مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ بهمن ۱۳۵۰ نشست ۴۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و سوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و سوم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ بهمن ۱۳۵۰ نشست ۴۱

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۳۰ بهمن ۱۳۵۰ نشست ۴۱

فهرست مطالب:

مجلس ساعت ۳ بعدازظهر به ریاست آقای عبدالله ریاضی تشکیل گردید.

- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل.

رئیس ـ اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه

آقایان دکتر ابوالهدی ـ عبدالحسین آموزگار ـ مهندس اردلان ـ بختیاریها ـ بختیاری پور ـ دکتر برومند ـ جعفری ـ دکتر خطیبی ـ سجادی ـ مهندس سهم‌الدینی ـ شاخوئی ـ مهندس عطائی ـ دکتر غنی ـ فرنود ـ مجد ـ دکتر مشایخی ـ مصطفوی ـ نیک‌پور ـ مهندس معینی زند.

غائبین مریض

آقایان دکتر موثقی ـ مهرزاد ـ نیک‌روش ـ یگانگی ـ مهندس عباس زاهدی ـ پرویزی ـ ضیائی احمدی ـ عزیز مرادی ـ دکتر متین ـ سید کاظم مسعودی ـ بانو دکتر دولتشاهی ـ موقر.

- ادامه بحث و تصویب گزارش یک شوری کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۵۱ کل کشور و ارسال به مجلس سنا

۲- ادامه بحث و تصویب گزارش یک شوری کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۵۱ کل کشور و ارسال به مجلس سنا.

رئیس ـ وارد دستور می‌شویم گزارش یک شوری بودجه سال ۱۳۵۱ کل کشور مطرح است خانم صفی‌نیا تشریف بیاورید.

مهروش صفی‌نیا ـ با اجازه مقام محترم ریاست و همکاران محترم، دو سه دقیقه‌ای در آن جلسه صحبت کردم و مطالبم شروع نشده تمام شد حالا هم که همه خسته شده‌اید سعی می‌کنم کم حرف بزنم و سعی می‌کنم مطالبم را تا سرحد امکان به اختصار برگزارم (احسنت). با تمام یادداشت‌هائی که داشتم و می‌خواستم صحبت کنم فرصت نشد فقط در چند مورد هست که گفته‌های همکاران محترم حزب مردم را از لحاظ روشن شدن افکار عمومی مجبور هستم توضیح بدهم. یکی از آن موارد در مورد اختلاف طبقاتی است که یکی از نمایندگان به آن اشاره کردند. ما در آموزش و پرورش اختلاف طبقاتی نداریم ولی اختلاف طبقاتی در آموزش و پرورش از آنجا بوجود می‌آید که خداوند متعال همه مغزها را یک جور خلق نکرده ما که خودمان کارمان اینست صرفنظر از هر گونه حب و بغض وقتی بچه‌هائی را از سنین چهار ساله که دوره قبل از دبستان است بدست ما می‌سپارند و مورد آزمایش قرار می‌دهیم همینطور در ابتدائی و متوسطه بچه‌ها بدون اینکه به طبقات پدر و مادر خود تعلق داشته باشند از نظر مغز تابع یک طبقاتی می‌شوند و این منحصر به بچه‌های ما نیست. در تمام دنیا اینطور هست نظام جدید آموزش و پرورش توجه کرده به این طبقه‌بندی برای مغزهائی که استعداد زیادی ندارند. اکثراً دیده‌ایم یک خانمی بچه‌اش در مدرسه خصوصی است می‌گوید تعجب است که بچه من که در یک مدرسه خصوصی درس می‌خواند با همه امکانات هیچی نمی‌شود اما بچه باغبان من در مدرسه دولتی اینقدر بالا می‌رود این مغز بچه است که بالا است و خود بخود گیرائی بیشتری دارد. اگر طبقه‌بندی در آموزش و پرورش می‌شود جواب من به نمایندگان اقلیت از این طریق و رهگذر است نه نظام جدید آموزش و پرورش. البته این مغزها همانطور که گفتم از سن ۱۱ سال به بعد معلوم می‌شود. بچه‌ها با نظام آموزش قدیم وقتی درس می‌خواندند مجبور بودند تمام تئوریها را بخوانند ولی در نظام جدید وقتی استعدادها را شناختند اینها را به مدارسی که باید راهنمائی کنند راهنمائی می‌کنند و وقتی این بچه‌ها در جای خودشان قرار بگیرند بازده کارشان بسیار ارزنده خواهد بود. البته در آموزش و پرورش توضیح خواهم داد و به تفصیل در این مورد صحبت می‌کنم و این فقط در جواب آن نماینده محترم حزب مردم بود. اما از نظر حزبی طبقه ما آن طبقه‌ای است که بعد از انقلاب سفید ایران برای اجرای برنامه‌های انقلاب همانهائی که رأی دادند در تصویب ملی اینها با هم همگام شدند. در اینجا بگفتهٔ یکی دیگر از نمایندگان محترم حزب مردم خاطرتان را توجه می‌دهم و آن اینکه فرمودند روشنفکران نقشی در تصویب ملی نداشتند. من روشنفکر را تفسیر و تعبیر می‌کنم. روشنفکر تنها آن کسی نیست که درجه دانشگاهی داشته باشد البته آنهم روشنفکر است در جای خود ما به تمام کشاورزان، کارگران، زنهای آزاد شده در نتیجه انقلاب خواه در خانه، خواه در مزرعه، خواه در کارخانه و چه در حزب ما چه در حزب شما اینها که زیر یک چادر یا بقول فرنگی‌ها در زیر یک چتر جمع شده‌اند به این طبقه‌ای که حس کرده انقلاب جدید را درک کرده میگوئیم روشنفکر (صحیح است ـ احسنت). بنابراین روشنفکری خاص طبقهٔ معینی نیست خاص دانشگاهیان نیست البته من نمی‌گویم دانشگاهی روشنفکر نیست، آنها هم روشنفکر هستند سوء‌تعبیر نشود ولی این طبقات هم هستند که انقلاب ایران را درک کرده‌اند و به تصویب ملی رأی دادند و به انقلاب ششم بهمن رأی دادند. پس برای روشن شدن افکار عمومی و روشن شدن نمایندگان محترم حزب مردم ناچار شدم که این تذکر را بدهم که روشنفکر یعنی این و روشنفکران در تصویب ملی نقش مهمی داشته‌اند و این طبقه‌ای که بوجود آمده همین طبقه روشنفکر اعم از کشاورز، زن آزاد شده، کارگر، تیپ تحصیلکرده همه با هم در یک جا که حزب می‌باشد می‌نشینند منافع مملکت را با تخصص‌هائی که دارند بررسی می‌کنند و این مطالب بعد از آنکه در افکار صیقلی شد و تمیز شد پیشنهادهائی می‌دهند به حزب، و دولت حزبی این پیشنهادها را بررسی می‌کند. الان دبیر کل حزب ایران نوین در اینجا نیست ولی وقتیکه رفتم اطاق ایشان دیدم در اطاق خودشان تمام صورت جلسه‌ها را می‌خوانند به مسائل که در حوزه‌های حزبی گفته شده توجه می‌کنند، از نظر علمی بررسی می‌کنند و به کمیسیون‌های متخصص می‌سپارند. بدین جهت است که اگر مطالبی را دولت اینجا عنوان می‌کنند بایستی عرض کنم برای این هست که مسائل قبلاً بررسی شده است. اینجا صحبت شد و گفته شد که یک دیکتاتوریهائی در روش دولت هست ولی این نیست آنچه در سابق بود. سزا نیست به این دولت نسبت بدهند و دوره، دوره‌ای نیست که این دیکتاتوری را بپسندد. دورهٔ انقلاب دوره‌ای است که توجه به افکار عمومی می‌شود و این برنامه پادشاه مملکت است که همه از آن پیروی می‌کنند و کسی نمی‌تواند دیکتاتور باشد. زمانی را که ایشان اسم بردند می‌دانید چه زمانی بود؟ نتیجه‌اش را تاریخ نوشته من اشاره نمی‌کنم در دوره‌های بعد هم اگر رئیس‌الوزراهائی بودند آمدند در همین خانه قراردادهائی بر ضد ملت ببندند روشنفکران در خارج بودند که نگذاشتند و الان در و دیوار مجلس زبان ندارد صحبت کنند که امثال مرحوم آقا شیخ اسدالله محلاتی می‌گرفت نوشته‌های روشنفکران را می‌خواند. آقایانی که می‌خواهند مطالعه کنند کتابی را که یک نفر نوشت ابطال الباطل یا رد قرارداد رئیس‌الوزرای ایران و نگذاشت قانونی بر علیه مصالح ایران بسته بشود. این در آن دوره بود حالا در دوره انقلاب کسی می‌تواند چنین فکری بکند اصولاً انقلاب ایران پایه‌های انسانی دارد و برای انسانها است. انسان‌های آزاد شده (دکتر شفیع‌امین ـ انوشیروانی آن کتاب را مرحوم مستوفی پدر شما نوشت) خیلی متشکرم من نخواستم بگویم پدر من نوشت ولی هستند کسان دیگری، چون وطن‌پرستی منحصر به یک عده‌ای نیست مثل خداپرستی مثل نور آفتاب وطن‌پرستی متعلق به همه است. اگر من اینجا بگویم از همه وطن‌پرست ترم توهین به آنهای دیگر است. کسی که وطن‌پرست نیست در این مملکت نباید زندگی کند (صحیح است) وطن‌پرستی صفت اختصاصی هیچکس نمی‌تواند باشد منتهی یک نفر می‌تواند بیاید پشت این میکروفن و بگوید وطن‌پرستم و دیگری دسترسی ندارد به این وسیله ولی وطن‌پرست هست. کسانی در جامعه ما بودند در گذشته که نشان دادند وطن‌پرستیشان را که جنبه تظاهر هم ندارد بنابراین در وطن‌پرستی آن نماینده محترم حزب مردم هیچ تردیدی ندرام و در وطن‌پرستی تمام ۳۰ میلیون مردم ایران تردیدی نیست (صحیح است). یکی از آقایان راجع به بازنشسته شدن یکی از استادان اشاره کردند و فرمودند در دانشگاه بدون خبر قبلی یک استادی را بازنشسته کردند عرض میکن مسأله درس دادن چه در سطح دبستان چه دبیرستان و دانشگاه واقعاً آدم را فرسوده می‌کند و یک زمانی هست که خودبخود باید بازنشسته بشویم. طبق قوانین این امر صورت گرفته من برعکس عقیده آن همکار محترم حزب مردم که نهایت احترام را به ایشان دارم یک توصیه به ایشان می‌کنم، آقای هویدا تشریف ندراند ولی این مطلب به گوششان خواهد رسید که باید بدون توقف ما به سوی پیشرفت برویم و یک عامل مهم عامل انسانی است و همین شاگردان هستند که در دبیرستانها و دانشگاهها درس می‌خوانند. اینها باید مطابق زمان پیشرفت کنند. بعضی از استادان هستند با کمال احترامی که به ایشان دارم که استاد من هم بوده‌اند که در دانشگاه مادر بازنشسته می‌شوند و در دانشگاه فرزند مشغول کار می‌شوند من برعکس نظر نماینده محترم می‌خواهم دولت را متوجه این نکته بکنم کسی که به سن بازنشستگی رسید با کمال احترامی که به او داریم بایستی بگذاریم که بروند و استراحت کنند و جا را بدهند به جوانهائی که سیل آنها دارد می‌آید و دیگر به دانشگاه نوه و نتیجه نرسند چه از دانشگاه تهران و چه از کشورهای خارج. دانشگاه که کانون بازنشستگی نیست که هر چه بازنشسته است در آنجا جمع بشود (صحیح است). مسأله دیگر که باید توجه کرد اینست که برای برگرداندن جوانها به این مملکت سعی بسیار شده ممکن است در انقلاب ششم بهمن بظاهر این امر منعکس نباشد ولی کسانی که در جریان بودند میدانند شاهنشاه ما زحماتی کشیدند برای اینکه این جوانها برگردند و من باید در اینجا بگویم در هفت،۸ سال پیش موقعی که شاهنشاه آریامهر به انگلستان تشریف برده بودند فرموده بودند که بگوئید دانشجویان بیایند مرا ببینند، دانشجویانی که نه تنها در لندن درس می‌خواندند بلکه شاگردانی که در تمام شهرهای انگلستان بودند از طرف سفارت‌خانه برای اینها بلیط رفت و برگشت به لندن را دادند، وقتی آمدند شرفیاب شدند در سفارت حضور شاهنشاه، شاهنشاه فرمودند کسانیکه در التزام رکاب بودند در کنار باشند من می‌خواهم بدون واسطه با دانشجویان صحبت کنم این خیلی مهم است. اینها با پول بنده و شما و این و آن رفته‌اند درس خوانده‌اند حالا که فارغ‌التحصیل شدند خیلی قشنگ اجتماع خارج آنها را جذب می‌کند. همه این دانشجویان مصادر خدماتی بودند وقتی درسشان تمام شده بود با در دانشگاهها درس می‌دادند یا طبیب بودند یا مطب داشتند. فرمودند برگردید و مطابق کاری که دارید وضع شما در مملکت مرتب خواهد شد و آن خدمت ۱۳ هفته خدمت وظیفه و بعد در دانشگاه درس دادن از آنجا سرچشمه می‌گیرد و آقایان همه در جریان آن هستند. اینها به این طریق برگشتند به اعتماد فرمایشی که شاهنشاه مملکت فرمودند و تأثیری که در روحیه جوانان گذاشته بود. عده زیادی از آنها را می‌شناسیم که برگشته‌اند و مشغول کار هستند. بلی آقای نماینده محترم حزب مردم باید آن آقایان بازنشسته بروند به منزلشان و این جوانها جایشان را بگیرند (صحیح است) من خوشوقتم که باز یکی از نمایندگان فرمودند ما بحمدالله به خیلی از آرزوهای خود رسیدیم اگر رسیدید یعنی کارهایی در این مملکت انجام شده فرمودند که معلم را چرا وزارت آموزش و پرورش تهیه کند و بگذارد در اختیار بخش خصوصی که در خدمت آموزش و پرورش است. باید خدمتشان عرض کنم که معلم را بایستی وزارت آموزش و پرورش تربیت بکند برای هماهنگی برنامه‌ها و اجرای یکنواخت شدن برنامه‌های درسی باید معلم را وزارت آموزش و پرورش تربیت بکند و در اختیار مؤسسات خصوصی گذاشتن معلم طی تشریفات و ترتیباتی باید باشد که البته این امر دیگری است. اجازه بدهید در بارهٔ معالجه آن دختری هم که فرمودید مطالبی عرض کنم. بنده اگر جای ایشان بودم ممکن نبود بگذارم این دختر عمل نشده از این تهران برود یک مقدار خودشان نامه نویسی کردند چرا کردند؟ حق بوده است این بنده خدا را بگیرند و ببرند به بیمارستان با نامه نوشتن که نمی‌شود یک روز دو روز اگر می‌رفتید توی بیمارستانها درست می‌شد و بستری می‌شد حتی اگر امر به ما می‌فرمودید شاید ترتیب عمل او را با آقای دکتر فروزین می‌دادیم یک مقدار مطالبی هست که تکراری است من تشکر می‌کنم از نمایندگان حزب مردم که در هر مورد مثلاً آقای سمیعی فرمودند که دولت در برف اخیر خیلی خوب کمک کرد. ارتش و دولت کمک کردند فرمودند که جنبه تسکین دارد که واقعاً باز هم متشکر هستیم غیر از مسأله اتوبوسرانی که تکرار بود مطلب مهمی در اینجا نفرمودند. از طرز بیانات جناب آقای صمد نامور بسیار خوشم آمد بیانات ایشان با یک روح صمیمیت ادا می‌شد و انتقادشان با یک مهربانی و دوستی توأم بود چون یادداشت کردم تحت تأثیر این همه مهربانی قرار گرفتم مطالبی را فرمودند که قسمت روشنفکرانش را قبلاً جواب دادم فقط خواستم عرض کنم آن قانون ۱۳۱۰ که مرحوم داور نوشتند که جوابگو نیست ممکن است ما هم عقیده داشته باشیم که این جوابگوی احتیاجات نیست. در اینجا می‌رسیم به بیانات آقای شیخ رضائی همکار خودمان که ایشان فرمودند به ورزش باید توجه کرد همه متذکر هستیم وزارت آموزش و پرورش یک برنامه استفاده از زمین‌های ورزشی را در نظر گرفته که به نوبت بتوانند دانش‌آموزان مدارس از آن استفاده کنند و امیدوار هستیم صاحبان زمین مردمان خیر و مالکین این زمینها را در اختیار انجمن‌های محلی بگذارند که برای جوانها اختصاص داده بشود تا ما انرژی بچه‌ها را در زمین بازی مصرف نکنیم ممکن نیست بتوانیم در تربیت آنها به یک موقعیت خوب دست پیدا کنیم. در مورد طلبی که یک نفر داشته از وزارت آموزش و پرورش و فوت شده این بنظر من تشریفات قانونی است هر کسی هر حرفی زد نمی‌شود که حرفش را گوش کرد. آقای وزیر دادگستری اینجا هستند مطلع می‌باشند وقتی که کسی فوت کرد از نظر حصر وراثت و این طور چیزها باید وضع اینها معلوم بشود که وزرات آموزش و پرورش بداند این پول را به حساب کی بریزد در غیر این صورت نمیداند این پول را به حساب چه کسی باید ریخت. در مورد پیشنهاداتشان که فرمودند نمیدانم به کی پیشنهاد بدهم باید عرض کنم به وزارت آموزش و پرورش، حتماً مورد استقبال هم قرار خواهد گرفت. در بارهٔ یک مورد مستمری که در باره یک معلم پایدار شده و در بارهٔ سه معلم دیگر نشده توضیحاً عرض می‌کنم در وزارت آموزش و پرورش و شاید در وزارتخانه‌های دیگر کسی که در حین انجام وظیفه فوت کند حقوقش را پایدار می‌کنند و به وراث قانونیش می‌دهند حتی این مسأله را که فرمودند در مورد آن معلم بخصوص حقوقش آنقدر پائین بود که چیزی به او نمی‌رسید خدماتش در سنین کم بود و روی آن اصل ۳۲۹ تومان برای آن شخص که گمان می‌کنم اسمش خلف‌بیگی بود حقوق پایدار کردند ولی برای آن سه نفر دیگر که مرحوم آزادمنش و هندی و کوچک‌پور بودند چون که سنوات خدمت آنها از ۲۰ سال بالا بود و از طرفی اضافه خرج برای وزارت آموزش و پرورش سنگین بود برای او حقوق پایدار کردند و برای اینها نکردند برای روشن شدن اذهان عمومی است که عرض می‌کنم که بدانند تبعیض در کار نبوده. اگر کسی در حین انجام وظیفه فوت بکند مثلاً در مورد رئیس دبیرستان گرگان که در کریدور مدرسه با شاگردهایش عصبانی شد و بحث کرد و رفت به منزل و دو روز بعد فوت کرد وزارت آموزش و پرورش حقوق آن مدیر را پایدار کرد. کسانی که در آموزش و پرورش هستند تصدیق می‌کنند که این قطعاً مورد رسیدگی بوده و هست. بنده دیگر نمی‌خواهم وارد بحث جواب نمایندگان بشوم مگر جواب آقای موسوی که امروز صبح مطالبی فرمودند و به کشاورزی مربوط می‌شد و مقایسه کردند و گفتند که درآمد کشاورزی پائین آمده خود دولت در بودجه این را منعکس کرده که دو درصد است و ایشان فرمودند یک درصد در هر حال این مسئله یک مقدار بستگی دارد به اینکه با وجود اظهار نظری که می‌کنیم بعنوان غیر متخصص از نظر تهیه گندم و جو این امر بستگی دارد به اراضی دیم و خود بخود ارتباط دارد به آب و وضع اقلیم. اگر باران به موقع و کافی ببارد کشت ما بالا می‌رود. در مورد غله ۷۵٪ اراضی ما دیم هستند ۲۵٪ اراضی آبی هستند اینها همان‌هائی هستند که کشتشان خوب بوده و بازده آنها هم خوب بوده برای اینکه به این گندمی که میگوئیم گندم آبی کشتش ۱۸۰۰ کیلو بوده و میانگین دنیائی ۱۴۶۰ بوده و حداکثر کشت در دنیا ۴۸۰۰ کیلو بوده از مورد گندم که بگذریم سایر محصولات کشاورزی تابع این درصدی که ایشان فرمودند نیست. برنج شلتوک ۳۵۰۰ کیلو در ایران بوده میانگین آن در دنیا ۲۵۰۰ کیلو می‌باشد و حداکثر ۷۰۰۰ کیلو در دنیا برداشت شده یا پنبه مخلوط ۴۹۰ کیلو در ایران ۳۶۰ کیلو میانگین در دنیا و این نشان می‌دهد در بارهٔ محصولات دیگر نقصان کشاورزی نداشتیم. در بارهٔ چغندر زیاد صحبت شد یا در بارهٔ کشت دانه‌های نباتی که در صنعت برای روغن نباتی استفاده می‌شود خوب بود. اگر بمناسبت استاندارد شدن محصولات خشکبار و پسته و این محصولاتی که ما صادر می‌کنیم اینها بیشتر مورد دقت قرار می‌گیرد که وقتی صادر می‌شود یک وضعی داشته باشد که قابل صادر کردن باشد یک مسأله‌ای است که از نظر حفظ پرستیژ اقتصاد ایران باید به آن توجه بشود و حتماً به آن توجه شده است. اما از نظر محصولات صادراتی که ما داریم و کنترل نمی‌کنند و بفروش نمی‌رسد علتش این است که اگر می‌خواستند محصولات بد را بفروشند در بازار و فروش آن متوقف می‌ماند، اشاره کردند ترکیه وضع بهتری دارد. کشور ترکیه جزء بازار مشترک است و از یک امتیازاتی استفاده می‌کند که می‌تواند بهای کمتری برای فروش کالا تعیین کند و می‌تواند از یک مزایایی در بازار مشترک استفاده کند که ایران آن مزایا را ندارد (صحیح است) بهمین جهت است که فروش آنها در دنیا بیشتر است (صحیح است). اینجا چون در مسأله کشاورزی صحبت می‌کنم لازم است توجه شما را به کارنامه سال ۱۳۴۹ تولیدات کشاورزی جلب کنم در این کتاب که قطعاً اکثر نمایندگان آنرا دیده‌اند (ناطق در این هنگام کتاب کارنامه کشاورزی را ارائه دادند) این کتاب راجع به مرغوبیت بذر کشاورزی است ابتدا چه بوده و حالا چطور است به تفصیل نوشته و بحث کرده است. بنده با وقت کمی که دارم احتیاج نیست که این مطالب را اینجا بخوانم ولی برای اینکه منعکس بشود در صورت جلسه بنده نظر نمایندگان را به این نشریه‌ای که در سال ۴۹ منتشر شده است جلب می‌کنم و اما در مورد نفت یکی از عمده‌ترین ارقام درآمد ایران عایدات نفت است مداقه در کیفیت و کمیت بدست آوردن این درآمد و مقایسهٔ آن با گذشته یعنی گذشتهٔ نزدیک در همان ابتدای ظهور انقلاب سفید و جنبه‌های فنی و تکنیک آن را در جهت حفظ و حمایت از حقوق حقه و عادلانه ایران بر پایه منابع و مصالح ملی آشکار می‌سازد بطوریکه سال ۱۳۵۰ و ۱۳۵۱ را از نظر توسعه و تکامل صنعت نفت و ازدیاد درآمد دولت از ممر نفت سالهای درخشان و پرموفقیتی می‌توان نامید.

متعاقب تصمیمات یک طرفه شرکتهای نفت در تعیین بهای نفت خام کشورهای تولیدکننده به رهبری ایران در ابتدا سازمان اوپک مرکب از پنج کشور تولیدکننده که در رأس آنها ایران قرار داشت تشکیل شد که در مقابل تراستهای نفتی به مقابله پرداختند و رهبری این حق‌طلبی معناً با شاهنشاه آریامهر بود که پس از ده سال به پیروزی بزرگ در عقد موافقت‌نامه پنج ساله ۱۴ فوریه ۱۹۷۱ یعنی ۲۵ بهمن ۱۳۴۹ منتهی گردید و آنها در مقابل حق و منطق و عدالت تسلیم شدند.

در نتیجه درآمد ایران از هر بشکه نفت ۲۸ سنت افزایش یافت و این پیروزی با موافقت‌نامه اخیر که در زمینه جبران کاهش ارزش دلار در کنفرانس ژنو بعمل آمد یعنی در ۲۰ ژانویه ۱۹۷۲ اضافه از صادرات نفت و مواد نفتی به دو هزار میلیارد ریال تا اواخر سال ۱۳۵۱ برسد.

تازه قراردادهائی که شرکت ملی نفت بر مبنای مشارکت با شرکتهای خارجی منعقد نموده مانند قرارداد شرکت ایران و ژاپن یا گروه شرکتهای ژاپن و موبیل و شرکت نفت بوشهر و شرکت امرادهس و شرکت نفت هرمز برای اولین بار مزایای جدیدی نسبت به قراردادهای قبلی برای ما کسب شده که افتخارآمیز است.

منظور نمودن بهره مالکانه از حداقل ۱/۲ ۱۲ درصد تا ۱۶ درصد که به هزینه شرکت واگذارده خواهد شد و از آن بالاتر تعیین داور ثالث در صورت بروز اختلاف بین طرفین قرارداد بعهده رئیس دیوان‌عالی کشور ایران در یک قرارداد و در قرارداد دیگر بعهدهٔ رئیس بانک مرکزی ایران واگذار شده و در ضمن محل داوری بر طبق قوانین ایران در تهران خواهد بود. ثالثاً نفتکشهای ایران برای حمل نفت صادره حق تقدم خواهند داشت.

این نحوهٔ تحصیل درآمد نفت که مهمترین و بزرگترین ارقام درآمد را در لایحه قانون بودجه کل کشور تشکیل می‌دهد جنبه فنی قضیه را آشکار می‌سازد و نمودار گویائی از آگاهی و بهره‌برداری از تجربیات و احاطه وسیع کارشناسان ایرانی در شرکت ملی نفت بخصوص تحت ارشاد و هدایت شاهنشاه آریامهر با احاطه و معلومات وسیعی که دارند می‌باشد. هنگام مطالعه این قراردادها غرور و افتخاری که از نحوه تنظیم آن برایم دست داد در حقیقت آنقدر شدید بود که جنبه مالی آن را تحت‌الشعاع قرار داد و تصور می‌کنم در این قسمت همه نمایندگان محترم از اکثریت و اقلیت در این احساس غرور و افتخار با من شریک هستند.

در سال ۱۹۷۱ بین شرکت ملی صنایع پتروشیمی و شرکت ژاپنی میتسوئی برای ایجاد یکی از بزرگترین مجمع‌های پتروشیمی جهان که شامل دستگاه‌هائی برای تولید سالانه ۵۰۰ هزار تن سود محرق، ۳۰۰ هزار تن مواد فرعی، مقاوله‌نامه‌ای به امضاء رسید. جمع سرمایه‌گذاری این طرح ۳۸۰ میلیون دلار خواهد بود که ۱۰۰ میلیون دلار آنرا طرفین قرارداد متساویاً خواهند پرداخت و بقیه را شرکت میتسوئی بصورت وام و اعتبار طویل‌المدت با شرایط مساعد از منابع ژاپنی تأمین خواهد کرد. واحد کود شیمیائی شیراز و مجتمع پتروشیمی شاهپور از فعالیت‌های این صنعت حکایت می‌کند.

قرارداد گاز برای فروش سالانه سه میلیون تن گاز طبیعی مایع طی مدت ۲۰ سال قراردادی بین شرکت ملی گاز و شرکت فرانسوی اراپ و شرکت ژاپنی سی‌اتیو به امضاء رسید و گاز مورد نیاز این قرارداد از منابع گاز گچساران توسط خط لوله‌ای به خارک ارسال و در آنجا به گاز مایع تبدیل و سپس صادر خواهد شد. کار اجرای این طرح از سال جاری آغاز شده و در سال ۱۹۷۵ بپایان خواهد رسید.

پالایشگاه سالبورک در آ‏فریقای جنوبی که با مشارکت شرکت ملی نفت ایران در دست ساختمان بوده در اردیبهشت ماه گذشته به پایان رسید و شروع بکار کرد. در ساختمان این پالایشگاه سیصد نفر از تکنسین‌های ایرانی شرکت داشتند و کار هماهنگ‌ساختن این پالایشگاه بعهده یکی از کارشناسان ایران واگذار شده بود. برای تصفیه نفت در این پالایشگاه شرکتی بنام شرکت ملی تصفیه آفریقای جنوبی تشکیل شده که سهام شرکت ملی نفت ایران در آن ۱۷/۵ درصد، شرکت توتال وابسته به شرکت فرانسوی ۳۰ درصد، شرکت ساسول به ‏آفریقای جنوبی ۵۲/۵ درصد است و هفتاد درصد نفت خام مورد نیاز این پالایشگاه را شرکت ملی نفت ایران تأمین می‌نماید. هزینهٔ احداث این پالایشگاه به ۱۱۵ میلیون دلار بالغ شده است.

تسهیلات جدید برای صدور نفت خام به منظور ایجاد وسائل جدید برای صدور نفت خام و بارگیری نفتکشهای عظیم به ظرفیت -/۵۰۰۰۰۰ تن در مغرب جزیره خارک (طرح چهارم) آغاز گردیده و در ماه سپتامبر شهریور ماه پنجاه ویک آماده بهره‌برداری خواهد شد. ظرفیت مخازن این جزیره هم اکنون از -/۱۳۰۰۰۰۰۰ میلیون بشکه متجاوز است.

عملیات ساختمان پالایشگاه فارس ـ در شیراز تا ۱۳۵۲ بپایان خواهد رسید و نفت خام مورد نیاز آن بوسیله یک خط لوله ۱۰ اینچی بطول ۲۳۰ کیلومتر از منابع گچساران تأمین خواهد شد. ظرفیت این پالایشگاه ۴۰ هزار بشکه در روز و دو میلیون تن در سال خواهد بود.

عملیات نوسازی پالایشگاه کرمانشاه بپایان رسیده. ظرفیت این پالایشگاه به ۱۵ تا ۲۰ هزار بشکه در روز می‌رسد.

پالایشگاه تهران ـ در نظر است که پالایشگاه تهران بنحوی توسعه یابد که از ۸۵ هزار بشکه در روز به ۱۹۰ هزار بشکه در روز برسد و بخصوص از نظر تولید قیر و گاز مایع جوابگوی احتیاجات روز افزون پایتخت باشد. مطالعات در این زمینه انجام شده و نیز برای خط لوله سوم نفت خام از اهواز به تهران بررسیهای لازم بعمل آمده و قراردادهائی با شرکت نیل‌پرایس امضاء شده است.

گاز اهوازـ مقدمات برنامه اول کار گازرسانی به شهر اهواز پایان یافته و بعد از شهر شیراز این دومین شهرست که واحدهای صنعتی تجاری و خانگی آن از گاز طبیعی استفاده می‌کنند. برنامه دوم گازرسانی به این شهر و اطراف آن مانند هفت تپه، کارخانه قند نیشکر و نیروگاه برق زرگان در دست طراحی است.

در تهران و اصفهان واحدهای صنعتی هم اکنون از گاز استفاده می‌کنند و برای لوله‌کشی واحدهای تجاری و خانگی در تهران کار به مهندسین مشاور رجوع شده است.

لوله‌کشی به شهر صنعتی قزوین در دست اقدام است و امید می‌رود در نیمه اول سال ۵۱ واحدهای صنعتی از گاز استفاده نمایند.

ایجاد خط دوم لوله گاز به امر شاهنشاه آریامهر، در این قسمت مطالعاتی صورت گرفته و از این خط برای مصارف اضافی صنعتی و شهری داخلی در اصفهان و تهران و تبریز استفاده خواهد شد. در مورد گاز کشف شده در سرخس نیز بررسیهائی انجام شده و مقدمات انتقال و استفاده از آن در مشهد فراهم گشته است که امید است در سال ۱۳۵۲ که واحدهای صنعتی و تجاری و خانگی مشهد از گاز سرخس استفاده کنند.

صدور ۴۱ میلیون بشکه نفت به ارزش ۶۹ میلیون دلار که ۱۷/۴ بیش از سال قبل بود که رأساً توسط شرکت ملی نفت صادر و بیش از پیش باعث نفوذ خود در بازارهای جهانی شده است.

حفاریهای نفت در سال ۱۳۵۰ به ۱۴۳۳۵۶ متر بالغ گردیده.

کل تولید نفت خام ایران در سال جاری ۴۵۳۹۵۰۰ بشکه در روز بوده که معادل ۲۲۷ میلیون تن در سال رسیده که نسبت به سال قبل ۱۸/۶ درصد افزایش نشان می‌دهد.

اما جمع پرداختی‌های نفت به خزانه دولت در سال ۱۳۵۰ بطور تقریب ۱۶۰میلیارد ریال بوده که نسبت به سال قبل ۹۴۴۹۲۰۰۰۰۰۰ میلیارد بوده متجاوز از ۶۲٪ افزایش نشان می‌دهد. مقدار نفت تصفیه شده در پالایشگاههای کشور به ۲۰۸ میلیون بشکه بالغ می‌گردد و در سال ۱۳۵۰ ـ ۱۷۰۰۰۰۰ مترمکعب از فرآورده‌های نفتی در داخل کشور توزیع شد که نسبت به سال قبل ۹/۹ درصد بیشتر است.

تعداد فروشندگیها در سال پنجاه با همکاری شرکتهای تعاونی روستائی و انجمنهای عمران دهات از ۸۲۳۳ به حدود ۹۰۰۰ افزایش یافته.

غرض از ذکر این فعالیتها این است که ارتباط رشد اقتصادی و انرژی را در عصر تمدن صنعتی یادآوری نمایم. ثابت شده است که اعتلای سطح زندگی و رفاه هر جامعه تابع افزایش مصرف انرژی در آن مملکت می‌باشد و این موضوع بعنوان یک اصل مسلم شناخته شده است. امروزه برای نشان دادن میزان ترقی و درجه پیشرفت یک جامعه مصرف انرژی سرانه در آن جامعه ملاک و مبنای مقایسه و محاسبه قرار می‌گیرد. بنابراین افزایش مصرف انرژی صنعت نفت با رشد اقتصادی ما ارتباط مستقیم دارد و مخصوصاً دگرگونیها و تحولات سریعی که در یک سال اخیر در صنعت نفت جهانی به ویژه از نظر روابط بین سه گروه ذینفع یعنی کشورهای نفت‌خیز، شرکت‌های نفتی و ممالک مصرف‌کننده پدید آمده مبین این حقیقت است که دهه هفتاد دوران تحولات عظیم و پیشرفتهای چشمگیر صنایع نفت، پتروشیمی، و گاز در جهان می‌باشد. و ایران که با هدایت و ارشاد شاهنشاه آریامهر رهبری کشورهای صادرکننده نفت را بعهده دارد در پیشبرد این تحولات و گردش چرخهای صنایع نفت جهان نقش بسیار مؤثری را بعهده خواهد داشت.

در این بودجه بطور کلی رقم اعتبارات مربوط به نفت و گاز با مقایسه نسبت به سال پنجاه ۵۵ درصد افزونی نشان می‌دهد و اضافه درآمد ما پس از موافقت‌نامه اخیر ژنو در حدود ۱۸۵ تا ۱۹۰ میلیون دلار اضافه بر درآمدهائی است که در کنفرانس نفت تهران منظور شده است.

تهیه و تنظیم بودجه ۵۴۸ میلیارد ریالی سال ۱۳۵۱ موفقیت بزرگی است برای دولت. در چند سال گذشته دولت موفق شده است بودجه‌ای مبتنی بر پایه‌های علمی و اصول فنی مالی و اقتصادی بصورت یک نوع برنامه‌گذاری مالی تقدیم مجلس نماید و با بررسی بودجه سال ۱۳۵۱ می‌توان سیاست اقتصادی اجتماعی و تقویت بنیه دفاعی و امنیت کشور را ترسیم نمود.

خصوصیات این بودجه دوازده رقمی یک توجه به وضع کارمندان و بازنشستگان و وظیفه‌بگیران و کارگران و کشاورزان می‌باشد و خلاصه آنکه در این بودجه به مسئلهٔ اشتغال توجه چشمگیری شده است. نخست‌وزیر در این باره اظهار داشتند که ۲۸۰ هزار شغل جدید بوجود خواهد آمد زیرا بالا رفتن سطح اشتغال باعث افزایش درآمد مردم می‌شود که با توسعه اقتصادی ملازمه دارد و آن ارتقاء قوه خرید می‌باشد. در این بودجه بازنشستگی و بیمه‌های اجتماعی ۲۳/۶ درصد افزونی یافته و کمک دولت تنها به صندوق بازنشستگی قریب پانزده درصد افزایش پیدا نموده است. کمک به بازنشستگان معمولاً نوعی ادای دین تلقی می‌شود.

تعمیم بیشتر رفاه اجتماعی در بودجه سال ۱۳۵۱ به دو رقم جالب توجه برمیخوریم یکی رقم ۶۲ درصد اعتبارات برای عمران روستاها و دیگر رقم ۶۰ درصد افزایش اعتبار برای رفاه اجتماعی که هماهنگی با مفهوم کلی انقلاب سفید ایران دارد که به گروههای کم درآمد کمک شود.

حفظ ارزش پول در این بودجه علاوه بر فراهم آوردن رشد سریع اقتصادی در شرایط حفظ ثبات نسبی ارزش داخلی و خارجی پول به توزیع عادلانه‌تر درآمدها توجه بسیار شده است.

وضع صادرات در ۱۰ ماهه سال جاری

طی ده ماهه سال جاری یک میلیون و یکصد و نود و نه هزار تن کالا به ارزش بیش از بیست و یک میلیارد و چهارصد و نود و دو میلیون ریال صادر شده است که با مقایسه با رقم ارزش صادرات طی مدت مشابه سال قبل ۳۴/۵ درصد افزایش داشته است. در مقایسه دو دورهٔ ده ماهه سال جاری و سال گذشته رشد صادرات سنتی ۳۸/۵ درصد، اقلام منتخب صادرات صنعتی ۷۰ درصد و مواد معدنی و مصالح ساختمانی ۲۶ درصد بوده است که هر سه مورد بکلی بی‌سابقه می‌باشد.

از میان کالاهای صنعتی که صادرات آنها با سرعت کم‌نظیری رو به افزایش می‌باشد ارزش صادرات وسائط نقلیه در ده ماهه اول سال نسبت به مدت مشابه ۲۴۳ درصد، انواع پارچه توری و کشباف ۱۷۷ درصد، روغن نباتی ۱۳۱ درصد، لاستیک ۹۶ درصد، گلیسیرین، مواد شیمیائی و دارو ۷۲ درصد، انواع تریکو و ملبوس آماده ۳۵ درصد، کنسرو غذائی ۳۳ درصد، پودر رختشوئی و صابون ۲۷ درصد، کفش ۱۸ درصد و بیسکویت و شکلات ۱۵ درصد بوده است.

از میان کالاهای سنتی ارزش صادرات پنبه ۵۰٪، فرش ۵۲٪، پوست ۳۳٪ و میوه‌های خشک ۲۵٪ بیش از دوره مشابه سال گذشته بوده است.

از میان مواد معدنی و مصالح ساختمانی خاک سرخ ۲۷ درصد و کاشی و چینی آلات ساختمانی ۲۳ درصد رشد داشته‌اند.

در سال جاری گسترش بازارهای صادراتی فرآورده‌های صنعتی ایران نیز جلوه بسیار دارد زیرا در حالیکه در گذشته تعداد بازارها محدود بود اکنون این فرآورده‌ها به بازارهای اروپای شرقی و غربی، شوروی، آ‏فریقا و آسیا صادر می‌گردد.

توسعه صنایع و توجه به صادرات و نتایج حاصله از آن در ایران نکته‌ایست که در حال حاضر مورد توجه مطبوعات خارجی نیز قرار گرفته و محتاط‌ترین مطبوعات جهانی نیز پیشرفتهای ایران را توسعه شگفت‌انگیز می‌نامند و اظهار نظر می‌کنند که ایران در ۱۵ سال آینده در ردیف کشورهای پیشرفته جهان قرار خواهد گرفت.

در زمینه بالا بردن کیفیت محصولات و کالاهای صادراتی به نکته دیگری توجه شده و آن استاندارد اجباری کالاهای صادراتی می‌باشد. در حال حاضر کالاهائی اجازه صدور می‌یابند که از جانب مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران کیفیت و مرغوبیت آنها مورد تأیید باشد و از همین روست که طی سالهای اخیر کالاهای صادراتی بتدریج از کیفیتی بهتر برخوردار شده‌اند.

در پایان لازم است به فعالیت‌های مختلفی که به منظور توسعه روابط بازرگانی و اقتصادی ایران با سایر کشورها بعمل آمده است بطور مختصر اشاره کرد.

علاوه بر مذاکراتی که در چهارچوب موافقتنامه‌های بازرگانی با کشورهای شوروی، بلغارستان، مجارستان، لهستان، رومانی و چکسلواکی و هندوستان در جریان است کمیته‌های مشترک نیز در سطح وزیران با کشورهای بلژیک، اطریش تشکیل شده است و همچنین مذاکرات مهمی با کشورهای عضو اتحادیه بازار مشترک به منظور تجدید نظر در موافقتنامه بازرگانی ایران با آن اتحادیه در جریان است. با انجام این مذاکرات و تماس‌های مداوم با مقامات مسئول کشورهای بزرگ صنعتی جهان موفقیت‌های قابل ملاحظه‌ای در جهت توسعه صنایع ایران و جهت سرمایه‌گذاریهای خارجی به منظور اجرای طرحهای عظیم صنعتی در ایران حاصل شده است. بعنوان مثال می‌توان موافقتنامه بازرگانی با اتحاد جماهیر شوروی را نام برد که بر اساس آن حجم مبادلات بازرگانی طرفین در ۵ سال آتی به بیش از یک میلیارد دلار بالغ خواهد شد. همچنین بر اساس قراردادی که با هندوستان منعقد گردید بیش از ۱۲۰ میلیون دلار پتروشیمی به آن کشور صادر خواهد شد.

توجه به برنامه‌های عمرانی از خصوصیات بودجه سال ۵۱ است که ضمن توجه به نیازهای فوری و ضروری جامعه برنامه‌های آینده را هم دنبال نماید.

و بالاخره توسعه آموزش و پرورش اضافه اعتباری را که در این بودجه برای آموزش و پرورش به میزان ۲۸ درصد و دانشگاهها و مدارس عالی به میزان ۱۴ درصد، کشاورزی و قوای دفاعی و دیگر رشته‌ها اختصاص داده شده کاملاً آشکار است که سال ۱۳۵۱ سال جهش‌ها و تحرکهای بیشتر و رفاه زیادتر و توسعه و گسترش کانون‌های علمی و دانش‌آموزی است.

آموزش و پرورش و آموزش حرفه‌ای و آموزش عالی از جمله مواردی است که در بودجه عادی سهم بیشتری برای آنها منظور شده است.

تعداد دانشجویان دانشگاهها و مدارس عالی در سال جاری به ۸۴ هزار تن بالغ می‌شوند و بر اساس بودجه سال ۱۳۵۱ در سال تحصیلی ۵۲-۵۱ این عده تا ۹۲ هزار نفر افزایش خواهد یافت.

در چند روز پیش در اعتصاب بزرگ دانشجویان انگلیس یکی از درخواستهای آنان تقلیل دانشجویان خارجی در دانشگاههای انگلستان بود. هم اکنون برای قبول دانشجو در انگلستان و چه در کشورهای توسعه یافتهٔ دیگر شرایط سختی قائل می‌شوند با این حال دانشجویان انگلیسی شکایت دارند که بر اثر افزایش تعداد دانشجویان خارجی شرایط تحصیل در مدارس عالی برای خود آنها دشوار شده است این اعتراض کاملاً منطقی است و در چنین مواردی کاملاً منطقی است که موضوع تحصیلات عالیه بعنوان یک مسئله مهم مملکتی اولویتی را که شایسته است در بودجه کل کشور اجرا کند.

بودجه سال ۵۱ ایران را کشوری برخوردار از رشد اقتصادی و اجتماعی نشان می‌دهد. کشوری که موقعیت اقتصادی و اجتماعی و سیاسی‌اش اقتضا می‌کند ستونی تحت عنوان کمکهای خارجی در قسمت مربوط به هزینه عمومی خود بگشاید و در اعداد کشورهای کمک‌دهنده قرار گیرد. طبعاً بایستی برای دانشگاهها و مدارس عالی خود چه از نظر گسترش و چه از نظر کیفیت تحصیل وسائلی را فراهم آورد که در سطح دانشگاههای عالی جهان قرار گیرد و گنجایش پذیرش تعداد زیادتری دانشجو را داشته باشد. صرفاً توسعه دانشگاهها و مدارس عالی از لحاظ کمیت برای رفع نیازمندیهای ما از نظر اعزام دانشجو کافی نیست بلکه بایستی این توسعه کمی و کیفی باشد و خوشبختانه منشور انقلاب آموزشی راه را برای این منظور هموار ساخته است بطوریکه اگر افزایش اعتبارات دانشگاهی در بودجه کل کشور امکان توسعه مدارس عالی و جذب تعداد بیشتری دانشجو را فراهم می‌آورد به موازات آن از لحاظ کیفیت نیز بایستی در زمینه تحصیلات عالیه اقدام کرد. بدون تردید بالا بردن سطح دانش و کیفیت آموزش دانشگاهها مورد توجه دولت هست و قطعاً در برنامه‌های آینده دولت و با توجه به انقلاب آموزشی این قسمت مورد توجه خواهد بود.

ما که در فاصله کوتاهی توانسته‌ایم از نظر اقتصادی از زمره کشورهای کمک‌گیرنده خارج شویم و در سطحی قرار گیریم که بتوانیم به ممالک کمک‌خواه دیگر کمک کنیم بدون اینکه هیچ نظر امپریالیستی داشته باشیم و فقط همان طوریکه رهبر عالیقدر ایران فرمودند این کمک را بعنوان (دینی نسبت به بشریت) تلقی می‌کنیم که بایستی ادا شود.

بودجه ۱۳۵۱ از حرکت سریع ایران به جانب آینده و پیشرفت بدون توقف حکایت می‌کند. با مطالعه ارقام این بودجه هر روز ما شاهد اجرای طرح عظیمی در زمینه امور اقتصادی می‌باشیم. هر روز کارخانه جدیدی بکار خواهد افتاد و راه جدیدی و زمینهٔ تازه‌ای برای ترقی و پیشرفت فراهم می‌گردد. برنامه‌های اقتصادی ما در این بودجه بر مقیاس جهانی پیاده می‌شوند بطوریکه شاهنشاه آریامهر در مصاحبهٔ اخیرشان با خبرنگاران آمریکائی و سویسی وقتی از بارانداز جزیره خارک سخن می‌گویند فقط به این اشاره اکتفا می‌فرمایند که در این بارانداز کشتیهای ۵۰۰ هزار تنی می‌توانند پهلو بگیرند. مقیاسها در ایران در همهٔ زمینه‌ها بر این پایه بزرگ قرار گرفته است مانند معدن مس ۴۰۰ میلیون تنی کرمان، کارخانهٔ ذوب‌آهن ۴۰۰ میلیون تنی اصفهان، واحدهای کشت و صنعت صدهزار هکتاری طرح پتروشیمی، طرح پتروشیمی ۴۰۰ میلیون دلاری، قبول سرمایه‌های خارجی در اشل ۵۰۰ تا یک میلیارد دلار بخاطر سرمایه‌گذاریهای مشترک ساختن سدهای عظیم، پیوستن سریع راههای ارتباطی به یکدیگر همه و همه نشانه‌هائی از اقتصاد پر تحرک و زنده ایران است که مسیر تاریخ کشور را به سوی هدفهای اطمینان‌بخشی تغییر داده است.

اقتصاددانها نیروی انسانی را بزرگترین و مهمترین منبع ثروت ملی میدانند. این بودجه انسانی سال ۵۱ به همین جهت به امر آموزش و پرورش توجه بسیار کرده است و بزرگترین درصد افزودنی بودجه یعنی ۲۸٪ به امر آموزش و پرورش اختصاص یافته است آموزشی که توأم با مهارت باشد و آن مهارت با نیازهای مملکت و جامعه بستگی داشته باشد این مغزهای متفکر انسانی بایستی در مدرسه به وسیلهٔ آموزش و پرورش ساخته شوند. همانطوریکه اشاره شد هیچ سرمایه‌ای در دنیا بالاتر از همین سرمایه مغزها و تفکر علمی نیست. در دنیائی که تعداد بیسوادان آن با تکثیر جمعیت دائماً رو به افزایش است و تقریباً این عده یک چهارم افراد کره ارض را تشکیل می‌دهند همین بیسوادی خود منشاء جهل و گرسنگی است، بطوریکه آمار نشان می‌دهد یک سوم از مردم کرهٔ زمین با فقر و گرسنگی دست بگریبانند. رابطه تفکیک ناپذیر بین جهل و بیسوادی با فقر گرسنگی وجود دارد که باعث شکاف هولناک بین کشورهای پیشرفته و فقیر در دنیا شده است و این شکاف روزبروز عمیق‌تر می‌گردد و از همین عامل جهل و بیسوادی که رابطه‌ای ناگسستنی با فقر و بیماری دارد برای استثمار کشورها از آن استفاده می‌شود و همین امر سبب جنگهای منطقه‌ای می‌گردد.

معجزه بزرگ انقلاب سفید ایران که ارقام این بودجه در راه پیشبرد هدفهای آن می‌باشد اینست که تنها به رشد اقتصادی و ملی و ایجاد صنایع توجه نشده است بلکه به موازات آن به نیروهای انسانی به شخصیت انسانی و به مقام و شأن انسانها توجه شده است. توجه روز افزون سپاه دانش و سپاهیان انقلاب دیگر که تا قلب روستاهای ایران در میان انسانها پیشرفته‌اند اینها مشعلدار آموزش و پرورش ساکنان روستاها هستند. سپاهیان دانش، بهداشت، ترویج و سپاهیان دختر جملگی در طریق آموزش برادران و خواهران روستائی خویش قدم برمیدارند.

کمیته ملی پیکار با بیسوادی، توسعه آموزش و پرورش در سطوح مختلف و توسعه دانشگاهها و مدارس عالی کشور بالجمله مظاهر یک رستاخیز عظیم فرهنگی و آموزش و پرورش نسل جوان معاصر ایران است که در هیچ دوره‌ای از تاریخ نظیر نداشته است.

از نظر کمی در سال ۱۳۴۳ تعداد نوآموزان دبستانها ۲۲۵۹۲۳۰ بوده در حالیکه در سال ۱۳۵۰ این تعداد به ۳۵۰۰۰۰۰ نفر رسیده است. تعداد کودکان کودکستانها در همان سال از ۱۳۶۲۰ نفر به ۲۲۰۰۰ نفر در سال پنجاه رسیده که مطابق این آمار درصد افزایش کودکان کودکستانها در این هفت سال ۶۲٪ و تعداد دانش آموزان دبستانها ۵۵٪ افزایش داشته است.

تعداد دانش آموزان دبیرستانهای عمومی در سال ۱۳۴۳ از ۴۲۶۴۰۲ به ۱۱۳۴۰۰۰ نفر افزایش داشته که درصد افزایش آن ۱۶۶٪ است.

هنرجویان فنی و حرفه‌ای در سال ۱۳۴۳، ۱۲۸۹۴ نفر بوده‌اند که این تعداد در سال ۵۰ به ۵۲۰۰۰ نفر بالغ شده‌اند یعنی ۲۸۸٪ افزایش داشته‌اند.

دانش آموزان مراکز تربیت معلم از ۴۴۵۵ نفر به ۱۴۰۰۰ نفر در همان مدت بالغ شده‌اند و افزایش آنها ۲۱۴٪ بوده است.

دانشجویان انستیتوهای تکنولوژی که در سال ۱۳۴۳ از هیچ به تعداد ۱۰۰۰۰ نفر در سال پنجاه رسیده‌اند.

معلمان دوره‌های مختلف تعلیماتی در سال ۱۳۴۳ که ۸۳۷۶۶ نفر بوده‌اند که تعداد آنها در سال ۵۰ به ۱۲۶۳۳۸ نفر رسیده و ۵۱٪ افزایش یافته‌اند.

تعداد سپاهیان دانش در سال ۱۳۴۳، ۶۹۳۰ نفر بوده‌اند که در سال ۵۰ به ۱۶۳۰۰ نفر یعنی ۱۳۵٪ افزایش یافته‌اند.

تعداد معلمانی که برای دوره راهنمائی تربیت شده‌اند ۷۵۰۰ نفر می‌باشند. که این عده اکثراً از معلمان ششم ابتدائی هستند که دوره‌های مخصوص را دیده‌اند.

در نتیجه کل اعتبارات عادی طرحهای مستمر عمرانی که در سال ۱۳۴۳ بالغ بر ۱۱۶۸۹۷۸۳۰۰۰ بود در سال ۵۰ این اعتبار به ۱۸۲۶۷۸۱۰۰۰۰ ریال بالغ شده که ۵۶٪ افزونی نشان می‌دهد.

در مورد تعلیمات عالیه تعداد دانشجویان در مدارس عالی از رقم ۳۴۰۹۶ در سال ۴۴ به رقم ۸۴۰۰۰ در سال ۱۳۵۰ رسیده‌اند یعنی ۱۴۷٪ افزایش یافته‌اند.

تعداد کادر آموزشی مدارس عالی از رقم ۱۸۱۴ نفر در سال ۴۴ به ۶۴۷۴ نفر در سال ۱۳۵۰ یعنی ۲۵۷٪ افزایش یافته‌اند.

این ارقام گویای عظمت رستاخیز آموزشی و فرهنگی ایران است که بر بنیاد انقلاب سفید است. بر این ارقام بایستی تعداد متجاوز از یک میلیون نوسوادان بزرگسال را از مرد و زن اضافه نمود که حاصل پیشبرد و فعالیتهای کمیته ملی پیکار با بیسوادی است. هم اکنون دولت بر اساس پیشنهاد مؤسسهٔ علمی و تربیتی و فرهنگی یونسکو وابسته به سازمان ملل متحد طرح آموزشی توأم با کار را به موقع اجرا گذارده است. نخستین آزمایش این طرح در بخش دزفول با نتایج مثبت همراه بوده است و طرح مشابه آن در اصفهان نیز پیاده شده است. براساس همین بودجه سال ۱۳۵۱ ایجاد شصت هزار کلاس جدید پیش‌بینی گردیده است اضافه اعتبارات آموزش و پرورش در این بودجه بعد از اضافه اعتبار برای رفاه اجتماعی و عمران دهات باز قسمتی از اضافه اعتبار رفاه اجتماعی و بودجه عمرانی دهات در راه آموزش و پرورش بکار رفته است یعنی برای نیروهای انسانی بکار رفته است، زیرا شرط تحقق یافتن برنامه‌های توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور بستگی کامل به نیروی انسانی دارد، نیروئی ورزیده و معتقد به اصول انقلاب. بهمین جهت توجه دولت در بودجه ۱۳۵۱ به نیروی انسانی و آموزش و پرورش و پژوهشهای علمی و تعمیم و توسعه تعلیمات عمومی و تقویت فرهنگ و نیروی معنوی شایان تقدیر است و بی‌تردید سال آینده را بایستی سال گسترش و توسعه رشد آموزش در تمام سطوح بر بنیاد نظام جدید دانست.

قبل از انقلاب سفید اکثریت کودکان روستاها از مزایای تعلیم و تربیت محروم بودند و فقط در هفت هزار روستا امکان اشتغال به تحصیل برای کودکان روستائی فراهم بود.

کثرت روستاها و پراکندگی آنها در سرزمین کشور از طرفی و عدم امکانات مالی برای تأسیس دبستان در روستاها مخصوصاً کمبود نیروهای انسانی تعلیم دیده و آموزگار کافی بزرگترین مانع برای نیل به هدف غائی یعنی گسترش امر تعلیم و تربیت بود.

با تشکیل سپاه دانش که یکی از مؤثرترین وثمربخش‌ترین مظاهر انقلاب شاه و مردم است این مشکل اجتماعی در کشور ایران حل شد و مجال داد که شرایط تساوی فرصت در زمینه تعلیم و تربیت برای مردم شهرها مناطق روستائی تأمین گردد.

در پرتو این اقدام بزرگ انسانی نه فقط برای نخستین بار در تاریخ حیات بشر از نیروی نظامی در راه توسعه علم و دانش و ریشه‌کن ساختن جهل و بیسوادی بهره گرفته شد بلکه هر سپاهی دانش بعنوان سرباز پیشقدم انقلاب آثار تحول را در دور افتاده‌ترین نقاط مملکت گسترش داده و روح و مفهوم انقلاب و نتایج عینی آنرا برای جامعه روستائیان ایران توجیه نمود و در نتیجه ستایش کلیه محافل جهان نسبت به عمق و اصالت تحول اجتماعی ایران برانگیخته شد و از نتایج این طرح عظیم در نخستین کنگره جهانی پیکار با بیسوادی که در سال ۱۳۴۴ با شرکت وزیران آموزش و پرورش کشورهای مختلف جهان در تهران برگزار شد ارزیابی بعمل آمد و نتایج این اقدام بزرگ شاهنشاه آریامهر مورد ستایش کلیه جهانیان قرار گرفت.

سپاهیان دانش در مدت بسیار کوتاهی آموزش و پرورش را در روستاها گسترش دادند و در نتیجه تعداد دانش آموزان خصوصاً در روستاها بطور قابل ملاحظه‌ای رو به افزایش گذاشت.

اجرای طرح سپاه دانش که در واقع از اساسی‌ترین جنبه‌های انقلاب سفید در زمینه تعلیم و تربیت است مشکل اعزام معلم به مناطق روستائی را تدریجاً حل نمود و بخصوص اجرای خدمات اجتماعی زنان که مکمل طرح سپاه دانش است احتیاجات آموزش ابتدائی روستائی را از لحاظ اعزام بانوان آموزگار تأمین می‌کند.

تاکنون ۸۴۹۲۰ نفر از جوانان عزیز مملکت ما به کسوت سپاهیان دانش درآمده‌اند و از این عده پنجاه درصد سپاهیان دانش پسر و صد درصد سپاهیان دختر به استخدام وزارت آموزش و پرورش درآمده و مجدداً بعنوان آموزگار سپاهی در مناطق روستائی بکار تدریس اشتغال دارند از اینرو بخوبی می‌توان دریافت که تا چه اندازه فعالیت این سپاهیان در روستاها آثار اجتماعی اقتصادی و معنوی داشته و تعلیمات آنان نیروی انسانی موجود در روستاها را در راه ایجاد و سازندگی و توسعه و بهبود بکار انداخته است.

در حال حاضر نیز ۱۶۶۳۴ نفر سپاهی دانش بخدمت سپاهیگری اشتغال دارند که شرح آن از این قرار است:

۱- سپاهیان دانش پسر دوره‌های شانزدهم و هفدهم و هیجدهم ۱۳۳۵۴ نفر.

۲- سپاهیان دانش دختر دوره‌های چهارم و پنجم و ششم ۲۹۵۰ نفر.

۳- افسران سپاهی مرد دوره‌های سوم و چهارم و پنجم ۲۹۲ نفر.

۴- لیسانسیه سپاهی زن دوره‌های دوم و سوم ۳۸ نفر بخدمت سپاهیگری اشتغال دارند و ۵۰۰۰ نفر سپاهیان پسر دوره‌های نوزدهم و ۱۹۱۰ نفر سپاهیان دانش دختران دوره هفتم دورهٔ آموزش خاص را می‌بینند که در فروردین ماه ۱۳۶۱ به روستاها اعزام شوند.

با تشکیل سپاه دانش و مساعی مسئولان اجرای برنامه آن هم‌اکنون ۲۱۳۰۵ دبستان در ۲۰۵۰۰ روستا و تعداد ۱۵۸۳۹۳۴ نفر دانش آموز ۲۵۶۵۵۱ نفر بزرگسال در پایه‌های مختلف تحصیلی به تحصیل اشتغال دارند. مقایسه این ارقام با ارقام مشابه سال ۴۱-۴۰ نشان می‌دهد که در مناطق روستائی دانش آموز ۲/۶۲ برابر و دبستان ۲/۶۸ برابر گردیده و در حقیقت افزایش دانش آموز ۱۶۸٪ شده و تاکنون سپاهیان دانش به با سواد کردن ۱۰۷۱۰۹۲ خردسال و ۵۵۴۷۸۱ بزرگسال مجموعاً ۱۶۲۵۸۷۳ نفر اقدام نموده‌اند.

تعلیمات فنی و حرفه‌ای

به منظور اصل دوازدهم منشور انقلاب در زمینه توسعه و گسترش تعلیمات فنی و حرفه‌ای و هماهنگی این تعلیمات با اقتصاد در حال تحول کوششهائی بعمل آمده و توسعه کمی و کیفی مؤسسات تعلیمات فنی و حرفه‌ای باعث شده که تعداد هنرجویان این مدارس که در سال ۴۷-۴۶ بالغ بر ۲۳۳۳۵ نفر بوده در سال ۵۰-۴۹ به ۵۰۴۶۴ نفر یعنی بیش از دو برابر برسد و این رقم هدف نهائی برای برنامه عمرانی چهارم کشور بوده یعنی سال ۵۲-۵۱ دو سال قبل از پایان برنامه پیش‌بینی شده.

از طرفی برای هماهنگی دائمی کیفیت تعلیمات حرفه‌ای با تحولات تکنولوژی و باز در کار تعداد رشته‌های مورد نیاز از ۱۵ رشته در سال تحصیلی ۴۷-۴۶ به ۶۴ رشته بالغ شده و دوره‌های کلاس شبانه برای بهره‌برداری از ساختمانها و تجهیزات آزمایشگاهی و کارگاهی از سرمایه‌گذاری‌های سنگین و کم بازده و پراکنده جلوگیری نموده است. و عده زیادی از داوطلبان که موفق نمی‌شدند در دوره‌های روزانه به تحصیلات خود در این مدارس ادامه دهند در دوره‌های شبانه آن شرکت نموده و تحصیلات خود را بپایان میرسانند.

آقای زهتاب فرد آماری از مدارس ضمن فرمایشاتشان دادند که بنده توجه ایشان را به این ارقام جلب می‌کنم. آمار صحیح کودکستان و دبستان و دبیرستانهای ما به این شرح است: کودکستان ۳۴۹، دبستان ۱۵۲۰۲، دبستان سپاه دانش ۱۰۵۵۶، دبیرستان ۲۵۰۹، مدارس فنی و حرفه‌ای ۱۸۹، دانشسراها ۹۰، مدرسه علوم دینی ۳، مدارس کودکان استثنائی ۵۵ و انستیتوهای تکنولوژی ۲۵ بنابراین هر کس نتواند درس بخواند باید برود در قسمتهای تکنیک، هر بچه کارگر و زارع که استعداد داشته باشد حتی در مدارس و در بخشهای خصوصی برای پذیرفتن بچه‌های بااستعداد استقبال می‌کنند و با کمال میل اسم می‌نویسند چون اینها سرمایه‌های ما هستند.

شوراهای منطقه‌ای از این نظر هست که مکاتبات کاغذبازی و دخالت دادن بودجه شهرستان‌ها به مرکز از بین رفت یا شوراهای منطقه‌ای که درست شد هر دبستان پول و بودجه خودش فرستاده می‌شود بعنوان مرکز و آن می‌تواند که مخارج خودش را تأمین کند. در هرحال با توفیق برنامه شورای آموزش منطقه‌ای که پیشرفت کرده و تفویض اختیارات قانونی این شوراها و دخالت مردم در امر تعلیم و تربیت و عدم تمرکز در مرکز باعث پیشرفت شده است. البته قرار بود این قانون در سال ۵۲ به پایان برسد در صورتیکه این قانون خیلی زودتر با موفقیت به نتیجه رسید و بارش از این نظر سبک شد و می‌تواند به این مسئله حیاتی برسد. اما در مورد رفاه کارمندان و تأمین زندگی معلمان با اجرای مرحله دوم قانون استخدام کشوری به معلمین حقوق بیشتری تعلق گرفت. من نمی‌گویم که در حد کافی بود ولی کمکی بود به معلمین کشور و همه سپاسگزار هستند. البته باید بوضع مسکن معلمین بوضع زندگی و حقوقی‌شان توجه بیشتری بشود. برای تأمین مسکن معلمان چندین خانه در خیابان هاشمی (۵۰۰) آپارتمان در نظر گرفته شده، ۲۰۰ آپارتمان ۴ طبقه در نازی‌آباد و در خیابان گرگان ۵۰ دستگاه دو سه اطاقه مسکن برای معلمین ساخته و همینطور آپارتمانهائی که ۱۳۰ متر زیربنا دارند تعداد ۶۰۰ آپارتمان در دست ساختمان هست و زمینهائی از طرشت برای آنها خریداری شده. در شهرستانها هم همینطور عمل شده. آپارتمانهائی در کرمان و نیشابور و مشهد در اینجا یک پیشنهاد دارم، پیشنهادم این است که خانه‌هائی که از محل ۳٪ برای مدرسه‌ها ساخته می‌شود در کنار این مدارس ساختمانهائی برای آن واحد درسی ساخته می‌شود که این معلمان مجبور نشوند راه زیادی را طی بکنند و از نقاط دوردست بیایند برای درس دادن این معلمین را تشویق خواهد کرد که در آن واحد مخصوصاً اگر این آپارتمانها در کنار مدارسی که از محل ۳٪ ساخته می‌شود در جنوب شهر باشد. و اما مسئله‌ای که من می‌خواهم اینجا پیشنهاد کنم و آقای شیخ رضائی پیشنهاد نکردند این است که می‌خواهم پیشنهاد کنم که یک بانک توسعه آموزش و پرورش درست کنند مثل اینکه بانک توسعه صنعتی هم داریم. بانک توسعه آموزش پرورش با شرکت خود معلمین تشکیل بشود، طریقش را عرض می‌کنم، مثلاً تعداد معلمان و فرهنگیان ما در حدود دویست هزار نفر هستند اگر هر کدام از آنها هزار تومان سهم برای این بانک سرمایه‌گزاری کنند این بانک می‌تواند با سرمایه ۲۰۰ میلیون تومان تشکیل شود و به فرهنگیان وام با ۶٪ ربح بدهد که آنها با اقساط طویل‌المدت بتوانند برای خود خانه و مایحتاج زندگی خود را فراهم کنند. این بانک در ضمن می‌تواند به شوراهای منطقه‌ای آموزش و پرورش هم وام بدهد و آنها در هر منطقه از محل اعتبار آن وام بنا به احتیاجات خود مدارس مدرنی را طبق نقشه صحیح بسازند و کم‌کم با این روش وزارت آموزش و پرورش از اجاره خانه‌هائی که برای مدارس می‌پردازد خلاص می‌شود و در عوض مدارس هم از آن وضع نامناسب به مدارس مجهزی تبدیل خواهند شد. محل پرداخت اصل و فرع این مدارس هم می‌تواند از محل پرداخت اجاره و مدارس تأمین شود. اصولاً به معلمان بایستی کمکهای غیر مستقیم از طریق شرکتهای تعاونی و یا وسیله ایاب و ذهاب بشود زیرا بالا رفتن حقوق آنها باز در بالا رفتن سطح زندگی اثر می‌گذارد و بی‌نتیجه می‌شود. به این امر بایستی توجه کافی بشود و برای رفاه این طبقه زحمتکش که در تعلیم و تربیت فرزندان ما سهم بسزائی دارند کمکهای اساسی بشود.

تأسیس مرکز تحقیقات و برنامه‌ریزی درسی

یکی از مهمترین مسائلی که پیاده کردن نظام جدید آموزش و پرورش با آن مواجه بوده موضوع تهیه و تدوین برنامه‌های درسی دوره‌های مختلف تحصیلی است. بدین جهت در سال ۱۳۴۹ مؤسسه‌ای بنام مرکز تحقیقات و برنامه‌ریزی درسی در وزارت آموزش و پرورش تأسیس گردیده. این مرکز ضمن تنظیم و تهیه برنامه‌های تعلیماتی دوره‌های مختلف در مورد میزان و قابلیت تفهیم و تفاهم معلم و دانش آموز نسبت به برنامه و متون درسی تحقیقات منظمی انجام می‌دهد و همچنین انطباق برنامه‌های تدوین شده را با اوضاع و احوال و مقتضیات جدید کشور و جهان و با توجه به تحقیقات انجام‌شده بر عهده دارد.

تلویزیون آموزشی

بطوریکه استحضار دارند امروزه وسائل سمعی و بصری و وسائل ارتباطات جمعی یکی از مؤثرترین وسائل آموزش و پرورش محسوب می‌شود.

بنابراین در اسفند ۱۳۴۵ به منظور کمک به معلمین و همچنین بالا بردن سطح اطلاعات علمی دانش آموزان تهران تلویزیون آموزش شروع بکار کرد. در حال حاضر برنامه‌های تلویزیون آموزشی تهران شامل مواد مهم درسی دبستان‌ها و دوره راهنمائی و دبیرستان‌ها و همچنین تدریس زبان‌های خارجی است و در نظر است که متعاقباً این شبکه وسعت بیشتری یافته و بتدریج سراسر کشور را در برگیرد.

هدفها و برنامه‌های آموزش و پرورش در برنامه پنجم عمرانی کشور

آموزش و پرورش یکی از ارکان اساسی مؤثر در کلیه شئون زندگی جامعه است و پیشبرد هدفهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هر قوم و ملتی منوط به توسعه کمی و کیفی آموزش و پرورش می‌باشد. روی این اصل هدفها و برنامه‌های خاصی برای تعلیم و تربیت نوباوگان و جوانان کشور طی برنامه پنجم در کلیه سطوح آموزشی به شرح زیر طرح و پیش‌بینی شده است:

مقایسه تعداد دانش آموزان پیش‌بینی شده در طرح کراچی و تعداد دانش آموزان جذب شده به مدرسه ایران (به میلیون نفر)

شرح سال ۱۹۶۰ / ۱۳۳۹ سال ۱۹۶۵ / ۱۳۴۴ سال ۱۹۷۰ / ۱۳۴۹ سال ۱۹۷۵ / ۱۳۵۴ سال ۱۹۸۰
تعداد پیش‌بینی شده در طرح کراچی ۱/۷ ۲/۶ ۳/۷ ۴/۹ ۶/۴
تعداد دانش آموزان جذب شده به مدرسه در ایران ۱/۵ ۲/۶ ۳/۷ ۵/۲

این رقم در برنامه پنجم عمرانی پیش‌بینی شده است.

در اجرای اصل انقلاب اداری و آموزشی در وزارت آموزش و پرورش اقدامات اساسی انجام یافته و از نظر کمی و کیفی دگرگونیهائی بوجود آمده است.

نخستین اقدام در این رهگذر اجرای مرحله اول قانون استخدام کشوری است. وزارت آموزش و پرورش با درک وظیفه مهم و حیاتی خود نخستین وزارتخانه‌ای است که در مدت بسیار کوتاهی مرحله اول قانون استخدامی را در بارهٔ کلیهٔ کارمندان خود به مورد اجرا گذارده. و با توجه به یکصدوپنجاه‌هزار نفر کارمند این وزارتخانه اهمیت کار بیشتر جلوه می‌کند.

اقدام دوم اجرای مرحله دوم قانون است برای کارمندان آموزشی این مرحله از قانون اهمیت خاصی در تأمین رفاه معلمان دارد و با اجرای آن تمامی معلمان از حقوق و مزایای بیشتری بهره‌مند خواهند شد و طبعاً نسبت به انجام وظایف خویش دلبستگی کاملی نشان خواهند داد و بالمآل در تعلیم و تربیت جوانان کشور پیشرفت محسوسی حاصل خواهد شد.

این جدول ضمیمه را از نظر کمی وقت نمی‌خوانم و تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

کارآموزی ضمن خدمت برای معلمان در سال تحصیلی ۵۱-۵۰

به منظور اجرای انقلاب آموزشی در سطح تربیت معلم کشور به خاطر فراهم آوردن موجبات بهسازی معلمان آینده و بالا بردن سطح دانش و بینش معلمان شاغل و همچنین بررسی پدیده‌های نوین تعلیم و تربیت در پرورش معلمان شایسته‌تری که پرچم‌دار انقلاب مقدس ایران در اقصی نقاط مملکت هستند تشکیل کلاسهای کارآموزی در سطوح مختلف تعلیمات عمومی (ابتدائی ـ راهنمائی) و متوسطه ضرورت دارد بهمین لحاظ در سال گذشته کارآموزی‌هائی با توجه به هدفهای بالا تشکیل گردیده است.

تحول کیفی در آموزش و پرورش

تحول و بهبود در آموزش و پرورش بحق می‌تواند منشاء کلیه تحولات اجتماعی و اقتصادی و توسعه و بهبود باشد. در دوران سازنده و تحول ده سال اخیر کشور ما آموزش و پرورش از دگرگونیهای وسیعی که لازمه نیازهای امروز زندگی ماست بی‌بهره نماند و جای خوشوقتی است که بموازات توسعه کمی سریع و افزایش سالانه ۱۰ تا ۱۵ درصد ثبت‌نامهای مدارس ابتدائی و متوسطه از نظر بهبود کیفی نیز کوششهائی بعمل آمده است. برنامه‌ریزی نظام جدید آموزش و پرورش و بنیادگذاری برنامه‌های درسی مدارس بر آخرین ملاکها و معیارهای دنیای امروز و نیازهای اجتماعی و اقتصادی کشور از اساسی‌ترین فعالیتهائی است که در چند سال اخیر بچشم می‌خورد. پیش‌بینی تأسیس مدارس راهنمائی تحصیلی و فراهم ساختن موجبات توزیع نوجوانان در رشته‌های تحصیلی متناسب با علائق و استعدادهای شخصی آنها و در مراحل بعدی و پیشرفت بیشتر کار اقدام به راهنمائی شغلی بر مبنای مطالعات علمی و موجه از خاصه‌های این تحول تربیتی است. بواقع اگر زمانی نظام تعلیماتی مملکت بر پایه‌ای استوار شود که هر مهره نیروی انسانی را بجای خود بگذارد تا چه اندازه در جهت استفاده از سرمایه‌های انسانی استفاده مطلوب بعمل خواهد آمد و چه پیشرفتهائی را متضمن است. در تهیه برنامه‌های درسی جدید تحول وسیع دیده می‌شود. پیش‌بینی کار و تدریس در زمینه علوم، علوم اجتماعی هنر و مهارتهای علمی در مدارس ابتدائی که موجبات پیشرفت کودکان را در جهت آشنائی بیشتر با مسائل مبتلا به روزانه فراهم می‌کند در خور توجه است. در دوره راهنمائی تحصیلی حرفه و فن بخصوص از نظر شناخت مسائل مربوط مورد توجه قرار گرفته و این در جهت جلب توجه نیروی انسانی به مسائل شغلی و حرفه‌ای و بخصوص فراهم ساختن پاره‌ای توانائیهای علمی و دستی که لازمه زندگی فردی و اجتماعی امروز است کمک مؤثری است.

در اجرای برنامه‌های تحول مسئله تربیت معلم، کارآموزی معلمان و آشنا ساختن آنان با روشهای جدید و مؤثر تدریس و تربیت مورد تأکید بوده است. در خاتمه توجه نمایندگان محترم را به این نکته جلب می‌کنم که با تمام مطالبی که در مورد آموزش و پرورش در این ساحت مقدس گفته شد نتیجه مثبت وقتی در مورد تعلیم و تربیت فرزندان ما صدق می‌کند که آنها در محیط امن خانواده زندگی کنند.

نابسامانی خانواده‌ها در روحیه اطفال در سنین مختلف اثر می‌گذارد به این جهت ناگزیر از ذکر این مطلب توجه نمایندگان محترم را به اصلاح قانون حمایت از خانواده و ولایت مادر پس از فوت پدر و شریک شدن زن در اموال حاصله در دوران ازدواج و اصلاح قانون حقوق بازنشستگی زنان و حق استفاده از پس‌اندازی که زن برای فرزند خود می‌نماید و بتواند از این پس‌انداز در صورت احتیاج حق برداشت داشته باشد جلب می‌نماید.

اصلاح این قوانین به نفع زنان تنها نیست بلکه به نفع خانواده‌ها است و بدون تردید آرامش و دوام و ثبات خانواده در روحیه اطفال و نوجوانان این مملکت اثر می‌گذارد.

از حوصله‌ای که برای شنیدن عرایضم بخرج دادید سپاسگزارم و برای حسن ختام توجه نمایندگان محترم و وزیر دادگستری را به این ماده قانون جلب می‌نمایم. مادهٔ ۹۴۹ قانون مدنی با وضع اجتماعی و سیاسی زنان مطابقت ندارد و علاوه بر آنکه از نظر مالی و اقتصادی به حقوق آنها صدمه می‌زند نفس این قانون از ارزش اجتماعی زن می‌کاهد. اما توضیحی در بارهٔ این ماده: در صورت نبودن هیچ وارث دیگری بغیر از زوج یا زوجه، شوهر تمام ترکه زن متوفی خود را می‌برد، لکن زن فقط نصیب خود را و بقیه ترکه شوهر در حکم مال اشخاص بلاوارث و تابع مادهٔ ۸۶۶ قانون مدنی خواهد بود. مادهٔ ۸۶۶: امر ترکه راجع به حاکم است ذکر سهم‌الارث زن ۱/۸و۱/۴ و از اعیان که با نص صریح قرآن مغایرت دارد. در قرآن سهم‌الارث زن و ۱/۴و۱/۸ از کلیهٔ دارائی مرد معین شده. از صبر و حوصله‌ای که در شنیدن عرایضم بکار بردید متشکرم بنده مطالبم را درز گرفتم و امیدوارم جناب آقای رئیس هم از این حیث از بنده راضی باشند (احسنت ـ احسنت).

رئیس ـ آقای فرهاد پور بفرمائید.

فرهاد پور ـ بنده همیشه به تقدیر معتقد بوده‌ام ولی تکرار این مطلب بر اعتقاد من افزود. مثل اینکه همیشه مقدر است که بنده در پایان وقت و موقع خستگی همکاران و عدم حضور اکثر وزراء که خیلی شایق و علاقمند به زیارتشان هستم مصدع اوقات شریف دوستان بشوم.

عباس میرزائی ـ به عدم حضور هم‌مسلکان خودتان هم اشاره بفرمائید.

فرهاد پور ـ هم‌مسلکان بنده آنچه باید در طول سال از دست من بکشند و تحمل قیافه مرا می‌کنند یک چند ساعتی را هم اجازه بفرمائید مصدع اوقات دوستان اکثریت بشوم، یادداشتی دوست عزیزی فرستاده چون امضاء نداشت می‌بینم به درز گرفتن مطلب خانم صفی‌نیا اشاره‌ای شده بنده هم در حدی که مردها خیاطی بلد هستند سعی می‌کنم درز بگیرم بهرحال تقدیر است، با تقدیر هم نمی‌شود جنگید. وظیفه من که به شهادت آقای دکتر دادفر دقیقه‌ای در کمیسیون بودجه غیبت نداشتم و شاید بیشتر از ۶۴ ساعت که این کمیسیون در دفعات مختلف و روزهای صبح و عصر تشکیل شد سعی کردم تا جائی که امکان دارد صدها صفحه یادداشت بردارم در طریق وظیفه اصلی اقلیت همانطور که همه ما معتقد هستیم یعنی انتقاد سازنده و صحیح است چون تصور می‌کنم دولت ۳۶۵ روز در سال از امکانات انتشاراتی مملکت در جهت پیشرفت‌ها و توسعه‌ها که همه قبول داریم از وسایل ارتباط جمعی برخوردار است بنابراین از وقت گرانبهای مجلس به نفع دولت است و به نفع مملکت است و به نفع همه ماست که اگر مختصر قصوری، کمبودی، کوتاهی یا دردی می‌بینیم و احساس می‌کنیم در اینجا بیان کنیم و من همانطور که یکبار دیگر عرض کردم فکر می‌کنم تلخی بیان اقلیت غیرمغرض سازنده برای دولت به مراتب نافع‌تر از آن است که ما در این اجتماع و این فرصت که برای نقد در بودجه هست به جنبه‌های مثبت و کارهای کلی مملکت بپردازیم. بنده تصور می‌کنم که یکبار هم اینجا عرض کردم نه تنها ما نه تنها ۳۰ میلیون مردم ایران شاید در سراسر دنیا هیچ فرد منصف و غیرمغرض پیدا نشود که بتواند جهش و پیشرفت ۱۸ ساله اخیر ما را تکذیب بکند. مبداء حرکت ما سحرگاه روز ۲۹ مرداد ۱۳۳۲ است چون با غروب آفتاب مرداد ۱۳۳۲ پرونده تحریکات و تخریب و شایعه‌سازی و فعالیت عمال و عناصر بیگانه (عباس میرزائی ـ عوام‌فریبی را هم بفرمائید) من خیال می‌کنم عوام‌فریبی هم در زمینه تخریب است، عوام‌فریبی و عناصری که تحت تأثیر قرار گرفته بودند و گمراه شده بودند بسته شد. بهمین دلیل فکر می‌کنیم و می‌بینیم که پادشاه بلندنظر ما به آنچه از ۲۸ مرداد به قبل است به شرط عدم تکرار خط عفو کشیدند و آن جماعت گمراه شده را مورد عفو ملوکانه قرار دادند (صحیح است) که بار دیگر هم در اینجا عرض کردم اکثرشان از این موهبت فوق‌العاده استفاده کردند و در طریق خدمت دوش‌بدوش سایر هموطنان وطن‌پرست و شاهدوستی که ۱۲ سال تمام در سخت‌ترین شرایط یک سر سوزن انحرافی از عقیده و ایمانی که نسبت به اصالت رژیم کهن شاهنشاهی ایران داشتند عدول نکردند زجرها کشیدند و مبارزات کردند و از قدرتهای صوری نهراسیدند، بلی همکار محترم جناب مسعودی در بیاناتشان ذکر خاطره‌ای فرمودند از میتینگ عظیم مردم گمراه شده (غضنفری ـ جمعیتی نبودند) اما در مقابل آن قدرتها بودند جماعتی که نترسیدند و سرشان شکست و زجر دیدند. برادر یا در تهران نبودید یا سن شما اقتضای یادآوری آن دوران را نمی‌کند. معذرت می‌خواهم من شاهد عینی بودم (عباس میرزائی ـ کاملاً صحیح است). بیانی هم ناطق اکثریت فرمودند گمان نمی‌کنم که گفتار هم‌مسلک خودتان را تکذیب کنید، طبقه‌ای که گمراه شده بودند از قدرت ارتش متجاوز غالب، ارتشی که ناجوانمردانه از شمال و جنوب و شرق و غرب ما را مورد هجوم قرار داد و در پناه آن ارتش جماعت گمراه عرض اندام می‌کردند، بودند مردانی که از آن قدرت نهراسیدند (صحیح است) دلم می‌خواهد همهٔ شما وقتی می‌گفتید صحیح است برمیگشتید و به قراچورلو نگاه می‌کردید، نمونه‌ایست از آن دوره و من می‌بینم توی شما یادگارانی که همیشه نزد من بمناسبت خدمات آن دوره در هر صفی که باشید، اقلیت و اکثریت ندارد، ارزش و احترام دارید آن روز در مقابل چنین قدرتهای مخرب و پشتیبانیهای مقتدر آنها که هم‌مسلک عزیزم زهتاب فرد بخوبی عنوان و تجزیه و تحلیل کرد پشت ما نلرزید و یقین دارم پشت هیچ جوان وطن‌پرست ایرانی هیچ فرق نمی‌کند اعم از دختر و پسر امروز در مقابل تحریکات بیگانه نخواهد لرزید و مقاومت خواهد کرد. بهرحال آنچه آماده کرده بودم در طول ساعت‌ها به عرض همکاران محترم برسانم برای خود من ذخیره‌ای شد که در خانه نگاه دارم و از این که موجب تأخیر و انجام و تصویب یک لایحه مهم مملکتی نشود این یادگار را نگاه می‌دارم شاید سال آینده یا سالهای آینده (دکتر دادفر ـ یا در متمم بودجه) یا آنکه همانطوریکه فرمودید در متمم بودجه قسمت من صحبت در آخر جلسه نباشد و من هم از این بابت شانسی داشته باشم که مطالبم را در حضور شخص نخست‌وزیر بیان کنم چون در خود او و خیلی از همکارانش انصاف قبول حرف حساب و انتقاد تلخ را بیش از رفقایش می‌بینم.

عباس میرزائی ـ باید از رئیس فراکسیونتان گله کنید که نوبت را به این ترتیب در نظر گرفتند.

فرهاد پور ـ رئیس فراکسیون ما آنقدر محبوب است …

عباس میرزائی ـ ما هم دوستش داریم همکار مجلسی ماست.

فرهاد پور ـ ملاحظه کردید احترام ایشان و رعایت مصالح کلی و نظر مقام معظم ریاست در ترتیب ناطقین بر همه ما واجب است. بهرحال مسئله اگر از یک طرف به میل من نچرخید ولی از جانب دیگر باید عرض کنم بحث در بودجه امسال حالت خاصی پیدا کرد یعنی به بنده این فرصت داده شد که بجای اینکه آقایان وزراء جوابی بدهند به عرایض ما، ما باید مطالبی عرض کنیم در بارهٔ جواب آقای نخست‌وزیر و آقایان وزراء. آقای نخست‌وزیر در بیان بسیار جامع و شیوائی که امروز صبح فرمودند به یک نکته بسیار اساسی اشاره کردند، این نکته اساسی از دو جهت اهمیت فوق‌العاده دارد یکی از آن جهت که به حکم قانون اساسی پادشاه مملکت بر قوای ثلاثه مملکت حاکمند و رهبرند (صحیح است) و سپس از آن جهت که در عصر کنونی سعادت آنرا داریم که از برکت وجود پادشاهی بهره‌مندیم که بحق رهبر و معلم و هادی دولت و ملت و اکثریت و اقلیت هستند (صحیح است) و همه ملت ایران پیرو این رهبر بزرگ هستند (صحیح است) و همه سعی داریم و کوشش می‌کنیم در جهت تحقق آرمانهای بزرگ این رهبر عزیز به سهم خودمان کوشش و فداکاری بکنیم (صحیح است). فکر نفرمائید که اگر ما بنام اقلیت در اینجا صحبت می‌کنیم و ایراد و انتقاد می‌کنیم با این ایراد و انتقاد نیت باطنی ما خدمت کمتری است نه ما رنجش‌های شخصی را بجان می‌خریم چون بهرحال گفتن حرف حق تلخ است و این رنجش‌های شخصی باقی می‌ماند بر اینکه وظیفه ملی و مملکتی خودمان را در قبال رهبر مملکت و در قبال مردم ایران بنحو احسن انجام بدهیم و یقین داریم که توجه و عنایت به آنچه ما میگوئیم اگر جزئی از آنهم مفید باشد بهرحال به حال دولت مفید است. ما که مسئولیت اجرائی نداریم بهمین مناسبت بنده در متمم بودجه مطلبی عرض کردم که این جا هم تکرار می‌کنم، ما در کارنامه مملکت با شما و سی میلیون هموطن من و شما و قضاوت همه ناظرین بی‌طرف اتفاق عقیده داریم کشور ما از نظر کلی یک کارنامه درخشان دارد که هیچکس نمی‌تواند آنرا انکار کند. پیشرفتهای ما از نظر اجتماعی فنی و صنعتی بهره‌برداری از منابع طبیعی استیفاء حقوق نسبی ما تا سر حد امکان از منابعی که به یغما می‌بردند، اینها چیزی نیست که کسی انکار کند و عواقب و آثار آنهائی هم که از این اقدامات رهبر ما ضرر کشیدند می‌بینید و خیلی متأسفم که حتی جماعت خارج از ایران که از این اراده آهنین بهره‌مند شدند باز هم اسیر تحریکات صاحبان منابعی هستند که ما به رهبری پادشاه و به اراده شخص شاهنشاه و حسن خدمت وزیر دارائی وقت که در صف وزراء صبح تشریف داشتند و متأسفانه حالا نیستند در مجامع بین‌المللی در دنیای قدرت استعمارگران نفتی توانستیم برای مملکت خودمان و ممالک صاحب نفت که اکثراً از نظر مذهبی برادر ما هستند تأمین کنیم و این دستمزدی است که بعضی از آنها با ترهات و یاوه‌گوئیها و شایعات و سخن‌پراکنی‌های بیجا در رادیوهای خود بما می‌دهند، مولا و رهبر مذهبی ما علی‌ابن‌ابیطالب (ع) فرمودند: همیشه از آنکه به نفعش کاری کردی انتظار خوبی نداشته باش. ما با قدرت‌های بزرگ دنیا نه تنها برای حفظ منافع خودمان طرف شدیم شاه ما، اراده شاه با پشتیبانی سی میلیون مردم ایران فعالیت و پشتکار و کوشش وزیر دارائی ایران حقوق از دست رفته یا تجاوز به حقوق ما را در منابع نفتی جبران کردند و به نفع دیگران هم بود. من فکر می‌کنم حق این است که از این بابت شکرگزار و ممنون ما باشند. دوستان عزیز در بحث بودجه‌ای همینطور که عرض کردم انتقاد، انتقاد سازنده بیش از شعار و تعریف به نفع شماست به نفع حزب شماست، به نفع مملکت ماست و به نفع دولت ماست. ملاحظه میفرمائید من دولت حزبی شما را دولت شما نگفتن من آقای هویدا را نخست‌وزیر ایران می‌شناسم، آقای صادق احمدی را وزیر دادگستری ایران می‌شناسم، آقای دکتر شاهقلی را وزیر بهداری ایران می‌شناسم و دوست عزیز آقای قوام صدری را و همه را هیئت دولت ایران می‌شناسم و بابت آن فرمانی که از پادشاه ما در جیب بغلشان دارند احترام می‌گذارم. اما اجازه بفرمائید همانطوری که ما انتقاد مغرضانه را سالم نیمدانیم قضاوت غیر منصفانه را هم صحیح نمی‌شناسیم. اجازه بفرمائید با هم دو جناح اکثریت و اقلیت که هر دو آرزوی سربلندی و افتخار پیشرفت مملکت ایران را داریم، آرزوی رسیدن به دروازه تمدن بزرگ را داریم، بگذارید دراین راه تعاطی فکری داشته باشیم. ما نظرات خودمان را میگوئیم شما هم مدافعات دولت را شنیدید و می‌شنوید قضاوت می‌کنید به نفع حزب شما از این جهت است که آنچه من می‌گویم و دوستان من فرمودند دستگاه پخش و انتشارات مملکت در اختیار شماست همه‌اش را منتشر کنید اگر ما در گفتارمان لغزشی داشتیم ضررش را در افکار عمومی ما می‌کنیم و اگر حرف حسابی زدیم منفعتش را در جلوگیری از اشتباه شما و دولت شما ببرد. برای اینکه شما آنقدر که کمتر اشتباه کنید بیشتر سر کار می‌مانید و هر قدر بیشتر اشتباه کنید کمتر سر کار می‌مانید.

عباس میرزائی ـ نطق شما را در متمم بودجه روزنامه‌ها دارند چاپ می‌کنند.

فرهاد پور ـ خیلی از روزنامه‌هائی که با چاپ عرایض ناچیز من منتی بگردن من دارند تشکر می‌کنم امیدوارم شما اینجا که از من نمی‌شنوید لااقل شاید با خواندن آنها قضاوتتان را نسبت به من تغییر بدهید. ما در اینجا وقتی کارنامهٔ مملکت را با برگهای زرینش کنار بگذاریم که در آن نه من و نه شما بحثی نداریم بلکه تأیید و تمجید می‌کنیم و تشکر و سپاس ما به دنبال انجام این وظایف است. در کارنامه اجرائی دولت صحبت‌هائی شد این صحبت‌ها گاهی اوقات بگوش تکراری است حق هم با شماست اما مطلب اگر هر روز تکرار می‌شود لااقل باید قبول بفرمائید که بحث در آن مطلب هم تکراری است، مثلاً بنده وقتی مریض می‌شوم می‌روم مطب آقای دکتر شاهقلی اگر ده بار مریض شدم رفتن من به مطب ایشان هم ده بار تکرار می‌شود اگر حالم خوب شود دیگر دفعات بعد من را نمی‌بینند وقتی ما میگوئیم اتوبوس تا روزی که بقول رئیس‌الوزراء منصف خودمان که امروز گفت صف اتوبوسها را او هم می‌بیند و برای مردم منتظر اتوبوس هم غصه می‌خورد و در فکر حل هم هست تا روزی که این مطلب حل نشود باید گفت این دیگر جای انکار ندارد. برای اینکه مسئله یک روز و دو روز نیست سالهاست مردم این گرفتاری را دارند و آرزو می‌کنم که افتخار حال این مشکل و معضل نصیب دولت شما بشود چون من آنچه دلم می‌خواهد حل مشکل است کی حل می‌کند مطرح نیست انشاءالله که شما هستید.

عباس میرزائی ـ انشاءالله حزب شما طرحی بدهد.

فرهاد پور ـ اگر انصاف شما را داشتند وقتی خواستند من که بدون منفعت در اینکار یکساعت در این زمینه در زمینه این شرکت صحبت کردم و خیلی‌ها را رنجاندم و منافع خیلی‌ها بریده شد و دشمن من شدند و اینها را بجان خریدم لااقل حرف نابجایی هم نبود و از یک موردش تشکر می‌کنم چون جوان شایسته‌ای که بدرد جای دیگر می‌خورد سر کار اتوبوس گذاشته بودند برداشتند جای دیگر گذاشتند ایراد هم ندارد حالا همین پیشنهاد را هم ما در مورد شرکت تلفن داریم یک مرد شایسته کار دیگر را اسیر شرکت تلفن کرده‌اید و مردم را هم گرفتار کرده‌اید. اینکار از این آقا برنمی‌آید کارهای بزرگ دیگر از ایشان برمی‌آید بنابراین راه حل برادر همان مسئله تخم‌مرغ کریستف کلمب است.

دکتر یزدان پناه ـ کار شرکت تلفن با تغییر یک شخص حل نمی‌شود التفات داشته باشید.

فرهاد پور ـ کار شرکت واحد هم می‌خواستم عرض کنم با یک شخص حل نمی‌شود کمااینکه حل نشد.

دکتر یزدان پناه ـ کما اینکه نشد.

فرهاد پور ـ من امیدوارم با مدارکی که خدمت شما ارائه می‌دهم لااقل کادر این دستگاه را دستجمعی عوض بفرمائید یک عده‌ای را کنار بگذارید با مدارک و سند و دلیل قصد این را هم که کسی را به محکمه بفرستید نداریم. این جناب آقای صادق احمدی آنقدر با روزی چهار هزار پرونده گرفتاری دارند که من دیگر از آن اعلام جرم‌کننده‌ها نیستم من فقط درد را می‌گویم با کمال ارادت مطلب را در می‌آورم خدمتتان می‌دهم در گاوصندوق هم نیست در کیف بنده است از آن استفاده می‌کنم وقتی استفاده فرمودید اشتباه مرتفع می‌شود و اگر استفاده نفرمودید حق دارید خودتان میدانید من حق ندارم برای شما تعیین تکلیف کنم راهنمائی خواستید عرض کردم.

دکتر یزدان پناه ـ آیا توسعه شرکت تلفن آنقدر آسان است که با یک طرح حل بشود؟ این کار سالهاست

فرهاد پور ـ خوب انشاءالله با وعده‌ایکه دادند البته عمر دست خداست و من برای جناب هویدا صد سال عمر می‌خواهم چهل و دو یا چهل و سه سال دیگر وقت دارید انشاءالله نوه‌های ما از تلفن خوب استفاده خواهند کرد (چند نفر از نمایندگان ـ انشاءالله).

فرهاد پور ـ مثل اینکه امیدواری زیاد است؟

فرمودند مشکلات و معضلات کارهای بزرگ ما انجام شده بنده هم تصدیق کردم آنچه مورد نظر ماست حل مشکلات کوچک است و من آرزو می‌کنم و خوشحالم و افتخار دارم که در مملکت ما مشکلات بزرگ وجود ندارد مشکلات کوچکی مثل نخود و کره و پنیر و نظایر آن وجود دارد حل اینکارها که دیگر آقای یزدان پناه ۴۲ سال وقت نمی‌خواهد.

دکتر یزدان پناه ـ شما میگوئید ۴۲ سال بنده چنین عرضی نکردم.

فرهاد پور ـ این یک مدت کمتری می‌خواهد تا اینکارها حل بشود ما هم نتیجه و حل کار را می‌خواهیم دردی که امروز هیچکس نمی‌تواند منکر شود مسئله گرانی ارزاق است که ملاحظه فرمودید جناب آقای نخست‌وزیر بزرگترین رقم و بزرگترین درصد را برای آن دادند آنچه که ایشان فرمودند ما هم قبول داریم افزایش نرخ که تحت تأثیر نوسانات بین‌المللی تحت تأثیر عوامل خارجی از اختیار ما بوجود می‌آید هر آدم عاقلی قبول می‌کند اما در مملکتمان، مشکل بزرگمان مشکل گرانفروشی است راه حل مشکل گرانفروشی هم آنچه تا بحال شنیدیم نیست، راه حل مشکل گرانفروشی قطع کردن دست واسطه‌ها و منحل کردن بعضی از اصناف است اشتباه نشود عرض کردم بعضی.

یکنفر از نمایندگان ـ یعنی چی؟

فرهاد پور ـ حالا عرض می‌کنم عوامل توزیع بین تولیدکننده و مصرف‌کننده یک اختلاف قیمت فاحش بوجود آورده‌اند که این عوامل توزیع ملاحظه فرمودید که شرکت تعاونی توزیع دارند میدان‌دارها هستند، بارفروشان هستند دور هم جمع هستند. شرکت پرتقال شهسوار را دیدید شرکت گوشتش را وزیر دولت معرفی کرد عوامل توزیع ارزاق عمومی متأسفانه متجاوز به حقوق مصرف‌کننده و از یک طرف متجاوز به حقوق تولیدکننده است بما ایراد می‌گیرند که چرا راهنمائی نمی‌کنید قبول می‌کنم که صورت مذاکرات چهار سال گذشته را مطالعه کنند با برنامه‌های امروزی که دولت ارائه می‌دهد مقایسه کنند وقتی آمدند تصدیق کردند آنچه امروز دولت می‌خواهد بکند مطالبی است که در چهار سال گذشته رامبد عزیز یا دوستان دیگر من، و من کوچک شما عنوان کردیم آنوقت ما بمناسبت اینکه بعد از چهار سال به حرف ما توجه کردید از شما تشکر می‌کنیم نگوئید راهنمائی نمی‌کنیم من از پشت این تریبون سه سال راجع به بیمه شخص ثالث صحب کردم طرحی دادم با جناب آقای دکتر یزدان پناه صحبت کردم برای رئیس‌الوزراء فرستادم آخر آقا اینقدر که عاشق بخش خصوصی نمی‌شود شد. من احترام دارم به بخش خصوصی ولی نه آنجاهائی که منافع عمومی خدمات عمومی بخواهد به این بخش محول شود. بنده شخصاً نامه‌ای نوشتم به آقای مسعودی که آن روزی که بر اثر تصادف ناراحت‌کننده‌ای ناراحتی کشیدی ده مقاله نوشتی دنباله‌اش چه شد؟ آیا ما از این وضعی که در بیمه شخص ثالث داریم راضی هستیم آنوقت میگوئید نمیگوئید من هر چه بگویم وقتی گوش شنوائی نباشد و هر کس در پی انجام وظایف دیگر باشد سعی کنیم آنها را بگذاریم در گاوصندوق که موش نخورد تا یک روزی اگر وقت اجرایش شد ارائه بدهیم.

مظهری ـ تا ۴۲ سالش را که خودتان فرمودید.

فرهاد پور ـ در بارهٔ قیمت کره ملاحظه میفرمائید می‌گویند از نظر افزایش نرخ بین‌المللی بالا رفته تا اینجای مطلب که ما حرفی نداریم چند وقت است آقایان کره را به قالبی دو تومان می‌خورند دو سال کسی تکذیب نکرد تا ده روز پیش کارخانه شیر پاستوریزه دولت این قالب را دوازده ریال و دهشاهی توزیع می‌کرد و می‌داد به توزیع‌کننده، ببینید فاصله توزیع در یک جنس دولتی تا مصرف چقدر است آنوقت است که به من حق می‌دهید که آقای روحانی بحق می‌گویند که وقتی شیر را درست نخرند و ارزشش را درست ندهند دامدار سرمایه نمی‌گذارد در دامداری، چون آنهم عقلش می‌رسد که باید منفعت ببرد. شما شیر را از یارو ده سال به یک قیمت می‌خرید دو سال است کره در این مملکت به قیمت دو تومان خریده می‌شود کارخانه دولتی ۵/۱۲ یا ۱۳ ریال به عوامل توزیع داده حساب این را برسید اگر کسی ارزانتر خریده اگر کسی در این مدت کره کارخانه دولتی را به نرخ رسمی که آنها گفته‌اند خریده من حرفم را پس می‌گیرم راهنمائی این مطلب است و گفتن این مطلب که به نفع دولت است من یقین دارم اگر آقای رئیس‌الوزراء اینجا تشریف می‌داشتند و همین مطالب یکی از یادداشتهای ایشان بود تا فردا رسیدگی شود که در این فاصله چه شده در اینجا دوست عزیز ما جناب آقای رامبد یک مسئله بسیار منطقی را عنوان کردند که اگر قرار باشد طبقه حقوق‌بگیر به موازات اضافه حقوقی که به او می‌دهند هزینه زندگیش هم ترقی کند این راه درد را حل نخواهد کرد کجای این مطلب عنوان این را داشت که ما خدای نکرده با اضافه حقوق کارمندان دولت مخالفیم من شاهد می‌گیرم تمام کسانی را که در کمیسیون بودجه حضور داشتند با اینکه بنده شخصاً حق پیشنهاد خرج نداشتم با همکاری همکاران کمیسیونی این مطلب را به شما عرض می‌کنم خیلی تکیه می‌کنم در پیشرفت بودجه تنظیم بودجه، سال چهارمی است که در کمیسیون بودجه هستم و کمیسیون بودجه در این چهار سال نحوه رسیدگی و بحثش در بودجه بطور نسبی پیشرفت زیادی کرد و بخصوص امسال ما در کمیسیون بودجه حرف زیاد زدیم مطلب زیاد گفتیم من آرزو می‌کردم مشکلات مملکتی اجازه می‌داد جناب آقای نخست‌وزیر و وزرای مسئول شخصاً در کمیسیون تشریف داشتند چون در یک جلسه نیمساعتی که ایشان در کمیسیون حضور داشتند ما نتایج زیادی گرفتیم از قضاوتی که در نتیجه بدست آمد و دستوراتی که فرمودند و من می‌خواستم از شما این استدعا را بکنم چون در کمیسیون بودجه دیگر جلسه علنی نیست صورت مذاکره ندارد در روزنامه‌ها منتشر نمی‌شود یا لااقل من برای خودم آن حد را نگه داشتم که با مراجعات مکرر مخبرین جراید به من اقلیت، کلامی از آنچه در کمیسیون بودجه بحث گردید عنوان نکردم بنابراین بحث در کمیسیون بودجه نه عوام‌فریبی است نه مردم گول زدن است نه تبلیغات است، بلکه صرفاً راهنمائی ارائه طریق شنیدن جواب قانع شدن یا قانع کردن طرف است و اگر آنهائی که در کمیسیون بودجه شرکت می‌کنند و عرایض ما را می‌شنوند و قدرت مطالبی را که شاید در آنجا مطرح می‌شود نداشته باشند بحث عوض نمی‌شود بحث هدر می‌رود در صورتیکه هر وقت وزیری و بخصوص جنابعالی در کمیسیون شرکت فرمودید نتایج فوق‌العاده گرفتید بنابراین اگر دوست عزیز من از اضافه حقوق و گرانی هزینه زندگی که خوشبختانه جناب آقای نخست‌وزیر بالا رفتن سطح زندگی را هم به آن اضافه کردند که این دیگر ضریب دو را پیدا می‌کند باید این باشد که یک طبقه حقوق‌بگیر احتیاجاتش بر اساس سطح زندگی که پیدا کرده است متناسب با درآمدش تأمین شود یا قیمت‌ها را در حدی نگهدارید تا وضع او را به کیفیتی تأمین کند. جناب آقای وزیر کشاورزی واقعاً توضیحاتی دادند که من فکر می‌کنم عصاره مطالبی بود که در چهار سال گذشته مورد بمورد ما عنوان کردیم خیلی خوشحالم که امروز این مطلب مورد توجه دولت قرار گرفته است اولاً اختصاص اعتبارات لازم به بخش کشاورزی چون واقعاً ملاحظه میفرمائید که ما در نهایت آرزومندی برای صنعتی شدن هیچگاه آرزوی بازار تولیدات کشاورزی شدن را نداریم. بنده از یک چیز در اینجا خوشحالم و از یک چیز متأثر، خوشحالم از اینکه امسال وزرای دولت تک‌تک در موارد آنچه مربوط به خودشان است آمدند توضیحاتی دادند ولی با اینکه اقلیت حداکثر انصاف را بخرج داد من متأسفم که همه جوابشان مثل جواب گله‌آمیز بود. ما آنقدر بی‌انصاف نیستیم که اگر کاری شده باشد آنرا انکار کنیم من به شخصه به وظائف سنگین وزارت دادگستری اعتقاد دارم و یقین دارم که جناب آقای صادق احمدی انکار نخواهند فرمود که در کمیسیون بودجه سال گذشته من بودم که استدعا کردم، پیشنهاد کردم و اکثریت هماهنگی کردند و امکانات بیشتر برای وزارت دادگستری را در متن بودجه گنجاندیم چون ما اقلیت‌ها پارسال چهار نفر بودیم امسال ۲ نفر بیشتر نیستیم. اگر آنچه را که ملاحظه میفرمائید به عنوان توصیه به دولت گفته شده است مطلبی است که اکثریت در کمیسیون پذیرفته منتها به علت نظامات حزبی این مورد تحت ضابطهٔ توصیه به دولت گفته شد و توجه به دادگستری شد و ما انتظار داریم که این توصیه‌ای که به دولت تحت عنوان توجه به دادگستری شد آنقدر دنبال بشود و آنقدر مورد توجه رئیس محترم دولت قرار بگیرد که یک فرمانداری کل بدون داشتن دادگاه باقی نماند بدون داشتن ثبت جناب آقای صادق احمدی باقی نماند. ما انتظارمان از شما متناسب با امکانی است که بشما می‌دهند گاهی اوقات نوآوری‌ها و اصطلاحات نو مثل اینکه یک مطالبی می‌خواهد واقعاً نشان بدهد تازه است در گذشته می‌گفتند قراء قصبات شهرها و قصبه همان شهرک است که حالا مصطلح علماء طراح حزب اکثریت است (یکنفر از نمایندگان ـ اصطلاح درستی است) عرض نکردم اصطلاح نادرستی است گذشتگان ما می‌گفتند قریه، قصبه، بلده حال ما میگوئیم روستا یا ده شهرک و شهر بزرگ و پایتخت، بنده برای اولین بار در بیان وزیر کشاورزی مملکت مطلبی را که به آن معتقد بودم و بکرات بطور خصوصی و رسمی یادآور شده بودم مستتر دیدم ایشان گفتند ما بجای اینکه روستائی به شهر بیاید شهری را باید ببریم به شهرک من بکرات این عرض را کردم که با این برنامه‌های عظیم آموزشی، بهداشتی، مخابراتی و ترویج و هر عنوان دیگری مادام که در روستا یا جمعش بکنند از نظر پراکندگی قطبهای کشاورزی یا در قصبات بقول شما شهرک‌ها احتیاج و امکان یک فرد با سواد فهمیده که باید برود خدمت کند فراهم نشود بردن این خدمتها به این سطح ۶۰٪ مردم مملکتی که مورد توجه و عنایت پادشاه مملکتند و آن روز وزیر کشاورزی شما و امروز وزیر کشاورزی شما برای آنها برنامه‌هائی ارائه می‌کند غیر ممکن خواهد بود یک دکتر به یک دهی نمی‌رود که با آب چاه و دلو زندگی کند یک معلمی در دهی که حمام نداشته باشد زندگی نمی‌کند برق می‌خواهد، راه می‌خواهد، آب لوله‌کشی می‌خواهد بنابراین وظیفه وزارت آبادانی و مسکن در سطح روستاها برای اجرای اصل ۱۱ انقلاب بعقیده من سنگین‌ترین وظائف است و ما بایستی کمبود گذشته‌های دوران فئودالیزم در این مناطق را به سرعت و شدت جبران کنیم. بنده فکر می‌کنم در اهمیت بودجه و اهمیت کمیسیون بودجه برای همکاران محترم شکی باقی نباشد چون لایحه بودجه بزرگترین لایحه و مهمترین لایحه‌ای است که بساحت مقدس مجلس شورای ملی تقدیم می‌شود. این لایحه فرم یک شوری دارد و بهمین دلیل وظیفه اعضای کمیسیون بودجه وظیفهٔ بسیار سنگینی است. جناح اکثریت به آنچه شما گزارشش را تهیه فرمودید بایستی اعتماد بکند و صف اقلیت به آنچه بنده عرض می‌کنم از رسیدگی به ارقام بودجه چون این لایحه یک شوری را به این صورت یقین دارم نه در فراکسیون می‌شود مطرح بشود و نه برای شور دوم مطرح خواهد شد. بنابراین سنگین‌ترین وظیفه را اعضاء کمیسیون بودجه بعهده دارند و همانطور که بنده عرض کردم این وظیفه امسال بصورت نسبی بهیچوجه قانع به اصل قضیه نیستیم بنحو بهتری در کمیسیون انجام شد. در کمیسیون بودجه از طرف اعضاء اقلیت پیشنهاداتی داده شد همکاران محترم جناح اکثریت (یکنفر از نمایندگان ـ جناح) با فتحه بنویسید و پیشنهاداتی در کمیسیون بودجه عنوان کردیم با ما در چند مورد هماهنگی کردند و این پیشنهادها را بصورت توصیه به دولت عنوان کردند من خیلی خوشحالم که می‌بینم پیشنهادی را که ما در کمیسیون نتوانستیم تصمیم به تصویبش بگیریم و به صورت طرح دادیم و توصیه کردیم وزیر محترم دارائی عنوان فرمودند که در حداقل مدت انجام خواهد شد. این خیلی جای خوشحالی است و من خوشوقتم از اینکه این تبعیض نابجا در مورد مالیات حقوق کارمندانی که کار مساوی در محل واحد انجام می‌دهند و مورد تصدیق و تأیید همهٔ اعضای کمیسیون قرار گرفت و به صورت توصیه در گزارش کمیسیون بودجه نوشته شد به این فوریت مورد توجه دولت قرار گرفته است و انشاءالله با تقدیم لایحه اصلاحی مالیات بر درآمد چون باید به عرضشان برسانم که لایحه مالیات بر درآمدی که در دست عمل دارند از چند جهت نیاز به تجدید نظر دارد. یکی از نظر اولویت‌هائی که به بخش کشاورزی باید داد، یکی از نظر اهمیتی که برای تأمین مسکن باید قائل شد. بایستی سیاست مالیاتی ما با این دو برنامه منطبق شود در تنظیم قانون بودجه و دفترچه‌های قطور که تقدیم شده است دوست عزیز ما جناب آقای هزاره معاون محترم نخست‌وزیر مسئول دفتر مرکزی بودجه و همکارانشان هر سال ابتکارات تازه‌ای بخرج می‌دهند که این ابتکارات از یک جهت بسیار مفید و از یک جهت بایستی عرض بکنم جای ایراد دارد، دادن اطلاعات بسیار ضروری است، بسیار مفید است اما من فکر می‌کنم که اگر آنچه را که بودجه میگوئیم در یک دفترچه و بقیه اطلاعات را در دفترچه دیگر بگذاریم از آن گرفتاری که در کمیسیون بودجه برای رفتن از این بند به آن بند و از این فصل به آن فصل و بالاخره نرسیدن کامل به یک فصل است ما خلاص می‌شویم. مسئله دوم این عقیده شخص بنده است شاید بنده در عقیده‌ام اشتباه کرده باشم شاید آنچه که عرض می‌کنم اگر مقرر بفرمائید تحت مداقه دقیق قرار بگیرد از نظر عبارت و تنظیم این ماده واحده به نفع دولت و سنتی برای آینده باشد بنده نمیدانم ما تمام این کتابچه را میگوئیم لایحه قانون بودجه سال ۱۳۵۱ یا قسمتی از آن را بهرحال این مربوط بخود دولت است. در اینجا در ماده واحده به کیفیتی نوشته شده است چون در متن ماده است که ارقام منظور در بندهای یک و دو تصویب می‌گردد مفهوم مخالف این است که سایر ارقام تصویب نمی‌گردد (دکتر یزدان پناه ـ حکم سایر ارقام را داده است) حکم سایر ارقام را از نظر فرم خرج از نظر نحوه خرج داده است قوانینی ما برای عمران داریم برای شرکتها داریم قوانینی برای مؤسسات خیریه داریم اما ما قسمت دهم این کتابچه را قانون می‌نامیم. قانون آن چیزی است که تمامی آن به تصویب برسد بنده عرض نکردم که حق حتماً با من است یک ابهام دارد وقتی در اینجا نوشته می‌شود در قسمت دهم این قانون یعنی وقتی شما ورق بزنید برسید به ارقام مربوط بفرض بفرمائید شرکتهای دولتی که جداگانه از نظر نوع مصرف و بیلانهایشان یک مقرراتی دارند در اینجا این قمست دهم را شما گفته‌اید قسمت دهم، این قانون یعنی این کتابچه را من‌البدو الی‌الختم قانون تلقی میفرمائید بنابراین این جمله بند یک و دو به تصویب می‌رسد. بنظر من وقتی باید نوشته شود که تمام این قانون به تصویب می‌رسد یا چنان نوشته شود که سالهای قبل بود که فرض بفرمائید این بودجه‌های عادی را جدا کرده بودند و بودجه عادی به تصویب می‌رسد و از موارد دیگر بعنوان قانون اسم نمی‌برند و ضمائم بودجه بود و شاید بهتر باشد که اگر ما در ذیل ماده واحده چون بحکم اصل ۲۷ قانون اساسی تصویب دخل و خرج مملکت با قوه مقننه و مختص مجلس شورای ملی است کل این رقم دخل و خرج مملکت تلقی می‌شود و تصویب را بایستی در پایان عبارت یا پاراگراف اول ماده واحده بگذارید البته سلیقه مختلف است من شخصاً این را به این کیفیت نمی‌پسندم در دولت حقوقدانهای فاضل و دانشمندی هستند ماده و موخرهٔ ماده را مطالعه می‌فرمایند اگر اشکالی نبود چون ما خدای نکرده بهیچوجه من‌الوجوه علاقمند به ایجاد اشکال در کار نیستیم (یکنفر از نمایندگان ـ پس رأی موافق بدهید) اگر نظرات ما را پذیرفته بودید رأی موافق هم به شما می‌دادیم افسوس می‌خورم از اینکه نوبت آخر بمن رسید گرفتاریهای شما را هم میدانم. شخصاً هم به پیروی از خانم صفی‌نیا که سعی کردند درز بگیرند (نخست‌وزیر ـ فاکتور بگیرند) سعیم در این است که فاکتور بگیرم بنابراین اگر فرصت داشتم ۳۰۰ صفحه یادداشتی را که در کمیسیون برداشتم بعرضتان میرساندم و بتوافق می‌رسیدیم. یقین بدانید که رأی موافق حزب مردم را می‌داشتید در کمیسیون یک مسئله بسیار مهمی جناب آقای نخست‌وزیر و جناب آقای وزیر دارائی پیش آمد به تبصره یک مربوط است به تمرکز وجوه درآمدهای اختصاصی سال گذشته در عین حال که بحثی داشتیم که چرا همه این درآمدها متمرکز نمی‌شود سازمانهائی دلائلی داشتند و به آن دلائل قبول کردیم که لااقل این درآمدها را در یکی از بانکهای دولتی متمرکز کنند امسال در این تبصره مطلبی اضافه شد که با موافقت وزارت دارائی در بانکهای غیر دولتی که البته کمیسیون به زحمت یک مطلبی را بر آن اضافه کرد باید حق مطلب را ادا کنم پافشاری رئیس کمیسیون هم مؤثر بود که شرایط مناسبتری پیشنهاد کنند. بنده وقتی این مسئله مطرح شد استدعا کردم رئیس بانک ملی در کمیسیون شرکت کند که واقعاً ما ببینیم چطور است که بانک خصوصی شرایط مناسبتر دارد و بانک دولتی بانک ملی آن شرایط مناسب را ندارد.

ایمان زهرائی ـ باید از بانک مرکزی دعوت می‌کردند.

فرهاد پور ـ خیلی معذرت می‌خواهم من چون از قدیمیها هستم این اشتباه را کردم و بجای اینکه بانک مرکزی را بخواهیم بانک ملی را استدعا کردیم چون در گذشته وظیفه بانک مرکزی را بانک ملی انجام می‌داد.

دوست عزیزم یک دلیل دیگر داشت وقتی بانک مرکزی شعبات ندارد و ما قصدمان متمرکز کردن این درآمدهای اختصاصی در شعبات است بنابراین بهتر بود که رئیس بانک ملی را می‌خواستیم که ببینیم او چه می‌کند. بنده جناب آقای نخست‌وزیر به یک حقیقت تلخی در کمیسیون برخورد کردم رئیس محترم بانک ملی ایران که مرد باتجربه‌ایست و در این راه استخوان خرد کرده در کمیسیون عنوان کرد که من بعنوان رئیس یک بانک دولتی خودم را موظف به اجرای تصمیمات بانک مرکزی میدانم ولی بانکهای خصوصی رعایت این مطلب را نمی‌کنند. مسائلی در آنجا مطرح شد خوشبختانه وعده کردند که در کانون بانکها که خود ایشان سمت ریاست را دارند این مسئله را عنوان کنند و به ترتیبی که ملاحظه میفرمائید با مصاحبه‌ای که کردند و در روزنامه اطلاعات منتشر شده است یک شرایط مساوی برای بانکهای دولتی و بانکهای خصوصی در نظر دارند. بنده استدعایم این بود که اگر در تأمین این تسهیلات که موجب سپردن درآمد اختصاصی مؤسسات دولتی در بانکهای خصوصی است مشکلات قانونی و مقرراتی دارند رسیدگی بفرمایند اگر مرتفع‌شدنی است مرتفع بفرمایند اگر خدای ناکرده بانک ملی مشکلاتی دارد که برای بانکهای دیگر تسهیلاتی فراهم است آن دیگر بسته به تصمیم خود شما است. بهرحال این مطلب چه از نظر ساعت کار بانکها، چه از نظر بهره‌ای که به سپرده‌ها می‌پردازند، چه از نظر فرم تبلیغات نابجائی که دارند چه از نظر مقررات استخدامی که دارند قابل توجه است و من این استدعا را دارم که اگر امکان داشته باشد برای بانک ملی تسهیلاتی برقرار شود که او هم بتواند لااقل هم‌پای بانکهای خصوصی در رفع نیازمندی مؤسساتی که درآمدشان را به آنجا می‌سپارند قدم بردارد. مسئله دیگری که از دفتر مرکزی بودجه استدعا دارم مسئله این اصلاح بودجه‌ها است من یقین دارم که در پیش‌بینی بودجه آنقدر دقت نمی‌شود که در طول سال محتاج به یک اصلاح بودجه نباشد اما تصدیق بفرمائید در حین رسیدگی به بودجه سال آینده و بعد از تقدیم و تنظیم بودجه سال آینده به ساحت مجلس شورای ملی این اصلاح بودجه به نظر من یا در بودجه سال آینده انعکاس ندارد یا خدای نکرده تصور کرده‌اند که هر چه بیاورند تصویب شده است. بنابراین من خواهش دارم مقرر بفرمائید چون طبق قانون محاسبات عمومی که در سال گذشته به تصویب رسید و خوشبختانه امسال دولت خوش‌قولی کرده و در موعد مقرر بودجه را به مجلس داد مثل همیشه بقول جنابعالی در ۵ بهمن بودجه به مجلس تقدیم بشود و مؤسسات دولتی تصمیمی اتخاذ کنند که اگر اصلاح بودجه‌ای دارند قبل از ۵ بهمن اصلاح شده باشد و به دفتر مرکزی بودجه تصویب شده‌اش منعکس شده باشد و شما در حین رسیدگی به بودجه بتوانید بما بگوئید که این تغییرات را در این فاصله ما دادیم یا قبلاً در بودجه منعکس باشد. اصلاح بودجه در حین رسیدگی بودجه سال آینده یک امر صحیحی بنظر نمی‌رسد که ماه آخر سال را چکار کند باید در ماه نهم و دهم سال دستگاهی که با برنامه کار می‌کند توانسته باشند بودجه را به واقعیت رسانده باشند. بودجه‌ای که ما تصویب می‌کنیم پیش‌بینی است ولی در سال بعد در ماه نهم و دهم حداقل این بودجه‌ها باید به واقعیت کامل نزدیک شده باشد و اصلاح بودجه‌ای که بعد از تقدیم بودجه بیاورند بنظر من برای خود دولت برخورنده است. در بخش هزینه‌ها متأسفانه باید اقرار کنم این کار جدید دفتر مرکزی بودجه در سال جاری بما آنقدر فرصت داد که فقط بتوانیم پیش‌بینی مخارج را بر حسب وظایف و برنامه‌ها رسیدگی کنیم. ریز مخارج را ما ندیدیم من از حضور جناب آقای هزاره این استدعا را دارم که برای سال آینده ضمن پیش‌بینی درآمدها که دارید اگر برای هر دستگاه دولتی فقط یک صفحه اختصاص بدهید یکطرف هزینه و یکطرف درآمد و نتیجه کلی‌اش مشخص باشد هر توضیحی هست توی کتابچه‌هائی که ضمیمه است لطف بفرمائید که ما در حین رسیدگی موارد خرج و ریز کل اعتبارات هر دستگاهی را بتوانیم بررسی کنیم (عباس میرزائی ـ یعنی دو تن کاغذ چاپ کنند) از این حسن نیت شما در صرفه‌جوئی کارها بنده باید تشکر کنم ولی اگر دو تن هم بشد ارزش این را دارد و اگر امکان داشته باشد در ضمن رسیدگی به بودجه دستگاهها کمیسیون بودجه را در جریان بگذارید ما که برای شما حد اعلای همکاری صحت، دقت و امانت را بخرج دادیم یقین داشته باشید در عرض چند ماه قبل از تقدیم بودجه که رسیدگی می‌کنند اگر کمیسیون بودجه را در جریان بگذارند تسهیلات فوق‌العاده زیاد در کار شما و امر بودجه موجود فراهم می‌شود. بنده این را بعنوان یک تجربه عرض کردم خودم کارمند دولت بودم رئیس دستگاه بودم میدانم که گاهی اوقات رودربایستی‌ها خواهش‌ها و دوستی‌ها موجب این است که در ارقام و اقلام نه با سوء‌نیت با حسن‌نیت آن دقت کافی نشود در اینجا صحبتی داشتیم از درآمدها در مرحله اول همانطور که مختصراً توضیح دادم درآمد چشمگیر فوق‌العاده ما درآمد حاصل از معادن نفتی است که با اراده و تصمیم شخص اول مملکت و زحمت و کوشش وزیر دارائی دولت از مرز دو میلیارد دلار گذشته است و دو میلیارد و چندصد میلیون دلار درآمد پیدا کرده من واقعاً بعنوان یک ایرانی وقتی که وزیر دارائی ایران را در کرسی ریاست جلسه اوپک در حضور اعلیحضرت همایون شاهنشاه دیدم که کشورهای مختلف صاحب نفت چه ارزش و احترامی برای رهبری ما برای قدرت ما قائل بودند احساس غرور فوق‌العاده مثل همه شما کردم و یقین دارم همه افراد ملت ایران از آنچه شاه ایران برای آنها تحصیل کرده است سپاسگزارند و بخوبی میدانند که تحریکات و تبلیغاتی که علیه ما می‌شود ناشی از چی و از کجا سرچشمه می‌گیرد. تأسف من از این است که اعضای کوچک و جوانی از بدن جامعه ما تحت تأثیر این میکرب‌ها بجائی می‌رسند که ما ناچاریم برای معالجه آنها را جراحی کنیم ولی چاره چیست باید از حقوق ملی با انجام کامل وظایف ملی دفاع کرد و باید به تحریک‌کنندگان و اغواکنندگان و توطئه‌کنندگان اطمینان بدهید که در ملت ایران اعمال آنها کوچکترین اثری نخواهد داشت. ما در مسائل کلی و مملکتی در پیروی از افکار بلند پادشاه خودمان وحدت نظر داریم و همین وحدت و یکپارچگی و رهبری است که کارهای بزرگ در مملکت ما انجام داده است و من کارنامه مملکت را کارنامه طلائی میدانم.

اکبر مسعودی ـ کارنامه دولت هم اینطور.

فرهاد پور ـ این دو کار با هم قابل قیاس نیست و من یقین دارم رئیس محترم دولت و وزراء از شما بابت این مقایسه خشنود نخواهند بود. مطلب زیاد است ولی من با اشاره یک مسئله کوچکتری در درآمدها بحثم را خاتمه می‌دهم. جناب آقای وزیر دارائی هیچکس منکر فعالیت وزارت دارائی در سالهای اخیر برای وصول مالیاتها نبوده است ارقام و اعداد بزرگترین دلیل و گویاترین مطلب است. اما بحثی که ما داریم و در کمیسیون بودجه هم عرض کردم شاید در تشخیص مالیات مستقیم و غیر مستقیم یک ضابطه علمی نتوانسته‌اند در نظر بگیرند و جنبه نظری پیدا کرده است چون بنده مالیات حق تمبر را صحبت کردم گفتند مستقیم است بعد مالیات گذرنامه را سؤال کردم که چطور غیر مستقیم است دلیلی نشنیدم بنابراین به این نتیجه رسیدم که ضابطه‌ای برای تقسیم این دو نیست. من به شخصه برای خودم که بهیچوجه نمی‌توانم فعالیتها و کارهای وزارت دارائی را در وصول مالیات‌ها خدای ناکرده تخطئه کنم یک فلسفه دارم من معتقدم آنچه را که مصرف‌کننده می‌پردازد غیر مستقیم است و آنچه از درآمد ویژه صاحب درآمد وصول می‌شود مستقیم است شاید این بحث عوامانه باشد من ادعای علمی آنرا ندارم اما شخصاً معتقدم هم با آن ضابطه‌ای که عرض کردم تبدیل به غیر مستقیم می‌شود تنها عاملی می‌تواند شما را با روحیه‌ای که دارید و ارقامی که مقایسه کردید و این مطلب صحیح اساسی که باید مالیات مستقیم که تعدیل‌کننده درآمدها در یک جامعه است رقم بالاتر داشته باشد و بحق باید رقم بالاتر داشته باشد اگر کنترل قیمتها و تثبیت قیمتها نباشد متأسفانه بصورت تلخ‌تر تبدیل به مالیات غیر مستقیم می‌شود. شما اگر از بقال مالیاتی گرفتید که او توانست پنج برابر آن مالیات به قیمت پنیر اضافه کند مالیات آنرا من پرداخت کرده‌ام نه خود او. بنابراین استدعا دارم از دولت که با توجه به مسئولیت مشترک وزراء برنامه‌ای برای کنترل و تثبیت قیمتها ریخته بشود که ضمن حفظ حقوق تولیدکننده که بحق وزیر کشاورزی از آن صحبت کرد و من رسماً عرض می‌کنم اگر قیمت فرآورده‌های کشاورزی بخواهد به رعایت منافع شهرنشین‌ها یا صاحبان کارخانجات در این حد بماند به ضرر هر دو طبقه است یعنی اگر زارع چغندر کار چغندر نکارد میلیاردها سرمایه‌گذاری در صنعت قند مملکت بلامصرف خواهد ماند و زارع روزی چغندر خواهد کاشت و بیشتر خواهد کاشت که این زراعت برای او نفع داشته باشد. بنده اطمینان دارم که ملت ایران و زارع ایران رشد فکری دارد و این مطلب را بخوبی میداند که زراعتی باید بکند که برای او منفعت داشته باشد. بنابراین سیاست تثبیت قیمتهای مواد تولیدی و سیاست کنترل و تثبیت مواد مصرفی از اهم وظایفی است که ما متوقع انجام آن هستیم (آفرین ـ احسنت).

رئیس ـ آقای دکتر دادفر بفرمائید.

دکتر دادفر ـ بنده مقدمتاً از حسن توجه جناب نخست‌وزیر و کلیه همکاران محترم که در بیاناتشان نسبت به رسیدگی در کمیسیون بودجه اعضای کمیسیون بودجه را مورد عنایت قرار دادند سپاسگزاری می‌کنم و در موردی که جناب آقای فرهاد پور در مورد بودجه و طرز رسیدگی بودجه اظهار داشتند مختصراً عرض می‌کنم راجع به ریز مواد هزینه که فرمودید اگر دقت کرده باشید اصولاً این ریزها و هزینه‌ها از نظر هزینه در چهار مورد گفته شده، هزینه‌ها بر حسب وظیفه قید شده، بر حسب برنامه قید شده، بر حسب مواد برنامه قید شده است و به این ترتیب بنده اطمینان دارم که هر کدام از نمایندگان محترم اگر بخواهند بدانند هر ده ریال صدر ریال به چه مصرفی رسیده در کدام برنامه و کدام ماده در اجرای کدام برنامه در کتابچه تنظیمی در خدمتتان هست و همانطور که در مقدمه کتابچه به اطلاع رسیده است زحمات دفتر مرکزی بودجه در تهیه این بودجه علمی و متناسب و قابل رسیدگی و قابل دقت با ذکر مواد و برنامه‌ها قابل توجه است. اشاره کردند که در لایحه بودجه فقط بند یک و دو عنوان شده است که تصویب شده است و بقیه عنوان تصویب ندارد. در کمیسیون هم این مطلب را اشاره فرمودید بعرضتان میرسانم که اصولاً بودجه از لحاظ این که به تصویب مجلسین می‌رسد و توصیه می‌شود قانون است ولی در واقع دستورالعمل خرج مملکت است و به همین وسیله است که تبصره‌هائی که در اینجا تصویب می‌کنیم اساساً یک ساله است و در حالیکه همه میدانند که قانون مداومت، شاملیت و جامعیت می‌خواهد و اصولاً زمان ندارد و یکی از شرایط قانون دوام قانون است شمول قانون است. قانونی که دوره‌اش یکسال است بصورت قانون تصویب می‌شود ولی در واقع دستورالعمل است در این دستورالعمل بودجه مطالب یک و دو بموجب قانون محاسبات تصویب می‌شود اما مطالب دیگر از قبیل بودجه عمرانی، این نمی‌تواند تصویب شود دلیلش این است که هزینه‌های عمرانی که به موجب قانون برنامه عمرانی چهارم تصویب شده گنجانیده می‌شود اصولاً تابع قانون برنامه چهارم است احتمال دارد این ارقام بر حسب مصوبات در آن قانون پیش‌بینی شده احیاناً کم یا زیاد شود. اگر اینجا این قانون عیناً تصویب شود در نتیجه در فصول تغییراتی حاصل خواهد شد و قانون برنامه ضمناً نسخ خواهد شد و بهمین دلیل است که آن قسمتهای بعدی غیر از بند یک و دو مرحله تصویبی ندارد اما مجموع این کتابچه بصورت مجموع درآمدها و هزینه‌ها کمکهائی بصورت اعانات به مؤسسات خیریه داده می‌شود یا به مؤسسات وابسته دولتی یا تصویب بیلان شرکتهای دولتی است. این توضیح را از این نظر عرض کردم که اگر عبارت تصویب را به آخر علاوه کنیم اگر ما بعضی از قوانین مربوط به مالیات بر درآمد را نمی‌توانستیم ضمن قانون بودجه عوض کنیم، نسخ کنیم به صورت توصیه به عرض مجلس شورای ملی رساندیم به همان دلیل نمی‌توانیم آن تصویب را به ما قبل آخر ببریم برای اینکه برنامه چهارم علیحده است با این تغییر و تبدیل جای آن عوض می‌شود. مطلبی اینجا عنوان فرمودند راجع به یکنواخت کردن حقوق کارکنان دستگاههای دولتی توصیه کردند اظهاراتی کردند صحیح است اما این مسئله در سال گذشته هم توصیه شده بود و مورد توجه دولت بود و در آنجا هم گفتند که این طرح در دست تنظیم است و در اجرای اصلاحی قانون مالیات بر درآمد توجه کرده است و این طرح در دست تهیه است. جناب آقای خوش‌کیش مدیر کل بانک ملی برای رسیدگی به ترازنامه بانک احضار شده بود به کمیسیون و برای این خواسته شده بود که ببینیم بانک ملی درآمدش چیست، ضررش چیست، سودش چیست، و مشکلاتش چیست و اصولاً بعد از تفکیک از بانک مرکزی چه وظایفی دارد انجام می‌دهد یا نمی‌دهد. ضمن این مطالب ایشان اشاره کردند و البته جناب فرهاد پور و سایرین نسبت به بعضی از مسائل که در باره بانکهای خصوصی و جوائز و نامرتب بودن ساعات کار و نامساوی بودن حقوق کارمندان بانکهای خصوصی تمام این مسائل در کمیسیون عنوان شد. ایشان گفتند مذاکره شده و تصمیم گرفته شده که از سال آینده این تصمیمات به موقع اجرا گذاشته شود. درست است که ما توصیه دادیم ولی قبل از ما باید اذعان کرد که به این مسائل توجه داشته‌اند حق مطلب را باید ادا کرد. بنده محض استحضار خاطر نمایندگان محترم باید بعرض برسانم که رسیدگی به بودجه در کمیسیون بودجه بر این منطق بود که اولاً منابع درآمد ما چه بود، سیاست دولت بر چه پایه بود، شناخت اولویت‌ها از طرف دولت بر چه اساس بوده و شناخت ضرورت‌ها چطور تشخیص داده شده و اعتبارات به چه مصرفی رسیده است و چطور تقسیم شده. در شناخت منابع درآمد برمی‌خوریم به بزرگترین منبع عایدات مملکت یعنی نفت. باید این مطلب را بگویم یک روزی بود در این مملکت آرزو می‌کردند عایدات نفت ما روزانه به ۳۰۰ هزار لیره برسد اگر بگوش شما نرسیده بگوش هم‌سن‌های من حتماً خورده است زمام‌داران آنروز از زبان ملت ایران در آرزوی درآمد روزی ۳۰۰ هزار لیره بودند و برای نیل به این هدف در چاههای نفت را بستند. ۲ سال ملت ما به بدبختی و فلاکت در آن روزها دچار شد دلار به ۳ تومان در بازار آزاد رسید. تمام کارخانجات آنوقت به سبب نرسیدن قطعات یدکی به آهن پاره تبدیل شد مملکت در واقع شد یک مملکت در حال سقوط، آنوقت اعلام کردند که ما حاضریم ۵۰ درصد در قیمت نفت تخفیف بدهیم و در تمام دنیا فقط یک ایتالیائی پیدا شد و فرستاد ده هزار تن نفت گرفت کشتی آنرا هم که بنام رزماری بود انگلیسها توقیف کردند. این آرزوی ۳۰۰ هزار لیره در روز، یعنی ۲۵۰ میلیون دلار درآمد در سال آنروز این مملکت بود و حالا ما با همان قرارداد ۱۳۳۲ که نخست‌وزیر وقت و وزیر دارائی وقت در اینجا گفته‌اند که این قرارداد آرزوی ملت ایران را منافع ملت ایران را استیفا نمی‌کند ولی ما اجباراً آن را قبول می‌کنیم. با همین قرارداد بدون اینکه مدتش منقضی بشود و شرایط آن تغییر پیدا کند واقعاً باید گفت که بمناسبت اقدامات رهبر بزرگ مملکت ما امسال میگوئیم عایدات ما از ۲ میلیارد دلار گذشته است. روزی برای ما آرزوی ۲۵۰ میلیون دلار در سال را می‌کردند امروز با همان قرارداد از مرز ۲ میلیارد دلار می‌گذریم این یکی از منابع درآمد ملت ما است. ما باید ببینیم که این درآمد با چه فداکاری‌ها با چه جانفشانی‌ها تحصیل شده و این بر اثر نبوغ فکری شاهنشاه ما در جهان که نوسان ارتباط کشورهای تولیدکننده با کشورهای صاحب نفت و استفاده‌کننده را بهم زده بر چه مبنائی استوار بوده است علاوه بر خودمان کشورهای دیگر را هم از این نعمت خدادادی مستغنی کردیم. منبع دیگر درآمد ما مالیاتهای ما بود این مالیاتها را دیدیم که پیش‌بینی‌ها حقیقی است ارقام است و نه تخیلات برای حقیقی بودن آن دلیل داشتیم. آن مبلغی که الان در سال ۵۱ در مالیاتهای مستقیم و غیر مستقیم و پیش‌بینی شده، پیش‌بینی شده برای سال ۴۹ که در دستمان داریم کمتر از وصولی سال ۱۳۴۹ بوده به این معنی در سال ۴۹ اگر پیش‌بینی کردند ۱۱۰ بطور قطع وصل شده بر همان معیار پیش‌بینی‌ها محتاطانه بوده و در سال ۵۰ هم حقیقت را ثابت می‌کند پس ما از نظر منبع دوم درآمدها به این نتیجه رسیدیم که درآمدها کافی بود. منبع سوم درآمدهای ما خدمات دولتی بوده، مؤسسات وابسته به دولت بوده که رشد ۱۱ درصد داشته و تمام اینها را که بررسی کردیم و هزینه‌ها را وقتی رسیدیم دیدیم دولت اهدافی که در بودجه معین کرده که رئوس کلی آن رشد مداوم اقتصادی تقویت بنیه دفاعی و رفاه اجتماعی و سلامت اجتماعی مملکت است. در هر کدام از این فصول اعتبار را مناسب با آن فصل و با آن عدد تشخیص داده و از این جهت است که در مقدمه گزارش مخبر محترم کمیسیون نوشته شده است که بودجه از جهات مختلف متعادل است نه تنها از نقطه‌نظر توازن دخل و خرج یعنی توازن از نظر ارقام، توازن از نظر تقسیم برای بخشهای مختلف با توجه به اهدافی که بودجه تعریف کرده. بنده بعنوان اینکه قریب دو هفته دقیقاً با منطق متصدیان امر مسئولین شرکتهای دولتی حتی مؤسسات وابسته و حتی مؤسسات خیریه که برنامه و هدف آنها را دیده‌ایم که به چه مصرفی میرسانند جزء به جزء بررسی کردیم. باید واقعاً بگویم از نقطه نظر ارائه یک بودجه متعادل و متوازن در تعقیب اهداف ملی در تقسیم اعتبارات بخشهای مختلف واقعاً بودجه بسیار خوب و دلنشین است به این معنا که ما می‌توانیم بگوئیم در فلان قسمت چرا توجه کم شده است اما ملازمه آن اینست که از اعتبارات یک بخش کم کنیم و به اعتبار بخش دیگر اضافه کنیم و در حقیقت آن هدف کلی بودجه تأمین نشده است. ما به آموزش و پرورش باید خیلی بودجه بدهیم و داده شده ۲۸ درصد، باید به بعضی قسمتهای کشاورزی خیلی بودجه بدهیم داده شده، صحبت از عمران شد و رشد کشاورزی داده می‌شود، مواجه با کسر بودجه در قسمتهای اول می‌شویم و این مغایر با اصل تعادل و توازن کلی بودجه است که دولت منظور نظر داشته باید این مطلب را اذعان کرد که در اینجا تئوریهای مختلف عنوان شد، مباحث گوناگون گفته شد، در باره ارزاق در باره قیمت‌ها، در باره احزاب همه اینها مسائلی است که گفته شد و قطعاً استفاده‌ای هم از آنها حاصل می‌شود چه بصورت قبول یا رد آن مطالب اما یک مطلب را هم اضافه می‌کنم از جلد عضویت کمیسیون بودجه در می‌آیم و بعنوان یک نماینده مجلس پشت این تریبون عرض کنم یکی از بزرگترین خدمات دولت هویدا و دولت قبلی هویدا مرحوم منصور به ایران و تاریخ ایران واقعاً به تاریخ ایران همین ایجاد مکتب احزاب سیاسی و حزب ایران نوین در مملکت است (صحیح است) من خود این مطالب را میدانم که اهمیتش به اندازه تمام راهها و سدها و پلها برای این مملکت است. باید ملت ما بداند چه می‌گذرد ملت آن نیست که وقتی من در خیابان راه رفتم یک نفر در اثر برخورد با من بگوید آقا این فرماندار بد است، بگوید چراغ دارد یا ندارد من هم زود روی او حساب بکنم وقتی میگوئیم افکار عمومی باید افکار عمومی بحث شده دست ما برسد. باید افکار عمومی اکثریت به دست ما برسد، باید بدانیم در یک مسئله‌ای در یک شهر صاحب‌نظران چه می‌گویند، آیا این را بحث شده می‌گویند یا فقط نظرات خودشان را می‌گویند، اگر در مراغه بنده، برق اولویت دارد یا آب مردم باید بحث بکنند اولویت را بگویند. اما شما در خیابان اگر بپرسید، آنکس که آب ندارد می‌گوید آب، آنکس که برق ندارد می‌گوید برق اولویت دارد روی این مطلب نمی‌شود دست گذاشت و برنامه‌ریزی کرد. حزب ایران نوین است که امروز توانسته است مردم را به حوزه‌های حزبی بکشاند و با آنها بحث بکند در انجمن‌ها، در شهرها و از هر طریق دیگر که لازم است این کار منطقه است، این کار مردم است که بررسی کنند و روی آن حساب کنند. امروز آن توسعه‌ای که حقیقتاً دمکراسی و آزادی در کشور ما دارد در کمتر مملکتی دارد. شما ملاحظه بفرمائید در یک شهر انجمن شهرستان هست، انجمن شهر هست، خانه انصاف هست، انجمن بهداری هست، انجمن آموزش و پرورش هست، شورای داوری هست، تصور بفرمائید در یک شهر ده هزار نفری لااقل سیصد نفر در این انجمن‌ها مشغول هستند، سیصد نفری که منتخب مردمند. وقتی در امور مربوط به خودشان بحث می‌کنند دمکراسی یعنی این، دمکراسی این نیست که بنده بیایم نطق قبل از دستور بکنم عوامفریبی بکنم و روزنامه‌ها بنویسند و مردم بگویند به‌به عجب با دولت مخالفت کرد، عجب به فلان وزیر حمله کرد، این دمکراسی ۲۰ سال قبل و دمکراسی عوامفریبانه‌ای بود که برای ما ساخته بودند، کجا این دمکراسی بود. دهقانی که اصولاً زیر یوغ ارباب بود، کارگری که زیر کلید کارفرما بود چه دمکراسی داشت. امروز دهقان اصولاً به مسائل مملکت روشن است. لایحه بیمه‌های اجتماعی را خیلی بهتر از من حقوقدان میداند و از این جهت است که حقش را می‌گیرد و بخاطر این است که با آن قیافه مصصم و شاد روز ۶ بهمن رژه می‌رود، مسرور می‌شود و آزادیش را جشن می‌گیرد، کی کارگر و دهقان در این مملکت این آزادی را داشت؟ این است افتخار حزب ما برای این مملکت. مسئله اتوبوس حل می‌شود این تهران تا سی سال قبل ۷۰۰ هزار نفر جمعیت داشت یکمرتبه از شهریور ۱۳۲۰ به این طرف جمعیتش اضافه شد تا رسید به ۳ میلیون نفر. تمام محلات اطراف را ملاحظه میفرمائید آباد شده، شهر ۳میلیون نفری برای ایجاد وسائل ارتباط اعم از تلفن و اتوبوس و آب و برق اینها چیز ساده‌ای نیست، رشد تهران نامناسب بوده چرا در تبریز قضیه اتوبوس نداریم، در اصفهان نداریم یا در همدان مگر داریم؟ در تهران اگر هست ناشی از مشکلات انحصاری خود تهران است و باید در خود تهران حل شود اما ما نمی‌توانیم بیائیم در اینجا بگوئیم عایدات فلان کشاورزی که جناب آقای نخست‌وزیر اشاره فرمودند و آن ۶۰ درصد دهقانهای رنجدیده‌ای که امروز آزاد شده‌اند احتیاج به حمایت دارند یک روزی می‌گفتند اگر مالک رفت زارع خواست صد تومان قرض بکند در خانه کی برود؟ این بدبخت می‌شود خیر آقا بدبخت نمی‌شود. انقلاب مراقب آن دهقان است نمایندگان انقلاب مدافع حقوق روستائیان هستند و به همین دلیل است که ما در اینجا اعتباراتی که به روستاها می‌دهیم با کمال قدرت به پیشرفت روستاها تخصیص می‌دهیم والا ما می‌توانیم از این بودجه یکصد میلیاردی بگوئیم فلان مقدار برای تلفن تهران اما یکسال بعد هم فرزندان روستاهای ما مدرسه و دبیرستان ندارند، اینها باشد بنوبت خودش. حزب ما افتخارش اینستکه درآمد ملت باید نصیب اکثریت ملت بشود این هدف حزب ما است. ما هروقت از این هدف منحرف شدیم هر چه خواستید بگوئید. این هدف مقدسی است که حزب ما و ملت ما در اجرای نیات رهبر بزرگ مملکت تعقیب خواهد کرد. درآمد عمومی باید متناسب با نیازهای عمومی اکثریت تقسیم شود. بله شما فرمودید تلفن در تهران کم است اما در شهرستانها هر کس می‌خواهد بلافاصله در اختیارش می‌گذارند. کدامیک از مراکز شهرستانهای بزرگ هست که تلفن خودکار نداشته باشد. وقتی به مراغهٔ من ۲۰۰۰ تلفن خودکار برسد شما ۲۰۰۰ شمارهٔ فلان شهرستان یا ۳۰۰۰ شمارهٔ شهرستان دیگر، اگر همهٔ اینها را جمع بزنند ۳۰۰ هزار تلفن می‌توانستند به تهران اختصاص بدهند و صدای کسی در نیاید، آن مراغه‌ای هم ممکن است حرف نزند ولی حرف می‌زند، آن همدانی آن یکی در اصفهان اینها روزبروز شبکه تلفنشان توسعه پیدا می‌کند. شما میگوئید گران نشود من هم حرفی ندارم اما چکار کنیم از بودجه عمومی ضرر شرکت تلفن را بدهیم؟ از حقوق زارع و کشاورز و ماهی چهارصد تومان حقوق ورثه کارمند بدبختی که ۳۰ سال در خدمت دولت بوده و فوت کرده برداریم و به شرکت تلفن بدهیم که پول آبونمان بنده و جنابعالی کم نشود؟ میگوئید گران است باید دید در دنیا چطور است، غالب شما به اروپا رفته‌اید کشور سازنده تلفن زیمنس در آلمان است کارخانه آ ـ ا ـ گ ـ مرکزش در آلمان است ببینید در آلمان تلفن اشتراکش چقدر است، حق مکالمه چند است، خودش مهندس دارد، خودش می‌سازد و از ۸۰ سال قبل شبکه تلفنش دائر است پس باید مثل آب خوردن مفت باشد ولی یک تلفن معمولی در آنجا ۵ ریال است آنوقت وقتی میگوئیم شما از اول دو ریال بدهید می‌گویند گران است البته نسبت به ماه قبل گران شده ولی باید دانست که این خدمت است و خدمت باید صرف بکند و صرف توسعه بشود. البته بنده در این امر حرفی ندارم شاید بعضی‌ها بپسندند که همه چیز را دولت تهیه کند در اینجا مطلبی گفته شد حیفم آمد راجع به آن چیزی نگویم. گفته شد کره ترقی کرده بله ترقی کرده آفرین باد بر این دولت که اگر این دولت نبود اگر نظم و انضباط این دستگاه و بیداری و هشیاری و پیش‌بینی و ذخیره ارزی کشور ما نبود با این قحطی که سال جاری ایران دچار شده بود و یک میلیون و چهارصد هزار تن گندم بموقع حمل نمی‌شد و بموقع وارد و توزیع نمی‌شد حالا لااقل صدهزار نفر مرده بودند. نظیر کشورهای دیگر شما خیال می‌کنید با این قحطی که در سال ۵۰ گریبانگیر مملکت شده و بی‌نظیر بود چطور می‌گوئید چرا قحطی شده چرا خشکسالی شده هنوز ۱/۵ سطح کشت ما آبی است شما می‌گوئید آبها را مهار کنید، سد بسازید. مگر کم سد ساختیم مگر نمی‌سازیم، همهٔ پولها را بدهیم سد بسازیم، سد محمدرضا شاه، سد شاه عباس، سد شهبانو فرح و سد امیرکبیر و ۱۲ سدی که دائماً هر سال افتتاح می‌شود مگر سد نیست؟ آیا تمام مطالب را باید گفت آسان است تمام آبها را مهار کنیم، اگر تمام آبها را مهار کنیم می‌رسیم بجائی که ۱/۵ آبی و ۴/۵ دیم است. شما که بالای کوه نمی‌توانید آب ببرید زراعت دیم است. اگر یک رحمت الهی بموقع بیاید ما یک میلیارد دلار داریم و اگر یک باران بموقع نیاید یک میلیارد از دستمان رفته این حقیقت است و ما نمی‌توانیم حقیقت را انکار کنیم. شاید بتوانیم این حقیقت را اندکی تغییر بدهیم ولی هرگز نمی‌توانیم آنرا ریشه‌کن کنیم در چنین سالی که ۱/۴محصول گندم مملکت از خارج وارد شده یک تهرانی و یک مراغه‌ای شب بدون نان سر ببالین نگذاشت این افتخار دولت است این دلیل مراقبت دولت است. حالا اگر دولت گندم وارد کرده و نان را به قیمت واحد در اختیار مردم گذاشته اگر سایر خدمات را که زیاد مهم نبوده توجه نکرده چه اشکال دارد، چه اشکال دارد قیمت نخود و لوبیا بالا برود. مسلماً همانطور که آقای موسوی می‌دانند وقتی باران نیاید وقتی محصول گندم کافی نبود حبوب هم بقول آقای نخست‌وزیر تابع آن است و این مسئله استثنائی امسال چرا سالهای قبل نبود، به شهادت صورت جلسه گذشته ببینید در هفت سال گذشته شما از گرانی نخود و گرانی کره صحبت کرده‌اید و اگر امسال راجع به گرانی صحبت کردند یکی از عللش خشکسالی بود. مراتع وقتی خشک شد دامهای ما چرا نکردند و محصول شیر ما پائین آمد، کره پائین آمد، پنیر پائین آمد و ناچار شدیم از خارج وارد کنیم. قیمت بین‌المللی بالا و گران تمام شد دولت توجه داشته و تا جائی که می‌توانسته این مسئله را به نفع مردم حل کرده و می‌کند ولی انتظار نداشته باشید که ما حتی مدار جهانی را هم به نفع خودمان ثابت نگهداریم. دلار آمریکا ۱۰٪ شکسته یعنی آمریکائی اگر یک سیگار را می‌خرید به سه دلار حالا باید بخرد سه دلار و سی‌سنت وقتی پول بزرگترین قدرتهای جهان ۱۰٪ می‌شکند قیمت‌ها ۱۰٪ بالا می‌رود هیچ حرفی نمی‌زنیم. شما همه به اروپا و امریکا تشریف بردید هر سال می‌روید آیا قیمتها را با سال گذشته برابر می‌بینید؟ محال است اگر اطاقی را سال گذشته می‌دادند ۱۰۰ فرانک امسال می‌دهند ۱۵۰ فرانک. در آلمان ۲۰٪ سطح قیمت‌ها بالا رفته و این یک مسئله جهانی است و ملازمه با رشد اقتصادی در جهان دارد و از اول اینطور بوده در کشور فرانسه قیمت‌ها بالا رفت، بعد از جنگ بین‌المللی بر اثر بالا رفتن قیمت‌ها و عوامل دیگر هر صد فرانک فرانسه در زمان حکومت ژنرال دوگل به یک فرانک تبدیل شد و یا مسئله قیمت یک کیلو گوشت صدهزار مارک بعد از جنگ اول در آلمان فراموش نشده است.

ما باید چاره بیندیشیم که بالا رفتن قیمت‌ها از مرز رشد اقتصادی ما نگذرد. اگر رشد ما ۱۹٪ در سال گذشته بوده و قیمت‌های ما ۲۵٪ بالا می‌رفت خطرناک بود اما اگر ۱۹٪ رشد داشتیم و ۵٪ شاخص قیمت‌ها بالا رفته این مطلوب است. قصد تصدیع ندارم همینقدر به استحضار نمایندگان محترم میرسانم که ادعا کردن و کنار گود نشستن و گفتن لنگش کن و پروژه دادن بدون اینکه راه حلی تعیین کنند ساده است، اما عملی ساختن مشکل است. در هر قدم هزاران اشکال است و آن اشکالات را باید با انگشت تدبیر گشود و این همان مشکلاتی است که دولت برای هر کدامش هر روز تدبیری می‌اندیشد، این بودجه‌ایست افتخارآمیز و دارای منابع درآمد مطمئن، در این بودجه یکی از منابع درآمد، در خارج تعدادی زیادی از دوستان از من پرسیدند و گفتند یک مقدار از منابع درآمد شما وام خارجی است، نمی‌دانم چرا در لایحه بودجه وام نوشته شده. من شخصاً مخالف بودم و در کمیسیون هم گفتم این وام نیست اعتبارات خارجی است که به کشور ما داده می‌شود برای هر یک دلار و صد دلارش کشورهای دیگر سرودست می‌شکنند و در صف به نوبت ایستاده‌اند و کسی به آنها نمی‌دهد مگر همه ما نمی‌خواهیم برویم و از بانک ملی ۵۰۰ هزار تومان قرض بگیریم، به کدامیک از ما می‌دهند، وام‌دهنده می‌خواهد بداند با این پول چه کار می‌کنند؟ پولش را می‌توانند پس بدهند یا نه و آیا این کاری که با این وام می‌کنند اقتصادی است یا نه، تمام اعتباراتی که برای مملکت ما می‌دهند اعتباراتی است که در مقابل طرحهای اقتصادی ما می‌دهند، شما خیال می‌کنید که بهر کشوری وام می‌دهند؟ چرا در زمان دکتر مصدق صد دینار بما وام ندادند، چرا بعد از آن ندادند برای اینکه نقشه اقتصادی نداشتیم و پولها به هدر می‌رفت امروز برای هر طرح اقتصادی و قابل بهره‌گیری بانک بین‌المللی یا بانکهای دیگر بما اعتبار می‌دهند در نظر داشته باشید این اعتبارات را وقتی پس می‌دهیم مستهلک شده هر چه بیشتر بتوانیم باید وام خارجی بگیریم چون توجه کنید با این اعتبار که امروز می‌گیریم جنسی که به صورت کارخانه امروز می‌خریم ده سال بعد ده برابر شده دولت یکی از افتخاراتش اینست که آنچنان دولتی است قابل اطمینان که مراجع مالی بین‌المللی به پروژه‌ها و طرحهایش وام می‌دهند، کشورهای همجوار را ببینید هستند کشورهائی که می‌خواهند وام بگیرند ولی به آنها نمی‌دهند چون طرحهایشان اقتصادی نیست این هم یکی از منابع درآمد دولت بود، بنده به بحث در بارهٔ بودجه خاتمه می‌دهم فقط یک مطلب اصلاحی است که محض توجه ریاست محترم عرض می‌کنم بطوریکه نمایندگان محترم استحضار دارند چندی پیش ماده واحدی به تصویب مجلس شورای ملی رسید که به موجب آن به سازمان امور اداری و استخدامی اجازه داده شد که حق ثبت امتحانات استخدامی را به مصرف برساند. در کمیسیون بودجه مذاکره شد به لحاظ اینکه طبق تبصره یک قانون بودجه سال ۱۳۵۱ درآمدهای اختصاصی موقعی قابل مصرفند که هم در بودجه منعکس باشند و هم در خزانه تمرکز شوند بدین مناسبت سه میلیون ریال در ردیف درآمدها بعنوان درآمد اختصاصی سازمان امور اداری و استخدامی اضافه شد و بهمین ترتیب سه میلیون ریال بعنوان درآمد اختصاصی در قسمت هزینه‌ها اضافه گردید و چون این ارقام از قلم افتاده است بدین ترتیب مجدداً متذکر می‌گردد که بهمین ترتیب در فصل مربوطه‌اش اصلاح بفرمائید.

رئیس ـ اصلاح می‌شود نظر دیگری در ماده واحده نیست؟ (اظهاری نشد) پیشنهادهای رسیده قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

محترماً پیشنهاد می‌نماید در تبصرهٔ ۱۶ لایحه بودجه در سطر هفتم بجای کلمه شهرداری نوشته شود:

«شهرداری‌های مذکور».

با تقدیم احترام ـ ادیب سمیعی.

رئیس ـ نسبت به این پیشنهاد مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) رأی می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

محترماً پیشنهاد می‌نماید تبصرهٔ ۱۶ مادهٔ واحده بودجه سال ۱۳۵۱ بشرح زیر اصلاح شود ـ شهرداریهای مشمول مادهٔ ۲ قانون نوسازی و عمران شهری مصوب هفتم آذر ماه ۱۳۴۷ موظفند سهم مذکور در ماده ۶۸ قانون اصلاحی قانون شهرداریها مصوب سال ۱۳۴۵ مربوط به بهداری و تربیت بدنی و پیش‌آهنگی و کمیته پیکار با بیسوادی و کتابخانه‌های عمومی را از درآمدهای مستمر خود بهمان میزانی که در سال ۱۳۴۸ مکلف به پرداخت بوده‌اند در سال ۱۳۵۱ تأمین و پرداخت کنند.

تعیین حد نصاب هزینه‌های عمرانی و سازمانی موضوع شهرداریهای مذکور بر اساس تقسیماتی خواهد بود که با توجه به احتیاجات و مقتضیات محلی به پیشنهاد شهرداری و تصویب انجمن شهر و تأیید وزارت کشور رسیده باشد.

دکتر احمد برادر.

رئیس ـ آقای فخر طباطبائی بفرمائید.

فخر طباطبائی ـ عرض کنم چون این پیشنهاد با اصل تبصره چندان تفاوتی نداشت و بنده راجع به تبصره عرایضی داشتم فرق نمی‌کند این پیشنهاد که تصویب بشود مثل تبصره است. فکر کردم عرایض خودم را بعنوان مخالف عرض کنم که این پیشنهاد هم همان تبصره است. این تبصره ۱۶ چنانکه در گذشته بود برای شهرداری مشکلاتی بوجود آورده است. تقسیم این ۳٪‌و ۵٪ و ۱۰٪ و رساندن به مؤسساتی که از این محل بایستی عوایدی داشته باشند صرفنظر از اینکه این مؤسسات از این درآمد نتیجه‌ای هم نمی‌گیرند و اغلب شهرداریها ظرف چند سال نداشتند که بپردازند و مشکلاتی بوجود آمده. بنده در کمیسیون بودجه هم این مطلب را عرض کردم و به صورت توصیه گذاشتند و فکر می‌کنم اگر یکی دو ساعت توجه بیشتر می‌شد این مطلب در کمیسیون حل می‌شد. غرض اینست که چند سال راجع به این موارد صحبت می‌شود و موارد دیگری هم هست و قوانینی از این قبیل گذشته که در کمیسیون بودجه گفته شده است و توصیه شده در بودجه‌نویسی برای دولت اشکال بوجود می‌آورد که این مقررات را در نظر بگیرد و بر این اصل بودجه خودش را تنظیم کند خواستم عرض کنم اگر ممکن باشد این تبصره بطور کلی از لایحه حذف بشود خواهند گفت مؤسساتی از این تبصره استفاده می‌کنند تکلیف آنها چه خواهد شد؟ اما قسمتی از اینها بدون وجه هستند یعنی تا بحال نتوانسته‌اند قانون را اجرا کنند و اگر طلبی دارند همینطور مانده می‌توانند ضمن متمم بودجه که جناب نخست‌وزیر هم ضمن فرمایشاتشان فرمودند انشاءالله می‌آید در آنجا ممکن است در نظر بگیرند. مؤسساتی که از این محل استفاده می‌کنند برای آنها اعتباری پایدار گردد بهرحال من تکلیف خود میدانم چون دیدم که اغلب شهرداریها گرفتار این مشکلات هستند من عرض خودم را کردم اگر قبول فرمودید که چه بهتر و اگر مشکلی هست برای قبولش اصراری ندارم توجهتان را جلب می‌کنم که این تبصره باعث ناراحتی عجیب می‌شود بهداری می‌گوید سهم مرا بده و او می‌گوید حقوق رفتگرم را نداشتم و ماجراهائی که اغلب در شهرداریها هست. عرض دیگری ندارم.

رئیس ـ جناب آقای نخست‌وزیر بفرمائید.

امیر عباس هویدا (نخست‌وزیر) ـ در فرمایشات نماینده محترم نکات بسیار مهمی بود و بر دولت پوشیده نیست که تعدادی از شهرداریها امکان پرداخت کمکهای لازم را ندارند ولی خواهش می‌کنم اصل را از بین نبرید چون یکروزی شهرداریها امکان این را خواهند داشت که بپردازند. پس بیائید ببینیم اشکال شهرداریها چیست و آن اشکال را حل کنیم. دولت پیشنهاد کرده و بزودی مطرح خواهیم کرد که قروض سابق شهرداریها را به دستگاه عمرانی بررسی بکنیم و با رسیدگی صحیح و پیدا کردن الگوهائی اگر شهرداریها نتوانند قروضشان را پس بدهند و درآمدش را نداشته باشند یک راه حل‌هائی پیدا کنیم که شهرداری را از پرداخت قروض گذشته تا حدودی به تعویق بیندازیم، مبرا کنیم اگر لازم باشد، ولی روی این اصل که شهرداریها با پیاده کردن قانون نوسازی فردا و با توسعه اقتصادی مملکت ما خواهند توانست کمک بکنند به دستگاههای مربوط به شهر خودشان قبول کنید و بگذارید این اصل که مورد قبول همه است عملی بشود ولی اگر شهرداریهائی هستند که این اشکال را دارند برای آنها راه حل پیدا کنیم و قول می‌دهم که در این باب در سال ۱۳۵۱ یک بررسی‌هائی می‌کنیم و شهرداریهائی که در اشکال هستند که ما هیچ علاقه نداریم در اشکال باشند راه حلی برای آنها پیدا خواهیم کرد (احسنت).

رئیس ـ نسبت به این پیشنهاد رأی می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد بعدی قرائت می‌شود

(بشرح زیر خوانده شد)

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌کنم که تبصره ۲۱ ماده واحده به شرح زیر اصلاح گردد.

تبصرهٔ ۲۱ ـ اجازه داده می‌شود مازاد درآمدهای اختصاصی وزارت بهداری به تشخیص هیئت وزیران در سال ۱۳۵۱ به مصرف توسعه برنامه بهداشت و تنظیم خانواده و کنترل جمعیت و برنامه ترویج و توسعه فعالیت‌های صنایع دستی روستائی برسد.

دکتر دادفر.

رئیس ـ نسبت به این پیشنهاد نظری نیست؟ (اظهاری نشد)

به این پیشنهاد رأی می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نمایم تبصره زیر به تبصره‌های موقت بودجه سال ۱۳۵۱ علاوه شود.

تبصره ـ مانده مبلغ هیجده میلیون ریال اعتبار مربوط به احداث دهکده نمونه که از محل اعتبار هزینه‌های پیش‌بینی نشده بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور تأمین شده است تا آخر سال ۱۳۵۱ قابل تعهد و مصرف می‌باشد.

دکتر دادفر.

رئیس ـ نسبت به این پیشنهاد نظری نیست؟ (اظهاری نشد) به این پیشنهاد رأی می‌گیریم. خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. کلیات آخر لایحه مطرح است. آقای انوشیروانی بفرمائید.

دکتر انوشیروانی ـ قرار نبود که در این لایحه بودجه عرایضی بعرض برسانم و از طرف آقای رئیس فراکسیون مأموریتی به اینجانب محول نشده بود و جناب آقای رئیس مجلس شورای ملی در آغاز سال مرا نصیحت کردند که چهار سال وقت داری گذاشته بودم برای سالهای بعد ولی یکی از همکاران بسیار عزیز من جناب آقای زهتاب فرد راجع به دادگستری مطالبی فرمودند که برای من تکلیف ایجاد شد چند کلمه‌ای بعرض برسانم. به جناب آقای زهتاب فرد ارادت خاصی دارم و باید عرض کنم شاید در بین همکاران مجلس دوستی و همفکری نزدیک‌تر از ایشان ندارم ولی ایشان از یک حزب دیگر هستند و بنده در حزب ایران نوین و گاهی فقط در موارد خاصی دید و نتیجه‌گیری ما با هم اختلاف دارد. یکی از موارد کلماتی است که جناب زهتاب فرد گاهی در نطق‌های خود یا در روزنامه خود بکار می‌برند. مثل کلمات نورچشمی‌ها، حکومت قاهره، هیأت حاکمه، با این لغات یک قدری موافق نیستم. راجع به حکومت قاهره که فکر می‌کنم از مجله حبل‌المتین و نطق‌های سید جمال‌الدین اسدآبادی خاطره‌ای باشد جناب آقای نخست‌وزیر با یک ظرافت قانونی خاصی جواب فرمودند ما راجع به هیأت حاکمه باید بعرض برسانم این لغت و کلمه یادگار آغاز مشروطیت است که متأسفانه بعد از سوم شهریور که من خاطرات تلخی از آن دارم باز معمول شد. آن هیأت حاکمه‌ای که در آغاز مشروطیت اصطلاح شد به آن حکومتی گفته می‌شد که هر استان و هر ولایت و قصبه‌ای در تیول یک شاهزاده‌ای بود. آن موقع به این تیپ می‌گفتند هیأت حاکمه و مشروطه‌طلبان با آن مبارزه می‌کردند. آیا در دورهٔ فعلی ما چنین هیأت حاکمه‌ای سراغ داریم؟ یا یک شاهزاده‌ای که ایالتی تیولش باشد؟ نمیدانم منظور آقای زهتاب فرد از این هیأت حاکمه که الان عنوان می‌فرمایند چیست و هرچه نگاه می‌کنم در این صف کسانی که حکومت دارند و در حکومتی دستی دارند وزیر و حتی وکیل‌اند و کارهای پائین‌تری دارند من از آن طبقات کسی را نمی‌بینم. آقای صادق احمدی وزیر دادگستری شاهزاده هستند؟ پدرشان وزیر بوده؟ یا اغلب آقایان وزرای دیگر همینطور. دکتر ولیان که برای یک کلمه بدبخت که آقای زهتاب فرد برای زارعین بکار برده بود آمدند اینجا و اینقدر صحبت کردند، ایشان واقعاً از طبقه عامه برنخاسته‌اند؟ آقای زهتاب فرد من استدعایم از شما اینست که چون با هم همفکری داریم عرض می‌کنم از این کلمات بخصوص در مجلس عنوان نفرمائید. عرض بنده راجع به دادگستری است همانقدر که آقایان خسته هستند بنده هم خسته‌ام و سعی می‌کنم زودتر تمام کنم (احسنت). من آشنائی خاصی با دادگستری دارم. دادگستری خانه من است آغاز کارم از دادگستری بوده وکیل دادگستری هستم، دادگستری را خوب می‌شناسم. دو سازمان داریم که با همهٔ سازمانهای دیگر تفاوت دارند یکی سازمان ارتش است و یکی دادگستری. دادگستری مجمعی است از طبقه فاضله و دانشمند بخصوص دادگستری فعلی ما در تمام طبقاتش از کارهای پائین بازپرس گرفته تا دیوان عالی کشور همه کسانی هستند که تحصیلات عالیه دارند، دکتر و لیسانسیه و تحصیلکرده هستند. آن تعبیری که همکار بسیار عزیز بنده جناب زهتاب فرد در باره قضات فرمودند درست نیست. من فکر می‌کنم آقای زهتاب فرد مدتی با بازرسی شاهنشاهی کار کرده‌اند و در جریان کارهای دقیق این سازمان هستند بخصوص آنچه را که مورد نگرانی ایشان بود پرونده‌هائی بود که از بازرسی شاهنشاهی به دادگستری فرستاده شده است. باید عرض کنم که دادگستری با همه جا فرق دارد در دادگستری کلمات معنی دارد بهمان معنی که گذاشته شده بکار می‌رود. در آنجا شعر و عرفان و ادبیات نیست، اگر به کسی می‌گویند متهم با محکوم فرق دارد. اگر به کسی تهمتی وارد شود یک مقرراتی هست که موبمو دقیقاً اجرا خواهد شد به این جهت اگر در رسیدگی پرونده‌ای تأخیر بشود یا بر خلاف نظر همکار گرامی من اگر یک اتهامی که وارد می‌شود ارکان جرم صحیح نباشد رسیدگی می‌شود. دادگستری احتیاج به دقت و رسیدگی دارد، احتیاج به مو شکافی دارد به این آسانیها پرونده‌ها ختم نمی‌شود. به آقای زهتاب فرد اطمینان می‌دهم تصوری که راجع به دادگستری داشتند در ۱۰ سال پیش است و پس از انقلاب بهیچ‌وجه تحقق ندارد خیلی متأسفم ایشان با عنوان بسیار تندی کار قضات دادگستری را تخطئه فرمودند، می‌فرمایند اگر پرونده به ادعانامه نرسید برای اینست که متصدیان دادسراها، دادستانها، بازپرس‌ها اعم از دادسراهای عادی یا کارمندان متصدیان دادسرای دیوان کیفر پیش از آنکه دیوان در اختیار دیوان کشور باشد در اختیار وزیر هر که در هر دوره باشد عضو دولت و عضو قوهٔ مجریه می‌باشد. بازپرسی دادستان قاضی ایستاده که به اشاره ممکن است از محلی به محل دیگر پرتاب شوند طبعاً نسبت به دستگاه دولت بسته و وابسته به دولت و مجری اوامر دولت خواهد بود. فرض این قضیه اینست که وزیر دادگستری اعمال نفوذ می‌کند یعنی می‌گوید پرونده را رسیدگی نکنید، این قاضی و بازپرس اینقدر کوچک و بی‌شخصیت است که برای اینکه از تهران به کرج و قزوین منتقل نشود امر وزیر دادگستری را اطاعت می‌کند. این درست نیست بخصوص من عرض می‌کنم امروز در دادگستری یک روح استقلال‌طلبی در بین قضات هست که وزیر دادگستری هم اگر بگوید اگر خدای نکرده این فرض درست باشد و بنظر من درست نیست و امری بدهد کسی اجرا نمی‌کند. من مثال عرض می‌کنم آقای وزیر دادگستری چند روز پیش بخشنامه کردند و دستور فرمودند که دادگاهها اگر اجرائیه‌ای بر علیه دستگاههای دولتی دارند نباید از پول‌های دولتی آن دستگاهها در بانکها توقیف کنند. شما تصور میفرمائید که این دستور را تا حالا قاضی نشنیده و توجه نکرده است و بعد از سال‌ها که عدلیه هست حالا وقت آن شده آقای وزیر دادگستری بگوید؟ اینطور نیست این قضات دادگستری هستند که این دستور وزیر دادگستری را اجرا نمی‌کنند.

هر وزیر دادگستری تازه‌ای که انتخاب می‌شود دستگاههای دولتی فشار می‌آوردند بخشنامه صادر کند یک دوسه ماهی که وزیر تازه بخشنامه صادر کرده قضات تأخیر می‌کنند ولی دوباره همان رویه‌ای که اول داشتند که هر کس هر جا محکوم باشد مالش هر جا هست باید به نفع طلبکار ضبط شود پیش می‌گیرند. آقای زهتاب فرد یک مقایسه‌ای بفرمایند دو مورد شاهد می‌آوریم و بعرایضم خاتمه می‌دهم (احسنت). کار دادگستری احتیاج به مطالعه در جریان پرونده دارد ولی معهذا دادگستری امروز بعد از انقلاب با دادگستری قبل از انقلاب تفاوت دارد. سال اول که پرونده وکالت گرفتم دو سه روز از دریافت پروانه وکالتم نگذشته بود که یکی از آقایان به من یک کار وکالتی ارجاع کرد رفتم پرونده را بخوانم دیدم این پرونده دو سه سال قبل از تولد من تشکیل شده، لااقل بیست‌ونه سال در جریان بود هنوز شعبه اول دادگاه شهرستان در جریان بود ولی امروز پرونده‌ای پیدا نمی‌کنید که ده سال حتی پنج سال از عمرش گذشته باشد. اما در مورد اعمال نفوذ باز یک خاطره‌ای را بعرضتان میرسانم و این برخلاف انتظار شما است شاید اکثر آقایان که بشنوند در گذشته چه اعمال نفوذهائی می‌شده، من بازپرس تهران بودم پرونده‌ای را رسیدگی می‌کردم یکی از کسانی که در آستانه نخست‌وزیری بود به این پرونده نظر داشت پس‌فردای آن روزیکه نخست‌وزیر شد و من خیلی به او احترام می‌گذارم و می‌گذاشتم خدا رحمتش کند که مرد خدمت‌گذاری بود، دادستان تهران عوض شد فردای آنروز آقای لطفی که شما به بی‌نظری و خوشنامی او را می‌شناسید مرا احضار کرد و به سود یکی از طرفین پرونده به من تکلیف کرد که اظهار نظر کنم که اگر امروز آقای زهتاب فرد برای دادگستری یک چنین نظری پیدا کردند بیایند بفرمایند. امروز صبح که تصمیم داشتم راجع به دادگستری صحبت بکنم از جناب آقای صادق احمدی خواهش کردم به من بفرمایند که از بازرسی شاهنشاهی چه تعداد پرونده به آنجا ارسال شده است آقایان میدانند بازرسی شاهنشاهی انجام وظیفه می‌کند و یکی از شخصیتهای بسیار ممتاز بکار آنجا رسیدگی می‌کند. معلوم شد این مدت ۱۳۸ پرونده به دادسرا رفته که ۳۶ پرونده منجر به صدور ادعانامه شده و بقیه در جریان رسیدگی است و من فکر نمی‌کردم جناب آقای زهتاب فرد به این صورت عدلیه را متهم می‌کند. این توضیح برای روشن کردن وضع دادگستری برای رفع سوءتفاهم از همکاران محترم بود. عرض دیگری ندارم انشاءالله تشریف می‌آورید و رأی می‌دهید و بودجه را تصویب میفرمائید.

رئیس ـ آقای سعید وزیری بفرمائید.

سعید وزیری ـ بنده با این بیان الکن و ناقصی که دارم اهل نطق و خطابه نیستم معمولاً و خصوصاً در مورد مسئله مهمی مثل بودجه که نه تخصصی دارم و یک دفعه هم در محفل دوستان عرض کردم که من که بودجه شخصی خودم را قادر نیستم تنظیم کنم چه برسد به اینکه در مورد بودجه مملکتی صحبت کنم، منتهی بنده آخر سر تصمیم گرفتم مزاحم بشوم و این موقع را انتخاب کردم برای اینکه حرفهای نارسا و ناپسند بنده را شما حمل بر خستگی خودتان بکنید و به این ترتیب بنده را معذور و معفو بدارید (دکتر دادفر ـ نه خیر مطالب شما همیشه آموزنده بوده است) ولیکن مطلبی که بنده را وادار کرد که صحبت بکنم این مسئله‌ای که صحبت در موقع بودجه آزاد گذاشته شده است که راجع به تمام مسائل صحبت بشود، صحبت شد و شدیدتر از همه درباره خود مجلس عمل شد و وضعی پیش آمد و حرفهائی در اینجا زده شد، از قبیل اینکه، اینکه در اینجا حرف می‌زنید ببینید در خارج چه می‌گویند؟ چرا بودجه را در محافل فرهنگی و مدارس نگذاشتید بحث کنند؟ بعد آن بگومگوهای نسبتاً مفید که بنده بنظرم مفید بود و بالمآل مفید شد که خوشبختانه موجب شده است که در همین روزها ملت ایران بحق متوجه شد که در خانه ملت و پارلمان مسائل و مقدرات ملی بصورت واقعاً جدی مطرح است و با یک شور و شوقی بهر جا که می‌روی راجع به این انتقادها و گفتگوهای اقلیت و اکثریت صحبت می‌شود به این دلیل عرض کردم مفید بود. اما روی صحبتهائی که شد باید عرض کنم که متأسفانه گاهی اوقات باعث می‌شود اینطور وانمود شود که گویا در اینجا مسائل جدی نیست و گویا که آنور دیوارها صلاحیت بیشتری هست و آدم را یاد یک خاطره خوش نمی‌اندازد که در آن سالها یکبار در همین میدان بهارستان به مردم گفته می‌شد مجلس اینجاست آنجا نیست! نخیر آقا من اعلام می‌کنم و شما هم اعلام می‌کنید که مجلس همین جا است. این مجلسی است که بسیاری از قدرتهای بزرگ در دنیا به وجود این مجالس در این کشورها خیلی خوش‌بین نیستند و خیلی خوششان نمی‌آید که مجلس وجود داشته باشد. همچنان که در کشورهای دیگر دورو ور ما ملاحظه میفرمائید کشورهائی هستند که سالیان سال است این نوع مجلس را ندارند البته عللی دارد که واقعاً وقت تنگ و بقولی آخر شب یا بقول آن طرفی‌ها بگویم تنگ کلاغ‌پر. خانمها و آقایان بهتر از من میدانند و باید بدانیم و باید بگوئیم و بنویسیم که این ملت همچنانکه خوب میداند و ذکرش هم باز مفید است که بداند این مجلس این انستیتوسیون این سازمان مشروطیت همچنان که خون‌بهای سربازان و مردان و زنان صدر مشروطیت است یکبار دیگر هم نتیجه خون‌بها و مرارتها و فعالیتهای این نسل ۳۰ ساله دوران آریامهر است (صحیح است ـ احسنت) و علی‌الخصوص نتیجه خون دلهای بسیار گرانبها و علاقه‌مندیهای بسیار شرافتمندانه و دموکرات منشانه شخص محمدرضا شاه پهلوی است (آفرین) این که گفته می‌شود چرا فلانجا صحبت نشد البته صحبت شد صحبت کردن شاگرد مدرسه‌ها و دانش آموزان و دانشجویان نهایت آرزوی این مجلس شورای ملی و نهایت آرزوی همین ملت است که واقعاً در همه‌جا تمام مردم بقول سرکار خانم صفی‌نیا که یک تعریفی از روشنفکر کردند که بنظر منهم صحیح بود نه فقط در مراکز روشنفکری بلکه در مراکز کارگری و دهقانی همان ۱۶ میلیونی که فرمودید ۶۰٪ که فرمودید که روستاها هستند یا که در روستاها هستند یا کارگرانی که در کارگاهها هستند که باید این بودجه و برنامه‌ها مخصوصاً برای بالا بردن زندگی آنها است منجمله روشنفکران جمله تمام روشنفکران که مصطلح است یعنی کارگران فکری یا روشنفکران یدی که آن خانم فرمودند و این بحث‌ها هم شده دیدید وقتی این بودجه به مجلس تقدیم شد در روزنامه‌ها در مقیاس وسیع حتی‌المقدور با تیترهای درشت و امضای دکترها و روشنفکران مقالاتی خواندیم که در بارهٔ این بودجه مقالاتی نوشتند و حتی یکی دو نفر نوشتند این بودجه تورمی است و باز دیگری که استاد دانشگاه بود نوشت و دفاع کرد و شرافتمندانه دفاع کرد که نه خیر بودجه تورمی نیست و موجب افزایش ثروت ملی است و مخلص هم می‌گویم که این بودجه تورمی نیست. یک بودجه در حدود ۶۰۰ میلیارد ریال معادل نزدیک به نه و ده برابر اسکناسی است که همین الان در جریان است. این حکایت از یک شجاعت و یک آمادگی دولت و مملکت می‌کند به این که در حدود صد برابر یعنی صد دفعه این پول را در این مملکت به جریان و گردش می‌اندازد که بتواند این بودجه را چه در ردیف درآمد و چه هزینه اجرا بکند. این حکایت از یک شجاعت می‌کند شجاعتی صددرصد متناسب با این دوران سازندگی است. شجاعتی که متناسب با فرا رسیدن و نزدیک شدن دروازه‌های تمدن بزرگ است (احسنت). این بودجه را وقتی مطالعه می‌کنیم با این رقم درشت می‌بینیم این رقم در مقابل درآمدهائی که دولت نوشته است هزینه‌هایش تمام نشان دهندهٔ سیرکولاسیون و گردش سالم و خوب است. یک جریان صحیح و زاینده و منطقی است و مطلقاً در هیچ‌جا جای سفته‌بازی و سپیکولاسیون Speculation پول بی‌ربط خرج کردن جائی را نشان نمی‌دهد. این یک بودجه مترقی است صد بار سیرکولاسیون پول موجودی که طبعاً ده برابرش وارد خزانه می‌شود حکایت از سازندگی بسیار عجیبی می‌کند حکایت می‌کند از این که گردش سالم به تعداد صد برابر، صد دفعه گردش در یکسال خواهد توانست چه تولیداتی و چه کالاهائی بوجود بیاورد که خود باعث اضافه کردن ثروت ملی است و اضافه شدن ثروت ملی خود پشتوانه این است که پول مملکت قدرت خریدش بالا برود. مملکتی که میلیاردها دلار افزایش درآمد نفت دارد منابع مس و آهن و سایر منابع دیگر و بقول آن اقتصاددان خارجی نیروی کار و قدرت کار فعال ملت پشتیبان بودجه است در هر حال یک بودجه تولیدی و سازنده است (آفرین). خیلی معذرت می‌خواهم یقیناً این روحیه را تمام اجراکنندگان این بودجه باید درک کنند رسالت‌شان، نقش‌شان را حتماً باید درک کنند و بدانند که اجرای یک چنین بودجه‌ای عمل کردن به چنین برنامه‌ای همانطور که تنظیمش یک شهامت زیادی لازم داشته اجرایش هم شهامت، دقت، پافشاری، صداقت، امانت تخصصی و مراقبت زیادی لازم دارد و ما این حسن‌نیت و امانتی که در شأن هویدا و همکارانش سراغ داریم می‌توانیم بگوئیم که واقعاً ملت ایران می‌تواند امیدوار باشد که این بودجه را بخوبی خواهید توانست اجرا کنید و آنچه مطلوب و آرزوی ملت ایران است عمل کنید و به هدف‌های موردنظر انقلاب برسید. یک مطلبی آقای هویدا گفتند که اگر یک برنامه استثنائی اقتصادی نباشد مگر ملت ایران نباید زنده بماند. آفرین بر هویدا یکی از بهترین حرفهائی که زده شده است این است. ما همه چیز داریم رهبری صحیح داریم، پادشاه و رهبری داریم به عظمت تاریخ و به عمق زمان. نمیدانم بگویم به صمیمیت و صفای آسمانها صداقت تاریخی و عمیق و قدرت رهبری و صمیمیت بی‌سابقه ملتی قهرمان و فعال با این همه منابع طبیعی قطعاً موفق خواهد شد. استدعای بنده این است من معذرت می‌خواهم از خانمها و آقایان که در این موقع مزاحم شدم. بنده مخصوصاً برای این عرض می‌کنم یک مطالبی که صحبت می‌کنم و می‌نویسم بایستی ترتیبی بشود که در این رهگذر از زمان همانطور که ملت ایران میداند راجع به این موهبتهایش راجع به این موجودیهایش بیشتر اطمینان داشته باشند و امیدوار باشد که به آن مرحله تمدن بزرگ حتماً و بزودی خواهیم رسید. اگر هر آینه نگرانی‌هائی باشد بگومگوهائی راجع به اشخاص بشود، گفتگوهائی بشود قطعاً دولت هشیار و بیدار هست و با همان شجاعت و شهامت و استقامتی که برنامه‌ها را اجراء می‌کند نسبت به آن بگومگوهائی که می‌شود بی‌تفاوت نخواهد بود. البته خدمتگزاران به بهترین وجه تشویق و احیاناً اگر تخلفاتی دیده شود حتماً انتظار مجلس و ملت و شاهنشاه این است که آنها به شدیدترین وجهی تنبیه بشوند (احسنت).

رئیس ـ نظر دیگری در کلیات آخر لایحه نیست؟ (اظهاری نشد) نسبت به لایحه بودجه با اصلاحاتی که بعمل آمد رأی می‌گیریم. خانمها و آقایانی که موافقند خواهش می‌کنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. لایحه برای اظهار ملاحظات به مجلس سنا فرستاده می‌شود. جناب آقای هویدا بفرمائید.

امیرعباس هویدا (نخست‌وزیر) ـ جناب آقای رئیس با عرض تشکر از رأی قاطع اکثریت نمایندگان مجلس شورای ملی به لایحه بودجه سال ۱۳۵۱ دو نکته بود که لازم میدانم بعرض نمایندگان محترم برسانم. در اینجا جناب فرهادپور راجع به مسأله شرکت رئیس دولت و اعضای کمیسیون بودجه نظریاتی دادند که به عقیده بنده خیلی مهم است بشرط اینکه بتوانیم یک نظمی را ایجاد کنیم که مسائل مربوط به بخشهای مختلف در روزها و ساعات معینی مطرح بشود با کمال میل اعضای دولت که وظیفه دارند این مسائل را روشن کنند و موشکافی کنند حضور پیدا خواهند کرد پس اگر موافق هستید یعنی حزب اقلیت موافق هست پیشنهاد می‌کنم که رؤسای فراکسیون‌های مختلف مجلس شواری ملی بررسی بکنند که این اجازه را بدهند و ترتیبی بدهند که بتوانیم در کمیسیونها در اوقات معینی تمام اعضای دولت در قسمت‌های مربوط به آنها حتی رؤسای سازمانها متخصصین دستگاههائی که راجع به آن صحبت می‌کنیم آماده باشند بیایند نباید انتظار داشت ده، دوازده روزی که مطرح است تمام مسئولین در کمیسیون شرکت کنند. پیشنهاد دیگر من این خواهد بود که در جلسه علنی هم اینطور عمل کنیم به این معنی که اجازه بدهید اینجا را بخش بگیریم اکثریت و اقلیت راجع به بخشهای بودجه صحبت کنند و وزراء آماده باشند پاسخ لازم را بدهند و مسلماً به نفع بودجه خواهد بود چون موشکافی از طرف نمایندگان به نفع مملکت است دولت همیشه پیشقدم خواهد بود. اینجا موضوع دیگری امروز صبح آقای موسوی مطرح کردند خیال می‌کنم باید چند کلمه‌ای در آن مورد عرض کنم و آن راجع به مسائلی است که بعضی از روزنامه‌های خارجی در باره ایران نوشته بودند باید عرض کم ده، دوازده سال پیش اسم ایران را روزنامه‌ها نمی‌بردند و بهیچوجه بودن و نبودن ایران اهمیت نداشت.

اگر ۱۲ سال پیش در ایران سیل می‌آمد، زلزله می‌آمد دو سطری هم توی روزنامه‌ها نمی‌نوشتند. امسال ملاحظه کردید با برفی که آمد در عرض ۲۴ ساعت چند صد نفر در راهها ماندند، روزنامه‌های خارجی نوشتند شش هزار نفر تلف شدند رسیدگی کردیم ببینیم این خبر از تهران رفته سئوال کردیم خبری که از ایران رفته بود توسط خبرگزاری خارجی از این قرار بود چند هزار نفر در راههای ایران در برف مانده‌اند و اقداماتی برای نجات آنها بعمل آمده است، فوراً این خبر در روزنامه خارجی تغییر پیدا کرده است در خبر خبرگزاری نبوده آنها خودشان تغییر داده‌اند که شش هزار نفر مرده‌اند. نخست‌وزیر برای هماهنگی کارها مثل هر کار دیگری ستادی تشکیل می‌دهد چون باید رابطه با استاندارد، وزارت راه، پلیس راه، ژاندارمی، وزارت آبادانی و مسکن، شیروخورشید داشته باشیم باید یک فردی مسئول هماهنگی بشود. روزنامه و خبرگزاریهای خارجی نوشتند ستاد هماهنگی توسط نخست‌وزیر در ایران تشکیل شد و بعضی از روزنامه‌های خارجی نوشتند نخست‌وزیر اعلام خطر نموده و حالت غیر عادی را اعلام کرده است. امروز کشور ما مسلماً در برابر این پیشرفت‌ها که قرار گرفته دستگاههایی در خارج سعی می‌کنند ما را کوچک کنند یا رل دشمنان ما را بازی کنند. روزنامه‌ای که گفتید مقاله‌اش را بنده خوانده بودم در باره همان عده که من اسمشان را ناایرانی گذاشتم و امروز صبح هم عرض کردم که به دستور دشمنان ما در این کشور با گانگستریسم، ماخوئیسم عده‌ای را کشتند تا دسترسی به پول داشته باشند و عرض کردم که عده اینها بی‌نهایت قلیل است و به شما اعلام می‌کنم که مملکت را از وجود اینگونه خائنین پاک خواهیم کرد شک و تردیدی نداشته باشید (احسنت). اگر روزنامه‌های خارجی چه فرانسوی، چه انگلیسی، چه امریکائی دلسوزی می‌کنند که چرا ما اینگونه افراد را محاکمه می‌کنیم باید عرض کنم همیشه مصمم‌تر هستیم (آفرین) در محاکمه اینگونه افراد و پاک کردن کشورمان بهیچوجه چنین مقالاتی در روزنامه‌های خارجی عزم راسخ ما را از بین نخواهد برد (احسنت) و در خارج بدانند اگر باز هم دشمنان ایران که در رأس این جنبش‌ها هستند هر چه بیشتر جنجال کنند ما بیشتر چشممان را بازتر می‌کنیم و عزممان راسختر می‌شود و مسلماً باید برای همه روشن باشد پس می‌گویم و همیشه هم گفته‌ام دو روز پیش به یک روزنامه‌نگار آلمانی گفتم عده‌ای آمده بودند اینجا برای مصاحبه و در آلمان تا بحال هر چه راجع به ما نوشتند خوب می‌نوشتند اگر خوب نوشتند متشکریم و اگر بد نوشتند اهمیت نمی‌دهیم چون آخرش سرنوشت ما را سرنوشت دولت و سرنوشت شما را مقالات روزنامه امریکائی و انگلیسی، فرانسوی ترسیم نمی‌کند آن رأی مردم این مملکت است که اکثریت قاطع حزب ایران نوین را می‌آورد و یک اقلیت دوست داشتنی حزب مردم و این اکثریت قاطعی است که چنین دولتی را رأی می‌دهد که هفت سال است افتخار دارد در خدمتتان باشد و بقول آقای موسوی که بیائید هشترود، ما از خدا خواهیم خواست هفت سال دیگر هم باشیم، هفت سال کم بوده ولی در هر صورت با چنین اکثریتی برای سالیان دراز هستیم. بطور کلی مملکت‌مان پیش می‌رود افراد مهم نیستند یک روزی هم مسلماً سن من این اقتضا را خواهد کرد که من و همکارانم برویم و جوان‌ترها را ببینیم چکار می‌کنند، همینطور شماها سن آن را دارید که به سنا بروید. اینجا واقعاً وظیفه خودم میدانم از دوستان و همکاران و دوستان حزب ایران نوین تشکر کنم، آقای مصطفوی نائینی ـ اکبر مسعودی ـ شمس ـ خانم دانشور ـ صدری کیوان ـ الموتی ـ خانم صفی‌نیا ـ دادفر ـ انوشیروانی ـ سعید وزیری، وظیفهٔ من و همکارانم را آسان کردند و توانستند پاسخ مثبت و قانع‌کننده‌ای به جناب زهتاب فرد، جناب نامور، جناب سمیعی، جناب شیخ رضائی، جناب رامبد و جناب فرهاد پور و جناب موسوی بدهند و خیلی هم خوشوقت شدم که بین آن جوانترهائی که وارد مجلس شدند ملاحظه کردیم ناطقین بسیار خوبی داریم، نشان دادند که چنین لیاقتی را دارند که فردا در صفوف اول حزب ایران نوین انجام وظیفه کنند. از شخص رئیس محترم مجلس شورای ملی که مورد احترام فرد فرد نمایندگان هستند (صحیح است) و دولت واقعاً همیشه نه تنها به سمت رئیس مجلس شورای ملی بلکه به سمت یک برادر بزرگتر من شخصاً از نظریات ایشان و نصایح ایشان همواره برخوردار بوده‌ام و همیشه سعی کرده‌اند کارهای دولت به اسرع اوقات پیش برود. در اینجا بسمت رئیس دولت رسماً از ایشان تشکر می‌کنم و بخصوص از حوصله‌ای که داشتند. همچنین رئیس کمیسیون بودجه که امروز با حرارت و بطور زیبا این مسائل را شکافتند و روشن کردند و مخبر کمیسیون ما که یک قلبی دارد پر از مهر و محبت به مملکت و توانست با حوصله کارها را پیش ببرد تشکر می‌کنم. اینجا عرض می‌کنم دولت در سال دیگر با استدعای برخورداری از محبتی که در جناح عظیم اکثریت و صف اقلیت هست، اقلیت از من ایراد بگیرید و صف اکثریت سعی خواهد کرد مسائل را با همان روح شاد و با علاقه خدمتتان تقدیم کند. بدون داشتن هیچگونه تعصب، چون تعصب ارزش ندارد. شما فرد فردتان هر نظری بدهید برای ما محترم است حتی در موقعی که با ما مخالف هستید باز برای ما محترم است برای اینکه نظری است که یک فرد می‌دهد فردی است که یک عده‌ای به او رأی داده‌اند و اینجا حداقل نماینده صدهزار نفر است و برای ما محترم است (آفرین) بهیچوجه آن خرده‌گیریهائی که کردید نظرهای مخالفی که داشتید در کار ما برای پیشرفت مملکت جلوی ما را نخواهد گرفت سعی می‌کنیم همیشه با همکاری قوهٔ مقننه کارهایمان را با سرعت بیشتری به پیش ببریم و اگر در این هفت سال توفیقی نصیب دولت شده مسلماً در بدو امر رهبری و هدایت شاهنشاه بوده (صحیح است) بعداً یک سهم بسزائی سهم قوه مقننه ایران است که ما را روشن کرده و از هدایت نظریاتشان استفاده می‌کنیم (احسنت).

- تصویب صورت جلسه صبح چهارشنبه ۲۷ بهمن ماه

۳- تصویب صورت جلسه صبح چهارشنبه ۲۷ بهمن ماه.

رئیس ـ صورت جلسه روز چهارشنبه هفته گذشته بین خانمها و آقایان توزیع شده است نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت جلسه تصویب می‌شود.

- اعلام وصول و قرائت نامه مربوط به یک فقره لایحه قانونی از مجلس سنا

۴- اعلام وصول و قرائت نامه مربوط به یک فقره لایحه قانونی از مجلس سنا

رئیس ـ لایحه‌ای از مجلس سنا رسیده است برای اطلاع مجلس قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

عطف به نامهٔ شماره ۴۶۵۵ مورخ ۱۳۵۰/۱۰/۱۸ آن مجلس محترم گزارش کمیسیون شمارهٔ ۴ (دارائی) در قبال لایحه شماره ۳۸۵۶۲ مورخ ۱۳۵۰/۹/۱۴ دولت راجه به اجازه پرداخت سهمیه ایران در مؤسسات آسیائی آمار در جلسه روز دوشنبه ۲۵ بهمن ماه ۱۳۵۰ مطرح گردید و به تصویب مجلس سنا رسید.

اینک لایحه قانون فوق جهت اخذ رأی نهائی آن مجلس محترم بضمیمه ایفاد می‌گردد.

رئیس مجلس سنا ـ جعفر شریف امامی.

رئیس ـ رأی نهائی نسبت به این لایحه در جلسهٔ آینده بعمل خواهد آمد.

- قرائت دستور و تعیین موقع جلسهٔ بعد ـ ختم جلسه

۵- قرائت دستور و تعیین موقع جلسهٔ بعد ـ ختم جلسه.

رئیس ـ دستور جلسهٔ آینده قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

دستور جلسهٔ ۴۲ ـ روز سه‌شنبه ۱۳۵۰/۱۲/۳

۱- گزارش شور دوم الحاق یک تبصره به قانون ارزش گواهینامه فارغ‌التحصیلان آموزشگاههای رانندگی و مکانیکی ارتش. شماره چاپ ۱۹۹.
۲- گزارش شور دوم موافقت‌نامه تحدید حدود فلات قاره بین ایران و بحرین. شماره چاپ ۲۰۰.
۳- گزارش شور اول تمدید مهلت تبدیل شرکتهای سهامی به انواع شرکتهای تجارتی قانونی. شماره چاپ ۱۸۸.
۴- گزارش شور اول پرداخت هزینه‌های احداث سد ارس از محل مانده ۳۵ میلیون روبل اعتبار موضوع موافقت‌نامه ایران و شوروی راجع به همکاری اقتصادی و فنی. شماره چاپ ۱۸۹.

رئیس ـ با اجازه خانمها و آقایان جلسهٔ امشب را ختم می‌کنیم. جلسهٔ آینده ساعت ۹ صبح روز سه‌شنبه خواهد بود.

(ساعت هفت بعدازظهر جلسه ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی ـ عبدالله ریاضی.