مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ خرداد ۱۳۱۱ نشست ۹۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هشتم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هشتم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هشتم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ خرداد ۱۳۱۱ نشست ۹۲

مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ خرداد ۱۳۱۱ نشست ۹۲

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۸

جلسه: ۹۲

صورت مشروح مجلس روز سه‌شنبه ۳۱ خرداد ماه ۱۳۱۱(۱۶ صفر ۱۳۵۱)

فهرست مذاکرات

۱) تصویب صورت مجلس

۲) بقیه شور و تصویب لایحه راجع به اجناس ممنوعه

۳) تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر مالیه

۴) شور و تصویب لایحه اعتبار خرید قایق خودرو

۵) شور و تصویب لایحه اصلاح دو قلم اعتبار فصل ۱۷ بودجه

۶) تصویب سه فقره مرخصی

۷) موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس یک ساعت و ده دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید.

صورت مجلس روز سه‌شنبه ۲۴ خردادماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند. اسامی غایبین جلسه قبل که ضمن صورت مجلس خوانده شده است:

غایبین با اجازه - آقایان: تیمور تاش - حاج میرزا حسین خان فاطمی - آشتیانی - امیر دولتشاهی - محیط - طباطبایی دیبا - رهبری - رهنما.

غایبین بی‌اجازه - آقایان: روحی - کفایی - آقا رضا مهدوی

دیر آمدگان بی‌اجازه - آقایان: حاج میرزا حبیب الله امین - مرتضی قلی خان بیات - حاج حسین آقا مهدوی - بوشهری - اسدی - مسعودی- مسعود ثابتی - حکمت - قوام.

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس- در صورت مجلس نظری نیست؟ (گفته شده خیر) صورت مجلس تصویب شد.

۲- بقیه شور و تصویب لایحه راجع باشیاء ممنوعه

رئیس- خبر کمیسیون اقتصاد ملی راجع بماده الحاقیه پیشنهادی آقای دکتر ملک زاده قرائت می‌شود.

خبر کمیسیون

کمیسیون اقتصاد ملی با حضور آقای رئیس محترم تجارت پیشنهادی آقای دکتر ملک زاده را که قابل توجه مجلس شورای ملی شده بود مورد مطالعه قرار داد نظر به توضیحاتی که از طرف آقای رئیس کل تجارت داده شد که دولت درصدد است مقرراتی بطور کلی برای بهبودی اوضاع کلیه دواجات وارده از خارجه از هر حیث وضع نماید و بزودی این اقدام عملی و نظر آقایان نمایندگان محترم از این حیث کاملا تامین خواهد شد لذا کمیسیون مقتضی ندانست در لایحه جلوگیری از قاچاق ماده در این موضوع اضافه شود.

دکتر ملک زاده – اجازه می فرمائید

رئیس- آقای دکتر ملک زاده نظری دارید بفرمائید

دکتر ملک زاده- عرض کنم موضوعی که بنده پیشنهاد کردم و خیلی متشکرم که مورد توجه مجلس شورای ملی واقع شد به عقیده بنده طوری اهمیت داشت که اگر آقایان بحافظه خودشان رجوع کنند وقتی که آقای رئیس کل تجارت راجع به لایحه پیشنهادی که آقای دشتی کرده بودند مذاکراتی فرمودند خودشان در بیانات خودشان اظهار کردند که یک چیزهای دیگری هست که اگر بنا باشد مورد توجه واقع شود حق تقدم دارد و مثل زدند دوا را از این راه همه می دانیم که این مسئله و تضییقات آن برعامه نسبت بقیمت دوا بدرجه است که دولت هم متوجه شده و چون بنده هم هیچ منظور و مقصودی جز رفاه حال فقرا ندارم این پیشنهاد را کردم و مورد توجه واقع شد پریروز هم رفتم باداره کل تجارت برای اینکه آقای یاسائی را ملاقات کرده باشم و شاید توجه دولت نسبت باین موضوع بیشتر جلب شود و ایشان خودشان شاهدند که این اولین دفعه بود در عمرم که باداره تجارت رفته‌ام بعد معلوم شد که نظر به اهمیت موضوع در نظر محترم دولت مورد توجه و بحث واقع شده است و خیلی مسرورم و حقیقتا متشکر هستم و همه متشکریم که اینموضوع مورد توجه اعلیحضرت همایونی واقع شده است و امر تاکید شده است که این موضوع را در هیئت دولت مطرح کنند و مورد مطالعه قرار دهند و یک راهی از برای این کار و طریق قانونی اتخاذ کنند که بنفع عامه تمام شود این است که بنده هم متشکرم و مقصودی هم جزء همان چیزی که دولت دارد و همه دارند ندارم.

رئیس- مذاکره در کلیات ثانی است آقای موید احمدی

موید احمدی- وقتی که این لایحه را دولت پیشنهاد کرد به مجلس و در یک قسمت به کمیسیون اقتصاد ملی رجوع شد و در یک قسمت به کمیسوین عدلیه یعنی آن قسمتهای مواد مجازاتی این بود که این لایحه در کمیسیون عدلیه مطرح شد و جرح و تعدیلاتی شد و در مجلس هم آمد و حقیقتاً بهترین قانونی است که برای جلوگیری از قاچاق امتعه ممنوعه وضع شده است لکن یک نکته در کمیسیون مطمح نظر بود که بنده لازم دانستم که وقتی که قانون از تصویب مجلس می‌گذرد این را تذکر بدهم که آقای رئیس کل تجارت هم یک توضیحی بدهند که این در صورت مذاکرات مجلس بماند و آن موضوع این بود که اشیائی که فعلا ممنوع است ورودش باین مملکت لکن سابقا یک همچو قانونی نبود یک اشیائی وارد شد و یک اشخاصی خریده‌اند در منزلهاشان نه برای تجارت برای اینکه اسباب خانه شان باشد و عجالتا معطل شده و می‌خواهد این اسباب را بفروشد و ملاحظه می فرمائید در طهران این مسئله خیلی رایج المعامله شده است و دکانهای سمساری زیادی در این شهر باز است که شغلشان همین است الان آدم در طهران آمده است یک ثانیه خریده است فرض کنید چار چهل چراغ آئینه‌های بزرگ این چیزهائی که امروز ورودش ممنوع است و اینها در خانه‌هاشان است بیچاره شده است فقیر شده است یا اینکه می‌خواهد برود و این شهر و این اثاثیه را می‌خواهد بفروشد آنوقت فردا مشمول این قانون خواهد شد که اشیاء ممنوعه است و در دکان هرکس ببیند دولت باید جلوش را بگیرد (وثوق- برای تجارت اگر باشد) بلی سمساری که می‌فروشد تاجر است فرق نمی‌کند سمساری که دکان دار است و خریده است که بفروشد او تاجر است آقا (افسر تشخیصش غیرممکن است آقا) عرض کنم خدمت شما که در کمیسیون مذاکره کردیم و همین فرمایشی که آقا فرمودند که اگر برای تجارت خریده باشد گفتیم جلوگیری کنند لکن بعقیده بنده جلوگیری نمی‌کنند برای اینکه آن شخصی که اول خریده البته برای تجارت نخریده است برای رفع حاجت خریده و در منزلش برده است لکن امروز به آن ادمی که می‌فروشد برای تجارت می‌خرد که دردکانش باشد و بفروشد و ازش منفعت ببرد و آنوقت در واقع این مال بدون قیمت می‌شود و وقتی که ممنوع باشد دولت جلوش را بگیرد این از قیمت می‌افتد آنوقت ضروری است که بر عامه مردم وارد می‌آید مگر اینکه آقای رئیس کل تجارت آن محلی را که معین کرده‌اند الساعه در این قانون معلوم کنند که اشخاصی که اشیاء ممنوعه دارند در هر ماه اول باید یک صورتی از کلیات

اجناس موجودیشان بدهند اجناس موجودیشان بدهند باداره تجارت بعد هم یک صورتی بدهند و آنچه باقیماند در آخر ۱۳۱۱ در محلی که دولت معین می‌کند آنجا تحویل بدهند این قانون روحش این است مگر اینکه توضیح بفرمایند که حتی خانه دار که اسباب در خانه شان دارند بیاورند در آن محل بفروشند و دچار اشکالی نشوند نه اینکه آن محل بگوید من فقط از تجار می‌خرم و این اسباب عمر و حرج برای مردم می‌شود و در زحمت می‌افتد و این را باید برایش یک فکری کرد و بهترین فکر هم همین است که همان محلی که دولت معین می‌کند برای خریدمان مال التجاره‌ها این اشیاء را هم او بخرد یا یک فکر دیگری برایشان بکند در هر صورت این یک قضیه مشکلی است و محل احتیاج عامه مردم است و بعموم مردم لطمه وارد می‌آورد و با یک فکری برای این کرد و رای داد باین قانون.

رئیس کل تجارت- آقای موید احمدی مبسوقند کهدر موقعی که راجع باین قسمت در کمیسیون مذاکره می‌شد از طرف دولت هم موافقت شد که اگر یک راه حلی یک پیشنهادی بنظر آقایان می‌رسد برای حل این مسئله دولت حاضر است قبول کند و فکرهای زیادی هم در اطراف این موضوع شد ولی متاسفانه راه حلی بهتر از این که الان در قانون هست بنظر نرسید. قانون و مقرراتی که تا حالا مورد تصویب آقایان واقع شده است بدولت تکلیف می‌کند که اشیاء ممنوع الورود خارجی که نظیر آن در مملکت نیست و اگر نظیرش هم هست خیلی زیاد نیست آنها را بدو طبقه تقسیم کنند یک طبقه را اعلان کنند و در داخله خرید و فروشش را محدود کنند تا شب عید و بعد هم یک مرکزی برای فروش آنها معین کند و پولش را تحت نظر دولت بدهد به صاحبان آنها یک قسمت هم اشیاء ممنوع الورودی است که لازم است مورد تعقیب واقع شود و هیچ لزومی ندارد وقتی لزوم نداشت چرا دولت اعلان بکند و اسباب زحمت مردم و یا سمسار را فراهم کند چه اجناسی مورد نظر است که در تحت تضییق قرار بگیرد؟ آن اجناسی که قاچاقش آسان است آن اجناسی که برای قاچاقچی منفعت می‌کند ولی اجناسی که قاچاقش آسان نیست یا همیشه مشتری حاضر ندارد و منافع زیادی نمی‌کند تصور نمی‌کنم که کسی بفکر بیافتد که برود آنها را بقاچاق وارد کند که مواجه شود با مامورین دولتی و گمرکی (صحیح است) خودشان مثل زدند آئینه قدی اولا اگر هم هست در مغازه‌ها به آسانی بفروش نمی‌رسد اگر یک وقت یک کسی از لحاظ جنبه لوکس یا نظر دیگر خریداری نماید یک چیزی نیست که دائما خرید و فروش شود ممکن است در بلورفروشی‌ها خیلی باشد که آنها آمده است و کسی نمی‌خرد غالبا کرایه می‌دهند چون یک مشتریهای دست بنقدی ندارد اغلب مانده است پیش تاجر و فروش نرفته است و با وضعیتی که فعلا دارد این جنس هم ذاتاً طوری است که قاچاق بردار نیست و مشکل است و اینگونه اجناس هم از گمرکخانه‌های بزرگ وارد می‌شود از یک جاهای منظم با یک حمل و نقلای منظمی می‌آید و کمتر مورد قاچاق است پس نظر آقایان هم خیال می‌کنم بنظر دولت موافق شود که ما نمی‌خواهیم اینگونه اجناس را طرف تحدید قرار بدهیم برای اینکه نتیجه ندارد و اسباب زحمت حاصل می‌شود (صحیح است) حالا مراجعه می‌کنیم بدکان سمساری اجناسی که در آنجا هست اولا اغلبش مستعمل است و ما متوجه هستیم به یک چیزهائی که تازه بطور قاچاق از خارج آمده است و کاری نداریم به آن چه توی خانه اشخاص است هرچه هست باشد مقصود این است که بهمین حد بماند دیگر وارد نشود فرض می‌کنیم یک چیزهای نوی هم در سمساری‌ها باشد تصدیق می فرمائید که از قبیل همان اجناس است که خودشان فرمودند میل ورودش ممنوع است میل را کسی وارد نمی‌کند بطور قاچاق برای اینکه وزن و کرایه و حجمش و بالاخره اینها اجازه نمی‌دهد که کسی بقاچاق وارد کند قاچاقچی‌ها هم می‌روند همیشه پی یک چیزهائی که وزنش کم باشد و قیمتش زیاد باشد و تا برسد در مغازه اش فردایش مشتریهایش حاضر باشد تا اینکه هی اعلان کنند در جرائد و به خانمها وعده بدهند که فلان جنس لوکس رسید این طور جنسها را ما می‌خواهیم از بین ببریم برای اینها یک صورتی حاضر کرده‌ایم این صورتها را اعلان می‌کنیم تا شب عید

اینگونه اجناس را بفروشد بعد هم تحویل می‌دهند یک مراکزی واگر هم صورت فروش نداد و اگر بعد از انقضای سال آنها را بمراکزی که دولت معین می‌کند تحویل ندادند البته باید ضبط کرد برای اینکه اگر نظیرش پیدا شد بتوانیم بگوئیم قاچاق است تا محدود شود (صحیح است) با این توضیحاتی که بنده دادم خیال می‌کنم آقای موید احمدی و سایر آقایان اگر نگرانی داشته باشند نگرانیشان رفع شود و تصدیق می فرمائید که دولت نظری ندارد که زحمتی برای کسی تولید کند نظر ندارد که فلان خانه داری که بیچاره شده است و می‌خواهد اسبابش را بفروشد اینها را زحمت بدهد و بگوید خیر حتماً تو باید اینها را بیاوری بمرکز مخصوص و بقیمت نازلی بفروشی هیچ این نظرها نیست تصور می‌کنم صورت اجناسی که اعلان بشود و منتشر شود همه آقایان تصدیق بفرمایند که این اجناس باید یک قدری مراقبت شود که دیگر قاچاق نشود و مقصودی جز این نیست.

عده از نمایندگان- صحیح است. مذاکرات کافی است.

رئیس- بدواً نظر بکفایت مذاکراتست. آقای فهیمی

فهیمی- در موقعی که لایحه انحصار تجارت مطرح بود بنده یک عرایضی در شور کلیات آخر کردم که از جمله این بود که برای این مقصود اساسی یعنی اصلاح اوضاع اقتصادی لازم است کلیه طبقات با دولت موافقت و تشریک مساعی بکنند و گفتم که امیدوارم مواد راجع به مجازات که در آن قانون ذکر شده بود هیچوقت مورد پیدا نکند خوشبختانه همینطور هم شد و از طرف دیگر متاسفانه یک معدودی پایه تخلف از قانون و بی انصافی را بجائی رساندند که دولت مجبور است که این لایحه را پیشنهاد کند حالا شده امیدوارم پایه بی انصافی آنها بجائی برسد که مواد مجازاتی این قانون موردی پیدا کند و همه همراهی کنند لکن دو مطلب را در اینجا می‌خواهم با حضور آقای رئیس کل تجارت تذکر بدهم. غرض از وضع قانون تجارت یا قوانین مربوطه باین کار رفع بحران اقتصادی و جلوگیری از این زحماتی است که زندگانی را سخت کرده نهایت هر قانونی که ما وضع می‌کنیم تمام توجهمان بطرف تولید کننده و تاجر معطوف می‌شود و مصرف کننده را بکلی از نظر دور می‌اندازیم در صورتیکه بنده مصرف کننده را در اوضاع اقتصادی مهمتر می دانم زیرا همان تاجر که تولید کننده است جزو مصرف کننده است نهایت ضرر خودش را بگردن طبقه مصرف کننده صرف تحمیل می‌کند مثلا فرض بفرمائید یک کسی یک ماشین وارد می‌کند یا دستی یا موتور در روز اول بجای اینکه محصول کارخانه اش را بخواهد تمام کند توجهش معطوف باین است که دولت جلوگیری کند از ورود امتعه نظیر محصول کارخانه او برای اینکه خودش فروشنده منحصر بفرد باشد و متاع خودش را هم هرچه هست به قیمت‌های خیلی گزاف بمصرف کننده تحمیل کند البته قانون انحصار تجارت را ما اساسا وضع کردیم برای حمایت از مصنوعات داخلی و کسر کردن واردات اما مصنوعات داخلی باید بقدر احتیاج داخله باشد تا ما از او حمایت کنیم والا حمایت از چیز موهوم معنی ندارد حمایت هم معنیش این نیست که ما بقدری مصرف کننده را در زحمت و مضیقه بیندازیم که ناچار شود جنس غیرمرغوب را به قیمت گزاف بخرد قسمت عمده او را مستخدمین دولت یا هر طبقه که جیره خوار خزانه هستند تشکیل می‌دهند یک روز به آقای رئیس کل تجارت بطور مثال عرض می‌کردم که مثلا اینجا یک کارخانه زیرپیراهنی و زیرشلوار بافی تهیه کرده‌اند قیمتش هم شاید یک ثلث ارزانتر از قیمتی است که از فرانک می‌آید لیکن آنچه از فرانک می‌آید لااقل یکسال دوام می‌کند در صورتیکه آنها دو هفته دوام نمی‌کند حالا ملاحظه بفرمائید در سال چند برابر باید مصرف کننده تحمیل شود پس همانطور که رعایت حال تولید کننده می‌شود باید رعایت حال مصرف کننده هم بشود و این رعایت حاصل نمی‌شود مگر از راه رقابت یعنی دولت برای هر نوع مالالتجاره کنتژان معین کند یعنی یک مقدار سهمیه این اجناس ممکن است از محصول داخلی و یک مقداری هم از محصول خارجه معین کنند تا تولید کننده داخلی هم مجبور شود در بهبودی و مرغوبیت جنس خودش اقدام کند و طوری کند که بهتر باشد هر وقت هم که با آقایان صحبت می‌شود فوراً صحبت

وطن پرستی را عنوان می‌کنند که مال وطن را باید استعمال کنند و پول ما نباید در خارجه برود اولا وطن پرستی منحصربمصرف کننده نیست البته تولید کننده هم در این وطن شرکت دارد و اگر پول رفتن در خارجه بد است یکقدری هم در جیب مصرف کننده بماند می فرمائید همین قدر که بخارج نرفت تفاوت نمی‌کند توی جیب بنده باشد یا توی جیب تولید کننده گاهی هم می‌فرمایند کهن جامعه خویش پیراستن خوب صحیح است ولی مقصود آن شاعر هم این بوده است که اگر جامه کهنه خودش را مصرف کند بهتر از جامه دیگران است اما کهنه و کثیف بودن را شرط بلافارق آن جامه قرار نداده است ما وقتی گفتیم وطنی باشد نگفتیم که کثیف باشد بی رنگ باشد بی دوام باشد خیر چه ضرری دارد که در وطن جنس خوب باشد اعلی باشد این است که بنده آقای رئیس کل تجارت را باتوجه مخصوصی که باین مسائل دارند می‌خواهد ازشان استدعا کنم که یکی از راه رقابت و یکی از راه سفارش این آقایان (یعنی تولیدکننده‌ها) را وادارشان کنند که جنس‌های خودشان را بهتر کنند و خوشوقت نباشند به اینکه چون فروشنده منحصر بفرد هستیم همینقدر که به قیمت‌های گزاف بفروشند کفایت می‌کند مثلاً در قسمت مذاکراتی که در مجلس شد راجع به چادرهای یزدی الان قیمت چادرهای یزدی از هفت هشت تومان رفته است به هفده تومان هیجده تومان و این تا وقتی است که هنوز کرب دوشین هست و الا باید هفت هشت تومان را به قیمت چهل پنجاه تومان خرید جنس کثیف بی رنگ پس این چیزها را هم باید فکر کرد که اگر مصرف کننده مضمحل شد تولید کننده بطریق اولی. یک مطلب دیگر که بنده گمان می‌کنم بدون توجه باین مطلب این قانون هم جلوگیری از قاچاق نمی‌کند و آن مسئله اسمار است که دولت هم متوجه باین مطلب شده است ملاحظه می فرمائید قیمت اسمار روز بروز بی تناسب بالا می‌رود و هیچ مربوط به قسمت طلای دنیا و اینهاهم نیست ولی جهت بالا می‌رود و روز بروز زندگانی را سخت کرده است جهت این کار و عامل موثر این افکار بورس سیاهی است که ایجاد شده است در مملکت مطابق قانون تجارت اشخاصی که جنس وارد می‌کنند بادی تصدیق صدور هم داشته باشند بعد تصدیق صدور را می‌نویسند انتقال بدهند بدهند و بفروشند باشخاص این تصدیق صدور قیمت پیدا می‌کند و اسمارشان را می‌برند در بازار و در بورس سیاه می‌فروشند این اشخاصی که قاچاق می‌کنند و جنس می‌آورند تا اسمار نداشته باشند نمی‌توانند قاچاق وارد کنند حالا این قانون هم یکدرجه سختی می‌کند به آنها ولی یقین بدانید ما تا این قانون را عملی کنیم آنها نظامنامه عملیات خودشان را تهیه کرده‌اند چیزی که جلوگیری از قاچاق می‌کند این است که وسیله برای قاچاق نداشتهباشد چیزی که وسیله قاچاق می‌شود بورس سیاه است که اسمار را می‌فروشند نتیجه این می‌شود که هم اجناس را روز بروز گرانتر می‌کند و هم اجناس ممنوعه وارد این مملکت می‌شود دولت باید اقدام کند که این سرمایه بورس سیاه از بین برود یعنی کلیه صادر کنندگان مکلف هستند اسمار خودشان را به بانک بفروشند بعد جواز ورود بگیرند و الا با این وضعیت جلوگیری از قاچاق اشکالات مختلفی پیدا می‌کند و زحمت برای اداره تجارت و دولت و مردم فراهم می‌کند پس استدعا می‌کنم آقای رئیس کل تجارت اقداماتی که برای جلوگیری از این ترقی اسمار کرده‌اند زودتر بصورت قانونی درآورند که این همه محتاج باین قبیل قوانین و این مجازاتها و این نقتیشات که اسباب زحمت خودشان و مردم خواهد شد نشوند.

رئیس کل تجارت- فرمایشات آقای فهیمی یک فرمایشات کلی و مهم اساسی مربوط بقانون انحصار تجارت بود و خیلی هم مربوط باین لایحه نمی‌شد اگرچه بعضی قسمتهاش هم بی تناسب نبود ولی چون یک بیاناتی که د ر بعضی قسمتها باین امور مربوط می‌شد فرمودند بنده هم دچارم با یک توضیح بیشتری مسائلی را عرض کنم چون این قسمتهائی که ایشان فرمودند در محافل و مجالس و مذاکرات بین الاثنین دائما در جریان است و می‌شود و بعضی هاش صحیح و بعضی هم اشتباه است و برخی رفع اشتباه همینطوری که آقای دکتر طاهری هم در جلسات گذشته تذکر دادند باید یک توضیحاتی در یک مقام رسمی مثل مجلس شورای ملی داده شود که یک سوء تفاهمات

و اشتباهاتی رفع شود (صحیح است) بنده تا آن قسمتی که حافظه‌ام اجازه می‌دهد و یادداشت کرده‌ام و بنظرم می‌رسد جوابش را باید عرض کنم یکی اینکه فرمودند که زندگانی گران شده است و برای مصرف کننده سخت است این کاملا صحیح و مورد تصدیق است فرمودند که مولدین و صنعتگران باید انصاف داشته باشند و این قدر تحمیلات متوجه مصرف کننده نکنند این هم صحیح است فرمودند که مصنوعات داخلی باید اهتمام شود که بهتر شود یعنی حالا که عیناً مثل مصنوعات خارجه نیست لااقل یک چیز بادوامی شود که مورد احتیاج باشد این هم صحیح است فقط یک فرقی که هست این است که گرانی اجناس تنها از نقطه نظر قانون انحصار تجارت نیست گرانی اجناس از نقطه نظر ترقی اسمار است که البته وابسته است بقانون انحصار تجارت از یک حیث ولی گرانی اجناس بواسطه تفاوت اسماری حاصل شده است که قهرا حقوق و عوارض گمرکی آن جنس و ازیاد می‌کند قهرا مخارج تا زیادتر می‌کند و پرداختی را که تاجر باید در خارج بکند زیادتر است و گرانتر تمام شود من باب مثال اگر شما چای را در نظر بگیرید که قیمت ورودش بسرحد از یکطرف قیمت عوارض و از یکطرف تفاوت ترقی اسمار سه ثلث متناسبی است یعنی یک ثلث قیمت اصلش و یک ثلث از بابت ترقی قیمت اسمارش است و یک ثلث عوارضش است منتها می‌بیند مادامی که باید حقوق و عوارض روی پایه طلا گذارده شود و این ترقی اسماری هم هست دولت برای احتیاجاتی که دارد نمی‌تواند از حقوق و عوارضش صرف نظر کند قهرا او بگرانی اجناس تحمیل می‌کند پس یک قسمت گرانی اجناس مربوط است به پس و پیش شدن قضایا و تاخیر افتادن واردات ولی این را بنده وعده می‌دهم به آقایان که در آتیه نزدیکی جبران بشود وقتی که قانون انحصار تجارت گذشت وقتیکه نظامات مربوطه به آن وضع شد قهر املازمیه داشت با اینکه صادرات جلوتر بیفتد و واردات پشت سر آن باشد لذا یکقدری تضییقات شد نسبت بورود مال التجاره برای اینکه مطابق نظامات و مقررات وارد شود دیرتر وارد شد و در مضیقه افتاد الان کبریت گران است برای اینکه در سنه گذشته ما هیچ جواز ورود کبری ندادیم چرا ندادیم؟ برای اینکه می‌خواستیم به یک ترتیب خاصی کبریت وارد شود با انحصار دولت ولی بنده عرض می‌کنم که تا سی چهل روز دیگر اینقدر کبریت می‌آید که اغلب این خرید و فروشهائی که در یک نرخهای مصنوعی می‌کنند همه زمین می‌خورد چرا؟ برای اینکه من احتیاجات مملکت را درنظر گرفتیم و هیچ کسر نکردیم و همان اندازه که دولت احتیاج داشت بکبریت بهمان اندازه هم که کارخانه کبریت سازی تبریز می‌دهد ما حساب کردیم و یکقدری هم زیادتر جواز دادیم و وقتی که عرضه کبریت در بازار زیاد شد قیمتش پایین می‌آید و حالا هرچه از صد دینار زیادتر بفروشند در بازار احجاف می‌کنند ولی خوب وقتی که عرضه اش زیاد شد بر تقاضا قهرا آن نرخ حقیقی خودش را پیدا می‌کند یکی از چیزهائی که مورد احتیاج عامه است چیت است و در سال ده دوازده میلیون مملکت پول برای چیت می‌دهد چیت اوائل خیلی گران بود چلوار متقاعد ناشور تنزیب ململ این چیزها ولی علت گرانی اینها مربوط بود بمقررات قانون انحصار که عقب انداخته بود در اواخر سال گذشته اینقدر جواز داده شده است و این قدر جنس وارد شده است که روز بروز دارد ارزانتر می‌شود بطوریکه امروز آقای حاج مین می‌فرمودند باید یک فکر کرد چون صرف نمی‌کند برای تاجر در هر صورت بنده نمی دانم باید چکارش کنیم. آقا یکوقت باید فکر مصرف کننده را کرد یک فکری کرد که ارزانتر بشود حالا که ارزان شده باید فکری برای تاجر کرد و در هر صورت مقصود از عرضم این بود که اجناسی که مجاز است و کنتنژان دارد و جواز ورود داده می‌شود در آتیه نزدیکی تمامش به قیمت حقیقی خودش می‌رسد و بلاشیهه اینطور است زیرا که از مقدار ورودیش کاسته نشده و وقتی که عرضه اش زیاد شد قهرا ارزان می‌شود یک قسمتی اجناس ورودی روز بروز در تنزل است و ما اینها را روزبروز حسابش را داریم و می دانیم از اول قانون انحصار تجارت تا حالا و چه حالی دارد اما

یک نوع اجناسی است که اینطور نیست دولت هم طرفدار ارزانیش نیست آقایان هم باید این فلسفه را و این منظور دولت را تصدیق داشته باشند البته توضیحاتی هم که لازم است در موقعش داده می‌شود و آن مسئله حمایت از صنایع ایران است حمایت از صنایع داخلی ملازمه دارد با اینکه برای صنعتگر صرف بکند قیمتش را شغلش را پولش را وقتش را اختصاص بدهد بان کار صنعتی خودش و وقتی اهتمام خواهد کرد که اطمینان داشته باشد که باندازه که او در مملکت تهیه می‌کند از مقدار ورودیش دولت می‌کاهد این پارچه که تن بنده است مال کارخانه اصفهان اس و حتما آقایان تصدیق می فرمائید که سه چهار سال پیش نمی‌توانست اینطور کار بکند بهبودی این کارخانه در اثر منفعتش است و البته منفعت کمک می‌کند بتوسعه دستگاه و کارخانه صنعتی. اینکه بتدریج با این ترتیب با این تشویق روز بروز در احتیاجات مملکت بخارجه بکاهد و باید مجال داد که یک منفعت بیشتری بکند مملکت که زندگانی صنعتی اش تازه دارد شروع می‌شود باید انواع و اقسام موجبات تشویق صنعتگر را فراهم کرد و حمایت کرد از مصنوعاتش تا اینکه آن صنعت رواج پیدا کند. ما امسال اجازه ورود چرم از بنادر آذربایجان نخواهیم داد در کنتنژان اجناس ورودی از سرحدات آذربایجان چرم بست چرا؟ برای کارخانه چرم سازی که وارد و دائر شده است در خراسان هم ورود چرم و چرمینه آلات را اجازه نخواهیم داد چرا؟ برای کارخانه‌های چرم سازی که دارد شاید برای طهران هم در سال آینده اجازه ندهیم چرا؟ برای اینکه کارخانه چرم سازی در بیرون دروازه دوشان تپه در آتیه نزدیکی براه می‌افتد پس دولت مراقب است هر اندازه صنایع داخلی ترقی می‌کند و احتیاج از خارجه رفع می‌شود بهمان اندازه هم از کنتنژان آن اجناس بخصوص بکاهد و البته با این ترتیب از مقدار اجناس ورودی بتدریج کاسته می‌شود پس تصدیق می فرمائید آقای فهیمی آن منظوری که دارند کاملا درنظر دولت هست و بنده خیلی خوشوقت هستم که به آقایان عرض بکنم که یکی از مشکلاتی که در کارخانه نساجی ما بود مسئله پشم بود که گفته می‌شد پشمی که در داخله تهیه می‌شود پشمهای گوسفندهای این مملکت بدرد ساختن فاستونی نمی‌خورد برای آنکه آن نخی که لازم است ازش تدارک نمی‌شود ولی یکی از صنعتگران یزد که اخیراً از آلمان مراجعت کرده است و برای خرید ماشین تو کشی و بعضی قسمتها رفته بود به آلمان و حالا برگشته است انواه و اقسام پشم‌های گوسفند این مملکت را برده است و با ماشین‌های آنجا امتحان کرده است و انواع و اقسام نخ‌های نمره ۵۲ از انها تهیه شده است با نخ نمره ۵۲ که هیچ فرض نمی‌شد از پشم‌های گوسفند این مملکت تهیه شود یعنی اشتباه شده بود و گمان می‌کردیم که از نمره ۲۰ تا ۲۲ بیشتر نمی‌شود تهیه کرد تهیه شده مخصوصا پشم‌های گوسفند ایالت کرمان پشم‌های گوسفند سبزوار و کرمانشاهان اینها خیلی مرغوب و خوب است و این امیدی می‌دهد به پیشرفت صنعت نساجی این مملکت که در آتیه نزدیکی (چه کارخانه که تاسیس شده یا آنهایی که در شرف تاسیس است و چه دستگاههای کوچکی که در بزد هست) اینها بکلی احتیاجات این مملکت را مرتفع کنند و البته دیگر اجناسی که در اینجا تهیه می‌شود دولت باجناس مشابهش کنتنژان ورود نخواهد داد و آن کنتنژان نخواهد داشت (صحیح است) و مادام که این تحول و انقلاب است و بتدریج پیش می‌رود ما هم باید بتدریج از مقدار ورودش بکاهیم تا آنکه آن صنعتگر بیشتر ایجاد کند و بهترش کند تا رواج پیدا کند و با این ترتیب قهرا این جنس یک گرانی هائی دارد ناچار برای تشویق صنعت باید تن در داد باین گرانی زیرا که غیر این این ترتیب عملی نیست و اگر جلوگیری نکند دولت از رقابتهای با صنایع داخلی و اگر حمایت نکند تمام این ماشین‌ها آهن پاره خواهد شد زیرا بقدری می‌آورند و توی این مملکت می‌ریزند که آن صنعت فراموش می‌شود و دیگر مجالی نمی‌دهند اما آن موضوعی را که خود آقای فهیمی مثل زدند راجع بیک کارخانه که در

طهران هست بنده تقاضا می‌کنم مخصوصا این اواخر مراجعه بکنند و آن پارچه‌هایی که چندی پیش نظیرش را ابتیاع فرموده بودند خریداری کنند ملاحظه بفرمائید چقدر فرق کرده است. یک قسمت ماشین‌های خوب و نافع وارد شده است پیرایش وهشکوه جورابچی در خیابان اسمیعل زار تشریف ببرید ملاحظه بفرمائید چقدر فرق کرده است یک قسمت از ماشین‌های جدید برای همین مقصود وارد شده و تکمیل شده است مخصوصا تریکو و تریکو تاژ و پیراهن وزیر پیراهنی‌های خیلی خوب تهیه می‌شود و یک قسمت احتیاجات مملکت را مرتفع خواهد کرد از خارجه در قسمت جوراب امروز بهترین جوراب‌ها را مملکت برای خودش تدارک می‌کند و مطابق یک حسابی که کرده‌اید مملکت هیچ احتیاجی برای ورود جواب‌های خارجی ندارد پس وقتی که بتدریج مصنوعات داخلی زیاد شده و رواج پیدا کرد آنوقت پیش خود صنعتگران داخلی یک رقابت‌هایی ایجاد می‌شود و آن وقت‌ها ما نباید جلوگیری کنیم البته تا اندازه که معلوم است اما موضوع چادر که ایشان گفتند چادرهای یزدی خوب نیست و به قدر کافی خوب نیست. اولا یک عرضی اینجا لازم است بکنم و آن این است که موضوع چادر کربدوشین که این قدر در لسنه و اقوام افتاده است یک چیزی است که تازه در این مملکت مد معمول شده است و مدل طبقه برجسته و طبقه عالی است و هیچ مربوط به طبقه پائین و توده و اینها نیست (صحیح است) و بنده تصدیق می‌کنم که سخنی‌های قانون بیشتر متوجه طبقات برجسته است برای اینکه لوکس مال آنها است و ما خودمان سعی می‌کنیم که آنچه که تمامی ما زندگانی توده وارد مناسبتر و ارزانتر بشود اما راجع به چادر دولت ورود چادر را منع نکرده است ورود چادرهای ابریشمی البته ممنوع است منتها چادرهای عبائی که از موهای مخصوص موسوم به آلپاکه بافته می‌شود آزاد است در اول هم چادر معمول از همین پارچه عبائی که از موهای آلپاگا بافته می‌شود فعلا اینها هم مجاز است منتهی چون ارزانتر است پولی که برای آن بخارج داده می‌شود کمتر است برای اینکه مملکت خیلی در مضیقه نیفت عجاله همین چادرهای آلیاگائی یا عبائی را وارد کنند و یک قدری هم از یزد می‌آید و یکقدری هم پول بیشتر بدهند و کمک کنند بصنعتگران یزد که آنها هم رنگ آمیزیش را بهتر فراهم کنند و بعضی از آقایان شاید مستحضر باشند و اطلاع داشته باشند که چادرهائی که از یزد وارد می‌شود و می‌آید حالا خیلی بهتر از اول شده است (صحیح است) رنگش هم خیلی بهتر شده است (صحیح است) و باید تشویق کرد و کمک کرد آقایان همان تدبیری که ممکن است وادار کنند که خانمها از این چادرها خریداری کنند اگر خریدند و اگر پول بیشتری بصنعتگران داخلی رسید حتما بدانید که این صنعتگر برای اینکه استفاده اش بیشتر بکند حتم بدانید درصدد برمی آیند به تکمیل بکنند صنعتشانرا موضوع آخری که از همه اینها مهمتر بود و آقای فهیمی فرمودند موضوع ترقی اسمار بود که خیلی قابل توجه بود فرمودند که بیشتر ترقی اجناس مربوط بترقی اسمار است و عللی را ذکر کردند برای اینکه مطلب اینجا گفته شود یک قدری هم بی مناسبت نیست که بنده یک اندازه جهات ترقی اسمار را عرض کنم که این مربوط باساس قانون انحصار تجارت نیست (صحیح است) چون بعضی‌ها در خارج یعنی آنهائی که نظر خوبی ندارند اینطور پروپاکاند می‌کنند برای رفع سوء تفاهم ناچارم عرض کنم که البته یک روزنه‌ها و سوراخهائی در کار است که باید تدارک شود ولی برای توضیح و تشریح این مطلب و اینکه مباحثاتی که در خارج می‌شود در روی مبانی صحیح تری باشد بنده این عرایض را باید بکنم. علت ترقی اسمار چند چیز است اولا بحران و گریز (Crise) اقتصادی در دنیا است که اجناس صدوری ما آنطوریکه منظور و مطلوب ماهست مثلا بفروش نمی‌رسد وقتی که بفروش نرفت قهرا تصدیقهای صدور آن مالهائی که منتهی بجواز

ورود می‌شود وارد کنندگان را اجازه می‌دهد که با آن تصدیق‌های صدوری اجناسی را جلوتر وارد کنند در صورتیکه برای آن جنسی که جلوتر وارد می‌شود اسمار لازم است ولی جنس صدوری مربوط باین تصدیق صدور هنوز در بازار خارجه بفروش نرفته است و تا آن جنس صدوری در بازار خارجه بفروش نرسد قوه اسماری مملکت بهمان اندازه کیفیت پیدا نمی‌کند که جواب این جور جنسهای ورودی قبلی را بدهد پس یک علت ترقی اسمار این است زیرا که ما خودمان در عمل می‌بینیم که یک قسمت بیشتر از این تصدیق صدورهائی که مال صادره است بفروش نرفته است و اینها آمده است و منتهی به جواز ورود شده شاید مالی است که در گمرک است یا از گمرک خارج شده با وارد می‌شود در صورتیکه این جنس ورودی جنس صدوری و اسمار می‌خواهد در صورتیکه این جنس ورودی در مقابل یک تصدیق صدوری است که آن مال صدوری در امریکا هنوز بفروش نرفته است و بصورت قالی مانده است این من باب مثل بود که عرض کردم یک قسمت از این وضعیت اسماری ناشی از اینجاست البته یک قدری کم است و خیلی زیاد نیست بنده تصور می‌کنم که شاید صدی ۷۰ اجناس صدوری ما بفروش رفته باشد و صدی بیست و پنجش اینطور است و البته اجناس هم فرق می‌کند بعضی اجناس هست اجناس ورودی هم همین حال را دارد که همینقدر که وارد شد فوری بفروش می‌رسد در بازارهای مملکت اجناس صدوری ما هم همینطور است مثلا خشکه بار در بارمال خیلی زیاد در بازار خارجه رونق داشته است و زیاد صادر شده است و خوب هم خریده‌اند و چیزی نمانده است ولی قالی همانطور که بازارش کساد است یک قسمتش فروش رفته است یک قسمتش بفروش نرفته است بعضی اجناس دیگر هم رونق دارد بعضی‌ها هم ندارد. علت دوم ترقی اسمار همین است که خود ایشان تذکر دادند اجناس ورودی که بطور قاچاق وارد می‌شود بمملکت اینها اسعار می‌خواهد. البته مملکت باید قوه اسعاریش زیاد باشد و بهمان اندازه که اجناس بخارجه برای صادرات می‌دهد بهمان اندازه هم اسعار برای واردات داشته باشد و البته اجناسی که بطور قاچاق از خارجه وارد می‌شود احتیاج دارد باسعار و اجناسی هم که بطور مشروع صادر شده است ظاهرا این است که اسعارش بدست آن اولی نباید بیایند ولی بواسطه شکاف‌ها و روزنه هائی که در قضیه است بیک تدابیری آن قاچاقچی‌ها اسعار حاصله از صادرات را بدست می‌آورند در صورتیکه ما باید درصدد باشیم که اسعار حاصله از صادرات صد در صد بمصرف اجناس ورودی که منظما باید بمملکت وارد شود برسد. یک قسمت دیگر زیادی تقاضای اسعار مملکت برای توسعه زندگانی صنعتی است آقا تصدیق می فرمائید که زندگانی صنعتی مملکت ما صدرد صد اضافه شده و توسعه پیدا کرده است چه اشخاص مخصوصی که هی تقاضا می کنندکه ماشین آلات وارد کنند چه خود دولت که می‌خواهد ماشین بیاورد و سخت سازی وارد کند ماشین بیاورد قندسازی پارچه باقی وارد کند خود مردم برای تهیه انواع و اقسام پارچه‌ها و ماشین‌های بزرگ و کوچک می‌خواهند وارد کنند که مصنوعات داخلی از هر رقم و پارچه‌ها در خود مملکت تهیه بشود و اگر ما بخواهیم تمام اینها را موکول بتصدیق صدور بکنیم این خیلی مشکل می‌شود فرضا یک عده جمع می‌شوند و صد هزار تومان سرمایه جمع آوری می‌کنند و روی هم می‌گذارند و شریک می‌شوند و بفکر می‌افتند که یک ماشین وارد کنند برای یک کاری مثلا آنوقت حساب کنیم که باید یک تصدیق صدور بدهند تا ما جواز ورود بدهیم آنوقت باید شاید ۲۵ هزار تومان بدهند تا تصدیق صدور تهیه کنند در این صورت تصدیق می فرمائید که مصلحت نیست و ناچار دولت برای تشویق صنعت داخلی اینگونه واردات را از صدور معاف کند وقتی که معاف کرد دیگر صادراتی در مقابلش نیست که اسعارش را بیاورد که جوب این واردات را بدهد. یک وارداتی هم هست که این جوری است و البته با هیچ

حسابی هم نمی‌شود پرش کرد مثلا گاهی دولت از محل صدی هشتاد انحصار تریاک یا بعضی جاها توانسته است بدهد ولی بطور عمومی نمی‌تواند بدهد احتیاجات صنعتی دولت هم از هر جهت بیش از هر قسمتی در توسعه است آنها هم اسعار می‌خواهد. بعلاوه یک اشخاص دیگری هم هستند که تقاضای اسعاری دارند و شاید هم جلوگیریش آسان است و آن این است یک اطبای خارجی در این مملکت مشغول طبابت هستند و منافع حاصله شان را بالاخره می‌خواهند بصورت اسعار از مملکت خارج کنند. یک موسسات دیگری در این مملکت هستند که اینها منافع حاصله از این مملکت را می‌خواهند بصورت اسعاری خارج کنند. مستخدمین خارجی که در خدمت دولت هستند لابد یک قسمت از حقوق خودشان را (همه اش را که خرج نمی‌کنند) می‌خواهند بصورت اسعار خارجی برگردانند. بمملکت شان و بالاخره می‌برند تمام اینها یک تقاضاهای اسعاری است که باید یک ظرف بگذاریم و مراجعه کنیم باسعار حاصله از صادرات و ببینیم مطابعه می‌کند یا نه؟ و این مراجعه و مواجهه لبته باید بشود و صحیح هم نیست (صحیح است) یک قسمت دیگر محصلین.

کازرونی- محصیلین آزاد

رئیس کل تجارت- بلی محصلین آزاد و خود محصلین دولتی اینها هم همه اسعار لازم دارند و سایر احتیاجات دیگر مانند مخارج مریض‌ها و مخارج متفرقه همه اینها اسعار می‌خواهد خلاصه اینکه چند جهت باعث زیادی تقاضای اسعاری بر عرضه شده است حالا جهات دیگری هم دارد (که بنده نمی‌خواهم در اینجا عرض کنم) تقاضای اسعار بیش از عرضه است و هیچ مربوط باساس قانون تجارت و تعادل صادرات و واردات نیست بنده عرض می‌کنم صادرات ما در سال گذشته شاید خیلی بیش از واردات بود و الان هم که مقایسه می‌کنیم واردات کمتر است ولی این نتیجه وقتی حاصل می‌شود که این صادرات بیشتر بفروش رسدیه باشد یعنی بصورت سعار درآمده باشد حالا اگر ما بیائیم کاری کنیم که ورود جنس را هم موکول بفروش جنس کنیم این صدی صد تفاوت دارد و تغییر می‌دهد و فرق می‌کند یعنی بتاجر بگوییم که اول قوه اسعاریت را نشان بده که این جنسی را که می‌خواهی واردکنی اسعارش کجا است؟ اگر صادراتی که بوده است بصورت اسعار درآمده است و باختیار دولت درآمده اجازه داده می‌شود والا می‌گویند خیر صبر کن تا صادرات بفروش برود بصورت اسعار بشود آنوقت ملت را وارد کن. یک همچو فکرهائی وجود دارد تصور می‌کنیم اگر چنانچه تکمیل بشود و مطالعاتی که دولت باید بکند بزودی بیابان برسد آنوقت شاید یک مقرراتی هست که بصورت یک لایحه باید تقدیم مجلس شود. مگر اینکه بعضی مذاکرات در خارج می‌شود که بنده خواهش می‌کنم آقایان گوینده را درنظر بگیرند یک مثلی است معروف که می‌گوییم (انظر الی ما قال و لاتنظر الی من قال) به بینید که می‌گوید و کی این حرف را می‌زند چون آن کسی که یک نظر سوئی بقانون دارد به مملکت ما دارد فرضا یا خوشش نمی‌آید از مقررات یا می‌خواهد آزادتر باشد یا در بازار آزادتر یک منفعت بیشتری را بقاید او البته بصورت دیگری قضیه را جلوه می‌دهد انتقاداتش بهانه جویی است اعتراضاتش صورت حق بجانب گفته می‌شود و تولید سوء تفاهم می‌کند. بنده خودداری می‌کنم از اینکه عرض کنم یک اشخاصی همیشه مراقبند که جعلیاتی بکنند و از اجنبی بگیرند و منتشر کنند و عللی برای قضایا موهومی ذکر کنند برای اینکه از اساس این قانون خوششان نمی‌آید. برای اینکه آن کسانیکه خیلی علاقه به مملکت من و ما ندارند و خیلی خشنود نیستند این مقررات و شاید همه فکر می‌کنند که یک راه هائی از برای فرار از این مقررات تهیه و پیدا کنند پس این است که عرضض می‌کنم باید نظر کرد بان کسیکه می‌گوید و طرز فکرش آنوقت متوجه استدلالاتش شد البته ممکن است که یک حرفهائی یک اشخاصی بزنند. در هر صورت

بعقیده بنده اطلاه کلام بیش از این مقتضی نیست و جسارت کردم ولی یک اندازه لازم بود (افسر- خیلی هم لازم است) بموقع است (کازرونی- لازم است آقا) و دولت برای اینکه از ترقی اسعار جلوگیری شود و خلاصه کار بجائی برسد که استعداد خرید از مردم کم شود مخصوصا از نظر زندگانی مستخدمین دولت و بالاخره همان مولد ثروت هم مصرف کننده است تا اندازه می‌بایستی اندازه داشته باشد و همینطوری که گفته شد یک قدری هم ترقی اسعار مصنوعی است برای اینکه ما هر جوب حساب کنیم از نقطه نظر نرخ بین المللی مظنه نقره در خارج بیش از این است بدلیل اینکه نقره صرف می‌کند که صدور می‌کنند و تقاضای زیادی است برای صدور نقره و این دلیل اینست که نقره وضعیتش در خارج بهتر از داخله مملکتست در هر صورت از جهات مختلف مقتضی است که یک تصمیمی گرفته شود راجع باینکه اسعار یک راه عادی بخود بگیرد و از طرف دیگر هم دولت برای این احتیاجات خارج از چیزی هم دولت یک راهی درنظر بگیرد برای احتیاجات فنی یک فکر خاصی بکند برای احتیاجات دولتی یک فکر خاصی بکند. برای فروش رفتن اجناس صدوری و بعد منجر به فروش شدن یک فکری هست یک نکته دیگر را هم اینجا در خاتمه عرض کنم چون این قسمت هم خیلی گفته می‌شود چون بعضی مردم خیال می‌کنند که دولت مبله همیشه می‌رود سراغ اسعار تجارتی اینطور نیست خود من هم در خارج می‌شنوم ولی اطلاعات رسمی که است این است که بنده در معرض اطلاع آقایان قرار بدهم تقریبا سه چهار ماه است وزارت مالیه احتیاجات ملتی را از حساب تجارتی و اسعار تجارتی استفاده نکرده برای تهیه اسعار هیچ دست باسعار تجارتی نزده است و حاصله از صادرات باسم اسعار تجارتی در بودجه‌های دولت مخصوصی است و ماه بماه هم حسابش داده می‌شود و مرکز مربوطه و وزارت مالیه هم هیچ از این اسعار استفاده نمی‌کنند ولی در خارج خوب خیال می‌کنند که اسعار حاصله را دولت جلوش را می‌گیرد و بمصرف می رساند و تجارت مملکت را در مضیقه می‌اندازد در صورتیکه اینطور نیست حسابش در بانکها هست در اداره تجارت هست در خزانه داری است و وزارتمالیه شعار تجارتی را چهار پنج ماه است که هیچگونه استفاده ازش نمی‌کند و حتی اسعار حاصله از صدی هشتاد تریاک صدوری را هم غالبا بمصرف اجناس صنعتی می رساند و خودش استفاده نمی‌کند اینرا هم بنده توضیح می‌دهم که این صحبت‌ها که می‌کنند در خارج که دولت خودش باعث ترقی اسعار است این را هم تکذیب می‌کنم.

رئیس- کافی است مذاکرات (اظهار شد- بلی)

آقایانیکه با مجموع قانون مربوط بصاحبان اشیاء ممنوعه موافقت دارند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد.

۳- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر مالیه

وزیر مالیه- یک لایحه ایست راجع باستخدام آقای واهر تکلف بلژیکی که چندین سال است در ایران است و کارش تجزیه شیمیایی است اینرا باجازه آقایان تقدیم می‌کنم بمجلس و کنتراتش سرآمده است و باید دو مرتبه تجدید شود. یک کلمه هم اجازه می‌خواهم خارج از موضوع عرض کنم و آن این است که به بعضی از آقایان هم عرض کنم و اینکه آقای یاسائی هم فرمودند که وزارت مالیه چهار پنج ماه است که از اسعار صادراتی تجارتی استفاده نکرده است خواستم عرض کنم که هیچوقت یک دینار استفاده نمی‌کند و منحصرا مخصوص بواردات است.

۴- شور و تصویب لایحه اعتبار خرید قایق خودرو

رئیس- خبر کمیسیون بودجه راجع بخرید یک قایق خودرو جهه کنترل اجناس

خبر کمیسیون

کمیسیون بودجه لایحه نمره ۹۱۲۹ دولت راجع به اجازه خرید یک قایق خودرو جهه گمرک بندر پهلوی را با حضور آقای وزیر مالیه مطرح نموده و بالاخره بالایحه

مزبور موافقت اینک عین ماده واحده پیشنهادی دولت را برای تصویب مجلس مقدس پیشنهاد می‌نماید.

رئیس- عین ماده واحده قرائت می‌شود.

ماده واحده- مجلس شورای ملی یکصد هزار ریال اعتبار برای خرید یک قایق خودرو جهه گمرک بندر پهلوی تصویب می‌نماید که از صرفه جوئی‌های بودجه سنه ۱۳۱۰ اداره گمرک داده شود.

رئیس- اشکالی نیست موافقین ورقه سفید خواهند داد

(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده ۷۶ ورقه سفید تعدادشد)

رئیس- عده حضار در موقع اعلام رای ۹۱ نفر باکثریت ۷۶ رای تصویب شد. آقای وزیر مالیه بیک لایحه دیگر خودشان هم اظهار احتیاج می‌کنند این است که قرائت می‌شود.

۴- شور و تصویب تبدیل دو قلم اعتبار فصل هفده بودجه

خبر کمیسیون

کمیسیون بودجه در جلسه اخیر خود لایحه پیشنهادی دولت تحت نمره ۹۱۲۱ راجع باصلاح قانون بودجه ۱۳۱۱ کل مملکتی را مطرح و مورد شور قرار داده با توضیحاتی که آقای وزیر مالیه بیان نمودند بالاخره کمیسیون با لایحه پیشنهادی مزبور موافقت نموده و اینک خبر آنرا تقدیم می‌دارد.

ماده واحده- وزارت مالیه مجاز است بجای هشتاد هزار پهلوی موضوع ماده اول فصل هفده بودجه خرج ۱۳۱۱ مملکتی یکصدو سه هزار و پنجاه لیره انگلیسی و بجای بکهزار و پانصد پهلوی موضوع ماده پنجم فصل مذکور دو هزار لیره انگلیسی پرداخته و دو فقره اعتبار فوق را در بودجه مملکتی از همین قرار اصلاح نماید.

رئیس- اشکالی نیست؟

طباطبائی دیبا- عرض دارم

رئیس- بفرمائید

طباطبائی دیبا- در بودجه مملکتی خیلی از این اقلام هست که به پهلوی نوشته شده بنده عقیده‌ام این بود که دولت یک لایحه می‌آورد برای تمام اینها که هر جا به لیره است به پهلوی نوشته شود برای تمام این اقلام می‌بایست یک لایحه بیاورند و الا بنده با اصل این لایحه موافق هستم ولی یک لایحه کلی اگر دولت بمجلس تقدیم می‌کرد بهتر بود.

وزیر مالیه- عرض می‌شود ما در بودجه مملکتی پولی را که منظور نموده‌ایم همان به پهلوی است ولی اتفاقا دو تا پول را به پهلوی نباید منظور کنیم و تعهدش به لیره باید بشود یکی دوهزار لیره باید برای نفت داد این را نمی‌شود برای اینکه به لیره است یا بایست بنویسند دو هزار پهلوی یا اینکه حساب کنند ببینند دو هزار پهلوی چقدر لیره می‌شود همان را بدهند و باقیش را نگاه دارند و این راه غلط بود اشتباه بود برای اینکه این کار را نکنند گفتند که در حساب حالیه دو هزار لیره هزار و پانصد و پنج پهلوی می‌شود آن پنج

پهلوی را از کجا بدهند لذا در اینجا صلاح این بود که ما اینکار را بکنیم همچنین دیون دولت تعهدش به پهلوی نیست و با لیره است و صدو سه هزار و پنجاه لیره در سال باید بدهیم اگر لیره تنزل بکند همه صد و سه هزار و پنجاه لیره را به پهلوی هم می‌شود داد و همان را خواهیم داد ولی اگر بالا برود چه کنیم این را که حساب کنیم می‌شود هشتاد هزار پهلوی ولی وقتی لیره بالا رفت ممکن است هشتاد و پنجهزار پهلوی بشود آنوقت محل نداریم این بود که گفتیم عرض پهلوی لیره بنویسیم و همان لیره هرچه شد به پهلوی می‌دهیم و باقیمانده اش البته صرفه جویی می‌شود.

رئیس- چون آقایان رفقا بعد از دادن رای خارج می‌شوند این است که می‌خواهم یادآوری کنم که سه چهار فقره مرخصی دایم که صاحبان آنها اظهار تعلق می‌کنند که باید به آنها رای گرفته شود. آقایان موافقین ورقه سفید خواهند داد.

(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده ۶۸ ورقه سفید تعداد شد)

رئیس- عده حاضر در موقع اعلام رای ۹۸ نفر باکثریت ۶۸ رای تصویب شد.

۶- تصویب سه فقره مرخصی

خبر مرخصی آقای عراقی

آقای عراقی نماینده محترم از اول تیرماه ۱۳۱۱ تقاضای یکماه مرخصی نموده‌اند کمیسیون با تقاضای ایشان موافق و اینک خبر آن را برای تصویب مجلس مقدس تقدیم می‌دارد.

رئیس- آقای ملک موافقند

ملک مدنی- بلی

رئیس- آقای اعتبار

اعتبار – بنده نظرم این بود که راجع بمرخصیها است خوبست مجلس یک تصمیمی در این باب بگیرد و این صورتی که دارد پیش می‌رود صورت خوبی نیست و بایستی یک صورت منظمی دربیاید مثل مرخصی هائی که معمول است و در سایر قسمتهای دولتی داده می‌شود (حالا بنده نظرم مخالفت با مرخصی آقای عراقی نیست) بلکه تذکر این قسمت است که مربوط بماده نظامنامه است که آقایان موافقت کنند که اصلاح کنند یک ترتیبی برای وکیل یک مرخصی معلوم شود که این می‌تواند در سال چقدر مرخصی داشته باشد که آن را وکیل لذی الاقتضا که خواست ازش استفاده کند و اگر مرخصی‌های بیشتری بخواهد آن را بدون استفاده حقوق داشته باشد بنده این را می‌خواستم به آقایان عرض کنم که موافقت بفرمایند که یک همچو طرحی تهیه شود که این قسمت اصلاح شود که هر روز بعناوین مختلف در اطرافش صحبت نشود.

رئیس- نظر آقا کاملا صحیح است و تنها دلیلی که هست این است که ممکن است با مرخصی غیرمنتظم یکنفر چندین ماه بهره و صرفه ببرد و چند نفر هیچ بهره ببرند ولی اگر تحت قاعده و منظبط باشد البته آنوقت با یک عدالتی انجام می‌شود همینطور معهود بود قسمتی از آقایان نمایندگان هم با بنده سابقه دارند که درصدند که ماده تنظیم کنند که آن ماده نظامنامه را اصلاح کند که مجموع مرخصی متوالی و متناوب در مجلس و کمیسیون برای یکنفر وکیل بالغ بر یکماه نشود و بنظر بنده این قدر معتدل و صحیحی است و ما رای دریافت این پیشنهاد مترصد هستیم اقدام بفرمائید و ما را یک نظم و ترتیبی هدایت فرمائید. آقای ملک مدنی

ملک مدنی- عرض کنم کمیسیون عرایض و مرخصی همین توضیحی را که آقای اعتبار فرمودند جزو تصمیماتش بوده و همین نظر را بموقع اجرا گذاشته دلیل هم همین مرخصی هائی است که داده شده شاید بعضی از آقایان دوماه مرخصی خواسته‌اند و باین ترتیب داده شده که در سال بیشتر از یک ماه استفاده نشود و آقایان هم موافقند که از یکماه بیشتر استفاده نکنند و بنظر بنده این اظهار آقای اعتبار مانعی ندارد ولی کمیسیون هم با این نظر موافقت دارد آقایان می‌توانند این کار را بکنند برای اینکه تقاضاهائی که در کمیسیون هست بیش از یک ماه قائل شوند و مجبور نشوند بیشتر اجازه بدهند خاصه اگر اکثریت موافقت داشته باشند که اصلاحی در نظامنامه بشود بنظر مجلس است بنده مقصودم این بود که تصمیم کمیسیون را بعرض برسانم که روی نظامنامه است.

رئیس- آقایان موافقین با مرخصی آقای عراقی قیام فرمایند (اغلب قیام نموند) تصویب شد.

خبر مرخصی آقای دکتر ضیائی

نماینده محترم آقای دکتر ضیائی برای رسیدگی بامور محلی از تاریخ حرکت تقاضای دوماه مرخصی نموده‌اند کمیسیون با یک ماه از مدت مورد تقاضا موافق و اینک خبر آن را تقدیم می‌دارد.

رئیس- آقایان موافقین قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد یک فقره دیگر باقی است.

خبر مرخصی آقای وثوق

نماینده محترم آقای وثوق بواسطه گرفتاری و رسیدگی بامور محلی تقاضای یک ماه مرخصی از تاریخ حرکت نموده‌اند کمیسیون باتقاضای ایشان موافق و اینک خبر آن را تقدیم می‌دارد.

رئیس- اشکالی نیست. آقایان موافقین قیام فرمایند (اغلب نمایندگانق یام نمودند) تصویب شد.

۷- موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

رئیس- اگر موافقت بفرمائید جلسه را ختم کنیم جلسه آتیه سه شنبه هفتم تیرماه سه ساعت قبل از ظهر دستور لوایح موجوده.

(مجلس بیست و پنج دقیقه بعدازظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- دادگر

قانون

راجع به جلوگیری از قاچاق اجناس ممنوع الورود

ماده ۱- اداره کل تجارت مکلف است از اجناس خارجی ممنوع الورودی که از طرف دولت معین خواهد شد صورتی تهیه کرده و اعلام نماید. اشخاصیکه اجناس ممنوعه مذکوره در اعلان را برای فروش تجارتی موجود داشته باشند مکلفند که اولا صورت اجناس مزبور را منتهی در ظرف دو ماه از تاریخ انتشار اعلان در هر محل باداره کل تجارت در مرکز و ایالات و ولایات به نماینده آن اداره تسلیم نموده رسید دریافت دارند ثانیا از تاریخ اعلان مذکور تا انقضای سال ۱۳۱۱ در آخر هر ماه صورت فروش آن ماه را نیز باداره کل تجارت و با نمایندگان آن اداره تسلیم نمایند.

بعد از انقضای سال ۱۳۱۱ اجناس ممنوعه که بفروش نرفته باید در ظرف یکماه بمراکز فروش که در محل از طرف دولت تعیین خواهد شد تحویل گردد تا تحت نظارت دولت و صاحبان اجناس بقیمتی که دولت معین می‌نماید بفروش برسد.

ماده ۲- اجناس مذکور در ماده اول که برای فروش تجارتی موجود باشد و در ظرف دو ماه از تاریخ انتشار اعلان صورت آنها باداره کل تجارت یا نمایندگان آن اداره تحویل نشده باشد و همچنین اجناسیکه صورت آن داده شده ولی تا آخر اسفند ۱۳۱۱ بفروش نرسیده و در ظرف یکماه پس از انقضاء مدت مزبور بمراکز فروش دولتی تحویل نگردیده باشد در حکم قاچاق بوده و بنفع دولت ضبط می‌شود.

ماده ۳- هرکس مرتکب یکی از اقدامات ذیل بشود بجزای نقدی از پانصد تا ده هزار ریال و یا بحبس تادیبی از یکماه تا یکسال محکوم خواهد شد بعلاوه مرتکب برای دوسال از حق اخذ جواز ورود محروم خواهد بود.

۱- اخذ تصدیق صدور مال التجاره‌ای که از مملکت صادر نشده است.

۲- اخذ تصدیق صدور بمبلغی بیشتر از آنچه مال التجاره صادر شده است بوسیله تبانی با مامورین گمرک یا مقومین.

۳- مخفی کردن اجناس ممنوع الصدور یا ممنوع الورود در میان اجناس مجاز جز در مواردیکه قوانین مخصوصمه مجازات بیشتری معین کرده باشد که در آنصورت مرتکب مطابق همان قوانین مجازات می‌شود اجناس ممنوعه مشمول این قسمت ضبط می‌شود.

۴- خارج کردن مال التجاره ورودی از گمرک بداخله مملکت که قیمت آن بیش از مبلغ مذکور در جواز ورود باشد بوسیله تبانی با مامورین گمرک با مقومین در این مورد معادل مبلغ اضافی از مال التجاره ضبط می‌شود.

۵- صادر یا وارد کردن جنسی باسم جنس دیگر

تبصره- در صورتیکه عملیات مذکور در قسمت ۱ و ۲ مشمول ماده ۱۶ قانون متم قانون انحصار تجارت خارجی مصوب ۲۰ اسفند ۱۳۰۹ باشد مرتکب بمجازات مقرره در ماده مزبوره خواهد رسید.

ماده ۴- اشخاصیکه بعنوان نمایندگی از طرف واردکننده یا صادر کننده مباشر ورود یا صدور اجناس می‌شوند باید در اظهار نامه که به گمرک می‌دهند سمت خود را تصریح و وارد کننده یا صادر کننده حقیقی را معرفی کنند اشخاص مذکور یا کسانیکه بعنوان دلالی یا هر عنوان دیگر در یکی از جرم‌های مذکور در ماده سوم عالما معاونت کنند از حیث مجازات در حکم مجازات مجرم اصلی می‌باشند.

ماده ۵- اشخاصیکه در اداره کل تجارت یا اداره گمرک یا سایر موسسات مربوط بقانون انحصار تجارت خارجی از طرف تجار یا موسسات تجارتی سمت نمایندگی و یا دلالی با حق العمل کاری دارند در صورتیکه خیانت در امانت نمایند و یا باعث خسارت و ضرر کسانیکه از طرف آن نمایندگی دارند بشوند از طرف اداره کل تجارت از اشتغال بین شغل موقتا ممنوع خواهند شد و این امر مانع نخواهد بود که اگر عمل آنها مطابق قانون مستلزم مجازات باشد بمجازات مقرر نیز محکوم گردند.

ماده ۶- بکاشفین قاچاق ورود اجناس بدون جواز مبلغی معادل صدی سی ۳۰٪ قیمت جنس موضوع قاچاق که ضبط شده است پس از وضع مخارج بعنوان جایزه پرداخته می‌شود.

ماده ۷- حکم محکمه دائر باخذ جریمه در مواردی که بموجب قوانین مربوطه بانحصار و تجارت خارجی و این قانون مصرح می‌باشد قابل اجرای موقت است و در صورتیکه جریمه دهنده تبرئه شد جریمه ماخوذه و اموال ضبط شده باو مسترد می‌گردد.

ماده ۸- عواید حاصله از فروش اجناس ضبط شده و یا جرایم ماخوذه در حساب مخصوص نگاهداری شده و پس از صدور حکم نهائی دایر بمجرمیت جریمه دهنده بحساب عواید عمومی منتقل می‌شود و حق کاشفین پس از وضع مخارج و قبل از انتقال عوائد مزبور بحساب عوائد عمومی کسر و پرداخته خواهد شد.

ماده ۹- تهدید با تطمیع ماموریت دولت یا تبانی با آنها برای ارتکاب یکی از جرمهای مذکور در ماده سوم این قانون و ماده ۱۵ و ۱۶ قانون متمم قانون انحصار تجارت خارجی در حکم همان جرمها بوده و مرتکب به مجازات مقرر برای آن جزء محکوم خواهد شد مگر آنکه عمل مرتکب بموجب قانون دیگری مستلزم مجازات شدید تری باشد در اینصورت بمجازات اشد محکوم می‌گردد.

ماده ۱۰- کلیه اشخاصیکه مکلف باجرای مقررات مربوطه بقوانین انحصار تجارت خارجی و یا اسعار خارجی هستند در صورتیکه وسیله ارتکاب جرم‌های مذکوره در این قانون و قوانین مربوطه بانحصار تجارت و اسعار خارجی واقع شده با مساعدت در ارتکاب آن بنمایند و یا عمداً تسهیلاتی برای ارتکاب جرمهای مزبور فراهم نمایند بحبس تادیبی از ششماه تا دوسال محکوم گردیده و در صورتیکه مستخدم دولت باشند بعلاوه بانفصال ابد محکوم خواهند شد و این امر مانع از این نخواهد بود که اگر عمل آنها بموجب قانون مستلزم مجازات شدیدتری باشد بمجازات اشد محکوم گردند.

ماده ۱۱- ماموریت دولتی که یکی از جرمهای مذکور در این قانون یا قوانین مربوط بانحصار تجارت و اسعار خارجی را با باینکه برخلاف واقع است بکسی نسبت دهند بمجازات مفتری و انفصال ابد از خدمات دولتی محکوم خواهند شد.

ماده ۱۲- ورود کتب و سایر مطبوعات که در داخله مملکت طبع آن میسر نیست با اجازه مخصوص دولت از الزام صدور معاف خواهد شد.

این قانون که مشتمل بر دوازده ماده است در جلسه سی و یکم خردادماه یکهزار و سیصدو یازده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی- دادگر

قانون

اعتبار خرید قایق خودرو جهت گمرک بندر پهلوی

ماده واحد- مجلس شورای ملی یکصد هزار ریال اعتبار برای خرید یک قایق خودرو جهت گمرک بندر پهلوی تصویب می‌نماید که از صرفه جوئیهای بودجه سند ۱۳۱۰ اداره گمرک داده شود.

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه سی و یکم خردادماه یکهزار و سیصدو یازده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی- دادگر

قانون

اصلاح مواد اول و پنجم فصل هفدهم قانون بودجه ۱۳۱۱ مملکتی

ماده واحده- وزارت مالیه مجاز است بجای هشتادهزار پهلوی موضوع ماده اول فصل هفده بودجه خرج ۱۳۱۱ مملکتی یکصد و سه هزار و پنجاه لیره انگلیسی و بجای یکهزار و پانصد پهلوی موضوع ماده پنجم فصل مذکور در هزار لیره انگلیسی پرداخته و دو فقره اعتبار فوق را در بودجه مملکتی از همین قرار اصلاح نماید.

این قانون که مشتمل بریک ماده است در جلسه سی و یکم خردادماه یکهزار و سیصد و یازده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی- دادگر