مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ تیر ۱۳۲۸ نشست ۱۹۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ تیر ۱۳۲۸ نشست ۱۹۴

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویب‌نامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آیین‌نامه‌ها - بخش‌نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶

مدیر سید محمد هاشمی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۱۵

جلسه: ۱۹۴

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه سی‌ام تیر ماه ۱۳۲۸

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مشروح مجلس

۲- بیانات قبل از دستور آقایان مکی، معتمددماوندی، دکتر بقایی و یمین اسفندیاری

۳- قرائت لایحه بهداری و رد فوریت آن

۴- تقدیم لایحه اصلاح بودجه ژاندارمری و تصویب فوریت آن

۵- تصویب لایحه الحاق دولت ایران به سازمان هواپیمایی بین‌المللی

۶- تصویب دو فوریت لایحه معافیت پارچه لباسی افسران از عوارض گمرکی

۷- تصویب لایحه استخدام صاحب‌منصبان سوئدی شهربانی

۸- معرفی معاون وزارت کشاورزی

۹- طرح لایحه اصلاح قانون انتخابات

۱۰- تقدیم لایحه قرارداد بازرگانی بین دولتین ایران و فرانسه

مجلس سه ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت مشروح مجلس.

رئیس- نسبت به صورت جلسه پیش نظری نیست؟ آقای ارباب.

مهدی ارباب- مذاکراتی که در جلسه پیش بنده کردم این که هر صاحب سهمی را عرض کردم سر دسته نوشته شده و جای دیگر که سلب اعتماد بنده است این جزئیات را خواهش می‌کنم اصلاح بفرمایید.

رئیس- اصلاح می‌شود آقای دکتر بقایی.

دکتر بقایی- عرض می‌کنم در جلسه پیش هم صحبت شده بود که دولت حاضر نمی‌شود جواب سؤالات را بدهد و طبق صریح آئین‌نامه دولت باید سر یک هفته بیاید جواب بدهد سؤالات بنده را دولت جواب نداده و الان هم مجلس خاتمه‌اش نزدیک است و فترت شروع می‌شود و با این ترتیب که دولت پشت گوش انداخته و حاضر نیست که توضیح بدهد این یک موضوع خیلی عجیبی است و من نمی‌دانم تکلیفش چه می‌شود.

رئیس- هر چند این مربوط به صورت جلسه نبود ولی دولت تقاضا کرد. یک جلسه‌ای آقایان تخصیص بدهند که بیاید جواب سؤال‌ها را بدهد ولی اگر آقایان موافقت بکنند یک جلسه عصری ...

دکتر بقایی- اینها مربوط به سیاست خارجی کشور است ما نمی‌دانیم به کجا می‌خواهند ما را ببرند

رئیس- خوب دولت حاضر است یک روز عصر که آقایان حاضر باشند دولت حاضر است جواب بدهد و این کار انجام شود آقای شهاب خسروانی.

شهاب خسروانی- در جلسه گذشته عرض کردم راجع به موضوع هواپیمایی بنده که مخبر کمیسیون راه هستم موضوعی که باید مورد توجه مقام ریاست قرار بگیرد قضیه اداره هواپیمایی است که در کنفرانس شیکاگو باید الحاق بشود به کنفرانس هواپیمایی یعنی باید به این موضوع رأی گرفت ... رئیس- آن یک لایحه دیگری است که مربوط به الحاق هواپیمایی بین‌المللی است و بعداً تکلیفش معین خواهد شد آقای دکتر متین دفتری.

دکتر متین دفتری- در این تبصره که به تصویب رسیده است غلط چاپ شده است کلمات غلطی درش هست و این یک تبصره‌ای که راجع به تصویب‌نامه‌ها می‌شود نوشته این حکم شامل تصویب‌نامه‌های موضوع وضع مالیات‌ها، این متضمن وضع مالیات‌ها و تغییر قوانین استخدامی است.

رئیس- اصلاح می‌شود در خود قانون هم اصلاح شده است دیگر نظری به صورت مجلس نیست؟.. امروز چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند (گفته شد- دستور، دستور)

مکی- اجازه می‌فرمایید آقا؟

یمین اسفندیاری- آقای رئیس فرمودید که اجازه‌ها محفوظ است‏

رئیس- در جلسه قبل هم گفته بودم اجازه‌ها محفوظ است ولی حالا یک موضوع جدیدی است.

یمین اسفندیاری- طبق آئین‌نامه...

رئیس- آخر جلسه هم می‌شود بگذارید آخر جلسه.

مکی- آخر جلسه کسی نمی‌ماند.

یمین اسفندیاری- بنده استدعا می‌کنم طبق آئین‌نامه اجازه بدهید.

رئیس- پس آقایان تمنا می‌کنم به طور اختصار بفرمایید که به کارهای دیگر هم برسیم.

آزاد- آقای رئیس آن صورت جلسه قبل را بفرمایید بیاورند که خودتان طبق آن فرمودید اجازه‌ها محفوظ است.

رئیس- بله من خودم گفتم همان صورت محفوظ باشد ولی حالا آن نیست و امروز هم اسم نویسی شده است باشد برای آخر جلسه حالا یک کارهای لازمی داریم.

مکی- صحبت مختصری است.

دکتر بقایی- مختصر است آقا.

رئیس- بفرمایید.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: مکی، معتمد دماوندی، دکتر بقایی و یمین اسفندیاری‏

مکی- یک مطالبی است که بایستی به عرض مجلس شورای ملی برسد (صحیح است) همه آقایان می‌دانند بنده تا به حال به عنوان نطق قبل از دستور نیامده‌ام اینجا صحبت کنم امروز هم که می‌خواهم صحبت کنم یک عرایضی است که مربوط به همه آقایان نمایندگان است زیرا آقایان اگر توجه فرموده باشند بانک ملی در جواب بیاناتی که بنده با کمال نزاکت در مجلس کردم به مقام نمایندگی توهین کرده است و این به تمام آقایان من خیال می‌کنم که اهانت شده بایستی جواب آقای ابتهاج که دیکتاتور بانک ملی ایران هستند به نحو احسن داده شود تا به ایشان حالی شود که وکیل حکم دادستان را دارد ایشان می‌توانند ادعانامه صادر کنند متهم باید از خودش دفاع کند بنده راجع به بانک ملی مطالبی گفته‌ام ایشان برداشته در جواب نوشته‌اند اگر چنین جمله‌ای را این طور نمی‌نوشتند او را تعقیب می‌کردم طبق قوانین که ما در مجلس شورای ملی داریم وکیل مصونیت دارد در بیان عقیده‌اش هر چه را بخواهد بگوید (صحیح است- صحیح است) و آقای ابتهاج کوچک‌تر از آن است که با قوانین فعلی مملکت یک نماینده‌ای را تحت تعقیب قرار بدهد.

دکتر عبده- اصلًا وکیل را به موجب بیاناتی که می‌کند نمی‌شود تعقیب کرد وکیل غیر قابل تعقیب است مصونیت دارد، غیر قابل تعرض است.

مکی- او نمی‌تواند با نماینده طرف شود وکیل آزادی عمل دارد، آزادی بیان دارد در مجلس آنچه را که به صلاح مملکت است باید پشت تریبون بیان کند (دکتر عبده- غیر قابل تعرض است به مناسبت بیاناتی که می‌کند) وکیل به مناسبت بیاناتی که در مجلس می‌کند غیر قابل تعرض است حالا ایشان می‌گویند که چون اداره حقوقی ایشان جمله را این طور تفسیر نکرده اگر نماینده این طور گفته بود او را تعقیب می‌کردم بنده به ایشان می‌خواستم عرض کنم که ایشان و اداره حقوقیشان کوچکتر از آن هستند که در حال حاضر و با قوانین فعلی عده‌ای را تحت تعقیب قرار بدهند ایشان اشتباه می‌کنند ایشان مستخدم بانک ملی ایران هستند نه مستخدم بانک شاهی (فولادوند- مگر بانک شاهی می‌تواند تحت تعقیب قرار بدهد؟) آنجا یک قدرت خیلی زیادی پشتیبان بانک شاهی است و خیال می‌کنند آن قدرت بانک شاهی... شاید هم همین طور باشد که تصور می‌کنند و شاید آن قدرت پشتیبانش هست و شاید هم در این تصور حق با او باشد عرض کنم دو نفر هستند که آزادی کامل دارند در مدافعات خودشان یکی وکیل دادگستری است در محاکم قضایی و جنایی هنگام دفاع از متهم (صحیح است) و یکی هم نماینده پارلمان در تمام دنیا هنگام ایراد نطق در پشت تریبون مجلس و در کمیسیون‌های مربوط به کارهای مجلس این است که به عقیده بنده اینجا آقای ابتهاج دیکتاتور بانک ملی ایران خیلی کور خوانده‌اند قضیه را و نمی‌توانند ایشان خیلی ناچیزتر و کوچکتر از آن هستند که بتوانند یک نماینده‌ای را تحت تعقیب قرار بدهند اما راجع به بیانات بنده ایشان جواب‌هایی دادند که من به موجب قانون ۱۳۲۱ نقره را فروخته و به خارج حمل کردم (آزاد- ۱۳ تیر ماه ۱۳۱۰) اگر یک چنین قانونی وجود داشت به چه مناسبت ایشان در دوره ۱۴ قانونی به مجلس آوردند و آقای اردلان آن دفاع واقعاً محققانه را در مجلس کردند و آن لایحه در مجلس دفع شد دفن لایحه در مجلس خود دلیل این است که مجلس تصویب نکرده است فروش نقره را به خارج پس الان جرم کرده‌اند خیانت کرده‌اند و قابل تعقیب هستند اما یک موضوع دیگری که بنده می‌خواستم عرض کنم که همه آقایان نمایندگان و تمام ملت ایران به آن توجه دارند موضوع نفت است امروز یک نامه‌ای به تاریخ صبح پنجشنبه ۳۰ تیر ماه ۱۳۲۸ از طرف جناب آقای دکتر مصدق خطاب به تمام مجلس و آقایان نمایندگان به بنده فرستادند و بنده قرائت می‌کنم که آقایان توجه بفرمایند صبح پنجشنبه ۳۰ تیر ماه ۱۳۲۸- آقایان نمایندگان دوره پانزدهم شما که به استناد قانون اینجانب ...

یمین اسفندیاری- قانون مجلس نه قانون اینجانب‏

مکی- منظور قانون پیشنهادی ایشان است‏

یکی از نمایندگان- بلندتر بفرمایید

مکی- شما که به استناد قانون اینجانب قرارداد قوام- سادچیکف را رد کردید حق این بود که در موقع شور قرارداد ساعد- گس مرا به عنوان یک عضو مشاور در کمیسیون‌ها دعوت می‌کردید (نورالدین امامی- مگر ایشان متخصص نفتند؟...) تا نظریات خود را اظهار و ثابت کنم که ضرر قرارداد دارسی از نظر مدت برای این ملت هزار درجه کمتر است- این کار را نتوانستید بکنید گله هم ندارم در صورتی که باید بگذرد اگر می‌توانید درباره ماده واحده توضیح دهید که شش شلینگ حق‌الامتیاز لیره طلا است که به نرخ روز لیره کاغذی پرداخت می‌شود یا کلاه کاغذی است چون از مضمون نامه آقای هژیر وزیر مالیه وقت و وزیر دربار فعلی به کمپانی که جزء اسرار اداری است اطلاع ندارم و فعل و انفعال‌هایی هم تا ۱۹۳۶ بین وزارت مالیه و کمپانی شده که قرارداد الحاقیه در این باب سکوت کرده است بدا به حال شما اگر از درج این توضیح هم خودداری کنید. دکتر محمد مصدق- (اسلامی- نمایندگان با شرف به این رأی نمی‌دهند) (امیر تیمور- هیچ نماینده‌ای رأی نخواهد داد) یک قسمت دیگر از عرایض بنده راجع به بانک صنعتی بود که باز در جواب عرایض بنده مطالبی نوشته شده بود بنده خطابم به آقایان وزرای کابینه آقای ساعد است، در جواب بنده یک مطالبی رئیس بانک صنعتی به روزنامه‌ها داده و یک مطالبی آقای مدیر کل راه آهن در روزنامه داده خطاب بنده دولت است، طرف بنده دولت است آقایان اگر واقعاً همان طور که نوشته‌اند و این نامه‌ها را به دولت هم داده‌اند، اگر دولت قابل دفاع می‌دانست می‌آمد دفاع می‌کرد در مجلس طرف بنده دولت و وزیر دارایی وقت است که مسئول مالیه مملکت است بنده از دولت سؤال می‌کنم که به چه مناسبت اجازه می‌دهد مطالب غیر واردی را که حتی خود دولت هم قبول ندارد و در هیئت دولت مطرح گردید و دیدند وارد نیست اجازه داده‌اند که این آقایان مدیر کل بانک صنعتی و مدیر کل بانک ملی و مدیر کل راه آهن به عنوان مصاحبه و یا نامه سر گشاده و یا عنوان دیگر به جراید بدهند اگر وارد بود می‌خواستند بیایند اینجا در مجلس هم بخوانند تا بنده هم جواب بدهم.

یمین اسفندیاری- آن نامه آقای دکتر مصدق را ممکن است خدمت آقای رئیس تقدیم کنید.

مکی- بنده دیگر بیش از این وقت مجلس را نمی‌گیرم و نامه را هم خدمت آقای رئیس تقدیم می‌کنم‏

رئیس- آقای معتمد دماوندی.

آزاد- آقای رئیس بنده هم درخواست کرده بودم در جلسه قبل هم فرمودید.

معتمد دماوندی- مطالبی که امروز بنده به عرض آقایان نمایندگان می‌رسانم با آن که سعی می‌کنم خیلی به اختصار و قبل از انقضای مدت و وقتی که آئین‌نامه به من داده است تمام کنم، دو تا است یکی موضوع صید و صیادی در بندر پهلوی و یکی هم موضوع شعری است که آقایان یمین اسفندیاری درباره من خواندند ایشان اینجا در پایان بیاناتی که منجر به پیشامدهایی شد برای بنده این شعر را خواندند:

عشق‌هایی کز پی رنگی بود.

عشق نبود عاقبت ننگی بود.

بنده در مدت دو سال نمایندگی خودم در اینجا که افتخار همکاری آقایان را داشته‌ام می‌خواهم مختصراً شرح حال خودم را بدهم که ببینم عیب و ننگ متوجه کیست؟ آیا ننگ متوجه من است که با کمال صداقت برای مردم کار کرده‌ام و نه تنها در راه انجام کارهایشان کارشکنی نکرده‌ام و بلکه با کمال صداقت کارهایشان را انجام داده‌ام و حتی یک شاهی هم از آنها مطالبه نکردم برخلاف آقا، می‌خواهم ببینم ننگ متوجه من است یا ایشان؟. در تمام دوره نمایندگی‌ام در خانه من باز بوده است همشهریان عزیز من که می‌آمدند اینجا کارهایشان را با کمال افتخار چون خودم را نوکر آنها می‌دانستم انجام می‌دادم و اگر ریا نباشد به آنهایی هم که می‌آمدند و استطاعت برگشتن نداشتند از جیب خودم کمک می‌کردم زندگی من خیلی با زور و شن است و زندگی مختصری که دارم، در این مدت این حقوقی هم که می‌گیرم قسمت اعظمش را صرف مخارج تشریفات خودم و مراجعه موکلین خودم می‌کنم امروز مقداری

زیاد مقروضم حالا نمی‌خواهم بگویم آقایان قرض مرا بدهند ولی زندگی من باز است اگر یک دینار از روزی که وارد مجلس شده‌ام به زندگی من علاوه شده یک پاپاسی سوء استفاده کرده‌ام ارز گرفته‌ام رئیس مالیه به وزیر دارایی چپانده‌ام از وزیر عدلیه ۵۰ هزار تومان پول گرفته و سور و شام مفصل و او را وزیر عدلیه کردم سابقه زندگی من را ببینید که اگر من یک شاهی اضافه گرفته‌ام و به سرمایه‌ام یک شاهی اضافه شده است مال آقایان، مال هر کسی که می‌خواهد ببیند، در سراسر مدت برای حوزه انتخابیه خودم فعالیت کرده‌ام و الان یک شیفری به آقایان نمایندگان می‌دهم حوزه انتخابیه بنده ۶۰ الی ۷۰ هزار تومان مالیات می‌دهد بنده در این مدت دو سال تمام مالیات‌هایی را که مردم داده بودند پس دادم ۸۰۰ هزار تومان در بودجه ۲۸ و ۲۷ تصویب شده است الان مشغول ساختن سد کنار بلوار هستند ۵۰۰ هزار تومان یک دبیرستان داریم می‌سازیم ۱۵۰ هزار تومان از آقای وزیر دارایی گرفتم برای ساختن سه دبستان یعنی در واقع مالیات ده سال را به مردم برگردانده‌ام، در تمام گیلان یک نفر نیست که از من ناراضی مخصوصاً در حوزه انتخابیه من می‌خواهم ببینم که آقای یمین اسفندیاری وقتی که می‌خواستید تشریف ببرید اروپا بنده امروز فقط یک مختصر عرض می‌کنم یک بار مطلب راجع به ایشان دارم بنده وقتی می‌خواستم بروم اروپا آقای بهمنیار کراوات من را گرفت که سه هزار تومان پول هم پس گرفت؟ باید ملاحظه کنید که رنگ متوجه کیست؟.. من افتخار می‌کنم که در راه دینم کشته شوم و افتخار می‌کنم من هیچ وقت رنگ نداشته‌ام. رنگ چه رنگ را بیایید رسیدگی کنیم برای یک جوانی که با کمال شهامت آمده خدمت کرد. به مملکت عاقبت با رنگ باید از این مجلس بیرون برود؟..

رئیس- گفته شده مطابق آئین‌نامه مطالب خیلی مهمی اگر باشد...

دماوندی- مهمتر از این چه می‌شود جناب آقای رئیس ببینید چه ظلمی به بنده شده من آینده‌ای در این مملکت دارم اگر آقای یمین اسفندیاری در خارج ده تا توی گوش من می‌زد من به ایشان حرفی نمی‌زدم اجازه ندهید در این آخر عمر مجلس یک ننگی متوجه سرنوشت من شود، بنده همیشه در سفارتخانه‌ها دعوت داشتم ولی پا به سفارتخانه‌های خارجی نگذاشته‌ام و با کمال شهامت هر وقت هم پیش آمده است با خارجی‌ها جنگیده‌ام این آقای ساعد شاهدند تنها کسی که در شمال علیه روس‌ها علیه نفت جنگید من بودم جگر شیر می‌خواهد آقا در آن موقعی که تمام سرنیزه‌های خارجی آنجا بود آن وقت که تمام شخصیت‌های ما به سلامتی خارجی‌ها می‌نوشیدند یک تنه با دست خالی. نه دولتی و نه ملتی واقعاً باید گفت نه ژاندارمی نه سرنیزه‌ای نه سربازی چه رنگ داشتم چرا متوجه من رنگ می‌کنید چه رنگی دارم؟. دزدی کرده‌ام ارز گرفته‌ام؟. این من بودم که هر روز می‌گویم فلان شاهزاده پهلوی من است مهمان من است یا فلان کس در خانه من دائماً تلفن می‌کند و یا راجع به انتخابات تلفن می‌کند که وزیر کشور پهلوی من نشسته است آقای فرماندار باید فلان کار را بکند تمام اینها دلایل دارد و من به تفصیل در تمام جلسات خواهد گفت مگر این که ثابت شود که من رنگ دارم، این مطلب را به اینجا تمام می‌کنم و مطلب دیگر من راجع به امور صیادی است بندر پهلوی آقا مردم فقیری دارد عرض می‌کنم آقای وزیر راه تشریف ندارند ولی می‌توانم از وجود جناب آقای فهیمی و آقای دکتر اقبال استفاده کنم سال گذشته عرض کنم اداره بندر و شیلات و مستخدمین محل اختلاف نظری پیدا کردند و ما با این که با شیلات مبارزه کردیم بعد از چند سال آئین‌نامه‌ای گذرانده‌ایم که به صیادان جواز داده شود حال جواز داده نشده و امر صید را مختل کردند بنده خواستم از آقای وزیر دارایی خواهش کنم که الان که فصل صید شروع شده یعنی چون از اوایل مهرماه شروع می‌شود قبل از صید باید این پنج هزار نفر را جابجا بکند باید به آنها جواز بدهد که آنها کارشان را بکنند باید یک کاری شود که باز مثل سال گذشته یک عده‌ای محروم نشوند و به اهالی بیچاره آنجا که بدون کوچکترین وسایل زندگی هستند کمکی شود، استدعا می‌کنم آقای وزیر دارایی و سایر آقایان هم یک توجه مخصوصی بفرمایند دستور بدهند از الان کمیسیون صیادی تشکیل شود و به امور صیادان که تقریباً ۵، ۶ هزار نفر هستند رسیدگی شود و قبل از شروع به صید کارهایشان روبه راه شود و این عده زیاد مردم که تنها وسیله اعاشه شان صید ماهی است و چشمشان به دریا است و باید در عرض این سه چهار ماه زندگی یک سال خودشان را از دریا تأمین کنند باز اینها مثل سال گذشته دچار هرج و مرج نشوند که ندانند چه کار باید بکنند از الان تمام اینها گرفتار و آلوده و مقروض و بیچاره هستند و الان هم تمام آنها منتظر هستند این بود عرایض من.

باتمانقلیچ- روزه را هم باطل کردی.

رئیس- آقای دکتر بقایی.

دکتر بقایی- بنده از همکاران محترم معذرت می‌خواهم که باز هم یک دفعه دیگر قبل از دستور عرایضی حضور آقایان عرض می‌کنم ولی چاره‌ای جز این نطق قبل از دستور برای بنده نبود همان طور که آقایان اطلاع دادند الان متجاوز از دو ماه است که من تقاضای انتشار یک روزنامه‌ای را کرده‌ام و با وجود توضیحاتی که در مجلس داده شد و وعده دادند که بعد از تصویب بودجه این قضیه تمام شود و همان طور که آقایان خاطرشان هست معذلک هنوز هیچ اقدامی نشده و همان طور که کراراً به عرض آقایان رسانده‌ام و تا آخر مجلس هم هیچ اقدامی نخواهد شد و بنده یک نفر وکیل اقلیت نماینده مجلس در این مملکت پر از آزادی و عدالت اجتماعی حق ندارم روزنامه بنویسم مطابق قانون، همان قانونی که بر طبق آن شش نفر از وکلای مجلس مشغول نوشتن روزنامه هستند این را بنده باز هم تکرار می‌کنم برای این که در تاریخ ثبت بشود و بدانند که ما در چه دوره‌ای داریم زندگی می‌کنیم شش نفر از نمایندگان مجلس دارند می‌نویسند طبق یک قانونی که من طبق همان قانون نمی‌توانم روزنامه بنویسم و به این جهت مجبورم از حوصله آقایان سوء استفاده بکنم و عرایض خودم را قبل از دستور به عرض مجلس و ملت ایران برسانم موضوع دیگری که می‌خواستم عرض کنم این بود که می‌خواستم از پشت این تریبون از حضور اعلیحضرت همایونی برای بک عفو جدیدی که فرموده‌اند از حضورشان تشکر کنم آقایان محترم اگر خاطرشان باشد در چند جلسه قبل بنده راجع به ظلم عجیبی که نسبت به یک افسر باشرافت و با شهامتی شده بود عرایضی کردم خدمت آقایان و گفتم این شخص را چون از روی وجدان و شرافت رأی داده بود محکومش کردند به دو سال حبس و از اینجا از پیشگاه اعلیحضرت همایونی استدعا کردم که به وضع او رسیدگی کنند. روز جمعه گذشته برای اولین مرتبه در عمرم بنده این آقای سرهنگ بزرگ امید را دیدم که آمد منزل من برای دیدن من، من تا آن وقت هم ندیده بودمش از آن وقت تا حالا هم دو مرتبه دیدمش ضمناً این موضوع را هم بنده اطلاع پیدا کردم که پیش از این که بنده این صحبت را در مجلس بکنم اعلیحضرت همایونی دستور داده بودند خودشان که به وضعیت این شخص رسیدگی شود البته بنده از این جریان اطلاع نداشتم ولی در هر صورت عملی که شده است این است که اعلیحضرت همایونی این افسر رشید با شرف را عفو فرمودند و حالا آزاد است ولی می‌خواهم آن تقاضایی که از پیشگاه ایشان کردم دوباره از همین جا تکرار کنم که استدعا کنم دستور بفرمایند پرونده این شخص را در پیشگاه ایشان ببرند و خودشان صرف وقت بکنند و مخصوصاً به این پرونده رسیدگی فرمایند برای این که این شخص حالا که بیرون آمده شخصی که بعد از ۲۵- ۳۰ سال خدمت در ارتش و دارای یک دینار پول یک وجب زمین هیچ نوع سرمایه هیچ اندوخته نیست هیچ کار نمی‌تواند بکند و این اصلًا و واقعاً نظامی است یک فرد نظامی بسیار با شرفی است و من استدعا می‌کنم از حضور اعلیحضرت همایونی دستور بدهند پرونده را ببرند به حضور خودشان و خودشان رسیدگی کنند یک موضوع دیگری که می‌خواستم توجه آقایان نمایندگان را جلب کنم این است که اگر به خاطر داشته باشید در چند هفته قبل بنده در یک جلسه سری یک سؤالاتی از دولت کردم سؤالات بنده البته راجع به سیاست خارجی بود قسمت عمده‌اش و به این جهت بنده نخواستم این‌ها را در جلسه علنی طرح کنم ده دوازده روز گذشت دولت هیچ به روی خودش نیاورد من عیناً این سؤالات را کتباً از پشت این تریبون دادم به مقام ریاست که به دولت بدهند و هنوز دولت برای جواب این سؤالات حاضر نشده است آقایان خواهش می‌کنم به این قسمت توجه بفرمایید دولت برای جواب حاضر نشده بنده فقط سر بسته می‌گویم که دولت ایران دارد با استتار و بدون این که به نمایندگان مجلس بگوید و نظر بخواهد دارد ما را به یک سیاست‌هایی می‌کشاند دارد به یک بلوک‌هایی می‌کشاند من نمی‌دانم مشاورین این دولت‌ها کیها هستند این بلوک‌ها را کیها درست می‌کنند؟ .. کی به اینها دستور می‌دهد در مقابل چه ما به ازایی ما را به این سیاست‌ها می‌خواهند بکشانند من بیش از این زحمتی‏ نمی‌دهم ولی تقاضا می‌کنم که آقایان محترم این چند روزی که به آخر عمر مجلس باقی مانده با من کمک کنند دولت باید بیاید سیاستی را روشن بکند دولت نوکر ملت است نوکر نمایندگان مجلس است دولت از پیش خود حق ندارد یک رویه سیاسی اتخاذ بکند بدون این که مجلس شورای ملی تصویب کرده باشد بنده از اینجا اعلام می‌کنم که ملت ایران به هیچ وجه پشتیبانی از این سیاست استتار دولت نخواهد کرد برای این که آقایان همین طور که دیدید نفت را به مفت داد این دولت سیاستمان را هم دارند می‌دهند در مقابل

هیچ آقایان استدعا می‌کنم این چند روزی که باقی مانده یک خورده وقت بیشتری صرف کنند به سیاست خارجی آشنا شوند ببینند آن روز عرض کردم حضور آقایان ترکیه چه امتیازاتی گرفت چه پول‌هایی گرفت چه کمک‌هایی گرفت این دانمارک یک وجب در یک وجب چه پول‌هایی گرفت برای این که به منشور آتلانتیک بپیوندد دولت ما با کمال نفهمی؟ نمی‌گویم خیانت، با کمال نفهمی ما را وارد در یک راه‌هایی می‌کند آن هم به مفت، در مقابل امتیازات زیادی که ترکیه و دانمارک و غیره و غیره گرفتند ما حق مسلم خودمان را به همان نمی‌دهند آقایان حق مسلم ملت ایران را راجع به نفت نمی‌دهند این قرار داد ننگین را نوشته‌اند آورده‌اند و می‌گویند یک واوش را هم حق ندارید پیش و پس کنید خواهش می‌کنم. استدعا می‌کنم آقایان یک قدری به این موضوع توجه بفرمایید یک قدری فشار بیاورید به دولت که اینجور ندانسته و نفهمیده ما را نکشاند به یک راه‌هایی که به ضرر ملت ایران خواهد بود.

باتمانقلیچ- بدبختی ما این است که جز بلوکی نیستیم.

دکتر بقایی- شما راجع به این چیزها دخالت نکنید بروید در امر ماشین دخالت کنید فضولی نکنید

باتمانقلیچ- افتخار است، افتخار می‌کنم که یک کارگری هستم.

رئیس- آقای باتمانقلیچ ساکت باشید

باتمانقلیچ- آقای رئیس چرا به او اخطار نمی‌کنید؟

رئیس- به هر دو اخطار می‌کنم. چرا ساکت نمی‌نشینید و نظم مجلس را رعایت نمی‌کنید (در این موقع کشمکش بین آقایان دکتر بقایی و باتمانقلیچ شدت کرد)

رئیس- آقایان بروید بیرون از جلسه، این چه وضعی است، بیایید این آقایان را ببرید بیرون، آقایان بفرمایید بیرون (همهمه نمایندگان- زنگ ممتد رئیس) (آقایان دکتر بقایی و باتمانقلیچ از جلسه خارج شدند)

رئیس- آقای یمین اسفندیاری بفرمایید

یمین اسفندیاری- و توکل علی الله و کفی با لله وکیلا- پیشنهاد من برای تأسیس کلاس اکابر در جلسه گذشته قبل از این که من عرایض خودم را به اتمام رسانم متأسفانه مواجه با یک سوء تفاهمی که مورد نداشت شده و مجلس را هم متشنج نموده‌اند و در شهر هم در اطراف این موضوع صحبت‌هایی شده است که به کلی بر خلاف حقیقت و انتظار بود این گفته‌ها حتی در افکار دوستان من که طرز فکر مرا می‌شناسند شبهاتی ایجاد نموده است تا جایی که به من مراجعه کردند و توضیح خواستند عجب است که به بعضی از همسفران عزیز من که در سال گذشته به مکه معظمه مشرف شدیم چیزهایی گفته بودند با این که در آنها اثر نکرده بود از من سؤالی کردند اینک ناگزیرم برای روشن شدن اذهان عامه و اشخاص بی‌اطلاع توضیح دهم با توجه به متن پیشنهاد بنده که عین آن در مجلس موجود و تاریخ آن هم گواهی می‌دهد که وارد در هیچ دسته بندی نبوده بلکه نظر من صرفاً بسط توسعه فرهنگ بوده که تصور می‌کنم به وظیفه دینی خود عمل کرده باشم که می‌فرماید طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه اگر اشخاص تحریفی در بیان من کرده باشند امیدوارم شنوندگان منصف و بی‌نظر عاقل‌تر از آن باشند که در ایمان و عقیده من تردیدی به خود راه دهند (صحیح است) راجع به تندنویسی هم بنده در دو سه جلسه پیش اینجا یک جمله‌یی گفتم که یک قسمت از نطق بنده در روزنامه نوشته نشده ولی بعد معلوم شده که این ایراد به تندنویسی وارد نبوده (صحیح است) و اشکال در جای دیگر تولید شده است ولی صورت جلسه عصر چهارشنبه را که خواندم در آنجا دیدم که از طرف اداره تندنویسی یک خصوصیت‌هایی شده است و یک تحریف‌هایی کرده‌اند که بنده وارد جزئیاتش نمی‌شوم ولی اداره تندنویسی باید توجه داشته باشد با این که مورد اعتماد همه نمایندگان هستند و آن متن صحبت نمایندگان باید عیناً توی صورت جلسه مجلس شورای ملی ذکر شود و اداره تندنویسی حق ندارد یک کلمه‌ای در آن زیاد کند و یا کم کند (صحیح است) و اما راجع به بیانات، آقای معتمد دماوندی بنده در آن موقع که مورد حمله آقایان واقع شدم ذکری به آن ترتیبی که مطلع هستید از آنها کردم ولی راجع به آقای کشاورز صدر و آقای معتمد دماوندی نتوانستم چیزی به نظر بیاورم جز آن شعری که خواندم. و هیچ وقت بنده موکل ایشان نیستم و اهل گیلان هم نیستم که بتوانم مطالب ایشان را تصدیق و یا تکذیب کنم قطعاً ایشان وکیل مبرز گیلان هستند و به وظیفه خودشان هم عمل کرده‌اند و این موضوع هم به بنده ارتباطی ندارد که من بخواهم به ایشان ایرادی بگیرم و به همین جهت هم ایشان تصدیق دارند که ایشان موکل من نیستند که اهل مازندران باشند یا آن که بتوانند خدمات مرا مورد تصدیق قرار بدهند و یا ایرادی بتوانند به بنده وارد بکنند. و نسبت به موضوعاتی هم که گفتند چون اینجا جای این صحبت‌ها نیست و پشت این تریبون هم نباید که وکلا نسبت به یکدیگر اظهاراتی بکنند، بنده خودداری می‌کنم از این که جواب‌های ایشان را بدهم و کسی در میدان طیاره یقه بنده را نگرفته بود و فرمایشات ایشان نمی‌تواند که مورد تصدیق اشخاص منصف واقع شود آقای سبحانقلی خلعتبری یک شرحی به بنده نوشته است و تقاضا کرده بود که روی این کاغذ اقدامی بشود بنده عیناً این را تقدیم مقام ریاست می‌کنم که هر اقدامی که نسبت به ایشان باید بشود چون ایشان واقعاً شخصی وطن‌پرست و جوان منورالفکری هستند به ایشان کمکی که باید بشود، بشود. در خاتمه عرایضم آقای نخست وزیر را متذکر می‌کنم به این که گرچه دولت ایشان طرف اطمینان مجلس آنچه استنباط می‌کنم هست (صحیح است) ولی آقای آزاد استیضاحی کرده‌اند از دولت آقای ساعد و سه چهار روز هم بیشتر به دوره پانزدهم تقنینیه باقی نمانده و مقتضی این است که آقای ساعد برای جواب استیضاح آقای آزاد حاضر شوند و رأی اعتماد از مجلس بخواهند که بعد در ایام فترت عملیات و اقدامات ایشان کاملًا صورت قانونی داشته باشد (صحیح است)

کشاورز صدر- به قدر دو دقیقه بنده طبق ماده ۱۰۹ عرض داشتم ماده ۹۰

رئیس- محفوظ است بسیار خوب عرض کنم وارد دستور می‌شویم در دستور یک لایحه‏...

دکتر اعتبار- بنده عرض داشتم.

۳- قرائت لایحه بهداری و رد فوریت آن‏

رئیس- چهار نفر مطابق آئین‌نامه حرف زدند، اگر بیشتر هست بفرمایید. اعلام رأی کردیم به این لایحه‌ای که وزارت بهداری داده بود اکثریت نبود حالا قرائت می‌شود رأی گرفته بشود بعد آقای وزیر کشور بیاناتی دارند (لایحه به شرح زیر قرائت شد ریاست محترم مجلس شورای ملی به طوری که خاطر آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی مستحضر است است لوایحی از طرف وزارت بهداری برای تصویب به مجلس شورای ملی تقدیم گردیده (امیر تیمور- بلندتر بفرمایید) که اغلب به تصویب کمیسیون‌های بودجه و بهداری مجلس شورای ملی رسیده ولی تاکنون در جلسه علنی مطرح و مورد تصویب واقع نگردیده نظر به این که اجرای مفاد لوایح تقدیمی کمال فوریت را در بردارد و مدت نسبتاً کم و غیر کافی برای تصویب قوانین و لوایح موجوده در کمیسیون‌ها از دوره قانونگذاری باقی مانده لذا ماده واحده‌ای به قید دو فوریت تقدیم مجلس شورای ملی می‌شود خواهشمند است دستور بفرمایید که در اول جلسه علنی مطرح شود نخست وزیر، وزیر بهداری‏

ماده واحده- به وزارت بهداری اجازه داده می‌شود لوایح پیشنهادی از طرف ان وزارت به مجلس شورای ملی را که در کمیسیون‌های بهداری و بودجه به تصویب رسده و یا می‌رسد ولی گزارش آن برای طرح در جلسه علنی مجلس شورای ملی تقدیم نشده به عنوان آزمایش برای دو سال به موقع اجرا بگذارند و پس از انقضاء مدت با رفع نقایصی که در ضمن اجرای آن مشهود خواهد شد برای تصویب و اصلاح به مجلس شورای ملی تقدیم نماید

رئیس- آقای رفیع شما مخالفید؟

رفیع- مخالفم.

رئیس- اجازه بفرمایید فوری رأی بگیریم با فوریت مخالف می‌باشید؟ فوریت اول این لایحه مطرح است آقای رفیع.

رفیع- سابقاً به یک جهاتی وقتی وکالت می‌دادند به کمیسیون دادگستری برای این بود که یک مسائلی در آنجا مطرح بود که نمی‌خواستند در مجلس مطرح بشود در آنجا می‌توانستند مطرح بکنند و یک اختیاری مجلس می‌داد به کمیسیون حالا به کلی مد شده است بودجه‌شان که گذشته بعد اختیارهایی بدهند به تمام کمیسیون‌ها مجلس هم برود پی کارش. همین لایحه‌ای که پریروز گذشت راجع به وزارت فرهنگ آن هم فوریت ندارد برای این که یک مسائلی در کمیسیون فرهنگ طرح می‌شود که نمی‌توانند در مجلس طرح بکنند و در کمیسیون می‌توانند، من استدعا می‌کنم خاتمه بدهیم به این کار و اصلًا هیچ یک از اینها اجازه ندهیم. اگر راجع به کمیسیون دارایی اختیاری داده شد برای این بود که مالیات‌هایی برخلاف قانون از مردم گرفته می‌شد. خواستند یک تکلیفی برایش معین بکنند این که مناط نمی‌شود برای این که هر یک از آقایان بیایند یک اختیاری بگیرند و بروند..

رئیس- رأی گرفته می‌شود به فوریت اول این لایحه آقایانی که موافقند قیام نمایند (عده‌ای برخاستند) مورد توجه نشد. آقای وزیر کشور.

۴- تقدیم لایحه اصلاح لایحه ژاندارمری و تصویب فوریت آن‏

وزیر کشور- آقایان به طوری که استحضار دارند در ضمن لایحه بودجه دولت تقاضا کرد که

بودجه ژاندارمری کل کشور را تقلیل بدهد و یک قسمت از بودجه به وزارت جنگ محول شود برای این که امور انتظامی کشور را انجام بدهند و قسمت‌هایی که مربوط به ضابطین عدلیه هست به عهده ژاندارمری باشد و بودجه هم تصویب شد، بعد که رسیدگی کردند دیدند در حدود ۲ میلیون تومان بیشتر به وزارت جنگ داده شده است بدین جهت چون بودجه تصویب شده است و سازمان ما هم در حدود ۱۴ میلیون تومان تمام شده است این است بنده این لایحه را با قید یک فوریت تقدیم و تصویب آن را استدعا می‌نماید:

مجلس شورای ملی:

به طوری که خاطر نمایندگان محترم مستحضر است در طرح بودجه سال ۱۳۲۸ کل کشور پیوست گزارش شماره ۴ کمیسیون بودجه مورخ ۱۲ خرداد ۱۳۲۸ مبلغ ۵۶۰ میلیون و ۷۰۰ هزار ریال اعتبار بودجه ژاندارمری کل کشور تفکیک و مبلغ ۴۴۰ میلیون و ۷۰۰ هزار ریال در ردیف (۹) ذیل وزارت جنگ و بقیه آن ۱۲۰ میلیون ریال در ردیف (۱۲) به عنوان ژاندارمری (قسمت انضباطی و اجرایی) منظور گردیده است. چون پس از تقدیم بودجه کشور در نتیجه رسیدگیهایی که به عمل آمده تشخیص داده شد مبلغ ۱۲۰ میلیون ریال برای احتیاجات ژاندارمری کافی نبوده و به این ملاحظه با موافقت وزارت جنگ مبلغ ۲۵ میلیون ریال به سهمیه ژاندارمری علاوه و از ۴۰۰ میلیون و ۷۰۰ هزار ریال انتقالی به وزارت جنگ کسر شده به طوری که اعتبار بودجه اختصاصی ژاندارمری با رعایت اصلاح مذکور بالغ به ۱۴۵ میلیون ریال و اعتبار انتقالی به وزارت جنگ ۴۱۵ میلیون و ۷۰۰ هزار ریال خواهد بود. نظر به این که بودجه کل کشور از تصویب مجلس شورای ملی گذشته است بنابراین ماده واحده زیر با قید یک فوریت برای اصلاح ارقام مذکور پیشنهاد و تصویب آن را استدعا می‌نماید:

ماده واحده- اجازه داده می‌شود در بودجه سال ۱۳۲۸ کل کشور اعتبار ردیف ۹ (قسمتی از ژاندارمری که به وزارت جنگ منتقل شده) به مبلغ ۴۱۵۷۰۰۰۰۰ریال اعتبار ردیف ۱۲ ژاندارمری (قسمت انظباطی و اجرایی) به مبلغ ۱۴۵۰۰۰۰۰۰ ریال اصلاح و اجرا گردید. نخست وزیر- وزیر کشور- وزیر جنگ- وزیر دارایی.

رئیس- فوریت لایحه مطرح است این به هر جهت یک اصلاح بودجه‌ای است آقای ملک مدنی موافقید؟

ملک مدنی- بنده موافقم.

رئیس- آقای مکی.

مکی- بنده با فوریت این لایحه به دلیلی که عرض می‌کنم مخالف هستم و آن دلیل این است که در مورد الحاق ژاندارمری به ارتش مطالبی ما در مجلس اظهار کردیم که بایستی ژاندارمری قوای پلیسی مملکت باشد و تحت نظر وزیر کشور هم باشد، برای این که اثر عرایض اقلیت و مخالفین این قسمت معلوم شده باشد، بنده از آقای وزیر کشور خواهش می‌کنم به شکایاتی که در این مدت از ژاندارمری‌ها رسیده است به وزارت کشور و به دولت مراجعه بکنند و همان اقوی دلیل است بر این که ژاندارمری باید تحت نظر وزارت کشور انجام وظیفه بکند، بنده خودم روز جمعه در اوشان دیدم که یک افسر ژاندارمری با چند نفر راننده و صاحب ماشین یک رفتاری کرد که در حبشه و زنگبار هم نمی‌کنند آنها را با چوب و کتک و سیلی تا آنجایی که می‌خوردند زد که چرا تو اتوبوست برخلاف جهت روی این خط بوده.

رئیس- آقا فوریت مطرح است.

مکی- بسیار خوب این است که به عقیده من این باید برود به کمیسیون و به شکایاتی هم که از روزی که ژاندارمری ملحق شده به قشون رسیدگی شود و اگر عرایض ما درست است دو مرتبه بودجه ژاندارمری را بگیرند و تحویل وزارت کشور بدهند و ژاندارمری هم جزء وزارت کشور بشود

۵- تصویب لایحه الحاق دولت ایران به سازمان هواپیمایی بین‌المللی‏

رئیس- رأی گرفته می‌شود به فوریت لایحه آقایانی که موافقند قیام نمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد لوایح دو فوری و یک فوری مطابق آئین‌نامه چاپ می‌شود بعد طرح می‌شود. عرض کنم یک لایحه است که آن را اگر آقایان اجازه بفرمایند بعد از این لایحه که عرض می‌کنم کار لایحه انتخابات مطرح می‌شود (صحیح است) و یک لایحه‌ای است راجع به الحاق دولت ایران به هواپیمایی بین‌المللی این شور اولش گذشته از کمیسیون هم گزارشش رسیده فقط یک رأی می‌خواهد حالا قرائت می‌شود آقایان توجه بفرمایید بعد رأی می‌گیریم.

اسلامی- این لوایح مانع از طرح قانون انتخابات می‌شود. (لایحه به شرح زیر قرائت شد)

گزارش از کمیسیون راه به مجلس شورای ملی کمیسیون راه برای شور دوم لایحه ۵۰۵۵ دولت راجع به الحاق دولت ایران به مقررات هواپیمایی بین‌المللی را با حضور آقای معاون وزارت راه مطرح نموده با توجه به گزارش کمیسیون امور خارجه گزارش شور اول خود را تأیید و اینک برای رأی قطعی مجلس شورای ملی گزارش آن را تقدیم می‌دارد:

گزارش از کمیسیون خارجه به مجلس شورای ملی کمیسیون امور خارجه لایحه شماره ۵۰۵۵ دولت راجع به الحاق ایران به مقررات هواپیمایی بین‌المللی را برای شور دوم با حضور آقای وزیر امور خارجه مطرح نموده تبصره پیشنهادی آقای اردلان که باید نماینده ایران در مجمع هواپیمایی بین‌المللی در هر مورد یک نفر ایرانی باشد مورد توجه واقع ولی با توضیحاتی که آقای وزیر امور خارجه دادند آقای اردلان قانع گردیده و پیشنهاد خود را مسترد داشتند و لذا کمیسیون گزارش شور اول خود را تأیید و اینک نتیجه را به عرض مجلس شورای ملی می‌رساند.

رئیس- ماده واحده مطرح است آقای ملک مدنی موافقید؟ (ملک مدنی- موافقم) آقای آزاد موافقید؟ (آزاد- بله) فقط یک پیشنهاد از آقای اردلان رسیده است آقای اردلان پس گرفتید؟

اردلان- در کمیسیون نظر بنده تأمین شد پس گرفتم‏

۶- تصویب دو فوریت لایحه معافیت پارچه لباسی افسران از عوارض گمرکی‏

رئیس- رأی گرفته می‌شود به لایحه هواپیمایی آقایانی که با لایحه موافقند قیام نمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد یک لایحه پریروز آقای وزیر جنگ دادند راجع به لباس افسران قرائت می‌شود آن هم بعد رأی می‌گیریم (به شرح زیر قرائت شد)

ماده واحده- مجلس شورای ملی به وزارت دارایی اجازه می‌دهد مقدار ۵۴۰۰۰ یارد پارچه زمستانی و ۲۷۰۰۰ عدد پیراهنی افسران را از امریکا و ۵۴۰۰۰ یارد ماهوت سیاه و سرمه‌ای از انگلستان خریداری و حمل خواهد شد استثناً از حقوق گمرکی معاف دارند. نخست وزیر، وزیر دارایی، وزیر جنگ.

رئیس- فوریت ماده واحده مطرح است کسی اجازه نخواسته. راجع به لباس افسران رأی گرفته می‌شود آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثریت برخاستند) تصویب شد. فوریت دوم مطرح است آقایانی که با فوریت دوم موافقند قیام نمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. برای چاپ فرستاده می‌شود. آقای وزیر کشور تقاضا کرده‌اند که لایحه چهار نفر مستخدم سوئدی از دولت سوئد مطرح شود. گزارش هم رسیده آقایان اگر موافقند بعد هم لایحه انتخابات مطرح می‌شود (صحیح است) آقای اردلان بفرمایید.

معتمد دماوندی- این لایحه انتخابات را هی عقب می‌اندازند.

۷- تصویب لایحه استخدام صاحب منصبان سوئدی شهربانی‏

اردلان- بنده از طرفداران جناب آقای ساعد هستم و نسبت به اغلب لوایح هم رأی موافق داده‌ام ولی متأسفانه نسبت به این لایحه که امروز مطرح است بنده مخالف هستم و مخالفت خودم را هم عرض می‌کنم از جناب آقای وزیر کشور و سایر آقایان نمایندگان محترم هم استدعا می‌کنم که به عرایض بنده توجه بفرمایند هر وقتی که لایحه‌ای برای استخدام اتباع خارجه در اینجا مطرح بوده بنده این نظر را گفته‌ام که ما نمایندگان مجلس ممکن است از دو نظر با این لایحه موافقت بکنیم. اول آن که ببینیم یک نفر ایرانی نداریم جای آن خارجی که می‌خواهیم استخدام بکنیم، استخدام کنیم و بعد هم اگر محتاج شدیم یک نفر خارجی استخدام بکنیم لااقل همان روز تصمیم بگیریم یک عده ایرانی را که به همان محلی که همین خارجی‌ها تحصیل کرده‌اند بفرستیم و بعد آنها را جانشین این خارجی‌ها بکنیم. در این لایحه‌ای که جناب آقای وزیر کشور به مجلس تقدیم فرمودند، این موضوع پیش‌بینی نشده که فرضاً تا چند سال بیاییم این آقایان سوئدی‌ها را در شهربانی خودمان استخدام بکنیم ولی بعد از چند سال باز هم محتاج به آنها خواهیم بود. ولی امروز ممکن بود آقای وزیر کشور خودشان یک تبصره‌ای هم بگنجانند در این لایحه که از این تاریخ که ما اینها را استخدام می‌کنیم چند نفر از ایرانیان را به طور مسابقه به خارجه بفرستیم که بعد از چند سال ما احتیاجی به آنها نداشته باشیم، در این لایحه این طور نبود البته اگر بود، نظر بنده تا حدی تأمین بود. دیگر موضوع بسیار مهمی که به نظر بنده مورد توجه

آقایان نمایندگان باید واقع شود و بنده شخصاً در این خصوص مطالعه کردم، مخالفت بنده یک قسمت برای این است که این خارجی‌ها که استخدام می‌شوند، وقتی که به ایران می‌آیند رنگ اصلی خودشان را از دست می‌دهند یک رنگ جدیدی به خود می‌گیرند و در حقیقت قلب ماهیت می‌کنند و بنده شواهد و امثال بسیاری برای این موضوع دارم که ما مردم این مملکت و مجلس شورای ملی با کمال حسن نیت یک عده خارجی را از مملکت‌های بی‌طرفی استخدام کردیم آوردیم در مملکت خودمان وقتی که این جا مشغول کار شدند و سوار بر کار شدند فراموش کردند که این‌ها مستخدم ایران هستند رنگ اصلی خودشان را از دست دادند رنگ دیگری به خود گرفتند و بعد هم ما عذر آنها را خواستیم رفتند یک کتابی نوشتند و آنچه حرف ناحساب بود و شایسته نبود نسبت به مردم این مملکت در کتاب خودشان گنجاندند برای مثال کتابی که آقای دکتر میلسپو به نام بلاک بوک کتاب سیاه راجع به ایرانیان نوشته است به خاطر می‌آورم که ما با کمال حسن نیت ایشان را استخدام کردیم، ایشان به ایران آمدند و بعد که ما ناگزیر شدیم قرارداد ایشان را لغو بکنیم ایشان برگشتند و این کتاب را نوشتند بنده خیلی مایل بودم که یک وقتی فرصتی به دست بیاورم و دو کلمه راجع به این موضوع عرض کنم که معلوم شود که حق با ما ایرانی‌ها بوده یا ایشان در این قسمت کتاب خودشان ذیحق بودند و چون این موضوع مربوط به استخدام مستخدمین خارجی است ما در هر موقع این‌ها را با حسن نیت می‌آوریم و بعداً درست برخلاف مصلحت مملکت ما می‌روند کار می‌کنند، این را در این جا باید به عرض برسانم در سال ۱۳۰۱ که آقای دکتر میلسپو به خدمت ایران دعوت شدند بنده در بصره بودم و با معیت قنسول ایران به استقبال ایشان رفتیم، عصر آن روز درست از آقایان استدعا می‌کنم توجه بفرمایند این عرض بنده را که چه جور اینها وقتی می‌آیند به ایران رنگشان را عوض می‌کنند، عصر آن روز آقای دکتر میلسپو خواست به ملاقات قنسول امریکا در بصره برود و از قنسول ایران آدرس قنسول امریکا را خواست ولی وقتی که فهمید یک نفر قنسول انگلیس در بصره عهده‌دار وظائف قنسولگری امریکا است از رفتن به نزد او خودداری کرد و گفت من یک نفر مستخدم دولت ایران هستم و باید بی‌طرف باشم و ملاقات من با یک نفر خارجی شاید برخلاف وضعیت استخدامی من باشد. من در آن تاریخ که این حرکت را از ایشان دیدم بسیار خوشحال شدم و گفتم ما یک نفر خارجی‏ را استخدام کرده‌ایم که تا این درجه مراقب انجام وظیفه خودش هست ولی در دوره چهاردهم بنده نماینده مجلس بودم اینجا یکی از آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی رفته بود راجع به یک امر داخلی مملکت ما یعنی موضوع غله با دکتر میلیسپو صحبت کند و او گفته بود که شما باید نظر سرهنگ عطاء الله هندی را جلب بکنید تا من بتوانم موضوع غله را دستور بدهم. این نماینده محترم آمد در سرسرای مجلس با یک حالت برافروخته‌ای و گفت که ما یک مستخدم خارجی در ایران آورده‌ایم، این شخص نوکر ما است آن وقت آمده است یک نفر سرهنگ هندی را در وزارت دارایی گذاشته و به من که نماینده مجلس هستم می‌گوید تو باید بروی و از او دستور بگیری وقتی که دستور او داده شد، من که رئیس مالیه هستم می‌توانم غله به محل بفرستم. بنده خیلی متأسف شدم و گفتم آن قضیه‌ای که در بصره از این شخص دیدم چه بود و این که امروز از او می‌بیبنم چیست؟ بنابراین خارجی‌ها وقتی که می‌آیند به ایران تغییر رنگ می‌دهند، تغییر ماهیت می‌دهند به ضرر مملکت ما اقدام می‌کنند بعد هم که از این مملکت رفتند یک کتابی بر علیه این مملکت می‌نویسند و ما را در بین خاص و عام رسوا و مفتضح می‌کنند. عین این قضیه را هم در مورد استخدام سوئدی‌ها بنده باید به عرض آقایان نمایندگان برسانم، آقایان مسبوق هستند که ما برای ژاندارمری خودمان عده‌ای از بهترین افسران سوئدی را استخدام کردیم از این نظر که گفتیم سوئد ک مملکت بی‌طرفی است و این‌ها اگر بیایند در مملکت ما رعایت بی‌طرفی را می‌کنند و مصالح کشور ایران را در نظر می‌گیرند، بعد از جنگ بین‌المللی بنده در وزارت کشور مستخدم بودم و آقایان مسبوق هستند که در آن موقع از یک طرف بین فرانسه و روسیه و انگلستان و از طرف دیگر آلمان و اتریش و ترکیه جنگ بود و در آن تاریخ کابینه مرحوم مشیرالدوله اعلان بی‌طرفی کرده بود. سفیر ترکیه یک کاغذی نوشته بود به وزارت خارجه که برای حفاظت سفاتخانه ترکیه من محتاج چند نفر ژاندارم هستم، وزیر خارجه کاغذی نوشته بود به وزارت کشور که در آن تاریخ آقای حاج مخبرالسلطنه وزیر کشور بودند من هم عضو وزارت کشور بودم نوشته بود که برای حفاظت سفارت ترکیه چند نفر ژاندارم بفرستید وزیر کشور هم نامه‌ای به ژاندارمری نوشت که متقضی است چند نفر ژاندارم برای حفاظت سفارت ترکیه بفرستید و همین رئیس ژاندارمری سوئدی که بی‌طرفی ایران را کاملًا می‌دانست برداشت یک کاغذی به وزارت کشور نوشت که ما ژاندارم برای حفاظت سفارت ترکیه نداریم. آقای مخبرالسلطنه یک کاغذی به آقای نخست وزیر وقت مرحوم مستوفی‌الممالک نوشت، این کاغذها تمام در آرشیو وزارت داخله الان موجود است. نوشت که من به ژاندارمری نوشته‌ام برای حفاظت سفارت ترکیه چند نفر ژاندارم بفرستم و رئیس ژاندارمری که سوئدی است قبول نمی‌کند و نمی‌فرستد. مرحوم مستوفی‌الممالک به خط خودشان نوشتند این عذر به هیچ وجه قبول نیست ما این بودجه ژاندارمری را می‌پردازیم و باید به هر نحوی که هست ژاندارم برای حفاظت سفارت ترکیه بدهید. و معهذا چون این رئیس ژاندارمری رنگ اصلی خودش را از دست داده بود، ژاندارم به سفارت ترکیه نداد، تا این که سفیر ترکیه را در شهر تهران دزدیدند و این بی‌آبرویی را برای مملکت ما به وجود آورد، این مسائلی را که بنده دو مثالش را عرض کردم، صدها مثال دارد که بنده مقتضی نمی‌دانم وقت مجلس شورای ملی را بگیرم ولی ما یک نکته بسیار حساس از او استنباط می‌کنیم و آن این است که ما با کمال حسن نیت خارجی‌ها را می‌آوریم استخدام می‌کنیم وقتی می‌آیند به ایران فراموش می‌کنند نوکر دولت ایران هستند و رنگ اصلی خودشان را از دست می‌دهند و یک رنگ جدیدی برای خودشان می‌گیرند. این است که بنده می‌گویم که چه پول مفتی ما از مال این مملکت بدهیم و یک اشخاصی را بیاوریم اینجا که وقتی یک مدتی ماندند آقا بالا سر بشوند آن مستشار امریکا یک نفر سرهنگ خارجی را بیاورد در وزارت دارایی بدون اجازه دولت بدون اجازه مجلس شورای ملی بنشاند و در کارهای مالی مملکت دخالت بدهد و به یک نماینده مجلس ‏‌شورای ملی بگوید قبلًا نظر او را باید موافق کنید و آن افسر سوئدی هم امر نخست وزیر و وزیر کشور را اطاعت نکند و ژاندارم برای حفاظت سفارت ترکیه ندهد تا منجر به این شود که سفیر ترکیه را بدزدند. اینها یک مسائلی است که باید در مجلس شورای ملی گفته شود که فرضاً هم اگر اکثریت مجلس شورای ملی رأی به استخدام این خارجی‌ها بدهد، این مسائل به گوش آنها برسد و بدانند که ما مردم این مملکت متوجه این مسائل هستیم و آن طور نیست که آنها بروند کتاب بر علیه ایران بنویسند و هیچ کس جواب آنها را ندهد. همین آقای مستشار وزارت دارایی ما حاضر نبود در بصره به ملاقات یک نفر خارجی برود یک نفر خارجی را آورد در وزارت مالیه نشاند وبر خلاف تمام مقررات مملکتی تصمیمات خودش را با شور و مشورت او انجام می‌داد والّا بنده چه چیزی دارم که بگویم فلان سوئدی نیاید به ایران ترس بنده و وحشت بنده از این قضایا و سوابق گذشته است وقتی که ما در مملکت‌مان این سوابق را می‌بینیم و متوجه می‌شویم که حوائج خودمان را حتی‌المقدور به وسیله ایران خودمان برطرف بکنیم ما خارجی‌ها را می‌آوریم با کمال حسن نیت و در اینجا استخدام می‌کنیم و در موقع ضرورت حرف ما را بهیچوجه گوش نمی‌دهند و فقط نظر شخصی خودشان را اجرا می‌کنند چنانکه در این دو مثال بنده عرض کردم، مضافاً به عرایض بنده این است که ما برای شهربانی‌های کشور سال‌ها یک مستشار از سوئد آورده بودیم و اینجا بود، افسران بسیار خوبی هم در این راه تربیت کرده بود و من نمی‌دانم چرا ما نمی‌خواهیم از وجود اینها استفاده کنیم، حالا هم اگر دولت حاضر معتقد است که این افسرها استخدام بشوند و مجلس هم موافق است لااقل در همین لایحه یک فکری بکنیم که افسرهایمان را برستیم به خارجه و تعلیمات شهربانی را یاد بگیرند که بعد که برگشتند، اقلًا یک مدتی ما بی‌نیاز بشویم. بنده در مورد استخدام یک نفر خارجی دیگری که بسیار به معلومات و دانش او احترام می‌گذارم مسیو دلپی گفتم که الان ۱۷ سال است که این شخص در ایران استخدام شده است در ظرف این ۱۷ سال ما می‌توانستیم اقلًا دو نفر ایرانی تربیت بکنیم و به جای او بگذاریم، متأسفانه این کار را نمی‌کنیم، هر روز یک لایحه می‌آورند، ما هم با کمال حسن نیت تقاضای آقای وزیر کشور را گوش می‌کنیم، رأی هم می‌دهیم ولی این فکر را نمی‌کنیم که اقلًا بعد از سه چهار سال بتوانیم یک عده‌ای از ایرانی‌ها را بگذاریم به جای آنها. بنده عرض خودم را خاتمه می‌دهم جهت مخالفت من این بود که این آقایان رنگ اصلی خودشان را از دست می‌دهند. (در این موقع آقای رئیس جلسه را ترک نمود و آقای گنجه نائب رئیس به جای ایشان قرار گرفتند)

نائب رئیس- آقای وزیر کشور.

وزیر کشور- عرض کنم که قبلًا از آقای اردلان تشکر می‌کنم که جزء موافقین دولت هستند و دولت مورد اعتماد ایشان است اما راجع به فرمایشاتی که فرمودند اولًا نظریات ایشان تأمین شده است زیرا در کمیسیون بودجه در متمم بودجه یک تبصره‌ای بنده دادم که به وزارت کشور اجازه داده می‌شود که هر ۱۰ سال یک نفر افسر از شهربانی به خارج بفرستد و تصویب هم شده است و همین روز شنبه می‌آید به مجلس و امیدوارم که مورد تصویب مجلس شورای ملی قرار بگیرد و نظر آقایان تأمین بشود

و سوئدی‌ها هم از موقعی که در ایران آمده‌اند جزء مستخدمین خارجی خوب ایران بوده‌اند (صحیح است) و خاطرات بسیار خوبی به جا گذاشته‌اند و تشکیلاتی هم که از نقطه‌نظر شهربانی وجود دارد پایه‌اش را آنها گذاشته‌اند و از این جهت که لازم بود وضعیت شهربانی ما مطابق اصول فعلی دنیا باشد ما خواستیم از وجود این متخصصین استفاده بکنیم و اینها هم برای مدت دو سال هستنند و نظر آقا هم که اعزام افسران شهربانی به خارج است تأمین شده از این جهت خواهش می‌کنم موافقت بفرمایید.

نائب رئیس- آقای مکی موافقید؟ (مکی- بلی موافق مشروط هستم) بفرمایید.

مکی- بنده از آقای دکتر اقبال که متوجه معایب شهربانی شده‌اند و درحقیقت لایحه اصلاح شهربانی را به مجلس آوردند به وسیله استخدام این چهار نفر افسر سوئدی تشکر می‌کنم زیرا آقایان می‌دانند که شهربانی ما و ژاندارمری ما هر دو از مؤسساتی است که روز اول تأسیس این دو مؤسسه به وسیله افسران سوئدی استخدام شدند و ایجاد این دو مؤسسه به وسیله افسران سوئدی بوده است البته همان طور که آقای اردلان فرمودند بنده هم شاید با ایشان موافق باشم که در حال حاضر با این بدبختی که بودجه کل کشور ما دارد ما نباید برویم افسر از خارج استخدام بکنیم ولی وقتی نواقصی در کار است و آقای دکتر اقبال هم متوجه این نواقص شده‌اند و خودشان هم برای رفع این واقص لایحه‌ای به مجلس می‌آورند ما نبایستی در اینجا خرده‌گیری بکنیم و نگذاریم که شهربانی دارای یک تشکیلات منظمی بشود. همه آقایان می‌دانند که تشکیلات شهربانی که زیر نظر و ستد اهل اداره می‌شد و ستد اهل شخصاً مجری امر دولت بود و وارد در دسته‌بندی‌های سیاسی نبود و هر وقت دولت باو هر امری می‌کرد اوامر را اطاعت می‌کرد و سعی هم می‌کرد که اوامر دولت تطبیق با قانون هم بکند و هیچ شنیده نشد که و ستد اهل سوئدی در شهربانی کسی را با آمپول هوا از بین برده باشد یا هیچ شنیده نشد که و ستد اهل در غذای محبوسین سم تزریق کرده باشد اگر کسی را می‌خواستند دار بزنند و از بین ببرند می‌گفت محکمه باید رأی بدهد و موقعی که محکمه رأی داد می‌آوردند در میدان توپخانه سابق که حالا میدان سپه است آنجا دارش می‌کشید او یک مجری بود شهربانی ما تا حدودی یک تشکیلات منظمی داشت ولی در دوره ریاست وزرایی سردار سپه اعلیحضرت شاه سابق چون در مقابل بعضی از دستورات رئیس دولت ایستادگی کرد به خدمتش خاتمه دادند و از این مملکت بیرونش کردند و بعد دیدیم که جانشین او چطور با مردم رفتار کرد و چقدر کارهای خلاف قانون کرد و چند نفر در تهران ترور شدند در صورتی که مسلماً اگر وستداهل رئیس شهربانی بود عمال شهربانی عشقی را پشت در خانه‌اش نمی‌رفتند ترور کنند. پس وجود افسران سوئدی تا درجه‌ای مورد اعتماد و اطمینان مردم بود و پس از آن که آنها رفتند عملاً جانشینان وستداهل ثابت کردند که نمی‌توانند مورد اعتماد عمومی قرار بگیرند گرچه رئیس شهربانی فعلی آقای سرتیپ صفاری یکی از افسران بسیار شایسته (صحیح است) و لایق (صحیح است) و صحیح و درستکار است ولی این شرط این نیست بلکه فردا ایشان رئیس شهربانی نباشند و دیگری را گذاشتند گفتند برو کلاه فلانی را بیاور برود سر او را بیاور و دوره ۲۰ ساله هم یکی از بدبختی‌هایش برای این مملکت این است که اخلاق یک دسته از افسران ما را فاسد کرد و افسران شرکت کردند در از بین بردن مردم برخلاف قانون، عده زیادی را در زندان‌ها از بین بردند در زندان ملایر، در زندان همدان در زندان تهران، در سایر زندان‌ها، خود آقایان هم می‌دانند که دیبا را چطور در زندان ملایر کشتند این چیزها را کی کرد؟ رئیس شهربانی کرده یک افسری برخلاف قانون یک فرد مملکت و یک شخصی را که بایستی زیر حمایت قانون زندگی بکند او را برخلاف قانون خفه‌اش کردند و کشتند در زندان خواف آقایان می‌دانند که مدرس را با چه وضع فجیعی از بین بردند پس یک چنین افسرانی که در شهربانی بودند اینها اخلاقشان فاسد شده و اینها تقریباً خوی بد گرفتند بایستی اینها مجدداً تعلیمات جدید بگیرند و با اصول شهربانی دنیا، پلیس دنیا آشنایی پیدا کنند تا همان طور که در جلسه قبل عرض کردم اگر در سوئد اجازه نمی‌دهند که توی پرتقال سردار اسعد آمپول سم بزنند اینجا هم اجازه ندهند زیرا در هیچ جای دنیا این طور جنایتی را نمی‌کنند، آنجاهایی که دموکراسی اسمش را می‌گذارند و معتقدند که قانون بایستی حکومت بکند این فجایعی که در دوره ۲۰ ساله در اینجا کردند در هیچ جای دنیا نمی‌کنند بنده با وجود این که با استخدام افسران خارجی مخالف هستم ولی از جهت این که اینها یک اختیارات زیادتری داشته باشند و بتوانند جلوی این کارها را بگیرند همان طور که آقای دکتر اقبال وزیر کشور متوجه این نکته شدند و فکرشان هم قابل تقدیس است ای کاش برای شهربانی ما یک عده زیادتری را استخدام می‌کردند و یک کارهای مهم‌تر و فنی‌تری را به آنها مراجعه می‌کردند تا اعتماد عمومی را نسبت به دستگاه پلیس مملکت‏ بیشتر جلب کرده باشند زیرا دستگاه پلیس مملکت سابقه‌اش این طور بوده است که مورد اعتماد مردم نبود گر چه الان که سرتیپ صفاری آمده است تا حدودی مردم اعتماد دارند ولی عرض کردم این شرط نیست اگر امروز ایشان را برداشتند و جانشین ایشان آمد مسلماً به جانشینان سلفشان تأسی خواهند کرد و دو مرتبه با یک کیفیات خیی بدی حکومت پلیسی شروع می‌شود، پرونده سازی شروع می‌شود و اسباب زحمت مردم و آزادیخواهان این مملکت را فراهم می‌آورند و بنابراین به عقیده بنده بایستی در اختیارات این عده تجدیدنظر کرد و اختیارات بیشتری بآنها داد و عوض این که کاپیتان بیاورند، کلنل بیاورند سرهنگ بیاورند برای این که مزایا و فوق‌العاده و خرج منزل و اتومبیل که همان است که می‌دهیم فقط یک تفاوت کلنلی یعنی سرهنگی با سروانی اینها خواهند داشت این را هم می‌شود ما که بودجه سروان را تأمین می‌کنیم بودجه سرهنگش را هم تأمین می‌کنیم تا بتوانیم با این کیفیت اقلاً ده دوازده نفر افسر سوئدی که سوئدی‌ها هم بی‌طرفی خودشان را همیشه حفظ کرده‌اند در این دستگاه گذاشته باشیم تا بتوانیم اعتماد اشخاص را نسبت به دستگاه پلیس مملکت حفظ کرده باشیم بنابراین بنده با این لایحه موافق هستم ولی موافق مشروط، شرط هم این است که بلکه بتوانیم تعداد اینها را زیادتر بکنیم و اختیارات اینها را هم بالاتر بگیریم زیرا در شهربانی ما دیدیم که یک افسر آمریکایی داشتیم گویا در ایران هم فوت کرد ولی چون اختیاراتی نداشت موفق نشد که بتواند خدمتی بکند زیرا اختیاراتی نداشت اینها هم اگر به این مملکت آمدند و اختیاراتی نداشتند و اگر آنها را فقط برای این بیاورند که در خارج این طور تظاهر بشود که ما چهار نفر افسر سوئدی در شهربانی داریم این امری است علیحده ولی اگر واقعاً می‌خواهید شهربانی را اصلاح بکنید اینها را باید حدود اختیاراتشان را زیادتر بکنید به طوری که جنبه مستشاری داشته باشند و هرچه آنها می‌گویند وقتی که دولت و شهربانی عمل نکند فایده ندارد اگر اینها آمدند در ایران و یک مدتی هم ماندند و هرچه تذکر دادند یا دستور دادند یا اطلاعاتی به شهربانی دادند و شهربانی عمل نکرد و آن وقت در این صورت بنده خیال می‌کنم که یک پول مفتی ملت ایران داده است و از وجود افسران هم استفاده نکرده و اما اگر همکار محترم آقای اردلان راجع به سوئدی‌ها یک مطالبی فرمودند بنده هم البته نسبت به بعضی از اعمال آنها آشنا هستم ولی باید عرض کنم که بهترین مستخدمین خارجی که در دوره قاجاریه بایران آمدند همان مستشاران سوئدی بودند و به حکم‌الفضل للمتقدم نبایستی که خدمات اینها را زیر پا بگذاریم افسرانی که در ژاندارمری بودند واقعاً اینها یک مشت افسران با شرف برای ژاندارمری تربیت کردند افسرانی هم که در شهربانی بودند، افسران صحیح خوبی تربیت کردند و الان هم این نیست که در شهربانی افسران خوب نداشته باشیم ما افسران خیلی خوب داریم ولی عرض کردم که دوره بیست ساله یک قسمت اعظم از این افسران را اخلاقشان را فاسد کرده و اینها را عادت داد به حکومت پلیسی و پرونده‌سازی و باید که در این مملکت کاری کرد که حکومت پلیسی و پرونده‌سازی از بین برود و متأسفانه بنده باز هم می‌بینم که حکومت پلیسی و پرونده‌سازی با کیفیت دیگری شروع شده است جز این که سابق شهربانی پرونده‌سازی می‌کرد حالا به جای این که شهربانی اقداماتی بکند رکن دوم حکومت پلیسی را شروع کرده بایستی شهربانی کار خودش را بکند رکن دوم هم کار خودش را بکند کار شهربانی را به عهده شهربانی بایستی گذاشت بنده در این موقعی که لایحه استخدام این آقایان مطرح است از آقای وزیر کشور خواهش می‌کنم که هم تعداد اینها را زیادتر بکند و هم حدود اختیارات اینها را تعیین بکند که اختیارات اینها تا چه حدود و تا چه مقدار خواهد بود و اگر اینها دستوراتی دادند و عمل نشد چرا ملت ملت ایران بدهد؟ اول بایستی حدود اختیارات اینها را تعیین بکنند تا اینها بتوانند جلوگیری از حکومت پلیسی و حکومت ترور و وحشت بکنند.

نائب رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده است که قرائت بشود. (به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم پس از مذاکره یک نفر مخالف و یک نفر موافق در لایحه استخدام سوئدی‌ها مذاکرات کافی است و به ماده واحده رأی گرفته شود. حاذقی‏

حاذقی (منشی)- عین این پیشنهاد هم از طرف آقای دکتر عبده شده است. اگر مخالفی نیست بنده توضیحی ندهم.

جمعی از نمایندگان- مخالفی نیست.

نائب رئیس تابلو درست کار نمی‌کند عده برای رأی کافی است آقایانی که با کفایت مذاکرات موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد آقای دکتر اعتبار قرائت می‌شود: (به شرح ذیل قرائت شد) ریاست محترم مجلس شورای ملی، پیشنهاد می‌کنم قسمت ارزی و حقوق پیشنهادی در این لایحه با در نظر گرفتن نرخ رسمی به لیره پرداخت شود.

نائب رئیس- آقای دکتر اعتبار.

دکتر اعتبار- پیشنهادی را که بنده کردم گرچه اول وقت که آقای وزیر کشور تشریف آوردند فرمودند ممکن است مورد قبول واقع نشود ولی می‌خواستم از موقع استفاده کنم و به عرض مجلس برسانم که وقتی دولت تصمیم می‌گیرد که دیگر از فرستادن محصل به امریکا صرف‌نظر کند و دلار ندهد برای این که دلار ندارد و طبیعی است که وقتی استخدام خارجی می‌کند بایستی ارزی بدهد که دارد، بنده در این پیشنهادم زیاد پافشاری نمی‌کنم برای این که نمی‌خواهم کار دولت لنگ بماند ولی می‌خواهم تذکر بدهم که این تصمیمی که دولت اتخاذ کرده است راجع به محصلین، با این ترتیب هیچ مورد ندارد.

نائب رئیس- آقای وزیر کشور.

وزیر کشور- اولاً راجع بموضوع ارز متخصصین البته به این ترتیب موافقت شده است و این هم یکی از شرایط است اما راجع به این که فرمودند که به محصلین دلار نمی‌دهند این طور نیست و طبق اقلامی که ما داریم به محصلین آنجا هرساله از طرف دولت دلار داده می‌شود ولی متأسفانه عرض می‌کنم که عده زیادی رفته‌اند در آنجا و ترک تابعیت ایران را کرده و تابعیت آنجا را قبول کرده‌اند دولت تصمیم دارد که کاملاً به وضعیت آنها رسیدگی شود و آقای مرآت رفته‌اند آنجا رسیدگی کنند که تکلیف این کار معلوم بشود وقتی رسیدگی شد البته داده می‌شود

دکتر اعتبار- بنده پس گرفتم‏

نائب رئیس- پیشنهاد آقای دکتر عبده قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل ضمیمه شود: اختیارات مستشاران مزبور منحصراً امور فنی خواهد بود و در امور مربوط بحاکمیت دولت مداخله نخواهند داشت‏

جمعی از نمایندگان- تشریف ندارند

نائب رئیس - رأی می‌گیریم به ماده واحده ... (اسلامی- بنده پیشنهاد کرده‌ام) من اعلام رأی کردم چرا مداخله می‌کنید در وظائف رئیس وقتی که من اعلام رأی کردم دیگر پیشنهادی ندارد رأی می‌گیریم به ماده واحده پیشنهادی دولت با ده تبصره که دولت خودش پیشنهاد کرده است آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد

اردلان- با ورقه باید رأی بگیرید چون جنبه مالی دارد.

نائب رئیس- چون جنبه مالی داشت تذکر داده شد که با ورقه باید رأی گرفته شود بنابراین با ورقه رأی گرفته می‌شود آقایانی که موافقند ورقه سفید می‌دهند، (اسامی رأی دهندگان توسط آقای حاذقی (منشی) به شرح زیر قرائت شد)

آقایان: پالیزی، مشایخی، عباسی، اسدی، لاهوتی، ماکویی، قهرمان، دهقان، اردلان، دکتر فلسفی، لیقوانی، بوداغیان، امامی اهری، بختیار، دکتر طبا، دکتر آشتیانی، اده، سزاوار، صفوی، امیر تیمور، منصف، ضیاء ابراهیمی، افخمی، کهبد، اعزاز نیک پی، آصف، یمین اسفندیاری، سید هاشم وکیل، محمود، صادقی، حسین وکیل، گنابادی، نبوی، کشاورز صدر، وثوق، آزاد، ملک مدنی، اعظم زنگنه، دکتر عبده، دولتشاهی، عدل اسفندیاری، صاحب‌جمع، شریعت‌زاده، دکتر متین، دفتری، مکی، امینی، سالار بهزادی، بهادری، امامی خویی، امیر نصرت اسکندری، رفیع، سلطانی، ملکی، اخوان، خسروانی، شادلو، وکیلی، اسلامی، ملکپور، قوامی، ایلخان، ارباب گیو، ارباب، تقی‌زاده، احمد فرامرزی، نواب، ظفری، هراتی، غضنفری، معین‌زاده، گرگانی، ابوالقاسم بهبهانی، موسوی، سید علی بهبهانی، فولادوند، حاذقی، بیات.

اسامی موافقین آقایان: ابوالقاسم بهبهانی، حاذقی، دکتر آشتیانی، اعظم زنگنه، سلطانی، اسدی، افخمی، منصف، صادقی، هراتی، پالیزی، مشایخی، دهقان، عباسی، امامی اهری، دکتر طبا، سالار بهزادی، آزاد، دکتر فلسفی، اردلان، لیقوانی، ضیاء ابراهیمی، کهبد، نبوی، آشتیانی‌زاده، یمین اسفندیاری، وثوق، حسین وکیل، هاشم وکیل، موسوی معین‌زاده، گرگانی، کشاورز صدر، غضنفری، تقی‌زاده، ارباب، نواب، احمد فرامرزی، قوامی، اخوان، اسلامی، نورالدین امامی، بهادری، دولتشاهی، ظفر بختیار، ارباب گیو، صاحب‌جمع، شریعت‌زاده، دکتر عبده، عدل اسفندیاری، ملک مدنی، شهاب خسروانی، سزاوار، بوداغیان، ماکویی، لاهوتی، آصف، اعزاز نیک پی، گنابادی، ظفری، بیات، قهرمان، ملکپور، رفیع، مکرم، شادلو، وکیلی، فولادوند، بختیار، سید علی بهبهانی. (پس از استخراج و شماره آراء نتیجه به قرار زیر از طرف مقام ریاست اعلام شد)

نائب رئیس- از ۷۷ نفر عده حاضر با ۷۰ رأی موافق تصویب شد آقای وزیر کشاورزی.

۸- معرفی معاون وزارت کشاورزی‏

وزیر کشاورزی- می‌خواستم آقای ابراهیم مهدوی را که دارای تحصیلات عالیه کشاورزی هستند (صحیح است) و سوابق ممتدی دارند (صحیح است) به سمت معاونت وزارت کشاورزی معرفی کنم (صحیح است، مبارک است)

۹- طرح لایحه اصلاح قانون انتخابات

نائب رئیس- مجلس وارد دستور می‌شود لایحه اصلاح قانون انتخابات مطرح است شش ماده تصویب شده ماده هفتم قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

ماده هفتم- هرگاه یکی از اعضای انجمن اصلی یا فرعی یا شعب در اوراق آراء تقلب نماید و آن را کم یا زیاد کند یا در اوراق آراء تغییر اسم دهد یا هنگام استخراج آراء اسم را عوضی بخواند یا در دفاتر مربوطه عوضی ثبت کند که در نتیجه از عده آراء یکی از داوطلبان کسر یا به عده آراء داوطلبی اضافه شود به حبس تأدیبی از شش ماه تا سه سال و به جزای نقدی از پنج هزار تا پنجاه هزار ریال محکوم خواهد شد مگر این که عمل مرتکب جعل یا تزویر بوده و برطبق قوانین کیفری مجازات بیشتری برای او معین شده باشد.

نائب رئیس- مخالفی نیست؟ (اسلامی- بنده مخالفم) بفرمایید.

اسلامی- بنده با اصل مجازات که در قانون انتخابات باشد مخالف نیستم بسیار ماده خوبی است در قانون سابق هم دو ماده به نظرم می‌آید در قانون مجازات عمومی هم داریم آقای سزاوار گویا نسبت به این قبیل اشخاص یک مجازاتی در آنجا قائل شده‌اند ولی در این ۱۵ دوره و ۴۲ سال که یک دفعه یکی از صندوق‌ها و یا یکی از دفاتر انتخاباتی را دادستان یا یک مقام صلاحیت‌داری جرأت کرد که تعقیب بکند بنده عرض می‌کنم که این انتخاباتی که در گذشته می‌شد شاید حالا هم این طور باشد یک نفر در ده جا اسم نوشته بود ما اگر دفاتر را تطبیق بکنیم اشخاصی در آنجا ثبت اسم کرده‌اند که اساساً در ایران وجود خارجی ندارد اصلا یک همچو آدمی حسن پسر ملا آقا اصلاً پیدا نمی‌شود بنده خوب به یاد دارم که درباره همین انتخابات دوره ۱۵ اعلام جرم‌هایی راجع به انتخابات بعضی از شهرستان‌ها شده بود ولی دادستان یا آن مقام صلاحیت‌دار جرأت نمی‌کند تعقیب بکند. حالا این ماده بسیار مطنطن، بسیار مشعشع، خیلی خوب هم هست بنده هم موافقم ولی کسی تعقیب می‌کند؟ آن آقایی که وکیل خواهد شد که نخواهد گذاشت، آن وقتی هم که انتخابات در تحت جریان است اگر کسی اعلام جرم بکند می‌گویند آقای دادستان و آقای بازپرس نبایستی دخالت بکند اگر کسی از انتخابات شکایت دارد باید به انجمن بکند و استینافش هم در مجلس شورای ملی است بنده می‌خواهم بپرسم آقای وزیر کشور هم تشریف ندارند آقای مخبر تشریف دارند بنده با اصل مجازات چنانکه از این اظهارات بنده بر می‌آید موافقم ولی ضمانت اجرائش چیست؟ کی تعقیب می‌کند، شما تضمین می‌دهید آقای سزاوار که وقتی خود شما اعلام جرم کردید نسبت به یک صندوقی فوراً رسیدگی کنند اگر شما بگویید که این اشخاصی که اینجا اسم نوشته‌اند و ۵۰۰ یا هزار نفر است اینها اصلا وجود خارجی ندارند رسیدگی می‌کنند یا نه؟ چون به هیچوجه رسیدگی نمی‌کنند بنده عقیده دارم اگر این ماده را بگیرید بهتر است برای این که هیچ وقت اجرا نخواهد شد.

نائب رئیس- آقای مخبر.

مخبر- البته در قانون انتخابات سابق و همچنین نسبت به جریان انتخابات در موارد تهدید و تطمیع ما یک موادی داریم اما در کمیسیون کشور پیش‌بینی شد که اگر طوری شد اشخاصی که مداخله داشتند و در امر انتخابات تقلب کردند مجازاتی برای آنها تعیین بشود حالا اگر آقا بپرسید ضمانت اجرائیش چیست یک وقت به قانون ایراد و اعتراض دارید که البته باید نسبت به این قسمت بحث بکنید اما یک قانونی وضع می‌شود مرجعش هم معین است بعد اگر اجرا نمی‌شود در عمل هر کس اعلام جرم کرد، مراجع صلاحیت‌دار قضایی معین و مشخص است اما حالا آنها انجام وظیفه نمی‌کنند یا تخلف از انجام وظیفه می‌کنند یا موانعی دارند این مربوط به قانون نیست این را البته دستگاه اجرایی مملکت باید اجرا بکند ولی نگرانی آقا اصلا در اینجا مورد ندارد

اسلامی- بنده اصلا مخالفتم را پس می‌گیرم.

فقط می‌خواستم این موضوع را عرض بکنم.

نائب رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات از طرف آقای حاذقی رسیده که قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم مذاکره در ماده هفتم کافی است و پیشنهادها خوانده شود.

صاحب‌دیوانی- بنده مخالفم با کفایت مذاکرات.

نائب رئیس- بفرمایید.

صاحب‌دیوانی- بنده مخالفم با کفایت مذاکرات برای این که آقای اسلامی که به عنوان مخالف این ماده صحبت کردند ابداً مخالفتی نداشتند و حالا هم می‌فرمایند که من مخالفتم را پس می‌گیرم بنده مخالف با اصل این ماده هستم و تقاضا می‌کنم از جناب آقای رئیس که اجازه بفرمایند توضیحات خودم را عرض بکنم.

نائب رئیس- حالا راجع به کفایت مذاکرات بفرمایید بعد پیشنهاد بفرمایید در پیشنهاد صحبت کنید

صاحب‌دیوانی- فرق نمی‌کند توضیحات بنده مختصر است اگر اجازه بدهید بنده ده دقیقه بیشتر صحبت نمی‌کنم چون وقت بسیار کم و کارهای مهمی هم در دستور هست بنده به اختصار دلائل مخالفت خود را با ماده هفتم این لایحه به عرض می‌رسانم. بنابراین از نمایندگان محترم استدعا دارم با دقت بیشتری به عرائض بنده توجه فرمایند به طوری که همه آقایان به خاطر دارند جناب آقای دکتر متین دفتری در یکی از جلسات قبل اشاره فرمودند که ماده ۶ مادةالمواد لایحه اصلاح قانون انتخابات است بنده با ایشان موافق بوده و اضافه می‌کنم که اگر ماده ۶ برای ملت مادةالمواد است ماده هفت هم برای دولت و هیئت حاکمه مادةالمواد خواهد بود زیرا در این ماده دولت اختیارات وسیع انجمن نظارت را تقریباً به دست عمال خود داده و فرماندار را حاکم بر هیئت نظار نموده صورت ظاهر ماده عرض بنده را تأیید نمی‌کند ولی اگر با دقت بیشتری ملاحظه فرمایید معلوم می‌شود که هر یک از اعضای انجمن که مخالف نیات دولت رفتار نماید ممکن است به استناد یکی از مواد مذکوره در ماده مثلاً کم یا زیاد کردن یا عوض خواندن اوراق و غیره ابهامی ایجاد نموده و عضو مخالف را مرعوب و شاید اخراج هم نمایند. افراد شریف که وجاهت ملی دارند دیگر از قبول این وظیفه مهم خودداری می‌نماید و بالطبع برخلاف آنچه که سابق عمل می‌شد و گاهگاهی انجمن‌ها به علت داشتن اختیارات وسیع در برابر کاندید دولت مقاومت می‌کردند و تسلیم نمی‌شدند حالا با به وجود آمدن این ماده تحت اطاعت و انقیاد قرار گرفته و از ترس اهانت تسلیم نظریات عمال دولت می‌شوند. واضعین این ماده به ظاهر خواسته‌اند از دخالت‌هایی که گاهی بعضی افراد اعضاء انجمن به نفع خود می‌کرده‌اند جلوگیری نمایند. این است که ضمانت اجرایی برای این عمل قائل شده‌اند بنده با این نظر مخالف نیستم و عرض می‌کنم ماده دوم همین لایحه در حقیقت ضمانت اجرای همین اصل است ملاحظه بفرمایید در ماده دوم تصریح شده است (هیچ یک از اعضای اصلی و علی‌البدل انجمن نظارت مرکزی انتخابات و انجمن‌های فرعی و شعب نمی‌توانند از بین اشخاص انتخاب شوند که داوطلب‌نمایندگی در حوزه انتخابیه باشد. اعم از این که شخصاً داوطلب شده باشد یا اهالی محل و یا افراد دیگری او را داوطلب قرار داده باشند). بنابراین دیگر احتیاجی به وضع ماده ۷ نمی‌باشد همکار و همشهری محترم من جناب آقای عبدالرحمن فرامرزی که به صراحت گفتار معروفند مطالب شایان دقتی را ضمن پیشنهاد خود در یکی از جلسات قبل بیان فرمودند و آن این بود که قانون انتخابات سابق مگر عملی شده که احتیاج بوضع این قانون باشد. به نظر بنده هم اگر دولت دخالت در امور انتخابات نکند، مردم بی‌سواد هم افراد با سواد و با ایمان و وطن پرست به مجلس خواهند فرستاد. چنانچه در دوره‌های اول و دوم همین عمل را کرده‌اند به تحقیق این قسمت را هم واضعین قانون اساسی ایران و هم واضعین قوانین اساسی سایر ممالک در نظر داشته‌اند ولی برای این موارد استثنایی ضمانت اجرایی بیشتر از انجام مراسم قسم نشده‌اند در این صورت چگونه برای هیأت نظارت که صحت عمل انتخابات را زیر نظر دارد ضمانت اجرایی بیشتری قائل می‌شوید؟ چه عیب دارد که برای جلوگیری از نظریات افرادی که ممکن است احتمالاً سوء استفاده نمایند مانند نمایندگان مراسم تحلیف را برای حسن نظارت در نظر بگیرید بنده با این ماده مخالفم و اگر این عرائض مورد قبول واقع شود پیشنهادی هم برای اصلاح این ماده داده‌ام صرف‌نظر از مواردی که عرض شد ابهام ماده نیز موجب زحمت خواهد بود فرض می‌کنیم یک نفر از اعضای انجمن نظارت در اوراق تقلبی کرد و آن را مثلاً در دفاتر کم یا زیاد ثبت نمود یا عوضی خواند چون هیچ کس را نمی‌توان محکوم کرد مگر به حکم دادگاه ناچار مانند سائر موارد جزایی باید از طریق دادسرا مورد رسیدگی قرار گیرد و پس از آن به محکمه آمده حکم صادر شود و بطؤجریان امور شاید نزدیک شش ماه یا بیشتر به طول انجامد در این صورت پس از ایجاد اتهام با متهمی که جزء هیئت است، چگونه رفتار خواهد شد؟ آیا به صرف اتهام باید اخراج شود؟ و یا پس از ثبوت جرم مجازات گردد و تا خاتمه انتخابات جزء اعضای انجمن کماکان باقی بماند؟ بنده نمی‌دانم در این موقع دولت این ماده را چگونه تفسیر خواهد نمود کسی که متهم محسوب شده که نمی‌تواند ناظر حسن جریان انتخابات نماینده مجلس باشد کسی هم که محکوم‏ نشده به صرف اتهام نمی‌توان هتک حیثیت او را نمود و از عضویت انجمن اخراجش کرد آقایان قانون باید صراحت کامل داشته و موجب زحمت مردم نباشد مخصوصاً در این موارد حساس بنابراین با توجه به این که اعضاء انجمن‌های نظارت از میان معتمدین و مردمان صالح محل انتخاب می‌شوند و کمتر مبادرت به اینگونه اعمال خواهند کرد برای اعتماد بیشتری از حسن جریان و صحت اعمال آنها کافی است که قسمی یاد نمایند (احسنت)

نائب رئیس- آقای مخبر.

مخبر- البته رسیدگی نسبت به موارد این ماده تابع اصول محاکمات جزایی است و اگر فرضاً یک عده از اعضای انحمن مورد اتهام واقع شوند مثل سایر موارد دلایل اتهام را می‌دهند به دادسرا و وقتی دلایل اتهام را جمع آوری کرد اخطار می‌کند و تا قرار صادر نشود از طرف بازپرسی البته نمی‌توان او را قابل تعقیب تلقی کرد اما وقتی که قرار صادر شد و قرار را فرستادند به دادگاه او دیگر نمی‌تواند باشد مضافاً به این که این را باید بدانید که تعیین تکلیف انتخابات مربوط به این جریان نیست زیرا که اگر فرض یک تقلبی هم شده باشد آن شخص متهم از نظر همان عملش تعقیب می‌شود اما جریان انتخابات همان طور که در قانون سابق هم هست و در این قانون هم تصریح شده است تعیین تکلیفش از درجه اول با انجمن و در درجه دوم با مجلس است می‌خواهم عرض کنم که در این قسمت فرضاً اگر که نسبت به او قراری صادر شد عضو علی‌البدل دارد و عضو علی‌البدل را می‌توانند به جای او دعوت کنند و وقفه‌ای در کار انتخابات حاصل نمی‌شود.

صاحب‌دیوانی- پس جنابعالی فرمودید نمی‌شود اخراجش کرد

نائب رئیس- آقایانی که با کفایت مذاکرات موافقند قیام بفرمایید (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد آقای حائری‌زاده قرائت می‌شود. (به شرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم در ماده ۷ بعد از سطر چهارم نوشته شود: (و کسانی که موقع دادن رأی شناسنامه اشخاص دیگری را مورد استفاده قرار دهند)

نورالدین امامی- خیلی خوب پیشنهادی است.

نائب رئیس- آقای حائری‌زاده.

حائری‌زاده- این مطلب خیلی واضح و روشن است وقتی که ما تخصیص دادیم انتخابات را به طبقه‌ای که می‌گویند رأی خودش را بنویسد و به صندوق بیندازد ممکن است یک اشخاصی مزدور بشوند و یک مشت شناسنامه‌هایی در جیب بگذارند و در حوزه‌های مختلف به اسامی مختلف رأی بدهند و این طبقه باید مجازات بشوند. من پیشنهاد کردم اینها هم مثل همان طبقه می‌باشند که اگر انجمن نظار یک شناسنامه اشخاصی را دید کس دیگری آورده مثلاً من یک شناسنامه دیگری را عوضی تقلب کردم یک مجازاتی برای من قائل بشوند این یک چیر ساده‌ای است خیال می‌کنم آقای مخبر هم قبول بکنند.

کشاورز صدر- بنده مخالفم.

نائب رئیس- آقای مخبر.

مخبر- بنده موافقم.

نائب رئیس- باید رأی بگیریم، دولت هم قبول کرد.

کشاورز صدر- بنده مقصودم این است که این قسمت تأمین شده در ضمن ماده زیرا او از شرکای جرم است.

نائب رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای حائری‌زاده آقایانی که موافقت دارند قیام بفرمایند. (اکثر برخاستند). قابل توجه و جزء ماده شد. پیشنهاد آقای کهبد قرائت بشود. (به شرح ذیل قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی، این جانب پیشنهاد می‌نمایم که تبصره ذیل به ماده ۷ این قانون اضافه شود.

تبصره- وسائط نقلیه که به اختیار مأمورین دولت و شهرداری‌ها می‌باشد (به جز در مواردی که قانون اجازه می‌دهد) برای امور انتخاباتی ممنوع و متخلف به دو سال حبس و انفصال ابد از خدمات دولتی و شهرداری محکوم خواهد بود.

دکتر اعتبار- شما اگر ماشین زیاد دارید دیگران ندارند.

نائب رئیس- آقای کهبد.

کهبد- آقایان اجازه بدهید توضیح عرض کنم، عرض کنم این پیشنهادی که بنده کردم تصور می‌کنم مفید باشد برای این که پیشنهاد بنده این است که مأمورین دولت که وسائل نقلیه در اختیارشان هست جز در مواردی که قانون اجازه داده است حق ندارند از وسایط نقلیه دولتی در امر انتخابات استفاده بکنند و با این ترتیب کمتر در امور انتخابات مداخله می‌شود بنابراین بنده می‌خواستم تمنی کنم که آقای وزیر کشور و آقای مخبر قبول بفرمایند این پیشنهاد را و آقایان هم رأی بدهند که قدر متیقن جلوگیری می‌شود از این که مأمورین دولت مزاحم مردم بشوند.

نورالدین امامی- برای دوره ۱۵ چرا پیشنهاد نفرمودید؟

مخبر- شاید در موقع انتخاب شدن ایشان زیاد سوء استفاده کرده بودند. (نورالدین امامی- دو مرتبه هم کردند) استفاده از وسایط نقلیه که در اختیار مأمورین دولت هست حقاً باید در مواقعی باشد که قانون به آنها اختیار داده است دیگر این پیشنهاد لازم نیست قانون دارد. و یک چیز زائدی است، توضیح واضحات است.

نائب رئیس- آقای کهبد پس گرفتید؟

کهبد- با توضیحاتی که آقای مخبر دادند که مأمورین دولت و شهربانی حق ندارند از وسائل نقلیه استفاده کنند پس گرفتم.

نائب رئیس- پیشنهاد آقای علی وکیلی قرائت می‌شود. (به شرح ذیل قرائت شد) بنده پیشنهاد می‌کنم سر سطر آخر ماده ۷ حذف و به جای آن جمله زیر قید شود: پس از ثبوت و صدور حکم دادگاه مدت ۵ سال از حق انتخاب نمودن و انتخاب شدن به نمایندگی مجلس شورای ملی و مجلس سنا و انجمن شهرداری محروم خواهد بود.

نائب رئیس- آقای علی وکیلی بفرمایید.

علی وکیلی- عرض کنم که عضویت انجمن اصلی و عضویت انجمن‌های فرعی یک خدمت ملی است و مجانی و یک عده جمعیتی را دعوت می‌کنند می‌آیند آنجا انجام وظیفه می‌کنند البته ما باید سعی کنیم در مملکت تمام افرادی که درست انجام وظیفه می‌کنند آقا در مقابل یک همچنین کاری که صد نفر کاندید دارد دو نفر از آنجا وکیل در می‌آیند ۹۸ نفر عصبانی هستند همه جور اتهام به این اشخاص خواهند زد (صحیح است) بنابراین حبس کردن و جریمه کردن برای خدمت مجانی این عمل منصفانه نیست. بنده پیشنهاد کردم که آن سه سطر آخر که می‌نویسد به حبس تأدیبی از شش ماه تا سه سال و به جزای نقدی از ۵ هزار تا ۵۰ هزار ریال محکوم خواهند شد مگر این که عمل مرتکب جعل و یا تزویر بوده و برطبق قوانین مجازات بیشتری برای آنها معین شده باشد، عوض آن پیشنهاد کردم پس از ثبوت و صدور حکم دادگاه مدت پنج سال از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن به نمایندگی مجلس شورای ملی و مجلس سنا و انجمن شهرداری محروم خواهد بود.

دکتر اعتبار- یک دوره باشد.

علی وکیلی- یک دوره باشد بنده کاری ندارم مقصودم این است که یک عده از مردمی را دعوت می‌کنند خواهش می‌کنند که یک کاری را انجام بدهند و آن‌ها باید کارشان را بکنند خود محروم شدن از حقوق ملی ولو یک دوره باشد از حبس بدتر است به عقیده بنده این را آقای وزیر کشور و آقای مخبر قبول بکنند بهترین پیشنهاد هم هست.

نائب رئیس- آقای مخبر.

مخبر- آقای وکیلی اگر توجه بفرمایند ماده دوم را که می‌نویسد هیچ یک از اعضای اصلی و علی‌البدل انجمن نظارت مرکزی انتخابات و انجمن‌های فرعی و شعب نمی‌توانند از بین اشخاص انتخاب شود که داوطلب نمایندگی در حوزه انتخابیه باشد. نباراین این قسمت پیش‌بینی شده است از بین اشخاصی که دواطلب نمایندگی هستند انتخاب نمی‌شود که آنها را محرومشان کنیم و البته بسته به نظر مجلس شورای ملی است ولی خواستم این موضوع را تذکر بدهم که این مجازات‌هایی که پیش‌بینی شده آنها تطبیق با عملشان می‌کند روی تزویر و تقلب همین طور که آقای حائری‌زاده هم پیشنهاد کردند یا اگر شناسنامه‌های دیگری را بیاورند و رأی بدهند این‌ها را تطبیق کردند در قانون و مجازات آنها را با جرمی که انجام می‌دهند حالا بسته به نظر مجلس شورای ملی است.

علی وکیلی- جناب آقای رئیس عوض ۵ سال به یک دوره اصلاح می‌کنم آقای وزیر کشور هم قبول می‌کنند.

نائب رئیس- آقای دکتر متین دفتری.

دکتر متین دفتری- بنده با پیشنهاد آقای وکیلی مخالفم ایشان منظورشان این است که این عبارتی که در این جا هست حذف بشود فقط محرومیت از انتخاب شدن بشود استدلالشان هم این است که این آقایان لطف می‌فرمایند محبت می‌فرمایند می‌آیند در انجمن تبرئاً مجاناً زحمت می‌کشند چرا مجازات شوند این طور نیست آقای وکیلی اینها تشبث می‌کنند اغلبشان نوکر کاندیدها هستند می‌آیند به یک تشبثاتی وارد می‌شوند و یک همچو اعمالی را می‌کنند و اکثرشان هم هیچ وقت داعیه انتخاب شدن ندارند بنابراین باید از این مجازات‌ها هم شدیدتر بشوند و از حقوق اجتماعی هم محروم بشوند فقط از حق انتخاب شدن محروم باشند خیلی بی‌لطفی فرمودید.

نائب رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای علی وکیلی آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) مورد توجه شد.

فولادوند- پیشنهادی آقایان موسوی سلطانی، بهبهانی کرده‌اند راجع به خوزستان که مربوط به ماده الحاقیه است..

نائب رئیس- پیشنهاد آقای دکتر جلال عبده قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم این جمله به ماده هفتم اضافه شود: تعقیب اعضاء انجمن فرعی با تصویب انجمن اصلی و تعقیب اعضاء انجمن اصلی با تصویب دادگاه استان محل به عمل خواهد آمد.

حاذقی- پیشنهاد آقای دکتر عبده با تصویب پیشنهاد آقای علی وکیلی دیگر موردی ندارد.

نائب رئیس- آقای دکتر عبده.

دکتر عبده- متأسفانه بنده موقعی که پیشنهاد کردم اصل ماده طوری بود که دولت پیشنهاد کرده بود و با پیشنهاد آقای علی وکیلی اساس ماده هفتم به هم خورد یعنی متأسفانه آمدیم برای تقلب در آراء به طور کلی در امر انتخابات آمدیم یک مجازات خیلی ضعیفی قائل شدیم (مکی- عملاً تجویز کرد) و همان طور که آقای دکتر متین دفتری متذکر شدند به اعتقاد من این کار مصلحت نبود برای این که مجازات‌هایی که قانونگذار برای اعمال ممنوع پیش‌بینی می‌کند باید متناسب باشد با شدت آن اعمال و شدت قبح آن اعمال مسلماً تقلب در امر انتخابات از یک سرقت ساده شدیدتر است و قبحش زیادتر است شما می‌آیید برای کسی که یک آفتابه می‌دزدد قانون وضع می‌کنید و برایش مجازات حبس قائل می‌شوید و برای تقلب در امر انتخابات که مهمترین شأن اجتماعی ما است می‌آیید یک مجازات خیلی خفیفی یعنی محرومیت از حق انتخاب شدن در انجمن نظارت قائل می‌شوید متأسفانه یعضی از ماها معتقد هستیم که اگر در امر انتخابات یک اعمالی شد یک بی‌ترتیبی‌هایی شد باید چشم ببندیم و اغماض کنیم به اعتقاد بنده باید بین قوانین جزایی کشور هم آهنگی موجود باشد و شما می‌آیید یک مجازات‌هایی پیش‌بینی می‌کنید خیلی خفیف مجازات‌هایی که با سایر قوانین جزایی شما تطبیق نمی‌کند و این درست نیست، بنده در هر حال آن موقعی که این پیشنهاد را کردم حقیقتش این است که تحت تأثیر بیانات آقای صاحب‌دیوانی واقع شدم ایشان گفتند که شما این ماده ۷ را به منظور تأمین صحت انتخابات پیشنهاد کرده‌اید ولی در عین حال باید دقت کنید که ممکن است اعضای انجمن نظارت در یک محل برخلاف نظر دولتی که می‌خواهد این قانون را اجرا کند عملی کنید و دولت ناراضی باشد و او را برود تحت تعقیب دستگاه جزایی قرار بدهد، این امری است کاملاً میسر مخصوصاً در شهرستان‌ها که تحت تأثیر مقامات مرکزی نیستند ممکن است واقعاً مأمورین دولت یک چنین سوء استفاده‌ای بکنند به همین جهت بنده این پیشنهاد را کردم که تعقیب اعضای انجمن‌های فرعی در مورد جرایم مذکور در ماده ۷ با تصویب انجمن اصلی باشد چرا این پیشنهاد را کردم؟ برای این که هیئتی که می‌تواند تشخیص بدهد که آیا جرمی واقع شده است یا نه در این مورد انجمن اصلی است که (فولادند- در اطراف پیشنهاد خودتان صحبت کنید) انجمن اصلی است که می‌تواند نظارت بکند در طرز کار انجمن فرعی و اگر یک بی‌ترتیبی در طرز عمل انجمن فرعی دید انجمن اصلی که معمولا متوجه می‌شود به همین جهت من پیشنهاد کردم که تعقیب جرائم مذکور در ماده هفتم در مورد این جرایم با انجمن اصلی است اما اگر خود اعضای انجمن اصلی متهم شدند به ارتکاب یکی از این جرایم در این صورت اگر ما اختیار را بدهیم بخود مأمورین دولت ممکن است مأمورین دولت سوء استفاده بکنند و به همین مناسبت است که خیال کردم در این گونه موارد تعقیب اعضای انجمن اصلی با تصویب دادگاه استان محل باشد البته

دادگاه استان محل معمولاً تشکیل شده است از قضات عالیمقامی که کمتر تحت تأثیر سیاست روز هستند و اگر واقعاً دادگاه محل تصویب کرد که یکی از جرایم مذکوره در ماده ۷ شده به اعتقاد بنده در این صورت تعقیب آنها به هیچوجه اشکالی نخواهد داشت در هر صورت این پیشنهادی که بنده کردم ناظر به موقعی بود که ماده هفتم به آن ترتیبی بود که دولت پیشنهاد کرده بود ولی حالا که اساس ماده هفتم به هم خورده بنده فکر می‌کنم که اضافه کردن این جمله شاید مورد نداشته باشد به این جهت پس می‌گیرم‏

نائب رئیس- پیشنهاد دیگر آقای دکتر عبده قرائت می‌شود: (به شرح زیر قرائت شد) هرگونه مداخله غیر قانونی از طرف مأمورین دولت در هر مقام که باشد در امر انتخابات ممنوع بوده و عمل مرتکب مشمول مجازات در بالا خواهد بود مگر این که عمل مرتکب مشمول به یک مجازات شدیدتری باشد.

نائب رئیس- آقای دکتر عبده بفرمایید.

دکتر عبده- آقایان سابقه دارند که چندین بار بعضی از وزرای سابق مورد تعقیب واقع شدند برای مداخله در امر انتخابات مجلس رأی داد کار به دیوان کشور رسید و دیوان کشور این طور گفتند که متأسفانه مجازاتی برای صرف عمل مداخله در انتخابات اگر چه غیر مشروع باشد پیش‌بینی نشده و از این جهت خیلی از وزرایی که در امر انتخابات مداخله کرده بودند (دهقان- نکرده بودند) یا متهم بودند که مداخله کرده‌اند لااقل به مناسبت این که قانون مجازاتی برای مداخله غیر مشروع در امر انتخابات پیش‌بینی نشده بود دیوان کشور از اعمال مجازات در حق آنها خودداری کرد و به همین مناسبت تبرئه شدند و حال آن که عمل آنها در بعضی موارد شاید مسلم بود و اگر برای تعقیب آنها ما مجازاتی در قوانین موضوعه می‌داشتیم مسلماً دیوان کشور آنها را مجازات می‌کرد این اشکال متأسفانه هنوز باقی است یعنی اگر فردا هم مقاماتی خواه استاندار خواه فرماندار خواه بخشدار در امر انتخابات مداخله کنند در صورتی که عملشان مشمول تهدید یا تطمیع نباشد چون این دو عمل فقط در قانون انتخابات مجازات‌هایی برایش پیش‌بینی شده است، مجازات‌هایی بر ایشان در قوانین موضوعه پیش‌بینی نشده است در قانون انتخابات برای این که این اشکال مرتفع بشود برای این که مأمورین دولت بدانند همان طوری که برای اعضای انجمن و همان طوری که برای اشخاص عادی در صورت تخلف مجازات پیش‌بینی شده برای مأمورین دولتی هم در صورت تخلف مجازاتی خواهد بود من پیشنهاد کردم که مجازات مذکور در ماده ۷ نسبت به مأمورین دولت که مداخله غیر مشروع می‌کنند در امر انتخابات اعمال بشود، موقعی که بنده این پیشنهاد را کردم مجازات پیش‌بینی شده عبارت بود از حبس تأدیبی از ۶ ماه تا سه سال و جزای نقدی از ۵۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ ریال بنابراین بنده پیشنهادم را بدین ترتیب اصلاح می‌کنم چون قسمت اول ماده ۷ تغییر کرده و مجازات مذکور در ماده ۷ یعنی محرومیت از عضویت در انجمن نظارت در مورد مأمورین دولت اصلاً مصداق پیدا نمی‌کند به این جهت من پیشنهاد خودم را به این طریق اصلاح می‌کنم که مرتکبین این تخلفی که بنده پیشنهاد کردم یعنی مداخله غیر مشروع در امر انتخابات مشمول مجازات از ۶ ماه تا سه سال و جزای نقدی از ۵۰۰۰ تا ۰۰۰ ر ۵۰ ریال خواهد بود استدعا می‌کنم پیشنهاد بنده را به این صورت اصلاح کنید و استدعا می‌کنم آقایان به این پیشنهاد بنده رأی بدهید برای این که اولاً دولت‌ها وظیفه خودشان را بدانند که به هیچ وجه در امر انتخابات مداخله نکنند برای این که مردم و نمایندگان هم مطمئن باشند که انتخابات از مجرای اصلی خودش که عبارت از حفظ بی‌طرفی است خارج نخواهد شد ممکن است آقایان امروز یک دستگاهی به نفع بنده و شما بگردد ولی این دستگاه همیشه به نفع شما نخواهد گردید اگر ما عدالت را به طور کلی با قوانین جزایی تحکیم کردیم آن روز بر محور اصلی خودش خواهد گشت ممکن است آن روز در محور خودش بگردد و به نفع ما نباشد ولی اگر در محور اصلی خودش گردش کرد نتیجه به نفع مملکت و به نفع همه مردم خواهد بود

دهقان- بنده مخالفم.

نائب رئیس- بفرمایید.

دهقان- بنده منتظر بودم که آقای دکتر عبده این پیشنهادشان را هم پس بگیرند زیرا معلوم بود که این جا فقط می‌خواهند صحبت کنند و وقت مجلس را بگیرند برای این که آن توضیحات ایشان که در موقع پیشنهاد قبلی برخلاف پیشنهادشان بود، در این جا می‌خواهم عرض کنم آقای دکتر عبده‌ای کاش اشخاص هر چه توی قلبشان است سر زبانشان هم باشد (نمایندگان- احسنت) و ما را از گرفتاری نجات بدهند ما همیشه گرفتار این تظاهرات بی جا هستیم، بنده بشما که نگفتم چرا به خودتان می‌گیرید بنده روی کلیات صحبت می‌کنم و اما این که فرمودید راجع به مجازات مأمورین دولت ذکر اتهامی بود آقای دکتر عبده باید به احترام پدرتان که بزرگترین قاضی مملکت است قبول بفرمایید که دیوان عالی کشور رأی خلاف درباره کسی نداده و شما حق ندارید در پشت این تریبون به قضات عالی مقام این مملکت توهین کنید بنده خیلی متأسفم شما که خودتان کاریر قضایی دارید حیف است که این طور به بزرگترین قضات این مملکت توهین کنید (دکتر عبده- عجب چرا هو می‌کنید؟) شما که خودتان کاری قضایی دارید این وزیری که اینجا متهم کردید به مداخله در انتخابات تقصیری نداشته و روی کمال درستی و انصاف کار می‌کرد و شما خیلی بی‌لطفی کردید درباره مأمورین دولت هم که می‌فرمایید مجازات‌هایی هست و قائل شده‌اند.

دکتر عبده- آقای رئیس از ماده ۹۰ استفاده می‌کنم.

دهقان- نمی‌گذارید من عرضم را بکنم درباره مأمورین دولت هم که فرمودید مجازات‌هایی هست و مأمورین دولت حق ندارند در امر انتخابات دخالت کنند و قوانین جزایی هم به قدر لزوم برای آنها هست پس ما نباید برخلاف عدالت و انصاف یک مجازات‌های خیلی بزرگی برای یک امر جزیی قائل بشویم این دور از انصاف است باید مجازات تطبیق بکند با عمل ارتکابی اشخاص بنابراین بنده با پیشنهاد شما مخالفم و این را برخلاف حق و انصاف می‌دانم و بنده به جنابعالی هم عرض نکردم که شما از ماده ۹۰ استفاده بکنید.

دکتر عبده- بنده از ماده ۹۰ استفاده می‌خواهم بکنم توهین به دیوان کشور را اجازه می‌خواهم عرض کنم.

نائب رئیس- آقای مخبر.

مخبر- یک قسمت از جواب‌هایی که لازم بود آقای دهقان دادند به آقای دکتر عبده و بنده وارد این قسمت نمی‌شوم و امیدوارم همان طور که گفته شد این قانون انتخابات که مطرح است اگر واقعاً آقایان نظر اصلاحی داشته باشند باید بگویند اما این فرمایشی که فرمودید مداخله مشروع و غیر مشروع با این که آقای دکتر عبده که سال‌های سال سوابق قضایی دارید و اطلاعات بسیطی دارید مداخله غیر مشروع باید تطبیق بشود مواردش با مجازات و تشریح بشود که مداخلات غیر مشروع کدام است و به علاوه آن رأیی که دیوان کشور داد آن طوری که بنده اطلاع دارم مداخله را مداخله غیر مشروع تشخیص نداد این که دیوان کشو می‌گوید که مداخله غیر مشروع کرده بود و مجازات ندارد این طور نبوده مداخله را دیوانعالی کشور مداخله غیر مشروع معین نکرده است بنابراین به عقیده بنده این مطلب در قانون جاز خودش را دارد که اگر مأمورین مداخلات غیر مشروع بکنند مجازات خواهند شد مضافاً بر این که ما در ماده ۳ تبصره ۲ آن انفصال ۵ ساله را برای مستخدمین دولت اینجا قائل شدیم برای امتناع از گرفتن سپرده داوطلب و تقاضای داوطلب بنابراین به نظر من جای نگرانی نیست و نظر من این است که لطفاً این پیشنهادتان را پس بگیرید.

دکتر عبده- مطابق ماده ۹۰ اجازه می‌خواهم.

نائب رئیس- بعد از رأی.

دکتر اعتبار- بنده اخطار دارم.

نائب رئیس- مطابق چه ماده‌ای دکتر اعتبار اجازه بفرمایید یک پیشنهاداتی اینجا در مجلس می‌شود که اگر به آنها رأی داده نشود خوب نیست ملاحظه می‌فرمایید که آقای دکتر به عده پیشنهاد می‌کنند که اگر کسی مداخله در امر انتخابات کرد مجازات برای آن قائل بشوند بعد زمینه برای قبول این پیشنهاد نیست این پیشنهاد تصویب نمی‌شود عکس این موضوع بسیار خطرناک است بنده از این آقایان پیشنهاد دهنگان خواهش و تمنی می‌کنم در دادن این پیشنهادات یک قدری خودداری بکنید و از آقای دکتر عبده هم تمنی می‌کنم پیشنهادشان را پس بگیرند برای این که اگر تصویب نشود مجوزی برای دخالت در انتخابات خواهد بود.

نائب رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای دکتر عبده آقایانی که موافقند قیام بفرمایند. (جمعی برخاستند) قابل توجه نشد پیشنهاد دیگر آقای دکتر عبده در ماده ۸ است پیشنهاد آقای مسعود ثابتی قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

مقام ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر اضافه شود:

تبصره- در اوراق رأی که به رأی دهندگان از طرف نظار تسلیم می‌گردد اسامی کاندید هر حوزه به ترتیب حروف تهجی نوشته شده که رأی دهنده دور از انظار رأی خود را تهیه و به صندوق بیاندازد.

نائب رئیس- آقای مسعود ثابتی بفرمایید.

مسعود ثابتی- آقایان یک دفعه توجه بفرمایید اینجا راجع به رأی دادن به چه صورتی خواهد بود در اینجا گفتگوی مفصل شد و بالاخره اصل در این است که رأی مخفی باشد و برای این که رأی مخفی باشد و رأی دهنده رأی خودش را بدهد گفته شد که در اطاق انجمن وقتی که وارد شد یکی از اوراق رأی را بگیرد دور از انظار رأی را بنویسد و بدهد بنده در موقعی که به این پیشنهاد در مرتبه دوم رأی گرفته شد در هر دو مرتبه یک جور نوشتم، نوشتم با رأی مخفی موافقم اولاً یک مرتبه این رأی من در آنجا جزء موافقین محسوب شد و یک مرتبه دیگر هم جزء مخالفین در صورتی که هر دو رأی یکی بود اما کلمه سواد که خیلی هم از بنده در آن جلسه تعریف کردند و گفتند که تو متجددی که رأی می‌دهی که باسوادها رأی بدهند گفتم من شرم دارم از این که رأی بدهم اینجا و بی‌سوادها را محروم کننم زیرا من نماینده بی‌سوادها هستم آقا این چیز عجیبی است در یک مملکتی علی‌الظاهر هر چه شده یک عده‌ای آمده‌اند علی‌الظاهر اختیارشان را داده‌اند دست ما و گفته‌اند شما بیائید زندگی ما را درست کنید در این صورت حالا ما برداریم آنها را محروم کنیم از حق خودشان (همهمه شدید نمایندگان) (زنگ ممتد رئیس) (دکتر طبا- آقای رئیس اجازه ندهید این حرف‌ها را بزنند) آقا رأی مخفی من خودم معتقدم که شخص باید بیاید توی آن اطاق رأیش را تهیه کند و بیندازد در صندوق اما این رأی تهیه کردن را اسمش را با سواد نمی‌گذارند خود من هم همین را می‌گویم من گفتم رأی دهنده بیاید توی اطاق و رأی خودش را تهیه کند و بیندازد و پیشنهاد کردم که اسامی کاندیدهای هر حوزه روی ورقه‌ای به حروف تهجی نوشته شود که این شخص بیاید آن کاندیدی را که می‌خواهد نفر اول نفر دوم نفر سوم نفر چهارم که در همه جا اعلام شده معلوم هم هست که این کاندید که اسمش حسن است نفر چهارم است رأی بدهد پس این با سواد نیست این اسمش شعور است هرکس که الاقل فاقد شعور نباشد که بتواند یک و دو و ۳ و ۴ را بشمارد رأی بدهد من می‌گویم که من موافقم با آنچه که شما می‌گویید ولی این اسمش را سواد نمی‌گذارم سواد را شما بدنام نکنید و دائم بگویید با سواد (دکتر طبا- کی گفتیم با سواد) من هم همین را می‌گویم دیگر این قدر داد و بیداد ندارد بنابراین به عقیده بنده اگر این طور ما تصویب کنیم نتیجه این می‌شود که باسواد رأی بدهد من حرفی ندارم ولی عملاً ما می‌گوییم که مردمی که آمدند ما را انتخاب کردند حالا ما آنها را نباید محروم کنیم.

نائب رئیس- این مربوط به این ماده نیست مربوط به ماده ششم است. مسعود ثابتی- ... بنابراین آقا اسامی کاندید نوشته شود که اسمی را که می‌خواهد جلویش را علامت بگذارد این پیشنهاد بنده است این را قبول بفرمایید.

آزاد- بنده مخالفم.

دکتر طبا- بنده هم مخالم.

نائب رئیس- آقای آزاد.

آزاد- بنده معتقدم که این پیشنهاد اساساً وارد نیست این در ماده پنجم می‌بایست صحبت بشود این که ما آلان صحبت می‌کنیم ماده هفتم است و راجع به مجازات‌ها است و به عقیده بنده هی مربوط به این ماده نیست‏

دکتر طبا- این که مخالفت نشد آقا.

مخبر- بنده نظرم این است که در پیشنهادات یک قدری دقت و مطالعه نمی‌شود البته حسن‌نیت پیشنهاد دهنده کاملاً محرز و مسلم است بنده در آن قسمت عرضی ندارم اما عرض می‌کنم در این موضوع مثلا تهران سیصد کاندید دارد یک لیست سیصد نفری تهیه بکنند و بیاورند بگذارند آنجا یک نفر یک ساعت وقتش را صرف بکند که ب و ج و د را با حروف تهجی درست بکند و مقداری وقت صرف بکند و روی اسم کاندید علامت بگذارد به نظر بنده این کار عملی نیست مضافاً بر این که این مقصد را تأمین نمی‌کند و نظر من این است که آقای مسعود ثابتی این پیشنهادشان را پس بگیرند.

رئیس- آقای مسعود ثابتی پیشنهادتان را پس می‌گیرید؟

مسعود ثابتی- نظر به این که آقای وزیر کشور اظهار می‌دارند که در تهران ممکن است عده کاندید زیاد باشد و عملی نیست از نقطه‌نظر عملی نبودن ناچار پس می‌گیرم..

نائب رئیس- اساساً این وارد نبود. (پیشنهاد آقای فرامرزی به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم که برای هر کاندیدی علامتی معین شود و رأی دهنده جلوی آن علامت خط بکشد

فولادوند- مربوط به این ماده نیست..

نائب رئیس- خودشان هم نیستند. (پیشنهاد آقای ضیاء ابراهیمی به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم عبارت ذیل به آخر ماده هفتم اضافه شود: ولی تعقیب از جرایم بالا به هیچ نحو مانع از جریان انتخابات نخواهد شد..

نائب رئیس- آقای ضیاء ابراهیمی.

ضیاء ابراهیمی- من از سمیت جدوار بیش از پیش می‌ترسم، تو از بیگانه می‌ترسی و من از خویش می‌ترسم، همه آقایان متوجه شده‌اند در قانون به این که شاید اعضاء انجمن تخلفی بکنند من چون به چشم خودم دیده‌ام؟ تجربه‌ام را به آقایان عرض می‌کنم که مکرر نشود متأسفانه همکار من هم بودند مستنطق یا دادستان بودند برای این که اساس را به هم بریزند و آن که نباید بشود، بشود به عنوان جمع‌آوری اوراق و اسناد اساس انتخابات را به هم می‌ریزند و نمی‌گذارند و چون من به مجرب بودن مرحوم ملانصرالدین عقیده دارم که کار از محکم کاری عیب نمی‌کند عقیده دارم که این عبارت به آخر این ماده باشد استدعا می‌کنم موافقت بفرمایید.

مخبر- موافقم.

بعضی از نمایندگان- دوباره پیشنهاد را بخوانید (پیشنهاد آقای ضیاء ابراهیمی به شرح سابق قرائت شد)

نائب رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای ضیاء ابراهیمی آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) مورد توجه شد. پیشنهاد آقای دکتر عبده (به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر به ماده هفتم اضافه شود ریاست مجلس شورای ملی هر یک از مأمورین دولت که از مقام خود سوء استفاده کند و به نفع یکی از نامزدهای انتخاباتی بر خلاف مقررات قانونی عمل نماید از یک سال تا سه سال حبس تأدیبی محکوم خواهد شد

مخبر- رد شد آقا.

بعضی از نمایندگان- رد نشد آقا..

نائب رئیس- آقای دکتر عبده.

دکتر عبده- بنده تا حرفم را نزنم از پشت این تریبون پائین نمی‌روم اجازه بفرمایید یعنی می‌خواهید بگویید که یک نفر مأمور دولت حق دارد در امر انتخابات مداخله کند؟

سزاوار- اصل است که حق ندارد.

دکتر عبده- ... اگر واقعاً شما معتقد هستید وقتی که یک کسی می‌خواهد مداخله بکند از راه غیر مشروع چرا موافقت نمی‌کنید که مجازات برای آن قائل بشوند این درست نیست و اما بنده از آقای دهقان که رفیق عزیز من هستند و من کمال احترام را به ایشان دارم به من بی‌لطفی کردند (دهقان- بنده هم کمال ارادت را دارم) بنده از ایشان انتظار نداشتم و چون با ایشان دوست هستم عرضی نمی‌کنم ولی دو مطلب بود که لازم است به عرض آقایان برسانم اینجا فرمودند که من توهین به دیوان کشور کردم، تحریف فرمودند متأسفانه عرض بنده را، بنده گفتم چون قوانین جزایی ما کافی نبود دیوان کشور برای اعمال مجازات نسبت به کسانی که مداخله کردند (دهقان- مداخله نکرده‌اند) من نظری به آقای سهیلی یا دیگران ندارم برای اشخاصی که ممکن است بعدها مداخله کنند این که درست است، بنده به یک دسته عرضی ندارم برای این که جنابعالی تصور نفرمایید که در این عرضی که می‌کنم شخص خاصی را در نظر دارم من این جور تعبیر می‌کنم، دیوانعالی کشور از این نظر که قوانین جزایی مصرح برای عمل مداخله در امر انتخابات نبود مرتکبین بعدی را ممکن است تبرئه بکند این که به کسی برنمی‌خورد و ایشان گفتند که من ممکن است به شخص خاصی نظر داشته باشم اتفاقاً این طور نیست آقا و بنده نسبت به شخص خاصی نظر ندارم و نسبت به آقای سهیلی هم کمال علاقه را دارم و ایشان را یکی از مردمان لایق این مملکت می‌دانم اما راجع به پیشنهادی که بنده کردم من خوشوقتم که برای اولین بار در مجلس پانزدهم راجع به لایحه انتخابات تعصب ایجاد شده است، در مجلس بایستی تعصب باشد یعنی وقتی که در مجلس موضوعی مطرح می‌شود موافقین تعصب داشته باشند و مخالفین هم باید تعصب داشته باشند یک امر حیاتی در مجلس شورای ملی ایران مطرح شد همان امری که ممکن بود به قول آقای تقی‌زاده به اندازه خود اساس مشروطیت برای ما مؤثر باشد آقایانی تعصب پیدا کردند و رفقایی جمع و جور کردند رأی مخفی تنظیم کردند بسیار خوب حقشان است من از این تعصب خیلی خوشوقتم و خوشوقتم که آقای دهقان رفیق عزیز من روی آن لطفی که نسبت به من دارد می‌آید اینجا پشت تریبون و خوب اظهار لطف می‌کند روی آن تعصبی که پیدا شده ولی آقایان توجه کنند که این تعصب‌ها ممکن است برای ما گران تمام بشود ما

رفیق هستیم ممکن است که در دوره بعدی (بعضی از نمایندگان- انشاء الله) انشاء الله همه ما‌ها می‌رویم (نورالدین امامی- آقای دکتر عبده آن وقت برای ملت بزرگترین عید است) دکتر عبده عرض می‌کنم که سه چهار روز دیگر دوره مجلس پانزدهم خاتمه پیدا می‌کند مجلس شانزدهمی خواهد بود آقایان وکیل باشند یا نباشند و آنقدر هم وکیل شدن ارزش ندارد ولی سعی کنید مقررات و اصول حفظ شود سعی کنید جلوگیری بکنید از مداخله هر دولتی در امر انتخابات (صحیح است) ما با ماده پیشنهادی خواستیم قطع کنیم دست متنفذین محلی را که ممکن بود در امر انتخابات مداخله بکنند (آشتیانی‌زاده- برعکس است آقا) این نظر بنده است که دولت‌ها تکلیف خودشان را بدانند و در امر انتخابات مداخله نکنند بدانند که اگر مداخله کردند یک روزی ممکن است همین مجلس که چون در آخر دوره است نمی‌خواهد این ماده را بگذارند همین مجلس اگر در اول دوره بود ممکن بود حتی برعلیه یک وزیری اعلام جرم کند و برعلیه او رأی بدهد که او را در دیوان کشور تعقیب کنند تجربه‌ای که ما داریم از گذشته این است در موقعی که ما حاضر نیستیم که حتی یک قانون جزایی همچون آخر دوره است وقتی که صحبت از دولت می‌شود برای دولت بگذرانیم این طور نیست آقا، نظر من به هر دولتی است که ممکن است بیاید و در امر انتخابات مداخله بکند (صحیح است) آقایان من خواهش می‌کنم به این پیشنهادی که من کرده‌ام درست دقت و توجه بفرمایید این پیشنهاد از نظر شخص بنده یا شخص شما یا دیگری تنظیم نشده است مقررات امور مملکت است شما اجازه بدهید که اگر مأمور دولتی مداخله غیر مشروعی کرد او را بیاورند و تحت تعقیب جزایی قرار بدهند اگر نمی‌خواهید این وضع باقی بماند به پیشنهادی که بنده کرده‌ام رأی بدهید زیرا مداخله مأمورین دولت در هر مقامی که هستند برخلاف‏ اصول است و برخلاف مقررات است امروز ممکن است به نفع شما باشد و فردا به ضرر شما (صحیح است) اگر واقعاً معتقد هستید که اصول محفوظ بماند به عقیده من وجدان شما به شما حکم می‌کند به پیشنهاد بنده رأی بدهید.

بعضی از نمایندگان- پیشنهاد را دو مرتبه قرائت کنید. (پیشنهاد آقای دکتر عبده به شرح سابق قرائت شد)

مخبر- داریم در قانون سوء استفاده از مقام و توضیح بنده برای این نیست که تصور بشود که اگر بنده دفاع می‌کنم مجوز این باشد که مأمور دولت حق دارد از مقامش سوء استفاده کند و مداخله کند عرض کردم اصل این است آن چیزی که جزء محرمات است آن مجوز نمی‌خواهد مضافاً به این که مأمورینی که از مقام خودشان سوء استفاده بکنند و تخلف بکنند مجازات آنها در قانون مجازات عمومی معین است در این قانون هم آن موادی که تصور می‌شده است در انجام وظیفه مأمورین و اعضای انجمن می‌توانند مداخله بکنند آنها هم فروض و شقوقش ذکر شده و مجازات هم برایش معین شده حالا به نظر بنده این موضوع که در مجلس مطرح می‌شود با این شدت و غلظت، گمان نمی‌کنم آن منظور به آن طوری که آقای دکتر عبده عقیده دارند که در انتخابات مداخله می‌شود بلکه منظور مبارزه بین باسواد و بی‌سواد است چیزی که هست یک عده‌ای تعصب دارند به این که می‌گویند که ما نماینده یک عده اشخاصی هستیم که همان اشخاص خاک خور و زحمتکش که ما را فرستاده‌اند به مجلس (دکتر عبده- به همین جهت دولت نباید مداخله کند) و ما نمی‌خواهیم آنها را محروم بکنیم بنده هم موافقم ولی چیزی که هست باید مصلحت را دید در مملکت والّا بنده مثلا راجع به خودم عرض می‌کنم اگر بنا باشد که باسوادها رأی بدهند بنده هم از باسوادها رأی تهیه می‌کنم خوب آن قدری که باید بروم دنبال مالک را بگیریم می‌روم بین باسوادها، یک عده‌ای مطلبشان این است و این بحث بین باسواد و بیسواد در اینجا یک تعصبی ایجاد شده در صورتی که بنظر بنده با وضع حاضر مملکت با این که صدی نود و پنج مردم این مملکت بی‌سوادند (معتمد دماوندی- این طور نیست آقای سزاوار صدی نود مردم باسوادند) (دکتر عبده- آقای نخست وزیر گفتند نود درصد باسواد است) خوب آقای نخست وزیر فرمودند ولی به چه صورتی می‌توانید یک انتخاباتی که مردم خودشان به شایستگی در انتخابات مداخله کنند و نماینده واقعی خودشان را بفرستند به مجلس شواری ملی حالا چند نقر طرفدار این قسمت است بنده نمی‌توانم عرض بکنم که انتخابات به چه صورتی باشد که عده‌ای می‌توانند بیایند توی مجلس و عده‌ای هم محروم می‌شوند بنابراین به نظر بنده با این پیشنهادات نظریات آقا تأمین نمی‌شود بنده دفاعم از این نظر است که در قانون این نظر تأمین شده و بهتر این است که آقای دکتر عبده این پیشنهادشان را پس بگیرند.

دکتر عبده- پس نمی‌گیرم آقا.

نائب رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای دکتر عبده (دهقان- رد شده است آقا) مأمور دولت غیر از اعضای انجمن است آقا توجه داشته باشید آن راجع به انجمن نظار بود و این مربوط به اعضای دولت است بنابراین رأی می‌گیریم به پیشنهاد دکتر عبده آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) قابل توجه شد. (پیشنهاد آقای دکتر متین دفتری به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم به ماده هفتم سه جمله زیر اضافه شود.

۱- هر کس با شناسنامه‌ای که متعلق به او نیست برای انتخاب کردن خود را به انجمن معرفی کند مشمول مجازات این ماده خواهد بود.

۲- خدمتگزاران کشوری و لشگری اعم از وزیران یا استانداران یا فرمانداران و رؤسا شهربانی‌ها و شهرداری‌ها و مأمورین تابعه آنها هرگاه به نحوی از انحاء با اعمال قدرت اداری خود به نفع یا ضرر یک یا چند نفر از داوطلبان انتخابات عملی اعم از ترک یا فعل انجام دهد هرچند توصیه و شفاهی باشد به حبس تأدیبی از ۶ ماه تا سه سال محکوم خواهد شد به علاوه ممکن است به انفصال از خدمات دولتی و شهرداری به طور موقت یا دائم محکوم شود.

۳- حکام دادگاه‌های بخش و شهرستان همچنین بازپرس‌ها و دادیاران در هر حوزه مکلفند نسبت به جرائم موضوع این ماده به شکایت شاکی به فوریت و خارج از نوبت اقدام به تأمین امتناع از انجام وظیفه محکوم خواهد شد به علاوه وزارت دادگستری مکلف است در موقع انتخابات چند تن از مأمورین قضایی بگمارد که در انجمن‌ها حاضر بوده و رأساً یا به شکایت شاکی به تأمین دلیل و تعقیب اقدام نمایند.

دکتر متین دفتری- پیشنهاد بنده سه قسمت است یک قسمتش با تصویب پیشنهاد آقای حائری‌زاده دیگر موضوع ندارد خواهش می‌کنم آن قسمت را حذف بفرمایید قسمت دیگر هم با پیشنهاد آقای دکتر عبده که تصویب شد تقریباً نظر بنده تأمین شد منتهی پیشنهاد بنده جامع‌تر و کامل‌تر بود بنده گفتم اگر مداخله کنند چه به نفع و چه به ضرر یک کاندیدی ممکن است یک کسی به نفع کاندیدی اقدام نکند اما بضرر رفیقش کار کند که این نتیجه که این نتیجه به نفع او تمام بشود حالا آن را کامل می‌دانید من حرفی ندارم (دکتر عبده- من حاضرم که پیشنهاد اصلاح بشود) اما قسمت سوم پیشنهاد بنده این است که تخلفاتی که می‌شود در انجمن یا از طرف سایرین اینها تأمین دلیل بشود برای این که اگر در موقع ارتکاب یک صورت مجلسی نداشت مأمورین قضایی بعد دیگر انکار می‌کنند و این قابل ترتیب اثر و قابل استناد نیست گفتم که مأمورین قضایی بتوانند با تقاضای شخص ذینفعی تأمین دلیل بکنند یعنی مأمورین وزارت دادگستری در موقع انتخابات در انجمن حاضر باشند که اگر کسی شکایتی کرد یا رأساً بتوانند به تأمین دلیل و تعقیب اقدام نمایند (کشاورز صدر- تأمین دلیل است) تأمین دلیل در قانون، در امور مدنی هست این برای امور جزایی است (کشاورز صدر-در امور جزایی هم می‌شود) فقط منظور بنده این نیست که شکایت بکنند منظور این است که اگر تخلفی بشود آنها بتوانند تأمین دلیل بکنند و بعد استفاده کنند در دادسرا چون این پیشنهاد مربوط به ماده ۷ بود و با آن ترتیبی که آقای وکیلی ماده هفتم را مسخش کردند بنده این پیشنهاد را پس می‌گیرم. (پیشنهاد آقای مکی به شرح زیر قرائت شد) ریاست محترم مجلس شورای ملی. پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به لایحه انتخابات اضافه شود: تبصره، تعداد نمایندگان تهران هیجده نفر خواهد بود.

نائب رئیس- این وارد نیست پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (پیشنهاد آقای صاحب‌دیوانی به شرح زیر قرائت شد)

ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر به ماده ۷ اضافه شود. تبصره اعضای اصلی و علی‌البدل انجمن نظارت هر حوزه قبل از شروع به کار باید با حضور فرماندار (یا بخشدار) و رئیس دادگاه و رئیس انجمن شهر در برابر کلام الله مجید شرح زیر را قرائت و قسمنامه را امضاء نمایند.

اینجانب که به سمت نظارت در امر انتخابات شهرستان فلان انتخاب شده‌ام و در ذیل این ورقه امضاء می‌کنم خداوند را به شهادت می‌طلبم و به قرآن قسم یاد می‌کنم که در صحت جریان انتخابات نهایت کوشش و سعی را نموده و در مقابل هیچگونه تهدید و یا تطمیعی از انجام وظیفه مقدس خود کوتاهی نکنم و در حفظ صندوق‌های آراء انتخابات کمال مواظبت و مجاهدت را کرده و اجازه هیچگونه تقلب یا حیله در اوراق آراء

یا کم و زیاد کردن و یا قرائت عوضی آنها را نداده و یا در دفاتر مربوطه اسامی عوضی غیر از آنچه در اوراق نوشته شده ثبت ننمایم و بالنتیجه تمام مساعی لازم را در حفظ حق قانون ملت ایران به کار برم.

نائب رئیس- آقای صاحبدیوانی.

صاحب‌دیوانی- بنده توضیح زیادی در اطراف پیشنهاد خود ندارم زیرا بعد از آن که پیشنهاد همکار محترم آقای وکیلی تصویب شد تقریباً منظور اصلی بنده را نسبت به ماده هفتم عملی کرد ولی برای این که اعضاء انجمن ضمانت اجرایی داشته باشند حالا ما آنها را مختار قرار دادیم و هیچگونه ضمانت اجرایی ندارند بنده این را به نام یک تبصره پیشنهاد کردم که اضافه بشود به این ماده یعنی آنها هم پس از آن که انتخاب شدند به عضویت انجمن لااقل این قسمنامه را امضاء کنند بالاخره ما مسلمانیم و شما هم معتقد هستید که ما مسلمانیم و به قسم اعتقاد داریم.

نائب رئیس- آقای مهدی ارباب.

مهدی ارباب- بنده معتقدم آنچه تا به حال قسم خوردیم کافی است به علاوه ابتدا باید ایمان ایجاد کرد بعد قسم هم لازم ندارد (صحیح است) و بهمین اختصار بنده مخالفت می‌کنم و استدعا می‌کنم پیشنهادشان را پس بگیرند.

بعضی از نمایندگان- رأی، رأی.

صاحب‌دیوانی- پس نمی‌گیرم.

نائب رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای صاحب‌دیوانی آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) قابل توجه نشد. رأی می‌گیریم به ماده هفتم با اصلاحاتی که اینجا به عمل آمد آقایان موافقین قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. ماده هشتم مطرح است (ماده هشتم به شرح زیر قرائت شد) وزارت کشور مأمور اجرای این قانون است (نورالدین امامی- به اصل ماده هفتم باید رأی گرفته شود) و کلیه مقررات قوانین سابق که مغایر این قانون است ملغی خواهد شد (صحیح است)

مشایخی- ماده‌های الحاقیه کی خوانده می‌شود.

نائب رئیس- مخالفی نیست.

اسلامی- بنده مخالفم.

نائب رئیس- بفرمایید.

اسلامی- البته بنده با ماده هشتم مخالف نیستم که وزارت کشور این قانون را اجرا بکند بنده خواستم از این موقعیت استفاده بکنم و یک توضیحی عرض بکنم در اطراف این ماده هشتم و همه آقایان هم در خارج در اطراف این موضوع ماده هشتم صبحت کردند و تکلیف آن موضوع روشن نشده است یک مطلب مهمی است آقایان توجه بفرمایند در آن قسمت که گفته شده است که فرماندار و رئیس دادگستری می‌بایستی انجمن را دعوت کنند آیا این شامل انجمن‌های فرعی هم می‌شود یا خیر؟ این تکلیفش هنوز در این مجلس معلوم نشده است بنده با یک توضیح آقای وزیر کشور قانع می‌شوم زیرا عرض کردم که در ماده یک متذکر است که فرماندار و رئیس دادگستری می‌بایستی انجمن را دعوت کند آیا در انجمن‌های فرعی هم باید همین کار را کرد؟ یا مطابق قانون سابق است این موضوع هنوز روشن شده است و چون آقایان در خارج موافق و مخالف صحبت می‌کنند یعنی بعضی‌ها می‌گویند که انجمن‌های فرعی هم همین طور است و بعضی‌ها می‌گویند این طور نیست این را خواهش می‌کنم روشن بفرمایید.

وزیر مشاور (دکتر طاهری)- مثل سابق است‏

مخبر- به عقیده من ماده اول روشن است انجمن اصلی را با آن تشریفات دعوت می‌کنند انجمن فرعی برطبق مقررات قانون سابق با اصلاحاتی که شده دعوت می‌شود

نائب رئیس- آقای ملک مدنی.

ملک مدنی- انجمن فرعی را انجمن مرکزی تعیین می‌کند یعنی بدواً انجمن اصلی را فرماندار با نظر رئیس دادگستری و رئیس انجمن شهر دعوت می‌کند بعد که انجمن مرکزی تعیین شد انجمن‌های فرعی را انتخاب می‌کند این قاعده‌اش است آقای اسلامی.

نائب رئیس- رأی می‌گیریم به ماده هشتم. آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد مواد الحاقیه‌ای هست که قرائت می‌شود، یکی مربوط است به پیشنهاد آقای سلطانی و موسوی و بهبهانی.

(پیشنهاد آقایان سلطانی و موسوی و بهبهانی به شرح زیر قرائت شد) در سنوات قبل از ۱۳۰۳ مرکز استان خوزستان شوشتر بود ولی از ۱۳۰۳ مرکز استان به اهواز منتقل و شوشتر بخش کوچک تابع اهواز گردید لیکن هنوز اهواز یکصد هزار جمعیتی و مرکز استان در انتخابات مجلس شورای ملی تابع شوشتر می‌باشد بنابراین پیشنهاد می‌کنیم از این تاریخ مرکز حوزه انتخابیه اهواز و شوشتر و توابع و رامهرمز اهواز خواهد بود.

ابوالقاسم امینی- بنده مخالفم آن وقت هرکسی این پیشنهاد را می‌کند.

نائب رئیس- مطلب صحیح است ولی وارد نیست برای این که در قانون هست نمی‌شود تغییر داد.

بهبهانی- در قسمت انتخابات هم خوزستان مثل سایر قسمت‌ها مورد توجه شده است خوزستان بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارد درصورتی که آقایان اطلاع دارند شهر اهواز بیش از یکصد هزار نفر جمعیت دارد و بخش تابع اهواز ده هزار نفر جمعیت دارد و شوشتر و اهواز و رامهرمز یک نفر نماینده دارد و در قانون انتخابات ۲۵ سال پیش به مناسبت این که چند سال پیش شوشتر مرکز ایالت خوزستان بوده مرکز انتخابات این سه شهر گردیده است که عبارت باشد از اهواز و شوشتر و رامهرمز و در موقع انتخابات استاندار خوزستان باید تابع دستور بخشدار شوشتر باشد ما پیشنهاد کردیم که این موضوع اصلاح بشود و مرکز انتخابات اهواز باشد.

اردلان- بنده مخالفم.

نائب رئیس- ما نمی‌خواهیم رأی بگیریم.

فولادوند- پیشنهادی شبیه به این پیشنهاد آقای ارباب کرده‌اند قرائت می‌شود. (پیشنهاد اقای مهدی ارباب به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم ماده الحاقیه بقانون اصلاح قانون انتخابات اضافه شود. انجمن مرکزی انتخابات بلوچستان از فهرج (ایرانشهر) به زاهدان منتقل می‌گردد.

نائب رئیس- این توضیح لازم ندارد.

مهدی ارباب- این غیر از آن پیشنهاد است اجازه بفرمایید توضیح عرض کنم، عرض می‌کنم فهرج سابق که ایرانشهر فعلی باشد یکی از بخش‌های بلوجستان است آن زمان زاهدان اصلاً وجود خارجی نداشت امروز زاهدان مرکز کل فرماندهی بلوچستان است به اضافه مرکز دادگاه‌های بلوجستان در ایرانشهر دادگاه وجود ندارد شهربانی وجود ندارد و اشخاص باسواد هم وجود ندارد مخصوصاً با آن ماده ششم که تصویب شده است انشاء الله عاقبتش خوب باشد باسوادهای بلوچستان هم در زاهدان هستند و اینها نمی‌توانند هشتاد فرسنگ بروند و در ایرانشهر رأی بدهند بنابراین بنده تقاضا دارم که انجمن مرکزی از ایرانشهر به زاهدان منتقل شود زیرا حسن جریان انتخابات بلوچستان هم مستلزم این است که مرکز انتخابات بلوچستان در زاهدان باشد.

حاذقی- وارد نیست.

۱۰- تقدیم لایحه قرارداد بازرگانی بین دولتین ایران و فرانسه‏

نائب رئیس- پیشنهادات راجع به مواد الحاقیه چند تای دیگر باقی است. آقای اشرفی فرمایشی دارید.

اشرفی (وزیر بازرگانی و پیشه و هنر)- از بعد از جنگ برای تنظیم امور بازرگانی دول معتقد به قراردادهای دو جانبه شدند دولت ایران هم متوجه این مطلب بود و برای عقد قراردادهای بازرگانی خارجی با دولت‌ها وارد مذاکره شده است از جمله قراردادهایی که ما موفق شدیم به امضاء برسانیم قرارداد بازرگانی ایران و فرانسه است که در تیرماه جاری در پاریس به امضاء رسید این قرارداد را حالا برای تصویب تقدیم مجلس شورای ملی می‌کنم و دلیل فوریتش هم این است که این قرارداد باید به زودی به موقع اجرا گذارده شود چون از لحاظ سهمیه صادرات و هم از لحاظ سهمیه واردات کاملا به نفع کشور است این را استدعا می‌کنم که تصویب بفرمایند

نائب رئیس- به کمیسیون مربوطه ارجاع می‌شود آقای وزیر خارجه تقاضا کرده‌اند (معتمد دماوندی- اخطار نظامنامه دارم) (بعضی از نمایندگان- تکلیف قانون انتخابات را معین کنید) پیشنهادات زیاد است و وقت هم گذشته است بنابراین اجازه بدهید آقای وزیر امور خارجه لوایحی دارند یکی راجع به عهدنامه دفع ملخ با پاکستان و یکی هم با دولت عراق است که در دستور جلسه آتیه قرار بگیرد آقایان که موافقت دارند با این پیشنهاد قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد (بعضی از نمایندگان- بعد از قانون انتخابات) جلسه را امروز ختم می‌کنیم جلسه آینده به روز شنبه ساعت هشت و نیم صبح موکول می‌شود. (مجلس ده دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت