مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ فروردین ۱۳۴۰ نشست ۱۳
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیستم | تصمیمهای مجلس | قوانین انقلاب شاه و مردم |
جلسه سیزدهم
روز پنجشنبه ۳۱ فروردینماه ۱۳۴۰
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۳۱ فروردینماه ۱۳۴۰
فهرست مطالب:
۱) تصویب صورتمجلس
۲) تقدیم چند فقره سؤال بوسیله آقایان: دکتر متینـ خلعتبریـ آصفوزیری
۳) بیانات قبل از دستور آقایان: ریگیـ ایلخانیزادهـ فریورـ مهندس والا
۴) تقدیم یک فقره لایحه بوسیله آقای وزیر پست و تلگراف و تلفن
۵) تقدیم یک فقره سؤال بوسیله آقای سیداسدالله موسوی
۶) گزارش آقای آرامش وزیر مشاور راجع به عملیات سازمان برنامه
۷) اجرای مراسم تحلیف بوسیله سه نفر از آقایان نمایندگان
۸) تصویب نمایندگی آقایان ابدال بختیار و فیلیکس آقایان
۹) طرح گزارش انتخابات کلیمیان و نمایندگی آقای مراد اریه و ارجاع به کمیسیون تحقیق
۱۰)طرح گزارش کمیسیون تحقیق راجع به نمایندگی آقای جمال اخوی و تصویب آن
۱۱)تعیین موقع جلسه بعد ـ ختم جلسه
مجلس دو ساعت و پانزده دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای عماد تربتی (نایب رئیس) تشکیل گردید.
- تصویب صورتمجلس
۱ـ تصویب صورتمجلس
نایب رئیس ـ صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود
(به شرح ذیل قرائت شد)
غائبین بااجازه ـ آقایان: سترگـ دکتر اسدیـ نعیمی اکبرـ بهادریـ محمود ذوالفقاریـ امیریـ ایلخانـ امیر عشایریـ جلیلوندـ محمدعلی مهدویـ صدر میرحسینیـ شیخالاسلامیـ قراچورلوـ طاهریـ مشارـ قوامیـ کدیورـ دکتر موسوی اصفهانیـ مهندس هدایتـ شادلوـ یغمائی کیهانـ تفضلیـ مهندس کیاـ دکتر ضیائیـ سعید مهدویـ دکتر معدلـ کاظم مسعودیـ حکیمیـ دکتر اصلان افشارـ رامبدـ سنندجیـ بهبهانیـ دکتر صدریـ دکتر عمیدـ صمصام بختیاریـ برومند.
غائبین بیاجازه ـ آقایان: دکتر هدایتیـ اعظم زنگنه.
نایب رئیس ـ اعتراضی بر صورتجلسه نیست؟ آقای دکتر متین بفرمائید.
دکتر متین ـ همانطور که همکاران محترم در جلسات گذشته تذکر دادند اغلاطی در چاپ صورتمجلس مشاهده میشود در عرایض گذشته بنده هم اشتباهاتی هست که اصلاح میکنم.
نایب رئیس ـ بسیار خوب اصلاح کنید. آقای دکتر دادفر بفرمائید.
دکتر دادفرـ در عرایض گذشته بنده یک اشتباهات چاپی هست که اصلاح میکنم.
نایب رئیس ـ اشتباهاتی که در چاپ میشود به تندنویسی بدهید که در طبع اساسی اصلاح خواهد شد. چون دیگر اعتراضی بر صورتجلسه نیست صورتجلسه تصویب میشود.
- تقدیم چند فقره سؤال بوسیله آقایان: دکتر متینـ خلعتبریـ آصفوزیری
۲ـ تقدیم چند فقره سؤال بوسیله آقایان: دکتر متینـ خلعتبریـ آصفوزیری
نایب رئیس ـ آقای دکتر متین بفرمائید.
دکتر متین ـ یک فقره تقاضا از اهالی حوزه انتخابیه بنده راجع به تشکیلات دادگستری و کمبود دادگاه و قضات رسیده که تقدیم میکنم و سه فقره سؤال هم از دولت کردهام که تقدیم مقام ریاست میکنم.
نایب رئیس ـ آقای ارسلان خلعتبری بفرمائید.
ارسلان خلعتبری ـ یک سؤال است ـ راجع به تعطیل پالایشگاه نفت آبادان و توقیف روزنامه داد که تقدیم میکنم.
نایب رئیس ـ آقای آصفوزیری بفرمائید.
آصفوزیری ـ سؤالی است از وزارت دارائی تقدیم میکنم.
نایب رئیس ـ آقای خسروپرویز
خسروپرویز ـ تقاضائی از یک عده از اهالی شاهپور رسیده راجع به مرمت راه شاهپور به تبریز تقدیم میکنم.
نایب رئیس ـ آقای دکتر موسوی بفرمائید.
دکتر موسوی ـ طوری است مبنی بر شکایت از شرکتهای ساختمانی که اراضی مردم را تصرف کردهاند تقدیم میکنم.
نایب رئیس ـ به کمیسیون عرایض فرستاده میشود.
- بیانات قبل از دستور آقایان: ریگیـ ایلخانیزادهـ فریورـ مهندس والا
۳ـ بیانات قبل از دستور آقایان: ریگیـ ایلخانیزادهـ فریورـ مهندس والا
نایب رئیس ـ نطقهای قبل از دستور شروع میشود: آقای امانالله ریگی بفرمائید.
امانالله ریگی ـ اکنون که برای نخستینبار پشت این تریبون قرار میگیرم در محضر اینهمه ارباب فضل و ادب برای من مشکل است که بیانات بسیار شیرینی ادا کنم ولی چون اینجا خانه ملت است و همه افراد این خانواده هستند تصور میکنم افراد خانواده چه خرده و چه کلان میتوانند به هر بیان که میخواهند اظهارات خود را بکنند امیدوارم اگر تقصیری در بیان بنده هست آقایان بنده را عفو بفرمایند. به نظر بنده کار مهم نمایندگان مجلس رسیدگی و تصویب لوایح و طرحهای قانونی و بحث در مسائل مهم سیاسی داخلی و خارجی است و وقت مجلس نباید برای مسائل جزئی که در شهرستانها روی میدهد تلف شود ولی متأسفانه بواسطه عدم توجه اولیای دولت ناگزیر ما باید بیائیم در اینجا و با تذکر مطالبی که حقاً نباید در اینجا مطرح شود وقت آقایان را ضایع کنیم.
در جلسات گذشته عدهای از آقایان مخصوصاً نمایندگان محترم آذربایجان درباره بدی راهها و بدی فرهنگ و بهداشت حوزه انتخابی خودشان صحبتهائی فرمودند آقایان میدانند که بنده نماینده یکی از محرومترین نقاط این مملکت یعنی بلوچستان هستم و این چیزهائی که شما اصلاح آن را میخواهید ما به معنای واقعی نداریم آقایان ما در بلوچستان اصلاً راه و بهداری به معنای واقعی نداریم بین چند شهر کوره راههائی ایجاد کردهاند که دنباله راههای کاروان روی قدیم است و جز با جیپ مسافرت بین شهرها امکانپذیر نیست علت فقر مردم بلوچستان نیز همین نبودن ارتباط با مداخله مملکت است زیرا درنتیجه نبودن راه مردم نمیتوانند محصولات خود را به بازارهای داخلی برسانند مثلاً نمیدانم آقایان نمایندگان هیچ میدانند که در جنوب بلوچستان بهترین موز دنیا بعمل میآید ولی آنوقت ما باید بیائیم موز از آفریقا وارد کنیم و یکی ۶ و ۷ ریال خریداری کنیم در صورتی که اگر بلوچستان جاده داشت موز تمام ایران و حتی کشورهای همجوار ایران را میداد آقایان میدانند که خلیج چاهبهار یکی از نقاط صید ماهی است ولی مردم آنجا مقدار زیادی از صید روزانه را که اضافه بر مصرف آنهاست به دور میاندازند آنگاه در زاهدان و خراسان ماهی حکم کیمیا را دارد.
وضع بهداشت از این خیلی خرابتر است همین چند روز پیش نامههائی از موکلین خویش داشتم که نوشته بودند درمانگاهها دوا ندارند و دولت هم توجه نمیکند در بلوچستان هر ساله عدهای از مردم از امراض بسیار سهلالمعالجه است میمیرند زیرا دوا در دسترس نیست. کشاورزی نیز وضع اسفناکی دارد بانک کشاورزی چند سال تأسیس شده و قرضهائی بعد از ماهها دوندگی به مردم میدهد مثلاً از هزار تومان تا پنج هزار تومان و یا بیشتر ولی در مقابل رهنگذاردن ملک ـ این مقدار هم برای مردم بقدری کم است که با آن اصلاً آبادی نمیتوانند بکنند و چه بسا که آن را خرج زن و بچه خود کرده و برای پرداخت اقساط بانک در مضیقه ماندهاند. به نظر بنده بانک کشاورزی باید قنوات مخروبه را که هزارها از آن در بلوچستان وجود دارد آباد کرده و آب در اختیار مردم بگذارد و نیز آب و زمین را به زارعین به اقساط طویلالمده واگذار نماید تا برای بیکارها کار پیدا شود و هر ساله مردم به آنطرف خلیج مهاجرت نکنند یکی از مأمورین بانک به بنده میگفت با این ترتیبی که عمل شده است یک روزی بانک کشاورزی تمام این املاک را به نفع خودش ضبط خواهد کرد زیرا مردم با مختصر وامهائی که گرفتهاند نتوانستهاند آبادی تازهای بکنند و از پرداخت اقساط هم دارند عاجز میشوند آقایان اگر بنده این موضوع را بعرض میرسانم تصور نفرمائید که دولت در بلوچستان پول خرج نکرده و یا پول ندارد زیرا در بلوچستان سازمان برنامه تا این تاریخ که بنده در اینجا صحبت میکنم مبلغ صد میلیون تومان به شرکت ایتالیائ ایتال کنسولت که مأمور مطالعه در وضع اقتصادی بلوچستان است پول پرداخت نموده و قرارداد آنها را که تمام شده بود اخیراً مجدداً تمدید کرده و شاید تا سال دیگر صد میلیون تومان دیگر نیز به آنها پرداخت کنند.
بنده با اینکه عقیده دارم در مسائل اقتصادی قبل از شروع به کار باید مطالعه کرد ولی فواید ایجاد راه در هر نقطهای از بدیهیات است و به نظر بنده مطالعه نمیخواهد زیرا بدون راه حتی مطالعه هم امکانپذیر نیست چنانکه بنده اطلاع دارم همین مهندسین ایتال کنسولت به بسیاری از نقاط حساس اقتصادی بلوچستان نرفتهاند چون جادهای نبوده است یکی از آن نقاط رودخانه دشتیاری و سد مخروبه باهوکلات است که با مختصر پولی میتوان آن را مجدداً ساخت و برای هزارها زارع آب فراهم کرد ولی آقایان به من گفتند اصلاً این نقطه را ندیدهاند و از این رودخانه و سد اطلاعی ندارند.
بنده از ریاست محترم سازمان برنامه تقاضا میکنم تشریف بیاورند با بنده به بلوچستان و ببینند شرکت ایتال کنسولت در مقابل اخذ صد میلیون تومان چه کرده است بیایند به بنده نشان بدهند چندتا کار کوچک مثلاً اگر صد درخت غرس شده است به بنده نشان بدهند اگر نشان دادند این پولها واقعاً خوب خرج شده به قول مردم زاهدان آنچه مردم از این شرکت دیدند گرد و خاک اتومبیلهای متعدد آنها و قار قار هواپیماها و هلیکوپترهای آنهاست و چیز دیگری ندیدهاند.
چند کتابچه از گزارشاتی که این شرکت در مقابل اخذ میلیونها تومان نوشته است به دست بنده رسیده شاید یک روزی که مملکت ما وضع بهتری پیدا کرد و راهها درست شد بهداشت درست شد بتوانیم این گزارشات را بخوانیم و ببینیم خاک بلوچستان چیست و برای چه کارها میتوانیم از نظرات آنها استفاده کنیم، در این کتابچهها یک کتابچهای به دستم رسیده است گزارشی است که آقایان نوشتهاند و در مقابل آن چند میلیون تومان پول گرفتهاند این گزارشات درباره وضع اجتماعی و اخلاقی و آداب و رسوم مردم بلوچستان است حقیقتاً بنده تعجب میکنم که چطور ممکن است یک ایتالیائی بیاید در بلوچستان وضع اجتماعی و آداب و رسوم آنجا را بهتر از یک ایرانی بداند و برای تنظیم این گزارش چند میلیون تومان پول بگیرد، به نظر من اینها کارهائیست که میشود گفت خاصه خرجی است، دیگر اینکه بنده شنیدهام مدتی است که دولت افغانستان تقاضا نموده در بلوچستان از راه ترانزیتی استفاده کند و حتی از قرار معلوم حاضر شدهاند که مخارج این راه ترانزیتی و بندرسازی چاهبهار را بپردازند به نظر بنده این کار بسیار بموقع و فرصت مناسبی برای ما است که باید از آن استفاده کرد و نفع بیشماری دارد و اگر واقعاً دولت افغانستان دنبال این کار هست و دنبال میکند ما هم باید اجازه بدهیم که یک گوشه از این مملکت آباد شود موضوع دیگری که امروز بنده اطلاع حاصل کردم و فکر نمیکنم در هیچ کشوری که از لحاظ اداری هر چقدر عقبمانده باشد این کار را انجام بدهد اینست یک شخصی که سابقاً در بلوچستان رئیس بهداری بوده و اخیراً منتقل به یک نقطه دیگر و رئیس بهداری نقطه دیگری شده سابق که ایشان متصدی بهداری آنجا بودهاند در موقعی که خود و رئیس حسابداری در مرخصی بوده در حدود ۱۸۰ هزار تومان برداشت کردهاند این موضوع را که به بنده گفتند واقعاً باور نمیکردم تا اینکه دیروز شنیدم همین آقای رئیس بهداری یک دفعه دیگر از طرف وزارت بهداری مأمور رسیدگی به امور مالی و ساختمانی بهداری بلوچستان شده بنابراین برای بنده دیگر هیچ تردیدی باقی نمانده که واقعاً این پول برداشت شده ولوطیخور شده و میخواهند با این ترتیب ماستمالی بشود (یک نفر از نمایندگان ـ سؤال بفرمائید) از آقای وزیر بهداری تقاضا میکنم که به این موضوع رسیدگی بفرمایند چون شخصاً به حسننیت ایشان عقیده دارم سؤال نمیخواهد آقایان لابد به این اظهاراتی که اینجا میشود توجه میکنند باید رسیدگی کنند (یک نفر از نمایندگان ـ باید سؤال کنید) سؤال هم میکنم اگر رسیدگی نکردند سؤال میکنم ولی اگر هیچ رسیدگی نکردند استیضاح هم میکنم هیچ اشکالی ندارد (احسنت) موضوع دیگری را میخواستم عرض کنم و بعرض آقای وزیر کشور برسانم نامهای داشتم از عدهای که ژاندارمری رفته و ریخته در خانههای مردم و از خانههای اینها مقداری پشم و پنبه و غیره به عنوان قاچاق درآورده و صاحبان آنها را هم زندانی کردند نمیدانم در کجای دنیا میروند در منزل اشخاص قاچاق میگیرد و چرا نمیروند در مرزها جلوی قاچاق را بگیرند، آقایان مردم بلوچستان بیشتر کارشان گلهداری است و این پشم محصول خود آنها است، میروند در خانه مردم در حریم منزل مردم و پشم آنها را میگیرند به عنوان قاچاق من از آقای وزیر کشور که ایشان هم بلوچستان را خوب میشناسند و سالها خودشان در آنجا مأموریت داشتهاند استدعا میکنم به این موضوع رسیدگی بفرمایند و گویا بیشتر علت این عمل این باشد که چون پشم در آنطرف مرز ایران ارزانتر است عنوان قاچاق با آن دادهاند ولی این موضوع قاچاق نیست اینها خودشان گلهدار هستند و پشم مال خودشان است بعلاوه مملکت ما یک مملکت بسیار بزرگی است متأسفانه اشخاصی که در تهران هستند قوانین را برای اطراف خودشان مینویسند و دور را نگاه نمیکنند بنده در اول عرایض خودم عرض کردم بلوچستان جاده ندارد و عبور و مرور از مرزها به داخه غیرممکن است در قسمتهای مرزی مردم میروند از آنطرف مرز در نزدیکترین نقاط پاکستان پارچه میخرند آقایان میدانید که در پاکستان پارچه خیلی گرانتر از ایران است و متری ۱۰ ریال ۲۰ ریال گرانتر هم میخرند و ژاندارمری این پارچهها را از این اشخاص میگیرد و به همین جهت است که اگر آقایان تشریف بیاورید به بلوچستان من نشان میدهم که زنها برای سترعورت خودشان نمیتوانند پارچه تهیه کنند.
نایب رئیس ـ آقای ریگی یک ربع ساعت وقت جنابعالی منقضی است.
ریگی ـ ۵ دقیقه اجازه بفرمائید تا تمام شود.
نایب رئیس ـ وقت جنابعالی منقضی است انشاءالله بعد روز دیگر استفاده بفرمائید (ریگی ـ یک دقیقه اجازه بفرمائید) بفرمائید.
ریگی ـ در هر صورت از آقای وزیر کشور تقاضا دارم که راجع به زندانی کردن این مردم از طرف ژاندارمری رسیدگی بفرمائید بنده اظهاراتم خیلی بیشتر است ولی چون وقت آقایان را نمیخواهم بگیرم عرضی نمیکنم ولی یک سؤالی هم دارم که راجع به تعطیل پالایشگاه آبادان است که الآن قریب دو ماه و چند روز است که تعطیل شده و هر روزی که از این تعطیل بگذرد روزی ۳۰۰ هزار دلار ضرر میرسد و ۳۰ هزار نفر از کارکنان این قسمت بکلی بیکارند آقایان میدانید که سیاست کشورهای نفتی این است که آنها نفت را در ایران تصفیه نکنند و آنها از این موضوع ناراضی نیستند و ما هستیم که سالی صد میلیون تومان ضرر میکنیم و اگر این وضع ادامه پیدا کند به ورشکستگی اقتصادی ما منجر میشود این سؤال را تقدیم مقام ریاست میکنم و امیدوارم که آقای وزیر امور خارجه و آقای وزیر دارائی تشریف بیاورند و جواب بدهند.
نایب رئیس ـ سؤال به جریان گذاشته میشود. آقای ایلخانیزاده بفرمائید.
ایلخانیزاده ـ امیدوارم خداوند همه ما را به راه راست هدایت فرماید که بتوانیم با کمال صداقت و درستکاری نسبت به مملکت و ملت خدمتگزاری حقیقی باشیم و از جاده شاهدوستی منحرف نشویم آقایان از این مملکت یک عده کارشان اشاعه اکاذب و دروغپردازی است و من نمیدانم نام آنها را چه بگذارم دروغپرداز یا بخیل یا بیگانهپرست که انشاءالله نیستند به هرحال اینها از بستن هیچ تهمتی برعلیه مقامات مملکتی دستگاهها و وکلای مجلسین مضایقه ندارند به نظر اینجانب نباید در مقابل حملات ناجوانمردانه یک عده معلومالحال و انگشتشمار سکوت کرد باید به آنها تودهنی زد و به جامعه معرفی نمود که اینها چه کارهائی در گذشته کرده و حال از تبلیغات زهرآگین خود چه نتیجه میخواهند بگیرند و دیگر به این قبیل اشخاص مجال خرابکاری و یاوهسرائی را نداد حتی کار را بجائی کشاندهاند اگر کسی نسبت به مقام شامخ سلطنت ابراز علاقه و ارادتی بکند هو میاندازد که اینها متملق و مزدور دربار هستند اینجانب که یک فرد ایرانی و دارای صراحت لهجه بوده و هستم از پشت این تریبون مجلس اعلام میکنم که خود و موکلینم که از افراد نجیب و نیکسرشت ایرانی هستند مطابق مذهب و سنن باستانی شاه را واجبالاطاعه میدانیم و به رژیم سلطنتی و شاهنشاهی ۲۵۰۰ ساله ایران وفادار بوده و پروانهوار دور شمع سلطنت میگردیم و جانهای ناقابل خود را در راه اعتلای ایران عزیز و مبارزه با بیگانگان متعرض تحت فرمان و اراده شاهنشاه ایثار خواهم کرد با کمال شهامت و بیپروائی به کوری چشم دشمنان که نمیخواهند ترقی و تعالی مملکت را ببینند اعلام میکنم که تا آخرین نفس حامی و پشتیبان رژیم سلطنتی مشروطه بوده و به شخص اعلیحضرت همایونی محمدرضاشاه پهلوی وفادار و حاضر به هرگونه فداکاری و بذل جان و مال در راه اجرای منویات مبارکشان بوده و خواهم بود.
این اظهار ارادت اینجانب نه از برای تملق و نه چاپلوسی است نه هیچوقت به اصطلاح مغرضین درباری بودهام و نه از طرف دربار مقامی و سمتی به من داده شده فقط از روی غرور ملیت خواستم به دشمنان مملکت بفهمانم علاقه به رژیم سلطنت مشروحه و شخص شاهنشاه ایران به قول شاعر، با شیر اندرون شد و با جان بدر رود. حالا هر جور درباره بنده قضاوت میشود بشود باکی ندارم، بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم و شهامت این را دارم و به خود مطمئن هستم و در مقابل هیچ قدرت و قوه جا خالی نمیکنم و تا پای جان ایستادگی میکنم البته آقایان شنیدهاند که داریوش کبیر از خداوند بزرگ استغاثه کرد و سه چیز خواست آن سه چیز این بود که خداوند مملکت را از شر دشمنان و دروغ و خشکسالی نجات بدهد معلوم است که در آن دوره دزدی نبوده والا دزدی و رشوهخواری را مقدم میگفتند چون بنده معتقدم که تمام مفاسد مملکت و هر خرابی که در دستگاه مملکت میشود اثر و منشأش دزدی و نادرستی است (صحیح است) اگر دولتها حقیقتاً بخواهند و دولت جناب آقای مهندس شریفامامی که البته همه ما ارادت داریم و هنوز کاری نکرده است که مورد ایراد مجلس باشد و یا ما از ایشان مأیوس باشیم اگر بخواهند حقیقتاً خدمتی به این مملکت انجام بدهند باید جلو این دزدیها را بگیرند و دزدیها را تنبیه کنند و بنده مطمئنم اگر دوتا دزد گردنکلفت نه آفتابهدزد دزد میلیوندزد را تنبیه کنند مسلماً در این مملکت ریشه دزدی و خیانت قطع میشود و تا ریشه این دزدی و رشوهخواری در این مملکت قطع نشود مطمئناً کار مملکت بجائی نخواهد رسید همکاران محترم در بیاناتشان در جسات گذشته راجع به خرابی راه و فرهنگ و سازمان برنامه صحبتهائی کردند البته تمام این دستگاهها برای اصلاحات مملکت است یک بودجههائی دارد اگر بودجهای نداشتند ما حرفی نداشتیم اگر بودجهای دارند و به مصرف واقعی خود نرسد دزدی میکنند ولوطیخور میشود و از بین میرود پس بهترین کار این دولت به نظر بنده این است که دزدها را معرفی و تنبیه بکند این مملکت که اکثراً تاریخ آن نشان میدهد که مورد تاخت و تاز دشمنان واقع شده بعد از مدتی این اقوام معترض و شرور از مملکت خارج شدهاند اما در این مدت دیده نشده است که یک دزدی تنبیه شود از مملکت رانده شود این دیده نشده است و محال است، عرض کنم البته در حوزه انتخابی بنده و بطور کلی شهرستان مهاباد اصلاحاتی شده یعنی وضع عمومی شهر مهاباد نسبت به چند سال پیش خیلی فرق کرده تحت توجهات اعلیحضرت همایونی و تأکیداتی که فرمودند و انصافاً فرمانده سپاه آنجا که سپهبد ورهرام بود یک کارهائی انجام داد و خدماتی کرد و اصلاحاتی در آنجا شد ضمناً در سردشت که حوزه انتخابیه بنده است یک مریضخانه مفصلی با عطیه شاهانه و پولهای دیگری درست شده یکسال و نیم از آن میگذرد که هنوز به آنجا نه دکتری فرستادند و نه دوائی دارد و اسمش مریضخانه است، البته انشاءالله خیلی اینطور نخواهد ماند، بنده انتظار دارم که وزیر بهداری به این قسمت توجه مخصوصی مبذول بفرمایند که این مریضخانهای که در اقصی نقاط مرزی مملکت با زحمات زیادی تأسیس شده از بین نرود و طبیب و داروئی به آنجا داده شود ضمناً جاده سردشت و پل سردشت که البته شاید آقایان کمتر دیده باشند ولی خوشبختانه تیمسار سرلشگر همایونی که خودشان مدتها در آن منطقه مأموریت داشته و مدتها فرمانده نیرو بودند و خدمات مهمی انجام دادند ایشان واردند که آنجا جادهاش خراب است کمعرض است و نصف سال بسته میشود و پول چوبی آنجا هم در اکثر سالها در اثر طغیان روخانه خراب میشود و عبور و مرور آن منطقه با تمام خاک ایران از این پل است و این پل هم قطع میشود اکثراً دیده میشود که مردم آنجا میروند مایحتاج خودشان را از خاک عراق تهیه میکنند چون به ایران راه نداشتهاند در درجه اول راه آنجا مورد نیاز است جاده کمعرضی است لااقل اگر یک کمی عریضتر شود بعد هم پل چوبی آنجا که بایستی اساسی شود بنده راجع به پل آنجا با وزیر راه صحبت کردم که پل فلزی که از خارج خریداری شده آن را نصب کنند و البته باید به این قسمت توجه شود تا موقع نگذشته در تابستان که آب رودخانه کم است این عمل انجام شود چون بعد از اینکه رودخانهها طغیان کردند دیگر عملی نمیشود انجام داد ضمناً راجع به وضعیت بهداری مهاباد از لحاظ شیر و خورشید حقیقتاً وضعش بهتر است. چون یک جراح خوبی در قسمت شیر و خورشید است که برای آن منطقه مفید است و شیر و خورشیدی خوب کار میکند، هم شیر علمش خوب است و هم شیر و خورشیدش، اما بهداری در بوکان یک نفر طبیب دارد و مقداری دوا میدهند تمام بهداری در حدود بیست سی هزار تومان اعتبار دارد، یک نفر طبیبی دارد که زیاد وارد نیست و اکثر سال هم در مسافرت است و اینطرف و آنطرف میرود و آن دواها هم نفله میشود بنده معتقدم که دوا بیشتر بفرستند که حقیقتاً وجودش مؤثر باشد اگر وجودش مؤثر نباشد نبودنش بهتر است.
این دکتر بهداری هم اگر منتقل شود برود شیر و خورشید آنجا کارش را انجام میدهد چون آنجا آن شیر و خورشید بوکان طبیب ندارد البته امیدوارم که بتواند خدماتی انجام بدهد و این نواقص رفع شود در سابق اطلاع دارید که شرکت نفت نمایندگیهائی در خارج داشت که نفت را بوسیله آنها توزیع میکرد و خرید و فروش میکردند.
بعد این وضعیت بهم خورد و خود شرکت ملی نفت شعبههائی باز کرد و مستقیماً اداره میکند ولی در بعضی نقاط همان وضعیت است و بوسیله همان عاملینی است که خوب اداره نمیکنند هر سال در موقع زمستان نفت و بنزین مصرفی را دو سه مقابل گرانتر میفروشند و توی نفت و بنزین آب قاطی میکنند، علیهذا بنده معتقدم چون شرکت ملی نفت فعلاً مرفه است و پول هم دارد این نواقصات را مرتفع کند و آن جاهائی که شرکت تأسیس نشده یعنی بوسیله خود مأمورین شرکت ملی نفت اداره نمیشود آنجاها را هم اداره کند که مردم از دست این اشخاص خلاص شوند. (احسنت)
نایب رئیس ـ آقای محسن فریور
فریور ـ امروز که برای اولینبار از پشت این تریبون بنام نماینده ملت صحبت میکنم یکبار دیگر نیز به پشت این تریبون آمدم و به کلامالله مجید سوگند یاد نمودم که در طول مدت نمایندگی به شاهنشاه و ملت ایران خادم بوده و جز از طریق راستی قدم برندارم. من امروز براساس این وظیفه خطیر ملی لازم دانستم تذکراتی چند به دولت داده و شمهای از محرومیتها و بیعدالتیهائی را که نسبت به حقوق ملت ایران تا کنون اعمال شده بطور اختصار بعرض برسانم و یادآور شوم که ادامه این رویه موجبات یأس و بدبینی مردم را نسبت به دولتها بیشتر فراهم کرده و بالنتیجه عقبماندگی و فقر و پریشانی عمومی را موجب میگردد.
من آن روز که هیأت رئیسه مجلس برای اولینبار به حضور شاهنشاه شرفیاب گردید به خوبی احساس کردم که خاطر خطیر ملوکانه از جریانات نامطلوبی را که در کشور میگذرد سخت مکدر و آزرده است و بخوبی دریافتم که تا چه حد به پیشرفت و تعالی ملت و اصلاح امور کشور علاقه فراوان دارند وقتی که شاهنشاه میفرمایند ما باید نسبت به خواستهها مردم مملکت آنقدر توجه و کمک نمائیم تا موجبات مفهوم واقعی حکومت مردم بر مردم از هر حیث فراهم گردد مسلماً گناه عدم حصول به این مقصود عالی متوجه هیأت حاکمه ما است متوجه مجلسین ما است که بنام نماینده ملت از پارهای بیاعتنائیها و بیتوجهیهای دولتها جداً جلوگیری نمیکنند: آقایان اطمینان دارم همه بخاطر حقوق نمایندگی به اینجا نیامدهاید:
عشق و ایمان خدمت به کشور و مردم است که ما را در این مکان مقدس دور هم جمع نموده است بیائیم با افتخار و سربلندی این دوره مجلس را به پایان رسانیم تا در نزد خداوند و شاهنشاه ملت ایران دین خود را ادا نموده باشیم ـ بیائیم با سرسختی هرچه تمامتر برعلیه نادرستیها و کارشکنیها مبارزه کنیم و نگذاریم سهلانگاری و اغماض بیجای دستگاه اداری مملکت در مقابل افراد ناصالح و نادرست ادامه یابد. بیائیم با قدمهای مثبت و مفید با یأس و بدبینی که بزرگترین دشمن اصلاحات کشور است مبارزه کنیم و افراد نادرست و ناصالح را در هر مقامی که باشد به پای میز عدالت بکشانیم و از این راه پاسخ مثبتی به آرزوهای واقعی ملت ایران داده باشیم: در جلسه قبل عدهای از همکاران محترم راجع به وضع بد راههای کشور صحبت کردند:
آقایان موضوع راهسازی و ایجاد شبکه راه در کشورهای بزرگ و کوچک دنیا جزو مسائل حلشده و ابتدائی است زیرا راههای شوسه و وسائل ارتباط با خود فرهنگ و بهداشت و اقتصاد را به هر کجا که میرود میبرد متأسفانه در کشور ما نه تنها در این راه توفیقی حاصل نکردیم بلکه از انجام کامل آن نیز احساس عجز مینمائیم. در کشورهائی که باید قیر را از ممالک نفتخیز وارد کنند امروز جاده خاکی دیگر کمتر به چشم میخورد ولی ما که از صادرکنندگان بزرگ نفت جهان هستیم هنوز نتوانستیم جادههای موجود کشور خود را آسفالت کنیم:
و اگر احیاناً جاده را آسفالت کردیم شاید بیش از یکی دو سال قابل استفاده نبوده است:
آقایان در مقابل پولهائی را که در این کشور بنام راهسازی چه بوسیله وزارت راه و چه از طریق سازمان برنامه مصرف کردهایم متأسفانه امروز همه شاهد و ناظر مناظر رقتانگیز و خجلتآور جادههای کشور خود هستیم. آیا ما چه پاسخی در مقابل این سهلانگاری و عدم لیاقت میتوانیم به ملت ایران بدهیم؟ هزار جریب چهاردانگه دودانگه را اطمینان دارم اکثر اعضاء هیأت حاکم ما ندانند در کجا است، این سه محل سه بخش بزرگ از شهرستان بهشهر و ساری را تشکیل میدهد. بیش از ۲۰ هزار کیلومتر مربع مساحت داشته و متجاوز از ۱۵۰ هزار نفر سکنه دارد.
مردم این مناطق به علت نداشتن راه و وسائل ارتباطی و پست و تلگراف و تلفن در ابتدائیترین شرایط زندگی بسر میبرند و هنوز عده کثیری از اهالی آنجا اتومبیل و دوچرخه را به چشم ندیدهاند. یک نفر ژاندارم در آنجا حاکم مطلقالعنان است به علت بعد مسافرت به شهرها محصول خود را مردم آنجا نمیتوانند به بازار عرضه کنند ناچار بقدر زندگی بخور و نمیر فعالیت کشاورزی دارند. در تمام این سه بخش دو پزشکیار به اصطلاح سیار آنهم اکثراً بدون دارو و شاید پنج شش باب دبستان بیشتر وجود نداشته باشد قریب به پانزده سال است که اهالی آن سامان برای ساختن جاده شوسه و اتصال ساری به سمنان از طریق چهاردانگه و دودانگه و نیز اتصال بهشهر به دامغان از طریق هزار جریب بوسیله تلگرافات و نامههای متعدد از اولیاء دولت تقاضای بذل توجه به وضع رقتبار خود نمودهاند متأسفانه تا کنون کمترین توجهی به این تقاضای اساسی و ضروری آنها نشده است در اینجا لازم میدانم بگویم اگر اولیاء امور دارای هدف و برنامه خدمتی برای کشور بودند قطعاً به خواستههای مردم آن سامان توجه میکردند زیرا سرزمین حاصلخیز مازندران با آن همه استعداد خدادادی امروز باید به کشت نباتات صنعتی و نباتات روغنی و برنج اختصاص داده شود و اگر در هزار جریب و چهاردانگه و دودانگه راه شوسه وجود میداشت امروز ما میتوانستیم سطح کشت توتون کشور را با استفاده از اراضی مستعد و وسیع آنجا و با توجه به تعداد زارعین بیکار آن سامان به چندین برابر بالا برده مضافاً به اینکه کمبود غله قسمتی از کشور را جبران کنیم و یا ایجاد جنگلهای زیتون و باغات چای به درآمد و بالابردن سطح زندگی عمومی کمکهای ذیقیمت نموده باشیم.
امروز ما میتوانستیم از معادن فراوان و جنگلهای وسیع و انبوه آن با اصول فنی بهرهبرداری کنیم و نگذاریم در لفافه عبارت حفظ جنگلها موجب ازبینرفتن درختان کهنسال جنگلها شده این ثروت بزرگ ملی را به دست خود از بین برده و نام آن را حفظ منابع ثروت مملکت گذاشته و اجازه دهیم از ممالک خارج چوب وارد کشور ما شود و هزاران نفر کارگر و مردم شمال بیکار و در فقر و گرسنگی بسر برند و صدها صاحبان صنایع چوب داخلی را به ورشکستگی سوق دهیم.
سد تجن که یکی از آرزوهای بزرگ مردم مازندران است با وجود مطالعات کافی و تکمیل پروژه آن چرا باید در بوته فراموشی قرار گیرد چرا باید صدها میلیون تومان ثروت این مملکت را برای ساختمان بناهای غیرضروری خرج کنیم ولی برای ساختمان یک سد که موجب بالابردن سطح درآمد عمومی و تقویت بنیه اقتصادی کشور است و هزینه آن در حدود هزینه یکی از بناهای ساختهشده میباشد بگوئیم پول نداریم.
میگوئیم که باید عدالت اجتماعی در کشور علیرغم بدبینی و یأس عمومی ایجاد کرد و دستگاه قضائی مملکت را اصلاح نمود ولی ابداً توجه نمیکنیم که پایه و اساس این عدالت به دست ضابطین دادگستری پیریزی میشود به دست همان پاسبان و ژاندارمری که با ماهی دو یا سه هزار ریال استخدام نمودهایم. آیا آن ممالکی که توانستند به این هدف عالی خود برسند در استخدام ضابطین دادگستری از همان راهی رفتند که ما میرویم؟ میگوئیم که کشاورزی این مملکت را باید مکانیزه کرد تا سطح تولید بالا رود به موازات این برنامه اجازه میدهیم که کشور ما کلکسیون ماشینآلات کشاورزی مختلفه دنیا شود بدون آنکه تضمینی از جهت تولید و بهاء لوازم یدکی و تعمیرگاهها و راننده وجود داشته باشد درنتیجه امروز کشاورزان ما و آن کسانی که بر اثر شرایط سهل فروشندگان اقدام به خرید تراکتور نمودهاند با در دستداشتن آهن پاره به ورشکستگی سوق داده شدهاند. ما در این راه از تجربیات ممالک همجوار و یا ممالک کشاورزی دنیا بهیچوجه نخواستیم استفاده نمائیم و آن را لااقل سرمشق کار خود قرار دهیم.
میگوئیم که استفاده از کود شیمیائی برای بالابردن میزان محصول کشور منافع فراوان دارد کسی منکر آن نیست ولی آیا میتوان کود شیمیائی را بدون آموختن و آشنانمودن کشاورزان به طرز استفاده از آن در اختیار آنان قرار داد و از این اقدام آیا میتوان نتیجه نیکو انتظار داشت؟
میگوئیم که استفاده از آبهای زیرزمینی یکی از اقدامات مفید و ضروری است آیا بنگاه آبیاری ما در این راه توانست تا کنون لااقل راهنمائی مفیدی به کشاورزان این مملکت بکند و آیا توانستیم در راه حفر چاههای عمیق با شرایط مناسب برای کشاورزان اقدامی کنیم؟
میگوئیم بانک کشاورزی داریم تا به کشاورزان و صاحبان اراضی برای اجرای برنامههای عمرانی کمک نماید آیا با شرایط غیرمنطقی و ناصحیح آن کشاورزان و صاحبان اراضی ما میتوانند از مزایای آن استفاده نمایند و آیا به کسانی که وامهای بزرگ پرداخت گردیده از آن در اجرای برنامههای عمرانی استفاده شده است؟
با ارادتی که به جناب آقای وزیر کشاورزی دارم و اطمینان به اینکه مردی لایق و پاکدامن و وطنپرست و کاردان میباشد انتظار داریم که نسبت به نواقص کار دستگاههای وزارت کشاورزی توجه دقیق مبذول فرموده و نگذارند که بعضی از دستگاهها قوانین را به ضرر مردم و برخلاف نظر قانونگذار تفسیر نمایند مأمورین وزارت کشاورزی حق تفسیر قوانین را ندارند اگر ابهامی دارند باید از مجلس سؤال نمایند.
جناب آقای وزیر کشور شما را مردم به نیکی و نیکنامی میشناسند نگذارید در انتخابات کشور انجمنهای نظارت دخالتهای غیرقانونی نسبت به حق مردم بنمایند و با انجمنهای مغرض و نادرست که مانع تأمین آزادی کامل انتخابات میشوند جداً مبارزه کنید نگذارید انجمن شهرهائی که وظایف ملی خود را آنطوری که مردم انتظار دارند انجام نمیدهند به بینظمی خود ادامه دهند و از دخالت کلیه مأمورین وزارت کشور در تشکیل انجمنها جداً جلوگیری نمائید تا مردم نیز بتوانند استعداد و لیاقت خود را در این راه نشان دهند.
جناب آقای وزیر دادگستری شما که از قضات پاکدامن و مطلع کشور ما هستید نگذارید اداره کل ثبت اسناد برخلاف قانون با صدور بخشنامه غیرقانونی از صدور اسناد مالکیت و حتی تسلیم اسناد مالکیت صادره املاک مردم شما جلوگیری نماید و از اینرو یأس و بدبینی را در مردم از هیأت حاکمه فراهم سازند.
جناب آقای مهندس شریفامامی شما که از رجال خوشنام ما هستید و دولت شما نیز از عده رجال خوب مملکت تشکیل گردیده باید توجه داشته باشید که این افراط و تفریطها و این بیتوجهی به خواستههای مشروع مردم است که همه را مأیوس از انجام اصلاحات میکند هر دولتی که روی کار میآید وعده اصلاحات میدهد مگر مردم را تا کی میتوان به وعدههای بیاساس سرگرم کرد.
آقایان نمایندگان ما که چهار سال آماده شدیم عمر خود را صرف خدمت به مردم و مملکت نمائیم بیائیم جداً از دولت انجام خواستههای ضروری مردم حوزه انتخابیه خود و مردم این مملکت را بخواهیم و اگر گوش به حرف ما ندادند و برخلاف مصالح عمومی عمل کردند از پشت این تریبون دولت را استیضاح کنیم و اگر خدای نخواسته وکیلی براساس خواسته ناصحیح شخصی از وزیری ناراضی بود از آن وزیر هم خواهش میکنم بیاید پشت این تریبون و آن نماینده را معرفی کند ـ تا سیهروی شود هر که در او غش باشد (احسنت).
نایب رئیس ـ آقای مهندس والا
مهندس والا ـ از اینکه جناب آقای رئیس اجازه فرمودند بنده چند دقیقهای مصدع وقت همکاران شوم و همچنین از آقای مهندس مقدم دوست عزیزم که وقتشان را به من مرحمت فرمودند نهایت تشکر را دارم. عرایض بنده امروز مربوط به حوزه انتخابیهام است. شاید این یک وظیفه اساسی برای نمایندگان باشد که دین خودشان را نسبت به مردمی که به آنها اعتماد کردهاند و رأی دادهاند و آنها را برای حفظ حقوق مشروعه خودشان به این مکان مقدس فرستادهاند بر تمام آقایان نمایندگان این امر فرض و واجب باشد به همین جهت بنده استدعا میکنم بخصوص آقایان وزرائی که در جلسه تشریف دارند و همچنین مسئولین امور که به عرایض توجه کنند. متأسفانه منطقه پراستعداد خلخال که در استان آذربایجان است به علتی که متأسفانه شاید بر خود من هم مجهول باشد از نقاط فراموششده است از نقاطی است که در ظرف پنجاه و چند سال که از عمر مشروطیت میگذرد بهیچوجه منالوجوه به این منطقه توجه نشده است در این سرزمینی که افراد بسیار مستعدی در دامن خود تربت کرده و اگر بنده ادعا بکنم که اهالی خلخال سهم بزرگی در پایهگذاری مشروطیت داشتهاند گزافهگوئی نکردهام از کلیه مواهب تمدن و زندگی محرومند، خلخال محل بااستعدادی است که اگر به آن توجه کنند مردم زحمتکش آن به خوبی خواهند توانست نه تنها زندگی خودشان را اداره کنند بلکه از نواحی متمول این مملکت خواهد شد که خواهد توانست به بودجه عمومی از راه پرداخت مالیاتها کمک کند، ولی متأسفانه امروز بنده باید از پشت این تریبون عرض کنم که این منطقه راه ندارد برای رفتن به خلخال واقعاً بایستی با الاغ رفت در صورتی که در پنجاه سال پیش که راه کاروانرو بین منطقه گیلان و مازندران از این خط میگذشت به علت تردد قوافل خلخال یکی از مراکز ثروتمند آذربایجان بود و امروز طوری شده که اکثریت اهالی این منطقه کوچ کردهاند و نتوانستهاند آنجا بمانند از این گذشته آیا ممکن است تصور کرد در زمانی که تمدن بجائی رسیده که بشر به آسمانها پرواز میکند در یک منطقهای که ۱۴۰ هزار نفر جمعیت دارد یک طبیب که از دانشکده بیرون آمده باشد آنجا نفرستند؟ بنده متأسفم که جناب آقای نخستوزیر و آقای وزیر بهداری اینجا تشریف ندارند
که عرایض بنده را بشنوند آیا این قابل تحمل است که ما باشیم و ناظر باشیم که مردمی در اثر نداشتن طبیب و نداشتن وسیله با گرفتاری کوچکی مثلاً یک آپاندیسیت از بین بروند؟ واقعاً برای بنده نهایت تأثر و تأسف است که وقتی به من خبر میرسد که در یکماه قبل زنی حامله به علت نبودن طبیب که او را معالجه کند هم خودش و هم بچهاش از بین رفتهاند. در خلخال مدت هشت ماه از سال به علت بارندگی و برف راهها مسدود است و اهالی مثل افراد زندانی هستند که دسترسی به جائی ندارند متأسفانه این مردمی که به علت نداشتن وسائل ارتباطی از ما دور هستند از طرف دیگر با بازکردن یک پیچ رادیو و استحضار از ترقیاتی که نصیب سایرین میشود طبیعتاً متأثر میشوند بنده وقتی در موقع انتخابات در حوزه انتخابیه بودم یکی از محترمین آنجا یک کاغذی به من نشان داد که این کاغذ مربوط به دوره دوم مجلس قانونگذاری بود در آن موقع نامهای نوشته بودند به کمیسیون عرایض و تقاضا کرده بودند که راجع به راه خلخال اقدام شود، از دوره دوم مشروطیت تا حالا که دوره بیستم است ملاحظه بفرمائید که چند سال است هیچکس حاضر نشده به حرف اساسی و منطقی این مردم توجهی داشته باشد در صورتی که اگر حقیقتاً راه گیلان و آذربایجان که از منطقه خلخال عبور میکند احداث شود نه تنها برای بالابردن سطح زندگی مردم خلخال مؤثر است بلکه از نظر روابط تجاری بین دو منطقه و دو استان مهم این مملکت منافع بیشماری خواهد داشت، تمام احتیاجاتی که در آذربایجان وجود دارد چیزهائی است که در گیلان تهیه میشود و تمام محصولات آذربایجان در گیلان مصرف میشود علاوه براین با افتتاح این راه شما چهل فرسخ بین رشت و تبریز را کوتاه میکنید اگر از نظر تجاری هم حساب شود ملاحظه میفرمائید که این کار صرف دارد مطلب دیگری که لازم است اینجا عرض کنم موضوع سازمان برنامه و مربوط به جناب آقای آرامش است و آن این است که آن انتظاراتی که ملت ایران از سازمان برنامه داشت عملی نشد. سازمان برنامه در گذشته بجای اینکه تمام هم و مساعی خودش را مصروف نقاط عقبافتاده و نقاطی که توجهی بهش نشده معطوف بدارد متأسفانه برعکس سرمایه و فعالیت و سعی خودش را در جاهائی متمرکز کرد که لااقل بهرهای از تمدن جدید داشتند درحالیکه اگر این فکر بوجود میآمد که برای پیشرفت یک مملکت اساس کار شهرستانها و دهات این مملکت است اگر دهات شما معمور باشد اگر ده شما آباد و متمکن باشد اگر در دهات شما نعمت فراوان باشد آنوقت میتوان انتظار داشت که در شهر و سایر جاهای مملکت توفیق و تکامل خودبخود ظاهر میشود (مصطفوی ـ صدی ۸۰ مردم این مملکت در دهات هستند) همانطوری که آقای مصطفوی فرمودند هشتاد درصد سکنه مردم این مملکت در دهات هستند. به نظر بنده بایستی هدف اساسی دولت و هدف اساسی سازمان برنامه سعی در بالابردن سطح زندگی مردم دهات بشود شما امروز ملاحظه بفرمائید در کشور شاهنشاهی ایران، تهران متجاوز از دو میلیون نفر جمعیت دارد در صورتی که شهر درجه دوم ایران بیش از سیصد، چهارصد هزار نفر جمعیت نخواهد داشت اگر ما بیائیم کاریکاتوری رسم کنیم و وضع مملکت را مجسم کنیم مانند آدمی میماند که دارای یک شکم آماس کرده بزرگی باشد که مبتلا به استسقا شده و دارای دو بازوی بسیار لاغر و دو تا پا مثل نی قلیان باشد.
این تمرکز مردم در تهران از لحاظ این است که کار در شهرستانها وجود ندارد نعمت در شهرستانها نیست، مردم شهرستانها بیکار هستند و به همین علت روی میآورند به شهر تهران، در صورتی که اگر شما امنیت قضائی و عدالت اجتماعی را در آنجاها بوجود بیاورید و برای مردم کار تهیه کنید مسلماً افراد به خانه و زندگی آباء و اجدادی خودشان بیشتر علاقمند هستند تا اینکه بیایند در تهران و سرگردان شوند و بعد برای بدستآوردن قوت لایموت به هر در و دیواری بزنند و کارشان به تکدی برسد، آقایان محترم بنده اگر عرض کنم روزی ۱۰ یا ۱۵ نامه دارم که جوانانی برومند و ورزیده مراجعه میکنند و کار میخواهند اغراق نگفتهام، این مردم اگر کاری داشته باشند، اگر امکان این باشد که از استعداد بدنی و نیروی فکری خودشان در محل خودشان استفاده بکنند مسلماً به تهران نمیآیند. به نظر بنده جناب آقای آرامش بایستی توجه کاملی بکنید که در برنامه سوم حقیقتاً به وضع شهرستانها بیشتر توجه بشود، بنده اگر حقیقتاً از وضع حوزه انتخابیه خودم بیشتر از این مصدع بشوم ممکن است موجبات تأثر نمایندگان محترم را فراهم بیاورم، اما میبینم که این درد تنها برای خلخال نیست، بلکه تمام دهات دارد از بین میرود، تمام دهات ما مخروبه شده و متأسفانه برنامههای دولت بخصوص کمک به کشاورزان از مرحله حرف به مرحله عمل درنمیآید، این توقع مشروعی است که کسانی که ما را انتخاب کردهاند و ما را به اینجا فرستادهاند دارند. ما باید درددل آنها را بیان کنیم و از مقامات مسئول بخواهیم که به این حرفها توجه کنند. بنده بیشتر از این مصدع وقت مجلس نمیشوم و بخصوص از دولت تقاضا دارم نسبت به احداث راه خلخال توجهی داشته باشند و این نکته را هم اضافه میکنم که در حکومت سابق وقتی که هیأت دولت بنا به استدعای اهالی خلخال به آنجا رفتند، مردم این سرزمین تمام از زن و مرد و پیر و جوان خانههای خود را ترک کردند و با شعار اینکه اول راه، دوم راه، سوم راه، اول راه، آخر راه از دولت تقاضای راه کردند این مردم یک تقاضای مشروعی دارند میگویند راه ما را درست بکنید بقیه کارها با ما و ما اگر نتوانیم به حداقل توقع مردم پاسخ مثبت بدهیم حقیقتاً بنده به سهم خودم در وظیفه نمایندگی و دولت نیز از نظر مسئولیتی که دارد قصور کرده است.
روزی که بنده انتخاب شدم عدهای مردم خلخال جلسهای تشکیل دادند و قرآن آوردند جلوی من و مرا به قرآن قسم دادند که مهندس والا تو اگر میخواهی ما ازت راضی باشیم به فکر راه ما باش، به فکر این چیزی که شریان حیاتی ما را تشکیل میدهد، به فکر این باش که لااقل ما به عنوان اینکه یک وکیلی از بین خودمان انتخاب کردهایم در پیش سایرین سربلند باشیم. ما ممکن است به هر طریقی آمده باشیم به مجلس در صورتی که اطمینان دارم اکثریت نمایندگانی که در این مجلس هستند مورد احترام و اعتماد مردم میباشند، بنده از پشت این تریبون بالصراحه عرض میکنم هر شخصی که نسبت به انتخاب بنده لو فرض معترض باشد حاضرم استعفاء بدهم و دومرتبه مردم خلخال بنده را انتخاب میکنند بنابراین بنده که خودم را وکیل حقیقی مردم میدانم، بنده که خودم را نماینده توده این ملت میدانم، بنده که خودم را نماینده این مملکت میدانم ناگزیر هستم از پشت این تریبون خواستههای مشروع آنها را توضیح بدهم، این وظیفه ما است که به درددل مردم رسیدگی کنیم، بنده اهل شانتاژ نیستم و با کسانی که بخواهند این تریبون را وسیله اغوای مردم، وسیله تحریک مردم قرار بدهند جداً مخالفم.
ما باید در یک محیط آرام، یک محیط دوستانه، یک محیطی که به نفع مملکت باشد مسائل و معضلات کشور را بررسی و حلاجی کنیم ما باید اگر ببینیم شخصی در دولت هست، یا در دستگاه دولت هست که خواستههای مردم را ترتیب اثر میدهد تقویتش کنیم مملکت ما در درجه اول احتیاج به آرامش دارد اگر آرامش در مملکت باشد امید پیشرفت داریم بخصوص که یک آرامشی هم در دولت هست و من امیدوارم که آقای آرامش هم که از دوستان بنده هستند، هم این افتخار برای من هست که از نویسندگان تهران مصور بودند و مدتی با ایشان همکاری میکردم اکنون که مسئولیت بزرگی را نیز به عهده گرفتهاند بتوانند در خدمت به مردم توفیق پیدا کنند (انشاءالله) و من امیدوارم نمایندگان مجلس آن عرضی که کردم «به هر طریق آمدهایم به مجلس» آقای دکتر متین از این جهت بود که وقتی که کسی آمد به مجلس وظیفه اساسیش این است که خواستههای مردم را دنبال کند. شما که نماینده بابل هستید و من اعتماد دارم که نماینده طبیعی مردم هستید باید تمام سعی خود را در برآوردن حوائج مردم آنجا و سایر اهالی کشور مصروف بکنید. این وظیفه بنده است. بنده به سهم خودم حاضرم با هر کس که در این فکر موافق باشد همکاری کنم امیدوارم دولت نیز به تذکرات خیرخواهانه نمایندگان مجلس ترتیب اثر بدهد و حقیقتاً موجبات سربلندی ما را فراهم بکند و ما را در انجام وظایفی که داریم یاری کند چرا؟ برای اینکه دولت مسئول کارها است. دولت آمده مسئولیت اداره کردن مملکت را تقبل کرده، مردم از این دولت انتظار دارند که به حوائج آنها ترتیب اثر بدهد.
بنده تشکر میکنم از اینکه نمایندگان مجلس به بنده وقت دادند تا قسمت مختصری از درددلهای مردم خلخال را اینجا بیان کنم ضمناً یکی از دوستان بنده در اینجا یادداشتی فرستاده که چون ما در همکار ما جناب آقای تفضلی فوت کردهاند در اینجا بنده اغتنام فرصت میکنم و به روان آن مرحوم درود میفرستم و امیدوارم که روح پرفتوح آن مرحومه در جوار رحمت الهی باشد و صبر جزیل به آقای تفضلی عطا فرماید. متشکرم. (نمایندگان ـ همه تسلیت عرض میکنیم.)
- تقدیم یک فقره لایحه بوسیله آقای وزیر پست و تلگراف و تلفن
۴ـ تقدیم یک فقره لایحه بوسیله آقای وزیر پست و تلگراف و تلفن
نایب رئیس ـ آقای وزیر پست و تلگراف.
وزیر پست و تلگراف (آقای دکتر اعتبار)ـ لایحهای است مربوط به قراداد بینالمللی مخابرات که تقدیم مجلس شورای ملی میکنم.
نایب رئیس ـ به کمیسیون مربوط فرستاده میشود آقای موسوی بفرمائید.
- تقدیم یک فقره سؤال بوسیله آقای اسدالله موسوی
۵ ـ تقدیم یک فقره سؤال بوسیله آقای اسدالله موسوی
سیداسدالله موسوی ـ سؤالی است از وزارت راه تقدیم میکنم.
- گزارش آقای آرامش وزیر مشاور راجع به عملیات سازمان برنامه
۶ ـ گزارش آقای آرامش وزیر مشاور راجع به عملیات سازمان برنامه
نایب رئیس ـ به جریان گذاشته میشود. آقای آرامش وزیر مشاور گزارشی راجع به سازمان برنامه دارند میدهند. بفرمائید.
وزیر مشاور (آقای آرامش)ـ در جلسه روز یکشنبه ۲۰ فروردین مجلس شورای ملی نماینده محترم تبریز آقای دکتر موسوی راجع به برنامههای عمرانی کشور مطالبی فرمودند و به عنوان انعکاس شایعاتی درباره سازمان برنامه بیاناتی ایراد کردند. از ایشان و از همه آقایانی که احیاناً راجع به سازمان برنامه بیاناتی ایراد و اظهارنظر میفرمایند کمال تشکر را دارم. ایراد اینگونه مطالب در نظر اولیاء سازمان برنامه ناشی از علاقه و توجه نمایندگان محترم به مهمترین مسائل کشور یعنی اجرای برنامههای عمرانی است.
نماینده محترم فرمودند که تمام افراد مملکت نسبت به کار این سازمان مظنون و مشکوک کند و نارضایتیهای فراوان دارند. در اینکه مردم به کار و اقدامات سازمان برنامه انتقاد دارند و خرده میگیرند حرفی نیست و من خود پیش از ایشان به این واقعیت اذعان کرده بودم (احسنت). ولی باید دید چرا مردم به سازمان برنامه بدبین هستند اگر انصاف بدهیم میبینیم که یک قسمت این بدبینی مبنای درستی ندارد زیرا از یک سو بسیاری از خدمات سازمان برنامه از چشم مردم پنهان مانده و از سوی دیگر چون طرحهای طویلالمدت هنوز ثمره خود را بهبار نیاورده مردم تنگحوصله و ملول شدهاند و از اینرو زبان به عیبجوئی گشودهاند. طرحهای طویلالمدت از قبیل سدها و راهها هر یک سالهائی میخواهند تا فواید خود را عرضه کنند. البته این موضوع اختصاص به کشور ما ندارد. هر کشوری که به کارهای عظیم عمرانی دست زده است بیش و کم در معرض همین گفت و شنودها بوده است.
خوشبختانه دو سه کار بزرگ سازمان برنامه به انتهای خود نزدیک میشوند. سد کرج در آستانه اتمام است و ساختمان سد سفیدرود نیز تا یکسال دیگر خاتمه خواهد یافت.
از طرف دیگر مردم از بسیاری از خدمات سازمان برنامه بیخبر ماندهاند یا اطلاع ناقصی از آنها دارند (صحیح است).
شاید کم باشند کسانی که بدانند بوسیله سازمان برنامه تا کنون در ۹۰ شهر این کشور شبکه برق کشیده شده و موتور برق نصب گردیده در ۱۰ شهر لولهکشی آب شده است در ۷۰ شهر آسفالت خیابانها انجام یافته و به همت سازمان برنامه بالغ بر ۵۷۰ مدرسه در سراسر کشور ساخته یا تکمیل گردیده و ۴۳ بیمارستان و درمانگاه و ۵ آموزشگاه بهداشتی بوجود آمده. گذشته از این چند کارخانه قند با اعتبارات سازمان برنامه توسعه یافته و چند کارخانه سیمان تأسیس گردیده و با ایجاد چند کارخانه بافندگی و نساجی در تهران و شاهی و بهشهر تولید نساجی کشور فزونی گرفته و محصول قند و شکر تصفیهشده از ۹۰ هزار تن به ۱۳۵ هزار تن رسیده نیز در شمال و جنوب با اجرای برنامه مبارزه با مالاریا عنقریب این مرض مهلک ریشهکن خواهد شد.
با اعتبارات سازمان برنامه تا این تاریخ قریب ۱،۰۰۰ کیلومتر راه آسفالته و ۱،۴۰۰ کیلومتر راه شوسه درجه ۲ ساخته شده. راهآهن میانه به تبریز و شاهرود به مشهد کشیده شده و بنادر خرمشهر و شاهپور تکمیل گردیده است. فرودگاههای مهرآباد و آبادان ساخته شده و فرودگاههای شیراز و اصفهان تکمیل و تجهیز گردیده. خلاصه آنکه از اول برنامه هفتساله دوم تا کنون جمعاً متجاوز از هفده هزار ریال به بودجه وزارتخانههای مختلف و دستگاههای دیگر دولتی و ملی از بودجه سازمان برنامه کمک شده.
نکته دیگر اینست که آقایان نمایندگان محترم تصدیق دارند که بازار شایعات در ایران گرم است. تهران شهر شایعه شده است هر روز خبر تازهای اختراع میشود دهان بهدهان میگردد و از تهران به شهرستانها و اغلب به خارج کشور انتقال مییابد. من در اینجا به منشأ و علل شایعات کاری ندارم آنچه میخواهم تذکر دهم این است که برای ما امکان تکذیب یا تأیید شایعه نیست. منطق و عقل نیز حکم نمیکند که هر یک از دستگاههای دولت ادارهای بنام تکذیب شایعه ایجاد کند و خود را ملعبه دست بدگویان و شایعهسازان و شایعهپراکان سازد. برای نمونه عرض میکنم که چندی پیش شایع شد که سد کرج ترک برداشته است حتی این شایعه به حد شیاع رسید. و حال آنکه هرگز چنین چیزی نبوده و از نظر علمی و فنی نمیتوانست درست باشد. سد کرج به مرحله نهائی ساختمان خود نزدیک میگردد. در کمال صحت و سلامت است و بزودی بهرهبرداری از آن آغاز خواهد گشت. درحالیکه راجع به سد کرج که در جوار تهران قرار دارد و هر کس همه روزه میتواند پیشرفت آن را از نزدیک ببیند چنین شایعاتی پخش میگردد، درباره اموری که در مناطق دوردست جریان دارند به طریق اولی افق تخیل وسیعتر میتواند بود. ولی از طرف دیگر همانگونه که عرض شد نباید بدبینی مردم را نسبت به سازمان برنامه بیمبنا و اساس پنداشت.
مردم حق دارند از سازمان برنامه ناخشنود باشند زیرا میبینند که مبلغ خرج شده و وقت از دست رفته متناسب با نتیجهای که حاصل میگردد نیست. (احسنت ـ احسنت) گذشته از این مردم عقیدهمند شدهاند که سازمان برنامه تا کنون برای مهندسین مشاور و مقاطعهکاران خارجی سفره رنگین و پرنعمتی بوده است (صحیح است ـ آفرین) بطوری که آقایان محترم استحضار دارند از سال ۱۳۳۴ تا کنون ۶۵ هزار میلیون ریال در سازمان برنامه خرج شده و امروز نیز سازمان با مشکلات بزرگ مالی دست به گریبان است و بیم آن است که ناگزیر به تعطیل قسمتی از طرحهای خود گردد. با مشاهده این وضع اسفناک البته نمیتوان قبول کرد که آنچه در گذشته صورت گرفته موافق با مصلحت و صرفهجوئی و دوراندیشی بوده است. مثالی میآورم از محل پشتوانه اسکناس ۳۵۰ میلیون تومان برای کمک به کارخانجات تخصیص داده شد و این مبلغ کشور را از نظر صنعتی دگرگون ساخت و حال آنکه ما در سازمان برنامه نزدیک به بیست برابر این مبلغ خرج کردهایم و اکنون وضع بدانگونه است که میبینیم. (احسنت) من از منفیبافی بیزارم و در دوران زندگی خود همواره کوشیدهام که سازنده و مثبت باشم. لیکن بیان واقعیات با منفیبافی فرق دارد.
من منافع مملکت و مصالح ملت ایران را از هر چیز برتر میشمارم و در این راه از بیان هیچ واقعیت هرچه هم که تلخ باشد خودداری نخواهم کرد. چند سال پیش که به عنوان عضو هیأت نظارت سازمان برنامه تذکرهائی دادم و انتقادهائی کردم قصدی جز خدمت نداشتم ایکاش آن روز اشتباه کرده بودم و پیشبینیهای من به حقیقت نپیوسته بود زیرا در این صورت مردم کمتر زیان میدیدند و خسارت میبردند. سرپرست سازمان برنامه یکی از بزرگترین مسئولیتهای این مملکت را برعهده دارد یعنی «مسئولیت عمران و آبادی ایران» شاهنشاه برای اجرای این امر مهم به این خدمتگزار اعتماد فرمودهاند و من به حکم دولتخواهی و وطندوستی باید بکوشم تا شایسته این لطف و اعتماد باشم و از هیچگونه مانعی نهراسم. من به صراحت اعلام میکنم که برنامه هفتساله دوم با کامیابی همراه نبوده است و این عدم توفیق علتهای گوناگونی داشته:
اول آنکه ضمن اجرای طرحهای غالباً اجرای طرحی را موقوف گذارده و انجام طرح دیگری را مرجح داشتهاند چنین بنظر میرسد که در سازمان برنامه دست به کارهائی زده شده که بعضی از آنها در درجه اول لزوم و اهمیت نبوده من شخصاً با اجرای طرحهای عظیم و درازمدت مخالف نیستم. هر کشوری نظیر ایران به اجرای اینگونه طرحها احتیاج دارد ولی به شرط آنکه مقتضیات زمان و مکان به خوبی سنجیده شود یعنی سه عنصر نوع طرح و زمان اجراء و محل اجراء هر یک لزوم خود را مبرهن و مسلم سازند و سپس امکانات اجرائی مورد مطالعه دقیق قرار گیرد و یقین حاصل گردد که اجرای این طرح بخصوص کارهای فوریتر و ضروریتر را به تعویق نخواهد افکند.
دوم آنکه در انعقاد بعضی از قراردادهائی که از ۱۳۳۴ تا ۱۳۳۸ بسته شده کمتر مصلحت و منفعت ایران رعایت گردیده است. در برخی از قراردادهای مهندسین مشاور گاهگاه به موادی برمیخوریم که مایه حیرت است و سازمان را با مشکلات فراوانی روبرو کرده. علاوه براین اغلب قراردادها از اسراف و تبذیر مبرا نیست فیالمثل در یکی از این قراردادها سازمان تقبل کرده است که علاوه بر پرداخت کلیه مخارج مطالعه و طراحی و نقشهبرداری و پرسنلی و مهندسی و نظارت تا صد و پنجاه درصد میزان اقلامی که بوسیله خود مهندس مشاور خرج شده به عنوان مخارج اداره مرکزی آن مهندس مشاور که در اروپا واقع شده بپردازد.
بدیهی است که در این صورت مهندس مشاور باید بیاندازه پارسا باشد تا به منظور دریافت حقالزحمه بیشتری پایه مخارج را بالا نبرد. در موارد دیگر که نظارت با مهندس مشاور است و حقالزحمه او برحسب میزان مخارج اجرائی پرداخت میگردد، هیچگونه معیار و حدیقفی تعیین نشده تا مهندس مشاور نتواند بخاطر دریافت حقالزحمه بیشتری به تصدیق و تأیید اقلام خرج نامتناسب بپردازد. در ظرف مدت چند سالی که از عمر برنامه هفتساله دوم میگذرد تا اول سال جاری متجاوز از پانزده هزار میلیون ریال بوسیله قریب بیست مؤسسه مهندسی مشاور خارجی خرج شده که قسمتی از حسابها واریز شده و بقیه بایستی تصفیه گردد البته واریز حسابی که بعمل آمده مطابق قراردادهائی است که با آنها منعقد شده آنگونه قراردادهائی که در اصطلاح حقوق قرارداد (نابرابر) نامیده میشوند و نمایندگان محترم کم و بیش به احوال و چگونگی آنها اطلاع دارند.
راجع به نحوه انعقاد و کیفیت قراردادها موردی را به عنوان مثال ذکر میکنم. با ذکر نکاتی از این قرارداد که نمونه دلخراشی از قراردادهائی است که بر دوش سازمان برنامه سنگینی میکنند توجه خواهند فرمود که چگونه مصلحت و اختیارات سازمان به حداقل تنزل داده شده است. این قراردادی است که با یکی از مؤسسات مشاور خارجی انعقاد یافته و با آنکه از سال ۱۳۳۵ تا کنون متجاوز از هفت هزار میلیون ریال یعنی هفتصد میلیون تومان پول به این مؤسسه پرداخت شده حتی به اندازه ده ریال هم حساب تسویه نگردیده است زیرا دریافتکننده و خرجکننده وجوه مدعی است که چون صورت مخارج را به سازمان برنامه تسلیم نموده و مدت شصت روز مهلت اعتراض هم گذشته است دیگر جای هیچگونه گفتگوئی باقی نبوده و حساب تمام هفتصد میلیون تومان دریافتی او بایستی تصفیهشده تلقی شود و حال آنکه چون هیچ نوع سند خرجی با صورتحسابها همراه نبوده حسابها اصلاً قابل رسیدگی نیستند تا در صورت لزوم نسبت به آنها اعتراض شود. اینجا باید توضیح عرض کنم با این مهندس مشاور قرارداد بستند که هرچه که احتیاج دارد قبلاً صورت بدهد پولی که لازم دارد به عنوان مساعده پرداخت کنیم و او صورت خرج بدهد ـ صورت خرج پذیرفته است نه سند خرج. البته مؤسسه مزبور به اتکا قراردادهائی که طی سالهای ۱۳۳۵ و ۱۳۳۶ با سازمان منعقد نموده و ضمن آنها اختیارات بیموردی به او داده شده و اختیارات سازمان به کمترین حد تنزل یافته تا کنون رضایت نمیداده که اسناد را به ما تحویل دهد ولی تازه موافقت نموده است که عکس اسناد را به منظور بایگانی (نه رسیدگی) به ایران بفرستد. اما نظر او هیچگاه مورد موافقت سازمان برنامه قرار نخواهد گرفت و مادامی که عین سند از طرف شرکت مزبور دریافت نگردیده و به ماهیت کلیه مخارج رسیدگی نشود وی مسئول وجوه دریافتی شناخته خواهد شد هیأت نظارت فشار آوردند حالا که صورت خرج را نمیدهند و سند خرج نمیفرستند پس مواظب باشد مقررات ما را رعایت کنند.
همچنین لازم است بعرض برسانم که بنا به اصرار و پافشاری هیأت نظارت و شورای عالی سازمان برنامه در همین قرارداد مادهای گنجانده شده است مبنی براینکه تمام مقررات و قوانین حاکم بر سازمان برنامه باید مورد رعایت مهندس مشاور باشد و به موجب همین ماده حق رسیدگی کامل حسابها برای سازمان محفوظ میماند. گذشته از این اصل کلی حقوقی اینست که هر مؤسسه یا فردی که با کشوری قرارداد میبندد خواهناخواه تابع قوانین موضوعه آن کشور است. بدیهی است که مؤسسه مشاور یا مقاطعهکار را نمیتوان چندان گناهکار دانست. جوابگوی واقعی مسئول وقت سازمان برنامه است که چنین قراردادهای نامطلوبی را با اینگونه مؤسسات منعقد نموده. حاجت به تذکر نیست که من نتیجه این رسیدگیها را بعرض مجلس خواهم رساند و اگر در عمل بامشکلی برخورد نمایم جریان را به تفصیل معروض خواهم داشت.
آقای دکتر موسوی ضمن بیانات خود از سفیدرود نام بردهاند این سد بطور کلی دو وظیفه مهم انجام خواهد داد اول آنکه طبق پیشبینی در آتیه یعنی زمانی که شبکههای توزیع آب تکمیل گردند مساحت کشت گیلان را از ۱۳۰ هزار هکتار به ۲۴۰ هزار هکتار خواهد رسانید دوم آنکه جریان آب را تنظیم خواهد کرد بطوری که مقدار آب جاری در تمام مواقع سال یکسان باشد و در اواخر تابستان و پائیز که آب رودخانه کم میشود مصرفکنندگان دچار بیآبی نگردند. گذشته از این با استفاده از سد سفیدرود میتوان در حدود ۸۷ هزار کیلووات برق تولید کرد و به مصرف روشنائی استان گیلان رسانید. میزان آب سفیدرود گاهی از اوقات از ۱۵۰ هزار شاید مقدار آب در فصل بهار تا تابستان به یکچهلم تقلیل پیدا کند یعنی از ۱۵۰ هزار مترمکعب در ثانیه به ۴ هزار مترمکعب تقلیل پیدا کند ولی سد سفیدرود حالا دیگر ساخته شده و جریان آب را طوری تنظیم خواهد کرد که در اوایل تابستان و اواخر بهار یکنواخت باشد. نکته دیگری منباب مثال عرض کنم برآورد ساختمان سفیدرود ابتدا ۱۳۰ میلیون تومان بوده ولی تا امروز ۳۱۰ میلیون تومان خرج شده و هنوز ۱۴۰ میلیون تومان دیگر باید خرج کنیم تا سد تمام شود. (یک نفر از نمایندگان ـ در گیلان این برق مصرف دارد؟) این برق هم به قزوین داده خواهد شد هم به گیلان و هم تمام طول راه چه بخواهند چه نخواهند این برق تولید میشود تا وقتی فشار آب هست برق تولید خواهد شد.
به هرحال لزوم و وجوب ساختمان سد سفیدرود ـ سد دز و سایر سدهائی که ساختمان شده یا در دست ساختمان هستند بر کسی پوشیده نیست ولی در عین حال باید معلوم شود که آیا مخارج صرف شده با کار انجام یافته متناسب هست یا خیر؟ در یک کشور هم زمان با اجرای پروژههای کوچک و کوتاهمدت دست زدن به برنامههای بزرگ تولیدی و عمرانی نیز ضروری است. چه همانطور که شهرهای کوچک و بزرگ کشور به آب و برق و آسفالت احتیاج دارند همانگونه سدهای عظیم و تأسیسات بزرگ نیز مورد نیازمندی است.
از ذکر این نکته نیز ناگزیر هستم که با آنکه سازمان به موجب بند ۶ و ۷ ماده اول لایحه قانون سازمان برنامه و بند ۷ ماده ۹ قانون برنامه هفتساله موظف بوده است که هر سال یکبار گزارش کاملی مشتمل بر حساب درآمد و هزینه سالیانه با توضیح افزایشی که بر اثر اجرای برنامهها در امور تولید و درآمد ملی حاصل شده و اشکالاتی که در راه برنامه وجود داشته تنظیم و به دولت و کمیسیون برنامه مجلس شورای ملی تقدیم کند و مفاصا حساب دریافت
دارد، تا کنون به این تکلیف عمل نشده و حساب هیچ سال تصفیه و واریز نگردیده و هیچگونه مفاصا حسابی تحصیل نشده است در قانون برنامه قید شده است که سازمان برنامه مکلف است حساب هر سال را تا آخر خرداد سال بعد تنظیم کند و به دولت بدهد و مفاصا حساب بگیرد الآن ۶ سال از عمر برنامه هفتساله دوم میگذرد تا امروز حتی برای یکسال هم تسویهحساب نشده است، یعنی حسابها طوری بوده که هیأت نظارت آن را قابل تصدیق ندانسته و به دولت تقدیم نکرده تا دولت رسیدگی بکند. من خواهم کوشید که به کلیه امور رسیدگی شود و همه ارقام از دفاتر استخراج گردد و طی گزارش مفصلی به استحضار مجلس برسد.
به حساب کلیه مهندسین مشاور و مقاطعهکاران خارجی رسیدگی خواهد شد. هماکنون هیأتهائی از صاحبمنصبان بصیر و بینظیر سازمان مأمور شدهاند که در این باب مطالعه و تحقیق کنند. نه من و نه هیچیک از مأمورین دیگر در وظیفهای که برعهده گرفتهایم غفلت و قصور نخواهیم کرد و ذرهای تحت تأثیر افسون یا خرابکاری معاندین و سودطلبان قرار نخواهیم گرفت. در حال حاضر در سازمان برنامه بطور متوسط روزی ۵ میلیون تومان خرج میشود که از این ۵ میلیون حداقل یک میلیون تومان آن به جیب مهندسین مشاور میرود البته پیداست که هر کس بخواهد به کار آنها رسیدگی کند دچار چه محظوری خواهد شد. نمایندگان محترم تصدیق دارند که اشخاص و عواملی هستند که با چنین تحقیق و تجدیدنظری به شدت مخالف هستند و برای آنکه به منافعشان لطمه وارد نیاید و از عواید سرشارشان چیزی کاسته نگردد به انواع وسائل متشبث خواهند شد و به کارشکنی و جنگ اعصاب دست خواهند زد ولی من به پشتیبانی مجلس محترم مستظهرم (احسنت ـ احسنت).
ولی ما چاره دیگری نداریم زیرا از یکطرف پای حفظ سرمایه ملی در میان است و از طرف دیگر سازمان از حیث مالی در مضیقه جانفرسائی است و اگر قوای آن مقداری از طریق صرفهجوئی ترمیم و حفظ نگردد از اجرای طرحهای فوری و ضروری ناتوان خواهد بود شهرستانها مانند سابق دچار کمبود آب و برق و سایر حوائج اولیه خواهند ماند (صحیح است) در مورد امور شهرسازی خوبست بعرض آقایان برسانم که نظر اینجانب براین است که انجام امور مربوط به تأمین آب و برق و آسفالت و سایر حوائج و نیازمندیهای شهرستانها را به خود انجمنهای شهر و شهرداریها محول نمائیم بدینترتیب که سازمان سهم ۵۰ درصد خود را به حساب مشترکی که به امضای شهرداری در بانک محل باز میشود بریزد و شهرداریها نیز درباره وجوه تعهدشده خود به همین طریق رفتار کنند. نشر آگهی مناقصه و انتخاب مقاطعهکار نیز با خود شهرداری باشد و نقش سازمان برنامه به نظارت فنی و برآورد کار انجامشده و پرداخت وجه از همان حساب مشترک محدود گردد.
من امیدوارم که نمایندگان محترم به اتفاق هم همدردی کامل به این نکات توجه کنند و همانگونه که انتظار میرود از چارهجوئی و ارائه طریق دریغ نفرمایند البته از اول عملی که شده غلط بوده برای خودخواهی یا اگوئیسم زیاده از حد کارها را به سازمان برنامه کشاندهاند و درنتیجه هم کارها دیرتر انجام شده و هم فریاد مردم بلند شده است حالا این عمل را برمیگردانیم به خود شهرها چون آنها خودشان با آشنائی که به محل دارند کار خودشان را بهتر انجام میدهند زیر نظر انجمن شهر و ما هم نظارت مینمائیم (احسنت) در مورد وضع مالی سازمان برنامه همانگونه که عرض شد ما اکنون در مضیقه شدیدی بسر میبریم و درآمدهای سازمان برنامه بهیچوجه کفاف مخارج و تعهدات آن را نمیدهد و از این جهت چه بسا که به متوقف گذاردن بعضی از پروژههای خود ناگزیر شویم و یا اینکه برای جبران چهارصد تا پانصد میلیون تومان کسری خود در صورت امکان اعتباری از خارج تحصیل کنیم.
نمایندگان محترم خوب میدانند همه کشورهائی که هنوز به مرحله صنعتی و رشد کافی نرسیدهاند به وام و کمک خارجی احتیاج دارند و حتی یک نمونه هم در بین ممالک آسیائی و آفریقائی و آمریکای لاتین نمیتوان پیدا کرد که از این امر بینیاز مانده باشد همه حرف بر سر نحوه وام است که در راه بهبود زندگی مردم صرف شود یا آن که تلف گردد. این مطلب را نیز خوبست به استحضار نمایندگان محترم برسانم که بانک بینالمللی ضمن تلگراف و نامهای که همین دو روزه فرستاده است با مذاکره مجدد درباره وام ۱۲ میلیون دلاری ساختمان و توسعه بندرعباس موافقت کرده است و امید میرود که این مذاکرات به نتیجه برسد و ساختمان اسکله بندرعباس به مرحله اجراء درآید، زیرا این بندر خدمات بزرگی میتواند انجام دهد و در صورتی که امکان افزایش صادرات مواد معدنی ناحیه مکران و بلوچستان از طریق بندرعباس فراهم گردد پولی که برای تجهیز و توسعه بندر به خرج برسد تنها در ظرف چند سال مستهلک خواهد شد.
تا زمانی که اینجانب سرپرستی سازمان برنامه را به عهده دارم میتوانم اطمینان بدهم که از هرگونه عمل خلاف مصالح ملی و خلاف مقررات احتراز خواهد شد. از این پست دولت و مجلس مرتباً در جریان کارهای سازمان خواهند بود و هیچ امری از امور این دستگاه از چشم ملت پنهان نخواهد ماند. در جلسات گذشته و جلسه امروز آقای مهندس والا همچنین آقای دکتر موسوی و غالب نمایندگان محترم نسبت به بنده اظهار لطف و محبت و حسننظر کردهاند از همه آقایان کمال تشکر را دارم امیدوار هستم عمل من طوری باشد که این لطف و محبت نه تنها باقی بماند بلکه هر روز اضافه شود. فرمایشات آقای مهندس والا درباره خلخال نه تنها قابل نفی نیست بلکه قابل تصدیق است و در مورد غالب شهرها هم همینطور است منتهی در برنامه سوم احتیاجات غالب ولایات مملکت تأمین شده است و برنامه سوم پس از اینکه در کمیسیون برنامه رسیدگی شد خلاصهای از آن را به مجلس علنی عرض خواهم کرد تا هر نظری در آن باب پیشنهاد شد اجراء کنیم.
نایب رئیس ـ بسیاری از آقایان محترم درخواست اجازه صحبت کردهاند که مربوط به سازمان برنامه و گزارشی که از طرف آقای وزیر مشاور داده شده مطالبی یاد فرمایند. البته این موضوع در دستور نیست اگر در دستور میبود به آقایان حق داده میشد هر یک از آقایان به نوبه خود مطالبی ایراد فرمایند آقای وزیر مشاور اینطور اظهارنظر کردند که در آینده نزدیکی هم مجدداً گزارش خواهند داد امیدوارم که مجلس از کارهای داخلی خود فارغ باشد آنوقت بنا به درخواست آقایان و به تصمیم مجلس شورای ملی موضوع سازمان برنامه مطرح میشود ولی اینک مطرح نیست چون مسلم است که انجام وظایف سازمان برنامه که با تولید و عمران کشور بستگی دارد مورد علاقه کامل اعلیحضرت همایونی و عموم ملت ایران و نمایندگان محترم است و تصمیمی که برای عمران شهرستانها در نظر گرفته شده است از نظر سرعت کار و انجام آن به دست مردم بسیار تصمیم مفید و لازمی است. از خداوند متعال خواستاریم که آقای آرامش که دارای حسننیت هستند و از مردمان و رجال آزموده هستند بر مشکلات فائق آیند و موجبات جلب رضایت عامه را فراهم فرمایند. (انشاءالله)
نایب رئیس ـ آقای فرامرزی اگر در این خصوص مطلبی دارید عرض کردم که قابل طرح نیست فرمایش دیگری دارید؟ بفرمائید.
فرامرزی ـ عرض کنم الآن مرا از مسجدسلیمان پای تلفن خواستند و گفتند که در مسجدسلیمان برای اعتراض به انتخاباتش تعطیل عمومی کردهاند و تمام کارگرها دست از کار کشیده اند و برای ساعت چهار بعدازظهر من و آقای صالح را خواستهاند پای تلفن حضوری که چون بنده در تهران نخواهم بود عذر خواستم به آقای صالح اطلاع میدهم که تشریف ببرند خواستم بگویم مجلس هست و باید انتخابات با رعایت قانون و حقیقت انجام بشود.
- اجرای مراسم تحلیف بوسیله سه نفر از آقایان نمایندگان
۷ـ اجرای مراسم تحلیف بوسیله سه نفر از آقایان نمایندگان
نایب رئیس ـ اجرای مراسم سوگند بوسیله آقایان دکتر عباس حاتم و میراشرافی و مهندس اسفندیار یگانگی بعمل خواهد آمد (در این موقع کلامالله مجید را با احترامات لازمه به تالار مجلس آورده و در محل نطق قرار داده و آقای دکتر حاتم قسمنامه را به شرح ذیل قرائت و امضاء نموده و آقای میراشرافی نیز قسمنامه را امضاء نمودند)
- ما اشخاصی که در ذیل امضاء مینمائیم خداوند را به شهادت میطلبیم و به قرآن قسم یاد میکنیم مادام که حقوق مجلس و مجلسیان مطابق قانون اساسی محفوظ و مجری است تکالیفی که به ما رجوع شده است مهماامکن با کمال راستی و درستی و جد و جهد انجام بدهیم و نسبت به اعلیحضرت شاهنشاه متبوع، عادل، مفخم خودمان صدیق و راستگو باشیم و به اساس سلطنت و حقوق ملت خیانت ننمائیم و هیچ منظوری نداشته باشیم جز فواید و مصالح و ملت ایران.
(آقای مهندس اسفندیار یگانگی قسمنامه را به شرح ذیل قرائت و امضاء نمودند)
- من که در ذیل امضاء مینمایم خداوند را به شهادت میطلبم و در مقابل قرآن مجید بهزند و اوستا قسم یاد میکنم مادام که حقوق مجلس و مجلسیان مطابق قانون اساسی محفوظ و مجری است تکالیفی را که به من رجوع شده است مهماامکن با کمال راستی و درستی و جد و جهد انجام بدهم و نسبت به اعلیحضرت شاهنشاه متبوع، عادل، مفخم خود صدیق و راستگو باشم و به اساس سلطنت و حقوق ملت خیانت ننمایم و هیچ نظری نداشته باشم جز فواید و مصالح دولت و ملت ایران.
- تصویب نمایندگی آقایان: ابدال بختیار و فلیکس آقایان
۸ ـ تصویب نمایندگی آقایان: ابدال بختیار و فلیکس آقایان
نایب رئیس ـ آقای طهماسبی بفرمائید برای قرائت گزارش شعبه پنجم.
(آقای طهماسبی منشی شعبه پنجم گزارش انتخابات شوشتر و نمایندگی آقای ابدال بختیار را به شرح ذیل قرائت نمودند)
پرونده انتخاباتی حوزه شوشتر در دوره بیستم قانونگذاری حاکیست به استناد ماده ۱۴ قانون انتخابات در تاریخ ۳۹/۱۱/۱۶ از طبقات ششگانه معتمدین محل دعوت بعمل آمد پس از انجام کلیه تشریفات قانونی روزهای ۱۱/۲۹ و ۱۱/۳۰ و ۳۹/۱۲/۱ برای اخذ رأی تعیین و از جمع ۸۳۷۱ رأی مأخوذه آقای ابدال بختیار به اکثریت ۵۲۵۶ رأی به نمایندگی دوره بیستم مجلس شورای ملی انتخاب شدند در مدت قانونی سه برگ اعتراض به انجمن واصل که مردود شناخته شد در تاریخ ۳۹/۱۲/۱۷ انجمن اعتبارنامه بنام ایشان صادر و انحلال خود را اعلام داشت.
پس از ارجاع پرونده به شعبه پنجم و رسیدگی به شکایات رسیده و مطالعه کامل پرونده به شعبه صحت جریان انتخابات بیستمین دوره قانوگذاری حوزه شوشتر و نمایندگی آقای ابدال بختیار را تأیید و اینک گزارش آن را برای تصویب تقدیم میدارد.
نایب رئیس ـ چون اعتراضی نشده، لذا نمایندگی آقای ابدال بختیار تصویب میشود (نمایندگان ـ مبارک است) حالا گزارش شعبه اول راجع به نمایندگی آقای فلیکس آقایان بوسیله آقای دکتر تفضلی قرائت میشود.
(آقای دکتر تفضلی گزارش شعبه مربوط به انتخابات ارامنه مرکز و شمال و نمایندگی آقای فلیکس آقایان را به این شرح قرائت نمودند)
طبق محتویات پرونده انتخابات ارامنه مرکزی و شمال کشور در اجراء قانون انتخابات طبق دعوت فرمانداری تهران در تاریخ ۳۹/۱۱/۸ـ ۳۳ نفر از طبقات ششگانه و معتمدین در عمارت فرمانداری اجتماع کردند و از بین خود اعضاء انجمن مرکزی را تعیین نمودند و انجمن مرکزی پس از انتخاب هیأت رئیسه و تعیین انجمنهای فرعی و انجام سایر تشریفات قانونی مدت ۵ روز از تاریخ ۲۱ بهمن ۳۹ جهت توزیع تعرفه و اخذ رأی تعیین گردید و پس از اخذ و قرائت آراء آقای فلیکس آقایان به اکثریت ۷۶۷۵ رأی از مجموع ۷۷۵۵ رأی مأخوذه به نمایندگی ارامنه مرکزی و شمال ایران انتخاب شده ضمناً آراء مأخوذه در رشت و اهر چون در وقت مقرر به انجمن مرکزی نرسیده محسوب نگردیده است و چون در ظرف هفته قبول و رسیدگی به شکایت هیچگونه شکایتی به دفتر انجمن واصل نگردیده انجمن در تاریخ ۳۹/۱۲/۱۷ اعتبارنامه بنام ایشان صادر و انحلال خود را اعلام کرده است.
شعبه اول در جلسه مورخه ۲۷/۱/۴۰ پرونده مزبور را مورد رسیدگی قرار داد و چون هیچگونه اعتراض و شکایتی در موعد مقرر به دفتر مجلس شورای ملی واصل نشده بود صحت جریان انتخابات ارامنه مرکزی و شمال و نمایندگی آقای فلیکس آقایان را تأیید نمود اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد.
نایب رئیس ـ چون اعتراضی به جریان انتخابات ارامنه و نمایندگی آقای فلیکس آقایان نشد نمایندگی آقای فلیکس آقایان تصویب میشود (نمایندگان ـ مبارک است)
- طرح گزارش شعبه دوم راجع به انتخابات کلیمیان و نمایندگی آقای مراد اریه و ارجاع به کمیسیون تحقیق
۹ـ طرح گزارش شعبه دوم راجع به انتخابات کلیمیان و نمایندگی آقای مراد اریه و ارجاع به کمیسیون تحقیق
نایب رئیس ـ آقای مهندس کیا
(آقای مهندس کیا گزارش شعبه دائر به انتخابات کلیمیان و نمایندگی آقای مراد اریه را به شرح زیر خواندند)
پرونده انتخابات بیستمین دوره قانونگذاری مجلس شورای ملی اقلیت کلیمیان حاکی است که برحسب ستور شماره ۲/ ۲۲۶۶۳ وزارت کشور فرماندار تهران در تاریخ ۳۹/۲/۴ از ۳۶ نفر طبقات ششگانه و معتمدین محل دعوت بعمل آورد که پس از انتخاب اعضاء اصلی انجمن نظارت مرکزی انتخابات و هیأت رئیسه و ترتیب تشکیل انجمنهای فرعی مدت سه روز از تاریخ ۱۴ اسفندماه ۱۳۳۹ برای توزیع تعرفه و اخذ رأی تعیین گردید در این مدت مجموعاً ۶۸۷۸ رأی اخذ گردید که پس از قرائت آراء مأخوذه آقای مراد اریه به اکثریت ۶۲۴۰ رأی به نمایندگی مجلس شورای ملی برگزیده شدند.
انجمن مرکزی انتخابات ضمن اعلام نتیجه انتخابات مدت یک هفته برای دریافت شکایات و رسیدگی به آن تعیین وقت نمود که در این مدت فقط یک فقره شکایت به انجمن رسید که پس از رسیدگی وارد تشخیص داده نشد لذا انجمن اعتبارنامه بنام آقای مراد اریه صادر و انحلال خود را اعلام نمود.
شعبه دوم پس از رسیدگی به پرونده چون در مدت قانونی شکایتی به مجلس نرسیده لذا صحت انتخابات بیستمین دوره مجلس شورای ملی اقلیت کلیمیان و نمایندگی آقای مراد اریه را تأیید نمود.
نایب رئیس ـ آقای پزشکی
پزشکی ـ مخالفم.
نایب رئیس ـ چون از طرف آقای پزشکی اظهار مخالفت شد لذا به کمیسیون تحقیق ارجاع میشود.
- طرح گزارش کمیسیون تحقیق راجع به انتخاب آقای جمال اخوی از تهران و تصویب آن
۱۰ـ طرح گزارش کمیسیون تحقیق راجع به انتخاب آقای جمال اخوی از تهران و تصویب آن
نایب رئیس ـ گزارش کمیسیون تحقیق راجع به نمایندگی آقای جمال اخوی که مورد اعتراض آقای صالح قرار گرفته بود مطرح است. قرائت میشود (به شرح زیر خوانده شد.)
اعتبارنامه آقای جمال اخوی نماینده تهران به علت مخالفت آقای اللهیار صالح به کمیسیون تحقیق ارجاع گردید ابتدا کمیسیون تصمیم گرفت کتباً نظرات معترض را دریافت و به همین منظور در تاریخ ۲۱ اسفندماه ۳۹ شرحی به آقای اللهیار صالح نوشته شد که اعتراضات خود را کتباً به کمیسیون تسلیم دارند و ایشان در تاریخ ۱۳۳۹/۱۲/۲۵ پاسخی در این مورد به کمیسیون ارسال داشتند و کمیسیون تحقیق پس از خاتمه تعطیلات فروردین در تاریخ ۴۰/۱/۲۴ تشکیل و با ملاحظه مرقومه مورخ ۱۳۳۹/۱۲/۲۵ آقای اللهیار صالح مقرر شد طرفین برای ادای توضیحات در کمیسیون حضور بهمرسانند و جلسه کمیسیون تحقیق مجدداً در تاریخ ۴۰/۱/۲۸ تشکیل و پس از استماع توضیحات طرفین به شرح مندرج درصورتجلسه کمیسیون ملخص اعتراضات آقای اللهیار صالح به انتخاب آقای جمال اخوی به شرحی که در نامه مورخ ۳۹/۱۲/۲۵ نگاشته و در کمیسیون تحقیق هم به تفصیل توضیح دادهاند دو قسمت است:
۱ـ نحوه انتخابات تابستان گذشته که آقای جمال اخوی ریاست انجمن نظارت آن را عهدهدار بودهاند.
۲ـ وضع انتخابات اخیر و اینکه آقای جمال اخوی برای کاندیدابودن خود اعلامیهای نداده است.
و چون هیچیک از ایرادات مذکور به نظر اعضاء کمیسیون تحقیق وارد و مستدل نبود لذا به اتفاق آراء صحبت جریان انتخابات و نمایندگی آقای جمال اخوی در کمیسیون تحقیق به تصویب رسید و اینک گزارش آن را تقدیم میدارد.
نایب رئیس ـ آقای صالح بفرمائید.
اللهیار صالح ـ در جلسه ۲۳ اسفندماه مجلس شورای ملی که بنده مطالبی در مخالفت با برنامه دولت اظهار کردم بعضی از آقایان ظاهراً ناراحت شدند، ولی اکثر آقایان محترم به عرایض من گوش دادند. ریاست محترم مجلس هم از ایجاد تشنج و اخلال نظم جلوگیری فرمودند، و موجب تشکر بنده شدند. البته یک نفر از حاضران در آن جلسه و جلسه دیگر گفتار و رفتاری برخلاف اصول ادب ابراز کرد. لکن بنده در مقابل قول و عمل امثال ایشان خاموشی اختیار نمودم، و شاید در آتیه نیز از همین روش پیروی کنم.
در مقدمه بیانات امروز خود لازم میدانم صادقانه بعرض برسانم که ملت ایران از این مجلس بسیار ناراضی است (کاظم مسعودی ـ از شما چطور؟) اکثریت قریب به اتفاق مردم این کشور بر اثر فشار طاقتفرسائی که از عدم آزادی و تباهی دستگاه بر آنان تحمیل شده یک حالت بهستوهآمدگی در روح خود احساس میکنند که اگر وسائل و موجباتی برای رفع آن فراهم نگردد و آبی بر آتش التهابات روحی و فکری آنان ریخته نشود ممکن است آثار نامطلوبی بروز کند و عواقب وخیمی بهبار آید پس بر نمایندگان محترم بیش از هر کس واجبست که در جلب رضای مردم بکوشند، مطالب حقه را بگویند، و به عناصر موافق و مخالف مجال و فرصت دهند که همه بتوانند حرف خود را بزنند و حقایق را چنانکه هست باز نمایند و دردها را تشریح کنند بیآنکه با برآشفتگیهای سبکسرانه مواجه گردند. اگر غیر از این کنند عقدههائی که در دل مردم بوجود آمده گشوده نخواهد شد و این گشودهنشدن عقدهها خطرهائی دربردارد.
مجلس فعلی با آن همه فریاد اعتراض که نسبت به کیفیت انتخاب نمایندگانش از جانب ملت برخاست و هر روز صحبت انحلالش بر سر زبانهاست لااقل باید آزادی بحث و انتقاد را کاملاً در داخل خود رعایت و تأمین کند. با رشادت تام در جلب اعتماد ملت بکوشد (کاظم مسعودی ـ شما اگر دوتا کار برای کاشان کردید بگوئید) افکار عمومی را با حقگوئی و حقطلبی جلب کند. اگر نه مصلحت مملکت و صلاح خود آقایان این خواهد بود که هرچه زودتر منحل شود.
در هر صورت بنده به یاری خداوند متعال به وظیفه خود تا آنجا که بتوانم عمل خواهم کرد، و به همین دلیل است که با اعتبارنامه وکیل اول تهران آقای جمال اخوی مخالفت نمودم و امروز مطالبی بغایت اجمال در علل مخالفت خود عرض میکنم. شاید محتاج به تذکر نباشد که این مخالفت بهیچوجه ناشی از خصومت یا کدورت شخصی نیست زیرا به شهادت خود ایشان درسی و چند سال آشنائی که با هم داشتهایم حتی مختصر سوءتفاهم خصوصی بین ما روی نداده است (کاظم مسعودی ـ دست خوش بابا) بنده برحسب وظیفه وجدانی خود موظف بودم که اعتراض ملت را نسبت به سوءجریان انتخابات گذشته در این فرصت از پشت این تریبون اظهار کنم، و روزی که اعتبارنامهها مطرح بود با حال بیماری به مجلس آمدم، و چون وضع مزاجی من اجازه نمیداد که در مجلس بمانم فقط گزارش انتخابات تهران و اعتبارنامه آقای جمال اخوی را برای ابراز مخالفت اختیار نمودم. چه آن را مظهر انتخابات بسیاری از نقاط مملکت میدانم (کاظم مسعودی ـ یکی هم کاشان است) بحث راجع به صلاحیت نمایندگی آقای جمال اخوی از دو جهت قابل توجه است: اول از جهت اینکه ایشان در انتخابات تابستانی تهران رئیس انجمن نظارت بودند دوم از آن جهت که در انتخابات زمستانی پایتخت مقام وکیل اول را احراز کردهاند!
راجع به قسمت اول اینکه انتخابات تهران در زمان ریاست ایشان با چه فضیحت و رسوائی صورت گرفت احتیاج به توضیح نیست. زیرا دلائل و اسناد و مدارک و قرائن مربوط به این قضیه به بهترین وجه مشهود خاص و عام گردیده است قطع نظر از شکایات بیحد و حصری که از طرف طبقات مختلف مردم به انجمن نظارت تهران تسلیم گردید و عکسهای متعدد که از صحنههای مضحک انتخابات برداشته شد و مقالاتی که در مطبوعات داخلی با وجود تضیقات گوناگون منتشر شد و مطالبی که در روزنامهها و مجلات خارجی صریح و آشکارا در عدم آزادی انتخابات و اعمال تهدید و ارعاب منعکس گردید در دادسرای تهران و شعبه ۱۹ بازپرسی هم پرونده جزائی علیه انجمن نظارت تشکیل شد که شنیدم برای صدور قرار مجرمیت هم حاضر بوده است. با اینهمه آقای جمال اخوی به هیچیک از اعتراضات و شکایات ترتیب اثر نداد و جریان انتخابات را قانون قلمداد کرد و به کارهای غیرقانونی خود ادامه داد تا اینکه بر اثر استعفای عده بسیاری از رؤسا و اعضاء انجمنهای فرعی و شدت اعتراضات و اوج گرفتن رسوائی انتخابات وادار به استعفاء گردید و انجمن که بعداً به ریاست آقای علی معتمدی تشکیل شد آراء مأخوذه در زمان ریاست آقای جمال اخوی را که در حدود شصت هزار آن قرائت شده بود باطل و کانلمیکن اعلام کرد!
آقای جمال اخوی که عمری را در دادگستری بسر آوردهاند در نتیجه بیاعتنائی به شکایات مردم و عدم رعایت اصول و موازین مربوط به حسن اجرای قانون انتخابات و جلوگیری نکردن از تضییع حقوق قانونی مردم موجب خسارات مادی فراوان و لطمات معنوی بیشتر گردید و درنتیجه احساسات آزادیخواهانه ملت بخصوص ساکنین پایتخت را شدیداً جریحهدار نمود. البته از عجایب روزگار خواهد بود که مردم تهران با وصف آنچه گذشت دیدهها و شنیدههای خود را یکسره فراموش کنند و به فاصله کوتاهی بعد از این جریان بیش از چهار هزار رأی به آقای جمال اخوی بدهند و ایشان را بنام وکیل اول تهران انتخاب نمایند!
اما قسمت دوم اعتراض بنده مربوط به نحوه جریان انتخابات اخیر تهران است که موجبات آزادی انتخاب مطلقاً وجود نداشت و انتخابات در محیط ارعاب و تهدید انجام گرفت. من شمهای از اوضاع و احوال انتخابات دوره بیستم تقنینیه را در ضمن مخالفت با برنامه دولت در جلسه ۲۳ اسفندماه عرض کردهام و حاجت به تکرار تمامی آن مطالب نمیبینم. انجمن جدید تهران به ریاست آقای علی معتمدی تشکیل شد و از همان قدم اول برخلاف قانون انجمنهای فرعی را محرمانه و بدون استحضار مردم از هویت و شخصیت اعضای آن تشکیل داد و امر قرائت آراء را هم بر عهده همان افرادی گذاشت که تا آنوقت از نظر مردم ناشناخته بودند. با وجود مراجعات مکرر و تذکر به رئیس انجمن که انجمن نظارت باید شرایط آزادی انتخاب را در داخل و در خارج محوطه شعب تأمین نماید نتیجهای بدست نیامد، و رئیس انجمن از تأمین مقدمات و موجبات آزادی انتخاب اظهار عجز و ناتوانی نمود.
به جراید اجازه ندادند که اسامی نامزدان نمایندگی و آگهیهای مربوط به جلسات سخنرانی و اعلانات انتخاباتی جبهه ملی را در مقابل دریافت قیمت آگهی منتشر سازند. افرادی را که در خیابانها به پخش دعوتنامههای انتخاباتی میپرداختند با نهایت خشونت بازداشت میکردند و به کلانتریها میبردند. دانشجویان و بازاریان و سایر مبارزان آزادی را که برای استیفای حق خود به راه افتاده بودند بطور دستهجمعی توقیف میکردند. روزنامههائی مانند روزنامه داد و علم و زندگی را که درصدد بازنمودن کیفیت اوضاع و بیان افکار آزادیخواهان و انتشار حقایق برآمدند توقیف کردند. در تاریخ یکشنبه نهم بهمنماه (سه روز قبل از اخذ آراء) برخلاف موازین قانونی شبانه باشگاه جبهه ملی را بوسیله مأموران انتظامی و افسران شهربانی اشغال کردند. در بازار تهران دستههای مسلح به سلاحهای سرد و گرم به گردش و رفت و آمد پرداختند و اشخاص را با ذکر نام و نشان مورد تهدید قرار دادند.
ماده ۴۴ قانون انتخابات مجلس شورای ملی میگوید «انتخاباتی که مبنی بر تهدید یا تطمیع بوده باشد از درجه اعتبار ساقط است …» آیا آقای علی معتمدی رئیس انجمن نظارت که اعتبارنامه آقای جمال اخوی و سایرین را امضاء کرده از محیط ارعاب و تهدید بیخبر بود؟
آیا کامیونهای قوای انتظامی را که در روز روشن حامل دانشجویان و روشنفکران به زندان بود ندید؟
آیا از هجوم چاقوکشان به محل میتینگ انتخاباتی و شکستن در باشگاه جبهه ملی به قصد برهمزدن میتینگ بیخبر ماند؟
آیا صفیر گوشخراش ماشینهای پلیس و حمله قوای انتظامی را به مردم، مردمی که فقط خواستار آزادی انتخابات بودند نشنید و ندید؟
آیا از واقعه نیمه شبان در میدان ارگ و بستن در خانه خدا و شتم و ضرب و جرح مردم آگاه نشد؟
باری نتیجهای که میبایستی در تجدید انتخابات بدست میآمد عاید نشد، و اساسیترین حق ملت یعنی حق انتخابکردن و انتخابشدن را پامال کردند.
در انتخابات تهران برحسب موازین آماری بایستی لااقل سیصد هزار تن شرکت میکردند لیکن به علت فساد انتخابات و وجود تضییقات گوناگون قاطبه مردم روشنفکر پایتخت شرکت در انتخابات را تحریم کردند و از دادن رأی که حق اساسی قانون مسلم آنان است خودداری نمودند و با این عمل چنانکه در مطبوعات داخلی و خارجی منعکس گردید مقاومت منفی و نارضائی خود را نشان دادند.
آقایان محترم! این است آنچه میخواستم اجمالاً درباره انتخابات دوره بیستم و بودجه خاص در موضوع نمایندگی بگویم. آقای جمال اخوی از دو جهت شایسته نمایندگی مجلس شورای ملی نیستند و اعتبارنامه ایشان باید رد شود: اول طبق فقره ۶ از ماده ۱۲ قانون انتخابات که میگوید وکیل باید معروف به امانت و درستکاری باشد و آقای اخوی در نتیجه مباشرت در انتخابات باطلشده تابستان و حمایت و پشتیبانی که از آن افتضاحات کردند این معروفیت و وجاهت را در میان مردم ندارد بلکه مردم ایشان را قابل تعقیب و محاکمه میدانند.
دوم از جهت اینکه انتخابات زمستانی در محیط ارعاب و تهدید انجام گرفت و بنابراین طبق ماده ۴۴ از درجه اعتبار ساقط است. در وضع نابسامان کنونی حکم درباره ارزش نمایندگی آقای جمال اخوی بدواً با مجلس است اگر مجلس اعتبارنامه او را رد کند قدمی در راه اعلای حق و رد باطل برداشته اگر نه ملت ایران با اطلاع کامل از آنچه گذشت نمایندگی ایشان را مردود میشمارد، و بدیهی است که در همه حال قضاوت نهائی و صحیح با ملت است.
در خاتمه یک دفتر محتوی مقداری اسناد و مدارک از قبیل قطعات جراید داخلی و خارجی و اعلامیهها و اوراق تعرفه و صورتمجلس که حاکی از سوءجریان انتخابات میباشد به مقام ریاست تقدیم میکنم و خواهشمندم دستور فرمایند ضمیمه پرونده انتخابات تهران در مجلس بایگانی شود. سؤالی هم از آقای نخستوزیر راجع به نحوه توقیف جراید نموده که تقدیم میکنم.
نایب رئیس ـ سؤال به جریان گذاشته میشود. آقای جمال اخوی دفاعی دارید بفرمائید.
جمال اخوی ـ خداوند انشاءالله دعای آقای ایلخانیزاده را مستجاب کند که فرمودند خداوند ما را به راه راست هدایت کند و آنچه میگوئیم مبتنی بر حسننیت و مصلحت باشد. آقای صالح در ابتدای بیاناتشان نصایح کلی کردند که وظیفه آقایان نمایندگان اینست که بر مصلحت مملکت صحبت کنند. میگویند گاهی کلمه حق یراد بهاالباطل آن قسمت از بیانات ایشان که به بنده مربوط است و در نظر دارم نسبت به آن قسمت توضیح عرض میکنم تا در نظر هیچکس نقطه ابهامی باقی نماند.
یک صحبت مربوط به جریان انتخابات تابستانی است میگویند در جریان این انتخابات و نتیجهای که منتهی شد به استعفای انجمن، سلب امانت از ما شده است. امانتی که به ما سپردهاند و باید همیشه محترم بشماریم و در نظر داشته باشیم رعایت قانون است قانون امانت مهمی است که هیچوقت نباید او را از نظر دور داشته باشیم ابطال انتخابات باید مبتنی بر قانون باشد باید تهدید و تطمیع و تقلب دلیل داشته باشد بعد هم مجال رسیدگی به شکایات باشد تا انتخابات تمام نشود در قسمت اخذ و قرائت آراء و فرصت رسیدگی به شکایات نباشد نمیشود تصمیم گرفت میگویند در انتخابات زمستانی تطمیع کردند و انجمن به چه شکل شعب را تشکیل دادند ولی اینها که در انجمن تابستانی نبود در شعب علنی انتخاب شدند و در هر شعبه انجمن مرکزی یک ناظر طرف اعتماد به عنوان بازرس انتخاب کرد که اکثر آنها از قضات معروف بودند و عدهای دیگر از بازنشستگان و عدهای از مستخدمین دولت که طرف اعتماد بودند این عده برای نظارت در کار شعب از طرف انجمن تعیین شدند و نهایت مراقبت را داشتند که مطابق قانون باشد و برای آگاهی بیشتر انجمن، مواد راجع به انتخابات را استخراج کردیم و طبع کردیم به اعضای انجمن دادیم تا در مد نظر داشته باشند از نظر آرامش و رعایت حقوق انتخابکنندگان که حق هیچکس تضییع نشود و ترتیباتی داده شد که هر کس میخواست رأی بدهد بدون هیچ منعی و جلوگیری بتواند موفق بشود. تمام آقایان اعضای انجمن در روزهای اخذ رأی به حوزهها سرکشی میکردند و مراقبت داشتند که نظم و جریان کار مطابق قانون باشد.
با این حال قبل از اینکه قرائت آراء تمام بشود چطور میتوانست انجمن تصمیم بگیرد براینکه انتخابات صحیح است یا نه؟ تهدید و تطمیع و تقلبی شده است یا نه. شکایاتی هم که میگویند چندان شکایتی نرسید رسیدگی به شکایت هم موقعش بعد از قرائت آراء است ولی همه آقایان میدانند در همه مملکت و در تهران وضع طوری بود که اذهان توجه داشتند به اینکه این انتخابات عوض بشود مصلحتی ایجاب کرده بود که این انتخابات عوض بشود بنده این مصلحت را نمیدانم چیست مصلحت ایجاب کرده بود که جریان انتخابات از نظر نتیجهای که احتمال میدادند حاصل بشود تجدید بشود از نظر اشخاص شاید تعادلی بین اعضاء نبود بنده نمیدانم هرچه بود از جریان انتخابات بنده نشنیدم که شکایاتی بشود. بنابراین با توجه به این امر که نهایت کوشش شد که موجب ناراحتی پیدا نشود و برخلاف مصلحت امری پیش نیاید و اینکه میگویند میبایستی انجمن انتخابات را ابطال کرده باشد و دلیل ابطال هم بود بنده میخواهم عرض کنم که نه آنوقت دلیل ابطال بوده و نه بعد پیدا شد و اینکه میگویند تخلفات قانونی پیش آمد میبایستی انتخابات باطل شود اگر چنین چیزی بود انجمن بعدی اعتراض میکرد این صورتمجلس انجمن بعدی است که برای ابطال نوشتهاند «راجع به تکلیف آراء مأخوذه سابقه بوسیله انجمن سابق که قسمتی قرائت گردیده بحث مفصلی بعمل آمد و یکی از آقایان عقیده داشتند که چون وزارت کشور به فرمانداری تهران مطابق ماده ۱۴ قانون انتخابات در ۱۹ دیماه دستور داده است برای تشکیل انجمن نظارت و انجام انتخابات دوره بیستم رفتار نماید و فرمانداری هم به موجب ماده مذکور ۳۶ نفر را دعوت کرده و آن ۳۶ نفر هم نه نفر را انتخاب کردهاند بیاثر بودن اوراق مربوط به انتخابات که در انجمن سابق گرفته شده مسلم و بیشبهه است و احتیاجی به اظهارنظر انجمن در این باب ندارد، وظیفه انجمن پس از آنکه هیأت رئیسه انتخاب نمود این است که اعضاء انجمنهای فرعی را مطابق قانون تعیین نموده و جریان انتخابات را در حدود مقررات قانونی تعقیب نماید. سایر اعضاء انجمن عقیده داشتند که اظهارنظر نسبت به آن از وظایف انجمن فعلی است و بالاخره توافق شد با استناد به متن استعفانامه ۸ شهریور ۳۹ انجمن سابق که تصریح کردهاند انجام وظیفه قانونی برای انجمن مرکزی میسر نمیباشد با توجه به این نکته که انجمن نظارت انتخابات فعلی نظارتی در انتخابات گذشته و آراء مأخوذه خود حوزه تهران نداشته بنابراین مسئولیتی نسبت به عملیات گذشته نمیتوان داشته باشد لذا آراء مأخوذه را اعم از قرائت شده یا نشده کانلمیکن میداند» دو دلیل پیدا شده که در این صورتمجلس ذکر شده و اگر هم این دو دلیل مؤثر باشد در اعلان بطلان انتخابات در آنوقت موجود نبود و هر دو چیزی است که بعد پیدا شد اگر اشکالات قانونی از تطمیع و تهدید و تقلب بود ذکر میکردند و اینجا علاوه میشد و اینکه میگویند در شعبه ۱۹ مدارکی هست این را هم کسی ندیده تا از شعبه بازپرسی بیرون نیاید که نمیشود نسبت به آن صحبتی کرد پس این هم دلیلی برای انجمن نمیشود که باطل کند پس هیچ تکلیفی متوجه آن انجمن نبود که ابطال کند تا آنجا که مقررات قانونی را میتوانست انجام دهد به وظیفه خود عمل کرد. بنده در جزئیات وارد نمیشوم و در انتخابات هم آنچه ایشان گفتند چون بنده وارد نبودم عرضی نمیکنم خود آقایان بهتر مسبوق هستند که جریان انتخابات در تهران و شهرستانها به چه ترتیب بوده و حالا هر طور که آقایان تصمیم بگیرند در اختیار آقایان هستم بنده هم تسلیم نظریات آقایان هستم (احسنت).
نایب رئیس ـ مذاکره راجع به اعتبارنامه آقای جمال اخوی تمام است طبق آئیننامه باید رأی علنی و با ورقه گرفته شود موافقین رأی سفید با نام و مخالفین رأی کبود خواهند داد. حالا رأی میگیریم.
(اسامی آقایان نمایندگان به ترتیب ذیل اعلام و در محل نطق اخذ رأی بعمل آمد)
- آقایان: دکتر جهانشاهیـ هاشمی حائریـ قوامـ دکتر اعتبارـ دکتر صدریـ فخرطباطبائیـ محمدعلی مهدویـ کشاورزیانـ جعفریـ سیداسدالله موسویـ باقر بوشهریـ اسمعیل اکبرـ افشارـ دکتر رفعتـ مهندس جفرودیـ محمودیـ غضنفریـ ایلخانیزادهـ علامه وحیدیـ دکتر ضیائیـ دکتر صاحبقلمـ هدیـ اهریـ دکتر کیانـ امیدسالارـ میرهادیـ دکتر نفیسیـ مصطفوی نائینیـ بزرگنیاـ میراشرافیـ پورسرتیپـ گودرزیـ معینزاده موسویـ داودزادهـ افخمیـ بیاتـ قاسم مسعودیـ هوشنگ مقدمـ نیریـ برومندـ دکتر نوابـ اریهـ اژدریـ دادخواهـ دکتر دادفرـ دکتر موسوی امینـ زنوزیـ توسلیـ حکیمیـ شمسـ مهندس بهبودیـ رستم امیر بختیارـ ملکشاه ظفرـ یارافشارـ دکتر متینـ معرفتـ اسپهبدیـ هیرادـ مهندس کیاـ ملکزاده آملیـ مصطفی ذوالفقاریـ قراگزلوـ خسروپرویزـ آزمینـ دکتر اعتمادیـ فلیکس آقایانـ ریگیـ دکتر مظاهرـ عامریـ طهماسبیـ شادمانـ سرتیپزادهـ دریانیـ امام مردوخـ آصفوزیریـ نعیمی اکبرـ کیهان یغمائیـ پزشکیـ سیدکاظم مسعودیـ دکتر سیاحـ دکتر معدلـ فولادوندـ قریشیـ لاریـ وثوقـ دکتر امیراصلان افشارـ گرکانیـ مبارکیـ مجید بختیارـ قراچورلوـ کدیورـ عرفانیـ موسوی ماکوئیـ خلعتبریـ امیرلکـ همایونیـ دشتیـ دکتر امامیـ اردلانـ دکتر تفضلیـ نصیریـ مهندس والاـ مرآت اسفندیاریـ صمصام بختیاریـ معظمیـ مهندس یگانگیـ کورسـ حریریـ دکتر عمیدـ ساگینیانـ صمیمیـ ابدال بختیاریـ جلیلیـ گرجیـ مهندس دهستانیـ باقرزاده.
(آراء مأخوذه شماره شده ۱۱۰ ورقه سفید و یک ورقه کبود و هفت ورقه سفید و بیاسم شماره شد)
نایب رئیس ـ گزارش کمیسیون تحقیق نسبت به نمایندگی آقای جمال اخوی تصویب شد.
- اسامی موافقین ـ آقایان: گرجیـ فخرطباطبائیـ دکتر جهانشاهیـ ساگینیانـ کشاورزیانـ اریهـ کدیورـ مهندس دهستانیـ سیداسدالله موسویـ باقرزادهـ کیهان یغمائیـ زنوزیـ گرکانیـ مهدی میراشرافیـ دکتر یگانگیـ قاسم مسعودیـ وثوقـ علامه وحیدیـ شمسـ مهندس بهبودیـ دکتر دادفرـ ملکزاده آملیـ دکتر متینـ یارافشارـ مهندس کیاـ دادخواهـ شادمانـ توسلیـ امیدسالارـ دکتر صدریـ میرهادیـ مصطفی ذوالفقاریـ غضنفریـ قراچورلوـ محمدعلی مهدویـ امام مردوخـ بیاتـ گودرزیـ بزرگنیاـ دکتر موسوی امینـ مصطفوی نائینیـ پورسرتیپـ دکتر صاحبقلمـ دکتر ضیائیـ محمودیـ هاشمی حائریـ جلیلیـ معظمیـ نصیریـ دکتر عمیدـ ریگیـ طهماسبیـ لاریـ رستم امیر بختیاریـ حکیمیـ ملکشاه ظفرـ اسپهبدیـ هیرادـ نیریـ معرفتـ عبدالمجید بختیارـ دکتر سیاحـ دکتر معدلـ نعیمی اکبرـ اژدریـ قریشیـ سیدکاظم مسعودیـ موسوی ماکوئیـ مبارکیـ دکتر نعیمیـ عامریـ امیرلکـ دکتر تفضلیـ دشتیـ کورسـ حریریـ دریانیـ فولادوندـ دکتر مظاهرـ برومندـ دکتر نوابـ اردلانـ دکتر امامیـ مرآت اسفندیاریـ پزشکیـ منوچهر افشارـ ابدال بختیارـ هوشنگ صمصام بختیاریـ ایلخانیزادهـ اکبرـ دکتر رفعتـ مهندس جفرودیـ افخمیـ موسوی معینزادهـ امیرهوشنگ مقدمـ آزمینـ اهریـ مهندس داودزادهـ دکتر کیانـ فلیکس آقایانـ صمیمیـ باقر بوشهریـ همایونیـ دکتر اعتبارـ قوامـ حکیمیـ آصفوزیریـ دکتر حاتمـ دکتر امیرارصلان افشار.
مخالف ـ آقای خلعتبری
ورقه سفید و ورقه موافق بیاسم ـ هفت ورقه
- تعیین موقع جلسه بعد ـ ختم جلسه
۱۱ـ تعیین موقع جلسه بعد ـ ختم جلسه
نایب رئیس ـ جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز یکشنبه سوم اردیبهشت خواهد بود، دستور در صورتی که گزارش کمیسیون بودجه حاضر باشد بودجه در دستور خواهد بود و اگر تا آن روز حاضر نشد سایر امور جاری در دستور مجلس خواهد بود.
(مجلس بیست و پنج دقیقه بعدازظهر ختم شد)
نایب رئیس مجلس شورای ملی ـ عماد تربتی