مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ مهر ۱۲۹۴ نشست ۷۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سوم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ مهر ۱۲۹۴ نشست ۷۶

مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ مهر ۱۲۹۴ نشست ۷۶

جلسه ۷۶

صورت مشروح مجلس روز سه شنبه شانزدهم شهر ذی حجه ۱۳۳۳

مجلس تقریبا یک ساعت و نیم قبل از غروب در تحت ریاست آقای طباطبائی نایب رئیس تشکیل و صورت مجلس روز یکشنبه چهاردهم قرائت گردید.

غائبین با اجازه ـ آقایان ادیب السلطنه ـ آقا سید محمد رضا مساوات سردار معتمد.

غائبین بدون اجازه ـ آقایان حاج سید اسد الله مجتهد قزوینی ـ ملک الشعراء ـ شریعتمدار ـ نجف قلی میرزا ـ محمد هاشم میرزا.

مریض ـ آقایان آقای شیخ رضا دهخوارقانی ـ مبصر الملک ـ میرزا قاسم خان.

نایب رئیس ـ در صورت مجلس نظریاتی هست.

سلیمان میرزا ـ گمان می‌کنم معاون وزارت جنگ قبل از اظهارات بنده فرمودند فرمان‌های دولتی ممکن التغیر نیست در صورت مجلس اشتباه شده و اظهار آقای معاون را بعد از اظهارات بنده نوشته‌اند.

نایب رئیس ـ همین طور اصلاح خواهد شد دیگر نظریاتی هست.

حاج امام جمعه ـ یک جمله از اظهارات بنده را نوشته‌اند و جمله را ننوشته‌اند و بنده اظهار کردم بعضی جاها تحمیلات فوق العاده کرده‌اند این جمله را ننوشته‌اند ولی جمله دیگری را که عرض کردم باید اختیار به وزارت جنگ داده شود اینها را اصلاح نماید نوشته‌اند.

نایب رئیس ـ این هم اصلاح خواهد شد.

ارباب کیخسرو ـ در خصوص کنترات‌های مستخدمین خارجه بند عرض کردم اعم از این که موقع آنها منقضی شده باشد یا نشده باشد یا مستخدمین که هیچ کنترات ندارند و در صورت مجلس از مستخدمین که هیچ کنترات ندارند ذکری نکرده‌اند.

نایب رئیس ـ نوشته خواهد شد دیگر اعتراض در صورت مجلس نیست (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد دستور امروز یکی رسیدگی به اعتبار نامه آقایان حسین علی خان نواب و رفعت الدوله است اول شروع می‌کنیم به مذاکره در باب اعتبار ناه آقای حسن قلی خان نواب.

آقای ناصر السطان مخبر شعبه سیم راپورت آن شعبه را به مضمون ذیل قرائت نمودند.

به تاریخ چهاردهم شهر ذی حجه ۱۳۳۳ شعبه سیم منعقد و شروع به رسیدگی اعتبار نامه آقای حسن قلی خان نواب نمودند اعتبار نامه و صرت مجلس انجمن نظار مرکزی تهران قرائت شد چون انتخاب ایشان مطابق به مواد قانونی بوده و به هیچ وجه شکایتی راجع به جریان انتخاب رسیده بود لهذا شعبه نمایندگی ایشان را از طرف اهالی تهران و توابع که با اکثریت ۳۶۸۹ رأی از ۱۴۱۸۷ نفر رأی دهندگان انتخاب شده‌اند تصدیق می‌نمایند.

نایب رئیس ـ با انتخاب آقای حسین قلی خان نواب مخالفی هست (اظهاری نشد) مخالفی نسیت رأی می‌گیریم رد اعتبا نامه آقای حسنی قلی خان نواب آقایانی که با انتهال آقای حسین قلی خان موافقند قیام فرمایند.

(عده کثیری قیام نمودند).

نایب رئیس ـ تصویب شد شروع می‌کنیم به مذاکره در باب اعتبار نامه آقای رفعت الدوله آقای خان باب خان مخبر راپورت شعبه چهارم را قرائت می‌فرمایند.

(به مضمون ذیل قرائت نمودند).

در تاریخ یکشینه چهاردهم شهر ذی حجه ۱۳۳۳ شعبه چهارم در تحت ریاست آقای مؤتمن الملک منعقد و در خصوص اعتبار نامه آقای رفعت الدوله نماینده جیرفت رسیدگی به عمل آمد و صورت مجلس شروع راجع به انتخابات آن محل رو محال جزء نیز ملاحظه شد فقط سه مسئله طرف ملاحظه شعبه واقع گردد و اولا راجع به مدت اعلان قبل از انتخابات که مطابق ماده (۲۱) قانون انتخابات بایستی بنا به انجمن محل از ده روز الی یک ماده بشود و در انتخابات جیرفت این نکته کاملا رعایت نشده ولی نظر به اینکه در این تعرفه دادن قائل به امتداد شده‌اند و هم چنین در موقع گذشتن بعضی از اعتبار نامه‌ها سابقه پیدا کرده است قابل توجه نشد ثانیا راجع به آراء باطله که مطابق ماده ۳۴ قانون انتخابات باید ضمیمه صورت مجلس باشد اگر چه آراء مزبور ضمیمه صورت مجلس انتخابات محل مزبور نیست ولی به دو دلیل این نقصان را هم شعبه قابل توجه ندانست اولا در انتخابات بعضی از نقاط دیگر سابقه داشت و دیگر اینکه اگر عده آراء باطله را که در صورت مجلس ذکر شده است و بیش از چهار ورقه نبود از آراء آقای رفعت الدوله کسر شود و با اکثریت با ایشان است ثالثا راجع به عدم اعلان در رودبار و عدم تشکیل انجمن در اسفند قه که مطابق جدول منظم به قانون انتخابات این دو نم محل نیز حق انتخابات این دو محل نیز حق انتخاب را دارند و بایستی اعلان بشود و نشده است وثوق واعظین که از طرف ایالت مأمور صحت جریان انتخابات بود صریحا تصدیق نمده است که مدت دوازده دروز در رودبار رفته و امر انتخابات را گوش زد اهالی کرده است ولی اهالی مالیه به شرکت در انتخابات نشده‌اند بنابراین اشکال هم مورد توجه نشد در باب عدم تشکیل انجمن نظار در اسفندقه بنا به تحقیقی که شده است چون اهالی محل مزبور آن وقت را در جیرفت محل قشلاق خودشان بوده‌اند همان جا شرکت در انتخابات نموده‌اند لهذا شعبه چهارم صحت نمایندگی آقای رفعت الدوله را که به اکثریت ۱۱۷۳ رأی ا ۱۳۹۷ نفر رأی دهندگان انتخب شده‌اند تصدیق می‌نماید.

نایب رئیس ـ با انتخاب آقای رفعت الدوله مخالفی هست اظهاری نشد مخالفی نیست رأی می‌گیریم آقایانی که با انتخاب آقای رفعت الدوله موافقند قیام نمایند.

(اغلب نمایندگان قیام نمودند).

نایب رئیس ـ تصویب شد ـ شروع می‌کنیم به انتخب یک نفر منشی به جای آقای صدر الملک.

در این موقع اخذ آراء شد و آقایان معدل الدوله و سلیمان میرزا طاهر تنکابنی بحکم قرعه برای استخراج آراء معین و به ترتیب ذیل نتیجه حاصل شد.

عده رأی دهندگان ۶۱ نفر مهر تفتیشیه ۶۱ عدد.

آقای حاج میرزا اسد الله خان ۲۹ رأی آقای نظام السلطان ۲۸ رأی آقای آصف الممالک یک رأی ـ آقای ادیب السلطنه یک رأی ورقه سفید لامت امتناع ۲ عدد.

نایب رئیس ـ چون اکثریت تامه حاصل نشد باید تجدید انتخب شود.

سردار معظم ـ عده آراء چقدر است.

نایب رئیس ـ عده رأی دهندگان ۶۱ نفر است آقای حاج میرزا اسد الله خان ۲۹ رأی دارند و آقای نظام السلطان ۲۸ رأی دارند

مجددا اوراق رأی توزیع و پس از استخراج آراء بترتیبی که ذیلا من رج است نتیجه حاصل شد

  • عده اوراق رأی ۶۰
  • مهره تفتیشیه ۶۰ عدد
  • آقای حاج میرزا اسد الله خان ۲۹ رأی
  • آقای نظام السطان ۲۹ رأی
  • ورقه سفید علامت امتناع ۲ عدد.

نایب رئیس ـ چون در دفعه ثانی هم اکثریت تامه حاصل ندش ثالثا تجدید می‌شود و در دفعه سیم اکتریت نسبی کافی خواهد بود.

نظام السلطان ـ بنده در کمیسیون از آقایان استدعا کرده بود اسم بنده را ننویسند و از هم نوشتند حالا هم تقضا می‌کنم اسم بنده را ننویسند (ثالثا اوراق رأی منتشر و پس از استخراج آراء بشرح ذلیل نتیجه حاصل شد) عده اوراق رأی ر۶۲ مهره تفیشیه ۶۲ عدد آقای حاج میرزا اسد الله خان ۳۰ رأی ـ آقای نظام السلطان ۲۹ رأی ـ آقای حاج سید رضا فیروز آبادی یک رأی ورقه سفید علامت امتناع ۲ عدد.

نایب رئیس ـ آقای حاج میرزا اسد الله خان کردستانی به اکثریت نسبی ۳۰ رأی از ۶۲ رأی به سمت منشی انتخاب شدند چون زور پنجشنبه عید غدیر است باید هیئتی از نمایندگان برای عرض تبریک حضور اعلی حضرت همایونی شرفیات شوند شروع می‌کنیم به عین ده نفر برای شرفیابی و در خصوص عده مخالفی هست (اظهاری نشد) مخالفی نیست شروع می‌کنیم به تعین ده نفر به توسط قرعه (در این موقع آقای عماد السلطنه استقراع نموده و آقایان مفصله ذیل به حکم قرعه معین شدند:

-آقای دکتر حسین قلی خان
ـ آقای سلیمان میرزا
ـ آقای فرج الله خان سردار معظم
ـ آقای أدیب السلطان
ـ آقای، آقا شیخ محمد نبخی
ـ آقای، آقا حاج میرزا حسن کرمان شاهانی
ـ آقای ملک الشعراء
- آقای حاج میرزا حسن خان نائینی.

معتصم السلطنه ـ به موجب ماده ۱۴۶ نظام نامه داخلی باید دو نفر از منشی‌ها در خدمت آقای رئیس یا نایب رئیس شرفیاب شوند بنابراین گگویا دیگر از هیئت رئیسه نباید با قرعه انتخاب می‌کرد (برای تعمین سه نفر دیگر قرعه تجدید و آقایان ذیل معین شدند).

آقای امیر مؤید ـ آقای مشار الدوله ـ آقای آقا سید محمد رضا مساوات.

نایب رئیس ـ حالا شروع می‌کنیم به شور ثانی قانون سرباز گیری از ماده پنجم.

ماه مزبور به مضمون ذیل قرائت شد).

ماده ۵ ـ کلیه افراد قشونی که داخل خدمت می‌شوند با رعایت مواد نظام نامه قشون گیری باید دارای شرایط ذیل باشند
- (ا) تابعیت ایران
ـ (۲) مسلمان
- (۳) نداشتن من کمتر از ۱۸ و زیاده از ۲۸ سال
ـ (۴) صحت مزاج و کامل الخلقه بودن.

سردار معظم ـ بنده در ضمن شور اول یک پیشنهادی در این ماده کردم که نه مثل سایر پیشنهاد‌ها فقط به تقاضای آقای مخبر کمیسیون رجوع شد بلکه در مجلس شورای ملی به واسطه اکثریت قابل توجه شد و به کمیسیون رفت و راجع به سن افراد قشون بود و بنده به دلایل مفصل و به جهات عدیده که فعلا محتاج به ذکر نمی دانم عرض کردم خوب است سن را عوض هیجده سال هشت سال سی در عوض بیست وهشت سال سی سال قرار دهند چون دلیل که باعث عدم توجه کمیسیون محترم نظام نبست به آن پیشنهاد شده اسد ذکر نشده لهذا بنده پیشنهاد خودم را تجدید می‌کنم که عوض ۱۸ سال تا ۲۸ سال و ۲۰ الی ۳۰ سلا نوشته شود و اگر لازم شد توضیح هم خواهم داد.

سردار سعید مخبر کمیسیون نظام ـ چون مدتی از شور اول گذشته است اولا که آقای سردار معظم فرمودند درست در نظر بنده نیست خوب است دوباره توضیح بدهند تا بنده جواب عرض کنم

مدحت السلطنه ـ گمان می‌کنم با تجربیاتی که در این مملکت کردیم برای اینکه سن سرباز ۲۰ سال باشد ۱۸ سال نباشد زیاد توضیح لازم نباشد به جهت اینکه معلوم است سن اشخاص در مملکت ما معلوم نیست و بایستی به قیافه بشناسند که این سنش هیجده سال است یا بین سال است به علاوه هم البته تصدیق می‌کنند که همیچ وقت هیجده ساله نمی‌تواند وظایف سربازی را انجام بدهند وما امروز فرصت نداریم سن اشخاص را معین کنیم آن وقت شروع کنیم به سرباز گیری که سرباز زرنگ پادار کاری داشته باشیم لهذا سن البته باید از ۲۰ سال تا ۳۰ سال باشد که بتواند خدمات نظامی را انجام بدهد.

سلیمان میرزا ـ اولا بنده گمان می‌کنم در جلسه قبل در یک ماه واحده که پیشنهاد شده ود مذاکره می‌شد و بایستی قبلا در آن ماده شور شود و ثانیا حالا که ماده پنجم مورد بحث است چون دارای جزئیات است خوب بود این ماده را تجزیه می‌کردند و از اول به ترتیب شروع به مذاکره می‌فرمودند زیرا آقای سردار معظم در مسئله سن مخالف هستند بنده به قسمت دوم مخالفم و یک هده دیگر شاید در جزء دیگرش نظریاتی داشته باشند حالا اگر اجازه می‌فرمایند بنده در قسمت دوم عرایض خودم را بکنم

نایب ـ بفرمائید.

سلیمان میرزا ـ در قسمت اول که سرباز تبعه ایران باشد البته جای تردیت نیست زیرا از برای هر مملکتی یک اشخاص فداکاری و جان نثاری می‌کنند که اهل آن آب و خاک باشند ولی در قسمت دوم بنده تعجب می‌کنم که چرا این قید شده است زیرا ما در اینجا نشسته‌ایم و در یک مسئله سیاسی صحبت می‌کنیم هیچ در مسئله مذهبتی صحبت نمی‌کنیم تمام اشخاصی که در این آب و خاک متولد می‌شوند باید برای جان فشانی وحفظ این آب و خاک حاضر باشند ودر موقع حفظ آب خاک لازم نبست مسلمانی قید شود مسلمان موسوی زرتشتی ارمنی تاما همین طور که از سایر حقوقات این مملکت استفاده می‌کنند همین طور که امنیت این مملکت را می‌خواهند همین طور هم باید در حفظ این مملکت شرکت کنند ما نباید یک صنف ممتازی معین کنیم چه دلیل دارد که تصدیق می‌کنیم ملل متنوعه در مجلس نماینده داشته باشند ودر انتخابات شرکت کنند اما سرباز ندهند پس خوب بود در قانون انتخابات هم قید می‌کردیم که شرط وکیل این است که حتما مسلمان باشد و ملل متنوعه نباید وکیل داشته باشد در صورتی که قانون اساسی رد مطالب سیاسی همه را مساوی قرار داده است و به هیچ وجه بنده نمی‌توانم برای این مطلب دلیلی فرض کنم که یک عده بری حفظ مملکت زحمت بکشند و یک عده زحمت نکشند همان طوری که تجر ملل متنوعه از امنیت مملکت استفاده می‌کنند همین طور هم باید حفظ راه‌ها بکنند باید داخل ژاندارم شوند تفنگ به دوش بگیرند و پست خودشان را حفظ کنند ودر راههای کشیک بدهند وقتی هم که جنگ شد خونشان را در راه این مملکت بریزند مملکت متعلق به همان اشخاصی است که روی آن آب و خاک متولد می‌شوند و زندگی می‌کنند هر کس از هر چیزی استفاده می‌کند باید در مقابل تحمل زحمتش را هم بکند بنده هیچ منطقی نمی دانم که در موقع جنگ من بروم کشته شوم اما ملل متنوعه نروند در صورتی که ما همه در حقوق سیاسی مساوی می دانیم و در موقع انتخابات هم هر کدام به فرا خور خال خود وکیل می‌دهند بنابراین بنده بحذف این جزء از ماده پنجم طرف دارم و می‌رویم بدون استثناء ایرانی باید در نظام متساوی الحقوق باشد و سرباز شود و خدمت کند.

نایب رئیس - اگر آقایان موافقند به ترتیبی که آقای سلیمان میرزا فرمودند ماده را تجزیه می‌کنیم و ابتداء در فقره اول صحبت می‌کنم راجعه به فقره اول مخالفی هست (اظهاری نشد) مخالفی نیست و در فقره دوم مذاکره می‌کنم.

حاج شیخ اسد الله ـ هم چنانکه حضرت ولا فرمودند در اینجا کی مسئله سیاسی مطرح مذاکره است و مسئله مذهبی نیست ولی بنده هم از همان نظر سیاسی عرض می‌کنم که قشون مملکت ایران باید مسلمان باشد اگر نظر سیاسی هست این است برای خاطر اینکه در عملیات سایرین مثل دولت عثمانی تجربه بما نشان داد که باید قشون مملکت اسلامی مسلمان باشد بند این نظر را تقدیم می‌کنم که باید تما افراد اهالی مملکت از مسلمان و ملل متنوعه در موقع ضرورت حفظ این آب و خاک باشند و هم چنانکه استفاده می‌کنند خونشان راه باید برای حفظ استقلا مملکت خونشان بریزند این نظر یک وقتی است که قشون گیری به طیق اجباری عمومی باشد نه به این ترتیب اجباری خصوصی بنابراین بنده کاملا باب این ماده همراه هستم و اگر بشود در مسئله قشون گیری در ایران سیاستی اتخاذ کرد همان مسلمانی است به جهت اینکه اغلب اهالی این مملکت مسلمانند و باید قشون هم مسلمان باشد این است که بنده این فقره را یکی از فقرات خیلی خوب می دانم و باید این فقره در اینجا قید شود البته دولت ایران در مقام ضرورت از ملل متنوعه هم استفاده خواهد کرد و البته آنها هم برای حفظ امنیت و حفظ استقلال ایران خدمت خواهند کرد تا به حال هم کرده‌اند وما هم کمال امتنان و تشکر را از آنها داشته و داریم ولی قشون اسلام باید تمام مسلمان باشد و به عنوان مسلمانی گرفته شد.

سردار معظم ـ همین مسئله که امروز در مجلس عنوان می‌شود بنده در کمیسیون عنوان مردم و با عقیده شاه زاده سلیمان میرزا موافقم الحمد الله دولت ایران در قشون گیری محتاج به ذکر شرایطی که دول دیگر محتاجند نیست چون مسئله مذهبتی نیست که تمام متفق شویم معلوم است مذهب رسم مملکت ایران اسلام بوده و خواهد بود در این مسئله باید از نقه نظر سیاسی به مطلب نگاه کرد فعلا نظرها مختلف است و بنده می‌ترسم در صورتی که یک هم چه مسئله در مملکت ایران وجود ندارد ما به قیدی همچو شریط آن را ایجاد کنیم این شرط را ملتی باید بکند که لازم باشد عنصر قوی ترش داخل در قشون شود یعنی آن ملتی که مرکب از ملل مختلفه است و در داخله است کشمکش ملل مختلفه وجود دارد نه مثل ملت ایران که ملتی است یک پارچه و یک دست و هنوز محتاج به این قبیل شرط‌های قانونی نیست که موفقیت یک قسمت و یک عنصر از ملت خودش را محرز بکند و جلو گیری از عناصر دیگر بکند اگر از این نقطه نظر خدمت کردم به مملکت و دفاع از مملکت یکی از حقوق مسوله تمام افراد ایرانی است وقتی که این نظر را بعضی از نی حق محروم کنین و بنظر تقلیدی یک مسئله را که الحمد الله وجود خارجی ندارد در ضمن قانون گذاری اینجا کنیم چنانکه عرض کردم ملت ایران یک دست و یک پارچه است و این قبیل مائل و قیود تولید ضرر خواهد کرد نه تولی منفعت و تا به حال حکومت ایران از تمام اتباع خودش جز صمیمیت و صداقت چیز دیگری ندیده است و بعدها هم نباید ببیند و باید تمام اتباع ایران بدن فرق مذهب و نژاد با همان صمیمیت که تا بحال به مملکت شان و به دولت متبوعه خودشان خدمت کرده‌اند بعدها هم باید بکنند پس از این نقطه نظر بنده کمال موافق هستم که این فقره دوم از این ماده قانون حذف شود به جهت اینکه این هیچ منفعت ندارد بلکه ضرر هم خواهد داشت.

مخبر ـ بعد از این شرح مفصل و مبسوطی که آقایان ایراد فرمودند جواب و براهین برای رد این فرمایشات بسیار است منتها بعضی را می‌توان گفت و بعضی را نمی‌توان گفت این را می‌فرمایند مسئله مذهبی نیست سیاسی است این طوری نست سیاست و مذهب ممالک اسلامی توام است هر وقت در مملکت اسلامی مذهب قوی تر بود سیاست آنها هم قوی تر بود و بر عکس وقتی که مذهب شان قوی بود به سیاست شان هم قوی بود به علاوه هم تجربیاتی که سایر ملل اسلامی به ما نشان دادند گمان می‌کنم یکتا دلیلی باشد که از برای ما کفایت کند گذشته از این اگر دقت بفرمائید ملاحظه خواهید فرمود که محصوا بعد از جنگ فتح علی شاه تمام قشون که اجنبی بودن از نظام خارج شدند و در عوض آنا قشون مسلم گرفتند و آنگهی عنوان خدمت نظامی ما در حقیقت عنوان جهاد است و جهاد فقط بر مسلم واجب است به علاوه از برای سایر ادارات هم البته آدم لازم است بند هیچ مخالفی نمی‌بینم که سایر آقایان در هر کدام از ادارات بخواهند داخل خدمت شوند مجبور نیستند همه در یک اداره و وزارت خانه مخصوصی باشند سایر وزارت خانه هم باز است آقایان می‌توانند در آن وزارت خانه داخل خدمت شوند اینکه فرمودند افراد ایران نمی‌توان از یک مقام و خدمتی ممنوع دشت نده عرض می‌کنم چرا در قانون اساسی معین شده است وزراء مسلمان باشند همان طور که قید شده وزراء مسلمان باشند چه ضرر دارد قشون هم همه مسلمان باشند.

مدحت السلطنه ـ بنده تصور نمی‌کردم با این عقیده که خیلی صحت دارد واقعا از نظر حفظ مملکت بایستی تصویب کنیم این طور مخالفت شود در ایران سه طایفه هستند که خارج از دین اسلام ند اول زرتشتی است که اگر دست نظر کنیم و انصاف بدهیم مالک حقیقی ایران ند و نباید این قوم را زیر دست کرد باید آنها را تربیت کرد که کار دوم ارامنه‌اند که البته باز تصدیق می‌فرمایند که از اول شروع به مشروطیت چه جان فشانی‌ها و چه خدماتی را در راه مشروطیت کردند وخدمات شان در تاریخ ثبت است و تا کنون هم هیچ نوع خیانتی از آنها نسبتا به این آب و خاک سر نزده و باید کمال امتنان را هم از آنها داشته باشیم که در هر موردی با ما همراهی و مساعدت کرده‌اند قوم یهود هم همین طور مثل این دو طایفه هیچ منسبتی ندارد که ما آنها را از این حق محروم کنیم در صورتی که قانون اساسی و قوانین مشروطیت اجازه می‌دهد در مجلس شورای ملی نماینده داشته باشد هیچ زیبنده نیست در قانون نظام در صورتی که خودشان حاضرن آنها را محروم کنیم آقای مخبر فرمودند (أجنبی) خیلی متعجب و متاسفم که این لفظ را از ایشان می‌شنوم اجنبی یعنی چه اجنبی آن کسی است که اهل مملکت نباشد زائده این آب و خاک نباشد یک نفر ارمنی یا یهودی یا زرتشتی اجنبی نیست اینها برادران وطنی و هم خاک ما هستند و بایستی رعایت آنها را کرد بنابراین بند با این جزء ین ماده مخالفم.

حاج شیخ محمد حسن گروسی ـ بند عرض می‌کنم اگر موفق می‌شدیم به اینکه عمومیت داده می دش که تمام اهالی مملکت جزء نظام باشند باز مع ذلک شرط اسلامیت لازم بود چون در ماده پن جم که شرایط سربا ذکر می‌کند یک جا هم می‌نویسد که آن اشخاصی که از برای نظام معنی می‌شوند باید پادار باشند فلسفه این را ببینم چه چیز است معلوم است در مقام جان فشانی بایست علاقه شخصی زیاد تر باشد تا اینکه نسبت به این کار بزرگ و این امر مهم اقدام کند و بشود گفت که ما قشونی داریم بلکه بنده عقیده‌ام این است که در آن موقعی که عده اشخاص را زاید می‌شود عوض اینکه به قرعه معین کند در آن مورد بالا اختصاص بدون اینکه به قرعه معین شود و صنف از اهل مملکت ما بدون قرعه معین شوند یک صف مالکین هستند که فی الحقیقه علاقه و دل بستگی شان به واسطه دارائی و ملک بیشتر است و یک صنف علماء و سادات و کسانی که از متدینین مسلمین هستند بنده عرض می‌کنم صنف متدینین و اهل عمائم و علماء سادات و هم چنین مالکین که جنبه علاقه دارند بدون قرعه مقدم هستند به این جهت عرض می‌کنم ملل دیگر ولو اینکه از مملکت ما خارج نیستند در این مقام حق ندارند برای اینکه جنبه دیانتی ندارند چه بسا اشخاصی هستند که صد مراتب بیشتر برای علاقه مندی دنیوی خود کشی می‌کنند پس به این لحاظ و به این نقطه نظر خلا که با آن ترتیب عمومی موفق نشده‌ایم (کم من فئته قلیله غلبت فئته کثیره) منافات ندارد که ملل دیگر محروم بمانند آنها ممکن است در مخارج و چیزهای دیگر م کمک کند هیچ معنیش این نیست که ما آنها را بیرون ما نسوان وصیان را هم بیرون کرده‌ایم مجانین و اشخاص معذور‌ها را هم بیرون کرده‌ایم در این اشخاص چون آن جنبه جامعیت جان فشانی کما ینبغی نیست آنها را بیرون کرده‌ام مسلمین هم چون بالنسبه به ملل متنوعه پا دارند چه طور که سابق بر این گفتیم حکما آن کسانی را که علاقه دارند باید زیر سلاح آورد و کسانی را که علاقه ندارند باید خارج کرد این شرط برای چه بود برای این بود که این عده قیل اسباب هزمیت و سر شکستگی مملکت نشوند به این لحاظ چون مسلمین دارای دو جنبه هستند یک جنبه دیانتی که اگر اتفاق بیفتد آن جان فشانی را که باید بکند می‌کند و یک جنبه علاقه مندی به این مملکت به این دو لحاظ عرض می‌کنم این شرط لازم است و از نکات اساسی است.

نایب رئیس ـ مذاکرات کافی است. (بعضی گفتند کافی است و بعضی گفتند کافی نیست).

رأی می‌گیریم به کافی بودن مذاکرات آقایانی که مذاکرات را کافی می دانید قیام نمایند (غالب قیام نمایند).

نایب رئیس ـ مذاکرات کافی است حال در فقره سیم حرف می‌زنیم.

(گفته شد رأی بگیرید).

نایب رئیس ـ رأی را در آخر مذاکرات ماده که پیشنهاد تجزبه برسد و تجزیه کنیم خواهیم گرفت

سردا معظم ـ دلایلی را که بنده راجع به پیشنهاد خودم عرض کرده بود م بطور خلاصه عرض می‌کنم اگر در مملکت ما تاریخ سن حقیقی اشخاص را معین کرد بنده تا این درجه مخالفت نداشتم که سن هیجده سال باشد اگر چه آن وقت هم آن ترتیب که در بعضی ممالک معمول است و سن پیش از هیجده سال را شرط دخول در خدمت نظامی قرار می‌دهند موافق بودم به جهت اینکه کیسی که داخل در نظام مملکت می‌شود باید رشد خود را کرده باشد و از دوره طفولیت و کوچکی خارج شده باشد مخصوص این مسئله در مملکت ما فوق العاده اهمیت دارد به جهت اینکه اولا در اینجا هیچ کسی نمی‌تواند ادعا کند که به صورت ظاهر می‌تواند سن واقعی اشخاص را تشخیص بدهد و در تعین سن همیشه اختلاف دو سال به بالا و پائین جایز است باز اگر همیشه اختلاف دو سال به بالا بود بنده موافق بود که همیشه یک جوان‌های ۲۰ ساله به عنوان هیجده ساله داخل در نظام شوند ولی می‌ترسیم که جوان‌های هیجده ساله را به شانزده ساله تنزل بدهند و البته تصدیق خواهند فرمود که یک کسی که شانزده هفده سال داشته باشد از هیچ نقطه نظری صلاحیت سربازی تحمیل زندگی پر مشقت صحت سربازی را ندارد پس را از این نقطه نظر بنده تصور می‌کنم با دو سال بالا بردن سن یعنی قبول کردن بیست سال عوض هیجده سال به هیچ جای این قانون نقضی وارد نخواهد آمد ممکن است یک حرفی را در جواب آن بگوئید (جواب سؤال مقدر است) و آن این است که بگوئید اگر ما بیست سال را قبول کنیم و تا بیست هشت سال محدود کنیم آن وقت دامنه بنیچه محدود می‌شود و در آنجا ده سال مدت قرا گذاشته‌ایم و اگر این طور بکنم هشت سال خواهد برای جواب این مسئله که عرض می‌کنم که ممکن است دو سال هم از آنجا به بالا ببرند و عوض هیجده سال تا بست و هشت سال که یک اعداد عادی نیستند بیست سال تا سی سال بگذارند و بالاخره عرض می‌کنم این پیشنهادی که کرده‌ام در شور اول قابل توجه شده و رأی مجلس هم در این قاب معین شده و اکثریت مجلس آن را تصویب کرده اندست حالا اگر دوباره محتاج می دانند رأی بگیرند بنده حرفی ندارم.

نایب رئیس ـ پیشنهادی هم از آقای حاج عز الممالک در خصوص فقره سیم رسیده است خوانده می‌شود.

(پیشنهاد مزبور به مضمون ذیل قرائت شد).

بنده پیشنهاد می‌کنم فقره سیم از ماده پنجم به این ترتیب نوشته شود نداشتن کمتر از بیست و زیاد از سی سال.

سردار معظم ـ بنده هم پیشنهادی کرده بودم.

نایب رئیس ـ پیشنهادی که سابق کرده بودید به کمیسیون رفته و کمیسیون قبول نکره است

سردار معظم ـ الساعه پیشنهاد کردم.

حاج عز الممالک ـ اگر چه آقای سردار معظم توضیح کامل دادند بدهد هم همین قدر عرض می‌کنم به واسطه اینکه احصائیه مرتبی در مملکت ما نیست یک کسی که برای سربازی انتخاب می‌شود واقعا نمی‌شود گفت همان هیجده سال را دارد به علاوه بیست سال یک عددی است که اولا بهتر می‌شود فهمید یک آدمی بیست سال دارد وانگهی با آن توضیحی که اظهار داشتند فاصله بیست و سی سال هان فاصله هیجده و بیست وهشت سال است و این یکی چیزی نیست که اشکال داشته باشد و یک مطلب مهمی نیست که توضیح تا کاملی لازم داشته باشد و البته نمایندگان محترم رأی خواهند داد به جهت اینکه تشخیص بیست سال زودتر و بهتر می‌شود تا هیجده سال.

نایب رئیس – پیشنهاد آقای سردار معظم خوانده می‌شود.

(به مضمون ذیل قرائت شد).

بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده (۵) فقره (۳) این طور اصلاح شود نداشتن سن کمتر از بیست سال و زیادتر سی سال.

معاون وزارت جنگ ـ بنده تصور می‌کنم این قسمتی را که نماینده محترم خراسان در خصوص هیجده سال و بیست سال اظهار کردند یکی از فروعات است به جهت اینکه روی پیشانی هیچ کس نوشته نشده است که بیست سال دارد یا هیجده سال درسی پانزده شرعا بعضی تکالیف بما وارد است و در سن هیجده افراد ایرانی و کسانی که در زیر آفتاب مشرق زمین زندگ می‌کنند هر نوع خدمتی حاضر هستند در این صورت خدمت سربازی را هم از آن زمانی که بینه و توانائی برای افراد هست باید شروع کرد و اتلاف کردن دو سال بدون جهت جایز نیست و این مطلب یک چیزی نیست که ما آن قدر اشکال بکنیم.

سردار معظم ـ این اشکال نماینده محترم وزارت جنگ را بنده چندان بجا اینکه اگر ما نظام اجباری عمومی می‌داشتیم آن وقت این اشکال وارد بود و شاید بنده هم موافقم ولی در صورتی که تمام جوان‌های این مملکت نباید برای خدمت کردن در نظام حاضر شوند هیچ جهت ندارد هیجده سال معین کنیم و البته اول خدمت شان باید از موقعی شروع شود که تمام قوای بدنی شان برای تحمل خدمت حاضر شده باشد و البته آقای معاون وزارت جلیله جنگ هم تصدیق خواهند فرمود که در سن هیجده سالگی هنوز قوای جسمانی و دماغی شخص تکمیل شده است و این مسئله هنوز قابل دقت و مباحثه است و دقت و مباحثه این مسئله را واگذار می‌کنیم به نمایندگانی که از طب سر رشته دارند چون از صلاحیت بنده و ایشان خارج است و این یک چیز غریبی است که در مقابل یک دلایل ساده که می گوئیم در مملکت ما چون احصائیه نیست و سن از روی تحقیق و دقت مشخص نخواهد شد وبر فرض هم که مکن شود سن را از روی تحقیق معنی کنند یا هیجده سال زود است و خوب است عوض هیجده سال که یک عدد عادی (شیفرمند) نیست بیست سال معین به شود و برای اینکه تضیق نشود بیست و هشت سال را هم سی سال کنیم آن وقت آقا می گویند در مملکت ما همه باید از از برای خدمت حاضر شوند این چیز غریبی است در صورتی که یک دهی که سرباز بده است شاید ده یک جوان‌هایش بیشتر سر خدمت حاضر نم شوند پس از این نقطه نظر که چون در سن هیجده قوای جسمانی و دماغی افراد مملکت هنوز کامل نیست چه ضرر دارد که بیست سال معین کنیم تا از داشتن سرباز‌های (۱۵) و (۱۶) ساله خلاص شویم آیا سرباز را برای چه می‌خواهند برای خدمت و مشقت و زحمت می‌خواهند یا فقط برای اسم می‌خواهند؟ که یک صورتها و نقش‌های دیواری آنجا گذاشته شده باشد بنابراین بنده موافق با شق ثانی نیستم و تاکید می‌کنم بیست سال مقرر فرمایند که بعدها بچه‌های پانزده و شانزده ساله را دم درها نگذارند.

مخبر ـ این پیشنهاد را بفرستید به کمیسیون تا در آنجا ثانیا یک مطالعه شود.

سردار معظم ـ دفعه اول پیشنهاد شد و قابل توجه دش رفت به کمیسیون در کمیسیون تکلفش معین نشد حالا دفعه دوم است و باید رأی گرفت.

نایب رئیس ـ اگر آقایان موافقند رأی بگیریم چون پیشنهاد آقای سردار معظم و آقای حاج عز المالک هر دو یکی است یک دفعه رأی می‌گیریم.

سردار معظم ـ بنده پیشنها خودم را پس می‌گیرم.

نایب رئیس – رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای حاج عز الممالک آقایانی که موافقند قیام نمایند.

(اغلب قیام نمودند و فقره چهارم از ماده ۵ مجدا قرائت شد).

حاج شیخ اسد الله ـ بنده در این فقره یک پیشنهادی کرده بودم که به عنوان فقره پنجم ضمیمه شود هیچ در اینجا عرض نشد لذا لابد هستیم در این فقره عرض خود را بکنم این فقره راجع به صحت مزاج است البته معلوم است برای سربازی یک اشخاصی لازم است که صحیح المزاج و در کمال رشد وقوه دو بینه باشند که طاقت هر قسم مشقتی را داشته باشند بنابراین یک چیزی که برای سرباز خیلی لازم است این است که عادت تریاک کشی نداشته باشد که این از هر مرضی برای افراد قشونی بد تر است عم از صاحب منصب و تا بین بلکه از برا ی صاحب منصب اهمیتش زیاد تر از تا بین است اگر چه تا بین هم نباید معاد باشد پی اگر بخواهیم به همین اندازه هم که نوشته صحیح المزاج باشند قناعت کنیم شامل آن نظری که بند دارم نمی‌شود به جهت اینکه کسی که معتاد به تریاک است آدمی است صحیح المزاج و اگر طبیب هم آو را معاینه کند مرضی ندارد و هیچ عیب و نقصی رد آو نیست ولی یک عیب دیگری دار که از هر مرضی بد تر است بنابراین در این قانون باید تصریح شود که افراد قشونی اعم از تا بین و صاحب منصب باید عدت بشرب به تریاک نداشته باشد تا اینکه در هر موقعی بتوانند حاضر خدمت شوند و در اغلب اوقات مشغول آن عمل وقیح مهلک نباشند.

نایب رئیس ـ فرمایش جناب عالی راجع فقره چهارم نبود.

مخبر ـ در فقره چهارم گویا ایرادی نباشد در فقره پنجم آقای حاج شیخ اسد الله یک پیشنهادی به کمیسیون فرستاده بودن که در اینجا نوشته شده بود عدم اعتیاد به شرب افیون و این چیز غریبی بود به جهت اینکه این در حقیقت اسباب می‌شد که یک جمعی از اهالی مملکت خودشان را اجبارا معتاد به شرب افیون کنولی در قانون نظام یک ترتیبی هست و قدغن اکید است که کسی معتاد به شرب افیون نباشد به علاوه هم یک خدمت بزرگی از طرف وزارت جنگ به جماعت و ملت می‌شود و آن این است که اگر یک کسی داخل در نظام شد و این مرض را داشت وزارت جنگ او را معالجه خواهد کرد و در تحت نظارت و حفظ الصحه اطبای نظامی یک مدتی معالجه خواهد شد و به کلی رفع این مرض از او شده و یک آدم تصور می‌کنم در صورتی که ممکن است این اشخاص را معالجه کرد دیگر لازم نیست یک عده زیادی را از خدمت نظامی خارج کنیم کنیم بند بکلی این شرط را زاید می دانم اما در باب صاحب منصب بنده اطلاع کاملی ندارم که غدغن اکید هست صاحب منصب معتاد به شرب افیون نباشد یا خیر اگر چه شاید برای صاحب منصب هم غدغن باشد

نایب رئیس ـ فقره پنجمی در قانون نیست گویا فقره پنجم پیشنهاد آقای حاج شیخ اسد الله بوده است معلوم می‌شود در فقره چهار مخالفی نیست یک پیشنهادی از طرف آقای خان باب خان شده است که ماده پنجم تجزیه شود رأی می‌گیریم به فقره اول که تابعینت ایران است آقایانی که تصویب می‌کنند قیام نمایند.

(عده کثیری قیام نمودند).

نایب رئیس ـ تصویب شد ـ رأی می‌گیریم در فقره دو از ماده پنجم آقایانی که موافقند قیام نمایند.

(اغلب قیام نمودند).

نایب رئیس ـ تصویب شد ـ رأی می گیرمی در فقره سیم مطابق پیشنهاد آقای حاج عز الممالک آقایانی که فقره سیم را به آن ترتیب تصوب می‌نمایند قیام فرمایند.

(غالب نمایندگان قیام نمودند).

نایب رئیس ـ اکثریت است رأی می‌گیریم به فقره چهارم از ماده (۵) آقایانی که موافقند قیام نمایند.

(غالب قیام نمودند).

نایب رئیس ـ تصویب شد ـ حالا رأی می‌گیریم به کلیه ماده (۵) آقایانی که با کلیه ماه پنجم موافقند قیام نمایند.

(اغلب قیام نمودند).

نایب رئیس ـ تصویب شد ـ ماده ششم خوانده می‌شود.

(به مضمون ذیل خوانده شد).

ماده (۶) کلیه افراد بنیچه تا درجه شمشیر بند در سن چهل و پنج سالگی از خدمت صف معاف اند.

خان بابا خان ـ بنده یک توضیح از آقای مخبر می‌خواهم که مقصود شان از اینکه درجه شمشیر بند معاف هستند چیست؟.

مخبر ـ البته خاطر آقایان مسبوق است که از اول قشون تقسیم به دو قسمت می‌شود یک قسمت آن تا بین است که خدمت می‌کند تا می‌رسد به درجه شمشیر بنده نایب دوم و سلطان و یار به بالا است بعد از آنکه تا بین به سن چهل و پنج سالگی رسید از خدمت صف معاف می‌شود اما قسمت دوم که صاحب منصف شمشیر بند هستند باقی خواهند بود در اینجا که گفته می‌شود افراد بنیچه تا درجه شمشیر بند معاف ند مقصود یعنی آنهائی هستند که دولت احتیاج به زحمات بدنی آنها دارد و یقین است وقتی یک نفر به سن چهل و پنج سالگی رسیده آن قوه بدنی و قدرتی را که باید از برای خدمت صف داشته باشد برای آو نخواهد بود باین جهت در سن چهل و پنج سالگی از خدمت صف معاف می شودند ولی اگر در این مدت زحمت کشید و ترقی کرد و قه درجه صاحب منصبی رسید البته زحمت بدنی صاحب منصب سال خورده به اندازه زحمت آن تا بین نخواهد بود و در خدمت باقی خواهد بود.

نایب رئیس ـ دیگر مخالفی نبست (اظهاری نشد) رأی می‌گیریم به ماده شش آقایانی که ماده ششم را تصویب می‌فرمایند قیام نمایند.

(غالب قیام نمودند).

نایب رئیس ـ تصویب شد – ماه هفتم قرائت می‌شود.

(به مضمون ذیل قرائت شد).

ماده ۷ - احضار و مرخصی افراد بنیچه برای صنوف مختلفه نظامی با تشخیص وزارت جنگ به حکم وزیر جنگ است.

نایب رئیس ـ مخالفی نیست رأی می‌گیریم به ماده هفتم ـ آقایانی که موافقند قیام نمایند.

(عده کثیری قیام نمودند).

نایب رئیس ـ تصویب شد ـ ماده هشتم قرائت می‌شود.

(به مضمون ذیل خوانده شد).

ماده ۸ ـ مدت خدمت افراد قشونی دفعتا نباید متجاوز از دو سال باشد.

حاج سید رضا ـ بنده در جلسه قبل پیشنهاد عرض کرده بودم که جمله (مگر در موقع ضرورت) اضافه شود که در موقع ضرورت تا سه سال هم ممکن باشد در خدمت باشد. ولی در موقع غیر ضرورت هان دو سال باشد. موقع ضرورت هم یعنی در موقع جنگ زیرا در آن موقع اگر بخواهند سرباز جدیدی بگیرند وقت فوقت می‌شود بنده این جهت اگر مجلس شورای ملی و هیئت دولت تصویب بفرمایند گویا ضرری نداشته باشد.

مخبر ـ لابد خاطر آقایان نمایندگان مسبوق است که هر چه بعد از تکمیل درجات سربازی سرباز زودتر تغیر کنند و یک عده دیگر برای مشق حاضر کنند تهبر از این است که در موقع سرباز کار کرده را برای خدمت حاضر کنند و برای اینکه سرباز مشق کرده زیاد تر داشته باشیم مدت را دو سال قرار داده‌ایم بنده گمان می‌کنم این دو سال بهترین مدتی است که از برای خدمت اجباری معین شده است ینی یک سال از برای تعلیمات و یک سال از برای خدمت کدن و گمان می‌کنم بیشتر از دو سال لازم نباشد و اگر زیاد تر لازم شود وزارت جنگ می تواتند عده دیگری از بنیچه را حاضر کند و از آنها استفاده کند و بیشتر از دو سال لازم نیست.

حاج سید رضا ـ صحیح می‌فرمایند اما بنده در موقع ضرورت عرض کردم نه در موقع غیر ضرورت وقتی که ضرورت پیش آمد دیگر این ملاحظه را نمی‌توان کرد.

مخبر ـ مواقع فوق العاده را گمان نمی‌کنم لازم باشد در قانون بنویسیم آن بسته به نظر وزارت جنگ است.

نایب رئیس ـ در این خصوص آقای فیروز آبادی پیشنهادی کرده‌اند قرائت می‌شود و رأی می‌گیریم (به مضمون ذیل قرائت شد).

بنده پیشنهاد می‌کنم که در آخر ماده هشتم افزوده شود مدت خدمت افراد قشونی دفعتا نباید متجاوز از دو سابل باشد مگر در زمان ضرورت که تا سه سال ممکن است سرباز داخل در خدمت بود باشد یا تصویب مجلس به تصویب هیئت دولت.

نایب رئیس ـ رأی می‌گیریم در قابل توجه بودن پیشنهاد آقای فیروز آبادی آقایانی که موافقند قیام خواهند فرمود (عده قلیلی قیام نمودند).

نایب رئیس ـ رد شیری می‌گیریم به ماده هشتم آقایان که با ماده هشتم موافقند قیام نماید (اکثر قیام نمودند).

نایب رئیس ـ تصویب شد چون جمعی از آقایان اظهار فرموده‌اند کار لازمی دارند و باید بروند اگر آقایان هم موافق باشند جلسه را ختم می‌کنیم آقای ارباب کیخسرو و فرمایشی دارید.

ارباب کیخسرو ـ این همه زحمات که برای آزادی ملت در این مملکت کشیده شد از برای این بود که حقیقتا بعضی‌ها که دچار صدمه بوده‌اند تخفیفی در زحمات آنها داده شود و حالا دیگر مقتضی نیست بعضی نظریات تبعیض در کار باشد بنده در آن موضوع حالا عرض نمی‌کنم یک فقره از ماه پنجم در اینجا گذشت علاوه بر این که تبعیض می‌شود یکی از آقایان نمایندگان ملل متنوعه را جزو مجانینی وسفها به قلم می‌آورد حقیقتا این مسئله مضحک است که یک نفر نماینده در مجلس رسم یعنی مجلس شورای ملی به ملل متنوعه این نیست را بدهد خوب است توضیح فرمائید که مقصود شان چه بوده است

حاج شیخ محمد حسن گروسی ـ معروف است در مثل منقشه نیست اشیاء عالی را بدنی و دانی و را به عالی مثال نمی‌زنند و نظر به اینکه آن جنبه کامل بود جان فشانی در غیر اسلامی نیست و این مسئله تحد تکمیل در وجود مسلم کامل است و در ایشان نیست به ملاحظه همین جنبه عرض کردم آن مالک هائی که در آنها هست در اینجا هم هست نه اینکه ملل متنوعه مسئول نیستند و خارج از این آب و خاک هستند نه اینکه آنها جزو مجانین و سفها هستند در مثل کسی مناقشه نکرده است.

ناصر الا سلام ـ در آن موقعی که در این موضوع مذاکره بود بنده اجازه خواستم متاسفانه نوبت بنده نرسیده آقایان مذاکرات را کافی دانستند مذاکراتی که در مجلس شد با اختلاف نظریات مخصوص بود که بنده هم متأسف بودم که چرا باید آن مذاکرات و اختلاف نظریات به شکل بدی تعبیر شود و خیل مایل بودم که در آن موقع نوبت بنده برسد تا فسفه را که دولت در این قانون در نظر گرفته است عرض کنم ملل متنوعه که در ایران زندگانی کنند آنها را رعیت ایران و صدیق و خدمتگذار دولت ایران می دانیم اما فسفه اینکه دولت ایران آنها را از خدمت نظامی معاف داشته است تصور می‌کنم از کثرت رأفتی است که به ملل متنوعه داشته است یعنی چون عده آنها در مملکت ما کم است و ملت اسلام از حیث عده زیاد تر اند خواسته است به اندازه رأفت را در تحق آنها مبذول بدارد که آنها را در خدمت نظامی که لازمه است مشقت است وارد نکرده باشد و خواسته است آنها را از آن مشقت و زحمت آسوده باشند بنده کاملا تصدیق می‌کنم که ملل متنوعه که تبعیت دولت ایران را دارند همیشه با یک صداقت و یک صمیمیتی با کمال جد و جهد طوری با این آب و خاک خدمت کرده‌اند که ما فوق آن متصور نیست و بر احدی پوشید نیست و نظر دولت هم فقط به واسطه رأفت و مهربانی است که نستب به آنها داشتند و آنها را معاف نموده است.

نایب رئیس ـ مذاکرات گویا کافی است، (گفته شد کافی است).

سردار معظم ـ قبل از اینکه مذاکرات در این موضوع ختم شود عرض کمی کنم گویا هنوز رفع این سوء اثری که از این مسئله حاصل شده بودنش که است چون بنده می‌بینیم هنوز بعضی از نمایندگان دلخور هستند.

نایب رئیس ـ آقایان مذاکرات را کافی دانستند.

سردار معظم ـ رأی که نگرفتید مقصود این است که باید رفع این غائله و این سوء تفاهم بشود.

نایب رئیس ـ اینجا یک سوئ تفاهمی شده بود آقای گروسی خودشان توضیح دادند و آقای ناصر الا سلام هم سوء تفاهم را رفع کردند در این صورت رفع سوء تفاهم شده و تصور ن می‌کنم مذاکرات کافی باشد.

سلیمان میرزا ـ البته آقایان فراموش نفرموده‌اند که بنده غالبا در موضوع امنیت مملکت مکرر در مجلس اظهاراتی کرده‌ام و غلب آقایان هم در این موضوع به بنده شریک و سهیم هستند و آن مسئله که ما به الاتفاق همه یا مسئله تقویت کامل از تام قوای تامینیه مملکت است یعنی اینکه می‌بینیم در قانون نظام آن قدر دقت می‌شود برای این است که قوای تامینیه مملکت زیاد شود چون هر مملکتی زنده است زنده بودن آن بسته به وجود قوای تامینیه نظام و ژاندارمری و نظمیه است و اگر یک قدری دقت کنیم و اوضاع نظمیه سه سال قبل زرا که هنوز این تشکیلات در آن نبوده با امروز مقایسه کنیم می‌بینیم از زمین تا آسمان تفاوت دارد و در حقیقت امنیت مطلبه که در تهران موجود است بسته بوجود تشکیل دهندگان نظمیه و صاحب منصبان سویدی است که حقیقتا از مامورین اروپائی منحصری هستند که وظائف خودشان را انجام داده‌اند ودر حقیقت آن کاری را که قه عهده گرفته‌اند به درستی زحمت کشیده و بخوبی انجام داده‌اند بنده امروز بر حسب اتفاق اطلاع یافتم که به واسطه معین نشدن تکلیف رئیس تشکیلات نظمیه مسیو و سد اهل ایشان برای روز یکشنبه بطور قطع مسافرت خواهند کرد وکنترات ایشان که تکلیفش هنوز مبهم مانده و به مجلس نیامده است چون امروز صبح بنده این اطلاع را پیدا کردم یک ملاقاتی از آو کردم و هر قدر خواستم آو را قانع کنم که تا هفت هشت روز دیگر فرصت بدهد که شاید در این موضوع یک اقدامات دیگری بکنیم که کنترات آو تجدیدی شود و مقصود آو را به عمل آورده باشیم ممکن نشده وقبول نکرد و چون بنده یک هفت هشت ماهی هم در وزارت داخله در یک شعبه که کار نظمیه هم مربوط به آنجا است بودم و در بعضی از اوقات نظمیه می‌رفتم و از خدمات آنها کاملا اطلاع دارم این است که عرض می‌کنم اگر رئیس تشکیلات نظمیه تغیر کند شاید این تشکیلات به این ترتیب کاملی که امروز‌ها هست باقی نماند و اگر هم فرضا به همین ترتیب باقی بماند یک حالت وقوفی پیدا شد که دیگر پیشرفت نکند زیرا خیلی کارهای دیگر هست که هنوز ناقص است از قبیل کارهای نظمیه اطراف تهران و آن اشخاص که نظمیه و تشکیلات آن را دیده‌اند و تجربه کرده‌اند به خوبی مسبوق هستند بنابراین بسا اینکه می دانم تام نمایندگان با بنده موافق هستند مزیدا للتا کید عرض می‌کنم که عم. ما با نده همراهی کنند (چون زور یکشنبه نزدیک است و عید غدیر هم در بین هست و دیگر فرصت نخواهیم داشت) از طرف هیئت وزراء مجلس یک چیزی به وزارت داخله یا به هیئت در دائره نوشت شود که کمترات مسیو و ستد اهل را خیل زودتر به مجلسی بفرستند تا مجلس هم رأی خودش را در آن موضوع اظهار بدارد و زودتر آن کنترات را (که یقین دارم همه رفقای من رأی خواهند داد) تجدید نماند بلکه نظمیه تهران دچار یک بحران و حالت توقف نشود و کی قسمت از خیالات مان در زمستان معطوف به نظمیه تهران نشود.

سردار معظم ـ شاه زاده سلیمان میرزا فرمودند که امروز از رفتن مسیو و ستد اهل واقف شدند ولی ما یک عده هستیم که مدتی است متاسفانه می‌شنویم و در جراید محلی می‌خوانیم که مسیو ستد اهل می‌رود و جراید محلی مدتی است هر چه توانستند در این باب داد زده‌اند و گویا همان حکایت ناله و گوش است و بالاخره اظهاراتی هم که در مجلس می‌شود گویا اثراتش شدید تر از آن چیزی که د جراید نوشته می‌شود نخواهد بود درست است که ما قوای تامینیه را در مجلس یعنی در پشت تریبون خیلی اهمیت می‌دهیم و می گوئیم زنده بودن مملکت به واسطه قوای تامینیه مملکت است ولی فقط در همین پشت گرمی خطابه است و مساعدت مان به آن فقط به همان گفتن است و متاسفم که در عمل این مساعدت نمی‌شود خود شاه زاده سلیمان میرزا شاهد هستند و خودشان هم یکی از اعضاء آن کمیسیون بودند که در وزارت داخله در خصوص ژاندارمری منعقد شد بنده و ایشان هر و در آن کمیسیون عضویت داشتیم و بالاخره راپورت‌های عدیده از آن کمیسیون صادر شد که مسائلی که محل ابتلاء ر و احتیاج ژاندارمری است به هیئت دولت تقدیم شود بلکه قوه تامینه مملکت از برحانی که مدتی است دچار آن دسته خالص شود و باز هم متاسفانه می‌بینیم تا بحال اثری داده نشده است و می‌ترسم باز تعد از چندی یکی از نمایندگان محترم در پشت کرسی نطق بگوید که روز دوشنبه آتیه مسیو ادوال حرکت خواهد کرد در این صورت آیا مقتضی نیست مجلس شورای ملی عوض اینکه به وزارت داخله بنویسد یک اقدامات جدی تر و شدید تری بکند و آن این است که الساعه آیک هئیتی را انتخاب کنند و به خدمت آقای رئیس الوزراء بفرستند و عرض کنند که حضرت اشرف عالی به واسطه گرفتاری‌های فوق العاده که دارید شاید که جزئیات امور نمی‌توانید رسیدگی کنید امروز دو قوه بزرگ مملکت ما که نظمیه و ژاندارمری است و قوه تامینه مملکت است در حالا انحلال و اضمحلال است یاد ممکن است هیئت دولت یک توجه مخصوصی از برای حفظ این دو قوه تامینیه واقعی مملکت بنماید و آنها را از حالت بحران به حالت سلامت بیاورند و آنها را از این حالات خضرت نجات دهند و بالاخره قویا و عملا از رفتن مسیو و استدا اهل جلو گیری کنند بنده تصور می‌کنم که باید از طرف مجلس یک هیئتی برای این کار انتخاب بشود و به هیئت وزراء بروند.

حاج شیخ اسد الله ـ بنده هم نظرم به همین بوده که آقای سردار معظم فرمودند یعنی یک قدری باید عملی تر شد به جهت اینکه تجربیات گذشته بما نشان داده که تقاضا تائی که می‌شود یک مدتی ول خواهد کشید و در ظرف این مدت نتیجه مطلوبه از دست رفته و آن کسی که می‌خواهد برود می مرود هم نوفق به یک نتیجه عملی نمی‌شویم پی باید داخل در یک عملیات و یک اقدامات جدی اسد و بهترین شقوق این اسکت که یک هیئتی ا مجلس انتخاب شودند و بروند با آقای رئیس الوزراء داخل مذاکرات شوند و وسائل و وسایطی که بیشتر اسباب انحلا ژاندارمری و نظمیه است و اسباب بحران آنها را فراهم می‌آورد مرتفع کنند و شخص رئیس الوزراء یک خاتمه بانی کار نمایند که بدست خارج و متفرقه می‌افتند آنها بیشتر اسباب معطلی کار بشوند.

ناصر السلام ـ بنده کاملا با آقایان سلیمان میرزا و سردار معظم و حاج شیخ اسد الله موافقم و فقط می‌خواهم تذکر بدهم این که گفته شد از مجلس نستب به ژاندارمری و نظمیه تاکید می‌شود و هیئت دولت ابدا اهمیت نمی‌دهد بنده می‌خواهم این مسئله زرا تردید کنم به جهت اینکه این تصمیمی که فعلا از طرف اتفاق نمانیدگان می‌شود و کلیه صحیح است صحیح ساسا از هر طرف شنیده می‌شود بنده تصور می‌کنم این نحو تصمیمان مجلس را هیئت دولت نمی‌تواند منشاء اثر قرار ندهد زیرا نظر اتفاق مجلس است عملی بودن در این مطالب هم همان نحو است که آقای سردا معظم پیشنهاد کردند بنده هم معتقدم به اینکه یک هیئتی منتخب شوند و به هیئت وزراء بروند و اینجا مطلب را بخواهند و برای اینکه بدانند مجلس از مستخدمین سویدی کمال و رضایت را دارد و مخصوصا تقاضا می‌کند کمترات کلیه اشخاصی که بر خلاف قانون اساسی تجدید شده است بعد از این مراعات قانون اساسی بشود و هیمی طور که آقای ارباب کیخسرو در جلسه قبل تذکر دادند یک عده از مستخدمین خارجه هم هستند که هیچ کنترات ندارند و موظفند خوب است این هیئتی که فعلا منتخب می‌شوند به آنها ماموریت داده شود که از آقای رئیس الوزراء صورت اسامی کلیه آن اشخاص را بگیرند و بیاورند و یک عده دیگر از مستخدمین خارجه هم که مدت آنها منقضی شده است صورت آنها را هم بگیرند و به مجلس بیاورند که نمایندگان نظر کنند. نسبت به اشخاصی که مستخدم شده‌اند ودر واقع رضایت دولت و میلت ایران را جلب کرده‌اند مجلس احساسات خودش را بروز بدهد و همین طور از هیئتی هم که وظیفه خود را بروز نداده‌اند باز هم احساسات مجلس که احساسات ملت ایران است نسبت به آنها معین خواهد شد.

سلیمان میرزا ـ اولا یک سوء تفاهمی شده است این است که بنده عرض کردم امروز مطلع شدم و از سابق نمی‌دانستم جز از سابق می‌دانستم به جهت اینکه بنده هم در روز نامه‌ها می‌خواندم و می‌دانستم کنترات آنها چه وقت منقضی می‌شود چون سواد می نوبت آنها را بنده نوشتم چیزی که هست این است که امروز مطلع شدیم مسیو و ستد اهل روز یکشنبه یاد و شنبه حرکت خواهد کرد یعنی امروز صبح که آو را ملاقات کردم خودش می‌گفت صبح روز دوشنبه حرکت خواهم کرد ولی به همه این ترتیبات نظر بنده به این است که عوض اینکه یک هیئتی خدمت آقای رئیس الوزراء بروند اول یک چیزی از طرف مجلس نوشته شو به جهت اینکه خوب است در هر کاری درجاتی قائل شویم و بنده یقین دارم پس از این مذاکراتی که امروز در مجلس شد اگر چیزی نوشته شود کفایت خواهد کرد چون این مطلب یک چیز فوق العاده نیست که وکلاء تشریف ببرند و یک انتخابی بشود به جهت اینکه شاید حالا که این انتخاب می‌شود و وکلا، می‌روند هیئت وزراء منعقد می‌باشد و شاید فردا هم یک کارهای فوری مهم تری داشته باسد که نتوانند آنها را ملاقات کنند و دیگر اینکه متقاعد کردن مسیو و ستد اهل فقط تجدید کمترات او نیست بلکه یک از شرایطش معین کردن محل پرداخت چهل هزار تومان ماه به ماه از برای نظمیه تهران و قزوین و رشت است و تعین این محل که مرتبا برسد شرط عمل او است حالا بچه ترتیب باید ادا شد؟ مسئله برمی گردد به بودجه و مالیه و آن درد‌های بی درمان که خودمان می دانیم پس از این صورت شاید اظهاراتی که این کنترات شما تجدید خواهد شد و این مقصود شما به عمل خواهد آمد متقاعد نشودن و شاید این مسئله را هم نوشته و برای آنها فرستاده باشد ولی چون او این شرط اساسی یعنی محل پرداخت چهار هزار تومان را که در روز اول هرماه پرداخته شود معین کرده است قبول نمی‌کرد و پس از ‎آنکه دو سه امر را ملاحظه بفرمائید شاید آقایان در نظر خواهند گرفت که یک قسمت از این جزئیات را باید مجلس تعین کنند و آن وقت که بنده پیشنهاد تخصیص محل برای نظمیه کردم شاید نظرم همین چیز‌ها بود. لهذا بنده طرف دار این نیستم که باید در جات را قائل شویم و امشب را به نوشتن بگذاریم و اگر روز پنج شنبه دیدم این کار مجری شد (در صورتی که قطع دارم مجری خواهد شد) آن وقت این کار را خواهیم کرد همین قدر مطلبی که هست این است که وزیر بعد از اینکه دید یک مراسله از طرف مجس رسیده است که باید کمترات آنها تجددی شود به آنها خواهد گفت که در مجلس گفته شده و کنترات شما تمدید خواهد شد و همین قدر که یک حس مساعتی از طرف مجلس به آنها ابلاغ شود و از طرف هیئت وزراء یک چیزی نوشته شود گمان می‌کنم کفایت نکند به علاوه اگر ما امشب برویم می دانیم به هیئت وزراء امشب جلسه دارند یا ندارند و اگر هم باشند.

آن وقت شروع به صحبت می‌شود و تا ساعت هفت و هشت از شب به صحبت می‌گذرد و یک مدرک کتبی هم در دشت ست وزراء نخواهد بود و می‌افتد بکلیات و همین طور که فرمودند مسئله به کمیسیون ژاندارمری راجع می‌شود و آن هم البته مطلبی است که مهمتر از نظمیه است بنده و آقای سردار معظم هر دو در آن کمیسیون بوده این می دانیم در آنجا چه مشکلاتی هست آن وقت می‌افتیم در آن کلیات و الا هم حالا هم پپس بنده عقیده‌ام این است اگر آقایان موافق باشند یک چیزی از طرف هیئت رئیس که در موقع مسیو و ستد اهل به رئیس الوزراء نوشت شود و بعد اگر میل داشته باشد در آتیه یک کمیسیونی بشود زیرا این مطالب با یک ملاقات تمام نخواهد شد مسئله ژاندارمری و خیلی چیزهاتی دیگر هست که باید در وقت دیگری کمیسیونی معین کنیم و یک ترتیبات دیگری بدهیم که هر دو کار از پیش برود و الا امشب تصور می‌کنم شاید به آن مقصود نرسیم.

نایب رئیس ـ آقای سردار معظم پیشنهادی کرده‌اند بعد از اظهارات آقای معدل الدوله اگر عده کافی باشد رأی می‌گیریم.

معدل الدوله ـ بنده عرضم این بود جامع بیانات و مذاکراتی که شد این است که اگر کمیسیونی را که برای مطالعه بودجه معین شده است مجلس هم کمیسیون را مامور این کار بکند و یک چیزی از طرف هیئت رئیسه بنویسند گمان می‌کنم بهتر باشد.

نایب رئیس ـ پیشنهاد آقای سردار معظم خوانده می‌شود.

سردار معظم ـ چون عده برای اخذ رأی کافی نیست پیشنهاد خودم را پس می‌گیرم اجازه بفرمائید عرض کنم.

نایب رئیس ـ نوبت خود جناب عالی هم هست بفرمائید.

سردار معظم ـ راست است به نظر اول که نگاه کنیم باید در امور معتقد به یک درجاتی شد و اگر فعلا کاغذی نوشته و تاکید شود با مذاکرات و اظهاراتی که امر و در مجلس شده است کافی خواهد بود ولی وقتی که خواسته باشیم عملی بشویم متاسفانه خواهیم دید که حقیقت در غیر از این است زیرا اگر امشب چیزی نوشته شد معلوم نیست بنیچه که برای ما حاصل می‌شود چیست چون ورز ۵ شنبه عید است و مجلس نیست و از روز شنبه تا یک شنبه هم یک زور بیشتر نیست هیچ کس هم تامین نمی‌کند که در ضمن آن مجاری اداری که باید این کاغذ طی کند تا روز دوشنبه رئیس الوزراء خواهد رسید و نتیجه خواهد داد بلی اگر ممکن بود این کاغذ را مستقیما برسانند آن وقت ممکن بود به کاغذ اکتفا کرد ولی بنده می‌ترسم این کاغذ چند روز دیر تر به رئیس الوزراء برسد به این ملاحظه عرض می‌کنم هیچ بهتر از این نیست که برای این کار هیئتی انتخاب شود و مقصود بنده هماز فرستادن این نیست این است که آن اداره و تصمیم و رأی مجلس را لسانا به رئیس الوزراء عرض کنند و برای این کار هم لازم نیست رأی بگیرند و ممکن است دو نفر نایب رئیس از طرف مجلس حضور آقای رئیس الوزراء بروند و تصمیم مجلس را عرض کنند و توجه آقای رئیس الوزراء را به مسئله نظمیه معطوق کنند و چون وقت هم برای این کار کم است بهتر این است که این دو مسئله را به همدیگر مخلوط بکنیم و فعلا تصفیه ژاندارمری کاری نداشته باشیم البته در مسئله ژاندارمری هم مجلس وظیفه دار خواهد بود که زیاد تر از این داخل در یک مساعدت و همراهی عملی شود و برای اینکه هر دو مسئله مخلوط و داخل هم نشود و به واسطه کمی وقت هر دو از دستمان نرود بنده معقد هستم که فعلا به مسئله نظمیه اکتفا کنیم و بالاخره مسئله خواستن چهل هزار تومان هم یک چیز بزرگ مشکلی نیست که دولت نتواند موافق شود بلی در آن موقعی که در تعین محل از برای نظمیه مخالفت می‌کردیم مخالفت ما راجع به قانون بود و الا خود آقایان در نظر شان نیست که ما خود باعث شدیم وزیر مالیه تشریف آوردند و در مجلس علنی تقبل فرمودند که عایدات و مالیات مستغلات را عملا از برای نظمیه اختصاص بدهند پس همین طوری که آقای وزیر مالیه تقبل کرده‌اند هیچ چیز مانع از این نیست که دولت عایدات مالیات مستقلات را برای نظمیه تخصیص بدهد و بالاخره قوای تامینه ما را حف کند محتاج به عرض بنده نیست که مسیو و ستد اهل بودن و بودنش چه قدر همین دارد البته همه مردم مسبوق هستند و لابد دارد این دو سال که یک مدت کمی است اوضاع تاسف انگیز نظمیه را که سابق در تهران داشتیم و هنوز نمونه آن را در ولایات داریم فراموش نکرده‌اند و اگر فعلا ما بخواهیم استفاده بکنیم لازم است همین امشب یا فردا از طرف هیئت رئیسه دو نفر نیت رئیس خدمت آقای رئیس الوزراء برند صحبت کنند و به این کار خاتمه بدهند.

نایب رئیس ـ اگر به این پیشنهاد ثانوی آقای سردار معظم که رفتن دو نفر نایب رئیس خدمت رئیس الوزراء است مخالفی نیست رأی می‌گیریم (گفته شد لازم برای نیست).

نایب رئیس ـ بسیار خوب حالا که مخالفی نیست همین طور رفتار می‌کنیم.

اعزاز السلطنه ـ بنده کرارا خاطر غالب آقایان نمایندگان محترم را از اوضاع ناگوار کردستان و نبودن هشت ماه حکومت در آنجا متحضر نموده که به واسطه نداشتن حکومت به کلی آسایش را از مردم سلب شده است و بالاخره به واسطه تاخیر و تعین حکومت جزئی علاقه بده هم در جزء علاقه جات بنابراین به کلی متاصل شده به این جهت چنانچه مجلس مقدس تصویب کره ناگریز از مسافرت هستم از طرف دیگر چون کمیسیون قوانین مالیه مهم است و بنده در آنجا عضویت دارم بر خود روا می‌دارم در غیبت بنده یک نفر از عضاء آن ناقص باشد لذ از عضویت کمیسون قوانین مالیه استعفاء می‌دهم و مستدعی هستم انتخاب یک نفر را بجای بنده جزء دستور جلسه آتیه تعین فرمایند

نایب رئیس ـ اگر مخالفی نیست جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آیند روز شنبه بیستم ذی حجه سه ساعت قبل از غروب و دستور آن دقیقه قانون قشون گیری و انتخاب یک نفر به عضویت کمیسیون قوانین مالیه خواهد بود پیشنهادی هم آقای حاج عز الممالک کرده‌اند اگر آقایان اجازه می‌دهند خوانده شود.

(به مضمون ذیل خوانده شد).

بنده پیشنهاد می‌کنم از طرف مجلس به وزارت مالی‌ها بالغ شود که به خزانه داری کل اخطار نمایند کلیه حواله جات و در خواست هائی که تا کنون صادر و پرداخته نشده پس از تصویب کمیسیون تطبیق حوالجات به پردازند و بدون تصویب کمیسیون تطبیق ولو اینکه راجع به مخارج ایام گذشته باشد در صوتی که حوالجات به تصویب کمیسیون سه نفری سابق نرسیده است و جهت داده نشود.

حاج عز الممالک ـ نظر آقایان نمایندگان از وضع قانون تشکیلات و تقین یک کمیسیون بنام کمیسیون تطبیق حوالجات مسبوق است و لازم نیست در این موقع بنده شرح بدهم و البته مطابق آن قانون بایستی کلیه حوالجات به تصویب آن کمیسیون برسد و در خزانه داری موقع خرج پیدا کند و این پیشنهاد بنده یک نقطه نظری را می رساند و آن نقطه نظر راجع به ایام فترت است اگر چه سابق یک پیشنهادی شد که کمیسیون سه نفری باقی باشد با کمیسیون تطبیق حوالجات تعین شود ولی متاسفانه کمیسیون سه نفری تشکیل نشده و همین طور گذشت و آنچه بنده اطلاع دارم یک مبلغی در خواست و حوالجات نیست به مخرج این ایام و مخارج گذشته صادر شده او اگر این حوالجات و در خواست‌ها به نظر کمیسون تطبیق حوالجات برسد به عقیده بنده ممکن است یک صرر هائی متوجه دولت شود به این معینی ممکن است از این مسئله است فائده کرده و بگویند چون این مخارج راجع به ایام گذشته است و در موقعی بود که کمیسیون تطبیق حوالجات و جود نداشته است در خزانه داری پرداخته شده است به این دلیل از آقایان تقاضا می‌کنم که اگر با این پیشنهاد معافیت داشته باشند رأی بدهند که کلیه حوالجات که تا به حال موقع خرج پیدا نکرده و سابقا هم به تصوی به کمیسیون سه نفری نرسیده حالیه در کمیسیون تطبیق حوالجات مطرح شود و پس از تصویب این کمیسیون پرداخته شود.

نایب رئیس ـ چون عده برای رأی کافی نیست اگر آقایان موافق باشند بگذاریم برای جلسه بعد.

(مجلس یک ساعت و ربع از شب گذشته ختم شد.).