مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ فروردین ۱۲۸۶ نشست ۷۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نخست تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نخست

قانون اساسی مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نخست
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ فروردین ۱۲۸۶ نشست ۷۲

مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ فروردین ۱۲۸۶ نشست ۷۲

مذاکرات روز شنبه ششم شهر ربیع الاول ۱۳۲۵ دارالشورای ملی

خلاصه مذاکرات روز پنجشنبه چهارم را آقا سید محمد تقی قرائت کردند و قبل از شروع بمذاکره تلگرافی از طرف تجار رشت بمجلس مخابره شده بود قرائت شد اشعار داشت باینکه حاجی داود از طرف تجار بوکالت حاضر و برای آمدن مشارالیه به مجلس محترم هیچ مانعی نیست جز اینکه بعضی بیگانه‌ها باعث فساد شده و نسبت به علمای شرع مقدس توهین شده

  • اولا آنچه لازمه توقیر واحترام است در باره علمای محترم رشت رعایت شده روانه دارند و
  • ثانیا جزای مفسدین داده شود که مایه امیدواری ما گشته حاجی داود را روانه نماییم هر گاه حقوق تجار در مجلس مقدس محترم محفوظ است اجرای این دو را استدعا داریم

در این وقت رئیس چنین اظهار کردند این جناب حاجی داود مدتهاست میگویند وکیل تجار است باید بیایند و مکرر خواهش کردند که او را بخواهید و ما هم خواستیم عوض اینکه او را روانه نمایند اتصالا مکتوب نوشته و تلگراف می‌نمایند جهت مسامحه و این رفتار آنها هیچ معلوم نیست البته آقایان وکلای رشت در این خصوص اطلاع دادند

یکی از وکلای آذربایجان اظهار کردند که این تلگراف چه اهمیتی داشت که قرائت شده

رئیس جواب دادند اهمیتی باین تلگراف داده نشده مقصود خواستم معلوم بشود عرض آنها چه چیز است گفتند حاجی داود وکیل باشد از طرف تجار من باب رفع نظر گفتیم خیلی خوب و وکیل التجار را هم گفتند از طرف طبقه اعیان و غیره وکیل باشد معهذا مقصود آنها معلوم نیست که چیست.

وکیل التجار – اولا می‌خواهم بدانم منتخب شدن از طرف اعیان دل بخواهی است یا از روی نظامنامه بنده از روی نظامنامه باکثریت آراء از طرف تجار منتخب شده‌ام حال دوباره اعیان بمن میل دارند نمیدانم از روی چه قاعده است ثانیا در خصوص وکالت حاج داود نمی‌توانم جسارت نمایم که بچه ترتیب است ولی مسئله وکالت او در مجلس کی عنوان شد که او را قبول یا رد نمایند واعتبارنامه اش کی ملاحظه شد حال که میگویند این شخص از طرف تجار وکیل است یا باید مرا رد نموده او را قبول نمایند یا او را رد کرده مرا قبول کنند دو نفر وکیل از طرف یک طبقه که نمی‌شود.

اکثر قول وکیل التجار را تصدیق نموده و گفتند در انتخاب او ابدا حرف و ایرادی نیست

و یکی از وکلای قزوین بیان نمود که من خودم در انتخاب وکیل التجار در رشت بودم دو دفعه با کمال دقت و از روی نظامنامه باتفاق آراء منتخب شده و تمام امضا کردند و پس از امضاء قریب ده بیست نفری مخالفت کردند و ابدا نمی‌شود در انتخاب وکیل ‌التجار حرف زد بالجمله پس از فی الجمله مذاکره گفتند گفتگوی این مسئله باشد در اطاق دیگر و اوقات مجلس ضایع نشده شروع بمطلب شود لهذا لایحه که از طرف محترمه بمجلس نوشته شده بود قرائت گردید مشعر بود باینکه:

حمد می‌کنیم خدا را که چشم ماها را بافتتاح مجلس مقدس شورای ملی و دائر شدن بانک ملی روشن فرمود این کمیته از روی کمال اشتیاق اندوخته خود را تقدیم نمودم که از بانک ملی بلیط برای من خریداری نمایند واستدعا دارم لایحه من در روز نامه درج شود یکی از وکلا اظهار داشت چهار ماهست که از این لایحه‌ها خوانده شده و ملت همه قسم اظهار همراهی می‌نماید اما معلوم نیست این بانک در کجا است.

آقا میرزا ابوالحسن خان – خیلی افسوس می‌خورم در این دو سه روزه مرخص شده و برای استعلاج مزاج بفرنگستان می‌روم ولی کمال مسرت و سربلندی را دارم که بحضور در این مجلس و خدمت بوطن وملت براستی افتخار خود را در دنیا و آخرت کامل نمودم و بر تمام وکلا است که این نعمت عظمی را از دست ندهند اما یک عرضی دارم وآن این است که لابد من در فرنگستان دوست و آشنای زیاد دارم از من خواهند پرسید که مسئله بانک ملی را چه کردید و شما که وکلای ملت بودید ندانستید که روح مملکت وجان ملت بسته باین اساس است متحیرم چه جواب بگویم حال یک جواب سریعی بمن بگویید که منهم در آنجا بگویم و یکی دیگر اینکه در ششماه قبل یکی از اعاظم و بزرگان فرنگستان بمن نکته گفته است و تاحال نگفته‌ام ولی حالا چون می‌روم میگویم و آن اینست که بمن گفتند اگر ملت ایران نتواند تشکیل بانک ملی بدهد و نتواند با سرمایه خودش حفظ حقوق خود را نماید حالت این مملکت حالت مصر است و حال سلطنت مثل حال خدیو مصر.

یکی از رؤسای بانک و وکلا اظهار داشت امیدواریم این ملت غیور بهمین نیتی که دارند دست برندارند وگمان هم نمی‌کنم که با وجود تسامح از طرف دولت از پیشرفت این اساس دست بردارند و تا جان دارند ایستادگی خواهند نمود چنانچه می‌بینم مثل این خوانین که پنج هزار تومان برای سرمایه این اساس داده‌اند و گردن بندهای خود را که الماس و جواهرات است داده‌اند فروخته شده در بانک گذارده شود و البته مردها هم هست که نموده‌اند بیش از پیش همت خواهند کرد و

یکی از وکلای آذربایجان چنین اظهار کرد با کمال افسوس مجلس محترم یک عضوی از اعضای خود را روانه می‌نماید که چشم و چراغ این مجلس بود والبته در فرنگستان از بابت بانک وغیره از ایشان سئوال خواهند نمود و من تکلیف می‌کنم که امروز همین صحبت را بکنید و ما چهار ماهست که در همه جا جملات سخت برؤسای بانک ملی کردیم حتی در قبولی نوشتن حوالجات دولتی و ملت هم نهایت همراهی را کردند معهذا دولت در آخر مرحله مسامحه نموده و نمی‌خواهد پول از بانک ملی بگیرد حالا مجلس باید بداند که اخر اینکار چه خواهد شد واین مطلب نباید در اطاق خصوصی مذاکره شود باید در همین مجلس علنی گفتگو شود ما با آذربایجان که در این چند روزه در خصوص بانک گفتگو کردیم آنطور که دیدید همراهی نمودند سایر ولایات هم البته همراهی خواهند نمود در اینصورت ما هیچ کاری نداریم تا ببینیم دولتیان چه جواب خواهند داد

و یکی دیگر از وکلا چنین اظهار کرد از طرف ملت ببینید بچه اندازه اقدام شده حتی زنها همت واقدام نموده‌اند و امروز چیزی دیدم که خیلی متأثر شدم یک بنایی ده تومان آورده بود از رؤسای بانک بلیط می‌خواست یکی باسم خود و یکی باسم پسرش ملاحظه نمایید بچه اندازه ملت همراهست

و یکی از وکلای خراسان بیان نمود البته باید ملت همراهی در مسئله بانک بکند چنانچه کرده است و گفته شد کلمه ولیکن در این خصوص گفته نشود منهم نمی‌گویم اما می‌گویم یک اتحادی مابین دولت و ملت لازم است تا این اتحاد فیمابین واقع نشود و بر فرض همراهی ننمایند اسباب خرابی خواهد بود پس این اتحاد را در هر صورت باید درست کرد اگر اختلاف حضرات نبود تا حالا بانک ملی تأسیس شده و از ثمره آن بهرمند شده بودیم بهتر این است اتحاد را بدست آوریم معلوم است این مسئله بانک که پیش آمده همه مردم حاضرند در همراهی تا جان بدهند بایست آن کلمه اتحاد بدست بیاید.

یکی از روسای بانک و وکلا اظهار کرد مکرر در مجلس فقره بانک گفتگو شده دولت یک امتیازی داده و یک شروطی قرار داده و یکی از آن شروط قرض دادن خمس سرمایه است بدولت و فی الواقع این چهار کرور که بانک می‌دهد مساعدت است جزو شروط نیست در این صورت وقت مسامحه نیست و برفرض دولت پول نگرفت آیا آن بلیطها که چاپ شده بهم خورد گمانم این است بهم نخواهد خورد پس ملت در هر صورت بانک را دایر خواهد کرد و در این امتیازنامه هیچ اختلالی روی نخواهد داد.

گفته شد تا مردم اطمینان حاصل نکنند این مجلس نمی‌تواند بعضی اقدامات نماید جواب داده شد که کمال اتحاد است فیمابین دولت وملت گفتند با وجود همراهی دولت پس چرا ببانک حواله نمی‌دهد جمعی جواب دادند شاید می‌خواهند مذاکره دوباره نمایند و اشتباهی شده و این باعث مخالفت نخواهد شد چنانچه در مجلس پریروز هم که وزرا بودند قرار گذاشتند یک دفعه دیگر مذاکره شود

باز یکی از رؤسای بانک چنین عنوان نمود که این سئوال را دارم بر فرض دولت پول نخواست واجب است تأسیس این بانک برای ملت یا نه در صورت لزوم باید ساعی بود و آنوقت رجوع می‌کنیم بامتیازنامه در شروط اگر از طرف ما یک تصوری شده البته بهم میخورد و اگر از طرف دولت مسامحه شود چه طور یکی از وکلا جواب اظهار کرد که یکدفعه ما تصویب می‌نماییم بعجله بواسطه قرض دادن بدولت و یکدفعه بواسطه قرض نگرفتن دولت باید تجدید نظری بشود و یکی از رؤسای بانک جواب داد البته در آن صورت عجله لازم نیست وحتی‌الامکان باید همراهی شده این بانک تأسیس شود شاید دولتیها هم ملاحظه فعلا دارند و پول خواهند گرفت ویکی از وکلای رشت بیان نمود بنده عرض می‌کنم رعیت هر مملکتی حق تمنا و استدعایی از شخص اعلیحضرت شاهنشاه خود دارد و امروزه بر شماها لازم است که با کمال همت و عجله بانک را دائر نمایید واین وکلا از طرف ملت از اعلیحضرت شاهنشاه تمنا می‌کنند که قبول فرموده پول را از بانک گرفته وحواله بدهند

و یکی دیگر از وکلای آذربایجان چنین اظهار کرد در تأسیس بانک خیلی باید عجله کرد خواه دولت پول بگیرد یانگیرد

از یکی از وکلای آذربایجان چنین بیان کرد.

که بنای ما بر اتحاد دولت است وهیچ حرفی که بوی اختلاف از آن بیاید نباید بگوییم ولی اعتراض غیر از اختلافست اگر در اعتراض هم سستی می‌کردیم و بکنیم خیلی کار غقب می‌افتد و ما بخیال اینکه دولت استنکاف دارد از پول گرفتن از بانک گفتیم مذاکره بانک در اطاقهای خصوصی نشده در این مجلس علنی شود ولی حالا رؤسای بانک میگویند دولت از پول گرفتن استنکاف ندارد پس حالا دیگر مذاکره نمودن در این خصوص فایده ندارد باشد هر وقت رؤسای بانک شکایت کردند و احساس نمودند که دولت پول نخواهد گرفت آنوقت این نمی‌شود اگر در حقیقت حرفی در میان است بگویید والا حرف زدن بی فایده است

یکی از رؤسای بانک جواب داد آنروز در کمیسیونی که وزراء حضور داشتند شما هم بودید با آن مذاکرات نمی‌توان گفت دولت از پول گرفتن استنکاف دارد البته هر وقت احساس کردیم که استنکاف دارد خواهیم گفت.

معهذا مذاکرات زیاد در این خصوص بمیان آمد و یکی از وکلای رشت اظهار داشت یکی از مواد قانون اساسی تصفیه عمل مالیه است که مخصوص مجلس است در اینکه دولت یک مقداری از پیش قسط ولایات گرفته حرفی نیست اگر مسامحه نشود باید مجلس تحقیق نماید که این پول چه شد و از کجا پول خواهد گرفت دیگر اینکه مردم میگویند حقوقها نرسیده و حقوق خودشانرا می‌خواهند و همچنین قشون حقوق می‌خواهد بایددانست تکلیف آنها چیست واین پولهاییکه از بابت پیش قسط گرفته شده چه شده

و یکی از وکلاء اظهار کرد چون از عمل مالیه صحبت شد عرض می‌کنیم در یکماه قبل حکومت گلپایگان و خوانسار را دادند به جناب صاحب دیوان در صورتی که عارض دارد و جمعی طلب کارند پول می‌خواهند بدیوانخانه عدلیه حاضر نشده کار باین هم ندارم ولی مخصوصا از آنجا بمن کاغذ نوشته‌اند که صاحبدیوان بنایب الحکومه خود نوشته دو هزار تومان از بابت مالیات گرفته بفرستید ما می‌خواهیم بدانیم آیا بتصویب وزارت مالیه این پول گرفته می‌شود یا نه دور نیست تا یکماه دیگر خیلی از مالایت را بگیرید باید این مسئله معلوم شود در این بین دو طغرا تلگراف از رشت و انزلی رسید گفتند مطلب این تلگراف خیلی مهم است باید مذاکره بشود این مطلب تلگرافی مطرح شود.

لهذا هر دو تلگراف قرائت شد قریب باین مضمون

از رشت:

حضور امنای مجلس مقدس شورای ملی از انجمن انزلی تلگرافی رسید که امین السلطان با کشتی آمده خواست وارد شود اهالی انزلی راه ندادند تکلیف معین نمایید.

از انزلی: خدمت آقا میرزا فضلعلی آقا و آقای مستشارالدوله و آقای تقی زاده و آقای وکیل التجار تقی امین‌السلطان وارد اهالی مانع و ملت اغتشاش کرده فورا در تلگرافخانه حاضر شوید.

در این خصوص مذاکرات بمیان آمد عقاید وکلا مختلف بود یکی از وکلای آذربایجان اظهار کرد که اگر بنده را به تلگرافخانه نمی‌خواستند نمیگفتم حالا می‌گویم وکیل یک تکلیفی دارد ملت یک تکلیفی دولت یک تکلیفی وکیل قسم خورده آنچه که تکلیف خود میداند در اینجا می‌گوید و من آنچه که مضر بحال مملکت است باید بگویم و فقط اینجا باید عقیده خود را اظهار دارم نه در جای دیگر لهذا خواهش دارم مرا معاف بدارند از رفتن تلگرافخانه بجهت اینکه اگر بروم باید بگویم بیاید یا نیاید و من آمدن او را مضر میدانم و با صدای بلند می‌گویم آن روز هم گفتم و حالا هم می‌گویم و یکی از وکلا چنین تقریر کرد این آقا که اظهار عقیده خود را کرد ما او را حق پرست و حق دوست میدانیم و اظهار عقیده شخصی خود را نمود ولی عقیده من برخلاف عقیده اوست اگر ما بخواهیم تمام این اشخاص را نسبت بخیانت سابق از مملکت خارج نماییم ده نفر دیگر برای ما باقی نخواهد ماند امروز اعلیحضرت شاهنشاه امین السلطان را خواسته و همچو گمان فرموده که این اغتشاش را او رفع خواهد کرد ملت از آمدن این یکنفر نخواهد ترسید همینطور که چند روز قبل گفتم اگر قلب شاهنشاه تغییر کندحال مملکت هم تغییر می‌کند حالا دیدیم اگر مملکت اصلاح پیدا کرد میدانیم که او کرده و قلب شاهنشاه را برگردانده و اگر اصلاحی پیدا نشد و فتنه ظاهر شد این ملت اول کاریکه با یک مستبد خواهد کرد با او خواهد بود

و یکی دیگر از وکلا اظهار نمود من اظهار عقیده نمی‌کنم و نمی‌گویم آمدن او صحیح است یا نه ولی اگر مرا راست گو میدانید گوش نماید صحبتی دارم بگویم درهشت ماه قبل پیش از اینکه این مجلس مقدس تأسیس شود امین السلطان را در فرنگستان ملاقات نمودم و صحبت شد از زمان گذشته همچو گفتند که تاریخ بعد از این نشان خواهد داد که آیا من می‌توانستم غیر از رفتاری که کردم رفتار دیگری کرد یا نه واز بابت قرضه اخیره خیلی اظهار پشیمانی و ندامت می‌کردند اما معنی شاه پرستی و وطن دوستی را باین کلمه می‌گفتند که حالا باید دولت ایران مشروطه و مقننه باشد

و یکی دیگر چنین بیان نمود که تا دو روز قبل من از آن اشخاص بودم که می‌گفتم نباید امین السلطان باین مملکت بیاید ولی دیشب فکر کردم دیدم اگر بنا شد اینطور باشد باید همه از این مملکت بروند و این نمی‌شود باید عین الدوله را هم خواست و بحسابش برسند نه اینکه در سر خانه و زندگی خودش باشد و یکی دیگر اینطور تقریر نمودند که بموجب این تلگرافات در انزلی اغتشاش است و این شخص هم نوکر دولت است و دولت او را خواسته ملت هم با دولت مخالف نیست حالا خوب است رأی بدهند این آقایان وکلا را که خواسته‌اند بروند تلگرافخانه بگویند اهالی مانع از ورود نشوند قصاص قبل از جنایت که صحیح نیست.

در خصوص رأی گرفتن تشتت آراء شد جمعی گفتند لازم بگرفتن رأی نیست جمعی گفتند باید رأی گرفته شود که تکلیف اشخاصیکه می‌روند بتلگرافخانه معلوم شود

و یکی از وکلای آذربایجان چنین عنوان کرد در اینکه این شخص خیانت کرده حرفی نیست ولی منحصر بایشان هم نیست اگر بخواهیم بگوییم او نباید باید تمام بروند واین عقیده که آقای تقی زاده اظهار کردند بملاحظه چیز دیگری است فعلا دو سه ملاحظه چیز دیگری است فعلا دو سه ملاحظه باید کرد اولا این شخص تبعید نشده و بمیل خود مرخصی حاصل کرده رفت و حالا آمده ثانیا اگر می‌خواستید که او نباید همانوقتیکه احضار شد باید اظهار بدارید نه حالا که آمده است بانزلی عقیده‌ام انیستکه او را بپذیرندولی بعد از ورود اگر دیدیم که اساس این مملکت تغییر کرد همان کاریکه امروز می‌خواهید بکنید آنروز بکنید.

بالاخره پس از مذاکرات و مباحثات زیاد غالبا ورود امین السلطان را تصویب نموده و قرارشد که تلگراف مخصوص از طرف مجلس بانجمن انزلی در این خصوص نوشته شده واخذ رأی شود تلگراف نوشته شد و مختصر مباحثه در الفاظ تلگراف شده پس از تصحیح و تصویب تلگراف قریب باین مضمون نوشته شده قرائت شد جواب نمره ۵۹ و ۵۰

از طرف مجلس محترم شورای ملی در ورود امین السلطان ردع و منعی نیست البته اهالی آنجا خاصه انجمن در جلوگیری اغتشاش مساعی جمیله مبذول دارند. ورقه رأی منتشر شد ۷۷ رأی در مقابل ۴ ورقه رأی مخالف و ۹ سکوت داده شد برای مخابره تلگراف فوق و مجلس ختم گردید.