مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ آذر (قوس) ۱۳۰۳ نشست ۸۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ آذر (قوس) ۱۳۰۳ نشست ۸۵

مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ آذر (قوس) ۱۳۰۳ نشست ۸۵

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۵

جلسه: ۸۵

صورت مشروح مجلس یوم سه‌شنبه سوم قوس سنه ۱۳۰۳ مطابق بیست و هفتم ربیع‌الثانی سنه ۱۳۴۳

(مجلس دو ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمن‌الملک تشکیل گردید)

(صورت مشروح یوم یکشنبه اول قوس را آقای آقا میرزا جواد خان قرائت نمودند)

رئیس ـ نسبت به صورت جلسه ایرادی هست یا نه؟

(ایرادی نبود)

رئیس ـ خبر کمیسیون بودجه راجع به بودجه کل مملکتی مطرح است.

در جلسه گذشته به کفایت مذاکرات رأی گرفته شد حالا باید رأی گرفته شود که داخل در شور مواد بشویم یا نه آقایانی که ورود به شور در مواد را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد ماده اول

(این طور خوانده شد)

مجلس شورای ملی بودجه ۱۳۰۳ را به شرح ذیل تصویب می‌نماید. فصل اول عایدات پیش‌بینی شده

رئیس ـ ماده اول باید تجزیه شود و در ماده بشود یکی راجع به جمع یکی راجع به خرج چوی رأیی که مجلس می‌دهد به مواد است نه به فصل پس جمع باید در ماده اول نوشته شود و خرج در ماده دوم باید همین خود پیشنهاد شود

بعضی از نمایندگان ـ صحیح است.

عمادالسلطنه مخبر ـ بلی صحیح است همین طور پیشنهاد می‌کنم.

رئیس ـ آقای دامغانی. (اجازه)

(غایب بودند)

رئیس ـ آقای شیروانی(اجازه)

این اسامی که خوانده می‌شود در تاریخ بیست و یکم عقرب ثبت شده.

شیروانی ـ البته مقصود بنده احتجاج و لجاجت در قضایا و بودجه مملکتی نیست بلکه می‌خواهم بالاخره یک حقایقی گفته شود. اگر حقیقتاً اکثریت آقایان نمایندگان موافقت بفرمایند که از همین جا که بودجه را شروع می‌کنیم یک قدم‌هایی برای اصلاح مملکت برداریم خیلی مفید خواهد بود. پریروز هم عرض کردم عقاید مختلف است. بعضی‌ها معتقدند که اصلاحات را باید یکی یکی در موقع خودش شروع کرد ولی بنده معتقدم که قبل از اصلاح بودجه هیچ اصلاحی را ممکن نیست شروع کرد. بنابراین عقیده که دارم راجع به بودجه همیشه بیشتر صحبت کرده‌ام آقایان هم می‌دانند که بنده هیچ وقت شهوت کلام نداشته‌ام و شاید در ظرف این هفت هشت ماه سوم یا چهارمین مرتبه باشد که بنده صحبت کرده‌ام. مخبر محترم پریروز سعی فرمودند که در تمام مذاکرات بنده یک نکات مخصوصی را یادداشت کنند که اگر فرضاً بنده یکی از اقلام را زیادتر یا کمتر اظهار کردم آن قسمت را بگیرند و جواب بدهند مثلاً در صد یک حقوق که شش ماه از سال گذشته است و کسر می‌نمایند. از حقوق بنده و ایشان هم کسر کرده‌اند آقای مخبر فرمودند ما در اینجا یک ماده نوشته‌ایم که شش ماه دیگر را کسر ننمایند. در صورتی که تا حالا که این بودجه تصویب نشده صد یک حقوق را کسر کرده‌اند و این یک پولی است که به عنوان مالیات گرفته شده در صورتی که مجلس تصویب نکرده است همچنین راجع به خرابی مالیه در جواب بنده فرمودند آن اندازه‌ها نیست بنده نمی‌دانم چرا آن اندازه‌ها نیست تصور می‌کنم که ایشان چون یکی از مطلعین مالیه هستند این طور حقیقت‌ها را انکار می‌نمایند. یکی از قسمت‌هایی که خواهم مثل بزنم راجع به مالیات‌هایی که به زور از مردم می‌گیرند مالیات ابرقو است. ابرقو در دوره چهارم از اصفهان مجزی و جزو یزد شد متأسفانه هنوز معمول است علاوه بر مالیات‌های دیوانی یک تومانی ۱۰ شاهی هم از یزد می‌گیرند. موقعی که مستشاران آمریکایی را که آوردیم تا اصلاح کنند این تومانی ده شاهی را جزو مالیات برخلاف قانون می‌گرفتند. ابرقو از اصفهان مجزا شد و موقعی که جزو اصفهان بود تومانی ده شاهی از آنجا نمی‌گرفتند و حالا که جزو یزد شده است ازش می‌گیرند آن وقت که جزو اصفهان بود سرباز می‌داد حالا هم که جزو یزد شده است باز بابت اصفهان سرباز ازش می‌گیرند تومانی ۱۰ شاهی اجحاف مالیه را هم بابت یزد ازش می‌گیرند. یک محلی که تقریباً ۱۱ هزار تومان مالیات داشته است ۱۳ هزار تومان هم بابت سربازگیری ازشان گرفته‌اند آن وقت می‌فرمایند خرابی مالیه این طورها نیست. بنده عرض می‌کنم بیش از آنچه که پریروز گفتم در اخذ مالیات اجحاف می‌شود. و بنده تصور می‌کنم این قضایا باید گفته شود. الان بنده جزو اخبار خواندم و شاید اغلب آقایان هم خوانده باشند خبر می‌دهند که امین مالیه کرمان یک مرتبه ۹۰ هزار تومان اختلاس می‌کند این چه چیز است؟ در این موقع دنیا نود هزار تومان یک امین مالیه اختلاس می‌کند؟ دیروز در همین ساوه پشت طهران امین مالیه چهار پنج هزار تومان اختلاس کرد. و صد و پنجاه خروار جنس مفقود شد مول را هنوز در عدلیه دارند محاکمه می‌کنند و صد هزار تومان از مالیه اختلاس کرده است ثابت هم شده آن وقت می‌فرمایند این طور نیست. بنده تعجب می‌کنم پس خرابی چیست این قبیل مسائل را اگر بخواهیم بگوییم ده روز طول می‌کشد. از این طرف مملکت تا آن طرف مملکت را باید گفت محض این بود که عرض کردم باید قلم نه رویش کشید چون همه جا خراب است یک جا دو جا نیست اینهایی که عرض کردم برای نمونه بود که آقایان از یکی دوتایش اطلاع پیدا کنند و همان طور که پریروز عرض کردم کیف‌های آقایان شاهد است. تلگرافی که هر روز از ولایات می‌رسد شاهد است. عرض کردم می‌گویند نظامی بفرستید مالیات را بگیرد و امین مالیه نیاید. در هر صورت بنده پریروز اینجا عرایضی کردم امروز هم در ستون عایدات عرایض خود را تکرار می‌کنم. این مالیات مستقیم که اسم برده شده سه میلیون و هفتصد و بیست و پنج هزار تومان. دو برابر بلکه سه برابر از محل می‌گیرند. و ثلث آنچه که گرفته می‌شود جزء جمع می‌آورند این را هم برخلاف اصول می‌گیرند. بنده مکرر عرض کردم و سایرین هم گفته‌اند این طریق مالیات گرفتن بالاخره مملکت را معدوم می‌کند. مملکت باید مالیاتش اصلاح شود. و تا مالیات اصلاح نشود به هیچ اصلاح دیگری نمی‌شود دست زد کمیسیون اقتصادی درست بشود. پیشنهادات خوب آقایان بدهند. به موقع پول که می‌رسد به مشکلات برمی‌خورند. مثلاً برای طبع و ترجمه کتب بالاخره در اینجا چه گفته شد، گفته شد بودجه مملکت کفایت نمی‌کند. پس اول باید بودجه را طوری نوشت که برای این قبیل مسائل و پیشنهادات مفیدی که در مجلس می‌شود کفایت بکند و الّا به این طریق ممکن نیست مالیه مملکت اصلاح شود. خالصه‌جات. راجع به خالصه‌جات و مخارج انتفاعی پریروز آقای تدین اینجا یک صحبتی فرمودند که تقریباً سیصد و پنجاه هزار تومان مخارج انتفاعی راجع به خالصه‌جات است که خرج خالصه‌جات می‌شود. یک اداره خالصه‌جات هم در اینجا داریم که تصور می‌کنم سیصد چهارصد هزار تومان بودجه‌اش باشد و اگر بنده زیاد اغراق نگفته باشم تقریباً نصف بودجه وزارت خارجه بودجه این اداره است. سیصد و پنجاه هزار تومان هم مخارج انتفاعی است آن وقت عایدیش یک کرور است دو برابر عایدیش خرج می‌کنند برای خالصه‌جات. اسمش را هم می‌گذاریم مخارج انتفاعی. این یک قسمت از عایدی ما است!!! یک قسمت مهم عایدی ما که بنده معتقدم باید در آن باب حتماً مذاکره بشود عایدات نفط جنوب است و ما فقط می‌بینیم یک ارقامی در اینجا به اسم عایدات نفط نوشته شده. بنده که نمی‌دانم (شاید سایر آقایان مطلع باشند) آیا این ارقام صحیح است یا نیست؟ و تصور می‌کنم یک شعبه مخصوصی هم برای رسیدگی به این عایدی مهم مملکتی نباشد. اگر ما یک مسیر معین کرده‌ایم و رفته است در لندن نشسته بنده که در بودجه دولت در راپورت دکتر میلیسیو در جراید به امضای کمیسر نفط ایران چیزی ندیده‌ام که عایدات حقیقی دولت ایران را معین کرده باشد و به دفاتر این اداره مهم رسیدگی کرده باشد. شرکای این نفط از جاهای دیگر دنیا برای رسیدگی به این منبع عایدی خودشان در صورتی که یکی یک سهم توی جیبشان است چه دقت‌هایی می‌کنند می‌خوانید در جراید دیروز نوشته بود که یک عده از شرکا از جاهای دوردست با مخارج زیاد حرکت کرده با کشتی‌های مخصوص آمده‌اند تا در سر معادن و چاه‌های نفت رسیدگی کنند و ببینند عایدی آن چه بوده است ولی ما که صاحب حقیقی آن هستیم هنوز نمی‌دانیم مالیه مملکت ما که مسئول عواید این مملکت ما است نمی‌داند که آیا سهم ما از نفت جنوب حقیقتاً در سال همین قدری است که نوشته شده یا خیر؟ فقط یک صورتی کمپانی می‌دهد که این قدر عایدی شما بوده است بگیرید مرحمت شما زیاد! مثل این که یک شتلی داده باشد معنی عایدی ضبط کردن هم این نیست. یک وزارت مالیه که هفت کرور پول می‌گیرد و فقط محوطه ارگ را پر می‌کند از فوج فوج جمعیت. از این ادارات. از این مدیر کل‌های دراز و کوتاه یکی‌شان را بفرستید در سر نفط جنوب سر چاه نفت تحقیقات نماید که یا حقیقتاً عایدی نفت ما همین قدر است که گرفته شده یا زیادتر است. یا از نمایندگان بروند رسیدگی کنند. جاهای دیگر. ممالک دیگر جراید می‌نویسند که نمایندگان پارلمان می‌روند و منابع مهم ثروتشان را رسیدگی می‌کنند ولی اینجا فقط یک رقمی در تومان عایدات می‌نویسند که درشت‌تر از سایر ارقام به نظر می‌آید خودشان هم می‌آیند که مبلغ خیلی زیادی است ولی بنده این را عایدی حقیقی نمی‌توانم تصور کنم شاید باشد شاید هم نباشد برای این که هنوز دولت یک اسنادی به ما نشان نداده است که همین عایدی حقیقی نفت ایران است. یک اداره که در آن اوایل در راپورت‌های دکتر میلیسپو، در راپورت اول و دومش می‌خواندیم و بعد کم‌کم منحل شد و از بین رفت و دیگر اسمی هم از او نیست بانک ایران است. البته اغلب آقایان نمایندگان محترم می‌دانند مسئله بانک و صرافخانه در مملکت از نقطه‌نظر اقتصاد خیلی مهم است و یک مملکتی اگر بانک نداشته باشد به عقیده بنده تجارت معینی ندارد ما هم امروز تجارتمان به دست دیگران است اگر شما بخواهید یک پولی از مملکت خودتان به جای دیگر بفرستید در اینجا که وسیله‌اش فراهم نیست. و باید به وسیله دیگران و بانک‌های خارجی فرستاده شود. پس بانک یک اهمیت بزرگی در همه جای دنیا از نقطه‌نظر اقتصاد و تجارت دارد در اینجا هم به واسطه تصادفات دنیا در نتیجه جنگ بین‌المللی و بالاخره پس از یک زحمات و خسارات و کشمکش‌هایی ما هم صاحب یک بانک شدیم با یک سرمایه. سرمایه‌اش را هم بنده در بعضی راپورت‌ها خواندم و لازم نیست اینجا عرض کنم و اسباب تصدیع آقایان را فراهم کنم. این بانک کم‌کم اسمش از بین رفت دیگر نه در ستون عایدات و نه در ستون مخارج اسمی از این موضوع برده نشده است و شاید سال دیگر که بودجه به مجلس می‌آید بگویند اصلاً همچو چیزی نیست. فقط من در نظر دارم یک تحفه برای ما فرستاده شده بود به اسم رئیس بانک یک سال هم در اینجا بود. بیست و هفت هشت هزار تومان هم از مالیه مملکت ما گرفت و رفت فقط اثری که برای ما باقی ماند این بود که یک مبلغی پول داریم به اسم یک بانکیه متخصص. بعد که تحقیق کردیم دیدیم ایشان در امریکا معلم یک مدرسه بوده‌اند و یک سال کنجه داشته‌اند. آمدند اینجا و تقریباً بیست و چند هزار تومان پول بردند. یکی دیگر از عواید ما عایدات وزارت فوائد عامه است. از بابت باج راه و بعضی عواید دیگر. شاید عواید وزارت فوائد عامه در سایر ممالک دنیا بزرگ‌ترین منبع عایدی مملکت باشد ولی در اینجا که بنده چیزی ندیدم و ارقام درش در نظرم نیامد فقط یک باج راه است که جزو عایدات وزارت فوائد عامه است. و بالاخره به این عنوان یک عایدی در اینجا اسم برده شده است و این همان عوایدی است که پریروز آقای حاج عزالممالک فرمودند که می‌خواهند کم‌کم در جزو این ورقه قانونی‌اش کنند. برای این که هنوز در این مجلس یک عوایدی به اسم باج راه پیش‌بینی نشده. ولی امروز می‌گیرند. از چی؟ از اتومبیل، از درشکه، از کالسکه، از گاری، از دوچرخه، از اسب، از آدم. اگر شما از دروازه بروید بیرون در هر جا که آن تیر پی سیر را گذاشته‌اند به اسم باج راه پول‌های گزافی ازتان می‌گیرند. علاوه بر اتومبیل با مال سواری هم که مسافرت می‌کنید از خودتان هم باج راه می‌گیرند. شما سوارید و پای شما به زمین شوسه که مثل بلور درست کرده‌اند نمی‌خورد و صدمه نمی‌زند معذلک از شما هم باج راه می‌گیرند. از اتومبیل حق‌المرتع می‌گیرند. از این چیزها انواع و اقسام هست که اگر بخواهم شرح بدهم طول می‌کشد. حالا کاری به آنها نداریم با این حال بنده چون خودم در مسافرت‌هایی که کرده‌ام دیده‌ام چه شکل از مردم پول می‌گیرند، و در مقابل باج‌خانه‌ها چه بلایی به سر صاحبان اتومبیل و اسب درمی‌آورند و در ظرف بیست و چهار ساعت متصل پول تحویل می‌گیرند باز بنده می‌بینم نصف آن عایدی منظور نشده و وزارت مالیه نتوانسته است این پولی را که به این شکل از مردم می‌گیرند ضبط کنند. بنده علاوه بر اخذ مالیات غیر قانونی و اجحاف به مردم این را از نقطه‌نظر وصول مالیات یکی از بزرگ‌ترین تقصیرات دولت می‌دانم. راجع به عایدات متفرقه پریروز آقای رضوی اینجا یک شرحی فرمودند. آقای مخبر یا آقای وزیر مالیه هم (درست نظرم نیست) یک توضیحی دادند و فرمودند که عایدات متفرقه یک قسمتش عایدات نظمیه است که از اموال مسروقه یک عایداتی گرفته می‌شود این یک چیز خیلی تازه‌ای است . .

مخبر ـ بنده چنین عرض نکردم.

شیروانی ـ چرا. صورت مذاکرات هست چیز تازه‌ای است که مال یک کسی را ببرند نظمیه هم موظف است مال آن شخص را حفظ کند و یا اگر مفقود شد برایش پیدا کند حالا وقتی که پیدا می‌شود شکسته شده، خراب شده، فاسد شده. وقتی می‌خواهند به صاحبش بدهند یک چیزی هم ازش دستی بگیرند؟ مال من را برده‌اند. خسارت به من خورده است. بعد از این که پیدا شد یک چیزی هم اضافه بدهم به نظمیه که مالم را پیدا کرده؟ چیز عجیبی است جزء عواید مملکتی هم نوشته‌اند. و اینجا گفته شد که صحیح است این مالیات‌ها یک قدری غیر عادلانه است ولی نمی‌شود یک مرتبه لغو کرد. ادارات مملکت می‌خواند و ترتیبات به کلی به هم می‌خورد و باید خورده خورده لغو کرد. بسیار خوب. آیا باید تمام اجحافاتی هم که روی مالیات کشیده می‌شود گرفت؟ آیا اجحافات را هم نمی‌شود لغو کرد؟ در اینجا گفته می‌شود که مالیات نواقل جزو عایدات مملکتی است از فلان ده‌کوره هم می‌گیرند. آیا این هم جزو عایدات مملکتی است؟ این را هم نمی‌شود لغو کرد؟ مالیات جاروب من که تاکنون نشنیده بودم این را هم جزو مالیات‌ها می‌گیرند. این را هم نمی‌شود لغو کرد؟ خیلی عجیب است!؟ خوب است اقلاً جلوی اجحافات را بگیرید. آقای مخبر مخصوصاً نظرم هست فرمودند این اشخاص که مالیات می‌دهند می‌توانند بدهند. بنده چون اینجا گفتم یک مشت پابرهنه نمی‌تواند مالیات بدهد فرمودند اگر نداشتند نمی‌دادند بنده عرض می‌کنم اگر عزرائیل هم بیاید جان من را بگیرد اگر نداشتم که نمی‌گرفت!؟ البته جان دارم که می‌گیرد. این همین طور است بعلاوه داراها را هم می‌گیرند حتی شاهزاده فرمانفرما و حاجی معین هم از دست مالیه به ستوه آمده‌اند دیگر چه رسد به بنده و سایر پابرهنه‌ها!! خلاصه اگر این وضعیت ادامه پیدا کند یک سال دیگر. دو سال دیگر. هیچ کس نمی‌تواند این مالیات‌ها را بدهد بنده به اشخاص کار ندارم عرض می‌کنم این مالیاتی را که امروز گرفته می‌شود عادلانه نیست. روی توانایی نیست اگر امروز یک کسی خانه دارد باید بفروشد مالیات بدهد قالیچه دارد باید بفروشد مالیات بدهد. یا پول توی بانک دارد باید بگیرد مالیات بدهد. بعد چه باید بکند؟ اینها تمام غیر عادلانه است باید مالیات را از روی توانایی از مردم گرفت با این حال هم بعضی‌ها هستند که مالیات نمی‌دهند. اشخاصی که به قدر سه برابر بلژیک از پشت اصفهان تا لب بوشهر ملک دارند مالیات نمی‌دهند و هنوز اصول ملوک‌الطوایفی در آنجاها باقی است.

مخبر ـ اسمشان را بگویید.

آقا سید یعقوب ـ بختیاری‌ها.

شیروانی ـ خیلی‌ها. همه‌تان می‌دانید دیگر اسم بردن لازم نیست فرمودند ادارات را نمی‌شود بست و از کار انداخت بنده که یک نفر عضو اداری نیستم و به زندگی اداری هم عادت نکرده‌ام می‌گویم ادارات را خیلی آسان می‌شود بست

مخبر ـ به دلیل این که نیستید و نمی‌دانید می‌گویید باید بست

شیروانی ـ اداره خراب را باید بست و منهدم کرد و رویش یک بنای صحیحی گذاشت چرا نمی‌شود بست؟ بلی آنهایی که به زندگانی اداری عادت کرده‌اند یک کار خیلی مشکل و دشواری گمان می‌کنند و تصور می‌کنند که اگر یک اداره را از بین ببرند تمام افلاک به هم می‌خورد خیر ابداً افلاک به هم نمی‌خورد و از سیر طبیعی خودش هم خارج نمی‌شود. اداره خراب را باید بست هیچ طور هم نمی‌شود همین چندی قبل بود که ادارات را بستند و هیچ طور هم نشد دیگر این که گفته شد اگر ما بخواهیم در باب بودجه خیلی صحبت کنیم و به تأخیر بیندازیم (یعنی تقریباً یک نوع تهدیدی هم شده بنده که این طور به نظرم می‌آمد) نمی‌شود باید داده شود در خارج هم گفته بودند اگر ندهید می‌دهند در این باب که ما عرضی نداریم اگر می‌دهند بدهند ولی اگر از ما می‌پرسند ما می‌گوییم نباید داد در اینجا گفته شد بودجه سال آتیه به تأخیر می‌افتد و اگر بخواهیم این قدر حرف بزنیم بودجه سال بعد معطل می‌شود اولاً بودجه امسال به سال آتیه مربوط نیست ثانیاً اگر آقایان اصرار دارند که زودتر بودجه بگذرد چرا در موقع خودش بودجه را به مجلس تقدیم نکردند؟ بودجه امسال را نگذاردند که چون مجلس دیر تشکیل شد و چطور شد و چطور شد و می‌خواستند گناه را به گردن کمیسیون بیندازند که رئیس محترم کمیسیون مجبور شد اینجا دفاع کرد ولی بنده به کمیسیون نظر بدی نداشتم هر روز هم کمیسیون بودجه کار می‌کرد و خوب هم کار می‌کرد ولی بودجه سال بعد را مطابق قانون دو ماه قبل باید آورده باشند این که مربوط به بودجه امسال نیست بودجه چیست؟ بودجه عبارت است از یک پیش‌بینی که برای مؤسسات مملکتی چه لازم داریم و در مقابل آن هم باید مجلس عوایدش معین شود و باید شش ماه به سال بعد مانده تقدیم شود که مجلس در ظرف این شش ماه کاملاً روشن و دقت کند و تمام مخارج لازم را تحت نظر بگیرد و اول سال بدهد به دست دولت تا از آن روز عمل کند این چنین بودجه قانوناً باید دو ماه پیش به مجلس آمده باشد. چه ربطی به بودجه امسال دارد بعلاوه این بودجه نیست که آورده‌اند اگر هم یکی دو تا بودجه تفصیلی آورده‌اند همان طور که آقای تدین فرمودند کمیسیون نتوانست قبول کند یعنی بد بود غلط بود. به هر ترتیب بود کمیسیون نتوانست قبول کند و بالاخره راضی شد که این ورقه را تصویب کند و آن بودجه تفصیلی را که آقایان آورده‌اند به مجلس یا به کمیسیون قبول نکند و اقلاً منت نگذارند که بودجه تفصیلی آورده‌ایم. پریروز آقای تدین فرمودند بودجه تفصیلی یک مشکلاتی برخورد بنده هم استدعا کردم مخصوصاً بفرمایند ولی نفرمودند ولی در اینجا که حق صحبت دارم از طرف خود و یک عده که مخالف با این بودجه هستند تقاضا می‌کنم که بفرمایید که مشکلات چیست تا بالاخره ملت و مجلس مشکلات را بفهمد من نمی‌دانم این چه مشکلاتی است. گمان نمی‌کنم بودجه مملکتی مربوط به سیاست خارجی باشد که در جلسه علنی نشود گفت اگر هم سری است خوب است جلسه سری تشکیل شود و در آنجا مشکلات را بفهمیم چیست. و باید مشکلاتی که در یک بودجه ایجاد شده گفته شود اگر حقیقتاً مشکلات خطرناکی است فوری جلویش را گرفت. بنده خودم تا اندازه شاید بدانم این مشکلات چیست ولی باید بالاخره در مجلس گفته شود. قضیه راجع است به آقایان مستشارها. باید گفته شود تا کی؟ دو سال است نزاکت به خرج دادیم کافی است دیگر تا کی باید نزاکت به خرج داد؟

رئیس ـ آقا قدری ملاحظه کنید شما باید در بودجه حرف بزنید

شیروانی ـ اینها راجع به بودجه است بودجه را وزارت مالیه مستشار مالیه آورده است رئیس کل مالیه آورده است

رئیس ـ شما با وزارت مالیه طرف هستید با مستشارها که طرف نیستید

شیروانی ـ بسیار خوب این دردها بالاخره برای مملکت بماند و آقایان هم هر طور که صلاح می‌دانند بکنند و بالاخره باید این مملکت به همین طریق کل مالی بشود تا روز قیامت و ما هم نتوانیم حرف بزنیم. باشد بنده عرض می‌کنم مستشار مالیه این مملکت را خراب کرده است.

عمادالسلطنه مخبر ـ بنده خیال نداشتم در مقابل اظهارات آقایان مدافعه کنم و واگذار کنم به آقایان موافقین دفاع فرمایند چون از اطراف به بنده نوشته‌اند مدافعه نکن و به ما واگذار کن ولی چون یک قسمت اظهارات آقای شیروانی متوجه به من بود مجبور شدم جواب عرض کنم. اولاً در ابتدای نطقشان اظهار کردند مقصود من احتجاج و لجاجت نیست ولی در ضمن نطقشان مدلل داشتند که احتجاج و لجاجت و یک لغت دیگری بالاتر اگر بتوانم پیدا کنم ایشان کردند.

شیروانی ـ تکذیب می‌کنم

(صدای زنگ رئیس ـ دعوت به سکوت)

مخبر ـ شما حق ندارید در بین حرف دیگران حرف بزنید شما تمام مسائل را آن روز آمدید پشت تریبون گفتید و یک یک را جواب شنیدید حالا باز دو مرتبه تکرار می‌کنید عقیده شما این است که وزارت مالیه خراب شده است عقیده بنده این است که آبادتر شده است اگر دعوی شما این است که یک نفر امین مالیه در یک جایی سرقت کرده است (در صورتی که بنده نمی‌دانم و هنوز هم تصدیق نمی‌کنم) بنده عرض می‌کنم در آن ممالک متمدنه که هفتصد سال است مشروطه شده است یک دزدی می‌رود در یک بانکی و شانزده هزار لیره برمی‌دارد و می‌رود این دلیل بر این است که مالیه آن مملکت خراب است دلیل بر این نیست که تشکیلات آن مملکت خراب است خیر مالیه مملکت ما هم خراب نیست هزار درجه هم اصلاح شده است. خیلی هم خوب است بنده خودم یک قسمت مالیات بده هستم و ابداً

(همهمه نمایندگان ـ صدای زنگ رئیس)

(آقایان رئیس‌التجار و نجات اظهارات آقای مخبر را با همهمه تکذیب می‌نمودند)

رئیس ـ آقایان نجات و رئیس‌التجار به هر دوتان اخطار می‌کنم

مخبر ـ به هر حال بنده چون خودم عضو مالیه بودم و اطلاعات کافی و کامل از این موضوع دارم با کمال اطمینان و (مثل فرمایشات آقای شیروانی بدون دلیل هم نمی‌گویم با دلیل و منطق و برهان حاضرم در هر جا که باشد ثابت کنم که اوضاع مالیه به هر جهتی از جهات هیچ طرف مقایسه با سه سال چهار سال پنج سال قبل نیست و بهتر است

شیروانی ـ این طور نیست

مخبر ـ آقا فرمودند دو سه برابر مالیات مستقیم گرفته می‌شود مطالب به حرف نیست مالیات مستقیم یک جزو جمع معینی دارد و مثل مالیات غیر مستقیم نیست مثلاً فلان ملک هزار و سیصد و پنجاه تومان مالیات دارد اگر شما مدعی هستید که دو برابر و سه برابر گرفته شده است باید یک قبض بیاورید و نشان بدهید که این هزار و سیصد و پنجاه تومان دو برابر گرفته شده است تا گیرنده آن مالیات را مجازات کنند

شیروانی ـ زیر شلاق دیگر قبض ندارد.

رئیس ـ آقای شیروانی به شما هم اخطار می‌کنم

مخبر ـ تازه این دعوی شما اگر ثابت شد آن وقت یک نفر مأمور از وظیفه خودش خارج شده و خلاف کرده است و آن مأمور را باید مجازات کرد باز مربوط به کار مالیه نیست یک شرحی راجع به کمیسر نفت اظهار کردید. اگر اطلاع داشتید اگر صورت‌های جمع و خرجی که همه ساله طبع می‌شد می‌دیدید و امضای کمیسرها را پای همان صورت‌ها ملاحظه می‌کردید اگر دوسیه‌های وزارت مالیه را هم ملاحظه فرموده بودید دیده بودید که کمیسرها و محاسب مخصوصی که از طرف مالیه در آنجا هست همه وقت راپورت می‌دهد و همه وقت دستور از وزارت مالیه می‌گیرد. یکی راجع به مالیات مختلف گفتید در این مسئله تصور می‌کنم که هیچ کس منکر نباشد که یک مالیات‌هایی در این مملکت است که از روی عدل و انصاف نیست و اما اگر امروز شما یک مرتبه تمام مالیات‌هایی که از شصت هفتاد سال پیش از این ساری و جاری است ملغی کردید و به حسابش چیزی نگذاشتید دچار یک کسر بودجه می‌شوید آن وقت آقای دست‌غیب دیروز می‌فرمودند فلان جا حاکم ندارد و مکرر به گوشم خورد که گفتند لار و فسا حاکم ندارد اولاً هم لار حاکم دارد هم فسا حاکم دارد منتهی این حکومت‌ها محلی هستند اگر مقصودتان این است از طهران یک حکام جزئی برای قصبات و قراء کوچک فرستاده شود آن وقت البته باید یک مالیات‌های سنگینی وضع کنید تا وزارت داخله هم دارای بودجه زیادی بشود که بتواند برای این حکام یک مبلغ زیادی معین کند

دست‌غیب ـ بنده این طور عرض نکردم.

مخبر ـ و این نقاطی که فرمودید حکام دارد اما یک جور حکام مخصوصی ندارد. باز شرحی اظهار کردند از این که باید در ادارات را بست و تعطیل کرد و فرمودند چون من در ادارات نبودم نمی‌دانم. به همین دلیل که شما در ادارات نبودید نمی‌دانید که اگر بیایید ادارات را ببندید چه خواهد شد. ادارات را اگر ببندید چرخ‌های تمام وزارتخانه‌ها لنگ می‌شود. این عقایدی را که شما دارید خدا می‌داند عملی نیست اینها بد نیست که در روزنامه خودتان بنویسید اما خوب نیست که بیایید پشت تریبون بفرمایید. حرف حساب را همه موافقیم ولی و این قسمت حرف‌ها به عقیده من اصلاً شایسته نیست اگرچه در جراید اظهارات مخالفین را می‌نویسند و اظهارات مدافعین را کاملاً نمی‌نویسند (حالا یا دقت ندارند یا نمی‌نویسند ولی تماشاچیان می‌شنوند آنها هم عقل دارند شعور دارند مدرک دارند و به عقیده بنده برای یک نماینده شایسته نیست

شیروانی ـ توضیح بدهید چه چیز شایسته نیست؟

رئیس ـ آقای حاج میرزا عبدالوهاب. (اجازه)

حاج میرزا عبدالوهاب ـ بنده عقیده‌ام است که اگر بنا شود به این ماده این طور رأی گرفته شود بنده که رأی نمی‌دهم سایرین را نمی‌دانم چون بعضی مالیات‌ها مثل مالیات خانواری و سایر مالیات‌های دیگر هیچ معلوم نیست چه می‌گیرند و چه نمی‌گیرند یکی مالیات مستقیم است که معلوم نیست واقعاً صورت جزئش کدام است. بنده عرایض روز قبل را هیچ تکرار نمی‌کنم بعضی از اینها باید حذف شود از قبیل نیم عشر اوقاف و مال مؤسسات رهنی بعضی‌هاشان باید حذف شود و بعضی هم باید توضیح داده شود که ما بدانیم از رو چه مدرک باید رأی بدهیم و الّا بنده مخالفم.

رئیس ـ شاهزاده محمدولی میرزا (اجازه)

محمدولی میرزا ـ بنده اولاً زائد می‌دانم که به عنوان موافقت بخواهم جواب هریک از آقایان مخالفین را بدهم فقط قناعت می‌کنم که عقیده خودم را بگویم و اطلاعاتی که خود در اطراف بودجه دارم و دلایلی را که ایجاب می‌کند من موافق باشم. به عرض آقایان برسانم. یک مسئله را بنده لازم می‌دانم در بدو عرایضم به عرض آقایان برسانم و آن این است که نسبت به نفط و کلمه بودجه مذاکراتی که می‌شود در مفهوم معنای این کلمه یک اختلافاتی به نظر می‌آید. یکی از آقایان نمایندگان در حین مخالفت خودشان در بدو شروع مذاکرات یک تعریفی و تفسیری از کلمه بودجه خواستند بکنند و در ضمن آن تعریف فرمودند بودجه یعنی جمع و خرج مملکت مخصوصاً علاوه فرمودند که در بودجه جمع و خرج مملکت در دو ستون نوشته می‌شود. یک ستون جمع و یک ستون خرج البته اگر آقایان تصور می‌کنند بهتر از بنده و بیش از بنده اطلاع داشته باشند بسیار خوب ولی این تفسیر و تعبیر علمی کلمه بودجه نیست و برعکس اگر چند ماه دیگر از سال گذشته بود و این لایحه را آورده بود به مجلس این تفسیر شاید شامل حال تفریغ بودجه می‌شد نه شامل خود بودجه. کلمه بودجه چون خیلی مصطلح است و در واقع یک صورت بین‌المللی دارد و در تمام نقاط دنیا این مسئله هست و این کلمه معمول است البته نسبت به مفاد مفهوم این کلمه ما باید قانع بشویم به آن چیزهایی که آنها ذکر کرده‌اند و از خودمان دیگر تصرفاتی نکنیم بودجه مخصوصاً برای این که این کلمه اطلاق به آن شود محتاج به این است که صفات خاصی را دارا باشد اگر یک صفاتی را دارا نباشد این کلمه غلط است و در عمل تطبیق نمی‌کند. من جمله بودجه بالاختصاص یعنی پیش‌بینی مخارج و عواید به این که خود مخارج و عواید در دو ستون نوشته شود این بودجه نیست بودجه یعنی پیش‌بینی مخارج و عواید از همین نقطه‌نظر است که اگر رجوع بفرمایید به قانون مخصوصاً قانون‌گذار پیش‌بینی کرده که باید شش ماه به آخر سال مانده بودجه سنواتی را دولت تهیه کند و به مجلس بیاورد البته خود این مستلزم این است که یک عواید و مخارج و اقلامی پیش‌بینی شود. علاوه بر مسئله پیش‌بینی یک مسئله دیگری که باز هم برای تفسیر و تعریف کامل آن لازم است. این است که باید این پیش‌بینی به تصویب مقام صلاحیت‌داری هم رسیده باشد. آن مقام صلاحیت‌دار هم مجلس شورای ملی است. نمایندگان ملت بالاختصاص از وظایف مهمه و تکالیفی که دارند. این است که دخل و خرج مملکت را رسیدگی نمایند و اظهار عقیده بنمایند. این معنی که در مملکتی که اصول آن روی پایه حکومت شوروی است هیچ کس حق ندارد به هیچ عنوان از کسی مطالبه دیناری بکند مگر این که آن شخص به میل خود آن وجه را بدهد. چطور؟ نه این که از مرده بپرسند شما این پول را میل دارید بدهید؟ خیر به این صورت در آمده است که باید نمایندگان ملت در مجلس شورای ملی تصویب بکنند. وقتی که تصویب کرده‌اند البته رضایت آن ملت و افراد فراهم شده است بعلاوه باز هم برای تکمیل تعریف و تفسیر کلمه بودجه باید محدود باشد به یک حدود معینی و آن سنه مالیه. معروف است در مملکت ما هم این اصطلاح هست در قانون دیوان محاسبات عمومی این مسئله مصطلح است که مخصوصاً می‌گویند سنه مالیه. سنه مالیه یک سنه است که دوازده ماه است و این لازم نیست که حتماً از اول حمل برود تا آخر حوت مثلاً در اکثر ممالک یک صورت‌های خاصی دارد از فلان ماه شروع می‌شود و مدت دوازده ماه طول می‌کشد تا به همان ماه برسد و اگر به این ترتیب که عرض کردم آقایان معتقد و قائل بشوند این تعریف و تفسیر کلمه بودجه است. یکی از همکاران محترم در ضمن مخالفت مکرر فرمودند (شاید اشاره‌شان هم به خود بنده بوده است) که آیا این بودجه علمی است و آیا آنهایی که موافقت کردند از نقطه‌نظر علمی موافقت کردند؟ خیر با این تعریف و تفسیری که خود بنده کردم این یک چیزی است شبیه به بودجه خود بنده هم که تفسیر کردم برای این بود که یک اختلافی در مفهوم و معنی نباشد ولی بنده چرا موافقم؟ علت موافقت خودم را باید عرض کنم. اولاً مخالفت کردن با قانون در این مملکت سهل است زیرا ادارات ما هنوز آن رشد را پیدا نکرده‌اند. قانون‌نویسان خیلی اشتباه می‌کنند در قوانینی که به مجلس ما تقدیم می‌شود. در اکثر مواد آنها می‌شود اعتراضات خیلی جدی و علمی کرد که هیچ کس هم نتواند جواب بدهد ولی ببینیم بر فرض ما از این نقطه‌نظر که این بودجه شبیه نیست به بودجه‌های ممالک دیگر یا این که خیر یک نواقصی دارد و تصویب نکنیم و آن را رد کنیم. بسیار خوب بنده هم به این اصل اساس شریک می‌شوم خوب این بودجه را رد کردیم تازه چه خواهد شد؟ چه صورتی در عمل پیدا می‌کند؟ آن روز آقای وزیر مالیه قسمتی از اظهاراتشان این بود که ما در نظر نداریم کسی را گول بزنیم هرچه هست جمع و خرجی تهیه کرده‌ایم آورده‌ایم به مجلس. بنده هم می‌خواهم از طرف خودم یک چیزی علاوه کنم به اظهارات آقای وزیر مالیه و آن این است که آقا نه فقط نظرشان پاک بوده است و خواسته‌اند با مراعات قانون اساسی بودجه را تقدیم کنند بلکه بنده عرض می‌کنم که غیر از این صورتی که اینجا در بودجه نوشته شده و تقدیم شده است بهتر از این صورت قادر نیستند یعنی نمی‌توانند و اجزا به قدر کافی یعنی اجزایی که بتوانند تنظیم یک بودجه مرتبی بنمایند ندارند. و بودجه که موافق آمال و آرزوی ما است آن را نمی‌توانند تهیه نمایند دلایل و مدارک هم برای این عرضم دارم. بنده در دو ماه قبل از این در آذربایجان بودم در آن تاریخ از طرف رئیس کل مالیه و وزارت مالیه یک متحدالمآل‌هایی صادر شده بود به ولایات و از آنجا یک صورتی خواسته بودند برای تنظیم بودجه همین بودجه‌ای که الان هشت ماه از سال می‌گذرد و تقدیم کرده‌اند. دو ماه به آخر سال گذشته باقیمانده مسائل و اقلامی را که لازم است برای تنظیم بودجه آن وقت از ولایات خواسته بودند. ولی در همان موقع بنده خودم در یک قسمت که مخصوصاً دعوت شده بودم و شرکت کرده بودم می‌دیدم که به چه مشکلات عمده و اساسی برمی‌خورند بنده تصور می‌کنم که اگر بنا بود در یک مملکت دیگری هم که از نقطه‌نظر جغرافیایی و عدم طرق ارتباطی و به طور جریان کارها یک شباهتی به مملکت ما می‌داشت می‌خواستند تنظیم بودجه کنند. در آن ممالک هم جریان بودجه همین طور می‌شد و هیچ شباهت دیگری جز به این بودجه نمی‌کرد. بعلاوه این بودجه که وزارت مالیه آورده است و تقدیم مجلس می‌کند باید در کمیسیون مورد مداقه واقع شود و در آنجا نسبت به اقلام آن حقاً ایراداتی بشود و توضیحاتی بخواهند. اما این که وزارت مالیه هم موفق نمی‌شود به طوری که آقایان میل دارند یک توضیحات جامع و کاملی بدهد علتش این است که وزارت مالیه خودش یک اطلاعات کاملی ندارد و مجبور است مراجعه کند به ولایات دوردست. و آن ولایات هم از مراکز خودشان مجبورند گاهی از جاهای دورتر و بعیدتری اطلاعاتی تحصیل کنند. این اطلاعات هم به همین سهلی و سادگی که اینجا بیان می‌شود که تحصیل نمی‌شود. این اطلاعات ماه‌ها طول می‌کشد بلکه از ماه‌ها هم می‌گذرد. وقتی هم که می‌رسد تازه آن طرف آن تحصیل‌دار بلوک. آن امین مالیه. خودش نفهمیده است و نمی‌شود گفت چون او هنوز سؤال شما را نفهمیده است که مقصود چه بوده فوراً او را بیرون کنند و اگر بیرون کردند کی را به جای او بگذارند؟ آن وقت چون نفهمیده است مجدداً رئیس مالیه محل از آن مرکز توضیحاتی می‌دهد که مقصود از این سؤال این بود باز چند ماهی می‌گذرد او یک اقلامی می‌فرستند باز هم یا مطابق آن سؤال بوده است یا همین که آمد به محل تردید می‌شود بعد در آنجا اطلاعات را جمع می‌کنند می‌نویسند به مرکز. در وزارت مالیه هم آنها را حلاجی می‌کنند در خود وزارت مالیه در شعبه‌هایی که باید مطرح می‌شود. باز شاید بعضی از این اقلام را نفهمند مجدداً باید تکرار کنند و این مسئله که بنده عرض کردم چندین بار تکرار می‌شود و چندین ماه طول می‌کشد. آن وقت به مجلس هم که آمد آقایان می‌فرمایند بودجه را تصویب نکنید این بودجه قابل تصویب نیست البته حمله و ایراد و انتقاد خیلی سهل است همه هم شریکند می‌گویند به‌به و احسنت همیشه برای آن کسی است که تنقید می‌کند. همکار محترم بنده. آقای شیروانی. البته ایشان به مناسبت جریده‌نگاری خیلی استاد و زبردست در این کار هستند ولی بنده هم به سهم خودم می‌توانم تنقید بکنم. اگر بنده هم تنقید کنم ایشان از همه قوی‌تر خواهند گفت احسنت ولی بنده طالب آن احسنت نیستم و می‌خواهم ببینم جنبه عملی چیست. رجوع کنید به ممالک دیگر ببینید در فرانسه در آلمان. در انگلستان که هفتصد سال است بودجه می‌نویسند بودجه چطور است. بنده عرض می‌کنم شما مراجعه بفرمایید به تاریخ بودجه تاریخ بودجه شما از سنه تنگوزئیل شروع می‌شود. بنده خودم در دوره چهاری که عضویت مجلس را داشتم خاطر دارم و آقایان هم البته در نظر دارند در اواخر سنه تنگوزئیل بود که آمدند بودجه تفصیلی سنه ایت‌ئیل را آورند و مخصوصاً از همکاران ما یک اعتراضی به یک مخارجی و یک اتومبیلی که وزارت خارجه خریده بود و مخصوصاً ما رأی ندادیم و رد کردیم. چه شد؟ آقای وزیر یا کفیل یا معاون آمدند توضیح دادند که در چه زمان در دو سال. هیجده ماه قبل یک اتومبیلی ضرورت پیدا کرده بود برای وزارت خارجه خریدند خوب درنیامد فروختند یکی دیگر خریدند. بالاخره ما رأی ندادیم و رد کردیم ولی هنوز می‌بینیم که آن اتومبیل در کار است و وزارت خارجه یک اتومبیلی دارد در صورتی که ما یک رأی مخصوصی برای خرید اتومبیل به وزارت خارجه نداده بودیم. پس در واقع اگر فقط از نقطه‌نظر انتقاد می‌خواهیم مباحثات کنیم و مذاکرات خود را فقط انتقاد قرار بدهیم خیلی سهل است. همه هم شریک می‌شوند. اشکالی هم ندارد. متأسفانه نه مخبر محترم و نه رئیس محترم کمیسیون بودجه هم نمی‌توانند بیایند اینجا و بگویند بودجه از این بهتر نمی‌شود خیر این بودجه خیلی نواقص دارد ولی جنبه عملی آن را باید ملاحظه کنیم. شما این قوانینی که وضع شده است در این چند ساله در ادوار مختلفه. ملاحظه بفرمایید که اگر بنده از همکار خودم بپرسم که چرا این تأثرات را در عدم اجرای قانون تشکیلات وزارت داخله که متجاوز از چهارصد ماده است اظهار نمی‌فرمایید چه خواهند فرمود. بنده عرض می‌کنم قانون نوشته شده است برای تشکیلات وزارت داخله چهارصد ماده هم دارد و عقیده‌ام این است که یک قسمتی از آقایان آن چهارصد ماده را مطالعه نکرده‌اند. خود آقای شیروانی هم شاید نخوانده باشند (تردید دارم) قانون محاسبات که یکی از قوانین خیلی عمده و بهترین قوانینی است که به عقیده بنده وضع شده و قابل اجرا هم هست و از نقطه‌نظر جنبه عملی هم اگر بسنجیم باز قابل اجرا است. قانون تشکیل انجمن‌های ایالتی و انجمن‌های بلدی چرا اجرا شده است؟ به همین اندازه که یکی از ماها سه ماه یک مرتبه یا شش ماه یک مرتبه هوس می‌کنیم می‌گوییم انجمن‌های بلدی ما تعطیل است و اکتفا می‌کنیم یا می‌گوییم فلان قانون چرا اجرا نشده است کافی است؟ چرا بیش از این ما نباید مراقب باشیم که قوانین اجرا بشود؟ پس در واقع اگر از نقطه‌نظر جنبه علمی مقایسه کنیم می‌بینیم که این قانون بودجه خیلی خوب است و خیلی ما باید شاکر باشیم که در دوره پنجم و الان که چهار ماه به آخر سال مانده است این لایحه را آوردند اینجا و جمع و خرج مملکت را تشخیص داده‌اند اگر تصور می‌فرمایید که در دوره ششم بهتر خواهد بود بنده عرض می‌کنم دوره ششم و هفتم هم همین طور است . . .

بعضی از نمایندگان (با همهمه) صحیح است.

محمدولی میرزا ـ بلی صحیح است. این مطلب غیر عملی است برای این که اجزاء ورزیده به قدر کفایت ندارند که بتوانند قانون بهتر از این برای شما بنویسند. در این چند ماه که آقایان وزیر مالیه می‌آمدند اینجا و اظهار می‌کردند که اجازه پرداخت یک دوازدهم یک دوازدهم بدهید آقایان چه اظهاراتی می‌کردند؟ هنوز در ممالک دنیا یک دوازدهم معمول است در آنجاها گاهی مجبور هستند متوسل شوند به این اصول که مخالف علم است. مخالف عمل است و بلکه مضر به عمل است به علت این که باید جنبه عملی قضایا را همیشه در نظر گرفت بنده با وجود این که این عرایضی را در کلیات کردم عرض کردم از نقطه‌نظر جنبه عملی بنده ناگزیرم که از این بودجه دفاع کنم و موافق شوم و رأی بدهم و امیدوارم که آقایان هم با نظر بنده موافق باشند. آقایان خیلی به طور سهل و ساده می‌فرمایند خوب است بودجه را رد کنند ببرند در بیست و چهار ساعت در چهل و هشت ساعت اصلاح کنند و بیاورند. البته با دلایلی که ذکر کردم این مسئله غیر مقدور است. بودجه را اگر بخواهند اصلاح کنند باز هم همین است. چرا اگر مقدور و میسر بود می‌کردند ولی نشده است نسبت به حسن نیت دولت و وزارت مالیه و کمیسیون بودجه هم ابداً اعتراضی و ایرادی نیست. البته اگر می‌توانستند می‌کردند و برای آنها هم تازه اسباب افتخار بود که بکنند. می‌فرمایند رد بکنیم. خوب رد کردیم آن وقت چه جانشین آن خواهد کرد؟ فردا که آقای وزیر مالیه یک لایحه بیاورند برای یک دوزادهم عقرب اجازه بخواهند بنده جداً مخالف خواهم بود. زیرا به طوری که رئیس کمیسیون اظهار فرمودند و خود ما هم فرداً فرد ممکن است اطلاع داشته باشیم این مسئله به ضرر دولت تمام خواهد شد و اگر چنین بودجه را پنج ماه قبل آورده بودند از نقطه‌نظر جمع و خرج به نفع دولت بود در صورتی که لایحه یک دوازدهم مطابق اعتبارات سنه ماضیه به ضرر دولت تمام می‌شود. پس این را که گمان نمی‌کنم اکثر آقایان تصویب کنند که این بودجه برود و یک دوازدهم بیاید. پس خواهید فرمود که یک دوازدهم هم نیاید و بروند بودجه را درست کند و بیاورند این هم یکی دو ماه طول می‌کشد رد کردن بودجه یعنی چه؟ معنی رد کردن بودجه از مجلس شورای ملی که می‌خواهند حکومت در جمع و خرج داشته باشد و این از وظایف عمده افراد نمایندگان است. این است که از فردا دولت باید نه مالیاتی بگیرد و نه مخارجی بکند و اگر بکند خلاف قانون رفتار کرده و آن وقت فردا سرحدات ما برای عمل مال‌التجاره قاچاق باز می‌شود. اگر بودجه رد شود یک تحصیلدار مالیه حق ندارد اسم خود را پای یک ورقه امضا نموده و برود از مؤدیان مالیاتی مالیات بگیرد و هرکس چنین کاری بکند خودش شخصاً مسئول عمل خودش است. همچنین آن کسی که مالیات می‌دهد اگر بشنود که مجلس بودجه مملکت را تصویب نکرده است وقتی که بیایند از او مالیات بگیرند نباید بدهد. در همین طهران اگر ببینند بودجه را رد کرده‌اند درب دروازه‌ها فلان عوارضی که مردم باید بدهند نمی‌دهند و اگر آنها را بگیرند حبس و مجازات کنند چه خواهید کرد؟ البته وقتی شما در یک مملکتی قانون بودجه را رد کردید تمام چرخ‌های مملکت باید از گردش بیفتد و دیگر هیچ کس نباید یک دینار بگیرد یا بدهد مالیه و خزانه‌داری باید درب صندوق‌های خودش را ببندد و دیناری به هیچ کس ندهد. رد کردن بودجه در ممالک متمدنه معنایش این است و این ترتیب یک عواقب وخیمی دارد و در هیچ جای دنیا در جاهایی که بودجه متداول است دیده نشده است که یک مجلسی بودجه را رد کرده باشد ولو این که نسبت به آن بودجه اعتراضات داشته یا از نقطه‌نظر سیاسی بخواهند دولت را در مضیقه بگذارند. مع ذلک در هیچ جای دنیا تاریخ نشان نمی‌دهد که یک بودجه را یک مجلسی به کلی رد کرده باشد.

شیروانی ـ این طور نیست.

محمدولی میرزا ـ اگر این طور نیست خواهید فرمود در کجا چنین موضوعی انجام گرفته است. بنده با وجود اظهار موافقت باز ممکن است با بعضی از آقایان مخالفین شریک باشم در اقلامی که در جمع و خرج نوشته شده و بنده بیشتر نقطه‌نظر و توجه خود را معطوف به اقلام جمع می‌کنم. علتش این است که اقلامی که در جمع نوشته شده متوجه اکثریت تام اهالی این مملکت است برای این که این بیست و سه میلیون از چندین کرور اهالی این مملکت گرفته می‌شود و در تحت چند قلم به مخارج چندین هزار نفر می‌رسد و از این نقطه‌نظر است که بنده بیشتر تذکراتی که می‌خواهم بدهم متوجه به اقلام جمع می‌کنم. بعضی از آقایان در قسمت اول مالیات مستقیم یک اظهاراتی فرمودند.

رئیس ـ (خطاب به محمدولی میرزا) عده کافی نیست میل دارید تنفس داده شود بعد از تنفس اظهارات خود را بفرمایید.

محمدولی میرزا ـ بسیار خوب. دیگر عرضی ندارم.

رئیس ـ چون عده کافی نیست تنفس داده می‌شود و شاهزاده بقیه اظهارات خود را بعد از تنفس می‌فرمایند.

(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)

رئیس ـ آقای محمدولی میرزا (اجازه)

(آقای محمدولی میرزا در محل نطق حاضر شدند ولی عده برای مذاکره کافی نبود)

رئیس ـ عده کافی نیست. آقایان هم که تشریف نمی‌آورند. می‌رویم تا عده کافی شود.

(در این موقع آقای رئیس از مجلس خارج شدند و پس از یک ربع ثالثاً جلسه تشکیل شد)

رئیس ـ آقای محمدولی میرزا (اجازه)

محمدولی میرزا ـ راجع به اقلام جمع بنده عرایضی عرض کردم و با وجود این که بنده موافقم و مدارک و دلایل خود را به قدر کفایت به عرض آقایان رساندم ولی ممکن است در بعضی قسمت‌های آن با بعضی از آقایان که در اساس بودجه مخالفت کردند بنده موافقت کنم و یک تذکرهایی که لازم است به عرض برسانم که آقایان آنها را در مدنظر بگیرند مخصوصاً آقای وزیر مالیه و به طوری که در کلیات عرض کردم در اینجا هم عرض می‌کنم. در قسمت مالیات مستقیم یعنی سه میلیون و هفتصد و بیست و پنج هزار تومان یک قسمت از اظهاراتی را که مخالفین نمودند این بود که این مالیات البته یک جزء جمعی دارد و یک تقسیماتی هم نسبت به این سه میلیون شده است. خوب بوده در اینجا کمیسیون بودجه و وزارت مالیه پیشنهادی را که در این قسمت کرده‌اند متکی می‌نمودند به آن قسمت‌هایی که تا رأی مجلس آنها را که قابل اجرا کرده است. با عمل و آن قسمت‌هایی را که مجلس بخصوص رأی داده است و قانونیت پیدا کرده است. و آنهایی را که در این سنوات عمل شده است از هم تفکیک می‌کردند و به جزء صورت می‌دادند بنده هم اصولاً با اظهارات آقایان موافقم ولی این قسمت را همان طور که عرض کردم چون تهیه آن بودجه آرزویی و آمالی میسر و مقدور نیست حالا که مقدور نیست باید در عمل آن قسمت عملی را بیشتر تحت مداقه خود قرار داده و کاری بکنیم که در آتیه یک چیزی شبیه به بودجه داشته باشیم. چون بودجه پیش‌بینی عواید و مخارج است بیشتر اشکال تهیه بودجه در این مملکت از نقطه‌نظر این است که قسمت اعظم این سه میلیون و هفتصدو بیست و پنج هزار تومان از تسعیر جنس حاصل شده است و دولت مطابق جزء جمع و مطابق وصولی سنه ماضیه تقریباً دارای صد و هشتاد هزار خروار یا دویست هزار خروار مالیات جنس است و باید این جنس را تسعیر کند تا در اینجا قادر باشد که بگوید مالیات مستقیم تسعیر جنس است. بنده معتقدم که تا این مملکت قادر نشده است اصول مالیات جنسی را بر هم بزند ممکن نیست یک بودجه که تمام این شرایط در آن جمع باشد برای این مملکت تهیه نمود. چرا مقدور نخواهد بود؟ برای این که خود بنده در دوره چهارم در کمیسیون بودجه عضویت داشتم. بودجه که به کمیسیون آمد آنجا پیش‌بینی کرده بودند که دویست هزار خروار جنس وصولی ما است و این را از قرار خرواری هشت تومان یا نه تومان تسعیر می‌کنیم بعد اتفاقاً و این اتفاق هم اکثراً واقع می‌شود نه این که چیز نادری باشد خرواری هشت تومان پیش‌بینی کرده بودند و این میزان را برای تمام نقاط ایران یعنی آذربایجان و سیستان و اطراف تهران و تمام نقاط ایران روی هم تصور کرده بودند. ولی این میزان در عمل تغییر کرد و اختیار آن نه دوست دولت است و نه دست مجلس است بلکه یک مسئله قانونی عرضه و تقاضا و قانون اقتصادی است. از قبیل این که مشتری زیاد است و آفات کمتر اتفاق می‌افتد یا در بعضی قسمت‌ها جنس ترقی یا تنزل می‌کند. مسئله تسعیر جنس از مسائلی است که در اخذ مالیات غیر علمی است و هیچ قابل پیش‌بینی نیست و تمام ممالک متمدنه دنیا هم در بدو امر یعنی در چند صد سال قبل دارای مالیات جنسی بودند بالاخره در تحت احتیاجات و پیش‌آمدها و ترقیاتی که ممالک کردند ناچار شدند مالیات جنسی را بالمره حذف و اصولی برقرار کردند که امروز متداول و معمول به است. ولی ما هنوز به آن پایه باقی مانده‌ایم و تا در جزء مالیات‌های ما قسمت اعظمش مالیات جنسی باشد بنده عرض می‌کنم پیش‌بینی عواید و مخارج غلط و غیر قابل اجرا است. هیچ کس هم قادر نیست پیش‌بینی کند و این ایراد نه بر وزیر و نه بر مستشار وارد است و از مسائلی است که مکرر عرض کردم. در مسئله لایحه مالیات تصاعدی هم عرض کردم که این قصور از خود ما است و چنان که اینجا گفته می‌شود اگر ما راجع به همین قلم عایدات و مخارج را بسنجیم و موازنه کنیم می‌بینیم هیچ موازنه ندارد و برای وصول چند میلیون چند کرور مصرف می‌شود و پایه‌اش به صدی سی یا صدی چهل می‌رسد. این برای این است که طرز وصول مالیات‌ها طوری است که مخارجش زیاد می‌شود و مصارفش برابری با عوایدش نمی‌کند در هر یکی از ممالک دیگر هم این اصل را اتخاذ کنند یعنی مالیات را به طوری که ما وصول می‌کنیم وصول نمایند آنها هم مبتلا به همین درد می‌شوند و بالاخره از فکر منور و عالم آنها هیچ علاج و چاره پیدا نخواهد شد. زیرا این اصول غلط است و وقتی که در اصول غلط چاره نکنند علاج آن مشکل می‌شود و این که می‌فرمایند تمام اصلاحات در ضمن بودجه باید بشود با یک رأی این اصلاح اساسی را بنمایند؟ خیر ـ چرا ممکن نیست برای این که شما تا یک قانونی جانشین آن قرار ندهید امکان نخواهد داشت و باید شما لایحه ممیزی را بگذرانید و بدهید دست دولت و حکم کنید اجرا کند آن وقت هر اصلاحی دارید در آن لایحه ممیزی بکنید و تا آن لایحه ممیزی اصلاح نشود آن مشکلی را که بنده عرض کردم غیر قابل علاج است و نباید در آن بحث بشود. از این قسمت هم که صرفنظر کنیم ایرادات دیگری که آقایان می‌گیرند این است که بعضی از اقلام مالیاتی در همین قسمت مالیات مستقیم به تصویب مجلس رسیده است و بعضی هم سابقه عمل دارد. در قوی‌ئیل ۱۳۲۵ در آن وقت یک جمع و خرجی برای مملکت نوشته می‌شد و مکرر در مسئله مستمریات و شهریه‌ها به همان قوی‌ئیل مراجعاتی شده است. در آن تاریخ یک دستورالعملی برای مالیات‌ها نوشته شده است و گویا این دستورالعمل هم آمد به آن کمیسیونی که در آن تاریخ بود. حالا کمیسیون قوانین مالیه یا بودجه بوده است بنده اطلاعات کاملی از آن تاریخ ندارم. ولی چیزی که مسلم است این است که یک چیزی نوشته شد و روی کاغذ آمد و آمد به مجلس آن دوره و مجلس در آن صورت یک تعدیلی کرد من جمله اقلامی بود به عنوان تخفیف و یکی از مسائل عمده که مابه‌الاختلاف بین مؤدیان مالیاتی و مأمورین دولت است همین مسئله تخفیف است. چندین قسم تخفیف داریم: تخفیفات موضوعه از حشو جمع؛ و تخفیفات دستورالعملی، و تخفیفات ممیزی که می‌شود شبیه کرد به تخفیفات ممیزی امروزه که می‌روند یک جایی را ممیزی می‌کنند و به واسطه آفات و خرابی‌های عمده به طوری که در قانون ممیزی هم پیش‌بینی شده است در آن موارد خاص یک تخفیفاتی می‌دهند. در آن تاریخ هم اگر چه قانون نبوده است ولی باز یک طریق عملی بوده و یک تخفیفاتی در آن تاریخ داده شده است. امروز همان تخفیفاتی که در قوی‌ئیل جزء دستورالعمل آمده است و مجلس با کمیسیون یک صورت رسمی به آن داده است و دستورالعمل عملکرد مالیه شده است با وجود این امروز مالیه آنها را معتبر و محترم نمی‌داند و یک قسمت‌های عمده را بنده خودم اطلاع دارم که مالیه در صدد وصول آنها برمی‌آید و اگر مراجعه به دوسیه‌های وزارت مالیه بشود می‌بینید اکثر اختلافاتی که بین امنای مالیه و مردم است این قسم تخفیفات است. مردم می‌گویند که در قوی‌ئیل این تخفیفات تصویب شده است و جزء دستورالعمل‌ها هست و در واقع جزء جمع شما باید باشد. شما حق ندارید بگیرید و باید امروز شما همان رویه که عمل کرده‌اند و تصویب کرده‌اند اجرا نمایید تا قانون جدیدی وضع شود آن وقت روی اینها یک قلم نه بکشید. این قبیل مذاکرات که هیچ انتهاپذیر هم نیست بین مأمورین دولت و مؤدیان مالیاتی هست و ممکن است وزارت مالیه به این امر مراجعه کند و ببیند چنین چیزی هست یا خیر و یقین است که هست چون می‌دانم در دفاتر وزارت مالیه هست. نه این که امروز ما بودجه را برای این کار معطل کنیم. بلکه این قید و شرط را برای این می‌کنیم که وزارت مالیه متعهد شود این کار را بکند و صورت آن را لااقل به کمیسیون بودجه بفرستد و ما اطلاع پیدا کنیم که مؤدیان مالیاتی ذی‌حق هستند و یا حق وزارت مالیه است و بنده معتقدم از این قلم مالیات غیر مستقیم این قسمتش تجزیه و تفکیک شود و هیچ ضرری هم ندارد. یک قلم عمده دیگر مالیات‌های غیر مستقیم است. در بودجه تنگوزئیل وزارت مالیه این مالیات‌های غیر مستقیم را به طور تجزیه پیشنهاد کرده بود. مثلاً در بودجه تنگوزئیل نوشته شده است عواید دخانیات پانصد هزار تومان و خورده ـ عواید تحدید نهصد و یازده هزار تومان و همچنین مالیات‌های دیگر از قبیل ذبایح و رسومات و غیره برای آنها هم یک قلمی تعیین شده بود و در اینجا لازم ندیده‌اند. آن را تجزیه کنند و در یک قلم پیشنهاد شده است. بنده یک مسئله را که بیشتر علاقه‌مند هستم تذکر بدهم و مکرر آقایان مخالفین این قسمت را تذکر دادند و بنده هم در این قسمت با آنها شریک هستم با وجود این که موافقم و آقایان را سوق می‌دهم به موافقت با بودجه لیکن یک مسائلی هست که حق است و نمی‌شود آنها را کتمان کرد. مکرر گفته شده است که این مالیات‌های غیر مستقیم یک عوایدی است که کش‌دار است. مثلاً الان سه میلیون خورده تومان پیش‌بینی کرده‌اند ممکن است اگر آن را وزارت مالیه کش بدهد یک میلیون دیگر هم بر این سه میلیون و خورده علاوه کند و در یک موقعی به واسطه شکایت اهالی در بعضی موارد خاص بنده ناچار شدم که رسماً به مالیه محل نوشتم. این مالیات‌های اضافی چیست؟ مالیات‌های غیر مستقیمی است که در قصبات و قراء برخلاف قانونی که در سنه ۱۳۲۸ از تصویب مجلس گذشته است می‌گیرند و در آن قانون راجع به مالیات‌ها و عوارض غیر مستقیم یک تصریحاتی داشت که بعد در همین دوره از برای شهر تهران آن اقلام سابق ملغی شد و بنا شد به یک ترتیب جدیدی در تهران اخذ مالیات بشود. مخصوصاً راجع به عوارض ورودی بلدی بود که در این قانون قید کردیم در سایر بلاد همان قانون ۱۳۲۸ مجری باشد. ولی متأسفانه این مسئله عمل نشده است یعنی نه فقط در شهرها آن را عمل می‌کنند بلکه به دهات و قصبات هم توسعه می‌دهند و تشخیص قصبه و ده هم با امین مالیه و تحصیلدار محل است و هیچ معلوم نیست که این از روی چه سابقه است. سابق بر این ممکن بود قصبه را از یک دهی وزارت داخله یا حکام محل به یک ترتیبی تشخیص بدهند امروز این اصل را واگذار کرده‌اند به اراده تحصیلداران مالیه و می‌گویند چون اینجا دارای دویست خانوار یا پانصد خانوار است باید مثل قصبات و شهر مالیات‌های غیر مستقیم را بدهند. به این جهت است که بنده عرض می‌کنم حق را نمی‌توان کتمان کرد و البته باید با حرف حق شرکت کرد

بعضی از نمایندگان (با همهمه) شما مخالفید؟

محمدولی میرزا ـ خیر به طور تذکر عرض می‌کنم که آقای وزیر مالیه اصلاح بفرمایند راجع به مسئله خانواری که مکرر در اطراف آن در اینجا اظهاراتی شد. این یک مسئله‌ای است که اگر از خود وزیر مالیه بنده توضیح بخواهم گمان می‌کنم که مشکل بتوانند جواب بدهند

یک نفر از نمایندگان ـ باز هم که به طور مخالفت صحبت می‌کنید

محمدولی میرزا ـ خیر مسئله خانواری یک مسئله خیلی مهمی است و دولت حق دارد در اینجا به این اسم یک قلمی پیش‌بینی کند و بنده کاملاً با این قسمت موافق هستم و به دولت حق می‌دهم

(خنده نمایندگان).

ولی در قانون ممیزی که پیش‌بینی شده است تمام این اقلام از قبیل خانواری و غیره را پیش‌بینی کرده است که هر وقت آن قانون به تصویب مجلس رسید این اقلام ملغی می‌شود و تا قانون ممیزی به تصویب مجلس نرسیده است وزارت مالیه ذی‌حق است که این اقلام را در بودجه خودش پیش‌بینی کند.

یک نفر از نمایندگان ـ این طور نیست.

محمدولی میرزا ـ و بنده از طرف خودم و گمان می‌کنم آقای وزیر مالیه هم با من مساعد باشند که بگویم این طور هست و این خانواری که گفته می‌شود اصلاحی است که در مالیه هست و به عنوان محل نظام است که جزء اصل مالیات است. در سابق وقتی که از روی بنیچه سرباز می‌گرفتند (این سربازی که الان ما دیدیم از روی بنیچه است) آمدند مالیاتی برقرار کردند آن وقت از هر صد تومان دوازده تومان یا در بعضی جاها هیجده تومان برای آن یک سرباز برقرار کردند و این نقطه‌نظر است که عرض کردم جزء اصل مالیات است. این که آقای مخبر توضیح دادند به اسم استرضایی و پادارانه بنده عرض می‌کنم در هر جایی به یک اسمی معروف است. مثلاً در آذربایجان به اسم خانواری موسوم است و آنچه که امروز گرفته می‌شود برخلاف قانون است و نباید به جمع بیاید و گمان می‌کنم به جمع هم نیامده باشد به علت این که اگر می‌خواستند جمع کنند مبلغ آن هفتاد هزار تومان نمی‌شود و تقریباً بالغ بر دو کرور تومان می‌شود.

امیر احتشام ـ جمعش هفتاد هزار تومان است.

محمدولی میرزا ـ خیر هفتاد هزار تومان خیلی بیشتر است و در واقع خواسته‌اند آن قسمت‌هایی را که جزء اصل مالیات عمل می‌شده است بنویسند نه آن قسمت‌هایی که امروز برخلاف قانون می‌گیرند. یکی از مسائل مهمی هم که بنده در تعریف و تفسیر بودجه عرض کردم این است که یکی از صفات خاص بودجه این است که باید اقلام آن صادقانه باشد و به طوری که خود آقای وزیر مالیه توضیح دادند باید گول زدن در کار نباشد و نباید سعی کرد که در آن صفحه آخر جمع و خرج را زورکی موازنه دارد و آورد اینجا و مورد تمجید و تحسین قرار داد و الحمدلله این بودجه موازنه کامل دارد باید حتی‌الامکان سعی کرد که اقلام بودجه صادقانه باشد و از روی حقیقت به جمع و خرج آمده باشد. بنده مقایسه می‌کنم با سنه تنگوزئیل یک پیش‌بینی‌هایی شده بوده است و بعد هم یک سنه گذشته است که عمل شده است و یک لایحه تفریغ مخارج به مجلس آمد وقتی که با آن لایحه تفریغ بودجه مقایسه می‌کنم می‌بینم اقلامی که اینجا پیش‌بینی شده است. از این نقطه‌نظر خیلی مراعات شده است و تمام نکات و چیزهایی را که ممکن است موازنه جمع و خرج را به هم بزند متوجه بوده‌اند و در خیلی قلم‌ها که در جمع نوشته‌اند تند نرفته‌اند و در واقع یک میزان اعتدالی قائل شده‌اند و گمان می‌کنم در موقع عمل هم اگر عمل بکنند عایداتشان در آخر سال بیش از این خواهد بود. در مخارج هم آن چیزهایی را که کرده‌اند و آن چیزهایی را که نوشته‌اند تجاوز نخواهد کرد. این است که امیدواری حاصل است که موازنه کامل پیدا بشود بلکه یک مازاد و فاضل جمعی هم داشته باشیم (در اینجا راجع به راه‌آهن پیش‌بینی نشده است دویست و چهل و هشت هزار تومان ـ در این قسمت هم بنده یک عرض می‌کنم ـ مسئله کشتی‌رانی و راه‌آهن یکی از منابعی است که ممکن است عوایدش خیلی بیشتر باشد و اینجا کم نوشته شده است.

ضیاءالواعظین ـ شما که مخالف هستید!

محمدولی میرزا ـ آن روز آقای تدین فرمودند که شما دائماً مزاحم هستید توجه بفرمایید بعد تشریف بیاورید اینجا هرچه می‌خواهید بفرمایید.

شیروانی ـ بنده اخطار نظامنامه دارم.

رئیس ـ بفرمایید.

شیروانی ـ ایشان مخالفت می‌کنند با بودجه و برخلاف قانون از موقع موافقت استفاده کردند.

محمدولی میرزا ـ در این قلم اگر یک قدری بیشتر متوجه شوند به این که یک مصارف ضروری بشود عایدات این قلم بیشتر می‌شود در مسئله جمع بنده عرض کردم با این بودجه موافق هستم و ضمناً تذکرات خود را می‌دهم این است که در مسئله در یک خرج هم قسمت‌هایی که آقایان مخالفت کردند بنده مخصوصاً موافقم و آن راجع به مخارج انتفاعی است.

یاسائی ـ ماده دوم مطرح نیست.

محمدولی میرزا ـ یک ماده نوشته شده است. برای رأی گرفتن تجزیه می‌شود.

رئیس ـ خیر ماده اول تجزیه شد و خرج جزء ماده دوم شده است.

محمدولی میرزا ـ پس در موقعش بنده عرایض خودم را عرض می‌کنم.

ضیاءالواعظین ـ بنده موافق ماده صد و نه عرض دارم.

رئیس ـ بفرمایید.

ضیاءالواعظین ـ بالای هر مقام یک مقام دیگری است. همان طوری که فوق دولت و فوق ریاست وزرا البته در مملکت مشروطه مقامی هست که اسمش مجلس شورای ملی است همین طور هم فوق این مقام یک مقام دیگری هست که اسمش قضاوت عامه است. حالا ما یک روزنامه که نطق آقایان را درج کند نداریم و حالا آن که در قانون اساسی مطرح است و در بسیاری از مواد تصریح می‌کند به جای خودش ولی هیچ حرفی هیچ کلمه ممکن نیست از گوش مردم دور بماند و مردم نشنوند و قضاوت نکنند اگر امروز هم مردم سعی نکنند و استفسار نکنند و استقصا نکنند به این اوراق و دفترهایی که آقایان تندنویس‌ها می‌نویسند یک دفتر مؤید، یک دفتر مخلد، یک دفتری که تا خدا خدایی می‌کند باقی است، و آن دفتر قضایا را نفس کشیدن‌ها را ـ کلمات را به گوش دنیا می‌رساند و قضاوت می‌کنند. مطابق ماده صد و نه که می‌گوید: اگر در ضمن مباحثات و نطق افراد تهمتی به یکی از نمایندگان زده شود یا عقیده و اظهار او برخلاف واقع جلوه داده شود و نماینده مذکور برای تبرئه و رفع اشتباه اجازه نطق بخواهد بدون رعایت نوبت اجازه داده خواهد شد. مطابق این ماده بنده عرض می‌کنم که یک شاهزاده آمد اینجا و گفت من موافقم ایستاد و دو ساعت صحبت کرد همان طور که قالب آقایان تصدیق می‌کنند در ضمن موافقت چه قلم‌های درشتی را به نام موافقت مخالفت کرد

(بعضی از نمایندگان ـ صحیح است)

تذکر به دولت داد، به وزارت مالیه داد، به وزارت عدلیه داد، به سایر ادارات و اعضای جزء و نسبت به قراء و قصبات و جاهای دیگر تذکر داد. فقط بنده گفتم صبر کنید حالا که مخالفید یک نفر موافق حرف بزند بعد دو مرتبه صحبت کنید. بنده فرمایش ایشان را به افکار سالم و پاک آقایان رجوع می‌کنم.

رئیس ـ آقای محمدولی میرزا فقط در اواخر نطقشان یک قدری از طریق موافقت خارج نشدند و از نوبت خود استفاده کردند و اینجا خود آقایان هم متذکر شدند ولی این ماده را که فرمودید مربوط به این موضوع نبود.

ضیاءالواعظین ـ بنده هم استفاده کردم.

رئیس ـ خوب بعد از این لفظ استفاده را باید در نظامنامه نوشت.

محمدولی میرزا ـ بنده هم اجازه می‌خواهم.

رئیس ـ در چه قسمت؟

محمدولی میرزا ـ در تعقیب اظهارات آقای ضیاءالواعظین است اگر اظهارات ایشان در روی این ماده بوده است از بنده هم در تعقیب همین ماده است.

رئیس ـ پس سرکار والا استفاده نکنید.

محمدولی میرزا ـ ایشان سوء استفاده کردند.

رئیس ـ سرکار والا استفاده نکنید دو فقره پیشنهاد رسیده است قرائت می‌شود.

(به مضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که مذاکرات کافی است. معتمدالسلطنه.

ما امضاکنندگان ذیل پیشنهاد می‌کنیم که ماده اول راجع به عایدات به کمیسیون بودجه برگردد تا مالیات‌های غیر قانونی و بی‌موردی که اسباب زحمت شده از جمع موضوع گردد

مدرس، سید حسن اجاق، سید حسن زعیم، صولت‌السلطنه، امیر حشمت، فتح‌الله، صادق اکبر، دست‌غیب، صادق‌السلطنه، کازرونی، عبدالوهاب رضوی.

رئیس ـ گمان می‌کنم پیشنهاد اخیر بر پیشنهاد اولی مقدم باشد. آقای مدرس (اجازه)

مدرس ـ در حقیقت بنده در کلیات اجازه خواسته بودم. اگر اجازه می‌دادید شاید خیلی مذاکرات نمی‌شد. در این ماده هم اجازه خواستم گویا نه شنبه و هفت‌شنبه قبل از این اجازه گرفته بودند و نوبت به من نرسید مجبور شدم که این پیشنهاد را امضا کنم تا اجمالاً عرض کنم که این لایحه متعلق به عایدات است سی و یک قلم است و سه قسمت است. چهار قسمت است. به عقیده من سه قسمتش فلسفه هم دارد: یکی مالیات مستقیم است که فلسفه دارد، حالا مأمورین درست اجرا نمی‌کنند دخلی به بودجه ندارد. یک قسمت هم غیر مستقیم است که در حقیقت یک قسمتش مالیات بر عایدات است و یک قسمتش مالیات بر خرج است آن هم در مرحله خودش یک فلسفه دارد خصوصاً به مقتضای زمان ما. یک قسمتش هم کاسبی است که از راه‌ها می‌گیرند و پست و تلگراف است که در واقع کسب است. (این را هم اجمالاً عرض می‌کنم که اگر قدری از آنچه میزان توضیح است زیاد شود آقایان تنقید نفرمایند) این سه قسمت است. حالا آقایان می‌فرمایید مأمور درست اجرا می‌کند یا نمی‌کند مسئله دیگری است و ربطی به بودجه ندارد ولی یک قسمتش به عقیده من بی‌فلسفه است و کار بی‌فلسفه در دنیا خیلی واقع می‌شود. اما چون مجلس شورای ملی علاوه بر این که مجلس شورای ملی است و به منزله سی کرور نفس ملت است یک صفتی هم دارد که رویش گذارده‌اند و اگر آن روز من بودم شاید موافق نبودم که این اسم را رویش بگذارند و آن مجلس مقدس است. من دوست ندارم که از مجلس مقدس یک رأیی داده شود در یک مالیات‌هایی که سابقه تصویبی ندارد و به ترتیب قانونی هم سیر نکرده است و بیاورند از ما رأی بگیرند و هفت هشت تا از این مالیات‌ها را بنده جزء این لایحه می‌بینم. لهذا تقاضا می‌کنم که اینها را تجزیه کنند شاید باقی آنها را بنده هم رأی بدهم یا این که قبول بفرمایند آقایان اعضای کمیسیون امروز و فردا برگردد به کمیسیون بودجه بنده هم (با وجود این که از آقای رئیس کمیسیون تقاضا کردم که چند روزی استعفا کرده باشم . . .

(مخبر ـ قبول نشد.)

حالا که می‌فرمایند قبول نشده است) در کمیسیون حاضر می‌شوم و در خصوص این هفت هشت قلم عرایضی می‌کنم. یا قبول می‌شود یا نمی‌شود. این بود که تقاضا کردم خصوص این ماده برگردد به کمیسیون اما باقی موادش مذاکره شود و رأی گرفته شود. دولت اگر تقصیر کرده است که بودجه را پارسال نیاورده است ما هم تقصیر کرده‌ایم. بودجه اول چیزی است که روزی که مجلس منعقد می‌شود باید مقدم بر همه چیز باشد و این مسئله از قضایایی است که نشده حالا تقصیر ما است یا تقصیر کس دیگری است که عمرمان را خرج کارهای دیگر کرده‌ایم. عقیده‌ام این است که به بودجه باید رأی داد و هرچه زودتر تمام کرد ولیکن من تقدس مجلس شورای ملی را مقدم می‌دارم بر این که چند فقره مالیات بدون سیر قانونی رأی داده شود بنده گمان می‌کنم اگر مالیات جدیدی می‌خواهند وضع کنند باید پیشنهاد به مجلس شود بیاورند مجلس سیر قانونی‌اش را بنماید و این چند فقره مالیات این سیر را نکرده است و در ضمن بودجه می‌خواهند از ما رأی بگیرند و بنده مخالفم.

رئیس ـ آقای سهام‌السلطان مخالف پیشنهاد هستید؟

سهام‌السلطان ـ بلی.

رئیس ـ بفرمایید.

سهام‌السلطان ـ عرض می‌کنم اینجا آقای مدرس تقسیم فرمودند اقلامی را که در جمع نوشته شده و بعد به طور اجمال فرمودند که با چند فقره از این اقلام مخالفند. کمیسیون بودجه هم البته به طوری که آقایان تذکر دادند در نظر داشته است که بعضی از اقلامی که نوشته شده است سیر قانونی نکرده است ولی در این سنوات بعضی از اقلام عملی و به موقع اجرا گذارده شده است. و امروز اگر چنانچه کمیسیون بخواهد آنها را رد بکند یک گیرهایی پیدا می‌کند زیرا دولت برای مخارج دچار یک عسرت سختی می‌شود و اگر قبول کند البته یک تصدیق ضمنی است از برای یک مالیات‌هایی که در مجلس وضع نشده. بنابراین بنده معتقدم این اقلام را همان طور که اظهار فرمودند برای این که کمیسیون از نظر مجلسین بیشتر اطلاع پیدا کند این اقلام جمع را یکی یکی هر کسی در هر قسمتش مخالف است پیشنهاد کند و نظریه مجلس معلوم شود تا کمیسیون بتواند تصمیم قطعی اتخاذ کند و الّا تا نظر مجلس در این اقلام معین نشده باشد از برای کمیسیون مشکلاتی تولید می‌شود زیرا همان طور که فرمودند سی قلم چهل قلم هست و کمیسیون نمی‌داند نظر اکثریت مجلس با کدام یک موافق و یا کدام یک مخالف است و ممکن است در کمیسیون یک نظری گرفته شود که در حقیقت برخلاف نظریه اکثریت مجلس باشد. پس این مسئله به عقیده من اگر در مجلس روشن شود هم عمل را سهل‌تر می‌کند و هم کمیسیون می‌تواند از روی نظر مجلس یک صورتی بدهد به این لایحه که زودتر از مجلس بگذرد. این است که بنده معتقدم همان طور که مطرح است در موادش مذاکراتی بشود تا کمیسیون موافق آن رفتار کند و آن وقت آن اقلام را یک صورتی بدهد.

رئیس ـ آقای مخبر چه می‌فرمایند؟

مخبر ـ خود حضرت آقای مدرس همان طور که فرمودند عضو کمیسیون بودند و تا چند روز قبل که کسالت نداشتند در جلسات کمیسیون تشریف می‌آوردند اشکالاتی را که در این مسئله موجود است. خود آقا تصور می‌کنم مثل سایر اعضا و بلکه بهتر مسبوقند در مدتی هم که در کمیسیون تشریف داشتند اگر مشکلاتی در نظرشان پیدا می‌شد می‌فرمودند و به موقع عمل گذارده می‌شد حالا بند زائد مید مشکلاتی را که کمیسیون داشته است. ثانیاً در اینجا تکرار کنم و گمان نمی‌کنم اگر بودجه برگردد به کمیسیون بودجه کمیسیون رأی دیگری غیر از این رأیی که اتخاذ کرده است بتواند در نظر بگیرد.

رئیس ـ بنده که در نظامنامه ماده نمی‌بینم که از روی آن ماده بتوانیم رأی بگیریم. ماده سراغ دارید که از روی آن بتوانیم رأی بگیریم؟

تدین ـ اگر برگردد تمام باید برگردد.

شیروانی ـ در مجلس سابقه دارد.

رئیس ـ می‌خواهید بنده رأی بگیریم ولی ماده بنده ندیدم که مطابق آن بتوان رأی گرفت آقای دست‌غیب. (اجازه)

دست‌غیب ـ همان وقتی که بنا شد سابقه‌ها را (یعنی بعد هم که سابقه را لغو کردند) این طور سابقه‌ها بوده است در مجلس و پیشنهاد می‌کردند که این لایحه یا این طرح برگردد به کمیسیون آن وقت مقام ریاست هم رأی می‌گرفتند و برمی‌گشت به کمیسیون به علاوه در نظامنامه ماده که دلالت صریح بر این داشته باشد که ممکن نیست این لایحه برگردد به کمیسیون ندارد و گمان می‌کنم سابقه مجلس از روی این بوده است که راجع به دستور هر نماینده می‌تواند پیشنهاد کند که این ماده را از دستور خارج کنند و برگردد به کمیسیون حالا برمی‌گردد به این ماده که یک نفر وکیل می‌تواند پیشنهاد کند که از دستور خارج شود و برگردد به کمیسیون همین طور یک لایحه که به کلیاتش هم رأی داده شده بود بعد یک ماده آن را یک نفر وکیل پیشنهاد می‌کرد که برگردد به کمیسیون و برمی‌گشت این است نظریه بنده سابقه هم دارد.

رئیس ـ ارجاع به کمیسیون وقتی بود که اصلاحی پیشنهاد می‌شد به موجب ماده ۶۲ و ۶۳ بعضی اوقات هم که می‌فرمایید تقاضا شده بود از دستور خارج شود تقاضای خروج از دستور و رأی تقاضای ارجاع به کمیسیون است. در ضمن پیشنهاد تکلیف برای کمیسیون معین کردن. چون در ضمن این پیشنهاد یک تکلیفی برای کمیسیون بودجه معین می‌کند. صلاح می‌دانید ظهر است جلسه را ختم کنیم تا در جلسه آتیه در این باب فکری کنید.

شیروانی ـ بنده مخالفم با ختم جلسه.

رئیس ـ بفرمایید.

شیروانی ـ در جلسه اسبق راجع به اوقات مجلس صحبت شد. اغلب آقایان خیلی دلسوزی کردند که مجلس کم کار می‌کند یک عده هم پیشنهاد کردند که مجلس عصر باشد که دامنه وقت وسیع باشد. الان ظهر است تقریباً دو ساعت مجلس کار کرده است دو ۳ نفر ناطق حرف زده‌اند الان مجلس ختم می‌شود و به همین طریق دو ۳ ماه طول می‌کشد تا تکلیف این بودجه معلوم شود. در آن روز بنده پیشنهاد کردم تا دو بعد از ظهر مجلس ادامه داشته باشد آقای شیخ‌الرئیس مخالفت کردند حالا بنده معتقدم که اقلاً تا دو بعد از ظهر صحبت کنم.

رئیس ـ آقایانی که مذاکرات در بودجه را برای امروز کافی می‌دانند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. آقای مدبرالملک (اجازه)

مدبرالملک ـ رفیق محترم بنده آقای شیروانی در حین نطقشان که راجع به مخالفت با بودجه بود نسبی به امین مالیه کرمان دادند که نود هزار تومان در این مأموریت اختلاس کرده. از آنجایی که بنده امین مالیه فعلی کرمان را یکی از جوان‌های شرافتمند می‌دانم که در وزارت مالیه سابقه درستی خدمت دارد که حقیقتاً اگر رجوع به دوسیه او شود معلوم خواهد شد که در این مدت وزارت مالیه نتوانسته است از این مأمور لایق ایرادی بگیرد. بنابراین بنده می‌خواهم عرض کنم که اگر حقیقتاً این امر صحت دارد خوب است آقای معاون وزارت مالیه که تشریف دارند تصدیق بفرمایند ایشان را احضار کنند محاکمه و منفصل کنند و الّا اگر صحت ندارد توضیح بدهند که ما در ضمن نطق‌هایی که می‌کنیم شرافت یک نفر جوان شرافتمند را پایمال نکرده باشیم.

رئیس ـ آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی ـ بنده به طور خاطرجمع نگفتم بنده گفتم در روزنامه یک همچو چیزی دیدم و از ناحیه دولت هم خبر داده شده بود زیرا مخبرین رسمی جراید خبر می‌دهند که آقای کمال‌الوزاره مفتش مالیه کرمان اطلاع می‌دهد که امین مالیه آنجا نود هزار تومان اختلاس کرده است. بنده هم این خبر را در پشت تریبون گفتم اگر چنین چیزی نیست یک نفر وکیل تصور نمی‌کنم بتواند تکذیب بکند دولت خودش موظف است تکذیب کند و تکذیب خودش هم البته رسمیت دارد

معاون وزارت مالیه ـ راجع به این مسئله اظهاراتی در آنجا شده بوده است و ایجاب کرد که عده مفتشینی برای تفتیش کارهای او به کرمان رفتند و تفتیشاتی هم کرده‌اند و مفتشین هم مراجعت کرده‌اند و راپرت‌های تقدیمی خود را تهیه کرده و برای رئیس کل مالیه فرستاده‌اند و به ادارات مربوطه وزارت مالیه هم خواهد آمد ولی همچو عنوانی حیف و میل بود هزار تومان در وزارت مالیه نداریم

رئیس ـ آقای دولت‌آبادی سؤالی از کفیل وزارت معارف داشتند

یک نفر از نمایندگان ـ تشریف برده‌اند

رئیس ـ آقای نظم‌الملک سؤالی برده‌اند

نظم‌الملک ـ تقریباً یک ماه قبل بنده سؤالی از وزارت مالیه و از وزارت خارجه تنظیم کرده و تقدیم مقام ریاست نمودم و از قرار معلوم از طرف مقام ریاست مدتی است به هر دو وزارتخانه ابلاغ شده اغلب روزها هم آقای وزیر مالیه و آقای معاون اینجا می‌آیند اگر برای جواب حاضرند سؤال خود را عرض کنم

معاون وزارت مالیه ـ یک مقدار از سؤالاتی که از طرف نمایندگان شده و به وزارت مالیه فرستاده شده است یک جواب‌ها و یادداشت‌هایی برایش تهیه کردم و بنده مترصد و منتظرم که در عرض این یکی دو جلسه آن مقداری که تهیه شده است به عرض برسانم و امیدوارم جواب آقای عظیمی هم در ضمن آنها باشد

رئیس ـ آقای دست‌غیب (اجازه)

دست‌غیب ـ عرضی ندارم

رئیس ـ شاهزاده شیخ‌الرئیس (اجازه)

شیخ‌الرئیس ـ بنده سؤالی داشتم از وزارت مالیه چون از سابق مسبوق نبودند به ایشان گفتم که بعد جواب بدهند

رئیس ـ آقای عظیمی (اجازه)

عظیمی ـ عرضی ندارم

رئیس ـ آقای شیروانی

شیروانی ـ بنده اجازه نخواسته بودم

رئیس ـ آقای حاج میرزا عبدالوهاب

حاج میرزا عبدالوهاب ـ بنده هم سؤالی از وزارت مالیه کرده بودم. می‌خواستم ببینم برای جواب حاضرند یا خیر؟

رئیس ـ آقای آقا میرزا شهاب (اجازه)

آقا میرزا شهاب ـ بنده عرضی ندارم

رئیس ـ آقای کازرونی (اجازه)

کازرونی ـ بنده سؤالی داشتم از وزارت مالیه اجازه می‌فرمایید سؤال کنم و چندان هم مهم نیست و جوابش اشکالی ندارد و اگر حاضر نداشته باشند در جلسه دیگر جواب می‌دهند

رئیس ـ بفرمایید

کازرونی ـ یک قانونی که خیلی مفید بود در دوره چهارم گذشت و آن قانون البسه وطنی بود که حقیقتاً فوق‌العاده نافع بود و البته عملی شدن آن مربوط به این بود که دولت یک توجه تامی در اجرای موادش داشته باشد. نظر به این که بنده تصور می‌کنم وزارت مالیه یک دقت کاملی در چیزهایی که راجع به عواید است دارد و هیچ چیز را فروگذار نمی‌کند ولو به تعبیر و تفسیر هم باشد بنده خواستم سؤال کنم از روزی که این قانون اجرا شده تا حالا چه مبلغی از مستخدمین گرفته‌اند اکثر ما البته در وزارتخانه‌ها رفته‌ایم و خود آقایان هم تصدیق می‌فرمایند که بسیاری از مستخدمین لباس‌های وطنی نمی‌پوشند. چون این راجع به عواید است نباید کوتاهی شود و البته نفعش راجع به مملکت است که یک دیناری که راجع به البسه وطنی به عنوان جریمه گرفته می‌شود مستلزم هزار تومان منفعت است جهت وطن. ما خواستیم ببینیم آن مبلغ هنگفتی که به عنوان جریمه گرفته شده بفرمایند که بنده و سایر همکاران محترم خوشدل باشیم

معاون وزارت مالیه ـ گویا در یکی دو جلسه قبل بود که آقای وکیل‌الملک نماینده محترم در این باب سؤالی فرمودند و بنده هم مختصراً عرض کردم و چیزی که باقی بود عرض کنم ارقام جریمه حاصله از آن بود و چنانچه در ضمن آن قسمتی که قبلاً عرض کردم آن ارقام تهیه می‌شود و بعد عرض خواهد شد. به طور کلی منظور از تعقیب این قضیه که آقای کازرونی فرمودند تنها استحضار از مبلغ جریمه نیست به جهت این که این یک قانونی است که منظور همه هم هست و به همین نظر هم هست که ادارات مخصوصاً محکوم شده‌اند به این که مراقبت در این امر بکنند قبلاً هم بنده عرض کردم به اغلب ولایات متحدالمآل‌های شدیدی داده شده است که مراقبت کنند و مفتش بسیار هم راجع به این قسمت دائماً مراقبت می‌کند ولی اگر این مسئله در بدو امر کما ینبغی اجرا نشده باید عرض بکنم که برای عدم اجرا هم یک عناوینی چه از ولایات یا در مرکز گاهی شنیده می‌شده است که آن عدم استطاعت اعضای ادارات بوده است و در بدو امر تا اندازه که ضرورت داشته است این موضوع نسبت به بعضی از طبقات ساکت گذاشته شده است. ولی حالیه مسئله در کمال خوبی در جریان است چه در ولایات و چه در مرکز و با تأکیداتی که شده است امیدواریم این قانون مفید به موقع اجرا گذارده شود و ارقام عایدی آن را هم عرض کردم پس از این که جمع‌آوری شد خدمت آقایان عرض می‌کنم

رئیس ـ آقای افشار (اجازه)

افشار ـ آقای معاون تشریف بردند

رئیس ـ جلسه ختم می‌شود جلسه آتیه روز پنجشنبه سه ساعت و نیم قبل از ظهر، دستور هم خبر کمیسیون بودجه

(مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی ـ مؤتمن‌الملک

منشی ـ علی اقبال‌الممالک

منشی ـ معظم‌السلطان