مذاکرات مجلس شورای ملی ۳۰ آبان ۱۳۳۸ نشست ۳۴۹
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره۱۹
جلسه: ۳۴۹
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۳۰ آبان ماه ۱۳۳۸
فهرست مطالب:
۱-طرح صورت مجلس
۲-بیانات قبل از دستور آقای دکتر بینا
۳-تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای پروفسور اعلم
۴-تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای معاون وزارت دارایی
۵-طرح گزارش کمیسیون دارایی راجع به افزایش سرمایه بانک ملی و بانک رهنی
۶-اعلام تصویب صورت مجلس
۷-مذاکره در گزارش کمیسیون دارایی راجع به افزایش سرمایه بانک ملی و بانک رهنی
۸-تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس یک ساعت و سه ربع پیش از ظهر به ریاست آقای دکتر موسی عمید (نائب رئیس) تشکیل گردید.
۱- طرح صورت مجلس
نائب رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
غائبین با اجازه- آقایان: نصیری- امید سالار- باقر بوشهری- کدیور- دکتر حسن افشار- پردلی- دولتشاهی- ساکینیان- دکتر سعید حکمت- محمودی- ثقهالاسلامی- دکتر دیبا- امامی خویی- قبادیان- مشار- مهندس اردبیلی- شادلو- مهندس فیروز- دکتر عدل- اورنگ- دکتر عمید- اعظم زنگنه- اریه- دکتر جهانشاهی- رامبد- صرافزاده- سنندجی- کورس برومند- بوربور- دهقان.
غائبین بیاجازه- آقایان: دکتر طاهری- قرشی.
دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه- آقایان: دکتر سیدامامی- مهندس سلطانی.
نائب رئیس- در صورت جلسه نظری نیست اظهاری نشد؟ پس از حصول اکثریت تصویب صورت مجلس اعلام میشود.
۲- بیانات قبل از دستور آقای دکتر بینا
نائب رئیس- نطقهای قبل از دستور شروع میشود آقای دکتر بینا.
دکتر بینا- با جریانی که در وضع اقتصادی مملکت پیش آمده و پیش میآید و کارهای بزرگی که در کشور ما انجام میشود در وضع عمومی طبقات و درآمد آنها و هزینه زندگی تغییرات فاحشی پیش آمده برای این که این تغییرات و اثرات آن اسباب زحمت طبقات دیگر نباشد لازم بود بنده تذکراتی از پشت تریبون مجلس بدهم تا بلکه با این تذکرات هم دولت و هم مسئولین اقتصادی راهحلهایی بیندیشند که بلکه جلوگیری از این خطر تورم بنمایند اگر در عرایض خودم از بعضی طبقات اسم میبرم منظور تعمیم این طبقات نیست در هر طبقه خوب و بد هست اگر بنده یک موضوعی را اینجا صحبت میکنم منظورم آن قسمت از طبقاتی است که با عرایض بنده تطبیق میکند و الّا بنده قصدی برای طبقه به خصوصی ندارم لازم بود این تذکرات را بدهم بعد عرایض خودم را بکنم برای تأمین رفاه حال طبقات زارع و کارگر که همواره مورد توجه مخصوص شخص اول مملکت بوده از چندین سال به این طرف اقدامات موثری به عمل آمده است. برای راغب کردن و علاقهمند ساختن رعیت به آب و خاک اعلیحضرت همایونی تقسیم املاک سلطنتی را با یک برنامه دقیق و مطالعه شده شروع کرده و با اراده راسخ شاهنشاه این قدم بزرگ و مهم اجتماعی برداشته شد و در آتیه نزدیک برنامه تقسیم املاک سلطنتی پایان خواهد یافت در تعقیب همین سیاست چندی قبل امر فرمودند پس از تقسیم املاک سلطنتی تقسیم املاک خالصه آغاز گردد و اکنون صحبت از تجدید مالکیتهای بزرگ است که قریباً لایحه قانونی آن تقدیم مجلس خواهد شد محرک اصلی این سیاست و تمام این اقدامات که در نتیجه دوربینی و دوراندیشی شخص اول مملکت به منصه ظهور رسیده برای علاقهمند ساختن رعیت به زمین و کشت و محصول خود میباشد تا بلکه در نتیجه علاقه فردی کار و فعالیت شخصی محصول دسترنج زارع در اختیار خود باشد و با ایجاد خرده مالک حقیقی یک نوع اطمینان و سکون و آرامش در میان کشاورزان به وجود آید و با داشتن یک زندگی مرفه تعدیلی در وضع مالک و رعیت حاصل گردد (صحیح است) تا اگر خدای نکرده یک مالک متعدی هم وجود داشته باشد با اتخاذ رویه مناسب و قبول راه حل معقول حق رعیت تأمین شود بنابراین اگر در این زمینه و در تعقیب همین سیاست قانون جامعالاطرافی با در نظر گرفتن نفع مالک و رعیت از طرف دولت تقدیم مجلس گردد با نهایت خرسندی مورد استقبال نمایندگان ملت قرار خواهد گرفت (صحیح است) و این امر بیشک یکی از بزرگترین اصلاحات اجتماعی و اقتصادی در تاریخ کشور ما خواهد بود با این اقدامات و قوانینی که برای تأمین رفاه عامه کشاورزان در دست تهیه است امید و آرزو داریم در آتیه نزدیک طبقه کشاورز ایران با علاقه پیدا کردن به زمین مزروعی خود در نتیجه سعی و عمل که به حساب خود و به نفع خود کار خواهد کرد منظره و احوال عمومی مملکت تغییر پیدا کند این اقدامات شاید برای تعدیل وضع مالک و زارع ضروری باشد ولی نباید از نظر دور داشت که همین اصل تعدیل ثروت و ترمیم وضع زندگی سایر طبقات مردم بایستی به موازات اصلاحات قوانین ارضی مورد توجه مسئولین مملکت قرار گیرد و در تمام موارد تطبیق کند اعلیحضرت همایونی در جلسات شرفیابی مکرر فرمودهاند که در ظرف مدت ده سال کشور ایران از لحاظ کار و فعالیت و اقتصاد و صنعت یک کشور نمونه خواهد شد به طوری که مشاهده میشود مقدمات پیشبینی رهبر خردمند ملت ایران فراهم میگردد و در دورافتادهترین نقاط کشور پهناور هر روز یک کار بزرگ عامالمنفعه از قبیل سد و بند و راه و راهآهن و کارخانه و غیره انجام میباید به طوری که صاحبان صنایع بزرگ و متخصصین اقتصادی خارجی و مدیران شرکتهای تولیدی بزرگ جهان که به ایران مسافرت مینمایند درباره کارهای عمرانی و تولیدی کشور ما صحبت کرده و از پیشرفت سریع آن تعریف نموده و میگویند در حال حاضر کشور ایران تبدیل به یک کارگاه عظیم صنعتی و ساختمانی گردیده است. آقایان در نتیجه این فعالیتهای بزرگ که در کلیه شئون اقتصادی کشور ما پیدا شده در وضع درآمد عمومی و دارایی اشخاص به خصوص در پایتخت تغییرات فاحشی رخ داده که حتماً بایستی مورد توجه مسئولین اقتصادی مملکت قرار گیرد زیرا همچنان که برای تعدیل وضع مالک و رعیت برنامههای دقیق و جالب و مهمی به موقع اجرا گذارده میشود شورای اقتصاد و مسئولین مربوط باید برای رفاه اجتماع و تعدیل وضع سایر طبقات پروژه و برنامه صحیح و دقیقی داشته باشند تا یک طبقه ثروتمند جدید در آتیه جانشین مفتخواران و متعدیان و موقوفه خواران سابق نگردد (صحیح است)
آقایان ما در مورد مالک و رعیت ایراد میگیریم که فلان مالک بزرگ حتی از تعداد املاک خود اطلاعی ندارد و ملکی دارد که در تمام مدت عمر خود یک بار هم آن را ندیده است ولی مرتباً عایدی آن را بدون هیچ نوع زحمت و کار و دغدغه و دردسر دریافت داشته و در داخل و خارج از کشور صرف خوشگذرانی خود مینماید.
اکنون در نتیجه کارهای بزرگ ساختمانی و مقاطعهکاری کسانی پیدا شدهاند که عادی یک کار مقاطعه آنان برابر عایدی سالیانه دهها مالک بزرگ میباشد (صحیح است) و غالباً تمام این عایدی به عناوین مختلف به خارج از کشور منتقل شده و در جاهای مطمئنی اندوخته میشود.
امروز در مملکت ما خرجهای فوقالعاده زیادی میشود که حتی بعضاً نسبت به درآمد ملی ما فوقالعاده سنگین است و این امر مسلماً برخلاف اصول اقتصادی غالب ملل دنیا است با اینکه تصدیق میکنم تمام این کارها باید بشود تا اقتصادیات توسعه یابد و خرج شود تا دخلی حاصل گردد در عین حال تمام این خرجها که غالب آنها به دست دولت انجام میشود باید طوری به عمل بیاید که باعث ناراحتی سایر طبقات نگردد.
ما از جریان مناقصههای دولتی و سازمان برنامه اطلاع داریم و میدانیم که برای انجام کارهای بزرگ قبلاً چند نفر مقاطعهکار شریک شده و در نتیجه پشت هم اندازیها و قرار و مدارهای قبلی قمیتهایی پیشنهاد میکنند که در آن حداقل پنجاه درصد منفعت برای خود و یاران خود منظور نمودهاند در نتیجه این بند و بستها و این خلافکاریها و تردستیها طبقه ثروتمند جدید پیدا شده و میشود که جای همان متعدیان و موقوفهخواران و مفتخوران سابق را میگیرد عرض کردم بنده نظر به شخص مخصوصی ندارم کسی که کار میکند و به مملکت خدمت میکند اگر از راه خدمت صاحب ثروت شود هیچ اشکالی ندارد ولی آقای مقاطعهکاری که به زور پول کارمندان مسئول شهرداری و وزارت راه را میخرند و آسفالت خیابانهای تهران و جاده کرج را به این وضع اسفآور در میآورد مهندسی که به زور پشت هم اندازی میکند تا فلان مقاطعه را به دست بیاورد طبیبی که در روز صد نفر مریض معاینه میکند و از هر کدام لااقل دویست ریال دریافت میکند از شغل و حرفه خود منحرف شده است زیرا طباب و مهندسی و مقاطعهکاری تنها وسیله پول در آوردن نیست بلکه در این حرف و مشاغل یک جنبه خدمت و بشردوستی و نوعپروری و ذوق و صنعت نیز نهفته است که متأسفانه اغلب این طبقات فقط و فقط جنبه مادی این مشاغل را چسبیدهاند و تمام معلومات خود را برای درآمد و بهرهبرداری به کار میبرند آقایان پس از مراجعت از سفر ایتالیا در پشت همین تریبون عرض کردم در ایتالیا به شهر متاپولیس رفتم که در آنجا دولت ایتالیا و شرکت آجیب مینراریا صدها میلیون دلار برای تأسیس کارخانه پلاستیکسازی از گاز بتان خرج میکند سر مهندس این دستگاه که این همه ابوالب جمعی دارد حتی صاحب یک اتومبیل شخصی نیست متأسفانه در کشور ما مقاطعهکاری که میخواهد یک بنای ساده آجری برای دولت خود بسازد به اندازه ساختمان یک قصر مجلل از همین کار ساده پیش پا افتاده نفع میبرد آقایان کسانی که در ظرف مدت کمی چنین عایدی سرشاری به دست میآورند و میتوانند برای خرید یک سینما چهار میلیون تومان نقداً بپردازند و قادرند در ماه صدها هزار تومان خرج کنند و هر گونه گشادبازی را در زندگی به خود اجازه میدهند باعث ترقی هزینه زندگی شده و وضع کسانی را که درآمد محدود ماهیانه دارند دشوار و کمرشکن ساخته و تعادل اجتماعی را به هم میزنند به طوری که کارمند فلان موسسه خصوصی یا دولتی که در ماه حداکثر ۴۰۰ تومان حقوق دریافت میکند قادر به زندگی نیست تمام این کارهای بزرگ و مقاطعهها به دست دولتها انجام میشود و اتمام این پولها به وسیله دولتها پرداخت میشود و وسیله بر هم خوردن تعادل خود دولتها هستند بنابراین باید از طریق اخذ مالیات بر درآمد چنان مالیاتی از چنین اشخاص دریافت گردد که چنین ثروتهایی در دست آنان نباشد تا وضع زندگی مردم را به هم نزنند اگر عدل اجتماعی ایجاب میکند که مردم از طلم و تعدی یک طبقه به خصوصی خلاص شود همین عدل اجتماعی حکم میکند با اتخاذ تدابیر لازم جلوی ولخرجیهای ثروتمندان نوظهور را گرفته و از پیدایش مسلسل و متوالی نظایر آن جلوگیری به عمل بیاورد تا زندگی طبقه حقوق بگیر و کسانی که عایدی ثابت ماهانه دارند طاقتفرسا نباشد. شورای اقتصاد و متخصصین و استادان فن تاجر و کارفرما باید فکر عاجلی اندیشیده و راه حل معقولی برای رفع این مشکل پیدا کنند اگر قرار باشد دولت و شورای اقتصاد هم خود را مصروف تولید و ایجاد کارخانه و ساختمان نماید خطر تورم و بالا رفتن قیمتها ایجاد مزاحمت میکند دولت باید با یک نقشه صحیح طرز انجام هزینهها و خرج کردن پول را مطالعه نموده و با تهیه و تنظیم یک برنامه دقیق و موزون اصول سیاست اقتصادی خود را معین کند برای ایجاد یک سیاست اقتصادی سالم مسئولین مربوط باید سیاست تولید و صادرات و درآمد و هزینه را یک جا و به موازات هم به موقع اجرا بگذارند دولت باید قناعت و صرفهجویی را به حد اعلی مراعات کرده و به وسایل لازم جلو این مناقصههای قلابی را که بین چند نفر بند و بستچی و سازشکار انجام میشود بگیرد دولت باید درآمدهای سرشار را رسیدگی کرده و به حساب کسانی که از خزانه دولت و بیتالمال سوءاستفاده کردهاند برسد و قانون از کجا آوردهای را با دقت و شدت هر چه تمامتر اجرا کند نه اینکه فقط معتقد به انجام تشریفات ظاهری باشد.
نائب رئیس- از حالا از وقت آقای پرفسور جمشید اعلم استفاده میفرمایید.
دکتر بینا- و میلیونها برگ پرسشنامه چاپی را برای رسیدگی به دارایی کارمندان از باربر راهآهن گرفته تا پیشخدمت دم درب اطاق بفرستد و عملاً قانون مصوب مجلس را بلااثر بگذارد زیرا هر دستگاهی که بخواهد میلیونها برگ را منظم و مرتب نموده و مدلول آنها را رسیدگی کند سالها وقت لازم دارد تا نتیجه منظور را به دست بیاورد در صورتی که دولت بخواهد این قانون را اجرا کرده و نتیجه بگیرد کافی است این پرسشنامهها را در مرحله اول میان هزار یا دو هزار مأمور مسئول امور مالی توزیع نماید و به مقصود برسد والا چه فایده دارد این پرسشنامهها را به دهها هزار نفر کارمند مفلوکی که آهی در بساط ندارند ارسال دارد و آنان نیز جواب دهند چیزی ندارم و زندگی و اثاثیه خانهام در برابر دویست تومان قرض در گرو بانک رهنی است. برای جلوگیری از خطرات و معایب اقتصادی که به عرض رسید دو راه موجود است خرج برای تولید کار نظارت دقیق و قناعت و صرفهجویی در خرج این دو راه متمم یکدیگرند و اهمال در یکی از این دو راه ممکن است وضع اقتصادی ما را با خطر مواجه سازد در خاتمه مجدداً تکرار میکنم که بزرگترین خرج کننده در کشور ما دولت است بودجه و درآمد نفت در اختیار دولت قرار دارد بنابراین دولت که تعیین کننده سطح قیمتها و مسئول سیاست اقتصادی کشور است باید تمام خرجها را توسط کمیسیونهای فنی و علمی تحلیل و تعیین قیمتها که به وسیله محاسبان متخصص بینالمللی از روی اصول اقتصادی و ریاضی مشخص میگردد انجام دهد در صورتی که شاهنشاه همواره تعادل ثروت و بهبود وضع عمومی و رفاه عامه را توصیه میفرمایند مسئولین امور نباید تصور کنند انجام تشریفات ظاهری و قید کلمه مناقصه و مزایده میتواند جلو این گشادبازیهای بی حد و حساب را را بگیرد و این گرفتاریها و مشکلات مملکتی داخل کند (احسنت).
۳- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای پرفسور اعلم
نائب رئیس- آقای پرفسور اعلم.
پرفسور اعلم- سؤالی است از وزارت کشور تقدیم میشود.
۴- تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای معاون وزارت دارایی
نائب رئیس- حالا وارد دستور میشود آقای معاون وزارت دارایی لایحهای دارید بفرمایید.
معاون وزارت دارایی (آقای انواری)- از لحاظ توسعه امور تبلیغاتی اداره تبلیغات علاوه بر بودجه محتاج به کمک بیشتری است یک لایحهای تهیه شده است که بتواند تبلیغاتی که لازم دارند بکند.
پرفسور اعلم- جناب آقای انواری هنوز جای آنها که بازنشسته شدهاند نیامدهاند.
۵- طرح گزارش کمیسیون دارایی راجعبه افزایش سرمایه بانک ملی و بانک رهنی
نائب رئیس- گزارش کمیسیون دارایی راجعبه افزایش سرمایه بانک ملی و بانک رهنی مطرح است گزارش کمیسیون قرائت میشود.
(به شرح ذیر خوانده شده)
گزارش از کمیسیون دارایی به مجلس شورای ملی
کمیسیون دارایی در جلسه ۲۸ مهر ماه ۱۳۳۸ با حضور آقای معاون وزارت دارایی لایحه شماره ۹۱۱۹ دولت راجعبه افزایش سرمایه بانک ملی ایران در بانک رهنی ایران را مورد شور و رسیدگی قرار داده ماده واحده پیشنهادی دولت را عیناً
تصویب نمود و اینک گزارش آن را به مجلس شورای ملی تقدیم میدارد
ماده واحده- بانک ملی ایران مجاز است معادل مبلغ پانصد میلیون ریال که وزارت دارایی سرمایه بانک رهنی ایران را افزایش داده است سهمیه سرمایهای خود را نیز در آن بانک افزایش دهد به طوری که وزارت دارایی و بانک ملی ایران در سرمایهگذاری در بانک رهنی ایران بالمناصفه مشارکت داشته باشند.
مخبر کمیسیون دارایی- مشایخی.
نائب رئیس- آقای ارباب مخالفید؟
ارباب- بله بفرمایید.
مهدی ارباب- لایحه بسیار مهمی مطرح شده که اگر آقایان محترم خوب توجه بفرمایند میدانند که تأسیس بانک رهنی برای طبقات بیبضاعت و بدبختی است که فاقد مسکن هستند ولی عمل بانک رهنی تا به حال به خصوص اخیراً به حدی ایجاد مشکل برای این طبقه کرده است که اگر یک فرد مقروض بدبختی که مسکنش از دست میرود بخواهد استمداد کند از این بانک جز سرگردانی بیچارگی بدبختی خرجتراشی هیچ نتیجه دیگری ندارد و عاقبت ناچار است مأیوس بشود برود فرش و زندگی خودش را بفروشد بلکه بتواند مسکنی برای خود تهیه کند بنده قصد تصدیع زیادی ندارم از جناب آقای معاون نخست وزیر تمنی میکنم توجه بفرمایند ببینند بانکهای رهنی در ممالک مترقی با چه شرایطی تأسیس شده و چگونه با مردم عمل میکنند الاقل بیست درصد آن تسهیلاتی که آنها میدهند اینجا هم به مردم بدبخت و به مردم بلامسکن بدهند به علاوه این بانک رهنی منحصراً اختصاص به تهران دارد آقا مگر مردم ولایات مسکن نمیخواهند چرا توجهی به اقصی نقاط مملکت نمیکنید این ساختمانهای عظیمی که اینجا میسازند با این خرج میتوانید ده شعبه در اقصی نقطه مملکت تأسیس کنید کمک کنید به مردم منویات شخص اول مملکت را در اقصی نقاط مملکت اجرا بکنید چرا نمیکنید بروید ببینید چند دستگاه اتومبیل سواری ردیف چیده شده برای مدیران بانک چه تشریفاتی اینکه زندگی نیست این که مفهوم ندارد آنچه را که مقصود آقایان بوده است تمنی میکنم دولت توجه بکند که یک تجدیدنظری در وضع بانک رهنی بشود (صحیح است).
نائب رئیس- آقای صدرزاده موافقید بفرمایید.
صدرزاده- در موقعی که این لایحه افزایش سرمایه بانک رهنی در مجلس مطرح میشد مقارن با همین وقت سازمان اتحادیه شهرداریهای ایران یک رسالهای راجع به تأمین برنامه مسکن در انگلستان به قلم آقای دکتر علیاصغر هدایتی فرستاده که آقایان نمانیدگان ملاحظه فرمودهاند بنده هم دیشب آن را با دقت مطالعه کردم اصولاً این بانک رهنی را باید واقعاً اسم حقیقیش را بگذاریم سازمان برنامه مسکن این اسم بانک که روی آن گذارده شده است این طور تصور میکنند که باید همیشه یک بیلانی را بدهد که یک نفعی نشان بدهد در صورتی که منظور از قانون به هیچ وجه این نبوده است من متأسفم از اینکه اغلب موسسات ما همیشه دنبال یک منافع مستقیم هستند یعنی میخواهند فلان موسسه در آن سال در بیلانش یک رقم منفعت نشان بدهد و درست از آن راهی که قانونگذار معین کرده است ولو نخواهد منحرف بشود منحرف میشود منظور از این سازمان برنامه مسکن یا بانک رهنی این نیست که یک پولی برای دولت به کار بیندازد و از آن پول یک ربح و منافعی ببرد نه یک چنین منظوری نیست بلکه منظور اساسی این بوده است که افراد مملکت بتوانند با کمک گرفتن از این بانک برای خودشان مسکن تهیه بکنند و این مشکل مسکن را برطرف بکنند بنابراین اگر این بانک روی این کار ضرری هم بدهد باز مانعی ندارد نفع حقیقی آن عبارت از فراهم شدن مسکن برای افراد مملکت است حالا گاهی از این طریق هم یک قدری منحرف میشوند یعنی میآیند بنا و ساختمان برای خود بانک در تهران بنا میکنند در صورتی که این جز وظایف بانک به نظر بنده نیست اگر در اختیار آنها هست این پول را باید به مصرف تهیه مسکن برای افراد مملکت برسانند و همان طوری که جناب آقای ارباب تذکر دادند متأسفانه این پول قسمت اعظمش در تهران خرج میشود (صحیح است- صحیح است) که در ولایات و ایالات و بعضی شهرها هم شعبه دارند اما سرمایه آنها ناچیز است در قسمت فارس شهر شیراز که ۱۸۰ هزار نفر جمعیت دارد شاید سرمایهای که برای بانک رهنی آنجا داده شده است تعادل با سرمایه یک تاجر عمده ندارد یک بانکی که مردم میخواهند کمک بگیرند از آن و سرمایه آن از لحاظ مسکن مردم مملکت را بینیاز کند این سرمایهها به هیچ وجه منالوجوه برای شهرستانها کافی نیست به علاوه میزان این ربح هم به نظر بنده زیاد است چون عرض کردم دولت نباید از این کار استفاده مادی ببرد بلکه میخواهد استفاده معنوی ببرد فقط باید یک ربحی باشد که بتواند با آن تشکیلات خود را اداره کند هیچ منفعت دیگری نباید داشته باشد منظور اصلی دولت این است که مردم مملکت دارای مسکن باشند این انتفاع است این ارزشش بیش از این است که در سال پنج شش میلیون نفع فرضاً برای دولت داشته باشند نفع آن است که افراد مملکت دارای خانه باشند چون ما غالباً میبینیم که بانک متعذر میشود در کمک کردن به ایالات و ولایات که سرمایه من ناچیز است و آن سرمایهای که قرار بوده است به من بدهند ندادهاند بنابراین ما موافقت میکنیم و اگر صلاح بدانند آقایان هم موافقت بفرمایند ولی در عین حال بانک ملزم باشد که از این افزایش که به بانک داده شده این افزایش را شامل ده استان مملکت بکنند نه این که منحصر به تهران باشد و تمامش را در تهران مصرف بکنند بنده عرض نمیکنم در تهران مصرف نشود البته تهران هم پایتخت مملکت است و جمعیت اینجا هم بیشتراست احتیاجات مردم هم برای مسکن زیاد است این را بنده قبول دارم ولی تعادل را هم باید حفظ کرد یعنی سایر استانها هم با رعایت یک نسبتی برخوردار بشوند بنده معتقدم که در این خصوص یک پیشنهادی داده بشود که این سرمایه قسمت اعظمش صرف استانها بشود که مردم استانها هم بتوانند دارای خانه بشوند و این کار یک نتیجه دیگری هم خواهد داشت الان این هجوم جمعیت از شهرستانها به مرکز علل مختلفی دارد یکی از علل آن این است که اگر یک فرد در شیراز در مازندران در آذربایجان بخواهد تهیه مسکن بکند و استفاده از بانک رهنی بکند به واسطه این که سرمایه این بانک در این شهرستانها ضعیف است آنجا نمیتواند استفاده بکند ناچار میشود بیاید به مرکز یس به طور غیرمستقیم یکی از علل این که جمعیتها هجوم به مرکز میآورند همین موضوع است (صحیح است).
نائب رئیس- آقای عمیدینوری مخالفید.(عمیدینوری- بله) بفرمایید.
عمیدینوری- بنده این مبلغ پنجاه میلیون تومان را برای منظوری که از تأسیس بانک رهنی و برنامه مسکنسازی در این کشور است کافی نمیدانم در دنیای امروز امر مسکن یکی از امور بسیار مهم و اساسی تلقی شده و یکی از برنامههای اساسی دولتها موضوع مسکن است (صحیح است) و علت این که مسکن تناسب اجارهاش در سایر کشورها شاید کمتر از ایران باشد که خود بنده یک دو مورد را در یکی از مسافرتهای خارج دیدم و برای بنده خیلی مورد توجه واقع شد در سال گذشته در انگلستان در یکی از شهرها مسکنهایی که شهرداری ساخته بود بنده دیدم آپارتمانهای چهار اطاقهای را هفتهای یک شیلینگ اجاره میدادند (یک نفر از نمایندگان- یک لیره) باور کنید برای بنده به قدری تعجبآور بود این مطلب که حد نداشت چهار اطاقه در شهر ادنبورگ یا شهر دیگری بود که اجاره یک آپارتمان چهار اطاقه در هفته بیست شیلینگ بود برای بنده خلی باعث تعجب شد البته آنها هم آپارتمانهایشان جامع است اطاق خواب پذیرایی و حمام و همه این چیزها را داشت من تحقیق کردم که چرا این جور است و چطور شده حسابی به بنده گفتند که خوب مسلم بود این جور میشد حسابش این بوده قرضه شصت ساله داده میشود به کسی که این را میسازد به اقساطی که در شصت سال مستهلک میشود و فرعش هم صدی دو است بنده خیال میکنم که این وضعی را که دنیای امروز برای تأمین مسکن خودش رعایت میکند این است که اجاره را هم به این حساب پآئین میآورد و این راه کی میتواند بکند دستگاه دولت قرضه را دولت میدهد بالنیتجه توانستهاند این کار را بکنند موقعی که این بانک رهنی به وجود آمد بنده خاطرم میآید که در سال ۱۳۱۴ بود که تأسیس شد در حدود ۲۴ سال است سرمایهاش خیلی کم بود در این چند سال که اغلب آقایان نمایندگان به این مطلب توجه کردهاند نتیجه این شده که سرمایهاش به تدریج رفت بالا و در حال حاضر هم با همین سرمایهای که دارد بانک رهنی یک تقلاهایی دارد میکند کمکهایی میشود ولی این آن منظوری را که باید تأمین نمیکند در ترکیه بنده فراموش نمیکنم جناب آقای منصور سفیرکبیر ما بودند ما چند سال پیش دعوت شدیم آنجا ایشان میفرمودند در شهر آنکارا که ساختمانها بسیار جدید و خوبی ساخته میشود علتش این است که اگر کسی زمین داشته باشد و یک دهم پولش را موجود داشته باشد ۹ دهمش را فوراً بهش برای ساختمان قرض میدهند و به اقساط از او میگرند در شهرهای دیگر البته آقایان ملاحظه کردند بنده در بیروت مطالعه کردم دیدم هر کسی میتواند خانه بسازد آب و برق و تلفن خود به خود تأمین است شخص گرفتاری برای آب و دنبال برق رفتن و تلفن ندارد همچو که ساختمان آن را کلنگش را زد میتواند وقتی که تمام کرد خود به خود این چیزها را که جز مایحتاج زندگی است تأمین بکند پس با امری که بانک رهنی عهدهدار آن است با احتیاجی که امروز در مملکت از حیث مسکن هست اصولاً بایستی یک فکر اساسی در این کارکرد یک سرمایه خیلی بیش از این برای بانک رهنی به وجود بیاورند یعنی یک سرمایه صحیح و اساسی که حقیقتاً این کار صورت واقعی پیدا بکند و الّا ما هی بحث مسکن بکنیم و بعد هم بعضی اشخاص سوءاستفاده از این احتیاج مردم بیچاره بکنند و به عناوینی از مردم بیچاره پول بگیرند اکثر شرکتهایی که ملاحظه میکنید با اراضی موهوم و مجهول این وضع را به وجود میآورند این چه نتیجهای دارد تهیه مسکن و خانه وقتی که در مقابلش عمل صحیح و اساسی از طرف دستگاه دولتی نبود نیتجهاش این است فرضاً هم آن کسی که کلاهبرداری کرده بگیرید آن کسی که پول داده چی گیرش میآید نتیجه این است که امر مسکن یک امر مشکل و مهمی تلقی میشود که میگویند یک مسئله لاینحلی است این طور نیست امروز که در دنیا سالی چند هزار خانه ساخته میشود روی این مبنی است که اعتبار را به وجود میآورند به میزان زیاد بعد هم وسایل را تسهیل میکنند که مردم خودشان تشویق بشوند و با همکاری دولت خانه بسازند
و الّا این طور هم نیست که تمام این خانهها را دولت بسازد البته دولت کمک میکند به شرکتها و افراد که بتوانند خودشان ایجاد مسکن بکنند این از نظر کلی بود و از نظر شهرستانها هم همان طوری که گفته شد بنده پیشنهاد دادهام بنده معتقدم که باز در تهران این امر مسکن تا حدی جلو است و آقایانی که در شهرستانها تشریف دارند اگر یک مقایسهای بفرمایند وضع خانههای شهرستانها را با تهران میبینید کرایه در آنجاها گرانتر از تهران است به دلیل این که خانه وجود ندارد اصلاً خانهسازی صرف نمیکنند در شهرستانها چرا برای این که اعتبار کافی در دسترس مردم نیست به ره هم میزانش به اندازهای نیست که مردم بتوانند زیر بار آن بروند یک مأمور دولت وقتی میرود یک شهری اولین مشکلش موضوع خانه است بنده یک مستنطقی را در شهسوار دیدم میگفت من یک اطاق در مهمانخانه گرفتهام البته مهمانخانه هم نیست مسافرخانه است آنجا دارم زندگی میکنم گفتم چطور زندگی میکنی گفت آنجا خانه وجود ندارد هر چه دوندگی کردهام پیدا نکردهام الان یک ماه دو ماه است که اینجا نشسته و نتوانستهام خانه تهیه کنم ملاحظه کنید با این وضع بانک رهنی ما با این اعتبارات کم و تقاضای زیاد چه خواهد کرد بنده معتقد هستم که لااقل ما از این محل ۵۰ میلیون اعتباری که اضافه سرمایه داده میشود بانک را مکلف کنیم که توسعه شعب خودش را و اعتبارش را در شهرستانها مقدم بر کارهای دیگر بدراد که از این راه بتوانیم یک کمکی به مردم شهرستانها بکنیم و بنده در این زمینه پیشنهادی تقدیم کردهام که امیدوارم مورد تصویب مجلس واقع شود (احسنت).
نائب رئیس- آقای دکتر دادفر بفرمایید.
دکتر دادفر- غرض بنده از عرض مطالبی درباره این لایحه جلب توجه خاطر نمایندگان محترم و همین طور اولیای امور دولت به عطف عنایت و توجه بیشتری در امر مسکن شهرستانها است آقایان محترم استحضار دارند که اگر چنانچه در تهران از طرف سازمانهای دولتی و خود اشخاص و شرکتها یک نهضت ساختمانی ایجاد شده است و گسترش تهران بالطبع باعث پیشرفت امور ساختمانی و امر مسکن در تهران از نظر فنی گردیده است این نهضت ساختمانی در شهرستانها به هیچ وجه مشهود نیست در هیچ جا به غیر از ساختمانهای دولتی در شهرستانهای کشور وقتی مراکز استان بناهای جدیدی که مردم خودشان برای خودشان ساخته باشند دیده نمیشود دلیل این امر واضح است که هر کس اگر پولی داشته باشد برای این که بخواهد ساختمانی بسازد در وهله اول آن ساختمان را در تهران میسازد ولو این که اهل شهرستان باشد برای این که یا خودش برنامه آمدن به تهران را برای خودش طرح کرده یا برای فرزندانش این برنامه را طرح کرده است بنابراین کسی که پولی داشته باشد که ساختمانی بسازد میآید تهران زمین میخرد و بعد هم یک ساختمانی ایجاد میکند شاید هم حق داشته باشد برای این که تمام مزایا و تمام استفاده از مزایا در شهر تهران برای همه جمع شده از طرف دیگر خود دستگاههای دولتی هم خود وزارتخانهها هم عملاً مشوق این کار هستند ملاحظه بفرمایید که اخیراً اگر یک کاری را یک وزارتخانه میکند که با امور تبلیغاتی همراه باشد دیگران تقلید میکنند اگر یک وزارتخانه از لحاظ اضطرار برای کارمندانش خانه بسازد و طوری برنامه تقلید و رقابت شروع میشود حالا تمام وزارتخانهها به فکر ساختن خانه برای کارمندان خودشان افتادهاند و این امر برای کارمندان بسیار فکر (صحیح است) ولی مسکنسازی و خانهسازی یک کار شوخی نیست بنده هم موافقم که دولت برای کارمندانش مسکن تهیه بکند اما نه این که هر وزارتخانهای یک اداره ساختمان درست بکند و یک تشریفات و تشکیلات اداره مهندسی و فنی و نقشهکشی و نقشهبرداری و مناقصه و مزایده و مدیر ساختمان و مباشر ساختمان برای این که میخواهند پنجاه تا خانه بسازند در اطراف کن باید یک دستگاه خانهسازی در این مملکت به وجود بیاورید که الان هست همان بانک ساختمانی هر وزارتخانه یا هر مؤسسه دیگری که صلاح باشد خانه بسازد اگر یک وزارتخانهای بودجهای دارد بدهند به او بسازد آخر هر وزارتخانهای که متخصص در خانه ساختن نیست بنده نمیدانم وزارت بهداری یا وزارت دارایی چه تخصصی در امر خانه ساختن دارند این یک امر فنی است حالا آمدیم بسازند چرا این را از تهران شروع بکنند بنده در جلسات گذشته عرض کردم وقتی وزارتخانهای در تهران برای کارمندانش زمین میدهد در تهران برای کارمندانش خانه میسازد در تهران کارمندش را بیمه میکند معالجه مجانی میکند شرکت تعاونی تأسیس میکند دیگر به چه امیدی میخواهید کارمندان را در جلفا و بندرعباس نگه دارید آخر تمام مزایا چرا در تهران باشد شما شرکت تعاونی تأسیس میکنید چرا اول در تهران درست میکنید جوابش معلوم است برای این که اول یک شرکتی تأسیس میکنید و پولی میدهید وکلا و وزرا و امرا میروند آنجا میگویند بهبه فلان وزارتخانه چه فروشگاه تعاونی خوبی درست کرده است ولی اگر غرض کمک به کارمندان باشد و تأمین منافع کارمندان باشد و رعای مصالح کشور باشد اول باید شرکت تعاونی را در جلفا تأسیس کنید این شرکت تعاونی را در گرگان تأسیس کنید اگر هم توانستید روزی در تهران تأسیس کنید برای اینکه اگر در تهران شرکت تعاونی نبود این قدر دست مردم باز هست که بروند از این شرکتهای خصوصی استفاده بکنند ولی در شهرستانها مردم به این کالاهایی که در تهران هست اصلاً ندارند برای این که بازرگانی آنجا نیست که این اجناس را وارد کنند یا امر خانهسازی هم یکی از این امور است در قانونی که در سال ۱۳۳۶ گذشت بانک رهنی مکلف شد ۸۰ درصد از ۵۰ میلیونی که موضوع افزایش اعتبارات بانک رهنی از آن اعتبار بود به شهرستانها اختصاص بدهند یکی از سؤالاتی که در مجلس شورای ملی شد که از این پیشنهاد هشتاد درصد فقط ده درصد را بانک رهنی اختصاص به شهرستانها داده و گفتند بله هنوز این پول به ما داده نشده انشاءالله از قسط بعدی که خواهند داد ما به شهرستانها خواهیم داد یعنی چه آن وقت بانک رهنی بنده انتقاد نمیکنم بانک رهنی برای خودش ساختمان میکند البته باید ساختمان بکند بسیار هم لازم است که برای خویش ساختمان بسازد اما اول قانون را اجرا بکند آن پول را که گرفتهاند چرا به شهرستانها توجه نمیکنند و اول تهران را آباد میکنند ملاحظه کنید در ۱۲ کیلومتری جاده کرج یک وزارتخانه میرود ۵۰ تا ساختمان میسازد این آثارش چیست علاوه بر اینکه آنهایی که در شهرستانها خدمت میکنند میآیند به تهران. آن ۵۰ تا خانه که آنجا میسازند خیابانش آسفالت میخواهد اتوبوس میخواهد این اشکالاتی است که دولت ناچار میشود انجام بدهد و باید شهرداری تهران مثلاً آنجا را آسفالت بکند تهران هی آسفالت میکنند آقا چرا مردم ناراضی هستند برای این است که ده تا خانه در بالای فلان تپه میسازند دولت مجبور است که از آنجا تا آنجا را آسفالت کند خوب شهری که به این وسعت دارد گسترش پیدا میکند یک مؤسسات عمومی لازم دارد و مردم هم احتیاج دارند آن وقت دولت تویش میماند در نتیجه تمام امکانات دولت صرف تهران میشود بنده چند سال است نمیتوانم ده تا پاسبان برای شهربانی مراغه بفرستم اما به محض اینکه ده تا خانه در نارمک یا در قلهک یا در فلان جا ساخته میشود فوری یک پاسگاه در آنجا میگذارد چرا به قول روزنامه اطلاعات آنها صدا دارند میآیند تقاضا میکنند یک پاسگاه آنجا میگذارند یک پاسگاه ۵۰ نفر پاسبان لازم دارد آن وقت به شهرستانها نمیرسد در آنجاها صندوق پست میگذارند آنجا باجه درست میکنند ما متشکریم اما این توسعهها باعث عدم توجه ضمنی به شهرستانها میشود چون بودجه محدود است وقتی در تهران ۱۰ تا صندوق پست تأسیس شد وقتی در تهران ۱۰ تا مدرسه ایجاد شد وقتی ۱۰ تا کلانتری ایجاد شد قهراً دستگاههای دولتی نمیتوانند تعهدات خود را نسبت به این امور در شهرستانها انجام بدهند به این ترتیب بنده تمنی میکنم اولیای امور به این مسئله توجه کنند مردم شهرستانها را باید از این طریق تشویق کرد که در شهرستانها و مرکز خودشان بمانند و الّا مملکت ما مثل اطریش میشود که یک مملکتی بود با هفت میلیون جمعیت و پایتختش هم که وین بود با سه میلیون نفر متمرکز بود و بعد امپراطوری اطریش با این گرفتاری روبرو بود که این تجمع جمعیت را در شهر وین چه طور حل کند بنابراین ایران که تنها تهران نیست بنده در اینجا یک پیشنهادی تهیه کردهام و تقدیم کردم اولاً موضوع تبصره یک ماده اول آن قانون نسبت به واگذاری ۸۰ درصد از سرمایه به شهرستانها درش رعایت میشود و ثانیاً آقایان ما میخواهیم عمل بشود بنده سه سال است میدوم برای شهرستان مراغه که ۵۰ هزار نفر جمعیت دارد و اخیراً به مناسبت تأسیس لشکر در آنجا هزار خانه مورد احتیاج مقامات نظامی است و همه در زحمت هستند بانک رهنی میگوید در مراکز استان شعبه هست (فضایلی- ساری مرکز استان است و شعبه ندارد) به قول آقای فضایلی که شنیدهام در ساری با هزار زحمت از اول سال ۳۹ تأسیس خواهد شد آن وقت ملاحظه کنید که در شهرستانها مردم در یک آلاچیقهای عهد عتیق زندگی میکنند ولی در تهران هی اعتبارات زیاد آن هم به این ترتیب که آقایان میدانید مصرف میشود برای اینکه آنجا وقتی اعتبار بود ۱۰۰ هزار تومان و ۲۰۰ هزار تومان و ۵۰۰ هزار تومان میگیرند ولی به آنها که میخواهند خانه خودشان را با ۵ هزار تومان و ۴ هزار تومان تعمیر و آباد کنند نمیدهند به این ترتیب بنده تمنی میکنم اولاً دولت برنامههای خانهسازی را متمرکز در یک جا نکند ثانیاً از شهرستانها شروع بکند چون در تهران موسساتی با یک شرایطی آماده شدهاند بدون توجه به بودجه دولت یک خانههایی بسازند این یک امری است استثنایی ممکن است فلان موسسهای که آمده است داخلی یا خارجی خانه بسازد بگوید من اول در تهران میسازم ولی خود دولت که میخواهد برای خودش خانه بسازد اول از شهرستانها شروع کند میخواهم به عرض آقایان برسانم که اداره ثبت اسناد را بنده در چند شهرستان و بخش دیدهام تمام پرونده و اوراق ثبتی ریخته روی زمین برای این که بودجه تعمیر و یا ساختن یک بنایی برای خود دولت نیست ولی همین دولت در تهران برای کارمندش خانه میسازد بنده مخالف خانهسازی در تهران نیستم ولی رعایت الاهم فالاهم و رعایت مصالح کار باید بشود بنده از این موضوع خیلی معذرت میخواهم
و تمنی میکنم که در این خصوص یک توجه خاصی بشود بانک رهنی را متذکر و متوجه کنید به حقیقت این معنی نه این که برای رفع محظور بیاید بگوید که ده درصد از اعتبار را به شهرستانها دادهام بقیهاش را انشاءالله به اقساط در آینده خواهم داد چون این بانک معتقد به کار در شهرستانها نیست حق هم دارد رئیس بانک میخواهد خیلی ارباب رجوع داشته باشد خیلی خواهش و تمنی داشته باشد اگر اعتبار برد در تبریز دیگر در تهران که ارباب رجوعی ندارد بنابراین میگذارد برای تهران که همه از او خواهش کنند تعظیم کنند بنابراین دولت باید به این موضوع امور وزارتخانهها و دستگاههای دولتی و بانک رهنی در تهران توجه کند ساختمان و مسکن در شهرستانها خیلی ضروریتر از تهران است در بعضی مواقع میگویند که تهران باید آباد شود تهران آبروی کشور است و پایتخت است و باید خوب باشد مثل این که این خارجیهایی که میآیند به ایران سر راه خود شهرستانها را نمیبیند بنده بیش از این مصدع نمیشوم و تمنی میکنم آقایان اعضای محترم کمیسیون دارایی در شور دوم نسبت به آن پیشنهادهایی که در مورد واگذاری هشتاد درصد این اعتبار به شهرستانها تقدیم شده توجه بیشتری بکنند.
نائب رئیس- آقای خلعتبری موافقید.(خلعتبری- مخالفم ولی چون مطالب گفته شد بنده دیگر عرضی ندارم) آقای بهبهانی موافقید؟(بهبهانی- بنده موافقم) آقای ابتهاج مخالفید؟(ابتهاج- مخالفم.)بفرمایید.
ابتهاج- بنده تمنی میکنم نماینده دولت به این عرایض بنده و پیشنهادهایی که میکنیم توجه بفرمایند مخالفت بنده روی همین زمینهای است که اغلب آقایان فرمودند بنابراین تکرار نمیکنم و تأیید میکنم قسمت عمده این پول به شهرستانها داده شود ولی یک موضوعی است که الان متوجه شدهام در ضمن صحبتی که آقای دکتر دادفر فرمودهاند عین این گرفتاری را بنده هم دارم قطع دارم. آقایان دیگر هم دارند و آن این است که غالباً مراجعه میکنیم به بانکهای مختلفه دولتی بانک کشاورزی یا رهنی یا غیره که آقا شما در این محل یا در این نقطه انتخابی بیایید شعبه بانک تأسیس نمایید و آنها عذرشان این است که تأسیس بانک در آنجا مستلزم داشتن این قدر مشتری است و صرف نمیکند در آنجا شعبه بانک تأسیس شود این حرف ممکن است صحیح باشد از نقطهنظر بانکداری ولی بنده یک فکری به نظرم رسید که شاید در اینجا پیشنهادی هم بدهم و آن این است در نقاطی که بانکهای کشاورزی و رهنی که مخصوصاً مورد توجه مردم است شعبه در آنجا ندارند مقداری سرمایه در اختیار بانک ملی آن محل بگذارند که عمل بانک کشاورزی با رهنی را در آنجا بانک ملی انجام بدهد و به او نمایندگی بدهند و بانک رهنی از لحاظ صرفهجویی خرج پرسنلی هم نخواهد داشت و حتماً این کار را در آنجا میتواند انجام بدهد پیشنهاد دیگری هم که دارم و آن این است که در تهران برای خیلی از اشخاص و مالکین احتیاجی به این قسمت که بروند از بانک رهنی پول قرض کنند مخصوصاً در قسمت از میدان سپه به بالا و شمال شهر الان عرض میکنم جناب آقای بهبهانی دیده شده در این ساختمانهایی که در شمال شهر میشود سرقفلی آنها دو برابر خرج ساختمان است بنابراین یک پول یا مفتی که بانک به آن آقای سازنده میدهند پس به عقیده بنده بانک رهنی باید فقط به کسانی پول قرض بدهد که برای مسکن خانه بسازد نه برای استفادههای دیگر مثل تجارتخانه یا سینما یا امثال آنها فقط برای کسی که خرج مسکن میکند کسی که خانه ندارد قرض بدهد همان طور که عرض کردم باید به شهرستانها اختصاص داده شود
صدرزاده- پیشنهاد بفرمایید.
نائب رئیس- آقای بهبهانی بفرمایید.
بهبهانی- بنده از این لایحه اطلاعی نداشتم وقتی در اینجا شرفیاب شدم و فرمایشات جناب آقای دکتر دادفر رفیق عزیزم را که استماع کردم مجوز این شد که بنده اینجا چند کلمه خدمت آقایان عرض کنم این که فرمودند تهران احتیاجی ندارد یا احتیاجش کم است و بایستی به شهرستانها این پول تخصیص داده بشود یک قسمت از فرمایشاتشان به نظر بنده صحیح بود و یک قسمت هم صحیح نبود اولاً آقای مهندس صادق را همه آقایان میشناسند یک مردی است بسیار پاک و درست با نظر (صدرزاده- اشخاص مورد نظر نیستند) ایشان فرمودند اینجا میخواهند آقایی بفروشند و میخواهند که ارباب رجوعشان زیاد باشد هیچ همچو چیزی نیست اولاً در تهران همه آقایان میدانند تمرکز افراد بیش از ولایات است (دکتر دادفر- بفرمایید چرا این طور شده) چرا تقصیر بنده و جنابعالی نیست چرا این است که تجارت و امور مهمه مملکت ایران در تهران متمرکز شده به این جهت است حالا بنده موافق نیستم که تمرکز اینجا داشته باشد بنده هم با آقایان موافقم که تمام امور ولایات در تمام ولایات انجام بشود ولی حالا که این طور شده مردم در تهران بیشتر خانه میسازند باید این اعتبارات به آنجایی که بیشتر خانه میسازند بیشتر داده بشود (صدرزاده- این استدلال صحیح نیست) اما این که جناب آقای صدرزاده فرمودند صحیح نیست اگر چنانچه در شیراز خانه بیشتر میسازند و در زنجان کمتر خانه میسازند اعتبار بیشتر به زنجان بدهند؟ این فرض مسلم است که هر کجا تقاضی خانهسازی بیشتر است باید به آنجا بدهند و روی تقاضای اشخاص باشد این بیلطفی است که میفرمایید روی تقاضای اشخاص که تمرکز پیدا میکند در بانک به آنجا اعتبار بیشتر تخصیص میدهند (دولتآبادی- عدم توجه دولت به شهرستانها است که این تمرکز تولید شده آقای دولتآبادی شما میفرمایید اگر در شیراز ۲۵۰۰ تقاضا هست و در اصفهان ۵۰۰ تقاضا به اصفهان بیشتر اعتبار تخصیص بدهند این یک امر طبیعی و بدیهی و مورد قبول همه است اما این که جناب آقای ابتهاج فرمودند بر این که میآیند آپارتمان میسازند یا دکان میسازند یا مغازه میسازند و استفاده میکنند و پیشنهاد کردند که وجوه بانک رهنی را به امر خانهسازی تخصیص بدهند بنده هم موافقم بنده هم یکی از اشخاصی هستم که موافقم این بانک رهنی این پولی را که میدهد در امر خانهسازی بیشتر توجه داشته باشد و با پیشنهاد ایشان هم موافقم ولی تا آنجایی که بنده اطلاع دارم بانک رهنی تقاضاهایی که از مردم تهران دارد به خدا قسم مردمی هستند که برای هزار تومان یک ماه میدوند تا هزار تومان بگیرند ۵۰۰ تومان بگیرند بنده هم موافقم برای خانه بدهند و حتی موافقم که حدودش هم معین باشد و بگویند که بیشتر از ۲۰ هزار تومان ندهند اما توجه داشته باشید که در همین تهران اشخاصی هستند که هزاران گرفتاری دارند یا میخواهند خانهشان را تعمیر کنند بانک رهنی نمیتواند دو هزار تومان یا هزار یا پانصد تومان بدهند الان بنده اطلاع دارم در این شعبات بانک رهنی در شرق و غرب شاید بیشتر از دو هزار تقاضای دو هزار تومانی و ۳ هزار تومانی هست که نمیتوانند بدهند آقایان بیایید اینجا پیشنهاد کنید که از ده هزار تومان یا ۲۰ هزار تومان بانک رهنی حق ندارد بیشتر بدهد بنده موافقم اما اینکه اینجا اعتبار زیاد است اعتبار ولایات کم است بایستی روی تناسب تقاضای اشخاص اعتبار بدهند و الّا در تهران هم این طور نیست که بانک رهنی پول مملو است و به اشخاص بدهند اشخاص هستند که از هفت هشت ماه پیش دو هزار تومان انقباض کردهاند و هنوز موفق نشدهاند بگیرند.
نائب رئیس- آقای صارمی مخالفید بفرمایید.
صارمی- اینجا جناب آقای بهبهانی تذکراتی دادند که بنده مناسب میدانم عرایضی کنم حقیقت این است که اگر چنانچه تمرکز امور در نتیجه این است که تمام وسایل زندگانی در تهران برای اشخاص فراهم هست ولی موجب نخواهد بود که ما از وضع شهرستانها غافل باشیم آقا جمعیت تهران میگویند دو میلیون نفر است ما میگوییم جمعیت ایران ۲۵ میلیون نفر است واقعاً حداقل این است که جمعیت ایران ۲۰ میلیون نفر است اگر این طور باشد بایستی یک دهم اختصاص به تهران داشته باشد نه دهم اختصاص به ولایات تا این که عدل و انصاف رعایت شود
بوربور- تمام ثروت مملکت در تهران است این تناسب صحیح نیست صارمی فرمودند تقاضای وام در تهران زیاد است البته هم باید زیاد باشد برای اینکه بانک رهنی هم اینجا است ۸۰ درصد اعتباراتش را در تهران صرف میکند مردم همی میآیند از اینجا تقاضا میکنند ولی در لار و بوشهر بانک رهنی نیست که مردم بتوانند استفاده کنند در اکثر نقاط ایران شعبه بانک رهنی وجود ندارد اما اینجا قانون گذراندیم موقعی که خواستیم سرمایه بانک رهنی را زیاد کنیم گفتیم که پورسانتاژ قایل بشویم فلان مبلغ از این اضافه سرمایه در تهران خرج شود و مقداری در ولایات این قانون آقا اجرا نشده است قانون هست ولی به موقع اجرا گذاشته نشده است ما اینجا میگوییم که اگر بانک رهنی نمیتواند واقعاً شعب مستقل در ولایات ایجاد کند ممکن است نمایندگی بدهد به بانک کشاورزی و بانک ملی و یک عضو در آنجا بگذارد به همین نسبت یک وامهایی هم در دسترس مردم بدبخت شهرستانها بگذارد این کار هم هیچ اشکالی ندارد شما از این اعتباراتی که دارید یک مقدار اختصاص بدهید به شهرستانها آنهایی که در وضع بسیار بدی هستند و شما میتوانید یک گرهگشایی از آنها بکنید.
بنده ساده عرض میکنم مدتی با بانک رهنی مذاکره میکردم میگفتم که این حوزه انتخابیه بیچاره ما هم که ۱۸۰ یا ۱۹۰ فرسنگ از تهران دور است بایستی از این تسهیلات و از این اعتبارات بهرهای ببرد به من گفتند که نمیتوانیم شعبه در آنجا افتتاح کنیم به مناسبت اینکه کادر فنی نداریم گفتم آقا کادر فنی تهیه کردن خیلی ساده است آنهایی که فعلاً در بانک رهنی هستند متخصص در اموری نیستند که در ممالک دیگر تحصیل کرده باشند عضوی هستند که استخدام کردهاید چند روزی اطلاعات فنی بهشان دادهاید معهذا بالاخره به این حرف قانع شدم گفتم بسیار خوب شما بگویید به شعبه شیراز که یک اکیپی بفرستد به جهرم تقاضایی که میکنند رسیدگی کنند اگر ممکن است وام داده شود گفتند پول نداریم گفتم این پول که قرار بود به نسبت و پورسانتاژ معینی در تمام ایران وام داده شود معذلک شما پول ندارید من این کار را خواهم کرد میروم اشخاص را وادار میکنم که چند میلیون بیاورند در حساب ثابت شما بگذارند و شما از این مبلغ سه میلیون یک میلیون و پانصد هزار تومان هر قدر دلتان میخواهد اختصای بدهید که به مردم جهرم وام بدهند گفتند
بسیار خوب بنده رفتم مدتی زحمت کشیدم افراد را وادار کردم بیایند در حساب ثابت چند ساله ۳ میلیون تومان پول بگذارند که در اثر وجود این ۴۰۰ هزار تومان ۵۰۰ هزار تومان وام در جهرم به مردم بدهند و حقیقتاً نظرم این بود که پولی به مردم بدهند ساختمانهایی بشود تا در اوضاع عمومی هم اصلاحاتی بشود یک ساختمانهای جدیدی به وجود بیاید کار پیدا بشود و جمعیت آنجا هم به بنادر شمالی خلیج فارس نروند بعد از این که این پول را تهیه کردیم و آوردیم در حساب ثابت گذاشتیم گفتند که نمیشود باید شورای عالی تصویب کند شورای عالی تشکیل یافت نیافت نمیدانم و بعد از هزاران زحمت که کشیدم و پول تهیه شد و در حساب ثابت اینها گذاشتم حاضر به این کار نشدند که یک اکیپ کوچکی بفرستند آنجا و ۵ تا تقاضای وام از مردم بگیرند و به مردم کمک بشود نمیشود که ما هر روز بیاییم و سرمایه بانک رهنی را زیاد کنیم و بگوییم که اختصاص به یک محل خاصی دارد ولی اقدامی نکنند و هر وقت مراجعه کنیم بگویند که شروع کردهایم شخص اول مملکت نیسبت به کلیه شئون اجتماعی و رفاه و آسایش مردم توجه خاصی دارند با اطلاعات کافی و بسیط دنیایی هم که ایشان دارند سعی دارند که یک رفورمی در این مملکت به وجود بیاید و به طور قطع و یقین همه نقاط کشور را شخص اول مملکت با یک نظر واحد نگاه میکنند معذلک ما میبینیم اینجا لایحهای میآورند سرمایه بانک رهنی را اضافه میکنند باز هم کوچکترین اثری در شهرستانها نمیکند آقا اگر میخواهید مردم شهرستانها از این مزایا برخوردار بشوند بیایید یک مقداری از این اعتبارات را به شهرستانها بدهید آنها هم افراد ملت ایران هستند آنها هم به این مملکت علاقهمند هستند و بایستی به این مملکت علاقهمند بمانند ولی با این وضع ممکن است خطی بکشید اطراف تهران و بگویید تهران ایران است و بس ولی این طور نیست بنابراین این تذکرات اینجا داده میشود این سرمایه بانک اگر بایستی اضافه بشود حقاً بایستی هشتاد درصد از این سرمایه اختصاص به شهرستانها داشته باشد الان ما میدانیم که در ایران نهضت خانهسازی برای رفاه و آسایش مردم به وجود آمده من استدعا میکنم آقایان بفرمایید که در کدام حوزه انتخابیه شما شروع شده است جز در تهران آقا کارگری که در تهران سکونت دارد و برایش خانه تهیه میکنند با کارگری که در بندرعباس زندگی میکند هیچ تفاوت ندارد او کارگر است و این کارگر است آن تبعه دولت ایران است این هم از اتباع دولت ایران است این امتیازاتی را که شما برای این قایل میشوید برا ی او هم قایل شوید اگر غیر از این شد ظلم است و تبعیض است در هیچ امری مناسب نخواهد بود بنابراین نماینده دولت جناب آقای ذوالفقاری اینجا تشریف دارند بنده همین موضوعی را که راجع به جهرم گفتم استدعا میکنم یادداشت بفرمایید میگویند که عضو نداریم میگویم به بانک ملی نمایندگی بدهید یک اکیپ بفرستید میگویند پول نداریم پول میرویم برای شما تهیه میکنیم آن کسی که زحمت میکشد و در آن نقاط زندگی میکند از سینما محروم است از تفریح محروم است از خیابان آسفالت محروم است از برق آب لولهکشی همه چیز محروم است اقلاً بیایید کمک کنید که او بتواند دو تا اطاق بسازد و در آنجا سکونت کند همه چیز را برای تهران نخواهید ایران شامل تمام نقاط کشور است و باید توجه به حال همه افراد مملکت کرد تا اینکه علاقهمندی آنها به مملکت واقعاً زیاد بشود این صداهایی که اخیراً از حلقوم ساکنین شهرستانها بلند شد این احساساتی که مردم شهرستانها نشان دادند واقعاً قابل تقدیر است امروز که ما یک وحدت ملی به دست آوردهایم بایستی توجه بشود که این وحدت ملی تقویت بشود وحدت ملی هم وقتی باقی خواهد ماند که تمام افراد این مملکت به تساوی از کلیه مزایا بهرهمند بشوند و الّا صحیح نیست به این مناسبت بنده معتقدم که یک تبصره هم به این ماده واحده اضافه کنیم که از این اعتباری که به بانک رهنی میدهیم ۸۰ درصد آن اختصاص به شهرستانها به تناسب موقعیت و احتیاج هر محل داده بشود و این هم ظلم نیست و بالاخره هر طور حساب کنید باید ۸۰ درصد به ولایات داده بشود و اگر چنانچه برای رفع تبعیضات گذشته هم باید شهرستانها داد.
نائب رئیس- دو پیشنهاد کفایت مذاکرات از آقایان ابتهاج و صدرزاده رسیده که قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
اینجانب پیشنهاد مینماید مذاکرات کافی است ابتهاج پیشنهاد کفایت مذاکرات مینماید صدرزاده.
نائب رئیس- آقای صدرزاده بفرمایید توضیح بدهید.
صدرزاده- جناب آقای ابتهاج با این که پیشنهادشان مقدم بود اجازه فرمودند که بنده توضیح عرض کنم تمام سرمایه این مملکت در مرکز جمع شده و بنابراین امکانات اشخاص برای ساختمان خانه در مرکز به مراتب بیشتر از ولایات است به علاوه در اینجا اشخاص مراجعه میکنند به بانک رهنی و یک میلیون تومان میگیرند برای ساختن یک خانه این یک میلیون تومان را اگر بدهند به یک شهری مثل لارستان یا یک شهر کوچک دیگر با آن میتوانند پنجاه خانه تعمیر بکنند و بسازند به هر حال چون این لایحه مبنی بر اضافه سرمایه بانک است و این قدر مسلمی است که همه آن را قبول داریم که باید سرمایه افزوده بشود پیشنهاداتی هم رسیده است که باید توجه به ولایات از لحاظ سرمایه بیشتر بشود بنابراین بنده استدعا میکنم آقایان موافقت بفرمایند با کفایت مذاکرات که زودتر تکلیف لایحه با پیشنهاداتی که رسیده معلوم شود.
نائب رئیس- کسی مخالف نیست؟ (اظهاری نشد) رأی میگیریم به این پیشنهاد آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام بفرمایند (اکثراً برخاستند) تصویب شد. رأی گرفته میشود به ورود در ماده واحده آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثراً برخاستند) تصویب شد ماده واحده مطرح است و قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده واحده- بانک ملی ایران مجاز است معادل مبلغ پانصد میلیون ریال که وزارت دارایی سرمایه بانک رهنی ایران را افزایش داده است سهمیه سرمایهای خود را نیز در آن بانک افزایش دهد به طوری که وزارت دارایی و بانک ملی ایران در سرمایهگذاری در بانک رهنی ایران بالمناصفه مشارکت داشته باشند.
نائب رئیس- ماده واحده مطرح است مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) پیشنهادات قرائت میشود
(به شرح ذیل خوانده شد)
پیشنهاد میکنم تبصره ذیل به ماده واحده علاوه شود.
تبصره- مقررات تبصره ۲ ماده اول قانون راجع به استفاده از ۲۳ میلیون دلار قسمتی از وام موضوع تحصیل اعتبار از کشورهای متحده امریکا و انگلستان مصوب ۲۴ اسفند ماده ۱۳۳۶ در خصوص پانصد میلیون ریال مذکور نیز لازمالرعایه است دکتر دادفر.
نائب رئیس- آقای دکتر دادفر.
دکتر دادفر- همان طوری که به عرض آقایان نمایندگان محترم رسید در ۲۴ اسفند ماه ۳۶ قانونی به تصویب رسید که تبصره ۲ ماده اول آن این است استفاده از بانک رهنی و بانک ساختمانی بر طبق برنامهای که به وسیله مجمع عمومی سهامداران هر دو بانک تهیه و به مورد اجرا گذارده میشود خواهد بود و به هر حال هشتاد درصد وجوهی که از محل وام مزبور به بانکهای رهنی و ساختمانی داده میشود به شهرستانهای کشور اعم از مراکز استان یا سایر شهرستانهای آن به استثنای تهران اختصاص مییابد بنابراین چون در این تبصره به حد کافی غور شده بود و شور شده بود و تصویب شده در آنجا قید شده به استثنای تهران در این پیشنهادی که بنده دادم این را علاوه کردم که در این ماده قانون به آخرش افزوده شود آن تبصره در اینجا هم لازمالرعایه است (احسنت).
نائب رئیس- چون کسی اجازه صحبت نخواسته. (عمیدینوری- بنده یک پیشنهادی دادهام که مشابه این پیشنهاد است آن را هم بفرمایید قرائت شود بعد رأی بدهیم) بسیار خوب پیشنهاد آقای عمیدی نوری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم تبصره ذیل علاوه شود تبصره بانک رهنی مکلف است از این محل توسعه شعب خود را در مراکز استانها و شهرها مقدم بر کارهای دیگر خود بداند عمیدی نوری.
نائب رئیس- پیشنهاد آقای دکتر دادفر مجدداً قرائت میشود پیشنهاد به شرحی که گذشت مجدداً قرائت شد رأی گرفته میشود به این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثراً برخاستند) تصویب شد.
۶- اعلام تصویب صورت مجلس
نائب رئیس- چون اکثریت هست تصویب صورت مجلس اعلام میشود.
۷- مذاکره و گزارش کمیسیون دارایی راجعبه افزایش سرمایه بانک ملی و بانک رهنی
نائب رئیس- آقای عمیدینوری نظرتان تأمین شده است یا خیر.
عمیدینوری- این غیر از آن است که تصویب شد.
نائب رئیس- بسیار خوب پیشنهاد شما قرائت میشود بعد توضیح بدهید پیشنهاد آقای عمیدی نوری مجدداً قرائت شد بفرمایید عماد تربتی پیشنهاد ایشان که تحصیل حاصل است.
عمیدینوری- آقایان عقیدهشان این است که یک اصلاحی بشود بنده نیز موافقم و این طور پیشنهاد کردم که بانک رهنی مکلف است از این محل توسعه شعب خود را در مراکز استانها و شهرها مقدم بر کارهای دیگر بدارد نمایندگان از این محل را حذف بفرمایید بسیار خوب از این محل را حذف میکنیم بانک رهنی مکلف است توسعه شعب خود را در مراکز استانها و شهرها مقدم بر کارهای دیگر بدارد.
صارمی- بسیار خوب است.
نائب رئیس- آقای ارباب مخالفید بفرمایید.
ارباب- بنده با ارادتی که به جناب آقای عمیدی نوری دارم حق دارم گله کنم که چرا بنادر را فراموش کردهاند (صارمی- بندرعباس که شهر است) فردا ایراد میگیرند آنها سوادشان یک جور دیگری است و یک شکل دیگری عمل میکنند به هر صورت استدعا میکنم بنادر هم اضافه شود.
نائب رئیس- آقای ارباب وقتی شهرها گفتند شامل بنادر هم میشود آقای صارمی موافقید بفرمایید.
صارمی- تصور میکنم که احتیاج به توضیح نداشته باشد.
نائب رئیس- چون یک موافق و یک مخالف صحبت کردهاند لذا پیشنهاد یک بار دیگر قرائت میشود و رأی میگیریم پیشنهاد آقای عمیدی نوری به شرحی که گذشت مجدداً قرائت شد.
تیمورتاش- این یعنی چه عبارت گنگ و مبهم است.
نائب رئیس- یک موافق و یک مخالف صحبت کردهاند.
تیمورتاش- مخالف گفت که فقط کلمه بندر اضافه بشود اینکه مخالفت اسمش نیست ما گفتههای اساسیتری داریم.
نائب رئیس- اعلام رأی شده حالا رأی میگیریم به این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثراً برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم تبصره ذیل به ماده واحده اضافه شود افزایش سرمایه بانک رهنی به مصرف وام طویلالمده برای تأمین مسکن مردم شهرستانهای دور از مرکز با سود صدی ۴ تخصیص داده شود مأمورین دولت تا رتبه شش مقدم خواهند بود ارباب.
نائب رئیس- آقای ارباب بفرمایید.
ارباب- عرض کنم که مهندس هدایت آقای ارباب پیشنهادتان را یک بار دیگر قرائت بفرمایید.
پیشنهاد میکنم تبصره ذیل به ماده واحده اضافه بشود افزایش سرمایه بانک رهنی به مصرف وام طویلالمده برای تأمین مسکن مردم شهرستانهای دور از مرکز با سود صدی چهار تشخیص داده شود مأمورین دولت تا رتبه شش مقدم خواهند بود عرض کنم اینکه توجه آقایان معطوف به عبارت دور از مرکز شد لازم است توضیح عرض کنم که نزدیک مرکز و استانهایی مثل اصفهان فارس و خراسان اینها یک آبادیهایی دارد یک تأسیساتی دارد یک تشکیلاتی دارد بانکهایی دارد ولی دور از مرکز همان لار که آقا فرمودند یا بندرعباس یا میناب یا لنگه که به کلی خرابه شده است اینها هیچ وسیلهای ندارند و مشکلی برای مأمورین دولت ایجاد شده که حتی افراد مأموریت آن نقاط را هم قبول نمینمایند برای این است که مسکن ندارند خانه اجاره پیدا نمیشود آقایان یک مأموری که هشتصد تومان در ماه حقوق دارد ماهی چهارصد تومان باید برای کرایهخانه بدهد و خانه وجود ندارد بنده هم استدعا کردم که به اشخاص وام بدهند که خانه بسازند و به مأمورین دولت هم بدهند (صفاری- این پیشنهاد هم نظرتان را تامی نمیکند) چرا تأمین نمیکند باید وام بدهند به آن کسی که وام میخواهد و حق مأمورین میباشد که مسکن داشته باشند کسی در آنجا مسکن کافی نمیسازد (یک نفر از نمایندگان- مأمور دولت که دائما در آنجا نیست) لااقل یک خانه سه اطاقه میسازد بعد هم به دیگری واگذار میکند حالا هر اصلاحی که آقایان میدانند بکنند بنده موافقت دارم منظورم این است که اضافه سرمایه به منظور تأمین مسکن مردم در نقاط دور از مرکز در هر شهرستانی که به آبادی نزدیک نیستم در آنجا به مصرف برسد که مفهوم قانون هم به عمل بیاید.
نائب رئیس- آقای معاون وزارت دارایی بفرمایید.
معاون وزارت دارایی (انواری)- با تصویب تبصره هشتاد درصد تصویب شده برای شهرستانها در این لایحه صدرزاده و قبلاً هم بود و قبلاً هم و این پیشنهاد جناب آقای ارباب اساس بانک رهنی را به هم میزند (صحیح است) استدعا میکنم پس بگیرند
ارباب- بنده خواستم برای مأمورین دولت کمکی بشود میخواهید رأی بدهید میخواهید رأی ندهید.
نائب رئیس- آقای تیمورتاش مخالفید بفرمایید.
تیمورتاش- امروز واقعاً برای بنده مسلم شد که یک فلسفه بسیار قاطعی هست که باید لوایح برود در کمیسیونها و شور و بحث بشود و به دلیل اینکه یک لایحهای میآید که شأن نزولی دارد کمکم یک چیزهایی به آن اضافه میکنیم یک تبصرههایی به آن اضافه میکنیم که به کلی قلب ماهیت میشود استاد عزیز من آقای دکتر شاهکارکه در علوم قدیمه و جدید استاد من هستند فرمودند که تبصره از بصر میآید و معنای آن روشن کردن یک مطلبی است ولی ما به جای این که یک مطالبی را اضافه بکنیم که روشنتر کنیم به جای آن کورش میکنیم پیشنهادی که حالا مطرح شد و متأسفانه اجازه صحبت داده نشد و همچنین این پیشنهاد به نظر بنده یک قدری دور از اصل نظر دولت بوده است دولت میخواسته است در حدود امکان یک اضافه سرمایهای به بانک رهنی که مورد توجه و علاقه همه آقایان هست بدهد این بانک هم بنده اعلام میکنم که به نظر بنده هم بسیار مفید بوده است و هم مصادر امورش مردم کارآمدی بودهاند آن وظیفه و عملی را هم که باید انجام بدهند به نظر بنده تا آنجایی که بنده اطلاع دارم انجام دادهاند.(ارباب- بنده توضیح میدهم که انجام ندادهاند) بنده نمیدانم مقصود از دادن یا ندادن چیست ارباب مردم بیچارهاند به آنها وام داده نمیشود بنده خودم با بانک رهنی هیچ معاملهای نداشته و ندارم (ارباب- بنده هم هیچ نداشته و ندارم) ولی ممکن است برای مردم یک توصیههایی کردهاید ندادهاند حالا ممکن است ناراضی باشید چون زیاد توصیه میکنید ولی مال بنده را که کم توصیه کردهام توصیه بنده را قبول کردهاند به هر تقدیر من نمیتوانم تصور بکنم که اشخاصی مثل آقای مهندس صادق یا مثل آقای منصف اینها کسانی باشند که کارشان را بد بکنند من این نفو هم خارج است اما راجع به این پیشنهاد این یک بانکی است که تا حدود امکان و مقتدرش کار خودش را میکند و در این جای تردیدی نیست که آقایان نمایندگان شهرستانها علاقهمندند که حتیالمقدور نسبت به شهرستانها کمک بشود و به نظر بنده ما هم وظیفه نمایندگیمان را انجام دادهایم و هم وظیفه ملیتمان را (ارباب- اینها احتیاجاتشان بیشتر است) ولی آقایان در هر کاری امکانات شرط است و یک مثل معروفی است که میگوید یک شکم سیرچه بسا که بهتر از صد شکم گرسنه باشد شما بینید که این بانک رهنی در جایی هم که میتواند کار نکرده یا اگر قصور کرده (بیاتماکو- بلی قصور کرده است بروید به شهرستانها ببینید) اگر قصور کرده یا نکرده به نظر من بهترین راهش یکی اضافه کردن سرمایه آن است و من میخواهم یک پیشنهادی خدمت آقایان بکنم گرچه این کار آن قدر که من اطلاع دارم فعلاً هم اگر اضافه بر مبلغ معینی بخواهید تضمین صادر میکند و میگوید بروید از بانکهای دیگر بگیرید یعنی به سرمایه خودش دست نمیزند قبول بفرمایید یک مصدودیتی از نظر مبلغی که میتواند در اختیار مردم بگذارد قایل بشویم اگر این کار بشود بهتر به جایی که جناب ارباب نظر دارد میرسد ولی این عملی که این پنجاه میلیون را بدهید به شهرستانهای دورافتاده دوری و نزدیکی یک امری است نسبی جناب آقای ارباب آقا نسبت به بنده دور هستید ولی قلبمان به هم نزدیک است دور و نزدیک نسبی است (ارباب- بندرعباس دور است و اصفهان نزدیک است اصلاحش بکنید مقصود من این است که به ولایات برسد) به ولایات با آن تبصرهای که تصویب شد میرسد بنابراین اختصاص این مبلغ به ولایات تنها کافی است مخصوصاً پرداخت وام به مأمورین دولت که شما دارید میفرمایید اینها کسانی هستند که به طور موقت میروند در بندرعباس یا در لنگه اینها موقت هستند اگر بخواهند خانه بسازند نمیشود یک کاری بکنید که دولت برای مأمورین خودش یک فکری بکند این (صحیح است) ولی برای یک مأمور چون موقتی است و میرود در هر شهرستانی یک خانه برای حسن که مأمور فلان جاست نمیشود ساخت بنده استدعا میکنم که آقای پیشنهادتان را پس بگیرید چون تا آن حدی که ممکن است در تبصره قبلی نظر آقای تأمین و مقصود عملی شده است (ارباب- بنده پیشنهادم را پس میگیرم) (دکتر شاهکار- ملاحظه کنید آقای ارباب شما هم توصیه ایشان را قبول کردید.)
نائب رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم که تبصره ذیل به عنوان تبصره و به ماده واحده علاوه شود
تبصره- اعطای اعتبار وام زاید بر سیصد هزار ریال به هر عنوان اعم از مرکز و شهرستانها از طرف بانک رهنی ممنوع است دکتر دادفر.
نائب رئیس- آقای دکتر دادفر.
دکتر دادفر- اگر بنده این پینشهاد را کردم به همین دلیل است که در مجلس مذاکراتی شد بنده پیشنهادم را یک بار قرائت میکنم (پیشنهاد را مجدداً قرائت کردند) مقررات بانک رهنی این است کسی که میخواهد خانه بسازد و یا خانهای خریده است و وام از آن محل دارد باید خانه را بسازد به حد ساختمان و یا به طبقه اول برساند مهندس بانک ببیند و برای تکمیل آن اعتبار بگیرد پس فرض این است که اگر کسی میخواهد یک خانهای بسازد لااقل باید ۲۰ هزار تومان داشته باشد تا سی هزار تومان وام بگیرد بشود پنجاه هزار تومان در شهرستانها تا آنجا که بنده سابقه دارم هیچ کس مگر آنهایی که از خودشان سرمایه دارند نمیتوانند خانههای دویست هزار تومانی بسازند هیچ کس قادر نیست که بیش از پنجاه هزار تومان خانه بسازد اما در تهران البته مشتری فراوان دارد و خود بنده هم خانه ندارم و خیلی دلم میخواهد که بانک رهنی به من صد هزار تومان وام بدهد و خانه بسازم ولی من نه استفاده کردهام و نه هم استفاده میکنم نه تنها از بانک رهنی بلکه از هیچ بانک دیگر مصلحت مملکت و مصلحت خود ما ایجاب میکند که خانههای سی هزار تومانی و پنجاه هزار تومانی ساخته بشود و آنهایی که علاقه دارند که بانک رهنی وامهای دویست هزار تومان بدهد سیصد هزار تومانی بدهد به خاطر مصلحت مملکت از این علاقهشان صرفنظر بفرمایند.
نائب رئیس- آقای دکتر شاهکار مخالفید بفرمایید.
دکتر شاهکار- بنده در موقعی که
پیشنهاد اول همکار محترم آقای دکتر دادفر مطرح بود خواستم از مقام ریاست که ایشان هم نماینده تهران هستند کمکی بگیریم و بگوییم که تهران از فرزند صیغه نیست ولی دیدم حکومت عدد است و با تمام لطفی که آقایان دارند به بنده نمایندگان محترم شهرستانها توجهی نخواهند فرمود این بود که عرضی نکردم (صارمی- بیست درجه برای تهران منظور شد) اما بیست درصد کردید این قسمت به جناب آقای دکتر عمید بیشتر میرسد که آنجا نشستهاند و ایشان نماینده تهرانند عرض کنم که جناب آقای دکتر دادفر آنچه که در کار بانک رهنی موثر است تجدید در کیفیت است نه در کمیت یعنی باید مطمئن بود که پول بانک رهنی به مصرف ساختمان به مصرف خانهسازی و در آنچه که موثر برای تهیه مسکن است برسد و من مطمئنم که جناب آقای دکتر دادفر هم با من موافقند قضیه کیفیت است آنچه که در کیفیت بحث بشود قابل توجه است یک مطلبی عرض میکنم باور بفرمایید که نمیخواهم اسم اشخاص را بیاورم ولی باور بفرمایید در شرایط فعلی مدتی است بانک رهنی به علت اشخاص صالحی که دارد آنچه از دستش میآید میکند ولی البته دستشان بسته است خود آقای دکتر دادفر میداند که هر گونه تجدید کمی سبب رکود و فلج کار بانک میشود (دکتر دادفر- هیچ همچو چیزی نیست) این یک مطلب مسلم اقتصادی است در امور بانکی هر بانکی سعی میکند از انواع و اقسام مختلف پرویزیون تهیه کند پول تهیه بکند سرمایه تهیه بکند از برای اینکه شعاع عملش را بزرگتر بکند شما که میخواهید بانک رهنی را با یک تبصرهای سرمایهاش را ۵۰۰ میلیون اضافه بکنند و بعد میگویید که در دادن وام محدودش بکنند شما که به یک مؤسسهای اعتماد دارید و از حیث کیفیت خیالتان راحت است که پول را با نه درصد به اشخاص قرض نمیدهید که بروند در بازار و سفتهبازی بکنند و این کاری است که مسلماً بانک رهنی نمیکند در این قسمت هر چقدر پافشاری بفرمایند آقای دکتر دادفر (صحیح است) محدودش میکند به این که چه جور پول بدهد الان مهندس میفرستد احتیاجات را میبیند مقدار ساختمان را محاسبه میکند و یک ربع ارزش آن را میدهد پول بزرگ را میدهد باز باید با تضمین از بانک دیگری بخواهید این است که بنده تقاضا میکنم و خود جناب آقای دکتر دادفر هم توجه میفرمایند که از لحاظ کمیت مقدارش که بانک رهنی وامی برای امور عمران میدهد محدود نفرمایند و از ایشان هم خواهش میکنم که پیشنهادشان را پس بگیرند.
نائب رئیس- آقای صارمی موافقید.
صارمی- بنده با پیشنهاد ایشان مخالفم تیمورتاش بنده با این پیشنهاد موافقم.
نائب رئیس- بفرمایید.
تیمورتاش- عرض کنم واقعاً کمال تأسف است از دو جهت یکی این که با دوست عزیز و ارجمندم آقای دکتر شاهکار در یک امری از امور هر چه باشد بنده مخالفت دارم و دوم این که مثل این که در مقابل صحت کلام ایشان عرض اندام کردن خیلی مشکل است ولی در همین حال عرضم را میکنم جناب آقای دکتر شاهکار دو استدلال فرمودند یکی این که محدود کردن بانک اصولاً از نظر تز اقتصادی غلط است دوم این که کسانی هستند که با یک تضمینهای عمدهای میآیند و یک پولی میگیرند (صفاری- از اینجا نمیگیرند از بانکهای دیگر میگیرند) چه تضمین یا وثیقه به هر نحو منظور بنده این است که میخواهند بگویند که بانک رهنی در پولی که میدهد کور است یعنی مطمئن است که پولش برمیگردد به نظر بنده هیچ کدام از آنی دو نظر کافی به منظور نیست اول از همه بانکهایی هستند دستگاههایی هستند موسساتی هستند در دنیا که طبق اساس و شأن نزولشان محدودند مثلاً فرض بفرمایید فلان شرکت تعاون تشکیل میشود ممکن است میلیاردها سرمایه داشته باشد ولیکن امکاناتش نسبت به فرع محدود است میگوید فلان فرد حق دارد تا پنجاه تومان یا صد تومان یا هزار تومان بیاید با یک محدودیتی از این اعتبارات بزرگ استفاده بکند اصلاً شأن نزول بانک رهنی این نبوده است که عمارت شش طبقهای ساخته بشود (دکتر دادفر- کاملاً (صحیح است) شأن نزول بانک رهنی این است و این عملی است که تا اندازهای که بنده خبر دارم میکند یعنی ۱۲ هزار تومان ۱۵ هزار تومان ۲۰ هزار تومان به کسانی که درمانده هستند برای خاتمه ساختمانش کمک میکند و پرداخت میکند و من خیال میکنم منظور دولت و نظر همه آقایان همین است که به این طبقه از مردم وام داده شود به این طبقه از مردم استفاده برسد و تعمیم پیدا کند و یک محل و مکانی داشته باشد که این ساختمانهای کوچک بشود و بنده تصدیق میکنم که امروز در تهران با ۲۰ هزار تومان و سی هزار تومان نمیشود ساختمان کرد و به همین ملاحظه هست که میخواهم از جناب آقای دکتر دادفر استدعا بکنم که پلافون یعنی سقف را به ۵۰ هزار تومان برسانند حتماً لازم است اگر بانک رهنی با آن وسایلی که میفرمایند میتواند به کسی کمک بکند همان کاری که تا به حال کرده بکند دستش از این جهت بسته نیست تا ۵۰ هزار تومان را خودش میدهد ولی بقیهاش را تضمین باید بدهند و بگیرند و بانک این عملی است که سالها کرده و مدار کارش همین است و من خیال نمیکنم که بانک رهنی از بانکهایی باشد که سیصد هزار تومان و چهارصد هزار تومان یا پانصد هزار تومان به کسانی قرض داده باشد کاری کنیم که هر چه بیشتر بتوانند مردم ازش استفاده کنند پنجاه هزار تومان قبول بفرمایند و اگر بیشتر از این شود و بانک رهنی دید وسایلش طوری است که میتواند عمل کند همان طوری که حالا عمل میکنند یعنی تضمیننامه میدهد به همان ترتیب عمل کند من استدعا میکنم برای آنی که تعمیم پیدا کند و عده مستحق بیشتر بتوانند استفاده کنند این پیشنهاد را قبول کنید (صدرزاده- این که هم در کیفیت محدود میشود و هم در کمیت این صحیح نیست.)
نائب رئیس- آقای دکتر دادفر اخطار نظامنامهای دارند.
دکتر دادفر- جناب آقای دکتر شاهکار مسلماً جنابعالی نماینده تهران هستید و واقعاً دکتر شاهکارید و منطق زبان بنده در مقابل جنابعالی قاصر است اما فلسفهای فرمودید که اگر بانک رهنی اعتباراتش محدود شود با این اضافه سرمایه چه کار کند مثل اینکه آقا واهمه دارید که این ۵۰ میلیون تومان بماند در صندوق بانک رهنی و کسی هم مراجعه نکند و ضرر بخورد به بانک بنده به جناب مستطاب علای قول میدهم که اگر فردا بانک رهنی نه ۵۰ میلیون ۵۰۰ میلیون هم بگوید داریم در ظرف یک روز تمام میشود پس اگر ۵۰ میلیون سرمایه بانک اضافه شد هیچ واهمهای نداشته باشید الان که حداکثر ۱۰ هزار تومان میدهد مردم به صف ایستادهاند چطور محدود میشود الان تمام نمایندگان شهرستانها داد میزنند که به شهرستانها هم اعتبار بدهند پس بنابراین ۵۰ میلیون که هیچ ۵۰۰ میلیون تومان هم کم است اما چرا بنده این را محدود کردم آقایان همیشه در قانونگذاری به این نکته توجه فرمودهاند یک عدهای بنا به حق.
نائب رئیس- آقای دکتر دادفر شما اخطار داشتید در اطراف اخطارتان صحبت کنید.
دکتر دادفر- بنده با توجه به فرمایشات جناب آقای تیمورتاش آن سیصد هزار ریال را پانصد هزار ریال کردهام اگر موافق هستید که قبول میفرمایید اینجا این نکته را هم به نظر جنابعالی برسانم که آنهایی که زیاد وام میخواهند البته مستحق هستند اما مستحقتر آنهایی هستند که کمتر وام میخواهند برای آنها هم اگر انشاءالله اعتباری تحصیل شد آن وقت بانک رهنی میتواند بیشتر بدهد.
نائب رئیس- به پیشنهاد اولیه رأی گرفته میشود عدهای از نمایندگان آن را مسترد داشتند.
نائب رئیس- آقای انواری.
معاون وزارت دارایی (انواری)- همان طور که جناب آقای دکتر شاهکار توضیح فرمودند به نظر بنده بانک رهنی با بانک کارگشایی باید فرق داشته باشد بانک رهنی اختیار دارد و مجاز است یکی از نمایندگان بسیار خوب کار کرده است این بانک یک عملیاتی در این مدت کرده است و بالاخره پولی هم که میدهد جایی نمیرود که برنگردد بانک رهنی از سال ۱۳۱۷ که دارد عمل میکند تا به حال به خوبی کار کرده امروز نباید محدود شود (صحیح است).
نائب رئیس- پیشنهادی دادند قرائت شد یک موافق و یک مخالف هم صحبت کردند (صارمی- اصلح کردهاند آن را) پیشنهاد اول ایشان قرائت میشود (به شرح سابق مجدداً قرائت شد.)
نائب رئیس- رأی گرفته میشود به این پیشنهاد آقایانی که مواقند قیام فرمایند عده کمی برخاستند رد شد پیشنهاد دیگر قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
اینجانب پیشنهاد مینماید تبصره زیر به ماده واحده اضافه شود.
تبصره- بانکهای کشاورزی و رهنی مکلفند در نقاطی که فاقد شعبه یا نمایندگی هستند اعتباری که متناسب با آن محل باشد در اختیار بانک ملی آنجا بگذارند تا احتیاجات مراجعین به عنوان نمایندگی بانک مربوطه را انجام دهند ابتهاج.
نائب رئیس- آقای ابتهاج.
ابتهاج- در مرحله اول این موضوع را توضیح داده بودم معذلک کله تکرار میکنم که غالب نقاط کشور فاقد بانک کشاورزی و رهنی است و عذر بانکهای مربوطه برای نداشتن شعبه تا حدودی موجه است چون یک بانک باید صرف بکند تا بتواند در یک محلی شعبه باز کند به این جهت بنده پیشنهاد کردم که آن اعتبار را بگذارند در اختیار بانک ملی و زمانی که خودش نمیتواند در آنجا شعبه مستقل دایر بکند بانک ملی به نمایندگی بانکهای رهنی و کشاروزی این کار را انجام بدهد و عقیدهام بر این است که بعد از تصویب این تبصره بانک کشاورزی و رهنی سعی خواهند کرد که در آن نقاطی که لازم است زودتر شعبه باز کنند (احسنت).
نائب رئیس- آقای صارمی مخالفید.
صارمی- موافقم آقای صدرزاده.
صدرزاده- موافقم آقای بهبهانی مخالفید.
بهبهانی- موافقم آقای مرآت اسفندیاری مخالفید؟
مرآت اسفندیاری- بله مخالفم.
نائب رئیس- بفرمایید.
مرآت اسفندیاری- این پیشنهاد همکار محترم جناب آقای ابتهاج بسیار پیشنهاد خوبی است ولی یک نکته را درست توجه نفرمودند که تأسیس شعبه بانک رهنی یا نمایندگی بانک رهنی یا
کشاورزی را توأم فرمودند بنده این دو تا را توأماً با هم صلاحیتشان را یک جا نمیدانم چون در اغلب نقاط تأسیس بانک کشاورزی لازم و واجب است ولی بانک رهنی در بعضی نقاط تأسیسش ایجاب میکند و در بعضی نقاط نمیکند در اصل موضوع عرض کردم بنده صددرصد موافقم به شرط این که الاهم فالاهم باشد بنده عرض میکنم جناب آقای ابتهاج مثلاً در شهرستان سیرجان کرمان از پنج سال به این طرف بانک ساختمانی زمینهایی که اطراف شهر بوده تقسیم کرده بین تمام کارمندان دولت و آنچه کوشش میشود تا به حال بانک رهنی در آنجا باز نشده است و از کرمان هم نمیرود بانک به آنها وام بدهد الان این پیشنهادی که حضرتعالی دادید ممکن است که بانک در یک موسسهای که اصلاً صلاحیت ندارد تأسیس شعبه یا نمایندگی بکند در صورتی که اول موجبات آن باید فراهم بشود و بعد به تأسیس بانک اقدام شود یا پیشنهاد حضرتعالی در اصل موافقم ولی به شرط این که در نظر گرفته شود در نقاط مختلف به طور الا هم فالا هم این کار را بکند.
نائب رئیس- آقای صارمی موافقید؟
صارمی- بله بفرمایید.
صارمی- تصور میکنم یکی از پیشنهادهای بسیار مفید همین موضوع باشد برای اینکه بانک میگوید که من اگر آنجا شعبهای باز کنم ممکن است استفاده نداشته باشد و کادر فنی نداریم ولی یک اعتباراتی به بزرگترین بانک کشور میدهم که بتواند وامهایی طبق مقررات خود بانک رهنی بپردازد این موضوع هم تازهای نیست الان مدتی است در دستگاه دولت مطالعه میکنند و حتی آقای دکتر اقبال نخستوزیر هم این نظر را داشتند که چنین دستوری به بانک رهنی بدهند وقتی راجع به تأسیس شعبه بانک رهنی مذاکره میشد گفتند که من تصمیم دارم یک چنین نظری اتخاذ کنم بنابراین با این ترتیب میتوانند شهرستانها مختلف از این اعتبارات استفاده کنند و محل سکونتی برای خودشان تهیه کنند بنابراین هیچ اشکالی ندارد و البته در موقعی که اعتبارات بانک رهنی توسعه بیابد آن منظوری که حضرتعالی دارید مورد توجه قرار خواهد گرفت یعنی فرض بفرمایید یک جایی که تناسب ندارد اعتباری نخواهند داد و بانک رهنی هم دستش باز است که با مطالعه این کار را انجام بدهد بنده خیال میکنم که اگر این پینشهاد تصویب شود و به موقع اجرا گذارده شود بسیاری از مشکلات اهالی شهرستانها مرتفع خواهد (صحیح است).
نائب رئیس- آقای معاون وزارت دارایی.
معاون وزارت دارایی- ظاهراً قضیه همین طور است که آقایان میفرمایند و به نظر ساده میآید که یک قسمتی را بانک ملی قبول کند آخر این موضوع دو طرفه است شما یک تکلیفی برای بانک ملی تعیین میکنید که ما هنوز نمیدانیم که آیا بانک برای این کار حاضر است یا نه یک نفر از نمایندگان قانون او را مکلف میکند و به علاوه با تصویب تبصره قبلی که هشتاد درصد برای شهرستانها گذاشتهاید دیگر چیزی باقی نمیماند که بانک مالی عمل کند بنده تصور میکنم اگر تصویب شود اجرایش به اشکال برمیخورد.
صدرزاده- با موافقت بانک ملی اضافه کنید.
نائب رئیس- راجع به این پیشنهاد یک موافق و یک مخالف صحبت کرده رأی گرفته میشود آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثراً برخاستند) تصویب شد.
نائب رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
مقام ریاست محترم مجلس شورای ملی
پیشنهاد مینمایم تبصره زیر به ماده واحده اضافه شود.
تبصره- صدی هشتاد از مبلغ فوق اختصاص به شهرستانها داده شود صارمی.
صارمی- با پیشنهاد قبلی موضوع منتفی است و پس میگیرم.
نائب رئیس- پیشنهاد دیگر قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم تبصره ذیل به ماده واحده اضافه شود
تبصره- دولت مکلف است در ظرف دو ماه اساسنامه جدیدی برای بانک رهنی ایران و پس از تصویب کمیسیون شرکت دارای مجلسین به موقع اجرا بگذارند دکتر مشیر فاطمی.
نائب رئیس- آقای دکتر مشیرفاطمی.
دکتر مشیرفاطمی- عرض کنم این قانون با این پیشنهادی که ما داریم میدانیم از حدود خودش جناب آقای دکتر امیر حکمت دارد تجاوز میکند حالا که فرصتی شده بنده میخواهم عرض کنم آقایان برای شهرستانها صدی هشتاد اعتبارات را باید قرار بدهند ولی از فردا سیل تقاضاها از همه جا خواهند آمد و ما به جای این که یک جا را آباد کنیم متأسفانه خرده خرده جاهایی آباد میشود و نتیجهای ندارد عمیدینوری چرا نتیجه ندارد هر کس سلیقهای دارد اجازه بدهید عرضم را بکنم بعد جناب آقای عمیدی نوری بیایید شما فرمایشتان را بفرمایید بنده سلیقهام این است که ما ۵ جا را بگیریم آباد بکنیم بهتر این است که در ۲۰۰ جا خرده خره یک خانه کج و کوله بسازیم این پیشنهادی که بنده کردم بانک رهنی تا به حال یک موسسه بسیار کوچکی بود حالا با این سرمایههای جدیدی که دادهاند دارای ۲۰۰ میلیون سرمایه شده ولی یک اساسنامه حسابی که به تصویب مجلس رسیده باشد ندارد بانک ملی دارد بانک کشاورزی دارد ولی بانک رهنی هم احتیاج دراد ولی اگر به جای همه این پیشنهادها آن اساسنامهاش بیاید و تصویب شود آن ارگانهایی که هست برایش مقرراتی که هست آقایان میتوانند نظرات خودشان را در آن بگنجانند و طبق آن اساسنامه عمل شود بنده اینجا پیشنهاد کردم همان طوری که بانک ملی و بانک کشاورزی اساسنامه تصویب شده مجلس را دارند اساسنامه بانک را هم تا دو ماه پیشنهاد کنند و به تصویب مجلس برسد و طرز معامله او معلوم شود و ما هی داخل هم پیشنهاد نکنیم معاون وزارت دارایی بانک رهنی اساسنامه دارد الان اینجا هست.
نائب رئیس- آقای مهندس جفرودی مخالفید.
مهندس جفرودی- بله بفرمایید.
دکتر مشیر فاطمی- مخالفید یعنی میفرمایید اساسنامه نداشته باشد.
مهندس جفرودی- بنده یقین دارم پیشنهاد جناب آقای دکتر مشیرفاطمی ناشی از پیشنهادهایی است که در این جلسه راجع به یک ماده خیلی ساده مالی شده است برای اینکه بانک رهنی از ۱۳۱۷ دارای اساسنامه است و این اساسنامه هم وقت قانونی دارد بدون اساسنامه نمیتوانست وجود داشته باشد اگر اساسنامه بانک رهنی نمیداشت تمام کسانی که تا به حال به عنوان مدیرعامل یا نیابت مدیرعامل انجام دادهاند باید تعقیب شوند و بنده از ایشان نمیتوانم تمنی کنم که پیشنهادشان را مسترد دارند چون صحیح نیست که هر لایحهای که به مجلس میآید یک تکلیف قانونی که اساسنامه فلان بانک و یا آئیننامه و مقررات فلان جا را عوض کنند مجلس اختیارش وسیع است و هر کاری که میکند حقش است ولی یک پیشنهاداتی هست که به هیچ وجه متناسب با لوایح نیست یک پیشنهادهایی است که جنبه اجرایی دارد و حق نیست آن پیشنهادها در مجلس مطرح شود مثلاً پیشنهادی بکنند در مجلس باید صددرصد این اعتبارات به شهرستانها داده شود این یک اصل کلی است ولی اگر بگویید که به این ترتیب بشود این نحوه اجراست این صحیح نیست به این جهت است که بنده از شخص ایشان تمنی میکنم پیشنهادشان را مسترد بکنند برای این که هر روز نمیشود که مجلس در هر موردی یک تکلیف قانونی برای دولت تعیین بکند.
نائب رئیس- آقای فخر طباطبایی مخالفید؟
فخرطباطبایی- بله بفرمایید.
دکتر مشیرفاطمی- من پس گرفتم ولی اساسنامه بانک رهنی هنوز به تصویب مجلس نرسیده است.
نائب رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
پیشنهاد میکنم که تبصره زیر به ماده واحده علاوه شود
تبصره- اعطای وام رهنی به درخواستکنندگان با توجه به مبلغ وام و رعایت حق تقدم متقاضیانی که مبلغ وام درخواستی آنها کمتر است پرداخت خواهد شد دکتر دادفر.
دکتر دادفر- سماجت و اصرار بنده در این پیشنهاد از این نظر است که برای آنهایی که صدا ندارند آنهایی که ۵۰ هزار تومان وام نمیخواهند آنهایی که نمیتوانند بروند اثاثیه خانهشان را در سمساریها گرو بگذارند و وام بگیرند و این ور و آن ور بگردند برای آنها کاری بشود بنده نه خودم وام میگیریم و نه گرفتهام و میدانم این پیشنهاد بر ضرر امثال بنده است اما توجه بفرمایید حالا که با یک بارم و یک حدی موافقت نشد لااقل موافقت بفرمایید که آنهایی که مبلغ وامشان کمتر است حق تقدم داشته باشند دو نفر میروند از بانک وام میخواهند یکی صد هزار تومان یکی هزار تومان میخواهند تصویب بفرمایید آن کسانی که هزار تومان میخواهند آن را بدهند بعد اگر پول داشتند و آنهای دیگر هم بدهند وقتی که قیمت و مبلغ را محدود نکردیم لااقل برای کسانی که کمتر وام میخواهند یک حق مقتضی قایل بشویم پیشنهاد بنده این است که آقایان موافقت بفرمایید اعطای وام رهنی به درخواستکنندگان در مرکز و شهرستانها با توجه به مبلغ وام و رعایت حق تقدم متقاضیانی که مبلغ درخواستی آنها کمتر است پرداخته خواهد شد یعنی متقاضیانی که درخواست آنها کمتر است حق تقدم دارند در گرفتن وام به کسانی که مبلغش بیشتر است البته این عامل موثری است منظور این است که اگر یک تاریخ واحد دو تا تقاضا بود که یکی کمتر بود و دیگری زیادتر بود و یک اعتبار معینی بود باید به آن کسی بدهند که مبلغ کمتری درخواست میکند و این حق تقدم برای آنها رعایت شود منظور این است که اجازه بفرمایید که این سنت در بانک رهنی گذاشته شود که قرض بیشتر به کسانی داده شود که دست و پا ندارند آن کسانی که هزار تومان و ده هزار تومان میخواهند که خانه خود را کاه و گل بمالند به آنها داده شود.
نائب رئیس- آقای صارمی.
صارمی- بانک رهنی برای این به وجود آمده است که روی هم رفته به آسایش عمومی و محل سکونت مردم توجه داشه باشد و حقیقت این است که داشتن ثروت نبایستی جرم باشد یعنی اگر کسی بخواهد یک خانه دویست هزار تومانی بسازد و خودش و خانوادهاش آنجا سکونت کنند این را نباید
بگوییم که از مزایای اینجا استفاده نکنند خوشبختانه بنده در وضعیاتی هستم که قدرت گرفتن وام ندارم که حتی اگر بخواهم مرهونهای تهیه کنم و به رهن بگذارم آن را هم ندارم ولی انصاف را باید رعایت کرد و دست بانک را باید باز گذاشت فیالمثل عرض کنم اگر در یک موقعی که در یک شهرستانی وجود یک مهمانخانهای فوقالعاده مورد احتیاج بود و یک مرد متمولی بخواهد یک مهمانخانهای ساختمان کند و احتیاج داشته باشد که دویست هزار تومان از بانک رهنی قرض بکند نبایستی بگوییم که به این آدم که میخواهد ساختمانی بکند و برای عمران و آبادی آن شهرستانها نهایت ضرورت را دارد قرض ندهید یا شرکتهای ساختمانی نتوانند از وام بانک رهنی استفاده کنند یا اینکه واقعاً حمام برای نظافت اشخاص در بسیاری از نقاط وجود ندارد اگر یک کسی پیدا شد و دویست هزار تومان صد هزار تومان خرج بکند و بخواهد مبلغی از بانک رهنی وام بگیرد و این حمام را به اتمام برساند نباید به او بپردازیم و یا اینکه در بعضی از شهرستانها در امور شهرداری از بانک رهنی استفاده کردهاند و الّا بانک رهنی به بعضی شهرستانها وام داده است در مقابل وثیقهای که گرفته که بروند و یک سدی بسازند اگر این پیشنهاد تصویب شود مسلماً تعداد اشخاصی که وامشان خیلی کم خواهد بود زیاد است و دیگر نمیرسد به این قبیل امور که تقریباً جنبه عمومی دارد این است که تصور میکنم بهتر است دست بانک را باز بگذارید اگر چنانچه بانک مورد اعتماد است میتواند به طور کلی در هر کجا که لازم است وام بدهد قطعاً اولیای امور بانک نظر آقای دکتر دادفر را در نظر دارند و الان هم اگر به آمار وامهایی که بانک رهنی پرداخته مراجعه شود صدی ۸۰ وامها مبلغ کم و به اشخاص غیرمتمکن پرداخته میشود.(دکتر دادفر- این طور نیست؟) آقای دکتر دادفر بنده آنچه به نظرم میرسد حقیقت امر را میگویم اگر من تخلف و خطایی از یک دستگاهی ببینم هیچ وقت حاضر نیستم که برخلاف آن اظهار بکنم الان وضع به همین ترتیب است که اشخاصی که کمتر وام میخواهند میدهند البته موضوع وام را ملحوظ میدارند و باید دست بانک باز باشد که بتواند نسبت به کارهای عامالمنفعه اقداماتی به عمل بیاورد به این مناسبت از جناب آقای دکتر دادفر تقاضا میکنم پیشنهاد را مسترد بفرمایید و به طور قطع نظر شما را بانک رعایت خواهد کرد.
نائب رئیس- آقای مشایخی
مخبر کمیسین دارایی مشایخی- اساسنامه بانک رهنی حدود و اختیارات و وظایف بانک رهنی را تعیین کرده است که بانک اساساً نحوه معاملاتش چه میتواند باشد و چه معاملاتی را حق دارد که بانک رهنی بکند مطلق معاملات بانک رهنی ناظر بر وام نیست در اساسنامه یک وظایف دیگری هم برای بانک رهنی پیشبینی شده از جمله ساختمان خانه از جمله تهیه مصالح ساختمانی ما وقتی در اطراف سرمایه صحبت میکنیم فقط فکرمان متوجه وام دادن است و حال این که وظیفه بانک رهنی منحصر به این نیست در اساسنامه بانک یکی از وظایفش دادن اعتبار در حساب جاری در برابر اموال غیرمنقول است بسیار وظایف دیگری هم دارد و به علاوه این نظر را که جناب آقای دکتر دادفر دارند بنده میخواهم که به عرضشان برسانم که این فکر از زمانی ممکن است سبب شود که پول به مستحق علیه واقعی نرسد منباب مثال عرض میکنم یک فرد مجرد تقاضای وام کرده ده هزار تومان برای ساختمان اما یک فرد معلیلی تقاضای وام کرده است برای ۲۵ هزار تومان حقاً یکی باید وام داده شود به دومی برای اینکه آن یک نفر است یک خانه میسازد برای سکونت ممکن است یک اطاقش را خودش بنشیند و باقی را اجاره بدهد اما یک کسی که دارای اولادهای زیادی است و بالاخره میخواهد برای خانواده خود تهیه مسکن کند در مورد او مبلغ وام نباید مورد نظر واقع شود از این قبیل مثالها خیلی زیاد است بنابراین مداخله کردن در راههای اجرایی و وسایلی که بانک باید ایجاد کند برای وام دادن ممکن است با نظری که جناب آقای دکتر دادفر دادند و داشتند با همین مثالهایی که عرض کردم منطبق نباشد مضافاً به اینکه وظیفه بانک رهنی منحصراً دادن وام در مقابل رهینه غیرمنقول و برای ساختمان نیست و به علاوه عملاً هم همین کار را میکند من وکیل فعلی شهرری هستم کسانی که از اهل شهرری تقاضای وام دارند با این که در شهر ری دفتر بانک نیست هر وقت مراجعه کردهاند و تقاضای وام کردهاند با کمال حسننیت این وامهای مختصر را دادهاند و اگر هم من توصیهای کردهام دیدهام که خودشان متوجه بودهاند که اینها کسانی هستند که باید وام بگیرند بنابراین با توضیحاتی که آقایان دادند ارکان اساسی بانک کسانی هستند که وظایف خودشان را خوب انجام میدهند و تصور میکنم که منظور آقای دکتر دادفر را دستگاه اجرایی عملاً اجرا میکند و اگر این تقاضا را تصویب کنیم ممکن است مضر واقع شود علیهذا تصور میکنم بهتر باشد که پس بگیرند
صدرزاده- پس میگیرند
دکتر دادفر- نه خیر بنده علاقه دارم که تکلیفش معلوم شود.
نائب رئیس- رأی میگیریم به این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام کنند (عدهای برخاستند) تصویب نشد بقیه پیشنهادات را در جلسه بعد مطرح میکنیم.
۸- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
نائب رئیس- جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده ساعت ۹ صبح روز سهشنبه دستور هم بقیه این لایحه.
(مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)
نائب رئیس مجلس شورای ملی- دکتر موسی عمید