مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ آذر ۱۳۰۸ نشست ۸۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هفتم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم


مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ آذر ۱۳۰۸ نشست ۸۱

مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ آذر ۱۳۰۸ نشست ۸۱

صورت مجلس روز پنجشنبه ۳۰ آبان ماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند

رئیس ـ آقای زوار

زوار ـ قبل از دستور

رئیس ـ در صورت مجلس نظری نیست؟

(معارضی نبود)

رئیس ـ صورت مجلس تصویب شد.

(۲ـ بقیه مذاکرات و تصویب لایحه)

(جلوگیری قاچاق تریاک)

رئیس ـ بطوریکه خاطر آقایان مستحضر است پیشنهادی آقای رفیع کرده‌اند و دولت جمله مغرضانه و برخلاف واقع را در ماده پنج قبول کرده‌اند پیشنهاد آقای اعتبار را قرائت کردیم حالا باید تکلیفش معلوم شود یکبار دیگر میخوانیم و رأی میگیریم:

در ماده ۵ـ پیشنهاد میکنم این جمله اضافه شود:

بعلاوه جبران خسارات وارده شخص متهم بانفصال ابدی از خدمت دولت الی آخر

رئیس ـ خطاب بآقای اعتبار توضیحات خودتان را داده‌اید

اعتبار ـ خیر در کلیات مخالفت کرده‌ام در پیشنهاد توضیح نداده‌ام

رئیس ـ بفرمائید

اعتبار ـ بنده از نقطه نظر تجربه و برای اینکه یک قسمت عمرخود را در ولایات گذرانده‌ام این پیشنهاد را تقدیم کردم در ولایات صرف نظر از اینکه مامورینی هستند که واقعاً مغرضند و برای نفع شخصی خودشان بیجهت مزاحم هستند دستجانی دیده میشود که با هم همدست میشوند (بیات صحیح است) و برای این که یک شخص محترمی را مفتضح کنند یکنفر مامور اداره تحدید با اداره انحصار را میآورند با خودشان موافق میکنند و بالاخره بارها دیده شده و سابقه زیادی هم در وزارت مالیه دارد که مامورین میروند تریاک می‌اندازند در دکان و خانه مردم و میگویند قاچاق است (نمایندگان صحیح است) ما وقتی که میخواهیم از یک طرف بگوئیم مردم قاچاق نکنند از طرف دیگر باید آبروی آنها را هم حفظ کنیم خوب مردم هم که حرفی با مامورین نباید داشته باشند باین جهت بنده این پیشنهاد را کردم که مامورین بدانند که اگر برخلاف واقع یا روی نظر شخصی و غرض آمدند و مزاحم مردم شدند برای آنها هم مجازات قائل شده باشیم و نظر وزیر مالیة‌ سابق و وزیر امورخارجه امروز انی بود که حالا ممکن است مامورین دیگر دنبال کار نروند و از این ماده بترسند خوب مامورین را وقتی که شما عین قیمت قاچاق را بانها بدهید و یک صدسی هم اضافه بانها بدهید و اینطور اینها را تشویق بفرمائید اینها البته دنبال این کار خواهند رفت ولی باید فکری کرد که جلوی اغراض را تا حدی گرفت حالا اگر این قسمت را زیاد میدانید ممکن است انفصال موقت و انفصال دائم را در نظامنامه شقوقش را معین کنید که از یک ماه دو ماه، سه ماه و اگر تکرار شود‌ (کازرونی چرا آقا؟ صحبت بین نمایندگان ـ زنگ…) انفصال ابد و البته یک همچو ماموری را وزارت مالیه نباید داشته باشد این بود که بنده خواستم برای حفظ آبرو و حیثیات مردم این پیشنهاد را تقدیم کنم (صحیح است)

وزیر امور خارجه (آقای فرزین)ـ عرض کنم این قضیه چنانچه در جلسه گذشته هم مذاکره شد بنظر خودم همه طرفش خوب روشن اس و تامین شده بود. اساساً این که لایحه تقدیم شد منظور معلوم بود که باید رعایت جوانب بشود. این جمله عین حفظ حیثیات مردم و جلوگیری از اسراف یا افراطی است که ممکن است مامورین نسبت بمردم بکنند یا مردم نسبت بدولت بنمایند آن مادة‌ پنج که در این لایحه گذارده شده است برای همین است. عرض کردم که ما بموجب مادة‌ پنج خودمان را مکلف دانستیم و این فکر را هم وارد کردیم در لایحه که جلوگیری شود از مامورینی که میخواهند افراط کنند یا در تحت این عنوان مزاحمتی برای کسی فراهم کنند پیشنهاد آقای اعتبار همین قضیه رادر نظر گرفته است منتهی برده است بحد تفریط بنده همچو خیال میکنم که اگر ما بخواهیم از انتهای مطلب نزدیک بیائیم و صورت عملیش را بگیریم همان مذاکراتی است که در جلسه گذشته هم شد بگیریم همان مذاکراتی است که در جلسه گذشته هم شد پیشنهادات بسیاری هم شد و حتی بنده هم قبول کردم در ماده کلمه مغرضانه را هم علاوه کنیم یا این که کلمة غرض شخصی و این قبیل چیزها را اینها را هم قبول کردیم برای این بود که مسلم باشد تمام چیزهای محتمله را ما میخواهیم قبول کنیم برای این که جلوگیری از تعدیات مامورین هم شده باشد با تمام اینها باید اینرا ما انصاف بدهیم همانطوریکه در جلسه گذشته عرض کردم باید در نظر داشت که کلمه انفصال مطلق هر ماموری را مطلقا بگوئیم از حدود منطقه خودش تجاوز بکنند و از حدود وظیفه خودش تجاوزی بنماید کلمه انفصال را که گذاشتیم مأمور بکلی از ادای وظایف خودش باز میماند چرا؟ برای اینکه همانطور که معایب بسیاری در مامورین در ضمن اجرای وظایف هست یک معایب بسیاری هم در آن کسانی که تحت تفتیش واقع میشوند هست بسا میشود که مأمور اتهامهائی میدهد بکسانی که تحت تفتیش او واقع شده‌اند و مکرر هم دیده‌ایم که اشخاصی هم که مظنون واقع میشوند آنها هم یک تهمت‌هائی به مأمورین

میزنند البته باید هر دو طرف قضیه را رعایت کرد بنده عرضی ندارم که منظور آقای اعتبار و مجلس در این بابت تأمین شود منتهی این است که یک فورمولی را باید اختیار کنیم که عملی باشد یعنی از اینجا پا شویم برویم در اداره بنشینیم و آن جا نگاه کنیم به قضیه بنده منظور را پیشنهاد نمیکنم شاید آقای اعتبار یا یکی از آقایان پیشنهادی باین طریق بفرمایند بهتر باشد که گفته شود در صورتیکه مأموری از حدود خودش تخطی کرد یا اینکه زحمتی وارد آورد یا توهین یا هرچه یا خسارتی بکسی وارد آورد اقلا بموجب نظامنامه که در آن نظامنامه یک حد ابتدائی و انتهائی ما برایش قائل شویم یعنی از ملامت، جریمه و خارج شدن الی انفصال ابد اینرا باید بگذاریم در یک جای معینی که مامور بداند که اگر تقصیری از او ناشی شده باشد مجازات میشود نه این که بصرف این که بخواهند نسبتی باو بدهند فوری منفصل خواهد شد این جلوگیری خواهد کرد از ادای وظیفه او و از آن طرف هم آن منظوری که ما داریم که عایدات مملکت جمع‌آوری شود تامین نخواهد شد

رئیس ـ (خطاب بآقای اعتبار) ـ تقاضا میکنید که رأی به پیشنهادتان را تاخیر بیندازید؟

اعتبار ـ اجازه میفرمائید؟

رئیس ـ بفرمائید

اعتبار ـ بنده نظرم این بود که رأی به پیشنهاد بنده بماند تا وقتی که در مادة‌ پنج کاملاً مطالعه شود و اصلاحاتی که لازم است در آن بشود و پیشنهادات دیگر خوانده شود و مواد دیگر خوانده شود آنوقت تکلیف مادة‌ پنج معلوم شود.

رئیس ـ مواد دیگر را نمیشود خواند پیشنهاد آقای فیروزآبادی قرائت میشود:

بنده پیشنهاد میکنم که شخص متهم تا پنجسال از شغل دولتی منفصل باشد.

رئیس ـ آقای فیروزآبادی

فیروزآبادی ـ اولا همانطور که آقا فرمودند جلوگیری از دو طرف بشود که نه مامورین بتوانند بی‌جهت متعرض مردم بشوند و نه مردم مأمورین را متهم کنند با هر کدام از آنها را محدود به یک حدی کنند از این جهت بنده پیشنهاد کردم که اگر مأمورین دولت آمدند و کسی را متهم کردند به ناحق بعد معلوم شد که به ناحق تهمت زده‌اند باید مجازات متهم… (آقا سید یعقوب متهم نه) تهمت زننده که مستخدم است و تهمت زده است لااقل پنجسال از خدمت معاف باشد حالا انفصال ابد را میگویند تفریط و افراط در کار است و بدون انفصال هم ممکن است هر روز اسباب مزاحمت مردم فراهم شود چنانچه بعضی‌ها که در بیرون آمد و شد دارند میدانند که بعضی از مأمورین دولت با مردم چطور رفتار میکنند حتی چند روز قبل مأموری جهت گرفتن مالیات رفته بود بیک جائی و مامور میخواسته است تریاک بکشد آن شخص نداشته است او را کتک زده‌اند پس برای این که این قبیل کارها از بین برود بایستی طوری کرد که اینها هم نتوانند کسی را اذیت کنند و بنظر بنده این طوری که بنده پیشنهاد کرده‌ام که اگر چنانچه معلوم شدکه بدون جهت اسباب زحمت مردم را فراهم کرده‌اند پنجسال از خدمت منفصل میشوند این هم جلوگیری از تعدیات مأمورین میکند و هم اسباب عبرت دیگران میشود.

رئیس ـ آقای اورنگ

اورنگ ـ بنده مخالفم.

رئیس ـ آقای عراقی

عراقی ـ بنده میخواستم قبلا توجه بدهم خاطر محترم هیئت دولت را که همینطور که مجلس همش مصروف بر


این است که عایدات دولت زیاد شود بطور مشروع بهمان اندازه هم برای حفظ حیثیات و آبروی جامعه باید زحمت بکشد (نمایندگان صحیح است) یک مأموری که فرض بفرمائید پانزده تومان یا بیست تومان حقوق اوست این آدم هتک شرافت یک شخصی راکرد بعد ملاحظه بفرمائید که اگر این شخص ابداً‌ هم از خدمت منفصل شود باز هم جبران حیثیت آن شخص نشده برای اینکه اگر درست دقت بفرمائید هر روز این قضایا واقع میشود یک بیچاره را دو مثقال تریاک توی کیسه‌اش میاندازند بعد میگویند آقا تو قاچاقی آنوقت این بیچاره را بچه مضیقه دچار میکنند (صحیح است) پس برای اینکه مأمورین کاملا بدانند که اگر بکسی صدمه بزنند ابداً از خدمت منفصل میشوند دیگر جرأت نمیکنند بکسی غرض رانی و خودرائی بکنند بنده میخواستم دولت با این پیشنهاد آقای اعتبار موافقت بفرمایند که عنوان انفصال ابدی درش باشد که حقیقت هم مردم تکلیف خودشان را بدانند و هم مأمورین دولت بکسی تعدی نکنند دولت تا اندازة تصدیق دارد که ممکن است تعدی نسبت بمردم بشود حالا آقای وزیر مالیه میفرمایند در جاتی برایش قائل شویم: بتوبیخ و ملامت سرزنش و درج در ورقه خدمت چه و چه و بالاخره برسد بانفصال دائم باشد نه چه داعی داریم از ابتدا اگر چنانچه یک غرضی نسبت بکسی کردند و بعد معلوم شد که دروغ است و خلاف واقع است اعم از اینکه غرضی داشته باشد یا نه وقتی که امدند و خانه را تفتیش کردند و گفتند تو قاچاق داری و بعد معلوم شد دروغ است او منفصل از خدمت بشود چه عیبی دارد؟ (بعضی از نمایندگان صحیح است)

رئیس ـ رأی میگیریم به پیشنهاد آقای فیروزابادی آقایان موافقین قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهادی از آقای عدل رسیده است قرائت میشود:

بنده پیشنهاد میکنم در ماده پنج پس از لفظ جبران نوشته شود مالی و شرفی

رئیس ـ آقای عدل

عدل ـ در ماده پیش از این ماده نوشته شده است که بهر کس تهمت بزنند او میتواند بعدلیه رجوع کند و درمحاکم اقامه دعوی کند بنده بهمین ملاحظه این پیشنهاد را کردم کسی را که متهم میکنند بقاچاق بحکم محکمة‌ باید جبران خسارت او را بکنند هم از حیث مال و هم از حیث شرف و این را بایستی واگذاشت بمحکمه

رئیس ـ آقای رفیع

رفیع ـ آقای عدل اینجا تقریباً با سایر آقایان موافقند که جبران خسارت بشود ولی البته تصدیق می‌فرمایند که جبران مالی را میتوان کرد ولی جبران شرفی را چطور میشود کرد؟ یک کسی آمد و شرف یک آدمی را برد شرف که چیزی نیست که از او پس بگیرند و بصاحب شرف بدهند. جبران شرف آن آدم این است که این مامور تنبیه شود و وقتی که مامور تنبیه شد البته تا حدی جبران میشود و اگر اینطور باشد که این آدم تنبیه شود و همین قدر که از خدمت منفصل شد آن شخص بکلی راضی خواهد شد

عدل ـ بنده استرداد میکنم

رئیس ـ پیشنهاد آقای احتشامزاده قرائت میشود:

بنده پیشنهاد میکنم بعد از کلمه محکوم نوشته شود که بحبس تادیبی از یک ماه تا ششماه محکوم خواهد شد

احتشام‌زاده ـ بنده تصور می‌کنم این اندازه محل اتفاق هیئت دولت و نمایندگان محترم مجلس هست که هرگاه ماموری بدون جهت معترض اشخاص واقع شد و خواست آبروی یک شخص محترمی را تضییع


کند و او را متهم کرد بارتکاب قاچاق بایستی برای این آدم یک مجازاتی قائل شد و این محل انفاق همه است منتهی آنچه بماده پیشنهادی دولت اشاره می‌کنند میگویند علاوه بر خسارات وارده مطابق قانون مجازات عمومی بایستی کسیکه بی‌جهت مردم را متهم بقاچاق می‌کند مجازات شود ـ قانون مجازات عمومی برای این قبیل موارد چیزی ندارد که برای این قبیل مأمورین مجازات تهیه کند زیرا یک عده از موادی که ممکن است بگوئیم که مطابق آنمواد مجازات خواهند شد در آن جا یک شقوقی برای افراد ذکر کرده که هیچوقت با مأمورین قاچاق تطبیق نمی‌کند چون میگوید کسانی که بوسیله اوراق چاپی بیک اشخاصی افتراء‌ بزنند یا کسانی که در مجامع عمومی بوسیله نطق بمردم افتراء بزنند یا کسانی که در مجامع عمومی بوسیله نطق بمردم افتراء‌ بزنند از یک ماه تا یکسال حبس خواهند شد و البته هیچ تردیدی نیست و بنده تصور میکنم وزیر امور خارجه هم موافق هستند که یک ماموری که بدون جهت می‌خواهد کسی را تهمت بزند باید مجازات شود. فرمودند اگر بخواهید مجازات انفصال ابد از برای این مامورین قائل شوید بواسطه ترسی که از این قسمت دارند ممکن است بوظیفه خودشان عمل نکنند و از کشف قاچاق خودداری کنند بنده تصور می‌کنم که هیچ ماموری نباشد که اگر بداند در فلان جا تریاک قاچاقی است از ترس اقدام نکند چرا؟ برای اینکه میداند آنجا قاچاق است بنابراین بنده منظورم این است که اگر برخلاف این رفتار کردند و بی‌جهت متعرض مردم شدند برای این قبیل مامورین یک مجازاتی معین شود و چون بنده می‌بینم که آقایان نظرشان این است که بجای مجازات‌های مختلفه انفصال از خدمت دولت باشد لهذا بنده هم این پیشنهاد خودم را پس میگیرم و با پیشنهاد آقای اعتبار موافقت میکنم

(نمایندگان ـ صحیح است)

رئیس ـ یک پیشنهادی از آقای دکتر طاهری رسیده است قرائت میشود:

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده ۵ بترتیب ذیل نوشته شود:

مامورینی که برخلاف واقع کسیرا متهم بارتکاب جرم قاچاق کرده و موجب مزاحمت شده بجبران خسارتی که بر اشخاص وارد آورده محکوم و بعلاوه از شش ماه تا سه سال از خدمت دولت منفصل خواهند بود.

دکتر طاهری ـ بعقیده بنده برای مامورینی که برخلاف واقع مزاحم مردم میشوند و هتک شرافت مردم را می‌کنند همینطور که نظر همة‌ آقایان هست یک مجازاتهائی لازم است ـ مجازات روی هم رفته باید متناسب با جرم باشد همانطور که جرم قاچاق مختلف است در جانش هم بایستی مختلف باشد آن کسیکه برخلاف واقع مرتکب عملی میشود باید مجازاتش متناسب باخلاقی باشد که کرده است. چونکه اشخاص فرق دارند حیثیات مردم هم بتفاوت نمیشود ماموریکه مرتکب یکخلافی شد او را باشد درجه مجازات کرد. پیشنهاد آقای اعتبار خیلی بموقع است ولیکن این قانون را بکلی از بین میبرد وقتی که بنا شد ما مجازات باین شدیدی را برای یک مامور پیشنهاد کنیم دیگر ماموری پیدا نمیشود که جرات کند برود تفتیش کنند این است برای اینکه این قانون بحال خودش باقی باشد و دولت بتواند ازش استفاده کند و هم مامورین نتوانند بدون جهت مزاحم کسی بشوند این است که یک حد متوسطی را قائل شویم (اعتبار ـ پیشنهادی هم که بنده کرده‌ام مثل مال شماست) پیشنهادی که بنده کرده‌ام این است که انفصال او به تناسب جرمی که کرده است و عملیات خلافی که کرده است به تشخیص محکمه از ششماه باشد تا سه سال برای اینکه پیشنهادی که آقای اعتبار کرده بودند انفصال ابدی بود و بنده عقیده‌ام این است که این پیشنهادی را که بنده کرده‌ام یک پیشنهاد عادلانه‌ایست که این مجازات برای مامور بر حسب تشخیص محکمه باشد و متناسب با خلافی که مرتکب شده است باشد و از شش ماه تا سه سال (احتشام زاده ـ تا ابد) منفصل باشد این است عقیده بنده


وزیر امور خارجه ـ بنده لازم دانستم یک چیزی را بعرض آقایان برسانم در پیشنهادهای مختلفی که تقدیم شده بنده می‌بینم تقریباً حالت مجلس متوجه شده است باینکه باید جلوگیری کرد از دزد و سارق و قاچاقچی و آنهائی که مزاحم مردم هستند و برای آنها هم مجازاتی قائل شد و بنده اصراری دارم که تخفیفی در مجازات آنها قائل شویم خیر مطلب اینطور نباشد بنده عرض کردم ما اصلا و اساساً‌ قضیه را در لایحه گذاشتیم برای همین که متوجه باشیم و مراقب باید بود که مامور در ماموریت خودش افراط نکند و مزاحم مردم نباشد و از طرف دیگر هم گفتیم حالا که این اساس را شما در نظر دارید بهتر این است که مجازات او بنحوی باشد که مانع عمل او نباشد بنده حالا یک چیزی حضورتان عرض میکنم ممکن است غیر از این پیشنهاد پیشنهاد دیگری هم باشد و بالاخره هر چه مجلس رای بدهد مطاع است ولی زمانی هم بر ما میگذرد که می‌بینیم نسبت بچیزهائی که خوب منطبق نمیکنیم با عملیات اداری مثل قانون انحصار که همین رعایت در آنجا نشده بود و ما امروز محتاج شده‌ایم که چند ماده دیگر برایش پیشنهاد کنیم شاید یک روزی هم برسد که به‌بینیم این ماده هم محتاج بشود که یک مواد دیگری برایش وضع کنیم البته مجلس هر چه رای میدهد مطاع است ولی منظور من این است که آن ماموریرا که شما میگمارید برای اینکه جلوگیری کند از قاچاق و جمع‌آوری کند مالیة‌ دولت را تمام را اگر بخواهید نظر انتقادی انتهائی بگیرید این پیشرفت نمیکند (جهانشاهی ـ صحیح است) که تمام را بگوئید دزد یا تمام را بگوئید صحیح و سالم این نمیشود ما باید یک حد متوسطی قائل شویم و تصور میکنیم که هم دزد هست و هم آدم نانجیب و نامرغوب هست و هم آدم سالم آن آدم سالم و نجیب آن ماده را که که گذاشتید باحتمال اینکه مبادا اتهامی بر من بزند و تا من بروم ثابت کنم که همچو چیزی نیست و من غرضی نداشتم از خدمت منفصل میشوم خانواده و زن و بچه و زندگانیم از بین میرود اصلا نزدیک نمیشود بکار این هم هست و در مقابل عرض میکنم که رعایت این را هم بفرمائید و مجازات را طوری قرار دهید که بعد از آنکه معلوم شد اتهام زده او را مجازات کنید ولی این را باید یک طوری در ماده نوشت که یک نفری بکلی از کار نیفتد

رئیس ـ رای میگیریم به پیشنهاد آقای دکتر طاهری آقایان موافقین قیام فرمایند

(عده قلیلی برخاستند)

رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهادی از آقای بیات رسیده است قرائت میشود:

بنده پیشنهاد می‌کنم که در دفعه اول سه سال انفصال از خدمت و در دفعه ثانی انفصال ابد از خدمت.

بیات ـ در این قسمت آقای وزیر امور خارجه فرمودند باید یکطوری کرد که دست مامورین باز باشد البته نظر همه آقایان این قسمت هست که دست مأمورین باز باشد و بتوانند خدمات خود را انجام بدهند ولی یک نقطه نظری که آقایان دارند این است که بدون جهت و سبب مامورین مزاحم مردم نشوند و آقای وزیر امور خارجه هم اظهار کردند که نظر دولت هم همین است که مردم بدون جهت دچار فشار مامورین واقع نشوند در آن ماده اگر دقت کنید این مجازات برای چه اشخاصی است و در چه موقعی است؟ در موقعی است که ثابت شود برخلاف واقع و مغرضانه عمل کرده است وقتی که این مسئله ثابت شد بفرمایش خود آقای وزیر امور خارجه دیگر این دلسوزی ندارد. وقتیکه یکنفر آمد و مغرضانه پاپیچ یکنفر بیچاره شد البته دیگر این مامور لایق اینکه خدمت دولت باو ارجاع شود نیست. دولت به آدم مغرض نباید اختیارات بدهد که آن اختیارات را بر علیه مردم اعمال کند بنابراین چون ثابت شد که این آدم برخلاف واقع و مغرضانه عمل کرده است البته دیگر نباید جزء مامورین دولتی باشد. عقیده آقایان این است که بکلی منفصل باشد و بنده از این نظر که دیدم آقای وزیر امور خارجه اصرار دارند


گفتم دفعه اول سه سال باشد و در دفعه ثانی انفصال دائم و گمان میکنم اگر درست دقت بفرمائید هیچ اسباب دست بستن مأمورین نخواهد شد برای اینکه مأمورین درست تا یک امارات و دلایلی پیدا نکنند نمیروند یک کاری بکنند اینها برای یک مأمورین غیر لایق نادرستی است که یکنفر پنج تومان بهش میدهد و او میآید یقة‌ یکنفر را میگیرد و اسباب زحمت فراهم میکند و البته یکنفر که مغرضانه اسباب زحمت فراهم میکند باید آقا هم تصدیق بفرمایند که قابل اینکه مستخدم باشد نیست معهذا بنده پیشنهاد کردم در دفعه اول سه سال و در دفعة‌ ثانی انفصال دائم برایش معین شود.

وزیر امور خارجه ـ آقای اعتبار تجدید پیشنهادی کرده‌اند تمنی میکنم آنهم در موقع خودش قرائت شود

رئیس ـ آقای روحی

روحی ـ عرض کنم بنده خواستم یک تذکری بدهم و آن این است که مأمورینی که دولت برای این کار معین میکند غالب آنها کاریر اداری ندارند و یک اشخاصی هستند که با ماهی هفده هیجده تومان خدمت میکنند انفصال آنها از چه چیز است انفصال ذاتی است؟ پول چه چیزش را بگیرند اصلا سرمایه ندارند شما اصلا سرچی بحث میکنید او نه کاریر اداری دارد که اگر منفصل شد بترسد نه سرمایه و با این حال بنده تصور میکنم اشکالی باقی نمی‌ماند مأمورینی که در این پایه بمانند غالباً‌ از این مجازات‌ها هم هراسی ندارند.

وزیر عدلیه ـ (آقای داور) ـ بنده تصور میکنم اگر یکقدری توجه بفرمائید توافق نظر حاصل خواهد شد و خیلی هم زودتر به نتیجه میرسیم یک پیشنهادات مختلفی شده است من جمله پیشنهادی است که آقای اعتبار کرده‌اند که در دفعه اول از ششماه انفصال تا دو سال و در دفعه بعد انفصال ابد بنده خیال میکنم این یک وجه حلی است زیرا البته وقتی که ماموری از روی غرض این کار را کرده باشد باید انفصال ابدی بشود و اگر آقایان موافقت بفرمایند با آن پیشنهاد گمان میکنم نظر همة‌ آقایان تامین شود. پیشنهاد آقای اعتبار را مجدداً قرائت بفرمائید

(وزیر امور خارجه ـ بسیار خوب صحیح است)

(اینطور خوانده شد)

ماده پنج را بطریق ذیل اصلاح و پیشنهاد میکنم .

مامورینیکه برخلاف واقع کسی را متهم بارتکاب جرم قاچاق کرده و موجب مزاحمت شده باشند علاوه بجبران خسارتی که بر اشخاص وارد آورده‌اند به انفصال موقت از ششماه الی دو سال و در صورت تکرار به انفصال ابد محکوم خواهند شد. اعتبار

رئیس ـ این پیشنهاد را دولت قبول میکند؟

وزیر امور خارجه ـ بنده درست متوجه نشدم کلمه پس از نبوت در پیشنهاد هست یا نه اگر نیست بنده این کلمه را لازم میدانم.

رئیس ـ رضا میدهید پیشنهاد ایشان ثانیاً قرائت شود.

بیات ـ بلی شاید بنده هم موافقت کنم

(بشرح گذشته خوانده شد)

وزیر امور خارجه ـ اگر (پس از اثبات) اضافه شود موافقت میکنم.

رئیس ـ آقای اعتبار

اعتبار ـ بنده گمان میکنم این نظر آقای وزیر امور خارجه تامین هست برای اینکه این اثبات را کی باید بکند آن آدمی که میرود شکایت میکند البته به یک مرجعی است یا به وزارت مالیه است یا به محاکم عدلیه و پس از اینکه ثابت شد این کار را خواهند کرد و پیش از اینکه شکایت بشود و به قضیه رسیدگی شود که این کار نمیشود.

وزیر امور خارجه ـ یک چیزهائی هست که مسلم است و معنی هم که در عبارت گذاشته شده است منظور بنده را تامین میکند ولی بنده عرض میکنم مامور بی‌سوادی که در فلان گوشه بیابان است اگر آدم صحیحی است بایستی خاطرش را تامین کرد که او بداند


پس از اینکه خیانتی نسبت باو ثابت شد (شریعت زاده ـ صحیح است ) آنوقت این کار میشود.

اعتبار ـ بنده هم موافقم.

بعضی از نمایندگان ـ عیبی ندارد

رئیس ـ آقای عراقی

عراقی ـ عرضی ندارم

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب با این پیشنهاد مخالفید؟

آقا سید یعقوب ـ خیر

رئیس ـ آقای رفیع

رفیع ـ این مسئله محقق شد که هیئت دولت و آقایان نمایندگان توافق دارند که این مرد باید مجازات شود ولی معین کردن شش ماه پس از آن دو سال و بعد از آن انفصال دائم بنده با این ترتیب مخالفم. ما برای محکمه حق میگذاریم که نگاه کند بدرجات تقصیر شاید این آدم بقدری مقصر باشد که در همان دفعه اول بکلی باید منفصل شود ولی وقتی که شما معین کردید ششماه محکمه مجبور است همین کار را بکند و مطابق این قانون رفتار کند یعنی در دفعه اول نمی‌تواند بیش از ششماه محکمه مجبور است همین کار را بکند و مطابق این قانون رفتار کند یعنی در دفعه نمیتواند بیش از ششماه منفصلش کند شاید تقصیر اهمیتش بقدری باشد که لازم باشد در دفعه اول دو سال منفصلش کنند. بنظر بنده باید تشخیص درجات تقصیر را بنظر محکمه واگذار کرد (ناصری ـ صحیح است) که هر طور مقتضی دانست و تشخیص داد درجات تقصیر را از ششماه تا انفصال ابد برای او مجازات معین کند و این ترتیب بهتر از این است که ما مجازات را معین کنیم.

بعضی از نمایندگان ـ رای بگیرید به پیشنهاد آقای اعتبار.

رئیس ـ این را حالا نمیشود رأی گرفت چون این پیشنهاد را دولت هم قبول کرده است و بمنزله ماده پنج است. حالا پیشنهادهای دیگری که بر آن طاری است قرائت میکنیم پیشنهاد آقای اورنگ:

بنده پیشنهاد میکنم که پس از ثبوت غرض ورزی مامورین نسبت باشخاص تعیین مجازات مامورین موافق قوانین جزائی بسته بنظر محکمه است. اورنگ

رئیس ـ آقای اورنگ.

اورنگ ـ عرض کنم اولی باید موضوع معین شود بعد سر موضوع تعیین شده ما صحبت بکنیم بعقیده بنده موضوع یکقدری از محور خودش خارج شده است. موضوع این است که دولت برای تریاک یک باندرلی وضع کرد و قانونی را در همین مجلس مقدس گذراندند و در عمل ملاحظه کردند که مردمی این جنس را قاچاق میکنند و بدون اینکه بنظر مامور دولت برسانند و بر آنها تمبر و باندرل بزنند این را میبرند میفروشند. دولت چون این مسئله را در عمل دید آمد برای خاطر اینکه جلوگیری کرده باشد از این معنی این قانون جدید را در تحت هفت یا شش ماده به مجلس آورد. آقایان یک جهت مطلب را در نظر گرفته‌اند و یک جهت مطلب برای همه محو شده و از نظر مبارکشان فراموش شده. قسمتی که الان در نظر آقایان خیلی شکفته و برجسته و مجسم است این جهت تعدی و مزاحمت مامورین است بمردم و جهت دیگر که مردم هم زیاد این عمل را مرتکب می‌شوند و از این راه یک کارهائی کرده‌اند و میکنند فعلا آن جهت در نظر آقایان خیلی مجسم نیست و اگر به این قسمت هم ما نظری بکنیم هر دو جهت در نظر ما مجسم میشود. اینجا فعلا نظر بیشتر روی عمل پبشتر است. پیشتر معمول این بود که اتومبیل یک مسافری که عبور می‌کرد چنانچه اتفاق افتاد در مورچه خوارت اصفهان برای آقای مستشار اعظم رئیس کابینه سابق ایالتی فارس مفتش می‌آمد سیخ درازی که سرش پیچ پیچ بود میزد توی صندوق آنوقت محتوی این صندوق اگر شکستنی بود می‌شکست اگر خراب شدنی بود خراب میشد بعد از اینکه تمام محتویات آن صندوق


خراب میشد آنوقت مامور میگفت بله تریاک قاچاق در این نیست تشریف ببرید. (کلالی ـ معذرت میخواهم) مستشار اعظم در صندوق بیشتر از چهار پنج هزار تومان چینی‌های قدیم داشته تیکه شکسته‌هایش را ما خودمان دیدیم مردی پنجهزار تومان ششهزار تومان ضرر کردمفتمش گفت آقا تشریف ببرند چیزی در صندوق شما نیست. این مال سابق بود و روی این معمول هر قدر آقایان دقت بفرمایند بجا است ولی حالا در این قانون دو ماده قبل از این یک ماده هست که حقیقتاً منصفانه و پخته این مسئله را رعایت کرده است و ظآن ماده این است که میگویند اگر ماموری نسبت به صندوق یا نسبت به بسته محمولات مسافر مظنون شد آن را لاک میکند اما با سرب که قابل انفکاک نباشد و بک جوازی مینویسد بدست آن آدم میدهد و آن آدم باید آن صندوق یا بسته لاک سربی شده را ببرند به مرکز یا در آن محلی که میخواهد مسافرت کند ( فرضاً اصفهان که در آنجا هم محلی هست که آنرا ببرند) و در آنجا باز میکند صندوق خودش را که بنهایت آرامی و استراحت مامورین آن محل مشاهده کنند محتویات صندوق یا بسته را که اگر تریاک درش نبود خدا حافظ کند و این عمل هم بسته بتقاضای مسافر است که همینقدر که آن مسافر تقاضا کرد که نمیخواهم در توی این صحرا در ینگی امام من نمیخواهم صندوق مرا باز کنی بردار لاک و سربش کن و وقتی که لاک و سرب کرد میبرد در اداره ارائه میدهد اگر تریاک نداشت میرود پی کارش. پس معنی مزاحمت باین طریقی که در نظر آقایان هست و تمام حرارتها هم روی آن عمل سابق است که آن مأمور را بکشید دستش را ببرید، منفصل ابدیش بکنید، و این حس‌ها تولید شده است ولی آقایان در این ماده نظر بفرمایند این ماده بکلی آن معنی‌ها را رفع کرده است و دیگر آن معنی نیست. اولا در تمام این پیشنهادات این دو کلمه هست که کسی را متهم بارتکاب قاچاق کرده و موجب مزاحمت او گردیده است هر آدمی که این کار را کرده است منفصل ابد شود. اتومبیل من میرسد دم دروازه مأمورین نگاه میدارند این اسباب مزاحمت من است من الان میخواهم برسم به لشکرک این شخص موجب مزاحمت من است. بنده جمعه گذشته در کرج مهمان بودم صبح رفتم برای گرفتن جواز دو ساعت طول کشید آنوقت آمدم دم دروازه. دم دروازه پرسیدند اسمت چه چیز است؟ اسم پدرت چه چیز است؟ عیال چطور؟ فلان چطور؟ بهمان چطور؟ اینهم دو ساعت طول کشید. اینها مزاحمت نبود آقا؟ خوب مأمور کشف قاچاق که خیلی بیشتر میپرسید پس آن نالوطی خیلی مزاحمت فراهم کرده است پس این شخص باید منفصل از این دنیا و آن دنیا بشود!!‌ برای اینکه نمیشود مجازات معین کرد. هیچ کاری نمیشود با او کرد. آن ماده تامین کرده است خاطر آقایان را زیرا مامور در صحرا، در راه،‌ هیچ مزاحمتی نمیتواند تولید کند بموجب آن ماده به بسته یا صندوق میزند و وقتی که رفت بشهر رسید باز میکنند دیگر مزاحمت یعنی چه؟ مامور علم غیب دارد که در هر صندوق بگوید تریاک است حتماً باید باشد؟ نه ممکن است باز بکنند و تریاک هم در او نباشد آنوقت من باید بگویم تو باعث مزاحمت شدة‌ و از این حرف شرف من ریخت؟ من گفتم در این صندوق تریاک هم در او نباشد آنوقت من باید بگویم تو باعث مزاحمت شدة و از این حرف شرف من ریخت؟ من گفتم در این صندوق تریاک نیست و تو گفتی باز کن و نبود یعنی تو دروغ میگوئی و نسبت دروغ به من دادة‌ در صورتیکه در قرآن مجید خدا لعنت کرده دروغ گورا پس تو بیا منفصل ابد شو. این نمیشود آقا شما یک نظری به ماده سوم بیندازید مقصود و منظور همه آقایان در آن ماده تامین است در اینجا هم بگذارید بنظر محکمه البته در مملکت برای تمام جزئیات و تمام کلیات موادی معین شده و همین مجلس شورای ملی آن مواد را گذرانده. مامور را میبرند اگر اتهام زننده است، اگر هتک شرف کننده است، برای هر کدام ماده مخصوصی هست جزای معین دارد قاضی دارد، اثبات دارد، اینطور که نمیشود ما دو تا لفظ بگذاریم زیرش هم جزا


بگذاریم که اگر کسی را متهم کرد به ارتکاب قاچاق جزایش انفصال ابد است این نمی‌شود بنده عقیده‌ام این است حضرت آقای اعتبار هم از پیشنهاد خودشان صرفنظر بفرمایند چون بنده اعتقادم این است که تجربه عمیق و عملی در این کار نشده بهتر این است بگذارند مأمورین دستشان باز باشد و کار خودشان را انجام دهند و ماده سوم هم منظور آقایان را تامین کرده است.

رئیس ـ آقای عراقی

یکنفر از نمایندگان ـ نیستند.

رئیس ـ آقای ناصری

ناصری ـ عرضی ندارم

رئیس ـ رای میگیریم به قابل توجه بودن…

دشتی ـ یکمرتبه دیگر خوانده شود.

(بشرح سابق خوانده شد)

رئیس ـ آقای افسر.

افسر ـ با توضیحاتی که مفصلا آقای احتشام زاده بیان کردند راجع به مزاحمت مامورین نسبت به اشخاص تعیین مجازات مامورین موافق قوانین جزائی بسته بنظر محکمه است اولا در قانون جزا یک مجازاتی ننوشته است که کافی باشد برای حل این مطلب که ایشان موکول کرده‌اند به قانون جزا. دوم اینکه آن فرضهائی که آقای اورنگ فرمودند راجع به آن مامورینی است که در توی راه می‌بینند و مظنون است ولی نظر آقایان باشخاصی است که در ولایات تریاکه در جیب مردم و در دکان مردم می‌اندازند و اگر به وسیله‌های تحدید نگاه کنید شاید‌ این مسئله را صد مرتبه به بینید که بی‌جهت اسباب زحمت مردم را فراهم نموده‌اند این ربطی به سرب زدن ندارد آن قسمت راجع بتوی راه است که برای توی راه گذارده‌اند ما هم با این اصلاح موافق هستیم در صورتی که در قانون جزا پیدا کنید که کدام ماده است و به آن اشاره بشود و الا این کافی برای حل مطلب نیست و نتیجة عملی هم ندارد. بنده هم عرض نمیکنم کاری بکنند که مامورین از وظیفه‌شان باز بمانند ولی باید فکری هم کرد که از دو طرف قضیه نظائرش کمتر اتفاق بیفتد یعنی هم قاچاق کمتر بشود و هم این نوع شکایات کمتر برسد و مردم در زحمت نباشند. اینکه میفرمائید بعد از ثبوت بنده تعجب میکنم همینقدر که معلوم شد دروغ است دیگر چی را ثابت کند.

رئیس‌ـ رای گرفته میشود به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای اورنگ. آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام فرمایند.

(چند نفری برخاستند)

رئیس‌ـ قابل توجه نشد، پیشنهاد آقای رفیع:

مأمورینی که بر خلاف واقع کسی را متهم به ارتکاب جرم قاچاق کرده و موجب مزاحمت شده باشند به جبران خسارتی که بر اشخاص وارد آورده پس از ثبوت از شش ماه انفضال تا انفصال ابد به تشخیص محکمه و درجات تقصیر محکوم خواهد شد. رفیع.

رئیس‌- بفرمائید.

رفیع‌- عرض کنم بطوریکه در حضور آقایان گفته شد بالاخره باید آن کسانیکه اسباب اذیت مردم میشوند و بر خلاف قوانین و اوامر رؤسای خودشان رفتار میکنند و مزاحم مردم میشوند مجازات شوند و بالاخره باید جلوگیری شود و قدر جامعش این است که باید یک فکری هم کرد که مالیات دولت لکس نکند. دولت پیش بینی کرده است که کسی که قاچاق کشف میکند قیمت تریاک کشف شده را بعلاوه صدسی به او میدهد ولی البته بی‌جهت هم نباید مزاحم مردم بشود. اینجا پس از آنکه گفته شد که وقتی یکنفر اسباب زحمت کسی را فراهم کرد به محکمه مراجعه میشود و ثابت میشود.

آقای افسر میفرمایند لازم نیست بنده هم با آقا موافقت میکنم که این قسمت را بردارند همینقدر که آن شخص


نتواند ثابت کند که تریاک در خانه آن شخص است یا در دکان آنشخص است آن خودش ثابت است آنوقت محکمه خودش باید تشخیص بدهد. اگر ما بنویسیم در مرتبه اول ششماه و در دفعه ثانی یک سال بالاخره این ترتیب محکمه را مجبور میکند که از روی قانون رفتار کند در صورتیکه شاید در همان دفعه اول مجازات او انفصال ابد باشد. پس اینجا ما برای محکمه حق قرار میدهیم انفصال از ششماه تا ابد بقدری که خودش مجازات را اهمیت میدهد به همان مقدار برای او مجازات معین کند و اینقدر جامع است بین افکار آقایان (بعضی نمایندگان ـ صحیح است)

رئیس ـ آقای کازرونی

کازرونی ـ عرض کنم منبع عوائد دولت مردم‌اند و بواسطه مردم است که دولت میتواند بوسائل مختلفه عوائدی داشته باشد و اگر چنانچه به جهات عدیده مردم در فشار و مضیقه واقع شدند عوائد دولت قهراً از بین خواهد رفت. تعدیاتی که از طرف مامورین نسبت بمردم میشود بقدری زیاد است که انسان وقتی بخواهد تذکر بدهد نمیداند از کجایش شروع کند و چطور بگوید.

بنده کاملا موافقم با پیشنهاد آقا ولی در اینقانونیکه الان میگذرد کاشف تریاک قاچاق منحصراً مامورین دولت نیستند بلکه علاوه بر آنها مردم دیگر هم راه معاش خودشان را منحصر خواهند کرد به اینکه از صبح تا شام دقت کنند که یک تریاک قاچاقی کشف کنند یا یک مردمی را متهم کنند باینکه تریاک قاچاق کرده و از این راه معاش کنند. ما در اینجا باید جلوگیری کنیم هم از مامورین دولت که مغرضانه متعرض مردم میشوند و هم از اشخاصیکه از این به بعد بجای ولگردی میخواهند از این راه معاش کنند. بنده خواستم استدعا کنم اگر ممکن است اینجا نوشته شود کلیه کسانیکه کاشف تریاک هستند و برخلاف واقع و از روی غرض مزاحم میشوند مجازات شوند و در اینجا گویا نوشته نشده است خوب است نوشته شود کلیه کاشفین قاچاق نه تنها مامورین دولت.

رئیس ـ آقایانیکه پیشنهاد آقای رفیع را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.

(اکثر نمایندگان برخاستند)

رئیس ـ قابل توجه شد. (عراقی ـ قابل توجه نیست اصل ماده قانون است) پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب:

پیشنهاد میکنم ماده پنجم به کمیسیون عدلیه مراجعه شود تا با حضور وزیر عدلیه تنظیم و به مجلس تقدیم شود

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ آقای وزیر عدلیه را متوجه میکنم اگر چه آقای وزیر مالیه این لایحه را آورده‌اند ولی این ماده در حقیقت بر می‌گردد به مسئله قضاوت و رئیس قوه قضائیه شما هستید. توجه بفرمائید این مسئله را بنده که همیشه طرفدار اقلیت بوده‌ام حالا ناچارم طرفدار دولت بشوم زیرا می‌بینم جور غریبی واقع شده است. ما که اینقدر جدیت میکنیم که عواید دولت از بین نرود حالا که دولت لایحه آورده برای جلوگیری کردن از تفریط عوائد دولت بقدری پیشنهاد بر آن وارد میکنیم که اصل لایحه و منظور از بین میرود این است که حقیقت از پریروز تا حالا نمیدانم چه واقع شده است. حالا گذشت. وارد شویم در اصل موضوع آقای وزیر عدلیه برای تقویت کردن قوه قضائیه در نظر داشتند دیوان جزای عمال دولتی تشکیل بدهند و یک لایحه قانونی تقدیم مجلس کردند و آن لایحه قانونی تحت اجازه مجلس به کمیسیون عدلیه آمد و این قدم بهترین قدمی بود که در دوره هفتم برای اصلاح ادارات و قضاوت مستخدمین دولت برداشته شد. آن قانون هم چنانچه بنظر آقایان رسیده است و الان شاید قریب ده ماه یا یکسال باشد که دیوان جزای عمال دولتی تشکیل شده است و خیلی اصلاحات عظیمی ما از آن دیده‌ایم چنانچه خود دولت اطلاع دارد و همه میدانند که دیوان جزای عمال دولتی قدمهای خوبی برای سعادت برداشته


و جلوگیری هم شده است از بعضی خلافکاریهای عمال دولت و خیلی ها را هم تحت محاکمه و استنطاق آورده‌اند و حقیقتاً روح عدالت سریان و جریان شده است. در آن لایحه آقای افسر بودند ما دوازده نفر بودیم حالا نمیدانم چطور شد آن عقیده‌ها برگشت نظیر همچو ماده آقای وزیر عدلیه در آنجا آورده بودند که جرم مامور دولتی که میاید و برخلاف واقع راپورت بدهد چطور و چطور میشود. ما در اینجا. چون روحمان در کمیسیون لوایح خیلی زیر و رو میشود در آنجا هم به آقای وزیر عدلیه گفتیم که دو نظر است. نظر اولی ما این است که در واقع این یک مقام پیدا میکند. دیوان جزای دولتی که دارای روح و حرارتی بود که با آن روح و حرارت میاورد مستخدمین دولت و آن کسانی که از وظیفه خودشان تخطی کرده‌اند میاورند و تحت محاکمه قرار میدهند و آنجا بمجرد اینکه ما یک روحی بهش میدهیم میگوئیم آقا ملتفت باشی، ملاحظه کن. یک کسی برای بنده صحبت کرد که در دوره سابق یکی از سلاطین سابق یک کسی را در عدلیه آورد و گفت میروی چنان سابق یک کسی را در عدلیه آورد و گفت میروی چنان بعدالت کار میکنی ولی با ملاحظه!‌ بمجرد اینکه این را گفت آن آدم برگشت. برای اینکه از اول هنوز نرفته میگوید با ملاحظه بنده آنروز عرض کردم حالا هم عرض میکنم بواسطه نقصانی که در عواید دولت نسبت به تریاک واقع شده و نسبت بروح کثیفی که در قاچاقیت مردم پیدا شده است دولت در خیال افتاده است که این روح کثیفی که عبارت از قاچاق و دزدی باشد از بین ببرد و این روح از بین نمیرود مگگر اینکه مجازات برای قاچاق قرار بدهند. شما در عین اینکه این معنی در نظرتان است در عین این حرارت زیر آبش را کشیدید و این روح بکلی تمام شد. حالا این را اینجا گفتم بعد آقای وزیر عدلیه هم تصدیق کردند که اگر مستخدمین دولت بنا شد برخلاف واقع بیایند کسی را متهم کنند مطابق ماده دیگر ما میائیم او را تعاقب میکنیم و بمحاکمه می‌کشیم مطابق ماده دیگر.

بنده عقیده‌ام در این قانون همین است که این ماده پنج را در اینجا بگذاریم وزیر عدلیه هست، وزیر مالیه هست میدانید در کمیسیون و در آنجا یک ماده تنظیم می‌کنند. اگر نظرتان این است که در خود این قانون باشد که هست. ولی این برخلاف عقیده بنده است بنده عقیده‌ام این است که در این قانون نباشد و ماده علیحده نوشته شود نهایت بواسطه توجهی که اکثریت مجلس دارد بایستی فردا کمیسیون تشکیل شود و این ماده را در آنجا تنظیم و تصویب کنیم و میآوریم به مجلس زیرا وقتی که در کمیسیون واقعشد هم نظر اکثریت مجلس در آنجا منظور میشود و هم میتوانیم مراتب تقصیر را مطابق خودش از خلاف و جنحه و جنایت قائل شویم و مطابق هر مرتبه از مراتب خلاف و جرمی که کرده مجازات برایش معین کنیم حالا یک لایحه و یک ماده نمی‌کنیم ممکن است دو ماده،‌سه ماده منحصر بهمین باشد که مطلقا مستخدمین دولت برخلاف واقع کاری نکنند چه راجع بقاچاق باشد چه راجع بغیر قاچاق مجازاتش را مرتب کنیم و بیاوریم اینجا در اینصورت نه روح این قانون را گرفته‌ایم و نه اینکه لایحه و قانون را طوری نوشته‌ایم که محکمه در مقام قضاوت دست و پایش بسته باشد مثل اینکه بخواهد در زنجیر حرکت کند. چه کار کند چه چیز را باو اختیار بدهیم؟! شش ماهش در چه وقت باشد. باید ما معین کنیم که چه جرمی مجازاتش دو سال انفصال است و چه جرمی مجازاتش انفصال ابد است این را ما بر سبیل کلیت میائیم و بیان می‌کنیم. پس بهتر این است که در همان جا قرار بدهیم که نه روح این قانون را گرفته باشیم و منظور شما هم تامین شده است حالا اگر این ماده برگردد بکمیسیون و مطالعه شود بهتر است هیئت دولت هم در این مسئله کاملا نگاه میکنند عقیده بنده این است. حالا نمیدانم آقای وزیر عدلیه با این عرایض بنده چه نظری اتخاذ خواهند کرد

وزیر عدلیه ـ بنده تصور میکنم یک قدری بیش از آنچه که این ماده ارزش داشت درش صحبت شده است


مادة‌ را که دولت پیشنهاد کرده است اگر آقایان یک قدری بیشتر در آن دقت میکردند و در اطراف آن فکر مینمودند تصدیق میفرمودند که شاید بهترین فرمولی بود که معین شده بود چرا؟ برای اینکه نوشته شده این شخص که آمد و برخلاف واقع راپورت داد مطابق قوانین جزائی مجازات میشود اساساً این شخص که راپورت میدهد مقصود این است: بصرف اینکه راپورتش برخلاف واقع شد. یعنی گفت این آدم قاچاق کرده ولی معلوم نشد که قاچاق کرده باشد این شخص را نمیشود مورد مجازات قرار داد. و محکوم کرد نه اداری نه جزائی این صریح است. بنده صاف عرض میکن تا بعد اشتباه نشود مامورین کشف جرایم که من جمله یکی از آنها تریاک قاچاق است اگر بنا شود اول جرم را ثابت کنند و بعد تعقیب کنند هیچ کاری از پیش نمیرود چه تفاوت است بین قاچاق و جرم قتل؟ چه تفاوت است بین قاچاق و دزدی چه تفاوت اتس بین قاچاق و سایر جرمها مگر میشود باشخاصی که مامورین کشف هستند از قبیل مامورین انتظامی پلیس و امنیه و و (و در این موقع مامورین کشف قاچاق) گفت آن دقیقه و ساعتی که از برای شما ثابت شد مثل دو و دو چهار آنوقت راپرت بدهید و تعقیب کنید؟ هیچ همچو چیزی نمیشود گفت و چنین کاری نمیشود کرد و هیچکس همچو عقیدة‌ ندارد. پس این شق را بگذارید چون بنده یواش یواش می‌بینم صحبت دارد بجائی میرسد که هیچ ماموری نه در جرم قاچاق بلکه در هیچ جرمی نمیتواند وارد شود زیرا ممکن است خود مامور که تعقیب کرد بعد معلوم شود که آن سوء ظن اولش بی‌اساس بوده‌است. پس این را کنار بگذارید مقصود آن وقتی است که یک ماموری دانسته و فهمید.

با اطلاع باینکه این کار را این شخص نکرده چنین کاری بکند آنوقت آقا شما بخیالتان میرسد کار بزرگی کرده‌اید که دو سال انفصال یا حبس معین کرده‌اید! یک همچو ماموری یک کسی است که مجازات‌های جزائی دارد. و اگر قوانین جزائی را برای اینکار کافی نمیدانید آنوقت باید قانون را اصلاح کرد. و بنده حاضرم در کمیسیون عدلیه در این قانون مطالعه میکنم اگر نقص دارد همانجا قانون را اصلاح کنیم. اما عقیده بنده در ماده. بنده اول موافقت کردم با نظری که آقایان پیشنهاد کردند ولی بعد دیدم طرز صحبت دارد یک زحمتی برای آتیه تولید میکند. یا باید بفرمائید (باز هم تکرار میکنم) که مامور کشف قاچاق وقتی که مطمئن شد کسی قاچاق کرده آنوقت حق دارد تفتیش کند رسیدگی کند و راپورت بدهد. این مسئله ممکن نیست بجهت اینکه اول باید رسیدگی کند و بعد بتواند راپورت بدهد پس برمیگردیم باینکه قضیه برخلاف واقع بهمان طوری که بنده عرض کردم شد یعنی ماموری از روی غرض بیاید و یک چنین قاچاقی را در مال کسی و بسته کسی بخواهد یک کاری کند آقا این نسبت جرم است. صورت مجلس دارد. جعل سند کرده است در بعضی موارد شما این را انفصال مینویسید آنوقت این جا برمیدارید کشمکش میکنید که سه ماه باشد یا شش ماه باشد. اول شما محرز کنید چه خلاف واقع شده است یعنی دانسته و فهمیده باینکه فلان شخص بی تقصیر است این مامور آمده و جرمی را میخواهد باو نسبت دهد اگر اینطور باشد که انفصال چیزی نیست (در قوانین آنوقت باید تمام اشخاصی را که اول تهدید میکنند و بعد معلوم میشود که بی‌گناه بوده‌اند برآنها اقامه دعوی نمود مثلا بر مدعی العمومی‌ها بر مستنطقین بر پلیس بر همه اینها اقامه دعوی نمود و این غیر ممکن است. و با این شکل زندگی نمیشود کرد بنابراین اگر آقایان موافقت بفرمایند بنده تصور میکنم ماده دولت را بهمان ترتیبی که هست چون اگر در قسمت خلافی که واقع شده در واقع اشتباه و بدون قصد و عمد بوده است در این صورت قابل تعقیب نیست و بر او مجازاتی نمی‌توانند بدهند انفصال هم زیاد است. بجهت اینکه نمیشود بیک مأموری گفت قبل از اینکه مطمئن باشی که فلان آدم قاچاق است یا نه اقدام نکنی اگر مقصود این است که عالماً


عامداً نسبتی بشخص محترم داده و او را مجرم تشخیص داده است. این آدم مجازات بیشتر از این لازم دارد نه اینکه انفصال زیاد باشد. علاوه مثل این است که یک مامور انتظامات از مامورین ضباط عدلیه بیاید و برای بنده در صورتی که مرتکب جرمی نشده‌ام وسائلی فراهم کند که من را سارق قلمداد کند یا کلاه بردار جلوه دهد یا قاتل. این یک چیز کوچکی نیست و مجازات بیشتری لازم دارد. پس بنده خیال میکنم آقایان موافقت بفرمایند با فرمول دولت. منتهی در قوانینی که هست اگر هر کدام از آقایان نظری دارند ممکن است تشریف بیاورند بکمیسیون عدلیه و اگر مجازات‌هائی که هست کافی ندیدند بنده حاضرم دو آتشه ترش بکنم و اگر کافی دیدند و دیدند خیلی بیشتر از آنچه که در اینجا نوشته شده در آنجا هست آنوقت دیگر این مذاکرات برای چه بنده تصور میکنم اگر این کار را بفرمایند و مسئله باین شکل حل شود و در نتیجه با همان ماده پیشنهادی دولت موافقت بفرمایند بهتر است.

رئیس ـ عرض کنم که اولا به پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب نمیشود رأی گرفت. ارجاع به کمیسیون از طرف مخبر ممکن است. (آقای وزیر عدلیه التفات بفرمایند) ماده اولی را که دولت پیشنهاد کرده بود بقوت خودش باقی بود تا اینکه آقای اعتبار پیشنهادی کردند و آقای وزیر امور خارجه بعنوان ماده دولت قبول کردند در اینصورت آن ماده محو میشود و این ماده که ایشان اجابت و قبول کردند قائم مقام آن ماده میشود و اینهم که او را موخر گذاشتند برای رأی گرفتن است برای این است که پیشنهاداتی بر او وارد است و بر بنده مجهول است که ماده پیشنهادی دولت را چه باید کرد؟

وزیر عدلیه ـ بنده مقصودم این نیست که همان چیزی که نوشته شده باشد ممکن است همان مواد و همان مقصود را یکی از آقایان پیشنهاد کنند و آقایان دیگر هم موافقت بفرمایند آقای اعتبار و سایر آقایان موافقت کنند باز هم این نکته را عرض میکنم در اینجا مسئله خوب روشن نشده است که مقصود چی است اگر مقصود این است که این مفتش قبل از تفتیش مطمئن باشد اینکه نمیشود پس مقصود این است که یک ماموری بیاید و باعلم باینکه این شخص مقصر نیست وسائل تقصیر را برای او فراهم کند آنوقت قانون جزا شامل حال او میشود بهر حال طوری باشد که مقصود معین باشد.

رئیس ـ پیشنهادی از آقای ناصری رسیده قرائت می‌شود:

بنده پیشنهاد میکنم ماده بطریق ذیل اصلاح شود:

مامورینی که از راه غرض اشخاص را متهم بجرم قاچاق نمایند پس از اثبات محکوم بانفصال از خدمت دولت خواهند شد از سه سال تا انفصال ابد به تناسب اهمیت خلافی که مرتکب شده‌اند. (ناصری)

رئیس ـ آقای ناصری

ناصری ـ پیشنهاد بنده توضیحش روشن است.

رئیس ـ آقای عراقی

عراقی ـ آقای وزیر عدلیه طوری بیانات فرمودند که تقریباً همه این پیشنهادات زیادی بود و باز باید برگردیم بآن ماده که دولت نوشته یا بطور پیشنهاد پیشنهاد کنیم یا اینکه آن پیشنهادات را پس بگیریم و آدله هم که برای این کار ذکر کردند یکی این بود که مأمور اگر بداند که ممکن است خلاف واقع گفته باشد این دیگر نمیرود سراغ کار تا وقتی که اسنادی برای این کار تهیه شود و شهودی جلو آن مأمور اقامه شوند تا بگویند مقصر نبوده نه آقا اینطور نیست. حضرتعالی توی خیال اداری سیر میکنید ما ولایات را می‌بینیم و سیر میکنیم. ما می‌خواهیم آن مأمورین مترسک داشته باشند یعنی بدون جهت و از روی غرض شخصی متعرض کسی نشوند. ما خودمان با این ماده همراه بودیم که دولت باید جلو


قاچاق را بگیرد (صحیح است) و قاچاق هم این طور نباشد تا عوائد دولت زیاد شود (صحیح است) ما خودمان از کم شدن عایدات دولت بواسطه قاچاق همیشه شکایت داشتیم و بدولت تذکر میدادیم ولی این ماده را که دولت تصویب کرده هیچ عنوانی از عناوین را برای اینکه مسئله را احاله داده بقانون مجازات عمومی و در آنجا هم هیچ ماده که بتوانیم تطبیق با این جا بکنیم نداریم یا باید بگوئیم این مأمور جزء آن اشخاصی است که کاغذسازی کرده یا جزء آنهائی است که تهمت و افتراء‌ زده در آنجا همچو موردی ندارد که با این موضوع تطبیق شود. در اینصورت این آدم چطور مجازات میشود. دولت وقتی قانون میآورد باید دو جنبه داشته باشد:‌ و عدو وعید همانطور که شما وعدش را آورده‌اید که صدی سی باو بدهید وعیدش را هم بیاورید که اگر تخلف کرد چطور بشود شما یک قانون گنگی در اینجا گذاشته‌اید. ماشاءالله با آن لسان خیلی شیرین هم که دارید ما را هم محکوم میکنید که هر چه صورت ظاهر حرفهای خودمان را نگاه میکنیم می‌بینیم خیلی بد حرفی زده‌ایم و می‌خواستیم این ماده را از بین ببریم خیر. آقا اینطور نیست. ما می‌خواهیم جلو قاچاق گرفته شود و در عین حال هم اصرار داریم بکسی خلاف احترام و خلاف شرف و غرض ورزی نشود (صحیح است) وقتی که دولت همراه است تا این اندازه آنوقت چرا این پیشنهادی که آقای رفیع کرده‌اند و خیلی خوب پیشنهادی هم هست رد کنیم. چرا ما این پیشنهاد را قبول نکنیم و برگردیم دومرتبه سراغ اولی. بنده از آقای وزیر عدلیه و از هیئت دولت خواهش میکنم قدری هم ملاحظة مردم و ماو خودشان را در عمل بکنند و به‌بینند که چه میشود. شما الان در نظمیه خودتان اشخاصی هستند که همه‌شان مظنون هستند و بهشان سوء ظن پیدا کرده‌اید ولی هیچکدام این‌ها از مأمورین پانزده تومانی و بیست تومان نیستند شما از این قاچاق چیان اشخاصی که بروند در بیابان و می‌گردند آن اشخاصی هستند که ماهی پانزده تومان میگیرند اینها اینقدرها غصه حیثیت مردم را نمیخورند فرض بفرمائید چه میشود. انفصال ابد هم بشود طوری نشده است سابقاً دولت روزی پنجهزار باو میداد حالا کار دیگر میکند و هشت قران مزد میبرد پس غصه این آدم را خیلی نخورید و برای خودمان و مردم هم خوبست کار کنیم.

وزیر عدلیه ـ متاسفانه بنده خیلی ملایم و نرم حرف میزنم در این جا هم همینطور است. بنابراین رویه اساسی بنده این است که غالباً کمتر در مقدمات صحبت میکنم و بالاخره میخواهیم وارد نتیجه شویم. بالاخره باید نتیجه گرفت آن نتیجة‌ هم که همه با آن موافقت دارند خوبست آقا بفرمایند. بنده البته فرق می‌گذارم مسلم است اگر شخصی که مشمول عمل جزائی شد معنیش این میشود که باو میگویند از نقطه نظر اینکه مجازاتش معین شود، انفصالش معین شود خوب با این حال ممکن است پیشنهاد آقای رفیع را قرائت بفرمایند در صورتیکه بشود موافقت میکنیم.

چند نفر از نمایندگان ـ مجلس رأی داده است

وزیر عدلیه ـ پیشنهادات البته خیلی داده شده ولی باید دید بالاخره کدام پیشنهاد را باید قبول کرد.

رئیس ـ پیشنهاد را چه کنیم؟

وزیر عدلیه ـ رأی بگیرید.

رئیس ـ پیشنهاد کی را آقا؟

وزیر عدلیه ـ پیشنهاد آقای رفیع را.

رئیس ـ آنرا رای گرفتیم و قابل توجه شد. باز می‌خواهید بخوانند.

وزیر عدلیه ـ بله بله. مانع قانونی ندارد.

رئیس ـ پیشنهاد آقای رفیع قرائت میشود:

مأمورینی که برخلاف واقع کسی را متهم بارتکاب جرم قاچاق کرده و موجب مزاحمت شده باشند بجبران


خسارتی که بر اشخاص وارد آورده پس از ثبوت از شش ماه انفصال تا انفصال ابد به تشخیص محکمه و درجات تقصیر محکوم خواهد شد. رفیع

رفیع ـ پس از ثبوت را حذف کنید (کازرونی باشد) رفیع باشد آقا.

رئیس ـ رای میگیریم بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای ناصری. آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(کسی قیام نکرد)

رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای زوار:

بنده پیشنهاد میکنم علاوه از انفصال ابدی از خدمت دولت شش ماه حبس شود با اعمال شاقه (زوار)

(همهمه نمایندگان)

رئیس ـ آقای زوار

زوارـ اولا علاج همچو مأمور وظیفه ناشناسی که می‌خواهد جان و مال و شرف و ناموس یک نفری را روی غرض شخصی از بین ببرد به عقیده وجدانی بنده مجازاتش اعدام است (صحبت بین نمایندگان صدای زنگ رئیس …)

نه تنها شش ماه حبس یا انفصال ابد. عرض میکنم آقای روحی اولا بموجب آن اصلی که ما این جا قسم خوردیم برای حفظ قانون مقدس اساسی. یکی از برجسته‌ترین مواد قانون اساسی حفظ جان و مال و ناموس و اعراض…

(بعضی از نمایندگان ـ اعراض) خوب. اعراض. بنده اشتباه کردم. بنابراین بنده معتقدم یک کسی شرف کسی را برد محکمه چطور میتواند تشخیص بدهد. این چیز آسانی است خوب میگوید اتوموبیل را نگاهدار قاچاق این تو است.

وقتی که معلوم میشود در آن قاچاق نیست در این موقع یک ساعت همه چیز آن شخص که در اتومبیل بوده است از بین رفته. این دیگر ثبوت لازم ندارد. و این ثابت شده و مجازات آن کسی که این کار را کرده او را باید معین کرد اگر ثابت شد که یکنفر مأمور دولت بعنوان حمله به حیثیات مادی و معنوی آن کسی که باو میگوید قاچاق داری و حال آنکه نداشته این انفصال از خدمت چیزی نیست و باید حبس شود با اعمال شاقه برای اینکه اصلا ملاحظه بفرمائید ما یک مثل عوامانة‌داریم که میگویند یک سوزن بخودت بزن یک جوال دوز بمردم. یعنی یک سوزن بخودت بزن به بین می‌توانی این سوزن را تحمل کنی آنوقت جوالدوز بدیگران بزن. اگر یک مأموری حمله کرد به اتومبیل بنده بعنوان قاچاق ملاحظه کنید چه بر من خواهد گذاشت بایستی در مورد دیگران هم این ملاحظه را کرد. ما در اینجا حاضر شده‌ایم و قسم خورده‌ایم برای حفظ آنهائی که ما را اینجا انتخاب کرده‌اند. پس برای یک کسی که میخواهد حیثیات یک شخصی را مورد تهدید قرار بدهد برای او انفصال در خدمت اهمیتی ندارد. زیرا میرود حمالی میکند،‌ کار دیگر میکند این شش ماه حبس با اعمال شاقه مجازات لازم دارد تا دیگر کسی مجالی پیدا نکند که به حیثیات یک نفر حمله کند از این نقطه نظر بنده این پیشنهاد را کردم

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ عرض میشود بنده صبح تا حالا باظهارات موافق و مخالف گوش دادم و می‌بینم بعضی نظرها نظرهای صحیحی است و پیشنهاداتی میکنند از نقطه نظر موارد شاذة‌ که شاید اتفاق افتاده ولی اگر ما بخواهیم مسئلة‌ مالیات تریاک وصول شود و انحصار عملی شود این پیشنهادات تقریباً نتیجة‌ عکس دارد. این پیشنهادات باعث این است که اصل این قانون لغو شود. بنده خیلی خوب دقت و مطالعه کردم. برای اینکه ما مینویسیم که اگر مأمور دولت مزاحمت کرد با یک کسی و تهمتی زد تعقیبش کنیم. باید رفت روی عمل در عمل اینطور است که صدهشتاد مورد سوء ظن میشود و نتیجه منفی است. صد بیستش شاید به نتیجه برسد. صد هشتاد


(افسر ـ صد نود) بلکه می‌خواهم عرض کنم صدنود منفی است آنوقت صرف مزاحمت هم مطابق این قانون کافی است همینقدر آمد منزل من و خانة‌ مرا تفتیش کرد بعد بنده بگویم تو عامد بودی و سوء نیت داشتی و بالاخره خورده خورده تمام مامورین باید بروند بعدلیه برای محاکمه و اصلا مجالی برای کشف نمیشود و نمیماند. و اگر ما بخواهیم اصل قانون را از بین ببریم آن یک فکر دیگری است و الا با این پیشنهادات بعقیدة‌ بنده این قانون در عمل کان لم یکن میماند (بعضی از نمایندگان صحیح است) و مخصوصا یکی از آقایان گویا آقای کازرونی بودند میفرمودند کاشفین را هم همین کار را بکنیم. بالاخره کاشف را هم این بلا را بسرش بیاوریم بالاخره کی کشف میکند؟ حالا بنده عرض میکنم مقصودی هم ندارم چند مرتبه است راجع بموضوع قاچاق در مجلس صحبت میشود بنده می‌بینم حس ارفاق تحریک میشود. یعنی چه؟ چرا بنده حس اشفاق به قاچاقچی دارم؟ نمیدانم… (همهمه بین نمایندگان ـ صدای زنگ طولانی رئیس) بنده خودم را میگویم… (همهمه نمایندگان صدای زنگ… چند نفر از نمایندگان اینطور نیست چه ارفاقی صدای زنگ…)

یاسائی ـ بنده در قسمت حدود خودمان هر که قاچاقچی است می‌شناسم مفتش مالیه هم با آنها همدست است بنده میدانم و تعقیب هم نمیشوند. این قانون هم عملی نیست بالاخره خود بخود لغو خواهد شد یعنی خودش خودش را خواهد خورد (باحرارت) این عقیده قطعی بنده است. بنده عقیده‌ام این است که ما باید مالیات تریاک را متوجه زراعت کنیم مالیات جریبانه ببندیم مالیات کم ببندیم کمی که سهل الوصول باشد نه زیاد باشد که نشود وصول کرد و عقیدة‌ بنده این است که وقتی ما عنوان قاچاق را میآوریم بایستی همه گونه مجازات قائل شویم دربارة‌ قاچاقچی یعنی همیشه قانون مجازات متوجه است محترمی را تهمت بزنند این قانون بجائی نمیرسد بجهت اینکه محاکم ما نشسته‌اند هر کس بهر کس یک تهمتی زد فوری حکم مجازات بدهند ولی این اسم خوب نیست که یک وجهة‌ نشان بدهد که اینطور سوء‌ تفسیر بشود و بنده عقیده‌ام این است که ما با نظر دولت که آقای وزیر عدلیه تشریح کردند موافقت کنیم این قانون بگذرد ولی اساساً برای قانون انحصار بنشینیم یک فکری بکنیم آقای وزیر مالیة‌ جدید هم تقاضا میکنیم بیشتر توجه و مطالعه در این قسمت بکنند، این قانون قانونی نیست که قابل ادامه باشد و بالاخره دولت هر وقت باشد ناچار میشود از الغائش زیرا وقتی شما قیمتش را باندازة طلا رساندید ممکن نیست این قانونی است برای سوق مردم بفساد اخلاق یعنی وادار کردن مردم بقاچاقچی گری (طهرانی صحیح است) چون هیچ کاری فعلا بهتر از این نیست. یک اشخاصی که شاید فکر این کار را نمیکردند بطمع افتادند در هر صورت بنده خواهش میکنم از رفقا که با نظر دولت موافقت بفرمایند که این لایحه بگذرد بعد اساساً راجع به قانون انحصار یک فکری بکنیم یک مطالعه بکنیم در فراکسیون مذاکره کنیم آقای وزیر مالیه و سایر آقایان وزراء‌ مطالعات بکنند هم مردم را راحت کنیم و هم عایدات دولت از بین نرود.

رئیس ـ بفرمائید

وزیر امور خارجه ـ بنده تصور نمیکردم که در یک ماده از این لایحه آنقدر مذاکره و مباحثه بشود از آن طرف هم حس میکنم که یک مسائلی که جنبه قضائی و جزائی دارد البته چیزهای دقیقی است و خیلی هم اسباب تشکر است که مجلس این اندازه توجه دارد بمسائلی که جنبة‌ قضائی و جزائی دارد و مطالعه میکند از طرف دیگر هم معلوم است که ادارات و مخصوصاً در این موضوع بخصوص مامورین هم ذیدخل هستند و بنده نمیخواهم تکرار کنم


و مکرر عرض کنم اگر چیزی بنده عرض میکنم در اینباب یعنی ارفاق بر مجازات معنای او اینطور نشود نه از باب این است که ارفاق بشخص کرده باشم برای این است که میخواهم ارفاق به پیشرفت کار کرده باشم که نتیجه‌اش جمع‌آوری عوائد دولت باشد از ابتدا بنده عرض کردم که اگر بخواهید این پیشنهاد را که قید انفصال درش نوشته شده است قبول کنیم آنوقت منجر باین میشود که یک نظامنامة‌ را هم قائل شویم مکرر جلسة گذشته عرض کردم امروز هم عرض کردم که یک مدارجی را که ممکن الوقوع است،‌ ممکن است کسی نسبت بدیگری توهینی بکند مزاحمتی بکند خسارتی وارد بیاورد در درجات مختلفه پس محتاج باین است که یک نظامنامة‌ در نظر بگیریم یا در ماده آنرا تفسیر و تفکیک کنیم و این خیلی مشکل میشود عرض کردم ممکن است که در آنجا احاله بدهیم بمادة‌ که در قانون جزا هست (کلالی ـ در آنجا ندارد) عرض کردم ممکن است آقای وزیر عدلیه هم تشریف ببرند آنجا اگر چیزی لازم بود بر او علاوه کنیم یک قسمتهائی را در ذیل او قرار بدهیم یا اینکه ممکن است در نظامنامة‌ که وزارت مالیه یا وزارت عدلیه یا وزارت مالیه و وزارت عدلیه مشترکا تهیه کنند مدارج جزائی بر طبق او عمل شود. بنده پیشنهادات مختلفة دیدم و در بین آنها دو پیشنهاد شده است که رای هم گرفته شده و قبول شده است بنده پیشنهادات مختلفة‌ دیدم و در بین آنها دو پیشنهاد شده است که رای هم گرفته شده و قبول شده است بنده هم با هر کدام بیک مناسبتی موافقت کردم منظور این است که آن چیزی را که می‌بینم علی العجاله در مجلس در نظر هست بقدر مقدور بتوانیم بحالت مناسب آورده باشیم برای منظور پیشرفت اداری من جمله پیشنهاد آقای رفیع بود که بنظر بنده مناسبتر میآید حالا برای اینکه وقت دیر است و مذاکرات هم باندازة‌ کفایت شده است روی منظور دو طرف قضیه و بالاخره لایحه هم با قید دو فوریت تقدیم شده ملاحظه بفرمائید یک روزی هم در بینش آمده روزهائی هم ممکن است در بین بیاید و این برخلاف رویه است که در نظر داشتیم همینقدر مقام ریاست اگر بین این دو پیشنهاد تکلیف را بطرزی که مقتضی است معین کنند بطوریکه عرض کردم از یک لحاظ با پیشنهاد ثانوی موافق‌ترم بجهت اینکه عملی‌تر شود و طوری شود که ما بتوانیم لایحه را امروز بگذرانیم و مأمورین هم مشغول کار شوند

رئیس ـ آقایانیکه پیشنهاد آقای زوار را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(عدة‌ قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. عرض کنم اینکه خواستید بنده یک قدر مشترکی پیدا کنم که کار بانتها برسد ترتیب نظامنامه این است که یک پیشنهادی آقای اعتبار کردند قبول فرمودید مادة‌ پنج که در لایحه بود حذف و محو میشود و پیشنهاد ایشان قائم مقام او میشود. (کازرونی صحیح است) پیشنهادی آقای رفیع کردند قابل توجه شد این حالا بالقوه دست بنده هست تا بعد پیشنهادات دیگر را امتحان کنیم و نظر مجلس را معلوم کنیم.

در حدود یک دو سه چهار پنج شش پیشنهاد اینجا هست که اینها را قاعده بنده باید عرضه بدارم به مجلس مجلس اظهار نظر کند له یا علیه حرف بزند به پیشنهاد آقای رفیع اولا و به پیشنهاد آقای اعتبار ثانیاً‌ بطور قطع رأی گرفته شود

وزیر عدلیه ـ البته آقایانی که پیشنهاد داده‌اند مختارند ولی اگر ممکن است آقایان پیشنهاد خودشان را پس بگیرند ما هم با پیشنهاد آقای رفیع موافقت میکنیم که این پیشنهاد بجای ماده باشد.

اعتبار ـ بنده استرداد میکنم

رئیس ـ آقای دهستانی استرداد میفرمائید؟

دهستانی ـ بلی

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب استرداد میفرمائید؟

آقا سید یعقوب ـ بنده بر حسب تقاضای دولت بود


که آن پیشنهاد را کردم حالا که دولت میخواهند استرداد میکنم

وزیر عدلیه – تشکر میکنم

رئیس – آقای روحی پیشنهاد خودتان را استرداد میکنید؟

روحی – خیراین غیر از آن موضوع است بنده تعقیب میکنم .

رئیس – آقای موٌیداحمدی استرداد میکنید؟

مؤید احمدی – بلی.

رئیس – پیشنهاد آقای روحی قرائت میشود:

کلیه مأمورین که متصدی امر کشف قاچاق میشوند باید رتبه اداری داشته و لااقل واجد رتبه یک اداری باشند

رئیس – آقای روحی

روحی – بنده قبلا در این موضوع مشروحاً اطلاعات خودم را عرض کردم وزارت مالیه یک دسته ازمامورین دارد که اینها ماهی هفده هیجده تومان حقوق میگیرند و هیچیک رتبة اداری ندارند و این تضییقاتی که برای متهم یا اتهام زننده معلوم کرده‌ایم هیچکدام شامل حال آنها نخواهد بود زیرا آنها نه پول دارند نه رتبة اداری پس این قانون اصلا معنی ندارد با اینهمه منتظر خدمتی که وزارت مالیه دارد حقیقت مقتضی است اجازه بدهند که اینها متصدی این عمل شود رتبه‌اش را دوست میدارد از حیث اخلاق و غیره هم این شخص مورد اطمینان است وزارت مالیه هم خیلی منتظر خدمت دارد اینها را بکار بگمارند که اشخاصی که متصدی این امر میشوند حتماً واجد رتبة‌ اداری باشند نه یک مردمانیکه در وسط بیابان بجان مردم بیفتند حتماً این تضییقات شامل آنها نخواهد بود زیرا نه رتبه دارند که برود نه پول دارند که بتوانند اگر بیکنفر خسارت وارد آوردند جبران کنند.

وزیر امور خارجه ـ یک نظری البته آقای روحی داشتند و میخواهند شاید باین وسیله آن نظر خوبی که دارند تامین شود ولی متاسفانه نمیشود ملاحظه بفرمائید رتبة‌ اداری داشتن یعنی از فلان مبلغ زیادتر حقوق گرفتن مفتشین و مأمورینی که در اینکار هستند چقدر خوب بود که کار ما بجائی میرسید و بالاخره هم خواهد رسید که بتوانیم مامورین خیلی خوبی با مواجب بسیار کافی بگذاریم در امورات که اطلاعات داشته باشند ولی علی العجاله او عملی نخواهد بود زیرا مامورینی که شما میخواهید برای تفتیش بفرستید مامورینی نخواهند بود که صد و بیست تومان یا صدو پنجاه تومان حقوق بهش بدهند. گذشته از این اگر از نقطه نظر خدمت وزارتخانه در نظر بگیریم آن بهترین شقوق است وزارتخانه اگر بتواند راضی کند و موفق شود چنانچه حالا میکند با همان حقوق انتظار خدمت مشغولش میکند (روحی ـ بسیار خوب) و البته یک قسمتی از منظور آقا تامین میشود مضایقه نداریم ولی رویهمرفته قید این مسئله در ماده قانون هیچ مناسبت ندارد (بعضی از نمایندگان صحیح است)

رئیس ـ مسترد میدارید؟

روحی ـ بلی

رئیس ـ مادة پیشنهادی آقا رفیع که بمنزلة‌ مادة‌ پنج شده است قرائت میشود و رای میگیریم.

(پیشنهاد آقای رفیع بشرح سابق قرائت شد)

بیات ـ اجازه میفرمائید؟ یک اصلاح عبارتی…

رئیس ـ بفرمائید

بیات ـ اینجا بعقیده بنده این کلمة‌ جبران خسارت باید بعد از ثبوت نوشته شود چون اینجا مقصود این است که پس از ثبوت و جبران خسارت انفصال از شش ماه الی ابد باشد و اینجا اینطور مینماید که جبران خسارت همان انفصال است. اینجا عقیده بنده این است که اگر بعد از ثبوت را میخواهید باقی بگذارید قبل از


جبران خسارت نوشته شود (کلالی ـ ثبوت را حذف کردند) و عقیده‌ام این است که اصلاح شود

رفیع ـ بلی بلی همانطور اصلاح بفرمائید

رئیس ـ نظر آقا موافق است با اصلاح؟

ضیاء ـ یک مرتبه دیگر قرائت بفرمائید:

مامورینی که برخلاف واقع کسی را متهم بارتکاب جرم قاچاق کرده و موجب مزاحمت شده باشند بجبران خسارتی که بر اشخاص (عراقی ـ پس از ثبوت) بجبران خسارتی که بر اشخاص وارد آورده پس از ثبوت (عراقی ـ نه آقا پس از ثبوت را بعد از جبران خسارت بگذارید)

رئیس ـ دوباره از سر میخوانند:

مأمورینی که برخلاف واقع کسی را متهم بجرم قاچاق کرده و موجب مزاحمت شده باشند پس از ثبوت بجبران خسارتی که بر اشخاص وارد آورده از شش ماه انفصال تا انفصال ابد بتشخیص محکمه و درجات تقصیر محکوم خواهند شد.

طهرانی ـ بنده مخالفم.

رئیس ـ اصلاح عبارتی دارید

طهرانی ـ بلی اصلاح عبارتی دارم توضیحی هم دارم

رئیس ـ بفرمائید

طهرانی ـ این کلمة‌ خلاف واقع را واقعاً‌ بنده نمیدانم آقایان چه خیال میکنند. هر اتومبیلی بیاید هر کس برود مأمور همینقدر که تصور کند در این تریاک است و رفت جلو او را گرفت این خلاف واقع است و مأمور متهم است و او را باید برد بمحاکمه پس خوب است اساساً یک پیشنهادی بشود که قانون از بین برود (همهمة‌ نمایندگان) اجازه بدهید بنده عرضم را بکنم بعد هر چه میخواهید بگوئید. اساساً قاچاق را که مثقالی پنجقران برایش قیمت قائل شده‌اید این قاچاق را بنده صریح عرض میکنم بنده دیدم متنفذین… (صحبت بین نمایندگان …) بنده میکنم،‌بنده که وکیلم میکنم من هم آن مأمور را تعقیب میکنم. یک آدم بیچاره تعقیب نمیکند. آنوقت همینقدر که تفتیش کردند دیدند توجیبم تریاک نیست پدر مأمور را در میآورید.

یک وقت هست شما میخواهید این قانون از بین برود یک وقت نه میخواهید کمک کنید واقعاً جلو قاچاق را بگیرید پس بیائید خلاف واقع را بردارید بگذارید مغرضانه. اگر مغرضانه مأمور یک کسی را متعرض شد پدرش را هم در میآوریم اما خلاف واقع تمام اکتشافاتی که میکنید صد نودش خلاف واقع است.

رفیع ـ اجازه میفرمائید؟

رئیس ـ آقا نمیشود دیگر حرف زد ایشان هم سوء استفاده کردند.

بعضی از نمایندگان ـ رأی

رئیس ـ موافقین با مادة‌ پنجم بوضعی که قرائت شد قیام فرمایند

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. ماده ششم قرائت میشود:

از اشخاصی که قبل از این قانون بموجب حکم محاکم صلح یا بدایت محکوم نپرداخت جریمه شده‌اند باید ادارة‌ انحصار محکوم به را وصول کرده و در صورتیکه بعداً بموجب حکم قطعی در محاکم مافوق متهم تبرئه گردید جریمه مأخوذه مسترد خواهد شد.

رئیس ـ آقای رفیع

رفیع ـ عرض کنم که اینجا هیچیک از آقایان موافق با قاچاق نیستند تمام آقایان مخالف با قاچاق هستند و تمامشان میخواهند عوائد دولت زیاد شود و این مالیات‌ها را هم خود همین مجلس برقرار کرده و خیلی هم افتخار میکند که مثل مالیات قند و شکر دوباره مالیات وضع کند که مردم در رفاهیت باشند. هیچوقت ما نگفتیم


مامور جلوی کسی را بگیرد و بهر اتومبیلی سوء ظن پیدا کرد برود جلوی اتومبیل را بگیرد هر وقت نبود بهر مجازاتی که محکمه معین کرده است محکوم شود گفتیم اگر تریاکی را عمداً‌ در کیسة‌ یک کسی گذاردند اگر در بار ذغالی تریاک گذاردند و اسباب زحمت آن فقیر بشوند ما خیلی دلسوزتریم و ابداً‌ اجازه نمیدهیم باینکه بگویند ما اینجا آمده‌ایم و میخواهیم دفاع کنیم (باحرارت). شما موافق هستید که با قاچاقچی نباید همراه بود ما هم موافق هستیم تمام یک حرف را میزنیم ما میگوئیم مملکت باید پول داشته باشد و از راه صحیح آنچه را که قانون میگوید پول گرفته شود شخص اول مملکت همین امر را کرده دولت هم همین کار را میکند بالاخره یک اشخاص کوچکی هستند فطرتشان پست است برای دوازده تومان مزاحم مردم میشوند ما مقصودمان این است که رفع مزاحمت از مردم بکنیم والسلام با این ماده هم موافقم

رئیس ـ آقای زوار

زوار ـ موافقم

رئیس ـ آقای عراقی

عراقی ـ موافقم

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده یک توضیحی میخواهم.

رئیس ـ بفرمائید

آقا سید یعقوب ـ بنده در اینجا خواستم دو مرتبه ماده را بخوانند خواستم آقای وزیر عدلیه را توجه بدهم در اداره انحصار یک محکمه صلحی در اینباب تشکیل شده است یعنی اداره انحصار مرتکب قاچاق را جلب می‌کند در آنجا و حکم میکند و بعد آن میرود مثلا دوسیه آمد و معلوم شد که خلاف واقع بود بعد میرود جای دیگر عریضه میدهد که محکمه صلح علیحده است و یا اداره انحصار آن کسی را که قاچاق کرده است جلب میکند میبرد بصلحیه یا میرود باداره انحصار و در اداره انحصار این محکمه تشکیل شده است؟ چون این عبارت وافی بمقصود و روشن نیست اگر در اینجا توضیح بدهند بهتر است.

وزیر عدلیه ـ بنده گمان میکنم اگر یک مرتبه ماده را قرائت کنید جواب آقا داده میشود

(ماده ششم مجدداً‌ قرائت شد)

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ در این ماده آقای وزیر عدلیه توجه کنند تصور میکنم یک قدری مطابق اصول نیست زیرا ممکن است ما یک ترتیبی بنویسیم که برخلاف اصل هم نشود حکم غیرقطعی محکمه را بدون اینکه عنوان قانونی روش بگذاریم بگوئیم اجرا شود. بنده عقیده‌ام این است که اصلاح کنیم که موقت اجرا شود اینطوریکه نوشته شده مثل این است که یک حکم غیر قطعی را قطعاً اجرا کنند

وزیر عدلیه ـ در عین اینکه بنده کلمة‌ موقت را قبول میکنم ولی در هر حال مقصود هم تأمین شده بود چون مینویسد اگر بموجب حکم بود و بعد در محاکم ما فوق تبرئه شد حالا بنویسید کلمة‌ موقت را.

رئیس ـ رأی میگیریم بماده ششم با افزودن کلمة موقت بطوریکه آقای یاسائی پیشنهاد کردند و آقای وزیر عدلیه قبول کردند. موافقین قیام فرمایند

(اغلب برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد. مادة‌ هفتم قرائت میشود:

ماده هفتم ـ این قانون بلافاصله بموقع اجرا گذاشته میشود.

آقا سید یعقوب ـ مادة‌ الحاقیه قبل از این پیشنهاد کردم و فرستادم

رئیس ـ باین ماده رأی میگیریم بعد اگر ماده پیشنهادی


آقا جلب توجه کرد نمره‌هایش را تغییر میدهیم. موافقین باماده قیام فرمایند

(اغلب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شده مادة‌ الحاقیه از طرف آقای آقا سید یعقوب رسیده است قرائت میشود:

مادة‌ الحاقیه ـ قاچاق قند و شکر و چای هم در حکم قاچاق تریاک است یعقوب الموسوی

(صحبت بین نمایندگان زنگ رئیس… کلالی مربوط باین نیست آن در سر حدات است…)

رئیس ـ بفرمائید

آقا سید یعقوب ـ یک موضوعی را آقایان توجه بفرمایند ممکن است که بنده در اشتباه باشم (بنده خودم را معصوم نمیدانم) استرداد کنم ما آمدیم یک اشیائی را تحت نظر دولت قرار دادیم یعنی عواید آنها را معین کردیم خرجش را هم معین کردیم یعنی دولت بردارد از آن عواید و یک مخارجی بکند آمدیم قانون انحصار قند و شکر را گذراندیم و بهترین عوائد را برای بهترین محل آبادی مملکت معین کردیم انحصار قند و شکر در مجلس پنجم گذشت و عواید او را هم گذاشتیم برای رشته حیاتی مملکت که عبارت از راه‌آهن باشد و خیلی هم شکر الهی را بجا میآوریم که در این دوره دولت موفق شد راه‌آهن شمال ما را عملی کرده است به روشنائی چشم عموم ملت و همینطور راه‌آهن جنوب هم عملی میشود و این یک افتخاری است که در این دوره نصیب ماها شده پس وقتی که ملاحظه بفرمائید بهترین مصرف عواید قند و شکر راه‌آهن است که این انتظار و آرزوی صدسالة‌ ملت ایران بود که صد سال بود ملت ایران این انتظار را داشتند که یک روزی دارای راه‌آهن بشوند تا بحمدالله در این عصر طلائی ما دارای راه‌‌‌آهن واقع شدیم بعد از آنکه ما در این عصر منافعش را هم دیدیم عملش را هم دیدیم آنوقت بیائیم نسبت باین محل به مسامحه و مماطله ملاحظه کنیم. بنده می‌بینم آن اندازه که دولت نسبت بقانون انحصار تریاک جدیت میکند و مواظبت میکند در قانون انحصار تریاک جدیت میکند و مواظبت میکند د رقانون انحصار قند و شکر نمیکند و این برخلاف عقیدة‌ بنده است چرا:؟ تریاک یک چیزی است که در مملکت ما موجود میشود فلاحتش در مملکت ماست زراعتش در مملکت ماست افراد ملت او را بدسترنج خود عمل میاورند ما بقدری قانون برایش مینویسیم از وقتیکه از زمین در میآید حلقه حلقه قانون دورش را میگیرد تا وقتیکه بکلی آنرا نابود کند در صورتیکه تمام ماها روحاً، جاناً‌، مالا، مذهباً، دیانت طرفدار زراعیتم اما در مقام قانون برای کشتن و خفه کردن زراعت مجاهدت میکنیم اما نسبت بچیزی که از خارج میآید و عوایدش بدیگران میرسد!! بلی قاچاقش بد است حالا باید یک فکر دیگری بکنیم قاچاق همانجوری است که آقای یاسائی اینجا بیان کردند هیچیک از ماها طرفدار قاچاق نیستیم و نمیخواهیم این روح کثیف پرورش پیدا کند و افکار قاچاق در مملکت ما باشد لابد افراد شریر هستند که دارای این روح خبیث و کثیفند این را هم باید قانون جلوش را بگیرد و دولت قانونی در این باب نیاورده است بنده پیشنهاد کردم که قاچاق قند و شکر که امتعه داخله ما نیست در مملکت مانشود و نما نمیشود و از خارج می‌آید یک سیلی است که میآید طلای ما را بر میدارد میبرد ما ساکت باشیم و بمسامحه بگذرانیم و در مسئله تریاک پافشاری کنیم این است غرض من حالا آقای وزیر امور خارجه با آقای وزیر مالیه یا آقای وزیر عدلیه در اینباب یک تامینی به بنده بدهند که همینجور هم دولت در نظر دارد که نسبت بقاچاق قند و شکر که مخصوصاً‌ در سواحل جنوب میشود و باندازه شده است که تجار معتبر را از کار انداخته است آنرا جلوگیری میکنند بنده استرداد میکنم.

وزیر عدلیه ـ عرض کنم که خود ایشان اگر توجه بکنند اعتقاد باین پیشنهاد خودشان را سلب خواهند کرد، بالاخره میخواستم خواهش کنم که پیشنهادشان


را پس بگیرند برای اینکه قانون قاچاق که مجازاتش در قسمت تریاک هست و جریمه معین کرده است البته بتناسب اهمیتی که از نقطة‌ نظر مالی قضیه دارد پس در این لایحه که نگاه کنید بیشتر توجه دولت باین بوده است و این مواد را آورده است برای این است که طرز قاچاق تریاک خیلی سهل است و بنابراین آمده است و یک وسائلی را اتخاذ کرده که بشود بسرعت جلوگیری کرد در آنجا قند و شکر و چای را نمیشود در یکبسته مقدار زیادی قاچاق کرد و در سرحد هم گمرک اختیار دارد پس بنابراین محتاج باین ماده نیستیم و الا دولت نه در آنجا میگذارد قاچاق بشود نه در این جا. این است که تمنا میکنم مسترد بفرمایند

آقا سید یعقوب ـ استرداد میکنم.

رئیس ـ مذاکرات در کلیات است. آقای یاسائی

یاسائی ـ بنده عرضی ندارم.

رئیس ـ مخالفی ندارد؟ (اظهاری نشد) موافقین با قانون مجازات مرتکبین قاچاق بوضعی که مواد او را قرائت کردند قیام فرمایند

(عدة‌ کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. آقای وزیر مالیه فرمایشی دارید؟

(۴ـ معرفی معاون وزارت مالیه )

وزیر مالیه (آقای میرزا حسنخان مشار) ـ آقای میرزا همایون خان سیاح را که از اعضاء لایق وزارت مالیه است بسمت معاونت وزارت مالیه حضور آقایان معرفی میکنم

(جمعی از نمایندگان صحیح است)

(۵ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه

رئیس ـ اگر آقایان موافقت بفرمایند جلسه را ختم کنیم (صحیح است)

جلسه آتیه روز پنجشنبه هفتم آذر سه ساعت قبل از ظهر دستور لایحة‌ تأمین مدعی به

(مجلس چهل دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر