مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ خرداد ۱۳۰۷ نشست ۲۵۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ خرداد ۱۳۰۷ نشست ۲۵۷

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۶

جلسه: ۲۵۷

مذاکرات دوره ششم تقنینیه

صورت مشروح مجلس پنجشنبه ۳۱ خرداد ماه ۱۳۰۷ مطابق ۳ محرم ۱۳۴۷

۱- مذاکره نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به بودجه سال ۱۳۰۷ مملکتی و تصویب آن

۲- قانون بودجه یکساله ۱۳۰۷ کل مملکتی

(مجلس دو ساعت و سه ربع قبل از ظهر برپاست آقای پیرنیا تشکیل گردید) (صورت مشروح سه شنبه ۲۹ خود را آقای فرهمند قرائت نمودند)

غائبین با اجازه جلسه قبل :آقایان: جمشیدی مازندرانی ـ ایت الله زاده خراسانی دکتر هادی ـ نگهبان میرممتاز ـ حیدری مکری ـ میرزا محمد تقی طباطبائی ـ امیر تیمور کلالی ـ محمّد خان اسعد ـ اسکندر خان مقدم ـ محمّد هاشم ـ میرزا افسر ـ میرزا حسن آقا زاده سبزواری ـ ثقه الاسلامی جهانشاهی ـ لیقوانی ـ سلطان محمد خان عامری ـ میرزا عبد الحسین کرمانی ـ ابراهیمی ـ مولوی

غائبین بی اجازه جلسه قبل: آقایان: اسدی ـ ذوالقدر ـ اعظمی ـ قوام شیرازی ـ مهدوی ـ عباس میرزا ـ نوبخت ـ میرزا هاشم آشتیانی ـ حاج حسن آقا ملک ـ محمد ولی میرزا ـ فرشی ـ عدل ـ میرزا حسن خان وثوق ـ اسکندری

دیرآمدگان با اجازه جلسه قبل آقایان: حاج آقا رضا رفیع ـ افخمی ـ آیت الله زاده اصفهانی.

دیر آمدگان بی اجازه جلسه قبل آقایان: امیرحسین ایلخان ـ امام جمعة شیراز ـ شریعت زاده ـ دهستانی ـ نجومی ـ میرزا محمّد تقی بهار ـ جواشیر

رئیس ـ صورت مجلس ایرادی ندارد؟

(گفتند شد ـ خیر)

رئیس ـ صورت مجلس تصویب شد.

وزیر مالیه ـ بنده تقاضا می‌کنم خبر کمیسیون بودجه راجع به بودحه کل مملکتی که طبع و توزیع هم شده است مطرح شود.

رئیس مخالفی دارد؟

(گفتند ـ خیر)

رئیس ـ ماده واحده مطرح است. ماده واحده راجع به خرج. آقای رفیع

رفیع ـ موافقم

رئیس ـ آقای عراقی

عراقی موافقم.

رئیس ـ آقای دادگر

دادگر ـ موافقم.

رئیس ـ آقای عمادی

عمادی ـ موافقم

رئیس ـ آقای شیروانی

شیروانی ـ بنده اجازه نخواسته بودم.

رئیس ـ آقای شریعت زاده

شریعت زاده ـ موافقم

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ بنده با اساس بودجه هائی که بتوصیب کمیسیون بودجه رسیده است مخالفتی ندارم ولی در یکی دو قسمتیش ناجارم بعنوان مخلفت عرض کنم و بالاخره یک روزی باید دولت ت جه کند به این اظهاراتی که از طرف مردم و از طرف نمایندگان کرارا شده و می‌شود یکی موضوع بودجة وزارت معارف و حقوق معلمین مدارس ولایات است. جای هیچ تردید نیست که حقوقی که به معلمین مدراس ولایات مدیهند قابل ذکر نیست. معلمی که ماهی هفت تومان ده تومان، پانزده تومان می‌گیرد معلوم است که چه جور معلمی خواهد بود بالاخره وقت اطفال مردم را تلف می‌کند و مدارس ولایات غالباً بصورت یک مکتب خانهائی است که راستی راستی نمی‌شود اسم مدرسه یه آنها گذاشت چند سال است که در موافق متعدده بنده در نظر دارم که این قضیه بدولت تذکر داده شده است و هر نمایندة راجع به مدرسة حوزه انتخابیه خودش مذاکره کرده است و بالاخره نتیجة حاصل نشده است و وضعیت حقوق معلمین مدارس ولایات بحال سابق باقی است یعنی از ۱۳۰۴ به این طرف حقوق معلمین بیشتر نشده است فقط بعضی مواقع یک اضافات کمی ملحوظ شده است، دو تومان، سه تومان اضافه حقوق داده‌اند. گفته می‌شود مدارس ما اشخاص بیکار را تهیه می‌کنم و منتظر خدمت و اشخاصی که برای نوکری داوطلب هستند مرتباً از مدراس بیرون می‌آیند. برای این مسئله باید یک فکری کرد و این یکی فکری است که مدتها پیش آمده است این برای این است که دولت ان توجهنی که به معارف و قسمت معلمی باید بکند نمی‌کند بنابراین اشخاصی که از مدارس بیروی می‌آیند و ما به آنها احتیاج که از مدارس بیرون می‌آیند و ما به آنها احتیاج داریم برای معلمی حاضر نمشوند یعنی دولت به یک ثبات اهمیت می‌دهد تا به یک معلم، اگر آن کسی که تصدیقنامه سیکل اول متوسطه با تصدیقنامه متوسطه داشته باشد او را دولت با یک حقوق مکفی دعوت کند به معلمی حتماً حاضر می‌شود اگر یک حقوق متناسب با سایر حقوق مستخدمین به او بدهند برای معلمی حاضر خواهد شد و بالاخره دولت تشویقی که بای نسبت به این محصلین بکند نکرده است و بالاخره مردم و ما بستوه آمده‌ایم از دست این محصلین و آنها را تشویق کند حقوق مکفی بدهد که برای این کار حاضر شوند همیشه گفته می‌شود به معلم احتیاج دادیم و مدارس ولایات معلم ندارند و معلمینی که در محل انتخاب شده‌اند معلم نیستند و وقت اطفال را تلف می‌کنند و دو سه کرور پول این مملکت به مصرف مدارس می‌رسد و هیچ فایدة نمی‌بریم آنوقت این دیپامه‌های مدارس بیکار توی خیابانها می‌گردند و کار ندارند و دولت حقوق متناسب به آنها نمی‌دهد که آنها بروند معلمی کنند. علت توجه این محصلین به وزارتخانه‌ها برای این اس که حوقق کافی به معلمین داده نمی‌شود و الا اگر در ماه چهل تومان به معلم حقوق داده شود برای ثباتی حاضر نمشود و می‌رود معلمی می‌کند. این یک موضوعی بود که بنده در موقع مخذاکره در اطراف بودجه لازم بود تذکر بدهم و خواهش می‌کنم که دولت در بودجه ۱۳۰۸ که تهیه می‌کند برای تقدیم به مجلس هفتم این نکته را رعایت کند یعنی یک حقوق بیشتری برای معلمین ولایات معلوم کند که بتوانند اشخاص تحصیل کرده بفرستند و بالارخه مراجعه کنید به مدارس ولایات که یک معلم قابلی ندارند و اگر وارد یک مدرسه شش کلاسه ولایات بشوید و یک سؤالاتی از معلمین آنجا بکنید معلوم می‌شود که هیچ نمیدانند و ماهی چهار صد تومان، پانصد تومان بهر مدرسه داده می‌شود بدون این که از آن پول استفاده بشود. یک موضوع دیگری که لازم بود تذکر داه شود مسئله نواب حکام است، بالاخره تا کی باید مردم از دست نواب حکام در زحمت باشند؟ تا کی باید نواب حکام بی حقوق که وزارت داخله مأمور می‌کند به جان مردم یفتند و مشغول دخالی و استفاده باشند؟ این‌ها غیر از دخالی فکر دیگری ندارند باید وزارت داخله این‌ها را بردارد اصلا مردم نایب الحکومه لازم ندارند و وجود آنها اصلا ثمری ندارد و کار آنها را بدهند به امنیه و غیر یا اینکه نایب الحکومه‌ها را حقوق برای شانمعین کنند و باید یک روزی باه این وضعیات خاتمه داده شود. در قسمت‌های جنوبی مملکت آنچه که بنده اطلاع دارم غالب نقاط نایب الحکومه هائی دارد که حقوق ندارد و وزارت عدلیه هم موفق نشده است که یک محاکم صلحی برای آنها تهیه کندنه یک نایب الحکومه حقوق داری است و نه محکمه صلحیه و این نایب الحکومه‌ها هر کاری که می‌خواهند با مردم می‌کنند مگر تشکیلات حکومتی و قضائی برای شهریها است؟ شما در این مملکت خوب دقت کنید بنابراین شده است که هر جه تشکیلات است که به درد مردم بخورد مال شهریها است و دهاتیها و سکنة بلوکات از همه چیز محرومند و مردم را مجبور می‌کنند که از یک راه‌های دور سی فرسخ چهل فرسخ برای یک کارهای کوچک به مراکزی مراجعه کنند و نایب الحکومه هائی که برایشان معین کرده‌اند بی حقوق هستند و آن نایب الحکومه‌ها هم ناچار یک استفاده هائی می‌کنند. بعلاوه کاهی یک خبر هائی از یک جاهائی می‌رسد که این نایب الحکومه‌ها مثل نایب الحکومه‌های دوره استبداد مردم را شکنجه می‌کنند. پس باید بالاخره به این وضعیات خاتمه داد. دهاتیهای بدبخت مگر بشر نیستند که باید به چنگال این ظالم‌ها گرتفار باشند این که یک کار مهمی نیست، یک کار فوق العادة نیست، مشکل نیست که دولت نتواند جلوگیری کند. بنده می‌خواهم این را تذکر بدهم کهدولت د رنظر داشته باشد. این دو قسمت را عرض کرم یکی راجع بمعلمین که با حقوق بیشتری آنها را بولایات بفرستند و یکی هم راجع به نایب الحکومه های بی حقوق مطالبی بود که تذکرش در اینموقع فوق العاده لازم بود و امیدواریم دولت در بودجه ۱۳۰۸ در نظر بگیرد و در آتیه با این نایب الحکومه‌ها یار اضار کند یا یک حقوقی برای آنها معین کند که تکلیف مردم معلوم باشد

وزیر عدلیه ـ نظر باهمیتی که مسئله بودجه برای تمام وزاتخانه مخصوصاً وزارت عدلیه دارد و از برای اینکه وقت زیاد تلف نشود بنده نمی‌خواهم بطور تفصیل جواب آقا را بدهم. البته این مطالبی که فرمودند یک مسائلی است که محل بحث نیست و بایستی سعی کرد که معلم کافی پیداکرد و حقوق کافی هم داد و تعلیم و تربیت را در تمام نقاط این مملکت رواج داد و این یک مطلبی است که ما هم تصدیق داریم منتها یک قدری زمان لازم است و وقت لازم دارد و باید بااین بودجة که داریم تمام احتیاجات مملکت را در نظر بگیریم و نمی‌شود تمام دارائی مملکت را صرف یک کار مخصوصی کرد در قسمت نایب الحکومه‌های بی حقوق هم آنچه که بنده اطلاع درم یک قسمت آن از بین رفته است و البته اگر یک قسمت هم باقی باید از بین برود و اگر آقایان راجع به عملیات آنها یک اطلاعاتی هم دارند ممکن است تذکر بدهند که رفع شکایات مردم بوشد و اگر یک نگرانی هائی باشد بتدریج رفع شود و تصور می‌کنم که خوب است بگذرد و در جزئیات البته باید یک فکرهائی کرد و یک مسائلی هم هست که عرض کردم زمان لازم دارد مسئله تربیت معلم و حقوق کافی به معلم دادن تصدیق میفرمائید اینها یک چیزی نیست که در یک روز بشود عمل کرد باید بتدریج اصلاح شود.

رئیس ـ آقای خطیبی

خطیبی ـ عرضی ندارم

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ عرض می‌شود صبح بنده آمدم اینجا و یک ورقة هب دست بنده دادند که این بودجه است ولی وقتی که مراجعه کردم چیزی دست نفهمیدم. مثلا یک جا نوشته است بودجه وزارت فوائد عامه سیصد و سی سه هزار تومان بنده هر چه فکر می‌کنم میبینم این طور نیست نمیدانم غلط نوشته شده است؟ در یک جای دیگر می‌بینم نوشته شاه است سی هزار تومان بجهت تربیت اطفان رؤسای عشایر در طهران من نمیدانم آن اطفال رؤسای عشایر کیها هستند که در طهران انقدر خرجشان است از طر دیگر نوشته است بودجة سجل احوال سیصد و سی و پنجهزار تومان من هر چه فکر می‌کنم نمیدانم چرا یک ادارة سجل احوال مملکت باید آنقدر بودجه داشته باشد. همیچنین بعضی چیرهای دیگر هم هست که بنده درست ملتفت نمی‌شوم مثلا بودجة صحیه را روزی هزار تومان منعین کردهاست اگر ما حساب کنیم چه قدر مریض در مریضخانه‌ها هست که آنقدر صحیه خرج دارد؟ و ازن این قبیل چیزها خلی زاید است. خلاصه یک بودجة بیست و هفت میلیون و نیمی آمده است و تمام آن از این خرجها است و ما آرزو داشتیم که در این بودجه بیست و هفت میلیونی لااقل هفت میلیون اورا صرف مخارج عام المنفعه بکنند از قبیل استخراج معادن و تأسیس کارخانجات و چیزهای دیگری که بجهت مملکت نفع دراد و عایدی دارد ولی در این بودجه می‌بینم از این چیزها هیچ نیست و در عوض می‌بینم در هر وزارتخانة یک مبلغ گزافی بر بودجه اش نسبت به سال قبل زیاد شده است و به ما هم مهلت نمی‌دهند که بودجه ار یک به یک نظر کنیم و در یک بیک آن مذاکره کنیم. یک مرتبه یک بودجة دوورقی می‌آورند و می‌گویند به بیست و هفت میلیون رأی بدهید آیا در کجای عالم این ترتیب که در مجلس ایران هست (با این فقر و فلاکت مردم) معمول است که در یکساعت یه بیست و هفت میلیون رأی بدهند؟ پس باید در جزء جزء بودجه دقت شود و رسیدگی وشد که از روی بصیرت و بینائی رأی داده شود نه اینکه به ملاحظة و رو دربایستی با تقاضای بعضی از بعضی دیگر که انسان مجبور شود رأی بدهد. بنده ساتعایم این است که یک مهلتی داده شود اگر هم میفرمائید وقت نداریم بنده استدعا می‌کنم در هفتة شش جلسه باشد و وکیل که وقتی در مجلس است وظیفه اش این است که این بیست و چهار ساعت وقت خود را صرف کارهای مملکتی بکند نه اینکه در هفتة هفت جلسه باشد بلکه جمعه‌ها هم بیانید و به نشینند و برای مملکت کار کنند که مملکتشان رو به ترقی و ارتقاء برود و این وضعیاتی که حالا هست خوب نیستو بنده عقیده ندارم که بودجة یکساله مملکت را با یک دوورقی بیاورند وبه دست ما بدهند و بگوین رأی بدهید. از این حهت بنده مخالفم که امروز در یک بودجه بیست و هفت میلیونی رأی بدهیم

رئیس ـ آقای حاج آقا رضا

حاج آقا رضا (رفیع)- نمایندة محترم در ضمن مخالفت اقلامی را اسم بردند که بیشتر طرف احتیاج مملکت است مثلا اشاره فرمودند به صحیح و تصور می‌کنند که اگر روزی هزار تومان خرج صحیه بکنند زیادی است بنده تصور می‌کنم که اگر بشود یک روزی انشاءالله پنجهزار تومان در روز خرج صحیحه بکنیم بهتر است شما که متخصص نیستید آن کسانی که این را پیشنهاد کرده‌اند از روز دقت بوده است، از روی فکر بوده است، از روز بوده است و کسی راکه فکر بوده است، از وری تخصص بوده است و کسی را که گذارده‌اند بالاخره او متخصص بودهاست و کسی را ه گذارده‌اند سر کار خود آقا مکرر ذکر خیر ازشان فرموده‌اند بالاخره او متخصص است و از روی تخصص این مقدار را خرج می‌کند و خود او باز می‌گوید این مبلغ کم است و امید داریم در دوره‌های بعد به کمک نماندگان محترم این مقدار را هم زاید کنند. راجع به خرج تحصیل اولاد رؤساء عشایر فرمودید و فرمودید که اینها را نمی‌شناسم. بالاخره آقا عشایر هم جزء انی مملکت هستن و مملکت ایران عبارت است از یک مشت عشایر خیلی محترمی که در موافق مهمه همیشه خدمت کرده‌اند و آن موافقتی که آقا میدانندکه قشون وجود نداشت نها عشایر این مملکت بودند که مملکت را حفظ می‌کردند و باید امروز برای قدردانی از آنها که بدانند اهل این آب و خاک هستد و به آنا همه جور کمک می‌شود هر قدر ممکن است باید این خرجها را رکد که انشاء الله اطفال رؤساء عشایر هم بیایند وتحصیل کنند و وقتی که تحصیل کردند دیگر تحت تأثیر واقع نمی‌شوند و بهیچوجه مزاحم مردم نخواهند شد بنابراین باید آقاهم موافقت بفرمایند که این مبلغ بگذرد. فرمودند به ما مهلت ندادند و یکمرتبه لایحه را آورده‌اند در مجلس که تصویب کنند. عرضص می‌کنم صدو پنجاه جلسه است که در این خصوص در کمیسیون مذاکره شده است و بعد از این ددیگر وقت نداریم و ایام عاشورا هم که در پیش است و روزهای گذشته هم که اغلب جلسات تشریف دارید و می‌بینید لوایحی که مطرح است آقایان تشریف می‌برند بیرون و لوایح نمی‌گذرد چه بکنیم؟ اگر غیر از این ترتیبات بود ماهم موافقت می‌کردیم و با آقا شریک بودیم که بیست روز دیگر پی در پس به نشینیم اینجا و در این بودجه حرف بزنیم ولی تمام نمی‌شود تنها یک قلم از این بودجه که مستمری است هشت هزار قلم است و برای هر قلم هم اگر بخنواهید ده دقیقه حرف بزنید چند هزار ساعت باید حرف زده شود و تنها همین اقلام شهیریه و مستمری را می‌گذاریم جلوی آقا چون میدانم مخالفید بالاخره به بینیم تا ا÷ر دوره تمام مشوید یا نه؟ آقا صحبت تمامی ندارد و کار مملکت می‌ماند آمدند سنجیدند و دیدند این ترتیب عمل یتر و بهتر است و آن چیزی را که همه آقایان مطالعه کرده ند در تحت یک مادة واحده تقدیم مجلس کرده‌اند می‌فرمایند مهلت ندادند که ما بیائیم یک قدری اینجا صحبت کنیم و کارخانه‌ها را راه می‌افتاد باید مملکت ایران از تمام نقاط دینا بیشتر کارخانه داشته باشد بیست سال است که ما داریم حرف می‌زنیم و نتیجة نگرفته‌ایم. یک لایحة را دولت اورده است و در کمیسیون هم مطالعه شده است و آورده‌اند که در مجلس تصویب شود و برای کارخانه را افتادن هم باید دولت یک لایحه بیاورد و در ملجس تصویب شود آنوقت کارخانه راه می‌افتد و الا از صحبت کردن که کارخانه راه نمی فاد بندهتصور می‌کنم که اقا هم اگر یک نظریاتی دارند مثل اینکه آقای یاسائی تذکر دادند بدهند که دولت آن نظریات را در نظر بگیرد و در آتیه عمل کند آقای یاسائی راجع به نایب الحکومه‌های بی حقوق مذاکره فرمودند عرض می‌کنم که این مسئله را ابدا مجلس اجازه نمی‌دهد و از مقامات عالیه هم امر داده شده است که ابدا حق ندارد وزارت داخله یک حاکم یا یک نایب الحکومه بی مواجب بفرستد این تذکر آقای یاسائی خیلی خوب وبد و بنده و همه آقایان هم البته موافق با این قسمت قسمت هستیم و اقا یوزیر عدلیه هم در جواب اظهار کردند که اگر نسبت بمردم این اشخهاص اذیتی کردند آقایان بگویند که کیست که او را تنبیه کنیم پس گمان می‌کنم آقای فیروز آبادی هم اگر نظریاتی دارند بفرمایند که جواب داده شود بلکه نظرشان تامین شود و الا با این کارهای زیادی که داریم این مسئله را عقب انداخن فایده ندارد و باید موافقت بفرمائید که این لایحه بگذرد که در جلسة بعد هم لایحه چاه ارتزین و معضوق دیگر آقا راه آهن محّمره هم بگذرد

رئیس ـ آقای دشتی

دشتی ـ عرضی ندارم

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده اساساً با دولت موافقم با این لایحه هم موافق هستم لیکن در صمن مخالفت خواستم استفاده کنم و این یعرض خدم را بکنم. یک روزی در کمیسیون بودجة جدید رفتم و در آنجا بودجة عدلیه اصفهان را پنجاه هزار تومان قرار داده‌اند و بودجة عدلیه ایالت فارس سی ونه هزار تومان یا سی دو هزار تومان است من به آقای وزیر عدلیه عرض کردم که فارس یک اختصاصی هم دارد که شما وکیل فارس هستید و بعلاوه فارس یک ایالت است چرا باید بودجة آن کمتر از عدلیه اصفهان باشد و حال که آمده‌اید زحمت کشیده یاد و عدلیه را یک سر و صورتی داده‌اید زحمت کشدیه‌اید و عدلیه را یک سر و صورتی داده‌اید این قسمت را هم در نظر بگیرید واقعا خجالت می‌کشیم که وکلای اصفهان بزرنگی و زحمت کسی آمده‌اند و بودجة عدلیه اصفهان را که ولایت است پنجاه هزار تومان قرار داده‌اند که چهل و دو هزار تومان مال خوئد اصفهان است و هشت هزار تومان مال نجف آباد وقمشه ولی وقتی که وارد فارس می‌شوید می بینید که بودجه اش خیلی کم است و هیچ جای آن تشکیلات قضائی ندارد. من می‌خواهم حالا که همه آقایان وزراء همه تشریف دارند، آقای وزیر مالیه تشریف دارند، آقای وزیر عدلیه و آقای وزیر فواید عامه و آقای وزیر پست و تلگراف و معاون وزارت معارف تشریف دارند می‌خواهم این عرایض را بکنم که تشکیلات اداری در فارس از همه جا کمتر است تشکیلات معارف در فارس خیلی کم است الان بآقای یاسائی می‌فرمودند که در فارس نایب الحکومه بی حقوق زیاد است و مردم گرفتار انها هستند. فرض بفرمائید در ندارد اگر دو نفر سر چهار تومن نزاع کنند کجا باید رجوع کنند؟ آقای یاسائی شما که شهر سمنان را ایالت قرار داده‌اید حتی برای جندق هم عدلیه قرار داده‌اید برای ایالت فارس هم می‌خواستند با بنده کمک کنید که بنده هم این مخالفتی را که با این بودجه می‌کنم حقیقت برای این است که استدعا کنم یک توجهی نسبت به فارس بکنند، فارس صلحیه ندارد، محکمة ابتدائیش کم است، امنیه اش کم است، پست و تلگراف آنرا مکرر صحبت کردم که یک خط بیشتر نیست، در مسئلة فوائد عامه عرض کرده‌ام که خطوط فارس راهنوز شروع نکرده‌اند به پاک کردن و شوسه کردن آخر فارس هم باید دارای این حقوق باشد آخر ملاحظه بفرمائید هنوز خطوط فارس همان راههائی است که از زمان حضرت آدم مانده است، آخر این پولهائی که داده می‌شود برای راهها تمام مردم درش اشتراک دارند بنده عرض می‌کنم که چنانچه آقای یاسائی فرمودند در بودجه ۱۳۰۸ این نظریات نمایندگان فارسی ار ملاحظه بفرمائید تشکیلات اداری در فارس خیلی کم است. آقای وزیر عدلیه می‌فرمودند آدم کم داریم نبده دیروز رفتم در عدلیه دثیدم در اداره ثبت اسناد بقدری اعضاء آنجا هست که چه عرض کنم یک عده آنها را بفرستید به این جاها. حقوق انتظار خدمت بآنها می‌دهند معنی ندارد که یک عده در طهران حقوق انتظار خدمت بگیرند و وقتی که بگیند فلانجا بروید بگویند نمی‌رویم، این حقوق انتظار خدمت برای این است که کاری نباشد و حقوق انتظار خدمت بدهند ولی وقتی کار هست حقوق انتظار خدمت معنی ندارد و گمان می‌کنم مجلس هم با بنده موافق باشد که حوقق انتظار خدمت را باشخاصی که می‌خواهند توی خیابان لاله زار گردش کنند ندهند و بر خلاف روح قانون است. نه قانو ناستخداغم بشما این را حق را می‌دهد و نه سایر قوانین وقتی حقوق انتظار خدمت باید داده شودد که حقیقت کار نباشد، بک جماعتی در وزاتر داخله هستند که هر جا می‌خواهند انها را بفرستند می‌گویند نمیرویم….

دادگر ـ همه می‌روند

آقا سید یعقوب ـ وزارت داخله را بر سبیل مثال عرض کردم و الا جسارت نمی‌کردم و این یک مسئله بود که در این ج خواستم به آقایان وزراء عرض کنم که با اینکه در ایالات ولایات آنوقدر کار هست به منتظرین خدمت پول ندهند که در طهران خرج کنند، این یک مسئله، مسئله دیگر این است که وزراء کاملا تشکیلات فارس را د رنظر بگیرند و حالا که بحمدالله قشون فارس یک اقداماتی کرده است که امنیت سرتاسر فارس را فردا گرتفه است سایر چیزها را هم در نظر بگیرند. مخالفت من در این جا از نقطة نظر این بود خواستم احتیاجاتی را که ایالت فارس دارند تذکر بدهم که در نظر بگیرند

وزیر عدلیه ـ باز شروع می‌کنم بنده به همان اصلی که اول عرض کردم البته آقای آقا سید یعقوب هم علاقه دارند که بعد از همة این صحبت‌ها یک طوری بشود که بودجه بگذرد وزارت عدلیه هم بعد از اینکه چهار ماهع طلب ار است شش ماه دیگر هم معطل نماند این است که نبده به تفصیل جواب عرض نمی‌کنم. اینکه فرمودند تشکیلات اصفهان زیاد است و فارس کم است گمان می‌کنم خودشان در ضمن تصیق فرموده باشند که اصفهان به اندازه خودش شاید داشته باشد یا شاید هنوز همباز کم است منتها فارس آن اندازة که باید داشته باشد ندارد ولی عرض می‌کنم که ما این مبلغی را که داشته‌ایم آنطوریکه ممکن وبده است تقسیم کرده‌ایم که هیچ زیر پا نگذاریم. ولی معهذا نباید طوری تقسیم کرد که همه جا ناقص باشد و این را بنده موافق نیستم و بنه می‌گویم به اندازة که درایم باید سعی کنیم د رنقاطی که لازم است و به اندازة که داریم ابید سعی کنیم در نقاطی که لازم است و به اندازة که ضرورت دارد تشکیلاتمام را بدهیم و بعد در نقاط دیگر. اولا جمعیت را باید نگاه کرد یا نه؟ شهر اصفهان عدهجمعبیش چه قدر است؟ لااقل صد هزار نفر سه برابر شیراز آنوقت اگر ما در اصفهان پنجاه هزار تومان بودجه بدهیم و در شیراز سی و نه هزار تومان آیا مال اصفهان زیاد است؟ بی مناسبت است؟ آخر ما باید تناسب و احتیاجات هر محلی را در نظر بگیریم و این بودجه را تعمیم کنیم…

بامداد ـ فارس آخر ایالت است.

وزیر عدلیه ـ باید اول مارکز ایالات و ولایات را در نظر گرفت و شیراز که مرکز ایالت فارس است آنچه را با اصفهان مقایسه کرد و اول آنجا را درست کرد بعد برای قسمتهای دیگر هم بتدریج در نظر گرفت و اشخاصی حاضر کرد و بطور خلاصه آنجا هائی هم که بودجه شان زیاد است زیاتر از حد خودشان ندارند. اینکه فرمودید در ادارة ثبت اسناد یک عده مأمورین زیاد هستند که کار ندراند، آقا نبه یک عده مأمورینی دارم که به درد ثبت اسناد می‌خورند ولی به درد قضاوت نمی‌خورند و بنابراین این ممکن اس که دست نبده هنوز هم در قسمت قضائی بسته باشد و می‌بایستی به تدریج آدم تربیت کهنیم و حاضر کینم ر صورتیکه برای ثبت اسناد آن مقداری که آدم لازم داریم حاضر است اما راجع به منتظرین خدم گمان می‌کنم که در این مسئله بین بنده و سایر اعضاء هیئت دولت و تمام افراد نمایندگان هیچ اختلاف نظری نیست و هر ماموری را که مامور یک محلی می‌کنیم و نمیرو رفتن او در حکم تقاضای انتطار خدمت است و مطابق قانو استخدام کشوری کسی که خودش تقاضای انتظار خدمت بکند هب او حقوق نمی‌دهند

رئیس ـ آقای روحی

روحی ـ موافقم

رئیس ـ آقای دکتر مصدق

دکتر مصدق ـ بنده با این مادة واحده که امروز مطرح است از دو نظر مخالفم نظر اول من ابین است که این ماده برخلاف قانو محاسبات عمومی تهیه شده است چون آقای وزیر مالیه تشریف دارند. امیدواریم تصدیق بفمرایند که ماده ۱۶ و ۱۷ قانون محاسبات عمومی کاملا میرساند که این مادة واحده با این ترتیب ابدا مطابق قانون نیست این نظر بنده است راجع به طرز تنظی بودجه زیرا همینطوری که که در جلسة قبل یکی از نمیاندگان فرمودد که بودجه باید مطابق جریان قانونی به مجلس بیاید و مطرح شود و مذارکه شود و مشورت بشود و بجریان قاونی بگذرد و طوری باشد که قوانین رعایت شود این را بنده مخالف نیستم و باید طوری هم باشد که طرز تنظیم بودجه هم مطابق قوانین باشد و از نظر اینکه برخلاف ماده ۱۶ و ۱۷ قانو محاسبات عمومی است بنده مخالف هستم. ماده ۱۶ و ۱۷ می‌گوید که بودجه هر وزارتخانه باید ماده به ماده نئشته شود و حالا بودجه کل مملکتی را در تحت یک ماده واحده آورده‌اند و می‌خواهند بگذرانند در صورتیکه ان وبدجهچهار دیواری هم که سابقاً بود اگر آن را هم می‌خواستند اجرا کنند مقتضی این بود که برای هر وزارتخانه یک ماده بنویسند نه اینکه بودجه مملکت را از دخل و خرج در تحت یک ماده واحده بیاورند که تبصویب شود. این از نظر صورت از یک نظر دیگر عرضی که نبده داشتم راجع به بودجه وزارت امور خارجه است، نبه با بودجه وزارت خارجه نمیئانم بگویم مخالفم ولی یک نظریاتی دارم که می‌خواهم عرض کنم ولی خیلی متأسفم که سر بیصاحب می‌تراشم و آقای کفیل وزارت امور خارج تشریف ندارند…

وزیرمالیه ـ بنده هستم

دکتر مصدق ـ با بودجه وزارت امور خارجه بنده مخالف هستم ولی نمی‌توانم در تمام آن مخالفت کنم زیرا که اعضای وزارت امور خارجه مردمان صحیح العملی هستند بطور کلی و بنده یک وقتی با آنها هم قطار بودم و انها را خوب می‌شناسم و میدانم عرض کنم که اگر یک مبلغی برای وزارت امور خارجه خرج میوشد برای این است که عملیات وزارت خاجر کهصلاح مملکت باشد و اگر وزارت خارج حس بکند که یک چیزهائی صلاح مملکت نیست عمل نکند. یا اینکه اگر نظری داشت اقدام کند ا آنکه مسئله حل شود. و این مسئله در همه جای عالم معمول است که اگر وزارت خارج یک تصمیمی گرفت و تصادف کرد بیک چیزهائی می‌روند قبلا با مجلس شورای ملی با کمیسیون خارجه یا باشخاصیکه بصیرتشان شاید بیشتر باشد و نظرشان روشن تر باشد مذاکراتی می‌کنند و مشورت می‌کنند آن تصمیم را می‌گیرند و عمل می‌کنند ولی هیچ دیده نشده است که وزارت خارجه ما بیاید و در کی مسائلی که شاید بدیهی باشد (نظر خودم را عرض می‌کنم) یک تعلیماتی بگیرد که این عملیات خیلی مفید بشد، حالا عرض نمی‌کنم مضر زیرا التبه این مسائل را باید درش دقت کرد و بحث کرد و فهمید و آنوقت معلوم شود که مضر است. و فعلا می‌خواهم آن نظری را که در بودجة وزارت امور خارجه دارم عرض کنم و آن این است که در جلسه ۱۳ اردی بهشت که دولت لایحه تعرفه فانونی و اجازه انعقاد قرار دادهای گمرکی را پیشنهاد نموده بود چون من شنیده بودم که اجراء تعرفه پیشنهادی دولت نسبت بمال التجاره هدئی که غیر از دولت جماهیر شوروی وارد میوشد در سال معادل یک میلیون و نیم از عایدات گمرکی ما می‌کاهد تبصره باین مضمون پیشنهاد نمودم: «هر گونه قرار داد گمرکی و یا نظامنامه و یا تعرفه که قبل از تصویب این قانون بین دولت ایران و دولت دیگری وجود داشته باشد از تاریخ بیستم اردیبهشت ۱۳۰۷ منسوخ و ملغی است» و از این پیشنهاد میلیون از عایدات دولت کم می‌شود و دولت هم نظری نداشت مگر اینکه بعد از هشت سال استقلال گمرکی ما تأمین شود مجل تبصره پیشنهاذی مرا تصویب کند تا در انقضای مدت هشت سال هیچ استخوانی لای زخم نماند و دولت بتواند هر گونه تصرفی که می‌خواهد درتعرفة گمرکی بنماید بعد از توضیحات من شاهزاردهوزیر مالیه بیاناتی فمرودند که لازم است من باب یادآوری قرائت نمایم: «در موقعی که پیشنهاد آقای دکتر مصدیق قرائت شد بنده عقیده خودم را عرض کردم و گفتم که این مطلب واضح است و محتاج بهیچ توضیح نیست و حالا هم اگر ایشان خیلی اصرار دارند که پیشنهادشان باقی باشد چون بنده نمی‌توانم قبول نکنم قبول می‌کنم ولی فقط بآقای دکتر مصدق می‌خواهم دو نکته را عرض کنم و آن این است که هر قراری که بر طق این تعرفه دولت با یک دولت دیگری می‌بندد مقدمة آن قرار داد این خواهد بود که تمام قرار دادهای ساق منسوخ است پس این مسئله واضح است و محتاج بتکرار نیست مسئله دیگری که می‌خواستم عرض کنم این است چون ایشان فرمودند این تعرفة جدید بصرفة ما نیست بنده با این فرمایش اینشان موافق نیستم و عرض می‌کنم که این تعرفه بالنسبه بتعرفة قانونی که اخیراً از مجلس گذشت و صرفه اش بیشت راست زیرا حداقل‌هایش با کمی بیشتر است و یا تقریباً مساوی اس ولی حداکثر‌هایش خیل زیادتر است پس این تعرفه گذشته از ایننکه استقلال گمرکی بما می‌دهد بصرفة مالی ما هم هست و همانطور که خودشان فرمودند در مسئله گمرک ما زیاد نباید نظر مالیه داشته باشیم معذالک ملاحظة صرفة مالی هم شده است. بنته از آقای دکتر مصدق تقاضا می‌کنم پیشنهادشان را مسترد بدارند و برای بنده محظور و اشکال تولید نکنند برای این که اولا از یک طرف ایشان اصرار می‌ورزند و از طرفی بنده نمی‌توانم قبول نکنم زرا مقصود همین است و از طرفی بعضی آقایان مخالفت می‌کنند بعنوان اینکه اولا این واضح است و بعلاوه این قبول مثل اقرار ضمنی است و خوب نیست از آنوطرف نبده نمی‌توانم قبول نکنم زیرا معکموسش خوب در انتظار جلوه نمی‌کند بنده و تمام هیئت دولت در حضور رئیس الوزراء مملکت در این مجلس که یک جای رسمی است عرض می‌کنم که پس از تصوی این تعرفه که یک تعرفه مستقل مملکتی است بم. جب همین تصوب واز روی همین تعرفه و بر طبق همین اختیار با دیگران داخل در مذارکه میوشیم و تمام تعرفه‌های قبلی و سابق که دولت ایران با دیگران داشته منسوخ است بنابراین دیگ این پیشنهاد آقای دکرت مصدق لزومی ندارد) نبدههم نظر به قول صریحی که ایشان دادند پیشنهاد خود را استرداد نمودم و چون لایحه بقدی دو فوریت مطرح شده و موقع مذاکره در کلیات هم از دست رفته بود لذا ممکن نشد نظریاتیکه در موقع مذاکره قرار داد گمرکی با اتحاد جاهیر شوروی در جلسة سی ام مهر ماه ۱۳۰۶ عرض شده بود و تمام آقایان می‌دانستند در ثانی تکرار نماینم از اینکه دولت بعهد خود رفا نمود و فصل اول قرار داد گمرکی ایران و انگلیس که در نیستم اردی بهشت منعقد شده این طور تنظیم شده است: (اعلیحضرت پادشاه انگلستان نظر باینکه ملتفت اهمیت استقلال گمرکی برای ایران هستند بمناسبت روابط مودت بین دولتین معظمتین متعاهدین نیات اعلیحضرت پادشاه ایران را در اینقسمت بسهیل نمایند موافقت می‌کنند تمام مقررات عهود بین طرفین معظمین متعادهین که بنحوی از انحاء استقلال کامل دولت ایران را در وضع تعرفه گمرکی خود محدود می‌ساخت ملغی بدارند» بنده خیلی متشکرم ولی از خبر رویتر که در ۲۴ اردی بهشت در جراید مرکز منتشر شد و از قراری است که قرائت می‌نمایم: (مورخه دهم و یازدهم مه ۱۹۲۸ ـ طهران یازدهم شب گذشته در ساعت نه و چهل و پنج دقیقه تعرفة مستقل گمرکی بین ایران و انگلیس بامضای کفیل وزارت خارجه ایران و وزیرمخار انگلیس رسیده و ید داشت‌های مخالفی بین دولتین راجع انگلیس بپاره‌ای مسائل مبادله شده است که منجمسله اعتبار و بقای قوت معاهدات موجوده است که بوسیله معاهده حاضره نقض نشده‌اند تا زمانیکه معاهده تجارت و بحر پیشمائی منعقد گردد و همچنین دولت ایران حق خواهد داشت موقه معاهدة جدید را بر زمینة تعرفة حدالق فعلی ایران بطوریکه درسیم مه بتصویب مجلس رسیدهاست اجرا کند تا اینکه تبوصیب برسد و دولت ایران یا د داشتی بوزیر خارجه انگلیس راجع باقدامات مختلفه قضائی دایر به تنظیم وضعیت اتباع انگلیس بر طبق قوانین بسلیم نموده و یا داشت‌های دیگری در باب داخل مذاکره شدن یا کمپانی هوا پیمائی امپراطوری برای طیران در فراز اراضی ایان جهت اطالة سرویس هوائی موجود با هندوستان مبادله شده است دولت ایران اظهار داشته اسب که چون نظر دولت آن است که میدانهای طیرزان دولتی ایجاد کند و علت خاصی نمی‌بیند که با پاره شرایط باداره هواپیمائی انگلستان اجازه استفاده از این میدانهای هوا پیشمائی بدهد بهمین جهت دولت ایران حاضر است با کمپانی راجع باین مسئله داخل مذاکره شود «این خبر رویتر است. از این خبر بحدی متأثرم که نمی‌توانم آن را قبول نماینم چه معقول نیست که خبر نگار رویتر این قبیل اخبار را که در سیاست مملکت از قضایای حیاتی و مماتی است بداند ولی دولت در جراید چیزی منتشر نکند و از نمایندگان مجلس شورای ملی هم این قبیل امور ار مکتوم بدارد. ما خوشوقت بودیم که در دوره ششم تقنینیه موقعیتهای بزرگی در سیاست بین المللی نصیبمان شده که جبران بعضی ضرر‌ها را می‌کند که یکی از آنها الغاء کاپیتولاسیون و ددیگری استقلال تعرفه گمرگی بود بدبختانه این خبر امیدواری هارا بیأس تبدیل کرد….

بعضی از نمیاندگان (بطور همه) مأیوس نیستیم

یاسائی ـ شما چرا این قضایا را میفرمائید؟!

دکتر مصدق ـ از الغاء کاپیتولاسیون تا یاد داشت دولت راجع باقدامات مختلفة قضائی منتشر نشود چیزی عرض نمی‌کنم….

رفیع ـ رویتر و سمیت ندارد

دکتر مصدق ـ ولی راجع باستقلال گمرکی بنظر می‌آید که هر چه بو ه حرف بشاد….

بعضی از نمانیدگان (بطور همهمه) رویتر رسمت ندارد.

دکتر مصدق ـ زیرا که مخبر رویتر می‌گوید اعتبارات و بقای قوت معاهدات موجوده بوسیلة عهد نامة جدید گمرکی نقض نشده و تا زمانی که معاهدة تجارت و بحرپیمائی منعقد نشود بحال خود باقی است در اینصورت امضای قررا داد سابق لغو شده باشد و الا معقول نیست که از عایدات دولت هدر سال چند کرور کسر شود و بعد از انقضای هشت سال هم استقلال گمرکی نباشد هر گاه دولت منکر است مال التجاره ورودی یک سنه رااز روی تعرفه ۱۹۲۰ و تعرفه جدید حساب کند و صورت آنرا بمجلس بیارود تا معلوم شود ضرر دولت در سال چقدر است. ثانیاً ـ دولت انگلیس از سال ۱۹۰۳ یعنی قبل از مشروطه ا ما قرار دادی داشت که بدون مدت بود و بعقیدة اکثریت علماء اهل فن این قبیل قرار‌ها که برخلاف مصالح خیالی یک ملتی است هر وقت قابل نسخ است

(نمایندگان ـ صحیح است)

ولی یادداشتی که مخبر رویتر اعلان می‌کند صورت دیگری بآن دائ و مدت آنرا بزمان انعقاد قرار داد تجارتی و بحپیمائی موکول می‌نماید ثالثاً اگر قرار داد ۱۹۰۳ از قرار داد تجارتی و بحرپیمائی بحث می‌کرد ممکن بود بگویند که تا قرار داد تجارت و بحر پیمائی دیگری منعقد نشود نقض قرار داد ۱۳۰۹ برا یطرفین متعاهدین تولید مشکلات می‌کند ولی وقتی که قرار داد گمرکی بر طبق تعرفه حد اقلی که از محلس شورای ملی گذشت امضا شد دیگر موکول شدن نقض قرار داد گمرکی ۱۹۰۳ بانعقاد قرار داد تجارتی و تحرپیمائی مورد ندارد و بعلوم نیست که از قرار بحرپیمائی دولت ما چه فهمیده و مقصود چیست زیرا آمال و آرزونی دولت بزرگ این است که بهر وسیله در بحار آزاد استیلاء قواء بحریه خود را مستقر نموده وراه تجارت و روزنه آزادی و استقلال را بر دولت کوچک مسدود نمایند و تاریخ بما اینطور نشان می‌دهد که هر وقت ایران در امور بحریه اقدامی نوده قدمهای سریعی بر علیه امور اقتصادی و استقلال خود بر داشته است صرف نظر از حرفهائی که نسبت بآب شور بحر خزر گفته‌اند در ۱۸۹۰ میلادی بود که برای جلوگیری از بده فروشی نمایندگان عده از دولت من جمله ایران د ربروگل جمع شده و قرار دادند که کشتی‌های تجارتی مظنون بحمل غلام و کنیز در مجار آزاد تفتیسش شود و چون دولت ایران وسایلی نداشت در خلیج فارس و عمان یهین دو دریای مجاور ایران این تفتیش منحصراً بدست بعضی از دولت قوی افتاد و رفتار مأمورین آنها با تجار ایرانی این طور بود یا میباییست آنها ترک تجارت نموده معدوم شوند و یا اینکه بببرق دولت قوی را در کشتی خود قائم مقام ببرق ایارن نمایند و بعد چون برده فروشی دیگر موضوع نداشت می‌بایست طرح دیگری پیش آمده که باز دولت قوی حق نظارت و تفیش ار د رموضوع دیگر ادامه دهند و دولت ضعیفه را از وسایل دفاعیه و اتباع آنها را از تجارت محروم سازند این بود که در دهم سپتامبر ۱۹۱۹ جمعی از دولت بفرانسه در محلی موسوم بسن ژرمن آخمده نماینده فرستاده و عهد نامة موسوم بقرار داد سن ژرمن را منعقد نمودند که موضوع اصلی آن این بود اضا کنندگان از طریق خشگی و دریا بعضی از قطعات آفریقا و آسیا را بعنوان منطقه ممنوعه تحت نظارت و تفتیش آورده و ورود اسلحه و مهمات را در آن نقاط تحت شرایط و قیود خاصی بگذارند قرار داد سن ژزمن مناطع ممنوعه را بمنطقة بری و بحری تقسیم کرده بود که منطقة بری بطور کلی عبارت بود از یک عده ممالک اسلامی واقعه در آفریقا و آسیا و منطقه بحری عبارت از بحر احمر و خلیج عدن و فارس و عمان ایران هم جزو منطقه ممنوعه قرار گرتف زیرا در موقع انعقاد این قرار داد قفقازیه در تصرف دولت انگلیس عضو جامعه ملل بود و لذا دولت مزبور می‌توانست از طریق بحر و بر یعنین هم از جنوب و هم از شمال ایران را تفتیش و نظارت نماید چون قرار داد سن ژرمن یک معادة حق شکنانه بود و بامرام ویلسن وفلسفة جامعة ملل مطابق نمی‌کرد مورد توجه نشده من جمله مجلس سنای امریکا از تصویب آن خود داری کرد و بعد از انقضای هفت سال ممکن بود تجدید نظر شود این بود که در چهارم مه ۱۹۲۵ کنفرانسی که عبارت از نمایندگان چهل و چهار دولت من جمله ایران بود در ژنو برای تجدید نظر تشکیل شد و بر حسب مقتضیات وقت بعضی از دولت من جمله اییران از مهنطقه برای خارج شد ولی منطقه بحریه که عباتر از تفتیش کشتی‌های بحر احمر و خلج عدل و فارس و عمان بود کما کان باقی ماند و چون نمایندگان کابینة پهلوی فهمیدند که اگر تا خاتمه در کنفرایس بمانند مقهور اکثریت می‌شوند و حقوق دولت ایران د ربحار آزاد خصوصاً در خلیج فارس و عمان از بین می‌رود لذا قبل از اخذ آراء اعتراض دولت متبوعه را نسیبیت باین قرار داد و عدم شرکت خودرا در کمفرانس بگوش عالمیان رسانیده خارج شد ولی البته خروج نمایندة ایران نظریات دولت قویه را متزلزل نمی‌کرد و بالاخره یک اکثریتی برای اینکه کنفرانس نتیجه دهد حاصل شد مشروط باینکه مقررات کنفرانس وقتی اجرا شو که پارلمان ۱۴ دولت امضاء کننده آن را تصویب نمایند و چون تاکنون فقط در پارلمان سه دولت یعنی فرانسه و چین وونزوئلا بیشتر تصوی بندشه این است که بلااجرا مانده است. هرگاه از قرار داد بحرپیمائی مراد وضع موادی است که خدمات کابینه پهلوی و نمایندة ایارن را باطل کند موضوع مهم و قابل بحث است چه اگر قرار داد بحر پیمائی مطابق مطلوب بسته شد خلیج فارس آزاد است می‌رود و الا قرار داد ۱۹۰۳ می‌ماند و اساس بدبختی ما میوشد یعنی هیچ تغییر در تعرفه گمرکی ممکن نمشود مگر اینکه رضایت دولت انگلیس قبلا جلب شود در اینصئرت نه این است که استقلال ما در مقابل مال التجاره آن دولت محدود است بلکه برطبق مراسله ضمیمه قرارداد گمرکی ایران و دولت جماهیر شوروی که از این قرار است: «دولت علیه ایران نظر باینکه توسعه و ترقی تجارت و بهبودی اوضاع اقتصادی عمومی ایران موافق با توسعه روابط تجارتی ما بین ایران و اتحاد شوروی خواهش می‌کند قبول نمایند که اگر دولت علیه ایران بخواهد در آتیه و حتی قبل از انقضاء مدت مندرجه در ماده ۱۳ قرار داد گمرکی منعقده در تاریخ امروز تعرفه مستقل گمرکی برقرار نماید و تعرفه‌های کنوانسیونی (تعرفه‌ها به اعتبار قرار دادها) را ملغی دارد با میل دولت علیه اینران موافقت نموده قرار داد گمرکی منعقده درتاریخ امروز ما بین مملکتین را از درجه اعتبار ساقط شده دانسته و تعهدات دولت علیه ایران را که از عهد نامه ۲۶ فوریه ۱۹۲۱ راجع بقرار داد گمرکی ناشی میوشد خاتمه یافته محسوب دارد بدیهی است که پس از برقرار شدن تعرفة مستقل مذکور در فوق مال التجاره‌های شوروی ر ایران از هر حیث بحالت بدتری از مال التجاره‌های متشابه هر دولت ثالثی گذارده نخواهد شد الی آخر با دولت مزبور هم محدود دو بالاخره شرط دولت کامله الوداد که معمول تمام عهد نامه‌ها است استقلال ما را در مقابل تمام دولت محدود می‌نماید. یعنی باینکه ما با یک دولتی قرار دادی داشته باشمی که بخواهیم آن را نسخ کنیم هر تعرفة که با او ببندیم بحد اقل خواهد بود یعنی برضایت او خواه بود راجع بدولت جماهیر شوروی هم همینطور باید اجرا شود بنابراین استقلال گمرکی ما را با هر دولتی که دارای شرط کامله الوداد باشند محدود مینایند. بطور خلاصه نتیجه اخبار رویتر این می‌شود

  • اولا ـ چون یاد داشت راجع باقدامات مختلفه قضائی منترشر دشه معلوم نیست که کاپیتولاسیون درتحت چه قید و شرطی ملغی شده است
  • ثانیاً ـ بر طبق قرار داد گمرکی دولت انگلیس از تعرفه اقل استفاده می‌کند و مبلغ مهمی د رسال از عایدات گمرکی ما کسر میوشد بدون اینکه قرار داد ۱۹۰۳ لغو شده و استقلال گمرکی تأمین شده باشد
  • ثالثاً ـ قرار داد ۱۹۰۳ چون مدت نداشت هم موقع قابل فسخ بود ولی فعلا بصورت دیگری در امده و مدت بزمان قرار داد تجارت و بحرپیمائی موکول شده
  • رابعاًً ـ دولت متعهد شده است که میدان هائی برای طیارات بسازد و با شرط معامله متقابله بعضی دولت حق استفاده دهد که بعقیدة مطلعین این عده برای ما مضرو معامله متقابله هم موضوع ندراد زیرا پرواز نمودن طیارات ما در خاک آنها عملا محال است.

وزیر مالیه ـ اطهاراتی که نمایندة محترم فرمودند دو قسمت داشت خودشان هم تفکیک کردند یک قسمتی ارجع به ماده واحده و بودجه بود متمسک به قانون محاسبات عمومی و مادة شانزده و هفده آن قانون شدند یک قسمت راجع به سیاست خارجه مملکت بود و نظرباتی در آن قسمت داشتند. در آن قسمت اولی که راجع به قانون محاسبات عمومی است اشتباهی فرمودند. ماده شانزده می‌گوید که بودجة مخارج با رعایت تقسیم بر فصول و مواد پیشنهاد به ملجس شورای ملی خواهد شد. این ماده کاملا رعایت شده تمام بودجه هائی که دولت به مجلس پیشنهاد کرده است مواد فصول است….

دکتر مصدق ـ ماده هفده را هم بخوانید

وزیر مالیه ـ عجله نفرمائید ماده ۱۷ می‌گوید بودجه هر وزارتخانه ماده به ماده از طرف مجلس شورای ملی تصویب میوشد. (دکتر مصدق ـ صحیح است) کاملا صحیح است نبده هم میدانم صحیح است مقدمه این عمل ار کی می‌کند؟ کمیسیون بودجه. کمیسیون بودجه بر طبق ماده هفتده این عمل را کرده حالا ما از مجلس چه خواسته‌ایم؟ خواسته‌ایم که موفاقت بانظر کمیسیون بودجه کند عمل کمیسیون بودجه را در این مطلب قائم مقام عمل خودش بداند. حالا اگر مجلس رأی می‌دهد که خودش موافقت کرده و اگر رأی ندهد صلاح ندانسته. این دیگر مفسطه نمیخواها. مطالب خیلی واضح است و روشن سابقه هم دارد. امروز هم این کار را نکرده‌ایم. پارسال هم کردهایم. شما رجوع کنید باین لایحه پریروز بنده دو ثلث بودجة ۱۳۰۷ مملکتی را آوردم تقاضا کردم و در همین مجلس آقایان رذی دادند. بهمین بویه بودجة امنیه رارأی دادند. بهمین رویه بودجة نظمیه را رأی دادند بهمین رویه اعتبارات مملکتی دولت را رأی دادند بهمین رویه اعتبارات مملکتی دولت ار رأی دادند. بهمین رویه اعتبارات فوق العاده را رأی دادند بهمین ترتیب در ۳۰۶ نسبت به بودجة عمومی عمل کردیم در ۳۰۷ هم در یک قسمت از بودجه که از حیث مبلغ از در ثلث بودجة کل مملکتی متجاوز است اینکار ار کردیم حالا آمده‌ایم برای تمام بودجه مملکتی این ار را بکنیم پس نه وزارت مالیه مخافتی با قانون محاسبات عمومی کرده است و نه از مادة شانزدة و هفده اطلااع نداشته که حالا یادبگیرد. کمیسیون بودجه هم مطابق قانون محاسبات عمومی عمل کرده است. ما هم یک تقاضائی از مجلس می‌کنیم مجلس شورای ملی هم که خودش هم واضع قانون محاسبات عمومی استو هم رأی دهندة به بودجه‌ها است مختار است که این تقاضا راکه ما مصلحت مملکت میدانیم بپذیرد و بگوید خیبر تمام بودجه‌ها را قلم به قلم جزء بجزء خود مجلس باید رأی بدهد.

دکتر مصدق ـ بنده هم مخالفت کردم که نباید اینکار را بکند

وزیر مالیه ـ مقصود این است که فرمودید وزیر مالیه اینجا است واین ماده بر خلفاف قانون محاسبات عمومی تنظیم شده است اینرا اشتباه فرموده‌اید کاملا بر طبق قانونمحاسبات عمومی و مخصوصاً ماده شانزده و هفده تنظیم شده است. حال می‌رویم به قسمت دیگر بنده هم خیلی خوشوقتم که امروز استفاده می‌شود از لایبحة بودجه مملکتی که مام مسائل دراین موقعغ می‌تواند در مجلس بحث شود در یک موضوعی هم که مربوط بسیاست خارجی است بحث می‌شود چون سیاست خارجی از نظر اهمیت در درجه اول است هم برای دولت و هم برای مجلس یبواین سیاست خارجی یکی از مفاخری است که قرون عدیده ایست که یک همچو شرافتی را از این مملکت بخودش ندیده است (نمایندگان ـ صحیح است) نبده از این مسئله خیلی خوشوقتم اما از چیزیکه من نتأثرم اینستکه یک وکیل و یک نمایندة مثل آقای دکرت مصدق که هم تحثیل کردم هستند و هم وکیل هستند هم خودشانوزارت خارجه را متصدی بوده‌اند ایشان تشریف بیاورند پست این تبیون و در یک همچو مجلس باستثاد اینکه رویتر چه گفته است

دکتر مصدق ـ بله

وزیر مالیه ـ بنده خیر رویتر را ندیده بودم

دکتر مصدق ـ بنده حالا خواندم

وزیر مالیه ـ خواندید ولی من حافظه‌ام باندازه خوی نیست که تمام را حفظ کرده باشم اگر مرحمت بکنید درباره بنده باز مستحضر بشوم که آنوقت آقا نیائید اینجا و تردید بکنید آنهم در مقابل چه؟ در مقابل عهدنامه‌های رسمی و در مقابل امضای رسمی دولتهای و در عهد نامه هائی که اجرا شده است. چیزی عجیبی است؟ این اصلاً مضحک است! بخشید خیلی عذر می‌خواهم؟ رویتر هیچ گونه رسمیتی حتی برای دولت انگلیس هم ندارد (صحیح است) هر مزخرفی هر بی معنی هر لاطائلی را که هر کس نوشت این سند می‌شود؟! بعلاوه رویتر چه گفته؟ هیچ …

دکتر مصدق ـ ما از خدا می‌خواهیم

وزیر مالیه ـ نه تنها این نیست ک ما از خدا می‌خواهیم ما بایستی آقا یدکتر مصدق این اندازه آشنا باصول باشمی که در یک همچو مجلس رسمی بر خلاف اصول یک همچو حرفهائی نزنیم. و بعلاوه ما باید این اندازه اتکاء و اعتماد بنفس و بعلاوه ما باید این اندازه اتکاء اعتماد بنفس داشته باشیم. ما نیابد خودمان را اینقدر ضعیف و متزلزل و مردد و ترسو معرفی بکنیم و بالاخره این صنعت یکه در این مردم و مملکت بوده و هنوز هم استعدادش هست و این مملکت را بروز ساه نشانده است و حالابا یک زحمت برعلیه این فکر دارد یک عکس العملی اتخاذ می‌شود شما می‌توانید استفاده کنید شما باید اتکاء بنفس داشته باشید. شما می‌توانید استفاده کنید شما باید اتکاء بنفس داته بشاید. شما که ایرانی هستید از رعیتتان از برزگرتان از تاجرتان از مستخدمتان از وزیر از وکیلتان می‌توانید اشتفاده داشته باشید که شما هم مثل دیگران کسی هستید که حقوق خودتان را می‌توانید حفظ کنید

(صحیح است)

به مجرد اینکه یک کسی را داشته باشید که شما را راهنمائی کند و شما را اداره بکند و مخاطرات را از شما دور بکند شما می‌توانید حقوق خودتان را حفظ کنید شما یک همچو چیزی را دارید متزلزل می‌کنید به بهانة چه؟ به بهانة رویتر ؟بنده عقیده‌ام این است که آقای دکتر مصدق شما سوء نیت ندارید. من این را همیشه گفته‌ام که شما سؤء نیت ندارید. من این را همیشه گفته‌ام که شما سوء نیت ندارید اما اجازه بدهید که بشما عرض یکنم که از هر نقطه حسن نظر هم باشد این حرفهای شما از هر حیث مضر است نه تنها از نقطه نظر اخلاق برای ما و مردم مضر است از نظر سیاست هم مضر است. آقا شما در جراید همه ندیدید عهدنامه را که بین دولت ایران و دولعت انگلستان منعقد شد؟ آقای دکتر مصدق خودشان اینجا مادة اولش را خواندند و اظهار تشکر و قدردانی هم کردند.

دکتر مصدق ـ بله بله.

وزیر مالیه ـ منتشر شد، امضاء شد، اجرا شد، الان تعرفة که اجرا می‌شود کدام تعرفه است تعرفة مستقل است یا نه؟

دکتر مصدق ـ تعرفه مستقل است

وزیرمالیه ـ برطبق چه؟

دکتر مصدق ـ برطبق قانون؟

وزیر مالیه ـ قانون مکملش چه بود؟

دکتر مصدق ـ عهد نامه.

وزیر مالیه ـ بسایر خوب قرار دادی که ما با انگلیسها بستیم بامضای دولت انگلس چه می‌گوید؟ آن عهد نامه در ماده اولش همانطور که خواندید می‌گوید؛ هر قرار دادی بهر نحوی از انحاء بین دولت ایران و دولت انگلستان قبلا راجع به مسائل گمرکی موجود بوده فلسفی است و در آتیه باین شکل و ترتیب رفتار می‌شود و این قراری هم که ما می‌بندیم برای مدت هشت سال است در قانونی همکه از مجلس گذرانده بودید همین وبد که بودولت اختیار دادید که برای یک مدتی با دولت خارجی قرار داد به بندیم که مدتش از هشت سال تجاوز نکند خوب پس چه چیز از کجا آمد که شما برای من قرار داد ۱۹۰۳ و ۱۹۲۰ را زنده کردید؟ این دم عیسوی از کجا بیرون آمد؟!….

دکتر مصدق ـ خبر رویتر

وزیر مالیه ـ رویتر؟ حالا رویتر در دنیا حائز این مقام شده است که در مقابل قوانین مملکتی در مقابل استقلال دولت در مقابل امضاء دولت انگلستان (که شما خودتان میدانید که درجزو ممالک دنیا یکی از دولتی که نسبت بامضاء و عمل خودش همیشه از همه کس مفید تر بوده دولت انگلستان است) آنوقت رویتر آمده یک همچو حرفی زاده است این عملیات متزلزل می‌شود؟! حالا من یک چیز دیگر بشما عرض می‌کنم این فرمایشان را اگر درست درش دقت کنید به بنده حق خواهید که عرض کنم بی مطالعه بوده است…..

دکتر مصدق ـ خیر رویتر را ملاحظه کنید.

وزیر مالیه ـ خودتان اینجا مراسلة را که ما باروسها مبادله کردیم ذکر فرمودید در آن مراسله ما از روسها تقاضا کردیم. تاین تقاضا کی؟ در یکسال پیش لابته تصدیق دارید که من حماسه نمی‌خواهم عرض بکنم. هیچ به بنده هم ربطی ندارد. بنده مکرر عرض کرده‌ام که ماها وسیلة اجرا هستیم، عرض کردام کهاگر شما نسبت بیک کسی باید قدردان باشید نسبت به رئیس مملکت است

(نمایندگان ـ صحیح است)

نسبت به شاه مملکت است

(صحیح است)

ماها قبلا هم در این یمملکت بوده‌ایم نه این است که حماسه بخواهم عرض کنم می‌خواهم مطلب روشن باشد ما با روسها یک مراسلة رد و بدل کردیم در یکسال، یکسال و نیم قبل باین ترتیب که اگر ما آمدین تعرفة مستقلی ایجاد کردیم و این تعرفه مستقلمان را اجرا کردیم روسها بیایند از حق خودبگذرند. از چه حقی؟ از یک حقی که بموجب یک عهدنامة قطعی مصوب مجلس شورای ملی (عهد نامة روس و ایران) که با هلهله در همین مجلس شورای ملی تصویب شد و آن عدهدنامه بسته شد و درآنجا بموجب یکماده ما متعهد شدیم که با روسها قرارداد گمرکی و ععهد نامه‌های طرفینی داشته باشیم. یعنی چه؟ یعنی استقلال تعرفة گمرکی خودمان را بمجوب آن ماده از دست داده بودیم. یادتان که هست. آن عهد نامة بود که با هلهله در این مملکت بسته شد و در همین مجملس شورای ملی تصویب گردیده درست است؟

(نمایندگان صحیح است)

ما یک مراسلة با آنها رد و بدل کردیم و گفتیم که اگر ما آمدیم یک تعرفة مستقل گمرکی ایجاد کردیم که یان تعرفه را در همه جا اجرا کردیم شما از این حق عهد نامه تان بگذرید و ان قرار دادی را که ما با مشا منعقد کردیم و بموجب تصویب مجلس شورای ملی این حق را برای شما معین کردیم این را لغو بدانید و بیائید تعرفة مستقل گمرکی ما را تصدیق کنید دکتر مصدق ـ صحیح است) خوب دولت روسیه را آقا تصدیق می‌فرمایند که یک دولتی است که نسبت به منافع خودش فوق العاده جدی بوده ات علی الخصوص از نقطة نظر تاریخی و اقتصادی و صرفه همیشه ملاحظه این را دارد که اگر رقیبی در سیاست داشته باشد آن رقیب سراو یک کلاهی نگذارد. بنده از شما انصاف می‌خواهم به مجرد اینکه دیدید دولت روسیه از این حق عهد نامه ۱۹۲۱ مصوبه مجلس شورای ملی را لغو کرد که خودش هم مسئول تعرفه مستقل باشد باز هم بایستی شبهه کنید؟……

دکتر مصدق ـ بلی

وزیر مالیه ـ اینها یک چیزهای پیش پا افتاده است است. حالا می‌خواهم عرض کنم رویتر …

آقا سید یعقوب ـ با رویتر چکار داریم؟

وزیر مالیه ـ آقای آقا سید یعقوب؛ نبده این را بشما عرض می‌کنم چون یک آدم رسمی هستم به رویتر و حرف رویتر اهمیت نمی‌دهم اصلاً قابل ولایق اینکه بخواهم درش صحبت کنم نمیدانم ولی مخصوصاً بنده می‌خواهم یکی دو نکته در اینجا هست برای شما توضیح بدهم چون تمام اینه یک چیزهائی است که به صرفه ما است. اینکه می‌فرمایند قرار داد بحرپیمائی که اسم برده شده یعنی چه؟ میدانید یا نمیدانید؟ شما که نباید حقایق را به خودتان مکتوم کنید! هیچ سیاستی رد دنیا بدتر از این نیست که انسان سرش را بیندازد پائین و بگوید من چون جائی را نمی‌بینم کسی همی خواهم مرا به بیند. شما مگر بدبختی‌ها و مصائب سیاست خارجی تان تنها کاپیتولاسیون و تعرفه مستقل بود. از این مصائب شما خیلی دارید باید همه اینها را پاره کرد ولی البته همه را یکمرتبه نمی‌شود پاره کرد. بناید بمرور و بموقع خودش پاره کرد. باید الاهم فلاهم را منظور داشت. شما هیچ سلسله و ونجیر و هیچ بدبختی بزرگتر از کاپی تولاسیون و تعرفه گمرکی ندشاتید. این تمام شد. حالا باید از بقیه اش صرف نظر کرد؟ شما که وزیر امور خارجه بوده‌اید این قرار داد برده فروشی چیست؟ یک عهد نامه ایست که قبل از مشروطیت مثل سایر قلار دادها بسته شدهو در عالم خودش جزء اسناد رسمی است وره وقت یک اعتباری داشته. این قرار داد برده فروشی ار که بسته‌اند یک حقوقی را از شما در خلیج فارس برده. بنده این را بلند عرض می‌کنم و هیچ کتمان هم نمی‌کنم. مگر وقتی ک یک حقیقتی است نباید گفت؟ ولی ما نمی‌خواهیم زیر این بار برویم واز آنها قول گرفته‌ایم که در این قرار داد برده فروشی که شما در اینجا قرار داد بحرپیمائی میگوئید درش تجدید نظر بوشد و آنها این اصل را از ما پذیرفته ان که در این قرار داد و عهد نامة پاریس و تمام قراردادهای دیگریکه با ما دارند تجدید نظر بوشد این بد است؟….

دکتر مصدق ـ خیر. احسنت.

وزیرمالیه ـ چندروز قبل بنده خودم در خلیج فارس بودم به بنده اطلاع دادند که کشتی جنگی انگلیس می‌آید وارد بندر خلیج فارس میوشد بدون اینکه خبر کند یا استیدان نماید. نبده جلوش ار گرفتم به گمرک گفتم هیچکس حق ندراد بدون اجازه وارد بندر ما بشود کشتی جنگل انگلیس که اسمش یا المراد بود درست یادم نیست امد جلو آبادان بهش علامت داند ک وارد آبادان نشود وسط شط ایستاد و اجازه خواست خود بنده به طهران نوشتم که اگر به او اجازه می‌دهید بیاید چون می‌خواست نفط ببرد. (نفط مال خودما است) اجازه دادند آمد. چرا بی اجازه وارد می‌شد؟ برای اینکه قرار داد بده روشی که ما یکی از امضا کنندگان آن هستیم یک چیزهائی می‌گوید که ممکن است آن چیزها هنوز اسباب سوء تفاهم بوشد حالا اگر دقت بشود آن مقتضیات از بین رفته وقتی مقتضیات از بین رفت حقوق هم از بین می‌رود این یک اصل مسلمی است این بد است که ما این کار را بکنیم؟ یا باید گفت چرا انگلیس‌ها حاضر شده‌اند اینکار را بکنند که در قرار داد برده فروشی که رویتر اسمش را بحر پیمائی گذاشته است تجدید نظر بشود؟ این عیبی دارد؟

دکتر مصدق ـ برده فروشی بین المللی است

وزیر مالیه ـ این را که بنده عرض می‌کنم بین المللی نیست بین ما و آنها ات آمدیم سر قضیه بین المللی در جامعه ملل و نظارت در تفتیش اسلحه و قرار داد سن ژرمن و تماماین مسائل اینجا دو مطلب است یکی این است که میفرمائید چهارده یا بیست دولت نشستند و بین خودشانچه گفتند که اگر پارلمان چهارده مملکت تصویب بکنن چه کار کنند. یکی هم این است که ما چه کار کینم؟ بنده اولا خودم وقتی که موضعوع قرارداد سن ژرمن را بدون حضور دولت ایران نوشته بودند مراسلة نوشتم به وزارت امور خارجه و با آن قرار داد و آن طرزی که بود مخالفت کردم و به یک شکل دیگر و با یک اصلاحی آن قرار داد را پذیرفتیم بشرط اینکه عامل آن قرار داد خمد دولت ایران باشد بعد سوء استفاده ازش کردند و ازش کردند و سوء تعبیر کردند یعنی خود ما در این مملکت کردیم. آقای وزیر فوائد عامه نماینده وبدن اصلا زیر قرار داد سن ژرمن بهر تریبی که باید بزنند بزدند و از آنجا آمدند بیرون دولت ایران هم شکرت نکرد. خوب اگر ما شرکت نکردیم و فردا یک کسی امد و خواست کلاه ما ار بردارد می‌گذاریم؟ خیر. اگر بالاخره یک روزی دیدیم جامعه مال برای ما یک چیز مضری است از آنجا بیرون می آئیم اشکال ندارد. ما اگر عضو جامعة ملل هستیم برای این است که جامعه ملل را برای خودمان مفید میدانیم بنده یکنفر هستم و شاید بین همکارهای من همین‌ها که اینجا نشسته‌اند همه این عقیده راندارند (چون این مسئله نظری است) ولی من شخصاً از اشخاصی هستم که به جامعة ملل هنوز معقدم. اگر یک روزی راستی راستی نظر آنهادی که بجامعه ملل معتقد نیستند غلبه کرد یا من خودم دیدم که اشتباه کرده‌ام می آئیم بیرون مگر ما می‌گذاریم که یک عدة بنشینند درآنجا و در آب هیا ملحق حاکمیت برای خودشان قائل شوند شما باید بدانید عملیاتی که شد و بنده عرض کردم در سیاست خارجی این مملکت در این دو ساله اخیر یکی از مفاخر این مملکت است این را دوباره تکرار می‌کنم و هزار باره تکرار می‌کنم و استدلال می‌کنم و ثابت می‌کنم این باید به شما تأمین بدهد که نه تنها آن چیزهائی که تا بحال درست شده و بنفع ما گذشته است تمام دشه است. خیر باید بشما تأمین بدهد که ان کسیکه این قسمت راه را رفته است و موفقیت حاصل کرده است باقی راه را هم تا سر منزل مقصود خواهد رفت و ر این قسمت هم هیچ نباید تردیدی داشت. راجع به قرار داد تجارت مگر ما نباید تردید داشت. راجع به قرار داد تجارت مگر ما نباید قرار داد تجارتی داشته باشیم؟….

دکتر مصدق ـ نسخ قرارداد ۱۹۰۳ موکول به این شده است.

وزیرمالیه ـ چنین چیزی نیست. این حرفها یعنی چه؟ آقای دکتر مصدق شما قرار داد و عهد نامه و امضاء دولت ایران و انگلیس راکه الان هم مجری است این ار می‌خواهید تردید کنید که رویتر یک چیزی نوشته است؟ ما لابته باید قرار داد تجارتی به بندیم و هیچ ربطی هم به این قرار داد ندارد. مگر شما تمام کارهایتان در ضمن کاپی تولاسیون و تعرفه مستقل گمرکی تمام شد شما میدانید که امروز اصول کارتان با دولت انگلیس روی چه عهد نامه ایست به خراج از کاپی تولاسیون و تعرفه مستقل گمرکی ما چیز دیگر نداریم. قونسولگری‌ها اتباع، اقامت کردن، تجارت کردن، اینها محکوم به کدام قوانین است؟ عهد نامه ۱۸۵۷ پاریس که عهد نامه صلح است الان حاکم بر روابط ما بغیر از تعرفه مستقل گمرکی و کاپیتولاسیون است ولی این چه عهد نامه ایست؟ کهنه مندرس، از بین رفته که طرفین می‌خواهیم تجدید نظر کنیم و از بین برود. این را نمی‌شود گفت عهد نامه تجارتی می‌خواهیم عهد نامة تجارتی به بندیم….

دکتر مصدق ـ آزادانه

وزیر مالیه ـ بلی آزادانه و هیچ قیدی هم نداریم شما از کجا می‌خواهید غیر ازادی چیزیرا گردن بگیرید این چیز عجیبی است؟!…

دکتر مصدق ـ بنده هم برای گردن نگرفتن این عرایض را عرض کردم.

وزیرمالیه ـ خیر اینطور نیست. اصلا چیزی نبود که شما گردن نگیردید؟ منت هم نگذاردی که بگوئید چیزی بود می‌گفتم که تکذیب شود. چیزی نیست اصلا که تکذیب شود خیلی غریب است!! هر روز باید پارلمان یک مملکت وقتش را صرف این کند که کیک چه گفت تکذیب کند؟! اسناد دولتی اسنادی است که امضاء می‌شود بین دو دولت و دو مملکت و طبع و نشر می‌شود. این حرفها مضر است آقا میفرمائید قرار داد ۱۹۰۳ بی مدت! قائلند این را به کی میفرائید؟ به ما ؟! ما اشخاصی که قرار داد شما به ما این حرف را می‌زنید؟ شما نخوانده عهد نامه یا فرانسه هارا ؟آخر وزیر امور خاجره بقوده‌اید عهد نامة با فرانسه‌ها را برای چه و روی چه اصل لغو کردیم برا یاین ود که بی مدت بود آنها هم قبول کردند و با ما موافقت نمودند خیلی هم متشکریم بیلی روی همین اصل لغو کردیم زیرا قرار دادی مدت در مسائل تحارتی و اقتصادی معنی ندارد. حخالا شماوقتی اظهار کردید گفتید یک عده هستند که این طور قائل هستند معنیش این می‌شود که یک عدة دیگر هم از اصولیون هستند که غیر از این عقیده دارند ما از اشخاصی هستیم که نظر آن اشخاصی را که نظرشان این بود جلو انداختیم شما تازه بعد از وقع قضیه آمده‌اید اینجا به من نصیت می‌کنید؟ مرحمت عالی زیاد

رفیع ـ احسنت

بعضی از نمایدگان ـ مذاکرات کافی است

دکتر مصدق ـ بنده یک توضیح نظامنامة دارم مادة ۱۰۹

رئیس ـ به اقلام باید رأی گرتفه شوددربار سلطنتی چهار صد و هشتاد هزار تومان آقایانیکه موافقند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. دفتر مخصوص شاهنشاهی نوزده هزار و ششصد و شصت و چهار تومان آقایان موافقین قیام فرمایند

(اکثر برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد. اعتبار تعمیرات ابنیه سلطنتی پانزده هزار تومان آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب مجلس شورای ملی …

بعضی از نمایندگان ـ تصویب شده است

رئیس ـ خیلی از اقلام تصویب شده است.

شیروانی ـ بنده اخطار دارم

رئیس ـ بفرمائید

شیروانی ـ یک اقلامی را که مجلس تصویب کرده است تصویب ثانونی لازم ندارد مخصوصاً در آنجا مخبر کمیسیون تذکر داده است

رئیس – این اقلامی که در ستون ملاحظات نوشته شده است بتصویب مجلس رسیده است دیگر رأی نگیریم؟

مخالفی ندارد؟

(گفتند خیر)

رئیس ـ کابینه ریاست وزراء پنجاه و نه هزارو دویست و سی پنج تومان کسانی که موافقند قیام فرمایند.

(اغلب برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد. وزارت مالیه و مخارج انتفاعی و مخارج وصول عایدات انحصار و مالیات راه سه میلیون و دویست و نود و پنجهزار و هشتصد و سی و چهار تومان و چهار قران اشخاصی که موافق هستند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. وزارت داخله پانصد و بیست هزار وسیصد و سی شش تومان ویکقران آقایانیکه موافق هستند قیام فرمایند.

(جمع کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. مخارج سربازگیری بیست هزار تومان. اشخاصی که موافق هستند قیام فرمایند.

(اکثر برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد.

مخبر ـ اجازه میفرمائید مخارج نظمیه تصویب شده است ولی یک صد دوئی داشت که باید دو مرتبه رأی گرفته شود.

رئیس ـ نظمیه یک میلیون و پانصد و سی و سه هزار و هفتصد و ده تومان و هفت قران آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب بر خاستند)

رئیس ـ تصویب شد.

مخبر ـ دولت قلم دیگر تصویب شده است راجع به صحیحه باید رأی گرفته شود

رئیس ـ سیصد و شصت و هشت هزار و ششصد و هفتاد و هفت تومان. راجع به صحیح آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اغلب بر خاستند)

رئیس ـ تصویب شد.

مخبر ـ دو قلم دیگر تصویب شده است راجع به صحیه باید رأی گرفته شود

رئیس ـ سیصد و شصت و هشت هزار و ششصد و هفتاد و هفت تومان. راجع به صحیحه آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. وزارت پست و تلگراف دو میلیون و صد و هشتاد دو هزار و پانصد و نود دو تومان آقایانی که موافقند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. وزارت فوائد عامه سیصد و سی و نه هزار و صد و بیست تومان اشخاصی که موافقند قیام فرمایند

(جمع کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. راجع به عدلیه آقای فیروز آبادی پیشنهادی داده‌اند قرائت می‌شود

(بضمون ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که بودجه وزارت عدلیه را دو کرور تومان در این لایحه قرار دهند و سی هزار تومان تربیت اطفال رؤساء عشایر نوشته شود اطفال عشایر مطلقا و لفظ رؤساء حذف شود

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ این را پس گرفتم و یک پیشنهاد دیگری تقدیم داشتم.

رئیس ـ پیشنهاد کرده‌اند مخارج عدلیه یک میلیون باشد بفرمائید.

فیروز آبادی ـ بنده چون سایر بودجه‌ها را بفهمیدم عرضی نکردم اگر فهمیده بودم در آنها هم مخالفت می‌کردم الحمد الله که هیچ نفهمیدم راجع به بودجه عدلیه عرض می‌کنم و بودجه سابق عدلیه دو کرور بود و حالا اینحا نزدیک صد هزار تومان اضافه کرده‌اند و از قراریکه بنده شنیدم محل آنرا هم از حذف شهریه‌ها قرارداده‌اند بنده ابدا نمی‌خواهم عرض کنم که با شهریه موافقم ولی چیزیکه هست شما یک عده را سالها است بهشان شهریه می‌دهید یک مرتیه حق آنها را کم می‌کنید و می افزائید بر یک عده دیگر و زایده از مخارجشان به آنها حقوق می‌دهید از ماهی چهل تومان تا تقریباً ماهی چهار صد تومان و سیصد پنجاه تومان حقوق می‌دهید بنده مخالفم عقیده‌ام این است یکه هر قدر وزارت عدلیه کسر بودجه دارد از حقوق آنهائی که سیصد تومان یا فلان مقدار است کسر کنند و از این حقوق‌های گزاف جبران نماید نه از یک مشت شهریه بخور که مفت یا غیر مفت سالها است از این راه ارتزاق میکنندآنها را نمی‌شود بی نان کرد. از آن اشخاصی که حقوقهای گزاف می‌گیرند کسر کنند و بودجه عدلیه را اصلاح کنند و آنجائی که آقای وزر عدلیه موقع باصلاح کلی شده‌اند به این اصلح هم موفق خواهند شد

وزیر عدلیه ـ بنه تمنی می‌کنم که آقنایان زودتر تکلیف را معیئ کنند یا پیشنهاد ایشان را قبول نکنند که بنده بتوانم کار بکنم باقوبل کنند

مدرسه ـ قبول می‌دهم اگر قبول هم نکنند نتوانید کاری بکنید.

رئیس ـ رأی می‌گیریم

فیروز آبادی ـ چون میدانم رأی نمی‌دهند پس می‌گیرم رأی می‌گیرم به بودجه عدلیه یک میلیون و نود و پنجهزار و پانصد و شصت تومان آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(اکثر برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد.

وزیر مالیه ـ در قلم بودجه وزارت خارجه که ششصد و هشتاد و نه هزار و سیصد و چهل و یکتومان است بنده سه هزارو ششصد تومان به جزءذیل لاوه می‌کنم هزار و دویست تومان در سال به سفارت ایران در برلن هزار و دویست تومان در سال به سفارت ایران در مصر که جمعاً‌می‌شود سه هزارو ششصد تومان

مخبر ـ کمیسیونهم با این نظر موافق است و استدعا می‌کنم جمع را بطوریکه عرض می‌کنم اصلاح فرمایند. ششصد و نود و دو هزرا و نهصد و چهل و یکتومان و پنجقران و دویست دینار این بودجة عمومی است و بعد با صد و بیست و پنجهزار تومان جمعاً می‌شود هشتصد و هفده هزار و نهصد و چهل و یکتومان و پنجهزار دویست دینار جمع کل می‌شود بیست و هفت میلیون و ششصد و یازده هزارو سیصدو نود و یک تومان و هفت قران ودویست دینار

رئیس ـ رأی می‌گیریم به بودجة وزارتخانة ششصد و نود و دو هزار و نهصد و چهل ویکتومان وپنجقران و دویست دینار آقایان موافق قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد وزارتمعارف یک میلیون و سیصد و هفتاد و و هزار و دویست و هفتاد و سه تومان آقانیکه موافقند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. اعتبار حقوق منتظرین خدمت دویست و چهل هزار تومان آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فمرایند

(اکثر نمایندگان برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد دیون در این باب آقای فهیمی پیشنهادی داده‌اند قرائت می‌شود

(اینطور خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که از اعتبار قسمت الف راج به دیون معادل بیست و نه هزار و ششصد و شش لیره کسر شود

رئیس ـ آقای فهیمی

فهیمی – برای تأدیه قروض ثابت که در بودجه ششصد و هفتاد هزا رتومان نوشتهاند قروض ثابت دولت سالینانه اش که منظور شه سه فقره است کیی بیست و نه هزار و ششصد و شش لیره که اقساط قرض شیل است یکی قرض ۱۹۱۱ ششصد و هشتاد و هفت هزار و پنجاه لیره، چهار صد و نود هزار لیره هم مساعده هائی است که از بابت تنزیل آنها سالیانة سی و چهار هزار و سیصد لیره داده میشو که جمعاص پرداختی دولت میوشد صد و سی و دو هزار و ششصد و پنجاه و شش لیره، قسم اول که قرض شیل بادش در هشتم مارس ۱۹۲۸ منقضی شده است و دگیر دولت از این بابت امسال چیز نخواهد داد بیست و نه هزار و ششصد و شش لیره از این بابت این جا منظور داشته‌اند در صورتیکه در سال جاری دولت از این حیث دینی ندرد و ثائقی هم که سابقاً دولت داد آزاد است. در اینجا اشتباهاص نوشته شده است. بنه این را یاد آوری کردم که این مبلغ را از جمع کل دیون موضوع کنند آنجه را که باقی می‌ماند همانرا در بودجه بگذارند زیرا چیزی که دولت مدیون نیست دراین جا پیش بینی شده است بنده این را یاد اوری کردم که این مبلغ را از جمع کل دیون موضوع کنند آنچه را که باقی می‌ماند همانرا در بودجه بگذارند زیرا جیزی که دولت مدیون نیست دراین جا پیش بینی شده است

وزیر مالیه ـ برای استحضار نمایندة محترم عرض می‌کنم که بودجه همیشه اعتبار است و اگر یک دینی منقضی شود وزارت مالیه مسؤال است که آنرا نپردازد بودجه‌ها همیشه اعتبار است و ما حساب آنرا می‌کنیم اگر از هر کحا چیزی باقی ماند می‌دهند و الا نمی‌دهند نه اینکه اگر دینی از بین رفته باشد آنرا هم بدهند این اطظهار جنابعالی این جا هیچ مورد ندارد

فهیمی ـ چون اقلام اقساط را مطابق سنوات قبل نوشته‌اند خواستم بدانم این مبلغ که منقضی شده است حساب می‌کنند یا نه اگر حساب نمی‌کنند نبده هم عرضی ندارم

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود به اقساط قروض ثابت ششصد و هفتاد هزار تومان. آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ رأی گرفته میوشد هب اقساط قروض ثابت ششصد و هفتاد هزار تومان. آقاین موافق قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. قسط دویم مطالبات شنید و کرزو صد و شصت و شش هزار تومان. آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

رئیس ـ تصویب شد مطالبات اتباع دالخه صد هزار تومان آقایانیکه موافقند قیام فرمایند

(اغلبت نمایندگان برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد. اعتبار دولت: اهتبار ماهیانة دولت برای مخارج غیر مترقیه.

مخبر ـ در هیجدهم اردیبهشت تصویب شده است

رئیس ـ اینجا که چیزی نوشته نشده. قلم بعد چطور؟

وزیر مالیه ـ اقلام هفده و هیجده و نوزده و بیست تصویب شده است

رئیس ـ بیست و یکم هم تصویب شده است وظائف و شهریه و مستمریات و مصارف ششصد و چهل چهار هزار و دویست و بیست تومان آقایانیکه موافق می‌باشند قیام فرمایند.

(عده زیادی قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. برای مخارج اعرام محصلین باروپا از قرار معلوم رأی داده نشده است گفته شده است در بودجه باید پیش بینی شود رأی می‌گریم بقسمت نیست و یکم هزار تومان و آقانیکه موافق هستند قیام فرمایند

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد برای استخدام مستخمین خارجی مالیه شصت هزار تومان آقای شیروانی

شیروانی ـ نبده خواستم از آقای وزیرمالیه توضیح بخواهم…

رئیس ـ حالا دیگر ممکن نیست اگر پیشنهادی دارید بفرمائید

شیروانی ـ خیر

رئیس ـ رأی می‌گیریم به قلم بیست و سوم شصت هزار تومان اقایان موافین قیام فرمایند

(اغلب بر خواستند)

رئیس ـ تصویب شد. قلم بیست و چهارم صد هزار تومان. آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند.

(جمع کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد

مخبر ـ سی هزار تومان برای تربیت اطفال رؤسای عشایر در ایران به اینهم رأی گرفته نشده است

رئیس- رای می‌گیریم به قلم هیجدهم. اقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایید.

(اکثر برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد. جمع کل وبدجه بیست و هفت میلیون و ششصد و پانزده هزار و سیصد و نود و یکتومان و هفت قران و دیست دینار رأی می‌شود به این مبلغ با ورقه آقایانیکه موافقند ورقه سفید خواهند داد

(اخذ و شماره آرائ بعمل آده شصت و پنج ورقه مفید وی یک ورقة کبود تعداد شد)

اسامی موافقین

آقایان: مفتی ـ حاج میرزا علی اکبر امین ـ وکیلی طباطبائی ـ ارباب کیخسور ـ آقا سید یعقوب ـ سید حسن آقایان ـ وزیری ـ پور تیمور ـ افشار ـ طباطبائی دیبا ـ پالیزی ـ عمادی ـ عصر انقلاب ـ محمّد آخوند یاسائی ـ جلائی ـ حشمتی ـ ملک مدنی ـحاج آقا حسین زنجانی ـ محمود رضا ـ بنی سلیمان ـ فرهمند ـ دکتر رفیع امین ـ فهیمی ـ صالحی ـ لرستانی ـ غالمحسین میرزا مسعود ـ مرتضی قلی خان بیات ـ جوانشیر ـ دکتر لقمان ـ ضیاء ـ حاج میرزا حبیب الله امین ـ امیر حسین خان ایلخان ـ دشتی ـ کی استوان ـ دویان بیگی ـ کازرونی ـ جمشیدی ـ مازندرانی ـ زنگنه ـ سهراب خان ساکینیان ـ دکتر سنک - اعتبار ـ اسفندیاری ـ ملک آرائی ـ موقر - دهستانی ـ شریعت زاده ـ قوام شیرازی ـ نجومی ـ عراقی ـ بدر ـ حقنویس ـ میرزا حسن خان وثوق ـ روحی ـ فرمند ـ افخمی ـ امام جمعة شیراز ـ رفیع ـ دادگر ـ زوار ـ احتشام زاده ـ خواجوی

مخالف: آقای فیروز آبادی

رئیس ـ ماده واحده با تغییر مبلغ از هشتاد و شش نفر نمایندگان با شصت و پنج رأی تصویب شد.

بعضی از نمایندگان ـ تنفس

در اینموقع جلسه برای تنفس تعطیل و بفاصله سه ربع ساعت مجدداً تشکیل گردید)

رئیس ـ از قرار معلوم آقای دکتر مصدق راجع به نطق خودشان خواسته بودند توضیح نظامنامه بدهند بنده نشنیدم اگر اجازه میفرمائید بفرمایند

بعضی از نمایندگان ـ بفرمایند

دکتر مصدق ـ بنده می‌خواستم اینجا فقط عرض کنم چون تعبیر سوء نیت شد بنده سوء نیتی نداشتم و فقط مقصودم این بود خبریکه منتشر شده بود وزارت امور خارجه باید همیشه متوجه باشد که یک اخباریکه مطابق واقع نیست منتشر نشود این بود که بنده خواستم در مجلس اظهار شود که خود دولت تکذیب کند و خیلی هم تشکر می‌کنم مقصود این بود که بنده بهیچوجه من الوجوه جز اینکه انجام وظیفه بکنم مقصودی نداشتم.

رئیس ـ راجع بدستور چند فقره پیشنهاد رسیده است یکی راجع به شهریه‌ها و یکی راجع به قانون ممیزی.

آقا سید یعقوب ـ راه آهن عبادان یک ماده اش بیشتر باقی نیست آنرا بنده پیشنهاد کردم

رئیس ـ پیشنهاد آقای بیات

(اینطور خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم لایحه شهریه‌ها مطرح شود

رئیس - اقای بیات

مرتضی قلیخان بیات ـ عرض کنم امروز بودجه مملکتی در واقع گذشت چند فقره شهریه هم هست که راجع به چند نفر اشخاصی است که در راه خدم به مملک از بین رفته‌اند و ورثه آنها باقی هستند که پریشان و سرگردانند اگر آقایان موافقت بفرمایند (یک ماده هم بیشتر نیست و وقت هم برای اینکه قانون ممیزی مطرح شود مقتضی نیست) این لایحه جزء دستور شود درجلس اتیه آن لوایحی که مواد زیاد دارد مطرح شود

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب راجع بتراموای پیشنهادی کرده‌اند بفرمائی

آقا سید یعقوب – آقای با تصدیق بفرمائید که امروز ما بودجه خرج را اینجا تصویب کردیم یک کاری هم که برای مملکت نافع است که لااقل کشیدن سه فرسخ راه آهن است و یک ماده هم بیشترنیست فقط اختیار دادن بوزارت فوائد عامهاست خوب است آقایان موافقت بفرمایند این لایحه بگذرد بعد ما هم به آن لایحة که آقایان پیشنهاد کردند رأی می‌دهیم.

رئیس ـ پیشنهاد دیگر

(بمضمون ذیل قرائت شد)

پیشنهاد مینمائیم لایحة ممیزی جزء دستور شود خواجوی و جمعی دیگر از آقایان

رئیس ـ آقای خواجوی

خواجوی ـ چند یست که رمدم در زحمت هستند و تکلیف دادن مالیات خودشانرا نمیدانند و سال هم موقع پرداخت مالیاتی است سه ماه از سال گذشته بای تکلیف مردم از حیث پرداخت معلوم بشود استدعا می‌کنم آقایان موافقت بفرمایند این لایحه جزء دستور شود

رئیس ـ رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای بیات

کازرونی ـ بنده مخالفم ما بایستی کی لوایحی را مقدم بداریم که نسبت به مملکت مفید باشد نه یک لوایحی که از بودجه مملکت و عوائد مملکت کسر کند بنده می‌خواهم از آقایان استدعا کنم این لایحه که یک نظریات خصوصی هم ردش هست بگذارند برای مواقع خصوصی ……

بیات ـ خصوصی نیست.

کازرونی ـ و آن لایحه که ما خیال می‌کنیم یک منافعی دارد مقدم بداریم

رئیس ـ رأی گرتفه می‌شود به پیشنهاد اقای بیات آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

ریئس ـ تصویب شد. آقای روحی پیشنهاد ختم جلسه کرده‌اند. بفرمایند

روحی ـ عرض کنم امروز مجلس بقدر کافی به عقیده بنده کار کرده است حالا هم بیائیم چه کار کنیم؟ شهریه بگذارنیم؟ بنده عقیده به این ندارم عقیده دارم دولت به اینها سرمایه دبهد هزار تومان دو هزار تومان سه هزار تومان به این اشخاص سرمایه بدهد کهع آنها کار بکنند که دیگر شهریه نگیرند ما حالا جلسه را ختم می‌کنیم و جلسة دیگر هم قانون خط آهن بین محمره و عبادان را که مخصوصا خوب لایحه ایست میگذارانیم راجع به شهریه‌ها بنده عقیده دارم آقایان یک طرحی پیشنهاد بفرمایند که یک سرمایه در حدود دو سه هزار تومان به آنها بدهند که با آن کسب کنند نه اینکه به آنها شهریه بدهند که از کار باز بمانند

رئیس ـ آقای اعتبار

اعتبار ـ اگر یک روزی مجلس زیاد کار بکند آقای روحی حرفی دارند که خوب کار کرده است؟ البته باید هم بکند و اینکه میفرمائی دولت به این اشخاص شهریه ندهد و به نها دو سه هزرا تومان سرمایه بدهد این‌ها یک مطالبی است که درخود لایحه باید گفته شود ر هر حال اباید توجه بفرمائید که یک عده مردمی هستند که منتظرند و باید تکلیفشان معلوم شود

(در این موقع چند نفر از آقایان نمایندگان از مجلس خارج شدند)

رئیس ـ عده کافی نیست جلسه را ختم می‌کنیم.

جلسه آتیه روز یکشنبه

(مجلس یک ربع ساهت بعد از ظهر ختم شد)

قانون های تصویب شده

قانون بودجه کل یکساله ۱۳۰۷ مملکتی

مصوب ۳۱ خرداد ماه ۱۳۰۷ شمسی

ماده واحده ـ مجلس شورای ملی عایدات پیش بینی شده مملکتی ار از بابت ۱۳۰۷ مطابق تشخیص بجزء کمیسیون بودجه رد حدود مبلغ بیست و هفت میلیون ششصد و هشتاد و پنج هزار و هفتصد و بیست و نه تومان و هفت قران تصویب و بوزارت مالیه اجازه می‌دهد که حقوق و مصارف هذه السنه وزارتخانها و ادارات دولتی و بودجه‌های تفصیلی که در کمیسیون بودجه تصویب شده و جمع آن بالغغ بر بیست و هفت میلیون و ششصد یازده هزار و سیصد و نود و یکتومان و هفت قران و دویست دینار است با تطبیق قانون محاسبات عمومی و قانون استخدام کشوری و سایر قوانین مربوطه از ابتدای ۱۳۰۷ کارسازی دارد

این قانون که مشتمل بر یک ماده و صورت ضمیم است در جلسه ۳۱ خرداد ماه ۱۳۰۷ شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید

رئیس مجلس شورای ملی - پیرنیا