مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ فروردین ۱۳۱۲ نشست ۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ فروردین ۱۳۱۲ نشست ۶

دوره نهم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ فروردین ۱۳۱۲ نشست ۶

صورت مشروح مجلس چهارشنبه سی ام فروردین ماه ۱۳۱۲ (۲۳ذی حجه ۱۳۵۱)

فهرست مذاکرات:

۱) تصویب صورت مجلس.

۲) اعلام نتیجه انتخاب کمیسیونهای منتخبه از شعب.

۳) اجرای مراسم تحلیف از طرف عده از نمایندگان.

۴) تصویب دو فقره اعتبارنامه.

۵) طرح و تصویب پروگرام از دولت.

۶) تقدیم لایحه قانونی بودجه کل ۱۳۱۲ از طرف آقای وزیر مالیه.

۷) موقع و دستور جلسه بعد – ختم جلسه.

(مجلس دو ساعت و ربع قبل از ظهر بریاست آقای دادگر تشکیل گردید.)

صورت مجلس روز قبل را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند.

-تصویب صورت مجلس

[۱-تصویب صورت مجلس ]

رئیس- در صورت مجلس نظری نیست؟

(گفته شد: خیر)

صورت مجلس تصویب شد. این را فراموش کردم عرض کنم که آقای رئیس الوزراء مرا متذکر کردند که در صورت مجلس آقای فرخ را کفیل اداره صناعت وفلاحت معرفی کرده‌اند و حال آنکه رئیس اداره فلاحت و صناعت هستند.

-اعلام اسامی اعضاء کمیسیونهای بودجه و محاسبات و عرایض و مبتکرات منتخبه از شعب

[۲-اعلام اسامی اعضاء کمیسیونهای بودجه و محاسبات و عرایض و مبتکرات منتخبه از شعب]

رئیس- چون موافق گفته آقای وزیر مالیه لایحه بودجه را تقدیم مجلس می‌کنند و ضرور است که کمیسیون بودجه قبلاً شناخته شده باشد و بنده باید اعلام کنم این است که اعلام می‌کنم و همچنین چند کمیسیون دیگر کمیسیون بودجه منتخبه از شعب متقرعه ۲۴ اسفندماه ۱۳۱۱تاریخ انتخاب ۲۶ فروردین ۱۳۱۲.

شعبه اول – آقایان: دکتر طاهری، فهیمی، جمشیدی.

شعبه دوم- آقایان: رهنما، اسکندری، امیر تیمور.

شعبه سوم- آقایان: جهانشاهی، شریفی، دکتر سمیعی.

شعبه چهارم – آقایان: دشتی، دکتر احتشام، دکتر ملک زاده.

شعبه پنجم – آقایان: ملک مدنی، افشار، ثقةالاسلامی.

شعبه ششم – آقایان: طباطبائی دیبا، عراقی، ایزدی.

رئیس- جماعتی به بنده یک شرحی نوشته‌اند که در دوسیه موجود است و شاید یکی دو نفر از رفقا هم بخواهند نسبت بیکی دو نفر از اعضاء کمیسیون محترم بودجه یعنی راجع به آقایان اعتبار و امیر تیمور حرف بزنند ولی همانطوری که سابقه دارید کمتر در امور بدون مطالعه تقاضائی می‌کنم مقتضی است این قضیه را تعقیب نکنندودر مجلس صحبت نفرمایند اجازه بفرمایید بنده در خارج این قضیه را اصلاح می‌کنم اگر امکان نیافت آنوقت بمجلس می‌آوریم

(صحیح است)

(اعتبار: بنده اجازه می‌خواهم)

فعلاً مقتضی است چیزی نفرمایید.

اعتبار- اجازه بفرمایید.

رئیس- بفرمایید.

اعتبار- عرض کنم بطوریکه مقام محترم ریاست فرمودند بنده با این ترتیبی که فرمودند که قضیه در خارج صحبت شود وحل خواهند فرمود واین هم وظیفه شخص محترم رئیس مجس است که دراینجور قضایا که ملاحظه می‌فرمایند بر خلاف نظامنامه عملی شده و حمایت نظامنامه بعهده ایشان است و حالا هم این وعده را می‌فرمایند لهذا بنده از عرض مطالبی که دراین قسمت لازم می‌دانستم بعرض برسانم خودداری می‌کنم والبته این موضوع را حضرت آقای رئیس همینطور در قسمت سوم مردد تلقی خواهند فرمود تا وقتی که در مجلس تحقیقات بفرمایند و روی این مسئله مطابق نظامنامه تصمیم بگیرند و در صورتی که همانطور که فرمودند در خارج موافق نشوند آنوقت اجازه خواهم خواست که مطالبم را عرض کنم.

رئیس- خوب سایر آقایان هم که می‌خواستند در این موضوع حرف بزنند دیگر موضوع ندارد (صحیح است).

کمیسیون محاسبات مجلس:

منتخبه از شعب متقرعه ۲۴ اسفند ماه ۱۳۱۱ – تاریخ انتخاب ۲۶ فروردین ماه ۱۳۱۲.

شعبه اول – آقای دکتر قزل ایاغ.

شعبه دوم – آقای فرشی.

شعبه سوم – آقای لاریجانی.

شعبه چهارم – آقای مسعودی خراسانی.

شعبه پنجم – آقای شاهرودی.

شعبه ششم – آقای میرزا یانس.

کمیسیون عرایض و مرخصی:

شعبه اول – آقای طالش.

شعبه دوم – آقای باستانی.

شعبه سوم – آقای حاج غلامحسین ملک.

شعبه چهارم – آقای فتحعلی خان بختیار.

شعبه پنجم – آقای بیات ماکو.

شعبه ششم – آقای منصف.

کمیسیون مبتکرات:

شعبه اول – آقای بنکدار.

شعبه دوم – آقای امیرابراهیمی.

شعبه سوم – آقای شیرازی.

شعبه چهارم – آقای محمد آخوند.

شعبه پنجم – آقای سلطانی شیخ الاسلامی.

شعبه ششم – آقای پناهی.

-اجرای مراسم تحلیف از طرف عده از آقایان نمایندگان

[۳-اجرای مراسم تحلیف از طرف عده از آقایان نمایندگان ]

(در این موقع حضار باحترام ورود کلام الله مجید قیام نموده وآقایان ذیل در حضور قرآن مجید مطابق اصل ۱۱ قانون اساسی قسم یاد نموده وقسم نامه را نیز امضاء نمودند.)

آقایان: ملک مدنی، احتشام‌زاده، کازرونیان، جمشیدی، تربیت، عراقی، اعظم زنگنه، ملک زاده آملی، مجد ضیائی، امامی، رهبری، دکتر لقمان ادهم.

-تصویب دو فقره اعتبارنامه

[۴-تصویب دو فقره اعتبارنامه ]

(آقای احتشام زاده خبر شعبه اول راجع بانتخابات خوی و نمایندگی آقای حاج محمد رضا پارسا را قرائت نمودند.)

خبر شعبه:

در تاریخ اول بهمن ماه ۱۳۱۱ انجمن نظارت مرکزی انتخابات حوزه خوی مطابق ماده ۱۴ قانون انتخابات تشکیل و پس از نشر اعلان انتخابات از تاریخ ۲۹ بهمن ماه تا شش روز در حوزه مرکزی وحوزه‌های فرعی اخذ رأی شده و در نتیجه استخراج آراء آقای حاج محمد رضا پارسا با ۱۸۳۱۸ رأی بنمایندگی دوره نهم انتخاب شده اندوهیچگونه شکایتی هم نرسیده است شعبه اول بدوسیه انتخابات خوی رسیدگی نموده صحت جریان انتخابات و نمایندگی آقای حاج محمد رضا پارسا را تصدیق می‌نماید.

رئیس- آقایانیکه با صحت انتخاب آقای پارسا موافقت دارند قیام فرمایند.

(اغلب برخاستند.)

رئیس- تصویب شد.

خبر دیگر شعبه:

در تاریخ اول بهمن ماه ۱۳۱۱ انجمن نظارت مرکزی انتخابات حوزه خوی مطابق ماده ۱۴ قانون انتخابات تشکیل و پس از نشر اعلان انتخابات از تاریخ ۲۹ بهمن ماه تا شش روز در حوزه مرکزی وحوزه‌های فرعی اخذ رأی شده ودر نتیجه استخراج آراء آقای حمدالله خان بیات ماکو با ۱۷۸۸۷ رأی بنمایندگی دوره نهم انتخاب شده‌اند و هیچگونه شکایتی هم نرسیده است شعبه اول بدوسیه انتخابات خوی رسیدگی نموده صحت جریان انتخابات ونمایندگی آقای حمدالله خان بیات ماکو را تصدیق می‌نماید.

رئیس- موافقین با صحت جریان انتخاب آقای بیات ماکو قیام فرمایند

(اغلب برخاستند)

تصویب شد.

۵-طرح و تصویب پرگرام دولت

[۵-طرح و تصویب پرگرام دولت ]

رئیس- پرگرام مطرح است. قرائت می‌شود: (پرگرام بشرح آتی قرائت شد.)

ساحت محترم مجلس شورای ملی. نیات مقدسه اعلیحضرت شاهنشاهی روحنا فداه در تکمیل موجبات ترقی و سعادت مملکت در ضمن خطابه ملوکانه در موقع افتتاح مجلس نهم بسمع نمایندگان محترم رسیده و رئوس مسائلی که باید نصب العین متصدیان امور باشد مشخص گردیده است. هیئت وزراء که دراین موقع مجلس شواری ملی معرفی می‌شود سعی در متابعت از مقاصد عالیه ذات اقدس همایونی را وظیفه حتمی خودشمرده و مواد ذیلرا که اصول ونکات برجسته پروگرام اقداماتی است که از طرف دولت دراین دوره باید بعمل آید پیشنهاد مجلس شورای ملی می‌نماید: سیاست خارجی دولت همواره مبنی بر تشیید مناسبات دوستانه با دول متحابه می‌باشد ودر این باب بهترین وسیله را صیانت منافع دولت و ملت واستوار بودن روابط ملل را بر اساس تساوی حقوق واحترام متقابل شرط لازم میداند. بهبودی اوضاع اقتصادی مملکت کماکان محل توجه کامل است. برای حصول این مقصود مساعی که در تأسیس انواع کارخانجات از قبیل قند ریزی و ریسمان تابی و پارچه بافی و سیمان سازی بعمل آمده تعقیب خواهد شد و بعلاوه از تشویق ابناء وطن در تشکیل شرکتها و اهتمام در اینکه حوائج مملکتی را در داخله و بوسایل ملی فراهم آورند فروگذار نخواهد شد در ازدیاد صادرات مملکتی و توازن و تعادل آنها با واردات مراقبت تام بعمل خواهد آمد ودر جلوگیری از معاملات قاچاق ونامشروع بیش از پیش کوشش خواهد شد برای ترقی فلاحت تقسیمی از اراضی خالصه بین زارعین و بجریان انداختن معاملات بانک فلاحتی و فراهم ساختن وسائل توسعه محصولات و بهبودی آنها وتبدیل بعضی به بعضی دیگر که مفیدتر باشند در نظر است. در استفاده از منابع ثروت طبیعی مملکت مسئله استخراج معادن محل توجه خاص خواهد شد. برای تکمیل ساختمان طرق و تسریع انجام راه‌آهن وسایل مؤثر اتخاذ خواهد گردید. در ایجاد وسائل برای بهبودی اوضاع صحی مملکت و توسعه معارف و تکمیل مؤسسات مربوطه بآنها مساعی تام بعمل خواهد آمد. بدیهی است در کلیه این مسائل از جهت وضع قوانین مساعدت و معاضدتهای لازم مبذول و در تصویب این پروگرام پیشنهادی اعتماد خود را در باره دولت ابراز خواهند فرمود.

رئیس- آقای رهنما.

رهنما- یکی از مواقعی برای هیئت محترم از یک طرف و نمایندگان مجلس از طرف دیگر فرصت بدست می‌آید که با هم تبادل نظر بکنند در مسائل و از نظریات یکدیگر مسبوق شوند موقع طرح پرگرام دولت است پرگرام دولت و طرح پرگرام دولت در مجلس بمنزله تقاضا و ندائی است که از طرف دولت می‌شود برای اینکه نمایندگان در موضوع پرگرامی که مطرح شده است بحث بکند و با توافق نظر همدیگر قدمپائی که بصرفه و صلاح مملکت و مردم باشد بردارند مخصوصاً در عصر ودوره که ما زندگانی می‌کنیم ترتیباتی پارلمانی یعنی جریانات و مقابله که پارلمان با دولت در قضایا می‌کند باندازه این همکاری صمیمانه صادقانه واز روی اساس است که حقیقة هیچ با ادوار سابق یعنی ده پانزده سال پیش قابل مقایسه نیست. در ادوار سابق دولتی وقتی بمجلس می‌آمد در مجالس یک اقلیتهای مهاجم زننده حمله کننده اشکال تراش اعتراض کنی بود در مقابل دولت وهیچ این کار را نمی‌کردند که باید برای دولت تسهیلاتی فراهم بکنندواز طرف دیگر هم دولت بآن عده اقلیت با یک نظر دیگری نگاه می‌کرد امروز این صحبتها نیست وقتی دولتی بمجلس می‌آید مجلس شورای ملی با یک نظر پاک وصادقانه وارد مراحل می‌شود و بحث می‌کند و اگر از این بحث دریغ کند از وظیفه خودش غفلت کرده پرگرام یعنی آمال یک دولتی که می‌خواهد کار کند آمال یک دولتی که در نظر دارد در مسائل اقتصادی، مالی، در مسائل اخلاقی قدمهایی بردارد این پرگرام بایستی یک قدری از جنبه کلی خارج شود پرگرام با نطق افتتاحیه اعلیحضرت فرقی که دارد این است که نطق افتتاحیه اعلیحضرت فرقی که دارد این است که نطق افتتاحیه اعلیحضرت همایونی عبارت است از یک مبادی کلی که بطور کلی تذکر داده می‌شود ولی پروگرام دولت باید عبارت باشد از نقشه و طرز انجام آن نظریه پرگرام بطور کلی وقتی کلی شود بطوریکه ما نگاه می‌کنیم درتمام مراحل نه خود دولت میداند که چه نحو عملی می‌خواهد بکند ونه نمایندگان پارلمان مثلاً پروگرام دولت را بگیریم درنظر یکی از دول همسایه آنها یک نقشه ۵ ساله اقتصادی دارند نقشه پنجساله اقتصادی را هیچوقت این شکلی نمی‌گویند که بهبودی اوضاع اقتصادی مصلاً می‌گویند نقشه اقتصادی ما اینطور است که صدی فلان مقدار بمحصول نفتمان اضافه کنیم یعنی سال این مقدار کیلو وات بر قوه برق خودمان علاوه کنیم. فلان کارخانه‌ها را از شکل بخار بشکل قوه برق در فلان مدت معین دربیاوریم راه‌آاهنی را که ما می‌خواهیم بکشیم درسال اول ده کیلومتر، صد کیلومتر، صد و پنجاه کیلومتر هر چقدری که هست معین بکنند تبدیل زراعت می‌خواهیم بکنیم در فلان نقطه این مقدار هکتار زمین را از فلان زراعت جایش می‌گذاریم و بالاخره روی یک مبادی قطعی بنویسند و روی آن عمل کنند ما البته معتقد هستیم که وقتی که هیئت محترم دولت می‌نویسد بهبودی اقتصادی البته بهبودی اقتصادی مورد توجهشان هست ولی ما دلمان می‌خواهد وافکارمان این است بالاخره چون یک نحوه از عمل هم طرز عمل است که همه مطلع شوند طرز عمل است که همه مطلع شوند طرز عمل روی چه ترتیب است روی چه اساسی است بهبودی اوضاع اقتصادی روی چه متد و روی چه اصلی است ما چه جور می‌خواهیم بهبودی اوضاع اقتصادی بکنیم البته موقع این نقشه حالا در پرگرام نبوده و یکی از آقایان وزراء وقتی توضیح بدهند که ما می‌خواهیم اوضاع اقتصادی و بهبودی اقتصادی بکنیم برای ما یک مزید اطلاع و برای اشخاصی که مطلع نیستند یک بینایی است، یک بصیرتی است که پیدا می‌کنند از نحوه اقدام دولت، قسمت اول پرگرام این است قسمت دوم پرگرام دولت راجع بازدیاد کارخانجات است. ازدیاد کارخانجات را باز بنده می‌خواستم سؤال کنم و جواب بدهند که روی چه اصلی هیئت محترم دولت ازدیاد کارخانجات را در نظر گرفته‌اند آیا ازدیاد کارخانه‌هایی که باید بشود تنها بوسیله خود دولت است یا بشرکت دولت با مردم است یا بوسیله یک سرمایه‌های داخل وخارج است اینها را البته یک توضیح لازم بدهند وبعد یک مسئله می‌خواستم ضمناً سئوال کنم از آقای فرخ که البته جوابش درضمن اظهارات دولت گفته می‌شود وآن این است که بنده شنیده‌ام کارخانه قند در طهران هر منی در حدود هفتقران و کسر تمام می‌شود حالا نمیدانم آنچه را بنده شنیده‌ام صحیح است یا نه ولی از آنطرف قند بلژیک بسرحد ایران میاید سه قران وکسری با چهار قران که تفاوت بین محصولی که اینجا تهیه می‌شود با آنکه از بلژیک میاید بسرحد خیلی زیاد است با اینکه البته پوشیده نیست بر آقایان که تحمل مخارج در قسمت حمل ونقل از بلژیک تا سرحد خیلی زیاد است این تفاوت قیمت برای چه پیدا شده است و آیا در نظر گرفته‌اند که این را تنزل بدهید با یک شکلی بیان کنید که ما قانع شویم که بالاخره بدانیم ما چرا دراینجا یکمن قند را هفت قران و کسری تهیه می‌کنیم و یکمن قند را از بلژیک میاورند بسرحد ما بسه قران کسری دراینجا هم اول بنده احتمال دادم از حیث رقابت باشد ولی مؤسساتی که در بلژیک هست نمیدانم شاید هم باشد گمان نمی‌کنم برای رقابت باشد که قند خودش را بیاورد در سرحد ما سه قران بفروشد وما نتوانیم این را بسه قران درست کنیم آن رقابت نیست قطعاً متدی در کار دارد و یک طرز عملی دارد که برای او آنقدر تمام می‌شود و ما نباید طرز کارمان شکلی باشد که نقص باشد حالا مربوط است به چغندرکاری یا بمقدار قندی که در چغندر پیدا می‌شود که پیش ما کمتر است پیش آنها بیشتر درهر صورت یکتوضیحی دراین باب بدهند پس از آن بما گفته شود که در نتیجه اگر با ملاحظه تجربیات گذشته اگر ترتیب دیگری برای اینکارها در نظر بگیریم چه نقصی پیدا می‌شود اگر دولت خودش مباشر اینکار باشد آیا فایده می‌برد یا نه. این قسمت دوم بود که بنده بطور خلاصه عرض کردم قسمت سوم راجع به تشکیل شرکتها البته آقایان مسبوقند که تشکیل شرکت قدم اولش تشکیل بورس است یک مملکتی که بورس درش نباشد شرکت خیلی در آنجا کم نمو می‌کند برای اینکه شرکت یعنی سهام شرکت سهام شرکت قیمتش در بورس است وقتی بورس نباشد دراینجا بنده نمیدانم که چه جور شرکتها توسعه پیدا می‌کند الان یک عده هستند دراینجا که سهام دارند در جیب خودشان این سهام را کجا خرید وفروش بکنند؟ سهام وقتی قیمت حقیقی خودش را پیدا می‌کند که آن صاحب سهم هر وقت خواست آن سهم را بفروشد بتواند بفروشد، در سایر ممالک شما اگر هر سهمی داشته باشید (ولی نه یک سهمی که قیمت نداشته باشد یا مؤسسه اش ورشکست شده باشد) وپولش را احتیاج داشته باشید و بخواهید بفروشید بورس است که در آنجا می‌فروشید و پولتان را می‌گیرید در اینجا وقتی بورسی نباشد بنده نمیدانم صاحب سهم چطور می‌تواند سهمش را بفروشد و با مقدماتی که ما برای تشکیل شرکت در نظر داریم باید این مسئله را در نظر گرفت که تشکیل بورس یکی از مسائلی است که حتماً عامل مؤثری است برای شرکتها وبرای اینکه سهام شرکتها قیمت پیدا کند قسمت چهارم از پروگرام راجع بتوازن صادر و وارد است توازن صادر و وارد یک احصائیه هم اداره تجارت داده است که بعد از آن یا قبل از آن هم اداره گمرک داده است و نشان می‌دهد که صادر و وارد موازنه شده است خوب است که آقا یک توضیحی علاوه در این قسمت بدهند که صادر و وارد مملکت که موازنه شده است روی چه اصلی بوده است برای اینکه ما می‌شنویم مثلا در خراسان می‌گویند کارخانه قالی بافی فرض کنیم صد کارخانه قالی باشد روی فرضیات است آیا در این مدت زیاد شده یا کم شده مثلا در کرمان کارخانه قالی بافی خیلی زیاد است آیا مطابق احصائیه موجود که توازن صادر ووارد شده است کارخانه‌های قالی ما در کرمان زیاد شده بچه نسبت شده واگر کم شده بچه نسبت کم شده برای اینکه البته بایستی ما روی یک ارقام دقیقی درش بحث کنیم. قسمت دیگری از عرایض بنده راجع باستخراج معدن بود در این قسمت باز می‌خواستم یک توضیحی داده شود و آقایان بفرمایند که استخراج معدنرا روی چه اصلی در نظر بگیرند برای اینکه هرچه این قبیل مسائل گفته شود و بنظر بنده در اینجا بحث شود این کمک می‌کند که مردم و مؤسسات بیشتر و با بینائی شرکت کنند استخراج معدن را ما چه شکل می‌خواهیم عملی کنیم باز استخراج معدن روی چه متدی جریان پیدا می‌کند روی اینکه سرمایه خود دولت را انحصار می‌دهند برای استخراج معادن مثلا فرض کنید فلان معدن مس یا معدن دیگر را خود دولت شخصاً می‌خواهد استخراج کند یا با کمک مردم شرکتهای داخلی وخارجی و بالاخره این قسمت یک نقطه حساسی است از برای استخراج معادن و خوب است در اینجا یک توضیح مفصلتری بدهند که مردم بیشتر مسبوق شوند که سرمایه دار داخلی هم تکلیفش معلوم شود که دولت که در پروگرام خودش استخراج معدن را وعده داده است چه شکلی آماده کرده است خودش که او هم اگر دید سرمایه خودش مقتضی است بتواند دراین کار شرکت و کمک کند و یک استفاده ببرد و استخراج معدن صورت عمل بگیرد از این گذشته یک استخراج معدنی ما داریم که بوسیله خود دولت بعمل آمده وآن معدن شمشک است بنده می‌خواستم دراین موضوع یک توضیحی بدهند که وضعیت شمشک واستخراج ذغال شمشک با سرمایه که صرف شده است برای اینکار با استهلاک سرمایه آیا عوایدی برای دولت داشته اولا تا یک اندازه و بعد هم تأثیری در قیمت ذغال سنگ بازار یعنی پایین آوردن قیمت سوخت کرده یا نه برای اینکه دو نقطه نظر مهم است که اولا برای خود دولت صرف بکند بعد هم در بازار قیمت ذغال را پایین بیاورد واینها بطور کلی نظریات مختصری بود که بنده عرض کردم والبته بطوریکه در مقدمه عرایضم گفتم مجلس شورای ملی با یک نظر صمیمانه با دولت کار می‌کند ولی البته دراین مراحل خود دولت باید یک اظهاراتی بکند که مزید اطلاع باشد وبالاخره یک اظهاراتی باشد که بتوانند اشخاصی که می‌خواهند در مسائل اقتصادی در مسائل معدن در مسائل استخراج و کارهای اقتصادی کار بکنند بتوانند یک کمکهایی بدهند و یک شرکتهایی بکنند ولی البته اساس قضیه که هیئت دولت روی نظر اعلیحضرت شاهنشاهی هستند ودر مجلس هم یک موافقت کاملی و یک اکثریت قطعی کاملی دارند فقط چیزیکه هست باید بتوانند این نظریات را اعمال کنند که مردم مطلع شوند.

رئیس الوزراء (حاج مهدیقلیخان هدایت)- آقای رهنما مایلند کارهاییکه پیشنهاد شده است همه درست بقالب ریخته شود. اکثر کارها هنوز درست بقالب ریخته نشده همانطور که پروگرام روی کلیات است وباید کار بکنیم تا برسیم بمقصود. جوابی هم که بنده در قسمت دوم می‌توانم عرض کنم باز روی کلیات خواهد بود ولی در دو فقره که سوابقش درست شده است ووسائلش موجود است و تجاربش بعمل آمده بنده می‌توانم آنچه درقالب ریخته شده عرض کنم یکی نسبت بکارخانها مسئله قند سازی است که دولت عجالةً از روی مقتضیات و وسائل درنظر گرفته است قطعاً در ظرف سه سال شش کارخانه قند دیگر در ایران درست بکند ودر امسال دوتایش در نظر گرفته شده است ساخته شودو هنوز هم درست معلوم نیست درکدام نقطه در این باب معین خواهدشد یکی هم مسئله راه آهن است که بعد از اینکه سوابق بدست آمد وتجاربی شد و وسائل معلوم گشت حالا تشکیلی داده‌اند و هیئتی ساخته‌اند که درنظارت آن هیئت راه‌آهن سمت شمال تا طهران بقالب ریخته شده است که در چهار سال انشاءالله تمام شود و راه آهن از طرف جنوب در شش سال این نقشه وترتیب وسائلش معین شده است ومسلم است انشاءالله ولی دیگر اینها چیزی نبود که توی پرگرام بنویسیم بیشتر قسمتهای پرگرام ما نیات است که انیها تمام وسائل می‌خواهد اسباب می‌خواهد تجربه می‌خواهد چه می‌خواهد هزار چیز می‌خواهد باید سعی کرد و فراهم آورد ما هم ساعی هستیم که فراهم بیاوریم این دو تا که عرض کردم بقالب ریخته شده است و معین و مسلم است که چند وقت دیگر ساخته می‌شود امادر سایر مسائل که داخل در فنون خاص است اگر لازم باشد آقایان دیگر جواب خواهند داد.

رئیس کل صناعت و فلاحت (فرخ)- مطالبی را که آقای رهنما نماینده محترم فرمودند سه قسمت او راجع بمسئولیت بنده بود که بعرض نمایندگان محترم میرسانم یکی موضوع زراعت بود ویکی قسمت کارخانه قند و بعد قسمت معادن که البته هر سه قسمت هم از مهمترین مواد نقطه نظر دولت ونقطه نظر آقایان است در موضوع زراعت ما یک نقشه چند ساله معین نکردیم و یک تصمیماتی را که دولت دارد وشروع بعمل کرده است والبته در اقل مدتی که ممکن است انجام بدهد بطور خلاصله این است که بعرض آقایان میرسانم یک قسمت عمده تبدیل زراعت برنج است در سواحل خزر حتی‌المقدور وعدم زراعت برنج درسایر نقاطی که احتیاج نیست و تخصیص دادن برنج بقسمت داخلی یک قسمت هم البته تزئید زراعت پنبه است وتبدیل زراعت برنج به کنف و زراعتهای دیگری که ممکن هست وتهیه یک فرم مدلهای درنقاطی که بواسطه اینکه آشنا باصول زراعت نیستند آنها را هدایت کنند و یاد بدهند اصول زراعت را و آنها را حاضر کنند برای اینکه از مواد طبیعی استفاده کنند تقریباً بطور خلاصه قسمت تصمیمات دولت در قسمت زراعت و فلاحت این بود که بعرض آقایان رساندم ولی در قسمت قند نماینده محترم سؤالی که فرمودند راجع باینکه قند بلژیک یا قند سایر دول در چهار قران وکسری بسرحد ما می‌آید و مال ما هفت قران وچیزی برای خودمان تمام می‌شود علت آن این است که کارخانه را که دولت بلژیک یا دولت چکوسلواکی یا پلنی یا دول دیگر در محل خودشان می‌سازند و بما فروخته می‌شود چهارصد هزار دلار یا سیصدهزار دلار است در واقع برای ما امروز سه برابر تمام می‌شود بواسطه تسعیر پول که این کارخانه در محل خودش همان سیصدهزار دلار می‌ارزد ولی این نهصد هزار تومان هشتصد و کسری هزار توان کرایه و ترانسپورت دارد تا سرحد واین مبلغ را البته در خاطر محترم ذخیره خواهید فرمود تا اقلام دیگرش را عرض کنم بعد جمع کنیم تا نتیجه بدست بیاید ثانیاً متخصص است که بطور مسلم هشت نفر لازم است که اینها حقوقی که می‌گیرند درسال ۵۶ هزار دلار است که در مملکت خودشان خیلی کمتر از این است آنهم تفاوت اسعاری دارد در جای خودش حساب بفرمایید بعد برای کارخانه مواد اولیه است که عبارت باشد از چغندر و سنگ آهک و ذغال و مواد شیمیائی. چغندر البته در مملکت ما خوشبختانه از همه جا بهتر است و خیلی هم مساعد بوده ودر سایر نقاط هم مساعد است ولی قیمت ذغال برای ما گران تمام می‌شود بیشتر بواسطه حمل و نقل برای اینکه ذغال در خارجه مخارج حمل و نقلش خیلی کم داده می‌شود بواسطه وسائلی که دارند ولی ما از خرواری سه الی چهار تومان کرایه می‌دهیم و این مبلغ هم البته اضافه می‌شود بمخارجی که برای کارخانه است وهمینطور سنگ آهک البته ارزان است ولی بواسطه حمل ونقل گران تمام می‌شود چغندر هم حمل و نقل از خرواری هشت قران تا خرواری دو قران و اینها را که حساب کنیم وبرویم روی استهلاک سرمایه در مدت و مخارجی که پیش می‌آید طبیعتاً برای ما همین تمام می‌شود ولی در مقابل این اضافه پس از چند سال سرمایه مستهلک شده است و کارخانه در آتیه برای دولت منافع عمده خواهد داشت و مواد اولیه ما هم در داخله مصرف شده است و پول او در توی مملکت مانده است در قسمت معادن که اشاره فرمودند باید حضورشان عرض کنم که ما در قسمت معادن در آن کلاس اولیه هستیم حتی باید بگویم که در کلاس پرپاراتوار هستیم برای اینکه ما هنوز نقشه‌های ژئولژیکی و توپوگرافیکمان تمام نیست در دوره قبل نظرتان هست که یکنفر مهندس معدن برای نقشه برداری آوردیم و شروع کردیم در نقاط مملکت بنقشه برداری و مقداری هم موفق شدیم مهندسینی که برای این کار داریم یک نفر که متخصص نقشه برداری است بالاختصاص استخدام کردیم و حالا دو نقشه را که شروع کردیم برای این کار یکی پس قلعه و یکی قراجه داغ است در قسمت پس‌قلعه همین چند روز نتیجه معلوم خواهد شد و تا بحال تفتیشاتی که کردیم و میزانی بدست آمده است وقسمت قراجه داغ را هم بعد امتحان خواهیم کرد پس از این هم هر نقطه که نقشه برداری می‌شود در آن قسمت یک مطالعاتی خواهد شد و هر کس هم امتیاز بخواهد بعداً لوایح آن بمجلس تقدیم خواهد شد در موضوع معدن شمشک معدن شمشک که سابقاً مطابق اصول علمی عمل نمیشده در چند سال، سال اخیر که دولت شروع باینکار کرده در ۱۳۱۰ کلیه ذغال استخراجی معدن شمشک در حدود هشت هزار خروار بود و عایدی که بدولت داد پنجهزار و چهارصد تومان بوده. در ۱۳۱۱ استخراج معدن در حدود بیست هزار خروار و کسری بوده است واگر چه بیلان شمشک هنوز تمام نشده است ولی تصور می‌کنم در حدود بین ۱۷ و ۱۸ تا بیست هزار تومان منافع خواهد داشت ولی امسال بطوریکه مجلس شورای ملی در دوره قبل تصویب فرمودند مجلس شواری ملی در دوره قبل تصویب فرمودند ماشینهایی برای شمشک آوردیم و امسال کار گذاشته خواهد شد والبته با مته‌های کوچک کار خواهد شد و با ماشین آلاتی که داده شده استخراج معدن چندین برابر زیادتر خواهد بود و استفاده آن هم خیلی زیادتر است و اینکه فرمودند راجع بتأثیر قیمت ذغال البته خاطرشان هست در ۱۳۱۰ ذغال سنگ درطهران تا حدود شانزده تومان بود ولی سال گذشته در طهران ذغال سنگ شمشک در هفت تومان وهشت تومان فروخته می‌شد ودر سایر قسمتها از نه تومان تجاوز نکرد ولی در قسمت معادن البته دولت در نظر دارد که با یک جدیت بیشتری استفاده‌های عمده‌تری بشودو حالا داراتجزیه‌ها هم حاضر شده امیدواریم انشاءالله بزودی با لوایحی که بعداً تقدیم خواهد شد و بامساعدت آقایان نمایندگان قدمهای برجسته تری برداشته شود.

رئیس- آقای طهرانی.

طهرانی- بنده اولا می‌خواهم عرض کنم که آقایان همکاران محترم و همچنان آقایان وزراء کسل نشوند برای اینکه پرگرام دولت مطرح است وهر چه در پرگرام بحث شود بعقیده بنده بهتر است و قضایا بهتر روشن می‌شود. عرض کنم که پرگرام را پس از مطالعه تصور می‌کنم که به هشت قسمت اساسی می‌توان تقسیم کرد که هر یک در جای خودش بحث زیادی دارد و خیلی خوب است که در آن مذاکره شود اولاً در قسمت سیاست خارجی یک جمله بنده در این پرگرام دیدم که در پرگرامهای سابق یک همچو جمله را ندیده بودم این را استدعا می‌کنم که آقای وزیر خارجه توضیح بدهند که مقصودشان چیست این قسمت این است که روابط ملل را بر اساس تساوی حقوق و احترام متقابل شرط لازم میداند این را بنده می‌خواستم سئوال کنم یعنی یک توضیحی بدهند که این تساوی حقوق متقابل از هر حیث است یعنی چه از حیث معامله چه از حیث اقتصاد و غیرذلک هر معامله که با ما می‌کنند ما هم همان معامله را با آنها می‌کنیم هر طور که در مملکت ما داد و ستد می‌کنند ماهم همانطور رفتارمیکنیم این را بنده خواهش می‌کنم یک توضیحی بفرمایند چون بنده در پرگرامهای دیگرندیدم تقریباً این را میرساند ولی اینطور نیست یک طور دیگر است این یک مسئله دوم بهبودی اوضاع اقتصادی که بعقیده بنده تمام اصلاحات مملکت منوط بهمین است یعنی اگر ما توانستیم سر و صورتی باوضاع اقتصادی مملکت بدهیم موفق بسایراصلاحات خواهیم شد ولی اگر این را متأسفانه نتوانستیم سر و صورتی بهش بدهیم باید از سایرقضایا مأیوس باشیم و البته با اهتمامی که هیئت دولت ومبادی عالیه در قسمت اقتصاد دارند امیدواری هست که انشاءالله هر چه زودتریک وسائلی پیش بیاید که از این جهت خیال همه راحت شود ولی چیزی که حقیقتاً نظر بنده را جلب کرده است وخیلی اسباب تأسف است این است که دردو سال گذشته باز هم در پرگرام دولت اوضاع اقتصادی آن نقطه اول بود آن چیزی بود که در اول مرحله نظر دولت را جلب می‌کرد و به آن متوجه بود ولی بنده با کمال تأسف عرض می‌کنم که ما در این دو سال گذشته از این اوضاع اقتصادی چندان رضایتی نداریم برای اینکه نتایج خوبی نداده مخصوصاً در بعضی قراردادها که بسته شده است این قراردادها کاملا بضرر مملکت بوده است و تجارت داخلی ما را فلج کرده است ونتیجه این شده که دست تجار را بسته‌ایم و دست خارجی را باز کرده‌ایم بطوری که دروازه‌های مملکت برای واردات خارجی در مملکت باز بوده است ومتأسفانه برای صدور مال التجاره‌های داخلی بسته بوده است واین ضررش خیلی فوق‌العاده است و تقریباً شاید در قسمت شمال ودر قسمت شرق قسمت اعظم فلاحین و تجار و سایر مردم از دست رفته‌اند وهمینطور رفته رفته دارند از دست می‌روند و این در نتیجه یک اشتباهاتی است که در دوره گذشته شده و نمیدانم بچه وسیله جبران اشتباهات گذشته را خواهند کرد و چه فکری می‌کنند چون این مسئله محل توجه عامه یعنی قسمت اعظم اهل مملکت است وهمه مردم مبتلا هستند والبته یک مذاکراتی که در مجلس می‌شود مردم را هم امیدوار خواهد کرد که هم دولت در فکر این اصلاحات است وهم نمایندگان ملت متوجهند و این مسئله یک مسئله کوچکی نیست که ما با نظر حقیرانه باو نگاه کنیم. مثلاً ما آمده‌ایم برای تجار اخلی تصدیق صدور وانجام تعهد اسعاری قائل شده‌ایم در صورتیکه اسعار آزاد است در بازار و این انجام تعهد مصنوعی تصنعی که من یک جنسی را وقتی صادر کردم بروم در بازار و یک اسعاری را تهیه بکنم غیر از نکس صادرات و جلوگیری از صادرات مملکت نتیجه ندارددر صورتیکه برای خارجی جلو این راه را بکلی باز گذارده‌ایم و او را آزاد گذاشته‌ایم و نمیدانم که در آتیه چه فکری برای اینکار می‌کنند. این را نمیدانم. یکی این مطلب بود که می‌خواستم خاطر آقایان را متوجه بکنم وتمنی بکنم که توضیح کامل بدهند که هم بمردم اطمینان بدهند و هم نمایندگان مستحضر شوند که در آینده برای اصلاح این مسئله بخصوص چه فکری کرده‌اند مسئله دیگر راجع باوضاع فلاحت و زراعت وصناعت بود که آقای رئیس صناعت یک فرمایشاتی فرمودند از اینقسمت بنده گرچه قانع نشدم بفرمایشات ایشان برای این که البته یکی از جمله چیزهایی که برای اقتصاد و صلاح مملکت و پیشرفت آن نظری که ما داریم و برای اصلاحات مملکت مفید است ترقی فلاحت و زراعت است ترقی فلاحت و زراعت اسباب و وسائل لازم دارد چه وسائلی ایجاد کرده‌اید چه کرده‌اند؟ آقای رئیس الوزراء فرمودند چیزی که درقالب ریخته‌ایم این دو تاست ولی برای اقدام بامر زراعت وفلاحت امروز می‌بینیم اقدامی نشده است فرض بفرمایید (بنده خیلی بجزئیات وارد نمی‌شوم) مثلا میوه جات تازه که ما داریم اگر اداره زراعت سعی بکند برای جلوگیری از آفات و آفات آنها را بگیرد همین این چیزها قابل صدور است و اینها پول می‌آور در مملکت وقتی بخارجه صادر شود مخصوصا یکی از آقایان تجار که فعلا در مجلس وکیل هستند در چندی پیش بخودمن می‌گفت که از لهستان آمده‌اند (حالا مقدارش درست یادم نیست). هزار واگون سیب دماوند می‌خواهد باین شرط سیب را می‌خواهد که دارای آفت کرم نباشد و بی لک باشد واین را بیک قیمت گزافی حاضر بودند بخرند اداره فلاحت وظیفه اش این است که سعی بکند در قسمت تهیه این قبیل چیزها و اشخاصی را بفرستد ببیند در آنجاهایی که این میوه‌ها را تهیه می‌کنند که چطور خشک می‌کنند و حمل می‌کند بخارج وآتفش را چطور جلوگیری می‌کنند اینها کارهایی است که اداره فلاحت و زراعت باید بکند و ما تا حالا از این نمره اقدامات که ندیدیم و امور فلاحتی ما کماکان بحال خودش باقی است این یک قسمت راجع بمسئله اداره فلاحت. در مسئله صنعت هم که تا بحال یک اقدام خیلی مهمی دیده نشده است بله کارخانجاتی وارد کرده‌اند تصدیق دارم و کارخانجات هم یک کاری می‌کنند ولی اداره صناعت یکی از جمله کارهایش این است که بایستی فکر بکنداگر پیچ یک اسبابی از این کارخانها خراب شد حالا که دارای کارخانه هستند خودش بتواند، اقتدار داشته باشد، یک وسائلی در مملکت موجود باشد که محتاج نشویم که از خارج بیاوریم اینجا ساخته بشود در صورتیکه ممکن است که یک کارخانه آهنگری در مملکت بیاورند یک اسبابش خراب شد ونقص پیدا کرد بتواند در مملکت درست کنند و کاربگذارند و همینطور در قسمتهای دیگر یک اقدامات مهمی تاکنون از اداره صناعت ندیده‌ایم که بتوانیم نشان بدهیم یا بگوییم که اینکار مفید بوده است امیدواریم که در آتیه انشاءالله درست بشود و پس از آنکه دیده شد همه تصدیق خواهیم کرد. در مسئله راه آهن همانطوری که فرمودند البته بقالب ریخته شده و همانطور که گفته شد درست میشودوهمه راحت می‌شوند و امیدوارم از این حیث هم مملکت وسائل ترقی را بپیماید و راحتی برایش فراهم شودولی در قسمت راهها بنده گرچه به آقای وزیر طرق در این باب نظری ندارم برای اینکه ایشان زمانی چند نیست که این وزارتخانه را اشغال کرده‌اند ولی بموقع است که بنده این را تذکر بدهم که متوجه باشند شاید همه متوجه باشند که هر وقت شنیده می‌شود اعلیحضرت همایونی فرض بفرمایید به قسمت خراسان می‌روند یا به قسمت آذربایجان می‌روند یا به قسمت جنوب می‌روند آن راه‌ها تماماً شوسه می‌شود و مسافرینش آسوده عبور و مرور می‌کنند و تا یک مدتی می‌گویند خوب است و تعریف می‌کنند ابداً خرابی نیست و دست‌انداز نیست ولی همین که این مسئله تمام شد آن اهتمام که برای ساختن راه‌ها و درست شدن راه‌ها از طرف وزارت طرق باید انجام بشود نمی‌شود اینجا فقط خواستم تذکر بدهم و متوجه‌شان بکنم که این نکته را رعایت بکنند که راه‌ها همان طوری که ساخته می‌شود و مواظبت بکنند که خراب نشود که ما همیشه دعا کنیم که اعلیحضرت همایونی از یک سمتی مسافرت بفرمایند تا راه‌ها خوب باشد و قابل عبور و مرور باشد. این هم یک قسمتی بود که می‌خواستم تذکر بدهم به آقا که در این قسمت هم سعی و اهتمام بکنند، مسئله توسعه معارف البته این هم یک مسئله خیلی مهمی است که در این خصوص وضعیت مقتضی است و ممکن است زیاد بحث شود توسعه معارف هم فقط یک حرفی است که می‌شنویم ولی عملاً آن طوری که انتظار داریم و در نظر است انجام نمی‌شود. بنده به طور کلی می‌خواستم عرض کنم که برای ما تنها تعلیم کافی نیست و تعلیم اگر با اخلاق توأم باشد خوب است و می‌توانیم از آن استفاده کنیم ولی اگر توأم با اخلاق نشد نتیجه نمی‌توانیم بگیریم و استفاده از او نمی‌توانیم بکنیم بلکه به عکس نتیجه می‌دهد چه در مدارس ذکورمان و چه در مدارس اناثمان و این قسمت آخر رعایت نمی‌شود و البته این را از وزارت معارف تقاضا می‌کنم که این قسمت را مورد نظر قرار بدهند که در این قسمت هم اهتمامی بشود که مدارس اصلاح شود. در قسمت صحیه و توسعه صحیه هم البته آقایان این را بهتر از بنده می‌دانند مملکت وقتی مملکت است و وقتی از مملکت می‌توان استفاده کرد که اهالی آن مملکت دارای صحت باشند و افرادش زیاد باشد و صحیه آن مملکت آن طوری که باید حافظ جان مردم باشد و حافظ صحت مردم باشد و طوری باشد که از او بتوانیم استفاده کنیم و تمجید کنیم ولی این طور نیست برای این که قسمت مالاریا همین قسمت پشت طهران سرتاسر شهریار را فرا گرفته است و در قسمت مازندران همین طور مرض مالاریا زیاد مردم را می‌کشد و یک اقدامات جدی تاکنون برای صحیه نشده است و از این به بعد البته انتظار داریم و از دولت تقاضا می‌کنیم که مخصوصاً در مسئله صحیه هم یک اهتمامی بکنند و یک توجهی بکنند که بالاخره ترقیات مملکت هم باز منسوط به این است که نفوس مملکت زیاد بشود و دارای صحت باشند که بتوانند از عهده کارها برآیند والا از کارها نتیجه خوبی نمی‌گیریم.

وزیر امور خارجه (آقای فروغی)- آقای نماینده محترم در اول بیانات خودشان یک توضیحی خواستند که بنده لازم می‌دانم توضیح بدهم معنی آن عبارت را خواستند که گفته شده است روابط دوستانه با دولت متحابه را ما منوط کرده‌ایم نه تساوی حقوقی و اصول متقابل. خواستند بدانند که معنی این حرف چیست بنده چند سال پیش باز شرف تصدی وزارت امور خارجه و گذشته از آن موقع مواقع دیگر هم که بنده خودم وزیر امور خارجه نبودم ولی در کابینه بودم با کارهای دیگر داشتم می‌دیدم که در پروگرام‌های دولت که پیشنهاد به مجلس شورای ملی می‌شد نوشته می‌شد که سعی در حفظ روابط حسنه با دول خارجه آقایان نمایندگان غالباً توضیح می‌خواستند که این روابط حسنه را با دول خارجه چه قسم می‌خواهید قرار دهید و حتی در یک روزی عرض کردم که خود بنده متصدی وزارت امور خارجه بودم قدری هم در این باب بیشتر در مجلس مباحثه شد هم در سؤال یک قدری بیشتر تحقیق و توضیح شد و هم در جواب که بنده دادم حالا به طور خلاصه عرض می‌کنم نظر به این که در اینجا به عنوان اعتراض و تنقید نبود طرف به عنوان توضیح خواسته بود بنده هم به عنوان توضیح عرض می‌کنم که یک وقتی بود مملکت ما در یک حالتی بود و در یک کیفیتی بود که این قسم تصور می‌شد و حتی شاید هم این طور بود که دولت ایران اگر می‌خواست با دولت خارجه روابط حسنه داشته باشد راهش این بود که هر تقاضایی اعم از مشروع یا غیرمشروع دولت خارجه داشته باشند دولت ایران باید قبول بکند آقایان خودشان البته به خاطر دارند که این طور بود یا این طور نبود یا تصور می‌رفت که این طور باشد ولی امروز بحمدالله اوضاع روزگار از یک طرف و مساعی و جدیت‌های اعلیحضرت همایونی از طرف دیگر ما را رسانده است به یک مقامی که می‌توانیم این حرف را بزنیم که روابط حسنه می‌توانیم داشته باشیم با دولت دیگر به شرط این که حقوق ما هم با حقوق سایر مردم مساوی باشد و همان طوری که ما منافع و حقوق دیگران را احترام می‌کنیم متقابله آنها هم حق و منافع ما را احترام بکنند (جمعی از نمایندگان - صحیح است) و این به این عبارت که نوشته شده است برای این است که نه تنها ما می‌خواهیم این کار را بکنیم بلکه باید این طور باشد که کلیتاً روابط ملل با یکدیگر مبنی بر تساوی و احترام حقوق و احترام متقابل باشد تا روابط حسنه موجود باشد و اگر غیر از این باشد روابط حسنه موجود نمی‌شود (صحیح است). ممکن است یک دولتی ضعیف باشد و یک دولتی دیگر قوی باشد و آن دولت قوی بتواند اراده خودش را نسبت به یک دولت ضعیف تحمیل کند ولی آن وقت روابط حسنه نخواهد بود و این توضیح آن مطلبی است که آقای نماینده محترم خواستند که بنده خواستم به عرض‌شان برسانم و در مسائل دیگر بهتر می‌دانم که آقایان دیگری که مستقیماً مربوط به این مطالب هستند اگر لازم باشد توضیحاتی خواهند فرمود فقط بنده در امور اقتصادی می‌خواستم یک چیزی عرض کنم و آن این است که یکی این که در ضمن مذاکراتی که می‌شود مخصوصاً مذاکراتی که آقای طهرانی در ضمن بیانات‌شان فرمودند این است که فراموش کردند که اساساً کار کردن در امور اقتصادی وظیفه مردم است مردم هم باید کار کنند و یک طوری مذاکره شد مثل این که مردم در تأسیس کارخانه و ترقی دادن زراعت و تبدیل زراعت هیچ وظیفه ندارند هر چه هست باید دولت بکند این نکته را بنده خواستم توجه بدهم که مذاکراتی که نمایندگان محترم می‌کند البته منظورشان این نیست ولی تا اندازه در خارج این حوزه در میان مردم یک سوء تعبیری تولید می‌شود که اگر خود بنده یک عقایدی نداشتم و فقط می‌خواستم که عقاید خودم را در امور اقتصادی از بیانات آقای طهرانی اکتساب کنم این حس را پیدا می‌کردم خوب خیلی اشخاصی هستند در خارج که همین حال را خواهند داشت که تصور می‌کنند در قسمت خودشان که دولت باید برای آنها زراعت بکند کارخانه بسازد چه بکند همه کارها را دولت بکند و آنها نتیجه‌اش را ببرند این طور نیست اساساً زراعت را مردم باید بکنند تأسیس کارخانه را مردم باید بکنند تشکیل شرکت را مردم باید بدهند استخراج معدن را هم مردم باید بکنند دولت هر چه می‌کند از برای تشویق است برای سرمشق دادن است به دست مردم و راهنمایی. اعتراض می‌کند که چرا دولت کارخانه نمی‌سازد که اگر پیچ یک کارخانه خراب شد و عیب کرد اینجا بسازند. البته دولت می‌کند و دولت در این فکر است چون مردم نمی‌کنند ولی چرا این را به مردم نمی‌گویید این کارها را بکنند (طهرانی- به مردم هم می‌گوییم) مسئله دیگر در ضمن صحبت‌هایی که می‌فرمودند آقایان در باب صادر و وارد این مطلب به خاطر من گذشت که عرض می‌کنم یک دوره بوده است چندی قبل از دوره اخیر زندگانی حالیه که برای مردم ایجاد شده یعنی کسانی که در امور اقتصادی نظر داشتند و حمل می‌کردند بناشان بر این بود حتی‌الامکان که تجارت خارجه را توسعه بدهند و نسبت به تجارت خارجه صادرات را توسعه بدهند و هی سعی کردند در این که موجبات حصول آن مقصود را فراهم آورند البته آقایان محترم خیلی خوب اطلاع دارند چند سال است که صحبت از بحران اقتصادی دنیا می‌شود این بحران اقتصادی دنیا حالا به تجربه معلوم می‌شود که یک اندازه زیادی نتیجه این سیاست اقتصادی آن اشخاص بوده است بنده آن وقتی که داخل بودم در قسمت تحقیقات اقتصادی و علم اکونومی پلیتیک بنده این مسئله را همان وقت خود متوجه شدم و یک عده از علما هم این مسئله را متوجه شده‌اند که مردم زیاد دنبال تجارت خارجی می‌روند و تجارت داخلی را محل بی‌اعتنایی قرار می‌دهند حالا این نتیجه‌اش معلوم شد و هیئت دولت و هم قطارهای بنده و همه کسانی که در این باب مشغول مطالعه هستیم این مطلب به خاطرمان رسید که بیش از آن اهتمام باید کرد البته باید اهتمام کرد که صادرات مملکت زیاد بشود و این نمی‌شود که یک ملتی باشد در دنیا که از وارد کردن اجناس خارجی مستغنی شود. یک چنین مملکتی نیست زیرا زندگانی طوری شده است که همه قسم اجناس و محصولات و به اصطلاح علم اکونومی پلیتیک ثروت‌ها به هم محتاج است و هیچ ملتی هم نیست و مملکتی هم نیست که بتواند مدعی بشود که تمام حوائج خودش را خودش تهیه بکند این را تصدیق می‌کنید و بالطبیعه و قهراً مملکت یک وارداتی باید داشته باشد و واردات هم که بخواهد داشته باشد باید صادرات در مقابلش داشته باشد یعنی تا یک چیزی نفروشد نمی‌تواند چیزی بخرد و همین طور تا چیزی نخرد چیزی نمی‌تواند بفروشد اما این سیاست را اگر بخواهیم داشته باشیم که هی صادرات خودمان را زیاد بکنیم به عقیده ما امروز در درجه اول نیست برای این که آنهایی که کردند بیشتر نتیجه سوء بردند و بیشتر به نظر این طور آمد که در این باب باید سعی بکنیم که حوائج خودمان را از خارجه کم بکنیم از برای این که محتاج به واردات زیاد باشیم یا اگر محتاج باشیم به آن واردات باشیم که از آن چاره نیست فرض بفرمایید امروز تا پنجاه سال دیگر در مملکت ما تاسکوپ و نئودولیت نمی‌توانند بسازند البته مملکت ما احتیاج به تئودولیت هم دارد و از خارجه هم باید بیاوریم زیرا اگر بخواهیم حواس‌مان را مصروف ساختن تلسکوپ و تئودولیت بکنیم از سیار چیزها باز می‌مانیم و خرج زیاد هم خواهد داشت و زیاد هم محل حاجت نیست و یک چیزهایی دیگر که حاجت دائمی و هر روزی مملکت است و زیاد هم در مملکت طرف احتیاج است و اسبابش هم در مملکت فراهم می‌شود آن را باید اهتمام کرد که در آن موارد احتیاجات خودمان را از خارج کم بکنیم مثلاً این چیزی را که ملاحظه می‌فرمایید هیئت دولت در پروگراممان (اگر به قول بعضی آقایان ما مفصلاً ننوشتیم برای آن که احتیاج نداشتیم) اهتمام کلی دارد دولت که در درجه اول در چند نقطه مملکت بعضی کارخانه‌جات بیاورد که قند است و پارچه است و چرم است اینها به جهت این است که می‌بینیم این اجناس یک مصرف کلی در مملکت دارد و برای آن مصارف یک مبالغ زیادی ما باید به خارجه پول بدهیم پول هم نمی‌دهیم این هم اشتباه نشود ما هیچ وقت به خارجه پول نمی‌دهیم که جنس بیاوریم نه تنها ما نمی‌دهیم هیچ کس نمی‌دهد برای تجارت جنس می‌دهند به عبارت آخری یک مقدار زیادی زحمت می‌کشیم و یک محصولات زیادی تهیه می‌کنیم و می‌فرستیم به خارج و در ازاء آن یک مقداری قند و پارچه و چرمی که باید بیاوریم می‌آوریم اینجا و مصرف می‌کنیم. این را دولت در نظر دارد که این چند قلم حوائج زندگی که ما داریم اسبابش را فراهم بیاوریم که در داخله خودمان چون وسایلش را داریم فراهم کنیم و اشاره که در پروگرام به آن شده است هم در خطابه ملوکانه و هم در پروگرام دولت که حتی‌الامکان باید سعی کرد که احتیاجات خودمان را در داخله خودمان فراهم بکنیم از این جهت بود این را من باب نظر آقایان نمایندگان محترم عرض نکردم از برای این که مسائلی که اینجا مذاکره می‌شود در خارج خوب محل توجه واقع نمی‌شود خواستم تصریح شود این مطلب که شاید ما بیشتر از آن که باید اهتمام بکنیم در صادراتمان (عرض نمی‌کنم نباید بکنیم البته باید صادرات‌مان را هم زیاد بکنیم و خوب بکنیم برای این که در هر حال محتاج خواهیم بود که از خارج اجناس وارد بکنیم) بیش از آن برای بهبودی اوضاع اقتصادی مملکت لازم است که سعی بکنیم احتیاجات زیاد و بزرگی را که امروز به خارجه داریم کم بکنیم و این نکته اساسی است در امور اقتصادی مملکت. بنده بیشتر از این اوقات آقایان را مصروف نمی‌دارم.

بعضی از نمایندگان - کافی است.

دشتی- اگر آقایان اجازه بدهند بنده هم صحبت خودم را بکنم؟

جمعی از نمایندگان - بفرمایید.

امروز صبح حقیقتاً بدون تصنع عرض می‌کنم بنده مجبور شدم که دیکسیونر را باز کنم که معنی پروگرام را ببینم چیست بنده وقتی که پروگرام را خواندم خیال کردم واقعاً ما در اشتباه هستیم و معنی پروگرام را نمی‌دانیم و معنی پروگرام یعنی مرامنامه برای این که امروز وقتی پروگرام دولت را بنده می‌خواندم بنده به یاد مرامنامه‌هایی که در ده دوازده سال پیش از این احزاب خلق‌الساعه برای خودشان می‌نوشتند افتادم مخصوصاً معمولاً مرامنامه‌ها همین طور. شروع می‌شود یعنی یک چیزهای کلی و چیزهایی که جزء ایده‌آل و آمال آنها بوده است می‌نوشتند پروگرام دولت هم تقریباً همین طور است بعد که دیکسیونر را باز کردم دیدم معنی پروگرام همین طور است که ما سابقاً فهمیدیم یعنی خطوط اصلی و تفاصیل یک ایده‌آل و روشی که برای اجرای آن مقصود در نظر می‌گیرند و پروگرامی معین می‌کنند مثلاً اگر فرض کنید بپرسند پروگرام مدرسه طب چیست بگویند پروگرام مدرسه طب این است که ما طبیب بیرون بدهیم یا پروگرام معارف ایران چیست بگویند این است که آدم را با سواد بکنند این به عقیده بنده یک چیز کلی است که از این حیث تمام پروگرام‌های دنیا یک جور است و باید بگوییم که پروگرام‌های تمام مدارس ابتدایی دنیا یک جور است برای این که نظر همه این است که مردم باسواد بشوند در صورتی که پروگرام معنیش این است که خطوط اساسی و اصلی و تشخیص یک مرامی را معین کند. آقای رئیس‌الوزراء اینجا فرمودند که ما این را لازم ندانستیم و نیت خودمان را گفتیم چون قسمت اعظم حرف ما نیت است. عرض کنم نیت دولت را اعلیحضرت همایونی در خطابه افتتاحیه اینجا فرمودند و دولت باید طرز اجرای آن نیت را به عرض مجلس برساند نه این که فقط نیت را تکرار کند. بنده دیروز که پروگرام را می‌خواندم حالا هم برای شما عرض می‌کنم نوشته‌اند که ما قصدمان این است که اوضاع اقتصادیمان خوب بشود روابط‌مان با دولت متحابه خوب بشود معارفمان توسعه پیدا کند بنده از آقایان می‌پرسم هیچ شنیده‌اید یا هیچ در دنیا شنیده شده است یک دولتی بیاید به مجلس و بگوید قصدم این است که من روابط خودم را با دولت متحابه به هم بزنم و اقتصادیات مملکت را بر هم بریزم تمام کابینه‌ها در تمام دنیا همین نظر را دارند که در این پروگرام ذکر شده است منتهی صحبت در کیفیت اجرا است و آن چیزی که بحث می‌شود در مجلس و دولت‌ها با هم اختلاف دارند و احزاب مختلفه کشمکش‌ها و اختلاف‌نظرهایی که دارند در این موضوعات است والا هیچ کدام از آنها نمی‌گویند ما می‌خواهیم مملکتمان را در هم بزنیم منتهی یکی می‌گوید از راه آزادی تجارت یکی می‌گوید از راه محدود کردن تجارت به مقصود می‌رسیم. به عقیده بنده دولت باید وارد تفصیل بشود حالا بنده نمی‌خواهم عرض کنم که بردارند ده جزوه برای پروگرام‌شان بنویسند همان طوری که آقای وزیر امور خارجه حالا توضیح دادند که در قسمت اقتصادیات ما بیشتر نظر داریم که حوائج را در داخله تهیه کنیم نه این که صادرات را زیاد بکنیم این یک چیزی است اما به طور کلی بگویند ما می‌خواهیم اقتصادیات‌مان را خوب بکنیم و روابط متقابله با دولت داشته باشیم این را بنده تصور می‌کنم که هر کابینه منتسب به هر حزبی که باشد در هر جای دنیا این ایده‌های کلی را دارد پس بنابراین به این کلیات متشبث شدن و این کلیات را در ضمن پروگرام گفتن یک چیز عجیبی است و بیشتر تعجبش از این است که غالب اعضای هیئت محترم دولت کسانی هستند که مطالعات زیاد دارند و مردمان فاضل و دانشمندی هستند و مدت‌ها است در هیئت دولت کار می‌کنند و وقتی که پروگرام دولت را می‌آورند به شکل یک مرامنامه است مثلاً حالا بنده یک مثل دیگر عرض می‌کنم در پروگرام می‌نویسد: هیئت وزراء که در این موقع به مجلس شورای ملی معرفی می‌شود سعی در متابعت از مقاصد عالیه ذات اقدس همایونی را وظیفه حتمی خود شمرده و مواد ذیل را که اصول و نکات برجسته پروگرام اقداماتی است که از طرف دولت در این دوره باید به عمل آید پیشنهاد مجلس شورای ملی می‌نماید. هیئت وزرا همیشه اوقات از این که پروگرام را به مجلس بدهد یا به مجلس ندهد (ذکر در پروگرام لازم نیست) اصلاً باید در هر موقع یکی از وظایف حتمی وزرا این است که متابعت از فکر شاه بکنند. بنده نمی‌دانم این اگر در شعر بود اسمش را حشو نمی‌گفتند آقای افسر؟

(افسر - خیر)

(خنده نمایندگان)

باز یک مثل دیگری عرض می‌کنم در قسمت پروگرام که مشمول همین مفهمومی است که حالا عرض کردم و آن قسمت سیاست خارجی است که نوشته‌اند در سیاست خارجی نوشته‌اند که سیاست خارجی دولت همواره مبنی بر تشعیید مناسبات دوستانه با دول متحابه می‌باشد البته این خیلی خوب است آن قید احترام متقابل را بنده زاید می‌دانم برای این که این مسئله چیز تازه نیست که دولت فعلی این کار را کرده باشد این تقریباً به نظر بنده از اول زمامداری اعلیحضرت این مسئله کاملاً محرز است و ایشان نظر داشته‌اند و متوجه شده‌اند به این مسئله و عمل هم کرده‌اند که همیشه روابط دولت ایران با دول خارجه روی اصل معامله متقابله باشد پس بنابراین یک اصلی را که به نظر بنده محرز است این را دیگر دو باره دولت هر سال توی پروگرام خودش بنویسد این به نظر بنده مثل آدم‌های ندید و بدید است که هر ساعت این را دوباره می‌نویسند بنده برای نمونه یک مثلی عرض می‌کنم که اگر آقایان در نظرشان باشد سابقاً قبل از اوضاع عصر جدید هر وقت که دولت ایران با یک دولت اجنبی معاهده می‌بست مخصوصاً اگر آن دولت قوی بود و منافع ایران را بیشتر پایمال می‌کرد در آن معاهده ماده اولش می‌نوشتند حفظ استقلال ایران مثل این که در معاهده ۱۹۱۹ که مابین وثوق‌الدوله و دولت انگلیس بسته شده بود در ماده اول حفظ استقلال ایرن بود و در مواد پایینش تمام استقلال اقتصادی و سیاسی ایران را از دست داده بودند پس بنابراین این چیزهایی که برای گول زدن است لزوم ندارد. بنده تصور می‌کنم که اگر فرض بفرمایید یک کابینه فرانسه نخواهد به مجلس معرفی شود و پروگرامش را بیاورد هیچ وقت نمی‌نویسد که روابطش با دولت متحابه روی اصل معامله متقابله است چرا نمی‌نویسد این مطلب را برای این که این یک اصل محرزی است برای آنها و پهلوی ما هم باید یک اصل محرزی باشد و بنده شایسته نمی‌دانم برای هیئت دولت که این مسئله را جزء پروگرام خودش بیاورد باید این اصل را محرز دانسته باشد و دیگر از آن ذکری نکنند. حالا برمی‌گردیم به اصل پروگرام و عرایضی که بنده باید در خود پروگرام عرض کنم که برجسته‌ترین چیزهای مواد پروگرام توجه دولت است به مسائل اقتصادی البته این یک چیز تازه نیست و دو، سه سال است که دولت متوجه این مسئله است و خیلی هم عمل کرده است ولی مجلس شورای ملی میل داشت که بفهمد دولت در این دوره جدید چه تصمیمات دارد یعنی همان طور که اسم پروگرام پروگرام است چه مواضعی را برای این کار در نظر دارد چه می‌خواهد بکند مثلاً اشاره شده است به خالصه ولی معلوم نیست که تمام خالصه را می‌خواهند بدهند یا یک قسمت را (بعضی از نمایندگان - از دارد) و این خالصه را مثل سابق می‌خواهند به طوایف و حاله بدهند یا این که اعم از رحاله و غیر رحاله و بین زارعین تقسیم کنند این را به آنها می‌فروشند با مجانی می‌دهند اینها یک اصول اساسی است که باید در پروگرام دولت تشریح بشود و نشده است. عرض کنم که مثلاً دولت می‌نویسد که ما تشویق می‌کنیم هم‌وطنان‌مان را در ازدیاد صادرات این نوع تشویقاتی که دولت در نظر گرفته است از چه نوع تشویقاتی است آیا از همان نوع تشویقاتی است که دولت در قسمت ازدیاد صادرات تریاک کردند؟! اگر آقایان نمایندگان به خاطرشان باشد یکی از بهترین و بزرگ‌ترین اقلام صادرات ایران تریاک ایران بود و به واسطه آن معامله انحصاری که کردند در دو سال پیش این صادرات مهم به یک طرز فاحشی ساقط شده است (بعضی از نمایندگان - صحیح است) قبل از انحصار ما سالیانه شانزده میلیون صادرات تریاک داشتیم ولی الان شاید شش میلیون داریم اغلب زارعین فارس و جاهای دیگر دست از زراعت خودشان کشیده‌اند اگر به این شکل می‌خواهید تشویق بکنید به عقیده بنده تشویق نیست بنده همین پریروز با یکی از نمایندگان کردستان صحبت می‌کردم می‌گفت روز به روز زراعت توتون دارد پایین می‌آید در کردستان به واسطه سوء رفتار مأمورین مالیه اگر که این نوع تشویقات باشد بنده عقیده‌ام این است که روز به روز صادرات ما از بین خواهد رفت پیرارسال بنده با آقای لیقوانی تبریز رفته بودم در کارخانه چرم‌سازی آنجا که رفتیم و مطالعه کردیم صاحب آن به کلی مأیوس و به درجه از مساعدت‌های کوچک دولت هم مأیوس بود که مصمم شده بود کارخانه‌اش را ببندد فرض بفرمایید کارخانه مواد شیمیایی لازم داشت هزار اشکال برای وارد کردن آنها در پیش بود اگر این شکل بخواهند این نوع تشویقات از مردم و تجار بکنند به عقیده بنده هیچ وقت منظور دولت که ازدیاد صادرات باشد به عمل به عمل نخواهد آمد. یک مسئله خیلی مهمی است که این را باید دولت حل بکند و ما نمی‌دانیم که دولت تا به حال حال کرده است یا نه و آن این است که دولت چه خیال دارد که آیا مملکت ایران را یک مملکت زراعتی بکند یا یک مملکت صنعتی. این یک مسئله خیلی مهمی است و به قرار ظاهرا ین طوری که در پروگرام نوشته شده است دولت سعی دارد که صنایع را در مملکت ایجاد کند و اندوستری که صنایع مملکت را ترقی بدهد و ایجاد صنایع بکند و آندوستریل بکند. بنده اینجا یک تذکر مختصری می‌خواهم عرض کنم و آن این است که غیر از صنایع کوچک مثل قندسازی یا کبریت‌سازی یا چرم‌سازی مملکت ایران تا صد سال دیگر هم از عهده این که مثل ممالک فرنگ یکی از ممالک صنعتی و اندوستریل بشود بر نمی‌آید. علتش هم خیلی زیاد است برای این که یک قسمت از صنایع به قدری مبهم و مخلوط است که مدت‌ها وقت لازم دارد تا این که تمام اسبابش فراهم شود و این را حالا عرض می‌کنم مثلاً اگر ایران بخواهد کارخانه اتومبیل‌سازی راه بیندازد. اتومبیل‌سازی یک چیزی نیست که فقط با داشتن آهن ممکن باشد اتومبیل سازی مربوط است اقلا به وجود چندین کارخانه. کارخانه چرم‌سازی، دینام‌سازی، کائوچوسازی ساعت‌سازی و خیلی چیزهای دیگری لازم است پس بنابراین ما نمی‌توانیم به این زودی یک مملکت اندوستریل بشویم و صنعتی کامل باشیم. ما در درجه اول یک مملکت فلاحتی هستیم و باید فلاحت را توسعه بدهیم و اینجا آقای رئیس فلاحت هم هستند بنده می‌خواستم ببینم که دولت در ترقی فلاحت چه اقدامی تا به حال کرده. در درجه اول ما اراضی زیاد داریم و آب و هوای مملکت مستعد است و بیشتر در درجه اول احتیاج به آب داریم یعنی آب داریم ولی هرز می‌رود به قول یکی از نمایندگان برای سدبندی و آبیاری این مملکت چه فکری کرده است. به عقیده بنده یک دولتی که اهمیت می‌دهد به مسائل اقتصادی در درجه اول باید فلاحت این مملکت را ترقی بدهد و اهمیت بدهد برای این که این یک صنعت ابتدایی و بدوی این مملکت است و تمام مردم هم با این ارتباط دارند و وسایل آن را هم داریم. یک کاری دولت باید بکند و آن این است که یک پروگرام مفصلی برای آبیاری می‌باید داشته باشد و یک بودجه مفصلی که اقلاً در سال یک میلیون باشد صرف این کار بکند این یک کاری است که بلافاصله سال دیگر منافع دارد نه تنها از نقطه نظر این که به دولت منفعت می‌دهد و مملکت را آباد می‌کند. صادرات مملکت را زیاد می‌کند و هم از نقطه نظر این که آقای وزیر امور خارجه فرمودند احتیاجات داخلی را رفع می‌کند مردم را با ثروت می‌کند و مستطیع به تأدیه مالیات می‌نماید. ملاحظه بفرمایید که مثلاً اگر سد کارون بسته شود اگر پنج میلیون تومان ده میلیون تومان خرجش شود آن کسانی که با این امور ارتباط دارند می‌دانند و معتقدند که در همان ده ساله اول منافع آن پول را مستهلک کرده به علاوه این که استطاعت مردم ده برابر می‌شود (صحیح است) ملاحظه بفرمایید دولت ایران چقدر مخارج می‌کند و به هیچ وجه خرجی برای آبیاری نکرده است بنده می‌خواستم از هیئت دولت سؤال کنم که آیا واقعاً این مسئله را در نظر ندارند و به این مسئله اهمیت نمی‌دهند؟ یا این که معتقدند به این مسئله اگر این طور است این را بفرمایید که ما هم با آقایان هم عقیده می‌شویم. برای ترقی مسائل اقتصادی یک مسئله دیگر هم هست که آن را هم بنده می‌خواستم از هیئت دولت بپرسم و آن جلب سرمایه خارجی است. شما اگر می‌خواهید یک مملکتی را ثروتمند کنید با این سرمایه که در این مملکت هست ممکن نیست عده زیادی از مردمانی که مطالعات دارند به این کار معتقدند که اگر دولت جلب سرمایه خارجی بکند و با سرمایه خارجی منابع ثروت مملکت را به کار بیندازد هم سرمایه خارجی را در مدت کمی می‌توانید پس بدهید و مستهلک کنید و هم مملکت را به یک حالت نشاط اقتصادی درآورید. آیا دولت محترم حالیه در این قسمت هیچ نظری دارند یعنی این مسئله را بد می‌دانند یا خوب در پروگرام ننوشته‌اند سؤال دیگری که بنده دارم. اینجا یک قسمت راجع‌به استخراج معادن نوشته‌اند. استخراج معادن اساساً یک کار خوبی است یک قصه کوچولویی می‌خواهم عرض کنم در اتازونی می‌دانید که یکی از مترقی‌ترین ممالک دنیا است هم از حیث استفاده از منابع ثروت‌های طبیعی و هم از حیث معادن و هم از حیث صنعت این دولت اتازونی تقریباً صد نفر یا بیشتر مهندس معرفت‌الارض دارد که دسته‌دسته می‌کنند و هر ساله به تمام نواحی می‌فرستد برای اکتشاف فقط کار آنها اکتشاف است که معین کنند در فلان ناحیه فلان معدن هست و چه قدر از این معدن می‌شود استفاده کرد و تمام را به دولت راپورت می‌دهند و دولت منتشر می‌کند تا اگر فلان تاجر خواست آن را استخراج کند بتواند. این که فرمودند آقای وزیر امور خارجه که امور اقتصادی مملکت را باید خودشان تهیه کنند این یک حرف خیلی صحیحی است دولت نباید کارهای صنعتی مملکت را اداره کند باید وسایل آن را فراهم بیاورد مثلاً برای استخراج معادن دولت البته نباید خودش برود و استخراج معادن بکند باید وسایل اجرای آن را فراهم کرده در دسترس مردم بگذارد یعنی بگوید مثلاً در فیروزکوه فلان معدن است و تا فلان درجه قابل استفاده است. و وسایل به مردم بدهد آیا دولت این کار را کرده است؟ یا بعد می‌خواهد بکند...

افسر - کرده است ولی اشاعه نداده است. در چهار سال پنج سال پیش از این یک مهندس خارجی در استخدام دولت بود و یک مطالعات مختصری کرد به یزد و سمنان رفت و مطالعاتی کرد و به طور مفصل وارد جزئیات نشد یک راپورت‌هایی داد به وزارت فواعد عامه و این راپورت‌ها همان طوری که آقای افسر فرمودند منتشر نشد و بعد هم دنبالش ول شد. بنده یک برادری دارم که پارسال از آمریکا آمده است و برادر بنده در معدن کار کرده و از دارالفنون کلمبیا دیپلم داشته و سه سال پیش از این تحصیلاتش را تمام کرده بود خواست بیاید اینجا بنده با بعضی از اولیای امور دولت صحبت کردم گفتند خوب است دو سال دیگر بماند و تجربه پیدا کند به توسط وزارت فواید عامه نوشتند به سفارت آمریکا و به وسیله سفارت ایران اطلاع دادند دو سال هم سر معادن مختلفه نفت و زغال کار کرد. آن وقت آمد اینجا و از مقامات عالی به آقای فرخ معرفی شد. آقای فرخ به طور معمول و فورمالیته که خیلی الحمدالله معمول به است در تمام دو اثر دولتی کنند یک چیزی بنویس و تقاضای استخدام کن. ایشان هم یک چیزی نوشتند و تقاضای استخدام کردند بعد از یک ماه جوابش آمد که هر وقت یک کاری پیدا شد می‌فرستیم دنبال شما و اطلاع می‌دهیم. حالا کاری به شما نداریم. حالا ممکن است آقایان فرض کنند چون راجع‌به برادر بنده است حرف‌هایم معلل به غرض است چون برادر بنده است. اولاً برادر بنده الان هم مستخدم دولت است و برای بنده فرق نمی‌کند که در اداره صناعت مستخدم باشد یا در اداره راه‌آهن و بهتر این بود که اصلاً در هیچ جا او مستخدم نباشد و از او باشد و جای دیگر زندگی کند. نوشتند هر وقت کاری پیدا شد به شما می‌دهیم. کار برای او پیدا نشد ولی آن وقت وزارت طرق متخصص خواست برای تونل چون خود او شاگرد وزارت طرق بود و او را فرستادند به کار و استخدام کردند و بعد هم فرستادند جای این را از آلمان استخدام کردند این نمونه از کار اولیای دولت است در تشویق ابناء وطن‌شان در کارهایی که دارند. عرض کنم که اگر هیئت دولت یعنی اولیای امور وزارت خانه‌ها و ادارات دولتی بخواهند این رویه را اتخاذ کنند بنده قول می‌دهم که هیچ چیز پیشرفت نمی‌کند. آقای وزیر عدلیه در این سفر که از فرنگ برگشتند یک مطلب خیلی صحیحی فرمودند. گفتند که این مستخدمینی که ما غالباً از خارجه استخدام می‌کنیم اگر مردمانی باشند که واقعاً تحصیلات عالیه کرده باشند و تجربیات کافی داشته باشند به قیمت‌های خیلی گزاف استخدام می‌شوند که غالباً ما از عهده ادای حق‌الزحمه آنها برنمی‌آییم و نمی‌توانیم تقاضاهای آنها را انجام دهیم و کسانی را که ما با قیمت‌های مختصر استخدام می‌کنیم غالباً کسانی هستند که در مملکت خودشان یک قیمت زیادی ندارند و یا تازه از مدرسه بیرون آمده‌اند پس بنابراین یکی از کارهای مهم دولت این است که از افراد خود مملکت بفرستند به خارج و آنجا تحصیلات بکنند و برگردند و کار مملکت در دست خود اهالی مملکت باشد این یکی از کارهای خیلی بزرگ است. ما غالباً می‌بینیم اشخاصی خودشان می‌روند و تحصیل می‌کنند و می‌آیند اینجا و ادارات دولتی ما توجهی نمی‌کنند. این قضیه که به طور افسانه مانده است آقای رئیس‌الوزرا راجع‌به آن کاشف ستاره محمودی که علم هیئت خوانده بود و بعد هم فرستادندش در تلگراف‌خانه و مستخدم کردند این امروز در عصر پهلوی در مملکت شما در جریان است. عرض کنم که دولت با همه اهمالی که در خصوص پروگرام خودش کرده است فراموش نکرده است معارف را در پروگرام بیاورد و به عبارت توسعه معارف خواسته‌اند یک چیزی بنویسند که جامع تمام اصلاحات ایده‌آلی بشر باشد. بنده خواستم بپرسم مقصود از توسعه معارف چه چیز است شما مقصودتان از توسعه معارف چیست؟ همان طوری که امروز در مجلس شورای ملی معارف نماینده ندارد می‌خواستم عرض کنم که در ایران امروز هم آن طوری که مقتضی زمان است به عقیده بنده معارف در مملکت توسعه پیدا نکرده مقصود از توسعه معارف این نیست یک وقتی شیراز رئیس معارفی داشت این مدتی ماند در شیراز و در راپورتی که داده بود شاهکارش این بود که من پنج مدرسه شیراز را ده مدرسه کردم اما ده مدرسه ناقص یعنی برای هر گوشه شیراز یک خانه محقر مزخرف میزرابل گرفته بود یک مدیری برای آن گرفته بودند چهل تومان یک فراش برایش گرفته بودند سه تا معلم عرض کنم چهل پنجاه نفر هم شاگرد داشت. اگر توسعه معارف حالا مثل همان توسعه مدارس شیراز باشد که به عقیده بنده اصلاً به درد نمی‌خورد و اگر شیراز چهار تا مدرسه داشت با معلمین صحیح و چهار تا مدیر صحیح و یک عده معلمین خوب و فاضل موظف و عالم به وظیفه خودشان البته بهتر کار می‌کردند و البته بهتر بود تا این که چند مدرسه این طوری باشد. یک وقتی میرزا علی‌اصغر خان حکمت سفری کرده بود به شیراز از برای تفتیش. گفت به یک مدرسه رفتم دیدم که یک کلاس معلم ندارد و یک نفر توی آفتاب عبا را سرش گرفته و دراز کشیده گفتم معلم فلان اطاق کجا است. گفتند امروز رخت شوری دارد و توی خانه‌اش رفته زنش می‌خواهد رخت بشوید و این می‌خواهد بچه‌اش را نگاه دارد و نیامده است این معلم هم حالش خوش نیست و خوابیده. عرض کنم اگر مدرسه این طور باشد به عقیده بنده به درد نمی‌خورد یکی از آقایان اینجا یک یادداشتی به بنده نوشته است که بد نیست بنده در تحصیلات عمومی مجانی یک حرفی بزنم. بنده خودم شخصاً با تحصیلات عمومی اجباری مجانی مخالفم چرا؟ برای این که به عقیده بنده هر قدر معارف امروزه این مملکت توسعه پیدا کند به ضرر مملکت است. مقصود از معارف چیست ما از معارف می‌خواهیم جوان‌هایی پیدا کنیم که اعتماد به نفس داشته باشند. شجاعت داشته باشند صداقت و وطن‌پرستی داشته باشند متمایل به حرفه‌های آزاد باشند. عضو مفید جامعه باشند. عامل مؤثر در جامعه باشند نه این که دست شکسته باشند می‌خواهیم چه کنیم بچه‌هایی که متصل از مدرسه بیرون می‌آیند بی‌سواد و بی‌اطلاع و ملکه اجتهاد و استنباط در آنها به منتهی درجه ضعف باشد و غیر از استخدام دولت برای آنها کاری در نظر نباشد ما می‌خواهیم چه کنیم جوان‌هایی که تمام‌شان از نظام وظیفه فرار می‌کنند؟ ما جوان‌هایی می‌خواهیم که از مدرسه که بیرون می‌آیند با شوق و اراده خودشان بروند نظام وظیفه وزارت معارف اگر این طور که هست باشد فایده‌اش چیست الان بچه نجار می‌رود نجاری می‌کند ولی این وقتی که رفت به مدرسه و خواند که پایتخت ژاپون توکیو است برمی‌گردد خیالش بر این است که حکماً باید نوکر دولت بشود. بالاخره این محصل بچه درد می‌خورد. توسعه معارف در وقتی خوب است که روی اساس باشد. به عقیده بنده معارف ما خراب است. مثلاً اصول حفظ کردن و این اصولی که در دنیای امروزه کهنه و پوسیده شده است و تمام ممالک دنیا سعی می‌کنند که این اصل را براندازند دور. این تازه در مملکت ما جاری شده است. امروز اصول این است که بچه‌ها طوطی‌وار یک چیزی را حفظ کنند و موقع امتحان پس بدهند و از معلم نمره بگیرند. امروز تمام دنیا سعی می‌کنند که قوه اجتهاد و ملکه استنباط در اطفال ایجاد کنند به طوری که آنها متکی بر نفس و معتمد بر نفس خودشان بشوند تا در آتیه دست‌شان را دراز نکنند پروگرام وزارت معارف غلط است. مقصود از پروگرام نه مقصود پروگرام هیئت دولت است مطابق اینجا مقصود اصولی است که معمول به معارف و مدارس است. در پروگرام وزارت معارف می‌بینیم چیزهای زیادی خیلی دارد و در عوض چیزهایی که لازم است نیست. مثلاً یک چیزی که در نطق افتتاحیه اعلیحضرت به آن اشاره شده بود در پروگرام دولت نیست اصلاح اخلاق عمومی است و به عقیده بنده اصلاح اخلاق عمومی اساس اصلاح مملکت است. اگر اخلاق عمومی خوب شد و پایه‌اش اصلاح شد ما می‌توانیم امیدوار باشیم که همه چیز ما پیشرفت می‌کند اساس اقتصاد و سیاست و اجتماع و همه چیز ما ترقی می‌کند. اخلاق را کجا باید رفت درست کرد؟ در مدرسه باید درست کرد. یکی از چیزهای غلط وزارت معارف و یکی از نواقص وزارت معارف این است که توجهی به اخلاق نمی‌کنند و ملکات فاضله درست نمی‌کند مقصود از ملکات فاضله این نیست که آدم خاکشی مزاج و منافق و دروغگو بار بیاورد. غرضم این اخلاق نیست که بین مردم معمول است که می‌گویند فلان آدم خوش‌اخلاق است. یعنی به همه مردم دروغ می‌گوید و خاکشی مزاج است. مقصود از اخلاق فاضله این است که وطن‌پرست باشد. اتکاء به نفس داشته باشد. صداقت و شجاعت داشته باشد و بالاخره این طوری که دنیای متمدن می‌پسندد باشد و این قسمت در مدارس ما به کلی در نظر گرفته نمی‌شود وضعیت وزارت معارف ما این طور است که شاگردان یک چیزی را حفظ می‌کنند و به شاگردان یاد می‌دهند و بعد باید پس بدهند اما ورزش در مدارس ما به منتهی درجه بی‌اهمیت است حتی به طوری که بنده شنیده‌ام وزارت معارفی به کلی با مسئله پیش‌آهنگی مخالفت کرده است در صورتی که پیش‌آهنگی در دنیا یکی از بهترین مؤسسات معارفی است و اشخاص را تربیت می‌کند و این به کلی امروزه از بین رفته است و وزارت معارف به هیچ وجه به موسیقی اهمیت نمی‌دهد و موسیقی را مثل مطربی قدیم می‌داند در صورتی که باید در مدارس سرود ملی بخوانند و حماسه پیدا شود و این اصل تریاکی مآبی و تو سری خوری باید از بین برود اگر توسعه معارف اینها است که ما این را نمی‌خواهیم اگر مقصود این است که روضه‌خوان‌های سابق بروند و بچه‌های ما را تربیت بکنند ما نمی‌خواهیم و بهتر این است که بچه‌ها بی‌سواد باشند و اگر بروند زراعت و آهنگری کنند بهتر است از این که بروند و تریاکی بشوند و با روح مزخرفی بیرون بیایند عرض کنم در قسمت معارف نیز بنده این نکته را باید عرض کنم که معارف این کارها را نکند نمی‌دانم چرا نمی‌کند بنده از هیئت دولت می‌پرسم که مدرسه طب طهران چرا مثل فاکولته‌های پاریس نمی‌شود نخوانند بنده نمی‌فهمم شما که پول می‌دهید و معلم می‌آورید مثلاً بنده دیدم معلم حساب آوردند و ماهی نهصد تومان به او می‌دهند شما می‌توانید سه چهار تا معلم طب بیاورید و ماهی دو هزار تومان به او بدهید آن وقت دیگر شاگرد طب نفرستید به خارجه و بگذارید در همین جا درس بخوانند هر ساله مبلغی وزارت معارف پول خرج می‌کند و مع‌ذلک مدرسه طب را تکمیل نمی‌کند و حقیقتاً این سماجت وزارت معارف در این مسئله به قدری انسان را عصبانی می‌کند که بنده یقه‌ام را پاره می‌کنم در این چه منظوری دارد آخر این نواقص مدرسه طب را چرا تکمیل نمی‌کنند چه محظوری دارد و چرا باید مدرسه طب ما ناقص باشد بنده می‌گویم مدرسه حقوق طهران چرا نمی‌شود مثل مدرسه حقوق پاریس و برلن و نیویورک و نیروی تحصیلات خودش را بالا ببرد و معلم بیاورد که وقتی که لیسانسیه‌های ما می‌روند در مدارس لندن یا در فرانسه واقعاً لیسانسیه حقوق باشند و مجبور نباشند که حقوق را از سر تحصیل کنند مکرر دیده شده است که لیسانسیه‌های حقوق ما وقتی که رفته‌اند به فرنگ مجبور شده‌اند از کلاس اول برگردند من دکتری را سراغ دارم که رفته است برلن از کلاس اول شروع کرده است چه ضرر دارد که این را وزارت معارف درست کند همین طور مدرسه مهندسی یک وقتی وزارت طرق مدرسه مهندسی تأسیس کرد بعد یک وزیر طرق دیگری آمد و آن را به هم زد برای این که وزیر سابق تأسیس کرده بود آدم دلش می‌سوزد یک وزیر طرقی آمده و خواسته سر عمله درست کند و تیمچه مهندسی درست کند آن دیگری آمد به هم زد حالا از آقای وزیر طرق خواهش می‌کنیم که این کار را بکنند و این افتخار را برای خودشان بگذارند عرض کنم که بنده یک مسئله دیگری را می‌خواستم در قسمت معارف عرض کنم و قسمت معارف را تمام کنم و آن مسئله خط است و خیلی خوشوقتم که آقای وزیر مالیه اینجا تشریف دارند و ایشان هم یکی از طرفداران این فکر بزرگ هستند به عقیده بنده اگر که بخواهیم وزارت معارف ما خوب شود و بخواهیم به اصلاحات دست بزنیم باید این خط را به هم بزنیم (از طرف چند نفر - صحیح است) (بعضی هم همهمه) برای تغییر خط آیا دولت هیچ فکری کرده است یا خیر؟ (همهمه) عرض کنم که (آقای کازرونی اجازه بفرمایید) بنده اصراری ندارم که آنهایی که عقیده ندارند صحیح است بگویند صحیح است یک وقتی لباس متحدالشکل هم در نظر بعضی‌ها بدترین کارها بود ولی در نظر بنده خیلی خوب بود یک وقتی هم نظام وظیفه و ثبت اسناد را و سجل احوال را بد می‌دانستند بعضی‌ها ولی به نظر بنده تمام این چیزها ارکان ترقی مملکت هستند و ثبت اسناد و سجل احوال از ارکان عظمت عمومی است به عقیده بنده اساسی‌ترین کارها اصلاح خط است آقایان می‌دانند که امروز تمام اصلاحاتی که در این مملکت شده است قائم به وجود یک فرد است (صحیح است) و اگر این اصلاحات که قائم به وجود یک فرد است بالنتیجه متکی به اداره اکثریت ملت نشود برای آتیه مملکت خیلی خطرناک است بنابراین باید سعی کرد این اصلاحاتی که امروز شده است اینها را در مغز مردم جا داد یعنی مردم را حامی این اصلاحات کرد که معقتد به این اصلاحات شوند و بهترین وسیله این است که مردم را سواددار کرد که سواد در بین مردم تعمیم پیدا کند و به عقیده بنده سواد تعمیم پیدا نمی‌کند مگر این که خط اصلاح شود آیا هیئت محترم دولت در مسئله اصلاح خط فکری کرده‌اند یا خیر؟ عرض کنم یکی دیگر (حالا از قسمت معارف دیگر صرف‌نظر می‌کنیم) چون آقای وزیر عدلیه می‌خواهند در قسمت اخیری که راجع‌به ساختمان خط آن صحبت شد که آقای رئیس‌الوزرا اینجا فرمودند که قالب‌ریزی خط آهن تمام شده است و آن این است که از مازندران تا طهران چهار ساله تمام می‌شود و راه‌آهن تا جنوب هم شش ساله ولی نفهمیدیم که خود دولت این کار را می‌خواهد بکند یا این که به مناقصه و مزایده به سایرین خواهد داد چون این مسئله اخیراً در روزنامه‌ها خوانده شد که دولت با کمپانی دانمارکی یک قراردادی بسته است که هر کیلومتری پنج دلار به آنها بدهد که تقریباً سیزده میلیون تومان می‌شود و از قراری که بنده شنیده‌ام این از برای نظارت تنها است که هیئت مهندسین بیایند و فقط نظارتی بکنند حالا می‌خواهم ببینم آیا اساساً به صرفه دولت هست یا نه و چه الزامی داشته‌اند به این کار آیا سه نفر چهار نفر پنج نفر شش نفر مهندس استخدام می‌کردیم و به آنها حقوق می‌دادیم بهتر نبود و قطعاً یک موجباتی این کار را ایجاب می‌کرد که شما سیزده میلیون تومان بدهید به یک کسانی که فقط نظارت می‌کنند در خط آهن. این یکی دیگر این که شنیدم یک کمپانی‌هایی (یک کمپانی انتربالکان) درست یادم نیست. او یک پیشنهاداتی به دولت داده و در آن پیشنهاد خودش صد در صد مقاصد شاه و هیئت دولت را پیش‌بینی کرده. آن این است که متعهد شده تمام راه‌آهن ایران را در ظرف چهار سال تمام کند. دیگر این که متعهد شده در مقابل اجناس خارجی که وارد می‌کند برای لوازم خط آهن تام را اجناس ایرانی ببرد و یک شاهی اسعار نخواهد دیگر این که اگر تمام پولش را در این مدتی که مشغول ساختمان راه‌آهن است دولت نتواند بدهد در ظرف پانزده سال قبول می‌کند و ممکن است بگیرد عرض کنم شرایط خیلی خوبی داشته و در ظرف چهار سال تمام کند و پولش را هم به تدریج بگیرد پانزده ساله اجناس ایرانی در مقابل ببرد. از این جور شرایط خوب داشت دیگر این که هر بانکی را که دولت معین می‌کند او ضمانت می‌دهد برای قسمت انجام تعهدات خودش. اگر یک همچون چیزی بوده این گنجی است همچون پیشنهادات. حالا از دولت می‌پرسم که آیا یک همچون پیشنهادی به دولت شده است یا نه در صورتی که شده است چه ضرر دارد قبول کند و دیگر این که اداره تجارت و صناعت و اداره فلاحت یک وزیر مخصوصی باید داشته باشد و چه محظوری دارد که داشته باشد. چرا تا به حال به این فکر نیفتاده‌اید در صورتی که سابقاً داشت.

وزیر طرق (آقای منصور) - جواب یعنی اظهاراتی که لازم است در موضوع مطالب آقای دشتی داده شود آقای وزیر عدلیه بیان خواهند فرمود. ولی صحبتی در آخر راجع‌به کیفیت اقدام راه‌آهن فرمودند در این قسمت بنده عرض می‌کنم تصمیمی که دولت برای تسریع انجام امر راه‌آهن و حسن‌انجام این کار و رفع نواقص در نظر گرفته این نیست که دولت راه‌آهن را به یک کمپانی بدهد بلکه در آن قسمت تشکیلاتی است که برای ساختمان لازم است در این قسمت‌ها دولت خودش مستقیماً عمل می‌کرد و وسایل کامل را فراهم می‌نمود و به همین جهت هم گران می‌شد و هم آن که طول می‌کشید چون نظر به تسریع راه‌آهن و همین طور مخارج اداری و تشکیلاتش با صرفه‌تر و مجهزتر و آماده باشد و این ساختمان را اداره کند و اما طرز عمل طرز عمل به دست این هیئت نیست و طرز مناقصه آزاد خواهد بود که خط را قطعه قطعه کرده به مناقصه می‌گذارند آن وقت آن کمپانی که فرمودند خیلی اعتبارات دارد خیلی پول دارد آن کمپانی را ما نشناختیم به جهت این که کمپانی انتربالکان معروفیتی تا به حال نداشته است که دولت بیاید و راه‌آهن خودش را به دست او بدهد کمپانی‌ها در هر قسمت در دنیا که معروفیتی دارند امتحان داده‌اند. معرفی شده‌اند. در قسمت راه‌آهن برای ساختمان یک کمپانی‌هایی هستند که در دنیا معروفند و امتحان داده‌اند. باید امتحان کرد و دید کدام کمپانی از عهده خوب برآمده آن وقت انتخاب می‌کند یک هیئتی را که اعتماد به او پیدا می‌کنند و با او قرار می‌دهند. برای ساختمانی برای اداره کردن ساختمان نه برای ساختمان آن وقت ترتیب ساختمان هم در تحت اصولی است که روی مبنای مناقصه است و آن مناقصه‌ها هم روی نظر دولت و با اطلاع دولت به عمل می‌آید و بالاخره منتشر هم می‌شود همه هم می‌بینند و اما این که یک همچون پیشنهادی از یک کمپانی انتربالکان به دولت رسیده باشد با این طور پول زیاد و بالاخره پیشنهاد او خیلی است قابل توجه نشده تصور می‌کنم که اگر یک همچون خبرهایی بود و جدی تشخیص داده می‌شد دولت قبول می‌کرد برای این که دولت نظر نداشت که با یک هیئت مخصوص معامله کند و به دیگران اعتنا نکند. در عین مذاکراتی که ما داشتیم و پیشنهادهایی که برای راه‌آهن می‌شد خیلی پیشنهادها شد به جهت این که البته در این طور مواقع کار هم که در دنیا کم است خیلی می‌دوند پی این کارها اما دولت فکر می‌کند که کارش خیلی خوب انجام بشود اگر یک کسی بیاید به طور غیرجدی بگوید که این راه‌آهن ایران را من در چهار سال انجام می‌دهم و پولش را هم حالا خودم می‌دهم و بعد از پانزده سال می‌گیرم همین اظهار کافی است که دولت توجه نکند به جهت این که این جدی نیست و ما مسئله راه‌آهن را اهمیت می‌دهیم و ترتیبی هم که داده‌ایم خیلی با دقت است و با صرفه و با رعایت تمام تجاربی است که در گذشته حاصل شده و امیدواریم که نتایج خوب حاصل بشود و آقایان هم البته خیلی خشنود خواهند شد که خیلی راه‌آهن مرتب و حتی‌الامکان با صرفه و صحیح به پایان برسد.

وزیر عدلیه (آقای داور) - بنده تصور می‌کردم که یادداشت بردارم و یک یک از بیانات نماینده محترم را جواب بدهم ولی بعد از آن که قدری مذاکره را شروع کردند بنده حس کردم واقعاً که مطالب و اظهارات ایشان برای خواستن یک توضیح و یک تذکراتی است که بعضی از آنها خیلی صحیح است و توضیحاتی که خواسته‌اند بعضی از آنها را بعضی از آقایان داده‌اند و بعضی‌ها را بنده هر کدام یادم است البته توضیح خواهم داد چه ایشان و چه بعضی از آقایان که تذکراتی دادند حقیقتاً با یک نظر مخالفی نبوده است (صحیح است) حالا یک قدری به سلیقه ایشان نچسبیده که پروگرام این طور باشد بدبختانه دیکسیونر هم باز کرده‌اند (خنده نمایندگان) مطلب در این است که دیکسیونر هم باز کرده‌اند. عرض کنم هم مطالبی را که ایشان بیان کردند می‌شود دفاع کرد و هم راجع‌به پروگرام مطالبی که ما نوشته‌ایم می‌شود گفت که خیر مطابق خیلی از پروگرام‌ها است و گمان هم می‌کنم که یک قدری اشتباه راجع‌به این که پروگرام باید خیلی مفصل بشود راجع‌به بعضی نقشه‌ها و نقشه پنج ساله و امثال اینها بود نقشه برای یک مدت غیر از یک پروگرام است البته نقشه در وقتی باید صریح و معین باشد که مثلاً می‌گوییم این راه را می‌خواهیم بسازیم آن قدرش را می‌سازیم و در فلان مدت هم فلان قسمت را می‌سازیم در فلان ماه هم فلان قسمتش را این یک چیزی بود که اگر مثلاً ما می‌خواستیم نقشه بیاوریم و در مجلس طرح کنیم البته وزیر طرق می‌توانست راجع به قسمت خودش این توضیحات را بدهد. و همین طور سایر آقایان در بعضی قسمت‌های دیگر و ما هم می‌توانستیم در بعضی قسمت‌های دیگر توضیحی بدهیم و آن وقت هنوز هم در بعضی از قسمت‌ها این اندازه مطالعه نشده بود که بشود یک چنین نقشه‌ای آورد. خوب بود عوض این که شما دیکسیونر باز بکنید به پروگرام‌هایی که سایرین در مجلس‌ها می‌برند نگاه کنید و به واسطه سوابقی که شما در کار جراید و مطبوعات دارید چرا واقعاً دقت نکردید در خیلی از جاها که ببینید واقعاً پروگرام همین شکلی است که ما آورده‌ایم یا نه یعنی یک اصول کلی را در نظر می‌گیرند و می‌گویند روی این اصول ما می‌خواهیم کار کنیم و تفصیلش هم اغلب بالطبیعه محتاج به قانون است (صحیح است) وقتی که می‌خواهند یک اصولی را اجرا کنند اغلب محتاج هستند که بیایند از مجلس اجازه بگیرند یا این که از برای مخارجش محتاج می‌شوند و آن وقت است که باید وارد در تفصیلش شد و باید دولت نظر خودش را بگوید نمایندگان هم نظر خودشان را بگویند تا این که با یک شکل صحیحی به نتیجه مطلوب برسیم حالا با وجود این حال یک قدری خوب بحث در الفاظ است. خوب نمی‌دانم آقایان یادشان هست چون بنده در چند دوره یا به عنوان وکیل و نماینده در مجلس بودم یا این که افتخار داشتم که به عنوان عضو هیئت دولت در مجلس باشم یادم می‌آید که پروگرام اغلب همین طورها بود و اگر ما می‌دیدیم که آقایان خوش‌شان نمی‌آید و دلشان می‌خواست که بیشتر تفصیل بدهیم آن وقت بیشتر تفصیل می‌دادیم ولی گمان می‌کنم همیشه همین طورها را قبول می‌کردند آقایان پس آقایان دلیل نداشت ما تغییری بدهیم حالا می‌رویم سر آن قسمتی که بیشتر آقایان درش اظهار نظر کرده‌اند و بنده هم واقعاً صرف از نقطه‌نظر توضیح یک چند کلمه راجع به آن قسمت می‌خواهم عرض کنم و آن همان قسمت راجع به بهبودی اوضاع اقتصادی است که بعضی از آقایان نمایندگان مذاکره کردند که خوب چه جور شما می‌خواهید این بهبودی که نوشته‌اید عمل بکنید و ضمناً یکی از نمایندگان محترم این وضعیت اقتصادی نامطلوب ما را که از یکی دو سال پیش ملاحظه کرده‌اند تذکر دادند بنده نمی‌دانم حقیقتاً توقع دارید که در دنیای امروز وضعیت اقتصادی یک مملکت یک طوری باشد که هیچ مورد دلتنگی و هیچ مورد نارضایتی نباشد اصلاً یک چنین توقعی دارید؟ آقایان مگر نمی‌خوانید جرائد را اطلاع ندارید؟ خیر حتماً اطلاع دارید که اوضاع اقتصادی امروز در دنیا چه جور است اطلاع دارید در ممالکی که معروف بودند به عظمت امروز وضعیت به طوری است که میلیون‌ها اشخاص اگر بن اباشد که دولت از یک عده مالیات نگیرد و به آنها بدهد نان شب ندارند (صحیح است) شما در مملکت‌تان یک همچه وضعیتی هست آقا؟ (افسر - خیر) مسائل را همیشه وقتی که انسان نگاه می‌کند باید با نظر خیلی بی‌طرفانه و عمیقی باشد مقایسه بکنید وضعیت اقتصادی خودتان را با ممالک دیگر خوب آقا ما یک مقدار جنس به خارج می‌بریم البته وقتی که بازار خارج یک بازار کسادی است جنس ما را دیگر نمی‌توانند آن طور بخرند وقتی که شما جنس خودتان آنجا زمین خورد البته وضعیت اقتصادی شما بد می‌شود این یک امر خیلی عادی است و بنده فکر می‌کنم که آقایان اگر این مسائل را تذکر دادند از نقطه‌نظر شدت علاقه به ترقیات مملکت است که آمده‌اند وضعیات ممالک دیگر را کنار گذاشته‌اند و خواسته‌اند که ما را متوجه کنند به کار خودمان نه این که خودشان متوجه نبودند و الّا مسلم است وقتی که یک مملکتی یک مقدار جنس را ببرد به خارج و یک عایداتی پیدا بکند که از عایدات آن بتواند صرف کارهای دیگرش بکند و از آن بتواند حساب جمع و خرجش را درست بکند اگر آن بازارها بد بشود البته وضعیت آن مملکت هم بد می‌شود حالا یک قدری فکر کنید که اگر همین اقدامات که شد و همین قوانینی که در این دو سه سال گذاشته شد راجع‌به اوضاع تجارت اگر اینها نبود چه می‌شد؟ آخر خود این را هم نباید در نظر گرفت بنده که این را عرض می‌کنم هیچ نظرم به این نیست که بگویم در این کارها که ما کرده‌ایم یا قوانینی که گذراندیم هیچ خبط نکرده‌ایم! مگر شما متوقع هستید که ما‌ها خبط نکنیم؟ مگر آقایان ممکن است تصور بفرمایند که آدم اشتباه نمی‌کند؟! مخصوصاً ما در مسائل اقتصادی خیلی تازه وارد و تازه کار هستیم. آقا امروز در اغلب ممالک عالم با تجربیات زیادی که دارند قوانینی وضع می‌شود راجع‌به امور اقتصادی که بعد از شش ماه، چهار ماه، سه ماه مجبور می‌شوند بیاورند عوض بکنند آزمایش می‌کنند این آزمایش‌ها هر روز در دنیا می‌شود و تمام اینها حاکی از این است که واقعاً دیگران هم نمی‌توانند در این بحران عمومی یک راهی را پیش پای مردم بگذارند که از آن راه به نتیجه مطلوبه برسند. یک تصوری می‌کنند یک راهی را پیش می‌گیرند فردا معلوم می‌شود که اشتباه شده. پس مقصود بنده این نیست که در آنچه کرده‌ایم هیچ اشتباهی نبوده است ولی می‌خواهم عرض کنم که اگر ما گذاشته بودیم که هر کس هر چه دلش می‌خواست وارد بکند اگر ما یک وسایلی معین نکرده بودیم که تشویق بنماید از صادرات اگر سعی نشده بود برای این چند کارخانه که تا به حال ایجاد شده است و یک عده از افراد مملکت کار پیدا کرده‌اند و اگر اینها درست نشده بود اگر در یک قسمت‌هایی که یک اقداماتی شده و یک محصولاتی بهبودی پیدا کرده است و یک کارهایی شده اگر نشده بود حالا به طور کلی هم اوضاع اقتصادی ما متأسفانه یا خوشبختانه (کاری به این نداریم) از آن مسائلی است که حلش مخصوصاً زمان می‌خواهد. شما وقتی خواستید فلاحت یک مملکتی را تغییر بدهید تبدیل بکنید طبیعتاً یک مدتی اولاً مطالعه می‌خواهد تا این که بدانید چه چیز می‌توانید جانشین آن بکنید آن زراعتی را که الان می‌کارید چه چیز جانشین آن بشود بعد از آن برمی‌خورید به عادات یک طبقه از افراد مملکت که در تمام دنیا از همه بیشتر محافظه‌کار است و بیشتر از همه عادت دارند به آن نظر خودشان و به فکر خودشان بستگی دارند و آن طبقه فلاح است. وقتی که شما می‌خواهید حالی بکنید به او که این جنسی را که می‌بینی سال به سال بدتر می‌شود و نمی‌خرند و بازار ندارد بیا سعی کن و عوض کن هزار دلیل برای شما می‌آورد که میسر نیست و این نتیجه آن حالت روحی است که در طبقه فلاح در همه جا هست که سعی دارند همان اجناس را که دارند باز هم بکارند. شما بعد از آن که راه را پیدا کردید که چه باید بکارید تازه مواجه می‌شوید با مقاومت این دسته. و به علاوه مسائل اقتصادی زمان می‌خواهد. شبدر نیست مسائل اقتصادی که شما امروز بکارید و چهار روز دیگر بتوانید از آن نتیجه بگیرید! سال‌ها طول دارد تا این که شما بتوانید یک بهبودی اقتصادی را ایجاد کنید! و اینها را بنده یقین دارم که آقایان متوجه هستند ولی چون می‌بینم که تمام این عوامل را مثل این است که در نظر نگرفته‌اند و آن وقت می‌خواهند در این فاصله سه چهار ساله اخیر که در واقع این کارها از این موقع شروع شده است با این کمی تجربه و با این دنیای پرزحمت و در بحران افتاده و کساد می‌خواهند در فاصله این سه سال ما طوری عمل کرده باشیم که از هر طرف مملکت که نگاه کنید ببینید همین طور ثروت مثل سیل در جریان است خوب این عملی نیست نه برای ما در قوه بشر هم نیست حالا البته خبط کرده‌ایم اشتباه کرده‌ایم مسائلی که به نظر آقایان می‌رسد که باید بدان ترتیب عمل کرد بفرمایند ما همان طوری که خودتان هم می‌دانید متصل در تماس با مجلس و در همکاری دائم هستیم تذکر بدهند راهنمایی بکنند آنچه که به نظر ما می‌رسد که صحیح نیست بهتان خواهیم گفت آنچه که ما متقاعدتان می‌کنیم یا شما ما را متقاعد می‌کنید عمل می‌کنیم ولی این را باید عرض بکنم این که آقایان این طور می‌فرمایند که اوضاع اقتصادی ما بد است همان طوری که آقای وزیر امور خارجه هم حالا فرمودند آن کسی که در خارج نشسته است و هیچ اطلاعی ندارد وقتی که ببینند گفته می‌شود اوضاع اقتصادی ما در این دو سه ساله بد بوده هر چه هم شده نتیجه ندارد این را که می‌خواند بعد هم می‌بیند که بله هیئت دولت هم نشسته بودند جوابی هم در این خصوص داده نشد واقعاً تصور می‌کنند که وضعیت اقتصادی او نسبت به اوضاع امروز دنیا خیلی بد است. چون بنده مدعی هستم و گمان می‌کنم که اغلب آقایان هم موافقند که اگر امروز ایران را با وضعیت خودش مقایسه کنیم با ممالک دیگر و وضعیت اقتصادی که دارند بنده مدعی هستم که وضعیت اقتصادی ایران امروز بهتر است از دیگران (صحیح است) راجع به مسئله که فرمودند که آیا دولت در نظر دارد ایران را یک مملکت صنعتی بکند یا یک مملکت فلاحتی بنده تصور می‌کنم که هیچ جای تردیدی نیست که ما نظرمان این نیست که مملکت ایران را یک مملکت صنعتی بکنیم ایران یک مملکت فلاحتی است و بالاخره باید در این قسمت سعی بکنیم که هر چه ممکن است ترقی بکند و این چند کارخانه هم که هست بیشتر مربوط به مسائل فلاحتی است کارخانه قند از آن کارخانه‌هایی است که جزء صنایع فلاحتی محسوب می‌شود که محصولی را که شما نمی‌توانید به بازار خارج ببرید آن را در همین جا بدل می‌کنید به یک جنسی که استفاده ببرید یا از همین قبیل است کارخانه پارچه‌بافی پنبه را که بایستی شما حمل بکنید به خارجه و بافته او را بخرید این را در هیمن جا درست می‌کنید و مصرف می‌کنید و رفع حاجت می‌کنید البته این مملکت ایران را یک مملکت صنعتی نخواهد کرد در قسمت‌های فلاحتی البته همان طوری که عرض کردم یک قدری زمان لازم است برای این که اولاً واقعاً مطالعه بشود خیلی کار آسانی هم نیست برای این که الان شما نمی‌دانید که واقعاً چه محصولی را بیاورید که جانشین یک محصول خودتان بکنید تذکراتی که آقایان دادند در مسئله سدسازی و آبیاری و اینها صحیح است و دولت هم البته در نظر خواهد گرفت متأسفانه این نکته را هم باید در نظر گرفت که ما یک حوائج زیادی داریم یک مملکت وسیع که قرن‌ها (انصاف باید داد) به امان خدا گذاشته شده بود حالا وقتی که شما می‌خواهید برای آن کاری بکنید به هر قسمتش که دست بزنید یا هیچ کاری نشده یا کار بد شده حالا که می‌خواهید شروع بکنید مقدمات لازم دارد آدم می‌خواهد پول می‌خواهد همه اینها را باید فراهم کرد و این هم البته به تدریج خواهد شد وقتی هم که انسان یک حوائج زیادی دارد همه را که یک مرتبه نمی‌تواند صورت بدهد مجبور است که بعضی‌ها را مقدم بدارد تا این که وضعیت بهتری ایجاد بکند که بتواند برسد به یک حوائج دیگری. البته مسئله سدسازی خیلی مهم است باید هم کرد خواهد هم شد اما باید دید که مسئله سدسازی آیا به درجه‌ای مهم است که از راه‌آهن باید صرف‌نظر بشود خوب آن وقت یک پولی که تهیه می‌شود البته ممکن است که به آن مصرف برسد و همین طور در مسائل دیگر مثل این که بعضی آقایان اظهار کردند راجع به صحیه هیچ کس نیست که منکر باشد که باید سعی کرد اوضاع صحی مملکت خوب بشود اما حالا از آقا می‌پرسم با این مبلغ‌ها که امروز در دسترس خودمان داریم آیا می‌شود واقعاً یک کاری کرد که اوضاع صحی این مملکت را به کلی تأمین بکند در فاصله یکی دو سال با یک میلیون، یک میلیون و نیم یا چیزی کمتر شما می‌خواهید به کلی اوضاع صحی این مملکت تغییر بکند عملی نیست آقا. بایستی در حدودی که امروز ممکن است عمل کرد اگر یک پول‌هایی بی‌مصرف خرج می‌شود یعنی در امور صحی یک پول‌هایی خرج می‌شود که بی‌فایده است باید آنها را از آن محل زد و اختصاص به یک مصارف دیگری داد که بهتر هست ولی در هر حال تمام کارهایی که ما در دست داریم نمی‌توانیم تمام آنها را به طور کاملش یک مرتبه انجام بدهیم و این عملی نیست. یک مطلب دیگری را هم اشاره کردند اینجا یعنی گفتند که بنده بعد از مراجعت از اروپا با ایشان صحبتی کردم و لیکن بنده قبل از مراجعت هم همین عقیده را داشتم ولی این سوءتعبیر نشود گرچه ایشان خوب بیان کردند مع‌هذا بهتر می‌دانم چند کلمه بگویم برای این که مستخدمین خارجی که دولت دارد در ضمن صحبت طوری نشود که آنها هم بی‌دماغ بشوند بنده اساساً گفتم که این عقیده را داریم هیچ کس هم نباید گله‌مند بشود بنده اصلاً معتقد بودم هیئت دولت هم معتقد بود که باید سعی کرد افراد مملکت را تربیت کرد و حتی‌الامکان از مستخدمین خارجی بی‌نیاز شد البته بعد از آن که از مستخدمین داخلی به مقامات علمی رسیده باشند و تجربه خیلی طولانی کرده باشند که ما مطمئن باشیم که آنها تخصص کافی دارند و این برای ما خیلی گران تمام خواهد شد زیرا بعضی اشخاصی که می‌آوریم ممکن است چیز خوبی در نیایند برای این که نظایر آن دیده شده ولی البته به طور کلی نمی‌خواهم که یک چیزی بگویم که یک چیزی از تویش بیرون بیاید البته یک عده خارجی هم هستند در اینجا که از برای دولت کار می‌کنند دولت هم نهایت رضایت را از آنها دارد نباید هم طوری بشود که سوء تعبیر بشود چون ایشان خیلی اجمالاً این مطلب را گفتند بنده خواستم روشن بشود. راجع‌به جلب سرمایه خارجی چون یک نکته گفته شد و این خیلی صحبت می‌شود بنده ضروری می‌بینم که یک چند کلمه عرض بکنم مقصود از جلب سرمایه خارجی چیست؟ اگر مقصود این است که یک اشخاصی که سرمایه دارند بیاورند در ایران در حدود قوانین مملکت یک کاری را به ترتیب عادی بکنند تجارت بکنند کار بکنند تا آن اندازه که ممکن است در مملکت ما تولید ثروت بکنند خودشان فایده ببرند ما هم ببریم این را ما مانع‌شان نمی‌شویم اما اگر مقصود این است که دولت به طور مستقیم یا غیرمستقیم از آنها قرض بکند دولت مخالف این نظر است و لواینی که عده زیادی هم عقیده‌مند باشند برای این که این ظاهرش خیلی خوب است ولی وقتی که دقت می‌کنیم ممکن است عواقب بد داشته باشد (صحیح است) ما از این نفع آنی صرف‌نظر می‌کنیم که بعداً گرفتار هزار زحمت نشویم در قسمتی که اظهار کردند راجع‌به راه‌آهن همکار محترم من آقای وزیر طرق جواب داند راجع‌به معارف هم متأسفانه آقای وزیر معارف تشریف ندارند که البته خودشان از کار خودشان بهتر مطلع هستند و بهتر می‌توانند مذاکره و دفاع کنند و مسلماً در کار معارف هم مثل همه کارهای ما یک نواقصی هست (یکی از نمایندگان- خیلی هست) مگر ممکن است که نباشد؟ خوب آقا چون میزانش را معین کرده‌اند گفتند خیلی است. ولی بنده نمی‌توانم بگویم که تا چه درجه است اگر می‌توانستیم وزن کنیم اندازه بگیریم چند متر است چند من است خوب بود بنده در هر حال مطالب ایشان را به عنوان تذکر تلقی کردم که خوب است سعی کنند اشخاص خوب تربیت بشوند و بالاخره فقط حافظه خودشان را به کار نیندازند. اینها مسائلی نیست که مثلاً بنده بگویم که خیر خوب است یک کاری بکنیم که حافظه خوب نیست بلکه اجتنهاد و استنباط را به کار بیندازیم (خنده نمایندگان) آقای وزیر معارف اگر خودشان اینجا می‌بودند بهتر می‌توانستند دفاع بکنند و واقعاً هم ممکن است پروگرام معارفی ما خوب نباشد و یک عیوبی هم داشته باشد ولی بنده آماده نیستم که بتوانم اینجا صحبتی بکنم چون البته وارد در جزئیاتش نیستم و بر بنده هم ایرادی نمی‌شود گرفت که شماها همکار هستید چطور اطلاع ندارید به همان دلیلی که ایشان هم به تمام قوانین و کارهای جزئی بنده احاطه ندارند البته هر کس راجع‌به کارهای خودش باید اطلاع داشته باشد و در اینجا بنده خیال می‌کنم که همان طوری که خود آقایان فرمودند نظرشان این بوده است که یک توضیحاتی داده شود در این پروگرام از طرف دولت و یک تذکراتی داده شود به دولت از طرف آقایان و با این ترتیب گمان می‌کنم که دیگر آقایان موافقت کنند بیش از این دیگر مباحثه نکنیم و الا اگر آقایان هم بخواهند صحبت بکنند باز هم ما حاضریم. جمعی از نمایندگان - مذاکرات کافی است.

رئیس - کافی است مذاکرات؟

(گفته شد - بلی)

شرحی آقای دهستانی نوشته‌اند که بنده به عنوان پیشنهاد تلقی نمی‌کنم و به عنوان یادداشت می‌دانم. قرائت می‌شود: در این موقع که پروگرام دولت جزء دستور است نظریه خود را به طور تذکر اظهار و پیشنهاد می‌نماییم:

۱- چون تهیه آب برای توسعه فلاحت مملکت در درجه اول اهمیت بوده است لذا در قسمت ترقی فلاحت موضوع سدبندی را به هیئت دولت متذکر می‌شوم.

۲- در قسمت ایجاد و بهبودی اوضاع صحی هم اجرای قانون مصوب ۲۴ بهمن ۱۳۰۶ تذکراً خاطرنشان می‌نماید

(صحیح است).

رئیس- دو ورقه به بنده رسیده است یکی آقای دیبا و فرشی و مولوی و چند نفر دیگر و یکی هم آقای قراگوزلو و موقر و جماعت دیگری تقاضا کرده‌اند که رأی با ورقه گرفته شود

(بعضی از نمایندگان- همین طور هم معمول است)

آقایانی که با پروگرام دولت موافقت دارند یعنی اعتماد به دولت کنونی ابراز می‌کنند ورقه سفید خواهند داد.

(اخذ و استخراج آراء به عمل آمد).

رئیس- معلوم می‌شود که تعبیر آقای وزیر عدلیه صحیح است اگر سؤالی شده و بحث شده برای توضیح بوده برای این که وقتی که بنده اعلام رأی کردم ۱۱۶ نفر در مجلس حضور داشتند و بنابراین پروگرام دولت و رأی اعتماد به دولت به اتفاق آراء تصویب شد�

(صحیح است).

اسامی رأی‌دهندگان - آقایان: مولوی- دادور- طهرانی- نوبخت- دکتر ضیاء- منصف- دشتی- دکتر طاهری- ملک‌مدنی- علوی- سبزواری- امیر تیمور- افسر- بنکدار- محسن‌خان قراگزلو- هدایت- مسعود ثابتی- طالش‌خان- میرزا یانس- محسن‌آقا مهدوی- افخمی- لیقوانی- فزونی- آصف- سهراب‌خان- ساکینیان- حمزه تاش- حبیبی- فرشی- ملک‌زاده آملی- امامی- شاهرودی- جمشیدی- چایچی- باستانی- ارکانی- فتوحی- فهیمی- اقبال- بهبهانی- ناصری- حاج غلامحسین‌ملک- میرزا موسی‌خان مرآت- نواب یزدی- کازرونیان- دکتر سنگ- روحی- دکتر ادهم- ایزدی- کاشف- پارسا- پیرنیا- دربانی- پناهی- شیرازی- بیات- مؤید احمدی- مفتی- خواجوی- مخبر فرهمند- آقارضا مهدوی- اعتبار- صفاری- رهبری- بیات ماکو- مجد ضیائی- دکتر ملک‌زاده- امیر ابراهیمی- یونس‌آقا وهاب‌زاده- اورنگ- شریعت‌زاده- نمازی- دبستانی- مؤید قوامی- سید کاظم یزدی- دکتر لقمان- میرزا محمدخان وکیل- دکتر قزل ایاغ- حاج میرزاحسین‌خان فاطمی- اسدی- اسکندری- شریفی- دکتر سمیعی- کیخسرو شاهرخ- مسعودی خراسانی- جرجانی- دکتر امیراعلم- عراقی- مرآت اسفندیاری- اسعد- میرزایی- نیک‌پور- دکتر احتشام- محلوجی- لاریجانی- معتصم سنگ- بختیار- سلطانی شیخ‌الاسلامی- مصدق جهانشاهی- محیط- مقدم- حاج تقی‌آقا وهاب‌زاده- طهرانچی- طباطبایی دیبا- موقر- افشار- رهنما- ثقةالاسلامی- کازرونی- دکتر بهرامی- تربیت- مژدهی- امیرحسین خان بختیاری- همراز- کفایی- هزار جریبی- میرزا علی‌خان وکیلی- دهستانی- احتشام‌زاده

- تقدیم لایحه قانونی بودجه کل ۱۳۱۲

۶- تقدیم لایحه قانونی بودجه کل ۱۳۱۲

وزیر مالیه (آقای تقی‌زاده) - بنده می‌خواستم لایحه بودجه را به مجلس شورای ملی تقدیم کنم ولی چون وقت دیر شده است علی‌الرسم آن چند کلمه را که لازم است برای احتیاج تقدیم بودجه شرح نمی‌دهم و عرض نمی‌کنم آقایان ملاحظه خواهند فرمود و بحث هم خواهد شد در این باب ولی در ضمن این مذاکرات که آقایان به ما تذکر دادند بنده دو کلمه می‌خواهم راجع‌به این مسئله عرض کنم اکثر اینها از ده تا نه تایش راجع‌به بودجه می‌شود یکی دو تا مثل این که تجارت را آزاد بکنیم و با محدود بودجه را کم و زیاد نمی‌کند می‌شود بحث کرد و هر طور صلاح دانست آن طور عمل می‌کنیم ولی باقی هر چه بفرمایید که چرا آبیاری را توسعه نمی‌دهیم صحیه هم که البته خیلی خوب است معارف هم که خیلی خوب است ولی همه اینها پول می‌خواهد و هر کدامش را بخواهید از حالت حالیه بهتر کنید باید مبلغ کلی یک کرور، دو کرور به آن اضافه کنید درست است بعضی از آقایان هم در ضمن نطق‌شان فرمودند که با همین پول هم می‌شود فلان مدرسه را درست کرد و می‌شود بهتر هم کرد یعنی کیفیتش را هم می‌شود بهتر کرد این هم فقط در بعضی موارد صحیح است. موارد جزئیه ولی مقصود عمده اگر بخواهند تعمیم سواد در مملکت بکنند بر عده مدارس یابد بیفزایند اگر بخواهند صحیه مردم خوب باشد باید بر عده اطبا اضافه کرد و اگر بخواهند آبیاری و سدبندی بکنند مبالغ کلی باید تخصیص داد ولی از آن طرف این خواهش‌ها این میل‌ها این آمال ابراز می‌شود و کاشف از حسن‌نیت و شوق ترقی مردم مملکت است و آقایان ولی البته مالیات و عایدات مملکت را هم تا حدی می‌شود بالا برد و بیشتر از این و متناسب با میل ماها که می‌خواهیم ترقیات مملکت وسعت پیدا بکند و با سرعت پیش برود نمی‌شود زیاد کرد نه حالا که خیلی مشکلات در اوضاع عالم هست و در همه ممالک کار بودجه بسیار مشکل شده است نمی‌شود کرد در اوقات خیلی خوب هم کار خیلی مشکلی است مثلاً اگر این میل‌هایی که اظهار شد و این تقاضاهایی که شد و همیشه می‌شود اگر یک قلم بردارید که مثلاً صحیه را چطور می‌شود مطابق میل آقایان کرد یا به اندازه نصف میل آقایان اقلاً باید سه کرور تومان بهش اضافه کرد معارف را هم دو کرور تومان باید بهش اضافه کرد اینها را که جمع بزنیم دست کم ده میلیون تومان می‌شود ولی متأسفانه ما روی عایدات مملکت هر قدر سعی کنیم منتهی یک یا دو میلیون تومان منتهی سه میلیون در بعضی سال‌ها می‌شود علاوه کرد و بیش از این هم محل ندارد باید به تدریج مردم در بیاورند و به ما هم بدهند (صحیح است) این است که در این ملاحظات چیزی که می‌توانم عرض کنم بحث در اینجا است تمام اشخاص متفکر هم باید در این بحث کنند که این چیزها همه مهم است ولی باید از آن مهم هم بکاهیم و به آن چه که مهم‌تر است بیفزاییم و این کار را هم دولت بر حسب سلیقه و اجتهاد خودش کرده است و بعضی اموراتی را که آقایان اهمیت می‌دهند دولت هم خیلی اهمیت داده است در این بودجه و بعضی چیزهای دیگر هم که همه مردم مهم می‌دانند و دولت هم مهم می‌داند ولی بعد از آن اهم‌ها می‌داند در آنها هم یک قدری زیاد کرده است و امیدوارم توجهی بشود و البته می‌شود که زودتر بودجه به کمیسیون برود بر گردد چون تأخیر افتاده و بنده هم نخواستم که یک دوازدهم بیاورم.

- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

۷- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

رئیس- در نظر گرفته شد که امروز عصر کمیسیون بودجه باشد ولی عصر هیئت وزرا هست و یک کارهای زیادی دارند و نشد که این توافق پیدا شود بنابراین توافق پیدا کردیم که فردا صبح کمیسیون بودجه را دایر کنیم

(وزیر مالیه- بنده هم به طور خصوصی لایحه بودجه را توزیع کردم خدمت آقایان) و یک عقیده دیگری هم برایمان آمد که اگر راپورتی بدهد کمیسیون که تفاوتی داشته باشد و تصرفی در مضمون شده باشد طبع و توزیع لازم دارد یک جمعه هم لازم است برای طبع و توزیع بنابراین اگر اجازه بفرمایید جلسه را ختم کنیم. جلسه آینده شنبه سه ساعت قبل از ظهر دستور بودجه مملکتی

(مجلس سه ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد).

رئیس مجلس شورای ملی- دادگر

جلسه ۳۰ فروردین ماه ۱۳۱۲ راجع به کابینه آقای هدایت

مجلس شورای ملی در جلسه سی‌ام فروردین ماه ۱۳۱۲ شمسی پروگرام مورخه ۲۸ فروردین کابینه آقای هدایت را که متضمن تقاضای رأی اعتماد نیز بود به اتفاق آراء عده حاضره (۱۱۶ رأی) تصویب نمود.