مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ مهر ۱۳۰۹ نشست ۱۶۱
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ مهر ۱۳۰۹ نشست ۱۶۱
صورت مشروح مجلس روز سشنبه بیست و نهم مهرماه ۱۳۰۹ (۲۸ جمادیالاولی ۱۳۴۹)
مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید
[۱ـ تصویب صورت مجلس]
صورت مجلس یکشنبه بیست و هفتم مهرماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند
رئیس ـ آقای فیروزآبادی ـ
فیروزآبادی ـ قبل از دستور
رئیس ـ در صورت مجلس نظری نیست (نمایندگان ـ خیر) صورت مجلس تصویب شد
[۲ـ تصویب یک فقره مرخصی]
رئیس ـ خبری از کمیسیون عرایض و مرخصی رسیده است قرائت میشود
خبر مرخصی آقای شهداد
نمایندة محترم آقای میرزا علیخان شهداد تقاضای (۱۶) روز مرخصی نمودهاند و پنجاه تومان از حقوق این مدت را با نظارت مؤسسه شیر و خورشید سرخ به مصرف مریضخانه حضرت عبدالعظیم اختصاص دادهاند
کمیسیون با تقاضای ایشان موافق و اینک خبر آن را تقدیم میدارد.
رئیس ـ مخالفی نیست (خیر) موافقین قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد
[۳ـ طرح و تصویب استخدام طبیبه]
رئیس ـ لایحه استخدام یک نفر طبیبه متخصص در امراض نسوان راجع به صحیه مطرح است
خبر کمیسیون بودجه
لایحه نمره ۱۸۳۹۳ دولت راجع به استخدام یک نفر طبیبه تبعه دولت فرانسه متخصصه در امراض نسوان با حضور آقای رئیس کل صحیه در کمیسیون بودجه مطرح و با تصدیق لزوم استخدام متخصصه مزبور اینک عین مواد پیشنهادی دولت را برای تصویب مجلس مقدس شورای ملی پیشنهاد مینماید.
رئیس ـ خبر کمیسیون امور خارجه در این موضوع قرائت میشود.
خبر کمیسیون امور خارجه
کمیسیون امور خارجه در جلسه ۲۹ مهرماه ۱۳۰۹ لایحه ۱۸۳۹۳ دولت را راجع به استخدام یک نفر طبیبه برای مریضخانه زنانه مطرح و چون نسبت به ملیت طبیبه مزبوره مخالفتی نبود عین لایحه دولت تصویب گردید.
رئیس ـ عین مواد پیشنهادی دولت قرائت میشود
مادة اول ـ مجلس شورای ملی به وزارت داخله اجازه میدهد که یک نفر طبیبه تبعه دولت فرانسه متخصصه در امراض نسوان جهت طبابت مریضخانه نسوان برای مدت سه سال از تاریخ امضای قرارداد با سالی سه هزار و ششصد تومان حقوق استخدام نماید.
مادة دوم ـ برای مخارج ایاب و ذهاب طبیبه مذکوره در حدود ششصد تومان به دولت اعتبار داده میشود
مادة سوم ـ متخصصه مزبور در تحت تعلیمات صحیه کل مملکتی انجام خدمت مرجوعه خواهد نمود و سایر شرایط کنترات مشارٌالیها تابع مقررات قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ خواهد بود
رئیس ـ مذاکره در کلیات است آقای فیروزآبادی.
فیروزآبادی ـ بنده در ضمن مخالفت اولاً تشکر میکنم که دولت درصدد برآمده یک طبیبه متخصصه به جهت مریضخانه نسوان کنترات کند این را اساساً بد نمیدانم و خیلی خوب میدانم متخصص در تحت نظریات آقای ادهم (لقمانالملک) که ایشان کاملاً مراقب امور هستند که امری را که داخل شدهاند به طریق صحت انجام بدهد و امیدوارم ایشان یک مدتی در سر این کار بمانند که کارهای خودشان را روی مجرای صحیح بیندازند اما از آنجائی که ما از اروپائی هر چه متخصص آوردیم مستخدم آوردیم نتیجه نبردیم و ضرر بردهایم بخصوص از فرانسهها (عقیده خودم را عرض میکنم و حالا عقیده آقایان هر چه باشد باشد) چون استفاده نبردهایم مجبورم یک عرایضی در اینجا بکنم. این طبیبه متخصصه وقتی آمد اینجا باید بداند که در ایران که آمد باید کار بکند نباید سالی سه هزار و ششصد تومان و ششصد تومان هم از مسافرت سالی چهار هزار و دویست تومان تقریباً از ایران بگیرد و شاید ایشان هم کنار خیابان بگردند دو ساعت و یک ساعت هم بروند در آن مریضخانه و بگویند روزی دو ساعت بیشتر نمیتوانم کار بکنم نتیجه از او نبریم و یک مبلغ گزافی هم از مال این مملکت به مصرف این زن برسد و بالنتیجه بیاید و کلاه سر مردهای ایران بگذارد این ترتیب را بنده حاضر نیستم و قبلاً این عرض را میکنم که این زن اگر آمد اینجا و باید کار بکند و باید یک عده هم در زیردست او مشغول یادگرفتن امورات صحی به آن ترتیب خودش باشند و بشوند که لااقل این پول ایران را که میبرد ما یک نتیجهای از او گرفته باشیم نیاید اینجا و اخلاق زنهای پاریس را به ما تزریق کند و پول بگیرد و برود این نباشد
رئیس کل صحیه ـ وقتی که طبیبهای استخدام میشود برای مریضخانه نسوان معین است که در تحت یک نظامات و مقرراتی است (صحیح است) و کنترات دارد مطابق
آن کنتراتش باید رفتار کند و اگر مطابق آن رفتار نکرد از او مؤاخذه شدید میشود همینطوری که از جانشینش که دو روز تأخیر کرده بود مؤاخذه خیلی شدید شد و حقوقش هم توقیف شد (صحیح است) و تصور میکنم ما امروز مستخدمینی که آوردهایم غالب مستخدمین فرانسوی که آمدهاند یک قسمتشان در صحیه مستخدم بودهاند تمامشان خیلی خوب خدمت کردهاند و جای نگرانی نیست طبیبههائی هم که تا امروز برای مریضخانه نسوان معین شدهاند همهشان خیلی خوب خدمت کردهاند و هیچ عدم رضایتی در بین نبوده است منتها اگر یکی نخواسته است کنتراتش را تجدید کند برای یک علت مزاجی که داشته است آن دیگر نباید ایراد بشود اینها همیشه ادای وظیفه میکنند و هیچوقت هم از کار استنکاف نداشتهاند برای کارنکردن و گردش کسی را اینجا نمیآورند اگر مطابق این ترتیبی که باید کار بکنند نکردند شدیداً ازشان مؤاخذه میکنند (صحیح است)
معاون وزارت معارف (آقای فرخ)ـ چون یک مذاکرهای راجع به مستخدمین فرانسوی شد بنده مجبورم بنام دولت عرض کنم مستخدمین فرانسوی که سالها است در ایران خدمت میکنند باید تصدیق کرد که در هر مورد البته وظایف خودشان را انجام دادهاند (صحیح است) در قسمت اخیر بنده که کار معاونت یک وزارتخانه را دارم و یک عده عمده از اتباع دولت جمهوری فرانسه (دولت دوست ما) در آنجا مستخدم هستند نهایت رضایت و امتنان را بنده به پیشگاه آقایان نمایندگان عرض میکنم.
معلمین فرانسوی در هر موقع وظایف خودشان را در نهایت وظیفهشناسی انجام دادهاند و الآن چند نفر از معلمین عالیمقام آنها که رتبه آگرژه دارند در ایران مشغول خدمت هستند و همچنین یک عده از محصلین ما شاید بیشتر از هزار نفر در مملکت فرانسه مشغول تحصیل هستند ما همیشه اخلاق ملت فرانسه و دوستی ملت فرانسه را مغتنم دانسته و خواهیم شمرد ولی هیچوقت هم اینها یک اعمال و رفتاری برخلاف آنچه که دولت و ملت ما از آنها خواسته است مرتکب نشدهاند و بنده این قسمت را تکذیب میکنم که بهیچوجه یک همچو نظریهای در بین دولت و آقایان نمایندگان محترم نخواهد بود (صحیح است)
رئیس ـ آقای طلوع
محمودرضا (طلوع)ـ بنده اولاً خیلی متشکرم که رئیس صحیه ما یکی از دکترهای فاضل این مملکت و از هر حیث مخصوصاً از حیث اخلاق و علم حقیقتاً مستغنی از توصیف و تعریف هستند ولی عمده عرایض بنده راجع به استخدام مستخدمین است اساساً استخدام مستخدمین در ایران یک معمائی دارد که بنده چند قسمتش را الآن عرض میکنم و یقین دارم خود آقای رئیس صحیه هم عرایض بنده را بشنوند تصدیق خواهند کرد ما فقط میل داریم مستخدم بیاوریم ولی وسائل فراهمآوردن و عملیکردن متخصص این مستخدم را بهیچوجه منالوجوه تهیه نکردهایم البته خود آقا میدانند در استخدامکردن مستخدم شما اگر بزرگترین علماء فرانسه را بیاورید در ایران استخدام بکنید وقتی که وسائل کار برای او فراهم نباشد بهیچوجه منالوجوه از وجود او نمیتوانید استفاده کنید چنانکه عملاً هم امتحان کردید ما در طهران نمیتوانیم بگوئیم دکتر خوب نداریم دکتر تحصیلکرده نداریم دکتری که مدارس اروپا را دیده باشد یعنی همان کلاسی که فلان فرانسوی دیده یا فلان متخصص فرانسوی دیده البته همین دکترهای ما هم رفتهاند تحصیل کردهاند و زحمت کشیدهاند همان کتابها را خواندهاند و همان کلاسها را هم دیدهاند دیپلمه هم شدهاند ولی بالاخره وارد ایران که شدهاند از وجودشان نمیتوانیم استفاده کنیم برای خاطر اینکه وسائل عملیکردن معلومات آن متخصصین و آن دکترها در ایران ابداً برای ما فراهم نیست لذا ما هر قدر از این مستخدمین بیاوریم به عقیده بنده بیفایده است و یک پول مفتی خرج میکنیم ما باید بدانیم قبلاً متخصص برای چه
میآوریم وقتی که فهمیدیم که متخصص برای این کار میآوریم باید به اصطلاح افزار کار را و تمام وسائل عمل آن متخصص را در اینجا فراهم کنیم تا این کار را نکنیم هر قدر پول بخواهیم به او بدهیم بیجا و بیفایده است و هیچ ابداً مؤثر نیست بنده امتحان کردم در خودم بنده ناخوش شدم چهار ماه در طهران تمام دکترهای طراز اول این مملکت را آوردند بالاخره مرض بنده را تشخیص ندادند بعد رفتم پیش همان پرفسور شینگ (شاید آقای دکتر هم بشناسند) او هم مرض بنده را نتوانست تشخیص بدهد بالاخره بنده را فرستادند در یک مریضخانهای که وسائل تشخیص مرض در آنجا موجود بود به فاصله چند ثانیه مرض بنده را تشخیص دادند بالاخره همان دکترها هم اگر در ایران بیایند مثل همین دکترهای دیپلمه ما و همین دکترهای زحمتکشیده ما هستند که متأسفانه دولت نمیتواند از آنها استفاده کند. در هر صورت این است که مخصوصاً این را الآن به آقای دکتر هم عرض میکنم معالجاتی که آقای دکتر حسینخان از بنده کرد هم در پاریس هم در آلمان تصدیق کردند که بسیار خوب عمل کرده در صورتیکه وسائل کار برای برای دکتر حسینخان بیچاره فراهم نیست و پول ندارند که بتوانند آن وسائلی که آنها در مملکت خودشان تهیه کردهاند در مملکت ما تهیه کنند و اینها به زحمت زیاد همان مخارج تحصیل خودشان را هم تهیه کردهاند و بالاخره با سیلی روی خودشان را سرخ کردهاند و زحمت کشیدهاند البته اینها راههائی است که دولت باید برای ماها تهیه کنند و یکی از چیزهائی که البته بنده نمیدانم بنده میخواهم از آقای رئیس صحیه سؤال کنم که آیا ما خانمهای قابله در این مملکت داریم یا نداریم؟ اگر داریم چرا اداره صحیه از وجودشان استفاده نمیکند به عقیده بنده بعضیهایشان را که میشناسیم خیلی لایقند خوبند دیپلمه هستند زحمت کشیدهاند خود آقا هم میدانند ولی متأسفانه از وجودشان استفاده نمیشود چرا بنده علتش را نفهمیدم. تا وقتی هم که یک قضیهای پیشآمد میکند فوری یک لایحهای میآوریم که یک نفر متخصص از آلمان یا فرانسه یا جای دیگر استخدام کنیم البته متخصص را هم که ما استخدام میکنیم چون وسائل کار برای آنها فراهم نمیکنیم ازشان استفاده نمیکنیم خواستم خدمت آقای رئیس صحیه عرض کنم همین مستشار صحیه که آوردهایم سه سال است که هر وقت بنده خدمت آقای رئیس صحیه رفتم ایشان آنجا نشسته بودند در این مدت چه استفاده از وجود ایشان کردهایم. معلومات و نظریات و بالاخره پروژههائی که برای صحیه معین کردهاند امراضی که سرتاسر این مملکت را فرا گرفته و بالاخره نسل آتیه ایران را حقیقتاً تهدید میکند چه پروژههائی تهیه کردهاند چه کار کردهاند الآن قسمت مهم مملکت مبتلا به مالاریا هستند و حقیقتاً مالاریا الآن از طاعون و وبا در این مملکت بدتر شده است چه قدمی شما برای رفع این مرض برداشتهاید حالا آنهائی که مبتلا هستند گذشته اقلاً از نسل آتیه جلوگیری کنیم که آنها مبتلا نشوند بنده خواستم که آقا توضیح بدهند همین مستشاری که آوردیم سه سال در اداره صحیه در مملکت ما بوده بنده نمیتوانم بگویم مرد عالم فاضل دیپلمهای نیست البته همه آنها را بنده تصدیق میکنم. و البته برای همین کارها هم او را استخدام کردهایم ولی آن پروژههائی که تهیه کرده و آن قدمهائی که برای این مملکت برداشتهاند و آن کارهائی که توانستهاند برای رفع این امراض بکنند چیست در اینجا توضیح بدهند بعلاوه عرض کنم بنده. ها یک قضیه دیگری را هم میخواستم عرض کنم اساساً استخدام متخصصین در اروپا برای ایران یک صورت خاصی پیدا کرده است یعنی خوشبختانه نمایندگان ما حالا یک رجوعاتی پیدا کردهاند هر روز صبح یک عدهای میآیند آنجا درخواست میکنند که آقا شنیدیم دولت ایران مستخدم لازم دارد ما حاضریم حالا علت چیست فقط از نقطهنظر حقوقش است که اساساً هیچ معین نشده است که ماهی هزار دلار هزار و دویست دلار هزار و هشتصد دلار یا هشتصد دلار نهصد دلار به مستخدم خارجی ما حقوق میدهیم برای این حقوق البته هر که باشد حاضر است. کسانی که آنجا ماهی صد تومان صد و پنجاه تومان یا
دویست تومان دربیاورند برای هزار تومان البته حاضرند این هم یک چیزی است که بنده نمیخواستم در اینجا عرض کنم و آن را هم شکایت نمیکنم از بودجه صحیه یک قسمت مهم در طهران خرج میشود ولی در قسمت ولایات لازم صحیه نیست بنده نمیخواهم بگویم در کوهپایهها دکتر نداریم اساساً در شهرها و ولایات مهم ایران هم ما دکتر نداریم البته حالا خوب طهران است مرکز است بنده هم تصدیق میکنم و البته یک مصارف زیادتری لازم دارد و البته این پولهائی که خرج میکنیم یک قسمتهائی که لازم دارید لایحهاش را بیاورید مجلس هم که رأی میدهد با شما موافقت میکند و حقیقتاً اکثریت مجلس برای مصالح عمومی حاضرند بیاورید یک مبلغی را برای این کارهائی که امروز دنیا برای آن مجهز شده است و از هر حیث وسائل فراهم میکند شما هم فراهم کنید مستخدم بیاورید هر متخصصی را هم که میآورید برای هر کاری استخدام کنید وسائل عملیکردن آن کار را فراهم کنید و از وجودش استفاده کنید این بود عرایض بنده.
رئیس کل صحیه ـ راجع به این طبیبه که استخدام میشود میفرمایند که باید تخصص داشته باشد معین است طبیبهای که تخصص نداشته باشد اساساً کنترات نمیشود روی تخصص او است که او را میآوریم و تخصص این طیبه را هم دولت فرانسه تصدیق میکند بعد او را استخدام میکنیم (صحیح است) اما راجع به فراهمکردن اسباب کار اسباب کار به اندازهای که لازم است فراهم است و اگر فراهم نبود اطبائی که تا امروز آمدهاند در مریضخانه نسوان کار کردهاند اگر اسباب کار نداشتند نمیتوانستند کار بکنند منتها اگر آقای طلوع میخواهند که آن مریضخانه با آن عظمتی که در پاریس یا در برلن رفتهاند دیدهاند الآن در اینجا ایجاد بشود وسائلش برای ما فراهم نیست و البته کمکم درست خواهد شد و دولت هم در تکمیل وسائل کار آن اندازه که ممکن است کوشش میکند همینطور که تا بهحال کوشش کرده و برای مریضخانهها اسبابهائی آوردهاند و اطباشان بیشتر با آنها کار میکنند این طبیبی که میآید اینجا برای تربیت قابلهها است بله ما قابلههای دیپلمه در ایران داریم اما قابلههای عادی و این طبیبه است دکترس است دیپلمه است از یک مدرسه عالی و برای تربیتکردن همین قابلهها میآید و ضمناً معلم مدرسه قابلگی است. برای معالجه مالاریا هم که فرمودند بله همان مستشار صحیه به شهریار رفته است و مطالعات خودش را کرده است و در نتیجه مطالعات خودش یک مقداری وسائل از اروپا خواسته شده است که چند روز قبل وارد شده است برای اینکه مالاریا را در یک نقطه تجربه ببینیم چطور میشود جلوگیری کرد هم گنهگنه بدهیم هم وسائل از بینبردن پشه و اینها که آن مالاریا را از بین ببریم معین است وقتی که در یک نقطه جلوگیری کردیم به نقاط دیگر هم توسعه داده خواهد شد برای اینکه در ایالات و ولایات هم مساعدت میکنند از نقطهنظر صحی یکی از آنهاش همین قضیه جلوگیری وبای خراسان وبای افغانستان است اگر دولت درصدد برنیامده بود و یک عده زیادی را نمیفرستاد به سرحد یقیناً به اینجا هم سرایت میکرد (نمایندگان ـ صحیح است)
رئیس ـ رأی میگیریم به ورود در مواد موافقین قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد مادة اول قرائت میشود.
مادة ۱ـ مجلس شورای ملی به وزارت داخله اجازه میدهد که یک نفر طبیبه تبعه دولت فرانسه متخصصه در امراض نسوان جهت طبابت مریضخانه نسوان برای مدت سه سال از تاریخ امضای قرارداد با سالی سه هزار و ششصد تومان حقوق استخدام نماید.
رئیس ـ آقای زوار موافقند؟
زوار ـ بلی
رئیس ـ آقای روحی
روحی ـ عرض کنم متأسفانه در اینجا موقع به بنده نرسید یک عرایض لازمی را با حضور آقای رئیس کل صحیه عرض کنم اینطور معمول است که آقایان نمایندگان
در مادة اول وارد کلیات میشوند بنده هم در این مادة اول عرایضم را عرض میکنم یکی از مسائلی که از طرف اداره صحیه باید تعقیب شود راجع به دوا است ادویه در این شهر بقدری گران است که با این فقر عمومی اگر یک کسی مریض شود بکلی جانش در خطر است حالا اجناس گران شده است ترقی کرده است این را مشکل است بلدیه کنترل کند تمام مغازهها و تمام اجناس را ولی اداره صحیه بخوبی میتواند این دواخانههائی که عدهاش در طهران شاید بیش از پنجاهتا نباشد این پنجاه دواخانه را تحت قاعده بیاورد و یک میزانی معین کند که تحمیل بر مردم و بر آن بدبختی که امروز دچار مرض است نشود دواهائی که سابق پنج قران بوده است امروز به دو تومان ترقی کرده است این را لااقل تنزل بدهند این کار آسانی است اداره کل صحیه بخوبی میتواند با مفتشین و با سایر عواملی که دارد تأمین کند آقای رئیس صحیه به عرایض بنده متوجه باشند امروز بحدی مردم از حیث دوا در مضیقه هستند که حقیقتاً از این بدتر نیست و بطوری هم دوافروشان اجحاف و تعدی میکنند که پایان ندارد و اگر اینها یک مقدار کمی بر مردم تحمیل میکردند باز قابل تحمل بود ولی بقدری اینها فشار آوردهاند و بحدی لیره را گران میفروشند که چه عرض کنم درست لیره را سی تومان میفروشند حساب کردهام معامله یک لیره در بازار سی تومان به پول امروزه است و این برای مردم بیچاره فوقالعاده گران است و بایستی به این عرض بنده ترتیب اثر بدهند و حتماً از فردا شروع کنند و این دواخانهها را تحت کنترل بیاورند بگویند آقا فاکتورت را ببینیم چقدر است به چه قیمت است و یک حقی از برایش علاوه کنند که مثلاً کافور را از این قیمت زیادتر نفروشند و اگر در این موقع صحیه این خدمت را به جامعه نکنند حقیقتاً قصور کرده است این یک عرض بنده عرض دیگر بنده راجع به قابلات است بنده نشان میدهم که یک عده از قابلات هستند که خارجی هستند و یک تصدیقنامههائی که اساسش معلوم نیست دستشان است و به جان مردم افتادهاند و کارهای ناشایستهای میکنند که به ضرر نسل آتیه تمام میشود (فیروزآبادی ـ مثل سقط جنین) بلی از قبیل سقط و غیره و اینها را حقیقتاً باید اداره صحیه شدیداً تعقیب بکند و مجازات بدهد و رسیدگی کامل در این خصوص بکند. عرض ثالث من راجع به این متخصصه طبیبه است که میخواهند استخدام کنند بنده برخلاف رفیق محترم آقای فیروزآبادی معتقد به آدم ارزان نیستم بنده یک شخصی که ماهی سیصد تومان به او بدهند که پنج هزار و ششصد فرانک میشود این قدر و قیمت ندارد مفید نیست بنده عرض میکنم به این ششصد تومان بدهید بلکه بعکس بیشتر بدهید اضافه هم بدهید که یک آدم سودمندی باشد که لااقل در ظرف سه سال که مستخدم شما است پنجتا طبیبه پنجتا قابله خوب به جامعه شما تقدیم نماید والا با پنج هزار و ششصد فرانک من میدانم از چه نمره اشخاصی خواهد بود آخر ما ارتباط داشتیم میدانیم وضعیت اینطور معلومات را در دنیا این نمیتواند سودمند باشد باید سعی کنید بگردید یک مردمان قابل قیمت گزافی را بیاورید که جامعه ما از وجود آنها استفاده بکند والا این مثلاً تصور بفرمائید یکی از اشخاص انفرمیههای خارجه را یا یکی از این قبیل متخصصین بیاوریم اینجا این فایده ندارد و پیشرفتی برای جامعه ما حاصل نمیشود این است عقیده بنده و برخلاف عقیده همکار محترم خودم عقیده دارم که شما در این قسمت مراقبت کنید و بودجهتان را زیاد کنید از مخارج اداری بزنید و یک آدم خیلی مفیدی را بیاورید با دولت فرانسه هم داخل مذاکره شوید و یک آدمی بیاورید که قبلاً هم صحیه فرانسه تخصصش را تصدیق کرده باشد بیاورید اینجا و در این دو سال از او نتیجه بگیرید والا یک آدم پنج هزار و ششصد فرانکی که از فرانسه بیاید و از وطنش بیاید به وطن اجنبی و قدری هم ناراحت زندگی کند این پیدا است آدم عالیقدری نیست و بدرد مملکت نخواهد خورد.
رئیس کل صحیه ـ دوا یک چیزی است که در تمام ممالک هرج و مرج دارد و هیچ جا هم نتوانستهاند یک قانونی وضع بکنند برای اینکه مثلاً گنهگنه را در تمام شهرها نخودی دهشاهی بفروشند و این امر مبتلی به سایر ممالک هست این ممکن است دوا را بعضیها گران بفروشند حالا یک مورد امتحان کنید نسخه را یک دواخانه قیمت کنید و بگویند رویش قیمت آن را بنویسد و همان نسخه را نیز از دواخانه دیگر بخواهید هرگاه تفاوت قیمتی بود آنوقت ممکن است موجی برای تعقیب و مؤاخذه دواخانه که قیمت را گرانتر گفته بدست آورد و علاوه تفاوتی که اخیراً در قیمت دواها حاصل شده تا درجهای هم مربوط به اسعار و ترقی آنها نیز میباشد. اما راجع به قابلهها که میفرمایند بعضی از قابلهها مرتکب اعمالی میشوند. کدام انسان است کدام بشر است در دنیا که کار بد نمیکند ممکن است آنها هم اعمال خلاف رویهای بکنند این کافی نیست و باید شما و همینطور تمام کسانی که شکایت دارند یک مورد عمل آنها را بگویند و شکایت کنند بنده خیلی تشکر دارم که چنین شکایاتی برسد و موجبی برای تعقیب قانونی اینها بدست بیاوریم. این قابله متخصصه را هم که میفرمایند ارزان است بنظر بنده گران نیست ولی ارزان هم نیست و با این شخص مدتی است مذاکره کردهاند و الآن چهار ماه است مذاکره میکنند دویست تومان دادیم حاضر نشد دویست و پنجاه تومان دادیم حاضر نشد بالاخره وزیر مختار ما در پاریس مذاکره کرده و او را راضی کردند به این قیمت.
(نمایندگان ـ کافی است)
رئیس ـ پیشنهادی رسیده است قرائت میشود:
پیشنهاد آقای فهیمی
بنده پیشنهاد میکنم در مادة اول بعد از جملة جهت طبابت مریضخانه نسوان اضافه شود: (و تدریس در مدرسه قابلگی)
رئیس ـ آقای فهیمی
فهیمی ـ چون در مقدمه لایحه ذکر کردهاند طبابت در مریضخانه نسوان و تدریس در مدرسه قابلگی ولی در ماده واحده از قلم افتاده و حذف شده این است که بنده پیشنهاد کردم اضافه شود
رئیس کل صحیه ـ تصور میکنم احتیاجی نیست که در ماده قانون هم این قسمت ذکر شود تمام آنهائی که ما تا حالا کنترات کردیم در کنتراتشان هم ذکر شده است برای همین کار هم میآیند در کنتراتشان قید شده است
وثوق ـ چه ضرری دارد اگر قبول کنید
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای فهیمی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد
یکی از نمایندگان ـ قابل توجه شد یا نه؟
رئیس ـ خیر قابل توجه نشد. رأی میگیریم به مادة اول موافقین قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة دوم قرائت میشود.
مادة دوم ـ برای مخارج ایاب و ذهاب طبیبه مذکوره در حدود ششصد تومان به دولت اعتبار داده میشود.
رئیس ـ آقای اورنگ.
اورنگ ـ بنده در این متخصصه و این طبیبه و آمدن کنتراتش به مجلس شورای ملی بیش از متعارف این عمل اظهار تشکر میکنم و آن بیشترش برای این است متعارف این عمل این است که یک طبیبه متخصصهای برای یک مریضخانه استخدام میشود و خدمت خودش را انجام میکند اگر تشکری هم دارد به مناسبت آن خدمت باید تشکر کرد. اضافهاش را چرا. اضافهاش برای خاطر این است که بنده و آقایان همه مربوط هستیم و مستحضر به گرفتاریهای محل خودمان از نقطهنظر صحیه در نظامنامه هم یک موقعی در مجلس مقرر نشده است که یک وکیلی برخیزد و اگر نواقصی در محل خودش مشاهده میکند او را بیان کرده باشد (یک نفر از نمایندگان ـ قبل از دستور) قبل از دستورش
هم چنانچه خود آقایان و بنده و همه دیگران مستحضریم زیاد مفید ندیدهایم اتفاق افتاده باشد بالجمله من استفاده کردم از آمدن کنترات این متخصصه به مجلس شورای ملی برای خاطر اینکه یک عرایضی در این موضوع کرده باشم آنوقت مخالفتی اگر دارم عرض کنم اولاً فرق است بین اینکه انسان در یک ماده از مواد یک قانونی مخالف باشم یا اینکه توضیحی بخواهم و چون این هم در نظامنامه پیشبینی نشده البته باید بصورت مخالف آن شخص بیاید و بیانات خودش را بکند مسئله صحیه در ولایات این اعتراض نیست این تذکر است نقصان را انسان متذکر میشود تذکر میدهد نه اعتراض میکند فرق است بین اعتراض و تذکر. بنده در کردستان در ده روز قبل از این سه نفر در حضور من بواسطه نبودن طبیب تلف شدند در حضور بنده اشخاصش هم حاضرند ذکر میکنم (آقای سید یعقوب ـ همانها که مردند؟) بلی بلی عرض میکنم به حضور شریفتان که در کردستان طبیب نیست و طبیبی که غیر از مجاری صحیه باشد که در آن محل باشد نیست یکی دو نفر از همدان میروند گاهی اوقات آنجاها آنها هم ابداً صلاحیت طبابت را ندارند همینطور در قراء و قصبات اطراف بهیچوجه طبیب نیست مردم فوقالعاده حقیقتاً عرض میکنم در مضیقه هستند من برای تذکر عرض میکنم که ملاحظه بفرمائید امسال هم اگر وقت ندارید در بودجه سال آینده که چهار ماه دیگر باید نوشته شود قدری امساک بشود از اینکه در امکنهای که بغیر مجرای صحیه باز طبیب هست طبیب بفرستید مثلاً طهران اگر از مجرای صحیه چهارده نفر طبیب در محلات گماشته نشود در هر محله به فضل خدای متعال مبالغی طبیب هست یا شهرهای دیگر که باز اینطور است یعنی طبیب غیر از مجرای صحیه برای مردم موجود است یعنی مردم میتوانند به طبیب دیگر مراجعه کنند در این قبیل امکنه یکقدری امساک بشود در امکنهای که نه طبیب از مجرای صحیه و نه طبیب از غیر مجرای صحیه در آن شهرها نیست در آنجا یک عنایتی خاصه و عنایتی بیشتر مبذول شود مثلاً اطباء سیار الآن شما دارید من اطباء سیار شما را در ده دیدهام و این خرج سفرشان هم کافی نیست در اطراف همدان اینها هستند ولی بعد از همه این مقدمات تازه این مادرمردهها دوا ندارند (خنده نمایندگان) یا تشریف آوردهاند در ده پهلوی اسدآباد بنده خودم دیدم طبیب آمده است مریض را معاینه کرده است مرض را هم تشخیص داده است ولی دوا در آنجا موجود نبود خرج دوا را اعتبار نداشتند باید دوا داشته باشند تا به مریض برساند اینها نواقص است برای امکنة دوردست و البته باید اینها مورد نظر و ملحوظ نظرتان باشد که در موقع تنظیم بودجه یکطوری برای نقاط دور مقرر بدارید که آنها هم واقعاً در آسایش باشند یا اقلاً در آسایش هم نیستند از این شدت مضیقه یکقدری خلاص بشوند به آسایش حقیقی نمیرسند نرسند ولی قدری راحت شوند. باری این بود عرایض بنده والا در اصل ماده مخالف نیستم و موافقم و از این متخصصین این یکی که سهل است صدتایش هم استخدام شود اگر ما بنیه داشته باشیم که برای هر شهری دوتا استخدام کنیم باز کم است.
مخبر کمیسیون بودجه (آقای یاسائی)ـ تمام فرمایشات آقای اورنگ هیچکدام مربوط به این ماده نبود و تصور میکنم به قول یکی از رفقا که شرحی از سفرنامه خودشان بیان فرمودند (نمایندگان ـ صحیح است) …
اورنگ ـ بلی بلی.
مخبر ـ اما آن نظریاتی که حضرت مستطاب عالی بیان فرمودید آقایان نمایندگان هم دارند و بیش از همه آقای رئیس کل صحیه دارند که وسائل طوری فراهم شود که اطباء درجه اول حتی در آن قسمت شهرهائی هم که فرمودید حاضر باشند و هر نوع دوای مجانی هم از طرف دولت تهیه شود ولی بنظر بنده اگر حساب کنید عرض و طول این مملکت را به عقیده بنده میلیونها اعتبار میخواهد. (نمایندگان ـ صحیح است) ولی بالاخره باید فکرهای ما طوری باشد که به عمل نزدیک باشد در هر صورت قدر مسلم پیش ماها این است که آقای رئیس صحیه با یک حسننیتی در حدود اعتباری که تصویب شده است از طرف مجلس مجاهدت میکند ولی متأسفانه
طبیب به اندازهای لازم در این مملکت هنوز نداریم چنانچه در سنه گذشته بنده اطلاع دارم در بودجه مصوبه مجلس شورای ملی یک اعتباری برای بعضی محلها تصویب شده بود ولی صرفهجوئی شد برای اینکه طبیب پیدا نکردند (صحیح است) (اورنگ ـ صحیح نیست چی صحیح است) اگر یک اطبائی باشند که مورد اطمینان باشند با حقوق ماهی پنجاه شصت تومان نمیروند به ولایات در اینصورت اعتراضی عجالتاً به صحیه وارد نیست البته این نواقص هم در آتیه کمکم رفع خواهد شد.
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است
رئیس ـ رأی میگیریم به مادة دوم موافقین با مادة دوم قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة سوم قرائت میشود:
مادة سوم ـ متخصصه مزبور در تحت تعلیمات صحیه کل مملکتی انجام خدمات مرجوعه خواهد نمود و سایر شرایط کنترات مشارالیها تابع مقررات قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ خواهد بود.
رئیس ـ آقا سید یعقوب.
آقا سید یعقوب ـ اینجا چند موضوع صحبت شد و بعضی از آنها خوب باید محتاج به مشورت و بعضی از آنها محتاج به یک توضیحی بود مثلاً راجع به دواها که گفته میشود رئیس محترم صحیه بیان کردند که باید دوا را از این دکان به آن دکان برد و معلوم کرد کجا گران شده است این خود آقای رئیس صحیه تصدیق میکنند که فرع بر این است که ما بدانیم قیمت دواها چه جور است والا از بس عدم اطمینان نسبت به دوافروشان داریم بنده هیچ بعدی نمیدانم که این دوافروشان که میآورند دوا را مثل همین اتومبیلها که الآن میآورند با یکدیگر یک تبانی میکنند و اشتراکی قرار میدهند و پول اتومبیل را زیاد کردهاند برای اینکه بار را بیندازند به گردن مسافرین اینها هم بعدی ندارد که با یکدیگر اشتراکی بکنند و دوا را به آن قیمت که میخواهند بفروشند. پس یکی از تکالیفی که بنده عقیده دارم که به دست شما است آقای لقمانالملک: و باید اجراء شود که شما هم بینی و بینالله هم شخص جدی هستید و هم مرد عملی هستید که نسبت به فقرا اجحاف نشود و نسبت به آنها تجاوز و تعدی نکنند و یکی از یادگارهای خوب شما همین است که اقدام بکنید و یک نظاماتی و یک ترتیباتی مقرر کنید که دواهائی که از فرنگ آورده میشود به اینجا و محتاجالیه است قیمت آنها اعلان شود و بعد از آنکه اعلان شد میداند آدم که فلان دوا چه قیمت دارد والا با این ترتیب بنده میروم این دکان اینجور میدهد آن دکان آنجور میدهد و شاید در یک راسته بازار خیابان لالهزار همه با هم متحد هستند و آدم نمیداند قیمت واقعی این دوا چقدر است یکی هم راجع به مطلبی که آقای طلوع فرمودند که در اینجا نسبت به اطباء و دکترها اجراء نمیشود بنده گمان میکنم یکقدری دست به دل مردم بگذارید والا خیلی احترام نسبت به آنها میشود بقدری تاکس را (این را تاکس میگوئید؟) بالا بردهاند که کسی جرئت نمیکند ناخوش بشود (خنده نمایندگان) پس این که میفرمائید احترام نمیشود اینطور نیست فکر کنید کسبهای مردم را و ملاحظه حال عموم را بکنید و الا نسبت به اطباء همه خاضع خاشع هستید چون جان ما در دست آنها است پس این که میفرمائید احترام نمیکنند کمال احترام را میکنند و یکی هم راجع به آن مسئله بود که آقای روحی در اینجا بیان کردند آقا بحقیقت آنروز هم عرض کردم از بس که در مجلس صحبت شده است ده هزار تومان بیست هزار تومان صد هزار تومان حقیقتاً قیمت پول از میان رفته است مدیر یک وزارتخانه را
ماهی سیصد تومان بهش میدهیم میگویند که یک قابله یک معلم قابلگی سیصد تومان کمش است خیلی غریب است از بس که بردهاند حقوق و کنتراتها را بالا بردهاند میگویند سیصد تومان کم است مگر سیصد تومان کم است؟ مگر پول نیست که آقا به نظرشان نمیآید؟ بنده بقدری که میتوانم خوب میدانم که رئیس صحیه فوقالعاده در این مسائل جدی است مخصوصاً بنده یک روزی خدمتشان بودم در اداره صحیه دیدم قبل از ورود من یک نفر از مأمورین را سخت تحت مسئولیت درآورده بود برای سه قران و حقیقتاً من امیدوار شدم که یک رئیس جدی عملی که محل اطمینان است سر این کار است و به این ترتیب خیلی کار پیش میرود (صحیح است) این که گفتند پول کم میدهیم آخر چقدر بدهیم خیال میکنند که کم است بروید بودجه مستخدمین خارجه را در نظر بگیرید حقیقتاً یکقدری فکر کنید ببینید چه خبر است و ملاحظه بفرمائید چقدر ما به مستخدمین خارجهمان پول میدهیم گمان نمیکنم آنقدری که ما حقوق میدهیم استفاده ببریم اما راجع به این عبارت آقای یاسائی توجه بفرمایند بنده در کمیسیون خارجه هم خدمت آقای دکتر لقمانالملک عرض کردم اینجا عبارت نوشته است که در تحت تعلیمات رئیس صحیه این یک عبارتی بود که در کنترات دکتر میلسپو قید کردیم و خواستیم یک احترامی بکنیم نوشتیم در تحت هدایت و تعلیمات وزیر مالیه انجام وظیفه میکند ولی اینجا را بنده گفتم این عبارت نزاکتی دیگر لازم نیست اینجا یقیناً این مستخدمه را که ما میآوریم مسئول رئیس صحیه است خوب چه ضرر دارد که ما عبارت قانون را صریح و واضح بنویسیم این رئیس صحیه محل اطمینان است و ما او را مسئول میدانیم و ایشان هم مسئول هستند ایشان در اداره خودشان حاکم هستند و آن مستخدمه باید در تحت اوامر ایشان باشد و اطاعت ایشان را بکند و انجام وظیفه بکند حالا هم بنده با جمله تحت تعلیمات مخالفم در آنجا هم مخالفت کردم و عرض میکنم که این عبارت برداشته شود و نوشته شود که این طبیبه که میآید اینجا مسئول رئیس صحیه است و باید مسئول او بوده و مطابق دستورالعمل رئیس صحیه کار کند رئیس صحیه هم مسئول مجلس است خوب چه ضرری دارد که ما این عبارت را صریح بنویسیم خجالت که نداریم ما پول میدهیم آقا به زحمت تحصیل پول میکنیم و به آن کسانی که میدهیم مسئول هستند این مستخدم مسئول آن کسی است که مسئول مجلس است این هم پیشنهاد بنده است. (عدهای از نمایندگان ـ کافی است مذاکرات)
رئیس ـ پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب قرائت میشود:
پیشنهاد میکنم در مادة سوم عوض کلمه تحت تعلیمات نوشته شود مسئول رئیس صحیه الی آخر.
رئیس ـ توضیحاتشان را مشروحاً دادهاند.
مخبر کمیسیون بودجه (یاسائی)ـ این عبارتی که ایشان پیشنهاد کردهاند در اینکه تمام اعضاء و مستخدمین صحیه تحت نظر رئیس صحیهاند تردیدی نیست و پیشنهاد ایشان هم تفاوتی به آن عبارت ندارد و با آن نقطهنظری که همه مسئول وزارت داخله هستند و رئیس صحیه هم بالاخره مسئول وزارت داخله است فرقی نمیکند معذلک مانعی ندارد و چون فرقی ندارد بنده قبول میکنم
رئیس ـ رأی میگیریم به مادة سوم با این پیشنهادی که قبول شد آقایانی که موافقند قیام فرمایند
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد مذاکره در کلیات است. مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) رأی میگیریم به مجموع این قانون با ورقه موافقین ورقه سفید خواهند داد
(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده و هفتاد و سه ورقه سفید تعداد شد)
رئیس ـ عده حاضر هشتاد و هفت به اکثریت هفتاد و سه رأی تصویب شد
[۴ـ طرح و تصویب لایحه اصلاح قانون تابعیت]
رئیس ـ خبر کمیسیون قوانین عدلیه راجع به متمم قانون تابعیت قرائت میشود:
خبر از کمیسیون قوانین عدلیه به مجلس مقدس شورای ملی
لایحه نمره ۱۲۲۵۲ دولت به عنوان متمم قانون تابعیت مصوب ۱۶ شهریورماه ۱۳۰۸ در کمیسیون قوانین عدلیه مطرح و با توضیحاتی که آقای معاون وزارت عدلیه بیان نمودند کمیسیون با لایحه پیشنهادی موافقت و با اصلاحی که در مادة اول بعمل آورده است راپورت آن را تقدیم مجلس شورای ملی مینماید
مادة ۱ـ اشخاصی که مشمول یکی از فقرات ۴ و ۵ مادة اول از قانون تابعیت مصوب ۱۶ شهریور ۱۳۰۸ بوده ولی در تاریخ اجراء قانون مزبور سن آنها از ۱۸ سال تمام تجاوز کرده باشد میتوانند تابعیت پدر خود را اختیار کنند مشروط بر اینکه در ظرف یک سال از تاریخ تصویب این قانون اظهاریه کتبی تقدیم وزارت امور خارجه نمایند به انضمام تصدیق دولت متبوع پدرشان مشعر بر اینکه آنها را تبعه خود میشناسند
مادة دوم ـ اشخاصی که مشمول فقره ۵ از مادة اول قانون تابعیت مصوب ۱۶ شهریور ۱۳۰۸ میباشند برای اینکه تبعه ایران شناخته شوند باید بلافاصله بعد از رسیدن به سن ۱۸ سال تمام لااقل یک سال دیگر در ایران اقامت کرده باشند والا قبولشدن آنها به تابعیت ایران بر طبق مقرراتی خواهد بود که به موجب قانون ۱۶ شهریور ۱۳۰۸ برای تحمیل تابعیت ایران مقرر است (مادة ۴ و مابعد) ولو اینکه اشخاص مزبور بعداً به ایران مراجعت کرده و در آنجا اختیار اقامت کرده باشند.
رئیس ـ مذاکره در کلیات است مخالفی ندارد؟ (گفتند ـ خیر) رأی میگیریم به ورود در شور مواد آقایان موافقین قیام فرمایند
(اکثر برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة اول قرائت میشود:
(به شرح سابق قرائت شد)
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ بنده در کمیسیون موافق بودم (یکی از نمایندگان ـ صحیح است) لیکن اینجا حالا عبارت را یک جوری دیدم که خودم به شبهه افتادم حالا بنده خواستم عرض کنم برای توضیح ـ چون موادی که از مجلس شورای ملی میگذرد غالباً در موقع عمل مأمورین گرفتار زحمت شدهاند مخصوصاً در مورد قوانین عدلیه حالا من نمیخواهم شاهد مثل این مسئله را قرار بدهم موادی از قانون بوده است که برخلاف نظر مقننین وکلای عدلیه در عمل متمسک به یک معانی شدهاند. پس اگر در مجلس توضیحی داده شود آن اشتباه دیگر نمیشود. جزء چهارم و جزء پنجم از قانون تابعیت راجع به این است که اگر کسی پدر او غیرایرانی ولیکن این در ایران متولد شده است به سن ۱۸ سال که رسیده است تابع دولت ایران است ولی تا یک سال به او فرجه داده میشود که تا یک سال میتواند تابعیت پدر خودش را قبول کند اگر در عرض این یک سال این اظهاریه را نداد و یا فلان نکرد مسلماً تبعه دولت
ایران قرار داده میشود در اینجا غرض از پیشنهاد این قانون این بوده است که اگر از ۱۸ سال هم تجاوز کند ولو به هر اندازه باشد مثلاً بیست و پنج سال بیست و شش سالش باشد بیست و دو سالش باشد که از ۱۸ سال تجاوز کند لفظ تمام که در اینجا ذکر شده است همچو توهم برده میشود که اگر ۱۸ سال تمام مثلاً ۱۸ سال و ده روز قطع پیدا کنند که ده روز از ۱۸ سال گذشته باشد که تمام باشد آنوقت برای او یک میزانی قرار داده شود نظر کمیسیون قوانین عدلیه و نظر معاون محترم وزارت عدلیه که پیشنهاد کرده است این بود که بنده توضیح دادم که ولو اینکه از ۱۸ سال چند سال هم گذشته باشد ولو بیست و دو بیست و سه سالش هم باشد باز داخل است و نظر این بوده است از ۱۸ سال تمام نه اینکه هیجده سال فقط خیر بیست و یک و بیست و دو سال هم مثلاً باشد هیجده سال تمام را دارد (صحیح است) بنده خواستم این را توضیح بدهم که رفع این توهم که اول عرض کردم بشود چون بنده ماده را خواندم در نظر اول همان اشکال برایم پیدا شد. در کمیسیون که ما عرض کردیم و آقای معاون جواب دادند مقصود ما این بود که مراد از ۱۸ سال تجاوزکردن از ۱۸ سال است و هر قدر که باشد حالا اگر عبارت این ماده صریح است و نمیشود محل ایراد واقع شود که بنده عرضی ندارم و اگر صریح به این معنی نیست که آقای معاون محترم و آقای مخبر توضیح بدهند که مراد این است تا در مقام عمل شبهه نشود. من خودم را مکلف میدانم که اگر چیزی را خودم نمیفهمم بپرسم یا اگر چیزی بنظرم میرسد توضیح بدهم تا اگر غلط فهمیدهام جواب داده شود تا در مقام عمل اسباب اشکال نشود
مخبر کمیسیون قوانین عدلیه (شریعتزاده)ـ مقصود از ماده همین بود که آقای آقا سید یعقوب توضیح دادند و به عقیده بنده ماده هم صریح در این معنی است و هیچ نوع ابهام و اشکالی ندارد.
رئیس ـ موافقین با مادة اول قیام فرمایند
(عده کثیری قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة دوم قرائت میشود:
(به شرح سابق قرائت شد)
رئیس ـ آقایان موافقین قیام فرمایند
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد مذاکره در کلیات است. مخالفی ندارد. رأی میگیریم به مجموع قانون موافقین قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد
[۵ ـ طرح و تصویب لایحه راجع به ثبت املاک مشاع]
رئیس ـ خبر کمیسیون قوانین عدلیه راجع به ثبت املاک مفروز قرائت میشود:
خبر از کمیسیون قوانین عدلیه به مجلس مقدس شورای ملی
کمیسیون قوانین عدلیه با حضور آقای بهرامی معاون وزارت عدلیه لایحه نمره ۲۷۶۵۴ دولت را مطرح و مورد شور قرار داده از نظر تسهیل امور ثبت املاک با پیشنهاد مزبور موافقت و با اصلاحات لازمه اینک مواد ذیل را برای مطالعه و مداقه مجلس شورای ملی تقدیم میدارد
مادة اول ـ در مورد خانها و املاکی که از حیث اعیان یا عرصه و اعیان بین چند نفر مالک بطور مفروز تقسیم ولی فضا یا حوض و یا آبانبار و یا بعضی از متعلقات دیگر آن بین تمام یا بعضی از مالکین مزبور مشاع باشد مقررات قانون ثبت اسناد راجع به ثبت املاک مشاع مجری نبوده و ثبت قسمت مشاع هم باید در ضمن قسمت مفروز و مطابق مقررات راجعه به ثبت عادی بعمل آید
مادة دوم ـ برای ثبت مساجد و اماکن متبرکه و مدارس قدیمه و تکایا و آبانبارهای عمومی تقاضای ثبت از طرف متولی یا اداره اوقاف بدون اخذ حقالثبت و مخارج مقدماتی پذیرفته خواهد شد.
رئیس ـ مذاکره در کلیات است. آقای مؤید احمدی
مؤید احمدی ـ عرض کنم که بنده کاملاً با این لایحه موافقم در کمیسیون عدلیه هم نظریات خودم را عرض کردهام لکن تصور میکنم یک موضوع در اینجا فراموش
شده است. در لایحه دولت نبود در کمیسیون عدلیه هم متوجه نشدیم و آن را استثناء نکردیم و آن حقالثبت قنوات وقفی است که وقف شده است بر شرب اهالی شهر عایداتی هم ندارد که متولی از عایدات آن بردارد و حقالثبت قنات را بدهد. مثلاً حاجی علی رضای شیرازی آبی وقف کرده است بر سرچشمه یا قنات نظامیه یا قنات شاه یا قنات سنگلج اینها در طهران است در ولایات هم از این قبیل قنواة زیاد است که آب آن وقف شده است که اهالی آن شهر و اهالی آن محل تماماً از آن مشروب میشوند پولی هم از کسی گرفته نمیشود. این قنوات را متولی اگر دارد یا ندارد مطابق قانون ثبت اسناد اداره اوقاف باید تقاضای ثبت آنها را بکند لکن کی حقالثبت را بدهد؟ چون عایدی که ندارد این قنواة از این جهت بنده اینجا لازم میدانم در آن قسمت مادة دوم علاوه شود قنواتی که برای شرب اهالی شهر وقف شده است و عایدات ندارد آنها هم استثناء شوند از دادن حقالثبت باقی لایحه صحیح است.
مخبر ـ بنده توجه نماینده محترم را به قانون ثبت املاک جلب میکنم که برای ثبت این نوع از موقوفات مقرر شده است از عایدات موقوفات مجهولالمصرف برای مخارج ثبت آنها پرداخته شود چون مجلس این مطلب را قبلاً در یک قانونی تأمین کرده است رفع اشکال میشود.
رئیس ـ آقای طلوع
طلوع (محمودرضا)ـ بنده از موقع استفاده میکنم اساس عرایض بنده راجع به قانون ثبت اسناد است اجرای قانون ثبت اسناد اساساً درخور استطاعت ملت ایران نیست یعنی اساساً بهیچوجه منالوجوه با این قانون ثبت اسناد نمیتوان املاک و مستغلات و خانهای مردم را به ثبت رساند. در موقعی که این قانون به کمیسیون عدلیه ارجاع شد بنده در حدود بیست و هفت یا بیست و هشت اعتراض نوشته بودم مخصوصاً هم خیلی دقت کردم که آن مدت انقضای هشت روزش نرسد و به کمیسیون دادم و متأسفانه نمیدانم چطور شد که ابداً به آن اعتراضات بنده ترتیب اثری ندادند گویا اساساً در کمیسیون مطرح نشد (احتشامزاده ـ چرا) حالا چون آقای احتشامزاده گفتند من این عرض را میکنم که اساساً رسیدگی نشد (احتشامزاده ـ قابل توجه نشد) یعنی گفتند اساساً لازم نیست مقصود عرض بنده چه بود؟ مقصود بنده این بود که البته یک مسائل و یک قضایائی است که دولت از آن حیث مادیش باید صرفنظر کند منجمله یکی از آن چیزها قانون ثبت اسناد و املاک است یعنی به ثبترساندن املاک و مستغلات و خانهای مردم. چرا دولت این نظریه را دارد و چرا این قانون را به مجلس شورای ملی آورد البته این یک فکر صحیحی بوده که دیگر در مملکت کمتر دعوائی پیدا شود و از یک قسمتهائی که ممکن است اخلاقاً خوب نباشد. البته دولت و مجلس شورای ملی وظیفهشان جلوگیریکردن است از آن چیزهائی که در این مملکت شیوع داشته است و حقیقتاً ترویج بداخلاقی و فساد اخلاق و اینها را میکرده است ـ یکی از آن چیزهائی هم که در این مملکت شیوع داشته است و حقیقتاً ترویج بداخلاقی میکرده دعوای ملکی مردم با همدیگر دعاوی عجیب و غریب بود بین مردم مجلس شورای ملی و دولت آمدند برای رفع این معایت و حقیقتاً شاید برای تهذیب اخلاق عمومی لازم دانستند قانون ثبت عمومی را به تصویب برسانند ولی در عمل و اجرای این قانون حالا گذشته از نقطهنظر بطوء جریان کارها که تا پنج شش سال صدور یک ورقه مالکیت و ترتیب یک محاکمه طول میکشد و محاضر شرعمان چه ترتیب است و اشکال دارد ولی از نقطهنظر اساس این قانون به این شکل اساساً درخور ملت ایران نیست یعنی ملت ایران بهیچوجه منالوجوه نمیتواند املاک و مستغلات و خانههای خودشان را با این قیمت طاقتفرسائی که وزارت عدلیه معین کرده است ثبت کنند بنده
همانطور که عرض کردم معتقدم که دولت از جنبه مادی در این قسمت باید صرفنظر کند. یک میلیون و نیم در عایدات مملکتی عایدات ثبت اسناد را پیشبینیکردن (مطابق بعض اقداماتی که کردهاند در بعضی ولایات و اینها) این حقیقتاً اسباب زحمت مردم است مثلاً یک نفر خورده مالکی که یک جریب دو جریب ملک دارد و معاش سالیانه خودش را عائلهاش را با چند نفر عیال و اولاد از عایدات و از محصول آن ملک برمیدارد و صرف میکند و باید از میان زمین به زحمت یک عایدی دربیاورد و مصرف کند باید دو برابر عایدی ملکش حقالثبت بدهد شما از یک طرف میآئید و میگوئید که بیائید املاکتان را ثبت کنید از طرفی هم میگوئید مدت قانونیش میگذرد و منقضی میشود او هم که پول ندارد بدهد آنوقت دولت با تمام خورده مالکین یا مالکین کل دست به گریبان میشود و میگوید شما باید این را ثبت کنید مالک هم پول ندارد که بدهد املاک آنها را توقیف میکند و آنها را از اعاشه میاندازد و آن چهار شاهی که او باید حقالثبت بدهد آن گذران خود و عائلهاش است آن را هم که ندارد پس در اینصورت چه بکند؟ آخر باید به اندازه بر مردم تحمیل کرد که قابل تحمل باشد قابل تأدیه باشد یعنی بالاخره به اعاشه مردم به رزق مردم به حیثیت مردم صدماتی متوجه نشود شما الآن دو جریب ملک دارید بنده الآن از همه آقایان سئوال میکنم یک ملکی یک خانه را میخواهید به ثبت بدهید عرض کردم بطوء جریا اداری را هم کار ندارم وقتی بالاخره استطاعت ندارید چه میکنید؟ خوب مردم از نقطهنظر حفظ حیثیت نمیتوانند و نمیآیند بگویند ندار هستیم هیچ نمیگویند مسامحه میکنند تا موعد و مدت قانونیش هم منقضی بشود وقتی منقضی شد البته آنوقت دولت مأمور میفرستد (مثل مأمورین غلاظ و شداد مالیه که برای خاطر جزئی مالیاتی اسباب زحمت مردمند) به جانشان میافتند حالا نمیخواهم زیاد وارد جزئیات قضایا بشوم که به مردم چه میگذرد. بنده عرض کرده بودم به اندازه که لازم است دولت باید از بودجه مملکتیاش صرف این کار بکند و بالاخره املاک و خانها و مستغلات مردم را بگذارد به ثبت برسد تا دعوی در این مملکت خاتمه پیدا کند و به اخلاق عمومی لطمه نزند اینها از نظر خیر و صلاح مملکت است حالا اگر دولت گفت نمیکنم اقلاً یک عایداتی معین کنند به اندازه که مردم دارند به اندازهای مخارج پرسنلی و اداری ثبت اسناد است به اندازه که مردم استطاعت تأدیه دارند و بیشتر از آن به مردم تحمیل نکنند تا مردم بتوانند املاک و مستغلات و خانههایشان را ثبت کنند نه اینکه یک قلم درشت یک میلیون و نیم به عنوان عایدات ثبت اسناد مملکت ایران در بودجه بنویسند و بگویند اینقدر عایدی داریم جزو بودجه مملکتی. حالا که آقای بهرامی معاون محترم وزارت عدلیه تشریف دارند استدعا میکنم به عرایض بنده توجه بفرمایند این را والله بالله به مقدسات عالم قسم از روی بیغرضی عرض میکنم حقیقتاً میگویم این ترتیب درخور و متناسب با زندگی اهالی این مملکت نیست و این قانون ثبت به این شکل در این مملکت قابل اجراء نیست و بالاخره با مردم دست به گریبان خواهند شد یک راهحلی خوب است برای این کار پیدا کنید که بالاخره مردم را از شر این عایدات راحت کنید.
مخبر ـ بنده عقیده دارم که نماینده محترم با حسنعقیده نظریات خودشان را نسبت به اشکالاتی که تصور کردند در نتیجه اجرای قانون ثبت اسناد پیش آمده است بیان کردند و به همین دلیل هم البته انتظار دارند و یقین داشته باشند که بنده هم اگر یک نظر مخالفتی اظهار میکنم البته با حسنعقیده است بنده معتقد هستم که مؤثرترین قدمی که برای جامعه ایرانی مفید بوده و برداشته شده است مسئله ثبت اسناد است (صحیح است) و در اینکه …
طلوع ـ بنده در این تردیدی نداشتم عرض بنده راجع به استطاعت مالی مردم بود
مخبر ـ باعث حفظ حقوق اهالی مملکت و حسن اخلاق و جلوگیری از وقوع دعاوی میشود البته هیچ شک و تردیدی نیست ـ این مطلب هم بدیهی است که در هر کار مؤثر و مهمی وقتی که شروع بعمل شد یک اشکالاتی پیش میآید بنده هیچ موافق نیستم که اکثریت ملت ایران مشمول نظر آقا باشند که اگر یک ملکی داشته باشند اکثریتشان نتوانند پول ثبتشان را بدهند و بدین جهت اشکالاتی پیدا شود یا دست به گریبان شوند با مأمورین دولت الآن در طهران و تمام نقاطی که قانون ثبت عملی شده است جریان پرداخت وجوه راجع به حقالثبت نهایت انتظام را دارد (صحیح است) اگر هم اداره ثبت اسناد تشخیص بدهد که یک کسی نمیتواند بپردازد در عمل تسهیلاتی میکند که پرداخته شود. این است طرز عملشان اما اینکه فرمودند حقوقی که گرفته میشود متناسب با مخارج نیست اینطور نیست این یک مطلبی است که همیشه در نتیجه تدقیق در حساب و عدد باید معلوم کرد آقا در مجلس تشریف دارند نه از محاسبات ثبت اسناد اطلاع دارند نه از عملشان (طلوع ـ چه فرمایش میفرمائید. اطلاع دارم آقا بیجهت عرض نمیکنم) خیر آقا هیچ اطلاع ندارند از اوضاع و عمل ثبت اسناد. الآن اداره ثبت اسناد از حیث توسعه تشکیلاتی که دارد مقتضی مساعدتهای مالی زیاد است و بواسطه اینکه عایداتش کم است خیلی از کارهایش دچار بطوء جریان است بنابراین نمیشود گفت از عایدات آن دولت تجارت کرده است خیر دولت در این کار مقصودش تأمین مصالح عمومی و تأمین اخلاق حسنه بوده و ابداً نظر مادی نداشته است (صحیح است) چنانچه مجلس هم این قسمت را در نظر گرفت در اول هم آقا در نظر دارند که یک قسمتی از املاک معاف شده بود بعد در عمل تشخیص داده شد که وجهاً منالوجوه اجرای این امر مقدور نیست زیرا دیدند بودجه کافی نیست و عایدات املاکی که باید معاف شود تقریباً مساوی است با املاکی که باید حقالثبت بدهند و بالاخره ثابت شد که نمیتوان با آن ترتیب این قانون ثبت بموقع اجراء بیاید ـ آقایان اعضاء کمیسیون قوانین عدلیه تشریف دارند خود آقای آقا سید یعقوب هم حاضر هستند که آقای وزیر عدلیه با چه توضیحات و دلائلی ثابت کرده است که با آن ترتیب سابق اجرای قانون ثبت و تأمین این مصلحت عمومی ممکن نیست علیایحال بنده هیچ مانعی نمیبینم که آقا اگر نظریاتی دارید حالا با روابطی که با اعضاء دولت دارید با وزارت عدلیه دارید مطالبتان را بنویسید در عمل هر وقت که دولت متوجه مشکلاتی شد و تشخیص داد که تسهیلاتی مقدور است خودش خواهد کرد. اما در این ماده که برای یک مسائل مخصوصی است و اشکالاتی پیدا شده که این دو ماده پیشنهاد شده نبایستی راجع به نسخ قانونی که الآن در عمل و در جریان است صحبت کرد اگر حضرتعالی نظری دارید ممکن است یا با دولت مذاکره بفرمائید یا طرحی در نظر بگیرید و به مجلس تقدیم کنید که این قسمتها را اصلاح کند.
عدهای از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.
رئیس ـ موافقین با ورود در مواد قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد مادة اول قرائت میشود
مادة اول ـ در مورد خانهها و املاکی که از حیث اعیان یا عرصه و اعیان بین چند نفر مالک بطور مفروز تقسیم ولی فضایا حوض و یا آبانبار و یا بعضی از متعلقات دیگر آن بین تمام یا بعضی از مالکین مزبور مشاع باشد مقررات قانون ثبت اسناد راجع به ثبت املاک مشاع مجری نبوده و ثبت قسمت مشاع هم باید در ضمن قسمت مفروز و مطابق مقررات راجعه به ثبت عادی بعمل آید
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ عرض کنم که در اینجا باز هم بنده نظر مخالفت ندارم. سئوال دارم. اصل موضوع (آقای مخبر توجه بفرمائید) برای استحضار آقایان عرض میکنم در مادة ۳۶ قانون ثبت اسناد نسبت به قنوات … خوب بروم آنجا (پشت تریبون آمدند) بنده میدانم بعد در موقع عمل همهتان دعا به من میکنید بعد از مردنم که خوب توضیح دادی (خنده نمایندگان)
مادة ۳۶ و ۳۸ قانون ثبت اسناد راجع به املاک مشاع که عبارت از قنات باشد یا املاک نه املاک مستغلات نبود املاک قریه و ده (یکی از نمایندگان ـ مزروعی) که مخصوصاً نظر آقای جمشیدی بود که این را پیشنهاد کرد یک طریق خاصی در ثبت آن قرار داده شده است و آن طریق خاص هم این بود که اگر یک کسی پنج ساعت از یک قناتی را مالک است وقتی میخواهد ثبت بدهد دولت اعلان میکند که تمام مشترکین بیایند در ظرف مدت معینی تقاضا بدهند برای خاطر اینکه بعد نگاه کند آنها را روی هم بریزد ببیند که راجع به قناتی که دویست ساعت باید تقسیم شود این تقاضاها مطابق با او هست یا نیست که اگر بعد تجاوز کرد کدام را خارج کند کدامش را اصل قرار دهد کدامش را معترض قرار بدهد و رجوع کند به عدلیه اصل موضوع املاک اشتراکی و آن قانون که به چه زحمتی که حقیقتاً از زحمات آقای وزیر عدلیه باید شکرگزاری کرد که فوقالعاده زحمت کشیده و بنده میل نداشتم که آقای طلوع بعد از این زحماتی که برای قانون ثبت اسناد کشید و خدا شاهد است که این مرد بقدری زحمت کشید که باید ستایش کرد. کمیسیون هم آن وظیفهای که داشت عمل کرد و به زحمت این ماده گذشت در اینجا آنچه نظر اعضای کمیسیون بود و مرکز اذهان بود آن طریق مختص به همان است اما طریقی که یک خانه است که یک بیرونی دارد و یک اندرونی دارد و یک خلوت دارد و یک نارنجستان و بعد یک آبانباری دارد مشترک است یک حوض دارد مشترک است و این خانه چهار طرفش چهار قسمت میشود بیرونیش به یک نفر فروخته میشود نارنجستان به یک نفر. خلوتش به یکی و یک حوض مشترک دارند یک آبانبار مشترکی دارند بنده گمان نمیکردم که توهم برده شود که آن جریان مسئله شرکت در اینجا بیاید به علت اینکه درواقع آن راجع به قنوات بود که آن توهم برده میشد. آنجا توهم برده میشد که تقاضاکنندگان بیشتر باشند نسبت به صاحبان آن قنواة اما در اینجا توهم برده نمیشود. حالا در اینجا آقای معاون که از اشخاص زحمتکشیده وزارت عدلیه هستند در نظرشان هست از برای رفع او این کار را بکنند حالا بنده اصرار نمیکنم که در این مدت اگر یک خانهای بوده است بیرونی اندرونی دو قسمت مشترک بوده است یا آبانباری مشترک بوده است در این مدت چکار کردید؟ یقیناً مطابق آن قانون راجع به قنواة عمل نکردهاید هر کس آمده و تقاضا کرده است حقوق خودش را نسبت به آن آبانبار یا نسبت به حوض یا بعضاً هر چه بوده است حقوق خودش را بیان کرده است و غرضم این بود که این را توضیح بدهید تا این مدت عملیاتشان چه بوده است کجای آن قانون گذشته است (بنظرم مادة ۳۶ است) کجای این ماده محتاج شد که این توضیح را بدهند این یک نظر. بعد هم یک عبارت دیگر دارد که میگوید در صورتیکه بین تمام یا بعضی از مالکین مزبور مشاع باشد مقررات قانون ثبت اسناد راجع به ثبت املاک مشاع مجری نبوده و ثبت قسمت مشاع هم باید در ضمن قسمت مفروز و مطابق مقررات راجع به ثبت عادی باید بعمل آید. این مدت هم که عمل شده است بنده نظرم است بروم در ثبت اسناد بدبختانه مدتی هم هست گرفتارم میروم در ثبت اسناد مطلع هستم میدانم که در آنجا هر کسی مفروزش را پیشنهاد میدهد آن مشاعش را به عنوان حق ارتفاقی نه به عنوان حق مالکیت میدهد خواستم ببینم که در عمل محتاج به این شدهاند والا هیچ آن ماده قانون راجع به قنوات و راجع به املاک اینجا نمیآید که محتاج بشوند
مخبر ـ مادة ۳۶ از قانون ثبت اسناد که آقا از آن صحبت کردند بطور اطلاق مقرر میدارد که در مورد املاک مشاع باید چهار مرتبه اعلان شود و این اطلاق است و تصوراتی که آقا فرمودند بهیچوجه مجوز این نیست که تغییراتی غیر از آنچه که صریح این مفاد است در عدلیه بشود به این جهت مأمورین عدلیه که این هم برای حس اطاعتشان از قانون است دچار مشکلاتی شدهاند اینکه سئوال فرمودید تا حالا چه میکردند نظر به صراحت این ماده کلیه تقاضاهائی
که شده است همینطور مانده است بدین جهت دولت مجبور شد که این ماده را پیشنهاد کند به عقیده بنده خیلی تقدیر میکنم از این توجه دولت برای اینکه این خیلی مسائل را تسهیل میکند آقایان خوب میدانند که در مملکت ما غالباً حیاطها به هم متصل است بعضیها هم اصلاً دو حیاط سه حیاط در یک آبانبار مشترکند و مشاعاً ذیحق هستند همچنین در معبر همچنین در بعضی جاهای دیگر اگر میخواهند مطابق مقررات قانون ثبت اسناد اقدام کند بایستی هفت مرتبه اعلان بشود یعنی سه مرتبه راجع به قسمت مفروز و چهار مرتبه هم راجع به آن قسمتی که مشترک است و تصدیق میفرمائید که این اسباب طول مدت و تأخیر جریان میشود به این جهت پیشنهاد کردم که در این قبیل موارد آن قسمت مشترک هم به ضمیمه قسمت مفروز در جریان ثبت مورد اقدام و اعلان واقع شود و بنظر بنده خیلی خوب و صحیح است.
جمعی از نمایندگان ـ کافی است
رئیس ـ رأی میگیریم به مادة اول موافقین قیام فرمایند.
(جمعی قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة دوم قرائت میشود
مادة دوم ـ برای ثبت مساجد و اماکن متبرکه و مدارس قدیمه و تکایا و آبانبارهای عمومی تقاضای ثبت از طرف متولی یا اداره اوقاف بدون اخذ حقالثبت و مخارج مقدماتی پذیرفته خواهد شد.
رئیس ـ آقای ملک (اجازه)
ملکمدنی ـ عرض کنم بنده هم همان نظریه آقای مؤید را میخواستم عرض کنم اگر چه آقای معاون فرمودند که در قوانین سابق هست همینطور هم آقای شریعتزاده ولی بنده برای اینکه در عمل ما امتحان کردیم بعضی از قسمتهای قوانین که ابهام دارد و واضح نیست در موقع اجراء دچار اشکال میشود این بود که بنده خواستم عرض کنم این قنواتی که هست مخصوصاً بیشتر آنها در طهران است از قبیل قنات نظامیه و خاج علیرضا (بعضی از نمایندگان ـ همه جا هست) حالا شاید در شهرهای دیگر هم هست و عایداتی ندارد یک کسی آمده است یک قناتی را وقف کرده است برای یک محلی و نظر خیری داشته است و هیچ اراضی هم در دامنه این قنات نیست فقط آب این قنات اختصاص دارد به شرب یک محلی البته این هم باید ثبت بشود و عایداتی هم ندارد برای اینکه بیایند ثبت بدهند بنده نظرم این است که اگر آقای معاون و آقای مخبر موافقت کنند یک پیشنهادی هم بنده کردهام در این مادة دو که این قسمت هم ضمیمه شود که بعدها سوءتفاهمی تولید نشود
مخبر ـ بنده خیلی تقدیس میکنم حسنعقیده آقا را که توجه دارند به مسائلی که باید محل احتیاج باشد ولی خاطر آقا را متوجه میکنم به اینکه مخصوصاً در این مورد قانونی که تصویب شده متضمن هیچ نوع اجمال و ابهامی نیست و آن این است که میگوید مخارج راجع به ثبت در صورتیکه موقوفه مورد تقاضا عایدات کافی نداشته باشد و همچنین مخارج اعتراض و محاکمه از محل مبرات مطلقه و موقوفات مجهولالمصرف داده میشود و بنده تصور میکنم که اگر برای بیان مقصود آقا الآن هم بخواهند قلم در دست بگیرند عبارتی صریحتر از این نمیشود نوشت این است که تصور میکنم مقصود آقا کاملاً تأمین شده است
جمعی از نمایندگان ـ کافی است.
رئیس ـ دو فقره پیشنهاد از آقای مؤید احمدی و ملکمدنی رسیده است
پیشنهاد آقای مؤید احمدی
بنده پیشنهاد میکنم در مادة دوم بعد از قنوات عمومی علاوه شود و قنوات موقوفه بر شرب عمومی که عایداتی ندارد.
رئیس ـ بفرمائید
مؤید احمدی ـ عرض کنم فرمایشات آقای مخبر بنده را قانع نکرد به علت اینکه ممکن است موقوفه مجهولالمصرف نباشد پس حق نمیشود قرار داد. ثانیاً چه چیز باعث شده است که مدارس قدیمه را استثناء مکنید در حالیکه
موقوفه دارد املاک دارد عایدات دارد آنها را استثناء نمیکنند لکن قناتی که هیچ عایدات ندارد بروند از بریات مطلقه خرج ثبت او را بدهند شاید از بریات مطلقه نباشد محلی. پس قنات بلاثبت میماند. این است که بنده پیشنهاد کردم قنات را علاوه کنید برفرض یک توضیح واضحی هم بشود مانعی ندارد.
مخبر ـ بنده تصور میکردم با توضیحی که دادم آقایان قانع میشوند ولی حالا میبینم آقایان توجه بخصوصی که لازم است در ماده مصوبه نفرمودهاند اولاً فرمودند که چرا مسجد و اماکن متبرکه مستثنی شود (مؤید احمدی ـ مدارس قدیمه را عرض کردم) اصلاً این قسمت نباید بشود در تمام دنیا این قبیل اماکن مورد تقدیس است (مؤید احمدی ـ بنده همچو عرضی نکردم عرض کردم مدارس قدیمه که موقوفه دارد توضیح میدهم) اجازه بفرمائید بنده عرضم را بکنم به عقیده بنده این دلیل هم درست نیست بنده خواستم عرض کنم که در این خصوص که فرمودید ممکن است از محل خیرات و مبرات عایداتی نباشد این تصور هم صحیح نیست برای اینکه الآن اوضاع مربوطه به اوقاف مجهولالمصرف کاملاً مشخص است در وزارت معارف همه ما هم که اینجا هستیم هر کدام نسبت به ولایت خودمان اطلاع داریم یعنی محلهائی هست مساجدی هست اوقافی هست که هیچ مصرف معینی ندارد و هیچ نوع مشکلی از این حیث پیدا نخواهد شد و خاطر آقا نگران نباشد
رئیس ـ آقای مؤید احمدی
مؤید احمدی ـ عرض کنم نطق بنده را همه آقایان شنیدند تندنویسها هم نوشتند جراید هم نوشتند. بنده مدارس قدیمه را عرض کردم لکن خود آقای شریعتزاده در کمیسیون عقیدهشان این بود که مساجد و امامزادهها را هم بنویسند که بنده عرض کردم بروند گنبد حضرت عبدالعظیم را هم قیمت کنند یا حضرت رضا را؟ و نظر ایشان در کمیسیون رد شد. بنده مدارس قدیمه را عرض کردم که املاک موقوفه دارد کمتر مدرسه قدیمه ما داریم در ایران که موقوفات زیادی نداشته باشد لکن با نظر وزارت عدلیه از حیث اینکه اینجور اماکن را باید تقدیس کرد آنها را مستثنی کرده ما هم موافقیم کاملاً ولکن بنده عرض کردم قنوات وقف بر شرب اهالی که هیچ عایدات ندارد اغلب متولی ندارد الآن بلدیه آمده است در طهران نظاری انتخاب کرده است معتمدین محلی که اینجور قنوات را اداره میکنند حالا این قنات را میخواهند بدهند به ثبت پول این را کی بدهد؟ (آقا سید یعقوب ـ شاربین) این است که همینطور میماند. از این جهت بنده پیشنهاد کردم که این را هم استثناء کنند مثل آبانبار مثل مسجد این هم یک خیراتی است استثناء کنید.
مخبر ـ بنده خیلی متأسف هستم که همکار محترم بنده دچار یک سوءتفاهمی شدند و تصور کردند که بنده یک سوءنظری داشتم در این موضوع. خیر (آقای سید یعقوب ـ واقع را میفرمائید) اینطور بنده فهمیدم که حضرتعالی اینطور استدلال کردید حالا تصور میفرمائید بنده اشتباه کردم بنده انکاری ندارم که اگر یک مطلبی در ضمن اشتباه شده باشد بنده دنبالش نمیروم اما خیلی بنده متأسف هستم که جنابعالی تشخیص ندادهاید که من مخبر کمیسیون هستم و مبین افکار اعضاء کمیسیون و خوب میدانید که بنده اگر یک نظری از نقطهنظر استدلالات خودم در کمیسیون اظهار کرده باشم و کمیسیون رد کرده باشد خود این به من حق میدهد که مدافعه کنم جداً از نظر کمیسیون ولی سر کار مقتضی نبوده است که یک نظری … اگر چه بنده الآن عرض میکنم که هیچوقت هر مطلبی را که در کمیسیون اظهار میکنم در صورتیکه مجاز باشم غیر مخبر باشم در مجلس هم میتوانم اظهار کنم (صحیح است) راجع به این مطلب که آقا فرمودید اینها بعضی مسائل است که حقیقتاً تقویم نمیشود کرد مثلاً مسجد سپهسالار را چطور میشود تقویم کرد یا زاویه حضرت عبدالعظیم تقویمش مشکل است اینجا این قنوات یک چیزهائی است که میشود تقویم کرد و مقنن هم سابقاً محلش را معین کرد و همه ماها هم میدانیم که در این مملکت اوقاف مجهولالمصرف زیاد است به این جهت دلیل
ندارد که با یک چیزی که ممکن است مخارجش تأمین شود با علم خودمان با اطلاع خودمان بنده میدانم در مازندران یک اوقاف مجهولالمصرفی هست که الآن وزارت معارف در تحت نظر خودش با اطلاع نمایندگان مازندران مصارفی برای آن معین کرده است (صحیح است) فرضاً یک قناتی خراب شده دویست تومان خرج دارد همچنین سایر جاها معذلک بنده اظهار عقیده نمیکنم بنظر مجلس واگذار میکنم.
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای مؤید احمدی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(عدهای برخاستند)
رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای ملک طبعاً رد شد. رأی میگیریم به مادة دوم موافقین با مادة دوم قیام فرمایند
(جمعی قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. میفرمایند تردید شده است در رأیدادن
مؤید احمدی ـ عقیده بنده این بود که آنجا ۴۱ رأی بود و اینجا ۳۱ رأی بود
رئیس ـ دوباره رأی میگیریم
بعضی از نمایندگان ـ نمیشود
آقا سید یعقوب ـ آقا شما تشخیص دادید قضاوت با رئیس است. بنده اخطار دارم.
رئیس ـ بفرمائید
آقا سید یعقوب ـ آقا این نظامنامه است وقتی رئیس اعلام کرد یک چیزی را دیگر تزلزل ندارد. تزلزل نیندارید. رئیس اعلان کرده است که تصویب شد و ما اطمینان داریم به رئیس. تزلزل ندهید این سابقه را نگذارید (صحیح است. صحیح است)
رئیس ـ عرض کنم که متأسفانه جدیت اشخاص به عقیده خودشان آنها را گاهی به خلاف عدالت وادار میکند ولی بنده برای تبرئه خودم … موضوع هم قابل این نیست که بنده اعمال نظری کرده باشم
بعضی از نمایندگان ـ سابقه میشود
رئیس ـ مذاکره در کلیات است. مخالفی ندارد. رأی میگیریم به مجموع لایحه موافقین با مجموع قانون قیام فرمایند
(اغلب برخاستند)
طهرانی ـ (و مصدق جهانشاهی) حالا اشکال رفع شد.
رئیس ـ تصویب شد. خبر کمیسیون بودجه …
جمعی از نمایندگان ـ ختم جلسه
[۶ ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه]
رئیس ـ جلسه آینده فردا چهارشنبه (بعضی از نمایندگان ـ پنجشنبه آقا) دلیلش هم این است که ما لوایحی داریم که دو شوری است و برای رعایت مدت بینالشورین و نظامات قانونی مجبوریم این قسمت را تسریع کنیم
دستور هم لایحه ممیزی و سایر لوایح موجوده
(مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر
قانون
اجازه استخدام یک نفر طبیبه متخصصه در امراض نسوان از اتباع دولت فرانسه
مادة اول ـ مجلس شورای ملی به وزارت داخله اجازه میدهد که یک نفر طبیبه تبعه دولت فرانسه متخصصه در امراض نسوان جهت طبابت مریضخانه نسوان برای مدت سه سال از تاریخ امضای قرارداد با سالی سه هزار و ششصد تومان استخدام نماید
مادة دوم ـ برای مخارج ایاب و ذهاب طبیبه مذکوره در حدود ششصد تومان به دولت اعتبار داده میشود
مادة سوم ـ متخصصه مزبور مسئول رئیس صحیه کل مملکتی بوده و انجام خدمات مرجوعه خواهد نمود و سایر شرایط کنترات مشارالیها تابع مقررات قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ خواهد بود
این قانون که مشتمل بر سه ماده است در جلسه ۲۹ مهرماه یکهزار و سیصد و نه شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر
قانون
متمم قانون تابعیت
مادة اول ـ اشخاصی که مشمول یکی از فقرات ۴ و ۵ مادة اول از قانون تابعیت مصوب ۱۶ شهریور ۱۳۰۸ بوده ولی در تاریخ اجراء قانون مزبور سن آنها از هیجده سال تمام تجاوز کرده باشد میتوانند تابعیت پدر خود را اختیار کنند مشروط بر اینکه در ظرف یک سال از تاریخ تصویب این قانون اظهاریه کتبی تقدیم وزارت امور خارجه نمایند به انضمام تصدیق دولت متبوع پدرشان مشعر بر اینکه آنها را تبعه خود میشناسند
مادة دوم ـ اشخاصی که مشمول فقره ۵ از مادة اول قانون تابعیت مصوب ۱۶ شهریور ۱۳۰۸ میباشند برای اینکه تبعه ایران شناخته شوند باید بلافاصله بعد از رسیدن به سن ۱۸ سال تمام لااقل یک سال دیگر در ایران اقامت کرده باشند والا قبولشدن آنها به تابعیت ایران بر طبق مقرراتی خواهد بود که به موجب قانون ۱۶ شهریور ۱۳۰۸ برای تحصیل تابعیت ایران مقرر است (مادة ۴ و مابعد) ولو اینکه اشخاص مزبور بعداً به ایران مراجعت کرده و در آنجا اختیار اقامت کرده باشند.
این قانون که مشتمل بر دو ماده است در جلسه بیست و نهم مهرماه یکهزار و سیصد و نه شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر
قانون
راجع به ثبت اماکن متبرکه و عمومی و املاک مفروزی که بعضی از متعلقات آن باشد
مادة اول ـ در مورد خانهها و املاکی که از حیث اعیان یا عرصه و اعیان بین چند نفر مالک بطور مفروز
تقسیم ولی فضا یا حوض و یا آبانبار و یا بعضی از متعلقات دیگر آن بین تمام یا بعضی از مالکین مزبور مشاع باشد مقررات قانون ثبت اسناد راجع به ثبت املاک مشاع مجری نبوده و ثبت قسمت مشاع هم باید در ضمن قسمت مفروز و مطابق مقررات راجعه به ثبت عادی بعمل آید
مادة دوم ـ برای ثبت مساجد و اماکن متبرکه و مدارس قدیمه و تکایا و آبانبارهای عمومی تقاضای ثبت از طرف متولی یا اداره اوقاف بدون اخذ حقالثبت و مخارج مقدماتی پذیرفته خواهد شد
این قانون که مشتمل بر دو ماده است در جلسه بیست و نهم مهرماه یکهزار و سیصد و نه شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر