مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ آبان ۱۳۱۰ نشست ۵۱
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هشتم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هشتم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ آبان ۱۳۱۰ نشست ۵۱
فهرست مطالب:
- تصویب صورت مجلس
(۱- تصویب صورت مجلس)
رئیس – قبل از تصویب صورت مجلس یک مختصر اشتباهی شده است که برای تصحیح آن باید باستحضار آقایان برسانم در موقعیکه بمرخصی آقای میرزا حسینخان فاطمی و آقای میرزا محمد حسین نواب و آقای فزونی رأی گرفتیم تاریخ مرخصی آنها اشتباه شده بوده است در کتابت بجای ۲۵ شهریور بایستی بنویسیم ۲۵ مهر درباره آقای فاطمی و آقای میرزا محمد حسین نواب باید بجای ۲۷ مهر بنویسیم ۲۰ شهریور و در مرخصی آقای فزونی بجای ۱۸ شهریور باید بنویسیم ۲۵ شهریور تا این اشتباهاتی که در کتابت کرده بودند بعد تصحیح شود در صورت مجلس نظری نیست (خیر) صورت مجلس تصویب شد.
- تصویب چند فقره مرخصی
(۲- تصویب چند فقره مرخصی)
رئیس – چند فقره خبر از کمیسیون عرایض و مرخصی رسیده است قرائت میشود:
خبر مرخصی آقای افسر
آقای افسر نماینده محترم بواسطه ادامه کسالت تقاضای یکماه دیگر تمدید مرخصی از تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۱۰ نموده و کمیسیون هم با تقاضای ایشان با اختصاص یک عشر از مقرری اینمدت برای تعمیر مقبرة حمد الله مستوفی موافقت و راپرت آنرا بمجلس شورای ملی تقدیم مینماید
رئیس – موافقین با مرخصی آقای افسر قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس – تصویب شد.
خبر مرخصی آقای مجد ضیائی
آقای مجد ضیائی نماینده محترم که از چهل روز مرخصی خودشان استفاده نگردهاند مجدداً تقاضای ۴۰ روز مرخصی از تاریخ ۲۰ مهر ماه ۱۳۱۰ با تخصیص یک عشر از مقرری اینمدت بمریضخانه حضرت عبدالعظیم (ع) نموده کمیسیون هم با تقاضای ایشان موافقت و راپرت آنرا تقدیم مجلس شورای ملی مینماید.
رئیس – موافقین با مرخصی آقای مجد ضیائی قیام فرمایند.
(اکثر برخاستند)
رئیس – تصویب شد
خبر مرخصی آقای حاج علی اکبر امین
آقای حاج علی اکبر امین نمایندة محترم بواسطة کسالت مزاج تقاضای یکماه دیگر تمدید مرخصی از تاریخ ۲۳ شهریور ۱۳۱۰ با تخصیص یک عشر از مقرری اینمدت بمریضخانه حضرت عبدالعظیم (ع) تموده و کمیسیون با تقاضای ایشان موافقت و راپرت آنرا به مجلس شورای ملی تقدیم مینماید.
رئیس – آقایانیکه با مرخصی آقای حاج امین موافقت دارند قیام فرمایند
(غالب نمایندگان قیام نمودند)
رئیس – تصویب شد
خبر مرخصی آقای عدل
نمایندة محترم آقای میرزا یوسف خان عدل بواسطة کسالت مزاج و لزوم مسافرت باروپا جهت معالجه از تاریخ حرکت تقاضای چهار ماه مرخصی نمودهاند – کمیسیون با اختصاص یک عشر از مقرری اینمدت بمصرف مریضخانه حضرت عبد العظیم با تقاضای ایشان موافق و اینک خبر آنرا تقدیم میدارد.
رئیس – موافقین با مرخصی آقای عدل قیام فرمایند
(اغلب برخاستند)
رئیس – تصویب شد.
خبر مرخصی آقای امیر ابراهیمی
آقای امیر ابراهیمی نمایندة محترم تقاضای ۲۴ روز تمدید مرخصی از تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۱۰ با تخصیص یک عشر از مقرری اینمدت بمریضخانه حضرت عبد العظیم (ع) نموده و کمیسیون هم با تقاضای ایشان موافقت و راپرت آنرا تقدیم مجلس شورای ملی میدارد
رئیس – موافقین با مرخصی آقای امیر ابراهیمی قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس – تصویب شد
خبر مرخصی آقای اسکندری
آقای اسکندری نمایندة محترم بواسطة کسالت از تارخ انقضای مرخصی سابق خود تقاضای ۲۰ روز تمدید مرخصی نمودهاند – کمیسیون با اختصاص یک عشر از مقرری این مدت بمصرف مریضخانة حضرت عبد العظیم با تقاضای ایشان موافق و اینک خبر آنرا تقدیم میدارد.
رئیس –موافقین با مرخصی آقای اسکندری قیام فرمایند.
(اغلب برخاستند)
رئیس – تصویب شد. برای استحضار آقایان سابقه میدهم اغلب این مرخصیها مربوط بگذشته است و تأثیری در اکثریت کنونی و آینده مجلس ندارد (صحیح است) آقای وزیر عدلیه.
- شور و تصویب لایحه اختیارات کمیسیون عدلیه
(۳- شور و تصویب لایحه اختیارات کمیسیون عدلیه)
وزیر عدلیه – بطوریکه خاطر آقایان نمایندگان محترم مستحضر است اختیاراتی که همیشه بکمیسیون عدلیه
داده میشود از برای همان کمیسیون است پس از آنکه کمیسیون دوره اش تمام شده و باتمام رسیده بعد از تجدید انتخاب همیشه یک لایحة جدیدی تقدیم میشود و تقاضای میشود از مجلس که اختیاری بکمیسیون بعد داده شود بنده هم از همین نقطه نظر لایحه از برای اختیارات کمیسیون عدلیه با قید دو فوریت تقدیم میکنم.
ساحت محترم مجلس شورای ملی
نظر باینکه مقتضی است لوایح پیشنهادی وزارتعدلیه قبل از اینکه در مجلس شورای ملی طرح و تصویب گردد مطابق سوابق موجوده در کمیسیون قوانین عدلیه مطرح و بعد از تصویب کمیسیون بموقع اجرا و آزمایش گذاشته شود تا پس از رفع نواقص ثانیاً بمجلس شوار ملی پیشنهاد گردد لذا مادة واحده ذیل راجع باختیارات کمیسیون فعلی قوانین عدلیه با قید دو فوریت پیشنهاد و تقاضای تصویب آن میشود.
مادة واحده – وزیر عدلیه مجاز است لوایح قانونی را که بمجلس شورای ملی پیشنهاد مینماید پس از تصویب کمیسیون فعلی قوانین عدلیه بموقع اجراء گذارده و پس از آزمایش آنها در عمل نواقصی را که در ضمن جریان ممکن است معلوم شود رفع و قوانین مزبوره را تکمیل نموده ثانیاً برای تصویب بمجلس شواری ملی پیشنهاد نماید لوایح مزبوره در کمیسیون مطرح و پس از شور اول طبع و توزیع خواهد شد تا نمایندگان نظریات خود را در موضوع لایحه در ظرف هشت روز از تاریخ توزیع بکمیسیون بدهند و شور دوم بعد از انقضاء هشت روز بعمل آید
رئیس – فوریت مطرح است. اشکالی نیست موافقین با فوریت قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس – تصویب شد. فوریت ثانی مطرح است در آنهم اشکالی نیست موافقین قیام فرمایند.
(اکثر برخاستند)
رئیس – تصویب شد. ماده واحده مطرح است آقای ملک زاده.
ملک زاده – عرض کنم عراغیضی که بنده در اطراف اختیاری که برای کمیسیون عدلیه تقاضا شده است میکنم شاید عللی را که خودم ذکر میکنم غیر منتظره باشد اولش رأئی است که فراکسیون محترم نسبت باین قسمت دادند و رأی فراکسیون مطاع است و مخصوصاً برای بنده همیشه هست. دوم همینطوری که مکرر در اینجا گفته شده است احتیاجی است که مملکت بوضع یک سلسله قوانین زیادی دارد که غیر عملی است این قوانین در مجلس طرح شود سوم حقیقتاً مساعی که در این مدت از طرف آقای وزیر عدلیه و دولت و ربط عدالت و وضع بعضی از قوانین فوق العاده مفید در مملکت شده است بعقیدة بنده موافقت هر ذیطرفی و هر علاقمندی را متوجه و ایجاب میکند یکی دیگر اینکه بنده هیچوقت شخصاً عادت نداشتم در اموری که اطلاع زیاد ندارم اظهار عقیده کنم و چون در مسائل فضائی هم اطلاعات بنده خیلی خیلی محدود است و اطلاعتی ندارم که در مسائل قضائی اظهار عقیده بکنم و علت هم این است همینطوری که از طرف مردم اختیار و حق وضع قوانین داده شده است حقیقتاً مردم هم باید ناظر اعمال مجلس باشند و قضاوت بکنند عملیات مجلس شورای ملی را بعقیدة بنده همین قضاوت عمومی است که دولت و مجلس و بالاخره همة مؤسسات را سوق به نیکوکاری میکند. مجلس شورای ملی که یک همچو حق و اختیار فوق العاده بکمیسیون عدلیه داده است در وضع قوانین البته باید ناظر عملیات و طرز فکر کمیسیون باشد و در نتیجه تقسیم یا تنظیم کمیسیون عدلیه را متوجه بعملیات خود کند و بعقیده بنده در اینموقع مناسبترین مواقع است قوانینی که از طرف آقای وزیر عدلیه تا بحال پیشنهاد بمجلس شورای ملی شده است یا میشود یا از طرف دولت البته دو نوع است. یک نوع از قوانین هست که در درجه اول از اهمیت واقع است و آن عبارت از قوانینی است که تماس با زندگانی عمومی دارد از یک جهت و از جهت دیگر تماس با ترقی و تعالی مملکت دارد البته این قوانین هیچ جای شبهه نیست که اهمیتش بیش از قوانینی است که تماس با زندگانی عمومی ندارد. من جمله قوانینی که فوق العاده اهمیت دارد قانون سجل احوال است که اخیراً یک اصلاحاتی درش شده است و شاید لایحه اش هم امروز مطرح شود از جمله قوانینی که البته همه انتظار داریم که کمیسیون عدلیه که دارای حق و اختیار قانون گذاری و وضع قانون دارد. قوانینی که در آنجا تقدیم میشود و از مجلس راجع میشود بکمیسیون باید کاملاً مورد مطالعه و مداقه قرار بدهد و به بهترین وضعی که برای مملکت و عامه نافع است این قوانین را اصلاح بکنند و بالاخره تصویب بکند. و یا لااقل اگر این کار را نمیکند قناعت بکند باینکه آن قانون را که از طرف دولت پیشنهاد میشود آن قانون را دیگر بیک صورت بدتری (چون بنده همیشه عقیدهام را گفتهام) و یک صورت دیگری که بعقیده بنده کمتر نافع است آن قانون را در نیاورد یکی از قوانینی که متاسفانه آن سبب شد که من در اینجا اظهار عقیده بکنم که اخیراً هم در مجلس گفتم و باز هم میگویم که کاملاً باترقیات مملکت وزندگانی عمومی تماس داشته است قانون ازدواج است بعضی از قوانین است که اگر بتاریخ ملل بتاریخ تمدن ملل مراجعه کنند میبینند که وضع این قانون جزو افتخارات اولیه آن ملت محسوب است بخوانید البته خواندهاید قوانین رم را بخوانید مخصوصاً تغییراتی را که در امر ازدواج سنای رم داده است یکی از افتخارات بزرگ رم است و همینطور سایر ممالک متمدنه ….
کازرونی – آن رم است آقا
دکتر ملک زاده – حالا آقا عقیده دارند که دختر ۹ ساله شوهر کند آن عقیده و مطلب دیگری است ولی بنده عقیدهام این است که باید رشد صحی و بلوغ صحی را پیدا کند..
کازرونی – شما اینطور میل دارید که دخترها شوهر نکنند نمیشود (همهمه نمایندگان) (زنگ رئیس)
دکتر ملک زاده – بنده معتقدم و در رویش هم زد و خورد کردم
کازرونی –شما بهتر از محمد ابن عبدالله نمیدانید.
(صدای زنگ)
رئیس – آقای کازرونی رعایت بفرمائید جنابعالی هم آقای دکتر ملک زاده از موضوع خارج نشوید صحبت از ارجاع کار بکمیسیون عدلیه است.
دکتر ملک زاده – بنده هم در همین قسمت و راجع بکمیسیون عدلیه میگویم که در این قسمت مخصوصاً اگر نظر آقایان باشد بنده یک تبصره پیشنهاد کردم و این تبصره هم خیلی مورد توجه مجلس بود و در خارج هم من هر کس را دیدم نسبت باین عقیده ترغیب و تشویق میگردم و آن عبارت بود از تصدیق صحی که اشخاصیکه مبادرت به ازدواج میکنند تصدیق صحی ارائه بدهند و و متاسفانه چون بنده دائماً تصادف باین قسمت دارم و میبینم شکایتها و بدبختیهای زیادی اینموضوع برای مرم تولید کرده است یک همچو پیشنهادی تقدیم کردم و بتوسط رئیس محترم کمیسیون عدلیه پیشنهاد کردم و بدبختانه کمیسیون انیموضوع را که نه بکهنه پرستها نه متجددین نه به امور سیاسی مملکت بهیچیک از این مسائل ارتباط و تماس نداشت و جز نفع عامه چیز دیگری درش نبود متاسفانه کمیسیون مورد توجه قرار نداد آن پیشنهاد بنده را این است که بنابر حقی که دارم که مجلس حق دارد نظارت در امور و عملیات کمیسیون عدلیه داشته باشد زیرا کمیسیونهای دیگر البته مطالبی که در آنجا هست و تحت شور در میآورند بمجلس آورده میشود راپورتش و در اطرافش اظهار عقیده میشود ولی کمیسیون عدلیه یک استقلالی دارد از این جهت خواستم که نظر خودم را عرض کرده باشم و توجه کمیسیون را به اینموضوع معطوف کرده باشم و بنابراین همینطوریکه تا بحال هم این نظر بوده است و عمل هم شده است تا حدی یک قوانین که در درجه اول اهمیت واقع است بمجلس بیاید و در مجلس مورد مطالعه و مباحثه واقع شود و یا اینکه آقایانیکه در کمیسیون عدلیه عضویت دارند بیشتر متوجه بان مسئولیتی که در مقابل تجدد و در مقابل ترقیات و در مقال تمدن و در مقابل هزار چیزهای دیگر که در مملکت دارند باشند.
وزیر عدلیه – (آقای داور)- باینات نمایندة محترم بیشتر جنبة تذکر را داشت و عنوان مخالفت نمیتوانیم اسمش را بگذاریم. چون ایشان بنظرشان یک مسائلی رسید که بکمیسیون عدلیه پیشنهاد کنند و تذکر بدهند بنده که چندین دوره است با کمیسیون عدلیه کار کردهام و اغلب هم اکثریت همان آقایان هستند که حالا هم هستند خودم را از نقطه نظر حق شناسی مکلف میدانم که اینجا عرض کنم که بهترین ترتیبی که ممکن است یک کمیسیونی کار کند با علاقمندی با دقت با مطالعة تمام اطراف یک مسئله بدون اینکه نظرهای شخصی مدخلیت داشته باشد. همینطور بوده است که کمیسیون کار کرده است و بنده بنام دولت تشکر میکنم و اگر لوایحی رفته است آنجا و تغییراتی داده شده است تغییراتی بوده است که با موافقت دولت شده است یعنی لایحه را که خود بنده پیشنهاد کردم بعد با مذاکراتی که شده است ممکن است حاضر شدم و متقاعد شدهام که تغییراتی بدهم و اینکه آقا فرمودند کمیسیون اقلاً بدتر نکند کار را و لایحه را خراب نکند این را حقیقتاً یک قدری بی انصافی میکنند کمیسیون همیشه سعی کرده است و پیشنهاداتی را که ما کردهایم با فکرهای بهتر و سهلتر نواقصش را رفع کرده است و خراب نکرده است و هیچوقت بنده خاطر ندارم که یک مطلبی در کمیسیون رفته باشد و صرف از نقطه نظر اکثریت و اقلیتی کار گذشته باشد. ما همه نظر داشتهایم که همیشه همدیگر را متقاعد کنیم و باین ترتیب کار کردهایم و اما راجع باینموضوعی که مذاکره کردند آن را بنده عرض میکنم که بنده در اصل قضیه معتقد بودم که پیشنهاد کرده بودم لایحه ازدواج را و اگر معتقد نبودم مسلم است که آن لایحه را نمیآوردم ولی با در نظر گرفتن اینکه در مسئله ازدواج در هر یک از نقاط عالم همیشه با یک ملایمت و تدریج و بیک شکلی که توی اذهان نزند و بر خلاف عادت زیاد نباشد کار میکنند با این نظریات با این اظهاراتی که از طرف کمیسیون راجع باینموضوع شد بنده خودم معتقد شدم و موافق شدم که فرمول را تغییر بدهم بنابراین نمیشود گفت که بنده بدبحت بی زبان دشت و پاشکسته را کمیسیون انجا خفه گیر کردند. بنده خودم بعد از آنکه لایحه آوردم و این اظهارات شد معتقد شدم که باین شکل در آوریم اما در خاتمه عرض میکنم که آقا تصور نکنند که اگر آن لایحه را که بنده آورده بودم بمجلس آمده بود خیلی از این صورتی که کمیسیون بهش داده بود بمعنی که بنده و ایشان حساب میکنیم بهتر شده بود این را بنده از فرمایشاتی که بین ایشان و آقای کازرونی ردو بدل شد گمان میکنم که یک میزانی بدست شما آمده باشد (خنده نمایندگان) حالا خواهش میکنم که بیشتر از این در اینموضوع مذاکره نشود برای اینکه این موضوع خارج از اصل لایحه است که بنده پیشنهاد کردهام و مطرح است (صحیح است)
بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است
فهیمی – کافی نیست
رئیس – چرا کافی نیست بفرمائید
فهیمی – بنده یک تذکراتی را اینجا لازم میدانم عرض کنم اگر آقایان اجازه بفرمایند عرض میکنم.
(چند نفر از نمایندگان – بفرمائید)
فهیمی – اولاً آقایان مطمئن باشند تذکرات بنده از نوع تذکرات آقای ملک زاده نیست (خنده نمایندگان) بلکه عقیده دارم این ترتیبی که برای وضع قوانین کمیسیون عدلیه معمول شده است این بهترین ترتیبات است علاوه بر اینکه بطوریکه آقای وزیر عدلیه فرمودند مجلس قانونی هم وضع کرد که راپورتهای کمیسیون را منتشر کنند تا آقایان قبلاً مطالعه کنند و پس از هشت روز عقیده خودشان را بکمیسیون اطلاع بدهند. اگر بعضی از آقایان نخواستهاند بخودشان زحمت بدهند و بی اطلاع ماندهاند تقصیر خودشان است دیگر چه ربطی بکمیسیون دارد. حقیقتاً بنده چند مرتبه خودم در کمیسیون بودم یک موافقت کاملی بین آقای وزیر عدلیه و اعضاء کمیسیون بوده است که هیچ مناقشة بین اینطرف و طرف دیگر نیست فقط چیزی را که بنده میخواهم عرض کنم این است که بعضی از قوانین بنظر بنده راجع بکمیسیون عدلیه یا اساساً نیست یا به تنهائی بکمیسیون عدلیه مراجعه نمیشود بلکه بکمیسیونهای دیگر هم ارتباط پیدا میکند مثلاً وضع یک عوارضی برای شرکتها این یک مالیاتی است یک عوارضی است که برقرار میشود مجازاتی نیست که بکمیسیون قوانین عدلیه مداجعه شود یا مثلاً علائم صنعتی و تجارتی این یک موضوعی است که بکمیسیون اقتصاد و عمل تجارت بیشتر مربوط است تا بکمیسیون عدلیه و همینطور راجع به بیمه. در آن ادوار اولیه چون کمیسیون عدلیه بیشتر صلاحیت داشت از برای این مسائل و کمیسیون فوائد عامه شش نفر بیشتر نبود قانون شرکتها باین مناسبت بکمیسیون عدلیه مراجعه شد اما اساساً از لحاظ اصول تشکیل شرکتهای تجارتی بکمیسیون تجارت و اقتصاد بیشتر مربوط است تا بکمیسیون عدلیه ممکن است در این ضمنها یک مواد مجازاتی هم در کار باشد آن مواد را ممکن است رجوع کنند بکمیسیون عدلیه ولیکن چون اصل موضوع و اصل وضع مالیات بر شرکتها و اینها بعضیهایش بکمیسیون مالیه بعضی کمیسیون اقتصاد شاید ببعضی کمیسیونهای دیگر ارتباط داشته و راجع بشود بنده خواستم عرص کنم آقای وزیر عدلیه خودشان در این امر چه نظری دارند یا مجلس صلاح میدانند که بعضی از این قوانین بکمیسیون مربوطه خودش هم مراجعه شود که صرف جنبه امور قضائی پیدا نکند و جنبة مالیاتی و سایر جنبههای آنهم درش یک ملاحظاتی بشود این قسمت را خواستم تذکراً عرض کرده باشم.
وزیر عدلیه – تذکراتی که فرمودند البته عرض میکنم که بنده اساساً در نظر خواهم گرفت و کمیسیون عدلیه هم متوجه خواهند بود ولیکن عرض میکنم که یک قدری مسئله نظری است البته بنده وقتی که قانون را پیشنهاد میکنم تصور میکنم که بیشتر مناسبت دارد با عدلیه و کمیسیون عدلیه. آقا میفرمایند که مثلاً مسئله شرکتها از نقطه نظر تجارت و اقتصاد مربوط میشود بکمیسیون اقتصاد خیر آقا هیچ ازتباط ندارد بنده حاضر هستم که بعد با خود نماینده محترم که یکی از اساتید منطق هستند صحبت بکنم و منطقاً ایشان را مجاب بکنم برای اینکه شرکتها من حیث این که شخصیت حقوقیاشان چطور باید ایجاد بشود و چطور کار کنند از برای اینکه آن شخصیت معلوم بشود اینموضوع است و البته حالا شرکت چطور کار بکند این یک مسئله است جداگانه یا قانون علائم صنعتی که ما این جا آوردیم در کمیسیون عدلیه از نقطه نظر حق مالکیتی است که شخص نسبت بعلائم صنعتی پیدا میکند حالا چه جور تأثیری دارد این مسئله در امر تجارت این موضوعی است جداگانه ممکن است بنده هم یک محلی داشته باشم یک مغازة درست بکنم این از نقطه نظر تجارتیش راجع میشود بقانون تجارت ولی نظر مالکیتش یک موضوعی است که داخل میشود تحت قوانین دیگر یا راجع به مسئله بیمه و حق الثبت یا سایر قوانین که در اینموضوعها گذشته ارتباط دارد مثلاً مسئله بیمه راجع به ثبت شرکتش است نه راجع به قسمت دیگر بهر حال اگر بخواهیم وارد این مسئله بشویم هیچکاری از کمیسیون عدلیه نخواهد گذشت برای اینکه بنده حاضرم که اغلب قوانین را نشان بدهم که آنها یک تاثیرات مالی هم دارد پس آن قسمتش باید برود بکمیسیون مالیه و یک قسمتش هم مربوط بکمیسیون بودجه است و باید در آنجا یک مطالعاتی بکنند و در این ضمن شاید قسمتی هم مربوط بکمیسیون اقتصاد (که در تحت ریاست نماینده محترم تشکیل میشود) بشود و باید در آنجا هم یک نظری بکنند بنابراین بگوئیم اصلاً بهتر این است که بیاورند در مجلس که آقایان حاضر هستند و انجا هر کاری باید بشود میشود پس این چه کاری است که اینهمه معطل بشویم و کمیسیون عدلیه تشکیل کنیم با وجود این مقدمه که عرض کردم قوانینی را که تا بحال بنده پیشنهاد کردم تمامش را مربوط بآنجا میدانستم و مربوط بآنجا هم هست حقاً هم که نگاه کنید میبینم که داخل در قانون مدنی یا قانون تجارت است و مربوط بقسمتهای قضائی است معهذا هر وقت در آتیه مطلبی باشد یا قانونی بیاید که تصور بفرمائید بهتر است بکمیسیون دیگری مراجعه شود بخود بنده تذکر بدهند و اگر بنده نتوانستم آقایان را قانع کنم متقاعد میشوم و با کمک آقایان کار را تمام میکنم.
عده از نمایندگان – صحیح است. مذاکرات کافی است
رئیس – آقایانی که ما مادة واحده بوضعی که قرائت شد موافقت دارند قیام فرمایند (اغلب برخاستند) تصویب شد.
- شور اول معافیت گمرکی ادوات دفع ملخ
(۴- شور اول معافیت گمرکی ادوات دفع ملخ)
رئیس – خبر کمیسیون قوانین مالیه راجع به معافیت ادوات مربوطه بدفع ملخ برای شور اول قرائت میشود:
خبر کمیسیون
کمیسیون قوانین مالیه لایحه نمره ۸۹۲۶ را راجع به معافیت ادوات و مصالح دفع ملخ از حقوق گمرکی مطرح و با اصلاحی تصویب نموده خبر آنرا بشرح ذیل تقدیم میدارد:
ماده واحده – وزارت مالیه مجاز است کلیة ادوات مصالح و مواد و سایر اشیائی را که از برای دفع ملخ رفع احتیاجات مأمورین دفع ملخ لازم باشد و با اجازه دولت وارد شده یا بشود از حقوق و عوارض گمرکی و سایر عوارض و مالیاتها که بآنها تعلق گرفته یا بگیرد معاف نماید
رئیس – آقای مؤید احمدی
مؤید احمدی – بنده خاطرم میآید در هفت هشت روز قبل یک لایحه راجع به معافیت این اشیاء آمد به مجلس و ما هم رأی دادیم و مخصوصاً توضیح هم دادیم که بعد از این اگر وارد شود از گمرک معاف باشد آیا این غیر از آن است که بنده خاطر دارم یا غیر از آن است؟
وزیر مالیه – (تقی زاده) – آن روزیکه آن لایحه مطرح شد بنده ابتدا تصور میکردم که این لایحه ایست که مطرح شده است چون که ما از گاهی بگاهی یک لایحه میدهیم که اشیاء راجع بدفع ملخ در ۱۳۰۸ معاف است بعد یک لایحه میآوریم که در ۱۳۰۹ معاف است اخیراً دولت صلاح دانست که یک لایحه بیاورد که همیشگی و دائمی باشد و مکرر وقت آقایان را نگیریم ولی آن لایحه سابق در مجلس مانده بود و محتاج بگذشتن این نبود ولی بعد ما ملتفت شدیم در موقعی که فوراً آقایان رأی داده بودند و تصویب فرموده بودند بنده دیگر چیزی عرض نکردم گفتم خوب آن یکی تصویب میشود و مال پارسال میشود ولی این دائمی میشود و اسباب زحمت نمیشود.
رئیس – آقایانیکه موافقت با ورود در شور دوم این لایحه دارند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد.
- تصویب لایحه صدوری میش و قوچ
(۵- تصویب لایحه صدوری میش و قوچ)
رئیس – راپورت کمیسیون قوانین مالیه راجع بتعرفه گمرکی میش و قوچ و بره قرائت میشود:
خبر کمیسیون
کمیسیون قوانین مالیه در جلسة پنج شنبه هفتم امرداد ماه لایحه نمره ۱۷۷۸۱ دولت را در خصوص عوارض صدوری میش و قوچ و بره باحضور آقای وزیر مالیه تحت شور در آورده در نتیجه ماده واحده ذیل باکثریت تصویب و خبر آن بشرح ذیل تقدیم میگردد
ماده واحده – حقوقی که در موقع صدور میش و قوچ و بره بموجب تعرفه گمرکی مصوب ۱۳ اردیبهشت ۱۳۰۷ اخذ میشود نسبت بمیش و قوچ و بره غیر سفید از تاریخ تصویب اینقانون ملغی خواهد بود و وزارت مالیه مجاز است در هر منطقة که صلاح بداند از میش و قوچ و بره سفید در موقع صدور دو قران عوارض صدور اخذ نماید
رئیس – آقای محیط
محیط لاریجانی – لایحة که قرائت شد لایحه بسیار خوبی است زیرا که این لایحه راجع است به میش سفید و بره سفید و بز سفید که خارج میشود دو قران از آنها گرفته میشود ولی این گمرک بعقیده بنده عادلانه نیست زیرا که پشم میش با پشم قوچ و پشم بره تباین کلی دارد بره حد پشم عالیش منتهی پنج سیر یا شش سیر باشد قوچ پانزده سیر یا نیم من است میش از دوازده سیر تا یک چهار یک است البته آن کسانیکه مقصودشان از بردن این مال و این متاع بخارجه پشم سفید است البته قوچ را مقدم میدارند بر میش و میش را مقدم میدارند بر بره و بهمین نسبت آنهائی که پشمش بهتر است بهتر میبرند و این عادلانه نیست پس اگر در قسمت قوچ یک ملاحظة بشود که سه قران بشود یا میش دو قران بشود و بره یک قران این یک حد تناسبی پیدا میکند و بعلاوه با این میزان اگر یک خروار پشم صد تومان بشود هشتاد تومان حق گمرکی برمیدارد یعنی صدی هشتاد میشود اگر قیمت یک خروار دویست تومان باشد هم عوارضش همان هشتاد تومان میشود یعنی صدی چهل میشود و البته اقای وزیر مالیه آن نظری که در این موضوع دارند خیلی مصاب است ولی این قسمت را اگر رعایت بفرمایند بعقیده بنده بهتر است
وزیر مالیه – عرض میشود اصل موضوع یک دفعه در شور اول بحث شده است و حکمت آن معلوم شده در مجلس در این باب سه نظر ممکن بود باشد نظر افراطی و تفریطی و معتدل و ملایم اینکه بگوئید در محل هائی که مورد صدور است مثل خراسان و آنها و خیل هم دارید حد وسط گرفته شود که هم ببرند و هم بکار داخلی برسد یک نظر هم این است که بکلی آزاد باشد یکی هم این است که در ولایاتی که دارای کارخانههای مملکتی و داخلی هستند با ازاد بودنش موافق نیستند و میگویند که اصلاً نبرند این سه نظر است آن روز هم عرض کردم که هر وقت آدم یک مالی را بتواند مطور صنعتی عمل بیاورد و حاصل صنعتی آن را بدست بیاورد البته نباید عین مادة خامش را ببرد اگر بتواند آنرا صنعتی کند و ببرد بهتر است پارچه کند ببرد بهتر است پس در بعضی ولایات هم از این بابت بقدری در زحمت هستند که تقاضایشان این بوده است که اصلاً منع بشود یعنی میش را یک تومان هم اگر بدهد باز میگویند خیلی کم است ولی اینجا حد وسط گرفته شده است اما اینکه چرا میش و قوچ و بره مثل هم نوشته شده است اولاً این است که این تجزیه و ترکیبها را میشود باز تجزیه و ترکیب کرد که عادلانه تر بشود و آن تجزیه را هم دوباره اگر بخواهند عادلانه شود باید تجزیه کرد و این اسباب زحمت میشود اولاً قوچ را از دو قران بیشتر نمیتوان قرار داد این را توجه بفرمایند این جا دو نکته است یکی اینکهگوسفند یا میش که پشم سفید دارد بخارجه برود اما باشرایط مخصوصی که به صنعت مملکت هم صدمه نزند این یک نکته است یکی هم این است که بره هم نرود باز یک حسنش این است که بره را اگر دو برابر قوچ قرار بگذارند جا دارد یعنی پشم سفید را مانع میشود که بخارجه برود چون ممکن ایت نیاید دیگر این است که بره بیشتر باید در مملکت بماند تا بشود خود قوج این است که بره را زیادتر کردند بنابراین چون صلاح نبود که بره را بخارجه ببرند آنرا دو قران معین کردیم چون بره است که گوسفند و قوچ میشود و پشم میدهد از این جهت اگر مساعدت و موافقت کنید گمان میکنم همین طور که پیشنهاد شده است مانعی ندارد باشد
(بعضی از نمایندگان – کافی است)
رئیس – آقایانیکه با ماده واحده موافقت دارند ورقه سفید خواهند داد. (اخذ و استخراج آراء بعمل آمده ۶۹ ورقه سفید شماره شد)
رئیس – عده حاضره در موقع اعلام رأی هشتاد و چهار نفر باکثریت شصت و نه رأی تصویب شد.
- شور و تصویب اعتبار راه آهن
(۶- شور و تصویب اعتبار راه آهن)
رئیس – آقای وزیر مالیه بسرعت کدام یک از لوایحتان بیشتر علافه مندی دارید؟
وزیر مالیه – اجازه میفرمائید لایحه راجع باعتبارات راه اهن مقدم مطرح شود
رئیس – خبر کمیسیون بودجه راجع باعتبار ساختمان راه آهن قرائت میشود:
خبر کمیسیون
کمیسیون بودجه لایحة نمرة ۱۱۰۵۳ دولت را تحت شور قرار داده و بترتیب ذیل تصویب و خبر آن تقدیم میشود.
مادة واحده – وزارت مالیه مجاز است مبلغ سه میلیون و پانصد هزار تومان علاوه بر اعتبار مصوب ۳۱ فروردین ۱۳۱۰ از محل عایدات قند و شکر برای خرید مصالح و مخارج ساختمان راه آهن در سال ۱۳۱۰ بوزارت طرق پرداخت نماید.
تبصره – وزارت طرق مکلف است ششماه به ششماه صورت کلیه مصارف مربوطه براه آهن را برای اطلاع نمایندگان به مجلس شورای ملی تقدیم نماید.
رئیس – آقای ارباب کیخسرو
ارباب کیخسرو – این اعتبار سه میلیون و نیمی که آمده است به مجلس شورای ملی اگر بنده چند دقیقه اوقات عزیز آقایان نمایندگان را صرف میکنم البته تصدیق میفرمایند وقتیکه یک وجوه جزئی میاید و مبالغی روی آن حرف زده میشود بایستی حالا هم اگر کسی عقیده دارد اظهار عقیده بکند و البته جوابهائی هم که میشنوم متشکر خواهم بود بنده قبل از اینکه مطالب دیگر را در این قسمت بخواهم عرض کنم صورت جلسه را که در مجلس در ابتدای پیشنهاد ساختمان راه آهن مذاکره شده است و خود بنده از آقای وزیر فوائد عامه وقت سئوالی کردهام و جوابی به بنده دادهاند مقدمتاً آنرا به عرض میرسانم تا قدری ذهن آقایانیکه تشریف نداشتهاند روشن شود و کسانی که تشریف داشتهاند متذکر بشوند تا بعد تفصیل را عرض نمایم و این را هم عرص کنم عرایضی که بنده اینجا مینمایم مقصودم روشن شدن مطلب است برای اینکه بالاخره این پولها در مملکت بزحمت جمع میشود ازاده مقدسی را که اعلیحضرت برای ساختمان راه آهن اتخاذ فرمودند و همه حسن استقبال کردند هیچ در آن مورد محل بحث نیست ولی دو موضوع را مقدمه عرض میکنم یکی فرمایشی را که اعلیحضرت همایونی در موقعی که خود بنده حسب الامر در یک قسمت کار راه آهن رسیدگی میکردم به بنده فرمودند:“متوجه باش دینار دینار پولی که از مردم گرفته میشود باید مجدداً تمام صرف آسایش خود آنها بشود ”(صحیح است) پس آنچه میخواهم عرض کنم روی همان اراده و نظر مقدس است و دیگری خوشبختانه آقای وزیر مالیه اینجا تشریف دارند که ایشان آن عبارت را ملاحظه کردهاند در بالای درب سالون دارالفنون سوئد در اوپسالا نوشته است (فکر آزاد عالی است ولی فکر صحیح از آن عالی تر است) بنابراین تا هر فکری از روی آزادی مینمائیم خوب است ولی باید توجه شود فکر صحیح و اجرای آن در عمل صحیح تر باشد بلی خرج را باید کرد ولی از آن خرج باید نتیجه خوب گرفت بنابراین بطوریکه عرض کردم بنده مقدمه آن سئوال و جوابی را که در جلسه دوم اسفند ۱۳۰۵ در قسمت راه آهن شده است و خود بنده از وزیر فوائد عامه وقت سئوالی کردهام و جوابی دادهاند عین سئوال را مقدمه عرض میکنم خلاصه عرایض بنده در آنروز از اینقرار بود: “در حالتی که بنده برای هر دو فوریتش رأی دادم و آن مقام عظمائی را که دارای این تصمیم مبارک شده تقدیس کرده و بدولتی که آن نظر مقدس را تعقیب میکند تبریک میگویم و اظهار رأی وزیر مالیه را تصدیق دارم که فرمودند بی راه کسی بمنزل نمیرسد اما موضوع مذاکره بنده در قسمتهائی است که یا تنها برای بنده و یا خیلی آقایان دیگر هم روشن نیست و از اینجهت تقاضای توضیح دارم – اولاً در خط راه آهنی که دولت در نقشه معین فرموده واضح نیست که دارای چقدر و مخارج آن چقدر است؟ ثانیاً معلوم ننموده است پول آنرا بچه ترتیب تامین میکند که در ضمن عمل دچار مشکلاتی نشود و خاتمه آن چه مدت طول دارد؟ فقط دیده میشود که در ضمن کتابچة که بغیر رسمی منتشر شده است حداقل مخارج فرسخی سیصد هزار تومان تخمین شده و بعلاوه در نقشة که بدست آمده طرق متعددی را ترسیم نموده ولی معلوم نیست کدام را بر دیگری رجحان دادهاند؟ همچنین لازم است توضیح دهند مقصود از اینکه نوشتهاند آنچه در این مملکت نیست از خارجه تهیه خواهند نمود منظور اصلی چیست و حد مبلغ آنچه از خارجه خواهند خواست چه خواهد بود؟ مطلب دیگر اینکه از محل مالیات قند و چای چهار میلیون و نیم برای کارخانه ذوب آهن اختصاص دادهاند لازم است توضیح دهند موجودی فعلی از محل مالیات منحصره قند و چای برای انجام هر در مقصود چیست و چه نحو مخارج دیگری را برای آتیه شامل خواهد بود و بچه نحو و در چه حدود جمع و خرج آن را در نظر گرفتهاند ” اما خلاصه جوابی که آقای وزیر قوائد عامه وقت دادهاند:
“جواب تحقیقی وقتی میشود داد که راه را ساخته باشند و صورت حسابش را بگذارند پهلوی شما تا معلوم شود ولی اجمالاً عرض میکنم البته وقتی که یک همچو کاری انسان میکند باید پیش بینی کرده باشد اطرافش را هم دیده باشد این راهی که ما میخواهیم بسازیم یعنی دولت ایران میخواهد بسازد باختلاف خطوط فرعیه یک قدری فرق میکند ولی این چیزی که بنده اینجا میگویم از همه بیشترش است که اگر ما مجبور شدیم آن طریق را بگیریم از دزفول عبور میکند بطرف خرم آباد دو راه یک راهش از خرم آباد میاید و یک راه دیگرش را هم در نظر گرفتهایم و بر آورده شده که از کنار رود خانه آب دز میاید اگر راه خرم آباد را اختیار کردیم یکقدری گرانتر تمام میشود ولی اگر راه آبدز را اختیار کردیم یک قدری ازرانتر میشود و حالا کدام یکی را اختیار کنیم بنده عقیدهام اینست که آبدز را اختیار کنیم بهتر است بعد هم بین همدان و تهران یک نظری هست و آن نظر در کوه آوه است همچو در نظر گرفته شده است که از همدان ما بیائیم به قزوین ولی این کوه آوه یکباری شده است بر دل ما که یحتمل سعی کنیم که دورة کوه آوه بکردیم این قسمتها البته یک تفاوتی در کار میاورد لیکن آنچه مسلم گرفتهایم مقصود بنده این قسمت است آنهم نه بطوری که دست پائین را گرفته باشیم خیر دست بالا را گرفتهایم هزار و ششصد و هفتاد کیلومتر میشود که تقریباً صد و شصت فرسخ است و هفتاد و دو میلیون هم خرج خواهد داشت آنوقت در جای دیگر میفرمایند اولاً این هفتاد و دو میلیون بر حسب تخمین یک قدی زیاد حساب شده زیاد هم حساب نشده باشد یحتمل بعضی صرفه جوئیهای دیگر ممکن است داشته باشیم و بالاخره ممکن هم هست در ظرف ۱۰ یازده سال بسازیم این دو قسمت سئوال و جوابی است که شده است ” عرایضی که بنده دارم این است که اولاً راه را ایشان در اینجا آن موقع ۱۶۷۰ کیلومتر در نظر گرفته بودند و بعداً از روی نقشة سندیکا ۱۵۴۷ کیلومتر تشخیص داده شده است که ۱۲۳ کیلومتر کوتاه تر از آن نظر شده دوم حداکثر مخارج را هفتاد و دو میلیون فرمودهاند که از روی بر آوردهای بعدی چند مقابل زیادتر است سوم حد اکثر مدت را ده الی یازده سال معین کردهاند اما اکنون که پنج سال از آن مدت گذشته فقط ۱۲۸ کیلومتر در شمال که قسمتهای ظاهریش تمام شده است و ۲۵۸ کیلومتر هم در جنوب نیمه تمام است که باز ماموریت داده شده است به مامورینی از طرف دولت که راه را بروند تمام کنند با یک مبلغ معتنابهی اعتبار که تقریباً در حدود هفت میلیون تومان میشود که فی الواقع هفت میلیون تومان مخارج تعمیر آن قسمتی است که سندیکا در جنوب ساخته است. آنچه بنده میزان تخمینی دردست دارم این ۳۷۹ کیلومتر ساخته شده و نیمه ساز مجدود بیست و چهار میلیون و نیم برای دولت تمام خواهد شد بغیر از تقریباً پانصد هزار تومان که مخارج نقشه کشی شده است البته بنده نمیخواهم مأخذ قرار بدهم یک نقشه کشی را که سندیکا کرده است زیرا فهمیدیم و میدانیم که نقشه کشی آنها برف انبار بود برای اینکه تصور کردند دولت آتیه را هم به آنها واگذار میکند معهذا از روی مأخذهای انها اگر ما آنرا مأخذ قرار بدهیم (که بنده قرار نمیدهم) در حقیقت خرج این راه آهن را دویست میلیون بر اورد کردهاند باز هم عرض میکنم که این مأخذ نیست و تایستی در اطراف آن دقت کرد منجمله تقریباً چهل میلیون برای تونل زنی معین کرده است که انهم آنقدرها نیست و خیلی کمتر خواهد بود لیکن آنچه میخواهم عرض کنم یا در ان روزی که وزیر فوائد عامه وقت این جواب را به بنده داده است از روی یک مدرک و تحقیقاتی بوده استو یا خیالی البته دولت که در این کارها متخصص نیست به متخصصین مراجعخ میکند و حرف آنها را سند ق۴رار میدهد و روی حرف آنها جواب میدهد لهذا از همان نقطه نظر بنده خود را مکلف به بعضی تحقیقات دیدهام زیرا اگر دولت خود متخصص بود ورسیدگی میکرد و اطمینان حاصل مینمود که آنچه اینجا میاید ومیگوید از روی اطلاعات صحیح است تردیدی برای هیچیک از آقایان نمایندگان نبود ولی چون ممکن است همان متخصصین که در اول اشتباه کردهاند در ثانی هم اشتباه کنند و بهمین ملاحظه با کنون این راه آهن به سه دست گشته است یکوقتی پلند را از امریکا استخدام کردند و عمل را باو سپردند و تقریباً در حدود ششصد هزار تومان خرج کردند بعد تصور کردند این طریق مقرون بصرفه تیست آنوقت با سندیکا قرار دادند سندیکا چه کرد؟ آقایانی که در جنوب تشریف داشتند عملیات سندیکای جنوب را دیدند و بالاخره در نتیجة همان عملیاتشان بود که دولت مجبود شد بکار آنها خاتمه دهد اما نتیجه اتلاف کاریهای آنها چه شده است؟
بنده در سهم خودم هنوز نمیدانم باید دید دولت بعد از آنکه عمل محاسبه آنها را بیک کمیسیون مخصوصی مراجعه کرده است به چه نتیجه رسیده است؟ آیا فقط نتیجه همین شد که آنها آمدند و مقداری مال مملکت را حیف و میل کردندو راهشان را گرفتند و رفتند؟ اینکه نتیجة خوبی برای ما در مقابل آن وجوهی که بان زحمت جمع آوری میشود و آن نظر اعلی حضرت که هر دینار آن باید خرج آسایش مردم بشود ندارد البته توضیح خواهند فرمود ممکن است جبران هم شده باشد لهذا برای اینکه در اصول اخذ نتیجه شده باشد وارد در خیلی مسائل دیگر عجالتاً نشده فقط در این قسمتها آقای وزیر مالیه که قبلاً هم داخل کار وزارت طرق بوده و اطلاعات کافی در این خصوص دارند (و شاید اگر آقای وزیر طرق خودشان تشریف داشتند چون در جریان عمل بودند توضیحات بیشتری میدادند) میپرسم – اولاً آیا در نتیجه خراب کاریهائی که سندیکا در جنوب کرده بود و بالاخره در ضمن هم خود موجب تعویق کار و یک خسارتهای دیگری شد آیا دولت در نتیجة رسیدگی بحساب آنها بکجا رسیده و چه نتیجه گرفته است؟ قسمت دوم اینجا شقوق مختلفة وزیر فوائد عامه وقت در جواب بنده گفته است. (البته عمل از طرق متعدده و باختلاف خطوط فرعیه فرق میکند) لهذا بنده سئوال میکنم آیا دولت حالیه یک نقشة صحیح تهیه کرده است که بداند از چه راهی میتواند جنوب و شمال را متصل کند که اسهل طرق باشد؟ در این شرحی که الان خواندم وزیر مالیة وقت در آن جلسه فرمودند که بیراه کسی بمنزل نمیرسد بنده هم در جواب ایشان عرض کردم صحیح است ولی اینجا عرض میکنم که راه راست تا راه کج خیلی با هم فرق میکند راه سهل یا صعب خصوص با خرج راه آهن تفاوت زیاد دارد البته مطالعات زیاد آن با دولت است ولی آنچه را که بنده میخواهم بدانم این است که آیا دولت یک نقشة صحیحی بعد از تجربیات و بعد از اینکه قطعة شمال و جنوب را باسم قطعات آزمایش بسندیکا سپرد برای خودش اتخاذ کرده است و میداند که الان بچه راهی میرود و بکجا منتهی میشود و طول این ساختمان چه قدر خواهد بود و خرج آن چه قدر خواهد شد؟ آیا این را متوالیاً خواهند کشید یا متدرجاً و یا بالعکس قطعه قطعه راه را در دست میگیرند و متوکلاً میروند تا به بینند بکجا میرسد در صورتیکه یقین دارم دولت متوجه این است که اگر یکراه شوسه هم لازم بساختن باشد اول باید مقصد را در نظر گرفت و از روی مبدأ طریق اقصر و اسهل را اتخاذ و تقشة صحیح اطمینان آمیز تهیه نمود و بعد اقدام کرد تا چه رسد براه آهنی که مبالغی خرج دارد.
یکی دیگر از مسائلی که بنده خواستم بدانم مسئله ذوب آهن است در آن روزی که اینجا پیشنهاد کردند و بعد هم اعتبارشان را مجلس تصویب کرد چهار ملیون و نیم برای انجام آن مقصود اختصاص دادند بنده در موقعی که خودم حسب الامر دخالت موقتی در نظارت راه آهن داشتم هر قدر خواستم دوسیه این امر را به بینم آخر موفق نشدم و نفهمیدم علت موقوف شدن چه بود و چه مصلحتهائی بوده است ولی حالیه استدعا دارم اگر مطلب سری نیست و ممکن است مجلس هم بداند آقای وزیر مالیه علت را بفرمایند قسمت ذوب آهن که اول یک آرزوی صحیحی بود و مهندسینی هم آمدند و مبالغی هم خرج شد چه شد که یکدفعه موقوف شد موضوع دیگر این است که قسمت راه آهن یک قسمت فنی است و بطوریکه عرض کردم دولت همیشه مطمئن میشود بنظریات و تصدیق اهل فن پس آیا دولت چه ترتیبات و تشکیلاتی داده و چه تصمیماتی اتخاذ کرده است که در این کار دقت کاملی بشود و بار دیگر اشتباهی نشود برای اینکه مأمورین فعلی قسمت شمال یا جنوب هر کدام اقدام در امتداد راه آهن میکنند اینها هم مستخدمین دولت هستند و مأموریتی از طرف دولت دارند در این صورت قبلاً باید تقشه عملیاتشان بمرکز بیاید و مرکز مطالعه کند آیا این قسم است و واقعاً اقدامات و عملیاتی که میکنند و بالاخره تمام نقشه کارهاشان بمرکز میاید و یک هیئت فنی در مرکز وجود دارد یک ادارة مستقلی دارند که در این کارها دقت بکنند یا خیر تمام کارها در دست خودشان وفقط محدود بنظر خود آنهاست که هر چه آنها بخواهند بکنند؟ اگر چنین است متاسفانه ممکن است باز دولت دچار اشکالات و خساراتهائی نظیر گذشته بشود زیرا در موقعی که بنده حسب الامر بمسافرت اروپا رفته بودم صورتهائی که از شمال و جنوب میرسید با هم تفاوت زیاد داشت جنوب به تیپ مخصوص امریکائی نظر داشت و شمال به تیپ بلژیک یا تیپ دیگری دستور میداد و بالاخره راه آهن یک مملکت که بایستی بهم اتصال پیدا کند بدیهی است وقتی تیپهای مختلف وسلیقههای مختلف درکار باشد این دو راه وقتی بهم برسد چه میشود و چه صورتی پیدا خواهد کرد و اینها نتیجه نداشتن یک مرکز شور و فنی و اداره مستقلی است که دقت کنند و اطمینان حاصل باشد که نتیجه صیحی بدست میاید پس نتیجه این میشود که یک مقداری زیاد پول مملکت حیف ومیل میشود و کار عقب میافتد بعد از آن هم که دو راه بهم رسید ممکن است متفاوت و مختلف باشد ونتیجه منظوره حاصل نشود موضوع دیگری که در ضمن این سه ملیون و نیم اعتبار میخواستم سئوال کنم این بود که درضمن قرار داد با سوئدیها مقرر شده است دو ملیون تومان در حدود سفارشاتی که دولت میدهد همیشه در اختیار آنها باشد که هر وقت دولت دستور و سفارشی میدهد آنها بتوانند در مقابل پولش را برایج ایران در اینجا وصول کنند بنابر آن آیا آن دو ملیون تومانی که باید برای آن مقصود منظور شود در ضمن این سه ملیون تومان است یا ترتیب دیگری برای آن اتخاذ شده است و بعداً پیشنهاد خواهند کرد؟ این بود خلاصه عرایض بنده و باز هم عرض میکنم مقصود بنده واضح و روشن شدن مطلب است تا آن منظور مقدس اولیه صریحاً اجرا شود.
(صحیح است)
وزیرمالیه – راجع باصل مسئلة راه آهن ونقشه اش ومخارجی که شده وترتیبی که اتخاذ شده و تغییر رأیهائی که داده شده است بنده خوشوقت هستم که آقای ارباب دراین باب مذاکره فرمودند برای اینکه همان جاهائی که محتاج بتوضیح است توضیح داده شود والا آنهائی که محتاج بتوضیح نیست خودشان شاید بهتر از خیلی از ماها مسبوقند و در کار بودهاند خیلی متاسفم که آقای وزیر طرق کسالت دارند و از بنده تقاضا کردند که از آقای رئیس تمنا کنم که این لایحه مطرح شود و البته اگر خودشان میبودند بهتر و کاملتر توضیح میدادند معهذا اگر بعضی چیزهایش را بنده ندانم البته عذرش این است که کار مخصوص بنده نیست ولی معذلک بنده گمان میکنم که آن اندازة که ممکن است چون همیشه شور عمومی میشود در اینکار در هیئت وزراء تا اندازه اطلاع دارم ومیتوانم عرض کنم خوشبختانه در کار راه آهن هیچ چیز سری و محرمانه وسربسته نیست نه تنها برای ما نیست برای آقایان هم نیست و خوشبختانه آنچه بنده میدانم تمام آقایان هم فرد فرد میدانند و خود آقای ارباب هم بهتر از همه میدانند که اولا یک صحبتی اینجا دائماً میشود و شاید بعد از این ده مرتبه یا صد مرتبه دیگر خواهد شد که چرا اول فلان کردند و بعد فلان کردند بنده این را اساساً باید توضیح بدهم که انشاءالله برای همیشه این مسئله حل بشود آقا چطور یک دولت، دولت ایران مجلس شورای ملی یک کار آسانی را راجع به نقره اول فرمودند خارج بشود بعد گفتند خارج نشود دوباره گفتند خارج شود یا راجع به میش و قوچ و بره اول گفتند خارج نشود بعد گفتند خارج بشود علت چه بود البته مقتضای مصالح مملکت مجلس شورای ملی ودولت رأیش را عوض میکند در همه جای دنیا دولت رأیش را عوض میکند مملکت رأیش را عوض میکند ملت رأیش را عوض میکند ملتهای بزرگ مملکتهای بزرگ مجلسهای بزرگ که متخصصین دارند یک چیزی را امتحان میکنند سعی میکنند بحث میکنند درش کار میکنند تدفیق میکنند بعد هم به مقتضیاتی رأیشان را عوض میکنند در مملکت انگلیس چرا گفتند مطابق قانون ۱۹۲۵ لیره معادلش طلا است حالا میگویند معادلش طلانیست وتعلیق کردند این چیزها است که در هر مملکت هست معایب و فوائد یک کار را باید معلوم بکنند بعد وارد آن بشوند منتهی یک وقت فوائد این طرف میچربد یک وقت فوائد آن طرف.
مثلاً ما میخواهیم بدانیم که معدن پلاتین در ایران هست یا نه یک متخصص از آن طرف دنیا میآوریم که بگوید هست یا نیست اگر گفت هست ما همه مهر میکنیم پایش را همه امضاء میکنیم بنده هم امضاء میکنم برای اینکه کسی که آمده بود گفت هست مثلاً در ساوه است بعد هم یکی آمد گفت که اصلاً در این مملکت پلاتین وجود ندارد ما که اهل سررشته و اطلاع نیستیم هیچ ادمی را هم نداریم که در این کارها سررشته داشته باشد بدبختانه چنانکه آقایان خودشان مکرر در ضمن صحبت گفتهاند و متذکر شدهاند این بدبختی که امروز مملکت ما گرفتار است نتیجه اهمال صد سال پیش از این است (صحیح است) یعنی دو پشت و این سعی و جدیت که امروز میشود فائده حقیقیش را یک پشت یا دو پشت بعد میبیند اگر پنجاه سال قبل آن جوری که مدارس امروز بنا شده است بناء میشد امروز ما متخصص معدن شناس متخصص راه آهن داشتیم اما نه این طور که سه ماه قبل لایحة راجع به محصلین آوردیم اینجا هنوز نرفته بعضی آقایان گاهی میفرمایند از مهندسین خودمان استخدام کنند (خندة نمایندگان) تا ما آدم نداریم میرویم و مثلاً یک آدم عالی مقامی از مملکت فرانسه میآوریم این میگوید نقشه باید اینطور باشدما هم که پول دادهایم اینها را آوردهایم اعتماد داریم بعلمشان به معلوماتشان قبول میکنیم بعد هم یکی دیگر از جای دیگر میآوریم آن که از یک جای دیگر آمده میگوید اشتباه کردهاند طور دیگر است ما سابق خیال میکردیم که در طب ممکن است این کاز بشود ولی در مهندسی هم معلوم شد اختلاف عقاید هست مثلاً در طب تفاوتهائی در عقاید اطباء هست مرضی را یکی میگوید حصبه است یکی میگوید کریپ است همین طور پارسال معلوم شد در مهندسی هم همینطور است وقتی خودمان گرفتارش بودیم یکی از مهندسین مثلاً میگوید سیاه است دیگری میگوید سفید است دلیل هم ندارد اختلاف تولید میشود پس دولت که دست بیک هم چه کار بزرگی زد اول تصور کرد که بهتر است یک هیئت عالم و متخصصی را اجیر کند و کار را بدست آنها بسپارد و همین کار را هم رد خودتان هم بحث فرمودید خودتان هم تصویب فرمودید و تمام عقلای مملکت هم در آن زمان تصویب فرمودند که مستر پلند بیاید بعد از مدتی دیدند کار یواش پیش میرود بعضیها همیشه میگفتند الان هم همین عقیده هست در نظر بعضیها که بایستی بکمپانیهای خارجی داد که نه مستخدمینش رتبه سه و چهار و ترفیع رتبه داشته باشند و نه از مرکز تصویب شود و خودش بداند وخودش مقاطعه کند و اینها زود بروند و بنا کنند این افکار هی قوت گرفت و گرفت و همة سدها را برانداخت همه یک رأی شدند که باید به کمپانی خارجه داد کمپانی خارجی هم آوردهاند او هم راه را ساخت بیکار هم ننشست هر چه بدی داشته باشند خوبی هم داشتهاند هر دو را باید گفت در شمال کارشان آسان تر از جنوب بود و مردمانشان هم باصول شرقی و یا باصول دنیای قدیم بیشتر آشنا بودند اصلاً وضع مملکتشان و طرز کارشان طوری بود که کامل میساختند آنها بترتیب خودشان ساختند الان هم ۱۲۸ کیلومتر راه آهن مرتب و منظم با واگونهای خوب و رایلهای عالی و لکومو تیفهای خوب از آنها باقی است و الان هست اما در جنوب کارشان تمام نشد بواسطه اینکه گفتند آنجوری که دلخواه ما است نساختند عجله کردند بد ساختند بترتیب امریکائی ساختند یعنی اول یک رایل میگذارند و کمی راه را میکشند یک قدری که راه رفت میروند و جلوتر را میسازند وبعد دوباره میآیند ودرست میکنند مثل عمارتیکه اول یک دیوار خشتی میسازند برایش بعد آجر میآورد و محکمش میکند این بطور کلی مطلوب ما نشد در این میان هم وقایعی واقع شد که اسباب ناراحتی شد و اسباب شکایت شد این بود که بطور کلی کار را تعطیل کردند و میگفتند بیست ملیون بدهیم بیست ملیون بدست آنها بدهیم و ندانیم چه کار کردند بعد هم نتیجة که مطلوب ما است از بیست ملیون حاصل نکنیم یا شاید بعضیهامان خیال میکردیم که از بیست میلیون شاید بشود نصف این راه آهن را کشید بیست ملیون در بودجة ما خیلی زیاد است ولی آقایان باید در نظر داشته باشند که راه آهن (این را اول هم میخواستم عرض کنم) یک چیز خیلی پرخرجی است و در آن نمیشود مثل مستمری و تقاعد اینها در پانزده تومان و بیست تومانش صحبت کرد باید هر دینارش بقول آقای ارباب صرف آسایش مردم بشود باید حساب داشته باشد اما از آن طرف هم نباید انتظار داشت که با هزارتومان و صد هزار تومان میشود راه آهن ساخت شمالیها هر کیلومتری برای ما پنجاه و چهار هزارتومان تمام کردند جنوبیها هر کیلومتری را بیست و پنج هزار تومان آنها هم شاید اگر تجربة ایران را داشتند کامل تر میساختند و کیلومتری پنجاه هزار تومان شصت هزار تومان خرج میکردند بهر حال این را باید تکمیل کرد پول خرجش کرد آن کسی که روز اول راه آهن را در خواب هم ندیده بود و میگفت هشتاد ملیون خرجش میشود و آن کاری جزو هم خیال هیچ چیز دیگر نبوده است اگر کسی میگفت دولت تکلیفش بود علمای فنی را بنشاند اتود کند نقشه بکشد و بدقت شیبها و فرازها را حساب بکند جمع بزند خودش تحقیق و تحدید کند کدام دولت؟ این کار دیروز غیر ممکن بود امروز هم غیرممکن است و حاجت هم باین نیست که ما بگوئیم درست چقدر میشود صد ملیون ممکن است بشود دویست میلیون هم نمیشود این قدرها ما فهمیدهایم ولی بیش از این خبر اما اینکه فرمودید باید نقشه را معین کرد این را صحیح فرمودند نقشه را هم معین کردهاند و دولت همان نقشه سندیکا را تعقیب میکند و امروز هم روی همان کار میکنند یعنی از بندر شاهپور تا بندر شاه همان خطی که آنها تعقیب میکردند امروز هم همان خط را میکشند اما اینکه بنده بخواهم بگویم خرجش چقدر میشود نمیدانم و نمیتوانم عرض بکنم آن کسی هم که گفته بود هفتاد و دو میلیون می شو یا اینکه نمیدانسته است یا اینکه یک تمایل عمومی هست در این جور چیزها که میخواهند بگویند کم است و کم نشان بدهند نه مثل سندیکا باید گفت ۱۸۰ میلیون میشود. آنهم معلوم است منفعت خودش را میکشد رویش و حساب میکند و میگوید این قدر ولی البته این قدر نخواهد بود ولی یک چیزی میشود گفت ممکن است ۸۰ میلیون یا صد میلیون بشود اما این اصل مطلب نیست.
اصل مطلب این است که نقشه باید معین شود اینهم نقشه است و از روی آن دارند کار میکنند و پیش میروند. اما اینکه فرمودند دولت متوالیاً این کار را میکند یا متدرجاً بنده عرض میکنم متوالیاً و متدرجاً متدرجاً ومتوالیاً آن را دائماً خواهد کشید تا تمام بشود و هیچ وقت هم فرو گذار نخواهد کرد و عقیده دولت هم تا امروز همین است وتا این دقیقة که اینجا صحبت میکنم این است که باید خودش بسازد و بدست مستخدمین خودش باشد و این را هم باید عرض کنم که هیچ سوء تفاهمی در کار نماند شما اگر خواهید که یک کار تازه در مملکت بکنید آن را میتوانید به سه قسمت یا چهار قسمت یا پنج قسمت بکنید ولی در هر قسمتش افراط خواهد بود حیف و میل خواهد بود و ما باید یکی از آن قسمها را اختیار کنیم که افراط و تفریطش کم باشد اگر میخواهید یک چیزی پیدا کنید که افراط و تفریط هیچ نداشته باشد آنوقت باید کار راه آهن را بسپارید بدست محاسبات مالیه که هر دینارش را دقت کند ولی آنوقت پیش نمیرود و راه آهن درست نمیشود ولی دولت اراده اش این است که بدست خودش بنا کند و اداره کند بدست متخصصین و مستخدمین خودش باشد این فایده اش خیلی بیشتر از آن است که بدست کمپانی بدهند یا برعکس اگر بگویم ضرر دارد ضررش خیلی کمتر از ضرریاست که بکمپانی بدهند هر جوری که دلتان میخواهد آن جور بگوئید بنده نمیخواهم بگویم ضرر ندارد یا افراط و تفریط نمیشود در کار ولی ده یک آنچه که در دست کمپانی میشود نمیشود برای اینکه آن را مطلق میگذارند که هر جور خودش میخواهد بسازد بسازد پس راه آهن خرج دارد و برای همین مخارج است که هر سال هفت هشت میلیون منظور شده و بتدریج هم ساخته میشود باعایدات خود مملکت هم ساخته میشود و با مستخدمین خود مملکت ساخته میشود و یک مقدار زیادی به عملجات خود مملکت و مستخدمین مملکت میرسد یک قدرش هم بمستخدمین خارجه و متخصص فنی و یک قدرش هم بمصالح راه آهن که از خارجه میآید میرسد و برای این مصالح هم که خودتان یک کاری کردهاید که حقیقتاً یکی از کارهای خیل قابل تحسین و تمجیدی است که در این مملکت واقع شده است و ما برای مصالح راه آهن که محتاج هستیم مال مملکت را صادر میکنیم و بجای اسعار خارجی از داخله جنس میدهیم در عوض مصالح راه آهن مصالح میاوریم اما اینکه از دوازده سال پنجسال آن دارد میگذرد و هنوز تمام نشده است عرض میکنم برای راه آهن حدی نمیشود قائل شد این مثل یک عمارتی است که میسازید اگر پول زیادتر بدهید عمله زیادتر بگذارند در دو ماه تمام میشود اگر یواش یواش کار کنید در ظرف ششماه یک سال تمام میشود این هم همینطور است اگر دولت میخواست چهل میلیون پنجاه میلیون یکدفعه در اینکار بیندازد و بکمپانیهای خارجی هر قسمتش را بدهد البته زود تمام میشد ولی آنوقت شکایاتی که از اطراف میشنیدم و اضعاف و مضاعف زیادتر بلند میشد آنوقت میگفتند که عجله نکنید تا ما هم بفهمیم پول در کجا مصرف میشود آنوقت دیگر صدو پنجاه تا اتومبیل در خط اهواز لازم نمیشود بیاورند و این ایرادات را گرفتند که افراط درمصالح و در خرج و افراط در همه چیز برای عجله است حالا دولت میخواهد نه باتانی کار کند نه با عجله و بدست مستخدمین خودش کار بشود و خرجی هم که شده است تصور میکنم که آقای ارباب درست ارقامش در نظرشان نبوده است خرجی که شده است پانصد ششصد هزار تومان خرج هیئت اولی شد که نقشه کشیدند آنهم چیزی نیست نقشه کشیدند و مقدار زیادی خاک ریزی کردند برای سندیکا هم پانزده شانزده ملیون خرج شد و در مقابلش ۲۵۱ کیلومتر در جنوب و ۱۲۸ کیلومتر در شمال راه داشتند مال شمال نزدیک بکامل شدن بود و یک میلیون و صد هزار تومان هم علاوه دادیم تا کامل شد در جنوب هم کامل نبود ولی خیلی خطش ممتد بود ۲۵۱ کیلومتر شاید چهار پنج میلیون هم خرج آن بکنیم آنهم کامل خواهد شد چیزی که خودش تقاضا کرده است شاید دو سه میلیون باشد اما اینکه فرمودند محاسبه سندیکا چطور شد این حا باید دو مطلب اشتباه نشود دولت این کار را رجوع کرد بیک کمیسیونی از محاسبین خودمان و از متخصصین خارجی که بنشینند و به بینند چه خرجی کردهاند خرج را درست کردهاند یا نه؟ ولی دولت ایرادی که بآنها داشت تنها این نبود که خرج را آنها زیاد کردهاند یا یک چیز صد تومانی را چرا صدو بیست تومان دادهاند یا شنیده میشد که میگفتند راه را کج ساختهاند یا پیچ و مهره اش درست نیست و بااصول نفی تطبیق نمیکند.
حالا آیا این با اصول فنی درست است یا نیست این را آن هیئت نفی که در وزارت مالیه برای محاسبه هستند نمیفهمند آنها بمخارج رسیدگی کردند و البته نتیجه هم رسیدند نتیجه اش را هم راپرت دادهاند و خیلی مطلب مهمی نبود البته دولت ادعا دارد که فلان قدر شما زیاد خرج کردهاید و این قلم و این قلم و این قلم زیاد است و ما قبول نداریم آنها هم بعضی از آنها را قبول کردند و یک قسمتش همینطور مسکوت عنه ماند و باید یک طوری حل شود ولی مسئله فنی را باید متخصصین حل کنند و آن را هم وزارت طرق الان مشغول است و حل میکند راجع باینکه فرمودید ادارة مرکزی فنی بنا کنند در این باب هم همین عرضی است که کردم اگر خودمان از ایرانیها متخصص عالی مقام کامل داشتیم هیچ دیگر دغدغة نبود این جا در طهران یک نقشه مرکزی و یک هیئت مرکزی بنا میکردند و درست مطالعه میکردند که در جنوب چه کار میکنند و در شمال چه کار این نقص را ما داریم ولی نقصی نیست که قابل علاج باشد این نقص ریشه اش در جهالت ونداشتن بقدر کافی اهل علم است لهذا دولت بمهندسی که خودش آورده است و درجة سر مهندسی در وزارت طرق داشته است ماموریت داده که این راه را در جنوب تعمیرات کامل بکند حالا هم که مهندسین سوئدی استخدام کردهایم و مشغولند که از شمال راه آهنی را امتداد بدهند ولی نقشه همان نقشه قدیم است و درش تغییری حاصل نشده است اما مسئله دومیلیون تومان که برای سوئدیها باید داده شود آن را هم بنده اطلاع دارم که در همین ضمن و جزو همین اعتبار است یعنی ضمن سه میلیون و نیمی که اخیراً دادیم هست و این را آقایان نباید تصور بفرمایند که سنگین است چون مصالح راه آهن خریده میشود مستخدمین خارجی اجیر میشوند و بیشترش صرف خاک ریزی و اینها میشود. اما راجع بذوب آهنی که فرمودند بنده بایستی عرض کنم اگر چه مستقیماً مربوط باین نیست و آنوقتها هم شاید نبودم در ایران ولی عرض میکنم راجع بکارخانه ذوب آهن که تمام مایحتاج خودمان را تهیه بکند اول تصور میکردند که این بهترین افکار است ولی بعد از آنکه خرج کردند و اشخاص متخصص آوردند بعد از مدتی آن اندازه که بنده اطلاع دارم نتیجه عقاید آنها این شد که اگر یک کارخانه خیلی کامل و صحیحی که باصطلاح فولاد را ذوب کند آهن را ذوب کند این البته خیلی منافع کلی دارد ولی مخارج آنهم کلی و خیلی زیاد است و این خیلی چیز عظیم و وسیعی است که خیلی از ممالک کوچک بلکه متوسط اروپا هم شاید آنرا ندارند ولی اگر کوره کوچکی باشد برای بعضی آلات کوچک و خورده ممکن است وارد کرد و بکار انداخت. و حالا هم بنده امیدوار هستم که دولت این فکر را از سر بگیرد ولی در مقیاس خیلی کوچکی برای بعضی مایحتاج خودمان و این خیالمان نباشد که تمام لوکوموتیو و رایل و تمام مایحتاجمان را در آنجا نسازیم چون این از خود راه آهن هم سنگین تر میشد و متخصصش را هم نداریم این است که بی اندازه دارای خرج میشود. این بود آنچه مربوط باین لایحه است و در خاتمه باز هم عرض میکنم که حالا در جنوب و شمال هر دو مشغولند باید دولت اعتباری در دست داشته باشد که هر روز نیاید بمجلس و اعتبار بخواهد و این اعتبار هم که بمجرد تصویب صرف نمیشود و همان پنج میلیونی را هم که آقایان تصویب فرمودند هنوز تمام مصرف نشده است اگر بفرمایند برای چه میگیرند برای این بود که آن اول در نظر بود که بیشتر برای جنوب صرف شود ولی حالا که در شمال هم جداً مشغولند و میخواهند که کار بکنند و پیش بروند و جلو بروند مخصوصاً برای مصالح و بالاخص برای همان دو میلیون تومانی که فرمودند این بود که این اعتبار جدید را آوردند که بتوانند کار بکنند.
رئیس – آقای فهیمی
فهیمی – اول این را عرض کنم مذاکراتی که در این موارد میشود نه به ملاحظه مخالفت اعتراض است بلکه برای این است که آقایان نمایندگان خودشان را مجبور می دانند در اینکه با دولت در این قضایا شرکت و هم فکری کنند و تذکری بدهند که کار بیک طرز بهتری اصلاح بشود آقای وزیر مالیه خودشان از اشخاصی هستند که از اول مشروطیت همینطور داخل در جریانات و کارهای مجلس بودهاند دوره دوم که بنده افتخار همکاری ایشان را داشتم آقای نواب هم تشریف داشتند غالباً با ایشان مذاکره میکردیم دو عیب بزرگ را ذکر میکردیم و میگفتیم که ایندو نقص باید از بین برداشته شود و اصلاح شود تا اصلاح نشود کارها درست نمیشود اول اقتدار مرکزی مملکت تا اقتدار مرکزی مملکت تأمین نشود که قدرت دولت مرکزیت پیدا نکند هیچ اصلاحی نمیشود کرد این یک نکته که بحمد الله تصدیق میفرمائید و اقعاً این مقصود حقیقت و واقعیت پیدا کرده است (صحیح است) و همه واقعاً معتقد و معترفیم که آن حال هرج ومرج از بین رفتته است و اقتدار حکومت مرکزی حقیقت پیدا کرده است قسمت دوم اعتبار بود ما برای یک ملیون تومان یک کرور بلکه صد هزار تومان همیشه دست مان دراز بود ومحتاج بقرض بودیم و یک بودجه سیزده چهارده ملیونی را نمیتوانستیم تا آخر سال بپردازیم حالا تصدیق بفرمائید که رویهم رفته با مالیاتهای مملکتی و بلدی قریب شصت هفتاد ملیون در سال از این مردم گرفته میشود برای اصلاحات داخلی شان البته همه حق دارند که مطلع بشوند و بدانند که این پول بچه مصرف میرسد و بچه راهی خرج میشود و چه فایده دارد و نتیجه اش از برای آنها چه خواهد بود. آقای وزیر مالیه فرمودند که هر اطلاعی که ما داریم ایشان هم دارند. بنده از طرف خودم به رفقای محترم عرض کردن که ما اطلاعی نداریم (خنده نمایندگان) ما فقط چند ملیون چند میلیون تومان اعتبار میدهیم و از مابقی آن اطلاعی نداریم یک ترتیبی برای راه آهن در ابتدا شروع شد متخصصین آوردند و شروع بکار کردند پس از یک مدتی این ترتیب را نه پسندیدند و دادند به سندیکا یک شرایط و قراردادی هم برای سندیکا گذاشتند بدون اینکه در ضمن عمل سندیکا هیچ نظارت و تفتیشی در کار باشد. بنده از قراریکه شنیدم فقط برای مخارج اتومبیل ششصد هزار تومان در این مدت قلیل خرج کردهاند ملاحظه بفرمائید این پولی که باین زحمت جمع آوری میشود این طور به رایگان نباید بدست یک اشخاصی داد که هیچ اطلاعی نداشته باشند و هر چه میخواهند خرج کنند.
وزارت مالیه که حق نظارت در تمام عوائد ومخارج دارد چه نظارتی از اول تا بحال در امر راه آهن داشته است؟ نظارت فقط این نیست که هر حواله را اجازه پرداخت بدهند وبخرانه بفرستند نظارت این است که بدانند این پول در کجا خرج میشود قبل از خرج شدن بفهمند چه میشود بعد از آنکه راه آهن بآن حال افتضاح افتاد آنوقت کمیسیونی معین کردند که به بینند آنها چه کردهاند کمیسیون هم چند روزی در روزنامه جات خوانده شد که نشست و شروع بکار کرد بعد یک دفعه محو شد اختلافات هم باین جزئیاتی که فرمودید نبود و خیلی بیشتر از آنها بود مثلاً از یک طرف این مهندسین و متخصصین یک حقوقهای گزافی برای خودشان معین کرده بودند بسیار خوب از آن طرف چون در قرار داد بود که هر قدرخرج میشود یک ده یک هم بعنوان حق الزحمه بآنها داده شود آنوقت یک ده یک روی مجموع مخارج که حساب کردهاند بعنوان حق الزحمه مجدداً میگیرند. اگر حقیقتاً قرار داد این طور نوشته شده که نویسندگان قرار داد آن را از روی دقت ننوشتهاند اگر نه این طور ننوشتهاند پس چرا یک پولی را بدهیم بدست سندیکا که بیایند ول خرجی کنند پولی که برای راه آهن و برای طرق گرفته شده است تصدیق بفرمائید در تحت هیچ ترتیب صحیحی خرج نمیشود از راه آهن گذشته راههای شوسه مخارجی که میشود تصور میفرمائید که آیا بطور صحیح میشود؟ ما آنچه اطلاع داریم از اشخاصی که میایند از ولایات اطلاع میدهند که بقدری زیاد روی و نفله میکنند که حد ندارد چرا پولهای به این گزافی از مردم گرفته میشود آنوقت بدون حساب خرج کنند آنهم برای راهی که ملاحظه میفرمائید که حقیقتاً نمیشود راه گفت هر وقت اعلیحضرت همایونی بیک طرفی مسافرت میفرمایند چند تا بیل خاک میریزند و راه را صاف میکنند که بنظر ایشان خوب بیاید و روز بعد مجدداً همان راه بدتر از روز اول است خوب چرا این پولها را اینطور خرج میکنند بطور یکه آقای وزیر مالیه اشاره فرمودند هر چند وقتی ما باید چند ملیونی برای آزمایش بدهیم یک مهندس فرانسوی بیاوریم بعد یک مهندس بلژیکی بیاوریم راه آهن دیگر آنقدر اهمیت ندارد که باید بالاخره بین المللی بشود تمام مهندسین بیایند اینها نتیجه این است که از اول مطالعه درکار نشده است اگر ماچهار روز صبر بکنیم و عجله نکنیم و بیشتر مطالعه کنیم در کار و مهندسین را هم که میاوریم با آنها حرف بزنیم و به بینیم راه را از کدام طرف بکشند نقشه راه چه خواهد بود ما قبل از نقشه راه را شروع میکنیم و حال آنکه نقشه راه مقدم بر همه چیز است این مطالعات اگر ابتدا بشود بعد دچار اشکال نخواهد شد مثل سندیکا که مدتی است رفته است ما هنوز منتظر این هستیم که کمیسیونی بشود و بحساب او رسیدگی کنند یک چیزی که هیچوقت نخواهد شد حالا هم همینن اختیارات بی حد و حصری بکارل داده شده است پولهای گزاف را میدهند ملاحظه خواهید فرمود که در آخر از همان اوضاع سندیکا بدتر خواهد شد پس اینها را باید یک قدری بیشتر مورد مطالعه و دقت قرار داد که این پولها را بچه قسم باید بمصرف برسانند راه نظارت اینها بچه ترتیب است البته هر پولی نظارتی میخواهد مخصوصاً پول به این زیادی البته آقای ارباب که فرمودند نظرشان این نبود که راه در ظرف یکسال و دو سال و چند سال ساخته شود ما همه تصدیق داریم که راه آهن یک مؤسسة پر خرجی است مخصوصاً در ایران که وسائل آن فراهم نیست و باید قسمت عمده آن را از خارج بیاوریم مخصوصاً خط شمال که بواسطه امتداد کوههای ایران از شرق بغرب مخارج زیادی دارد اینها را قبول داریم اما میگویم ما که خرج را میکنیم و پولها را از مردم میگیریم ولی لااقل طوری باشد که اگر بگویند چرا خرج زیاد میشود آنقدر ما میتوانیم بگوئیم که این خرجها بیهوده نمیشود خرجها بجای خودش مصرف میشود و البته امیدواری هم هست با آن توجه مخصوصی که از طرف اعلیحضرت میشود کار تمام میشود و البته مذاکراتی که میشود برای این منظور ومقصود است که اولاً شما کارها را یک قدری بیشتر مورد مطالعه قرار بدهید ثانیاً برای این مخارج یک نظارتی قرار بدهید که طرف اطمینان هم باشد ما چند مرتبه از وزارت فوائد عامه خواستیم که صورت مخارج را بطور خصوصی برای کمیسیون بودجه بدهند بالاخره یک صورتی آوردند که عوائد انحصار قند و شکر از اول تا بحال چه بوده و چه مبلغ از آن حواله و تادیه شده است همان چیزی که همه ساله در احصائیه گمرکی مینویسد آن صورتی را که ما میخواستیم این بود که به بینیم خرج شمال چه شده خرج جنوب چه شده خرج داخله چه شده خرج خارجه چه شده اینها که بعضی حوالجات دلار و فرانک و غیره گرفته بودند چه قسم بحساب آورده اندو کجا مصرف کردند چون از این راهها هم یک چیزهائی شنیده میشد که اول که قیمت لیره کم بود گرفتند و بعد که قیمتها بالا رفت بمصرف فروش رساندند ما که سرمایه نباید بدهیم بیک اشخاص خارجی که بروند برای خودشان کسب و تجارت بکنند این است حاصل مقصود و منظوری که ما داریم و امیدواریم موافقت بفرمایند با همین نظری که همه آقایان دارند و همراهی بفرمائید که انشاء الله از این وضع مبهم بیرون آئیم
وزیر مالیه – چون بیانات آقای فهیمی از نظارت درمخارج و اینها بود و فرمودند (که باید قبلاً نظارت درخرج بکنند نه بعد) بنده عرض میکنم البته رسیدگی بمخارج و اسناد خرجش وقتی است که خرج تمام شود و همان کاری که فرمودندکه باید کرد ما کردیم و کمیسیونی را که فرمودند از میان رفت اینطور نیست کمیسیون قریب شش ماه کارکرد متوالیا و مرتباً هر روز مشغول بود و کارش را تمام کرد و راپرتش را داد بنده تفصیلی که عرض کردم عیناً مطابق با واقع است و همان ترتیبی است که شده است چون کمیسیون کارش رسیدگی به محاسبات است کارش را تمام کرده حالا یک کمیسیون فنی دارد که در این باب رسیدگی میکند اگر حالا شنیدهاید که یک کمیسیونی است آن کمیسیون راجع به قسمت فنیش است که اینکه نسبت داده میشود چقدر ساختهاند تا اندازه صحیح است و تا چه اندازه صحیح نیست والا قسمت محاسباتیش تمام شد و تا آن اندازه که میشد کمیسیون تمام مواد جزئی وکلی را که مربوط بسندیکا معین کردند و بیرون نویس کردند و بحث کردند و بیک نتیجه رسیدند حالا هم مخارج راه آهن و طرق (که هیچ اشکالی درش نبود) همیشه رسیدگی میشود ادارة ما هم بمحاسبات مخصوصشان رسیدگی میکند بمخارج راه آهن هم رسیدگی میشود ولی اینکه از جزئیاتش مطلع باشند بنده اگر بدانم که چه نوع جزئیاتی را طالب هستند هر نوع جزئیاتی را که وزارت طرق دارد بنده ترتیبی میدهم که فردا بفرستند خدمتتان که باطلاع همه آقایان هم برسد یکی این است که چه میخواهند بکنند البته کارل را که مامور کردهاند برود راه آهن بسازد او یک پیشنهادی داده است که من میخواهم فلان قدر پل بسازم فلان قدر رایل بگذارم تمام را بترتیب قلم بقلم نوشته است و خرجش را ه در مقابلش البته ممکن است یک نسخه از اینکه مناط عمل است در جنوب و او هم باید مطابق آن رفتار کند فرستاده شود بکمیسیون بودجه یا کمیسیون طرق که مراجعه بفرمائید ملاحظه بفرمائید و اگر هم لازم باشد طبع و توزیع شود که آقایان بدانند که در همان نقشة که از علی آباد باین طرف است دوباره دقت کنند که دفعه ثانوی باشد که بعدهها گفته نشود که آن نقشه که سندیکا کشیده است غلط بوده است همین جا بلژیکیها و ژاپونیها مشغول این کار بودهاند و حالا هم سوئدیها دارند کار میکنند و شروع بکار کردهاند البته جزئیات امر بتفصیل فرستاده میشود وملاحظه میشود یک چیز را بنده لازم میدانم که رفع شبهه بشود چون چون شاید اشتباهاً بزبان آقای فهیمی جاری شد که فرمودند قرار دادی که با کارل داریم ما هیچ نوع قرار دادی با کارل نداریم غیر از قرار داد کنترات و استخدامش که آخرش هم منتهی به چنین و چنان میشود خیرمامورین وزارت طرق هستند در آنجا ومفتش هستند مراقبت میکنند و تا اندازة که از دست ماها ساخته است مراقبت میکنیم نظارت میکنیم چنانچه در کار سندیکا هم نظارت کامل بود وتحت نظر آقای ارباب هم بود و همه روزه میرفتند وتمام ایرادات را (حالا عرض نمیکنم تمام بلکه اکثرش را) میگفتند ولی امریکائیها قبول نمیکردند و زیر بار نمیرفتند و اگر دولت هم نسبت بآنها زیاد فشار میآورد آنوقت میگفتند مأمورین دولت تعدی میکنند و شاید جور دیگر مورد ایراد میشدیم میگفتند اگر بنا باشد مردمی که از فرنگستان آمدهاند و چند تا اسباب همراهشان آوردهاند ودو میلیون پول میگیرند و یک نفر متخصص و مهندس امریکائی هم در رأس آنهاست که هر چه او حکم کند باید عمل کرد واینجا دیکتاتور بشود از این حیث آنوقت اسباب زحمت میشد و کار پیشرفت نمیکرد و هر وقت که مفتشین وزارت طرف و سر مهندس امریکائی خودمان میرفتند برای تفتیش میگفتند نظارتش اینطور است و چه میکنند و فوراً تردید میکردند و شاید صدها از این قبیل مراسلات باشد که خود آقای ارباب امضا کرده باشند که در همه مورد ایراد گرفتهاند و بآنها خاطر نشان کردهاند الان هم مراقبت باندازه کافی میشود و بنده باقا این قدرش را اطمینان میتوانم بدهم که با این ترتیب حالیه نظارت کامل میشود و این جور چیزها هم بی ریخت و پاش نمتواند باشد و نمتوان هم گفت که آنها بد کار کردهاند البته معلوم است وقتی کاری را بترتیب مقاطعه دادند که هر قدر میخواهد کار کند و هر قدر میخواهد پول ببرد و او را مختار کنند غیر از این است که ما خودمان مستخدم بگیریم و بفرستیم یعنی مستخدمین و متخصصین که رتبه چهار دارند روزی هشت قران بانها داده میشود و فوق العاده مطابق نظامنامه وزارت مالیه هشت قران است این را آمدند اینجا و هزار جور تقاضا کردند که این نظامنانه از پیش نمیرود اجازه بدهید که یک قدری کم و زیاد شود و ما اجازه بهش دادیم در صورتیکه با نظامنامه عمومی دولت هم زیاد فرقی ندارد این است که حالا این ملاحظات و دقتها در کار میشود و آن چیزی که فرمودند بنده خودم شک ندارم که همه آقایان و اعضاء مجلس شورای ملی کمال مراقبت و مواظبت را در این کار دارند و میخواهند این کار خوب از پیش برود و هیچ حیف و میلی درش نباشد این فکر خیلی مستحسن و ممدوح است و جای تشکر هم هست و بنده تمنا میکنم که در آتیه هم بیشتر از این باینکار علاقمندی بخرج داده شود چون این خیلی صحیح است که فرمودید که این پولش کلی است و باید خیلی اهمیت داده شود همینطور هم هست اگر ما میخواستیم در فلان محل فلان قنات را در بیاورند میگفتیم خوب سروتهش آنقدرها نمیشود و اگر یک قدری زیادتر شود اهمیت ندارد اما مسئله راه آهن غیر از آن هست خرجش خیلی زیاد میشود و ما میخواهیم از آن نتیجه بگیریم بنابراین باید خیلی اهمیت داده شود و کاملاً درش دقت شود تا نتیجه ازش گرفته شود بنده مخصوصاً ازطرف آقای وزیر طرق تمنا میکنم که هر چه لازم باشد آقایان بخواهند که باز فرستاده شود و اگر آقایان توجه بفرمایند در خود لایحه هم این قسمت هست که مینویسد در تبصره که وزارت طرق مکلف است هر شش ماه بشش ماه صورت کلیه مصارف مربوطه به راه آهن را برای اطلاع نمایندگان بمجلس شورای ملی بفرستد این هم در اینجا منظور شده است البته باید توجه کرد ومراقبت کرد و کمیسیون مربوطه اش در تمام جزئیاتش شریک باشد و دقت کند و این البته خیلی ممدوح است ولی این را عرض کنم که این مذاکرات ربطی بتصویب لایحه و این اعتبارندارد البته آقایان تصدیق دارند که باید این اعتبار داده شود ولی این پولی که داده میشود بنده هم مثل یکی از آقایان (بنده که وزیر طرق نیستم) ولی از نقطه نظر علاقمندی باین مسئله سایر آقایان وزراء هم همه جور در این کار دقت میکنندو حتی برای خاطر آقایان عرض میکنم که باندازة بکار راه آهن اهمیت داده میشود که آن را اولین موضوع دولت قرار دادهاند و اگر این مطلب را بنده عرض کنم گمان نمیکنم یک سری را بروز داده باشم که حتی قرار داده شده است که در هر جلسة که هیئت وزراء تشکیل میشود اول جلسه نمساعت یکساعت دو ساعت فقط در خصوص راه آهن بحث شود.
بعد برویم سر مطالب عمومی دیگر مملکتی.
بعضی از نمایندگان – مذکرات کافی است
رئیس – پیشنهادی از آقای مؤید احمدی رسیده است قرائت میشود:
پیشنهاد میشود چون این لایحه مهم و وزیر طرق هم حضور ندارد وقت هم گذشته است جلسه ختم و در جلسه آتیه با حضور وزیر طرق لایحه مطرح شود
رئیس – آقای مؤید احمدی
مؤید احمدی – چون در ضمن فرمایشات آقای وزیر مالیه بود که بعضی اطلاعات هست که با آقای وزیر طرق است این است که شاید ما یک سئوالاتی بکنیم که در نظر آقای وزیر مالیه نباشد بعلاوه عجلة هم در تصویب این اعتبار نداریم برای اینکه بطوریکه فرمودند هنوز مقداری از اعتبار پنج میلیون باقی است از این جهت بماند برای جلسة بعد که اگر نظریاتی داریم مطالعه کنیم و سؤالاتی بکنیم بعد تصویب شود.
وزیر مالیه – اگر آقایان برای اینکه دیر شده است میل ندارند کار دنبال شود و میخواهند تشریف ببرند بخواهند جلسه ختم شود بنده حرفی ندارم ولی اینکه فرمودند چون یک سؤالاتی هست که باید بشود بنده تمنا دارم که هر سؤالی آقایان دارند از بنده بپرسند و بنده جواب عرض میکنم چنانچه جواب عرض نکردم آنوقت از آقای وزیر طرق بپرسند بعلاوه عرض کردم که آقای طرق کسالت دارند و معلوم هم نیست در یکی دو جلسه دیگر در مجلس حاضر شوند برای این لایحه هم نهایت درجه علاقمندی و عجله دارند دلیل و سرش را هم اول عرض کردم فرمودند از این پول مقداریش باقی است عرض کردم این سوئدیها که آمدند دو ملیون پول باید بگذاریم پیش بانک ملی آقایان در جرائد تفصیلش را دیدهاند اگر شرح مشروحش را هم بخواهند ممکن است بنده شرح بدهم که چه ترتیبی شده است که باین پول احتیاج دارند اگر احتیاج نداشتند اینقدر اصرار نمیکردند و چون خیلی علاقمند هستند از بنده خواهش کردند و بنده از آقایان تمنا کردم که در تصویب این لایحه تسریع بفرمایند و اگر میدانستم که ممکن است بماند برای جلسه آینده و این مذاکرات که شده است هدر میرود (خودم را عرض میکنم) و کارهای خودم را تمام میکردم و تقاضای طرح آنرا نمیکردم این است که از آقایان خواهش میکنم هر ایرادی که دارند بفرمایند و بنده جواب عرض میکنم و بعلاوه این مذاکراتی که آقایان فرمودند هیچکدام تصدیق بر رد لایحه نبود بنا براین خیلی ممتون میشوم که امروز این لایحه راتصویب بفرمایند.
رئیس-آقایانیکه با پیشنهاد آقای مؤید احمدی موافقند قیام فرمایند (چند نفری قیام نمودند)
رئیس – قابل توجه نشد رأی میگیریم بماده واحده با ورقه موافقین ورقه سفید خواهند داد (اخذ و شماره آراء بعمل آمده ۵۷ ورقه سفید تعداد شد)
رئیس – عدة حاضر در موقع اعلام رأی ۸۳ باکثریت ۵۷ رأی تصویب شد
- تقدیم یک فقره لایحه از طرف وزارت عدلیه
۷- تقدیم یک فقره لایحه از طرف وزارت عدلیه
وزیر مالیه – یک لایحه آقای وزیر عدلیه داشتند که
بمجلس تقدیم کنند فرصت نشد که تقدیم کنند از بنده خواهش کردند که بنده تقدیم کنم راجع بمحاکمه قطاع الطریق و غیره است که آقایان در روزنامهها هم شاید دیده باشند.
- موقع جلسة بعد – ختم جلسه
(۸- موقع جلسة بعد – ختم جلسه)
رئیس –اگر آقایان موافقت میفرمایند جلسه ختم شود.
جلسة آینده یکشنبه نهم آبان سه ساعت قبل از ظهر دستور بقیه لوایح موجوده
(مجلس سه ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی دادگر
- قانون های تصویب شده
قانون
اجازه اجرای لوایح پیشنهادی وزارت عدلیه پس از تصویب کمیسیون پارلمانی قوانین عدلیه
ماده واحده – وزیر عدلیه مجاز است لوایح قانونی را که به مجلس شورای ملی پیشنهاد مینماید پس از تصویب کمیسیون فعلی قوانین عدلیه بموقع اجرا گذارده و پس از آزمایش آنها در عملی نواقصی را که در ضمن جریان ممکن است معلوم شود رفع و قوانین مزبوره را تکمیل نموده ثانیاً برای تصویب به مجلس شورای ملی پیشنهاد نماید. لوایح مزبوره در کمیسیون مطرح و پس از شور اول طبع و توزیع خواهد شد تا نمایندگان نظریات خود را در موضوع لایحه در ظرف هشت روز از تاریخ توزیع بکمیسیون بدهند و شور دوم بعد از انقضاء هشت روز بعمل آید.
این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسة دوم آبان ماه یکهزار و سیصد و ده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی – دادگر
قانون
راجع به عوارض صدوری میش و قوچ و بره
واده واحده – حقوقی که در موقع صدور میش و قوچ و بره بموجب تعرفه گمرکی مصوب ۱۳ اردیبهشت ۱۳۰۷ اخذ میشود نسبت به میش و قوچ و بره غیر سفید از تاریخ تصویب این قانون ملغی خواهد بود و وزارت مالیه مجاز است در هر نقطه که صلاح بداند از میش و قوچ و بره سفید در موقع صدتور دو قران عوارض صدور اخذ نماید.
این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسة دوم آبان ماه یکهزار و سیصد و ده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی – دادگر
قانون
سه میلیون و پانصد هزار تومان اعتبار اضافی برای خرید مصالح و مخارج ساختمان راه آهن در سال ۱۳۱۰
ماده واحده – وزارت مالیه مجاز است مبلغ سه میلیون و پانصد هزار تومان علاوه بر اعتبار مصوب ۳۱ فروردین ۱۳۱۰ از محل عایدات قند و شکر برای خرید مصالح و مخارج ساختمان راه آهن در سال ۱۳۱۰ بوزارت طرق پراخت نماید.
تبصره – وزارت طرق مکلف است ششماه به ششماه صورت کلیه مصارف مربوطه براه آهن را برای اطلاع نمایندگان به مجلس شورای ملی تقدیم نماید.
این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسة دوم آبان ماه یکهزار و سیصد و ده شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی – دادگر