مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ بهمن ۱۳۵۰ نشست ۴۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و سوم | تصمیمهای مجلس | قوانین انقلاب شاه و مردم |
مذاکرات مجلس شورای ملی
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۳۰ بهمن ۱۳۵۰ نشست ۴۰
مجلس ساعت نه صبح به ریاست آقای عبدالله ریاضی تشکیل گردید.
فهرست مطالب:
- ۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل
- ۲- ادامه بحث در کلیات گزارش یک شوری کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۵۱ کل کشور
- ۳- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
- قرائت اسامی غائبین جلسهٔ قبل
۱- قرائت اسامی غائبین جلسهٔ قبل.
رئیس ـ اسامی غائبین جلسه قبل قرائت میشود.
غائبین با اجازه
- آقایان دکتر ابوالهدی لنگرودی ـ عبدالحسین آموزگار ـ مهندس اردلان ـ دکتر برومند پروین ـ دکتر خطیبی ـ زرینپور ـ سجادی ـ مهندس سهمالدینی ـ دکتر غنی ـ فرنود ـ فضائلی کاسمی ـ کمالوند ـ مافی ـ مجد ـ نجد شیبانی ـ بختیار بختیاریها ـ بختیاری پور ـ پسیان ـ مهندس حسین خسروی ـ حسامالدین رضوی ـ دکتر فضلالله صدر ـ خانم هما زاهدی ـ مهندس عطائی ـ فتوحی ـ فروتن.
غائبین مریض
- آقایان پرویزی ـ دکتر پرتو اعظم ـ خانم دکتر دولتشاهی ـ مهندس عباس زاهدی ـ ضیاء احمدی ـ دکتر متین ـ دکتر موثقی ـ مهرزاد ـ دکتر یگانگی ـ عزیز مرادی.
- ادامهٔ بحث در کلیات گزارش یک شوری کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۵۱ کل کشور
۲- ادامهٔ بحث در کلیات گزارش یک شوری کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۵۱ کل کشور.
رئیس ـ وارد دستور میشویم کلیات لایحه بودجه سال ۱۳۵۱ کل کشور مطرح است آقای صدری کیوان تشریف بیاورند.
صدری کیوان (مخبر کمیسیون بودجه) ـ بنام خداوند توانا. جناب آقای رئیس. همکاران گرامی. ظرف چندین روز گذشته یعنی فاصله پنجم بهمن ماه موعد مقرر قانونی که جناب آقای نخستوزیر بودجه سال ۱۳۵۱ کل کشور را به مجلس شورای ملی تقدیم نمودند تا خاتمه رسیدگی آن در کمیسیون متجاوز از دویست نامه به کمیسیون بودجه رسید و دهها تلفن زده شد. در این نامهها و تلفنها عدهای از هموطنان گرانمایه ما سؤالاتی در باره تبصرههای ۲۵ و ۲۶ و بعضی از بخشهای بودجه نموده توضیحاتی میخواستند و یا تقاضاهائی داشتند. وصول این نامهها بحق مایه امیدواری است زیرا مبین این واقعیت است که هموطنان عزیز ما توجه و عنایت کامل بکارهای مملکتی دارند و مایلند از بودجه دولت خدمتگزار خود بیشتر مطلع شوند. روی این مراتب رئیس محترم کمیسیون بودجه پس از مطالعه دقیق همهٔ نامهها تعدادی را در کمیسیون مطرح نمودند و توجه مسئولان را به موضوعات مطروحه جلب کردند و برای بقیه هم پاسخ مقتضی تهیه و فرستاده شد.
در این نامهها عده زیادی تقاضا کرده بودند که موقع طرح بودجه کل کشور در مجلس شورای ملی در باره تبصرههای ۲۵ و ۲۶ شرح توجیهی داده شود تا ببینید چه دستههائی از بازنشستگان، وظیفه بگیران و از کار افتادگان در شمول و شعاع این تبصرهها واقع میشوند. همچنین تقاضا داشتند که مخصوصاً خدمات دولت در زمینه امور اجتماعی و رفاه عمومی تشریح گردد تا از اقداماتی که در این بخش معمول میشود آگاهی بیشتر یابند سئوالاتی هم در زمینه اشتغال و مالیاتهای مستقیم و غیر مستقیم شده بود. روی این جهات و به منظور امتثال امر هممیهنان گرامی از حضور مقام ریاست معظم مجلس شورای ملی تقاضا کردم اجازه فرمایند تا توضیحاتی بعرض ساحت مقدس مجلس شورای ملی برسانم (احسنت).
از نظر اینکه سؤالات مربوط به تبصرهها و منابع درآمد و هزینهها است نیاز داریم که ضمن تشریح تبصرهها یک بررسی اجمالی در بعضی از بخشهای بودج هم بعمل آوریم تا همه پاسخها داده شود.
اما در قسمت اول یعنی توضیحی پیرامون تبصرهها باید عرض کنم که بزعم اینجانب وجود همین تبصرهها شاهد و مثال زندهای است بر اینکه دولت به پیروی از نیات خیرخواهانه شاهنشاه آریامهر آنی از فکر آسایش آحاد و افراد مملکت فارغ نبوده تا جائیکه امکانات مالی مملکت اجازه بدهد از کمک به طبقات مختلفه مخصوصاً طبقات کم درآمد فروگذار نکرده و نمیکند. مثلاً ملاحظه بفرمائید چند دسته از بازنشستگان و وظیفهبگیران و از کارافتادگان در شعاع و شمول تبصرههای ۲۵ و ۲۶ واقع میشوند. از تبصرهٔ (۲۵) این افراد منتفع میگردند:
۱- کارمندان بازنشسته غیر لیسانسیه کادر اداری
همکاران گرامی استحضار دارند بموجب تبصرهٔ ۲۶ قانون بودجه سال ۱۳۴۳ و تبصرهٔ ۳۴ قانون بودجه سال ۱۳۴۴ حقوق کارمندان لیسانسیه کادر اداری بر اساس حقوق پایه فنی کارمندان لیسانسیه وزارت پست و تلگراف و تلفن تا ۲۲۲۰۰ ریال افزایش یافت و از همین حقوق کسور بازنشستگی دریافت گردید و مبنای تعیین حقوق بازنشستگی قرار گرفت. ولی سایر کارمندان کادر اداری دولت که دارای مدرک تحصیلی کمتر از لیسانس بودند همچنان در ۹۵۰۰ ریال حداکثر حقوق پایه (۹) اداری باقی ماندند و با همان حقوق بازنشسته شدند. از طرف دیگر در اجرای مرحله اول قانون استخدام کشوری مستخدمین شاغلی که دارای وضع استخدامی مشابه با آنان بودند تا ۳۶% حقوقشان افزایش یافت. دولت برای رفاه حال این طبقه از بازنشستگان که سالیان دراز بار سنگین کارهای اداری کشور را در زمان اشتغال بخدمت به دوش داشتند توجه مردم را مبذول کرد و بموجب تبصرهٔ ۱۲ قانون متمم بودجه سال ۱۳۴۷ ـ ۲۰ درصد و متعاقب آن بموجب تبصرهٔ ۳۱ قانون بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور ۱۰ درصد به حقوق بازنشستگی این دسته از مستخدمین و حقوق وظیفه وراث و وظیفه از کارافتادگی آنان افزود خوشبختانه امسال هم بموجب تبصرهٔ ۲۵ بودجه پیشنهاد کرده است که ۱۰ درصد دیگر به حقوقشان افزوده شود. (صحیح است).
۲- خدمتگزاران جزء بازنشسته
دومین دستهای که از تبصرهٔ ۲۵ استفاده میکنند خدمتگزاران جزئی میباشند که قبل از اجرای مرحله اول قانون استخدام کشوری یعنی (۱۳۴۷/۱/۱) بازنشسته شدهاند. این دسته با وجود ترمیمی که بر طبق تبصرهٔ ۲۳ قانون بودجه سال ۱۳۴۹ کل کشور در باره آنان بعمل آمده هنوز حقوق آنها به حقوق پایه (۱۵) گروه (۱) جدول مندرج در مادهٔ (۳۲) قانون استخدامی کشور یعنی ۷۳۶۰ نرسیده است بدین مناسبت پس از تصویب بودجه ۱۰ درصد هم به حقوق این افراد اضافه میشود.
۳- مستخدمین عادی بازنشسته راهآهن
سومین دستهای که در شمول تبصره ۲۵ واقع میشوند مستخدمین عادی بازنشسته راهآهن دولتی ایران هستند که در سالهای اخیر از هیچگونه ترمیمی استفاده نکردهاند و طبق این تبصره ده درصد به حقوقشان افزوده خواهد شد.
۴- رانندگان، تلفنچیها و پزشکیاران بازنشسته
این گروهها که در عداد مستخدمین زحمتکش دولت بشمار میروند قبل از اجرای مرحله اول قانون استخدام کشوری بترتیب از (۸۴۳۱) و (۱۰۳۳۰۱) و (۱۰۵۰۰) ریال استفاده میکردند و با همین حقوق بازنشسته میشدند پس لازم بود به حقوق بازنشستگی و وظیفه از کارافتادگی و وظیفه وراث قانونی این دستهها هم افزوده شود که بموجب تبصرهٔ ۲۵ (ده درصد) هم بحقوق این طبقه افزوده شد. در اینجا چون عدهای سئوال کردهاند که منظور از حداکثر این حقوقها در تبصرهٔ ۲۵ چیست باید توضیحاً عرض کنم که منظور از حداکثر «مجموع حقوق قبلی و ده درصد افزایش است».
۵- مشمولین بند الف تبصرهٔ ۲۳ قانون بودجه ۱۳۴۹
این افراد کسانی هستند که حقوق بازنشستگی و وظیفه آنان تا ۴۰۰۰ ریال ترمیم شده است و تغییر مبلغ مزبور تابع تغییرات جدول مندرج درمادهٔ ۳۲ قانون استخدام کشوری است بنابراین هر موقع ضریب جدول مزبور تغییر کند و افزایش یابد حقوق این طبقه از مستخدمین یا وراث آنان نیز بر همان اساس افزایش خواهد یافت.
- اما در تبصرهٔ ۲۶
بموجب بند (هـ) تبصرهٔ ۱۲ قانون متمم بودجه سال ۱۳۴۷ کل کشور مقرر گردیده در باره وراث مستخدمین غیر رسمی وزارتخانه و مؤسسات دولتی که مورث آنان در تاریخ تصویب قانون استخدام کشوری (۳۱-۳-۱۳۴۵) به خدمت اشتغال داشته و قبل از اینکه به رسمی تبدیل گردند فوت شده یا بشوند حقوق وظیفهای برابر نصف حقوق بازنشستگی بر اساس ۱/۴۰ آخرین حقوق دریافتی ضرب در سنوات خدمت برقرار و پرداخت گردد و چنانچه این وظیفه از ۳۶۰۰ ریال کمتر شد (بعداً تا ۴۰۰۰ ریال شد) تا آن مبلغ ترمیم گردد. در اینجا توجه میفرمائید که به وراث قانونی آن دسته از مستخدمین غیر رسمی که قبل از تصویب قانون استخدام کشوری فوت شده بودند دیناری داده نمیشد مسلماً عدل پهلوی با چنین دوگانگی سازگار نیست پس دولت مجری نیات شاهنشاه با گذاردن این تبصره در بودجه این دوگانگی را هم از بین برد و عده زیادی وراث قانونی این گروه که زنان و مردان پیر و از کارافتاده و کودکان صغیر فراوان در بین آنها هست هم بیش از پیش در شمول عنایت و حمایت مملکت قرار گرفتند.
- و اما در بارهٔ بودجه سال ۱۳۵۱
همکاران گرامی استحضار دارند که در درجه اول بودجه دولت باید دو نقش اساسی را ایفاء کند اول آنکه چگونگی تأمین نیازمندیهای مادی و معنوی طبقات مختلف کشور را در حدود امکانات مالی بخوبی نشان دهد دوم آنکه اداره امور اقتصادی و اجتماعی کشور را برای سال مالی آینده بخوبی طراحی و ترسیم نماید. برای بررسی کامل این دو نقش اساسی بودجه و با توجه بوظایف خطیر و مهمی که از طرف مجلس مقدس شورای ملی به کمیسیون بودجه احاله شده کمیسیون در جلسات عدیده منابع و مصارف، بخشهای مختلف، اقلام دخل و خرج و هدفها و وظیفهها را با دقت نظر کامل مورد بررسی قرار داده و جزء بجزء رسیدگی نمود در این جلسات جناب آقای نخست وزیر، آقایان وزراء مخصوصاً جناب آقای قوام صدری وزیر محترم مشاور و جناب آقای هزاره معاون نخست وزیر و رئیس دفتر بودجه که در کلیه جلسات حضور داشتند و کلیه معاونان دقیقاً توضیحات لازم را متکی به دلائل قاطع و ارقام و اعداد و شیفر به اطلاع کمیسیون رسانیدند پس از این بررسیها و مطالعات تطبیقی و مقایسهای با بودجههای سالهای گذشته به این نتیجه رسیدیم که بودجه متعادل و متوازن ۵۴۸/۵ میلیارد ریالی سال ۱۳۵۱ کل کشور که با ۲۰ درصد رشد و رقمی معادل ۶۷/۵ میلیارد ریال بیش از سال جاری تهیه و تنظیم و تقدیم پارلمان شده یکی دیگر از خدمات و موفقیتهای بزرگی است که در سایه رهبریهای حکیمانه شاهنشاه آریامهر برای دولت خدمتگزار حزبی هویدا بدست آمده است (صحیح است) زیرا از یک طرف تغییرات حاصل در حیات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ما را نشان میدهد و از طرف دیگر کوششها و فعالیتهای ثمربخشی را که در سال ۱۳۵۱ انجام میپذیرد بازگو میکند. در این بودجه طوری اعتبارات و منابع مالی تقسیم و توزیع شده است که هدفهای بیشمار دولت بخوبی بدست خواهد آمد تعدادی از هدفها را در گزارش کمیسیون بودجه به استحضار رساندیم چند هدف دیگر هم عبارتند از:
- ۱- حفظ تعادل کلی اقتصاد و مداومت رشد آن.
- ۲- توزیع عادلانهتر درآمدها.
- ۳- ارتقاء قدرت خرید گروههای کم درآمد و تأمین رفاه بیشتر برای آنان.
- ۴- برخوردار ساختن بیشتر مردم از مزایای فرهنگ و بهداشت و رفاه اجتماعی.
- ۵- بسط و توسعه بیشتر مبانی دموکراسی.
بدیهی است در میان هدفهای متعدد و تنوع دولت یک هدف عالیتر بچشم میخورد که عبارت است از ارتقاء بیشتر جامعه ایرانی و افزودن بسرعت سیر آن بسوی دروازههای طلائی تمدن بزرگ. (صحیح است ـ احسنت) چون در میان نامههای مردم چند سئوال راجع به سیاست اشتغال شده بود پس از توضیح مختصری در این باره وارد منابع ومصارف بودجه یا بهتر بگویم برنامه مالی و عملیاتی دولت میشود.
در مورد اشتغال همکاران گرامی استحضار دارند که یکی از رکنهای مهم سیاست اجتماعی دولت ما سیاست دقیق اشتغال یعنی تأمین کار و بالنتیجه درآمد برای همگان است خوشبختانه در چهار سال اول برنامه این سیاست بخوبی اعمال شده و دولت توانسته است در بخش دولتی و بخش خصوصی متجاوز از یک میلیون شغل ایجاد کند بدیهی است بموازات تهیه این مشاغل دولت برای ایجاد تعادل اشتغال در بخشهای مختلف که یکی از تعادلهای اساسی اقتصاد است اقدامات مهمی انجام داده که دو سه موردش عبارتند از:
۱- از نظر اینکه تقاضای کافی برای نیروی انسانی ماهر و متخصص در اغلب زمینههای اشتغال وجود دارد دولت برای اینکه عرضه این خدمات را بالا ببرد توجه خاصی به گسترش تحصیلات عالی و آموزش فنی و حرفهای مبذول داشته و میدارد کما اینکه در بودجه سال ۱۳۵۱ تنها برای تعلیمات فنی و حرفهای وزارت آموزش و پرورش ۱/۶۸ میلیارد اختصاص داده و برای آموزش عالی و تحصیلات دانشگاهی ۶/۶ میلیارد ریال تعیین کرده که وقتی رقم درآمدهای اختصاصی دانشگاهها به این رقم افزوده شود رقم چشمگیری خواهد شد.
در سطح کارکنان متوسط و غیر متخصص چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی تا حد زیادی فراهم شده است. در سطح کارکنان ساده در بخش خدمات بخصوص در بخش ساختمان و خانه سازی امکانات وسیعی فراهم شده است.
بدیهی است این اقدامات و اقدامات متعدد دیگری که ذکر کلیه آنها موجب تطویل کلام است موجبات تعادل اشتغال در سطوح مختلف و هماهنگی کامل آن را با تعادلهای اقتصاد فراهم خواهد نمود.
اما در باره منابع درآمد و مخصوصاً مالیاتها باید عرض کنم که مالیات مستقیم با رقمی معادل ۳۶/۸ میلیارد ریال و ۲۰ درصد رشد نسبت به سال جاری پیشبینی شده بدیهی است این رشد ۲۰ درصد که مسلماً تا آخر سال مثل همیشه بیشتر وصول خواهد شد در نتیجه توسعه و پیشرفت اقتصادی ـ افزون به حوزههای مالیاتی ـ کارآئی دستگاه وصول و تشخیص درآمدها و اثرات قانون مالیات بر درآمد جدید و همچنین ازدیاد حقوق بگیران در بخش دولتی و خصوصی و نیز گسترش فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی بدست آمده و اصولاً سیاست مالیات دولت بیشتر تمایل به مالیات مستقیم است تا توزیع عادلانهتر درآمدها معمول گردد در مورد مالیات غیر مستقیم که ۶۰/۸ میلیارد ریال و نسبت به سال جاری ۱۲ درصد رشد نشان میدهد چنانچه درصدها را در نظر بگیریم رو به کاهش است بطوریکه در سال ۱۳۴۳ نسبت مالیاتهای غیر مستقیم به مستقیم ۵/۳ به ۱ بوده و اکنون پس از هفت سال به ۱/۸ به ۱ رسیده است که قوس نزولی آن را بخوبی مجسم میکند.
علت این نقصان دو چیز است اول آنکه دولت میل دارد که بار مالیاتها را از دوش طبقه کم درآمد بردارد و بیشتر به مالیاتهای مستقیم توجه بشود.
دوم اینکه از آغاز تصدی این دولت تاکنون در ترکیب واردات تغییر داده شده است به این ترتیب که مرتباً سهم کالاهای مصرفی کم میشود و به سهم کالاهای سرمایهای واسطه افزوده میگردد بطوریکه در سال ۱۳۴۳ نسبت کالاهای سرمایهای به مصرفی ۷۶ به ۲۴ بوده و در سال ۱۳۴۹ ۸۷ به ۱۳ و در سال جاری ۹۱ به ۹ بوده است و اما در مورد مصارف بیشتر تقاضا شده بود که امور اجتماعی و رفاه عمومی را تشریح کنیم.
مبلغی که از بودجه عمومی دولت یعنی بودجه عادی و عمرانی برای امور اجتماعی در نظر گرفته شده است ۸۳/۱ میلیارد ریال و ۲۱/۵ درصد نسبت به سال جاری رشد دارد. و رشد هزینههای امور اجتماعی که در چهار سال اول برنامه بطور متوسط سالیانه ۱۸/۵ درصد بوده پیشبینی میشود که امسال به ۲۵/۷ درصد برسد هزینههای این بخش عبارتند از:
- ۱- آموزش و پرورش ۴۷ درصد
- ۲- بهداشت ۱۶/۵ درصد
- ۳- بازنشستگی ۱۴ درصد
- ۴- بیمههای اجتماعی ۲/۴ درصد
- ۵- سایر هزینههای این بخش که عبارتند از عمران روستاها ـ امور جوانان ـ خدمات و رفاه عمومی اکنون به شرح زیر قائل به تفصیل میشویم:
الف ـ آموزش و پرورش
سطح ابتدائی
- ۱- در سال تحصیلی ۵۱-۱۳۵۲ در مدارس عادی ابتدائی و سپاه دانش ـ ۳/۴۰۰/۰۰۰ میلیون کودک
- ۲ - ۶ غیر از کلاس جدید در بخش دولتی ساخته میشود.
- ۳- ۸هزار نفر آموزگار استخدام میشود.
- ۴ -۲۲/۵۰۰ سپاهی به روستاها اعزام میشوند.
- ۵- تعلیمات عشایری توسعه مییابد.
- ۶ - ۶۴۰ هزار نفر در مدارس ملی دولتی ثبت نام میکنند (در مدارس راهنمائی).
سطح متوسطه
در آموزش متوسطه نظری در سال تحصیلی ۵۱-۵۲ جمعاً تعداد ۹۹۵ هزار نفر ثبتنام میکنند علت کاهش تأسیس دوره راهنمائی است.
- ۱- هزار دبیر جدید استخدام خواهد شد.
سطح فنی و حرفهای
- ۲- در سال تحصیلی ۵۱-۵۲ حدود ۶۳ هزار نفر در مدارس حرفهای و هنرستانها مشغول تحصیل خواهند شد.
- ۳- در سال تحصیلی ۵۱-۵۲ تعداد ۱۲۰ لیسانسیه، ۲۴۰ فوق دیپلم و ۱۳۰ نفر استادکار استخدام میشوند و ۳ هزار کلاس جدید تأسیس خواهد گردید.
سطح عالی
- ۴- تعداد دانشجویان در سال تحصیلی ۵۱-۵۲ به حدود ۹۳ هزار نفر خواهند رسید. از هدف برنامه عمرانی چهارم ۳۲ هزار نفر بیشتر است.
- ۵- تجهیز هر چه بیشتر دانشگاهها.
- ۶- ایجاد رشتههای جدید تحصیلی.
- ۷- گسترش روابط و مبادلات علمی و فرهنگی با دانشگاههای معتبر خارجی
ب ـ بهداشت و درمان
- ۱- در سال ۱۳۵۱ حدود ۹۰ درمانگاه روستائی ساخته میشود که خدمات درمانی و بهداشتی ارائه میدهند.
- ۲- دورههای آموزشی مامائی روستائی تشکیل خواهد شد.
- ۳- دورههای آموزشی بهیاری.
- ۴- آموزش کمک پزشکی.
- ۵- با اعزام فارغالتحصیلان به روستاها تحولاتی در درمان روستائی ایجاد خواهد گردید.
ج ـ بیمه اجتماعی
- ۱- بیش از ۴ میلیون نفر در سال ۱۳۵۱ از مزایای بیمه برخوردار خواهند شد.
- ۲- فعالیت سازمان بیمه کارکنان دولت گسترش داده خواهد شد.
- ۳- در اجرای قانون بیمههای اجتماعی روستائی با افزایش درمانگاههای وابسته به شرکتهای سهامی زراعی و شرکتهای تعاونی پوشش درمان روستائی وسیعتر میشود.
د ـ بازنشستگی
در سال ۱۳۵۱ به صندوق بازنشستگی کارمندان دولت ۴/۸ میلیارد ریال کمک میشود که نسبت به سال ۱۳۵۰ حدود ۱۵ درصد افزایش دارد.
سایر خدمات اجتماعی
در این زمینه در سال ۱۳۵۱ عمران شهری و روستائی مورد توجه خاص دولت میباشند و عبارتند از:
شهری
- ۱- ادامه مطالعه طرحهای مربوط به ترافیک و فاضلاب تهران.
- ۲- ایجاد سیلبند و سیلگیر.
- ۳- آتش نشانی تأسیس میشود.
- ۴- کمک مالی به شهرداریها.
روستائی
- ۱- تأمین و لولهکشی آب آشامیدنی از طریق بهسازی منابع آب
- ۲- احداث شبکههای لولهکشی و نصب شیرهای برداشت عمومی.
- ۳- ایجاد مخازن و منابع آب.
- ۴- ایجاد تأسیسات و ساختمانهای بهداشتی.
- ۵- بهسازی محیط و خانههای روستائی.
- ۶- ایجاد زمینهای ورزشی، محوطه بازی کودکان و کتابخانه.
- ۷- سطح معابر ـ ایجاد میادین ـ احداث پلهای کوچک روی شهرها ـ جدولسازی جویها و بهسازی خانههای روستائی.
- ۸- احداث خانههای نمونه و اعطای وام مسکن.
- ۹- تأمین برق روستاهای منفرد.
- ۱۰- زیرسازی و شنریزی جادههای روستائی.
- ۱۱- توسعه و ترمیم انجمن ده.
علاوه بر این اقدامات در زمینه رفاه عمومی میتوان این موارد را ذکر کرد:
- ۱- مدلول تبصرههای ۲۶ و ۲۶ که تا حدودی کمکی به بازنشستگان شده است.
- ۲- ۴۵۰ میلیون ریال برای خرید اتوبوس شرکت واحد.
- ۳- صدور یک پایه ترفیع کارکنان دولت که در سال ۵۰ نگرفتهاند.
- ۴- برنامههای خانه سازی برای گروههای کم درآمد.
- ۵- تخصیص اعتباری معادل ۴۰۰۰۰۰۰۰۰ ریال برای اجرای مرحله دوم.
- ۶- اختصاص ۴۰ درصد از درآمدهای اختصاصی وزارت بهداری برای اموردرمانی و بهداشتی.
- ۷- خرید پلاژ برای دانشجویان معادل ۲۰۰۶۰۰۰۰ ریال برای قسط اول پیشبینی شده.
- ۸- اختصاص اعتباری معادل ۴۰۰۰۰۰۰۰۰ ریال جهت اجرای مرحله دوم.
اعتباری جهت پرداخت قسمتی از اشتباه محاسبه کارمندان دولت.
امیدواریم توضیحات معروضه وافی بمقصود باشد و مورد عنایت و توجه نمایندگان محترم قرار گیرد (احسنت).
ضمناً یک اشتباه چاپی در لایحه هست که در تبصره ۱۶ نوشته شده ماده ۶۸ موضوع قانون اصلاحی قانون شهرداریها مصوب ۱۳۳۴ تاریخ ۱۳۳۴ باید به ۱۳۴۵ اصلاح شود استدعا میکنم بهمین ترتیب اصلاح شود. عرض دیگری ندارم (احسنت ـ احسنت).
رئیس ـ جناب آقای نخستوزیر فرمایشی دارید بفرمائید.
امیر عباس هویدا (نخستوزیر) ـ جناب آقای رئیس، نمایندگان محترم، در این روزها که در سراسر کشور به یاد پیشوای آزاد مردان جهان رادمرد اسلام مراسمی برپا است و ملت ایران با امام بزرگ خود تجدید پیمان میکند.
با ذهنی آرام و روحیهای پذیرای انتقاد، با توجه به مقاصد و هدفهائی که شاهنشاهمان در مقام رهبر انقلاب ایران برابر یکایک ما نهادهاند و با ارائه کارنامه و خطمشی دولت در تمام زمینهها به مسائل و اموری میپردازم که در جهت تلاش همه جانبه فرد فرد ملت ایران و در راه تحقق آرمانها و محتوای معنوی و مادی انقلاب ایران مطرح شده است و میشود (احسنت).
قبلاً یادآوری این نکته را ضروری میدانم که به اعتقاد دولت، دولت حزبی انتقاد و همچنین انتقاد از خود وسیله و عامل مهم پیشرفت است (احسنت). اگر انتقاد نباشد بیگفتگو تحرک و جنبش و سرزندگی در امور به رکود و رخوت و اهمال میگراید (صحیح است) و آنوقت نباید در انتظار ابتکار و ابداع و تجلی استعدادها نشست. بنابراین هر اندیشه انقلابی طبعاً هواخواه انتقاد و بحث و بررسی و گفت و شنود است و متأسفانه باید عرض کنم که مطالب و مسائلی که بوسیله نمایندگان اقلیت در مخالفت با لایحه بودجه مطرح شد به لحاظ یک دید انتقادی فنی و منطقی شامل مضامین آگاه کننده و راهنما نبود (صحیح است) غالباً تکرار مکرراتی بود در زمینه مسائل و امور مربوط به کارهای مملکتی که بسیار گفته شده و بسیار شنیده شده.
من انتظار داشتم که ضمن بحث و انتقاد در بارهٔ لایحه بودجه به بسیاری از نقاط ضعف واقعی در کارها و بسیاری از مشکلات و راه حلهائی برای از بین بردن مشکلات آگاهی پیدا کنم که دوباره عرض میکنم متأسفانه چنین نبود و اجمالاً مطلب تازهای دستگیر ما نشد (صحیح است). غالباً بجای اشاره به مسائل اصولی بذکر موارد و مسائل جزئی و فرعی پرداختند که یقیناً دولت به نحو وسیعتر به آنها واقف است و البته نمایندگان حزب ایران نوین جا بجا به مطالبی که اقلیت مطرح کرد پاسخ گفتهاند و من نیازی به ورود در جزئیات نمیبینم. بهرحال دولت در این اعتقاد راسخ و پایدار است که برای هر فرد ایرانی این حق و این آزادی وجود دارد که در باره تمام مسائل مملکتی اظهار نظر کند عقیده خود را بگوید و انتقاد نماید (صحیح است).
شاهنشاه ما خود همیشه در مقام بزرگترین منتقد جلوه کردهاند و کارهای دولت را چه کوچک و چه بزرگ مورد بررسی و انتقاد قرار میدهند و در موارد لازم بما تذکر دادهاند و راهنمائی فرمودهاند.
در اینجا یکی از نمایندگان اقلیت خرده گرفت از یک عرضی که در یک جلسه حزبی کرده بودم، من گفته بودم که ما احتیاج به هدایت اقلیت نداریم تکرار میکنم شاهنشاه ما را هدایت میکنند نه اقلیت (صحیح است) اینها کاملاً واضح است ولی انتظار داریم که اقلیت مسائل مملکتی را بررسی کند و نظرات خودش را اعلام بکند و راجع به مسائلی که مطرح میشود اقتصادی و اجتماعی بیایند اینجا و تزهائی که دارند ارائه کنند اگر تزی دارند و گفتند که ما تز داریم نظر داریم اینها را نگه میداریم تا دعوت بشویم سرکار انشاءالله سالهای دراز اقلیت این نظرات خودش را در گاوصندوقهای آهنی قوی و ثمین نگه دارند که ما از آن استفاده میکنیم (دکتر ناوی ـ آنتیک میشود قیمتش میرود بالا).
ما هم بر این اساس همواره به انتقاد از خود دست میزنیم، در جلسات حزبی در جلسات فراکسیون و در دولت. معتقدیم که این امر یکی از تجلیات دموکراسی است بر اقلیت هم لابد این حقیقت روشن است که از تمام وسایل برای انتقاد و حتی عیبجوئی و خردهگیری به دولت برخوردار است. یعنی مینویسند، میگویند اگر چه هم گاهی مستدل و منطقی نباشد.
باز هم اینجا باید عرض کنم روی این اصل انتقاد از خود ملاحظه میکنم در بعضی از روزنامهها، ببخشید گفتم در بعضی، در یک روزنامه اقلیت از ما ایراد میگیرند که خودتان ایراد میگیرید، مسلماً خودمان ایراد میگیریم قبل از هر کسی، چون این را در زندگیمان دنبال میکنیم و میتوانیم از آن نتیجه بگیریم.
ما اصل تحزب را پذیرفتهایم و همین خود معنایش این است که افراد میتوانند و آزادند بهر حزب که مایلند بپیوندند و در حزب خود اظهار عقیده کنند و معنای اکثریت و اقلیت هم همین است. هرچند گاهی در روزنامه شما قرائت میکنم مسائلی که نمیدانم پوست خربزه است راجع به خودتان یا اینکه متوجه نشدید پریروز از قول یکی از افراد حزبتان نوشته شده بود که نباید اصناف اسیر تارعنکبوت احزاب بشوند خوب اگر گفته بودید اصناف نباید اسیر تارعنکبوت حزب مخالف بشوند قبول میکردیم ولی خودتان را چرا تارعنکبوت کردید این جمله را عرض میکنم برای اینکه ما در مورد اصل تحزب بحث میکنیم و تحزب یکی از مسائل مهم انقلاب ما است و در مورد اکثریت و اقلیت چرا گاهی میگوئیم موافق و مخالف چون دیدم در مجلس برای صحبت میگذارند مخالف و موافق و آن کس در ستون مخالف اسم مینویسد برای خودش وظیفه میداند که با همه چیز مخالفت کند من نمیدانم اینجا هم باید بگذاریم اکثریت و اقلیت بعداً یک پلهائی بین ما ایجاد خواهد شد تا بتوانید از کارهای خوب دولت هم با یک روح شاد تعریف کنید بهرحال راه بحث و انتقاد به روی همه گشوده است، نه تنها اقلیت مجلس بلکه تمام ملت ایران فرد فرد ملت ایران میتوانند در این راه گام بردارند و من بارها گفتهام ما عاشق تفکرات خود نیستیم، مایلیم حرفهای دیگران را بشنویم و همیشه از آنها الهام بگیریم و بر نقائص خود فائق شویم لازم بیادآوری است که احزاب در ایجاد محیطهای مساعد برای انتقاد سالم و سازنده نقش مهمی بعهده دارند. احزاب خاصه در این مرحله انتقالی و انقلابی رسالت و وظیفه دارند که با رسوخ و نفوذ خود در گروهها و قشرهای مختلف اجتماعی هر زمان افراد بیشتری را در جهت تحقق آرمانهای انقلابی تجهیز و آماده سازند.
معمولاً احزاب را در دنیا پیشقراولان اجتماع میخوانند و این تعبیر درستی است زیرا حزب در حقیقت مکتب پرورش انسانها و موجد فعالیتها و بسط آگاهیهای سیاسی است. معمولاً احزاب در دنیا چنین وظیفهای دارند. در اینجا یکی از مخالفین محترم گفت نباید احزاب در گروههای مختلف وارد شوند بنده خیال میکنم برعکس وظیفه هر حزبی است اگر بتواند هر چه بیشتر مردم این کشور را از گروههای مختلف تجمع دهد با آنها صحبت بکند و آنها را بطرف یک طرز فکر راهنمائی کند بر شما است که این طرز فکر را رسوخ بدهید اگر میتوانید (آفرین).
با این مقیاس دولت حزبی ما همواره کوشش کرده است تا با اتکاء به تعلیمات و اصول انقلاب و ضمن ایجاد توجه هرچه بیشتر در مردم به مسائل اجتماعی و سیاسی، بجای آنکه خود را از دائره مسائل موجود کنار بکشد برای پیدا کردن راه حلها و از میان بردن مشکلات و پیدا کردن پاسخ برای هر نیازی تلاش کند.
انقلاب بما آموخته است که در بررسی مسائل و هنگام کوشش برای پیدا کردن راه حل مسائل به واقعیات و حقایق توجه کافی مبذول داریم.
انقلاب بما آموخته است که تکامل و ترقی، مسئله و مشکل میآفریند.
زندگی ساده و یکنواخت کمتر ایجاد مسئله و معضل میکند و بهمین دلیل است که طرح مکرر و دائمی «مسائل» و «مشکلات» حین اجرای برنامههای سازنده خود از معیارها و مقیاسات شناخت انقلاب و تکامل و ترقی است.
جوامع هر اندازه پیشرفتهتر و مترقیتر باشند بهمان اندازه با مسائل و مشکلات بیشتر روبرو میشوند. بنابراین در برابر یک اندیشه انقلاب مهم، ایجاد و ظهور «مسئله» و «مشکل» نیست مهم این است که مشکلات و مسائل را از پیش بشناسد و به موقع به حل و فصل آنها بپردازد و این همان نکته است که بارها رهبر انقلاب ما تذکر دادهاند و فرمودهاند «ما همیشه باید چند قدم پیش از حوادث قرار داشته باشیم …».
بنابراین اگر کسانی در این دوره حساس تاریخی، در این مرحله انتقال به آنچه ما تمدن بزرگش خواندهایم خواستار راهی صددرصد هموار و فارغ از مشکلات و مسائل هستند مسلماً انقلاب فکر نمیکنند. بلافاصله اضافه کنم بحث و انتقاد بکنیم، نقاط ضعف را نشان بدهیم و حتی مسائل و مشکلات را زیر ذرهبین بگذاریم وخلاصه (بحث و انتقاد) را وسیله شکافتن مسائل و غلبه بر مشکلات بدانیم ولی نگوئیم که میتوان بطور مطلق مسئله و مشکلی باقی نگذاشت. با این دید و نظر است که ما با علاقه تمام حاضریم حرفهای حساب را بشنویم و بگوش بگیریم ضمناً گرچه میخواستم بطور مستقیم به بعضی از فرمایشات آقایان جواب ندهم چون همکاران ما جواب دادند، در بدو امر وظیفه خود میدانم از جناب آقای رئیس مجلس شورای ملی که با حوصله زیاد این جلسات را اداره کردند، رئیس کمیسیون بودجه و مخبر کمیسیون بودجه که خیلی زحمت کشیدند تشکر کنم و از همکاران مجلسیمان که راجع به مسائل مهم مملکتی نظراتی دادند تشکر کنم وی چند نکته در فرمایشات آقایان نمایندگان اقلیت بود که من باید راجع به آن عرایضی بکنم. آقای زهتاب فرد یک جملهای بکار بردند من سعی کردم ببینم این جمله چه وقت در ایران بکار برده میشد البته سنم اجازه نمیدهد که خیلی زیاد دور بروم ضمن بیاناتشان گفتند، حکومت قهار یا قاهر، هر چه فکر کردیم که این جمله را در کجا دیدیم باید برویم به طرف سالهای خیلی دور تا موقعیکه نزدیکتر در زمانی که به دولت تهران میگفتند حکومت قاهر (صحیح است) مسلماً ایشان در آن روزها در صف موافق حکومت تهران بودند این را هم فراموش نمیکنم ولی حکومت یعنی چه، ما سه قوه داریم قوه مقننه ـ قوه مجریه و قوه قضائیه در رأس این سه قوه پادشاه مملکت است و این حکومت است اگر این حکومت قاهر است خودتان نتیجهگیری کنید نکته دیگری که فرمودند مربوط به اشکالاتی است که ما در این مملکت داریم بیاد داشته باشید که انقلاب بما آموخته که تکامل و ترقی مسئله مشکل را ایجاد میکند و زندگی ساده و یکنواخت کمتر مسئله ایجاد میکند و به همین دلیل است که این دولت هفت سال در برابر مسائل مختلفی بوده و برای هر کدام راهحلهائی پیدا کرده و تا بحال هم به تصدیق خود آقایان اقلیت در اطاقهای دربسته ملاحظه میکنید دولت به نحو احسن وظائفش را انجام داده و دلیل اینکه هنوز سر کارش هست برای این است که در انجام وظائفش موفق بوده است (صحیح است، احسنت) در اینجا مسائلی مطرح شد از طرف دوستان اقلیت مسائلی که مربوط به زندگی روزمرهٔ مردم است.
درک مشکلات روزانه مردم و کوشش در جهت یافتن راه حلهائی که میتوان هر چه سریعتر به آنها فائق آمد و رفاه بیشتر مردم را تأمین نمود مطلبی است در خور صلاحیت و اهمیت مسئولین اجرائی و همچنین آقایان نمایندگان مجلس اعم از اکثریت و اقلیت و بطور کلی قاطبه افرادی که بنحوی کار و فعالیتشان با زندگی مردم ارتباط دارد.
ولی بنظر میرسد منحصراً انگشت گذاشتن روی نقاط ضعف و نمونههائی از عدم رضایت مردم و همچنین خبط و خطاهای موردی نه موضوعی تنها وظیفه یک فرد مصلح و دلسوز نیست، همواره میتوان نقائص و امور جزئی را بعنوان حربهای علیه دستگاه و دولت بکار برد و در تشریح و توضیح مطلب احساس و عواطف عمومی را بیاری گرفت و احیاناً افکار جمعی را از مسیر صحیح دور ساخت، اما این مطلب دردی را دوا نمیکند و به فرض اگر افرادی موفق شوند که از این رهگذر فاصلهای بین مردم و دستگاههای اجرائی بوجود آورند و به سوء تفاهمات دامن زنند و احیاناً محیط زندگی را با نفرت و انزجار بیالایند باید بدانند که آنها نیز از عوارض و ثمرات ناشی از ایجاد محیط آلوده به سوءتفاهم و دشمنی مصون نخواهند بود.
مسئولیت من ایجاب میکند که اگر آگاهی من به احوال و درد وغم و شادی مردم بیشتر از آقایان نباشد کمتر از آنها هم نباشد (صحیح است) از من ایراد گرفتید که ارکیده میزنم و اتوبوس سوار نمیشوم ولی همین ایراد را بشما دارم که ارکیده نمیزنید و اتوبوس هم سوار نمیشوید ولی در مورد مسئله اتوبوس هر روز روی میز من هست، مطرح هست و برایش راه حل هم پیدا میکنیم (احسنت).
من ناراحتی آن زنی را که در سرمای سخت، زیر برف یا باران یکساعت منتظر تاکسی و اتوبوس میشود درک میکنم (آفرین).
من میفهمم که عصبانیت و ناراحتی آن فردی که در پشت میزهای این اداره و آن اداره سرگردان است چه کیفیتی دارد.
من میدانم وقتی فردی به فلان دستگاه و مثلاً شهرداری، اداره برق، تلفن و دیگر سازمانهای دولتی مراجعه میکند و با تندی و شدت روبرو میشود چه حالی دارد.
بلی من این مطالب را درک میکنم، میفهمم، و شاید بیش از همه کسانیکه فقط ادعا و دلسوزی میکنند و تکرار میکنم خود نیز تا چند ماه پیش آن طرف میزی بودهاند … معذب و ناراحت میشوم و آنوقت میگویم بیائیم کوشش کنیم تا از رنج و ناراحتی و درد مردم کاسته شود و زندگی برای همه هموطنان ما شیرین و شیرینتر گردد. ولی در هر یک از مسائل و مشکلات بدون تردید با عوامل انسانی و سنن و آدابی سروکار داریم که حل بنیادی آنها به زمان و تغییر روشها و آداب و روحیهها بستگی دارد و در بعضی مسائل وقتی بکنه مطلب وارد میشویم ملاحظه میگردد که حل مشکلی که در بادی امر آسان مینموده به این سادگیها هم امکانپذیر نبوده است.
عکسالعملهای ناشی از این برخوردها را یکی از آقایان به عصبانیت اینجانب تعبیر نمودند که لازم میدانم در اینجا یادآور شوم من هرگز این حق را برای خود قائل نیستم که در مقام و موقع فعلی خود عصبانی باشم و خدای نکرده عصبانیت بخرج دهم هرگاه چنین باشد باید به صلاحیت خود و مسئولیتی که بعهده دارم تردید کنم. عصبانیت ناشی از واکنش فرد در مقابل عدم انجام خواستهای عاطفی و روحی و یا نیازهای مادی است من در شرایط فعلی چنین اندیشه و تفکری را برای خود نمیشناسم (احسنت).
اما اعتراف میکنم که کم حوصله شدهام. کم حوصله شدهام از آن جهت که چرا با توجه به شرائط زمان و آرزوهای مردم برای نیل به هدفهایمان مطلب را درست آنچنان که باید درک نمیکنیم.
چرا شما دوست عزیز من که فرد واردی هستید مسائل سیاسی را خوب میشناسید خودتان مرد خودساختهای هستید چرا در برابر عظمت کشورتان ناراحت میشوید چرا در باره پیشرفت مملکتتان به دست افراد دیگر ناراحت هستید این مرا کمی کمحوصله میکند. کم حوصله شدهام از آنجهت که ملاحظه میکنم برای انتقال شوق و تحرک خود به افرادی که باید با درک مسئولیت و استفاده از فرصتهای طلائی موجود مسائل را بشناسند و حل کنند و اجباراً کارها را پیش ببرند گهگاه با مانع روبرو میشوم. بنابراین صحیح نیست که گفته شود من عصبانی هستم شاید صحیح باشد بگوئیم قدری کمحوصله شدهام در حالیکه که حوصله هم داشتم (آفرین).
حال که بحث به مسائل عاطفی و شخصی اینجانب کشید ذکر این مطلب را لازم میدانم که یادآور شوم همواره در مسائل شخصی قائل بگذشت هستم و اگر بر من دشمنی روا شده باشد شخصاً از آن درمیگذرم و هرگاه تألم و تأثرم چنان شدید باشد که نتوانم گذشت کنم ناگزیر آنرا فراموش میکنم و دیگر در این باره مطلبی نمیگویم و میگذرم.
سخن از مسائل و کوشش در جهت پیدا کردن راه حل مسائل بود، با چنین کیفیات روحی و براساس واقعبینی با صراحت تمام اعلام میکنم که ما با مسائلی روبرو هستیم و روبرو بودهایم و روبرو خواهیم بود ولی در عین حال با بانگ بلند و با صراحت تمام میگوئیم که این مسائل را میشناسیم و یا خواهیم شناخت و برای بسیاری از آنها راه حل هم پیدا کردهایم و برای بقیه نیز راه حل پیدا خواهیم کرد (انشاءالله).
کیست که میتواند با جرأت ادعا کند که اگر مسئولیت با او بود در هیچ امری نقصی و عیبی پدید نمیآمد؟ در این ۷ سال اتفاقاً بسیاری از «آن طرف میزیها» چه در اکثریت که خیلی هستند و چه در اقلیت که اهل بحث و انتقاد هم بودند به اینطرف میز کشیده شدند ولی نتوانستند خود را به مرحلهای برسانند که بگویند با هیچ مشکل و معضلی روبرو نیستند. اطمینان دارم که «آن طرف میزیها» امروز هم نمیتوانند ادعا کنند که اگر «البته بنظر من خدای نکرده» «این طرف میزی» شدند، همه مسائل خرد و بزرگ را به یک چشم برهم زدن میتوانند حل کنند و هیچ مشکلی باقی نگذارند، ما چنین ادعائی نداریم و با کمال شجاعت و شهامت میگوئیم با مسائلی هم روبرو هستیم ولی بسیار خوشوقتیم که این مسائل در مقایسه با مسائلی که دنیا با آنها روبرو است نهایت جزئی و کم اهمیت است (صحیح است).
مشکلات امروز ما همین در اطراف گوشت و پنیر و شیر و ترافیک دور میزند با وجودیکه برای همین مسائل نیز اهمیت فراوان قائلیم و از نقش آنها در زندگی روزمره مردم غافل نیستیم. وقتی این مسائل را با مشکلات و دشواریهای دنیای کنونی کشورهای پیشرفته و صنعتی مقایسه میکنیم نتیجه میگیریم که چه خوبست که مسائل ما در همین زمینه باقی بماند و از مشکلات و مصائب آنها همیشه در پرهیز و بر حذر باشیم. در این مورد برای نشان دادن آن ناهنجاریها و ناروائیهائی که دنیا را مشوش و پریشان ساخته است احتیاجی نمیبینم که به گذشته و حتی گذشته خیلی نزدیک مراجعه کنم و شاهد و اماره بیاورم. در هر زمان و مثلاً در همین امروز، در همین ساعت و در همین لحظه نظری به احوال دنیا بیفکنیم به روزنامههای صبح امروز مراجعه کنید عنوانهای مقالات را بخوانید … ببینید جهان با چه آشفتگیها و پریشانیها دست بگریبان است، ببینید هماکنون در انگلستان چه میگذرد در لندن چه خبر بود در انگلستان برق ندارند یک میلیون و نیم کارگر بیکارند در آمریکای جنوبی کودتا شده است در ایتالیا، در فرانسه، در آلمان و همینطور در اروپا چه میکنند، در ویتنام و شبه قاره هند چه میگذرد؟
در همین منطقه ما در مصر و خاورمیانه عربی با چه مشکلاتی روبرو هستند و آن دورترها در اکوادور، در آمریکای جنوبی چه مسائل و مصائبی مطرح است؟ در لندن یکی از نخستوزیران سابق کشور همسایه ما به ضرب گلوله زخمی شد در اینجا باید از شجاعت زن صحبت کرد که خودش را جلوی شوهرش انداخت که شوهرش زنده بماند.
اگر آنها مشکل و دشواری است ما براستی هیچ مشکل و دشواری در کار خود نداریم، و امید هم داریم که هیچگاه با نظیر آن مسائل و سختیها روبرو نخواهیم بود. ما در یک ثباتی زندگی میکنیم که به رهبری شاهنشاهمان بدست آمده که باید از ایشان ممنون باشیم در همین منطقه خاورمیانه، در اروپا، در آلمان، فرانسه، بین مصر و اسرائیل جنگ، همه جا جنگ، همه جا بدبختی و گرسنگی بچشم میخورد خوب ما مشکل اتوبوس داریم حاضرید مشکلات را با مشکلات آنها عوض کنید (خدا نکند) (عباس میرزائی ـ انشاءالله مشکل اتوبوس هم در این دولت حل میشود) و آنوقت بیائیم ببینیم: در این دنیای پر مخاطره، پر تشویش پر جنجال ما ظرف ده سال چه کردهایم … توسعه صنعتی و بطور کلی توسعه اقتصادی ما چگونه بوده است؟ ما با قاطعیت تمام و با ارائه شواهد و دلائل متعدد میتوانیم اعلام کنیم که سیر تکاملی ما در حقیقت شامل جهشهای بلند و بیوقفه بوده است و در این مورد در دنیا از یک وضع و کیفیت استثنائی برخوردار هستیم.
همانطور که قبلاً عرض کردم متأسفانه بعضیها که از پشت این تریبون در مخالفت با لایحه بودجه دولت صحبت نمودند تلاش نکردند تا مسائل را به شیوههای اصولی و منطقی و بطور همه جانبه و غیر انتزاعی مورد بحث و بررسی قرار دهند. جسته و گریخته از انقلاب اداری، قیمتها، کشاورزی و امثال آنها مطالبی بیان داشتند ولی دیگر زحمت این را به خود هموار نکردند تا عمق مطالب رسوخ و نفوذ کنند و مثلاً در زمینه انقلاب اداری بدون پرداختن به اصول به مواردی جزئی اشاره کردند که دولت طبعاً نمیتواند خود از آنها بیاطلاع باشد. و اما اگر آقایان کوشش داشتند که به مسائل با دید علمی نگاه کنند در مورد همین انقلاب اداری که خیلی هم سر زبانها است مطلب را از نظرگاههای مختلف بررسی مینمودند و مثلاً توجه میکردند که تحول و دگرگونی در نظام اداری در بخش عمده منوط و موکول به تحول در نظم فکری و روحیه افراد اجتماع و مباشران امور یعنی کارمندان و همچنین مراجعه کنندگان است (صحیح است).
باید توجه داشت که اگر در بسیاری از مسائل مادی میتوان با یک اقدام و عمل با یک دستور و حتی بخشنامه کار را یک روزه و یا دو روزه به سامان برد در دگرگونی روحیات که با سرپنجههای محکم به عادات و رسوم و اخلاقیات و نظام فکری و میراثی افراد اتکاء دارد نمیتوان به آن قاطعیت عمل کرد و نتیجه فوری بدست آوردن … دگرگونی روحیههائی که در شیوههای گذشته و کهنه طلسم شدهاند احتیاج بفرصت و زمان دارد. تغییر نظام اداری علاوه بر وابستگی به تغییر روحیه افراد، احتیاج به تغییر روشها و نیز احتیاج به استفاده از وسائل جدید و امروزی دارد و این امور تنها از طریق آموزشهای بیوقفه و با توجه به عامل زمان میتواند با توفیق همراه گردد.
ناگفته نگذارم که انقلاب اداری بطوریکه بعضیها تصور و توصیه کردهاند به معنای تعرض به کارمندان و به اصطلاح تصفیه و توبیخ و تنبیه و اخراج آنها نیست.
باید دانست بهرحال خدماتی که انجام میشود و کارهائی که پیش میرود بوسیله همین کارمندان صورت میگیرد، آنها هستند که بهر صورت چرخهای ادارات را بدست دارند و میچرخانند و اصولاً اگر لبه تیز تیغ را متوجه کارمندان کنیم باید از یاد نبریم بسیاری از آقایان که در این مجلس حضور دارند و از وضع ادارات انتقاد میکنند خود تا چندی پیش فرد اداری بودند مسئولیتی داشتند … و بعبارت دیگر از پشت میز همین ادارات و از کنار همین کارمندان به اینجا رسیدهاند و بنابراین هر حکمی که در بارهٔ کارمندان صادق است در مورد ایشان نیز صادق و جاری باید باشد، منظورم اینست، باید کوشش کنیم که در کار داوری از حق و حقیقت و انصاف دور نشویم و وقتی از مطلبی سخن میگوئیم … نقش و وضع و حال خود را نیز از یاد نبریم … و البته این حقیقت را میپذیریم که کارمندان ما در نظام اداری جدید باید به آن درجه از اطلاعات فنی و رشد فکری دست یابند که قادر شوند مسئولیت و اختیار را توأماً جذب و درک کنند زیرا آنگاه است که میتوانیم به نحو صحیح یکی از مهمترین اصول انقلاب اداری را تحقق بخشیم و اما اگر ادعا شود که در رسیدن به این مقاصد و هدفها تنها دولت باید مقدم باشد بیشک سخن بگزاف گفته شده است در اینجا باز به نقش مهم آموزش و احزاب در تجهیز افکار و نیروی انسانی و تحقق اصل مهم سپردن کار مردم بمردم اشاره میکنم و معتقدم که احزاب و تمام جماعات و افراد مترقی در پیروزی انقلاب اداری سهمی دارند دولت با ارائه کارنامه خود تحت رهبری شاهنشاه با کوشش در راه تعالیم انقلاب و تشکیل انجمنها و شوراهای شهر و شهرستان و استان که از جمله مواد فراموش شده قانون اساسی بود و همچنین از راه توسعه واحدهای دمکراتیک دیگر از قبیل گسترش خانههای انصاف، شوراهای داوری و شوراهای منطقهای آموزش و پرورش به اصل اساس «سپردن کار مردم بمردم» که در عین حال یکی از جلوههای اصیل انقلاب اداری محسوب میشود تحقق بخشد.
حالا با اجازه خانمها و آقایان به بعضی دیگر از اشارات وکلای اقلیت میپردازم:
ضمن سخنان، آقایان باز هم جسته و گریخته و نه بصورت منظم و منطقی نکاتی مربوط به مسئله قیمتها و گرانی آمد که نشان میدهد آقایان نخواستند مطالب را صحیح و فنی دنبال کنند این وظیفه را من بعهده میگیرم و بعرض میرسانم.
آقای نامور که در مورد توسعه اقتصادی انتقاد فرمودند ببینیم توسعه اقتصادی کشور چگونه بوده، جنابعالی آقای نامور که حتماً یکی از چرخهای دستگاههای بازرگانی را میکشید خودتان هم صاحب مجلهای هستید این پیشرفت بخش خصوصی را ندیدید آیا صنایع ما پیش نرفتهاند اینها را کی پیش برده است؟ آیا سیاستهای صحیح اقتصادی نبوده آیا صحیح بوده که شما به سمت یک نماینده اطاق بازرگانی و صنایع ایران از پشت این تریبون در باره این مسائل و مسائل شخصی قضاوت ناشایستی بکنید؟ شما که با این سمت رسمی اگر با سیاست اقتصادی ما موافق نیستید اعلام کنید بگوئید این سیاست اقتصادی و صنعتی ایران درست نیست چرا اعلام نمیکنید اگر راجع به قسمتهای صنایع ما حرفی دارید خودتان که یکی از عوامل قسمتهای صنایع هستید چرا پیشنهاد نمیکنید؟ (آفرین) صحبت از حزب شد گفتند که نخستوزیر در بدو شروع کارش در حزب سمتی نداشت و میگفت که من وقت ندارم هر دو کار را انجام بدهم پس بکار حزب نمیرسد صحیح بود آن روزهای اول من هم کارآموزی میکردم در کار نخستوزیری ولی قبول کنید بعد از هفت سال یاد گرفتم و میتوانم به سمت یک عضو حزب در مقام مختلف حزبی انجام وظیفه بکنم فکر نکنید که نظرم عوض شده باشد (احسنت).
شما صحبت از خطر و انفجار و شرکت در افکار عمومی کردید بنده واقعاً هر چه سعی کردم متوجه شوم که این موضوع چیست واقعاً سخت بود مطالب بهساز ایشان را پس از شنیدن و پس از عرایض من امیدوارم قدری بهسازی کنید. مسئلهای اینجا مطرح شد که بنده خیال میکنم باید بطرز روشنی عرض کنم و آن مسئله مربوط به قیمتها است تعجب کردم که دوستان حزب مردم طوری سعی کردند این مطالب را در لابلای مسائل برای ما مطرح بکنند که اجباراً میبایستی بطور صریح عرض کنم در مورد سؤالهائی که در باره افزایش قیمتها مطرح شد همانطوری که کراراً دولت عرض کرده مقایسه رقم متوسط ۹ ماهه شاخص قیمتها در سال جاری با متوسط شاخص قیمتها در سال گذشته نشان میدهد که پنج درصد رقم بالا رفته نگوئید که نخود سه برابر شده، بلی نخود سه برابر شده نگوئید که زعفران چندین برابر شده بلی زعفران چندین برابر شده ولی شاخص قیمت روی ارقامی گرفته میشود روی موادی گرفته میشود که مایحتاج افراد این مملکت است یعنی تصمیم میگیرند، این تصمیم را ما نمیگیریم در بانک مرکزی میگیرند که یک خانواده متوسط ایرانی در ماه چه موادی مصرف میکند و قیمت این مواد را سال بسال مقایسه میکنند و یک نتیجه میگیرند و آخر سال میگویند هزینه زندگی یا شاخص قیمتها به این حدود بالا رفته پس ما در اینجا باید ببینیم که نخود بر فرض در زندگی یک فرد چه ارزشی دارد نوسان قیمت نخود در هزینه زندگی آن فرد چه تأثیری دارد ولی بالا رفتن هزینه زندگی با بالا رفتن سطح زندگی توأم است بنده و جنابعالی اگر رقمهای بیست سال پیش را بگیریم خیلی فرق داشت. چیزهای بیست سال پیش با لوازم زندگی امروز که اصلاً اختراع نشده بود و در مملکت ما موجود نبود مردم استفاده نمیکردند. مثلاً تلویزیون و یخچال اینها وسایلی نبود که ما از آن استفاده میکردیم ولی امروز اینها عوامل جدیدی هستند برای رفاه مردم و این سطح زندگیشان را بالا برده. اگر قیمت تلویزیون تغییر کند یعنی سال ۴۹ و ۵۰ و تغییر هم پیدا کرده و قیمتش پائین آمده این در شاخص قیمتهای ما تأثیری دارد مثلاً طبق ارقام بانک مرکزی قیمت انواع حبوب در سال جاری رویهمرفته ۴۶/۹ درصد بالا رفته است. لبنیات ۱۳/۶ درصد بالا رفته ولی شاخص قیمتهایمان ۵ درصد بالا رفته الان چرا حبوبات به این اندازه بالا رفته اینجا عرض کردیم در یک وضع جوی بدی بودیم زراعت بسیاری از استانهای ما از بین رفت و مقدار حبوباتی که به بازار عرضه شد کم بود میتوانید ایراد بگیرید که چرا به موقع خود شما حبوبات را از خارج وارد نکردید این ایرادی وارد بر دولت. اگر موضوع لبنیات را در نظر بگیرید و عرض کردم ۱۳/۶ درصد در ۹ ماهه امسال با مقایسه ۹ ماهه سال گذشته بالا رفته است برای اینکه کره در اروپا هر تنی از ۴۰۰ به ۱۸۰۰ دلار ترقی کرده و هنوز هم سیر صعودی را دارد طی میکند پس ما که برای مصرفمان ۹۰ درصد کره را از خارج وارد میکنیم حتماً قیمت خارج آن در قیمت ایران مؤثر است میفرمائید چرا دامداری را توسعه نمیدهید و کاملاً صحیح است برای اینکه ما دیگر از کره خارجی مستغنی بشویم باید بگویم دامداری توسعه پیدا نمیکند مگر اینکه درآمد زارع و دامدار از فروش شیر و کره و پنیر بالا برود پس ملاحظه میفرمائید اگر قیمت شیر تا حدودی بالا برود و تا چه حدودی دامداری در ایران توسعه پیدا میکند و اگر بالا نرود شما همیشه متکی و محتاج کره خارجی خواهید بود آن سیاستی است که دولت مطرح کرده و دنبال میکند (صحیح است) مسلماً در همین شاخص قیمتها قسمتهائی هست که ثابت میماند و آن هم خدمات دولت است ارقام را بگیرید آب و برق و قند و شکر و دخانیات و نفت ثابت مانده است بعضی قیمتهای صنعتی پائین آمده بعضی قیمتهای مواد غذائی بالا رفته ما میتوانیم تا حدودی با وارد کردن مواد غذائی در برابر شاخص هزینهها اقدام بکنیم و کردیم آقای زهتاب فرد نه شیپور زدیم نه سروصدا کردیم یک میلیون و صد هزار تن گندم وارد ایران شد یعنی یک چهارم مصرف گندم ایران را وارد کردیم و در هیچ جای ایران کمبود گندم نبود (صحیح است ـ احسنت) پس از لحاظ مواد غذائی مهم اقدام شده اگر خیلی به نخود علاقه دارید بفرمائید وارد میکنیم ما مخالفتی روی اصل نخود با شما نخواهیم کرد پس ملاحظه بفرمائید هر طور که صلاح مملکت بوده اقدام کردیم (صحیح است) و باید هم اقدام بکنیم وظیفه ما است نباید یک فرد ایرانی شب بخوابد و نان نداشته باشد (آفرین) نتیجه انقلاب اینجا است و مسلماً دنبال این سیاست خواهیم بود و بعضی از قیمتها را تعدیل خواهیم کرد عرض کردم ۵۰ مغازه نمونه در بخشهای مختلف تهران باز خواهیم کرد که در حدودی مواد مهم غذائی را بفروشد به قیمت کنترل شده دولت و تنها راه حلی است که ما بتوانیم در تثبیت قیمتها با یک نرخ قابل قبول اقدام بکنیم ولی فراموش نکنید خود شما آقای زهتاب فرد موکلینتان زارع هستند و شما باید بیائید اینجا از سیاست دولت دفاع بکنید که ما میگوئیم شهرنشینان از درآمد خودشان به زارعین مملکت سهم بیشتری بدهند (آفرین بر شما) اگر فکر کنید همیشه باید دروازههای مملکت را باز نگاه داریم که از خارج تمام مایحتاج مملکت را چه از لحاظ صنعتی و کشاورزی وارد کنیم آن سیاستی است که حزب ایران نوین با آن موافق نیست (صحیح است) ما در سال باید ۲۸۰ هزار شغل جدید خارج از کشاورزی ایجاد بکنیم.
سوای مسئله همبستگی قیمتهای جهانی، خانمها و آقایان بخوبی مستحضرید که یکی از پیچیدهترین مسائل اقتصادی خاصه در مورد کشورهای در حال توسعه تلفیق توسعه اقتصادی با عوامل تورم است، زیرا اقتضای طبع توسعه افزایش سطح قیمتها است و اساساً این افزایش خود یکی از معیارها و نشانههای توسعه اقتصادی است ولی نکته مهم آنست که نسبت ریاضی این عوامل با یکدیگر هماهنگی داشته باشند تا آنکه بحران دوره توسعه تخفیف یابد و بحداقل برسد و در این مرحله است که مسئله افزایش «نسبی» قیمتها مطرح میشود.
بنابراین در شرایط توسعه اقتصادی کشور افزایش نسبی قیمتها بصورت معقول که همزمان با افزایش قدرت خریدها باشد اجتنابناپذیر خواهد بود، ولی کوشش دولت همیشه بر این معطوف بوده است که این نسبتها پیوسته متعارف باشد و با توسل به نظام تعاونی و استقرار تدریجی اصول آن و همچنین با افزایش تولید و خاصه تولیدات کشاورزی و با اصلاح نظام توزیع ثبات نسبی قیمتها را حفظ کند.
راه طرح مسئله قیمتها برای من فرصتی پیش آورده است تا توجه خانمها و آقایان را به نرخی از مسائل مهم و اصولی مملکت که در شمار خطمشیها و مبانی انقلاب ما محسوب میشود جلب نمائیم.
غالباً وقتی از قیمتها و گرانی صحبت میشود میگویند چرا قیمت لاستیک، قیمت یخچال، قیمت اتومبیل و دیگر محصولات صنعتی ما بطور کلی گرانتر از محصولات مشابه خارجی است؟
میگویند چرا اتومبیل خارجی ارزانتر از اتومبیل ساخت ایران وارد کشور میشود؟ و خلاصه هر روز با انواع این چراها و پرسشها روبرو هستیم. امروز یکی از کارخانجات اتومبیل سازی ایران ۴۵ هزار اتومبیل میسازد تا به ۱۷۰ هزار در سال برسد و تمام قطعاتش در ایران ساخته شود ما هنوز سعی صنعتی شدن کشورمان را بدهیم ولی آن روزی که توانستیم موتور را در ایران بسازیم با آهنی که از ذوبآهن میآید و توانستیم ۱۵۰ هزار اتومبیل بسازیم که تا آن روز آقای نامور در اطاق صنایع خواهند بود کمک خواهید کرد که قیمت اتومبیل پائین بیاید اما اگر اعتقاد داشته باشید که ما یک مستعمره باشیم ما با آن موافق نیستیم جنگیدیم که از زیر یوغ خارجی بیرون بیائیم نخواهیم رفت و زیر یوغ اقتصادیش.
جواب ما اینست که این یک امر طبیعی است، سیاست کشورهای صنعتی همیشه در این جهت شکل گرفته است که ما و امثال ما کشور صنعتی نداشته باشیم و همواره دست خریدمان بسوی آنها دراز باشد. فراموش نمیکنیم که وقتی قصد کردیم ذوبآهن داشته باشیم با چه مخالفتهای ظاهراً دلسوزانهای روبرو میشدیم گروهی بر این عقیده بودند که کشور ما استعداد صنعتی شدن ندارد و باید یک کشور کشاورزی باقی بماند. گروهی دیگر توصیه میکردند ذوبآهن برای ما صرف ندارد و گران تمام میشود. جماعتی میگفتند اساساً مردم ما برای صنعت خلق نشدهاند.
اینها برای چه بود؟ برای آن بود که سلطه اقتصادی آنها استوار باقی بماند ما هم میتوانستیم توصیه آنها را قبول کنیم و مثل شیخنشینهای خلیج فارس درآمدهای خود را بپردازیم و کالاهای آنها را دریافت داریم. و البته در آن صورت اینگونه مسائل برایمان مطرح نمیشد و کار بسادگی میگذشت، و وسائل تفننی و غیر تفننی بحد وفور و با قیمت ارزان در اختیار ما قرار میگرفت ولی انقلاب راه ما را روشن کرد، بما آموخت برای آنکه کشوری داشته باشیم روی پای خود ایستاده و به قدرت خود متکی باید صنعتی بشویم و با توجه به همه مسائلی که این مقصود بوجود میآورد راه خود را ترک نگوئیم. البته کشورهای صنعتی یعنی همانها که علاقه نداشتند و ندارند که ایران یک کشور صنعتی باشد به دلیل قدمت، به دلیل اطلاع از رموز تولید اقتصادی و آگاهی تجربی از اصول مدیریت امروزی و سرانجام به دلیل تولید انبوده و کثیر که بالنتیجه از هزینه استحصال هر واحد کالا میکاهد قادرند محصولات خود را ارزانتر به بازارها ومنجمله بازار ما عرضه دارند و سوای این علت و جهت در موارد بسیار اتفاق افتاده است که برای راندن رقبا از بازارهای فروش محصولات خود را حتی با بهائی کمتر از قیمت تمام شده عرضه کردهاند ولی پس از آنکه رقیب از میدان بدر رفته دوباره قیمتهای خود را رو به صعود کشیدهاند، آنها حتی برای آنکه عملاً تولیدات ما گرانتر تمام شود در موارد عدیده مواد اولیه مورد احتیاج صنایع ما را گران کردهاند و در این زمینه شاهدهای بسیار و از جمله بالا رفتن بهای مسی و آهن و فلزات و شبهفلزات دیگر آنها را ارائه میدهیم. و اجمالاً باید دانست به این علل و جهات عملا محصولات تولیدی داخلی در این مرحله گرانتر از کالاهای مشابه کشورهای پیشرفته صنعتی مانند ژاپن و آلمان و آمریکا و امثال آنها تمام میشود.
همین جا است که باید خود را در برابر پرسشی قرار دهیم، یعنی از خود سؤال کنیم آیا میخواهیم یک کشور درجه ۳ و بازار دائمی فروش دیگران باقی بمانیم؟
آیا جنس ارزان بخریم به قیمت آنکه همیشه زیر سلطه اقتصادی دیگران باشیم؟
جواب ما چیست؟ اگر چنین خواستی داریم باید توسعه صنعتی را متوقف سازیم وتفوق دیگران را به ازاء آن بپذیریم. ولی نه، انقلاب راه ما را روشن کرده است، بما آموخته است که چون میخواهیم یک کشور درجه اول صنعتی باشیم در شمار قدرتهای بینالمللی قرار بگیریم. در هزاره سوم بجای آنکه به بیل و کلنگ و گاری بپردازیم با کهکشانها سروکار داشته باشیم.
باید به راه توسعه صنعتی خود ادامه دهیم. باید اتومبیل، یخچال، رادیو و تلویزیون و امثال آنها را در داخل کشور خود بسازیم.
مردم کشورمان را با صنعت الکترونیک آشنا کنیم و البته برای رسیدن به هدف، هدفی چنین بزرگ و اساسی ناگزیر باید آثار دوره انتقال و برخی تفاوت قیمتها را هم تحمل کنیم و یقین داشته باشیم که با اینهمه استعداد بالقوه در نیروی انسانی کشور ما، با اینهمه ذخایر ثروت سطحالارضی و تحتالارضی میتوانیم و باید یک مملکت صنعتی درجه اول داشته باشیم، با چنان قدرتی که بازیهای خدعهآمیز اقتصادی دیگران در قدرت اقتصاد ملی ما کوچکترین اثری نداشته باشد.
ما در این مرحله باید منطقاً و عملاً قبول کنیم که قیمت کالای کارخانهای که مثلاً در روز ۴ هزار یخچال میسازد گرانتر از کالای کارخانه مشابهی تمام میشود که روزی ۲۰ هزار یخچال تولید میکند و برای آنکه تولید کننده نوخاستهٔ ما هم بتواند به آن پایه از قدرت دست یابد که کالایش از هر جهت قابل رقابت گردد لاجرم باید به او امکان و فرصت داده شود و مورد حمایت قرار گیرد.
ما باید ۲۸۰ هزار شغل جدید یعنی ۲۸۰ هزار پایگاه تازه کار و حرفه فراهم کنیم، رشد جمعیت ما سریع است و از ۲/۳ تا ۳ درصد تخمین زده شده است.
شک نیست که ما باید با شیوههای صحیح که فقط در یک نظام صنعتی قابل اعمال است بدین نیازهای روز افزون پاسخ گوئیم.
بنابراین عقل و مصلحت حکم میکند وقتی میخواهیم با مسئله قیمتها روبرو شویم فرمان استدلال و داوری خود را در جهت حقایق و مصالح ملی تنظیم کنیم. یک استدعا میکنم جنابعالی و دوستانتان که آدمهای وطنپرست هستن در لابلای حرفهای فریبنده استعمار کننده گوش نکنید به این حرفها. قیمتها اسلوبی دارند طرحی دارد ولی فراموش نکنید که اگر همه اینها را کنار بگذاریم زندگی ملتتان مهمترین مسئلهای است که شما در برابر دارید. الان یک نغمه جدیدی در دنیا شروع شده واقعاً مضحک است میگویند، اینها است که وقتی من عرض کردم در کشورهای در حال توسعه کتاب خواندن خوب است پیغمبر اکرم هم میگوید کتاب خواندن خوب است پس اگر در بعضی از کتبی که چاپ میشود میگویند احتیاج به صنعت پتروشیمی در کشورهای در حال توسعه نیست چون قیمتش و قیمت موادی که بدست میآید گران تمام میشود الان ملاحظه میکنید چرا ذوبآهن و فلزات موضوعی است که تمام کشورها دنبالش رفتند و بالمآل مسئله ملی شد و در برابر این مسئله ملی افکار عمومی طوری شد که هر کشوری سعی کرد کارخانه ذوبآهنی داشته باشد ولی ملاحظه میکنید کاری که در سابق فلز میکرد امروز مواد پتروشیمی جانشین خیلی از فلزات شده و با اختراعات جدید چه بسا از مواد پتروشیمی استفاده بشود برای کارهائی که در گذشته و امروز از آهنی استفاده میکنند نغمه استعمار شروع شد در کشور ما گاز داریم کارگر داریم شعور هم داریم پس ما کارخانه پتروشیمی درست بکنیم چون چهار تا اقتصاددان نشستهاند حساب کردند که گران تمام میشود نه ما بهر ترتیبی شد درست میکنیم برای اینکه ما یک قدرت بینالمللی خواهیم شد (احسنت) راجع به نفت و ذخیره نفت ما هیچوقت علاقه نداریم بیش از حدی که لازم است نفت خام صادر کنیم ولی آن سیاست که فرمودید ما در چاههایمان را ببندیم رویش بنشینیم برای اینکه نفت داشته باشیم اگر به کتاب مراجعه کنید میبینید سیاست انرژی دنیا تغییر میکند بیست سال دیگر ممکن است انرژی جدید به دنیا بیاید که نفتمان ارزش امروزی را نداشته باشد ولی ما همیشه علاقه داریم که نفتمان را تصفیه بکنیم و به خارج بفروشیم و از نفتمان مشتقات پتروشیمی بدست بیاوریم این سیاستی است که دولت دنبال میکند و بالمآل ما باید درآمد نفتمان را صرف اینکار بکنیم تا از درآمد نفت بینیاز بشویم و در کشاورزی و صنایع کارهائی است که انجام بدهیم و خواهیم داد و اما دولت با وجود همه این واقعیات غیر قابل چشمپوشی و افکار با تدابیر اقتصادی و مالی و فنی گوناگون کوشش کرده است که ثبات نسبی قیمتها را حفظ کند.
مثلاً در مورد کالاهای صنعتی علیرغم افزایش سریع قیمتها در سراسر جهان، مخصوصاً بعد از تغییر نرخ برابری ارزهای خارجی، خوشبختانه ثبات نسبی قیمتها تقریباً در کلیه موارد حفظ میشود و در بعضی موارد استثنائی هم که گرایش بطرف بالا دیده شد، دولت فوراً اقدام به آزاد نمودن واردات کالا در حد لازم نمود. برای مثال در آذر ماه گذشته از ۵/۱ درصد افزایش قیمتها فقط نیم درصد مربوط به کالاهای صنعتی بود.
در بعضی موارد قیمت تولیدات صنعتی حتی نسبت بسال گذشته پائین آمده که در این مورد انواع رادیو و تلویزیون و بعضی از انواع پارچههای پشمی و بخاری و یخچال و پودر رختشوئی را میتوان ذکر کرد.
شاید برای نمایندگان محترم جالب باشد که در صنعت اتومبیل سازی برای اولین بار قریب ۳۰ درصد از افزایش قیمت قطعات وارداتی از طریق کاهش قیمت قطعاتی که در داخل کشور ساخته شده و همچنین کاهش هزینههای تشکیلاتی و افزایش بهرهوری کارخانجات جبران شده است. بدیهی است نسبت به آن قسمت از وسائل کارخانجات اتومبیل سازی که باید از خارج وارد شود قیمت وسائل مزبور تابع افزایش قیمت کالاهای صنعتی ممالک اروپا و آمریکا و ژاپن بوده که در قیمتهای قبلی اثر گذارده است.
در مورد افزایش قیمت بعضی از محصولات کشاورزی که این روزها نقل مجالس است.
از فرصت استفاده میکنم و بار دیگر یادآور میشوم به شرحی که بیان شد. ما به علل و جهاتی که متضمن تأمین منافع قطعی کشور بود راه صنعتی شدن را انتخاب کردیم ولی این بدان معنی نبود که از اهمیت کشاورزی مملکت مخصوصاً پس از انقلاب ارضی ایران غافل شویم. بیش از ده سال از عمر انقلاب ما میگذرد، با آنکه اولویت به صنعتی شدن کشور طی ده سال گذشته داده شده اقدامات دولت در زمینه تأمین شرایط لازم در جهت توسعه کشاورزی با ایجاد سدها و احداث شبکههای آبیاری و تغییر روشهای سنتی کشاورزی به روشهای پیشرفته جدید در تمام زمینههای مربوط به امر کشاورزی در خور توجه بوده است.
آنچه مسلم است هنوز به هدفهای خود در راه صنعتی کردن کشاورزی مملکت نرسیدهایم ولی آنچه میتوانم به شما اطمینان بدهم آنست که در آینده بخش کشاورزی مملکت از توجه و سرمایهگذاری و حمایت خاصی برخوردار خواهد گردید.
ذکر این نکته را لازم میدانم که در جهت تعیین قیمت محصولات کشاورزی جای تردید باقی نمانده است که رعایت منافع ۶۰ درصد جمعیت کشاورزی مملکت باید همواره مورد توجه باشد و لذا باید این نیروی عظیم کشور در جهت ارتقاء سطح زندگی مادی و معنوی خود و تحقق هدفهای انقلاب سهمی از افزایش قیمتها داشته باشند.
آنچه مسلم است در سالهای اخیر سطح درآمد طبقات شهرنشین افزایش قابل ملاحظه یافته است و از نظر توزیع عادلانه ثروت و برخورداری تمام افراد مملکت از رفاه عمومی باید قبول کنیم که کشاورزان مملکت و خانواده آنان نیز در جهت تأمین رفاه خود از امکانات بیشتری برخوردار شوند و قسمتی از این افزایش درآمد از شهرها بسوی روستاها که همچنان اکثریت مردم جامعه ما را در بر گرفتهان منتقل گردد. سطح خواست و تقاضای زارع و کشاورز دوره انقلاب از لحاظ شکل و محتوا تغییر یافته و آثار ناشی از انقلاب تا اعماق روستاهای کشور رسوخ پیدا کرده و جامعه نوی را با ویژگیها و خواستهای جدید بوجود آورده است. زندگی زارع امروز ایرانی دیگر قابل مقایسه با زندگی زارع گذشته ایران و زارع امروز هند و چین و دیگر کشورهای این منطقه نیست.
و اما افزایش قیمت محصولات کشاورزی نیز بخصوص در سالهای اخیر علل مختلفی داشته است که به برخی از آنها اشاره شد و ضمناً نباید در این مورد از اثر خشکسالیهای بیسابقه چند سال گذشته و همچنین عدم توجه کافی به مسائل کشاورزی غافل بود، یعنی از آنجا که ما از بیان حقایق امتناع نداریم، میگوئیم چنانکه شایسته بوده به امر کشاورزی توجه نشده و بخصوص به علت عدم هماهنگی در بعضی از سازمانهای دولتی که عهدهدار امور کشاورزی و تولیدات کشاورزی بودهاند، رشد کشاورزی در برنامه چهارم به نصاب مطلوب نرسیده است و از این رهگذر طبعاً نارسائیهای ناشی از افزایش قیمتهای بینالمللی و همچنین آثار ناشی از خشکسالیها تشدید شده است، بلی ضمن اذعان و اعتراف به این امر با توجه به برنامههای در دست طرح و اجراء و مخصوصاً با دقت بر مضامین توسعه صنعتی ثابت میشود که در حال حاضر از این بابت مسئله لاینحلی در برابر دولت وجود ندارد و بدیهی است نباید فراموش کرد که در برنامههای گذشته بنا بر ضرورتهای انقلابی مسئله توسعه صنعتی مقدم بر کشاورزی و بهتر بگویم با اولویت بیشتر در برابر رشد کشاورزی قرار گرفت.
شاید بحث در این امر خود نیاز به وقت و فرصت دیگری داشته باشد که از حوصله جلسه امروز ما خارج است، ولی ذکر این مطلب را ضروری میداند که انقلاب ملی ایران، اجرای تمام اصول را یکسان و به درجه در کلیهٔ شئون زندگی ما مطرح ساخته است، ولی برای تحقق اصول آن، زمان و امکانات و اولویتها همواره مورد توجه بوده و در برنامه سوم و چهارم این اولویت طبعاً بر پایهریزی یک اقتصاد صنعتی که مسلماً میبایست یک کشاورزی پیشرفته نیز از آن حمایت کند مستقر گردیده است. اینک که از این مرحله با توفیق به مرحله دیگری گام برمیداریم این اولویت ناگزیر به کشاورزی داده میشود و با تخصیص اعتبارات سنگین و همچنین با تغییر بنیادی در وزارتخانهها و سازمانهائی که به امر کشاورزی اشتغال دارند و ایجاد هماهنگی لازم در امور مربوط به تمام مراحل کشاورزی و همچنین بهرهبرداری و بازاریابی و توزیع محصولات کشاورزی آینده مطمئنی را برای کشاورزی مملکت پیریزی مینماید که مسلماً در آینده آثار و نتایج آن همچنان که امروز در بخش صنعت ملاحظه میگردد در بخش کشاورزی مملکت نیز ملاحظه خواهند فرمود.
در اینجا ذکر این مطلب را ضروری میداند که برای دولت هر امر و واقعهای هر چند بظاهر کوچک و ناچیز جلوهگر شود ولی در صورتیکه به شکلی در جهت ترقی و تعالی مملکت مؤثر باشد مهم و باارزش جلوه میکند. لذا ضمن اجرای برنامههای مملکتی بدان امور توجه و عنایت خاص مبذول میگردد. من موضوع قیمتها را سعی کردم تا آنجا که بتوانم روشن کنم و هیچ وقت دولت نگفته است که قیمت نخود ۵ درصد بالا رفته نخود ۴۶ درصد بالا رفته و اگر شما یک سیاست نخود میخواهید ما حاضریم به تدوین سیاست نخود، مانعی هم ندارد نخود در آبگوشت بکار میرود که هم جنابعالی و هم بنده هر دو دوست داریم خرجش هم کمتر از غذاهای دیگر است مسلماً در برنامه پنجم کشاورزی اولویت زیادی خواهیم داد و حتی منتظر برنامه پنجم هم نمیشویم خودتان تصویب کردید در کمیسیون که یک مقداری از درآمدهای جاری برای پیشرفت کشاورزی و عمران مصرف بشود و صنعت هم با آن پیش خواهد رفت.
با اعتقاد به این اصل کلی دولت در اجرای برنامههای توسعه اقتصادی و اجتماعی خود برای سه موضوع اولویت و تقدم قائل است.
۱- آموزش و پرورش:
آموزش و پرورش با مفهوم گسترده آن امروز بصورت یکی از نیازهای بدون تردید و از ضرورتهای حتمی جوامع متمدن مطرح میشود و آثار ناشی از انقلاب ایران و نقش مؤثر سپاهیان دانش و دگرگونی در برنامههای آموزشی در سطوح مختلف به آن اهمیت و ارزش فوقالعاده بخشیده است چنانکه امروز دیگر مسئله تعلیم و تربیت برای گروه و جمع خاصی مطرح نیست بلکه برای تمام خانوادههای ایرانی بصورت یکی از قطعیترین و ضروریترین مسائل زمان ما جلوه میکند.
ما به این حق طبیعی و نیاز انسانی جامعه ایرانی نه فقط احترام قائلیم بلکه اجرای آن را یکی از هدفهای اساسی برنامه دولت میشناسیم و همچنین برای هر خانواده ایرانی در دورترین نقاط مملکت این حق را میشناسیم که بهترین شرایط ممکن را در جهت تأمین وسائل تحصیل و آموزش فرزندان خود طلب نماید.
این حق هر خانواده ایرانی است که فرزندانی برای احراز عالیترین مقامات دولتی تربیت نماید و باید قبول کرد که این امر در جهت تأمین امکانات پیشرفت مملکت از هر جهت سودمند و مؤثر میباشد.
علیهذا بموضوع تعلیم و تربیت دولت اهمیت و توجه خاصی معطوف خواهد داشت و از حداکثر امکانات خود در جهت توسعه و اجرای برنامههای آموزشی عمومی استفاده خواهد نمود.
۲- بهداشت و تأمین بیمههای اجتماعی:
ارتقاء سطح بهداشت و تأمین وسائل رفاه عمومی در تمام نقاط دور و نزدیک و برخورداری تمام خانوادههای ایرانی از بیمههای درمانی و انواع بیمههای اجتماعی و تأمین آسایش و رفاه افراد کهنسال و علیل از اموری است که میبایست بدان توجه خاص مبذول گردد و دولت در این باره از همه امکانات خود استفاده خواهد نمود.
چنانکه ملاحظه فرمودهاید در لایحه بودجه سهم بهداشت و بهداری نسبت به سال جاری ۳۳ درصد و در قسمت رفاه اجتماعی ۶۹ درصد افزایش یافته و این ارقام مسلماً در سالهای بعد نیز سیر صعودی خود را همچنان حفظ خواهد نمود.
بهرحال دولت در این اعتقاد راسخ است که تأمین سلامت و بهداشت و همچنین تأمین رفاه اجتماعی یکی از ضمانتهای اصلی حفظ پیشرفت و تکامل جامعه است.
۳- تأمین مسکن:
از اولویتهای اساسی در برنامههای دولت تأمین مسکن برای تمام گروههای اجتماعی و در وهلهٔ اول گروههای کم درآمد و متوسط است.
باید توجه داشت وقتی از مسکن سخن میگوئیم مقصودمان ایجاد یک سرپناه ساده نیست بلکه خانهایست که در آن شخص و خانوادهاش بتواند زندگی کند، رشد نماید و آسایش خیال داشته باشد. هنگام طرح لایحه بودجه در مجلس بعرض رسید که سیاست دولت در باره تأمین مسکن مبتنی است بر واگذاری اراضی دولت و شهرداریها و اوقاف و مؤسسات و تعاونیهای مسکن و همچنین توسعه اعتبارات بانکی در امر خانه سازی و تشویق سرمایهگذاریهای بخش خصوصی در امر تهیه مسکن و همچنین اعطای کمک دولتی از طریق تقلیل بهره وامهای مسکن به منظور ساختن خانههای ارزان قیمت برای طبقات کم درآمد.
معهذا بیمناسبت نمیداند بار دیگر یادآور شود که بر طبق گزارش مراجع تحقیق در حال حاضر حدود ۶۰ درصد خانوارهای شهری مالک مسکن خود هستند و بیش از ۸% بدون پرداخت کرایه در خانههای اقرباء خویش اقامت دارند و فقط حدود ۳۱% جامعه شهری اجارهنشین هستند که در مقایسه با سایر کشورها یکی از جالبترین نمونهها است. معهذا دولت همانطور که گفته شد کوشش خواهد داشت تا با اجرای برنامههای لازم تمام افراد و سکنه این مملکت را صاحب خانه و مسکن واقعی نماید.
مطلب دیگری که تذکر آن را ضروری میشماریم چند مسئله مربوط به جوانان است. چون شنیدهام بعضی از دوستان گفتهاند که من ضمن تقدیم لایحه بودجه مطلبی در باره جوانان نگفتهام و اصولاً لایحه بودجه در این مورد ساکت است. تعجب کردم، چون هر قدم مثبت و هر اقدام سازنده و ثمربخشی در این مملکت انجام میشود عملاً جوانان از آن قدم یا اقدام نصیب و سهم بیشتری میبرند و این یک امر طبیعی است، زیرا جامعه ما یک جامعه جوان است و اکثریت نفوس آن را جوانان تشکیل میدهند، بنابراین اگر بودجههای عمرانی و جاری خود را بطور سرانه بین افراد جامعه تقسیم کنیم، بیشک سهم عمده نصیب جوانان میشود. اما اگر به بخشهائی از بودجه که سهم آموزش و پرورش یعنی سهم مستقیم جوانان میشود توجه نمائیم ملاحظه خواهیم کرد که در بودجه تا چه پایه نسبت به نیازهای نسل جوان توجه شده است. هم اکنون نزدیک به پنج میلیون از کودکان و نوجوانان ما در مدارس مختلف درس میخوانند. تعداد محصلان مدارس عالیه و دانشگاههای ما به حدود نود هزار رسیده و این مافوق پیشبینی ما برای آخر برنامه چهارم بوده است، و هر سال هم کوشش کردهایم که بودجه آموزش و پرورش که عرض کردم مستقیماً ثمراتش نصیب نسل جوان این مملکت میشود افزوده گردد و همانطور که هنگام تقدیم لایحه بودجه عرض شد ۳۸ درصد بر رقم مربوط به آموزش و پرورش در بودجه عادی افزوده شده است و این بیشترین افزایش در ارقام بودجه سال ۱۳۵۱ نسبت به سال جاری است و پس از آن بودجه نیروی دفاعی است که ۲۳ درصد نسبت به سال جاری افزایش داده شده و بعد بازنشستگی و دادگستری و غیره که در ارقام بودجه ملاحظه کردهاید.
نکته مهمی که باعث تأسف است انحراف فکری معدودی از جوانان است که تحت تلقینات سوء دشمنان ملت ایران، دشمنان پیشرفت و انقلاب ایران، دشمنان استقلال و سیاست مستقل ملی ما براههائی کشیده شدهاند که ناگزیر باید با آنها مبارزه کنیم و احیاناً در مواردی علیرغم تمایل قلبی خود آنها را از جامعه سالم ایرانی طرد نمائیم (صحیح است) خوشبختانه تعداد این دسته بسیار محدود و معدود است (صحیح است) و با اطمینان خاطر اعلام میدارم که اثر این افراد در برابر خروش سازنده ملت ایران هیچ و بیمقدار است و غلبه بر آنها برای قوای سالم مملکت کاریست بس آسان، ولی اندوه ما در اینست که چرا اینان منحرف شدهاند؟ چرا دشمن توانست اینان را بفریبد؟ (آفرین) و چرا ما ناگزیر باید آنها را بهر صورت از جامعه خود طرد کنیم؟ اینها معتقد به چه اندیشه و چه نظر و بقول خود کدام ایدئولوژی هستند که ناجوانمردانه آدم میکشند و خانوادههائی را بیسرپرست میگذارند و به سرقت بانکها دست میزنند؟ در کدام دستگاه فلسفی و فکری جهان توسل به چنین جنایات موحشی که خاص دستههای مافیا و گانگسترها و آدمکشها است عقیده و اندیشه اجتماعی شناخته میشود؟ آن جوانی که مسلسل بدست گرفت و بدون فکر مسلسل دشمن ایران را بدست گرفت با تلقین فکری از طرف دشمن ایران مدیر بانکی که دستش را هم بالا برده بود کشت به فکر آن دختر کوچک مژگان که پنج ساله بود که پدرش را از دست داد آیا بفکر آن افسری که تازه از دانشکده افسری پلیس بیرون آمده بود چاوشی بفکر مادر پیر سالخوردهاش بود؟ این ایدئولوژی است یا گانگستریم است؟ یک فامیل را بی پدر کردند برای ۲۹۰ هزار تومان آنوقت از این ۲۹۰ هزار تومان چه استفادههائی کردند و چه میخواهند؟ میخواهند که دشمن ایران تسلط بر ایران پیدا بکند واقعاً جز اینکه فکر کنیم اینها افرادی هستند که عقلشان را از دست دادهاند (دکتر امین ـ مریض روانی هستند) آلت دست دشمن ایران شدهاند.
در هر صورت ما از جامعه خودمان اینها را طرد میکنیم (صحیح است) (دکتر ناوی ـ زنا پاکزاده مدارید امید ـ که زنگی به شستن نگردد سپید) این حقیقت را هرگز از نظر دور نداریم که جوانان کشور ما بالاتفاق در راه مملکت، در راه سازندگی و در راه انقلاب امیدساز و امیدبخش خود قدم برمیدارند. جوش و هیجانی که سپاهیان انقلاب در روستاهای دور و نزدیک این مملکت بر پا کردهاند شاهد این مدعی است. آنها در همین سنین ۲۰ و ۲۱ سال به باسواد کردن و آموختن فنون زندگی و کار به خواهران و برادران روستائی خود قیام کردهاند، آنها عاشقانه و مشتاقانه میسازند، خلق و ایجاد میکنند.
جوانان ما اینها هستند، نه آنها که ششلول بدست در کمین بانکها مینشینند و آن افسر جوانی را که مشغول انجام وظیفه است و آن کارمند صدیقی که وظیفهٔ خود را مقدس میداند ومیداند کشته میشود، ولی دست از وظیفه و وجدان خویش برنمیدارد و میایستد و مبارزه میکند، بزیر گلوله آتش میگیرند و کمترین اعتنائی هم به سوز و گداز و درد و رنج فرزندان خردسال و زن و پدر و مادر داغدار آنها ندارند.
دور از هرگونه مبالغه، ایرانی ذاتاً خائن و جنایتکار نیست، یک فرد ایرانی بنابر عطوفت و زیربنای فرهنگ اصیل خویش نمیتواند جوان بیگناهی را در خاک وخون بغلطاند و پدر و مادر و فرزندان او را در ماتم ابدی بنشاند و خود شادی کند. این جنایت از ایرانی برنمیآید.
پس آنها که دست به چنین اعمال میالایند براستی ایرانی نیستند. جوانان ما سپاهیان انقلاب، دانشآموزان و دانشجویان شریفی هستند که خود را با همه نیروی ذاتی برای فردای این مملکت تجهیز میکنند و البته ما هم وظیفه داریم که در راه خواستها و تربیت روحی و جسمی آنان یک لحظه از پا ننشینیم، زیرا بزرگترین سرمایه فردای ما آنها هستند، آنها هستند که چرخهای اداره آینده این مملکت را باید بگردانند و بر ما فرض است که برنامههای خود را با توجه به نیازهای روحی، جسمی و مسائل مربوط به اشتغال و خاصه با توجه به بحرانهای ناشی از انگیزه دوران جوانی تطبیق دهیم و بدیهی است حل اینگونه مسائل احتیاج مبرم بدقت و مطالعه و مو شکافی علمی دارد.
روشن است که دولت ضمن وظائف و تکالیف خصوصی و عمومی خود به مسئله جوانان بعنوان یک مسئله مهم توجه میکند ولی بسیار اشتباهآمیز است که این امر را فقط در دائره وظایف و تکالیف دولت محصور و محدود سازیم. زیرا مطلب مربوط به کلیه افراد خانوادهها است و لذا پدیده جوانی را باید حقاً یک پدیده مهم سیاسی و اجتماعی تلقی کرد و در هرگونه برنامهریزی به این امر اولویت داد، حل مسائل جوانان، تربیت و ارشاد آنان و مخصوصاً تبدیل این نیروی لایزال به نیروی خلاق و سازنده وظیفهای است مربوط به همه افراد مملکت، پدران، مادران، معلمان و تمامی سازمانهائی که خاصه با امور جوانان سروکار دارند. مطلب را از جنبه عاطفی و انسانی مطرح نمیکنم از دید همان افراد و از جهت راهی که برای نیل به عقاید و افکار خود در پیش گرفتهاند مورد بررسی قرار میدهم.
با چشمپوشی از بحث در باره هرگونه اندیشه و نظر سیاسی و تفکر اجتماعی در دنیای ما وسیله نیل به هدف همان اندازه مهم و قابل توجه است که خود فکر و هدف، یعنی وسیله بهمان اندازه که هدف مهم است اهمیت و ارزش دارد.
بنابراین یکی از مهمترین مسائلی که باید به جوانان ما آموخته شود اینست که در دنیای امروز، در دنیای فکر و اندیشه، هرقدر که هدف مهم و معتبر شناخته شود بهمان اندازه وسائل و راههای رسیدن به هدف مهم و معتبر شناخته میشود و تروریسم و خرابکاری، آدمکشی و سرقت همانطور که پیشتر اشاره کردم در هیچ نقطه دنیا بعنوان وسیله و راه رسیدن به هدفهای اجتماعی و بقول آنها ایدئولوژیک نه تنها پذیرفته نشده بلکه مطرود و منفور هم اعلام شده است.
به دنبال همه این مطالب و حقایق البته نباید فراموش کرد که مسائلی از این قبیل در دنیا بحدی وسعت و گسترش دارد که اندیشه دولتها و ملتها، دانشمندان و متفکران بزرگ را بخود مشغول داشته است و خوشبختانه در کشور ما بعلت قدمت فرهنگ و تمدن و وجود یک زیربنای اصیل اخلاقی و معنوی اینگونه عوارض چندان وسیع و پردامنه نیست و احیاناً اگر گهگاه مایه جلب توجه میشود به آن دلیل است که ثمرات امنیت و تفاهم ملی ما را به آرامش مطلق و زندگی دور از هیجانهای اینچنانی عادت داده است.
ضمن تشکر از تمام نمایندگان اکثریت و اقلیت، متوجه شدید که من دیگر بخش مخالف هم نمیگویم باید عرض کنم آن دقتی که بکار بردند برای گوش دادن به عرایض من آنهائی که رأی موافق به دولت خواهند داد و آنهائی هم که روی سنن تاریخی حزبشان رأی مخالف خواهند داد تشکر میکنم و در پایان باید یک نکتهای را عرض کنم که خیلی مهم است و یادم رفت در یادداشتهایم نگذاشته بودم در اینجا از قوای دفاعی کشور صحبت شد بعضی از همکاران از حزب ایران نوین از دولت سؤال کردند که چرا بودجه دفاعیمان امسال بحد لازم توسعه پیدا نکرده پاسخ من در این قسمت بجز اینکه عرض کنم با نظرتان موافق هستم چون ما امسال بودجه دفاعیمان را با حدی که حتماً مورد نظر بود بالا نبردیم چون در نظر داشتیم هماهنگی بین بودجه توسعه اقتصادی و دفاعیمان بوجود آوریم. ضمناً خرید اسلحه بخودی خود کافی نیست باید آدمها را بسازیم و آماده کنیم که از این اسلحه بتوانند استفاده بکنند برای دفاع مملکت پس چنین هماهنگی را در ایجاد منظور کردیم ولی دولت قول میدهد که قوای دفاعی ما که ضامن استقلال مملکت و ضامن تأمین رفاه همه افراد این مملکت هست ما هیچوقت آنها را دور از نظر نداریم با تمام قوا سعی میکنیم که قوایمان گسترش پیدا بکند و بودجههای مورد لزوم را که من اطمینان دارم آن بودجه را حتی اقلیت هم رأی خواهد داد اگر لازم باشد بموقع تقدیم خواهیم کرد ولی امسال خیال میکنم با این برنامه هائی که داریم به نتیجه خواهیم رسید ضمن صحبت یکی از همکاران حزب اقلیت راجع به موضوع تعاون و آموزش تعاون نکاتی فرمودند حتماً از برنامههای دولت اطلاع ندارند، یک روزی بدون خبر در این عمارتی که سازمان تعاون در آنجا گسترش پیدا کرده بروند ببینند که آموزش تعاون ادامه دارد ولی باز هم از ما خرده نگیرید که هی بوق و شیپور میزنید اگر وزیر تعاون صحبت میکند برای توضیح همین مطالب است بنابراین آموزش تعاون در برنامه دولت است و دولت هم کارهایش را انجام میدهد. بودجه امسال یک بودجه عظیمی بود تقدیم شد و تصویب خواهد شد نمیدانم ما چطور این بودجه را پیاده خواهیم کرد بخصوص که بودجهای است که در آغاز آخرین سال برنامه چهارم و شروع برنامه پنجم است و همیشه این نوع بودجهها سنگینتر میشوند قول نمیدهم که متمم بودجهای نیاورم، باز هم با درآمد بیشتری که وصول خواهد شد کارهای بیشتری در زمینههای مختلف مملکتی انجام خواهیم داد ولی استدعای من این است که اگر متمم بودجهای لازم شد حزب مردم در زمینه سیاستهای صنعتی و کشاورزی و در زمینه اقتصادی مملکت قدری بیشتر مطالعه و توجه بکنند که ما هم بالمآل سعی کنیم هر طور شده آن گاوصندوق را باز کنیم ببینیم این برنامههائی که شما دارید و شاید آن فرصت نرسد که هیچوقت ملت ایران از این برنامههای خوب بتواند استفاده کند ۷ سال شرفیاب شدیم هشت بودجه کشور را تقدیم کردیم ساعتهای طولانی راجع به مسائل کشوری صحبت شد و جای تعجب است وکلائی که از روستاها میآیند راجع به امور شهری صحبت میکنند حتی این وکلای روستاها خوشنشین و شهرنشین شدهاند. هفت سال راجع به هشت بودجه صحبت کردید متممها را حساب نمیکنم، نظر دادید رأی مخالف دادید همیشه هم تشکر کردم ولی آن رأی مخالف آقایان باعث نمیشود ه بودجه سال ۱۳۵۲ را هم حضورتان تقدیم نکنم (احسنت ـ احسنت) (خنده نمایندگان).
تصور میکنم آنچه باید با توجه به اشارات آقایان وکلای اقلیت بگویم گفتهام اعتقاد من بر این است که همه ما فرزندان این آب و خاکیم و به این مرز و بوم مقدس و سنن پاک آن پیوند داریم و در این موقع است که دیگر اقلیت و اکثریت مطرح نیست.
از ویژگیهای زندگی ملی ایرانیان همین بوده است که هرگاه منافع و مصالح اصولی مملکتشان مطرح بوده است در جمع خود احساس خویشی وصفناپذیر و ناگسستنی کردهاند و این راز بقای ما در جریان طوفانهای قرون و اعصار است.
طوفانهائی که هر یک برای نابودی قومی کافی بودهاند و یا کافی شدهاند. ضمن تشکر از وکلای اکثریت که با صمیمیت و دقت تمام از لایحه بودجه دولت دفاع کردند و همچنین ضمن سپاسگزاری از آقایان وکلای اقلیت که بهرحال به ذکر پارهای از نارسائیها و نقائص اشاره کردند و ما را به کم و کیف آنها واقف ساختند به سخن خود خاتمه میدهم و توفیق همگی را در راه خدمت به شاهنشاه آریامهر و مملکت از خداوند بزرگ مسئلت مینمایم. (احسنت ـ احسنت).
رئیس ـ نظر دیگری در کلیات لایحه نیست؟ (اظهاری نشد) به ورود در شور ماده واحده رأی میگیریم خانمها و آقایانی که موافقند خواهش میکنم قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. ماده واحده مطرح است آقای رامبد بفرمائید.
رامبد ـ هر چند که بظاهر با جوابهائی که هر بار در مذاکرات مجلس شورای ملی و خاصه لایحه بودجه از طرف اکثریت محترم و جناب آقای نخستوزیر یا آقایان وزراء در این دوره عنوان میگردد چنین تصور میرود که پس با این جوابها و کوبندگیها ما چرا صحبتها و انتقادات را ادامه میدهیم. اما اثرات این انتقادها برای خود ما روشن است از جمله همین مطلبی است که موجب تشکر من از جناب آقای نخستوزیر و دولت شده و آن اصلاح وضع بحث و جوابگوئی به مطالب ماست. هر چند که پیرامون صحبت وزیر اولی که در این مورد پاسخ دادند یعنی جناب آقای دکتر آموزگار از لحاظ بحث در آئیننامه داخلی مجلس جریانی پیش آمد که بهیچوجه اعتراضی متوجه فرمایشات و شخص ایشان که مورد احترام خاص ما هستند نبود ولی بسیار ممنونم و خوشوقتم که این اصل هم در ردیف سایر پیشرفتهای مملکت در مجلس ایران باب شد و آنچه تقاضا کردیم عمل شد که متناسب هر مطالب عیناً جوابگوئی بشود اما اینکه جناب نخستوزیر فرمودند که شاهنشاه انتقاد میفرمایند ارشاد میفرمایند و هادی دولت هستند و احتیاجی به تذکر دیگران نیست وارد نیست زیرا که مبنای صحبتهای ۸ ساله ما این بوده که ۳۰ میلیون ملت ایران در اجرای رهبریهای صحیح شاهنشاه هر یک وظیفهای دارند که فقط بصرف اینکه چون شاهنشاه عنایت و توجه و ارشاد و اقدام میفرمایند سلب وظیفه و مسئولیت از هیچ یک از ما در هیچ مقامی نمیکند (صحیح است) سئوال میفرمائید که چرا در مسائل جزئی صحبت میکنیم هر چند که صف اتوبوس، گرانی گوشت و حتی نخود ممکن است از دریچه نظر اشخاص مختلف اهمیتش متفاوت باشد اما اگر ما و شما هر دو توافق کردیم که این امر امر جزئی است زیرا که اصول و مبانی اولیه تمام برنامهها که توسط شخص شاهنشاه طراحی و ارشاد میشود مورد قبول همه ماست (صحیح است) کما آنکه ما توفیق در قرارداد نفت را تجلیل و تشکر و سپاسگزاری کردیم در مورد جزایر حقه ایران نیز شکر و سپاس میکنیم در پیشرفت برنامههای صحیح عمرانی و زیربنای اقتصادی شاکر شاهنشاه و خوشوقت از پیشرفتهای مملکت هستیم معهذا همانطور که تیمسار وزیر جنگ میدانند اگر ایشان در سمت فرماندهی وظایفی را انجام میدهند این سلب مسئولیت از سرباز خط مقدم جبهه نمیکند او هم به سهم خود وظیفهای دارد پس ما در انتقاد خود و آنچه معتقدیم در راه ارشاد دولت همچنان ادامه خواهیم داد در این چند روزه کسانی به من تلفن کردند و گفتند که حزب مردم با حزب ایران نوین مگر چه فرقی دارد. آری همان دستهای خارجی ناسالمی که آن جوانان نابخرد را گمراه کردهاند سعی میکنند یک تبلیغات شومی در همه طبقات علیه مصالح این مملکت بکنند. من امروز از پشت این تریبون به آن جواب میدهم که حزب مردم با حزب ایران نوین چه فرقی دارد؟ ما هیچ موظف نیستیم و هیچ نمیخواهیم الگوهایی که شرق یا غرب در ممالک خودشان عمل کردند تقلید نماییم. مثلاً دو حزب ما هم باید حتماً در تمام مسائل با هم مخالفت کنند و یا حتی وقتی دیدند که یک مطالبی به وسیله حزب دیگر برای پیشرفت مملکت گفته شده است فقط برای پیشرفت حزب خودشان بهانه کنند. سوءاستفاده کنند و فقط بخواهند تا به قدرت برسند خیر در مملکت ما این چنین اصول را پایهگذاری نمیکنیم (احسنت) مگر ما گرفتاریهای گذشته فرانسه و کنونی انگلیستان و دو روز پیش ایتالیا و نابسامانیهایی که در آمریکا به اسم آزادی مورد سوءاستفاده قرار گرفته است نمیبینیم؟ پس چرا اینها را سرمشق قرار بدهیم ولیکن به هیچ وجه طرفدار حکومتهای یک حزبی توتالیتر هم که همه چیز در آنجا تابع حزب خاص نظریات دولت شده تبعیت نمیکنیم ما اصولی را که شاهنشاه ارائه دادند چون نتیجهاش را دیدیم بهرهبرداری کردیم اکنون سایر نقاط دنیا را هم ارشاد میکنیم که بیایند و نتایج را ببینند و استفاده کنند اما در مورد آنکه گفته شد در سازمانهای دولتی که مراجعه کننده ناراحت خارج میشود مطلب فرد نیست موضوع کوچک نیست موضوع از مهم هم مهمتر است کسانی که با تحولات سیاسی برنامههای اقتصادی آشنایی دارند میدانند که اصلاح وضع اداری پس از اصلاحات سیاسی و اقتصادی پایه سومی است که برای این میز ۳ پایه گذاشته میشود و اگر انقلاب اداری آن چنان که باید و شاید به ثمر نرسد انقلاب سیاسی و اقتصادی که اصول آنها در ششم بهمن طراحی و پیاده و عملی شد آن چنان که باید مورد ثمرهگیری قرار نخواهد گرفت و این با انقلاب اداری است که باید آنها را بهرهور کنید تا انقلاب سیاسی و اقتصادی دوام و ثبات و ترقی و تجلی بیشتری داشته باشد از این جهت است که ما اهمیت میدهیم نه این که برای یک نفر آن یک نفر را که هر کدام میتوانیم با خواهش و واسطه در دستگاه شما کارش را راه بیندازیم راجع به رشد اقتصادی که به عنوان پرچم توفیق برنامه مملکت به دست دولت خیلی در اهتراز درآمده در یک جمله تکرار میکنم و جز این نیست جناب آقای نخست وزیر از رشد خوشوقتیم ولی لزوم سلامت ترکیب و عدالت توزیع آن را توجه میدهیم مصر هستیم و اعلام خطر میکنیم. جنابعالی با بیان شرین و همان طور که فرمودید خونسرد و متبسم خودتان شاید فکر میکنید هر بار که به گفتههای ما جواب گویی میفرمایید و اعتراض میکنید ما فکر میکنیم این صحبتها لازم نیست نه همین نحوه جوابگویی در مجلس را که بسیار صحیح شروع شده و امیدوارم تکمیل بشود اثر تذکرات ما ادامه پیدا کند. مسئله مسکن را که شما میفرمایید به صورت مذاکرات مراجعه کنید از چندی قبل یادآور شدیم موضوع مالیات کشاورزی را که روز قبل آقای وزیر کشاورزی وعده دادند از چند سال قبل گفتیم تابع تئوریها و نطقها و کنفرانسهای تحصیلکردههای مالیاتی نباشید که میگویند کشاورز هم باید وظیفه مالیاتی احساس کند گردش کار کشاورز واجبتر از چیزی است که تئوریهای علمی را بخواهیم آزمایش کنیم. مسئله نفت که جناب آقای وزیر دارایی سربلند شما با هوشمندی و توانایی خاص خود جواب آقای زهتاب را دادند که ما نباید در چاههای نفت را ببندیم و ذخیره کنیم. خوب به خاطرتان میآید مطلبی بود که من اینجا عرض کردم و دوستان اکثریت آن دوره شما میخواستند مرا از پشت تریبون پایین آورند.
دکتر الموتی- هیچ وقت شما را از پشت تریبون پایین نکشیدند اولین بار شما این کار را کردید و آقای زهتاب فرد را از تریبون پایین آورد.
رامبد- حالا خوشوقتم که آنچه میگفتیم امروز با تأیید شما مواجه شده. آقای زهتاب فر نفرمودند که ما نفت را نفروشیم و بهای آن را نگیریم و خرج زیربنای اقتصادی و مسائل اساسی مملکت نکنیم. آقای زهتاب فرد فرمودند آن روز که قانون گذشت که ۲۰% از درآمد نفت خرج دستگاههای جاری دولت بشود درآمد مملکت این چنین نبود. پس حالا بیایید تجدید نظر کنید بیایید به ارقام شما متکی بشویم و بگوییم درآمد مملکت که از برکت رشد مالیاتهای مستقیم و سایر درآمدها این همه بهبود پیدا کرده آنچه از نفت در میآوریم بگذاریم هر چه بیشتر برای اموری که بتوانیم در آینده بهرهبرداری بیشتر کنیم. این اساس صحبت بوده در این ردیف بنده قصد بحث و تضییع وقت را ندارم در سایر مطالب هم جناب آقای هویدا احتیاج به شکستن گاوصندوق نیست. از ما بخواهید با کمال علاقه بشما میگوئیم زیرا همانطور که اشاره شد برخلاف همه دنیا در ایران منظور از فعالیت حزب منحصراً به مقام رسیدن و قدرت در دست گرفتن تعداد معدود و معینی از اشخاص نیست و نخواهد بود در ایران حزب به معنای آنست که سخنگوی نظریات مردم باشند عدهای و کسانی که در دولت حزبی ایشان هستند آنچه که میشود کمک کنند و عدهای که در حزب مقابل هستند بیشتر مطالعه کنند ارائه طریق کنند و نظارت کنند و اگر آمادگی بیشتر داشتند طبق اصول و سنن و قانون اساسی ما متصدی کار بشوند نه جاروجنجال خیابانی آنچه که امروز مردم دنیا از آن صدمه میبینند و روی همین اصل بنده به حضرتعالی همین حالا یکی از اسناد گاوصندوق را ارائه میدهم از ساختن و پرداختن دکههای دولتی خودداری بفرمائید از تجربههای تلخ گذشته و چادرهائی که برای مصالح ساختمانی در میدان ونک زده شده و فروشگاه فردوسی که آقای وزیر تعاون و امور روستاها گفتند اگر اصلاح نشود آن را خواهم بست پند بگیرید و عرض میکنم این کار علاج درد نیست مجبور به قبول نیستید فرمودید ما ارائه طریق میکنیم عرض میکنم این گرانی یا علت اساسی دارد یا خیر. اگر علت اساسی دارد با باز کردن چهار دکان در تهران کار منتفی نمیگردد و اینقدر مراجعین به دکانهای دولتی زیاد خواهند شد که شما توانائی اجرای برنامه را نخواهید داشت (دکتر عدل ـ پس چکار کنند) بنده خدمتتان عرض میکنم آقای دکتر عدل قدری دیر شده صورت مذاکرات را بخوانید از سالهای دوم و سوم این کابینه هربار که بودجه مطرح میشد مطالبی پیرامون نتایج آن بودجهها میگفتم و از پشت این تریبون چراغ قرمز که خیر ولی چراغ صورتی را نشان دادم امروز هم آنطور که فرمودند دنیا زیرورو نشده باز نسبی بگیریم از تمام نقاط جهان ایران عزیز خودمان وضعش خیلی از همه جا بهتر است ولی ملت ایران یک کمی ولخرج شده و سرمشق و نمونه و مدل آن دولت است همانطور که پیکان سوار شدن آقای نخستوزیر مورد تأیید و تحسین و تجلیل تمام محافل قرار گرفته بیائید ولخرجیها، لوکسبازیها و عقدهداریها را کنار بگذارید و یک زندگی ساده را سرمشق ملت قرار بدهید (صحیح است) اضافه کردن حقوق آن دور جهنمی بالا رفتن قیمتها را تولید میکند مسکن نیست اثر تشدیدی هم دارد ولی در بهبود اثر نمیگذارد معادل تمام این اقلام باید از مالیات غیر مستقیم کسر بشود این عقیده است عقیده فراکسیون ۳۷ نفری است فراکسیون دولت ۷ برابر آن است ممکن است عرایض ما را قبول نکند ولی در مقابل آنکه فرمودند چرا در مسائل کوچک صحبت میکنید اشاره نمودم. بهرحال بنده نخواستم وارد مطالب بشوم موقعیکه حضرتعالی صحبت میفرمودید در خود من شنونده هم حسن اثر داشت یاد آن مثال فرانسه افتادم که چون آقای عباس میرزائی اعتراض میکنند فرانسهاش را نمیگویم ولی فارسیش اینست که استدلال قویتر همیشه بهترین است ولی قوی نه به معنای اینکه استدلال قوی بوده باشد بلکه استدلالی که گویندهٔ قویتر عنوان کرده همیشه بهتر شده زیرا از مطالب ما بخصوص جناب زهتاب فرد و امثال ایشان همیشه یک کلمهای گرفته میشود پیرامون آن بحث میشود ما کوبیده میشویم و گاهی منحرف میشویم، گاهی بیاطلاع میشویم، گاهی کتاب نخوانده میشویم ولی جناب آقای نخستوزیر شما در مطالب ما لااله را میگوئید الاالله را چرا نمیگوئید؟ چرا مطالب را آنطور که بیان شده کامل نمیفرمائید؟ پس بیائیم حالا که قرار است بحث صحیح شود هر دو یک جور صحبت کنیم باری فرمایشات بسیار شیرینی که از زبان شما گوینده توانائی در آمد مطلب را رساند بجائی که اختلاف ما بر سر یک نخود است (خنده نمایندگان) و این نخود هم بر مبنای آنکه چون جنابعالی و ما هر دو آبگوشت دوست داریم نیست ما سر علاقههای شخصی و ذائقههای فردی نمیرویم بلکه به جهت توجه به خوراک آن ۶۰% ملت است که کشاورز میباشند و اما آقای وزیر کشاورزی در بیاناتی که به فرمایش جناب آقای رئیس هم آموزنده بود و اگر همانها را ما گفته بودیم و گفته بودیم که کشاورزی ما از وضع شبانی چطور شده، فوراً اسلحه تفکیر بر سر ما میافتاد که هزاران تراکتور را نمیبینید، پیشرفت کشاورزی را نمیبینید، پیشرفت را نمیبینید از زمان اعلیحضرت رضا شاه کبیر دانشکده کشاورزی ما درست شد. چرا مملکت را متهم میکنید اما ایشان گفتند، شد آموزنده، این مرحله اقتصاد را که جناب آقای روحانی شبانی میگویند مربوط به عوامل مختلفی است بحثی نداریم برای اینکه من و شما متخصص اقتصاد نیستیم اما آبگوشت غذای ملی و اکثریت ملت و بسیار سالم و خوب و خوشمزه است.
عباس میرزائی ـ خیلی خوب غذایی است.
رامبد ـ مصرف کنندهگان آن زیادند جناب آقای زهتاب باید از ترقی نخود و گوشت و امثال آن بحث کند تا جنابعالی تشریف بیاورید اینجا از بالا نرفتن هزینه عمومی زندگی و قیمتهای تئوری و اقتصادی صحبت کنید تا افراد ملت که وظیفه ندارند آنها هم مثل جناب مهندس و من متخصص اقتصاد باشند بدانند که اگر هزینه زندگی شخصیشان سنگین شده خوشبختانه و سربلندانه در جهت مملکت و پیشرفتهای مملکت نکثی بوجود نخواهد آمد و قیمتهای کالای اساسی در مملکت لااقل تغییر نکرده این نباید موجب ناراحتی بشود و اما آخرین مطلب که فرمودند و این هم باز از برکت سیستم ما است شاید یک وکیل اقلیت در کشور دیگر برای حفظ وجهه خود در تیپ انتلکتوئل راجع به مطلبی که حالا من مطرح میکنم نمیکند با وجودی که به صلاح مملکت باشد ولی خوشبختانه در کشور ما باب عوامفریبی و سیاستبازی بسته شد و نشان داده شد که سایر ممالک هم که پیرو این مکتب هستند دچار چه ناراحتیها شدهاند این مطلب هم جناب آقای هویدا از طریق حزب مردم چندین بار صحبت شده است و به آن توجهی نشده. این افراد که امروز به سبب خیانت و جنایت تحت تعقیب هستند فرزندانی هستند که در اثر تبلیغات و دسیسه دشمنان مملکت ایران و سوءاستفاده از آزادیهای موجود در کشور تحت تأثیر سیاستهای مخرب و بیگانه قرار گرفتهاند. همانهائی که اینها را تعلیم دادند، به اینها اسلحه دادند که آدمکشی و جنایت نمایند تا مملکت ایران را تحت فشار بگذارند و استفادههای استعماری و استثماری را که میخواهند بهرهبرداری کنند همین الان بدنبال اینها در جراید خارجی پول میدهند و دلسوزی برای ایرانی میکنند آنوقت من و شما به چه حق اجازه دادیم کتابهای تبلیغاتی اینها را به اسم اینکه در ایران آزادی است در اینجا آزادانه در اختیار جوانان پاکدل و ساده خودمان بگذاریم و ذهن پاک و روشن اینها را خراب کنیم (صحیح است) بنده از شما سئوال کردم در واشنگتن و مسکو و لندن و پکن چقدر نشریات دولت ایران تبلیغ میشود و آزاد است که نشریات این کشورها در جهتی که آنها میخواهند نه در جهتی که به صرفه و مصلحت ایرانی است در ایران توزیع میشود کوتاه میکنم خیلی معذرت میخواهم ولی همچنانکه آزادی خوب است کدام یک از خانمها و آقایان اجازه میدهند که طفل ۶-۷ ساله شما از افراد منحرف و با سوءنیت کوچه و خیابان تعلیم بگیرد پس همانطوریکه اولیای اطفال نسبت به اطفال برای درست تربیت کردن آنها وظایفی بعهده دارند مملکت هم نسبت به افراد ملت یک وظیفهای دارد عرضم را خاتمه میدهم در این عصر پرتحولی که خودتان اشاره فرمودید مثلاً همین امروز در اخبار بود که یک ماهواره جدید بکدام کره میرود یا یک دگرگونی تازه در یک کشور تحقق پیدا کرده و هر روز یک اختراع جدید اعلام شده بطوری که باید اسم دوران ما را دوران تحول گذاشت اگر در گذشته سرنوشت ملتها را تاریخ تعیین میکرد امروز در دوران تحول باید سرنوشت ملتها بدست خود ملتها تعیین گردد و در چنین تحولی همه جانبه و همگانی هیچ راهی جز توسل به ستون ثابت مبانی اخلاقی و ایمان، سنتهای مقدس ملی، اصول لایتغیر مذهبی و وحدت هدف و اشتراک مساعی برای بهبود مملکت راهی ندارید نه شما ما را تخطئه کنید نه ما شما را متهم میکنیم. بیائید برای پیشرفت مملکت و رفاه مردم این مملکت دست به دست هم بدهیم و رفاه بیشتر و توفیق بیشتر را بخواهیم (احسنت).
رئیس ـ آقای دکتر الموتی بفرمائید.
دکتر الموتی ـ بنده قبلاً لازم میدانم از جناب آقای هویدا که با بیان مطالبی بسیار جامع و عمیق نمایندگان ملت را در جریان کارهای جاری مملکتی و برنامههای آتی کشور گذاشتند تشکر کنم (صحیح است) جناب رامبد نشان آزادی همین است که نمایندگان اقلیت بیایند و مطالب مملکتی را دقیقاً و عمیقاً بررسی کنند و نمایندگان اکثریت هم از جهت وظیفهای که دارند برنامههای دولت را مورد مطالعه قرار بدهند و وزرای مسئول هم بیایند و توضیحات لازم را به اطلاع ساحت مقدس مجلس شورای ملی برسانند تا راه قضاوت برای ملت ایران باز باشد و بدانند اقلیت چه میگوید و اکثریت چه میگوید و دولت چه میکند شاهد ما ملت ایران است (صحیح است) قاضی اعمال ما شاهنشاه بزرگ، طراح برنامههای انقلابی مملکت میباشند. البته لازم است در مورد کلیات مطالبی گفته بشود ولی فکر میکنم همهاش کلیات خیلی درست نیست باید مسائل را از نظر دیدهای علمی بخشهای مختلفی که در بودجه وجود دارد مطرح بکنیم راجع به نفت صحبت شد ولی لازم بود نماینده محترم اقلیت این قسمت را مطالعه میکردید. روزی که آقای هویدا مأمور تشکیل کابینه شدند فقط ۵۵% از درآمد نفت صرف کارهای عمرانی میشد در حالیکه در این بودجه ۸۰% از درآمد نفت صرف کارهای عمرانی میشود در این کار باید مطالعه کنیم که آیا امکان این هست که تمام آن یعنی صددرصد بودجه درآمد نفت صرف کارهای عمرانی بشود از چه ارقامی باید از هزینههای جاری مملکت کم و بکارهای عمرانی اختصاص داد این نکتهیی است که میشود آمد نسبت به آن بررسی کرد اقلام را کمیسیون بودجه مطالعه کرد. من از جناب آقای دکتر دادفر متشکرم شبها و روزهها نشستند و راجع به جزئیترین اقلام بودجه بررسی کردند اگر اقلیت میآمدند میگفتند از چه رقمی کم کنند و به چه اقلامی اضافه کنید که تا درآمد عمرانی مملکت اضافه شود این نکتهایست که ما و شما احتیاج به همکاری صمیمانهتر و مطالعه و بررسی بیشتر داریم من فکر کردم این گاوصندوقی که مورد اشاره قرار گرفت دم دستتان است برای اینکه همین امروز آقای نخستوزیر گفتند ما میخواهیم ۵۰ دکه باز کنیم برای اینکه قیمتها را کنترل کنیم از کجا میدانستید همین امروز رفتید طرح آنرا از گاوصندوق بیرون آوردید که اینکار را نکنید این مطلب درست نیست بهرحال برای توسعهٔ برنامه اقتصادی مملکت برای بخشهای مختلف کشاورزی و صنعت باید دید چه برنامههائی وجود دارد و این را مطالعه بفرمائید و بیائید بگوئید سرمایهگذاری در این بخش کمتر و در آن بخش زیادتر شود. نکتهای که واقعاً خیال میکنم هیچکس در این مملکت با آن موافق نیست همین مسألهای است که ما در چاههای نفت را ببندیم و برویم روی منابع طبیعی کار کنیم. آقای زهتاب فرد هم چنین عقیدهای ندارند. یک روز در این مملکت یک عده آمدند و گفتند از (اقتصاد بدون نفت) یعنی ما در چاههای نفت را ببندیم و این درآمد دو میلیارد دلاری که امروز عایدی کشور ما میباشد به جیب سایر تولید کنندگان نفت برود و در بانکهای خارجی بلوکه بشود در صورتی که الان این درآمد صرف کارهای عمرانی و ذوبآهن و لولهکشی سراسری گاز و سایر رشتهها میشود تا با سرمایهگذاری درامر صنایع جدید که ناچار نباشیم از سیستم استعمار نو که مورد اشاره جناب آقای هویدا قرار گرفت تبعیت کنیم. ما چرا محصول پنبه یا چغندر را به قیمت ارزان بفروشیم به کشورهای صنعتی و پارچه و شکر را چند برابر قیمت بخریم این یعنی استثمار صنعتی که خوشبختانه به همت شاهنشاه ما به این امر در مملکت ما برای همیشه پایان داده شد (آفرین). جناب آقای رامبد نکتهای را اشاره فرمودند که شما را از پشت تریبون پائین آوردند هیچکس این کار را نکرد جنابعالی مورد احترام همه ما هستید نه هیچکس چنین کاری کرده و مطمئن باشید نسبت به هیچ نمایندهای نخواهند کرد همیشه آماده هستیم از بیانات شیرین شما استفاده کنیم جنابعالی هم آنقدر به کلام خود مسلط هستید که میدانید چه بگوئید هیچوقت چنین اشکالاتی پیش نیامده و نخواهد آمد ولی انتظار داریم شما هم به این امر توجه داشته باشید، صحیح است که جنابعالی و بنده رئیس فراکسیون هستیم ولی هر دومان در عرض همه نمایندگان مجلس میباشیم بنده میتوانم دوستانه از همکاران پارلمانی خود خواهش کنم صحبت کمتر یا زیادتر بکنند ولی حق ندارم دستور بدهم به نماینده مجلس که از پشت تریبون پائین بیاید، آقای رامبد این مطلبی است که به نظر من درست عمل نمیکنید حریم نماینده مجلس شورای ملی در هر فراکسیون و در هر جبههای هست بر اساس قانون اساسی باید حفظ بشود شما که ناراحت میشوید بعد از فاصلهای نطق همکار عزیز ما آقای زهتاب فرد، آقای وزیر دارائی صحبت کردند آنقدر متأثر شدید که آئیننامه و نظامنامه داخلی مجلس شورای ملی بقول شما رعایت نشده نباید خودتان شخصاً آئیننامه و نظامنامه مجلس را نقص بفرمائید در بحث بودجه حق بود خیلی از مسائل دیگر در اینجا مطرح میشد سطح مذاکرات دقیقتر و بررسیها عمیقتر میشد که بیائیم این اقلام را پهلوی هم بگذاریم شما وقتی بودجه را مطالعه میکنید دو رقم را بگیرید پیش هم بگذارید. حال من اشاره میکنم این همان مملکتی است که در سال ۱۳۳۵ درآمد این مملکت ۱۴ میلیارد ریال بوده، این همان مملکت است که برای سال ۵۱ بودجه ۵۴۸ میلیاردی تقدیم میکند آن ۱۴ میلیاردی درآمد مملکت در مقابلش ۱۹ میلیارد هزینه بوده یعنی ۵ میلیارد کم داشته است در حالی که بودجه ۵۴۸ میلیارد ریالی دیناری کم ندارد و درآمد مملکت چهل برابر شده و دیناری هم کم نیست (احسنت) اینجاست که میشود تابلوی درخشانی از پیشرفتهای مملکت را مشخص کرد یعنی ۱۴ میلیارد به ۵۴۸ میلیارد، درآمد نفت ۲ هزار میلیون دلار رشد اقتصادی امروز به ۲۰% رسیده است درآمد سرانه ۲۰۰ دلار بوده چهار صد دلار شده است ارقامش وجود دارد که خیلی خوب پیشرفتهای درخشان مملکت را مثل یک تابلو زنده نشان میدهد به دولت انقلاب و به دولت خدمتگزار هویدا که در اجرای نیات مقدس شاهنشاه توانسته است چنین ارقام درخشانی تقدیم ملت ایران بکند تبریک میگویم.
دکتر رهنوردی ـ راجع به کمک به کشورهای خارجی هم که در بودجه گذاشتهاند بفرمائید.
دکتر الموتی ـ فرمایش جناب آقای دکتر رهنوردی کاملا صحیح است بله در این مملکت ما روزی احتیاج به کمکهای خارجی داشتیم و بما کمک میکردند امروز نه تنها بروی پای خودمان هستیم بلکه میتوانیم برنامههای عمرانی ۸۱۰ میلیارد ریالی پیدا کنیم به آن درجه از قدرت مالی رسیدهایم که به کشورهائی که لازم است به آنها کمک شود کمک مالی میکنیم. این برای مملکت ما افتخارآمیز است نکتهای که جناب آقای هویدا اینجا باید عرض کنم و خودتان اشاره فرمودید راجع به برنامههای عمرانی پنجم است که لایحه آن در دست تنظیم میباشد قبلاً باید اجرای برنامه ۸۱۰ میلیارد ریالی چهارم را که صددرصد قرین موفقیت بوده تبریک بگویم. نه تنها برنامهای که تنظیم شده بود اجرا گردید حتی در اثر اقدامات دولت خدمتگزار شما وضع مالی مملکت به صورتی در آمده است که بیش از این مقدار در طی این مدت سرمایهگذاری شده است تأمین ۲۸۰ هزار شغل در امسال برای مردم ایران آن رقم درخشانی است که تلاش دولت را در جهات مختلف نشان میدهد. باید در این مملکت برای همه افراد کاری مناسب با وضعشان پیدا کرد. اقتصاد زنده و متحرک یک مملکت ایجاب میکند که هر فردی که در این مملکت به سن قانونی میرسد و احتیاج به کار دارد چه در صنعت چه در کشاورزی و چه در خدمات باید برایش کار مناسب باشد. این آن مسئلهایست که اگر موفق به حل آن بشویم قدم مؤثری برداشته شده خوشبختانه در برنامه چهارم به رقم ۱ میلیون و ۱/۵ میلیون کار رسیدیم. یک نکتهای که بنده باید در اینجا به آن اشاره کنم توضیحی است که آقای آموزگار دادند بنده دیدم از یک طرف جنابعالی و دوستان اقلیت میفرمایند باید از مالیاتهای غیر مستقیم که تحمیلی به طبقات کم درآمد است کم بشود در لایحه بودجه هم کم شده و از طرفی معتقدید که درآمد نفت کلاً به کار عمرانی اختصاص داده شود پس چی میماند، مالیات مستقیم آنرا هم که وزیر دارائی کوشش میکند زیاد شود بقول شما میرود درختهای مملکت را میشمارد که ازش مالیات بگیرد و آنرا هم که به ایشان ایراد میگیرند بسیار خوب، پس از آن گاوصندوق یکی از راه حلها را پیدا کنید و یک نسخهاش را بدهید بخوانیم اطلاعاتمان زیاد بشود، درآمدهای مملکت مشخص است نفت است، مالیات مستقیم و غیر مستقیم است و یک مقدار اوراق قرضه داخلی و خارجی که ارقامش هم توی بودجه هست بنابراین حالا فرض کنیم بنا به تز شما همین امسال صددرصد درآمد نفت را بدهیم برای کارهای عمرانی، مالیات غیر مستقیم را حذف کنیم مالیات مستقیم را هم به آقای وزیر دارائی فشار بیاوریم نگیرد، آنوقت میشود بودجه ۵۴۸ میلیاردی تقدیم کرد؟ درست اینجاست که من فکر میکنم منطق ایجاب میکند که بر ضابطه عدد قضاوت کنیم با توجه به اقلام بگوئیم این رقم غلط است باید حذف بشود و این رقم درست است باید اضافه شود. یک نکته که من با شما اختلاف دارم این است که شما در نطقهای دیگرتان اشاره فرمودید به کارمندان کمک شود تعجب کردم که امروز چرا عنوان فرمودید که حقوق کارمندان اضافه نشود در میان کارمندان قاضی هست فرهنگی هست همه هستند بنده فکر میکنم دولت خدمتگزار آن دولتی است که به فکر رفاه مردم و به فکر کارمندانش باشد.
رامبد ـ تحریف نفرمائید عرض کردم علاج کار نیست.
دکتر الموتی ـ بله فرمودید که علاج نیست ولی من معتقدم که بهر صورت در یک اقتصاد متحرک و جامعه پیشرو بهرحال در آن یک مقدار هزینهها بالا میرود و ما ناچار هستیم به این طبقهٔ کارمند، این قاضی شریف و طبقهٔ ارزنده معلم کمک کنیم و حتی من تبریک میگویم به آقای هویدا که به فکر کارمندان بازنشسته مملکت هم هستند و تا حدودی به آنها کمک کردهاند. ما بایستی از این خدمتگزاران مملکت تشویق و حمایت بکنیم و در حد امکانات مالی مملکت سطح حقوق آنها را بطور منطقی بالا ببریم که گرفتار افزایش قیمت نشوند ولی این بهر صورت یکی از عوامل است و عوامل متعدد است که باید دولت روی همهٔ آنها مطالعه کند، بنده راجع به برنامه پنجم صحبت میکردم خواهش من از آقای نخستوزیر این است و این خواهش همهٔ نمایندگان مجلس است و لااقل میتوانم بگویم از طرف هممسلکان خودم اعضای پارلمانی حزب ایران نوین عرض میکنم، جناب آقای نخستوزیر شما در این هشت سال توفیق پیدا کردید برنامههای عظیمی مثل ذوبآهن و شاه لوله گاز و پتروشیمی را پیاده کنید و در این کارها سرمایهگذاریها سنگینی شده است که خوشبختانه امروز به مرحلهای از توسعه رسیده است که خود سرمایهای برای مملکت است خودتان هم اشاره کردید و ما خواستار آن هستیم شما نخستوزیر انقلاب به امر روستاها و عمران و آبادی روستاها که امروز ۱۶ میلیون زارع ایرانی که نجات یافته دوران انقلاب هستید سهم بیشتری بدهید همه ما در حوزههای انتخابیه که میرویم با مردم بسیار روشنی سروکار داریم زارعین امروز زارعین قبل از انقلاب نیستند من وقتی که با زارعی از حوزه انتخابیهام صحبت میکنم میبینم راجع به قانون اصلاحات ارضی مثلاً اشاره به ماده ۲۸ و ۲۹ میکند که من حضور ذهن ندارم. این زارع روشنفکر ایرانی که در اثر عنایت شاهنشاه ما آزاد شده احتیاج به زندگی بهتری دارد و ما منتظریم و امیدوار هستیم که به آنها کمک بیشتری بشود و شما کمک کردید اولین بار در برنامه عمرانی مملکت ۹۰۰ میلیون تومان اختصاص دادید، خواهش ما این است که در برنامه پنجم اوامری صادر بفرمائید که به امر حوزههای انتخابیه نمایندگان و خواستهای کشاورزان و عمران روستاها توجه بیشتری بشود و فکر میکنم این خواستهای نمایندگان با امکانات مملکت تطبیق میکند (صحیح است) و این خواسته همهٔ نمایندگان مجلس است (صحیح است).
جناب آقای هویدا عرایضم را خاتمه میدهم و به شما تبریک میگویم. شما به علت خدمات شایستهای که انجام دادید در این مدت هفت سال نخستوزیری مورد عنایت شاهنشاه بزرگ و رهبر انقلاب ما هستید (صحیح است) از پشتیبانی یک اکثریت قاطع اکثریت ۲۲۸ نفری در مجلس برخوردارید و ما صمیمانه از شما و برنامههای شما حمایت میکنیم و انشاءالله با این طرز کاری که ما داریم ملت ایران باز هم بیشتر به حزب ما رأی خواهد داد. به عکس بعضی از تصورات که بعضی از دوستان اشاره کردند نخستوزیر دمکرات و آزادمنش و علاقمند و پایبند اصول دمکراسی و پارلمانی هستید و کراراً که با هم صحبت کردهایم گفتهاید که من دلم میخواهد سطح اطلاعات و سطح بحث در مجلس بالا برود و جنبههای علمی و تخصصی پیدا کند تا ملت ایران بداند نمایندگان شایستهای در خانه ملت هستند. این روح آزادمنشی شما برای ما و همه ملت ایران ارزنده است. برای این دولت خدمتگزار آرزوی موفقیت داریم و امیدواریم هر سال کارنامه دولت شما از سال پیش درخشانتر باشد ما همیشه از این روشی که شما در کار مملکت پیش گرفتهاید و وظیفه خودتان را در خدمتگزاری صادقانه به شاهنشاه و ملت ایران انجام میدهید صمیمانه سپاسگزاری و حمایت میکنیم (احسنت).
رئیس ـ آقای دکتر موسوی امین بفرمائید.
دکتر موسوی امین ـ اصولاً طرز فکر ما غلط است (احسنت) بله، تکرار میکنم: اصولاً طرز فکر ما غلط است و این گفته را میبوسم و بر دیده میگذارم، داشتن نفت نعمتی است که از آن استفاده میکنیم ولی این امر باعث شده که احتیاجات وارداتی خودمان را به این وسیله مرتفع سازیم و توجهی به صادرات نداشته باشیم، در نتیجه قیمتهای داخلی را بالا میبرند و این از لحاظ اقتصادی و از لحاظ مصالح کشور ما مقرون به مصلحت و قابل قبول نیست، یک روزی ذخایر نفت مملکت تمام میشود آن وقت چه میکنید ممکن است بگوئید معادن غنی مس داریم و به استخراج مس میپردازیم البته این کار را خواهیم کرد ولی مس هم تمام شدنی است ما باید دست بکاری بزنیم که هر سال بشود تجدید نمود و آن توسعه کشاورزی و تبدیل مواد اولیه و اجناس صنعتی است. این سخن با این همه صلابت و استحکام از آن کیست و معنی این سخن دربار چیست؟ این سخن شاهوار سخن شاه است آری سخن شاه است و شاه سخنان است، جناب آقای رئیس، جناب آقای نخستوزیر، نمایندگان محترم اگر در مقدمه بیاناتم کسب اجازهای نکردم برای سخن گفتن برای این بود که سخنم را با سخن شاهنشاه شروع میکردم مناسب ندیدم که قبل از سخن شاهنشاه مطلبی را عنوان کرده باشم از آنرو اعتذار میطلبم و عرایضم را شروع میکنم مقدمتاً باید عرض کنم تردیدی در این نیست که همه ما و شما نه همه ما و شما بلکه همه ۳۰ میلیون افراد ملت ایران از آن زارعی که صبح سر از بالین برمیدارد و راه صحرا میگیرد تا بذری بیافشاند و آن کارگری که در کارخانه با صدای ماشین اعصاب خود را خرد میکند. من و شما و اعضای دولت در هر مقامی که هستید و هستیم مسلماً همه و همه قصد خدمتگزاری داریم. در میان ۳۰ میلیون نفر مردم این مملکت کسی پیدا میشد مانند آن کسانی که در پشت این تریبون اشاره شد و اغفال شده هستند، ما همه در راه خدمت هستیم و هر چه میگوئیم به قصد خدمتگزاری است اگر چنانچه تذکراتی میدهیم همه و همه به قصد خدمت است. و نیز هم شما و هم ما الهامبخش هستیم از ناحیه شخصیت بزرگی که الهامبخش انقلاب و همه ابتکارات مملکت هستند، زهتاب فرد اگر مطلبی را عنوان کرد راجع به نفت مانند دیگران از همین بیان الهام گرفته بود او چه میگفت، او مگر میگفت انرژی نفتی خودمان را در زیر زمین مخفی کنیم؟ خیر چنین مطلبی نبود نه ایشان و نه ما چنین نمیگوئیم صحبت ما این است که ما باید همچنانکه شاهنشاه ما الهامبخش بودهاند ترتیبی بدهیم که صادرات ما و وارداتمان از طریق نفتی تعادل پیدا نکند بلکه در اثر تولید کشاورزی و همچنین تبدیل مواد اولیه به مواد صنعتی این تعادل ایجاد شود. در بودجهای که به مجلس تقدیم شده است از این جهت چه میبینیم؟ آیا این تعادل رعایت شده است؟ ارقام بودجه از این جهت چنین نشان میدهد که درآمد و ارزش صادرات ما با نفت ۲۶۹۱ میلیون دلار است. متأسفانه واردات ما ۲۹۳۰ میلیون دلار است یعنی آنچه را که خود دولت ارائه میدهد و تفاوت واردات و صادراتمان با وجود ارز در حدود ۲۷۹ میلیون دلار است یعنی بدون آنکه فرمان شاهنشاه را مورد توجه قرار بدهیم اقدام کردیم که تعادل ارزی خودمان را با صادرات نفت ایجاد کنیم تازه حدود ۲۷۹ میلیون دلار واردات بیشتر از صادرات است. اگر این حرف شاهنشاه را میخواستیم مورد توجه قرار بدهیم و نصبالعین خودمان قرار بدهیم وارداتمان حدود چهار برابر صادراتمان میشد. آقای دکتر الموتی تذکر دادند آنروز از درآمد نفت ما در حدود ۵۰% مصرف امور غیر عمرانی میشد ولی امروز ۲۰% آقای دکتر الموتی نمایندگان محترم اکثریت هیئت محترم دولت خودتان مطالعه بفرمائید. آیا ۲۰% امروز که در امور غیر عمرانی مصرف میشود بیشتر است یا ۵۰% آن روز. اگر چنانچه این رقم را در آوردید ملاحظه خواهید فرمود اینک میگوئیم از درآمد نفتمان نباید تمام حوایجمان را برآوریم صحیح است شاهنشاه میفرمایند ما باید درآمد را از دو طریق تأمین کنیم یکی از طریق تولیدات کشاورزی و یکی از طریق تبدیل مواد اولیه به صنایع. آقای وزیر کشاورزی متأسفانه تشریف ندارند در اینجا با نهایت شهامت اعلام فرمودند که من میگویم نفع کشاورزان در این است که باید قیمت را گرانتر کنیم (دکتر دادفر ـ تضمین کنیم) گفتند باید افزایش بدهیم تا نفع کشاورز تأمین بشود این مطلب درست نیست این بیان شاهنشاه است که با کمال صراحت میفرمایند که نفع کشاورز در ازدیاد فروش و تولیدات است نه در ازدیاد قیمت. هر وقت بخواهید قیمت را زیاد کنید نتیجهاش کمفروشی خواهد بود و این به ضرر کشاورزان است و بهیچوجه منالوجوه این منطق با منطق کسی که به من و شما الهام میدهند سازگار نیست هر کس که این مطلب را گفته باشد اشتباه میکند و حتماً باید بیاید و بگوید برنامه دولت در این مورد عبارتست از ازدیاد تولیدات کشاورزی نه بالا بردن قیمتهای کشاورزی. ما مواجه هستیم با مملکتی که همانطور که اشاره شد یک روز ۶۲% و امروز ۶۰% جمعیت آن کشاورز هستند وضع کشاورزی ما در این مملکت در موقعی که حزب ایران نوین سر کار آمد چه بود با اینکه چند سال بعدش اثرات انقلاب شروع شد و در حدود سال ۴۵ و ۴۶ ثمراتش را گرفتیم امروز چه شد؟ در سال ۴۵ و ۴۶ و ۴۷ ما صادرات گندم داشتیم صادرات محصولات کشاورزی داشتیم این یک واقعیت غیر قابل انکار است بطوریکه در صورت جلسههای شورایعالی اقتصاد که شهردار فعلی تهران و وزیر سابق آنرا منتشر کرده است به پیشگاه همایونی عرض میشود که در حدود ۲۳۰ هزار تن گندم محصول مملکت مانده است و بازار فروش نداریم. در سال ۱۳۴۷ شاهنشاه راهنمائی میفرمایند که فلان کشور و فلان کشور آمادگی خرید دارند مذاکره کنید شاید بتوانید بفروشید. ولی امروز وضع ما چیست؟ ملاحظه میفرمائید گندم وارد کردیم کره وارد میکنیم، گوشت وارد میکنیم (پوربابائی ـ برای اینکه خشکسالی بود) همان رهبر و فرمانده بزرگ ما میفرمایند دیگر این زمان آن زمانی نیست که چشم ما به آسمان باشد که ببینیم کی باران میآید و بگوئیم خشکسالی است و محصول نداریم. در کشوری که امروز هشت سال از انقلاب گذشته و بزرگترین و شاهبیت آن انقلاب عبارت بوده است از انقلاب در کشاورزی در چنین کشوری مطلب خشکسالی نمیتواند صادق باشد در کشوری منابعی دارد مانند هشترود که احتیاج حتی به چاه آب ندارد وقتی جوی میکنند و دو متر نقب میزنند آب میآید بیرون. در کشوری با این خصوصیات این بهانه بعد از هشت سال قابل قبول نیست از خود شما هم قبول نمیکنند برای اینکه در گزارشهائی که همین دولت به اکافه میدهد میگوید در امر کشاورزی در ۱۳۴۷ ما رشد نداریم. در همین لایحه بودجه هم رشد کشاورزی ما و محصولاتمان کم بوده و رشد کشاورزی را خودتان ۱% نوشتهاید. اگر مقایسه کنید این رشد کشاورزی را با رشد تزاید نسل که در حدود بالاتر از ۲/۵ و نزدیک سه درصد است تصاعدش را هم در نظر بگیرید ملاحظه خواهید فرمود که نه تنها رشد کشاورزی نداشتیم بلک دو و نیم درصد منهای صفر بوده است این آماری هست که خودتان دادهاید و در خود بودجهای که ارائه شده این واقعیتها نشان داده شده است اگر ما بیائیم پشت تریبون و این واقعیت را تا حدودی بخواهیم نشان بدهیم آن وقت است که گفته میشود که شما حقایق را نادیده میگیرید و تمام ترقیاتی را که در مملکت بعد از انقلاب شده است نمیبینید. ما همهاش را قبول داریم تمام فعالیتهای اساسی که شده است از قبیل تأمین منافع این مملکت از شرکتهای خارجی در مورد نفت را قبول داریم از لحاظ ثبات قبول داریم و تحولاتی که در امر اصلاحات ارضی و سایر اصول انقلاب شده است قبول داریم آنچه مسلم است اینها همهاش در اثر یک فرمانی بوده است که در این کشور ما دگرگونی ایجاد کرده است اما نحوهٔ اجرای آن همین است که میبینیم. بودجهای که بعد از یکسال زحمت امروز آمده به مجلس و با این همه ادعا که دارید تعادل ارزی آن اینست که با وجود نفت ۲۷۹ میلیون دلار کسری داریم. و این نحوهٔ فعالیت کشاورزی است که با مقایسه با رشد جمعیت میبینیم ۲/۵ درصد هم عقب رفتهایم. من میخواهم منصفانه از خود نمایندگان محترم و از خود هیأت دولت این سئوال را پیش بیاورم معنی این که گفته میشود ما بهتر درک میکنیم منویات شاهنشاه را آیا همین است. اینکه گفته میشود ما پاسدار انقلاب هستیم و ما هم میگوئیم پاسدار هستید انصاف بدهید شرط پاسداری این است که آن کسی که نگهبان او هستید یعنی طبقه کشاورز از دست برود. این معنی پاسداری انقلاب است. گزارش بودجه نشان میدهد که در این امر مواجه با شکست بودهاید. (عباس میرزائی ـ البته به خیال شما) به خیال ما نیست این چیزی است که بودجه شما نشان میدهد در چه امر شکست خوردهاید در امری که بارها فرمودهاند علت وجودی شما خدمت به طبقه کشاورز است که اکثریت ملت ایران میباشد آیا قابل تأمل نیست مفهوم این بیان که وقتی میبینید در این علت وجودی مواجه با شکست شدهاید؟ این شکست در کدام کشور پیش آمده است، این شکست از لحاظ کشاورزی در کدام مملکت است. در مملکتی است که در هیچ یک از نقاط دنیا نمیبینید جائی را که مثلاً یونجه را در عرض یکسال سیزده بار بچینند. در خوزستان ما امروز بین یازده تا سیزده بار یونجه میچینند و درو میکنند (کریم بخش سعیدی ـ در ایرانشهر بیست بار میچینند) دیگر بهتر با این آب و خاک و استعداد است که مملکت ما را گفتهاند مملکت گل است واقعیتی است که تاریخ گذاشته مملکت ما گواهی میدهد. اگر چنانچه به کار گل در امر کشاورزی بپردازید خواهید توانست با بهترین کشورهای پرورش دهندهٔ گل رقابت کنید (پور بابائی ـ آقای دکتر موسوی آبش نیست باید آب باشد) ولی در چنین کشوری مواجه با شکست از لحاظ کشاورزی شدیم در یک کشوری که محصول و خاکش اینهمه استعداد دارد شما ملاحظه بفرمائید که ما درآمدمان از نظر گندم که ضروریترین قسمت تغذیه کشور ماست چقدر است؟ و آقای نخستوزیر فرمودند که مقادیر زیادی وارد کردهاند که آذوقه مردم در مضیقه نباشد محصول چقدر بوده که احتیاج به ورود گندم پیدا شده است؟ (پور بابائی ـ خشکسالی است) خشکسالی یا غیر خشکسالی با تکنولوژی امروز دیگر مطرح نیست. در اینجا با تعصب نمیخواهم صحبت کنم گفتم که کشور ما وضعش طوری هست که یونجه را ۱۳ بار درو میکنند یازده بار را جناب نخستوزیر تصدیق فرمودند باز رفیق عزیزمان خیلی خوب گفتند که آقای نخستوزیر موقعی که تشریف میآورند احساسات دوستان تحریک میشود (اسلامی نیا ـ بیست بار آب میخواهد آب خوردن در بعضی جاها پیدا نمیشود) در آن قسمتهائی که آب خوردن هست در نظر بگیرید زیر سد دز خوزستان را در نظر بگیرید همانجا که عرض کردم در هشترود که آب فراوان هست در نظر بگیرید و در سایر قسمتهائی که آب هست عرض میکنم. در دنیای امروز کشورهائی است که از هر هکتار شش تن گندم میگیرند. در کشور ما میدانید چقدر است، آقای وزیر کشاورزی که تشریف بردند نخواستند این حرفها را بشنوند. اینها شرمآور است اینجا فقط ۸۰۰ کیلو برمیداریم در جائی که زمین داریم آب هم داریم اینها به حکایت آماری است که در همین بودجه است و انتشارات کشاورزی است. آقای نایب اقتصادی جناب آقای نخستوزیر (اشاره به آقای مهندس اصفیاء) این مسائل را تصدیق خواهند فرمود (پوربابائی ـ ما ۵/۵ تن را هم برداشت کردهایم) در دنیائی که مردم از هر هکتار زمین ۶ تن گندم در میآورند ما ۸۰۰ کیلو برمیداریم در دنیائی که از یک هکتار ۱۱ تن برنج برمیدارند ما فقط ۳ تن درمیآوریم (اسلامی نیا ـ قبل از انقلاب چند تن بود؟) صفر. بر منکر انقلاب لعنت قبل از انقلاب فرض کنید صفر بود. منکر انقلاب باید تعقیب شود باید مجازات شود ولی من الان که ۸ سال از انقلاب میگذرد سخن میگویم با وجود اینکه زمین داریم استعداد داریم در کشور ما فقط میتوانیم از برنج با همه زمین و استعدادی که هست سه تن از هر هکتار برداشت کنیم در صورتیکه در دنیائی هستیم که در جای دیگر یازده تن برداشت میکنند. بیائید منصفانه قضاوت کنید اگر روزی کارها بر اثر فعالیتها مجاهدتهای پاسدار انقلاب بجائی برسد که بتوانیم ۱۱ تن در هکتار برنج در بیاوریم آیا ما در آن روز احتیاج به ورود مواد خوراکی و احتیاجات اولیه از خارج خواهیم داشت. مسلماً نخواهیم داشت. آیا در این مدت ۸ سال قدم مثبتی برداشته شده آمار نشان میدهد که نه (یکنفر از نمایندگان ـ آمار برنج را بگوئید چقدر اضافه شده) (یکنفر از نمایندگان ـ نیشکر را هم بفرمائید) بله اجازه بفرمائید کار بجائی میرسد که حوصله همان رهبر بزرگ تنگ میشود و میفرمایند من دیگر نمیتوانم صبر کنم که سدی مانند سد دز بسازیم و بیست سال صبر کنیم با ۵۰ هزار هکتار زمین را زیر کشت ببریم، ۶۲% مردم این مملکت که کشاورزان و زارعین هستند شما مأموریت خدمتگزاری آنها را دارید و علت وجودی شما این است که به این طبقه خدمت کنید ما هم فریاد میکنیم در پیشبرد این فرمایشات ملوکانه من از هشترود میگویم تا جناب نخستوزیر نفرمایند آنها که از دهات آمدهان شهرنشین و فرشنشین شدهاند (نخستوزیر ـ خوشنشین شدهاند) ما از روزیکه آمدیم یک مدرسه کشاورزی در این منطقهای که بنام انبار غله آذربایجان است و تمام نمایندگان آذربایجان این نکته را تصدیق میکنند درخواست کردیم خبری نیست از دانشسرای کشاورزی خبری نیست میگویند اصلاح بذر میکنیم مرتباً هر سال در این منطقه بذر در موقع خودش کاشته میشود ولی وضع طوری است وقتی که گندم تولید میشود میپوسد و از بین میرود. یک کارگاه یا سازمانی که در آن منطقه بتواند اینها را بررسی بکند نیست و کارشناس نیست نمیدانم وزیر کشاورزی ما در این مدت راجع به اصلاح بذر چه اقدامی کرده است.
در همان کتابی که عرض کردم مجموعه صورت جلسات شورای اقتصاد است شاهنشاه میفرمایند که یکی از کشورهای آسیائی نمیدانم مالزی یا کجاست یک تلفنی میفرمایند که بگوئید چند نفر کارشناس در کارگاههای ما برای اصلاح بذر و بررسی این موضوع هست جائی بوده که صد نفر کارشناس مشغول کار بودهاند پاسخ داده میشود که دو نفر؟ نتیجهاش جناب آقای نخستوزیر همین میشود که امروز از لحاظ کشاورزی به این وضع میافتیم و ناگزیر میشویم برای اینکه مردم در گرسنگی نمانند برایشان آذوقه از خارج وارد کنیم. تنها موضوع بذر نیست موضوع بیماری دامها و پیشگیری از بیماریشان هم هست من شاید در زندگی هرگز آنچنان متأثر نبودهام که وقتی در دهات هشترود میرفتم و میدیدم که گوسفندها همین طور قطار افتادهاند و قدرت حرکت ندارند میگفتم چیست میگفتند بیماری خاصی است که تمام گوسفندها را از بین میبرد. در این مجلس با این عظمت من در حضور آقای نخستوزیر و هیأت دولت تعهد میکنم وضع دامداری این منطقه طوری است که اگر چنانچه یک سردخانه گوشت ایجاد شود قسمت اعظم گوشت این مملکت را سال آینده تأمین میکند. تمام گوسفندان در اثر ابتلا به این مرض همین طوری میافتند و از بین میروند هزاران هزار دام سالیانه از بین میرود و پای یک دامپزشک شما به آنجا نمیرسد (نخستوزیر ـ کجا، هشترود؟) بلی هشترود، آنجائی که وعده فرمودید تشریف بیاورید متأسفانه صادرات ما آنقدر کم است محصولات کشاورزی برای خودمان کافی نیست ولی در مواردی هم که اتفاق میافتد که زیادی داریم متأسفانه وضع دستگاههای صادراتی طوری است که این محصولات در انبارها میماند و میپوسد و از بین میرود. در همین منطقه آقای مرندی که مرند باشد برگههای همین منطقه آقای مرندی توی صندوقها مانده و به مناسبت نبودن بازار و به مناسبت اینکه شاید نتوانستهاند کسانیکه باید مرتب بستهبندی بکنند که درخور بازارهای دنیا باشد وسیله نداشتهاند همین طور مانده و پوسیده است و از بین رفته. آیا دولت حزبی و سازمانی که مأموریت ارشادی دارد در این کار این مردم را نباید ارشاد بکند؟ متأسفانه همان طور که عرض کردم نه از لحاظ کشاورزی نه از لحاظ اصلاح بذر و نه از لحاظ معالجه بیماریها و نه از جهت کمک به صادرات هیچگونه عملی که بتواند مشکلات ما را برطرف کند نشده است. از جهت صادراتی بنده ده سال پیش در پشت این تریبون عرض کردم (یکنفر از نمایندگان ـ چند سال پیش) ده سال پیش قبل از انقلاب در پشت این تریبون فریاد کشیدم گفتم آقایان ترکهای همسایه دارند بازارهای کشاورزی ما را در دنیا بدست میگیرند اقدامی بکنید جلو کار را بگیرید تا امروز کوچکترین اقدامی نشد نتیجهاش هم این شد که در همان مرز ترکیه در مرند، در مراغه آقای دکتر دادفر، در خود شهر تبریز خشکبار در انبار مانده است نه بازاری برای فروش داریم نه وسیلهای برای صادرات داریم نه خود محصول طوری است که قابل صدور باشد. متأسفانه بلبشوئی کار سیاست کشاورزی این مملکت خاتمه پیدا نمیکند و کار بجائی میرسد که اگر روزی در داخل مملکت ما محصولی اضافی در قسمتی داشته باشیم همانجا میپوسد. خود شما بهترین شاهد این معنی هستید در مناطقتان اتفاق افتاده است که مثلاً سالی پیاز فراوان بوده راه نداشتند وسیله نداشتند همانجا مانده و پوسیده. کنار دریاچه رضائیه دو سال پیش وضعی داشت که هر کس از آنجا میگذشت بوی پیاز گندیده به طوری او را مشمئز میکرد که نمیتوانست از آنجا عبور کند. زارع بر اثر اینکه میشنید که وقتی محصول زیاد شد قیمت میآید پائین و کسی نمیخرد سال بعد پیاز نمیکارد و میشود کیلوئی ۴-۵ تومان عیناً وضع همین طور است راجع به سیبزمینی و سایر محصولات کشاورزی وزارت کشاورزی علیالتحقیق نمیداند محصول مواد مختلف کشاورزی در مملکت چقدر باید باشد تا برای آن ملاکی در دست داشته باشد تا کنترل بکند. در صورتیکه دنیای امروز دنیائی است که باید وزارت کشاورزی کنترل کند که فلان منطقه باید چه میزان محصول سیبزمینی یا فلان مقدار محصول کشاورزی تولید کند. میگوئید آب نداریم عرض کردم این آب نداشتن در همه جا صادق نیست. اگر در منطقهای ممکن است آب نباشد در مناطق دیگر آب هرز میرود ولی متأسفانه سیاست دولت در این امر چنان است که آنجائی هم که آب هست زارع نمیتواند استفاده کند امروز مردم علاقه دارند (چند نفر از نمایندگان ـ اینطور نیست) (مهندس صائبی ـ نمونهاش را بفرمائید تمام زارعین زیر سد برنامه دارند و صحیح عمل میکنند اینطور نیست) امروز وضع طوری هست که متأسفانه مانند همان موقعیکه ممیزی مالیاتی میآمدند علیالرأس تشخیص میدادند و بعد میرفتند چانه میزدند پائین میآوردند.
امروز مسئله حقابه این صورت در آمده جناب آقای دکتر ولیان جنابعالی که مأموریت دارید به امر روستاها رسیدگی کنید این مطلبی که میگوئیم از دل همه کشاورزان این مملکت برمیآید و آن موضوع حقابه و طرز وصول آن است ما میدانیم در این مملکت قانونی است برای حقابه اما این قانون را نباید طوری اجرا کرد که این هم نارضائی بار آورد وقتی در این مملکت انقلاب نشده بود جانیترین مالکان از اینکه کشاورز از آب رودخانه استفاده میکرد پول نمیگرفت امروز با فشار و زجر پول میگیرند. من در اینجا سندی نشان میدهم که ملاحظه خواهید فرمود سندی است که در چهره انقلاب ما تیرگی ایجاد میکند این سند عبارت از یک نوشتهایست که یکی از مأمورین سازمانهای آب مملکت به یک دستگاه دیگر مینویسد. میگوید چون شما آمدید و به ما کمک کردید که در میان کشاورزان، کشاورزی که برای کار آنها انقلاب کردهاید محیط امن ایجاد شود، من محرمانه به شما این مبلغ را پاداش میدهم. این برای انقلاب ما شایسته است که بگویند که شما در محیط کشاورزی آنهائی که شاهبیت انقلاب ما هستند آنهائی که خودشان در صف مقدم انقلاب ما هستند محیط ناامنی داشتهاید؟ در این نامه محرمانه نوشته شده ضمن سپاس از همکاریهای بیشائبه آن مؤسسه، چون بنده هیچ قصد ندارم در پشت این تریبون از یک شخص یا مؤسسهای اسم نمیبرم «ضمن سپاس از همکاریهای مأمورین آن مؤسسه که تحت ریاست آن جناب همواره کوشش فراوان در رفع مشکلات در وصول حقابهها و ایجاد محیط امن جهت انجام برنامههای این سازمان معمول داشتهاند به منظور قدردانی از افراد مزبور به پیوست یک طغری چک به شماره فلان و مبلغ فلان از شعبه فلان بانک دستور فرمائید مبلغ یاد شده را بر اساس نظر شخص خودتان بین مأمورین مزبور قسمت کنند (اسعد رزمآراء ـ مبلغش چقدر است بفرمائید) یکصد هزار ریال، اگر پاداش است چرا محرمانه است (اسلامی نیا ـ محرمانه نیست) هست و من آن را به شما میدهم ملاحظه بفرمائید اگر در دستگاه خودتان چنین امری هست و صحیح بوده بگوئید درست بود و اگر امری بود خلاف روح انقلاب آنوقت دستور بدهید اقلا پاداشها بصورت محرمانه و به این ترتیب تقسیم نشود …
دکتر رهنوردی ـ این را یا باید خصوصی حل میکردید یا اگر در مجلس مطرح میکنید تمام جریان را روشن بفرمائید چه بوده و کجا بوده؟
دکتر موسوی ـ در محیطی و در شرایطی که انقلاب کردهایم و اصل اول آن هم عبارت از آزادی کشاورزان است برای اینکه کشاورز از آبی که میلیونها سال از آن استفاده کرده امروز میخواهد استفاده کند به او میگویند تو یک محیط ناامنی ایجاد کردهای و بعد میگویند بیائید این محیط ناامن را که خود کشاورز برای استفاده آبی که میخواهد زراعت کند ایجاد کرده امن کنید و ما در مقابل بعنوان پاداش مبلغی را میدهیم به شما که محرمانه و به تشخیص خودتان بهر کس میخواهید بدهید (دکتر حبیباللهی ـ اینطور نیست) این اگر با اصول انقلاب افتخارآمیز است شما همهتان خوشبخت باشید که در این افتخار شریک هستید اگر افتخارآمیز نیست بعد از این از این حقابهها به ترتیبی استفاده بکنید تا اقدامات دولت آب کشاورزان را تأمین نکرده بتوانند از آب مورد لزوم استفاده کنند.
محمدولی قراچورلو ـ آقای دکتر موسوی در گذشته همانطور که در روزنامهها میخواندیدی هر سال بر سر آب عده زیادی کشته میشندند. حالا اگر مأموری رفته امنیت ایجاد کرده است تا کسی کشته نشود و برای اینکار پاداشی هم به او دادهاند این را خلاف میدانید؟!
دکتر موسوی ـ پاداش هم بصورت محرمانه است این واقعاً برای آقایان افتخارآمیز است؟
قراچورلو ـ اگر بصورت چک و از بانک وصول شود که محرمانه نیست.
دکتر موسوی ـ اینها دیگر به من مربوط نیست نتیجه این است که متأسفانه عدم وجود برنامههای کشاورزی صحیح سبب شده است که در برنامههای کشاورزی مواجه با شکست شدهایم تا جائی که همانطور که عرض کردم طبق همین بودجه که الان داده شده است رشد کشاورزی سال ۱۳۵۰ فقط یک درصد گفته شده و فقط یک درصد با مقایسه با رشد جمعیت که ۳/۵ درصد است رشد ما در واقع ۲/۵ درصد منهای صفر است. نکته دیگری که در بیان اعلیحضرت در ابتدای سخنم عرض کردم ناظر بر اینست که مواد اولیه باید تبدیل به صنایع بشود تا اینکه جلوگیری بشود از گرانفروشی. همانطور که عرض کردم شاهنشاه در نهم اردیبهشت ۴۷ با کمال صراحت به هیئت دولت میفرمایند استفاده زارع در گرانی قیمت جنس نیست بلکه در فراوانی محصول و فروش بیشتر است. دنیا دنیای رقابت در تولید است این بیان شاهنشاه بزرگ ما است که خوشبختانه نخستوزیر منصف ما هم تصدیق میکنند. ایکاش شما هم گرمتر از آش نمیشدید هر چه را که اقلاً هیئت دولت تصدیق و تأیید میکند شما هم تصدیق میکردید. رشد اقتصادی مملکت چقدر است؟ رشد توالد و تناسل و رشد ازدیاد جمعیت طبق آماری که هست در حدود بیش از ۳/۵ درصد است. جناب نخستوزیر میفرمایند که ازدیاد جمعیت به نسبت ۳ درصد است در سال، یعنی اگر چنانچه امسال صد نفر داریم سال دیگر ۱۰۳ نفر داریم، از طرف دیگر در همین بودجهای که تقدیم مجلس شده است با نهایت شهامت و صراحت تصدیق فرمودهاند که رشد کشاورزی ما در سال ۱۳۵۰ یک درصد بوده است (نخستوزیر ـ یک کمی بیشتر) یک کمی بیشتر را بخاطر جنابعالی قبول میکنم در همین بودجه نوشته شده است یک درصد (ایلخانی پور ـ بذرها اصلاح شده و برداشت از دو تن و نیم به پنج تن و نیم رسیده شما که میخواهید حرف حسابی بشنوید) نتیجه آنکه در سال ۱۳۵۰ با توجه به ازدیاد نسل و با توجه به رشد کشاورزی ۲ نفر از صد نفر از لحاظ تغذیهای در مضیقه بوده است.
مهندی صائبی ـ خشکسالی را هم در نظر بگیرید.
رئیس ـ آقای دکتر موسوی شما که اینجا تشریف داشتید آقای نخستوزیر فرمودند یک میلیون تن گندم وارد کردهاند.
دکتر موسوی ـ ما بحثمان در این است که سیاست کشاورزی مملکت در عرض این دوران بعد از انقلاب آنچنان بوده است که مناسب با سایر فعالیتهائی که لازمه انقلاب است نبوده است و برای این است که آقای دکتر الموتی هم همین جا میآیند تقاضا میکنند که یک کمی راجع به این موضوع توجه بیشتر بکنند اما چون قیافه من قیافه مخالف است ولو اینکه هر قدر حقیقت را بگویم قبول نمیشود. شما میخواهید من هم مانند بعضی از ناطقین محترمی که در اینجا کاسه گرمتر از آش میشوند بگویم اصلاً نقص در کار ما نیست؟ خیلی خوب، بنده هم میگویم امر کشاورزی خیلی پیشرفت داشته، میگویم مسکن برای همه تأمین شده، میگویم قیمتها بالا نرفته منهم میگویم دیگر مشکلی نیست و مشکلات مردم همه رفع شده است ولی شما هم در آن صورت این نکته را بخاطر داشته باشید که:
شخصی بد ما بغیر میگفت
- ما نیکی او بخلق گفتیم
تا هر دو دروغ گفته باشیم (همهمه نمایندگان)
رئیس ـ همکاران محترم اجازه بفرمائید صحبتشان را بکنند بعد بیائید جواب بدهید.
دکتر موسوی ـ نکته دیگری که برای جلوگیری از بالا رفتن قیمتها و ایجاد تعادل در واردات و صادرات کلام ملوکانه متضمن است علاوه بر کشاورزی عبارتست از تبدیل مواد اولیه به مواد صنعتی. عنایت بفرمائید منظور مونتاژ نیست منظور عبارت از این است که مواد اولیه به مواد صنعتی تبدیل بشود یعنی چه؟ یعنی پنبه و پشم نخ بشود نخ به پارچه تبدیل شود، گندم نشاسته و نشاسته گلوکز بشود (دکتر فروزین ـ در امر دارو این مسئله صحیح نیست) یعنی مواد اولیه بیاید برود در کارخانههای داروئی بشود دارو، چوب بشود کاغذ. حال ببینیم در اینکار چگونه فعالیت شده است. ما در کارهائی که از این بابت کردهایم دو مشکل داشتهایم که حل نشده است یکی عدم تناسب توجه به صنایع بوده بعنوان نمونه موضوع فرش را پیش میآورم. شما میدانید که اصیلترین صنعت ما در مملکت فرش است نمایندگان مجلس که از تبریز اینجا تشریف دارند طبق معمول نخواهند گفت ولی حتماً میشناسند کارگران فرش را که امروز بر اثر سیاست نامتناسب با اصول انقلاب در کشورهائی به کارگری فرش میپردازند که آن کشورها بازار فرش ما را در دنیا تصاحب کردهاند مانند هندوستان. ما در شهر تبریز متخصصترین کارگران فرش را داشتهایم که امروز رفتهاند هندوستان.
اسلامی نیا ـ ایران را با هندوستان مقایسه نکنید کدام ایرانی وطنپرستی ایران را ترک کند و برود هندوستان.
دکتر موسوی ـ انشاءالله آنچه میگوئید و بر زبان میآورید واقعیت را بگوئید ولی آنچه من هم میگویم واقعیتهای تلخی است که وجود دارد ما مانند آینه در مقابل هیأت دولت و در مقابل نمایندگان محترم اکثریت قرار گرفتهایم اگر از کلمه ارشاد (اسلامی نیا ـ این ارشاد نیست) و راهنمائی تا حدودی تکدر خاطر برای نمایندگان حاصل میشود ما آینهای هستیم که واقعیتها را نشان میدهیم.
آینه گر نقش تو ننمود راست
- خود شکن آینه شکن خطاست
(نمایندگان ـ بنمود) یک عیب بزرگ دیگر که در برنامههای دولت هست جناب آقای نخستوزیر هم تا حدودی اشاره فرمودند موضوع گران تمام شدن کارها است این یک واقعیتی است که در بعضی از مسائل اشاره فرمودند. جناب آقای نخستوزیر من میخواهم همان مطلبی را که جنابعالی گفتید و شاهنشاه فرمودهاند اشاره کنم میفرمایند: نمیدانم چه شده است که بیمارستان بیمههای اجتماعی تهران هر بیمارستان را به ۳۸ هزار تومان تمام کرده است بیمارستان دیگری ۵۲ هزار تومان و بیمارستان دیگر ۶۲ هزار تومان. اگر چنانچه این گرانی هست و درست است علت این اختلافها را خود آقایان دنبال بفرمائید ببینید در یک مملکت واحد علت این اختلاف چیست. این دیگر در هندوستان نیست ترکیه هم نیست.
عباس میرزائی ـ این را از آقای مهندس جفرودی بپرسید.
دکتر موسوی ـ تا جائی که اعلیحضرت همایونی میفرمایند دنبال مطلب بروید و ببینید که علت چه بوده ولی اگر رفتید و دیدید که اینطور است و حتماً هست چون کلامالملوک است واقعاً برای اینکه …
عباس میرزائی ـ برای اینکه رئیس سندیکای مقاطعه کاران هممسلک شماست.
دکتر موسوی ـ واقعاً جلوگیری شود از این گونه مسائل یکی از آنها را تعقیب کنید آنهائی که ۵۲ هزار تومانی یا ۶۰ هزار تومانی را درست کردند احضار کنید بپرسید که دیگران چطور به ۳۸ هزار تومان تمام کردند و آن دیگری به۶۲ هزار تومان تا رضایت وجدانی برای همه حاصل بشود و گفته شود دولت رسیدگی کرد تا اعتماد به دولت شما و حزب شما بیشتر بشود تا بیشتر از اینکه امروز بشما گرویدهاند باز هم بگروند تا اگر در انجمنهای شهر یا در انتخابات اصناف دو یا سه نفر غیر حزبی انتخاب شوند آنها هم از حزب شما انتخاب شوند بیائید بخاطر این هم که شده آنها را بررسی کنید.
دکتر ناوی ـ از مهندس جفرودی که عضو حزب شماست و من هم به ایشان اعتقاد دارم بپرسید البته جواب خصوصی بخواهید.
فرهاد پور ـ مجلس که جای خصوصی نیست.
دکتر ناوی ـ ایشان اهل خصوصی و محرمانه هستند من هم به ایشان گفتم خصوصی بپرسید.
دکتر موسوی ـ آقایان این همه احساسات نشان ندهید از مهندس جفرودی پرسیدم حالا شما که داروساز هستید و در امور داروئی وارد هستید جواب بدهید در امر دارو. ما در کشوری هستیم که کشور ترکیه که همسایه ماست در داخل مملکتمان با ما رقابت میکند. بخدا من اینها را از روی خلوص نیت میگویم تا دولت توجه کند الان به داروخانههای تهران بروید ببینید داروهائی در مملکت ما بطور قاچاق از داروهای ترکیه هست و ارزانتر از داروهای داخلی ما فروخته میشود (دکتر بیت منصور ـ اینطور نیست) همین الان تشریف ببرید ببینید (اسلامی نیا ـ قاچاق است) اگر این برای قاچاقچی استفاده نکند که نمیآورند باید اینها گفته شود تا جلوی این کارها گرفته شود. شاهنشاه از مسافرت به مالزی که تشریف آوردند صراحتاً فرمودند که من در مالزی دیدم که خانههای نقلی ساخته میشود به ده هزار تومان (مظهری ـ رئیس سندیکای مقاطعهکاران آنها عضو حزب مردم نیست) کاملاً به همین ترتیب فرمودند و با همین لغت نقلی بعد مثال میزنند خانههای ما با متری دو هزار تومان تمام میشود و تازه مانند زندانها است به این نتیجه میرسیم که گرانی در کشور ما نتیجه سیستم نامتناسب با انقلاب اداری است نه در اثر کمی آب نه در اثر اینکه ما برنامههایمان را طوری ارائه میدهیم که با کشورهای خیلی پیشرفته مقابله کنیم. فقط و فقط بدبختانه سیستم اداری ناصواب ما سبب شده که این گرانی پیش بیاید من نمیدانم اینکه گفته میشود ما این گرانی را برای خاطر کشاورز باید تحمل کنیم یعنی چه؟ این بهانه است چون آنچه مسلم است گرانی بهیچوجه به نفع طبقه کشاورز نیست و آنچه به نفع کشاورز است ارزانی و فراوانی محصول است پس تمام کوشش دولت باید در این راه باشد که جنس بیشتر و محصول بیشتر داشته باشد تا کشاورز بتواند از آن برخوردار باشد. جناب آقای دکتر اگر از یک هکتار زمین بجای اینکه ۸۰۰ کیلو گندم برداریم موفق بشویم که ۶ تن برداریم اگر گندم تنی هزار تومان بفروشیم در هشتصد کیلو صرف نمیکند در شش تن چنانچه ۴۰۰ تومان هم بفروشیم نفع میکنیم. در مورد گرانی هزینه زندگی جناب آقای نخستوزیر مطالبی را در باره خواربار فرمودند که حبوب در حدود ۴۶ درصد ترقی کرده بدبختانه این رقم منحصراً در مورد حبوب نیست و فراوان است اجناسی که بالا رفته و خدمات که خیلی بالا رفته و آنهم در همین حدودها بالا رفته است. اینها را نباید نادیده بگیریم من از یک مهندس مشاوری نامهای به یک سازمانی دیدم و باز روی همان اصلی که اگر اسم ببرم حمل بر غرض میشود اسم نمیبرم فقط قسمتی از نامهاش را میخوانم و این یک سند رسمی است چون طبق قوانین ما سندی را که یک مقام صلاحیتدار بنویسد و امضاء کند سند رسمی است. نوشته در یکسال اخیر قیمت فولاد، دستمزد، حمل و نقل و غیره در حدود ۲۵ الی ۳۰ و حتی بیشتر ترقی کرده است.
دکتر دادفر ـ کدام دستگاه و به کجا نوشته است؟
دکتر موسوی ـ محرمانه نیست میدهم تا بنظر دولت برسد شاید مورد توجه قرار گیرد. پس حبوب را که تأیید کردند که ۴۶ درصد ترقی کرده و این قیمتها هم که ۳۰ تا ۳۵ درصد ترقی کرده این حکایت از یک عدم تعادل در سازمانهای اداری مملکت دارد. از لحاظ سیاست تعیین قیمتها متأسفانه دولت برای اینکار تا حالا چند راه در پیش گرفته یکی تشکیل هیئت ده نفری اصناف و یکی هم اینکه آقای دکتر ولیان فرمودند که نخورید.
دکتر ولیان ـ من چنین حرفی نزدم.
دکتر موسوی ـ روزنامهها اینطور نوشته بودند حالا میفرمائید نگفتهاید منهم تکرار میکنم تا همه بدانند خودتان هم که بیانتان فصیحتر است چون لهجه من آذربایجانی است بعداً توضیح خواهید داد و یک سیاست دیگر دولت هم بستن و باز کردن مغازههاست و عملاً دیدیم و هر روز از خیابانی رد میشدیم و میدیدیم تابلوی سفیدی بالای مغازهای زدهاند که به مناسبت گرانفروشی بسته شده است (یکنفر از نمایندگان ـ پس باید تشویقشان کرد؟ این امر را شهرداری کرده است) در مقابل شما میگویم نکتهای هست که دولت در مقابل مجلسین نسبت به تمام اعمالی که در مملکت اتفاق میافتد چه از یک فرد مسئول چه کاسب چه شهردار چه کانون وکلای مملکت چه نظام پزشکی و چه مؤسسات خیریه، آری مسئول منحصراً دولت است و این حرف در شأن نماینده مجلس نیست که بگوید این امر را شهرداری کرده است. شهرداری اگر کار خلافی میکند اگر انتخابی است باید قوانین مربوط را طوری درست بکنند که انتخابات درست باشد و اگر انتصابی است باید آنچنان انتصاب نکنند. این عذر ما را هرگز نباید بیاوریم یکی دیگر از سیاستهای دولت برای مبارزه با گرانی وارد کردن مواد مورد لزوم است که بنظر من هیچ کدام از اینها نمیتواند مؤثر باشد باید کاری کرد که اساساً جنس گران تمام نشود و کم نباشد تا احتیاج به وارد کردن پیدا نشود ما احتیاج به بستن و باز کردن مغازهها نداریم.
اسلامی نیا ـ دولت باران ببارد؟
دکتر موسوی ـ نه، دولت باران نبارد خیلی خیلی چیزهای کوچک و ساده انجام دهد. شما هر کدام اگر به وجدان خودتان مراجعه کنید میبینید که من به منظور اینکه شاید نکتهای در بیاناتم باشد که دولت تا حدودی بتواند در رفع مشکلات اقدام کند این سخن را عنوان میکنم. و تعجب میکنید اگر بگویم اگر مثلاً قیمت پارکومتر را در خیابان بالا نبرد این قیمتها بالا نمیرود چون قیمتها مثل ظروف مرتبطه است و بهم ارتباط دارد کره را میفرمائید قیمت بینالمللیاش بالا رفته و ما هم وارد میکنیم ولی آنچه مال خود دولت است نباید بالا ببرد این یکی از ارزاق عمومی است.
عباس میرزائی ـ آن وقت واسطهها میبرند.
دکتر موسوی ـ جلوی واسطهها را دولت باید بگیرد دولت برای چه گندم وارد میکند خسارت و ضررش را تحمل میکند برای اینکه احتیاجات اولیه مردم رفع بشود کره هم همینطور است آقا همه این کره ۳۰ هزار قالب است اگر در هر کدام دو ریال سه ریال اضافه نگیرند چقدر میشود؟ میفرمایید واسطه، واسطه را من نباید دستش را کوتاه کنم ترتیبی باید داده شود که واسطهها تعدادشان کم شود. مثلاً تعاونیها را پیش کشند در امر تعاونیها متأسفانه با مشکلات فراوانی روبهرو شدیم. این لوایح را همین دولت حزب ایران نوین آورده که یک شرکت تعاونی غیردولتی تشکیل نمیشود. چرا تشکیل نمیشود برای این که در خود قانون اشکال است آقای دکتر ولیات به خدا اینها را با کمال صفا عرض میکنم اگر در قوانین عیبی دارد آنها را اصلاح بفرمایید. اگر عیبی ندارد به همان ترتیب عمل بفرمایید عیبش این است که در همین لوایح به شرکتهای تعاونی ۶% بیشتر سود قائل نشدهاند (دکتر ولیان -پریروز تصویب فرمودید ۹ درصد) تا این قانون به این نحو بود نمیشد چرا؟ برای این که وقتی خود ما ترتیبی دادیم که اوراق قرضه دولتی ۹ درصد سودش باشد دیگر سود ۶ درصد را کسی نمیخواهد اما تنها عیب کار این نبود در همین قانون یک مشکلات دیگری هست که مشکلات دیگرش مربوط میشود به بحث جزئیات آن که من به مناسبت این که در این بحث وارد نمیشود. از این موضوع میگذرم. (یک نفر از نمایندگان - چه بکنیم که گران نشود) این موضوع مربوط به خود دولت است راجع به تلفن خیلی گفتند ولی این تمام شدنی نیست هر چقدر بگوییم برنامه تلفن این مملکت طوری است که هر چه بگوییم کم است و مردم را به ستوه آورده است در برنامه چهارم سیصد هزار شماره تلفن قرار بود وصل شود بنده نمیدانم تا الان چقدر وصل شده است. در اردیبهشت امسال رئیس شرکت تلفن مصاحبهای کرد که در عرض این دو سال آخر ۲۸۰ هزار تلفن وصل خواهیم کرد. یعنی طبق برنامه که میبایست هر سال ۶۰ هزار تلفن وصل کنند تا دو سال آخر برنامه فقط ۲۰ هزار شماره تلفن وصل شده و از طرف دیگر برای این که نقص کارشان را جبران کنند این موضوع را پیش آوردند که قیمت آبونمان را به تعداد مکالمه تلفن مربوط کردند و در اینجا یک نکته باریک است. اگر چنانچه کسی از تلفن استفاده میکند برای هر تلفنش مبلغی باید بدهد اقلاً دستگاه تلفن باید طوری کار کند که دیگر اشتباه نداشته باشد. وقتی که من نمره منزل حسن را میگیرم منزل حسین را نگیرد. این ضررش متوجه کیست؟ متوجه بنده است متوجه مردم محرومی است که با هزار زحمت تلفن گرفتهاند. جناب آقای دکتر ولیان میفرمایند که تشریف بیاورند جواب بفرمایید عرض کنم یکی دو مطلب اینجا عنوان شد.
هر چه ما در مورد بودجه بحث کنیم آخرش به یک نکته اساسی میرسیم و آن همان است که آقای رامبد اشاره فرمودند از نارسایی سیستم اداری ما است و متأسفانه در این مورد با همه تذکراتی که داده شده است تاکنون اقدام لازم به عمل نیامنده است من امروز خیلی متأثر شدم وقتی که یکی از جراید خارجی راخواندم و دیدم که در مقابل این همه زحماتی که دستگاه دولت و سازمانهای انتظامی ما برای این که امنیت را در این مملکت ایجاد بکنند تحمل میکنند و خدماتی که در این مملکت انجام میشود نشان بدهند در اثر نارساییهای سازمانهای اداری ما که یکی هم همان سازمان وزارت اطلاعات است جراید خارجی چنان چه باید این مسئله را درک نکردهاند و مطالبی را که عموماً برخلاف واقعیات است عنوان میکنند من از دولت تقاضا میکنم که وزارت اطلاعات ترتیبی بدهد که مقالاتی نظیر آنچه در روزنامه لوموند روز شنبه نوشته شده و لابد به عرضتان رسیده است و لابد جناب وزیر اطلاعات خواندهاند (اسلامینیا -از مخالفین مملکت پول گرفته) به هر حال ترتیبی بدهند که این موضوع پیش نیاید (دکتر فروزین - بقیه روزنامههای خارجی را بخوانید) مطلب دیگری که هست اشاره به این شد که حزب مردم راجع به اصناف سیاستش این است که مداخله نکند. آقای وزیر کشور هم فرمودند که ما گفتیم بیاید در انتخابات نظارت کنید و نیامدید تقصیر خودتان است ما امیدواریم که دستگاه شما طوری عمل کرده باشد که انتخابات صحیح عمل شده باشد. ولی نامهای به من رسیده است از طرف صنف شیشهبر و شیشهفروش که خود منتخیبین در زیرش مینویسند (دکتر دادفر - برای شما چرا فرستادهاند؟) برای این که من هم مثل شما یک نماینده ملت هستم - خود منتخب مینویسد با این که من جزء انتخابشدگان هستم ولی چون اعتراضات فوق عین حقیقت است لذا مطالب فوق را تأیید میکنم و اسمش هم منصور صادقی است دیگری مینویسد با اینکه خودم از انتخابشدگان هستم ولی اعتراضات را تأیید میکنم و اسمش حاجی محمود نظامی است. خدا را گواه میگیرم که من این آقای حاجی محمود نظامی را نمیدانم چه کسی است (اسلامی نیا ـ بنده خوب میشناسم اینها در هیئت مدیره در اقلیت بودند) ولی این یک حقیقیت است از نحوهٔ انتخابات اصناف که میگوئید در نهایت درستی انجام میشود بمن مربوط نیست من نماینده مجلس هستم خود منتخب میگوید که اعتراضاتی که بر انتخابات میشود درست است و من این نامه را به آقای رئیس میدهم. این حقیقتی است که در سازمانهای اداری ما متأسفانه هنوز نارسائیها بحدی هست که کوششهائیکه در این مملکت بعد از انقلاب میشود تمام آنها را متزلزل میکند. من ناچارم بگویم که جناب آقای هویدا صادقانه عرض میکنم که این نارسائی کار دستگاه اداری یکی از آن موریانههائی است که پایههای حکومت ایران نوین را متزلزل میکند.
عباس میرزائی ـ حزب ایران نوین در قلب مردم رسوخ کرده است اینطور نیست که میفرمائید.
رئیس ـ آقای دکتر ولیان بفرمائید.
دکتر ولیان (وزیر تعاون و امور روستاها) ـ با اجازه نمایندگان باید یک مطلبی را حضورتان توضیح عرض کنم. چندی قبل در مورد علت گرانی و نایابی بعضی از کالاها مطالبی عرض کردم و در خصوص جلوگیری از افزایش بیمورد قیمتها گفتم مردم باید در همه حال با دولت در زمینه مبارزه با گرانفروشی همکاری کنند چون معتقد به اهمیت همکاری مردم با دولت در این مورد هستم و این دو را ملازم هم میدانم. بنده بهیچ عنوان نگفتم اگر گران است نخرید این را یک عده از دوستان روزنامهنویس من اشتباهاً و طوری برخلاف اصل مطلب تعبیر نمودند که موجب سوءتفاهم شد من گفتم که مردم باید با دولت در زمینه گرانفروشی همکاری کنند. بنده گفتم دولت توجه محض به تأمین مواد غذائی اساسی مورد نیاز مردم داشته و دارد. سال گذشته که خشکسالی بود دولت برای تأمین کمبود گندم که از ضروریترین مایحتاج زندگی مردم است به واردات بیش از یک میلیون تن گندم از خارج اقدام کرد. کمبود نان را دولت تأمین میکند. کمبود گوشت را تأمین میکند. شکر و قند و چای و غیره، کاری که با تصویب قانون اخیر به وزارت تعاون و امور روستاها محول گشته برای تشخیص و تمیز و تعیین نیازهای سالانه کشور به مواد غذائی اساسی و تشخیص میزان واردات ضروری این مواد در هر سال وسیله وزارت اقتصاد از خارج کشور تولید را با نوعی ارشاد توأم میکند که در یک نظم متکامل اقتصادی نقشی مؤثر در جهت افزایش رشد کشاورزی و نظم بخشی به تولیدات خواهد داشت. در یک نظام بازاریابی صحیح سیر کالا از منبع تولید تا مرجع مصرف باید منظم شود. مرجع مصرف میتواند زیر چتر تعاونیها قرار گیرد ولی عرض کردم ما نمیتوانیم مردم را به تشکیل تعاونیهای مصرف مجبور کنیم، مصرفکنندگان خودشان برای جلوگیری از افزایش بی مورد قیمتها با استفاده از راهنمائیهای مسئولین امر در وزارت تعاون و امور روستاها میتوانند با تشکیل تعاونیهای مصرف و حذف عناصر واسطه و دلالها هم موجبات تأمین منافع مشروع تولیدکننده و هم منافع مشروع خویش را فراهم کنند تا از افزایش بی مورد قیمتها جلوگیری شود. مطلب این است که تفاوت فاحش بین قیمت در مراکز تولید و بازارهای مصرف وجود دارد تفاوت قیمت بین عمده فروشیها و خرده فروشیها قابل ملاحظه است. قیمت در شمال شهر با قیمت در جنوب شهر تفاوت میکند. و علتش هم این است کسانی که از یک تسهیلات بیشتر استفاده میکنند میخواهند خرج خودشان را در مبارزه با گرانفروشی اگر وجود دارد از دولت جدا کنند. این کار را میکنند و به گرانفروشی کمک میکنند عرض کردم همکاری مردم با دولت حتی اگر با جنبههای وسیعتر و امکانات بیشتر دنبال شد کمکی مؤثر به جلوگیری از افزایش قیمتها خواهد کرد. این عرضی است که من کردم و سوابق آن و نوار آن در وزارت اطلاعات هست. (صحیح است).
جناب آقای موسوی در خصوص کار تعاونیها صحبت فرموده بودند. مفهوم و معنی شرکت تعاونی روستائی چیست؟ نیل به هدفهای برنامه همه جانبه اصلاحات ارضی که محتوای اصلی انقلاب سفید ایران را تشکیل میدهد لزوم تحول سریع و فوری در اوضاع اقتصادی و اجتماعی روستاها و فراهم نمودن موجبات افزایش درآمد سرانه کشاورزانی را که با الغاء رژیم ارباب و رعیتی صاحب آب و زمین شدهاند ایجاب مینمود و به موازات اقداماتی که برای زمیندار شدن دهقانان بعمل آمده بود میبایستی تدابیری نیز برای تأمین نیازمندیهای اعتباری آنها و متشکل کردن کشاورزان در شبکه تعاونیهای روستائی اتخاذ و به مرحله عمل گذاشته شود. در ده سال گذشته زیربنای یک کشاورزی سالم ریخته شده است. ظرف ده سال گذشته با کمک فرد فرد مردم در زمینه برنامههائی که شخص اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر مبتکر آن بودند و بر اجرای جزئیات آن نظارت و مراقبت مستمر داشتند در راه اعتلای کشاورزی و تحقق و پیشرفت برنامههای اصلاحات ارضی کارهائی انجام دادیم که به معجزه بیشتر شباهت داشت (صحیح است).
در خصوص آببها تذکر فرمودید. پرداخت آببها طبق قانون ملی شدن آب است که به تصویب مجلسین رسیده است و در اصلاح امور و بهبود وضع آبرسانی و از جهت مصرف آب کاملاً مؤثر خواهد بود. در ظرف سالهای گذشته میلیاردها ریال برای صاحب زمین شدن کشاورز خرج شده است. علاوه بر سرمایه گذاریهائی که در طی برنامههای عمرانی گذشته در فعالیتهای زیربنائی کشاورزی مورد استفاده قرار گرفته در برنامه پنجم برای افزایش رشد کشاورزی و تخصیص اعتبارات اولویتهای لازم منظور خواهد شد. چند روز پیش آقای نامور اینجا صحبت کردند که وامی که به کشاورزان میدهند به مصرف واقعی نمیرسد. گزارشی بیش از ۱۵۰ صفحه در زمینهٔ کارهائی که برای تحقق برنامههای همه جانبه اصلاحات ارضی انجام شده است تهیه و چاپ کردیم برای فرد فرد نمایندگان فرستادیم و در این نشریه کلیه کارهائی که باید در آینده در جهت توسعه خدمات رفاهی کشاورزان و توسعه شبکه شرکتهای تعاونی و شرکتهای سهامی زراعی و فراهم نمودن تسهیلات لازم از نظر بازاریابی برای محصولات کشاورزی کشاورزان و تضمین خرید حاصل دسترنج آنها و توسعه و ترویج فعالیتهای غیر کشاورزی و صنایع دستی روستائی در کشور انجام پذیرد تشریح شده است. آنچه انجام شده است زیربنای کشاورزی است که شما میخواهید رشد آنرا متناسب با صنعت کنید. یک صنعت سالم را همیشه عرض کردهام باید یک کشاورزی پیشرفته حمایت کند (صحیح است). ظرف ده سال گذشته در جهت توسعه خدمات رفاهی کشاورزان قدمهای مثبت و ارزندهای بجلو برداشته شده است که شما انگشت رویش نمیگذارید. شما در مملکت امروز روستائی را سراغ ندارید که نفت در اختیارش نباشد. ۳۱۷۵ فروشگاه تعاونی مصرف کشاورزان در روستاهای مختلف وجود دارد. بالغ بر ۶/۱ میلیون نفر از زارعین مملکت عضویت بیش از ۸۴۲۵ واحد از شرکتهای تعاونی روستائی را دارند. حدود مبلغ ۳ میلیارد ریال از طریق خرید سهم در این شرکتها سرمایهگذاری نمودهاند. طی مدتی کمتر از ۱۰ سال نه تنها سرمایه بانک تعاون کشاورزی از محل اعتبارات عمرانی از حدود پنج میلیارد ریال به دو برابر افزایش پیدا نموده بلکه بالغ بر دو میلیارد ریال نیز از همین محل برای تکمیل سرمایهگذاریهای کشاورزان در اختیار سازمان مرکزی تعاون روستائی قرار گرفته است. دهقانان کشور در خلال این احوال رشد اجتماعی خود را نشان دادند. اجرای اصول اول انقلاب راه را برای نیل بهدف هموار ساخت. طرز فکر زارعان را دستخوش تغییری مطلوب نمود تا در راه اعتلای کشاورزی و اجرا و تحقق برنامههای سازندگی کشور به نحو بیسابقه اهتمام نمایند (صحیح است).
در خصوص مشکلات و نواقص کار به شهادت همین صورت جلسههای مجلس قبول دارید که گرفتاریهایمان را و اقداماتی را که باید در آینده در جهت تقویت شرکتهای تعاونی روستائی و تأمین اعتبارات مورد نیاز و همچنین کشاورزانی که هنوز موجبات عضویت آنها در شرکتهای تعاونی فراهم نشده انجام شود این مشکلات را همیشه مطرح کردهایم. تعاونیهای ما اگر آسیبپذیر است تعاونیهائی هستند که در شهرها تشکیل شده است. بر اساس قانون شرکتهای تعاونی دولت مکلف نیست مردم را مجبور کند تعاونی تشکیل بدهند. ما تعاونی دولتی نداریم. مردم با هدایت و حمایت دولت شرکتهای تعاونی خود را تشکیل میدهند و از خدمات و منافع اقتصادی آن برخوردار میشوند. بر اساس لایحهای که به تصویب رسیده و به دولت ابلاغ شده به سهام شرکتهای تعاونی به تناسب سهام اوراق قرضه دولتی و بهره متعلق به آنها ۹ درصد سود تعلق میگیرد. در تلاش برای رفاه هر چه بیشتر جامعه متحول و رو به رشد روستائی برای حداکثر استفاده از منابع آب و خاک کشور به همان ترتیب که اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر بارها تأکید فرمودهاند از هر نوع اولویت در زمینه پیشرفت تعاونیها و استفاده از کمکها و مساعدتهای دولت در پیشروی برنامههای رفاهی استفاده خواهد شد. نسبت به مسئله آببها که فرمودید ببینم در آن کاغذ که اشاره فرمودید چه نوشته است اگر بر خلاف قانون است اطمینان میدهم رسیدگی خواهد شد ولی اگر در اجرای قانون بود باید آببها پرداخت شود عرض کردم همین دولت وقتی کشاورز با خشکسالی مواجه میشود متقابلاً میلیونها ریال کمک میکند و کمک بلاعوض و مجانی میدهد (صحیح است) من خواستم در مقابل فرمایشاتی که جنابعالی فرمودید و خطاب به ولیان اشاره میفرمودید جوابی داده باشم که در صورت جلسات نوشته شود.
رئیس ـ آقای وزیر کشور بفرمائید.
دکتر سام (وزیر کشور) ـ چون سکوت در برابر فرمایشات نماینده محترم آقای موسوی ممکن است حمل بر تأیید بشود خواستم به نکتهای که اشاره کردند جواب داده باشم. در انتخابات اتحادیههای صنفی تمام کسانی که با دیدی بینظرانه به جریان انتخابات مینگریستند از بهترین انتخاباتی بود که تاکنون انجام شده (صحیح است) خود جنابعالی بهتر از من میدانید که آئیننامه انتخابات بموجب قانون نظام صنفی که بوسیله خود شما به تصویب رسیده است (دکتر رشتی ـ ایشان نبودند) هیئت نظارتی برای انجام انتخابات پیشبینی کرده است که نمایندگان و اعضاء هر صنف اعم از آنکه در گذشته عضو اتحادیه بودهاند یا نبودهاند میتوانند شرکت کنند و نمایندگان خودشان را برای نظارت در امر انتخابات انتخاب کنند. دلیل بر حسن جریانات انتخابات در ده اتحادیه که تاکنون کار انتخاباتش انجام شده است همان است که روز به روز ضرورت شرکتکنندگان در اتحادیه بیشتر شده است. در گذشته اگر به سوابق انتخابات بنگرید میبینید بیشتر از ۱۰ تا ۱۱ درصد از اعضای اتحادیه و صنف در انتخابات شرکت نمیکردند و امروز تا ۹۵ درصد از کلیه اعضای هر صنف در انتخابات شرکت کرده. خود جنابعالی که به نمایندگی مجلس انتخاب شدید قطعاً اعتراضاتی به نمایندگی شما شد. در هیئت نظارت مطرح کردند اگر وارد نبوده و جنابعالی اینجا هستید و بموجب قانون زمانی برای پذیرفتن این اعتراضات قائل شدهاند. کسانی که اعتراضاتی داشتند به هیئت نظارت دادند و چون اعتراضات را وارد ندیدند این انتخابات را تأیید کردند حال اگر نماینده خود اتحادیه که تأیید کننده صحت انتخابات بودند بنظر شما صحیح عمل نکردند باز هم نیاز داریم که ما را ارائه طریق بکنید. این توضیح صرفاً بخاطر آن بود که صد و چند اتحادیه دیگر که به طور مستقیم در زندگی مردم بیشتر از این ده اتحادیهای که تا امروز انتخابات آن انجام شده است توانستهام صادقانه برای انجام این امر بزرگ میهن خدمتی انجام داده باشم. ملاحظه میفرمائید این جدولی است که هر صد و چند اتحادیه را به ترتیب و تاریخ اخذ رأی و رسیدگی به شکایات و و و همه را تعیین کرده و اعلام شده تا نگرانی مختصری را که در این باره آقایان عنوان کرده بودید و آن این بود که حزب اکثریت خیال دارد بموجب قانون ده اتحادیه که کار انتخاباتش تمام شد اطاق اصناف را تشکیل بدهد وزارت کشور اعلام کرد تا کار انتخابات تمام اتحادیهها انجام نپذیرد اطاق اصناف ایران تشکیل نخواهد شد. موضوع دیگر اینکه برای رفع هر نوع سوءتفاهمی لازم است به استحضارتان برسانم بار دیگر هم در موقع متمم بودجه یادآور شدم که یکی از مترقیترین لوایحی که مجلسین ایران گذراندهاند همین قانون نظام صنفی است منتها توجه بفرمائید این قانون هنوز به مرحله اجرا درنیامده و در حال پیاده شدن است. بموجب این قانون که خودتان تصویب کردید و در اجرای برنامه مترقی واگذاری کار مردم به مردم کار اصناف را بخودشان واگذار کردهاید و من سعی دارم روزی که انتخابات به پایان برسد و اطاق اصناف تشکیل شود بسیاری از مشکلات را که پارهای از آقایان مطرح فرمودند ما با آن روبرو نخواهیم بود فراموش نفرمائید کنترل نرخ با خود اصناف و اتحادیههای اصناف است. با اطاق اصناف است ولی با هدایت و ارشاد. یک شورای عالی نظارت بر کار این اتحادیه دارد و بموجب قانون ۵ وزیر در آن عضویت دارند. شهردار تهران، رئیس شهربانی کل کشور و ۵ نفر از معتمدین محل که به انتخاب جناب نخستوزیر و فرمان همایونی انتخاب میشوند در کار اصناف نظارت خواهند کرد. پیشنهاد این مسئولیت از نظر کار اداری به وزیر کشور محول شده است نه به وزارت کشور، ارگانهای وزارت کشور در کار دخالتی ندارند. وزیر کشور به مقتضای عنوان که از لحاظ ریاست هیئت دارد و مسئولیت دارد و من یقین دارم این مشکل در آینده نزدیک رفع خواهد شد و تکتک آقایان از جریان انتخابات راضی خواهند بود. باز هم اگر صلاح میدانید افرادی را معرفی بفرمائید تا در حوزههای انتخابیه و در انجمنهای نظارت، نظارت دقیق بفرمایند تا آنطوریکه شما مایل هستید انتخابات به نحو احسن انجام شود (احسنت).
رئیس ـ خانم صفینیا از فرصت پنج دقیقهایکه باقیمانده میل دارید صحبت کنید؟
مهروش صفینیا ـ اگر اجازه بفرمائید صحبت کنم.
رئیس ـ بفرمائید.
مهروش صفینیا ـ با اجازه ریاست محترم مجلس شورای ملی، هیئت محترم دولت، آقایان و خانمهای نمایندگان، بسیار خوشوقتم که به من فرصتی داده شده که صحبت کنم. خودم تقاضا کردم که در مباحثات بودجه شرکت کنم برای اینکه بودجه واقعاً آینه تمام نمای قدرت مالی یک کشور و نمودار تحرک کیفیت و کمیت افزایش پیگیر حجم کارهای تولیدی و رشد اقتصادی یک مملکت است و بزرگترین وظیفه ما نمایندگان بحث و مداقه در اقلام و ارقام این بودجه است. در اینجا بسیار خوشوقتم که دمکراسی را تکمیل میبینم کامل میبینم. وجود نمایندگان محترم حزب محترم مردم واقعاً دمکراسی را در این وضع که نمایندگان مجلس نمایندگان حزبی هستند تکمیل کرده است، اما اجازه بدهید آقایان نمایندگان حزب مردم دمکراسی را تعریف کنم. دمکراسی که در دنیا این همه از آن به نیکی یاد شده است چیزی جز انتقاد سازنده نیست و انتقاد سازنده واقعاً ارشاد میکند. همه را، دولت را، مردم را و جامعه را. من برای خاطر اینکه یادداشت کرده بودم و تقاضا کرده بودم که در این بودجه صحبت کنم بدقت سی صفحه از بیانات آقای زهتاب فرد نماینده اقلیت را یادداشت کردم و منتظر نشدم که تندنویسی مجلس آماده کند چون در آن ساعت احساس و اشتیاقی که شخصاً دارم با آنکه معمولاً میخوانم ممکن است فرق داشته باشد. همینطور سایر آقایان نمایندگان محترم حزب مردم که صحبت کردند یادداشت کردم حیف که بمن فرصتی داده نشد که در آن مدت که میبایست بیکی یکی این صحبتها جواب عرض کنم و متأسفانه نشد. بطور کلی این را عرض کنم که انتقاد سازنده در باره بودجه سال ۵۱ کمتر از آقایان شنیدم. مطالبشان همانطور که جناب آقای نخستوزیر اشاره کردند اغلب از نداشتن مطلب تکراری بود و بیشتر جنبه شخصی و فردی و خصوصی داشت تا جنبه عمومی مملکت البته خصوصیات را باید گفت. یکنفر که از یک جا شکایت دارد اگر بگویم کاتهگوری شاید آقای عباس میرزائی ایراد بگیرند در همان بخش قرار میگیرد ولی دلم میخواهد بمن اجازه بدهید که من یک قدری از آن یادداشتهای خود را اینجا بگویم چون من مثل آقای نخستوزیر مطمئن نیستم عمرم کفاف بدهد چون ایشان فرمودند سال دیگر. مسئله دیگر این است که چون دقت کردم و بررسی کردم و گوش کردم میل دارم اطلاعاتم و یادداشتهایم را بعرض مجلس محترم شورای ملی برسانم. من اجازه میخواهم اول از آقای زهتاب شروع کنم.
رئیس ـ خانم صفینیا چون وقت گذشته خواهش میکنم بقیه مطالب را در جلسه بعد بفرمائید.
- تعیین موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه
۳- تعیین موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه.
رئیس ـ با اجازه خانمها و آقایان این جلسه را ختم میکنیم. جلسه آینده به ساعت سه بعد از ظهر امروز موکول میشود دستور گزارش یک شوری بودجه سال ۱۳۵۱ کل کشور میباشد.
(یکساعت بعد از ظهر جلسه ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی ـ عبدالله ریاضی.