مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ خرداد ۱۳۰۴ نشست ۱۸۴
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ خرداد ۱۳۰۴ نشست ۱۸۴
جلسه یکصدو هشتاد چهارم
صورت مشروح مجلس یکشنبه سی و یکم خرداد سنه ۱۳۰۴
مجلس سه ساعت قبل از ظهر بریاست اقای حسین خان پیر نیا تشکیل گردید.
صورت مجلس سه شنبه بیست و ششم خرداد را آقای آقا میرزا شهاب قرائت نمودند.
رئیس – اقای فاطمی (اجازه)
فاطمی قبل از دستور عرض دارم.
رئیس – اقای رضوی (اجازه)
رضوی – قبل از دستور عرض دارم.
رئیس – آقای میرزا یدالله خان -
آقای میرزا یدالله خان - قبل از دستور عرض دارم.
رئیس – آقای آقا سید یعقوب.
آقا سید یعقوب – بنده آن روز هم عرض کردم شهادت بنده گمان میکنم کفایت کند. آقای مساوات یک هفته و نیم است ناخوش است و مریض گمان میکنم شهادت دادن کفایت کند و محتاج برأی کمیسیون باشد. دو سه مرتبه هم در اینجا عرض کردم مریض هستند و همه هم میدانند.
رئیس – آقای دامغانی (اجازه)
دامغانی - قبل از دستور عرض دارم.
رئیس – صورت مجلس مخالفی دارد یا نه؟
(بعضی گفتند خیر)
رئیس – آقای فاطمی (اجازه)
فاطمی – در موقع تصویب بودجه مملکتی سال گذشته چنانچه خاطر محترم آقایان متوجه است راجع به صحیه ولایات دو فقره پیشنهاد در مجلس شد که معادل پنجاه هزار تومان از آن مبلغ صد و سی شش هزارتومان صحیه راتخصیص بصحیه ولایات بدهند درآنوقت چون دوسه ماه بیشتر بآخر سال نمانده بود با اینکه آن پیشنهاد در مجلس قابل توجه شد ولی در کمیسیون بودجه نظر باینکه آن را غیر عملی میدانستند نپذیرفتند زیرا برفرض هم که تصویب میشد مستلزم این بود که یک مریضخانهها و مؤسسات صحیه که در مرکز موجود است منحل شود و در ولایات هم مؤسسات صحی برقرار نشود این بود که در حقیقت دولت مجلس را متقاعد کرد که در بودجه صحیه هذه السنه مبلغ قابلی برای ولایات تخصیص بدهد. چندی قبل هم یکی از آقایان وزراء در مجلس اظهار داشتند که معادل صدهزارتومان برای بودجه صحیه ولایات تخصیص داشتند که معادل صدهزارتومان برای بودجه صحیه ولایات تخصیص دادهشود ولی اخیرا” که بودجه صحیه به کمیسیون بودجه آمد بنده آن بودجه را که مطالعه کردم دیدم کلیه مبلغی را که برای ولایات تخصیص دادهاند یک قلم و آنهم شصت و پنج هزار تومان است و آنهم صورت جزء ندارد و معلوم نیست برای کدام یک از ولایات است و شاید بالاخره در این قلم شصت و پنج هزار تومان هم یک چیزهائی نوشته شده که ازش موضوع میشود و ممکن است اگر بطور کلی بگذرد سی هزارتومانش را به آن اسامی بگیرند. بنده چون در آن موقع و در موقع تصویب بودجه مملکتی مخصوصا” در این موضوع مکرر مدافعات کردهام و به عرض آقایان رساندم که ما بایستی این فشار و سختی را در سال آتیه نسبت به دولت اعمال کنیم که مبلغ معتنابهی برای صحیه ولایات منظور شود چنانچه برای همه آقایانی هم شکایاتی از طرف اهالی ولایات رسیده است و اخیرا” یک امراض خیلی صعب و سختی در پاره ولایات پیدا شده و به هیچ وجه هم از طرف اداره صحیه نسبت به آن توجهی نشده است و این مبلغی که برای ولایات منظور داشتهاند اولا” که بهیچ وجه من الوجوه کافی نیست و بعد هم با این طرز و ترتیبی که نوشتهاند ممکن است بعدها مبلغ خیلی کمیش صرف صحیه ولایات بشود. این بود که بنده خواستم این مسئله را مخصوصا” بعرض مجلس برسانم که در آن موقع لازم است اقدام و توجهی در این موضوع بشود بلکه صحیه ولایات یک ترتیبی پیداکند. عرض دیگر بنده چنانچه یک طرحی هم آقایان در این موضوع نوشتهاند و امروز تقدیم مجلس خواهم کرد. راجع به بلدیهها است. البته ما انتظار داشتیم که برای این سال از طرف دولت یک عوایدی که در ولایات مأخوذ میشود یعنی عواید شهری را از جمع مملکتی موضوع کند و تخصیص بدهند به بلدیههای ولایات ولی حالا لابد عذرهای موجهی در مقابل دارند که تاکنوننتوانستهاند آن عوائد را از مملکتی خارج کنندوی در موضوع نواقل هیچ عذری در مقابل نیست و جزء جمع و خرج مملکتی هم ابدا” حساب نمیشود چنانکه در بودجه هم که تقدیم شده است در جزء جمع و خرج نیامده ولی وصولش که بتوسط اداره مالیه میشود و مخارجش که توسط بلدیه میشود این حسی است که یک مخارجی را باید اداره مالیه برای وصول آن بکند. یک رئیس دارد یک اجرائی دارد یک اداراتی دارد و از این پول مخارجش برمیدارد و بقیه را میدهد به بلدیه. بلدیه هم باز ثانیا” همان مخارج و همان ادارات را دارد. این را همانطور که مجلس تصویب کرده و مقصودش این بوده که درتحت نظر بلدیهها باشد در این خصوص مایک طرحی تقدیم کردهایم که بعد از این در تحت نظر وزارت داخله بلدیههای ولایات در جمع و خرج نواقل مداخله بکنند و به مصرف تنظیف و غیره برسانند. یک عرض دیگر هم که تقریبا” آنهم جنبه عمومی دارد ولی چون هیچ علاجی نبود جزاینکه بعرض مجلس برسانم و اقداماتی که در خارج کردیم تا یک درجه مؤثر واقع نشده است این است که امروز بعرض آقایان میرسانم و آن راجع بمسئله نمایندگان اصفهانست. نمیدانم بچه ملاحظه در آن موقعی که قانون انتخابات را نوشتهاند یک ظلم به این فاحشی که همه آقایان هم تصدیق میفرمایند نسبت باصفهان مرعی شده است با اینکه وزارت داخله تصدیق میکند که اصفهان نهصدوپنجاههزارجمعیت دارد معذالک به اصفهان بیشتر از پنج نفر نماینده ندادهاند در دوره چهارم که قانون انتخابات مینوشتند یک حقی برای اصفهان منظور داشته بودند در این دوره هم در کمیسیون تجدید نظر در قانون انتخابات راجع به نمایندگان اصفهان مدتی یک مذاکراتی شد و از قراری که بنده تحقیق میکردم می گفتند خیال دارند دو نفر بر نمایندگان اصفان اضافه کنند اگر چه حقا” مطابق آن فلسفه که مجلس اول درنظر گرفته است بایستی به اصفهان ده نفر وکیل بدهند ولی اخیرا” بنده شنیدم کمیسیون تجدید نظر در این موضوع یک تردید هائی پیدا کرده است و با مذاکراتی که بنده در خارج کردم دیدم آن قدری که لازم بوده این موضوع مؤثر واقع نشده این بود که خواستم این مسئله را بعرض مجلس برسانم و حقیقتا” از آقایان بنام اصفهان در این موضوع استمداد میکنم برای این که اگر ملاحظه بفرمائید در سرتاسر این مملکت این نقطه نیست که اولا”مثل اصفهان و ثانیا” مثل کرمان از حیث نماینده نسبت به آنجا اینطور ظلم شده باشد اگر سومی پیدا کرد.
(همهمه بین نمایندگان)
حاج آقا اسمعیل عراق
دست غیب ـ فارس
فاطمی ـ بهرحال بنده شخصا” مانع نیستم که عده نمایندگان از اینکههست دو برابر بشود ولی عقیدهام این است که نسبت به اصفهان ظلم شده لذا این تذکر را امروز در مجلس عرض کردم که کمیسیون راجع به نمایندگان اصفهان یک توجهی بکند که لااقل عده اش از همان اندازه که در دوره چهارم در نظر گرفته شده بود و در خود این دوره هم کمیسیون در نظر گرفته بود کمتر نشود.
رئیس ـ آقای رضوی (اجازه)
رضوی ـ یک شرحی اهالی همدان به مقام ریاست محترم مجلس عرض کده بودند و تقدیم کردم و در این جا هم میخواهم از مقام ریاست و کمیسیون محترم بودجه تمنا کنم و آن راجع بعدلیه همدانست عدلیه همدان منحصر به یک صلحیه شده و یک صلحیه برای همدان خیلی کم است از آن طرف هم مردم میخواهند به حکومت رجوع بکنند مدعی العموم برمیدارد مینویسد مرجع تظلمات عمومی عدلیه است و کسی حق رسیدگی ندارد یک صلحیه فقط در آنجا دائر است یکنفر هم که میرود برای ۵ تومان شکایت کند ۵ ماه ۶ ماه دیگر بهش وقت میدهند از اینجهت بنده از مقام محترم ریاست تمنا میکنم بدولت تذکر بدهند و همینطور از مقام محترم کمیسیون بودجه که در این بودجه که برای عدلیهها منظور میکنند بودجه عدلیه همدان را یکقدری زیادتر بکنند که مردم در رفاه باشند. چون عدلیه اصلا” برای رفاهیت مردم است و اگر بناشد مردم برای ۵ تومان ۶ ماه دیگر بیایند عرضشان را بکنند ابدا” راحت نیستند این است که تقاضا میکنم از طرف مجلس بدولت تذکری داده شود.
رئیس ـ آقای میرزایدالله خان (اجازه)
آقامیرزایدالله خان ـ درسنه گذشته در تاریخ بیست و دوم میزان لایحه تقدیم مجلس کرده بودم برای اشخاصی که گاو آنها مرده بود یک مساعدتی بشود و در کمیسیون مبتکرات نماینده دولت موافقت نکرد و پیشنهاد بنده ردشد اگر درنظر اقایان باشد در اواخر قوس در همین مجلس عرض کردم خسارتی را که دولت به ۵۰ هزارتومان ممکن بود جلوگیری کند در آتیه به پانصد هزارتومان ممکن نیست و امروز همان روز است که خواستم بعرض آقایان برسانم که یک خسارت فوق العاده از حیث ارزاق متوجه شده است امروز راجع به ورامین هم همان صحبتی که در سال گذشته کردم بعرض آقایان میرسانم. محصول امسال ورامین بکلی از بین رفته و هیچ است و سن بطوری کرده که مردم بیچاره آنجا درصورتی که همه ساله ۴۰ هزار خروار جنس از آنجا وارد این شهر میشد امروز از اداره ارزاق روزی ۲۸ خروار به آنها کمک میدهند. خواستم خاطر آقایان نمایندگان را از وضعیت ورامین مستحضر کنم و همینطور از مقام ریاست استدعا کنم تذکری بدولت داده شود که هرچه زودتر از صدماتی که به آنها وارد شده جلوگیری شود و اگر چنانچه جلوگیری نشود همان ورامینیها با زن و بچه به طهران خواهند آمد و اوضاع ارزاق طهران با علی درجه در عسرت خواهند افتاد.
بعضی از نمایندگان ـ دستور
رئیس ـ گفته شد دستور
بعضی از نمایندگان ـ وارد دستور شویم
رئیس ـ دستور لایحه را جع به استخدام یک نفر مهندس برای طرف و شوارع است ولی دوفقره پیشنهاد رسیده قرائت میشود. (بشرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد آقای طهرانی ـ بنده پیشنهاد مینمایم که لایحه راجع به استخدام یک نفر مهندس برای جنگلها ابتداء جزء دستور شود
پیشنهاد آقای دامغانی ـ بنده پیشنهاد میکنم لایحه بندرجز مقدم بردستور امروز شود.
رئیس ـ قبلا” رأی میگیریم پیشنهاد آقای طهرانی آقایانی که موافقند قیام بفرمایند.
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد مذاکرات راجع به کلیات لایحه است آقای کازرونی (اجازه)
کازرونی ـ در جلسه قبل بر بنده اعتراض شد که با وجود اینکه خودم مجرم چرا مخالفت میکنم. بنده نمی دانم مقصود این است که باید طرف را مغلوب کرد در تحت هر عنوان؟ یا مقصود حقیقت و بیان دلیل و برهان است؟ راست است بنده مخبر کمیسیون فواعد عامه بودم و راپورتش را صادر کردم لیکن عین راپورت حاضر است ببینید در کمیسیون فوائد چه چیز تصویب شده و چه چیز مطرح بوده است. نه ملیت او در آنجا مطرح بوده نه مقدار حقوقش فقط بطور کلی در تحت عنوان اینکه آیا یک نفر متخصص برای اداره کردن راهها شما خوب می دانید یا نه …
بعضی از نمایندگان ـ راجع به جنگلها است.
کازرونی ـ اگر راجع به جنگلها است عرضی ندارم.
رئیس ـ آقای عراقی (اجازه)
عراقی ـ بنده موافقم
رئیس ـ آقای رضوی (اجازه)
رضوی ـ موافقم
رئیس ـ آقای تدین (اجازه)
تدین ـ موافقم
رئیس ـ آقای شیروانی (اجازه)
شیروانی ـ موافقم
رئیس ـ مخالفی ندارد؟
(گفتندخیر)
رئیس ـ رأی میگیریم برای ورود در شور موارد آقایانیکه شور مواد را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد.
ماده اول (بشرح ذیل قرائت شد) مجلس شورای ملی اجازه میدهد که دولت مسیوفوتیس فن دم هاکن تبعة آلمان را به سمت مهندس و متخصص جنگلها برای مدت ۳ سال که ابتدای آن از روز ورود مشارالیه به طهران محسوب خواهد شد به شرایط ذیا استخدام نماید.
رئیس ـ آقای عراقی (اجازه)
عراقی ـ موافقم
رئیس ـ آقای آقاسیدیعقوب (اجازه)
آقاسیدیعقوب ـ بنده در کمیسیون فواید عامه مخالفتم را از این راه بیان کردم که به این یک نفر وقتی به اینجا بیاید ماهی پانصد تومان خواهیم داد چهارصدتومان هم برای آمدن چهارصدتومان هم برگشتن وقتیکه بخواهد سوار شود اسب هم باو میدهیم وروزی مبلغی هم باو میدهیم. اینها معلوم است ولی غرض بنده این بود که (درکمیسیون فواید عامه هم صحبت کردم) آمدن یکنفر برای جنگلهای ماچه فایدة خواهد داشت و چه نتیجة ما از یک نفر خواهیم گرفت؟ اگر واقعا” وزارت فواید عامه در خیال است که تأسیس یک ادارة بکند که آن اداره جنگلهای مارا مرتب کند ترتیب تمام ممالک متمدنه که جنگلهاشان را مرتب کردهاند و استفادههای کلی میکنند این یک نفر فایده نمیدهد. آمدن یکنفر جز اینکه ما همینقدر بگوئیم ماهم بیدار شدهایم چون یکنفر متخصص آوردهایم جنگلهایمان را نگاهداری کن فایده دیگری ندارد. غرض بنده این بود که از آوردن یک نفر ما آن نتیجة که باید بگیریم نمیگیریم اگر وزارت فواید عامه در مقام اداره کردن است که از آوردن یک نفر اداره نمیشود و اگر برای چیز دیگری است که بنده نظرم این است ما یک مخارجی میکنیم و درتحت آن مخارج فایدة که باید برای ما مرتب شود مرتب نمیشود. درکمیسیون فواید عامه این عرایض را کردم و بعد اظهار کردند که ما این را اولا” میآوریم برای نظریات ابتدائی و در تحت آن نظریات تشکیل اداره میدهیم ولی باز بنده مخالف هستم برای خاطر این که از نظریات ابتدائی نسبت به جنگلهای خودمان هم وزارت فواید عامه مستحضر است هم افراد مملکت مستحضرند و اطلاع دارند. جنگلهای ما معین است و تا این اندازه بحمدالله اهالی مملکت از جنگلها شان و اراضی شان اطلاع دارند ما باید کار اساسی بکنیم که در واقع یک اداره جنگل تأسیس شود که ما فایده ببریم این است که بنده مخالفت کردم و حالا هم مخالفت میکنم چون نتیجة ندارد.
رئیس ـ آقای عراقی (اجازه)
عراقی ـ بنده تصور میکنم آقای آقاسیدیعقوب با اصل لایحه مخالف نیستند فقط میفرمایند یک کم است خوبست زیادتر آورده باشیم. من گمان میکنم ابتدا یکی باید بیاید و اگر ما دیدیم این یکی خوب اداره کرد آن وقت ممکن است زیادتر بکنیم اما از حالا ما بیائیم ۵ تا بیاوریم شاید طوری جنگلهای ما با این یک نفر اداره شد که دیگر محتاج نبودیم و همین آوردن یکنفر خودش دلیل است که دولت هم تصدیق میکند مامحتاج به آوردن متخصص هستیم حالا که محتاج هستیم چرا از اول برویم ۵ تا بیاوریم که نمی دانیم چه میکنند؟ از اول یکی میآوریم اگر خوب شد ۴ تا دیگر هم میآوریم درهرحال بنده کهاز فرمایش آقا مخالفتی نفهمیدم.
جمعی گفتند ـ مذاکرات کافی است
رئیس ـ کافی است؟
بعضی از نمایندگان ـ بلی کافی است
رئیس ـ پیشنهاد آقای روحی قرائت میشود. (اینطور قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم مدت استخدام متخصص جنگلها ۵ سال باشد.
رئیس ـ آقای روحی (اجازه)
روحی ـ عرض کنم چون داره جنگلها در مملکت ما یک کار تازه است که ما میخواهیم به آن مبادرت کنیم و البته یک نفر اروپائی که تازه بیاید مدت ۳ سال همین قدر خواهد بود که یک اطلاعات جزئی از امر جنگلها بدست بیاورد و آنوقت مدت کنتراتش منقضی میشود و ما نتوانستهایم از او استفاده کنیم. بالفرض بگوئید وزارت فواید عامه تحقیق خواهد نمود اگر دید مفید است استخدام او را تجدید میکند بنده میگویم شاید او نخواست بماند و یا خواست یک مبلغ اضافهتری بگیرد آن وقت مجبور شویم یک مأمور و متخصص دیگر بیاوریم و مبالغی بخودمان ضرر بزنیم و تازه او بیاید و چندوقتی مطالعه کند و ۳ سال هم بگذرد چه نتیجه دارد؟ این است که بنده عقیده دارم اگر آقایان موافقت بفرمایند و مت ۵ سال شود به نفع مملکت خواهد بود.
مخبر ـ این قبیل کنتراتها و استخدامها هرقدر مدتش کمتر باشد بیشتر به نفع ما است برای اینکه ممکن است آن طوری که منظور نظر است و آن محاسن را که ما میخواهیم این شخص داراباشد کاملا” دارا نباشد اگر دارابود که هیچ اشکالی ندارد بعد از ۳ سال یک لایحه تهیه میکنند و میآورند در مجلس و بهمین خوشی مجلس رأی میدهد و اگر دیدند بدرد نمیخورد یا یک بهتری لازم شد یا اصلا” دیگر لازم ندانستند یا دو نفر ۳ نفر لازم دانستند آنوقت همانطور رفتار میکنند ولی امرزو بعقیده بنده بیش از ۳ سال لازم نیست.
رئیس ـ رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای روحی آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام بفرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد رأی میگیریم بماده اول آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند
(اغلب نمایندگان برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد ماده دوم (بشرح آتی قرائت شد)
ماده ۲ ـ مسیو فن دم هاکن در تحت اوامر مستقیم و زیر فلاحت و تجارت و فوائد عامه خواهد بود و اگر از اجراء آنها استنکاف ورزد این کنترات ملغی خواهد بود.
رئیس ـ آقای دامغان (اجازه)
دامغانی ـ اینجا قید شده در تحت اوامر مستقیم و زیر فلاحت و تجارت و فوائد عامه خواهد بود مقصود از این قید و تضییق یعنی چه؟ درصورتیکه معلوم است یک مستخدمی که از خارج برای وزارت فواید عامه میآورند درتحت اوامر مستقیم یا غیرمستقیم وزارت پست و تلگراف که نخواهدبود البته این مستخدم، مستخدم آن وزراتخانه است. بعقیدة بنده لازم است اولا” لفظ وزیر تبدیل به وزارت شود و ثانیا” بهمان منطقی که آقای وزیر فواید عامه راجع به متخصص آمریکائی برای راه فرمودند که باید آمریکائی بیاوریم زیرا یک عدة آمریکائی در رأس مالیه هستند و بایستی نظر آنها دخالت داشته باشد اینجا هم بنده همان نظر را دارم که این مستخدم باید در تحت امر وزیر فواید عامه باشد با نظرات مکمیسیون آمریکائی و در تحت تعلیمات آنها هم باید باشد چون یک قسمت عایدات از جنگل حاصل خواهد شدو باید این مستخدمی که برای جنگلها از آلمان میآوریم در تحت اوامر مستخدمین آمریکائی باشد
(همهمه بین نمایندگان)
حالا از نقطه نظر عاطفه به من حمله نکنید و از نقطه نظر اساس تصدیق بکنید که ما رأی دادهایم عایدات دست آقایان آمریکائی باشد و برجنگلها هم یک عایدی مترتب میشود. از این نقطه نظر باید در تحت نظر آمریکائیها باشد و بخصوص بهمان قائده که در دوره چهارم مجلس برای آمریکائیها رأی داده باید کلیه عایدات درتحت نظر آنها باشد.
وزیر فوائد عامه ـ اگر چه بیانات بنده در جلسه گذشته راجع به متخصص طرق و شوارع تعبیراتی که در اطرافش میشود قدری مقرون بحقیقت نیست ولی چون فعلا” آن موضوع مطرح نیست بنده از دادن توضیحات در آن باب صرف نظر میکنم. آقا دو اعتراض کردند یکی اینکه چرا نوشته شده است در تحت اوامر مستقیم وزیر و این را یا توضیح واضح دانستند یا چرا عوض وزیر وزارت نوشته نشده. گذاردن این ماده مخصوصا” برای این است که همین اختلاف پیش نیآید یعنی مصرح و معین شده باشد که این شخص در تحت نظر و امر وزیر است نه وزارت زیرا وزارتخانه دارای اداره است دایره است شعبه است و بالاخره ممکن نیست این شخص را در تحت ریاست مثلا” رئیس اداره جنگلها گذاشت و اگر یک هم چو کاری بکنیم قادر بانجام هیچ کاری نخواهد بود. بنابراین باید نوشت که درتحت امر وزیراست زیرا معین میشود که در وزارت خانه در قسمت جنگلها بعد از وزیر کسی قادر نیست باو امری بکند. اما قسمت دیگر که فرمودید باید در تحت نظارت مستشاران آمریکائی باشد بنظر بنده یک مختصر اشتباهی فرمودید اگر از نقطه نظر عایدات جنگلها است البته صحیح است الان هم که متخصص نیست و هروقت هم که متخصص باشد هر اداره و هر مؤسسهای که عایدات داشته باشد عایداتش باید در وزارت مالیه تمرکز پیدا کند و بخزانه دولت داخل شود از هر مجرا و ادارة که میخواهد باشد. وزارت فواید عامه هم هر عایداتی که دارد اعم از اینکه از جنگلها باشد یا از معادن یا از طرق و شوارع تهیه این عایدات از هر راهی باشد با وزارت فواید عامه است ولی گرفتن این عایدات و اخذ آنها و وارد کردن آن به صندوق عمومی مملکت با وزارت مالیه است. ولی این مستخدم از نقطه نظر عایدات استخدام نمیشود و از نقطه نظر تخصص فنی استخدام میشود گو اینکه نتیجه عملیات فنی او تکثیر عایدات مملکت است. درست است نتیجه عملا” اینطور خواهد شد ولی برای عایدات استخادام نمیشود که درتحت نظر وزارت مالیه باشد زیرا این شخص مستخدم فنی وزارت فواید عامه است و باید در تحت اوامر وزیر فواید عامه باشد لاغیر.
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است
رئیس ـ کافی است؟
(بعضی گفتند بلی)
رئیس ـ پیشنهادها قرائت میشود. (بشرح آتی خوانده شد)
پیشنهاد آقای اتحادـ بنده پیشنهاد میکنم در ماده ۲ بعد از جمله (در تحت اوامر مستقیم) علاوه شود و تعملیمات قانونی الخ.
اتحادـ بنده آنچه از ماده ۲ و ۴ این قانون استنباط میکنم معلوم میشود که استخدام این شخص را دولت خودش بعهده گرفته است. یعنی دولت آلمان در مقابل این استخدام تعهداتی نداشته البته این یک محسناتی دارد ولی اینرا هم نباید فراموش کرد که ما متخصص میآوریم و مستخدم نمیآوریم تا اینکه اورا در تحت اوامر مستقیم یک وزیری دربیاوریم. مقصود بنده هم البته شخص آقای وزیر فعلی نیست به ایشان نهایت اخلاص را هم دارم ولی اینرا نباید فراموش کرد که ما اگر این قید را نکنیم که اوامر وزیر عبارت از تعلیمات قانونی است ممکن است در هر موقعی هر وزیری یک ارادههای شخصی را با این وسیله اجراکند بابراین بنده پیشنهاد کردم تعلیمات قانونی اضافه شود.
رئیس ـ آقای تدین (اجازه)
تدین ـ اینجا مقصود از این جملهای که نوشته شده است (اوامر مستقیم وزیر) نظریة آقا را تأمین میکند مقصود شخص نیست مقصود کسی است که متصف باشد بوصف وزارت اوامری هم که میکند از نقطه نظر وصف خواهد بود بنابراین هرکس که دارای این وصف باشد اوامر او هم از همین حیث خواهد بودو اوامر شخص نیست البته هر وزیری نسبت به رؤسای ادارات و دوایر تابعه خودش اوامری میدهد و هیچ کدام هم نوکر شخص نیستند. بنابراین هیچ محتاج به ذکر تعلیمات قانونی نیست برای اینکه امروز سیرمن جیث نه وزیر باید قانونی باشد اگر قانونی نباشد البته طرف اعتراض میشود
رئیس ـ آقایانیکه پیشنهاد آقای اتحاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(چندنفری برخاستند)
رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهاد آقای شریعت زاده (بشرح ذیل خوانده شد) اصلاح ماده ۲:
ماده ۲ ـ مسیو فن دم هاکن در تحت اوامر مستقیم قانونی وزیر فلاحت و تجارت و فواید عامه خواهد بود و اگر از اجراء اوامر وزیر مزبور استنکاف نماید اینکنترات ملغی خواهدشد مگر در مواردی که اوامر وزیر برخلاف مقررات قانونیه بوده و مستخدم مزبور موافق دلائل فنی آنرا غیر مفید و یا مصر بداند در اینصورت باید دلائل خود را در ضمن راپورت مشروحی به وزیر فوق الذکر تقدیم کند. در مورد عدم موافقت وزیر با راپورت تصمیم هیئت وزراء قاطع خواهدبود.
شریعت زاده ـ حضرت آقای تدین در ضمن مخالفت با پیشنهاد آقای اتحاد فرمودند که وزیر متصف بصفت قانونی یعنی شاغل یک مقام رسمی است از این نقطه نظر آن اوامر رسمی هم قانونی خواهد بود. اما اگر بنا باشد قانونی بودن اوامر از جیث صدور از یک مقام رسمی باشد همین طور است ولی بالاخره آن کسی که دارای یک مقام رسمی است قانونی بودن اوامر او مبنی براین است که آن اوامر بر طبق قانون صادرشده باشد. این یک قسمت. قسمت دیگر این است که متخصصی که ما میخواهیم برای این است که از مزایا و معلومات و اطلاعات او استفاده کنیم و این مطلب منوط به این است که ارادهها و تصمیمات اعم از اینکه از یک مقام قانونی صادر شده باشد او را از اجرای کار فنی و آمادة جامعه ممانعت نکند و از همین نقطه نظر است که شخص بنده معتقدم ه هر متخصص فنی که برای ایران استخدام میشود باید یک اختیاراتی داشته باشد که در سایه آن اختیارات اگر یک اوامری که منتج عقیم ماندن اعمال عملیات اواست وجود داشته باشد اعمال نشود. این عقیده بنده است و البته مخالفین هم عقیده خودشان را اظهار میکنند بنا براین یک متخصص جنگلی را ما میآوریم دریک موقع یک ترتیبی و یک نقشة در نظر دارد که مصادف میشود با یک امری از طرف وزارت شده است و میبیند که این امر اولا” از نقطه نظر مملکتی صحیح نیست و ثانیا” از نقطه نظر اصول و قضایای فنی مفید نیست بلکه مضر است. بنابراین بنده معتقدم استنکاف از اجرای یک چنین امری نباید موجب الغاء کنترات او بشود بلکه باید حق داشته باشد دلایل خودش را درضمنیک راپورت مشروحی به وزیر تقدیم کند اگر وزیر موافقت کرد فبها و اگر موافقت نکرد و ایتسادگی کرد هیئت وزراء که البته یک عدة زیادتری هستند و بیشتر مطالعه میکنند بتوانند آن موضوع را رد کنند.
رئیس ـ آقای تدین (اجازه)
تدین ـ آقای شریعت زاده گویا مسبوق نیستند که مواداین کنترات قبل از اینکه به مجلس بیاید به اطلاع طرف که مسیوفرتیس فن دم هاکن باشد رسیده است و خودش قبول کرده است. حالا اگر ما قائل شویم که تو نفهمیدی و این کنترات بر ضرر تست تازه میخواهیم عاقله اش بشویم معنای این عبارت این است که خیر این شخص ملتفت نشده و یکماده را بر ضرر خودش قبول کرده بنابراین باید با او کمک کرد تا این ضرری که ممکن است در آتیه متوجه او بشود نشود؟ درصورتیکه این ترتیب محضورات زیادی دارد خود طرف این ماده را قبول کرده است اگر چنانچه ما بخواهیم یک تصرفاتی بکنیم موجب میشود که ما یک کاری برای خودمان درست کرده باشیم و هر روز با وزیر وقت در کشمکش باشد ما بامد در سایر چیزهائیکه در این مدت جلو ما آمده است احتراز کنیم و خودمان بدست طرف وسیله ندهیم. بعلاوه یک ماده دیگری دارد که بعد میرسد ملاحظه خواهید فرمود که این مستخدم موظف است که بر طبق قوانین داخلی مملکت عمل کند و احتران وزراء و مسئولیت وزراء را هم منظور بدرد بنابراین بدیهی است که اگر یک وقتی امری صادر شد که برخلاف قانون بود چون او را ملزم کردهاند که اطاعت از قوانین مملکتی بکند او حق خواهد داشت بگوید آقای وزیر امری که شما کردهاید مخالف با فلان ماده قانونی است و من مسئولیت اجرای آن یا اطاعت آنرا قبول نمیکنم لذا این چیزها لازم نیست والا اگر چنانچه ما بخواهیم اینطور پیش بینیها بکنیم و بالاخره دل سوزی برای یک متخصصی که خودش این طور قبول کرده بکنیم که او بگوید خیر من نفهمیده بودم و این ترتیب بهتر است این مستخدم بدرد ما نخواهد خورد پس معلوم میوشد این مستخدم فهمیده و دانسته این قسمت را قبول کرده بنابراین محتاج نیست براینکه زاید براین عبارتی که نوشته شده چیزی علاره شود.
شریعت زاده ـ بنده توضیحی دارم
رئیس ـ بفرمائید
شریعت زاده ـ حضرت آقای تدین اینطور وانمود کردند که نظر بنده این بوده که ما نسبت به این مستخدمی که میخواهیم استخدام کنیم قیم شویم و میخواهیم مصلحت اورا تشخیص بدهیم درصورتیکه بنده از نقطه نظر مملکت این پیشنهاد را کردم نه از نقطة نظر مصلحت او که برای او دلسوزی کرده باشیم.
رئیس ـ رأی گرفته میشود بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای شریعت زاده آقایان موافقین قیام فرمایند.
(چند نفری قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهاد دیگر (بشرح ذیل خواند شد)
پیشنهاد آقای میرزائی ـ بنده پیشنهاد میکنم وزیر تبدیل به وزارت شود.
میرزائی ـتصور میکنم توضیحات بنده را آقای دامغانی دادند البته وزارت گفته شود بهتر از وزیراست چنانکه در خبر کمیسیون بودجه هم وزارت نوشته شده بود بعضی از نمایندگان وزیر نوشته شده
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای میرزائی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(چند نفری برخاستند)
رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهاد آقای تجدد (خطاب به آقای تجدد) پیشنهاد جناب عالی را بخوانند؟ عین پیشنهاد آقای میرزائی است
تجدد ـبلی بخوانند (بشرح ذیل خوانده شد) بنده ماده ۲ را این قسم پیشنهادمیکنم
ماده ۲ ـ مسیو فن دم هاکن مسئول وزیر فواید عامه بوده ومکلف به اجرای کلیه اوامر صادره از وزارت فواید عامه میباشد و درصورت تخلف این کنتران ملغی خواهدبود
. رئیس ـ قسمت اولش همان بودو قسمت دومش را توضیح بدهید.
تجدد ـ اولا” پیشنهاد بنده با پیشنهاد آقای میرزائی فرق دارد زیرا ایشان پیشنهاد کردهاند در تحت اوامر مستقیم وزارت باشد این اساسا” غلط است وزارتخانه امر نمیدهد. اوامر از وزارتخانه صادر میشود و شاید خیلی از آقایان هم همین عقیده را داشته باشند و ثانیا” این جا یک اشکالی هست که بعرض آقایان میرسانم و آن این است که یکنفر مستشار را که دعوت میکنیم و میآوریم نمیتوانیم او را تحت نظر مستقیم شخص وزیر قرار بدهیم و بگوئیم هرچه وزیر میگوید و امر کند او اجرا کند؟ نه؟ اینطور نیست. بلکه هرامری که در اطراف مصالح مملکت صادر میشود باید اجراکند نه اینکه مطلقا” هرامری که صادر میشود. منتها آن مستشار البته مسؤل شخص وزیر است. یعنی اگر کاری را برخلاف وظایف خودش انجام داد نسبت به او مسؤل است این بود که بنده این قسم پیشنهاد کردم حالا بسته به نظر مجلس است.
رئیس ـ آقای تدین (اجازه)
تدین ـ بنده در این باب نمیخواهم زیاد توضیح بدهم ولی همین قدر عرض میکنم اگر چنانچه ان عبارتیکه ایاشن پیشنهاد کردهاند پذیرفته میشود تولید مشکلات خواهد کرد این شخص مسؤل مستقیم شخص وزیر است اینرا باید بدانند فرضا” یک دایره جنگلی در وزارت فواید عامه درست شده است این شخص مسؤل آن دایره که نیست؟ مقصود این است که مستقیما” مسؤل شخص وزیر است و اوامر قانونی از طرف شخص وزیر باو ابلاغ خواهدشد. ولی وقتی گفتیم ملکف است اوامر وزارتخانه را اجرا کند آن وقت لازمه است این استکه اگر رئیس دایره جنگل هم یک امری به او بدهد اطاعت کند و این مقصود نیست
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای تجدد را قابل توجه می دانند قیام فرمایند.
(چند نفر قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد (پیشنهاد دیگر بمضمون ذیل خوانده شد)
پیشنهاد آقای تهرانی ـ این بنده پیشنهاد مینماید (وزارتی) قبل از وزیر اضافه شود
تهرانی ـ بنده گمان میکنم که هیچ کدام از آقایان مخالفتی ندارند بلکه مقصودشان این است که اگر یک وقتی یک وزیری اهمال کرد نه بنام وزارت بلکه بنام غیر وزارت هم اگر امری کرد او مکلف باجرای آن نباشد لذا در تحت اوامر مستقیم وزارتی وزیر فلاحت یعنی حیث وزارت او هم منظور شده والا لفظ وزیر کفایت میکند چون وصف باید مبداء در او باشد لکن محض توضیح بنده یک لفظ وزارتی هم اضافه کردم که در تحت اوامر مستقیم وزارت یفواید عامه باشد اوامر غیر وزارتی وزیر فلاحت و وقتی که این قید را کردیم تمام این اشکالات رفع میشود
مخبر ـ اضافه کردن این عبارت جز اینکه همین عبارت را تأسیس کند هیچ فایده ندارد والا عبارت اوامر وزارتی وزیر معنی ندارد اگر وزیر وزیر است که اوامرش وزارتی است و اگر وزیر نیست که نمیتواند امری بدهد در این ماده هم دوتا (خواهد بود) نوشته شده اولی تبدیل به بوده باید بشود
رئیس ـ رأی میگیریم به پیشنهاد آقای تهرانی
یکنفر از نمایندگان ـ مسترد داشتند
تهرانی ـ بلی
(پیشنهاد دیگری از طرف دکتر آقایان باین مضمون قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم ماده دو بترتیب ذیل نوشته شود. مسیو فن دم هاکن در تحت امر وزیر فلاحت و تجارت و فوائد عامه خواهد بود.
دکتر آقایان ـ بنده تصور میکنم وقتی قرار است یکنفرمتخصص از خارجه بیاوریم اصلا” تصور اینکه ممکن است از یک امر صادر از یک مقامی که مسؤل مجلس است استنکاف کند. خود این تصور غلط است. ما نباید این تصور را بکنیم و به طرف هم نباد اجازه بدهیم که یک چنین تصوری را بکند و از طرف دیگر هم آن اصلاحاتیکه آقایان پیشنهاد کردید تا درجه رأی عدم اعتماد است. در تمام مدت این دوره و بعدها نسبت به وزرای فواید عامه که ممکن است یک روزی یک اوامری صادر کنند. ما بایستی این را اصل بگیریم که وزیر فواید عامه هیچوقت حکم برخلاف قانون نخواهد کرد و از طرف دیگر هم اصل دیگری را قائل شویم که مستخدم مزبور حق استنکاف از اوامر وزارتی نخواهد داشت. بنابراین همین عبارتی را که بنده پیشنهاد کردهام گمان میکنم کافی است.
وزیر فواید عامه ـ اگر چه اساسا” مطلب عمومی است و راجع به شخص معینی نیست و راجع بنوع وزیر فواید عامه است ولی اولا” این پیشنهاد آقای دکتر آقایان یک قسمت عمده را که مقصود بوده است ندارد. یعنی مکلف باطاعت او چه یا اگر نکرد چه شود؟ ایتها دارد البته باید هر تخلفی یک جزائی داشته باشد. جزایش همین است که در این معین شده است که اگر اطاعت نکرد کنترات ملغی است. اما اینکه نگرانی هائی در اطراف اوامر وزیر در مجلس اظهار شد لازم است گفته شود که هیچوقت هیچ وزیری در هیچ وزارتخانه قادر نخواهدبود یکنفر متخصص یا مستخدم خارجی را باداره خود خارج کند این از نقطه نظر پیش بینی و اصل مطلب نوشته شده والا اگر اختلاف حاصل شد قهرا” مطالب هیئت وزراء رجوع خواهد شد. آن وزیر البته رئیس دارد. رئیس الوزراء رئیس او است و او حق ندارد بدون مراجعه به رئیس خودش یک کاری بکند ولی اینها فروعی است که اصلا” لازم نیست در کنترات قید شود. در کنترات باید رؤس مطالب گفته شود که اولا” آن متخصص بداند مسؤل کیست. معین است مسؤل فلان وزیر است بعد باید معلوم شود که اگر تخلف از اطاعت اوامر وزیر کد چه باید بشود. به علاوه هیچ اروپائی حاضر نخواهدشد که خورده فرمایش هیچ وزیری را گوش بدهد اینها مسلم است و این مطلب هم مربوط به دستور العملهای اداری است و البته درصورت اختلاف به مقامات بالاتر مراجعه خواهدشد.
رئیس ـ (خطاب به دکتر آقایان) مقصود از این پیشنهاد اصلاح قسمت اول بوده است یا حذف قسمت دوم
دکتر آقایان ـ حذف قسمت دوم
رئیس ـ پس باید تقاضا کنید تجزیه شود پیشنهاد آقای اعتبار. (بشرح ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم اینطور اصلاح شود مسیو فن دم هاکن در تحت اوامر مستقیم وزیر فلاحت و تجارت و فواید عامه یا قائم مقام او خواهد بود الی آخر.
آقامیرزاسیداحمدخان اعتبارـ در قانون مینویسد فقط مسؤل اوامر مستقیم وزیر خواهد بود. ممکن است یک وقتی وزارتخانه کفیل داشته باشد یا معاون جای وزیر باشد و ممکن است او تمردکند و بگوید من مسئول اوامر وزیر هستم.
وزیر فواید عامه ـ مقصود از وزیر آن کسی است که در وزارتخانه آمر است حالا اسمش میخواهد وزیر باشد یا کفیل باشد. یاهرچه باشد این لازم نیست عرض کردم مطلب همین است به علاوه ما قوانین دیگری داریم سوابق مفصل دیگر داریم تمام جزئیات را که در کنترات نباید ذکر کرد. رئیس ـ پیشنهاد آقای زعیم قرائت میشود. (بشرح ذیل خواند ه شد) بنده پیشنهاد میکنم که مواد ۲-۳-۴ به کمیسیون فواید عامه برگردد و درسایر موادشور شود.
زعیم ـ بنده علی الاصول به جلب متخصص و مستشار کاملا” موافقم و عقیده دارم و خیلی هم خوشوقت میشوم که برای امور جنگلها از آلمان مستخدم میآورند برای اینکه آنها در این علم مخصوصا” از سایر ممالک همجوار خودشان جلو رفتهاند ولی در عین اینکه ما متخصص جلب میکنم بنده معتقدم که باید برای او یک تکلیفی معلوم شود. چنانچه مثلا” برای دکتر میلسیو یک قانون وضع شده تکلیف او وضع کار کردن او و اینکه چه بکند مناسبات او با دولت. دولت را با او و بالاخره طرز راپورت دادن و چه و چه با آن طول و عرضی که ملاحظه فرمودهاید همه نوشته شده ولی در این قرارداد که بنده ملاحظه میکنم می بینم هیچ تکلیفی برای او معین نشده است. فقط نوشته شده است که تحت اوامر وزیر فواید عامه باشد. بله درموارد دیگر که میآید فقط نوشته شده دخالت در امور سیاسی نکند ماهی فلان قدر هم بگیرد. اما بالاخره از او چه میخواهیم؟ به او میگوئیم جنگلها را چه کار بکند؟ اینها هیچ نیست؟ اگر وزیر فوایدعامه بلد بود که جنگلها را درست کند که دیگر او را نمیخواستیم وزیر فوائد عامه یک وزیر سیاسی است و از نقطه نظر پلتیک ژنرال در امور دخالت میکند و درتحت اوامر او بودن کفایت نمیکند. برای اینکه آن نظری که مجلس دارد برای اصلاح جنگلها این آن نظر را تأمین نمیکند و فقط چندماه که بنده دیدم برای او تکلیف معین میکند همین دوسه ماه که بنده دیدم برای او تکلیف معین میکند همین دوسه ماه است و هیچ معین نکرده که در جنگل چه باید بکند. این بود که بنده پیشنهاد کدرم که این چند ماده به کمیسیون فواید عامه برگردد چون این کار کار آنها بود و این قسمت در آن باید معلوم شود که از او چه میخواهند. مناسبات او با دولت چه چیز است ترتیب راپورتش چیست. و بالاخره یک آلت معطله نشود. حالا بنده کار ندارم بامروز ولی میشود فرض کرد که یک وقتی یک وزیر فواید عامه بگوید آقا تو در تحت امر منی برو توی خانه ات بنشین (ممکن است فرض کرد ممکن وضعیات سیاسی طوری باشد که او هم گذر باشد و نخواهد کار بکند.) اماوقتی پرگرام وضعیات او دستش باشد آنوقت میشود باو گفت تو کار کردی یانکردی این بود که بنده پیشنهاد کردم این سه چهار ماده برگردد به کمیسیون و در آن جا یک تکالیفی برای آن معین شود و به مجلس بیاید.
مخبر اولا” این پیشنهادی که آقای زعیم فرمودند که مواد بکمیسیون فواید عامه برگرد و این راپورت که الان مطرح است راپورت کمیسیون فواید عامه نیست.و راپورت کمیسیون بودجه است و اگر برگردد باید به کمیسیون بودجه برگردد اما دلائلی که فرمودند این بود که خواستند این لایحه را با کنترات دکتر میلیسیو مقایسه کنند درصورتی که اصلا”طرف مقایسه نیست زیرا در کنترات دکتر میلیسیو راجع به جمع و خرج عایدات مملکتی یک اختیاراتی به او داده شده است و یک ترتیباتی معین شده ولی این شخص یکنفر متخصص جنگلها است که میآید و درتحت نظر وزارت فواید عامه کارمیکند. می فرمائید وزیر فوایدعامه یک وزیر سیاسی است و از ترتیب جنگلها اطلاع ندارد این صحیح است اما آن کمیسیون هم یک کمیسیون پارلمانی است و اطلاعی از جنگل ندارد و اگر راپورت هم به کمیسیون بیاید کمیسیون چه کار میتواند بکند؟ میتواند بگوید درختها را چه وقت بکارند و چه طور بکارند و چه وقت سرهایش را بزنند اینها از وظیفه کنترات خارج است باید متخصص بیاید بعد دستوراتی که باو میدهند بموقع اجرا بگذارد. در اینصورت مراجعه شدن مواد به کمیسیون لازم نست.
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای زعیم را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده برخاستند)
رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهادی اعتبار مجددا” قرائت و رأی گرفته میشود. (مجددا” بشرح سابق خوانده شد)
رئیس ـ آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(عدة برخاستند)
رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای میرزائی ـ بنده پیشنهاد میکنم ماده دو برگردد به کمیسیون بودجه.
رئیس بفرمائید.
میرزائی ـ توضیحی لازم ندارد. بنده پیشنهاد کردم این ماده برگردد به کمیسیون بودجه تا اصلاح شود رئیس آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند. (عده قیام نمودند) رئیس قابل توجه نشد.
پیشنهاد آقای حشمتی ـ اصلاح ماده دو را اینطور پیشنهاد میکنم. مسیو فن دم هاکن در حدود قوانین مملکتی ایران تحتر اوامر مستقیم الی آخر ماده
رئیس ـ بفرمائید.
حشمتی ـ چون بنده دیدم بعضی از آقایان یک نظریاتی دارند و تصور میکنند که بطور مطلق نوشتن در تحت اوامر مستقیم وزیر فلاحت باشد بعدها تولید اشکال میکند این است که بنده این پیشنهاد را کردم و مخالفتی هم با ماده ندارد و یک توضیح واضحی است وزیر فوائد عامه هم البته همیشه در حدود قوانین مملکتی امر صادر خواهد کرد و اگر بناباشد از اوامر وزیر استنکاف کند کنتراتش ملغی خواهدشد.
مخبر ـ این پیشنهاد یک مفهوم مخالفی دارد و آن این است که شاید اوامر وزیر برخلاف قانون باشد. درصورتیکه امری که وزیر مشروطه میدهد باید موافق قانونباشد و اگر امر خلاف قانونی داد باید مجازات و استیضاحش کنند والاهر امری که وزیر مشروطه میدهد باید مطابق قانون باشد.
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای حشمتی را قابل توجه می دانند قیام فرمایند
(معدودی برخاستند)
رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهاد آقای میرزا یداله خان پیشنهاد میکنم ماده ۲ اینطور اصلاح شود مسیو فن دم هاکن در تحت اوامر قانونی وزیر فلاحت و تجارت و فواید عامه خواهد بود و اگر از اجراء آنها استنکاف ورزد این کنترات ملغی خواهدشد
رئیس ـ این پیشنهاد رد شده است پیشنهاد آقای فرمند بنده پیشنهاد میکنم که ماده دو این طور اصلاح شود:
ماده ۲ ـ مسیو فن دم هاکن درتحت اوامر مستقیم وزارت فلاحت و تجارت و فواید عامه خواهد بود و اگر از اجراء آنها استنکاف ورزد اختلاف رجوع به هیئت وزراء خواهدشد و امر هیئت وزراء قاطع و مجری خواهد بود
وزیر فواید عامه ـ برای رفع این اختلافات بنده آن قسمت اخیر مطلب را قبول میکنم یعنی اگر اختلافاتی حاصل شد به هیئت وزراء مراجعه کنند.
رئیس آقای فرمند (اجازه)
فرمند ـ مقصود بنده هم همین است که آقای وزیر فوائد عامه فرمودند ولی بنده این را واجب هم نمیدهم که نوشته شود برای اینکه تصور نمیکنم مستثار یک غرضی داشته باشد و همین طور وزیر هم غرضی ندارد مگر اینکة یک سوء تفاهمی بین مستشار و وزیر در خصوص فهم قضایا پیدا شود آن وقت قضیه به هیئت وزراء رجوع میشود.
مخبرـ قسمت اول این پیشنهاد رد شده است چون که پیشنهاد کردهاند درتحت اوامر وزارت و این قسمت دومرتبهاست که پیشنهاد شده و رد شده است
فرمند ـ بجای وزارت وزیر پیشنهاد میکنم
رئیس ـ رأی گرفته میشود بقسمت دوم پیشنهاد آقای فرمند آقایانی که قابل توجه میدانند قیام نمایند
(چندنفری برخاستند)
رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهاد آقای رهنما
(اینطور خوانده شد) بنده پیشنهاد میکنم که در ماده دو کلیه (مستقیم) به (قانونی) تبدیل یافته و ماده به این طریق اصلاح شود
ماده ۲ ـ مسیو فن دم هاکن در تحت اوامر قانون وزیر فلاحت و تجارت و فواید عامه خواهد بود و اگر از اجراء آنها استنکاف ورزد با تصویب هیئت وزراء عظام کنترات او ملغی خواهدشد.
رئیس ـ بفرمائید
رهنما ـ در اینجا یک قسمت مذاکراتی که راجع به اوامر مستقیم میشود غالبا” یک سوء تفاهماتی ایجاد میشود که مسئله نمیخواهد رسیدگی باصلش بشود اساسا” این مسئله مسلم است اوامر مستقیمی که وزیر میدهد یکا وامری نخواهدبود من در آوردی یا برخلاف مصالح مملکت که مثلا” اورا مجبور کنند که برو تمام جنگلها را آتش بزن البته هیچ وزیری یک همچو اوامری نخواهد داد ولی از طرف دیگر میبینیم که مجلس شورای ملی یک قیافه هائی نشان میدهد و نسبت به پاره جرفها یک لجاجتهائی میکند محمدهاشم میرزاـ لجاجت نیست چه میگوئید؟ لجاجت یعنی چه؟
رهنما ـ بنده را هو نفرمائید. مجلس شورا ملی عرض میکنم بعضیها و بنده هم هیچ عصبانی نخواهم شد حرف خودم را هم خواه مزد تصور میکنم امروز چون این قضیه از این دنده افتاده است حالا بایستی هر پیشنهادی که میشود رد شود نه اینطور هم نیست. بایستی در اطراف قانون صحبتها بشود حالا حضرت والا میفرمایند مجلس لجاجت نمیکند بنده هم تصدیق میکنم که مجلس هیچ این قصد را ندارد ولی گاهی قضیه اینطور میشود حالا در اینجا با حفظ ایندو نظر که اولا این متخصص از اوامر وزیر استنکاف نخواهدنمود ثانیا” اینکه یک وزیری هیچوقت اوامری برخلاف قانون نخواهد داد آیا ضرری هم خواهد داشت که لفظ قانونی اینجا نوشته شود؟ و همانطور که آقای تدین و آقای وزیر و مخبر فرمودند مقصود همان اوامر قانونی است و بالاخره مقصود این است که روابط او باوزیر یک روابط اطاعت و همکاری باشد که او نگوید من تابع قانون آلمان هستم نه تابع قانون ایران. بنابراین قسمت اخیر این پیشنهاد رد شده است ولی یک قسمت دیگرش که تبدیل کلمه مستقیم به قانونی باشد رد نشده است.
مخبر ـ رد شده است
رهنماـ آن تعلیمات قانونی بود که پیشنهاد شده بود و رد شد ولی اینجا اوامر قانونی است و اگر اوامر قانونی وزیر فلاحت و تجارت مختلف شد کنترات او لغو شود دیگر به هیئت وزراء هم نمیرسد و با این ترتیب ممکن است ما از ماده دوم بگذریم و بماده سوم برسیم و اینقدر هم پیشنهاد نشود حالا اگر حضرت والا میخواهند رد کنند مختارند. مخبر ـ قسمت اول پیشنهاد آقای رهنما رد شده است ولی البته مجلس هرساعت میتواند یک رأئی بدهد ولی تکلیف بنده این است که عرض کنم لفظ قانونی رد شده.
رئیس ـ رأی گرفته میشود به قسمت اول پیشنهاد آقای رهنما که قابل توجه میدانند قیام نماند
(عده برخاستند)
رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهاد آقای امامی بنده ماده دوم را اینطور اصلاح میکنم:
مسیو فن دم هاکن مکلف است وظایف قانونی خود را در تحت امر و مسئولیت وزیر فلاحت و تجارت و فوائد عامه انجام نماید.
رئیس ـ بفرمائید.
آقامیرزاجوادخان امامی ـ بنده توضیح مفصلی نسبت باین پیشنهاد خودم ندارم و تصور میکنم این پینشهاد میتواند جامع نظریات آقایان بشود زیرا کنترات این شخص برای اینست که مملکت و دولت از وجود این شخص استفاده کند واین طوری که من میبینم این کنترات نوشته شده است به کنترات شخصی بیشتر شباهت دارد تا کنترات قانونی و مملکتی این است که بنده این پیشنهاد را کردم تا جمع بین نظریات کمیسیون و آقایانی که متلف با این ماده هستند شده باشد
. رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای امامی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده قیام فرمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهاد آقای شیروانی قرائت میشود.
شیروانی ـ بلی
رئیس ـ رد شده است پیشنهاد آقا میرزا یوسف خان عدل (اینطور خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم که لفظ «مستقیم» پس از جمله «تحت اوامر» حذف شود.
رئیس ـ بفرمائید
آقامیرزا یوسف خان عدل ـ بند ه خودم تصدیق میکنم که پیشنهادها از اندازه گذشته است آقای اعتبار یک پیشنهادی کرده بودند که لفظ قائم مقام پس از وزیر علاوه شود و آقای وزیر میخواستند این جمله را قبول بکنند ولی فرصت نشد و آن پیشنهاد رد شد و آن پیشنهاد برای این بود که اگر یک موقعی وزیر بود این مهندس در تحت امر قائم مقام وزیر باشد.اما این لفظ مستقیم که این جا نوشته شده است این مسئله را بیشتر تأیید میکند یعنی بموجب این لفظ مستقیم. مهندس میتواند در موقعی که وزیر نیست اگر از طرف کفیل یا قائم مقام وزیر یک اخطار و امر قانونی باو شد او رد کند اینست که بنده پیشنهاد کردم که لفظ مستقیم حذف شود. هیچ عیبی هم ندارد و نمی دانم اگر این کلمه نباشد چه میشود.
مخبر – البته هروقت که وزیر نباشد معاون یا کفیل همان اختیارات وزیر را دارد و اینکه نوشته شده است مستقیم برای اینست که معلوم باشد تحت امر رئیس دائره جنگل نیست.
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای عدل را قابل توجه می دانند قیام فرمایند.
(عده قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای شیروانی. (بشرح ذیل قرائت شد)
بنده تبصره ذیل را در ماده دوم پیشنهاد میکنم.
تبصره ـ اختلاف بین مستخدم فوق و وزیر مربوطه طبق قانون استخدام کشوری حل و تصفیه خواهد شد.
رئیس ـ بفرمائید.
شیروانی ـ بنده تصور میکنم که حقیقت هیچ وقت خفه نمیشود. ممکنست موقتا” یک قدری رویش را پوشاند ولی یک وقتی بروز میکند. بنده از آقای تدین میپرسم اگر اختلافی بین مستخدم و وزیر در یک موضوع امر غیرقانونی پیش آمد (زبان من جرأت میکند که بگویم وزیر معصوم نیست) مطابق کدام قانون رسیدگی میکند؟ آیا مطابق قانون آلمان رسیدگی میکند؟ و بالاخره یک مرجعی برای رسیدگی باید باشد این را بنده مخصوصا” از آقای تدین میپرسم که چه باید کرد یک تبصره بنده قبلا” پیشنهاد کرده بودم و با آقای وزیر هم صحبت کردم که مرجع هیئت وزرا باشد. شاهزاده فیروز میرزا موافقت نکردند ایشان هم قبول نکردند بنده از شاهزاده که متخصص حقوق هستند میپرسم که اولا” این قانون را خواندهاند یا خیر از سطر اول تا آخر یک ماده راجع به محل رسیدگی باختلافات نوشته نشده است در صورتی که تمام لوایح کنتراتی که مجلس تصویب کرده است یک ماده درین خصوص دارد مگر این لایحه. حالا میخواهم آقا که متخصص در علم حقوق هستند برای بنده توضیح بدهند که چطور ممکنست اختلاف بین این مستخدم و وزیر را حل وتصفیه کرد. بنده میگویم خدای نخواسته شای دیک وزیری معصوم نباشد و به این متخصص بگوید برود ده هزار درخت شمشاد را ببر و درسرحد تحویل بده اگر مستخدم گفت من این کار را نمیکنم و این جزء وظایف من نیست آن وقت وزیر میگوید کنترات تو ملغی است. این قضیه را در کجا باید رسیدگی کنند؟ شما یک نفر ثبات در اداره خودتان استخدام میکنید اگر بین او و وزیر اختلاف حاصل شد دیوان عالی تمیز رسیدگی میکند اما یک نفر مستخدمی را که اینقدر باو پول میدهید میگذارید تحت اختیار یک نفر وزیر باشد که هرکار دلش میخواهد ب او بکند! بنده تصور میکنم که این برخلاف هر اصلی باشد.آقای تدین فرمودند که ممکنست متخصصین استفاده سوء بکنند از یک موادی بنده عرض میکنم ممکنست هم شاید سوء استفاده کند برای اینکه ممکنست این مستخدم بخواهد یک کاری بکند که بنفع مملکت باشد و یک وزیری خواست جلوش را بگیرد این هم ممکنست. فرض محال که محال نیست. میفرمائید مجلس استیضاح کند برای اختلافی که بین یک نفر مستخدم و یک وزیر پیدا شده و بالاخره ممکن است که اعتراض او هم صحیح باشد و محکمه هم که رسیدگی میکند حق را به طرف وزیر بدهد. اما وزیر باید از وزیر استیضاح کند برای اختلافی که بین وزیر و مستخدم پیش آمده این خوب نیست.بنده تصور میکنم این یک امر بدیهی است که ما بخواهیم به آن رأی بدهیم. بعلاوه یک بام و صدهزار هوا که نمیشود بنده عرض میکنم چندین کنترات از تصویب این مجلس گذشته است و در این قسمتش هم خیلی حرفها زده شده و بالاخره یکترتیبی را قبول کردهاند. در یکی حکمیت را قائل شدهاند یکی دیوان عالی تمیز را قائل شدهاید نسبت بیکی هم هیئت وزراء قائل شدهاند. و بالاخره بنده میخواهم آقای تدین توضیح بدهند که بموجب این قانون اختلافات در کجا رسیدگی میشود.
رئیس ـ آقای نصرتالدوله. (اجازه)
نصرت الدوله ـ آقای شیروانی در ضمن مدافعه که از پیشنهاد میکردند اشاره کردند باینکه بنده تصدیق نکردهام که رفع احتیاجات را از مجرای هیئت وزراء قبول بکنند و از بنده توضیح خواستند و چون توضیح خواستند بنده ایشان را بدو مسئله توجه میدهم. یکی اینکه آقایان در این کنترات اختیاری بمتخصص ندادهاند در ماده پیش که الان رای داده شده و خود ایشانهم رای دادند مینویسد مجلس شورای ملی اجازه میدهد که دولت مسیوفلان از تبعه آلمانرا بسمت مهندس و متخصص جنگلها برای مدت سه سال که ابتدای آن از روز ورود مشارالیه بتهران محسوب خواهد شد بشرائط ذیل استخدام نماید و مواد بعد هم راجع بشرائط است. ما برای این متخصصی که برای جنگلها میآوریم یک اختیارات خاصی قائل شدیم که از آن نقطه نظر حدود مخصوص هم معین شود. این مستخدم در حکم یک نفر مستخدم عادی و اجزاء و اعضاء معمولی یک وزارت خانه است . بعلاوه در ماده چهارم (گمان میکنم قبلا هم یکی از آقایان نمایندگان تذکر دادند) نوشته شده است که مسیوفن دمهاگن متعهد است که دائما در ضمن اجراء وظائف خود قوانین مملکت ایران و اختیارات وزراء ایرانرا محترم بشمارد. همینطوری که این ماده یک تعهدی نسبت بمستخدم دارد همانطور هم در حدود همین قوانین و بحکم همان قوتی که آقا از او سؤال میکنند بدون اینکه لزوم بهیچگونه توضیحی در این کنترات باشد بمستخدم اجازه داده میشود که از قوانین مملکتی استفاده کند. یعنی اگر ما یک قانون استخدام کشوری داریم که در آن قانون یک وظائفی معین کردیم این مستخدم که اختیارات خاصی ندارد و متعهد باجرای قوانین مملکتا ست از آن حقوق میتواند استفاده کند و محتاج بتکرار نیست. اینجا اگر بنده در ضمن آرائی که دارم بهیچ کدام از این پیشنهاده رأی ندادم برای این بود که بطوری که خود آقای شیروانی در ضمن بیاناتشان فرمودند ما رأی بیک بدیهی میدهیم بنده هیچ حرفی ندارم. شاید در بعضی دارد رأی دادن بیک بدیهات و یک اصول مسلمه از نقطه نظر داخله خودمان عیبی نداشته باشد. اما بنده معتقدم درمواردی که مابا دیگران معامله میکنیم و یک کنتراتی با یک خارجی میبندیم نباید در آن کنترات اینطور قلمداد که یک اصول مسلمه در مملکت ما محرز نیست و ما مکلف هستیم در هر قانونیکه می گذرانیم درهر کاری که میکنیم این اصول اولیه را که بنای هرحکومت آزاد و هر حکومت مشروطه بر وی اوست بگذریم.این بنظر بنده خوب نمیآید چون معتقدم که این جزء اصول مسلمه است که هیچ وزیری نباید امری برخلاف قانون بدهد و اگر برخلاف قانون امری داد مطابق اصول مشروطیت یک حدودی هست که باید با او مطابق آن حدود رفتار شود. و آن وزیر معزول شود و نسبت به یک مستخدمی که هست باید طوری رفتار کند که این اصول اولیه مورد تردید و تزلزل واقع نشود.
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای شیروانی را ......
یک نفر از نمایندگان ـ دومرتبه قرائت شود. (مجددا” بشرح فوق خوانده شد)
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای شیروانی را قابل توجه می دانند قیام فرمایند.
(چند نفری برخاستند)
رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهاد آقای زاهدی. (بشرح ذیل خوانده شد)
اینجانب پیشنهاد میکنم ماه دوم اینقسم تنظیم شود. مسیوفن دم هاگن در تحت اوامر وزیر فلاحت و فوائدعامه خواهد بود و مستخدم مزبور هرگاه راپرت مبسوطی از مطالعات خود و از اشجاری که در ایران نیکو میروید و قابل روئیدنست به وزارت فلاحت بدهد و بعلاوه در محلهائی که ایجاد جنگل میشود و با چه درختی آن جار ا میشود مشجر نمود راپرت نماید. در صورت تخلف از وظائف این کنترات ملغی است.
رئیس ـ بفرمائید.
زاهدی ـ متخصص جنگل را که میآورند برای اینست که ایجاد جنگل کند و درخت بکارد و در جاهائی که جنگل نیست جنگل ایجاد کند. در کارهای سیاسی و امور دیگر که نمیخواهد وارد شود و اینکه نوشته در تحت اوامر وزیر باشد راجع به این کارها است نه کارهای دیگر. بنده گمان میکنم هرگاه بنا باشد راپرتی از عملیات خود راجع بامور خودش بدهد بهیچوجه اختلافی بین او و وزیر روی نخواهد داد
. رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای زاهدی را قابل توجه می دانند قیام فرمایند.
(چند نفر برخاستند)
رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای دولت آبادی (بشرح ذیل قرائت شد) بنده پیشنهاد میکنم قسمت اخیر ماده ۲ لفظ وا گر تا آخر حذف شود که متخصص مزبور اگر از تعهداتی که در این کنترات نموده است تخلف نمود کنترات او لغو خواهد بود.
رئیس ـ قسمت اولی که پیشنهاد کردید همان پیشنهادی است که آقای دکتر آقایان رد کردند و در موقع رأی گرفتن تجزیه میکنیم حالا رأی که گرفته میشود راجع به قسمت دوم است اگر توضیحاتی دارید بدهید.
دولت آبادی ـبنده ملاحظه میکنم که در ماده سوم و چهارم مطالب خیلی مهمی است که اگر بآنها هم عمل نکند باید یک ترتیبی معین شود و بیشتر مقصود بنده ماده سومست. بنابراین پیشنهاد کردم که اینقسمت آخر را از ماده دوم حذف کنیم و یک ماده الحاقیه در آخر بنویسیم که اگر از تعهداتی که در این کنترات هست تخلف کرد کنترات او لغو شود که شامل ماده ۳ و ۴ هم بشود و این منظور هم حاصل شود.
مخبرـ این پیشنهاد آقای دولت آبادی دو جزء دارد. یکی اینکه تجزیه میکند ماده را و یکی اینکه عبارت قسمت آخر ماده (واگر از اجراء آنها استنکاف ورزد این کنترات ملغی خواهد بود) از این جا حذف شود در آخر قانون یک ماده اضافه شود که اگر از کلیه اینقانون ا ستنکاف کرد کنتراتش ملغی است ولی جایش اینجا نیست و همینطور که مقام ریاست هم فرمودند وقتی مذاکرات در ماده تمام شد باین جزء رای گرفته میشود اگر ماده همینطور که پیشنهاد شده تصویب شد که دیگر این پیشنهاد ما لازم نخواهد بود واگر قسمت دوم را مجلس رأی نداد آن وقت این پیشنهادی که فرمودید در آخر این را باسم ماده سیزده اضافه میکنیم و رأی میگیریم و در این جا مورد ندارد.
رئیس ـ آقایانیکه قسمت دوم پیشنهاد آقای دولت آبادی را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد. آقای میرزائی پیشنهاد کردهاند ماده حذف شود (خطاب به آقای میرزائی) توضیح بدهید بعد وقتی که خواستیم رأی بگیریم آقایانی که میال نیستند رای نمیدهند. پیشنهادی هم راجع به تنفس رسیده است.
کازرونی ـ بنده مخالفم.
رئیس ـ بفرمائید.
کازرونی ـ چون امروز قیافه حقیقی مجلس ظاهر شده. عرض میکنم ما یک قانونی امروز داریم میگذاریم بجهت استخدام یک نفر متخصص جنگل از تبعه آلمان قبل از این کنترات هم خیلی کنتراتهای دیگری به مجلس آمده و متخصصین دیگری هم جلب کردهایم قوانین خیلی عمده اساسی هم بمجلس ورود کرده از برق برق تر هم گذشته و در اینجا بنده میبینم واقعا” یک طوری دارد وقت مجلس میگذرد در صورتیکه دو روز هم بیشتر در هفته مجلس نداریم واقعا” بنده خجالت میکشم زیرا میبینم در حالیکه ما از یک ماده بماده دوم نرسیدهایم میخواهیم برویم تنفس کنیم و خنده کنیم و بگوئیم حقیقتا” امروز اینطور کار کردیم لهذا بنده عقیده دارم که امروز بنشینیم و این کاری که داریم تمام کنیم آن وقت تنفس داده شود.
رئیس ـ آقای شوشتری (اجازه)
شوشتری ـ بنده پیشنهاد تنفس کردم برای اینکه شاید در موقع تنفس موافقت بین آقایان موافق و مخالف حاصل شود یا ماده رد شود و یا قبول شود و این اشکالی ندارد.
رئیس ـ آقایانیکه پیشنهاد آقای شوشتری را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(عده قلیلی برخاستند)
رئیس ـ رد شد.(خطاب به آقای میرزائی) راجع به حذف ماده اگر توضیحی دارید بفرمائید.
میرزائی ـ بنده این ماده را چون یک خصوصیاتی درش ملاحظه کردم دیدم بعضی از نمایندگان نظرشان موافق نظر بنده است لهذا حذف ماده را پیشنهاد کردم.
رئیس ـ رأی گرفته میشود. بماده که قبلا” باید تقسیم کرد بدو قسمت. قسمت اول ماده تا لفظ اگر آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند.)
رئیس ـ تصویب شد. رأی گرفته میشود. بقسمت دوم از ا گر تا آخر ماده آقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. رأی گرفته میشود بتمام ماده آقایان موافقین قیام فرمایند. (عده کثیری قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد.
بعضی از نمایندگان ـ تنفس
رئیس ـ با تنفس کسی مخالف است.
(گفته شد خیر)
(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیمساعت مجددا” تشکیل گردید.)
وزیر فوائد عامه ـ اجازه میخواهم لایحه راجع به احتساب حقوق سنه گذشته آرژانتین مهندس طرف و شوارع که در سنه گذشته حقوق خود را دریافت نداشته است تقدیم مجلس شورای ملی کنم.
رئیس ـ ماده سوم قرائت میشود.(بشرح ذیل قرائت شد)
ماده ۳- مسیو فن دم هاکن در تمام مدت خدمت خود در ایران متعهد است که از مداخله در امور سیاسی و مذهبی ایران خودداری کرده و از هیچ کس غیر از دولت ایران حقوق نگرفته و با نمایندگان خارجی مقیم طهران مکاتبه رسمی ننماید.
رئیس ـ مخالفی ندارد؟
آقا سید یعقوب ـ بنده مخالفم.
رئیس ـ بفرمائید.
آقا سید یعقوب ـ این جا مطابق همان چیزهائی که صحبت میکردند نوشته شده است نباید مداخله در سیاست کند اما جزایش را ذکر نکردهاند که اگر مداخله کرد چه تالی قاسید بر او مترتب میشود خوب بود در این جا جزای او را هم معین میکردیم.
رئیس ـ آقای شوشتری مخالفید؟
شوشتری ـ موافقم.
رئیس ـ بفرمائید
. شوشتری ـ راجع به قضیه تالی باطل که آقای آقاسید یعقوب تذکر دادند بنده با تصدیق باینکه حق ندارد در قسمتهای سیاسی و مذهبی مداخله کند این معلوم است که اگر کرد محرزا” و مسلما” هیچ تالی باطل لازم ندارد محرزا” کنترات او ملغی است.
رئیس ـ آقای رهنما. (اجازه)
رهنما ـ موافقم.
رئیس ـ آقای دولت آبادی (اجازه)
دولت آبادی ـ بنده این نکته را تکرار میکنم که در این ماده و ماده بعد هم باید مجازاتش معین شود.
رئیس ـ رأی گرفته میشود به ماده سه.
طهرانی ـ بنده پیشنهاد کردم طهران حذف شود ایران شود.
مخبر ـ اشتباها” نوشته شده (طهران) تبدیل به ایران شود.
رئیس ـ آقایانی که ماده سوم را با تبدیل طهران به ایران تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. ماده چهارم. (بشرح آتی خوانده شد)
ماده ۴- مسیو فن دمها گن متعهد است که دائما” در ضمن اجراء وظائف خود قوانین مملکت ایران و اختیارات وزراء ایران را ممحترم بشمارد
رئیس ـ آقای دامغانی. (اجازه)
دامغانی ـ اساسا” اظهار بدیهیات گهی موجب سوء تفاهم و یا سوءظن میشود مخصوصا” اگر بدیهیات تکرار شود در ماده دو نوشته شده در تحت اوامر مستقیم وزیر فلاحت و تجارت و فوائدعامه باشد و اگرهم تخلف کرد کنتراتش ملغی شود پیشنهاد شد در تحت اوامر قانونی وزیر مجلس قبول نکرد. در تتحت تعلیمات قبول نکرد اگر اختلافی حاصل نشد بحکمیت رجوع شود باز قبول نکرد و بالاخره بهمان صورت تصویب شد و این بدیهی است که دولتی یک مستخدمی کنترات میشود در تحت اوامر قانونی وزارت خانه خواهد بود و این بدیهی است زیرا برای این استخدام شده که انجام تعلیمات قانونی وزارتخانه را بدهد. باز در این ماده هم تکرار میشود اختیارات وزراء ایران را محترم بشمارد. این فلسفه ندارد. زیرا معلوم است مافوق او وزیر خواهد بود بنده خواستم تذکر بدهم که از این مکررات تولید سوء تفاهم میشود.
رئیس ـ آقای رهنما. (اجازه)
رهنما ـ در این قسمت اختیاراتی که در اینجا گفته میشود البته یک اختیارات برخلاف قانون نخواهد بود اختیاراتی است که خود این مجلس بهریک از وزراء داده است. لهذا در این قسمت هم که در تحت اختیارات وزیر باشد از همان تقطه نظر است حالا این چیزی که در آن ماده تصویب شد باین قسمت چندان ضرری وارد نخواهد کرد و خیلی هم خوب است.
رئیس ـ آقای کازرونی (اجازه)
کازرونی ـ بنده موافقم.
رئیس ـ آقای شریعت زاد
شریعت زاده ـ موافقم
. رئیس ـ آقای دست غیب (اجازه)
دست غیب ـ بنده مخالفم. در قانون بنده عقیدهام اینست که تعارف نباید کرد بایستی بالصراحه نوشت (متعهد است اطاعت نماید) این لفظ محترم بشمارد و بتعارف نزدیک تر است لهذا بنده معتقدم که جای این لفظ باید بالصراحه نوشت اطاعت نماید.
رئیس ـ آقای کازرونی (اجازه)
کازرونی ـ بنده گمان میکنم آقای دست غیب یکقدری دقت میفرمودند اظهار مخالفتی نمیکردند بواسطه اینکه اینجا با رعایت وجوب نوشته شد. زیرا بایستی اولا قوانین مملکت را محترم شمارد و ثانیا” اختیارات وزراء را محترم شمرد. زین احترام هم مستلزم اطاعت است و هم یک خبری بالاتر بواسطه اینکه وقتی بنا شد یک کسی یک چیزی را احترام کند این بعد از آن است که اطاعت کرده باشد. حتی در مواردیکه شاید اطاعت هم واجب نباشد اما احترام هم لازم است بنده باز توضیحا” عرض میکنم که احترام فوق اطاعت است یعنی علاوه بر اطاعت احترام باشد.
رئیس ـ آقای شیروانی (اجازه)
شیروانی ـ بنده تصور میکنم بطوری که آقای عظیمی فرمودند در نسخه فرانسه اش همان اطاعت نماید است و در اینجا بعقیده بنده در ترجمه فارسیش غلط شده و باید اطاعت نماید نوشته شود محترم شمردن بزبان ما تعارف است ولی اطاعت نماید عمل است. لهذا بنده اطاعت نماید پیشنهاد کردم حالا اگر یک لفظ بهتری دولت درنظر دارد بنده هم موافقم والا محترم شمارد بنظر بنده بهتر است.
رئیس ـ آقای شریعت زاده (اجازه)
شریعت زاده ـ بعقیده بنده در مسائل جزئی که فهم آنها خیلی سهل است نبایستی زیاد صحبت کرد احترام قانون محققاست که نتیجة قطعی اطاعت از قانون است یک کسی که مطیع یک قانون نباشد مکلف به احترام او نیست. بنابراین بندهاز آقایان نمایندگان محترم استدعا میکنم بمذاکرات این مسئله خاتمه بدهند.
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است
رئیس ـ پیشنهادها قرائت میشود پیشنهاد آقای شیروانی ـ بنده پیشنهاد میکنم درآخر ماده چهار به عوض محترم شمارد اطاعت نماید درج شود.
مخبر ـ برای اینکه رفع نگرانی آقایان بوشد بعد از لفظ محترم لازم الاجرا نوشته شود. پیشنهاد آقای اتحادـ درمادهچهار پیشنهاد میکنم درسطر دوم ماده بعد از کلمه اختیارات (قانونی) نوشته شود
رئیس ـ آقای اتحاد (اجازه)
اتحاد ـ بنده در توضیحاتی که در ضمن پیشنهاد ماده که عرض کردم اشاره به این ماده کردم مقصود بنده نه تضییع وقت مجلس بود بلکه نظر خودم را عرض کردم حالا هم نظر خودم را عرض بکنم البته اختیاراتی که از وزراء صادر میشود بایستی قانون باشد ولی من نمیدانم چه ضرری دارد اگر این کلمه قانونی نوشته شود ضرری نخواهد داشت
مخبر ـ از این ماده مخصوصا” این کلیه هیچ لازم نیست زیرا نوشته در ضمن اجرای وظائف خود قوانین مملکتی ایران و اختیارات وزراء ایران را. اختیارات وزراء ایران مبتنی بر یک قوانینی است که در مجلس شورای ملی وضع شده است و قانونا” به آنها یک اختیاراتی داده شده است پس این کلمه دیگر تکرار است و لزومی ندارد
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای اتخاذ را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب نشد پیشنهاد آقای طهرانی ـ این بنده پیشنهاد مینماید و اختیارات وزراء حذف شود
رئیس ـ بفرمائید
طهرانی ـ آقای مخبر خیلی از مکررات اجتناب میکنند این عبارت (اختیارات وزرای ایران را) هم مکرر است. اینجا مینویسد درضمن وظائف خود قوانین مملکت ایران و اختیارات وزراء ایران را. قوانین مملکت ایران حدی از برای وزراء معین کرده است که در حدود قوانین مملکت ایران او مکلف است محترم بدارد و اگر اختیارات در محدوده قوانین مملکت نیست دیگر ذکرش لزومی ندارد و هیچ جهتی ندارد که ما اینجا بنویسیم (قوانین مملکت ایران) و یک عامی را ذکر کنیم در این صورت عبارت (و اختیارات وزراء ایران) بی معنی و بی اساس و مکرر است و تکرار خاص بعد از عام است
رئیس ـ آقای کازرونی که عضو کمیسیون نیستند
کازرونی ـ عضو کمیسیون فوائدعامه هستم
رئیس ـ آقای محمدهاشم میرزا (اجازه)
محمدهاشم میرزاـ این اختیارات در حدود قانون است و اختیاراتی هم که بوزراء داده شده است اساسش از روی قانون است و بنده گمان میکنم که این عیبی نداشته باشد و بنابراین همینطور که نوشته شده خیلی خوبست
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای طهرانی را قابل توجه می دانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب نشد پیشنهاد آقای زاهدی ـ
اینجانب پیشنهاد میکنم که ماده چهارم این قسم شود مسیو فن دم هاگن متعهد است که بعلاوه اصلاحات جنگل و قواعد جنگلی ایران مطالعات در ایجاد جنگل در سواحل و کوهستان و دشتهای مساعد برای جنگل بنماید و هفته چهارساعت در مدارس فلاحتی ایران نیز تدریس نماید و درضمن اجرای وظایف خود قوانین مملکت ایران را محترم شمارد.
رئیس ـ آقای زاهدی (اجازه)
زاهدی ـ غرض از پیشنهاد بنده این بود که این متخصص که میآید اقلا” هفته چهارساعت در مدارس ایران تدریس نماید که اقلا” چندنفر شاگرد تربیت کند که از عهده اصلاحات جنگی برآیند.
رئیس ـ آقای تدین (اجازه)
تدین ـ بنده تصور میکنم که این پیشنهاد آقای زاهدی یک نقصی دارد و خوب بود که تکمیلش میکردند که در یک قسمت اراضی جنگل اگر قابل باشد گلوبندی بکنند و زراعت بکند اینجا جای این حرفها نیست اولا” بعضی از آقایان اظهار میکنند مستشار بنده به آقایان تذکر میدهم که این شخص مستشار نیست و یک نفر متخصص است که میآید برای امور جنگل وقتی ما گفتیم متخصص برای امورجنگل میآوریم تمام این قسمت هائی که آقای زاهدی در نظر گرفتند و یک قسمتهای دیگر در این عبارت مندرج است. تعیین وظایف و جزئیات کار البته با وزارت خانه مربوطه است و هیچ محتاج بذکر نیست. متخصصی که دولت میآورد برای این نیست که برود جنگلها را تماشا کند برای این است که کیفیت حفاظت جنگل و آبادی جنگل و تراش جنگل و سایر قسمت هائی را که مربوط باداره کردن جنگل است انجام دهد و نمیشود گفت برای چه کار بلکه خود آن عبارت کافی است.
وزیر فوائد عامه ـ علی الخصوص که یک نکتة بنده باید در باب پیشنهاد آقای زاهدی عرض کنم یعنی ممکن است متخصص در تهران نماند که بتواند هفته چند ساعت در مدارس تدریس کند بلکه مأموریت پیدا میکند و میرود و قسمتهای کار او هم این است که برود بولایاتی که جنگل دارد و به آنها رسیدگی و تفتیش کند. بنابراین درطهران نخواهد بود که بتواند در مدرسه فلاحتی درس بدهد.
کازرونی ـ در جنگل درس بدهد.
وزیر فوائد عامه ـ صحیح است وبهتر این است که توضیح نشود اگر متخصص آمد اینجا و از کارهای خارج از طهران فراغت حاصل کرد البته تمام استفادههای لازمه را از او خواهیم کرد و بالاخره اگر ما این عبارت را در قانون بگذاریم میگوید شما مرا برای این استخدام کردید که بروم و مدرسه تدریس کنم شما که مرا مأمور میکنید بروم به جنگلهای مازندران و گیلان یا استرآباد یا جاهای دیگر من نمیتوانم بروم
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای زاهدی را تصویب میکنند قیام فرمایند
(کسی قیام نکرد)
رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهاد آقای زعیم (بشرح آتی خوانده شد)
اصلاح ماده ۴ را بنحو ذیل پیشنهاد میکنم:
ماده ۴ـ مسیو فن دم هاگن متعهد است که درضمن ایفاء وظایف خود قوانین مملکت ایران و اقتدارات قانونی وزراء را مراعات نموده محترم بشمارد و هرسه ماه یک دفعه راپورت عملیات خودرا در امور جنگل بدولت ایران تقدیم بنماید.
رئیس ـ بفرمائید
زعیم ـ حدس میزنم که پیشنهادهای زیاد آقایان را کسل کرده باشد ولی بنده تغییر زیادی در اصل ماده ندادهام ولی کلمة (دائما”) را حذف کردم برای اینکه تصور کردم لازم ندارد. دیگراینکه نوشته درضمن اجرای بنده کلمة (اجرا) را بایفاء تبدیل کردم و اختیارات وزراء را بکلمه اقتدارات قانونی تبدیل کردم زیرا تصور میکنم اقتدارات قانونی مناسب تر باشد زیرا مقصود آن اختیارات کنستیتوسیونلی است. آن اختیاراتی است که قانون اساسی قرارداده که مسئولیت مشترک که بین آنها باشد و البته این مسئله را کاملا” متخصصی که از خارجه میآید رعایت بکند و بنده در اینجا رعایت نموده و محترم بشمارد را از نقطه نظر یک نفر اروپائی کافی میدانستم تا اینکه لازم الاجراء نوشته شود و اگر در قسمت آخر پیشنهاد من این را دارد که هرسه ماه یک دفعه یک راپورتی از عملایت خودش بدولت تقدیم کند این یک جهتش همان عرایضی بود که عرض کردم بنده معتقدم که باید برای مستخدمی که از خارجه جلب میشود یک تکلیفی معلوم کنند و باضافه درنظر گرفته شده که یک مجالی به متخصص داده شود که بتواند خدمات و مراتب لیاقت و کفایت خودش را بعرض دولت برساند و گمان میکنم با اصل ماده هم اختلافی نداشته باشد و آقای وزیرها میتوانند قبول کنند
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای زعیم را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(چندنفری برخاستند)
رئیس ـ تصویب نشد. پیشنهاد آقای آقاسیدیعقوب
آقاسیدیعقوب ـ نخوانند چون خیلی اهمیت دارد و رأی نمیدهند.
(پیشنهاد آقای امامی بمضمون ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهادمیکنم ماده چهارتجزیه و بدو قسم علیحده رأی گرفته شود مسیو فن دم هاگن متعهد است که دائما” در ضمن اجراء وظایف خود قوانین مملکت ایران را رعایت نماید و اختیارات وزراء ایران را محترم بشمارد.
رئیس ـ رأی گرفته میشود بقسمت اول ماده چهار از اول ماده تا اختیارات آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد، رأی گرفته میشود بقسمت دوم آقایان موافقین قیام فرمایند)
(اکثر برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. رأی گرفته میشود بمجموع ماده چهارم آقایان موافقین قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس – تصویب شد اگر تصویب می فرمائید بقیه مذاکرات بماند برای روز سه شنبه
جمعی از نمایندگان ـ صحیح است
(خبرکمیسیون عرایض راجع بمرخصی آقای کی استوان بشرح زیر قرائت شد)
آقای کی استوان نماینده محترم بندر پهلوی به ملاحظه دعوتی که تلگرافا” انجمن بلدی بملاحظه تشریف فرمائی آقای رئیس الوزراء از ایشان نموده و وجود ایشان را در این موقع لازم دانسته تقاضای یکماه مرخصی کرده بودند کمیسیون تصویب مینماید که از بیستم تیرماه تا یکماه غائب با اجازه محسوب شوند.
رئیس ـ آقای کازرونی
کازرونی ـ وکیلی که از طرف ملت انتخاب میشود برای انجام وظایفی است که محل و مرکزش اینجا است و برای تهیه ترتیبات انجمن بلدی و تشریفات و این جور موارد که حقیقتا” از وظایف اهالی محل است گمان میکنم انتخاب نشده باشد و چون بنده آقای کی استوان را یکی از بهترین مردمی میدانم که وظیفه خودشان را خوب میشناسند از این جهت نمی دانم چطور توانستهاند زیربار این تکلیف بروند و قبول کردهاند که ترک وظیفه کنند و بروند در آنجا و یک چیزی که تکلیف ایشان نیست انجام بدهند و بنابراین بنده خودم از طرف آقای کی استوان این تقاضا را رد میکنم
. رئیس ـ آقای رهنما (اجازه)
آقای رهنماـ آقای کی استوان اجازه گرفتهاند یکماه به بندرپهلوی بروند و آقا کازرونی از نقطه نظر ادای وظیفه مخالفت میکنند خیلی خوب بود این ادای وظیفه در خیلی از مواقع بعمل میآمد و درخیلی از جاها مراعات میشد که در آنجاها نمیشود انجمن بلدی آنجا تلگراف کرده است و از ایشان خواستهاند که بروند به حوزه انتخابیه خودشان سربزنند تمام اجازه هائی که در اینجا گرفته میشود نباید فراموش بشود که قسمت عمده اشت شبیه به همین اجازه هست و برای یک کار فوتی خرابی و دربدری نیست و بالاخره حالا که آقای کی استوان خواستهاند حرف خودشان را صاف و ساده بزنند و نخواستهاند پنهان کنند و یک بهانههای دیگری بیاورند و یک صورت دیگری باین کار بدهند آنچه که داشتهاند گفتهاند که برای تشریف بردن آقای رئیس الوزراء است. درصورتی که ممکن بود بگویند من ناخوش هستم و این هم تصدیق آقای دکتر حالا دراینجا وطن پرستی ما بجنبش آمده است و مخالفت میکنم
رئیس ـ رأی میگیریم آقایانی که مرخصی یکماهه کی استوان را تصویب میکنند قیام فرمایند
(اکثرا” برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. خبر دیگر (بشرح زیر قرائت شد)
آقای مساوات نماینده محترم بواسطه عارضه کسالت از تاریخ بیست و یکم خرداد تا یک هفته از مجلس شورای ملی اجازه مرخصی خواستهاند کمیسیون عذر ایشان را موجه دانسته تصویب مینماید
رئیس ـ آقای دست غیب (اجازه)
دست غیب ـ در مجلس نبای این سوابق گذاشته شود که مریض از کمیسیون عرایض اجازه بگیرد یکی اگر مریض بستری نبود که میتوانست بیاید باید کمیسیون عرایض اجازه مرخصی بدهد ولی این سابقه گذاشته شود بنده مخالف هستم که به آقای مساوات اجازه مرخصی بدهند که غایب با اجازه ثبت شود. زیرا قهرا” ایشان غائب با اجازه هستند و محتاج برای مجلس نیست مثل این است که مجلس تصدیق کند مریص است بنابراین بنده معتقد نیستم که این سابقه در مجلس گذاشته شود
رئیس ـ رأی میگیریم آقایانی که مرخصی یک هفته آقای مساوات را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. عریضه ایست که از طرف کاگران مطابع بمجلس رسیده بود مراجعه شده بود به کمیسیون و کمیسیون عرایض هم راپورت داده است بدوا” عین عریضه و بعد خبر کمیسیون قرائت میشود (بشرح آتی قرائت شد)
خاطر مبارک مستحضر است که تاکنون در مملکت ایران هیچ مؤسسه و کارخانه نبوده که یک عده کارگر ایرانی بتواند در آن مؤسسهها بواسطه زحمت و مشقت امرار معاش نمایند.از سی چهل سال قبل که رفته رفته آثار تمدن در این مملکت پیدا شد بمرور چند مطبعه از طرف ملت در طهران ایجاد گردید که حالیه توانستهاند یک هده چند هزارنفری کارگر و عائله آنها را اعاشه بدهند کارگران هم با مشقتی که درکار حروف چینی در مطابع برآنها وارد میشود تحمل نموده اغلب جان خود را از کف داده در شباب جوانی بواسطه سختی کار بدرود زندگانی گفته یا اینکه بامراض ریوی و نابینائی مبتلا شدند. معهذا باز این بار سنگین را بدوش کشیده زیربار سؤال و کل بر افراد ملت شدن را برخود هموار نکردند. حالیه که نمایندگان محترم مجلس بودجه سنگینی برای مطبعه مجلس تصویب نمودهاند صاحبان مطابع هم چون میبینند دیگر نمیتوانند مطابع خود را نگاهدارند مطابق نظامنامه که کارگران دارند بما اخطار کردهاند تا پانزده روز دیگر بیشتر بشما حقوق داده نمیشود این پیش آمد مانند یک صاعقه آسمانی و بلای ناگهانی خرمن هستی چندهزار نفر کارگر و بستگان آنها را سوخت حیران و متحیر ماندهایم که پس از زحمت یک مر در آموختن این صنعت یا کم کاری که در این مملکت حکم فرما اس چه باید بکنیم.روی تکدی و سؤال هم نداریم. این است از جناب اشرف استرحام میطلبیم که توجه عاجلی بحال اصف اشمتال ما کارگرها فرموده راضی نشوند که چند هزارنفر بی نان و خانمان شده و برعده متکدیان این مملکت افزوده گردد در صورتی که از این راه هم نفعی به خزانه مملکت عاید نخواهد گردید.زیرا کلیه مطبوعات دولتی موافق قیمتی که امروزه متداول مطابع است در سال چهل هزارتومان نمیشود که برای مطبعه مجلس اعتبار داده شده است علاوه که صرفه حاصل نخواهد شد چندهزار نفر بی نان شده و برعده متکدیان این مملکت بی کار و ملت بی نان افزوده خواهد گردید. این است از آن مقام منیع استدعای بذل توجه عاجلی در آسایس حال این عده کارگران و عائله آنها دارم که از طرف نمایندگان محترم تصمیم امیدبخشی اتخاذ گردد که اسباب آسایش حال مارا فراهم سازند امر امر مبارک است. ۱۲ خرداد ۱۳۰۴
. (خبر کمیسیون عرایض بشرح زیر قرائت شد)
درموضوع اظهارات و تشکیلات آقایان در باب مطابع که بالاخره در کمیسیون عرایض نمایندگان ارباب مطابع و مباشرت محترم مجلس شورای ملی برای دادن توضیحات حاضرشده و مذاکرات مفصل بعمل آمد کمیسیون پس از مداقه و مطافعه در اطراف قضیه تصمیم گرفت که موضوع حل مسئله را بنظریات مجلس شورای ملی موکول و محول دارد و معتقد است که برای تعدیل عمل و ختم ماده اختلاف یگانه طریقی که بتواند موضوع را حسن خاتمه دهد این است که از طرف مجلس شورای ملی امر به تشکیل کمیسیون خاصی گردد که اعمال نظر نموده و نتیجه را بعرض مجلس برساند
رئیس ـ چون آقایان قبلا” مسوق نبودند که این موضوع مطرح میشود اگر اجازه می فرمائید بماند برای روز سه شنبه
بعضی از نمایندگان ـ صحیح است
(مجلس یکربع ساعت بعد ازظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی حسین پیرنیا
منشی م. شهاب
دکتر احتشام طباطبائی