مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ خرداد ۱۳۰۷ نشست ۲۴۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ خرداد ۱۳۰۷ نشست ۲۴۷

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۶

جلسه: ۲۴۷

صورت مشروح مجلس پنجشنبه ۳ خرداد ماده ۱۳۰۷ مطابق ۴ ذیحجه ۱۳۴۶

فهرست مندرجات:

۱-شور اول نسبت به عهدنامه تجارتی و قرارداد مودت بین دولتین ایران و لهستان

۲- دولتین ایران و افغانستان

۳- مذاکره نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به اعتبار صحیه به قرانطینه‌ها و جلوگیری از امراض ساریه و تصویب آن

۴- مذاکره نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع بودجه ۱۳۰۷ وزارت جنگ و تصویب آن

۵- مذاکره نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به استخدام پرفسور هرتسفلد آلمانی برای معاصی‌السنه قدیمی و تصویب آن

۶- قانون اجازه پرداخت اعتبارات منظوره در بودجه ۱۳۰۷ صحیه کل مملکتی راجع به مخارج قرانطینه‌های شمالی و جنوبی و جلوگیری از امراض مسریه

۷- قانون اجازه پرداخت بودجه ۱۳۰۷ وزارت جنگ

۸- قانون استخدام پرفسور ارنست هرتسفلد تبعه دولت آلمان برای معاصی‌السنه قدیمه و تاریخ ایران قدیم (مجلس سه ساعت قبل از ظهر برپاست آقای پیرنیا تشکیل گردید)

(صورت جلسه قبل را آقای دولتشاهی قرائت نمودند)

غائبین با اجازةجلسة قبل آقایان: آیت الله زادة خراسانی – نگهبان ـ میر ممتاز ـ حیدری مکری ـ میرزا محمّد تقی طباطبائی ـ امیر تیمور کلالی ـ ارباب کیخسرو ـ افسر ـ آقا زاده سبزواری ـ فرهمند ـ میرزا هاشم آشتیانی ـ امامی خوئی – ثقه الاسلامی ـ جهانشاهی – اسکندری – سلطان ممد خان ـ میرزا عبدالحسین ـ میرزا حسن خان ـ میرزا حسن خان ابراهیمی ـ افخمی ـ آیت الله زاده اصفهانی ـ مولوی

غائبین بی اجازة جلسه قبل آقایان: اسدی ـ جمشیدی مازدارنی ـ ذوالقدر ـ دکتر طاهری ـ اعظمی ـ قوام شیرازی ـ مهدوی ـ اسکندر ان مقدم ـ عباس میرزا ـ فرشی ـ عدل ـ جوانشیر – میرزا ـ حسن خان وثوع ـ محمود رضا ـ حاج غلامحسین ملک

دیر آمدگان با اجازة جلسة قبل آقایان: شیروانی ـ دشتی دویان بیگی

دیر آمدگان بی اجازة جلسة قبل آقایان: شریعت زاده احتشام زاده ـ ملک ارائی

شریعت زاده – بنته هم قبل از دستور عرض داشتم و هم در صورت مجلس اولا آن اجازه بنده محفوظ بمان ولی در صورت مجلس بنده را دیر آمده بی اجازه نوشته‌اند خواستم عرض کنم بنده استجازه کرده بودم

رئیس ـ صورت مجلس ایرادی که ندارد

(گفتند خیر)

رئیس ـ صورت مجلس تصویب شد

(در اینموقع چند نفر از آقایان نمایندگان از مجلس خارج شدند)

رئیس عهد نامه مودت بین ایران و لهستان مطرح است. در مادهن اول اعتراضی نرسیده.

(گفتند خیر)

رئیس رد ماده دوم و سایر مواد هم اعتراضی نیست.

(اظهاری نشد)

رئیس ـ عهد نامه تجارتی در مواد آن عهد نامه هم اعتراضی نرسیده

(گفتند خیر)

رئیس رأی می‌گیریم به شور در مواد….

فهیمی ـ اجازه می فرمائید؟ این جا یک ضمیمة علیحده بجای ماده ششم معاهده تجارتی هست که آن را خوبست اعلام بفرمائید که اصلاح شده است بعد بآن اصلاح شده بأی گرتفه شود.

رئیس ـ حالا که رأی گرفته نمی‌شود. اگر اصلاحاتی داده شود د رمواد مطر می‌شود. باید رذی بگیرم برای ورود در شور مواد. عده کافی نیست

حاج آقا رضا رفیع ـ اجازه می فرمائید؟

رئیس ـ بفرمائید

رفیع ـ بطوریکه در ضمن مخالفت با ورود در دستور این جا مذاکره شد گمان می‌کنم آقای دکتر مصدق اظهار فرمودن که شکایاتی ملت دراد و ایشان می‌خواهند بعرض مجلس شورای ملی برسانند. و حال آنکه ایشان میدانندد بموجب قانون اساسی مرجع رسمی تظلمات عمومی عدلیه است و اگر تظلماتی دارند باید آنجا مراجعه نمایند و علاوه بر این هر مذاکراتی باشد ملت بهمة نمایندگانخودش عرض خواهد کرد و حال آنکه هیچکدام ما چیزی نشنیده‌ایم و کارهای مملکت در کمال خوبی و طبیعی در جریان است و البته یک اشخاصی که وعیات خودشان را خوب نمی‌بینند از طرف مردم یک حرفهائی می‌زنند. در نظامنامه مصرح است که قبل از دستور و بعد از دستور میوشد مذاکراتی بکنند ولی بالاخره وقتی کارهای مهمی در مملکت هست آنها مقدم است بر مذاکرات قبل ازدستور حالا خوبست آقایان محترم موافقت بفرمایند وتشریف بیاورند بعد زا دستور اگر مطالبی دارند بفرمایند و از طرف اکثریت هم جواب داده خواهد شد. و الا اینطور رئیس محترم مجلس بنشینند و مجلس منتظر باشد و کارها در حال تعطیل بماند گمان نمی‌کنم خوب باشد. عجالت پیشنهادی می‌کنم تنفس داده شود و بیرون محلس مذاکره بشود. والا بحال انتظار نشستن که فایده ندارد

رئیس ـ آقای شریعت زاده

شریعت زاده ـ از اظهاری که در ابتدای جلسه آقایان فرمودند معلوم میشودن که یک جهاتی بود که بنظر آقایان قابل مذاکره در مجلس بود و این باعث شد که آقایان از مجلس خارج شدند. بنده هیچ ضروری نمیدانم که آن مذاکرات در مجلس بشود زیرا که خلاصه اظهارات انها این است کهتمایلات آنها تأمین بشود البته در اینکه مسئله اساساً قابل اعتراض است کاری ندرام ولی عررض می‌کنم مجلس شورای ملی که وطییفه دار و انجام کارهای مهم مملکت را بعهده گرفته است مسؤلیت تعطیل آن کارهای مهم را د رانی اخر دوره بعهدة آنها میداند و بنابراینبنده از مقام ریاست استدعا می‌کنم که بآقایان نصیحت بدهند با اجازه بدهند تنفس داده شود و با آنها مذاکرده بشود بیایند و نگذارند در این آخر دوره کارهای مجلس بتأخیر بیفتد.

رئیس ـ حالا قسمت دوم را اجازه میفرمائید؟

جمعی از نمایندگان ـ صحیح است

(در این موقع جلسه برای تنف تعطیل و پس از نیمساعت مجددا تشکیل گردید)

رئیس ـ (پس از قدری تأمل) عده کافی نیست بایستی جلسه را ختم کرد

آقا سید یعقوب ـ اجازه میفرمائید

رئیس ـ بفرمائید

آقا سید یعقوب ـ آقایان در خارج سه نفرشان در این اطاق و سه نفرشان در آن اطاق هستند و نمی‌آیند نظام نامه هم یک ترتیبی است به حقیقت تکلیف مقام ریاست مشکل است الان هم عهدنامه‌های مهم جزو دستور استعهد نامه ایران و افغانستان ایارن و لهستان عهدنامه هائی استکه بعداز الغاء کاپیتولاسیون بمجگلس امده خیلی اهمیت دارد واین قدم اولی است برای عملی کردن کاپیتولاسیون و تمام ایرانیان متوجه گذشتن این عهد نامه‌ها هستند و بنده خیلی تعجب می‌کنم و نگرانی دارم چه نسبت بدهم؟! و چه عرض بکنم ؟! آخر یکی وبه کجا این درد را باید گفت؟! اگر خدای نخواسته بد بگویم بای بد بگویم. آخر یک خدائی ـ یک پیغمبری ـ ملتی ـ وجدانی آخرتی یک چیزی بایدباشد!! بعد هم بالاخره یک چنین عهد نامة که آنقدر ماها بآن علاقه مندیم و میدانیم که آن آقایان هم علاقه مندیم و میدانیم که آن آقایان هم علاقه من هستند و ما هم که اصرار کردیم برای ورود در دستور و اصریت هم رأی داد رای گذشتن همین عهد نامهابود. و الا نیسبت بمسائل دیگر ما حرفی ندریم بیایند صحبت شان را بکنند ولی بگذارند که عهد نامه‌ها بگذرد، حالا هم دو نفر آمدند اگر عد کافی است مقام ریاست اجازه بفرمایند وارد شویم. اگر هم کافی نیست چه عرض کنم؟!

رئیس ـ آقای عراقی

عراقی ـ حقیقت بنده تصور می‌کنم که یکی ز چیزهای شرم آگین وننگ آمیز این یاست که یک مملکتی مجلس شورای ملیش برای خاطر یک چیزهائی که راستی راستی راجع بشخصیات است و از شخصیات ناشی می‌شود کارش معطل می‌ماند فردا یک کسی است که مهم است، محترم است، می‌خواهد وارد این مملکت بشود این اولین دفعه ایست که این طرزا اشخاص می‌خواهند وارد مملکت ما بشوند. باید این قضایا را گذراند و تعقیب کرد و باید با یک حالت بشاشی ما این عهد نامه‌ها را حسن استقبال کنیم و تصویب کنیم بعد هم هر کس حرفی دراد وقت را که از دست کسی نمی‌گیرند. بیایند بگویند بالاخره من نمی‌فهمم فلسفه این که ما مجلس را تعطیل کنیم چه چیز است! خواستم از مقام ریاس استدعا کنم اگر چه دفعه اول هم مقام ریاست فرمودند قسمت دوم. که تنفس باشد اجرا بشود و قسمت اول که نصیحت بود متذکرش نشدند. بنده خواستم از مقام ریاست استدعا کنم که یک نصیحتی بشود که مملکت را فدای قضایای شخصی نکنند

رئیس ـ نطق آقایان مؤثر شد. عده کافی شد آقای یاسائی.

یاسائی ـ فعلاً عرضی ندارم

رئیس ـ در کلیات عهد نامه مودت بین ایران و لهستان مخالفی نیست؟

(اظهاری نشد)

رئیس ـ رأی میگیرمی برای ورود رد شور مواد آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. در مواد اعتراضی نرسیده است رأی میگیرمی بشور دوم آقایانی که موافقند قیام فرمایند

(عدة کثیری بر خاستند)

رئیس ـ تصویب شد. معاهدة تجارتی مطرح است در کلیاتش مخالفی نیست؟

(گفتند – خیر)

رئیس – رأی می‌گیریم بشور در مواد آقایانی که موافقند قیام فرمایند

(عدة زیادی بر خاستند)

رئیس ـ تصویب شد در مواد هم اعتراضی نرسیده است

آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ عرض کنم که در اول یک ماده ششمی از طرف وزارت امور خارجه پیشنهاد شد بعد آن ماده شش آمد در کمیسیون فوائد عامه و کمیسیون امور خارجه و در هر دو جا محل نظر واقع شد بعد بتوسط وزارت خارجه اصلاح شد وبعد اصلاحش در تحت یک مراسله آمد و در هر دو کمیسیون ملاحظه شد حالا هم با آقای وزیر مالیه که در ین مسئله تخصص دارند مذاکره کردم که بعد از انک قرار داد گمرکی داریم واز مجلس هم گذشت و است قلال گمرکی داریم و دولت هم درمقام اجرا و عمل است بنده خواستم عرض کنم که اگر توجه بفرمائید دیگر اینمادة شش و اصالحی که در ان شده است با گذشتن قرار داد گمرکی از مجلس شورای ملی غیر محتاج الیه است. زیرا در آنجا نوشته است که هر وقت دولت ایران تعرفة گمرکی مستقل تهیه کرد و حال آنکه الان تعرفة گمرکی ما تهیه و تنظیم شده است و حد اقلش هم معین شده است و از سه سال تا هشت سال هم مدتش سال هم مدتش است خواستم این را تذکر بدهم که آن ماده دیگر غیر محتاج البته است مطابق آنچه که ما داریم باید رفتار شود وزیر مالیه ـ این اعتراض نمایندة محترم کاملا در نظر ظاهر وارد است زیرا در این ماده که اصلاح شد است نوشته است هر وقت دولت ایران تعرفة گمرکی مستقلی وضع نماید الی آخر ولی آقایان نمایند گان محترم مستحضرند که تاریخ مبادله قراردا بین ایران و لهستان خیلی مقدم است و در ان موقعی که این قرار دا مبادله شده است هنوز قانون تعرفة گمرکی از مجلس شواری ملی نگذشته بود و مورد داشت که همین طور که نوشته شده باشد ولی چون حالا آن قرار داد و معاهده مبادله دشه است محتاج به تغییر نیست. وقتی که مجلس رأی می‌دهد این عمل فوراً واقع می‌شود این جا می‌گوید هر وقت دولت ایران تعرفه مستقلی پیدا کرد. ما هم که الان تعرفه داریم پس وقتی که این عهد نامه تصویب شد فوراً اجرا می‌شود و ان شرایط عیناً مورد پیدا می‌کند و دیگر تغییر لازم ندراد امروز با آن روز هیج فرقی نداید. امروز که ما دارای تعرفه مستقل گمرکی هستیم با دولت لهستان هم که عهد نامه منعقد می‌کنیم بشرط داشتن تعرفه گمرکی است و امروز هم ما داریم. و در جمله اول با تذکر این ک این قرار داد قبل از بصویب این قانون مبادله شده است رأی داده شود هیچ ضرری ندارد

رئیس - در مواد دیگر مخالفی نیست؟

(گفتند - خیر)

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود بشور دوم اقایان موافقین قیام فرمایند

(اکثریت قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. تقاضا شده است خبر کمیسون بودجه راجع باعتبار قرنطینه‌ها جزو دستور شود …..

آقا سید یعقوب – معاهده افغانستان جزو دستور بود.

رئیس ـ کمیسیون امور خارجه هنوز خیرش را نداده است

کفیل وزارت خارجه ـ چرا داده است

رئیس ـ کمیسیون امور خارجه جدید هنوز خبرش را نداده است. آقای فهیمی

فهیمی - کمیسیون جدید هم خبر داده است. یعنی کمیسیون قدیم تصویب کرده بود. کمیسیون جدید هم آن خبر را تأیید کرد

رئیس ـ خبرش را داده‌اید؟

فهیمی ـ بلی. چند فقره خبر از طرف کمیسیون خارجه سابق داده شده بود بعد کمیسیون جدید خبرهای ساق را تأیید کرد و در تحت یک راپورت تقدیم کرد. گویا در ادارة تقنینیه تجربه کرده‌اند و این یک خبر از قلمشان افتاده است.

رئیس ـ خیلی خوب حالا که آقای مخبر تصدیق می‌کنند خبر ش داده شده است مطرحم می‌شود. معاهدة تأمینیه بین ایران و افغانستان مطرح است. رأی می‌گیریم بشور در مواد آقایان موافقین قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس تصویب شد. در مواد مخالفی نیست؟ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده خواستم در اینجا حقیقت یک روز خیلی فیروزی است و بنده خیلی در این جا شادمانی دارم که عهد نامة بین دولت و ملت ایران با یک ملت همکیش ما که افغاستان باشد تنظیم شده است و خیلی بنده سر فراز و خوشحال هستم که دلوت ما موفق شده است در این دورة ششم بیک عهد نامه هائی و یک کارهائی کرده است که تشیید کرده است میانی کیانیت ایران راو از اینجهت بنده بنام سعادت ایران از طرف خودم و بنام سعادت ملت ایران دولت را تقدیس می‌کنم و خواستم دراین جا این باب عرض کنم که وب بود یک مادة دارد مادة شش که حالا عرض نمی کننم درماده شش عرض می‌کنم

رئیس ـ اگر اعتراضی دارید باید بنویسید در شور اول که ایرداری نرسیده است. رأی گرفته می‌شود بشور دوم آقایان موافقین قیام نمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد راجع به لایحة قرنطینه‌ها مخالفی نیست؟

(گفتند ـ خیر)

رئیس ـ مادة واحده قرائت می‌شود.

(این قسم قرائت شد)

مادة واحده ـ وزارت مالیه مجاز است مبلغ ۷۲۰۶۴۰ قران از بابت بودجه سال ۱۳۰۷ صحیه کل مملکتی بشرح ذیل کار سازی نماید

۱ ـ مبلغ ۴۷۰۶۴۰ قران بودجه قرانطینهاهای شمالی و جنوبی بر طبق صورت جزء پیشنهادی دولت

۲ ـمبلغ ۲۵۰۰۰۰ قران جهت جلو گیری از امراض ساریه

تبصره ـ آنچه از دو قلم فوق در مدت سال ۱۳۰۷ تعهد نشده صرفه جوئی شود برای رفع احتیاجات و نواقص قرانطینه‌ها اختصاص داده می‌شود

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده اساساً با بودجة قرانطینه‌ها مخالفی ندارم این یک مبحثی بود که درکمیسیون بودجه قدیم کاملا درش صحبت شده و مسلم است یک دولت یکه اساس استقلال و قومیت خودش را محفوظ می دراد بای از جهات ملاحظه خودش را بکند مخصوصاً قرنطینهاها در کمیسیون بودجه راجع برؤسای قرنطینه‌های شمال و جنوب بحث مفصلی شد و بنده نمی‌خواهم وارد آن بحث مفصل بشوم ولی اگربه آن ترتیب سابق باشد بنده مخالفم مگر اینکه آقای رئیس صحیه یا آقای وزیر مالیه که تشریف دارند اظهار کنند که آن ترتیب بهم خورده است و ترتیب قرنطینه‌های نادر جنوب بهمان ترتیبی است که اداره مرکزی صحیه مرتب می‌شود و صحیه‌ها کاملا تحت نفوذ اداره صحیه مرکز است. بیش از این شرح نمی‌دهم این را آقای رئیس صحیه شر بدهند که رفع این شبهه که بنده دارم بشود اساس مسئله این است و الا بناه مخالفتی ندارم.

رئیس کل صحیه ـ همانطوری که آقای نماینده محترم فرمودند دولت هم بهمان ترتیبی که در کمیسیون بودجه مقرر شده بود تا بحال رفتار کرده است و بعد هم رفتار خواهد کرد و گمان می‌کنم با این توضیح رفع اشکال ایشان بشود:

یکنفر از نمایندگان بلندتر.

رئیس کلی صحیه ـ همانطوریکه در کمیسیون قرار شده بود اعتباریکه برای قرنطسنه‌ها مقرر است (به اشخاصی که تبعه رسمی ایرا نیستند یا کنترات ندارند داده نشود) همانطور رفتار شده است.

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به ماده واحده با وراق آقایان موافقین ورقه سفید می‌دهند

آقا سید یعقوب ـ با تبصره اش.

رئیس ـ معلوم است.

(اخذ آراء بعمل آمده شصت و دوت ورقه سفید تعداد شد)

رئیس – عده حضار شصت و شش با شصت و دو رأی تصویب شد.

اسامی رأی دهندگان ـ آقایا غلا محسین میرزا مسعود دکتر لقمان ـ سلطان محمد خان عامری ـ ضیاء ـ امیر اسدالله خان عامری ـ محقق ـ حقویس ـ دکتر رفیع خان امین ـ وکیلی طباطبائی ـ معظمی پالیزی ـ وزیری ـ اعتبار نجومی ـ میرزا عبدالله وثوق ـ بنی سلیمان – روحی ـ آقا علی زارع ـ ساکنیان ـ پور تیمور ـ دهستانی ـ صالحی ـ محمد آخوند ـ شریعت زاده ـ سید حسین آقایان ـ مرتضی قلیخان بیات ـ فرمند ـ دیوان بیگی - کازرونی ـ اسفندیاری ـ کی استوان ـ مفتی ـ فهیمی ـ حاج میرزا حبیب الله امین ـ امام جمع شیراز ـ افخمی - افشار دشتی دادگر ـ یاسائی زوار ـ دولتشاهی ـ دکتر سنگ ـ نوبخت ـ عراقی ـ بامداد ـ عمادی ـملک مدنی ـ خطیبی ـ نظمام مافی سید یعقوب ـ بدر ـ حاج میرزا مرتضی ـ طباطبائی دیبا ـ فومنی ـ سید کاظم یزدی ـ موقر ـ ایلخان ـ جلائی ـ امام جمعه اهر ـ خواجوی ـ عصر انقلاب ـ

رئیس ـ چند فقره پیشنهاد راجع بدستور رسیده است قرائت می‌شود.

(بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد آقای یاسائی

پیشنهاد می‌کنم راپورت نمرده ۴۲ کمیسیون راجع بودجه وزارت جنگ پس از شور راجع به عهد نامه‌ها مطرح شود.

پیشنهاد آقای مدنی

پیشنهاد می‌کنم اصلاح قانون ممیزی جزء دستور شود

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ نظر به اهمیتی که تشکیل قشون در بلوچستان دراد بنده این پیشنهاد را کردم که اگر دولت موافق باشد بودجه وزارت جنگ در دستور مقدم باشد

رئیس ـ آقای ملک مدنی

ملک مدنی ـ بنده هم موافقم که این لایحه مقدم باشد

رئیس ـ مخالفی ندارد؟

(گفتند خیر)

(ماده واحده ـ بشرح آتی خوانده شد)

ماده واحده ـ مجلس شورای ملی بوزارت مالیه اجازه می‌دهد بودجه ۱۳۰۷ وزارت جنگ را از اول فرودین در حدود مبلغ نه میلیون و هشتصد و شصت و هفتا هزار و سیصد تومان بشرح ذیل پرداخت نماید و هفت هزار و سیصد تومان بشرح ذیل پرداخت نماید

۱ـ بر طبق بودجه تفصیلی مصوب ۱۳۰۶ (۹۴۰۰۰۰۰) تومان

ب ـ اعتبار اضافی برای تیپ مستقل بلوچستان مطابق صورت پیشنهادی (۴۰۰۰۰۰۰) تومان

ج ـ اعتبار مخارج محصلین وزارت جنگ در اروپا (۶۷۳۰۰۰) تومان

رئیس ـ آقای رفیع

حاج آقا رضا رفیع ـ موافقم

رئیس ـ آقای شریعت زاده

شریعت زاده ـ موافقم

بعضی از نمایندگان ـ مخالفی ندارد

رئیس ـ رأی می‌گیری به ماده واحده با اوراق آقایان موافقین ورقه سفید خواهند داد

(اخذ آراء بعمل آمده شصت و دو ورقه سفید و یک ورقه کبود تعداد شد)

رئیس ـ عدة حضار شصت و شش. با شصت دورای تصویب شد.

اسامی موافقین آقایان ـ سید کاظم یزدی ـ دیوان بیگی ـ وزیری ـ حاج میرزا حبیب اللهامین ـ فهیمی ـ ضیاء ـ دکتر لقمان ـ امیر اسدالله خان عامری ـ سلطان محمد خان عامری ـ غلامحسین میرزا ـ مفتی ـ محقق ـ نجومی ـ زارع ـ حقنویس ـ بنی سلیمان ـ میرزا عبدالله خان ـ وثوق ـ نظام مافی ـ صالحی ـ ساکنیان ـ معظمی ـ دکتر رفیع خان امین ـ روحی ـ زوار ـ پور تیمور ـ افخمی ـ حاج میرزا علی اکبر امین ـ محمد آخوند ـ دهستانی ـ افشار ـ اعتبار ـ یاسائی ـ سید حسین ـ آقایان ـ شریعت زاده ـ جلائی ـ اسفندیاری ـ پالیزی ـ مرتضی قلیخان بیات ـ حاج میرزا مرتضی ـ ایلخان ـ حاج آقا حسین زنجانی ـ موقر ـ طباطبائی دیبا ـ وکیلی طباطبائی ـ عصر انقلاب ـ کازرونی ـ امام ـ جمعه اهر ـ بدر ـ عراقی ـ دادگر ـ خطیبی ـ ملک ـ مدنی ـ عمادی نوبخت ـ حاج آقارضا رفیع ـ دولتشاهی ـ دکتر سنگ ـ فرمند ـ خواجوی ـ سید یعقوب ـ دشتی ـ امام جمعه شیراز

مخالف حاج سید رضای فیروز آبادی

وزیر مالیه ـ یکی از لوایح خیلی مهم را آقایان پیشنهاد کرده‌اند که لایحه ممیزی است و پایه و مدار وصول مالیات است بنده هم کاملا موافقم با آقایان که وصول مالیات است بنده هم کاملا موافقم با آقایان که امروز آنرا مطرح و تمام کنند ولی می‌خواهم استدعا کنم اجازه بدهند قبل از آنکه لایحه ممیزی مطرح شود چون ممکن است مباحثات طولانی در اطرافش بشود خبر کمیسون راجع به استخدام پروفسور هر تسلفد که مدتی است آمده است و مانده است در دستور مقدم باشد ابتدا این را آقایان تصویب بفرمایند بعد وارد در قانون ممیزی بشویم

رئیس مخالفی ندارد؟

فیروز آبادی ـ بنده مخالفم

رئیس ـ بفرمائید

فیروز آبادی ـ بعضی لوایح هست که باعث زیاد شدن عایدی برای مملک می‌باشد و بعقیده بنده باید آها را مقدم بداریم بر هم لوایح ولی چکنیم که بعضی چیزیها در این مجلس پیش می‌آید که بر خلا ف انتظار همه است مدتها است لایحه راجع به چاه آرتزین یزد و خط آهن عبادان آمده که دو لایحه دخل است و لوایحی است که برای مردم این مملکت کار تهیه می‌کند و فلاحت این مملکت را توسعه می‌دهد و اتیاجات مملکت راکم می‌کند راه‌ها را به همان اندازه که پیشنهاد شده خوب می‌کند و این دو لایحه الان شش هفت ماه است در مجلس معطل مانده در صورتیکه این دو لایحه یک پول هم خرج برای دولت ندارد و یک شاهی ضرر تصور نمی‌شود این دو لایحه نباید بگذرد از این مجلس؟ به این ملاحظه بنده پیشنهاد کردم این دو لایحه مقدم بر سایر لوایح گذارده شود واین دو لایحة که برای ملت دخل دارد از این مجلس گذشته باشد کهاین ملت امیدواری به این مجلس پیدا کند و الا اگر این ترتیب باشد با این پیش آمد هائی که در این مجلس و در خارج می‌شود خیلی سوء اثر دارد

رئیس ـ آقای دادگر

دادگر ـ عرض کنم بطوریکه آقای فیروز آبادی میل دارند مجلس در آخر دوره کارهائی را که دارد و می‌خواهد انجام دهد مطالعات خودش را در خارج می‌کند و مطالب در مجلس با سرعت می‌گذرد و این رو به مجلس باید ایشانرا امیدوار کند که در مجلس کارها با همین ترتیب بیاید وبه خاتمه برسد با حسن نیت و آقا نباید هیچ نگرانی داشته باشند زیرا تمام لوایحی که هست پی در پی در یک فاصله خلی کمی خواهد آمد و خواهد گذشت و منظور آقا تامین می‌شود و آن حرف اخیر آقا را هم چون ذوجنبتین بود نفهمیدم به منفعت ما گفتند یا مقصدشان چیز دیگری بود.

فیروز آبادی ـ عقیدة بنده این بود که آزادی تام و تمام در مجلس باشد

بعضی از نمایندگان ـ (با همهمه) آزادی هست

رئیس ـ آقای رفیع

حاج آقا رضا رفیع ـ اقای فیروز آبادی گاهی در ضمن صحبت عصبانی می‌شوند و یک کلماتی می‌گویند که اگر جواب اده نشود خیلی مشکل است مجلس در کمال آزادی است آزادی معنیش چیست؟ منیش این است که شما در لایحه تشکیلات وزارت جنگ ورقه کنبود می‌دهید در صورتیکه مملکت برای امنیت و برای حفظ ثغور اسلام قشون لازم دراد و شما انقدر آزادید که کارت کبود هم می‌دهید شما در کمال آزادی حرفتان را می‌زنید بالاخره در کمال آزادی کارها می‌گذرد و بنده از آقا خواهش می‌کنم وقتی عصبانی می‌شوند قدری مطالعه بفرمایند و بعد مذاکره کنند

رئیس ـ آقایانیکه تقاضا ی آقای وزیر مالیه را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب بر خاستند)

رئیس ـ تصویب شد. درکلیات مخالفی نیست؟

آقا سید یعقوب ـ بنده مخالفم.

رئیس ـ بفرمائید

آقا سید یعقوب ـ بنده خیلی متأثر هستم که در این لایحه مخالفت می‌کنم و طرف توجه و علاقه آقای وزیر عالیه است ولی بر خلاف عقیدة آقای فیروز آبادی که می‌گویند آزاد نیستند عرض می‌کنم خیر همه آزادند و از روز آزادی عقاید خودشان را می‌گویند و امیدوارم آقایان هم توجه بفرمایند که نظر بنده اینجا چیست این لایحه و این شخص عالی و محترم و فاضلی که آقایان بیان می‌کنند و ما مکرر هم در کمیسیون مذاکره کردیم و هم اینجا که نقایص علمی داریم، فقر علمی داریم و باید قدمهای عملی برداریم. لکن باید توجه کنیم و ببینیم فعلا بچه علومی بیشتر احتیاج داریم. بقدری زیاد با اشخاصی که طرفدار بودند و می‌گفتند این شخص خط وفی خوب میداند و تاریخ قدیم ایران را بخوبی میاند صحبت کردیم ولی بنده هر چه خواستم خودم را قانع کنم که از دانستن خط کوفی و دانستن تاریخ ایران کدام یک از احتیاجات ما رفع می‌شود که شش هزار تومان بدهیم نظر به این مسئله و نظبه اینکه آن ادلة که دولت و طرفداران دولت در کمیسیون بودجه اقامه کردند و نتوانستند بنده را قانع کنند که امروز آن احتیاجی که ما به مهندسی داریم به صحیه داریم معلمین مدرس داریم و اینهمه احتیاجات که امروز داریم بعقیده بنده صدی ده هم کارهای این شخص به اندازه آن احتیاجات نیست زیرا پس از آنکه ما بنای خودمان را از اول از روی علم و عمل بنا کردیم آنوقت محتاج به نقشی می‌شویم خط کوفی و خط میخی را مستحضر می‌شویم بمن می‌گویند تاریخ میداند مگر کیانیت ایران ما به این است که این شخص عالم خبر از تاریخ ما دارد؟ خیر تاریخ ایران همان صفحاتی است که در دنیا ثبت است در جریده عالم دوام ما همان رجال نامی که در تاریخ برای ایران هست و هیچوقت کیان خودش را از دست نداده است. اگر یک شخصی عالم باشد باین تاریخ چه نفعی به حال ما دارد؟ یا احتیاجاتی که امروز مملک ما به علوم دیگری دارد؟ با احتیا جاتی که امروز مملکت ما به علوم دیگری دارد. ثم ماذا اگر بگوئیم کاین شخصبرود در مدرسه دارافنون با مدارس عالی ما درس بدهد آیا این معلم است در علم حقوق یا قضاوت یا هندسه که ثمرة علمی داشته باشد و در سال ده تا شاگرد تربیت کند؟ اینکه معلم نیست پس چه چیز است؟ انجمن آثار ملی است. بنده حالا نمی‌خواهم وارد در این مسئله بشوم. حقیقاً بقدری آقای وزیر مالیه خلق مرا تنگ می‌کنند کهنمیدانم چه عرض کنم. انجمن آثار ملی چیست؟ انجمن آثار ملی مان عملیاتی است که شماها می‌کنید و حقیقتاً قدم بر داشته‌اید. نشتن در فران خرابه و فلان چیز را از زیر خاک در آوردن بچه کار می‌خورد. بنده الان پیشنهاد می‌کنم آقای وزیر مالیه این لایحه شان را مسترد فرمیند و لایحه استخدام او را بعنوان مقلم در مدرسه دار الفنون یا بعنوان معلم مدرسه حقوق یا مدرسه سیاسی بیاورند که این شخص معلم باشد و شاگردها و افراد ما را تعلیم بدهد و الا بمجرد اینکه من آثار ملی را میدانم بنده نمی‌توانم به این هفتهزار و دویست تومان رأی بدهم. بنده می‌خواهم کاری بکنیم که بملت ایران نفع برسد والا بنده در خانه بنشینم که اشعار کلشن راز راخوب میدانم اینکه نمی‌شود. امروز باید یک کاری کرد که برای ملت نافع باشد شجرهائی غرس بشود که به ملت ثمر بدهد این است که اگر بعنوان معلمی پیشنهاد کنند که برود در مدارس عالی ما درس بگوید موافقم و الا بعنوان ایکه جزء انجمن آثار ملی است (. ایشان و آقای حاج محتشم السلطنه و چهار نفر دیگر هم جزء انجمن آثار ملی هستند) بنده که قنع نمی‌شوم.

وزیر مالیه ـ بنده تصور می‌کنم بطوریکه خود نمایندة محترم تقاضا کردند و وعده فرمدند به فرمایشان خودشان قانع باشند چون فرمودند اگر وزیر مالیه لایحه را استرداد کند و به سمت معلمی پیشنهاد کند موافقم اینجا هم علم همینطور است. این لایحه استخدام هر تفلد است برای معلمی. موضوع انجمن آثار ملی که بنده هم افتخار دارم از اعضاءء آن باشم گرچه طرف بی لطفی آقا واقع شده است ولی آن هیچ ارتباطی به کارهای دولتی ندارد. یک مؤسسه ایست شخصی و خصوصی و یک اشخاصی دنبال یک فکریرا گرفته‌اند ککه از این فکر ممکن اس دولت با ملت یا موسسات ملی یک استفاده هائی بکنند و بنده زائد میدانم که خدمتتان تذکراً عرض کنم که یکی از کنم که یکی از بزرگترین استفاده هائی راکه انجمن آثار ملی تهیه کرد الغاء امتیاز حفریات شوش بود که باید آقایان خیلی خوشوقت باشند مقدمات این مسئله در دو سه سال بدست انجمن آثار ملی تهیه شد و وقتی موقعش رسید دولت از آن استفاده کرد. دولت‌ها همیشه در همه جا برای اینکه بتواند افکار عالیه شان را پیش ببرند و یک خدماتی برای مملکت خودشان بکنند متوسل می‌شوند به مؤسسات غیر رسمی غیر اداری وای بسا کارها که بدست آنها انجام میدهندحالا اینرا بنده بطور بین الهلالین و از برای گذشتن از این موضوع عرض کردم چون موضوع انجمن آثار ملی مطرح نیست پروفسور هر تسفلد برای معلی استخدام می‌شود و تصور می‌کنم آقای آقا سید یعقوب تصدیق خواهند کردکه رای هر ملتی علی الخصوص برای ملت و مملکت ما معلمی آثار ادبی قدیم و آثار تاریخی او مهم ترین چیزیها است مابایستی ادبیات قدیم تاریخ قدیم خودمان را کاملا بدانیم نبایستی ما همیشه مجبور باشیم راجع به مفاخر بزرگ نیاکان و اجداد خودمان متوسل به مملکت خارجی بشویمما باید محترم بشاریم یک کسی مثل پروفسور هر تلفند را که می‌آید اینجا هم شاگرد برای ما تهیه می‌کند و هم معلم و ابته بعد هم ما باید سعی کنیم که از خودهامان به این مقام برسیم که بتوانیم در ادبیات و آثار و خطوط قدیم خودمان یعنی چیزهائی که در ما نبوده است بعد از این خود ایرانیان ذی فن باشند. بنده یعین درام که با این توضیحات نماینده محترم هم با ما موافقت خواهند فرمود و مخصوصا چون میدانم که ایشانهم مثل همه علاقه مند هستند لایحه بعدی زودتر مطر شود از اینجهت تقاضا می‌کنم در قسمت‌های بعدش هم موافقت کنند

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به شور در مواد آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اغلب برخواستند)

رئیس ـ تصویب شد. ماده اول

(بشرح ذیل خوانده شد)

ماده اول ـ مجلس شورای ملی بدولت اجازه می‌دهد هر تسفلد معلم دراالعلوم برلن و تبعه دولت آلمان را برای مدت سه سال از تاریخ تویب بجهت معلمی السنه قدیمه و تاریخ قدیم ایرا و جغرافیای تاریخی و معرفت به آثار عتیقه استخدام نماید

رئیس ـ آقای دشتی.

دشتی ـ عرض کنم یکی از رفقا تعریف می‌کرد که در یکی از ممالک شرقی مستشار آورده بودند ولی نه می‌گذاشتند درس بدهد نه کتاب بنویسد ولی دلشان خوش بود که مستشار آورده‌اند. در ماده الو نوشته است بجهت معلمی السنه قدیمه و تاریخ قدیم ایران و چغرافیای تاریخی و معرفت به آثار عتیقه استخدام نماید من نمیدانم آقای وزیر مالیه که می‌خواهند این شخص را استخدام کنند آیا می‌خواهند کجا تدریس بکند؟ مگر اینک توضیح بدهند می‌خواهند مدرسه تشکیل بدهند یا در مدرسة دارالفنون یا جای دیگر این پروفسور باید درس بدهد ما هیچ اطلاعی نداریم و خوبست توضیحات کافی دراین باب بدهند

وزیر مالیه ـ عرض کنم اولا تصدیق میفرمائید که در خارج این قبیل از علوم و فنون در مدارس عالیه و او نبورسیته‌های مخصوص بخودشان تدریس می‌شود که ما هنوز یک همچو مدارس تأسیس نکرده‌ایم ولی تصدیق می فرمایئد این دلیل بر این نیست که وزارت معارف که این شخص را استخدام می‌کند برای اینکار یک نقطه را نتواند تعیین کند که در آنجا برود درس بدهد نه تنها شاگردان مدارس را ممکن است درس بدهد بلکه اگر یک اشخاص دیگری هم بخواهند درس بخوانند می‌توانند حالا بنده نمیدانم آقای وزیر معارف محل این مدرسه ر در کجا قرار گذاشته‌اند. محل آنرا در دارالفنون قرار گذاشته‌اند یا در یکی از طالارهای خود وزارت معارف یا در مدرسة سیاسی؟ اگر آقا اشکالشان فقط از نقطة نظر محل و مکانی است که مرود درس می‌دهد البته تصدیق میفرمائید که این یک مطلب جزئی است و وزارت معارف محل آنرا معین خواهد کرد و اگر در اینست که آیا برای او پیش بینی شده است که برود درس بگوید یا نه؟ بلی بنده میدانم که پیش بینی شده است و با خود او مذاکره شده است و حتی مذاکره شده است که دو جا درس بدهد و دو مرتبه درس بدهد در یکی که مقلمش یکقدری عالی تر باشد برای شاگردهای کلاس عالی مدرس یکی هم غیر از شاگردان مدرسه اشخاص از خارج بییندو استفاده کنند تمام این ترتیبات داده شده است و چون آقای وزیر معارف تشریف ندراند بنده کاملااز جزئیات مطلع نیستم

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

دشتی ـ کافی نیست برای ما مسئله حل نشد

رئیس ـ آقای دشتی

دشتی ـ توضیحاتی که آقای وزیر مالیه دارند برای ما منفع نبود خوبست اجازه بفرمائید اظهاراتی بشود که جواب بدهند و الا اگر مذاکرات کافی بشود ما نمیدانیم چه جور باید رأی بدهیم

رئیس ـ آقای عراقی

عراقی ـ آقای دشتی هم باید تصدیق داشته باشند که در مادة اول اشکالاتی را که داشتند توضیحات آقای وزیر مالیه برای آن گمان می‌کنم کافی باشد. و ایشان هم که فرمودند در اصلش موافقت دارند. درینصورت اگر یک توضیحات دیگری لازم داشته باشد ممکن است در مواد دیگر توضیحات داده شود

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود بکفایت مذاکرات….

فیروز آبادی ـ بنده مخالفم با کفایت مذاکرات

رئیس ـ آقا مخالف کردند. آقایانیکه مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند

(عدة کثیری برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد. رأی گرفته می‌شود بماده اول.....

فیروز آبادی – بنده پیشنهاد دارم

رئیس ـ آقای دشتی پیشنهاد کرده‌اند لایحه از دستور خارج شود. آقای دشتی

دشتی ـ عرض کنم که دولت با نمایندة دولت که باید بیشتر ازین. مسئله مطلع باشند مطلع نیستند حق هم دارند. وزیر معارف و معاون وزارت معارف هم که نیستند. این لایه هم مبهم است و بطور حتم معلوم نیست وزارت معارف چه در نظر دارد یا مثلا چن نفر برای فراگرفتن السنه قدیمه داوطلب هستند که ملشش هزارتومان بدهیم زیرا ما هنوز نمیدانیم چندنفر داوطلب برای تحصیل الستة قدیمه. از این شاگردها دارند؟ باید نماینده وزارت ممارف اینجا باشد و توضیح بده احتیاج این را احساس کرده اد یا نه آنوقت یکنفر را استخدام کنند صرف اینکه دولت این لایحه را آورده است کافی نیست شاید احتیاج نداشته باشد. آقای وزیر مالیه که می‌فرمایند از ترتیبات آن اطلاع ندرام آقایان نماینگان به طریق اولی اطلاع ندرهد از این جهت بنده پیشنهاد می‌کنم از دستور خارج شود و در جلسة آینده نماینده وزارت معارف بیاید درمجلس توضیحات بدهد که نمایندگان از روی اطلاع رأی بدهند

رئیس – آقای حاج آقا رضا رفیع

حاج آقا رضا رفیع ـ عرض کنم که بنده مخالف نیستم با اینکه اگر آقا اطلاعاتی ناارند بپرسند سؤال کنند و از روی اطلاعات رأی بدهند و البته یک لایحه را که از آن اطلاعی نداریم رأی ندهیم ولی مخالفم با اینکه این لایحه ازدستور خاجر شود زیرا یک کاری شده یک مذاکراتی هم در کلیاتش شدهاست حالا در موادش هم مذاکرده شروع شده است آقا موافقت بفرمایند همین طور همین طور که جزء دستور هست باشد. اگر بر معلومات آقا چیز نیفزود باخود بنده هر دو با هم رأی نمی‌دهیم

رئیس ـ رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای دشتی آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(عده کمی قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب نشد. پیشنهدد آقای فیروز آبادی

(بشرح ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم درماده اول نوشته شود برای مدت دو سال در عوض سه سال

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده آرزو داشتم در عوض این آثار ملی که می‌خواهم توجه بکنیم یک توجهی هم به آن آثار ملی که در امامزادزید تشکیل شده استبکنیم. هر کدام آنهاناینده این ملت هستند که در آنجا جمعند. در اینجا خرج این یلایحه را بنده حساب کردم شصت هزار تومان میشودشش هفتهزار تومان مال خود او است دو سه هزار تومان هم خرج منزل او می‌شود این ده هزار تومان. ده هزار تومان هم خرج اداره او می‌شود. روی هم می‌شود بیست هزار تومان در عرض سه سال می‌شود شصت هزار تومان. شصت هزار تومان ما می‌خواهیم بدهیم که آثار قدیمه مان حفظ شود آثار قدیمة ما باینطور حفظ می‌شود که ما اول آثار جیدیدة خودمان را حفظ کینم. اینمملکت و این ملت را از فقر و فلاکت نجات بدهیم بعد برویم سر اثار قدیمة خودان. ما الان همه در کمال فقر و پریشانی در این مملکت داریم زندگانی می‌کنیم. نمیدانم چه ترتیبی است که همه اش ازین لوایح می‌آید. عرض کردم لوایح دخل که می‌آید به مجلس توجه نمی‌شود. این چیزها هم که همهاش بر ضرر ما است و هیچ ازین‌ها استفاده نخواهیم کرد. بنده قول می‌دهم و قسم هم می‌خورم که ما ازین چیزها قابل استفاده نیستیم. حالا از همة اینها گذشته ازین متخصص هممصل سایر متخصصین آن استفاده که کردیم می‌کنیم. مثل آن هشتصد هزار تومان رفت همان استفاده راخواهیم کرد. حالا گذشته باین جهت پیشنهاد کردم که این سه سال مبدل به دو سال بشود. اگر در عرض این دو سال نتیجه بردید (که یقین دارم نخواهید برد) آنوقت چند سال دیگر هم استخدام کنید و اگر هم استفاده نبردید که چهل هزار تومان ضرر بخورد بهتر است از شصت هزار تومان.

رئیس ـ آقای دادگر

دادگر ـ بنده جواب طولانی نمی‌خواهم بدهم برای اینکه آقا برایشان عادت است و در مقابل عادت استدلال روری نیست عقیده شان است تنقید هم نمی‌کنم ولی همان فقر تاریکی که آقا اشاره بان فرمودند نتیجة جهل است و در نتیجه این کار افکار مردم روشن می‌شود و ما این استخدام را برای این کردیم که تمام مقدمة کی زمان بهتر است. اینها سریع است عماً قریب اس اینها برای این است که ثمرة اینها بیرون بیاید. این است که اینکاها دیر زمانی عقب افتاد و حالا باید جلو رفت و اصلاح کرد این کارها را

ریئس ـ آقایانیکه پیشنهاد آقای فیروز آبادی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(عده کمی بر خاستند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب.

(بشرح آتی قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم در ماده اول تبصره اضافه شود پرفسور فوق الذکر مکلف است در مدرسه سیاسی و حقوق تاریخ را تدریس کند

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده از جهت اینکه انسان خوب یک مالی از دستش بیرون می‌رود. باید یک چیزی در پروگرام قرار داد. حالا اینجا باید آقای وزیر معارف باشد کهنیست و بنده میدانم که اکثریت هم رذی می‌دهد. آقای وزیر مالیه فرمودن که ما این شخص رابرای معلمی می‌خواهیم. اما دراین ماده معین نشده است. حالا بنده میدانم مجلس هم موافقت می‌کند بنده عرض می‌کنم ما مدرسه حوق داریم مدرسه سیاسی هم درایم که هر دو مدرسه عالی است. قرار بگذارید حالا که این شخص بنا است درس بگوید در مدرسه حقوق و سیاسی تاریخ قدیم ایرا و السنه قدیم ایران را در آنجا یک کلاس معین کنند که درس بگوید و حقیقت از او استفاده کنیم. بنده کاملا با فرمایش آقای دادگر موافقم که باید ایرانیان از آثار قدیم مستحضر شوند. بنده نظرم در مخالفت ای بود که شای این عمل واقع نشود. حالا که آقای وزیر مالیه فرمودند که این شخص برای معلمی است بده هم موافقت می‌کنم بشرط اینکه محل تدریسش در دو مدرسة عالی که ما داریم مدرسة حقوق و سیاسی باشد که این شخص هفته دو روز درس بگوید بلکه یک دردهائی را که داریم دوا کند و در مقابل ماهی ششصد تومان پول از او استفاده کنیم.

مخبر ـ بنده تصور می‌کنم که آقای آقا سید یعقوب لایحه را ندیده‌اند..

آقا سید یعقوب ـ خوانده‌ام.

مخبر ـ و اگر لایحه را دیده بودند اینطور بی توجه این فرمایشات را نمی‌فرمودند در ماده اول می‌نویسد پرفسور هر تسفلد معلم دارالعلوم برلن و تبعة دولت آلمان رابرای مدت سه سال از تاریخ تصویب بجهت معلمی السنة قدیمه و تاریخ قدیم ایرا و جغرافیای تاریخی و معرفت بآثار عتیقه استخدام نماید…

آقا سید یعقوب در کجا تدریس کند؟

مخبر ـ در ایران این معلوم است که در ایان است. بعلاوه در لایح معین می‌کند که ششهزار تومان در سال است و هفتهزار و دیست تومان نیست که ماهی ششصد تومان بشود.

آقا سید یعقوب ـ بنده استرداد می‌کنم حالا که این طور مغالطه می‌کند

یکنفر از نمایندگان ـ مغاللطه یعنی ـ چه ؟!

وزیر مالیه ـ برای اینکه آقای آقا سید یعقوب متغیر نشوند بنده اجازه می‌خواهم دو کلمه خدمتشان عرض کنم. اولادر مادة دوم چنانکه کمیسیون صلاح کرده است نوشته است که حقوق پروفسور هر تسفلد در سال شش هزار تومان است ثانیاً این اولین مرحله ایست که بنده از آقای آقا سید یعقوب تقاضا می‌کنم که در قانونی که از مجلس می‌گذرد جزئیات رامعین نکنند که در کدامنقطه برود درس بدهد د کدام مدرسه برود درس بدهد شما معلم برای تدریس استخدام می‌کنید. دیگر چکار دارید که در کدام اطاق بنشیند کم کم می‌روید دنبال اینکه در ساعت شش قبل از ظهر باش یا بعد از ظهر چند ساعت درس بدهد. این است که استدعا می‌کنم آقای آقا سید یعقوب این تبصره را مسترد بفرمایند.

آقا سید یعقوب ـ مسترد کردم آقا ولی این چیزها را نفرمائید

رئیس ـ آقایانیکه ماده اول را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(عدة کثیری بر خاستند)

رئیس ـ تصویب شد مادة دوم

(بشرح ذیل قرائت شد)

مادة دوم ـ حقوق پروفسور ارنست هر تفلند در سال ششهزار تومان است که به قسط الشهور به مشارالیه پرداخته خواهد شد.

رئیس ـ آقای دشتی

دشتی ـ متأسفانه غالباً جوابها مطابق با گفته‌های مخالفین نیست خوب است ما تصمیم بگیریم جوابهائی که داده میوشد تا اندازة مطابق با سؤالات باشد بالاخره آقا این صورت بمجلسها نوشته می‌شد ده سال دیگر بیست سال دیگر ممکن است یک کسی مطالعه کند. من یادم می‌آید که این پرفسور را اول می‌خواستند برای کتابخانه معارف استخدام کنند. بعد هم می‌خواستند برای عتیقاجات او را استخدام کنند بالاخره بازهم معلوم نیست که درکجا باید درس بدهد. مثلا می‌گویند برای اینکه مردم بدبختند باید هر تسفلد را استخدام کرد. بنده عرض می‌کنم اگر شما السنة قدیم راخوب بدانید آیارفع نقر خواهد شد؟ مردم از بدبختی نجات پیدا می‌کنند؟ خیر باید خیر تمام مملکت شما ماشین شود. فلاحت ترقی کند که مردم بدبخت از مرگ پیدا کنند و الا باینکه السنه قدیمه را بخوانند هیچ جلوگیری از فقر و بدبختی نمی‌شود برای یک چیزهای دیگر ممکن است خوب باشد ولی برای رفع بدبختی مفید نیست. اما در ماده دوم. می‌نویسد که سالی ششهزار تومان حقوق اینشخص است. یک معلم تاریخ چقدر آخر باید حقوق بگیرد؟! ششهزار تومان در سال؟! حالا ممکن است بلند شوند بگویند که اگر ششهزار تومان داده نشود پرفسور هر اسفلد استخدام نمیوشد و اگر استخدام نشود مملکت خراب می‌شود و بالاخره این اغراق‌ها بمیان می‌آید

رئیس ـ آقای زوار

زوار ـ بنده تصور تصور می‌کردم فرمایشای که آقای دادگر نمایندة محترم در جواب آقای فیروز آبادی کردند نماینده محترم آقای دشتی راقانع کرده باشد الان علم باجهل دارد جنگ و دعوی می‌کند و بالاخره ما تشخیص دادیم که تا عالم نشویم نمی‌توانیم گلیم خود را از آب بیرون بیاوریم و بالاخره دولت هم تشخیص داده اس که ما این معلم را لازم دریم و تصور می‌کنم دولت کنونی هیچوقت بامنافع مملکت مخالف نباشد تبصدیق اینکه همه لوایحشان بنام سعادت مملکت به مجلس می‌آید و اما راجع باینکه فرمودند کهاین معلم نیست گمان می‌کنم که اشتباه فرموده‌اند و راجع به ششهزار تومان هم که فرمودند آخر باید خود او هم راضی شود و ما میل او را باید بفهمیم و بنده هم نظر باقتصاد و فقر مملکت میل دارم که یک چنین معلمی داشته باشیم که ماهی دویست تومان باو بدهیم ولی او حاضر نیست قبول کند و ما هم از نقطة نظر اینکه باین شخص احتیاج داریم مجبوریم با همین ماهی پانصدتومانی که او می‌گوید بمن بدهید که من این خدمت را قبول کنم موافقت کنیم.

کازرونی ـ قانع شد آقا. قانع شد

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

دشتی ـ بنده مخالفم

رئیس ـ بفرمائید

دشتی ـ عبارتی را که ایاشن فرمودند جواب بنده نبود و این ایرادی راکه به بنه کردند شاید وارد نباشد و بعقیدة بنده اینمطالب باید گفته شود و مذاکرات باین جهت کافی نیست

رئیس ـ آقای دادگر

دادگر ـ اولا خود آقای دشتی میدانند که اصلاحات را باید متوریاً جلو رفت اگر راه آهن لازم داریم معلومات و اطلاعات آنرا هم لازم داریم و چنانچه یکی از این اصلاحات فوت شود ملت را به نهایت مقصود نمی‌رساند اما فرمودند جواب با سؤال مطابق نبود. بنده که نباید جواب را به سلیقة ایشان بدهم سلیقة خودم است بنده اینطور تشخییص کردم و مجلس هم حسن قبول کرد پس ایرادی به من وارد نیست اما در باب حوق ششهزار ومان راوقتی که فرمودند برای این بود که دیگر ایرادی نداشتند والا اینقدر اهمیت ندارد که بیک مرد دانشمند سالی ششهزار تومان بدهیم و این مقدار چیزی نیست

آقا سید یعقوب – معنای مغالطه همین بود آفرین

رئیس ـ آقایانیکه مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند

(عده کثیری قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد. پیشنهاد آقای دشتی

(بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم بجای ششهزار تومان سه هزار و ششصد تومان داده شود

رئیس ـ آقای دشتی

دشتی ـ عرض کنم که البته هر کس جواب را باید مطابق آن سئوالی باشد که کرده اد. مصل اینک بنده منکر علم شاه‌ام و می‌گویم لازم نیست؟! می‌خواهم بپرسم که چه علمی برای مالازم است؟ مهندسی علم فلاحت، اینطور علم‌ها لازمست. و این علم در درجة دهم و پانزدهم است شما توی این مملکت یک کتاب لغت هنوز ندارید، یک کتاب تاریخ ندارید، آنوقت میگوئید پروفسور هرتسفلد بیاید اینجا و تاریخ درس بدهد. درصورتیکه هنوز کلاس و مدرسه اش را معین نکرده‌ایم و هی میگئیم مدرسه لازم است و علم لازم است. صحیح است برای مملکتی که بخوغاهد از فقر نجات پیدا کندعلم لازم است ولی می‌خواهیم بدانیم چه علمی لازم است و بعلاوه ماهی سیصد تومان هم برای این شخص کافی است. یک نفر معلم تاریخ در اروپا چقدر می‌گیرد؟ بنده پیشنهادکردم که ماهی سیصدتومان سالی سه هزار و هشتصد تومان برایش کافی است. بقدر حقوق یکنفر وکیل

وزیر مالیه ـ پروفسور هرتسفلد در دار العلم و دار الفنون برلن از میزان ماهی پانصد تومان بیشتر میگرفته است…

فیروز آبادی ـ چرا حالا حاضر شده است این مبلغ را بگیرد؟

وزیر مالیه – و اینکه حالا حاضر شده است که این مقدار را قبول کند. برایاین است که الان هم که اینجا هست سمت پرفسوری و معلمی که در دارالفنون آلمان داشته از دست نداده است و دولت آلمان موافقت کرده است که این شخص بیاید و بمؤسسات علمی ما خدمت کند.

رئیس ـ آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.

(معدودی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای فیروز آبادی

(بشرح ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم بجای ششهزار تومان چهار هزار تومان نوشته شود.

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده خیلی افسوس می‌خورم که بنظر بعضی ششهزار تومان خیلی زیاد می‌آید و بنظر بعضی هیچ نمی‌آید. بلکه یک کرور و دوکرور و سه کرور هم هیچ نمی‌آید. تعجب می‌کنم که نمیدانند این پولها مال کی است و از کجا گرفته می‌شود! و بعلاوه این ششهزار تومان با مخارج دیگرش بیست هزار تومان خواهد شد بنده پیشنهاد کردم که چهار هزار تومان در سال باشد که ماهی یصد و سی و سه تومان می‌شود در هر صورت از حق یک وکیل هم زیادتر است (گر چه امید وارم در آتیه حقوق وکلابء همکم بشود یک وقتی صد تومان بشود) و اگر هم میل نداشته باشد و قبول نکنند اهمیتی ندارد بواسطه اینکه علمی نیست که بواسطة ندانستن آن ما در جهل بمانیم یا بواسطة یاد گرفتنت آن ترقی کنیم هیچ این ترتیبات نیست و ما یک چیزهائی بنظر بعضی‌ها بزرگ می‌آید و لی آن خرجی که در مقابلآن می‌شود خیلی کوچک بنظرشان می‌آید به این ملاحظه بنده پیشنهاد کردم که چهار هزار تومان بشود هر چند میدانم که آقایان رذی نخواهند داد ولی با وجود این پیشنهاد می‌کنم و چیزی که در قلبم هست اظهار می‌کنم

رئیس آقای عراقی

عراقی ـ در قسمت چهار هزار ومان آن فرمایشاتی که آقای فیروز آبادی فرمودند شیوه ایست که ایشان همیشه دارند

فیروز آبادی ـ افتخار می‌کنم

عراقی ـ ولی اینکه فرمودند برای ما فایده ندارد البتهتصدیق می فرمائید که حضرتعالی یک نفر هستیدکه این عقیده را دارید و سایرین را تصور میفرمایئد که خائن به مملکت هستند خیر. سایرین هم خادم به این مملکت هستند و اگر تشخیص نداده بودند که این شخص در مقابل این شششهزار تومن فایده دراد موافقت نمی‌کردند و شما همیشه می‌خواهید تشخیص خودتان را اجرا کنید و خیلی هم متأثر هستید که چرا دیرگان به آن عقیده رأی نمیهند ولی این قدر حق بدههید به رفقای خودتان که عقیده شان بر خلاف این است آنها هم رأی خوشانرا بدهند. قاضی قغداد به قاضی بصره گفت چه علت دارد که هر کسی را که من می‌فرستم تعریف تو را می‌کنند آن کسی را که تومیفرستی تکذیب مرا می‌کند گفت هر دو به وظیفه مان رفتار می‌کنیم و امر به معروف می‌کنی من نهی از منکر می‌کنم پس آقا امر به معروف می‌کنی من نهی از منکر می‌کنم پس آقا ما هم بخلاف ترتیب رفتار نمی‌کنیم سرکار میفرمائید ششهزار تومان زیاد است. دولت تشخیص داده است که این آقا مقدار لازم است و اکثریت هم تشخیص داده است که این مقدار لازم است و اکثریت هم تشخیص داده است که صیح است و ششهزار زیاد نیست. مخصوصاً با این توضیحی که آقای ویر مالیه دادند که این شخص را آلمان بیش از ماهی پانصد تومان میگرفته است. و اگر حضرتعالی حالا علاقه ندارید و رذی نمی‌دهید بعدها که محتاج به او هستیم علاقه خواهید داشت و موافقت خواهید کرد

رئیس ـ آقایانی که این پیشنهاد را قابل تجه می دانند قیام فرمایند

(چند نفری قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای بامداد

(بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم حقوق در ماه چهرا صد تومان باشد

رئیس آقای بامداد

بامداد ـ عرض کنم که بنده نمی‌خواهم چانه بزنم که چهار صد تومان بشود و چهار صد و دو تومان بشود و چه قدر بشود ولی می‌خواهم این را بعرض آقایان برسانم که بنه فوق العاده به پروفسور هرتسفلد احترام می‌کنم و او را یک شخص مهمی میدانم و برای ایران هم از کی جهاتی مفید ـ کتابی که ایشان در مدت توقفشان در فارس نوشته‌اند یکی از مفاخر مملکت ما است و در زمان ولایت خود حضرت والا وزیر مالیه بوده است و یک کاب خیلی مهمی است. عررض کنم که سه قرن قبل از میلاد تاریخ هند مفقود است. نمی‌دانستند که تاریخ آن چه طور بوده است ایشان بواسطة قرائت لوحی که گویا در خشت کازرون پیدا کردند معین شد که این سه قرن تاریخ هند جزء تاریخ ایران بوده است یعنی هند در تحت سلطة ایران بوده است واین قضیه مطرح مذاکرة مورخین اروپا شده است و فعلا در اطرفا این مسئله تحریاتی می‌کنند و بنده شخصاً بمقام و علم ایشان خیلی احترام می‌گذاریم ولی صحبت سر این سات که اگر ما یک تابلو پیدا کردیم که این تابلو خیلی خوب بود، پنجهزار تومان با ده هزار تومان می‌ارزید بنده که یک خانة شخصی ندارم خانة کرایة می‌نشینم باید این تابلو که بهترین تابلوها است هر چه دارم بفروشم و این تابلو رابخرم؟ مسئلة که بنده می‌خواهم عرض کنم این تابلو که بهترین تابلوها است هر چه درام بفروشم و این تابلو را بخرم؟ مسئلة که بنده می‌خواهم عرض کنم این است. شاید آقایان مخالفین هم نظرشان به این قسمت باشد. مسئلة آثار قدیمه و تشخیص آنها، خواندن خطوط میخی و پهلوی تمام برای ما لازم است و حتی خزانه‌های شوش را در مقابل این فکر با ان عهد نامة بلا مدت دادیم و حالا پس گرفته‌ایم ولی باید هب بینیم که احتیاجالت مبرم ما کدام است؟ اهم فالاهم مان کدام است؟ بنده عرض می‌کنم که این مسئله خیلی لازم است ولی از ضروریات مرتبة دهم و صدم ما است. اگر یک مهندس می‌خواستیم، اگر یک متخصص فلاحت می‌خواستیم بنده هیچ عرضی نداشتن ولی در این مسئله از نقطة نظر الاهم فالاهم عرض می‌کنم که امروز ما همة کارها مان را ساخته‌ایم که به آسمانها پرداخته‌ایم؟ اینکه نمی‌شود. این است که عرض می‌کنم حالا که باید او وجود این شخص محترم استفاده کردم و اقای وزیر مالیه هم فرمودند که ولت آلمانی هم کمک می‌کند پس ماهی چهارصد تومان بدهیم.

وزیر مالیه ـ مقایسة علم چنانچه آقای نمایندة محترم فرمودند کاملا این سور نیست و باید ماها صدهزار تومان برایاین کار بدهیم و این اندازه هم خانه داریم که ششهزار تومان خرج بکنیم و یک شخصی را استخدام کنیم که بیاید آثار ملی و تاریخی خودمان را بخودمن و بچه‌ها مان یاد بدهد و تاریخ ایران را بنویسد که بدهیم بدست بچهامان بخوانند وبعد که البته خانه مالن بزرگ شد برای این مقصود صد هار هزار تومان خواهیم داد

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به این پیشنهاد آقایانموافقین قیام فرمایند

(عدة قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. رأی گرفته می‌شود به مادة دوم آقایانیکه تصوی میکنندقیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

ریئس ـ تصویب شد. مادة سوم

اینطور خوانده شد

مادة سوم ـ در موقع ختم قرار داد و در صورت عدم تجدید کنترات مبلغ چهار صد تومان بعنوان مخارج معاودت بمشار الیه داده خواهد شد

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ در ضمن استفاده می‌کنم که جواب فرمایشات آقای دادگر را بدهم البته صحیح است که هر کس جوابرا مطابق سلیقة خودش می‌دهد، حرف بنده و آقای دشتی این بود ک عرایض ما را یک جوری مطالعه کنند و این جوابی را ه به سؤال می‌دهند منطق کنند بنده نظرم این بود که اگر من سؤالی می‌کنم جوانی که به من داده می‌شود مطابق همان سؤال باشد. نمی‌خواهم بگویم که این جواب غلط است ولی این چیزی که بنده از آسمان می‌گویم و آقا از ریسمان جواب می‌گویند خوب نیست. بنده می‌گویم این سخص کجا معلم است آقای اعتبار میرمایند شما مطالعه نکردهاید. خیر مطالعه کرده‌ام می‌گویم این شخص در کجا می‌خواهد تدریس بکند؟ معلوم نیست، اینجوری که این جا نوشته است معلوم نیست آنوقت میفرمائید مطابق عقیده مان حرف می‌زنیم. بنده می‌گویم جواب باید مطابق سؤال باشد بنده عرض می‌کنم که این شخص را ما جلب نکرده‌ایم این شخص عالم خودش برای سیاحت آمد در ایران و گردش هم کرد و انطوری که ایشان فرمودند که تاریخ چه طور بود و بتاریخ هندبرخورد دو سه قرن قبل از میلاد چطوربوده است این کارها هم کرد ولی به که این چیز را نفهمیدم. ممکن است بعد کتاب تاریخ بخوانم و بفهمم ولی ما که ایشان را جلب نکردیم که مخارج معاودت بدهیم بهشان، ایاشن خودشان آمده‌اند در ایران و ساحت هم کرده‌اند و این جوری که آقای وزیر الیه مفرمایند سه سال هم در این جا چون شخص عالمی استنسبت به او احترام می‌کنیم واین رتیب را قرار می‌گذاریم ولی چون خودشان آمده‌اند مخارج معاودت برای چه به او بدهیم؟

رئیس ـ اقای زار عضو کیسیون هستند؟

زوار ـ خیر

رئیس ـ آقای عماوی

عمادی ـ عرض که آقای آقا سید یعقوب گویا از مقامات این شخص اطلاع ندارند این شخص اولا یک شخص مهمی است و بموجب اطلاعاتی که من دارم متخصص عالی مقامی است و متخصص عادی نیست در خود آلمان هم یک مقاماتی را حائز است و نظر بمساعدتی که دولت آلمان از روی یک و داد و صمیمیتی که میخواسته است به دولت ایران ابراز کند حاضر شده است که ما او را استخدام کنیم.

آقا سید یعقوب ـ کی این طور است؟!

عمادی ـ نه والله تحقیق بفرمائید. این طور نیست که این شخص یک متخصص عادی باشد ک حقوقی که برای او معین شده است مطابق مقام او باشد واین ماهی پانصد تومان برایاو زیاد نیست و این خرج مسافرتیه معین شده است لازم است بهمین مقدار باشد این است بنده سزاوار نمیانم بیش از ین در اطراف این مسئله مذاکره شود و این مقدر هم برای ایشان باز از روی اصلی که خیال دارند با ما سازش و مدارا و مهر و وداد بکنند معین شده است و خوبست آقا هم موافقت بکنند

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ پیشنهاد آقای دشتی

(بشرح آتی خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم بجای چهار صد تومان دویست تومان نوشته شود

رئیس ـ آقای دشتی

دشتی ـ عرض کنم که حالا هر قدر یک معلمی با پروفسوری شخص بزرگ و عالمی باشد و حقوقش هم ده هزار تومان باشد یا بیشتر خرج سفرش که دیگر فرق نمی‌کند، خرج سفر درجه اول از اینجا تا برلن از صد الی دویست تومن بیشر نمی‌شود و هر طور بخواهد برودبالاتر نخواهد شد حالا نمیدانیم شید باز آقایان جواب بدهند که چون این شخص یک پروفسور خیلی عالی است بای خرج سفر زیاد باو بدهیم. کرایه اتومبیل از اینجا تاپهلوی منتها چهل تومان باشد از پهلوی تا بادکوبه دوازده تومان، از باد کوبه تا مسکو نوزده تومان و از مسکو تا برلن یازده تومان، دوازده تومان بیشتر نخواهد بود، بالاره با خرج کرایه درجة اول و خوراکش هم در هتل‌های درجة اول باشد دویست تومن بیشتر نخواهد شد

مخبر – بنده برای اینک نظر آقای دشتی تأمین شود چهار صد تومان را به سیصد تومان اصلاح می‌کنم و خوب است آقا هم موافقت بفرمایند.

دشتی ـ بنده هم موافقت می‌کنم.

وزیر الیه ـ بنده هم موافقت می‌کنم.

رئیس – رأی گرفته می‌شود به مادة سوم با این اصلا آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اغلب برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد. مادة چهارم.

(بشرح آتی قرائت شد)

مادة چهارم ـ چنانچه پروفسور هرتسفلد شخصاً کنترات خود را فسخ نماید حق اخذ مخارج معاودت را نخواهد داشت.

بعضی از نمایندگان ـ مخالفی ندارد

رئیس ـ آقایان موافقین با این ماده قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. ماده پنجم

(بشرح ذیل خوانده شد)

مادة پنجم ـ دولت مجاز است سایر شرایط استخدام پروفسور هرتسفلد را بر طبق قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ تعیین و کنترات مشارالیه را امضا نماید

رئیس ـ آقای فیروز آبای

فیروز آبادی ـ چون مطلب بر بنده معلوم نیست. در این ماده هم خرجی هست؟ مخارج اتومبیل و خرج هائی که معمول به است در این لایحه هست یا نه خواستم در این باب یک توضیحی بدهند.

رئیس ـ آقای دادگر

دادگر ـ عرض کنم که این اعتراض آقای فیروز آبادی مثل اعتراضات طلاب در سر بعضی مسائل است، آقا این عبارت صریح است

فیروز آبادی ـ دیگر اتومبیل نمخواهد؟

دادگر. خیر عبارت صریح است

رئیس ـ رأی می‌گیریم بمادة پنجم آقاینیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(عده زیادی قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. مادة الحاقیه پیشنهادی آقای دشتی

(بشرح ذیل قرائت شد)

مادة الحاقیة ذیل را پیشنهاد می‌کنم:

ریاست کتابخانة معارف و موزة معارف بعهدة ایشان خواهد بود.

رئیس ـ آقای دشتی

دشتی ـ عرض کنم که بالاخره بر فض اینکه پروفسور هرتسفلد بخواهد درس بدهد در هر هفته سه چهار ساعت بیشتر مشغول درس نخواهد بود برای اینکه درس او یک چیزهائی نیست که مجبور باشد سبح و عصر مشغول باشد در این صورت خوب است که آقای مخبر هم این را قبول کنند و موافقت کنند که ریاست کتابخانه و موزه معارف هم با ایشانباشد این نظر بدی نیست

وزیرمالیه ـ عرض کنم که بنده تصور می‌کنم نمی‌شود این پیشنهاد را قبول کرد و گمان می‌کنم ریاست موزه در قانونی که گذشت به متخصص فرانسوی داده شده باشد و ایشان هر دو را پیشنهاد کردند اگر این طور باشد و ایشان هر دو را پیشنهاد کردند اگر این طور باشد که این کار مختص به ان شخص است و اگر اینطور نباشد البته این فکر خوبی است و خود وزارتمعارف هم ممکن است این نظر را اتخاذ کند و برای اینکه منظور آقا هم تأمین شده باشد بنده استدعا می‌کنم که این ماده الحاقیه رامسترد دارند که ما به آن قانون مراحعه کنیم اگر این قید شده بود خوب و الا آنوقت می‌توانیم موافقت کنیم.

رئیس – پیشنها آقای شریعت زاده

مادة الحاقیه دولت مکلف است برای تهیة متخصصین در علومی که پروفسور مزبور باید تدریس نماید با موافقت نظر مشارالیه پروگرام و لوازم دیگر ایجاد یک مدرسه عالی را تهیه و بودجه آنرا در مدت شش ماه ازتاریخ تصویب این قانون به مجلس شورای ملی پیشنهاد نماید

رئیس – آقای شریعت زاده

شریعت زاده – البته اقایان در نظر داند که دولت در پیشنهاد این لایحه و تصویب مجلس یک نظری دارد و یک آمال و آرزوئی در پیش است و برای پیدا شدن مفاخر تاریخی و مذثبرتارخی این مملکت است و باید ولت سعی بکند که این وظیفه را بخوبی انجام دهد به تنهائی شاید آن نتیجة را که باید گرفته شود نگیریم پس باید این شخص یک اشخاصی راتربیت کندو این علم را تعلیم دهد که متخصصین ایرانی راهم تهیه ناید که بتواند رد آتیه این وظیفه رابخوبی انجام دهند. این است که بنده پشنهاد کردم دولت مکلف است مقدمات و وسائل تأسیس یک مدرسه را با موافقت نظر خود این متخصص فراهم کند و به مجلس پیشنهاد کند تکه در نتیجة تدریس و پس از یک مدتی عدة از انی شاردان متخصص شوند والا تنها خود او بیاید در یک اطاقی تدریس کند یا اینکه هفتة یکی دو ساعت در بعضی بدهد فایده نخواهد داشت. به این مناسبت بنده می‌خواستم دولت مکلف باشدکه لوازم یکمدرسة عالی را درنظر بیاورد و بودجة آنرا در نظر بیاورند و با موافقت خود این متخصص از تاریخ تصویب این قانون تا مدت ششماه به مجلس پیشنهاد کند و اگر ما یک چنین اقدامی را نکنیم آن نتایجی را که از وجود این متخصص در نظر داریم نخواهیم گرفت.

وزیر مالیه – ممکن است ی مرتبة دیر اجازه بفرمائید این پیشنهاد را بخوانند؟

(پیشنهادی آقای شریعتزاده بشرح سابق خوانده شد)

وزیر مالیه ـ بعقیدة بنده منظور و مقصود آقای شریعت زاده در خود استخدام ین پرفسور و توجة دولت در این امر حاصل است و محتاج نیست که دیگر مدتی معین کنند و در قانون بنویسند و طبعاً استفاده هائی که از وجود این پروفسور خواهد شد در همین زمینه‌ها خواهد بود. ایشان یک شخصی هستند که باید در آیه برای مملکت معلمین مطلع و فاضل تهیه کنند و وسائل کا هم البته تهیه خواهد شد و بنده استدعا می‌کنم که این ماده را استداد بفرمایند که زودرلایحه تما شود و به مقصود زودتر برسیم.

رئیس ـ آقایانی که این پیشنها را قابل توجه میدانند قیام بفرمایند

(عدة کمی برخاستند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای روحی

(بشرح ذیل قرائت شد)

مادة الحاقیه – دکتر هرتسفلد مکلف است که یک کلاس شبانه در هفتة الاقل سه نوبت برای آموختن السنه و خطوط قدیمة ایران دائر نماید

رئیس ـ آقای روحی

روحی ـ بنده ساعی هستم که همیشه در پیشنهادهایم به اختصار بگوشم زیرا طرفدار نتیجه هستم نه طرفدار حرف زدن. پروفسور هرتسلفد یک نفر شخص عالیمقامی است و در السنة قدیمی بالاخص در صطوط میخی و اوستا اطلاعات زیاد دارد. بنده از خارج اطلاع دارم که غالب از اشخاصی هستند از ادبا وعلما و فضلا که عشق مفرطی دارند باینکه این خطوط و قلوم را یاد بگیرند و روزها هم وقت ندراند من جمله خود بنده حقیقت یک عشق مفرطی دارند باینکه این خطوط و علوم را یاد بگیرند و روزها هم وقت ندرند من جمله خود بنده حیقت یک عشق زیادی دارم به این کارها و روزها هم در مجلس گرفتار هستم و نمی‌توانم روزها بروم بطور کلاسیک این کا را انجام دهم. بنده عقیده دارم مدرسة شبانة در هفتة سه ساعت تاسیس کنند که بنده و امثال بنده که میل داریم این طرز خط را یاد بگیریم ایز این کلا س استفاده کنیم. مستدعی هستم از آقای وزیر مالیه که بذل وجه بفرمایند آقای مخبر محترم هم این پیشنهاد را قبول کنند یک جمعی را از یاد گرفتن یک عل. می ه برای احیاء زبان ایران است محروم نکنند

وزیر مالیه ـ پروفسور هرتسلفد بدون اینکه استخدام شده باشد خو او مدتی است این کار را کرده است الان کلاس دائر دراد و چند نفر از نمایندگان هم هستنکه می‌روند آنجا و تحصیل می‌کنند و وزارت معارف هم به او تکلیف کرده است که برای سال آتیه بیاید در یکی از اطاقهای وزارت معارف و این کلاس را دائر کند و خود وزار معرف این خیال را دارد و یک چیزهائی است که خود دولت آنها را عملی خواهد کرد و خواه۸ش می‌کنم که در قانون این جزئیات را ننویسیم و مقصود آقای روحی کاملا صحیح است و مفید است و امیدواریم خود دولت این نظر را تأمین کند

روحی ـ بنده دراین صورت مسترد می‌دارم

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به این لایحه که مشتمل بر پنج ماه است آقایان موافقین ورقه سفید خواهند داد

(اخذ و تعداد آراء بعمل آمده نتیجه بقرار ذیل حاصل شد)

ورقة سفید علامت قبول ۵۰

ورقة کبود علامت رد ۲

رئیس ـ عدة حضار ۶۸ با ۵۰ رأی تصویب شد

اسامی موافقین ـ آقایان. عمادی ـ خطیبی ـ بدر ـ آقا میرزا ابراهیم امام جمعه اهر ـ اسفندیاری ـ مفتی طباطبائی دیبا ـ مرتضی قلیخان بیات – سلطانمحمد خان عمری ـ جلائی ـ محقق ـ طباطبائی وکیلی ـ موقر ـ ایلخان ـ امیر اسدالله خان عامری ـ میرزا عبدالله خان وثوق – فرمند ـ ملک مدنی – آقا سید حسین آقایان یاسائی ـ دهستانی ـ روحی ـ بنی سلیمان – محمد آخوند ـدولتشاهی ـ دکتر رفیع خان امین ـ سهراب خان ساکینیان ـ خواجوی ـ حقنویس ـ دکتر لقمان ـ نظام مافی ـب افشار ـ حاج میرزا حبیب الله امین ـ اعتبار – آقا سید کاظم یزدی – پالیزی ـ وزیری ـ اقا علی زارع نوبخت ـ امام جمعة شیراز ـ کی استوان ـ عصر انقلاب – دکتر سنگ ـ شریعت زاده - ملک ایرج میرزا پور تیمور ـ دادگر ـ شیروانی ـ عراقی ـ زوار

اسامی مخالفین ـ آقایان: آقا سید یعقوب ـ فیروز آبادی

بعضی از نمایندگان ـ ختم جلسه

رئیس ـ جلسه را خت می‌کنیم. جلسه آتیه لایحه ممیزی مطرح است

(مجلس یک ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد)

قانون

اجازه پرداخت اعتبارات منظوره در بودجه ۱۳۰۷ صحیه کل مملکتی راجع به مخارج

قرانطینه‌های شمالی و جنوبی و جلوگیری از امراض مسریه

مصوب ۳ خرداد ماه ۱۳۰۷ شمسی

ماده واحده ـ وزار مالیه مجاز است مبلغ ۷۲۰۶۴۰ قران از بابت بودجه سال ۱۳۰۷ صحیه کل مملکتی بشرح ذیل کارسازی نماید

۱ ـ مبلغ ۴۷۰۶۴۰ قران بودجه قرانطینه‌های شمالی و جنوبی بر طبق صورت جزء پیشنهادی دولت

۲ ـ مبلغ ۲۵۰۰۰۰ قران جهت جلوگیری از امراض ساریه

تبصره ـ آنچه از دو قلم فوق در مدت سال ۱۳۰۷ تعهد نشده صرفه جوئی شود برای رفع احتیاجات و نواقص قرانطینه‌ها اختصاص داده می‌شود

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه سوم خرداد ماه یکهزار و سیصدو هفت شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید

رئیس مجلس شورای ملی: حسین پیرنیا

قانون

اجازه پرداخت بودجه ۱۳۰۷ وزارت جنگ

مصوب ۳ خرداد شمسی

ماده واحده ـ مجلس شورای ملی بوزارت مالیه اجازه می‌دهد بودجه ۱۳۰۷ وزارتجنگ را از اول فروردین در حدود مبلغ نه ملیون و هشتصد و شصت و هفت هزار و سیصد تومان بشرح ذیل پرداخت نماید

۱ ـ بر طبق بودجه تفصیلی مصوب ۱۳۰۶ ۹۴۰۰۰۰۰ تومان

ب ـ اعتبار اضافی برای تشکیل تیپ مستقل بلوچستان مطابق صورت پیشنهادی ۴۰۰۰۰۰»

ج ـ اعتبار مخارج محصلین وزارتجنگ در اروپا ۶۷۳۰۰»

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه سوم خرداد ماه یکهزار و سیصد و هفت شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید

رئیس مجلس شورای ملی حسین پیرنیا

قانون

استخدام پرقسور ارنست هرتسفلد تبعة دولت آلمان برای معلمی السنة قدیمه و تاریخ قدیم ایران

مصوب ۳ خرداد ماه ۱۳۰۷ شمسی

مادة اول ـ مجلس شورای ملی بدولت اجازه می‌دهد که پرفسور ارنست هرتسلفد معلم دارالعلوم برلن و تبعة دولت آلمانرا برای مدت سه سال از تاریخ تصویب بجهت معلمی السنة قدیمه و تاریخ قدیم ایران و جغرافیای تاریخی و معرفت بآثار عتیقه استخدام نماید.

مادة دوم ـ حقوق پروفسور ارنست هرتفلند در سال ششهزار تومان است که بقسط الشهور بمشار الیه پرداخته خواهد شد

مادة سوم ـ در موقع ختم قرار داد و در صورت عدم تجدید کنترات مبلغ سیصد تومان بعنوان مخارج معاودت بمشار الیه داده خواهد شد

مادة چهارم ـ چنانچه پرفسور هرتسفلد شخصاً کنترات خود را فسخ نماید حق اخذ مخارج معاودت را نخواهد داشت.

مادة پنجم ـ دولت مجاز است سایر شرایط استخدام پروفسور هرتسفلد را بر طبق قانون۲۳ عقرب ۱۳۰۱ تعیین و کنترات مشارالیه را امضاء نماید.

این قانون که مشتمل بر پنج ماده است در جلسة سوم خرداد ماه یکهزار و سیصد و هفت شمسی بتصویب مجلس بشورای ملی رسید

رئیس مجلس شورای ملی حسین پیرنیا