مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ فروردین ۱۳۳۴ نشست ۱۱۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ فروردین ۱۳۳۴ نشست ۱۱۱

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۸

جلسه: ۱۱۱

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۳۱ فروردین ماه ۱۳۳۴

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت‌مجلس

۲- بیانات قبل از دستور- آقایان: قنات آبادی- خلعتبری- حائری‌زاده- اریه

۳- بیانات آقای وزیر دارایی در جواب بیانات آقای قنات آبادی

۴- مذاکره در گزارش کمیسیون اقتصاد ملی راجع به جلب سرمایه‌های خارجی

۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

(مجلس دو ساعت و سی و پنج دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید)

۱- تصویب صورت‌مجلس‏

رئیس- صورت اسامی غائیبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل خوانده شد)

غائبین با اجازه- آقایان: سرمد. تقابت. دکتر شاهکار. جلیلوند. خاکباز. رضا افشار. محمود افشار.

غائبین بی‌اجازه- آقایان: خزیمه علم. مکرم. شادلو. سعیدی. میراشرفی. احمد صفایی. قراگزلو. سلطانی. امیر احتشامی. کریمی. پناهی. کدیور. دکتر افشار.

زودرفتگان با اجازه- آقایان: پیراسته. معین‌زاده. ارباب. عبدالرحمن فرامرزی. اخوان. بزرگ‌نیا. بزرگ‌ابراهیمی. صارمی. افشار صادقی. قوامی. پورسرتیپ. دکتر بینا. امیرتیمور کلالی. موسوی.

غائبین در رأی- آقایان تجدد. مهندس شاهرخشاهی. کاشانی. قنات‌آبای. گیو ثقةالاسلام. حائری‌زاده. کیکاوسی. سالار بهزادی. تفضلی. رضایی. صادق بوشهری. صراف‌زاده.

رئیس- نسبت به صورت‌مجلس نظری نیست؟ آقای شوشتری بفرمایید

شوشتری- خیلی معذرت می‌خواهم ناچارم در ضمن صورت‌مجلس عرض کنم از مخبر اطلاعات هم خواهش می‌کنم تصحیح بفرمایید چون من در موضوع فوت دانشمند عالی‌مقام انیشتن روی فریضه نسبی عرض کردم آیه نور در روزنامه اطلاعات نوشته بودند آیه نوح آیه نوح در قرآن نیست سوره نوح هست آیه نور گفتم استدعا دارم تصحیح شود

رئیس- آقای شمس قنات‌آبادی اعتراضی دارید؟

قنات آبادی- بنده در جلسه قبل کسالت پیدا کردم که در رأی شرکت نکردم‏

رئیس- آقای کریمی نادعلی

کریمی- مسافرت بنده با کسب اجازه از مقام ریاست بوده حالا بنده را غایب بی‌اجازه نوشته‌اند

رئیس- البته اگر با اجازه بوده است اصلاح می‌شود آقای سعید مهدوی‏

سعید مهدوی- یک عده اشخاصی در قانون مستمری‌ها اسم‌شان برده شده و یک اشخاصی که مستمری بر ایشان تعیین شده اشخاصی متمکن و متمولی نیستند مجلس شورای ملی هم نسبت به برقراری آن مستمری‌ها رأی داده است و برای نظر مشورتی به مجلس سنا فرستاده شده از مقام ریاست خواستم استدعا کنم که تعقیب بفرمایید اگر نظر مشورتی است به مجلس اعلام شود

رئیس- هر چند مربوط به صورت‌مجلس نبود ولی در این قسمت اقدام شده است و به مجلس سنا تذکر داده شده است که زودتر لایحه را برگردانند و الّا مجلس وظیفه‌ای دارد که اگر در مدت مقرر نرسد وظیفه خود را انجام خواهد داد (صحیح است) دیگر نظری به صورت‌مجلس نیست؟ (گفته شد خیر) صورت‌مجلس جلسه قبل تصویب شد

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: قنات آبادی خلعتبری- حائری‌زاده- اریه‏

رئیس- نطق‌های قبل از دستور شروع می‌شود آقای قنات آبادی بفرمایید

قنات‌آبادی- از بعد از شهریور اکثر دولت‌هایی که زمان امور مملکت را به دست گرفتند در سرلوحه برنامه آنها کلمه مبارزه با فساد این جمله درخشنده وجود داشته است معمولاً هر دولتی که روی کار آمد ابتدای امر شروع کرد به یک تبلیغات دامنه‌دار وسیعی در پیرامون همین مطلب یعنی مبارزه با فساد اما در عمل مردم ایران یعنی آن طبقات محروم آن طبقاتی که باج و خراج مملکت را می‌پردازد آن اکثریت قاطعی که شب و روز زحمت می‌کشند رنج می‌برند خون دل می‌خورند و مالیات می‌پردازند در عمل این طبقه اثری از مبارزه با فساد ندیده دلیل این‌که مردم اثری از مبارزه با فساد ندیده‌اند و فسادها همینطور متراکم گردید این است که بعد از سقوط هر دولتی دولت دیگر آمد وگفت که من آمده‌ام با فساد مبارزه کنم این دلیل بر این است که فسا موجود بوده و دولت‌های گذشته موفق باین مبارزه حیاتی و اساسی نشده‌اند دولت حاضر در اولین ساعتی که به مجلس معرفی شد البته با یک تبلیغات دامنه‌دار و وسیعی اعلام کرده است که من آمده‌ام برای مبارزه با فساد البته آنچه راجع به توانایی این دولت در مبارزه با فساد در مرحله اول بایستی گفته شود گفته‌ایم و بقیه مطلب را برای آن روزی گذاشته‌ایم که این دولت نتیجه مبارزه با فساد را سکه برنامه اوست به مردم اعلام بدارد. مطلبی که امروز بنده می‌خواهم به عرض نمایندگان محترم برسانم این است که چه شده است در این مدت که همه دولت‌ها یکی در پی دیگری دعوی مبارزه با فساد داشته‌اند و موفق نشده‌اند (یکی از نمایندگان- قصد انشا نداشته‌اند) برای این‌که این مطلب روشن بشود و برای این‌که تکلبف من که یک فرد این مملکت و یک نماینده مجلس هستم معین می‌گردد و برای این‌که دولت نتواند انتقادکنندگان را با چوب غرض براند من مجبورم امروز درباره با فساد از نظر ملتی که برای آنها بایستی مبارزه با فساد بشود چه می‌باشد البته اگر این مبارزه اساسی و با معنای واقعیش شروع بشود هیچ فردی نیست که این مبارزین با شرف را تقدیر ننماید در هیچ یک از جوامع بشری و حتی مترقی‌ترین ملت‌ها نمی‌شود افراد و اشخاص فاسد نباشد هیچ جامعه‌ای توی دنیا این ادعا را نکرده است که در کشور من دزد جنایتکار و تبهکار و خیانتکار و آدم‌کش وجود ندارد منتهی به نسبت تربیت و تمدن جوامع این نظایر کمتر یا بیشتر است می‌خواهم این مطلب را امروز بحث کنم و توجه دولت را به این موضوع جلب کنم که در جامعه روی نسبت تربیت و تقوا و عدم آن فاسد وجود دارد و این فاسد و این فساد و این مفسد در همه طبقات پیدا شده و می‌شود و خواهد بود یعنی اگر طبقات اجتماع را ما علاجی بکنیم در هر دسته و طبقه و صنفی فاسد، دروغگو، رشوه‌گیر، دزد، آدمکش و قاتل و خائن وجود دارد اما ببینیم که گناه فاسدین کدام یک از طبقات اجتماع بالاتر است وقتی که مبارزه اساسی و صحیح و دقیقی با فساد شروع می‌شود باید در مرحله اول مفسدین کدام طبقه را طرد کرد؟ و کدام دسته را از صحنه خارج کرد و تبعید کرد آیا وقتی در یک کشوری هیئت حاکمه آن مملکت مصمم است با تأیید شخص اول مملکت و تأیید نمایندگان ملت مبارزه با فساد بکند این دولت بایستی در مرحله اول برود سراغ سپور فاسد سراغ کارگر فاسد سراغ بقال فاسد سراغ پیشه‌ور جزو فاسد؟ یا برای قلع و قمع فساد بایستی برود سراغ فاسدین بزرگ سراغ دزدهای بزرگ سراغ (کریمی- سراغ وزیر فاسد بفرمایید) یک مقداری حوصله بفرمایید سراغ وزیر فاسد سراغ وکیل فاسد سراغ جنایتکارهای بزرگ (نراقی- وزیر فاسد که پیدا نمی‌شود) و اگر نخواهیم خودمان را گول بزنیم اگر نخواهیم به مردم دروغ بگوییم واگر بخواهیم حقیقتاً ارکان این مملکت را که در اثر فساد و تباهی و رشوه‌خواری و دزدی و غارتگری متزلزل شده است و یک مبارزه جدی و قطعی و شدید را ایجاب می‌کند ما اصلاح کنیم نگهداری کنیم بایستی برویم سراغ دزدهای بزرگ بایستی برویم سراغ جنایتکاران بزرگ (حشمتی- کی برود؟) (نراقی- کار دست آنهاست) این مطلب مسلم است که اگر در یک اجتماعی فضیلتی یرایت می‌کند از رأس است اگر جنایتی هم برایت بکند باز از طبقه بالاست آقایان نمایندگان محترم هیچ‌کس در دنیا مدعی نشده است که شاگرد ممکن است معلم را فاسد بکند هیچ‌کس نگفته است معلم و آموزگار را شاگردش به طرف فساد و تباهی سوق داره است هیچ‌کس نگفته است که شاگرد بقال و یا نجار استادش را فاسد کرده است هیچ‌کس ادعا نکرده که اعضا کوچک یک وزارتخانه‏ سبب فساد وزیر آن وزارتخانه شده‌اند (صحیح است) بلکه اصل مطلب این است که ماهی از سر کنده گردنی زدم یعنی فساد همیشه از طبقات بالا شروع می‌شود و برای این‌که فساد قطع بشود بایستی طبقات بالا یعنی آن کسانی که موجد فساد در مملکت هستند محاکمه و محکوم شوند (احسنت) آقایان نمایندگان محترم من روز اول عقیده‌ام را درباره دولت حاضر اظهار داشتم و عرض کردم که فکر بسیار فکر خوبی است گواین‌که این فکر را داده است اما عرض کردم که این دولت خیبرگیر نیست و ممکن نیست این دولت بتواند این مبارزه حیاتی را شروع کند می‌داند آقایان دلیل قاطع و جدی من چیست؟ آن کسانی می‌توانند در این مملکت مبارزه اساسی و قطعی با فساد را شروع بکنند که به هیچ‌وجه در هیچ دسته و هیچ طبقه‌ای نباشند اگر من یا آقا یا کسان دیگر به دلیلی از دلایل و علتی از علل مشمول آن دسته و طبقه‌ای باشیم که باید تصفیه بشود ما می‌بینیم این دست‌ها قلم‌ها رأی‌ها قضاوت‌ها در مبارزه با فساد می‌لرزد من هنوز ندیدم توی این مملکت دولتی بیاید و فاسدین مربوط به خود و منسوب به خود را دفع و تصفیه بکند و متأسفانه همه دولت‌ها من الاول الی الاخر با یکدیگر بسته و قوم و خویش و دوستند (صحیح است) بنابراین مبارزه با فساد که آرزوی همه است و راهی برای نجات مملکت متصور نیست جز این‌که واقعاً دزدها دست‌شان در هر مقامی که هستند از کار کوتاه بشود این تنها به مشکل عظیم و عجیبی بر خورده است بنده روز اولی که در برنامه دولت صحبت کردم نگفتم به کسی ارث ۲۸ مرداد را بدهند اصلاً من با این منطق طرفم و مخالفم ۲۸ مرداد و قبل بعد او اصلاً ارث ندارد خدمت در راه مملکت فداکاری در راه حفظ رژیم اصلاً عملی است وظیفه هر فرد مسلمان و مؤمن ایرانی (صحیح است) این چیزی نیست که پاداش و جزایی بخواهد و من طرفدار این نیستم که فلان آدم که قبل از ۲۸ مرداد یا خود ۲۸ مرداد یا خود ۲۸ مرداد یا بعد از آن مبارزه کرده زندان رفته زنده باد گفته کتک خورده باید یک چیزی به عنوان پاداش به او داده بشود اما تمام عقلای دنیا معتقدند که فداکاران در راه حفظ ملت‌ها و ملل باید تقدیر بشوند باید تشویق بشوند (صحیح است) غیر از این بنده طرفدار چیز دیگری نبوده‌ام و نیستم و هیچ‌وقت وارد این مرحله نشده‌ام بنابراین جناب آقای علم وزیر محترم کشور توجه بفرمایند که بنده عرض نکردم که یک کسی که در ۲۸ مرداد مبارزه کرده است همه را در اختیار او بگذارید ابداً این حرف به ما ربطی ندارد و ما چنین حرفی را نگفته‌ایم اصل صحبت ما

رئیس- آقای قنات آبادی وقت شما تمام شد

قنات آبادی- بنده یک ربع وقت می‌خواهم (نمایندگان- وقت می‌دهیم آقا)

رئیس- باید رأی گرفته شود آقایانی که با یک ربع وقت اضافی برای ادامه نطق آقای قنات آبادی موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد بفرمایید

قنات آبادی- تشکر می‌کنم اساساً از روز اول که ما این‌جا صحبت کردیم در مخالفت با برنامه دولت صحبت ارث دادن اختیار دادن مال بخشیدن مقام بخشیدن به گذشتگان ابداً درمیان نبوده است یک فکری یک برنامه‌ای به صحنه آمده یک فرد ضعیف کوچک مثل بنده معتقد است که این فکر بزرگ و این نقشه اساسی و حیاتی را این دولت محترم بزرگوار نمی‌تواند انجام بدهد (نادعلی کریمی صحیح است) (بعضی از نمایندگان- چرا آقا؟) دلیلش را هم عرض کردم برای این‌که واقعاً اگر بخواهند مبارزه با فساد را شروع کنند از سپورها نباید شروع بکنند توی این مملکت دزدهای بزرگ خیلی دارید توی این مملکت رشوه‌گیرهای بزرگ خیلی دارید بایستی فوراً به حکم قانون یک محکمه عالی و منظم و دقیق برای تصفیه تشکیل بشود و دزدها حالا خواه این دزد رئیس‌الوزرا بوده است باشد وکیل بوده است باشد وزیر بوده است باشد مدیرکل بوده است باشد از هر طبقه‌ای بوده باشد آنها را بگیرید در این محکمه محاکمه کنید و محکومش کنید و از اجتماع و از دستگاه طردش کنید آقایان نمایندگان محترم اساساً این عمل که امروز یک رئیس دولت یک عده‌ای را به نام مبارزه با فساد منتظر خدمت کند و فردا هم رئیس دولت دیگری این عمل را تکرار کند هیچ اثری جز این‌که مبارزه با فساد را مبتذل کند و بی‌ارزش کند فایده دیگری ندارد و کار مملکت این‌جوری سامان پیدا نمی‌کند این‌که بنده روی این مطلب فشار می‌آورم و اصرار دارم برای این است که دولت حاضر بداند حالا که آمده اعلام کرده برنامه‌اش مبارزه با فساد است حالا که اکثریت مجلسین برای خاطر این برنامه او را تأیید کردند و اعلیحضرت همایونی هم او را از برای این مطلب با تمام قوا حمایت می‌کنند باید بداند که در این مجلس شورای ملی در مقابل اکثریت اقلیت هم وجود دارد که اقلیت هم دنباله‌رو فکر اکثریت است یعنی همان چیزی را می‌خواهد که اکثریت مجلس شورای ملی می‌خواهند منتهی چون شأن اقلیت انتقاد و موشکافی در امورات مربوطه به اجتماع است می‌آید پشت این تریبون و از آقایان وزرا یکایک انجام عمل این برنامه را می‌خواهد ما از جناب آقای دکتر امینی می‌خواهیم که در وزارت دارایی آن کسانی که اموال عمومی را بخشیده‌اند آن کسانی که مالیات دزدهای گردن کلفت را نگرفته‌اند آن کسانی که اموال عمومی‌را حیف و میل کرده‌اند آن کسانی که مالیات‌ها را غارت کردند آن کسانی که از اموال عمومی و مردم سوءاستفاده کرده‌اند آن اشخاص را جداً از پشت میزها به محکمه بفرستند ما نمی‌خواهیم از شما آقای دکتر امینی که فلان عضو یا فلان مدیرکل را یا فلان رئیس اداره را منتظر خدمت بکنید این فایده ندارد عرض کردم این انتظار خدمت‌های بدون حکم محکمه شرف یک عده اشخاص باشرف را از بین برده است و به علاوه مبارزه با فساد را مبتذل کرده است ما از شما می‌خواهیم که دست دزدها و غارتگران اموال عمومی را ولو این‌که منسوب به بنده باشند ولو این که از خاندان شما باشند یا از خاندان رئیس‌الوزرا یا از سایر همکاران و هم طبقه‌های شما باشد بگیرید و به محکمه هم به دلایل شما رسیدگی بکند و او را به عنوان دزد از اجتماع طرد کنید (کریمی- اگر می‌خواستید می‌کردند آقای کریمی‌اجازه بفرمایید نادعلی کریمی- اگر می‌خواستید در این دوسه دوره می‌کردند این‌ها که عوض نشده‌اند این همان دکتر امینی مصدق‌السلطنه است این همان امینی زاهدی است و حالا هم دکتر امینی آقای علاء است (زنگ رئیس) بنده خیال کردم که کابینه تازه‌ای است چون نبودم‏

رئیس- آقای کریمی ساکت باشید (عبدالصاحب صفایی- بمیرم برای دکتر امینی باز آمد اینجا و از این حرف‌ها شنید)

قنات‌آبادی- آقای دکتر امینی آقای صفایی مرد برای شما حواستان جمع باشد کار و بارتان سکه است غرض از اشاره به آقای دکتر امینی نه شخص ایشان است همه وزرای کابینه جناب آقای علاء مسئولیت مشترک دارند و این برنامه را هم همه اینها به مجلس شورای تقدیم داشته‌اند منظور همه آقایان این است که این مبارزه شروع بشود (عبدالصاحب صفایی- فورمول انتظار خدمت برحسب مقتضیات اداری بادی از بین برود) عرض کردم جناب آقای ضفایی بنده این مطلب را عرض کردم که دولت‌هایی که می‌خواسته‌اند یک کاری بکنند دست به هر جا که زده‌اند از کسان و منسوبین و اقوام و قوم و خویش‌های درجه اولشان خودشان بوده است خوب چه کار بکنند این قوم و خویش‌ها را که نمی‌شود دور ریخت آمدند فرمولی درست کردند آن هم انتظار خدمت به موجب متقضیان اداری و نتیجه این کار این شده است که مبارزه با فساد را توی این مملکت مبتذل کرده‌اند اما این سفر این مطلب قابل قبول نیست ما می‌خواهیم در این کشاکش و در این جریانات متضاد و مخالف دنیا بتوانیم موجودیت خودمان را حفظ کنیم برای این‌که موجودیت وطن ما در مقابل این همه مخاطرات حفظ بشود بایستی وضع مملکت ما تثبیت بشود بایستی تشنج‌ها از بین برود و برای این که تشنج‌ها از بین برود باید یک رضایت عمومی و همگانی در این مملکت به وجود بیاید یعنی باید زندگی مردم خوب بشود سطح زندگی مردم بالا برود و هزینه زندگی پایین بیاید من البته نمی‌خواهم از کارهای چند روزه این دولت انتقاد کنم و بگویم این دولت مدعی با فساد تا چه حد موفق در این مبارزه شده این مطالب را گذاشته‌ام برای یک روزی که اگر انشاءالله موفق شدند بیایم از پشت این تریبون تقدیر کنم و اگر خدای ناکرده موفق

نشدند بیایم به آقایان وزرا و شخص جناب آقای انتظام آن مرد شریف بگویم که آقا ما گفتیم روز اول که در جبین این کشتی نور رستگاری نیست این را برای آن روز گذاشته‌ام آقایان و همه مردم ایران می‌دانند که الحمدالله این چند روزه ده درصد سطح قیمت‌ها پایین آمده نان ارزان شده روغن ارزان شده است گوشت فراوان شده است آنچه مایحتاج مردم بوده است همه ارزان شده است وروزدیگر که ۱۰ درصد بیاید پایین ۲۰ درصد می‌شود و در ظرف یک ماه پنجاه درصد خواهد شد یعنی دیگر مردم تهران و مردم شهرستان‌ها نان را خواهند خورد یک من یک ریال روی این حسابی که دولت با این سرعت دارد پیش می‌رود ده درصد هم در این هفته ارزان می‌شود مبارزه با فساد هم که شروع شده است در وزارت کشور و در ادارات و وزارتخانه‌ها ما امیدواریم که در آینده نزدیکی کشور ما گلستان بشود (مرآت اسفندیاری- انشاءالله تا یکی دو سال دیگر می‌شود) با یکی دو سال هم قانع هستیم قربان آقا بنده آقایان نمایندگان محترم و جناب آقای امینی وزیر محترم دارایی (صدوقی- دکترش را از قلم انداختید) جناب آقای دکتر امینی معذرت می‌خواهم آن آقایانی که حرف حساب ما برایشان هیچ است یا به یکی از علل و جهتی از جهات خوششان نمی‌آید از این حرف‌ها و خوش‌شان نمی‌آید که این بتی را که تراشیده‌اید این را ما بگذاریم کنار و رخساره‌اش را نشان بدهیم خواهند آمد پشت تریبون و خواهند فرمود که خوب همه این‌ها انتقاد بود همه این‌ها حرف بود و همه هم می‌توانند بگوبند و البته همه‌مان می‌دانیم که انتقاد در یک شرایتی برای خیلی‌ها مقدور و ممکن نیست (عبدالصاحب صفایی- نه به این خوبی) لذا بنده برای همین مبارزه با فساد یک پیشنهادی دارم برای مبارزه با فساد با یک عده‌ای صحبت کردم در گذشته و حال بنده معتقدم که هیچ دولتی موفق به مبارزه با فساد در داخله خودش نمی‌تواند بشود هیچ دولتی یعنی اگر آقای دکتر امینی فردا بخواهند مبارزه با فساد را شروع بکنند کارهای وزارت دارایی معوق می‌ماند و نمی‌توانند لذا ایشان هم تا به حال معطل مانده‌اند و شروع نکرده‌اند و همچنین سایر وزرا (آقای امیدسالار- با آقای وزیر دارایی صحبت می‌کردند) جناب آقای امید سالار بنده با آقای وزیردارایی عرض دارم اجازه می‌فرمایید صحبت کنم اگر واقعاً مبارزه با فساد جدی است و جداً می‌خواهید با فساد مبارزه کنید باید دولت و مجلسین و شخص اول مملکت اعلیحضرت همایونی همه دسته‌جمعی، یک عده منزه و پاک را طبق یک قانونی که دولت فوری لایحه‌اش را به مجلس بیاورد این‌ها را حمایت بکند برای خاطر مبارزه با فساد (صحیح است) توجه فرمودید که چه عرض می‌کنم یعنی اگر دستگاه وزارت دارایی بخواهد مبارزه با فساد بکند اولاً طرف است با تمام کسانی که فاسدند یعنی با همگی فاسدین باید جنگ بکند اما اگر در این مملکت از فردا یک محکمه عالی فقط و فقط برای مبارزه با فساد و محکوم کردن دزدها در تمام شئون کشور تشکیل بشود و تمام طبقات این محکمه را تقویت بکنند و البته هم خواهند کرد مسلماً این طریقی است که ما را در مبارزه با فساد موفق می‌دارد و این آن چیزی است که من، یک فرد اقلیت به عنوان پیشنهاد به دولتی که برنامه‌اش مبارزه با فساد است تقدیم می‌دارم ممکن است رأی رزین و فکر متین دولت جناب آقای علاء و وزرا دولت ایشان یک فکر بکرتر و بزرگ‌تری کرده باشد که به مصلحت مملکت باشد و انجام بدهند بنابراین عرض بنده خود به خود پس گرفته خواهد شد. مطلب دیگری که لازم است این‌جا تذکر بدهم و از نظر موکلیم توجه دولت را جلب کنم مخصوصاً وزیر کشاورزی را متوجه کنم مربوط به شاهرود است شاهرود یک شهرستانی است که معاش مردم آن‌جا از میوه تأمین می‌شود زراعت ندارند زراعت آن‌ها باغات میوه است متأسفانه طوفان و تگرک و آفت اکثر باغداران را از هستی ساقط کرده است (عمیدی نوری- همه جا آفت صدمه زده است) حق جنابعالی است ولی می‌خواستم توجه دولت را جلب کنم که آنچه مقدور است انشاءالله برای مساعدت به مردی که در شاهرود واقعاً از هستی ساقط شده‌اند کمک نمایید در خاتمه تقاضا دارم جناب آقای دکتر امینی به هیئت محترم دولت بفرمایید که من آنچه شرط بلاغ است با تو می‌گویم تو خواه از سخنم پندگیر و خواه ملال یک مطلبی که تذکرش را این‌جا لازم می‌دانم و آقایان محترم اکثریت را این‌جا به شهادت می‌گیرم این است که اگر واقعاً مصمم به مبارزه با فساد هستند حق ما را غصب نکنند که من فردا پشت تریبون بگویم که شما غاصبید و حق مرا غصب کردید و نگذاشتید که مطالبی که من گفتم به گوش ملت برسد اجازه بدهید دستگاه تبلیغاتی عرایض ما را پخش بکند و آقایان می‌دانند که من در هر دوره و در هر دولتی این تذکر را داده‌ام چه دولتی که با او موافق بوده‌ام و چه دولتی که مخالف بوده‌ام و این عمل از طرف هر دولتی که بشود ناپسندیده است که زبان آن کسانی را که انتقاد می‌کنند ببندند اگر راست می‌گویید این گوی و این میدان و این قدم اول (احسنت).

رئیس- آقای خلعتبری‏

خلعتبری- بنده معتقد هستم به هر دولتی که سرکار می‌آید از لحاظ مصلحت مملکت باید تذکر داد و انتقاد کرد اما تقویت کرد دولت‌ها را برای این‌که موفق به اصلاحات بشوند رویه بنده نسبت به دولت حاضر این خواهد بود که تقویت بکنم به دلیل این‌که آن فکر صحیح که عرضه شده است به مجلس یعنی اصلاح امور اداری در شئون مملکت و در عین حال راهنمایی هم می‌کنم بنده مسائلی را امروز می‌خواهم تذکر بدهم که این مسائل مبتلا به تمام آقایان نمایندگان محترم از لحاظ امور داخلی مملکت است جناب آقای دکتر امینی خوب است که یادداشت‌هایتان را در بیرون مرقوم فرمایید و عرایضی را که این‌جا می‌کنم دقت بفرمایید شعر خوبی یادم هست که می‌گوید:

دوست دارم که دوست عیب مرا همچو آئینه روبرو گوید

نه که چون شانه با هزار زبان پشت سر رفته مو به مو گوید.

دولت حاضر را بنده از لحاظ رئیسش و از لحاظ وزرایش حقیقتاً می‌پسندم اصلاح طلب هستند ولی باید اشتباه نکنیم و اگر اشتباه بکنیم یک فرصت را از دست خودشان می‌دهند و از دست ما می‌گیرند و اگر این آقایان موفق به اصلاحات نشوند نتایج خوبی نخواهد داشت ولی بنده مقدمه‌ای را که آقایان برای اصلاحات شروع کرده‌اند این مقدمه را کافی برای رسیدن به نتیجه نمی‌دانم چرا؟ برای این‌که اگر راه غلط بروید از اول آن وقت ممکن نیست به نتیجه صحیح برسند کسی که یک خانه بخواهد بخرد یا بک خانه را بخواهد عوض بکند اقلاً ۱۵ روز یا یک ماه برای این‌که مطالعه می‌کند و مشورت می‌کند دولتی آمده است که از لحاظ امور اداری در قسمت آخر برنامه‌اش تلویحاً امور اداره دولت‌های قبل خودش را از لحاظ مبارزه با فساد ضمناً مورد انتقاد قرار داده و می‌گوید من یک ماده‌ام این است که تحول در اوضاع می‌خواهم بیاورم و مبارزه با فساد می‌کنم و کارهای مردم را به دست مردم بدهم اما شروع به کار به نظر بنده با سابق فرق نکرده آقایان باید طرز کارشان با گذشته فرق داشته باشد در روزنامه‌ها این چند روزه چند مطلب خواندم که از روزنامه‌ها قیچی کرده‌ام و این‌جا گذاشته‌ام برای این‌که آقایان توجه کنند اول یک هیئتی معین شده است برای بازرسی شهرداری اداره بازرسی نخست‌وزیری مبدل شده است از لحاظ اسم به اداره کل عرایض و شکایات پرونده‌های کلیه مستخدمین دولت را خواسته‌اند برای این‌که این کاغذها را بخوانند و روی این کاغذها نسبت به اشخاص قضاوت بکنند این همان کاری است که از چند سال پیش به این طرف شروع کردند اطاق‌ها انبار شد از پرونده و از کاغذ ۵ یا شش ماه همه‌اش کاغذ خواندند و مطالعه کردند یک دسته‌ای گفتند که آن دسته دزدند آن دسته بدند و قضاوتشان را هم روی کاغذ بردند و پنج شش هزار نفر را تجهیز کردند برعلیه تشکیلات و بعد از پنج یا ۶ ماه که تشریف بردند فقط پنج شش خروار کاغذ ماند. این همان رویه‌ای است که از سی و چند سال پیش به این طرف معمول بوده است هی هیئت‌های بازرسی می‌روند پرونده می‌خوانند وهی گزارش می‌دهند و گزارشات را هم کسی نمی‌خواند بنابراین واقعاً اگر آقایان می‌خواهند تقدیر کارشان را به همین چاهی قرار بدهند که قوام تویش افتاد سپهبد زاهدی تویش افتاد دکتر مصدق تویش افتاد و همه خودش را سرگرم کاغذ و کاغذ بازی کردند مطمئن باشند که به هیچ جا نخواهند رسید سبرای این‌که طرز کار را بایستی عوض کرد تحول معنایش این نیست که عمر و را بردارند زید را بگذارند (دکتر حمزوی- غیر از این بلد نیستند) تحول احتیاج به مطالعه دارد احتیاج به مشورت دارد (صحیح است) و به جای تشکیل پرونده و رسیدگی به سوابق اشخاص آقای دکتر امینی آن دفعه گفتم آن دولت گوش نکرد شما هم می‌دانم گوش نخواهید کرد چرا؟ برای این که هر وزیری روزی ۱۰ ساعت ۱۲ ساعت مشغول کار وزارتخانه خودش است اما مجموعاً نمی‌نشیند فکر بکند که از لحاظ کلی مملکت به چه چیز احتیاج دارد و چون فکر نمی‌کند در یک همچو موقعی که پادشاه مملکت از روی صمیمیت ارشاد می‌کند شما را و دولت فعلی را برای انجام اصلاحات آن وقت سرگرم می‌شوید که بازرسی نخست‌وزیری را تبدیل کنید به اداره کل عرایض و شکایات و در اشخاص آن تغییرات ندهند در هر اداره‌ای و هرجایی که دو سه نفر آدم خوشنام و مشهور به حسن سابقه بیاورید هیچ‌کس مخالف نیست اما شما هی اسم ادارات را عوض کنید این اقداماتی که آقایان شروع کرده‌اید تصور نمی‌کنم به جایی برسد. خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا می‌رود دیوار کج‏

در صورتی که ما علاقه داریم که یک هیئت دولتی که وزرایش از خوش نام‌ترین افراد تحصیل کرده این کشور هستند و رئیس دولتش خیلی مرد خوش سابقه و بسیار خوش نامی است موفق شود به اصلاحات. بنده چند چیز اینجا یادداشت کردم هیئت دولت به جای این‌که فکری بکند پرونده‌های اشخاص را به میان بیاورد عمرو را تعقیب بکند زید را تعقیب بکند تعقیب کردن یک نفر و دو نفر چه اثری دارد از لحاظ

مملکت بنده نمی‌گویم این فکری که دولت‌های گذشته کردند برای تعقیب اشخاص برای هیئت بازرسی فرستادن اینها را کنار بگذارید یک فکری بکنید برای کار برای فعالیت برای رفتن سراغ کارهای تولیدی و طرز کاری که با سابق تفاوت داشته باشد حالا بنده برای نمونه ده پانزده چیز می‌گویم که شما به جای این‌که پرونده درست کنید این کارها را انجام بدهید مسئله اولش شهرداری‌هاست این شهرداری‌ها چیزی است که زندگی مردم به آن‌ها بستگی دارد هم در تهران و هم در ولایات (صحیح است) آقایان وکلای ولایات تصدیق می‌کنند اکثر پولی که گیر شهرداری‌ها می‌آید خورده می‌شود (صحیح است) مگر این‌که استثنائاً اشخاص صحیح‌العملی در شهرداری باشند این یک امر استثنایی است این شهرداری تهران را حالا به جای این‌که بیایید پرونده‌ها را بخوانید که از اداره در آمد فلان کس چقدر حیف و میل کرده است بروید آقا فکر این را بکنید که شهرداری تهران اول یک سرویس اتوبوسرانی بسیار منظمی‌لازم دارد این سرویس اتوبوسرانی را بگیرید بدهید به شهرداری بگویید آقای شهردار لایق این‌کار را انجام بده این از لحاظ نظافت چه می‌خواهد از نظر مسائل اساسی چه می‌خواهد برای کارهای شهرداری‌های ولایات از بندرعباس از کرمان از اقصی نقاط ایران از گیلان و مازندران باید برای خرید برای معاملات جزیی با تهران مکاتبه کنند در حقیقت صد و چند شهر ایران منتظر است که اداره امور شهرداری‌ها در تهران آن را اداره بکند یک تصمیم اساسی بگیرید که امور شهرداری‌های ولایات را واگذار کنند لاقل به استاندارها انجمن شهر را انتخاب کنید اختیاراتش را بیشتر کنید طرز کار را عوض کنید. مردم از ژاندارمری از لحاظ اعمالی که در ولایات می‌کند ناراضی هستند می‌گویید که ژاندارم حقوق بیشتر می‌خواهد باید به افسرش و تابینش حقوق بیشتر داد اما طرز کار ژاندارمری را تا عوض نکرده‌اید انتظار نداشته باشید که بهتر از این عمل بکند مثلاً ژاندارم کجا با مردم تماس دارد این مسئله ابلاغاتی که شما به ژاندارمری ارجاع می‌کنید که با اسلحه می‌روند در دهات مزاحم مردم و زارعین می‌شوند کاری بکنید که این را از ژاندارمری بگیرید بدهید به بخشداری‌ها به کدخداها سیستم کارتان را عوض بکنید همه آقایان نمایندگان ولایات می‌دانند که بهداری ما خوب نیست ما با آقای دکتر جهان شاه صالح دوست و رفیق هستیم ایشان که سهل است اگر هزار طبیب مثل ایشان بیایند تا طرز کار بهداری عوض نشود فایده ندارد برای این‌که تمام احتیاجات تولات ایران از همه جهت تابع و مطیع چند نفر است در مرکز این ممکن نیست اصلاح بشود آقا (صحیح است) دوامی فرستند دواها را می‌فروشند طبیب می‌فرستند کار نمی‌کند تمام زحماتی که این‌جا وزارت بهداری می‌کشد به نتیجه نمی‌رسد برای این‌که سیستم آن غلط است بهداری باید در اختیار انجمن شهر باشد باید مردم به بهداری نظارت داشته باشند و باید استانداری نظارت داشته باشد به عمل بهداری نه این که تمام کارها تمرکز پیدا بکند در یک نفر یا دو نفر در تهران وصول مالیات، شما هی سعی کنید با این سیستمی که دارید مالیات وصول اما سیستم بد است این سیستمی‌که شما دارید باید فکر بکنید که چه باید کرد که تماس مأمورین مالیات با مردم کمتر بشود سیستم را عوض بکنید اگر سیستم را عوض کردید با همین دستگاه و با همین مردم می‌توانید مالیات صحیح وصول کنید راه سالی ۵۰ میلیون تومان خرج راه است وزیر درستکار می‌آید همان است وزیر نادرست هم می‌آید همان است برای این‌که سیستم این است که این پولی را به وسیله بلیط‌های ساختگی و بلیط‌هایی که حقیقت ندارد و با همکاری نظار هزینه و یا طرق غیرمشروع دیگری ببرند و بخورند امسال هم زیاد بدهند مثل این است که پول ندهید وزیر راه هم بسیار مرد درستکار و صحیحی است ولی سیستم کار غلط است یک سیستم هزینه نظارت درست کنید از شرکت‌های مقاطعه کار ایرانی که تضمین بکنند ساختن این راه‌ها را و پنج درصد هم به آن‌ها بدهید و ترس نداشته باشید که راهی که امسال برای شیراز برای اصفهان برای جاهای دیگر می‌سازید سال دیگر خراب‏ می‌شود برای این که این تضمین شده است این سیستم را درست بکنید مثل اعلیحضرت فقید که راه‌آهن را به کامپساکس واگذار کرد و سی سال می‌گذرد هنوز هیچ جای آن یک شکاف پیدا نکرده است کشاورزی ما چقدر در سال پول و خرج می‌کنید برای سمپاشی برای دفع آفت دوازده سال در مازندران مبارزه با دفع آفت مرکبات می‌کنند و آفت ده برابر شده است پول تلف می‌شود فقط برای این‌که سیستم نظارت ندارید سیستم کارتان درست نیست در زمان ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه یک حاکم یک ولایتی را اداره می‌کرد شما الان مأمورین وزارت کشورتان در ولایات رل نعش را بازی می‌کنید مگر این‌که استثنائاً یک استاندار عاقلی باشد که آن استاندار عاقل خود وسیله‌ای فراهم بکند علت چیست علت این است که شما راهنمایی نمی‌کنید نمی‌گویید که استاندارها و فرماندارها وظایف‌شان چیست حقوق استاندارها زیاد کنید اتومبیل به ایشان بدهید این‌ها را وادار کنید که هفته‌ای یک بار بروند در یک منطقه‌ای از آن استان و در هر نقطه‌ای مردم را جمع بکنند به شکایات مردم رسیدگی کنند که این قدر مردم برای کارهای خودشان به تهران مراجعه نکنند این مسائلی که عرض کردم عنوان نمونه را داشت اما یک عیب بزرگی که دستگاه اداری ما دارد این است که در دستگاه‌های اداری ما همکاری وجود ندارد هر دستگاهی براه خودش می‌رود هر دستگاهی کار خودش را می‌کند بدون این‌که با دستگاه‌های دیگر ارتباط داشته باشد (احسنت) من یک مثالی برای شما عرض کنم که در این مثال تمام نمایندگان ولایات به نظربنده ذی‌علاقه هستند واین مسئله ناامنی است در ولایات (صحیح است)

رئیس- آقای خلعتبری وقت شما تمام شد

خلعتبری- بنده ده دقیقه دیگر وقت می‌خواهم (فرامرزی- یکی از طرق اصلاحات قربان این است که قبل از دستور کمتر صحبت کنند) ده دقیقه بیشتر وقت نمی‌خواهم‏

رئیس- آقایانی که باده دقیقه وقت اضافی برای آقای خلعتبری موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد بفرمایید.

خلعتبری- عرض کنم جناب آقای دکتر امینی وزیر دارایی در نطق خودشان جمله‌ای را ادا کردند که این جمله مورد اعتراض بنده قرار گرفت ایشان گفتند که ما کار خودمان را می‌کنیم و بعد اشخاصی را می‌گیریم و تحویل عدلیه می‌دهیم این کار آقا هیچ فایده ندارد این فکر برای مملکت سم مهلک است که اشخاصی را تعقیب بکنیم و بدهیم به دست عدلیه که عدلیه تعقیب بکند مملکت به این ترتیب اصلاح نمی‌شود اگر اتکا شما به این است بنده مطمئن هستم که هیچ موقعیتی حاصل نخواهید کرد برای این‌که عدلیه برای این کارها نیست عدلیه دلیل می‌خواهد و مدرک می‌خواهد عدلیه برای دعوی و رفع اختلاف است شما باید جلوگیری کنید که اختلاص واقع نشود جلوگیری کنید که ارتشا واقع نشود جلوگیری کنید که سرقت و ناامنی واقع نشود بنابراین مسئله‌ای که همیشه مورد توجه نمایندگان مجلس و محل مراجعه ما وکلای ولایات بوده مسئله ناامنی است (صحیح است) حالا بنده برای آقایان یک مثالی می‌خواهم عرض کنم که وقتی هم کاری در دستگاه دولت نباشد چقدر مضر است آقایان نمایندگان گیلان می‌دانند و همینمطور آقایان نمایندگان مازندران که در یک قسمتی از گیلان و مازندران ناامنی خیلی زیاد است (صحیح است) در مازندران من خبر دارم که اخیراً استاندار اقداماتی کرده برای این‌کار و این را واقعاً تحسین می‌کنیم در گیلان شنیده‌ام که مأمورین ژاندارمری عده‌ای از سارقین را گرفته‌اند (جفرودی- نه قربان) در ولایات به قدری مردم کشاورز ناراحت هستند که حقیقتاً دیدنش باعث یأس ناراحتی وجدان می‌شود دیروز از گیلان که منطقه وکالتی بنده نیست اشتباهاً به جای این که منزل آقایان نمایندگان گیلان بروند از لحاظ این که شخصاً با من آشنایی داشت یک رعیتی آمده بود اینجا برای این‌که جلو باغش را گرفته بودند و درختش را قطع کرده بودند گاو مردم را می‌دزدند و درخت‌ها را قطع می‌کنند هر کس که چماق دارد بر دیگری غلبه می‌کند این سیستم باید از بین برود حالا در مواردی که ژاندارمری دزدها را می‌گیرد می‌برد به مراجع و در آن‌جا ارفاق می‌شود بعضی‌ها ارفاق نمی‌کنند بعضی‌ها ارفاق می‌کنند دزد رها می‌شود پرونده دزدها وقتی می‌آید تهران در وزارت کشور دزدها را تبرئه می‌کند این کمیسیون تجدیدنظر تشدید مجازات دیگر برای کسی ترس و خوف ندارد یک نفری برای مردم گیلان و مازندران از لحاظ ناامنی بکنید حالا بخشنامه دادید دستور دادید همه این کارها در این مدت اما اثری ندارد برای این که ژاندارمری می‌گیرد عدلیه ول می‌کند استاندار و فرماندار می‌گیرد کمیسیون تجدیدنظر ول می‌کند بایستی یک دستگاه همکاری درست بکنید استاندارها را بخواهید وزیر عدلیه را بخواهید یک ترتیبی بدهید برای مردم که دزدها را وقتی گرفتند دزدها تبرئه نشوند چماقزن‌ها را بگیرید یک فکری بکنید که کارها درست شود و اقدام عملی بکنید که یک میلیون مردم کشاورزی که با آن‌ها در توان هستیم وناراحت هستند آقای دکتر امینی به شما هفته قبل یک تذکری دادم که یک عمل مفید این است که شما به کشاورزان مساعده بدهید رفتید و دستور دادید این یک عمل مثبت و مفیدی است این قبیل کارها را بکنید بنابراین می‌خواهم عرض بکنم که تشکیلات شما اگر به همین روی کار بکنند و همکاری بین شماها نباشد وزارت اقتصادمان یک راه می‌رود سازمان برنامه یکم راه می‌رود دستگاه‌های دیگر یک راه می‌روند ژاندارمری یک راه می‌رود عدلیه یک راه می‌رود تا بین همه دستگاه‌ها همکاری وجود نداشته باشد شما نمی‌توانید توفیق حاصل بکنید این است که بنده در خاتمه بیاناتم از طرف دو میلیون نفر مردم مازندران و گیلان امنیت از شماها می‌خواهم (صحیح است) مردم امنیت ندارند برای خاطر این‌که دستگاه‌های دولتی خوب کار نمی‌کنند باید همه دستگاه‌ها با هم مربوط باشند و این کارهایی است که از شما می‌خواهم بنده عرایض دیگری هم داشتم عرض نمی‌کنم و تنها خواهشم این است که طرز و رویه کارتان را عوض بکنید همکاری بین دستگاه‌هایتان را برقرار کنید و کار کنید که مردم کار تازه

ببینید اگر شما طرز کارتان را عوض کردید در هر وزارتخانه‌ای چند نفر آدم خوب متصدی کار بودند مطمئن باشید که موفق خواهید شد این است که بنده منظورم از نطق قبل از دستور امروز جناب آقای دکتر امینی این بود که برای برای مردم ولایات ایران از همه جهت شما امنیت فراهم بیاورید به هر طریق که لازم است قوانین در اختیار شما هست فقط باید همکاری کنید و راه جدیدی برای مردم باز کنید اگر این ناامنی باقی بماند هیچ‌گونه فعالیت تولیدی و اقتصادی نتیجه نخواهد داد.

رئیس- آقای حائری‌زاده‏

حائری‌زاده- بنده هیچ میل نداشتم که مطابق معهود آئین‌نامه برای فرمایشاتی که جناب امینی فرموده بودند استفاده کنم زیرا کم کم دور و تسلسل پیدا می‌کند ولی ایشان یک فرمایشاتی کردند که بی‌جواب ماندنش هم مصلحت نبود از این جهت من اسم‌نویسی کردم که امروز یک مختصری در اطراف همان موضوع صحبت بکنم ایشان در جلسه ۱۰۶ یک فرمایشاتی فرموده‌اند من جمله فرمودند «فقط برای اثبات غرض ورزی ایشان که یواش یواش مزاکرات را از جنبه عمومی به جنبه خصوصی و شخصی می‌کشند چند مورد را عرض می‌کنم» یک جای دیگر فرموده‌اند «که بنده می‌خواهم غرض ورزی آقای حائری‌زاده را ثابت کنم» من منکر نیستم که من مغرضم من این را تصدیق دارم و اگر کسی مغرض نباشد و بیاید در صحنه اجتماع اظهار عقده بکند معقول نیست منتهی غرض‌ها یک غرض شخصی و فاسد او را باید نرفت دنبالش غرض صحیح را باید رفت و اقدام کرد و به نتیجه هم رسید البته بنده مغرضم خیلی هم مغرضم ولی غرض شخصی ندارم با این جناب دکتر سال‌ها دوستی داشتم و می‌گفتم از جوان‌هایی است که حالا سوابق فامیل زندگیش هرچی است ما کاری نداریم از جوان‌هایی است که تحصیل کرده است و امید است که در این مملکت از وجود او استفاده بشود ولی در عمل ایشان را آن طور ندیدم و حالا هم ایشان مغز متفکر آن هیئت مبارز با ظلم و فساد و اسمش نمی‌دانم چیست چه عملی می‌خواهند انجام بدهند شده‌اند چون ایشان را من مغز متفکر این دستگاه دیده‌ام و دیدم رویه عکس آن چیزی است که دولت می‌گوید من برای این‌که اجتماع را بیدار بکنم ناچارم ادامه بدهم غرض ورزی خودم را والا با جناب دکتر علی امیری من هیچ غرض خصوصی ندارم ایشان توی خانه‌شان باشند من می‌روم اظهار ارادت هم بهشان می‌کنم کاری بهشان ندارم ولی وزیر دارایی کابینه فعلی و کابینه سابق وزیر اقتصاد کابینه اسبق من با او غرض دارم با شخص دکتر علی امینی من کاری ندارم من با فامیل‌هایی که در تهران هستند نه اختلاف ملکی دارم نه اختلاف مالی دارم هیچ اختلاف خصوصی و شخصی بین ما نبوده و نخواهد بود هیچ‌وقت همچو چیزهایی نیست غرض دارم مغرض هم هستم ولی نه مغرضی که غرض خصوصی داشته باشد انتفاع شخصی داشته باشد بلکه عکسش است همیشه مبارزه کرده‌ام و می‌کنم با این تیپ‌هایی که ۱۵۰ سال است در این مملکت ریشه کرده‌اند و خون و مال مردم را ضبط کرده‌اند و برگردن مردم مسلط هستند غیر از ضرر جانی و مالی و حیثیتی چیزی ندارد غرض من غرضی است که مضار شخصی دارد منافع خشصی ندارد من نمی‌خواهم وزیر دارایی بشوم که بگویم آقا برو کنار که من می‌خواهم وزیر بشوم همچو چیزی نیست خود ایشان در بیانات‌شان فرمودند که به فلانی گفتند اگر می‌توانی یک دولت تشکیل بدهید من گفتم من این کاره نیستم حالا هم می‌گویم این کاره نیستم من همان کاری را می‌توانم باید بروم دنبالش و انجام بدهم، من مغرض هستم لازم نیست ایشان ثابت کنند ولی غرض من غرض مملکتی است مصالح اجتماع را من وظیفه‌دار هستم برای مردم بگویم این دوره من فعالیت انتخاباتی نداشتم شرکت هم نکردم در امر انتخابات ولی دوره‌های پیش که می‌رفتم در اجتماعات و داوطلب انتخابات بودم در اجتماعات می‌گفتم که آقایان من وعده اصلاحات به شما نمی‌دهم من فقط یک بلندگویی هستم که اعلام خط می‌کنم که اگر یک وقتی یک خطری برای مملکت هست من داد و فریاد می‌کنم شما خودتان می‌دانید البته من مغرضم ولی غرض من غرض مملکت است مملکت را خانه خودم می‌دانم (دکتر جزایری- ولی شأن حضرتعالی اجل است که مغرض باشید) همه باید مغرض باشید همه باید غرض نافع و مفید برای مملکت داشته باشند نه نظر غرض شخصی من دارم ترجمه می‌کنم مغرض بودن را اگر یک آدمی سفیه باشد غرض ندارد آدم صحیحی که یک وظیفه اجتماعی را می‌خواهد انجام بدهد باید یک غرض صحیح داشته باشد دنبال غرضش هم استقامت داشته باشد بوقلمون نباید که هر ساعت یک رنگی به خودش بگیرد ایشان در ضمن فرمایششان فرمودند «حائری‌زاده عضو هیئت مدیره شرکت بیمه بازرگانان هستند و چنین است و در این جور صحبت‌ها اظهارنظر هم می‌فرمایند و به نظر بنده خیلی هم سردر می‌آورند برای این‌که طریقه استفاده مالی و امور تولیدی را زیاد دارند کما این‌که در همین ملکی که دارند سیصد هزارمتر آن را از قرار متری چهار تومان فروخته‌اند متری یک تومان آن را نقد گرفته‌اند و متری سه تومان را هم نسیه که تصور می‌کنم که از تمام سهم بنده‏ از لشت تشاء هم بیشتر باشد این یک معامله‌ای است و عمل مشروعی کردند ولی این‌که می‌گویند بنده در امور اقتصادی بی‌بهره هستم چندان بی‌بهره نیستند اگر کسی در امور اقتصادی وارد نبود این معامله را نمی‌کرد» بنده البته منکر این نیستم که من در زندگانی از روزی که پدرم وفات کرد که ناچار زندگی خودم به دست خودم افتاد همیشه در کارهای تولیدی کوشش می‌کردم ولی این کوشش به قدر معاشم بود بنده دخل و خرج زندگانیم طوری بوده است که طلب کارها در خانه‌ام نیایند که بروم عرض‌حال اعسار بدهم و بگیم من ندارم اعتبار برای خودم همیشه حفظ کرده‌ام بنده الساعه هم که این‌جا ایستاده‌ام بانک کشاورزی از من طلب دارد بانک ملی هم از من طلب دارد طلب‌کارهای دیگری هم هستند که راضی نیستند من اسم‌شان را ببرم ممکن است در همین مجلس هم اشخاصی باشند که از من طلب داشته باشند ولی من پولی که از مردم گرفتم نرفتم ول خرجی کنم رفتم تولید آبادی کردم قنات احداث کردم پول به عمله و فعله داده‌ام در امور اقتصادی اگر می‌فرمودند که فلانی مقنی خوبی است قبول می‌کردم من اطلاعاتم از این مقنی‌های فعلی که هستند اگر بیشتر نباشد کمتر نیست یک اشتباهاتی دیدم که این مهندسین آبیاری دارند می‌کنند تذکر هم داده‌ام ولی در امور اقتصادی به طور کلی آنچه گفته‌ام دروغ نگفته‌ام در بانک بیمه بارزگانان هر چه سهم بنده دارم به جناب دکتر امینی مطالعه می‌کنم می‌نویسم مال ایشان البته یک عده اشخاصی که از چهل سال پیش تا حالا به من اعتماد داشته‌اند سلب اعتماد از من نکردم من دو سه دوره از طرف مردم یزد منصوب به نمایندگی بودم آمدم این‌جا این بانک را که تأسیس کردند به من اصرار کردند که تو هم باید وارد بشوی گفتم من سهام ندارم گفتند ما به تو وکالت می‌دهیم سهام را در صندوق بانک می‌گذاریم تو قبول کن که ما اعتماد داشته باشیم به اسم تو من تقصیرم این بوده است که طرف اعتماد جمعی واقع شده‌ام و رفته‌ام آن‌جا وضعش شکلی بشود که به ضرر بانک یک عملی بشود که صاحبان سهام متضرر بشوند و الّا من سهمی در آن بانک ندارم و اگر سهم دارم تقدیم جناب دکتر می‌کنم (عبدالصاحب صفایی- به بنده هم مرحمت بفرمایید عیبی ندارد)

دکتر جزایری- جناب آقای حائری‌زاده ما می‌خواهیم از جناب آقای رئیس استدعا کنیم که تربیتی بدهند که انشاءالله بین شما وآقای دکتر امینی اصلاح بشود که هر روز ما گرفتار نباشیم ماهی هر روز شما می‌فرمایید ایشان می‌فرمایند این از شأن مجلس خارج است‏

حائری‌زاده- ایشان مطالبی فرمودند اول خواستم از ماده نظام‌نامه استفاده کنم بعد گفتم از دستور استفاده می‌کنم راجع به مسافرت بنده به اروپا و آلمان فرمودند اول یک جواب خدمت‌تان عرض بکنم که اگر بنده کاربر وزارت خارجه نداشته‌اند ایشان هم مثل من هستند مگر ایشان برای کنگره یا کنفرانس که همین حالا در اندونزی منعقد است داوطلب مسافرت نشده بودند این منافات ندارد کسی که در یک شعبه دیگری باشد در یک قسمت دیگری برود و از طرف وزارت خارجه مأموریت پیدا بکند بنده دو سه دفعه در کمیسیون خارجه مجلس شورای ملی انتخاب شدم در فاصله بین مجلس ۱۵ و ۱۶ مقعی که ما را از حبس بیرون آوردند احکامش موجود است که مأموریت خارج به من دادند تذکره‌اش هم صادر شد و خرج سفرش هم صادر شد من نرفتم که خرج سفرش را بگیرم و قبول نمایندگی تهران را کردم در کابینه اسبق، دولت مصدق‌السلطنه با بنده مذاکره سفارت شد که بروم گفتم این کار کار من نیست من نمی‌کنم دستور رفتن خارج هم صادر شد وسایل و مقدماتش هم فراهم شد دوستان به من گفتند که این‌ها سوء نیت دارند می‌خواهند تو را از مجلس بفرستند به خارج که یک محیط آرامی برای کارهایی که می‌خواهند انجام بدهند آماده بشوند من با این‌که مریض بودم و احتیاج به مسافرت داشتم نرفتم و در این مسافرتی هم که رفتم گزارش‌هایی که دادم در وزارت خارجه هست این جناب وزیر خارجه بسیار مرد خوبی است ولی کهنه‌پرست است فکرش برای این‌که اصول وزارت خارجه را روی پایه بگذارد حاضر نیست (مرآت‌اسفندیاری- جناب آقای حائری‌زاده نظرتان جناب آقای انتظاری است؟) بله (مرآت اسفندیاری- ایشان مرد بسیار شریفی هستند و همه جور صلاحیت دارند جنابعالی نمی‌توانید در کاریر وزارت خارجه دخالت بکنید به همه جا صلاحیت دارید جز وزارت خارجه) همه خوبند منتهی هر کسی برای یک کاری خوبست بنده برای مترجمی زبان انگلیسی خوب نیستم ولی آقا خوبند هر کسی آقا یک کاری دارد (مرآت‌اسفند یاری- وزارت خارجه ۲۰۰ نفر عضو دارد و همه‌شان هم خوبند) من مراتبی را خدمت اعلیحضرت همایونی عرض کردم ترتیب اثر هم به عرایض من دادند گفتم طرز اعزام محصل به اروپا را ناقص تشخیص دادم گفتم که فقط دکتر مهندس عالی‌مقام به درد مملکتمان نمی‌خورد ما سرعمله می‌خواهیم استاد کار می‌خواهیم سرکارگر می‌خواهیم مهندس‌هایی که ماشین را بردارند سوار بکنند و پیاده بکنند لازم داریم مملکت ما هر ساله باید یک عده‌ای را به آلمان بفرستد که این‌ها در کار کشاورزی در کار

مکانیکی یک سال دو سال بروند در کارخانه عمل بکنند که یک آدم‌های عملی و کار کرده‌ای برگردد به ایران به عرایض من هم توجه شده است یک کاروانی که اعلیحضرت راه انداخته‌اند از برزگرها برای اروپا ممکن است یک قسمتش روی عرایض من باشد خدمت ایشان یک عده دیگری را که از سازمان برنامه یا وزارت راه صحبت شد بروند برای تبلیمات ممکن است در نتیجه عرایض من باشد من اهل این‌که بیایم تظاهر بکنم که چنین و چنان کرده‌ام نیستم و معتقدم که هر ایرانی برای وطن و مملکت خودش باید انجام وظیفه بکند و من در این موضوع که ایشان از جرایم بنده شمرده بودند این مسافرت را خواستم بگویم که اگر این جرم است خود ایشان هم داوطلب این جرم بوده‌اند مسافرت‌های متعدد هم به خارج کرده‌اند و این مسافرت بنده بی‌فایده هم نبوده است و اثر و نتیجه هم داشته است موضوع دیگر راجع به آن قسمت یک میلیون دلار بود این موضوع یک میلیون دلار چون هنوز پیش من مدارکش کامل نشده و ایشان یک خلط مبحثی کردند من این خلط بحث را می‌خواهم مرتفع بکنم و هر وقت کامل شد به عرض آقایان می‌رسانم و این موضوع این است که من ۵ میلیون را که گفتم برای شاهد مثال بود که آقای زاهدی گفت که ۵ میلیون دلار مجانی بدون این‌که کنترلی داشته باشد تحت اختیار شخص من از طرف یک مقاماتی گذاشته بودند من این را گذاشتم تحت اختیار خزانه دولت که با اختیار خزانه دولت خرج بشود و نمی‌خواستم از این پول سوءاستفاده بکنم (دکتر جزایری- آن را داده بودند برای کسر خزانه به کسی نداده بودند کمک بلاعوض بوده) قبول است از این قبیل پول‌ها ممکن است به دیگران هم داده شود شرافتی را که سپهبد زاهدی داشته است که در اختیار خزانه گذاشته آنها ندارند و رفته‌اند و محرمانه خودشان خرج کرده‌اند و او با اطلاع دولت و برای مملکت خرج کرده و دیگران برای فکر خودشان و سلیقه خودشان خرج کرده‌اند این را برای شاهد مثال عرض کردم و آن موضوعی که به پول‏ بانک خارجه و این حرف‌هاست چون هنوز مدرکش تکمیل نیست این ارتباطی با آن ندارد.

رئیس- آقای حائری‌زاده وقتتان تمام است‏

حائری‌زاده- وقت من منقضی شده است من اصراری ندارم می‌خواستم از این ماده استفاده بکنم‏

رئیس- هر مقدار وقت می‌خواهید می‌توانید از مجلس اجازه بخواهید تا رأی گرفته شود

حائری‌زاده- خیر حالا نمی‌خواهم‏

رئیس- آقای خلعتبری پنج دقیقه از وقت‌شان را بآقای مراداریه داده‌اند. آقای مراد اریه‏

اریه- البته نمایندگان محترم مجلس شورای ملی از فقدان دانشمند و نابغه جهان معاصر استاد بزرگ آلبرت انشتین آگاهی حاصل فرموده‌اند (یکی از نمایندگان- آقای شوشتری فرمودند) بر آقایان نمایندگان محترم پوشیده نیست که قضاوت تاریخ با قطعیتی هرچه تمامتر نشان داده است که سرزمینی که نیاکان ما در آن پرورش یافته‌اند مهد پیدایش تمدن جهان و مشعلدار علم و دانش بوده است (صحیح است) و کسی نیست که نداند ملت ایران در پیشرفت تمدن و توسعه آن در سراسر جهان سهم به سزایی داشته و نقش مهمی ایفا کرده است (صحیح است) اشتباه است اگر بگویم چون فقید بزرگ یهودی بود به قوم یهود تعلق داشت (دکتر جزایری- متعلق به دنیا است) و اینجا از این لحاظ که این دانشمند عظیم‌الشأن یکی از هم کیشان من بوده است او را مورد تکریم و تجلیل قرار نمی‌دهم تردیدی نیست که نمایندگان چنین ملتی از فقدان این دانشمند عالی‌مقام جهان متألم و متأثر می‌باشد (صحیح است) این مرد بزرگ چون عضو عالی‌مقام محبوب جامعه بشریت بوده است (صحیح است) لذا مورد احترام و تکریم تمام کسانی که بدانش و درک حقایق علمی و معضلات ریاضی علاقه‌مند هستند بوده و خواهد بود (صحیح است) این‌جانب به عنوان یک نماینده مجلس از تریبون مجلس شورای ملی ایران به سیاسیون و رهبران ممالک دنیا پیام فرستاده و این حقیقت را به آنها تذکر می‌دهیم که پرفسور انیشین یک عمر در راه عزت و سعادت و رفاه بشریت به تحقیق و تفحص و تجسس پرداخت و شما نباید از فرضیه و فرمول‌های او برای انهدام بشریت استفاده کنید بلکه باید آنها را در راه خدمت به صلح و رفاه و آسایش جامعه به کار ببرید فی‌الواقع اگر از اثرات این مرد بزرگ به نفع بشریت استفاده شود کلیه ملل جهان از صلح و امنیت و فاه و تکامل و آسایش در جمیع شئون زندگی بشری بهره‌مند خواهند گردید برای این‌که دنیا بدانند که ایران و ایرانی تا چه اندازه برای علم و دانش ارزش و اهمیت قائل است خوشبختانه اطلاع حاصل شد که از طرف وزارت فرهنگ و دانشگاه ایران از فقدان این دانشمند عالی‌قدر جهانی ابراز تأثر و تجلیل و تقدیر خواهد شد. اگر چه همانطوری که به عرض آقایان نمایندگان محترم ملت رسانیدم دانشمندان بزرگ جهان به تمام ملل دنیا تعلق دارند کسی چون این پروفسور عالی‌مقام یهودی بود از طرف انجمن و هیئت‌های فرهنگی و مذهبی کلیمیان در تهران هم برای تجلیل در روز شنبه دوم اردیبهشت از ساعت ۵ و ۴ الی ۵ و ۶ بعد از ظهر در سالن مدرسه عراقی‌ها واقع در شرق دانشگاه برپا خوامد شد. و انشاءالله عموم آقایان نمایندگان محترم تقاضای مرا برای حضور در آن مجلس قبول خواهند فرمود. در خاتمه از آقایان نمایندگان محترم استدعا دارم که از طرف ملت ایران به روح پاک و روان تابناک این مرد بزرگ درود بفرستند و از درگاه حضرت لایزال مسئلت کنند که مات ایران را در سایه حمایت قانون اساسی و رهبری اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و مجلسین در سیر بصوب کمال حقیقی و خدمت به عالم بشریت موفق و مؤید بدارد. از اظهار لطف آقای خلعتبری هم تشکر می‌کنم‏

۳- بیانات آقای وزیردارایی در جواب بیانات آقای قنات آبادی‏

رئیس- وارد دستور می‌شویم آقای وزیر دارایی‏

وزیر دارایی (دکتر امینی)- بنده تصور می‌کنم که نطق‌های قبل از دستوری که در مجلس می‌شود البته فقط برای آقایان نمایندگان محترم نیست برای مردم است و در خارج هم ممکن است عکس‌العمل‌هایی پیدا بکند و بنده من حیث عضو دولت خواستم یک چند دقیقه‌ای وقت آقایان را بگیرم و یک جواب اصولی به فرمایشات جناب آقای قنات آبادی عرض کنم اما بنده جوابی به فرمایشات جناب آقای حائری‌زاده نخواهم داد چون در این باره تعهد کردم که بنده دیگر جوابی درباره فرمایشات ایشان عرض نکنم (احسنت) (قنات‌آبادی- اما آقای امینی یک مطلب هست و آن این است که فرمایشات جنابعالی و عرایض بنده را هر دو را رادیو تهران منتشر بکند) بنده که هنوز چیزی عرض نکرده‌ام. راجع به فساد جناب آقای قنات آبادی مطالبی فرمودند و چون مخالف دولت هستند بنده امیدوار هستم که این را نقطه ضعف دولت تلقی نفرمایند فرمودند که فساد در تمام شئون مملکت هست و حق این است اشخاصی که در مقامات بالاتر هستند و واقعاً اگر آن‌ها فاسد باشند فسادشان فوق‌العاده قابل توجه است آن‌ها را تعقیب کنیم بنده خیال می‌کنم که دولت غیر از این نظری ندارد و یک عضو ۱۵۰ تومانی یا ویست تومانی که حقاً زندگیش نمی‌گذرد (این را البته بنده نمی‌گویم باید فاسد باشد) ولی این را می‌شود اغماض کرد و صرف‌نظر کرد چون این حقاً زندگیش نمی‌گذرد ولی اگر ما آمدیم زندگی کارمندان را تأمین کردیم و بالاخره حداقل معیشت را برایشان قائل شدیم البته باید مجازات هم باشد و خیلی سخت (صحیح است) ولی تصدیق بفرمایید که اشخاصی که در قسمت بالای اجتماع واقع شدند و این‌ها فساد برایشان احتیاج نیست یعنی دزدی برایشان جزو احتیاج نیست و جزو شهوت شده است این‌ها را باید به حداکثر مجازات رسانید (قنات‌آبادی- احسنت) و ما در این قسمت اختلاف‌نظری نداریم ممکن است که در رویه‌مان اختلافی داشته باشیم ولی بالاخره به این جا می‌رسیم (قنات‌آبادی- جانا سخن از زبان ما می‌گویی ما امیدواریم که شما این عمل‌ها را بکنید و ما هم شما را تقدیر خواهیم کرد) بنابراین فقط در کارمند دولت نیست آقای قنات آبادی که فساد هست، فساد در تمام شئون هست، مالک فاسد هست، تاجر فاسد هست خدای نکرده ممکن است در مقامات بالاتر هم باشد که بنده جرأت نمی‌کنم و اگر احیاناً پیدا شد در مقامات بالاتر نه مصونیتش را باید رعایت کرد نه نفوذ و مقامش را باید در نظر گرفت بلکه به عقیده بنده برای این‌که یک اجتماعی سرپا بماند و مصون از انقلاب و تشنج باشد همه آقایان، بنده، شما و دیگران باید کمک بکنیم که این فساد ریشه‌کن شود (قنات‌آبادی- شما دستتان باز است اگر بکنید همه آقایان کمک می‌کنند) حالا اگرچه ممکن است تناقض محسوب بشود چون بنده از طبقات اشراف و ثروتمند هستم ولی چون با طبقات مختلف سروکار داشتم و دارم از مصائب و بدبختی‌های آن‌ها اطلاع دارم و شاید فساد اجتماع را هم بی‌اطلاع نباشم (صحیح است) و به همین جهت بنده معتقدم که در این امور باید فکری کرد که چرا، هی گفتیم و به جایی نرسیده است، اگر یک مقدار شهامت و شجاعت و مخصوصاً اعتراف به خبط و خطا باشد بنده هیچ تردیدی ندارم که ما می‌توانیم نتیجه بگیریم. چندی پیش یکی از کارمندان وزارت دارایی را بنده خواستم چون گله مند شده بود که چرا نسبت به من توجه نمی‌شود کار داده نمی‌شود او را خواستمش دو به دو به او تذکر دادم که یک سوء شهرتی شما دارید و امیدوارم که یک سوء شهرت درست نباشد ولی چون معتقد هستم که هر انحرافی غیرقابل اصلاح نیست چون یک قسمت کارمندان اگر منحرف می‌شوند روی اتمسفر و محیط است چون وقتی که دید همه می‌روند و می‌برند نمی‌شود با این‌ها ایراد گرفت و اگر ما بتوانیم که اتمسفر را تغییر بدهیم و مقامات بالا را سعی کنیم اشخاص درست بگذاریم خیلی شانص هست که اشخاص دیگر را درست بکنند و بنده به ایشان گفتم تا شما جوان هستید، فعال هستید، باهوش هستید اگر خدای نکرده در گذشته هم منحرف شدید بنده می‌توانم فکر کنم که شاید انحراف شما انحراف دسته‌جمعی بوده و باید این بار تعهد کنید برای خدمت به مملکت و اگر لغزشی هم پیدا کرده‌اید دیگر تکرار نشود آقای قنات‌آبادی جناب عالی بهتر از بنده می‌دانید که در توبه همیشه باز هست و اگر حقیقتاً آدم توبه کند و حقیقتاً آدم توجه کند (شمس قنات آبادی- توبه گرگ‌ها مرگ است) خوب

اگر گرگ بودند باید له‌شان کرد واز بین برد تا گرگ پیدا نشود ولی مادام که در توبه باز هست و اشخاصی که یک لغزش‌هایی پیدا کرده‌اند و قابل اصلاحند نه‏ بنده بلکه اغلب اشخاص معتقدند که در یک مملکتی که به اندازه کافی رجل سیاسی ندارند، کارمند باهوش و فطن ندارند نباید چوب برداشت و توی سرشان زد و یک انگ دزدی روی جیب‌شان گذاشت که به درد جامعه نخورد (عبدالصاحب صفایی- آقای دکتر بنابراین همه توبه خواهند کرد این را شما مطمئن باشید) (خرازی- توبه نصوح) باید عملاً توبه کند نه با حرف علی‌ایحال بنده خواستم از آقایان تقاضا کنم که این مبارزه با فساد را چنان بزرگ نکنید ومردم را مرعوب نکنید که یک تشنج اجتماعی پیدا شود چون انسان جایزالخطاست (شمس قنات‌آبادی- این جزء برنامه‌تان است، برای همین برنامه کف‌زدن در مجلس) بنده همیشه دعا می‌کنم و از خداوند می‌خواهم که انسان را از عجب و تکبر و غرور و از اعمال حب و بغض مصون بدارد ولی معذالک کل بشر است و جایزالاخطاست و ممکن است با تمام این دو جهات گاهی اعمال نظر شخصی بشود بنابراین خوب است که آقایان فرست بدهند و صبر بکنند ببینند اگر بین یک عده‌ای که می‌گویند این‌ها اجالتاً بروند کنار اگر واقعاً یک اشخاصی هستند که بی‌گناه هستند یا روی تلقین یا روی اشتباه کنار رفته‌اند، آن کسی که اشتباه درباره‌اش شده برمی‌گردانیم، اشکالی ندارد، مکرر شده است که اشخاصی را گذاشته‌اند بیرون بعد معلوم شده است که درست بوده، که برگردانیده‌اند اجالتاً بنده خواستم به آقایان اطمینان بدهم که قصاص قبل از جنایت کردن صحیح نیست وخدای نکرده این طور در خارج منعکس می‌شود که نمی‌خواهند بگذارند مبارزه با فساد بشود این صحیح نیست (قنات‌آبادی- ابداً، اصلاً، کسی قصاص قبل از جنایت نکرده ما موضوع مبارزه با فساد را تشریح کردیم همین) (زنگ رئیس)

رئیس- آقای قنات آبادی بگذارید حرفشان را بزند. بفرمایید

وزیر دارایی- آقای قنات آبادی بنده می‌خواستم من حیث وزیر یک گله‌ای کرده باشم که این نطق قبل از دستور کار مملکت را معطل و این نطق قبل از دستور آن هم وقتی یک آدم باهوش و فطن و وارد سیاست بکند، اگر بلاجواب بماند در اجتماع مؤثر است و بنده ناگزیرم جواب بدهم (قنات‌آبادی- بنده به شما قول می‌دهم که تا یک ماه دیگر نطق قبل از دستور نخواهم کرد) بنده می‌خواستم به آقایان اطمینان بدهم که این کاری که دارد می‌شود و مطالعه می‌شود اولاً به عقیده بنده تازگی ندارد و همینطور که فرمودند این‌ها گفته شده و معلل کرده‌اند مسامحه کرده‌اند تا به اینجا رسیده و به جایی دارد می‌رسد که خدای نکرده ممکن است اساساً استقلال مملکت را تهدید کند. بنابراین هر وقت می‌خواهید این کار را شروع بکنید البته ضرر ندارد و توفیق یافتن در این مطلب منوط به کمک و مساعدت آقایان است (صحیح است) اینجا اشاره شد که دکتر امینی همان دکتر امینی است زمان منصورالملک بوده زمان مصدق‌السلطنه بوده زمان کی بوده، کی بوده، این دست است بنده عوض نشده‌ام و امیدوار هستم که در متد کار خودم هم عوض نشده باشم بنده در تمام دوره‌های تصدی که داشته‌ام سعی کرده‌ام که اشخاصی را که سوء شهرت داشته‌اند سرکار نگذارم حالا اگر بنده هم در انتصابات خودم اشتباه کرده باشم برایش دلیل دارم چون بنده معتقدم که رفرم و اصلاح باید یک طوری باشد که برای اجتماع قابل هضم باشد. اگر که خیلی شدید شد و بدن مطالعه شد، از بین می‌رود و آن چند درصدی هم که ممکن است انجام بشود تمام از دست خواهد رفت. خلاصه برای این انتصابات بنده دلیل دارم، بنده آقای قنات آبادی هیچ‌وقت در عمرم ضعیف را دنبال نکرده‌ام چون دلیلم این است که ضعیف را دنبال کردن فایده ندارد. او یک قرائن مخففه‌ای برایش هست که باید برای او قائل شد و قرائن مشدده را باید درنظر گرفت و آنهایی که بالاتر هسنتد و اگر هم یگی دو نفر را گرفتند توفیق کردند روی همین بوده (قنات‌آبادی- هزار نفر را توفیق کنید بنده هیچ نظری ندارم) همین مؤمنی که گرفته‌اند و توفیق کرده‌اند با خود بنده بستگی دارد و شاید متأثر باشم از دو جنبه یکی این‌که این آدم بسته بنده است و جزو طبقه ثروتمندان مملکت است، این است که به عقیده بنده قابل گذشت نیست ولو برادر بنده باشد، هر چه می‌خواهد باشد این‌ها را باید به اشد مجازات رسانید تا این جامعه اصلاح شود. اگر این جامعه اصلاح شد و مرفه شد بنده و جنابعالی می‌توانیم راحت زندگی کنیم و چون خطر انقلاب اجتماعی متوجه طبقه بنده است این است که در طبقه بنده هر چه بیشتر باید دقت شود. کسی که می‌آید منحرف می‌شود برای این‌که زندگیش را تأمین کند، در یک همچو اجتماعی که نفر سرا پایش را گرفته این را نمی‌شود کاریش کرد، اما کسی که خانه دارد، زندگی دارد، این را دیگر نمی‌شود اغماض کرد (قنات‌آبادی- احسنت ما هم این را می‌گوییم) و تازه به نظر بنده اگر در این مورد یک مقداری هم از عدالت پا را فراتر بگذاریم و اگر اسناد و مدارک مقتضی هم نباشد مجازات‌شان کنیم تازه از نظر صحت اجتماع ضروری است که این‌کار را بکنیم لذا بنده خوشبختانه در وزارت دارایی نه بسته‌ای دارم، نه خوشی دارم، نه قومی دارم و اگر هم داشته باشم بنده نه رعایت دوستی را می‌کنم و نه رعایت قوم و خویشی را می‌کنم چرا؟ برای این‌که بزندگی و بقای خودم علاقمندم (صحیح است) این است که خواستم از جناب آقای قنات آبادی تقاضا کنم که این فلسفه‌ای را که فرمودند که در خارج این‌طور فکر می‌کنند البته بنده خیلی کوچک بین نیستم ولی در خارج ممکن است اینطور جلوه بکند که تمام این مملکت فاسدند و به این دلیل در برنامه دولت مبارزه با فساد جزء اصول است، نه، دیگران هم باید بدانند که یک مملکتی که عقب افتاده است طبعاً یک فساد ذاتی درش پیدا می‌شود که ناشی از فقر است و چون اساس و چون این است که آقای خلعتبری هم تذکر فرمودند که هر قانون خوب یا هر تصمیم خوب، هر راهنمایی خوب، بالاخره مجریان خوب می‌خواهد اگر بنا شد قانون همینطور که الان هم هست به دست دستگاه بد، به دست دستگاه غیر مجهز بخواهد اجرا شود قطعاً نتیجه خوبی گرفته نخواهد شد و آن نتیجه بدش است که مردم را عاصی کرده است بنابراین مبارزه با فساد اول در دستگاه اداری باید بشود که این‌ها مجریان قانون هستند، باید این‌ها را اصلاح کرد تا این‌که این تصمیمات خوب اجرا شود، جناب آقای خلعتبری فرمودند که‏ متد کار را عوض کنید، با اجازه آقایان محترم و من حیث این‌که یک دوره هم افتخار نمایندگی مجلس را داشتم، باید به دولت مجال و فرصت داد، بنده خواستم جسارتاً عرض کنم که این نطق‌های قبل از دستور که اغلب اوقات دو ساعت طول می‌کشد نتیجه‌اش این می‌شود که یک لایحه چهار پنج ماده‌ای دو ماه است در مجلس معطل است و لوایح بسیار زیادی است که به نظر بنده اگر آنها تصویب بشود بهبودی در وضع مالی مردم و مملکت بوجود خواهد آمد و این‌ها مرهون و مدیون است به این‌که آقایان اعم از اقلیت و اکثریت این وسایل را به دولت بدهند به خصوص اقلیت، که یک حربه بر اتری دارد و بگویند که ما تمام وسایل را به دولت دادیم معذالک دولت نالایق بود و نتوانست کار بکند- صحیح است) اما اگر خدای نا کرده چوبی لای چرخ دولت گذاشته بشود چون این‌هایی که این‌جا گذاشته می‌شود هک در صورت‌مجلس هم هست و هم مردم می‌شنوند اگر بنا باشد چوب لای چرخ دولت گذاشته شد و صبح تا شب وقت وزیر نمی‌ماند بنابراین خواستم عرض بکنم که اگر واقعاً معتقدید که باید تحولی در همه کارها به وجود بیاید که بنده هم صددرصد موافقم باید عنایت بفرمایید که یک متدی، یک تحولی در خود مجلس به وجود بیاورید (یک نفر از نمایندگان- انشاءالله) البته همینطور که آقایان ما را راهنمایی و ارشاد می‌فرمایند ما هم حق داریم دوستانه عرایضی خدمت آقایان بکنیم برای همان مقصود. جناب آقای خلعتبری فرمودند که کمیسیون به درد نمی‌خورد، کمیسیون لازم نیست، بنده یک وقت هم در یکی از دولت‌ها عرض کردم که دو جور وزیر باید تعیین کنید، در وحله اول یک وزیر مطالعه و یک وزیر مأمور پذیرایی و رفع حوایج ارباب رجوع و این‌که یک وزیر هم به ارباب رجوع برسد، هم به مجلسین برسد، هم به هیئت دولت برسد و هم بخواهد کار بکند بنده که همچو چیزی واقعاً نمی‌دانم چیست، هر قدر انسان قوی باشد چه از حیث مزاج و چه از حیث فکر بیچاره و مستأصل می‌شود بنابراین این دستگاه را مه می‌فرمایید من عرض کنم این زمان می‌خواهد، بنده نمی‌خواهم بگویم که سالیان دراز از صبر کنید ولی طرز کار و عوض کردن کار این است که تشکیلات طوری باشد که معاون، مدیرکل، رئیس اداره قبول مسئولیت بکنند متأسفانه در این مدت چون به همه افراد حمله کردند اعم از معاون، وزیر، مدیرکل و رئیس اداره کسی جرأت مسئولیت نمی‌کند برای این‌که آقایان مصونیت دارند ولی نه وزیر، نه معاون و نه مدیرکل نه عضو اداری هیچ کدام مصونیت ندارند هر روز از او شکایت می‌کنند و بالاخره این تغییر و تبدیلات نتیجه‌اش این می‌شود که می‌گویند آقا چه داعی دارد که ما این کار را بکنیم اگر ما امروز آمدیم شهامت و شجاعت به خرج دادیم ویک مسئولیت را قبول کردیم فردا از زندگی ساقط می‌شویم.

قنات‌آبادی- جناب آقای دکتر امینی بفرمایید کدام یک از پست‌ها خالی است، هرکدام چند نفر رزرو پهلویش ایستاده است؟

وزیر دارایی- عرض کنم باید ثباتی در اوضاع باشد، یک زمانی بگذرد، استقرار و ثباتی باشد به اشخاص باید مسئولیت داد و به آنها کار داد انتظار خدمت به موجب مقتضات اداری که خوشبختانه مدت‌هاست از بین رفته است و الان منتظر خدمت در ادارات خیلی کم است. در وزارت دارایی تمام اعم از آن‌هایی که شامل هستند یا غیر شاغل حقوق

تمام می‌گیرند و این از بین رفته است، اما بیرون کردن یک عضو به عنوان این‌که ناصالح است و تسلیم محکمه کردن، این به کلی دو کار است بسیاری از اشخاص هستند که پرونده‌هایی دارند پر از تقدیر و پاداش در صورتی که شهرت بدی دارند این‌ها را برای این‌که روزه شک‌دار نگیریم گفتیم عجالتاً در کار حساس نگذاریم ولی بنده نمی‌توانم کسی را که دلیل و مدرکی از او ندارم تسلیم محکمه‌اش بکنم یا فوق‌العاده آدم باهوش و زرنگی بوده که اگر دزدی هم کرده آثاری نگذاشته یا بالاخره ترتیبی عمل کرده که ما مدرک و دلیلی نداریم این است که این‌جا که جنابعالی می‌فرمایید که این‌ها را بگذارید کنار پرونده و دوسیه‌شان هست این کار بسیار مشکلی است و به همین جهت بنده در دستگاه خودم سعی کردم این آقایان را یا زاید بر سازمان هستند حالافرض بفرمایید یک اداره‌ای (اردلان- آقای وزیر نطق قبل از دستور که جواب ندارد) جناب آقای اردلان نطق قبل از دستور آقای قنات آبادی تأثیر می‌کند در اجتماع‏

عمیدی نوری- شما هم که با این ترتیب لایحه را معطل می‌کنید

وزیر دارایی- جناب آقای عمیدی نوری اجازه بفرمایید آخر یک وزیری که این‌جا می‌نشیند فرمایشات آقایان را می‌شنود لازم است ناگزیر در حدود این کلیات جواب بدهد بنابراین ما پرونده این آقایان را رسیدگی می‌کنیم در خلال این کار اگر یک خلالی مشاهده کنیم و دلیل و مدرکی باشد می‌فرستیم محکمه و اگر نباشد کار حساس به آن‌ها نمی‌دهیم ولی جناب آقای خلعتبری دستگاه دادگستری متأسفانه هم بطی است و هم جسارت نمی‌کنم شما آقایان وکلا از تمام جزئیات محاکمات استفاده می‌کنید از تجدید جلسه و غیره و چندین هزار دوسیه الان مربوط به کارمندان در قسمت‌های مختلف دادگستری راکد است و شاید خود بنده ۲۴۰۰ نفر را صورت کرده‌ام که این‌ها پرونده‌هایی دارند حالا یا تعقیب شده یا بلاتکلیف هستند بنابراین مرحله اول به عقیده بنده در مبارزه با فساد این است که اشخاصی که سوء شهرت دارند عجالتاً کار حساس به آن‌ها ندهیم، کاری هم نداریم که این سوء شهرت به جاست یا بی‌جاست، بعد می‌رسیم به آنهایت دقت و مراقبت در مراحل مختلف چون ممکن است که یک کمیسیونی که بنده تعیین می‌کنم خدای نکرده به آن‌هایت اعتمادی که بنده دارم غرض داشته باشند بنابراین یک مرحله دیگر بنده برسم که ایمان پیدا کنم که این اشخاص اقلاً ظن قریب به یقین این است که مردم درستی نیستند، حالا این را بنده اگر تغییرش دادم این را یک جایی می‌گذارم که با پول سر و کار نداشته باشد و یک کاری می‌کنم که این دزدی نکند، بعد تعقیبش می‌کنم در هر حال باید یا اصلاً کار به او ندهند یا اگر می‌دهند با پول سر و کار نداشته باشد. حالا فرصت بدهید، فرجه بدهید البته این راهنما یا هدایت بایستی نصب‌العین دولت باشد و تا آن‌جایی که مقدور هست این هماهنگی وجود دارد و تقویت می‌شود و امیدوارم که خبط خطا و اعمال غرض هم نشود.

۴- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون اقتصاد ملی راجع به جلب سرمایه‌های خارجی‏

رئیس- خوب حالا گمان می‌کنم بهتر است که جلسه را امروز ختم کنیم برای این‌که عجالتاً وقت مجلس این‌طور شده که همینطور به حرف می‌گذرد (جمعی از نمایندگان- استدعا می‌کنیم ختم نکنید) حالا چه فایده دارد نیم‌ساعت به آخر وقت جلسه بیشتر نمانده است گزارش جلب سرمایه خارجی مطرح است یک پیشنهادی جلسه قبل آقای عمیدی نوری کردند که توضیح هم دادند (عمیدی نوری- اصلاح کردم) شما اجازه بفرمایید من حرفم را بزنم، اصلاح کرده‌اند قرائت می‌شود.

(پیشنهاد آقای عمیدی نوری به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌نمایم جمله ذیل به ماده ۳ اضافه شود: ودر صورت به روز اختلاف رسیدگی با دعای جبران عادلانه خسارات وارده‌ای که دولت آن را تضمین می‌کند در محاکمه صلاحیت‌دار ایران به عمل می‌آید (صحیح است)

مخبر- بنده هم به عنوان مخبر موافقم بسته به رأی مجلس است.

رئیس- رأی گرفته می‌شود به یشنهاد آقای عمیدی نوری آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد یشنهاد آقای ارباب قرائت می‌شود

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به لایحه جلب سرمایه‌های خارجی اضافه شود: تصمیمات و مقرراتی که عطف بماسبق نماید مشمول صاحبان سرمایه خارجی نخواهد بود.

رئیس- آقای ارباب‏

ارباب- بنده این پیشنهاد را بر اثر تجربه زیاد و جلب اعتماد بیشتری برای سرمایه‌داران خارجی و داخلی تقدیم کردم. جناب آقای داراب می‌فرمایید که عطف به ماسبق نمی‌شود در ۱۳۰۴ مکرر عرض کردم که مالیات و انحصار قند و شکر وضع شد ۲۵ روز عطف به ماسبق کرد آن وقت چه گفتند؟ گفتند از ۲۵ روز قبل هر کس شکر آورد و از گمرک خارج کرد از او می‌گیریم و دنبالش هم می‌رویم تا توی دکان قنادی و آن‌جا که آب شد ولش می‌کنیم یک پدری از مردم در آوردند و طوری به جان مردم افتادند و اذیت کردند که آن‌هایی که تجارت شکر می‌کردند توبه کردند، آقایان ما در کشوری هستیم که بخشنامه جای قانون را می‌گیرد (صحیح است) بنده نمی‌خواهم این‌جا موردش را عرض کنم نه به ضرر بنده است و نه می‌خواهم به ضرر هیچ دستگاهی صحبت کنم، عرض می‌کنم برخلاف قوانین اسلام برخلاف قوانین مدنی بخشنامه جای قانون را می‌گیرند به این پیشنهاد رأی بدهید که اقلاً سرمایه‌دار از هر جهت مطمئن باشد و مسلماً نباید هیچ چیزی عطف به ماسبق بکند، اگر یک وزیری یک دولتی روی خرده حساب با یک شخصی یک موضوعی را خواست عطف به ماسبق بدهد اقلاً مشمول سرمایه‌دار خارجی نباشد.

وزیر دارایی- یک دفعه دیگر قرائت بفرمایید

(پیشنهاد آقای ارباب به شرح سابق قرائت شد)

ارباب- اگر توضیح بدهید و اطمینان بدهید که عطف به ماسبق نمی‌شود بنده عرضی ندارم.

رئیس- آقای وزیر دارایی‏

وزیر دارایی- بنده فکر می‌کنم که هیچ قانونی عطف به ماسبق نمی‌شود حالا اگر در یک دستگاه عمل برخلاف ترتیب شده باشد این قاعده کلی نیست و از طرف دیگر هم گذشتن یک همچو چیزی سلب اعتماد می‌کند، آن تذکری که جنابعالی دادید صحیح ولی این پیشنهاد به نظر بنده قابل قبول نیست.

ارباب- دقت بفرمایید که بنده، این‌جا با صراحت عرض کردم که سابقه داشت معذالک به احترام جنابعالی پس می‌گیرم.

رئیس- پیشنهاد آقای مهدوی قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌نمایم در ماده ۳ بعد از عبارت ملی شدن عبارت و مصادره و نظایر آن قید شود

رئیس- آقای مهدوی‏

مهدوی- آنچه موجب شد که دولت این قانون را به مجلس تقدیم بکند باید یک مطلبی را اعتراف کرد که تأمین برای سرمایه‌های خارجی آن طوری که ممکن بود نبوده است. وقتی که ما قانع شدیم و خواستیم این‌ها را متقاعد بکنیم که در این مملکت تأمین هست این قانون طوری باید تنظیم بشود که از این حیث نقضی نداشته باشد، یک کسی از خارج از مجلس ببنده می‌گفت که قید ملی شدن در قانون این تو هم را تولید می‌کند که ممکن است به انواع و اقسام دیگر مال یک سرمایه‌دار خارجی را به طوری از بین برد و دولت هم تضمین نکند، به عقیده بنده اگر ملی شدن در این قید نمی‌شد این تو هم پیش نمی‌آمد ولی حالا که ما ملی شدن را قید کردیم بهتر آن است که نظایر آن از قبیل مصادره را برای این‌که سرمایه‌داران کاملاً قانع باشند قید بکنیم و به عقیده بنده آقای وزیر دارایی هم در این قسمت موافقت بفرمایند برای این‌که به کلی توهمی برای آن‌ها پیش نیاید به نظر بنده اشکالی ندارد که ما به این قانون این کلمه را ضمیمه کنیم‏

رئیس- آقای وزیر دارایی‏

وزیر دارایی- بنده موافقم با پیشنهاد جناب آقای مهدوی و اشکالی ندارد

رئیس- آقای دکتر پیرنیا مخالفید؟ (دکتر پیرنیا- بلی) بفرمایید

دکتر پیرنیا- در مورد ذکر کلمه مصادره می‌خواستم عرض بکنم که مصادره اموال بدون پرداخت قیمت عادلانه مخالف قانون اساسی ایران است و مخالف رژیم اقتصادی و اجتماعی است و اگر مصادره را در این قانون به صورت این‌که امکان دارد که یک دولتی بتواند اموال شخصی را مصادره بکند یعنی جزء کارهای معمولی تلقی بکنیم به نظر بنده به هیچ‌وجه صحیح نیست و ما می‌گوییم طبق قانون اساسی ایران مصادره به هیچ‌وجه مورد ندارد و قانون اساسی صحاحت دارد که اگر بخواهند مال کسی را از ید او خارج بکنند وقتی میسر است که قیمت عادلانه را بپردازند.

رئیس- آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام کنند (کسی قیام نکرد) (جمعی از نمایندگان- پیشنهاد را قرائت کنند) آقایان باید توجه داشته باشند قرائت هم می‌کنند. (پیشنهاد آقای مهدوی مجدداً به شرح سابق قرائت شد)

رئیس- آقایانی که با این پیشنهاد موفقند قیام فرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد آقای دکتر حمزوی قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌نماید کلمه معافیت‌ها از ماده ۳ لایحه جلب سرمایه‌های خارجی حذف شود.

رئیس- این را در موقع رأی ممکن است به آن چیز یعنی حذف این قسمت رأی یگیرند. در مورد رأی قطعی (دکتر حمزوی- بنده پش می‌گیرم) بسیار خوب رأی گرفته می‌شود به ماده سوم آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

(به شرح زیر قرائت شد)

ماده ۴- صاحب سرمایه مجاز است که هر ساله سود ویژه حاصل از به کار انداختن سرمایه خود را در ایران به همان ارزی که سرمایه را به ایران وارد نموده است از ایران خارج کند.

رئیس- نه در برگ موافق و مخالف و نه در مجلس کسی در ماده ۴ اجازه صحبت نخواسته است (اردلان- رأی بگیرید)

پیشنهاداتی که رسیده قرائت می‌شود اول پیشنهاد آقای عماد تربتی است‏

(پیشنهاد آقای عماد تربتی به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به ماده ۴

افزوده شود:

دولت مکلف است کالاهای صادراتی را طبقه بنده نموده برای ارز حاصله از کالاهای طبقه ۲ و ۳ مزایایی قائل شود و صاحبان سرمایه‌های خارجی هم از مزایای مزبور مانند صاحبان سرمایه‌های داخلی بهره‌مند خواهند بود

رئیس- آقای عماد تربتی‏

عماد تربتی- بنده همیشه سعی کرده‌ام که وقت آقایان را اشغال نکنم مگر در مواقع ضروری بنده اصولاً این قانون را به شکلی که تنظیم شده بود برای کشور مفید نمی‌دانستم (صحیح است) برای این‌که من این‌طور خیال کردم که سرمایه‌های خارجی و یا داخلی که به کار می‌افتد به طورکلی در چهار قسمت بیشتر نیست یکی در قسمت واردات، یکی در قسمت کشاورزی، یکی در قسمت صنایع و کارخانجات و دیگری در قسمت صادرات و اصولاً سرمایه‌هایی که در عالم به کار می‌افتد در این قسمت‌هاست البته اگر سرمایه‌های خارجی در قسمت واردات به کار بیفتد این به نفع ملت ایران نخواهد بود زیرا خارجی‌ها کالای زیادی از وطن‌های خودشان وارد خواهند کرد و در این‌جا به فروش خواهند رسانید این بود که شایسته نبود املاک در قسمت کشاورزی سلب مالکیت از خارجی شده است و جناب آقای عمیدی نوری این پیشنهاد را فرمودند و قانون سابق را ما تأیید کردیم که سرمایه‌های خارجی در قسمت استملاک و عمل کشاورزی به کلی ممنوع است. در قسمت کارخانه‌جات و صنایع هم به عقیده بنده مفید نیست و به هیچ‌وجه نباید راضی شد که کارگران ایرانی تحت سیطره کار فرمایان خارجی وارد شوند و کارخانه‌های مدرن و تازه با سرمایه‌های بیشتری بیایند و با کارخانجات ما در داخله رقابت کنند، پس آن چیزی که به حال کشور ایران مفید است قسمت صادرات خواهد بود و ما سعی و کوشش داشته باشیم که صادرات ایران اضافه شود و اگر جلب سرمایه خارجی هم می‌کنیم یک تشویقی برای صادرات بایستی قائل بشویم که سرمایه‌های خارجی هم در قسمت صادرات به کار بیفتد و در قسمت تشویق صادرات در کشور ما همیشه حرف بوده است که آیا تصدیق صدور بدهیم، آیا طبقه بنده بکنیم چه بکنیم چه نکنیم؟ مخصوصاً در ولایات ایران بازرگانان اغلب صادر کننده هستند و نسبت به جمیع ایران، سوای تهران که بازرگانان اغلب صادرکننده هستند و ارتباط خارجی دارند به وسیله زبان، تلفن کایر و سایر وسایل و یا کمپانی‌ها مربوط هستند، در تهران البته اغلب واردکننده هستند و آن چیزی که مفیدست به حال ولایات و به اساس کشور که ارز حاصل بشود تا همین تجار محترم هم می‌توانند از ارز حاصله از صادرات ارز واردات خودشان را تأمین کنند صادرات کشور است از این جهت بنده یشنهاد کردم که صادرات طبقه بنده بشود (صحیح است) و در نتیجه تشویق از صادرات بشود و همان بهره‌ای که تجار ایرانی می‌برند سرمایه‌های خارجی هم از طبقه بنده ببرند از جهت این‌که سرمایه‌های خارجی تشویق شود و کالاهای درجه ۲ و درجه ۳ راهم صادر کنند، موقعی بود که کالای درجه ۳ حتی پوست انار و پوست خشخاش و گیاهای علفی بیابان از قبیل گل زوفا و غیره صادر می‌شد ولی طبقه ۳ که از بین برداشته شد باز طبقه ۲ بود و طبقه ۲ هم اگر بنا بشود در قانون تصریح نشود این به کلی از بین خواهد رفت و تشویقی برای صادرات نخواهد بود و بنده پیشنهاد کردم حالا که این قانون را آقایان می‌گذرانند اقلاً در قسمت صادرات یک مقررات خاصی وضع بشود و یک تشویقی بشود که صادرات از ایران خارج شود و ارزی تهیه بشود این بود که بنده این پیشنهاد را مفید و ضروری وفلاحتی و هم به قسمت‌های معدنی این بود که این پیشنهاد تقدیم شد و با بسیاری از رفقا که مزاکره شد موافق بودند و بنده امیدوارم که آقایان رأی بدهید تا این قانون در حقیقت تعدیلی درش شده باشد (حشمتی- احسنت- بارک الله)

رئیس- آقای رضایی مخالفید (رضایی- بلی) بفرمایید

رضایی- اصل پیشنهاد به نظر بنده بسیار پیشنهاد خوبی است که در خیلی از ممالک که تصمیم گرفتند سطح تولیدشان را بالا ببرند و میزان صادراتشان را زیاد بکنند بهترین طریقی که رویش عمل کردند همین قسمت طبقه بنده صادرات بوده است منتهی الان تا آن‌جایی که بنده اطلاع دارم در ترکیه پنج طبقه است و بسیار هم از این رویه‌ای که در این چند سال ادامه دادند نتیجه خوب گرفتند که ما این‌که امروز ترکیه از نظر صادرات غله یا سنگ‌های معدنی در دنیا وضع بسیار خوبی را پیدا کرده است. بنده دلیل مخالفم این بود که خواستم از آقای تربتی تقاضا کنم که به جای سه طبقه اگر ممکن است چهار طبقه بشود و به نظر بنده نتیجه‌اش برای مملکت بهتر از سه طبقه است‏

عماد تربتی- حالا آقای وزیر دارایی همین سه طبقه را قبول کنند

رئیس- آقای وزیر دارایی‏

وزیر دارایی- چون بنده خودم همیشه طرفدار ازدیاد تولید و بالابردن سطح تولید و به خصوص صادرات کشور بوده‌ام نمی‌توانم با این نظر مخالف باشم! (احسنت) فقط خواستم که تقاضا کنم که تقسیم کالا به سه یا چهار طبقه کار بسیار مشکلی است چون الان دو طبقه بود طبقه اول و طبقه دوم و طبقه دوم هم کالاهایی هست که محتاج به تشویق است و تنها راهی که وجود دارد برای تشویق برای کالاهای دو جمع ۱ و ۲ همان تفاوت نرخ ارز است خیال می‌کنم آقای تربتی موافقت بفرمایند که فعلاً دو طبقه باشد با این‌که یک مشکلاتی ممکن است از نقطه‌نظر سهمیه و صندوق بین‌المللی پول برای ما ایجاد کند ولی علی‌ایحال مادام که تشویق دیگری: ای این‌کار در نظر نگرفته‌ایم باید موافقت کرد که دو طبقه باشد و برای ازدیاد سطح تولید کشور ناگزیر باید این‌کار را کرد

رئیس- آقای عماد تربتی‏

عماد تربتی- چون جناب آقای وزیر دارایی موافقت فرموند که دو طبقه باشد برای این‌که بنده از موافقت ایشان این استفاده را کرده باشم پیشنهاد خودم را به این ترتیب تعدیل می‌کنم که طبقه ۳ برداشته شود و فقط دو طبقه باشد و پیشنهاد به این صورت در می‌آید: دولت مکلف است برای کالاهای صادراتی طبقه دوم که محتاج به کمک است نسبت بارز حاصله از صدور این کالاها مزایایی قائل شود و صاحبان سرمایه‌های خارجی که برای صدور این قبیل کالاها سرمایه‌های خود را به کار می‌اندازد از مزایای مزبور مانند صاحبان سرمایه‌های داخلی بهره‌مند خواهند شد بنده هم دو طبقه کردم آقای وزیر هم موافقت فرمودند

رئیس- پیشنهاد را باید منشی بخواند پیشنهاد آقای تربتی مجدداً قرائت می‌شود (پیشنهاد اصلاح شده آقای تربتی به شرح سابق قرائت شد)

آقایانی که با این پیشنهاد موافقند (اکثر برخواستند) تصویب شد

۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه‏

رئیس- در دولت قبل آقایان موافقت کرده بودند که یک روز نطق قبل از دستور باشد و یک روز سؤالات الان ۱۵ نقره سؤال از دولت جدید رسیده است و یک عده از آقایان هم سؤالات سابقشان را تأیید کرده‌اند اگر آقایان موافق هسنتد بعد از این هم همین کار را بکنیم (صحیح است) و الّا این سؤالات خواهد ماند و می‌رسد به دویست و سیصد تا و قابل طرح هم نیست (صحیح است) پس موافقت بفرمایید که یک روز نطق قبل از دستور باشد و یک روز سؤالات باشد و چهار سؤال از آقایان مطرح بشود و چهار یک ربع که یک ساعت است اول جلسه صرف سؤال بشود بنابراین اگر آقایان موافقند در جلسه دیگر سؤالات مطرح بشود (صحیح است) و چون در اولین جلسه اردیبهشت هر سال باید دو نفر نظار بانک معین شوند و در سال گذشته دوم اریبهشت این دو نفر انتخاب شده‌اند در روز یکشنبه سوم اردیبهشت هم این انتخاب به عمل خواهد آمد گزارش و انتخاب کمیسیون‌ها هم هنوز نرسیده و یک مختصر اختلافاتی هست که رفع می‌شود آن گزارش هم وقتی که رسید روز یکشنبه به اطلاع مجلس و اعضای کمیسیون‌ها خواهد رسید چون روز یکشنبه ماه رمضان است بنابراین باید معلوم شود شروع جلسه چه ساعتی خواهد بود (اردلان- ساعت ۱۰) (چند نفر از نمایندگان- همان ساعت ۹) به نظر بنده همان ساعت ۹ باشد بهتر است جلسه آینده روز یکشنبه خواهد بود ساعت ۹ صبح‏

(مجلس ده دقیقه پیش از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت‏