مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ خرداد ۱۲۹۴ نشست ۵۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سوم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ خرداد ۱۲۹۴ نشست ۵۱

مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۱ خرداد ۱۲۹۴ نشست ۵۱

جلسه ۵۱

صورت مشروح مجلس روز سه شنبه نهم شعبان ۱۳۳۳

مجلس تقریباً دو ساعت قبل از ظهر در تحت ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل و صورتم جلس روز شنبه قرائت شد .

غائبین با اجازه ـ آقایان میرزا قاسم خان منتظر ـ السلطان – محمد هاشم میرزا .

غائبین بدون اجازه – آقایان ناصر الاسلام ـ حاج شیخ اسمعیل .

رئیس ـ در صورت مجلس ملاحظاتی است ( اظهاری نشد ) ملاحظاتی نیست صورت مجلس تصوب شد چنانچه آقایان مسبوق هستند دستور امروز شور در قانون درجات نظامی است ملی اکنون اگر مخالقی نباشد ۴ فقره اعتبار نامه های نمایندگان تهران حاضر است قبلا قرائت می شود و رأی می گیریم بعد شروع به قانون در جات نظامی می نمایند .

( جمعی از نمایندگان تصدیق نموده و آقای عدل الملک راپورت شعبه اول را به مضمون ذیل قرائت نمودند ) .

در تاریخ ششم شعبان شعبه اولی دائر باعتبار نامه آقا میرزا طاهر تنکابنی نماینده تهران و صورت مجلس انتخابات حوزه مزبوره رسیدگی ماده انتخاب معزی الیه کاملا موافق قانون بوده و شکایتی هم نرسیده است لهذا شعبه اولی به اتفاق آراء حاضرین صحت نمایندگی آقای آقا طاهر تنکابنی را که با کثریت نسبی ۴۲۷۷ رأی ۱۱۴۲۸ نفر رأی دهندگان انتخاب شده اند تصدیق می نماید .

رئیس ـ راجع بانتخاب آقای میرزا طاهر تنکابنی از تهران مخالفی هست یا نیست؟ ( اظهاری نشد ) آقایانی که ایشان را بسمت نمایندگی تصویب می کنند قیام نمایند .

( اکثر نمایندگان قیام نمودند ) .

( نمایندگی ایشان تصویب و نیز راپورت شعبة اول راجع به نمایندگی آقای میرزا هاشم به این مضمون قرائت شد ) در تاریخ ششم شعبان شعبه اولی دائر و باعتبار نامه آقای آقا میرزا هشم نماینده تهران و صورت مجلس انتخاب حوزه مزبوره رسیدگی نموده انتخاب معزی الیه کاملا موافق مقررات قانون بوده و شکایتی هم نرسیده است لهذا شعبه اولی به اتفاق آراء حاضرین صحت نمایندگی آقای آقا میرزا هاشم را که با اکثریت نسبی ۳۴۷۴ رأی از ۱۱۴۲۸ نفر رأی دهندگان انتخاب شده اند تصدیق می نماید .

رئیس ـ راجع بانتخاب آقای آقا میرزا هاشم ایرادی هست یا نیست ؟ ( مخالفت نشد ) ایرادی نیست رأی می گیریم به نمایندگی ایشان آقایانی که نمایندگی ایشان را تصویب می کنند قیام نمایند .

( اغلب نمایندگان قیام نمودند ) .

( راپورت شعبه سیم را آقای مبصر الملک مخبر شعبه مزبور به این مضمون قرائت کردند ) .

در تاریخ یک شنبه هفتم شهر شعبان ۱۳۳۳ سه ساعت قبل از ظهر شعبه سیم در تحت ریاست آقای حاج شیخ محمد حسین استر آبادی با حضور ۹ نفر اعضاء منعقد گردید به صورت مجلس انتخاب تهران و اعتبار نامه های آقای آقا سید محمد رضای مساوات رسیدگی شد انتخاب مشار الیه موافق قانون انتخابات انجام یافته و مطلقاً هم شکایتی نرسیده و از ۱۱۴۲۸ آراء مأخوذة آقای مساوات به اکثریت نسبی ۴۵۰۴ رأی از طرف اهالی تهران و توابع بسمت نمایندگی منتخب گردیده لهذا شعبه سوم به اتفاق صحت نمایندگی ایشان را تصدیق می نماید

رئیس ـ در باب انتخاب آقای آقا سید محمد رضای مساوات مخالفی هست؟ ( اظهاری نشد ) رأی می گیریم آقایانی که ایشان را به وکالت تصویب می کنند قیام نمایند .

( عده کثیری قیام نمودند ) .

رئیس ـ تصویب شد یک فقره دیگر راپورت شعبه سیم راجع به نمایندگی آقای وحید الملک است قرائت می شود .

( به مضمون ذیل قرائت شد ) ؛

از تاریخ یکشنبه هفتم شهر شعبان ۱۳۳۳ سه ساعت قبل از ظهر شعبه سیم در تحت ریاست آقای حاج شیخ حسین استر آبادی با حضور ۹ نفر اعضاء منعقد گردیده به صورت مجلس انتخابات تهران مشار الیه موافق مواد قانون انتخاب انجام یافته و مطلقاً هم شکایتی نرسیده و از ( ۱۱۴۲۸ ) آراء ما خود آقای وحید الملک با اکثریت نسیی ۳۷۲۹ رأی از طرف اهالی تهران و توابع بسمت نمایندگی منتخب گردیده لهذا شعبه سیم به اتفاق صحت نمایندگی ایشان را تصدیق می نمایند .

رئیس ـ در خصوص انتخاب آقای وحید الملک مخالفی هست یا خیر؟ ( مخافتی نشد ) رأی می گیریم به نمایندگی ایشان به سمت وکالت تصویب می کنند قیام نمودند .

( اغلب نمایندگان قیام نمودند ) .

رئیس ـ تصویب شد آقایان مسبوق هستند که در جلسه گذشته از طرف آقای سلیمان میرزا راجع به بودجه اظهاراتی شد و چون آقای وزیر مالیه تشریف نداشتند بنا شد متمم آن مذاکرات امروز با حضور ایشان بشود حالا که تشریف آورده اند اگر در این باب مذاکراتی هست در صورتی که مخالفی نباشد قبل از اینکه از داخل در دستور بشویم مذاکره شود بعد شروع به دستور نمائیم .

سلیمان میرزا ـ در جلسه قبل بنده شرحی راجع به بودجه اظهار داشتم و البته به نظر آقای وزیر مالیه رسیده و دیگر محتاج به تکرار نیست اما چون در حضور ایشان نبوده لازم است مختصری از اظهارات خود را مجدداً عرض کنم اهمیت بودجه و اصلاح جمع و خرج یک مملکتی محتاج بطول و تفصیل وشرح و بیان نیست هر چه در زندگانی شخص و چه در زندگانی اجتماعی اساس اصلاح آن بر روی مالیه است اگر یک مملکتی مالیه اش کاملاً اصلاح شود و دارای یک اضافه داخلی هم باشد می توان امید وار بود که روبه اصلاح می رود زیرا که اساس هر اصلاحی بود که رو به اصلاح می رود زیرا که اساس هر اصلاحی مالیه است فرضاً اگر یک مملکتی بخواهد قوای تأمینیة خودش را زیاد کند یعنی ژاندارمری و نظمیه را در ولایات و اطراف بسط بدهد محتاج به مالیه است یا آنکه اگر بخواهد معارفش را اصلاح کند و افکار مردم را باز نمایند و حقیقاً آنها را از ترتیب زندگانی بشری آگاه کند باز اگر تکلیف مالیه درست معین نباشد عجز جز خواهد شد و اگر فرشاً با فشار یک قدم جلو برود در عرض ۲ ماه که پول نرسید باز عقب می رود و ترتیب آ ن برهم می خورد مثلا عدلیه که یک صد و چهل هزار تومان از برای تشکیلات آن در ولایات معین شده و مهمترین همه کارها است و همچنین تشکیلات معارف در ولایات به واسطه اینکه بودجه به مجلس نیامده است معطل مانده اگر بودجه به مجلس می آمد و جمع و خرج را اصلاح می کردیم البته مهم تر و بهترین چیزها این بود که بودجه عدلیه ولایات را تصدیق و تشکیلات عدلیه را در ولایات تصویب کنیم که در سایر نقاط مملکت هم عدلیه های منظمی باشد و شعباتش در همه جا دائر شود در واقع تمام مردم از حیث احقاق حق خودشان راحت می شوند هر تصوری که بکنیم و هر اصلاحی که در ذهنی متصور شود بدون بودجه و مالیه صورت خارجی وقوع پیدا نخواهد کرد و به همین دلیل است که در حکومت های مشورطه و حکومت هائی که علت می خواند اختیارات را بدست خودش بگیرد روح همه چیز را در دست خودش می گیرد زیرا در قانون اساسی ذکر شده که نظریات در نظام یا امنیه یا معرف یا عدلیه از خصایص مجلس شورای ملی است بلکه همه این ها را در یک مرکز جمع کرده و آن مالیه است و قرار گذاشته شده است که مالیه در تحت اختیار مستقیم و نظارت مخصوصه مجلس باشد در مملکت ما که مشروطه است و مجلس سنا هم هست در قانون اساسی به هیچ وجه بمجلس سنا هم حق داده نشده که در مسئله مالیه مذاکره بکند و در مالیه فقط اجزاء مجلس شورای ملی مستقیماً موثر است و علتش همین است که روح همه چیزها مالیه است چون اگر یک تشکیلاتی را زائد و غیر لازم پیدا کنیم می توانیم آن را در موقع تصویب بودجه حذف کنیم زیرا وقتی که ما از برای فلان تشکیلات پول ندهیم آن تشکیلات منحل می شود و اگر یک تشکیلاتی را لازم دانستیم و خواستیم شعبات آن را در ولایات زیاد کنیم البته بودجه آن را زیاد تر می کنیم پس هر چه هست در بودجه است و با این ترتیب در تمام مدت حکومت ملی این مملکت بیچاره اصلب و اساس تمام مطالب که بودجه هست به مجلس نیامده در مجلس اول مسئله بودجه بخرج و تعدیل وظائف و طبع کردن یک کتاب چه برای وظائف گدشت و در مجلس دوم مدت شش هفت ماه لا ینقطع و کلاً سوال کردند و اگر مذاکرا مجلس آن دوره را ملاحظه بفرمائید معلوم می شود که مدت شش هفت ماه و کلاً در اینجا مذاکرات نموده و تعقیب کردند مثل اینکه پیش ا ز جلسه قبل همین طور شروع به تعقیب این مطلب کرده ام آنها هم تعقیب کردند و همین قدر یک نعمتی را که در آن دوره ( با اقدامات مجدانه ) ضمیمه شده بود می شنیدیم که وزراء در همین کرسی نطق یا در محل های خودشان اظهار می کردند که ( تعلیمات لازمه داده شده است ) بودجه را به مجلس بفرستند تا اینکه بالاخره دوره مجلس منقضی شد و مجلس باین نعمت عظمی نرسیده که بودجه مملکتی را اصلاح و به وظیفه واقعی خود عمل نماید در این دوره با اینکه مکرر از وزرا می شنویم که هشت کرور یا پانزده کرور یا پنج کرور کسر داریم و لا ینقطع صحبت از کسر دخل است باز بودجه بمجلس نیامده و این کسر هم اصلاحش به توسط مجلس باید بشود و بیشتر از چندین راه هم از برای اصلاح این کسر نیست یا باید مخارج زائده حذف کرد و بعضی مخارج را که لازم نیست فرضاً مثل انبار غله که چهل یا سی هزار تومان می گفتند بودجه دارد باید کسر نمود و بعضی تشکیلات غیر لازم را در وزارت خانه ها حذف کرد البته این را ه هم کسر بودجه را کاملاً اصلاح نمی کند ولیکن تا یک اندازه محلی پیدا می شود و بعد تازه این راه راهی که می توان به واسطه آن کسر بودجه را اصلاح نمود وضع مالیات است اگر امروز ما بخواهیم مالیاتی وضع کنیم منطقاً بنده تصور می کنم موقع نداشته باشد به جهت اینکه ممکن است مالیات دهندگان تصور کنند که این مالیات خرجش چه چیز است و بگویند سایر مالیات هائی که ما مرتباً می پردازیم هنوز مصرف آن بر ما معلوم نیست و حساب جمع و خرج مملکت را نمی دانیم و البته هر کس که یک پولی را می دهد باید جمع وخرج آنرا بداند ما که وکلای آن مردم هستیم و در اینجا حاضر شده ایم و اولین وظیفه ما حفظ بودجه است هنوز بد بختانه در این سه دوره نمی دانیم بودجه و جمع وخرج مملکت ما چه چیز است و بودجه یک معمای لا ینحل یا به عقیده قدماء یک طلسم مشکلی شده است و نمی دانیم این بودجه در کجا است و چه روزی از این طلسم خلاص می شویم و یک روزی را که روز سعادت می دانیم ببینیم که بودجه ذکر می شود چون لا ینقطع ماه به ماه پرداخته می شود هیچ قانون هم به ما سبق خود حکم فرمانی است هر روز و هر قدر بگذرد و بودجه دیر تر بمجلس بیاید و دیر تر شروع به اصلاحات آن بشود ما روزانه یک مبلغی ضرر می کنیم حالا چه مقدار ضرر می کنیم چون هنوز بودجه نیامده معلوم نیست اگر کسر بودجه هشت کرور است به آن نسبت روزانه ضرر داریم و اگر یازده کرور باشد به همان نسبت ضرر خواهیم دشت و این ضرر را هم ما نمی دهیم بیچاره موکلین ما می دهند و ما نمی توانیم جبران این ضرر را بکنیم اگر اینکه اعم از همه کارهای خودتان بودجه را قرار دهیم امروز فرضاً قانون ترفیع درجات نظامی را که در مجلس مطرح شده بگذرانیم اما یک نظامی که بودجه نداشته باشد نظامی است که فقط در کتاب نوشته شده مثلاً یک عده صد هزار نفری نظام را فرض کنید اما اگر پول نداشته باشیم ماه به ماه به سرباز بدهیم ممکن است یک صد هزار سرباز را یک میلیون یا صد میلیون فرض کنید هیچ تفاوت نمی کند یک آرزو و آمال خیالی است پس اگر نظام می خواهیم باید بر گردیم بسمت بودجه معارف و عدلیه و اخیراً هم بودجه پست و تلگراف چیز دیگری ندیده ام در صورتی که از همه مهمتر بودجه مالیه است که باید درست در آن دقت کرد و دید آن افراط هائی که می گویند اصلاح شده است یا خیر اگر اصلاح نشده است اصلاح شود و هم چنین سایر بودجه های عمده مثل بودجه وزارت داخله و وزارت خارجه که یک عدد های خیلی بزرگی در آنجا دیده می شود باید اصلاح شود این است بنده به محض یاد آوری عرض می کنم آیا تا کی این بودجه ها را که آقای وزیر مالیه می توانند بدهند آیا تا ماه ششم سال خواهد رسید آیا در ظرف یک هفته خواهد رسید؟ خوب است یک جواب قعطی بفرمایند که ما بدانیم چه روز رسماً دارای بودجه خواهیم شد و اگر مانعی هم در این کار هست که مجلس باید بر طرف کند بفرمائید تا بر طرف بکند .

وزیر مالیه ـ فرمایشات شاه زاده سلیمان میرزا خیلی صحیح است و صحتش واضح تر از آن است که بنده عرض کنم فقط می توانم عرض کنم که بنده کاملاً با تمام جزئیات فرمایشات ایشان موافقم و چنانچه خودشان فرمودند و خاطر نمایندگان محترم هم مسبوق است در این مدت هفت سال دولت و مجلس هیچ کدام موفق نشده اند که ترتیب یک بودجه بدهند و در این دوره اول دفعه است که باین کار شروع شده است و مدتی است دولت کمیسیونی برای نوشتن بودجه ها تشکیل داده و تمام آنها هم نوشته شده است ولی متأسفانه در تغییرات کابینه دو سه وزارت خانه بودجه های خود را دوباره برده اند که در آنها تجدید نظر نمایند بعضی از آنها را مراجعت داده اند و بمجلس آمده است و بعضی از قبل بودجه وزارت خارجه و وزارت داخله هنوز به کمیسیون بر نگشته مخصوصاً بنده یک نفر مأمور معین کرده ام که از چند روز قبل هر روز برای مطالعه آنها می رود و چندین دفعه هم با او وعده داده بودند که گویا آخرین وعده که داده اند امروز است که آن بودجه ها را بیاورید بنده شخصاً یک جدیتی در اتمام بودجه ها داشتم و مخصوصاً خودم آن کمیسیون رفتم و مدتی نشستم بودجه وزارت جنگ در آنجا بود تجدید نظر و تبادل افکار در آن کردیم بودجه مرکزی آن تمام شده است بودجه ولایات وزارت جنگ هم منوط بنظریات وزارت داخله بود آن را هم قرار دادیم رئیس محاسبات وزارت جنگ ببرد بنظر خود آقای رئیس الوزراء‌ برساند و وزیر داخله آن را تمام کند و بمجلس بیاید اما در موضوع بودجه وزارت مالیه در این باب بنده بیکار نبوده ام و غالب اوقات هم صرف اصلاح آن می شود و می خواهم یک بودجه از وزارت مالیه بمجلس بیاید که حقیقاً صحیح و مطابق صرفه دولت باشد اسامیش مرتب شود فقط یک ملاحظاتی لازم دارد که گمان می کنم دو سه روزه تمام شود و بمجلس بیاید بنده به هیچ معتقد نبوده ام الفاظ ( تعلیمات لازمه و اقدامات مجدانه ) را تجدید کنم عقیده بنده همین بوده است که در عملیات باید به جدیت کار را تمام کرد و بنده می توانم به نمایندگان محترم اطمینان بدهم که در همین چند روزه بودجه مرتباً بمجلس خواهد آمد و اتمام بودجه ها شاید زیاد تر از یک ماه طول بکشد و کلیتاً بنده در مسئله بودجه یک نظری داشتم و می خواستم هیئت وزراء و همین طور خاطر نمایندگان را مسبوق کنم که جمع و خرج کرده ایم در تمام این مدت هفت هشت سال هم یک همچو صورتی نوشته نشده بود و بعضی از کارکنان وزارت مالیه چند روز مشغول این کار شدیم و صورت خلاصه از جمع و خرج نوشتیم و چند روز قبل به هیئت دولت دادم که در سنه ماضیه چقدر عاید شده و چقدر خرج شده و از روی آن می توانیم بدانیم چقدر کسر بودجه خواهیم داشت و لازم می دانیم آن صورت را قبلاً به کمیسیون بودجه ارائه بدهند که آقایانی که در کمیسیون بودجه تشریف دارند بدانند که عایدی مملکت ما چقدر است آن را در نظر بگیرند و بودجه هائی که به مجلس می آید از روی آن مصارف لازمه را تصویب کنند و اما در موضوع کلیه جمع و خرج قانون کلیه دول بر این است که مخارج لازمه را اول در نظر می گیرند و برای مخارج لازم پیدا می کنند بنده هم محال با این ترتیب نیستم الا اینکه مقتضیات مملکت ما امروز یک طوری است که ما نمی توانیم با این ترتیب بودجه مملکت را اداره کنیم و نا چاریم به اینکه عجالتاً و هذه السنه بودجه را با تقلیل مخارج وفق بدهیم و مخارج را کم بکنیم آن وقت شروع به تکثیر عایدات بکنیم و برای این مسئله هم بنده یک ترتیبی داده ام و گمان نمی کنم آن قدر ها تفاوت حاصل شود اگر هم بشود یک چیز جزئی خواهد بود و آن را هم به تکثیر عایدات می توانیم مطمئن شویم که در سال بعد تلافی خواهیم کرد اما اینکه ماهیانه یا روزانه این مخارج گزاف داده می شود و آن را هم بنده معتقدم که صحیح است و برای این مقصود اقدام کرده ام و به ولایات تلگراف کرده ام که به اندازه که لازم است در ولایات اجزاء زیادی را حذف کنند تا بودجه به مجلس بیاید البته آن وقت کم و زیاد آن بسته به نظر مجلس است و هر طور قرار دادند رفتار می شود به این نظر تصور می کنم یک ملبغ گزافی را ضرر نکرده باشیم و جلوگیری از مخارج کرده باشیم تا بودجه از مجلس بگذرد باز تکرار می کنم که امیدوارم بشرط حیات بتوانم به زودی این بودجه را به مجلس بیاورم واز مجلس بگذرانم .

رئیس ـ چند نفر از آقایان اجازه خواسته اند بعد از اظهارات آقای وزیر مالیه دیگر آقایان لازم می دانند مذاکرات تعقیب شود .

مدرس ـ بنده یک توضیحی می خواهم .

رئیس ـ بفرمائید .

مدرس ـ می خواهم این مسئله را بپرسم که شاه زاده سلیمان میرزا فرمودند تا بودجه ها نگذرد حقوق بر طبق سابق داده خواهد شد و قانون در سابقش تأثیر نمی کند بنده گمانم این است که همین خیال منشاء این شده است که وزارت خانه ها بودجه ها را عقب می اندازد و گمان می کنند هر چه عقب بیاندازند باز حقوق شان بترتیب سابق خواهد بود ولیکن بنده عرض می کنم چنین نیست بودجه چه هر ساله چنانکه معمول است در آخر سال پیش باید بودجه سال بعد درست شود و اگر درست یا مهیا نشد نه این است که به ترتیب سال سابق باید باشد اگر بودجه تا وسط سال هم درست نشود از اول حمل اجرا می شود حالا وزارت خانه ها می خواهند می آوردند می خواهند نیاورند و بگذارند آخر حوت بیاورند به هر حالا حقوق بر طبق آن بودجه قانوناً اول حمل باید داده شود و ابداً ترتیب سابق در حمل آینده تأثیر ندارد و هر سالی باید بودجه اش علی حده تصویب شود پس خاطر تمام وزارت خانها را مستحضر می کنم که می خواهد بودجه هاشان را بیاورند یا نیاورند تا بودجه نگذشته هر چه به آنها داده می شود علی الحساب خواهد بود حالا مختارند می خواهند زود بیاورند می خواهند دیر بیاورند .

وزیر مالیه ـ بنده در این فرمایش که آقای مدرس می فرمایند داخل شده ام و بعضی جاها که مانع نداشته است به همین ترتیب قرار داده ام که بودجه از اول سال اجرا می شود ولی در تعضی مواردی دچار اشکال خواهیم شد و گمان می کنم این را در حکم کلیه نمی توان فرار داد و در بعضی موارد که می توانیم اجرا کنیم می کنیم در تعضی موارد که نمی توانیم ناچار این سه ماهه را باید قائل شویم که به ترتیب سنه ماضیه حقوق شان ادا شود و از اول سرطان اعلان عمومی شود چنانچه بنده در وزارت مالیه اعلان کرده ام که حقوق اشخاص به ترتیبی که بودجه از مجلس خواهد گذشت تأدیه خواهد شد .

رئیس ـ مذاکرات در این باب کافی است و امیدواریم همین طوری که آقای وزیر مالیه وعده داده اند تا یک ماه تمام بودجه ها به مجلس بیاید یک سوالی هم آقای شیخ اسد الله در باب دوازده هزار خروار جنس انبار دولتی کرده بودند به وزارت مالیه ابلاغ شد جواب را امروز می دهند یا روز دیگر .

وزیر مالیه ـ بلی امروز جواب می دهم .

حاج شیخ اسد الله ـ چند روز قبل در روزنامه ارشاد یک نفر میرزا ابو القاسم نام قزوینی که بنده نه آو را می شناسم و نه ملاقات کرده ام یک اعلانی منتشر کرده بود و در آنجا می نویسد که من حاضر هستم با دلائل و اسناد مدلل کنم که دوازده هزار خروار غله در ظرف دو سال در انبار تقلب شده ‌است و از برای اثبات این مطلب مستلزم شده است که هر گاه نتوانستم ثابت کنم اقل مجازات من تیر باران باشد یک چنین شخصی یک اعلانی در روزنامه کدره بعد از چند روز دیگر بنده شنیدم ( صدق و کذب آو را نمی دانم ) که یک شب نامه برای آو فرستاده شده است و علاوه بر این در حضرت عبد العظیم یکی از أجزاء انبار آو را ملاقات کرده و مذاکراتی او داشته مبنی بر تهدید و تطمیع مطابق همین شرحی که در روزنامه اعلان کرده گویا عریضه هم به مجلس تقدیم کرده به علاوه در روزنامه می نویسد که از برای اداره کردن انبار من حاضر هستم که ماهی سیصد تومان آنجا را با ضمانت یک نفر تاجر معتبر که خود وزارت مالیه ضمانت آو را قبول کند اداره کنم ولی چون این مطلب خارج از ترتیب أداری است بنده کاری ندارم ولیکن راجع به موضوع اول که به نظر بنده اساسی می آید باید دولت و وزارت مالیه مخصوصا این مطلب را تعقیب کند و آو را در یک مجلس محکمه بخواهد که مطالبش را اظهار کند و سناد خودش را ارائه بدهد و ثابت کند آن وقت اگر این اعلانی را که در روزنامه نسبت به یک اداره مهم دولتی مثل اداره انبار که این قدر محل توجه است و باید یک اشخاص صحیح العملی در آنجا متصدی کار باشند کرده است اصل دارد و توانست ثابت کند که یک خدمت فوق العاده به دولت کرده و باید مباشرین و متصدیان انبار مجازاتهای خیلی سخت بکند و این شخص را که این کار را کرده است مورد مرحمت قرار بدهند و یک انعم فوق العاده در مقابل این خدمت با او إعطاء شود و اگر هر آتیه یک إعلان بی اصلی در یک روزنامه کرده و مطابق آن اعلان عریضة هم به مجلس داده نتوانست این مطلب را ثابت کند آن وقت این شخص باید یک مجازات خیلی سختی بشود که نسبت به یک همچو اداره تهمت به این بزرگی بزند بنده از آقای وزیر مالیه سوال می کنم که آیا در این موضوع و این إعلان اقدامی فرموده اند؟ و آیا صدق و کذب این مطلب به وزارت مالیه معلوم شده است یا خیر و اگر اقدام نکرده اند چرا نکرده اند و اگر می خواهند اقدام کنند تا کی این اقدام را خواهند کرد و به اطلاع نمایندگان خواهند رسانید .

وزیر مالیه ـ بنده و تمام اشخاصی که وطن خواه باشند باید ملاحضه و فکر کنیم که وقتی یک چنین آدمی می آید و می گوید من ثابت می کنم دوازده هزار خروار افراط و تفریط یا دزدی در انبار دولت شده است مسلماَ قابل انکار نیست که اگر این آدم بتواند دعوی خودش را ثابت کند مستحق خیلی مهربانی ها وجاره ها و انعام ها خواهد بود برای اینکه یک خدمت بزرگی کرده است بنده نمی توانم معتقد باشم که هیچ دزدی و تقلب در انبار نشده است و نمی توانم هم معتقد باشم که این آدم بتواند ثابت کند که در سال دوازده هزار خروار در انبار تقلب شده است ولی بهتر این آدم عوض اینکه در روزنامه بنویسند یا عریضه به مجلس بدهد یک مختصر پیشنهادی به وزارت مالیه می داد و خودش را معرفی می کرد مسلم است وزارت مالیه با کمال میل او را قبول می کرد و عقا ید آو را استقبال می کرد و به رسیدگی این کار مشغول می شد ولی متأسفا نه با اینکه عریضه بمجلس داده است و در روزنامه هم إعلان کرده است ما آو را پید یدا نمی کنیم نمی دانیم کجا است و چه جا است و آدرس آو چیست البته ما این مسئله را تعقیب خواهیم کرد ولی خیلی شایسته و سزاوار بود که در اظهار یک چنین خدمتی آن قسمت اخیر را اظهار نکرده باشد که من بفلان مبلغ انبار را اداره می کنم از این مطلب همچو مفهوم می شود برای نفع شخصی بوده یا شاید هم نبوده است ولی عرض می کنم اداره انبار و همچنین سایر عایدات دولتی را وزارت مالیه نمی تواند مقطعه بدهد شاید بشود بعضی جزئیات را استثناء قرار داد در صورتی که صرفه دولت باشد مقاطعه داده شود ولی انبار از چیزهای است که وزارت مالیه نمی تواند مقاطعه بدهد برای اینکه ترتیب مقاطعه را در سنوات قبل دیده ایم و عود به فقرا صحیح نخواهد بود وزارت مالیه یک مخارجی برای انبار نوشته است و صورتش هم حاضر است و گویا یک روز هم در مجلس عرض کردم که از مخارج سابق خیلی کمتر خواهد شد و باید این ترتیب بموقع اجراء گذاشته شود البته این آدم هم اگر یک پیشنهادی داشته باشد که مقرون به صرفه دولت باشد وزارت مالیه با کمال میل قبول خواهد کرد و راپورت تحقیقات را هم بعد به عرض مجلس خواهم رسانید .

حاج شیخ اسد الله ـ در قسمت اخیر خود بنده هم عرض کردم که چون این عنوان مقاطعه است داخل در این موضوع نمی شوم و فقط نظر آقای وزیر مالیه را با آن پیشنهادی که آقای میرزا قاسم خان در اینجا راجع به انبار دولتی مذاکره شد که ۳۶ هزار تومان بودجه آو هست و باید بودجه آو را فوراً نوشت و بعد از گذشتن از کمیسیون بودجه به موقع إجراء گذارد نظر وزارت مالیه را به آن مطلب جلب می کنم و تقاضا می کنم همان طور به موقع إجراء گذاشته شود و یک حیف ومیل به این مبنی فکر در آنجا نشود أکاد آن موضوع که می فرمایند این شخص معلوم نیست کیست و آدرسش چیست اسمش را در روزنامه نوشته و آدرسش و نمره خانه اش را هم معین کرده و تمام جزئیات خودش را معرفی کرده است که هیچ مورد شبهه نشود و از قراری که می نویسد حاضر است در یک محکمه مطالب خود را با یک اسناد و دلائلی ثابت کند .

وزیر مالیه ـ بنده بودجه انبار را ۲۰ روز پیش نوشته ام ولی به واسطه بعضی جهات که نمی توانیم شرح بدهم تا امروز به تأخیر افتاده است ولی به موقع اجراء خواهیم گذاشت این آدم را هم مخصوصاً می خواهم و مجلس فرار می دهم که بتواند مطلب خودش را ظهار کند و آنچه اعلان کرده ثابت کند بعد نتیجه را به عرض می رسانم .

رئیس ـ دستور امروز ترفیع درجات نظامی است در کلیات این قانون اگر إیرادی هست بفرمائید .

حاج شیخ اسد الله ـ در کلیات این قانون ترفیع رتب نظامی بنده یک عرضی دارم و آن این است که قانون ترفیع رتبه فرع قانون نظام است در ابتدای این قانون بعضی مواد نوشته شده است راجع به سرباز که خیلی مختصر و مجمل است و در واقع معلوم نیست چیست نوشته شده است سرباز گیری مطابق معمول قدیم خواهد بود و معلوم نیست معمول قدیم از روی چه زمینه بودجه است و به عقیده بنده باید قبلاً قانون نظام نوشته شود و بعد از نوشتن آن وقت داخل در ترفیع رتبه نظامی شده و تا وقتی که قانون نظام نوشته نشده بنده عقیده ام این است ترفیع رتبه نظام موهومی را نباید موضوع مذاکره قرار بدهم و أوقات مجلس را صرف این کار بکنیم .

سردار سعید مخبر کمیسیون نظام ـ در قسمت اول فرما یش آقای حاج شیخ اسد الله که بنده نبودم حالا که آمدم قسمت اخیر فرما یش ایشان بوده و می فرمودند که قانون نظام باید نوشته شود آن وقت برویم سر قانون ترفیع رتبه بنده اولاً، از آقای حاج شیخ اسد الله سؤال می کنم که بفرمائید قانون نظام چیست و مقصود آن از قانون نظام چه چیزی است این را توضیح بد هند تا بنده جواب عرض کنم .

سردار معظم ـ بنده شخصاً خیلی آرزومند بودم که یک قسمات اعظم وقت مجلس مصروف اصطلاحات نظام مملکت بشود و متأسفا نه می بینم این قانون که پیشنهاد شده است احتیاجات حالیه فوریه نظام و همچنین احتیاجات مملکت را رفع نمی کند و عقیده بنده این است که باید مطالب مهم متوجه شد نه یک مطالبی که درجه سوم اهمیت را دار است در اینجا ممکن است در نظر مختلف در کار باشد و بعضی ها شاید عقیده شان این است که بدون مراجعه با احتیاجات امروزی مملکت باید بطور کلی قوانین را نوشت و در یک کناری گذاشت تا بعد موقع اجرای آن بر سد این سک نظری است ولی بعضی آن عقیده را ندار ند و بنده هم از آن اشخاصی هستم که این عقیده را ندارم و عقیده ام این است که قانون را منن باید فقط در یک موقعی بنویسید که احتیاج به آن را حس باشد و مطمئن باشد که این قانون أجرا می شود و الا علاوه بر اینکه از آن قانون نتیجه حاصل نمی شود یک ضرر بد اخلاقی هم متدرجاً به مردم متوجه می شود و متأسفانه این ضرر در مملکت ما جاری شده است و باید سعی کنیم و جلوگیری کنیم زیرا وقتی که قانون نوشته شده و وسائل اجرای آن موجود نبود طبعاً چرا نخواهد شد آن وقت احترام قانون از نظر مردم می رود وقتی که مردم عادت کردند به اینکه یک قانونی که نوشته شد اجرا نمی شود هیچ قانونی در مملکت نخواهد شد و آن وقت قوانینی که برای مملکت وضع شده اجرا نشد یک تجملی است که یک موقعی را گذرانده اند و نوشته اند و بر خواسته اند و یک قانونی نوشته اند و در یک کتابی گذاشته اند و هیچ به آن عمل نمی شود در این قانون دو مطلب است که مخلوط به هم است یکی اینکه چهار پنج ماده اش راجع است بطرز سرباز گیری که بنده کاملاً باین قسمت موافقم زیرا محل احتیاج ضروری امروزی مملکت است یعنی تکلیف قطعی امروزه سرباز گیری است و بنده کاملاً ممانعت دارم که در مجلس تکلیفش معلوم شود ولی بنده آرزومند بودم کمیسیون نظام این دو مطلب را از هم تفکیک می کرد و در دو لایحه پیشنهاد می کرد آن وقت بنده در آن قست سرباز گیری خیلی جدی موافق بودم که تکلیف سرباز گیری معین شود یک قسمت دیگر این قانون که راجع به ترفیع رتبه های نظامی است بنده مخالفم و چون موادش خیلی زیاد است و در مواد نمی توانم مخالفت خود را عرض کنم این است که در کلیات عرض می کنم چون قبل از اینکه بخواهند قانونی برای رتب نظامی بنویسند ابتدا چند چیز را بطور مقدمه باید طی کند یعنی ابتداء یک بنای سابق محکمی را برای نظام قائل شودند و نظام را کلیه بر روی یک اساس محکمی بگذارند و آ ن تشکیلات قطعی را که می خواهند و دسته بندی های نظام را معین بکنند و از نقطه نظر پولی هم مطمئن شوند و بالاخره بعد از اینکه رأی به تشکیلات نظامی را معین کردند که این تشکیلات از روی کاغذ تخطی خواهد کرد و وجوه خارجی پیدا خواهد کرد و مثل ترتیبات گذشته باز تمام إصلاحات در فورمها منجر به احظار یک عده در مرکز نخواهد شد که بعد به واسطه نرسیدن پول آن عده متفرق نشوند صاحب منصب لازم دارند و چون صاحب منصب هم باید ترفیع رتبه اش در مقابل قانون ترفیع رتبه نظامی نوشته شود بنا بر این بنده تصور می کنم بهتر این است که این لایحه را در کمیسیون نظام تجزیه وتفکیک کنند و آن قسمتی که راجع به سرباز گیری است چون امروز خیلی محل احتیاج است به مجلس بیاورند و بگذرد و آن قسمتی که راجع به ترفیع رتبه است آن را موکول به یک وقت دیگری بکنند که موجبات پشرفت و وسائل اجرای آن بیشتر از حالیه موجود باشد .

مخبر ـ أولا آقای سردار معظم فرمودند که من در کلیات مخالفم در حالی که بنده تصور می کنم کلیتاً مخالفت ندارند یعنی می فرمایند خوب بود این قانون تجزیه می شد و یک قسمت آن که راجع به سرباز گیری است و مهم است می گذشت و یک قسمت دیگری که راجع به ترفیع رتبه است می ماند برای وقتی که احتیاج مان به آن بیشتر از حالیه باشد بنده تصدیق می کنم همین طور است که می فرمایند ولی ترتیب نظام مثل یک رشته زنجیر می ماند که بهم متصل است و خیلی مشکل است که یک قانونی را که راجع به نظام است می توانیم تجزیه کنیم وهر قسمت آن را در یک مورد بگذرانیم ما مجبور هستیم یک قانونی را که وضع می کنیم از اول تا آخر آن را یک دفعه از مجلس بگذرانیم حتی مواد مجازات آن را هم از مجلس بگذرانیم تا تکلیف معلوم شود اما اینکه فرمودند تعضی شاید به آن قانون عمل نکنند و اسباب بد اخلاقی اهالی شود و قانون اجرا نشود و در بوطه إجمال بماند بنده عرض می کنم این دلیل نمی شود که قانونی ممکن است خوب عمل شود و ممکن هم هست هیچ عمل نکنند این دلیل بدی قانون نیست زیرا بهترین قوانین علم قرآن است و ممکن است بعضی به آن عمل نکنند اما اینکه فرمودند این قانون احتیاجات امروز را پیش بینی نمی کند بنده عرض می کنم ترتیبات نظام یک صورتی دارد که اگر مملکت احتیاج به نظام داشته باشد باید از ( ألف ) شروع کنند و به (یا ) ختم نمایند و ممکن نیست تجزیه شود اگر می خواهید نظام داشته باشید مجبورید به همین شکلی که نوشته شدن است شروع بکنید و تمام این قانون را کاملاً بگذرانید بعد عمل کردنش بسته به بودجه مملکت و برای مجلس شورای ملی است .

رئیس ـ این قسمتی که امروز مطرح است کدام یک از آن قسمتها است؟‌

مخبر ـ قسمت سرباز گیری است که آقای سردار معظم هم تصدیق دارند .

رئیس ـ چون آن روز راجع به قسمت سرباز گیری فرمودید حاضر نشده است و قسمت ترفیع رتبه حاضر است و ما هم آن قسمت را جزء دستور قرار دادیم .

مخبر ـ عرض کردم این قانون اسمش قانون ترقیع درجات نظامی است ولی اول از سرباز گیری که دارای شش ماده است شروع می شود بعد به ترفیع درجات نظامی می رسد .

رئیس ـ پس معلوم می شود این قانون، قانون أساسی نظام است ـ آقای سلطان العلماء مخالفید؟‌

سلطان العلماء ـ بلی با فرمایشات آقای سردار معظم مخالفم .

رئیس ـ پس موافقید .

مدرس ـ عرض بنده با ینکه بر حسب ظاهر خارج از وظیفه من است ولین چون وظیفه من است عرض می کنم دو چیز در مملکت توامند که فریضه اهالی مملکت است که باید تمام قولی خودشان را برای این در چیز صرف کنند و این دو چیز مقدم تر از تمام چیز ها است یکی مالیه است و یکی هم نظام و مملکتی که این دو چیز را ندارد مثل مملکت ما است که در حقیقتاً مملکت نیست و واقعیت ندارد فرق فقط اسم است ولیکن ترفیع رتبه مثل این است که ما در مجلس مذاکره کنیم و خوب است دو تا منار بسازیم یکی هشت صد ذرع باشد و حال اینکه نه پول داریم و نه نوبت به مخارج آن رسیده است مذاکره ترفیع رتبه را کردن غیر از اینکه مملکت صاحت منصب و شمشیر بند و حقوق بر زیاد می کند دیگر هیچ فائده ندارد بنده عرض می کنم ترفیع رتبه به خدمت است پس باید اول یعنی در همین مجلس اگر آقای رئیس بفرمایند مطابق قانون است شروع کنیم به قانون سرباز گیری قانون سرباز گیری را کاملا بنویسیم بعد از آن که دارای سرباز شدیم آن وقت شروع به قانون ترفیع رتبه کنیم و این هم از واجبات ذیل است نه از واجبات که ما سرباز داشته باشیم و حافظ مملکت داشته باشیم و حافظ تغور داشته باشیم آن وقت البته وقتی که سرباز گرفتیم پیشنهاد می کنند که بعد ا ز خدمت ترقیع رتبه اداره شد پس ما بین این دو مطلب خیلی فاصله است یعنی با هم قرب ندارند که ما اسمش را قانون ترفیع رتبة بگذاریم پس بنده بکلی مخالفم به واسطه اینکه بعد از تجربیات این چند سال دیده ام این أشخاص را که تا حال داشتیم ما را بجائی نرسانیدند و باید فکر بکنیم که ما را نجات بدهند بعد هم که داخل در مواد شویم عرض خود را خواهم کرد .

مخبرـ اولا از قراری که ملتفت شدیم آقا صحبت قشون اجباری را می خواستند بفرمایند عقیده آقا صحیح است و بنده تصدیق می کنم و باید همین طور باشد ولی قسمتی که در اول این قانون نوشته شده است ومانعی که امروز از برای سرباز گیری اجباری است یک مقداری شرح داده شده است و در آنجا مخصوصاً قید شده است که هر ساعت رفع آن موانع شد با وضع یک قانون جدید فوراً صورت تغییر خواهد کرد و نظام مملکت ما إجباری خواهد بود و بنده در جزئیات آن عرض خود را خواهم کرد أما در اینجا بنده گمان می کنتم آقا درست راپورت کمیسیون که خدمت شان تقدیم شده است ملاحظه نفرموده اند اینکه می فرمایند ترفیع رتبه هیچ فایده برای ما ندارد جز اینکه یک عده شمشیر بند زیاد می ند عرض می کنم این اشتباه است به جهت این که اگر شما سرباز نداشته باشید چطور می توانید شمشیر بند داشته باشید یا اینکه در همین قانون مخصوصاً قید شده است که کیس به مرتبه سلطانی نمی رسد مگر اینکه دارای یک گروهان سرباز باشد پس اگر صاحب منصب شمشیر بند دارای یک قسمت أبواب جمعی نباشد شمشیر بند نخواهد بود و تکلیف آنها در این قانون کاملا معلوم شده است که از چه قرار است از کجا معلوم شد که بعد از وضع این قانون شروع بزیاد کردن شمشیر بند خواهد شد البته حالت نظام حالت یک نقشه را دارد که از برای یک بیائی کشیده می شود در این نقشه باید تمام جزئیات کشیده شود یا اینکه شروع به ساختن آن بنا بکنند و این بدیهی است که اول باید چوب او را حاضر و بعضی لوازمات او را حاضر بکنیم از برای قسمت دیگرش معطل نخواهیم ماند و شاید آن قسمت دیگر هم از میان برود بنده عرض می کنم آن روزی که بخواهند ده نفر سرباز داشته باشید مجبور خواهید بود یک نفر ده باشی داشته باشید و جز از روی قانون نظام و قانون ترفیع درجه ممکن نیست شما بتوانید سرباز بگیرید و ترتیب ترفیع رتبه نظام را بدهید یا اینکه هر وقت یک رسید بیست و پنچ نفری بخواهید داشته باشید مجبورید یک وکیل داشته باشید و هر وقت خواسته باشید صد نفر سرباز داشته باشید مجبورید یک سلطان داشته باشید به این لحاظ این قانون تواماً باید تصویب شود که امتیاز فضلی و خدمتی در کار باشد و اگر این طور که می فرمایند بخواهیم امروز سرباز را تهیه کنیم بدون اینکه درجات خدمت صاحب منصبان نظامی معلوم شود حالت بیشتر صاحب منصبان امروزه را پیدا خواهد کرد که این در جات را طی کرده اند و به این جهت ملت و مملکت نتوانست آن استفاده را که لازم است از هجوه صاحب منصب بکند می نماید .

سردار معظم ـ در یک قسمت اظهارات بنده برای آقای مخبر سوء تفاهم شده است گویا تصور کرده اند بنده در ابتداء مخالف بودم آخر موافقت کردم در حالتی که بنده عرض کردم این لایحه که شصت ماده است فقط پنج ماده آن راجه به سرباز گیری است و باقی مواد راجه به ترفیع رتبه های نظامی است و برای اینکه در هر ماده جدا، جدا مخالفت نکرده باشم مجبورم به کلیات این لایحه مخالفت بکنم عرض کردم که اگر مسئله سرباز گیری را از مواد راجه به ترفیع رتبه های نظامی تفکیک می گردند با آن قسمت اولی موافق می شدم و حالا که تفکیک نشده است مخالفت بنده باقی است اینکه فرمودند سلسله نظامی مربوط به همدیگر است بنده هم تصدیق دارم و خودشان هم تصدیق خواهند فرمود که بنده چندان از این مسئله بی اطلاع نیستم و عرائضی که می کنم از روی اطلاع است با وجود اینکه این سلسله ها به همدیگر مربوط هستند ممکن است آنها را از هم تفکیک کرده و بعد به ترتیب تقدم و با رعایت حالا هم آن سلسله های مهم را از اول بگذرانیم و اجرا کنیم وقتی نتیجه گرفتیم آن وقت سله درجه دوم را تهیه کنیم بعد درجه سوم را آن وقت آنها را جمع کنیم و یک سلسله مهمی درست کنیم و اینکه سلسله های نظام به هم مربوط است نمی تواند دلیل خوبی این قانون واقع شود زیرا در نظام یک چیزهائی است که اساسی است و یک چیزهائی نقش و نگار و رنگ و روغن است اساس نظام سر باز گیری است تا وقتی که تکلیف سرباز گیری معین نشده است تا وقتی که ما نمی دانیم تشکیلات نظامی چطور خواهد بود تا وقتی که نمی دانیم در بودجه خودمان چه مبلغ برای قشون خودمان می توانیم تخصیص بدهیم و به عبارت دیگر تا وقتی که پی گذارده نشده است اگر بخواهیم به نقش و نگار بپردازیم و بگوئیم این نقش و نگار را حاضر کنیم در حالی که مطمئن هستیم إجراء نخواهد شد و بگوئیم می گذاریم کنار هر وقت موقع رسید اجراء خواهیم کرد البته در قانون گذاری این نظر غلط است همیشه نظر مقنن در قانون گذاری باید به اجرای قانون باشد که رفع احتیاجات محسوسه مملکت را بکند و الا آن قانون، قانون نیست بلکه یک کتاب فلسفه است که باید در کتاب خانه گذاشت در اینجا زیاده بر این عرض نمی کنم و دلائلی که دارم همان بود که عرض کردم و این هم که بالا عرض کردم برای این بود که در اینجا درج شود و وقتی که قانون ترفیع رتبه های نظامی از مجلس گذشت به گویند یک کسی مخالف بود و پیش بینی کرد که این قانون أجراء نخواهد شد .

معاون وزارت جنگ ـ خیلی اسباب سعادت است که امروز نمایندگان ملت متوجه به اهمیت نظام شده اند یعنی برای اسباب سعادت است در این لایحه که به مجلس مقدس تقدیم شده است مسئله سربازگیری کاملاً توضیح داده شده است و آنچه اساساً صحیح است باید سرباز گیری با اصول اجباری باشد تنها به واسطه بعضی موانعی که هنوز تشکیلات مملکت صلاح نمی داند اصول اجباری عمومی را به موقع إجراء بگذاریم این است تا مدتی که نمی توانیم آن اصول را إجراء کنیم همان سیستم سرباز گیری قدیم که أصول اجباری خصوصی است بهترین أصول است منتها باید نواقصش را رفع کرد و همانطور که عرض شد وزارت صلاح می داند این مسئله صورت قانونی پیدا کند و به طور خلاصه هم در مقدمه لایحه که مشتمل است بر سرباز گیری و سلسله مراتب و ترفیع درجات نظامی مفید شده است و لازم است این نکته را برای اطلاع خاطر نمایندگان محترم متذکر شوم که اوضاع مملکت ایران طوری است که به واسطه حمایت های خصوصی و به واسه اقسام مختلفه دیگر که مناسب نمی دانم در اینجا شرحش را عرض کنم به مهمترین نکات نظامی که مسئله ارتقاء رتبه است بی اعتنائی شده است و وزارت جنگ این مطلب را خیلی لازم می داند به جهت اینکه اگر فردا من بخواهم ده تا سرباز بیاورم ناچار یک صاحب منصب می خواهد و همان صاحب منصب باید بداند که یک قانونی از او حمایت خواهد کرد و حیثیت و قدمت خدمت و شرافت او را حفظ می کند بنده تصور می کنم با اوضاع حاضر کنونی مملکت وزارت جنگ ولو به ترتیب یک قسمت کوچکی از تشکیلات نظامی بدون این قانون به اصول صحیح نتواند موفق شود لهذا این لایحه را پیشنهاد کرده و تصویب آن را از مجلس مقدس تقاضا می کند .

رئیس ـ گویا مذاکرات در کلیات کافی است پیشنهادی از طرف آقای مدرس رسیده است قرائت می شود رأی می گیریم .

( به مضمون ذیل قرائت شد ) ؛

پیشنهاد می کنم که مطرح مذاکره خصوص مواد سرباز گیری باشد .

رئیس ـ مقصود این است که این لایحه تفکیک شود آن قسمت که راجع به سراز گیری است و ۶ ماده است مطرح مذاکره شود .

سردار سعید ـ بلی همان طور که نوشته اند مواد سرباز گیری مقدم نوشته شده است .

رئیس ـ صحیح است ولی وقتی که در کلیات شروع به مذاکرات کردیم همچو معلوم می شد که این دو لایحه کل محسوب می شود مقصود ایشان این است که این دو لایحه تفکیک شد و تصریح شود که لایحه علی حده است آقای مدرس توضیحی راجع به پیشنهاد دارید بفرمائید .

مدرس ـ همان طوری است که فرمودید و زیاد تر از این توضیح لازم ندارد بنده پیشنهاد کردم در قانون سرباز گیری مذاکره شود بعد از آن که از او فارغ شدیم آن وقت قانون ترفیع رتبه مطرح شود .

مخبر ـ بنده به کلی مخالفم همانطور که عرض کردم هر وقت دولت به ده نفر میرزا احتیاج پیدا کند مجبور است یک ده باشی داشته باشد و ممکن نیست این مسئله بدون درجه ترتیب فضیلت که خدمت نظامی معین شود و مجبوراً باید همین طور که این قانون نوشته شده مرتباً از مجلس بگذرد .

مدرس ـ‌عرض بنده این است این فرمایش که می فرمائید سرباز صاحب منصب می خواهد نه قانون سرباز گیری قانون سرباز گیری صاحب منصب نمی خواهد بنده عرض می کنم مقصود ما این است اول قانون سرباز گیری را به خوانیم و به بینیم چه اساسی دارد وقتی که ترتیب آن معین شد آن وقت مشغول قانون ترفیع رتبه نظامی شویم که به چه ترتیب باید ترفیع رتبه داده شود عرض بنده با جناب عالی تفاوت ندارد و بنده می گویم آن قانونی که راجه به تکلیف سرباز گیری قبلاً مطرح مذاکره شود بعد که فارغ شدیم مقتضی شد در قانون ترفیع رتبه مذاکره شود این دو قانون با هم بنده که سر رشته ندارم گم می شوم شاید بعضی آقایان هم گم شوند .

مخبر ـ هر چه فکر می کنم اختلافی بین عرائض خودم و فرمایشات آقای مدرس نمی بینم می فرمایند اول قانون سرباز گیری مطرح شود همین طور هم نوشته شده است از ماده اول شروع به قانون سرباز گیری می شود اگر فرمایشی در آن باب دارند در موقع مواد یکی، یکی خواهند فرمود گمان می کنم این قدر مذاکره لازم نباشد و وقت مجلس را بیشتر از این تلف کنیم .

رئیس ـ نه خیر این طور نیست که می فرمائید مقصود آقا این است که صفحه اول این لایحه را یک قانون مخصوص محسوب کنیم شور اولش که تمام شد به رود به کمیسیون بعد به فاصله یک مدتی برای شور دوم به مجلس بیاید بعد از اینکه شور دوم این شش ماده تمام شد و رأی گرفتیم آن وقت داخل هر در یک قانون دیگری که راجع به ترفیع درجات نظامی است بشویم ولی جناب عالی می فرمائید بعد از اینکه شش ماده تمام شد ماده اول قانون ترفیع درجات قشونی را بخوانیم .

مخبر ـ پس اگر این طور است عرائض بنده با ایشان اختلاف دارد بنده عرض می کنم نظر وزارت جنگ و کمیسیون نظام این است که این دو قانون با همدیگر از مجلس بگذرد و یکی بدون دیگری ناقص است باید مرتب از مجلس بگذرد و تمام شود و بعداً برای شور ثانی دوباره از سر شروع شود اگر اینها را از همدیگر تجزیه کنیم ناقص است .

رئیس ـ گویا مطلب واضح باشد آقای مدرس پیشنهاد می فرمایند که این قانون تفکیک شود دو قانون باشد یکی راجع به سرباز گیری و یکی راجع به ترفیع درجات نظامی حالا رأی می گیریم به پیشنهاد ایشان آقایانی که این پیشنهاد را تصویب می کنند قیام نمایند .

( عده قلیلی قیام نمودند ) .

رئیس ـ تصویب نشد ـ رأی می گیریم داخل در مواد این قانون بشویم یا خیر آقایانی که تصویب می کنند داخل در شور مواد شویم قیام نمایند .

( عده قلیلی قیام نمودند ) .

رئیس ـ تصویب نشد ـ رأی لایحه رد شد ـ مواد قانون پستی که به کمیسیون رجوع شده بود حاضر شده است یا خیر .

مخبر کمیسیون پست و تلگراف ـ هنوز حاضر نشده تصور می کنم برای روز پنج شنبه حاضر شود .

رئیس ـ برای روز پنج شنبه حاضر می شود .

مخبر ـ بلی تصور می کنم حاضر شود چون امروز عصر هم کمیسیون منعقد می شود . مذاکره می کنیم برای جلسه بعد اگر تمامش هم حاضر نشود یک قسمتش حاضر خواهد بود .

مدرس ـ برای مواد راجعه به کمیسیون عدلیه هم زمینه ساخته شده است لیکن به واسطه گرفتاری مجال پیدا نمی شود که یک روز کمیسیون عدلیه منعقد بشد و تمام شود اگر امروز منعقد بشود تمام می شود و الا خوب است آقایان عصر پنج شنبه را به کمیسیون تشریف بیاورند که برای جلسه بعد تمام شود .

رئیس ـ پس اگر مخالفی نباشد جلسه آتیه روز شنبه سه ساعت به ظهر مانده باشد و روز پنج شنبه کمیسیون پست و تلگراف و عدلیه هم منعقد شود و راپورت خود را حاضر کنند و روز شنبه مطرح شود در این باب مخالفی نیست؟

آصف الممالک ـ در جلسه گذشته تشریف نداشتید در موادی که به کمیسیون علیه رجوع شده بود مذاکره شد رأی هم گرفته شد .

رئیس ـ در هر صورت چون این مواری که ارجاع به کمیسیون عدلیه شده است پنج ماده بیشتر نیست و برای پنج ماده نمی توان یک جلسه معین کرد به نظر بنده بهتر این است روز پنبه جلسه منعقد شود و در این مواد و موادی که در کمیسیون پسنت و تلگراف حاضر می شود با هم رأی گرفته شود.

نظام السلطان ـ بنده راجع به قانون نظام می خواستم یک چیزی عرض کنم .

رئیس ـ این لایحه رد شد .

معدل الدوله ـ بنده هم راجه پیشنهاد عرض داشتم ولی گویا موقع ندارد .

رئیس ـ بلی لایحه رد شد و تا سه ماه دیگر ممکن نیست به مجلس بیاید جلسه روز شنبه سه ساعت قبل از ظهر و دستور هم مواد قانون پستی خواهد بود .

( مجلس پانزده دقیقه قبل از ظهر ختم شد ) .