مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ خرداد ۱۳۰۶ نشست ۱۲۱
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم |
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۶
جلسه: ۱۲۱
صورت مشروح مجلس سهشنبه ۳۰ خرداد ماه ۱۳۰۶ مطابق ۲۱ ذیحجه ۱۳۴۵
فهرست مندرجات:
۱- مذاکره نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به متمم قانون بودجه اضافی سنه ۱۳۰۵ صحیه کل مملکتی و تصویب آن
۲- تقدیم طرح قانونی راجع به ساختمان مقبره فردوسی از طرف آقای ارباب کیخسرو و ارجاع آن به کمیسیون محاسبات مجلس
۳- تقدیم طرح قانونی راجع به ساختمان جسر بین رشت و لاهیجان و ارجاع آن به کمیسیون مبتکرات
۴- ارجاع طرح قانونی راجع به تأهل مستخدمین دولتی به کمیسیون تجدیدنظر در قانون استخدام
۵- بقیه شور نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به اضافات سنه ۱۳۰۵ وزارت فوائد عامه
۶- متمم قانون بودجه اضافی سنه ۱۳۰۵ صحیه کل مملکتی
(مجلس سه ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید)
(صورت مجلس یکشنبه ۲۸ خرداد را آقای بنی سلیمان قرائت نمودند)
غائبین با اجازه جلسه قبل
آقایان: اسفندیاری- نظام مافی - ضیا - حشمتی - حیدری- آشتیانی - فرشی - میرزا حسنخان وثوق - زعیم
غائبین بیاجازه جلسه قبل
آقایان: علیخان اعظمی - نوبخت - حاج حسن آقا ملک - لیقوانی -
دیر آمدگان با اجازه جلسه قبل
آقایان: دکتر سنک - حاج میرزا حبیبالله امین - قوام - مهدوی - عدل
دیر آمدگان بیاجازه جلسه قبل
آقایان - دشتی - بهار
رئیس - آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب - آنجا نوشته بود عدم امکان تسلیم قوه قضائیه باید این طور اصلاح بشود عدم جواز یکی دیگر هم محرومیت قضات و صاحبمنصبان پارکه در حوزه مأموریتشان از انتخاب نه مطلقاً این بود خواستم اطلاع بدهم.
رئیس - بعد اصلاح میشود آقای معتضد.
معتضد - بنده چون امضایم معتضد استرآبادی است و در آنجا استرآبادی را نداشت خواستم تذکر بدهم و استدعا کنم لفظ آسترآبادی نوشته شود
رئیس - صورت مجلس دیگر ایرادی ندارد؟
(اظهاری نشد)
رئیس - صورت مجلس تصویب شد
رئیس - آقایان دادگر و دکتر طاهری پیشنهاد کردهاند خیر کمیسیون بودجه راجع به صحیه در دستور مقدم باشد. مخالفی ندارد؟
بعضی از نمایندگان - خیر
(ماده واحده پیشنهادی کمیسیون به مضمون ذیل قرائت شد)
ماه واحده - وزارت مالیه مجاز است علاوه برمبلغ ۸۶۷۱ تومان اعتبار اضافی بودجه ۱۳۰۵ اداره صحیه و انستیتو پاستور مصوب ۲۲ فروردین ماه ۱۳۰۶ شمسی مبلغ دویست و هشتاد و شش تومان به شرح ذیل به اداره کل صحیه پرداخت نماید. بابت تتمه حقوق چهار ماهه آخر ۱۳۰۵
رئیس کل صحیه ۲۰۰ تومان
بابت تتمه حقوق چهار ماهه یک نفر شوفر صحیحه ۸۰ تومان
بابت تتمه حقوق سه ماهه یک نفر منسی ۵۸ تومان ۶ تومان
رئیس - آقای کازرونی
کازرونی - موافقم
رئیس - آقای دادگر
دادگر - موافقم
رئیس - آقای شریعتزاده
شریعتزاده - موافقم
رئیس - آقای بامداد
بامداد - موافقم
رئیس - آقای زوار
زوار - موافقم
رئیس - آقای محمدولی میرزا
محمدولی میرزا - عرضی ندارم
رئیس - آقای دهستانی
دهستانی - موافقم
رئیس - آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی - بنده اولاً میخواهم شرحی تمجید کنم از اداره صحیه و رئیس کل صحیه که الحق مادام که متصدی امر صحیه شدند خودم چند مرتبه مبتلا شدم چند مریض فرستادم آنجا و کاملاً از عهده برآمدند. خوب شدند رفتند به منزلهاشان و خیلی تشکر میکنم و امیدوارم که سایر اداراتمان هم رو به ترقی برود اما از آن جایی که علاقه و اخلاص به ایشان پیدا کردهام از این جهت میل ندارم نه به حقوق خودشان افزوده شود نه به حقوق شوفرشان و نه به حقوقات دیگر...
بعضی از نمایندگان - از قلم افتاده است.
فیروزآبادی - خوب بنده گمان کردم جزء اضافات است.
اگر چنانچه از قلم افتاده بسیار خوب بنده مخالفت نمیکنم. اما اگر چنانچه بخواهند اضافه برسابق بشود بنده مخالفم.
رئیس کل صحیه (معاون فنی وزارتخانه) - این لایحه به قدری روشن نوشته شده است که اگر ملاحظه فرموده باشند گمان نمیکنم ایرادی وارد باشد. یک مبلغی اشتباهاً در کمیسیون بودجه دو مرتبه کسر شده ولی این اعتبار اعتبار اصل بوده است اضافه نبوده.
رئیس - آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب - یک کلمه را خواستم عرض کنم اینجا که نوشته شوفر هشتاد تومان این یک ماهه نیست دو ماهه...
بعضی از نمایندگان - چهار ماهه است.
آقاسید یعقوب - با چهار ماهه است. در هر صورت غرضم این است که یک ماهه نیست.
مخبر - چهار ماه را آقای آقا سید یعقوب مسبوقند که مربوط به آخر سال است و چهار ماه را ما ماهی بیست تومان کسر کردیم از اینجا و به جای دیگر مصرف کردیم
بعضی از نمایندگان - مذاکرات کافی است.
رئیس - مخالفی ندارد.
(گفته شد خیر)
رئیس - رأی گرفته میشود با اوراق آقایان موافقین ماده واحده اوراق سفید میدهند
(اخذ شماره آراء به عمل آمده هشتاد و شش ورقه سفید تعداد شد)
رئیس - عده حضار ۹۲ با ۸۶ رأی تصویب شد
اسامی رأی دهندگان
آقایان: امام جمعه شیراز - محمدولی میرزا - عصر انقلاب دکتر رفیعخان امین - محمود رضا - شیروانی - دادگر - کی استوان ملک آرایی - احتشام زاده - غلامحسین میرزا مسعود - دکتر سنک میرزا حسن آیت الله زاده - میرزا سید علی عمادی - ملک مدنی - خطیبی - آقا سید یعقوب - بهبهانی - مدرس - معتمد التولیه - میرزاهاشم آشتیانی - آوانس -خان مساعد - حاج میرزا مرتضی - حاج آقا حسین زنجانی - شیخالاسلام ملایری - خواجوی - امام جمعه اهر - ثقه الاسلامی - آقا سید علی اکبر آیت الله زاده طباطبایی دیبا - موقر - حاج غلام حسین ملک - دولتشاهی روحی – مرتضیقلیخان بیات - شریعتزاده - دکتر هادی طاهری - دکتر مصدق - وکیل طباطبایی - ابراهیمی - ثابت - جوانشیر - حقنویس - اسکندری - ذوالقدر - عراقی - فرهمند - دکتر لقمان - افسر - فهیمی - آقا زاده سبزواری - نجومی - افشار - آقا سید کاظم یزدی - امیرحسینخان ایلخان - بنی سلیمان - دشتی - میرزا عبدالباقی - جلایی - حاج علی اکبر امین - سید حسین آقایان - یاسایی - مفتی - پالیزی - اعتبار - اعظمی - محمد آخوند - وزیری - معظمی - بامداد - میرزا عبدالحسین - زوار - نگهبان - محمد تقیخان اسعد - ارباب کیخسرو - کازرونی - سهرابخان ساکیمیان - میرزا جوادخان خویی - عدل - میر ممتاز - آقا سید جواد محقق - امیر اسداللهخان عامری - اسکندرخان مقدم - آقا علی زارع - دیوان بیگی - دهستانی -
رئیس - آقای ارباب کیخسرو
ارباب کیخسرو - بدیهی است وقتی که در دنیای وسیع هر ملتی به خیال موجبات ترقی و قدردانی و هرچه که باعث پیشرفت کار خودش باشد میافتد اگر ما هم متدرجاً از آنچه در گذشته غفلت شده باشد به خیال بیفتیم یک کار فوقالعاده نکردهایم بنده خودم عجب میکنم که در حال گمنامی خودم میخواهم از یک شخصی خیلی بزرگی اینجا عرضه بدارم که در خور کوچکی خودم نمیدانم ولی چون آرزوی بنده است البته مورد اعتراضی نباید واقع شود و آن راجع به خدماتی است که حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی به این مملکت کرده. یک مملکتی که به کلی نام و نشانش از بین رفته بود، زبانش از میان رفته بود و بالاخره اصول
ملیتش به کلی محو شده بود، این شخص در عصر خودش در آن حدی که در قوه خودش بود زحمت کنید و هیچ بهره مادی هم نبرد و بالاخره آن نام ابدی را برای خودش باقی گذاشت و با آن خدمتی که کرد و آن نام ابدی را باقی گذاشت محتاج نخواهد بود که ما سعی کیم برای او تجدید نام کنیم پس چه میخواهیم بکنیم؟ میخواهیم نشان بدهیم که ما هم قدر و قیمت زحمات او را تا حد کوچکی میتوانیم تقدیر کنیم. فقط این کار را میتوانیم بکنیم والا آن شخص با خدماتی که خودش کرده است و زحماتی که کشدیه است هیچ محتاج به کوشش از طرف ما نخواهد بود خصوصاً با آن فرد شعری که خودش نسبت به خودش میگوید: برآوردم از نظم کاخ بلند - که از باد و باران نیابد گزند. با این نام که برای خودش باقی گذاشته محتاج نخواهد بود که بنده چیزی عرض کنم و هرچه عرض کنم به واقع بربزرگی او نیفزوده است که ایرانیان به این خیال افتادهاند که هر کدام در قسمت اشخاصی که برای این مملکت زحمت کشیدهاند یک قدردانیهایی بکنند. نسبت به این شخص بزرگ هم همین طور به خیال افتاده بودند. بالاخره انجمن آثار ملی که در تحت توجهات عالیه اعلی حضرت اقدس پهلوی تشکیل شد چنان که ایشان همیشه مفید بودهاند به اصل ایرانیت و به حفظ آن چه برای ترقی ایران لازم است در این باب هم بذل توجه فرمودند. انجمن آثار ملی تشکیل شد از اشخاص از قبیل آقای مشیر الدوله و قای مستوفی الممالک و آقای ذکا الملک و آقای علایی و آقای تقیزاده و یک عده از امثال این قبیل اشخاص و سعی کردند یکی از کارهایی که میکنند این باشد که مقبره مرحوم فردوسی را که به کلی دارد محو میشود و جز تل خاکی از ان باقی نمانده است صورتی بدهند و یک یادگار قدردانی از طرف ایرانیان باشد در این باب کوششها کردند که شاید بوسیله اعانه ملی این کار را انجام بدهند. متأسفانه تا به حال در حدود سه هزار و هفتصد و سی و هشت تومان کسری بیشتر نتوانستند وجهی در دست داشته باشند در صورتی که برای آن مقبره برطبق نقشه که تهیه شده است لااقل در حدود بیست و پنج هزار تومان خرج دارد برای این که یک چیزی باید باشد که هر روز قابل تعمیر نباشد و از سنگ و از چیزهای محکم ساخته شود. برای این که این کار عملی بشود. چون این شخص یک خدمتی به ملت کره و یک شخص ملی بوده است و خدمت به اساس ملیت کرده است بنده در هم خودم بیشتر مفید بودم که انجام این کار هم بدست مجلس شورای ملی بشود و به نام مجلس شورای ملی این کار تمام شود. پیشنهادی اینجا تهیه شده است و آن پیشنهاد را هم بود و دو نفر از وکلای مجلس امضا کردهاند که تقدیم میشود. پیشنهاد شده است که اجازه داده شود اداره مباشرت مجلس شورای ملی از صرفهجوییهایی که ممکن است در هذه السنه از بودجه خودش بکند بیست هزار تومان برای انجام و تکمیل این مقصود منظور بدارد و به توسط انجمن آثار ملی با اطلاع آنها به مصرف برسد و اینجا استدعای یک شور هم شده است که لازم نباشد به کمیسیون محاسبات، کمیسیون محاسبات مطالعات خودش را نموده رایورت آن را به مجلس تقدیم نماید.
رئیس - این لایحه طبعاً یک شوری است چون راجع به بودجه است. مراجعه میشود به کمیسیون محاسبات پس از آن که راپورتش آمد مطرح میشود. یک طرحی هم آقای طلوع پیشنهاد کردهاند و تقاضا کردهاند قرائت شود.
(به شرح ذیل خواهد شد)
یکی از وسائل ترقی اقتصاد ایجاد راهها و سرعت سیر نقلیهها و ارزانی آن و سهولت حمل و نقل است:
راه نیم شوسه رشت بلاهیجان که محل عبور و مرور و حمل مالالتجاره از رشت به لاهیجان، دیامان، سیاه کل، عمارلو، لنگرود، رانکوه، تنکابن، مازندران است به واسطه
رودخانه عظیم سفید رود که بین راه رشت و لاهیجان واقع و در قریه رشت آباد و کیسم دو شعبه میشود مسافرین و مکاریها با زحمات فوقالطاقه به وسیله قایقها پس از چند ساعت معطلی از دو شعبه سفید رود عبور مینمایند. در موقع زیادی آب هر ساله مقدار زیادی مالالتجاره از بین رفته و چند نفر غرق میشود.
برای ارتباط منظم دو ایالت به مهم مازندران و گیلان و برای پیشرفت اقتصاد و توسعه تجارت و فلاحت و تسهیل مسافرت و جلوگیری از اتلاف نفوس و مالالتجاره ماده واحده را پیشنهاد مینماید:
ماده واحده - وزارت مالیه مجاز است از محل عایدات راه بابت ۱۳۰۶ یا از محل صرفهجویی ۱۳۰۵ تا حدود بیست و پنج هزار تومان برای ساختن یک پل متحرک (جسر) بین رشت و لاهیجان به وزارت فوائد عامه اعتبار بدهد پل مزبور روی سفید رود در نقطه رشت آباد و کیس ساخته خواهد شد. محمودرضا عمادی - دکتر سنک و جمعی از آقایان نمایندگان
رئیس - مراجعه میشود به کمیسیون مبتکرات طرحی هم سابقاً آقای حاج آقا رضا رفیع راجع به ازدواج پیشنهاد کرده بودند معلوم نشد به کدام کمیسیون باید برود.
مدرس - به کمیسیون استخدام
شیروانی - به کمیسیون استخدام
رئیس - (خطاب به آقای رفیع) خودتان به کدام کمیسیون پیشنهاد میکنید؟
حاج آقا رضا رفیع - مانعی ندارد به کمیسیون استخدام برود؟
رئیس - بسته به رأی مجلس است
حاج آقا رضا رفیع - بنده پیشنهاد میکنم برود به کمیسیون استخدام
رئیس - آقای یاسایی
یاسایی - این طرحی که ایشان پیشنهاد کردهاند بنده گمان میکنم یک موضوع حقوقی است و از حقوق مدنی مملکت است و مناسبتش با کمیسیون عدلیه بیشتر است برای این که اصل مدنی است و باید به کمیسین عدلیه برود.
رئیس - آقای مدرس
مدرس - این مسئله دخلی به حقوق مدنی ندارد. حقوق مدنی را در اینجا نمیشود الزام کرد. اما راجع به قانون استخدام میشود به نحو یک شرطی در آنجا گنجانید که دولت مأموریتی را که اختیار میکند دارای این خصوصیت باشند مثل سایر خصوصیات. لهذا به عقیده من آقایان تأمل نفرمایند خوب است برود به کمیسیون استخدام نفیاً یا اثباتاً تکلیفش معلوم شود.
رئیس - مخالفی ندارد؟
(جمعی گفتند خیر)
رئیس - مراجعه شود به کمیسیون استخدام.
خبر کمیسیون بودجه راجع به اضافات فوائد عامه مطرح است. آقای اعتبار
اعتبار - بنده پیشنهادی راجع به دستور عرض کرده بودم. اجازه میفرمایید؟
رئیس - بفرمایید.
اعتبار - موضوعی را که بنده پیشنهاد کردم جز دستور شود نظرم میآید حضرت آقای رئیس در جلسه پنجشنبه فرمودند جز دستور است. در جلسه گذشته هم دستور تغییر نکرد در دستور امروز هم بنده ندیدم این لایحه را و حال آن که خیلی لازم است...
بعضی از نمایندگان - حاضر نیست.
اعتبار - چون شنیدم حاضر نشده استدعا میکنم مقرر بفرمایند برای جلسه بعد حاضر شود که در درجه اول جز دستور شود.
رئیس - برحسب تقاضای آقای رئیسالوزرا جز
دستور شد بعد که تحقیق شد معلوم شد سه فقره خبر که از کمیسیونها راجع به این موضوع باید داده شود دو فقرهاش داده شده و یکی باقی مانده هر وقت حاضر شد جز دستور میشود. پیشنهادهای راجع به اضافات فوائد عامه قرائت میشود پیشنهاد آقای دهستانی
(به شرح ذیل خوانده شد)
پیشنهاد میکنم چهار هزار تومان اعتبار مخارج تبلیغات به مصرف احداث یک رشته قنات در اراضی قابل زرع فی مابین طهران و قم برسد که ایجاد یک قریه زراعتی بشود.
رئیس -آقای دهستانی
دهستانی - عرض کنم چهار هزار تومان در این بودجه اضافی برای تبلیغات فلاحتی منظور کردهاند مطابق تجربه که بنده دارم این تبلیغات به ضرر این مملکت است برای این که هیچ فراموش نیمی کنم که یک مقداری به اصطلاح کتن از روسیه به این مملکت آوردند و یک نمایشاتی دادند. گمان میکنم پانصد هزار تومان از این مملکت پول گرفته شد و هیچ استفاده نشد. از جمله شاهزاده محمدولی میرزا هفتاد تومان، بنده صد تومان خریدیم خدا را شاهد میگیرم که این یک کرور تومانی که برای اینها داده شد به درد نخورد و تمام آنها برای پشت در طویلهها به کار رفت که گاوها بیرون نروند بنده تصور میکنم بهترین تبلیغ برای فلاحت عمل فلاحتی است. و هیچ ضرری ندارد این چهار هزار تومانی را که میخواهند خرج کنند که حرف زده شود صرف یک رشته قنات بین طهران و قم بشود، از حسنآباد که انسان میگذرد یک برهوتی است ممکن است آنجا را آباد کنند که هم ارزاق مردم تأمین میشود و هم گمان نمیکنم هیچ تبلیغی در مملکت بهتر از این کار باشد. بنابراین بنده پیشنهاد کردم که این چهار هزار تومان خرج قنات بشود.
شیروانی - این یک عادتی شده است کم کم برای ما که اصل یک موضوعی را با طرز سو جریانش اشتباه میکنیم. مثلاً ادوات جدید زراعتی که امروز در تمام کره ارض غیر از ایران معمول است و تمام دنیا از آن استفاده میکنند برای این که شاید یکی از آنها شکسته بوده و در فلان ده نتوانسته بودند از آن استفاده کنند یا این که معلومات استفاده کردن از آنها را نداشتهاند آن وقت، میرویم روی این اصل که مثلاً خیش جدید غلط است و باید همان خیشهای زمان نوح را دست بگیریم و زراعت کنیم! در صورتی که دنیا از آن استفاده میکنند و این طور هم نیست که همه دنیا اشتباه کرده باشند و فقط بنده و جنابعالی فهمیده باشیم تبلیغات زراعتی بالاخره برای همین است که از آن خیش سوه استفاده نشود. تبلیغات فلاحتی برای این است که آن بیابان برهوتی که با چهار هزار تومان که سهل است با چهل هزار تومان هم نمیشود برای آنجا آب پیدا کرد با همین تبلیغات برای آنجا آب پیدا شود در این مملکت تولید جنگل و اشجار بکنیم وقتی در بین طهران و قم جنگل تولید شد در همان بیابان برهوت آب پیدا میشود و الا با چهار هزار تومان که چهار تا حلقه چاه آنجا زده شود آب آنجا درست نمیشود و دلیلش هم این است که در هر کجای طین مملکت امید بودن آپ هست میبینیم قنوات هم به قدر کافی هست و در هر کجا که نیست خیلی مأیوس بودهاند که بتوانند آن پیدا کنند. ملاحظه بفرمایید در اطراف کاشان یا یزد یا کرمان بالاخره مردم مجبور شدهاند متوسل به چاههای هشتاد ذرعی و نود ذرعی بشوند برای این که چند مثقال آب از آن چاهها بیرون بیاورند. اینها طریق آب تهیه کردن نیست. برای تهیه کردن آب باید با وسائل عامی تولید هوای مرطوبی و بالاخره تولید جنگلها نمود و این هم در نتیجه تبلیغات است و الا با این وسائل آب پیدا نمیشود.
آقا سید یعقوب - بنده عقیدهام این است دراین پیشنهاد نتوان رأی گرفت پیشنهاد خرج است
رئیس - پیشنهاد خرج نیست پیشنهادی است از یک محل به یک محل دیگر
آقا سید یعقوب - اجازه میفرمایید یک عرضی بکنم؟
رئیس - عضو کمیسیون که هستید بفرمایید
آقا سید یعقوب - این که عرض کردم پیشنهادخرج است. مطابق نظامنامه عرض میکنم. ماده نظامنامه صریح است و بنده به صراحت آن عقیده دارم. گرچه آقای شیروانی رفیق بنده عقیده دارند که در موقع احتیاج باید قوانین را زیر پا گذاشت ولی در اینجا نباید زیر پا گذاشت. اساساً در نظامنامه که نوشتهاند وکیل نباید پیشنهاد خرج بکند برای این است که فردا من پیشنهاد نکنم فلان قدر برای شیراز دیگری برای خمسه دیگری برای جای دیگر خرج شود که یک وقت ببینیم تمام وکلا برای ولایات خودشان پیشنهاد اضافات کردهاند آن وقت شما که مبرزتر هستید بیشتر و بنده کمتر خواهیم برد اساساً این طور که بنده فهمیدهام یک فلسفه این که وکیل حق پیشنهاد خرج ندارد این بوده است. یک فلسفه دیگرش این بوده است که خرج کردن برای مملکت به عهده قوه مجریه است نه به عهده قوه مقننه قوه مقننه حقی که دارد همان نظارت در اعمال قوه مجریه است که پول را هدر ندهد و خرج زیاد نکند دراین جا که آقا پیشنهاد کردهاند راجع به کسر خیلی خوب است نماینده حق پیشنهاد کسر خرج را دارد اما این که از این محل کسر شود و به محل دیگر خرج شود گمان میکنم برخلاف نظامنامه باشد. حالا ممکن است مقام ریاست بفرمایند میتواند ولی بنده عقیدهام این است این از وظایف قوه مجریه است که تشخیص بدهد این خرج برای اینجا لازم است یا نیست. آقای دهستانی که مسئول بنده نیستند. احداث قنوات یا احسا اراضی مسؤلش وزارت فوائد عامه است و او باید تشخیص بدهد که کجا لازم است نه آقای دهستانی از این جهت بنده عرض کردم که پیشنهاد خرج است و در عهده ما نیست که بتوانیم پیشنهاد کنیم. به عهده وزارت فوائد عامه است.
رئیس - عده کافی نیست اگر اجازه بفرمایید چند دقیقه تنفس میشود.
(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و به فاصله نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)
رئیس - باید رأی گرفته شود به پیشنهاد آقای دهستانی.
دهستانی - یک مرتبه دیگر قرائت شود.
(به شرح سابق خوانده شد)
رئیس - آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(معدودی قیام نمودند)
رئیس - قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای بامداد
(به مضمون ذیل خوانده شد)
پیشنهاد میکنم در آخر فقره بیست و هشت در صفحه چهار اضافه شود (برای مؤسسات نه اشخاص)
رئیس - آقای بامداد
بامداد - این قلم یک صرفهجویی بود و وزارت فوائد عامه خواست این صرفهجویی را برای خودش حفظ کند که جز صرفهجوییهای عمومی به خزانه برنگردد این بود که در کمیسیون این طور قید سد. بنده هم مخالف نیستم که این اعتبار برای وزارت فوائد عامه حفظ شود ولی معتقد هستم که در اینجا قید شود که این اعتبار صرف مؤسسات بشود نه این که خرج پرسنل و اشخاص بشود. حالا بسته است به رأی مجلس.
رئیس - آقای یاسایی
یاسایی - اعتباری که معمولاً از طرف وزارت مالیه جهت وزارتخانهها مقیدند برای خودشان حفظ کنند یعنی
وقتی که یک میلیون اعتبار جهت پست و تلگراف پیشبینی کردند وزارت پست و تلگراف مکلف است آن را حفظ کند برای احتیاجاتی که وزارتخانه دارد زیرا هر روز وزارت مالیه از نقطهنظر این که مسؤل است نمیتواندبا مخارج موافقت کند. راجع به این اعتبار در اثر موافقت کمیسیون بودجه یک مبلغ از اعتباری که وزارت مالیه موافقت کرده بود در هزار و سیصد و پنج برای فوائد عامه وزارت فوائد عامه درخواست کرد محفوظ بماند. بماند و در بودجه ۱۳۰۶ یک تکلیفی برایش معین کنند. این رأیی که ما الان میدهیم فقط میخواهیم این اعتبار را برای فوائد عامه حفظ کنیم و در بودجه ۱۳۰۶ این مبلغ تکلیفش معلوم شود که به چه مصرف خواهد رسید و بودجهاش بیاید به مجلس و ما تکلیفش را معین کنیم. و اما این که فرمودند خرج پرسنل نشود و خرج مؤسسات بشود بنده نمیدانم چگونه میشود مؤسسه تأسیس کرد بدون این که مستخدم داشته باشد؟ مقصود از مؤسسات عمارت و قالی و میز و قلم و دوات که نیست. مقصود اشخاص است. این پیشنهادی که حضرتععالی فرمودید خرج مؤسسه بشود نه اشخاص بنده هنوز مؤسسه بدون اشخاص نمیتوانم تشخیص بدهم خواهش میکنم فعلاً موافقت بکنید که این اعتبار برای وزارت فوائد عامه بماند و در بودجه تفصیلی ۱۳۰۶ تکلیفش معلوم میشود.
مخبر - بالاخره خرج این اعتبار میآید و به نظر نمایندگان محترم میرسد. البته اگر اضافه مواجب و این چیزها بود موافقت نخواهند فرمود.
رئیس - رأی گرفته میشود به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام فرمایند
(معدودی قیام نمودند)
رئیس - قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای مدرس
(به شرح ذیل خوانده شد)
پیشنهاد میکنم فقره آخر لایحه به عبارت ذیل تبدیل شود.
۵۶ از برای تأسیس منازل جنگلبانان.
رئیس - آقای مدرس
مدرس - اگر آقایان ملاحظه بفرمایند آن قسمت اخیر نوشته است یک مبلغی به جهت اجاره کردنمنزل برای جنگل بانان (خطاب به مخبر) وجهش چقدر است؟
مخبر - دویست و چهل تومان
مدرس - دویست و چهل تومان اجازه داده شده است که برای جنگل بانان منزل اجاره کنند کانه خانههای جنگلی را ندیدهاند که وضعیاتش چه قسم است. به گمانشان آنجا هم مثل خیابان لالهزار است که ماهی بیست تومان، سی تومان، اجاره بکنند. غفلت دارند از این که خانههای جنگی اصلاً قیمتش ۲۵ قران است. از این جهت بنده پیشنهاد کردم که این را تبدیل کنند به تأسیس خانه برای جنگل بانان نه اجاره کرد خانه برای آنها.
مخبر - اگر آقای مدرس هم موافقت بفرمایند که هر دو کلمه نوشته شود بنده هم موافقم با پیشنهاد آقا برای این که در بعضی جاها اگر موفق به تأسیس نشدند اجاره کنند.
مدرس - حرفی ندارم.
رئیس - پیشنهاد آقای بامداد
(به شرح ذیل خوانده شد)
پیشنهاد میکنم در صفحه شش فقره بیست حذف شود.
رئیس - آقای بامداد
بامداد - عرض کنم چنانچه در کلیات هم عرض کرم یک لایحه از طرف وزارت فوائد عامه آوردند راجع به متخصص چای کار به نام یسر پروتیوای گل فروش و ما رد کردیم. بعد شنیدم گفتند تبعه ایران شده است خیال کردم که باز هم این قسمت که نوشته شده است همان پسر پروتیوا است به این جهت این پیشنهاد را کردم ولی بعد که ملتفت شدم کاشفالسلطنه است با ایشان کاملاً موافقم و ایشان اول کسی هستند که چای به ایران آوردند و هرچه از آقایان پرسیدم پسرپروتیوا کدام قلم است جواب به بنده ندادند و چون این قلم مربوط به کاشفالسلطنه است پیشنهاد خودم را مسترد میکنم.
رئیس - پیشنهاد آقای دکتر سنک
(به شرح ذیل خوانده شد)
پیشنهاد میکنم از نمره ۲۳ الی ۳۱ و از ۴۹ الی ۶۵ که مربوط به جنگل است حذف شود.
رئیس - این را رأی دادند و قابل توجه شد همین طور پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب و آقای جمشیدی. پیشنهاد آقای دشتی قرائت میشود.
(به شرح آتی خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم چهل هزار و هفتصد و شصت قرانی که در صفحه چهار تحت رقم ۲۸ ضبط است و در سنه ۱۳۰۵ خرج نشده است مخصوص اعزام شاگرد باروپا برای تحصیل فلاحت شود.
رئیس - آقای دشتی
دشتی - بنده توضیح زیادی ندارم، همان طوری که یک روز آقای تقی زاده فرمودند این چیزهایی را که ما تصویب میکنیم و رأی میدهیم خوب است یک کفاره در مقابلش داشته باشیم. آقایان نمایندگان تصدیق میکنند که در تمام شعب فنی محتاج به متخصص هستیم و این از وظایف وزارت فوائد عامه است که از اغلب شعب بفرستند و این چهار هزار تومان و کسری هم محل خرج ندارد. از این حیث ممکن است آن را تخصیص بدند برای فرستادن شاگرد به اروپا اشکالی هم ندارد
مخبر - بنده از طرف کمیسیون قبول میکنم.
رئیس - پیشنهاد آقای فیروزآبادی
(به شرح آتی خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم که حقوق چهار ماهه رئیس شعبه اموال که چهار صد تومان بده باشد حذف شود
رئیس -آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی - اولاً میخواهم عرض کنم بودجه وزارت فوائد عامه به مجلس نمیآید آن وقت اضافات میآید آن هم اضافات سال گذشته من تعجب میکنم که چرا بودجه را نمیآورند بفهمیم بودجه چقدر است که اضافاتش را تصویب کنیم اگر الان از بنده بپرسند بودجه فوائد عامه چقدر است بنده نمیدانم آن وقت اضافات را چطور رأی بدهم؟ انسان وقتی که اصل را نداند چطور میتواند در فرعش رأی بدهد؟ این برخلاف عقیده بنده است و عقیدهام این است که اول بودجه بیاید، وقتی که تصویب شد اضافات را بیاورند از این گذشته در اینجا آمدهاند چهار صد تومان حقوق به عنوان سال گذشته برای فلان رئیس نوشتهاند ما نمیدانیم حق داشته، نداشته، چه ترتیب بوده؟ نمیدانیم به چه رأی میدهیم. از هیچ جا خبر نداریم. چون بنده خبر ندارم نمیتوانم رأی بدهم. خوب است توضیح بدهند اولاً چرا بدون اجازه مجلس این خرج را کردهاند؟ به علاوه ما که بودجه را ندیدهایم چطور میتوانیم به این اضافات رأی بدهیم؟ از این جهت بنده مخالفم.
مخبر - توضیحات در این باب شاید در این چند جلسه بیشتر از ده مرتبه داده شده حالا بسته به نظر مجلس است.
رئیس - رأی میگیریم. آقایانی که پیشنهاد آقای فیروزآبادی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس - قابل توجه نشد. پیشنهاد دیگر ایشان.
(به مضمون ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم که ماهی یک صد تومان حقوق عضو پرسنل هر ماهی پنجاه تومان کسر شود.
رئیس - آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی - در این باب عرض میکنم چه شده است هر کس داخل در ادارات باشد باید حقوقش زیاد باشد
و هر کس خارج از ادارات باشد از گرسنگی بمیرد؟ عضو پرسنل ماهی صدتومان حقوق!! آخر چرا؟ یک طوری باید کرد که ملت هم یک توجهی به این دولت داشته باشد. خدا شاهد است من خودم را دوست دولت میدانم که این عرایض را عرض میکنم. مقصودم این است که ملت از دولت متنفر نشود به این نظر مخالفت میکنم تا انشاءالله به مقصود خودم برسم که بین ملت و دولت و سلطنت همیشه خوب باشد و کدورت و دوئیت نباشد. چون این نظر را دارم با این اضافات و این حقوقهای گزاف مخالفم. و عقیده دارم زندگانی آنها هم شبیه پرندگانی مردم بشود. آنها با آن حقوقهای گزاف و سایر مردم بدبخت روزی سه قران هم گیرشان نیاید این چیز غریبی است!! از این جهت بنده پیشنهاد کردم صد تومان حقوق عضو پرسنل پنجاه تومان بشود.
مخبر - این شخص حقوق رتبهاش را میگیرد بسته به نظر مجلس است.
رئیس - آقای یاسایی
یاسایی - اگرچه میترسم مورد حمله آقای فیروزآبادی بشوم ولی عرض میکنم مطابق قانون استخدام هر کس رتبه پنج را دارا باشد نود و دو تومان حقوق میگیرد. حداقل آن و حد اعلای آن صد و هفت تومان و حد وسط آن صد تومان است. نظرم میآید که حد اعلی منظور کرده بودند و ما حد وسط را گرفتیم و هفت تومان کسر کردیم. در هر صورت تا موقعی که این شخص مشغول خدمت است مطابق قانون استخدام باید این حقوق را به او بدهند شما راضی نشوید که حقوق مجانی داده شود مطابق قانون دولت ناگزیر است بدهد. پس البته سر کار باشد بهتر است. مادامی که قانون استخدام قانونیت دارد باید حقوق این اشخاص را مطابق قانون به آنها داد.
رئیس - آقایانی که پیشنهاد آقای فیروزآبادی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(معدودی برخاستند)
رئیس - قابل توجه نشد. پیشنهاد سوم ایشان
(به ترتیب ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم که خرج سفر و علیق اسب که دو هزار و دویست و بیست و هشت تومان میباشد حذف شود.
رئیس - آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی - بنده عرض کردم از اول تا آخر این لایحه را مخالفم ولی چون نمیتوانم یک مرتبه مخالفت کنم این است که قلم به قلم پیشنهاد میکنم. حالا آقایان رأی نمیدهند ندهند ولی بالاخره یک وقت معلوم خواهد شد که عرایض من درست بوده است. اما این خرج سفر. در سابق معلوم نیست سفری بوده است یا نه؟ اینها دیگر چه سفری میکنند؟ که باید آن قدر حقوق بهشان داد. آخر این مال مردم است. مال بیت الما مسلمین است یا مالی است که از مردم گرفته میشود. این طور نمیشودبا قدمهای بلند و سریع توی مال مردم میدوید. باید کمال دقت و ملاحظه را در خرج کردن مال مردم نمود و بیخود به یک اشخاص نبخشید.
رهنما - (معاون ریاست وزرا) - راجع به این قسمت آقای فیروزآبادی فرمودند که من اساساً معتقدم که این بودجه زاید است بنابراین در هر قلمش یک پیشنهاد میدهم اگر این طور باشد باید صد و کسری پیشنهاد داده شود. ممکن است آقا راجع به همه اقلام یک مرتبه یک پیشنهاد حذفی بدهند و الا این طور قلم نقلم پیشنهاد دادن و در هر یک توضیح دادن تصدیق میفرمایند بیش از دویست و پنجاه تومانی که برای خرج مسافرت در نظر گرفتهاند در این مدت خرج مجلس خواهد شد. بنابراین ممکن است آقایان در این اقلام توجهات خودشان را بفرمایند و اگرچیزی به نظرشان
زاید آمد پیشنهاد بفرمایند. اگر قابل قبول باشد قبول میشود و الا این طور پیشنهاد دادن تصدیق میفرمایید اسباب تضعییه وقت است.
رئیس - رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای فیروزآبادی آقایانی که قابل توجهش میدانند قیام فرمایند
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس - قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای معتضد استرآبادی
(به نحو ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم ۲۳۳۹ تومان بود بودجه جنگل از لایحه اضافات فوائد عامه حذف شود.
رئیس - این هم موردی ندارد - قابل توجه شد. پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب.
(به ترتیب ذیل خوانده شد)
پیشنهاد میکنم اضافه اعتبار صدی دو از بودجه اضافات سر شود.
رئیس - بفرمایید
آقا سید یعقوب - اولاً یک جوابی با آقای رهنما عرض کنم. آقا: تمام پولها را میگیریم برای همین مجلس یک کرور در سال خرج میکنند برای چه؟ برای نظارت. نظارت در چه؟ نظارت در یک تومان. پیشنهاد هم باید بدهیم ولو در پنج قران باشد. اینجا آمدهایم برای همین کار. جنابعالی دارای اداره هستید یک نفر محاسب میآورید ماهی هزار تومان خرجش است و یک ناظری میآورید برای کار او با ماهی فلان قدر. برای چه؟ برای نظارت. ما آمدهایم برای این کار و باید در این بابت پافشاری کنیم حق ما نظارت در جمع و خرج است. دولت هم باید کاملاً ملتفت باشد که وضع مجلس برای این کار است. برای این نیست که بودجه نوشته شود و یک دفعه بیاورند در مجلس و همین طور که تازه در کمیسیون بودجه باب شده است در مجلس هم رأی بدهند الحمدالله در کمیسیون بودجه همان نظر شما تعقیب میشود حالا بنده برای توجه دادن نظر آقای بیات که یک فرمایشی در جواب آقای فهیمی فرمودند و هم به آقای شیروانی که مخبر مبرزی است و گاهی بینی و بین الله مغالطه میشود عرض میکنم: در قانون بودجه ۱۳۰۴ نسبت به صد و دو (بنده الان فرستادم از اداره تقنینیه آوردند) این را به عرض آقایان میرسانم. آن وقت توجه بفرمایند که وزرا در ۳۰۴ و ۳۰۵ و ۳۰۶ به کلی این ماده را پایمال کردهاند و داخل در یک اصل دیگری شدهاند و این صدو دو را مثل یک ملک شش دانگ بدون حساب مسلمی فرض کردهاند. این صدو دو را کسی درش حرف ندارد مثل یک اصل مسلم هر ساله وزرا است که نباید در بودجه بیاید. آقای بیات میفرمایند در صد دو هم کسی حرف میزند؟! ماده پنج راجع به صدی دو به بینید چه چیز است: (هر یک از وزارتخانهها باید در بودجه پیشنهادی صدی دو از اعتبار مختصه خود را برای مخارج غیر مترقبه تخصیص بدهد) پس صد دو یک اصل مسلمی نشد که بیایند در هر جا ذکر کنند. در بوجه یک قلمی دارند نوشته شده صد دو برای مخارج غیر مترقبه. خوب این هم که غیر مترقبه میشود باز صدی دو میخواهیم (آخوندی نمیگویم) باز صدی دو برای مخارج غیر مترقبه. خوب این هم عنوان مخارج غیر مترقبه پیدا میکندد باز یک صدی دو برای مخارج غیر مترقبه لازم است. این هم از بیانات میسیون آمریکایی بود که این عنوان را کردند که ما باید ملاحظه کنیم که شاید دولتها در بودجه پیشنهادی خودشان مجبور شدند بتوانند یک مخارجی بکنند و یک صدی دو اعتبار ما با اینها میدهیم که آن مخارج غیر مترقبه که در این بین پیدا میشود دستشان بسته نباشد از صد دو بپردازند. بعد بیایند در قانون تفریغ بودجه آن را عنوان کنند. حالا وزارتخانهها این صد دو را مثل یک رتبه اشل قرار دادهاند نه این که یک رتبه سی و
و دو تومانی هست؟ این صدی دو هم همان طور است مینویسد مخارج غیر مترقبه چهار هزار تومان. آن وقت صد دو آن مخارج غیر مترقبه چقدر میشود؟ مثلاً دویست تومان میشود. این که جز مخارج غیر مترقبه شد باز یک صد دو میخواهد. این همین طور دور و تسلسل پیدا میکند و هی میشود مخارج غیر مترقبه و به کلمه عامی انتها ندارد. اما اینجا اضافات محدود است. خود آقایان ملاحظه کردهاند خود آقای رهنما که حقیقتاً شخص منصفی هستند. خودتان که بودید دیگر هیچ چیز را فروگذار کردهاید؟ حتی آن شخصی که در جنگل است و میخواهد سیگار بکشد و محتاج به کبریت میشود آن دانه کبریت او را هم نوشتهاند اگر بخواهد برود فلان جا قلیان بکشد آن را هم نوشتهاند. دیگر مخارج غیر مترقبه میماند که ما برای آن صد دو اختصاص بدهیم؟ در این لایحه ماهی شصت هزار تومان قایل شدهاند. این شصت هزار تومان اصلش اضافه است و غیر مترقبه است آن وقت دوازده هزار تومان برای این شصت هزار تومان اضافه میکنیم همین طور میرود بالا الی غیرالنهایت. پس همان طور که عرض کردم عقیده بنده مطابق این ماده پنج که خواندم در اصل بودجه پیشنهادی دولت باید صد دو برای مخارج غیر مترقبه باشد نه در بودجه اضافی که تمام مخارج را تحت اقلام در آوردهاند. و دیگر چیزی باقی نمانده است که ما بیاییم صدی دو برای آن قایل شویم و دوازده هزار تومان به عنوان صد دو قرار دهیم...
مدرس - اصل اضافات باید از صدی دو باشد این است که بنده پیشنهاد کردم این دوازده هزار تومان که به عنوان صد دو آمده است اینجا کشسر شود. این هم دلیل من بود. این هم اصل قانون که در دستم است.
مخبر - یک قسمت از فرمایشان رفیق محترم بنده اگر بنا شود کم کم بفرمایش خودشان دور و تسلسل پیدا کند بنده خیال میکنم خطرناک است میفرمایند که نظارت ما همین است که یک قلم، یک قلم پیشنهاد کنی و در هر پیشنهادی هم شرحی اظهار مخالفت کنیم بعد اگر این پیشنهاد رد شد داخل در جزئیات شویم اگر جزئیات هم رد شد باز ممکن است داخل در جزئیات جزئیات شویم زیرا مثلاً پیشنهاد میکنند که پنجاه تومان حقوق یکی از اعضا حذف شود. اگر این هم رد شد باز پیشنهاد میکنند از آن پنجاه تومان هم فلان قدر کسر شود و بالاخره پیشنهاد خاتمه پیدا نمیکند. این آقا یک چیز عجیبی است!! ما مکرر دور هم نشستیم. خود حضرتعالی همین الان که بیرون نشسته بودیم میگفتیم که این طرز کار کردن مجلس نیست و حقیقتاً ما باید در جلو مردم یک قدری بیشتر فعالیت و صمیمیت خودمان را در کارهانشان بدهیم. ما داریم بحث میکنیم در این که مجلس باید مثل سایر ممالک دنیا یک فراکسیونهای حزبی پیدا کند و مسایل برود در آن فراکسیونها حل و و عقد بشود ناطقین مخالف و موافق هم یک نفر از این طرف و یک نفر از آن طرف بیایند حرف بزنند و کارتهایشان موجود باشد و بریزند توی ظرف و کار بگذارنند و داریم دنبال این راه میگردیم که چه بکنیم که این مجلس هم مثل مجالس دنیا به جریان و به کار بیفتد حالا آقا سیر قهقرایی به ما یاد میدهند که از آن سیر معمولی هم باز بمانیم.
برای این که این قبیل لوایح که میآمد به مجلس در دو جلسه سه جلسه تمام میشد. بنده از آقای کازرونی میپرسم که آیا مطالعه فرمودهاند که ما از چهار ماه پیش از این تا به حال چه کردهایم...
کازرونی - جواب حسابی بهش بده اینها چیست!
مخبر - خط قانون برای این مردم نوشتهایم؟ یک قدم برای مصلحت مملکت برداشتهایم؟ این راه عجیبی است که ما داریم باز میکنیم! هی دو قران و سه قران پیشنهاد کردن تا جایی که کار مملکت از جریان بیفتد!! این طرز کار نیست...
کازرونی - شما نمیگذارید و الله جواب حسابی بهش بده.
مخبر - اجازه بگیرید بعد حرف بزنید...
رئیس - آقای کازرونی: خیلی حرف میزنید.
مخبر - بنده تصور میکنم که دارندگان این فکر آقای آقا سید یعقوب جز آنها نیستند و خودشان علاقه مند به اصول حکومت ملی هستند و میدانند که این وضعیت خطراتی متوجه مملکت و مجلس خواهد کرد. اما راجع به صدی دو: بنده خیلی مشعوفم که خود آقای آقا سید یعقوب این دقتها را میفرمایند و فرستادند قانون را آوردند و با آن مراجعه فرودند و خودشان قانون موضوعه را خواندند و دیدند که صدی دو یک موضوع قانونی است. صدی دو یک چیزی است که تمام دورهها برای هر بودجه تصویب کردهایم و در وزارت مالیه هم خودشان مسبوقند که تا آن دینار آخرش رسیدگی میشود و در قسمت هر وزارتخانه تا سند خرج از او نگیرند و خرجهایش مسلم نباشد نمیپردازند و اگر چیز زیادی هم باشد جزو صرفهجویی ضبط میشود و برای این که فرمودند دور تسلسل پیدا میشود ناچارم عرض کنم صدی دو نسبت به تمام این بودجهها برای مخارج غیر مترقبه است و هیچ تسلسل هم پیدا نمیکند و بالاخره اگر موافق نیستید که صدی دو جزو این اضافات تصویب شود باید پیشنهاد بفرمایندکه صدی دو حذف شود اما این که یادآوری بکنند که برای هر امری و برای هر یک قلمی به عنوان این که ما حق نظارت داریم و میتوانیم این طور پیشنهاد کنیم بنده تصور میکنم بالاخره مجلس بدنام شود.
رئیس - رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب آقایان موافقین قیام فرمایند
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس - قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای فیروزآبادی.
(به ترتیب ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم که چهارصد تومان حقوق یک نفر حشرهشناس و دویست و چهل تومان حقوق معاون حشرهشناس کسر شود.
رئیس - بفرمایید.
فیروزآبادی - چنانچه همیشه عرض میکنم خودم خجالت میکشم از آقایان و تماشاچیها که بودجه نیامده و اضافات آمده است یک قلم چهارصد تومان برای حشرهشناس و حقوق معاون حشرهشناس معین کردهاند در صورتی که ما اصل حشرهشناس را لازم نداریم که محتاج به معاونش باشیم. شما نسبت به رعیت با عدالت رفتار کنید خودش بهتر از همه زراعت میکند. ظلم نشود و حقوق آنها بهشان داده شود هیچ لازم نیست که حشرهشناس باشد ششصد تومان یا ششصد و چهل تومان در سال گذشته دادیم به حشرهشناس چکار کردند؟ اگرچه کم کم یک حسی در مجلس شورای ملی پیدا شده و امیدوارم انشاءالله بیش از این قوت بگیرد که حقوق ملت را محترم بشمارند و بیش از این نگاه دارند هر چند چندی قبل آقای دشتی یک چنین مذاکره کردند که بنده خیلی متشکر شدم از ایشان و همین طور بعضی از آقایان دیگر هم فرمودند و از آن آقایان هم ممنونم و اشهار تشکر میکنم و امیدوارم دیگران هم این رویه را تعقیب کنند و ملت را راضی نمایند و بذل و بخشش بیمورد نکنند اما ششصد و چهل تومان حقوق حشرهشناس در سال یعنی چه؟ این چه کرده؟ پارسال اگر ششصد قاز کار کرده است آن وقت به او بدهند. چرا اصلاً این چیزها را به مجلس پیشنهاد میدهند که انسان مجبور شود یک چنین حرفهایی را بزند؟ اگر احترام مجلس را میخواهند. احترام خودشان را میخواهند این پیشنهادها را به مجلس نکنند. مجلس وقتش محترم است و باید به یک کاری برسد که مثلاً سد اهواز را به بندند نه این که هی خرج خرج!! خرج حشرهشناس آخر باید خجالت کشید و اینها را به مجلس نیاورد.
معاون وزارت فوائد عامه - موقعی که شور در کلیات این لایحه بود بعضی از آقایان یک توضیحاتی راجع به حشرهشناس و معاونش از بنده خواستند و بند هم توضیحاتی عرض کردم و گمان میکردم که آقای فیروزآبادی کاملاً قانع شدهاند و دیگر این پیشنهاد را نمیفرمایند. اما این که میفرمایند ما محتاج به حشرهشناس نیستیم. یعنی حشرات هرجا هستند بیایند و هرچه دلشان میخواهند بکنند! (خنده نمایندگان) این را که گمان میکنم هیچ کس موافق نیستند اهل مملکت هم راضی نیستند الان در شیراز در مازندران در کرمان و در یک قسمت از نقاط عمده مملکت ملخ دارد خسارت وارد میآورد من جمله در دماوند. اگر حضرت عالی تشریف میآوردید به وزارتخانه بنده کاغذ اهالی دماوند را به شما ارائه میدادم که در آن قسمتی که ملخ بوده و رفتهاند معدوم کردهاند آن وقت این اعتراض را نمیفرمودید. امروز روزی نیست که ما منکر علم و معلومات و منکر اشخاصی که تحصیلکرده هستند باشیم نمیتوانیم بگوییم حشرهشناس و متخصص فلاحت و متخصص آبیاری لازم نداریم. و وقتی هم که حشره شنای میآوریم معاون هم لازم دارد. اداره هم لازم دارد. سم هم میآوریم و تمام چیزهایی هم که برای برانداختن حشرات لازم است خواهیم آورد و پولش را هم یقیناً مجلس شورای ملی با کمال خوبی و خوشی رأی خواهد داد و این خرج حشرهشناس پولی است که برای زارعین خرج میشود. این خرج حشرهشناس و معاون حشرهشناس یعنی چه؟ بنده معاون حشرهشناس را حالا معرفی میکنم برای جناب عالی. آقا میرزا جلالالدینخان افشار است که تحصیلات خود را در روسیه کرده است و یکی از علمای ایران است. اگر تشریف میآوردید به مدرسه فلاحت. اگر تشریف میآوردید به انستیتوپاستور. اگر تشریف میآوردید به اداره فوائد عامه و بالاخره در هر یک از این قسمتها که میآمدید میدیدید که برای هر یک از حشراتی که در ایران هست از قبیل سن و اینها چه مطالعاتی کرده و چه زحماتی کشیده و البته بایستی در مجلس شورای ملی وقتی که بودجه یک وزارتخانه میآید اگر یک اشخاصی نسبت به این مملکت خدمت کردهاند قدرشناسی کرد منتظر نبودم که در این مجلس نسبت به یک چنین آدمی که یک چنین خدمتی به مملکت کرده است چندین مرتبه در اینجا توهین شود...
بعضی از نمایندگان - اسم شخصی را نبردند
معاون وزارت فوائد عامه - و با این که توضیح دادم معذلک باز آقای فیروزآّادی تجدید میفرمایند
فیروزآبادی - خوب رئیس باشد دیگر معاون برای چه؟
رئیس - آقایانی که پیشنهاد آقای فیروزآبادی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(عده قلیلی برخاستند)
رئیس - قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای کازرونی
(به مضمون ذیل خواند شد)
بنده پیشنهاد میکنم که اقلام ۵ از صفحه ۵ و ۱۷ و ۱۸ و ۱۹ و ۲۰ از صفحه ۶ حذف و از مبلغ کل کسر شود.
کازرونی - بنده خیلی متأسفم که ما از هر اتفاق سویی سو استفاده میکنیم...
(خنده نمایندگان)
رئیس - بعضی از نمایندگان - اتفاق سو استفاده سو هم دارد.
کازرونی - و بالاخره بنده متحیرم که کدام اصل بایستی پیش ما محترم باشد که برریو آن اصل مذاکره کنیم. کم کم داریم اعمی میشویم و هرچه پیش میآید به مقتضای وقت نفی و اثبات میکنیم و در حقیقت اشخاصی که مقید به یک قیودی هستند در تکلیف خودشان متحیرند و نمیدانند در جواب و در مقابل بعضی جملات که برتاب میشودچه بگویند و این حرفها را چطور تلقی کنند
منشأ این حرفها چیست؟ ناشی از چیست؟ گاهی میرویم طرف ارتجاع! آگاهی میرویم روی آزادی! گاهی خوب! گاهی دسته و گاهی تیپ! و گاهی توپ و تفنگ و گاهی تشر! در صورتی که بایستی از روی دلیل طرف را متقاعد کنیم. آخر حرفهای خارج از موضوع رفتن به اروپا. به زمین. به شرق. به غرب در مقابل یک کسی که اظهار عقیده میکند لزوم ندارد. اینها باید باشد در موارد دیگر. جای دیگر. باید مجلس شورای ملی را احترام کرد بنده عقیده داشتم بعد از این که رأی داده شد صورت مشروح مذاکرات مجلس طبع شود یک قدری احتیاط میکنیم در نطقهای خودمان و منطقهایمان را قویتر میکنیم بنده مخصوصاً توصیه میکنم که ما این مذاکرات مشروح مجلس را در موقع بیکاری یک قدری مرور میکنیم که این خودش درس عبرت باشد برای ما
(بعضی از نمایندگان - صحیح است)
بله صحیح است. پیشنهادی که بنده کردهام راجع به صفحه پنج در خصوص عضو فنی است. دو نفر عضو فنی نود و دو تومان. عضو فنی یک کلمهای است که برحسب سابقه که داریم میبینیم در مواقعی استعمال شده است که حتی شامل مستخدمین جز هم شده است. بنده غرضم از این پیشنهاد این است که یک توضیحاتی بدهند که این عضو فنی چیست؟ و هم چنین در صفحه ۶ قلم ۱۷ و ۱۸ و ۱۹ مینویسد عضو فنی سه نفر نفری صد تومان. باز یک نفر جای کار عضو فنی...
بعضی از نمایندگان - چای کار عضو فنی. نه جای کار
کازرونی - چای کار. یعنی چاهی کار؟
خطیبی - چای کار
کازرونی - چاهی کار؟ بسیار خوب. بنده عقیدهام این است که بایستی بودجه کل مملکت را به مجلس بیاورند و ما باید جمیع اقلام را در نظر بگیریم و تطبیق بکنیم مخارج وزارتخانهها را با عایدات کل آن وقت با رعایت تناسب هرچه را باید تصویب کنیم بکنیم و هرچه باید رد کنیم رد کنیم. لیکن بنده میبینم امسال به جای بودجه اضافات به مجلس میآید در صورتی که ما نمیدانیم اصلش کجا است و چیست؟ این اضافات با اصل چه رابطهای دارد آیا با بودن آن اصل جا دارد که ما این اضافات را تصویب کنیم یا جا ندارد؟ در هر صورت بنده هرچه میخواهم حقیقتاً این مسئله را پیش خودم حل کنم جز این که میفرمایند اگر این را تصویب نکنید ما بودجه نخواهیم داشت چیزی نمیفهمم.
معاون وزارت فوائد عامه - آقای کازرونی راجع به قسمت عضو فنی که در اینجا نوشته شده است مخالفت فرمودند عرض میکنم عضوهای فنی یک اشخاصی هستند که در رشتههای فلاحت به عهده بگیرند یا در خارج مأمور شوند و خدمات خود را انجام دهند. بودجه برای شخص نوشته نمیشود که بگوییم ما میخواهیم به فلان کس حقوق بدهیم. بودجه نوشته شده برای احتیاجات یک اداره. در تمام مملکت میگویند ما اداره فلاحت نداریم و البته باید سالی یک میلون سیصد چهارصد پانصد هزار تومان خرج فلاحت ایران بشود. وقتی بنا شد فلاحت ایران را ترقی بدهیم بدست بند و جنابعالی که نمیشود. یک عده متخصص لازم دارد که بتوانند در رشتههای مختلف و یک کارهایی را انجام بدهند. فرض کنید یک کسی متخصص است در قسمت تربیت حیوانات اهلی. از این شخص فقط همین کار را میخواهند یک کسی همین طوری که آقا فرمودند متخصص در حشرهشناسی خواهد بود البته او متخصص در آن قسمت به خصوص است. دیگری متخصص در قسمت قندسازی است. دیگری متخصص در قسمت نباتات است البته این اشخاص که الان در اداره فلاحت مشغول خدمت هستند حالا نمیتوانم یکی یکی عرض کنم فقط دو سه نفر هستند که تحصیلات خودشان را در آلمان و امریکا فرانسه تمام کردهاند و هر کدام از اینها خودشان با خانوادهشان یا پدرشان ده بیست هزار تومان خرج اینها کردهاند
تا اینها توانتسهاند در رشتههای مختلفه به این مملکت خدمت کنند و وقتی که اینها وارد این مملکت شدند ما باید از وجود اینها استفاده کنیم را کجا باید استفاده کنیم؟ در اداره فلاحت. البته اگر یک نفری رفت در آلمان در آمریکا، در فرانسه و فهمید که چه جور بایستی یک گوسفندی را تربیت کرد. پشم یعنی چه؟ اقسام پشم کدام است؟ اگر ما بخواهیم پشم خوب در ایران داشته باشیم پشم کدام گوسفند بهتر است؟ البته این نظریات آقایان برای دورههای قدیم ایران خوب بود ولی دورههایی که در آتیه در جلو ما است اینها فایده ندارد. بنده یک مثلی را برای حضرتعالی و آقای کازرونی و سایر آقایانی که با این بودجه مخالفت میکنند عرض میکنم که بینند در فرانسه چه جور برای فلاحت خودشان خرج میکنند. مثلاً حشره موذی به طوری که ملاحظه میفرمایید با یک دانه مو یک فیلو کسرا وارد فرانسه شد بعد از آن که علما جمع شدند دیدند که چارهاش این است که مو از آموریکا بیاورند در فرانسه و تمام موهای فرانسه را با آنها پیوند بزنند که همان انگور خودش را داشته باشد ولی مو آمریکایی باشد. برای چنین کاری دولت فرانسه و مملکت فرانسه شش میلیارد طلا پول خرج کرد تا فیلوکسرا و آن خساراتی را که به ملت فرانسه وارد کرده بود رفع کرد البته بنده هم میگویم برای جلوگیری از سن که سای بیست میلیون سی میلیون خسارت وارد میآورد باید در بودجه یک میلیون منظور کنیم و خرج کنیم تا وقتی که سن را معدوم کنیم. برای مسئله ملخ که پارسال در مازندران در چند ده ملخ آمده فرستادیم سم آوردند متخصص فرستادیم آنجا و در یک قسمت که بود معدوم کردند باید امروز مجلس شورای ملی صد هزار تومان، دویست هزار تومان در یک ساعت رأی بدهد که در کرمانشاه یا خراسان یا فارس یا جاهای دیگر که ملخ زراعت مردم را میخورد خرج کنند ولی وقتی که بودجه فلاحت میآید به مجلس و ما میبینیم این همه تاخت میآورند دولت هم میگوید پس معلوم میشود مجلس نظر مساعدی با بودجه فلاحت ندارد و نمیخواهد به یک بودجه که مناسب با وضعیت امروزه است رأی بدهد و از این جهت رعایای کرمان رعایای کرمان و فارس یا خراسان دچار بدبختی و صدمه آفات و سن و ملخ خوارگی خواهند بود. از آقای آقا سید یعقوب کازرونی و فیروزآبادی استدعا دارم که در این موضوع بیش از این بیلطفی نفرمایند و بهتر این است که تشریف بیاورند به وزارت فوائد عامه و اگر مطالبی دارند در آنجا اظهار بفرمایند تا در اینجا زیاد وقت مجلس تلف نشودو چنانچه عرض کردم تشریف بیاورید آنجا و در هر یک از این اقلام توضیحات بخواهید و بنده هم جواب میدهم اگر دیدید حقیقتاً اقلامی بیفایده است بنده هم جواب میدهم اگر دیدید حقیقتاً اقلامی بیفایده است بنده هم متقاعد میشوم زیرا بنده مثل حضرتعالی هیچ میل ندارم که پول این مملکت بیربط خرج شود. به اتفاق اگر دیدیم یک پولهایی زیادی خرج میشود رفع میکنیم. والا مذاکره در اینجا جز این که وقت آقایان تضییع شود فایده دیگری ندارد.
رئیس - رأی میگیریم. آقایانی که پیشنهاد آقای کازرونی را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(چند نفری قیام کردند)
رئیس - قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای بامداد
(به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میکنم اعتبار مخارج غیر مترقبه برچهار هزار و هفتاد و شش تومانی که برای اعزام محصلین تخصیص داده شده اضافه شود.
بامداد - این مخارج غیر مترقبه برای ۱۳۰۵ است و حالا آخر خرداد است. یعنی آخرین ماه سال محاسبات عمومی هم گذشته در این صورت برفرض که ما هم تصویب کنیم مالیه نخواهد داد پس این تصویب فقط یک صرفهجویی خواهد بود از این جهت بنده پیشنهاد کردم که این چهار صد و هشتاد تومان اضافه شود برمخارج اعزام محصلینی که آقای دشتی پیشنهاد کردهاند و آقای مخبر هم قبول نمودند.
چون این پول از بین میرود و حیف است و بهترین مصرفی که ممکن است برسد همین است که برای اعزام محصلین به خارجه تخصیص داده شود که کمکی هم به معارف شده باشد.
مخبر - این مخارج غیر مترقبه را مالیه تعهد کرده و یک خرجهایی هم شده اگر بنا شود ما حالا این را رد کنیم و به عنوان دیگری پیشبینی کنیم. در واقع مثل این است که یک خرج دیگری تصویب کرده باشیم. آن مبلغی که آقای دشتی پیشنهاد کردند و بنده قبول نمودم در مقابلش تعهدی نشده بود و خرجی هم نشده بود ولی این قلم یک مخارجی است که در مقابلش یک تعهداتی شده و اگر نپرداختهاند به واسطه این بوده که انتظار تصویب مجلس را داشتهاند. و چون ما نمیدانیم چقدر از این وجه خرج شده و چقدر خرج نشده که بعد در بودجه سال آتیه ملحوظ شود و ما در لایحه تفریق بودجه پیشبینی کردهایم آن مبلغی که خرج نشده باید صرفهجویی شود از این جهت از آقایان استدعا دارم بگذارند این لایحه به همین ترتیب بگذرد.
معاون وزارت فوائد عامه - در خصوص مخارج غیر مترقبه که آقای بامداد پیشنهاد کردهاند بند هم خیلی میل دارم که قبول کنم ولی در بودجه ۱۳۰۶ هیچ اضافه به ما ندادهاند و در واقع تمام اعتبار ما همین مبلغی است که در اینجا نوشته شده و حالا اگر بخواهیم این قلم را هم برای یک کار دیگر اختصاص دهید آن وقت یک کارهایی که در وزارتخانه است لنگ میماند این یک چیزی نیست که بخواهیم پافشاری کنیم البته اگر محتاج نبودیم موافقت میکردیم استدعا دارم حضرتعالی هم پیشنهادتان را مسترد فرمایید.
رئیس - رأی گرفته میشود آقایانی که پیشنهاد آقای بامدارد را تصویب میکنند قیام فرمایند
(معدودی قیام کردند)
رئیس - تصویب نشد. پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب.
(به این عبارت خوانده شده)
پیشنهاد میکنم بودجه اعتبار دفع آفات حیوانی کسر شود.
(بعضی از نمایندگان شروع به تحصیل اجازه نمودند)
آقا سید یعقوب - اولاً غیر از اعضای کمیسیون از اعضای کمیسیون بودجه کسی نمیتواند جواب بدهد. پس بیخود نق نق نکنید. ذهن بنده هم به این چیزها مشوب نمیشود. آقای دکتر سنک شما نمیتوانید جواب بنده را بدهید بیخود به خودتان زحمت ندهید. اما راجع به اعتبار دفع آفات حیوانی آقای شیروانی یک اظهاری فرمودند که با منطق آقای شیروانی منافات داشت و بنده تعجب کردم. مخارج غیر مترقبه یعنی غیر موجود و معدوم خوب این مخارج غیر موجود و معدوم را چطور دولت تعهد کرده چیزی که غیر مترقبه و غیر موجود است چطور میتوان تعهد کرد. ممکن است یک گرگی در جنگل مازندران پیدا شود! تصدیق میفرمایید که چیز غیر موجود و غیر محقق و غیر مترقبه را دولت نمیتواند پیشبینی و تعهد کند. پس این مطلب با آن بیان و منطق شما منافات داشت بنده آقای شیروانی - رفیق صمیمی شما هستم. ولی در اینجا به شما تعرض میکنم و ایراد دارم آقای بیات معاون فوائد عامه در اینجا میفرمایند فرانسه هفت میلیون خرج کرده. امریکا چهارده میلیون خرج کرده. اولاً بنده مکرر در اینجا عرض کردهام که ما در ایرانیم. و در امور باید حدود احتیاجات مملکت خودمان را ملاحظه کنیم. فرانسه یا آمریکا چه کرده ربطی به ما ندارد. موضوع سر وزارت فوائد عامه ایران است نه فوائد عامه فرانسه اینجا اداره فلاحت ایران است نه اداره فلاحت فرانسه! ثانیاً به تصدیق خودتان اگر آنها یک خرجی کردند اقلاً مو را از آمریکا آوردند. ولی ندادند به شکمها. بلکه برای آوردن مو و غرس آن خرج کردند. در هر حال یک کاری کردند. میفرمایید ملخ چطور! آقا بنده عرض میکنم رعایا پول دادند و یک من یک قران ملخ
خریدهاند این دیگر حشرهشناس لازم ندارد. خودشان فرستادهاند ورامین خورجین خورجین جوال جوال سن را گرفتهاند و آتش زدهاند. خود رعایا رفتهاند سن را خریدهاند؟ این چه ربطی به حشرهشناس دارد. در فارس ملخ صحرایی و دریایی آمده است و تمام گرمسیرات ما را خورده است. آقای دشتی که نماینده دشتستان هستند میدانند آقای کازرونی و بنده همه اطلاع داریم. ملخ آمده در سر حد در ییلاقات و تمام آن نقاط را زیر و رو کرده است. آقای معاون فوائد عامه: با بودجه چهار کروری یک ملخ در آنجا گرفتهاید؟ هی میگویید بیا بودجه بگذران؟ برای که و برای چه؟ برای اشخاص در وزارت فوائد عامه؟ آن وقت آقای بیات معاون محترم فوائد عامه میفرمایند آقای آقا سید یعقوب آقای فیروزآبادی آقای کازرونی مخالفت نفرمایید. آقا ما باید کاملاً در اینجا نظارت کنیم. ولایت من از ملخ صحرایی و ملخ دریایی آتش گرفته یک نفر هم به شما اطلاع نداده آن وقت چطور بنده میتوانم با این بودجه رأی بدهم؟! بنده از بدبختی فارس هنوز در اینجا صحبت نکردهام. ملخ تمام کوه کیلویه و دشتی و دشتستان را زیر و رو کرده است. خوب آیا با این ترتیب یک نفر را روانه کردهاند و در آنجا کار مفیدی کردهاند؟! چرا! خود رعایا رفتهاند و به اصطلاح خودمانی کر ملخ را گرفته و آتش زدهاند. البته فلاحت و جنگل و معاون بودجه میخواهد ولی بنده میگویم بودجه را باید برای تأسیساتی نوشت که مفید باشد نه برای اشخاصی که بیایند جلو وزیر یا معاون دفیله بدهند تعظیم کنند و بگویند آقای وزیر سلام علیکم. حالا پا شوید و هر چه میخواهید به بنده جواب بدهید. این ترتیب کمال تعدی و تجاوز نسبت به بودجه مملکتی است. زیرا این بودجه بودجه نیست که برای مملکت یک پول نفع داشته باشد این اضافه به معنای حقیقی خودش اضافه است. مینویسد دفع آفات حیوانی صد هزار تومان آقا: تفریغ بودجهاش را چرا نمیآورید به بینیم چیست و چه کردهاید؟ این دفع آفاتی که برای آذربایجان و گیلان و مازندران نوشتهاید بیاورید ببینیم که چه خدمتی کردهاید؟ کدام گاو بدبخت از دست شما جان بدر برده؟ بهر گاوی که سرم زدهاید گاو آن گله مرده است...
عمادی - در مازندران که خیلی فایده داشت.
آقا سید یعقوب - حالا اگر در مازندران دو تا گاو سالم در رفته ربطی به مسئله ندارد. خوب است تحقیق کنید به بینید مسئله چه بوده؟ بنده برخلاف تصور آقای شیروانی عقیدهام عقیده منفی نیست بلکه کاملاً مثبتم و همه آقایان عقیده بنده را میدانند. لکن در موضوع مخارج بنده طرفدار مخارجی هستم که حقیقاً به درد مملکت بخورد نه مخارجی را که بنده مطلعم وزیر یا معاون به فشار اشخاص آوردهاند در کمیسیون بودجه و در آنجا هم به ما فشار میآورند و حالا هم میخواهند به تصویب مجلس برسانند. بنده با این طور مخارج مخالفم.
معاون وزارت فوائد عامه - آقای آقا سید یعقوب پیشنهاد فرمودند که بودجه دفع آفات حیوانی حذف شود ولی باید عرض کنم که در اینجا هیچ اسمی از دفع آفات حیوانی نیست و اگر درست ملاحظه فرمایید خواهید دید که آن در بودجه علیحده است اما بنده میخواهم بگویم که مؤسسه دفع آفات حیوانی هم یک مؤسسه مفیدی است و در آن قسمتهایی که مأمور رفته و سرم فرستاده شده است یک اقدامات مفیدی به عمل آمده و آقایان وکلا مازندران و آذربایجان میدانند که یک استفادههایی شده است.
دکتر سنک - در این اواخر در مازندران خوب استفاده شده.
معاون وزارت فوائد عامه - بلی همین طور است آقایان غالباً میدانند آقای دکتر سنک که خودشان هم طبیب و هم دکتر و هم اهل مازندران هستند میدانند که خیلی
بیشتر از این پنجاه هزار یا صد هزار تومانی که اعتبار داده شده است به مملکت خدمت کرده و البته از آن اشخاصی که خدمت کردهاند و در صحرا رفتهاند باید قدردانی کنیم. اما راجع به قسمت ملخ که فرمودند در فرانسه پول را به شکم نمیدهند بنده عرض میکنم در فرانسه هم پول را به شکم میدهند برای این که اگر به یک اشخاصی نمیدادند آنها نمیتوانستند بروند و کار عامالمنفعه را صورت بدهند.
این شخص از دو حال خارج نیست یا متخصص است یا یک آدمی است که رفته و در یک رشته علم تحصیلاتی کرده است در هر صورت اگر پول را به یک آدمی بدهند که او برود و یک اصلاحاتی بکند باز به مصرف شکم میرسد به علاوه بنده هیچ فرقی ما بین یک نفر فرانسوی یا آلمانی یا ایرانی نمیگذارم و امیدوارم ما در آتیه نزدیکی بتوانیم مثل آلمان و فرانسه و سایر ممالک متمدنه دارای اعضا فنی باشیم و همان کارهایی که آنها کردهاند بتوانیم در مملکت خودمان بکنیم. بنده و تمام اشخاصی که تحصیلکردهاند این امیدواری را به خودمان میدهیم. اما راجع به قسمت ثانی که فرمودند لازم است عرض کنم که این بودجه شش ماه است در این مجلس میچرخد در این صورت چطور عضو فنی آن برود در فارس که حضرتعالی از آن شکایت میفرمایید. شما آقا بودجه را رأی بدهید و این قدر اعتراض نفرمایید و اسباب کار را فراهم فرمایید آن وقت اگر دیدید اقدامی نشد و کسی نرفت تاخت بیاورید. البته شما بلکه تمام افراد ایرانی باید ناظر اعمال هم باشند و اگر ببینند کار غلطی در ادارات میشود حق دارند اعتراض کنند ولی بنده در اینجا میخواهم استدعا کنم آقایان هر کدام از این اقلام را بیفایده میدانند خوب است تشری بیاورند در وزارتخانه و از بنده توضیح بخواهند البته اگر چیزهایی بیفایده باشد ما خودمان هم حاضر نیستیم که قبول کنیم! اما بودجه چهار میلیونی که فرمودید در این دو سه روزه در اینجا چند مرتبه این مذاکره شده ولی بنده هیچ بودجه چهار میلیونی در اینجا نمیبینم یک بودجه راه آهن است که بالغ برشش هفت میلیون است که ربطی به فوائد عامه ندارد آن یک قسمت مخصوص است که مجلس برای یک امر معینی رأی داده است به طوری که ما میتوانیم با آن دست بزنیم. یک قسمت هم مربوط به بودجه طرق و شوارع است که آن هم برای یک مصرف معینی است و ما نمیتوانیم از آن برداریم و خرج فلاحت بکنیم. بودجه فلاحت این مملکت همین است که ملاحظه میفرمایید شش ماه است در این مجلس میچرخد خلاصه این که بنده از آقایان استدعا دارم بیش از این بیلطفی نفرمایند و این بودجه را تصویب بفرمایند تا کاری از پیش برود.
رئیس - آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب - برای این که آقای شیروانی خوشحال شوند بنده پیشنهاد را استرداد میکنم.
رئیس - پیشنهاد آقای فیروزآبادی
(به مضمون ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم که از قرار سالی ده هزار تومان رئیس کل فلاحت کسر شود.
فیروزآبادی - در اینجا نوشته رئیس کل فلاحت از بیستم اردیبهشت الی آخر اسفند از قرار سالی ده هزار تومان. این مال سال گذشته است که باید ده هزار تومان به او داد و مال امسال نیست. بنده میخواهم بدانم این متخصص فلاحتی که آمده است چه نتیجه از او بردهایم؟ رونق فلاحت در این است که با رعیت بسازید. بنده خودم دعیت هستم و حاضرم که زراعت کنم. آن متخصص هم بیاید زراعت کند ببینم کدام بهتر زراعت میکنیم. اما در قسمت قنوات که مایحتاج اروپایی نیستیم. این ده هزار تومانی که سال گذشته ما دادهایم بنده میخواهم بدانم چه نتیجه از آن بردهایم. و نتیجه عملیات این متخصص چه بوده است. و چه کرده که ده هزار تومان گرفته؟ این آدم از آلمان یا آمریکا آمده باشد سهل است اگر از تمام دنیا هم جمع شوند مادام که فایده و نتیجه از آنها مترتب
نباشد بنده نمیتوانم رأی بدهم. چرا. چیزی که کردهاند و لابد اغلب آقایان هم شنیدهاند این است که چندی قبل رفته بودند و سم ریخته بودند گاوها و گوسفندان شهریار یا ساوه از آن خورده و مرده بودند. این نتیجه عملیاتشان بوده. حالا اگر نتیجه دیگری داشته خوب است آقایان بفرمایند که چه بوده؟ در این صورت بنده نمیتوانم با این بودجه موافقت کنم که ده هزار تومان به کسی داده شود و نتیجه هم نداشته باشد.
بعضی از نمایندگان - به این پیشنهاد نمیشود. رأی گرفت.
رئیس - آقای بیات
مرتضیقلیخان بیات - آقای فیروزآبادی کمک کم دارند منکر علم میشوند و این خوب نیست که در مجلس این فرمایشان را بفرمایند و منکر علم شوند...
بعضی از نمایندگان - منکر علم نشدند. منکر عمل شدند.
بیات - امروز آقا میفرمایند من زراعت میکنم یک کسی هم که متخصص است بیاید زراعت کند بینید کی بهتر زراعت میکند. این به عقیده بنده یک چیزی است که مثل آفتاب روشن است و هیچ کس نمیتواند منکر آن بشود. عمل زراعت ما با زراعت دنیا خیلی فرق دارد
(بعضی از نمایندگان- صحیح است)
به علت این که ملاحظه کنید ما به چه روز و دیگران به چه روز افتادهاند. اینها یک چیزهای محسوس و غیر قابل انکاری است. و به عقیده بنده امروز در قسمت عملیات وقتی یک چیزهایی را محسوس میبینیم باید از آن استفاده کنیم یک نفر متخصص فلاحت که او را کنترات کردهایم و کنتراتش هم به تصویب مجلس رسیده است چطور میتوانیم حقوقش را کسر یا حذف کنیم؟
فیروزآبادی - لازم نیست.
بیات - کنترات او گذشته و جزو بودجه نوشته شده و تعهد شده و دولت هم باید حقوق را بدهد ما حالا نمیتوانیم این کار را بکنیم! مگر این که در صورتی که این متخصص را لازم ندانیم باید شش ماه قبل کنترات او را فسخ کنیم و آن وقت به پرداخت حقوقش اجازه ندهیم. و الا طور دیگر نمیشود. از طرف دیگر همان طور که عرض کردم خوب است یک قدری توجه بفرمایید و منکر بدیهات نشوید. یک مؤسسه که جدیداً ایجاد شده و هنوز ادارهاش را تصویب نکردهاید و هنوز اشخاصش معین نشدهاند چطور توقع دارید مثل اروپا ار کند؟ البته باید مساعدت کنید که بودجهاش زودتر بگذرد آن وقت البته یک کارهایی برای مملکت خواهد شد.
فیروزآبادی - قبل از این کار یازده هزار تومان دادیم چه فایده بردیم...
رئیس - (خطاب به آقای فیروزآبادی) آقا شما عادت کردهاید کم کم بدون اجازه حرف بزنید.
فیروزآبادی - بنده پیشنهادم را پس میگیرم.
رئیس - پیشنهاد آقای دشتی
(به مضمون آنی قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم کلیه ارقام مربوط به محاسبات از لایحه اضافی فوائد عامه حذف شود.
رئیس - آقای دشتی
دشتی - لایحه فوائد عامه یعنی اضافات فوائد عامه خیلی طول کشیده و خود بنده هم تصدیق میکنم که چندین جلسه وقت مجلس را گرفته این لایحه است. همان طوری که در جلسه اسبق عرض کردم حقیقتاً انسان نمیتواند به تمام اقلام این لایحه با وجه آن رأی بدهد. و مخالفت ما و اغلب آقایان بیشتر مربوط است به اضافه حقوقهایی که برای اشخاص اداری درست کردهاند و الا آقایان نمایندگان و اکثریت مجلس با اشخاص متخصص و ذی فن و با علما و آن قسمتهایی که به عمران مملکت کمک
میکند مخالفتی ندارندو رأی میدهند مکرر دیده شده و اتفاق افتاده که یک لوایحی در ظرف نیم ساعت از این مجلس گذشته است. چنانچه همین امروز صبح لایحه راجع به صحیه گذشت. مقصود این است که نمایندگان هیچ وقت نمیخواهند بیخود اسباب زحمت لایحه را فراهم آورد لایحه که جنبه ضعف نداشته باشد دچار اشکال نمیشود و همان طوری که در جلسه قبل عرض کردهام یک روحی در این مجلس پیدا شده که مخالف است با توسعه ادارات و حقوق دادن به اشخاص و این را هم دوست عزیز من آقای شیروانی در جلسه قبل اسمش را منفی باقی گذاردند. بنده این را منفی بافی نمیدانم بلکه وسیله اصلاح میدانم. و فرضاً اگر منفی بافی هم باشد بنده این قبیل منفی بافی را تقدیس میکنم. معروف است از مرحوم ملا صدری یک وقتی پرسیدند که چرا شما را لعن میکنند گفت بری این که قایل به وحدت واجب الوجود شدهام. و نیز گفت خوشوقتم که برای این کار مرا لعن میکنند حالا اگر حقیقت مخالف کردن با اضافه حقوق و توسعه دو اثر منفی بافی شمرده میشود بنده این قسم منفی بافی را تقدیس میکنم، و از پیدایش یک چنین روحی در مجلس خیلی امیدوار و خوشوقتم و آن را دیباچه یک آتیه خوبی میدانم این نکته را هم باید عرض کنم که بنده هیچ نظر سویی نسبت به وزیر یا معاون فوائد عامه ندارم. بلکه نهایت ارادت را هم به ایشان دارم. برای این که ایشان یک شخص تحصیلکرده و متخصص هستند و حقیقتاً در وزارت فوائد عامه به طور صحیح کار میکنند. این که گفتند چطور میشود کسی با دولت موافق باشد ولی با لایحهاش مخالف. اگر در ممالک خارجه این طور است برای این است که موافقین دولت همه جز موافقین آن حزبند یعنی لیدر یک حزب یا دو حزب از طرف آن حزب وزیرند و آن وقت لوایحی را هم که تنظیم میکنند مطابق مرام و مبانی مسلک آن حزب تهیه و تنظیم میکند از این جهت آنها هم مخالفت نمیکنند ولی در مملکت ما این طور نیست دولت به حسن نیت و عقیده که به او داریم انتخاب میشود اعضای آن دولت هم نظر به این که آنها را آدمهای خوبی میدانیم وزیر میشوند. این لایحه هم چندی پیش نوشته شده. و همان طوری که عرض شد این لایحه از نقطه نظر احتیاج نوشته نشده است شاید در بعضی مواقه خود آقایان وزرا به طور خصوصی اظهار میدارند و میگویند که ما را مجبور کردهاند لوایح را این طور تنظیم کنیم. از این جهت خودشان هم باید خوشوقت باشند از این که نمایندگان بلند میشوند و با یک قسمتش مخالفت میکنند و در این صورت برای خودشان هم خوب است زیرا به آن اشخاص میتوانند بگویند که ما خواستیم برای شما یک کارهایی بکنیم ولی مجلس موافقت نکرد و موضوع رو در بایستی هم از بین میرود. موضوع پیشنهاد بنده قسمت محاسبات است. و این توضیح زیادی لازم ندارد در جلسه اسبق عرض کردهام که محاسبات فوائد تا هشت ماه قبل سی و دو نفر عضو داشت ولی حالا صد و بیست نفر عضو دارد و این لازم نیست. این محاسبات خودش یک وزارتخانه مستقی شده است. پرسنل پنج نفر عضو دارد ولی آرشیو محاسبات هشت نفر عضو دارد و این فرع زاید براصل است. این قسمتی که بنده پیشنهاد کردم حذف شود هشت نه نفر بیشتر نیست و مابقی آن را در بودجه کل مملکتی نوشتهاند و به طوری که بنده در خارج تحقیقات کردهام وجود اینها لزومی هم ندارد. این است که از آقای مخبر و معاون استدعا میکنم که پیشنهاد بنده را قبول فرمایند و طوری نشود که گردنشان باز شود که چون مخبر کمیسیون یا معاون هستند حکماً باید دفاع کنند و در جوابهایی که میدهند خوب است مصالح مملکت را در نظر بگیرند و غرضشان این نباشد که خودشان را ملزم بدانند دفاع کنند.
رئیس - آقای یاسایی
یاسایی - تصور میکنم این دقت و مراقبت آقایان راجع به محاسبات وزارتخانهها خیلی خوب و قابل تقدیس
است این حسن انتظامی که در قسمت محاسبات مالیه پیدا شده است از نقطهنظر مراقبت و نظارت است. اما وزارت فوائد عامه روز به روز تشکیلاتش توسعه پیدا میکند و براعضا اداره محاسبات هم بالملازمه اضافه میشود. و این که فرمودند صد و بیست نفر عضو در آنجا زیاده شده این طور نیست فقط هشت نفر است که آنها هم ثبات و ضباط هستند و اینها هم اشخاص بیست تومان سی تومانی هستند و در سنه ۱۳۰۵ کار خودشان را هم کردهاند و با این که کار خودشان را کردهاند حالا ما نمیتوانیم رأی بدهیم که این اشخاص حقی ندارند. چون برای طرق و شوارع یک اداره مخصوصی درست شده و برای خط آهن یک تشکیلاتی داده شده و محاسبات تمام اینها در اداره محاسبات تمرکز پیدا کرده و با این حال تصدیق میفرمایید که این عده هم کافی نیست. بنده در این مسافرتی که به سمنان کردم تحقیقاتی راجع به راهسازی کردم معلوم شد در سابق پولها را میخوردند ولی اخیراً وزرا عالیه و رئیس کل مالیه برای جلوگیری از حیف و میلها ناچار شدهاند یک تشکیلات مخصوصی بدهند. یک تحویلدار و یک ناظر با یک نفر دیگر معین کردهاند که مراقب و مواظب امور باشد و در راهها نظارت بکند و از قراری که تحقیق کردهام خیلی مؤثر شده و از حیف و میل جلوگیری شده. غرض این است که برای جلوگیری از افراط و تفریطها ناچارند یک کنترل و نظارتی داشته باشند و یک اعضایی داشته باشند و اینها یک اشخاص صد تومانی دویست تومانی نیستند و فقط هفت هشت نفر برای تمام مملکت با حقوق کم در مرکز معین شدهاند و اینها باید محاسبات تمام مؤسسات را در نظر بگیرند بنده عقیدهام این است که مسئله نهایت درجه لزوم را دارد و بلکه این عده هم خیلی کم است و مخصوصاً شعبه پرسنلی و محاسبات وزارت فوائد عامه آدم لازم دارد زیرا کارهایشان زیاد است. خواهشمندم آقایان یک دقت بیشتری بفرمایند و ملاحظه بفرمایید که ترتیبات با سابق خیلی فرق کرده است.
رئیس - عده کافی نیست آقای فیروزآبادی پیشنهاد کردهاند جلسه ختم شود.
عراقی - بنده با ختم جلسه مخالفم
شیروانی - این چه مجلسی است؟!
رئیس - آقای عراقی
عراقی -راستی راستی بنده دارم عقیدهمند میشوم که برای لوایح هم ساعت نحس و خوب هست و بعضیها خوش اقبالند و بعضی دیگر بد اقبالند. این لایحه فوائد عامه معلوم میشود خیلی بد اقبال است. چند روز است که در اطراف این لایحه صحبت میشود و همه هم تصدیق داریم که فوائد عامه یک وزارتخانهای است که به درد مملکت میخورد و باید زراعت و صنعت و رفع بدبختی مملکت کمک کند اما خوب است سایر وزارتخانهها را نگاه کنیم مثلاً وزارت عالیه را به بینیم که چقدر اعضا دارد. بنده تصور میکنم این قدر کشمکش کردن در اطراف یک وزارتخانه که اگر صد تومان امروز خرج کنیم مالاً هزار تومان فایده خواهیم برد لزومی ندارد. و مخصوصاً بعد از این توضیحاتی که آقای یاسایی دادند که این اضافه مواجب نیست و کمک برای صناعت و تجارت و فلاحت است دیگر این مذاکرات موردی ندارد و نمیدانم برای چه باید این قدر معطل شویم.
رئیس - عده برای رأی گرفتن کافی نیست.
دشتی- ممکن است پیشنهاد قرائت شود و مذاکرات ادامه داده شود.
رئیس - این ترتیب مخالفی دارد؟
آقای آقا سید یعقوب - بنده مخالفم.
رئیس - بفرمایید
آقا سید یعقوب - بنده عرض میکنم این فرمایشاتی را که آقایان میفرمایند بهتر این است که مواظب آمدن
خودشان در مجلس باشند خدا میداند بنده اساساً طبیعتم عمل کردن به وظیفه است. چنانچه وقتی زنگ زده میشود فوری مثل شیپور حاضر باش در مجلس حاضر میشود. ولی متاسفانه آقایان هی میآیند و هی میروند آن وقت میگویند بودجه فوائد عامه چطور؟ ما یک صرحی پیشنهاد کردهایم و از مقام محترم ریاست تقاضا میکنم که آن را مطرح نمایند و آقایان هم رأی بدهند تا همه به وظیفه خودشان عمل کنند و غیر از این هم چاره نداریم و با هیچ ترتیبی غیر از این نمیتوان جلوگیری کرد.
رئیس - در هر حال بقیه مذاکرات میماند برای روز پنجشنبه.
(مجلس یک ساعت بعدازظهر ختم شد)