مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ اسفند ۱۲۸۹ نشست ۲۱۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۲ اسفند ۱۲۸۹ نشست ۲۱۴

مجلس شورای ملی ۲ اسفند ۱۲۸۹ نشست ۲۱۴

صورت مشروح روز چهارشنبه ۲۲ شهر صفر ۱۳۲۹

مجلس سه ربع قبل از غروب آفتاب در تحت ریاست آقای ممتاز الدوله تشکیل شد صورت جلسه روز سه شنبه را آقای معاضد الملک قرائت نمود.

(غائبین جلسه قبل)

آقای حسن علی خان- حاج وکیل الرعایا- سپه دار اعظم- آقا سید محمد باقر ادیب بلا اجازه.

حاجی سید نصرالله- ادیب التجار- با اجازه.

آقا میرزا مرتضی قلی خان- دهخدا- دکتر حیدر میرزا- سردار اسعد- در موقع مقرره حاضر نشده‌اند لسان الحکماء- لواء الدوله مریض بودند.

رئیس- آقای حاجی عز الممالک در صورت مجلس فرمایشی هست.

حاجی عز الممالک- آقا سید محمد باقر ادیب را بنده اطلاع دارم که مریضند و از این جهت غیبت کرده‌اند دیگر این که‌امتناع کنندگان هم باید اسامی‌شان در صورت مجلس نوشته شود.

رئیس- در آن مسئله اولی که فرمودید آقای ادیب باید بنویسند و اجازه بخواهند.

ارباب کیخسرو- آقای آقا سید محمد باقر ادیب اجازه نامه نوشته بودند و فرستاده‌اند و در آن جا هم قرار بود که اطلاع بدهند که با اجازه بنویسند نمی‌دانم چه شده است که ننوشته‌اند اجازه شان رسیده است.

رئیس- دیگر ملاحظه در صورت مجلس نیست (چون اظهاری نشد رئیس صورت مجلس را‌امضاء نمود).

معاضد الملک- در خصوص‌امتناع کنندگان چون در نظام نامه داخلی فقط تصویب کنندگان و رد کنندگان را نوشته است از این جهت‌امتناع کنندگان را در این جا درج نکردیم راپورت کمیسیون قوانین راجع به قانون محاسبات قرائت شد.

ماده ۶۲ و ماده ۱۴۰ که از مجلس به کمیسیون رجوع شده بود در تحت مذاکره در آورده و به ترتیب ذیل اصلاح و به مجلس پیشنهاد می‌نماید.

ماده ۶۲- هر گاه مدتی که از طرف دیوان محاسبات معین شده منقضی شود و صاحب جمع مزبور صورت حساب را تسلیم ننماید دیوان محاسبات می‌تواند به جرم این تأخیر او را محکوم به یک جزای نقدی نماید که از نصف مواجب و مدد معاش سالیانه و یا حق الجعاله متجاوز نباشد و نیز می‌تواند نسبت به اهمیت موقع انفصال موقتی و یا عزل دائمی‌او را از وزارت خانه متبوعه‌اش بخواهد این پیشنهادات با شرایط نظارت و ریاستی که ادارات دولتی نسبت به مأمورین خود دارند منافات نخواهد داشت اگر چنان چه صاحب جمع باز هم از ارائه حساب‌امتناع نماید به حکم دیوان محاسبات حساب صاحب جمع به اعتمام مدعی‌العموم مرتب و به دیوان محاسبات تسلیم می‌شود که پس از رسیدگی درباره آن حکم صادر کند هر نوع مخارجی که از این بابت حاصل شود به عهده صاحب جمع است.

فهیم الملک- اول این ماده را به طوری که عرض می‌کنم اصلاح بفرمائید دیوان محاسبات می‌تواند به جرم این تأخیر‌امر نماید مبلغی که از نصف مواجب و مدد معاش سالیانه و یا حق الجعاله متجاوز نباشد و آن جمله «او را محکوم به یک جزای نقدی نماید» حذف شود.

حاجی سید ابراهیم- این جا مذاکره در این ماده شد به اعتبار همان لفظ جزای نقدی برگشت به کمیسیون و آقای آقا سید حسن این جا بیان فرمودند که جزای نقدی چون در شرع نداریم از این جهت باید برود به کمیسیون و اصلاح بشود و بنده بر خلاف ایشان عرض کردم جزای نقدی در شرع خیلی داریم اگر مرادشان این است که برای صاحب جمع جزای نقدی معین نشده برای خیلی چیزها بالخصوص جزای

نقدی وضع نشده است بنده عرض می‌کنم که در خیلی از جاها معین شده است کسی که روزه را بخورد باید کفاره بدهد این خودش یک جزای نقدی است.

رئیس- مذاکرات ‌امروز غیر از مذاکرات روز گذشته است حالا شما می‌خواهید که آن مذاکرات را تجدید کنید.

حاجی سید ابراهیم- بنده می‌گویم اگر کمیسیون هم حذف کرده است باید باشد.

رئیس- این را می‌توانید پیشنهاد بکنید حالا در این ماده اگر فرمایشی دارید بفرمائید.

حاج سید ابراهیم- بنده عرض می‌کنم باید لفظ جزای نقدی این جا باشد والا نمی‌توانیم بگوئیم که قانون دیوان محاسبات که تصویب شد و تمام علماء آن را قبول کرده‌اند ما به واسطه این که ندانسته‌ایم آن را رد کرده‌ایم و جزای نقدی در شرع بوده است و ما باید آن را قید بکنیم جزای نقدی می‌خواهد و آقای مخبر ملتفت نشده‌اند اگر بخواهیم بگوئیم جزای نقدی نباشد باید بگوئیم که آن چه سابقین در جزای نقدی نوشته‌اند غلط بوده و باب سیاسیات شرعیه را هم در کفارات و غیره منکر بشویم.

حاج شیخ الرئیس- بنده موافقم با آقای آقا سید حسن مدرس که و نظریات حاجی سید ابراهیم را تنفیذ می‌کنم به این که بلی البته در احکام شرعیات در مواقع و مواضع متعدده چنان چه خاطر کسانی که متخصص است در احکام شرعیه مستحضرند ولی این را عرض می‌کنم توجه بفرمائید که گویا شبهه و عین قیاس می‌شود و این که ما یک عنوانی را که در تحت یک عنوان کلی است و در مواقع دیگر ابداً مشابهت و مشاکلت به این مواد ندارد تشبیه بکنیم مثل پاره تضمیناتی به عنوان شرعی به اصطلاح فقها به عنوان مالم یجب بعضی از فقها می‌دانند حالا در بعضی از ادارات ما در کیفیت جریان‌امور دیوانی سابق هم بوده است و حالا هم معمول است یا در بعضی از دول اجرا می‌کنند بکند ولی بنده هیچ نمی‌توانم اسم جزای نقدی را در قوانین موضوعه در مجلس مقدس بشنوم و تجویر و تصویب کنم.

آقا شیخ ابراهیم- بنده در عبارت آخر ماده عرض می‌کنم که پس از رسیدگی درباره آن حکم صادر کنند چون در حقیقت این عبارت از حکم غیابی خواهد بود آیا او حق اعتراض خواهد داشت یا خیر و این جا آیا ذکر شده است که حق اعتراض خواهد داشت چون او خودش حاضر نیست مدعی‌العموم حاضر است از طرف او باید حق اعتراض در این حکم را داشته باشد.

فهیم الملک- حق اعتراض همان طوری که در سایر احکام معین شده برای او هم خواهد بود ولی یک مدتی معین شده است برای اظهار اعتراض که هر گاه در آن مدت اعتراض خودش را نکرده دیگر حق او ساقط خواهد شد.

آقا شیخ رضا- بنده موافقم با آقای حاجی سید ابراهیم آن روز هم خدمت آقای آقا سید حسن مدرس و آقای‌امام جمعه عرض کردم و تصدیق کردند که آن طور صحیح است و حالا هم عرض می‌کنم ولی یک اشکالی در اظهارات آقای حاجی سید ابراهیم بود که گویا ملاحظه نفرمودند آن این است که در شریعت ما بلکه در تمام ادیان و شرایع جرائم نهایت به شکل دیگر و نوع دیگر بوده است به عنوانات مختلف از کفارات و غیره و کفارات همین طور است که چه در دین ما چه در ادیان دیگر کفارات همان جرائم است ولی در جائی که از طرف آن شرع یک جریمه در یک موردی قرار گذاشته شده است تابعین نمی‌توانند در بین خودشان یک جریمه کفاره از پیش خودشان قرار بگذارند این توجه لازم بود و آقای حاجی سید ابراهیم فرمودند ولی این اشکالی که این جا شد اگر این صحیح است باید جواب داده شود و آن این است که در آن مواردی که قرار گذاشته است صحیح نیست مگر در صورت جعاله است اگر جعل می‌کند که فلان کس فلان کار را برای دولت بکند اگر کرد فلان قدر را به او می‌دهد اگر نکرد نمی‌دهد برای این که این حق و مزد کار است و در غیر جعاله که یک حقی ندارد نه از بابت این است که یک کاری به عنوان جعاله برای او کرده‌اند از بابت این است که یک کار دیگر و مقام و منصب دیگری دارد که آن حق را دولت به او می‌دهد اگر حق است (یک دفعه یک چیز باطلی است مثل این حقوقی که می‌برند و او هیچ چیز نیست) اگر این حق باشد یعنی در مقابلش یک عملی باشد که باید این عمل را این شخص به عهده گرفته باشد و یا وجود مشغول شدن به آن عمل نمی‌تواند از برای خودش تهیه بکند که او و خانواده او را بکند در آن صورت لازم است که دولت یک مواجبی برای او مرور کند که معاش او بشود و این یک چیزی است مشروع و یک است در مواد که باید داده شود او را چه طور می‌شود که به عنوان جریمه بدهد پس در آن صورت هم ممکن نیست که جریمه بکنیم پس این یک چیزی نیست که منحصر بشود به صورتی که از کیسه او ما بگیریم جریمه را خیر چیزی که دولت حقاً باید به او بدهد اگر ندهیم باز آن جریمه خواهد بود و باید بگیرد ولکن آن چیزی که به نظرم مصحح و مجرز آن مطلب است آن چیزی است که خدمت آن دو بزرگوار عرض کردم که چون این وجوه جرایم و سایر چیزهائی که مشروع یا غیر مشروع دولت از رعیت و افراد و ملت خود می‌گیرد لابد صورتش به این است که این‌ها را در مصارفی که مصالح مسلمین است صرف بکند پس دولت در همان وقتی که با آن صاحب جمع می‌خواهد این قرار را بگذارد به او می‌گوید که تو این را به عهده بگیر به عنوان این که الله اگر این کار را صورت ندادم این قدر به دولت بدهم که در آن مصارف مسلمین صرف بشود چون که آن مصارف مصالح مسلمین است و آن صاحب جمع اگر به عهده بگیرد صحیح است و یک تعهدی است صحیح و یک مجوزیست شرعی دیگر هیچ اشکالی باقی نمی‌ماند فقط یک الله گفتن دولت دولت اسلامی‌است و یک الله گفتن هم هیچ اشکالی ندارد و مجوز صحیحی است.

حاجی آقا- بنده هیچ نفهمیدم که چه طور شد که این مذاکرات به عمل آامد و حال آن که این ماده که آمده به کلی مغایر آن چیزی است که سابق بود یک مطلبی از کمیسیون آمده بود و یک فرمایشی آقای آقا سید حسن و آقای ‌امام جمعه فرمودند و تصدیق شد و برگشت به کمیسیون و کمیسیون تقریباً نظر ایشان هم تصدیق شد و عبارت هم تغییر داده شد و به مجلس آمد اگر چه نظر کمیسیون هم همان نظر آقایان بود و لکن برای آن که بهتر توضیح شود عبارت را تغییر دادند و به مجلس آوردند بدیهی است که آقایان هم آن روز نظرشان این بود که که باید یک مجوز شرعی داشته باشد البته گرفتن یک مقداری از مال یک کسی بدون مجوز شرعی هیچ وقت نمی‌شود گرفت حتی آن جرائم شرعیه هم که می‌فرمایند البته آن هم بدون مجوز شرعی نمی‌شود گرفت پس دولت هم یک التزاعی به کسی بکند که یک مقدار از مال خودش را بدهد پس باید مجوز شرعی باشد که بگوید یک مقدار از مال کسی را می‌شود گرفت صحبت در این بود که عبارت را باید یک طوری نوشت که اسباب اشکال نباشد و آقایان نظریاتی که داشتند تصدیق و یک مقداری هم واضح تر نوشته شد دیگر جای این مذاکرات نیست.

آقا شیخ رضا- چیزی که در آن جا موضوع شده است فقط اینست که یک جریمه از کیسه او بگیرند نه از مدد معاش و ما از حق الجعاله فقط آن چیزی که از کیسه او هست از او بگیرند بنده عرض کردم آن اشکال تنها در آن صورت به آن وارد نبود اگر از آن حقی هم که به اوباید بدهند بازار آن بابت هم بگیرن اشکال دارد مگر آن که آن را باطل بدانند پس در هر حال این اشکال وارد است و این تفسیر دادن هیچ حجت ندارد پس اگر می‌بایست که یک مجوز شرعی پیدا بکنیم و آن را در این جا قید بکنند باید هیچ تغییر ندهند چنان چه آقای حاج سید ابراهیم گفتند برای این که اگر جزا نباشد در میان لابد خلق از تقصیر دست نمی‌کشند لکن یک مجوز شرعی می‌خواست که آن هم پیدا شد.

محمد‌هاشم میرزا- به عقیده بنده آقای حاجی سید ابراهیم را نگذاشتند ادله خودشان را بگویند این ردی را که کردند راجع به فرمایش ایشان نبود و اگر می‌بایستی موضوع بحث نشود خود ایشان را هم نمی‌بایست اجازه داد والا خود آقای حاجی سید ابراهیم هم آن روز که در کمیسیون آمده بود نظرشان این بود که بدون مجوز شرعی نمی‌شود از بیاناتی که کردند راه مجوز شرعیش بود آقایانی که در مجوز شرعی اشکالی داشتند می‌دانند که این رد نشد و آن روز هم همین قدر به کمیسیون رفت نه این که رد شده باشد همین قدر نا تمام ماند اگر باید موضوع بحث شود اجازه بدهید خود آقای حاجی سید ابراهیم ادله شان را بگویند والا یک لفظ جرائم گفتن و رد کردن ایشان مقتضی نیست گفتند جریمه با مجوز شرعی نه مقصود مطلق جریمه بدون مجوز شرعی است اگر باید مذاکراه بشود که اجازه بدهید اگر نه که خارج از موضوع است و رأی بگیرید.

رئیس- بنده این مطلب را حالا در این ماده خارج از موضوع می‌دانم پریروز خارج از موضوع نبود آقا دیگر‌امروز خارج از موضوع است خواهش دارم هر کدام از آقایان نظریاتی در خود ماده دارند بفرمایند که خارج از موضوع نشوند.

فهیم الملک- خاطر آقایان را متذکر

می‌شوم این که این ماده پریروز در آن ملاحظه شد و برگشت به کمیسیون علتش این بود که نوشته بود اگر صاحب جمع مدد معاش نداشته باشد مواجب از دولت نداشته باشد پس چگونه می‌توان او را جریمه کرد لکن آن یک جمله ای بود و آن جمله اساساً حذف شد و مذاکره راجع به آن قسمتی می‌شود که آن‌ها از مقداری که برای آن‌ها معین می‌شود و حق الجعاله می‌گویند از آن‌ها برداند و علاه کردیم بر آن مدد معاش و حق الجعاله و آن جمله‌ای که مدد معاش نداشته باشد به کلی حذف شد حالا این مذاکرات و مباحثات که می‌شود راجع به جمله ایست که این جا نیست و آن چه که هست مذاکره راجع به آن نیست.

حاج سید ابراهیم- به واسطه همین عبارت برگشت به کمیسیون برای این که گفتند جزای نقدی برای مواردی که صاحب جمع مدد معاش و حقوقی ندارد و نظر بر این بود که در این مسئله اشکال شد که آیا هم چنین مواردی داریم برای خدمت یا نداریم اگر داشته باشیم در صورتی که مجانی خدمت کنند چرا جزای نقدی بدهد مقصود بنده این نیست مقصود بنده این بود که ترتیباتی که در قانون مطبوعات قرار داده شده است در راپورت کمیسیون هم در اول ماده یک مجوز شرعی برای آن قرار داده بود که عبارتش را الان بخوانم معلوم می‌شود که التزام در اول به این ترتیبی که بعد خواهد‌ آمد و جزای نقدی برای او قرار دادن هیچ منافاتی ندارد چون خواستم عرض کنم این ترتیب جریمه هیچ منافاتی با شرع ندارد توهم کرده‌اند و در خارج بعضی‌ها خیال کرده بودند که این مخالفت با شرع دارد و بنده مخالف بودم و عقیده‌ام این است که موافق با شرع است دلیل بر این یکی باب کفارات است یکی هم مثال‌های جزئی است در شرع که جزای نقدی معین کرده‌اند بعضی موارد یک مثقال طلا بعضی موارد نیم مثقال بعضی موارد ربع مثقال طلا معین کرده‌اند اگر بگوئیم که این ترتیب را قبول نکنیم و برگردد به کمیسیون و توهم برود که به جهت مخالفتش با شرع بوده است این را خواستم رد بکنم که قانون مطبوعات به همین ترتیب یعنی به همان مجوز شرعی و التزام در اول اگر نوشته است که ممکن است که آن‌ها محکوم به مجازات شوند و به نظر تمام علماء هم رسیده است حتی آقای‌امام جمعه هم آن وقت تشریف داشته‌اند که نوشته شده است و حتی آقایان آیات الله نجف هم ملاحظه فرموده‌اند و تصدیق کرده‌اند که مخالفتی با شرع ندارد حالا کار نداریم بعضی صاحبان روزنامه‌جات را که مجازات نمی‌دهند پس نباید گفت به آن ترتیب جزای نقدی گرفتن خلاف شرع است.

آقا محمد- اگر بنا شود این محل بحث واقع شود عرض می‌کنم تمثیل به کفارات قیاس مع‌الفارق است مسئله کیفیت کفارات آن‌ها را شارع قرار داده است دخلی به ما ندارد وقتی که ملاحظه می‌کنیم می‌بینیم قیاس مع الفارق است برای این که کفاره را که می‌گویند به جعل شارع است و ثانیاً کفاره معصیت است و این که جزای نقدی قار داده‌اند در راپورت کمیسیون اگر بگوئید از طرف شارع است که چنین چیزی نیست نمی‌دانم به چه چیزی قرار داده‌اند و محققاً از طرف شارع نیست و اگر ما خودمان می‌خواهیم قراری بدهیم قراری که ما خودمان می‌خواهیم بدهیم اگر بگوئیم از آن چیزی که می‌گیرد بگیرند آن عیب ندارد به این شرط که نمی‌گیرند یا این که مستحق نیست یک کاری می‌کنند که آن پولی که باید ببرد نبرد و این هم چه مسئله هم نیست الا این که بخواهیم به این جزای نقدی دستی چیز بدهیم به هیچ وجه از برای او مجوز شرعی نمی‌توانیم پیدا بکنیم مگر این که در ضمن عقد خارج لازمی‌آن عیب ندارد‌اما این ربطی به حیثیت جزای نقدی ندارد ولیکن وقتی که در این جا نوشته شده است که پس از قرار اجرت و تسامح در کار محکوم به یک جزای نقدی بشود که از آن حق العمل یا حق الجعاله‌اش بخواهند چیزی کسر بکنند آن ضرری ندارد به جهت این که شرعاً مستحق این اجرت است و حق الجعاله است و شرط می‌کنند که از او کسر شود و اگر چه شرعاً استحقاق ندارد چنان چه ظاهر است که غالباً عمل نمی‌کنند و مستحق چیزی نیستند بنده یک شرطی می‌کنم که هیچ در مقابل هیچ این را بنده نمی‌فهمم وضع مان مالم یجب در شرع ما نیست.

رئیس- مذاکرات در این ماده کافی است ولی عده برای این که بتوانیم رأی بگیریم کافی نیست اگر لازم می‌دانید مذاکره بشود بفرمائید.

وکیل التجار- بنده فقط می‌خواستم عرض بکنم که این مبحثی است که داخل شدن در آن بی محل است‌اما یک چیزی بود که زیادی بود می‌خواستیم برداریم برداشتیم و همان طوری که گفته شد وقتی که ما می‌خواهیم یک کاری را به یک کسی واگذار بکنیم شرط بکنیم که این مطلب را اگر به آن شرایط انجام ندهد آن حقوق را به او ندهیم و کسر بکنیم این هیچ جایش عیب ندارد می‌توانیم ان حقوق را از او پس بگیریم و به او حقوق ندهیم این غیر از این است که از او پس بگیریم حالا هیچ این مذاکرات راجع به این ماده نیست مبحث دیگری است و مسئله ایست که خیلی اهمیت ندارد این ربطی به این ماده ندارد.

رئیس- بنده آقا نظرم این است که این یک مبحثی است که باید در آن مذاکره شود‌اما در این مجلس خیر به واسطه این که در این مجلس می‌خواهیم در این ماده ای که پیشنهاد شده است در این مذاکره شود از دائره این ماده خارج نشویم ولی آن مسئله که می‌فرمائید در باب شرط یک مسئله ایست مهم باید خیلی گفتگو بشود و یک قرار اساسی باید در آن داده شود ولی با رعایت قوانین شرع آن یک مسئله است علیحده و این مسئله و این موضوع چنان چه خدمت حضرتعالی عرض کردم از این ماده خارج است و در موقعی که آقای حاج سید ابراهیم نطق می‌کردند عرض کردم مذاکره مذاکره در این ماده کافی است پس حالا در این ماده مذاکره کافی است لکن چون نمی‌توانیم رأی بگیریم می‌گذاریم تا عده کافی شود پس حالا ماده صد و چهل خوانده می‌شود.

ماده ۱۴۰- مقرری اعضاء دیوان محاسبات و دفتر دار کل و مدعی‌العموم به قرار ذیل است رئیس کل یک ماهه ۱۸۰۰ قران- رؤسای محاکم و مدعی و مدعی‌العموم نفری یک ماهه ۱۳۰۰ قران- مستشاران کل یک ماهه ۱۰۰۰ قران- ممیزین یک ماهه ۸۰۰ قران.

افتخار الواعظین- بنده آن روز هم عرض کردم و‌امروز هم عرض می‌کنم و بر عقیده خودم ثابتم اگر چه در مبلغ دویست تومان رأی گرفته شد و رد شد این را می‌دانیم و مع هذا عرض می‌کنم که خوب است وقتی که مجلس شورای ملی از برای هر کس حقوق منظور می‌دارد نمایندگان ملاحظه وظایف و تکالیف او را هم بفرمایند و در مقابل آن وظایف و آن تکالیف که از برای او معین می‌شود حقوق معین بفرمایند اگر چنان چه واقعاً آن چه در دیوان محاسبات نوشته شده است و ما تصویب کرده ایم اجرای این وظایف را از بین اعضاء کاملاً می‌خواهیم و منتظریم که تمام عایدات و تمام مصارف مملکت با ترتیب قانونی وار محاسبه و رسیدگی آن‌ها بگذرد باز بنده عرض می‌کنم که از برای کسی که از عهده اداء این وظایف برآید که اسمش رئیس دیوان محاسبات خواهد بود و باید ۲۶ کرور مالیات ایران را رسیدگی کند بنده برای او در تهران با معاش‌امروزه مبلغ صد و هشتاد تومان حقوق را کم می‌دانم و عرض می‌کنم از برای اشخاصی که در وزارت خانه‌ها مواجبی قرار می‌دهند بنده به اشخاص کار ندارم به مقام مدیریت یا مقام دیگری از مقام اعضاء وزارت خانه‌ها کار دارم و عرض می‌کنم از برای کسانی که وظایف و تکالیف آن‌ها خیلی از رئیس دیوان محاسبات کمتر است ما دویست و دویست و پنجاه و سیصد تومان حقوق می‌دهیم و سراغ دارم بعضی از معاونین وزارت خانه‌ها را که ماهی سیصد تومان حقوق دارند و در مقابل این وظایف از برای رئیس دیوان محاسبات بنده یکصد و هشتاد تومان را کم می‌دانم.

حاج سید ابراهیم- بنده مخالفم اولاً هیچ معاونتی در وزارت خانه‌ها سیصد تومان حقوق ندارد و دویست و پنجاه تومان هم ندارد اگر می‌فرمائید در بودجه نوشته است بودجه که‌امد دویست تومان هم مشکل است تصویب کنند نمی‌کنند برای این که برآورد بودجه را می‌دانند و‌اما در باب این ماده به عنوان قانونی باشد که بگوئیم رئیس دیوان محاسبات مطابق با رئیس اول محکمه است عرض می‌کنم که این را خوبست رأی بگیریم که یقین شود پولش هم چه قدر است بنده عرض می‌کنم که پس از این که بودجه به مجلس می‌آید و ترتیب بودجه وزارت خانه‌ها را دیدیم یک شکل است مختلف خواهد شد و اگر این طور باشد ما مجبور خواهیم شد به این که بودجه وزارت خانه‌ها را خیلی مختلف وضع بکنیم یک جا رئیس وزارت خانه صد تومان یک جا هشتاد تومان وضع بکنیم پس اگر به آن شکل باشد و تعیین مقام کرده باشد نباید تعیین پول کرده باشد‌اما چون تعیین پول کرده است باید نظرات وزارت مالیه که اطلاع از خرج و دخل دارد باید حاضر باشد و باید مسبوق باشیم که بدانیم این حقوق از چه حدی است علاوه بر این دوباره مدعی‌العموم که نوشته است ۱۳۰۰ قران به عقیده بنده به اعتبار بودجه مملکتی زیاد است در فقره اول هم عرض می‌کنم یکصد و هشتاد تومان و ملاحظه کنید که با این ترتیب هیچ بودجه مرتب نخواهد شد.

رئیس- در ماده اول صحبت کنید.

حاج شیخ الرئیس- اگر چه در جلسه سابقه عقیده خودم را عرض کردم باز هم ناگزیرم

که همان مقصود را به یک تعبیر دیگر از قبیل ایراد معنی واحد به طرق مختلفه بیان کنیم عرض می‌کنم این نظری که بعضی از نمایندگان محترم دارند در بودجه و ملاحظه جمع و خرج یک نظر اساسی است ولی باید خاطر محترم آقایان را معطوف به این وجه هم بکنم که علت الغائی و آن نظری که مجلس را وادار کرده است بر این بود که یک چنین دیوان محاسباتی ترتیب و تشکیل بدهند برای همین نکته است که منظور نظر بعضی از نمایندگان است بنده عرض می‌کنم اگر آن نتیجه آن علت غائی که اول‌الفکر است و آخر‌العمل که منتظرند از این دیوان محاسبات عاید شود برای مملکت آن وقت آن نظری که این نماینده محترم دارد و آن وقت تصویب کرد و رأی داد به کلی از نظرشان محو می‌شود زیرا که نتیجه تأسیس این دیوان محاسبات برای همین است که آن جمع و خرج و هرج و مرج سابق برود و یک جمع و خرج لاحق بیاید و تمام محاسبات و مطالبات دیوان چه از دولت چه از مدیونین از جمع و خرج بیاید و دیگر پاره حقوق در عهده تعویق نماید و پاره بقایا در ولایات نداشته باشیم و بنده گمان می‌کنم که اگر رئیس را طوری حالا بنده دیگر آن پیشنهاد آقای افتخار الواعظین را نمی‌توانم تعقیب بکنم اگر چه تصویب می‌کنم ولی همین تأسیسی که از طرف کمیسیون به مجلس پیشنهاد شده است خیلی صحیح است و گمان می‌کنم که همان طور که آقای محبر بیان فرمودند که آن رئیس دیوان محاسباتی که به ماهی ۱۲۰ تومان ۵۰۰ تومان و یا به ۵۰ تومان داخل این عمل بشود اعتماد به او نخواهم کرد و آن نتیجه که مقصود و منظور مجلس مقدس شورای ملی است به دست نمی‌آید و این شعر را می‌خوانم.

به دزدی ز نعمت بدزدم ز خدمت

چه برکت بود در میان دو سارق

معین الرعایا- عرض می‌کنم نمایندگان محترم همیشه باید در حقوق اعضاء ادارات سعی و کوشش نمایند که حقوق کافی به آن‌ها بدهند در بین اشخاصی که در ادارات مستخدمند گمان می‌کنم اشخاصی پیدا شود که ‌امور معاشیه آن‌ها مختل باشد و نتواند از عهده این خدمت و کار به طور صحت برآید و برای ریاست دیوان محاسبات شخص پسندیده از طرف مجلس معین خواهد شد و کار او هم کار مهمی‌است بنده موافقم با راپورت کمیسیون و ۱۸۰ تومان را بنده زیاد نمی‌دانم و پیشنهاد کمیسیون را تصویب می‌کنم.

حاج وکیل الرعایا- بعد از این که می‌فرمائید که این تصدیق بشود و یک چیز اضافه است که باید به او داد بنده عرض می‌کنم کسی که بتواند تشخیص عایدات و مصارف مملکت را بدهد به کمتر از ماهی ۱۸۰ تومان نمی‌تواند معاش بکند و این چیز زیادی نیست.

آقا میرزا ابراهیم قمی- می‌خواهم عرض کنم خرج را باید مقابل دخل کرد این که این جا هست این کم نیست بلکه به جای دیگر زیاد می‌دهند و بنده پیشنهاد می‌کنم که ماهی صد و پنجاه تومان بدهند.

آقا میرزا اسدالله خان- بنده آن روزی که آقایان این مسئله مواجب رئیس دیوان محاسبات وارد کردند خیلی تعجب کردم دویست تومان پیشنهاد شد رد شد صد و پنجاه تومان پیشنهاد شد رد شد صد و بیست تومان پیشنهاد شد رد شد حالا که صد و هشتاد تومان پیشنهاد شده است بعضی‌ها زیاد می‌دانند گویا عده شان بیشتر باشد ولی مجبورم این مسئله را این جا بگویم که بعد از این در این گونه مسائل سخت نشوند غالب اشخاص در این مملکت برای این که به ارتفاع کار نمی‌رسند کار را می‌خواهند به ارتفاع بیاورند یعنی کار را‌اندازه می‌گیرند و وقتی که شما گفتید یک رئیس دیوان محاسبات که رسیدگی بکند به محاسبات تمام وزارت خانه‌ها یعنی تمام مسئولیت‌ها بلکه بالاتر از یک وزیر مسئولی است در مقابل تمام ملت که ملت یک نفر را انتخاب می‌کند که به مالیه او از دخل و خرج برسد و آن وقت می‌آیند در یک مملکتی که خودتان در آن زندگانی می‌کنید و از صبح تا غروب می‌گوئید برای شما کار بکنند در صورتی که شما می‌دانید خارج مملکت شما چه قدر است و تمام مسئولیت‌ها را به عهده بگیرد و از برای شما دیوان محاسبات را اداره کند و از برای آن جای هیچ تاخت و تازی نگذارند که اگر یک دینار تخلف در حساب‌ها باشد مسئول تمام ملت هست و باید به دار زده شود این پیش بینی را بنده حالا از این جا می‌کنم روزی که ما می‌خواهیم انتخاب بکنیم رئیس دیوان محاسبات را در مد نظر خواهیم داشت که یک کسی را که با صد و هشتاد تومان بتواند اداره کند بیاوریم بالطبع کسی که خدمت خودش را به این ارزانی فروخت آن شخص عالم و بصیر نیست یک دکتری که خوب باشد می‌گوید شش تومان می‌گیرم و می‌آیم خانه شما برای این که می‌دانید که این شخص شخصی است با علم و بصیرت و وقت خودش را با قیمت می‌داند و ساعتی پنج تومان می‌گیرد و آن کس که اطلاعات ندارد با کمال میل با پنج هزار پیاده هم حاضر است بیاید به سر مریض ولی آن مریض آیا چه طور از زیر دست او بیرون خواهد‌امد دیگر آن را واگذار می‌کنم به وجدان آقایان این نقطه نظر را از دست ندهیم که این شخصی را که می‌گوئیم بیاوریم و این کار را به دست او بدهیم و به او بگوئیم که شما مسئول تمام آحاد قران‌ها هستید و وقتی که یکی از آن قران‌ها بد تفتیش شد شما را به دار خواهیم زد شما را مسئول خواهیم دانست شما را در نزد این ملت بد معرفی خواهیم کرد باید به یک چنین شخصی لااقل این قدر داد که این بدبخت بتواند درست کار بکند و بنده این صد و هشتاد تومان را که پیشنهاد شده است به رئیس دیوان محاسبات بدهند هیچ کافی نمی‌دانم و برای این که دویست تومان آن روز رد شده است بنده پیشنهاد می‌کنم ۱۹۵ تومان به این بیچاره رئیس دیوان محاسبات بدهند و تصویب بشود برای این که این رئیس که شما می‌خواهید زحمت او به‌اندازه یک وزیر است اقلاً به‌اندازه یک معاون بگیرد بنده ثابت می‌کنم که یک رئیس دیوان محاسبات به قدر پنج معاون وزیر کار دارد و کار تمام وزارت خانه‌ها را به عهده می‌گیرد در این جا استدعا می‌کنم که اشخاص را به ارتفاع کار نیاورید کار را به ارتفاع اشخاص بیاورید.

حاجی سید ابراهیم- بنده مخالفم و عرض می‌کنم این فرمایشی را که فرمودند صحیح و جهاتی که فرمودند اگر ما داشته باشیم خیلی خوب است البته باید پانصد تومان بدهیم که از همه جهات آسوده باشیم ولی اولاً پیشنهادی از وزارت مالیه نیامده که به مناسبت مالیات مملکت ببینم چه قدر می‌تواند تصویب کند یا اقلاً نظر بودجه به این باشد که ببینند نمی‌تواند بعد از آن که بودجه‌امد و تصویب شد ببینیم چه قدر کسر خواهیم آورد و این که آقای آقا میرزا اسدالله خان فرمودند از حیثیتش صحیح است ولی از این حیث که نه نظر وزارت مالیه همراه اوست نه نظر کمیسیون بودجه به این واسطه بنده ابداً تصویب کردن این را صحیح نمی‌دانم ولو کمتر ولو بیشتر باشد بلی اگر مقام را ملاحظه بکنند و این طور باشد قانوناً این جا تصدیق می‌کنم که فقره اول رئیس محکمه باشد را بنده تصدیق می‌کنم و این جا رأی می‌دهم ولو ما بعد از‌امدن بودجه پانصد تومان تعیین بکنیم ولی حالا که نظر وزارت مالیه و نظر کمیسیون قوانین مالیه در این جا نیست نمی‌توانم رأی بدهم.

فهیم الملک- بنده از آقای حاج سید ابراهیم استدعا می‌کنم بیش از این آبروی دولت را نبرند هی می‌گویند دولت فقیر است دولت بیچاره است این قانون از ابتدا تا انتها که ۱۴۵ ماده است خوانده شد و حضرتعالی در تمام آن‌ها اظهارات کردید و هم چو تصور می‌کنم که هیچ ملاحظه تکلیفات او را نفرمودید شرحی آقا میرزا اسدالله خان فرمودند که یک هم چو آدمی‌به این تکالیف که باید از تمام وزارت خانه‌ها حساب پس بگیرد تکالیف زیاد دارد یعنی به‌اندازه یک وزیر است فقط مسئولیت مجلس را ندارد و یعنی در همه جا نظر دارد اگر وزیر در یک اداره نظر باید داشته باشد این آدم باید در تمام ادارات نظر داشته باشد با ملاحظات بودجه و صرفه دولت دویست و هشتاد تومان مواجب معین کرده ایم والا این مواجب او نخواهد بود تمام چیزها را نباید گفت که دولت ندارد معلوم است وقتی که دولت کارهای اساسیش محکم شد و قوانینش مرتب شد یک استقراض بزرگی می‌کند برای این که کار را راه بیندازد پس او را نباید هم چه دلیل آورد دلیل آن توقعی را که از او خواهیم داشت باید آورد.

رئیس- در این فقره اول این ماده مذاکره به قدر کفایت شد و از طرف آقای کردستانی هم یک پیشنهادی شده است و باید رأی بگیریم ولی چون عده کافی نیست برای رأی این ماده و پیشنهاد را می‌گذاریم برای این که وقتی که عده کافی شد رأی بگیریم حالا از برای رؤسا که محاکم از برای هر یک از آن‌ها (۱۲۰ تومان) معین شده است در این فقره دویم خواهش می‌کنم مذاکره بفرمائید عده که کافی نشده است به جهت این است که یک عده در خارج کار داشته‌اند و فرستاده‌اند که می‌آئیم.

افتخار الواعظین- بنده دیگر عرایض سابقم را مکرر نمی‌کنم فقط یک کلمه این جا عرض می‌کنم و بعد کتباً پیشنهاد خواهم کرد اگر دولت بیاید تمام مصارف و مخارجات خودش را ملاحظه کند باید کارهای خودش را ملاحظه کند و بعد از مرتب شدن کارهای دولت آن وقت اداره دولت مرتب خواهد شد علت این که‌ امروز دولت عایدات ندارد اینست که

دولت ادارات نداشته است علت این که عایدات مرتب نداشته است این است که یکی از ادارات قانونی دیوان محاسبات را که نظارت در مالیه دولت بکند نداشته است اگر دولت دیوان محاسبات صحیحی داشت که عایدات در تحت تفتیش بیرون می‌آمد بنده قائلم که این عایدات دولت هم زیاد خواهد شد و دول متمدنه هم هیچ وقت ملاحظه حقوق را نمی‌کنند ملاحظه کار را می‌کنند استقراض می‌کنند که کار صحیح باشد این جا هم من پیشنهاد می‌کنم که از برای رؤسا محاکم و مدعی‌العموم اقلش یک صد و چهل تومان تصویب شود.

رئیس- این جا یک تفاوتی هست میانه یک دولت و یک خانواده در مسئله بودجه همیشه این یک هیئت خانواده باید ببیند که عایداتش چه چیز است تا این که شما دخل را تطبیق بکنید با عایدات این در بودجه خانواده است لکن در بودجه دولتی همیشه باید ببینند مخارجش چیست و بعد عایدات را مقابل بکنید با مخارج این نظر را باید همیشه در بودجه دولتی داشته باشید.

آقا شیخ ابراهیم- این جا مدعی‌العموم را با رؤسای محاکم مساوی کردن هیچ صحیح نیست همیشه مدعی‌العموم با رئیس اول مساوی است مدعی‌العموم باید با رئیس اول مساوی باشد هر چه باشد استیناف و تمیز در تمام این‌ها همین طور است این هم باید این طور باشد.

حاج آقا- بنده چون در آن ماده موافق بودم با آقایان عرض کردم و در این ماده هم باز می‌خواهم همین قدر عرض بکنم که آقایان‌امضاء کمیسیون بودجه هم تصور نکنند که به مجرد این که این مطلب از این مجلس گذشت دیگر میزانیت تعادل بودجه مملکت از دست می‌رود و دیگر بودجه هیچ نمی‌تواند تعادل پیدا کند مگر این که در کمیسیون بودجه رفته باشد و حال آن که بودجه و چیزهائی که در کمیسیون بودجه است در ادارات هیچ وقت نظریاتی ندارد که دیوان محاسبات یا رؤسای اعضاء دیوان محاسبات چه قدر دارند برای این که منتظرند اختصاص پیدا کند تصور می‌کنم که تمام اعضای مجلس یک نظر بودجه ای دارند و تمام ملتفت بودجه هستید و اشخاصی که در وزارت خانه دارند‌امروز به این طور مواجب می‌گیرند و می‌برند آن طوری که آقای افتخار الواعظین فرمودند می‌خواستم عرض بکنم ابداً این‌ها به تصویب مجلس نیست و ما نداده ایم و نمی‌دهیم و در مقام بودجه بنده نظرات خود را خواهم گفت و در مقام معاون هم خصوصاً مثل این معاونینی که‌امروزه ما داریم که صد تومان ابداً برای او بیشتر تصویب نخواهیم کرد هم چنین سایر اجزائی که در ادارات هستند و بعضی که نظرات بودجه ای دارند یک رئیس دیوان محاسباتی که ما می‌خواهیم شاید در این مملکت از آن نقطه نظری که ما داریم یکی دو نفر باشد اگر این مواجب برایش کافی نباشد هرگز قبول نخواهد کرد یک کار دیگری می‌کند که مداخلش هم به‌اندازه زندگانیش باشد باید این ملاحظات را بکنند و بعد فرمایشات خودشان را بنمایند معاون ما خیلی داریم عرض کردم خصوص معاونین‌امروزه لکن دیوان محاسبات که این کارها را ما از آن‌ها می‌خواهیم شاید منحصر به دو سه نفر چهار نفر پنج نفر بیشتر نباشد.

حاجی شیخ الرئیس- بنده به همان نظر بودجه ای که ملاحظه جمع و خرج است عرض می‌کنم در ضمن یک مثالی حالا اگر یک معدن طلائی خیلی سهل الخروج کسی در جائی سراغ داشته باشد و به دولت پیشنهاد کند که دو هزار تومان ده هزار تومان به من بدهید که آن معدن طلا را بیرون بیاورم و تسلیم کنم در حالی که بدانیم که در حد توانائی ما نیست و از فکر ناقص نیست محقق الوقوع است آن وقت این ده هزار تومان را استقراض کنند استعانه کنند و این را بدهند و این تصور را بکنند که این ده هزار تومان را با حالت حالیه و قلت مالیه چه طور ما تصویب بکنیم زیرا که این ده هزار تومان رفت صد هزار تومان می‌آورد با کمال افتخار و‌امیدواری عرض م کنم که این دیوان محاسبات به طوری که باید اگر تشکیل شود ما نمی‌توانیم بگوئیم که این مبلغ زیاد است بلکه صد کرور هم باید انشاءالله عایدات مملکت ما بیشتر باشد و به نظر بودجه بنده تصویب می‌کنم که باید همین مقررات را در حق اشخاص به طوری که تصویب کرده است تصویب کرد.

انتظام الحکماء- بنده عرض می‌کنم تا حقوق رئیس را معین نکنیم ما نمی‌توانیم حقوق برای مرئوس معین کنیم زیرا او باید به تناسب رئیس باشد تا او معین نشود نمی‌توانیم رأی بدهیم.

رئیس- در این ماده هم مذاکره کافی است ولی باز هم نمی‌توانیم رأی بگیریم آقای افتخار الواعظین هم یک پیشنهادی کرده‌اند در فقره مستشار و دفتر دار کل خوب است اگر مذاکره لازم است بفرمائید.

حاج سید ابراهیم- بنده اگر تنها در عقیده خود باشم باید بگویم که حق خود را اداء کنم بنده عرض می‌کنم اگر ما هزار تومان عایدی داشته باشیم باید از هزار تومان نهصد و نود و نه تومانش را خرج‌امنیت و آسایش مملکت بکنیم نباید بگوئیم که طرز معیشت چه طور می‌شود پس باید تهیه کنیم ما نیامده ایم که ملاحظه تجملات و تعینات اشخاص را بکنیم که‌امتیاز نوع بشر از یکدیگر‌امتیاز فصلی است نه تجملی است نه این است که باید ملاحظه کرد که بنده اگر ملاحظه تجملم را بکنم باید ماهی هزار تومان فراهم بیاورم و در ان وقت اگر ملاحظه من را بکنند بگویند که ماهی نهصد تومان کم است ما اگر ملاحظه داریم باید ملاحظه این فراش‌ها و پیشخدمت‌ها که ماهی ۴ تومان دارند بکنیم و از رؤسا و از این جا ماهی دویست تومان سیصد تومان چهار صد تومان‌ها کم بکنیم و حقوق این فراش‌ها که به ماهی ده تومان ۹ تومان تصویب می‌کنیم آن‌ها هم زن دارند بچه دارند خرج دارند باید از این‌ها کسر کرد و بر آن‌ها افزود و اگر ملاحظه داریم نسبت به آن موارد باشد و حال آن که بنده می‌بینم که برای آن‌ها هم موردی باقی نمانده است اگر نظر به اطراف بیندازیم باید تمام مالیه دولت را صرف نظام و تهیه اردو و سایر ترتیبات بکنیم که هنوز ما یک اداره صحیحی نداریم می‌فرمایند ۲۶ کرور بودجه بنده عرض می‌کنم بیست و شش کرور در جیب شما نخواهد‌امد که بدانید بیست و شش کرور وصول می‌کند این ۲۶ کرور دوازده کرورش از مالیات غیر مستقیم است به طور قطع عرض می‌کنم تا حالا چند کرورش وصول نشده است و باید پول از این جا بفرستند که وصول شود شاید می‌توان گفت از دوازده کرور مالیات غیر مستقیم پنج کرورش وصول نشده است و هم چنین نسبت به مصارفات دیگر و اقسام مالیات دیگر در این جا تکرار می‌کنم که مقام و مرتبه را باید معین کرد نباید گفت که ماهی دویست سیصد یا چهار صد تومان مقدار پولش را هر چه باشد باید معین کرد اگر چه آقای رئیس هم فرمودند که اول باید خرج را معین بکنیم بنده عرض می‌کنم خیر این طور نیست وقتی که ما مملکت را درست و از شر دزدها آسوده کردیم آن وقت می‌توانیم این طور کارها را بکنیم ولی‌امروزه بنده عرض می‌کنم که سی کرور اگر برای انتظام و‌امنیت سر حداث بخواهند خرج بکنند کم است و صد تومان برای رؤسا محاکم و مدعی العموم زیاد است چه فرق می‌کند رئیس محکمه باید بر افراد بشر در معیشت جز این که تجملات مصنوعی به خودش بسته هیچ فرق ندارد و او هم مثل سایرین زن دارد بچه دارد این ترتیب را بنده عرض می‌کنم هیچ وقت به جائی نخواهد رسید و هیچ بودجه ای کفایت نخواهد کرد و هیچ موافق عدالت و مساوات نیست.

فهیم الملک- یک جمله فرمایش آقای حاجی سید ابراهیم را می‌خواهم توضیح بکنم که از این قراری که آقای حاجی سید ابراهیم می‌فرمایند که اگر دولت هزار تومان عایدی داشته باشد باید ۹۹۹ تومان آن را خرج‌امنیت کند یک کسی هم می‌خواهد که حساب آن را نگاه دارد و بداند چه طور خرج می‌شود و نگذاریم کم و زیاد شود این طوری که شما می‌فرمائید تمامش را باید از همان جائی که گرفته می‌شود در همان جا خرج بشود این سی کروری را که می‌فرمائید محاسبینی لازم دارد باید رسیدگی کنند و ملتفت شوند و بدانند که این پول به مصرف خودش رسیده است یا نرسیده است اگر این پول لازم است که به این مصارف برسد محاسبینی هم لازم و تفتیش هم لازم است این‌ها خرج لازم دارد و این که فرمودید که باید مقام شان معین شود از برای این‌ها نمی‌شود مقام معین کرد در جلسه سابق هم مذاکره شد که چون این‌ها یک مدت معدود در سر کار هستند نمی‌توان برایشان مقم معین کرد و این‌ها را هیچ نمی‌توان تطبیق کرد با اشخاصی که دائماً در ادارات هستند این‌ها ارتقاء درجه و اضافه حقوق پیدا نخواهند کرد و یک مواجب ثابت معینی دارند این هم که در ماده قانونی نوشته می‌شود به همین ملاحظه است که چشم شان به طرف وزارت مالیه یا ادارات دیگر نباشد که بگویند یک تفاوت حقوقی به آن‌ها بدهند مسلم است که دیگر هیچ تفاوت حقوقی در این مدت خدمت برای آن‌ها حاصل نخواهد شد اینست که نمی‌شود مقام برای آن‌ها معین کرد.

آقا محمد بروجردی- بنده قطع نظر از ۲۶ کرور یا سی کرور یا پنجاه کرور چنان چه اظهار‌امیدواری فرمودند و قطع نظر از آن اظهاراتی که شد که آن اجزاء چه خواهند شد این‌ها را بنده نظر ندارم عرض می‌کنم یک مشقت خیلی بزرگ و یک اداره خطیری است و این شغل بسیار خطیر این کسی که متصدی این‌ امر می‌شود چه ممیز چه مستشار چه معاون چه رئیس کل هر کدام واقعاً اگر عالم و درست کار باشند این مبلغ بلکه ده برابر این مبلغ هم که باشد بنده عرض می‌کنم که کم است و اگر العیاذ بالله مسئله خطا کاری و خیانت باشد او را نباید داخل کار کرد و این مذاکرات را هم بنده نمی‌دانم چه فایده دارد طول دادنش پر تعریفی ندارد و نمی‌دانم آخرش چه می‌شود انشاء‌الله خوب می‌شود.

رئیس- در این باب هم مذاکره کافی است این هم می‌ماند تا عده کافی شود عمده از انعقاد جلسه‌امروزی این است که دست خطی از والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه رسیده می‌خواستم آن خوانده شود ولی عده برای مذاکره و رأی کافی نیست و بعضی از نمایندگان در خارج تشریف دارند فرستاده ایم که تشریف بیاورند تشریف خواهند آورد و مذاکره می‌شود پس ده دقیقه تنفس می‌دهیم که نمایندگان محترم تشریف بیاورند و آن دست خط والا حضرت آقای نایب السلطنه خوانده شود (مجدداً جلسه تشکیل شد).

رئیس- خاطر نمایندگان محترم مسبوق است که در جلسه شنبه گذشته بعد از آن نطق‌هائی که از طرف نمایندگان محترم شد در ختم آن‌ها بنده بعضی عرایضی کردم که حالا محتاج نمی‌دانم که آن‌ها را تکرار کنم و در ختم عرایض خودم خواهش کردم که در باب احزاب یعنی اکثریت و اقلیت مجلس و پروگرام آن‌ها و یکی هم بر حسب استخراجی که از طرف والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه شده بود در باب کاندیدا از برای آن شخص که برای ریاست وزراء و تشکیل کابینه لازم است حزب اکثر نظریات خودش را به بنده بگوید این خواهش را چرا کردم به واسطه این که از بنده رسماً سئوال می‌کنند چنان چه در این چند روزه هم در این ایام اخیر از طرف والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه علاوه بر فرمایشات حضوری شان که به همه وکلاء فرمودند و سفارش فرمودند و به بنده هم بعد از آن دو سه مرتبه شفاهاً فرمودند چندین دست خط از ایشان‌ آمده است که از بنده سئوال می‌کنند یعنی می‌پرسند که در مجلس اکثریت با کدام حزب است و اقلیت با کدام فرقه است و پروگرام آن‌ها چه چیز است و کاندیدای آن حزب اکثر کدام است این‌ها را از بنده سئوال می‌کنند و معلوم است که تا بنده اطلاع صحیحی در آن باب به هم نرسانم نمی‌توانم جواب این سئوال والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه را بدهم از آقایان خواهش کردم که حزب خودشان را یعنی حزب اکثر و کاندیدای خودشان را به بنده بفرمایند که بنده بتوانم به موجب آن به حضور مبارک والا حضرت اقدس عرض بکنم حالا می‌خواهم بدانم در این باب اقدامی‌شده است و آیا می‌توانند که عده و پروگرام کاندیدای خودشان را به بنده رسماً اظهار کنند بر طبق آن بنده به حضور والا حضرت جواب عرض کنم یا خیر.

آقای میرزا مرتضی قلی خان- بنده اولاً خیلی افتخار می‌کنم که حزب اکثر بنده را این جا به ابلاغ و اظهار این مطلب انتخاب کرده‌اند و به نمایندگی حزبی که اکثریت مجلس را دارا است مفتخر شدم و در این مقام حاضر شده‌ام که جواب بعضی مطالب را که آقای رئیس فرمودند عرض بکنم از ابتدای انعقاد مجلس تا کنون خیلی واضح و معلوم است حزبی که این جا تأسیس شد اول فرقه بوده به اسم اعتدال اگر چه نیست به طرف مقابل اکثریت داشتند لکن هیچ وقت اکثریت نامه را دارا نبودند که بتوانند در مجلس مقدس همیشه دارای اکثریت تامه باشند و حکومت ملی را که راجع است به مجلس حائز شوند در طرف مقابل هم چیزی که حاکی به اسم دموکرات نامیده می‌شود و بنده تقدیس می‌کنم کلیه مسالک را و لازم می‌دانم که این جمله معترضه را عرض بکنم هر مسلکی که مقصد او صحیح می‌شود نهایت این که نظرات فرق می‌کند این حزب دموکرات خودشان را مکرر معرفی کردند به اقلیت از آن جمله در حضور والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه و در همین مجلس مقدس آقایان اظهار فرمودند که ما بیست و یک نفر هستیم و تقاضا کردند که حزب اکثر هم همین طور عده و اسامی‌و اشخاص خودشان را معرفی می‌کنند و فرمودند که ما حالا اسم خودمان را معرفی نمی‌کنیم و در مقام خودمان نمی‌نشینیم و اکثریت بدواً حاضر بشود برای این کار و چون آن خیال خیلی خیال مقدس و صحیحی بود قرار شد‌امشب اکثریت نام خودش را اعلام کند بعد از این که این فرقه که به نام اعتدال آن‌ها را نامیده بودند دیدند که اکثریت تامه را دارا نیست و با آن فرمایشات والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه و آن تأکیداتی که تمام از روی اساس صحیح و اصول مشروطیت بود و به طور حتم اکثریت مجلس را خواستند که تکلیف خودشان را در باب کابینه و‌امور مملکت معین بفرمایند و در این مجلس هم مکرر مذاکره و گفتگو شد به این جهت آن فرقه اعتدال با آنفرفر که قریب المسلک و قریب المشرب بودند و اصول پروگرام آن‌ها چندان مباینتی نداشت به نام حزب اکثر اتفاق کردند در مواد علیه مخصوص که این جا تقدیم می‌شود به مقام ریاست چون معلوم است که هر مسلکی دارای پروگرام اساسی و پروگرام عملیه خواهد بود و پروگرام اساسی هر فرقه طبع و نشر شده است و معلوم است که به نظر تمام اشخاص رسیده است که به هر یک از نمایندگان داده بشود یا این که به مقام ریاست تقدیم می‌شود‌اما در مواد عملیه نظرات مختلف خواهد بود و چون هیئت متحده و حزب اکثریت که از طرف آن‌ها به عرض آقایان می‌رسانم دیدند که هر اتفاقی لازم است که بر روی اساس باشد هم لازم است که بر روی عملیات باشد لابد باید عملیات باشد نه مرام نامه‌امالی به جهت این که خیلی واضح است که اساس مطلب و پروگرام اساسیه غالب آن‌ها مرامی‌است که متدرجاً در سنوات جدیده باید به آن‌ها شروع بشود ولی عملیات موادی است که از‌امروز به بعد باید شروع بشود تا با واسطه موادی را که ممکن است این کابینه که‌امروز تأسیس می‌شود و اطمینان این اکثریت را دارا خواهد بود در این هشت نه ماه بتوانند تمام آن‌ها را به موقع اجرا بیاورند و اگر فرضاً دو تای از آن‌ها بالتمام به موقع اجرا نیامد ممکن است که شروع کامل بشود در آن‌ها مثل این باشد که به اختتام رسیده است و چون همیشه اختلافی که میان این مجلس و کابینه هست در مرام نامه‌ها است هر مرامی‌را که یک صاحب مسلکی دارد متوقع است که آن کابینه حاضره عمل کند و وقتی که دید در یکی از آن‌ها مخالفت کرد فوراً استیضاح خواسته و در حدود تخریب آن کابینه و اساسش بر می‌آید پس هیئت متحده حزب اکثر این طور صلاح دید موادی را که این جا نوشته‌اند کابینه که محل اعتماد او هست تشکیل داده شود که آن کابینه از روی کمال قوت قلب مشغول انجام آن مواد بشود و بتواند که او را در موقع عملیات ظاهر بکند و هم مجلس در اعتماد خودش متزلزل نشود و هم آن کابینه با کمال قوت قلب مشغول اقدامات بشود و این موادی که این جا نوشته شده و فردا به طبع هم خواهد رسید و منتشر هم خواهد شد و به نظر تمام آقایان نمایندگان محترم هم خواهد رسید بلکه در خارج هم منتشر خواهد شد بعد از آن که به دست آقایان نمایندگان رسید هر یک که اختلافاتی به نظرشان نرسیده یا این که مطابق سلیقه‌شان شده است قبول خواهند فرمود پس بنده عجاله اکتفا می‌کنم تذکر اشخاص که تا ‌امروز داخل این حزب اکثریت و نظامات مسلکی این حزب اکثر شده‌اند که خودشان را حاضر کرده‌اند در این که به همان نظامات رفتار بکنند اگر چه جمعی از آقایان محترم هستند اتفاق دارند ولی چون موقع نشده داخل در نظامات بشوند به این جهت با کمال تأسف از ذکر اسامی ‌آن‌ها سکوت می‌کنم و اسامی‌آن اشخاص را که حاضر شده‌اند که داخل در انتظامات بشوند می‌خوانم و از تقدم و تأخیر در ذکر اسامی‌معذرت می‌خواهم.

اسامی ‌از قرار ذیل است.

آقایان شیخ حسین یزدی- انتظام الحکماء- حاجی شیخ الرئیس- حاجی شیخ اسدالله- شیخ علی شیرازی- حاجی عز الممالک- عبدالحسین بروجردی- حاج شیخ علی خراسانی- شیبانی- ادیب التجار- حاج سید ابراهیم- سید محمد باقر ادیب- لواء الدوله- میرزا رضا خان مستوفی- حاج محمد کریم خان قشقائی- حاج میرزا رضا خان- آقا میرزا ابراهیم خان- مستشار الدوله- دکتر‌امیر خان- میرزا محمد صادق طباطبائی- حاج دکتر رضا خان- حاج آقا- معاضد الملک- دکتر حیدر میرزا- رکن الملک- دکتر اسماعیل خان- میرزا مرتضی قلی خان- فهیم الملک- ممتاز الدوله- متین السلطنه- میرزا اسدالله خان کردستانی- معزز الملک- معین الرعایا- ناصر الاسلام- کاشف- آقا میرزا علی اکبر خان دهخدا- ادینه محمد خان- آقا میرزا ابراهیم قمی- حاج مصدق الممالک- سپه دار اعظم- سردار اسعد- میرزا مرتضی

قلی خان بختیاری.

این اسامی ‌بود که عرض کردم تا تاریخ‌امروز داخل شده‌اند در این هیئت و معلوم است که این هیئتی که دارای اکثریت هستند کاندیدای خودشان را همان طوری که مطابق قوانین مشروطیت است به مقام محترم ریاست مجلس اظهار خواهند کرد و ایشان هم به مقام مقدس نیابت سلطنت اگر چه مقام محترم ایشان چندان لزوم نداشت که این تقاضا را از مجلس بکنند و خواهش بکنند که از طرف مجلس این اظهار بشود و مقدم مقدس ایشان محتاج نبود که از طرف مجلس اظهاری بشود و خودشان از روی کمال بصیرتی که دارند کابینه را تعیین می‌کردند حق داشتند ولی چون ایشان منتها درجه احتیاط را می‌کنند که مبادا از مواد مشروطیت فی‌الجمله قصوری بشود به این واسطه این تقاضا را کردند که اکثریت مجلس را بدانند که مقابل تکست به این جهت آن‌هائی که به طور اکثریت تشکیل شد کاندیدای خودشان را اظهار کرد و این مسئله را هم لازم است مکرر بکنیم که این اکثریت که این جا تشکیل شده است عده شان خیلی زیادتر از این‌ها است و شاید در همین مجلس هم حاضر باشد و اگر حاجت هم شد شاید بعضی اظهار بفرمایند ولی چون این‌اندازه کافی بود آن‌ها را عرض نکردم ولی بعد از آن که این مواد عملیه به طبع رسید و منتفی شد عقاید خودشان را اظهار خواهند کرد و خیلی با کمال‌امیدواری استدعا می‌کنم از آن حزب اقلیت که این جا اظهار کردند و خودشان را به اقلیت معرفی کردند و اظهار فرمودند که ما بیست و یک نفر هستیم بعد از این که بنده از این جا مرخص شدم آن سر دسته در همین موضوع تشریف بیاورند و سر دستکی خودشان را معرفی بکنند که هم اسامی ‌آن‌ها معین باشد و هم اسامی‌ما هم که معین شده به تمام ملت و مملکت معلوم شود که حزب اکثریت کی‌ها هسند و حزب اقلیت کی‌ها هستند و همان طوری که این تقاضا از طرف خود آن‌ها بود که این اقدام از طرف حزب اکثریت شود بنده هم همان طور تقاضا می‌کنم که آن‌ها اجابت بفرمایند که هم نشین هر کس معین شود و هم اسامی‌هر کس که اسباب زحمت نباشد و لازم است که این یک کلمه را در خاتمه عرض بکنم که همان طور که گفته شد کاندیدای خودمان را معرفی و معلوم کردیم معلوم است که این حزب با آن کابینه که حاضر باشند در اجرای این مواد عملیه و این عملیه را شروع به اقدام بکنند و جداً در مقام اجرای این مواد باشند تا آخر درجه نفس و با کمال اعتماد و وثوق در تمام مساعدت با آن کابینه خواهند بود و ابداً در صدد تخریب آن کابینه نخواهند بود (تصدیق کردند).

رئیس- بنده خیلی اظهار‌امتنان می‌کنم از این حزبی که سه مطلب مخفی را به بنده معلوم کردند یکی این که آقای آقا میرزا مرتضی قلی خان در ضمن نطق خودشان خودشان را معرفی کردند به این که نماینده این حزب اکثر هستند و دویم این که عده حزب خودشان را بیان کردند که ۴۹ نفر هستند این هم پروگرام ایشان هست که به بنده داده‌اند و در باب کاندیدا هم وعده کردند که نظریات حزب اکثر را به بنده بفرمایند تا این که در جواب سئوالی که از طرف مقام نیابت سلطنت شده است جواب عرض بکنم حالا می‌خواهم که از آن حزب اقل هم خواهش کنم که نماینده حزب خودشان و اسامی‌عده خودشان را به بنده بفرمایند پروگرام خودشان را که روز شنبه داده‌اند لکن دو چیز مانده است یکی این که سر دسته و نماینده خودشان را معرفی بکنند یکی هم اسامی‌خودشان را بفرمایند تا بنده بدانم.

سلیمان میرزا- بنده چون از طرف حزب اقل هستم اول تقاضا می‌کنم که آن مواد را بخوانند تا این که اظهاراتی که می‌شود از روی اطلاع بشود اگر چه فرمودند فردا طبع خواهند کرد و منتشر خواهد شد لکن خیلی تفاوت دارد دانستن آن مواد را در عرایض بنده یعنی خیلی تفاوت دارد اطلاع بنده در عرایضی که بنده می‌خواهم عرض کنم و عدم اطلاع بنده و عرایض کردن خوب است اجازه داده شود که منشی بخواهد محرمانه هم که نیست اجازه بدهید که بخوانند تا این که بنده هم عرایض خود را عرض کنم.

آقا میرزا مرتضی قلی خان- بنده عرض می‌کنم این مطلب هیچ سابقه ندارد به جهت این که وقتی که حزب اقل پروگرام خودشان را به مقام ریاست تقدیم کردند هیچ کس تقاضای خواندن نکرد و بنده عرض می‌کنم که ما ببینید بر خلاف سابقه رفتار بکنیم شما از ما تقاضا کردید که ما خودمان را معرفی بکنیم معرفی کردیم به اسمائهم در حالتی که این حق را کسی نداشته است که بگوید ما خودمان را معرفی بکنیم و معرفی کردیم و این پروگرام مسلکی نیست پروگرام مسلکی آن است که عرض کردم چاپ شده است و دیده اید این مواد عملیه است و هر فرقه خودش یک پروگرام اساسی دارد و این پروگرام عملی است که ما از روی این مواد تقاضا داریم که این کابینه که تشکیل می‌شود رفتار بشود و تا روز شنبه هم نمایندگان محترم داده می‌شود و در تمام شهر داده خواهد شد و این تقاضا خارج از مطلب است.

رئیس- بنده می‌خواستم عرض بکنم که این موادی را که بنده داده‌اند این را بنده محرمانه نگاه نخواهم داشت عللی خواهم کرد که حزب اقل مسبوق باشند و هم این که مردم بدانند که حزب اکثر کی‌ها هستند و هم این که آن عده که خودش را حزب اکثر معرفی می‌کند آن‌ها مقصود و پروگراتان چیست این را بنده علتی خواهم کرد حالا باز خواهش خود را تجدید می‌کنم به طوری که سابق هم عرض کردم که همان طوری که این حزب اکثر نماینده خودشان را وعده و اسم و کاندیدای خودشان را معین کردند باز خواهش می‌کنم از حزب اقل که آن‌ها هم عده و اسامی‌خودشان را معین کنند تا بنده از این مطلب مستحضر شوم و این را هم چاپ خواهند کرد.

سلیمان میرزا- بنده اولاً از طرف حزب اقل همان طور که در دربار والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه تبریک به حزب اکثر عرض کردم باز هم در این جا تبریک به عموم اهل مملکت عرض می‌کنم که‌امروز معلوم شد و مسئول این مملکت کیانند و موافقت حزب اکثر را هم همیشه از خداوند خواهانم که در اصلاح مملکت آن چه را که در نظر دارند به موقع اجرا بیاورند و در جواب بنده که عرض کردم آن مواد خوانده شود اظهار شد که این تقاضا و ترتیب پروگرام عملی است و ترتیب دوره است که این هیئت وزراء باید این کار را بکنند و این که تقاضا کردم که آن مواد خوانده شود مجبور هستم که بعضی مطالب اظهار بکنم زیرا که باید همان طور که آن روز عرض کردم وظیفه حزب اقل اظهار کردن مطالب است و وظیفه حزب اکثر حکومت ملت است آن پروگرام که آن روز از طرف حزب اقل اظهار داشتم پروگرام اساسی و مرام نامه بود و آن چه که‌امروز از طرف حزب اکثر اظهار شد پروگرام عملی است این که تقاضا کردم که خوانده شود این قدر هم بی ربط نبودم که این محرمانه نخواهد ماند می‌خواستم بخوانند تا بدانم چه موادی هست تا شاید از طرف حزب اقل اظهار کنم که همه موافقت دارند چون این مرام نامه عملی است شاید فردای این روز که این دست همه رسید همه بگویند که اتفاق دارند‌امروزه وقتی که یک پروگرام عملی نوشته شد محققاً می‌توان گفت که اول ماده اش این خواهد بود که استقرار‌امنیت که در آن اقل و اکثری طور نباشد این یک چیزی است که تمام افراد ملت و مملکت در آن متفق هستند که‌امنیت باید استقرار داشته باشد از این چیزهای مشترک هم هست حزب اقل و اکثر وقتی تشکیل می‌شود که مرام نامه سیاسی آرزو و‌امال معلوم باشد باز هم تکرار می‌کنم در این جا آن چه که اظهار شد از طرف حزب اقل مرام نامه سیاسی بوده و آن چه که از طرف اکثر اظهار شد مرام نامه عملی است و اشخاصی که این جا اسم برده شد نمی‌توان گفت حزب زیرا که همه می‌دانند که حزب سیاسی باید دارای یک پروگرام آرزوئی و‌امالی باشد و از قراری که بنده در خارج شنیدم و در هیئت محترمه رئیسه هم گله این را کردم از آقای رئیس که خوب بود این مرام نامه عملی قبل از قرائت در مجلس طبع و توزیع می‌شد شاید اتفاق حاصل می‌شد و‌امروز هم عرض می‌کنم در عملیات چون سابقه معلوم است چه خواهد بود شاید اگر طبع و توزیع می‌شد اتفاق می‌شد ‌اما در خصوص چند چیزی که از طرف حضرت رئیس تقاضا شد از حزب اقل بنده مجبوراً باید از طرف حزب اقل آن‌ها را جواب بگویم در مسئله پروگرام که فرمودند تقدیم شد و در موضوع لیدر یا ناطق یا یک سر دسته چنان چه آقای میرزا مرتضی قلی خان این سمت را دارا هستند از طرف حزب اکثر بنده هنوز دارا نیستم و باید از برای روز پنج شنبه بنده یا هر کس که لیدر و این سمت را دارا شد با کثریت شعبه پارلمانی دموکرات آن شخص باید معین شود اگر بنده معین شدم که با کمال افتخار خودم را موافق خواهم کرد و اگر دیگری شد وظیفه او خواهد بود که اسامی‌این اشخاص را در این جا بگوید عجالتاً که لیدری معین نشده است که اسامی‌زیر را که ما قبلاً به طور قطع نمی‌دانستیم که‌امروز معین شده است که روز معرفی باشد فقط یک مذاکره هم که بنده صبح با آقای رئیس کردم به طور کلی بود و روز معین نشده بود که ‌امروز این طور خواهد شد و بنده مطمئن نبودم که حزب اکثر‌ امروز لیدر خودش را معین خواهد کرد تا بنده هم به حزب اقل اطلاع بدهم

که یک لیدری از برای خودش معین کند این مطلب خواهد بود از برای جلسه فردا که لیدر آن‌ها معین بشود و اسامی ‌آن‌ها هم روی تریبون خوانده شود در پایان عرض خودم هم عرض می‌کنم که چون بنده همیشه از طرف حزب اقل عرایضی عرض می‌کردم چه در این جا چه در حضور والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه بنابراین این دفعه را با وجود این که اجازه کلی ندارم از طرف خودم این عرض را می‌کنم و گمان می‌کنم که حزب اقل هم تصدیق خواهند کرد و آن اینست که هنوز نمی‌توان گفت مطابق میزان‌های سیاسی این اشخاص که اسم برده شد حزب هستند (در این موقع بعضی اظهار مخالفت کردند).

سلیمان میرزا- الحمدالله حزب کثر چهل و نه نفر است می‌توانند چهل و نه مرتبه بنده را رد بکنند بنده هم ۴۹ مرتبه گوش خواهم کرد هنوز نمی‌توان این ۴۹ نفر را حزب نامید بلوک می‌گوئیم این اسم صحیحی است‌اما حزب گویا مناسبت نداشته باشد این ائتلاف و بلوک است هنوز آن معناها و آن اشکالاتی که در این جلسه کردم از برای بنده و از برای اکثر هم‌مسلکان بنده حل نشده است یعنی نمی‌دانند که این بلوک این ائتلاف از چند حزب تشکیل شده است و آن حزب هنوز به وظیفه خودشان رفتار نکرده‌اند یعنی مثل حزب دموکرات پروگرام سیاسی خودشان را این جا نگذاشته‌اند و معین نکرده‌اند که در حزب خودشان چند نفر هست والا در پروگرام عملی در چیزی که به محل اجرا بیاید غالباً چیزی است که عموماً در آن متفق هستند مخالفی ندارد عدلیه مجری منظم اصلاح وزارت خانه‌ها معارف نظام یک چیزی است که اتفاقی است کیست که بگوید در این مملکت این‌ها لازم نیست همه در این چیزها متفق خواهند بود این را نمی‌توان گفت که حالا آقایان ۴۹ دفعه بنده را رد بکنند و لکن مطابق تمام کتاب‌ها بنده عرض می‌کنم که این ائتلاف را حزب نمی‌توان گفت و بلوک باید گفت و قانوناً هم چنان که ما رفتار کرده‌ایم استدعا می‌کنم که هر حزبی خودشان را معرفی بکنند و پروگرام خودشان را معین بکنند تا معین بشود که این بلوک از چند حزب تشکیل یافته و آن مطلب اخیر را هم که عرض می‌کنم توضیح واضحات است لکن چون یک سوء تفاهمی‌برای یکی از آقایان نمایندگان پیدا شد یعنی در جلسه گذشته گویا آقای حاجی آقا بودند و فرصت نشد که جواب عرض کنم و جلسه ختم شد فرمودند حزب اکثریت هیئت وزرای خودش را معین می‌کند و مشغول کار می‌شود و بندهد هم چو فهمیدم که فرمودند مشروط بر این که حزب اقلیت اشکال تراشی نکنند و یک عبارت دیگر فرمودند که اقلیت هم مسئول است فرمودند اقلیت چگونه ممکن است مسئول نباشد اولاً این را عرض می‌کنم که در هیچ جای دنیا هیچ وقت ممکن نیست اقلیت مسئول باشد این حرف هم گویا در تمام مسموع باشد کسی که می‌گوید هیچ کاری از من پیشرفت ندارد عده من کمتر حرف طرف مقابل که بر خلاف من است مجری و متیع باشد و اگر بد شده باشد مسئول باشد وقتی که هیچ کاری که او گفته نکنند چگونه می‌شود گفت مسئول است پس باز به صدای بلند عرض می‌کنم که حزب اقل ابداً مسئول نیست و حزب اکثر که ‌امروز الحمدالله به مبارکی و میمنت معلوم شد مسئول است ثانیاً این که حزب اقل وظیفه خودش را می‌داند چنان که حزب اکثریت هم می‌داند حزب اقل همیشه تنقید خودش را در موقع گذشتن قانون می‌کند ولی وقتی که قانون گذشت مجبور به اطاعت است زیرا که اگر اطاعت نکرد یاغی و طاغی است‌اما نه آن قانون مدارج قانونی خودش را طی نکرده و از مجلس شورای ملی و مجلس سنا نگذشته و به‌امضای اعلیحضرت یا والا حضرت آقای نایب السلطنه نرسیده و موشح نشده به آن‌امضاء حق دارند تنقید کنند تا در موقع تنقید‌اما وقتی که آن تنقید نشد و اعلام شد و آن قانون به محل عمل‌امد هر کس مخالف او عمل کند او را می‌گویند یاغی و نمی‌گویند حزب و او یاغی است و این حزب همیشه تنقید کننده است و تنقید خواهد کرد و همیشه یک قانونی که گذشت ولو این که بر خلاف عقیده او باشد اطاعت خواهد کرد محققاً مثل خیلی از قوانینی که چه سابق گذشته است و چه حالا و گذشتن اکثریت را مقدس و مطاع و متبع می‌دانند.

رئیس- عرض می‌کنم‌امروز صحیحی چنان چه روز شنبه عرض کردم والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه دست خط فرمودند و از بنده مطالبه جواب کرده‌اند هم در مجلس آن روز عرض کردم که ‌امروز و فردا که می‌گذرد و پس فردا مطالبه جواب کرده‌اند و در مجلس اظهار خواهم کرد و هم این که‌ امروز صبح به هر دو حزب اطلاع داد که از من مطالبه جواب کردند و در مجلس اظهار خواهم کرد و به خود آقای سلیمان میرزا هم این مسئله را عرض کردم حالا می‌بینم داخل می‌شویم در پاره مذاکراتی که گمانم این است که از آن مقصود آن شبی ما خارج است به علت این که ما در این جا گفتیم که طرفین عده خودشان و سر دسته یا ناطق و به اصطلاحی که فرمودند لیدر خودشان را معین فرمایند حالا که یک حزب یا یک فرقه این را معین کرده است داخل مذاکره می‌شویم که این را ائتلاف می‌نامند یا حزب از موضوع مذاکره ما خارج است حالا بنده عرض می‌کنم از طرف حزب اول دو شب سه شب پیش پروگرام‌شان به من برسد و آن عده‌امشب از طرف حزب اکثر عده شان و پروگرام و سر دسته و کاندیدای خودشان را معرفی کردند حالا از حزب اقل می‌گویند فردا هم سر دسته خودشان را معرفی خواهند کرد و هم عده و هم افراد آن حزب را این را هم بنده قبول دارم و ممکن است فردا معرفی بکنند و خواهش می‌کنم از آقایان که در موضوع مذاکره این مطالب اگر حرفی دارید بفرمائید والا داخل در یک مذاکره خارج از موضوع نشویم.

معزز الملک- چون این جا یک عده اسامی ‌ذکر شده و اشتباهاً اسم حزب گذاشته شده بود روی اکثریت و اشاره هم شد که حتی جاها را هم باید تغییر بدهند محض این که در آتیه سوء تفاهمی‌نشود چنان چه در این مجلس شروع شده است که سوء تفاهم می‌شود بنده آن طوری که می‌دانم و می‌بینم لزوم تشکیل اکثریت و ترتیب این اکثریت را این است که کلیتاً ۱۴ ماه است که ز عمر قانون گذاری ما می‌گذرد و ما دیدیم که آن طوری که باید موفق بشویم و به مقاصد خودمان عمل بکنیم و اقدامات لازمه را بکنیم موفق نشده‌ایم برای چه برای این که وقت ما که خیلی عزیز و گران بهاء بوده است برای این مملکت بیهوده صرف شده است این بوده است که ما در کارهای خودمان معتقد به یک نقشه و پروگرام خط مشی نبوده‌ایم تمام زندگانی خودمان را زندگی روزانه و مطیع حوادث قرار داده‌ایم البته هیچ کاری نمی‌تواند به یک نتیجه خوبی برسد در صورتی که انسان پیش از وقت خودش را نسنجیده باشد خود و استعداد خودش را نسنجیده باشد و آرزوی خودش را هم نداشته باشد و می‌خواهد قوه و استعداد به فلان مقصود برسد تا آن که این سه فقره پیش بینی نشده باشد و انسان روزانه زندگی بکند و مطیع حوادث و وقایع بشود البته نتیجه نخواهد گرفت و همان چیز پیش خواهد آمد که بدبختانه در مملکت ما پیش آمده است یعنی دو قوه‌ای که مقننه و مجریه است عوض آن که با هم کمک کنند و تمام کارها را تصفیه بکنند تمام وقت خودشان را صرف حمله و دفاع از یکدیگر کردند سه کابینه تا حالا روی کار‌امده است که این سه کابینه با وجود این که در ابتدای معرفی برای آن آرزوی خودشان را که پیشنهاد به ما کرده‌اند دیدیم که یک نقشه و‌ آمالی در نظر داشتند ولی مع‌التأسف موفق نشدند به اجرای آن پروگرام و اگر موفق شده‌اند به یک ‌اندازه‌ای موافق شده‌اند برای چه برای این که وزراء نمی‌دانستند تکیه‌گاه آن‌ها کیست در مجلس یعنی در مجلس یک اکثریت ثابتی که بداند چه می‌خواهد و به چه طریق می‌خواهد وزراء تمام وقت خودشان را مجبور بودند صرف استقرار خودشان بکنند و به یک وزیری که باید بداند در مجلس کدام وکیل طرف دار او است و از او مدافعه خواهد کرد منتظر بود که از هر یک از افراد وکلاء مورد حمله شود در صورتی که نمی‌دانست تنها خواهد بود در دفاع از خودش یا این که یک عده ای با او همراه و هم آواز خواهند بود این است که کارها متزلزل شده بود و هیچ وزیری نمی‌توانست کاری بکند به علاوه علت دیگری هم در کارها پیدا می‌شد و آن این است که ما یک آرزوئی را هم یک مقصودی را که از یک وزری می‌خواستیم یک مدتی را که ممکن بود آن وزیر با ما هم آوزار شود آن هم معلوم نبود مثلاً اگر یک وزیر می‌خواستیم که یک هم چو عمارتی را برای ما بسازد هیچ فکر نمی‌کردیم چه قدر مدت لازم دارد که این عمارت را بسازد و در روز اولی که اظهار می‌کردیم مقصود تودمان را که این کار را باید بکنی اگر پنج روز می‌گذشت این کار را انجام نداده فوراً مورد حملات و سختی‌ها واقع می‌شد و ما تصور می‌کردیم که کلیتاً عیب در اشخاص است همین که عمر و را تغییر می‌دادیم وزیر را به جای او نشاندیم تصور می‌کردیم ایران آباد و گلستان خواهد شد بدبختانه این‌امتحان دوره چهارده ماهه نشان داد که ما در تمام این موارد اشتباه کرده ایم و عیب زیر سر خودمان بوده است اگر ما می‌خواهیم کار بکنیم اکثریت تامی‌در این مجلس تشکیل شود آن اکثریت بداند چه باید بکند و آن چه را که می‌خواهد در چند مدت می‌خواهد و این اکثریت باید این قدر حوصله داشته باشد که خیلی زود از جاده خارج نشود و این قدر وقت بدهد به آن کسانی که محل اعتماد هستند که این مقصود او را به موقع اجرا بگذارند و آن نتیجه مقصوده را به دست بیاورند و والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه هم گویا پس از ورودشان ملتفت همین نکته هستند و قبول کار و تشکیل کابینه را موکول به تعیین یک اکثریت تامی‌فرموده‌اند و در واقع همین است که اگر انسان یک قدری فکر بکند می‌بیند که تا یک اکثریت تامی‌در مملکت نباشد

یعنی آن چیزی که حکمفرماست در مملکت همان اکثریت تا وقتی که آن دستور دهنده در مملکت نباشد همیشه دچار بحران خواهیم بود همیشه دچار اساسی خواهیم بود و هیچ کاری از پیش نخواهد برد و در بعضی جاها یک حزب ممکن است تشکیل اکثریتی بدهد ولی در بعضی جاها یک حزب کافی نیست چنان چه الان در انگلستان اکثریت پارلمانی از یک حزب نیست لیبرال‌ها هستند کارگرها هستند ایرلندی‌ها هستند و یک چیزی را در نظر داشتند و ما به الاتحادی را که اتحاد کرده‌اند و موادی را در نظر آورده‌اند که بدانند از وزراء چه می‌خواهند و به چه ترتیب می‌خواهند در این جا هم همین طور شده است و اگر اطلاق بکنند در این مسئله به این اکثریت اسم حزب را بنده قبول ندارم بنده خواهم اظهار کرد که این حزب نییست ولکن این را بنده عرض می‌کنم که آن احزاب را هم نباید مجبورشان کرد که خودشان را معرفی بکنند این در هیچ جای دنیا نیست این اکثریت در موقع ائتلاف خودشان برقرار هستند و تشکیل شده است از دو سه حزب که بعضی از آن‌ها از نمایندگان بی طرف هستند بعضی بدبختانه غلط ترجمه شده است و اسم آن‌ها را گذاشته ایم بی طرف آن‌ها بی طرف نیستند هستند حالا که این اکثریت به این ترتیب تشکیل شده است می‌خواهید بدانیم چه می‌خواهند و بنده حاضرم که با این اکثریت همراهی بکنم یعنی تمام آقایان عقیده شان همین است (گفتند صحیح است) چون ممکن است پروگرام و‌ آمال‌های فرق سیاسی خیلی از هم دور باشند و ایرمان‌هائی که برای انجام آن‌ها لازم است ممکن است مختلف باشد پس هر چه برای انجام آن نظرها معین کنید لازم است کمتر بکنیم طبیعه آن اختلاف نظرها هم کمتر می‌شود به این جهت نگاه کرده‌اند دیده‌اند اگر بخواهند آن پروگرام‌های‌ آمالی را در نظر بیاوریم یک خورده (کوپرومه) بکنید یک قدری نزدیک بشوند و از آن آرزوی مسلکی خودشان بگذرند این است که ممکن نبود این اکثریت تشکیل شد‌ آمدند سنجیدند آن مدتی را که مانده است برای این دوره این هفت ماه که چه باید کرد و یک پروگرام عملی را ترتیب داده‌اند که بدانند مقصود خودشان اهم مطالب به نظر می‌رسد که تصور می‌کنند در ظرف این مدت ممکن الاجرا است همه این‌ها را تصور کردند و روی کاغذ آوردند یعنی می‌خواهند بگویند که آن کابینه که می‌خواهد در آتیه تشکیل بشود و محل اعتماد این اکثریت بشود باید این تمایل اکثریت و پروگرام را در نظر داشته باشد و رفتار خودش را مطابق بکند با میل اکثریت و بنده شخصاً چون معتقد هستم که تا چندی در مملکت ما باید از روی پروگرام عملی کار کرد چنان چه در این باب مجلس شورای ملی هم یک وقتی همین عقیده را انتخاب کرد و یک کمیسیون پروگرامی ‌تشکیل کرد ولی کار او منتج نتیجه نشده و چنان چه عرض کردم عقیده بنده این است که باید از روی پروگرام‌های معین در یک مدت معین کار کرد تا بشود کارها را از پیش برد و بنده داخل این اکثریت هستم که تا وقتی که یک هیئت دولتی مطابق این دستور رفتار بکند و مطابق مصالح مملکت رفتار بکند و مطابق این پروگرام عمل بکند بنده به واسطه این که تزلزل کابینه را مضر می‌دانم که هر روز یک کابینه عوض شود بنده تا آن روز مدافع این کابینه خواهم بود و قصور نخواهم کرد این جا یک چند کلمه عرض کنم در باب اقلیت داشته باشد آن هیئت دولت با کمال خوبی نمی‌تواند تکیه بکند با آن اقلیت و کار بکند و گوش زد بکنم به تمام آقایان که مملکت نیست این طور و نمی‌تواند درک بکند آن اهمیت موقع را و درک بکند مخاطراتی را که ما در پیش داریم و فقط تصور نکنند همین که اکثریت یک کاری را قبول کرد اقلیت باید در صدد حمله بر آن اکثریت و هیئت دولت باشد به واسطه این که با وضع حاضره که ما داریم فقط حملات یک اقلیت خیلی کوچکی متزلزل بکند مگر این که ببینیم این پروگرام عملی را تمام به اتفاق پذیرفته است و تمام مجلس شورای ملی تکیه گاه کابینه است و به یک جهت و یک دل حامی‌و حافظ قوه مجریه است (اکثر تحسین کردند).

محمد‌هاشم میرزا- مقابل آن مسئولیتی که بنده دارم اگر چه اثبات شئی نفی ما عدا نمی‌کند و لازم نیست نمایندگان به مجرد این که جزء این ۴۷ نفر نبودند عقیده شان برخلاف این پروگرام باشد حالا هم عرض می‌کنم که بنده این پروگرام را ندیده‌ام نه این که تصور شود که بنده دیده‌ام و نفی کرده‌ام به جهت این که اشخاصی که این را‌امضاء کرده‌اند گمان نمی‌کنم احدی منکر باشد و سایرین هم ندیده‌اند و اگر ببینند متفق خواهند بود و یکی از آن‌ها بنده هستم.

هشترودی- بنده آن چه تشکرات بوده و هست در جلسه سابق هر چه بود کردم و خیلی خوشوقتم از این که مجلس ما دیگر مجلس شده است و چون حضرت رئیس فرمودند که از این موضوع نباید خارج شد لهذا بنده هم مجبورم که هر چه عرایض خارجی دارم عرض نکنم و عرایض علیحده را نکنم به جهت این که از موضوع خارج نشوم اولاً جلسه گذشته اعلان کردم بنده بی‌طرفم ولی به آن معنی که آن روز گفته شد ولی جادو دیوار نه بی طرفی که تا به حال داخل یک فرقه نشده است ولی خودش هم اساس صحیحی در نظر خودش برای سیاست مملکت عقیده مسلکی دارد و مجبور هم نیست چون که نه داخل اوست نه آن‌ها می‌خواهند کار مملکت را انجام بدهند بیاورند پروگرام خودشان را روی میز رئیس بگذارند این هم لازم نیست و این را هم عرض بکنم که بنده به همین پروگرام عملی که می‌گویند بنده هم در بی‌طرفی خودم عرض می‌کنم که یقیناً این پروگرام اساسی و‌ آمالی حقیقی که می‌گویند که صاحب مسلک‌ها می‌نویسند آن نیست بنده هم دیده‌ام یعنی به این معنی که به خود بنده داده‌اند که‌امضاء بکنم ولی چون بنده از این‌امضاء را به چه کردم که شاید منتشر بشود که داخل این حزب شد و بنده در بی طرفی خودم این را حزب نمی‌دانم چنان چه خودشان هم تصدیق کردند مگر این که همین جور که گفته شد که یک اتفاقی شده است و اشخاص متعدده اکثریت مجلس را برده‌اند بعد از این که این طور شد معلوم شد که این حزب نیست و مرام نامه که برای‌ آمال هزار سال یا صد سال یا بیست سال باشد نیست بینی و بین الله در بی طرفی خودم تصدیق می‌کنم که این پروگرام که دارای بیست ماده است این مواد بیست گانه خیلی لازمه این مملکت است و بنده هم در این مواد شریک خواهم شد ولی این شراکت من این را نفهماند که من داخل این حزب هستم عرض کردم چون بنده هم چنین فهمیدم و اگر در مجلس صحبت شده‌امضاء بکنم و هم داخل حزب بشوم به جهت این، این کار را نکردم ولی در مواد بنده شریکم و یکی را اسم ببرم که آقای معین‌الرعایا هم شریک هستند خودشان باید تصدیق بکنند تا بنده بگذرم (آقای معین‌الرعایا تصدیق کردند) و وکلاء باید به این مواد شروع بکنیم بینی و بین‌الله تبریک می‌گویم این اکثریت را که ائتلاف می‌گویند بلوک می‌گوید یا هر چه می‌گویند که این مواد را ترتیب داده‌اند برای دوای مملکت ما و باید شروع بشود ولی یک چیزی که بنده این جا تقاضا می‌کنم عقیده‌ام این است که اتفاق خواهد شد برای این که این مواد موادی نیست که آن‌ها رد بکنند اگر خدای نخواسته آن را نشان نداده و نخواهند این را چاپ بکنند شاید برای آن‌ها یک صدمه داشته باشد من در بی طرفی خودم عرض می‌کنم که این مواد را عرضه بدارند به اقلیت اگر متفق شدند آن وقت چاپ کنند در بی‌طرفی خودم این تقاضا را بنده از حضرت رئیس می‌کنم و گمان می‌کنم که همه این تقاضا را بکنند.

معین‌الرعایا- بنده این مواد را دیدم و درصدد بودم که ‌امضاء کنم و تمام آن را تصدیق دارم و به آن مواد همراه هستم.

حاجی شیخ الرئیس- بنده لازم می‌دانم اولاً تشکر کنم از وجود مقدس والا حضت اقدس آقای نایب السلطنه و دلیل این تشکر این است که معلوم است چه در دوره متجدد هیچ کس نمی‌تواند منکر شود که یک اکثریتی در مجلس کارفرما و منشاء اثر نبوده است و دلیل این که اگر اکثریت نبود هیچ لایحه قانونی نمی‌گذشت و ما هیچ تأسیسات تحقیقاتی که راجع به مجلس شورای ملی بوده در عهده اجرا نمی‌رفت و در عقده تعویق می‌ماند ولی می‌توانم عرض کنم که آن اکثریت اگر چه تا درجه ثابت هم بوده است به طور غیر مستقیم و یک عنوانی بوده است در نظر عموم ملت تا چه رسد که می‌خواهم ترقی بدهم که در میان خود نمایندگان محترم هم یک اکثریتی از مقام کنز مخفی من احب ان اعرف نمی‌خواست بشود آن نظر سیاسی و اطلاعات علمیه و عملیه که والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه دارا و مسلم کل‌اندادنین علاج مملکت را در این دانستند که احزاب به طور تمایز در مجلس شورای ملی خودشان را در محاورات و مکاتبات شان خیلی استعمال می‌کنند و بنده آن کلمه قهرمانیت ایشان را عرض می‌کنم خارج از موضوع نیست اغلب الاحزاب وحده یعنی احزاب را در آن قوه فکریه خودشان متقاعد شدند و همه حاضر شده‌اند که خودشان را

معرفی بکنند چنان چه حزب اکثر معرفی کردند البته حزب اقل هم به طوری که آقای رئیس اخطار فرمودند و اظهار کردند اسماً و رسماً خودشان را به مجلس معرفی می‌کنند و بنده‌امروز را روز سعادت این مملکت می‌دانم که ما با کثریت حزبی- بنده خیلی جسارت می‌کنم که این الفاظ را می‌نباید ملاحظه کرد یک هیئتی ولو مسلک‌های وجدانی شان خیلی با هم متباین باشد‌امروز چون دیده‌اند که اگر یک اکثریت ثابته در مجلس نباشد گویا تجویر کرده است مجلس شورای ملی بر اختلال‌امروز زیرا که آن اکثریت هیئت حاکمه مملکتی است پس بنابراین که بنده عرض می‌کنم حالا آن لفظ فرنگی یا ایرانی که آن اختلاف عین همان نتیجه است که از حزب اکثریت می‌خواهند و این مطلب را هم لازم می‌دانم خاطر نشان نمایندگان محترم بکنم که مسلک و پروگرام یک فرقه در کلیات است چنان چه همه اظهار کردند که آن پروگرام را بخوانند تا همه نمایندگان بدانند شاید در اساس پروگرام همه اتفاق کنند و اکثریت تبدیل بشود ب یک اتفاق بنده این را رد می‌کنم که این اتفاق هرگز حاصل نمی‌شود و به واسطه این که اگر ما در یک اصول کلیه اگر حرف بزنیم گمان نمی‌کنم که هیچ کس منکر باشد مثلاً تعمیم معارف که اعتدالی هستم دیگری هم می‌گوید تعمیم معارف شاید ده مرتبه هم بگوید و این را ناچارم عرض کنم که به خاطرم رسیده است- ای ماه مجلس- آن را از ابروی هلالی- چشم تو انقلابی- قدتو اعتدالی در مقام جریان عمل وقتی که می‌گویند ‌امنیت عمومی‌و چنان چه در پروگرام سابق وزراء پیشنهاد کردند حالا در مقام اجرا چنان چه دیدیم در دوره سابقه خواستند اعاده‌امنیت بدهند و خواستند اعاده‌امنیت بدهند و خواستند انارشیت خون ریز را از این مملکت ریشه‌اش را بکنند همه وکلاء رأی دادند مگر تشکر می‌کنم که آقای مؤتمن الملک که فرمودند عجله نکنید ولی چون رأی واحدی بود معیت شد لکن حالا بنده عرض می‌کنم که در مقام جریان آن آرزوها چه جزئی باشد چه کلی لابد کلی منتهی می‌شود به جزئی‌امنیت طرق را بنده یک سلیقه دارم که گمان نمی‌کنم که کسی که با من هم سلیقه باشد همراهی نکند بنده شاید‌امنیت را این طور معتقد باشم به ملاحظه حالت حالیه و آن مقتضیاتی که‌امروز ما را سوق می‌دکند و می‌راند به آن وجهه که‌امروز دولت خیلی با ملایمت با تأنی با یک رعایت کفایت و مراعات جهات لازمه‌امنیت را اعاده بدهد یا این که شاید‌امنیت هست کامل بکند و شاید نظر آن طرف هم حالا تنقید نمی‌کنم او هم به همین نظری که بنده توجهم به همین متوجه باشد ولی حالش این باشد که یا کمال قهاریت با نهایت جدیت و شدت اعاده‌امنیت کرد و آن ترتیبات لازم الرعایه این جاست که اختلاف پیدا می‌شود و شده و بنده این آرزو را از روی محال می‌دانم و از مقوله عهد شباب است برای بنده که عرض می‌کنم اتفاق در جریان محال است هیچ کس نمی‌گوید ‌امنیت نمی‌خواهم‌امین متدین درست کار در ادارات نباید داخل کرد این محل حرف نیست یک نکته دیگر عرض می‌کنم و سخنم را دیگر اطاله نمی‌دهم و آن این است که خاطر آقایان متوجه باشد که اختلاف مسالک در‌امور سیاسیه مادامی ‌که منتهی نشود به یک عنوان دینی و‌ امینی‌ امکان ندارد او را داخل مسلک قرار بدهند بنده با این که تقدیس می‌کنم همه مسالک را برای این که نظریات تمام اصلاحات مملکتی است‌اما این وقت نمی‌توانم بگویم که کسی که مالک زمین است فقط سطح زمین مال اوست یک قدری که پائین رفت دیگر آن را مال او نمی‌دانم من نمی‌توانم داخل مسلک بشمارم این را که ملاک را باید مجبور کرد که باید‌املاک را به رعایا بفروشند زیرا که منافی با ادبی است که الناس مسلطون علی‌اموالهم و انفسهم زیرا که با تمام قوانین عدلیه و عقلیه و شرعیه منافی است.

حاج آقا- بنده تصور می‌کنم بعد از اظهارات آقای معزز الملک و آقای حاجی شیخ الرئیس دیگر هیچ موقعی برای مذاکره نباشد (یعنی از طرف فرقه اکثریت عرض می‌کنم البته اگر اقلیت فرمایشاتی داشته باشند باید بفرمایند) ولی چون حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا در ضمن اظهار کردند که آن دفعه بنده بعضی عرایضی کرده‌ام باز هم بنده مجبورم توضیح بدهم و همان فرمایشی که آقای حاج شیخ الرئیس کردند این مرام نامه که تقدیم هیئت رئیسه و تقدیم آقای رئیس شد همان طور که گفته شد یک موادی است که ائتلاف یک جمعی بر آن شده است برای پیشرفت‌امور مملکت به آن طوری که والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه تقاضا کرده بودند و این مواد چون حضرت والا شاهزاده سلیمان میرزا در مجلس سابق فرمودند که باید احزاب علنی و معلوم شود که مرام نامه اکثریت چیست و دیدند که در بعضی برگ و شاخه‌ها همان میزان را گرفته بودند مع هذا لازم دانستند که اکثریت ‌امروز بیان مرام نامه خودش را بکند و ظاهر کند که کی‌ها هستند که در این ائتلاف داخل‌اند یعنی در تحت نظارت ائتلاف داخل شده‌اند با این که همان طور که بیان شد خیلی از اشخاص هستند که آن مواد را قبول دارند و همراهند با این مواد ولی وارد به ترتیبات نظارت نمی‌شوند و عرض می‌کنم گفته شد که این مواد چه بسا اگر به تمام اعضای مجلس شورای ملی ارائه می‌شد همه اتفاق می‌کردند بنده خواستم تشریح بکنم که بدیهی است که ممکن است یک موادی باشد که همه تصویب بکنند بلکه همه اتفاق در آن داشته باشند ولی کسانی که متفق می‌شوند بر یک موادی مثلاً مقصود این نیست که بنده با آقا میرزا اسدالله خان یا فلان آقا که متفق شدیم بر این مواد یعنی بنده بگویم قبول دارم ایشان هم بگویند قبول دارم و علاوه بر این در صدد اجرای این مواد هستیم و یک ترتیبات مخصوص برای اجرای این مواد هستیم و یک ترتیبات مخصوص برای اجرای آن‌ها پیش گرفتیم که بلکه به وسیله آن ترتیبات را اجرا کرده در این مقام مبارک اشخاص در این ترتیبات و با هم کار کردن یقیناً طبیعی است و مستلزم این است که همین طور که بیان شد افق خیالات سیاست شان موافق یا نزدیک باشد به این معنی که یک موادی را مواد اتفاقیه قرار داده و تنزل کردند از آرزوهاشان یک طور باشد که نزدیک به هم باشد که در مواد اتفاق تصادم نکند و اسباب اختلاف نشود والا این معقول نیست که یک کلیاتی آن طوری که بیان شد مثل تعمیم معارف تأمین مملکت که به دست هر کس بدهند بگوید من موافقم آن‌ها مواد اتفاقیه یک بود و من تصور می‌کنم که این مواد اتفاقیه تمام ایرانی‌ها است ولی در مقام جریان این‌ها و در مقام اجرای این‌ها باید یک جماعتی باشند و در تحت یک نظاماتی باشند که مذاق شان نزدیک به هم باشد والا همان تصادم از خارج پیدا خواهد شد و آن اکثریت و ائتلاف را ابداً نباید اکثریت و ائتلاف گفت در ممالک خارجه که یک بلوک تشکیل می‌شود اتفاق نمی‌خواهند اسمش را بگذارند لابد سه دسته چهار دسته با هم متفق می‌شوند در مقابل یک دسته دو دسته این از چیست سببش این است که فلان دسته با فلان دسته افق سیاسی شان نزدیک است از این جهت مؤتلف می‌شوند والا چرا نمی‌روند با آن دسته مؤتلف شوند و با این یکی مؤتلف می‌شوند پس این طبیعی است که باید افق خیالات سیاسی در مقابل اجرای مرام نامه و مقاصد خودشان یکی باشد یا اقلاً اگر یکی نیست نزدیک باشد پس این مواد همان طور که گفته شد طبع خواهد شد و به نظر آقایان خواهد رسید ولی آقایان البته قبول دارند و در موقع اجرای این مواد همراهی خواهند کرد ولی این یک تقاضای محالی است چنان چه آقای حاجی شیخ الرئیس فرمودند که بنده هم ایشان را تائید می‌کنم که یک جماعتی که در اصول مرام نامه خودشان و اصول مسلکی خودشان خیلی با هم مباینت دارند این‌ها بتوانند در یک اصول نه من باب طرفیت شخصی است طرفیت نظری است معقول نیست که این‌ها بتوانند در تحت یک نظامی ‌بیایند الان عرض کردم و باز هم می‌گویم که چون مواد مسلکی پروگرام دموکرات یا مواد مسلکی من مخالف است معقول نیست که بتوانیم با هم کار بکنیم و این گمان نرود که بنده به فرض شخصی این عرض را می‌کنم این اسباب تزلزل است پس این مطلب را بدانند و سببش این بود که آن مواد آقایانی که جزء حزب دموکرات بودند نشان داده نشد به جهت این که ممکن نیست داخل یک نظام باشیم و با هم بنشینیم و با هم یک چیزی را تمام بکنیم به جهت این که ایشان یک نظری دارند و بنده یک نظری آن وقت به واسطه همان مسلک که از هم متفرق می‌شویم و اکثریت متزلزل می‌شود نمی‌توانیم ائتلاف و با هم کار کنیم چون مأیوس بودیم از این جهت نشان ندادیم سببش همین بود که آن مواد به آقایانی که جزء حزب اکثر بودند نشان داده نشد و به سایرین نشان داده و جهت همین بود که به یک جماعت ما باید ائتلاف بکنیم که با حزب دموکرات نمی‌توانیم کار بکنیم از این جهت نشان ندادیم‌اما در باب این که اشاره فرمودند الحمداله معلوم شد و مسئول است و همه بدانند البته این طبیعی است مسئولیت به آن معنی که می‌فرمائید البته حکومت در دست اکثریت است انشاءالله بعد از این خواهد شد ولی تا‌امروز معین نشده بود و حکومت در دست اکثریت نبود و بنده هم هر وقت این کلمه گفته شود لابد بگویم و فریاد بزنم که تا‌امروز از این دوره جدیده حکومت با اکثریت

نبود و پریروز عرض کردم که با کی بود در کابینه بود در این مجلس که هیچ کدام از آن‌ها به آن شرحی که عرض کردم و در منزل والا حضرت اقدس نایب السلطنه هم عرض کردم ولی متأسفانه آن روزنامه که نوشته بود و آن بیانات شاهزاده سلیمان میرزا نوشته بود اگر چه ادله شاهزاده سلیمان میرزا بیان کرده بود ولی جواب‌های بنده را بیان نکرده که اگر آن‌ها چاپ می‌شد محتاج نخواهم بود که این جا بگویم که جواب مرا چرا ننوشته و عرض کردم که چه طور می‌شود که اکثریت نتوانست زمام حکومت را به دست اکثریت آمد مسئولیت به این معنی به دست اکثریت یعنی حکومت باید به مذاق اکثریت اجرای خیالات بکند و جریان‌امور به مذاق اکثریت باشد‌اما عرایضی که بنده عرض کردم باز تکرار می‌کنم که اگر فقط همان قدر استفاده کرد از کرسی نطق راست است که هیچ مسئولیتی ندارد به واسطه این که وضع قانون بسته برای اکثریت و اجرای قانون در خارج هم که با اکثریت است ولی این مادامی‌است که فقط استفاده از میز نطق بشود نظرات اکثریت را در قانون گذاری ولی در مقابل اجرای قانون در خارج اشکال تراشی نشود و معلوم است که اگر بشود نباید بگوید که این مسئولیت گردن اقلیت نیست بعضی اگر فرض کنید که در مقابل یک قانونی که یک اکثریتی طمع می‌کنند یک سنگ جلویش می‌گذارد البته به‌اندازه خودش اگر خرابی تولید شود شبهه ندارد که مسئول است به واسطه این که او مخالفت کرده است از اجرای آن قانون مثلاً اکثریت در این مجلس به واسطه یک حرارتی یک قانونی گذاشت آن قانون همان طوری که گفته شد که آقای مؤتمن الملک بودند و یکی دو نفر دیگر که بنده هم جزء آن‌ها بودم که گفتند یک قدری صبر کنید و آن قانون را بگذارید باز اگر در خارج به طور عدم تجربه جاری شده بود شبهه نداشت که خیلی اثراتش بهتر از این که حالا بود در این جا می‌شد‌اما فرض بفرمائید که اگر تجربه شد و تمامش مجری نشد یک مانعی جلو آن را گرفت این بدیهی است که آن‌ها جلوگیری از اجرای آن کردند مسئولند این را هیچ عاقلی نمی‌تواند بگوید یک اکثریتی قانون بگذارد و اجرای آن بکند باز یک اقلیتی که با هیچ مداخله ندارد مخالفت بکند و مسئول نباشد بنده برای توضیح عرض خودم لازم دانستم این عرض را بکنم و در آخر عرض می‌کنم همان فرمایشی را که آقای رئیس فرمودند باز من مکرر می‌کنم که شاهزاده سلیمان میرزا خیلی اصرار داشتند و می‌فرمودند اکثریت یک حزبی مثل اقلیت پیدا می‌کند و پروگرام شان منتشر شده بود و آن اصراری را که شاهزاده سلیمان میرزا کردند برای این بود که خودشان را ظاهر بکند ولی این بدیهی است که به یک حزبی که اکثریت دارند این قدر تحکم می‌کنند ظاهر باشند خودشان هم باید حاضر باشند که ‌امروز همان طوری که اکثریت اسماء خودشان را خواندند آن‌ها هم اسامی‌ خودشان را خوانده باشند و به روز پنج شنبه نیفتد حالا که خیلی دیر شده است.

رئیس- بنده خیلی تعجب می‌کنم از این همه مباحثات مسلکی این که بنده در اول مجلس عرض کردم که اقلیت و اکثریت و کاندیدهای خودتان را به من بفرمائید بنده منتظر بودم که بدون هیچ نطقی بدون هیچ ترتیبی جواب بنده را می‌گویند و تکلیف بنده را معین می‌کنند و این نکته را عرض کنم که بنده خیلی خوشوقتم که در این مجلس گفتگو می‌شود که اکثریت خواهد شد البته این اکثریت ثابت خیلی اثرات بزرگ در‌امورات مملکتی پیدا خواهد کرد‌اما منتظرم که این اثر در خود مجلس هم پیدا بشود به جهت این که وقتی که این اثر در خود مجلس ظاهر شد سر دسته معین شد فلان حزب معین شد گمان بنده این است که هر قانونی که این جا می‌آید اگر سابق در سه ساعت وقت یک قانونی می‌گذشت شاید بعد از این در سه دقیقه بگذرد ولی تا الساعه بنده این را قبول نمی‌کنم مثل این که الان سی نفر اجازه خواسته‌اند اگر از اول همین طور به ردیف اجازه بدهم باید یک چند ساعت از صبح هم در این مذاکره کنیم پس خواهش دارم که این مسئله رعایت شود ناطقی نشان که معین است سر دسته ایشان هم معین است اولاً ببینیم این مطلبی که عنوان می‌شود برای این است که مذاکره و گفتگو در آن بشود یا خیر یک سئوالی است از بنده کرده بودند باید جواب بدهم.

آقا شیخ رضا- اجازه که خواسته بودم راجع بود به آن صحبت‌هائی که جاری بود بین حضرت رئیس و شاهزاده سلیمان میرزا که آقای رئیس مطالبه کردند از ایشان یعنی از فرقه شان ناطق شان وعده شان و علنی شدن شان را به طوری که فردا اسم ببرند کی‌ها هستند و شاهزاده سلیمان میرزا اظهار کردند و چون ما نمی‌دانستیم این طور خواهد بود و هنوز آن ناطق معین نشود نمی‌توانیم بدون رسمیت جواب بدهم لکن مع‌التأسف توقع می‌کنم که آقایان نمایندگان و حضرات تماشاچیان التفات به عرایض بنده بفرمایند مع هذا در این جا چیزهائی گفته شد که تصور نمی‌کنم که این مجلس سیاسی بود یک مجلس تضییق و تکفیری بود با یک هم چو چیزی بود و راجع به آن هم سخنی خواهم گفت و مقدمه هم یک چیزی عرض می‌کنم که اسباب گرفتاری نشود برای کسانی که شاید‌امری بر آن‌ها مشتبه بود بنده حضرات تماشاچیان و نمایندگانی که این جا نشسته‌اید شهادت می‌دهم بر این که خدا یگانه است و نظیری ندارد و شهادت می‌دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله پیغمبر است و شهادت می‌دهم بر این که علی بن ابی طالب و یازده فرزندش ‌امام بوده‌اند و شاهد می‌گیرم بر این که مردنی هست و بعد از مردن بعثتی هست و خداوند از برای مجازات مخلوقش یک جنتی و یک ناری معین کرده است و شهادت می‌دهم برای این که ممات فی غیر خیر من الحیوه فی ذل بعد عرض می‌کنم‌ اما آن کلماتی که بین شاهزاده سلیمان میرزا و حضرت رئیس جریان پیدا می‌کند آن را عرض کنم آن چیزهائی که راجع به تهمت بود عرض کنم خیلی دوست دارم آن چیزی که والا حضرت آقای نایب السلطنه در دربار در حضور نمایندگان اظهار فرمودند و کلمه شنیدم که در آن مدتی که وارد تهران شده‌ام سابق بر آن بالاتر از کلمه را نشنیده بودم این بود که فرمودند معایب کار را بی پرده بگویند خیال نکنید اگر معایب کار را بپوشانید دیگران بی خبر باشند معایب‌شان را ندانند که صد هزار پرده روی آن بپوشانید و‌امر یک لندن اروپا شرق و غرب عالم آن‌ها که دولت‌اند و تمدن وصف شان است آن‌ها می‌فهمند خودشان فرمودند پرده پوشی نکنید و این کلمه بود که از بدو ورود به تهران تا به حال هیچ کلمه من را آن قدر به شعف نیاورده بود و بالاترین کلمه است که گوینده آن را بگوید این جا یک صحبتی شد والا حضرت اقدس از راه قانونیت از آن جا که قانونی و شخص عالم است فرمودند که به دست من نایب السلطنه از روی قانون اساسی که در میان معمول است هیچ حقی برای من نیست و اگر شما نمایندگان و تمام ملت بخواهید به من حق بدهید قبول نخواهم کرد ولو این که بعضی از نمایندگان بودند که در نظرشان بود حقوقی به ایشان بدهند به ملاحظه آتیه لکن به ملاحظه این که تمام عمر این مملکت را مستغرق نخواهد کرد عمر والا حضرت این شخص بزرگوار و یک وقتی هم می‌آید که ایشان نایب السلطنه نیستند شاه بزرگ می‌شود ممکن است صد سال دیگر کسی دیگر شاه بشود و کسی دیگر روی کار بیاید در نیابت سلطنت چه می‌دانم چه کسی می‌شود به این ملاحظه فرمودند من اگر ملت هم بخواهند حقوق زیادتر از این که ‌امضاء کردن قانون مصوبه و پیشنهاد کردن آن رئیس الوزرائی که وزراء را معرفی بکند به پارلمان غیر از این من حقوقی نخواهم پذیرفت آن وقت فرمودند چون که حق ندارم این است که باید شخص من که برای نیابت سلطنت انتخاب شده‌ام ولی چون این یک چیزی است که عزل کردن من به ورقه آبی نیست ولی این که با کثریت شده است و همه‌امضاء کرده‌اند لکن در اول به ورقه آبی بود چندی بود که ورقه آبی‌انداختنش محال بود یا باید خودشان استعفاء بدهند یا بمیرند لکن مسئله وزراء طوری است که این یک چیزی است که اگر در مجلس یک اکثریت ثابته نباشد که پشت آن کابینه باشد و با اطمینان قلبی یک کاری را انجام بدهند ولی خودم تا وجود دارم و تا استعفاء نداده‌ام هستم همین طور نایب السلطنه خواهم بود و اظهار شد که تا‌ امروز اکثریت خودشان را نشان نداده‌اند اینست که این یک مسئله ایست که من استقبالش می‌کنم و خیلی نظر صحیحی هم بود اظهار شد که یک اکثریتی در مجلس بود و والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه می‌دانستند که یک اکثریتی بود و هر کابینه از روی یک اکثریتی سرکار‌امد بلی در آخر طوری شد که به زلف یکی از یاران ما بر می‌خورد آن وقت می‌رفت پی کار خودش این است که فرمودند که یک اکثریتی باید خودش را بنمایاند هر کس اوقاتش تلخ می‌شود برود بیرون که عرایض بنده را نشنود من هیچ سابق نیستم که وکیل یا وزیر بشوم خواستم عرض کنم که والا حضرت آقای نایب السلطنه فرمودند که یک اکثریتی باید که خودش را بنمایاند آن اکثریتی که ثابته است آن جا شاهزاده سلیمان میرزا خواستند از طرف فرقه دموکرات که بنده یکی از آن‌ها هستم نه حالا هستم بلکه از بیست سال قبل از آن وقتی که فهمیدم که دین اسلام چیست و دین اسلام عبارت است از این که ممتازیت باید از بین برداشته شود و از قبل

از اسلام تمام نزاع‌هائی که شده است بر سر ممتازیت بوده است اگر این از میان برداشته شده بود هیچ نزاعی در میان نبود اگر تصور شود که دموکراسی یک انسانی است بنده کله او هستم و اگر تصور شود که یک کلمه است بنده خودم را تصور می‌کنم که مغز سر او هستم شاهزاده سلیمان میرزا که خودشان از حزب دموکرات هستند اظهار کردند که فرقه دموکرات‌ها چون از اول اقلیت داشتند و حالا هم اقلیت دارند این است که این‌ها نمی‌توانند یک کابینه را تشکیل کنند و او را ادامه و برپا کنند اگر یک فرقه دیگری هستند که دارای یک اکثریت و یک مسلکی باشند خودشان را نشان بدهند که خودشان به تنهائی تشکیل بدهند یعنی یک اکثریتی را تشکیل و آن وقت البته تشکیل یک کابینه در پشت او می‌ایستد و او را ادامه می‌کنند و اگر آقایان نمایندگان تصور بفرمایند که یک هم چو اکثریتی که والا حضرت اقدس آقای نایب السطنه تقاضا کردند باید به طور بلوک از روی ائتلاف بشود یعنی فرقه مختلفه جمع بشوند چند ماده در میان گذارند که در این دوره یا در هشت ماه اجرا بدارند البته یک چند چیزی در این هشت ماه در نظر دارند و در این هشت ماه ممکن است اجرا بشود ائتلاف خواهند کرد که بشود هر فرقه با فرقه دیگری یک هم چو مواد مشترکه داشته باشند ائتلاف می‌کنند آقای سلیمان میرزا اظهار کردند که من از طرف فرقه‌ام اظهار می‌کنم که اگر اکثریت یک فرقه نباشد و اکثریت مسلکی نباشد ما دموکرات‌ها حاضریم برای ائتلاف به هر نحوی که بخواهند (یک هم چو چیزی گفته شد) و گفته شد بلی صحیح است من کتاب که نمی‌خواهم بخوانم صحبت می‌کنم عرض می‌کنم آن جا اظهار شد که دموکرات‌ها حاضرند برای ائتلاف به هر نحوی که بخواهند بعد که یک دست خطی از طرف والا حضرت اقدس آقای نایب السلطنه آمد این جا و اشاره بود به آن مذاکرات اگر چه والا حضرت نفرموده بودند این‌ها سری است لکن چون گفته بودند که نباید علنی بشود ما دیگر نخواستیم خلاف نزاکت بکنیم و بگوئیم اشاره شده بود که اکثریت تان چه طور شد معین شد یا نه و از آقایان هم که هیچ تکلیفی معین نشد والا حضرت چون دیدند به اشاره قسمی‌شود تصریح فرمودند که اکثریت را اظهار باید داشت بالاخره از فرمایشات حضرت رئیس حالا معلوم شد که اکثریت ائتلافی شده است فرمودند که چند فرقه است اتفاق و ترقی است اعتدال است ترقی خواهانند.

رئیس- این‌ها را که به بنده نسبت می‌دهید عرض نکردم آقای حاج شیخ الرئیس فرمودند.

آقا شیخ رضا- هم چو شنیدم هم چو معلوم شد که اکثریت از ائتلاف شده است که اتفاق و ترقی اعتدالیون ترقی خواهان که از روی یک مواد معدودی ائتلاف شده است و ممکن نیست که اتفاق و ترقی که اقرب است از همه به دموکرات با آن‌ها ائتلاف کند هم چو چیزی نمی‌شود اتفاق و ترقی پروگرامش را بنده دیده‌ام در یک چیز جزئی از قبیل مرکزیت و عدم مرکزیت اختلاف دارند با دموکرات بعضی چیزهای خیلی جزئی است که اختلاف به نظر می‌آید اگر دیده باشند می‌دانند صحیح عرض می‌کنم آقایان تماشاچی‌ها دیگر حضرت رئیس فرمودند آقای آقا میرزا مرتضی قلی خان آمدند این جا اظهار کردند که اکثریت ما این اشخاص هستیم و پروگرام عملی که این جا تقدیم شد خدمت آقای رئیس و گفتند به چاپ می‌رسد و به نظر همه می‌رسد آن وقت آقای رئیس فرمودند فرقه دموکرات هم خودشان را بشناسانند اسامی‌شان را فرداً فرد بگویند چنان چه پروگرام خودشان را آوردند و دادند به حضرت رئیس شاهزاده سلیمان میرزا چون معین نشده بود رسماً چون نظر خودشان بود و از طرف فرقه نفرمودند بنده هم از طرف خودم چنین می‌فهمم شاید نظر فرقه هم به همین باشد این توقع از طرف فرقه دموکرات نشده است و جای این توقع از طرف فرقه دموکرات‌ها نشده است و جای این توقع هم نیست از فرقه دموکرات‌ها به جهت این که این جا چند فرقه مؤتلف شده‌اند که پروگرام شان این است مؤتلفین اسامی‌شان اینست مواد پروگرام عملی شان این است آیا در مقابل این می‌شود این کسانی که هستند و ائتلاف می‌کنند می‌فرمایند این‌ها مؤتلفند پروگرام شان هم چاپ می‌شود شما هم بیائید پروگرام خودتان را بیاورید و ائتلاف بکنید اگر یک مسلک بود که اعتدالی‌ها‌امدند این جا و می‌گفتند که این صاحبان مسلک پروگرام شان این اسامی‌شان این مؤتلفین این‌ها هستند آن وقت یا می‌شدیم یکی بنده بودم ولی مؤتلفین این‌ها هستند و آن‌ها که ائتلاف نمی‌کنند کی‌ها هستند معلوم نیست بگویند آن مواد ائتلاف چیست تا بگویم که ما هم اتفاق می‌کنیم اگر یکی از مواد این باشد که ما ائتلاف کنندگان به این ائتلاف کرده‌ایم که خدا یکی- لعنت بر آن کسی که بگوید خدا دو تا است- و یک ماده اش این باشد که حقوق هر شخص از شاه تا گدا محفوظ باشد لعنت بر آن کسی که بگوید این جور نباشد اگر یکی از مواد پروگرام این باشد که باید استقلال مملکت را نگاه داشت لعنت بر آن کسانی که خیالش غیر از این باشد ما دموکرات‌ها که خودمان را معرفی می‌کنیم که طرف دار پست هستیم به معنی این که یا می‌فشاریم که آن‌ها را بر گردن اشراف سوار بکنیم این طور نیست چون که تا کنون اشراف سوار آن‌ها بودند و ظالمین به آن‌ها بودند می‌گوئیم که دیگر نخواهیم گذاشت که به آن‌ها ظلم بشود به ظالم بودن آن‌ها راضی نیستیم و می‌خواهیم نگذاریم که به گردن آن‌ها سوار شوند پس این سئوالی را که حضرت رئیس فرمودند که شما خودتان را معرفی بکنید این چیزی است محال هیچ نباید این سئوال را کرد جواب ندارد.

رئیس- شما خودتان وعده دادید که فردا خودتان را معرفی بکنید این ترتیب نطق نیست که می‌فرمائید مطلب خودتان را بفرمائید شما نطق‌هائی که از اول مجلس تا به حال شده است تکرار می‌فرمائید یک ساعت و نیم است که متصل نطق می‌فرمائید و مرا این جا نگاه داشته‌اید بنده سئوال کردم و شاهزاده سلیمان میرزا برخاستند جواب گفتند که فردا این کار را خواهیم کرد.

آقا شیخ رضا- عرض کردم که ما آن وقت می‌توانیم خودمان را به آن‌ها نشان بدهیم که معرفی آن‌ها مسلکاب اشد آن‌ها ائتلاف خودشان را اظهار کردند اهم که اظهار نکردیم که ائتلاف نکرده ایم مقابل ائتلاف عدم ائتلاف است‌اما یک چیزی بود که تهمت است و آن حق را نظام نامه به ما داده است و از بابت او که تهمت زده شد این جا باید عرض کنم که در پروگرام دموکرات‌ها نوشته شده است که اراضی تا ممکن است از دست مالکین گرفته شود و به زارعین داده شود.

(فرقه دموکرات اظهار کردند این طور نیست و مرام نامه را فرستادند خواند).

ماده ۱۷- تقسیم اراضی خالصه به زارعین و رعایا و فراهم آوردن اسباب همین ترتیب در ‌املاک اربابی به وسیله تأسیس شعب بانک زراعتی در بلوکات و دادن حق تقدم خرید به زارعین در موقع فروش این جا نوشته نشده است که به زور بگیرند البته این راجع به رضای مالک اوست آن وقتی که او می‌خواهد بفروشد این بخرد کسی دیگر نخرد و ارباب ‌املاک در مالکیت خودشان مختارند این چه دخلی دارد به مسئله دیگر این که این جا صحبت شد که بر فرض یک مدتی که در این جا.

(فرقه دموکرات اظهار کردند راجع به ما نیست).

رئیس- جلسه را ختم می‌کنیم و فردا منتظرم که پروگرام خودشان را که داده‌اند لیدر خودشان را معین کنند- جلسه آتیه پنج شنبه و دستور همان دستور است که بود.

(مجلس سه ساعت و ربع از شب ختم شد).