مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ بهمن ۱۳۱۰ نشست ۶۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هشتم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هشتم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هشتم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ بهمن ۱۳۱۰ نشست ۶۵

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ بهمن ۱۳۱۰ نشست ۶۵

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۸

جلسه: ۶۵

صورت مشروح مجلس روز شنبه ۲ بهمن ماه ۱۳۱۰ (۱۴ رمضان ۱۳۵۰)

فهرست مذاکرات:

۱. تصویب صورت مجلس

۲. سؤال آقای دیبا و جواب آقای وزیر داخله

۳. تصویب یک فقره مرخصی

۴. تقدیم راپورت مطالعات کمیسیون اقتصاد ملی نسبت به توسعه امور فلاحتی

۵. تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر داخله

۶. تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای رئیس کل تجارت

۷. شور اول لایحه اصلاح قانون استخدام افراد ردیف مستخدمین نظمیه

۸. تصویب لایحه اصلاح بودجه کل تجارت

۹. مذاکره نسبت به لایحه اصلاح بودجه

۱۰. موقع جلسه بعد - ختم جلسه

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس – آقای دیبا

طباطبائی دیبا – بنده قبل از دستور عرضی داشته و سئوالی کرده‌ام

رئیس – آقای کازرونی

کازرونی – قبل از دستور

رئیس – آقای دشتی

دشتی – قبل از دستور

رئیس – در صورت مجلس نظری نیست (اظهاری نشد) صورت مجلس تصویب شد. آقای دیبا

۲- بیانات آقای دیبا و توضیح آقای وزیر داخله

طباطبائی – بنده از آقای وزیر داخله سؤالی

داشتم قبلاً هم خدمت شان سابقه داده‌ام سئوال بنده راجع ببلدیه تبریز بود. در بعضی از مطبوعات دیده شد که راجع ببلدیه تبریز یک چیزهائی نوشته شده اگر چه در مطبوعات دیگر تکذیب شد ولی بنده می‌خواستم از آقای وزیر داخله سئوال کم که آیا این اختلاف حسابی که در بعضی مطبوعات نوشته شده اصل دارد یا نه؟ و در صورتی که اصل ندارد چه اقدامی فرموده‌اند؟ بفرمایند

وزیر داخله (آقای منصور)- راجع باین قسمت که در باب حساب بلدیه تبریز در بعضی جرائد نوشته شده بود تصور می‌کنم که ناشی از این بود که اخیراً یک تفتیش شد در آنجا چنانچه در سایر بلدیه‌ها هم معمولاً می‌شود از این کمیسیون تفتیش که در آنجا تشکیل شده بود یک تصوراتی می‌رفت بعد که این خبر در جرائد منتشر شده بود مخصوصاً سئوال کردم و معلوم شد که اصل ندارد خصوصاً آن مبلغی که ذکر شده بود معلوم بود که اغراق آمیز است و اساس ندارد و اصلاً ندارد و اصلاً اختلافی یا تفریطی چیزی بهیچوجه ثابت نشده است معذلک تحقیقات کامل هم در جریان است که اگر چیزی بعد معلوم شود بعرض خواهد رسید فعلاً می‌توانم عرض کنم که آن خبر عاری از صحت است.

۳- تصویب یک فقره مرخصی

رئیس – خبر مرخصی آقای دکتر احتشام قرائت می‌شود:

نماینده محترم آقای دکتر احتشام بواسطة کسالت تقاضای پانزده روز تمدید مرخصی از تاریخ اول دیماه ۱۳۱۰ نموده‌اند کمیسیون با اختصاص یک عشر از مرخصی این مدت بمصرف سوخت زمستانی فقرا که با نظارت وتشخیص اداره مباشرت انجام خواهد گرفت با تقاضای ایشان موافق و اینک خبر آن را تقدیم می‌دارد

رئیس – مخالفی نیست؟(اظهار شد – خیر)

موافقین قیام فرمایند (جمع کثیری قیام نمودند) تصویب شد.

۴- تقدیم راپرت مطالعات کمیسیون اقتصاد ملی

رئیس – آقای اعتبار

اعتبار – (مخبر کمیسیون اقتصاد ملی) در تعقیب مذاکراتی که در چند جلسة قبل از طرف آقای فهیمی رئیس کمیسیون اقتصاد بعمل آمده بر حسب امر و ارادة بندگان اعلیحضرت همایونی کمیسیون اقتصاد چند جلسه در امور اقتصادیات مذکرات و مطالعات مفصلی کرد و جلسات متعددی تشکیل داد بالاخره راپرتی تنظیم کرد و بجهاتی هم که در این راپرت مشروحاً ذکر شده توجه بامور فلاحتی را مقدم دانسته‌اند و اینک راپرت مشروحی که تهیه شده است از طرف کمیسیون برای اطلاع آقایان محترم تقدیم می‌کنم و البته لوایح مربوطه به این کار هم هر کدام با توافق نظر دولت بموقع خود تهیه می‌شود بعداً بنظر آقایان خواهد رسید و راپرت این است که بنده تقدیم می‌کنم و البته پس از طبع و توزیع مطالعه خواهند کرد.(تقدیم مقام ریاست نمودند)

رئیس – آقای روحی اجازه خواسته‌اند؟

روحی – عرضی ندارم.

۵- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر داخله

رئیس – آقای وزیر داخله لایحه داشتید؟

وزیر داخله – (آقای منصور) لایحه ایست برای استخدام یک نفر متخصص از تبعه فرانسه برای ریاست ادارة کل صحیه تقدیم می‌کنم.

بعضی از نمایندگان – بسیار خوب.

۶- تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای رئیس کل تجارت

رئیس – آقای یاسائی فرمایشی داشتند؟

رئیس کل تجارت (آقای یاسائی) – یک لایحه ایست راجع به اصلاح بعضی از مواد قانون اطاقهای تجارت تقدیم می‌شود که بطور عادی به تصویب مجلس برسد.

۷- شور اول لایحه استخدام افراد و ردیف افراد نظمیه

رئیس – خبر کمیسیون داخله راجع به استخدام افراد و ردیف افراد نظمیه مطرح است:

خبر کمیسیون

کمیسیون داخله لایحه نمره ۸۶۲۹ دولت راجع باصلاح قانون استخدام افراد و ردیف افراد نظمیه را با حضور آقای وزیر داخله تحت شور قرار داده در نتیجه مواد ذیل تنظیم و خبر آنرا برای شور اول تقدیم می‌دارد.

ماده ۱- نواب سوم و دویم فعلی تشکیلات نظیمه که مشمول مادة ۶۶ یا ماده ۷۱ قانون استخدام کشوری نیستند و یا مشمول یکی از دو ماده مزبوره بوده و رتبه کشوری آنها یک تشخیص گردیده و همچنین وکلاء و سایر مستخدمین تشکیلات نظمیه در صورتی که با شرط لیاقت و استعداد و با رعایت ماده ۲ قانون استخدام کشوری بمدرسه صاحب منصبی نظمیه پذیرفته شوند پس از طی دورة آن مدرسه دارای رتبه ۲ از قانون استخدام کشوری خواهند شد و دورة تحصیل در مدرسه جزو مدت خدمت رسمی آنها محسوب خواهد گردید

تبصره – اشخاصی که دورة مدرسة صاحب منصبی نظمیه را درسال ۱۳۱۰ طی نموده و از عهده امتحان آن بر آمده‌اند مشمول مقررات این ماده خواهند بود.

ماده ۲ – مستخدمین تشکیلات نظمیه که مشمول ماده ۲ قانون استخدام افراد ردیف افراد و مستخدمین جزء نظمیه باشند در صورتی که بمدرسه وکیلی نظمیه پذیرفته شوند پس از طی دورة آن مدرسه با درجة وکیلی وارد خدمت خواهند شد.

تبصره – اشخاصی که مدرسه وکیلی نظمیه را در سال۱۳۱۰ طی نموده و از عهده امتحان بر آمده‌اند مشمول این ماده خواهند بود

ماده ۳ – صاحب منصبان قشونی که به تشکیلات نظمیه انتقال داده شده‌اند یا در آتیه بر حسب احتیاج منتقل شوند همان حقوق درجة نظامی که دریافت میداشته‌اند دربارة آن‌ها برقرار و رتبه کشوری آن‌ها نیز به تناسب درجه نظامی آن‌ها تعیین می‌گردد و خدمت گذشتة هم ممکن است جزو مدت خدمت کشوری محسوب شود مشروط بر اینکه از آن کشور تقاعد را بصندوق تقاعد مستخدمین کشوری بپردازند.

ماده ۴ – سن داوطلبان پلیس خدمت انتظامی و پلیس تأمیناتی کمتر از ۲۳ و یا زیادتر از ۳۷ سال نخواهد بود.

ماده ۵ – بند (ز) از ماده (۲) قانون استخدام و افراد و ردیف و مستخدمین جزء تشکیلات نظمیه مصوب ۱۲ مهر ماه ۱۳۰۹ از تاریخ تصویب این قانون ملغی می‌شود.

رئیس- آقای روحی

روحی – موافقم

رئیس – آقای اورنگ

اورنگ – بنده در این لایحه یک نظر توضیحی دارم و البته آقای وزیر داخله توجه خواهند فرمود بعرض بنده زیرا بنده نظر مخالفت با اصل لایحه و ماده ندارم. در این ماده ذکر می‌کند که نواب سوم و دوم تشکیلات نظمیه مشمول ماده ۶۶ یا ماده ۷۱ قانون استخدام کشوری نیستند و یا مشمول یکی از دو ماده مزبوره بوده و رتبة آنها یک تشخیص گردیده و همچنین وکلاء و سایر مستخدمین تشکیلات نظمیه در صورتیکه با شرط لیاقت و استعداد و با رعایت ماده دو قانون استخدام کشوری به مدرسه صاحبمنصبی نظمیه پذیرفته شوند پس از طی دوره آن مدرسه دارای رتبة دو از قانون استخدام کشوری خواهند شد و دوره تحصیل در مدرسه جزء خدمت رسمی آنها محسوب خواهد گردید. این اصل ماده است. بنابراین ماده این طور بایستی فرض کرد که یک دسته مستخدم هستند این دسته مستخدم به چند اسم تقسیم می‌شوند یا نواب سومند یا دوم یا وکلا و یا سایر مستخدمین ممکن است بعضی از آنها دارای رتبه یک باشند الان و بنا براین بر طبق این ماده الان یک قسمتشان دارای رتبه یک نیستند و مشمول ماده ۶۶ و ۷۱ هم نیستند و این اشخاص اگر بمدرسه رفتند و طی کردند و امتحانشان درست شد همه دارای رتبه دو خواهند بود. فرض بفرمائید که یک آدم دارای رتبه یک است یا یک آدمی که دارای رتبه دو است مدت خدمتشان هر دو رضایت بخش است و هر دو هم مدرسه کلاس مدرسه را طی کرده‌اند و امتحان هر دو خوب در آمد آنکه زحمت کشیده و قبل از ورود باین دارای رتبه یک شده بود و آن کسی که بمرحلة رتبه یک واصل نشده بود در طی مدرسه و کلاس چه فرقی کرده‌اند برای اینکه هر دو دارای رتبه یک می‌شوند یعنی هم آنکه دارای رتبه یک است و هم آنکه نیست وارد

این مدرسه می‌شوند و حالا هم که بیرون می‌آیند دارای رتبه دو می‌شوند دیگری که سابق بر این زحمت کشیده و خود را رسانده به رتبة یک و حالا دارای استعداد می‌شود و شما تشخیص استعداد او را دیدید و او را دعوت بمدرسه کردید امتحان شما را هم درست داد با آن آدم که دارای رتبه یک نبود چه فرق دارد. من قصدم این بود که تذکری بدهم آقای وزیر داخله هم خودشان هم تفکر در این معنی خواهند فرمود. اگر چنانچه مقدور است یک مزیتی برای آنها در قانون منظور شود برای این که غالب نواب نظمیه که دارای این رتبه هستند در ولایات هستند در خارج هستند که هشت سال، نه سال کمتر زیادتر هم سابقه خدمت دارند و همه هم از معلومات و لیاقت خودشان امتحان خوب داده‌اند و اداره نظمیه هم از این افراد جداً راضی است این کلاس را هم که تشکیل داده است امر مطلوبی است ولی حالا که این افراد می‌روند در این مدرسه و تحصیلات این مدرسه را هم تمام کردند اشخاصیکه دارای رتبه نیستند و می‌روند در این مدرسه بسیار خوب دارای رتبه یک هستند اینها خوبست دارای رتبه دو بشوند آنهائی که دارای رتبه یک بوده‌اند قبل از افتتاح این کلاس و قبل از اینکه بروند در این مدرسه و درس خود را تمام بکنند واز عهده امتحان هم خوب بر بیایند برای آنها باید یک مزیت جداتر و عالیتری قائل شد. اگر اینطور است آقا وزیر داخله هم موافقت بفرمایند که یک مزیتی برای این اشخاص قائل شوند که حقشان تضییع نشود. این عرض بنده است.

وزیر داخله – این اشخاصیکه ممکن است دارای رتبه یک هنوز نباشند و بعد بروند مدرسه و دارای رتبه دو بشوند انصافاً یک اشخاصی هستند که بیشتر همین نواب سوم و دوم معرفی شده‌اند اینها انصافاً خدمات زیاد دارند و سوابق مفصل و در واقع یک درجاتی دیگری هم در نظمیه است که درجه است نه رتبة کشوری این درجة نیابت سوم و یا دوم شاهد خدمات و سابقه آنها است باید مدتی خدمت کرده باشند تا دارای این درجات شده باشند ولی نظر باینکه مشمول ماده ۶۶ یا ۷۱ قانون استخدام کشوری نبوده‌اند اتفاقاً دارای رتبه نشده‌اند حالا وقتی که می‌خواهیم اینها را (این را هم عرض کنم این از نقطه نظر احتیاجات نظمیه است به تهیه صاحبمنصب که آنها را بتوانند از یک مراحلی بگذارنند وترقی بدهند) به رتبه برسانیم البته بعد از آنکه دوره مدرسة را طی کردند باید دارای رتبه دو بشوند برای اینکه مدتها قبلاً خدمت کرده‌اند دارای یک درجه هم بوده‌اند حالا هم که مدتی تحصیلات مدرسه را طی می‌کنند لااقل باید رتبه دو به آنها داده شود و آنوقت آن اشخاصی که دارای رتبه یک هستند غالباً یک مستخدمینی هستند که آن درجة نیابت سوم و دوم را ندارند یعنی آن اشخاصی که دارای رتبة یک هستند غالباً یک مستخدمینی هستند که آن درجه نیابت سوم و دوم را ندارند یعنی آن اشخاصی که دارای درجه نیابت دوم و سوم هستند در صورتیکه مشمول قانون استخدام نباشند بعد از طی مدرسه می‌روند برتبه دو آنهائی که طی این درجات را سابقاً کرده‌اند منظور نیست بنابراین تبعیض نمی‌شود اینها آن طوری که از نقطه نظر اداری حساب کردیم این اشخاص هر جوری که ممکن است استفاده کنند از این قانون بطور مساوات و بطور عدالت می‌شود. که صورت تبعیض پیدا نمی‌کند و بعلاوه البته یک اشخاصی می‌توانند وارد مدرسه شوند که یک استعداد و یک قابلیتی دارند برای درک آن تحصیلات و حائز شدن یک مقاماتی در این صورت اگر یک چند ماهه در خدمتشان تفاوت حاصل شود اهمیتی ندارد با یک مختصر تفاوتی رتبه بالاتر بدهیم یعنی تفاوت بدهیم در رتبه خصوصاً اینکه یکدفعه فرض بفرمائید اگر ملزم باشیم از مدرسه که بیرون می‌آیند رتبه سه بدهیم این عملی نیست هم یک قدری بودجه را سنگین می‌کند و هم آن میزان استخدام که مستخدمین نمی‌توانند بدون طی مراحل پائین به رتبه بالاتر بروند بهم می‌خورد بنابراین بیشتر از دو رتبه نباید اجازه داده شود برای اینکه هم به مقصود خودمان برسیم که یک اشخاصی که قابلیت صاحبمنصبی و طی درجات را دارند در نظمیه عقب نمانند و هم اینکه یک حد معتدلی برای پیش بردن ترقیات آنها منظور داشت باشیم حالا ولو این که در سابقه خدمتشان یک مختصر تفاوتی باشد.

زیرا اگر بخواهیم وارد این قسمتها بشویم اسباب دردسر می‌شود و آنوقت مجبور هستیم داخل خیلی جزئیات شویم و در رتبه بندی اسباب زحمت می‌شود.

رئیس – آقای دیبا

طباطبائی دیبا – بنده با اساس لایحه موافقم البته برای تشویق صاحبمنصبان و افراد نظمیه تصویب یک همچو قانونی در مجلس لازم است ولی با ای ترتیب مخالفم که هر روزی دولت یک گوشه قانون استخدام را برحسب یک همچو لوایحی خراب کند قانون استخدام کشوری یک وقتی بنا بمقتضیات از مجلس گذشت و امروز بنده عقیده‌ام این است که دولت عوض اینکه هر روز یک لایحه می‌آورد و یک ماده از قانون استخدام کشوری را لغو می‌کند بهتر این است که (من باب تذکر عرض می‌کنم) یک مطالعه عمومی در قانون استخدام کشوری بکند و یک زمینه کلی بدست بیاورد بعد اگر اصلاحاتی لازم شد در قانون بشود آن اصلاحات را بمجلس شورای ملی بیاورند و تقدیم کنند تا از تصویب بگذرد. بعد هم می‌خواستم در این ماده اول عرض کنم که نوشته شده است دوره تحصیل هم جزو مدت خدمت محسوب می‌شود بنده مخالفم مدت خدمت از روزی است که رتبه داده می‌شود والا در دوره تحصیل که هنوز رتبة داده نشده چطور جزو مدت خدمت محسوب می‌کنند؟ بنده با این ترتیب هم مخالفم.

وزیر داخله – راجع باساس قانون استخدام که فرمودند عرض کنم که بهیچوجه نظر ما این نیست که قانون استخدام در هم شکسته شود بلکه کمال علاقمندی را هم بحفظ اصول قانون استخدام داریم ولی ملاحظه بفرمائید این لوایح که تقدیم می‌شود این متناسب است با احتیاجات ادارات مختلف تصدیق میفرمائید یک صاحبمنصب نظمیه را از روی قانون وقتی بخواهیم سیر بدهیم و معامله اداری با او بکنیم باید او را فرق بگذاریم با اجزاء معمولی فرض بفرمائید با نویسندگان ادارات و با حفظ اصول قانون استخدام و موازین استخدامی مجبوریم که یک قدری منطبق بکنیم یعنی بعضی مواد را با احتیاجات این قبیل ادارات که یک طرز خاصی دارد تطبیق کنیم درست است صاحبمنصب نظمیه مشمول قانون استخدام هست ولی همان ترتیبی را که یک نویسنده اداره دارد یک منشی دارد آن ترتیب را یک صاحبمنصب نظمیه نمی‌تواند داشته باشد و البته این ماده هم در قانون استخدام پیش بینی شده است که احتیاجات ادارات مختلف را با اصول قانونی باید تطبیق کرد و یک جزئی اختلافاتی هم که پیدا می‌شود آن را هم البته بحکم قانون بایستی منظمش کرد اما این که فرمودید دوره مدرسه منطقی نیست که جزو خدمتشان محسوب شود گویا توجه نفرمودید باین که اساساً این لایحه برای مستخدمین فعلی نظمیه است یعنی آنهائی که الان هم داخل در خدمت هستند منتهی برای طی مراحل صاحبمنصبی و ترقی ما اینها را داخل مدرسه می‌کنیم بنابراین نمی‌توانیم بگوئیم که دورة مدرسه جزو خدمتشان محسوب نمی‌شود ما که نمی‌توانیم آنها را بیرونشان کنیم از خدمت و بگوئیم بروید و بعد که از مدرسه بیرون آمدید داخل خدمت بشوید اینها مستخدم دولت هستند همان طور که خدمت می‌کنند یک مدتی هم ما می گوئیم بیایند در مدرسه خدمت کنند که آماده تر باشند برای خدمت بنا براین این خیلی منطقی است که دوره مدرسه جزو خدمتشان محسوب شود (صحیح است)

رئیس – آقای اعتبار نظری دارید؟

اعتبار – بنده مختصر عرضی داشتم می‌خواستم از آقای وزیر داخله سئوال کنم که با آن ماده دوم قانون استخدام چه خواهند کرد چون ماده دوم قانون استخدام برای ورود یک مستخدم شرایطی قائل شده است یکی از آنها داشتن تصدیق سه ساله متوسطه است و بالاخره داشتن معلومات اداره که می‌خواهد بخدمت او وارد شود آنوقت البته با رتبه یک پذیرفته می‌شود این جا با شرحی که ما در این جا می‌نویسیم که بعد از برگزار کردن دوره مدرسه اولاً دوره مدرسه معلوم نیست چقدر است و بنده تصور می‌کردم لازم بود معین شود که دوره مدرسه چقدر است در این جا که چند سال است و چه خواهد بود کسی را که ما در قانون استخدام پس از

داشتن این شرایط با رتبه می‌پذیریم این جا برای او رتبة ۲ قائل می‌شویم این دورة مدرسه را باید بدانیم چقدر است و این اندازه را حق دارد یا خیر و بعلاوه بنده می‌خواستم بفهمم که در مدرسه صاحبمنصبی نظمیه آن تاکتیک نظامی که برای پلیس هست چه تحصیل دیگری می‌شود شاگردی که پس از این دوره مدرسه بیرون آمد چه معلوماتی را خواهد داشت آیا مساوی با آن شاگردی هست که در مدرسه متوسطه تحصیل کرده است یا بیشتر است این اطلاعات را می‌خواستم آقای وزیر داخله برای بنده توضیح بدهند.

وزیر داخله – عرض کنم که راجع بمدت مدرسه که فرمودند اولاً آن شرایط مادة ۲ قانون استخدام عبارت است از شرایط ورودی یعنی آن کسیکه می‌خواهد تازه وارد خدمت بشود باید دارای یک شرایطی باشد که بخدمت پذیرفته شود آنهائی را که ما داخل این مدرسه می‌کنیم یکی از شرایطش این است که آن شرایط اولیة قانون استخدام را دارا باشد که در واقع مستخدم قانونی باشد که بتوانیم آنها را به پذیریم. راجع به مدت تحصیل مدرسه که فرمودند ما تصور کردیم که این مطلب در نظامنامه باید باشد در قانون لازم نیست باشد زیرا ممکن است در ضمن عمل ناچار بشویم که زیاد و کم بکنیم آن وقت ناچاریم بیائیم این جا و قانون را تغییر بدهیم الان مدت مدرسه هشت ماه است و شاید لازم داشت که یک قدری زیادتر بکنیم باین جهت ما نخواستیم که در لایحه ذکر شود و گذاشتیم برای نظامنامه بعد هم اگر خیلی لازم دانستند که گذارده شود در لایحه بنده هم مخالفتی ندارم بیشتر هم در کمیسیون صحبت می‌کنیم تا حالا نظرمان این بود. اما در قسمت اینکه چه تحصیلی در آنجا می‌کنند اولاً فنون پلیس و یک قسمت از فنون نظامی و قسمت تأمیناتی است در کیفیات جرائم و کشفیات جرائم و جنایات و اینها و همینطور بعضی قوانینی که پلیس باید بداند قوانین جزائی قانون اساسی این‌ها یک رشته قوانینی است که در آنجا تدریس می‌شود البته اینها وقتی که آن شرایط قانون استخدام را داشته باشند تحصیلات سه سالة متوسطه را داشته باشند این معلومات برایشان کافی خواهد بود که در واقع یک مایة بشود برای صاحبمنصبی اینها و نیلشان بدرجه و اینها را ممکن است در کمیسیون مفصلاً مطالعه و مذاکره کنیم.

رئیس – رأی می‌گیریم بورود در شور مواد آقایان موافقین قیام فرمایند.

(اکثر قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد. ماده اول قرائت می‌شود

ماده ۱- نواب سوم و دویم فعلی تشکیلات نظمیه که مشمول ماده ۶۶ یا ماده ۷۱ قانون استخدام کشوری نیستند و یا مشمول یکی از دو ماده مزبوره بوده و رتبه کشوری آنها ۱ تشخیص گردیده و همچنین وکلاء و سایر مستخدمین تشکیلات نظمیه در صورتیکه با شرط لیاقت و استعداد و با رعایت ماده ۲ قانون استخدام کشوری بمدرسه صاحبمنصبی نظمیه پذیرفته شوند پس از طی دوره آن مدرسه دارای رتبه ۲ از قانون استخدام کشوری خواهند شد و دوره تحصیل در مدرسه جزء مدت خدمت رسمی آنها محسوب خواهد گردید.

تبصره – اشخاصی که دوره مدرسه صاحبمنصبی نظمیه را در سال ۱۳۱۰ طی نموده و از عهدة امتحان آن بر آمده‌اند مشمول مقررات این ماده خواهند بود.

رئیس – آقای وثوق

وثوق – بنده فلسفه آوردن این قانون را می‌خواهم بفهمم و در ضمن بیانات آقای وزیر کاملاً ملتفت نشدم چون ما سابق از برای نظمیه یک قانونی موسوم به قانون ردیف افراد این جا گذراندیم و از برای آنها یک درجاتی هم قائل شدیم که بعد از آنکه از مدرسه بیرون آمدند با رتبه ۱ اداری بشود آنها را استخدام کرد. اولاً مدت مدرسه را در آنجا جزو خدمت رسمی آنها حساب نکردیم و این جا محسوب کرده‌ایم و این برخلاف مقررات است خواه یک نفر شاگرد مدرسه پلیس باشد یا یک نفر در مدرسه دیگر و این مخالف با آن قانون است زیرا بعد از آنکه از مدرسه بیرون آمد و دارای تصدیق شد اول خدمتش

از همان ساعت شروع می‌شود یعنی خدمت صاحبمنصبیش نه اول خدمتش از آن ساعت که وارد مدرسه شده است بلکه خدمت صاحبمنصبیش از وقتی است که از مدرسه بیرون می‌آید ولی خدمت افرادی او از ساعتی است که وارد مدرسه می‌شود و بنده هم خیلی متشکر هستم از خدمات افراد مستخدمین نظمیه وصاحبمنصبانش و اگر هر قانونی را هم دولت بیاورد در مجلس برای تشویق آنها بنده موافق هستم ولی اشخاصی که بعد صاحبمنصب می‌شوند باید بروند مدرسه و دوره مدرسه را طی بکنند و صاحبمنصب بشوند. اولاً این رتبة ۲ اداری که اینجا معین کرده‌اند ما تازه از برای محصلین کلاسهای عالمیان یا محصلینی که اعزام بخارجه کرده‌ایم رتبة ۳ معین نموده‌ایم این جا برای این افراد و اشخاصی که می‌روند در این مدرسه پلیس تحصیل می‌کنند (که معلوم نیست مدرسه متوسطه است سیکل دوم است چیست) زیاد است این را البته باید فهمید که تحصیلات اینها چیست البته آن چیزهائی که راجع بکارهای پلیس و ترتیب کشف جرائم و جنایات است یک چیزهائی است تحصیلات اختصاصی نظمیه است ولی البته از جهت علمیش و تحصیلات دروس علمی باید فهمید که با کدام یک از این مدارس تطبیق می‌کند با سیکل متوسطه با سیکل عالی که معلوم باشد شاگردی که از این مدرسه بیرون می‌آید تحصیلات علمیش چه اندازه است در این جا این ذکر نشده است. و همینطور هم که آقای اعتبار فرمودند مدت مدرسه هم معلوم نیست دو سال است سه سال چقدر است که آیا این شخص که وارد این مدرسه می‌شود چند سال باید در این مدرسه باشد و چند کلاس دارد از کلاس مادون بکلاس ما فوق در چه مدت می‌رود مدتش در اینجا معلوم نیست باین جهت بنده مخالفم خوب است آقای وزیر داخله اگر در نظر دارند بیان فرمایند.

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس – ماده دوم قرائت می‌شود.

ماده دوم – مستخدمین تشکیلات نظمیه که مشمول ماده ۲ قانون استخدام افراد و ردیف افراد ومستخدمین جزء نظمیه باشند در صورتیکه بمدرسه شوند پس از طی دروره آن مدرسه با درجه وکیلی وارد خدمت خواهند شد.

تبصره – اشخاصی که مدرسه وکیلی نظمیه را در سال ۱۳۱۰ طی نموده و از عهده امتحان بر آمده‌اند مشمول این ماده خواهند بود.

رئیس – اشکالی نیست؟(نمایندگان – خیر) ماده سوم قرائت می‌شود:

ماده سوم – صاحب منصبان قشونی که به تشکیلات نظمیه انتقال داده شده‌اند یا در آتیه برحسب احتیاج منتقل شوند همان حقوق درجه نظامی که دریافت میداشته‌اند دربارة آنها برقرار و رتبه کشوری آنها نیز به تناسب درجة نظامی آنها تعیین می‌گردد و خدمت گذشته آنها هم ممکن است جزو مدت خدمت کشوری محسوب شود مشروط بر اینکه از آن بابت کشور تقاعد را بصندوق تقاعد مستخدمین کشوری بپردازد.

رئیس – آقای مؤید احمدی

مؤید احمدی – بنده یک توضیحی در این ماده می‌خواستم و آن این است که ممکن است صاحب منصبان قشونی برحسب احتیاج منتقل بشوند به نظمیه رتبه و حقوقشان را مرقوم شده است که با تناسبی که دارد معین بکنند اشکال ندارد اشکال بنده سر دو موضوع است یکی اینکه این آدم اگر منتقل شد و در آن مدتی که در خدمت نظامی بوده است کشور تقاعد آن مدتش را البته بصندوق کشور تقاعد لشکری داده است حالا که می‌خواهد مدت خدمتش را جزو خدمت کشوری را حساب کنند به این شرط است که آن مدت کشور تقاعدش را به صندوق تقاعد کشوری بپردازد تا در جزء مدت خدمتش محسوب شود پس باید از این یک نفر دو حقوق تقاعد گرفته شود یا باید آنجا بهش پس بدهند وقتی که آمد مستخدم کشوری شد کشوری که ازش کسر کرده‌اند به صندوق تقاعد کشوری رد کنند مدت خدمتش هم جزء کشوری محسوب شود والا یک نفر که دو کشور تقاعد نمی‌تواند بدهد. یکی هم عبارت ممکن است که در قانون نوشته شده است مفهوم

مخالفش این است که ولو کشور تقاعد هم بدهد ولو اینکه احتیاج هم بهش داشته باشند ممکن است که نپذیرندش این از حیث عبارت تصدیق میفرمائید که خوب نیست. بنده در این موضوع پیشنهادی کرده‌ام که البته در کمیسیون از نظر آقای وزیر داخله و اعضای کمیسیون داخله می‌گذرد و اگر بهتر باشد قبول کنند.

وزیر داخله – عرض کنم پیشنهادی که آقا فرمودند در کمیسیون می‌بینیم ولی عجالتاً عرض می‌کنم که ما این جا تعیین تکلیف می‌کنیم از نقطه نظر استخدام کشوری ملاحظه می فرمائید صندوق تقاعد کشوری علیحده است البته اگر کسی بخواهد متقاعد شود و حقوق تقاعدی بگیرد این صندوق از روی تناسب آن کشور تقاعدی که از خدمتش داده است ما آن را باید بپردازیم و ما اینجا تکلیفش را معین کرده‌ایم و حالا این فرع رضایت و میل مستخدم است که تکلیف خودش را معین کند ما کاری بگذشته او نداریم حالا اگر پیشنهادی کرده‌اند در کمیسیون هم مذاکره می‌کنیم و نظری اتخاذ می‌کنیم.

رئیس – آقای طهرانچی

طهرانچی – در این ماده بطوریکه بنده خاطر دارم در لایحة که دولت تقدیم کرده بود این رتبه را به تناسب حقوقی که دریافت می‌داشتند معین کرده بود حالا بنده خواستم سؤال کنم که این جا به تناسب درجه معین شده است چه جور روی درجه تطبیق می‌کنند رتبه را و اگر رتبه بود البته بهتر بود ممکن است اشخاصی که به نظمیه انتقال شده‌اند حقوقشان آنجا بیشتر بوده است به تناسب لیاقتی که داشته‌اند و البته لیاقت داشته‌اند که آنها را آورده‌اند این جا و بنابراین به آنها ظلم خواهد شد و این گمان می‌کنم مشکل باشد و همانطوریکه در لایحه دولت بود و بنده بخاطر دارم گمان می‌کنم بهتر باشد و سببش چه بوده است که این تبدیل در این جا پیدا شده است.

وزیر داخله – در کمیسیون در این باب مذاکراتی شد در هر صورت مقصود این است حقوق درجة را که گرفته است آن را میزان قرار بدهیم برای تعیین رتبه کشوری چون در واقع این تشخیص رتبه اول دفعه است که دربارة آنها داده می‌شود و هیچ مأخذی نداشت جز میزان درجة که میگرفته باین جهت در این جا درجه قید شده است و تصور نمی‌کنم که اشکالی داشته باشد.

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس – مخالفی نیست؟

وثوق – بنده با ماده مخالفم هستم

رئیس – گفتند کافی است

وثوق – بنده عرایضی داشتم اگر اجازه می فرمائید عرض کنم.

جمعی از نمایندگان – بفرمائید بفرمائید

وثوق – آن ترتیبی که آقای طهرانچی فرمودند بنده با اصل لایحه اش مخالفم چه رسد باین شرحی که شما فرمودید زیرا ممکن است که یک نفر نایب سوم را بگمارند به شغلی که ممکن است پستش باصطلاح سرهنگی نظمیه باشد و این طوری که حضرت عالی می‌فرمودید لازمه اش که همان رتبة سرهنگی و حقوق سرهنگی بدهند و این برخلاف اصل عدالت است و بنده با اصل این ماده مخالفم زیرا در قانون استخدام ردیف و افراد نظمیه نوشته است صاحبمنصبان قشونی که لازم باشند برای استخدام نظمیه مدتی را که در نظمیه خدمت می‌کنند کشور تقاعدشان را به ترتیبی که در نظام میداده‌اند و به ترتیبی که در نظامنامة خودشان مقرر است می‌پردازند ولی برای این که اداره تقاعد مبادا اشکالی در استخدام آنها بکند یک ماده در آن جا ذکر کردند که حقوق آن پست را باصطلاح دریافت کنند. ممکن است یک سلطان در پست یک سرهنگی در نظمیه باشد تا زمانیکه مشغول آن کار ممکن است حقوق آن رتبه را با او بدهند ولی رتبة او را هم که باصطلاح مطابق درجه نظامی خودش بگیرد یعنی رتبه کشوری بنده مخالف هستم زیرا در قانون استخدام مصرح است که بدون طی رتبة مادون برتبه ما فوق نمی‌تواند برسد ممکن است که یک یاور

قشونی که رتبه اش مطابقه با رتبة ۶ اداری وارد شود و وقتی که وارد نظمیه شد باید مطابق درجه نظامی حقوق او را پرداخت نمایند و همانطوریکه آقای مؤید احمدی فرمودند و رتبة ۶ هم بهش می‌دهند بدون اینکه از رتبه مادون به رتبة مافوق رفته باشد و فلسفة اینکه این رتبه را بهش می‌دهند این است که چون درجه اش مطابق با این رتبه است ولی این بر خلاف اصل قانون استخدام است و بنده معتقد هستم که قائل شوید یک رتبه پائین تر بگیرند اگر تقریباً مصادف می‌شد یعنی توافق می‌کرد با رتبه سه با رتبه دو پذیرفته می‌شدند اگر با رتبه چهار با رتبه سه پذیرفته شوند باز یک تساوی در کار بود.

بعضی از نمانیدگان – کافی است

وزیر داخله – عرض کنم که نماینده محترم راجع باین قانون اسناد فرمودند بقانون استخدام افراد و ردیف افراد در صورتیکه این قانون راجع به افراد و ردیف افراد نیست افراد و ردیف افراد غیر از صاحبمنصب هستند آقا آنها غیر از اینها هستند اولاً آن قانون را نمی‌شود در این جا بهش استناد کرد ثانیاً اینکه میفرمائید ترفیع رتبه بهشان می‌دهند اینجا موضوع ترفیع رتبه نیست این جا موضوع تطبیق رتبه است البته است البته آن کسی که رتبه داشته است و حقوقی را میگرفته است گفته‌اند همان میزان حقوقی را که میگرفته است گفته‌اند رتبه اش در اینجا بشود و این موضوع اینطور که شما می فرمائید نیست بنابراین بنظر بنده هیچ اشکالی ندارد جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس – پیشنهادات قرائت می‌شود:

پیشنهاد آقای مؤید احمدی:

بنده پیشنهاد می‌کنم جزء اخیر ماده ۳ این قسم نوشته شود در صورتیکه کشور تقاعد ایام خدمت لشکری را به صندوق تقاعد ایام خدمت لشکری را به صندوق تقاعد بپردازد مدت خدمت آنها جزو خدمت کشوری محسوب می‌شود و کشور تقاعدی که بصندوق تقاعد لشکری پرداخته است به آنها مسترد می‌گردد.

پیشنهاد آقای دهستانی:

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل بماده ۳ علاوه شود:

تبصره – ماده فوق شامل صاحبمنصبانی که از قشونی اخراج شده‌اند نخواهد بود.

پیشنهاد آقای هزار جریبی:

بنده پیشنهاد می‌کنم داوطلبان پلیس باید دارای عیال باشند

رئیس – ماده ۴ قرائت می‌شود:

ماده ۴ – سن داوطلبان پلیس خدمت انتظامی و پلیس تأمیناتی کمتر از ۲۳ و زیادتر از ۳۷ سال نخواهد بود

رئیس – ماده ۵ قرائت می‌شود:

ماده ۵- بند (ز) از ماده (۲) قانون استخدام افراد و ردیف افراد و مستخدمین جزء تشکیلات نظمیه مصوب ۱۲ مهرماه ۱۳۰۹ از تاریخ تصویب این قانون ملغی می‌شود.

رئیس – اشکالی نیست؟(گفته شد – خیر) رأی می‌گیریم بورود در شور دوم آقایان موافقین قیام فرمایند.(اغلب برخاستند) تصویب شد.

۸- تصویب لایحه اصلاح قانون بودجه اداره کل تجارت

رئیس – خبر کمیسیون بودجه راجع ببودجة اداره تجارت قرائت می‌شود:

ساحت محترم مجلس شورای ملی – خاطر نمایندگان محترم مستحضر است که وزارت اقتصاد ملی سابق برای تشکیل اداره جواز و استخدام اعضاء و اجزاء و مخارج جاریة مربوطة به آن بودجة معینی نداشت و تنظیم بودجه مربوطه مستلزم وقت طولانی بود لذا بحکم ضرورت مبلغ شانزده هزار و هفتصد و پنجاه تومان از محل اعتبار دولت بعنوان استقراض دریافت شد که بمصرف ضروری و فوری رسیده تا بعداً از محل اعتبار بودجة که برای اداره تصویب می‌شود مسترد گردد. پس از تنظیم و تصویب بودجه بحساب مخارج و تعهدات از محل استقراضی رسیدگی بعمل آمد معلوم شد اولاً بعضی مخارج بشرح ذیل نسبت باعتبارات پیش بینی شده زیادتر است:

دکتر طاهری – (مخبر کمیسیون بودجه) خبر کمیسیون را بخوانید آقا.

رئیس – اشکالی ندارد مقدماتش را می‌خوانند آقا (خطاب بمؤید احمدی) بخوانید آقا

ثانیاً – اداره کل تجارت بتصور اینکه برای استخدام‌های جدید و اضافه حقوق بعضی از اعضاء که از تاریخهای مختلف مورد احتیاج خواهد شد سه هزار تومان کافی می‌باشد فقط همین مبلغ را در ماده (۹) بودجه خود پیش بینی نمود ولی در تجدید نظر بعد معلوم شد مطابق اصول و مقررات راجعه باجراء بودجه اعتبارات پرسنلی می‌بایستی برای تمام سال در بودجه منظور گردد ولو این که در اواسط یا اواخر سال مورد خرج پیدا کنند بنابراین اعتبار ماده (۹) بشرح ذیل سه هزار و پانصد و هفتاد و شش تومان کسر دارد:

حقوق یکساله ده نفر عضو جدید ۵۴۰۰ تومان

اضافه حقوق یکساله بعضی از اعضاء ۱۱۷۶ تومان

اعتبار موجود ۳۰۰۰ تومان

کسر اعتبار ۳۵۷۶ تومان

لذا فقط از نظر انتظام امر بودجه پیشنهاد می‌شود این کسر از محل صرفه جوئی اعتبارات سه ماهه اول سال ترمیم شود توضیح آنکه چون حقوق مستخدمین جدید از تاریخهای استخدام و اضافات اعضاء بر حسب تصمیم کلی از اول شهریور پرداخته می‌شود این سه هزار و پانصد و هفتاد و شش تومان بجای این که از اعتبارات سه ماهه اول سال صرفه جوئی شود از اعتبارات دوازده ماهه صرفه جوئی خواهد شد. ماده واحده از طرف کمیسیون باین طریق تنظیم شده است قرائت می‌شود:

ماده واحده – وزارت مالیه مجاز است مبلغ نه هزار و بیست وهشت تومان کسر اعتبارات بودجه ۱۳۱۰ اداره کل تجارت را بشرح ذیل:

کسر اعتبار مادة (۱۱) راجع بسه ماهه اول سال ۳۶۸۵۸۴۰ قران

کسر اعتبار مادة (۱۲) راجع بسه ماهه اول سال ۱۰۰۰۲۹۰ قران

کسر اعتبار مادة (۱۳) راجع بسه ماهه اول سال ۷۲۱۸۴۵۰

کسر اعتبار مادة (۲۱) راجع بسه ماهه اول سال ۴۴۰۲۵ قران

کسر اعتبار مادة (۹) برای تمام سال –۳۵۷۶۰ قران

جمع – ۹۰۲۸۰ قران

از محل صرفه جوئی سایر اعتبارات سه ماهه اول سال بودجة مذکور احتساب نماید.

رئیس – در قرائت بعضی از قرانها را بتومان خواندند ارقام بطوری است که در خبر نوشته شده

روحی – موافقم

رئیس – آقای کازرونی

کازرونی – موافقم

رئیس – مخالفی نیست؟(گفته شد – خیر)

رأی می‌گیریم با ورقه موافقین ورقه سفید خواهند داد.(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده ۸۴ رأی تعداد شد)

رئیس – عده حاضر در موقع اعلام رأی ۹۶ نفر باکثریت ۸۴ رأی تصویب شد.

۹- مذاکره نسبت بلایحه اصلاح بودجه کل فلاحت

رئیس – خبر کمیسیون بودجه راجع باصلاح بودجه اداره کل فلاحت قرائت می‌شود:

کمیسیون بودجه لایحه نمره ۸۷۶۵ دولت راجع باصلاح بودجه ۱۳۱۰ اداره کل فلاحت را با حضور آقای حکیمی مورد مطالعه قرار داده بالاخره با مادة واحده پیشنهادی موافقت و اینک عین ماده پیشنهادی را برای تصویب مجلس مقدس پیشنهاد می‌نماید.

رئیس – عین لایحة دولت قرائت می‌شود:

بطوریکه خاطر نمایندگان محترم مستحضر است پس از تجزیه وزارت اقتصاد ملی بادارات ثلاثه (تجارت صناعت – فلاحت) بودجة آن نیز بنا به نسبتی بین ادارات مزبور تقسیم گردید. بدیهی است بودجة وزارت اقتصاد ملی تکافوی احتیاجات سه اداره را بخوبی نمی‌نمود مخصوصاً ادارة کل فلاحت که قسمت اعظم مؤسسات وزارت خانه مذکور را عهده دار شده است در سال جاری از حیث اعتبارات مخارج فوق العاده در مضیقه بوده و در مدت ۵ ماه که از تأسیس آن می‌گذرد مشاهده می‌شود با نهایت صرفه جوئی که تا کنون بعمل آمده اغلب از اعتبارات قریب الاختتام وبعلاوه مقداری از مطالبات اشخاص و انجمن بین المللی فلاحتی رم و مخارج ضروری بکلی از قلم افتاده است و پادار شدن آنها قطعاً لازم می‌باشد لذا مادة واحدة ذیل را تقدیم و تصویب آن را بقید دو فوریت تمنا دارد.

ماده واحده – وزارت مالیه مجاز است از محل مبلغ نوزده هزار تومان (۱۹۰۰۰ تومان) جمع اعتبارات مواد ۳۲ و ۳۳ از فصل سوم فقرة ۴ بودجه نه ماهه آخر ۱۳۱۰ ادارة کل فلاحت اولاً مبلغ هفت هزار و دویست تومان (۷۲۰۰ تومان) کسر اعتبارات مواد بودجه مصوب را بشرح ذیل ترمیم نماید.

فقره فصل ماده شرح مبلغ

۱ ۱ ۱ حقوق اعضاء رسمی ۲۸۹ تومان

۱ ۲ ۱۱ ملزومات ۴۰۰»

۱ ۲ ۱۲ مطبوعات ۲۰۰»

۱ ۲ ۱۲ نشریات خرید کتب و مجلات ۴۰۰»

۱ ۲ ۱۳ خرید اثاثیه ۲۰۰»

۱ ۲ ۱۴ سوخت ۱۰۰»

۱ ۲ ۱۵ مخابرات تلگراف و تلفن ۲۰۰»

۱ ۲ ۲۱ سایر مخاج ۵۵۰»

۱ ۳ ۳۵ مخارج لابراتوار کرج ۵۰۰»

۲ ۱ ۱ حقوق عضو رسمی ۱۱۱»

۲ ۲ ۱۷ خرج سفر معاودت کارگران چینی ۱۲۵۰»

۲ ۳ ۳۳ تکمیل مخارج مؤسسات چای ۱۰۰۰»

۳ ۲ ۱۷ مخارج بازدید جنگلها و ۲۰۰۰»

مسافرت متخصص جنگل

جمع ۷۲۰۰»

ثانیاً مبلغ یازده هزار و هشتصد تومان (۱۱۸۰۰ تومان) بعنوان مخارج غیر ثابته در بودجة اداره کل فلاحت تحت ۴ ماده بشرح ذیل منظور:

۱- مخارج ساختمان عمارت مؤسسه چای در کجور ۳۸۰۰ تومان

۲- خرید بذور از خارجه ۱۰۰۰ تومان

۳- مطالبات انجمن فلاحتی بین المللی رم بابت ۱۳۰۹ و ۱۳۱۰ ۳۸۰۰ تومان

۴- مطالبات محصلین و هیئت سرپرستی محصلین در خارجه ۳۲۰۰ تومان

جمع ۱۱۸۰۰ تومان

و تا آخر دورة عمل ۱۳۱۰ بپردازد

رئیس – ماده واحده مطرح است. خاطر آقایان را متذکر کنم که اگر چه در لایحه نوشته است دو فوریت ولی فوریت را سلب کردند و فرستادند بکمسیون آقای جمشیدی

جمشیدی – فعلاً عرضی ندارم یک پیشنهاد تهیه کرده‌ام در موقعش بعرض میرسانم.

رئیس – رهنما

رهنما – (در محل خود) عرض کردم که

رئیس – اینجا بیائید آقا

رهنما – (پشت کرسی خطابه) بنده مترصد بودم که

یک لایحة از طرف ادارة فلاحت بمجلس شورای ملی بیاید تا در آن موضوع عرایضی که دارم بکنم و عرایض بنده هم جنبة استفهامی بیشتر دارد ادارة فلاحت سالها یکی از ادارات یک مؤسسه یک وزارت خانه بود که رئیس آن وزارت خانه در ضمن کارهائی که انجام می‌داد یکی ازکارهایش هم فلاحت بود برای آن اداره یک شخصی را آوردند که اگر اسمش را فراموش نکرده باشم مسیو هسکل بود و او یک طرز دماغ مخصوصی داشت بنده در تماسش واقع شده بودم یک شکل مخصوصی فکر می‌کرد و تعقل مخصوصی داشت و یادم می‌آید یکی از ایرانیهای خودمان منشی اش بود و بالاخره بین او و آن منشی یک تباینی بود و بهمین جهت هم یک نقاری بینشان بود که شروع می‌کردند به انتریک و برعلیه همدیگر کار کردن بهر تقدیر اداره فلاحت را امروز از نقطه نظر عمل و آثار و نتیجه می‌گویند بیشتر است تا آن روز و یکی از جوانهای و یکی از اشخاص خوب ما در رأس آن وزارت خانه است و مشغول کارند ولی غالباً این تعبیرات مشغول کار بودن و گاهی هم این تعبیرات در قسمت مخبرین جرائد یک صورت دیگری پیدا می‌کند که غالباً خود مدیران جرائد هم از اصل این چیزها خیلی مفتخر می‌شوند که یک همچنین چیزهائی هست ولی وقتی که باصلش می‌رسند می‌بینند که زیاد با حقیقت چیز ندارد می‌خواستم به بینم اداره فلاحت اینجا چه می‌کند ادارة فلاحت از نقطه نظر زراعت از نقطه نظر حیوانات از نقطه نظر تربیت حیوانات اهلی از نقطه نظر مؤسسه کرج یکی از رفقای بنده یکی از وکلاء که الان هم حاضرند می‌گفتند که چندی پیش در مؤسسه کرج یک عده از حیوانات اهلی که پول داده بودند و آورده بودند اصلاً مرد و بواسطة عدم مراقبت آنها از بین رفت آیا صحت دارد یا نه؟ بالاخره نماینده و رئیس اداره فلاحت خوب است در این موضوع یک توضیحی بدهند تا ذهن آقایان نمایندگان مسبوق شود والا راجع باین بودجه کسی حرفی ندارد برای اینکه برای یک اداره یک وزارت خانه بودجه لازم است بودجه باید باو داده شود ولی اصولاً باید یک قدری عقیده پیدا کنیم که در کار همدیگر را مطلع کنیم همدیگر را عقیده مند کنیم بکارها عقیده ایجاد کنیم در طرف و با عقیدة همدیگر راه برویم امروز بنده و شاید خیلی‌ها در مجلس نمیدانند حقیقتاً اداره فلاحت چه می‌کند امروز چه کار برجستة کرده است در سایر کارها ممکن است مثلاً وزارت داخله پنجاه حاکم فرستاده است بفلان جا فلان کار را کرده است اداره تجارت پنجاه جواز صادر کرده است ولی اداره فلاحت را بنده که هیچ اطلاعی ندارم و نمی دانم چه چیزهائی در اداره فلاحت هست و چه کاری انجام گرفته و آن لیاقتی را که رئیس محترم اداره دارند تا چه اندازه موفق شده‌اند در صرفه وصلاح مملکت زراعت و فلاحت بکار بیاندازند فقط بنده این یک سؤال را در این موضوع دارم که می‌خواهم آقای رئیس فلاحت جواب بدهند.

وزیر داخله – بنده در عالم همکاری نیابت می‌کنم از آقای حکیمی و استفهامی که آقای رهنما فرمودند بقدر مقدور جواب عرض می‌کنم. اداره فلاحت البته یک اداره جدید التشکیلی است درست است که سابق هم یک اسمی بوده است و یک اشخاصی هم بوده‌اند بعنوان متخصص و غیره ولی همینطوری که فرمودند نظر باین که درست وارد عمل نشده‌اند و آن توسعه که لازم بوده است پیدا نکرده است این اداره در واقع اثر معنوی در وجودش پیدا نشده است و بهمین علت دولت صلاح دانست که این اداره یک اداره مستقلی باشد تا کم کم توسعه پیدا کند وبعدها هم مهمتر خواهد شد. تشکیلات فعلی اداره فلاحت در واقع یک قدمهای اولیة است که برای تشکیل این مؤسسه برداشته می‌شود و البته دوره اول یک دوره است که خیلی دائره اش را نیمتوان وسیع گرفت وسائلی عملی البته تا فراهم نشود بزرگ کردن کار دست گذاشتن باقدامات و کارهائی شاید نتیجه خوبی ندهد این است که حالا فرض بفرمائید چند ماهی است از عمر تشکیل این اداره کل فلاحت گذشته ومیفرمائید چیزی دیده نشده البته اگر نزدیکتر

ملاحظه بشود و دقت بشود بجزئیات کارهائی که اداره فلاحت کرده است ملاحظه خواهید فرمود که طرز و شالودة خیلی مفیدی ریخته‌اند و مشغول یک مطالعاتی هستند که روی آن مطالعات عملیات عماً قریب شروع می‌شود و شروع هم شده است مثلاً مؤسسه کرج را که فرمودید می‌توانم عرض کنم یک مؤسسة خیلی مفیدی است که خدمت عمده می‌کند مدرسه کرج تا امروز چند نفر فارغ التحصیل بیرون داده است که اینها در امور فلاحتی متخصص هستند و اگر حساب کنیم خرجی را که ما برای مدرسه کرج کرده‌ایم ملاحظه میفرمائید که با کمال صرفه عمل شده است زیرا این چند نفر محصل را اگر بنا بود بخارجه بفرستیم و آنجا تحصیل کنند با مخارج خیلی بزرگتر برای ما تمام می‌شد این چند نفر فارغ التحصیل مدرسة کرج امروز قابل هستند که یک رشته‌های فلاحتی را در دست بگیرند و عملکنند و همینطور اداره فلاحت امروز از وجود آنها استفاده می‌کند. فرض حیوانات را که فرمودید در مؤسسة پیدا شده است ملاحظه بفرمائید امروزه با اینکه وسائل حفظ الصحه و دفع امراض انسانی بدرجه کامل رسیده است باز آن مؤسسات از وقوع و وجود مرض نمی‌توانند جلوگیری کنند منتهی کم می‌شود و وقتی که بروز کرد جلوگیری می‌شود و همین مؤسسه کرج وقتی که بنده تحقیق کردم معلوم شد که در یک گلة چهار صد رأس گوسفند یک مرض بروز کرده بود و فوراً هم در صدد علاج و جلوگیری بر آمدند و جلوگیری هم کردند و فقط چهارده رأس گوسفند تلف شد. اگر بنا باشد چیزی از انسان و حیوان تلف نشود که دنیا پر می‌شود.

در امور جنگل و در امور آبیاری و در امور اصلاح نوع زراعت بطوریکه مطلع هستیم اداره فلاحت حقیقتاً مطالعات خیلی خوبی کرده است و امیدوار هستیم بزودی یک اقدامات عملی بکند که نتایجش ظاهر شود برای جنگلها یک تشکیلات جنگل بانی داده‌اند البته هنوز کامل نیست (دشتی – آثارش هست ذغال) خیر ملاحظه بفرمائید اگر یک اموری که سابقه نداشته است حالا شروع شود تا یک اندازة شاق بنظر می‌آید این دلیل بر آن نیست که در آن کار اقدام نباید کرد ولی بنده اعتراف می‌کنم اولش شاید یک نواقصی داشته باشد ولی وقتی که وارد عمل شدیم یک قدری از نواقصش در ضمن عمل باید رفع شود چاره هم ما نداریم ما که یک تشکیلات جدیدی را درمملکت شروع می‌کنیم و تجربه اش را هم نداشته‌ایم یک مقداری تجربه می‌کنیم و شاید یک مقدار از نتایج اولیه اش رضایت بخش نیست ولی نظر دولت اصلاح امور است و طریقه امور هم اول فکر است ومطالعه و بعد بتدریج جلو رفتن در امور زراعتی البته یک مقداری ترویجهای عملی است از راه مفید مثل زراعت پنبه که امروز در مملکت ملاحظه بفرمائید همه جا مشغول هستند یک مقدار اصلاح زراعت است از حیث وارد کردن بذرهای جدید و عمل آوردن آنها مطابق اصول فنی و ادارة فلاحت مشغول است البته همة وسائل دولتی هم کمک می‌کنند برای پیشرفت امور و یک قسمت امور آبیاری است البته آنها یک طوری است که بیش از همه یک سرمایة کاملی لازم دارد و ما امیدواریم سرمایه دارهای مملکت اشخاص با ثروت حالا که باین نوع امور درمملکت وسعت داده شده است و امور اقتصادی مورد توجه عموم است که خصوصاً مجلس شورای ملی و البته دولت هم کاملاً شریک است باهاشان این نوع اقدامات را دیگر باید سرمایه دارها بکنند همه نباید منتظر باشند که دولت بیاید فلان سد را به بندد و فلان مجرای رودخانه را تغییر بدهد خوب اینها یک اقداماتی است که البته سرمایه‌های افراد و یک شرکتهائی هم باید داخل در این عملیات بشود دولت در سهم خودش البته در تسهیل وسائل و مساعدتهای عملی کوتاهی نخواهد کرد اداره فلاحت هم در دادن نظریات و اطلاعات فنی نهایت مراقبت را دارد و البته نظر خیر عموم یا اگر منفعت شخصی شان را هم در نظر بگیرند امروز بهترین موقعی است برای این کار که اگر سرمایة هست باین کارها بیفتد چه مانعی دارد ملاحظه بفرمائید زراعت از قدیم الایام در این مملکت گندم و جو بوده است و وقتی که اسم زراعت می‌بریم همین بنظر می‌آید و ما امروز

فهمیده‌ایم که این تنها کافی نیست و اسباب زحمت می‌شود مثل اینکه امروز کثرت غله اسباب ناراحتی و اسباب نگرانی هم زارع شده است و هم مالک و بنده خودم در همه جا منادی این فکر بودم در آن قسمتی که مأموریت داشتم بمردم و زارعین ومالکین و بالاخره تجار و بهمه توصیه می‌کردم مذاکره می‌کردم سفارش می‌کردم که بالاخره باید زراعت را تا اندازة اصلاحاتی درش کرد باید یک موادی بعمل آورد که صادرات زیاد شود و غله نمی‌تواند مال التجاره حساب شود مگر در مواقعی خیلی نادر که اتفاق بیفتد جاهای دیگر محتاج غله باشند و بخرند و ببرند ولی این حکم کلی نیست پس باید این زراعت را تغییرش داد فقط اداره فلاتحت نمی‌تواند خودش عوض همه زراعت بکند خوب اداره فلاحت دستور می‌دهد و بالاخره باید کتابچه هائی طبع بکند و باطراف بفرستد در واقع کار مبلغی می‌کند و مأمورین دولت هم وسیله اجرای آن نظریات می‌شوند پیش مردم و بالاخره از اصلاح امور زراعت خودشان استفاده می‌کنند پس ملاحظه بفرمائید اداره فلاحت یک اداره فنی است که کار فنی می‌کند اداره فلاحت نمی‌تواند محصول بعمل بیاورد مگر اینکه یک مزارع نمونة داشته باشند مثل مؤسسه کرج مثل مؤسساتی که در گیلان ولاهیجان و آنجاها دارند آنهم برای نمونه و نشان دادن بمردم از حیث نمونه و طرز عمل والا خود اداره فلاحت را چه می‌خواهیم ازش؟ یا بگوئیم چقدر امسال محصول عمل آورده‌ای این را نمی‌شود از اداره فلاحت خواست اداره فلاحت اداره فنی است و ما هم خیلی متشکریم از تذکراتی که در مجلس شورای ملی داده می‌شود و راجع بامور فلاحتی و تجارتی و صناعتی و اقتصادی خیلی هم ذیقیمت میدانیم این مذاکرات را و البته کاملاً مطابق فکر و نظر خود دولت است و از این مذاکرات هم استفاده می‌شود هم برای دولت و هم برای مردم عموماً و امیدواریم روزبروز در این مشی که داریم مخصوصاً در امور اقتصادی و تکمیل آن جدیت بعمل آورده و نتایج خوبی از آن بگیریم.

رئیس – آقای روحی

روحی – بنده با اینکه یک نفر شخص فاضلی در رأس ادارة فلاحت است و ما هم بدانائی و دانش ایشان معتقد هستیم البته امیدواریم این اشکالاتی که هست حل شود و ما موفق شویم فلاحت خودمان را از هر جهت توسعه بدهیم مثل سایر جاها ولی چیزی که بنده خواستم در این موقع عرض کنم و به آقای رئیس کل فلاحت عرض کرده باشم اداره فلاحت بد نیست در همین مواقع کم موفق شده است که در ولایات تشکیلاتی بدهد.

رئیس – آقا شما موافقید؟

روحی – خیر مخالفتم را عرض می‌کنم مخالفت من در اینجا است که اداره فلاحت توجهشان بیک نقاط مخصوصی است هیچوقت اداره فلاحت نظر خودش را جولان نداده است بیک محلهای دیگر هم که واقعاً استعداد فلاحتی دارد در آنها هم یک نظری نماید یکی از محل هائی که قبلاً بهشان تذکر دادم که استعداد مهم دارد جیرفت و رودبار کرمان است در اینجا ابو حامد احمد صاحب تاریخ عقد العلی در هفتصد سال قبل می‌نویسد سی هزار اشرفی در سال عایدات گمرک ابریشم این محل بوده است که فعلاً بکلی از میان رفته است بایستی به این جاها توجه بکنند اهتمام کنند بلکه چیزهای مهم از این قسمت‌ها احداث شود و دیگر اینکه در این محل یک محصوتی بوده است که امروز هم هست و آن در جنگل‌های خیلی وسیعی است که یک گل هائی دارد بنام استبرق که شاید این محصول در قدیم یکی از صادرات مهم این مملکت بوده است و حالا هم از این جنگل‌ها آن گل‌ها را میاورند و بی حاصل از بین می‌رود و البته باید سوابق این کار را بخواهند و بفهمند بچه ترتیب از این استفاده می شده است و چگونه تجارت می شده است و چه قسم بافته می شده است و حقیقتاً یک توجهی بکنند عرض دیگر بنده راجع بچای کاری است چای کاری در غالب نقاط ایران از حیث استعداد ارضی و سمائی که دارد خیلی خوب می‌شود یکی هم در همین

محل است که استعداد زیادی برای اینکار دارد بنده خواهش می‌کنم از آقای رئیس کل فلاحت ولو بعنوان نمونه هم باشد در آنجا یک قدری زراعت چای را معمول دارند و بنده قطع دارم که از این راه یک عایدات مهمی باین مملکت می‌رسد این عرایض بنده بود که من باب تذکر عرض کردم.

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

عراقی – کافی نیست بنده مخالفم

رئیس – بفرمائید

عراقی – یکی از چیزهائی که همیشه آقایان نمایندگان مطابق قوانین مجلس کاملاً مراعات می‌فرمودند و اجازه صحبت داده می‌شد در موقع طرح بودجه است. هر وقت بودجه وزارتخانة می‌آید بمجلس هر یک از آقایان نمایندگان نظریاتی دارند باید در موقع مذاکره آن بودجه نظریات خودشان را بگویند و این هم در واقع لایحه بودجه ایست و راجع باداره فلاحت است همه آقایان حق دارند هر حرفی دارند بگویند فوراً مذاکرات کافی است یعنی چه بنده خیال می‌کنم آقایان اگر مذاکراتی دارند باید بمذاکرات خودشان ادامه بدهند

رئیس – آقایانیکه مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند

(چند نفری قیام نمودند)

رئیس – معلوم می‌شود کافی نیست. آقای هزار جریبی

هزار جریبی – بنده می‌خواستم عرض کنم در این اقلامی که در این جا می‌نویسد حقوق اعضاء رسمی، ملزومات و مطبوعات و نشریات و خرید اثاثیه و سوخت مخابرات تلگرافی و سایر مخارج این سایر مخارج را بنده توضیح می‌خواهم یعنی چه دیگر اینکه از بابت جنگل که نوشته است مخارج بازدید جنگل‌ها و مسافرت متخصص جنگل البته این موضوع متخصص جنگل را می‌بایستی ما قبلاً اطلاع پیدا کرده باشیم بنده در روزنامه دیدم این جنگل از اول استرآباد تا آخر خاک آستارا جنگل است و قریب صد و چهل فرسخ جنگل است سی فرسخ ۶۰ فرسخ عرض جنگل است مردم می‌خواهند بروند سرو شاخة درخت را بزنند مانع شده‌اند مثلاً سر و شاخه درخت انار را می‌خواهند بزنند متخصص نمی‌گذارد و حال اینکه این درخت انار جز استفاده هیزمی فایده دیگری ندارد و هیچوقت انار پردان خوب نمی‌دهد بعلاوه اینجا مرتع است اگر سر و شاخه‌های درخت را بزنند علف روئیده نمی‌شود دیگر اینکه آقای رئیس محترم تجارت در ضمن فرمایشاتشان فرمودند جنگل عمومی بنده این قسمت را می‌خواهم تکذیب کنم ما در حدود استر آباد و مازندران و گیلان جنگل عمومی بهیچوجه نداریم تمام این جنگل‌ها مالکین خاصی دارد و ممیزی شده است و مالیات آن را می‌دهند چنانچه عرض کردم هیچ جنگل عمومی در این صفحات وجود ندارد و این دخالت اداره فلاحت بر خلاف اصل ۹ و ۱۵ و ۱۷ قانون اساسی است بخصوص با اصل ۱۷ که بهیچوجه من الوجوه نمی‌توانند مداخله کنند بنده خودم هم معتقد هستم که نباید جنگل بکلی از بین برود و درختهائی که برای صناعت لازم است البته نباید از بین برود و بمصرف غیر صنعتی برسد و البته جنگل هم تمام مالک دارد امر بکنید که جنگل‌ها را خود مالکین حفظ کنند شما هیچوقت نمی‌توانید بگوئید که این جنگل‌ها بی مالک است و مداخله اداره فلاحت در جنگل بجز اینکه مردم را در مضیقه و زحمت بیندازند هیچ چیز دیگری نیست همین قسمتی را که آقایان در خصوص ذغال و گرفتاری مردم فرمودند علتش همین است که اداره فلاحت در جنگل مداخله می‌کند البته شما نمی‌توانید اختیار ملک را از دست مالکش بگیرید یعنی اصل تمام قانون اساسی اجازه نمی‌دهد که شما بخواهید اختیار از دست مالک بگیرید (صحیح است) بنابراین این ماده را اگر ما تصویب کنیم مثل این است که ما اجازه داده‌ایم باداره فلاحت که مردم را از مداخله در ملک خودشان منع کنند و این کاملاً با قانون اساسی مخالف است.

رئیس کل تجارت – عرض می‌شود در اطراف کارهای اداره فلاحت مباحثاتی شد که اداره کل فلاحت کارهائی کرده است بنده بطور اجمال می‌خواستم عرض

کنم که انحطاط ترقی تنزل اینها یک امور معنوی است و خیلی محسوس نیست مثل ساختمان فلان جا معلوم نیست که همینکه ساخته شد معلوم شود که چه شده و بالاخره ترقی و تنزل خیلی زود محسوس نمی‌شود مگر در ضمن شیفرها و ارقام الان اگر شما بخواهید بدانید که زراعت پنبه ما چقدر ترقی کرده جز اینکه یک احصائیه و استاتیستیکی در دست داشته باشید که از روی آنها معلوم شود که ترقی یا تنزل کرده است چای لاهیجان اگر زراعتش ترقی کرده است یا تنزل کرده است باید مطابق ارقام سنجش کرد و مقایسه کرد بعد دانست که ترقی یا تنزل کرده است خلاصه این که سنگین ترین قسمتهای اقتصادی در مملکت ما کار فلاحتی است چرا برای این که طرف زارع است طرف دهقان است طرف کسی است که باین زودیها نمی‌شود یک عملیاتی را باو حالی کرد قسمتهای دیگر قسمت اداره بنده شاید آسان تر باشد برای این که سر و کار ما با تجاری است که نسبتاً شهر نشین هستند فکرشان روشن است دارای اطلاعاتی هستند کار صناعت هم با اشخاصی است که دارای یک ذوقهائی هستند البته کار اینگونه اشخاص آسان تر است ولی کار فلاحت یک کار خیلی مشکلی است و یک کاری نیست که آثارش بزودی محسوس شود موضوعی را که آقای هزار جریبی نماینده محترم فرمودند راجع بجنگل بنده درست یادم نیست که قبلاً برای توضیح آن چه عرایضی کرده بودم ولی حالا آنچه لازم است عرض می‌شود و آن این است که مالکیت به حیازت تحجیر نقل و انتقال بعین یا ارث به این جور چیزها حاصل چیز هستم که قبلاً حق اولویت پیدا کند حق تصرف پیدا کند اگر در دامنه کوهی یک اشجاری از سالیان دراز روئیده است (جمشیدی - آقا اینطور نیست تمام مراتع است مالک خصوصی دارد.)(صدای زنگ رئیس) خوب اگر مالک خصوصی دارد دولت هیچوقت حق مالک را از دست یک نفر مالک خصوصی سلب نخواهد کرد اگر مالک خصوصی ندارد که مال عامه است و دولت باید اداره بکند و غیر از این هم چیزی نیست و اگر یک نظاماتی هم وضع می‌شود در اطراف این قضیه است.

رئیس – آقای اعتبار

اعتبار – بنده اساساً در موضوع لایحه و مخارجی که کسر از مواد ۳۲و ۳۳ بودجه فلاحت شده بود می‌خواستم یک عرایضی بکنم ما باید اصلاً به بینیم که این مبلغی را که ما سابقاً در بودجه داشتیم در مواد ۳۲ و ۳۳ برای چه مصرفی بوده است و بعد بچه مصرف می‌خواستیم برسانیم مطابق اطلاعی که بنده پیدا کرده‌ام این نوزده هزار تومانی که می‌خواهیم باین صورتش در بیاوریم چهارده هزار تومانش برای ورود یک کارخانه ابریشم کاری پنجهزار تومان هم برای خرید گوسفند بوده است آنوقت ما این را برداشته‌ایم چه کارش می‌کنیم حقوق اعضاء رسمی ۲۸۹ تومان ملزومات ۴۰۰ تومان مطبوعات دو هزار تومان سوخت و چه تا آخر البته وقتی که ما این مخارج را امروز اینجا تصویب می‌کنیم و از دو قلم مفید و مهم برمیداریم و میاوریم روی این مخارج و روی بودجه پرسنلی صرف می‌کنیم خوب این در سال دیگر هم همین مبلغ جزء بودجه خواهد آمد و از آن یکی صرف نظر خواهد شد خوب بایستی دید که این لوایح وقتی که می‌آید ارزش و قیمتش تا چه اندازه است هیچ بعقیده بنده انصاف نیست و ارزش ندارد که یک اعتباری را که برای کارخانه ابریشم بافی در بودجه گذاشته‌اند این را ما بر داریم برای حقوق اعضاء رسمی و اینها بنده می‌خواهم این را از آقای رئیس فلاحت تحقیق کنم که با اینکه ما بودجه فلاحت را گذراندیم و پیش بینی هم لازم بوده است در بودجه شده این دو قلم یعنی حقوق اعضاء رسمی ۲۸۹ ملزومات چهار صد تومان مطبوعات فلان فلان فلان اینها چه پولی است که پیش بینی نشده مخارج ساختمان مؤسسه چای در کجور این ممکن است مفید باشد ولی حالا فصلش گذشته است بنظر بنده آقای رئیس فلاحت این قسمتها را از محل دیگری تامین کنند و آن دو قلم

را همانطور که در بودجه گذاشته‌اند حفظ کنند و در سال آتی یعنی از حالا مقدمات ورود آن کارخانه را فراهم کنند بهتر از این است که صرف اینجور چیزها بکنیم

وزیر داخله – این چند قلم خرجی که در اینجا منظور شده است و نوزده هزار تومان مجموعش می‌شود که بخرج آمده عبارت از دو قلمی است که تا بحال عملی نشده است یکی عبارت از خرید گوسفند است و یکی هم کارخانه ابریشم که تا بحال نرسیده و عملی نشده و اعتبارش همینطور می مانده تا آخر سال در صورتی که یک احتیاجات ضروری که مورد احتیاج است معوق می‌ماند باین جهت است که این لایحه تقدیم شده نه اینکه صرف نظر شده باشد از این دو قلم خیر برای سال آینده اداره فلاحت متعهد و مقید است که این کار را بکند ولی بموقع باید اقدام کند وبموقع برساند که اعتبارش بیخود محبوس نماند باشد اما این اقلامی که بجای آن اعتبار گذاشته‌اند توجه بفرمائید که اصلاً حقوق پرسنلی آن دو قلم بترتیب آنهم خیلی قلیل است صد و یازده تومان تماماً خرجهای لازمی است که این جا صورت داده شده است و تصدیق میفرمائید این خرجها یک خرجهائی نبود که بگذارند برای سال آینده برای اینکه این خرجهای ضروری است و باید حالا بشود ولی آن دو قلم خرجی که فرمودید باید بشود و تا حال هم نشده بود آن را می‌توانستند بگذارند برای سال آینده و در سال آتی آن دو قلم را عمل خواهند کرد و بموقع خودش نتیجه هم ازش خواهند گرفت و اینکه در این لایحه منظور شده جز یک قلم خیلی قلیل مخارج پرسنلی ندارد و باقی اش تمام خرجهای لازم وضروری است که باید بشود عده از نمایندگان – مذاکرات کافی است.

رئیس – پیشنهاد آقای جمشیدی قرائت می‌شود:

مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی – بنده پیشنهاد می‌کنم در قلم هزار تومان راجع بمخارج جنگل‌ها و مسافرت متخصص جنگل از این لایحه حذف شود.

رئیس – آقای جمشیدی

جمشیدی – آقای یاسائی در ضمن بیاناتشان یکی قبل از دستور و در موقعی که آقای دشتی بیاناتی راجع بذغال می‌کردند فرمودند کمیابی ذغال برای بارندگی است نه برای منعی که اداره فلاحت از کوره‌های مازندران کرده‌اند این یکی یکی دیگر فرمودند اداره فلاحت این دو هزار تومانی را که در نظر گرفته است برای جنگل‌های عمومی است نه جنگل‌های خصوصی اولاً در قسمت فرمایش اولی شان عرض می‌کنم که خیر اینطور که فرمودند نیست علت عمده کمیابی ذغال برای این است که اداره فلاحت بدون مطالعه کوره‌های ذغال مازندران را منع کرده است همین سبب شده که کسانیکه تهیه ذغال می‌کردند صرف نظر کردند و رفتند پی کار دیگر و یک دلیل دیگرش هم همین است که الان در خود مازندران هم ذغال پیدا نمی‌شود (بعضی از نمایندگان – صحیح است) این یکی یکی دیگر اینکه فرمودند که مالکیت یا به انتقال و یا بتصرف و یا به تحجیر است بنده عرض می‌کنم به تمام اینهاست این جنگل هائی که امروزه در مازندارن یعنی از استراباد گرفته تا حدود آستارا و آنجاها که ملاحظه میفرمائید اینها تمام مالکین عدیده دارد که از قرون عدیه متصرف بوده‌اند (صحیح است) اگر بنای تحجیر هم باشد تحجیر هم از چندین سال باینطرف شده است بنده در شمال بهیچوجه برای دولت جنگل عمومی نمی‌بینم تمام این جنگل هائی است که مردم متصرف بوده‌اند و اینها مراتع است (روحی – نیست اینطور) و امسال قطع نظر از اینکه دولت از جنگل‌های مازندران هم جلوگیری کرد حتی نگذاشت صاحبان مراتع گوسفندهای خودشان را در جنگل ببرند و سر و شاخه‌های درخت‌ها را بریزند (دشتی کار بدی کرده است) در صورتیکه در جنگل سر و شاخه‌های درخت را نزنند اصلا علف روئیده نمی‌شود اداره فلاحت یک عده جنگل بان بدون هیچ انتظام و قواعدی اینها را روانه کرد بمازندران بصفحات شمالی و اینها رفتند و مانع شدند از اینکه مردم سر و شاخهای درختشان را بریزنند بنده عرض می‌کنم تا وقتی که قانون جنگل نگذرد هر کوه

اقدامی که دولت بکند برخلاف قانون اساسی است و هیچ رسمیت ندارد ما با اصلاحات جنگل بهیچوجه مخالفتی نداریم و تصدیق می‌کنم باینکه جنگل بایستی در تحت انتظام باشد و موافقم با اصلاحاتی که دولت در نظر دارد ولی قبل از اینکه آن قانون نگذشته و تکلیف جنگل‌ها معین نشده است هر گونه اقدامی دولت در این خصوص بکند بر خلاف مجوز قانونی است و بهیچوجه نمی‌تواند سلب تسلط مالکین را از تصرف در اموال خودشان بکند باین جهت بنده این پیشنهاد را کردم خوبست اداره فلاحت لایحة راجع به جنگل‌ها را بیاورد و تکلیف مالکین را با جنگل‌هاشان معین کند آنوقت هر گونه انتظامی بخواهند بدهند ما حرفی نداریم (نمایندگان – صحیح است)

رئیس کل تجارت – عرض می‌شود در اینجا سوء تفاهمی شده است نزاع بنده و آقای جمشیدی کاملاً نزاع لفظی است برای اینکه بنده عقیده‌ام این است که جنگل بر دو قسم است جنگلی که مالک خصوصی دارد وجنگلی که مالک خصوصی ندارد (دشتی – تمام مالک خصوصی دارد)

رئیس کل تجارت – قلل جبال که مالکین خصوصی ندارد

جمشیدی – همان قلل شامخه جبال مالک خصوصی دارد

رئیس کل تجارت – بسیار خوب دولت هم البته کاری ندارد بجائی که مالک خصوصی دارد (جمشیدی – پس چرا جنگل بان می‌فرستید؟) خوب فرقش این است که شما میفرمائید جنگل عمومی وجود ندارد خیلی خوب اگر همچو چیزی وجود خارجی داشت ما دعوی نداریم بنابراین کاملاً در اینجا نزاع لفظی بوده و سوء تفاهم شده است واین لایحه هم که ملاحظه میفرمائید مربوط بیک افراد بدبختی است در این زمستان و خواهش می‌کنم آقایان هم موافقت بفرمائید بالخصوص که امشب دو لایحه شبیه بیکدیگر بوده که یکی اش مربوط باداره بنده بوده و آقایان التفات فرمودند و گذشت (جمشیدی – همین دلیل بر بی غرض ماست) و یکی هم راجع باین قسمت است که بنده استدعا می‌کنم این لایحه را هم مثل آن لایحه تصویب بفرمائید.

رئیس – آقایانی که پیشنهاد آقای جمشیدی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) قابل توجه شد

کازرونی – لایحه مروارید را مطرح بفرمائید

۱۰- موقع جلسه بعد – ختم جلسه

رئیس – بنظر بنده مساعد است که مجلس را ختم کنیم برای اینکه مجلس صورتاً ختم می‌شود ولی معناً کار دراد و می‌خواستم در این جلسه تذکر بدهم که در اختتام جلسه آقایان کمیسیون بودجه سال ۱۳۱۱ و کمیسیون محاسبات مجلس را انتخاب کنند برای اینکه موقع انتخابش فرا رسیده است جلسه آینده سه شنبه پنجم بهمن ساعت هفت دستور بقیه لوایح

(مجلس ساعت یازده بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی -دادگر

قانون

راجع به کسر اعتبارات بودجه ۱۳۱۰ اداره کل تجارت

ماده واحده – وزارت مالیه مجاز است مبلغ نه هزار و بیست و هشت تومان کسر اعتبارات بودجه ۱۳۱۰ اداره کل تجارت را بشرح ذیل:

کسر اعتبار ماده (۱۱) راجع به سه ماهه اول سال ۳۶۸۵۸۴۰ قران»»» (۱۲)»»» ۱۰۰۰۲۹۰»»»» (۱۳)»»» ۷۲۱۸۴۵»»»» (۲۱)»»» ۴۴۰۲۵»»»» (۹) برای تمام سال - ۳۵۷۶۰»

جمع - ۹۰۲۸۰ قران

از محل صرفه جوئی سایر اعتبارات سه ماهه اول سال بودجه مذکور احتساب نماید.

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسه دوم بهمن ماه یکهزار و سیصد و ده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.

رئیس مجلس شورای ملی - دادگر