مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ بهمن ۱۳۳۱ نشست ۷۱
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفدهم | تصمیمهای مجلس | رای اعتماد به نخست وزیران |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلسین - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره ۲۳۴۶
شنبه ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ - سال نهم
شماره مسلسل ۷۱
دوره هفدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی - جلسه ۷۱
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۵ شنبه ۳۰ بهمن ماه ۱۳۳۱
فهرست مطالب:
- ۱ - طرح صورتمجلس
- ۲ - بیانات آقای نایب رئیس دائر بابراز تاسف از زلزله طرود
- ۳ - بیانات قبل از دستور آقایان: کهبد. حمیدیه. وکیل پور. قناتآبادی
- ۴ - اعلام تصویب صورت مجلس جلسات ۱۹ و ۲۳ بهمن
- ۵ - بقیه بیانات قبل از دستور آقای قناتآبادی
- ۶ - تقدیم دو فقره لایحه بوسیله آقای معاون وزارت دارایی
- ۷ - طرح گزارش شور اول راجع به منابع طبیعی موجود در کف دریا و زیر کف دریا
- ۸ - تعیین موقع و دستورجلسه بعد- ختم جلسه
مجلس ساعت ۹ و پنجاه دقیقه صبح بریاست آقای مهندس رضوی (نایب رئیس) تشکیل گردید.
- طرح صورتمجلس
۱- طرح صورت مجلس
نایب رئیس - صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود (بشرح زیربوسیله آقای ناظرزاده قرائت شد) صورت غیبت و دیرآمدگی و عائبین در رای آقایان نمایندگان در جلسه صبح ۵ شنبه ۲۳ بهمن ماه ۱۳۳۱
غائبین با اجازه - آقایان: مشار. احمد فرامرزی. حاج سیدجوادی. قناتآبادی. صفایی. اورنگ. دادور. امیرافشاری. نبوی.
غائبین بی اجازه - آقایان: دکتر امامی. عبدالرحمن فرامرزی. محمدحسین قشقایی. راشد. شهاب خسروانی. دکترملکی. دکترمصباحزاده
دیرآمدگان با اجازه و زود رفتگان - آقایان: بهادری ۳۰ دقیقه. دکترفقیهی شیرازی ۴۰ دقیقه. مجدزاده یکساعت. تولیت یکساعت. خسرو قشقایی یکساعت. میلانی یکساعت و نیم. منصف یکساعت و نیم. معتمددماوندی. یکساعت و نیم. کهبد دو ساعت.
دیرآمدگان بی اجازه و زود رفتگان - آقایان: صرافزاده. شوکتی
نایب رئیس - نسبت بصورتجلسه نظری هست؟ آقای خسرو قشقایی
قشقایی - بنده خواستم حضورتان تذکرعرض کنم که چون کمیسیون نفت انتخاب نشده و اساسنامه نفت را هم دولت به مجلس فرستاده و طبق قانون باید به کمیسیون مخصوص نفت ارجاع شود و مهمترین کار مجلس این است که اساسنامه نفت را رسیدگی و تصویب کند خواستم از حضورتان استدعاکنم که در جلسه بعد شعب اعضای کمیسیون نفت را انتخاب کنند.
نایب رئیس - درهئیت رئیسه مطالعه میشود. آقای مکی
مکی - یک تلگراف بوسیله بنده از پاکستانیهای مقیم آبادان دو اعلامیه به مجلس داده شده که عینا تقدیم میکنم خواهشمندم که دستور بفرمایید که اقدام بکنند همچنین یک نامهای از کارکنان معادن ذغال سنگ بوسیله بنده به مجلس شورای ملی فرستاده شده چون در نتیجه صدور تصویبنامه اخیر در حدود پنجهزار نفر از کارگران معادن ذغال بیکار و بدون نان و آب هستند این را هم خواهش میکنم که درباره اش اقدام بشود.
نایب رئیس - آقای ناظرزاده
ناظرزاده - تلگرافی از بندرعباس بوسیله جناب آقای مهندس رضوی و بنده راجع به مطالبی که درمجلس درخصوص چای گفته شده رسیدکه عیناتقدیم مقام ریاست میکنم تابرای رسیدگی به مفادآن به مقامات مربوطه فرستاده شود (صحیح است) تلگراف دیگری هم از کارمندان ادارات دولتی درجزرسیده که درآن پیشنهادهای مفیدی شده بنده تصورمیکنم قسمت عمده نگرانیهای کارمندان مورد نداشته باشد زیرا دولت خودمتوجه این موضوع شده و شاید تصمیماتی اتخاذ شود که موجب رفع نگرانی کارمندان صالح و امین باشد (صحیح است)
نایب رئیس - آقای ذکایی
ذکایی - عریضهای است بامضای عده کثیری از اهالی خلخال بوسیله بنده رسیدهاست که از نداشتن راه شکایت کردهاند که خواستم تقدیم مقام ریاست بکنم.
نایب رئیس - آقای محمد ذوالفقاری
ذوالفقاری - نامه ایست که افسران بازنشسته توسط اینجانب تقدیم مجلس شورای ملی کردهاند خواستم استدعا بکنم از مقام ریاست که چون مرجعی که بنظرمن باید رسیدگی بکند باینکار کمیسیون نظام است دستور بفرمایید البته کمیسیون نظام و کمیسیون عرایض که بعقیده بنده صلاحیتش بیشتراست بعرایض این افسران رسیدگی بکند و جواب به آنها بدهد.
نایب رئیس - بسیار خوب آقای پورسرتیپ
پورسرتیپ - در عرایض جلسه قبل بنده چنداشتباه چاپی رخ دادهاست که تصحیح میکنم و تقدیم میکنم ولی موضوعی که میخواستم عرض بکنم این است که درجلسه گذشته طی بیانات آقای مهندس رضوی اشاره شد بدو سه نفروکلای خائن درمجلس که دربیانیه دولت هم بود چون این افراد معرفی نشدهاند هرکس به دیگری سوء ظن میبرد و اینکارتولیداشکال کرده بنده میخواستم استدعابکنم که وکلای خائن معرفی بشوند تاملت ایران آنها را بشناسد وگر دلایلی هست برای خیانت اینها این دلایل داده بشود و مجلس هم از اینها سلب مصونیت بکند و تعقیبشان بکند و اگر هم این موضوع نیست از مجلس رفع توهین بشود.
نایب رئیس - آقای گنجه
گنجه - تلگرافی است از بازرگانان ایرانی مقیم ترکیه که تقاضای تسریع در تصویب قرارداد ترانزیتی ایران و ترکیه را دارند و چون شور دومش هم در کمیسیون هاتمام شدهاست خواستم از مقام ریاست تقاضاکنم که در جلسه آینده مطرح بشود (صحیح است)
نایب رئیس - آقای مهندس غروی
مهندس غروی - دو طوماراست از طرف چایکاران شمال رسیدهاست تقدیم مقام ریاست میکنم.
یکنفر از نمایندگان - راجع به چیست؟
مهندس غروی - راجع به اینکه چای زیادی وارد نکنند مردم بیچاره نشوند بدبخت نشوند آقا (صحیح است)
نایب رئیس - چون قرارداد ترانزیت ایران و ترکیه درکمیسیون کارش تمام نشده آقای گنجه نماینده محترم توجه خواهند داشت که تاتمام بشود به مجلس نخواهدآمد
گنجه - درکمیسیون خارجه و کمیسیون راه کارش تمام شده.
نایب رئیس - در کمیسیون قوانین دارایی تمام نشده
گنجه - مربوط به کمیسیون دارایی نبودبنده نمیدانم چرا آنجا انداختهاند اگر مقصوداین است که در دست انداز بیندازند آن حرف دیگری است.
نریمان - اجازه میفرمایید؟
نایب رئیس - بفرمایید
نریمان - این قرارداد ترانزیت یک مواد مالی داشت که حتما باید برود به کمیسیون قوانین دارایی بنده این تذکر را درکمیسیون خارجه دادم و بهمین جهت هم ارجاع شدهاست به کمیسیون قوانین دارایی
نایب رئیس - آقای امامی اهری
امامی اهری - درموردهمان تلگرافی که آقای گنجه اشاره کردندبه اغلب نمایندگان آذربایجان این تلگراف رسیدهاست و موضوعی که باید موردتوجه قراربگیرد این است که از مجلس لایحه باید به کمیسیون ارجاع بشود و این بنابه تشخیص رئیس مجلس و مجلس است که و آن موقع که این لایحه تقدیم شده به دوکمیسیون راه و دارایی ارجاع شدهاست و ارجاع آن به کمیسیون دارایی که از کمیسیون خارجه صورت گرفته از نظرقانونی به نظرمن بی اشکال نیست (گنجه - از کمیسیون خارجه نشده از کمیسیون راه ارجاع شده) و بنابراین ارجاعش به کمیسیون دارایی موضوع نداشته و بادرنظرگرفتن اینکه این موضوع باحیات تجاری و اقتصادی آذربایجان ارتباط دارد استدعامیکنم که توجهی بشود (صحیح است) و یک موضوع دیگری الان آقایان نمایندگان آذربایجن حضورداشتند یک عده از تجار آذربایجانی که اینها ازواردکنندگان چای هستند آمده بودند اینهادعویشان این است که درمقابل فرش و مغزبادام و خشکبار و امثال اینها قبل از مقررات فعلی و قبل از صدور تصویب نامه چای آوردهاند و این مال التجاره مربوط به مملکت ماست. اینهامی پوسدازبین میرود میشودقانون هم عطف بماسبق نمیشودخواستم که دراین مورد هم توجه شود.
نایب رئیس - بنده تذکر دادم که لایحه مربوط به قرارداد ترانزیت ایران و ترکیه به کمیسیون دارایی رفته و لازم هم بود که به آنجا ارجاع شود.
گنجه - موضوع مالی نداشت آقای رئیس توجه نفرمودند
نایب رئیس - در هیئت رئیسه مطالعه شده و به آن کمیسیون ارجاع شده.
گنجه - حالا دستوربفرمایید زودتر از کمیسیون برگردد. بنده مجبورم در جلسه آینده دراین مورد عرایضی بکنم.
نایب رئیس - بسیارخوب تذکر داده میشود که دراینکارتسریع بکنند چون فعلا عده برای رای کافی نیست تصویب صورت مجلس به بعد موکول میشود.
- بیانات آقای نایب رئیس دائر بابراز تاسف از زلزله طرود
۲- بیانات آقای نایب رئیس دائر بابراز تاسف از زلزله طرود
نایب رئیس - قبل از اینکه به نطقهای قبل از دستور پرداخته شود تذکرا بعرض نمایندگان محترم میرسانم که تعطیل جلسه قبل باحترام ارواح شهدای زلزله طرود بودهاست (صحیح است) و همانطورکه با شرکت در مجالس سوگواری و همچنین با تعطیل جلسه علنی مجلس شورای ملی تاثر و شرکت کامل خود را در این واقعه اسف انگیز ظاهر کردهاند بدیهی است در تامین وسایل آسایش بازماندگان و همچنین ترمیم و تعمیر مجدد قصبه طرود که باید از نوساخته و برای آیندگان باقی گذاشته شود (صحیح است) مجلس شورای ملی کمال علاقه مندی را دارد و در این قسمت اقدام فوری و موثر دولت را خواهان است. حالا نطقهای قبل از دستور شروع میشود. آقای کهبد.
- بیانات قبل از دستور آقایان: کهبد. حمیدیه. وکیل پور. قناتآبادی
۳- بیانات قبل از دستور آقایان: کهبد. حمیدیه. وکیل پور. قناتآبادی
مکی - بنده اخطار نظامنامهای دارم
نایب رئیس - بفرمایید
مکی - ماده ۲۲ آئیننامه داخلی مجلس که راجع بانتخاب کمیسیونها میگوید چون یک بیانی آقای قشقایی فرمودند برای اینکه سابقهای ایجاد نشود خواستم این ماده را تذکربدهم که این یک چیزی است که سابقا هم در مجلس بوده و جلسات مجلس هم بواسطه نداشتن کار تعطیل میشود در صورتیکه یکی از مهمترین وظایف اصولی داخلی مجلس این است که فقط هیئت رئیسه در تعداد اعضای کمیسیونها میتواند اظهار نظر بکند.
نایب رئیس - اینکه عرض کردم مطالعه میشود در هیئت رئیسه برای این بود که اگر لازم باشد نظرمجلس شورای ملی گرفته شود و در هر صورت مطابق قانون عمل خواهدشد. آقای کهبد بفرمایید
کهبد - مطالبی که امروز به سمع شریف نمایندگان مخصوصا دولت میرسانم بسیارضروری است البته آقایان محترم استحضار دارند که لایحه تشویق صادرات با حسن نیت تمام به تصویب جناب آقای نخستوزیر رسیده و در چند جلسه قبل هم بنده مختصرا اشاره نمودم که این لایحه با مطالعه کامل تدوین نگردیده و آنطور که باید و شاید در تهیه آن دقت کامل بعمل نیامده و معایبی دارد اخیرا عده زیادی مخصوصا بازرگانان صادرکننده و واردکننده به بنده مراجعه و معایب لایحه مزبور را گوشزد نمودهاند که آنها را خدمت جناب آقای نخستوزیر هم عرض و وعده فرمودهاند که آن را اصلاح نمایند. طبق تلگرافات و اطلاعاتی که اخیرا باینجانب رسیده و مراجعاتی که عده بیشماری از بازرگانان صادرکننده و واردکننده باینجانب نمودهاند معلوم میشود که در بعضی از کشورها نسبت به اتباع ایرانی سخت گیریهای میشود و اشکالاتی در کار آنها بوجود آمده که بالنتیجه به زیان و ضرر کشور و اتباع ایرانی تمام میشود.
خواستم اولا کشورهای خارجه را که با ما دم از روابط دوستی و حسنه میزنند مستحضر دارم که بهتراست به اتباع خود گوشزد نمایند که این ادعای حسن نیت را اقلا ولو در ظاهرهم باشد رعایت نمایند. ثانیا باتباع آنها به خصوص بازرگانان خاطر نشان مینمایم که منظور از تصویب این لایحه که از طرف جناب آقای دکتر مصدق موقتا و بعنوان آزمایش تصویب شده برای کمک به بازرگانان خارجی و حمایت از بازرگانان ایرانی است نه اشکال تراشی جهت اتباع و بازرگانان ایرانی و اگر اشکالاتی در کار بازرگانان و شرکتهای باسابقه ایران فراهم گردد دولت ایران باید عملیات متقابله انجام دهد یعنی هر گاه در کشوری نسبت باتباع و بازرگانان و شرکتهای ایرانی اشکالاتی فراهم میشود دولت ایران مکلف و موظف است که بهمان نحو معاملات متقابله را نسبت به اتباع همان کشورها بموقع اجرا گذارد منظور از این تسهیلات که چنانچه عرض شد با حسن نیت تمام تدوین شدهاست این نبودهاست که خدای نکرده اتباع خارجه وسائلی فراهم آورند که دست اتباع و شرکتهای ایرانی از ادامه کارهای بازرگانی با نمایندگیهایی را که دارا هستند کوتاه گردد. البته لازم نمیدانم فعلا بیش از این در این خصوص سخنی بگویم. بدیهی است هر گه جلو این عملیات که قطعا از طرف یک عده استفاده جو بعمل میاید گرفته نشود مجبور خواهم بود که جزئیات را بعرض رسانده و ازدولت تقاضا کنم که نگذارند حق بازرگانان و شرکتهای ایرانی پایمال و زحمات آنها بهدر رود این عرض بنده بود بقیه وقتم را به آقای شمس قناتآبادی تقدیم میکنم ضمنا نامهای از طرف کارمندان دولت مخصوصا کارمندان جزء رسیدهاست که تقدیم میکنم به مقام ریاست و استدعا میکنم که باین قسمت ترتیب اثر بدهند که در این شب عید مستخدمین بحقوق حقه خود برسند (صحیح است) و آقای شهیدی هم یادداشتی فرستادهاند که نسبت به غارت شدگان چهارم مهرماه اصفهان که تاکنون اموال آنها مستردنشده و در تهران سرگردانند دولت اقدام جدی بعمل آورد این را هم تقدیم مقام ریاست میکنم و بقیه وقتم را به آقای قناتآبادی تقدیم میکنم.
نایب رئیس - آقای قناتآبادی جناب عالی در خاتمه وقت آقایان استفاده میفرمایید آقای حمیدیه بفرمایید
حمیدیه - آقایان نمایندگان محترم بر خاطر خطیر گرامی پوشیده نیست که بنده تاکنون هیچگاه درصدد نبودهام که وقت مجلس را بعرایض خود تضییع کنم ولی اکنون واجب میدانم که بخلاف میل حقایقی چند را که در گفتن آن صلاح مملکت و ملت منظوراست بسمع شریف آقایان برسانم و چند دقیقه از وقت گرانبهای مجلس مقدس را باظهارات خود مشغول دارم. اهمیتی که وزارت فرهنگ در جامعه دارد از بس بدیهی است از شرح و بیان بی نیازاست همین وزارتخانهاست که برای کلیه شئون امور فنی و اداری کشور باید متخصص و کارشناس درستکار تربیت کند و هر یک از آنان را پس از فراغت از علم و عمل بکارهای مخصوص خود بگمارد بعقیده بنده که گمان دارم هیچکس از آقایان با آن مخالفت نباشند شرط اساسی حصول این منظور این است که در کلیه مدارس ابتدایی و متوسطه و عالی نظرهای سیاسی و مسلکی یک باره ترک شود و توجه محصل و معلم تنها به تعلم تعلیم معطوف گردد لیکن بسیار جای تاسف است که اکنون این اصل مهم را رعایت نمیکنند و هر روز در مراکزی که باید ادب را در آن آموخت دستهای از این حزب و جماعتی از گروه مخالفت یکدیگر را به باد دشنام و ناسزا میگیرند و از این گذشته در جایگاهی که باید محیط امن و امان و نظم و آرامش باشد بی هیچگونه بیم و هراس بر سر و مغز یکدیگر میکوبند و اینست معنی نقض غرض. دارو سبب درد شد اینجا چه امید است. زائل شدن عارضه و صحت بیمار. شاید گفته شود که چون دانشآموزان هنوز درجات علمی و عقلی را چنانکه باید نپیمودهاند و توانایی تشخیص نیک و بد و صلاح و فساد را بسزا ندارند این خطای آنان بخشودنی است در جواب باید گفت که اولا چنین نیست زیرا باید نظم و ترتیب مدرسه باندازهای رعایت شد که مجال بکار بستن اندیشههای تباه و افکار غلط را به هیچکس ندهد اما بهر حال اگر بر فرض محال اجازه دهیم که اینگونه لغزشها از خردسالان و جوانان کم تجربه خرد و حقیر و در خورد عفو و اغماض شمرده شود مسلم آن است که از مربیان و زعمای وزارت فرهنگ این عمل پذیرفته نیست و اینجاست که زبان عذر لنگ است و دست بهانه کوتاه آری آقایان محترم اخیرا معمول شدهاست که در مدارس برای ابقای آقای دکتر آذر به تهدید و تطمیع امضا میگیرند (صحیح است) و از اینکه این طرزعمل مخالف آزادی و حریت ضمیر اشخاص است باک ندارند بسیاری از اولیای اطفال به بنده مراجعه کرده و میگویند کار از دو حال بیرون نیست یا ایشان از این رسم جدید بی خبرند یا این عمل به دستور و رضا و صوابدید ایشان انجام میگیرد بر فرض اول آگاه نبودن وزیر مسئول از اوضاع نامطلوبی که پیشرفت تعلیم و تریبت را در مدارس بکلی مختل میکند یا لااقل متوقف میسازد نشانه غفلت و سهل انگاری و برهان توجه نداشتن به مسئولیت اخلاقی خویش است و در صورت ثانی چه عرض کنم. بنده نظریات آقایان اولیای اطفال را تایید و تصدیق میکنم و معتقدم که هرچه زودتر به پریشانی اوضاع فرهنگ خاتمه داد و آنرا سروسامانی بخشید. آقایان نمایندگان محترم خواهشمندم رواندارید که براثراین اختلافها و تهدیها و تطمیع هاتعلیم و تربیت ابنای وطن بازیچه هوی و هوس و ملعبه اغراض و سماجت و جاه پرستی شود و رفته رفته شیرازه امور فرهنگ چنان گسیخته گردد که دیگر پیوند و اصلاح آن امکان نپذیرد و حکم نوشداروی پس از مرگ باشد. نوشدارو که پس از مرگ به سهراب دهند عقل داند که بدان زنده نگردد سهراب درباره طرز تشکیل شورای عالی فرهنگ که از نظر ترویج ادب و زبان شیوای فارسی و حفظ آثار گرانبهای گذشتگان و نشرعلوم عالیه عصری و تربیت مذهبی و اخلاقی و ملی وظایف بسیار مهمی برعهده دارد با اجازه آقایان در موقع خود صحبت خواهم کرد و از خداوند متعال خواهانم که نظرهای بنده بر دلایل و براهین استوار متکی باشد. اصولا باید دید که چرا وقتی تمام ارکان فرهنگ و کسانی که سالها پایه تعالیم این کشور روی دوش آنها بوده بعنوان اعتراض استعفا میدهند باز هم آقای دکتر آذر که معلوم نیست از چه جهت اخیرا فرهنگی شدهاند برای تثبیت خود بانواع تشبثات ناروا که هر کدام چه از نظر فرهنگی و چه از نظر اجتماعی و اخلاقی مضر است دست میزنند. آقایان با کمال تاسف باید عرض کنم که در شرایط کنونی تمام انتظامات و رشتههای فرهنگی از هم گسیخته شده و عدهای بعنوان طرفداری از وزیر فرهنگ مدارس را میدان تاخت و تاز قراردادهاند و بالاخره تمام برنامههای فرهنگی راکد و چرخها باز ایستاده تا دکتر آذر چند صباحی بیشتر بر مسند وزارت تکیه زند. آقایان نمایندگان بدبختی و عقب افتادگی ما از اینجا شروع میشود که حاضر نیستیم آنجا که نمیدانیم و بی خبریم کناربرویم و جای را به دیگری که آشنا و کارکردهاست بسپاریم نتیجه این حس جاه طلبی و مقام پرستی این است که امروز نمونههای بارز و گویای آنرا مشاهده میکنیم. باری بنده معتقدم که باید نظرکارمندان صدیق و درستکار که سالهاست درپشت میزهای وزارت فرهنگ یادربیغولههایی بنام کلاس درس داده و انجام وظیفه نمودهاند محترم شمرد و بیهوده بقوایی که نتیجه آن تنزل و انحطاط فرهنگ است متوسل نشد. من شنیدهام آقای وزیر فرهنگ دکتر بیرجندی رئیس اصل چهار در فرهنگ را واسطه قرارداده که با مستر وارن ملاقات و نامبرده وسیله تثبیت و ابقای ایشان را فراهم آورد. آقایان واقعا خجلتآور نیست که وزیر فرهنگ برای موفقیت خود تا این اندازه باین و آن توسل جوید؟ اما از فرهنگ که بگذریم با کمال تاسف مشاهده میکنیم که این فساد و تباهی کم و بیش دامنگیرتمام موسسات گشته و تقریبا تمام دستگاههای دولتی را فلج کردهاست. این روزها موضوع تصفیه در ادارات صورت نامطلوبی بخود گرفته و حاصلی جز وسیله تحریک برای دشمنان نهضت ملی مردم ایران و مخالفین حکومت ندارد.
بنظر من نباید کارمندان وزارت خانهها را متزلزل و ناراحت نگهداشت زیرا باهمه فشارهای شدید اقتصادی که دولت امپریالیست بر کشور ما وارد ساختهاست دولت به مستخدمین فعلی در آتیه احتیاج خواهد داشت و چه بهترکه بجای متزلزل نگاهداشتن کارمندان برای آنها کار فراهم نماید زیرا دولت وقتیکه حقوق هم کارمندان را میپردازد شایسته نیست که از وجودشان استفاده نکرده و نیروی آنان را عاطل و باطل نگاهدارد. بجای این کمیسیون بازیها وزارتخانهها میتوانند بحساب ثروت کارمندان خود رسیدگی کنند و هر کارمندی را که عواید خارجی دارد از گرفتن حقوق دولتی محروم نماید زیرا این مستخدم یا لایق است یا نالایق اگر نالایق است چه بهترکه شر او از سردولت و مردم کوتاه شود و اگر لایق است با سرمایه و ثروتی که در اختیاردارد کارهای تولیدی ایجاد و عدهای را هم از بیکاری نجات خواهد داد. تصفیه اگر باین طریق عملی شود مفیداست والا چنانچه مانند همیشه به سراغ کارمند شرافتمند و بی پارتی که فقط با حقوق اداری ارتزاق مینمایند رفته و عائله آنهارا پریشان و خودشان را از جان گذشته نمایند از هر عامل دیگری بیشتر مایه هرج و مرج و آشفتگی و عدم رضایت میگردد. برای مثال اگر طبیبی بخواهدعضوفاسد بیماری را قطع کند اول باید ببیند واقعا لازم است که این عضو قطع گردد یا نه؟ اگرآن عضوباعث فساد سایراعضای بیمار و نابودی مریض میشود باید آنرا فورا جدا کرد. نه اینکه در اثر عدم توجه بجای دفع فساد گذشته از آنکه عضو فاسد ارتباط خود را با سایر اعضا حفظ میکند مریض را هم روز به مرگ خواهد کشانید و اینجاست که باید گفت براستی اگرطبیبی توانایی قطع عضو فاسد را ندارد بهتر است که مریض را به مرگ سوق ندهد.
حال آقایان وزرا هم که توانایی تصفیه را ندارند و بجای راندن نورچشمیها چرخ دندههای قانون تصفیه را روی ستون فقرات کارمندان بی وسیله و ضعیف گردش خواهند داد بهتراست سخن از تصفیه به میان نیاورند و اسباب رنجش و نگرانی کارمندان را فراهم نکرده تشنج تازه ایجاد نکنند زیرا کارمندان دولتند که همواره نقش موثری در پیشرفت نهضتها برعهده داشته و در کلیه قیامهای ملت ایران مردانه پیشقدم بودهاند (صحیح است) (میراشرافی - آقای حمیدیه راجع بافسران ارتش هم بفرمایید) چشم بنابراین سزاوارنیست که بجای پرداخت اضافات و ترفیعات آنان در این شب عید که عائله شان فقط به آن چشم دوختهاند نمک بر جراحاتشان پاشیده شود آقایان ما باید کاری کنیم که ارواح پدرانمان آزرده نگردد قانون اساسی یگانه ودیعه ایست که آنها بما سپردهاند خودشان جانها را به کف نهادند و شهید شدند تا امروز فرزندان آنها در چنین مرجع مقدسی بتوانند از حقوق خویش دفاع کنند خیانتی که از پایمال کردن خونبهای اجدادمان یا بنحوی پیرایه بدان اضافه شود و تغییرات در آن بعمل آید خود امری واضح است و کرارا در پشت این تریبون بدروغ یا حقیقت از آن سخن رفتهاست اما یک نگاه عمیق ما را متوجه حقایق میکند مغرضین جمع شدند تا سازمانی برای وزارتخانهها بوجودآورند تمام موازین قضایی و حقوقی را زیر پا گذاردند و تنها به میل و هوی خود بدون در نظر گرفتن قانون و اثبات جرم عدهای از افسران جوان و تحصیل کرده و کارمندان مفیدرا از کار برکنار کردند و یکباره بروی زحمات اغلب قضات شرافتمند و افسران ملت دوست و میهن پرست و سایراعضای با تجربه و درستکار خط بطلان کشیدند. آقایان این دستهایی که در کاراست تخم یاس و بدبینی میپراکند باید شناخت و به مردم معرفی کرد و دست آنها را برای خرابکاری بیشتر بازنگذارد. مطلب دیگر اینکه در مراغه روزنامهای باسم ندای رهنما منتشرمی شود که در شماره ۱۸ مورخ ۷ بهمن خود چیزهایی نوشته بود که مفاد آن باینطریق خلاصه میشود: ما کوشش و مبارزه کردیم و از ناکامیها نهراسیدیم و وکلای ملی را به طهران فرستادیم اما آنها کوچکترین کاری انجام ندادهاند بنده از پشت این تریبون به آقای مدیرمحترم روزنامه و تمام موکلین خود اعلام میکنم و بایشان یادآوری مینمایم که من همان وکیلی هستم که در پایان دوره گذشته بیلان عملیات خود را برای مردم نجیب آن سامان مفصلا بیان کردم اما اکنون همانطوریکه عرض شد چرخها زنگ زده و دستگاهها فلج است. با تمام تذکرات و مراجعات مکرر من درباره چند مورد ذیل که از تقاضاهای جدی و فوری اهالی آنجاست با عدم توجه و دفع الوقت برگذارشدهاست.
- ۱- موضوع اتصال راه آهن آذربایجان به مراغه که خود از نظراقتصادی و اجتماعی حائز اهمیت شایانی است و تمامی آن بیش از شش میلیون تومان خرج ندارد و معوق مانده آنچنان تعویقی که تذکرات متعدد اینجانب و سایرنمایندگان محترم آذربایجان نیز موثر واقع نشدهاست.
- موضوع دوم مسئله علاج کم آبی مراغهاست که بنده علاوه بر اینکه بکرات به سازمان برنامه رجوع کردهام و بدولت کتبا و شفاها تذکر دادهام اقدامی بعمل نیامده بخصوص اینکه مبالغی گزاف سابقا خرج سد کامل آباد شد و اکنون نیز بیش از ۵۰ تا۶۰ هزار تومان تعمیر آن خرج لازم ندارد ولی بهمان صورت سابق باقی مانده. با توجه باینکه سد مزبور کم آبی مراغه را کاملا جبران میکند و در بالا بردن میزان تولید و ازدیاد محصول تاثیر فوقالعاده دارد و همچنین دهها دفعه از سازمان برنامه تقاضای حفر چند حلقه چاه عمیق در مراغه شد که همگی بامروز و فردا واگذارشدهاست.
نایب رئیس - آقای حمیدیه از وقت شما کمی باقی ماندهاست
حمیدیه - الان تمام میشود همچنین تقاضای مردم میاندوآب را یادآورمی شود که اهالی خواهانند عرصه میاندوآب که بصورت شهرستانی درآمده بخود آنها واگذارشود و دراین مورد چه بسیارزحماتی که متحمل شدهاند اما حالا که میخواست صورت عمل بخود گیرد اداره کل خالصه در نظردارد این واگذاری را محدود به خانه و مستغلات و مختصری از اراضی نماید در حالی که نظربنده و کلیه اهالی واگذاری عرصه تمام اراضی آن ناحیه بخود مردم است.
تاثیراین عمل از نظرمبارزه با بیکاری و فقر و همچنین بالا رفتن سطح تولیدی خود امری بدیهی است. اینهاست قسمتی از خواستهای مردم مراغه که کرارا به مراجع دولتی تذکر داده شده و بابی توجهی خاصی در بوته فراموشی گذاردهاند. اینک بار دیگر این تقاضاها را از پشت این تریبون بگوش دولت و نمایندگان و مردم میرسانم و توجه مخصوص دولت را به لزوم اجرای آن جلب و یادآور میشوم و خاطرنشان میسازم که مردم مراغه و عموم اهالی آذربایجان با بی صبری هرچه تمامتر درانتظاراعمال و توجهات دولت هستند. نمایندگان محترم بخوبی آگاهند که مافقط برای خدمت به مردم باینجا آمدهایم که در خلال آن وظایف بس مهم و خطیری را بعهده داریم از جمله حفظ و حراست قانون اساسی است. ما موظفیم که این ودیعه گرانبها را تا پای جان حفظ کنیم و بعد به آیندگان بسپاریم هیچ مانعی و رادعی ما را از این وظیفه مقدس باز نمیدارد تنها از یک چیز هراس داریم و آنهم خدای نکرده نفرین آیندگان بما خواهدبود. در خاتمه توفیق نمایندگان محترم و دولت را در اصلاح وضع درهم و نابسامان فرهنگ و تحقق بخشیدن به مستدعیات مردم مراغه خواستارم. برای نمونه اینهم کارت عضویت آقای رجایی رئیس دفتر آقای دکتر آذر در حزب توده که آقایان ملاحظه بفرمایند (کارتی را ارائه دادند)
کریمی - از دکتر آذر هیچکس راضی نیست وزارت فرهنگ خیلی خراب است. وزیر فرهنگ حاضرنیست حرف نمایندگان را بشنود (افشارصادقی - از برادرش ژنرال آذر دستورمی گیرد) آقایان چرا فکرمملکت را نمیکنید؟ یک وزیر دیوانه را آوردهاند با کمال محکمی هم از او پشتیبانی میکنند وضع مملکت را باین روز انداختهاند فرهنگ که بازیچه نیست.
حمیدیه - اینهم یک نامه ایست که از معلمین تبریز رسیدهاست که شکایت دارند و به عرایضشان توجهی نشدهاست برای اقدام تقدیم مقام ریاست میکنم (صحیح است)
نایب رئیس - آقای وکیل پور
وکیل پور - قبل از شروع به عرایض خودم مقدارزیادی طوماراست که از طرف کارمندان دولت یک قسمت بوسیله جناب آقای ریگی رسیدهاست که تقدیم میکنم از طرف کارمندان ادارت دولتی بنادر از طرف کارمندان اداره رسیدگی به حسابها از طرف کارمندان ادارات دولتی نیشابور از طرف کارمندان ادارات دولتی لنگرود از طرف شورای هیئت نمایندگان کارمندان وزارتخانهها یک مقداری هم هست که بتوسط خود بنده رسیده از طرف کارمندان ساری از طرف کارمندان ادارات دولتی شهرستان شوشتر و یک طوماردیگری است از طرف کارمندان ادارات دولتی اهواز یکی از طرف کارمندان شهرستان ساری است از طرف کارمندان شهرستان شاهی از طرف کارمندان نیشابور از طرف کارمندان شهرستان شوشتر و یک طومار دیگری است که از طرف کارمندان ادارات دولتی اهواز است و همچنین از طرف کارکنان فرهنگی نطنز و همچنین از (خیلی عذر میخواهم که یادداشت نکردهام) نمیدانم از کجاست و همچنین از طرف کارمندان دون پایه خدمتگذاران جزء حوزه قم و همچنین طومار دیگری هم هست و تلگرافی است از گناباد که همه را تقدیم مقام ریاست میکنم و طوماری است که از طرف کارمندان گمرک رسیدهاست که تقدیم مینمایم و این جمله را من در باب کارمندان دولت اضافه میکنم که حقیقتا رفتاری که با کارمندان شدهاست بسیار بد بوده و هر کس که مدعی است که این دستگاه و این لایحه سازمانی به نفع کارمندان بودهاست یا مبتنی به عدالت و یا مبتنی بر مصلحت مملکت بودهاست از پشت این تریبون او را دعوت میکنم که با من مناظره کند من حاضرم هر کس که بخواهد بگوید این کاربه نفع مملکت بودهاست ثابت کنم که برخلاف عدالت و برخلاف انصاف مروت و برخلاف مصلحت بودهاست (صحیح است) و من استدعا میکنم که دولت و مخصوصا شخص جناب آقای دکتر مصدق که میبینم که دراین اواخر کمال مجاهدت و مراقبت را دارند که باین لایحه وضع خوبی بدهند که از این نگرانی و تشویش کارمندان را راحت کنند توجه کاملی باین موضوع بفرمایند آقا نمیشود در این دورهای که تمام قوانین اجتماعی و تمام نظامات اجتماعی برای این است که امنیت خاطرمردم را تامین کنند ما قوانینی را وضع کنیم که روزبروز موجبات تزلزل و اضطراب کارمندان را بیشترکنیم این است که استدعا میکنم و امیدوارهستم که دولت یک فکر عاجلی درباره این آقایان بکند در ضمن نکتههای دیگری را میخواستم عرض کنم ولی میترسم وقت کفایت نکنداین است که به اصل مطلب میپردازم. اولین باری که از پشت این تریبون عرایضی به سمع آقایان محترم نمایندگان رسانیدم مربوط به انتقاد از سازمانهای دولتی بوداکنون که درباره سازمان وزارتخانهها و تقسیمات کشورتصمیماتی اتخاذشده و یامی شود ضرورت دارد مطالبی در تایید عرایض قبل بعرض برساند سازمانهای دولتی خاصه در ممالکی که سطح معرفت عمومی بالا نیست و روح اصلاح طلبی و ترقی خواهی آنطورکه باید و شاید رشدونمونیافته و اختلافات طبقاتی بسیار زیاداست حائرکمال اهمیت میباشدواگرگفته شود که سبب اقوای اصلاح و بهبودوضع مردم است مبالغه نیست امابه شرط اینکه شرایط لازم و کافی جهت تامین این مقصدعالی درآن سازمان رعایت شده باشد وگرنه بروزتشکیلات فعلی مملکت مادرمی آید که نه فقط متضمن خیری برای مردم نیست بلکه آثارشری هم برآن مترتب است که بعقب افتادگی و بیچارگی مردم کمک میکند. شاید وجوداین تشکیلات درمملکت ماناشی از علاقه به حفظ سنن باستانی باشد یعنی همانطور که دردوران قدیم از طرف شاهنشاه ساتراپهایی برای نواحی مختلف مملکت تعیین میشده که رابطه آنهابامرکز دادن خراج و دروقت ضرورت بسیج افراد برای جنگ بودهاست و حکام جزء و کلانتران محلهای تابع ساتراپ نشین نیزبه نوبه خود پول و قشون برای ساتراپ میفرستادهاند اکنون نیزهمچنان تقسیماتی شبیه آن روزمجری و معمول است با این تفاوت که تقسیمات و تشکیلات فعلی مخلوطی از رسوم قدیم و رسوم معمول دنیای امروزاست که درواقع نه زنگی زنگ و نه رومی روم میباشدوفکر میکنم اگربواسطه همین شدت استیناس نبودوبا این طرز سازمان انس و الفت قدیم نداشتیم هیچگاه تن به قبول و ادامه چنین تشکیلاتی نمیدادیم برای اینکه هرانسان عاقل و هراجتماع پیشرفتهای هرکاری را انجام میدهد بخاطرمنافع و فوائد آن است و اگر خالی از فایده باشد گرد آن نخواهد گشت تا چه رسد باینکه ضررهم داشته باشد و مخصوصا کارهایی از قبیل کارهای عمومی دولتی که آثار خیر و شر آن درزندگی تمام افرادملت نفوذیافته و درنسلهای متعددباقی و برقرار خواهدماند. برای اینکه معایب و نواقص تشکیلات فعلی ذکر شود وقت بسیارطولانی لازم دارد که هم از لحاظ طرزتقسیم وظایف و هم از نقطه نظر افرادی که موظف بانجام آن وظایف هستند جزبه جزء توضیح شوداما برای رعایت اختصار در اینجا فقط از لحاظ تقسیم سازمان موجود بواحدها و روابط آنها با هم مطالبی عرض میکنم و چون این قسمت مبنای اصلی هر سازمانی است لذا اصلاح این قسمت در سای رقسمتها و جنبههای دیگر سازمانها تاثیرقطعی اطمینان بخش خواهدداشت. تشکیلات فعلی از لحاظ تقسیم بواحدهای متداخل و تو در تو و یا پوست پیازی بحدی بداست که شماره معایب آن نیز وقت زیادی لازم دارد و در اینجا فقط بذکر معایب کلی و اساسی آن اکتفامی شود.
- ۱-این تقسیمات که مملکت را به استانهاوهراستان را به تعدادی از شهرستان و حوزههای وسیع قسمت کردهاست درست در حکم این است که افرادمملکت را به اعتبار بزرگی و کوچکی محل سکونت و یا قرب و بعدازمرکزبدرجات متفاوت و امتیازات مختلفی طبقه بندهی کرده باشد زیرا تجربه نشان دادهاست که هرقدرفاصله سلسله مراتب اداری با مرکز کمترباشد حقوق و نصیب افراد از سهمیه هی عمومی بوجه بهتری تامین و صیانت میشود و بعکس بعکس باین معنی که رابطه مستقیمی بین منافع مردم هرمحل بافاصله سلسله مراتب اداری آن محل تامرکزوجوددارد شواهدعدیده براثبات این مدعا موجود است از آن جمله اینکه اولا اعتبارات و سهمیههای عمومی شهرستانهای تابع مراکزاستان هیچگاه بدون حیف و میل و کسرونقصان به آنهانمیرسد مثلاسهمیه قندوشکر دارد اعتبارات ساختمانی و اقدامات عام المنفعه تا از لابلای احتیاجات پایتخت و مراکزاستان و شهرستانهابگذرد دیگربرای قصبات و قراء چیزی باقی نمیماند. ثنیا تا تشکیلات چنین که هست باشد این محرومیتها برای مردم دور افتاده قهری است و نتیجه منطقی همین تشکیلات میباشد زیرا انسان بحکم غریزه خودخواهی بهر چه نزدیکتراست دلبسته ترمیباشد پس آن افرادی هم که در راس سازمانهای مرکزی استان قراردارند بالطبع نسبت به بهبود وضع مرکزآن استان علاقه مندترهستند تانسبت بحوزههای تابع آن که نه در آن سکونت دارند و نه به آن نزدیک هستنداز طرف دیگر افرادی که در راس سازمانهای کوچک قرار دارند و تابع مرکز استان میباشند بر فرض اینکه شایق باشند که حقوق مردم حوزه خود را حفظ کرده و هرچه بیشتربه آنها کمک کنند ولی از آنجایی که محکوم حکم رئیس بلا واسطه خود میباشند نیرو و قدرتی ندارند که چیزی را برخلاف رضای رئیس و حاکم بر خود طلب کنند ثالثا مردمی که در مراکزاستان زندگی میکنند خاصه متنفذین آنهاعمل مهمی هستندکه سازمان مرکزی استان را بتوجه بیشتر به مرکزاستان وادارند و تبعیضات ناروایی که طبقات متمتع و محروم را از هم دورتر نماید موجب شوند بعلاوه که تاثیر نفوذ کسانی که در هر سازمان مرکزی متنفذ باشند قابل سرایت بتمام حوزههای تابع آن سازمان میباشد یعنی اگر پیشکار دارایی استانی تحت تاثیر نفوذ یک یا چند نفرمتنفذ واقع شودلاجرم هیچیک از حوزههای تابع آن پیشکاری از تاثیرآن نفوذ بی بهره نخواهد ماند پس تبعیض قهری بوده و باین ترتیب اساس تساوی حقوق افراد که اصلی مسلم و انکارناپذیراست متزلزل میشود.
- ۲- تشکیلات فعلی و این طرزتقسیمات مهمترین عامل فراردادن جمعیت از شهرستانهای تابع مراکزاستان و درنتیجه پایین آوردن سطح تولید و تقلیل محصول آن حوزه میباشد زیرا طبیعی است وقتی مردم ببینند سکونت در محل کوچک مستلزم تحمل محرومیت است بجای بزرگتر و معمورتر سفر خواهندکرد بعلاوه که در علمالاجتماع ثابت شدهاست که یکی از علل عمده رونق یافتن هرشهر و حوزهای این است که مردم آن در اداره امورخویش اختیار بیشتری پیداکنند و با وضع فعلی کمترین اختیاری برای آنها نیست زیرا سازمان مستقلی در اینجا نیست که بعمران و آبادی شهر بتواند توجه کند. بنابراین رفته رفته چنانکه کنون میبینیم شهرهای کوچک از سکنه خالی شده و از رونق و اعتبارمی افتد و این خود یکی از بزرگترین مضار این تشکیلات میباشد به دلیل اینکه مطابق تحقیقات و تتبعاتی که در اجتماع شناسی بعمل آمده شهرها در تکثیر محصول و بالابردن سطح تولید دهات و حوزه تابع خود اثر بسیارعمیقی دارد بشرط این که بتواند جمعیت دهات و قرای اطراف را بسوی خود جلب کند زیرا مطابق آمار دقیق ممالک مختلف هر قدر جمعیت دهات بیشتربه شهر جلب شود و سکنه شهرنشین افزایش یابد آبادی و عمران تولید و محصول زیادترخواهدشد و یکی از دلایل این موضوع این است که محیط شهر مقتضی سوق دادن افراد به طرف تخصص و مهارت میباشد و احراز تخصص و مهارت قطعا راندمان کار را بالا میبرد و بهمین مناسب است که در هر مملکتی بهمان نسبت که بجمعیتهای شهرها افزوده شده بهمان نسبت نیز در استفاده از ماشینهای کشاورزی و کودهای طبیعی و شیمیایی اصلاح بذر دامپروی تسهیل تحمل و نقل محصولات زراعتی پیشرفت حاصل شدهاست کما اینکه یکی از مهمترین شاخص تشخیص مترقی بودن یا عقب افتاده بودن هرکشوری تناسب جمعیت شهرنشین و ده نشین آن میباشد مثلا در اواخرقرن هیجدهم در انگلستان ۲۱ درصد از مردم ساکن شهرهایی بودند که از ده هزار نفربه بالا سکنه داشت در فرانسه کمتر از ده درصد در روسیه و ممالک متحده آمریکا کمتراز ۴درصد شهرنشین بودند اما از آن به بعد جمعیت شهرها رو به افزایش نهاد بطوریکه در آمریکا در فاصله بین سالهای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ جمعیت ده نشین از ۶و۴۸ درصد به ۸و۴۳ درصدتقلیل یافت و در آلمان در همین تاریخ با حد نصاب جمعیت شهر به دو هزار نفرده نشین آن به ۶ و ۳۵ درصد پایین آمد و در انگلستان در سال ۱۹۳۱ بانصاب جمعیت شهر به ۵۰۰۰ نفر ده نشین آن به ۲۰ درصد تنزل پیداکرد البته نباید چنین نتیجه گرفت که اگرروزی جمعیت ده نشین به صفر رسید آن مملکت باوج ترقی خود رسیدهاست. زیرا جمعیت قرا و دهات هم باید در یک نصاب معینی باقی بماند کما اینکه از ۱۹۳۱ تا چند سال در ممالک مترقی جهان هم تغییر فاحشی در جمعیت شهرنشین و ده نشین پیدا نشد و خلاصه برای ساکنین ده نیز حداقلی لازم است. پس با این توضیحات بخوبی معلوم میشودکه ادامه این تشکیلات متداخل و تو در تو یا پوست پیازی از لحاظ اینکه رابطه مستقیم شهرستانها را با مرکزقطع میکند و از لحاظ اینکه جمعیت را از آن حدود متواری مینماید و محصول را پایین میآورد چه عواقب شومی در بردارد و یکی از جهات اینکه مثلا ۸۰ درصد مردم این مملکت ده نشین هستند همین تشکیلات میباشد.
- ۳- باتشکیلات فعلی مسئولیت واحدها بدرستی مشخص نیست و راه فرار از این مسئولیت کاملا بازاست زیرا اولا سازمانهای بزرگتر به منزله سرپوش محاسن و معایب سازمانهای تابع خود هستند باین معنی که یک واحد بزرگ استانی مشتمل برچند یا چندین واحد کوچک شهرستانی است و نسبت به طرز کار آن بحسب اینکه یک واحد کل است قضاوت مییشود و با این ترتیب چه بسا که حسن عملیات یک یا چند واحد از آن سوء عملیات واحدهای دیگر و یا اختلال حوزه مرکزی را بپوشاند و یا برعکس سوء عملیات یک یا چند واحد از آن مجاهدات واحدهای دیگررا از میان ببرد و نتیجه منطقی این جریان لوث شدن مسئولیت و ایجاد بهانههای متعدد برای فرار از مسئولیت میباشد ثانیا میزان کارکرد و حساب درآمد و هزینه موسسات تابع مراکزاستان روشن نیست زیرا غالبا هزینههایی از قبیل مطبوعات و ملزومات و اثاثیه و خرج سفر و حتی حقوق یک واحد کوچک ممکن است بامخارج اداری مرکز استان مخلوط شود و شاید برخی از درآمدها هم تفکیک نشود و با این ترتیب ترازنامه صحیحی که مورد اعتماد باشد در هر واحد بدست نمیآید و این خود موجب دیگر برای لوث کردن مسئولیت و فرار از آن خواهدبود.
- ۴ – تشکیلات فعلی حدود معرفت و شناسایی اولیای امور مملکت را نسبت به افراد و اوضاع مملکت بسیارمحدود میکند زیرا اولا چون آثارعمل چند واحد بزرگ استانی بیشتر در مرکز منعکس نمیشود و خوب و بد آن منحصرا به روسای واحدهای استانی راجع میشود لذا بطرز عمل متصدیان امور واحدهای تابع استان وقوفی حاصل نمیشود و در نتیجه معرفت و آشنایی مصادر امور درباره کارمندان محدود به کسانی میشود که با آنها رابطه مستقیم دارند و این امر حسن انتخاب را بسیار دشوارمی نماید برای اینکه هرقدر علم و اطلاع راجع باشخاص کمتر باشد افرادی که باید انتخاب شوند ناچار از بین عده کمتری برگزیده خواهند شد و حال آنکه ممکن است در خارج از صف آنها اشخاصی که شناخته نیستند وجودداشته باشندکه صد بارازشناختهها صالح تر و بهترو مناسب تر باشند ثانیا طرز تفکر مردم نقاط مختلفه و نوع درخواستهای آنها و تشخیص احتیاجات مهمتر و فوری تر ایشان با این وضع تشکیلات قابل تشخیص نیست زیرا همیشه خواستههای آنها افکار و احتیاجات مبرم و ضروری آنها با چند واسطه و با تغییرات متعدد به نظر مصادر امور مملکت میرسد و پیدا است که همین تبعیض تاچه اندازه حسن اداره را مشکل کرده و چگونه سد بزرگی در جلو حسن تشخیص اولیای وزارت خانهها میسازد.
- ۵- تشکیلات فعلی بهیچوجه برای تربیت کادر کارمندان دولت مناسب نیست و بلکه استعداد را در آنها میکشد نیروی کارشان را بهدر میدهد و اکثرشان را ناراضی کرده و اخلاقشان را به فساد متمایل میکند زیرا اولا وقتی اثر کار خوب و بد مستقیما به نظر اولیای مملکت نرسد و اگرهم رسید نتیجه آن مستقیما عاید عامل عمل نشود طبعا برای ابراز کمال فعالیت و مجاهدت محرک کافی وجود نخواهد یافت چه بروز استعداد و پیداشدن ابتکار مولود احتیاجی است که غریزه محرکی دنبال آن باشد و این احتیاج زمانی پیدا میشودکه مسئولیت مستقیم احساس شود و چون مسئولیت احساس شدغریزه جاه طلبی و خودنمایی نیز در ایفای آن مسئولیت همه جا همراهی میکند اما در تشکیلات فعلی بدلایلی که گفته شد مسئولیتی احساس نمیشود تا برای غرائز محرک جایی باقی بگذارد پس استعدادها مجال رشد و نمو نمییابند بعلاوه چون هر کارمندی طالب ارتقا است بنابراین اگر رئیس یک واحد مستقل باشد حس جاه طلبی او بهترارضا میشود تا اینکه رئیس همان واحد باشد ولی مستقل نباشد و بنابراین درصورت پست مستقل داشتن راضی تربوده و بهترکارخواهدکرد ثانیابا این تشکیلات اداری باید طوری باشد که از نیروی کار افراد حداکثر استفاده ممکنه را بدست آورد معذلک تشکیلات ما برعکس است بدلیل اینکه این تشکیلات تو در تو و پوست پیازی طالب تکرارعمل واحد است یعنی یک کار واحد اقلا در سه محل تکرار و تجدیدمی شود مثلا سهمیه قند و شکری که از مرکز برای کازرون فرستاده میشود ابتدا در مرکز بعد در مرکز استان و سپس در کازرون ثبت و ضبط شده و پس از مصرف شدن نیز بهمین طریق معکوسا طی مرحل میکند باضافه که عین جنس غالبا در مرکز استان تخلیه دوباره بارگیری شده به شهرستان مربوط میرود و نتیجه این میشود که هم کار زائد و عبث انجام و هم وقت بیشتر صرف میشود و هم هزینه زیاد تعلق میگیرد و هم نیروی کار افراد بیهوده از دست میرود و بنابراین هیچوقت میزان کارکرد تشکیلات بحداکثر ممکنه نخواهد رسید بعلاوه که مسئولیت کم و حساب مخلوط و درهم در پایین آوردن میزان کارکرد فوق العاده موثراست. ثالثا با وجود اینکه تشکیلات باید به تهذیب اخلاق کمک کند وضع ما معکوس است و این سازمان موجود با ابراز حس بدبینی و عدم اعتماد عربده به مستان یاد میدهد. زیرا تکرار یک عمل واحد در چند محل و ممیزی یک حساب در چند محل در حکم این است که بر ناظر ناظری بگمارند و بر سر ناظردوم هم ناظر سوم بگذارند تا هر چه بتوانند دزدی یکدیگررا بگیرند غافل از اینکه اینطور کار ناشی از است که بجای اصل ابرازاعتماد بدبینی اخذ و اختیار شدهاست و تصورمیکنم شبههای نباشد که این قبیل سوءظنها و بدگمانیها نتیجهای جزسوق دادن کارمندان به طرف فساد ندارد و مطمئنا هر چه باشخاص اعتماد بیشتر ابرازشود وجدانشان بیدارتر و حس شرافت و تقوی در ایشان قوی تر خواهدشد. بنا بادله معروضه با کمال اطمینان میتوان گفت که این تشکیلات و این تقسیمات محکوم به تغییرمی باشد و تغییری که متضمن رفع این نقائص و مشتمل برفوائد مطلوب باشد تشکیل واحدهای مستقل اداری در شهرستانهاست مشروط بر اینکه تا بتوان بر تعداد شهرستانهای کشور افزود البته غرض از واحد مستقل این است که دیگر عنوان مرکز استان یا مراکز ناحیه از بین برود و هر واحد مستقلی بتواند مستقیما با مرکز رابطه داشته باشد و عنوان مرکزاستان از بین برود و بسیار متاسفم که در برخی از تشکیلات اخیر که بصورت لایحه قانونی درآمده و فقط این جهات اساسی ملحوظ نشده بلکه کاملا در جهت مخالف رفتهاست مثل تشکیلاتی که آقای لطفی برای وزارت دادگستری دادهاند و بسیاری از دادگاههای شهرستانها را منحل و از دادگاه شهرستان بدادگاه بخش مبدل کردهاند و درحقیقت به منزله قدمهایی است که در و بقهقرا برداشتهاند اعتراضاتی که ممکن است به تشکیل واحدهای مستقل شود اجمالا جواب داده میشود. اولا ممکن است بگویند اصل تمرکز براصل توزیع رجحان دارد جواب این است که که بدلایل فوقالذکر خلاف آن اثبات شدهاست بعلاوه ممالک آمریکا و فرانسه و سویس و سوئد و بسیاری از ممالک مترقی دیگراصول توزیع را اختیار کردهاند و با روح دموکراسی هم سازش دارد. ثالثا ممکن است بگویند برای تمرکز تمام امور واحدهای مستقل شهرستانها تشکیلات مرکزی وسیعی مورد نیازاست در صورتیکه تفاوتی نمیکند زیرا با وضع فعلی نیز مال تمام عملیات مرکز است بعلاوه اگراین حرف درست باشد با تقلیل تشکیلات مراکزاستان وسعت تشکیلات مرکز را چندین بار جبران میکند. ثالثا ممکن است بگویند که بواسطه دوری نقاط مختلفه کشور از مرکز کارهایی که محتاج به اتخاذ تصمیم در مرکز است دچار بطوء جریان میشود جواب این است که در وضع موجود نیز بسیاری از امور برای کسب تکلیف به مرکز مراجعه میشود و کندی جریان آن از لحاظ اینکه مع الواسطهاست اقلا دو برابر میباشد باضافه کارهایی که فعلا محتاج به اتخاذ تصمیم مراکز استان است در آن موقع از طرف واحدهای مستقل قابل انجام میباشد. رابعا ممکن است بگویند برای تصدی امور تمام شهرستانها افراد صالح و مجرب به قدر کافی موجود نیست جواب این است که اگر چنین باشد ضررش در تشکیلات فعلی بیشتراست زیرا مامورینی که اختیار و مسئولیتشان کمتر و عدم رضایتشان بیشترباشد برای فرار از هر سو جریانی فرصت بهتر و بهانه بیشتر دارند اما بعکس وقتی که اختیار و مسئولیت مامور بیشترباشد سعی و مجاهدت بیشتر بخرج میدهد بعلاوه وقتی اعتماد بیشتربه مامور ابراز شد تمایل بصلاح دراوقوت میگیرد. خامسا ممکن است بگویند کنترل و بازرسی کار شهرستانها دشوار میشود جواب این است که اگر بازرسی از طرف مامورین شهرهای نزدیک انجام پذیرباشد قابل ارجاع به آنهاخواهدبود و اگر نباشد با وضع فعلی توفیری ندارد.
نایب رئیس - از وقت جنابعالی سه چهار دقیقه باقی است.
وکیل پور - عرض کنم برای تاییداین عرایض که چون متاسفانه خیلی مفصل بوده و ناچارشدم خیلی تند بخوانم با اینکه عادت نداشتم که در پشت تریبون مطالب را از رو بخوانم برای تاییدعرایضم عرض میکنم اینکه نسبت به بعضی شهرستانها واقعا ظلم میشود یک آماری از کتاب حقوق اساسی ایران که اخیرا احمد عراقی نام تالیف کرده و بسیار کتاب خوبی است استخراج کردهام: درتهران ۲۹ بیمارستان و ۲۸۰ داروخانه هست در تمام شهرستانها۷۹ بیمارستان و ۳۷۸ داروخانهاست پزشک در طهران ۴۶۵ نفر در تمام شهرستانها۴۵۲ نفرند دندانساز در تهران ۸۷ نفر در تمام شهرستانها ۲۴نفر
مهندس غروی – آمار بسیار جالبی است
وکیل پور - فقط یک نکته کوچکی را عرض میکنم و مرخص میشوم چون جناب آقای حمیدیه راجع به فرهنگ یک تذکری فرمودند اتفاقا یکعده کثیری از فرهنگ بمن مراجعه کردند انصاف این است که وزیرفرهنگ که کار خوبی میکند یعنی تعلیم و تربیت باید مردم ازش راضی باشند ولی نمیدانم چه سری است که همه از این آقای دکتر آذر ناراضی هستند (صحیح است) اتفاقا تبلیغات دروغ هم کردهاند راجع به لایحه آموزش و پرورش منشا این را خودشان دانستهاند در حالیکه ما اطلاع داریم در دوره ۱۶ این لایحه آموزش و پرورش به مجلس تقدیم شد و در اینکارهم جناب آقای ناظرزاده بیش از هر کس زحمت کشیدهاند (ناظرزاده - و آقای دکتر سنجابی) و من میدانم که چقدر زحمت کشیدند تا وزیر فرهنگ فعلی را راضی کردند که با این لایحه موافقت کند و حالا تمام مزایای این کار را میخواهد بحساب خودش بگذارد و این کمال بی انصافی است که یک وزیری یک کاری را که دیگران کردهاند و به مجلس دادهاند انجام آنرا بخودش نسبت بدهد ولی بسیار متاسفم که یک کسی که در راس وزارت فرهنگ نشسته و کارش هم کار تهذیب اخلاق و تعلیم و تربیت است و افاضه و افادهاست این طوری شدهاست که منفورهمه مردم واقع شدهاست و این را جز کج سلیقگی و جز خودخواهی و جز سوء اداره چیز دیگری نمیتوان گفت و بنده عرایضم را ختم میکنم در ضمن یک تلگرافی است از طرف کارمندان ادارات لنگرود و تلگرافی است از طرف کارمندان رشت که نظر اتحادیه کارمندان را نسبت به روز اعتصاب تایید مینمایند این را آقای مهندس غروی فرستادهاند تقدیم مقام ریاست میکنم که توجه دولت را جلب کنند.
نایب رئیس - آقای قناتآبادی
شمس قناتآبادی - من از تصدیعم قصد ندارم به آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی تذکردهم و بگویم که در یکی از نقاط خاک میهن ما یک سانحه بسیار جانگدازی بوجودآمد و عدهای از زحمتکش ترین طبقات وطن ما بطرز بسیار بسیار فجیعی آنجا کشته شدند (صحیح است) زیر خاک خفه شدند (صحیح است) که حتی بعضی از آنها ۲روز ۳روز ناله هایشان از زیر خاک بگوش کسانی که در آنجا حضور داشتند و از نزدیک این منظره جانگداز را میدیدند میرسید این مطلبی است که همه آقایان نمایندگان محترم و دولت ایران میدانند که خشم طبیعت و اراده پروردگار که مسلما توام با مصلحتی است اقتضا کردهاست که در یک نقطه از خاک مملکت ما و میهن ما یک عده بیگناه شربت شهادت بنوشند مطلبی که من میخواهم اینجا حضورآقایان نمایندگان محترم تذکربدهم تاکنون برای بازماندگان این دسته بلازده بدبخت چه کردهاند و در آینده دولت بایستی متوجه چه عملی باشد و چون نمیخواهم آن اشخاصی که همیشه سعی میکنند در جریانات یک نکتههایی بدست بیاورند و باستناد به آن نکتهها تفتین کنند و فتنه بکنند آنها استفاده کنند لذا جریان وقایع این چند روزه را از نظر کمک بدون تفسیر بعرض آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی و ملت ایران میرسانم. دولت به مجرد اینکه از این حادثه اطلاع پیدا کرد به ستاد ارتش دستور داد یک مقداری کامیون یک مقداری جیپ یک مقداری نان به محل سانحه اعزام بشود و البته رفتند و روز بعد هم ساعت ۱۱ و ۱۲ رسیدند البته قبل از اینکه این دسته که از طرف دولت مامور بودند که آنجا بروند میرسند یک دستهای از شاهرود مرکب از دادستان و معاون دادستان و رئیس ژاندارمری و یک عدهای از مردمان خیر بمحل سانحه رفتند و اینکه آقایان نمایندگان محترم و ملت ایران شنیدهاند که بعضیها را از زیر خرواره خاک و آوار بیرون آوردهاند و در بیمارستان بستری کردهاند این کسانی که نجات پیدا کردهاند فقط به وسیله این دسته بودهاند یعنی دستهای که از شاهرود رفتند اینها موفق شدند که قریب سی چهل نفر را اززیر خاک بیرون بکشند و با وسائلی که در اختیارشان بوده با ماشینهای باری به نزدیکترین پست بهداری اعزام دارند ولی از طرف عدهای که از طهران رفتند از نظر حفاری و بیرون آوردن جنازهها و شاید نجات آن کسانی که در زیر خروارها خاک ناله میکردند اقداماتی نشده تا آنجا که بودم ندیدم و از کسی هم نشنیدم من وقتی رفتم به طرود و از نزدیک چشمم به این منظره فجیع افتاد دیدم یک جا یک نقطهای یک عدهای از هموطنان ما زیر خاک یک عدهای هم از بازماندگان این هاغریب مبهوت متاثر حیران متعجب ویلان در این بیابان مشغول بالا و پایین رفتن هستند در مقابل این هاهم یک عدهای از مامورین اعزام شدهاند که ماشینها مرتب ایستادهاند و چادرها را زدهاند و اینها آن جا بودند و حال آنکه چیزی که در مرحله اول از اهمیت لازم بود که بشود و بعد از پنج شش روز میشود این بود که یک عدهای حفار بروند آنجاحفاری کنند بلکه بتوانند یکعده بیشتری از این بدبختها را از زیر خروارها خاک نجات دهند و هنوز که هنوزاست یعنی تا دیروز که من اطلاع دارم درصدد حفاری برنیامدهاند و محیط و هوای آنجا بسیار بسیار بد شده بود و من توجه دولت را مخصوصا جلب میکنم که اگر یک اقدام عاجلی برای رفع این نقطه خطرناک یعنی از بین بردن این بو و این تعفن و آثارناشیه بر این تعفن و کسانیکه در سطح خاک و در سطح اول قرار گرفتهاند دولت نکند بیم این میرود که یک بیماری بسیار بسیار حشتناکی در آن حدود بوجود بیاید وشیوع پیداکند و من لازم است که به آقایان نمایندگان محترم تذکر بدهم که مردم طرود یک دسته شان در طبقه اول بودند و یک دسته شان در طبقه دوم یعنی طبقه وسط عمارت طرود سه طبقهاست و غالبا از خشت است آندستهای که در طبقه اول هستند اینها اجسادشان متعفن شده و سبب شده که هوای آن منطقه بسیار بد بو و مشمئز کننده شده و این یکی از نکاتی است که باید دولت جدا بهش رسیدگی کند البته این جا فرصت پیداشده که یکعدهای هم تبلیغات خیلی زیادی بکنند ماشاء الله رادیو تهران هم مثل اینکه رسم شده برای همه باید پروپاگاند کند جز برای مملکت ما میبینیم اینجا نمایندگان محترم در مجلس مطالبی میگویند وقتی که بدست رادیوتهران میرسد تحریف میشود از بین میرود و کلمات کاملا وارونه میشود اما میبینیم رادیو تهران صبح و ظهرو عصر و شب میگوید فلان طیاره منتسب به فلان دستگاه رفت و آب و نان ریخت من نمیدانم چه اصراری است که این مطلب را همیشه تاکید کنند و بزرگ کنند و حال آنکه این نان ریختن مطلب مهمی نبودهاست از دامغان هم روزی هزار من ببخشید صد من و از شاهرود هم روزی دویست من نان یا دو خروار نان میبرند ما هیچ ندیدیم رادیوتهران هی باد بکرنا بکند و بگوید از دامغان هم روزی دویست من یا سیصد من نان میرود اما یک طیارهای حرکت کردهاست و رفته آنجا نان ریخته صبح و ظهر و عصر و شب و نصف شب مرتب رادیو تهران این را پخش میکند علی ای حال غیر از اینکه باین هموطنان شما یعنی به بازماندگان این سانحه غیر از اینکه نان خالی (پورسرتیپ – چند نفر ماندهاند؟) اجازه بدهیدغیر از این که باینها نان خالی بدهند و این پتوهایی که ارتش برای اینها ارسال کرده چیز دیگری ماندیدیم باینها بدهند و آقای استاندار مازندران آقای فقیهزاده که ۲تن برنج برای آنها آورده بودند وسیلهای نبودکه طبخ بشود و به آنها بدهند و بعلاوه نکتهای که خود مردم طرود میگفتند این را لازم میدانم که عرض بکنم اینها میگفتند آقابما بیل بدهند بما کلنگ بدهند ما برویم اجساد عزیزانمان را از زیر خاک در بیاوریم برای اینها هی ماشین بیاورید هی داد بکنید این برای ما تاثیر ندارد آنچه که برای ما موثراست آنچه که دل دردمند ما را التیام میبخشد این است که وسیلهای در اختیار ما بگذارند تا ما برویم بدن عزیزانمان را از زیر خاک بیرون بیاوریم و دفن بکنیم البته اینها از نظرعشق و علاقه و خویشی و ما هم از نظر انسان دوستی و از نظر مصلحت مملکت بایستی باین نکته توجه بکنیم بایستی برادران ما که زیر خاک رفتهاند قطع نظر از اینکه بوضع فجیعی مردهاند بالاخره بودن اینها در زیر خاک سبب میشود که یک عده زیادی از هموطنان ما هم مبتلامی شوند و باید اینها را از این وضع نجاتشان بدهیم بنابراین من میخواهم توجه دولت را مخصوصا باین نکته جلب کنم و از دولت میخواهم چون حالا ممکن است بیایند بفرمایند که ما کردهایم ولی من بعرض آقایان محترم میرسانم و اطلاع صحیح دارم از نظر حفاری و دفن اجساد هیچ اقدامی نشده هیچ کاری نکردهاند و خواهش هم میکنم از دولت که ما حاضریم خودمان به نان و پنیر خودمان قناعت کنیم کهن جامه خویش آراستن. به از جامه عاریت خواستن من نمیتوانم قبول کنم آن ملتی که به انتظار بذل و بخشش دیگران است ولو آنکه آن دیگران خیلی هم صاحب حسن نیت باشند اینها بنشینند و انتظار بکشند اینها نمیتوانند یک ملت زنده باشند (مهندس حسیبی - کسی بانتظار نمینشیند ولی اگر کمکی بشود که نباید برگردانید) تمنی میکنم که جنابعالی یک خورده حوصله داشته باشید. بنده مطلبی عرض نکردم که جنابعالی عصبانی بشوید (مهندس حسیبی – در هر حال ملت ایران بانتظار کمک هیچکس ننشسته این مطلب باید در مجلس گفته شود و این فرمایش را نفرمایید جنابعالی) جنابعالی توجه بفرماییدیک قدری من صحبت از ملت مخصوصی نکردم من گفتم ملتی من اسم ملت ایران را نیاوردم این در فکر من نبودهاست (کریمی - اسم اصل چهارم را نیاورید) من یک اصل کلی گفتم اسم شخص و مقام و ملتی نبود من خیلی بیشتر از اینها باستقامت ملت ایران اطمینان دارم و اعتقاد دارم و میدانم که این ملت ایران است که در تمام کورانها مثل کوه پا بر جا است و اما یکعدهای معدود هستند که اینها خودشان را به ملت ایران میچسبانند و در تمام کورانها بطرف سیاستهای مختلف رفتهاند و ملت ایران اینها را خوب میشناسد.
نایب رئیس - آقای قناتآبادی وقت جنابعالی تمام شدهاست
قناتآبادی - بنده عرایضم تمام نشده و چند مطلب است که بایستی عرض کنم.
نایب رئیس – چقدر وقت میخواهید؟ (قنات آباید – در حدود یک ربع ساعت) بسیار خوب پس صحبت بفرمایید تا آقایان بیایند و رای بگیریم.
قناتآبادی - آقایان نمایندگان محترم هموطنان برازنده شما در طرود این عین خواست آنهاست از مردم از دولت از ملت ایران که میخواهند اولا وسایل حفاری به آنها بدهند که اینهاعزیزانشان را از زیرخاک در بیاورند و دولت هم جدا و عملا در این مورد کمک بکند و بعلاوه موسسه شیر و خورشید سرخ که انصافا اینجا خوب عمل کرده و من نمیتوانم انکار کنم به آنها بعنوان نصیحت گفتهاند که شما خوب است حرکت کنید و به جای دیگر بروید اینجا یک منطقه خطرناکی است و خطر جانی دارد و غالبا زلزله میشود اینها گفته بودند که ما حرکت نمیکنیم...
نایب رئیس - آقای قناتآبادی اجازه بفرمایید وقت بگریم بعدا ادامه دهید. آقای قناتآبادی ده دقیقه از وقت یکی از آقایان نمایندگان محترم صحبت فرمودند و حالا تقاضای یکربع ساعت وقت اضافی میکنند آقایانی که موافقت دارند قیام بفرمایند (اکثرنمایندگان برخاستند) تصویب شد.
- اعلام تصویب صورت مجلس جلسات ۱۹ و ۲۳ بهمن
۴- اعلام تصویب صورت مجلس جلسات ۱۹ و ۲۳ بهمن
نایب رئیس - از موقع استفاده میکنم حالا که اکثریت هست تصویب صورت جلسههای مورخ ۱۹بهمن و همچنین ۲۳بهمن را اعلام میکنم بفرمایید آقای قناتآبادی
- بقیه بیانات قبل از دستور آقای قناتآبادی
۵- بقیه بیانات قبل از دستور آقای قناتآبادی
قناتآبادی - بنابراین از دولت میخواهندکه برای آنها مسکنهایی که برای آنها قرار است بنا بشود در همان محل بنا شود چون آنها به آنجاعلاقه دارند آنجا را وطن خودشان میدانند آنجا زراعت دارند قنات دارند و بوسیله بنده خواستهاند که راجع باین مطلب یعنی کوچ دادن اینها از آن منطقه به منطقه دیگر اساسا دولت و موسسات خیره ذهن خودشان را مشغول نکنند بنابراین اول کاری که باید دولت و سایرموسسات خیریه از محل این اعاناتی که داده میشود بکنند این است که از برای اینها تهیه مسکن بکنند (فرزانه – اینها را تمرکز بدهند) (نبوی - مردم متمرکزند) (فرزانه - عرض کردم این اعانات را تمرکز بدهند) حق با جنابعالی است حق این کهاست در شیر و خورشید سرخ متمرکز شود و اینها با سابقهای که دارند عمل بکنند و اصلا اینطور که یکدستهای یکجا و یکدستهای یکجا باشد صحیح نیست و حالا که این مطلب را فرمودند من ناگزیرم که یک مطلب را بگویم که آقای مهندس حسیبی توجه بفرمایند یک مطلبی که من را داغ کرد و آتشم زد این بود خواهش میکنم آقایان توجه بفرمایند بنده رفتم آنجا سه منظره از انسان در مقابل چشم من مجسم شد یک منظره بازماندگان طرودیها که در حدود۲۵۰ یا ۲۶۰ نفرهستند یکدسته هم دسته اعزامی از طرف ارتش افسران و سربازان وطن ما یکدسته هم آن گوشه چهار یا پنج چادر زده بودند چند تا از هموطنان عزیز ما با یکعدهای از غیر هموطنان ما بودند در اختیار آن کسانی که در آن گوشه و در آن چند چادر زندگی میکردند تمام لوازم زندگی بود بهترین خوراکیها بهترین دسرها بهترین پوشاکها بود در مقابل اینها سربازان ما ایستاده بودند این منظره را با کمال نفرت و انزجار نگاه میکردند و آن طرف هم هموطنان بلا زده و مصیبت دیده ما باین دو تا منظره نگاه میکردند آقا نباید این کارها توی این مملکت اجازه داده بشود تمام مردم مملکت ما بنان و پنیر خودشان قناعت میکنند نه این که در برابر یک عده بلازده بروند آنجا اینطور زندگی کنند آنجا که محل تفریح نبود آنجا که محل گردش نبود آنجا که محل نمایش نبود اینها را که انسان میبیند آتش میگیرد و میخواهد باین چیزها اعتراض کند و اگر کسی راضی باشد که این منظرهها وجود خارجی پیدا کند که من نمیتوانم در وطن پرستی اوتردیدی نکنم پس دولت یا آن نقطهای که اعانات در آنجا متمرکز میشود باید توجه داشته باشد چون اینها مردمان کارگر و زحمتکشی هستند اینها میخواهند وسایل کار در اختیارشان باشد خودشان کار بکنند و از قدرت بازوان خودشان زندگی شان را تامین بکنند آقا تا اینها وسائل کار در اختیارشان نباشد اینها نمیتوانند وضع خودشان را تثبیت کنند نمیتوانند کار کنند بنابراین با تثبیت وضع قریه طرود و چند قریهای که در اطراف طرود است و متاسفانه خیلی کم از این چند قریهها اسم برده میشود و کمتربه آنجا توجه میشود و حال آنکه در طرود اکثر مردم زیر آوار رفتهاند و در اثرزلزله مردهاند اما در دو قریه در اطراف طرود در هفت فرسخی طرود آنجا مقدار تلفات کم است نزدیک یک ۳۰ نفراست اما تعداد بی خانمانها و دربدرها بسیار است و باید توجه بشود و کمکی به مردم آنجا بشود نکتهای که اینجا حضور آقایان میخواهم عرض کنم این است که اگرآقایان تشریف برده باشند طرود و یا اگر یک وقتی برای ابراز تفقد آنجا تشریف ببرند میبینندآنها رفتهاند روی یک تپه بسیار مرتفعی ساختمان کردهاند که از نظر قاعده ساختمانی عمل بسیار بسیار غلطی است که با مختصرزلزلهای چنین وضعی پیش میآید چه رسد باینکه زلزله خیلی شدید باشد چرا اینها این کار را کردهاند برای اینکه آنها امنیت نداشتهاند برای اینکه دستگاه انتظامی توی این مملکت خوب کار نمیکند برای اینکه اینجا دزدها حمایت میشوند الان یک نامهای همین امروز که من وارد تهران شدم یکی از اهالی محترم تهران برای من نوشتهاست آقای محمد باقر تهرانچی برای من نوشتهاند من مغازهام در خیابان فردوسی است درب مغازهام از آن درهای کشویی آهنی است که اگر بخواهند باز کنند وقتی که خیابان شلوغ باشد حداقل تا دویست سیصد متر سر و صدایش میرود و اگر خیابان خلوت باشد حتما تا یک کیلومتری صدایش میرود مینویسد که آمدهاند در تاریخ سوم بهمن شب جمعه سوم بهمن ماه ۱۳۳۱ یعنی از وقتی که شهربانی پایتخت مفتخر شدهاست بریاست عالیه و فائقه آقای سرتیپ افشار طوس رئیس سابق املاک مازندران و کسی که شب و روز مردم مازندران مینشینند و باو نفرین میکنند یعنی این خانوادههایی که این مرد لکه بی ناموسی بدامن آنها گذاشته این مرد را نفرین میکنند و باو بد میگویند آن روزی که او رئیس شهربانی شده در زمان ریاست فائقه ایشان هم بودهاست که رفتهاند در خیابان فردوسی این مغازه را دزدیدهاند من نمیخواهم بگویم در زمان ریاست شهربانی دیگران دزدی نمیکردند میکردند ولی سراغ بالاها خیلی کم میرفتند غالبا میرفتند در جنوب شهر سراغ بدبختها و بیچارهها ولی حالا الحمدالله عدالت طوری شده که آمدهاند بالا و همه جا یکسان شدهاست راجع بطرودعرض میکردم برای آن خانه هایشان را بشکل حصار ساخته بودند خانهها خانهها کوچک بود اما تمام این خانههای آنها بصورت قلعههای جنگی بود برای اینکه اینها مجبور بودند خودشان از خودشان دفاع کنند و اگر آقایان جزو اخبار خوانده باشند در جراید وقتی اعلیحضرت همایونی به طرود تشریف برده بودند که عمل ایشان از نظرتسکین روحی بسیار بسیارموثر بوده (صحیح است) و مردم بسیار بسیار خوشبین شده بودند واقعا من میخواهم عرض کنم این عمل اثرش از تمام کمکهای مادی و معنوی و تبلیغاتی که شد در روحیه مردم بسیار زیادتر بود من لازم میدانم بنام موکلینم از ایشان تشکرکنم طرودیها بشاه مملکت گفته بودند ما از شما میخواهیم بگویید برای ما امنیت بوجود بیاورند ما دربدربودیم از دست یک عدهای دزد جناب آقای عامری میدانند آنجا ده بیست تا دزدند آقا ده بیست تا یعنی بیست تا بیست و دو تا هم نیستند اینها معروفند باسم دزدهای با صوری یا باصری سالهای سال است قوای تامینیه مملکت نتوانستهاست حساب این ده بیست تا دزد را برسد و این ده بیست تا دزد را بجای خودش بنشاند چه امروز چه دیروز چه در گذشته اینها به شاه مملکت گفتند ما از ترس دزد آمدهایم اینجا و در این جا منزلمان را به شکل قلعههای جنگی درآوردهایم حال که خراب شدهاست این دیوارهای سنگین و ضخیم اینطور بدن عزیزان ما را له کرده (میراشرافی - آقای قناتآبادی این دزدها با رئیس ژاندارمری شریکند سهم میدهند و نمیگیرندشان) آقا بنده از این جریانات زیر پرده اطلاعی ندارم. اجمالا میدانم که اگر شحنه بیدار باشد اگر شحنه نخوابد اگر دزدگیر خودش دزد نباشد دزد جرات دزدی ندارد متاسفانه شحنه در خواب است و دزد بی مانع و بی رادع است تلگرافی هم از طرف قاطبه مردم شاهرود رسیده از اعلیحضرت همایونی و از حضرت آیت الله کاشانی و از جناب آقای دکتر محمد مصدق و از جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران و از تمام افراد و دستجاتی که نسبت به سانحه طرود ابراز تاسف کردهاند تشکر کرده و مخصوصا از آقایان نمایندگان محترم خواستهاند که از خواستههای مردم طرود که تهیه مسکن و تهیه آذوقه یا تثبیت اوضاع طرود و بخصوص تامین امنیت طرود را آقایان نمایندگان محترم لطف کنند کمک کنند که این مطلب حل بشود مساعدت بفرمایند مطلبی هم که میخواهم بنده اینجا تذکر بدهم این است که مدت مدیدی است در تهران حکومت نظامی است و لایحه حکومت نظامی هم مطابق قانون از طرف دولت به مجلس آورده شده و متاسفانه این لایحه در مجلس مطرح نشدهاست و بنده البته نمیدانم و نمیخواهم بگویم که چرا نشده و اگر اقتضا بشود در موقعش خواهم گفت که چرا این در مجلس مطرح نشدهاست اما قدر مسلم این است که مطابق قانون دولت موقعی را که لازم بداند حکومت نظامی را اعلام بکند باید در ظرف هفت روز لایحه اش را به مجلس بفرستد و در جلسه فوق العاده مجلس این لایحه را مطرح کند و متاسفانه مطرح نشدهاست و یک حکومت نظامی روی حکومت نظامی آمدهاست قانون میگویند عطف بماسبق نمیشود اما حکومت نظامی ما هی تند و تند عطف بماسبق میشود و حال آنکه در تهران اگرخودشان دار و دسته درست نکنند اگر تشویق نفرمایند گمان نمیکنم احتیاجی بوجود حکومت نظامی باشد و البته وقتی حکومت نظامی مطرح شد بنده بنده مطالبی دارم که بعرض خواهم رساند و خواهش میکنم از مقام ریاست که دستور بفرمایند لایحه حکومت نظامی طهران که تاریخش هم مقدم بر حکومت نظامی جاهای دیگراست جزو دستور قرار بگیرد مطلب دیگر این است که بنده میخواهم یک تذکری خدمت اقایان بخصوص آقایانی که خیال مسافرت دارند عرض کنم و آن این است که البته وقتی این لایحه اختیارات مطرح میشد بزرگترین دلیلی که طرفداران اختیارات مطرح میفرمودند این بود که لوایح دیر از مجلس میگذرد اگر بنا باشد آقایان تشریف ببرند و جلسات رسمی تشکیل نشود و لوایح اینجا مطرح نشود مطلبی که درباره مجلس میگفتند صادق میآید خوب است که آقایان برای خاطر حفظ حیثیت مجلس از مسافرت صرفنظر کنند و نمایندگان بکارهای مملکت بپردازند (میراشرافی - آقای قناتآبادی راجع به فرماندار جدید نظامی طهران نفرمودید که از کمونیستهای درجه اول با پیشهوری کار میکردهاست) (پارسا - یکی از بهترین افسران است خیلی آدم متدین و پاکی است) من او را نمیشناسم (میراشرافی – از همکاران جدی پیشهوری بود من اسنادش را در موقع طرح لایحه حکومت نظامی میآورم)
- تقدیم دو فقره لایحه بوسیله آقای معاون وزارت دارایی
۶- تقدیم دو فقره لایحه بوسیله آقای معاون وزارت دارایی
نایب رئیس - آقای معاون وزارت دادگستری اطلاع دادندکه برای جواب سوالات حاضرهستند البته اگرمطرح شد از حضورآقایان استفاده خواهدشدآقای معاون وزارت دارایی فرمایشی داشتید بفرمایید
معاون وزارت دارایی (قریب)- دو لایحهاست که تقدیم میکنم یکی راجع به پرداخت دو دوازدهم بهمن و اسفند است که مال بهمن تمام شده و مال اسفندهم میبایستی طبق معمول حقوق مستخدمین و مصارف مملکت قبل از پایان سال پرداخت بشود یک لایحه دیگرهم هست راجع به چندفقره اضافاتی است که چون بودجه مخارج برمبنای سال ۱۳۲۹ به طوریکدوازدهم پرداخت میشود و این مخارج هم از واجبات است و اعتبارش را نداریم چندفقرهاست که از جمله اضافات مستخدمین جزء است که مورد علاقه آقایان نمایندگان محترم هم هست این لوایح را تقدیم میکنم.
نایب رئیس - لوایح به کمیسیونهای مربوطه فرستاده میشود لایحه دودوازدهم و لایحه اعتبارات به کمیسیون بودجه ارجاع میشود آقای معاون وزارت دفاع ملی فرمایشی دارید؟
معاون وزارت دفاع ملی - خواستم عرض کنم که برای جواب سوالات حاضرم.
نایب رئیس - اگر سوالات مطرح شداستفاده میکنیم
- طرح گزارش شور اول راجع به منابع طبیعی موجود در کف دریا و زیر کف دریا
۷- طرح گزارش شور اول راجع به منابع طبیعی موجود در کف دریا و زیر کف دریا
نایب رئیس – شور اول لایحه مربوط استفاده از منابع زیرزمینی کف دریا و زیر کف دریا مطرح است. گزارش کمیسیون قوانین دارایی قرائت میشود (بشرح زیرخوانده شد)
- گزارش از کمیسیون قوانین دارایی به مجلس شورای ملی. کمیسیون قوانین دارایی لایحه شماره ۷۴۵۹۶- ۴-۱۱-۳۱ دولت راجع به منابع طبیعی موجوددرکف دریا و زیرکف دریا را که درمجاورت خاک ایران واقع شده با حضورآقای وزیر دارایی مورد رسیدگی قرارداده و مواد پیشنهادی را بشرح زیر تصویب و اینک گزارش آنرا برای شوراول به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد:
- ماده ۱- منابع طبیعی موجوددرکف دریا و زیرکف دریا تاحدود(فلات قاره) سواحل ایران و سواحل جزایر ایران متعلق به دولت ایران میباشد.
- ماده ۲- درصورتیکه فلات قاره ایران تاسواحل کشوردیگری بسط داشته باشد یاباکشور همجوار دیگری مشترک باشد حدودکشورهای ذینفع نسبت به منابع طبیعی فلات قاره بین دول ذینفع بطور منصفانه تعیین خواهدشد.
- ماده ۳- این قانون دروضعیت آبهای غیرساحلی روی فلات قاره تغییر نداده و حق کشتیرانی آزاد در آبهای مزبور بقوت خود باقی خواهدبود.
- ماده ۴- مقررات قانون ۲۴ تیرماه ۱۳۱۳ بقوت خودباقی است.
- ماده ۵- کلمه فلات قاره مستعمل در این قانون همان معنی را دارا است که از کلمات مصطلح:Continental Shelf و Plateau Continental مستفاد میگردد.
نایب رئیس - کلیات لایحه مطرح است آقای حائریزاده بعنوان مخالف اسم نوشتهاید فرمایشی دارید؟
حائریزاده - بلی
نایب رئیس - بفرمایید
حائریزاده – در اواخر دوره ۱۵ مجلس از طرف دولت وقت یک همچو لایحهای آمد و اختیاراتی هم از طرف مجلس به کمیسیون دارایی آن روز مجلس داده شد برای تصویب چند قانون. این قوانین پس از آنکه تصویب شد بموقع اجرا گذاشته شد یکی از این قوانین همین لایحه منع تحت الارضی زیر دریایی است که اهمیت فوق العاده پیداکرده. در بحر خزر روسها در قسمتهایی وسط دریا جزیرههای مصنوعی درست میکنند و مشغول استخراج نفت هستند در خلیج فارس هم جاهایی حفاری شدهاست و استخراج نفت میشود ممکن است این خطر پیش آمد کند از این جهت برای حفظ حق تقدم ملت ایران در دوره پانزدهم یک همچو لایحهای به مجلس آمد و تصویب هم شد ولی پس از تعطیل مجلس من در لیست قوانین مصوبه ندیدم آنرا تحقیق کردم که چه شده معلوم شد چون این لایحه در روز آخر دوره مجلس تصویب شده بوداست و رئیس کمیسیون دارایی روز بعد مسافرت کرده بود پاکنویس آنرا امضا نکرده بود و یک قانون مصوب برای اینکه یک تشریفات اداری آن انجام نشده غیرمصوب تلقی شدهاست و حالا مجددا لایحه را آوردهاند من این لایحه را مصوب میدانم طرح قانونی آنرا باید تایید بکنیم یعنی همان تصویب دوره ۱۵ را تایید کنیم این چیزی نیست که امروز حرفش زده شود این در دوره ۱۵ آمده تصویب شده ولی تشریفات اداری آن کامل نبودهاست این است که خواهش میکنم اگر آقایان سوابق را مطالعه فرمودهاند توضیح بفرمایند من چیزی غیر از این چون در حافظهام نیست آنچه که نظرم بود توضیح دادم باید به پرونده مراجعه بشود و به عرض آقایان برسد که این موضوع ابتکاری امروزنیست مجلس این موضوع را تصویب کرده بود ضمنا خواستم از موقع استفاده کنم یک سوالی است که جناب آقای بهادری راجع به فروش جو با تنگی سال از وزارت دارایی فرمودهاند که تقدیم مقام ریاست میکنم.
نایب رئیس - آقای پارسا
پارسا (مخبر کمیسیون قوانین دارایی) - همانطورکه جناب آقای حائریزاده فرمودنداین لایحه جدید نیست که به مجلس داده شده باشد سابقه دارد در دوره ۱۵ این را به مجلس تقدیم کردهاند و به کمیسیون قوانین دارایی وقت اجازه داده شدهاست که تصویب بکند و بدولت ابلاغ کند و کمیسیون قوانین دارایی هم باین موضوع رسیدگی کرده تصویب کرده ولی بدولت ابلاغ نکرده ناقص بودنش از این جهت است و این قضیه در کمیسیون هم مطرح شد حتی جناب آقای نریمان از جناب آقای وزیر دارایی پرسیدند که آیا برای دولت گرفتاری حاصل نمیشود که در مجلس دوباره مطرح کنیم اگربخواهید ما این را تایید میکنیم عمل کمیسیون دارایی دوره ۱۵ را آقای وزیردارایی در توضیحاتی که فرمودند فرمودند که این ضرری برای دولت ندارد و بنده با این توضیحاتی که عرض میکنم ضرری ندارد که این قانون دو مرتبه در مجلس مطرح شود و به تصویب برسد. اصولا بطوریکه آقایان میدانند در حقوق بین المللی تاسه میل از ساحل در حدود حاکمیت هر دولتی است ولی دولت ایران این را تا شش میل قبول دارد مدتی قبل یکی از دول تئوری جدیدی آورد که همان تئوری قارهای است و این تئوری از طرف یکی از دول بصورت بیانیهای منتشرشد حالا معنای فلات قارهای این است که حاکمیت هر دولتی در امتداد فلات آن دولت خاک آن دولت تا عمیق ترین نقطه ایکه فلات قارهاست و عدهای از دول خودشان را باین ملحق کردند دولت برای حفظ منافع احتمالی چون این لایحه چیزی نیست که برای احتیاجات روزمره باشد ولی برای اینکه نفعی از این کشور فوت نشود برای ان منافع احتمالی این را تقدیم کردهاست و چون یک اصلاحات مختصری بعمل آمدهاست اگر آقایان باین رای بدهند گمان میکنم بنفع این کشورخواهدبود (دکتر معظمی – با لایحه سابق تغییری داده شده یا نشده؟) تغییرات مختصری داده شده.
نایب رئیس - آقای ملک مدنی
ملک مدنی - بنده هم میخواهم همین نظری را که آقای حائریزاده اظهار کردندعرض کنم کمیسیون دارایی در موقع خودش اختیار داشتهاست و این را تصویب کردهاست و بنظر بنده دیگر ضرورت ندارد که مجددا در مجلس مطرح شود ولی چون جناب آقای پارسا تذکردادند که یک تغییراتی در لایحه داده شدهاست بستهاست به نظرمجلس ولی خواستم عرض کنم که اصولا کمیسیون دارایی اینکار را کردهاست ضمنا خواستم از مقام ریاست استدعا کنم و عرض کنم که لایحه دو دوازدهم را که دولت به مجلس دادهاست اگر موافقت بفرمایند بعد از تعیین تکلیف این لایحه تصویب شود و روز یکشنبه جزء دستورباشد چون همیشه کارمندان دولت یک احتیاجات شدیدی در شب عید دارند و چون مجلس همیشه نسبت به کارمندان دولت نظر مساعد داشتهاست این لایحه زودتر تصویب شود که قبل از اینکه عید برسد کمکی به آنها بشود خواستم این را عرض کرده باشم.
نایب رئیس - نسبت به لایحه لازم است که نظر آقایان نمایندگان محترم را جلب کنم که در آخر دوره ۱۵ به کمیسیون قوانین و دارایی اختیارداده شده بود که شش لایحه را تصویب کند و بدولت ابلاغ کند این لایحه هم در کمیسیون دارایی دوره ۱۵ مطرح شده بود و شورنهایی خودشان را هم کردهاند ولی از طرف کمیسیون شرح لازم در آن تاریخ به هیئت رئیسه جهت ابلاغ نوشته نشدهاست و بهمین جهت هیئت رئیسه بدولت نمیتوانستهاست ابلاغ کند بعد از مدتی معلوم شد که این لایحه محتاج است که به مجلس برگردد آقای وزیردارایی هم لایحه را قبول کردند و پس از اصلاحاتی که در آن بعمل آوردند حالا به مجلس برگشتهاست چون شور اول مطرح است و آقایان نظری ندارند اگر آقایان اجازه بفرمایند در کلیات مذاکرات را کافی تلقی کنیم و بپردازیم به مواد اگر نظری نبود برود به کمیسیون. آقای نبوی با کفایت مذاکرات مخالفید بفرمایید.
نبوی - همانطوریکه فرمودنداین کاری است انجام شده و جناب آقای پارسا فرمودندکه بی ضرراست خواستم عرض کنم که مهتمرین ضررش اتلاف وقت است که کاری که انجام شده مادومرتبه آن را انجام بدهیم بطوریکه جناب آقای ملک مدنی فرمودند تمام ارکان قانونی این لایحه در دوره ۱۵ گذشته و در آن دوره به کمیسیون دارایی اختیارداده شدهاست که یک تعدادی از لوایح را تصویب کند و تصویب همان کمیسیون کافی بوده چنانکه بسیاری از لوایح را تصویب نمودند و تصویب همان کمیسیون به تنهایی کافی بود و امروزمجری شده نسبت باین لایحه کمیسیون شور اول و شور دوم و تمام آن کارهایی که اعتبارقانونی باین لایحه میدهد انجام داده و دارای اعتبار قانونی شدهاست حالا اگردر آخر وقت ابلاغ نکردهاند این از تشریفات اداری است چیزی نیست که بقانونی بودن لایحه صدمه برساند تغییراتی هم که در لایحه داده شدهاست بسیارجزئی و غیر قابل تاثیراست بنابراین بنده بهتراین میدانم که هیئت رئیسه مجددا در اینکارمطالعهای بفرمایند و اگرهمینطور است که در اینجا گفته شدهمین لایحه را بدولت ابلاغ کنند که کار انجام شده را از سر نگیریم این است که من با کفایت مذاکرات مخالفت کردم برای اینکه عرض کنم این کارتمام شدهای است و جایزنیست که چندجلسه وقت مجلس را تلف کنیم و وقت کمیسیون را تلف کنیم و حال اینکه این تحصیل حاصل است و منظورانجام شدهاست.
نایب رئیس - آقای پارسا توضیحی دارید بفرمایید
پارسا - جناب آقای نبوی فرمودندکه تمام ارکان قانونی این قانون انجام شدهاست و روی آن بحث شدهاست و تصویب شده فقط تشریفات اداری ماندهاست حال چه تشریفات اداری چه تشریفات غیراداری را بگیرید تصویب این قانون آن زمان از طرف کمیسیون دارایی بهیئت رئیسه مجلس شورای ملی نوشته نشدهاست و بدولت ابلاغ نشدهاست یکی از ارکان آن چیزی که باید قانون بشود لنگ است و حالا آوردهاند به مجلس که تصویب کند جناب آقای دکترمعظمی الان یک تذکر دیگری فرمودند که بنده میخواهم راجع به آن موضوع هم توضیح عرض کنم ایشان فرمودند که راجع باین موضوع قانونی هست که تا شش میل بحری منابع روی دریا و زیر دریا متعلق بایران است ولی باید توجه داشته باشند که در اینجا صحبت میل نشدهاست و همانطور که عرض کردم این یک تئوری جدیدی است در امتداد فلات ایران تا عمیق ترین نقطه دریا گرفتهایم که ممکن است ۲۰۰ میل هم باشد (صحیح است)
نایب رئیس - آقایانی که با کفایت مذاکرات موافقند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد آقایانی که موافقت دارند وارد در شور مواد شویم قیام بفرمایند(اکثر برخاستند) تصویب شد ماده اول قرائت میشود (بشرح زیر قرائت شد)
- ماده ۱- منابع طبیعی موجود درکف دریا وزیرکف دریا تا حدود (فلات قاره) سواحل ایران و سواحل جزایر ایران متعلق به دولت ایران میباشد.
نایب رئیس - نظری نیست؟ (گفته شد - خیر) ماده دوم قرائت میشود (بشرح زیرقرائت شد)
- ماده ۲- درصورتیکه فلات قاره ایران تاسواحل کشوردیگری بسط داشته یا با کشور همجوار دیگری مشترک باشد حدود کشورهای ذینفع نسبت به منابع طبیعی فلات قاره بین دولت ذینفع بطور منصفانه تعیین خواهدشد.
نایب رئیس - نظری نیست؟(اظهاری نشد) ماده سوم قرائت میشود (بشرح زیرقرائت شد)
- ماده ۳- این قانون در وضعیت آبهای غیر ساحلی روی فلات قاره تغییرنداده و حق کشتیرانی آزاد در آبهای مزبور بقوت خود باقی خواهد بود.
نایب رئیس - نظری نیست؟ (گفته شد - خیر) ماده ۴ قرائت میشود (بشرح زیرقرائت شد)
- ماده ۴- مقررات قانون ۲۴ تیرماه ۱۳۱۳ بقوت خودباقی است.
نایب رئیس - نظری نیست؟(اظهاری نشد) ماده ۵قرائت میشود (بشرح زیرقرائت شد)
- ماده ۵- کلمه فلات قاره مستعمل در این قانون همان معنی را دارا است که از کلمات مصطلح Continental Shelf و Plateau Continental مستفادمی گردد.
نایب رئیس - آقای پارسا توضیحی داریدبفرمایید
پارسا - عرض کنم ما قانونی داریم درسال ۱۳۱۳ که در آنجا گفته میشود که تا شش میل دریایی از ساحل ایران منابع کف دریا و زیر دریا متعلق بایران است حالا ما آمدهایم پلاتوکنتیناتال فلات قاره را ما قبول میکنیم با ذکراینکه قانون قبل هم معتبراست حالا فرقش با آن قانون قبلی چیست؟ عرض کنم در این فلات قارهای نوشته شده فلات قاره یعنی امتداد آن کشور تا عمیق ترین نقطه دریا را در خلیج فارس بگیرید مثلا میشود ۱۲۰ میل بحری دولت ایران میگوید منابعی که تا آن حدود۱۲۰ میل هست آنهم متعلق به دولت ایران است چه منابع کف دریا چه منابع زیر دریا که از ساحل ایران خاکی که میرود زیردریا تا عمیق ترین نقطهای که در دریا هست منابع زیر دریا و کف دریا متعلق به ایران است در هر صورت آن شش میل معتبرهست مخصوصا مادهای ذکرشدهاست که قانون ۱۳۱۳ بقوت خودش باقی است.
نایب رئیس - بنابراین اگر نظری نیست شوراول را تمام شده تلقی کنیم برود به کمیسیون برای شوردوم (صحیح است)
- تعیین موقع و دستورجلسه بعد- ختم جلسه
۸- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
نایب رئیس - برای اینکه کمیسیون بودجه بتواند لایحه دودوازدهم را بگذراند که برای جلسه یکشنبه حاضر باشد با اجازه آقایان جلسه را ختم میکنیم (صحیح است) پس ختم جلسه را اعلام میکنم جلسه آینه صبح یکشنبه ساعت نه و ربع دستور لایحه دو دوازدهم (مجلس بیست دقیقه قبل از ظهر ختم شد)
نایب رئیس مجلس شورای ملی - احمد رضوی