مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ دی (جدی) ۱۳۰۰ نشست ۵۰

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهارم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ دی (جدی) ۱۳۰۰ نشست ۵۰

مجلس شورای ملی دوره چهارم تقنینیه

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ دی (جدی) ۱۳۰۰ نشست ۵۰

جلسه ۵۰

صورت مشرح مجلس یوم شنبه دوم حوت ۱۳۰۰ مطابق ۲۴ ربیع الثانی ۱۳۴۰

مجلس یک ساعت قبل از غروب در تحت ریاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید

(صورت مجلس یوم سه شنبه ۲۸ قوس را آقای تدین قرائت نمودند)

رئیس ـ نسبت به صورت مجلس ایرادی هست یا خیر.

(گفته شد خیر)

رئیس ـصورت مجلس تصویب شد، دستور امروز مذاکره در تعهدنامه جامعه ملل است ولی فعلاً بعضی مطالب هست که باید به عرض آقایان برسد راجع به کمیسیون پنج نفری که در جلسه قبل رای داده شده بواسطه ضیق وقت در جلسه گذشته فرامو شد مستخرجین آراء معین شوند حالا مستخرجین آرا تعیین می‌شوند که در موقع تنفس کمیسیون پنج نفری را انتخاب فرمایند.

آقا سید فاضل ـ اجازه میفرمائید

رئیس ـ بفرمائید

آقا سید فاضل ـ در روزنامه ستاره ایران در نمرف ۸۴ و در نمره نود و دو نسبت اتهامی به بنده داده است که توسط بنده چهار هزار تومان برای تخفیف خرواری پنج قران به خبازها داده شده است اولاً بنده فوق العاده متشکرم که مجلس شورای ملی تصویب کرده کمیسیون پنج نفری منتخب شود و رسیدگی نمایند بدبختانه در جلسه گذشته ممکن نشد انتخاب نمایند لهذا مستدعی هستم مقرر فرمائید این کمیسین را در همین جلسه معین نمایند و نیز از کمیسیون مستدعی هستم که زودتر جلسات خودشان را منعقد کنند و مراتب را به مجلس شورای ملی راپورت دهند که معلوم شود فقط و فقط افترا و تهمت است و بنده نیز علی الوظیفه دیروز در روزنامه ایران این قضیه را تکذیب نمودم (در این موقع آقای سهام السلطان استقراع نموده و آقای وقارالملک و آقای آقا سید یعقوب برای استخراج آرا به حکم قرعه معین شدند)

رئیس ـ عریضه از طرف جمعی از تجار رسیده و کمیسیون عرایض صلاح دانسته است در مجلس قرائت شود حالا قرائت می‌شود بعد به وزارت تجارت و کمیسیون تجارت ارجاع خواهد شد

(آقای تدین به مضمون ذیل قرائت نمودند)

نمره ۱۰ شهر ربیع الثانی ۱۳۴۰ هجری تهران.

مقام منیع ریاست محترم دارالشورای ملی شیدالله ارکانه

با نهایت احترام و توقیر خاطر مقدس ان مقام منیع را متوجه معطوف می‌دارد راجع به میلیونها اموال تجار ایرانی که در نقاط مختلفه روسیه و بالخاصه در نواحی مملکت آذربایجان قفقار در این چند سال اخیر قسمتی در تحت نظارت رؤسای آن ممالکت توقیف و قسمتی مطابق اصول بالشویسم ضبط گردیده بکرات به مقام ریاست وزراء و وزارت خارجه وقت از زمان زمامداری آقای وثوق الدوله الی زماننا هذا تظلم نموده و استر حاماً تمنای اقدامات لازمه در استرداد عین یا قیمت اموال مزبوره را نموده‌ام و دوسیه عمل در آشیو وزارت خارجه ضبط است بهترین گواه صادق فدویان است مع الاسف تا کنون جوابی جز عبارت مستعمله اداری نشنیده و نخوانده‌ایم. در نتیجه به مواعید مکرر دولت اغفال شده یا انتظار اقدامات مجدانه صبر نمودیم تا کلیه اموال فدویان به تدیج در اطراف و اکناف عالم پراکنده و بازارهای اروپا بالخاصه مملکت سوئد و ایطالی از مال التجاره منهویه ایرانی زینت شد. به اجبار در مقام تظلم به کعبه آمال ملی برآمده از آن مقام منیع استدعا می نمائیم که چون مذاکرات مجلس در اطراف معاهده روس و ایران جریان دارد و این عریضه فدویاین را به نظر مبارک وکلاء ملت رساینده یک سلسله اقدامات مجدانه بفرمایند مگر در نتیجه توجهات و مساعی جمیله آن مقام منیع و وکلاء محترم تجار از این گرداب فلاکت که بالمال متوجه هیئت جامعه می‌شود مستخلص شده و در آتیه بتوانند تجارت خود را ادامه داده و مرفه الحال باشند. در خاتمه با تقدیم احترامات قائقه خاطر محترم آن مقام منیع را مستحضر می‌دارد که از قرار اخبار واصله قسمتی از اموال این جانبان از آن جمله هدلهای فرش هنوز در باد کوبه و بعضی نقاط روسیه موجود است.

رئیس ـ پیشنهادی از طرف آقای حائر زاده شده راپورت کمیسون عرایض که در چند جلسه قبل به مجلس تقدیم شده بود جزو دستور باشد در این باب مخافی هست یا نه؟

حاج شیخ اسدالله ـ چون در آن راپورت دو سه فقره مطلب ذکر شده یک فقره راجع به وزارت پست و تلگراف است و یک فقره راجع به وزارت داخله است. برای گرفتن نتیجه قطعی بنده تصور می‌کنم اگر مجلس مساعدت کند در موقع مذاکره معاونین وزارت خانه‌های مربوطه حضور داشته باشند بهتر خواهد بود.

رئیس ـ چون در آخر جلسه مذاکره خواهد شد به آقایان وزراء اطلاع داده خواهد شد که تشریف بیاورند بالفعل موضوع مذاکره تعهدنامه جامعه ملل است. آقای سردارمعظم خراسانی اجازه خواسته‌اند.

سردارمعظم ـ بلی بنده موافقم بعد از یک مخالف عرض خواهم کرد.

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه نطق)

حاج شیخ اسدالله ـ در جلسه قبل حضرت والا مخبر کمیسیون خارجه در جواب عرایض بنده یک سلسله فرمایشات و دفاع فرمودند قسمتاول از فرمایشات ایشان هیچ مربوط به نظریات بنده نبود یا اینکه بنده بد تعبیر کردم و یا حاضر والا به عرایض بنده درست توجه نفرمودند بودند حضرت والا فرمودند یک فکری که تمام عقلای دنیا و یونانیهای قدیم داشته‌اند و از ابتدای خلقت عام و آدم در مقام اجرای آن بوده‌اند و کتب متعددی در این باب تدوین شده وکتابخانه‌های متعددی تهیه نموده‌اند و موجود است و در موقعی که ویلسن برای خدمت به عالم بشریت این مرام را خواسته است به موقع عمل بگذارد و در نتیجه جنگ بین المللی موفق به انجام این مرام شده و ملل معظم دنیا حاضر شده‌اند که این مرام را عملی کنند و امروز در مجلس شورای ملی پیشنهاد است که باید ایران در این جامعه عضویت داشته باشد یک نفر از نمایندگان با این اصل مسلم مخالفت می‌کند. بنده چنین عرضی نکردم که این مرام مردم بدیهی است و عرض نکردم که این مقصود مقصود عالی نیست و بر فرض اینکه هیچ کس در دنیا با این خیال نبوده و هیچ کتبی هم در این باب تدوین نشده باشد و یونانی‌های قدیم هم در این خیال نبوده‌اند این فکر همین امروز ایجاد شده باشد بنده تکذیب نمی‌کنم و نمی‌گویم این فکر عالی وقتی وجود خارجی پیدا کند یک خدمت بزرگی به عالم بشریت نیست بلی این فکر یک فکر عاقلانه‌ای است و یک فکر بزرگی است و این مطلب را به هر فردی از افراد بشر اظهار کنند تصدیق می‌کنند که فکر عالی خوبی است زیرا وقتی گفته شد ملل دنیا یعنی ملل بزرگ دنیا حاضر شده‌اند جلوگیری از تجاوزات و تخطیاتی که به ملل صفار یا به افراد نوع بشر می‌شد که این فکر عالی و خوبی است و هیچ عاقلی نباشد این مقصود عالی را تکذیب کند چون مرام مقدس و فکر بزرگی است که ملل دنیا در یک مجمع و مجلسی نماینده داشته باشند و در آنجا نمایندگان دول به اتفاق یکدیگر از تجاوزاتی که از ملل بزرگ نه ملل صفار یا از افراد بشر به همدیگر می‌شود. جلوگیری کنند البته خیلی خوب است ولی مقصود بنده این است که این جامعه و مجمع او نیست نه اینکه بگویم او بد است خیر این جامعه آن جامعه نیست زیرا امروز ملل بزرگ دنیا وقتی شمرده می‌شوند مرکب از چند دولت بزرگ است ملت آلمان ـ ملت آمریکا ملت بزرگ روسیه ملت انگلیس ملت ژایون ملت ایتالی اینها دو قسمت شده‌اند و یک قسمت آنها این جامعه را تشکیل داده‌اند که منتخبین هستند و قسمت دیگر هنوز شرکت نکرده‌اند حالا چرا شرکت نکرده‌اند بنده آنچه تصور می‌کنم این است که اساس این مجمع اگر چه موجب یک فکر عالی بده و اساسش از ویلسن پیدا شده است ولی از این جامعه دول متفقین یک نتیجه برای خود گرفتند و مقصود شان این بود که بنام جامعه ملل غنائمی را که در این جنگ به دست آورده‌اند و استفاده هائی که از جنگ بین المللی نموده‌اند آنها را به نام جامعه بتوانند نگاه داری کنند و مقصود این جامعه خدمت به عالم بشریت نیست و مقصود این جامعه جلوگیری از تعدیات ملت بزرگ نسبت به ملل صفار نیست فقط حفظ منافع و غنائمی است که در اثر جنگ بین المللی به دست آورده‌اند و بس حالا دلیل بر این مطلب چیست؟ به عقیده بنده مراجعه به همین عهدنامه کافی است که این مطلب را ثابت نماید چنانچه ملل بزرگ دیگر که داخل در این جامعه نشده‌اند که یکی از آنها آمریکا است حس کردند و این مطلب را درک کردند و با اینکه ویلسن موسس این فکر و مقصود بود وقتی مراجعت به آمریکا کرد ملت آمریکا چون ملت حساس و عالم بیداری بودند حس کردند که متفقین از پیشنهاد ویلسن می‌خواهند استفاده کنند این بود که ویلسن اعتراض کردند که در این رویه خطا کرده و این تعهدنامه را که ویلسن امضاء و تصدیق کرده بود تعرض کردند که چرا امضاء کردی. و به او پروتست کردند که توجه حق داشتی یک ملت بزرگ را مثل ملت مصر که امروز یک ملت زده است تصدیق کنی در تحت قیمومیت امپراطور انگلستان باشد اشکالات دیگر هم در این باب داشتند فقط به این نظر نبود که حضرت والا فرمودند اختلافات پارتی و اختلافاتی که در داخله امریکا تولید شده بود سبب شد که برای پیشرفت مقاصد خود خواستند خیالات و مقاصد ویلسن را رد کنند و به مقاصد خود موفق شوند خیر فقط این نبود. ملب آمریکا حس کردند این جامعه که امروز تشکیل شده جامعه بین المللی نیست مقصود استفاده است که ملل بزرگ متفقین دارند می‌خواهند از جامعه بنمایند این بود که مجلس سنای آمریکا معاهده ورسای را رد کرده و امضاء نکرد..

نصرت الدوله مخبر کمیسیون ـ خیر رد نکرده است اینطور نیست.

حاج شیخ اسدالله ـ چون دیدند یک تجاوزاتی در آن عهدنامه ملل متفقین بر ملت آلمان و بر ملل دیگر می‌نمایند که خیلی طاقت فرسا است و ملت آمریکا زیر بار این تحمیلاتی که متفقین کرده بودند نرفت این بود نظریه بنده که امروزه هم عرض کردم حالا دلائلی که بر صدق عرایض خودم دارم این جامعه حافظ ملل صفار نیست و حاوی صدق عرایض بنده است چه چیز است؟ بعضی ازمواد این تعهدنامه و بعضی مطالب تصریح دارد و بعضی از عملیات این جامعه هم کاشف از صدق عراض بنده ات در این تعهدنامه اظهار می‌کنند مللی که داخل در این جامعه شده‌اند جامعه متعهد است که حفظ استقلال داخلی و سیاسی او را نماید و هیئت اجرائیه این جامعه که مرکب از چهار نفر نماینده بزرگ دولت متفقین خواهد بود مامور اجرای این مقصد است که به هر وسیله که می‌تواند آن ملتی را که در این جامعه وارد شده محافظت کنند بنده در مورد خودمان یعنی ایران آن روز عرض کردم از طرف گیلان یک تجاوزاتی به ملت ایران شد اتفاقات روزگار هم بنده را در آن زمان به آن سامان انداخته بود تمام قوائی که دولت انگلیس در شرق و غرب ایران داشت و بدون حق قشونش رادر داخل مملکت ما نگاه داشته بود که این حق را مطابق این تعهدنامه نداشت و بر خلاف این عهدنامه قشون خود را در ایران نگاه داشته بود و یک قوای مهمی هم در رشت و نزلی داشت که خیلی قوای کاملی بود و توپهای سنگین و مهمات زیادی داشتند مخصوصاً در انزلی سنگربندی معظم و مهم کرده بودند مقارن طلوع صبح بود بنده خودم بیدار بودم صدای توپ دریائی بلند شد گلوله اول وارد شد به غازیان انزلی و دیوار گمرک را خراب کرده و همین طور دو سه چهار گلوله دیگر و به مجرد اینکه صدای توپ دریائی بلند شد در مقابل این صدا و حملات بدو این که یک گلوله توپ از طرف قشون دولت امپراطوری انگلیس که حافظ استقلال ما بود..

نصرت الدوله ـ حافظ استقلال یعنی چه؟ کی این حق را به آنها داده بود.

حاج شیخ اسدالله ـ موافق این عهدنامه که خودش امضاء کرده و متعهد شده بود جلوگیری از تجاوزات خارجی در خاک ایران بنماید یک گلوله هم استعمال نکردند و فوراً عقب نشینی اختیار نمودند و مراجعت کردند و همین قسم تجاوزات زیاد شد تا وقتی که کم کم قزوین را تهدیدی کردند دولت وقت به فوریت خودش شروع کرد به اقدامات اساسی و نماینده به مسکو فرستاد و اساس معاهده روس و ایران را ریختند و روابط حسنه برقرار و خود دولت و ملت ایران موفق به اصلاح و رفع این مفسده شدند حضرت والا می‌فرمایند در آن موقع خودم ماموریت داشتم و در جامعه بین المللی بر حسب نمایندگی که از طرف ایران داشتم تمام تصدیق می‌کردند و اظهار تأسف نمودند اما نتیجه این تاسف چه بود؟ هیچ فقط گفته شد بیچاره ایرانی! بدبخت ایرانی حق دارد مظلوم است! فقط غیر از اظهار تاسف ما چیز دیگری مشاهده نکردیم آیا این کافی است؟ اگر تعهد می‌کنند اشخاصی که در این جامعه عضویت پیدا کرده‌اند او را نگاهداری کنند و حتی در مواقع لزوم قوای حربیه استعمال کنند آنوقت این (بیچاره ایرانی مظلوم است. حق دارد) کافی نیست اگر نتیجه گرفتن از این عضویت فقط همینقدر باشد که اظهار تاسف کنند هیچ لازم نیست کسی بری ما تاسف بخورد. ملت ایران باید استقلال خودش را حفظ کند و خودش باید خود را اداره کند ما توقع نداریم استقلال ما را آنها حفظ کنند و به ما مساعدت کنند اما ما استدعا می‌کنیم و تمنا می نمائیم اخلال در کار ما ننمایند و در امورات داخلی و خارجی ما دخالت نکنند ما یک ملتی هستیم که خیال جنگ نداریم و با تمام ملل دنیا نظر دوستی داریم ما ملت فقییری هستیم و میل داریم که با تمام ملل دنیا روابط دوستانه داشته باشیم همین قدر می‌خواهم ما را به حال خودمان بگذارند. من نمی‌توانم یعنی مصالح مملکت به من اجازه نمی‌دهد بگویم آنچه را که امروز همین ملت بزرگ در داخل مملکت ما وارد می‌کنند: بابا نه مساعدت با ما بکن نه تحریکات بکن همین ملت و دولت به این کوچکی قادر است داخله خود را امیت بدهد اما اگر بگذارند، عرض کردم مصالح مملکتی اجازه نمی‌دهد آن عملیاتی را که امروز دارند در داخله مملکت ما می‌کنند بگویم و برای اینکه خارج از نزاکت نشده باشم از این مطلب می‌گذرم ولی عرض می‌کنم برای اینکه کناره گیری از عضویت این جامعه بین المللی بکنیم همین اصل بیست و دوم تعهدنامه کافی است زیرا تمام مقصود از تشکیل این جامعه و تمام مقصود از دعوت سایر ملل به موافقت خودشان برای اجرای همین اصل بیست و دوم است که اغلب از ممالک ضعیفه را که تحت الحمایه یا جزو مستملکات خود قرارداده ملل دیگر هم تصدیق کنند و من یک نفر که نمی‌توانم تصدیق کنم مثلاً می‌گوید ممالکی را که از امپراطوری عثمانی مجزی شده‌اند چون خودشان می‌توانند خود را اداره کنند به آنها استقلال داده شود. آنهائی که از دولت عثمانی مجزا شده‌اند بین النهرین است، حجاز است، شامات است، مصر است، حالا می‌خواهیم ببینیم به آنها چه استقلالی است که در بین النهرین به اعراب بیچاره داده شده است و این همه فجایعی که نسبت به اعراب بدبخت نموده‌اند معنی استقلال است؟ یا آن استقلالی که به مصری‌های بدبخت داده‌اند؟ که هر کابینه را که خود انگلیسیها در داخله مصر تشکیل می‌دهند بقدری به آنها فشار می‌آورند که همان کابینه عاجز می‌شوند و استعفا می‌دهند. مثل این که همین چند روزه کابینه آنجا استعفا داد و چون نتوانست خواهش آنها را انجام دهد. یا آن که مثل شامات که صد و پنجاه نفر را بالای دار می‌کشند در حالتی که بیچاره‌ها تقصیری نداشته‌اند جز این که فقط استقلال می‌خواهند. این است معنی استقلال؟ این استقلالی است که به این بدبختها مطابق این تعهدنامه داده‌اند هر روزه ده، پانزده نفر را بدار می‌کشند و آنوقت می‌گویند ما به آنها استقلال دادیم بلی باید نصالح دولتی را که مناسبات جغرافیائی تقاضا دارد یعنی نصایح یک دولت تربیت شده را بپذیریم ولی نمی دانم نصایحی که نوشته شده چه خبر است و تا چه حد می‌رسد آیا تا این حد خواهد بود که تصدیق کنیم یک نفر از داخله ممالک مجزی شده از عثمانی اظهار آزادی نکند یا آمریکائیهای بیچاره یا نسبت به آن استرالیهای بیچاره که خود آنها تصدیق دارند قابل استقلال هست و به آنها نمی‌دهند در هر حال به آنها کار نداریم و وارد می‌شوم به ممالک اسلامی که از عثماین مجزی شده‌اند بنده که تصدیق نمی‌کنم چون ورود به جامعه تصدیق به تعهدنامه است و تصدیق به تعهدنامه تصدیق به این است که ملل اسلامی در تحت قیمومیت آنها باشد این است که بنده نمی‌توانم این تعهدنامه را قبول کنم که ملت ایران هم جزء آن جامعه ملل شود و برای استدلال همان یک ماده یعنی ماده دهم کافی است در آنجا به ما چه می‌دهند استقلال داخلی و خارجی الحمدالله که داشتیم و محتاج نبودیم که به ما بدهند. این ماده می‌گوید مللی که در این جامعه داخل هستند استقلال داخلی و سیاسی به آنها داده می‌شود.

تدین ـ غیر محترم شمرده می‌شود

حاج شیخ اسدالله ـ بلی در هر صورت بسیار خوب محترم شمرده می‌شود مثلاً می‌گویند مللی که عضویت دارند و در جدول نوشته شده است استقلال آنها محترم شمرده می‌شود اول امپراطوری انگلستان و کانادا که به او استقلال داده شده است و استقلال او محترم شمرده می‌شود و آفریقای جنوبی.

مخبر ـ به سمت دولت مستقل داخل نیستد.

حاج شیخ اسدالله ـ آنها عضو اصلی هستند که در این جامعه عضویت دارند بعد می‌نویسد هندوستان و زلاند جدید استرالیا و افریقا جنوبی تمام اینها در جامعه نماینده دارند و عضویت دارند و از اعضای اولیه هستند آیا استقلال داخلی اینها را متفقین محترم شمرده‌اند آیا انگلستان به آنها استقلال داخلی داده است آیا می دانند با آنها چطور معامله می‌کنند آنوقت ما توقع دارم از این ماده استفاده کنیم آخر ما چه استفاده می‌توانیم بکنیم حالا از این مطلب هم می‌گذریم و داخل مطلب دیگر می‌شویم در اصل هشتم نوشته است اعضای جامعه تصدیق می‌نمایند که حفظ صلح تقلیل تجهیزات نظامی ملی را ایجاب می‌کند. آن وقت برای اجرای این مقصود در واشنگتن یک کنفرانس تشکیل می‌شود و نمایندگان جمیع ملل را برای تقلیل تجهیزات دعوت می‌کنند آن وقت آقایان می‌گویند تقلیل تجهیزات خیلی خوب است اما برای مخالفین ما خوب است و باید اجرا شد ولی نسبت به انگلیس و فرانسه نباید اجرا بشود آلمان باید خلع سلاح بشو کشور روسیه هم نفس نکشد و همینطور به تمام دولی که مخالف ما متفقین بوده‌اند فشار وارد می‌آورند که خلع سلاح بشوند و تقلیل تجهیزات نمایند ولی در مورد خودشان می‌گویند مصالح عمومی تجویز نمی‌کند که تجهیزات ما کم بشود بلکه تمام ملل اجازه می‌دهند که زیاد بکنیم برای حفظ تجازت دنیا برای حفظ دریاها لازم است آیا معنی تقلیل این است بنده که اینطور نمی دانم و عقیده‌ام این است که از این جامع به اینطور ما نمی‌توانمی استفاده کنیم و همچنین می‌گوید در موقعی که جنگ بین دو دولت اقع شود تماماً خود را مکلف می دانند که جلوگیری از جنگ و زد و خورد بنمایند. یونان یکی از مللی است که در این جامعه عضویت دارد و نماینده او هم به موجب دعوت در آن جامعه وارد شد. وقتی که یونان به ملیون عثمانی غلبه می‌کند و پیشرفت می‌کند جامعه اظهار می‌کند بلی ما بی طرف هستیم دخالت نمی‌کنیم ولی وقتی که عثمانی‌ها از یونان جلوگیری می‌کنند آنوقت می‌گویند این جنگ را باید خاتمه داد و در لندن کنفرانس صلح برای اصلاح بین یونان و عثمانی تشکیل می‌دهند و می‌گویند باید میانجی گری کرد و فیما بین را اصلاح داد و همچنین راجع به اختلافات آلمان و لهستان در سیلیزی رجوع می‌کنند و بالاخره حل قضیه را به منافع فرانسه و انگلیس خاتمه می‌دهند و آن آراء را کان لم یکن فرض می‌کنند و بعداً تأثیری به آراء نمی‌دهند به هر حال معایب ورود به این جامعه بسیار است و بنده استفاده را از دخول به این مجمع به نظرم نمی‌رسد. این است که بنده ورود در این جامعه بخصوص را هیچ صلاح نمی دانم مگر وقتی که جامعه بین المللی تشکیل شود و همه ملل بزرگ دنیا در آن مجمع نماینده داشته باشند و شرکت نمایند یعنی مللی که مختلف المنافع باشند نه متفق المنافع. دول عظامی که حالا هستند دول مشترک المنافع هستند و هیچ وقت دست از منافع یکدیگر نمی‌کشند و ملل ضعیفه در مقابل آنها ابداً استفاده نخواهند نمود ولی وقتی ملل بزرگ مختلف المناف شرکت بکنند و ممالک ضعیفه از آن اختلافات بتوانند استفاده کنند ولی این ملل امروزه مشترک المنافع هستند و هنوز آن موقع نرسیده که ملل ضعیفه هم بتوانند استفاده نمیند این است که بنده دخول ملت و دولت ایران را در این جامعه ملل صلح نمی دانم.

رئیس ـ آقای حاچ شیخ اسدالله در اول نطق خودشان فرمودند که شاید مقاصد خود را بد تعبیر می‌کنند.

آن عبارتی را که راجع به حفظ استقلال مملکت نسبت به دولت انگلیس فرمودند اشتباه فرمودند و مقصودشان اشاره به اصل دهم بود و سکته لسانی برای ایشان دست داد استقلال ما را آنها حفظ کنند و بطور اشتباه عبارت را این طور ادا نمودند شیرین بشود که ولو برای بهانه هم باشد گفته نشد که اگر قشون از قصر به همدان نبود حوادث گیلانات واقع نمی‌شد و این اقدام در واقع از اقدامات متقابله بوده و نیز یاد آوری می‌کنم که آیا مفاد این جمله در صفحه سیزدهم در اصل شانزدهم وسط سطر دوم الی بعد نوشته شده است و همچنین یه یکدگر تقویت می‌نمایند برای مقاومت به هر اقدام مخصوصی که بر ضد یکی از آنها از طرف دولتی که نقض عهد نموده است بعمل می‌آید آیا مفاد این جمله راجع به به قشون از قصر الی همدان مجری کردید اینجا یک نکته را تذکر بدهم و آن این است که بنده فعلاً در کلیات این تعهدنامه صحبت می‌کنم ولی یک دسته دلائل بنده اصولی از این تعهدنامه است برای استدلال به یکی یکی اشاره می‌کنم چون دلیل عمده است و این داخل شدن در جزئیات نیست بلکه بیان دلیل است به علاوه به عقیده بنده هر کس صحبتی در این تعهدنامه دارد باید در شور کلیات بیان کند و الا چناچه در اصل اول ذکر شده یک حرف آن را نمی‌توان تغییر داد با این حال صحبت کردن در جزئیات چه فایده دارد اصلاً اساساً یا باید این تعهدنامه برای ما مضر است چه روح این اصل منع از تجهیزات ابتدائی است بواسطه آنکه تمام حال امروزی ما نیست اصل آنهم مضر است چه مطابق این اصل ممکن است طوری قشون ما محدود شود که سایسته حال ما نباشد اصل دهم مضر است با اینکه ظاهر آن برای ما خیلی مشعشع و روشن است ولی بنده تصور می‌کنم ممکن است در موردی از هجوم گروهی از یک طرف به عنوانی و گروه دیگر از طرف دیگر بالمره ما پایمال شویم عبارت اصل هیجدهم خیلی پیچیده است که نوشته شده است از این به بعد هر تعهدنامه و یا تعهد بین المللی که یکی از اعضاء جامعه منعقد نموده است باید بفوریت به ثبت دارالانشاعر رسیده و بوسیله همان اداره باسرع و سایل طبع انتشار یابد هیچ یک از این عهدنامه‌ها و یا تعهدات بین المللی قبل از ثبت گردیدن لازم الاجرای نخواهد شد اولاً معلوم نیست که مراد معاهدات بعد از این است یا معاهدات گذشته را هم شامل است اگر چه در اول دارد از این به بعد ولی بعد دارد که یکی از اعضاء جامعه منعقد نموده است گذشته را می رساند و ممکن است این اصل را این قسمت معین کرد که بعد از این هر قسم عهدنامه که راجع به یکی از اعضاء باشد چه از گذشته باشد و چه از آینده باید به ثبت دارالانشاء برسد و معلوم نیت! اگر بفوریت به ثبت برساند و طبع کند و مسئول این عمل کی است چیزی که معلوم است این است که قبل از ثبت لازم الاجری نیست خوب بعد از تصدیق این تعهدنامه خواستیم که یک معاهده مهم فوری با یک دولتی منعقد کنیم همت هم کردیم که برویم ژنو اقدام در ثبت و طبع هم کردیم یک وسیله ثبت نشد آنوقت چه کنیم که یک سال که هیئت اجرائیه منعقد شود آنهم نشد صبر می‌کنیم تا جامعه که معلوم نیست چند سال یک مرتبه منعقد می‌شود منعقد شود این هم کار شد که یک ملتی بدست خودش این قسم خود را محدود کندو آنهم بر فرض که مفهوم عهدنامه‌های آینده باشد و حال آن که چنین نیست البته آقایان در اصل بیست و دوم کاملاً دقت فرموده‌اند بنده تصور می‌کنم تمام فرازهای این اصل برای ایران مضر است اما فاراز اول وسط صفحه ۱۵ اول اصل که نوشته شده است (در مورد اراضی یا مستعمرات که در نتیجه جنگ اخیر در تحت سلطه ممالکی که قبلاً بر آنها حکم روائی داشته‌اند خارج گردیده تا اول سطر دوم صفحه شانزدهم که نوشته شدهات (به سمت دولت مامور و به نام جامعه ملل اجرا خواهد داشت کیفیت ماموریت بر حسب میزان ترقی موقعیت جغراقیائی اوضاع اقتصادی و سایر خصائص دیگر ملتی که تحت قیمومیت واقع می‌گردد و مغایرت است) دولت ایران از اول جنگ تا در جنگ کاری به کاری نداشت و دخالتی نکرده و بی طرف صرف محض بوده حالا به مالکیت و قیمومت را بری اقوامی چند که سابقاً جزو مملکت بوده و بعد جزو مملکت دیگری شده‌اند تصدیق و تثبیت نماید به هیچ وجه شایسته نیست و اما فراز (پاره اقوامی که سابقاً جزو مملکت امپراطوری عثمانی بوده‌اند در سطر چهارم صفحه شانزدهم الی در نظر گرفته شود) تصدیق می‌نماید صحت و حقایت مجری شدن اقوامی را از امپراطوری عثمانی و در خور ایران و ایرانی مسلمان نیست که چنین تصدیقی بر علیه دولت دوست همکیش خود بنماید و شاید این تصدیق منافی باشد با یانه فعلاً دولت ایران هیئتی را برای تمدید معاهدات با دولت عثمانی اعزام داشته است و نیز این فراز تصدیق می نمید قیمومیت را برای اقوامی و اینهم مناسبت نداردو اما فراز (میزان نشد و ارتقاء ملل دیگر خاصه ملل افریقای مرکزی) الزام می‌نماید که دولت مامور تعهد اداره آن حدود را بنماید (وسط صفحه ۱۶ الی در این مسائل حکم خواهد شد که وسط صفحه ۱۷ است) این ملل دیگر که در اینجا ذکر شده چه مللی هستند در کجای دنیا هستند چند ملت هستند. چه می‌کنند وضعیات آنها چیست که بیائیم قیمومیت را برای آنها تصدیق کنیم و آنها را از ساختن قلاع نظامی ممنوع بداریم و تعلیمات نظامی بالاتر از پلیس شدن را از آنها مضایقه نمائیم و هکذا ملت افریقای مرکزی را ما چه می دانیم که کسی و چقدر و دارای چه وضقیات هستند که بیائیم مراتب فوق الذکر را درباره آنها قائل شومی و هکذا افریقا جنوب غربی و جز این جنب اقیانوس کبیر که بیائیم جزو شدن به دولی را درباره آنها نافذ و مجری بدانیم. فراز آخر اصل بیست و چهارم اول صفحه نوزدهم که می‌نویسد (هیئت اجرائیه می‌تواند تصمیم نماید که مصارف هر دوائر و کمیسیونی را که تحت اقتدار جامعه است جزو مخارج دارالنشاء قرار دهد) ممکن است در نتیجه عملیات این فراز یک مخارج فوق العاده علاه بر مخارج اصلی که شنیده‌ام سالی شصت هزار تومان می‌شود برای این مملکت و این ملت فقیر فراهم شود در اصول دیگر هم هر قدر بنده دقت کردم منافعی از برای ایران نفهمیدم داشته باشد سوای محدودیت و سلب اختیارات.

مخبر ـ آقای حاج شیخ اسدالله در شروع به مذاکرات اظهاراتی فرمودند و بنده خیلی خوشقت هستم که همکار محترم من آقای سردارمعظم قسمت عمده جواب ایشان را دادند و بنده با کسالت و حال نزاری که دارم مجبور باطاله کلام نخواهم شد فقط یک قسمتهای که ایشان فرمودند فهرست نموده و به طور مختصر می‌خواهم عدم مطابقت آنها را با واقع شرح دهم.

اولاً مسئله شرکت داشتن دول را در جامعه ملل خیلی اهمیت می‌دهند در صورتی که عد دولی که تاکنون داخل نشده‌اند فوق العاده معدود و گمان می‌کنم که در اروپا فقط المان و رسیه هستند و دولت آلمان هم فوق العاده مایل است عضویت این جامعه را قبول نماید ولی یکی از شرایط عهدنامه ورسای این است که مادام که او تعهدات خود را نسبت به خسارات ادا نکرده مانع از دخول او در جامعه ملل است مثلاً فرمودند مجلس سنا این مسئله را رد کرده است خیر اینطور نیست و مجلس سنا رد نکرده است. دیگر اینکه فرمودند دولت آمریکا عهدنامه ورسای را امضا نکرده است. ابداً اینطور نیست بلکه امضاء کرده است و هنوز فشون و بیرق اتازونی در حدود ماوراء رن با قشون متفقین نیست. خوب است ما در این خصوص یک قدری بیشتر تحقیق بکنیم که تولید یک سوء تفسیراتی نشود.

یک مطلب دیگری هم فرمودند و خیلی متشکریم که جواب آن را هم آقای رئیس و هم آقای سردارمعظم فرمودند و بنده فقط می‌خواهم یک قدری بیشتر خاطر آقایان را متذکرکنم که تعهدنامه جامعه ملل به عهدنامه ورسای که جنگ بین المللی را خاتمه داده است یکی نیست راست است که در مقدمه این تعهدنامه اسم آن عهدنامه برده شده است. راست است که این تعهدنامه در نتیجه وقایع جنگ تولید شده است ولی این تعهدنامه در نتیجه وقایع جنگ تولید شده است ولی این تعهدنامه صلح نیست وقایعی که در تمام دنیا اتفاق افتاده است بواسطه جنگ بوده است و هر دستورالعملی که برای آن در عهدنامه ورسای معین شده هیچ اتباطی به این تعهدنامه ندارد یعنی مسئولیتی بر امضاء کنندگان آن از حیث تصدیق و قبول ندارد فقط یک چیزی هست و آن این است که این تعهدنامه را برای تغییر نمودن وضعیات تهیه کرده‌اند بلی اگردر این تعهدنامه نسبت به یک چیزهائی اشاره شده و یک قسمتهائی در آن ذکر شده و قسمتهای خوبی نیست و بواسطه قهر و غلبه و قدرت بوده است متاسفانه باید دانست که هنوز بزرگترین موثر در دنیا قهر و غلبه و قدرت می‌باشد این تعهدنامه فقط برای دو چیز است یکی برای این است که نسبت به اثراتی که این قهر و غلبه موجوده کرده یک جلوگیری هائی بشود و یک صورت‌های بهتری به آنها بدهد این اصل بیست و دوم که اینقدر مذاکره می فرمائید موسس این وقایع نیست می‌خواهد این وقایع را به یک صورتی ترمیم کند و الا اثری در وقایع گذشته ندارد.

(عموماً تصدیق نمودند)

رئیس ـ آقای سردارمظم خراسانی (اجازه)

سردارمعظم ـ اگر چه توضیحاتی که شاهزاده نصرت الدوله مخبر کمیسیون خارجه در جلسه گذشته با یک بیان فصیح و بلیغ فرمودند تصور می‌کردم دیگر ما را مستفنی از مخالفت خواهد کرد ولی باز می‌بینم قضایا تکرار می‌شود و همان جواب‌ها را باید داد و چون یقین دارم که مخبر محترم قبول زحمت خواهند فرمود و بعد از بنده مفصل تر بیان خواهند فرمود لهذا بنده به اختصار می‌کوشم.

اولاً آن چیزی و آن قصدی را که بنده مقدمتاً یادداشت کرده بودم آقای رئیس متذکر شدند و تصحیح فرمودند. چون مکرر در پشت تریبون گفته شد که یک دولتی استقلال داخلی به ما می‌دهد یا استقلال ما را ضمانت می‌کند. بحمدالله ما را را ضمانت هم لازم نداریم و محتاج نیستیم از طرف کسی به استقلال داده شود.

(گفته شد صحیح است)

مسئله دیگر اینکه مثلی آوردند و آن این بود که بعضی از ممالک هنوز عضویت جامعه را نپذیرفته‌اند من قبل از اینکه به دلائل موافقت خود وارد بشوم عرض می‌کنم که ملل عالم در حل مقدرات خود نباید مقلد صرف باشند زیرا زندگانی اجتماعی هر یک از ملل عالم را عللی تنظیم می‌کند که شید آن علل در ملت دیگری موجود نباشد و اینکه یک مملکت داخل در جامعه ملل نشده دلیل مکفی نیست که ملت ایران هم در جامعه ملل نشود خوب است بعد از این مخالفین عضویت ایران در جامعه ملل به این دلیل متوسل نشوند آقای حاج شیخ اسدالله مطلب را طوری عنوان فرمودند که یک چنگ بین المللی به این عظمت که چندین سال طول کشیده هیچ وجود نداشته و تازه امروز یک جامعه تشکیل شد که دنیا را تقسیم کند و بخورد و ایشان فراموش فرموده‌اند که جامعه ملل یگانه نتیجه چنگ بین المللی است اگر چه جنگ بین المللی اثرات بد و زیاد داشت ولی تنها نتیجه خوبی که داشته همین جامعه ملل است و بعد این مسئله را ثابت خواهم کرد تقسیمات و تغییراتی که در دنیا پیش آمده است هیچ از این نقطه نظر نیست که یک مجمعی پیدا شده است که اسم خود را جامعه ملل گذارده و تصرفات در املاک غیر می‌کند خیر اگر این جامعه هم تشکیل نمی‌شد همان چیزی که تا به حال مقدرات نوع بشر را حل می‌کرد یعنی قدرت و غلبه دو مرحله اخیر هم بالاخره کار خود را کرده و آن کسی که غالب شده است نسبت به مغلوبین اراده خود را به موقع عمل آورده است و قبولانده‌اند اعم از اینکه جامعه ملل تشکیل می‌شد یا نمی‌شد و جناب مستطاب عالیو و بنده موافقت می‌کردیم و پا نمی‌کردیم نتایجی که از جنگ بین المللی حاصل شده است اعم از اینکه غلط باشد یا صحیح باشد تغییر پذیر نیست و مخالف من و شما قادر نیست به آنها تغییر بدهد اصلاً جامعه ملل هم قادر به تغییر نیست بنده عرض کردم جنگ بین المللی نتایج بدی داشت و محتاج به گفتن نیست خونها ریخته شد قتلها واقع شد و بالاخره قوائی که ممکن بود صرف ترقی نوع بشر بشود صرف تخریب نوع بشر شد ولی با همه اینها یک نتیجه خوبی جنگ بین المللی داد و آن این بود که نوع بشر دید و فهمید که این طریقی که قرنهای متوالی برای رفع این اختلافات متوسل به آن می‌شد یعنی زور و شمشیر خوب نیست و یک مرتبه دیگر نوع بشر بواسطه گرانی قربانی هائی که داد متنبه شد و دید موقع فرا رسیده که غیر از شمشیر و زور را دیگری برای حل قضایا پیدا کند و این اولین قدمی است که نوع بشر در این راه برداشته است که غیر از شمشیر و زور یک راه دیگری برای حل اختلافات خود اختیار کند البته از این آرزوی مقدس و پاک حرص و آزر و طمع ورزی که در دنیا بوده است ممانعت می‌کرد و بدبختانه تا به حال هم ممانعت خودش را مرتفع نکرده است قبل از جنگ هم یک قدم برای این مقصود برداشته شد که آن کنفرانس لازم بود اگر چه قدم کوچکی بود اما قدمی بود به طرف مقصود ولی جنگ بین المللی که واقع شد و تمام ملل عالم اعم از اینکه داخل جنگ بودند و یا نبودند صدمه آن را دیدند و قربانی‌های زیاد خسارات فوق العاده تحمل می‌شدند بالاخره به این خیال افتادن که تصمیم بگیرند حتی الامکان متوسل به شمشیر و زور نشوند و اگر بعضی متوسل شوند یک مدافع و عوائقی ایجاد کنند خود را ملتزم به آن موانع نماتیند که صلح عمومی کمتر متزلزل بشود و خون ریزی و جنگ در دنیا کمتر شود این مقصود مقدس بشر به قالب جامعه ملل ریخته شد موسسین او کسی بود کار ندارم به هر حال این یک موسسه خیلی خوبی است که منافع آن شامل تمام نوع بشر می‌شود از این نقطه نظر من موافق هستم که ایران در جامعه ملل عضویت داشته باشد بعضی را عقیده این است که بعضی دول این موسسه را فقط برای تقسیم غنائمی که از جنگ تحصیل کرده‌اند ایجاد نموده‌اند ولی با اینکه این نظر مخالف عقیده من است آیا خود همین تصور ما را برای محفوظ ماندن حقوقمان مجبور نمی‌کند که در این جامعه داخل شویم عقیده بده این است همین دلائلی که شما اقامه فرمودید ما را الزام می‌کند که عضو این جامعه اشیم زیرا بر فرض اینکه این جامعه متعددی هم باشد نظر به اینکه اصل دهم تعهدنامه می‌گوید که جامعه ملل استقلال اعضاء جامعه را محترم بشمارد برای جلب همین منفعت جناب عالی که جامعه را متعدی می دانید باید زیاد تر شایق باشد که ایران جزء جامعه ملل باشد اگر مثل من خوش بین بودید و خیال می‌کردید کلیه نوع بشر از برای ترقی و تکامل خود به طرف صلح و دوستی می‌روند مکن بود بگوئید در هر حال حقوق ما محفوظ است و فعلاً ایران محتاج نیست داخل جامعه شود اما وقتی که این نظر را نداشته باشید و نظر دیگری داشته باشید همان نظر شما را وادار به عضویت ایران در جامعه ملل می‌نماید به علاوه این نکته را باید مسبوق باشید که دولی که در آن زمان در جامعه ملل قبول عضویت نکرده‌اند و اسامی آنها ذکر نشده است نه این بوده است که خودشان اظهار میل نکرده‌اند خیر بلکه هنوز نتایج جنگ بین المللی تمام نشده و هنوز پاره شرایط که لازمه صلح قطعی بوده اجرا نشده بود به این جهت آنها را از قبول عضویت در جامعه ملل محروم کرده‌اند بهترین دلیل من این است که دولت اطریش که اسم او در این کتابچه نیست و سابق بر این جزء جامعه نبوده است حالا عضویت دارد یقین بدانید که در آتیه ممالک عالم همین قدر که روابط خصوصی بین آنها برقرار می‌شود مندرجاً قبول این عضویت را خواهند نمود و بالاخره نمایندگان خود را در این جامعه تمرکز می‌دهند بنابراین تصو می‌کنم وظیفه تمام ما است موافقت بکنیم ایران که یک عضو کهن سال بشریت است عضو این جامعه بشود در هر صورت من یک دلیل قوی ندیدم که دولت ایران از این قدم خیرخواهانه صرف نظر نماید و از عضویت جامعه ملل منصرف شود.

رئیس ـ آقای شیخ الاسلام اصفهانی (اجازه)

شیخ الاسلام ـ همه آقایان نمایندگان میدانند که بنده کمتر اوقات پارلمان را اشغال کرده‌ام حالا هم می دانم عرایضی می‌کنم مفید فایده نخواهد شد چه پهلوان سخن و خلاق کلام حضرت اقدس والا آقای مخبر در مقابل بنده نشسته‌اند ولی چون کاملاً با عجله بگذشتن تعهد نامه جامعه ملل از مقام مقننه مخالف هستم و هر قدر هم با سیاستمداران عظام صحبت کرده‌ام متقاعد در ترک ممانعت نشدم ناچارم چند کلمه عرض بکنم و بهترین وسیله این است که اولاً از فرمایشات جلسه قبل آقای مخبر که دلالت بر اطلاعات وسیعة ایشان می‌بود استفاده کنم آقای مخبر محترم تصدیق فرمودند که دولت اتازونی تا کنون داخل این جامعه نشده است و مستر ویلسن رئیس جمهوری امریکا برای انعقاد یا قبول این تعهدنامه مورد تعرض ملت امریکا واقع شده است و در نتیجه منجر به تغییر رئیس جمهور شده است حالا فقط اعتراضات راجع به اصل دهم بود و با مطالب و نظریات دیگر معلوم نیست و حقیقتاً این امور از طرف اخبار معلوم نمی‌شود در این صورت از آقایان مخبر محترم و اعضاء کمیسیون خارجه مؤال می‌کنم که دولت و ملت بیدار آمریکا که سلسله جنبان این جامعه بوده‌اند و اسم آنها نخستین اسمی است که در اعضاء اصلی جامعه ملل ثبت شده و تمام منافع این جامعه را از برای بشریت میدانند و تمام آن یک صد جلد کتاب که آقای مخبر فرمودند در این باب تصنیف شده دیده‌اند تاکنون نماینده آنها داخل در این جامعه نشده است و رد و قبول آنها این تعهدنامه را معلوم نیست ما که یک دولتی هستیم ضعیف و نسبتاً کم اطلاع باعث عجله ما بر گذشتن این تعهدنامه از مجلس شورای ملی چیست و اما تفصیلی که آقای مخبر راجع به اقداماتی که در سال قبل در هیئت اجرائیه جامعه فرموده‌اید که ذکر نمودند و اجرای مفاد اصل و هم اصل یازدهم را نسبت به حوادث انزلی و گیلان تقاضا فرموده بودند و بالاخره بواسطه این که جامعه و هیئت اجرائیه نضج کاملی نگرفته بودند متقاعد به عدم اجرا شده بودند خدمت آقایان یادر آوری می‌کنم که آیا نضج جامعه و هیئت اجرائیه به اندازه هم نبوده است که اجرای این دو اصل راجع به قشون همدان الی کرمانشاهان الی قصر یک اشاره دیگری همبه مسئله ضمیمیه ۱ و مستعمراتی که در آنجا نوشته شده ست فرمودند اولاً قسمت اول کلیه دولی هستند که در موقع جنگ دخیل بوده‌اند و تمام آنها را که ملاحظه می فرمائید دولی بودند که در جنگ بوده‌اند مستعمراتی هم که در آنجا ذکر شده مثل کانادا و استرالی و غیره جنگجو بوده‌اند و غلت اینکه آنها جزو امضاء کنندگان هستند همین است ه داخل در جنگ بوده‌اند به علاوه ملاحظه می فرمائید که در اصل اول می‌نویسد. هر دولت یا مستعمره یا مستملکه که خود را آزادانه اداره می‌نماید و در ضمیمه اسم آن ثبت نگردیده در صورتی که می‌تواند عضو جامعه ملل بشود که دو ثلث اعضاء مجلس عمومی در قبول عضویت وی رای دهند. بنابراین بعضی مستعمرات را از قبیل کانادا و استرالی و هندوستان که یک آزادی و استقلال‌های داخلی وسیع دارند و یک اقتدارات تجارتی و مادی فوق العاده در دنیا پیدا کرده‌اند از آنها نمی‌توانند صرف نظر کنند نخواسته‌اند محروم نمایند ولی نتیجه‌ای که از بودن آنها آقای حاج شیخ اسدالله می‌خواستند بگیرند وارد نیست و یک مسئله دیگری فرمودند بنده یادداشت کرده‌ام و بایستی جواب بدهم.

اولاً این تعهدنامه جامعه ملل برای موقع صلح نوشته شده و وقتی این تعهدنامه نوشته شد و امضاء شد خیلی معتقد بودند که جنگ تمام شده ولی البته اگرجنگ تمام شده بود فوراً در یک دورة عادی صلح داخل شده بودیم تا امروز که دو سال می‌گذرد می‌توانستیم از یک همچو جامعه یک اثراتی دیده باشیم و اقداماتی که می‌کردند کمتر در تحت نظر دقت و تنقید قرار دهیم تا آنوقت بتوانیم حکم کنیم که آیا این جامعه ملل آن جامعه که آقای حاج شیخ اسدلله می‌فرمایند هست یا خیر؟ ولی این را نباید فراموش کنیم که جنگ هنوز خاتمه نیافته است و ابداً وضعیت دنیا وضعیت صلح عادی نیست. پس عملیات و اقدمات و قوای این جنامعه و چرخیدن کلیه چرخهای معظم آن برای موقعی است که صلح عادی برقرار باشد به این ملاحظه کلیه عملیات که تا به حال جامعه کرده است شرق دست بوده است همین اندازه هم نبایستی انتظار داشته باشیم برای اینکه جامعه وقتی می‌تواند کار کند که با تمام ملل نسبت به جلوگیری از جنگ شرایطی بر قرار کند روابط داشته باشد تا اینکه بتواند نسبت به یک دولتی بلوکس تجارتی کند. فرض بفرمائید در دو سال قبل یک کسی با روسیه بلشویک طرف می‌شد و به هر جامعه می‌گفت من عضو جامعه ملل هستم آیا جامعه با روسیه چه می‌توانست بکند؟ رابطه‌ای که با رسیه ندارد که بلوکوس تجارتی بکند فرض بفرمائید ما بین یونان وژاپن یا فرانسه و انگلیس مثل اینکه نزدیک بود در مسئله سیلیزی اختلافاتی پیدا شد آنوقت ما می‌توانیم نتیجه عملیات جامعه را ببینم فراموش نفرمائید نه آن روزی که جامعه تشکیل شد و نه امروز در موقع عادی صلج نبوده و نیستیم معهذا جامعه عملاً کارهائیکه کرده است که به ما ثبت می‌کند قدمهای بزرگی برای جلوگیری از اثرات سوء قهر و غلبه گذشته برداشته. آقای حاج شیخ اسدالله فرمودند در کار ما اخلال می‌شود خیر.. آقایان باید در نظر بگیرند که فکر انفرادی یا فکر اجتماعی فرق دارد فکر افرادی که یک ملت را تشکیل می‌دهند با فکر آن کسانی که یک اجتماع بین المللی را تشکیل می‌دهند فرق دارد این جامعه ملل برای پیش بینی زندگانی انفرادی را به هم نزند و یک زندگانی اجتماعی درست کند در این صورت اگر به این نحوه از فکر مراجعه بفرمائید دیگر نخواهند گفت که فلان شخص که در فلان موقع فلان تعهد را اجرا نکرد یا چه نکرد این تعهد، تعهد اجتماعی است و به علاوه همان موضوعی را هم که ایشان می‌فرمایند تعقیب کردن و تقاضا لازم دارد بلی اگر ما این عملیات را کرده بودیم و نتیججه حاصل نمی‌شد آنوقت حق داشتیم اعتراضاتی به جامعه ملل بنمائیم. حالا دیگر بعد از آن فرمایشی که آقای شیخ الاسلام فرمودند بنده فرصت ندارم چیزی عرض کنم فقط می‌خواهم قدری از ایشان گله کنم و شاید در عالم همکاری چیزی را که عرض می‌کنم یک نصیحتی باشد و آن این است که یک قدری سعی بفرمایند که درضمن کلام خود تصدیق یک چیزهائی را نفرمایند. الحمدالله امروز تماشاچی در مجلس کم است اگر تماشاچی زیاد بوده اینطور منبر نطق عملیات شمال را تصدیق می‌کردند. اینها خوب نیست به یادگار می‌ماند در روزنامه‌ها درج می‌شود.

شیخ الاسلام اصفهانی ـ بنده عرض کردم بهانه قرار ندهند تصدیق نکردم مخصوصاً نوشته‌ام که تغییر نکند.

مخبر ـ ایشان داخل در مواد شدند و به اصول این تعهدنامه یکی یکی اعتراض نمومدند اصل هشتم و نهم و دهم را مضر دانستند اصل هیجدهم را بد دانستند بدواً می‌خواهم عرض کنم که در اصل هیجدهم یک اشتباه طبعی پیدا شده است و باید اصلاح شود نوشته شده است از این به بعد هر عهدنامه و یا تعهد بین المللی که یکی از اعضاء جامعه منعقد نموده است غلط است (منعقد می‌نماید) صحیح است ولو اینکه این عبارت غلط بود اما اگر یک قدری به اصول بعد مراجعه می‌فرمودند هم یک قدری این اشتباه ایشان رفع می‌شد و هم یک قدری امیدوار می‌شدند ملاحظه بفرمائید این ماده را می‌خوانم اصل بیستم می‌گوید: اعضاء جامعه ملل این مقررات را ناسخ کلیه تعهدات یا مقاولات ذات البنی خود که با مدلول این مقررات مخالفت دارد شناخته و تعهد رسمی می نماینند که از این به بعد هیچگونه تعهدی را که با مفاد مقررات حاضره مخالف باشد تقبل ننمایند. هر گاه قبل از دخول در جامعه یکی از اعضاء تعهداتی مخالف با مقررات این تعهدنامه تقبل نموده باشد مکلف است اقدامات فوری برای آزاد شدن از آن به عمل آورد.

این ماده به نظر بنده خوب ماده‌ای است زیرا یک دولتهای کوچکی که سرو کار با دولتهای بزرگ دارند خوب است یک چنین تکیه گاهی داشته باشند که اگر تعدیاتی نسبت به آنها می‌شود بتوانند رفع نمایند یا اینکه بگویند قراردادهائی را که قبل از این منعقد نمودیم مجبور بودیم و مخالف این اصول است و آنها را نقض کنند و باز بتوانند به تکیه این اصل از جامعه ملل بخواهند.

که اصل نوزدهم را درباره آنها اجرا کنند که می‌گوید:

مجلس عمومی می‌تواند گاهگاهی اعضاء جاممعه را دعوت نماید که عهدنامه هائی که غیر قابل اجرا شده‌اند و همچنین در وضعیات بین المللی که ادامه آن موضب خطر برای صلح عمومی دنیا است تجدید نظر بنمایند این محسنات را اگر ملاحظه می‌فرمودید یک قدری شدت تنقیدات خود را نه نسبت به بنده بلکه نسبت به جامعه ملل تخفیف می‌دادید در خاتمه بنده بیش از این توضیح را لازم نمی دانم و از طرف کمیسیون خارجه آقایان را دعوت می‌کنم که با حسن تلقی و امیدواری زیادی عضویت ایران را تصدیق نمایند و انشاءالله امیدوارم در آتیه استفاده‌های کامل از این جامعه و از عضویت خدمان در این جامعه بنمائیم.

رئیس ـ تقریباً موقع رسیده است که چند دقیقه جلسه تعطیل شود مخالفی نیست؟

(گفته شد خیر)

(در این موقع آقایان نمیندگان از مجلس خارج و پس از نم ساعت مجدداً تشکیل گردید)

رئیس ـ بقیه مذکرات راجع به تعهدنامه جامعه ملل را اگر آقایان موافق باشند بماند برای جلسه دیگر.

(بعضی گفتند مذاکرات در کلیات کافی است)

رئیس ـ گمان می‌کنم چون در این مسئله یک شور بیشتر نخواهد شد لازم است دو سه جلسه مذاکرات بشود دو فقره مطلب دیگر هست یکی راپورت کمیسیون تحقیق انتخابات آذربایجان است و دیگری راجع به راپورت کمیسیون عرایض است و قرار بود جزو دستور شود. آقای رئیس الوزراء را هم برای مذاکراتی که در خصوص این راپورت خواهد شد زحمت دادیم و تشریف آوردند ولی آقای صمصام السلطنه پیشنهاد کرده‌اند این راپورت بماند برای جلسه بعد تا ایشان با آقای رئیس الوزراء یک مذاکراتی بکنند و اگر منتج به نتیجه نشد درثانی مطرح مذاکره شود در این صورت آقایان موافقند از دستور امروز خارج شود مخافی نیست؟

(بعضی گفتند خیر)

رئیس ـ راپورت راجع به انتخابات آذربایجان قرائت می‌شود و رای می‌گیریم.

(آقای آقا سید یعقوب به مضمون ذیل قرائت نمودند)

کمیسیون پس از مراجعه به دوسیه انتخابات آذربایجان که از کابینه ریاست وزراء عظام و وزارت داخله بوسیله هیئت رئیسه به کمیسیون رسیده بود و مطالعات لازمه به مکاتیب و تلگرافاتی که در باب انتخابات ما بین وزارت داخله و ایالت آذربایجان مخابره و مبادله شده است خود را محتاج به مراجعه به اصل دوسیه مرکزی انتخابات انجمن نظار تبزیز دانسته و بوسیله وزارت داخله اصل دوسیه را از ایالت خواسته و بعد از وصول دوسیه ثانیاً جلسه خود را در نوزدهم ربیع الثانی ۱۳۴۰ منعقد و با کمال دقت صورت مجلس انجمن نظار و راپورتهای انجمنهای جزء را تحت دقت و مطالعه قرارداده و خلاصه تحقیقات و نظریات خود را به عرض مجلس میرساند انجمن نظار ایالتی تبریز مطابق ماده ده قانون انتخابات مرکب از هفت نفر در تاریخ ۱۵ ذی قعده ۱۳۳۷ تشکیل و اعلان انتخابات را در شهر تبزیز منتشر و به هر یک از پنج حوزه‌های نقاط حومه شهر هم هیئت نظار مرکب از پنج نفر اعزام و در موعد قانونی صندوق آرا نقاط پنجگانه به انجمن نظارت مرکزی و اصل و به ضمیمه آراء شهری قرائت و نه نفر حائز اکثریت شده و پس از ختم امر و انقضاء مدت قانونی بطوری که انجمن نظار در راپورت خود شرح می‌دهد بر حسب پیشنهاد بعضی اشخاص هیئتی برای اخذ آراء بعضی از دهات هشترود و سهند آباد که باقی مانده بود اعزام و پس از وصول صندوق آراء سهند آباد انجمن بعدم قانونیت آن متوجه شده.

آقا سید یعقوب ـ مطابق ماده ۱۸ قانون انتخابات آراء سهند آباد از درجه اعتبار ساقط است چرا؟ برای اینکه ماده ۱۸ تصریح دارد در موعد قانونی که انجمن برای آوردن آراء تعیین کرده آراء آورده نشود مطابق آن ماده از درجه اعتبار ساقط است و به علاوه جمعی از اهالی هم اعتراض کرده بودند صمندوق را قرائت نکرده و سر بسته ممهور به مهر هیئت اعزامیه به اداره ایالتی تسلیم و تعیین تکلیف آن را به رای مجلس شورای ملی موکول و خاتمه انتخابات را با اسامیی منتخبین اعلام داشته است کمیسیون پس از دقتهای لازمه صحت انتخابات شهر تبریز و توابع آن را تصدیق و با جریانات قانونی مطابق می داند و نسبت به صندوق سهند آباد چون مطابق توضیحات انجمن مرکزی پس از انتقضاء مدت قانونی بود و در جدول انتخابات هم اسمی از سهند آباد ذکر نشده است با عقیده انجمن نظار موافق است ولی راجع به صلاحیت اشخاص منتخب چون کمیسیون فقط مامور رسیدگی به اصل جریان انتحابات بوده است خود را صالح به اظهار عقیده نسبت به اشخاص منتخب ندانسته و مسئله صلاحیت یا عدم صلاحیت منتخبین مذکوره را که اعتبارنامه هنوز به دست آنها داده نشده است موکول به رای مجلس می‌نماید.

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسدالله مخالف راپورت هستید؟

حاج شیخ اسدالله ـ بلی

نصرت الدوله ـ بنده هم اجازه خواسته بودم

رئیس ـ بلی ثبت شده آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)

حاج شیخ اسدالله ـ بنده نسبت به سهم خودم امشب که راپورت انتخابات آذربایجان به مجلس آمده نهایت خوشوقتی را دارم که پس از دو دوره انتخابات نمایندگان آذربایجان در مجلس شورای ملی مطرح مذاکره است ولی راجه به راپورتی که این کمیسیون تقدیم مجلس داشته است و آراء صندوق سهند آباد را باطل دانسته نمی‌توانم موافقت کنم زیرا تعیین انجمن‌های جزء موافق صریح مواد قانون با انجمن نظار مرکزی استنه اینکه نظریات و اختیارات انجمن مرکزی محصور و محدود به حوزه هائی است که در جدول قانون انتخابات ذکر شده خیر. اختیارات انجمن زیاده از آن است که انجمن مرکزی علاوه بر این حوزه هائی که در قانون انتخابات تصریح شده می‌تواند انجمنهای دیگری هم موافق صلاح و نظریات خودش تشکیل دهد زیرا ممکن است بواسطه بعد مسافت مشکلاتی برای بعضی از اهالی بلوکات پیش بیاید که نتوانند درحوزه‌های حوزء حاضر شده و آراء خودرا بدهند این است که قانون به انجمن مرکزی اختیار داده است در این موارد انجمهای جزء دیگری اضافه بر انجمهای جزئی که در قانون مصرح است تشکیل بدهند که مردم از حق مشروع خود محروم نشوند و از حق ملی خود استفاده نمایند راجع به سهند آباد راپورت کمیسیون تصریح می‌کند که انجمن مرکزی بواسطه اینکه اهالی سهند آباد در مرکز حوزه انتخابیه خودشان تنوانسته‌اند حاضر شوند یک انجمن مخصوصی تصویب کرده است که در آنجا تشکیل شود که اهالی در آنجا حاضر شوند و آراء خود را تسلیم نمایند پس از اینکه رای داده‌اند آنوقت می‌نویسد انجمن مرکزی تصدیق کرده است که این مسئله خلاف قانون بوده چکونه انجمن مرکزی خلاف قانون بودن این قضیه را تصدیق کرده؟ زیرا قانون به او اختیار داده است و این اقدام اخیر انجمن مرکزی خلاف قانون بوده است که آراء سهندآباد را کشف نکرده و ضمیمه آراء کل ننموده است. دیگر ایکه آقای مخبر تذکر دادند که چون یکی از نظریات انجمن مرکزی این بوده است که آراء سهند آباد عقب افتاده است یعنی دیرتر از آن موعد مقر رسیده ا ست آن آراء را از درجه اعتبار ساقط دانسته و من نفهمیدم مقصود چه چیز است آیا مقصود این است که در مدت معین که در آذربایجان اعلان کرده بودند و سایر حوزه‌های جزء آراء خودشان را آورده‌اند این انجمن سهند آباد آرائش نرسیده با اینکه مدت معینی علاوه بر آن مدت برای این حوزه بالخصوص معین کرده‌اند و باز آراء آنجا را نیاوره‌اند در هر صورت مخالفتهای قانون دو قسم است مجلس شورای ملی بعضی از خلاف قانونها را که مضر به اساس قانون یعنی به حقوق مشروع ملت نمی داند به آنها ترتیب اثر می‌دهد مثل اینکه مدت اعلان را یک روز یا دو روز کمتر یا زیادتر کرده باشد یا اینکه یک ساعت از مدتی که ضرب الاجل شده انجمن جزء دیدتر آراء خود را آورده باشد این سلب بطلان حق مشروع مردم نمی‌شود زیرا انجمن جزء تعلل کرده است و بواسطه یک تعلل و تسامح جزئی انجمن جزء چگونه مجلس شورای ملی می‌تواند تصدیق کند که اهالی یک نقطه از حق مشروع و ملی خودشان محروم بمانند. اهالی باید از حق ملی خودشان استفاده کنند و این بطلانی را که انجمن مرکزی تصدیق کرده آراء سهند آباد را ماخود داشته است بایستی با صورت مجلس و دوسیه انتخابات به مرکز فرستاده باشد زیرا در قانون تصریح دارد آرائی که انجمن مرکزی باطل می‌کند باید ضمیمه صورت مجلس باشد تا شعبه و مجلس شورای ملی آن آراء باطل شده را به دقت ملاحظه کنند ممکن است انجمن مرکزی بعضی آراء را باطل بداند ولی در موقع رسیدگی مجلس شورای ملی آن آراء را تصدیق کند حلا نمی دانم آن آراء را فرستاده‌اند و در شعیه هست یا نه؟ و در هر صورت اگر نفرستاده‌اند عقیه من این است که آراء صندوق سهند آباد را هم بخواهند و در شعبه ضمیمه آراء کل نشود.

آنوقت نمایندگان حقیقی آذربایجان معلوم خواهد شد و مجلس قدم خوبی برای این مسئله بر خواهد داشت و بنده خیلی ممنون خواهم شد.

رئیس ـ آقای نصرت الدوله موافقید؟

نصرت الدوله ـ خیر با راپورت موافق نیستم و بعد از اظهارات آقای مخب عرض خواهم کرد.

رئیس ـ آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)

محمد هاشم میرزا- بنده مخالفم.

رییس- آقای سردار معظم خراسانی (اجازه)

سردارمعظم ـ بنده بدواً توضیحی از اقای مخبر می‌خواهم و بعد از توضیح ایشان اظهار عقیده خواهم کرد از قراری که بنده شنیده‌ام و در راپورت ذکری از آن نشده هیئتی که برای اخذ رای و دادن تعرفه به بلوک و دهات فرستاده شده است سیا بوه‌اند و در هر دهی که می رسیده‌اند از صبح تا ظهر تعرفه می داده‌اند و از ظهر تا عصر اخذ رای می‌نمودند و بعد بده دیگر می رفته‌اند این مطلب را یکی از اعضای محترم کمیسیون تحقیق انتخابات آذربایجان به بنده فرمودند حالا آقای مخبر توضیح خواهند داد اگر واقعاً مسئله همینطور باشد که بنده شنیده‌ام زائد می دانم در این باب مذارکه شود و انتخابات آذربایجان کلیتاً باید تجدید شودو اگر خیر اینطور نبوده و انتخابات مطابق قانون به عمل آمده است و بعد استخراج آراء نموده‌اند آنوقت بنده با راپورت موافقم حالا آقای مخبر توضیح بدهند بعد بنده یکی از این دو شق را اختیار می‌کنم.

آقای آقا سید یعقوب مخبر کمیسیون ـ اولاً چون آقای سردار معظم شخص قانونی هستند لازم است عرض کنم اعضائی که در یک محکمه معین می‌شوند باید از روی دقت رسیدگی کنند و گمان می‌کنم اگر یک کسی از خارج بیاید و یک چیزی بدهند نتوانند او را صحیح بدانند بر فرض هم که راست گفته باشد برای آن قضات مدرک نمی‌شود قضات یک محکمه همیشه نظر به مدرک می‌کنند و مدرک قضات همیشه دوسیه‌ای است که در محکمه می‌آوردند و قضات نظر به دوسیه کرده و از آن رو رای می‌دهند.

حالا اگر یکی از اعضاء کمیسیون برای شما خبر آورده که اعضاء انجمن نظار و رویش بوده و در خانه‌ها میگشته‌اند بنده که آنجا نبوردم و اطلاع هم ندارم ما وقتی بدوسیه انتخابات آذربایجان نگاه می‌کنیم و به احوال و اوضاع ولایات آذربایجان نگاه می‌کنیم می‌بینیم سهند آباد یک جای معینی است و مرکب از بعضی دهات است که بعضی از آن دهات جزء هشترود است و بعضی جزو آلان براغوش است و برای هر یک انجمن نظارت مرکزی شعبه جزء تعیین نموده و تعرفه داده و رای گرفته‌اند و همه این کارها را هم رده‌اند ما هم مطابق آن چیزی که در دوسیه است و به دست ما می‌دهند مانند قضات به آن مدرک ملاحظه کرده و رای داده‌ایم در آنجا همچو خبر می‌دهند و می‌گویند سهند آباد یک جای معینی نیست که انجمن نظار مرکزی یک شعبه مخصوصی برای آنجا معین کند سهند آباد بطوری که عرض کردم بعضی از دهاتش جزء الان براغوش است که در آنجا هم یک شعبه رفته است و برخی دیگر از دهاتش جزو مهران رود است.

حاج شیخ اسدالله ـ خیلی تعجب است مجلس که مقنن قانون است چگونه می‌تواند خود خلاف قانون را مرتکب شود و ممکن نیست مجلس یک قدم در راه خلاف قانون ولو اینکه مواد آن قانون هم هر طور باشد بردارد.

ابداً گمان نمی‌کنم شخصی که سه چهار دوره است در مجلس است خلاف قانون را جائز بداند باید دانست هر چه را که مجلس به او رای می‌دهد آن قانون است و هر چه را که هیئت مقننه وضع کند آن قانون است و عکس آن خلاف قانون خواهد بود دوسیه را به مجلس آورده‌اند ما هم که قضات محکمه بودیم مطابق آن دوسیه که مدرکش تصدیق انجمن مرکزی است و رای دادیم زیرا انجمن مرکزی آذربایجان مرکب از هفت نفر اشخاصی بوده‌اند که تمام اهالی آذربایجان دیانت و صحت عملشان را تصدیق می‌کنند و صریحاً نوشته‌اند این انتخابات صحیح و مطابق قانون است فقط سهند آباد با بعضی از دهات مهرانرود بعد از موعد قانونی رای خود را داده‌اند بنده عرض می کم بعد از اینکه ۱۶ سال از عمر مشروطیت ایران می‌گذرد و تمام قوانینش هم به زبان فارسی نوشته شد و در این مدت در تمام اقطار مملکت منتشر شد آنوقت آیا اگر کسی بگوید من قانون را نمی‌دانستم مسموعاست عدم علم به قانون موجب نقص قانون نمی‌شود اگر کسی حق خودش را پایمال کندو برای گفتن تعرفه نباید آن وقت من باید در اینجا برای او سینه بزنم هیئت نظار که مطابق قانون عمل کرده اعلان انتخابات هم نموده و حسب الوظیفه همه جا شعبه روانه کرده حالا بنده چکار کنم که آقا در خانه اش نشسته و نیامده تعرفه بگیرد و آنوقت فریاد می‌زند که من از حکومت ملی محرومم کدام قانون و کدام وجدان حکم می‌کند که یک آذربایجانی بعد از دو دوره که هیچ نماینده در مجلس نداشته و این نخستین قدمی هست که مجلس دوره چهارم برای این کار برداشته است آنوقت ما بیائیم و در این جا مخالفت کنیم و بگوئی این قانون فلان جایش عیب دارد و فلان طور است.

بنده گمان می‌کنم مطابق آنچه را که هیئت نظار تصدیق کرده‌اند انتخارات آذربایجان صحیح است و من هم که از طسرف کمیسیون مخبر هستم دفاع می‌کنم و این انتخابات را صحیح می دانم نهایت چون حدود ماموریت کمیسیون معلوم نبود که تا چه اندازه باید مداخله کند و آیا در صلاحیت منتخب هم حق دارد و دخالت کند یا نه فقط در جریان انتخابات باید نظر کند لذا کمیسیون نهایت احتیاط و دقت خود را کرده و تا اندازه این که مسئول و ملزم بوده جریان انتخابات را ملاحظه کرده و رای داده است و نسبت به صلاحیت منتخبین هم هر وقت مجلس شورای ملی به او حق داد بدون ملاحظه در خدمت شما آمده و در آن باب هم دفاع خواهم کرد.

رئیس ـ (خطابق به مخبر) بالاخره جناب عالی جواب توضیح آقای سردارمعظم را نفرمودید؟

سردارمعظم ـ اجازه می فرمائید.

رئیس ـ تامل بفرمائید پیشنهادی شده است قرائت می‌شود بعد جناب عالی فرمایش خود را بفرمائید برای اینکه پیشنهادی که می‌شود بر اصل مذاکرات مقدم است.

سردارمعظم ـ صحیح است بنده قانع شدم (آقای تدین پیشنهاد ذیل را قرائت نمودند)

بنده پیشنهاد می‌کنم که راپورت راجع به انتخابات آذربایجان طبع و توزیع شده در جلسه بعد مطرح شود.

تدین ـ از طرف اقای آشتیانی و چند نفر دیگر است.

رئیس ـ سردارمعظم (اجازه)

سردارمعظم ـ نظر به اینکه مذاکره در این راپورت می‌ماند برای جلسه دیگر و بنده هم موافق هستم فقط می‌خواستم از مخبر کمیسیون تقاضا کنم که دوباره رجوع به صورت مجلس نموده و درست ملاحظه کنند اگر همچو چیزی نیست تکذیب آن را در راپورت درج کنند زیرا گوینده این حرف به بنده آقای رکن الملک عضو کمیسیون بوده‌اند و بنده نظر نداشتم نسبت به اظهارات ایشان اظهار بی اعتمادی کنم و مادام که تکذیب این مسئله مدلل و ثابت بشود و رفع سوء تفاهم نگردد بنده مطابق واقع می دانم مگر اینکه چنانچه عرض کردم آقای مخبر مجدداً به صورت مجلس مراجعه فرموده اگر کذب است فوراً تکذیب آن را در راپورت درج کنند.

آقای سید یعقوب ـ بنده جواب این مسئه را عرض کردم

رئیس ـ مذاکرات در اصل مطلب به موجب ماده ۹۷ نظامنامه داخلی پس از پیشنهاد توزیع می‌شود.

آقا سید یعقوب ـ عرض کردم همچو چیزی که آقای سردارمعظم فرمودند نیست.

رئیس ـ بعد از اینکه به پیشنهاد رای دادند این است اگر اظهاراتی دارید بفرمائید رای می گیزیم به این پیشنهاد که راپورت کمیسون آن طبع و توزیع بشود و در جلسه بعد مطرح مذاکره شود آقایانی که تصویب می‌فرمایند قیام نمایند.

(عده کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد (خطاب به آقا سید یعقوب) حالا توضیحی دارید بفرمائید

مخبر ـ بنده در جواب آقای سردارمعظم تصریحاً عرض کردم و گفتم مدرک قضات صورت مجلس و دوسیه است و در دوسیه چنین چیزی که می‌فرمایند ذکر نیست.

رئیس ـ پیشنهاد دیگری است قرائت می‌شود (آقای تدین به مضمون ذیل قرائت نمودند)

بنده پیشنهاد می‌کنم صندق آراء سهند آباد در کمیسیون خواسته شود و آراء کشف و ضمیمه آراء حوزه تبریز شود.

رئیس ـ گمان می‌کنم وقتی که راپورت به مجلس می‌آید و در ثانی مطرح می‌شود باید در این پیشنهاد مذاکره شود.

(گفته شد صحیح است)

رئیس ـ آقای شیخ الاسلام اصفهانی از آقای رئیس الوزراء سئوالی داشتند بفرمایند.

شیخ الاسلام ـ روزنامه ستاره ایران جمعه نهم ربیع الثانی شماره ۸۱ صفحه دوم می‌نویسد:

تصویب نامه از طرف هیئت وزرا تصویب گردید درجه چهارم شرکت را که دارای دو رای و دو سهم از مخارج می‌باشد دارا و حائز خواهد بود اعتبار و حق الشراکه نظر به افزایش سهام مخارج سالیانه بالغ بر ۱۲۵۰۰ فرانک شده است پرداخته شود.

بنده در این مورد سه فقره سئوال از مقام ریاست وزراء عظام دارم اولاً فائده این شرکت در سنوات ماضیه برای ایران چه بوده؟ دوم آنکه این فائده که بعد خواهد داشت چه خواهد بود؟ سوم این که شرکت ایران در این شرکت از مقاممقننه سابقاً تصدیق شده بوده است و در صورت عدم تصدیق فعلاً تصویب این شرکت از طرف هیئت معظم دولت بدون مراجعه به مجلس شوای ملی چه صورتی خواهد داشت.

رئیس الوزراء ـ این مطلب چون اساساً مربوط به وزارت امور خارجه و وزارت فوائد عامه است لذا در جلسه بعد جواب عرض خواهم کرد.

رئیس ـ (خطاب به شیخ الاسلام اصفهانی) از آقا وزیر مالیه سئوالی داشتید برای جواب حاضرند.

شیخ الاسلام ـ شنیده می‌شد ماهی پنج هزار تومان به اعضاء بانک متعلق به ایران مواجب داده می‌شود دو حال آن که فعلاً کاری ندارند و از این مبلغ در ماه متجاوز از هفتصد تومان مواجب اعضاء شعبه رهنی است که در سال قریب ۹۰۰۰ تومان می‌شود و حالا آن که در شعبه رهنی معادل ۴۰۰۰ تومان اسباب متفرقه متعلقه به فقرا بیشتر نیست بنده از آقای وزیر مالیه سئوال دارم که در صورت صدق آیا ممکن است این اعضاء فعلاً مرخص شوند تا بانک کار پیدا نماید که بی سبب مالیه دولت به اشخاص بیکار داده نشود و نیز آیا ممکن است که ۴۰۰۰ تومان اسباب فقراء و متفرقه مجاناً به آنها داده شود با مراجعه به مجلس شورای ملی و اعضاء شعبه رهنی مرخص بشوند و این یک تجارتی باشد برای دولت که در سال معادل ۹۰۰۰ تومان خرج ۴۰۰۰ تومان اسباب نکند.

وزیرمالیه ـ در باب این بانک یک مذاکراتی شده بود و یک کمیسیونی هم دعوت شده بود که در سه موضوع رسیدگی کند یکی برای تحویل گرفتن بانک چون دفاتر و اناد از آن اشخاصی که قبلاً متصدی بوده‌اند تحویل گرفته نشده است ثانیاً به بودجه بانک رسیدگی کند و ثالثاً ترتیبی در مطالبات بنک و تأدیه قروض بانک بدهند متاسفانه این کمیسیون به یک ترتیباتی برخورد و مواجه با اشکالاتی کرد که بعد از چند روز ان ترتیباتی که باید بشود نشد ولی آقای رئیس الوزراء مخصوصاً کمال سعی را دارد که به ترتیبی که صلاح دولت در او ملحوظ باشد کار بانک مخارج مسئله تا درجه همانطور است که نماینده محترم اظهار فرمودند و هر چه زودتر بید این مخارج زیادی حذف شود و دولت به زودی در این باب اقداماتی مبذول خواهد کرد.

رئیس ـ آقای شیخ الاسلام سئوال دیگری داشتید.

شیخ الاسلام ـ بلی سئوال دیگری هم راجع به ارزاق داشتم.

رئیس ـ بفرمائید.

شیخ الاسلام ـ چون در اطراف اداره ارزاق صحبت و شکایت زیاد است میزانی هم برای قضاوت در دست نیست بعضی تضییقات هم محسوس است نستب به مردم شنیده می‌شود بعضی مالیاتها هم برا این داره وضع و مجری شده که البته در صورت صدق مخالف با اصل بیست و چهارم متمم قانون اساسی خواهد بود فعلاً از آقای وزیر مالیه سوال می‌کنم که آیا مناسب نیست شخصاً یک نظارت مخصوصی در ترتیبات این اداره بفرمایند بلکه شکایات کم بشود و ضمناً قانون این اداره را با قید فوریت تقدیم مجلس بفرمایند که لزوم و عدم لزوم این اداره و طرز جریان آن در صورت لزوم معلوم باشد.

وزیر مالیه ـ در کار ارزاق وزارت مالیه هیچ دخالتی ندارد و کار ارزاق مثل سابق کماکان در تحت ریاست عالیه مقام ریاست وزراء عظام اداره می‌شود.

رئیس ـ اطلاع به وزارت مالیه داده نشده است؟

وزیر مالیه ـ خیر! به بنده اطلاع داده است.

رئیس ـ حالا اطلاع داده شد برای جلسه بعد جواب خواهند فرمود. آقای محمدهاشم میرزا و آقای آقا شیخ محمد جواد و آقای رئیس التجار سئوالی از آقای وزیر مالیه داشتند راجع به تسعیر هشتصد هزار لیره برای جواب حاضرند. بفرمائید.

رئیس التجار ـ بلی راجع به تسعیر قیمت لیره بود که کتباً عرض کرده بودم.

رئیس ـ جواب کتبی داده‌اند

رئیس التجار ـ خیر

رئیس ـ آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)

محمدهاشم میرزا ـ مقصود این بود در موقعی که لیره می‌فرستد به چه مبلغ و در چه مورد تسعیر شده.

رئیس التجار ـ هشتصد هزار لیره که از طرف کمپانی نفت جنوب به دولت ایران داده شده است سئوال کرده بودم که قیمت او را با دولت به چه مبلغ تسعیر کرده بودند.

وزیر مالیه ـ در ۲۸ دسامبر ۲۸۵۷۱۴ لیره از لیه سهتومان و نیم و در فوریه ۱۹۲۱ یک صد و پنجاه هزار لیره از قرار لیره چهار تومان و چهار قران و در ۲۷ فوریه ۱۹۲۱ پنجاه هزار لیره از قرار لیره از لیره پنج تومان و ده شاهی و در هشتم مارس ۱۹۲۱ یکصد و پنجاه هزار لیره از قرار لیره پنج تومان و دو قران در بیستم مارس ۱۹۲۱ صد و چهل و هفت هزار و دویست و هشتاد و پنج لیره از قرار لیره سه تومان و هفت قران و دیگر دو هزار و پانصد لیره از قرار لیره از لیره چهار تومان و بعد نهصد و بیست و چهار لیره از قرار لیره چهار تومان و هفت هزار و هشتصد دینار که مجموع آن کلیتاً هفتصد و نود و هشت هزار و نهصد و بیست و چهار لیره است.

رئیس التجار ـ بطوری که در آن سوال هم عرض کرده بودم در موقع تسعیر لیره آیا به بازار و تجار رجوع شده یا فقط مظنه و قیمت را خود بانک معین کرده است؟

وزیر مالیه ـ خیر فقط بر حسب تعیین خود بانک بوده است رئیس التجار چرا به بازار رجوع نشده؟

رئیس التجار ـ اینطور که سؤال نم شود کرد فقط یک دفعه حق سوال دارید و تمام سوالات خود را یک دفعه باید بنمائید آقایان مذکور راجع به منع خروج طلا سؤالی دارند آقای محمدهاشم میرزا (اجازه)

محمدهاشم میرزا ـ شنیده می‌شود با اینکه برای خروج مسکوکات و غیر مسکوکات نسبت به تجار قدغن شده بعضی از تجار خارجه طلا را می‌برند و ممانعتی از آنها نمی‌شود آیا این مسئله صحیح است یا نه؟ در صورت صحت جهت آن چیست؟

وزیر مالیه ـ از اول جنگ بین المللی به کلی خروج فلزات قسمتی از سر حد ممنوع شده.

محمد هاشم میرزا ـ بنده سؤال کردم تجار خارجه می‌برند و خارج می‌کنند و فقط تجار داخل را منع می‌کنند با اینکه آنها هم تمی برند؟

وزیر مالیه ـ وقتی ممنوع باشد البته دیگر نمی‌توانند ببرند.

رئیس ـ آقای نظام الدوله هم سوالی داشتند (غایب بودند)

رئیس ـ آقای محمد هاشم میرزا (اجازه)

محمدهاشم میرزا ـ راجع به بودجه بلدیه بنده سوالی کردم و آقای وزیر مالیه هم جوابی مرقوم فرموده‌اند که بنده را قانع نکرده حالا عرض می‌کنم که بودجه عریض و طویل بلدیه که چند ماه است مطرح است و ما نه مالیاتها و نه مخارج آن را میدانیم کی به مجلس خواهد آمد؟

رئیس ـ فرستاده‌اند و به کمیسیون ارجاع شده است.

وزیر مالیه ـ انتظار وزارت مالیه این بود که بودجه جدیدی پیشنهاد کند زیرا بودجه قدیم بلدیه کم بود و بودجه جدید آن خیلی زیاد بوده بنده خواستم یک بودجه که حد وسط این دو باشد تهیه کنم ولی از آنجائی که از طرف مجلس تأکید شده بود بودجه سابق را که حاضر بوده فرستادم و امیدوارم بودجه هم به زودی تقدیم مجلس شود.

رئیس ـ آقای رئیس التجار راجع به قروض دولت و حساب جاری بانک شاهنشاهی سوالی دارید؟

رئیس التجار ـ حساب جاری بانک را سوال کردم که دولت چه قدر قرض دارد که از محل گمرکات دریافت می‌نماید و مازاد آن را بهه چه ترتیب دولت از بانک می‌گیرد؟

وزیر مالیه- قروضی که فعلاً از محل گمرک داده می‌شود از بابت منافع و اصل یک ملیون و دویست و پنجاه هزار لیره انگلیس که در سنه ۱۹۱۱ استقراض شده در هر برج پنج هزار و هفتصد و بیست و نه لیره از بابت استهلاک این قرض داده می‌شود قرض دیگر هم هست که از بابت اصل و فرع سیصد و بیست و سه هزار لیره بود و از بابت این قرض هم دو هزار و چهار صد و بیست و هفت لیره داده می‌شود یک قرض دیگر هم بوده است که چهار صد و نود هزار لیره است از بابت اصل این مبلغ بطور مختلف یک هشتصد و شانزده لیره یک پانصد و هشتاد و سه لیره یک دویست و نود و یک لیره و یک ششصد و شصت و شش لیره پرداخته شده است و یک فقره وجوهات دیگری هم به دولت ایران داده‌اند و در بیستم فوریه ۱۹۲۰ حساب آن اصلاً و فرعاً یک جا شده و از قرار ماهی هزار تومان می گیرندو در بیستم مارس تقریباً حساب آن تصفیه خواهد شد ولی از بابت سایر قروض ماهی یازده هزار و پنجاه و چهار لیره پرداخته می‌شود.

رئیس التجار ـ مقصود بنده از این سوال این بوده که مازاد پولی را که دولت در بنادر جنوب دارد و در تهران می‌دهند آیا صرف از دولت می‌گیرند یا خیر صرف می‌دهند؟

وزیرمالیه ـ غالباً صرف می‌گیرند و گاهی هم شنیده‌ام صرف می‌دهند ولی شق اخیر خیلی کم و اکثر اوقات از دولت صرف می‌گیرند.

رئیس ـ سوال دیگری راجع به جمع و خرج معادن گل سرخ داشتید بفرمائید.

رئیس التجار ـ بنده جمع و خرج معدن گل سرخ را در مدت غیبت مجلس شورای ملی سوال کردم اگر ممکن باشد آقای وزیر مالیه بطور مشروح بفرمایند که چه عاید شده و خاک آن در هر سالی به چه قیمت به فروش رسیده است خیلی ممنون خواهم شد.

وزیرمالیه ـ تا قبل از سنه ایت ئیل ۱۴۲۸ گل سرخ در تصرف آقای حاج معین التجار بوشهری بوده ولی در سنه ۱۳۲۸ کنتراتی از طرف دولت با کمپانی فرانک استریت منعقد شده که معادل سی هزار تن اکسید دوفر از قرار هر تن دولیره خریداری کنند در ۱۹۱۵ مدت کنترات او منتقضی شده بعد از ۱۹۱۵ در مواقع مختلفه به همین کمپانی مقداری اکسید دوفر فروخته شده که تقریباً هشت هزاز و سی و یک تن می‌باشد سه هزار تن هم در محل امسال به این کمپانی فروخته شده که هزار و هشتصد و سی هشت تن برده و یک هزار و یکصد سصت و دو تن باقی مانده که بعد خواهد بود ولی هنوز یک قرارداد کاملی دولت با کمپانی منعقد ننموده است.

سردارمعظم خراسانی ـ به چه قیمت فروخته شده است؟

وزیر مالیه ـ معلوم نیست پس از تحقیق عرض خواهم کرد آیا آن هشت هزار تن که در سنه ۱۲۹۹ شمسی فروخته شده یک دفعه دویست تن فروخته شده است از قرار لیره که می‌شود چهارصد لیره در بیست و نهم قوس صد تن فروخته شده است از قرار دولیره در بیست و یکم سرطان هفتصد تن فروخته شده است از قرار چهار لیره وچهار شلینگ در هدهم عقرب دویست تن فروخته شده است قیمت باز چهار صد لیره و چهار شلینک در چهاردهم جدی پنج هزار تن از تنی هفت تومان.

سردارمعظم ـ در کابینه سپهدار بوده است؟

وزیر مالیه ـ چه عرض کنم در بیست و دوم حمل ۱۳۰۰ سه هزار تن اجازه صادر شده ولی پانصد تن خارج شده از قرار دو لیره ایضاً هشتصد و پنجاه و پنج تن از همان بابت خارج شده باز از قرار دو لیره چهار صد و هشتاد و سه تن دیگر هم از قرار دو لیره فروخته شده است ولی از بندرعباس را راپورت داده شده است که اگر کپمانی حاضر بشود برای این معامله ترتیبی قرار دهد و در اینجا اشخاص هستند که به هر ترتیب که دولت مایل باشد امتیاز گل سرخ را طالب هستند عجالتاً در هیئت وزراء این مسئله مطرح مذاکره است.

رئیس التجار ـ راجع به مخارج استخراج هم عرض کرده بودم آیا صورتی داده شده است؟

وزیر مالیه ـ در باب مخارج استخراج صورتی نیست و مطابق راپورتی که نوشته شده است استخراج گل سرخ خیلی بد شده است بطوری که در بعضی جاها آب افتاده و معدنی را خراب کرده است دولت باید یک ترتیبی قرار داد که استخراج صحیح به عمل بیاید عجالتاً آن موجود است استخراج شده قدیم است.

رئیس ـ آقای مستشارالسلطنه راجع به تشکیلات جدید وزارت مالیه سوالی داشتند.

مستشارالسلطنه ـ بنده از آقای وزیر مالیه می‌خواستم سوال کنم با علاقه تامی که در مجلس شورای ملی نسبت به اطلاع داشتن از تشکیلات جدید مالیه دارد و آیا آقای وزیر مالیه اقداماتشان را به طور اجمال می‌تواند بفرمایند؟ و برای متظلمین که کتباً و شفاهاً تظلم می‌نمایند چه اقداماتی فرموده‌اند.

وزیر مالیه ـ جواب را در جلسه آتیه عرض خواهم کرد.

رئیس ـ شاهزاده محمد هاشم میرزا راجع به رسیدگی به حساب موسی خان سوال دارند.

محمدهاشم میرزا ـ در خصوص رسیدگی به حساب موسی خان بنده سابق سوالی کرده‌ام ولی جوابهائی که آقای وزیر مالیه فرمودند بنده را متقاعد نکرد بنده سوال کردم که آیا به حساب موسی خان که اداره تجدید در تحت ریاست او بوده است رسیدگی شده یا خیر. گویا فرمودند صاحب جمع نبوده یا شاید بنده ملتفت نشدم چون بنده او را صاحب جمع می دانم و چند کرور در دست او بوده است سوال می‌کنم که آیا به حساب او رسیدگی شده است یا خیر دوم اینکه راجع به اضافه که بر بودجه مصوبه خرج کرده بود سوال کردم فرمودند بودجه جدید به او نرسیده بوده است در صورتیکه بعد از رسیدن بودجه کابینه وقت باز چهل و هشت هزار تومان اضافه برای بودجه خرج کرده آیا مسئول هست یا خیر؟

وزیر مالیه ـ در باب موسی خان قبل از این که بنده به وزارت مالیه بیایم موسی خان کاندیدای پیشکار مالیه آذربایجان شد و رفت و این رفتن موسی خان چیز تازه نبوده است زیرا تا مرزوز در مملکت معمول نبود که به هیچ صاحب جمع یا پیشکار مالیه قبل از دادن حساب کاری ندهند یا اگر دارندن به محل ماموریت خود برود. معمول این بوده است که اگر یک شخص مباشر کار دیگری که به او می دداده‌اند میرفته است بعد از رفتن موسی خان بنده به اداره تاکیده کردم حساب موسی خان را در باب بودجه و سایر مخارج رسیدگی کنند ولی اداره در این مسئله استهمال کرده است البته به فوریت نمی‌تواند ولابد مدتی وقت لازم است و قریب یک ماه طول خواهد کشید تا به حساب او رسیدگی نمایند و البته رسیدگی نموده و تکلیف خود را انجام خواهند داد.

محمد هاشم میرزا ـ بلی بنده هم اصلاً مقصودم همین بوده می‌ترسیدم که به محاسبات صاحب جمع‌ها رسیدگی نشود و این مسئله سابقه بشود حالا که فرمودند به حساب صاحب جمع‌ها که یکی از آنها موسی خان است رسیدگی خواهد شد خیلی ممنون هستم.

رئیس - آقای سلیمان میرزا در موضوع اعضای بانک استقراضی سوالی داشتند؟

سلیمان میرزا ـ سوالی که بنده راجع به باینک استقراضی دارم سه قسمت است در یک قسمت آقای وزیر مالیه جواب مختصری مرحمت فرمودند ولی بنده از اول تکرار می‌کنم و تقسیمان را تا اندازه‌ای که ممکن است به عرض آقایان می رسانم که ببینم آقای وزیر مالیه در این خصوص چه اقداماتی خواهند کرد.

آنچه بنده اطلاع دارم از موقعی که بانک استقراضی به دولت ایران واگذار شده که با به حال مدت زیادی است همانطور که خود آقای وزیر اظهار فرمودند هنوز دفاتر بانک از اشخاصی که در دست آنها بوده تحویل گرفته نشده است در صورتی که باید بفوریت یک اقدام عملی بفرمایند و معلوم نیست در این مدت چه نظری داشته‌اند که به این کار اقدام نفرموده‌اند تا مطمئن باشند اوراق و اسنادی که در آنجا هست از هر نوع تعرض مصون خواهد ماند زیرا بنده از خارج شنیده‌ام که بعضی از اوراق دست خورده البته صحت و سقم آن را آقای وزیر مالیه بهتر می دانند قسمت دوم سوال بنده این است که آیا اوراق بانک دست خوره یا خیر؟ قسمت سوم راجع به این است که چون بانک برای مملک یکی از عوامل تجارتی است به چه رویه و زینه هیئت دولت در نظر گرفته‌اند آن را اداره کند؟ آیا به همین ترتیبی که هست ادامه داده خواهد شد یا خیر؟ از قراری که شنیده می‌شود علاوه بر اجزای سابق یک عده اجزای جدید نیز افزوده شده است و برای دولت یک مخارجی ایجاد کرده‌اند بدون اینکه برای دولت واین ملتی که هر روز از بی پولی شکایت دارند فایده داشته باشد مقصود این است که به همین ترتیب ادامه داده خواهد شد یا اینکه در نظر گرفته‌اند در آتیه ما یک بانک صحیح داشته باشیم و یکی از لوازمات اولیه تجارتی خود را منظم و مرتب کنیم.

دیگر اینکه دولت چطور در نظر گرفته طلبهای بانک را وصول کند و قروض بانک را بپردازد که مطابق با صرف دوولت باشد و بالاخره در آخر سوالم عرض می‌کنم آیا ممکن نیست خیلی زودتر تصمیمات دولت را به موقع اجرا بگذارند و بانک را توقیف کنند و این مخارج جاری را که هیچ عایدی ندارد از بودجه دولت حذف نمایند و بانک فعلاً توقیف و مهر و موم شود و به اجزاء و اعضاء آن اطلاع داده شود که از این به بعد حقوق نخواهند گرفت و آیا منفصل کردن این اجزائی که بی جهت حقوق گرفته‌اند و کاری نکرده‌اند نظر ایشان محظوری دارد یا خیر؟

وزیر مالیه ـ این قسمت را که اظهاری فرمودند اسنادی از آنجا سرقت شده و دست خورده البته اگر اینطور بود به وزارت مالیه اطلاع داده شده بود و وزارت مالیه دقیقه‌ای تامل نمی‌کرد و در صدد تحقیق بر می‌آمد نوزارت مالیه بکلی از دست خوردن اسناد بی اطلاع است ولی ممکن است تقیق بشود اما راجع به اینکه بانک منحل بشو البته بانک باید تحویل گرفته شود ولی تا امروز یک ترتیباتی در کار بوه که تحویل گرفتن آن به اشکال بر می‌خورد ولی امروز دیگر اشکال ندارد و البته تحویل گرفته خواهد شد تا بعد یک ترتیبی برای آن داده شود البته این مخارجی که فعلاً می‌شود فایده ندارد و باید بانک منحل شود یعنی به عبارت آخری تعطیل شود نه منحل تا در آتیه برای آن یک ترتیبی داده شود.

سلیمان میرزا ـ بنده چون مطابق نظامنامه داخلی بیشتر از این دفعه حق صحبت ندارم سعی می‌کنم که چیزی فرو گذار نکنم. به هیچ وجه مقصود بنده و رفقای مجلسی بنده این نیست که بانک منحل بشود بلکه همه ما آرزو داریم عوض یک بانک چندین باینک داشته باشیم.

(جمعی تصدیق کردند)

زیرا یگانه وسیله تجارت و پیشرفت همه کارها در مملکت ایجاد بانکها است و البته بعد از هزاران امیدواری نمی‌خواهیم منحل نمائیم. اگر صحبتی شد راجع به این است که این خرج فعلی زائد و بی موقع است و رئیس آن را کابینه سیاه معین کرده و بکلی بر ضرر این مملکت است در حالتی که معلوم نیست یک تکلیفی برای اجزای آن معین شده است یا خیر. آیا سزاوار است این معلمین مدارس که ماه بیست و سه تومان حقوق دارند از فقط و فلاکت در این زمستان بمیرند و چندین هزار تومان بی جهت به اشخاص صندلی نشین بانک داده شود؟ هفت ماه است این اجزاء حقوق می‌گیرند. باید حقوق آنها به این معلمین فقیر داده شود که از گرسنگی نمی رند و امروز مدارس تعطیل نشود به این ترتیبات و امرار وقت کمیسیون که یک مقدار زیادی بر بودجه می‌افزاید نباید اهمیت داد.

بنده عرض می‌کنم این کار چند دقیقه بیشتر وقت لازم ندارد که چند نفر مامور از طرف دولت معین شده به بانک ورود نموده و دفاتر و اسناد را ضبط کنند و به امضاء اعلان کنند که شما دیگر حقوق نخواهید گرفت در خصوص لغت منحل هم که آقا وزیر مالیه فرمودند در آخر خودشان اصلاح فرمودند بنده دیگر عرضی ندارم ولی در این صورت گمان می‌کنم اگر مقصود تعطیل باشد همین فردا ممکن است صورت بگیرد تا بعد ترتیب صحیح داده شود اما دو سه فقره از سوالات بنده را فراموش فرمودند جواب بفرمائید که یکی ترتیب تادیه قروض بانک و دریافت مطالبات بانک بود یکی هم مسئله مفقود شدن اسناد بود بنده خیلی متاسفم چیزی را که همه می دانند چطور بوزارت مالیه اطلاع داده نشده.

بنده بطور قطع می‌گویم اسناد سه چهار دوسیه از بانک سرقت شده و اشخاصی که این مطلب را حاضر هستند ثابت بکنند اگر وزارت مالیه مایل باشد اسم می‌برم بدانند در کابینه قبل چقدر از اسناد به فروش رفته است و اگر به این ترتیب خاتمه ندهند بازار فروش اسناد بر ضرر ملت فقیر بیچاره رواج خواهد یافت این مسئله را که همه می دانند و بنده هم یک قدری مطلع هستم خوب است زودتر تعقیب بفرمایند برای یاد آوری فرض می‌کنم که یک اشخاصی یک ورقه هائی آورده‌اند به عنوان اینکه از طرف دولت آمده‌ایم دوسیه را تویل بگیریم تحویل گرفته‌اند و رفته‌اند این از وظایف وزارت مالیه است که اگر بخواهند تحقیق کنند به تامینات رجوع می‌فرمایند. بنابراین بنده ادامه این ترتیب بانک را علاوه بر ضرر بودجه تصور می‌کنم اساسی هم خواهد داشت و باز تقاضا می‌کنم که در صورتیکه آقایان وکلا هم اظهار موافقت بفرمایند این مسئله به این سهل و سادگی را فردا جریان بدهند نه اینکه بفرمایند اعضای کمیسیون مذاکره کرده‌اند و چه شده و چه شده …ما وکلا که اولین وظیفه مان حفظ مالیه مملکت است مسئول هستیم و بنابراین بنام حفظ حقوق اهالی در این سئوال تقریباً همه رفقای مجلسی با بنده موافقت دارند و تقاضا می‌کنم که فردا این مسئله را خاتمه بدهند زیرا فرستادن دو مامور از برای یک اداره تحویل گرفتن آن کار مشکلی نیست کمیسیون لازم ندارد دو نفر مامور می‌فرستد و هر یک نفر مفتش در یک نقطه وارد می‌شود اول اسناد و دفاتر حاضر را مهر می‌کنند و بعد تفتیش و تحقیق می‌کنند.

بنابر این باز برای دفعه سوم عرض می‌کنم که چون این ترتیب مملکت است فردا همین مسئله را خاتمه دهند زیرا عموم نمایندگان همین عقیده را دارند.

وزیر مالیه ـ بعد از اینکه بانک تعطیل شد در کار تادیه قروض بانک و مطالبات آن البته یک ترتیبی داده خواهد شد و بنده فردا در هیئت وزراء مذاکره خواهم کرد و البته هر تصمیمی که در این خصوص گرفته شود اقدام خواهد شد و از حضرت والا هم تقاضا می‌کنم به نام حفظ حقوق اهالی اسامی اشخاصی را که می‌فرمایند اسناد بانک را گرفته‌اند اگر می دانند بفرمایند اسناد بانک را گرفته‌اند اگر می دانند بفرمایند که بنده آنها را تعقیب کنم.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب نیب سوالی داشتند.

آقا سید یعقوب ـ بنده هم خواستم خاطر آقای وزیر مالیه را به لایحه‌ای که در طوفان راجع به آب و رودخانة ورامین نوشته شده است معطوف دارمو تصور می‌کنم آن ترتیبی که در سابق اداره خالصه قرارداده با شرحی که در اینجا نوشته شده است. این آب منافع زیاد دارد و سی هزار تومان از رعایا می‌گیرند و ده کرور ضرر بر رعایا وارد می‌شوند بنده از آقای وزیر مالیه تقاضا می‌کنم یک توجهی بفرمایند زیرا این آب را که می‌فروشند هم زحمت رعایای بیچاره به هدر رفته و هم برای دولت فایده ندارد و تمنا می‌کنم آقای وزیر مالیه در این باب یک جوابی بدهند که بنده هم بتوانم به موکلین خودم که اظهار کرده اد که این مطلب را در مجلس سؤال کنم جواب بدهم.

وزیر مالیه ـ در باب آب رودخانه جاجرودکه سابقاً معمول بوده است هر قدر اضافه داشتند می‌فروختند یعنی آنچه اضافه از شرب املاک خالصه بوده می فروخته‌اند و چون مسئله فروش آب اسباب شکایت خریداران آب شده بود وزارت مالیه در سنه ۱۲۹۸ شمسی یک نظامنامه برای فروش آب ترتیب داده است و در آن نظامنامه برای هر موقع یک ترتیبی معین کرده و در پانزده روز اول حمل قیمت آب را یک نهر چهار سنگی هشت تومان معین کرده و در پانزده روزه دوم حمل دوازده تومان همینطور در مواقع مختلفه قیمت آب را بطور مختلف معین می‌کند و تا امروز هم این مسئله مجری است و شکایتی هم از طرف خریداران آب نشده است معذلک بنده باید در این خصوص تحقیقات بکنم که از آن بابت به دولت چه می‌رسد و اگر دولت فروش اب را موقوف بکند و بعد از شرب املاک خالصه برای زراعت به مالکین داده شود چه منافعی خواهد داشت؟ آن وقت در این باب راپورتی تهیه کرده و به مجلس شورای ملی تقدیم خواهد شد.

رییس- آقای معتمد السلطنه راجع به تجارتخانه طومانیانس سوالی داشتید؟

معتمدالسلطنه ـ بنده می‌خواستم از آقای وزیر مالیه سوال کنم که طلب دولت اصلاً و فرعاً از تجارتخانه طومانیانس چقدر است و برای وصول آن چه اقدامی فرموده‌اند؟

وزیر مالیه ـ تعیین اصل و فرع طلب دولت از طومانیانس موکول به یک صورتی است که باید بخوانم و پس از اینکه طلب کلیه دائنین طومانیانس معلوم شد عرض خواهم کرد.

رئیس ـ آقای سردارمعظم خراسانی راجع به گل سرخ سوال داشتند؟

سردامعظم ـ نظر به اینکه توضیحاتی که آقای وزیر مالیه راجع به گل سرخ فرمودند کافی نبوده بنده لازم دانستم از آقای وزیر مالیه سوال کنم که آیا ممکن است صورت مشروح تر و مفصل تری به مجلس بدهند؟ که طبع شده و بین نمایندگان توزیع شود تا تمام نمایندگان از روی دقت و بصیرت ملاحظه کنند که تاریخ و قسمت و مقدار و مخارج استخراج و سایر چیزهائی که خود آقای وزیر مالیه میدانند همه در آن صورت ذکر شده باشد.

وزیر مالیه ـ البته ممکن است صورت جامعی تهیه و تقدیم مجلس شود ولی این را هم باید تذکر بدهم که ترتیب کار گل سرخ به وزارت فواعد عامه است وزارت مالیه فقط از روی دوسیه‌های موجوده صورت جامعی تهیه نموده و تقدیم مجلس خواهد کرد.

سردارمعظم ـ پس از آنکه صورت از دوسیه‌های مربوطه وزارت مالیه به مجلس رسید برای تکمیل آن ممکن است از وزارت فوائد عامه هم خواسته شود.

رئیس ـ آقایان مستشارالسلطنه و حاج میرزا مرتضی هم پیشنهاد کرده‌اند راپورت جامعی از وزارت مالیه خواسته شود وزارت مالیه هم برای تکمیل اطلاعات ممکن است از وزارت فوائد عامه اطلاعاتی بخواهد.

مستشارالسطنه ـ بنده یک سوالی داشتم و یک توضیحی هم می‌خواهم عرض کنم.

رئیس ـ آقای مستشارالسلطنه جامع به چیزی که نمی‌توانم بخوانم سوالی دارند راجع به خرابی چراغ است.

مستشارالسلطنه - خیر سئوالی در جلسه گذشته داشتم خرابی چراغ مانع از آن سئوال شد امروز هم معاون وزارت فوائد عامه برای جواب سوال بنده حاضر شده بودند و اظهار فرمودند بنده صبر کنم تا آقای وزیر ایشان را به مجلس معرفی کنند بعد جواب سئوالات آقایان نمایندگان را بدهند و اما توضیحی که بنده می‌خواستم راجع به پیشنهاد خودم عرض کنم این بود که در آن صورت جامعی که آقای وزیر مالیه خواهند داد زمامداران و کابینه‌های وقت را که در زمانی آنها تغییر شده دکر فرمایند و همچنین تاریخ ایرانی ذکر فرمایند.

رئیس ـ یادداشت می‌شود همینطور به وزارت مالیه نوشته خواهد شد. آقای سدیدالملک از آقای وزیر پست و تلگراف سابقاً سئوالی نموده بودند بنا بود جواب بدهند.

وزیر پست و تلگراف ـ چون سوال خود را نموده اتند دیگر زحمت نمی‌دهم و جواب ایشان را عرض خواهم کرد سوال ایشان راجع به مهرهائی بود که در روی پاکت‌های صادره و وارده زده می‌شود اظهار فرمودند تاریخی که در آن مهرها هست و معمول است تارخ ایرانی نیست صحیح است تحقیقاتی در این خصوص شد چنانکه آقایان مسبوق هستند مراسلات دو قسم است مراسلات بین المللی است باید تاریخی که تمام دول یعنی اتحاد بین المللی پست قبول کرده (که تاریخ گرگورین است) معمول باشد و اداره پست هم از برای صرفه جوئی همان مهرهائی را که در آلمان حک کرده‌اند از راه صرفه جوئی در داخله هم استعمال می‌کنند ولی همانطور که آقای سدید الملک فرمومدند تصدیق می‌کنم. اهالی به این تواریخ مسبوق نیستند و ممکن است در بعضی مواقع اشکالاتی پیش بیاید و به همین جهت دستور داده شد ولو اینکه یک خرجی برای اداره پست خواهد داشت (زیرا دویست و بیست دفتر پستی است و از برای هر دفتری یک مهر لازم است) معذالک دستورالعمل داده شد که با کمال صرفه جوئی مهرهائی برای مراسلات داخلی تهیه کنند که مقصود جناب آقای سدیدالملک که خود من هم تصدیق دارم به عمل بیاید.

سدید الملک ـ نهایت تشکر را از آقای وزیر پست و تلگراف دارم که این اقدام را فرموده‌اند

رئیس ـ آقای حائری زاده این پیشنهاد جنابعالی مخالف آن چیزی است که مجلس رای داد.

حائری زاده ـ بنده خواهش کرده بودم راپورت کمیسیون عرایض در مجلس قرائت شود چرا نشود؟

رئیس ـ قرار شد بماند برای جلسه دیگر.

چون چیز دیگری دردستور نیست اگر مخالفی نباشد مجلس ختم شود جلسه آتیه روز سه شنبه دو ساعت به غروب و دستور آن بقیه مذاکرات در تعهدنامه جامعه بین الملل خواهد بود.

سدیدالملک ـ بنده سئوالی از آقای رئیس الوزراء کرده بودم

رئیس ـ سئوالات خیلی است خواهند آمد و جواب داده خواهد شد.

(مجلس سه ساعت از شب گذشته ختم شد)

محل امضا رئیس مجلس ـ موتمن الملک