مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ خرداد ۱۳۰۴ نشست ۱۷۰

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۱۴، ساعت ۰۸:۰۵ توسط Zamzam (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ خرداد ۱۳۰۴ نشست ۱۷۰

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ خرداد ۱۳۰۴ نشست ۱۷۰

جلسه صد و هفتاد

صورت مجلس یوم شنبه دوم خرداد هزار و سیصد و چهار مطابق بیست و نهم شوال هزار و سیصد و چهل و سه

مجلس سه ساعت قبل از ظهر بریاست آقای آقا میرزا حسین پیرنیا تشکیل گردید

(صورت مجلس پنجشبه سی و یکم اردی بهشت را آقای میرزا شهاب قرائت نمودند)

رئیس ـ آقای دولت آبادی (اجازه)

دولت آبادی ـ قبل از دستور عرض دارم

رئیس ـ آقای میرزائی (اجازه)

میرزائی ـ بنده هم قبل ا ز دستور عرض دار

رئیس ـ آقای دامغانی (اجازه)

دامغانی ـ قبل از دستور

رئیس ـ آقای کازرونی (اجازه)

کازرونی ‍ـ بعد از صورتمجلس و قبل از دستور عرض دارم

رئیس ـ آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی ـ عرضی ندارم

رئیس ـ صورت مجلس مخالف ندارد؟

(گفتند خیر)

رئیس ـ ماده هشتم که نوشته شده است باید تبدیل شود بماده هفتم آقای دولت آبادی (اجازه)

دولت آبادی ـ دو روز قبل یک لایحه خدمت همه آقایان ا زطرف هیئت متحده مدارس ملیه رسیده و البته هم توجه دارند که یک جواب مساعدی به آنها داده شود. بنده خواستم تذکر بدهم که آقایان در این مطلبی که در این لایحه نوشته‌اند ذی حق هستند نه تنها مدارس ملیه ذکور بلکه مدارس ذکور و اناث نه تنها در مرکز بلکه در ولایات هم بواسطه اینکه د راین چند سال گذشته راجع بامور معارف و مدارس یک قضایائی رخ داده و بالملازمه مدارس یک قضایائی رخ داده و بالملازمه مدارس ملیه رو بانحطاط بلکه رو بزوال گذارده و یکی بعد از دیگری منحل می‌شود توجه بفرمائید در این چند سال نه در مرکز ونه در ولایات یک مدرسه ملی دائر نشده است این خودش بزرگترن دلیل است که مدارس ملیه روبانحطاط و زوال می‌رود و تجای اینکه مدارس جدیده یا سبک تازه و بهتر و خوبتر دائر شود می‌بینم مردم رجوع کرده‌اند بمکتب خانه‌های قدیم زیر گذرها و کوچه‌ها و دکانها. البته برای معارف مضر است و باید فهمید جرا در امر معارف رو بقهقرا می‌رویم اگر گفته شود وزارت معارف بحال مدارس ملیه بایستی توجه بکند در درجه اول جواب خواهند داد پول نیست که تدهیم اینها پول می‌خواهد و مانداریم بنده عرض می‌کنم تنها پول نمی‌خواهد یک چیز دیگری می‌خواهد که اگر آن مساعدت و همراهیها ر ادولت بکند شاید محتاج باضافه بربودجه هم نشود مثلا قانون گفته است مدارس دولتی مجانی مخصوص بفقرا است یکمراجعه بمدارس دولتی مجانی موجود بما ثابت می‌کنند که این قانون بموقع اجرا گذاشته نشده. شما همین یک قانون را اجرا کنید که مدارس مجانی دولتی مخصوص بفقرا شود به ببینید حال مدارس ملی بهتر می‌شود یا نه برا یاینکه عینا مجبور می‌شوند بچه‌هاشان و را بمدارس ملیه ذکور و اناث وولا یات بکنند. ممکن است در سال یکمرتبه وزائت معارف یک مجمعی یک تشکیلاتی بدهد و یک وجوه اعانه جمع آوری کند و بمدارس ملیه کمک کند هزار راه دارد اما این طور بی توجهی کردن که در حقیقت مدارس ملیه که اساس ممعارف است و بنیان معارف برروی آن بنا شده است یکی بعد از دیگری نمنحل شود این نه صلاح مملکت است و نه با عالم معارف خواهی می‌سازد

بعضی از نمایندگان ـ دستور

رئیس ـ وارد دستور می‌شویم لایحه قند و شکر از ماده هفتم مطرح است مذاکرات در ماده هفتم کافی نشد. آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده ـ ماده هفتم می‌نویسد کلیه مقادیر قند و شکر و چای که تا تاریخ تصویب این قانون در داخله ایران موجود باشد ا زتادیه حقوق انحصاری مذکوره در ماده فلان معاف خواهد بود. در صورتیکه ماده پیشنهادی دولت خیلی بهتر بود.دولت یک مهلتی داده بود بتجاری که امروزه از خارجه جنس خواسته‌اند وجنسشان در راه است. ولی بر طبق این ماده پس از اینکه این قانون تصویب شد جنسشان وارد سرحد می‌شود وآنوقت ملزم به پرداخت این مالیات هستند و این یک بی انصافی است نسبت بآنها کسی که اطلا ع نداشته یک عواید جدیدی باین جنس تعلق می‌گیرد جنس وارد می‌کند و این جنس باید با آن جنسهائی که این عوارض رانداشته رقابت کند دلیل ندارد مالیات جدید را بدهد.بنده چند خروار قند و شکر قبل از اینکه اسم این قانون پیدا شود خواسته‌ام. وقتی این قند وشکر وارد مس شود که این قانون تصویب شده باشد آنوقت این قند وشکر باید یکمن دو قران اضافه بر قند و شکری که چند روز قبل خواسته شده یا دو ماه بعد از من خواسته ولی زودتر برای او حمل کرده‌اند بدهد. در اینصورت یکضرر خاصی بیکدسته تجار وارد می‌شود و اصولا نمی‌توان این را قبول کرد. آن ماده پیشنهادی دولت می‌نویسد کلیه قند و شکد و چای که فعلا در ایران موجود است و کلیه قند و شکری که قبل از تصویب این قانون از خارحه برای ورود بایران خریده شده یا سفارش داده شده باشد مشمول این ماده نخواهد بود. این رعایت را در لایحه دولت کاملا کرده‌اند ولی در کمیسیون از پیشنهاد دولت تندتر رفته‌اند و بنده با این ترتیب مخالفم و پیشنهاد دولت را بهتر میدانم.

مخبر ـ بنده پریروز هم در جواب آقا یککازرونی عرض کردم کمیسیون یکنظر خصومتی نسبت به تجار نداشته است که دولت یک حب مخصوصی داشته باشد. این لایحه د رکمیسیون مطرح شد خود هیئت دولت و رئیس کل مالیه آندند و در آنجا بعضی نواقص دیده شد. همانطور که پریروز عرض کرد م در ماده هفت دولت می‌نویسد کلیتا مقادیر قند و شکر که فعلا در ایران موجود است کلیه قند و شکر و چای که قبل از تصوی باین قانون از خارجه برای ایران خریده شده یا سفارش داده شده. عرض کردم چه چیز مانع این بود که تاجری که پنجاه هزار تومان سرمایه دارد پنج ملیون دستور بدهد آنوقت منتها این بود که هر وقت پولش را می‌داد دستور حمل می‌داد پس ممکن بود با این ماده شما در آتیه هیچوقت عایدات نداشته باشید باین جهت بود که بانظر خود دولت واشکالاتی پیشنهاد دولت اشت ماده باین صورت نوشته شد و آن قسمتی هم که پریروز آقا ی کازرونی اظهار کردند راجع باشخاصی بود که در سال قبل یعنی قبل از اینکه اصلا این مسئله از طرف دولت عنوان شده باشد و مردم مطلع شده بشند یک دستور هائی مثلا یکلکته داده باشند آن را بنده عرض کردم پیشنهاد کنند. پیشنهاد می‌آید بکمیسیون ودر آنجا نظر می‌کنند و هر نظری اتخاذ شد بعرض مجلس خواهد رسید والا با این ترتیبی که دولت قبلا نوشته بود تصدیق می‌فرمایند تا پنچ شش سال دیگر شما عایدات نداشتید

(بعضی گفتند مذاکرات کافی است)

رئیس ـ پیشنهاد‌ها قرائت می‌شود. (بشرح ذیل قرائت شد)

پیشنهاد آقای آقا شیخ جلال ـ اصلاح ماده هفت را با اضافه شدن جملات ذیل پیشنهاد می‌نماید :مشروط بر اینکه دارندگان قند وشکر وچای اجناس مذکوره را از قسمتی که مقارن تصویب لایحه انحصار معمول بوده زیارتر نفروشند. (۱یشنهاد آقای آقا سیدیعقوب)

پیشنهاد می‌کنم ماده هفت اینطور اصلاح شود:

پس از تصیب این قانون از کلیه قند و شکر مالیات انحصاری اخذ خواهد شده

پیشنهاد آقای سلطانی ـ بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده هفت پس از عبارت در ماده ۴ اضافه شود وماده ۳

مخبر ـ اصلا ماده ۳ است ماده ۴ غلط است استبا ه شده است

پیشنهاد آقای اتحاد ـ بنده پیشنهاد می‌کنم ماده هفت بطریع ذیل اصلا ح شود کلیه مقادیر قند و شکر وچای که تاریخ ورود آن‌ها بایران قبل از دلو ۱۳۰۳ و یا سفارش و حمل آنها قبا از دلو ۱۳۰۳ باشد ا زتادیه حقوق انحصاری مذکوره در ماده ۴ معاف خواهد بود

رئیس ـ ماده هشتم. (بشرح ذیل قرائت شد)

ماده هشتم ـ بعد ا زاجرای این قانون ار کلیه قند و شکر و چای که بایران وارو یا از ایران خارج شود حقوق گمرکی و عوارض موجوده ویا حقوق و عوارضی که بعدها معین کردد اخذ خواهد شد.

رئیس ـ آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده ـ بنده این ماده را زائد میدانم مگر قبل از اجرای این قانون حقوق و عوارض گمرکی رانمی گیرند؟ من نمیدانم اصلا این ماده برای چه نوشته شده است می‌نویسد بعد ا ز اجرا ی این قانون از کلیه قند و شکر و چای که بایران وارد یا از ایران خارج شود حقوق گمرکی و عوارض مورده با عوارضی که بعدها معین گرد اخذ خواهد شد. اینکه بدیهی است. یک مملکتی است که مااختیارش را داریم. امروز اگر عوارضی هست گرفته می‌شود. بعد هم اگر عوارضی برقرار شد البته گرفته می‌شود. بنابراین این قید در قانون انحصار قند و شکر هیچ مناسبت ندارد. اصلا چه فائده دارد؟

مخبر ـ بهمین دلیل که میفرمائید این ماده لازمست. چون در این مورد که این قانون می‌گذرد باید یک ماده باشد تصریح کند مالیاتهائی که مربوط بانحصار قند شکر نیست چه مالیاتهای قدیمه و چه عوارضی که بعدها برقرار می‌شود باید پرداخته شود. باینجهت نوشته شده قند و شکری که ا زسر حد وارد و یا از سرحد دیگر خارح می‌شود.مالیات گمرکی وعوارض موجوده یا عوارضی که بعد‌ها تعلق بآنها بگیرد در یافت خواهد شد و در هر حال این ماده لازم است

رئیس ـ آقای کازرونی (اجازه)

کازرونی ـ در یک قانون نفی باید در مقابل یک اثباتی باشد در هیچ جای این قانون ما متعرض نشده‌ایم که از عوارض معاف است که اینجا اختصاصا ذکر کرده‌اند حقوق گمرکی یا عوارض باید گرفته شود. یعنی چه؟ این مالیات است مربوط بگمرک نیست گمرک علیحده است و هیج لازم نیست که ما این قانون را بگمرک نسبت بدهیم. ما خیلی قوانین میگذارنیم. آقا بایستی د رضمن تمام قوانینی که راجع بمالیات میگذرانیم قید کنیم که اگر بعد هم مجلس شورای ملی یک عوارض دیگری برقرار کرد مجبور بتادیه هستند؟ بنده هر دو قسمت ماده را زائد میدانم یعنی قسمت اول را مضر وقسمت دوم را بیهوده میدانم

(جمعی گفتند مذاکرات کافی است)

رئیس ـ مذاکرات کافی است؟

بعضی از نمایندگان ـ بلی کافی است.

(پیشنهاد بشرح ذیل قرائت شد)

پیش نهاد آقای دکتر احتشام ـ بنده عقیده دارم ماده هشت این طور تنظیم شود: بعد از اجرای این قانون از کلیه قند و شکر و چای که بایران وارد یا از ایران خارج شود حقوق گمرکی و عوارض موجوده اخذ خواهد شد

پیشنهاد آقای آقا شیخ جلال ـ اصلاح ماده ۸ د رسطر اول بعد ا زکلمه اجرای قانون نوشته شود که بعد از آمدن لایحه ساختمان راه آهن بمجلس خواهد بود.

پیش نهاد آقای دولت آبادی ـ بنده پیش نهاد می‌کنم در ماده هشت عبارت این طور نوشته شود که بعدها با تصویب مجلس شورای ملی معین گردد.

پیش نهاد آقای محمد خان معظمی ـ بنده پیش نهاد می‌کنم ا زسطر دوم ماده هشت از کلمه و یا حقوق تا معین گردد ـ حذف شود.

پیش نهاد آقادی ارباب کیخسرو ـ بنده پیش نهاد می‌کنم از آخر ماده هشت این جمله حذف شود: و یا حقوق و عوارضی که بعده معین گردد.

پیش نهاد آقای کازرونی ـ بنده پیش نهاد می‌کنم که ماده هشت حذف شود. پیش نهاد آقای‌هایم ـ پیش نهاد می‌کنم در ماده هست بعوض بعدها نوشته شود :با تصویب مجلس شورای ملی. رئیس ـ ماده نهم (بشرح آتی قرائت شد)

ماده ۹ ـ کلیه عوائدی که از انحصار قند و چای برای دولت حلصل می‌شود پس از مبالغی که د رتبصره ماده ۳ و ماده ۱۱ مذگور است در حساب مخصوصی گذارده شده و سرمایه ذخیره مخصوصی را تشکیل خواهد داد و سرمایه مزبور منحصرا بمصارف ذیل خواهد رسید:

۱ـ بدوا تمام وجوهیکه ا زطرف خزانه داری کل بعنوان سرمایه (انحصار دولتی قند و چای) مطابق مقرارت ماده ۱۰ داده شده است بخزانه داری کل مسترد خواهد شد.

ب ـ بقیه عوائد حلصله محصرا برای ساختن را ه آهن و احتیا جات مربوطه بآن تخصص داده خواهد شد.

تبصره ـ لایحه ساختمان راه آهن بعد از تهیه شده از طرف دولت برای تصویب بمجلس شورای ملی تقدیم خواهد شد.

رئیس ـ آقای حائری زاده. (اجازه)

حائری زاده ـ ما یک بانکی اسمش بود داشتیم حتی یکنفر امریکائی هم برای تنظیم آن استخدام شد حالا ترتیب آن چه شده است بنده درست اطلاع ندارم ولی میخوهم عرض کنم که این پول برای مخارج جاری دولتی نیست در خزانه دولت بودن مورد ندارد خوب بود دراین ماده تصریح شود که این پول در بانک مخصوص ایران گذاشته شود و سرمایه بانک شود و راه آهن را هم همان بانک وسائلش رافراهم کند. مستخدمینی استخدام کند لوائحی هم که باید تهیه شود ترتیبش را بانک بدهد بدیهی است دولت که یک مخارج جاری پیدا کرد یک پولی هم آنجا هست و هنوز هم لایحه راه آهن درست نشده ااست که خرجش بشود ممکن است از این محل یک مخارجی بشود واین بعقیده بنده کار خوبی نیست و عقیده دارم که این ماده باید اصلاح شود که این پول در وازرت مالیه نباشد که در دست رس دولت باشد باید بیک بانکی سپرده شود تا لایحه راه آهن تقدیم مجلس شود و این پول مخصوصا بانمصرف برسد

مخبر ـ البته تصدیق میفرمائید که این موضوع فعللا مربوط بمسئله تاسیس بانک نیست شاید باجنابعالی همه آقایان در تاسیس بانک همعقیده باشند و هانطور که در جلسه پریروز عرض کردم خود دولت مخصوصا آقای رئیس الوزراء هم دراین خصوص نظریاتی داشتند که حالا بنده نمی‌خواهم در آن باب عرض بکنم ولی اینکه فرمودید ممکن است از این محل براداشتی بکنند بنده اطمینان می‌دهم بهیچوجه من الوجوه ممکن نباشد یک دینار از این وجوه بهیچ مصرفی جز اینکه حالا معین میفرمائید یعنی بمصرف راه آهن وسایر احتیاجات مربوطه بان بمصرف دیگری برسد.

رئیس آقای کازرونی ـ (اجازه)

کازرونی ـ در مسئله راه آهن گمان می‌کنم هیچیک از ماها اختلافی نداشته باشیم و بنده بیشتر از آقایان عقیده دارم که بهر طریقی از طرق که دولت درست رس پیدا کند و داشته باشد بایستی تهیه راه آهن کند. بواسطه اینکه حیات مملکت بعد از این بسته بوجود و ایجاد راه آهن است و بس سوای این راهی ندارد. بنده عقیده دارم که اگر بیک طریق اطمینان بخشی ممکن بود تمام حاصل زحمات مردم گرفته شود و صرف راه آهن شود و مردم منحصرا بنان جوو سبزی معاش کنند زیاد نبود.ولی حرف در این است که ما بایستی طوری این نظریه را تامین کنیم که بعدها دچار بعضی مشکلات نشویم و بواسطه پاره اتفاقات که ممکن است روی بدهد این مقصود مقدس از بین برود چنانکه در جلسات گذشته عرض کردم اگر این مسئله از بین رفت ما بایستی مایوس باشیم. چون بهترین طریقی که توانستیم پیدا کنیم همین است و از آقای مخبر استدعا می‌کنم عرایض بنده را با یک دقت نظری تلقی بفرمایند. چون بنای مخالفت و معارضه که نداریم. غرض مشورت و تذکر و مذاکره است بلکه راه حلی پیدا کنیم نه اینکه بهراسانی باشد یک جوابی ببنده داده شود. بنده هم یک الفاظی برای اظهار مخالفت گفته باشم این قانون یک قانون ثابتی است یک قانونیست که اگر قوانین اصولی و فروعی ما تزلزل پیدا کند اینقانون ثابت خواهد بود چرا؟ چون مسئله پول است ما تجربه داریم هر چیزیکه راجع بگرفتن شد ثابت و دائم و قائم و واجب الاجراء است. این مثل قانون انجمنهای ولایتی نیست. مثل قانون بلدیه نیست. مثل قانون حکومتها و غیره نیست مثل قانون البسه وطنی نیست این قانونی است بجهت گرفتن پول این قانون ثابت است منحصر بامروز و این دولت و این مجلس و این مخبرا و این آقا و من نیست. سالها خواهد گذشت که باز این قانون موجود خواهد بود وهیج اثری از من نیست که بگویم دیروز من اینطور مخالعت کردم و شاید آقا هم اینجا نباشند و یک ماموریت بزرگتری داشته باشند که نتوانند من اینطور مدافعه کردم. بایستی هر چه می‌خواهیم در این قانون وارد کنیم که اینقانون قوی باشد و مردم از روی این قانون بتوانند عمل کنند باید قانون را طوری بنویسیم که قابل استفاده باشد یعنی باید فکر کنیم که امروزه محیط مامستعد استفاده است. باید قانون را طوری بنویسیم که قابل استفاده باشد یعنی باید فکر کنیم که امروز ه محیط مامستعد استفاده است. باید فکر کنیم که ده سال دیگر ممکن است یکعده بواسطه بعضی تحریکات بیایند و از بعضی مواد این قانون استفاده هائی بکنند و بکلی این قانون ازنین برود و مملکت هم دچار خسارت و مشکلات شود بنده نگرانیم تمام این است والا و البته کمال موافقت را دارم عرض می‌کنم و الا قصد دولت این است که این پول را برای راه آهن بگیرد. قصد ما هم همین است آقای مخبر هم که دفاع می‌کنند برای همین است این است علت کوشش و جوشش و مخالفت بنده. در اینجا می‌گوید این پول وارد خزانه دولت می‌شود و مثل سایر پولهائیکه وارد خزانه دولت می‌شود و جزو عواید مالیات عمومی مملکت می‌شود بسیار خوب نه آنوقت یک مسئله حیاتی تر و مهمتری پیش بیاید این کلمات که نمی‌میرد میگویند مسئله مسئله حیاتیست وطن در خطر است همان ساعتی که گفتند وطن در خطر است آنوقت باسم این پول. باعتبار این پول ممکن است استقراض بشود یا خیر؟ می‌گویند لازم نیست دست بطرف اجانب داراز کنیم حیات ما در مخاطره است حالا استفاده می‌کنیم چهار روز دیگر می‌آوریم جایش می‌گذاریم. بنده ا زهیئت دولت معظم استدعا می‌کنم که خودشان نظر کنند و طوری راه راسد کنند که من بعد یعنی بعد از پنج سال ده سال دیگر کسی این اندیشه را نکند. من حقیقه فکر درستی رای اینکار نکرده‌ام ولی چیزیکه بنظرم رسیده و حالا عرض می‌کنم محنصرا این است که ما یک بانک ملی داریم (نه دولتی) حالا تجزیه شده شرحه شرحه شده هر کدام یکجائی قرار گرفته بسیار خوب است بیایند اجزاء متفرقه این را جمع کنند و یک بانک ملی تاسیس کنند و این پول را تحویل بانکملی بدهند. از یک طرف دارای بانک باشیم وسیله صرفی و معاملات مملکت را با آن بانک اداره کنیم و از طرف دیگر آن پول هم دائما همینطور وارد این بانک می‌شود و خارج می‌شود و همیشه این سرمایه ملی در بانکملی خواهد بود. بنده خیال می‌کنم این ترتیب شاید قدری دورتر از خزانه دولت و بودجه باشد عرض کردم بنده فکر تام و تمامی نکرده‌ام ولی عجالتا اینطور بنظر بنده می‌رسد که عرض کردم. این قسمت قسمت دیگر می‌گوید: باستثنای آن مخارجیکه د رماده پانزده ذکر شده یعنی صد پانزده بنده عرض می‌کنم لازم نیست ا زاین پول که از معلش مردم بدبخت گرفته می‌شود برای اینکه بعد ا زاین رد سایه راه آهن خوشبخت شود یک مقداریش راما بیائیم خرج موسسات بکنیم و آدم بیکار بنان برسانیم بنده عرض می‌کنم برای اینکار پانزده هزار تومان در بودجه دمنظور شود کافی است که در ادارات مالیه سر حد یک دفتر بتوسط یک منشی ایجاد شود: من بطور مقاطعه قبول می‌کنم که بیست هزار تومان بیشتر نشود شما یک ملیون تمام یا هشتصد هزار تومان برای چه قائل می‌شوید؟ بنده از این حیث هم مخالفم دیگر بعضی جزئیات را چون چندان مهم نیست می‌گذارم برای شور دوم و امیدوارم آقا یانهم با عقیده بنده موافق باشند

وزیر فوائد عامه ـ بنده فرمایشات آقای کازرونی را همیطور که خود ایشان تقاضا کردند بادقت گوش دادم. ابتداء نظر و قصد هیئت دولت را می‌خواهم بیان کنم به بینم این عبارات آن مقاصد را تامین می‌کند یا نه؟ اگر می‌کند خیلی خوب است قصد دولت این است. وجوهیکه بابت انحصار قند و شکر وچای پیدا شود بعد از وضع مخارجیکه د رماده بعد منحصرا برای راه آهن و احتیاجات مربوطه بآن تخصص داده شود حالا اگر این عبارت (منحصرا) را کافی نمیدانید ده با عبارت دیگر هم که بهتر و سخت تر و محکم تر و شدیدتر باشد پیشنهاد کنید و ماهم قبول می‌کنیم زیرا قصد ما این است که این عواید را بمصرف دیگر نرسانیم. می‌خواهید بنویسید هر کس در این پول یک تصرقاتی بکند مطابق قانون تعقیب خواهد شد یا اینکه جزء سارقین بیت المال است و تمام این چیزها را اگر بخواهید پیش بینی کنید ممکن است پیشهاد کنید ا زطرف ماهم قبول می‌شود. اما بعقیده من اگر ایشان نگرانی را باین درجه شدت بدهند که بگویند ده سال بعد ممکن است یک حادثه مهمی پیش بیاید و از این ممریک استقراضی بشود آنوقت بهترین ضمانت بعقیده بنده عدم برقراری مالیات یعنی ندادن پول است ولین بعقیده من اگر یک چنین موردی راهم فرض کنیم اولا بدنیست که اگر د ریک موقعی مملکت احتیاج بیک استقراضی داشته باشد یک راهی داشته باشد و ثانیات راهی را که بیان و اشاره فرمودند بهیچ وجه مقصود ایشانرا تامین نمی‌کند یعنی اگر یک دولتهائی باشند که خود شانرا مطیع قانون بدانند همین قانونی را که حالا گذشته اطاعت خواهند کرد و اگر یک دولتهائی باشند که نخواهند اطاعت کنند فرق نمی‌کند عبارت روی کاغذ چه اثری دارد؟ یعنی اگر این پول را بجای اینکه در خزانه داری بگذارند در بانک بگذارند موثر خواهد شد ؟؟ یعنی اگر یک روزی از بانک بخواهند بگیرند نمی‌دهد؟ اینطور نیست خزانه داری هم مثل بانک است بانک هم مثل خزانه داریست تمام اینها شعبات یک مرکز است و تمام اینها منشعب ا زیک اداره است که اسم آن خزانه داری کل مملکت است چه فرق می‌کند؟ چه در بانک بگذاریم چه د رخزانه بگذاریم. پس اسم بانک را بردن از نقطه نظر تامین سرمایه و از نقطه نظر جلوگیری تفریط سرمایه مورد ندارد. پس استدعا می‌کنم بنام تفریط نشدن این پول اسم بانک رانبرید.

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است. (بعضی گفتند: کافی نیست)

رئیس ـ رای می‌گیریم آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند.

(عده کمی برخاستند)

رئیس ـ تصویب نشد. آقای بهبهانی ـ (اجازه)

آقا میر سید احمد بهبهانی ـ اینجا مذاکراتی راجع باین ماده شده که بنده تکرار آنها را لارم نمیدانم ولی در قسمت این ماده بنده خواستم عرایضی بکنم یکی راجع بقسمت دوم این ماده است که می‌گوید بقیه عواید حاصله منحصرا برای ساختن راه آهن و احتیاجات مربوطه بآن اختصاص داده خواهد شد این را بنده تصور می‌کنم البته با فرمایشاتی که آقای وزیر فوائد عامه فرمودند باید موافقت کرد و باید این ماده را هم محکمتر از این نوشت برای اینکه ممکن است یک عوایدی که جمع شد فردا یک احتیاجاتی دولت پیدا بکند و آن احتیاجات دولت را ملزم کند که بیاید بمجلست و بهمین مجلس که این ماده را تصویب می‌کنند پیشنهاد کند که برای یک مخارج فوری فلان مبلغ پول لازم است و هیچ محلی هم غیر از این عواید در نظر نداریم و مجلس باید تصویب کند که از این عواید بگیریم و باین محلی که فعلا خیلی مهم است برسانیم. و البته آقایان تصدیق می‌کنند که این وجهی که از مردم گرفته می‌شود حتی المقدور نباید خرج یک مصارف دیگری غیر از اینکه در قانون تخصیص داده بشود این است که بنده یک پیشنهادی در این باب کردم و آن این است که بقیه عوائد حاصله منحصرا برای ساختن راه آهن و موسسات مربوطه بآن تخصیص داده خواهد شد وبهیچ اسم و رسم دولت نمی‌تواند در آن تصرف دیگری نماید. این یک قسمت قسمت دیگر راجع باین تبصره است که می‌نویسد لایحه ساختمان راه آهن بعد از تهیه شدن از طرف دولت برای تصویب بمجلس شورایملع تقدیم خواهد شد اولا این مسئله مسلم است که برای این کار یعنی ساختن را ه آهن متخصص هم لازم است چنانکه بعد آقایان لایحه اش را خواهند آورد ولی این را متذکر نشدند که یک متخصص هم در این باب استخدام خواهند کرد و در این تبصره پیش بینی نشده و جایش همینجا است علاوه براین قسمت که دولت هر وقت لایحه اش راحاضر کرد بمجلس می‌آورد این ما را قانع نمی‌کند باید دولت ملزم باشد که درصدد باشد بعد از تصویب این قانون آن لایحه را تنظیم کند و حاضر کند و بمجلس بیاورد این است که دراین قسمت هم بنده پیشنهاد کرده‌ام که لایحه ساختمان راه آهن و متخصصینی که بالخصوص برای اینکار استخدام می‌شوند ا زطرف دولت بفوریت تنظیم شده و بمجلس بیاورد این دو قسمت رابنده تصور می‌کنم یا آن فرمایشاتیکه آقایان فرمودند لازم است که از طرف دولت ملاحظه شود و البته کمیسیون هم توجه خواهد کرد و آقایان هم توجه خواهند فرمود

مخبر ـ در حقیقت آقای بهبهانی مخالف نبودند فقط یک تذکراتی دادند. یکی راجع بعبارت قسمت اول بود. این عبارت را همانطوریکه آقای وزیر عوائد عامه هم اظهار فرمودند یا همین عبارتی که آقای بهبهانی فرمودند یا محکمتر از این را بنده عرض می‌کنم کمیسیون قبول می‌کند و هر عبارتی را که در نظر مجلس باشد کمیسیون خواهد کرد بجای اینکه این پول بمصرف دیگری غیر از خط آهن نرسد اما اینکه فرمودند در آتیه ممکن است همین دولت بهمین مجلس یک پیشنهاد بکند آنرا ما نمی‌توانیم امروز پیش بینی کنیم واما راجع بقسمت خط آهن که فرمودید لایحه اش را باید دولت بمجلس بیاورد. برای آنهم ممکن است یک مدتی را در نظر بگیریم. و البته وقتی لایحه خط آهن را آوردند فکری هم برای متخصص آن می‌کنند و البته بدون متخصص که را ه آهن ممکن نیست کشیده شود

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

رئیس ـ مذاکرات را آقایان کافی میدانند؟

(گفتند بلی)

رئیس ـ بیست و سه فقره پیشنهاد است قرائت شود یا برود بکمیسیون؟ مخالفی ندارد که بکمیسیون مراجعه شود؟

شیروانی ـ بخوانند

آقا سید یعقوب ـ چه ضرری دارد قرائت شود (بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد آقایان طباطبائی دیبا و طهرانی ـ اینجانیان پیشنهاد مینمائیم در آخر قسمت ب از ماده ۹ اضافه شود: و صرف آن درغیر مصرف ساختمان راه آهن و متعلقات آن و نیز استقراض ا زداخله یا خارجه با عتبار وجوه مزبور از برای غیر مصرف راه آهن ممنوع است و مرتکب ا زحقوق اجتماعی محروم و در حکم مختلسین اموال دولت محسوب خواهد بود

ایضا پیشنهاد آقایان طباطبائی دیبا و طهرانی ـ ایجانیان پیشنهاد می‌نمایند که تبصره ذیل ماده ۹ باین طریق اصلاح شود

تبصره ـ لایحه ساختمان راه آهن پش از تصویب این لایحه تا مدت ششماه از طرف دولت برای تصویب بمجلس شورای ملی تقدیم خواهد شد

پیشنهاد آقای بهبهانی بنده پیشنهاد می‌نمایم در ماده ۹ بطریق ذیل اصلاح شود.

ب ـ بقیه عواید حلصله منحصرا برای ساختن را ه آهن و موسسات مربوطه بآن تخصیص داده خواهد شد بهیچ اسم و رسم دولت نمی‌تواند درآن عواید تصرف دیگر نماید. پیشنهاد آقای دولت آبادی بنده پیشنهاد می‌کنم بجای تبصره یک عبارت ذیل نوشته شود و تبصره یک تبصره دو بشود

تبصره یک ـ سرمایه ذخیره فوق العاده محل تامین هیچ گونه مخارج و قرض و تعهداتی که خارج ا زفقرات مشروحه الف و ب باشد. نتواند شد ودولت مکلف است در صورتی که بخواهد این وجوه را در محلی ودیعت بگذارد قبلا تامینات لازمه برای رعایت این تبصره تخصیص نماید پیشنهاد شاهزاده حشمتی ـ بنده تبصره ماده ۹ را بشرح ذیل پیشنهاد می‌کنم دولت مکلف است لایحه ساختمان راه آهن اساسی مملکت را در ظرف ۳ ماه بعد از تصویب این قانون تهیه نموده برای تصویب بمجلس شورای ملی تقدیم نماید

پیشنهاد آقای کاشانی ـ بنده پیشنهاد می‌کنم ماده نه سطر اول عوائد را منحصر بقند و چای کرده (شکر را) هم بنویسند که خارج ا زانحصار نباشد

پیشنهاد آقای ناصر ندامانی ـب- بقیه عوائد حلصله برای شوسه نمودن طرق و شودای و ساختن راه آهن و احتیاجات مربوطه تخصیص داده خواهد شد

پیشنهاد آقای سهرابخان ـ بنده پیشنهاد می‌کنم ماده ۸ اینطور اصلاح شود:

ماده ۸ـ تا سه ماه بعد از تصویب این قانون از کلیه قند و شکر و چای که بایران وارد می‌شود حقوق و گمرک و عوارضی که بموجب این قانون اضافه می‌شود اخذ می‌شود پس از سه ماه مقررات ماده اول اجراء خواهد شد.

پیشنهاد آقای بهبهانی ـ بنده پیشنهاد می‌کنم تبصره ماده نه بطریق ذیل اصلاح شود. لایحه ساختمان راه آهن و متخصصینی که بالخصوص برای این کار استخدام می‌شوند از طرف دولت بفوریت تهیه شده برای تصویب بمجلس شورای ملی تقدیم خواهد شد.

پیشنهاد آقای ارباب کیخسرو ـ بنده پیشنهاد می‌کنم ماده نه پیشنهادی دولت بجای ماده نه تصویبی کمیسیون قرار دادهه شود.

پیشنهاد آقای شریعت زاده ـ بنده پیشنهاد می‌کنم تبصره ماد ه نه بترتیبت ذیل اصلاح شود

تبصره ـ دولت مکلف است از تاریخ تصویب این قانون تا سه ماه لایحه راجعه بساختمان راه آهن را تهیه و بمجلس شورای ملی تقدیم نماید پیشنهاد آقایان ضیاء و اسمعیل خان اصانلو ـ مقام منیع ریاست مقدس مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌کنم که قسمت ب از ماده نه بترتیب ذیل اصلاح شود :ب عوائد حاصله منحصرا مختص ساختمان راه آهن است.

پیشنهاد آقای دکتر احتشام ‍ـ بنده عقیده دارم تبصره اینطور نوشته شود

تبصره ـ لایحه ساختمان راه آهن قبل از شور دوم این لایحه از طرف دولت برای تصویب بمجلس شورای ملی تقدیم خواهد شد پیشنهاد آقای‌هایم ـ پیشنهاد می‌کنم ماده نه در تبصره آن بطریق ذیل اصلاح گردد :کلیه عوایدی که از مالیات قند و چای حاصل می‌شود د رحساب مخصوص گذارنده شده سرمایه مخصوصی برای ایجاد راه ـ آهن و احتیاجات مربوطه بآن را تشکیل می‌دهد.

تبصره ـ لایحه ساختمان راه آهن بعد از ششماه از تاریخ اجرای این قانون از طرف دولت برای تصویب مجلس شوایملی تقدیم خواهد شد پیشنهاد آقای شیروانی ـ ماده نهم را طریق ذیل اصلاح می‌کنم

ماده ۹ ـ کلیه عوائدیکه انحصار قند و چای برای دولت حاصل می‌شود در بانک ایران تمرکز خواهد یافت و سرمایه را تشکیل می‌دهد که منحصرا برای ساختن راه آهن تخصیص داده خواهد شد تبصره ۱ هر وزیر یا مامور دولت سبب شود که دیناری از این عایدات را بمصرف دیگر برساند جزو سارقین و خائنین بمملکت محسوب و بعد از انفصال از تمام حقو ق مدنی محروم خواهد بود تبصره ۳ ـ این قانون موقعی اجراء خواهد شد که لایحه ساختمان راه آهن از تصویب مجلس گذشته باشد

پیشنهاد آقای ضیاء ـ پیش نهاد می‌کنم که تبصره ماده ۹ بترتیب ذیل اصلاح شود

تبصره ـ دولت مکلف است که بعد ا زتصویب این قانون لایحه ساختمان راه آهن را برای تصویب بمجلس شورای ملی تقدیم نماید

پیشنهاد آقا شیخ جلال ـ اصلاح ماده ۱۰۹ـ در سطر اول بجای کلمه دولت نوشته شود (ساختن راه آهن) ۲ـ در قسمت ب اضافه شود و بهیچ وجه محل تادیه و اعتبار وجه و مصرف و حقوق دیگری نمی‌تواند باشد

۳ـ در تبصره بجای کلمه (بعد از تهیه شدن) نوشته شود (قبل از اجرای این قانون)

پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب ـ تبصره ذیل را پیشنهاد ماده ۹ می‌کنم هچیک از وزارت خانها حق مداخله در عواید حاصله از این مالیات ندارند چنانچه یک و زیری از عواید حاصله این مالیات در غیر مصرف راه آهن صرف کند از حقوق مدنی ابدا محروم خواهد شد

پیشنهاد آقای آشتیانی ـ بنده ماده ۹ را اینطور پیشنهاد می‌نمایم کلیه عوائدیکه ا زانحصار قند و چای و شکر و حبوبات و غیره برای دولت حاصل می‌شود پس از وضع مبالغی که در تبصره ماده ۳ وماده ۱۱ مذکور است باید در حساب مخصوصی گذارده شده و سرمایه مخصوصی را تشکیل داده که این سرمایه از هر نوع تصرف و دخالتی ولو باشد انحاء احتیاج باشد و پیش بیاید مصون و بهیچ ترتیب و مستند و توسل باحتیاجی احدی واداره و هیئتی حق تصرف و خرج کردن این عواید را ندارد و فقط وفقط منحصر و مخصوص بمصارف ذیل است

پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب ـ تبصره ماده ۹ را این نوع پیشنهاد می‌کنم که اقدام در اجرای این قانون باید بعد از پیشنهاد ساختن راه آهن باشد و شروع در عملیات تواما واقع گردد پیش نهاد آقای سلطانی ـ بنده پیش نهاد می‌کنم در ماده ۹ در قسمت ب اضافه شود.

هر کس بغیر از مصارف راه آهن در محل دیگر صرف نماید در حکم سارق محسوب و از کلیه حقوق محروم خواهد بود و در سطر دوم و ماده ۱۱ حذف شود

پیش نهاد آقای آقا سید یعقوب ـ قسمت اول را این طور پیش نهاد می‌کنم: اقدام در مصارف این مالیات از پرداخت سرمایه و مصارف راه آهن در یکزمان و متساویا باید واقع شود

پیشنهاد آقا ی آقا شیخ جلال ـ تبصره ۲ درا در ذیل ماده نه پیش نهاد می‌نماید تبصره ۲ تصرف و دخالت در عایدات انحصار قند و شکر و چای برای غیر ساختن راه آهن در حکم اختلاس اموال عمومی آمد و مرتکب و شریک از کلیه حقوق مدنی محروم و به هفت سال حبس مجرد محکوم باید باشند

پیش نهاد آقای کازرونی ـ بنده پیش نهاد می‌کنم که در ماده ۹ ضمیمه شود: که لایحه را ه آهن بعد از یکماه از تصویب این قانون تقدیم مجلی خواهد شد پیشنهاد آقا ی میرزا محمد خان معظم بنده پیشنهاد می‌کنم که بعد از تصویب این قانون دولت مکلف است که لایحه ساختن راه آهن را بعد از ۳ ماه بمجلس شوایملی تقدیم نماید

پیش نهاد آقای فرمند ـ بنده پیشنهاد می‌کنم که تبصره ماده ۹ این طور اصلاح شود دولت مکلف است که بعد ار تصویب این قانون کمیسیونی مرکب ا زمعلمین تشکیل داده از پنج ماه الی هفت ماه بعد از تصویب این قانون لایحه خط آهن را بمجلس تقدیم نماید

پیشنهاد آقای آقا شیخ فرج الله بنده پیشنهاد می‌کنم دولت قبل از شروع بشور ثانی لایحه راه آهن را تقدیم مجلس نماید پیشنهاد آقای زعیم اصلاح ماده نه. کلیه عوایدیکه از انحصار قند و چای حاصل می‌شود در بانک ایران بحساب مخصوصی گذارده شده سرمایه مخصوصی را تشکیل خواهد داد که سرمایه مزبوره به مصارف ذیل تخصیص خواهد داشت

۱ـ هر مبلغی که مطابق مقررات ماده ۱۰ بعنوان سرمایه بموسسه انحصار قند وچای از طرف خزانه داری کل پرداخته شده و بدوا مسترد می‌گردد ب ـ سالیانه مبلغ هفتصد هزار تومان بابت عواید مالیاتهای غیر مستقیم و مستقیم مفصله ذیل که الغاءشده بخزانه داری کل پرداخت می‌شود مقصود این است که کمیسیون محترم بودجه معین فرمایند که وزارت مالیه ا زمحل مالیاتهای ممترقه مذکوده در لایحه دولت که تحت نمره ۲۶ طبع شده چه مبلغ عایدی دارد معادل همان مبلغ از محل عوائد قند و چای بخزانه داری کل پرداخت شود زیرا در اصلاح ماده ۳ پیشنهاد شد که ا زهریک من قند و شکر دو قران و دهشاهی دریافت شود ودهشاهی علاوه برای جبران نقصان عواید از محل مالیات‌های غیر مستقیم تخصیص داده شود

ج ـ بقیه عوائد حاصله منحصرا برای مصارف ساختمان راه آهن و موسسات مربوطه بآن تخصیص داده شود

تبصره ـ لایحه ساختمان راه آهن و لایحه متخصصین مربوطه بعمل را دولت بفوریت تهیه کرده و بجهت تصویب تقدیم مجلس شورای ملی می‌نماید

پیشنهاد آقای دکتر آقایان بنده پیشنهاد می‌کنم تبصره ۹ بشرح ذیل نوشته شود دولت مکلف است که یکماه بعد ا زتصویب این قانون وسائل مطالعات راه آهن را شروع و لوازم آن را فراهم آورد رئیس ـ ماده هم (بشرح ذیل قرائت شد)

ماده ۱۰ برای سرمایه موسسه (انحصار دولتی قند و چای) مجلس شورای ملی مبلغ یک ملیون تومان اعتبار بوزارت مالیه اعطاء می‌نماید

رئیس ـ آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده ـ یک طرح قانونی درششماه پیش از طرف یکعده از آقایان نمایندگان بمجلس پیش نهاد شد که آقای مخبر محترم هم همان طرح را امضاء نمودند ماده ۲ آن طرح شکلی نوشته شده که ما را از این ماده ده پیشنهاد دولت و تصویبی کمیسیون بکلی مستعفی می ـ کند آنجا سرمایه دولت را عبارت از شرکت باتجار قراز داده بود و این یک راه خیلی عملی است تاجر می‌خواهد سرمایه خود را بکار بیندازد امروز خودش قند وشکر وارد می ـ کند فردا می‌رود با دولت شرکت می‌کند حق انحصاری دولت راهم می‌دهد و باهمان سرمایه که بیشتر کسب می کرده کسب خودش را ادامه می‌دهد. آن ماده این شکل نوشته شده بود دولت حق دارد هر تاجری را دراین تجارت شرکت داده از حق انحصاری خود بهرمند سازد در صورتی که در مقابل اجازه هر یکمن قند و شکر وحلویات دوقران و از هر یکمن چای ششقران ا زآنها دریافت دارد. در اینصورت محتاج بتاسیس یک موسسه‌ها وادارات جدید نمی‌شود وهمین منظوری که دولت از این قانون دارد به عمل می ـ آید و بنده با این که یکمیلیون از خزانه مملکت اعتبار داده شود بیکموسسه برای خرید قند وچای که دولت خواسته باشد باتجاری که کسبشان خرید قند وچای بوده رقابت کند در صورتی که خود تجار هم حاضر باشند که آن حق انحصاری دولت را بپردازند وقانون هم که ا زمجلس شورای ملی ایران گذشت البته چون تبعه ایران هستند کاملا اطاعت می‌کنند بنده زیاد میدانم و این ماده بکلی زائد است و بنده خوب می دانم که یکمبلغی خرج یکموسسه هائی بکنند.

مخبر ـ اینهائی که آقا می‌فرمایند همه احتمالی است آیا تصدیق می فرمائید که یک موسسه باید تاسیس شود

حائریزاده ‍ـ نباید بشود

مخبر ـ اگر موسسه از بین برود البته این ماده هم ازبین می‌رود. این ماده در صورتی است که موسسه باشد ووقتی موسسه باشد البته دولت بدون این که هیج اعتباری داشته باشد نمی‌تواند آنرا باسیس کند و قدر اقل مبلغی که برای این کار لازم بوده یکملیون است. و همانطوری که در ماده پیش الان مذاکره شد این یکملیون از خرانه داری کل بطور اعتبار داده می‌شود. بعد از آن عوائدی که حاصل می‌شود پس داده می‌شود آنوقت موسسه که تاسیس شد از عوائد خودش داره خواهد شد و در صوریکه موسسه باشد این ماده را نمی‌توان حذف کرد

بعضی ا زنمایندگان ـ مذاکرات کافی است؟

جمعی از نمایندگان ـ بلی کافی است

آقا سید یعقوب ـ کافی نیست بنده با اینکه با این قانون موافقم با این ماده مخالفم

رئیس ـ آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند ـ

اکثر تر خاستند)

رئیس ـاکثریت است پیشنهادها قرائت می‌شود بعضی از نمایندگان ـ ارجاع به کمیسیون بشود

رئیس ـ ارجاع به کمیسیون مخالفی ندارد؟ (گفتند خیر)

رئیس ـ ماده ۱۱ (بشرح ذیل خوانده شد)

ماده ۱۱ـ مخارج اداری موسسه (انحصار دولتی قند و چای (رد سال اول بیش ا زصدی ۱۵ عایدات خالص و درسنوات بعد بیش از صدی هشت عایدات خالص نخواهد بود و این اعتبار از صرف از طرف مجلس شورای ملی بوزارت مالیه اعطاء می‌شود

تبصره ـمقصود از عایدات خالص عایداتی است که پس از وضع مخارج وزودیه مذکوره در تبصره ماده ۳ حاصل می‌شود.

رئیس ـ آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده ـ دولت یک تاجر خوبی نیست که ما باو اعتبار بدهیم یک موسسه تاسیس کنید که تجارت قند وچای بنماید. به نظر ما قبول این لایحه تحصیل عایداتی است برای ایجاد راه آهن و الا اگر بخواهند یک دسته دلال یا تاجری که هستند آنها را بیکار و سر گردان بکنند و صد ۱۵ هم مخارج میز و صندلی بکنند این چیز خوبی نیست و عکس مطلوب ما نتیجه گرفته می ـ شود برای اینکه دولت فقط باید در هر اداره و هر شعبه ما یک دفتر داشته باشد که هر کس خواست تجارت قند و چای بکند یک عوائد ی تگیرد و یک سندی بسپارد که من می‌خواهم چند خروار قند و چای وارد کنم و ۱ من ۲ قران هم بدولت می‌دهم اداره هم آن سند را ضبط می‌کند و یکجوازی بتاجر می‌دهد تاجر هم کاغذ یکه بمرکز قند و چای می‌نویسد جواز خودش را بآنجامی فرستد قند و چای که حمل می‌شود آن جواز را پس می‌فرستد بگمرک مامور گمرک که آنجا تفتیش می‌کند مواظبت می‌کند که قند و چای قاچاق نباشد ووقتی جواز داشت آن ۱ من ۲ قران را از او می‌گیرد اجازه حمل می‌دهد واگر جواز نداشت می داند قاچاق است و ضبط می‌کند و پس از آنکه قند وچای وارد گمرک شد تا جر رسید گمرک رامی آورد در مالیه محل آنجائیکه جواز تحصیل کرده بود می‌دهد و سند خود را از مالیه محل می‌گیرد و می‌رود پی تجارت خودش. بعقیده بنده اگر دولت با تجار شرکت بکند و ا زحق انحصاری خودش که در این قانون نوشته شد ه است استفاده کند زحمت و خرجی ندارد. بنده و سایر رفقا هم که در این لایحه مخالفت می‌کنیم کاملا با این ترتیب موافقیم. ولی اگر دولت بخواهد یک موسسه تاسیس کند مجبور است در هر ایالت و ولایتی یک اداره تشکیل بدهد و یک موسسه تجارتی درست کند برای اینکه آن آدم هائیکه د ربندر عباس هستند و می‌خواهند قند و شکر وارد کنند و باید جواز تحصیل کنند نمی‌توانند نماینده معین کنند که بیاید ا ز اداره انحصاری طهران جواز بگیرد پس باید دولت در تمام قراء و قصباتیکه امروز تجارت قند و چای می‌شود یک موسسه تاسیس کند واگر اینطور باشد بنده اطمینان دارم که یک چیزی هم دولت باید فرض کند وروی اینکار بگذارد. و اساس مخالفت ما در طرز عمل است و اگر دولت بخواهد این پول رابطریق فشار و بطور ممنوع کردن مردم ا زکسب و تجارت بگیرد وصرف تاسیس یک موسساتی برای وصولی این عایدات بکند بنده کاملا مخالفم ولی اگر بشکلی که در آن قانونیکه ۶ ماه قبل تقدیم مجلس شده بود دولت با تجار شرکت کند و از حق انحصاری خودش استفاده کند و تجار هم سرمایه که دارند آن را در راه منافع دولت بکار بیندازند هم خودشان فایده ببرند و هم دولت از حق انحصاری خود استفاده می‌کند بنابراین بنده بااین ماده مخالفم.

رئیس ‍ـ آقای فرمند (اجازه)

فرمند ـ آقای حائری زاده چند مرتبه که در این لایحه صحبت فرمودند هر دفعه اظهار وحشت فرمودند از اینکه دولت نمی ـ تواند تجارت بکند. بنده هم معتقدم که دولت نمی‌تواند تجارت کند وآقای وزیر فوائد عامه هم اینجا اظهار کردند که دولت قصد تجارت ندارد. اما در اینجا باید دولت آزاد باشد و اگر مااین اجازه را بدولت بدهیم ممکن است تجار بخواهند دولت راتحت فشار بگذارند و برای مشارکت حاضر نشوند و البته دولت همیشه مایل است باینکه با اتباع و مخصوصا تجار ومالکین خود یک طوری رفتار کند صدمه بآنها نرسد ووضع ـ شان خوب شود. دولت بآنها که دشمنی ندارد و اگر آنها هم موافق مصالح مملکتی بااین مقصود که انحصار قند و شکر باشد کمک کنند دولت هم با کمال میل با آنها شرکت خواهد کرد و خودش هم تاجر قند و چای نخواهد شد. بعلاوه در آخر این ماده ذکر شده است دولت حق ندارد برای این موسسه در سالهای دوم و سوم بیش از صدی هشت عایداتش مخارج کند وقانون دولت را منع می‌کند ا زاینکه این اداره را زیاد بسط بدهد و تصور می‌کنم آقای حائری زاده هم نباید وحشتی داشته باشند و دولت هیچ نظری ندارد جز اینکه این عواید را بدست بیاورد و تجار هم البته از نقطه نظر خیر خواهی وطن پرستی و از نقطه نظر اینکه راه آهن برای آنها هم منفعت دارد البته دولت مساعدت خواهند کرد و البته دولت هم با آنها مساعدت خواهد کرد ومقصود پیش می‌رود.

رئیس ـ آقای کازرونی (اجازه)

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

کازرونی ـ بنده همچو حس می‌کنم که بعضی از آقایان اینطور عقیده دارند که جمع قوانین را توی یک جعبه بگذارند و ما رای بدهیم و قیام کنیم بایک مرتبه مذاـ کره کافی باشد؟ آخر اینجا یک جائی که ماباید مذ ـ کره کنیم که افکار روشن شود. هنوز کسی صحبت نکرده مثل اینکه خلقشان تنگ شده است و منتظرند که صحبت این شخص زودتر تمام شود و بگویند مذاکرات کافی است ؟؟ اینجا گفته می‌شود که این مبلغ بدولت اعتبار داده می‌شود. ممکن است دولت خرج بکند وممکن است خرج نکند. ولی ما امتحان کرده‌ایم که هر وقت اعتبار داده‌ایم یک مبلغی هم کسر آورده‌ایم و برای کسرش هم یک لایحه دیگری بمجلس آورده‌اند. بلی از طرف اداره مباشرت مجلس شورای ملی صورت داده شده است که از اعتباریکه داشته‌ایم صد هزار تومان یا بیشتر اضافه داریم ولی از اعتبارها ئیکه بدولت‌های وقت داده‌ایم هیچوقت ما اضافه نداشته‌ایم وممکن نیست داشته باشیم وخیلی باید سعی کنیم این اعتبار یکه می‌دهیم بعد یک مبلغی علاوه بر آن پیشنهاد نشود اینجا یک میلیون اعتبار که داده می‌شود برای چیست؟

رئیس ـ آقا: این ماده یازده است.

کازرونی ـ بسیار خوب را جمع بصدی پانزده عرض می‌کنم ما چندین اداره گمرک فوق العاده مرتب و منظم داریم که بجمع جهات اداره است عوائدش هم بد نیست مستخدمینش هم خیلی زیاد است هیچ حالت قناعتی هم در گمرک نیست معذالک مخارج آن در مقابل عایدیش صد هفت یا صدی هشت است ما می‌خواهم یکنفر منشی و یک دفتر دارد در یک سر حدی معین کنیم برای گرفتن یک من دو قران ا زقند اینجا صد پانزده یعنی تقریبا یک میلیون برا ی مخارج آن اعتبار می‌دهیم و شما یقین بدانید صدی پانزده که گفتند صدی پانزده و یک غاز کم نمی‌شود ومنتظر باشید که زیادتر نشود. بنده عرض می‌کنم برای تاسیس موسسه (یا هر چه دلتان می‌خواهد اسمش را بگذارید) صد یک کافی است بعلاوه ما می‌خواهیم این پول رابگیریم و دولت راهم محروم کنیم که برای کس بودجه و سایر قضایای اتفاقیه اش هیچگونه تصرفی در آن پول نکند بلکه آنرا بدرمان یک درد بی درمانی بزند. اگر مادر مرحله اولی بیائیم و یک مبلغی معتدبهی از این پول را برای تاسیس موسسه تخصیص بدهیم این فائده ندارد؟ ما می‌خواهیم یک ترتیبی بکنیم که بمردم بیکار کار بدهیم و معنای بکاروا داشتن مردم بیکار این نیست که ما یک عده بیکار درست کنیم بایستی راه آهن درست کرد و بعد مردم بی کار را بکار واداشت در هر صورت بنده باین صدی پانزده کاملا مخالفم برای اینکه بقدری مخارج اینکار کم است که محتاج نیست ذکری از صد پانزده وصدی هشت و غیره بشود وعقیده‌ام این است آدمهای زیادی که توی ادرات وزارت مالیه هست عده شان خیلی بیشتر از احتیاج برای این امر است

رئیس ـ آقای یاسائی (اجازه)

یاسائی ـ فرمایشاتی که آقایان مخالفین در اطراف ماده ده و یازده راجع باعتباریک ملیون یا صدی پانزده وصدی ده و غیره فرمودند یک اظهاراتی است که تقریبا از نقطه نظر بی اطلاعی از اصول ادازی است و حملاتیکه کرارا د راین مجلس بر علیه میز و صندلی شده است برای این است که آقایان گاهی برای یک استفاده هائی یک حسابهائی پیش خودشان می‌کنند ولی . . . .

(همهمه چند نفر ا زنمایندگان)

یاسائی ـ مقصور از استفاده استفاده هائی است که ملت باید بکنند آنوقت یک حسابهای مرتبی می‌کنند ولی در حساب یکقدری کوتاه میایند آنوقت استفاده که حکومت و ملت باید بکند نمی‌کند شما مفرمائید خط آهن بسازیم بعد به پی کار کار بیدهم. خیال می‌کنید خط آهن همینطور خودش ساخته می‌شود خیلی غریب است ؟؟ تصور می‌کنید این عوائد را مردم بصیغه نذورات ورد مظالم و بطیب خاطر می ـ آورند تسیلم حکومت می‌کنند خیر اینطور نیست و باید بزور گرفت هیچ ملتی بالطوع و الرغبه مالیات نمی‌دهد.

آقا سید یعقوب ـ مگر ملت ایران

بعضی از نمایندگان ـ (با همهمه) اینطور نیست.

یاسائی ـ هو نکنید عمل اینطور نشان می‌دهد باید مالیات از مردم گرفت و مسلم است که وصول عوائد یک مخائجی هم دارد و کمتر از این مبلغی که در این ماده ذکر شده است بنده تصور نمی‌کنم هیچ موسسه بتواند برای وصول پنج میلیون عایدی خرج کند. باید دولت را آزاد گذاشت و بعقیده بنده اگر صدی بیست یا صدی بیست وپنج هم مخارج پیدا شود دولت باید اعتبار داشته باشد. برای اینکه مقصود عملی بشود هر چه از این اشکالات بیشتر بشود ما از عمل دورتر می‌شویم و بالاخره مردم باهم بالطوع و الرغبه این پول را نمی‌دهند مخصوصا این گونه عوائد راو تصدیق هم بفرمائید مخارجی است که برای وصول عوائد مستقیم می‌شود بیش از مخارجی است که برای وصول عوائد مستقیم می‌شود و این هم یک عایدی غیر ـ مستقیمی است که بنده و جنابعالی می‌دهیم منتهی بوسیله تجار و البته جمع آوری این عوائد یک مخارجی دارد و اگر دولت در حین عمل و در ضمن اجرای انی قانون مشاهده کرد که یک مخارج کمتری دارد البته صرفه جوئی خواهد کرد. و این سوء ظن‌ها و نگرانی اها که ا ز طرف بعضی از آقایان نسبت به عملیات دولت ابراز می‌شود گمان می‌کنم مورد نداشته باشد. خوبست بمصارف و مخارجی که شده است مراجعه کنید و ببینید اگر بر خلاف تصویب مجلس شورای ملی در این سنوات اخیره هیچ خرجی شده است آن وقت بیائید اعتراض کنید و اینکه آقای کازرونی فرمودند که هر چه اعتبار داده می‌شود بدون دیناری کم خرج می‌شود. اینطور نیست مراجعه کنید به صورت مخارجی که از مالیه آمده است واعتباراتی که پارسال و پیرارسال یعنی مجلس دوره چهارم بدولت داده است. تقریبا صدو هشتاد هزار تومان یکفقره مجلس بدولت اعتبار داده است و خیلی کمتر از آن مبلغ اعتبار خرج شده است. تمام اینها در تحت یک حسابها و مراقبت هائی است و همانطور که بنده و جناب ـ عالی اظهار و علاقه مندی می‌کنیم دیگران هم علاقمند هستند و بالاخره این نگرانیها هیچ مورد ندارد بلکه در خارج یک اثرات سوئی تولید می‌کند و بالاخره شما تقویت می‌کنید نگرانی ملت را از حکومت و بنده مقتضی نمیدانم.

(همهمه بین نمایندگان)

کازرونی ـ فرمایشات سابق خودتان رافراموش کرده‌اید.

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.

رئیس ـ آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند . . . .

آقا سید یعقوب ـ آقایانی بگذارید یک نفر صحبت کند پس از اول بگوئید مذاکرات کافی است.

(همهمه نمایندگان)

رئیس ـ آقای سهراب زاده چه گفتید؟

سهراب زاده ـ بعقیده بنده مداکرات را کافی میدانند قیام فرمائند.

(عده برخاستند)

رئیس ـ معلوم می‌شود کافی نیست.آقای بهبهانی (اجازه)

آقا میرزا سید احمد بهبهانی ـ قبلا بنده نسبت بفرمایشات آقا ییاسائی بعضی عرایض دارم که عرض می‌کنم. و آن این است که اصلا انسان اخلاقا نباید طوری باشد که هر چه پیش خودش تصور می‌کند و یک صورتی در ذهنش پیدا می‌شود آن را حقیقت واقع تصور کندبلکه باید احتمال خلافش را هم بدهد و تصور هم بکند که شاید او اشتباه کرده است. ایشان بدبختانه یک مدتی در عدلیه ریاست داشته‌اند و حالا خودشان را اول اداری می دانند و هر کس حرفی بزند ایشان خودشان را مقد م می دانند در صورتی که سابقه اغلب آقایان در ادارت بیش ایشان است یا ایمحل ایشان یک حرفهائی می‌زنند که شما اهل اداره نیستید و از امور اداری اطلاعی ندارید و می‌خواهند باین صحبتها طرف را متقاعد کنند در صورتیکه این حرفها بیشتر تهیح می‌کند. گذشته از این یک لائحه از طرف دولت بمجلس آمده است وهیج نظری هم راجع بدولت نیست و اگر کسی هم مخالف دولت باشد هیچ تعرضی هم نیست ا زاینکه بیاید بگوید من مخالف دولت هستم اما این لائحه مربوط بدولت نیست بلکه این لائحه ایست که منتثی می‌شود انشاء الله بساختن راه آهن و اغلب آقایان هم که اظهار موافقت می‌کنند ولی در وضعش در اجرائیاتش و در اینکه بواسطه این ترتیب مردم د ر یک فشارهائی واقع نشوند و اگر از یک جهت ا زمردم پول گرفته میشو د از طرف دیکر اقلا بعد د ر رفاه باشند در تمام این قسمتها همه حق دارند حرف بزنند و همچنین د رامور اداری هم همه حق دارند صحبت کنند ویک جهت ا زمردم پول گرفته می‌شود از طرف دیگر اقلا بعد در رفاه باشند در تمام این قسمتها همه حق دارند حرف بزنند و همچنین در امور اداری هم همه حق دارند صحبت کنند و یکی از مواد محکمه و محرزه مجلس دخالت ونظارت در مالیه است. باین حرفها می‌خواهند چهار میلیون و هفتصد هزار تومان بر حسب پیشنهاد دولت ا زمردم پول بگیرند و از این ملبغی می‌خواهند صدی پانزده یعنی هفتصد و ده هزار تومان از این پولی که ا زمردم می‌گیرند بمصرف اداری برسانند . .این کار سهلی نیست. برا ی اینکه هر وقت گفته می‌شود که یک مبلغی برای معارف و حفظ الصحه این مملکت اختصاص بدهید و اول بمردم باید حفظ الصحه و هشتصد هزار تومان است یعنی ششصد هزار تومان مال معارف است و دویست هزار تومان راجع بصحیه است و هرچه گفته می‌شود که یکقدری اضافه کنید می‌گویند محل نداریم و مجلس هم بدولت حق می‌دهد که می‌گوید محل ندارم اما اینجا در یک قانونی که هنوز تصویب نشده است و دولت عایدی آن را چهار ملیون و هفتصد هزار تومان پیش بینی کرده است هفتصد و ده هزار تومان خرج اداری آنرا معین می‌کنند اینها را باید درست ملاحظه کرد و تا یکنفر مخالف پیدا می‌شود حق ندارند با و تعرض کنند که این ناشی از این است که در امور اداری اطلاعات ندارد. هر چه د رامور اداری نظریات و اطلاعات نداشته باشد باز می‌فهمد که برای تحصیل این وجه با آن توضیحاتی که از طرف دولت داده شد که وضعیات هیچ تغییر نمی‌کند و موسساتی تاسیس نمی‌شود و فقط این پول از مردم گرفته می‌شود و برای اینکه حساب این پول را در دفتر مخصوصی ثبت کنند یک موسساتی تاسیس می شو د دیگر هفتصد و ده هزار تومان لازم ندارد و اینکه در این ماده نوشته شده است در سال اول صدی پانزده و د رسال دوم صدی ده و درسال سوم صدی هشت از عایدات خرج می‌شود و در سال‌های بعد مخارج از تنزل می‌دهد برای این نیست که خرج اداری را کمتر می‌کند بلکه برای این است که عایدیش زیادتر می‌شود بطوریکه در لائحه پیشنهادی دولت می‌نویسد: این عایدی در سال اول فلانقدر ۰ ولی در سال‌های بعد زیادتر می‌شود و بسا می‌شود که همین صدی پانزده و صدی ده و صدی هشت در آتیه یک وجه معتد بهی بشود بنا براین بنده هم آقایانی که سابقا صحبت کردند موافقم. مخصوصا با آقای کازرونی وبنده این مخارج جمع آوری این عوائد را خیلی گزاف می دانم خاصه با این توضیحاتی که دیروز از طرف آقای مخبر وزیر فوائد عامه داده شد که وضعیات هیچ تغییر نمی‌کند. پس چطور هفتصد و ده هزار تومان خرج خواهد شد مگر غیر از این که بخواهند میزهای زیاد کنند اینست که بنده تصور می‌کنم باید آقایان یکقدری با نظر صمیمیت و ملایمت با هم نظر کنند و هیچوقت محل اعتراض همدیگر نشوند و دولت را هم در این میانه نکشند. یک لائحه‌ای است آمده است بمجلس برای اینکه تصویب شود وکیل هم آزاد است در اینکه عقاید خودش را بگوید وحق تنقید هم یک نماینده نسبت بیک نفر نماینده دیگر ندارد.

یاسائی ـ اجازه میفرمائید

رئیس ـ بفرمائید.

یاسائی ـ آقای بهبهانی فرمودند که بنده مدعی تقدم در اطلاعات اداری هستم نسبت بسیار همکاران محترم خودم بنده که همچو عقیده را ندارم واگر ایشان هم مطلب را اینطور حس کرده باشند نمی دانم و بنده هم می دانم که ایشان یک وقتی رئیس اوقاف بوده‌اند و البته اطلاعاتی دارند ولی اصلا مقصود من این بود که وصول عایدات یک مخارج و یک میز و صندلی نیاز دارد

مخبر ـ آقای بهبهانی در ضمن فرمایشاتشان فرمودند که در جلسه گذشته مخبر اظهار داشته است وضعیات تغییر نمی‌کند و هیچ موسسه تاسیس نخواهد شد بنده همچو چیزی عرض نکردم. این لایحه اصلا لائحه انحصار قند و چای و شکر است و در چندین جایش هم ذکری از موسسه شده است. چطور ممکن است که بنده بر خلاف لائحه که خودم امضا کرده‌ام توضیح بدهم؟ البته وضعیات تغییر می‌کند.

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.

رئیس ـ پیشنهاد‌ها مراجعه می‌شود به کمیسیون. ماده دوازدهم. (بشرح ذیل خوانده شد)

ماده ۱۲ اختلافات و شکایات حاصله د راجرای این قانون تواسطه کمیسیونهای اداری که طرز تشکیل آن مطابق نظامنامه معین می‌شود قطع و فصل خواهد شد و در کمیسیونهای مزبوره بیش از یک نفر از طرف موسسه (انحصار دولتی قند و چای) عضویت نخواهد داشت.

رئیس ـ آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده بنده فعلا عرضی ندارم.

رئیس ـ آقای کازرونی (اجازه)

کازرونی ـ محکمه‌ای که برای رسیدگی بقضیه قند و شکر قاچاق تشکیل می‌شود د ر اینجا یک طوری نوشته شده است که در حقیقت از وضعیت حاضره و فعلی این است که اگر چنانچه یک اختلافی فیما بین یک نفر از مردم یا وزارت مالیه باشد همان رای اداره وزارت مالیه متبع است و تابع قوانین دیگر هم نیستند هر طور که خودشان قضایا را حل و تصفیه کردند واجب الجر است. حتی اگر چنانچه بخواهد بعدلیه هم مراجعه کند نمی‌پذیرند و تصفیه و حل قضایا منوط براین است که چند نفری که خودشان معین می‌کنند به نشینید و هر طور که رای دادند باید اجرا شود. دراین مسئله بنده محتاج می دانم خیلی اطاله کلام بدهم و اگر آقایان چندان اطلاع نداشته باشند ممکن است بکمیسیون عرایض مراجعه کنند مطلع شوند که مردم در چه حالند و چه خبر است و از همین نقطه نظر بود که در خصوص قانون دخانیات که از مجلس گذشت در ماده راجع بماحکمه و محکمه خیلی مذاکره شده و بالاخره منتهی شد باینکه یک طرز معینی متهمین را محاکمه نمایند و هر طوری که رای داده شد اجرا کنند لیکن اینجا چه می‌گوید؟ می‌گوید: اختلافات و شکایات بواسطه کمیسیون‌های اداری که طرز تشکیل آن مطابق نظامنامه معین می‌شود قطع و فصل خواهد بود یک نظامنامه اینجا ذکر شده است. آقایان در نظر دارند که یک نظامنامه راجع باجرای باندرل تریاک وضع شده است که واقعا یک قانونی است فوق قوانین نه فوق قوانین عادی بلکه فوق قانون اساسی. زیرا گاهی حق می‌دهد که مامورین بدون رخصت صاحب خانه داخل خانه مردم بشوند بلکه یک جنایاتی هم در این زمینه اتفاق افتاده است ؟؟ کدام نظامنامه؟ همان نظامنامه که در وزارت خانه تدوین شده و بهمین سبب بود که د رمجلس گفته شد نظامنامه هائی که در قوانین جاریه مملکتی نداشته باشد حالا انی کمیسیون هائی که طرز تشکیلش اینطور است و بواسطه آن نظامنامه حکومت می‌کنند و حکم کننده‌هایش هم روسای ادارات هستند این چطور می‌شود و مردم چه حال خواهند داشت؟ بالاخره دراین قضایا اختلافات خیلی زیاد می‌شود در گمرکات هم مسائل قاچاقی خیلی پیش آمدهم ولی بیک ترتیباتی حل و تسویه کرده‌اند. بدون اینکه قانونی هم برایش وضع شده باشد و مردم هم در آن موضاعات هیچ شکایتی نداشته‌اند برای اینکه در گمرک رعایت بعضی رسومات و قوانین و عادات و اخلا ق شده و بالاخره بنده با این طرز محاکمه کاملا مخالفم و عقیده‌ام این است که اولا نظامنامه که برای اینکار نوشته می‌شود و باید بیاید بمجلس و در کمیسیون مالیه مثل اینکه در این قانون نظر کردند در آن نظامنامه هم نظر کنند. کمیسیون که تصویب کرد آنوقت بروند بموقع اجراء بگذارند این تکلیف شاقی نیست و نمی‌شود گفت که بنده خیلی افراطی شده‌ام البته بهترین دلیل سوابق است که آینده زائیده شده آن‌ها است. این راجع بنظامنامه و اما در خصوص محاکمه محکمه بنده دیگر اینجا اطاله کلام نمی‌دهم همانطوریکه برای توتون قائل شدیم و راجع بکسانی که قاچاق می‌کنند قانون وضع کردیم حالا هم یک قانون وضع می‌کنیم. معلوم می‌شود که محاکمات ما برای هر چیز یک شکل مخصوصی باید داشته باشد اینهم قاچاق است. آن هم قاچاق است. آنجا مرتکب باید محاکمه و مجازات شود اینجا هم مرتکب باید محاکمه ومجازات شود پس بهتر این است همان ماده قانون را برادارید و جای این ماده بگذارید و دیگر اینکه د راینجا می‌گوید مطابق نظامنامه قطع و فصل می‌شود و در کمیسیون‌های مزبوره بیش ا زیکنفر از طرف موسسه قند و چای عضویب نخواهد داشت. بنده نمی‌فهمم و می‌خواهم بعنوان سوال عرض کنم که چطور در عالم فکر این محکمه را درست کردند که دیدند یکنفر بیشتر لزوم ندارد؟ معلوم می‌شود یک اشخاصی را در عالم تصور آورده‌اند آنجا گذاشته‌اند که دیده‌اند یکنفر هم از موسسه قند و چای باید باشد خواهش می‌کنم همان تصورات را در اینجا توضیحی بدهند که اسباب اقناع بنده بشود

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است. (ماده ۱۳ بشرح ذیل قرائت شد)

ماده ۱۳ ـ وزارت مالیه پس از تصویب اینقانون بلاتاخیر موجبات اجراء آن را فراهم کرده و بموقع اجرا خواهد گذاشت و تا موقع تهیه شدن موجبات اجراء عمل انحصار از تاریخ تصویب این قانون از هر یک من قند وشکر که وارد ایران می‌شود دو قران و هر یک من چای شش قران دریافت شده و حبس بصاحبش تحویل داده خواهد شد

رئیس ـ آقای حائری زاده (اجازه)

حائریزاده ـ قسمت اخیر ماده جبران بعضی خرابیهای سابقش را ممکن است بکند ولی پول موجود شود ولایحه ایجاد را ه آهن تقدیم مجلس نشود بنده که تصور نمی‌کنم پول بلامصرف بماند و برایش مصرف پیدا می‌شود و من معتقدم که در اینماده دو جمله باید تصریح شود یکی اینکه نظامنامه که دولت برای اجرای این کار در نظر گرفته بیاید بمجلس واز تصویب مجلس شورای ملی بگذرد واز یکمن قند وشکر دو قران واز چای شش قران از تجار بگیرند که بالاخره نظامنامه طوری نباشد که تولید زحمتی برای مردم بکند و این قانون عملا لغو شود زیرا بنده می‌بینم که این موسسه به اختیار دولت گذارده شده است و من معتقدم که باید نظامنامه آن به مجلس بیاید و از طرف مجلس تصویب شود وتاموقعی که آن نظامنامه تصویب نشده این قانون را موقتا اجراء کنند یعنی که یک من دو قران از قند و شکر و شش قران از چای بگیرند تا نظامنامه تصویب شود و یکی اینکه نوشته شده بلاتاخیر موجبات اجرا یشرا فراهم کنند بنده معتقدم که هر وقت لا یحه خط آهن به مجلس آمد موجبات اجرای اینرا فراهم کنند. زیرا ممکن است حالا اجرای اینرا فراهم کنند.زیرا ممکن است حالا اجرا بکنند و تا چهار سال دیگر هم لا یحه خط آهن بمجلس نباید. زیرا این پول را ما برای مصرف این کار بخصوص لازم داریم حالا اگر این دو عیب را آقا ی مخبر رفع نمایند و یک اصلاحی بکنند: که این دو عیب مرتفع شد بنده موافقم والا مخالفم

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی)

رئیس ـ ماده چهار ده قرائت می‌شود (بشرح آتی خوانده شد)

ماده ۱۴ ـ وزارت مالیه مامور اجرای اینقانون است.

رئیس مخالفی دارد؟

(گفتند خیر)

رئیس ـ چند فقره مواد الحاقیه رسیده ایت قرائت می‌شود ومراجعه میشوئد بکمیسیون سه فقره است. ماده الحاقیه پیشنهادی آقای آقا شیخ جلا ل که ماده پانزده می‌شود (بشرح ذیل قرائت شد) وزارت مالیه نظامنامه مخصوصی برای اجرای اینقانون تهیه و پس از تصویب کمسیون مالیه مجلس شورای ملی بموقع اجرا گذارده می‌شود.

(پیشنهاد آقای داور تجدد و بهرامی و شریعت زاده .) ماده الحاقیه دیل را پیشنهاد می‌کنیم ـ

ماده الحاقیه ـ وزراء و جمع دارانی که از ماده ۹ اینقانون تخلف نموده و عایدات حاصله از این انحصار را بمصرف دیگر برسانند ا زیکماه یا یکسال محبوس و وجه مصروف در غیر مورد راه آهن ا ز اموال آنان ماخوذ و بطور دائم ا زخدمات دولتی و حقوق ثابته ا زآن محروم خواهند شد.

پیشنهاد آقای حلج حسن آقا ـ بنده و ماده الحاقیه را پیشنهاد می‌کنم پیشنهاد می‌کنم دولت مکلف است بفوریت لایحه را ه آهن را تهیه نموده و تقدیم مجلس نماید

رئیس ـ شور اول تمام شد. باید رای گرفته شود برای شور ثانی آقایانیکه تصویب می‌کنند :قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـتصویب شد.

چند دقیقه تنفس داده می‌شود. در اینموقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجددا تشکیل گردید

رئیس ـ جمعی از آقایان تقاضا کرده‌اند خبر کمیسیون قوانین مالیه راجع به الغاء قانون منع پوست بره مطرح شود آقای کاشانی (اجازه)

آقا میرزا سید حسن کاشانی ـ بنده مخالفم.

رئیس ‍ـ بفرمائید.

کاشانی ـ در دوره چهارم با یک دلائل قطعیه قانون صدور پوست بره را اینجا وضع کرده اندو حالا آقایان می‌خواهند این کاررا بکنند و این مساله واضح و مبر هنست که بره کشی یک ضرر عمده با رزاق عمومی میرساند و از اینجهت بنده مخالفم.

رئیس آقایانی که موافقند خبر کمیسیون قوانین مالیه راجع بالغاء قانون منع صدور پوست بر مجزء‌دستور قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شده

(خبر کمیسیون مالیه راجع بپوست بره بشرح ذیل قرائت شد)

ماده اول ـ مجلس شودای ملی قانون مورخه سی ام جوزای هزار وسیصدو یک راجع بمنع صدور پوست بره را الغاء می‌نماید

ماده دوم ـ در موقع صدور پوستهای بره از قرار صدی چهار از قیمت برای حق جواز دریافت خواهد شد.

رئیس ـ مذاکرات راجع بکلیات است در کلیات مخالفی هست؟ آقای حائری زاده (اجازه)

حائریزاده ـ در دوره چهارم آقایانی که تشریف داشتند نظرشان هست که دولت در این باب نظر مساعدی نداشت که بره کشی در مملکت جاری باشد. یک لایحه در آن موقع تقدیم مجلس شدبرای موقوف کردن این کار حبی یک مجازاتی هم برای مرتکبین معلوم شده بود ولی برای اینکه ممکن بود تولید زحمت برای اشخاصی بشود مجلی فقط صدور پوست بره را غدغن کرد زیرا عقیده مجلس این بود که بر کشی فقط برای پوست بره است. ما وقتی که جلوگیری از پوست بره کردیم بره کشی قطعا موقوف می‌شود اسباب زیادی گوشت و شیر و سایر مایحتاج میشودئ این نظر را مجلس چهارم گرفت که از نظر دولت اظرش گند تر بود ولی نظر دولت خیلی از نظر مجلس تندتر بود و یکمجازات و جریمه‌های شدید برای کسانی که بره کشی کنند معلوم کرده بود بنده معتقد نیستم کارهائی که بضرر بقیه ضعیف مملکت تمام می‌شود در مجلس تعقیب شود گوشت وقتی زیاد شد فقراء بیشتر می‌توانند استفاده کنند و برای پوست که قیمت آن شاید یکقران یا دو قران باشد بره کشی کنند ورد نتیجه گوشت کم بشود و در مقابل یک عده مخصوص استفاده کنند بنده مخالفم زیرا بره کشی بالطبیعه گوشت را کم می‌کند این بره باید بزرگ شود آنوقت بفروش برسد زیرا این بره یکچارک گوشت دارد و قبل استفاد عموم نیست مگر گاهی تفننی کسی خواسته باشد گوشت اوارا مصرف کند و بنده کاملا مخالفم و از آقایان تقاضا درام مراجعه بفرمایند به نطهائی که در دوره چهارم در اینجا گفته شده. ما یک کمکهائی نمی‌کنیم بارزاق عمومی لااقل یک کاری هم که ارزاق عمومی را تجدید می‌کند نباید بکنیم

مخبر ـ بنده خیال می‌کنم که آقا ی حائزی زاده یکقدری تند تشریف بردند قانون منع حمل پوست بره بضررهمان ضعفائی که می فرمائید تمام می‌شود. بره کشی چیزی نیست که اشخاصی برای پوست بره را بکشند. ممکنست تحقیق بفرمائید. در بعضی نقاط مملکت ما معمول است که بره راهمان وقتی که بدنیا می‌آید میکشند.چرا؟ برای اینکه بعد از یک مدتی دوباره میش حمل پیدا می‌کند و برای دفعه دوم می‌زاید و رد حقیقت در یکسال یک میش دو مرتبه می‌زاید آقایان در دوره چهارم آمدند و منع کردند صدور پوست بره را ولی از آن نظری که داشتند هیچ استفاده حاصل نشد یعنی استفاده از اینکه بره را بکشند وبره بزرگ شود نشد بعلاوه باید فهمید که ما بقدر لزوم و بقدر احتیاج و باندازه‌ای که برای احتیاجات مملکت کافی باشد گوسفند داریم یا نداریم اگر نداشتیم البته آنوقت هم باید بره کشی را موقوف کنیم نه صدور پوست بره را. حالا هم یکمقداری از این پوستها مال ضعفاعی است که حضر تعالی از شان طرفداری می‌کنید زیرا حمل پوست موقوف بود و کسی پوست نمی‌خرید و بالاخره در این مدت معلوم شد این کار فایده برای ازدیاد گوشت ندارد این است که آقایان این طرح را پیشنهاد کردند و کمیسیون مالیه هم بایک تحقیقات بسیطی که در این باب کرده است و مخصوصا در جلسات اخیره که نماینده مالیه و گمرکات هم حاضر بودند این طرح تصویب و را بمجلس شورای ملی بقدیم شده است

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است (بعضی گفتند کافی نیست)

رئیس ـ رای می‌گیریم آقایانی که مذاکرات را در کلیات کافی می دانند قیام فرمایند

(عده کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ اکثریت است. رای می‌گیریم برای شور د رمواد آقایان موافقین باشور مواد قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد (ماده اول: مجددا قرائت شد)

رئیس ـ آقای رهنما (اجازه)

رهنما ـ موافقم.

رئیس ـ آقای کازرونی (اجازه)

کازرونی ـ موافقم

رئیس ـ آقای حائری زاده

حائریزاده ـ بنده مخالفم

رئیس ـ بفرمائید

حائریزاده ـ بنده مخالفم

رئیس ـ بفرمائید

حائریزاده ـ بنده نظرم هست که در این مجلس یک تمجیدهائی از ناصر الدین شاه می‌کردند که این عمل شنیع را او فرمانی صادر کرده است که موقوف شود می‌گفتند اخیرا سست شده و باید استحکام آن را مجلس تصدیق کند که جلوگیری از بره کشی بشود. بره برای پستش کشته می‌شود. بره یک چیز زیاری نیست که آن را بکشند بره وقتی که متولد شد و یکقدری از عمرش گذشت پوستش قابل استفاده نیست بنده دریزد می شنیم که میشها را می‌کشند برای بره‌ای که توی دلشان هست که پوستش را بفروشند یا میش را صدمه می‌زنند که زودتر از مقعی که باید و ضع حملش بشود بزاید که پوستش رابفروشند برای اینکه بره که چندی چرا کرده باشد پوست آن برای مال التجاره فایده ندارد. پوست بره تودلی برای تجار تست و اگر آقایان بقانون مراجعه بفرمایند مخصوصا این عبارت را دارد برای جلوگیری از کشتار بره و حفظ منامع عموم اعم ا زتودلی و غیره در مجلس چهارم دراطراف این مسئله خیلی صحبت شد چیز تازه هم نبود خود بنده نظرم هست در موقعی که در یزد بودم بره کشی تقدغن شده بود و بنابراین میشهائی که از طرف فارس می‌آورند اسباب وفور نعمت شده بود و گوشت ازران و زیاد شده بود و اگر ما بره کشی را تجویز کنیم با زاسباب سختی و زحمت می‌شود برای عامه و فقط یک طبقه از پوستش استفاده می‌کنند

رئیس ـ آقای کازرونی (اجازه)

کازرونی ـ در دوره چهارم پس از اینکه قانون بمجلس پیشنهاد شد بنده مخالف بودم اشخاصی که مواقف بودند دلایلی که اقامه می‌کردند نه این بود که این حیوانات وقتی کچلو هستند اینها را می‌کشند در صورتیکه هنوز حظو کیفی از دنیا نبره‌اند واین خوب نیست بنده هم وقتی که در مقابل آقایان آمدم پشت تریبون عرض کردم که بچه موش هم همین حال را دارد فرق نمی‌کند این حس رافتی که اینجا اظهار می‌شود درباره آن حیوانات که بیشتر هم می‌فهمند بایستی ابراز شود باید ابراز شود والا این بره احساساتش آنقدر‌ها نیست که درک تیزی کار درا بکند و بعلاوه بنده عرض می‌کنم ممکنست یک قانونی بغلط وضع شده باشد البته باید نسخش کرد نه تنها قوانین فرعی ما، قانون اساسی هم بعد از چند سال که گذشت باید تجدید نظر درش کرد تا چه رسد باین قانون. آقا فرمودند این مساله تاثیری در ارزاق عمومی دارد. بنده عرض می‌کنم راستست اما بعکس د ر ارزاق عمومی تاثیر دارد واین یک چیزی است که منافعش راجع بفقر اوضعفا و مردمان بادیه نشینی که از جمیع حظوظ تمدن محرومند عاید می‌شود. بعلاوه بنده عرض می‌کنم هیج کس از مادر مهربانتر نیست صاحبان گوسفند خودشان بصیرترند که ببینند صرفه و نفعشان چیست. شما یقین بدانید که اگر تشخیص بدهند که این حیوان رانگاه بدارند صرفه اش بیشتر است خودشان نمی‌کشند. می‌فرمایند گوشت کم می‌شود بنده عرض می‌کنم مراجعه بفرمائید بآن استاتستیک دفتر صادرات و واردات گمرک خودتان ببینید چقدر از گوسفند‌های ما بخارجه حمل می‌شود زیادی دارید که حمل بخارجه می‌شود. وبعلاوه یک نکته که قابل دقتست لازم است عرض کنم و آن اینست که بره که کشته می‌شود وقتی که بزرگ شود آبستن نمی‌شود. آبستن می‌کند اما آبستن نمی‌شود بنابراین صاحبان گوسفند خودشان تشخیص می‌دهند که اگر در کوچکی بره را ذبح کنند از شیر و دوغش بهتر می‌توانند استفاده کنند این است که می‌آیند ذبحش می‌کنند و یک استفاده خوبی هم از پوستش می‌کنند.

بعضی از نمایدگان ـ مذاکرات کافیست.

رئیس ـ ماده دوم: (بمضمون ذیل خوانده شد)

ماده ۲ ـ در موقع صدور پوستهای بره ا زقرار صدی چهار از قیمت برای حق جواز دریافت خواهد شد.

رئیس ـ آقای رهنما (اجازه)

رهنما ـ بنده موافقم.

رئیس ـ آقای دست غیب (اجازه)

دست غیب ـ موافقم.

رئیس ـ آقای دکتر آقایان (اجازه)

دکتر آقایان بنده مخالفم

رئیس ـ بفرمائید.

دکتر آقایان ـ مخالفت من از این نقطه نظر است که اگر این پوست بره که صادر می‌شود بایستی مالیات بدهد این ترتیب اصولا غلط است برای اینکه ا زاجناسی که صادر می‌شود نباید گمرک گرفته شود. حالا برای ازدیاد عایدات مملکتی گرفته می‌شود ولی از روی قیمت مالیات گرفتن غلطست. چرا؟ د رخارجه از روی قیمت جنس است ولی آن جنس فاکتور کارخانه دارد دلائل بیشتر دارد و معلوم است قیمت خرید چیست و از آن رو مالیات گرفته می‌شود. ولی در اینجا بین تاجر و دولت که آیا قیمت این جنس چقدر است اسباب زحمت می‌شود اگر آقایان در نظر داشته باشند قانون منع کشتار بره و صدور پوست بره تازگی ندارد ده سال بود که مطابق تصویب نامه هیئت و زراء‌اقدام کرده بودند و پوست رابسه طبقه تقسیم کرده بودند و یک مبلغ معینی از هر عدد پوست دریافت می‌کردند. بنده تصور می‌کنم هم از نقطه نظر سهولت امر و هم از نقطه نظر پوست و هم از نقصه نظر تجاری که حمل و نقل می‌کنند بهتر اینست که میزان مالیات معین شود که از هر پوستی چقدر مالیات بگیرند.

مخبر ـ در کمیسیون دراین موضوع مذاکره زیاد شده نه اینست که بدون مطلاعه و حرف باشد تعیین قیمت باینطوو و بهر طوری که می‌خواستیم بنویسیم باز دچار اشکال و زحمت می‌شدیم زیرا پوستهائی که در مملکت پوست خراسان یا پوست شیرازی یا پوست اصفهان یا جاهای دیگر تفاوت کلی دارد و در همان سه نمره هم که فرمودند باز پوست فارس را نمی‌شود بطور کلی دو قران و پوست فلان نقطه را سه قران برای اینکه بین همان پوست‌های شیرازی هم تفاوت کلیت، پوست قشقائی راده شاهی هم می‌خرند ولی پوست ایلات دیگر یکی دو سه قران دارد و همچنین در خراسان یک پوست هست که دو قران قیمت دارد یک پوست هست که دو قران قیمت دارد و نمی‌شود گفت پوست خراسانی و شیرازی وقتی که خارج میشودهر کدام فلانقدر بگمرک بدهند برای اینکه آنوقت یک پوستی که ده شاهی قیمت ندارد یکقران می‌دهد و یک پوستی هم که دو تومان قیمت دارد یک قران باید بدهد.این باعث تبعیض است اما از حیث تقدیم هم اسانست برای اینکه در اداره گمرک سرحدی شما یک مقومین مطلعی هستند و درین قبیل امور خیلی بصیرند بعلاوه هیج وقت نشده است که یک نفر شکایت کند که فلان جنس مرا علاوه بر قمتش تقدیم کرده‌اند مثلا در قیمت قالی هیچ وقت شکایت نشده است که این قالی جوهری بوده است یا نبوده است پس از این حیث هم خیال راحت باشد

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافیست

رئیس ـ دو فقره پیشنهاد و ماده الحاقیه رسیده است قرائت و بکمیسیون مراجعه می‌شود (بشرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد آقای تهرانی ـ ین بنده پنشنهاد می‌نماید که ماده الحاقیه اضافه شود.

ماده الحاقیه ـ عوائدی که از اینرا ه وصول می‌شود پس از وضع مخارج لازمه آن اختصاص بمصارف مدارس ابتدائی خواهد شد

ایضا پیشنهاد آقای تهرانی ـ این بنده پیشنهاد می‌نماید که فقره دوم بطریق ذیل اصلاح شود در موقع صدور پوستهای بره از قرار صدی ده از قیمت برای حق جواز دریافت خواهد شد

رئیس ـ باید را ی گرفته شود باینکه شور دوم بشود یا نه آقایانیکه تصویب می‌کنند قیام فرمایند

(اکثر قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد ـ پیشنهاد آقای افشار می‌شود (بشرح ذیل خوانده شد)

محترما پیشنهاد می‌کنم لایحه مربوطه بشهریه جمشید خان افشار معروف بمجد السلطنه جزو دستور گذارده شود

رئیس ـ جزء دستور امروز یا فردا؟

افشار ـ فردا

رئیس ـ خبر کمیسیون بودجه راجع بمستخدمین بلژیکی حاضر است مفرمائید امروز جزء دستور بشود

جمعی از نمایندگان ـ بماند برای

رئیس ـ دستور فردا اولا کمیسیون بودجه راجع بمجد السلطنه بعد خبر کمیسیون بودجه راجع بمستخدمین بلژیکی بعد خبر کمیسیون فوائد عامه راجع بامتیازات السوس.

رئیس ـ آقای دامغانی (اجازه)

دامغانی ـ بنده چند جلسه است که منتظرم آقای کفیل وزارت معارف تشریف بیاورند و جواب سوال بنده را که چند روز قبل صورت آنرا تقدیم مقام ر یاست کرده‌ام بفرمایند. تقاضا می‌کنم تذکر داده شود که آقای کفیل تشریف بیاورند و سوال بنده را جواب بدهند

رئیس ـ اقای شیروانی (اجازه)

شیروانی ـ فقط یک ماده از قانون ارزان و مقاریر باقی مانده است و تصور می‌کنم بر رب سوس مقدم باشد تمنا می‌کنیم جزو دستور فردا شود

رئیس ـ آقای حائری زاده

حائریزاده ـ خبریکه ا زکمیسیون قوانین مالیه راجع بمحسوب داشتن مستمری و شهریه و دیون دولتی در مقابل بدهی مالیاتی است مدتیست مانده استدعا می‌کنم جزو دستور جلسه آتیه بشود رئیس ـ عده کافی نیست اگر میل دارید فردا پیشنهاد بفرمائید تا را ی گرفته شود

(مجلس مقارن ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی حسین پیرنیا

منشی م ـ شهاب

منشی ـ احتشام طباطائی