مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ آبان ۱۳۲۱ نشست ۱۰۰

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سیزدهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳ آبان ۱۳۲۱ نشست ۱۰۰

دوره سیزدهم قانونگذاری

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۱۳

جلسه: ۱۰۰

صورت مشروح مجلس روز یکشنبه سوم آبان ماه ۱۳۲۱

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس

۲- سؤال آقای اوحدی و جواب آقای وزیر کشور راجع به اصفهان

۳- تقدیم لایحه سد سازی و آبیاری از طرف آقای وزیر کشاورزی‏

۴- بقیه شور لایحه متمم بودجه‏

۵- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس یک ساعت و ربع پیش از ظهر به ریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید

صورت مجلس روز پنجشنبه ۳۰ مهر ماه را آقای (طوسی) منشی قرائت نمودند (اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده:

غایبین با اجازه- آقایان: روحی، فاطمی

غایبین بی‌اجازه- آقایان: تولیت، دکتر ضیا، نوبخت، اورنگ، دکتر جوان، امیر ابراهیمی، دبستانی، جهانشاهی، آصف، صادق وزیری، شباهنگ، کامل ماکو، نصرتیان

دیرآمده بی‌اجازه- آقای: بوداغیان)

- تصویب صورت مجلس

۱ - تصویب صورت مجلس)

رئیس در صورت مجلس نظری نیست؟ (خیر) صورت مجلس تصویب شد.

بعضی از نمایندگان دستور دستور.

ـ سؤال آقای اوحدی و جواب آقای وزیر کشور راجع به اصفهان

(۲ـ سؤال آقای اوحدی و جواب آقای وزیر کشور راجع به اصفهان)

رئیس سه چهار نفر قبل از دستور اجازه خواسته‌اند (نمایندگان دستور دستور) بسیار خوب وارد دستور می‌شویم آقای اوحدی از وزیر کشور سؤالی دارند (افشار باشد برای بعد وارد دستور شویم)

اوحدی آقای وزیر کشور هر گاه تشکیلات اداری ایران از روی قواعد علمی تأسیس و متصدیان امور اداری اشخاص مجرب و آزموده انتخاب شده بودند و بامختصر علاقه وظایف خود را انجام می‌دادند نه من نیاز بسؤال کردن از شما داشتم و نه اینکه شما برای تهیه جواب من قریب چهل روز صرف وقت می‌فرمودید. آقای وزیر کشور اگر اداره آمار بوظایف قانونی خود عمل می‌کرد و می‌دانست که مکلف است صورت کامل افراد کشور را از صغیر و کبیر زن و مرد مرده و زنده داشته باشد نه از یک طرف اداره نظام وظیفه برای تعیین افراد مشمول در زحمت بود و نه دادگاهها گرفتار اختلاف برگهای سجلی می‌شدند و نه دولت برای جیره‌بندی گرفتار مشکلات می‌شد و نه من برای تشخیص عدة نفوس حوزة اصفهان از شما سؤال می‌کردم. آقای وزیر کشور استاندارها و فرماندارها در قلمرو مأموریت خود نماینده دولت بوده و موظفند سیاست عمومی حوزه فرمانداری خود را از هر جهت تحت مراقبت قرارداده و وسایل آسایش و امنیت و امور بهداشت و خواربار اهالی را با قوه‌ای که دارند فراهم سازند باین نظرقوانین شورای اداری را تحت ریاست استاندار یا فرماندار قرار داد که در شورای اداری هر گونه اختلافاتی که بین ادارات یا شکایت اهالی از مأمورین دولتی باشد حل گردد و یک مقدار زیاد از وقت دولت صرف برگهای شکایات اهالی کشور نگردد. الحال از شما سؤال می‌شود که آیا استاندار اصفهان این شورای اداری را تشکیل می‌دهد یا خیر؟ آیا آگهی داده‌اند که اهالی اداری را تشکیل می‌دهد یا خیر؟ آیا آگهی داده‌اند که اهالی شکایات خود را بآنجا بدهند و آیا میدانید که قند و شکر و سیگار و پارچه که از طرف دولت باهالی داده می‌شود بحوزة اصفهان چقدر رسیده است و آیا اهالی بلوکات از این اشیاء بهره‌مند شده‌اند یا خیر؟ آقای وزیر کشور اینکه قانون تقسیمات کشور فرمانداران را موظف نموده که اهالی و ملاکین را وادار باجرای برنامه فلاحتی نمایند از این نقطه نظر است که علاوه بر معایب عمومی قوه اجرائیه در دست فرماندار است مضافاً باینکه سیاست نان آنهم مثل امسال از همه سیاست‌ها مهمتر است بنابراین آیا استاندار میداند که زراعت پائیزه سال گذشته و بهاره امسال و آبی و دیم اصفهان چقدر بوده است؟ آیا استاندار میداند که اصفهان امسال چه مقدار بذر احتیاج دارد؟ آیا استاندار میداند که برای تأمین نان آتیه اصفهان چه مقدار بذر باید زیر خاک برود؟ آیا استاندار میداند که محصول اصفهان هیچوقت کفایت اهالی را نمیکرده است و البته با تعیین مقدار محصول امسال و تعداد اهالی حوزه اصفهان و تقسیم حاصل بین آنها معلوم خواهد شد که اصفهان چقدر کسر دارد آیا استاندار میداند که دولت برای هر یکصد هزار نفر اهالی طهران در روز یکصد خروار آرد می‌دهد و روی این عمل طبق سرشماری که در اصفهان شده جمعیت شهر با شعاع دویست و چهار هزار نفر معین کرده که بنظر بنده از شهریور گذشته تابحال چندین هزار نفر بآنها افزوده شده است بنابراین اگر بگوئیم که جمعیت خود شهر دویست هزار نفر است باید روزی دویست خروار که در ماه شش هزار خروار و برای ده ماه شصت هزار خروار می‌شود برای خوراک شهر در نظر گرفته شود حال باید ملاحظه کرد که صورت مازاد که از مالکین گرفته شده چقدر و چه مقدار بانبارهای دولتی وارد شده است و لازم است از طرف استاندار گزارش داده شود تا دولت از وضعیت خواربار اصفهان مستحضر شود و در مقام علاج کسری برآید. در خاتمه تذکر می‌دهم که برای نان تهران گفته می‌شود روزی هشتصد خروار آرد داده می‌شود اگر این مطلب راست باشد برای مدت ده ماه دویست و چهل خروار آرد لازم است آیا دولت این مقدار آرد را از کجا تأمین خواهد کرد؟!

وزیر کشور (آقای عامری) ـ سؤالاتی که نماینده محترم فرمودند به قسمت است اولش اینکه آیا بر طبق قانون سرشماری که وزارت کشور عهده‌دار است معین کرده‌اند که نفوس قلمرو اصفهان چقدر است یا خیر و فرمودند که اگر آمار منظم بود ممکن بود این سؤال را محتاج نباشند و باز هم اگر آمار منظم بود صورتهائی ممکن بود انتشار پیدا کنند عرض کنم اداره آمار از وقتی که این قانون گذشته است شروع کرده‌اند یک قسمت هم بعمل آمده است و بعد برای سایر قسمت‌ها بواسطه پیش آمدهای اخیر این سرشماری موقتاً موقوف مانده است آنچه را که تاکنون سرشماری شده است و نتیجه‌اش در دست است بنده بعرض آقایان میرسانم یک قسمتهائی هم که سرشماری نشده است آن قسمتهائی است که از روی دفاتر آمار نسبهً می‌توان گفت البته بنده این ادعا را ندارم که خیلی منظم و مرتب باشد ولی خلاصه‌ای می‌شود از روی آنها تا قدری که ممکن است ترتیب کنیم و بنده بعرض آقایان میرسانم: در تاریخ ۶ دی ماه ۱۳۱۹ شهر اصفهان تا شعاع شش کیلومتر سرشماری شده و جمعیت آن در این تاریخ عبارت بوده است از ۲۰۴۵۹۸ نفر که از این عده ۱۰۴۵۹۵ نفر مرد و ۱۰۰۰۹۳ نفر زن بوده‌اند. اردستان در ۲۸ تیر ماه ۱۳۲۰ سرشماری شده است جمعیت حاضر آن (وقتی که ما میگوئیم جمعیت حاضر یعنی در آن موقع که سرشماری شده اعم از اهالی آنجا یا اشخاصی که مشغول عبور هستند و بعد ممکن است کم یا زیاد بشود) عبارت بوده است از ۵۶۸۹ نفر که ۲۶۴۴ نفر مرد و ۳۰۲۵ نفر زن بوده است. فریدن در ۲۷ مرداد ۱۳۲۰ سرشماری شده و جمعیت حاضر آن ۹۲۵۸ نفر که ۴۶۵۴ نفر مرد و ۴۶۰۴ نفر زن بوده است. اما راجع به تعیین نفوس کلمه قلمرو اصفهان این میزانی بود که سرشماری طبق قانون بعمل آمده و سایر نقاطی که هنوز سرشماری نشده و از روی دفاتر آمار آنچه بتوانیم تعیین کنیم این است جمع نفوس قلمرو اصفهان ۹۲۱۲۳۴ نفر معین می‌شود. اما نسبت بسؤال دوم که فرمودند به موجب قانون تقسیمات کشور شورای اداری شهرستان که باید تحت ریاست فرماندار تشکیل شود آیا در اصفهان تا بحال شورای اداری تشکیل شده است یا خیر: شورای شهرستان طبق قانون تقسیمات کشور منظماً تشکیل شده و با اینکه هر ماه یک مرتبه بایستی تشکیل شود جلسات فوق‌العاده‌ای هم داشته‌اند وصورت جلسات منظم داشته‌اند و بوزارت کشور داده‌اند هر کدام از آقایان بخواهند ممکن است مراجعه کنند. از موقع ابلاغ قانون تقسیمات کشور مصوب ۱۳۱۶ تا کنون علاوه بر جلسات فوق‌العاده مرتباً در ۱۵ هر ماه جلسات عادی شورای شهرستان تحت ریاست فرماندار تشکیل گردیده است. از ابتدای سال ۱۳۲۰ طبق دفاتر مربوطه و صورت مجلس‌های موجود در وزارت کشور ۱۸ جلسه تشکیل شده و حتی از اسفند ۱۳۲۰ تا اوایل ماه پنجم سال جاری شنبة هر هفته شورای شهرستان تشکیل جلسه داده است و در این تاریخ بواسطه کثرت کارهای سایر ادارات موافقت شده است که جلسات در اول و ۱۵ هر ماه بطور عادی تشکیل یابد سؤال سوم نمایندة محترم راجع باطلاعات فرماندار بود از میزان بذر و کشت آنجا اینها را البته چونکه وزارت کشاروزی اقدام می‌کند و از نقطه نظر خواربار هم وزارت خواربار تشکیل شده بنده خودم وقتی که سؤال شد واقعاً نمی‌دانستم که فرماندار جزئیات را اطلاع دارد یا خیر و ناگزیر بودم که بآن‌ها رجوع بکنم برای اینکه خیال کردیم قطعاً آنها اطلاعاتی دارند برای اینکه در مجلس بدردشان می‌خورند این بود که سؤال کردم و ایشان هم اطلاعات کافی دادند که حالا بعرض آقایان میرسانم: آقای اوحدی می‌فرمایند که بموجب قسمت دوم ماده ۱۰ قانون تقسیمات کشور آیا فرماندار میداند که امسال چقدر بذر باید کاشته شود آیا میداند که در اصفهان چقدر بذر موجود است یا خیر و آیا فرماندار میداند که در اصفهان چقدر بذر موجود است یا خیر و آیا فرماندار میداند که اصفهان علاوه بر بذر و آذوقه خود چقدر زیادی دارد یا خیر: نسبت باجرای برنامه… این را باید بآقایان عرض بکنم که نه فقط اصفهان بلکه در همه جا بخشدارها مطابق دستورات کلی که بهشان داده شده است از هیچگونه تشریک مساعی با نمایندگان کشاورزی برای تشویق و وادار کردن مردم برای بذر کاری و عملیات کشاورزی فرو گذار نکرده‌اند ضمناً بخشدارها در تمام حوزه اصفهان علاوه بر فرماندارها عملیاتی کرده‌اند که با کمک نمایندگان کشاورزی مردم را تشویق به بذرکاری علاوه بر آنچه سابقاً شده است بکنند. میزان کشت گندم و جو (علاوه بر برنج که مقداریش هم در بهار کاشته شده) در پائیزه کاری سال ۱۳۲۰ و بهاره کاری امسال که خرمن آن در سال جاری برداشت شده مطابق فهرستی که فرمانداری فرستاده بر حسب هکتار عبارت از ۵۸۳۱۵ هکتار است که عبارت از ۵۸۳۰۰۰ جریب اصفهان باشد و اگر در هکتاری هشتاد من بذر آنچه که معمول است کاشته شده باشد جمع کشت پارسال اصفهان و بهار امسال عبارت خواهد بود از ۴۶۶۵۲ خروار و در هذه‌السنه اگر بیشتر از پارسال کاشته نشده باشد بطور حتم عرض می‌کنم که کمتر از پارسال کاشته نشده باشد بلکه تصور می‌کنم که امسال در حدود پنجاه‌هزار هکتار کاشته شود. بخش‌های شهرضا و اردستان مقدار ۳۰۸۷۰۰ کیلو گندم و ۳۶۶۰۰ کیلو جو کسربذر دارند که از طرف وزارت کشاورزی و نمایندگان آنها اقدام شده است که کسر بذر این نقاط از نقاط دیگر جبران بشود راجع بمازاد آذوقه هم بطور کلی چنانکه آقایان محترم مستحضرند اصفهان همیشه مصرف دو ماه از سال را کسر داشته که از خارج کمک میشده است و چون امسال مطابق اطلاعات خصوصی که رسیده است بواسطة تنگی آذوقه در سایر نقاط جنوبی شاید خودشان (اما نه از طرف دولت) سعی کرده باشند از اصفهان خریده باشند. خاطر آقایان مستحضر است که در قسمت جنوب که یک سختی احساس میشده کرمان هم یک سختی‌هائی داشته‌اند البته آنها هم اهل این کشور هستند اگر به این وسیله بتوانند تعهد کنند شاید بازرگانان و اشخاص دیگر بتوانند از اصفهان تهیه کنند شاید بازرگانان و اشخاص دیگر بتوانند از اصفهان تهیه کنند ولی مطابق اطلاعات خصوصی که بنده دارم شاید آقایان از کرمان و فارس بعضی اطلاعات خصوصی ندارند ولی گفته‌اند سعی کردیم چون وضعیت سخت است از اصفهان بدست آوریم ممکن است در یک همچو موقع تنگی جائی که سختیش زیادتر بوده است سعی کرده باشند که از اصفهان بیاورند بنابراین اینطور به نظر می‌رسد که اگر سالهای پیش اصفهان دو ماه کسر داشته شاید امسال یکقدری بیشتر کسر داشته باشد این را هم با آقای وزیر خواربار مذاکره کردم بلکه بتوانند اگر کسر بذری داشته است آن‌جا تآمین کنند. نسبت بخواربار هم محتاج بتوضیح نیست که بنده عرض کنم تمام وقت دولت از چندی باین طرف مصروف همین کار است از صبح تا شب احتمام می‌رود که شاید ما یکی دو روز در هفته بتوانیم به وزارتخانه خودمان برسیم برای امر خواربار و امیدواریم با همین نیت خیر که در آقایان هم هست امسال موفق بشویم و رفع نگرانی از آقایان بشود. اگر احصائیه بیشتری بخواهید بنده حاضرم احصائیه بیشتری بخواهید بنده حاضرم احصائیه کشت بهاره و پائیزه را جزء بجزء خدمت آقایان عرض کنم و اگر توضیحاتی لازم باشد بعرض برسانم.

جمعی از نمایندگان خیر خیر کافی است.

- تقدیم لایحه سد سازی و آب یاری از طرف آقای وزیر کشاورزی

۳- تقدیم لایحه سد سازی و آب یاری از طرف آقای وزیر کشاورزی

وزیر کشاورزی اهمیت آب برای کشاورزی ایران حاجت بتذکر نیست (صحیح است) تمام زراعت ما محتاج بآب است تاکنون اقدامات اساسی در این باب نشده است (صحیح است) برای تأمین این منظور وزارت کشاورزی اخیراً یک برنامه تهیه کرد که بموجب آن در مدت ده سال در حدود دویست و سی هزار هکتار اراضی مشروب شود برای تأمین قسمت مال یاین اعتبار یک قانونی تهیه شده که بموجب آن سالیانه مبلغی در بودجه کشور منظور می‌شود برای انجام این برنامة آبیاری کشور ضمناً در این قانون بعضی مواد دیگر هم منظور شده است برای بهبود وضع آبیاری فعلی بعضی مواد آن مربوط به تنظیم و تحت نظم در آوردن تقسیم فعلی آبهائی است که داریم یک مقررات راجع باداره رودخانه‌ها و قنوات مشترک یک مقرراتی در نظر گرفته شده برای عمران منابع آب که فعلا مخروبه است یا مالکین آنها اقداماتی که لازمست برای عمران آنها نمی‌کنند این قانونی است که تقدیم می‌کنم (تقدیم مقام ریاست کردند) یک عرض دیگر هم راجع بقانون جنگل است این قانون الآن چهارماه است در مجلس است یک شور آن در مجلس تمام شده یک شور دوم آن هم در کمیسیون تمام شده آمده است به مجلس آقا اشخاص جنگلها را قطع می‌کنند و ما وسیلة قانونی برای تعقیب آنها نداریم هر وقت هم که بخواهیم آنها را توقیف کنیم محاکم تعقیب نمی‌کنند نظر باهمیتی که این موضوع دارد خواستم از آقایان استدعا کنم این قانون را اقلاً در هفته آتیه بگذارند جزء دستور زودتر تمام بشود هم دولت تکلیف خودش را بداند هم مردم تکلیف خودشان را بدانند.

-بقیه شور در لایحه متمم بودجه

۴ -بقیه شور در لایحه متمم بودجه

رئیس بکمیسیون رجوع می‌شود. قانون متمم بودجه مطرح است پیشنهادات مربوط بماده ۳۲ قرائت می‌شود.

وزارت بهداری مجاز است تمام یک قطعه باغ معروف بپوستی کنار جاده ورامین را بطور رایگان بآقای حاج سید رضا فیروزآبادی…

انوار این ماده رفت به کمیسیون ماده بعد خوانده شود.

دکتر طاهری این ماده آنروز که مطح شد قرار شد اصلاحی در عبارت بشود با آقای فیروزآبادی هم صحبت شد از این جهت عجله ندارد این را خوبست بگذارند تا اصلاح شود حالا ماده بعد مطرح بشود.

رئیس ماده سی‌و سه قرائت میشو:

ماده ۳۳ـ وزارت بهداری مجاز است یک میلیون و پانصد هزار ریال برای ترمیم امور مالی بنگاههای خیریه بهداری و شیروخورشید سرخ استاهای ۳و۴ از بانک ملی وام دریافت داشته واصل و بهره آنرا از محل اعتباری که در بودجه‌های سال آینده خود منظور خواهد نمود باقساط رد نماید.

رئیس آقای ملک مدنی.

ملک مدنی بنده موافقم که این موضوع عملی شود و یک کمکی به شیروخورشید سرخ بشود مخصوصاً در قسمت استان سه و چهار ولی خواستم اینجا عرض کنم بنگاه شیرو خورشید سرخ یک مؤسسه ایست علیحده و مربوط بادارات کشور نیست اینجا نمی‌شود اجازه قرض بآن مؤسسه داد یک مؤسسه‌ایست آزاد که یک عوایدی دارد و یک مخارجی هم دارد خواستم بپرسم که این ماده چه صورتی دارد خوبست یکفنر از آقایان وزرائی که تشریف دارند و اطلاعاتی دارند توضیح بدهند.

رئیس آقای نقابت.

نقابت بنده در ماده قبل عرض داشتم.

رئیس آقای منشور در این ماده صحبت دارید؟

منشورـ عرض کنم در چند جلسه قبل آقای وزیر بهداری توضیحات خیلی مفصلی دادند برای تشکیلات بهداری مملکت هر چند پرده‌از روی کار برداشتند و فرمودند که بمعنای واقع کلمه ما دارای بهداری نیستیم و تمام تشکیلات بهداری ما ظاهری است (بعضی از نمایندگان بلندتر) اما اسباب تشکر و امتنانست که دیدیم واقعاً یکنفر وزیری آنطوریکه باید وظیفه رسمی خودش را عمل کرد و حقایق بیان شد البته آقایان نمایندگان با آن بیان می‌توانند اطلاع کلمل حاصل کنند بجزئیات امور و در موقعیکه مطالب مطرح است یک تذکراتی که مفید باشد بحال عموم بیان کنند بهمین جهت بنده جرأت پیدا کردم در یک قسمتهائی یک عرایضی بکنم که شاید مورد توجه آقای وزیر بهداری نبوده است و ما که با اشخاص تماس داریم و از نزدیک می‌بینیم بنظرمان رسیده است و لازم است تذکر بدهیم بنده تصور می‌کنم که البته همکاری بهداری با شهرداری در درجة اول باید عمل بشود و تا زمانی که تشکیلات شهرداری کافی نباشد شهرداری هم نمی‌تواند بوظایف خودشت عمل بکند اگر بنا باشد شهرهای ما آبش بحال فعلی باقی بماند شهرهای ایران بهمان کثافت‌شان باقی بماند و خیابانها هم بهمین حال فعلی گردو خاک از یک طرف بحلق مردم فرو برود و از طرف دیگر ما برویم در شاه آباد برای مسلولین مریضخانه درست کنیم و بخواهیم معالجه کنیم این علاج و فایده‌ای نخواهد کرد. بنده در این قسمت خیابان عشرت‌آباد که اغلب می‌روم می‌بینم در آنجا گردو خاک زیادی بلند می‌شود و ابداً توجهی نمی‌شود هر چند برای اینکه اخیراً آقای دکتر سجادی آن جا تشریف آورده‌اند البته نسبت باین قسمت و تمام کوچه‌ها توجه می‌شود ولی آنطوری که باید و شاید نمی‌شود. مدتها بود که قسمت شمال غربی شهر خیلی مورد توجه بود و قسمتهای دیگر از همین جهت طرف توجه واقع نمی‌شد البته الآن خیلی بموقع است که هر دو قسمت وزارت بهداری و شهرداری با هم همکاری بکنند شاید که بمرحمت ایشان سایر قسمتهای شهر هم از بهداری استفاده بکند اینجا خواستم تذکر بدهم که اغلب اشخاص که تحصیل کرده و لیسانسیه هستند وظیفه خودشان را میدانند که نسبت به مردم چطور باید رفتار کنند و بچه ترتیب با آنها سلوک کنند ولی بدبختانه زمانی که یک عده اطبائی که معلوم نیست در کجا تحصیل کرده‌اند فرار کرده‌اند و بطهران آمده‌اند هر کدام از این‌ها برای خودشان یک عنوان تخصصی اختیار کرده‌اند و تمام این‌ها را دیولوگ هستند که با اشعة مجهول و اشعة قرمز و اشعة ماوراء بعضی اشخاص را معالجه می‌کنند و هر کدام سه چهار لامپ قرمز و آبی آورده‌اند توی مطبشان گذاشته‌اند و اشخاصی که از همه جا بی‌اطلاع هستند باعلانات آنها اغفال می‌شوند پولهائی هم می‌پردازند بالاخره معالجات آنها هم مفید واقع نمی‌شود و مأیوسانه می‌روند و بنده معتقدم یعنی می‌خواهم استدعا کنم که وزارت بهداری باین قسمت توجه بکنند که اشخاص لااقل گیر این شیّادها نیفتند و تا اندازه‌ای وسایل معالجات الکتریکی را در دسترس مردم بگذارند و ارزانتر بکنند و چون شنیده می‌شود که بعضی از آقایان اطباء دارو و فیلم را برای عکس برداری بخوشان تخصیص داده‌اند البته اینهم یک قدمهائی است که باید وزارت بهداری در ضمن اصلاحات درست بکند منجمله بنده شنیدم که از برزیل یک مقداری قهوه هدیه فرستاده‌اند برای شیروخورشید ایران که تقسیم بشود بین مرضی اما نمیدانم آیا واقعاً این قهوه‌ها تقسیم شده است یا خیر (شاید دروغ باشد این مطلب) فروخته شده است و پولش از برای فوق‌العاده و مخارج اداری مصرف شده است و پولش از برای فوق‌العاده و مخارج اداری مصرف شده است خدا نکند که دروغ باشد که خیلی اسباب تأسف است. بعد یک مریضخانه دیگریکه اخیراً احداث شده اعلیحضرت همایونی هم تشریف بردند آنجا شنیدم که البته روز پذیرائی ایشان برای افتتاح ظاهر کار را خوب درست کرده بودند بعد هم اسباب عاریه بوده است وبرداشته‌اند برده‌اند و همچنین مریضخانه شاه‌آباد که سوای آن است آنجا مرضی دارای بالاپوش کافی نیستند و با همان لباس شخصی خودشان در مریضخانه خوابنده‌اند حتی لباسهای آنها را در آبی می‌شویند که یک قسمت شهر از آن آب مشروب می‌شود این قسمت‌ها را باید دید که راست است یا دروغ باید وزارت بهداری ضمن اصلاحاتی که در نظر دارند بکنند، در اغلب ممالک دنیا معمول اینست که اجزاء ادارات حتی کارمندها یک بیمة اجباری دارند یعنی از حقوق خودشان در هر ماه صدی یک یا دو می‌پردازند در موقعی که مریض می‌شوند حق معالجه از مریضخانه دارند در مملکت ما هنوز این امر معمول نشده است اگر وزیر بهداری بتواند این کار را بکند در این موقع که دوا خیلی گران است یک تسهیلات خوبی بعمل می‌آید و اشخاص از هزینه بیماری‌شان کسر می‌شود و تصور می‌کنم که این اصلاح بجائی است. عرض من همین بود.

مخبر کمیسیون بودجه (آقای اعتبار)ـ آقای منشور فرمایشاتشان همه بجا و بموقع و صحیح بود ولی مربوط باین ماده نبود. البته همه‌اش یک افکار خیلی بلندی است که آقای وزیر کشور و آقای معاون محترم وزارت دارائی که تشریف دارند این‌ها را یادداشت فرمود که به آقای وزیر بهداری هم تذکر بدهند برای سازمان نو از این تذکرات استفاده کنند (طباطبائی و آقای وزیر کشور هم بشهرداری). عرض کنم که موضوع مادة سی‌وسه را بعرض آقایان میرسانم که مسبوق بشوید و هیچ اشکالی هم بنظر نمی‌آید. موضوع این است که در استان سه و چهار معمول بوده است یک عوارضی بنام شیروخورشید سرخ کرفته میشده و از آن محل بنگاههائی ساخته شده و حالا هم دایراست. بنگاههای بهداری و البته این عوارض که سابق گرفته می‌شد و از آن محل بنگاههائی ساخته شده و حالا هم دایر است. بنگاههای بهداری و البته این عوارض که سابق گرفته می‌شد باز قانونی هم ندارد این را هم باید آقایان مسبوق باشند که روی توافقی که شده با اهالی محل و انجمن شهرداری عوارضی گرفته میشده واین خیلی کمک بود و از این محل بنگاههای مفیدی هم ساخته شده و الآن هم مهیا و حاضر است اخیراً آن عوارض را نتوانستند بآن کیفیتی که سابقاً گرفته می‌شد بگیرند خلاصخ این بنگاهها که از آن محل بودجه‌شان پرداخته می‌شد بعسرت و زحمت افتاده‌اند باین جهت دولت اینطور فکر کرد که از بانک ملی یک میلیون و پانصد هزار ریال وام بگیرد و مخارج و احتیاجات فوری آن بنگاههای خیریه را بپردازد تا اینکه در موقعی که بودجه خودش را می‌نویسد این بنگاه را هم مثل سایر بنگاهها در بودجه منظور بدارد. منظور این است که این البته یک عملی است که مجلس هم بنظر بنده کاملاً موافق است که این بنگاهها را باید نگاه داشت و نگذاشت برای یک مبلغ کوچکی از بین برود (صحیح است)

رئیس آقای دکتر طاهری.

دکتر طاهری همینطوری که آقای مخبر توضیح دادند این یکی از مواد خوب قانون متمم بودجه است زیرا بنگاههای شیرو خورشید در استان سه و چهار مؤسسات خیلی مفیدی و بیمارستان‌های خیلی مفیدی دارد که بدرد مستمندان و مرضی می‌خورد، امسال بواسطه پیش آمدهائی که شده است آنها نتوانستند آنجاهائی را که اداره می‌کردند بطور کافی و مثل هر سال اداره کنند و بین مالیه و بنگاه شیروخورشید هم یک اختلاف نظری پیش‌آمد که می‌گویند شما نباید این قوارض را بگیرید بنگاه شیرو خورشید هم بعنوان کمک واعانه‌ای که مردم خوشان می‌دادند میگرفت و بنفع مردم هم بوده اینکه مالیه می‌گوید ما خودمان تأمین می‌کنیم و پیش آمدهائی هم که امسال در آنجا شده است اسباب نکس در آمد شده و این مؤسسات امسال بعکس بیشتر بدرد مردم خورده است تا آن دروه و از این جهت دولت خواسته است تأمین بکند این موضوع را واز کارهای بسیار خوب است از قرضه‌هائی که می‌کنند مخارج آنرا می‌پردازند و بعد هم از محل اعتباری که در بودجه می‌گذارند تأمین می‌شود.

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.

رئیس رأی گرفته می‌شود بکفایت مذاکرات آقایانی که موافقند برخیزند (اکثرت برخاستند) تصویب شد موافقین با ماده سی و سه برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

ماده سی‌و چهار قرائت می‌شود:

ماده ۳۴ـ وزارت دارائی مجاز است اسناد هزینه‌مخارجی را که در حدود اعتبارات مصوب و طب مقررات مربوط پرداخته شده ولی بخرج بردن اسناد آن بواسطة کافی نبودن اعتباری که بطور تخمین بابت تعهدات به بودجه سال انتقال داده می‌شود مقدور نگردیده است بحساب اعتبار مذکور بخرج بپذیرد.

رئیس آقای طباطبائی.

طباطبائی عرض کنم (آقای اعتبار توجه می‌کنید آقا) اگر مخارجی شده است در حدود اعتبارات مصوبه بخرج بردن اسنادش قانوناً اشکالی ندارد و اجازة مجلس شورای ملی لازم نیست اما اگر اضافه بر اعتبارات مصوب دولت مخارجی کرده است بعقیده بنده این سابق را حالا که محل صحبت شد از این ببعد باید بهم زد و باید جلوگیری کنیم از آن. اولاً یک اصلی را، امسال در نظر گرفتیم و مفصل در اطراف آن صحبت شد و دولت هم قبول کرد و وعده داد که جلوی مخارج را بگیرد و هزینه را بیاورد پائین و حالا بر خلاف این منظور و برخلاف قانون و برخلاف ترتیب و برخلاف انتظار دولت سرخود می‌رود یک مخارجی را اضافه بر اعتبارات مصوره می‌کند بعد آنوقت یک راهی را می‌خواهد که بتصویب مجلس برساند و این ماده را در متمم بودجه می‌گذارد این معنی ندارد آقا یک اعتباری را مجلس تصویب کرده است و باید مخارج در حدود همان اعتبارت باشد و خرج کردن اضافه از آن اعتبار بنظر من خلاف قانون است و در این موقع سختی و گرفتاری مملکت این گونه اعمال واقعاً ناپسندیده است و جای تأسف است و ثانیاً این چه اعتباراتی است که سربسته است و معلوم نیست چه مخارجی است و چه اعتباری است هروزارتخانة یک بودجة دارد و هربودجه علاوه برآن ارقام کلی که به مجلس شورای ملی می‌آید و تصوب می‌شود و هست و اصلاً من معتقدم که این سابقه را باید از بین برد و معنی ندارد که دولت این اعتباراتی را که بصورت معمائی است و معلوم نیست مربوط به چیست بخواهد اگر مختصر توجه بفرمائید و تحقیق بکنید و موارد خرج این اعتبارات نامعلوم را تعیین کنید آن وقت خواهید فهمید که چه افراط و تفریط‌هائی و چه ولخرجهائی در این مملکت شده است. بنظر بنده خوب است آقایان موافقت بفرمایند و این ماده لا رد کنند و تصویب نکنیم تا این که دولت در آینده تکلیف خودش را بداند

معاون وزارت دارائی فرمایشات نمایندة محترم بطور کلی صحیح بود ولی موردش در این ماده نیست حالا بنده برای توضیح مختصراً عرض می‌کنم که این ماده مربوط به اعتبارات مصوبه است و حالا چطور شده است که ما احتیاج پیدا کردیم همچو ماده را در متمم بودجه بگذاریم. قانون محاسبات عمومی یک دورة عملی را معین کرده است یعنی بودجة را که مجلس شورای ملی برای یک سال تصویب می‌کند برای یک مدت معینی یعنی چند ماه از سال بعد این دورة عمل برای بودجه سال پیش خواهد بود یعنی از حیث تعیین خرج دولت می‌تواند خرجهای انجام شده نه خرجهای انجام نشده را که بواسطة حاضر نبودن سند یا مسامحة طرف یا این که ادارة مربوط نتوانسته است این اسناد را درست تشخیص بدهند یک دورة عملی قانون قائل شده که در این مدت ادارات مربوطه و وزارتخانه‌ها حق دارند که به حساب اشخاص رسیدگی کنند و تشخیص طلبشان را بدهند و طلب آن‌ها را بپردازند و یک اعتبارات متحرک هم در دست محاسبات وزارت‌خانه‌ها است که اینها جهه پرداخت همین جور اعتبارات است در دورة عمل قانونی و همین طور که در این ماده تصریح دارد ملاحظه میفرمائید که ابداً خارج از بودجة مصوبه هیچ خرجی راشما این‌جا اجازه نمی‌دهید و فقط پرداخت یک مخارجی است که طبق اعتبارات مصوبه شده مثلاً فلان مقاطعه کار کارش را انجام داده ولی حسابش تفریغ نشده و یا یک آدمی ممکن است بطور مساعده حقوقی گرفته است و آن حسابدار هم حقوق او را پرداخته است ولی اسنادش حاضر نشده که کامل شود و چون دورة عمل منقضی شده نمی‌توانند بخرج بگذارند و برای این که دورة عمل منقضی شده نمی‌توانند بخرج بگذارند و برای این که دورة عمل منقضی شده نمی‌توانند بخرج بگذارند و برای این که دورة عمل منقضی شده نمی‌توانند بخرج بگذارند و برای این که دورة عمل منقضی شده این اجازه را از مجلس شورای ملی می‌خواهم و چنانچه ملاحظه میفرمائید در بودجة وزارت دارائی هم از حیث در آمد و از حیث هزینه یک مبلغی برای این کار منظور است ولی در عین حال برای این که قانون تفریغ بودجه معطل نماند این ماده را در متمم بودجه گذاشته‌اند که اگر یک خرجی در حدود اعتبار مصوبه مجلس شورای ملی انجام شده باشد و در موعد مقرر اسناد آن حاضر نبوده و نتوانسته‌اند بخرج قطعی بگذارند حالا دولت بموجب این ماده مجاز خواهد بود که در بودجه بگذارد و تفریغ بودجه را تقدیم کند و هیچ خرج زائدی نیست و در همین ماده هم تصریح دارد و کاملاً اطمینان داشته باشید که از این حیث و در این ماده هیچ خرج زائدی نیست ودر همین ماده هم تصریح دارد و کاملاً ازطمینان داشته باشید که از این حیث و در این ماده هیچ خرج تازة تحمیل به بودجة مملکت نمی‌شود اما این که بطور کلی باید جلوگیری کرد و خرج نکرد اینرا بنده کاملاً موافقم و انشاءالله اگر فرصتی باشد باید کاری کرد که آن کارهای قدیم دیگر تکرار نشود.

مخبر عرض کنم برای تأمین نظر آقایان و مخصوصاً آقای طباطبائی از طرف کمیسیون بودجه یک شرحی بوزارت دارائی نوشته شد که بعد از این وزارت دارائی حق ندارد بهیچوجه موافقت کند با این تقاضاهائی که از طرف وزارتخانهها این نوع می‌شود از طرف وزارت دارائی هم همین خانه‌ها باین جهت تصور می‌رود که نظیر این اقلام در بودجه‌ها دیده نخواهد شد.

بعضی از نمایندگان مذاکرات کافی است.

طباطبائی چون عده برای رأی کافی نیست اجازه میفرمائید مختصر عرض بکنم.

رئیس بفرمائید

طباطبائی با توضیحات آقای معاون وزارت دارائی البته من متقاعد شدم ولی عبارتی که می‌نویسد (بواسطة کافی نبودن) این جا آقای مؤید احمدی هم بنده را توجه فرمودند باین عبارت که معنی این عبارت این است که اعتبارشان کم آمده است و الا نوشته می‌شد (بواسطة گذشتن مدت) معنی انی عبارتی که در ماده نوشته شده صریحاً این است که یک چیزی علاوه بر اعتبارات مصوبه خرج شده است وحالا چون اعتبارشان کم آمده است می‌خواهند بتصویب مجلس شورای ملی برسانند.

معاون وزارت دارائی خیر آقا خواهش می‌کنم توجه بفرمائید این مربوط باصل اعتبار نیست این مربوط باعتبار جدیدی است که در بودجه امسال می‌گذارند و مربوط بسال پیش نیست چون هر وزارتخانة برای این منظور یک مبلغی در بودجه امسال می‌گذارد و این که نوشته شده است (در حدوداعتبار) برای این است که در حدود همین مبلغ می‌تواند خرج کند و حالا که این اجازه داده می‌شود در حدود همان اعتباری که بآن وزارتخانه داده‌اند این محاسبات را تصفیه می‌کنند و باید از آن حد تجاوز نکنند.

مخبر تقاضا می‌کنم یک اصلاح مختصری است در این ماده بفرمائید در سطر آخر صفحه که می‌نویسد: بواسطة کافی نبودن اعتباری که بطور تخمین بابت تعهدات ببودجه سال انتقال داده می‌شود. قبل از کلمة سال لفظ آن اضافه شود که می‌شود بابت تعهدات بودجه آن سال انتقال داده می‌شود.

جمعی از نمایندگان مذاکرات کافی است.

رئیس ولی عده برای رأی گرفتن کافی نیست. بنده خجالت می‌کشم هر دفعه این اظهار را بکنم و تأسف من بیشتر از این است که آقایان این مختصری را هم که اینجا تشریف دارند نمی‌آیند اینجا بنشینند که هر ساعت و هر دقیقه عقبشان نفرستیم برای اینکه عده کافی شود (ناصری آنهائی که بیرون هستند که این فرمایشات را نمی‌شنوند ما که می‌شنویم اینجا هستیم) یکساعت بظهر مانده جلسه تشکیل می‌شود و آنوقت با این ترتیب خارج شدن آقایان موجب وقفه کار می‌شود. آقای ملک مدنی.

ملک‌ مدنی عرض کنم بنده تصور می‌کنم بهتر اینست آقای رئیس دستور فرمایند اسامی آقایانی که بیرون تشریف برده‌اند اینجا بخوانند که آقایان تماشاچی‌ها و روزنامه‌نویسان بدانند کیها هستند و نفر مایند که اسباب تأسف است اسامی آقایان را اینجا اعلان کنند که همه بد نام نشوند

رئیس بیانات آقایان صحیح است و این فرمایشات آقای ملک مدنی هم صحیح است و بنده یکقدری در این کار قصور کرده‌ام چشم بعد از این همینطور عمل می‌کنم.

(در این موقع چند نفر از آقایان وارد شده و عده برای رأی کافی شد)

رئیس موافقین با ماده ۳۴ با اصلاح کلمة (آن) که آقای مخبر توضیح دادند موافقین برخیزند (اکثرقیام نمودند) تصویب شد. ماده ۳۵:

ماده سی‌و پنجم وزارت دارائی مجاز است درآمد حاصل از تصفیه سیم مخلوط با خاکهای حصل از ضرب پول در سالهای سابق موجود در ضرابخانه را پس از وضع هزینة تصفیه بحساب درآمد عمومی منظور و در بودجه سال مربوطه کشور جمع و خرج نماید این اجازه شامل عملیاتی که در سال ۱۳۲۰ برای انجام این منظور بطور آزمایش بعمل آمده نیز خواهد بود.

رئیس آقای فرمانفرمائیان.

فرمانفرمائیان این ماده بنظر بنده درست مصرح نیست در این باب یا آقای مخبر یا آقای معاون تقاضا می‌کنم توضیحی بفرمایند اینجا می‌نویسد (خاکهای حاصل از ضرب پول در سالهای سابق) ولی معلوم نیست که مال چند سال است و چه مبالغی است از کی این مانده و در سابق چطور نسبت باین کار عمل کرده‌اند آیا در متمم بودجه‌های ادوار گذشته چنین اجازة از مجلس شورای ملی تحصیل می‌کردند یا نمی‌کردند؟ در این موضوع توضیحی لازم است داده شود.

رئیس آقای دکتر طاهری

دکتر طاهری غرض می‌شود مقداری که تا بحال حاصل شده است آنرا بنده نمیدانم و آقای معاون وزارت دارائی اگر وزن آنرا بدانند خواهند فرمود اگر ندانند بایستی وزن آنرا بدانند خواهند فرمود اگر ندانند بایستی وزن شود و معلوم کنند ولی مقدار آن تأثیری در این اجازه ندارد که ما حتماً بدانیم چقدر است منظور از این ماده این است که خاکهائی که حاصل شده است از ضرب مسکوک و با مقداری نقره همراه است این را ذوب می‌کنند و نقرة خالص آنرا بدست می‌آورند این عمل البته یک خرجی دارد و درآمدی هم دارد از بابت قیمت آن نفره‌ها بموجب این ماده اجازه بخواهند که این هزینه و این درآمد را در بودجه کل منظور نمایند یعنی مخارجش را بپردازند و در آمدش را هم بخزانه مملکت تحویل کنند و یک عملی هم بطور آزمایش در سال ۱۳۲۰ کرده‌اند آنرا هم باینوسیله می‌خواهند قانونی کنند و این کار خوبی است از سابق نمی‌کردند و در سال ۱۳۲۰ این کار را آزمایش کردند دیدند صرفه دارد یعنی در آمدی که حاصل می‌شود بیش از هزینة آنست حالا می‌خواهند که آن عمل قانونی محسوب شود و بعد هم نسبت به بقیه ادامه پیدا کند یعنی آنچه که نقره از این خاکهای ذوب شده و تصفیه شده حاصل می‌شود تحویل خزانه بدهند و مخارج آنرا هم از خزانه بپردازند.

رئیس آقای فرمانفرمائیان.

فرمانفرمائیان بنده با این توضیحی که آقای دکتر طاهری دادند قانع نشدم بنده سؤالی کردم و تقاضا کردم آقای معاون وزارت دارائی که بیشتر در این رقم و اطلاعات وارد هستند توضیح بدهند و معلوم می‌شود اصلاً در کمیسیون بودجه هم توضیحات کافی در اطراف این ماده داده نشده. بنده عقیده دارم آنچه امروز دارند می‌خواهند عمل کنند و بموجب یک ماده قانونی می‌خواهند اجازه تحصیل کنند بسیار کار خوبی است و ما منکر آن نیستیم ولی چون یک قسمت مربوط بگذشته است در اطراف ضرابخانه بیشتر آقایان اطلاع دارند که یک صحبتهائی در گذشته بوده است بنده می‌خواستم بدانم که این مسئله در ایام گذشته در ۵ سال اخیر ده سال اخیر چه جور درش عمل میشده و آن خاک موجودی چه قیمتی داشته است و لابد این خاک مخلوط یک چیز قیمتی است که الآن آمده‌اند این اجازه را بخواهند و این عمل هم لابد سابقه دارد و منحصراً درسال ۱۳۲۰ برنخورده‌اند که ببینند صرفه دارد یا خیر سابقاً هم این خاک بوده است عملیات ضرابخانه هم بوده است اگر منافعی از این خاک حاصل میشده در سابق هم بوده‌است این بچه صورتی بوده است آیا در وزارت دارائی در اینموضوع سوابق هست یا نیست اگر سوابقی نیست بسیار خوب از امروز ببعد باشد ولی اگر سوابقی بوده است نوع عملیات چه بوده است اینرا توضیح بدهند.

معاون وزارت دارائی یک مقدار خاکی است که از موقع تصدی بلژیکی‌ها در ضرابخانه باقی مانده است پرونده خیلی مفصلی هم دارد چند سال پیش هم یک قسمتش را آزمایش کردند و یک نقرة بیرون آمد چون یک هزینه لازم دارد که خاک را تصفیه کنند و نقره آنرا بیرون بیاورند و بدون اجازه و بدون داشتن یک اعتبار قانونی دولت مجاز نبود که یک همچو کاری بکند در این باره دولت از مجلس شورای ملی اجازه می‌خواهد که یک هزینة بکند و هر چه نقره در این خاک هست استخراج کنندمقدارش هم خیلی زیاد نیست حدس می‌زنند بعد از آنکه این خاک را عمل کردند و نقره آنرا بدست آوردند شاید در حدود صدتاصد و سی هزار مثقال نقره ممکن است بدست بیاید و برای اینکه یک خرجی بکنیم و آن نقره را بدست بیاوریم این ماده را پیشنهاد کردیم (صحیح است)

رئیس موافقین با ماده ۳۵ برخیزند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد. ماده ۳۶:

ماده ۳۶ وزارت بازرگانی مجاز است پروانه ورود معاف از گواهی صدور بمبلغ ۱۹۶۵۰۰ دلار برای چهل دستگاه کامیون و ۲۸۰ حلقه لاستیک و مقدار لوازم یدکی که در سال ۱۳۱۴ برای شرکت دولتی حمل و نقل خراسان وارد شده صادر نماید.

رئیس آقای انور

انوار کلمة لاستیک را که بنده در این ماده دیدم خواستم مطالبی به ۱۳۱۴ است و معلوم شد که فعلاً یک چیز موهومی است بنابراین عرضی ندارم.

رئیس موافقین با ماده ۳۶ برخیزند (عده زیادی قیام نمودند) تصویب شد. ماده ۳۷:

ماده ۳۷ـ وزارت کشور مجاز است مبلغ ۳۵۶۶۱۷۹۹/۹۵ ریال که برای هزینة ساختمان مؤسسة برق و خرید کامیون

و دوچرخه شهرداری تهران از بانک ملی بعنوان وام دریافت شده و با فرغ آن از محل درآمد شهرداری تهران باقساط معین در قرارداد مسترد نماید.

مخبر اجازه میفرمائید. اینجا در سطر سوم یک کلمه (و) که هست معلوم می‌شود یک قرضه تازه ایست و حال آنکه قرضه ایست که قبلا شده و حالا هم ما اینجا قانونی میگذرانیم که اصل آن قرضه را با فرعش پس بدهند با ین جهت استدعا می‌کنم آن (و) در سطر سوم حذف شود و عبارت اینطور می‌شود (شهرداری تهران از بانک ملی بعنوان وام دریافت شده با فرع)

رئیس آقای طباطبائی.

طباطبائی عرض کنم وضع مالی بلدیه تهران بسیار بسیار اسباب تأسف است و عادت سابق و رویةکه شهرداری تهران در این سالهای اخیر داشت فقط معاملة که با مردم داشتند اگر مراجعه بفرمائید و یک مختصر تحقیقی هم از خود شهرداری بفرمائید ملا حظه خواهید فرمود که عده زیادی از مردم را که شهرداری آمده است خانه‌های آنها راخراب کرده است هنوز ازبلدیه طلبکارند و شهرداری متعذر است باینکه پولی و اعتباری در دستگاه شهرداری نیست در خود مجلس شورای ملی در اواخر دوره دوازدهم و در این دوره راجع به شهرداری زیاد صحبت شد و بعد در روزنامه هم بنده دیدم که در حدودسی و پنج سی و شش میلیون تومان بودجه شهرداری صرف مخارج ساختمانی شاه سابق کرده اندواین مورد تصدیق بلدیه است و اسنادمربوط باین کار هم هست حالا دراین ماده سه میلیون و نیم تومان می‌خواهیم دو باره تحمیل کنیم به بودجة فعلی بلدیه که قرض خودش را بپردازد (بعضی از نمایندگان ـ قرض کرده است) بله آقا قرض کرده ولی حالا باید از عایدات خودش بدهد مقصود این است که در حال حاضر که سه ملیون و نیم تومان نمی‌پردازد و ضع احتیاجات مردم با ینصورت است که ملاحظه میفرمائید حالا یک پیرایه تازة هم می‌خواهیم بآن به بندیم یعنی سه میلیون و نیم تومان از او مطالبه کنیم البته بنده موافقم باین که شهرداری تهران یا هر اداره یا هر مؤسسه یا هز وزارتخانه‌ای وقتی مقروض است باید قرض خودش را بدهد اما طلبش چه بشود؟ هیچ چیز یعنی یک شهری را از این کثیف تر و از این بدتر بکنند. بنده یک وقتی از وزیر مالیه پرسیدم و تصدیق کردند که چهل میلیون تومان از وجوهی که اعلیحضرت داده‌اند نزد وزارت دارائی است حالا چرا محل استهلاک این دین را آنجا قرار نمی‌دهند و از آن پول قرض شهرداری تهران را نمی‌پردازند که شهرداری تهران با عوائد خودش حق مردم را بپردازد و یکقدری هم بتواند بوضع شهر برسد البته بنده نمی‌خواهم منکر شوم چند خیابان خوب و وسیع و اسفالت شده و مسطح هست (اقبال و کثیف) اما من خودم دو هفته پیش باداره کارهای شهر رفتم و آنجا اطلاع دادم که یک لاشه سکی همین نزدیک‌ها توی جوی آب است بروید آقا بردارید آخر داخلی‌ها و خارجی‌ها می‌آیند و می‌روند می‌بینند خوب نیست ولی برنداشتند و چند روز آنجا ماند و تیکه پاره آنرا بنده در وسط خیابان دیدم و به شهرداری هم باز تلفون کردم ملاحظه بفرمائید این وضع آب خوراکی و مشروب این شهر و پایتخت است. عرض کنم صحبت بهداشت و وزارت بهداری است و واقعاً خجلت آور است چند ماده گذشت‌که اعتباری داده شود وزارت بهداری برود دوا بخرد و دوا بفروشد برای کی آقا؟! برای یک ملتی برای مردمی که متأسفانه آبش این است که ملاحظه میفرمائید شما اگر دوای دنیا را بار کنید بیاورید این جا با این وضع آیا علاج خواهد کرد؟ سابقاً گفته شده است و این صحبت تازة نیست آقا این پول پول مردم است چهل میلیون تومان قرض داده شده است به دولت و دولت فرع هم می‌دهد این را بدهید به بلدیه این چهل میلیون تومان را بدهید به بلدیه لابد اعلیحضرت هم اجازه خواهند داد (دکتر سمیعی پنج میلیون تومان را اجازه داده‌اند) چهل میلیون تومان را هم اجازه می‌دهند بلدیه تهران سی‌و شش میلیون تومان بابت طلب مسلم ساختمان این قصرها طلبکار است پنج میلیون کافی نیست این چهل میلیون را بگذارید باختیار شهرداری تهران تا هم طلب مردم را بدهد و هم شهر را از این و ضع تأسف آور بیرون بیاورد چند سال پیش بمردم این شهر اطمینان دادند که برق آوردیم و برای تمام احتیاجات این شهر کافی است حتی کارخانه حاج امین االضرب را هم خواستند بر چینند و ببرند بو لا یات بفروشند ولی حالا ملاحظه می فرمائید کنتور برق سر قفلی پیدا کرده است وهر کنتوری در حدود پانصد ششصد تومان خرید و فروش می‌شود این در اثر نادانی است ودر اثر اتلاف مالیه عمومی مملکت است آقا. این کامیون و دو چرخه‌ها را می‌بینیم اعتبارش و پرداخت قرضش میآ ید به مجلس ولی صورتش نمیدانیم کجا است؟ کدام کامیون؟ کدام دوچرخه شهر پر از مزبله و خاکروبه است و حالا سی و پنج میلیون ریال قرض خرید این کامیونها راآورده‌اند به مجلس تصویب کنند که بلدیه قرضش را بپردازد خیر از همان محلی که بلد یه طلب دارد بابت این قرضی که دارد باید بدهند

مخبرـ فرمایشات آقای طباطبائی کاملاًصحیح است ولی باید عرض کنم که مربوط باین ماده نیست. یک قرضة شهرداری تهران سابقاً کرده است از بانک و برای پرداخت آن قرضه پیشنهاد شده است که اجازه داده شود هرساله اعتباری در بودجه اش بگذارند که قرضه خودش راشهرداری بدهد متأسفانه این عمل شهرداری یعنی این بد حسابی موجب شده است که دیگر بانک هنچگونه مساعدتی با شهرداریها ی و لایات هم نمی‌کنند برای شهرداری تهران این قرض خورش را نپرداخته است و برای پرداخت آن ترتیبی داده نشده است هر پیشنهادیکه از شهرداریها ولایات یک تقاضای قرضة کوچکی هم می‌رسد بانک ملی بعلت این بدحسابی شهرداری تهران موافقت نمی‌کند از این جهت بنده معتقدم که باتمام این احتیاجات و بااین وضعیت بودجةشهرداری که الآن در مضیقه است ما بایستی جدیت بکنیم و دقت بکنیمو مخصوصاً فشار بیاوریم که پول بانک را شهرداری پس بدهد یعنی هر کسیکه قرض می‌کند از بانک باید مقید باشد که پس بدهد اگر پس ندهد که دیگر نه بانکی باقی می‌ماند و نه دیگر بانک می‌تواند عملی بکند وبنظر بنده بایستی با این پیشنهاد موافقت کنیم و آن فرمایشات آقای طباطبائی هم کاملاً صحیح است و بیشتر از اینکه فرمودند و ضعیت خیابانهاو کوچه‌ها بقدری مبتذل شده است که انسان نمیداندچه کار بکندوبه که بگوید

رئیس ـ آقای فرمانفرمائیان

فرمانفرمائیان ـ این ماده هم یکی از معایب اینمتمم بودجه را کاملاً آشکار می‌کند بنده در همین قسمت که آقای مخبر محترم اظهار فرمودند در همین قسمت یک تذکری خدمتشان عرض می‌کنم میفرمایند که باید وقتی کسی مؤسسة قرضی از بانک ملی می‌کند او را مجبور کرد که قرض خودش را ادا کند این مطلب کاملاصحیح است ولی برای پرداخت دین بانک باید یک مادة تنظیم کنند بانک ملی به بنده و آقا اگر قرض بدهد حتماًطلب خودش را وصول می‌کند ولی در مورد شهرداری و سایر جاها قانون برای پرداخت آن لازم است؟ راجع به این قرض هم بنده نمیدانم که در چه تاریخی شده است وچه جور شده است و بچه مصرف رسیده است می‌فرمایند برای مؤسسه برق بوده است آخر مؤسسه برق خودش یک عوائد کافی دارد مؤسسه برق چند سال پیش این قرض را کرده است شما مخصوصاًاینجا عادت می‌دهد که این مؤسسات با کشاد بازی با شکم بآب زنی بگویند که چون طرف بانک ملی است ما قرض خودمان را نمی‌دهیم وبرای این کار باید قانون گذراند و یک ماده قانونی بگذرانیم که او قرضی را که بموجب یک قانون و قراردادی از بانک دریافت داشته است بپردازد و این بدترین طریق و بدترین عملی است که ما بمؤسسات ملی خودمان می‌آموزیم نباید آقا فرق داد و فرقی قائل شد آن مؤسسات هم مثل یکنفر فرد عادی باید قرضی که می‌کند به بیند می‌تواند بدهد و محل پرداخت قرض و عوائدش چیست و مطابق عوائدش قرض کند و بعد هم پس بدهد و با این ترتیب دیگر احتیاج بگذراندن و تصویب یک ماده ندارد باید از محلی که معین کرده است قرض خودش را بدهد. بنده عرض می‌کنم عایدات مؤسسه برق چه میزان است این قرض از کدام محل پرداخته می‌شود از عوائد دیگری که شهرداری وصول می‌کند بایستی این قرض را بدهد یا از عوائدی که خود مؤسسه برق تحصیل می‌کند؟ اینها همه یک مسائلی است که باید در اطرافش توضیح داده شود.

رئیس آقای ملک مدنی.

ملک مدنی بنده هم توضیحاتی می‌خواستم. موافق نیستم

مخبرـ عرض کنم آقای فرمانفرمائیان توجه داشته باشند که برای این قرضه قانونی از مجلس گذاشته است مجلس شورای ملی قانونی تصویب کرد که این قرضه را بانک ملی به شهرداری بدهد منتهی در آن قانون ترتیب پرداخت معین نشده که بچه ترتیب این قرض را باید شهرداری به بانک ملی پس بدهد و این ماده که پیشنهاد شده یک چیز تازة نیست فقط برای پرداخت آن قرضه ما مکلف کردیم شهرداری را که از بودجة خودش این مبلغ قرضه را بدهد تا مستهلک شود.

رئیس آقای ملک مدنی.

ملک مدنی عرض کنم. این ماده۳۷ به بنده فرصت می‌دهد که یکقدری از شهرداری این جا صحبت کنم. الان چهاده ماه است که از تغییر اوضاع سابق گذشته است و چند ماه هم که از اوضاع سابق گذشت بنده یکدفعه دیگر هم در این موضوع صحبت کردم ولی تأثیری نکرد و حالا هم آقای وزیر کشورکه این ماده مربوط بایشاناست حضور ندارند آقای معاون وزارت دارائی تشریف دارند ولی حرفی را که ما این جا می‌زنیم بکلی محو می‌شود و زود از بین می‌رود ولی باز بنده می‌خواهم دنباله آن مطالبی که سابق عرض کردم تذکر بدهم و اگر تأثیر نکند دنباله اش سئوال است برای اینکه موضوع شهرداری یکی از مسائل مهم این مملکت است و باید طرف توجه واقع شود شهرداری تهران با این بودجه سنگین حالا که بقول خودمان موانع مرتفع شده است ملی شده است اختیار هم دست آنها است باز هم بالا خره و ظایف خودشان را عمل نمی‌کنند بنده در قسمت جنوب شهر عرض می‌کنم شمال شهر را عرض نمی‌کنم پیشنهاد می‌کنم از این مجلس چهارنفر انتخاب شود برود جنوب تهران و به بیند (بعضی از نمایندگان شمال هم خراب است) خیلی خوب حالا شمال هم خراب است و پلهاهمه خراب است. تمام در آمد شهرداری مصرف بودجه اشخاص می‌شود. من تعجب می‌کنم از آقایان اعضاءانجمن شهرداری که اشخاص صلاحیت داری هستند در آنجا ولی نمیدانم چرا او توریته خود را عمل نمی‌کنند؟ و حالا هم مثل سابق است که یک سرتیپ یا یک سرلشگری آنجا نشسته بود و هر چه می‌گفت و حکم می‌کرد آنها انجام می‌دادند.

دکترسمیعی اینطور نیست آقا.

ملک مدنی پس چرا اینطوراست اگر نیست پس چرا اصلاحاتی نمی‌شود.

دکترسمیعی اعتباری ندارد شهرداری.

ملک مدنی پس چرا اینکارها انجام نمی‌شود چرا به مصرف نمیرسانند. این مردم بیچاره که بایک ظرف ماست در این شهر داخل می‌شوند از او عواغرض می‌گیرند چطور می‌شود که درآمد ندارد در آمد تمام میوه و خوارباری که وارد این شهر می‌شود. شهرداری ازش در آمد می‌گیرد عوارض ازش می‌گیرد اینها پوشیده و پنهان نیست آقا چطور آقای دکترسمیعی می فرمائید در آمد ندارد صورت در آمد این را خواهش می‌کنم از سال گذشته تا حالا بدهید چاپ کنند منتشر کنند لااقل ما که وکلای مجلس هستیم مطلع بشویم و جواب مردم در این قسمت بدهیم و مخارج پرسنلی آنجا را هم تعیین کنند ما یک وقتی یک قانونی را گذراندیم و مخارج پرسنلی را بطور کلی در هر کجا ۱۰٪ معین کردیم اگر نظرتان باشد آقای اعتبار مخبر کمیسیون بودند و آقای اردلان هم که خوشبختانه هم وکیل بودند هم معاون بودند (بعضی از نمایندگان وزیر بودند) و همه سمت‌ها را داشته‌اند. (افشار استاندار هم بوده‌اند) طرف اعتماد همه هستند عرض می‌کنم که ۱۰٪ قائل شدیم برای هزینه پرسنل یعنی برای هزینه اداری و کار گزینی. صورت شهرداری را بیاورید به مجلس اگر صدی ده بود تمام این فرمایشی که می‌فرمائید صحیح است. این همه ادارات و بر زن و مؤسسات بی‌معنی که درست شده است اینها را بردارید و خرج آسایش وزندگانی مردم بکنید. مردم این شهر اصلاً آسایش ندارند آب خوردنشان خوب نیست جاده‌شان خوب نیست همانطور که آقای طباطبائی فرمودند البته حقیقی بود و این مطلب واقع شده است که لاشه سگ مرده توی راه آب بوده است. بعضی از نمایندگان حالا هم هست شهرداری آقا برای این است که بالاخره مفید واقع بشود. سابق تا می‌خواستیم حرف شهرداری را بزنیم می‌گفتند آقا محظورات هست و مشگلات هست، همین کامیونها که هست کجا مصرف می‌شود؟ (همه میدانیم همه میدانیم). عرض کنم بقول یکی از آقایان حالا که برای جای دیگر کار کرده است که پول قرض او را هم از همان جای دیگر بدهند بنده حلا نمی‌خواهم عرض کنم ولی بعقیده بنده شهرداری از سال گذشته تا بحال وضعیتش را عوض نکرده است باید وضعیتش عوض شود و تشکیلاتش کوچک و ساده و مفید بشود و درآمدش باید خرج مردم بیچاره شهر بشود و جنوب و شمال هم ندارد فرق نمی‌کند جنوب تهران بنظر بنده بیشتر احتیاج به بهداشت دارد زیرا شمال شهر غالباً مردمان متعین نشسته‌اند وضع خانه‌هاشان صحیح است و آب با بشگه برایشان می‌آورند ولی آنها باید از آن آب انباری که همه میدانیم آب بخورند و دیگر وسیله ندارند لااقل این مجاری را شهرداری مراقبت کند که پاک باشد آب قنات بیاورد آب آلوده نیاورد این کارهائی که خیلی آسان است یکی از آقایان را مأموریت بدهید که برود پشت همین مسجد و مجلس بلند شوید بروید و به بینید وضعیت شهرداری چطور است اینها واضح است و جای انکار نیست و ماهم نمی‌خواهیم که دولت را تهدید کنیم و یا مقصودی داشته باشیم. برای یک اصلاحاتی است که این حرف‌ها را می‌زنیم و امیدوارم بالاخره آقایان اعضای انجمن شهرداری که همه‌شان از رفقای برجسته و مفید خودمان هستند این بیانات مجلس را بالاخره سوژه قرار بدهند و حاضر شوند این شهرداری را آنجوری که ما منظور داریم از بودجه‌اش کم کنند.

رئیس آقای اعتبار (مخبر)

اعتبار عرض کنم بنده قبلا هم عرض کرده‌ام که وضع شهرداری با این ماده مربوط نیست و غالب آقایان که مخالفت می‌کنند مثل اینست که نمی‌خواهند پول بانک ملی داده شود و آقایان باید سعی کنند که پول بانک ملی زودتر داده شود بعد هم آن قضیه شهرداری در مجلس مطرح می‌شود که این کارهم درست شود. (صحیح است)

بعضی از نمایندگان رأی بماده ۳۷.

سزاوار بنده یک توضیح مختصری می‌خواهم بدهم.

رئیس آقا اگر مخالفید قبل از شما هم هستند آقای نقابت.

نقابت عرض کنم یک مثلی آقای مشرف نفیسی وقتی وزیر ماله بودند بیان کردند گرچه در آن موقع تطبیق نمی‌کرد ولی با شهرداری فعلی تطبیق می‌کند و آن این بود که مردی رفت در حمام و قوزی تطبیق می‌کند و آن این بود که مردی رفت در حمام و قوزی داشت وقتی وارد شد دید آنجا بساط ساز و دهل است و با آنها شرکت کرد. معلوم شد اجنه آنجا مهمانی داشته‌اند قوز او را از پشت او برداشتند این قوزی یک رفیق قوزی دیگری داشت پرسید قوز تو چه شد گفت بلی اینجور شد و قوز مرا برداشتند. اینهم رفت آنجا اتفاقاً مجلس عزائی بود و این باز مشغول شادمانی شد آن قوزی که از کول او برداشه بودند بکول این یکی گذاشتند عرض کنم وضعیت شهرداری ماهم امروز اینجوری شده است برای اینکه شهرداری یعنی یک اداره از برای اطاعت اوامر ساختمانی مقامات حالا هر مقامی می‌خواهد باشد (انوار بگوشاه) آقای انوار بنده برای خواص است حرف می‌زنم دیگر استدعا می‌کنم که بیش از این بازش نکنید. عرض کنم هر مقامی که نفوذی داشت البته آقا می‌فرمایند شاه این که خیلی روشن است و مبتذل می‌شود یک حرف را زیاد تکرار کردن ولی از آنجا بیائید پائین‌تر و برسید به رئیس فلان اداره حتی رئیس کمیسر آنها هم که بودند اگر دستوری می‌دادند اطاعت می‌شد. با کامیون شهرداری برای آنها جنس حمل می‌شد. جنس بوسیله شهرداری ار کوره‌پزها می‌خریدند و برای آنها می‌فرستادند و چه و چه …. ولی اغراق هم البته نباید گفت بودجه شهرداری نشان داده است که چقدر عایدات داشته است و چقدر خرج کرده است. این اطلاع را آقای فریدونی خوب داشتند و یک وقت هم توضیح دادند ولی الان شهرداری مواجه شده است با این امر که مبالغ زیادی مدیون است باشخاص. یک مقداری معاملات با مردم کرده است و تعهداتش را انجام نداده است. اتومبیل خریده است از مردم ولی پولش را نداده است. آن اتومبیل هم معلوم نیست کجا است. حتی در همین ادوار و در همین ایام آزادی اتومبیل سواری بیوک نو که تازه شهرداری وارد کرده است یک نفر سوار شده رفته است و بعد هم پس نداده است و اخیراً یک اتومبیل خراب داده است. وضعیت شهرداری اینجوری است خراب است و مختل حالا که باید شهرداری شهرداری بشود البته این تذکرات مفید است ولیکن شخص رئیس شهرداری آقای دکتر سجادی. بنده طرفداری نمی‌خواهم بکنم ولیکن یک مردی است منظم و سالها هم در کار قضائی کار کرده است و هر چه شب و روز کار می‌کند نمی‌تواند این مشکلات را حل کند مثلا ملاحظه میفرمائید که باغ تجریش را که محل شیرخوارگاه است و برای اطفال تعیین کرده‌اند مال یک جمعی از سادات است که آنجا را اجازه می‌دادند به سفارتخانه‌ها و مبلغ دو سه هزار تومان اجاره می‌گرفتند در سال واعاشه می‌کردند شهرداری بزور رفت این‌جا را تصرف کرد گفت حسب الامر اینجا را می‌خواهیم اجاره بکنیم و اجاره هم بالغ بر سه هزار تومان بسته شده‌است اجاره‌اش را که نمی‌دهند هیچ می‌گویند مبلغ ۱۰۵ هزار تومان در اینجا خرج کرده‌ایم بیا بما بده تا اجاره‌ات را بدهیم. آخر توی خانه من با اجاره رسمی آمده‌ای کی بتو گفت که خرج بکنی که تو خرج کردی؟ می‌گوید بیخود کردید بهم بدهید نمی‌دهند میگوید بخرید نمی‌خرند یک همچو مشکلاتی است. البته خرج هم شده است اما نه ۱۰۵ هزار تومان توی دفتر هم ۱۰۵ هزار تومان است و این خرجی که آنجا شده است کارشناس بفرستید آنجا به بینید که منتهایش ۲۰ هزار تومان است و باقی آن رفته است بجاهای دیگر و بمحل‌های دیگر خرج شده است پس امروز که شهرداری شیرازه‌اش بدر رفته تا منظم شود تا مرتب شود تا بمجرای طبیعی اش برگردد تا بآن برگردد تا بآن سپوری که توی خیابان دارد راه می‌رود حقوق داده شود که این سک را از راه آب بردارد مدتی وقت لازم دارد بنده خیال می‌کنم بجای این اعتراضات تشریک مساعی کنیم و این تشکیلات را بهم بزنیم و از سردرست کنیم تا این مشکلات حل شود. اینها همه بوده است و اما اشکالی که بنده راجع به این ماده داشتم و می‌خواستم عرض کنم این است که ما هی قانون میگذراندیم که یک اداره یا یکم وزارتخانه حق داشته‌باشد فلان مبلغ از بانک وام بگیرد و البته در موقعی که وام می‌گرفت یک قراری هم با بانک می‌داد که این مبلغ ۲۵۰ هزار تومان یا سه میلیون یا سی‌هزار تومان را که قرض می‌کنیم چه جوری پس بدهیم از چه محل و چند ساله پس می‌دهیم ولی بنده ندیدم که یک قانونی بیاورند که برای پس دادن یک قرضی چه کار کنند این قانون دستور پس دادن قرض است نه برای گرفتن و این عمل خلاف اصول است. این عادات می‌کند شهرداری که وقتی بخواهد پول بانک را پس بدهد باید یک قانونی از مجلس بگذرد تا بیاید قرضهایش را بدهد؟ دیگر آقا این قانون نمی‌خواهد. مطابق آن رویه که گرفته است باید پس بدهد و بعقیده بنده این ماده اصلا زائد است و همانطور که پول را گرفته است نباید برود با طلبکار ترتیبی را بدهد و پول را پس بدهد و مرجع این کار هم انجمن شهرداری است چون این انجمن در بودجه نظر می‌کند و مطابق آن رویه اگر مدیون است دستور می‌دهد پس بدهد. این قانون آمدنش به مجلس موضوع ندارد و استدعا می‌کنم اصلا این ماده را پس بگیرند که یک عادتی نشود که شهرداری هر وقت می‌خواهد قرض خود را بدهد یک قانونی بخواهد.

رئیس آقای مخبر.

مخبر (اعتبار) عرض کنم آقایان توجه بفرمایند پولی که شهرداری گرفت و ماده‌ای که از مجلس گذشت آنروز بامر شاه بود. بامر شاه آن روز آقای وزیر دارائی آوردند آن لایحه را به مجلس و مجلس شورای ملی هم تصویب کرد و پوله را هم گرفتند حالا مخارج چه شده است البته حسابش صورت دارد و انجمن شهرداری هم متوجه است ولی اگر ما بخواهیم این ماده را تصویب نکنیم نتیجه‌اش این است که شهرداری ملزم نیست پول را بدهد. این اشکال آقای نقابت بنظر بنده وارد نیست برای اینکه آن کسی که با دولت معامله کرده و اتومبیل فروخته است او غیر از دولت و غیر از بانک است او قطعاً برای پرداخت بدهی خودش یک تعهدی گرفته یک قراردادی بسته است یک کاری کرده است حالا شهرداری نمی‌دهد یا ندارد بدهد آن یک امری است جداگانه و بنظر بنده اگر بنا باشد از این ماده صرف نظر شود نتیجه‌اش این می‌شود که بگوئیم پول بانک هم پرداخت نشود شاید هم شهرداری خیلی خوشش بیاید از این کاری که ما می‌خواهیم بکنیم از این نظری که دارید و راضی هم باشد ولی حقیقه‌ً از نظر حفظ بانک و از نظر معاملات ما باید که شهرداری را مجبور کنیم و مکلف بکنیم که دین خودش را بدهد و حساب بانک را بپردازد این بود که این ماده را پیشنهد کردند و بایستی بدانند که اگر شهرداری با یک اشخاصی حساب دارد کتاب دارد و آن اشخاص اسناد دارند و مطابق یک تعهداتی است مطابق یک قراردادی است آن اشخاص بروند و بمقامات صالحه شکایت کنند و آن مقامات ازش بگیرند و بدهند (نقابت بانک هم همین کار را بکند) نه بانک نمی‌تواند این کار را بکند زیرا بانک قانونی ندارد که بتواند این کار را بکند و این اشکال دارد. این رابرای رفع آن اشکال گذاشته‌اند

رئیس رأی گرفته می‌شود به ماده ۳۷. (طباطبائی پیشنهاد دارم)

پیشنهاد آقای طباطبائی:

پیشنهاد می‌کنم به آخر ماده اضافه شود ۳۶۰ میلیون ریال طلب شهرداری تهران از شاه سابق بابت ساختمانهای در بند و غیره از محل چهارصد میلیون ریال طلب اعلیحضرت از وزارت دارائی تأمین و پرداخته خواهد شد.

رئیس ـ آقای طباطبائی.

طباطبائی عرض کنم که بنده با آن اصلی که فرمودید قبلاً موافقت کردم حالا هم موافقم. هر مؤسسه‌ای مخصوصاً مؤسساتیکه مربوط بدولت است باید در تأدیه بدهی خودشان صحیح و منظم باشند. اما شهرداری تهران اگر تحقیق بیشتری بفرمائید بعلت خرابی اوضاع شهر گرفتاری این شهرداری بیشتر بواسطه نداشتن پول است و اوضاع مالی شهرداری تهران فوق‌العاده خراب است. سابقاً‌غالباً می‌خوردند و حالا هم می‌خورند من حرفی ندارم ولی بنده تحقیق کردم یک قمت از ساختمانهای لازم نیمه تمام مانده است و در شرف خراب شدن و از بین رفتن است بنده تحقیقات کردم علت اینکه اینها ناتمام افتاده است به جهت نداشتن پول است این نکته‌ای که تذکر فرمودند خیلی صحیح است و یک نکته اساسی است ولی شما تشریف ببرید بیک برزن که پر است از اعضاء و اجزاء و پشت میز نشین و ماشین نویس یعنی اصل فدای فرع شده است. همه مردم پول می‌دهند مالیات می‌دهند و بلدیه در مقابل چه می‌کند در مقابل ادارات بزرگ ساخته است و پول می‌گیرد و بآنها می‌دهد. حالا همانطوری که من روی اصل که آقا تذکر دادند تصدیق می‌کنم آقا هم با عرض من موافقت فرمایند اگر بدهی شهرداری را به بانک زنده می‌کند طلب شهرداری را هم که مسلم است زنده کنید. این یک پولی است موجود در وزارت دارائی. طلب بلدیه هم مسلم تمام این قصوری که ساخته شده است با کامیونهای بلدیه و بوسیله اعضاء و اجزء شهرداری بوده است که آن‌ها مفت و مسلم رفته‌اند کار کرده‌اند و البته پولی که از بودجه شهرداری برداشته‌اند و خرج کرده‌اند باید بدهند آقا مال مردم است (صحیح است) و این جا بهترین فرصت و مناسب‌ترین محل برای این کار می‌باشد (صحیح است) موافقت فرمائید این چند سطر را در آخر ماده بگنجانند که ۳۶ میلیون تومان پول بلدیه از این محل مسلم و حاضر پرداخته (صحیح است) و بلدیه اگر این پول را گرفت می‌شود در کار بلدیه مراقبت بیشتری بکنند و دقت بیشتری بشود و مطالبات مردم را بپردازند. (سزاوار بنده اجازه خواستم توضیحی بدهم می‌فرمایند عضو کمیسیون نیستید نمی‌توانید توضیح بدهید)

رئیس آقای مخبر

مخبر بنده نمیدانم که این ۳۶ میلیونی را که آقای طباطبائی همه رابطور مسلم فرض فرمودند این در قانون این طور؟ (طباطبائی این مبلغ مسلم است) اگر واقعاً مسلم است بنظر بنده هیچ مانعی ندارد که انجمن شهرداری این قضیه رابدولت مراجعه کند و از آن محل بگیرند و یا اینکه از آن ساختمانهائی که هست. همانطور که شنیدم از آن محل تأمین کنند ولی این حرف پایه‌ای ندارد ولی شنیدم که ساختمانهائی که شده است در دسترس شهرداری گذاشته شده است حالا این را در اینجا ما نمی‌توانیم با این پیشنهاد موافقت بکنیم برای اینکه آن حساب مسلم بودنش معین نیست و بعلاوه نمیدانیم که جریانش چیزی داده‌اند یا نداده‌اند؟ این است که بنه نمی‌توانم با این پیشنهاد موافقت کنم.

بعضی از نمایندگان رأی رأی.

رئیس آقای سزاوار.

سزاوار بنده منظورم از این توضیح روشن شدن ذهن آقا یا نیست والا بنده شهوت کلام هم ندارم فقط خواستم در این زمینه توضیحات بدهم که آقایان روشن بشوند. البته مطلب راجع به شهرداری تهران است و همه خوشبخت و علاقه‌مند هستند و بنده هم خوشوقتم که بسهم خودم امروز در اطراف شهرداری و این موضوعات صحبت می‌شود و این بنظر بنده باید آن نکاتی که گفته می‌شود راجع به نواقص و عیوبات باید اولاً‌تحقیق کرد که آن عیب از کجا است و رافع آن عیوبات را از کجا می‌توان بهش پی برد و این قسمتها معلوم شود. یکی از این قسمتها راجع به برق تهران است. در سال ۱۳۱۳ که موضوع برق تهران پیش‌بینی شد ۶ هزار کیلووات برای تهران در آنوقت تقریباً (۳ ۹هزار) سه هزار کیلووات برای تهران کافی بود و سه هزار کیلو وات بیشتر پیش‌بینی کردند برای اینکه ممکن است احتیاجات شهر بیشتر بشود و الآن تقریباً شاید درخواستهائی که در اداره برق است متجاوز از چندین هزار تا باشد و هیجده هزار کیلووات هم کافی نیست بنابراین با ۶ هزار کیلوواتی که دارند ۱۲ هزار کیلووات دیگر هم برای تهران برق لازم است و مصرف دارد. پولی که قض شده است درست است قرضی را اداره برق کرده است. اداره برق یک مؤسسه جدید است و این پول را قرض کرده است و یک ماشینهائی خریده است و بکار انداخته است برای اینکه می‌خواهد بهره‌برداری کند هم نزولش را بپردازد به بانک هم اصلش را بپردازد (افشار از عایدات خودش بدهد) اجازه بفمائید عرض کنم اینجا بنده ناگزیرم که اطلاعاتی را که از نزدیک دارم راجع باداره برق بیان کنم همین اداره را به بینید چقدر متضرر همین ساختمانهای سابق بوده است تمام سیم کشیها کابل کشیها و چراغهای لوکس آشپزخانه و چه و چه تمامش از پول اداره برق خریده شده است و پولش داده شده است. سالهای سال اینها کنتر نداشته‌اند حالا نه اینکه فقط ادارات باشند بلکه خیلی جاهای دیگر هم کنتر نداشته‌اند و بهیچوجه من الوجوه نه اینکه آن عمارات و آن ابنیه و آن قصور کنتر نداشته‌اند جاهای دیگر هم آن ابنیه و آن قصور کنتر نداشته‌اند جاهای دیگر هم کنتر نداشته‌اند و مجانی استفاده کرده‌اند خود شهرداری تهران هم چون همین شهرداری تهران هم چون همین شهرداری تهران هم یکی از مشتریهای اداره برق است این چراغهائی که در تمام سال در شهر تهران روشن می‌شود این هم باید پولش برگردد باداره برق یا نه؟ از این بابت هم شهرداری پول ندارم بدهم از بابت این قرض. اصل قرض هم دو میلیون بوده که برای اداره برق تهران شده و حالا سه میلیون و نیم شده بابت نفع و اینها اینجا باید اینها را متذکر شد. شهرداری ترهان همانطور که آقایان بخاطر دارند در سابق هم مذاکره شد اینجا. شهرداری تهران از بودجه خودش مبالغ هنگفتی خرج کرده است برای ساختمان های او و تقریباً ۲۵ میلیون تومان برآورد کرده است که خرج این ساختمانها کرده است از این ۲۵ میلیون تومان امروز شما بپرسید از شهرداری از شهریور پارسال تا حالا هنوز صد هزار تومان هم بشهرداری پرداخته نشده است خوب نمی‌دهند دیگر. دولت هم پول می‌خواهد آنوقت یک مشت قروض هم دارد شهرداری بابت چوب آهن بابت سنگ بابت مصالح بابت تمام چیزهائی که برای تمام این ساختمانها خرج شده است و شهرداری واسطه بوده شهرداری سند سپرده است شهرداری گرفته است و در جای دیگر در این ساختمانها خرج کرده است حالا اینها همه می‌آیند و مطالباتشان را از شهرداری می‌خواهند شهرداری هم هر چه بدولت می‌گوید دولت توجه نمی‌کند پس بنابراین در اصل شهرداری ورشکسته است پول ندارد با یک مشت طلبکار و این همه هم انتظار دارند از شهرداری. یمین اسفندیاری عوائدش هم کسر شده است.

سزاوار بلی عوائدش هم کم شده و اینقدر هم انتظار است از شهرداری، شهرداری چه بکند؟ عوائدش هم همینطور که می‌فرمائید نکس پیدا کرده است. راجع بلوله کشی و وضع آب تهران. راجع بلوله کشی پنج میلیون تومان اعلیحضرت همایونی مرحمت کردند برای لوله کشی آب تهران این باب صحبت شد هنوز وزارت دارائی دیناری از این پنج میلیون تومان را نداده‌اند و خرج کرده‌اند حالا علاوه بر اینکه خرج کرده‌اند بتدریج هم حاضر نشده‌اند بشهرداری برای این خرج بدهند و شهرداری هم حاضر شده است بتدریج بگیرد. بنده نمیدانم این چه ترتیبی است حالا آقایان انتظار دارند با یک مشت قرض و گرفتاری که شهرداری دارد قروضش را هم بپردازد مخارج جاری خودش را هم بدهد؟ و حالا این پیشنهادی که در این موضوع آقای طباطبائی فرمودند اگر توجهی بشود واقعا یکی از آن موارد همین است این پول را که حالا بگردن شهرداری می‌گذارید بدتر از بدتر می‌شود شهرداری محلی ندارد برای پرداخت بگذارید از همان پولی که دولت باید بپردازد بشهرداری این سه میلیون و نیم را از همان محل ببانک بپرداخت و بعد حساب کند وقتیکه تصفیه کردند این مبلغ را هم جزو آن حساب کنند اول باید حسابش را کرد بعد یک اقدامی را کرد شهرداری که ندارد البته باو بدهند مطالباتش را بعد اگر غفلت کرد از او باید مؤاخذه شهرداری این جور است حالا آقایان هر نظری دارند مختارند.

معاون وزارت دارائی بنده از نقطه نظر اعتبارات بانک ملی از آقایان استدعا می‌کنم این‌جا توجه بفرمایند و موافقت بفرمایند که این ماده تصویب شود چون بیانات آقایان نسبت بشهرداری و خرجهائی که اینجا کرده است و وصول باید بشود همه بجای خودش صحیح است و راههائی هم دارد که می‌شود از آن راهها هر کی از نمایندگان محترم در قانون با وسائلی که در دست دارند آن وسائل را اعمال می‌کنند ولی رد شدن این ماده باعث این می‌شود که واقعاً یک پول حقی که بموجب قانون مجلس شورای ملی ببانک ملی اجازه داده و بانک بیک مؤسسة داده است حالا که مطالبه می‌کند میفرمائید ندهند و رأی ندهند این است که بنده تمنی می‌کنم رأی بدهند آنوقت علیحده هر فکری که هست برای شهرداری بفرمائید دولت هم البته موافقت می‌کند

جمعی از نمایندگان مذاکرات کافی است.

رئیس راجع باین پیشنهاد رأی گرفته شود؟

هاشمی بنده مخالفم. اجازه میفرمائید؟

مخبر اجازه میفرمائید؟ یک پیشنهادی شد یک موافق و یک مخالف باید حرف بزند صاحب پیشنهاد که نمی‌تواند مطرح شود باید رأی بگیرید تا تکلیف این پیشنهاد در مجلس معلوم شود.

رئیس آقای سزاوار که موافق بودند حرف زدند مخالف حرف نزده است.

مخبر اساساً وقتی که پیشنهادی می‌شود پیشنهاد دهنده توضیح می‌دهد بعد مخبر یا یکی از اعضاء کمیسیون جواب می‌دهد و رأی گرفته می‌شود. پس آقای سزاوار هم که فرمایشاتی فرمودند بر خلاف نظامنامه بود ایشان بایستی در اصل ماده مطالبشان را بفرمایند و در این‌جا صحبت کردند بهر حال یک موافق و یک مخالف در پیشنهاد صحبت کرد رأی بگیرید تا تکلیفش معلوم شود دیگر.

رئیس این معنی را که میگوئید مسلم است؟

طباطبائی بشما چه آقا؟ رأی بگیرید.

رئیس با رأی شما که قرض مردم داده نمی‌شود آقا. شما باید اول این را معین کنید این مبلغی را که آقایان پیشنهد کرده‌اند که از فلان محل گرفته شود و بفلان محل داده شود این رسیدگی شده است درست است یا نه؟

طباطبائی بنده آن مبلغی را که معین کرده‌ام آن رقم را پس می‌گیرم.

رئیس شما بیک رقمی می‌خواهید رأی بدهید که معلوم نیست. اصل موضوع صحیح است ولی مبلغش را نمی‌شود رأی گرفت.

طباطبائی بجای ۳۶ میلیون تومان نوشته شود مطالبات شهرداری

رئیس این صحیح است. این حرف حسابی است. رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای طباطبائی با این اصلاحی که خودشان کردند آقایانی که موافقند برخیزند (عدة قلیلی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد آقای منشور:

بنده پیشنهاد می‌کنم ماده بکمیسیون برود برای مطالعه کامل

منشور عرض کنم به بیانات آقای نقابت توجه کرده بودند بیشتر از این مطلب روشن می‌شد و قضیه حل می‌شد آقای نقابت بیان فرمودند که بلدیه ما در واقع دارای یک شخصیت حقوقی است یعنی یک کسی را لازم ندارد که قیمش باشد خودش آقا بشخصه مطابق قانون اختیار دارد قرض بکند و قرضش را بدهد مطالباتش را تصفیه بکند (مؤید احمدی مجلس باید اجازه بدهد) بسیار خوب مجلس اجازه داد و ذکر شده است که مطابق قراردادی که با بانک دارد همان که قرارداد را بسته است لابد در آن قرارداد هم ذکر شده است و معین شده است که از چه محل باید بدهد و حالا هم این‌جا ذکر شده است که از محل عایدات بلدیه بدهد از محل دیگر که نمی‌خواهد بدهد یعنی یک عایدی را که ما امروز داریم می‌پردازیم برای مخارج جاری شهر برای نظافت برای سپور برای سایر مخارج و امور دیگر شهر این مخارج میگوئیم نشود و عوضش بپردازد بمطالبات در بانک بنده ناچارم اینجا یک موضوع را توضیح بدهم چون بانک با اینکه یک شرکت سهامی است و ثبت شده است و دارای اساسنامه است. معهذا در اغلب موارد خودش را تابع وزارت مالیه میداند میخ زورش وزارت مالیه است اگر نتواند که مطالباتش را وصول کند یک مراسلة بوزارت مالیه می‌نویسد و وزارت مالیه هم یک مراسله بادارات تابعة خودش می‌نویسد که مطالبات بانک را وصول کنید یک وقت می‌بینید که آنجا عرض کنم از طرف بانک دست رویش گذاشته‌اند البته این ترتیب صحیحی نیست باید بانک هم همانطوریکه سایرین اقدام می‌کنند در وصول مطالباتشان اقدام کند. موقعی که قانون استرداد املاک واگذاری اینجا مطرح بود همین موضوع صحبت شد و صحبت کردند از مطالبات شهرداری از اداره املاک واگذاری آقای وزیر عدلیه سابق که حالا تشریف برده‌اند اینجا فرمودند که وزارت مالیه و بلدیه این کار را خواهند کرد و حالا بعقیده بنده موقعش است.

رئیس یک قدری مختصرتر کنید آقا

منشور از این مختصرتر نمی‌شود. آقای آهی این‌جا تشریف داشتند و گفتند که ما بین وزارت مالیه و بلدیه ترتیب تصفیه این کار را خواهند داد و بعقیده بنده حالا موقعش است که این کار را تصفیه کنند گمان می‌کنم حالا موقعش است که این کار را تصفیه کنند گمان می‌کنم حالا بهترین موقع باشد. آقای نراقی یک روزی این جا می‌گفتند از این عطیه ملوکانه که قرار شده است مبلغی برای کاشان بپردازند اعلیحضرت فرمودند که آقا بلی من چهل میلیون قرض داده‌ام اما هر چه می‌خواهم پس نمی‌دهند این خیلی بد ترتیبی است که وزارت مالیه پیش گرفته است وزارت مالیه این پول را بدهکار است وزارت مالیه بعد از وضع سابق جانشین وزارت دربار و محاسبات دربار سابق است همانطور که عوائد و دارائی و در آمدش را می‌برد باید قروضش را هم بپردازد پس بنظر بنده در این قسمت مطالعات کافی نشده است و ماده باید بر گردد بکمیسیون در آنجا طلب بلدیه را معین کنند و بیاورند جزو ماده تا ما این جا تصویب کنیم و الا ما تصویب نمی‌کنیم.

معاون وزارت دارائی عرض کنم که…

افشار اینکه جواب ندارد دیگر ارجاع بکمیسیون خواسته‌اند.

معاون وارت دارائی جواب ندارد ولی یک خوردة باید جواب داد این فرمایشی که آقای نماینده محترم می‌فرمایند راجع بمطالبات شهرداری از شاه سابق یا از اداره املاک همچو ماده ما حالا نداریم که مطرح باشد و درش این بحث را بکنیم صحبت استرداد یک وامی است که از بانک ملی شهرداری کرده است باید حالا با فرعش بدهد می‌فرمایند که یک قرضی که بشهرداری دارند باید بدهند بسیار خوب بدهند بنده هم موافق هستم که بدهند ما هم حرفی نداریم باید بدهند ولی ماده مربوط باین موضوع نیست ماده راجع باسترداد یک قرضی است که بلدیه از بانک ملی کرده است و تقاضا می‌کنم وافقت بفرمائید با ماده که بگذرد.

رئیس آقای ملک مدنی.

ملک مدنی بنظر بنده این پیشنهاد را اصلاً آقای رئیس نباید مطرح بکنند و رأی بگیرند برای اینکه در نظامنامه هیچ چنین ماده نیست و سابقه هم ندارد که یک نماینده پیشنهاد کند ماده برود بکمیسیون این فقط حقی است که مخبر کمیسیون یا دولت دارند که می‌توانند تقاضی کنند ماده برگردد بکمیسیون یکنفر وکیل حق ندارد چنین پیشنهادی کند. اگر رعایت نظامنامه درست بشود و بترتیب بحث بشود اشکالی هم پیش نمی‌آید تضییع وقت هم نمی‌شود (صحیح است)

جمعی از نمایندگان رأی رأی.

رئیس رأی گرفته می‌شود بماده پیشنهاد…

یکی از نمایندگان پیشنهاد شد برگردد بکمیسیون به پیشنهاد رأی بگیرید.

جمعی از نمایندگان چرا برگردد بکمیسیون. رأی بگیرید….

منشور مسترد داشتم بنده.

رئیس پیشنهاد دیگر از طرف آقایان دکتر ادهم دکتر سمیعی وسزاوار. خوانده می‌شود:

پیشنهاد می‌کنم در آخر ماده اضافه شود محل پرداخت این وام مطالبات شهرداری از شاه سابق خواهد بود.

سزاوار با اینکه مسلم است که شهرداری یک مطالباتی از شاه سابق دارد و البته این مورد تصدیق دولت هم هست النهایه در مبلغش اختلاف است که شهرداری ۲۵ میلیون مطالبه دارد و وزارت مالیه شاید این مبلغ را تصدیق ندارد وضعیت شهرداری را هم بنده توضیح و تشریح کردم و بعلاوه آقایان نمایندگان محترم هم می‌توانند تحقیق کنند بطوری است وضعیت آنجا که الان مواجه است با یک مشت طلبکار و نداشتن محل برای پرداخت بنابراین این همان موضوعی است که آقای نقابت توضیح دادند این همان قوز بالای قوز است بنابراین این پیشنهاد را کردیم که مانعی ندارد آقایان موافقت بفرمایند که تصویب شود از همان محل مطالبات شهرداری از شاه سابق این وام پرداخت شود و یک حسابی باز کنند و از همان محل بدهند (صحیح است).

مخبر عرض کنم اگر چنانچه در همان قانون استقراض که آن روز از مجلس شورای ملی می‌خواست بگذرد آقای سزاوار و آقایان دیگر پیشنهاد کردند که بانک از محل مطالبات خودش این قرضه را بدهد بشهرداری این چند میلیون را بدهد آنوقت البته این پیشنهاد فعلی ایشان مورد داشت که از محل مطالبات از شاه سابق این وام پرداخته شود ولی عرض می‌کنم موضوع مطالبات موضوعی نیست که روشن شده باشد…

جمعی از نمایندگان چرا روشن است.

یمین اسفندیاری مدارک دارد.

مخبر مدارک دارند. طلب هم دارند ولی هنوز که رسیدگی نشده و معلوم نیست که شهرداری چقدر طلب دارد و این هنوز معلوم نیست باین جهت یک پولی را که بانک ملی با اجازه شورای بشهرداری قرض داده است یک بانک یک مؤسسة که همه چیز ما در گرو اعتبار پرداخت اوست (صحیح است) نمی‌شود گفت آقا از یک مطالباتی که داری از یک طلبی که داری عجالتاً نگیر تا یک مطالباتی که شهرداری دارد و هنوز معلوم نشده بگیرد و بدهد. آقا بنده نمی‌فهمم این چه احساساتی است که برعلیه بانک ملی ابراز می‌شود (صحیح است) بانک ملی آقا تمام سرمایه این مملکت است اعتبار این مملکت است و بانک ملی (صحیح است) چرا اینطور میفرمائید.

سزوار بنویسید طلب مسلم. مطالبات مسلم

رئیس رأی گرفته می‌شود باین پیشنهاد آقایان موافقین برخیزند (عده کمی برخاستند) رد شد. پیشنهاد آقای دهستانی پیشنهاد می‌کنم ماده ۳۷ حذف شود.

رئیس آقای دهستانی.

جمعی از نمایندگان پیشنهاد رد که توضیح ندارد.

مخبر ضمن رأی بماده تکلیفش معلوم می‌شود.

معاون وزارت دارائی اگر چه آقایان رد فرمودند این پیشنهادها را ولی این موضوعی که آقای اعتبار نماینده محترم تذکر دادند قابل توجه است مجلس شورای ملی تمام قوه خودش را برای اعتبار بانک ملی مصروف کرده و می‌کند این مورد تردید نیست این هم یک چیزی نیست که حالا ما بگوئیم بسیار خوب طلب شهرداری مسلم است باید بدهند کی گفته است که نباید بدهند چرا نباید بدهند؟ البته باید داد ولی در این موقع ما بخواهیم بگوئیم که یک رائی مجلس شورای ملی داده است و قرضی که باعتبار قانون مجلس شورای ملی شهرداری از بانک ملی گرفته است حالا نخواهد پس بدهد یا باین اشکالات بربخورد این ابداً جایز نیست (صحیح است) و استدعا می‌کنم با گذشتن ماده موافقت بفرمائید (صحیح است).

مخبر حذف موضوع ندارد ماده که مطرح است اگر مجلس رأی داد که پیشنهاد رد شده است اگر رأی نداد بماده که پیشنهاد قبول شده است (صحیح است) دیگر به پیشنهاد که رأی نمی‌گیرند که ماده حذف شود.

دهستانی بنده استرداد می‌کنم. بنده خودم را کوچکتر از این میدانم که نسبت به….

رئیس شما چرا سؤال نکرده پا می‌شوید؟ بنشینید آقا

طوسی پیشنهاد آقای طباطبائی:

پیشنهاد می‌کنم آخر ماده اضافه شود دولت مکلف است مطالبات شهرداری تهران را از شاه سابق روشن نموده و بعد از آن از محل پولی که در مالیه دارد بپردازد.

طباطبائی عرض می‌کنم آقای رفیعی توجه بعرایضم بفرمائید استدعا می‌کنم.

رفیعی بفرمائید.

طباطبائی ملاحظه بفرمائید نماینده دولت چندین مرتبه (صورت جلسه حاضر است) تصدیق کرد که شهرداری تهران از شاه سابق طلبکار است مخبر کمیسیون هم تصدیق کرد همینطور بطور کلی (دشتی صحیح است)

یمین اسفندیاری مسلم است آقا

مخبر کجا آقا کی؟

طباطبائی همین‌جا. منتهی بطور کلی. گفتند بابت خرجی که در سال ۱۳۱۹ برای همین عمارات شده است در دو میلیون و نیم بین شهرداری تهران و دولت مکاتباتی شده است آقای اعتبار و رسماً دولت قبول کرده است که بدهکار است پس در اینکه طلب بلدیه یک قسمت آن که دو میلیون و نیم آن را دولت قبول کرده است حرفی نیست. خیلی خیلی بیش از اینها است (صحیح است) و در این حرفی نیست محل کلام و محل شک و شبهه هم نیست اگرما حالا که دولت را در اینجا در این مورد گیرش آورده‌ایم ول کنیم دیگر قضیه رفته است (صحیح است) موردش همین الآن است با هر اصلاحی که می‌خواهید در عبارت بکنید ماده الحاقیه تبصره هر چه می‌خواهید بکنید موافقم که موضوع از بین نرود آقا.

مؤید احمدی ماده الحاقیه بدهید آقا.

طباطبائی منظور این است که شهرداری تهران در حدود ۲۵ میلیون سی میلیون تومان یک قدری بیشتر طلب دارد و از شاه سابق از آن طرف اعلیحضبت هم در وزارت دارائی قریب چهل میلیون موجودی دارند و طلبکار هستند از این محل. خلاصه ما نتیجه را می‌خواهیم از این محل باید این طلب وصول شود. بنده موافقت کردم موافقت دارم باین که بلدیه شهرداری تهران هر مؤسسه البته بدهی خودش را باید بدهد همه آقایان هم موافقند ولی در همین موقع که شما پول از بین رفته دولت را بانک را که شهرداری نبرده است توضیح دادید این‌ها همین خرج این ساختمان‌ها شده است و بآنجاها رفته است و در آن جا فرو رفته است الآن که شما می‌خواهید بدهی شهرداری را بگیرید طلب شهرداری را هم باید وصول کنید باید باو بدهید که پول مردم را بدهد حالا بهروسیلهة که هست بنده حرفی ندارم.

مخبر عرض کنم بنده با آقای اردلان که صحبت کردم فرمودند که من همچو تصدیقی نکردم بنده هم همینطور اینجا فعلاً صحبت یک ادعااست و باین ادعا باید رسیدگی شود تا معلوم شود ولی معهذا ارتباطی با این قضیه باز هم عرض می‌کنم که ندارد باین ماده که پول بانک را باید داد هیچ ارتباط ندارد (صحیح است) بنده اشکالی نمی‌بینم چون آقای طباطبائی می‌دانند متمم بودجه مال سال ۱۳۲۱ است و الان ماه هشتم است و این لایحه متمم بودجه همینطور مانده و ما داریم همینطور روی آن بحث می‌کنیم و صحبت می‌کنیم با این جریان من خیال می‌کنم و پیش بینی می‌کنم که در اسفند ماه این لایحه از مجلس بگذرد این پیشنهادی که می‌فرمائید باز هم پیشنهاد هست آقای اردلان می‌برند پیشنهادات را با دولت مذاکره می‌کنند تا به بینیم واقعاً‌چون دولت هم می‌فرمائید که قبول کرده است آن دو میلیون خورده را اگر واقعاً دولت آن را قبول کرده خوب این را بعنوان ماده الحاقیه در آخر قانون می‌گذاریم و الا ارتباطی این پیشنهادات با این ماده ندارد.

طباطبائی با این توضیح بنده مسترد می‌کنم

بیات ختم جلسه.

دهستانی بنده اخطار نظامنامه دارم. اجازه میفرمائید

رئیس بفرمائید

دهستانی عرض کنم بنده پیشنهادی که قبلاً تقدیم کردم منظورم عرض یک مطلبی بود و الا بنده خودم را کوچکتر از این میدانم که در این مجلس بمقام ریاست یا به نمایندگان محترم اخطار نظامنامة کرده باشم ولی چون موضوع ارتباط دارد بنده از قول خودم چیزی نمی‌گویم عین ماده نظامنامه داخلی را می‌خوانم که آقایان دقت بفرمایند که وقتی پیشنهادی داده شد پیشنهاد دهنده توضیح مختصری خواهد داد و جوابی هم از طرف مخبر یا وزیر خواهد شنیده و بعد از آنکه اینطور شد اگر کسی دیگر حرف بزند خارج از نظامنامه است بعلاوه وقتی که رئیس اخطار رأی کرد نباید دیگر حرف زد و نباید دیگر پیشنهاد داد حالا ماده را می‌خوانم: اصلاحاتی که در ضمن شور ثانوی (یا شور اول فرق نمکند)(خنده نمایندگان) پیشنهاد می‌شود در صورتیکه از طرف کمیسیون ارجاع آن خواسته نشود (یعنی مخبر قبول نکند)(خند نمایندگان) صاحب اصلاح بطور اختصار آنرا توضیح و استدلال می‌کند و فقط اعضای کمیسیون حق جواب دارند پس از آن مجلس درباب قبول یا عدم قبول توجه رأی می‌دهد.) پس دو نفر فقط در پیشنهاد حق دارند حرف بزنند و موقعی هم که آقای رئیس اخطار رأی کردند دیگر سؤال و جواب موقوف است (خنده نمایندگان)

رئیس پیشنهاد آقای دشتی:

تبصره دولت مکلف است مسئله مطالبات شهرداری را از شاه سابق معین نموده آنها را وصول و بشهرداری تحویل دهد.

دشتیعرض کنم که اینجا دو مسئله است که هردو صحیح است و اینها هر دو با یکدیگر مخلوط می‌شود عرض کنم که یکی موضوع مطالباتی است که بانک از شهرداری دارد اینرا ما باید یک مطالبات صحیحی بدانیم و از هر جائی که شده است باید شهرداری آنرا بپردازد و این را ماموکول کنیم باینکه از فلان محل بپرزدازد و این را ماموکول کنیم بانیکه از فلان محل بپردازد از کجا بگیرد اینحرفها خوب نیست و باید ما سعی کنیم که در درجه اول اهمیت و اعتبارات بانک ملی خودمان را نگاه بداریم (صحیح است) که سر سوزنی باعتبارات بانک لطمه وارد نیاید (صحیح است) اگر هم عده‌ای با این قسمت مخالفت کردند نه برای اینست که شهرداری مطالباتش را از شاه سابق وصول نکند نه. این برای این نبوده است بلکه این یک امر مسلمی است که عبارت از استرداد حق مسلم مردم اسن. حق شهر است. این را باید مکلف برسیدگی بکنید که بروند رسیدگی کنند روشن کنند بدهند بشهرداری و الا با این عملی که دارند می‌کنند اصلاً مطالبات شهرداری را از شاه سابق دارند لوث می‌کنند. این اما یک مسئله خیلی مهمی است آقا که بنده تصور می‌کنم اگر وکلای این مجلس خیلی فراموشکار نباشند ما باید کم کم کاری بکنیم که دیگر این عادت پیدا نشود که اوضاع زمان گذشته تکرار شود متأسفانه الآن داریم می‌بینیم که تکرار می‌شود از بس که رجال دولت ما عادت دارند بتملق گوئی و با همال و مسامحه من می‌ترسم که کم کم شاه سابق از شهرداری یک چیزی هم طلبکار بشود و باز هم همان مظالم و همان فجایع گذشته تجدید شود (طباطبائی آنوقت چراغ براریم برویم دنبالش….) بنابرین نباید گذاشت آن مظالم و فجایع تکرار شود در دوره‌های گذشته آقای مؤید احمدی یک جریانات بسیار بدی اتفاق افتاده است که باید آنها جبران و ترمیم بشود بدی اتفاق افتاده است که باید آنها جبران و ترمیم بشود یکی از آن چیزهای بد این بود که شهرداری تهران با یکی از آن چیزهای بد این بود که شهرداری تهران با یکی از آن چیزهای بد این بود که شهرداری تهران با پولهای شهرداری با پولهای مردم با پولهای ما و شما پول تهران یک مبالغی قصر ساخته است درست شده است این‌ها را باید پس بدهند به شهرداری آقا. آیا آقایان در شما یک آدم با وجدانی هست که بگوید پول شهرداری را شاه سابق ندهد؟ اگر اینطور نیست پس بنابراین باین تبصره رأی بدهید و دولت را مکلف کنید که این را رسیدگی کند این مسئله مطالبات شهرداری را از شاه سابق حل کند. یک چیزهائی گفته می‌شود بعضی می‌گویند دارد بعضی می‌گویند ندارد بعضی‌ها می‌گویند ۲۵ میلیون بعضیهامیگویند سی میلیون است آقای طباطبائی گفتند که مکرر شده است که دولت در این جا اقرار کرده است راست می‌گویند اینطور است. حالا آقای اردلان را نمیدانم ولی سایرین آقای آهی و دیگران مکرر گفته‌اند آقای آهی می‌گفتند هست ولی جایش این جا نیست حتی یادم می‌آید در لایحه املاک مجلس می‌خواست این موضوع را بگذارد آقای آهی گفتند جایش این جا نیست این را بگذارید باشد برای بعد شور در قانون املاک تمام شود آنوقت برای این موضع فکری می‌کنیم در جای دیگر می‌گذاریم این را رأی بدهیم بعد باین موضوع بپردازید از این حرفها که همه بخاطر دارید (صحیح است) بهر حال آنروز مقتضی نبوده است که رأی بدهند حالا رأی می‌دهند بالاخره حق و عدالت که نباید از بین برود (صحیح است) عرض کنم که اقا بالاخره این دو چیز مسلم است (صحیح است) در لایحه املاک اگر یادتان باشد اصرار داشتیم آنوقت وزر عدلیه گفت که حالا موضوع املاک است و زمینهای شهری و مطالبات شهرداری (و این قبیل چیزها را که مجلس پیشنهاد نمود که این چیزهائی راهم که از مردم گرفته‌اند پس بدهند) بماند برای بعد بالاخره این مسئله آقا حالا باید حل شود (صحیح است) مگر اینکه بطور کلی بگویند اینها مالیده است آنوقت ما دیگر حرفی نداریم بالاخره آقا این قضایا یک قضایائی است که باید رسیدگی بشود ما اگر معتقدیم واقعاً که خطاهای دوره گذشته دو مرتبه تکرار نشود و این خساراتی که از هر جهه بمردم وارد شده جبران شود پس بنابرین باید از همین حالا جلویش را بگریم (صحیح است) و نگذاریم که دیگر تکرار شود (افشار هنوز رسیدگی نشده) چیز عجیبی است منطقهای عجیبی در این مملکت دارد پیدا می‌شود این بواسطه ضعف روح و بدبختی ما است که بالاخره یک مردی آمده است و بیست سال همه کارها را کرده است ما هم اینجا همینطور ساکت نشسته‌ایم چون این کارها را کرده است ولی رسیدگی نشده ما نباید کاری بکنیم؟ بالاخره اگر شما موافقت دارید که حق مردم باید بمردم برسد باید احقاق حق بشود بالاخره باید این موضوع را حل کنید و بگوئید حق مردم را بدهند (صحیح است) این پولها مال کیست مال شهرداری است شهرداری که یک آدم نیست آقا شهرداری یعنی شهر تهران یعنی پانصد ششصد هزار نفر مردم این شهر که این پولها را یکشاهی یکشاهی داده‌اند و این طوری رفته و مصرف شده (صحیح است) حالا ما میگوئیم باید مسترد شود حق مردم داده شود بالاخره بهتر است این مسئله تمام شود و رأی بدهید که دولت هم تکلیفش معین شود و برود این مسئله را تمام کند (صحیح است).

مخبر عرض کنم بنده روی همان دلیل و منطقی که آقای دشتی بیان فرمودند عرض می‌کنم که این مادة که الان مورد بحث است مربوط باین قضایا نیست باید اصلاً بین این دو موضوع فرق گذاشت و در ضمن این ماده چه بعنوان اصلاح چه بعنوان تبصره ماده را مخدوش می‌کند (طباطبائی چه عیبی دارد آقا؟) بآقای طباطبائی هم ضمن پیشنهادشان عرض کردم بگذارید این ماده بگذرد و نظریات آقایان بطور ماده برود مطالعه کند و یک فرمول صحیحی پیدا کند برای این مطالبات.

بعضی از نمایندگان پس این تبصره ماده الحاقیه شود؟

مخبر بلی ماده الحاقیه آخر قانون.

دشتی بسیار خو، منظور این است این موضوع تأمین شود.

رئیس دیگر پیشنهادی نیست رأی می‌گیریم بماده سی‌و هفتم با حذف حرف و او از سطر سوم آقایان موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

جمعی‌از نمایندگان ختم جلسه.

رئیس پیشنهاد ختم جلسه شده است ولی بنده هم چند کلمه عرض دارم عرض بنده این است که چندین لایحه از طرف دولت در اینجا معطل مانده است و باین طوری که اقدام می‌شود دیر آمدن و کار ببعد از ظهر کشیدن و اینها اسباب زحمت است برای همه. بنده که اینجا اعلام می‌کنم جلسه آتیه سه ساعت بظهر مانده یعنی سه ساعت بظهر جلسه تشکیل بشود نه این که نیم ساعت یک ساعت بظهر عده کافی بشود این خوب نیست خواهش می‌کنم آقایان این موضوع را رعایت بفرمایند و الا با لوایحی که هست من ناچار خواهم شد جلسه را بعد از ظهر هم دوباره تمدید بدهم حالا امروز گذشت.

جمعی از نمایندگان صحیح است. بسیار خوبست. بکنید.

ـ موقع و دستور جلسه آتیه ختم جلسه

(۵ـ موقع و دستور جلسه آتیه ختم جلسه)

رئیس جلسه آتیه روز سه شنبه ۵ آبان ماه سه ساعت و نیم قبل از ظهر دستور هم لوایح موجوده (صحیح است)

مجلس یک ساعت و ربع بعد از ظهر ختم شد

رئیس مجلس شورای ملی حسن اسفندیاری