نویس بد باشد هیچ وقت بنام اینکه شمس قنات آبادی نماینده مجلس بد است نمیگویند که پارلمان بد است و چوب را بردارند و مجلس را بکوبند این مبارزه با مشروطیت و پارلمان است اگر وزراء هیچ کدامشان بد نیستند یک وقت همچو فکری نکنید ماشاءالله همه شان فرشته مطلقند اما اگر یک وقتی یک وزیر ی بد بود اگر یک کسی چوب را برداشت و بهیأت دولت زد این بی عدالتی کرده این ظلم کرده اگر یک روزنامه نویسی هم بد بود نباید چوب را دست گرفت و همه را کوفت و نفس همه را بند آورد البته همان بد را هم باید در محکمه تحکم قانون و بموجب قانون تو دهنش زد و جلوگیری کرد از اعمال بدش ولی قصاص قبل از جنایت در هیچ منطقی در هیچ عرفی در هیچ ملتی حتی در میان وحشی ترین قبایل هم وجود نداشته آدم را که کشتند بعد قاتل را بدار میزنند غرض اینکه میخواهم بدانم دولت که اینقدر دلش برای همه چیز میسوزد و توجه باین نکات ریز دارد که اگر یک کسی نفس بکشد و نفسش اهانت بوزیر بوکیل تلقی بشود تا زمانیکه محکمه تکلیفش را معین نکرده دیگر حق ندارد نفس بکشد اینقدر در این امور متوجه است چرا یکدفعه هم یک لایحه نمیآورد که تکلیف نان خوردن مردم معلوم بشود تکلیف مایحتاج مردم معلوم شود علت اینکه من امروز این سؤال را خواستم مطرح بشود اینجا است والا علی الرسم من میدانم که بنده میگویم آقا مردم نسبت بسال قبل خوار بار و مایحتاج زندگیشان حداقل پنجاه در صد گرانتر شده و نماینده دولت هم میگوید آقا تو بی خود میگوئی مردم نسبت سال قبل بسیار بسیار وضعشان بهتر است کرایه خانه ارزان شده قیمت خوار بار ارزان شده قیمت گندم ارزان شده الی غیر النهایه این یک مطلبی است که همیشه بین ما مورد گفتگو بوده که مردم باید مخارجشان را روزمره تأمین کنند و بین دولت و آنائیکه نمیدانند از کجا مآید و بکجا میرود این اختلاف همیشه وجود دارد آن آقائیکه در زمستان در یک اطاقی نشسته و بخاری هم برایش هست و حرارت هم هست اصلا حس نمیتواند بکند که در سرما مردم چه حالی دارند پایش را هم روی پایش میاندازد و میگوید که تک هوا شکسته است آن کسانی که احتیاج ندارند باینکه مایحتاج زندگیشان را روزمره تهیه کنند نمیدانند امروز نرخ خیال چیست نرخ پنیر چیست نرخ نان چیست عرض کردم یکروز توی این مملکت خیار مسئله روز شده بود و متأسفانه دولت نتوانست مسئله روز را که خیار بود حلش بکند عرض و مقصود من ای این سؤال این است که بگویم خوب آقای اینهمه لوایح را که از این قبیل بمجلس میآورند تکلیف زندگی نود درصد مردم که مایحتاجشان را روزانه باید تهیه کنند چیست؟
ومن نمیخواهم بگویم که همین مردم همه امام جعفر صادق هستند خیر محتکر هست گرانفروش هست قاچاق چی هست اما شما کی یک راه صحیح را اتخاذ کردید برای مبارزه با این عناصر و با این اشخاص تا مردم بتوانند مایحتاج زندگی خودشان را بمقدار در آمدی که دارند تهیه کنند (احسنت)
رئیس ـ آقای وزیر کشور
وزیر کشور (علم)ـ بنده نمیدانم جواب کدام سؤال نماینده محترم را عرض کنم وضع گرانی یا موضوع روزنامهها (قنات آبادی ـ همان گرانی را بفرمائید) عرض کنم در مورد گرانی بنده میترسم اگر بخواهم وارد جزئیات بشوم خیلی وقت آقایان را بگیرم ولی چونکه یک مطلبی است که خیلی مایه الابتلاء مردم است و به بنده هم ماموریت داده شده که این جواب را عرض کنم ناچارم یک مقدار خیلی مختصری عرض کنم گو انیکه نه عالم اقتصاد هستم و نه ادعا دارم در این در این مسائل از لحاظ علمی چیزی میدانم (قنات آبادی ـ شکسته نفسی میفرمائید) اما چون در کابینه اتفاقاً وزارت خانه این که ارتباط دارد با شهرداریها و تا اندازهای با مایحتاج اولیه زندگی مردم بنده متصدیش هستم این است که ناچار جواب را عرض میکنم و ناچارم که آن بدیهیاتی که بنظر خودم میرسد گو اینکه پایه علمی هم نداشته باشد بعرضتان برسانم و اگر وقت مجلس را میگیرم امیدوارم من را ببخشید (بور بور ـ این سؤال مربوط بوزارت دارائی و کشاورزی است وزارت دارائی و کشاورزی باید جواب بدهند) عرض کنم اول باید دید که علت گرانی چیست؟ علت گرانی بنظر بنده دو مسئله است یکی این است که شما یک جنسی که میخواهید کم پیدا است دیگری اینکه جنسی که میخواهید پیدا هست ولی پولی که باید در مقابل آن بپردازید زیاد است اینها دو مسئله مختلف است (مهندس اردبیلیی ـ عرضه و تقاضا) بنظر بنده الان در مملکت ما تقریباً وضع دوم پیدا شده یعنی اگر بعضی اجناس طرف احتیاجتان هست باید نسبت پول زیادتری بپردازید و همیشه فکر آقایان این است که نسبت به پارسال و نسبت بدوسال قبل و یا نسبت به پنج سال قبل قیمت بالا رفته است این یک چیزی است که همه احساس میکنند ما هم که در دولت هستیم احساس میکنیم آقایانی هم که درمجلس هستند احساس میفرمایند این یک مسئله غیر قابل اجتنابی است مختص بایران نیست (صحیح است) در تمام دنیا هست علتش هم بنظر بنده خیلی روشن است ملاحظه بفرمائید این یک چیز بدیهی است بنظر بنده هر چه گردش پول زیادتر شد و هر چه پول زیادتر شد بهر صورت برای مایحتاج باید مقدار بیشتری پول داد بنده خاطرم میآید که وقتی میگفتند شما استخوانهایتان پوک است برای اینکه روغن یک من یک قران نخوردهاید این را همه قدیمیها بما میگفتند و حالا هم میگویند ولی آنوقت که قیمت روغن نیکمن یکقران بود تمام مالیات سیستان ۵۰۰ تومان بود ملاحظه بفرمائید یعنی مقدار پول خیلی کم بود و تمام مالیات و جمع بود چه کل مملکت مثلا ۱۴ میلیون تومان بود همه چیزش اما الان یک میلیارد و چهار صد میلیون تومان است (وزیر دارائی ـ بیشتر است (اگر درست عرض نمیکنم تصحیح بفرمائید بهر صورت اینکه مقایسه میکنیم میگوئیم نسبت بسال قبل ما وضعمان گران تر شده است یک مسئله ایست که همیشه بطور قطع اینطور میشود و غیر قابل اجتناب است اما بابد دید که اصولا این مطلب چه ضرری بمردم میزند یعنن وقتی که شما برای یک کیلو بادمجان باید پول زیادتر بدهید آن خارج از امکان شما هست یا نه؟ بنظر بنده اگر یک مسئله در مملکت ما حل بشود تمام این مطالب حل خواهد شد و آن مسئله کارمندان دولت است یعنی طبق حقوق بگیر والا بنده عمله که پارسال فرض بفرمائید بادمجان را یک من سه تومان میخریدم یا یک کیلو فلانقدر حقوقم هم در روز پنج تومان بود ولی امسال که بادمجان یک کیلو شش تومان است حقوق بنده هم روزی ۱۲ تومان و بنده هیچ تقاوتی در وضعم ندارد (دکتر پیر نیا ـ هیچ معلوم نیست که اینطور باشد) اما اینکه فرمودید آقای دکتر پیر نیا معلوم نیست ممکن است یک تناسبی بین گران شدن اجناس و بالا رفتن در آمد نباشد یعنی این تناسب زیاد و رعایت نشده باشد (دکتر پیر نیا همین است)
+حال این مطالبی است که خیلی باید درش دقت بشود بندة وزیر کشور نمیتوانم همینطور بلافاصله جواب عرض کرده باشم اینکه بنده را امروز وارد این بحث شدم خیلی معذرت میخواهم از اداره شهرداریها یک جوابی نوشته بودند که در جواب جنابعالی عرض کنم و دیشب ببنده دادند و تمام عبارتست از اینکه اقدامات شهرداری چیست و چه کرده کی شلاق زده و فلان کرده و کجایش درست شده. (اردلان ـ این کارها صد دینار ارزش ندارد) بنده این قسمت را میخواستم بعداً بعرضتان برسانم علت اینکه این مقدمات را خواستم قبلا عرض کرده باشم این بود که خواستم بعرضتان برسانم که اگر ما مطلب حقوق بگیر را حل بکنیم بنظر بنده خیلی از مشکلات حل شده و این مسئله حقوق بگیر هم کار آسانی نیست یعنی مسئلهای نیست که تنها ما گرفتارش شده باشیم اتفاقاً بنده همین سفر اخیر که در آلمان بودم چون قبلا یک مأموری فرستاده بودیم که مطالعه کند در وضع فعلی خوار بار و حقوق و هزینه زندگی کارمندان اتفاقاً در همانجا این گزارش را آن مأمور بمن داد و بنده هم در محل دقت کردم که یک مطالعاتی بکنم اصولا در تمام ممالک دنیا گرفتار طبقه حقوق بگیرها هستند و آلمان غربی همین الان چون خیلی فعالیت زیاد شده کار خیلی زیاد شده پول زیاد شده در گردش هست مردم میتوانند پول زیاد خرج بکنند بندهای که امروز صد تومان گیرم میآید هیچ برایم تفاوت نمیکند که برنج را بخرام یک من دو تومان یا بخرم یک من ۱۵ قران یا بخرم یک من یک تومان بهر حال من پول خیلی بیشتر از آن دارم که باین چیزها فکر بکنم و الان عین این مسئله در آلمان غربی هست بنابراین کاری که کردهاند این است که تمام اعتبارات را محدود کردهاند یعنی اگر بنده خواستم یک منزل بسازم و بانک ساختمان آلمان بمن میداد بیست هزار تومان که در فاصله بیست سال پس بدهم حالا کردهاند ده هزار تومان در فاصله پنج سال برای اینکه اینقدر دست من باز نباشد و پول اینقدر در جریان نباشد و در دست مردم باشد که آن طبقهای که حقوق بگیرند و در آمد ثابت دارند نتوانند از عهده مخارج زندگی بر آیند این یک اصل مسلمی است و بنده نظر خودم را عرض میکنم بنابراین اگر شما هر سال بخودتان فشار میاورید که آقا عجب بدبختی است ما امسال ازسال گذشته فلان جنس را گرانتر میخریم این یک مطلبی است که خواهی نخواهی پیش میاید و این مابه الابتلاء دنیا است در انگلستان هم خیلی سعی کردند که نگذارند هزینه زندگی برود بالا با وصف این بعد از جنگ تا حالا ده در صد هزینه زندگی رفته است بالا با اینکه انگلستان از ممالکی است که صددر صد سعی کرده است که مخصوصاً مواد اولیه یعنی مواد طرف احتیاج مردم را کنترل بکند اما در عین حال در این مسئلهای که بنده عرض میکنم نمیخواهم عرض کنم دولت باید دستش را روی دست بگذارد و به بیند که زندگی میرود بالا و هیچ کاری هم نکند چند چیز الان در ایران ما به الاحتیاج عامه مردم است یکی قماش یکی قند و شکر است یکی نان و گوشت است و یکی هم مسکن است اینها مسائلی است ه ما به الابتلاء عموم مردم است درست است که ما آمدیم قند و شکر را گران کردیم و بنده از آقایان میپرسم که با این سیاستی که وزارت دارائی اتخاذ کرد یعنی مقدار پخش را زیاد کرد آقایان همه از ولایات تشریف آوردید آیا توجه فرمودید و تصدیق دارید که در ولایات قیمت قند و شکر در بازار تنزل کرده؟ این یک مطلبی است که همه آقایان گمان میکنم قبول بفرمائید (صحیح است) عرض کنم قیمت قماش، اینها را بنده با اطلاع عرض میکنم قیمت قماش از پارسال تا حالا فرقی نکرده و گرانتر نشده نان در تهران تفاوت نکرده در ولایات یک قدری روی همین حسابی که شاید کرده بودند که در کرمان سیل آمده و چه شده یک مقداری قیمت گندم ترقی کرده بود ولی بنده اطمینان میدهم که بزودی تنزل خواهد کرد گو اینکه اصولا تنزل قیمت گندم هم معلوم نیست ه بمصلحت مملکت باشد ولی بهر صورت از این هو و جنجال جلوگیری خواهد شد بجهت این که ما اطلاع کامل داریم و رقم داریم که خیلی بیش از آنکه تلفات بگندم آمده و گندم وارد مملکت شده همین الان سی هزار تن شرکت ملی نفت وارد کرده است برای مصرف خودش پنجاه هزار تن وزارت دارائی وارد کرده بیست هزار تن دولت امریکا بما داده ده هزار تن دولت روس بما داده بنا بر این خیلی بیش از آن مقداری که گندم در ایران تلف شده گندم وارد شده است و اگر یک عدهای میخواستند سر و صدا بکنند و قیمت را ببرند بالا و استفاده کنند بنتیجه نخواهد رسید بجهت این که ما با دست بازتری گندم در بازار خواهیم فروخت حالا فرض بفرمائید که بنده احتکار بکنم بعد پشیمان خواهم شد هر کس احتکار بکند پشیمان خواهد شد یک اقدامات مهمی هم الان در دست است که جناب آقای وزیر دارائی تعقیب میفرمایند و من اطمینان میدهم که از این حیث کوچکترین نگرانی نیست و هر جا که قدری نرخ بالا رفت با کمال آسانی و بادست باز با محتکرین مبارزه خواهیم کرد (اکبر ـ اکثریت نیست)
رئیس ـ کی گفت که اکثریت نیست اکثریت هست نصف بعلاوه یک نفر عده حضاری کافی است.
وزیر کشور ـ و بهر صورت دولت نباید دست روی دست بگذارد بخیال اینکه گران شدن یک امر طبیعی است از هر اقدامی صرفنظر بکند. در مسأله مسکن که بنظر بنده ما به الابتلاء عموم است و بیشتر در تهران این گرفتاری هست ما قوانینی در این زمینه تقدیم مجلس خواهیم کرد و این مسئله یعنی مسأله عرضه مسکن ظرف سه سال تا پنج سال حل خواهد شد یعنی اینقدر عرضه خواهد شد و تسهیلاتی در کار ساختمان فراهم خواهد شد که مسأله عرضه خانه بمردم حل بشود ولی اینکاری نیست که فردا صبح آقایان نتیجه اش را ببینند اقلا سه سال پنج سال وقت میخواهد مطلب سوخت را بنده تصدیق میکنم که بتناسب سایر اجناس یک مقداری بالا رفته ولی اگر یک مقداری قیمت سوخت بالا میرود در ازای حفظ جنگلهای ما خیلی غیر محسوس است و این را نیز عرض بکنم که با فوران نفت قم خیلی امیدواری هست که اصولا قیمت سوخت هم در ایران بقدری پائین برود که قابل تصور نباشد همین الان ما یک مطالعاتی داریم که شاید قیمت برق تهران خیلی، خیلی کم بشود ولی همین مقداری که توانستیم استفاده بکنیم از چاه نفت قم قیمت الکتریک را در تهران پائین خواهد آورد یک مسأله دیگر این مسئله عرضه است میفرمائید که برق کم است بهمه نمیرسد ملاحظه بفرمائید این یک مطلبی نیست که بتوانیم پس فردا حلش کنیم الان دو کارخانه پنجهزار کیلواتی را مشغول نصب هستند که بزودی بکار خواهند افتاد.
اما خیال نفرمائید این دوکارخانه هم که بکار افتاد باز رفع احتیاج تهران خواهد شد ابداً نخواهد شد (یکی از نمایندگان ـ شهرداری گفت که بتمام تقاضا کنندگان سابق برق میدهد .) آن مسئله دیگری است که بنده اگر بخواهم وارد همه جزئیات بشوم وقت زیاد میگیرد میترسم خسته تان بکنم اما گوشت، آقایان تصدیق بفرمائید که از همیشه و لو نسبت بدوسال پیش ارزان است میوه هم ارزانتر است روغن یک قدری رفته بالا ولی اطمینان میدهم که بیست روز دیگر میآید پائین دلائلی دارم خودمان روغن ببازار عرضه خواهیم کرد بنابراین ما بیکار ننشستهایم و از آقایان انصاف میخواهم هر قسمت که میفرمایند انصافاً گرانتر شده است بنده قبول میکنم گران تر شده است چنانچه نسبت بسوخت این مطلب را قبول دارم راجع بمسکن قبول دارم راجع ببرنج اطلاع دارم الان درست نظرم نیست ولی خیلی چیزها است که باید قبول بفرمائید پائین رفته اما پائین رفتن غلط است پس اگر انتظار داشته باشم که پائین برود این را با این جریان پولی که در ایران هست بودجه مان همه سال میرود بالا مخارج سازمان برنامه هست کنتراتچی پول گیرش میاید بنا پول گیرش میأید عمله پول گیرش میآید کار گر پول گیرش میآید این مسلم است که قیمت را میبرد بالا هیچ تردیدی ندارد وصف این ما در قسمتهای اساسی دائماً در فکر هستیم یعنی در قسمتهای که ما با الاحتیاج اولیه مردم است و یک نکته دیگری که میخواستم عرض کنم آنرا هم آقایان نباید از نظر دور بدارند و آن اینست که سطح زندگی مردم هم بالا رفته یعنی بنده خیلی صریح بآقایان عرض میکنم بنده نمیدانم چه لغتی عرض بکنم اما خلاصه یک بچه خانی بودم در محل خودم خان زادهای بودم زندگی ام تأمین بود بنده همیشه صبحانه نان و ماست میخوردم ظهر نان و آبگوشت یاکشک فرض بفرمائید شاید احتمالا شب پلو میخوردم تازه زندگی بنده خیلی عالی بو الان از آقایان سؤال میکنم کدام یک از آقایان صبح نان و نکرده و مربا میل نمیفرمائید؟ تخم مرغ میل نمیفرمایند (چند نفر از نمایندگان ـ ما نمیخوریم) یا اگر خودتان میل نمیفرمائید لااقل بچه هایتان اصرار دارید که برسد (پرفسور اعلم ـ و میرسد) میدهید شب عید دلتان بادنجان میخواهد این بادنجان از بندر عباس میآید (مهدی ارباب ـ صحیح است) آقای ارباب تصدیق میفرمایند ملاحظه بفرمائید در این راهها بنده درست یادم نیست گویا شب عید امسال بود که سه کامیون بادنجان از بندر عباس آمده بود و ببنده گفته بودند که فقط یک کامیون مانده دو کامیون فاسد شده بود در راه حالا حل کردن این جریانات کار کوچکی نیست ما باید اول راه بند عباس را بسازیم همینطور نیست آقای ارباب؟ (مهدی ارباب ـ بسیار صحیح است) برای اینکه بادنجان را بیاورند برای اینکه ماهی دودی بیاورند باید چند تا اگن سردخانه بیاوریم که خریدهایم ما خریدهایم اولا بما تحویل ندادهاند فرض بفرمائید مثلا اگر پارسال ماهی در تهران یک کیلو شش تومان بود احتمال دارد اگر واگنها بیاید و بتوانیم شیلات جنوب را بتهران برسانیم شاید بشود یک کیلو دو تومان ما این واگنها را پارسال خریدهایم تا بحال بما تحویل ندادهاند کارخانه که در اختیار ما نیست بنابراین اینها طول زمان میخواهد خیلی از کارها هست که طول زمان میخواهد و در درجه اول راهسازی وسائل نقلیه است همه اینها وقت میخواهد و مطالعه میخواهد و هول هولکی نمیشود مثلا یکی از مسائلی که واقعاً صحیح نیست و ما اذعان میکنیم که انجام دادهایم و شاید کار خوبی نکردهایم این مسئله سختگیری فوق العاده است از طرف شهرداری که آقا فلان جنس را باین قیمت بفروش (یکی از
+نمایندگان ـ تمام بدبختی اینجا است) این تولید را کم میکند و در هیچ جای دنیا نظیر ندارد اما مادر یک موقعیت خاصی گیر کرده بودیم یعنی تا اینکه حساب کرده بودیم که یکقران قیمت هر کیلو قند و شکر و یا فرض بفرمائید یک شاهی بر قیمت هر دانه سیگار اضافه شده نباید این میزان قیمت اجناس را بالا ببرد یکمرتبه دیدیم که سلمانیها هم گفتند که پنج قران هم ما زیاد میکنیم بدون هیچ دلیلی بنابراین ما ناچار بودیم که سختگیری بکنیم و خیلی شدید بکنیم و یک کار غلطی که خودمان اذان داریم و بنده در اینجا بعض آقایان رساندم که ما باین کار رانده شدیم که این سختگیری را بکنیم و ابداً کار صحیحی نبود بجهت این که بی مناسبت روی همین هو و جنجال مثلا فرض کنید که شوفر تاکسی هم میگفت بنده ۲ تومان میخواهم بگیرم اگر این سختگیری را نمیکردیم جلوی این چیزها گرفته نمیشد بهر صورت اینها مسائلی است که خیلی درباره اش میشود صحبت کرد و خیلی هم آقایان میتوانند باز تشریف بیاورند اینجا و انتقاد بفرمایند ویا اینکه بفرمایند که فلان مطلب صحیح نیست و اگر بفرمایند که صحیح نیست ما پافشاری نداریم که بگوئیم صحیح است والا اینک دلایلمان را بعرض آقایان برسانیم و آقایان دلائلشان را بما بفرمایند بنده فکر میکنم بیش از این نباید وقت آقایان را بگیرم و باز هم اگر مطالبی در اینمورد آقایان اظهار بفرمایند باز هم بنده حاضرم که آنچه که کردهایم و آنچه خواهیم کرد بعرض آقایان برسانم (احسنت)
رئیس ـ آقای قنات آبادی یک تذکری هم لازم است بجنابعالی داده شود اولا مطابق ماده ۸۱ نماینده در دفعه اول پنج دقیقه در سؤالش وقت دارد و دفعه دوم ده دقیقه آقایان وزراء هم یک ربع ساعت باید مجموع بیاناتشان بیشتر نشود بفرمائید آقای قنات آبادی
قنات آبادی ـ من متأسفم که جناب آقا علم یک مطلبی را فرمودند و آن مطلب عبارت از این بود که خودشان فرمودند ه ماکشک میخوردیم و حالا پلو میخوریم آبگوشت میخوردیم و حالا مرغ میخوریم و از آقایان نمایندگان محترم مجلس هم سؤال فرمودند که شما کره و تخم مرغ میخورید البته همه هم تصدیق فرمودند همه مان هم میخوریم هر کس هم بگوید نمیخورد برای این است که مزاجش مقتضی نیست (خنده نمایندگان) اما یک مطلبی هست مطلب این است که مملکت هیأت دولت و نمایندگان مجلسین که نیستند مملکت و مردم غیر اینها هستند اصلا بحث راجع بگرانی هزینه زندگی هیأت دولت و نمایندگان مجلسین اصلا نبوده و نیست برای اینکه بالاخره اینها مردمانی برگزیدهای هستند و هر طور هم بشود بهر میزانی هم هزینه زندگی بالا برود قدرت خرید آقایان بالا خواهد رفت (حشمتی ـ اینطور هم نیست) صحیح میفرمائید مطلب سر این است که جناب آقا علم در خلال فرمایشاتشان یک مطلب اساسی را تذکر فرمودند و من هم قبول دارم بنده نمیخواهم بگویم که چرا قیمت اجناس و مایحتاج عمومی بالا میرود و بنده نمیخواهم فرمایشات ایشان را تکذیب بکنم و بگویم نخیر در اینجا و در دنیا همچو چیزی نیست نخیر در ایران و در تمام دنیا و بین همه ملل راقیه سال بسال قیمت زندگی از سال گذشته زیادتر میشود اما در کشورهای دیگر مسئولین امر میآیند می نشینند حساب میکنند عمل میکنند کوشش میکنند بتناسب بالا رفتن هزینه زندگی قدرت خرید مردم هم زیادتر مبشود و این آن مطلبی است که ما میگموئیم دولت جناب آقای علاء درباره اش چه کردهاند؟ والا ما نمیگوئیم که قیمت زندگی بالا نرود نخیر همه جای دنیا بالارمیرود آن چیزی که ما میخواهیم از دولت این است که اقدامات دولت برای بالارفتن قدرت خرید مردم چه شده است و چیست؟ این کار را البته نمیگوئیم امروز بکنند و فردا نتیجه اش را بما بگویند اما همینطور که هزینه زندگی تدریجاُ بالا میروید دولت هم از نظر رفاه مردم باید دارای یک نقشه و یک سیاستی باشد که تدریجاً قوه خرید مردم را بالا ببرد و الا مردم شب عید بادنجان نمیخواهند بادنجان مال طبقه ممتازه است که کیلوئی سه تومان چهار تومان پنج تومان، ده تومان میخرند شب عید مردم در کوچة اول زندگی ماندهاند مایحتاج ضروری زندگی شان را میخواهند و این ضروریات زندگی مردم است که روز بروز قیمتش بالا میرود و متأسفانه در قبالش هم سیاستی وجود ندارد که قوه خرید مردم هم اضافه بشود این اصل عرض بنده بود راجع باین مطلب
رئیس ـ آقای وزیر کشور
وزیر کشور ـ بنده میترسم دیگر بحث بادنجان و خیار آقایان را خیلی خسته کرده باشد فقط آن چیز اساسی را عرض میکنم بنده آن بادنجان را من باب مثال عرض کردم (قنات آبادی ـ من هم من باب مثال عرض کردم) ولی آنچه که عرض کردم ما به الاحتیاج مردم و طبقه سوم اگر بخودم اجازه بدهم که همچو چیزی عرض بکنم چون کلمه دیگری نیست که جانشین آن بکنم بهر صورت احتیاج عامه بچند چیز است مسکن است و قند و شکر است و گوشت و نان و سوخت و نسبت باینها بنده عرض کردم ما بیکار ننشستهایم راجع بقند و شکر عرض کردم چه سیاستی اتخاذ شد و آقایان تصدیق میفرمائید که مؤثر بود (قنات آبادی ـ یعنی در بازار سیاه) در بازار سیاه تنزل کرد (قنات آبادی ـ باج بازار سیاه را مصرف کننده فقیر میدهد مصرف کننده گرانتر میخرد) عرض کنم قماش را سعی کردیم در قبمتش تغییر پیدا نشود نسبت بسال گذشته باینکه تفاوت نرخ ارز هم آقایان میدانند حالا دیگر نرخ سه تومان نسبت بهیچ چیز جساب نمیکنند نسبت بنان عرض کردم سعی دولت این خواهد بود که در هیچ جا تغییری پیدا نشود و مسلم توفیق پیدا میکنیم بجهت اینکه اقدام کردهایم و هیچ چیز جلوی این اقدام را نخواهد گرفت بنده اطمینان دارم هر کس هم احتکار بکند در اشتباه است بنده شنیدم در یک جا هائی قیمت گندم بالا رفته است ولی مسلماً پائین خواهد آمد بنده اطمینان میدهم این اطمینان را میدهم مکرر عرض میکنم و تأکید هم میکنم که در این مسأله تردید نفرمائید.
عرض کنم راجع بمسکن یک قانونی در دست تهیه است که بعرض آقایان خواهد رسید اما این که قوه خرید مردم باید برود بالا اینها بحث اش خیلی طولانی است کار سازمان برنامه مان هم که باید یواش یواش پیش برود و کار پیدا بشود قوه تولید زارع باید زیاد بشود (صارمی ـ بحث همین جا است) کارگر باید مقدار زیاد تری مزد گیرش بیاید و هزار مطلب دیگر اینها را بنده نمیخواهم همه را اینجا عرض بکم من باب مثال باز هم عرض میکنم یکی از چیز هائی که هزینه زندگی را میاورد پائین پائین آوردن نرخ ارز است ولی فکر بفرمائید اگر نرخ ارز را پائین بیاوریم در صادراتمان چه مشکلی پیش میاید صادرات صرف نمیکند و اگر صادرات صرف نکند همین قوه خردید که مییفرمائید باید مردم داشته باشند از بین میرود اینها مسائلی است که خیلی بهم ارتباط دارد ولی بنده که مجدداُ آمدم اینجا فقط میخواستم عرض بکنم ما بیکار ننشستهایم منتهی اگر بخواهم همه اینها را اینجا عرض بکنم یک قسمتی شاید مصلحت نیست که اینجا عرض بکنم و یک قسمتی هم بی جهت وقت را میگیرد ممکن است آقایان تشریف بیاورید در هیئت دولت و در هر کجا که بفرامید توضیحات بیشتری بعرض آقایان خواهد رسید
۶- تقدیم یک فقره سؤال بوسیله آقای قنات آقادی
رئیس ـ آقای قنات آبادی
قنات آبادی ـ سؤالی است از دولت تقدیم میکنم
۷- سؤال آقای عمیدی نوری راجع بافزایش سرمایه بانک کشاورزی و جواب آقای وزیر دارائی
رئیس ـ آقا عمیدی نوری سؤال شما از وزارت دارائی مطرح است
عمیدی نوری ـ سؤال بنده راجع بموضوع بانک کشاورزی است که مبتلا به عموم همکاران محترم راجع بشهرستانها است (صحیح است) بحث بانک کشاورزی یک از مباحث اساسی مملکت ما است که اگر بخواهیم قدرت تولید را زیاد بکنیم بایستی دردرجه اول متوجه بانک کشاورزی باشیم چنانچه در کشورهای بزرگ دنیا این اساس برنامه تولیدیشان است در کشور ترکیه سه بانک کار اصلی سازمان برنامه را انجام میدهد یکی بانک کشاورزی، یکی بانک صنعتی و یکی بانک ساختمانی و این سه بانک هدایت میکند کشور را بسوی پیشرفت و بهمین جهت بانک کشاورزی ترکیه توانسته این موفقیت را بوجود بیاورد که پنجاه هزار تراکتور ترکیه داشته باشد و شاید یک میلیون دو میلیون تن غله صادر بکند (پرفسور اعلم ـ اشتباه میکنید) بنده پارسال آنجا بودنم جناب آقای پرفسور و صورت داشتم از ترکیه که صادر کرده بودند در ایران متأسفانه این توجه اساسی نمیشود ما یک قانونی گذراندیم در دوره ۱۸ بنام قانون تثبیت پشتوانه اسکناس که یک مادهای در آنجا بود ماده هفت که برای آقایان میخوانم
‹‹ ماده هفت ـ وامهائی که قسمت بانکی بانک ملی ایران بدولت و سازمان برنامه و شهرداریها و شرکتها و بنگاههای تشکیل یافته با سرمایه دولت میدهد (توجه بفرمائید شما تصویب کردهاید) منحصراً باید به مصرف عمران یا افزایش تولید کشور برسد ››
حتی قدری مجلس باین موضوع اهمیت داد و حقاً هم قابل اهمیت است. که یک تبصرهای باین ماده هفت ضمیمه هست تبصره چهار میگوید ‹‹ تخلف از مفاد این ماده بمنزله دخالت غیر قانونی در اموال عمومی میباشد و متخلف طبق قوانین مربوطه مجازات خواهد شد ››
بنده عقیدهام این است که اگر این ماده هفت یا همین تبصره جناب آقای علم بهمکار محترم جناب آقای شمس قناب آبادی جواب دادند اصلا پیش نمیآید چرا؟ برای اینکه تصمیم پارلمانی و قوه مقننه بر این شد که آنچه قرض داده میشود بدو مصرف عمران و اضافه تولید برسد حالا بنده یک صورتی هم دارم که ببینید چقدر بانک ملی وام داده این نصورت وضعیت یک ماهه ایست که بانکها همیشه میفرستند طبق این صورت بدهکاران ببانک ملی که عبارت از دلت باشد ـ۵۶۴ ،۵۸۹ ،۶۵۳ ،۳ ۴ریال بدهکار است ببنگاههای دولتی شرکتها بانکها شهرداریها که طبق ماده هفت این تبصره این که اگر تخلف شد اختلال است و قابل تعقیب است ببینیم چقدر داده شده است ۷۳۴،۱۶۱،۹۶۵،۶ ریال جمع این دو رقم بیش از ده میلیارد وپ انصد میلیون میشود کل وجوهی که اساساً در گردش است یازده میلیار و نهصد میلیون و خورده میلیون کل اسکناسی است که در کردش
+داریم ده میلیاردو نیم بانک ملی ما قرض داده بدولت و مؤسسات که طبق اثنی ماده ۷ تبصره که تمامش باید صرف کار عمرانی و تولیدی بشود بنده میپرم اگر این کار میشد خوب این بحث هائی که دو جلسه است پیش آمده و جلسه پیش هم جناب آقای خلعتبری توضیح دادند و آن صورتی که از سازمان ملل داده شده که بیست و دو درصد بقیمت زندگی افزوده شده دلیلش را هم گفت برای کمبود تولید است این چه جور جود میآید ماده میلیارد و نیم طبق ماده هفت و تبصره قرض دادهایم محلش را هم معلوم کردهایم منحصراً برای عمران و افزایش تولید، نتیجه امروز از گرانی زندگی کمبود تولید مینالیم و سازمان ملل متحد کارشناسهایش تصدیق میکنند که بیست و دو درصد قیمتها رفته بالا دلیلش هم کمبود تولید است پس اضافه که نکردهایم کم هم آوردهایم سؤال بنده این بود که طبق یکی از تبصرههای همین ماده بنا بود ببانک کشاورزی پنجاه میلیون ریال پنج میلیون تومان قرض داده بشود که آن بانک بمصرف وامهای کشاورزی در شهرستانها برساند ما بحوزههای خودمان که مراجعه میکنم تمام مردم مینالند که هر چه تقاضای اعتبار میکنیم بانک بما میگوید پول نداریم این مبتلا به همه است (صحیح است) خوب پس چه باید بکنیم؟ (یکی از نمایندگان ـ بمصرف ساختمان میرسد) حالا جناب آقای وزیر دارائی همین پنجاه میلیون ریال را که شنیدم پرداخت نشده تشریف خواهند آورد و خواهند گفت صورت این پنجاه میلیون که قرار شده بود برای بانکهای کشاورزی برای وام شهرستانها داده بشود آنرا هم مرحمت کنند ما به ببینیم یک مادة آنرا انجام دادهاند ولی غرض اساسی بنده از این سؤال (چون مباحث اصولی را بصورت سؤال باید طرح کرد) این است که اساساً دولت با این توضیحاتی که عرض کردیم چه فکری برای اضافه تولید کرده است و با این ده میلیارد قرضه ایکه داده چه کرده و بالاخره کار مملکت ما بکجا خواهد رسید و آیا میتوانند نشان بدهند که سطح تولید را در مملکت بالا میبرند و ببانک کشاورزی در شهرستانها توجه دارند یا خیر؟
رئیس ـ آقای وزیر دارائی
وزیر دارائی ـ بنده بسیار خوشوقت هستم آقایان نمایندگان محترم بیک نکته بسیار حساس یعنی ازدیاد تولید و بعبارت دیگر رفاه و سعادت مردم توجه خاصی مبذول میفرمایند بالاخص موضوع بانک کشاورزی که هم در دوره قبل نماینده محترم جناب آقای خلعتبری اینجا مطرح فرمودند و در جلسه اول هم کم و بیش اشاراتی فرمودند این موضوعی است که خوشبختانه صد در صد مورد توجه خود دولت هم هست یعنی دولت تبعیت از افکار وطن پرستانه و خیرخواهانه آقایان محترم این موضوع را بیشتر مورد توجه خودش قرار داده است عرض کنم حضورتان قبلا خواستم مسئلهای را عرض کرده باشم وآن این است که ارقامی را که جناب آقای عمیدی نوری اینجا قرائت فرمودند راجع بمبلغ وامی که بانک ملی داده است و استناد باین تبصرهای که قانون آن را خودشان به بنده لطف فرمودند چون بنده فراموش کردم آن قانون را بیاورم این مربوط بهم نمیشود باین دلیل که این مبلغی که بعنوان وام از طرف بانک ملی بمؤسسات و بنگاههای وابسته بدولت و دولت داده است این مال سنوات بسیار بسیار قبل است که قبل از قانون پشتوانه اسکناس بوده است پس آن تبصره را نمیشود منطبق با آن مورد کرد ولی البته این را بر سبیل مثال اینجا فرمودند و با حق سؤالشان ارتباط مستقیم اگر نداشت غیر مستقیم داشت خواستم حضور آقایان نمایندگان محترم عرض کنم اگر چه یک قدری وقت گرامیشان گرفته میشود رئیس ـ یک ربع ساعت وقت دارید هر چه میخواهید میتوانید بفرمائید
وزیر دارائی ـ چشم قربان بیش از این اجازه نمیفرمائید؟
رئیس ـ آئین نامه یک ربع وقت معین کرده بیش از این اجازه نمیدهد
وزیر دارائی ـ مطبع اوامر هستم این که میفرمائید ببانک کشاورزی هر جا مراجعه میکنند میگوید پول نداریم حقیقتش را عرض میکنم آنطوریکه باید و شاید بانک کشاورزی مجهز برای برآوردن تمام آمال و احتیاجات تمام افراد نیست این مسئلهای نیست که ما بتوانیم انکار کنیم و ما نمیخواهیم انکار کنیم برای این که بانک کشاورزی خواه و ناخواه مؤسسه وابسته بدولت است وموقعی که وضع مالی دولت زیاد رضایت بخشم نباشد خواه ناخواه مؤسسات وابسته باو هم از این بدبختی بن نصیب نخواهند بود ولی خواستم حضورتان عرض کنم این پنج میلیون تومان که فرمودید بنده متأسفانه صورت جزئش را ندارم ولی بعد میتوانم تقدیم کنم خدمتتان بطور قطع و یقین بمصرف همان منظوری که فرمودند رسیده است متن سؤالی که آقای عمیدی نوری فرمودهاند بنده الان قرائت میکنم میفرمایند طبق تبصره ۴۵ ماده ۷ قانون تثبیت پشتوانه اسکناس مقرر کردهاند مبلغ پنجاه میلیون ریال با حق العمل صدی سه در اختیار بانک کشاورزی در شهرستانها باهمان بهره بمصرف برسد این عمل انجام شده است ولی تصدیق بفرمائید پنج میلیون تومان با احتیاجات تمام شهرستانهای ما مثل یک قطره میماند که با یک دریا بخواهیم مقایسه بکنیم. اینها را بنده با کمال صراحت عرض میکنم که دولت در فکر این کار بوده است چنان که در سنه ماضیه بنده اینجا تعهد کرده بودم در مقابل مجلس شورای ملی که از محل یک تومانی هائی که سکه میشود در حدود تقریباً ۱۵ میلیون تومان در اختیار بانک کشاورزی بگذارم شش میلیون تومانش تا حال گذاشته شده است و ۹ میلیون تومان هم در آتیه نزدیکی گذاشته خواهد شد جناب آقای عمیدی نوری علت این هم که همه اش گذاشته نشده است اینست که تا این فلزش از اروپا بیاید و در ضراب خانه ما که قدرت و ظرفیتش محدود است ضرب شود و بجریان گذارده شود چندین ماه طول میکشد تقریبا اینها بجریان گذارده خواهد شد شش میلیون تومان از آنچه خواهد شد شش میلیون تومان از آنچه تعهد کرده بودهایم دادهایم ۹ میلیون تومان دیگر هم از آن محل در آتیه بسیار نزدیکی در اختیار بانک کشاورزی قرار خواهد گرفت و بهر حال الان میتوانم در مجلس عرض کنم ه دولت بنا به پیشنهاد وزارت دارائی تصمیم گرفت که علاوه بر این پانزده میلیون تومان که از محل اسکناسها و سکههای یک تومانی میپردازد در حدود ۹ میلیون تومان دیگر تقریباً در اختیار بانک کشاورزی بگذارد و این وجه فردا یا پس فردا در اختیار بانک کشاروزی قرار خواهد گرفت (احسنت) (فضائلی ـ بشرط این که صرف شهرستانها بشود) علاوه بر آن پانزده میلیون تومان اسکناس عرض کنم از ۹ میلیون تومان دیگر هم برای ازدیاد تولید و کارهای عمرانی در اختیار دو بانک رهنی و ساختمانی قرار خواهد گرفت این را هم بنده پیشنهاد کردم و دولت تصویب کرد در ظرف شنبه یا یکشنبه در اختیار هر سه بانک قرار خواهد گرفت پس ملاحظه میفرمائید دولت خودش در این فکر هست و تعهدی را که در مجلس شورای ملی کرده است که برای ازدیاد تولید تا آن حد که قدرت دارد انجام بدهد و طبق قدرت خودش عمل کرده است یعنی در ظرف این سه چهار روزه این مبالغ در اختیار این سه بانک گذاشته خواهد شد (استخر ـ بشرط اینکه اختصاص بمرکز نداشته باشد) اما اینکه میفرمائید که مربوط بشهرستانها باشد عقیده بنده اینستکه باید بشهرستانها بیشتر توجه کرد ولی اگر بانک کشاورزی نکرده است در نتیجه نداشتن سرمایه کافی بوده است و این امکانات حالا فراهم خواهد شد و این را میتوانم عرض کنم که شاید در ظرف شش ماه دیگر درست شود بنده در این هفت ماهی که در وزارت دارائی هستم در حدود بیست و چهار میلیون تومان در اختیار بانک کشاورزی گذاشتهام و باز هم خواهم گذاشت تصدیق میفرمائید که با مضیقهای که داریم بیش از این در اختیار قدرت ما نیست (حشمتی ـ شاید انشاءالله از محل نفت قم بتوانید .) البته این امری است حتمی یقین داشته باشید.
این موضوع بود که بطور خلاصه خواستم باستحضار آقایان برسانم و البته بمحض اینکه از اینجا رفتم آن ۹ میلیون تومان را دستور پرداختش را میدهم که فردا یا شنبه یا یک شنبه ببانک پرداخت خواهد شد و دستور صریح خواهم داد که باید بیشتر بشهرستانها توجه شود (احسنت) رونوشت این نامه را هم برای استحضار مجلس تقدیم مقام معظم ریاست خواهم کرد (یکی از نمایندگان ـ بسیار خوب است) ضمناً اینجا میخواستم یک استفاده کوچکی بکنم اگر چه وقت مجلس گرفته میشود عرض کنم حضور مبارکتان بدون هیچ باصطلاح تظاهری میخواهم عرض کنم که دولت تا آن حدی که برایش مقدور بوده است در حدود قدرت و استطاعتش عملیات و اقداماتی کرده است ولی بطور خلاصه هیچ ضروری ندارد عرض کنم که از شهریور ۳۲ تا ۳۴ یعنی از تاریخ سقوط حکومت دکتر مصدق در ظرف ۲ سال و نیم ۱۳۰ میلیون دلار از خارج بخزانه مملکت کمک شده قسمت اعظم بعنوان کمک بلاعوض و در حدود ۴۲ میلیون دلار بعنوان وام که اینها را از دلاری ۱۰ تومان تا دلاری ۷۵ تومان (یکی از نمایندگان ـ۷۵ ریال) ببخشید ۷۵ ریال میخواستم عرض کنم یعنی متجاوز از یک میلیارد در ظرف دو سال و نیم بخزانه داده شده بودجه خرج یعنی پرداخت ۳۳ تقریباً یک میلیارد و دویست میلیون تومان بوده است و پرداخت سال ۳۴ یک میلیارد و چهار صد میلیون و کسری تومان بوده است امسال طبق بودجه مصوب که متجاوز از یک میلیارد نهصد میلیون مخارج پیش بینی شده است که هر قدر بخواهیم صرفه جوئی کنیم از یک ملیارد و هفتصد و یا هشت صد میلیون کمتر نمیتوانیم خرج کنیم و امسال این کمکها ئی خارجی چه بعنوان وام و چه بعنوان بلاعوض هنوز به خزانه دولت نرسیده است بخزانه دولت ۷ میلیون دلار یعنی ۵۲ میلیون و پانصد هزار تومان رسیده است در مقابل این اضافه مخارج وزارت دارائی خوشبختانه توانسته است ماه ششم سال که تمام شده تمام هزینههای دولت را بپردازد (احسنت) مخارجی را که لازم بوده کار سازی کند بدولت اینکه احتیاج بقرض و کمک داشته باشد (احسنت) این یک مسألهای است که محسوس و مشهود است کمکهای دیگری هم کرده است از بودجه کما اینکه الان در حدود چند میلیون تومان بسیل زدگان پرداختهایم مجوزش را هم از مجلس کسب کردهایم پس دولت تا حدی که توانسته بوظایف اولیه خودش برخورده و عمل کرده
+است این را از این لحاظ عرض کردم چون در جلسه قبل وقتی رایحهای برای پرداخت اضافات مستخدمین جزء و دون پایه تقدیم کردم آنجا عرض کردم وضع بودجه رو ببهبود است چند نفر از آقایان یکی دو نفر سؤال کردند چطور این را خواستم اینجا بمحضر آقایان عرض کنم که چطور رو ببهبود است در آمدها بحد سرشار واصل میشود تا آن حدی که باید وصول بشود میشود منجمله برای مثال عرض میکنم در ماه مرداد مملکت در حدود تقریباً ۳۲ میلیون تومان اضافه در آمد داشته است یعنی در مقابل ۷۸ میلیون تومان و کسری که در مرداد ماه سنه ماضیه وصول شده است امسال در حدود ۱۱۰ میلیون تومان وصول شده و از این محلهاست و از این طریق است که ما توانستیم شش ماه را بگذرانیم و بنده امیدوارهستم که اگر عمری باشد مجالی باشد بدون اینکه بتوانم تعهد صریح بکنم تعهد میکنم آنچه در قدرت من هست بکنم اما اگر عمر و مجالی باشد امیدوارم که سال را بپایان برسانیم بدون اینکه مجبور باشیم چهل میلیون دلار مثل سنه ماضیه قرض کنیم و در حدود چهارده میلیون و کسری دلار فرع آن را تعهد کنیم و بر عهده بگیریم علاوه بر کمکهای دیگری هم که شده بود ضمناً میتوانم باستحضار برسانم ما مواجه با اشکالاتی هستیم نمیدانم در این بیاناتی که جناب آقای وزیر کشور فرمودند بعرض رساندند یا نه یک مثال عرض کنم که ما دچار چه اشکالاتی هستیم در همین سنه ماضیه وزارت دارائی شکر خریده است از قرار تنی ۱۰۸ دلار یکماه ونیم قبل از طریق مناقصه با رعایت مقررات شکر خریدیم از قران تنی ۱۲۲ دلار دیروز خریدیم از قرار تنی یکصدو بیست و سه دلار و پنجاه سانتیم ملاحظه بفرمائید که قیمتها در خارج چه جور و به چه نسبت بالا میرود در نظر داشته باشید که عواید ما به همان نسبت کاهش خواهد یافت ولی ما قیمتها را ثابت نگه میداریم. این خلاصهای بود که خواستم عرض کنم آن صورت جزء را هم خدمت آقای عمیدی نوری تقدیم میکنم و قول میدهم این وجوهی که گفتم میدهم بیشتر در اختیار شهرستانها گذاشته شود برای اینکه واقعاً در اینکه بشهرستانها باید کمک کنیم هیچ شکی نیست یعنی شهرستان و تهرانی نیست وطن مال همه است تفاوتی ندارد ولی این تبعیضات باید از بین برود. بطور کلی خواستم عرض کنم صورتی هم از تمام وامها دارم که بطور خصوصی خدمت آقای عمیدی نوری تقدیم میکنم از بانک ملی فرمودهاند (سلطان مراد بختار ـ جناب آقای فروهر مناطق سیل زده را هم فراموش نفرمائید) راجع بمناطق سیل زده حضورتان عرض کنم که بنده دستور صریح به بانک کشاورزی دادم که از آن ۶ میلیون تومان که دادهایم سه میلیون تومانش را بالاخص برا مناطق سیل زده اختصاص بدهند این را هم باز تذکر خواهم داد ما برای مناطق سیل زده داریم کار میکنیم ما هنوز گندم امریکا نرسیده گندم خودمان را دادهایم رونوشت نامه را هم تقدیم میکنم
رئیس ـ نوبت سؤال آقای کیکاوسی است
عمیدی نوری ـ بنده قربان میخواستم صحبت کنم
رئیس ـ خیلی خوب بفرمائید
عمیدی نوری ـ بنده خوشوقت شدم که موضوع سؤال باعث شده که جناب آقای وزیر دارائی از اقدامات کلی خودشان راجع بوزارت دارائی توضیحی فرمودند و البته یک اطلاعاتی دادند و یک امیدواری هائی هم هست ولی راجع بسؤال بنده که یکی پرداخت و دیگری صورت وامهائی است که شهرستانها دادهاند چیزی نفرمودند تصدیق میفرمائید که مجلس با اینکه دو ماه تعطیل بود جناب آقای علاء هم از پشت تریبون فرمودند که دولت تعطیل بردار نیست و مشغول رتق و فتق امور بوده و هست و خوراک مأکولی هم برای مجلس تهیه کردهاند معهذا در این فرصت چند ماه تعطیل جناب آقای وزیر دارائی حق هم دراند چون وقتشان صرف کلیات و مهمات وزارت دارائی شد راجع باین سؤال مختصر و کوچک بنده که هم میزان پرداخت و هم صورت آنرا مرحمت کنند وقت نکرده ـ اند البته اعتماد دارم بقولشان که وقتی فرمودند پرداخت شده البته پرداخت شده است چون اصاله الصحه و اصاله الحقیقه بقوت خودش باقی است ولی راجع بنکاتی که در مدافعه عرایض بنده فرمودند که این صورتی که بنده راجع ببانک ملی عریض کردم این همه اش مربوط به ۳۳ نیست صحیح است ولی بنده صورت وضعیت از دو سال پیش را دارم و ریز تمام این ارقام را دارم و اگر میدانستم این صحبت میشد این صورت از دو سال پیش را میآوردم اگر خاطرتان باشد از دو سال پیش یعنی از موقعی که این قانون و این ماده ۷ و این تبصرهها گذشت تا بحال قطعاً و میلیارد اضافه شده بر وامها یا کمتر یا بیشتر تردید نداشته باشید اگر صورت خدمتتان هست ارائه بفرمائید قطعاً یک میلیارد کمتر نیست که اضافه شده بر قروض بنگاهها و شهرداریها و دستگاههائی که بموجب صریح این ماده ۷ میبایستی منحصراً وامی که میگیرند بمصرف عمران و اضافه تولید برسد و بنده معتقدم که نرسیده.
دلیل نرسیدنش ه بکیفیتی که قبلا عرض شد وضع بد محصولات ماست و علت اینکه در قانون قید شده است که این وجوه بمصرف شهرستانها برسد و همانطور یکه فرمودید فرقی بین تهران و شهرستانهای نیست فقط یک عیب است تهران شهر کشاورزی نیست تهران پایتخت کشور شهر عمرانی است و این شهرستانها است که باید خوراک تهران بار هم بدهد و شهرستانها است که باید سطح تولید این مملکت را بالا ببرد و علت اصرار نمایندگان محترم قانون برای این است بنده میخواستم از مجموع توضیحات رقم و عددی، یک موضوع معین را رویش انگشت گذاشته باشیم که گفته شود از دو سال پیش که این قانون گذشته برای بالارفتن وضع تولید شهرستانها یک قدمی برداشته شده ولی چنین چیزی را نفرمودند و بنده نمیتوانم قانع بشوم همه آقایان هم قانع نخواهند بود برای این که همه بحوزههای انتخابیشان واردند و میدانند در سرتاسر حوزه مازندران جناب آقای خلعتبری میدانند که از ساری تا شهسوار آقایان تشریف بردهاند در حدود چهل فرسخ کنار دریا خزر است عرضش هم تا پشت این کوه البرز ده پانزده فرسخ است در سراسر اینجا یک شعبه بانک کشاورزی است که حداکثر دو میلیون ریال سرمایه دارد با این سرمایه چطور میتواند کار کند؟ چطور این مؤسسه میخواهد مسئولیت بالا بردن سطح تولید را در منطقهای که دهانش وصل است بهم مردمش کشاورز و قسمتهای مختلف کشاورزی درش هست بعهده بگیرد؟ این محال است عملی بشود آنوقت نتیجه اش چه میشود؟
خدا شاهد است که الان تلگرافات و نامه هائی از این مردم بدبخت هست که الان فصل درو برنج است. فلان پولدار که آن روز آقای خلعتبری توضیح دادند در همان نقاط متمولینی هستند که ۶ میلیون تومان آنجا کارخانه درست میکنند این ههائی که با شش میلیون تومان با پول خودشان کارخانه درست میکنند یک میلیون توماتنش را میگذارند توی بازار و این برنج را بثمن بخس از سه چهار ماه پیش میخرند و حالا برنج را میگیرند نتیجه این میشود که زارع شما کشاورز شما یعنی آن کسیکه باید تمام فشارهای مملکت روی دوش او باشد و او باید خوراک مملکت و مالیات مملکت را بدهد او از بین میرود محو میشود بهمین جهت است که تا بحال نتوانستهایم موفق بشویم سطح تولید کشاورزی را در این مملکت بالا ببریم این است که مجلس شورای ملی حداکثر علاقه را دارد جناب آقای فروهر باینکه واقعاً بانک کشاورزی نقش اساسی خودش را بازی کند در مملکت اگر ما اصلاحی بخواهیم بکنیم از اینجاست بنده خوشوقت هستم که در ظرف دو سال و نیم صورت مرحمت فرمودند که ۱۳۵ میلیون دلار باین مملکت وارد شده این را یابد بدانیم این کمکهای که بایران میشود اولا برای این نیست که خرج اشخاصی داده شود برای اینست که بنیه ملت ایران قوی شود ملت ایران تقویت شود و ثانیاً کمکهائی میکنند که بتوانیم استقلال خودمان را حفظ کنیم و نقش اساسی را در حفظ صلح جهان تأمین کنیم اگر امر دایر شود که آقا صورت بدهند ۱۵۰ میلیون دلار بما کمک شده و ما اینها را البته خرج اداری و هزینههای جاری خودمان کردهایم بدون اینکه از اینگونه اعتبارات استفادهای در مورد خاص خودش یعنی بالا بردن سطح تولید و تقویت بنیه ملت ایران بکنیم این چه نتیجهای دارد؟
همین است که بما نمیدهند و نبایستی هم بما بدهند ما باید متکی بخودمان باشیم و قدرت خودمان را ببریم بالا و اساس اشکالات همین نکات است باید کشاورزی را تقویت کنیم کشاورز را از چنگ سلف خر نجات بدهیم اینها مثال است باین ترتیب من خوشوقت میشود تمام مجلس شورای ملی خوشوقت میشوند که یک روزی یک لایحهای بیاوردند که بگوید سرمایه بانک کشاورزی فرض کنیم ۵ میلیارد باشد بعد هم طوری شعبههایش در تمام دهات باز بشود و جای این سلف خرها را بگیرد و بنیه کشاورز را ببرد بالا آنروزی است که میتوانند بگویند نتیجه گرفتنیم ولال با این شکل بعقیده بنده نتیجه نخواهند گرفت و این سؤالها و بحثها البته اطلاعات مقیدی است ولی بنتیجه واقعی نمیرسیم و آن وظیفهای که امروز دولت و مجلس دارد نمیتواند انجام بدهد در صورتیکه در یک همچو اکازیونها و یک چنین موفقیتهائی که اینقدر همکاری بین دولت و مجلس و قوای مملکت هست اگر این روزها استفاده نکنیم کی خواهیم کرد؟ نظری بدورة قبل از شهریور بیندازید مگر آنروز ما قرض میکردیم؟ مگر آنروز بما کمک میکردند؟ تمام این مبانی کشاورزی ما حتی رسیده بموقعیکه مرحوم داور وقتی وزیر دارائی بود گندم از ایران صادر کرد گندم از ایران فرستاد آلمان و کارخانه گرفت مادر یک همچو استعداد وضعیتی هستیم خودمان را باید درست کنیم و اصلاح کنیم با حرف فایدهای ندارد باید سعی کنیم که باصول اساسی توجه کنیم تا مملکت نجات پیدا کند والا پول بگیریم و خرج بکنیم و افتخار کنیم که قرض نکردهایم این رلی نیست که مجلسی و مملکت را بیک جائی برساند
رئیس ـ نوبت آقای کیکاوسی است ولی قبلا تبصره ماده ۸۱ آئین نامه که راجع بوقت صحبت در سؤال و جواب است خوانده میشود
+بشرح ذیل بوسیله منشی قرائت شد)
تبصره ـ نماینده در توضیح سؤال خود پنج دقیقه و پس از پاسخ وزیر ده دقیقه صحبت خواهد نمود و جواب وزیر که باید مربوط بموضوع سؤال بوده جمعاُ نباید از ۱۵ دقیقه متجاوز نماید
۷- سؤال آقای کیکاوسی راجع به تغییر مرکز استان بلوچستان و جواب آقای وزیر کشور
رئیس ـ آقای کیکاوسی اول ۵ دقیقه و بعد دفعه دوم ده دقیقه میتوانید صحبت کنید.
کیکاوسی ـ سه موضوع مهم بود در مورد سازمان اداری منطقه بلوچستان که وضعیتش بر همه آقایان بهتر از بنده روشن است که بواسطه پیش آمدهای دنیا بیک صورت عقب افتادهای باقیمانده در دولت تیمسار سپهبد زاهدی بنابر امر ذات شاهانه تصمیم گرفته شد که این عقب ماندگی هر چه ممکن است زودتر با انتظاماتی که داده شده و در دسترسی است طوری کنند که این عقب ماندگیها جبران شود البته همه آقایان بهتر از بنده میدانند عمل یا کاری فقط وقتی نتیجه مطلوب میدهد که سازمان با موقعیت و کیفیت تطبیق داشته باشد. در سابق بواسطه پیش آمدهای دنیا و یک مسائل دیگر مرکز بلوچستان که میبایستی طبق قانون در فهرج که ایرانشهرباشد زاهدان که دزداب آنوقت نامیده میشد منتقل شد و همینطور بواسطه دسترسی و امکانات زندگی بهتری دیگر بمحلی که قانون برای آنها معین کرده بود نرفتند این بود بنده وقتی که افتخار نمایندگی منطقه بلوچستان را با پیدا کردم دیدم وضعیت آنجا طوری است که با چندی شهرستان که یک نماینده دارد باید اقدام اساسی بعمل آید این بود بنده از موقعیت استفاده کردم و سه موضوع مهم را از وزرارت کشور تقاضا نمودم که در مجلس جواب بدهند اول این که چه تصمیمی اتخاذ فرمودهاند برای این که مرکز بلوچستان بهمان مرکز اصلی که ایرانشهر است برود که دسترسی و امکانات زندگی بیشتر برای مردم بلوچستان حاصل بشود دوم اینکه دو قسمت از نواحی بلوچستان که یک لاشار غربی است و یکی هم بم پشت است و تاکنون که نزدیک ۶۰ سال است در آن نواحی قدرت حکومت مرکزی رسوخ داده نشده بود و واقعاً جای خوشوقتی است که در زمان دولت حاضر با اوامر مؤکدی که بژاندارمری صادر شده قوای ژاندارمری تمام منطقه لاشار غربی را تحت اختیار خودشان گرفتند ولی متأسفانه باید بگویم قوای نظامی قادر نیست که وظیفهای که بعهده وزارت کشور محول است انجام بدهد و همینطور منطقه دیگری است بنام بم پشت که در سر حد بین بلوچستان و پاکستان است که آنهم بسیار مهم است ولی هیچ وقت دارای یک فرمانداری و تشکیلاتی نبوده است تقاضای دوم من این است که برای منطقه لاشار غربی فرمانداری در نظر گرفته بشود و برای منطقه بم پشت بخشداری تأسیس بشود سؤال سوم من راجع بتعمیر و تنقیق قنوات است که خوشبختانه بنده اطلاع دارم حتی خود جناب آقای نخست وزیر در کمیسیونشان با تیمسار سر لشگر وثوق وزیر جنگ در آن دالت کردند و بنظر بنده موضوع قنوات و بانک کشاورزی در آن قسمت و در قسمت جنوب بکلی حل شده به این جهت بنده در آن. موضوع صحبتی نمیکنم فقط استدعا دارم که حضور جناب آقای علم که موافقت بفرمانید زودتر این مرکز فرمانداری در بلوچستان برود بمحلس که طبق قانون معین شده حالا یا فرمانداری یا بخشداری یا بالاخره یک سازمانی که بتواند امنیت اجتماعی را در آن منطقه تأمین کند به وجود آید
رئیس ـ آقای وزیر کشور
وزیر کشور (علم) بنده خیلی خوشوقتم از اینکه سؤالی که نماینده محترم فرمودند در مورد یک منطقه این است ه خود بنده در آنجا سه سال فرماندار بودم و خوشبختانه آن نقاط را خیلی خوب میشناسم و بدرد آنجا هم وارد هستم و مورد انتقال مرکز بلوچستان بایرانشهر اصولا فکر خیلی صحیح است و مرکز واقعی بلوچستان همان ایرانشهر فعلی است که سابقاً فهرج نامیده میشد یک قلمه قدیمی که بنام قلمه ناصری در آنجا هست که بسیار قلعه آبرومند و حسابی است که نزدیک بمپور است و سدی در آنجا ساخته شده که قریباً افتتاح خواهد شد و از لحاظ کشاورزی بسیار، بسیار مهم است و فقط دو علت داشت که زاهدان مرکز بلوچستان شد یکی همانطور که فرمودند تهیه وسائل زندگی است که بدبختانه در فهرج زندگی خیلی مشکل است بنده یادم هست که در یک تابستانی رفته بودم در آنجا و روز در کارخانهای میخواستم بخوابم چون روز نمیشود حرکت کرد بسیار گرم است حتماً باید شب حرکت کرد و آن فرماندرای که آنجا بود آمد پیش من و میگفت اجازه بدهید که بندهای پشه بند را محکم بکشم گفتم چرا گفت برای این که از بالا مار خواهد افتاد و ممکن است نزدیک صورتتان بیاید و وجشت کنید بنا براین بندهای پشه بند را مکشم ملاحظه بفرمائید در یک همچو منطقهای انتقال دادن تمام ادارات و رؤسای ادارات بآنجا کار خیلی آسانی نیست اما مطلب صحیح است یعنی از لحاظ مملکت واقعاً انصافاً باید مرکز بلوچستان بایرانشهر برود بجهت اینکه خیلی دور است زاهدان از جنوبی ترین نقطه بلوچستان ۷۵۰ کیلومتر دور است و راه نیست مضافاً باینکه راهی ندارد بنابراین بید حتماً این کاربشود ولی بایک مقدماتی باید انجام بشود یعنی در آنجا بید خانه ساخته شود یک خانه هائی که بشود در آن زندگی کرد والا درمانگاه سازمان شاهنشاهی آنجا هست و یک طبیب آلمانی هم دارد و بسیار آسان و ساده زندگی میکند با این که حرارت شدید تری در تابستان هست و خود محلیها از ساعت ۸ صبح تا ۵ بعد از ظهر در چند ماه تابستان از خانهای خود بیرون نمیآیند و اگر بیرون بیایند میمیرند تمام باید زیر سایه زندگی کنند باین وضعیت بنده اعتقاد باین کار دارم و بنظرم اگر دولت موفق بشود یک ساختمان هائی برا رؤسای ادارات در آنجا بنا بکند آن وقت باید این کار عملی بشود و بنده برای که این کار عملی بکنم اجازه بفرمائید در کمیسیون کشور حاضر بشوم با آقایان محترم در این زمینه بحثی بکنم آنوقت به بینم چه تصمیمی خواهیم گرفت و این که فرمودند مرکز فرمانداری کل بلوچستان بایرانشهر انتقال داده شود و در زاهدان نباشد علت این بود که در زمان مرحوم قوام السلطنه فرمانداری که درست شد و بنده فرماندار کل سیستان و بلوچستان شدم روی این اصل زاهدان یک مرکزیتی داشت نسبت به بلوچستان و سیستان هر دو یعنی بنده هم دسترسی داشتم به بلوچستان و هم به سیستان و الان هم این وضع باقی است و شاید از این جهت زاهدان باز یک ارجعیتی بایرانشهر داشته باشد و مضافاً باین که در نزدیکی آن فرودگاه بزرگی قرار دارد بزرگترین فرودگاه ایران در زاهدان است بهر صورت اینها مسائلی است که بنده همه را در کمیسیون کشور توضیح خواهم داد و استدعا میکنم اگر نماینده محترم عضو کمیسیون کشور هم نباشند تشریف بیاورند آنجا بحث کنیم و ببینیم چه تصمیم عاقلانهای میشود گرفت راجع به لاشار آن نقاط هم البته صحیح است ولی اصولا شاید از موقعی که بنده افتخار خدمتگزاری در وزارت کشور را داشتهام هیچ جا موافقت نکردم که یک بخشداری را بیک شهرستان و یا فرض بفرماید یک شهرستان را به استان تبدیل کنند بجهت این که از لحاظ بودجه و پرسنل خیلی در مضیقه هستیم و وضع فعلی مملکت ما هم اقتضا ندارد که بر مخارج بیفزایم ولی مطلب صحیح است و منطقه لاشار یک قسمت بزرگی است که باز عرض میکنم شاید بنده اولین فرمانداری بودم که بدون قوای نظامی باین منطقه رفتم و با مردم آمیزش کردم بسیار مردم مطیع و وطن پرست و شادوستی هستند (یک نفر از نمایندگان ـ شما هم اهل آنجا هستید) و اقتضا دارد که آنجا فرمانداری بشود یعنی آن استعداد هست منتهی عرض کردم ما در مضیقه هستیم این موضوع را هم بنده در کمیسیون کشور حضورتان غرض خواهم کرد البته تا آنجا که مقدوراتی داریم و کاری میشود کرد انجام خواهیم داد در مورد قنوات فرمودند که این مطلب حل شده است یعنی کمیسیون که تحت ریاست تیمسار وزیری جنگ هست تصمیماتی خیلی مهمی اتخاذ فرمودهاند و حتی تیمسار گزارش نهائی را چند روز پیش آوردند به هیأت دولت و وزارت دارائی هم موافقت کرد بنابراین نسبت و بخصوص این که آنجا فرماندار کل بسیار خوبی دارد و مرد درستی است و واقعا هم علاقه دارد یک کاری در بلوچستان بشود تصور میکنم که جواب سؤالات حضرتعالی را عرض کرده باشم
رئیس ـ آقای کیکاوسی
کیکاوسی ـ چون فرمودند که در کمیسیون کشور صحبت میکنم بنده عرضی ندارم
۹- سؤال آقای دکتر راجی راجع بمبلغی که از درآمد نفت بخوزستان تخصیص داده شده و جواب آقای وزیر دارائی
رئیس ـ آقای دکتر راجی بفرمائید
دکترراجی ـ چون مدتی است بنده سؤالم را تقدیم کردهام و ممکن است از خاطر آقایان فراموش شده باشد یک مرتبه دیگر قرائت میکنم طبق اساسنامه شرکت ملی نفت ایران بیست در صد از مازاد دوازده و نیم درصد عواید شرکت طبق قانون قرارداد فروش نفت باید بمصرف عمرانی خوزستان برسد مستدعی است اولا توضیح دهند در گذشته چه مبلغی جمع شده و بچه مصرفی رسیده و ثانیاً در سال جاری این مبلغ بچه میزان بالغ میشود و چه راهی برای تفکیک آن از سایر عواید انتخاب فرموده و نقشه آتیه دولت در مورد مصرف این ممر عایدی برای عمران خوزستان چیست توضیحی که میتوانم باین سؤال اضافه کنم این است وجوهی که طبق قانون مصرفش تعیین شده و مخصوصاً مصرف آن بهبود وضع اجتماعی و رفاه عمومی و عملیات عمرانی است که موجب ازدیاد تولید است بهیچوجه نباید خرج کارهای معمولی و عادی گردد چنانچه ایجاد یک سد کوچک نقطه نسبتاً وسیع از مملکت را آباد میکند بنای یک بیمارستان موجب میشود که درمان جسمی تعداد زیادی از مردم را دوا کند درست کردن یک بنگاه تعاونی طبق اصول صحیح کمک مؤثری برطبقه کار گر و کشاورز خواهد کشد و لذا قانوناً مبلغی که در سؤالم بدان اشاره کردهام باید مصارف مذکور و مشابه برسد
+و همانطور که در جلسه در تاریخ ۱۰ تیر ماه ۳۵ مجلس شورای ملی در نطق قبل از دستور بسمع آقایان رساندم یک اداره عمرانی کوچک با نقشه مرتب و منظم میتواند خدمات بزرگی بمردم نقاط حاصلخیز خوزستان بنماید و اصرار اینجانب در ابراز سؤال این است که اگر در گذشته در مصارف این وجوه توجه لازم بعمل نیامده در آینده امیدوارم دولت و مخصوصاً جناب آقای وزیر دارائی توجه کنند که بمصرف حقیقی خود برسد و یقین دارم این عمل موجب رضایت و شکر گزاری تعداد زیادی از مردم کشور خواهد شد.
رئیس ـ آقای وزیر دارائی بفرمائید
وزیر دارارئی (فروهر) ـ بنده قبل از اینکه وارد جواب بشوم متن آن مادهای را که ایشان بدان استناد فرمودند قرائت میکنم و آن ماده ۵۷ اساسنامه قانون شرکت ملی نفت است:
ماده ۵۷ ـ کلیه در آمد شرکت از محل دوازده و نیم درصد مذکور در قرار داد فروش نفت مصوب ۷ آبان ۳۳ اعم از نقد و جنس جداگانه در حسابها شرکت منعکس و منظور میشود و پس از کسری کردن اعتبارات مصوب شرکت اعم از جاری و سرمایهای و همچنین کسر دو درصد برای انتقال بحساب ذخیره عمومی بشرح مندرج در ماده ۵۵ آنچه از محل در آمد فوق عاید شرکت میشود بتدریج در اختیارات خزانه داری کل گذارده خواهد شد که بوسیلة دولت بمصرف هزینههای عمرانی و تولیدی کشور برسد.
تبصره ۱- معافیت از مالیات است چیزی نیست. تبصره دومش این است:
از مبلغی که بشرح مذکور در این ماده بمصرف هزینههای عمرانی و تولیدی کسور میرسد بیست در صد را دولت اختصاص بتوسعه فرهنگ و امور عمرانی و تولیدی استان ششم خواهد داد مستند آقایان نماینده محترم این ماده و تبصره ۴ است مفهوم این ماده بطور کلی این است که شرکت بعد از مخارجی که باید بکند وجوهی که بحساب ذخیره عمومی منظور بدارد منظور داشت آنچه مازاد مانده بخزانه دولت رد کند و دولت هم از این مازاد ۲۰ درصد بخرج حوزه انتخابی جناب آقای دکتر راجی یعنی ایالت خوزستان برساند بنده قبلا جوابی را که شرکت ملی نفت تهیه کرده است و مورد تأیید بنده است بعرض آقایان میرسانم و توضیحی هم شفاهاً در اطراف آن خواهم داد مینویسد در سالهای ۳۳ و۳۴ در اثر ضرری که شرکت ملی نفت ایران بابت توزیع و فروش مواد نفتی در داخله تحمل مینماید و مخارج ساختمان خط لوله سرتاسری بموجب بودجه مصوب شورای عالی نفت شرکت ملی نفت اضافه عایداتی نداشته که تحویل خزانةدولت شود تا ۲۰ در صد آن بمصرف امور فرهنگی و عمرانی خوزستان برسد و حتی در ۲ سال مذکور شرکت ملی برای پرداخت اقساط قروض سابق خود بانک ملی نیز نداشته و ناچار شده است از بانک استمهال نماید (شرکت بدولت هم بدهکار است ولی بروی خودش نمیآورده است) معهذا بموجب تصویب نامه هیئت وزیران در سال ۱۳۳۵ مبلغ ۱۰ میلیون ریال برای لاروبی نهر خین تخصیص داده شده است عمل لاروبی در دست اقدام میباشد و نسبت بسال ۱۳۳۵ پس از تصویب تراز نامه شرکت مبلغ آن تعیین خواهد شد. خاطر آقایان نمایندگان محترم مسبوق است که شرکت ملی نفت ایران طبق اساسنامه و قرار داد نفت در حقیقت در بهمن ماه ۳۳ بوجود آمده است پس یکسال و دوسه ماهی بیشتر از این تاریخ نمیگذرد که این تبصره مورد استناد مورد عمل پیدا کند تا این تاریخ مازادی نداشته است و علت اینکه مازادی نداشته است برای روشن شدن ذهن آقایان محترم ارقامی عرض میکنم البته این ارقامی که عرض میکنم نمیتوانم عرض کنم که صد درصد مطابق با واقع است ولی میتوانم عرض کنم که نود و پنج شش درصد مطابق با واقع است فرضاً بودجه شرکت در حدود ششصد و کسری میلیون تومان است که این ششصد و کسری میلیون تومان از دو محل عاید شرکت میشود یکی از فروش مواد نفتی در داخله کشور و یکی از محل آن ۱۲/۵درصد که تقریباً در حدود ۳۰ در صد از کل عایدات خواهد شد هم طبق قانون فروش نفت و هم طبق قانون سازمان برنامه که آنهم وقتی مستعراً بحساب برود در حدود سیصد کسری میلیون تومان است دو نفر از آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی هم عضویت این شورای عالی را دارند ممکن است از آقایان استفسار بفرمائید یکی جناب آقای بختیار و دیگری جناب آقای دکتر حسین پیر نیا است عرض کنم حضور مبارکتان جناب آقای دکتر راجی این دو رقم را باید تفکیک کرد یکی پول که از محل فروش مواد نفتی بدست میآید و یکی هم از پول هائی که از محل ۱۲/۵ درصد است که در سال جاری یعنی در سالی که هستیم تفریباً در حدود ۴۲ میلیون دلار بوده است که سیصد و کسر میلیون تومان میشود شرکت ملی نفت یک قلم از محل این مازاد در آمد یعنی ۱۲/۵ در صد در سنه ماضیه ۱۰۵ میلیون تومان ضرر توزیع مواد نفتی را در داخله کشور داده است و این ضرر امسال در حدود ۱۲۵ میلیون تومان پیش بینی میشود درست توجه بفرمائید پس از این ۳۵۵ میلیون تومان حداقل ۱۰۵ میلیون تومان را باید کنار بگذاریم ر صورتی که ضررمان سابق کمتر بوده است و امسال بیشتر است روی هم در حدود ۲۰۰ میلیون تومان بیشتر عاید نمیشود و تصدیق میفرمائید که شرکت نفت هم هزینه هائی دارد که هیچ تردیدی درش نیست و این مخارج را باید عهده دار بشود این لوله کشی که از اهوازتا ازنا و از ازنا بتهران میشود باز هم صددرصد نمیتوانم رقم آن را عرض کنم ولی کلیات را بعرض میرسانم مطابق قراردادی که با شرکت آنترو پوزازاز تا بتهران و قرار دادی که با شرکت جان براون بسته شده است از اهواز تا ازنا اولی در حدود شش میلیون و چهار صد و کسر هزار پوند است و دومی در حدود یازده میلیون و کسری دلار است که بایستی از این در آمد تأمین شود بنا ـ براین مازادی نبوده است که بخزانه دولت رد بکند تا دولت بتواند ۲۰ درصد مازاد را بمصرف آن چیزهائیکه میفرمائید در خوزستان برساند اما آن نهر خین ما گفتیم شرکت بیاید با اعتباری که برای این کار تخصیص داده شده و است و مبلغ ده میلیون ریال است نهر را لایروبی بکنید و آقایان میدانید که این عمل خیلی اهمیت دارد و آن کار الان دارد میشود اما از طرف دیگر هم فراموش نفرمائید سازمان برنامه اعتبار بسیار زیادی بالاخص بخوزستان اختصاص داده و تا حدودی که بما توضیح دادهاند اعتبارات دارد بمصارف بسیار نیکوئی میرسد ضمناَ سؤال آقا فقط مربوط باین ماده قانون ماست اما خواستم حضورتان عرض کنم برای پیشرفت امور فرهنگی آنجا اگر توجه بفرمائید در نتیجه اقداماتی شده است حسن نیت هم بوده است پانصد هزار لیره کنسرسیون حاضر شده است برای ساختمان دبستان و دبیرستان در ظرف سه سال بدهد و وزارت دارائی و فرهنگ هم موافقت کردهاند معادل این پانصد هزار لیره را بپردازند یعنی آنها سال اول سهم خودشان را بدهند و از سال دوم و سوم هم دولت معادل پانصد هزار لیره کمک خواهد کرد برای ساختمان دبستان و دبیرستان در قسمت خوزستان این خلاصهای بود که میخواستم باستحضار آقایان نمایندگان برسانم و تصور میکنم کافی باشد بسته بنظر آقایان است
رئیس ـ آقای دکتر راجی بفرمائید.
دکتر راجی ـ بطور خیلی اختصار عرض میکنم عواید کشور ما از لحاظ نفت سه ربعش بدست سازمان برنامه بمصرف مخارج عمرانی مملکت خواهد رسید ه این مبلغ هم بتصویت مجلس سنا و مجلس شورای ملی میرسد و دو کمیسیون هم هست یکی کمیسیون برنامه در مجلس سنا و دیگری کمیسیون برنامه در مجلس شورای ملی که نظارت و حق ایراد و انتقاد در این مصرف دارند ولی یک ربع عوائد نفت که طبق قانون در بست در اختیار دستگاه گذاشته شده و آن دستگاه هم همه از دوستان بنده هستند و بهمه شان اعتماد دارم اینها در مجلس جوابگو ندارند این عواید نفت خرج این مؤسسات میشود و جنابعالی هم گمان میکنم نتوانید زیاد در دستگاه نظارتی بکنید بنده میخواستم استدعا کنم که راجع باین گونه مسائل همانطور که برای سازمان برنامه قائم مقام معین شده و ایشان الان در مجلس تشریف دارند جواب میدهند اگر بشود خود جنابعالی دیگری را تعیین بکنید که راجع بآن تشکیلات اگر ایرادی است بیاید و جوابگو باشد .(وزیر دارائی ـ خود بنده هستم)
رئیس ـ آقای دکتر مشیر فاطمی
۱۰- تقدیم یک فقره سؤال بوسیله آقای دکتر مشیر فاطمی
دکتر مشیر فاطمی ـ یک سؤالی دارم از وزارت بازرگانی راجع بقرار داد هائی تهاتری تقدیم میکنم
۱۱- تعیین موقع و دستور جلسه بعد ختم جلسه
رئیس ـ لوایحی که دولت در جلسه پیش تقدیم کرده بکمیسیونها مربوط فرستاده شده در دستور کار دیگری نداریم تمنی میکنم آقایان زودتر در ظرف فردا و پس فردا چون پس فردا جلسه نخواهیم داشت فردا و پس فردا کمیسیونها تشکیل میشود گزارش خود را حاضر کنند برای جلسه روز یکشنبه جلسه روز یکشنبه ساعت ۹ صبح خواهد بود
(مجلس ۲۵ دقیقه پیش از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت