مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ اردیبهشت ۱۲۸۷ نشست ۲۶۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نخست تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نخست

قانون اساسی مشروطه و متمم آن
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نخست
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ اردیبهشت ۱۲۸۷ نشست ۲۶۵

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ اردیبهشت ۱۲۸۷ نشست ۲۶۵

مذاکرات روز ۵شنبه ۲۱ شهر ربیع الاول ۱۳۲۶ دارالشورای ملی

خلاصه مذاکرات روز ۳ شنبه ۱۹ را آقا میرزا مرتضی قلیخان قرائت کردند.

رئیس- این خلاصه صحیح است یا نه هر کس ایرادی دارد اظهار نماید.

وکیل الرعایا – بنده مجلس را این طور تصور می‌کنم که سه ربع از وکلا وقتیکه در یک جای معینی جمع شده حاضر باشند آن وقت می‌توان او را مجلس گفت و رأی بدهد و آن جای معین هم اینجا است پس تصویب و اجازه ضرب سکه دو کرور نقره در اینجا نشده و باید در آن صورت مجلس توضیح بشود و در باب صد هزار تومان هم در ماه رمضان و زمان ناصرالملک نبوده در اواسط ماه ذی الحجه بود که گفتند این صد هزار تومان تصویب شد و درباب آن دو کرور که پریروز صحبت شده بود و جناب صنیع‌الدوله انکار داشتند که من داخل در مذاکرات نبودم بنده نخواستم عرض کنم ایشان داخل در مذاکرات بودند و تصویب هم کردند و جناب ناصرالملک در این خصوص آنچه لازمه سعی و کوشش بود نمودند و این صد هزار تومان دراواسط ماه ذی الحجه بود که با هشت هزار تومان تفاوت قیمت نقره تصویب کردند و همه کس هم این مطلب را میدانند اگر این دو فقره در آن صورت مجلس اصلاح شود من که یک نفر از وکلا هستم می‌توانم بگویم ایرادی ندارد.

حاجی سید نصرالله – بنده خوف دارم از اینکه کم کم موضوع مذاکرات مجلس ایرادات بر خلاصه مذاکرات باشد و مطالب مهمه از میان برود عقیده بنده این است هر کس ایرادی دارد یک کلمه بگوید و رد شود.

رئیس- بلی صحیح است و ما نمی‌خواهیم داخل در مذاکرات مجلس روز قبل شویم بلکه مقصود این است هر کس ایراد بر این خلاصه مذاکرات دارد بطور اختصار اظهار بدارد.

آقا سید حسین – فقط دو ایراد وارد است که اگر اصلاح شود دیگر ایرادی وارد نیست یکی اینکه در باب تأسیس ادارات حکام در ولایات در مدت ۳ ماه که نوشته شده پذیرفته شد چنین نیست و مجلس نپذیرفت یکی دیگر در باب اجازه ضرب سکه دو کرور صد هزار تومان نقره و همچنین معادل پنجاه هزار لیره نقره هیچکدام بتصویب مجلس نبوده فقط بتصویب کمیسیون مالیه و وزارت مالیه بوده است این دو فقره اصلاح شود دیگر ایرادی نیست.

رئیس- در باب انتخاب دو نفر وکیل که یکی روز سه شنبه انتخاب شد و ایشان جناب بیان السلطنه بودند از طرف مجلس اطلاع داده شد و امروز آمده‌اند واز این انتخاب ایشان را تبریک گفته و امیدوارم بخدمات بزرگ موفق شوند و حالا هم باید عوض یکی دیگر انتخاب شوند ورقه برای انتخاب یکنفر وکیل که قرار بود انتخاب شود منتشر شده و اخذ رأی گردید جناب ساعدالوزراء به پنجاه رأی انتخاب گردید.

رئیس- وزراء مجلس خاصی خواسته‌اند که بیایند بمجلس و این هم عریضه است که آقای مفتخرالممالک بمجلس عرض کرده‌اند عجالتاً این عریضه خوانده شده و جواب او معلوم گردد آنوقت مجلس خاص برای حضور وزرا ترتیب داده شود عریضه مزبوره قریب بمضمون ذیل قرائت شد چند روز است که از بارفروش تلگرافات و اخبار رسیده که یک نفر از منسوبان قریب النسبه بنده فوت شده و باید این بنده بواسطه اصلاح امور آن مرحوم و اصلاح کارهای خود به آنجا بروم و استدعا آنکه مجلس مقدس اجازه فرماید که در آنجا رفته و دو ماهه امورات آن مرحوم و خود رااصلاح نموده مراجعت نمایم.

وکیل التجار – بنده شخصا عقیده ندارم که هر یک از وکلا اجازه گرفته بروند و مدتی غیبت نمایند مگر اتفاق بزرگی بیفتد آنوقت باید ده پانزده روز بروند و مراجعت کنند جناب مفتخرالممالک در چندی قبل سه ماهه اجازه گرفته رفتند و پنجماه طول کشید وحالا هم دو ماهه اجازه خواسته‌اند معهذا نوشته‌اند امورات شخصی من مختل است مکرر عرض کرده‌ام چه وکلای ولایات چه وکلای طهران اگر نمی‌توانند از عهده وکالت برآیند باید استعفا بدهند وانگهی یکنفر وکیل در یک دوره مشروطیت مکرر برای رفتن اجازه بخواهد.

مفتخرالممالک – فرمایش جناب وکیل التجار صحیح است ولی این مطلب تقریبا عمل دوازده هزار تومان است و بنده همچو استطاعتی ندارم که تحمل خسارت ده دوازده هزار تومان را بنمایم هر گاه مجلس اجازه بدهد رفته امورات خود را اصلاح نموده مراجعت می‌نمایم و هرگاه اجازه ندهد استعفا می‌دهم.

بحرالعلوم کرمانی – عسر و حرج در همه چیز پیدا می‌شود و در صورتی که چنین حادثه باو رخ دهد باید برود.

حاج سید نصرالله – عسر وحرج بر دو قسم است یکی عسر و حرج شخصی است ویکی عسر وحرج نوعی اگر وکیل بتواند عسر و حرج نوعی را رفع کند مقدم تر است بر عسر و حرج شخصی و وکیل می‌تواند هر یک از این دو را اختیار نماید در صورتیکه نمی‌تواند تحمل عسر و حرج شخصی را بنماید البته باید استعفا بدهد و رفع خسارات شخصی را بنماید و سلب آزادی را از او ننموده‌اند.

آقا سیدحسین – قانونی برای این مطلب وضع نشده که ما از روی آن رفتار نماییم و قبل از این وکلا یکی دو ماهه اجازه گرفته و رفته‌اند و چهار پنج ماه طول کشیده خوب است قانونی در این باب وضع شود یا اجازه داده شود و هر گاه باید اجازه داده شود قراری بگذارند اگر از آن مدتی که اجازه داده شده ده روز یا بیست روز بگذرد در حکم مستعفی باشند غرض این است که قانونی دراین باب گذاشته شود.

حاج سید نصرالله – این مسئله صحیح است و باید قانون گذاشته شود لیکن من با این علیت مزاج که لازم است چند روزی راحت نمایم معهذا شرم دارم از اینکه چند روزی اجازه خواسته و مشغول معالجه و مداوا شوم انسان باید ملاحظه کند تمام مملکت آتش گرفته.

وکیل الرعایا- اذهان متوجه این عرض بنده باشد وکلا در موقع ضرورت می‌توانند فقط یک هفته از رئیس اجازه بگیرند نه بیشتر از یک هفته.

رئیس – صحیح است از رئیس فقط یک هفته می‌توانند اجازه بگیرند ولی بیشتر از یک هفته باید از مجلس اجازه بخواهند.

وثوق الدوله – خوب است رأی بگیرید تا معلوم شود.

در این وقت ورقه رأی منتشر شد برای اینکه اجازه ای که مفتخرالممالک دو ماهه خواسته است بروند مجلس قبول می‌کند یا نه و باکثریت آراء تصویب شد که بروند و نیز بر حسب اظهار ریاست مجلس برای حضور بهمرساندن هیئت وزراء بمجلس علنی تبدیل بمجلس خاص شده پس از مدتی مجدداً مجلس علنی و رسمی گردید.

رئیس- این لایحه ایست از طرف وزرات تجارت اظهار شده و کمیسیون مالیه هم تصویب نموده قرائت می‌شود و خود جناب وزیر تجارت هم حضور دارند توضیحاتی که لازم است خواهند داد.

(لایحه وزارت تجارت قرائت شد از قرار ذیل.)

لایحه وزارت تجارت:

بکمیسیون محترم مالیه مجلس مقدس شورای ملی شیدالله ارکانه زحمت اظهار می‌دارد.

بر خاطر اجزای محترم کمیسیون مالیه پوشیده نیست که تجارت که در واقع منبع ثروت و نتیجه بزرگترین قوای یک مملکت محسوب می‌شود امروزه در ایران بر هر امری باید و بیشتر از سایر مسائل جالب توجه عقلای حل و عقد مملکت باشد این مطلب بطوری حلاجی شده و منافع آن بر خاص و عام طوری واضح ومبرهن است که گویا لازم نباشد در این باب استدلالات کرده ترقی و تنزل یک مملکت را بر توسعه و ضیق تجارت آن مملکت راجع نمود یا استیلای یک مملکت را بر دیگری مربوط بسط به تجارت آن و حوایج تجارتی این یکی دانست از طرف دیگر هم معلوم است که هر امری که مبنی بر قواعد و اصول و طرز و طریقه مخصوصه نباشد پیشرفت آن غیر مقدور و مانند ظلمتی ماند که هدایت روشنایی و نور را از هر طرف مسدود و ما را مجبور می‌کند که خود را باین طرف و آنطرف زده راهی را بامیدی پیموده و بعد از طی آن ملتفت بگمراهی شده عودت بمقام اولی و بعد از این قسم تجارت عدیده مأیوس و بگوشه نشینیم تجارت درمملکت ما همین حالت را دارد زیرا که هر چه تحصیل شده از روی علم که مأخذ صحیح بدست می‌دهد نبوده بلکه فقط مبنی بر تجربه بوده که آنهم محدود است ماها هنوز خیال می‌کنیم که تاجر یعنی شخصی که از خارج مملکت متاع بایران آورده و ازایران بخارج حمل می‌کند وقتی هم که مسئله مسکوکات بمیان می‌آید درباب ارتباط آن با تجارت دو نفر هم رأی نیستند اشخاصی که کارشان بیشتر از روی شرکت است و باید معنی و مقتضیات آنرا بهتر آگاه بوده بکنه مطلب برخورده برای انجام مقاصدشان مسئله شرکت تجارتی را حتی المقدور مستحکم ازاین رویه کار خودشانرا محکم نمایند بدبختانه بغیر از معنی قاموسی دراین لفظ دقتی نکرده لفظ اسهام را جمع سهم و سهم را به معنی اینکه کاغذیکه باسم زید و یا روی آن شیر و خورشید ومهر بزرگی باشد میدانند از این قبیل مطالب زیاد است که تشریح آن بغیر دردسر ثمری ندارد و تجار ما هم تقصیری ندارند زیرا که اعمال ایشان چنانکه عرض کردم مبنی بر اصول وقواعد و طریق وطرز مخصوصی که خاصیت علم است نبوده و از روی تجربه کار کرده‌اند حالا که مردم از هر طبقه مترصد این هستند که من بعد امورات مملکتی مبنی بر مأخذ و پایه صحیحی باشد از تجارت مملکت هم بیش از سایر امور متوقعند بنظر بنده تجارت این مملکت باید مبتنی بر علم و قواعد صحیحه باشد مسئله تجارت هم مثل سایر امور وزارت تجارت مانند سایر ادارات نیست که با چند نفر اشخاص با علم و یا مستشار تغییر وضع داده شود زیرا که تجارت در دست افراد تجار مملکت است تا اشخاص تغییر حالت ندهند تجارت تغییر نخواهد کرد.
نظر به مطالب فوق عقیده بنده این است که یک مدرسه باسم مدرسه تجارت در طهران دایر شود که تجار ما اطفال خود راباین مدرسه فرستاده قدری از علم ثروت و علم شیمیای تجارتی وعلم دفترداری واسناد تجارتی و از بعضی علوم دیگر که راجع بتجارت است مطلع شوند عرض نمی‌کنم که نتیجه آن فوری خواهد بود و بعد از دو یا سه سال تجارت ما ترقی خواهد کرد ولی بدیهی است که اگر این مدرسه امروز دایر شود در پنج و شش سال دیگر اثر آن کم کم بروز کرده و تجارت جوان آن وقت باقتضای اتخاذات علمی وضع تجارت را به مرور تغییر داده و اگر ایشان بگویند که تاجر یعنی (من یبیع و یشتری) بدون مضایقه قبول کنند و برای لفظ شرکت بغیر از معنی لغوی معنی دیگری قرار دهند سایر دول برای پیشرفت امور تجارتی مدارس تأسیس کرده و سالیانه هزاران تومان خرج این کار می‌کنند بنده هم متوقع نیستم که مجلس مقدس ملی بعد از تصویب این مبلغ معتدبه برای مدرسه معین کنند زیرا که وضع مملکت و حالت مالیه‌ها اقتضای این گونه مصارف را ندارد ولی اگر مجلس مقدس تصویب فرمایند که هر ساله سه هزار و پانصد تومان مخارج این کار شود بنده می‌توانم در مدرسه فلاحت که بالفعل بدو شعبه تقسم شده یک شعبه مقدماتی ویک شعبه فلاحتی دایر است یک شعبه در کلاسی هم تأسیس کنم که شاگردان بعد از طی سه کلاس مقدماتی نظر باستعداد و میل خودشان بعضی بشعبه تجارت وبرخی بشعبه فلاحتی و مشغول تحصیل شوندتقریبا سه هزار تومان برای اجیر کردن یک نفر معلم که بتواند پنج تاشش رشته حقوق تجارتی تدریس کند لازم وتقریبا پانصد تومان مخارج برای معلم ایرانی لازم دارد امیدوارم مجلس مقدس و کمیسیون محترم مالیه دراین باب بذل توجه فرموده وبنظر دقت در این مسئله تعمق وهر طور صلاح میدانند اظهار فرمایند که از همان قرار رفتار شود (تصویب و تصدیق کمیسیون مالیه) کمیسیون مالیه باتفاق آراء در مشروحات اظهاریه تصدیق و تصویب دارند باید در مجلس مقدس مطرح و مذاکره شود.
(یحیی الخوئی)


وکیل التجار- همین طور که نوشته شده واقعا یکی از مدارسیکه برای مملکت لازم است که گمان می‌کنم بدون او تجارت ما ممکن نیست ترقی نماید همان مدرسه تجارت است که در تمام ممالک متمدنه هم دایر است حالا که جناب وزیر تجارت باین طور اقدام فرموده‌اند که با این قلیل وجه که سه هزار و پانصد تومان باشد عده از جوانان ما را عالم بعلم تجارت نمایند بسیار خوب است و بلکه بعقیده بنده این وجه کم است و تصویب آن خیلی بموقع خواهد بود.

احسن الدوله – بنده عرض می‌کنم که تحصیل علوم در همه وقت لازم است ولی اززمان مرحوم ناصرالدین شاه تا حال مدارسی که تشکیل یافته هیچگونه فایده از آنها مترتب نگشته یکی همین مدرسه فلاحت است که دراین مدت معلوم نیست چه تحصیل کرده‌اند اگر بنا باشد که ما از خارجه معلم بیاوریم بهتر این است که تجار محترم اولاد خود را برای تحصیل علم تجارت روانه اسلامبول نمایند که آنجا همه طور لوازمات این علم موجوداست.

وزیر تجارت – اینکه تا حال ازوجود مداس فایده حاصل نشده یا بواسطه بی ترتیبی آنها بوده یا از روی علم و مأخذ صحیح نبوده و علاوه علم فلاحت هم عمیات لازم دارد و دراینجا اسباب عملیات موجود نبوده مثلا فیزیک تحصیل می‌کردند داخل در عملیات نمی‌شدند همچنین شیمی و بهمین نحو علم نباتات و فلاحت همه اینها عملیات لازم دارد وچون اسباب عملیات دراینجا نبود این بود که این علوم تکمیل نشده در مقام عمل نمی‌آمد وهر گاه یکنفر معلم آورده بودند اجرتی می‌گرفت و بقوه دماغی خود کار می‌کرد و در حقیقت آنها هم تقصیر نداشتند اینکه میگویید هیچ کاری نکرده‌اید این طور هم نبود حالا چند نفر شاگرد دیگر از همین مدرسه فلاحت خارج شده‌اند که مأمور معاینه تخم توغان هستند و چند نفر شاگرد دیگر هم هستند که حالا معلم می‌باشند اگر می‌خواهید که شما مدرسه صحیح داشته باشید باید بودجه آن را زیاد کنید و اسباب عملیات بجهة ایشان فراهم کنید ملاحظه کنید مدارس خارجه چقدر اسباب عملیات دارند اگر می‌توانید این کار را بکنید باید مخارج آن را متحمل بشوید والا هم بگویید این چهار هزار تومان که بمدرسه فلاحت داده می‌شود زیاد است این هم یک رأیی است شما اگر می‌خواهید مثلا مهندس داشته باشید آنها بعد از تحصیل باید مشغول عملیات بشوند علم بدون عمل نمی‌شود حاالا اگر می‌خواهید مدرسه فلاحت صحیح داشته باشید آن طور مدرسه لااقل هیجده هزار تومان مخارج لازم دارد حالا اینکه بنده گفتم فعلا از برای ابتدای کار وبملاحظه نداشتن مالیه و عدم اسباب است.

اسدالله میرزا – بنده در لزوم مدرسه تجارت حرفی ندارم البته لازم است ولی دراین مورد دو حرف دارم یکی آنکه دایره تجارت در تمام ایران هست و منحصر بطهران نیست پس باید در این خصوص اساساً فکری بشود آنچه بنظر بنده می‌رسد اینست که نطامنامه انجمنهای تجارتی که هنوز از مجلس نگذشته آنها را عمومیت بدهند که درتمام ولایات مدارس تجارتی تأسیس نمایند چنانچه درنظامنامه نوشته شده یکی از وظایف آن انجمنها توسعه معارف و تأسیس مدارس است اما اینکه خرج این مدرسه را دولت بدهد بنده هرگز این مطلب را تصویب نمی‌کنم بلکه در سایر جاها هم معمول است جناب وزیر تجارت میدانند که هر کس تجارتی می‌کند یک علامتی مخصوص خود نموده و در کتابچه ثبت می‌نماید ویک چیزی از این بابت دولت گرفته وبمصرف مخارج انجمنهای تجارتی و مدرسه تجارتی میرساند بنده در قبول تأسیس مدرسه حرفی ندارم بلکه لازم هم میدانم ولی باید تجار بدواً در بنیان آن اقدام نمایند.

وزیر تجارت – از ابتدا کار را نباید خیلی بزرگ نمود اول باید اندک اندک شروع کرد در همه جا نمی‌شود این کار را کرد اول باید از پای تخت شروع نمود بعد در سایر جاها تا اینکه مردم آشنا شوندواین که فرمودید تجار چیزی بدهند گمان نمی‌کنم که امروز آنها اقدامی نمایند.

اسدالله میرزا – اینکه فرمودید در سایر جاها نمی‌شود چرا نمی‌شود ممکن است در سایر بلاد ایران هم شعبه دایر نمایند و اما در اینکه می‌فرمایید تجار نمی‌دهند و دولت باید بدهد بنده عرض می‌کنم که شما ادارات مهمتر لازم دارید که باید آنها دایر شوند و پول می‌خواهند ازقبیل اداره وزارت جنگ وغیره که امروز خیلی لازم است و نمی‌شود که چیزی از این باب تصویب نمود زیرا که اداره مالیه ما کافی نیست از برای این کار چه ضرر دارد که تجار ما این کار را بکنند ودولت هم بآنها در پیشرفت امور مدد وهمراهی نماید.

حاجی معین التجار – بنده گمان نمی‌کنم در تأسیس این مدرسه کسی حرفی داشته باشد ودر حقیقت تا حالا ایران ما بدو چیز باقی مانده است یکی تجارت و یکی هم زراعت زیرا که صنعت نداشتیم و متاعی هم غیر از خشکه بار و غله نداریم و بواسطه این که امتیازات بخارجه داده شده تجارت ایران بالمره بدست خارجه افتاده است و این که شاهزاده گفتند بآنان قرار بگذاریم آیا ببینیم این مسئله خارجه یا داخله برابر خواهد بود یا اینکه بخارجه امتیازات فوق العاده داده خواهد شد واین وجهی هم که برای مخارج مدرسه تجارت معین شده بدیهی است که خیلی کم است ومدرسه عالی نمی‌توان از آن ترتیب داده چه ضرر دارد که خود تجار اطفال خود را که برای تحصیل می‌فرستند یک وجهی بعنوان شهریه قرار بدهند که کمکی بمدرسه شده و مخارج تأسیس آنرا هم دولت بدهد و گمان نرود که این جزئی مخارج یک تحمیل عمده ایست از برای دولت عمده وجوهات عایدی دولت از گمرک است وآن هم بواسطه خود تجار است سپس چه ضرر دارد از چند یک آن چیزی که از تجار گرفته می‌شود بمصرف ترقی خودتجار برسد.

آقا میرزا سید حسن – این که وزارت تجارت صلاح دیدند لازم است وبایدعلم تجارت در ایران تحصیل شود این که مدرسه فلاحت چند سال است دایر و مخارجی شده وتاکنون فایده از آن عاید نشده برای آن است که معلم او در زمان سابق آمده و آن وقت هم پایه علم و دانایی معلمین مجهول بود و امتحان نکرده اجیر می‌نمودند این شد که شاگردان ترقی نکردند و حال آن که بعضی فرنگیها در همین جا هستند علم نبات‌شناسی و حیوان شناسی را تعلیم کنند خوب است از همانها برای معلمی آورده شود.

اما الله میرزا – از لایحه جناب وزیر تجارت کمال تشکر را حاصل نموده وبی نهایت محفوظ شدیم و خاطر آقایان وکلاء مسبوق است آنزمان که جناب موتمن الممالک بسفارت می‌خواستند بروند اغلب مردم ناراضی بودند معلوم بود که در نهاد ایشان چیست واین لایحه ایشان مثل الف با است از برای مامعلوم است که تجارت برای این مملکت لازم است وباید چنین مدرسه داشته باشیم واین لایحه که مرقوم داشته‌اند خیلی بموقع و لازم بود وما باید نظریات خودمان را در مجلس آتیه بگوییم و از اقدامات این وزیر خیرخواه عالم زیاده از اینها بهره مند شویم.

صدرالعلماء نطنز- بلی مدرسه فلاحت خیلی لازم است بلکه باید شعبات آن در دهات هم دایر شودلکن تأسف دارم از این که این مدرسه فلاحت چندسال است دایر شده و هنوز یک شاگرد که بقدر یکی از زارعین دهاتی حالیه ما علم داشته باشد بیرون نیامده بعلاوه شاگرد کامل که بیرون نیامده اقلا علوم فلاحتی را هم بزبان فارسی ترجمه و منتشر نکرده‌اند که دیگران بخوانند.

وزیر تجارت – تقریباً ایراد شما همان ایراد احسن الدوله است وجواب عرض شده واینکه میگویند شاگرد با علم بیرون نیامده قبول ندارم و عرض می‌کنم با چهارهزار تومان نمیشودمدرسه صحیح تشکیل داد اگر بخواهید مدرسه صحیح تشکیل شود باید سالی دو هزار تومان اضافه بدهید تا بمصرف لوازم آن رسانده و در ظرف دو سه سال شاگردهای با علم بیرون بیاید واین مدرسه هم درزمان سابق تأسیس شده وربطی بحالا ندارد.

مخبرالملک – بنده رأی خودم را در باب مدرسه فلاحت یا تجارت امروز اظهار نمی‌کنم برای اینکه این لایحه مقدمه نداشته و قبلا به وکلا اطلاع داده نشده که رأی خود را دراین خصوص حاضر کنندوامروز هم قرائت شد فرصت ندادند که فکری دراین باب بشود باین ملاحظات رأی خود را می‌گذارم برای روز دیگراما ایرادی بر اظهار جناب معین التجار دارم که فرمودند عایدی گمرک بواسطه تجار است چنین نست و عایدی گمرک بواسطه تجار است چنین نیست وعایدی گمرکات از تمام مردم است زیرا که فلان توپ چیت را که مثلا در سرحد صد دینار گمرک می‌گیرند تاجر چند صد دینار هم باو اضافه کرده و بمردم می‌فروشد پس عایدی گمرکات را مردم می‌دهند عایدی مملکت آن است که هر قدر عاید آنها می‌شود بیک مبلغی از آن بدولت بدهند چنانچه در همه جا معمول است واین مسئله که هر کس هر قدر عایدش می‌شود باید یک مبلغی از آن را بدولت بدهد مسئله بزرگی است بعدها باید مطرح مذاکره شده و قراری داده شود که عایدی مملکت منحصر بهمان رعایا و فلاحین بیچاره نباشد و هر کسی باید در سال یک مقداری از عایدی خود رابدولت بدهد.

رئیس- این لایحه که قرائت شد خیلی اهمیت دارد و باید مذاکره شود و باشد برای روز شنبه که وکلا تفکر کرده روز شنبه مطرح مذاکره شود.

آقا شیخ محمد علی – البته اینگونه مدارس لازم است ولی معروف است که یک ده آباد به از صد ده خراب است و ما باید ملاحظه کنیم ببینیم امروزه می‌توانیم که در تمام ولایات این مدارس را بنا کنیم یا آنکه باید همین مدرسه فلاحت را که موجود است و تاکنون فایده از او حاصل نشده تکمیل کنیم و بنده عقیده ندارم به این که امروز این مدارس در همه جا تأسیس شود و باید همین مدرسه فلاحت را تکمیل کرد.

وزیر تجارت – این لایحه راجع است به رئیس مدرسه فلاحت که کنترات آن سرآمده حال اگر مجلس رأی می‌دهد که کنترات او تجدید شود رأی بدهد و عقیده خود بنده این است که کنترات او تجدید شود بهتر است منتهی اگر بعضی عیوبات در کار است باید آنها را رفع کرد وبودجه مدرسه را هم ملاحظه نمایید و اگر اضافه برای او تصویب شود امیدوارم که نتیجه کامل گرفته شود. (لایحه مزبوره بمضمون ذیل قرائت شد.)

لایحه وزارت تجارت در باب تجدید کنترات رئیس مدرسه فلاحت

به کمیسیون محترم مالیه مجلس مقدس شیدالله ارکانه زحمت و اظهار می‌دارد
مسیو داشر رئیس مدرسه فلاحت که از چند سال به این طرف برای احداث و تدریس مدرسه مزبوره در خدمت بدولت علیه است و با وجود عدم مقتضیات این امر بخوبی از عهده برآمده است این اوقات که کنترات مشارالیه منقضی شده است اگر کمیسیون مالیه و مجلس مقدس ملی تصویب فرمایند کنترات او سه ساله تجدید شود بعقیده بنده تجدید کنترات او مقرون بصواب و صلاح است زیرا که اگر باید این مدرسه دایر باشد از مسیوداشر که چند سال است در این مملکت متوقف واز مقتضیات بااطلاع تر است دیگری را شایسته تر نمی‌بینم مواجب مشارالبه در کنترات سابق چهارده هزار فرانک معین شده است استدعای او این است که چون متأهل و مخارج او زاید علی ما سبق است پنج هزار فرانک هم افزوده شود ازدیاد مواجب او رابنده باین جهت تصویب می‌کنم که چون پروگرام مدرسه را تغییر داده و یک کلاس هم زیاد شده است دروس مدرسه بعضی تغییرات پیدا کرده و شغل مسیوداشر پرزحمت تر است ولی مقدار و تعیین وجهی که باید افزوده شود منوط برای کمیسیون محترم ومجلس مقدس ملی است.
تصدیق کمیسیون مالیه در تجددی کنترات:
به اکثریت آراء در تجدید کنترات مزبوره بقرار سابق در کمیسیون مالیه تصدیق و تصویب شد ۲۳ صفر ۱۳۲۶
یحیی الخویی

احسن الدوله – اولا کنترات مسیو داشر را سه ساله بنده حرام میدانم بعلاوه زراعت بلژیک با زراعت ایران مناسبت ندارد واگر بنا باشد در این باب کنتراتی بشود باید از گرم سیرات فرانسه که زراعتش مناسبت بازراعت ایران داردیکنفر فرانسوی خواسته شود و دراین باب کنترات با بلژیکیها مناسبت ندارد.

آقامیرزا سید حسن – بنده از قراری که شنیده‌ام این شخص خیلی کندکار است و بهمانطور که احسن‌الدوله گفتند باید از فرانسه یکنفر برای معلمی اینکار خواسته شود.

وزیر تجارت – اگر این مسئله راجع به بنده است من تصویب می‌کنم که کنترات همین شخص تجدید شود.

آقا سید حسن – پس چرا بمجلس آورده‌اید.

وزیر تجارت – برای این که اضافه حقوق او راجع بمسئله مالیه است.

اسدالله میرزا – من برخلاف آقایان تقویت می‌کنم رأی جناب وزیر تجارت را زیرا که اشخاصی که از خارجه برای کاری خواسته می‌شوند مدتی باید در اینجا باشند و تجارب لازمه را حاصل کنندو رموز کار را ملتفت شوند واین شخص چندسال است درایران است وازاین مطالب اطلاع پیدا کرده و فعلا گمان می‌کنم که از سایرین بهتر بدرد کار بخورد ولی در مسئله اضافه مواجب که صحبت می‌شود بنده تصویب نمی‌کنم لکن در تجدید کنترات وقتی که وزیر مسئول تصویب می‌نماید نباید حرفی باشد و حالا باید در اضافه مواجب صحبت کرد.

وکیل الرعایا- اذهان آقایان مسبوق شد که کمیسیون مالیه هم همان چهارده هزار فرانک را تصویب نموده است اما در باب نبودن او بنده عقیده ندارم زیرا که اگر سابق نواقص داشته مثل سایر امورات ما بوده ولی بحمدالله امروز کار در دست وزیر مسئول عالیم است و در صورتیکه وزیر مسئول مسئولیت این کار را بعهده می‌گیرد دیگر حرفی نباید زد و نقط در اضافه مواجب مجلس باید مذاکره نماید یا تصویب کند و یا رد نماید و بگوید امروز بواسطه اختلال مالیه ممکن نیست اضافه داده شود و در صورتی که این شخص کفایتی بروز بدهد و خدمتی بنماید البته اضافه هم باو داده خواهد شد.

بحرالعلوم کرمانی – از مدرسه فلاحت با اینکه اسباب موجودنبوده معهذا اثرات خوب بروز کرده چنانچه یکی از شاگردهای این مدرسه بتوسط بنده با سردارمعتضد بکرمان رفته و از وجود او فایده‌ها در آن سرحد حاصل خواهد شدو با این ترتیب نمی‌شود که حالا برای چیز جزئی این مدرسه را تعطیل و موقوف کرد که یکی از میانه برود و آنچه را که وزیر تجارت تصویب نموده و صلاح دیده‌اند باید تصویب کرد که اسباب تشویق و موجب پیشرفت کار شود.

وکیل التجار – بنده عرض می‌کنم علم فلاحت برای این مملکت از همه چیز لازم تر است و جناب وزیر تجارت از هه بهتر میدانند وتأکید عرض می‌کنم که در اینباب اقدامات مجدانه بفرمایید فقط چیزی که می‌توانیم یادآوری نمایم این است که اسباب امتحانات علمی این مدرسه را فراهم نایند ونیز اسباب فلاحتی که درسایر ممالک موجود است وبرای ما لازم تر است وارزان هم تمام می‌شود موجود نمایند که اسباب تسهیل کار باشند.

رئیس- در این مسئله هم امروز باندازه مذاکره شده و خوبست بماند برای روز شنبه که اذهان بطورخوبی مسبوق شده و گفتگوشود.

مجلس ختم شد.