مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ مهر ۱۳۱۲ نشست ۴۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ مهر ۱۳۱۲ نشست ۴۲

دوره نهم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ مهر ۱۳۱۲ نشست ۴۲

صورت مشروح مجلس روز یکشنبه ۳۰ مهر ماه ۱۳۱۲ (غره رجب ۱۳۵۲)

(مجلس یک ساعت قبل از ظهر بریاست آقای دادگر تشکیل گردید.)

صورت مجلس روز یکشنبه ۲۳ مهر ماه راآقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند.

فهرست مذاکرات:

- تصویب صورت مجلس

[۱-تصویب صورت مجلس ]

رئیس- در صورت مجلس نظری نیست؟

(گفته شد: خیر)

صورت مجلس تصویب شد.

- سئوال آقای حاج میرزا حسن خان اسفندیاری از آقای وزیر امور خارجه و جواب ایشان

[۲- سئوال آقای حاج میرزا حسن خان اسفندیاری از آقای وزیر امور خارجه و جواب ایشان ]

رئیس- آقای اسفندیاری در نتیجه اطلاعی که پیدا کرده بودند باین جانب مراجعه و خواستند تا آنجا که میسر است تسریع نمایند تا آقای وزیر خارجه حاضر شده بسئوال ایشان جواب بگویند. این است که فوراً آقای وزیر امور خارجه را آگاه کردم واین است که آماده بودن خود را برای جواب به بنده اطلاع دادند. حاج میرزا حسن خان اسفندیاری – دیشب وامروز در جرائد خبر تعجب آوری دیده شد بعضی از آقایان همان دیشب از بنده سؤال کردند که در این موضوع اگر اطلاعی دارم واز اقدامات دولت مستحضر هستم به آقایان اطلاع بدهم بنده چون اطلاعی نداشتم ومطمئن بودم که افکار آقایان رفقای پارلمانی بنده از این بابت نگران است

(صحیح است)

دیگران هم از این مسئله بسیار متوحش ونگران هستند شبانه خدمت آقای رئیس عرض کردم که برای رفع این محظور بهتر این است از آقای وزیر امور خارجه خواهش شود تشریف بیاورند ودر این مسئله توضیحاتی بدهند که انشاءالله اسباب تسکین این نگرانی بشود صورت قضیه را که درروزنامه نوشته‌اند عیناً بنده می‌خوانم: یک خبر عجیب (بر طبق اطلاعات واصله چند روز قبل مدیر گمرک باسعیدو رادر حین انجام وظیفه خود مأمورین بحری انگلیس که در آن حدود بوده‌اند توقیف نموده و به کشتی جنگی انگلیسی برده واستنطاق کرده وپس از آن باکشتی جنگی خودشان به بندرعباس فرستاده‌اند) بدیهی است این موضوع که چندین واقعه اسف آور را متضمن است

(صحیح است)

فوق العاده اسباب نگرانی وتعجب است خاصه در این دوره و با این وضعیت دولت ایران و رعایتهایی که همیشه در مناسبات خودش دارد وازطرف دیگر با اینکه همه دنیا فریاد می‌کنند که باید مناسبات بایکدیگر را دول حفظ کنند این مسئله مخالف تمام مقررات و مناسبات بین‌الدولی است و مردم حق داشتند از این مسئله خیلی نگران باشند

(صحیح است)

اینها سه چهار موضوع است که اتفاق افتاده وتمام برخلاف انتظار واز مسائلی است که هر دولتی بایستی متعرض باشد این بود که خواهش کردم آقای وزیر امور خارجه دراین موضوع ودر این موضوعات و جزئیات هر یک اقداماتی که دولت علیه فرموده‌اند که اسباب آسایش خیال مردم و جلوگیری از نظایر این قضیه است در مجلس بفرمایند که رفع این نگرانی از برای ما‌ها بشود

(صحیح است).

وزیر امور خارجه – متأسفانه باید عرض کنم که اطلاعات مندرجه در جرائد واخباری که بنماینده محترم رسیده صحت دارد

(تعجب نمایندگان)

و چون تقاضا فرموده‌اند که جریان قضیه و جزئیات امر را توضیح دهم این است که بشرح وتفصیل آن می‌پردازم

(از طرف وکلا:بفرمایید بفرمایید)

این قضیه در نقطه از خاک ایران موسوم به باسعیدو اتفاق افتاده وبطوریکه همه آقایان میدانند باسعیدو اسم قریه ایست که درمنتهی‌الیه شمال غربی جزیره قشم نزدیک بساحل واقع شده ویک محله از این قریه سابقاً باسم قلمدانی و در این اواخر باسم باسعیدوی کهنه معروف شده است. از سنوات سابق یعنی در دوره ضعف و ناتوانی و فترت ایران بترتیبات معموله آن دوره که همه آقایان میدانند و محتاج بعرض نیست انگلیس‌ها بدون اجازه از دولت مرکزی ایران در این قسمت باسعیدوی کهنه انبار ذغال و مریضخانه کوچکی برای بحریه خود درست کرده‌اند و بعدها چند بنای دیگری از قبیل مسافرخانه وغیره نیز بر آنها اضافه و چندین دستگاه تلگراف بی‌سیم هم در آنجا داشته‌اند بتدریج قبرستانی هم در این محل ایجاد شده که مدفن اروپاییهاییکه در حدود خیلج فارس فوت شده‌اند می‌باشد- دعوی انگلیسها در بودن در این نقطه همیشه بعنوان انبار ذغال بوده و دولت ایران هم در ادوار اخیره مکرر بدخالت مأمورین بحریه انگلیس دراین محل اعتراض کرده وهمیشه در هر موقع آن را متمم جزیره قشم و ملک بلاتردید ومسلم خود میدانسته است. اما تفصیل قضیه اخیر از اینقرار است: که بعدازظهر ۱۷ مهر جاری مأمور گمرک باسعیدو برای اجرای وظیفه تفتیش و تحقیقات بافراش خود بیک جهاز باری که در بین باسعیدوی کهنه ونو لنگر انداخته بود و متعلق بیکی از هالی بندر عباس بوده رفته بود وهمینکه بساحل مراجعت می‌نماید چهار نفر نظامی مسلح انگلیسی با یک صاحبمنصب و یک مترجم آمده از مدیر گمرک سؤالاتی بیمورد کرده وبعد او و فراش را نزد کاپیتان کشتی جنگی انگلیسی که درآن حدود بوده برده و تامقداری از شب گذشته آنها را توقیف ودر آنوقت آنها را بجهاز دیگر انتقال داده واز آنها استنطاقاتی کرده‌اند وبعد آنها رابا کشتی جنگی خودشان به بندر عباس برده‌اند

(اظهار تعجب نمایندگان)

بدتر از این حادثه قضیه مراسله ایست که از سفارت انگلیس در ۲۴ مهر جاری بوزارت خارجه رسید وچون یقین دارم آقایان علاقه مند باطلاع از مفاد آن هستند قسمتهایی از آن را استحضاراً عرض می‌کنم

(نمایندگان: بفرمایید – بفرمایید).

مراسله مزبور اولا پیش دستی کرده از رفتار مدیر گمرک ایران در باسعیدو در مورد تفتیش یک بلمی شکایت کرده است وثانیاً محوطه انبار ذغال رابه ناحیه انگلیسی تعبیر و تفتیش آبهای مجارو این قطعه را خارج از وظایف مأمور گمرک ایران شمرده وتفصیل قضیه را اینطور شرح داده است که تقریباً در ساعت ۶ غروب روز نهم اکتبر (۱۷مهر) مدیر گمرک از یک بلمی که تفتیش نموده بود پیاده می‌شود بلم مزبور بلافاصله درساحل ناحیه انگلیسی و داخل آبهای ساحلی متصل بقسمت مزبور لنگر انداخته بود نزدکیترین نقطه ساحلی تقریبا بمساحت یک میلی داخل حدود ناحیه انگلیسی بوده است و مدیر باتفاق فراش خود بوده و بعد هم در مراسله اعتراف می‌کنند که مدیر گمرک را برای تحقیق مسئله به یکی از جهازات انگلیسی که در آن حدود لنگر انداخته بوده برده بودندو بعد هم مدیر گمرک وفراش او را در بندرعباس پیاده کرده‌اند. ثالثاً در مراسله مزبور این اقدام مدیر گمرک را نقض استاتوکو معرفی کرده‌اند. و در خاتمه هم از دولت شاهنشاهی تقاضا کرده‌اند که تعلیمات بهمه مأمورین دولتی درباسعیدو صادر شود که نظایر این قضیه تکرار نگردد. مسلم است که این عملیات بی رویه مأمورین مجری انگلیسی نسبت بمأمور رسمی ایران که بادای وظایف خودمشغول بوده و توقیف و استنطاق او وبردن جبری او از محل مأمویتش بنقطه دیگر و همچنین این عناوین عجیب در مراسله تا چه درجه اسباب تعجب و حیرت اولیای دولت شده. بنده بلافاصله بنماینده انگلستان در طهران اعتراض واهمیت موضوع را خاطرنشان و بنماینده ایران در انگلستان دستور دادم که فوراً در لندن نیز اقدام بعمل آید ومراسله هم جواباً بسفارت انگلیس اشعار داشتم که اینک مفاد آنرا بعرض آقایان می‌رسانم: اولاً در قسمت ادعای دولت انگلیس در باسعیدوی کهنه اینطور نوشتم: (جای نهایت تعجب است ادعائیکه دولت اعلیحضرت پادشاه انگلستان درداشتن انبار ذغال در باسعیدو داشته‌اند تدریجاً صورت دیگری بخود گرفته واینک عملیاتی مانند رفتار مالکانه نموده و مانع اجرای حق حاکمیت ایران در آنجا می‌شوند وحتی آنرا ناحیه مخصوص انگلیسی نام نهاده و آبهای ساحلی آنرا نیز از قلمرو ایران خارج میدانند در صورتیکه دولت ایران در هیچوقت و زمانی هیچگونه ناحیه انگلیسی وهیچ نوع حق تصرفی برای دولت انگلیس در باسعیدو نشناخته ونمیشناسد. ثانیاً درمورد استاتوکو مخصوصا استفسارکردم که مقصوداز استناد باستاتوکو در این مورد چیست و بچه مجوزی مأمورین انگلیس خود را مجاز بچنین رفتاری نموده‌اند؟ ثالثاً در مورد رفتار نسبت بمأمور گمرک اظهار حیرت و تعجب کردم که درعهده که در تمام دول باحترام حقوق دیگران دعوت می‌شوند چنین رفتاری از طرف مأمورین و بحری انگلیس در نقض حق حاکمیت ایران بعمل آید و قوای بحریه انگلستان درخاک ایران مداخله مسلح نموده ویکنفر مأمور ایرانرا در خاک وآب ایران در حین انجام وظیفه دستگیر ودر کشتی جنگی محبوس و از محل مأموریت خود بنقطه دیگر تبعید نمایند. رابعاً نسبت به موضوع قویا و شدیدا پروتست نمودم. اول بمداخله مسلح مأمورین بحری انگلیس در خاک وآب ایران. ثانیا باین مطلب که در چند نقطه مراسله خود تصریح بناحیه انگلیسی باسعیدو کرده واشاره بآبهای ساحلی آن نموده بودند وسوم برفتار بر خلاف قاعده که نسبت بمأمور رسمی ایران باین ترتیب که عرض شد نموده بودند و در خاتمه مراسله اطلاع دادم که مأمور گمرک وفراش بمحل مأموریت خوداعاده شدند

(احسنت- احسنت)

و جداً تقاضا کردم که دولت انگلستان در جبران و ترمیم این قضیه و تأدیب مأمورین مربوطه اقدام کنند

(صحیح است – صحیح است)

بعلاوه بنماینده دولت شاهنشاهی در لندن دستور دادم که در آنجا هم قویاً بر ضد این رفتار اعتراض و اقداماتی بنمایند)

(احسنت – احسنت)

با ترتیبی که عرض شد البته تصدیق می‌فرمایید که دولت ذره ازوظایف خود قصور نکرده ومیتوانم خاطر نمایندگان محترم را اطمینان کامل بدهم که دولت با کمال جدیت و پافشاری این قضیه راتعقیب می‌کند تا رضایت خاطر ما را بعمل آورند. باز هم یک مرتبه دیگر در این مقام رسمی تکرار می‌کنم که باسعیدو ملک مسلم و جزء لایتجزی و لاینفک خاک ایران می‌باشد و هیچ نوع ناحیه انگلیسی و آبهای ساحلی وهیچ قسم حق تصرفی برای دولت انگلیس در این نقطه تا بحال شناخته نشده وبعداز این شناخته نخواهد شد

(صحیح است- صحیح است)

و همانطور که دولت در تحت توجهات خاصه وسرپرستی قائتد توانای عظیم الشأن این مملکت در سایر امور مملکتی بوظایف ملی و وطن پرستی خودعمل میکنددراین مورد هم حقوق حاکمیت و مالکیت ایران را دفاع خواهد کرد

(احسنت – احسنت)

اسفندیاری – اظهارات وزیر امور خارجه در این موضوع خیلی جامع وکافی و وافی بود البته غیر از این هم انتظاری برای اعضاء پارلمان نبود که دولت آنچه وظایف مقرره خودشان میدانند به بهترین وجهی ادا خواهند فرمود چنانچه فرموده‌اند بعداز این هم البته امیدواری کامل می‌رود به آن قدری که مقدور باشدو در قدرت دولت است در حفظ حقوق دولت ایران در انجام این مسئله و اتمام آن و نتایج مقتضیه اقدامات لازمه بفرمایند که جبران این موضوع شده ونظایر آن دیگر اتفاق نیفتد.

- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر داخله

[۳-تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر داخله ]

وزیرداخله (آقای جم)- یک لایحه اصلاحیه است که تقدیم مجلس شورای ملی میشودراجع بامور صحی مملکتی یعنی اصلاح بودجه در صحیه مملکتی شده است خواهش می‌کنم در جلسه آینده مطرح شود.

- تقدیم چند فقره لایحه از طرف آقای وزیر مالیه

[۴-تقدیم چند فقره لایحه از طرف آقای وزیر مالیه ]

رئیس- آقای وزیر مالیه.

وزیر مالیه (آقای داور)- یک لایحه است که ازطرف اداره کل تجارت تقدیم مجلس می‌کنم وچند لایحه دیگر از طرف آقای وزیر عدلیه ویک لایحه هم از طرف وزارت مالیه واین لوایح البته می‌رود بکمیسیونها و در موقع خودش مطرح خواهد شد حالا هم تمنی می‌کنم خبر کمیسیون قوانین مالیه راجع بکلاسهای امور مالی اگر آقایان موافقت می‌فرمایند مطرح شود.

- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای رئیس کل فلاحت و صناعت

[۵-تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای رئیس کل فلاحت و صناعت ]

رئیس- آقای رئیس فلاحت.

رئیس کل فلاحت و صناعت (آقای بیات) – لایحه است تقدیم مجلس شورای می میشودراجع بخرید بقیه ماشین آلات شمشک و استدعا شده است بقید فوریت در مجلس مطرح بشود.

- طرح و تصویب خبر کمیسیون قوانین مالیه راجع بکلاسهای امور مالی

[۶-طرح و تصویب خبر کمیسیون قوانین مالیه راجع بکلاسهای امور مالی ]

رئیس – خبر کمیسیون قوانین مالیه راجع بمحصلین کلاسهای امورمالی قرائت می‌شود:

خبر کمیسیون: کمیسیون قوانین مالیه در جلسه تاریخ فوق لایحه نمره ۲۴۴۸۳ر۱۹ر۷ر۱۳۱۲ دولت را با حضور آقای وزیر مالیه تحت شور قرار داده خبر آنرا بطریق ذیل تقدیم می‌دارد:

ماده اول – وزارت مالیه مجاز است مطابق ترتیب ذیل برای کسانیکه مشمول قانون استخدام نبوده ودر یکی از کلاسهای امور مالی تحصیل کرده واز عهده امتحان نهایی برآیند رتبه اداری معین نماید. برای کسانیکه نمره امتحانی آنها از حد وسط تجاوز کند رتبه دو اداری.

ماده دوم – مدت اختیاریکه بموجب ماده قبل بوزارت مالیه داده می‌شود بیست روز است بدین طریق که فقط در ظرف بیست روز از تاریخ اعلان رسمی نتیجه امتحانات تعیین رتبه بعمل خواهد آمد در اینصورت اشخاصی که برای آنهارتبه معین شده مستخدم رسمی خواهند بودمشروط بر اینکه تا ششماه پس از تاریخ حکمی که تعیین رتبه کرده شغل معینی بآنها رجوع شود.

ماده سوم- بهر یک از مستخدمین وزارت مالیه که بعنوان کفالت شغل بالاتری را اشغال نماید می‌توان نصف حقوق رتبه ونصف حقوق بودجه مقامی را که متکفل شده دارد مشروط بر اینکه شغل بالاتر مربوط بامور عایداتی ویا محاسباتی باشد. اینگونه مشاغل را وزارتمالیه بموجب نظامنامه معین خواهد کرد.

رئیس- مذاکره در کلیات است. آقای طباطبائی دیبا.

طباطبائی دیبا- این لایحه که آقای وزیر مالیه تقدیم کرده‌اند حقیقةً می‌توان گفت یکی از بهترین لوایح است آقای وزیر مالیه مخصوصا حسن سلیقه درتهیه اشخاص دارند در هر وزارت خانه که باشند چنانچه نمونه این مسئله دروزارت عدلیه معلوم شد کلاس قضائی و کلاس ثبت را تشکیل دادند واشخاص را تهیه کردند و بنده عقیده‌ام این است که در مملکت اولین اقدام برجسته دولت تهیه اشخاص است برای مشاغل البته تهبه کلاس مالی هم در وزارت مالیه خیلی لازم بوده و صحیح است ولی بنده یک عقیده داشتم درهر چیزی که خلاف اصل است باید تمام آن جهاتی که سبب شده و موجب شده که دولت معتقد بخلاف اصل می‌شود تمام آن جهات باید ذکر ورعایت شود اصل اولی درمسئله استخدام این است که موافق قانون استخدام وبا آن شرایط استخدام شوند. در قانون استخدام یک شرایطی هست که مستخدمینی که بخواهند استخدام کنند و صاحب رتبه بشوند باید مطابق آن شرایط باشد ما حالا از این اصل تجاوز می‌کنیم یعنی دولت مجبور می‌شود در یک مواردی برای تهیه اشخاص یک قانون دیگری بتصویب مجلس برساند و یک اشخاصی برای مشاغل تهیه می‌شوند که مشمول قانون استخدام نیستندواین برخلاف اصل است وحقیقةً باید تمام جهات ذکر شود این لایحه بعقیده بنده یک قدری ناقص است مثلا در ماده اول همینقدر می‌نویسد برای کسانی که مشمول قانون استخدام نبوده ودر یکی از کلاسهای امور مالی تحصیل کرده‌اند باین ترتیب رفتار شودولی هیچ معلوم نیست که ترتیب این کلاسها چیست پرگرام تحصیلات چیست چندکلاس دارد و دوره تحصیل اینها چقدر است بنده عقیده‌ام این است که در خود قانون باید پرگرام ودوره تحصیل و ترتیب این کلاسها کاملا معین شود که بعد دیگر اسباب زحمت نشود وبنده میدانم که آقای وزیر مالیه جواب خواهند فرمود که اینها بموجب نظامنامه معین می‌شود ولی نظامنامه در یک مواردی است که حقیقةً مربوط بقانون باشد والا ممکن است یک وقتی مجلس تصویب کند ودر یک موردی دولت در یک قضیه بخصوص یک نظامنامه بنویسد و اجرا کند واین ترتیب صحیح نیست حالا که خلاف اصل را مرتکب می‌شوید یعنی یک اشخاصی را استخدام می‌کنید و رتبه بهشان می‌دهید بایدکلاس معلوم باشد پرگرام معلوم باشد دوره تحصیلات هم معلوم باشد این بود که بنده عقیده‌ام این است که دراین لایحه اینها را هم معین کنیم بهتر است ویکی هم دراینجا یک مطلبی بودکه او را می‌خواستم تذکر بدهم و آن این است که در ماده دو تصریح شده که هر کس از کلاس مالی خارج شد و امتحان نهایی را داد و تحصیلش تمام شد وزارتمالیه باو رتبه خواهد داد بعد یک شرایطی درآخر هست که می‌نویسد مشروط بر اینکه تا شش ماه پس از تاریخ حکمی که تعیین رتبه کرده شغل معینی بآنها رجوع شود این مطلب بعقیده بنده حقیقةً تناقض دارد در صدر این مسئله تصریح شده که اگر کسی امتحان نهایی را داد صاحب رتبه می‌شود و وزارت مالیه باید باو رتبه بدهد مشروط باینکه تا شش ماه برای او شغل معین کند این حقیقةً معنایش این است که یک اشخاصی که رفته‌اند تحصیل کرده‌اند و امتحانات نهایی هم داده‌اند از عهده امتحان هم خوب برآمده‌اند اگر بآنها شغل رجوع شد صاحب رتبه هستند و اگر بآنها شغل رجوع نشد صاحب رتبه نیستند این دو مسئله بنظر بنده قدری تناقض دارد اشخاصی که می‌روند تحصیل می‌کنند اگر از عهده امتحان خوب برآمدند باید بآنها رتبه داد والا شغل البته در اختیار وزارت مالیه است وزارت مالیه می‌خواهد بکسی شغل بدهد یا ندهد پس حقیقةً این دو مطلب با همدیگر متناقض است این را هم توضیح بدهند که مقصودشان از این شروط درقانون چیست.

وزیرمالیه – بنده اول بایستی شروع بکنم از حسن نظری که آقای نماینده محترم راجع بحسن سلیقه بنده فرمودند ولیکن راجع باصل مطلب بنده تصورمیکنم که درعمل و در واقع نفس الامر بالاخره اختلافی بین نماینده محترم و بنده نباشد ولیکن در طرز تنظیم لایحه سلیقه بنده غیر از آن ترتیبی است که آقا فرمودند حالا اتفاقاً بنده در اینجا سوء سلیقه بخرج داده‌ام و آن یک امری است علیحده بنده عقیده‌ام این است که نمی‌شود در قانون علل ودلائل قانون را نوشت ممکن است اگریک مقدمه مفصلی بنویسند در آن جا، جاداشته باشد که تصریح بکنند علل این قانون چیست وممکن است در موقع بیان و توضیح در مجلس لازم باشد توضیحی داده شود که چرا این ماده را نوشتیم ولکن عادت بر این جاری شده وخوب است که همیشه این عادت را داشته باشیم که در قانون نمی‌شود دلیل آورد که بچه دلیل نوشته شده ودر مواد ذکر دلیل نمی‌شود کرد اما راجع باینکه فرمودند این قانون از حیث اینکه موضوع تدریس معلوم نیست ودوره تحصیل معلوم نیست وپرگرام معلوم نیست باینجهت خوب نیست و نقص دارد خود بنده هم تصدیق می‌کنم که نقص دارد ولیکن تعمد داشتم دراینجا که با این نقص این قانون را بیاوریم برای این که درعمل به نقصهای دیگری دچار نشویم فرض بفرمایید امروز ما بیاییم یک پرگرامی را تهیه کنیم و فردا درعمل متوجه شدیم وممکن است پیش بیاید که آن پرگرام ما کافی نبوده اگر در قانون باشد بنده بایستی بیایم یک روزی در مجلس وقت آقایان را بگیرم و بگویم خوب است فلان ماده در پرگرام اضافه شود مطلب کوچکتر از این است که این کار بشود مدت را آمدیم در اینجا معین کردیم ولی در عمل دیدیم این مدت کافی نیست آنوقت باید ما بیاییم این قانون را تغییر بدهیم باین مناسبت بود که بنده بهتردانستم که این قسمتها رادر قانون ذکر نکنیم ولو اینکه همانطور که آقا فرمودند خیال می‌کنم یک نقصی است وبگذاریم با تجربه در عمل نگاه کنیم چه موادی لازم است در پرگرام باشد چه مدت لازم است واگر یک نواقصی را دیدیم آن را رفع کنیم بدون اینکه هر روز لازم باشد که هر روز وقت مجلس راصرف کنیم ویک ماده بیاوریم این جا که تصویب شود که فلان ماده به پرگرام اضافه بشودو بنده خودم تصدیق می‌کنم که این یک عبارت خیلی کلی است که نوشته شده امور مالی مسائل مربوطه بامور مالی خیلی زیاد است و نمی‌شود فعلا این جا معین کرده فعلا مقصود ما از این کار چیست؟ مقصود ما خیلی ساده است مقصود ما تهیه یک مستخدمینی است که کارهای جاری مالیه را انجام دهند و از عهده این کار برآیند در یک قسمتی که در درجه اول بایستی کار کنیم عبارت است از تهیه محاسب برای اینکه کسانیکه هستند بعده کافی نیستند تمام ادارات مالیه میدانید که محتاج بمحاسب است هر جایی که صبحت پول است باید اشخاصی باشند که بتوانند از عهده محاسبات برآیند باید اشخاصی تهیه کرد که برای این کار خوب باشند و بتوانند از عهده برآیند قسمت دیگری که البته خیلی برای ما اهمیت دارد قسمت مستخدمین هستند برای گمرک که دولت همیشه احتیاج دارد و داشته است که لازم است این موضوع رعایت شود ویک قسمت مستخدمین جزء گمرک فعلا دارای اطلاعات کافی نیستند و البته یک وقت زیادی تلف میشوداز برای گرفتن یک نتیجه خیلی کم و البته اگر یک اشخاصی تهیه بشوندکه بتوانند کارهای لازمه را انجام بدهند خیلی بهتر است وهیمنطور در قسمت دیگر احتیاج داریم به اینکه اشخاصی که امور وصول عایدات در دستشان است از قوانین مالی اطلاع داشته باشند بعلت اینکه قوانینیکه می‌گذرد نظامنامه که می‌گذرد و نظامنامه‌هایی که دنباله آن نظامنامه می‌گذرد باندازه زیاداست وگاهی باندازه پیچیده است که مستخدم درست ملتفت نیست و وقتی درست یاد نگرفته باشد نتیجه لازم از او بدست نمی‌آید و در عمل نتیجه اش این می‌شود که برای کوچکترین امر از هر جا سئوال میکنندمینویسند و می‌پرسند ومدتی وقت گرفته می‌شود وبمحض اینکه یک ماده از نظامنامه تغییر می‌کند از سر باید گرفت و سر یک موضوع کوچک مدتی وقت خودش و اداره و مردم را می‌گیرد واین تلف شدن وقت همیشه از نقطه نظر این است که آن مستخدمین آشنایی به قوانین و نظامنامه‌ها ندارند و معلوم است که ما نمی‌خواهیم از این کلاسهای خودمان یک اشخاصی که از متخصصین مالی حساب شوندبیرون بدهیم و عین این عمل را بطوری که آقا خودتان اشاره فرمودید ما در کلاس ثبت کردیم اگر بنده آنرا هی که رفتم نرفته بودم چطور ممکن بود با داشتن عده که از ده نفر تجاوز نمی‌کند که از کار ثبت اطلاع داشتند در تمام نقاط مملکت یعنی در اکثر نقاط مملکت بطوری که امروز ملاحظه می‌فرمایید طرف احتیاج است ثبت دائر کرد این از برای این بود که آنچه را احتیاج داشتیم آمدیم فکرش را کردیم وتهیه اش را کردیم وکار خودمان راانجام دادیم و همین طور در قسمت کلاسهای امور مالی خواهد شد. یک اعتراض ونظر دیگر آقا راجع بود باین ماده که می‌تواندوزارت مالیه اشخاصی را که از کلاس بیرون آمدند رتبه بدهد و مستخدم دولت حساب می‌شوند مشروط بر اینکه تا ششماه بهشان شغل بدهد فرمودند این ازیک طرف حکم بهشان دادن از طرف دیگر شغل ندادند مستخدم نیستند جهت اینکه این جا اینطور شرط شده عرض کنم همه چیزهاییکه در دنیا آدم می‌گوید که اینطور است مشروط باین است همینطور است ممکن است بفرمایید که چرا آمدیم این شرط را قرار دادیم این شرط را خیلی ساده قرار دادیم کلاس درست کردن برای احتیاج است واز برای تفنن که نیست باندازه که ما احتیاج داریم بادم باین اندازه سعی می‌کنیم که آدم تهیه شود یک کلاس درست می‌شود یک اشخاصی هم می‌آیند امتحانی می‌دهند قبول می‌شوند اینجا باید دو نکته را رعایت کرد از یک طرف احتیاجی که ما درآن تاریخ داریم به یک عده فرض بفرمایید در یک دوره کلاس در دوره سوم کلاس اگر عده اشخاصی که بیرون آمدند پانصد نفر بودند ما احتیاج داشتیم به چهارصد نفر خوب باین صد نفر دیگر رتبه بدهیم و مستخدم دولت بوشند ودنبال کار دیگر هم نروند و همینطور باقی باشند برای اینکه آمده است درس خوانده است زحمتی کشیده است ما هم زحمت کشیده‌ایم معلم گذاشته‌ایم وقت صرف کرده‌ایم ومقداری خرج کرده‌ایم که بالاخره یک چیزی او یاد گرفته است اما این اضطرار و بالاخره ضرورت والزام که ما آنها را باید حتما بیاوریم برای کار این از کجا آمد؟ پس ما ناچاریم یک فرجه تا یک مدتی داشته باشیم که اگر در آنمدت معلوم شد احتیاج نداریم بگوییم آقا این رتبه‌هایی که بشما داده‌ایم رتبه‌های تعلیقی است معلق است و مشروط است باحتیاج ما و چون معلوم شد که شش ماه گذشت وکاری بشما نداریم شما بروید پی کار خودتان و کاری هم به ما نداشته باشید واین را هم عرض کنم که در عمل قطعا خیلی کم پیش خواهد آمد چرا؟ بدلیل اینکه آن عده که تهیه شده‌اند و احتیاج ما را رفع کرده‌اند این البته در دوره آخر ممکن است یک چندنفری باشند که احتیاج نداشته باشیم والا اگر ما دیدیم که بده نفر احتیاج داریم البته نمی‌آییم که برای ده نفر کلاس باز کنیم این از برای این است که ما بعده زیادی احتیاج داریم باز دوره کلاس شروع می‌شود و یک عده در حدود آن احتیاجی که داریم بیرون می‌آیند فرضاً پنج نفر، ده نفر بیشتر از احتیاج شاید بیرون بیایند خوب البته ما نباید الزام داشته باشیم که یک اشخاصی رااستخدام کنیم با نداشتن احتیاج و بعلاوه یک مطلب دیگری هم باید عرض کنم که در ضمن خود آقا هم تصدیق می‌کنند که کلاس وقتی باز شد هر شکل آدمی ممکناست بیاید آنجا وارد شود درس بخواند وامتحان بدهد بعد شما لازم نمی‌بینید که دقت کنید که این اشخاص از همه جهت بدرد کار می‌خورند صرف نظر از نمرات امتحانیه؟ آخر یک چیزهایی است اگر فرض بفرمایید یک کسی باشد که یک سابقه محکومیتی دارد این دیگر نمی‌تواند مستخدم باشد حالا بموجب این قانون ما ملزم باشیم که این آدم را ببریم و کار بدهیم از طرف دیگر ما هر روز در کارهای اداری می‌بینیم که یک کسی ممکن است دارای یک معلوماتی از نقطه نظر یک نفی باشد ولی بایک دلایل دیگر نمی‌توانید باوکار بدهید از برای این کار یک مدتی امتحان ازم است این است که یک مدت ششماهی گذاشته شده است از برای اینکه بیک کسی که می‌خواهند شغلی بدهند اطمینان اینرا داشته باشند که پس فردا کارهایی نخواهند کرد که در دیوان جزا چند روز بعد او را ملاقات کنیم پس باین ملاحظه آمدیم وگفتیم رتبه را می‌دهیم بعد از آنکه از کلاس بیرون آمدند ولی از برایش وقتی باقی خواهد ماند که تا ششماه ما کاری باو رجوع کنیم که هم احتیاج خودمان رادر نظر گرفته باشیم وهم رعایت احوال اخلاقی او را هم کرده باشیم بنده تصور می‌کنم حالا اگر موافقت بفرمایند آقایان واجازه بدهند که قانون بهمین شکلی که تهیه شده است و یکی از محسنات این قانون این است که این قانون نتیجه تجربه یک نفر آدمی است که آقایان با او در وزارت عدلیه کار کرده‌اند و روی همین قانون ما عمل کردیم و نتیجه عمل او را دیده‌ایم تازه یک طرز جدیدی بیاوریم که معلوم نباشد چه نتیجه خواهد داد.

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

فهیمی- بنده مخالفم.

رئیس- بفرمایید که چرا کافی نیست.

فهیمی- مذاکراتی که باید در مواد بشود در کلیات بهتر می‌شود مذاکرات کرد هر چه در کلیات بیشتر مذاکره کنیم شاید در مواد محتاج مذاکرات زیادی نباشیم چون در کلیات مذاکرات لازمه نشده است اگر آقایان اجازه بدهند بنده هم نظریاتی دارم عرض کنم

(جمعی از نمایندگان: بفرمایید)

چون آقای دیبا این جا یک اشاره فرمودند که یک منافاتی شاید با قانون استخدام داشته باشد قانون استخدام با یک شرایطی اشخاصی را داخل خدمت می‌کند و بعد یک مراتبی را طی می‌کند واین برخلاف آن است در صورتیکه صحیح این چیزی است که این جا در نظر گرفته‌اند قانون استخدام در ظرف این مدت رعایت نشده است برای این که اشخاص را برای خدمات مندرجه در قانون انتخاب نکرده‌اند در قانون استخدام برای هر شغلی یک شرایط معینی دارد که آن قسمت رعایت نشده است وآن همین قسمتی است که این جا آقای وزیر مالیه در نظر گرفته‌اند و بنده حقیقةً از این فکر خیلی خوشوقتم وتشکر می‌کنم وهمینطوری که در وزارت عدلیه شروع کردند برای تهیه آدم در این جا هم برای این کار در نظر گرفته‌اند نهایت یک قسمتی را که آقای دیبا اشاره کردند بنده این جا تذکراً عرض می‌کنم کار ندارم باین که این کلاس مالی پرگرامش چه خواهد بود لکن در این قانون یک قسمتی هست مثل این است که یک کلاس مالی الان هست و یک اشخاصی هم از آن جا بیرون می‌آیند وفقط برای همین عده که الان بیرون می‌آیند و امتحان می‌دهند این شرایط معین شده است و یک قسمت این است که کلاسهای مالی سال بسال تجدید خواهد شد و در هر مرتبه که امتحان می‌دهند مطابق این شرایط با آنها عمل خواهد شد از این قانون هردو اینها بیرون می‌آید اما کلاس مالی فعلی اگر فرض کنیم فعلا کلاس مالی مرتبی نیست البته بله در مالیه دیده شد یک کلاسهائی برای این که یک عده برای این که از امور مالی مستحضر شوندواطلاع پیدا کنند هست لکن یک کلاس مطمئنی که دوره صحیحی تحصیل کنند ندارد اگر درنظر باشد که متدرجاً و سال بسال این کلاسها را کاملتر بکنند و این پرگرامش را بیشتر کنند البته خیلی هم خوب است و بسیار نظر عالی است زیرا فعلا وزارت مالیه بواسطه فقدان اشخاص لایق و قابل کارش خیلی خراب است یعنی همیشه محتاج هستند که فلان عزب دفتر سابق دست کند در جیبش و یک فرد بیرون بیاورد و بگویدآقا ملک شما خالصه است یا یک مالیاتی باید بدهید واین مسئله وقتی به مرکز رجوع شود مراجعه می‌شود و می‌گویند که فرضاً فلان عزب دفتر در آخرین ناحیه یک صورتی داده است این از برای این است که در این مدت نداریم اشخاصی را که بتوانند یک صورتهای جمع وخرج و محاسبه مرتب و مطمئنی برای مالیه تهیه کنند حالا اگر متدرجاً اشخاصی پیدا شوند که در این قسمتها ابراز لیاقت کنند بنده رتبه دو که سهل است رتبه بالاتر را هم موافقم اگر کسانی پیدا شوند که تحصیلات عالیه مالیه کرده باشند آنها را باید اهمیت داد که کار بکنند این را خواستم بپرسم که آقای وزیر مالیه نظرشان برای پرگرام این کلاس چیست آیا این چیزی است که فعلا هست یا اینکه خیال دارند این را سال بسال بسط وتوسعه بدهند وشرایط بیشتری برای تحصیلاتشان قرار بدهند یکی هم در این قسمت ششماه که مذاکره شد البته یک مدت استاژی برای هر خدمتی لازم است اما بنده عقیده‌ام انی است که رتبه را بعد از ششماه معین کنند برای این که ممکن است یک اشخاصی در ضمن امتحان نمره شان کم وزیاد شود در یک قسمت و مجموع نمره‌های امتحانشان از حد وسط کمتر باشد ولی واقعاً در نمره‌های دیگر خوب باشد و در عمل خوب بیرون بیاید وخوب امتحان بدهد برعکس ممکن است یک کسی در امتحان نمره‌اش خوب باشد ولی در عمل خوب از عهده کار برنیاید این ششماه را البته وزارت مالیه برای استاژ و برای امتحان از وضعیت کار واستعداد آن شخص در نظر گرفته وخیلی خوب نظری هم هست بهمان دلایلی که این جا فرمودند ممکن است که از عهده برنیاید پس خوب است رتبه را قرار بگذاریم برای بعد از امتحان عملی ششماهه هر طوری که ابراز لیاقت کرد با صحت عمل به او رتبه بدهند رتبه یک یا رتبه دو بعلاوه در این مدت ششماه خواستم عرض کنم که حقوق هم بآنها داده خواهد شد یا در حقیقت شش ماه استاژ خواهند بود. لکن مطابق جمله اخیر ماده دوم که می‌نویسد مشروط بر اینکه تا شش ماه پس از تاریخ حکمی که تعیین رتبه کرده شغل معینی به آنها رجوع شود خوب در دوره آخر تحصیلی کسانی که مدتی زحمت می‌کشند و یک امتحاناتی هم می‌دهند بعد هم شش ماه معطل بشوند بالاخره هم معلوم نباشد که کار خواهندداشت یانه؟ پس فقط شغل داشتن نباید باشد زیرا در مدت شش ماه کاری به آنها رجوع می‌شود کار هم می‌کنند نهایت شغل غیر موظف استاژ خواهد بود شش ماه کار می‌کنند بعد از شش ماه تازه مستخدم رسمی حساب میشوندیا حساب نمی‌شوند اگر اینها بعد از شش ماه از عهده امتحانات عملی برآمدند البته رتبه هم خواهندداشت ولی اگر برنیامدند آن رتبه‌ای که اول به آنها داده شده است معلوم نیست چیست عنوان این است که این شخص دارای رتبه دو است ولی حالا بیکار است پس بهتر این است که اول مستخدم رسمی بودن او معلوم بشود بعد صاحب رتبه بشود در سایر جهات بنده این نظر را تقدیس می‌کنم وخیلی خوب نظری است ویقین دارم که موفقیت کاملی پیدا خواهند کرد.

وزیر مالیه – همانطور که فرمودید یک کلاس در مالیه قبل از بنده بوده است یکدوره ولیکن مقصود بنده آن کلاس نیست آن یک کلاسی بوده است برای کسانی که دارای معلومات کافی بوده و زبان فرانسه را می‌دانستند و از برایشان کنفرانس داده شده است و از مستخدمین مالیه هستند آن اشخاصی که مستخدم بوده‌اند آنها را موظف کرده‌اند که در سر یک کنفرانسهایی حاضر بشوندو مستخدمین اروپایی که درآنجا هستند برای آنها یک کنفرانسهایی بدهند والبته نتیجه داده است و خوب بوده است ولیکن این غیر از آن کلاس است این ازبرای تهیه یک مستخدمینی است بطور مرتب والبته کلاس باقی می‌ماند تجدید می‌شود مادامی که احتیاج داریم پس یک کلاس نیست وکلاسهایی است به دوره‌های مختلف وبرحسب احتیاج تکمیل خواهد شد و همانطوری که فرمودید البته وبطوریکه بنده هم شرح دادم ننوشتن پرگرام همین بوده است که نقصی اگر باشد رفع بکنند وآن چیزی را که در دوره اول و دوم شاید نمی‌شود خیلی توقع داشت پرگرام خیلی زیاد نباید تهیه کرد در دوره‌های بعد که درجات زیادتر شد آنوقت می‌شود یکقدری پرگرام مفصل تر نوشت واما راجع به قسمت شش ماه این فکری که می‌فرمایید بنده مخالفتی با آن ندارم فقط الان که فکر می‌کنم میبینم به آن شکلی که می‌فرمایید شاید عملاً نشود. اینجا یک طرز روشنی است دیگر بعد از آنکه کسی امتحان داد و قبول شد باین ترتیب باو رتبه داده می‌شود و بعد از آنکه در این مدت بیک کسی کار داده شد تا فلان مدت و غیر از این اشکالی ندارد و حالا مفرمایید تعیین رتبه را بگذاریم برای بعد و یک امتحان می‌کنیم اگر بگوییم بیک کسی که امتحان داده وامتحانش قبول شده است که حالا شما بیاید بروید تبریزو بعد از آنکه مدتی در تبریر کار کردید آنوقت برای شما تهیه رتبه خواهیم کرد البته از نقطه نظر مالی حق با آقا است برای آنکه دیگر از همه حیث دقت شده است هم از حیث دروس وهم از حیث عمل ولکن از برای عملی نمودن قضیه وآنطرف هم آیا همینطور است؟! آیا کسی حاضر می‌شود برود جای دیگر آخر همه را که ما در مرکز لازم نداریم بلکه در مرکز کمتر احتیاج داریم بیشتر برای ولایات است آیا کسی حاضر می‌شود بعد از آنکه مدتی باو درس دادید وامتحانش کردید چندماه هم معطل شد حالا پاشود برود در یک نقطه بماند حالا شما باو کاری بدهید یا ندهید این نمیشودو بعقیده بنده یکقدری غیر عملی است مگر اینکه آقایان اگر موافقت داشته باشند ممکن است یک فرمولی دیگر بآن اضافه کرد آنجا که نوشته‌ایم مشروط بر اینکه تا ششماه ممکن است اینطور نوشت که تا ششماه پس از تاریخ حکمی که تعیین رتبه کرده شغل معینی بآنها رجوع شده و تا یکسال شاغل باشند یعنی رتبه را هم بدهیم واو را هم بفرستیم یعنی درهر حال صاحب رتبه شده وحقوق هم می‌گیرد ولی تا ششماه بعد هم شاغل بماند یعنی اگر در ضمن عمل دیدیم بد نیست نگاهش بداریم این خوب است ولی باز بیایید و یکقدری به تجربه بنده در این کاراعتماد پیدا کنید بنده می‌ترسم آن نظری که البته این از نظر اصولی خیلی صحیح است از نظر عملی هم این اندازه نتیجه نداشته باشد بجهت اینکه اگر اشخاصی که می‌آیند و امتحان می‌دهند بدرد می‌خورند دیگر چرا این تزلزل را درباره این آدم ایجاد می‌کنید که برود سر یک کاری و تا شش ماه کار بکند آنوقت هم معلوم نباشد که بعد از این مدت کار باو رجوع می‌شود یا نمی‌شود این ششماه که ما گذاشته‌ایم قبل از رجوع کارش است که تحقیق از حالش بکنیم بعلاوه اگر ممکن است بطور استاژ یک کاری بکند وهمچنین وقتی او رفت سر کار دل گرم وخیالش راحت باشد این فورمول ممکن است یک مدتی او رامتزلزل کند. بعلاوه بنده گمان می‌کنم که درآن موقعی که کابینه جدید اینجا معرفی شد عرض کردم در امور مالیه باید فوق العاده محتاط بود و خیلی به تأنی باید کار کرد چیزهای تجربه شده را باید بکار انداخت امتحانات جدید را باید خیلی ازش احتراز کرد باین مناسبت چون این فورمول را بنده امتحان کردم با این فورمول کار کردم نتیجه خوب ازش گرفتم می‌ترسم اگر یک فورمول دیگری باشد آن نتیجه گرفته نشود اگر آقایان موافقت می‌فرمایند بنده خیال می‌کنم بگذارید این جاده را که ازش رفتیم باز هم برویم بعد اگر دیدیم که ممکن است بیک شکل بهتری درآورد بعداً این کار را می‌کنیم حالا اول کار یک چیزهای آزموده را عوض نکنیم واز کار امتحان شده نتیجه بگیریم البته اولی است.

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

رئیس- آقایانیکه موافقت بورود در مواد دارند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد. ماده اول قرائت می‌شود:

ماده اول – وزارت مالیه مجاز است مطابق ترتیب ذیل برای کسانی که مشمول قانون استخدام نبوده و در یکی ازکلاسهای امور مالی تحصیل کرده و از عهده امتحان نهایی برآیند رتبه اداری معین نماید. برای کسانی که نمره امتحانی آنها از حد وسط تجاوز نکند رتبه یک اداری و برای کسانی که نمره آنها از حد وسط تجاوز کند رتبه دو اداری.

رئیس- آقای دکتر طاهری.

دکتر طاهری – اولا با اصل موضوع که مخالفتی نیست ولی عقیده بنده این است که اگر چنانچه یک کلمه اضافه شود بعد از کلاسهای امور مالی که معلوم بشود بعد بنا است تأسیس شود بر طبق پرگرام مخصوص حالا اینطور بنطر می‌آید که یک کلاس مالی معهود است و مقصود این است که از آن کلاس بیرون بیایند در صورتیکه فرمودند که یک کلاس مثل کلاس ثبت از روی پرگرام ونقشه معینی بعد تأسیس می‌شود این است که بنده معتقدم و یک پیشنهادی هم نوشته‌ام اگر موافقت می‌فرمایید اضافه شود.

رئیس- آقای طباطبائی دیبا.

طباطبائی دیبا- در این ماده جنبه مخصوصی است برای اشخاصی که مشمول قانون استخدام نیستند یعنی در وزارت خانه‌های دیگر فعلا مستخدم نیستند بنده می‌خواستم سئوال کنم جهت اینکه اینرا مخصوص باین اشخاص کرده‌اند چیست ممکن است اشخاصیکه در وزارت مالیه مشغول هستندو رتبه یک دارند آنها هم بروند در آنجا تحصیل بکنند بعد هم امتحانشان که از حد وسط گذشت دارای رتبه دو بشوند واین را مخصوص نکنند به اشخاصی که مشمول قانون استخدام نیستند.

وزیر مالیه – با پیشنهادی که آقای دکتر طاهری فرمودند خود بنده کاملا موافقم که بعد از کلمه کلاسهای مالی نوشته شود که مطابق پرگرام مخصوص تأسیس خواهد شد. اما راجع باین سئوالی که آقا فرمودند بنده خیال می‌کنم دلیل داشته است که اینجا ننوشتیم اگر رتبه یک دارد که ازبرای او چیزی نیست که در این قانون نوشته شود که رتبه یک باو داده می‌شود اگر مستخدمی است که رتبه یک دارد و میخواهنداو را که امتحان داده رتبه دو باو بدهند این را ممکن است در نظامنامه ترفیعات نوشته شود البته این کار خواهد شد که از مستخدمین کسانی که دارای رتبه یک هستند اگر از این کلاسها بیرون بیایند این با بودن سایرشرایط حق ترفیع حاصل می‌کند

(صحیح است)

پیشنهاد آقای دکتر طاهری: پیشنهاد میشوددر ماده اول بعد از کلاسهای مالی اضافه شود (که بر طبق پرگرام مخصوص تأسیس خواهد کرد)

رئیس- آقای مخبر.

مخبر – موافقم.

رئیس- آقایانیکه با ماده اول با افزایش این جمله که دولت ومخبر قبول کردند موافقت دارند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند.)

رئیس- تصویب شد. ماده دوم قرائت می‌شود.

ماده دوم – مدت اختیاریکه بموجب ماده قبل بوزارت مالیه داده میشودبیست روز است بدین طریق که فقط در ظرف بیست روز از تاریخ اعلان رسمی نتیجه امتحانات تعیین رتبه بعمل خواهد آمد. در این صورت اشخاصی که برای آنهارتبه معین شده مستخدم رسمی خواهند بودمشروط بر اینکه تا ششماه پس از تاریخ حکمی که تعیین رتبه کرده شغل معینی بآنها رجوع شود.

رئیس – آقای دکتر طاهری.

دکتر طاهری – این موضوع که بوزارت مالیه اجازه داده می‌شود باین اشخاص رتبه بدهند بسیار خوبست و منظور هم همین است که اشخاصی که زحمت می‌کشند و تحصیل می‌کنند وزارت خانه هم احتیاج بآنها دارد رتبه بآنها بدهد ولی آن مستخدمی که تا شش ماه اگر کار بهشان رجوع نشود زحماتشان هدر برود بعقیده بنده این اسباب دلسردی می‌شود و بهتر این است که اقلا تا یکسال باشد یعنی اگر چنانچه رتبه را در مدت بیست روز می‌دهند. سوء تفاهم نشود که اگر یکسال باشد معنایش این نیست که آنها معطل می‌شوند خیر حق رتبه دادن بیست روز است یعنی بعد از آنکه امتحان تمام شد واعلان کرد وزارت مالیه که این اشخاص از امتحان خوب بیرون آمده‌اند در ظرف بیست روز بآنها رتبه بدهند وآنوقت اینجا قید کرده‌اند که اگر در شش ماه بآنها کاری رجوع نشود رتبه شان را پس بگیرند در صورتیکه این بعقیده بنده اسباب یأس می‌شود و سبب این است که شاید خود وزارت مالیه ماه هفتم بخواهد باین شخص کار رجوع کند نمی‌توانددر صورتیکه زحمتی کشیده شده است و بهتر این است که وزارت مالیه اختیار داشته باشد که تا یک سال هر وقت خواست باوکار رجوع بکند بتواند و رتبه اش رادارا باشد نه اینکه اگر تا ششماه نتوانست کار رجوع کند اصلاً رتبه اش را پس بگیرد این است که بعقیده بنده آقای وزیر مالیه خوبست موافقت بفرمایند که این ارفاق نسبت باین محصلین بشود

(بعضی از نمایندگان: ارفاق نیست)

چرا ارفاق است اشتباه در سوء تفاهمش است.

وزیر مالیه – عرض می‌کنم حالا یا بنده بد تشخیص دادم یا خوب از نقطه نظر منطق حق با آقای دکتر طاهری است یعنی اینکه ارفاقی است نسبت باشخاصی که دارای رتبه شده‌اند برای اینکه الان یک مدت کوتاهی قرار گذاشته است از برای اینکه اگر در آن مدت کار بآنها داده نشد رتبه آنها ازبین میرودوایشان پیشنهاد کردند که در یکسال اینحق باشد و حق با ایشان است در کمیسیون هم این مذاکره شد بنده آنجا موافقت کردم یک سال هم باشد اشکالی نداردولی بعد واگذار کردم بنظر کمیسیون اکثریت کمیسیون یعنی اکثریت با یک رأی تفاوت شش ماه را قبول کرد بنده تبعیت می‌کنم حالا هم ممکن است هر کدام از آقایان پیشنهادی بدهید هر چه اکثریت مجلس تصویب کرد بنده قبول دارم اشکالی دراین موضوع نمی‌بینم.

رئیس- آقای اعتبار.

اعتبار- همانطوری که آقای وزیر مالیه فرمودند در کمیسیون هم این نظر مذاکره شد نظر این بود که شش ماه کافی است برای یک کسانی که واقعاً اینها رااز نظر لیاقت یا از نظر داشتن کار از هر جهتی که تصور می‌رود کافی است شش ماه که یک اشخاصی معطل بشوند برای کار وبعداز شش ماه اگر کار نداشته باشند یعنی وزارت مالیه البته کار دارد یا ممکن است تشخیص بدهند که این شخص لایق نبوده است برای اینکار وباین جهة بعد از شش ماه آنها بفهمند که بآنها کار داده نمی‌شود و بروند سراغ کار دیگر والبته اگر این شش ماه را که یکسال بکنیم باید ظاهراً اینطور باشد که ارفاق است با مستخدمین ولی بعقیده بنده ارفاق نیست ومسئله عکس است که این شخص بی جهت بخیال اینکه من یک رتبه خواهم داشت بخیال اینکه من شغلی پیدا خواهم کرد از تمام کارهایی که ممکن است پیدا کند صرف نظر می‌کند ویکسال بایستی همه روزه برود وزارت مالیه تشبث بکند باین و آن وحال اینکه ممکن است بیک کارهای دیگر بپردازد وبعقیده بنده شش ماه کافی است اگر هم آقایان موافقت می‌فرمایند بنده عقیده‌ام این بود که شش ماه را هم آقای وزیر مالیه کمتر بفرمایند.

رئیس- آقای ملک مدنی.

ملک مدنی – عرض کنم بنده با این قسمت شش ماه موافقم وخیال می‌کنم نظر آقای دکتر طاهری بارفاق است ولی همانطوری که مذاکره شد هر قدر مدت کوتاه باشد بهتر است وزوتر تعیین تکلیف مستخدم می‌شود باین جهت که هر چه مدت زیادتر شد دیرتر تکلیف او معلوم می‌شود و نمی‌تواند که برود یک شغل آزاد برای خودش پیدا کند وقتی که یکسال شد ممکن است یازده ماه که گذشت وزارت خانه او را احضار بکند کاربدهد بنده خیال داشتم اگر باین قسمت موافقت بفرمایید بهتر است. امایک نکته که می‌خواستم عرض کنم نمیدانم آقای وزیر مالیه موافقت می‌فرمایند یا نه بنظر بنده خیال می‌کنم اگر آقا موافقت بفرمایند ما یک قسمتی اضافه می‌کنیم که اشخاصی که آمدند وکلاس مالی را طی کردند وامتحان دادند اگر وزارت مالیه احتیاج نداشت وزارت خانهای دیگر که جنبه مالی دارند اگر احتیاج داشتند باستخدام آنها مانعی نداشته باشد و این یک ارفاقی است برای کسانی که یک زحماتی کشیده‌اند و یک امتحانی داده‌اند و بعلاوه یک مستخدمینی که تقریباً اصول و قواعدی را آشنا شده‌اند برای سایر وزارت خانها تهیه شده است مخصوصاً وزارت داخله که یک احتیاجات زیادی هم بمستخدم دارد بنده این را خواستم عرض کنم که اگر موافقت داشته باشند این را ضمیمه کنند.

وزیر مالیه – مقصود آقای نماینده محترم در قسمت اخیر از بیاناتشان تأمین است یعنی با همین قانون عملا می‌شود این منظوری را که آقا دارند عملی کرد وزارت مالیه بر فرض که یک عده زیادی احتیاج ندارد ممکن است در کارهای مالی خودش یک کسی راپانزده روز استخدام کند شغل هم باورجوع بکند بعد هم انتقال بدهند بجای دیگر این اشکالی ندارد این نتیجه را با همین قانون می‌شود گرفت اما بنده اساساً یک عرضی داشتم بنده بدبختانه یکقدری عادت دارم بنظر آقایان آخر وقت است خواهش می‌کنم این قانون را نگذارند و بروند ودر مسائلی که اساسی نباشد اینقدر وقت صرف نکند بگذارند این قانون بگذرد و برای جلسه دیگر نماند

(صحیح است).

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

رئیس- سه فقره پیشنهاد رسیده است قرائت می‌شود.

پیشنهاد آقای دکتر طاهری: پیشنهاد می‌کنم در ماده دوم مدت شش ماه تبدیل به یکسال بشود.

رئیس- آقای دکتر طاهری.

دکتر طاهری- بنده خیلی تعجب می‌کنم که یک قانونیکه برای یک منظوری وضع می‌شود یعنی یک کلاسی درست می‌شود برای مدت یکسال هیجده ماه زحمت می‌کشند پول می‌دهد معلم می‌دهد مردم هم زحمت می‌کشند امتحان میدهندیک رتبه می‌خواهند بگیرند. آنوقت بیاییم در همین قانون بنویسیم اگر پانزده روز بعد باو کار ندهیم تمام زحماتش بهدر برود! چرا چنین نکته را ذکر بکنیم آن وقت برخلاف مقصود ومنظور است. کلاس تهیه می‌شود. سه چهار هزار تومان حقوق می‌دهیم دوسال مردم را معطل می‌کنیم سی و دو تومان می‌خواهیم حقوق بدهیم آنوقت توی همین قانون می‌نویسیم که اگر پانزده روز بگذرد کار ندهیم برود پی کار خودش! این به عقیده بنده برخلاف منظور و مقصود است. به عقیده بنده خوب است اجازه بدهید اگر یکسال بهش کار رجوع نشد آنوقت برود پی کارش

(صحیح است.)

رئیس- آقای مخبر قبول می‌کنند.

ناصری (مخبر کمیسیون)- رأی بگیرید.

وزیر مالیه – بنده موافقم ولی خیال می‌کنم آقای دکترهم خوب است چیزی که در سه سال بعد مورد عمل واقع می‌شود از حالا این طور نفرمایند. اگراین پیشنهاد همین طوریکه ایشان نظر دارند قبول شود لایحه برمیگردد به کمیسیون و معطل می‌ماند لهذا بنده خواهش می‌کنم ما را از این زحمت بیرون بیاورید و پیشنهاد خودتان را پس بگیرید.

دکتر طاهری- برای اینکه لایحه زودتر بگذرد و نظایر هم پیدا نکند و این محصلین هم برتبه برسند وموفق بشوند بنده استرداد می‌کنم.

وزیر مالیه – خیلی متشکرم.

پیشنهاد آقای دکتر ادهم: این بنده پیشنهاد می‌کنم در موقع رجوع خدمت ترتیب نمرات امتحانیه بطور الاقدم فالاقدم رعایت شود.

رئیس- توضیح بدهید.

دکتر ادهم – منظور بنده از این پیشنهاد این بود که آقایانی که دوره تحصیلشان را تمام می‌کنند آنهایی که با نمرات بهتری قبول شده ودر امتحانات نهایی بهتر از دیگران بوده‌اند به آنها قبلا شغل رجوع شود. این خودش یک تشویقی است برای کسانی که تحصیل می‌کنند زیرا سعی خواهند کرد نمراتشان بهتر از همکارانشان باشد.

وزیر مالیه – اساس فکر نماینده محترم بسیار صحیح و بنده خودم با این ترتیب موافقم. در عمل هم باید همینطور عمل شود. ولی یک اشکالی درش هست که عرض می‌کنم فرض بفرمایید الان پنج نفر قبول شده‌اند که نمراتشان با هم تفاوت دارد. شما برای سقز مثلا مستخدم لازم دارید. آن پنجمی حاضر است سقز برود ولی آن چهارتای دیگر حاضر نیستند بروند و می‌گویند نمیرویم اگر مقصود این است که ترتیب بر هم نخورد آنوقت ما برای آن نقاطی که مستخدم لازم داریم تهیه نمی‌شود و آنها نمی‌روند. وبا این ترتیب مقصود حاصل نمی‌شود چون برای بیرونها ما بیشتر آدم لازم داریم اگر هم بفرمایند خوب او نرفت بعد از او را مقدم دارید با این موافقم ولی عرض می‌کنم ممکن است خدا نکرده در عمل طور دیگری کند که میل و مقصود خودشرا اجرا بکند این خیلی سهل است آن مستخدمی را که میخواهندکار بدهند به آن که مقدم بر او است جایی را پیشنهاد می‌کند او می‌گوید نمیروم آنوقت بعدی را می‌آورند و یک جایی رامعین میکنندو می‌فرستند. چون درعمل و اجرا تمام این نکات را باید رعایت کردوخوب است بگذاریم و در عمل مراعات کنیم. والبته کسانیکه زحمت بیشتر کشیده‌اند باید مقدم باشند.

پیشنهاد آقای فهیمی: پیشنهاد می‌کنم که جمله اول ماده بطریق ذیل نوشته شود: مدت اختیاری که بموجب ماده قبل بوزارت مالیه داده می‌شود در هر موقع از تاریخ اعلان رسمی نتیجه امتحانات تا بیست روز خواهد بود دراین صورت اشخاصی که برای آنها رتبه معین شده الی آخر.

رئیس- آقای فهیمی.

فهیمی – این پیشنهاد بنده در حقیقت یک اصلاح عبارتی است. چون آنطوری که نوشته شده اینطور وانمود می‌کند که یک بیست روز مدت معین می‌شود برای این کار در صورتی که مقصود این است که در هر موقعی که امتحان می‌دهد ازروز اعلان رسمی امتحان تا بیست روز آقای وزیر مالیه این اختیار را خواهد داشت. این بود که بنده همان عبارت را خیلی ساده و مختصر نوشتم و با خود آقای وزیر مالیه هم مذاکره کرده‌ام و قبول فرموده‌اند.

وزیر مالیه – بنده هم موافقم.

رئیس- آقای مخبر.

ناصری- بنده هم موافقم.

رئیس- آقایانیکه بماده دوم با اصلاح پیشنهادی آقای فهیمی که آقایان وزیر مالیه و مخبر قبول کرده‌اند موافقت دارند قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

تصویب شد. ماده سوم قرائت می‌شود.

ماده سوم- بهر یک از مستخدمین وزارت مالیه که بعنوان کفالت شغل بالاتری را اشغال نماید می‌توان نصف حقوق رتبه ونصف حقوق بودجه مقامی را که متکفل شده دارد مشروط بر اینکه شغل بالاتر مربوط بامور عایداتی ویا محاسباتی باشد. اینگونه مشاغل را وزارتمالیه بموجب نظامنامه معین خواهد کرد.

رئیس – آقای مؤید احمدی.

مؤید احمدی – بنده یک توضیحی می‌خواهم. خاطرم هست یک نظامنامه راجع باین موضوع در وزارت مالیه هست. تنها اینجا اختصاص داده شده فقط بامور محاسباتی و عایداتی آن باقی را چه می‌کنند؟ مطابق همان نظامنامه سابق رفتار می‌شود واین یک اختصاصی است که باینها داده میشودبا همان وضع سابق است.

وزیر مالیه – این مانع از این نیست که اگر یک نظامنامه هست باو هم عمل نمود. لکن این یک نظر اختصاصی است برای اشخاصی که در امور محاسباتی و عایداتی کار می‌کنند.

رئیس- آقای طباطبائی دیبا.

طباطبائی دیبا – حق الکفاله یک نظامنامه مخصوصی دارد در وزارت خانه‌ها و معمول به است. بنده می‌خواستم بدانم جهت اینکه عدول و رجوع فرموده‌اند از آن واینجا یک ترتیب مخصوصی نوشته‌اند چیست؟ بعد هم یک تذکری لازم بود بدهم. سابقاً هم عرض کردم اینجا نوشته: بعنوان کفالت: شغل بالاتری رادارا باشد. این کفالت شغل بالاتر در وزارت خانه یک عبارت مجملی است فرض بفرمایید یک کسی رتبه دو دارد او را می‌برید کفالت رتبه هفت وهشت می‌دهید این بعقیده بنده خوب نیست که یک نفرمستخدم رتبه دو یک مرتبه بیاید کفالت رتبه هفت وهشت را بگیرد تا یک درجه دو درجه بالاتر ممکن است کفالت کند والا مطلقا نوشتن کفالت شغل بالاتر این صحیح نیست.

وزیر مالیه – اولا معمول به را نباید از نظر دور داشت ویک مسئله را تنها نباید از یک نظر ملاحظه کرد این قضیه یک چیزی است که پیش می‌آید ولی همان طور که فرمودند البته در عمل رعایت می‌شود که بیک رتبه‌هایی که خیلی دور هستند کفالت رتبه‌های بالاتر داده شود اما اصلا فلسفه این چیست؟ این کار البته فلسفه داشت بنده این کار را می‌کنم برای اینکه اگر در قانون استخدام از آن ابتدایی که مستخدمین آمده بودند و می‌خواستند وارد خدمت شونداین قضیه را ما جاری می‌کردیم بنده می‌کنم یکی از اشخاصی خیلی موافق بودم ولی یک قانونی یک وقتی آمد ویک اشخاصی را در یک رتبه‌هایی تثبیت کرد بنده نمی‌خواهم ایراد بگیرم ولی در بین آنها کسانی هستند که رتبه‌های زیادی دارند ولی لیاقت زیادی ندارند آنوقت عده دیگر با لیاقت هستند که اینها اینقدر باید بمانند تا دیگران متقاعد شوند واز بین بروند (صحیح است) این دلیل ندارد که انسان لیاقت کشی بکند. وقتیکه شما می‌بینید یک کسی لایق است و می‌تواند یک کار بالاتری را اداره کند واز نقطه نظر بودجه هم صرفه دارد چرا نکنید زیرا شما کار را انجام داده‌اید با خرج کمتر از نقطه نظر این که ما در ۱۳۰۲ آمده‌ایم ویک وضعیتی را برای یک عده اشخاصی درست کرده‌ایم حالا باید اینطور باشد؟! اما البته در عمل هم نباید همانطور که فرمودید افراط و مبالغه کرد و بیک کسی که رتبه یک است رتبه هشت داد. البته اینها یک چیزهایی است که در عمل رعایت می‌شود و باز هم بنده تکرار می‌کنم تقاضای خودم را که آخر وقت است.

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

رئیس- آقایانیکه با ماده سوم موافقت دارند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند.)

تصویب شد.

وزیر مالیه – البته آقایان به بنده حق می‌دهند نظر به لطفی که همیشه نسبت بمن ابراز داشته‌اند حالا که کار خودم را بعجله گذراندم یک خواهش دیگری از آقایان می‌کنم. آقای رئیس فلاحت و صناعت یک کار خیلی فوری دارند که باید بگذرد که اگر نگذرد تمام لعنت و نفرین اینکار را به بنده خواهند کرد وآقایان راضی نشوند.

- شور و تصویب لایحه اعتبار خرید ماشین آلات معدن شمشک

رئیس- آقای وزیر مالیه تجربه دارند هر وقتی که کاری بوده است ما حاضر هستیم انجام دهیم. قرائت می‌شود.

(بشرح آتی خوانده شد.)

ساحت محترم مجلس شورای ملی:

برای تسریع دررفع نواقص و تکمیل ماشین آلات معدن شمشک مؤسسه مزبور احتیاج فوری و مبرم بماشین آلات فرعی دارد که قسمتی از آنها در حدود پانصد هزار ریال باید حتماً در هذه السنه تهیه شود تا بتوان از مرکز قوه برق استفاده و از معوق ماندن عملیات استخراجی جلوگیری نمودو چون قیمت ومخارج حمل ماشین آلات از بودجه سنه آتیه تعهد و پرداخته خواهد شد لذا اداره کل صناعت و فلاحت ماده واحده ذیل را بقید یک فوریت پیشنهاد واستدعای تصویب دارد.

ماده واحده – باداره کل صناعت وفلاحت اجازه داده میشودتا معادل چهار هزار ودویست پهلوی بابت قیمت خرید و حمل و مخارج مربوطه بماشینهای معدن ذغال سنگ شمشک درهذه السنه تعهد و در سال ۱۳۱۲ ضمن بودجه خودمنظور و پرداخت نماید.

رئیس- فوریت مطرح است.

(مخالفی نیست)

آقای معدل در فوریت نظری دارید؟

معدل – بنده در اصل لایحه عرض دارم.

رئیس- کسانیکه با فوریت موافقت دارند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

تصویب شد. ماده واحده مطرح است. آقای معدل.

معدل- موضوع شمشک چندین مرتبه درهر سال طرح می‌شود. البته از نظر اینکه مبالغ زیادی صرف یک معدن بشود بحثی نیست برای اینکه اگر بخواهیم معدن خوب داشته باشیم پول زیاد باید بدهیم ولی عقیده بنده این است که مگر برای این عمل یک پرگرامی طرح نشده وما یک نقشه نداریم که بدانیم بکجا می‌رسد و مخارجش چیست تا انتهای کار وچه نتیجه خواهد داد یعنی بطور کلی زمینه داشته باشیم که تا آخر کار این معدن بچه صورتی درمیآید وتا چند سال ذغال می‌دهد وهر سال چه مقدار ذغال می‌توانیم برداریم و تا انتها بطور کلی چه مبلغ خرج دارد واین خرج را در بودجه تأمین کنیم که سالی فلان مبلغ مصرف این معدن بکنیم. بنده خیال می‌کنم اگر این نقشه را داشتیم محتاج نبودیم که هر مرتبه برای جزئش لایحه بیاوریم. بطور کلی ماباید یک لایحه بگذرانیم که درهر سالی که چندین میلیون تومان برای این کار لازم است و معین کنیم که بامثلا فلان مقدار خرج فلان مقدار ذغال عاید ما می‌شود. بنده این سئوال را می‌کنم نه اینکه خواسته باشم انتقادی بلایحه بکنم. سئوال می‌کنم آیا همچو زمینه ونقشه هست یا نیست و اگر هست آقای رئیس صناعت توضیح بدهند. استفاده از موقع کرده و یک مطلب دیگری عرض می‌کنم که آیا فکری برای ذغال طهران شده است که از این قیمت گران وزیاد نرخش پایین بیاید یا خیر؟ چون گرانی قیمت ذغال باعث می‌شود که صنایع متوقف شده و بالا نرود وبیشتر اشکالات که هست در نرخ ذغال است ولی این فکر را باید اداره صناعت کرده باشد.

رئیس اداره فلاحت وصناعت (آقای بیات) – اولا راجع بمعدن ذغال سنگ شمشک بطوری که حضور آقایان عرض کردم این معدن را سابقا آمده‌اند و یک نقشه برایش معین کرده‌اند که چه مقدار ذغال سنگ اینجا دارد ولی البته این نقشه نبود که از روی اطلاعات اساسی باشد و تقریبی بود وبعد محتاج باین بودکه اکتشافات شود یعنی یک تونلهایی زده شود که از آن رگه‌هایی که باو می‌رسند معین کنند واقعا و از روی حقیقت مقدار واقعی ذغال آنجا چقدر است. این تونلها یک قسمت در سابق کارش شده وحالا جلو رفته‌اند و یک تونلهایی هم هر روز می‌زنند که ببینند قسمت ذغال سنگ که در رگه‌ها است چه قدر است ولی امروز نمی‌توانم بگویم مقدار حتمی ذغال سنگ آنجا چقدر است ممکن است سالها مصرف ذغال طهران و صنایع ایران را بدهد اما این که سئوال فرمودند آیا دراین خصوص پرگرامی هست. بله. این یک پرگرامی دارد که باید بموقع اجرا گذارده شود این را باید عرض کنم اول قسمت تفتیشیه است که دارند یک تونلهایی میزنندوتفتیش می‌کنند وبعدقسمت استخراج است قسمت استخراج هم محتاج به یک کارخانجات و ماشینها و دیگهای بخاری است که باید بیاورند. اینها بتدریج شده ویک قسمت وارد شده وهنوز بکار نیفتاده و این قسمتیکه حالا پیشنهاد کرده‌ایم که در حدود پانصد هزار ریال است برای ماشینها است که این ماشینها خریداری بشود که باید کلیه ماشینخانه آنجا تکمیل شود و حالا مقدار ذغال سنگی که استخراج می‌شود از این معدن در هذه السنه در حدود ۲۳، ۲۴ هزار خروار است که می‌دهند برای قسمت کارخانجات والبته تصدیق می‌فرمایید که ما درسال در حدود صد هزار خروار صد و پنجاه هزار خروار بعد ازاین ممکن است مصرف داشته باشیم یعنی به نسبتی که صنایع ما زیاد می‌شود ما احتیاج به ذغال سنگ داریم البته این فکر شده که معدن شمشک و سایر معادنی که هست همه را تحت نظر بگیریم و مواظبت بکنیم که بقدر احتیاج کلیه صنایع خودمان ذغال تهیه کنیم واین بتدریج است. امروز ما کارخانه ورامین را داریم درست می‌کنیم و کارخانه سیمان رامشغولیم درست می‌کنیم دو سال قبل که این چنین نظری نبوده است. ممکن است سال آینده هم دو کارخانه دیگر ایجاد کنیم والبته بهمین نسبتی که کارخانه‌جات و صنایع ما زیاد می‌شود بهمان نسبت هم مصرف ذغال سنگ ما زیاد می‌شود که ماشین آلات و ادوات برای استخراج لازم است و باید توسعه داد. اما راجع به ذغال سنگ طهران که فرمودید حالا یک معادنی هست که مردم دارند استخراج می‌کنند ومیاورند می‌فروشند و تقریباً یک نوع تجارت آزادی است والبته اگر برای خودشان صرف کند با هم رقابت میکنندودر رقابت قیمت پایین می‌آید ودرآتیه در وقتی که ما احتیاجات صنعتیمان تکمیل شد می‌توانیم در این قسمت هم یک فکری بکنیم ولی اول بایداحتیاجات صنعتی و کارخانجات که دولت تأسیس کرده رفع نماییم.

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

رئیس- بنابراین آقایانی که موافقند ورقه سفید خواهندداد.

(اخذ واستخراج آراء بعمل آمده هفتادو پنج ورقه سفید تعداد شد.)

رئیس- قبل از اینکه مقدار آراء را عرض کنم یک چیزی را فراموش کردم. آقای دشتی پیشنهاد کرده بودند بجای هذه السنه نوشته شود (امسال) اصلاح عبارتی است و بنظر بنده اشکالی ندارد

(دکتر طاهری: حالا موقع گذشته است. بعد از رأی است)

آن مال وقتی است که مطلب در ماهیت مؤثر باشد. غالباً مطلبی که در ماهیت ودر خود موضوع مؤثر نبوده با مراجعه بمجلس اصلاح شده حالا باز موقوف بنظر خودتان است بنده یک غفلتی کردم خواستم غفلت خودم را جبران کنم.

(یکی از نمایندگان: برای آتیه)

- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

عده حاضر در موقع اعلام رأی ۸۸ نفر باکثریت هفتادو پنج رأی تصویب شد. جلسه آتیه برعایت تقاضای آقای وزیر داخله که بسرعت کارشان اظهار علاقه کرده‌اند پنجشبنه چهارم آبان دستور لایحه وزارت داخله.

(مجلس یکساعت بعد از ظهر ختم شد.)

رئیس مجلس شورای ملی –دادگر

قوانین تصویب شده

قانون راجع برتبه محصلین کلاس امور مالی و حق الکفاله مستخدمین وزارت مالیه

ماده اول – وزارت مالیه مجاز است مطابق ترتیب ذیل برای کسانی که مشمول قانون استخدام نبوده و در یکی ازکلاسهای امور مالی که بر طبق پرگرام مخصوص تأسیس خواهد کرد تحصیل کرده و از عهده امتحان نهایی برآیند رتبه اداری معین نماید. برای کسانی که نمره امتحانی آنها از حد وسط تجاوز نکند رتبه یک اداری و برای کسانی که نمره آنها از حد وسط تجاوز کند رتبه دو اداری.

ماده دوم –: مدت اختیاری که بموجب ماده قبل بوزارت مالیه داده می‌شود در هر موقع از تاریخ اعلان رسمی نتیجه امتحانات تا بیست روز خواهد بود دراین صورت اشخاصی که برای آنها رتبه معین شده مستخدم رسمی خواهند بودمشروط بر اینکه تا ششماه پس از تاریخ حکمی که تعیین رتبه کرده شغل معینی بآنها رجوع شود.

ماده سوم- بهر یک از مستخدمین وزارت مالیه که بعنوان کفالت شغل بالاتری را اشغال نماید می‌توان نصف حقوق رتبه ونصف حقوق بودجه مقامی را که متکفل شده دارد مشروط بر اینکه شغل بالاتر مربوط بامور عایداتی ویا محاسباتی باشد. اینگونه مشاغل را وزارتمالیه بموجب نظامنامه معین خواهد کرد.

این قانون که مشتمل بر سه ماده است در جلسه سی ام مهر ماه یکهزار وسیصد و دوازده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی-دادگر

قانون چهارهزار ودویست پهلوی اعتبار برای مخارج تکمیل ماشینهای معدن ذغال سنگ شمشک.

ماده واحده – باداره کل صناعت وفلاحت اجازه داده میشودتا معادل چهار هزار ودویست پهلوی بابت قیمت خرید و حمل و مخارج مربوطه بماشینهای معدن ذغال سنگ شمشک درهذه السنه تعهد و در سال ۱۳۱۲ ضمن بودجه خودمنظور و پرداخت نماید.

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه سی ام مهر ماه یکهزار وسیصد و دوازده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی-دادگر