مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ خرداد (جوزا) ۱۳۰۲ نشست ۲۷۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ خرداد (جوزا) ۱۳۰۲ نشست ۲۷۷

جلسه ۲۷۷

صورت مشروح مجلس یوم پنجشنبه سوم جوزا ۱۳۰۲ مطابق هفتم شوال‌المکرم ۱۳۴۱

(مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمن‌الملک تشکیل گردید)

صورت مجلس یوم چهارشنبه دوم جوزا را آقای امیر ناصر قرائت نمودند

رئیس- آقای شیخ‌الاسلام (اجازه)

شیخ‌الاسلام- بنده بعد از تصویب صورت مجلس عرضی دارم تمنا می‌کنم اجازه‌ام محفوظ بماند

رئیس- در صورت جلسه ایرادی نیست؟ (اظهاری نشد). آقای عمادالملک تقاضای یک ماه مرخصی کرده‌اند کمیسیون هم از ششم الی آخر برج جوزا مرخصی ایشان را تصویب کرده است. باید رأی گرفته شود. آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- برای اینکه آقایان مستحضر باشند که آقای عمادالملک ناچار هستند بروند عرض می‌کنم چون ایل قشقائی برای ییلاق حرکت کرده‌اند و ایشان هم مجبورند بروند و اگر بنا باشد آقایان نمایندگان مرخصی ایشان را تصویب نکنند نسبت به ایشان ظلم فاحشی شده است و البته آقایان هم تصدیق می‌فرمایند که آقای عمادالملک از وکلای زحمت کشی می‌باشند و در این مدت هم که در مجلس بوده هیچوقت غیبت ننموده‌اند دیگر بسته است به نظر آقایان نمایندگان.

رئیس- آقایانی که مرخصی عمادالملک را از ششم الی آخر برج جوزا تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. آقای شیخ‌الاسلام اصفهانی (اجازه)

شیخ‌الاسلام- از ابتدای دوره چهارم تاکنون ترتیب لوایح این بوده است که ابتداء وزراء یا معاونین وزارتخانه‌ها یک لایحه را تقدیم مقام ریاست می کرده‌اند و از طرف مقام ریاست هم ارجاع می شده است به کمیسیون‌های مربوطه از طرف کمیسیون هم طبع و بین آقایان نمایندگان توزیع می شده است و پس از آنکه از کمیسیون مربوط هم می گذشته است یک مرتبه دیگر طبع و بین آقایان نمایندگان توزیع می شده است. بعد هم که از تصویب مجلس می‌گذشت در دفعه سوم باز طبع و توزیع می‌شد این قاعده در تمام لوایح که از طرف وزارتخانه‌ها تقدیم مجلس می شده است معمول بوده مگر در مورد بودجه‌های مملکتی که بهیچوجه این ترتیب را معمول نداشته‌اند. مثلاً بودجه وزارت جنگ را تقدیم مقام محترم ریاست کردند و بعد معلوم نشد چه شد؟ و به کجا رفت؟ سایر بودجه‌ها را هم بعد از تصویب کمیسیون یک مرتبه دیگر بیشتر طبع و توزیع نکردند. در صورتی که به عقیده بنده مهمترین لوایح بودجه‌های مملکتی است و هر قدر بیشتر طبع و توزیع شود که همه کس تشکیلات مملکتی را بداند بهتر است در موضوع بودجه‌های امسال این مسئله را بیشتر توسعه داده‌اند مثلاً بودجه وزارت عدلیه اصلاً به مجلس نیامده همینقدر آقای رئیس فرمودند که بودجه وزارت عدلیه به مجلس آمده است و دیروز در ضمن بیانات شاهزاده سلیمان میرزا و شاهزاده نصرت‌‎الدوله ما فهمیدیم که صورت شهریه‌ها را به مجلس فرستاده‌اند. به عقیده بنده همانطور که لوایح سایر وزارتخانه‌ها به مجلس می‌آید و سه مرتبه طبع و توزیع می‌شود بودجه‌های مملکتی هم به همان ترتیب باید به مجلس بیاید. حالا اگر سه مرتبه هم طبع و توزیع نشود لااقل دو مرتبه طبع و بین نمایندگان توزیع شود زیرا مسئله بودجه مسئله خیلی مهمی است.

رئیس- لایحه نفت از ماده پانزدهم مطرح است (ماده پانزدهم به شرح ذیل قرائت شد)

ماده ۱۵- دولت باید در امتیازنامه قید نماید که صاحب امتیاز متعهد است از مقدار نفتی که به موجب این امتیاز در ایران تحصیل می‌شود معادل احتیاجات و مصارف ایران در خود ایران تصفیه نماید دولت و ساکنین ایران حق خواهند داشت که مقدار نفت تصفیه شده و بنزینی که برای استعمال و مصرف داخله لازم است (ولی نه برای صدور از ایران به جهت فروش) به قیمتی که حقیقتاً تمام می‌شود بعلاوه صدی ده از صاحب امتیاز خریداری نماید قیمت هر چلیک نفت خارج قسمت مبالغ ذیل خواهد بود. به عده چلیک‌های استخراج شده قیمت حقیقی مزبور عبارت است از:

الف- قیمت نفت تصفیه شده که عبارت است از مزد عملجات و مخارج سوخت و آماده کردن آن

ب- مخارج تصفیه و حمل و حاضر کردن برای فروش در ایران

ج- مخارج اداری و دفترداری و نظارت در ایران

د- استهلاک سرمایه مصروفه برای احداث کارخانجات و ملزوماتی که در معرض استعمال و برای تحصیل نفت و تصفیه و فروش آن به موجب این قرارداد لازم است از قرار سالی دوازده و نیم (۱۲،۵) تا وقتی که سرمایه مصروفه بالغ به صدی صد شود.

ز- ربح سرمایه مصروفی از قرار نرخ سالیانه صدی هشت مادام که سرمایه مزبور مستهلک نشده است.

تبصره ۱- مقصود از جمله (استعمال و مصرف خصوصی) مقدار نفت تصفیه شده است که اشخاص یا شرکاء و کمپانی و شرکت‌ها و تأسیسات دیگر در ایران مصرف می‌نمایند و بطور کلی مقصود این است که حاجت سکنه ایران از محصولات مزبوره در صورتی که موجود شود برآورده گردد مشروط بر اینکه برای مصرف محلی باشد نه برای صدور جهت فروش در خارج از ایران بوسیله دولت یا اشخاص متفرقه.

تبصره ۲- کلمه چلیک واحد کیل و عبارت از چهل و دو کالش آمریکائی است به حرارت شصت درجه فارنهایت.

رئیس- آقای شیخ‌الاسلام اصفهانی (اجازه)

شیخ‌الاسلام- در شور اول در این ماده مباحثات زیادی شد اولاً راجع به اینکه چرا دولت ایران استخراج چهار یا پنج قسم مواد معدنی را به صاحب امتیاز اجازه بدهد آنوقت دو قسم آنرا معین کند که به چه قیمت به ایرانی‌ها بدهند شاید یک وقت ایران محتاج به قیر و موم شد.مخصوصاً با این عجله‌ای که ما در پیش رفتن کارها داریم مثلاً ممالکی که هزار سال است متمدن شده‌اند هنوز برای دفع ملخ کاری نکرده‌اند ولی ما از حالا انژکسیون برای دفع ملخ می‌سازیم شاید ده سال دیگر محتاج شدیم و خواستیم خیابان‌ها را مسطح نموده و قیر بریزیم یا کارخانه شمع سازی به ایران آوردند و محتاج به موم شدیم.اینطور در نظر دارم که در همان شور اول آقای مخبر هم قبول فرمودند که همان چهار یا پنج قسم معدنی که اجازه استخراجش داده می‌شود همان مواد را هم با ترتیبات معینی به ایرانی‌ها بدهند ولی در این لایحه که راجع به شور دوم است باز همان نفت و بنزین فقط را معین کرده‌اند. مطلب دیگر که می‌خواهم عرض کنم این است که این مرحمتی که درباره تجار ما شده است مرحمت عجیبی است نفتی که متعلق به مملکت خودمان است وقتی تجار می‌خواهند بخرند علاوه بر مخارج استخراج یک ده یک هم نفع بدهند و به نظر بنده این مطلب خیلی غریبی است.در شور اول در این خصوص پیشنهادهائی داده شد و به کمیسیون ارجاع شد ولی باز هم که برای شور دوم به مجلس آمده است هیچ این ملاحظات نشده و به همان ترتیب سابق نوشته شده است.

سهام‌السلطان- منشی کمیسیون- در قسمت قیر و موم که آقای شیخ‌الاسلام اظهار فرمودند در کمیسیون هم همین طور مذاکره شد ولی چون استعمال آن‌ها عجالتاً در مملکت کم است و حسابش هم باعث اشکال می‌شود ولی چون بنزین و نفت بیشتر طرف احتیاج عموم است و استعمالش زیادتر است به این جهت آن‌ها نوشته شده اما اینکه فرمودند چرا باید ده یک نفع بدهند و این قیمت برای نفت و بنزین زیاد است اینطور نیست زیرا سرمایه و منفعت سرمایه تا زمانی که استهلاک نشده است باید محسوب شود و پس از استهلاک شدن دیگر نه سرمایه و نه منفعت آن محسوب نخواهد شد.منفعت سرمایه کمپانی را از قرار صد هفت که معمول همه دنیا است حساب کرده‌اند و بدیهی است کمپانی که مبالغی پول خودش را صرف این راه می‌کند و زحمت می‌کشد باید منافع ببرد و منفعتی که برای او منظور شده است همین ده یک است و این ده یک هم برای او زیاد نیست.

رئیس- آقای تدین (اجازه)

تدین- بنده موافقم

رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب- بنده موافقم.

رئیس- آقای سدیدالملک (اجازه)

سدیدالملک- یک قسمت از عرایض بنده را آقای شیخ‌الاسلام فرمودند بنده هم عقیده‌ام این است نوشته شود. نفت و بنزین و سایر مواد مستخرجه بعلاوه این مسئله که این جا در بین‌الهلالین نوشته شده است (ولی نه برای صدور از ایران به جهت فروش) سکته به تجارت ایران وارد می‌آورد. به عقیده بنده تجار ایرانی هم باید مجاز باشند که نفت را برای تجارت به خارجه حمل نمایند. یک مسئله دیگر این است که کمپانی صد هفت ربح پولش را معین کرده و ده یک منفعت را. در این خصوص هم عقیده بنده این است منفعت را هم صد هفت معین کنند.

رئیس- آقای تدین (اجازه)

تدین- کمپانی که حاضر می‌شود مبالغی خرج کند برای استخراج نفت مقصودش این است که از تجارت و فروش نفت منفعت ببرد. بنابراین در هر نقطه که تصور کند بهتر نفت فروش دارد حتماً به آن جا حمل خواهد کرد و نمی‌شود او را هم مجبور کرد که حتماً تو مال التجاره‌ات را در فلان نقطه باید بفروشی و برای اینکه رفع احتیاج ایرانی‌ها هم شده باشد در این قانون قید شده است که به اندازه مصرف داخله ایران باید به ایرانی‌ها نفت بدهد. ایرانی‌ها می‌توانند در داخله ایران تجارت کنند ولی به خارجه برای فروش نمی‌توانند حمل کنند لیکن از گیلان می‌توانند حمل به کرمانشاهان یا به خراسان نمایند و در داخله مملکت به اندازه احتیاج ایران می‌توانند خرید و فروش کنند ولی کمپانی حاضر نمی‌شود که نفت خودش را به تجار ایرانی بفروشد که آن‌ها به خارجه حمل کنند زیرا مقصود او این است که از امتیاز و استخراج این نفت استفاده کند و در موضوع صدور از ایران هم فقط برای فروش ممنوع است واِلا اگر یک نفر بخواهد برود به عتبات و یک مقدار بنزین برای اتومبیل خودش لازم داشته باشد البته می‌تواند ببرد. و اما راجع به صد ده. سرمایه کمپانی به دو قسمت منقسم می‌شود یک قسمت پول نقد است که صرف عملجات و اجزاء اداری می‌شود یک قسمت هم صرف خرید ماشین آلات و سایر آلات و ادوات می‌شود. بنابراین آن قسمت از سرمایه اش که صرف خرید اسباب و ماشین آلات شده است نباید از میان برود و باید از یک محلی تأمین شود. چرا؟ برای اینکه ماشین استعمال می‌شود و رفته رفته خراب می‌شود.پس باید کاری بکند که این قسمت از سرمایه که صرف خرید ماشین شده است در یک مدتی مستهلک شود. اول مدتی که برای استهلاکش قرار داده است هشت سال است برای اینکه ربح یک قسمتی از سرمایه که برای خرید ماشین آلات است صد دوازده و نیم است و صد دوازده و نیم هر پولی را که شما قرار دادید در مدت هشت سال مستهلک می‌شود و آن صد هفت هم از بابت ربح پولش است که کار می‌کند برای مزد عملجات و اعضاء و اجزاء اداری و البته این پول را که مجّاناً نباید دور بریزد البته اگر صرف عمله و سایر کارهای استخراج نفت نکند در تجارت بگذارد منفعت می‌برد و طبعاً از برای آن پول یک نفعی منظور است که حد وسطش صد هفت است.بنابراین حق‌الزحمه خود کمپانی می‌ماند آنوقت حق‌الزحمه خود او آن صد ده است و ده یک گمان نمی‌کنم زیاد باشد یعنی یک موضوعی است که الآن در همین بازار هر کس از آقایان بروند جنسی بخرند با کمال منت حاضر هستند که آن فروشنده تومانی صد دینار یعنی ده یک نفع بگیرد بعد از آن حساب‌ها و مخارج. بنابراین صد ده که اضافه می‌گیرد در واقع در سال تومانی از صد دینار هم کمتنر می‌شود یک چیز زیادی نیست و این صدی ده یک میزان عادلانه است و تصور نمی‌کنم که کسی حاضر شود حق‌الزحمه خودش را کمتر از صد ده قبول کند.

(بعضی گفتند مذاکرات کافی است بعضی دیگر گفتند کافی نیست)

رئیس- آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- معلوم می‌شود کافی نیست. آقای حائری‌زاده (اجازه)

حائری‌زاده- این ماده دارای دو جمله است یک جمله راجع به تصفیه کردن نفت در ایران. این را بنده به این شکلی که نوشته است موافق نیستم که (به قدر مصرف داخلی ایران باید تصفیه شود) بلکه معتقدم که باید تمام عملیات نفتی در خود ایران بشود و تمام نفتی که حمل به خارج می‌شود نفت تصفیه شده باشد. عملجات تصفیه باید تماماً ایرانی باشند. در امتیاز دارسی (نفت جنوب) ماده دوازده یک جمله را می‌نویسد که همین معنی را می‌رساند اظهار می‌کند (تمام عملجات غیر از عملجات فنی باید اتباع ایرانی باشند) با وجودی که این ماده ۱۲ را داشته شنیده می‌شود که تصفیه نفت در غیر ایران می‌شود و نفت‌های سیاه به توسط کشتی‌ها حمل می‌شود و در آن جا تصفیه می‌شود. و عملجات خودشان در آن جا کار می‌کنند در صورتی که در آن اجازه نامه تصریح شده که باید تمام عملجات ایرانی باشند.اگر ما این جا به مسامحه بگذرانیم و کمپانی اجازه داشته باشد که عملیات نفتی را بقدر احتیاج ما در ایران در این جا بکند و مابقی را ببرد و در خارج این موافق با مصالح مردم نیست. ما یکی از علل عمده‌ای که میل داریم نفت بکار بیفتد برای این است که بیکارها بکار افتاده ارتزاق کنند و ما نباید عملیات تصفیه را بعد از احتیاج فروش آن در ایران قرار بدهیم بلکه باید تمام عملیات نفتی اعم از اینکه در ایران بفروشد یا در بازار دنیا بفروش برسد در ایران قرار بدهیم و عملجات آن باید ایرانی باشند.یکی هم راجع به جمله ثانی است که قسمت نفت را برای اتباع ایران تعیین کرده اولاً نفت یک متاعی است یعنی یک مال‌التجاره‌ای است و مال‌التجاره هم سند نداده که همیشه نفع بکند ممکن است روزی رقابت هائی پیدا شود که از آن میزانی هم که مخارج کرده کمتر بفروشد امروز ما خودمان می‌بینیم در تهران این تجارتخانه‌هایی که جنس وارد می‌کنند اغلب به ضرر می‌فروشند امروز ترقی می‌کند فردا ضرر می‌کند و ما ملزم نیستیم که رعایای این مملکت را ملزم کنیم که همیشه به کمپانی منفعت بدهند کمپانی هم در ایران به قیمت بازار دنیا بفروشد زیرا قیمت نفت هم مثل قیمت لیره و سایر چیزها همه روزه در بادکوبه ترقی و تنزل می‌کند و هر روز یک قیمتی دارد در این صورت نرخ نفت را باید مطابق نرخ بازار دنیا قرار دهند منتهی کرایه‌ای که از محل استخراج تا به بازار دنیا متحمل می‌شود کسر کنند فرضاً اگر در بادکوبه چلیکی ۵ قران قیمت نفت تصفیه شده هست و یک قران هم کرایه می‌گیرند تا به ایران بیاورند باید در انزلی چهار قران هم بفروشند نرخ بازار دنیا را معلوم کنند و کرایه را هم کم کنند در ایران بفروش برساند خواه برای کمپانی منفعت داشته باشد یا ضرر ما ملزم نیستیم که در تمام موارد منافع کمپانی را ملحوظ بداریم یک دفعه نفت زیاد استخراج کردند نفت تنزل کرد چرا در آن صورت اتباع ایران باید گران بخرند در صورتی که در تمام دنیا نفت ارزان است این یک خدمتی نیست که کمپانی به ما کرده باشد بلکه یک خدمتی است که ما به کمپانی می‌کنیم او برای نفتش بازار فروش لازم دارد مملکت ایران برای او بازار فروش می‌شود.ما به او اجازه داده‌ایم که نفتش را بفروشد و بازار فروش برای او تهیه کرده‌ایم دیگر تحمیلاتی برای خریدار نفت در این جا بشود خارج از انصاف است و بنده این ماده را که در امتیاز چک اسلاواک نوشته شد و این معنی را بهتر معلوم می‌کنند از این ماده که در این جا نوشته شده است بنده آن را تغییر داده و به طور پیشنهاد راجع به جمله ثانی تقدیم کردم و دولت باید در امتیازنامه ذکر کند.صاحب امتیاز متعهد است که تمام نفت و سایر مواد حاصله را برای احتیاجات دولت و اتباع ایران تخصیص دهد فقط آنچه اضافه داشته باشد می‌تواند حمل به خارج نماید صاحب امتیاز متعهد می‌شود تهیه نفت را به قیمت بازار دنیا بعد از کسر مخارج حمل و نقل از محل استخراج تا محل فروش بازار دنیا نفت را در مراکز استخراج بفروش برساند.

سهام‌السلطان- بنده گمان می‌کنم این جا آقای حائری‌زاده یک اشتباهی فرموده‌اند در قسمت اینکه کمپانی مجبور است از قرار صد ده منافع حساب کند مردم مجبور نیستند از او به این قیمت بخرند و مختصر هم نیست نفت ایران به این کمپانی از سایر نقاط هم ممکن است نفت وارد و به فروش برسد آنچه را که معلوم است این است که برای کمپانی شاید فواید نفت خیلی زیادتر از صدی ده و صدی ۲۰ و صدی ۳۰ باشد و به این جهت صدی ۱۰ که اول آن منافع است معین شده و البته اگر برای کمپانی ضرر کند هیچ کمپانی کاری نمی‌کند و وقتی که دیدند برای آن‌ها ضرر می‌کند کمتر کار خواهند کرد از آن طرف هم ممکن است نفت از جای دیگر به ایران بیاید و ارزانتر وارد شود مردم مجبور نیستند که آنرا بخرند هر کدام ارزانتر است می‌خرند. آقا آن ترتیبی که حضرتعالی فرمودید برای مردم خیلی ضرر دارد برای اینکه محقق است که از صدی ۱۰ و ۲۰ خیلی بیشتر کمپانی فایده می‌برد. در آن پیشنهادی که حضرتعالی فرمودید و فقط کرایه را منظور کردید مقصود ما این بود بیش از کرایه منظور شده باشد و یک اصلاح عبارتی هم هست که در قسمت (۱) (قیمت نفت تصفیه نشده) است و در این جا (تصفیه شده) غلط است و نونش افتاده است باید اصلاح شود

رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله- بنده با اینکه خودم در کمیسیون هستم و عضویت دارم معذلک نسبت به قسمت‌هایی از این ماده نظریاتی دارم که به عرض می‌رسانم واِلا همانطور که بعضی از آقایان فرمودند باید ت مام مواد نفتی اعم از تصفیه شده یا نشده مایحتاج ایران را کمپانی بدهد و در این جا تصریح کردنش فقط به نفت تصفیه شده و بنزین بیمورد است باید نوشته شود تمام مواد مستخرجه از معدن نفت اعم از بنزین و قیر و موم معدنی و غیره که ایران به آن محتاج است البته باید اول رفع احتیاج خود ایرانی‌ها را از این معدن بکند بعد مازاد آن را به خارجه حمل نماید. این قسمت را تصور می‌کنم که اغلب آقایان معتقد باشند که باید اصلاح شود و اگر آقای مخبر محترم بودند قبول می‌فرمودند. قسمت دیگر راجع به استهلاک سرمایه است آن هم در ظرف سال بنده این را هم بیمورد می دانم زیرا سرمایه‌ای که برای استخراج نفت و تصفیه در ایران به مصرف می‌رسد باید این قسمت از سرمایه مستهلک شود اما سرمایه‌ای که به مصرف لوله کشی و کشتی و حمل به خارجه و مخارج اداره و فروش آن در آمریکا و سایر نقاط می‌رسد مربوط به ایران نیست و اگر چه این قسمت‌ها هم جزو سرمایه کمپانی است و باید مستهلک شود ولی این قسمت‌هایی که در خارج از ایران به مصرف می‌رسد باید کمپانی از مصرف فروش همانجا سرمایه را مستهلک کند و نباید ضرر آن را ایرانی متحمل شود بلکه این استهلاک باید در محلی‌های فروش خارجه یعنی در اروپا و آمریکا بشود. سرمایه‌ای که در داخله ایران برای استخراج، تصفیه و فروش و تشکیل ادارات به مصرف می‌رسد باید موضوع شود. قسمت دیگر که بنده نظر دارم و اهمیت می‌دهم نسبت به استهلاک ۱۲ درصد در ظرف ۸ سال است و عقیده دارم که این سرمایه کمپانی باید در ظرف مدت امتیاز استهلاک شود یعنی اگر مدت امتیاز ۴۰ سال است در ظرف ۴۰ سال استهلاک شود و اگر ۵۰ سال است در مده ۵۰ سال نه اینکه در ظرف ۸ سال صد ۸۰ را ببرد و صد ۲۰ به ما بدهد حالا تفاوت این کجا است. تفاوت آن این است که اگر بنا باشد در ظرف ۸ سال از قرار صد ۱۲ استهلاک شود آنوقت هیچ چیز عاید ایرانی نمی‌شود و باید تمامش را کمپانی بدهد بعلاوه قیمت نفت هم بواسطه استهلاک سرمایه در این مدت ۸ سال بقدری گران می‌شود که ایرانی نمی‌تواند از آن نفت خریداری کند و مجبور می‌شود از بادکوبه نفت وارد کند بعلاوه وقتی که مدت استهلاک سرمایه را زیاد کردیم آنوقت هم قیمت نفت کم می‌شود و هم عایدات در مدت استهلاک زیاد می‌شود و بی اعتدالی هم در موضوع استهلاک نشده است. بنده آن دو قسمت اول را پیشنهاد کردم نسبت به این قسمت فراموش کردم که پیشنهاد کنم و عقیده‌ام این است که این ماده برگردد به کمیسیون تا اینکه این قسمت را اصلاح کند و تصور می‌کنم که این ترتیب عملی تر باشد.

مدرس- پیشنهاد کنید برگردد به کمیسیون.

رئیس- آقای مستشارالسلطنه (اجازه)

مستشارالسلطنه- عرضی ندارم

رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب (خطاب به آقای حاج شیخ اسدالله)- این پیشنهاد را می‌خواستید قبل از آنکه این فرمایشات را می‌فرمودید بفرمائید (خطاب به نمایندگان) فرمایشات ایشان اذهان را مشوب کرده است حالا بنده باید رفع مشوب بودن اذهان را بنمایم. آقای حاج شیخ اسدالله این مطالب را در کمیسیون فرمودند و به ایشان هم جواب داده شد باز هم حالا پیشنهاد می‌کنند این لایحه برگردد به کمیسیون بنده چون عضو کمیسیون هستم ...

مدرس- ما هم عضو کمیسیون هستیم و می گوئیم این لایحه برگردد به کمیسیون

آقا سید یعقوب- بلی عضو کمیسیون بودید ولی در کمیسیون حاضر نمی‌شدید و فقط ما یک عده بودیم که حاضر می‌شدیم ولی بعضی سیاست را مقدم بر این کار می‌دانستند. آقای حاج شیخ اسدالله راجع به سه مطلب اشکال فرمودند اشکال اول اینکه بیان کردند که قسمت مستخرج از چاه‌ها را باید طوری نوشت اعم از نفت و بنزین و قیر و موم و سایر چیزها باشد در این قسمت بنده هم موافقم که تمام موادی که از چاه‌ها استخراج می‌شود برای اتباع داخلی اگر محتاج باشند کمپانی باید بدهد اگر چه جواب ایشان را آقای سهام‌السلطان دادند ولی مسئله دیگری که باید آقایان نمایندگان آن را نصب‌العین قرار بدهند این است که این کمپانی کمپانی اقتصادی و تجارتی است.

حاج شیخ اسدالله- ما قانون می‌گذرانیم فعلاً با کمپانی طرف نیستیم.

آقا سید یعقوب- این کمپانی کمپانی است که تشکیل شده برای تجارت این موادی که از چاه‌ها استخراج می‌شود اعم از نفت و بنزین و گاز طبیعی و قیر و موم بعد از آنکه برای کمپانی منفعت کند به اتباع ایران خواهد فروخت معذلک ما کمپانی را ملزم می‌کنیم که نفت و بنزین بقدری که در داخله مملکت مصرف دارد بفروشد بنده از نفت جنوب اطلاعی ندارم. آقا گفته می‌شود نفتی که در طرف جنوب فروخته می‌شود گران تر از نفتی است که در انگلستان فروخته می‌شود از این جهت بود که کمیسیون در نظر گرفت که کمپانی نفتی را که در ایران بفروش می‌رساند باید صدی ده فایده از آن ببرد و همانطور که آقای سهام السلطان فرمودند کمپانی ملزم است به این ترتیب بفروشد ولی ایرانی‌ها ملزم نیستند حتماً بخرند. یعنی در صورتی که دیدند نفت جای دیگر ارزان تر است از آن جاها می‌خرند این بود جواب آقای حاج شیخ اسدالله راجع به این قسمت و حالا هم اگر پیشنهادی دارند پیشنهاد نمایند شاید کمیسیون هم بپذیرد. راجع به قسمت دوم هم حاج شیخ اسدالله یک روزی که در کمیسیون همین مطلب را بطور مفصل بیان فرمودند و چون ماه رمضان بود می‌خواستند روزشان تمام شود در آن جا هم جواب داده شد عرض کردیم مخارجی که کمپانی کرده است و از تمام این مخارج این محصول پیدا می‌شود این محصول که دارای سه چشمه نیست که یک چشمه آن مخصوص به ایران و دوتای دیگر آن مربوط به اروپا و آمریکا باشد. مخارج هم از نفتی که در ایران فروخته می‌شود کسر می‌شود و هم از قسمتی که در خارج از ایران می‌فروشد کسر می‌شود و دیگر کمپانی الزامی ندارد که بیاید یک اداره برای ایران و یک اداره برای اروپا و یکی برای آمریکا تشکیل ده و مخارج را نسبت به این سه اداره مجزا معین کند تا اینکه ما بگوئیم این قدر سرمایه مختص به ایران است همین اندازه باید مستهلک شود و فلان قدر راجع به اروپا و آمریکاست در صورتی که اساساً یک سرمایه است و کمپانی یک مخارجی می‌کند و یک نفتی بیرون می‌آورد مثلاً سالی ده هزار تن نفت بیرون می‌آورد و از این مقدار یک ثلثش در ایران مصرف می‌شود و باقی در جاهای دیگر ما چطور می‌توانیم این مخارج را قسمت کنیم به نفتی که در ایران یا سایر جاها مصرف می‌شود؟ کمپانی چطور می‌تواند بفهمد چقدر نفت در ایران به مصرف می‌رسد تا یک اندازه از سرمایه اش را برای ایران تخصیص بدهد و مخارجش را معلوم کند؟ اما راجع به قسمت استهلاک که فرمودند بنده می‌خواهم عرض کنم ما ایرانی‌ها خیلی عجله داریم و نفع عاجل را مقدم بر نفع آتیه می دانیم و می‌خواهیم نفع ما را همین امروز به ما بدهند در صورتی که غافل هستیم که ایران مال ایرانی‌ها و اولاد و اخلاف ما همه حق استفاده دارند اگر ما سرمایه را در مدت دو سال استهلاک کنیم آنوقت بعد از دو سال عایدات ما بیشتر خواهد شد بعلاوه ماده دیگری هم در این قانون هست و آن این است که بعد از انقضای مدت امتیاز تمام کارخانجات و ابنیه و ماشین آلات متعلق به ما خواهد بود اگر سرمایه را در مدت کمی استهلاک کنند نفع عاجلی برای ما ندارد ولی از آن طرف اولادهای ما استفاده خواهند کرد. بنابراین هیچ ضرری ندارد سرمایه در مدت ۸ سال مستهلک شود کمپانی زودتر سرمایه خود را بردارد آنوقت بعد از این مدت صد هشتاد برای کمپانی صد بیست برای ما خواهد بود با اینحال باز اگر می‌خواهید به کمیسیون برگردد پیشنهاد کنید.

رئیس- پیشنهاد آقای دانش قرائت می‌شود (به شرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم این ماده برگردد به کمیسیون و پس از تحقیق کاملتری به مجلس بیاید.

رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله هم همین مضمون را پیشنهاد کرده‌اند. آقایانی که این پیشنهاد را تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- تصویب نشد.

(بعضی گفتند مذاکرات کافی است و بعضی گفتند کافی نیست)

رئیس- رأی می‌گیریم به کفایت مذاکرات. آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- معلوم می‌شود کافی نیست. آقای کازرونی (اجازه)

آقا میرزا علی- نظر به اینکه ماده ۱۶ خیلی مهم است و حالا وقت برای مذاکره آن نداریم خوب است بماند برای جلسه دیگر. اما راجع به فرمایشاتی که آقای آقا سید یعقوب فرمودند که هر چه منافع برای اخلافمان بماند بهتر است بنده عرض می‌کنم اگر حقیقتاً این نظر را دارند خوب است اصلاً خود معدن را برای اخلاف بگذارند و آن‌ها بیشتر می‌توانند استفاده کنند چرا عقیده تان را تغییر می‌دهید از یک طرف ملاحظه اخلافیان را نمی‌فرمایید و معدن به این مهمی را به رایگان از دست می‌دهید از طرف دیگر می گوئید اخلاف ما استفاده کنند. دیگر اینکه فرمودند این کمپانی کمپانی اقتصادی است مسلم است هر کمپانی که تشکیل می‌شود برای تجارت و اقتصاد است و اگر برای اقتصاد نبود ما رعایت آن را نمی‌کردم. همچنین فرمودند کمپانی در جاهای دیگر بیش از صد ده نفت منافع خواهد برد و ما او را ملزم کرده‌ایم که از ما صد ده منافع بگیرد بنده عرض می‌کنم چه ضرر دارد در صورتی که اصل محصول را از مملکت ما استخراج می‌کند چه ضرر دارد از ما منفعت نبرده باشد و به همان منافع لاتعد و لای تحصی قناعت کنند. بنابراین بنده در خصوص منفعت صد ده موافق نیستم برای اینکه صد ده از ما منفعت بگیرد و سرمایه اش را هم در مدت ۸ سال استهلاک کند وقتی که اینطور شد مجبور است که نفت را گراین بفروشد.آقایان می‌فرمایند ایرانیان مجبور نیستند که نفت را از این کمپانی بخرند کور بشوند از خارجه بیاورند مثل اینکه حالا هم همینطور است مثلاً نفت جنوب را قبل از اینکه به انگلیس امتیاز بدهیم امر صندوقی که ده من تبریز وزن داشت ۱۲ قران می‌فروختند و بعد از اینکه امتیاز آن را به انگلیس‌ها دادیم به صندوقی سه تومان و ۵ تومان هم رسید و اگر ما مجاز و آزاد بودیم که نفت را از خارجه وارد می‌کردیم البته برای ما ارزانتر تمام می‌شد تا اینکه از کمپانی جنوب بخریم ولی آن‌ها سخت گرفته‌اند که هیچ کمپانی نمی‌تواند از خارج نفت وارد کند و با کمپانی نفت جنوب رقابت نماید بنابراین مردم مجبورند از او بخرند آنوقت آقایان می‌فرمایند مجبور نیستند از این کمپانی نفت بخرند ممکن است از خارج نفت وارد کنند.آقایان ما یک معدن در شمال داریم و یک معدن در جنوب. با این حال بیائیم برای مصرف داخلی خودمان نفت از خارجه وارد کنیم این چه کاری است مگر این قانون را در میدان جنگ وضع می‌کنیم عجب مرافعه‌ای است! آقای تدین فرمودند که اگر تجار از ما تومانی یک قران نفع بگیرند ما باید ممنون باشیم بنده عرض می‌کنم هیچ این طور نیست. اگر تاجر تومانی یک پول از تجارتش فاید ببرد آخر سال مستغنی می‌شود. آقای آقا سید یعقوب فلسفه‌هایی فرمودند که صحیح است برای اینکه ایشان متخصص در همه چیز هستند لکن تجار گاهی صد نیم فایده می‌برند گاهی تومان صد دینار و گاهی حق‌العمل معمولی می‌گیرند که خودش مواد مخصوص دارد مثلاً در موقع صرافی صد تومان یک قران الی دو ریال در موقع خرید و فروش چه در داخله و چه در خارجه صد تومان یک تومان الی دو تومان حق‌العمل دارد. در هر صورت بنده عرض می‌کنم بنده در قسمت صد ده عرضی ندارم لکن در قسمت‌های دیگر این ماده عرض دارم. اولاً چه علت دارد که ایرانی حق نداشته باشد از این کمپانی نفت بخرد و به خارجه حمل کند در صورتی که تجار خارجی می‌تواند از این کمپانی نفت بخرند و به خارج حمل نمایند ولی تجار ایرانی حق نداشته باشند آنوقت آقایان می‌توانند بفرمایند ممکن است قضایائی پیش آید که حمل نفت به خارج صلاح نباشد بنده عرض می‌کنم در صورتی که اینطور باشد دولت می‌تواند از آن جلوگیری کند. زندگی ما هم مثل زندگانی سایر دُوَل روی کره است. بنده عرض می‌کنم ما هم امیدواریم تحت البحری طیاره و چیزهای دیگر هم داشته باشیم و از این مواد نفت احتیاجات خود را رفع کرده باشیم. یکی از مواد نفت شمع است که خیلی محل احتیاج ماست و ما آن را از خارجه می‌آوریم یکی دیگر صابون است. دیگر روغنی است که برای انجین‌ها بکار می‌برند از جمله گازهائی است که به جهت طیاره‌ها بکار برده می‌شود ما امیدواریم که بعد از این همه چیز داشته باشیم تا ما به مردم بخندیم نه خودمان به خودمان. بنابراین این چند قسمت این ماده باید اصلاح شود یکی سود استهلاک سرمایه است در مدت ۸ سال. این به نظر من چیز غریبی است و اگر چه آقای آقا سید یعقوب راجع به این قسمت نطق مفصلی فرمودند لکن بنده کوچکتر از آن بودم که از فرمایشات آقا چیزی استدراک کنم و چیزی نفهمیدم. در این ماده می‌گوید که سرمایه خود را از قرار صد دوازده و نیم در مدت هشت سال استهلاک کند سرمایه عبارت از مجموع آن پولی است که این کمپانی برای این معدن مصرف می‌کند اعم از اینکه راجع به داخله یا خارجه باشد یا چیز دیگر و اگر ما این ماده را به همین ترتیب تصویب کنیم آنوقت باید آقای آقا سید یعقوب را هم ببریم در آن جا که تفسیر کند که مراد از سرمایه آن مقدار مخارجی است که در ایران شده است خوب همین عبارت را در این جا بنویسید چه گناهی دارد؟ بنده که نباید همراه قانون بروم و مفسر آن باشم و اگر به کمپانی حق بدهیم که سرمایه خودش را در مدت هشت سال استهلاک نماید آنوقت کمپانی در مدت هشت سال سرمایه خود را بر می‌دارد و چهل و دو سال دیگر بدون سرمایه می‌باشند در هر صورت بنده باز هم عرض می‌کنم که خوب است این ماده برگردد به کمیسیون تا اصلاح شود و مجدداً به مجلس بیاید.

وزیر فواید عامه- بنده هم نسبت به این ماده ایراداتی داشتم و در کمیسیون هم عرض کردم ولی ایرادات بنده رفع نشد و بعد لازم دانستم با نماینده سینکلر صحبت نمایم و پس از آن دیگر موقع نشد که در کمیسیون حاضر شوم و توضیحات بنمایم بنابراین عقیده دارم که این ماده برگردد به کمیسیون و در آن امعان نظر شود.

رئیس- بالفعل چند دقیقه تنفس داده می‌شود. (در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)

رئیس- بقیه دستور می‌ماند برای روز شنبه و ضمناً ممکن است کمیسیون راجع به ماده پانزده اگر اصلاحاتی دارد بنماید و پیشنهاداتی هم راجع به این ماده شده است فرستاده می‌شود به کمیسیون.

(مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس- مؤتمن‌الملک