مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ خرداد ۱۳۲۴ نشست ۱۲۷ دنباله برنامه دولت

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهاردهم

قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم

یکساعت و نیم قبل از ظهر روز پنجشنبه سوم خرداد ماه ۱۳۲۴ مجدداً بریاست آقای دکتر معظمی (نایب رئیس) تشکیل گردید

نایب رئیس – آقایان اجازه بفرمایید ماده ۱۱۲ آئین نامه قرائت می‌شود: ((ماده ۱۱۲ آئین نامه بوسیله آقای طوسی(منشی) بشرح زیر خوانده شد)

  • ماده ۱۱۲-کلیه قطع کلام و استعمال الفاظ زشت و تعرضات شخصی و هر گونه حرکات و نمایشاتی که موجب بی‌نظمی مجلس باشد ممنوع است

نایب رئیس – چند نفر از آقایان اخطار دارند. آقای اردلان

اردلان – در جلسه گذشته نماینده محترم آقای دکتر کشاورز اظهاراتی را که بنده در جلسه اسبق راجع به دانشجویان نموده بودم طور دیگر جلوه دادند و ماده ۱۰۹ به بنده حق می‌دهد که دو کلمه توضیح عرض کنم که آقایان نمایندگان محترم و خود آقای دکتر کشاورز این قسمت را مستحضر باشند. بنده در موقعی که برنامه دولت مطرح بود در موضوع دانشجویان عیناً مطلبی که گفتم و حالا تکرار می‌کنم این بود که من گفتم با داشتن یک دانشنامه دانشجو دانشمند نمی‌شود باید درس بخواند تا دانشمند شد (صحیح است) این جمله بنده بود و در دنباله آن در واقعه ۱۵ اسفند هم گفتم اگر دانشجویان ما در کلاس ممانده بودند و درس و کلاس خودشان را ترک نمی‌کردند و نمی‌آمدند و در خیابان و جلوی مجلس تجمع نمی‌کردند این جوان بدبخت بناحق کشته نمی‌شد (صحیح است) این عقیده بنده بود و این را نباید طور دیگری جلوه داد اگر ما بخواهیم برای مملکتمان اشخاص دانشمندی تهیه کنیم لازمه‌اش این است که دانش آموزان ما درس بخوانند اگر درس نخوانند چطور ممکن است که ما در این مملکت دانشمند تهیه کنیم؟ (صحیح است) خود آقای دکتر کشاورز دیروز فرمودند که در عصر حاضر ما دانشمندانی که معروفیت جهانی داشته باشند متأسفانه نداریم چطور ممکن است که دانشمندانی که دارای معروفیت جهانی باشند پیدا کنیم؟ فقط از این راه ممکن است که دانشجویان ما درس بخوانند (صحیح است) این است که بنده باز هم نظر خودم را عرض می‌کنم که اگر سوء تفاهمی شده باشد مرتفع شود.

نایب رئیس – آقای ذوالقدر.

ذوالقدر – بنده می‌خواستم دیروز در یک قسمت از اظهارات آقای دکتر کشاورز توضیح بدهم طبق ماده ۱۰۹ ولی وقت گذشته بود و مجلس خاتمه یافت استدعا کردم که امروز عرض کنم. آقای دکتر کشاورز طبق اطلاعاتی که بهشان رسیده‌است از مجاری که خودشان دارند اظهاراتی کردند در صورتیکه با بودن وکلای فارس که خوشبختانه تمام آن‌ها اهل این مملکت هستند (دکتر کشاورز – همه اهل این مملکت هستند) (مقصودشان اهل فارس است) و همه کاملا مطلع و بصیر از موطن خودشان هستند و دارای اطلاع عمیق هستند و اهل محل هستند هیچگونه اظهاری در مقابل صاحب خانه مسموع نیست (دکتر کشاورز- شما در شیراز صاحب خانه نیستید ملت ایران صاحب خانه‌است اشتباهتان در همین جا است)(حاذفی آقای بگذارید صحبت کنند) (نایب رئیس آقای حاذقی شما هم صحبت نفرمائید. (آقای ذوالقدر بفرمائید) باید هو و جنجال تمام بشود تا صحبت کنم.

من سالهای سال است که وکیل هستم پیش از کودتا وکیل بودم و بعدهم وکیل بودم و تا عمر دارم وکیل خواهم بود اگر میل داشته باشم (دکتر کشاورز- شما وکیل قوام هستید) من وکیل ملتم نه وکیل قوام –قوام هم یک نفر از موکلین من می‌باشند من وکیل خارجی نیستم من وکیل ملت ایران هستم (ایرج اسکندری مامور استعمار هستی تو و قوام اربابت) من موکل دارم من وکیل ملت ایرانم من وکیل اشخاصی هستم در پشت سر من حاضرند اگر نمیدانید بیائید در فارس بفهمید من موکل دارم مرا سر نیزه خارجی داخل صندوق نکرده‌است (دکتر کشاورز- شما را همه می‌شناسند) گفتید دیروز که سوابق می‌گویم بیائید بگوئید خیلی مایلم که بیائید و بگوئید ………

دکتر کشاورز- وکالت دوره پهلوی شما را همه میدانند می‌آیم پشت تریبون می‌گویم وکالت دوره رضاخانی شما را از لحاظ فامیلی همه میدانند..

پورضا- وکالت تو را هم همه میدانند.

دکتر رادمنش – لوطی برو خفه شو

پور رضا – لوطی تو هستی – مفتضح، گم شو.

(همهمه نمایندگان –زنگ رئیس)

نایب رئیس – آقای پور رضا به شما اخطار می‌کنم.

فداکار - پور رضا تو دیگر حرف نزن همه تو را می‌شناسند و سوابق تو را میدانند.

پور رضا – آقا یک مشت چاقوکش اینجا نشته‌اند. (همهمه شدید نمایندگان – زنگ ممتد رئیس)

دکتر رادمنش- خفه شو حمال پدر سوخته.

نایب رئیس – آقای دکتر رادمنش بشما اخطار می‌کنم.

پور رضا- حمال توئی مفتضح همه ملت ایران شماها را می‌شناسند چاقوکش‌ها

ایرج اسکندری- آقای پور رضا سوابق خانوادگی تو را همه میدانند.

نایب رئیس – آقای پور رضا در دفعه دوم بشما اخطار می‌کنم با درج در صورتمجلس.

دکتر رادمنش – پور رضا چاقو کش توئی فامیل تو را همه میدانند. احمق.

نایب رئیس – آقای دکتر رادمنش در دفعه دوم بشما هم اخطار می‌کنم.

دکتر کشاورز – همه را می‌شناسند، تو را هم می‌شناسند بفرمائید پور رضا مادر شما کیست و پدر شما کیست شما پدر و مادر خودتان را پشت تریبون معرفی کنید. همین کافی است.

نایب رئیس – آقای دکتر کشاورز بشما هم اخطار می‌کنم. (همهمه نمایندگان – زنگ ممتد رئیس)

جمعی از نمایندگان – اینکه وضع نمی‌شود جلسه را تعطیل کنید. در اینموقع (یکساعت و یکربع قبل از ظهر) جلسه بعنوان تنفس تعطیل و بفاصله ده دقیقه مجدداً تشکیل گردید)

نایب رئیس – اجازه بفرمائید بنده یک وظیفه نظامنامه‌ای دارم که قبلاً باید عرض کنم عده‌ای از آقایان هستند که بهیچوجه رعایت نطم مجلس را نمی‌کنند در صورتیکه یکی از وظایف مهم رئیس این است که یک محیط آرامی برای ناطق تهیه کند نظامنامه مجلس هم برای همین است و پیش بینی کرده‌است که اگر بکسی توهین شد برای اینکه رفع توهین از خودش بکند بدون رعایت نوبت اجازه داده می‌شود ولی دیده می‌شود اخیراً که بین اشخاص مشاجره می‌شود و با این ترتیب اداره مجلس فوق العاده مشکل است دو نفر از آقایان یکی آقای پور رضا و یکی آقای دکتر رادمنش در این جلسه بهیچوجه رعایت نظم مجلس را نکردندو آقایان دیگری هم بودند چون تا موقعی که بنده بودم فقط این دو نفر آقایان بودند و بین آقایان دکتر رادمنش و آقای پور رضا مشاجره شد که کار بفحش رسید بنابراین بنده بآنها اخطار کردم و چون ساکت نشدند بعدهم اخطار کردم باقید در صورت مجلس و چون بازهم ساکت نشدند و فحاشی کردند اگر آقایان مایلند که نظم مجلس رعایت شود ماده ۱۲۹ درباره آقایان اجراء خواهد شد (صحیح است) ماده ۱۲۹ خوانده می‌شود:

(ماده ۱۲۹ آئین نامه بوسیله آقای هاشمی (منشی) خوانده شد)

ماده ۱۲۹ – مواخذه با منع حضور در موارد ذیل است:

اولا نماینده که پس از مواخذه در همان جلسه مجدداً از دایره نظم خارج می‌شود

ثانیاً – نماینده که در ظرف ۶ ماه دو مرتبه مواخذه شده باشد

ثالثاً – نماینده‌ای که مردم را در مجلس علنی بزد و برخورد یا جنگ خانگی یا بضدیت و نقض قوانین اساسی دعوت و ترغیب نماید.

رابعاً – نماینده که نسبت به مجلس یا قسمتی از مجلس یا برئیس هتک شرف نماید.

خامساً - نماینده که نسبت بیک یا چند نفر از هیئت دولت فحش داده یا تهدید نماید.

سادساً - نماینده که نسبت بدولت توهین نماید.

نایب رئیس - فقط یکنفر از آقایان نمایندگان و خود آقایان می‌توانند در اینموضوع صحبت کنند

ذوالقدر – اجازه میفرمائید؟

نایب رئیس – آقای ذوالقدر تمنا می‌کنم تامل بفرمائید بعد از این موضوع. آقای طباطبائی.

محمد طباطبائی – حالا وقتی که جلسه بهم خورد این جا خدمت آقای فیروز آبادی با آقایان صحبت می‌کردیم. به آقایان عرض کردم اگر در یک جماعت و قومی اختلال و بی نظمی پیدا شد بنظر بنده بالاترین بدبختی‌ها است (صحیح است) همه مفاسد تمام ناگواریها از اختلال است و از بی نظمی است (صحیح است) ما که باید نمونه و باصطلاح الگوی نظم در مملکت باشیم ملاحظه میفرمائید که مجلس شورای ملی را در این اواسط یا اواخر عمر متأسفانه بچه جریان خجلت آوری انداخته‌ایم ای کاش کسانی که مجلس ما را اداره می‌کنند زودتر باین فکر افتاده بودند و زودتر نظامنامه را می‌خواندند و ای کاش عوض همه این تظاهرات وعوام فریبی‌ها، هوچیگریها در هر جلسه‌ای چند ماده نظامنامه را برای ما می‌خواندند (صحیح است) مکرر این جا گفته‌ام اینکه این جا گفته می‌شود نظامناه این آئین نامه برابر آئین نامه وزارت کشاورزی نیست، این قانون است این برابر قانون اساسی است چهارده دوره مجلس تبعیت کرده‌است از این قانون این قانون است نه نظامنامه این جا اسمش طرداً للباب نظامنامه گفته می‌شود شماها اکثرتان شروع کرده‌اید بالصراحته بر خلاف قانون رفتار می‌کنید و توی سر قانون می‌زنید (فرمند – آقای طباطبائی حالا شما تحریک نکنید) آقای فرمند بنشین بگذارید کس دیگر اقلاً با من صحبت کند. رسماً عرض می‌کنم حضورتان که من چون خیلی متاثرم می‌ترسم که خدای نکرده این شدت تاثر خودم را هم که طرفدار نظم هستم تحریک کند که از نظم خارج شوم بنابراین رشته کلام را همینجا قطع می‌کنم و خواستم از مقام ریاست خواهش کنم که استثناء و تبعیض را کنار بگذارید (صحیح است) و از ماه اسفند تاحالا بموجب صورت جلساتی که این جا کرده‌اند در مجلس تو سر قانون زده‌اند و مشروطیت و قانون را در حق همه اجرا کنید والابیک گل بهار نمی‌شود (صحیح است)

نایب رئیس- آقای دکتر رادمنش جنابعالی فقط راجع بدفاع در اینموضوع باید صحبت کنید موضوع دیگری مطرح نیست.

دکتر رادمنش- بنده تصدیق می‌کنم که از چندی باینطرف تشنج عجیبی در مجلس شورای ملی بوجود آمده‌است و این تشنج همانطوریکه در اظهاراتم در ضمن بحث در برنامه دولت بعرض آقایان نمایندگان رسانده‌ام این تشنج انعکاس مبارزاتی است که در خارج مجلس حکمفرماست ما وظیفه داریم عقاید و نظریات اشخاصیکه ما را باینجا فرستاده‌اند و در پشت سر ما هستند در اینجا بگوئیم و از آنها دفاع کنیم (فیروز آبادی – همه این طور هستند) (فداکار- آقای رئیس اخطار بفرمائید) و این تشنج امروز اولین باری نیست که آقایان دیده‌اند نظایرش در این یکی دو ماه اخیر فراوان پیش آمده‌است و بنده وحشتی ندارم که مجازات شوم و بعقیده خودم این قبیل مجازاتها اسباب سر افکندگی من نخواهد بود بلکه از افتخارات من حساب خواهد شد. در اینجا آقایان دیدند اول از همه آقای پور رضا سرو صدا بلند کرد و شروع کرد بیک حرفهای رکیکی که شایسته یک وکیلی نیست وقتیکه یک حرفهائی زده می‌شود باید جواب داده شود ما که از فولاد ساخته نشده‌ایم ما هم انسان هستیم بهمان دلیل که او گفت ما هم جواب می‌دهیم با حرف حرف جواب می‌دهیم با مشت هم مشت جواب می‌دهیم

نایب رئیس – آقای پور رضا

پور رضا – گاهی از اوقات بانسان یک احساسات متضادی دست می‌دهد که از لحاظ روان شناسی قابل مطالعه هست یعنی انسان در آن واحد هم ممکن است متأثر باشد هم خوشحال. بنده از جریان امروز این احساسات استثنائی از لحاظ روانشناسی برایم دست داده‌است که هم متأثرم و هم خوشحال. متأثرم از این لحاظ که مشاهده می‌کنم که اوقات مجلس شورای ملی در نتیجه جریانات دیروز امروز موجب یک مشاجراتی شده‌است که برای جامعه مفید نیست اما خوشحالم چرا؟ از لحاظ اینکه می‌بینم مخالفین من افراد فراکسیون توده هستند که همانطور که دیروز عرض کردم انتقاد این اشخاص در مورد من تعریف است و تعریف این اشخاص در مورد من انتقاد است (دکتر رادمنش – فداکار – ایرج اسکندری- دکتر کشاورز – اخطار نظامنامه‌ای داریم) این جریان امروز مربوط بدوروز و سه روز و پنج روز نیست قبل از این هم بوده‌است.

آقای ذوالقدر تشریف آوردند و توضیحاتی بعنوان اخطار نظامنامه‌ای بر طبق ماده ۱۰۹ بعرض مجلس شورای ملی رساندند آقای دکتر کشاورز دخالت کردند در صحبت ایشان و ایشان را مانع شدند از اینکه نطق خود را ادامه بدهند منظور از قوانین و نظامات محققاً نتیجه‌اش این است که حیثیت آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی محفوظ بماند اگر بیک جهاتی ریاست مجلس نخواهد یا نتواند نظم مجلس را حفظ کند حیثیت شخصی نمایدگان در این مجلس محفوظ نماند بنابراین من معتقدم که حیثیت اشخاص مافوق قانون و ما فوق نظامنامه‌است هر فردی حق دارد که در مقام دفاع از حق خودش بیاید بنابراین بنده تحاشی ندارم از تصمیم مجلس شورای ملی اگر هر آینه آقایان فکر می‌کنند باینکه این از افتخارات آنها است منهم همین فکر را می‌کنم ولی این جریان امروز را ملت ایران قضاوت می‌کند که من طالح هستم یا ایشان (صحیح است) صالح و طالح مطاع خویش فروشند تا چه قبول افتد و چه در نظر آید (نمایندگان فراکسیون توده – صحیح است ملت ایران باید قضاوت کند) (زنگ رئیس) (همهمه حضار)

پور رضا – حکم ملت ایران مطب شما الصاق نشده

ایرج اسکندری – آقا این موضوع فقط مربوط باین یکی دو نفر از آقایان بوده‌است. یکنفر از آقایان صحبت کرد و هر دو نفر دیگر از آقایان هم دفاع کرده‌اند بایستی رای بگیریم می‌خواهم عرض کنم که در همین جلسه دو مرتبه به آقای پور رضا اخطار شد و دو مرتبه هم به آقای دکتر رادمنش اخطار شد یک مرتبه هم بآقای دکتر کشاورز بنابراین رئیس تا آنجایی که گذاشتند مطالب را بشنوند وظیفه خودش را انجام داد و ا ین دو نفر آقایان علاوه بر اینکه حفظ نکردند نظم مجلس را فحاشی هم کردند حالا وظیفه رئیس مجلس این است که نسبت باین آقایان ماده ۱۲۹ را اجرا بنماید لذا رای می‌گیریم (بعضی از نمایدگان – دوباره قرائت فرمایید) مواخذه با منع حضور در مجلس (صحیح است) بعضی از نمایندگان برای چند جلسه رای می‌گیرید در ماده سی نوشته شده‌است هفت جلسه، رای می‌گیریم آقایان موافقین قیام کنند (اکثریت برخاستند) تصویب شد.

رای می‌گیریم باجرای ماده ۱۲۹ درباره آقای دکتر رادمنش آقایان موافقین قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده ۱۳۰ قرائت می‌شود (ماده ۱۳۰ را آقای هاشمی بشرح ذیل قرائت نمودند)

در صورتی که تنبه مواخذه با منع حضور درباره نماینده رای داده شده باشد نماینده مزبور تا هفت جلسه حق شرکت در امور مجلس را ندارد پس از رای مجلس رئیس مجلس نماینده را دعوت به بیرون رفتن می‌کند هر گاه اطاعت نکند رئیس جلسه را ختم می‌نماید ولی مجدداً می‌تواند منعقد کند در صورت عدم اطاعت و نیز در صورتی که مواخذه با منع حضور درباره نماینده باشد که در ظرف شش ماه قبل همین تنبیه در او مجری شده باشد تنبیه فوق مضاعف خواهد بود.

نایب رئیس – آقای پور رضا تشریف ندارند؟ (بعضی از نمایدگان – خیر رفته‌اند بیرون) آقای دکتر رادمنش تمنی می‌کنم خارج شوید.

دکتر رادمنش- بنده خارج نمی‌شوم.

نایب رئیس- پس طبق همین ماده جلسه تعطیل می‌شود (در این موقع ۴۰ دقیقه قبل از ظهر جلسه بعنوان تنفس تعطیل و پس از ده دقیقه مجدداً تشکیل شد)

نایب رئیس آقای ذوالقدر.

ذوالقدر – متاسفانه آقای دکتر کشاورز تشریف ندارند که عرایض بنده را بشنوند (بعضی ازنمایندگان – بلندتر بفرمائید) چون مقصودم توضیح و رفع اشتباه از ایشان بود و حالا خودشان متأسفم که تشریف ندارند ولی بعرض مجلس میرسانم البته مستحضر خواهند شد عرض کردم آن مجاری که اطلاعات بایشان رسیده بود که دیروز اظهار کردند صحیح نبود، اطلاعات ایشان که اظهار فرمودند سه بود، متاسفانه ایشان اطلاع نداشتند که روزنامه توقیف نشده روزنامه را هم نمی‌دانستند که مدیرش کی بود و صاحب امتیازش کی بود چون بنده اهل محل هستم همه را می‌شناسم و لازم میدانم که همه را بعرض مجلس شورای ملی برسانم که صاحب امتیاز روزنامه کی بود و روزنامه چه شد و توقیف هم نشد و توقیف هم نیست صاحب امتیاز ابوتراب بصیری است نویسنده دو سه نفر در اوراق روزنامه او چیزهایی می‌نوشتند که مخالف عقاید خود صاحب امتیاز بود باین دلیل صاحب امتیاز کتباً برئیس فرهنگ فارس آقای صادقی نژاد که برادرش هم اینجا ما بهمکاری ایشان مفتخریم نوشت صاحب امتیاز که این روزنامه‌ایکه اینها درش مطالبی را تحریر می‌کنند بر خلاف اجازه من است و من این روزنامه را دیگر طبع نمی‌کنم مگر اینکه آنها خارج شوند از تحریرات این روزنامه فرهنگ هم بآنها ابلاغ کرد. که شما حق ندارید در روزنامه که صاحب امتیاز مشی عقیده‌اش مخالف با عقیده شما است تحریراتی بکنید بعد از اینکه آنها را فرهنگ به موجب اخطار کتبی صاحب امتیاز ممنوع کرد از نوشتن آنجا و عنوان سردبیری را هم ازش گرفتند و خود ترابی هم چون نوکر دولت بود و کار داشت دیگر باینکار نرسید و روزنامه را تعطیل کرد نه توقیف اینجا هم پشت این تریبون مجلس که یک مکان رسمی است حرفیکه می‌زنم ممکن استکه آقای وزیر معارف از معارف شیراز سوال کنند اگر غیر از این بود حرف بنده دروغ است نه اطلاعاتیکه بآقای دکتر کشاورز رسیده، این یک موضوع موضوع دیگر که اظهار کردند مربوط بود بدخالتیکه در مدرسه شده و کارمندان فرهنگ یک مراجعاتی شده این را من شرح و بسط نیمدهم فقط شرحی است که استانداری می‌نویسد بفرهنگ شیراز و رونوشتش را هم می‌فرستد برای وزارت فرهنگ که الان در دفتر وزارت فرهنگ موجود است این را بنده می‌خوانم گمان می‌کنم کافی باشد. وزارت کشور. استانداری هفتم شماره ۱۰۸۲ آقای صادقی نژاد رئیس فرهنگ فارس و مدیر کل وزارت فرهنگ نسبت به اوضاع داخلی فرهنگ فارس و عملیات خلاف و اعمال نظر خصوصی بعضی کارکنان فرهنگ در کارها گزارشاتی می‌رسد که حاکی از بی انظباطی و بی ترتیبی کلی بوده و رفتار سوء و اغراض خصوصی کارکنان نامبرده موجب شکایت فراوان گردیده‌است که بآلمال بحسن جریان دستگاه فرهنگی این استان لطمه می‌آورد این است که از لحاظ حیثیت و شئون اداری و اینکه این جریان ناگوار و در وضعیت اخلاقی دانش‌آموزان تاثیر فساد آمیزی داشته و منجر بعواقب سوئی خواهد گردید مقتضی است شخصاً بررسی کاملی در مورد عملیات این قبیل کارکنان خطا کار و استفاده جو بعمل آورده بفوریت اقدامات شدیدی در جلوگیری از رفتار سوء آنها معمول و نتیجه را گزارش فرمائید انتظار داریم از هر جهت توجهی مخصوص در اینباب بفرمائید که بآلمال عواقب سوء و مسئولیتی متوجه اولیای آن اداره نشود استاندار هفتم – سرلشکر فیروز در این نامه می‌نویسد:

وزارت فرهنگ – رو نوشت نامه شماره ۱۰۸۲ بعنوان آقای رئیس فرهنگ فارس راجع بعملیات خلاف رویه و اعمال نظر خصوصی بعضی از کارمندان فرهنگ که احتیاج برسیدگی و اقدام بجلوگیری دارد به پیوست ایفاد می‌گردد. اگر حالا بنده بخواهم شرح آن اعمالی را که استاندار که مظهر قوای دولت است در یک مملکت وادار می‌شود بنوشتن این مراسلات بگویم گمان می‌کنم باز بعضی از آقایان وکلای محترم چون ورزیده در امور سیاست هستند جملاتی که موجب این اخطارات شده‌است می‌توانند بفهمند و اگر هم لازم شد ممکن است مرا وادار کنند که دانه دانه بگویم چه بوده و چه‌ها می‌کنند و چه‌ها کرده‌اند تمام اینها همه با اسناد مشتبه‌است نه با حرف این هم راجع به قسمت دخالت به مدرسه. قسمتی راجع به امنیت صحبت کردند.

نایب رئیس – آقا راجع به ماده ۱۰۹ بفرمائید.

ذوالقدر – خلاف واقع‌ها را عرض می‌کنم چون خلاف واقع‌ها را فرموده‌اند اجازه بفرمائید این مسئله مهمی است از بد گفتن به من بنده بمجلس عرض می‌کنم بد گفتن به من و امثال من هم هیچ مهم نیست و من از خودم دفاع نمی‌کنم و من یک فرد هستم مردم همه مرا می‌شناسند، یک عمر ریشم را در کار سفید کرده‌ام و بحمدالله لکه‌ای هم بدانم نیست، از خودم دفاع نمی‌کنم و نمی‌بایستی هم بکنم از مملکت دفاع می‌کنم. اینجا اظهار کردند امنیت و پاره موضوعات مضره که گفتنش مضر است چه رسد بر وجودش و این موضوع اینطور نیست شاید بعضی اشخاص بخواهند این اظهارات را انتشار بدهند برای اینکه یک دستوراتی داشته باشند یک اسنادی تهیه شود این‌ها را بنده نمیدانم ولی آنچه که ما میدانیم فارس امروز از تمام این اوقات اخیر منظم‌تر و امنیت کامل در آنجا حکفرماست این حرف را، باسند، با سندی که تقدیم آقای نخست وزیر کردم می‌گویم یا در سه روز یا چهار روز قبل یک تلگرافی است که تمام کشاورزان فارس امضاء کرده‌اند که در این موقع بحمدالله در حدود ایلات عرب، قشقایی، ناصری، در هیچ وقت باین اندازه امنیت نبوده‌است این تلگراف را بآقای نخست وزیر تقدیم کردم و در دفتر نخست وزیری است، اینهم سند آن، حالا نمیدانم چه موجب شده‌است چه سیاست مستوری است که می‌خواهید مملکت آرامی را که بهترین مواقع آرامی و امنیت او است بحمدالله آن را در اهاذن بوضع دیگری جلوه بدهند این را من سر در نمی‌آورم، من به اندازه سهم خودم این موضوع را نفهمیدم بعد از این فکر می‌کنم اگر فهمیدم می‌آیم اینجا و خواهم گفت. عشایر فارس را اشاره کردند، آقا فارس مهد پادشاهان بزرگ ایران بوده‌است (صحیح است)فارس مهد بمنزله مملکت ایران یعنی مرکز ایرانیت است (صحیح است) فارس حیاتش بسته بایران است (صحیح است) آن ساعتی که فارس العیاذبالله خیال انفکاک داشته باشد بافنای او توأم است، فارس مرکزیت امنیت جنوب است (صحیح است) همان طور که بی نظمی مرئی است امنیت هم مرئی است چون فارس منظم است تمام جنوب هم منظم است، اگر فارس منقلب شد تمام جنوب منقلب می‌شود. ایلاتش هم وطن پرستند (صحیح است) همین ایلات و عشایر جنوب هستنتد که در رکاب سلاطین بزرگ دنیا فتوحات زیادی کرده‌اند شاید صد سال بیشتر نیست که قشون داریم تمام این مفاخر و تمام این فتوحات ایران تا صد سال قبل از برق شمشیر ایلات و عشایر ایران بوده‌است (صحیح است) عشایر و ایلات ایران در تحت هدایت نادرشاه هندوستان را گرفته‌اند آنوقت نظام نبود و همین‌ها بودند هفت ایل بزرگ بودند که شالوده سلطنت و قوام ارکان دولت آل صفی بر دوش آنهابود. یکی از آنها ایل ذوالقدر است که از اجداد من بوده‌اند بخوانید تواریخ را ارکان آنها را هفت ایل اداره می‌کرد این هفت ایل بود که این مفاخر را برای آل صفی ایجاد کردند آنوقت که ما نظام نداشتیم الحمدالله حالا نظام داریم یک طرف اینها قوای رسمی ما هستند ولی ایلات ما قوای معنوی ما هستند و ما از آنها تقدیر و تمجید می‌کنیم (نمایندگان - صحیح است احسنت)

نایب رئیس –آقای تجدد

تجدد - خیلی متأسفم که قبل از بیان مطلب این آیه شریفه را بخوانم و اذا اردنا ان نهلک قریة امرنا مترفیا ففسقوافیها فحق علیهم العذاب، افراط و تفریط کار را بجائی رسانیده‌است که مجلس ایران این موسسه‌ای که ایران و ایرانیان و دنیا منتظر است از او که قانون گذاری و ایجاد ثقل کافی در این مملکت بکند و بطوری که در خارج می‌شنویم و ملامت‌ها بما می‌کنند شبیه بگود زورخانه‌است، افراط و تفریط خیلی بد است و سبب می‌شود که همه را از طریق حقیقت و حقانیت خارج کند حالا می‌رویم بسر مطلب.

بنده دیروز برای پادردی که داشتم نتوانستم در جلسه حضور بهمرسانم عصر روزنامه اطلاعات بدستم رسید بنا کردم خواندن البته ناطق جلسه دیروز آقای دکتر کشاورز را آقایان تصدیق دارند که ناطق توانایی است ولی خیلی متأسفم که ایشان در بیانات خودشان غالباً مبارز طلب می‌کنند و نمیدانم چطور شده‌است میان این حملاتی که بدست راست و دست چپ می‌کردند ضمنا بنده بیچاره را هم مورد هدف خودشان قرار دادند، یک عبارتی دیدم که البته ایشان از نقطه نظر رعایت نزاکت شاید اسم نبردند و باید بنده اینجا اسم ببرم بیان فرمودند که وکیل دیگر ملکش را پس می‌گیرد و بزور می‌خواهد ملک دیگری را هم ببرد و رئیس دارائی آنجا را تغییر می‌دهد آن وکیل چیست؟

آن وکیل تجدد است ولی نه آقای آقا سید محمد طباطبائی (طباطبائی –بله صحیح است) ما محاسبه‌ای نداریم البته با همدیگر یک مختصر مایقالی داریم که بعداً با هم تصفیه خواهیم کرد اینجا تجدد یعنی رضای تجدد است که بلند شده‌است رفته‌است به مازندران و البته منظور ایشان این بوده‌است که بنده سبب تغییر رئیس دارائی آنجا شدم برای چه، برای اینکه یک ملکی را می‌خواستم بزور بگیرم بنده نه از نقطه نظر اینکه به من انتسابی می‌دهند ولی به شهادت یک دور زندگانی سیاسی و اداری (صحیح است) با پیشانی باز و دامان پاک زندگانی کرده‌ام (صحیح است-خنده نمایندگان) مرد تظاهر مرد خود نمائی هم نیستم (طباطبائی –صحیح است آقا) و خیال می‌کنم که در راه وطنیت هم کمتر از دیگران در خدمت و فداکاری نباشم (صحیح است) وکیلی که ملکش را پس می‌گیرد جرم نیست که تلگرافیست اینجا که دو (فرمند مختصر بفرمایید)(طباطبائی –بگذارید بخوانید –آقای رئیس اخطار بفرمایید) می‌خوانم خیلی هم مختصر: بعلاوه شیخ العراقین زاده فعلا مظنون سیاسی و گرفتار است این تلگراف رسمی وزارت دارائی است که در اثر همین تلگراف ملک بنده را بردند و نه تنها ملک بنده ملک هزارها نفر را بردند که خود این آقایان امروز فریاد و ناله از آنعهد دارند می‌کنند. از این می‌گذریم موضوع مهمتر تغییر رئیس دارایی است بنده در مضوع تغییر رئیس دارایی اقداماتی نکردم جزء اینکه دیدم که شاید اغلب آقایان مطلع هستند تلگرافات عدیده و شکایات متواتره و بالاخره تحصن در تلگراف خانه آنجا سبب شد که آمدند بنده را از منزل آوردند بیرون رفتیم به تلگرافخانه بنده خودم مکرر با آقای آژیرصحبت کردم از نقطه نظر نظر اخلاق از شخص آقای آژیر من خودم چیز بدی ندیدم ولی ایشان طرز رفتارشان با مردم طوری بود که اسباب زحمت و اظطراب و بد بختی همه را فراهم کرده بود قانون مالیات بر دارآمد همه تان میدانید که چه وضعی پیدا کرده در این مملکت و چگونه مردم را در زحمت انداخته و از آن بدتر رفتار بعضی از رؤسای مالیه بود که بی جهت و بدون رعایت هیچ گونه منطق و سببی هی ارقامرا یاد کردند (فرمند-خوب درده کردند) خوب درده کردند خوب در بیست کردند آمدند یک ارقامی را علاوه کردند مازندرانی ایمان داشته باشید که مطیع قوانین و همیشه حاضر است برای اینکه وظایف خودش را از نقطه نظر مالیاتی انجام می‌دهد کوچکترین مخالفتی یا تشیثی بر ضد قانون ندارد، مکرر با آقای آژیر صحبت شد که آقای آژیر این رویه‌ای را که شما اتخاذ کرده‌اید اسباب زحمت مردم است مردم این توانائی را ندارند یک بیچاره که حقیقة سر و پای دکانش … (وزیر دارائی (آقای هژیر) آقا این را بفرمائید که رئیس دارائی آنجا بوده‌است نه بنده)

رضا تجدد – خیلی معذرت می‌خواهم ایشان آژیر هستند و شما هژیر هستید مگر اینکه خودتان هم را تبدیل بالف کرده باشید.

یک کسی که تمام دارائیش در حدود هزار تومان نمی‌شود مالیات بر درآمد بر او نوشته‌اند در حدود پنجهزار تومان (درتهران هم همینطور است) این نه یک نه دو نه صد تمام شهر ساری اینها را وقتی باوراقی که برای آنها فرستاده بودند رسیدگی می‌کردیم ببخشید حقیقة بقول معروف انسان شاخ در می‌آورد در اثر شکایات آقای آژیر احضار شد بعد از احضار در ظرف یکماه و ده روز یا بیست روز غیبت او شهر ساری و کسبه و اصناف ساری ۲۸۰ هزار تومان مالیات بر درآمد دادند (صحیح است) همه بالطوع و الرغبه می‌رفتند به کمسیون رسیدگی می‌شد آنچه برایشان مقرر شده بود با کمال رضایت و طیب خاطر تقدیم می‌کردند دوباره آقای آژیر آمد چرا آمد نمیدانم آیا وزارت مالیه او را فرستاده بود؟ (فرخ-نه) آمد وحقیقة اسباب اظطراب مردم شد مردم جمع شدند (جلال امامی به چه عنوانی آمد آخر؟) (یمین اسفندیاری –بعنوان رئیس بازرسی وزارت دارائی آمد) تلگرافاتی کردند با رسهائی که از اینجا آمده بودند آمدند طرز عمل را دیدند گزارش دادند آقای هژیر وزیر محترم دارائی نسبت به آن گزارشات ممکن است مراجعه کنند همه تصدیق کردند که رویه این شخص رویه خوبی نبوده‌است آنوقت در اثر این گزارشات وزارت دارائی او را احضار و شخص دیگری را اعزام داشت تغییر او مربوط به بنده نبوده و بنده هم هیچوقت خودم را صالح نمیدانم برای اینکه با یک ماموری روی منافع شخصی خودم مبارزه کنم یا سبب عزل یا نصب او بشوم (یمین اسفندیاری – صحیح است) (تهرانچی- به آنها کاری هم نداشته‌است آقا) این بود خلاصه عرایض من.

نایب رئیس – آقای ایرج اسکندری اخطار دارید بفرمایید.

ایرج اسکندری – خواهش می‌کنم بعرایض من توجه بفرمایید که باز سوءتفاهمی ایجاد نشود امروز فراکسیون جزب توده تصمیم گرفت که در مجلس شرکت نکند و چون امروز نوبت صحبت من بود اجازه دادند که بیایم به مجلس و من آمدم که خواستم عرض کنم که انحرافی از تصمیم فراکسیون خودم نکردم، اما موضوع اخطار نظامنامه‌ای آقای پوررضا در ضمن بیاناتشان بتمام فراکسیون توده به این عبارت توهین کردند که من چون مفتخرم که عضو چنین فراکسیونی هستم ناچار بعنوان عضو فراکسیون توده از خودم دفاع کنم ایشان فرمودند که من مفتخرم که مخالفین من حزب توده‌است من می‌گویم که فراکسیون توده مفتخر است که امثال پور رضاها با آن مخالفند فراکسیون توده مفتخر است که با دزدی و خیانت و رشوه گیری و خیانت به مملکت شدیداً مبارزه می‌کند (بعضی از نمایندگان – همه مبارزه می‌کنند انحصاری نیست) (سنندجی –ما هم افتخار می‌کنیم)

نایب رئیس – آقای سنندجی اجازه بفرمائید

ایرج اسکندری – شما هم افتخار بکنید که مبارزه کنید من هم که حق دارم افتخار بکنم. حالا سکوت بفرمائید (فاطمی-این اساساً وظیفه همه‌است) بنابراین امثال ایشان وقتی صحبت کردند تمام ملت ایران قضاوت می‌کند که توهینی که از طرف ایشان به ما می‌شود نه تنها به ما بلکه به هر شخص شرافتمندی از جانب چنین اشخاصی توهین بشود این بهترین معرفی است برای ملت ایران که بفهمد این اشخاص چه جور هستند برای اینکه آنها را می‌شناسند برای اینکه آنها به جامعه معرفی شده‌اند و قاضی مطلق در این امر ملت ایران است که به شرافت یک کسی حمله بشود و واقعاً آن شخص دارای آن صفت باشد که بهش توهین شده باشد ملت ایران قضاوت می‌کند که کدامش توهین نبوده. بوده و کدامش توهین نبوده اینجا چون رفیق من آقای دکتر کشاورز نیست اجازه می‌خواهم دو کلمه راجع به مطلبی که آقای تجدد فرمودند برای رفع سوء تفاهم عرض کم…

نایب رئیس – آقا نمی‌شود

ایرج اسکندری – آقا برای رفع سوء تفاهم است چون ایشان نیستند (امیر تیمور – بر خلاف نظام وظیفه‌است) آقا برای اینکه رفع سوء تفاهم از هر دو نفر بشود.. (جمعی از نمایندگان – نمی‌شود) (هاشمی- وقتی مجلس موافق نیست چرا می‌فرمائید) می‌خواهم بگویم که راجع به آقای تجدد نبود من می‌گویم مجلس که با رفع سوء تفاهم مخالف نیست من می‌خواهم بگویم که این تشنجی که اینجا ایجاد شده‌است و یک کسی گله مند شده‌است این اصلا مربوط به او نیست اینکه اشکالی ندارد بسیار خوب نمی‌خواهید نمیگویم (فاطمی –گفتید که) باز هم باقی است می‌خواستم با دلیل واقعا ثابت کنم که مربوط به ایشان نیست یکی دیگر این مجازاتی که امروز مجلس اعمال کرده‌است نسبت به آقایان بنده می‌خواستم ماده را بخوانم تصور می‌کنم اشتباهی شده‌است (نمایندگان – با همهمه – رای داده شده‌است نمی‌شود)..

نایب رئیس-این را مجلس رای داده‌است خودشان می‌توانند بیایند اعتراض بکنند.

ایرج اسکندری – بسیار خوب در هر حال چون آقایان نمی خواهند ما صحبتی بکنیم بر حسب تصمیمی که فراکسیون من گرفته‌است من هم به تبعیت از فراکسیون خودم از حق حرف زدن خودم صرف نظر می‌کنم و از مجلس خارج می‌شوم برای این که آقایان که حاضر نیستند حرف حق را بشنوند.

جمعی از نمایندگان-دستور

نائب رئیس –آقای رحیمیان

رحیمیان- گمان می‌کنم آقایان تصدیق دارند که بنده از اول تا به حال نسبت به کسی خارج از وضعیت و خارج از نزاکت صحبتی نکرده‌ام وهمین طور که بنده اکثریت را قابل احترام می دانم عقیده اقلیت هم باید قابل احترام باشد و روی این است تقاضا می‌کنم یک قدر توجه بفرمائیدعقیده خودم را عرض کنم (جمعی ازنمایندگان –بفرمائید بفرمائید)بنده با کابینه آقای حکیم الملک موافقم و یک تذکراتی را لازم میدانم بعرض هیئت محترم دولت برسانم وبا قبولی این مقام واین مسئولیت سنگین امیدوارم درد جامعه ایران را، نه طبقه حاکمه ایران را انشاءالله حل کنید اینقدر بدانید امنیت واقعی درهیچ جا مردم ندارند سطح زندگی طوری است که تحمل پذیر نیست هرج و مرج در همه جا مخصوصاً در ادارات و مؤسسات دولتی روح تجری و عصیان در میان تمام طبقات بنحوی رسوخ پیدا کرده‌است که برای جلوگیری و رفع آن یک شهامت و جسارت فوق‌العاده بلکه یک تحولات شدیدی لازم است.

مامورین دولتی عموماً برای شهرستانها بطوریکه شنیده‌ام بواسطه بعضی بند و بستها و نظرهای خصوصی از طرف هر کس که نقل و انتقال پیدا می‌کنند یا بعضی از مامورین دولتی در هر مقامی باشند با سوابق که دارند چون متکی به یک پشتیبانی هستند در سر پست خود پا بر جا مانده‌اند اطمینان می‌دهم یک خطر بزرگی را برای انتخابات آتیه و آزادی مردم و دموکراسی ناقص فعلی پیشبینی می‌کند هنوز توده حقیقی این کشور در هیچ یکی از عقاید خود یا اظهار نظر در احقاق خودشان آزاد نیستند و اگر یک روح آزادی وجود دارد در همین طهران است شهرستانها از تمام این مزایا بعقیده شخص بنده محرومند و مامورین دولت هنوز در شهرستانها با آن روح دیکتاتور منشی و قلدری با مردم رفتار می‌کنند آقای حکیم الملک یعنی بدون توجه مقررات و قوانین فعلی کشور نسبت به مردم از هر چه از دستشان بر آید و لو بضرر دولت (ساسان – همه اینطور نیستند) (آصف – محل انتخاب خودتان است آقای رحمیان) با مردم باشد می‌کنند هیچگونه ترس و واهمه‌ای از مرکز یا تعقیب قانونی ندارند دیگر اینکه چون بنده هم از نمایندگان اقلیت در عضو فراکسیون آزادی هستم همانطور که آقایان همکاران محترم تذکر دادند که اشخاصی اظهار می‌دارند اقلیت منفی باف است و جامد فکر می‌کند خیر اینطور نیست؟ما منفی باف نبوده و نیستیم و نخواهیم بود. ما با یک روح سر شار بمنظور وطنپرستی ونظر بخدمت کشور قدم بر می‌داریم و منفی باف هم نیستیم ولی وقتی بنا باشد بعقیده و تقاضای‌ای ما اکثریت مجلس توجه نکند چه بکنیم (فاطمی – خودتان هم که جزو اکثریت هستید)البته فقط چاره این است که مطالب را در پشت این تریبون بعرض مجلس شورای ملی برسانیم بنده در یکسال قبل یک طرحی برای تشکیل محکمه ملی بمجلس تقدیم کردم که در درجلسه اول موضوع مسبب کودتاو فلان بود حالا از این موضوع بگذریم.

درجه دوم خائنین به میهن در قضیه سوم شهریور ۱۳۲۰ در سمیرم و تبصره آذرماه و غیره درجه سوم تجار مقاطعه کار دلال اشخاص دیگری که از اقتدار دیکتاتوری گذشته یا به اتکای یکی از رجال و متصدیان امور یا از انحصار‌های دولتی بنفع شخصی و بضرر ملت سوء استفاده نموده‌اند (صحیح است) برای اشخاص درجه اول و دوم با فرض اثبات جرم اعدام و ضبط اموال آنها (صحیح است) و برای اشخاص درجه سوم حبس و ضبط دارائی آنها بنده این طرح را بملاحظه عوام فریبی و وجهه ملی خودم ندادم مقتضیات کشور و وضعیات کشور را در نظر گرفتم و این طرح را دادم و ۱۶ نفر از آقایان نمایندگان محترم این طرح را امضاء کرده‌اند حالا در مجلس چه شد؟بنده ماده ۳۶ نظامنامه را برای تذکر آقایان می‌خوانم: هر طرحی که به کمسیون مبتکرات مرجوع می‌شود باید در ظرف پانزده روز کمیسیون مزبور را پورت مختصری از آن طرح بمجلس داده و تصریح نماید که آنطرح قابل توجه یا رد یا تعویق است ونیز می‌تواند فوریت طرح را اظهار نماید نایب رئیس – اینکه برنامه نیست این مربوط بکارهای مجلس است. رحیمیان – اجازه بفرمائید من باید توضیح بدهم که این طرحی را که من تقدیم کرده‌ام در مجلس مطرح نشده‌است در صورتیکه می‌بایست ۱۰ روز بعد از تقدیم طرح مطرح شده باشد و الان ۱۳ ماه‌است طول کشیده‌است و هنوز این طرح مطرح نشده‌است این مدلل می‌دارد که نه تنها اکثریت مجلس با اقدام ما که ناشی از روحیه ایران و بنفع کشور تمام می‌شود مخالف است بلکه بویظه پارلمانی خودشان هم عمل نمی‌کنند و اگر عمل می‌کردند وضعیت ما با اینجاها نمی‌رسید. جناب آقای دکتر مصدق ضمن بیانات خودشان در جلسه ۱۲۷ تاریخ ۲۰ اردیبهشت فرمودند از مؤسسات اقتصادی و مالی دولت جمعا ۱۰۹ میلیون اختلاس در اموال و در مال ملت کرده‌اند در صورتیکه اگر این طرح تصویب می‌شد و یک عده‌ای مجازات می‌شدند این ۱۰۹ میلیون از پول ملت اختلاس نمی‌شد. کسانیکه با مردم سر کار دارند و میدانند این صحبتها و ارقام وحشت آور اغراق نیست و این حرفها بگوش کسانی نمی‌خورد که یا خود در این دزدیها و خیانت‌ها شریک هستند و یا غرق در خوشی هستند.. (آقای دکتر معاون من وظیفه دارم صحبتهای خود را بکنم) دکتر معاون – من که حرفی نزدم) تشکر می‌کنم عذر می‌خواهم که نمی‌توانند این خیانتها وبدبختیهای مردم را درک کنند.

روزنامه ستاره را آقایان میدانند که روزنامه‌ای است بیطرف و اغراض شخصی هم ندارد در یکی از شماره‌های خودش می‌نویسد. آیا با این تشکیلات اداری و قضائی فعلی ممکن است جلوگیری از این عملیات ننگ‌آور کرد خیر یک محکمه ملی می‌خواهد که به قول آقای شریعت زاده در دو ساعت تکلیف را معلوم کند آنوقت است که می‌توانید ادعا کنید که بنفع کشور و این مردم ستمدیده قدمی برداشته‌اید اگر اینطرح تصویب می‌شد این همه روح تعدی و عصیان حکفرما نبرد در ۱۵ اسفند یکنفر دانشجو بقتل نمی‌رسید و یکنفر وکیل بنفع خود اعمال نفوذ نمی‌کرد و دیگران تکلیف خود را می‌دانستند و از انقلاب متصوره که همه وحشت دارید جلوگیری می‌شد و این همه مردم یا جراید نسبت به مجلس دوره ۱۴ بدبین نبودند و حالیه باز این هرج و مرج فعلی و خیانت‌های زیاد گذشته و حال اگر این طرح یا نظیر این را دولت پیشنهاد نکند و یا مجلس در این نظر اقدام جدی نکند مطمئن باشید که وضعیت ما ازاین بد بدتر خواهد شد و دولت شما هم خیال می‌کنم خدا نکرده قادر نباشد مشکلات فعلی را حل کند. دیگر اینکه خوشبختانه جنگ تمام شد و پیروزی حاصل گردید و نمایندگان محترم در این خصوص نظریه و علاقه خودشان را گفتند بنده هم با این مناسبت بنام یکنفر نماینده از متفقین عزیز خودمان دو فقره خواهشاتی دارم و امیدوارم توجه خواهند فرمود.

اول اینکه طبق پیمان سه گانه خاک ایران را تخلیه کنند (صحیح است) و در تمام مدت این جنگ که ما همه چیز خودمان را برای خاطر پیروزی از دست داده‌ایم و در دوره جنگ که مقداری تأسیسات از متفقین در کشور ما بوجود آمده‌است حقا باید بلاعوض بما واگذار کنند (صحیح است) تازه شنیده می‌شود که در مقابل بعضی از مؤسسات باید پول بدهیم این نظر برای شخص من خیلی ناگوار است برای اینکه خیال می‌کنم در مقابل این مصائب و ذلتی که ملت بیچاره و فقیر ایران کشیده‌است و با این همه فقر و بدبختی آنچه داشتیم و نداشتیم بر طبع اخلاص نهاده و تقدیم کرده‌ایم خود را احمق میدانیم و بنام ملت بیچاره ایران از متفقین بزرگ و آزادیخواه خودمان تقاضا کنیم که گذشته از واگذاری تمام مؤسسات خودشان لااقل هزار میلیون دلار وجه نقد یا جنس بلا عوض بملت ایران مرحمت کنند که ما بتوانیم چاره‌ای برای مختصر بهبودی زندگی و آسایش ملت فقیر ایران فراهم کنیم (صحیح است)

خواهش دوم بنده این است که اشخاصیکه بنام طرفداری از محور هنوز درحال توقیف هستند باید آزادکنند (صحیح است) و از طرفی تا مدت کمی که ممکن است در ایران ارتشهای آنها باشد و امیدوارم که خیلی طول نکشد از دخالت در کارهای داخلی ما خودداری کنند (صحیح است) و اگر هم تا کنون هر دخالتی کرده‌اند و مقتضیات جنگی ایجاب میکرده یا نمی‌کرده ولی از این ببعد ما را بحال خودمان واگذار کنند (صحیح است) تا اینکه موفق برفع بعضی از مشکلات فعلی بشویم. راجع به ماده یک سیاست خارجی بنده خودم عقیده مندم که که سیاست خارجی باید روشن باشد و صریح باشد و بدون ابهام و استتار باشد. یادم نرفته‌است آقای فرمند یک روز اینجا گفتند که حتی در موقع تشکیل هیئت دولت هم اجازه بدهند که ارباب جراید و تماشاچی‌ها هم حضور داشته باشند برای اینکه ما سیاست خاصی و محرمانه با کسی نداریم واین را هم بدانید جناب آقای حکیم الملک که سیاست خارجی دوره دیکتاتوری مرد و نباید تجدید گردد اگر دولتی یا اشخاصی باشند آن سیاست غلط را تجدید کنند با صراحة باشند اظهار می‌کنم که خیانت به کشور و ملت ایران است (صحیح است) باید تمام هم ما بر این باشد که سیاست عاقلانه توازن صد در صد اجراء شود ماهم موقعی به همسایگان معظم خودمان احترام بگذارند (صحیح است) این نظر شخصی ما نیست و نظریه تمام ملت ایران است (صحیح است) و جداً خواهان اجرای آن می‌باشند امیدوارم دولت شما این منظور را اجراء کند. ماده ۲ مطالعه در امور اقتصادی

الی آخر – امور اقتصادی و مالی ما در حال پریشانی و و تأسف آور است بعضی از انحصارات و مقررات فعلی کشور طوری دست و بال مردم را بسته‌است که فقط در این تشکیلات عده معدودی که اطلاعات و روحیه آن‌ها با این تشکیلات وفق می‌دهد مشغول کار هستند و استفاده‌های شایانی برده و می‌برند (صحیح است) بقیه مردم و تجار خورده پا دست روی دست گذاشته و یک عمری بیهوده و با یک زندگی پر از لذت و محنت بسر می‌برند (صحیح است) و هیچ شکی در اینکار نیست که چون ۱۰ نفر منفعت می‌برند این دلیل نیست که همه استفاده می‌کنند (صحیح است) بعضی از انحصارها در نتیجه سوء عمل بضرر ایران تمام شده‌است باید هر چه زودتر تکلیف این انحصارها را معین و تصمیم قطعی اتخاذ کنیم (صحیح است) مطلب دیگر از روزنامه کیهان است که آقای رفیع به بنده مرحمت کرده‌اند البته شاید حضرتعالی شاید خوانده باشید ولی بنده برای اطلاع و تذکر مجدداً عرض می‌کنم. در اینجا دولت یک قانون جیره بندی و قوانین پیچ در پیچ انحصاری گذرانیده و تشکیلات پهن و درازی درست کرده‌است برای اینکه هر سالی دو کیلو شکر و ۳ متر پارچه به مردم بدهد در صورتیکه بصدی بیست از مردم هم نرسیده‌است (صحیح است) و بواسطه فساد ادارات خود نتوانسته‌است آنرا شاید به به بیست درصد مردم ایران برساند ولی خرجی پرسنلی و مخارج اداری و بهای کاغذ و چاپ اینها تخمین زده می‌شود که جمعا در حدود ۲۰۰ میلیون ریال می‌شود (اردلان - خیلی بیشتر از اینها است) (فرمند – مال تهران را میگویند) ملاحظه بفرمائید این پول را از جیب مردم می‌گیرند که ۳ متر قماش و ۲ کیلو شکر بآنها بدهند و از طرف دیگر میگویند بودجه سیلوهر ماهی ۶ میلیون ریال و هر سالی ۷۲ میلیون ریال می‌شود و کلیه این مخارج هنوز هم در جریان است و یک دینار کم نشده‌است این مخارج هنگفت و این ارقام گیج کننده تماماً برای این است که ۸ درصد ملت ایران بتوانند در ماه ۱۵ ریال تفاوت هزینه داشته باشند با این حال هنوز نتوانسته‌اند به تمام ملت ایران برسانند. از همه بدتر این است که هنوز موفق نشده‌اند جیره بندی ایران را تکمیل بکنند بطوری که میگویند تا بحال یک میلیونو چهار صد هزار کوپن داده‌اند. در صورتیکه صدی سی جمعیت ایران هنوز کوپن نگرفته‌اند با این وضعیت شما چکار می‌توانید بکنید و فقط یک قسمت مردم هستند که از این موضوع استفاده می‌کنند. پس از اینکه شما تشخیص دادید که اینها بضرر ملت است باید تمام را بردارید. ملت ایران حتماً موظف نیست که خرج یک عده‌ای را بدهد و خودش از گرسنگی بمیرد.

استدعا می‌کنم در این قسمت یک توجه کاملی بفرمائید از طرفی شنیده‌ام یک سال و خورده ایست روابط تحارتی ما با همسایه‌ها بزرگمان دولت شوری خوب نیست و در نتیجه چندین هزار تن خشگبار و پشم و پوست در نزد مردم ایران باقی مانده‌است و صادر نشده‌است و مازاد محصول برنج سال ۱۳۲۲ نیز در انبار مالکین و رعایا دارد می‌پوسد و دولت شوروی مشغول خرید پشم و پوست از افغانستان می‌باشد. در صورتیکه قدر مسلم این است که بازار طبیعی مازاد محصولات ایران دولت شوروی است و همچنین بازار طبیعی از محصولات و مصنوعات شوروی کشور ایران است (صحیح است) بنابراین لازم است دولت به این قسمت توجه خاصی مبذول و اگر سوءتفاهمی وجود دارد جدیت برفع آن کرده و ایجاد تفاهم بیشتری بین ما و شوروی شده و روابط تجارتی ما بخوبی بر قرار گردد (صحیح است) و از طرفی باید دولت از امتعه داخلی و آنچه در خود کشور بدست می‌آید اجازه ورود از خارج راندهد (صحیح است) و الا این کارخانجاتی که با هزاران خون جگر تهیه شده و هزاران کارگر از وجود این کارخانجات امرار معاش می‌کنند از بین خواهند رفت و بذلت بیشتری دچار خواهند شد. دیگر اینکه بانک کشاورزی در قوچان نمایندگی دارد و نمایندگی بانک خودش حق پرداخت وام ندارد درخواستهای مردم را می‌گیرد به شعبه می‌فرستد تا تصمیم بگیرند و پول پرداخته شود و این جریان کار طوری طول می‌کشد که تا اعلام تصمیم شعبه موقع بذرو کشت می‌گذرد.

اهالی قوچان تقاضا کرده‌اند که نمایندگی آن جا تبدیل به شعبه بشود من هم به بانک تذکر دادم ولی بانک عذر آورد که پول ندارد در صورتیکه شنیده‌ام پولهای هنگفتی به اشخاص می‌دهد در صورتیکه نظر بانک مساعدت بکشاورزان می‌باشد در این نوع شهرستانها که از هر نوع کمک و مساعدت ضروری و واجب است چرا خودداری می‌کنند از طرف دیگر بطوری که شنیده‌ام وضعیت کارگران بانک هم رضایت بخش نیست بیلانی به نظرم رسیده که در سال ۱۳۱۹ با اینکه سرمایه آن کمتر بوده (استدعا می‌کنم در این قسمت توجه کاملی بشود) منافع آن ۲۰ میلیون ریال بوده‌است و تنزیل هم هشت درصد بوده ولی در سال ۱۳۲۲ بااینکه سرمایه آن زیادتر از سال ۱۳۱۹ بوده‌است منافعش ۳ میلیون ریال بوده‌است و تنزیل هم صدی ۱۲ الی صدی بیست بوده‌است حالا من کاری به این ارقام ندارم فقط چیزی که شنیده‌ام عده‌ای از کارمندان آن جا را که لیسانسیه‌های حقوق بوده‌اند بعنوان اینکه اینها در صدد نیل بمقام بالاتر ازشغل خودشان هستند از کار برکنار کرده‌اند و این روش در تمام کارهای ما و سیره ما جاری است بنده در اروپا نرفته‌ام ولی بطوری که شنیده‌ام در هر مؤسسه بزرگ و در جائی که کارهای بزرگ دارند وقتی یک رئیس اداره‌ای دید که یکنفر زیر دست او بهتر از او کار می‌کند و بهتر از او می‌فهمد او را تشویق می‌کند او را بجائی میرساند که خودش می‌خواهد ولی در ایران سیره ما اینست که وقتی که یک رئیس دید که زیر دست او لایق تر از خودش است حتی الامکان سعی می‌کند که او را از کار خارج کند (صحیح است) بنده قبل از این هم عرض کرده‌ام جناب آقای حکیم الملک در ایران باید این فکر باشد که اشخاص را برای کار بخواهند و تا اینکه اشخاصی که لایق هستند در سر کار نباشند هیچکارمان درست نخواهد شد و بجائی نخواهد رسید اول باید فکر کنیم که این مرد لایق چیست بعد کار برایش درست کنیم و الا اگر ما کار اگر برای قوم و خویشانمان تعیه کنیم وضعیت این است که می‌بینیم و از این بدتر خواهد شد (صحیح است) راجع به ماده ۵ در یکی از روزنامه‌های معتبر کشور از ۶۵۰ میلیون ضرر صحبت بود که وزارت پیشه و هنر این ضرر را داشته‌است در سال گذشته بودجه کارخانه‌های قند ۲۰ میلیون تومان بوده‌است و ۲۴ هزار تن محصول قند داشته‌اند که از قرار کیلیوئی ۲۰ ریال چهل و هشت میلیون تومان می‌شود بنده نمیدانم این ضررها برای چیست و حال نمیدانم این ارقام تا چه اندازه صحیح است ولی قدر مسلم این است و همه میدانند که وزارت پیشه وهنر بطرز خوبی اداره نمی‌شود مطمئن باشید که نمی‌شود و این هرج و مرجی که درهمه جای ایران حکفرماست در اینجا هم حکفرما است برای اینکه کار را بکاردان نمی‌دهند و فقط بند و بست‌ها و نظریات خصوصی و کار را با اشخاص غیر صالح و نالایق سپردن است بدیهی است که بجز ضرر چیز دیگری نباید انتظار داشته باشیم بطوریکه بنده اطلاع دارم یکی از مهندسین قندساز که تحصیلات او هم فقط در رشته قند سازی است از کار کناره‌گیری کرده‌است و مشغول رادیو فروشی است و محصول قند سال ۱۳۱۹ که با آن جریانی که عمل کردند ۳۵۱۶۷ تن بوده‌است ولی در سال ۱۳۲۳ بیست و چهار هزار تن بوده‌است پس نشان می‌دهد که هزار صدوشصت و هفت تن کسر شده در صورتی که چنانچه کارخانه‌ها بتواند حد اکثر ظرفیت خود کار نمایند پنجاه و پنج هزار تن محصول می‌دهند که نصف احتیاج کشور را رفع می‌کند پس نتیجه کسر محصول قند برای چیست؟خیال می‌کنم برای این است که نه از چغندر کار تشویق می‌شود و نه کار را در کارخانجات به اهلش میسپارند و نه دست دزد را گرفته خارج می‌کنند و نه از اشخاص لایق و صالح تشویق می‌شود برای نمونه دو فقره را بطور مثال برای اطلاع آقایان بعرض میرسانم البته همه آقایان شنیده‌اید در اطراف دزدیهای خراسان صحبت از میلیونها تومان بود رئیس کارخانه آنجا یک نفر به نام عروضی بود بازرسها رفتند و عده‌ای تحت تعقیب قرار گرفتند خود این آقای مهندس هم تحت تعقیب قرار گرفته‌است حالا نمیدانم مقصر بود یا خیر ولی حالا نمیدانم وضعیت چطور شد که این پرونده راکد ماند و پس از این اتهامات چه احتراماتی برایش قائل شدند این را آوردند به معاونت اداره کل قند منصوب کردند درست است که تا دادستان ادعا نامه صادر نکند نمی‌توانند به او کار ندهند به او بایستی کار بدهند ولی این ایجاب نمی‌کند که یک کار مهمتری بهش بدهند و با این وضعیت کار مملکت بجائی نمی‌رسد و وضعیتمان بجائی مطلوب نخواهد رسید یکنفر از کارمندان دیگری که بنده اطلاع دارم که او هم در کارخانه قند و شکر کار میکرده این رئیس چغندر آنجاست و بنده هم اطمینان دارم که این شخص صالح و مخالف دزدی است.

رؤسای ادارات و کارخانجات آنجا محصول خراسان را بیست هزار تن چغندر پیش‌بینی کردند ولی چون این شخص اطلاعاتی داشت و نظرش دزدی نبود یاهر چه بود این برای وضعیتی که خودش می‌دانست چهل هزار تن چغندر پیش‌بینی کرده بود و بعد هم در نتیجه جمع‌آوری محصول ثابت شد که حق با او بوده‌است و محصولات چغندر آنجا از چهل هزار تن متجاوز بود و نمی‌خواهم نتیجه کار و جریان امور کشور را خدمتتان عرض کنم و البته از پیش‌بینی این شخص به ملت ایران و کشور ایران منفعت رسید ولی آمدند این را برایش چکار کردند؟ او را از کار بر کنار کردند و گفتند چون شما پیش‌بینی صحیح کردید یعنی مطابق میل ما نبود بروید شیراز و آقای امیر تیمور هم گویا اطلاعی در این خصوص داشته باشند ولی بالاخره بوسیله‌ای برگشت به محل ماموریتش مقصود عرض بنده این است که وضعیت تمام ادارات که ما ملاحظه می‌کنیم از این قرار است و راجع به ماده ۶ برنامه که راجع به یک مطلبی است راجع به وضعیت کارگران که معلوم است زندگانی آنها غیر قابل تحمل و رضایت‌بخش نیست و نمایندگان محترم فراکسیون توده هم در این خصوص مشروحا بیاناتی فرمودند و امیداوارم دولت توجه خواهد کرد ولی راجع به زارعین در جزو کشاورزان می‌خواهم وضعیت اسفناک تقریباً بیست هزار خانوار در جزی وعده قوچانی را بعرض برسانم آبیکه زمینهای در جز را مشروب می‌کند از کوههای اطراف باجگیران سر چشمه می‌گیرد و در سالهای گذشته که می‌شود گفت چهار صد سال.

پانصد سال است اهالی که آنجا بودند از این آب و زمین استفاده کرده‌اند ولی ظاهراً نمیدانم چطور بودکه اسم این زمینها خالصه دولت بود ولی اصل مسلم این بود که اهالی درجز آب و زمین آن جا را از خودشان می‌دانستند همیشه بآدی آنجا علاقه‌مند بودند و اخیراً در چند سال پیش یعنی در زمان دیکتاتوری و دوره رضا شاه پهلوی این را آوردند در مقابل املاک آقای ناصر قشقائی واگذار کردند بایشان البته اهالی درجز چون از این قسمت استفاده می‌کردند یکقدری نگران شدند از این قسمت ولی بعد نمیدانم چطور شد که این املاک را برای آستانه خریدند و مردم هم که در تمام این مدت در آنجا آمدند و باسم آستانه در آنجا جلوگیری کردند و بنام آستان قدس به مردم آب ندادند درنتیجه باغات مردم خشک شد و ۲۰ هزار خانوار درجز از هستی محروم شدند و حالیه حضرتعالی که می‌خواهید برای زارعین حقیقة خدمت بکنید و یک کاری انجام بدهید و این وضعیتی را که مردم در مدت قرنها از آن زمین و از آن آب استفاده کرده‌اند و حالیه بنام وقف با آستان قدس هستی مردم را از بین برده‌اند من این را خواهش می‌کنم از پیش گاه اعلیحضرت همایونی تقاضا بکنید که اجازه بدهند این‌ها را بخود مردم با اقساط بفروشند که مردم علاقه‌مند بشوند یک منطقه مرزی که مردم در آنجا هستند باید یکقطعه زمین در دست داشته باشند در آنجا در یک منطقه‌ای که باید بیشتر به آن توجه بشود آیا ممکن است تصور بشود مردم حق نداشته باشند که آب برای خوردن داشته باشند؟ یک تیکه زمین داشته باشند مشروب کنند؟ این خوب نیست و بجائی نخواهد رسید و این را خواستم که در این قسمت یک توجه کاملی بفرمائید مطلبی هم می‌خواستم راجع به حوزه انتخابیه خودم عرض کنم راجع به قوچان و در تمام این مدتیکه پانزده ماه‌است بنده در اینجا بودم……

نایب رئیس – آقا تامل بفرمائید جلسه از اکثریت افتاد

بعضی از نمایندگان – مختصر بفرمائید

ختم جلسه رحیمیان – مختصر است ولی اگر جلسه ختم بشود بهتر است بقیه را فردا عرض می‌کنم

نایب رئیس – بفرمائید آقا عده کافی شد

رحیمیان- بنده الان جناب آقای حکیم الملک مدت پانزده‌ماه‌است که در اینجا هستم راجع به بهداری و فرهنگ آنجا اقدامات زیادی کرده‌ام حتی تذکر دادم که آقا آنجا جمعیتی است در حدود دویست پنجاه هزار نفر و منطقه مرزی است و این چطور می‌شود که در یک چنین منطقه‌ای شما یک مریضخانه نداشته باشید و فرهنگ آنجا و شهرستان درجز که جمعیت آنجا تقریبا سیصدوسی هزار نفر است بودجه فرهنگ آنجا تقریبا صدو خورده‌ای هزار تومان است در صورتیکه از نظر سیاست و مصلحت و زبان چون اهالی آنجا کردی حرف می‌زنند مهم بود عطف توجهی بود ولی متاسفانه توجه کامل نشد و نه مریضخانه‌ای در آنجا ساخته شد و نه بودجه فرهنگ آنجا اضافه شد و وضعیت آنجا همینطور باقی است و این را تقاضا می‌کنم از جناب آقای وزر فرهنگ که که در این قسمت توجه کاملی بکنند آقای وزیر بهداری هم چون در آنجا دو مریضخانه نا تمام بوده و قول داده‌اند که مخارج آنجا در بودجه سال ۱۳۲۴ تامین شد این را عملی کنید و یکی هم آقای دکتر رادمنش در دو جلسه پیش راجع به ایلات و عشایر صحبت می‌کردند و البته ایلات و عشایری هم در خراسان وجود دارد و بنده افتخاراً نمایندگی ایل زعفرانلو را دارم (صحیح است) و تا بجال چندین مرتبه اتفاق افتاده‌است که از مردم اسلحه گرفتند و گذشته از اینکه از مردم اسلحه گرفتند و مردم را دچار زحمت نموده و پول گرفتند و چگونگی را هم در جلسه ۱۱۷ تاریخ ۱۹ فرودین ۱۳۲۴ بعرض مجلس شوای ملی رسانده‌ام و می‌خواستم فقط این تذکر را بدهم که ایلات و عشایر خراسان نه اسلحه‌ای دارند هیچ ابداً و در تمام مواقع کاملا مطیع نظر دولت و قوانین هستند و حتی یکنفر پاسبان در این دوره یکنفر از متنفذین آنها را گرفته‌است و توقیف کرده‌است.

هاشمی – آقای طوسی پیشنهاد ختم جلسه را فرموده‌اند

نایب رئیس – اگر اجازه فرمائید جلسه را بعنوان تنفس ختم می‌کنیم جلسه آتیه روز شنبه ساعت ۹ صبح (صحیح است)

طوسی – ساعت ۹ صبح ولی هر روز یکساعت به ظهر جلسه تشکیل می‌شود و آقایان دیر تشریف می‌آورند (در اینموقع چهل دقیقه بعد از ظهر جلسه بعنوان تنفس تعطیل گردید)

- تصحیح در شماره ۸۱ روزنامه رسمی

تصحیح در شماره ۸۱ روزنامه رسمی مورخه پنجشنبه سوم خرداد در صفحه ۳۲۲ من بیانات آقای دکتر کشاورز سطر آخر ستون اول و سطر اول ستون دوم به طریق ذیل اصلاح می‌شود آقای فرهودی و آقای مرآت شاهدند اشخاصی که کتاب می‌نوشتند مجبور بودند حتما در اول کتاب نام رضا شاه را بنویسند اخبار مجلس گزارش کمسیون عرایض و مرخصی کمسیون عرایض و مرخصی دراین هفته نیز روزهای شنبه ۲۹ اردیبهشت و پنجشنبه ۳ خرداد ۳۲۴ بریاست آقای محمد علی امام جمعه شیراز و سایر آقایان در ساعت ۸ صبح تشکیل و بتعداد ۱۳۸ برگ عرایض رسیدگی و به وزارت خانه‌های مربوطه رجوع شد صمنا ۷۰ پاسخنامه مرجوعات به مجلس را که از وزارت خانه‌ها رسیده بود از اداره دبیر خانه قانونگذاری برای رفع نگرانی به متظلمین ابلاغ گردید جلسه آینده کمافی اسابق روز شنبه ۵ خرداد خواهد بود رئیس اداره دبیر خانه مجلس شورای ملی کمسیون بودجه روز چهار شنبه دوم خرداد ۱۳۲۴ ساعت پنج و نیم بعد از ظهر کمیسیون بودجه با حضور نماینده وزارت جنگ به ریاست آقای ملک مدنی تشکیل مراسله وزارت دارائی پیوست صورت ۱۴۶ قلم دیون سابق وزارت جنگ که مبلغ آ بالغ بر چهار میلیون و پانصد و بیست و سه هزار و پانصد و بیست و شش ریال می‌باشد مطرح و در نتیجه با پرداخت آنها بر طبق قانون پنجم بهمن ۲۳ موافقت بعمل آمده مقرر گردید نظریه کمیسیون بودجه بدولت ابلاغ شود.

رئیس اداره کمیسیونها

- اخبار کشور

اخبار کشور

۱- مطابق وقتیکه قبلا تعیین شده بود روز پنج‌شنبه ۳ر۳ر۳۲۴ ساعت ۱۰ آقای سفیر کبیر ترکیه در کاخ گلستان استوارنامه‌های خود را را به پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی تقدیم نمودند. در این مراسم آقایان وزیر دربار شاهنشاهی وزیر امورخارجه و رؤسای کشوری و لشگری دربار شاهنشاهی حضور داشتند.

۲- روز پنجشنبه ۳ر۳ر۱۳۲۴ ساعت ۱۱ اعلیحضرت همایون شاهنشاهی برای افتتاح دستگاه تلگراف و تلفون بی سیم و بازدید انبارهای پادگان مرکز به فیشرآباد تشریف فرما شدند

۳- ساعت ۵ بعد از ظهر روز پنجشنبه ۳ر۳ر۲۴ آقای سفیر کبیر ترکیه در کاخ مرمر حضور بهم رسانیده دفتر مخصوص علیا حضرت ملکه فوزیه پهلوی را امضاء نمدند.

۴- بمناسبت عید ملی جمهوری آرژانتین که مصادف با روز جمعه چهارم خرداد است تلگراف شادباشی از طرف اعلیحضرت همایون شاهنشاهی بعنوان رئیس ملت آرژانتین مخابره گردید.

اصلاح آئین نامه قانون ثبت

تبصره ۱ – ماده ۱۲۰ آئین نامه قانون ثبت بطریق زیر اصلاح می‌شود:

تبصره ۱- در مواردیکه مالک بعلت فقدان سند مالکیت تقاضای صدورالمثنی سند مالکیت می‌نماید بایستی طریق از بین رفتن سند مالکیت را کتباً با اداره ثبت اعلام و کسانی که از جریان امر مستحضرند معری شوند اداره ثبت پس از انجام تحقیقات لازمه از مطلعین در ظرف ده روز باید مراتب را بهزینه متقاضی بویسله یکی از جراید کثیر الانتشار در سه نوبت هر بیست روز یکمرتبه آگهی و در صورتی که تا ده روز پس از انتشار آخرین آگهی اظهاری نسبت به ملک مورد آگهی نرسید بدادن سند مالکیت اقدام می‌نماید.

در آگهی فوق مراتب زیر باید قید شود:

۱- اسم و نام خانوادگی مالک

۲- شماره پلاک و محل وقوع ملک

۳- خلاصه دعوی فقدان سند مالکیت

۴- معاملاتی که طبق حکایت سند ثبتی و اظهار مالک در سند مالکیت نوشته شده

۵- تذکر اینکه هر کس نسبت به ملک مورد آگهی هر گونه معامله کرده باشد که در قسمت ۴ ذکر نشده‌است در ظرف دو ماه از تاریخ انتشار اولین آگهی به اداره ثبت مراجعه و سند خود را ابراز دارد م-۱۷۹۷

وزیر دادگستری

شماره ۴۰۵۰/۵۲۱۶ بخشنامه ۲۶ر۲ر۲۴ بکلیه ادارات و دائر ثبت مرکز و شهرستانها به موجب این دستور از تاریخ اول خردادماه ۳۲۴ شعبه ثبت گلپایگان از لحاظ مقتضیات محلی بدایره تبدیل و از ثبت اراک تفکیک و با ثبت کل رابطه مستقیم خواهد داشت. م-۱۷۹۶ وزیر دادگستری

چاپخانه مجلس