مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ اردیبهشت ۱۳۰۹ نشست ۱۲۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هفتم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم


مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ اردیبهشت ۱۳۰۹ نشست ۱۲۴

مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ اردیبهشت ۱۳۰۹ نشست ۱۲۴

صورت مجلس سه شنبه ۲۳ اردیبهشت ماه را آقای موید احمدی (منشی) قرائت نمودند

رئیس ـ آقای طلوع

طلوع ـ قبل از دستور

آقا سید یعقوب ـ قبل از دستور

رئیس ـ آقای شریعت زاده

شریعت زاده ـ قبل از دستور

رئیس ـ در صورت مجلس نظری نیست؟

(اظهار شد خیر )

رئیس ـ صورت مجلس تصویب شد.

[۲- طرح و تصویب پنج فقره مرخصی]

رئیس ـ چند فقره خبر مرخصی از کمیسیون رسیده است قرائت میشود:

خبر مرخصی آقای صادقی

آقای صادقی نماینده محترم بواسطه مسافرت برای امور محلی و رسیدگی به حوائج بازماندگان بزلزله زدگان تقاضای چهل روز مرخصی از تاریخ ۲۳ اردیبهشت نموده اند کمیسیون با تقاضای ایشان موافق و اینک خبر آن را تقدیم میدارد

چند نفر از نمایندگان ـ مخالفی ندارد

رئیس ـ آقای دشتی

دشتی ـ موافقم

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده بهمان نظریه که همیشه داشته ام و دارم و مجلس را مؤسس بجهه اصلاحات میدانم این مخالفتها را میکنم بنده عقیده ندارم کسی در این مجلس کار نکند و از بابت حقوق وکالت چیزی دریافت کند مگر اینکه لااقل یک قدریش را چنانکه مکرر عرض کرده ام تخصیص به یک کار خیری بدهد اگر آقای صادقی که میخواهند تشریف ببرند آذربایجان تمام حقوقشان را تخصیص بدهند بهمان زلزله زده ها در اینصورت بنده موافقت میکنم و مخالفتی ندارم اما اگر غیر از این باشد بنده عرض میکنم کسیکه در این مجلس کار نکرد حقوق این مجلس را هم نباید بگیرد.

بعضی از نمایندگان ـ ر‌أی بگیرید

رئیس ـ آقای فرشی

فرشی ـ عرض کنم آقای فیروز آبادی نظر بعادتی که دارند در این مورد هم اظهاراتی فرمودند و الا گمان میکردم در این مرخصی آقای صارقی که نصف حقوقش را به زلزله زدگان داده است و خودش هم برای پرستاری انها رفته است مخالفتی نکنند و من گمام میکنم که بهتر این است آقا مخالفتشان را پس بگیرند و تصدیق بکنند که مخالفت بی جائی است.

رئیس ـ موافقین با مرخصی آقای صادقی قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. خبر دیگر

خبر مرخصی آقای موقر

آقای موقر نمایندة‌ محترم بواسطه عارضه کسالت تقاضای بیست و چهار روز مرخصی از تاریخ ششم فروردین نموده و یکصد تومان از مقرری مرخصی مزبور را برای آسیب زدگان آذربایجان تخصیص داده اند کمیسیون با تقاضای ایشان موافق و اینک خبر آن را تقدیم میدارد

رئیس ـ آقای ملک

ملک مدنی ـ موافقم

رئیس ـ آقای وثوق

وثوق ـ موافقم

فیروز آبادی ـ چون یکصد تومان آنرا تخصیص به آن محل داده اند بنده مخالفتی ندارم

رئیس ـ موافقین با مرخصی آقای موقر قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

خبر مرخصی آقای اسکندری

آقای اسکندری نماینده محترم برای انجام امور محلی تقاضای سه ماه مرخصی از تاریخ حرکت نموده اند کمیسیون با تقاضای ایشان موافق و اینک خبر آن را تقدیم میدارد

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده اینجا دیگر نمیدانم چه جور میشود آقایان موافقت میکنند یا بنده موافقت بکنم. چون اینجا آقای اسکندری نهصد تومان از حقوق مجلس شان میخواهند دریافت کنند و هیچ مقداری از حقوقشان را در ظاهر هم تخصیص بیک کار خیری نداده اند (بعضی از نمایندگان ـ داده اند) حالا شاید تمام نهصد تومان را هم خودشان بمصرف خیر برسانند ولی


بهتر این بود که تمام آن یا یک مقداری از آن را تخصیص بیک مصرف خیری بجهه صاحب پولها بدهند تا بنده و تمام آقایان موافقت بکنیم در هر صورت نسبت بسهم خودم مخالفم

رئیس ـ موافقین با مرخصی آقای اسکندری قیام فرمایند

(اکثر برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد

خبر مرخصی آقای دکتر ملک زاده

آقای دکتر ملک زاده نماینده محترم بواسطه قارضه کسالت و لزوم معالجه تقاضای بیست روز مرخصی از تاریخ حرکت نموده اند کمیسیون با تقاضای ایشان موافق واینک خبر آن را تقدیم میدارد

رئیس ـ آقای فرشی

فرشی ـ موافقم

رئیس ـ آقای ملک مدنی

ملک مدنی ـ موافقم

بعضی از نمایندگان ـ مخالفتی نیست

رئیس ـ موافقین با مرخصی آقای ملک زاده قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد

خبر مرخصی آقای مقدم

آقای مقدم نماینده محترم بواسطه مسافرت برای امور محلی تقاضای دو ماه مرخصی از تاریخ حرکت نموده اند کمیسیون با تقاضای ایشان موافق و اینک خبر آن را تقدیم میدارد

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده بهمان نظریة‌که داشتم از بابت مرخصی آقای دکتر ملک زاده هم مخالف بودم ولی چون ایشان را می بینم در انجام امور خیریه مقدم هستند و وبه هم به بنده نرسیده که اظهار مخالفت کنم وچندان اصراری نداشتم درباره آقای مقدم با کمال دوستی و اخلاصی که بایشان دارم با این دو ماه مرخصی شان بدون اینکه تخصیص بکار خیر بدهند مخالفم از اینجهه اظهار مخالفت خودم را رها کردم

رئیس ـ آقایان وکلای آذربایجان از بنده انتظار دارند که به آقا توضیح بدهم که مسافرت آقایان برای وقوح حوادث اخیره آذربایجان (صحیح است) و خیلی بیش از آنچه که آقا خیال میفرمائید باید در این قضایای مؤلمه شرکت بفرمایند و خدمت آقا این سوءظن حاصل نشود که وکلای آذربایجان برای خوش گذرانی وتفنن میروند موافقین با مرخصی آقای مقدم قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد

[۳- شور دوم لایحه قانون بلدیه ها ]

رئیس ـ خبر کمیسیون داخله راجع بقانون بلدیه قرائت میشود:

خبر از کمیسیون داخله بمجلس مقدس شورای ملی

کمیسیون داخله با حضور آقای وزیر داخله پیشنهادات آقایان نمایندگان محترم را که در موقع شور اول خبر راحع ببلدیه ها تقدیم کرده بودند تحت شور و مداقه قرار داده پس از اصلاحات لازمه مواد ذیل را تنظیم نموده اینک خبر آنرا برای تصویب تقدیم مینماید

ماده اول ـ از اول ۱ مرداد ۱۳۰۹ سهم بلدیه ها که از محل مالیات راه تا دیه میشد باستثنای مبلغی که در ماده ۲ مذکور است بر اعتبار راه سازی اضافه میشود

تبصره ۱ – صرفه جوئیهای سابق بلدیه هر محل تا تاریخ اول مرداد ۱۳۰۹ اختصاص ببلدیه همان محل خواهد داشت.

تبصره ۲ ـ صدی دو بودجه ۱۳۰۸ بلدیه های


ایالات و ولایات که برای اجرت مهندسین بلدی تخصیص داده شده است و همچنین صرفه جوئیهای تا اول مرداد ۱۳۰۹ باختیار وزارت داخله گذاشته خواهد شده که کماکان اجرت مهندسین را از این محل پرداخت نماید

تبصره ۳ ـ عوائد مالیات مستغلات هر محل مطابق قانون مصوب ۱۲ خرداد ۱۳۰۸ و سهمی بلدیه ها از مالیات ذبایح مطابق قانون ذبایح و عوائد سینماها و نمایش ها مطابق قانون مصوب ۲۴ سمبلخ ۱۳۰۳ اختصاص ببلدیه همان محل خواهد داشت

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده بهمان نظری که عرض کردم مالیات جدید امروز یک قدری تولید زحمت برای مردم میکند و بحسب ظاهر هم گمان نمیکنم ما محتاج بمالیات جدید باشیم برای اینکه در امسال تقریباً شاید عایدات دولت به صد وسی کرور برسد در اینصورت ما محتاج نیستیم که مالیات جدیدی جهه بلدیه های جدید گذاشته شود علاوه بر این اگر آقایان این جواب را به بنده بفرمایند که خوب هر کسی میخواهد خانه اش آب داشته باشد تنظیف داشته باشد چراغ داشته باشد باید پول بدهد بنده هم اینها را تصدیق میکنم ولی عرض میکنم همین صد و سی کرور هم مال خود مردم است مال غیر که نیست مال خودشان است حالا همین پول خودشان را یکقدری تخصیص باین کار بدهند چون بمردم تحمیلات جدید خیلی شده ویک تحمیل دیگری فوق تحمیلات جدید نشود و بنده عقیده ام این است که همیشه باید جلب رضایت مردم را بکنیم چلب خشنودی مردم را بکنیم قسمی بکنیم که همه مردم بتوانند زندگی کنند اعاشه کنند و بتوانند مالیات بدهند و از راه رضا و خشنودی هم بدهند به جبر و عنف و کراهت ندهند و همچنین بنده عقیده دارم که باید زندگانیهای مردم را شبیه بهم کرد نباید لاینقطع از یک عده گرفت و آنها را فقیر کرد و بیک عده دیگر ماهی سیصد تومان و چهار صد تومان یا کمتر و بیشتر حقوق داد چون اینها را بنده عقیده ندارم از این جهه با این ترتیبی که از مالیات و مخارجی که به بلدیه داده میشد بردارند و براه سازی اختصاص بدهند و یک مالیات جدیدی به بندند بنده مخالفم و عقیده دارم همان پول را در بلریه باقی بگذارند بلکه چیزی هم اضافه بدهند که خانه ها و دکاکین مردم که خریده و خراب می شود قیمت عادلانه بصاحبانش بدهند که صاحبانش هم از بین نروند و راضی از این وضعیات باشند برای ملت هم نباید اظهار دلتنگی درست بکنیم باید اظهار رضایت و خشنودی مردم را جلب کنیم و اسباب آسایش آنها را فراهم کنیم بنده باین نظریات مخالف با این هستم که از بودجه بلدیه کسر شود و براه سازی داده شود و مجدداً مالیاتهائی برقرار شود و خرج بلدیه شود بنده عرض میکنم اگر راه سازی هم کسر دارند امسال شاید قریب سی کرور اضافه مالیات پیدا شود یا سی کرور یا کمتر از آن محل بردارند و اینها را بدهند و یک مالیات جدیدی بر قرار نشود.

وزیر داخله ـ آقای نماینده محترم این فرمایشاتی که امروز فرمودند در شور اول هم کراراً فرمودند و باندازه کفایت هم جواب و توضیح داده شد و آنروز هم تقریباً قانع شدند . حالا تجدید این مذاکرات گمان میکنم لزوم نداشته باشد برای اینکه ضرورت ساختمان راهها بی اندازه است که بیش از آنچه گفته شد لازم نیست توضیح داده شود و تصور میکنم بهتر این است که آقا مخالفت نفرمایند

رئیس ـ آقای سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ عرض کنم سابقه میدهم هیئت محترم دولت ووزراء‌ محترم را بیک موضوع اساسی ما این وضع مالیات که بر راه کردیم یعنی قانون باج راه و این مالیاتی که وضع کردیم برای چه بوده است برای آبادی مملکت بوده است اعم است از اینکه آبادی مملکت راه مملکت


باشد یا شهرها باشد ما میخواهیم مملکت را آباد کنیم اختصاص ندارد آبادی مملکت بیک نقطه یا جای دیگر آقای وزیر داخله فرمودند راه مقدم است بر شهر نخیر آقا شهر مقدم برراه است بچه دلیل بدلیل اینکه از آنوقت تا بحال که ما در این جا صحبت از راه میداریم و وضع مالیات برای راهها کرده ایم قانون هم گذارنده ایم آن وزیر راهی که آمده است از این جا بما خبر داده است که فلان راه آباد شده است فلان راه را من آباد کرده ام و اتومبیل راحت میرود و در هر جائی صدای ناله مسافر بلند نیست و دست و پایش خورد نشده است و افراد این ملت قربانی اتومبیل نشده است کدام یکیش بوده است بنده سئوال میکنم این راه عراق بطهران آقایان وزراء پا بشوید اتومبیل که دارید الحمدالله سوار شوید بروید گردش کنید به بینید این پولی که ما میدهیم برای چه میدهیم این چه پولی است خدا میداند این پول راه را بردارید خرج بلدیه کنید گذرشتیم از این راه ها که اینطور درست میکنند آن راه آهن مان است که تحت التحری شده است و این هم راه شوسه مان است که تحت الارضی است تحت السماوی شده است کدام یکیتان آمده اید گفته اید این چیزی که باز این شهرها را آباد میکرد و چهار نفر میتوانست دارای یک مزاج صحیصی بشوند یک معارفی پیدا کنند دارد از بین میرود آقا شما تا اول شهر را آباد نکنید و کم کم اهالی شهر ملتفت نشوند فوائد تمدن را نفهمند فوائد حفظ الصحه رانفهمند این نشر نمیکند که راه های ما آباد شود جاهای دیگر آباد شود شما برمیدارید بلدیه را میخوابانید و پول بلدیه را میزنید براه خیلی غریب است در صورتیکه بنده آن روز هم خدمت آقای وزیر عدلیه عرض کردم که من از خدامیخواهم یک وزیر راهی یک وزیر فوائد عامه بیاید بگوید آقا ما صد فرسخ یا پنجاه فرسخ راه را درست کرده ایم آباد کرده ایم که اتومبیل ها کامیونها درست حرکت بکند آن روز هم عرض کردم روز نامجات را نمیخوانید الان یقین دارم آقایوزیر عدلیه یک راپورتی از وزارت طرق و شوارع میخوانند که فلان قدر کیلومتر راه درست شده است یا فلانقدر فرسخ راه درست شده اسن بلی صورت بدست شما داده ند اما در واقع مطابق با وا قع است یا مثل همان راه آهنی است که برای ما خبر دادند که راه آهن از دزفول تا خورموسی کشیده شده است حقیقتش این بوده است پس نبایستی شما بیائید در اینجا یک مالیاتی را که عمل کرده ایم و پنج شش سال است وزارت مالیه عمل کرده است بلدیه ها در ایالات و ولایات عمل کرده اند یک ادارات بلدیه مرتب شده است کار کرده اند و کار میخواستند پیش بود و کم کم بلدیه های ما صورت بلدیه های دنیا را پیدا کند شمات این را یک دفعه موقوف میکنید میگوئید این را بدهند به راه ها بعد در ماده هشت میگوئید وضع عوارض بکنند اگر ما میگفتیم این پولی را که به بلدیه ها میدهیم غلط خرج کرده اند و در یکجایی نمایندگان ایالات و ولایات میگویند که این پولی که به بلدیه های ایالات و ولایات داده شده است غلط خرج شده است ما این پول غلط را بر میداریم میاوریم باین جائی خوب اداره شده است میدهیم و از آن وضع میکنیم حرفی بود در صورتیکه ما از این بلدیه هائی که در همه جا تشکیل داده ایم راضی هستیم و خرده خرده برداشته اید برای اصلاح فوراً این قدم را قطع میکنید و این را سهمش و بودجه اش را از بین میبرید و آنوقت دو مرتبه میخواهید تأسیس و ایجاد عوائد بکنید به بینید همین چقدر هیئت دولت و وزیر داخله وزرای دیگر در زحمت میافتید بلدیه موجودی که الان کارش پیش میرود خیابان سازی را ترویج کرده است خیابان آبادکرده است میخواهد آباد کند تنظیفاتش تعمیراتش شروع شده است شماذ یک مرتبه تمام این کاره را با این قانون میخوابانید بعد میخواهید وضع عوارض بکنید بعد ملاحظه کنید این تا برگردد بروز اول خیلی معطلی دارد و در کارشان وقفه می افتد این اولاً و ثانیاً بنده


+

بشما عرض میکنم بجه دلیل شما پولی که برای آباد شدن شهرها میخواهند بدهند برمیدارید بیک جائی میاندازید که چشم هیچکس نمی بیند این اعتبار بلدیه ها را می اندازید در یک راههای دور مثل لوط کرمان یا یک جاهای دیگر که ما خبر نداریم بنده عرض میکنم هنوز آن اندازه شما جاده کوب نیاورده اید که لااقل جاده ها را محکم کنید (کازرونی ـ آورده اند) سه چهار تا پنج تا آورده اند و این تجربه وا قع شده است پس تا وقتی که مطمئن نشویم که این پولی که خرج میکنیم برای راه قدم بقدم حقیقه صرف ساختن یک راه اساسی میشود که بتواند یک اتومبیل بخوبی حرکت کند نباید مال یک بلدیه موجودی را که همه مملکت محتاج است آنرا از اینجا بردلاریم و خرج ساختن این راه ها بکنیم این است که بنده با گذاردن اعتبار بلدیه ها برای راه یعنی از یک موجودی بیک معدومی از یک حاضر به غائبی بنده عقیده ندارم که به این ترتیب باشد شما میفرمائید که ما میخواهیم مردم شهری عادت بکنند به عوارض دادن بنده میگویم آن کار را هم بکنید بنده میگویم هیچ ضرری ندارد چرا؟ بعلت این که دولت ما کاملا مواظب است هیئت تفتیشیه هم دارد مواظبت میکنند که این پول را خرج بلدیه ها بکنند عوارض هم میخواهید وضع کنید بکنید این اندازه که خرج راه میکنید آقای وزیر عدلیه انشاءالله امیدوار هستم سفر بکنید و خودتان بروید این راههایی که درست کرده اند به بینید که تمام مثل نقش را آب است به مجرد این که یک باران می آید از بین میرود اینها راهی نیست که شما بیائید مصارف بلدیه ها را خرج راه ها بکنید تا اطمینان پیدا نکنید این کار را نکنید این است عقیده بنده و در آخر هم یک عرضی دارم که حضورتان میگویم که دو تبصره یک تبصره شود بهتر است.

وزیر عدلیه (آقای داور) ـ بنده خیلی تعجب میکنم که واقعاً نماینده محترم وضعیات سابق این مملکت را از نقطه نظر راه و از نقطه نظر ارتباطات و طرز مسافرت در مملکتمان آنها را تمام فراموش کرده اند و اهمیت راه را آمده اند در ضمن چهار تا پنج تا کلمه رساندند واقعاً بخیال خودشان بدرجه صفر آقا اولا فراموش فرمودید که با چند سال قبل از این وقتی که شما میخواستید مسافرت کنید با کجاوه و پالکی باید مسافرت کنید فراموش کرده اید که تا چند سال قبل از برای کوچکترین مسافرت میبایستی چندین روز وسائل و مقدمات فراهم کنید ( آقا سید یعقوب ـ کجاوه خطر نداشت ) اجازه بدهید آقا خطر نداشت کدام است؟‌یکوقت میخواهید بیائید اینجا و یک کلیاتی بگوئید بعد هم در خارج بگویند که این نماینده چقدر خوب این اعتراضات را کرد و این حرف ها را به دولت زد این یکوقت است یک وقتی است که ما یک حقایقی را میخواهیم بگوئیم و بحث کنیم و مذاکره کنیم آنوقت بنده و هر نماینده دولت که بعنوان بحث واردمیشویم وقتی که یک صورت دیگری پیدا کند بنده یا هر نماینده دولت هم بایستی با همان لحن وارد قضیه شود خوب میفرمائید خطرات راه چه جور است اولا شما هیچ آمده اید و در نظر گرفته اید که در آن ممالکی که بنده و دیگران دیده ایم و آقا هیچ ندیده اند و راههای آنها هم طرف مقایسه با راههای ما نیست هیچ تا بحال نشنیده اید که از این اتفاقات بیفتد؟‌(کازرونی ـ هر روز) این اولا و ثانیاً شما خیال میکنید که این خطرات خطر راه است بنده را که شما میفرمائید مسافرت بکن بنده غیر از یکی دو نقطه خیلی کوچک ممکلت تمام نقاط این مملکت را سفر کرده ام و هیچ اتفاقی از اتومبیل برای بنده نیفتاده است آقا این خطرات بواسطه بی احتیاطی شوفر است (افسر ـ و خرابی اتومبیل ها ) وقتی که ماهی بیست تومان میدهید بیک شوفری که هیچ اطلاع ندارد البته این قضایا پیش می آید ممکن است به من اعتراض بکنید که از آن شوفر باید جلوگیری کنیم بنده عرض میکنم که این مسئله بجای خودش صحیح است ولی موضوع را خلط نباید بکنید از عدم اطلاع شوفر است


+

که این اتفاقات میافتد (افسر ـ خرابی اتومبیل ها ) این همان راهی است که یک عده دیگر هم درش مسافرت مسکنند و هیچ اتفاقی برایشان نمی افتد و یکی دیگر این که اساساً شما مگر چقدر خرج کرده اید مگر شما خیال دارید با این مخارجی که کرده اید چه جور راه بسازید مگر خیال دارید با این پول تمام راههائی که ساخته میشود تمام کفش هم ساروج باشد باید دید که نقشه راه سازی ما در این مملکت چه بوده است و چه جور باید راه ساخته شود منحصراً و منحصراً راه سازی ما عبارت از این باید باشد که راه را صاف و باز کنیم وپرتگاههای خیلی خطرناک را هم یک کاریش بکنیم والا اگر تصور کنید که امروز مصلحت مملکت اجازه میدهد که شما بیائید یک راههائی مثل راههای مملکت سوئیس بسازید خیر این طور نیست و نباید این کار را کرد ما که عادت کرده بودیم که با کجاوه مسافرت کنیم و حالا با اتومبیل میتوانیم دورترین نقاط مملکت را در فاصله سه روزه سفر کنیم خدا را شکر کنیم و خیلی خوشوقت باشیم و بعقیده بنده این راهسازی محسوس برین کارهائی است که در این چند سال شده است (صحیح است) که همه کس حس میکند این وسائل مسافرتی که تا بحال نبوده است و تکمیل هم نمی شود مگر این که اول راه ها درست شود این راه ها که روز بروز بیشتر وبهتر میشود و نواقیص رفع میشود البته معین است الان قریب دوازده هزار کیلومتر در این مدت این مملکت راه ساخته شده دو هزار فرسخ راه را چیز کوچکی میدانید دو هزار فرسخ راه را چیز کوچکی میدانید دو هزار فرسخ راه !! آنوقت شما می آئید اینجا مثل اینکه تمام این پولها را برداشته اند بیخود خرج کرده اند وتنها کسی که در این مملکت دلشان میسوزد آقا هستند و بنده وقتی که شما میآیید اینجا و خدمات یک اشخاصی را که نخواستند بیایند این جا هیچ تصور کردید بنده ناچار هستم جوابی عرض کنم برای چه؟‌نه برای معارضه با شما هستم جوابی عرض کنم برای چه؟‌ نه برای معارضه با شما برای جواب این صحبتی که از اینجا بیرون میرود و ده نفر دیگر که این را میخوانند خیال میکنند که این حرفی که شما اینجا زدید صحیح بوده و بعنوان راه سازی در سال یک مقداری ازشان گرفتید و هیچکار نمی شود آقا باندازه که وسائل در این مملکت بهتر از این هم نباید راه ساخت و ما نبایستی بیائیم راههائی بسازسم که در هر فرسخش صدهزار تومان خرج کنیم خوب است اغلب نقاط مملکت را بهم متصل کردیم و البته بعد از اینهم سعی خواهیم کرد که نواقصش هم تا یک حدی رفع شود و باز هم عرض میکنم که این اتفاقاتی که اینجا میافتد اولا در همه جای دنیا این اتفاق میافتد و ثانیاً این که جزء‌ اعظم عرض میکنم که جزء‌ اعظم جزء‌ اعظم این اتفاقات بواسطه بی اطلاعی شوفر است و خرابی اتومبیل ها این نواقصی است که هست که اتومبیل خراب میشود و نمیداند که چه جور از این راه ها برد آنوقت شما میفرمائید که بیائید یک خرجی بکیند که ما چشممان به بیند آقا اشخاصی که در این مملکت نشسته اند و از این خطوط حرکت میکنند آنها هم حق دارند همین چشم شما به بینید؟!

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ پیشنهادات قرائت میشود:

پیشنهاد آقای فهیمی

بنده پیشنهاد میکنم در تبصره یک بعد از کلمه سابق کلمه ولاحق اضافه شود.

رئیس ـ اصلاح عبارتی است بجهت اینکه نوشته شده است صرفه جوئیهای سابق هر محل تا اول مرداد و ماه مرداد نرسیده است وباید نوشته شود ولاحق که تا اول ۱ مرداد را هم جزء‌ همان اعتبارات است و برای مخارج محلی است.

وزیر داخله(آقای سمیعی) ـ اینکه اینجا نوشته شده


است آقا تامین است و اضافه کردن عبارت لاحق ضرورتی ندارد و مقصود آقا را از اضافه کردن کلمه لاحق نمی دانم چیست….

طلوع ـ در لایحه نوشته است تا اول مرداد

وزیر داخله ـ ما در لایحه نوشتیم و اسم بردیم و مرداد که جزء‌ لاحق نیست.

رئیس ـ (خطاب به آقای فهیمی) قانع شدید آقا؟

فهیمی ـ خیر پس سابق را هم حذف کنید

رئیس ـ تا در این باب فکر کنید پیشنهاد آقای طاهری قرائت میشود:

پیشنهاد آقای دکتر طاهری

مقام منیع ریاست دامت عظمته تبصره ذیل را بجای تبصره سوم خبر کمیسیون پیشنهاد مینماید.

تبصره ۳ ـ عوائد مالیات مستغلات هر محل و سهمی بلدیه ها از مالیات ذبایح و همچنین عوائد سینماها و نمایش ها مطابق قوانین مربوطه کما کان اختصاص به بلدیه همان خواهد داشت

رئیس ـ آقای دکتر طاهری.

دکتر طاهری ـ آقای وزیر توجه بفرمائید. این پیشنهادی که بنده کردم مفادش عین مفاد تبصره سوم است ولی مختصرتر است و اشاره به چندین قانون نشده است که یک قانونی ممکن است از دست افتاده باشد عموماً تصریح شده که آنچه سهمی به بلدیه ها میرسیده است از هر حیث مطابق قوانین مربوطه حالا هم میرسد و عین همان است با یک اصلاح عبارتی

وزیر عدلیه ـ یک مرتبه دیگر این پیشنهاد قرائت شود:

(بشرح سابق خوانده شد)

وزیر عدلیه ـ بنده موافقت میکنم بجهت اینکه همان مطلب است بدون اینکه ذکر تاریخ قانون را کرده باشد و بهتر است.

رئیس ـ نظر آقای مخبر؟‌

مخبر ـ بنده هم موافقم.

رئیس ـ پیشنهادآقای آقا سید یعقوب

پیشنهاد میکنم تبصره اول و دوم یکی شده و این نوع اصلاح شود

تبصره ـ صرفه جوئیهای سابق بلدیه هر محل وصدی دو بودجه ۱۳۰۸ بلدیه های ایالات و ولایات باختیار وزارت داخله گذاشته خواهد شد که باجرت مهندسین تخصیص داده شود

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ شکایت از آقای وزیر عدلیه دارم و در این بین خواهم گفت که خرده خرده هر دفعه که آمدم یک شکایتی پیدا کردم در این موضوع چون مقصود دو تبصره یکی است ملاحظه بفرمائید مقصودش یکی است (اعتبارـ خیر) خوب اگر نیست بفرمائید بنده همچو فهمیدم که نظر این است که صرفه جوئیها و صدی دو باید باختیار وزارت داخله باشد برای اجرت مهندسین …

احتشام زاده ـ خیر صرفه جوئیها مال خود بلدیه است

آقا سید یعقوب - صبر کنید آقا بعد شما ملاحضه تبصره دو را هم بکنید اگر نظر این باشد که صرفه جویی و صدی دو باید باجرت مهندس داده شود و باختیار وزارت داخله باشد که این دو تبصره یک تبصره است برای اینکه در تبصره اول نوشته است صرفه جویی و در تبصره دو نوشته است صدی دو در صورتیکه هر دو اینها را میخواهید بدهید به مهندس وقتی که هر دو یکی واقع شد بنده پیشنهاد کردم که این دو تا یکی شود و باختیار وزارت داخله باشد اگر نظر این است که صرفه جوئیهای سابق بلدیه هر محل باختیار وزارت داخله است با آخر تبصره که


نوشته اید مخالفت دارد این بود پیشنهاد بنده ولیکن آقای وزیر عدلیه کدام وقت شده که بنده برای خوش آمدن کسی حرف بزنم شما چهار دوره است در مجلس بنده را شناخته اید بنده جز برای خدا و عظمت مملکت و پادشاه خودم هیچکس را در نظر ندارم من عقایدی که دارم عرض میکنم چیزهائی را که میدهید بنده را هو نکنید که فلانکس برای خوش آمد فلان حرف را زد بنده این عقیده ام بود گفتم کدام وقت بنده خواستم در جامعه حرفی بزنم و بخواهم که عقب سرمن نماز بخوانند یا اینکه بگویند خیلی ملی است والله هیچوقت از این چیزها نبوده است و جسارت میشود بهتان بمن میزنید.

وزیر داخله ـ آقای نمایندة محترم در اینجا دو موضوع را یکی فرض کردند در صورتیکه اینطور نیست صرفه جوئی بلدیه ها موضوع دیگری است که برای حوائج بلدیه ها صرف میشود و صرفه جوئی از صدی دو اختصاص دارد بیک مصرفی خودش میرسد و صرفه جوئیهای بلدیه بمصرف احتیاجات دیگری که بلدیه ها دارند خواهد رسید بنابراین این دو تبصره باید بجای خوش باقی بماند.

آقا سید یعقوب ـ چون نظر دو تا است بنده استرداد میکنم

رئیس ـ‌ پیشنهاد دیگری از آقای طاهری رسیده است مقام منیع ریاست دامت عظمته

پیشنهاد میشود در تبصرة دوم در سطر اول بجای (بلدیه های ایالات و ولایات ) نوشته شود کلیة‌بلدیه ها تا آخر

رئیس ـ آقای طاهری

دکتر طاهری ـ مقصود از این پیشنهاد اینست که بلدیه های قصبات هم اگر از بابت صدی دو چیزی اضافه داشته باشند آنرا هم باختیار وزارت داخله بگذارند نوشته شود صدی دو بودجة‌۱۳۰۸ کلیة بلدیه ها دیگر ایالات و ولایات لازم نیست

مخبر ـ مقصود از این تبصره همین بوده است که میفرمائید چون مقصود این است که قصبات هم باشد بنده قبول میکنم

رئیس ـ نظر دولت چیست؟

وزیر داخله ـ بنده هم قبول میکنم

رئیس ـ پیشنهاد میکنم آقای ناصری قرائت میشود

پیشنهاد میکنم تبصره ۱ بطریق ذیل نوشته شود

تبصره ۱ ـ صرفه جوئیهای سابق بلدیه هر محل و صرفه جوئیهای آتیه تااول ا مرداد ۱۳۰۹ اختصاص به بلدیه همان محل خواهد داشت

رئیس ـ آقای ناصری

ناصری ـ یک اصلاح عبارتی است که نظریة آقای فهیمی را هم تأمین میکند خیال میکنم اگر قبول بفرمائید بهتر است

وزیر عدلیه ـ یکمرتبة دیگر قرائت شود

( بمضنون سابق خوانده شد)

مخبر ـ‌ عقیدة بنده این است که ای تبصره اول که در لایحه نوشته شده است مقصود آقای ناصری را کاملا تأمین میکند صرفه جوئیهای سابق بلدیه هر محل تا اول ا مرداد ۱۳۰۹ به وزارت داخله داده شود این مقصود را این عبارت میرساند و صریح است که تا ا مرداد ۱۳۰۹ هم هر چه صرفه جوئی است خرج بلدیه ها میشود

وزیر عدلیه ـ اجازة بفرمائید؟ اگر کلمة‌سابق را از این جا برداریم رفع تمام اشکالات میشود و این طور نوشته شود صرفه جوئیهای هر محل تا تاریخ اول ۱۳۰۹ اختصاص ببلدیه همان محل خواهد داشت (بعضی از نمایندگان ـ خیر همین طور که هست بهتر است)


پس قناعت کنید بهمین طوری که این جا نوشته شده است

رئیس ـ آقای ناصری قانع هستید؟‌

ناصری ـ بنده اصراری ندارم یک اصلاح عبارتی بود این که نوشته است صرفه جوئی تا اول ۱ مرداد شامل خواهد شد امروز شامل نمیشود بالفظ سابق که آن جاست معهذا حالا بنده اگر عبارت تبصره مقصود را برساند حرفی ندارم

رئیس ـ همینطوری که آقای وزیر عدلیه فرمودند آقای مؤید احمدی پیشنهاد کرده اند:

بنده پیشنهاد میکنم کلمه سابق از تبصره اول حذف شود

بعضی از نمایندگان ـ خیر لازم است

وزیر عدلیه ـ با این ترتیبی که آقایان اظهار نظر میکنند و خیال میکنند که اگر لفظ سابق برداشته شود سوء‌ استفاده میشود گمان میکنم که اگر آقا هم پیشنهادشان را مسترد بفرمایند بهتر است.

موید احمدی ـ بنده هم مسترد میدارم

رئیس ـ پیشنهاد آقای اعتبار قرائت میشود:

پیشنهاد می کنم در تبصره ۲ به جمله (همچنین صرفه جوئیهای ) کلمه صدی دو اضافه شود

رئیس ـ آقای اعتبار

اعتبارـ عرض کنم که در این جا همانطوری که آقای وزیر داخله هم فرمودند در تبصره دو در قسمت صرفه جوئی ها صدی دو را اضافه نکرده اند و ممکن است اشتباه شود ونظر میرود روی صرفه جوئیهائی که منظور ما این است که بایستی اختصاص به بلدیه ها داشته باشد بنده پیشنهاد کردم که این عبارت صدی دو هم اضافه شود که رفع این اشتباه بشود بعد هم میخواهم عرض کنم آقای وزیر عدلیه که منظور ما از سابق صرفه جوئیهائی است که این مدت بلدیه ها برای یک کارهائی جمع آوری کرده اند و برای اینکه بواسطه گذشتن سنه مالی (چون سنة‌ مالی دارد میگذرد) دچار یک اشکالی نشود و ضبط نشود از این جهت این کلمه را گذاشتیم و خواهش میکنم آقایان بآن دست نزنید که مخالف منظور است

وزیر داخله – در پیشنهاد آقای اعتبار بنده چندان مخالفتی ندارم برای اینکه مقصود یکی است و چون این در همان تبصره دو که ملاحظه میفرمائید در اول تبصره اسم صدی دو برده شده است در آخر اسمی از صدی دو نبردیم چون عطف بماسبق میشود و آن مقصود را میرساند حالا اگر میل دارید که اسم کلمه اضافه شود بنده اصراری ندارم

رئیس ـ بالاخره قبول میفرمائید؟‌

وزیر داخله ـ بلی.

رئیس ـ نظر آقای مخبر؟

مخبر ـ بنده هم عقیده ام این است که مکرر است (اعتبار ـ نیست) ولی برای اینکه نظر آقای اعتبار تأمین شود قبول میکنم

رئیس ـ پیشنهاد اخیر از طرف آقای احتشام زاده رسیده است قرائت میشود:

پیشنهاد آقای احتشام زاده

پیشنهاد میکنم در تبصره دو بعد از عبارت صرفه جوئیها نوشته شود اعتبار صدی دو

احتشام زاده ـ نظر بنده تأمین شده است

رئیس ـ رأی میگیریم به ماده اول با اضافه پیشنهاد آقای طاهری در تبصره ۱ و پیشنهاد دیگرشان در تبصره دوم و قبول پیشنهاد آقای اعتبار بوضعی که معهود است موافقین قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد ماده دوم قرائت میشود:

ماده ۲ ـ مبلغ پانصد هزار تومان در هر سال از


عوائد مالیات راه برای تعمیرات و اصلاحات اساسی طهران و توابع و مبلغ سیصد هزار تومان برای اصلاحات و تعمیرات اساسی سایر شهرها و قصبات تخصیص داده میشود

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ در اینجا چون یک جزء از مرام من ومقصود من محفوظ را که پانصد هزار تومان و باز حفظ کرده اند یک قسمت مقصودم را که پانصد هزار تومان برای مرکز و سیصد هزار تومان برای جاهای دیگردر شور اول کلمة قصبات نبود بنده عقیده ام این است که با آقای وزیر عدلیه یا آقای وزیر داخله یا آقای معاون قبول بفرمائید و بنویسید آن قصباتی که تا حالا بلدیه داشته اند این سیصد هزار تومان برای آنجا هم هست و الا اینکه در این جا بطور مطلق نوشته اند در ایران قصبات خیلی زیاد است بعضی جاها بلدیه داشته است بعضی قصبات بلدیه نداشته است اگر این سیصد هزار تومان را ما بخواهیم بطور عموم تقسیم کنیم قضیة شتر قربانی میشود و چیزی گیرشان نمی آید مگر اینکه تخصیص بدهیم به قصباتی که بلدیه داشته اند و این سیصد هزار تومان را اگر بخواهیم تقسیم کنیم این بطوری که اینجا نوشته شده است در مالیه اسباب اشکال میشود و هم در موقع نتیجه دادن فایده نمی دهد این یک موضوع بود موضوع دیگر این بود که بنده خواستم اگر دولت موافقت کند همین اندازه که برای مرکز قرار داده است همین اندازه هم برای بلدیه های تمام ولایات و ایالات قرار بدهد چون پانصد هزار تومان برای مرکز قرار داده اند و مال هم بر این سیصد هزار تومان اضافه شود که برای کلیة بلدیه های ولایات پانصد هزار تومان باشد در این ضمن این مبلغ خرج میشود بعد هم نماینده های انجمنها که میعن میشوند نگاه بوضع اهالی میکنند و باندازة وسع اهالی وضع عوارض میکنند که بعد امیدوارم بتصویب مجلس هم برسد اینست مخالفت من و توضیحاتی که خواستم در این باب بدهند

مخبر ـ عرض کنم این قصبات را در شور دوم کمیسیون اضافه کردند برای این که بعضی قصبات هم بود که بلیدیه داشت و شاید مالیه اشکالاتی بکند چون تصریح نشده بود معین شد که ببلدیه های ایالات و ولایات و قصبات داده شود از برای رفع اشکال مالی و مقصود هم همین است قصباتی که بلدیه دارد و اگر در ماده بخواهیم گمان میکنم که احتیاجی نداشته باشیم و همینجور که تنظیم شده است بهتر ولی مقصود اینست قصباتی که بلدیه داشته اند.

رئیس ـ آقای شریعت زاده

شریعت زاده ـ بنده بااین ماده همه از دو جهت مخالفم یکی راجع بتوابع طهران چون مطابق مذاکراتی که شده بود اینطور قرار بود که تعمیرات اساسی در طهران بعمل بیاید اگر این تغییرات در طهران بخواهد بعمل بیاید آنوقت توابع هم که اضافه شود کم است یکی هم راجع بقصبات است با این مبلغ کوچکی که برای شهرهای مملکت تخصیص درست شود شما قصبات را هم اضافه کرده اید این مبلغ بجائی نمیرسد و بی نتیجه میماند باینجهت بنده یک پیشنهادی هم کرده ام

رئیس ـ آقای دشتی موافقید؟

دشتی ـ خیر

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ مخالفم

رئیس ـ آقای دشتی

دشتی ـ در این شبهه نیست که مرکز مملکت بیشتر از همه جا احتیاج دارد و باید بیشتر آباد شود و در این مسئله هم هیچ شبهه نیست که این اضافه هم متناسب به اصلاحات طهران نیست ولیکن اگر


بخواهیم این ترتیب را درست دقت کنیم بایستی قضیه وارونه باشد یعنی پانصد هزار تومان بولایات تخصیص داده شود و سیصد هزار تومان برای طهران برای اینکه ملاحظه بفرمائید اگر طهران را پانصد هزار تومان بدهیم برای ولایات باید دو میلیون سه میلیون تخصیص بدهیم هزار تومان را بولایات تخصیص بدهیم و سیصد هزار تومان را به طهران بدهیم و سیصد هزار تومان هم برای تعمیرات اساسی شهر طهران کافی است و بلدیه طهران میتواند که از همین محل فقط این سیصد هزار تومان هم برای تعمیرات اساسی شهر طهران کافی است و بلدیه طهران میتواند که از همین محل سیصد هزار تومان قرضش را هم بپردازد و از روی دقت یک تعمیرات اساسی در طهران بکند و گمان میکنم اگر فقط این سیصد هزار تومان را بولایات تقسیم کنیم صورت ظاهر هم درست نمیشود و ولایات بیش از این اندازه که حالا از طهران عقب است از طهران عقب خواهد مانده بنده عقیده ام این است که سیصد هزار تومان را تخصیص بدهند که بولایات هم وقتی تقسیم می شود مقدار کافی برسد.

مخبر ـ اینجا مقصود از تقسیم این پول تقسیم به تعمیم نیست که سرکار می فرائید اگر باید اینطور باشد بولایات باید زیادتر داده شود مقصود از این تقسیم این بود که برای ساختمان شهر هائی که بنظر دولت و بنظر انجمن امروز لازمست و شروع شده است از قبیل طهران عراق و قزوین و سایر شهر ها و این از برای بودجه اساسی بلدیه ها نیست بهمین نظر است که البته چون پایتخت مهمتر است نسبت بان پانصد هزار تومان منظور شده است و نسبت بسایر شهر ها سیصد هزار تومان آنهم جاهائی که باید اصلاحاتی بشود برای ساختمان خیابانها و تعمیراتی که باید بشود و آنجاهائی که اصلاح شده است و نصفه کاره است بانها اختصاص داده شده است و البته باید آنجاها را خود انجمن ها ایجاد بلدیه بکنند و تخصیص به بلدیه ها بدهند

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بنده در آن جلسه قبل و هم چنین امروز یک عرضی کردم که جواب بنده داده نشده بنده عرض کردم این پانصد هزار تومان در طهران یا سیصد هزار تومان در سایر بلدان با این ترتیبی که در نظر گرفته اید بجهت آباد کردن و رسیدگی کردن به خیابانها کفایت نمیکند عرض کردم که خانه های مردم را باید بقیمتی که ارزش دارد یاد کاکین مردم را که خراب می شود بقیمتی که ارزش دارد بانها پول باید بدهند این جواب را به بنده مرحمت نکردند که آیا ارزش دارد پول میدهند یا بهر قیمتی که میل بخودشان است؟

اگر میخواهند بهر مقداری که میل خودشان است که ملاحظه تعادل نشود بدهند این اسباب زحمت و صدمه مردم است اگر در مواقع بقیمت عادله میخواهند پول بدهند باید یکنفر از آنطرف و یکنفر از طرف دولت باید قیمت کنند وپول بدهند که خانه های آنها از بین میرود که خیابان وسعت پیدا کند برای اینکه اتوموبیل سوار ها میخواهند راحت بروند این ظلم را ما نباید راضی باشیم و گمان میکنم دولت هم راضی باین ترتیب نباشد استدعا میکنم جواب بنده داده شود که خانه و دکاکین مردم از روی چه میزانی پول داده میشود؟

وزیر داخله ـ آقا در اصل موضوع مخالفتی نداشتند بجهت اینکه در باب اینکه این پول صرف ساختمان بشود حرفی نداشتند مقصود تان طرز عمل است که این را چه جور عمل میکنند آیا تمام قیمت خانه ها را میدهند یا نصف میدهند یا هیچ نمیدهند این البته بسته باین است که مطابق نظاماتی که ما برای این کار مقرر خواهیم داشت آنرا آنطور عمل باید بشود و مسلم است تا وقتی که تراضی بین بلدیه و صاحبان املاک نشود که خانه ها را خراب بخواهند کرد

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است


رئیس ـ پیشنهادی ازآقای شریعت زاده رسیده است قرائت میشود

پیشنهاد آقای شریعت زاده

پیشنهاد میکنم در ماده ۲ (و توابع) بعد از طهران حذف شود ت

رئیس ـ آقای شریعت زاده

شریعت زاده ـ‌ توضیحی ندارد بنده توضیح دادم رد ضمن مخالفت

وزیر عدلیه ـ‌ بنده موافقم

مخبر ـ بنده هم موافقم

رئیس ـ رأی میگیریم بماده دوم با حذف کلمه توابع

یاسائی ـ‌ بنده مخالفم

رئیس ـ بفرمائید

یاسائی ـ مخالفت بنده برای این است که تجریش و شمیرانات جزء طهران است موجبی ندارد که ما آنرا حذف کنیم وقتی که پانصد هزار تومان به بلدیه طهران که در تابستان حکم شهر را پیدا میکند انجام بدهد و رسیدگی کند و این قید برای این شده است و کمیسیون هم موافقت کرده است چرا حذف کنید تصدیق بفرمائید که شمیرانات و تجریش و اینها استعداد اینکه عوارض بدهند و یک بلدیه تشکیل بدهند برای نگاهداری وضعیت آنجا ندارند استدعا میکنم که صرف نظر بفرمایند (صحیح است )

وزیر عدلیه ـ اینکه آقا میفرمایند صحیح است ولکن اجازه بدهندکه بنده توضیح بدهم این قسمت در هیئت وزراء مذاکره شد و این توابع را پیشنهاد کرده بودند در کمیسیون هم قبول شده در صورتیکه بلدیه یک عوارض دیگری هم دارد با پانصد هزار تومان که تمام مخارج بلدیه انجام نمیگیرد البته یک عوارض دیگری هم هست و اگر برای آنجا ها هم لازم شد بآنجا داده میشود ولی تمام پانصد هزار تومان را اگر بریزید برای طهران کم هم هست وقتیکه شما آمدید توابع را هم اضافه کردید بیک اشکالاتی بر خواهید خورد پس موافقت بفرمائید که این پیشنهاد همانطوری که موافق با نظر دولت بوده است قبول شود و این توابع بیفتد بعدهم البته طهران با پانصد هزار زندگی نمیکند عوائد دیگر هم پیدا میکند و در بودجه ها هم آنطوری که باید تامین میشود و این پانصد هزار تومان مال طهران است بآن خرابی هائی که دارد و میشود

رئیس - رأی میگیریم بماده دوم با قبول پیشنهاد آقای شریعت زاده موافقین قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد ماده سوم قرائت میشود

ماده ۳ ـ اداره کردن امور بلدی هر محل در حدود وظایف که در نظامنامه مقرر خواهد شد بر عهده انجمن و اداره بلدی همان محل است

رئیس ـ مخالفتی ندارد

آقا سید یعقوب ـ بنده مخالفم

رئیس ـ بفرمائید

آقای سید یعقوب ـ‌در اینجا میخواستم هم به آقای وزیر داخله و هم به آقای مخبر یک جوابی بدهم یک مسائلی را بنده عرض کردم آقای افسر اظهار کردند که در آنقانون بلدیه سابق ظایف بر سبیل مفصل ذکر شده بود اینجا نوشته است اداره کردن امور بلدی هر محل در حدود وظایف که در نظامنامه مقرر خواهد شد تصدیق بفرمائید که ما اینجا میخواهیم رای بدهیم بیک شیئی غیر معینی پس اگر موافقت بفرمائید اجمالا آن وظایف را اشاره بفرمائید بان وظایفی که درآن قانون بلدیه بوده است یا نظامنامه اش معین است که یک ترتیبی معین


باشد چیزی که بعد مقرر خواهد شد امر غیر معین است به یک رقم معین که نمیشود رای داد

وزیر عدلیه ـ بنده تصور میکنم که آقا از این جهت نگرانی نداشته باشند و در نظامنامة که تهیه شده است و بکمیسیون داده خواهد شد در آن نظامنامه تقریباً میشود گفت که همانها اصولا تعیین میشود یک تغییرات مختصری داده میشود اگر بخواهیم اینجا اشاره کنیم بآن قانون نمیشود چون از بدو این قانون آن قانون ملغی است و ناچاریم اشاره کنیم به نظامنامه که بعد خواهد آمد و آنهم همان است منتهی بعضی هایش با یک عبارت دیگری در آنجا تعیین خواهد شد

رئیس ـ پیشنهاد آقای فهیمی قرائت میشود:

پیشنهاد آقای فهیمی

بنده پیشنهاد میکنم در ماده سه بعد از کلمه نظامنامه اضافه شود مذکوره در ماده پنج

رئیس ـ آقای فهیمی

فهیمی ـ نظامنامه وظایف را در ماده پنج ذکر کرده است ولی چون اینجا بطور مطلق نوشته شده بنده پیشنهاد کردم که اضافه شود و مذکوره در ماده پنج

وزیر عدلیه ـ موافقم

مخبر ـ بنده هم موافقم

رئیس ـ رای میگیریم بماده سوم با اجابت پیشنهاد آقای فهیمی موافقین قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد ماده چهارم قرائت میشود

ماده ۴ ـ رئیس اداره بلدیه که از طرف وزارت داخله معین می شود مسئول اجرای دستور اطلاحات بلدی است که از طرف دولت و انجمن بلدی تصویب شده باشد

ریئس ـ آقای آقاسید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ در شور اول راجع باین ماده بنده یک عرایضی کردم یعنی نظریاتی داشتم بعد آقای وزیر داخله و وزیر عدلیه آن نظر بنده را گویا یکقدری توجه کردند اساساً این را که در اینجا مینویسد رئیس اداره بلدیه از طرف وزارت داخله تعیین میشود اینجا اساساً معلوم شد که حالا مجلس رای خواهد داد بر اینکه از برای بلدیه هر جائی از وزارت داخله رئیس آن معین شود بنده آنوقت عقیده ام این بود حالا که این حق را میدهیم ما بوزارت داخله که رئیس اداره بلدیه را ایشان معین میکند دیگر حکومت را بگذارند کنار همان حکومت را که روانه میکنند حاکم یا نایب الحکومه این حق را بآنها بدهند دیگر دو نفر را روانه نکنند که هم اختلاف بشود و هم بودجة‌مملکت سنگین بشود در صورتیکه از برای حکومتها دیگر این یک موضوع موضوع دیگر این است که نمیدانم در نظامنامه هم این مسله را پیش بینی کردید که انجمنی که تشکیل میشود دارای اینست که هما رئیس که ا زطرف وزارت داخله رفت هم رئیس ادارة بلدیه است که در نظامنامة طریق حل اختلاف فیمابین اداره بلیدیه اماهمان موضوع اول که رد این باب یک تصمیمی بگیرند زیرا آن وقت که حاکم از طرف وزارت داخله رئیس اداره بلدیه شد حقیقه از وجود این حاکم نفع برده میشود در مملکت تمام مستخدمین خدمت میکنند این حاکم است حکومتش چه چیز است این است که ناظر بلدیه باشد واین کارهائی که بلدیه دارد اگر این مسئله را تامین کنند یا اینکه بفرمایند بعد تامین


میکنیم بنده کاملا موافقم

وزیر داخله ـ همة‌این چیزهائی که آقا فرمودند همان چیز هائی است که ما در نظر داریم تمام اینها در نظامنامه مشروحاً ذکر خواهد شد. اولا در غالب جاها ماهمان حاکم محل را رئیس بلدیه قرار میدهیم والبته در بعضی جاها تصدیق بفرمائید که این عملی نخواهد بود که باید حاکم علیحده باشد و رئیس بلدیه علیحده ولی در غالب جاها بلدیه ها را باخود حکام است و بعد در نظامنامه ما خودمان این را معین میکنیم و اما اینکه رئیس بلدیه و رئیس انجمن یکی است یا دو تا تخیر دو تا است در نظامنامه هم ما نوشته ایم که انجمن بانتخاب مردم معین میشود منتها و کلای بلدی البته خودشان برای خودشان رئیس معین خواهد کرد و رئیس اداره را وزارت داخله معین خواهد کرد….

آقای سید یعقوب ـ راجع باختلافات؟

وزیر عدلیه ـ اختلافات هم در نظامنامه پیش بینی شده است

رئیس ـ موافقین با ماده چهارم بوضعی که قرائت شد قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد

[۴ ـ تقدیم سه فقره لایحه از طرف آقای رئیس الوزراء ]

رئیس ـ آقای رئیس الوزراء فرمایشی داشتید

رئیس الوزراء ـ سه فقره لایحه است که تقدیم مجلس شورای ملی میکنم یکی در نتیجه یک اقدامات جدی یک تغییرات و اصلاحاتی در امتیاز نامه بانک شاهنشاهی لازم شده است داده شود ضمیمة امتیاز قدیمشان تکمیل شده است پیشنهاد میشود که یکی هم راجع به تصفیة حساب سجل احوال است راجع به ۳۰۵ و ۳۰۶ یکی هم راجع بکنترات واهر نکامف است که برای تجزیه های شیمیائی و رنگرزی و اینجور عملیات در وزارت اقتصاد ملی و گمرک استخدام میشود (صحیح است)

[۵ ـ بقیه مذاکرات در لایحه قانون بلدیه ها و تصویب آن ]

رئیس ـ ماده پنجم قرائت میشود:

ماده ۵ ـ انجمن بلدی هر محل از نمایندگان طبقات تجار و اصناف و مالکین (اعم از مالکین مستغلات و مالکین املاک مزروعی ) آن شهر و یا قصبه تشکیل خواهد شد عدة‌ اعضاء انجمن بلدی در پایتخت و سایر شهرها و قصبات بر حسب مقتضیات محل از شش تا دوازده نفر خواهد بود شرایط منتخبین و منتخبین و طرز انتخاب و مدت تصدی اعضاء انجمن و سایر وظایف آنها مطابق نظامنامه که بتویب کمیسیون داخله مجلس شورای ملی خواهد رسید معین خواهد گردید

رئیس ـ آقای آقاسید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ در اینجا چون نظامنامه در نظرم نیست که رفع شبهة آقای طلوع هم در اینجا بشود که آیا انتخاب کردن انتخاب عمومی است یا اینکه طبقاتی است که از تجار و مالکین و اصناف است.اما انتخاب آنهائی که حق انتخاب دارند دیگر آنها که اختصاصی نیست عمومی است یا هر کسی که مطابق آن نظامنامه سنش بیست و یکسال باشد یا اگر کمتر باشد بنده در آن قسمت نظری ندارم حالا آن روز هم که آقای یاسائی در نظر گرفتند که اهل سواد باشد یا نباشد آنهم یک موضوعی است که شاید در وقتیکه محتاج بشویم که قانون انتخابات را نظر بکنیم آن را هم نظر بکنیم نسبت بانهم عمومی است یا نه این یک موضوع است که باید توضیح بفرمایند یکی هم در آن دفعه که عرض کردم تصدیق میفرمایند همانجوری که دولت و حکومت ما قوت پیدا میکند همینجور هم باید همراهی کنند هم حکومت و هم مجلس شورای ملی که ملت هم در آزادیش قوت پیدا بکنند هی از احکام مشروطیت و احکام


حکومت ملی و فوائدش و منافعش مستحضر بشوند که این ملت در تحت این قدرت خداداد که نصیبش شده است ترقی بکند از این نقطة نظر بنده عرض میکنم شما میدانید آمده اید منحصر کرده اید اعضا را از شش تا دوازده و آن روز هم که فرمودید این اعضاء هم دارای حقوق نیستند نمی آیند لازمه این مسئله این است آنوقت این نتیجه عامی که باید ما ببریم آن از بین میرود. باز ناچارم در این بین یک موضوع را بعرض برسانم که این بین الهلالین نوشته شود(اگر بدانید این قانون نظام وظیفه چقدر فایده برای مملکت دارد که سالی یک مرتبه یک مدرسه است برای ممکت

چرا بعلت اینکه باین ترتیبی که هی وارد میشوند تربیت عامی و اخلاقی است و همینطور وزیر عدلیه نسبت بقانون ثبت اسناد و کلاس ثبت اسناد و کلاس قضائی قرار داده است و بقدری فوائد برای این ترقی مملکت برداشته میشود بینی و بین الله این دو مؤسسه و دو خدمت عالی است برای مملکت) و یکی از جمله چیزهائی که خدمت اساسی است ومؤسسه ایست که ملت را رو بآزادی میبرد مؤسسه بلدیه است در روزنامجات ما میخواهیم می بینیم که فلان حزب در انجمن بلدی اکثریت پیدا کرد پس معلوم میشود که آن حزبش قوی است فلان حزب او ضعیف است. شما در اینجا آمدید معین کردید ازشش تا دوازده نفر بنده هم عرض میکنم حقوق هم ندارند هنوز هم فوائد تمدن و تربیت عمومیت پیدا نکرده است از بین محدود کردن شما این فوائدی که باید از این راه عاید ملت بشود از بین میرود قهراً غالب شهرها انجمن بلدیه اش تشکیل نمیشود چون بلدیه که ندارند آن حرص و آن ولع را که ندارد نمیآید منحصر میشود باداره بلدیه بدست حکومت …

افسر ـ حس دارند می آیند

آقا سید یعقوب ـ بجان شما نمی آیند ..

رئیس ـ صحبت بین الاثنین نکنید.

آقا سید یعقوب ـ‌ از گفتن اینجا نمیشود پس اگر ما این قدم را برداریم بگوئیم که آن طرفش را محدود کنیم بگوئیم از بیست تا تجاوز نکند شش تا ار انحصار بدهید بلدیه بسته میشود در مقام عمل منحصر میشود کار به حکومت این بود نظر بنده که عرض کردم.

وزیر عدلیه ـ در قسمت اول بیاناتشان سؤالی کردند که انتخاب کننده ها بایستی از طبقات معینه یا اینکه عمومی است مطابق آنچه که در نظامنامه که دولت تهیه کرده است و به کمیسیون داده خواهد شد انتخاب کنندگان عمومیت دارد اما راجع بان قسمتی که اساس فرمایشاتشان بود راجع به کمی عده میفرمائید که چون پول داده نمیشود بنا بر این پس بیائیم عده را یک قدری بیشتر بگوئیم که هم یکعده بیشتری حاضر بشوند و شرکت کرده باشند و هم اینکه اگر چند نفری حاضر شدند جلسه رسمیت داشته باشد و بتواند تشکیل بشود بنده اینرا میخواستم بایشان یادآوری کنم (اگر چه مربوط باین قضیه نیست) که ما این تجربه را در کمیسیون عدلیه کردیم که از آن وقتی که این کار را کردیم جلسه ها زودتر تشکیل میشود؟ آنوقت نتیجه اش این میشود حد نصاب باید قائل شد نسبت بعده هر چه شما عده رازیادتر معین کردید تشکیل جلسه بیشتر دچار اشکال میشود(نه دیگر این چیزی ندارد که بکلی بر بخورد) اساساً عرض کنم شما وقتیکه خواستید دوازده نفر حاضر بشوند یک حد نصابی دارد فرض بفرمائید هفت نفر حاضر شدتشان سهلتر است تا وقتیکه بخواهید فرضاً ده نفر حاضر بشوند بتجربه و عمل هر جا که این تجربه را کردید منتها کمیسیون عدلیه خودمانی


بود و به همة‌ آقایان اعضایش ارادت داشتم اینجا هم که این حرف را میزنم میدانم باعث میشود که توی کمیسیون یکقدری به بنده زیادتر داد و بیداد بکنند ولکن برای اینکه یکقدری زودتر حاضر بشوند این را عرض کردم در هر حال آقا بهمان نظری که دارند که زودتر جلسه تشکیل شود بنده عقده ام این است که عده محدودتر باشد برای اینکه حد نصابش یکقدری زیاد نشود که بشود عده را جمع کرد و بعلاوه میدانید وقتیکه بنا شد عده زیادتر باشد کار کمتر میشود بنا بر این بنده عقیده‌ام این است که بگذارید همینطور باشد بعد در آتیه یکقدری که بیشتر تجربه کردیم و دیدیم که مردم همه خوب حاضر میشوند شرکت بکنند آنوقت عده را زیادتر میکنیم در خاتمه از آن لطفی که در ضمن فرمایشاتشان راجع به بنده فرمودند بنده خیلی متشکرم ولی در واقع نباید طوری باشد که بقول فرانسویها سنگی باشد در باغ همکار محترم ولیکن ایشان هم برای خودشان خیلی زحمت میکشم ولیکن هم عالی خیلی هم خوب زحمت میکشند؟

رئیس ـ‌ آقای روحی مخالفید؟

روحی ـ عرض کنم مخالفت بنده از نظر اصلاح عبارتی است قانون باید برای جامعه و افرادی نوشته شود که متآسفانه در این مملکت اکثریتشان سواد ندارند و تازه هم آمدیم که سواد داشته باشند باید کلمات را طوری نوشت که عوام فهم باشد کلمة‌ منتخب ومنتخب را نباید بنویسیم اینکه اسم فاعل و مفعول و مزید فیه را چطور میکنند همه کس نمیداند این را باید بنویسند انتخاب کننده و انتخاب شونده بنده با این کلمه کاملاً مخالفم از نظر اینکه فهمش برای همه دشوار است باید همه مجبور نیستند که یک دوره نحو بخوانند تا بتوانند قوانین را بفهمند و معنی کنند قوانین باید از نقطه نظر عموم سهل و ساده نوشته شود و یک پیشنهادی هم داده‌ام که این دو کلمه عوض شود انتخاب کننده و انتخاب شونده نوشته شود که عوام فهم باشد

وزیر عدلیه ـ پیشنهاد کنید بنده در این باب اشکالی ندارم

رئیس ـ آقای شریعت زاده

شریعت زاده ـ موافقم

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ موافقم

جمعی از نمایندگان ـ‌ مذاکرات کافی است

رئیس ـ‌ پیشنهاد آقای روحی قرائت میشود:

پیشنهاد آقای روحی

در ماده پنج پیشنهاد می کنم که کلمه منتخبین و منتخبین تبدیل شود به انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان

وزیر داخله ـ‌ بنده موافقم

رئیس ـ‌ پیشنهادی از آقای اعتبار رسیده است:

در ماده پنج پیشنهاد میکنم بعد از جمله وطرز انتخاب اضافه شود: وعده اعضاء‌انجمن‌هر‌محل‌الی‌آخر

رئیس ـ‌ آقای اعتبار

اعتبار ـ‌ اینجا در قانون البته بطور کلی نوشته شده است از شش الی دوازده نفر ولی در اینجا تصریح نشده است که این عده را برای هر محل کی در نظر خواهد گرفت بنده اینجا در ضمن پیشنهاد خودم در وظایفی که در نظامنامه است که این هم یکی از وظایف نظامنامه باشد که کمیسیون داخله می آید و کمیسیون داخله برای هر محل معین کنند که چقدر باشد این جمله را اضافه کردم

وزیر عدلیه ـ همانطوری که آقا در نظر دارند این در نظامنامه پیش بینی شده است که در پایتخت چقدر و در ولایات چقدر.

اعتبار ـ بنده استرداد میکنم


رئیس ـ تبصره از آقای اعتبار پیشنهاد شده است قرائت میشود:

تبصرة ذیل را بماده پنج پیشنهاد میکنم

در موقع انتخاب اعضاء انجمن بلدی هر محل بهمان عدة معینه عضو علی البدل در نظر گرفته میشود ودر صورتیکه یک یا چند نفر از اعضاء اصلی بدون عذر موجه پنج جلسه غیبت و پس از دو مرتبه اخطار از حضور استنکاف شد از اعضاء علی البدل بجای آنها بقرعه انتخاب خواهد شد

رئیس ـ‌ آقای اعتبار

اعتبار ـ در این قسمت اعضاء انجمن با سابقه و آشنائی که ما داشتیم بقانون انتخابات و بعد مجبور شدیم اصلاحاتی کردیم استفاده کردیم از اعضاء علی البدل در ایالات و ولایات دیده شده است بعضی اوقات اعضاء انجمن چه انجمن انتخابات و چه انجمن بلدی متعمداً‌ و مخصوصاً حاضر نمیشوند برای اینک آن جلسات بلانتیجه بماند و بالاخره چارة‌ هم پیش بینی نشده است پس از آنکه ما این را در قانون انتخابات حس کردیم آنجا یک اعضاء علی البدلی قائل شدیم و ازشان تجربه گرفتیم و دیدیم زندگانی ما بصورت یک ورشکستگی نیفتاده و هر وقت یک عضوی متعمداً یا مخصوصاً استنکاف میکرد از ورود و میخواست کارهای محوله را عقیم بگذارند ما میتوانستیم از اعضاء اصلی انتخاب کنیم بنده عقیده ام این است که در انجمن بلدی هم همین منظور را در نظر بگیرید زیرا که این محظور بیشتر در انجمن بلدیه هست اگرما یک اعضاء علی البدلی قائل بشویم که اگر چنانچه اعضاء اصلی یک یا چند نفرشان از حضور استنکاف کردند بتوانیم از اعضاء علی البدل جایشان بگذاریم وضرر ندارد و انجمن هیچوقت بصورت وقفه نیفتاده باشد و یک تصمیماتی که میگیرند اگر یک عضو حاضر نشد عقیم نماند این بعقیدة‌بنده ضرر ندارد

وزیر عدلیه ـ عرض کنم که بنده تصور میکنم که مقصود آقا (نه باین عبارت به شکل دیگری) در ضمن نظامنامه تامین شده است که اگر نیایند یک اشخاصی یا نخواهند قبول کنند یا استعفا دادند بالاخره انجمن معطل نماند ممکن است اگر باز نقصی داشته باشد در کمیسیون داخله آنرا رفع کنیم گمان نمیکنم نوشتن آن در قانون الزامی داشته باشد

اعتبار ـ بسیار خوب در صورتیکه این ترتیب باشد استرداد میکنم.

روحی ـ‌ کافی است

رئیس ـ پیشنهاد آقای فیروز آبادی

بنده پیشنهاد میکنم در مادة‌۵ نوشته شود از پنج تا پانزده

رئیس ـ بفرمائید

فیروز آبادی ـ بنده نظرم باین است که اکثریت در انجمن باشد چون شش نفر غالباً اینطور میشود ولی اگر پنجنفر باشد عده غالبا اکثریت پیدا میشود عدد طاق بهتر از عدد جفت است باین ملاحظه پیشنهاد کردم از پنجنفر باشد تا پانزده نفر حالا اگر صلاح بدانند قبول کنند

وزیر عدلیه ـ‌ بنده تصور میکنم این مسئله یک فرض خیلی بعیدی است که طوری بشود که نصف در یک طرف و نصف در طرف دیگر و بر فرض هم اینطور بشود راه حلش آسان است میشود قرار گذاشت که رئیس در این خصوص حق دو رای داشته باشد باضافه ممکن است پنجنفر شما بنویسید ولی عملاً چهار نفر حاضر باشند یا هفت نفر و یا عملاً شش نفر حاضر باشند رد اینصورت چه جور رفع اشکال میشود.

فیروز آبادی ـ پس میگیرم

رئیس ـ رای میگیریم بماده پنج با قبول پیشنهاد


آقای روحی موافقین قیام فرمایند

(اغلب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد ماده ششم قرائت میشود:

ماده ۶ ـ مجلس شورای ملی بانجمهای بلدی اجازه میدهد که برای تأمین مصارف بلدی هر محلی راجع به تنظیمات و تعمیرات و احتیاجات صحی و معارفی و بلدی و امثال آن عوارض محلی وضع نماید

طرز وضع عوارض مزبوره باین نحو خواهد بود که انجمن بلدیه هر محل عوارضی را که برای تأمین مقاصد مذکوره در فوق لازم میدانند توسط رئیس بلدیه محل بوزارت داخله پیشنهاد خواهد نمود و پس از موافقت هیئت دولت بموقع اجرا گذارده خواهد شد.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقاسید یعقوب ـ‌ در این ماده یک کلماتی هست که هر یک از کلمات در مقام عمل من میدانم چه جور باعث بر وضع عوارض خواهد شد حالا بنده بتمام اعضاء محترم مجلس عرض میکنم که نظرتان باشد که این ماده را چه جور میخواهید رأی بدهید اگر بنا شد اعضاء انجمن برای تنظیفات و تعمیرات صحیح اما برای احتیاجات صحی و معارفی و احتیاجات بلدی و امثال آن اولا این کلمات را مادر اینجا می بینیم یک کلماتی است که مرکب از حروف تهجی است و ترکیب کرده اند یک کلمه شده و خیلی هم آسان است ولی در مقامی که میخواهند وضع عوارض کنند و بعد مامورین در مقام اجرای آن برایند برای همین کلمة‌تنظیفات حدی که معین نیست چه اندازه در نظر دارند تنظیفات و چه اندازه وضع عوارض خواهند کرد و همینطور تعمیرات به چه ترتیب خواهد بود ما بر سبیل بمحل و بر سبیل مطاق میخواهیم الان رأی بدهیم به چه ترتیب باید رای بدهیم احتیاجات حصی ما در اینجا الان در همین شهر طهران ادارة حفظ الصحه داریم و یک بودجة مفصلی هم دارد حالا ما در اینجا بیائیم احتیاجات صحی را هم بر میداریم میاندازیم بگردن محل که او باید بدهد حالا بنده نمیدانم که این ادارة صحیه که از طهران رئیس صحیه خواهد رفت در هر بلدی وهر محلی که بلدیه هست در ادارة بلدیه هست در ادارة بلدیه صحیه تشکیل خواهد شد دیگر آیا بودجه ها بر میگردد آن بودجة‌صحیه که در سال هفتصد و هفتاد هزار تومان بود آن ترتیب چه خواهد شد این هم یکی و یکی هم مسئلة معارفی است نمیدانم معارفی که در اینجا نوشته اند معارف ما از مدرسه یک کلاسه هست و ابتدائی تا متوسطه و عالیه اینجا هم بر سبیل مطلق نوشته اند معارفی آنوقت اعضاء انجمن هم رفتند آنجا نشستند به ببینید آقایان چه میشود یک توضیحی یک ترتیبی هیئت وزراء دراین باب بدهند و الا اگر محدود نشود معارفی اعضاء انجمن بنشینند و رای بدهند بگویند قانون بما حق داده است که وضع عوارض برای معارفی بکنیم مثلا در دماوند میخواهیم مدرسه متوسطه دوازده کلاسه داشته باشیم میخواهیم وضع عوارض کنیم قانون هم حق داده است در اینجا محدود نکرده است که احتیاجات معارفی تا چه اندازه است و صحی تا چه اندازه است وبعد بلدی تنظیف و تعمیرات و احتیاجات بلدی آن لفظ بلدیش دراینجا اشاره بسوی چه چیز است و امثال آن بعد از این کلمات که بیان شد (و امثال آن) مکرر در کمیسیون خدمت آقای وزیر عدلیه صحبت بوده است کلمات مبهم را صحبت بوده است کلمة غیره و شبیه بعلت اینکه وضع قانون درست است ولی نباید تمام نظر به حسن ظن باشد باید قدری هم متوجه سوء ظن باشد این کلمات هم باید برداشته شود این فهم کلمه کلمه از هیجی زدید این یک موضوع موضوع دیگری که آن جلسات هم صحبت کردیم و باز آقای وزیر عدلیه میفرمایند جواب الجواب بنده میخواهم عرض کنم وضع


عوارض انجمن حق ندارد تصویب کردن و موافقت کردن هیئت دولت هم حق ندارد صد مرتبه هم بفرمایند اکثریت هم رای بدهد این رای دادن هم در اینجا محل ندارد برای خاطر اینکه قانون اساسی مطابق موادی که بعرض رساندم هم در مادة‌ ۱۸ هم در ماده ۹۶ هم در ماده ۹۹ از مختصات مجلس شورای ملی قرار میدهد و ما باید این مسئله را کاملا محفوظ بداریم و این یک ارثی هست که ما باید با خلاف خودمان بدهیم همینطور اخلاف با خلاف وضع عوارض آن چیزی را که ملت میدهد باید باجازة مجلس شورای ملی باشد کلمة موافقت را بردارید بنویسید پس از تصویب مجلس شورای ملی میفرمائید مجلس نیست مجلس همیشه هست بنده میدانم هم علاقه مندی این حکومت هم علاقه مندی مقام معظم پادشاه هیچوقت نیست که مجلس شورای ملی نباشد همیشه مجلس شورای ملی انشاءالله الرحمن خواهد بود تعطیل واقع نمیشود و معطل نمیشود این عوائد را آنها پیشنهاد میکنند و بتوسط وزارت داخله میاید بمجلس مجلس هم رای میدهد چه داعی داریم ما یک حق اساسی که قانون اساسی و نظامنامة داخلی و تمام قوانین ما بر این معنی محکم شده است آقای یاسائی فرمودند که خوب حالاما صحبت میکنیم در این بین خواست حلالش بکند شما مخالفید و ماموافقیم رای اکثریت میدهد و حلال میشود خیر مثل همان زنی است که گفت به پسرش برو عمامة‌حلال برای من بیاور بقدری زد مرد که را که صدای حلال حلالش بلند شد ولی اینجور حلال نمیشود غالب اعضاء مجلس محترم هم پیشنهاد کردند که تصویب مجلس که راه را بمجلس میدهدد بهر راهی که ممکنتان است بهر ترتیبی که هست این راه را برندارید از مجلس این عرایض را بنده با نهایت ضعف با آن سوء ظنی که در بارة‌ بنده امروز آقای وزیر عدلیه پیدا کردند که بنده تازه میخواهم که عوام بگویند که من خوب آدمی هستم خیر خیلی هم آدم بدی هستم بگویند خدا مرگش بدهد

وزیر عدلیه ـ بنده اول قسمت آخر را جوابش را عرض میکنم که بنده سوء ظن ندارم فقط در ضمن آن عرایضی که کردم گفتم اگر مقصود از این اظهارات این عرایضی که کردم گفتم اگر مقصود از این اظهارات این باشد که بخواهیم مردم تعریف کنند بد نیست و الا بنده آنرا منطقی نمیدانم و آنرا هم که عرض کردم با اگر و اما و اینها بود و الا بنده از این جسارتها نه نسبت بجنابعالی نسبت بهیچکس نمیکنم حالا آمدیم سر این فرمایشاتی که کردید در قسمت صحی و معارفی و امثال آن مسائلی صحی بلدی یا معارفی بلدی غیر از مصارف صحی و معارفی مملکتی است و الان هم در طهران همین طور است و مسلماً بهتر است که همینطور در هر شهری باندازه استطاعت خودشان سعی کنند مثل اینکه حالا هم هست سعی کنند کمک بکنند مثل اینکه حالا هم هست سعی کنند کمک بکنند بوضعیات صحیة شهر خودشان آنوقت صحیه بتواند آنچه دارد قوای خودش را بیشتر ببرد در خارج از شهر صرف بکند در قسمت معارف هم حالا اینجا یک اصل کلی نوشته شده است و بالاخره باید بتدریج و یواش و یواش وارد این قسمت شد وسعی کرد که هر محلی در قسمت معارفی خودش یک اقداماتی بکند بدرد بچه های آن محل بخورد امثال آنرا بنده تصدیق دارم همین طور که می فرمائید در کمیسیون عدلیه هم غرض کردم موافقم بانظر شما نبایستی یک کلماتی گذاشت که از راه آن و از مجرای آن هزار مطلب وارد بشود ولی متأسفانه گاهی میشود مثل اینکه هم در قوانین داخلی ما و هم در قوانین سایر نقاط هم ناچار میشوند نمیتوانند تمام موارد را پیش بینی کنند و بنویسند مثل اینکه در همین قانون ملاحظه میفرمائید اینجا یک مسئلة نوشته نشده است که یکی از آقایان نمایندگان به بنده تذکر داد(روشنائی ) ملاحظه کنید ما نوشته بودیم تنظیمات و تعمیرات و احتیاجات صحی و معارفی بلدی ولی روشنائی نیست در صورتیکه


تصدیق میفرمائید یکی از کارهای درجة‌ اول این مسئله است ودر مجلس بهش توجه نشده در شور دوم هم در کمیسیون توجه نشده آلان یکی از آقایان نمایندگان تذکر داد اگر حالا هم نگفته بودند باز هم توجه پیدا تذکر داد اگر حالا هم نگفته بودند باز هم توجه پیدا نمیشد ممکن است الان یکی از آقایان این روشنائی را پیشنهاد ممکن است ولی یک چیزهائی دیگری که حالا یادتان نیست(اورنگ‌ـ‌ احداث قبرستان) بعد متوجه شوید و در اینجا هم معلوم است که یک کلمة اشتباهاً نوشته شده نوشته احتیاجات صحی و معارفی و بلدی اینطور نیست و اوش زیادی است احتیاجات صحی و معارفی بلدی و اما راجع بآن قسمت فرمایشاتی که جلسة پیش کردید که وضع عوارض مخالفتی دارد با قانون اساسی وقتی که از طرف انجمن بلدی باشد یا خیر آقا بیاناتی فرمودید و بنده هم یک عرایضی کردم که تکرار آنرا ضروری نمیدانم و البته آن عقیده را ندارم که مخالفتی داشته باشد میفرمائید که انجمن این حق را ندارد بنده هم عرض میکنم ندارد اما وقتی شما این حق را بموجب قانون باو بدهید حق دارد این خلاصه عقیدة‌بنده است و حالا این بسته است باینکه اکثریت چه جور حکم بکند.

جمعی از نمایندگان ـ‌ کافی است

زوار ـ‌ بنده مخالفم

رئیس ـ بفرمائید

زوار ـ‌ عرض کنم فرمایشات آقای وزیر عدلیه بنده را متقاعد نکرد و این ماده خیلی مهم است و بنده هر چه فکر میکنم می بینم که آن چیزی که پائین ماده نوشته شده است یا بالایش وفق نمیدهد و چون این ماده هم ماده مهمی است استدعا میکنم موافقت بفرمائید دوسه نفر صحبت کنند مسئله حلاجی شود برای اینکه مهمترین مواد اینقانون همین مادة‌شش است و باین جهت بنده مخالفت دارم اجازه بفرمائید دو سه نفر که یکی خود بنده باشم که مخالف هستم صحبت کنند تا این ماده درست شود

رئیس ـ موافقین با کفایت مذاکرات قیام فرمایند

(اکثر برخاستند )

رئیس ـ معلوم میشود کافی است پیشنهاد آقای یاسائی که در ضمن ماده تامین شده است آقای وزیر یاسائی که در ضمن ماده تامین شده است آقای وزیر عدلیه تذکر دادند اشتباه است پیشنهاد آقا طاهری هم راجع بآن کلمة‌ واو است که زائد است

پیشنهاد آقای اعتبار

در ماده (۶ ) پیشنهاد میکنم بعد از کلمة‌ تنظیفات (روشنائی) هم اضافه و ضمیمه شود

وزیر عدلیه ـ موافق هستم

رئیس ـ پیشنهاد آقای ملک هم تأمین شد چون مساوی بود با پیشنهاد آقای اعتبار پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب قرائت میشود (خطاب بآقای فیروز آبادی) مال آقاهم که تأمین شد؟

فیروز آبادی ـ‌ بلی

پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب

پیشنهاد میکنم عوض کلمة‌ موافقت هیئت دولت نوشته شود تصویب مجلس

رئیس ـ‌ بفرمائید

آقاسید یعقوب ـ بنده عرایضم را بعرض مجلس رساند آقای وزیر عدلیه هم که یکی از حقوق دانها و قانون دانهای ما بود عرایض خودم را بعرض ایشان رساندم به آقایان دیگر هم عرض کردم حالا اگر آقایان و آقای وزیر عدلیه موافقت میکنند بنده پس نگیرم و الا اگر رأی نمیدهند بنده پس بگیرم چون میترسم مجلس رأی ندهد

بعضی از نمایندگان ـ استرداد کنید

وزیر عدلیه ـ یکمرتبه دیگر بخوانید

(پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب مجدداً قرائت شد)

وزیر عدلیه ـ عرض کنم متأسفانه در این خصوص مذاکراتی که شده است می بینم آقا را قانع نکرده و هر چه هم بنده همان دلائل را تکرار کنم ایشان را قانع نمیکند ولیکن حالا که می بینم آقا خودشان با نظر ما نزدیک


شده است موافقت کنند بنده خواهش میکنم مسترد بدارند محض اینکه کار برأی نکشد

آقا سید یعقوب ـ بنده که پس میگیرم برای اینست که رأی نیمدهند و الا من چطور میتوانم دست از کلمة لاالله الالله بردارم مال من برود یک کناره

رئیس ـ پیشنهاد آقای فرشی قرائت میشود:

مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی دامت شوکته این بنده اصلاح مادة شش را بقرار ذیل تقدیم میدارم برای تأمین مصارف بلدی هر محلی راجع بتنظیفات و تعمیرات و احتیاجات صحی و معارفی اکابر و تنویرات بلدی و امثال آن

رئیس ـ بفرمائید

فرشی ـ مقصود از این اصلاح که بنده پیشنهاد کردم ارجع بمعارفی بلدی است معارفی بلدی معنی ندارد مقصود از معارفی اگر مدرسه اکابر باشد خوب مدرسه اکابر ما نداریم(بعضی از نمایندگان ـ دار الایتام دار المساکین) آنهم باشد بد نیست ولی مدرسه اکابر ما نداریم که آنهائی که سنشان گذشته است و نمی توانند در مدارس تحصیل کنند که اکابر معین کنند که اکابر شبها بروند تحصیل کنند این است که بنده این را علاوه کردم

وزیر عدلیه ـ کلمه معارفی آقا یک کلمه جامعی است و تمام این اقداماتی را که آقایان میفرمایند ماها همه میل داریم که کم کم بلدیه ها بکنند و تمام اینها را میشود باآن کلمه انجام داد بعلاوه در نظامنامه ممکن است در موقع بحث نظامنامه در کمیسیون تشریف بیاورند آنجا هم این تذکرات را بدهند و توضیحاتی هم اگر لازم باشد داده میشود

فرشی ـ اینجا هم ضرر ندارد

وزیر عدلیه ـ خوب آنوقت باید تمام وظایف را ما در اینجا بنویسیم

رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد فرشی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(عدة برخاستند)

رئیس ـ قابل توجه نشد رای میگیریم بماده ششم آقایان موافقین قیام فرمایند

(اغلب برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد ماده هفتم قرائت میشود:

ماده ۷ ـ قانون بلدیه مصوب ۱۳۲۵ و قوانینی که با این قانون مباینت سید یعقوب

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سیدیعقوب ـ اینجا جائی است که آقای وزیر عدلیه به بنده بفرمایند که فلانکس روی نعش قانون بلدیه گریه و زاری میکند بلی حقیقه گریه وزاری میکنم صدو شصت ماده که تا اندازه عملی شده بود حالا ما روی نعش آن لگد میزنیم و رد میشویم آن قانون بلدیه مصوب ۱۳۲۵ و قوانینی که با این قانون مباینت دارد چون باعث ابهام است آقا این را ننویسید قوانینی که با این قانون مباینت دارد معنی ندارد

مبهم است آقای وزیر عدلیه قسم نخورده اید بحضرت عباس که اگر هر چه من بگویم اگر بگویم حالاظهر است بفرمایند خیر عصر است (عراقی ـ خیر ظهر نیست نیم ساعت از ظهر میگذرد) قوانینی که با این قانون مباینت دارد ملغی است الان محل اشتباه است پس این کلمه را بیندازید دور این است که بنده مخالفم با این کلمه

وزیر عدلیه ـ عرض کنم که هیچ نظر بنده باین نیست که فرمایشی را که میکنید او را درش موافقت نکنم ولیکن آنوقت در اصل موضوع مجبورم که خودداری کنم آقا میفرمائید که فقط قانون بلدیه مصوب ۱۳۲۵ ملغی است بنده عرض میکنم که قانون راجع بعوارض


راهها یک قسمتش مربوط ببلدیه هااست در ضمن آن هم قانون باج راه است بنده عرض میکنم چه چیزی بشما اطمینان میدهد که در قانون وزارت داخله یک چنین نداشته باشد پس بنابراین ما ناچاریم هستیم و کاملا هم در این ضمن تصدیق میکنم که خوب فرمولی نیست و مشکل هم هست و در قوانین دیگر هم گاهی استعمال میکنیم که حقیقه اسباب زحمت میشود بجهت اینکه یک عده از قوانین را ذکر می کنیم بعد می نویسیم هر قانون دیگری که مباین است ولی معهذا تحمل آن اشکال مناسب تر وبهتر است از برای پیشترفت کار تا اینکه ما بیائیم و فقط قانون بلدیه را اینجا بنویسیم و الا مجبور هستیم قوانین دیگر را تمام بدقت نگاه کنیم و بنده نمیدانم چقدر طول خواهد کشید البته قوانینی که دارای عنوان باشد آنها را میشود ذکر کرد ولی یک ماده ممکن است در ضمن یک قانونی باشد که مخالف باشد پس بنابر این موافقت بفرمایند بهمین ترتیب باشد

رئیس ـ آقای افسر

افسر ـ‌ عرض کنم یکی از قوانینی که این قانون با او تماس دارد اختیاری است که ببلدیه ها دادیم که بعضی از اراضی شهر ها را بمصرف برسانند و بنده عرض میکنم اگر آن مواد را لاالقل در نظامنامه خواهید گنجانید که بنده عرضی ندارم و الا هیچ دلیلی نداردکه آن مواد ار الغا کنید و محضاً بقول آقای آقاسید یعقوب نقض کنید چرا نقض کنید؟

وزیر عدلیه ـ عرض کنم ما اصلا نظر نداریم آنجوری که آقا فرمودند بکنیم این است که بنده برای توضیح آن قانون باید عرض کنم قانونی که آقا اشاره میکنند بجای خودش باقی است برای اینکه مباینت ندارد و صحیح است ولی اگر یک قانونی راجع ببلدیه باشد و مباینت داشته باشد لغو است مسئلة که آلان شما اظهار کردید راجع باراضی مباینت بااین ندارد و بنده هم مخصوصاً اینجا این توضیح را میدهم که هیچوقت چنین تصوری نشود

رئیس ـ موافقین با مادة‌ ۷ قیام فرمایند

(اغلب برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد. مادة‌هشتم قرائت میشود:

مادة‌۸ ـ این قانون پس از تصویب بموقع اجرا گذارده میشود و وزارت داخله مأمور اجرای آن خواهد بود

رئیس ـ رأی میگیریم بمادة هشتم موافقین قیام فرمایند

(عدة‌ کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد مذاکره در کلیات است

بعضی از نمایندگان ـ مخالفی نیست

رئیس ـ‌ آقای اعتبار

اعتبار ـ‌ این عرضی را که بنده میخواهم بکنم در فراکسیون هم بعرض آقایان رساندم اینجا هم میخواهم بطور تذکر خدمت آقای وزیر داخله عرض کرده باشم که اگر لازم بدانند در نظامنامه برای اینکه بعضی حقوق هم محفوظ مانده باشد متذکر شوند آن موضوع تعیین مامورین و رؤسای بلدیه است بنده عقیده ام این است که این را وزارت داخله اگر بتواند بیک عبارتی در نظامنامه بگنجاند که متناسب باشد مامورینی که انتخاب می کنند از حیث حقوق و رتبه با عایدات آن محل بالاخره برندارند از منتظرین خدمت وزارت داخله رتبة هشت و نه تحمیل کنند ببودجة بلدیه و آنوقت تمام آن عوارض صرف حقوق آقا بشود بنده میخواستم اینرا استدعا کنم که در نظامنامه یک عبارتی گنجانده شود که متناسب خواهد بود حقوق آنها و رتبة‌ آنها با عایداتی که بلدیه های آنجا دارد اینرا خواستم بطور کلی عرض کنم

وزیر عدلیه ـ کاملا با این نظر موافق هستیم و خود آقای وزیر داخله هم کاملا موافقت دارند و بدون اینکه منتظر باشند که از طرف بنده جواب داده شود میخواستند این اظهار موافقت را کرده باشند و بعلاوه


در نظامنامه راجع باینکه مخارج اداری از یک عشر بیشتر نباید ذکر شده وعلاوه بر این اگر یک عبارات دیگری لازم باشد که یک وقت یک اشخاصی یک نظریاتی دارند هرچه بنظرتان میرسد ممکن است بدهید در کمیسیون داخله موضوع بحث خواهد شد

رئیس ـ آقای بروجردی

آقا سید محمد تقی بروجردی ـ عرض بنده در موضوع این سیصد هزار تومانی بوده که بولایات اختصاص داده شده است این سیصد هزار تومان را کی تقسیم میکند ترتیبش چیست کجاست وضعش چطور است و یکجا داده میشود چطور میشود غالب شهر ها بحال خرابی همینطور باقی مانده خانه های اشخاص که خراب شده خیابان شده بحال بلاتکلیفی باقی مانده است معلوم نیست که این پول چطورتقسیم میشود بکجا داده میشود روی چه ترتیب مصارف و مخارج میشود باین جهت خواستم توضیحی داده شود.

مخبر ـ عرض کنم سیصد هزار تومان را نمیخواهند تقسیم کنند بین تمام ایالات و ولایات که میفرمائید طرز تقسیم آن چه جور است سیصد هزار تومان اختصاص دارد برای ایالات وولایات یعین برای ساختمان هر جا که شروع شده است باصلاحاتش یا اینکه لازم است بنظر هیئت دولت که در آن شهر اصلاحات بشود با نظر انجمن که آنجا تشکیل شده است پیشنهاد میکنند مبلغ خرجش را ازاین سیصد هزار تومان بدهند مثل قزوین و عراق والا تقسیم نمیشود بتمام ایالاتو ولایات

رئیس ـ‌ آقای کازرونی

کازرونی ـ بنده با این قانون که مطرح است نمایش موافق بودم …

جمعی از نمایندگان ـ بلندتر (صدای زنگ)

کازرونی ـ مجلس را مسخره میکنید علت موافقتم این بود که وجوهی که از محل عوارض راه ببلدیه عاید میشود صرف راه میشود و اهمیت راه بنظر بنده از هر چیزی بیشتر است و این یک قدم بسیار خوبی است که از خیلی نقاط نظر برای مملکت فایده دارد در این جا خواستم یک تأییدی بکنم نسبت باظهاراتی که آقای اعتبار فرمودند و اضافه کنم که حتی آن مأمورین جزء هم که از مرکز بولایات برای بلدیه فرستاده میشود و بالاخره اسباب زحمت و تحمیل بر مردم است شما با یک حقوق بسیار کمی یکنفر آدم را خواهید فرستاد از اینجا به بندر عباس با حقوق ماهی پنجاه تومان یکنفر طهرانی در بندر عباس چطور میتواند زندگانی بکند البته یک دست و پاهائی خواهد کرد که هم بضرر اداره است هم بضرر مردم برای تأمین زندگی آتیه اش و اگر چنانچه آقای وزیر داخله در نظامنامه که تدوین میکنند حتی الامکان رعایت بکنند که ریاست بلدیه بحکام محل داده شود حکام محل اگر مقتضی بدانند یک معاونی با یک حقوق مختصری در محل برای خودشان معین کنند و اگر نه بنده مخصوصاً‌ تذکر میدهم که این بلد یه های ولایات را هم بمنتظرین خدمت ندهند

وزیر داخله ـ بنده کاملا نظر آقا را تصدیق میکنم برای خاطر اینکه همانطور که فرمودند در جاهائی مثل بندر عباس حکومت محل و ریاست بلدیه آن یکی خواهد بود

رئیس ـ رأی میگیریم بمجموع قانون اگر چه مادة ۸۵ تقریباً باورقه را ایجاب میکند ولی پنجنفر از آقایان نمایندگان تقاضا کرده اند که رأی با ورقه گرفته شود رأی میگیریم با ورقه عدة‌ حاضرین ۹۵ موافقین ورقة سفید خواهند داد

(اخذ آراء بعمل آمده ۶۸ ورقة سفید و سه ورقة کبود تعداد شد)

رئیس ـ عدة‌ حاضرین ۹۵ با کثرت ۶۸ رأی تصویب شد.


رئیس ـ آقای وزیر عدلیه فرمایشی دارید؟

[۶ ـ تقدیم چند فقره لایحه از طرف آقای وزیر عدلیه ]

وزیر عدلیه ـ چند فقره لایحه است که تقدیم میکنم بمجلس از برای اینکه بکمیسیون برود و یکی از آن لوایح هم در خور مجلس مطرح شود یکی راجع است بجواز وکالت یکی دیگر راجع است به علائم صنعتی و تجارتی و حق مالکیت علائم صنعتی یک لایحة‌دیگر راجع است بدیوان جنائی و یک لایحة دیگر راجع است بمامورین صلح

[۷ ـ‌ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه ]

رئیس ـ اگر موافقت میفرمائید جلسة آینده پنج شنبه پس فردا اول خرداد سه ساعت قبل از ظهر دستور خبرهائی که (آقا سید یعقوب بودجه ) کار خیلی داریم لایحة‌ کمیسیون بودجه حاضر است ولی منظورمان این است که لایحة بانک را تا پس فردا بگذرانیم

(مجلس سه ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر


قانون بلدیه

ماده اول ـ‌ از اول مرداد ۱۳۰۹ سهم بلدیه ها که از محل مالیات راه تادیه میشد باستثنای مبلغی که در ماده ۲ مذکور است بر اعتبار راه سازی اضافه میشود

تبصره ۱ ـ‌ صرفه جوئیهای سابق بلدیه هر تا تاریخ اول مرداد ۱۳۰۹ اختصاص به بلدیه همان محل خواهد داشت

تبصره ۲ ـ صدی دو بودجه ۱۳۰۸ کلیه بلدیه ها که برای اجرت مهندسین بلدی تخصیص داده شده است و همچنین صرفه جوئیهای صدی دو تا اول مرداد ۱۳۰۹ باختیار وزارت داخله گذاشته خواهد شد که کماکان اجرت مهندسین را از این محل پرداخت نماید

تبصره ۳ ـ عوائد مالیات مستغلات هر محل و سهمی بلدیه ها مالیات ذبایح و همچنین عوائد سینماها و نمایشها مطابق قوانین مربوطه کماکان اختصاص ببلدیه همان محل خواهد داشت

ماده دوم ـ مبلغ پانصد هزار تومان در هر سال از عوائد مالیات راه برای تعمیرات و اصلاحات اساسی طهران و مبلغ سیصد هزار تومان برای اصلاحات و تعمیرات اساسی سایر شهرها و قصبات تخصیص داه میشود

ماده سوم ـ اداره کردن امور بلدی هر محل در حدود وظایف که در نظامنامه مذکوره در ماده ۵ مقرر خواهد شد بر عهده انجمن و اداره بلدی همان محل است

ماده چهارم ـ رئیس اداره بلدیه که از طرف وزارت داخله معین میشود مسئول اجرای دستور اصلاحات بلدی است که از طرف دولت و انجمن بلدی تصویب شده باشد

ماده پنجم ـ انجمن بلدی هر محل از نمایندگان طبقات تجار و اصناف و مالکین (اعم از مالکین مستغلات و مالکین املاک مزروعی) آن شهر و یا قصبه تشکیل خواهد شد عده اعضاء انجمن بلدی در پایتخت و سایر شهرها و قصبات بر حسب مقتضیات محل از شش تا دوازده نفر خواهد بود شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان و طرز انتخاب و مدت تصدی اعضاء انجمن و سایر وظائف آنها مطابق نظامنامه که بتصویب کمیسیون داخله مجلس شواری ملی خواهد رسید معین خواهد گردید.

ماده ششم ـ مجلس شورای ملی بانجمهای بلدی اجازه میدهد که برای تأمین مصارف بلدی هر محلی راجع به تنظیفات و روشنائی و تعمیرات و احتیاجات صحی و معارفی بلدی و امثال آن عوارضی محلی وضع نماید

طرز وضع عوارض مزبوره باین نحو خواهد بود که انجمن بلدیه هر محل عوارضی را که برای تأمین مقاصد مذکوره در فوق لازم میداند توسط رئیس بلدیه محل بوزارت داخله پیشنهاد خواهد نمود و پس از موافقت هیئت دولت بموقع اجرا گذارده خواهد شد

مادة‌ هفتم ـ قانون بلدیه مصوب ۱۳۲۵ و قوانینی که با اینقانون مباینت دارد ملغی است

مادة‌ هشتم ـ اینقانون پس از تصویب بموقع اجرا گذارده میشود و وزارت داخله مأمور اجرای آن خواهد بود اینقانون که مشتمل بر هشت ماده است در جلسة سی ام اردیبهشت ماه یکهزار و سیصد و نه شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر