مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ خرداد ۱۳۳۶ نشست ۹۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۵
سال دوازدهم
شماره مسلسل
دوره نوزدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
جلسه
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۲ خرداد ۱۳۳۶ نشست ۹۰
فهرست مطالب:
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۹
جلسه: ۹۰
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه دوم خردادماه ۱۳۳۶
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورت مجلس
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: سلطان مراد بختیار بزرگ ابراهیمی دکتر پیرنیا
۳- تقدیم یک فقره لایحه اصلاحی به وسیله آقای وزیر دارایی
۴- تقاضای طرح لایحه دعاوی اشخاص نسبت به املاک دولتی به وسیله آقای کفیل وزارت دادگستری
۵- بقیه مذاکره و تصویب گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به مقررات مربوط به محصلین ایرانی در خارجه و ارجاع به مجلس سنا
۶- تعیین موقع جلسه بعد ختم جلسه.
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنج شنبه دوم خرداد ماه ۱۳۳۶
مجلس ساعت ده، ده دقیقه صبح بریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱- تصویب صورت مجلس
رئیس ـ صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود .(بشرح زیر خوانده شد)
غائبین با اجازه ـ آقایان: اقبال. دکتر نفیسی. رامبد. پرفسور اعلم. صفاری. دکتر آهی. قرشی. کدیور. محمودی. ذوالفقاری. اکبر. مشار. سعیدی. مهندس جفرودی. ثقه الاسلامی. بزرگ ابراهیمی. دکتر وکیل. مهندس فروغی. صادق بوشهری. سنندجی. دکتر ضیائی. بوربور. دکتر عمید. اورنگ. دکتر سعید حکمت. مسعودی. خزیمه علم. یارافشار. دکتر سید امامی.
غائبین بی اجازه ـ آقایان: دکتر عدل. اخوان. قراگزلو. معین زاده. قنات آبادی. مهندس ظفر. مهندس فیروز. فولادوند
دیر آمدگان و زود رفتگان با اجازه ـ آقایان: بهادری. خرازی. دکتر جهانشاهی. دکتر هدایتی. پناهی. صارمی. دکتر بینا. شادمان. دیهیم. دکتر نیرومند.
زودرفتگان بی اجازه ـ آقایان: بهبهانی. امامی خوئی. دکتر شاهکار. مهندس شیبانی.
رئیس ـ نظری نسبت بصورت جلسه نیست؟ آقای بهبهانی.
بهبهانی ـ بنده اجازه گرفته بودم ولی بنده را غایب بی اجازه نوشتهاند.
رئیس ـ اصلاح میشود آقای حشمتی.
حشمتی ـ چون دولت بقانون یکنواخت کردن حقوق کارمندان دولت وقتی نگذاشته و هر روز مراجعه می ـ کنند عریضه ایست از طرف کارمندان دولتی نفت که تقدیم حضور مبارکتان میکنم.
رئیس ـ آقای امید سالار.
امید سالار ـ دو فقره اشتباه خیلی کوچک بود در صورت جلسه قبل که قدیم میکنم.
رئیس ـ بدهید اصلاح کنند آقای قنات آبادی.
قنات آبادی ـ بنده در جلسه گذشته کسالت داشتم خواهش میکنم دستور فرمائید غیبت بنده را با اجازه تلقی کنند.
رئیس ـ بسیار خوب اصلاح میشود ولی خواهش میکنم آقایانی که کسالت دارند قبلا اطلاع بدهند دیگر نظری نیست ؟(اظهاری نشد) صورت جلسه قبل تصویب میشود.
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: سلطان مراد بختیار ـ بزرگ ابراهیمی ـ دکتر پیر نیا
رئیس ـ نطق قبل از دستور شروع میشود.
سلطان مراد بختیار ـ بنده چند روز قبل قصد داشتم که یک جریانی را بعرض آقایان نمایندگان محترم برسانم ولی متأسفانه آن روز نطق قبل از دستور نشد و آن موضوع راجع بکمیابی گوشت بود در چند وقت پیش در طهران گوشت نایاب شد (یکی از نمایندگان ـ حالا بهتر شده است) حالا بنده عرض میکنم بفرض اینکه وضع عوض شده است خیلی مهم نیست برای اینکه دولت آمده است و با یک زحمت بسیار زیادی این طرف و آنطرف فرستاده برای چند روزی یک مقداری گوسفند تهیه کرده و آورده در صورتی که این نتیجه صحیحی ندارد و هر وقت دولتها گرفتار میشوند میآیند برای اینکه موقتاُ اگر فشار بیاورند مردم و احتیاجات عمومی را بخواهند دولت هم میآید موقتاُ با مخارج زیادی آن چیزی را که مرد در همان موقع میخواهند تأمین میکند در صورتی که نتیجه آتی این کار خوب است اما از لحاظ مملکت هیچ نتیجهای ندارد ملاحظه بفرمائید چند وقت پیش ما خریدار گندم و گوسفند و روغن و از این چیزها نبودیم ولی در سالهای گذشته یواش یواش دولتهای ما شروع کردند بخرید گندم از خارج بعد یک دستهای آمدند گفتند حالا که گندم میخریم از خارج روغن را هم از خارج میخریم بالاخره اگر یک نظریاتی باشد تأمین میشود روغن هم از خارج خریده شد حالا موضوع گوشت بنده مطمئنم چند وقت دیگر بطور یقین هر روز خواهند نوشت و تصویب نامه خواهند گذراند و خواهند گفت که گوشت را هم ما از ممالکی که فروشنده هستند خریداری کنیم (احمد طباطبائی ـ خوردن آن گوشتها شرعاُ حرام است و اشکال دارد) غیر شرعاُ هم برای مردمی که ندارند اشکال دارد در مملکت ما مسلماُ اشکال داشت دولت اگر نقشه صحیحی داشت نه فقط این دولت بلکه هر دولتی بخرید انواع و اقسام چیزهائی که ممکن بود در مملکت ما تولید شود احتیاج نداشتند برای اینکه در سالهای قبل ما هیچ وقت از خارج مواد اولیه وارد نمیکردیم ولی چون بکشاورزی و کشاورزان توجهی نکردند اینطور شده همین حالا هم اکثر رعایای این مملکت دارند هجوم میآورند بطهران یا شهرهای بزرگ و هیچکس توجهی ندارد (یکی از نمایندگان ـ تجارت آزاد شد رفع میشود) تجارت آزاد را بنده خیال میکنم که اگر بنفع یک دستهای باشد برای یک دستة بدبخت و بیچاره ضرر دارد و آن هم دسته کارگران هستند که فردا
خواهید دید تمام مدیران کارخانجات کارخانهها را بعنوان اینکه تجارت آزاد شده است تعطیل میکنند ولی موضوع اساسی این است که دولت بیاید بجای اینکه دستگاه دامپروری و دامپزشکی را در مملکت تقویت کنند ممکن است بسرمایه سازمان برنامه یا آن دولت یا این دولت هر کدام بنده نمیدانم اینها بیایند و این کار را بکنند که احتیاجات مردم حقیقتاً تأمین شود یعنی در سال گذشته در بختیاری حداقل پانصد هزار گوسفند مرده و دلیلش هم این بود که این گوسفندهائی که از بین رفته فقط و فقط باین علت بوده که ۲ یا ۳ نفر دکتر دامپزشک نبوده که اینها را معالجه کنند ولی دولت بجای اینکه یک کاری بکند که از این تلفات جلوگیری شو آمده شرکت گوشت درست کرده بهتر بود که مردم را آزاد میگذاشتند در خرید و فروش گوشت و بجای اینکه آزاد بگذارند آمدند شرکت گوشت درست کردند اولا نمیدانم چرا شعر میگویند که توی قافیه اش گیر کنند. اجازه بدهید مردم گوشت را آزاد بیاورند و بکشند و قیمت هم آزار باشد امروز قصابها که میخواهند گوشت بگیرند میآیند در خانه بنده و جنابعالی که توصیه کنید که بمن دو لاشه گوسفند بفروشند و پولش را بگیرند آقا این کار را نکنید چه دلیلی دارد که بیائید شرکت گوشت درست کنید و اسباب زحمت مردم را فراهم کنید و در اصفهان یک شرکت گوشت و یک شرکت ذغال درست شده است هر سال در اصفهان ۶ کیلو ذغال ۱۵ قران بود امسال بلطف شرکت هر ۶ کیلو ۴۰ ریال شده است و بمجردی که ما حرف میزنیم میگویند که چرا صحبت میکنید بهر صورت وقتی که ما رفتیم گفتیم چرا اینکار را میکنید گفتند میخواهیم قیمت را یکنواخت کنیم ولی این یکنواخت کردنشان خیلی انترسان است در موقعی که گوشت فراوان و ارزان است شرکت گوشت گوشت میفروشد در صورتی که فصل گوشت مردم باید بروند ۱ فرسخی گوشت و احتیاجاتی که لازم دارند تأمین کنند بیاورند و یک نفر نیست که از اینها بپرسد که چرا اینطور است خوب مردم گوش ندارند چه اشکالی دارد در موقعی که گوشت فراوانست جلوگیری نکنید که مثل سابق اشخاص در دکانهای خودشان قصابی کنند و در دکان خودشان کسب کنند چونکه امروز جناب آقای مجلسی تشریف دارند بنده میخواهم چند کلمهای از اداره ثبت صحبت کنم و آن این است که تمام تشکیلات این مملکت برای طهرانست و اصفهانست و شیراز است یعنی مرکز استانها (مهندس اردبیلی ـ تمام برای طهرانست آقا) اجازه بفرمائید آقا عرض کنم شما در هر جا که مال باشید جناب آقا مهندس اردبیلی حداقل میتوانید ملکتان را ثبت بدهید اما در تمام عشایر دستگاه ثبت یک قدرم بر نداشته که ایلات و عشایر ملکشان را ثبت کنند و بنده نمیدانم که چطور شده است یک مملکت دو قانون دارد در طهران میلیونها سند مالکیت تا حالا صادر شده است اما در ایلات و عشایر حاضر نیستند که بیایند حق تمبر بگیرند و مردم املاکشان را بثبت برسانند چرا از این تبعیض برای ایلات و عشایر قائل هستید و این نتیجه اش این است که ما در طهران همه کارها را متمرکز کردهایم (ارباب ـ میناب هم هنوز ثبت ندارد) خوب است بندر عباس دارد در هر صورت بنده میخواهم عرض کنم که اگر دولت بخواهد یک کاری برای مردم بکند بایستی بفکر کشاورزان مملکت باشد و یک کاری کند که قیمت گندم در این مملکت تثبیت شود در چند روز پیش ما خواندیم در روزنامهها که قیمت گندم در خوزستان ۵۰ تومان ترقی کرده است در صورتی که این کار برای مردم ضرر هم داشته است البته آقایان نمایندگان خوزستان بهتر اطلاع دارند یعنی سابق گندم را هر مرکزی که در خوزستان بود تنی پانصد تومان میخریند و هر کس بیشتر از ۶۰۰ تن گندم میفروخت در همانجا از او گندم رامیخریدند ولی حالا آمدهاند و گندم را میگویند در مرکز اهواز یا یکی از مراکز دیگر تحویل بدهید و اگر بخواهید در جاهای دیگر تحویل بدهید باید تن کیلومتری سی شاهی از این قیمت کم بشود و این سرو صدائی که فکر کردند کمکی بزارعین شده و قیمت بالا رفته هیچ نتیجهای در نظر زارعین نداشته است ممکن است یک مقداری پول دولت بیشتر تلف شود ولی برای مردم مسلماُ نتیجهای نداشته است و دولتها اگر واقعاُ میخواهند که قیمت گندم را تثبیت کنند حالا نباید برای خرمن حاضر قیمت تعیین کنند باید از حالا بگویند که ما در سال آینده گندم را در این قیمت میخریم تا تمام زارعین نباید طهران و بعد از این انشاءالله یک وزارت واردات خواربار درست کنیم و انشاءالله بعد از این آنچه که لازم است بوسیله این وزارت واردات خوار بار وارد مملکت میشود ولی بنده این را که عرض میکنم اطمینان دارم که این کارها نمیشود ولی از لحاظ اینکه ما گفته باشیم یک عرایضی است که بعرض آقایان نمایندگان مجلس بنده میرسانم و امیدوارم که سعی کنیم اینکارها بشود و یک موضوع دیگری که بنده میخواستم عرض کنم و یک عدهای از بنده تقاضا کردند که در مجلس عرض کنم این موضوع دزدیدن بچه هاست عرض کنم که حتماُ آقایان در روزنامهها خواندهاند که یک بچهای را بنامها ملت دزدیدهاند این بچه را دزدیدند و روزنامهها هم سرو صدا کردند و حالا کار بجائی رسیده است که تمام افراد که صبح از خانه شان بیرون میآیند تا عصر ناراحتند و هر کس که میبینید شاید نوکرش را یا خانمش و اکثر اشخاص کار و زندگیشان را ول کردهاند و رفتهاند اطفالشان را بپایند اگر بنا باشد که این کار در مملکت رواج پیدا کند و هر روز بخواهند بچههای مردم را بدزدند خیلی ناراحتی ایجاد میشود بنده میخواهم که دولت توضیح بدهد برای اینکه بچهای که دزدیده شده چکار کردهاند ثانیاُ اینکه گفته شده است که چندین بچه تا بحال دزدیده شده است آیا این صحیح است یا نه بو بعد هم دولت بهتر این است که یک لایحهای تقدیم کند که اشخاصی که این قبل کارها را میکنند یا میخواهند شروع کنند یا قبل از اینکه آن بچه را بدزدند یا اذیت بکنند یا خدای نکرده بکشند یک مجازات سختی داشته باشد و در غیر این صورت مردم تأمین ندارند چند روز پیش از این یک خانمی بمن میگفت که رفته بودیم سلمانی و هر خانمی که آنجا بود دایم از سلمانی یا تلفن با بچه هایشان صحبت میکردند و این ناراحتی دیگر از تمام ناراحتی هائی که از حیث خوار بار و گوشت و ذغال و موارد اولیه مردم داشتند بدتر است البته بنده تصدیق میکنم در اغلب ممالک دنیا از این اتفاقات میآفتد ولی بهتر است که دولت فشار بیاورد بمأمورین که اقداماتی بکنند و سعی بکنند چند نفری از اینها را دستگیر کنند که مردم اینقدر ناراحت نباشند همه آقایان که از منزل بیرون میآیند اگر بچههای پنج ـ شش ساله داشته باشند ناراحت هستند این است که بنده تمنی میکنم که دولت اگر ممکن باشد جناب آقای ذوالفقار توجه بفرمایند و جناب آقای مجلسی همه همینطور این عرایض بنده را یادداشت بفرمایند و بعرض آقای نخست وزیر یا هر کدام از آقایان وزراء که صلاحیت رسیدگی باینکارها را دارند برسانند. بنده دیگر عرضی ندارم. (احسنت)
رئیس ـ آقای بزرگ ابراهیمی.
بزرگ ابراهیمی ـ آقایان محترم میدانند که بنده کمتر مزاحمت آقایان میشوم اما با وجود اینکه مریضم و قادر براه رفتن زیاد نیستم یک مصاحبهای دیروز از طرف آقای رئیس بانک ملی ایران که ناشر اسکناس هم هست در روزنامه دیده شده بوده باعث تأثر همکاران بنده مخصوصاُ جناب آقای خلعتبری و تیمسار شیبانی و امثالهم شده بود و برای عیادت بنده که آمده بودند اظهار نگرانی کرده بودند البته در مصاحبة رئیس بانک ملی ایران که مسئولیتی در مسائل مملکت ندارند جای بحث نیست ولی در این طرز فکر جای بحث است که آقای رئیس بانک ناشر اسکناس میگوید اسکناسهای ما بالتفاوت ارز تثبیت شده از طرف مجلس برای تولیدات صنعتی بکار خواهد رفت (مهندس دهستانی ـ قانون را نخواندهاند) معلوم میشود این فکر موجود است که اصولا این مملکت را باید بطرف صنعت برد. دیروز بنده و جناب آقای خلعتبری با آقای وزیر کشاورزی صحبت میکردیم فرمودند که خیر این دروغ است اشتباه است اگر واقعاُ همچو مصاحبهای نبود دولت بایستی آن روزنامه را که چنین دروغی نوشته است تعقیب کند اگر بوده و گفتههای تیمسار وزیر کشاورزی بی مورد است آنهم جای یک بحث دیگری است که بنده حالا فعلا نمیخواهم راجع بآن عرضی بکنم مسئله کشاورزی و کشاورز در ایران موضوع حیات و معات این کشور است (صحیح است) اگر بتاریخ این مدتی که بنده و امثال بنده در زندگانی کوچک خودمان بودهایم نگاه کنیم از ساعتی که رضا شاه کبیر تصمیم فرمودند انشاء آتی در مملکت از قبیل راه آهن ـ راه شوسه ـ ساختمانها امثالهم احداث بشود تحت اجبار مقداری از زارعین مملکت را برای کار بکار کشیدند و این زارع پس از اینکه مدتی در شهرها و جاهای معمور تر از ده بود دیگر هوس ده نکرد و بده بر نگشت ما دارای بیست میلیون جمعیتیم که طبق قوانین اقتصادی ۴ میلیون قوه عامله داریم هر ۵ نفر دی کی خانوار یک نفر را میشود قوه عامله فرض کرد در گذشته ۳ میلیون از این نفرات بزراعت و حیوان داری مشغول بودند یک میلیون هم در شهرها بنام مبادله ـ کسب ـ حرفه مستخدم و امثالهم (یک نفر از نمایندگان ـ و کارگر) و کارگر داشتیم یواش یواش یک عدهای از اینها از زراعت دست کشیدند و آمدند بمرکز و بعد هم بر نگشتند بهمین جهت در ۱۳۱۸ نکث غله مملکت ثابت شد منتهی قدرت لایتناهی شخص رضا شاه کبیر توانست با مخارج عمده و فشار بمأمورین دولت وضع زندگانی را در نقاطی که در اقصی نقاط مملکت بود برای یکسال تأمین کند حتی بنده یاد دارم از بیرجند بما کوی آذربایجان گندم حمل میشد (صحیح است) بدبختانه امروز آن قدرت اعمال نمیشد بهر صورت امروز اگر نظر مبارک همکاران محترم باشد در موقعی که سازمان برنامه اینجا مطرح بود بدنه پشت همین تریبون بجناب آقای علاء نخست وزیر عرض کردم جناب آقای علاء بار این انشاآت که پیش بینی میکنید و برای این برنامهای که الحمدالله عملی نشده است بعدها دچار کمبود پول و کارگر خواهید شد در صورت مجلس هست گریز پول را الان دیدیم دولت و موسسات تحت نظر دولت سالیانه ۶ میلیارد ریال خرج دارد و این پولی که داشتیم برای جریان کافی نبود که بتواند ۶ میلیارد احتیاجات دولت و حداقل احتیاجات مملکت را تأمین کند آمدیم
پشتوانه را با قیمت صحیح ارز تثبیت کردیم شاید ششصد هفتصد میلیون تومان اسکناس بدست بیاوریم اگر آقایان بخواهند این را هم بطرف صنعت ببرند بایستی از فردا دست گدائی جلوی تمام دول صاحب غله حتی همسایه جنوب غربیمان درازبکنیم که عراق و شرق میانه بما نان بده بخوریم یک بدبختی عجیبی است ترویج کشاورزی در این ممالک بکلی از بین رفتهاست معذرت میخواهم جناب آقا ناصر عرض مرا تصدیق میفرمائید که بانک ناشر اسکناس ببانکهای آزادی با صدی سه اعتبار میدهد ولی ببانک کشاورزی با صدی شش در صورتی که بانک کشاورزی با صدی شش که باید قوه و بنیه کشاورز و کشاورزی ایران یعنی حیات و ممات مملکت را اداره کند (امید سالار ـ و نمیکند) حالا بیائیم بخود بانک کشاورزی شاید جناب آقای خلعتبری و آقای عمید نوری هم یادشان باشد یک تومانیانسی در ایران بود که در مازندران و گیلان و آذربایجان این شعبه داشت این یا کوچکترین همپای کشاورزی سر کار معاملاتی داشت تصدیق میفرمائید که خدای سیاه کلاه یا فریدون کنار میرفت بابل پیش نماینده آقای تومانیانس ۲۰۰ تومان پاند تومان بحسب اعتبارش پول میگرفت و بدون تشریفات آخر سال هم میآمد پولش را میداد بدستش اما الان بانک کشاورزی ما چه میکند (امید سالار ـ ۱۴ میلیون بنا میسازد) بنا میسازد بما مربوط نیست انشاء الله از منافعش میسازد.
اولا بانک ناشر اسکناس ما عوض اینکه میلیونها اعتبار بتجاری که در اول تأسیس بانک ملی حتی قبل از ۳۲۰ بیش از پنج هزار تومان اعتبار نداشتند الان دو میلیون و سه میلیون اعتبار میدهد که بروند در بورس زمین طهران بازی کنند این پولها را بعوض این آقایان تجار ببانک کشاورزی بدهید و بگوئید که بزارعین کوچک کوچک بده اگر این لطف را بانک ملی بکند مثل بانک پارس و بانک بازرگانی ببانک کشاورزی هم با صدی سه و صدی دو ونیم بدهد آنوقت برایش تشکیلات قائلند که فقط بنده و آقای ارسلان خلعتبری و سلطان مراد بختیار و عباسی و امیر نصرت میتوانیم برویم قرض کنیم والا بزارع داده نمیشود ما که برویم آنجا فوراُ یک وثیقه میدهیم و یک ملک را گرو میدهیم پنجاه هزار تومان میگیریم که قنات در بیاوریم آنهم بامید خدا. دیروز بنده این وضع را با تیمسار وزیر کشاورزی صحبت میکردم که ما بالاخره ناچاریم یک عدهای برای کار دعوت کنیم زارع ما در زمان قدمی پس از کشت و زرع باز میآمد میرفت بکار و ناهار بر میگشت بخانه خودش بکشت و زرع مشغول بود حالا زارعی که آمده است چشم و گوشش باز شده است دیگر حاضر نیست بر گردد بزراعت اگر ما نتوانیم جبران این عمل را بکنیم نتیجه این خواهد شد که نان روزمره خودمان هم فلج خواهد شد (صحیح است) استدعا کردم قربان راجع بمکانیزاسیون فکر بکنید که بلکه توسعه زراعت را از این راه بدهید که جای این زارعی که بکار دعوت میکنید بوسیله موتور پر شده باشد جواب عجیبی به من فرمودند که من حالا خدمت آقایان عرض میکنم خیلی مضحک است فرمودند مگر ندیدید که اخیراُ در ایتالیا صد و پنجاه هزار نفر زارع اعتصاب کردند که چون مکانیزه شده ما کار نداریم این جواب تیمسار وزیر کشاورزی است ببنده و بآقای ارسلان خلعتبری این تیمسار را بنده خوب میشناسم افسر فوق العاده عالی مقامی است ستاد دیده است و برای تطبیق عملیات فوق العاده مرز بزرگواری است ولی بدبختانه یا ولی الله یا اسدالله اما از شعر خبری نداری (صحیح است) ایشان هنوز خبر ندارند در ایران موضوع زارع و مالک مزارعه است در ایتالیا مزدور است در ایران باستثنای ۴ دیواری طهران که یک عده تازه بدوران رسیده زارع را استخدام میکنند برای پارهای تره بارها تابستانی پر منفعت تمام ایران بین مالک و زارع بین اصول مزارعه و شرکت است این با ایطالیا و مصر و سودان خیلی فرق دارد یک مالک اراضی در مصر یک عدهای استخدام میکند بروند برای کار و تا آخر سال از آنها کار میکشد و یک بخور و نمیری بآنها میدهد اما در آذربایجان در گیلانات در تمام صفحات غرب در خراسان در مرکز بین زارع و مالک ایران اصولا اصول مزارعه در کار است یک زارع آذربایجان کشت میکند و درو میکند و در مقابل آب و زمین بمالکش یک پنجم میدهد این قابل اعتصاب نیست اما مال خودش است با یک نفر زارع مزدور ایطالیائی زمین تا آسمان فرق دارد (صحیح است) بنده عرض میکنم آقایان برای جبران خسارت زیادی که از زارعت میکشد بیائید علاجی بکنید والا امسال ۲۰۰ هزار تن و پنجسال دیگر یک میلیون تن باید رفت خرید آور خورد اینکه نمیشود میفرمائید زمین که قابل کشت تراکتور باشد و در دهات باشد هست؟ این سؤال را از بنده وزیر کشاورزی میکند آقاجان بنده نمیگویم همه ایران را زیر پا بگذارید استدعا میکنم این حاشیه البرز از شاهرود تا میانج کنار جاده راه شوسه است از خراسان به تبریزی این را مطالعه بفرمائید میلیون هکتار زمین در دامنة جنوبی کوههای البرز اگر این را برایش آب تهیه کنید اگر برای این موتورهای تراکتور بیاورید بنده دشت مغان را نمیگویم طارم سفلی و طارم علیا را نمی گوم من نمیگویم زهک و خوزستان من نمیگویم تمام پشت کوه همینکه در نظر آقایان مشهور است (صحیح است) بدبختانه وقتی بنده میگویم بیائید فکری برای اینکه بکنید ایشان میفرمایند ۱۵۰ هزار نفر در ایتالیا اعتصاب کردهاند آقا زارع ایطالیا بمعنی زراعت ایران نیست آن مزدور است برای یک نفر زارع ایرانی این وضعیت نیست از این مسائل که بگذریم …
رئیس ـ آقا ابراهیمی وقت شما تمام شد از حال شما از وقت آقای عباسی استفاده میکنید.
ابراهیمی ـ خیلی متشکرم. بنده معتقدم وزارت دارائی جناب آقای ناصر یک کمک بیشتری را امر بفرمائید که بانک ناشر اسکناس ببانک کشاورزی بدهد (صحیح است) (خلعتبری ـ بر طبق قانون اخیر) و این بانک را موظف کنید که بهمپاهای خرد بکسانی که دارای یک جفت گاوند پنج نفر خودشان هستند و تا عائله اداره میکند بآنها فرضهای خرد خرد بدون این تشریفات که استعلام کنیم داده شود (صحیح است) الان ما فکر کنید دور نمیرویم یک سوالی هم از جناب آقای طباطبائی میکنیم البته استراق سمع کردم معذرت میخواهم سیصد میلیون تومان یا سی میلیون تومان بانک صنعتی قرض دادهاند (صحیح است) البته مشروع یا غیر مشروع بنده نمیدانم بنده عرض میکنم آقا جان وقتی سیصد میلیون یا سی میلیون ببانک صنعتی قرض میدهید خدا عمرت بدهد این سیصد میلیون را به سیصد هزار نفر یکی هزار تومان قرض بده بگذار برود زراعتش را درست کند بزراع چای بزارع پنبه، بزارع گندم باین بیچارهای که شب و روز در زندگانی دهاتی میگذراند باین بدهید شما را بخدا بانک صنعتی بانک توسعه صادرات بانک فلان بهمان پسفردا هم بانک صنایع و معادن و امثالهم اینها را بیائید جمع کنید برای این بودجههای پراکنده و قلمبه در گوشه بانک ملی خودتان شعب درست کنید: شعبه زراعتی شعبه صنعتی، شعب معدن را همانجا تمرکز بدهید همانجا قرض بدهید والله وبالله بهتر از این دستگاههای عرض و طویل است هر جا که بروید یک دستگاه ساختهاند با چهار پنج میلیون تومان مخارج این مخارج از کجا باید در بیاید از جای واهی (مهندس اردبیلی ـ آخر سر هم سرمایه اش را میخورند) انشاءالله نمیخورند، مسئله دیگری که بنده روی همین زمینه میخواهم مزاحم اوقات آقایان بشوم مسئله گرانی ماشین آلات کشاورزی است (مهندس اردبیلی ـ و مخصوصاُ لوازم یدکی) اگر دولت شخصاُ با مطالعه در امور کشاورزی باید تراکتور و لوازم متناسب هر محل را در نظر بگیرد مثلا تراکتور هائی هست که در یک نقطه دارای قدرت زیاد و فعالیت خوب است و همان تراکتور در جای دیگر بکلی فلج است منتهی بدبختانه ما مالکین چون مقلدیم همانقدر که بزرگ ابراهیمی چهار تا تراکتور خرید فوراُ پشت سرش میروند و میگیرند اما میبینند زمینهای چمن خوی با این خیش شکافته نشده اگر دولت با کنترل خود یک وسایل موتوریزاسیون بران کشاورزی فراهم بکند بعقیده بنده نه این زارعین مثل ایطالیا اعتصاب میکنند و نه ما مجبور میشویم برویم اما امریکا و ترکیه و عراق نان قرض بکنیم این یک مسئله ایست که از جناب آقای ناصر ذوالفقاری استدعا میکنم که بعرض آقای نخست وزیر برسانند اولا یک عده از کسانی که مطلعند میدانند که زارع ایرانی در مقابل مکانیزاسیون اعتصاب نمیکند آقای ذوالفقاری خود شما هم بدانید که نمیکند آنهائی که رعیت مصر خیلی فرق دارد مصری در مقابل اربابی که او را استخدام کرده برای هفت ماه و یک سزون هر چه دارد و ندارد میگذارد و میرود زارع ایرانی در زنجان از خود آقا هم متمولتر است از این اشخاص سؤال بکنید خواهند گفت اگر اینطور بشود تقسیم ارضی میشود والله بالله هر روز که این مملکت احتیاج بتقسیم اراضی داشته باشد بشرفم قسم من خودم عمل میکنم اگر ندهم خیلی مرد پستی باشم انشاء الله خدا کند برسیم بآنروز بنده با کمال افتخار میدهم اگر شما متکی هستید بدکتری طب خودتان که از آن ممر نان میخوری منهم میروم شوفری میکنم که هفتصد نفر باری من جان نکنند ولی عرض میکنم کاری بکنید که دیگر فردا دست دراز نکنیم و از عراق هزار تن گندم نیاوریم این عرض بنده است و این راهی ندارد مگر تولید و ماشین زراعتی ارزان آب کود این سه کار را اگر کردید فردا نان داریم والا قسم بخدا با این چند سدی که عراق بسته است باید برویم در خانه عراق و از آن گندم گدائی کنیم و دیگر عرضی ندارم (احسنت ـ احسنت)
رئیس ـ آقای دکتر پیر نیا.
دکتر پیر نیا ـ بنده از حضور جناب آقای وزیر دارائی در این جلسه استفاده میکنم و چند نکتهای راجع بمسائل استخدامی و گرفتاریهای مستخدمین و مذاکرات و تصمیماتی که در گذشته در این باب گرفته شده است عرایض مختصری را این جا عرض میکنم ولی قبل از اینکه وارد این موضوع بشوم خواستم عرض کنم که اخیراُ وزارت بازرگانی یک تصمیماتی برای آزادی واردات غیر مفید و واردات تجملی و وارداتی که مشابهش در داخل کشور تهیه میشود گرفته است و اجر اهم کرده است و جناب آقای وزیر بازرگانی و جناب آقای نخست وزیر راجع بصلاح بودن این تصمیم و طرفداری.
از آن اظهاراتی در مجلس شورای ملی فرمودند بنده مثل بعضی از همکاران دیگری که در این جا صحبت فرمودند با این تصمیماتی جداُ مخالفم (صحیح است) و نظریاتی که در این باب دارم در یکی از جلسات آینده به عرض مجلس شورای ملی خواهم رسانید البته اگر امروز بخواهیم مسائل و مشکلات مملکت را طبقه بدنی بکنیم از لحاظ اهمیت و از لحاظ فوریت در رأس این مسائل موضوع استخدام و وضع مستخدمین دولت قرار گرفته (دکتر رضائی ـ و سازمانهای دولتی) و سازمانهای دولتی، سوء جریانی که در دستگاه دولت وجود دارد آقایان همه استحضار دارند و احتیاجی بتوضیح آن نیست حقیقتاُ وضع اداری مملکت بوجه غیر قابل تحملی بد شده بطوء جریان که در دستگاه دولت وجود دارد حقیقتاُ عموم مردم را بستوه آورده است (صحیح است) و باید یک فکر اساسی برای اصلاح وضع اداری مملکت بشود یک فکر اساسی ولی یک فکر اساسی و عاجل و فوری (دکتر امین ـ باید وضع زندگی آنان تأمین شود) در اصلاح سازمان همان طوری که جناب آقای دکتر امین تذکر دادند در رأس تمام اصلاحات تأمین وضع زندگی و حقوق کارمندان قرار گرفته است و هیچ نوع اصلاح اداری بدون این که این قدم اساسی بر داشته شود تصدیق بفرمائید که غیر ممکن است ترقیاتی که ما در مملکت انتظار داریم پیشرفت کشاورزی پیشرفت صنعت و راهسازی تمام اینها ناشی از حسن اداره مملکت است و تا حسن اداره وجود نداشته باشد هیچکدام از این برنامهها بآن سرعتی که آقایان انتظار دارند عملی نخواهد شد (صحیح است) دولت حاضر که برنامه خودش را کار قرار داده باید بفهمیم که آیا منظور کار شخص نخست وزیر است یا کار آقایان وزراء است یا منظور بکار واداشتن کلیه اجتماع مملکت و کلیه افراد است اگر منظور ایجاد کار و فعالیت برای عموم مملکت است این موضوع عملی نمیشود مگر اینکه دستگاه اداری خوب کار کند و فعال باشد (صحیح است) و بسرعت عمل کند بنابراین اولین قدم در برنامه کار دولت اصلاح سازمان اداری است غیر از این اصلاح فکر اینکه کاری انجام بشود نیست، یک نفر، دو نفر، ده نفر اگر تمام ۲۴ ساعت هم کار بکنند کار مهمی در مملکت انجام نمیشود وقتی کار مهمی در مملکت انجام میشود که تمام دستگاه اداری بکار بیفتد و کار بکند دولت گذشته هم که اسم برنامه خودش را مبارزه با فساد قرار داده بود متوجه این امر شد که اولین قدم در مبارزه با فساد همین اصلاح دستگاه اداری است و همین تأمین حقوق مستخدمین دولت است بهمین جهت سه نفر از آقایان وزراء بامأمور کردند که باینکار رسیدگی کنند آقای دکتر مقبل و آقای فروهر و آقای انتظام هر کدام قسمتهای مختلفی را تحت نظر گرفتند و در کمیسیون استخدام هم در جلسات متعددی حاضر شدند و نظریاتشان و نقشه و برنامهای که برای اینکار داشتند در کمیسیون مطرح کردند دولت گذشته بالاخره باین نتیجه رسید که اساساُ باید یک اصلاح اساسی در وضع استخدام بشود و طبق اصول فنی و علمی در وضع استخدام بشود و طبق اصول فنی و علمی جدید استخدام که روی طبقه بندی مشاغل هستند یک تشکیلاتی بدهد و در این باب مطالعات مفصلی شد و یک طرحی هم تهیه شد و بمجلس سنا داده شد ولی در همان جا بدولت گذشته توضیح داده شد که این کار گر چه از لحاظ علمی صحیح است و بالاخره باید اجرا بشود ولی یک برنامه طویل المدت است و نتیجه آنی و فوری ندارد، اجرای این طرح اقلا ۵ سال، ۶ سال طول میکشد و بعلاوه اولا طبقه بندی مشاغل یک کاریست که بیشتر مناسب با وضع استخدامی در کشورهای صنعتی و در دستگاههای صنعتی است و در کشورهائی که اینقدر صنعتی نشدهاند اجرای آن شاید مشکل باشد بهمین جهت تقاضا کردیم که دولت یک تصمیماتی بگیرد و برای کمکهای فوریت و آنی به مستخدمین دولت فکری بکند دولت گذشته هم متوجه این موضوع شد و متقاعد شد که این اقدامات لازم و فوری است و بهمین جهت در بودجهای که برای سال ۳۶ به مجلس پیشنهاد کرد چهار کمک پیش بینی شده بود برای مستخدمین دولت یکی اینکه پیش بینی شده بود که ۷۵ میلیون تومان در سال ۳۶ اختصاص بدهد بافزایش حقوق یا بصورت پاداش بموجب آئین نامهای تقسیم بکنند و بپردازند بکارمندن دولت بنده میخواهم تقاضا بکنم حالا که یک ماهی از دوره اشتغال دولت گذشته است یک توجهی بکنند و آئین نامه توزیع و تقسیم این ۷۵ میلیون تومان را زودتر بتصویب برسانند و منتشر بکنند که مستخدمین دولت از این نگرانی که دارند خلاص بشوند و دومین موضوعی که در بودجه سال گذشته بتصویب رسید مربوط بود به پرداخت سه هزار ریال ماهیانه بکارمندان متخصص که در بیابانها و شهرستانها کار میکنند و آنهم تصور میکنم که دستور اجرایش را جناب آقای وزیر دارائی دادهاند و اگر تا حالا ندادهاند تقاضا دارم این دستور و مصوب کمیسیون مجلس را صادر بفرمایند بعد از آن یک قسمت دیگری بود که وعده دادهاند آئین نامه مزایا را زودتر بکمیسیون مجلس بفرستند آئین نامه مزایا مربوط است بتفاوت بین حقوق کارمندان مرکز و شهرستانها و اگر آقایان استحضار داشته باشند الان یک قسمت مشکل استخدامی این است که تعداد خیلی زیادی کارمند در ادارات مرکزی وزارت خانهها موجود است خیلی بیش از اندازه در صورتی که در شهرستانها در غالب ادارات کارمند کافی وجود ندارد و علتش هم این است. که تفاوت زیاد کافی بین حقوق کارمندان مرکز کارمندان شهرستانها وجود ندارد و بهمین جهت آئین نامه مزایا یک اهمیت فوق العادهای در رفع احتیاجات مردم شهرستانها از لحاظ تشکیلات اداری آنها و جلوگیری از تورم کارمند در مرکز و هجوم کارمند بمرکز دارد چهارمین موضوعی که در طرح لایحه بودجه پیش بینی شده بود و طبق قوانین استخدامی بکمیسیون استخدام مراجعه شده بود موضوع مبلغی بود که برای کمک به لیسانسیهها (مهندس فرهر ـ و مهندسین) و مهندسین دولتی در نظر گرفته شده بود البته سابقةمشکل در دستگاه اداری فقط و فقط قلت حقوق ولی حالا علاوه بر کمی حقوق یک مشکل جدیدی اضافه شده است و آن مشکل جدید تبعیضی است که بین افرادی که داری یک درجه تحصیلات و یک وضع هستند در قسمتهای مختلفه مملکت پیدا شده و یک عدة از افراد تحصیل کرده و زحمتکش که کار اینها مورد استفاده و مورد احتیاج است از یک حقوقی که بتواند فقط زندگی آنها را تأمین کند محروم شدهاند و بنابراین تمنی میشود که دولتی که میخواهد کار بکند و دولتی که میخواهد بدست این اشخاص کار بکند ترتیب تأمین حقوق اینها را بدهد والا چه انتظاری دارید که اینها کار بکنند الان مستخدمین دولت مجبورند که یک جزئی از وقتشان را صرف کار اداری بکنند و بقیه از وقتشان را صرف فعالیتهائی بکنند که زندگیشان تأمین شود و بنابراین اگر دولت برنامه خودش را در مقابل چشمش مجسم داشته باشد اولین قدم این است که وضع این دستگاه و این کارمندانی که باید کار بکنند و فعالیت بکنند تأمین بکند مملکت ما که اکنون در یک نهضت صنعتی و عمرانی و توسعه اقتصادی افتاده و سرنوشت آینده مملکت و موقعیت ایران در آینده منوط است باین که این برنامه بصورت موفقیت آمیز و بسرعت پیشرفت بکند که ما از سایر ممالک صنعتی و مترقی دنیا اقلا عقب نیفتیم و بآنها برسیم این موضوع وقتی انجام میشود همانطور که عرض کردم که این عده یعنی آقایان مهندسین و آقایان لیسانسیه هائی که در دستگاه دولت هستند اینها با دگرمی مشغول کار باشند و بزرگترین صدمهای که ممکن است باین برنامه وارد بشود این است که خدای نکرده این عده یا دلسرد بشوند یا گمراه بشوند و بنده تمنی دارم که جناب آقای وزیر دارائی و آقایان وزراء که در این جلسه تشریف دارند به این موضوع یک توجه عاجل و توجهی که مناسب با اهمیت موضوع یک باشد مبذول بفرمایند (احسنت، احسنت)
۳- تقدیم یک فقره لایحه اصلاحی بوسیله آقای وزیر دارائی
رئیس ـ وارد دستور میشویم آقای وزیر دارائی.
وزیر دارائی (ناصر)ـ در مهر ماه ۳۵ یک لایحهای بمجلس شورای ملی تقدیم شده بود که اراضی مربوط به کارخانههای الکلهای صنعتی بوزارت فرهنگ و شهرداری تسلیم شود اخیراُ چون مجلس شورای ملی دستور فرمودند که چایخانه مجلس وزارت دارائی واگذار شو دو ضمناُ محل را هم باید تخلیه بکنند لایحهای تهیه شده و تقدیم میشود بجای لایحه اول که اجازه بفرمایند قسمی از آن زمین بوزارت دارائی واگذار شود که چایخانه ساخته شود.
ضمناُ از فرصت استفاده کرده چند کلمه راجع باظهارات آقای بزرگ ابراهیمی عرض میکنم اینکه فرمودند بانک ملی ببانکهای خصوصی با بهره ۲ در صد یا ۳ در صد قرض میدهد و ببانک کشاورزی با بهره بیشتر شاید متأسفانه خلاف بعرضشان رسیده اینطور نیست بانک ملی مطابق تعرفهای که دارد به تمام بانکها با حداقل بهره بنرخ رسمی که صدی ۴ است قرض میدهد و بهیچ بانکی کمتر از صدی ۴ نداده است و ببانک کشاورزی هم بیش از صدی ۴ نداده است راجع بمصاحبهای که فرمودند و قید نکرده بنده اولا تصور میکنم شاید در روزنامهها اشتباه شده باشد که کلمه کشاورزی در مصاحبه گذارده نشده برای اینکه در اصل لایحه مسائل تولیدی گذاشته شده بود و مخصوصاُ مجلس لایحه را تصحیح کرد و دولت هم قبول کرد که کلمه تولیدی و کشاورزی گذاشته شود و بنده تصدیق میکنم اساس مسائل تولیدی در این مملکت کارهای کشاورزی است (احسنت)
۴- تقاضای طرح لایحه دعاوی اشخاص نسبت باملاک دولتی بوسیله آقای کفیل وزارت دادگستری
رئیس ـ آقای مجلسی.
کفیلی وزارت دادگستری (مجلسی) لایحه دولت مربوط بدعاوی اشخاص راجع باملاک دولتی از لوایح دکتر مصدق بود و یک سال تمدید شدهبود مجلس سنا آن را تصویب کرد و چون امروز روز دوم خرداد مهلت قانونی منقضی میشود بنده تقاضا میکنم جزئ دستور قرار داده شود برای این که کمیسیون مجلس شورای ملی هم تصویب کرده است راجع باظهارات جناب آقای سلطان مراد بختیار که فرمودند ثبت اسناد در شهرستانها وجود ندارد بنده تصدیق میکنم و علت هم موجود نبودن وسائل کار بود که خوشبختانه یک قسمت از وسائل
موجود شده است ولی قسمت عمده که عبارت از کارمند بود بواسطه اینکه دولت نمیتواند استخدام جدید بکند یک فکری بنظر رسید و آن این است که از کارمندان زائد دولت باداره ثبت اسناد منتقل شوند و اداره ثبت اسناد یک کلاس تأسیس بکند برای تربیت مأمروین ثبت چون مأمورین سایر وزارتخانهها ممکن است اطلاعاتی از امور ثبت نداشته باشند آنهائی که منتقل میشوند سه چهار ماه در آن کلاس درس بخوانند و منتقل بشوند بدستگاه ثبت موضوع دیگری که خیلی اهمیت دارد و باز هم مورد توجه و تأیید و تصدیق بنده است راجع باشخاصی است که اطفال مردم را میربایند، البته موضوع این شخصی که فرمودند الان در مرحله ایست که شاید افشایش خوب نباشد ولی بطور کلی بنده این را عرض میکنم که یک لایحه تهیه شده است و الان هم حاضر و آماده است و چون مجلس سنا کارش کمتر بود روز شنبه آینده بمجلس سنا داده خواهد شد و مجازات شدیدی برای این قبیل اشخاص در نظر گرفته شده است و راجع به لایحه ثبت اسناد هم انشاء الله بنده امیدوارم در ظرف ده روز آینده لایحه اش تقدیم شود.
قنات آبادی ـ آقای مجلسی این اشخاصی را از متخصصین اراضی انتخاب کنید.
۵ـ بقیه مذاکره و تصویب گزارش کمیسیون فرهنگ راجع بمقررات مربوط بمحصلین ایرانی در خارجه و ارجاع بمجلس سنا
رئیس ـ در جلسه پیش راجع به ماده ششم لایحه محصلین یک پیشنهادی شده بود و چند پیشنهاد مشابه هم دار مطابق آئین نامه هر کدام جامعتر است باید رأی گرفته شود اینکه الان اصلاح شده است پیشنهاد آقای امید سالار است که قرائت میشود:
(بشرح زیر قرائت شد)
ریاست معظم مجلس شورای ملی
چون نسبت به پیشنهاد قبلی بنده در ماده ششم هنوز رأی گفته نشده است بطریق ذیل اصلاح میکنم:
ماده ۶- صدور روادید اقامت محصلین مقیم خارجه موکول بداشتن حسن اخلاق و تحصیل منظم میباشد وزارت فرهنگ میتواند از اولیاء محصلین تضمین کافی در حدود هزینه مراجعت اخذ کند تا اگر از جهات اخلاقی و تحصیلی موجبات رضامندی فراهم نکند برای مراجعت آنان بایران از این جهت مانعی موجود نباشد. امید سالار.
رئیس ـ آقای امید سالار.
امید سالار ـ نسبت به پیشنهادی که بنده داده بودم برای اینکه اشکالی پیش نیاید و نظر اغلب آقایان هم در این قسمت تأمین شده باشد پیشنهاد اصلاحی دادم و حالا تصور میکنم با این پیشنهاد اصلاحی با توضیحاتی که قبلا عرض شد احتیاج بتشریح دیگری نباشد جناب آقای وزیر فرهنگ هم برای این پیشنهاد اخیر موافقند نظر جناب آقا اردلان هم در قسمتی که تضمین بانکی اشکال داشت تأمین شده است و بجای بانکی کلمه کافی گذاشته شده است، در صورتی که وزارت فرهنگ تشخیص داد که لازم است محصلی مراجعت بکند اشکالی نباشد چون بنده ملاحظه کردم در آلمان یک شاگردی هست که روادیدش از طرف دولت آلمان لغو شده است این حق اقامت در مملکت آلمان ندارد ولی وسیله مراجعت ندارد این چیزی نیست که ما او را مجبور به برگشتن بخواهیم بکنیم خودش میخواهد برگردد ولی وسیله برگشتن ندارد بنده برای تأمین این نظر و تکرار نظائر این مطالب این پیشنهاد را کردم.
رئیس ـ پیشنهاد مجدداُ قرائت میشود؛
(بشرح ذیل قرائت شد)
صدور رادید اقامت محصلین مقیم خارجه موکول بداشتن حسن اخلاق و تحصیل منظم میباشد وزارت فرهنگ مکلف است از اولیاء محصلین تضمین کافی در حدود هزینه مراجعت اخذ کند تا اگر از جهات اخلاقی و تحصیلی موجبات و رضامندی فراهم نکند برای مراجعت آنان از این جهت مانعی موجود نباشد.
وزیر فرهنگ (دکتر مهران ـ)ـ بنده با این اصلاح موافقم.
رئیس ـ آقای بور برو مخالفید بفرمائید.
بور بور ـ بنده تعجب میکنم که چطور آقای امید سالار که بایستی سعی کنند که گرفتاری مردم کم شود با این پیشنهادی که فرمودند یک باری سر بار مردم گذاشته میشود بعقیده بنده نه ضمانت نامه لازم است و نه قید اینکه صدور روادید موکول بحسن اخلاق محصلین باشد حسن اخلاق محصلین یا سوءرفتار آنها در تحت کنترل سرپرست وزارت فرهنگ هست و هر گاه دیدند یک محصلی از آنچه باید رفتار کند تجاوز کرده و رویه اش خوب نیست میتوانند او را برگردانند (امید سالار ـ چه جور برگردانند ؟) حالا عرض میکنم میخواهید بگوئید وسیله اش را ندارید پولش را ندارید حالا بنده عرض میکنم اولا موضوع اختیار را از پولش جدا کنید، اختیار را دارد که برگرداند برای تأمین پولش هم بعقیده بنده از بودجه خود وزارت فرهنگ میتوانید این کار را بکید و بعد هم که محصل برگشت از والدینش بگیرید و اگر والدینش نپرداختند خود محصل را نگهدارید و توقیف کنید که بدهد این اعتبار تأمین است مگر در ظرف سال بین محصلینی که در اروپا هستند چند نفر سوء اخلاق دارند بنده میخواهم از این فرصت استفاده کنم و استدعا کنم که این نکته را توجه بفرمائید عرض میکنم این مشکلاتی را که برای محصلین ایجاد کردهاند و میکنند واقعاُ محصلین را بیزار میکنند از برگشتن به مملکت و هم والدین را بیزار میکنند از فرستادن محصل بخارج، من باب مثال عرض میکنم محصلی که میآید به ایران برای دیدن والدینش: این دو ماه سه ماه با اینکه تصحیلاتش بموجب گواهی وزارت فرهنگ و گواهی پرونده اش ادامه داشته یعنی تحصیلاتش قطع نشده و در کار تحصیلش هیچ اشکالی نبوده معهذا او را میفرستند به اداره نظام وظیفه برای اینکه ببینند از لحاظ نظام وظیفه ایرادی نداشته باشد (وزیر فرهنگ ـ اصلاح شد) اجازه بفرمائید بفرستند به نظام وظیفه که به بینند از لحاظ مشمولیت مانعی ندارد کسی که تا دیروز از لحاظ مشمولیت اشکالی نداشته است حالا که برگشته دو مرتبه اشکال پیدا کرده، اما موضوع ضمانت بعقیده بنده دولت باید آن قدرت را داشته باشد که از کسی که تخلفی کرده و او را بمناسبت تخلفی که کرده مجبور کردهاند بایران برگردد خرج مراجعت از او بگیرند این ضمانت نامهها این رونوشتها این عکس انداختنها رفتن به محضر، رفتن به ثبت اسناد، رفتن بدادگستری اینها بخدا قسمت برای مردم اشکال دارد و واقعاُ برای مردم زحمت ایجاد باور بفرمائید که اگر این چیزها را برداری یک قسمت از گرفتاریهای مردم برداشته میشود این عدهای که در کریدورهای وزارت دادگستری میبینید اینهائی که در اداره اعزام محصل بخارجه هستند تمام اینها بخدا برای این مقررات زائد است که نود درصدش زائد است و فقط برای اذیت کردن مردم است.
رئیس ـ پیشنهاداتی هم هست که در این زمینه است و تقریباُ مشابه است آنها هم قرائت میشود که وقتی بخواهیم رأی بگیریم آقایان توجه داشته باشند
(بشرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم که در ماده ۶ تضمین مناسب نوشته شود و کلمه بانکی را حذف نمائید. دکتر امیر حکمت.
پیشنهاد مینمایم در ماده ۶ جمله تضمین بانکی بضمانت معتبر تبدیل شود. اردلان.
پیشنهاد مینمایم در ماده ۶ این اصلاح بعمل آید.
بجای این جمله ‹‹وزارت فرهنگ میتواند از اولیاء محصلین در موقع اعزام آنان تضمین بانکی در حدود هزینه و وسایل مراجعت اخذ کند ›› نوشته شود ‹‹ وزارت فرهنگ میتواند از اولیاءمحصلین در موقع اعزام آنان تعهدی در حدود هزینه وسایل مراجعت اخذ کند. عمیدی نوری.
پیشنهاد میکنم ماده ۶ بترتیب ذیل اصلاح شود:
صدور روادید اقامت محصلین خارجه موکول بداشتن حسن اخلاق و تحصیل منظم میباشد اگر اقامت محصلی از جهات اخلاقی و تحصیلی در خارجه صلاح نبود روادید داده نمیشود و وزارت فرهنگ به اولیای محصل مزبور اظهار خواهند کرد که موجبات معاودت او را به ایران فراهم نماید. احمد مهران.
پیشنهاد میکنم ماده ۶ بطریق ذیل اصلاح شود.
‹‹ صدور روادید اقامت محصلین مقیم خارجه موکول بداشتن حسن اخلاق و تحصیل منظم میباشد. وزارت فرهنگ میتواند در صورت احراز عدم صلاحیت اخلاقی محصل گذرنامه تحصیلی وی را مسترد دارد ››
تیمور تاش.
پیشنهاد میکنم تبصره ذیل بماده ۶ اضافه شد:
‹‹ بوزارت فرهنگ اجازه داده میشود از محل اعتباری که برای کمک هزینه محصلین در خارجه در بودجه خود دارد مخارج عودت آن محصلینی که نحوه رفتارشان در خارجه مخالف با شئون ملکی ایرانی باشد و وسیله مراجعت ندارند پرداخت نماید. تیمور تاش.
رئیس ـ این مربوط باصل ماده نیست حالا آن پیشنهاد که جامعتر است و خود آقای وزیر فرهنگ هم موافقت کردهاند دو مرتبه قرائت میشود.
عمیدی نوری ـ من میخواهم توضیح بدهم راجع بپیشنهادم.
رئیس ـ مطابق آئین نامه هر کدام که جامعتر باشد رویش بحث میشود آقای وزیر فرهنگ.
وزیر فرهنگ ـ بنده خواستم عرض کنم آقایان اگر فراموش نکرده باشید در یکی از مواد این قانون رأی دادید که هر کس آمد مراجعه کرد و گفت میخواهم درس بخوانم دولت گذرنامه تحصیلی بدهد حالا هم آقای بوربور میفرمایند که وقتی که رفت و درس نخواند دولت خرج برگشتن او را بدهد و برش گرداند، خوب این کار خیلی آسانی است عدهای بلند میشوند میروند فرنگستان و بعد هم دو سه ماه گردش که کردند میگویند درس نمیخوانیم و دولت آنها را بر میگرداند و جناب آقای تیمور تاش هم میفرمایند وجوهی که باید صرف اعزام محصل بخارجه بشود این پول را صرف کنند برای یکعده محصل را که درس نخواندهاند برگردانند (تیمور تاش ـ خودتان
فرمودند چند نفر بیشتر نیستند) خوب زیاد میشود وقتی که تسهیلات بایت درجه زیاد شد زیاد میشود این عدهای که امروز دو سه نفرند یا ده نفر هستند آنوقت پنجاه نفر خواهند شد. بنده غرضم این است که آن پیشنهادی که آقای امید سالار فرمودند یک پیشنهاد جامع الاطرافی است یعنی در عین حال که تضمین بانکی را بآن صورت از بین بردهاند و یک تضمین کافی نوشته شده است البته ما هم خودمان خواهیم دید که این تضمین کافی چه میتواند باشد. دویم این پیشنهادی که کردهاند که آن موضوعی که یک محصل را بزور و جبر برگرداند این موضوع دیگر از این ماده بر نمیآید برای اینکه در این ماده نوشته شده که اگر موجبات مراجعت یک محصلی فراهم بود برای اینکه از حیث هزینه مراجعت اشکال و مانعی نباشد این تصمیم گرفته شده است بنده استدعا میکنم بهمین مادهای که آقای امید سالار پیشنهاد فرمودهاند رأی بدهند و یقین داشته باشند که هیچ زحمتی و دردسری برای مردم فراهم نخواهد شد ولی در عین حال که ما نمیخواهیم زحمتی برای مردم فراهم شود آقایان هم یک ترتیبی ندهند که زحمتی برای دولت فراهم شود.
رئیس ـ اینجا پیشنهادی آقای صدر زاده گردهاند که این را میشود بآن ماده علاوه کرد قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم که قسمتی از عبارت ماده ۶ باین نحو اصلاح شود:
وزرات فرهنگ میتواند از اولیای محصلینی که بهزینه شخصی خود و بدون کمک مالی دولت برای تحصیل بخارج میروند در موقع اعزام آنان تضمین بانکی در حدود هزینه و وسایل مراجعت اخذ کند. صدر زاده.
صدر زاده ـ اجازه میفرمائید توضیحی بدهم؟
رئیس ـ این دیگر توضیحی ندارد.
تیمور تاش ـ این بکلی نقص غرض میشود.
رئیس ـ فقط خواستهاند اضافه کنند آن محصلینی که با خرج خودشان میروند مشمول این قسمت باشند یک پیشنهادی از طرف آقای عمیدی نوری و یک پیشنهاد هم از طرف آقای تیمور تاش است که بعد مطرح میشود و آن مربوط باین پیشنهادهای مشابه نیست.
صدرزاده ـ اگر اجازه میفرمائید یک توضیحی بدهم چون این ماده ۶ تناقضی با مواد قبل پیدا میکند.
رئیس ـ ماده ۱۱۷ آئین نامه قرائت میشود چون چند پیشنهاد مشابه است میخواهم مطابق آن عمل کنم.
(ماده ۱۱۷ آئین نامه داخلی بشرح زیر قرائت شد)
در شور دوم در مورد پیشنهادهای مذکور در ماده ۱۱۴ در صورتی که چند پیشنهاد مشابه باشد فقط پیشنهادی که با تشخیص رئیس مجلس جامعتر است قرائت مو مطرح خواهد شد (صحیح است)
رئیس ـ بنابراین یکمرتبه دیگر پیشنهاد آقای امید سالار که جامع تر است و آقای وزیر فرهنگ هم قبول کردند قرائت میشود و این قسمت پیشنهادی آقای صدرزاده هم مانعی ندارد بآن ماده علاوه شود.
(بشرح زیر قرائت شد)
صدور روادید اقامت محصلین مقیم خارجه موکول بداشتن حسن اخلاق و تحصیل منظم میباشد وزارت فرهنگ مکلف است از اولیای محصلین تضمین کافی در حدود هزینه مراجعت اخذ گند تا اگر از جهات اخلاقی و تحصیلی موجبات رضامندی فراهم نکند برای مراجعت آنان بایران از این جهت مانعی موجود نباشد. امید سالار.
رئیس ـ آقای وزیر فرهنگ مقصود از صدور روادید اقامت چیست؟ روادید همان ویزاست منظور روادید است یا تمدید گذرنامه؟
وزیر فرهنگ ـ هر دو یکی است.
رئیس ـ آقای صدرزاده این قسمت را علاوه میکنند کسانی که با هزینه شخصی میروند از آنها تضمین گرفته شود و تضمین بانکی را هم در پیشنهادشان تبدیل به تضمین کافی میکنند. بهر حال آنهائی که با خرج دولت میروند از آنها که نباید تعهد گرفته شود.
صدرزاده ـ اگر اجازه بدهید توضیح عرض میکنم آنهائی که بخرج دولت بخارج میروند منجمله شاگردهای اول هستند موجبی ندارد که از آنها تضمین بگیرند و از آنهائی که بخرج خودشان میروند تضمین گرفته نشود تضمین بانکی را تضمین کافی گذاشتهام.
بهبهانی ـ آقای تضمین چه چیز است.
تیمور تاش ـ بچه حقی شما این تضمین را میخواهید؟
رئیس ـ مجدداُ پیشنهاد اصلاحی قرائت میشود و رأی میگیریم
(بشرح ذیل خوانده شد)
صدور روادید اقامت محصلین مقیم خارجه و محصلینی که بهزینه شخصی خود و بدون کمک مالی دولت بخارج میروند موکول بداشتن حسن اخلاق و تحصیلات منظم میباشد.
تیمور تاش ـ من مخالفم با این پیشنهاد.
رئیس ـ باشید شما پیشنهادی دارید بعد قرائت میشود مخالفت را هم آقای بوربور کردند آئین نامه را بخوانید یکنفر مخالفت بکند کافی است پیشنهاد قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
وزارت فرهنگ مکلف است از اولیای محصلین تضمین کافی در حدود هزینه مراجعت اخذ نماید تا اگر از جهات اخلاقی و تحصیلی موجبات رضامندی فراهم نکنند برای مراجعت آنان بایران از این جهت مانعی موجود نباشد.
صدرزاده ـ پیشنهاد بنده ضمیمه این نیست.
رئیس ـ این بنظر من جامعتر است حالا رأی میگیریم باین پیشنهاد آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد دیگری قرائت شود.
(بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم ماده ۶ بطریق ذیل اصلاح شود
‹‹ صدور روادید اقامت محصلین مقیم خارج موکول بداشتن حسن اخلاق و تحصیل منظم میباشد وزارت فرهنگ میتواند در صورت احراز عدم صلاحیت اخلاقی محصل گذرنامه تحصیلی وی را مسترد دارد. تیمور تاش.
رئیس ـ آقای تیمور تاش.
تیمور تاش ـ آقایان شما با بخدا استدعا میکنم توجه بفرمائید یک نکته خیلی کوچکی است و آن ایست که یک جوانی که میخواهد برود تحصیل کند این چه چیزش کمتر از من گردن کلفت است که بعنوان تفریح میروم آقا من میروم بخارجه چک بی محل میدهم، توی فلان کازینو میروم قمار میکنم …
رئیس ـ شما بعنوان محصل نمیروید یکنفر قاچاقچی هم ممکن است برود این ربطی به تحصیل ندارد محصل را وزارت فرهنگ باید مراقبت کند.
تیمور تاش ـ فرق بین یک محصل و من آنست که او روادید تحصیل دارد و من ندارم آن روزی که روادید تحصیل را از او گرفتنید میشود مثل من که میگوئید آزادم چک بی محل بدهم. آقایان توجه بفرمائید که بجای اینکه کمکی باین جوانها بکنید یک زحمتی فراهم نکنید که قوزی بالای قوز شود و باری اضافه شود این یک مطلب دوم این که من میخواهم یک موضوع کلی را عرض کنم و استدعا میکنم توجه بفرمائید در همین کشور امریکا که رأس دنیا میخواهد قرار بگیرد دله دیست یعنی جرم اطفال کوچک در آنجا وجود دارد این یکی از بلاهای اجتماعی این کشور شده است در تمام دنیا که مجرمیت خردسالان وجود دارد این یک بدبختی است که مربوط باین قرن است مربوط بوضع زندگانی دنیای امروز ماست ما چرا قانوناُ بگوئیم ایرانی حتماُ جانی است ایرانی حتماُ آن کسی است که بد اخلاق است محصل ایرانی حتماُ آن کسی است که باید دمش را گرفت و با جارو انداخت بیرون این دوم شأن ماست این صحیح نیست که این را شما قانون بکنید این دون شأن ماست که شما یک قانونی بگذرانید که حتماُ محصلین ایرانی بدتر از محصلین خراجی هستند بنابراین بنده استدعا میکنم که شما اقل کمکی که بیک محصلی میکنید این باشد که آن روزی که نخواست محصل باشد آدم عادی و معمولی باشد روادید تحصیلی را از او بگیرید. تمام شد و رفت.
رئیس ـ آقای مرآت اسفندیاری مخالفید ؟(مرآت اسفندیاری ـ بله) بفرمائید ولی پنج دقیقه یک مخالف میتواند صحبت کند بعد رأی میگیریم.
مرآت اسفندریاری ـ بنده با پیشنهاد جناب آقای تیمور تاش مخالفم از این نظر که تا اندازهای تضمین لازم است و بنده عرض میکنم که شاید بعضی در خارجه تشریف نداشتهاند و مشکلاتی که یک کنسولگری و یا یک سفارت با آن مواجه است هیچوقت با آن روبرو نشدهاند اما اینکه میفرمایند چرا برای تحصیل یک چنین مادهای پیش بینی میکنند؟ برای اینکه این محصلین تعلیم و تربیتشان باندازه کافی نشده است که جناب آقای تیمور تاش بآن حد رسیدهاند و لازم است برایشان یک مقررات چهار دیواری قائل شد که از این حد خارج نشود در مملکت ما یا د سایر جاها ممکن است یک فرد عادی برایش پیش آمدی بشود ولی اگر از یک محصلی یک خبط و خطائی سرزد این موجب میشود که این شخص را نسبت بآن مملکت متصف بشکند بنابراین بنده با اصل موافقم ولی البته باین شدت هم صلاح نمیدانم که باشد باید یک فرمولی اتخاذ شود که یک تسهیلاتی قائل شویم اما یک مطلبی بود که بنده خواستم عرض کنم و توجه جناب آقای وزیر فرهنگ را جلب کنم که در ماده ۶ اصلا صدور روادید بکلی غلط است. روادید ویزا است. ویزا برای آمد و رفت است برای اقامت هیچوقت ویزا نمیدهند آن پروانه اقامت است نه روادید اقامت خواستم استدعا کنم که این کلمه روادید را حذف کنید و موافقت کنید طبق پیشنهادی که بنده دادهام بجای روادید تمدید گذرنامه بگذارند (صحیح است)
تیمور تاش ـ آن روادید را بنده تبدیل باجازه اقامت میکنم.
رئیس ـ آقای وزیر فرهنگ.
وزیر فرهنگ ـ آقای تیمور تاش مقایسه فرمودند محصل را با اشخاص عادی و این مقایسه بهیچوجه صحیح نیست زیرا محصلی که بخارج میرود تحت کفالت دیگری است تحت ارشاد و هدایت وزارت فرهنگ است وزارت فرهنگ در تربیت و هدایت او مسئولیت دارد. این
غیر از این شخص عادی است که اختیارش با خودش است این محصلی که بخارج میرود اولیای او باید تصمین بدهند که مخارج اعاشه او را در آنجا تأمین کنند و همچنین باید تضمین بدهند که عند الزوم اگر خواست برگردد بتواند بیاید والا اگر بنا بشود که یک مشت جوان را بفرستند آنجا بدون سرپرست و بدون خرج و بدون هیچگونه تضمین پس فردا یک عده محصل میروند آنجا وضع گذرانشان بد اوضاع اخلاقیشان بد و یک گرفتاری فوق العاده برای مملکت و فرهنگ درست میکنند. این مقایسه صحیح نیست اگر تنها گذرنامه تحصیلی بگیرند بهیچوجه من الوجوه مطلب را تأمین نخواهد کرد.
رئیس ـ پیشنهاد آقای تیمور تاش مجدداُ قرائت میشود.
(بشرح سابق مجدداُ قرائت شد)
رئیس ـ آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام کنند (عدهای برخاستند) (تیمور تاش ـ تصویب نشد بنده خودم بگویم) تصویب نشد
پیشنهاد آقا امیر حکمت قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم که در ماده ۶ تضمین مناسب نوشته شود و کلمه بانکی را حذف نمایند دکتر امیر حکمت.
دکتر امیر حکمت ـ بنده همینقدر خواستم عرض کرده باشم سومین جلسه است که راجع باین ماده صحبت میشود و گیر این موضوع هم راجع بهمین کلمه تضمین است البته بنده تصدیق میکنم که حتی المکان دید سعی کرد که زحمت برای مردم فراهم شود ولی در عین حال آقایان توجه میفرمایند بنده در آلمان و ممالک دیگر دیدم امروز فرستادن اطفال بخارج برای تحصیل تقریبا از یکدیگر گاهی این کار را میکنند بدون هیچ لزومی و حتی کار بجائی رسیده است که بعضی از اشخاص که بچه هایشان را خوب تربیت میکنند میفرستند بخارجه و آنجا تبعید گاه شده است برای فرستادن جانان بی تربیت و بنده عقیده دارم که وزارت فرهنگ سؤال است و حقیقتاُ باید با کمال جدیت نظارت داشته باشند پول مردم هم پول مملکت است انرژی مملکت باید اینطوری بهدر برود متأسفانه جوانهای ما طوری کردهاند که تا میروند یک جائی برای پانسیون همینکه میفهمند که ایرانی است جا نمیدهند بنده تصدیق میکنم که عده این اشخاص بسیار کم است خوشبختانه عده اشخاصی که دارای اخلاق حسنه هستند بسیار زیاد است این را بنده تصدیق میکنم ولی در عین حال دلیل نمیشود که وزارت فرهنگ نتواند کنترل کند و سرپرستی و نظارت کند بنابراین آقایان تصدیق میفرمایند که هیچ جوانی بمسافرت نمیرود مگر این که خرج برگشتن خود را تأمین کرده باشد محال است که کسی برود و خرج برگشتن را در نظر نگرفته باشد این طبیعی است و همیشه لازمست که کسی که بچه اش را میفرستند این فکر را داشته باشد که خرج برگشتن را بدهد این چیز فوق العادهای نیست البته بنده با تضمین بانکی مخالفم برای اینکه زحمتی دارد و مزاحم است ولی گرفتن تضمین مناسبت عادی باندازه خرج برگشتن او در حدود دو هزار تومان این چیزی نیست که اسباب زحمت باشد حالا آقایان میخواهند که تضمین را به تعهد تبدیل کنیم اشکالی ندارد ولی بالاخره بدون هیچ قیدی این کار صحیح نیست و کار غلطی است اگر آقای وزیر فرهنگ قبول میفرمایند که کلمه تضمین بتعهد تبدیل شود بنده خیال میکنم که رفع تمام اشکالات را میکند همان پیشنهاد وزارت فرهنگ تصویب شود (خلعتبری ـ تعهد درست است)
رئیس ـ آقای عمیدی نوری.
عمیدی نوری ـ بنده عقیدهام این است که در قانونی که ما میخواهیم اجازه بدهیم محصلین ما بخارج بروند و تحصیل کنند و این برای تشویق محصلین تکمیل تحصیلاتشان است نمیبایستی در ضمن این که رعایت احتیاط برای راحت حال ضمن اینکه رعایت احتیاط برای راحت حال محصلین میکنیم یک سنگی هم جلوی پای اولیای محصلین بیفتد که نتوانند کارشان را انجام بدهند بهمین جهت با کلمه تضمین خواه بانکی خواه مناسب و این حرفها بنده جداُ مخالفم دلیلش هم اینست که کلمه تضمین در اصطلاح قضائی که ما سرو کار داریم در عدلیه خیلی وسیع است و مشکلاتی دارد در تضمین بانکی بایستی پول را در بانک گذاشت و نزولش را داد و تمام پول مخارج برگشتن و هزینه که تازه این هزینه تحصیلی را بایستی وزارت فرهنگ میخواهد حساب کند برای دهسال هر ماهی هزار تومان سالی ۱۲ هزار تومان ۱۲۰ هزار تومان میشود بنده باید این ۱۲۰ هزار تومان را بدر بانک بگذارم و نزول را بدهم تا تضمین بانکی بگیرم حالا بگوئیم تضمین مناسب این مناسب تشخیصش با جناب آقای وزیر فرهنگ است و دستگاهشان باز تبدیلش میکند ببانکی با سپردن یک ضامن که آن ضامن هم یک همچو پولی مطالبه میکند با ضمنانت ملکی راجع بضمانت ملکی باید رفت ثبت اسناد که ورقه مالکیت املاک مردم را میدهد و همین امروز جناب آقای کفیل دادگستری گفتند افراد در ثبت اسناد نداریم که کار بکنیم تمام اینها ایجاد اشکالاتی خواهد کرد برای عدم اعزام محصلین باروپا (صحیح است) فقط برای چه؟ برای یک احتیاط یک تردید. آقایان هیچوقت نباید برای یک استثناء اصل را از بین ببرند بنده معتقدم که یک تعهد از ولی طفل بگیرند که اگر این محصل لازم بود که برگردد فلان مبلغ تعهد کند برای مخارج برگشتن بپردازند این تعهد نامه را هم در همام موقعی که میخواهند گذرنامه بدهند این تعهد را بگیرند و در همین زمینه بنده پیشنهادی دادهام نه تضمین بانکی و نه مناسب بنظر بنده صحیح نیست.
رئیس ـ پیشنهاد آقای امیر حکمت قرائت میشود
(مجدداُ بشرح سابق قرائت شد)
رئیس ـ آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام فرمایند (عدهای برخاستند) تصویب نشد.
رئیس ـ پیشنهاد دیگری قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم که قسمتی از عبارت ماده ۶ باین نحو اصلاح شود ‹‹ وزارت فرهنگ میتواند از اولیای محصلین که بهزینه شخصی خود و بدون کمک مالی دولت بخارج میروند در موقع اعزام آن تضمین بانکی در حدود هزینه مراجعت اخذ کند. صدر زاده.
رئیس ـ آقای صدرزاده (عمیدی نوری اینکه رد شد)
صدرزاده ـ عرض کنم که یک نکتهای را بآقایان میخواستم تذکر بدهم که توجه داشته باشند این ماده ۶ یک عیبی دارد نظر وزارت فرهنگ اینست اشخاصی که دارای استعداد و لیاقت هستند از استعداد و لیاقت اینها استفاده شود و بخرج دولت بورند برای تحصیلات عالیه این یک نظر، در کنار این نظر یک نظر دیگری هم هست که اگر خدای نخواسته افرادی رفتند آنجا و روش آنها انحراف از حسن اخلاق بود باعث سر شکستگی فرهنگ ایران در خارجه است چو ملاحظه میفرمائید که هر روز یکعدهای محصل از ایران بخارج میروند بمقتضای اخلاق و رفتار آنها در باره وضع فرهنگ ما قضاوت میشود.
‹‹ چو از قومی یکی بیدانشی کرد نه که را منزلت ماند نه مه را ››
این فرموده سعدی است ـ اما اینجا دو دسته هستند یکدستهای که بخرج دولت میروند خود دولت آنها را میفرستد مثلا شاگرد اول دانشکده ممکن است این فقیر باشد و اولیایش چیزی نداشته باشند که تضمین بانکی بدهند هر وقت هم خدای نخواسته انحرافی پیدا کرد وزارت فرهنگ او را از بودجه خوش باید برگرداند. تنها میماند آن دستهای که بخرج خود و اولیائشان میروند، ممکن است در میان اینها افرادی باشند که باتکای ثروت پدری از جاده حسن اخلاق منحرف شوند. البته از اینها باید یک تضمینی گرفت شود که هر وقت لازم شد آنها را اعاده بدهند و دیگر از بودجه عمومی خرج نشود نهایت این است که در اینجا نوشته شده بود تضمین بانکی حالا اینطور احساس میکنم که آقایان با تضمین بانکی موافقت ندارند این کلمه را تبدیل میکنیم بتضمین کافی (یکی از نمایندگان ـ تعهد باید باشد) پس اینطور میشود که وزارت فرهنگ میتواند از اولیای محصلینی که بهزینه شخصی خود و بدون کمک دولت برای تحصیل بخارج میروند در و موقع اعزام آنان تضمین کافی در حدود هزینه مراجعت اخذ کند (عمیدی نوری ـ آقا این رد شده)
رئیس ـ آقای بهبهانی.
بهبهانی ـ بنده اساساُ با تعهد و تضمین برای یک شاگردی که میفرستندش بفرنگ و آنجا میرود تحصیل کند مخالفم برای اینکه تا حالا شنیدهایم که بمتهم یا بدزد میگویند بیا تضمین بده که دیگر فلان کار رانکنی و فلان عمل خلافی را نکنی ولی یک شاگردی پولی تهیه میکند میخواهد بفرستد فرنگ تحصیل کند ما اول بگوئیم که کار بد را نکن خوب اگر رفت آنجا و خدای نکرده کار بد را مرتکب شد آنوقت وزارت فرهنگ میتواند تذکرة تحصیلی او را بگیرد و بخواهد که او برگردد باینجا والا بیک شاگرد شما بگوئید که تو تضمین بده دزدی نکنی تو تضمین بده که خلاف اخلاق بکنی خلاف اخلاق است این شاگرد میخواهد برود آنجا تحصیل بکند نباید از اول باو گفت تواصل اینست که میخواهی بروی اینکار بد را بکنی تضمین بده که کار بد نکنی بنظر بنده این کلمه تضمین و تعهد را باید برداشت .(صحیح است)
رئیس ـ توجه کنید پیشنهاد آقای صدرزاده با اصلاحی که گردند دو مرتبه قرائت میشود.
وزارت فرهنگ میتواند از اولیای محصلینی که بهزینه شخصی خود و بدون کمک مالی دولت برای تحصیل بخارج میروند در موقع اعزام آنان تضمین کافی در حدود هزینه و وسائل مراجعت اخذ کند.
عمیدی نوری ـ ما مخالفیم نظیر این پیشنهاد رد شده است.
رئیس ـ پس ممکن است اگر آقایان این کلمه را نمیخواهند بافی باشد پیشنهاد تجزیه بدهند در هر حال رأی گرفته میشود بپیشنهاد آقای صدرزاده، آقایانی که موافقند قیام کنند (عدهای برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد دیگری قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم در ماده ۶ این اصلاح بعمل آید بجای این جمله: وزارت فرهنگ میتواند از اولیای محصلین در موقع اعزام آنان تضمین بانکی در حدود هزینه و وسائل مراجعت اخذ کند. ›› نوشته شود: ((وزارت فرهنگ میتواند از اولیای محصلین در موقع اعزام آنان تعهدی در حدود هزینه و وسائل مراجعت اخذ کند .))
عمیدی نوری.
رئیس ـ آقای عمیدی نوری.
عمیدی نوری ـ آقایان اجازه بفرمائید تفاوت پیشنهاد بنده با سایر آقایان ایست که اولا تجزیه کردهام بین هزینه مراجعت و هزینه اقامت (بوربور ـ هزینه
اقامت اصلا لازم نیست) بنده دیدم که اینجا وزارت فرهنگ یک اشکالی دارد و اشکالش هم وارد است اگر احیاناُ آمدیم یک محصلی در اروپا طوری رفتار کرد که نبایستی آنجا بماند و همینطور که فرمودند چون در تکفل ولی خودش است اینرا نمیشود مثل یک فرد عادی با او معامله کرد اینرا باید برگرداند بمملکت خودش اگر یک همچو موردی پیش آمد وزارت فرهنگ نگوید که من چه کنم منکه نمیتوانم از جیب خودم پول بدهم و اگر نکنم چه کنم این حق با وزارت فرهنگ است و میخواهد از ولی طفل یک تعهدی بگیرد برای رفع این اشکال که مخارج برگشت آن محصل را تأمین کند بنده جداُ با این نظر موافقم ولی یک تعهد کافی است اما اینطوری که در قانون پیش بینی کرده و تضمین بانکی و غیره و غیره بود هم راجع بمخارج اقامت و هم هزینه مراجعت اینجا چون کلمه هزینه خیلی کشدار است هزینه ایام تحصیل هم بود که رقم خیلی درشتی است این بود که مجلس شورای ملی توجه فرمود و قبول نکرد بنده تفکیک کردم در پیشنهاد خودم که فقط ولی محصل یک تعهد برای هزینه مراجعت میکند اینرا یک فرمی تهیه میکند خود وزارت فرهنگ طبق این فرم موقعی که گذرنامه تحصیلی میدهد ولی طفل امضاء میکند و این تعهد پیش وزارت فرهنگ میماند و اگر ولی طفل انجام نداد طبق آن تعهد نامه از او میگیرند تعهد میکند اگر پسرم بایستی بر گردد بامر وزارت فرهنگ ده هزار ریال بیست هزار ریال بیش از اینکه خرج با هواپیما بیشتر نیست اینرا متعهد هستم که بپردازم این اشکال را هم مرتفع میکند. (صحیح است)
رئیس ـ آقای جلیلی.
جلیلی ـ خواستم عرض کنم باز ده تا پیشنهاد الان موجود است نظر آقایان کمک بمحصلین است که وقتی که یک محصلی که میرود آنجا درس میخواند خیلی اشکاتراشی برایش نکنند (دولت آبادی ـ و حفظ آبروی ایران) اما بعقیده بنده خود این ماده ۶ که وزارت فرهنگ نوشته و آورده اینجا از تمام این پیشنهادها مفید تر است یک کلمه میتواند گذاشته اینجا ما دو نوع محصل داریم یک محصلی داریم که بی بضاعت است محصل بی بضاعت میخواهد درس بخواند او نه هرزگی میکند و نه آبروی ایران را میبرد پس آنرا میتواند تضمین بگیرد (همهمه نمایندگان) آقایان چرا توجه نمیفرمائید اما محصلی که پول دارد از او هر نوع تعهدی که بخواهد میتواند بگیرد حالات میخواهید پیشنهاد آقای عمیدی نوری را قبول بفرمائید فقط پیشنهاد آقای امید سالار آمد و ما را همینطور محصلین را گرفتار کرد.
رئیس ـ آقایان توجه کنید پیشنهاد آقای عمیدی نوری مجدداُ قرائت میشود.
(بشرح زیر قرائت شد)
بجای این جمله ‹‹ وزارت فرهنگ میتواند از اولیای محصلین در موقع اعزام آنان اخذ کند ›› نوشته شود ‹‹ وزارت فرهنگ میتواند از اولیای محصلین در موقع اعزام آنان تعهدی در حدود هزینه وسایل مراجعت اخذ کند ››
رئیس ـ آقای دولت آبادی هم پیشنهاد دادهاند که یک کلمه (معتبر هم اضافه شود (جمعی از نمایندگان ـ خیر، خیر) آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد
پیشنهادات مشابهی است که با تصویب این پیشنهاد دیگر موردی پیدا نمیکند پیشنهاد دیگری قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم که کلمه صدور روادید اقامت حذف و بجای آن تمدید گذرنامه محصلین اضافه شود.
مرآت اسفندیاری.
وزیر فرهنگ (دکتر مهران)ـ بنده موافقم.
رئیس ـ آقای مرآت اسفندیاری (نمایندگان ـ توضیحی لازم ندارد همه موافقیم) باید باین اصلاح رأی گرفت آقایانی که با این اصلاح موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پس ماده ۶ باینصورت در آمده که قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
ماده ۶- تمدید گذرنامه محصلین مقیم خارجه موکول بداشتن حسن اخلاق و تحصیل منظم میباشد وزارت فرهنگ میتواند از اولیای محصلین در موقع اعزام آنان تعهدی در حدود هزینه وسائل مراجعت اخذ کند تا اگر از جهات اخلاقی و تحصیلی موجبات رضامندی فراهم نکند با استفاده از این تعهد آنها را بایران عودت دهد.
رئیس ـ تمام این پیشنهادات که هست همه در همین موضوع تعهد و تضمین بانکی است.
عده از نمایندگان ـ رأی دادیم دیگر قرائت پیشنهاد لزومی ندارد.
رئیس ـ بسیار خوب بنابراین رأی گرفته میشود بماده ششم با اصلاحاتی که بعمل آمده است. آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده هفتم مطرح است قرائت میشود.
(بشرح زیر قرائت شد)
ماده ۷- وزارت فرهنگ مکلف است تشکیلات ادارات سرپرستی را بنحوی ترتیب دهد که سرپرستها بتوانند مراقبت و نظارت کامل در اخلاقی و پیشرفت تحصیلات و چگونگی زندگی محصلین در خارجه بنماید اعتباراتی که برای این منظور لازم است در بوده وزارت فرهنگ پیش بینی خواهد گردید.
رئیس ـ آقای مهدی مخالفید (سعید مهدوی ـ بله) بفرمائید.
سعید مهدوی ـ بقدری اوضاع و احوال و کارهای ادارات و وزارتخانهها از راه اصلی منحرف شده است که خیلی چیزهای جزئی را بصورت ماده در متن قانون مینویسند در این ماده هست که وزارت فرهنگ مکلف است تشکیلات ادارات سرپرستی را بنحوی تشکیل بدهد که بکار محصلین برسد اصولا شأن نزول سرپرست محصلین برای رسیدگی بکار محصلین است و اگر شما الان تشکیلاتی در ممالک اروپا و آمریکا داشته باشید که برای شخص باشد و عملش سرپرستی نباشد وزارت فرهنگ مکلف است آنها را منحل بکند و تشکیلاتی بدهد که سرپرستها بتوانند نظارت کامل بکنند سرپرستی که از طرف وزارت فرهنگ میرود وظیفه اش این است که در کار این محصلین نظارت بکند ما یک تشکیلاتی آنجا بدهیم که آن تشکیلات کمک کند باینکه اینها نظارت بکنند بنظر بنده این ماده ۷ باید حذف بشود و زائد است.
رئیس ـ آقای دکتر مشیر فاطمی مخالفید (دکتر مشیر فاطمی ـ بله مخالفم) آقای مرآت اسفندیاری مخالفید ؟(مرآت اسفندریاری ـ خیر موافقم) بفرمائید.
مرآت اسفندیاری ـ بنده با اصل ماده موافقم ولی باین ترتیبی که در لایحه ذکر شده مخالفم و عرض میکنم نر از تنظیم این ماده این بوده است که سرپرستها در خارجه تشکیلات و وضعی داشته باشند که بتوانند بوضع محصلین رسیدگی بکنند با اصل موضوع بنده صد در صد موافقم ولی خواستم توجه جناب آقای وزیر فرهنگ را جلب بکنم که اصلا باید خود سرپرستی محصلین در خارجه واقعاُ شایستگی و لیاقت اینرا داشته باشند بنده بیقین میتوانم عرض بکنم چه سرپرستهائی در خارجه هستند که زبان آن مملکت را هم نمیدانند بنده عرض میکنم و استدعا میکنم از آقای وزیر فرهنگ که عوض اینکه تشکیلات بدهید اشخاص لایقی بفرستید حضرت عالی خودتان چند سال در خارجه بودهاید و بگرفتاریهای محصلین توجه دارید بگرفتاری سرپرستیها هم توجه دارید گرفتاری سرپرستیها از این نیست که محصلین مزاحم آنها میشوند خودشان نمیدانند که چه بکنند بنده سر پرستی را در خرج میشناسم که نوشته بود بمدرسه طب شاگرد کشاورزی بفرستیم من استدعا میکنم این ماده را یک کمی بیشتر توجه بفرمائید و عوض تشکیلات دادن سرپرستها خود سرپرستی محصلین را ترتیبی بدهید.
رئیس ـ آقای دکتر مشیر فاطمی.
دکتر مشیر فاطمی ـ جناب آقای مرآت اسفندیاری بعنوان موافق تمام بیانات و عرایضی که بنده میخواستم عرض کنم فرمودند و این ماده ۷ همانطوری که جناب آقای مهدوی فرمودند باید حذف بوشد برای اینکه وزارت فرهنگ اجازه دارد که سرپرستیها را تأسیس کند ولی از جناب آقای دکتر مهران استدعا داریم سرپرستی را طوری ترتیب بدهد که رئیس و معاون و منشی هزار چیز دنبالش نداشته باشد یکی از اینکه آقا واقعاُ سرپرست باید لااقل زبان مملکتی را که آنجا سرپرستی میکند بداند و اقلا بوضع فرهنگی آن مملکت آشنا باشد ولی مثلا در یکی از این ممالک معاون سرپرستی داشتیم که خود ش ده پانزده سال بود استاد دانشگاه هم هست او را بر میدارند و یکی را میفرستند که تازه دو سه ماه است رفته است بنده استدعا میکنم که یک ترتیبی اتخاذ بفرمائید که این سرپرستیها را جوری تعیین بفرمائید که لااقل تحت نفوذ بنده و امثال بنده واقع نشوند.
رییس- پیشنهادات رسیده قرائت میشود:
(بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم که ماده ۷ از لایحه حذف بشود مهندس جفرودی.
رئیس ـ آقای مهندس جفرودی نیستند پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم که تبصره زیر بماده هفتم علاوه شود.
تبصره ـ هر محصلی که در خارج از کشور دو مرتبه مرتکب عمل خلاف اخلاقی حسنه و حیثیت ملی بشود گذر نامه او مسترد و بهیچ عنوان گذرنامه بخارج کشور باو داده نشود ـ مهدی ارباب.
رئیس ـ این بماده مربوط نیست پیشنهاد دیگری قرائت کنید
(بشرح زیر قرائت شد)
اینجانب پیشنهاد مینماید که ذیل ماده ۷ نوشته شود که:
رئیس سرپرستی و سرپرستهای هر مملکت از میان کارمندان دولت که تحصیلاتش معادل دکترا بوده و اقلا ده سال سابقه خدمت فرهنگی داشته باشد انتخاب خواهد شد. دکتر امین.
رئیس ـ آقای دکتر شفیع امین.
دکتر امین ـ بنده در اول قانون توضیحاتی در این باب عرض کردم اعزام دانشجویان و این قانون که تصویب میشود بهترین قانون بار اعزام محصلین است و ا یاید کمک کنیم ه از محصلین بخرج بروند و مخصوصاُ در رشته هائی که احتیاج داریم تخصص پیدا بکنند و برای رفع احتیاجات فنی و بهداشتی مملکت آماده بشوند آقایان توجه دارند و از بنده واردترند اگر این محصلین در اروپا و آمریکا خوب راهنمائی و مواظبت نشوند یعنی سرپرستها اشخاص نباشند که از نظری
علمی دکترا داشته باشند مقصود حاصل نمیشود باید سرپرستها اولا در مدارس عالی تحصیل کرده و دارای لیسانس یا دکترا باشند دوم این که کارمند دولت باشند یعنی کارمند فرهنگ باشند یعنی به امور فرهنگی آشنا باشند که چطور عمل بکنند متأسفانه عناصر بد عناصر پلید افکار بدی که در این مملکت آورده شد و جوانان این مملکت را منحرف کرده است از همان عدهای بود که در اروپا بودند و در سالهای ۳۰۷ و ۳۰۸ و ۳۰۹ آمدند و این توده بازیها را آنها اشاعه دادند که در جزء ۵۳ نفر حبس شدند و دو مرتبه آزاد شدند که با کمک عناصر خراجی این جریانات را پیش آوردند که بحمدالله از بین رفت برای اینکه که اگر به این سرپرستیها توجه نشود خدای نکرده خانوادهها که بچه هائی را با خرج خود یا دولت میفرستند باید سرپرست آنها اشخاصی باشند که تحصیلات علمی آنان محرز باشد و پول دولت نفله نشود و این جوانها آنجا هدایت بشوند در جلسه قبل باید از نظر اخلاق هم هدایت و ارشاد بشوند و خدای نکرده سوغات بد برای مملکت نیاورند بنده بانی مناسبت عرض کردم که این مطلب ضمن ماده هفت نوشته شود که رئیس سرپرستی و سرپرستیهای مملکت از میان کارمندان فرهنگ یا دولت که تحصیلاتشان معادل دکترا بوده و اقلا ده سال سابقه خدمت فرهنگی داشته باشند انتخاب بشوند مقصود این است که اشخاصی باشند که از نظر علمی صلاحیت داشته باشند و از نظر فرهنگی سوابقی داشته باشند بعدا باشکال برنخورد وزارت فرهنگ بداند که چه اشخاصی هستند و نظر خود را تأمین کند و از نظر علمی اشخاصی بروند که زبان مملکت را بدانند و بدانند که پزشکی چیست و کشاورزی چیست دانشگاه و مدرسه عالی چیست و کسی که معلومات سادهای دارد نمیداند دانشکده چیست و دانشگاه چیست در نتیجه جوانان بزحمت میافتند و ناراحت میشوند بنده عملا آنجا دیدهام که میروند در دانشکدهها طب، کشاورزی و ناراحت میشوند اینست که ذیل ماده بفرمائید اصلاح شود.
رئیس ـ آقای وزیر فرهنگ.
وزیر فرهنگ ـ بنده خیال میکنم آقایان همه این عقیده را دارند که وزارت فرهنگ وظیفه دار هست که نسبت به اخلاق و تحصیلات محصلین نظارت کند و بدهی است که این نظارت و مراقبت بوسیله یک دستگاهی باید بشود که آنها را ما سرپرستی میگوئیم منظور این است که جز تشکیلات فرهنگ مملکت این سرپرستیها وجود داشته باشد و صورت قانونی پیدا کند اما در باب اینکه سرپرستها باید واجد چه صفات و شرایطی باشند البته تردیدی ندارد که باید افرادی باشند که از هر حیث سالم و آشنا به اصول تعلیم و تربیت و دارای اطلاعات کافی راجع به امور فرهنگی آن کشوری که وظیفه شان را آنجا انجام میدهند باشند ولی بنده معتقد هستم که قید این که تعیین بفرمائید دکتر باشد یا نباشد یا ده سال باشد یا نباشد اینها بهیچوجه من الوجوه منظور آقایان را تأمین نمیکند ما سرپرستهائی داشتهایم که تحصیلاتشان بدرجهای که میفرمائید نبود و سرپرستائی خوبی بودهاند بعقیده بنده باید سرپرستها واجد یک صفات و یک شرایطی باشند که وزارت فرهنگ بایستی رعایت کند نه تنها در انتخاب سرپرستها بلکه در انتخاب هر کسی که متصدی و مسئول امور تعلیم و تربیتی است باید رعایت شود و بهمین جهت است که اصلا بنده معتقدم که قید و شرطی در این ماده از لحاظ علمی یا شرایط یا سابقه دولتی وجود نداشته باشد ما در همه شئون فرهنگ مکلف هستیم که افراد صالح را بگماریم و همین فرمولی که فرهنگ را مکلف میکند که این تشکیلات را بوجود بیاورد انتخاب اشخاص صالح بطور کلی وظیفه وزارت فرهنگ است برای تمام خدمات فرهنگی.
رئیس ـ آقای دکتر رضائی مخالفید (دکتر رضائی ـ بلی) بفرمائید.
دکتر رضائی ـ من با این پیشنهاد مخالفم چون اصولا من هم مانند بسیاری از آقایان معتقد هستم که این ماده چندان ضروری نیست و فکر میکنم که اگر این ماده حذف بشود هیچ اشکالی بوجود نخواهد آمد اما هر آینه آقایان محترم آمدند و تصمیم گرفتند که این ماده لازم است من بهیچوجه نمیتوانم با پیشنهاد جناب آقای دکتر امین موافقت کنم برای اینکه من فکر میکنم که مادر قوانین نباید تا این حد وارد جزئیات بشویم قوانین باید کلی باشند چون اگر کلی نباشند در عمل با اشکال مواجه خواهد شد و اشکالات متعددی پیش خواهد آمد آقایان ملاحظه بفرمائید جناب آقای دکتر امین بیش از آنچه که لازم است وارد جزئیات شده است اما اصولا در پیشنهاد خود جناب آقای دکتر امین دو مطلب هست که بنده بهیچوجه نمیتوانم با آن دو مطلب موافقت بکنم اولا اگر آمدیم و گفتیم که سرپرست باید معادل دکترا داشته باشد این اصولا یک مطلبی است که من درست نفهمیدم که چرا گذاشتهاند معادل دکترا؟(دکتر امین ـ دکترا باشد) دوم این که جناب آقای دکتر امین در این پیشنهادشان تقریباُ یک تز رد شدهای را به میان آوردهاند و آن موضوع سابقه خدمت است ۱۰ سال سابقه خدمت بعقیده بنده به هیچ وجه ضروری نیست اولا بعقیده بنده بعضی اوقات سابقه خدمت و ماندن در یک دستگاه و دائماُ در آن دستگاه کار کردن سبب این میشود که آن حس ابتکار که لازمه موفقیت هر مدیری است از بین میرود پس ملاحظه میشود که در این پیشنهاد خود جنابعالی دو مطلب هست که به آن ایراد وارد است و اصلا بنده فکر میکنم آقایان محترم موافقت داشته باشند که شاید اصل ماده هم لازم نباشد.
رئیس ـ پیشنهاد آقای دکتر امین قرائت میشود (پیشنهاد آقای دکتر امین بشرحی که گذشت مجدداُ قرائت شد) رأی گرفته میشود باین پیشنهاد آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهادی برای حذف ماده ۷ رسیده است که در سابق آقای مهندس جفرودی این پیشنهاد را دادند و حالا آقای دکتر پیر نیا آن پیشنهاد را قبول کردند که قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم ماده هفت از لایحه حذف گردد دکتر پیر نیا.
رئیس ـ باید یک توضیحی برای آقایان بدهیم به پیشنهاد حذف ماده مستقلا نمیتوان رأی گرفت و پیشنهاد حذف قسمتی از ماده در حکمت تجزیه است ما رأی بخود ماده میگریم اگر رأی ندادید خود ماده از بین میرود و حذف میشود پیشنهاد دیگری نیست آقای وزیر فرهنگ فرمایشی دارید بفرمائید.
وزیر فرهنگ ـ اگر منظور آقایان از حذف این ماده این باشد که مسئولیتی است که مستقیماُ با وزارت فرهنگ است که هر گونه تشکیلاتی که برای این کار لازم است باید بدهد بنده حرفی ندارم اما اگر منظور این باشد که اصلا سرپرستی لازم نیست (عدهای از نمایندگان ـ نه آقا ـ نه آقا)
رئیس ـ پس وجود یک سرپرستی را آقایان تصدیق میکنند ؟(نمایندگان ـ بلی) منتهی اختیارش با خود وزارت فرهنگ باشد ولی در این قانون قید نمیشود آقایانی که با بودن ماده هفت موافقند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند رد شد ماده هشتم مطرح است و قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
ماده ۸- آئین نامه نو مقررات اجرای این قانون بتصویب هیأت وزیران خواهد رسید.
رئیس ـ آقای خلعتبری مخالفید (خلعتبری ـ بلی) بفرمائید.
خلعتبری ـ آقایان محترم مدتی بود یک حرف اساسی میخواستم بزنم دیدم اینجا بهترین جایش است و آن این است که در پائیز که میشود پنج یا ششهزار محصل جا ندارند که درس بخوانند و این محصلین بی چاره عدهای بخیابانها میروند و عدهای به گدائی در ادارات دولتی یا حسابی کردم که در سال حد متوسط ۱۵۰ میلیون تومان پول برای محصلین بخارج فرستاده میشود می خواهم بگویم آقای وزیر فرهنگ چرا سعی نمیکنید دو سه تا دانشکده مجهز در استانهای ایران دو سه دانشکده مجهز مهندسی و طب تأسیس کنید که چند هزار محصل ما در خود مملکت بمانند و پول ما بخارج نرود ما هفت هزار میلیون تومان پول دادیم بسازمان برنامه هزارها میلیون تومان دادیم برای ترویج کشاورزی کلاس جنگلبانی کلاس فلاحت که هیچ کدام از اینها یک شاهی ارزشی ندارد شما را بخدا بیائید و در این مملکت چدن دانشکده حسابی درست کنید ما بده هزار مهندس احتیاج داریم آقای وزیر فرهنگ این نظر و عقیده و احساسات آقایان نمایندگان را بدولت بگوئید و از این هفت هزار میلیون تومان سه چهار دانشکده مجهز در استانها مختلف مملکت بسازید که این پول مملکت بیرون نرود (صحیح است- احسنت).
رئیس ـ آقای مرآت اسفندیاری.
مرآت اسفندیاری ـ مطالبی که جناب آقای خلعتبری فرمودند بسیار مطالب قابل ملاحظهای بود ولی بنده یک نکتهای بنظرم رسید تأسیس دانشگاه و دانشکده مطلبی نیست که با یک تصمیم و در یک روز عملی بشود این مطلبی که با مرور زمان انجام میشود بعقیده من در صورتی که دانشکده بخواهید تأسیس بکنید بنده کمال علاقه را دارم و استدعا میکنم که اولین دانشکده را در کرمان افتتاح بفرمائید که بسیار مورد لزوم است اما گمان میکنم که نیت خود آقای وزیر فرهنگ هم با تنظیم این لایحه این است که بتوانند یک نسل جوانی در خارج از کشور تربیت کنند و با تربیت این نسل آن نیت حضرتعالی خود بخود تأمین خواهد شد والا با دانشکدهای که استاد کافی نداشته باشد یا دانشکدهای که اسناد با معلومات خوب نداشته باشیم دردی از این مملکت دوا نمیشود بنده با اصل ماده موافقم.
رئیس ـ در این ماده پیشنهادی نرسیده است رأی گفته میشود بماده هفتم چون ماده هفتم لایحه حذف شد این ماده بجای ماده هفتم قرار میگیرد. آقایانی که با این ماده موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده نهم لایحه که حالا ماده هشتم است قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
ماده ۸- قانون اعزام فارغ التحصیلان رتبه اول دانشکدهها و هنر سرایعالی بخارجه مصوب دی ماه ۱۳۳۳ و تبصره ۳ ماده ۱۳ قانون ترمیم حقوق فرهنگیان مصوب آذر ماه ۱۳۳۳ و کلیه قوانین که با مفاد این قانون مغایرت دارد از تاریخ تصویب این قانون لغو میگردد.
رئیس ـ آقای صدر زاده مخالفید
(صدرزاده ـ بنده یک توضیحی دارم عرض میکنم) بفرمائید.
صدرزاده ـ بنده یک تذکری دارم که بعنوان مخالف عرض میکنم و این البته نه فقط راجع باین قانون است بطور کلی میخواهم عرض بکنم و آن این است که این عبارت که آنچه با مفاد این قانون مغایرت دارد پس از تصویب این قانون لغو میگردد ممکن است یک قانونی یک ماده اش با این قانون مخالف باشد در صورتی که یک ماده اش مخالف بوده باشد تمام آن قانون مغایر محسوب میشود به نظر میآید که این عبارت اگر اینطور نوشته شود که کلیه قوانین که با مفاد این قانون مغایرت دارد در قسمتی که مغایرت از تاریخ تصویب این قانون لغو میگردد صحیح تر است و حتماُ جناب آقای وزیر فرهنگ موافقت میفرمایند.
وزیر فرهنگ ـ بنده قبول میکنم.
رئیس ـ پیشنهاد بدهید تا رأی بگیریم.
صدرزاده ـ بسیار خوب تقدیم میکنم. رئیس ـ ماده ۸ با پیشنهاد تقدیمی آقای صدرزاده قرائت میشود
(بشرح زیر قرائت شد)
قانون اعزام فارغ التحصیلان رتبه اول دانشکدهها و هنر سرای عالی خارجه مصوب دی ماه ۱۳۳۳ و تبصره ۳ ماده ۱۳ قانون ترمیم حقوق فرهنگیان مصوب آذر ماه ۱۳۳۳ و کلیه قوانین که با مفاد این قانون مغایرت دارد در قسمتی که مغایرت دارد از تاریخ تصویب این قانون لغو میگردد
رئیس ـ آقایانی که با این ماده او این اصلح موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاداتی بعنوان الحاق بلایحه رسیده که قرائت میشود ولی موردی ندارد
(بشرح زیر قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم که ماده زیر به لایحه قانونی محصلین ایرانی در خارجه اضافه گردد.
ماده ـ وزارت فرهنگ مکلف است که پس از تصویب این قانون حداکثر تا شش ماه آنرا بموقع اجرا بگذارد ـ خرازی.
رئیس ـ این پیشنهاد مورد ندارد و نمیشود همچو چیزی را رأی گرفت.
خرازی ـ سه سال پیش هم یک قانونی گذشته است و اجراء نکردند.
رئیس ـ استیضاح بکنید سوال بکنید قانون جریان قانونیش را که گذرانید باید فوراُ اجراء بشود پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم ماده ذیل بلایحه قانونی شماره ۴۳۹۳۹۰ دولت راجع بدانشجویان ایرانی در خارجه اضافه شود.
ماده ـ محصلینی که بخرج دولت بخارجه اعزام و یا کمک هزینه تحصیلی دریافت مینمایند چنانچه پس از پایان تحصیلات یا ترک آن بایران مراجعت ننمایند یا حاضر برای خدمت در کشور برابر سالهای تحصیلی نباشند مکلفند کلیه مخارج یا کم هزینهای که از طرف دولت بآنها شده مسترد دارند این قبیل وجوه باید منحصراُ بمصرف اعزام محصلین بخارجه طبق مقررات این قانون برسد. مهندس فروهر.
رئیس ـ آقایان در نظر دارند که یک پیشنهادی آقای صدزاده کردند که مطابق سنواتی که وجه تحصیلی میگیرند همانقدر خدمت کنند و باین پیشنهاد مجلس رأی داده است ولی اینجا این پیشنهاد جملهای دارد که باید توضیح بدهند آقای مهندس فروهر.
مهندس فروهر ـ خدمت همکاران محترم عرض میکنم این مطلب در چهار جلسه قبل عنوان شد بصورت تبصره در ماده دوم و آقای وزیر فرهنگ هم موافقت کردند این پیشنهاد منظورش استرداد هزینه تحصیلی است و پیشنهاد آقای صدر زاده خدمت در کشور بوده چون یک عده محصل هستند که فقط بخرج دولت میروند اینکه ذکر میشود برای این است که سرمایه مملکت که بیست میلیون تومان در سال برای اینکار گذاشته شده است برای استفاده مملکت برگردد و این پول برای اعزام محصل باشد این پیشنهاد را با موافقت آقای وزیر فرهنگ بنده دادم که آقایان ملاحظه بفرمایند و رأی بدهند و این تازگی ندارد.
رئیس ـ آقای ارباب مخالفید؟ ارباب (بلی) بفرمائید.
ارباب ـ بنده بطور خلاصه عرض میکنم این پیشنهادات و مواد الحاقی جز اینکه کار را مشکل بکند نتیجهای ندارد یک دستگاهی مهم میخواهد که نظارت بکند که کی کجا ترک تحصیل کرده و کی نکرده (صدرزاده ـ و یک اداره هم تشکیل بدهند) بنده عقیدهام این است که پیشنهادشان را مسترد بدارند و آخر وقت مرخصمان کنند.
رئیس ـ رأی گرفته میشود باین پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (عده کم برخاستند) تصویب نشد کلیات آخر مطرح است آقای دولت آبادی بفرمائید.
دولت آبادی ـ لایحه مفید وزارت فرهنگ با توجه و علاقه آقایان تصویب شد و امیدوارم نتایج خوبی برای مملکت داشته باشد و مخصوصاُ محصلین و دانشجویان ما بتوانند وظیفه و خودشان را نسبت بمملکت بخوبی انجام بدهند بنده هم عرایض کوتاهی دارم که میخواهم عرض کنم و توجه آقای وزیر فرهنگ و همکاران محترم را جلب بکنم مطلب من لزوم توجه کامل بتشویق نسل جوان و حمایت جدی از دانشجویان است (احسنت).
پریروز در اطراف لایحه فرهنگ مربوط بارز محصلین اجمالی عرض کردم و امروز باز از فرصت استفاده کرده و در این موضوع حیاتی و اساسی که با حال و آینده مملکت ارتباط مستقیم دارد مطالب خود را تکرار و توضیح میدهم.
بطرز تحصیل و تربیت و پرورش فکری طبق جوان مخصوصاُ آنهائی که در دانشکدههای داخلی یا دانشگاههای ممالک خارجه مشغول تحصیل و کسب دانش میباشند باید از این بیشتر توجه داشت و باین حقیقت اعتراف نمود که آینده میهن عزیز ما باید بدست این طبقه اصلاح و اداره شود (صحیح است) من نمیخواهم اینجا از برنامههای غلط و سنگین گذشته فرهنگمان زیاد صحبت کنم زیرا که متصدیان امر بخوبی بر آن نقائص واقف و بآثار آن پی بردهاند و همچنین تأسیس آموزشگاههای حرفهای قدم بسیار مفید و مؤثری برای جبران مافات میباشد اما این اندازه کافی نیست بلکه باید برای تقویت نیروی ایمان و تربیت اخلاقی و فکری این طبقه از دامان مادر که مکتب اولیه است تا مراتب عالیه و تخصصی توجه داشت و همت گماشت (صحیح است)
عجبا که ما برای تربیت یک شاخه گل توجه باین اصول داریم که خاک و بذر و آب و آفتاب کافی لازم است تا ما را بهدف خود برساند ولی برای تربیت جوانان خود که نهال امید و آرزوی کشور هستند امور بدیهی و لوازم طبیعی را هم فراموش مینمائیم. اگر ما بتوانیم با نهایت صداقت و کمال صمیمیت عواطف رفیق و قلب ساده حساس طبقه جوان را جلب و بوظائف خود آشنا سازیم بی شباهت بآن نیست که بذر کلی را در زمین سخت و بی آب بپاشیم و انتظار داشته باشیم شاخه سبزی بروید و گل پر آب و رنگی بما بدهد.
در صورتی که اگر متصدیان مسئول فرهنگ و همه ما توجه باین نکته داشته باشیم که جوانان امروز یعنی مردان فردا در مقابل میهن عزیز چه وظایف خطیری بعهده دارند باید موضوع حیاتی توجه بیشتری خواهیم کرد.
آقای وزیر فرهنگ این لایحه اعزام محصل و کمکهای مالی برای آنها بسیار خوب است و من بشما تبریک میگویم ولی صرف نظر از اصلاح برنامه فرهنگ که باید بر اصل تأمین مایحتاج مملکت و استعدادی باشد که در آینده نسبت بآن بحث مفصلی خواهم کرد.
امروز از جنابعالی میخواهم که سازمانی بدهید برای سرپرستی و تربیت محصلین که عموم دانشجویان آن را از خودشان بدانند و همانطوری که فرزندی بمادر مهربانش بدون پروا تألمات جسمی خود را میگوید بآن مؤسسات دانشجویان تمام تأثرات روحی خود را بگویند و درمان شود همچنین نظریات اصلاحی و اساسی طبقه تحصیل کرده را در امور مملکت بخواهند و بآن نظریه که میدهند اهمیت بدهند (صحیح است) و چند تن مرد دانشمند با تقوی را بگمارید که در داخل و خارج کار سرپرستی دانشجویان یعنی تربیت نسل جوان را صادقانه بعهده بگیرند برای آنها نشریههای مفید علمی و هنری تدارک کنید. و اداره آنرا بعهده خود آنها بگذارید (صحیح است) برای دانشجویان باشگاههای مکمل در داخله و خارجه تدارک کنید و تشکیلاتی در میان آنها بدهید و هر سال از آنها نماینده بخواهید و همانطور اعلیحضرت پدرانه در مجامع محصلین و اردوهای ورزشی و غیره مشارکت میکنند از تمام سازمانهای دانشجویان داخله و خارجه خودمان اردو گاه بسازند و آنها که در این مجامع شرکت مینمایند نماینده رسمی و منتخب دیگر برادران دانشجوی خود باشند.
حس برادری و خدا پرستی و میهن دوستی را در آنها تقویت کنید تا بدست طبق جوان بنیاد سعادت و افتخار ایران عزیز پی ریزی شود.
آقای وزیر فرهنگ این مملکت راز تمام مواهب و سرمایههای خداداد برای زندگی و سربلندی خود برخوردار است ولی مکتب تربیت رجال او مدتها تعطیل بوده است شما میباید این مکتب را دائر کنید خار و خاشاک را از این مؤسسات دور بریزید تا معنی و مفهوم افتخار را پیش وجدان خودتان درک نمائید (صحیح است)
من ذکر این مطالب را ضروری میدانم و در اجراء انجام منویات خودم که مصلحت مملکت است از شخص اعلیحضرت و نمایندگان ملت و شخص شما استعدار میطلبم.
عرض میکنم افرادی که در این راه یعنی راه تقویت نسل جوان مملکت خدمت میکنند مطمئن هستند که بزرگترین خدمت را بمملکت کردهاند این اندیشهها را نباید از دماغ دور داشت ما همینطور جوانهائی بودهایم که امروز شاغل این مقام شدهایم بایستی این وظیفه را نسبت بنسل جوان انجام بدهیم بنده عرایضم را با این تذکر خاتمه میدهم و آن این است که در مسافرت که سال گذشته رفتم اروپا و بسیاری از قسمتها رادیم بسیار از محصلین را دیدم که راغب بکارند تشویقشان کردم و ضمناُ دیدم که یک مؤسسهای بنام آی کی آ که آقای صارمی همکار عزیزمان هم رفته بودن آنجا و دیدند حمایت میکند از محصلین و من میخواهم که آقای وزیر فرهنگ از این مؤسسه تشویق بکنند و مخصوصاُ که یکی از لردهای انگلستان هم بنام لرد بلانک رئیس افتخاری آنجاست و آقای دکتر احتشام هم که مرد شریفی است آنجا را سرپرستی میکند او را تشویق کنند.
رئیس ـ آقای صارمی خواهش میکنم که شما از این نوشتهاید که میخواهید صحبت کنید. صرفنظر کیند.
صارمی ـ اطاعت میکنم.
رئیس ـ رأی گرفته میشود بتمام قانون هشت ماده قانون اعزام محصل به
خارجه آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد لایحه به سنا فرستاده میشود، آقای وزیر فرهنگ.
وزیر فرهنگ ـ آقایان محترم کمال حسن نیت را در تصویب این قانون فرمودید و اهتمام کامل نسبت بدانشجویان در خارجه ابراز فرمودید بنده از طرف وزارت فرهنگ از همه آقایان اظهار امتنان میکنم و اظهار امیدواری میکنم که دانشجویان ما درکشورهای خارج از حسنت نیت آقایان استفاده کنند و طوری رفتار کنند و طوری تحصیل بکنند که واقعاُ شایسته این اعتماد و اطمینان باشند امیدوار هستم که همگی خدمتگزار خوبی برای این مملکت باشند (انشاء الله).
۶- تعیین موقع جلسه بعد ـ ختم جلسه.
رئیس ـ روزی یکشنبه بواسطه وفات حضرت امام جعفر صادق (ع) جلسه نداریم جلسه آینده روز سه شنبه هفتم خرداد ماه ۱۳۳۶ خواهد بود.
(مجلس چهل دقیقه بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی ـ رضا حکمت