مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ فروردین ۱۳۳۴ نشست ۱۱۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۴
سال یازدهم
شماره مسلسل
دوره هجدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۱۸
جلسه: ۱۱۰
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه ۲۹ فروردین ماه ۱۳۳۴
فهرست مطالب:
۱- تصویب صورتمجلس جلسات ۲۶ و ۲۷ فروردین
۲- بیانات قبل از دستور- آقایان: خلعتبری و شوشتری
۳- قرائت گزارش انتخاب هیئت رئیسه شعب
۴- اعلام عده اعضای کمیسیونها
۵- اجرای مراسم تحلیف به وسیله آقای یدالله ابراهیمی
۶- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون اقتصاد ملی راجع به جلب سرمایههای خارجی
۷- اعلام مقام ریاست در مورد تعقیب سؤالاتی که از دولت سابق شده
۸- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
مجلس دو ساعت و ۴۰ دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید
۱- تصویب صورتمجلس جلسات ۲۶ و ۲۷ فروردین
رئیس- صورت غایبین جلسه قبل قراعت میشود.
(به شرح زیر خوانده شد)
غائبین با اجازه- آقایان: سرمد- نقابت- دکتر شاهکار- پیراسته- جلیلوند- خاکبار- رضا افشار- دکتر افشار- درخشش- دکتر سعید حکمت- تجدد- صارمی- موسوی
غائبین بیاجازه- آقایان: خزیمه علم- مکرم- شادلو- بوربور- سعیدی- میراشرافی احمد صفایی- کریمی- پناهی- کدیور
دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه- آقایان: اکبر ۴۵ دقیقه- صرافزاده یک ساعت- یار افشار یک ساعت و ۱۵ دقیقه
دیرآمدگان و زودرفتگان بیاجازه- آقایان: سنندجی سی دقیقه- گیو سی دقیقه- عرب شیبانی ۴۵ دقیقه اعظم زنگنه ۴۵ دقیقه.
رئیس- نسبت به صورتمجلس اعتراضی نیست؟ آقای شوشتری.
شوشتری- درصورتجلسه تصور میکنم شاید من اسم را اشتباه کرده باشم و آن نماینده محترمی را که عرض کردم دستبند زده شد و از خوزستان به تهران آورده شد اینجا نوشته شده بهبهانی در صورتی که آقای موسوی بودند که اینکار را کردند من اسم را اشتباه عرض کردم تقاضا دارم که اصلاح شود.
رئیس- اصلاح میشود. آقای ارباب.
ارباب- در متن بیانات بنده اشتباه کوچکی دارد که اصلاح میکنم به تندنویسی میدهم.
رئیس- بسیار خوب آقای نور الدین امامی.
امامی- عرض کنم دو صورتجلسه امروز داده شد در جلسه شنبه که بنده افتخار اداره مجلس را داشتم بعد از انتخاب مقام معظم ریاست آقایان تقاضای تنفس کردند بنده تصور میکردم که موقع یک سال ما تمام شده از این جهت بنده عرض کردم که اگر بنده صندلی را ترک کنم باید مقام ریاست تشریففرما بشوند بعد که مقام ریاست تشریف فرما شدند معلوم شد که حد اقل تا ساعت دو بعد از ظهر ما استحقاق نشستن روی آن صندلی را داریم از این جهت این توضیح را عرض میکنم که در صورتجلسه بماند (صحیح است) عرض دیگرم این است که در جلسه یکشنبه جناب آقای بیات ماکو در رأی اعتماد بدولت شرکت داشتند (مسعودی- آقای نصیری هم همینطور) آقای نصیری اسمشان هست ولی آقای بیاتماکو اسمشان در صورتمجلس اشتباهاً نوشته نشده استدعا میکنم که امر بفرمایید که این هم اصلاح بشود چون این موضوع در جراید هم منعکس شده است.
رئیس- اصلاح میشود دیگر نظری نسبت به صورتمجلس نیست؟ (اظهاری نشد) صورتمجلس دو جلسه گذشته تصویب شد
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: خلعتبری و شوشتری
رئیس- سه نفر از آقایان تقاضای نطق از دستوری کردهاند آقای ارسلان خلعتبری.
خلعتبری- بنده طرفدار قسمتی از کارهای کلی و مملکتی دولت سابق بودم و نسبت به امور اداری و فساد دستگاها هم از روز اول انتقاد میکردم و شاید مجموع انتقادات یک نفری بنده مساوی با لااقل نصف انتقاداتی باشد که اشخاص دیگر کردهاند (صحیح) از روی صورت مجالس ثابت میکنم. در مملکت دارای اهمیت و ارزش است که در درجه اول قرار گرفته که آن مسائل را باید همیشه در نظر داشت و بنده همیشه به آن مسائل بیشتر اهمیت میدهم تا به مسائل درجه دوم مثلاً برای فعالیت اقتصادی و تولیدی باید زمینه سیاست خارجی کشور را مورد توجه قرار داد و اوضاع داخلی کشور امنیت و آرامش درجه اول قرار دارد اینها مسائلی است که وقتی تأمین شد برای مملکت آن وقت مسائل دیگر که عبارتند از اصلاحات اداری و رفع عیوب و فساد باشد و همینطور اصلاحات اقتصادی و تولیدی مقدور و ممکن خواهد بود و اگر این مسائل درجه اول تأمین نشود آن مسائل درجه دوم دشوار است که تأمین بشود. در مملکت هر کسی کاری میتواند انجام بدهد و برای آن کار ساخته شده در فرانسه لازم بود که مقاومتی بشود برای نجات فرانسه، آن کار از عهده ژنرال دوگل بر میآمد بنابراین برای رسیدگی به خدمات اشخاص باید نگاه کرد به اینکه هر کسی برای چه کاری ساخته شده است یک روزی آقای فرامرزی به بنده گفتند یا آقای مسعودی گفتندکه کاری را که آقای شمس قناتآبادی در دوره ۱۶ و ۱۷ مجلس کرد تو که خلعتبری هستی نمیتوانستی انجام بدهی بنده هم تصدیق میکنم حقیقتاً کاری که آقای قناتآبادی در دوره انجام ۱۷ دادند از عهده بنده ساخته نبود (صحیح است) پس بنابراین هر کسی برای کاری آمده بنده آن روزی که تیمسار سپهبد زاهدی از ایران میرفت صبح برای وداع به کاخ نخستوزیری رفتم دو جمله به سپهبد زاهدی گفتم که شما رسالت و مأموریتی داشتید و آن مأموریت مبارزه با آن وضعی بود که در چند ماه اخیر دولت اسبق وجود داشت بنابراین از شما انتظار میرفت که مثل یک نظامی آن کار را خوب انجام بدهید آن کار هم که انجام گرفت و مسئله امنیت و آسایش در مملکت برقرار شد و کارهای مملکت از لحاظ کلی فیصله یافت بنابراین شما همیشه نباید زمامدار باشید در مملکت مشروطه یک نفر برای همیشه نمیتواند زمامدار باشد هر کسی برای کاری ساخته شده و هر کس باید آن کار و رسالتش را انجام بدهد بنابراین بنده میخواهم این موضوع و این بحث را اینجا برای همیشه خاتمه بدهم گفتم که یک عدهای بودند از روی رغبت آمدند زحمت کشیدند فداکاری کردند و آن کاری که باید انجام بدهند از لحاظ خدمت به مملکت و نجات مملکت از جنک داخلی این خدمت را انجام دادند و همیشه باید خدمات اشخاص را تقدیر کرد و با احترام از آنها اسم برد حالا تنها تیمسار سپهبد زاهدی نبود آقایان وکلای مجلس بودند همکاران اولیه دولت اسبق در این کار شرکت داشتند و مسلماً نقطه اتکا این اقداماتی که در آن چند ماه اخیر شد حتماً متکی بوده است به شخص شاه و الّا شخص شاه که ساکت و آرام ننشسته بود حتماً آقایان با شاه تماس داشتند حتماً شاه با آقایان تماس داشتند برای اینکه سلطنت ودیعهای است که به موهبت الهی از طرف ملت به شخص شاه اعطا شده است بنابراین شاه باید همیشه در مواقعی که لازم میشود مملکت را حفظ کند پس بنا براین اشخاصی که با هم شرکت داشتند وکلای دوره ۱۷، نظامیها و غیره آن خطری که مملکت را تهدید میکرد آن خطر را بر طرف کردند علت اینکه بنده امروز خواستم مصدع آقایان بشوم و مسائلی را از لحاظ سیاست به عرض آقایان برسانم باز عرض میکنم که این مطالبی که عرض میکنم همه آقایان میدانند ولی از لحاظ سیاسی بنده معتقدم که در موقعی باید وضع سیاست مملکت روشن بشود در نظر مردم اشخاصی که لااقل به مقدار کمی این خدمت را میتوانند انجام بدهند باید اقدام کنند، این بیانات بنده و این خدمت به نمایندگی سایر آقایان است و هر یک از آقایان هم که بیشتر بتوانند این مطالب را بفرمایند بفرمایند بهتراست بنده نقطهنظر نمایندگی و از لحاظ یک نماینده میخواستم وضع سیاسی مملکت را در هر موقعی روشن بکنم بنده در یک سال گذشته مکرر سعی کردم مردم ایران بفهمند که چرا من رویه سیاسی و کلی دولت سابق را میپسندیدم این برای این بود که وضع ایران را با وضع قبل از تشکیل آن حکومت مقایسه میکردم مردم ایران باید بدانند مملکت ایران را خطر بزرگی تهدید میکرد و آن خطر ار نتیجه سیاست غلط دولت اسبق بود یعنی چند خطا مرتکب شد اول اقدام به اموری کردند که به مصلحت نبود مخالفت به شخص شاه، اجبار اکثریت وکلای مجلس به استعفا رفراندم و انحلال مجلس که موجب سقوط خود آن دولت شد و یکی هم آزادی دادن به جمعیتهای کمونیست کشورکه تابع دستور تشکیلات بینالمللی کمونیسم هستند و اولین نقشه آنها تسلط بر ممالک مجاور روسیه است برای اجرای مقاصد خود نمونه بارز اعطای آزادی به کمونیستها در دولت اسبق صدور قرار منع تعقیب راجع به سران حزب توده و غیر قابل تعقیب دانستن آنها برای فعالیت سیاسی است آقایانی که با دادگستری سر و کار دارند میدانند که اگر در آن امر موافقت مقامات دولتی دخالت نداشت دادستان که تابع شخص وزیر است جرأت نمیکرد با آن قرار موافقت کند و آن عمل یعنی صدور آن قرار دست کمونیستها را برای فعالیت در مملکت باز کرد و همان عمل موجب آن دولت شد سوم در صورتی که دولت اسبق در یک سال اول حکومتش با جمعیتهای کمونیست داخلی در جنگ و جدال بود و آنها دولت اسبق را دولت نوکر ودولت عامل آمریکا میدانستند پس چه شد که در شش ماه اخیر با آن دولت موافق شدند و با جمعیتهای چند هزار نفری برای رفراندم و برای مرعوب کردن مجلس خلع شاه و غیره موافقت میکرد (شوشتری- از اول نعل وارونه میزد) برای اینکه کارهایی که در چند ماه اخیر دولت اسبق میکرد کمونیستها را به مقصد نزدیکتر میساخت و الّا آنها که از ابتدا به آن دولت مخالفت بودند برای نفع آن دولت کار نمیکردند چهارم یک نقشه دولت اسبق هم ترساندن آمریکاییها بود و الّا خود آقای دکتر مصدق هیچوقت با تودهایها موافق نبودند و این مزایا را به آنها داده بود که از جمعیت آنها یکی برای امور سیاست داخلی خودش و کوبیدن مخالفین، انحلال مجلس مخالفت با شخص شاه و به تصور خودش برای ترساندن آمریکاییها و غیره استفاده کند و این موضوع را به یکی از سناتورها گفته بود من به آن سناتور گفتم که شما بروید پیش آقای دکتر مصدق و بگویید که این سیاست شما سیاست غلطی است آن سناتور هم رفته بود و گفته بود بعد به من گفت که من رفتم و گفتم ولی ایشان گفتند که من برای ترساندن آمریکاییها این اقدامات را میکنم اما آمریکاییها نترسیدند و بالعکس سیاست غلط دولت اسبق سبب شد که آنها فکر کردند که کمونیستها در ایران مسلط خواهند شد من همان موقع به آقای دکتر مصدق نامهای نوشتم که این سیاست خطا است وعلت اینکه به این اشاره میکنم جناب آقای قنات آبادی برای این است که آن نطق قبل از عید که من اینجا کردم بعد از آن از طرف اشخاص با تلفن یا با کاغذهای شخصی به من بیادبی کردند و بیاحترامیکردند من نمیخواستم یک نامهای که به من نوشته شده این نامه را در یک جایی بخوانم آن هم مثل مجلس ولی اظهاراتی که کردم در یک ماه قبل چون از صمیم قلب و برای روشن شدن وضع سیاسی بود حالا ناچارم که به آقایان عرض کنم که بنده در چند ماه اخیر دولت اسبق مکرر تذکراتی دادم در روزنامه ایران ما مکرر مقالاتی نوشتم که سیاست خارجی دولت غلط است و انگلیسها از این سیاست یعنی شرکت نفت استفاده میکند این را توجه نکردم من حالااین حرفها را نمیزنم بنده در اردیبهشت ۱۳۳۱ که انتخابات مازندران داشت شروع میشد و میدانید در موقع شروع انتخابات کمتر شخصی است که با یک دولت مقتدری مخالفت کند من همان موقع در روزنامه ایران ما که از آقای تفضلی متشکرم که در اختیار من گذاشتند مقالاتی بنویسم پنج مقاله نوشتم که سیاست دولت یعنی دولت اسبق است و باید این اختلاف حل بشود و اگر به دست آقای دکتر مصدق حل بشود بهتر خواهد بود این مطالب را آن وقت در روزنامه نوشتم آقا هم شاهد هستند بعد از آن در یک ماه و نیم آخر هم من به ایشان نامهای نوشتم که آقا این رویهای که جمعیتهای شما طرفداران شما در تهران پیش گرفتهاید، در ولایات پیش گرفتهاند این از لحاظ سیاست خارجی غلط است از لحاظ سیاست داخلی غلط است و این به نفع مملکت نیست بنده این کاغذ را به ایشان در ۷ مرداد نوشتم یعنی سه هفته قبل از سقوط دولت ایشان، ایشان هم در ۱۳ مرداد جواب مرقوم فرمودند یعنی ۱۵ روز قبل از سقوط ایشان من در توسرگان مهمان آقای جلیلوند بودم روز ۲۵ مرداد به تهران برگشتم این کاغذ به دست من رسید جوابی است که به بنده نوشتهاند «شماره ۱۶۷۵۱ تاریخ ۱۳- ۵- ۳۲ جناب آقای ارسلان خلعتبری- نامه شریف مورخه هفتم مرداد ماه ضمیمه مقاله منتشره مربوط به نامه رئیس جمهورآمریکا واصل و موجب امتنان گردید» یعنی تذکر من مورد امتنان شخص آقای دکتر مصدق قرار گرفت و آن مقاله هست و نوشتم که و این رویه صحیح نیست بعد مینویسند «به جنابعالی در این مورد هم عقیده هستم که روش پارهای از جراید در امر انتقادخاصه آنجا که مربوط به سیاست خارجی کشور میشود با شیوه صحیح و حزم و دوراندیشی لازم توأم نیست» من در نامه که نوشته بودم روزنامهها و جمعیتها و اشخاص همه را ذکر کرده بودم البته کسی که تهیه جواب کرده فقط به روزنامهها اشاره کرده چون جریانات سیاسی آن روز را روزنامههای آن روز منعکس میکرد (شوشتری- خواسته است شما را اغفال کند)
رئیس- آقای خلعتبری وقت خود شما تمام شد حالا از یک ربع وقت آقای دکتر جزایری استفاده میکنید بفرمایید.
خلعتبری- بعد مینویسد «و گاه ممکن است نتایج نامطلوبی به بار آورد اگر برای جلوگیری از این وضع پیشنهاد مؤثر مفیدی به نظر جنابعالی میرسد و اینجانب را مستحضر بفرمایید ممنون خواهم شد» میخواهم بگویم خود رئیس دولت اسبق عقیده داشت که انتقادات صحیح، صحیح است و خودش معتقد بود که رویه غلطی دارند میروند و از من خواهش کرده است اگر چیزی به نظر من میرسد پیشنهاد کنم ولی این کاغذ در ۲۴ و یا ۲۵ مردادیه من رسید و من نمیتوانستم جواب این نامه را بدهم و بگویم که نکنید این کارها را مقصود انتقاداتی که راجع به مسائل سیاسی در مملکت میکنیم اینها برای خاطر شخص یا برای خاطر اشخاص نیست و بنده صمیمانه یه آقایان قول میدهم که آنچه را که اینجا عرض میکنم آن چیزی است که خودم میفهمم و در اصلاح مملکت تشخیص میدهم بنده میگویم مرد سیاسی باید شهامت داشته باشد من معتقد به حفظ استقلال مملکت هستم و هر چیزی که کمک به حفظ استقلال مملکت است آن را حمایت میکنم چه موجد آن تیمسار سپهبد زاهدی باشد و چه آقای علاء و چه آقای دکتر امینی انشاءالله زحمات یک عدهای باعث شد که در موقع سخت استقلال مملکت حفظ شد برای مثال آقایان یک مطلب را توجه کنید ببینید تفاوت تغییر وضع است که باعث موفقیت اشخاص در خدمت میشود همین آقای دکتر امینی وزیر اقتصاد دولت اسبق بود چرا راجع به نفت چیزی نمیگفت و در مجلس حاضر نمیشد که بگوید خاتمه نفت بر اساس ۵۰ و پنجاه به مصلحت است و حل اختلاف به وسیله بانک بینالمللی به مصلحت است و چرا بعد حاضر شد و گفت این قرارداد با اینکه ایدهآل نیست ولی جز قبول آن راهی نیست و بهتر است که قبول شود تا رد شود برای اینکه وضع عوض شده بود وضع را کی عوض کرده بود البته یک عدهای فداکاری کردند زحمت کشیدند وضع عوض شد وقتی وضع مملکت عوض شد در مورد نفت بین خودمان پوشیده نیست شخص شاه به طور صریح اول کسی بود که جبهه گرفت صریح هم گفت و نوشت و تلگراف هم کرد که باید کار نفت به نفع مملکت حل بشود و تا این اختلاف باقی باشد ما از دنیای غرب نمیتوانیم استفاده کنیم و بدون استفاده و نزدیکی با دنیای غرب نمیتوانیم مشکلات داخلی خودمان را حل
کنیم نمیتوانیم اوضاع اقتصادی خودمان را حل کنیم میخواهم عرض کنم که مسائل کلی مملکت از این جهت در درجه اول اهمیت است که وقتی چند نفر تصمیم گرفتند و شاهی تصمیم گرفت و دولت تصمیم گرفت و عدهای فدا کاری کردند وضع را مهیا کردند آن وقت موقعیت برای خدمت امکان دارد که ما اینکه الان در شرایط حاضر برای برای دولت حاضر اگر خوب کار کنند و خوب تشخیص بدهند در نتیجه زحماتی که در دو سال اخیر عدهای کشیدند وضع برای آنها آماده است بنابراین بنده از این جهت است که میگویم که آقا باید وضع کلی مملکت را در نظر گرفت وضع کلی وقتی درست شد آن وقت این مسائل حتماً درست میشود در این مطلبی که گفتم میخواهم به آقایان تذکراً عرض کنم که اینکه بنده گفتم چرا آقای دکتر امینی آن روز نمیگفت و امروز گفت از آقای دکتر امینی تقدیر میکنم که اینجا آمد گفت این قرار داد ایدهآل نیست و یک حرف خیلی خوبی زد و بعد هم با نهایت شهامت آمد گفت غیر از این راهی نیست اینکار را باید کرد و راه دیگری هم نیست ما وقتی به وضع سیاست اخیر ایران در یک سال قبل از این را در نظر بگیریم این موقعیت درست معلوم میشود اینکه من میگویم از ۲۵ تا ۲۸ مرداد برای ایران خطر داشت و برای اینکه معلوم باشد که چرا اوضاع بعد از آن را برای مملکت لازم داشتیم برای این بود که استقلال ما داشت از بین میرفت در آن روز عدهای میگویند که حزب توده غافلگیر شد این صحیح نیست حزب توده همان روز ۲۸ مرداد ساعت ۱۱ صبح نمایندگانش به منزل آقای دکتر مصدق مقاومت کرد و اسلحه نداد همین دکتر سنجابی که چند روز پیش آزاد شد همید شخص هم با دادن اسلحه مخالفت کرد یک عدهای از رقبایش هم مخالفت کردند با دادن اسلحه، تودهایها غافلگیر نشدند اینها در آن چند روز آماده بودند اینکه آنها نمیخواستند که دکتر مصدق فاتح بشود آنها میخواستند اسلحه بگیرند که خودشان فاتح بشوند و نظیر همین قضیه در روسیه در زمان انقلاب اکتبر واقع شد وقتی کرینلف رئیس بریگاد قزاق آمد به سمت پطروگراد برای اینکه شهر پطروگراد را برای تقاضای مردم آزادیخواه بگیرد حکومت کرنسکی برای اینکه دولت خودش از بین نرود تقاضای کمک از رؤسای بلشویک کرد و رؤسای حزب بلشویک در آن شب آمدند و در قصر کرنسکی به او وعده کمک کردند وبه او گفتند که اسلحه بدهید ما میرویم به جنگ آنها آن هم غفلت کرد و برای خودخواهی اسلحه داد کمونیستها اسلحه را گرفتند بر گشتند دولت را کوبیدند بنابراین آن روزها در آستانه یک خطر عظیمی قرار داشتیم در روزهای ۲۵ و ۲۶ و ۲۷ مرداد و الّا بنده که عاشق ۲۸ مرداد نبودم بنده که کاری انجام نداده بودم در ۲۸ مرداد که بگویم ۲۸ مرداد خوب است یا بد است صحبت روز ۲۸ مرداد نیست صحبت این است که جریان ۲۵ مرداد منتهی به وقایعی شد که آن وقایع ممکن بود برای ایران خطر داشته باشد در روز ۲۸ مرداد اگر تودهایها مسلح میشدند آن وقت میدیدید که وضع چه میشد و اگر مسلح میشدید به کمک دکتر مصدق نمیآمدند تا دکتر مصدق فاتح بشود زیرا میدانستند که دکتر مصدق باطناً دشمن سر سخت آنهاست نوبت خود دکتر مصدق هم که روز بعد میرسید برای بلند نشدن در موقع نواختن سلام شاهنشاهی همان دکتر مصدق صدها نفر از آنها را تبعید کرده بود ودر خیا به آنها با مسلسل آنها را کشته بود آن روز دکتر مصدق فاتح نمیشد غروب آن روز جنگ داخلی شروع میشد قوای نظامی به طرفداری شاه از ولایات حرکت کرده بود و در داخل مملکت صفبندی میشد و اگر در داخله صفآرایی میشد همان کاری میشد که کمونیستها انتظار داشتند ولی مملکت از این وضع خطرناک رهایی یافت این عین حقیقت است که باید بگویم و اگر جنگ داخلی میشد به فوریت کمونیستها همان کاری را میکردند که کمونیستهای چین به نفع کره شمالی کردند و اگر این قضایا اتفاق میافتاد حقیقتاً مقدرات ایران بسته به ساعتی بود وتغییر میکرد بنده که میگویم وقایع قبل از ۲۸ مرداد به ضرر ایران بود و این ۲۸ مرداد به نفع مملکت است این برای خاطر کسی نیست این برای جریانی است که عرض کردم و الّا آقابان همه میدانند وشاهدند که من خواهش شخصی از آقای سپهبد زاهدی نکردم وخودش در حضور اکثر آقابان گفت که فلانی یک تقاضای شخصی از من نکرد این مسئله را نباید توأم کرد با مسائل دیگر باید مردم ایران را راجع به وقایع سیاسی روشن کرد و یک عدهای میگویند که آمریکاییها کمک کردند من کمکی که نتیجهاش حفظ استقلال ایران باشد هیچ عیبی درش نمیبینم (صحیح است) مگر تشکیلات کمونیست بینالمللی در زمان حکومت آقای دکتر مصدق به جمعیتهای کمونیست داخلی اول بر علیه شاه کمک نکردند چطور کمک نکردند چطور کمک برای محو استقلال ایران عیب نداشت ولی کمک برای حفظ استقلال ایران عیب بود؟ بنابراین میخواهم استنتاج کنم آنچه که در مملکت واقع شد و بعد از آن جریان بنده آن را مطابق مصلحت مملکت دانستم و هنوز معتقد هستم آن سیاست صحیح بود و آن سیاست به نفع مملکت بود مردم ایران باید روشن بشوند در مقابل تبلیغات مضرهای که دائماً میشود و چون دستگاه تبلیغاتی ما ضعیف است و همیشه ضعیف بوده است و شاید تا مدتی هم همینطور باشد بنابر این بنده لازم میدانم که این مسائل را هر چند وقت یک مرتبه در مجلس تذکر بدهم بعد از آن وقایع در ایران سیاست جدیدی پیش آمد حل مسئله نفت که آن وضع برای ایران قابل دوام نبود.
دوم ایجاد آرامش و امنیت که اولین وسیله لازم برای اصلاح اوضاع ایران و اصلاح اوضاع اقتصادی از همه چیز بالاتر است حتی از فرهنگ.
۳- معلوم شدن روش سیاسی ایران و خارج شدن از آن سیاستی که نه معلوم بود از بلوک شرق برای امور اقتصادی خود استفاده میکنیم و نه از بلوک آمریکا استفاده میکردیم بیطرف هم نبودیم زیرا در ایران یک سیاست ضد آمریکایی شروع شده بود ما با انگلیسها طرف بودیم اما نفهمیدیم چه شد که در شش ماه آخر جنگ را بر علیه آمریکاییها شروع کردند کجای این به مصلحت بود؟ من که نتوانستم بفهمم البته این رویه عمال کمونیستها بود وبه همین جهت من معتقدم که باید مسئله سیاست ایران روشن بشود و همه مردم ایران بدانند استفاده از کمکهای مالی آمریکا یکی از مسائل مهمی است که برنامه و مورد عمل دولت سابق بود و این دولت هم در جزو برنامهاش قرار داده در تاریخ ایران همیشه هر وقت که دولتی در برابر روس و انگلیس حاضر به کمک ایران شده است ایرانیها از آن استفاده کردهاند مرحوم مستوفیالممالک از وطنپرستترین افراد ایران بود اما طرفدار این بود که از کمک آلمانها بر علیه روسها و انگلیسیها استفاده کند مرحوم صنیعالدوله از وطنپزستترین افراد ایران بود او آمد در ایران یک کنسرسیوم آلمانی برای ایجاد کارخانه در ایران تأسیس کند روسهای تزاری او را کشتند شرکت آمریکایی برای امتیاز نفت شمال حاضر شد شرکت نفت انگلیس بازی سقاخانه را در آورد و کنسول آمریکا را کشتند و پای آمریکاییها را از ایران قطع کردند شاه فقید امتیاز نفت را به آمریکاییها داد و شرکت اویل کمپانی تشکیل شد آن کمپانی هم در اثر فشار خارجی نتوانست عمل کند صرفنظر کرد و رفت، هندوستان مستقل شد، یادداشتهای کردل هول وزیر خارجه آمریکا را دقت کنید آمریکاییها فشار به انگلیسها آوردند برای آزادی هندوستان گاندی و زعمای هندوستان به خواب نمیدیدند که دولت آمریکا از آن سر اقیانوس به کمک هند بیاید ودولت انگلیس را در فشار بگذارد که استقلال هندیها را بشناسد رضا شاه به خواب نمیدید آتاتورک مرحوم به خواب نمیدید که آمریکاییها هزار دلار به ایران و ترکیه کمک مجانی بکند یک فرصتی در دنیا پیدا شده که آمریکا به ما کمک میکند آن هم برای این که نفوذ کمونیستها را جلوگیری کند البته هرکس که تحت تأثیر تبلیغات کمونیستها باشد و یا تشخیص صحیح ندهد با این استفاده مخالف است ولی هر کس شعور صحیح داشته باشد مثل تمام دنیا از این کمکها و فرصتها باید استفاده کرد زیرا دیگر یک چنین فرصتی نصیب ایران و یک مملکت فقیر نخواهد شد اگر وضع مالی و اقتصادی ما اصلاح شود بهتر میتوانیم در مقابل حوادث استقامت کنیم (صحیح است) بر ملت فقیر زودتر میشود مسلط شد اگر در ظرف چند سال اصلاحات اقتصادی کنیم دیگر به عقبتر نمیگردیم ملت فنلاند چون وضع اقتصادش خوب است در مقابل نفوذ کمونیسم توانسته است بایستد و همینطور است وضع اتریش.
خلعتبری- بنده یک ربع دیگر وقت میخواهم که عرایضم را تمام کنم.
رئیس- آقایانی که با یک ربع ادامه صحبت آقای خلعتبری موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد بفرمایید.
خلعتبری- خیلی متشکرم، باید سعی کرد وضع اقتصادی مملکت خوب بشود تا تمام افراد مملکت راضی باشد زندگی خوب داشته باشند وقتی که وضع زندگیشان خوب باشد بهتر میتوانند در مقابل خارجیها مقاومت بکنند (صحیح است) بهتر منافع خود را میتوانند حفظ کنند خارجیها به او بیشتر احترام میگذارند (صحیح است). من جداً معتقدم که اصلاح وضع اقتصادی بر هر چیز دیگر مقدم است (صحیح است) اصلاحات وضع اقتصادی هم بدون پول و سرمایه ممکن نیست و آن سیاستی هم که میتواند برای مملکت پول و سرمایه تهیه کند از جهت اینکه مفید به وضع حال و آینده مملکت است از لحاظ سیاسی مورد تأیید بنده و مسلماً مورد تأیید و تصدیق آقایان نمایندگان است و من هر دولتی که این سیاست را تعقیب کند موافق او هستم و مخصوصاً با جناب آقای علاء و وزرای ایشان که میخواهم بگویم در انتخاب آنها سلیقه خوبی به کار رفته موافق هستم زیرا همین سیاست را باید تأیید کرد و اگر عیوبی هست باید گفت و جلوگیری کرد بعضیها از مصلحت خودشان خارج است که با این عقیده موافق باشند مثل کمونیستها زیرا اگر اوضاع اقتصادی مملکت اصلاح شود آن وقت برنامه کمونیستها پیشرفت نخواهد کرد به دلیل اینکه در ممالک دیگری
که اصلاحات را کردهاند و میکنند پیشرفت نکردهاند و این تبلیغاتی که کمونیستها میکنند با حقیقت اختلاف دارد و مطابق نیست در روسیه یک فاصله عجیب بین کارگرها و زحمتکشان و مستخدمین عادی از یک طرف و رؤسای حزبی و مدیران و طبقات اداری بالاتر وجود دارد خانمهای طبقات ممتازه حزبی روسیه و ممالک کمونیست که هزار هزار هستند پالتوهای خز و شیکترین لباسها و قیمتیترین جواهرها و ویلاهای ییلاقی دارند و اتومبیلهای شیک در اختیار دارند و هر چه بخواهند میتوانند بخرند. اخیراً در روزنامهها مشاهده فرمودید چندین میلیون روبل جواهر از منزل شخصی سرقت شده بود ولی یک کارگر به زحمت با مزد خود میتواند همان غذای ساده خود را تهیه کند و در سال شاید یک جفت کفش و یک دست لباس بیشتر نتواند بخرد (شوشتری- معنی کمونیستی همین است) و باید به جای یک جا یک کارگر در چند جا کار کند و دوبرابر و سه برابر یک کارگر عادی کار کند تا بتواند زندگی ساده کارگری را ادامه بدهد پس باید اساس عدم رضایتها را از بین برد و حقایق را به مردم گفت تا تبلیغات مضر در مردم اثر نکند و این اصلاح میسر نیست مگر با داشتن امنیت جلوگیری از اختلالات، تهیه کار، پیشرفت و تولید کشاورزی و صنعت و بالا بردن سطح زندگی مردم از حیث فرهنگ و بهداشت و بدون پول و سرمایه این اقدامات ممکن نخواهد بود من با نهایت شهامت عرض میکنم باید از کمکهای مالی آمریکا استفاده کرد کارخانهها را زیاد کرد تولید را بالا برد کشاورزی را ترقی داد، راه ساخت، سد ساخت، صنعت را ترقی داد، کار برای مردم ایجاد کرد و از هیچ چیز وحشت نداشت برای این که اگر این کارها شد به نفع و صلاح عامه و توده مردم است و ما باید این کارها را برای مردم انجام بدهیم این است خدمت به مردم من طرفدار چنین وضعی هستیم که بتواند از دنیا برای مملکت استفاده کند این وضع چه به دست تیمسار سپهبد زاهدی باشد در تحت توجهات شاه، چه با کار و زحمت آقای علاء یا شخص دیگری تهیه بشود. ما با شخص طرف نیستیم ما موضوع را از لحاظ صلاح مملکت میخواهیم که مسائلی پیش بیاید که وسایل راحتی مردم فراهم بشود من معتقدم که شخص اعلیحضرت شاه هم در این قسمت مؤثر هستند و تقویت ایشان از این سیاست کلی موجب تشویق اشخاصی میشود که طرفدار این سیاست دولتی هستند یعنی مملکت ایران را با استفاده از کمکهایی که امروز در دنیا میشود کمک بکنند و سطح زندگیشان را بالا ببرند از این فرصت همه ممالک استفاده کردند دولت ترکیه مگر به مملکت ترکیه علاقه ندارد؟ اگر ما از این کمکی که میشود استفاده نکنیم به مملکت ضرر میزنیم کدام مملکت است که پولی دادهاند و نگرفته؟ پولی که معلوم نیست پس بگیرند و به همه دنیا دادهاند و از ما وثیقهای نخواستهاند چرا نگیریم؟ و برای آبادی مملکت خرج نکنیم ممالک اروپا که صنعتی بودند بعد از جنگ بدون کمک نتوانستهاند وضع خودشان را اصلاح کنند ما که کسر بودجه داریم و نمیتوانیم کسر بودجه را تأمین کنیم چطور از کمکهایی که میشود صرفنظر کنیم؟ اگر اصلاحات اقتصادی و اجتماعی در مملکت نشود این مملکت برای اختلافات آماده خواهد بود اگر ما وضع خودمان را اصلاح کردیم و سد ساختیم سه سال دیگر این سد را کسی نمیتواند خراب بکند و اگر سد نساختیم و کارخانه نساختیم از وسایل اقتصادی عقب میمانیم من میگویم آقایان یک نگاهی به این همسایه ما عراق بکنید ممالک مجاور را ببینید با چه سرعتی دارند از درآمد نفت از کمکهای مختلف و متعدد استفاده میکنند و جلو دارند میروند و من میترسم که عق بمانیم. هندوستان یک رویه خاصی دارد ولی در عین حال از کمکهای آمریکا استفاده میکنند. (احمد فرامرزی- کسی نمیگوید از کمکهای آمریکا نباید استفاده کرد) ما که یک مملکت فقیری هستیم حتماً باید استفاده کنیم ما به جای اخلال و اغتشاش باید یک دوره اقتصادی و فعالیت تولیدی شروع کنیم و مردم را به جای سرگرم کردن در مناقشات سیاسی وارد فعالیت اقتصادی و تولیدی و کشاورزی بکنیم باید افکار عمومی را روشن کرد باید مردم را روشن کرد که مردم عقب کار و زندگی بروند مثل آلمان که بعد از جنگ ده سال سیاست بازی را گذاشت کنار رفت کارش را درست کرد الان دولت ورشکست آلمان از ممالک دیگر طلبکار است، پولش اعتبار دارد، هیتلر توی اطاقش نشست گفت مبارزه میکنیم آقا با دست خالی که با درفش نمیشود مبارزه کرد هی گفت مبارزه میکنیم، مبارزه میکنیم تا به جایی رسید که آمدند ناچار شد خودش را بکشد مملکتش را گرفتند قطعه قطعه کردند آن بلا را سر آلمان درآوردند اما مردمی که در ۱۹۱۸ در آلمان بودند عاقلتر بودند، بعد از آن جنگ هم همین طور گفتند حالا یک قدم عقبتر مینشینیم نشستند از همان انگلیس و آمریکای فاتح کمک گرفتند و وضع خودشان را درست کردند و همین انگلیس که در جنگ اول آلمان را کوبیده بود کمپانیهایش را فرستاد کمک کردند و گفتند بفرمایید حالا قوی شوید همین آمریکایی که آلمان را کوبیده بود پول داد به آلمان گفت حالا قوی بشوید حالا مجهز بشوید حالا از لحاظ شئون با هم مساوی بشویم چرا؟ برای این که ملت آلمان طریق صحیح را اتخاذ کرد من اگر از دولتها حمایت میکنم برای همین منظور است من اگر آقای علاء زمامدار نمیشدند و اشخاصی در نظر گرفته میشدند که سابقه سیاسی نامطلوبی داشتند و ثابت کرده بودند که نمیتوانند زمامدار باشند که متناسب با وضع فعلی باشد به شدت مخالفت میکردم و ابداً هراسی نداشتم ولی آقای علاء را از این جهت میپسندم و وزرایشان را میپسندم اما ایشان باید مقاومت داشته باشند و مسند را نباید به آسانی ترک بکنند و به دیگری بدهند این که من میگویم حتی هر اصلاحی محتاج به پول و سرمایه است عقیده جناب آقای دکتر مصدق هم همین بود النهایه ایشان در چند ماه اخیر حکومت خودشان در مسیری قرار گرفتند که در ابتدا آن را نمیخواستند و عدم اطلاع از مسائل دنیایی همکاران ایشان سبب شد که به راهی بروند که از منفعت خودشان و مملکتشان خارج شود و دلیل این که ایشان هم همین عقیده را داشتند بیانات مکرر ایشان در مجلس مخصوصاً در جلسه چهارشنبه ۶ تیر مجلس شانزدهم بود مخصوصاً آقایان به این بیانات توجه بفرمایند این بیانات جناب آقای دکتر مصدق است: «اگر این کار تمام نشد یعنی کار نفت برای ما هیچ اصلاحی ممکن نیست زیرا هر اصلاحی محتاج به پول است هر کاری که شما بخواهید انجام بدهید محتاج به پول است اصلاح این نیست که یک وزیر برود و یا از وزارتخانه عدهای را خارج کند اصلاح این است که شما پولی پیدا کنید، اعتباری داشته باشید، سرمایهای داشته باشید و در بودجه مملکت مخارجی برای کارهای تولیدی پیشبینی بکنید مردم را به کارهای تولیدی وادار کنید باید این وجه را گرفت و صرف کارهای تولیدی کرد» چطور در سه سال پیش هیچ کاری در مملکت بدون پول و سرمایه قابل پیشرفت نبود اما حالا از سه سال به این طرف هر کار بدون پول قابل پیشرفت است؟ سه سال پیش هر کار اصلاحی و اجتماعی ممکن نبود مگر با پول اما حالا باید صرفنظر کرد؟ پس اشخاصی که برخلاف این سیاست فعلی که حالا ایجاد کردهایم و میخواهیم از وضع دنیا استفاده کنیم و با این کمک وضع مردم را بهتر کنیم این مطالب ما را نمیپسندند روی نظرهای شخصی است و بنده معتقدم که این رویه یعنی رویه روش وضعیت فعالیت اقتصادی برای مردم یک رویه بسیار صحیحی است و من این را در برنامه دولت بسیار مپسندم و تمام حمایت من از دولت تیمسار سپهبد زاهدی برای این مسائل کلی بود این مسائلی بود که از لحاظ این که در این موقع دولت حاضر آمده است بنده خواستم مطالب خودم را عرض کرده باشم راجع به اصلاحات اوضاع اداری و مسائل دیگر مطالب دیگری دارم که بعداً به عرض آقایان محترم میرسانم و در خاتمه عرایضم از جناب آقای وزیر دارایی یک خواهش دارم و آن این است که در نتیجه تصویبنامهای که سه ماه پیش راجع به چایی ایران صادر شد مقداری چایی وارد مملکت شده و الان کارخانههای چایی داخلی به اجاره نمیرود و اگر وضع به همین منوال باقی بماند یک صدمه بزرگ شدیدی به چایی مملکت وارد خواهد شد بنده از شما میخواهم که فردا به آقای وزیر کشاورزی و آقای معاون وزارت اقتصاد تماس بگیرید شورای اقتصاد و شورای چای را تشکیل بدهید و در فکر دو میلیون مردمی باشید که در شمال از این راه ارتزاق میکند از یک طرف میگوییم مبارزه با کمونیسم از یک طرف ما خودمان فقر برای مردم ایجاد میکنیم کاری شده است مبنی بر اشتباه بوده است دولت سابق خودش متوجه شد و اصلاح کرد حالا دنبال این کار را بگیرید و یک منطقهای که چندین صدهزار نفر از این کار ارتزاق میکنند و باید به اینها کمک کرد که آنها را از فقر نجات بدهید بنابراین این اقداماتی که میخواهید تحول ایجاد کنید و در دولت سابق هم بنده میدانم که جنابعالی با آن تصویبنامه مخالف بودید آقای دکتر امینی شما با آن تصویبنامه مخالف بودید ولی در اقلیت قرار گرفتید حالا جبران کنید این کار را برای مردم شمال بنده خیلی معذرت میخواهم که وقت آقایان را گرفتم (احسنت- احسنت)
رئیس- آقای شوشتری
شوشتری- بسماللهالرحمنالرحیم بدواً موضوعی را عرض کنم. فقدان هر یک از دانشمندان دنیا که نسبت به جامعه بشر خدمت میکنند مورث تأثر و تأسف آقایانند که علاقه دارند به دانش و اختراع و فضل آنها. به من خبر رسید یکی از بزرگترین دانشمندان امروزه دنیا انیشتن فوت کرده است چون در فرضیه نسبی او و تطبیق با آیه نور چندسال قبل شرحی نگاشتم و بین ما مکاتبات شد خواستم در مجلس شورای ملی عرض کنم که فقدان این دانشمند برای دانشمندان و عموم علاقمندان مورث تأثر و تأسف است (صحیح است) و اما چون جناب آقای دکتر امینی تشریف دارند و من در آن روز برای این که ایشان و جناب آقای انتظام تعدیل فرمودند فرمایشاتشان را و منهم عرض کردم ما هم تعدیل میکنیم استدعا دارم آقای دکتر
امینی یک طریقی بفرمایید چون بعضی از مطالب است که نمایندگان برای اصلاحات مملکت و حوزه انتخابی نمیتوانند در ضمن مطالب مطروحه عرض کنند یا پیشنهاد کنند الزام دارند مجبورند به عنوان نطق قبل از دستور این مطالب را بیان کنند ولی وقتی از آقایان وزرا تشریف نداشته باشند و یادداشت نکنند این مطالب بر هوا میشود بیاثر میشود به نظر من لااقل باید در هر جلسهای دو نفر از وزرا محترم تشریف بیاورند که نظریه اصلاحی نمایندگان را یادداشت بفرمایند آنچه که قابل انجام و میسور و منطبق با مصالح مملکت است اقلاً به موقع اجرا در آید من آن روز چون خاتمه دادم به آن حرفها و استدعا کردم که پرونده تیمسار معظم سپهبد زاهدی را ببندیم و کنار بگذاریم نه کسی حرفی بزند که مجبور بشویم وارد بشویم نه اینکه اوقات مملکت را تضییع کنیم حالا بنده از جناب آقای دکتر امینی استدعا دارم. در دولت گذشته بنابرآن چه که در خواست کرده بودند موکلین من استدعا کرده بودند از پیشگاه شاهنشاه وقتی سال گذشته تشریف فرما شدند به گرگان ۱۶ ماده تقدیم کردند به وسیله خدمتگذار و نماینده خود و من یک روز با علیحضرت همایونی عرض کردم و آن مستدعیات را تقدیم کردم به جناب آقای علاء و ندانستم که چه شد از آنها یکی اتصال خطآهن است از بندر شاه به شهر گرگان که تیمسار سپهبد زاهدی در همان چند روز اخیر که رفته بودند به آنجا امر اکید کرده و برنامهاش هم تعیین شده بر آورد مخارجش هم شده این کار از نظر اقتصادی و از نظر آسایش مردم خیلی اهمیت دارد وقتی ترن ساعت یازده میرسد به بندر شاه یک مردم بیچاره باید بروند به گرگان وضع را مشاهده کند تصدیق میکند مردم حق دارند این استدعا را بکنند. یکی راجع به چند چاه آب گرگان است در دوره ۱۶ بنده هشت حلقه چاه اعتبارش را هم تأمین کرده بودم اعتبارش را داده بودند ندانستم چه شد افتاد به زمان آقای مصدق و دو تا حلقه چاه شد و آن هم یکیش ناقص است که دیشب تلگراف کردند که نمیدانم چه شده و اغلب آقایان نمایندگان در حوزه انتخابیهشان مبتلا هستند دچار مخمصه هستند چه پولی بدهند از کجا بیاورند بدهند اگر بنا بشود از یک جا قرض تومانی سه عباسی و اتوزشاهی بگیریم از شیر مادر حلال ترکه نمیشود این را هم یک فکری بکنید برای این مردم دیگر جناب آقای دکترامینی مکرر عرض کردم موضوع غله موضوع کشت غله که خداوند امسال تفضل فرمود که این بار آنها از نگرانی ما را خارج ساخت اگر این تلطف و عنایت باریعالی نشده بود خود آقا و سپهبد زاهدی در این مقام بودید که یک میلیون تن گندم از آمریکاییها بگیرید حالا برای اینکه ما دست دراز نکنیم (اعظم زنگنه- یک میلیون تن برای چه؟) بله بله مکاتبات شده است آقایان اطلاع دارند برای اینکه تمام مملکت داشت تهدید میشد ولی خداوند باران رحمتش آمد و ما آسایش پیدا کردیم الان طوری شده است که کشت پنبه و سایر محصولاتی که زودتر به پول میرسد دارد سطحش بالا میرود اجرت طوری است که مردم را، زارع را نمیبرد به گندم کاری آقا مصلحت آن است که نرخ گندم از تنی ۵۰۰۰ تا ۵۵۰۰ ریال برای ۳ سال تثبیت کنید این کار باید بشود وعده هم فرمودید این راطوری کنید که زودتر اعلام شود از حالا راجع به آیشبندی زمین، تهیه تراکتور و تهیه دیگر این چیزها اینها را طوری بکنید که زارعین به گندم کاری امیدوار شوند برای اینکه حوزه انتخابی من طوری است که در درجه اول حائز شده است من میدانم بعد اشکال پیدا میکنیم یکی این موضوع و یک موضوعی که تلگراف کردهاند و دیروز هم کاغذ نوشته بودند من دیدم و به جناب آقای وزیر کشاورزی عرض کردم جناب آقای دکتر امینی ملخ همان نیست که ملخ دریایی باشد یا ملخ افریقایی ملخ معمولی چند سال است زیاد شده پوره ملخ که مثل کپسول است بین دویست و دویست و چند تا در هر کپسول هست نمیدانم باید علمای این فن بگویند این مثل سن است هر جا که لانه کرد و خانه کرد مثل موضوع سن است اسباب بدبختی میشود به من اطلاع دادهاند که تمام گرگان و دشت را موضوع ملخ بومی تهدید کرده است گندم: جو، عدس، نخود، لوبیا، پنبه، توتون تمام محصولات در تهدید واقع شده فوراً باید مبارزه با این موضوع بشود دیگر اینکه نزدیک به سالی ۲۵۰ میلیون تومان نزدیک به این مبلغ شاید اگر مخارجش را حساب کنیم موضوع توتون ایران است که به این مملکت این محصول پول میدهد جناب آقای دکتر امینی وضع کشت توتون و وضع پول دادن و مساعده دادن و وضع اینکه طلب کار را مدتها نگاه داشتن توتونکاری را تهدید میکند و از بین میبرد سه هزار هکتار ۳۲۰۰ هکتار نزدیک و بیشتر زیر کشت و توتون بود امسال به من اطلاع دادند ۹۰۰ هکتار شده است خدا شاهد است به سر آقایان من خلاف عرض نمیکنم آقا رضاییه را میدانم رشت را میدانم مازندان را میدانم تنباکوی اصفهان را میدانم تمام این چیزها را تحقیق میکنم از من قبیح است تحقیق نکرده چیزی را بگویم اگر این منوال باشد دو سال دیگراین منبع ثروت و این منبع سرشاری که به این مملکت پول میدهد از بین میرود هم زارع از بین میرود هم مالک و هم دولت بیاستفاده میشود یعنی زارع و مالک و دولت همه یکی هستیم و خانهمان را باید اداره کنیم این یک موضوع سادهای نیست آقای مجیدی رئیس دخانیات (مهندس جفرودی- مجیدزاده) مجیدزاده پسر مرحوم آقا سیدعبدالمجید مجتهد خدا پدرش را رحمت کند یکی از اساتید و دانشمندان مدرس بود مرد پاک خودش هم بسیار آدم خوبی است این را باید کمک کرد راهنماییش کرد تقویتش کرد دستش را باز کرد مساعده داد که این منبع ثروت از دست ما نرود موضوع دیگری که در دولت سابق هم عرض کردهام و سؤال هم کردهام و از سؤالم هم انصراف پیدا نمیکنم از جناب آقای دکتر امینی خواهش میکنم تشریف بیاورند به سؤال بنده جواب بفرمایید من در عرایضی که میکنم تا وارد نباشم چیزی نمیگویم آقایان میدانند در امور اقتصادی، در امور تجاری که کار من نیست من حرفی ندارم اما راجع به مسئله احشام و اغنام و مراتع و کم شدن گوشت، روغن، ماست، پنیرکشک، پشم این را واردم از اول جنگ تا به حال نزدیک به ۱۱ میلیون گاو و گوسفند گاومیش بز و احشام دیگر از بین رفته این را باید ما جبران کنیم یا نه؟ هی جنگلها را از بین بردند این جنگلها زیر درختها مرتع است یعنی گاوسرا بود بزسرا بود گوسفندسرا بود اینها همه از بین رفته که به جایش پنبهکاری بشود اصل مرتع رفته کود زمین هم که از برگ درخت از بین رفته پیش آمد جنگ یک عده قاچاقچی هم توی جنگلها با آن تصویبنامهها این جنگلها را از بین برده آنها که علاقه به این مملکت نداشتهاند حالا هی شما و بنده اینجا داد میزنیم که گوشت چرا کیلویی ۶ تومان است باید یک قدری فکر کرد باید ببینیم از کجا باید درست بکنیم من خودم عقیدهام این است که باید دولت فکری بکند که اولاً تمام ایران به طور قطع و حتم باید همان دستور زردشت را اجرا کنیم و هفتهای دو روز گوشت نخوریم بدون تردید این یکی یکی دیگر میش کشته نشود میش را باید تا وقتی میشود از آن از نظر علمی وقتی نتیجه گرفت نباید کشت میشکشی نشود دیگر اینکه حتماً باید راجع به مراتع ما فکری بکنیم این اراضی که از دریا بیرون آمده تمام اینها قابل مرتع است تمام اینها را باید گاومیش و گوسفند و گاو چرا بدهیم و برای مملکت فکر کنیم این هم یک موضوع اساسی من چون میخواهم از آن وضعیت خارج شوم و وارد بشوم جناب آقای دکتر امینی به وظیفه مبارزه با فساد و به وظیفه خدمت به خلق خدا من موکلم فقط گرگانی نیست من خود را نوکر ایران میدانم من خودم را خدمتگذار ایران میدانم این عراضی که میکنم هم به نفع شما است هم به نفع مملکت است هم مشورت صحیح است هم عاری از غرض شخصی است اینها یک اموری است که باید دولت توجه کند البته الان باید کمونیست بکند راجع به نرخ گندم تصمیم قطعی بگیرد راجع به تقسیم اراضی به آن عنوان برای مرتع یعنی آیشبندی که چه جور برای گوسفند و گاو مرتع تهیه کنیم فکر کنیم چه جور موضوع کشت تنباکو و توتون را فکر کنیم اینها یک موضوعاتی است که به سرعت کمونیست لازم دارد و الّا امروز این اوقات را بگذرانیم و این حرفها را نگوییم من اره بگیرم آقا تیشه بگیرید هی به هم دیگر بکشیم فایده ندارد کل یوم هو من شأن امروز ما باید بنشینیم برای این اصول فکر کنیم از این جهت بنده استدعا دارم که این عرایض صادقانه بنده را مورد توجه قرار دهید و فوراً کمونیست برای جلوگیری از دفع آفت و اتصال خطآهن و موضوع گندم توتون گرگان بفرمایید و برای اینکارها فکری بفرمایید (احسنت)
۳- قرائت گزارش انتخاب هیئت رئیسه شعب
رئیس- وارد دستور میشویم صورت هیئت رئیسه شعب به عرض مجلس میرسد مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی شعب ششگانه مجلس شورای ملی که در تاریخ ۲۷/ ۱/ ۳۴ بقیه قرعه تعیین شده بود در تاریخ ۲۹/ ۱/ ۳۴ هیئت رئیسه خودشان را از این قرار انتخاب نمودهاند
شعبه اول- آقای دکتر امیر نیرومند
رئیس- آقایان استخر و مهدی ارباب نواب رئیس آقای صارمی
مخبر- آقایان مرتضی حکمت و مرآت اسفندیاری منشی
شعبه چهارم- آقای حائریزاده رئیس آقایان کیکاوسی
نایب رئیس- آقای مسعود
مخبر- آقایان ثقةالاسلامی و سالار بهزادی منشی
شعبه پنجم- آقای اورنک رئیس آقایان عمیدی نوری و محمود افشار
نایب رئیس- آقای مشایخی
مخبر- آقایان مهندس اردبیلی و یارافشار منشی
شعبه ششم- آقای امیرتیمور کلالی
رئیس- آقای بزرگ نیا نایب رئیس آقای دکتر بینا
مخبر- آقایان جلیلی و باقر بوشهری منشی
۴- اعلام عده اعضاء کمیسیونها
رئیس- صورت کمیسیونها که باید معیین بشوند یعنی تعداد اعضایش به اطلاع مجلس میرسد که به همین ترتیب اگر نظری نیست اقدام کنند به انتخاب کمیسیونها یک
پیشنهادی هم رسیده که در کمیسیون را و اقتصاد ۱۸ نفر باشند چون سابق ۱۲ نفر بود حالا قرائت میشود یادداشت میفرمایید که هر کدام چند تاست
(تعداد اعضاء کمیسیونها به شرح ذیل خوانده شد)
بودجه ۱۸ نفر، قوانین دارایی ۱۸ نفر، قوانین دادگستری ۱۸ نفر، امورخارجه ۱۸ نفر، کشاورزی ۱۸ نفر، برنامه هفت ساله ۱۸ نفر، فرهنگ ۱۲ نفر، بازرگانی و پیشه و هنر (اقتصاد ملی) ۱۲ نفر، راه ۱۲ نفر، بهداری ۱۲ نفر، امور اجتماعی و کار ۱۲ نفر، امور استخدام ۱۲ نفر، نظام ۱۲ نفر، پست و تلگراف ۱۲ نفر، عرایض ۶ نفر، محاسبات ۶ نفر، کمیسیون تحقیق ۱۸ نفر، همکاری مجلسین ۱۲ نفر، تجدیدنظر در آئیننامه داخلی ۱۲ نفر
رئیس- دو کمیسیون سابق داشتیم که حالا تصور میکنم احتیاجی نباشد یکی کمیسیون نفت است چون نمایندگانی هم از مجلس برای شورای نفت معین شدهاند دیگر موردی ندارد یکی هم کمیسیون تجدیدنظر در آئیننامه است که تغییر میکند چون از مجلس قانونی گذشت رأیی داده شد و تصمیم اتخاذ شد که یک کمیسیون تجدیدنظر انتخاب بشود و دو ماه هم از دورهاش بیشتر نگذشته آن هم محتاج به تجدید نیست بنا این آنهایی که ذکر شد با همان عده اگر آقایان موافق باشند کمیسیون راه و اقتصاد هم ۱۸ نفر باشد (صحیح است) آقای صدرزاده
صدرزاده- بنده میخواستم تذکر بدهم بسیاری از آقایان علاقمندند که در کمیسیون فرهنگ هم شرکت داشته باشند اگر اجازه بفرمایید کمیسیون فرهنگ هم ۱۸ نفر باشد (صحیح است)
رئیس- پس اگرآقایان موافق هستند این سه کمیسیون هم ۱۸ نفر باشد کمیسیونهای فرهنگ و راه و اقتصاد (صحیح است) مخالفی نیست در این قسمت که محتاج برای باشد؟ (اظهاری نشد) پس به همین قرار آقایان اقدام به انتخاب فرمایید
۵- اجرای مراسم تحلیف به وسیله آقای یدالله ابراهیمی
رئیس- آقای ابراهیمی (احضار برای انجام مراسم تخلیف)
(در این موقع کلامالله مجید را با احترامات لازمه به تالار جلسه آورده و عموم حضار به احترام قیام کردند و آقای یدالله ابراهیمی قسمنامه را به شرح ذیل قرائت و امضا نمودند)
بنده که در ذیل امضاء مینمایم خداوند را به شهادت میطلبم و به قرآن قسم یاد میکنم مادام که حقوق مجلس و مجلسیان مطابق قانون اساسی محفوظ و مجری است تکالیفی را که به من رجوع شده است مهماامکن با کمال راستی و درستی و جد و جهد انجام داده و نسبت به اعلیحضرت شاهنشاه متبوع عادل مفخم خود صدیق و راستگو باشم و به اساس سلطنت و حقوق ملت خیانت ننمایم و هیچ منظوری نداشته باشم جز فواید و مصالح دولت و ملت ایران
۶- بقیه مذاکرات در گزارش کمیسیون اقتصاد ملی راجع به جلب سرمایههای خارجی
رئیس- لایحه جلب سرمایههای خارجی مطرح است پیشنهاد قرائت میشود.
(پیشنهاد آقای مهندس اردبیلی به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم که در ماه ۲ به اعضا هیئت متشکله رئیس بانک کشاورزی و معاون وزارت کشاورزی نیز اضافه شود. مهندس اردبیلی
رئیس- آقای مهندس اردبیلی
مهندس اردبیلی- چون منظور از این لایحه و جلب سرمایههای خارجی قسمت عمدهاش برای عمران و آبادی کشور است و وزارت کشاورزی و بانک کشاورزی هم دل مهمی در این کار دارند لذا این پیش نهاد را کردم که وزیر کشاورزی و رئیس بانک هم در این هیئت شرکت کند که اقداماتی که شروع خواهد شد بیاطلاع آنها پیشنهاد را کردم و تصور میکنم که آقایان هم با این پیشنهاد موافق باشند (صحیح است)
رئیس- هر دو که نمیشود این باید اصلاح شود رئیس بانک یا معاون وزارت کشاورزی
مهندس اردبیلی- اصلاح میشود به این ترتیب: وزیر کشاورزی با معاون او
رئیس- آقای وزیر دارایی
وزیر دارایی- (دکتر امینی) آقایان تجربه دارند که در این کمیسیونها هر چه تعداد اعضا آن زیادتر شود بنده خیال میکنم که این اشخاصی که در نظر گرفته شده کافی است و مانعی ندارد که در کارهای مخصوص و موارد مخصوص فرض بفرمایید کارهای کشاورزی که مطرح است آنها را بخواهند و نظرشان را جلب بکنند و بعد تصمیم بگیرند و اگر بنا باشد رئیس بانک کشاورزی یا معاونش باشد چه فرقی میکند که رئیس بانک رهنی و ساختمانی نباشد. بنابراین میخواستم از جناب آقای مهندس اردبیلی تقاضا کنم که موافقت بفرمایید که تعداد همین جور باشد ولی قطع بدانند که در مواقع معین و جاهایی که مربوط به آنهاست آنها را میخواهند و جلب نظرشان را میکنند از این جهت به عقیده بنده نگرانی ندارد و الّا تعداد نفرات زیاد سبب خواهد شد که کار بطییتر انجام شود
رئیس- آقای مهندس اردبیلی
مهندس اردبیلی- همانطور که جناب آقای وزیر دادایی توضیح دادند قول دادند هر موقع هر موضوعی مطرح میشود رئیس اداره مربوطه را هم شرکت بدهند در آن قسمت مثلاً راجع به ساختمان و سایر قسمتهای مختلف آقای وزیر دارایی موافقت کردند که رئیس بانک ساختمانی هم نظرش جلب شود و همینطور در قسمت کشاورزی نظر وزیر کشاورزی خواسته شود.
رئیس- پس باید پیشنهاد را اصلاح کنید و امضاء کنید چون باید رأی بگیریم
وزیر دارایی- منظورشان این است این توضیح را بدهند که پیشنهادشان را پس بگیرید
مهندس اردبیلی- با این توضیحی که دادند پس میگیرم.
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود:
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم که شورایی به نام شورای عالی اقتصادی از رؤسای اطاق بازرگانی و رؤسای شورای عالی کشاورزی تحت ریاست وزیر دارایی و عضویت آقایان وزرای اقتصاد ملی و رئیس بانک ملی ایران و رئیس بانک کشاورزی و وزیر کشاورزی هر سه ماه یک مرتبه در مرکز کشور تشکیل و در موضوع اقتصادی مملکت شور و مذاکره و تصمیمات متخذه پس از تصویب هیئت دولت به موقع اجرا گذارده شود مهندس اردبیلی
رئیس- آقای مهندس اردبیلی
محمدعلی مسعودی- آقای اردبیلی این که همه وزری هستند
مهندس اردبیلی- یک عده کمی هستند بنده این پیشنهاد را که امروز خدمت آقایان تقدیم کردم به علت این بود که اغلب کمیسیونهایی که در مرکز تشکیل میشود یا شهرستانها به کلی بیاطلاعند یا یک تصمیماتی گرفته میشود که به کلی شهرستانها را محروم میکند بنده برای اینکه هیئت دولت و وزارتخانهها از وضع شهرستانها اطلاع حاصل کنند ییشنهاد کردم که اولاً در هر سه ماه یا شش ماه یک دفعه کمیسیونی تشکیل شود و رئیس اطاق تجارت هر شهرستان و رئیس شورای کشاورزی هر شهرستان دعوت شود و در این کمیسیون شرکت کنند تا این که آقایان از وضع و اوضاع شهرستانها اطلاع پیدا کنند و از پیشنهادهایی که آنها خواهند کرد مطلع بشوند عرضم همین بود و تصور میکنم پیشنهاد، پیشنهاد خوبی هم باشد.
رئیس- آقای فرامرزی مخالفید؟ بفرمایید
عبد الرحمن فرامرزی- بنده چون عرضم مختصر است از همین جا عرض میکنم. عرض کنم این عقیده بنده همیشه بوده و حالا عم هست که کارهای دولت را ما نباید در آن دخالت کنیم. کمیسیون درست بشود این درست، ولی انتخاب اعضایش را باید خود دولت بکند نه اینکه من پیشنهاد بکنم که این اشخاص باشند. من ذاتاً با این پیشنهادها مخالفم این است که حالا هم مخالفم.
رئیس- آقای وزیر دارایی
وزیر دارایی- نظری که جناب آقای مهندس اردبیلی فرمودند بسیار صحیح است که از شهرستانها بیایند و مذاکره کنند در امورکلی مملکت ولی ارتباطش با این لایحه چیست بنده نفهمیدم (مهندس اردبیلی- تذکر دادم) این تذکر بیمورد است ولی تقاضا میکنم که باین قانون از این جور چیزها اضافه نفرمایید و از این پیشنهاد هم صرفنظر بفرمایید موضوع این پیشنهاد تذکرش خیلی خوب است که باید در امور شهرستانها مشورت کرد ولی بنده تقاضا میکنم که این تذکرات را این قانون مرتبط نفرمایید دکتر عدل. پس گرفتید آقا
مهندس اردبیلی- نه آقاپس نگرفتم
دکتر عدل- من که رأی نمیدهم
رئیس- رأی بگیریم یا پس میگیرند؟
مهندس اردبیلی- نخیر رأی بگیرید
رئیس- رأی گرفته میشود پیشنهاد آقای مهندس اردبیلی موافقین قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصدیب نشد پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم تبصره ذیل به ماده ۲ لایحه جلب سرمایههای خارجی اضافه شود تبصره- نسبت به پیشنهادات واصل راجع به ورود سرمایههای خارجی اظهار نظر و اخذ تصمیم هیئت رسیدگی از تاریخ وصول پیشنهاد حداکثر تا یک ماه و تصویب هیئت وزیران پس از ده روز از تاریخ تصویب و اظهار نظر هیئت رسیدگی مربوطه خواهد بود. مهدی ارباب
رئیس- آقای مهدی ارباب
ارباب- در ماده ۲ نوشته است برای رسیدگی و اظهار نظر درخصوص پیشنهادهای واصل راجع به ورود سرمایههای خارجی
هیئتی تحت نظر فلان تشکیل و تصمیمات این هیئت با تصویب هیئت وزیران قابل اجرا خواهد بود. البته مدت ندارد و ممکن است یک صاحب سرمایه خارجی بیاید در ایران و در یک مهمانخانهای معطل بماند و معلوم نیست که مدت اخذ تصمیم تا چه مدت خواهد بود. این آدم یک سال باید بماند ششماه باید بماند دو ماه بماند معلوم نیست این پیشنهادی که بنده تقدیم کردم مفادش این است که نسبت به پیشنهادهای واصل راجع به ورود سرمایههای خارجی اظهارنظر و اخذ تصمیم هیئت رسیدگی از تاریخ وصول پیشنهاد حداکثر تا یک ماه و تصویب هیئت وزیران پس از ۱۰ روز از تاریخ تصمیم و اظهارنظر هیئت مربوطه خواهد بود. یعنی اگر پیشنهادی به دستشان رسید مکلف باشند تکلیفش را از رد یا قبول تا یک ماه تعیین کنند بعد که معیین کردند هیئت وزیران هم در ظرف ده روز تکلیف آن را معین میکند که صاحب سرمایه مدتها بلاتکلیف نماند و تصور میکنم غیر منطقی هم نیست ولی در هر حال منوط به تصمیم آقایان است
رئیس- آقای خرازی
صفایی- بنده مخالفم
رئیس- مخبر مقدم است
خرازی (مخبر کمیسیون اقتصاد ملی)- از این توجهی که جناب آقای ارباب مهدی راجع به مدت فرمودند بنده تشکر میکنم ولی چون خودشان یک مرد اقتصاد هستند تصدیق میفرمایند نسبت به اهمیت موضوع و میزان سرمایه مدت فوق میکند ممکن است برای یک کار کوچکی و یک سرمایه کوچکی حقیقتاً یک هفته وقت لازم باشد و ممکن هم هست که برای یک کار مهم و یک برنامه مهم که شاید از صد میلیون دلار یا فرض بفرمایید ۵۰ میلیون لیره تجاوز میکند یک سال یا شش ماه مطالعه و وقت لازم داشته باشد بنابراین بنده از آقای ارباب خواهش میکنم پیشنهادشان را پس بگیرند و بنده اینجا هم از طرف دولت و هم خودم از طرف آقایان اعضاء کمیسیون به آقا اطمینان میدهم که در آئیننامه یک مدتی برای این کار در نظربگیرید ولی اگر در قانون معیین کنیم ممکن است هیچ کاری نشود، یک کسی یک تقاضایی بدهد مدت هم برای مطالعه مخصوصاً یک ماه کافی نباشد و این منظوری را که داریم از بین میرود، قول میدهم در آئیننامه منظور آقای ارباب تأمین شود وبنده تقاضا میکنم که پیشنهادشان را پس بگیرند.
ارباب- با تصریح به اینکه در آئیننامه پیشبینی بشود وبرای اینکه آقای صفایی مخالفتشان را نتواند عمل بکنند بنده پیشنهادم را پس میگیرم
رئیس- دیگر پیشنهادی نیست باید به ماده دوم رأی گرفت. رأی گرفته میشود به ماده دوم آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده سوم قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۳- سرمایههایی که مطابق ماده یک این قانون به ایران وارد میشود و منافع حاصل از به کار افتادن سرمایههای مزبور در ایران مشمول حمایت قانونی دولت بوده و کلیه حقوق و معافیتها و تسهیلاتی که برای سرمایهها و بنگاههای تولیدی خصوصی داخلی موجود است شامل سرمایهها و بنگاههای خارجی خواهد بود. چنانچه به موجب قوانین به علت ملی شدن از صاحبان سرمایههای مزبور سلب مالکیت شود و دولت جبران عادلانه خسارت وارده بر آنها را تضمین میکند به شرط آنکه در مدت ۳ ماه پس از سلب مالکیت تقاضای جبران خسارت وارده را به هیئت مذکور در ماده ۲ تسلیم بنمایند. در اینگونه موارد دولت میتواند اجازه انتقال سرمایه را بدون رعایت شرایط ماده ۵ بدهد
رئیس- آقای دکتر پیرنیا مخالفید بفرمایید
دکتر پیرنیا- این لایحه جلب سرمایههای خارجی که پیشنهاد شده از لحاظ اصل فکر البته یک فکر بسیار خوبی است ولی نواقص و عیوب بسیار زیادی دراین لایحه هست که بنده مطالعه دقیق کردهام و خدمت همکاران محترم عرض میکنم و همین طور خدمت جناب آقای وزیر دارایی و آقای مخبرکمیسیون اقتصاد و یک طرحی هم تهیه کردهام که به عنوان پیشنهاد تقدیم میکنم. البته قبل از اینکه بنده وارد بحث در متن این لایحه بشوم عیوب و نواقصی که به نظرم رسیده به عرض میرسانم. خواستم عرض کنم که بنده اصولاً همانطور که عرض کردم فکر جلب سرمایههای خارجی را یکی از بهترین افکار میدانم و باید در طرحی که تهیه میشود یک دقتهایی بشود، یک مطالعاتی کافی شده باشد ولی باید با کمال تأسف عرض کنم که این طرح به هیچوجه مطالعات کافی و لازم در تدوین آن نشده که بنده الان عرض میکنم- عرض کنم خدمت آقایان که عیوب این طرح را وقتی بنده دیدم اسباب تعجب بنده شد زیرا مشاهده کردم که در این طرح مطالعه کافی نشده در صورتی که در حدود یکی دو سال است که صحبت از جلب سرمایههای خارجی است ولی طرح را که آوردند ملاحظه میفرمایید که ۴ ماده کلی و مباه همی است و به هیچوجه متناسب با یک همچو امر مهم و امر حیاتی در این ۴ ماده نیست و به خصوص این ماده ۳ را که به عنوان مخالفت راجع به آن صحبت میکنم ملاحظه خواهید فرمود که یک مطالبی را به کلی از نظر دور داشتهاند که از لحاظ مملکت اهمیت حیاتی دارد.
بنده خودم یک وقتی طرحی تهیه کرده بودم برای جلب سرمایههای خارجی برای بهرهبرداری از منافع نفتی و در گزارش مشاورین آمریکا و مشاورین ماوراء بحار در حدود ۶ صفحه چاپ شده و بیشتر مقررات و اصول این کار مراعات شده و تمام عواقبی که ممکن است پیش بیاید و گرفتاریهایی که ممکن است پیش بیاید پیشبینی شده، متأسفانه در این لایحه خودشان را راضی کردهاند به این که بنویسید که حقوقی که شرکتهای ایرانی دارند به آنها هم داده میشود این به نظر بنده به هیچوجه صحیح نیست. بنده قبل از اینکه وارد ماده سوم بشوم اول نظریات خود را یکی یکی عرض میکنم در ماده ۴ موافقت شده که شرکتهای خارجی بتوانند سود ویژه سرمایه خود را خارج کنند بدون اینکه اولاً هیچگونه محدودیتی برای مبلغی که به عنوان سود ویژه خارج میشود تعیین شده باشد یعنی سود ویژه به هیچوجه محدود نشده و بدون اینکه در ماده ۴ مقام و یا شورایی برای رسیدگی و نظارت در مبلغی که به عنوان سود ویژه خارج میشود مقرر گردیده باشد به این ترتیب شرکت خارجی میتواند مبلغ جزیی برای بهرهبرداری از یکی از منابع و معادن کشور وارد کنند و به عنوان خارج ساختن سود ویژه تمام ذخیره این مبلغ طبیعی و این ثروت ملی را از کشور خارج سازد. فرض کنید صد هزار دلار سرمایه وارد کند و سالهای متمادی چون محدویتی ندارد هر چقدر بخواهد میتواند خارج کند آیا با این وضع مقررات ارزی کشور به کلی متزلزل نخواهد شد؟ هر مبلغی که آن شخص بخواهد بدون محدودیت از کشور خارج کند به موجب این قانون به کلی مقررات ارزی کشور معاف خواهد شد.
جلب سرمایههای خارجی باید با حفظ سرمایههای ملی باشد و باید حتماً محدودیتی وجود داشته باشد که موجب آن نشود از این راه سرمایهای ملی ما هم قرار کنند به این ترتیب و برود خارج من برای تشویق سرمایههای خارجی مانعی نمیبینیم که مبلغ و میزان سود را زیاد معین کنند حتی ۲۰ و ۲۵ درصد ولی مبلغ باید معلوم باشد و سودی که خارج میشود یک تناسبی با سرمایه داشته باشد این را توجه داشته باشید و حالا در این مورد فقط محدود کردن میزان سود هم کافی نیست بلکه چون این شرکتها (اینها یک نکته مهمیاست لطف بفرمایید) به سمت نمایندگی دستگاههای اصلی خود در ایران کار میکنند محصولات خود را به قیمت اسمی یعنی قیمت تهیه شده و حتی نازلتر از آن برای شرکتهای فرعی این کالا را میفروشند و سود هنگفت به دست میآورند، به این جهت برای جلوگیری از این جریان باید قانون جلب سرمایههای خارجی مقرراتی پیشبینی بکند که جلو این ترتیب صادر کردن اجناس و منافع را به قیمت اسمی و به قیمت تقلبی برای شرکتهای اصلی که تمام سود عاید آن میشود بگیرد و در جلوگیری خواهد کرد. حالا میرسیم بماده ۳ که به نظر من از همه مهمتر است نوشته شده که شرکتها و دستگاههای خارجی دارای کلیه حقوق شرکتها و بنگاههای خصوصی ایرانی هستند و در بین این حقوق دو حق بسیار مهم وجود دارد که این حقوق از لحاظ سیاسی و اقتصادی اهمیت زیادی دارد. از این دو حق یکی حق استملاک اموال غیرمنفول است. به طوری که آقایان محترم استحضار دارند طبق قرار داد او ترکمانچای که تعمیلات زیادی به مردم ایران شد حق استملاک خارجیان در ایران محدود شد به محل کسب و محل اقامت و این موضوع بعداً نیز به وسیله قوانین مشروطیت تنفیذ و تأیید گردید و با این ماده که تمام حقوق شرکتهای ایرانی را برای شرکتهای خارجی شناختیم حق استملاک به طور نامحدود برای شرکتهای خارجی شناخته خواهد شد و این چیزی است که به نظر بنده رسیده حالا ممکن است آقای وزیر دارایی توضیحاتی بفرمایید و رفع شبعه بشود ولی چون این لایحه بعد به تصویب میرسد و ناقض قانونهای سابق میشود به نظر بنده نبایستی حق نا محدود استملاک را برای اتباع خارجه در ایران بشناسیم و دو مرتبه این ترتیب را بر قرار کنیم و تصور هم نمیرود که کسی در ایران باشد که با چنین توسعه حق شرکتهای خارجی موافق باشد از ظاهر جناب آقای وزیر دارایی هم اینطور معلوم میشود که با این قسمت موافق نیستند (داراب- بنده پیشنهاد دادم) خاصه بر اینکه نتیجه مالکیت زمین در ایران و طبق قوانین ایران نه تنها مالکیت زمین است بلکه مالکیت منابع طبیعی و معدنی واقع در زیر زمین هم هست و بالنتیجه با وارد کردن مقدار جزیی سرمایه و خریداری مقداری اراضی بایر شرکت و اشخاص خارجی میتوانند مالک تمام منابع طبیعی و معادن ایران بشوند و اگر این قانون به این صورت تصویب شود به نظر بنده اهمیت خیلی زیادی دارد که آقایان باید لطف بفرمایند در این قسمت اصلاح شود حق دیگری که شرکتهای خصوصی ایرانی دارند امتیاز اکتشاف و استخراج معادن است طبق قانون معادن با تصویب این ماده حق اعطای چنین امتیازی به خارجی مجاز شناخته میشود و حال اینکه اعطای چنین امتیازاتی به خارجیان باید با تصویب مجلس شورای ملی باشد به نظر بنده این سبب میشود که آن شرکتهای داخلی که چنین حقوقی دارند شرکتهای خارجی هم بتوانند از چنین حقوقی استفاده کنند. موضوع دیگر ثبت و تابعیت شرکت است سرمایه خارجی میتواند به دو طریق در ایران به کار بیفتد یکی اینکه سرمایهداران خارجی سرمایه خود را در شرکتی که طبق قوانین ایران و در ایران به ثبت رسیده و اقامتگاه آن در ایران باشد به کار بیندازد دیگر اینکه
سرمایه خارجی به وسیله شرکت خارجی که طبق قوانین خارج کشور از ایران تأسیس شده و مرکز اصلی آن خارج از ایران است در ایران کار کند یعنی نماینده داشته باشد و تفاوت این دو ترتیب خیلی زیاد است اگر طریق اول میسر نباشد بتوانیم آنها را وادار کنیم که در ایران برای کالاهایشان طبق قانون تجارت ایران شرکتی تأسیس کنند بنده میگویم اگر بتوانیم این کار را بکنیم باید مقرراتی برای ثبت سرمایههای خارجی و شعب شرکتهای خارجی که میخواهند در ایران دایر کنند باید مقرر کنیم و همانطور که شرکتهای ایرانی تحت نظارت اداره ثبت بر شرکتها قرار دارند و مسئولیت مدیران و کسانی که حق اداره سرمایه را دارند در مقابل اشخاص ثالث روشن است این شرکتها باید ثبت شوند (داراب- حالا هم هست) در اینجا ننوشته است که باید این شرکتها ثبت بشوند نوشته سرمایه را میتوانند بیاورند به وسیله آن شورا ولی در جریان کار هر ساله مجبور نشود مثل شرکتهای ایرانی ترازنامه را بفرستند به اداره ثبت شرکتها و این را بعداً بنده در پیشنهادم مفصلاً عرض میکنم با اینکه این حق یعنی شناختن حقوق اتباع ایران برای آنها خیلی زیاد وحتی خطرناک است معهذا این حق از لحاظ خارجیانی که میخواهند سرمایه خود را در ایران به کار بیندازند جز برای آن عدهای که قبلاً مطالعات خود را کردهاند و نقشه خود را آماده نمودهاند برای سایرین خیلی مبهم و به هیچوجه موجب جلب آنها نخواهد شد زیرا نمیدانند طبق قوانین ایران چه حقوقی برای سرمایهداران ایران وجود دارد و مطالعه این موضوع و تعیین این حقوق برای یک شرکت خارجی کار بسیار مشکلی است. بنابراین صحیح آن است که حقوقی که برای شرکتها شناخته میشود در خود قانون تصریح گردد و به ذکر چنین جملهای که از لحاظ ما بسیار نامتناسب و از لحاظ آنان بسیار مبهم و نامفهوم است اکتفا نشود موضوع دیگری که گمان میکنم جناب آقای مهندس جفرودی باید توجه بفرماید موضوع مقاطعه کاری و کارهای راهسازی و بندرسازی و راهآهن و غیره است که برای آن بودجه هنگفتی در برنامه عمرانی کشور منظور گردیده و باید دید طبق چه شرایطی و ترتیبی شرکتهای مقاطعه کاری و رقابت با شرکتهای ایرانی بپردازند آیا شرکتهای ایرانی در کارهای مقاطعهکاری شرکت کنند یا خیر؟ و در صورتی که چنین حقی برای آنها شناخته شود با دستگاههای مجهز و سرمایههایی که آنان در اختیار دارند مجالی برای شرکتهای مقاطعه کاری ایرانی باقی نخواهد ماند و تحت عنوان جلب سرمایههای خارجی بیشتر وجوهی که برای مقاطعه کاری باید مصرف شود به جیب شرکتهای مقاطعه کاری خارجی ریخته خواهد شد. بنابراین در مورد کارهای مقاطعه کاری اگر هم با شرکت سازمانهای خارجی موافقت شود باید که در این قسمت مطالعه شود و یک ترتیبی داده شود که منتج به ضرر مقاطعهکاران ایرانی نشود موضوع دیگر موضوع استخدام است و تعداد کارمندان خارجی که این شرکتها میتوانند استخدام کنند. یکی از بزرگترین موارد اختلاف شرکتهای خارجی و دولتها همین موضوع استخدام بوده است و در سایر کشورها که در آنها سرمایه خارجی به کار افتاده مقرراتی برای این منظور مهم وجود دارد زیرا طبیعی است که شرکتهای خارجی ترجیح میدهند کارهای خود به خصوص کارهای مهم را به دست افرادی که دارای تابعیت کشوری که مرکز اصلی شرکت در آنجاست انجام دهند و مقامات مهم را به آنان واگذار کنند و در این مورد باید مقررات و چه و دو قیودی منظور شود. در قانون فقط هیئتی برای صدور اجازه ورود سرمایه خارجی مقرر گردیده است ولی به هیچوجه هیئتی برای نظارت در کار و عملیات آنها پیشبینی نشده و حال آن که نظارت در این امر اهمیت زیادی دارد به خصوص که اجازه داده شده است سود سرمایه خود را خارج سازند و در این هیئت نظارت علاوه بر مأمورین دولت نمایندگانی نیز از مجلسین شرکت داشته باشند و از جریان کار سرمایههای خارجی و از طرز جلب سرمایههای خارجی در ایران مستحضر بشوند. حالا این عقیده بنده بود که با وجودی که به نظر بنده فکر جلب سرمایههای خارجی برای توسعه اقتصاد ایران خیلی مهم است ولی یک نکات مهمیاست که باید رعایت شود و از همه مهمتر در اول عرض کردم حق استملاک است بعد از آن موضوع ثبت و بهرهبرداری و محدودیت سود ویژه و مقاطعهکاران و بازخرید و غیره اینها مسائلی است که بایستی در این طرح گنجانیده شود و بنده روی این اصل با مشورت عدهای از آقایان یک پیشنهادی تهیه کردم که تمام اینها را به صورت تبصرهای در ماده ۳ اضافه میکند و این پیشنهادم را که بعداً مطرح میشود حالا آن را میخوانم: عملیات صاحبان سرمایههای خارجی در ایران تابع شرایط زیر میباشد،
الف- استملاک صاحبان سرمایه خارجی در ایران تابع مقرراتی است که تاکنون راجع به استملاک خارجیان مجری و معمول بوده است.
ب- صاحبان سرمایههای خارجی مکلفند پس از وارد کردن سرمایه، میزان آن و مدیران مسئول خود را به ترتیبی که در آئیننامه مقرر خواهد گردید به ثبت رسانیده و آگهی کنند.
ج- صاحبان سرمایههای خارجی مکلفند همه ساله ترازنامه و حساب سود و زیان عملیات خود را در ایران به ترتیبی که در آئیننامه مقرر خواهد گردید برای اداره ثبت شرکتها ووزارت دارایی ارسال دارند.
د- اعطای اجازه یا اعتبار بهرهبرداری از منابع معدنی و جنگلها و شیلات به صاحبان سرمایههای خارجی تابع شرایط خاص و مولکول به تصویب مجلسین میباشد.
و- صاحبان سرمایههای خارجی باید برای عملیات و تشکیلات خود در ایران کلیه کارگران خود را از اتباع ایران وجود دارد از استخدام خارجیان خودداری کنند.
ز- حداکثر سود ویژه سال نیز که صاحبان سرمایههای خارجی حق دارند از کشور بارز خارج کنند ۲۵ درصد سرمایهای است که به ایران وارد کردهاند.
برای نظارت در اجرای این قانون هیئت نظارتی مرکب از نمایندگان دولت و مجلسین طبق آئیننامه تعیین خواهد گردید. این حداقل گارانتی است که به نظر بنده لازم است و با این ترتیبی که این لایحه تدوین شده به این صورت خوب عمل نخواهد شد. حالا این عرض بنده بود حالا اگر جناب آقای وزیر دارایی یک توضیحاتی بفرمایند که قانع کننده باشد بنده تعصبی ندارم
رئیس- آقای وزیر دارایی
وزیر دارایی (دکتر امینی)- جناب آقای دکتر پیرنیا فرمودند با اینکه یکی دو سال است راجع به جلب سرمایههای خارجی صحبت میشود معلوم میشود در صورتی که بنده خیال میکنم به اندازه کافی مطالعه شده و این یک کاری نبود که ابتکار و ابداعش مربوط به ما باشد و حتی کشورهای مجاور ما و کشورهایی که احتیاج به جلب سرمایههای خارجی دارند اینها مطالعه کردهاند قوانینی وضع کردهاند و شاید در طی این مدت چندین بار در این قوانین تجدیدنظر کردهاند (دکتر پیرنیا- بنده همه را مطالعه کردهام) خیر درست نبوده جسارت کردم متأسفانه حالا عرض میکنم ما بعد از مطالعه قوانین فلسطین و مصر و ترکیه و جاهای دیگر این خلاصهای بود که به دست آمد، در مورد قانونگذاری و برای این جور قوانین به خصوص باید دست و پای دولت را بازگذاشت منتهی یک حدودی برایش معین کرد اغلب قوانین مربوط به جلب سرمایههای خارجی آئیننامههای مفضلی دارد که در آن آئیننامهها این جزئیات پیشبینی شده اگر دقت بفرمایید اینجا آئیننامهای پیشبینی شده آئیننامه را هم قانونی کردیم که در آن تمام این جزئیات پیشبینی شد و الّا قانون مفصل و مشروح به این ترتیب اسباب معطلی و تضییع فرصت خواهد بود فقط یک موضوعی که خواستم توجه جناب آقای دکتر پیرنیا را جلب کنم این بود که مقدمه مطالب ایشان با نتیجه متناقص است. جنابعالی میفرمایید که با فکر جلب سرمایههای خارجی موافقم ولی در این نطق و در این تبصرهای که خودش یک قانونی است به طوری این را محدود و مقید کردهاید که بنده فکر میکنم یک دلار وارد ایران نشود و دلیلش هم این است که جنابعالی این را به این صورت محدود کردهاید و تصور کردهاید که یک عدهای در پشت دروازه منتظرند و میخواهند سرمایه بیاورند و ما هم میخواهیم یک قبود و مقرراتی وضع کنیم که مبادا کلاه سرمان برود چنین چیزی نیست باید یک آتراکسیون و جذابیتی درست کرد که بیایند (دکتر پیرنیا- سود ویژه نامحدود است و تاصدی بیست و پنج را بنده موافقم) و سرمایه بیاورند یک مطلبی فرمودید که هیئت نظارتی برای تشخیص سود ویژه باشد. اولاً سود ویژه یعنی چه؟ سود ویژه یعنی اولاً معین بکنند سرمایه این قدر استهلاک این قدر خرج این قدر بعد از آن یک مقداری میماند که میشود سود ویژه شما میگویید بنشینید یک هیئت نظارتی بیاید بگوید سود ویژه چقدر میشود. سود ویژه همه جا یک فرمول معینی دارد. آقا فرمودهاید که یک هیئت بیایند به بینند که این سود ویژه را چه جور به دست آورده اولاً دقت بفرمایید برای این سرمایههای خارجی یا شرکتهای خارجی ما مزیتی قائل نشدهایم ما آمدهایم گفتهایم که اگر مسترایکسی خواست در این مملکت کارخانهای درست کند و ما هم موافقت کردیم این میشود مثل کارخانههای کورس، همن مقرراتی که در مورد کارخانههای کورس اجرا میکنیم از حیث ثبت از حیث مالیات از حیث نظارت در مورد مسترایکس هم اجرا میشود والا اگر شما بخواهید تبعیض قائل شوید دیگر عملی نخواهد شد. میگوید آن عملی را که با سرمایه دار داخلی میکند با من هم بکنید. بنابراین آنچه از مقررات که شامل حال شرکتهای داخلی میشود این را شامل آن شرکت خارجی هم میکنند. یک مطلب میماند موضوع تملیک است. این به جای خودش محفوظ است و محل تردید نیست که اگر یک کسی خواست کارخانه نساجی بیاورد و کمیسیون هم موافقت کرد و تشخیص داد که ضروری است او یک مقدار زمین برای کارخانهاش لازم دارد این را که شما اشکال بدارید (دکتر پیرنیا- ممکن است زمین زیادی بخرد) جنابعالی هم حوصلهتان
کم است و هم دقت نمیفرمایید با اینکه راغتی دارید اگر این مواد را قرائت میفرمودید مطلب معلوم بود و این قدر در تأویل و تفسیرش دچار زحمت نمیشدید. بنده حالا ماده سوم را میخوانم تا روشن شود.
ماده ۳- سرمایههایی که مطابق ماده یک این قانون به ایران وارد میشود و منافع حاصل از به کار افتادن سرمایههای مزبور در ایران مشمول حمایت قانونی دولت بوده و کلیه حقوق و معافیتها و تسهیلاتی که برای سرمایهها و بنگاههای تولیدی خصوصی داخلی موجود است و غیره، این شبیهه برای یک عده از آقایان هست که بنده هم موافقم که تملک محدود بشود و محدودیت لازم است این قسمت را بنده قبول دارم و بقیهاش را قبول ندارم و راجع به این که فرمودید سرمایه را میآورند و به کارهای سطحالارضی و تحتالارضی به کار میزنند هیچ همچو چیزی نیست ما با چنین عملیاتی موافقت نمیکنیم که یک کسی پولی بیاورد در ایران زمین بخرد میماند آن قسمت که برای اکتشاف و استخراج معدن است اگر بنا باشد یک عدهای آمدند ماشینآلات یا پول و سرمایه آوردند که با ایرانیها شریک شوند و در ایران به کار بیندازند خوب آن وقت لازمهاش این است که از وزارت اقتصاد ملی یا آن دستگاه مربوطه مطابق مقررات پروانه استخراج بگیرند و هیچکدام از این مقررات ناقص قوانین و مقررات موجود نیست ما میگوییم روی یک پایه و قانون مشمول همان مقررات بشود (دکتر پیرنیا- در این مورد نمیشود) عرض کنم این تبصرهای که آقا مرقوم فرمودید که یک مقرراتی باشد و در آن هیئت از نمایندگان هم باشند بنده درست دقت نکردم از نمایندگان مجلس باشد یا از سنا باشد از مجلسین باشد اگر منظور این است که سرمایهای نیاید اساساً اشکالی ندارد که ما بگوییم موافق ورود و جلب سرمایه خارجی نیستیم و سرمایههای داخلی کافی است ولی اگر بنا بشود که سرمایه خارجی به این مملکت بیاید بایستی برای این سرمایهها مثل سایر جاهای دیگر تأمین فضایی و تأمینهای دیگر بر قرارکنیم و منافعی هم که دارد در این جا باید یک قدری اضافهتر داشته باشد تا به این مملکت بیاید و الّا نخواهد آمد. راجع به مقاطعه کاری اولاً بنایی که گذاشتهایم و در آئیننامه هم نوشته خواهد شد منحصر میکنند که چه چیزی برای مملکت لازم است، کدام سرمایه مفید است که آن بیاید و الّا این که سرمایه به این مملکت بیاید و در این جا خانه بسازد بنایی کند این را ما لازم نداریم یا اینکه یک سرمایهای بیاید و مقاطعهکاری کند که الان در دست مقاطعهکاران ایرانی است ما یک همچو کارهایی را لازم نداریم و اجازه هم نمیدهیم جناب آقای فرود در مقدمه بحث این لایحه همین فرمایشات را فرمودند که باید یک کاری کرد که این سرمایههایی که از خارج میآید مکمل سرمایههای داخلی باشند و در جاهایی مصرف بشود که سرمایه داخلی نمیتواند کارکند بنابراین (دکتر پیرنیا- باید در قانون نوشته شود) در قانون که نمیشود نوشت شما به جای آن تبصرهای که نوشتهاید کاش میآمدید در کمیسیونها شرکت میکردید (دکتر پیرنیا- مرا دعوت نکردند اگر دعوت میکردند میآمدم) و آنجا میفرمودید و الّا یک تبصرهای مرقوم فرمودهاید که خودش یک قانونی است و غیر قابل اجرا که بنده هزار جور پیشبینی این کار را کردهام اگر یک دفعه مرقوم میفرمودید که من با جلب سرمایههای خارجی مخالفم آن یک چیزی بود و اگر این فکر را بفرمایید از نظر کلی صحیح است حالا البته نویسندگان این قانون نمیخواهند که شما بر ایشان یک تقدیرنامهای صادر کنید ولی این قانون را به یک زحمتی از قوانین مختلف و همه جای دنیا خلاصه کردهاند و اگر دقت بفرمایید در تمام کشورها قانون جلب سرمایههای خارجی چند ماه بیشتر نیست ولی برحسب نوع و وضع کار، از حیث سود و فرع همه آنها در آئیننامه آقا دارید بفرمایید در بانک ملی که مشغول تدوین آئیننامه آن هست یا در آن کمیسیون هم تشریف بیاورید که ملاحظه بفرمایید تمام اینها پیشبینی بشود خیلی چیزهاست و اگر بنا باشد که همه آنها را در قانون قید کنیم غیر قابل اجرا خواهد بود البته اصول را در قانون پیشبینی میکنیم و جزئیاتش را در آئیننامه که فرصت هست برای تدوین آن این است که به عقیده بنده جز در یک قسمتی که بنده هم صددرصد با جنابعالی موافق هستم و همان وضع تملک است بقیه آن صحیح نیست در استخدام خارجی باز آقا حواسشان رفت پی شرکت سابق نفت که اینها دلیل نمیشود، یک شرکتی است که تشکیل میشود از یک هیئت مدیره که صددرصد خارجی است یا ایرانی خودشان تصمیم میگیرند عمله که از خارج استخدام نمیکنند اگر خواستند ده تا مهندس از خارج بیاورند چطور میتوانند میفرمایید بیایند به یک کمیسیونی که از نمایندگان مجلس باشد اجازه بگیرند که چه اشخاصی در این شرکت کار کنند (دکتر پیرنیا- چنین چیزی نخواستم) اجازه بفرمایید ما خودمان، از دست مقررات داخلی خودمان عاجزیم میگوییم به قدری مقررات وضع شده که سرمایهدار نمیتواند کار بکند حالا میخواهید این مقررات را در مورد سرمایههای خارجی شدیدتر هم بکنید بنابراین نگرانی جنابعالی مورد ندارد و در این قسمت تملک هم بنده موافقم واین را هم عرض میکنم که به همان قسمت قوانین مربوط به استملاک خارجیها که نافذ است عطف کنید که به قوت خودش باقی است و الّا این ایرادها وارد نیست مگر اینکه بگویید با اصل لایحه جلب سرمایههای خارجی مخالفم و سرمایه خارجی به این مملکت وارد نشود آن هم یک تزی است که بسته به نظر مجلس است
رئیس- در این ماده کجا به عنوان موافق اجازه میخواستید صحبت کنید، بنابراین پیشنهادات قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
تبصره- سرمایهداران خارجی حق تملک و خرید و فروش املاک کشور را نداشته و فقط میتوانند سرمایههای خود را به کارهای تجاری و اقتصادی و تولیدی به کار اندازند.
عمیدی نوری- مشایخی
مسعودی- آقای عمیدی نوری تولیدی را بنده اضافه کردم
رئیس- آقای عمیدی نوری بفرمایید
عمیدی نوری- پیشنهادی که بنده تقدیم کردم تصور میکنم جناب آقای وزیر دارایی در توضیحاتی که در جواب آقای دکتر پیرنیا فرمودند تقریباً قبول کردند چون بنده ماده ۳ را که مطالعه نمودم با جناب آقای مشایخی که این پیشنهاد را امضاء فرمودند دیدیم در ماده ۳ این نظر اساسی رعایت نشده ماده ۳ میگوید کلیه حقوق و معافیتها و تسهیلاتی که برای سرمایهها و بنگاههای تولیدی خصوصی داخلی موجود است شامل سرمایهها و بنگاههای خارجی نیز خواهد بود، عبارت اینطور است همان طور که خودتان فرمودید همان امور و تسهیلات معافیتهایی که برای به کاربردن سرمایههای داخلی در ایران هست همان مقررات را هم برای سرمایههای خارجی به کار میبریم این صحیح است و ما هم نظرمان همین است ولی این قسمت را هم توجه بفرمایید که این سرمایهدار خارجی با این پولی که تجارت میکند با این سرمایهاش حق دارد که زمین بخرد اجازه بدهد حق تملک داشته باشد اگر ما بیاییم تمام حقوقی که برای سرمایهدار خارجی هم قائل میشویم این عنوان هم شاملش میشود و این ناقص همان قانونی است که ما داریم که اشخاص خارجی حق تملک در ایران ندارد پس باید در اینجا قید کنیم که سرمایهدار خارجی در حدود کارخودش حق دارد و این سلب حق تملک را نباید نقص کنیم چون بر خلاف مصالح مملکتی و سیاستی است و در عین حالی که باید از سرمایههای خارجی به نفع مملکتمان استفاده کنیم و البته این کار یک قدم بلندی است که بایستی زودتر از اینها برداشته شده باشد و خوب هم شد که این قدم برداشته شد ولی نباید در راه افراط این کار قرار بدهیم بلکه حقوق خودمان را تأمین کنیم، فقط باید از سرمایه خارجی برای به کاربردن سرمایه استفاده کنیم نه موضوع حق تملک به همین جهت است که بنده عقیده دارم موافقت بفرمایید جناب آقای وزیر دارایی البته بنده با این نظر هم موافقم که بنویسم قانون مربوط به تملک اموال غیرمنقول اتباع خارجی در مورد سرمایههای خارجی به قوت خود با قیمت (وزیر دارایی- بنده موافقم) و اینطور به این کیفیت اصلاح بشود و اگر قبول بفرمایید نظرم تأمین است بنابراین چون موافقت فرمودید این تبصره را به جای آن یشنهاد بگذارید.
صدرزاده- نوشته شود که بقوت خود باقی است و مراعات خواهد شد
رئیس- پیشنهاد اصلاحی آقای عمیدی نوری قرائت میشود:
(به شرح ذیل قرائت شد)
تبصره- قانون مربوط به تملک اموال غیرمنقول اتباع خارجی به قوت خود باقی است- عمیدی نوری مسعودی- این را به جای تبصره سابق پیشنهاد کردهاند
رئیس- قبل از اینکه بنده رأی بگیرم لازم است عرض کنم پیشنهادات وقتی مطرح میشود همیشه محتاج برأی است آقایان بیرون تشریف میبرند بعد هم که زنگ زده میشود، نمیآیید در جلسه و یک ربع ساعت وقت مجلس تلف میشود حالا پیشنهاد آقای عمیدی نوری قرائت شد که همان قانون گذشته است که اشخاص خارجی در ایران حق تملک اراضی ندارند و قانون سابق به جای خودش باقی است، آقایانی که با پیشنهاد آقای عمید نوری موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد، پیشنهاد دیگری قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم ماده ۳ لایحه جلب سرمایههای خارجی به شرح ذیل اصلاح میشود:
ماده ۳- سرمایههایی که مطابق ماده یک این قانون به استثنای (کارخانه، ماشینآلات قطعاًت ابزار و کالاهای مستعمل) به ایران وارد میشود و منافع حاصل از به کار افتادن سرمایههای مزبور در ایران مشمول حمایت قانونی دولت بوده و کلیه حقوق و معافیتها و تسهیلاتی که برای سرمایهها و بنگاههای تولیدی خصوصی داخلی موجود است شامل سرمایهها و بنگاههای خارجی نیز خواهد بود: مرآت اسفندیاری
رئیس- آقای مرآت اسفندیاری بفرمایید.
یک نفر از نمایندگان- در ماده سه پیشبینی شده است
داراب- باید اصلاح شود
مرآت اسفندیاری- عوض کنم اگر خاطر آقایان باشد بنده قبل از عید در ماده ۲ این پیشنهاد را دادم که متأسفانه تصویب نشد و مجدداً درماده ۳ همان پیشنهاد را بنده تکرار کردم، اصل پیشنهاد مربوط به منع ورود کارخانجات کهنه است به این مملکت به صورت سرمایههای خارجی
چون در آن موقع رد شده بود بنده به این ماده اضافه کردم که سرمایههایی که مطابق ماده یک قانون (به استثنای کارخانه، ماشینآلات قطعاًت ابزار و کالاهای مستعمل) به ایران وارد میشود منافع حاصل از به کار افتادن سرمایههای مزبور در ایران مشمول حمایت قانونی دولت بوده و کلیه حقوق و معافیتها و تسهیلاتی که برای سرمایهها و بنگاههای تولیدی خصوصی داخلی موجود است شامل سرمایهها و بنگاههای خارجی نیز خواهد بود.
بنده فقط کارخانه، ماشینآلات و قطعاًت و ابزار مستعمل را پیشبینی کردم (داراب- قانون حقوق گمرکی منع کرده است) و عقیده دارم که ورود ماشینآلات و قطعاًت و ابزار کردند به این مملکت مضر خواهد بود و این جلوگیری در گمرک تا چه حد صحت دارد، این اصل پیشنهاد بنده است و خیال میکنم از هرجهت شایسته است نظر مساعد داده شود
رئیس- آقای وزیر دارایی بفرمایید
وزیر دارایی- راجع به جلوگیری از ورود اجناس کهنه و مستعمل که وارد کشور شود با پول مملکت بنده صددرصد موافقم و این کار اساساً منع شده ولی یک موردی را خواستم خدمتنان عرض کنم برای اینکه پیشامد کرده والان مورد اختلاف است، در اوایل تشکیل دولت سابق که وسایل نقلیه درمملکت کمبود موافقت کردیم کامیونهایی که تا ۲۵ درصد مستعمل باشد برای یک مدت معینی ۶ ماه ۷ ماه در مملکت بیاید که شاید گشایشی از حیث نقلیه پیدا بشود، خوب تشخیص اینکه ۲۵ درصد کهنه است یا ۵۰ درصد کهنه است این یک امر محالی است الان جناب آقای مهندس جفرودی که یک اطلاعات صنعتی دارند میتوانند شهادت بدهند که اگر ما آمدیم قبول کردیم صددرصد نو باشد فرض کنیم یک کارخانه نساجی فرضاً ذوبآهن یا کارخانه قندسازی را وقتی جایی کار گذاشتید اینکه صددرصد نو نیست و اگر این کارخانه بیاید در مملکت با این مادهای که گذاشتیدکه باید که باید صددرصد نو باشد چه صورتی دارد؟ (یک نفر از نمایندگان- چه لزومی دارد نو باشد) میگویند از حیث خوبی من جنس کهنه نمیخواهم این صحیح است ولی اگر یک کسی بخواهد یک کارخانهای نو تهیه کند چند صد میلیون لیره برای تهیه آن لازم است و الان این پول را ندارد الان با ۱۰ میلیون لیره یک کارخانهای را که از هر جهت قابل استفاده است میآورد به این مملکت آقا توجه کنید او مال خودش را میآورد شما هم تقدیم میکنید تشخیص ضرورتش هم با ما است این چه نگرانی دارد خواستم تقاضا کنم از جناب آقای مرآت این پیشنهاد رامسترد فرمایید ما چون این قبیل پیشنهادها یعنی رادع و مانع گذاشتن یعنی نیامدن سرمایه شما پولی نمیدهید که کهنه باشد اگر کمیسیون دید یک چیز کهنهای میخواهند بیاورند که به دردخور نیست البته موافقت نمیکند
شوشتری- خودش هم نمیآورد
رئیس- آقای تیمورتاش
تیمورتاش- بنده عرضی ندارم
مرآت اسفندیاری- بنده پیشنهادم را پس گرفتم
رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت میشود:
(به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میکنم تبصره ذیل اضافه شود.
تبصره- اتباع خارجی نمیتوانند علاوه بر زمینی که برای مسکن شخصی یا کارخانه احتیاج دارند خریداری نمایید داراب
داراب- با تصویب پیشنهاد آقای عبیدی نوری پس گرفتم
رئیس- هر چه از این قبیل پیشنهاد برسد فقط قرائت میشود. پیشنهاد دیگری قرائت میشود. (به شرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد مینمایم جمله ذیل به ماده ۳ اضافه شود: رسیدگی به میزان ادعای جبران عادلانه خسارات واردهای که دولت آن را تضمین میکند در محاکم صلاحیتدار ایران به عمل میآید. عمیدی نوری
رئیس- آقای عمیدی نوری
عمیدی نوری- جناب آقای وزیر دارایی توجه بفرمایید نکتهای که بنده خواستم در ماده ۳ حضور آقایان عرض کنم که یکی از مواد مهم این لایحه است دو قسمت است که مورد توجه است یکی موضوع سرمایهها است یکی هم موضوع این جریانی است که اخیراً در مملکت ما پیش آمده و موضوع ملی شدن صنعت نفت بود که البته یک انعکاسی در خارج از ایران بخشید و بالنتیجه شاید بعضیها تصور کردهاند که ممکن است سرمایههای خارجی برای به کار افتادن در مملکت ما امکان این را داشته باشد که برای آن یک مانع و رادعی پیش آید به همین خوشوقت هستم که در ماه ۳ برای جلب سرمایههای خارجی این نکته تصریح شده و قید هم شده است که اگر در یک موقعی برای کارهای صنعتی از اینگونه سرمایههای خارجی به کار رفت مصلحت ملت ایران در این شد که آن را ملی بکند در این جا تصریح شده است که خسارات عادلانه آن سرمایهدار را اولاً دولت جبران و تضمین میکند ثانیاً یک آوانتاژ دیگری هم به او داده و آن این است که در ماده ۵ هم آزادش کرده یعنی دولت گفته است سرمایه اصلی و منافع آن را بدون مانعی ببرد بنابراین برای اینکه سرمایهدار خارجی متوجه باشد که در مملکت، امنیت قضایی و امنیت عمومی برقرار هست و هم مانعی برای به کار انداختن سرمایه نیست این ماده به نظر من لازم بوده است که آنها متوجه باشند ولی بنده در ضمن این قسمت خواستم نظر محترم آقایان نمایندگان را جلب به یک موضوع اساسی بکنم و آن این است این جریانی که ما پیش آوردیم واین اختیاری که دادیم و گفتیم دولت تضمین کند جبران خسارات عادله را از آن طرف هم یک حق بزرگی هم داریم و آن حق مملکتی ما است که هرگونه دعاوی، هرگونه ادعایی بین هر یک از متداعبین پیش بیاید به موجب صریح قانون اساسی مرجع قضاوت و رسیدگی دادگاههای صالح ایران است (صحیح است) (وزیر دارایی- در صورت حدوث اختلاف) البته حدوث اختلاف و چون این یک بحثی بود که آقاین همه مسبوق هستند وقتی که موضوع نفت مطرح شد مدتی وقت ما صرف شد که ما را میکشاندند به محاکم خارجی در صورتی که ما معتقد بودیم این کار در حدود صلاحیت محاکم ایران است و این یکی از مواردی بود که خوب تا حدی هم ما میتوانیم تصدیق کنیم که به اینکه به حق خودمان رسیدیم نگذاریم در مراجع خارجی این اختلاف بر فرض حدوث مطرح بشود و یک حکمی بر علیه ما داده بشود اینجا از این نظر دولت احتیاط کرده و صریحاً گفتند که جبران میکند تضمین میکند خسارت عادله را بسیار کار صحیحی هم هست ضمناً در این ماده میگوید به شرط آنکه در مدت سه ماه پس از سلب مالکیت تقاضای جبران خسارت وارده را به هیئت مذکوره در ماده ۲ تسلیم نمایند ظاهرش این است که وقتی ملی شد و یک سرمایهداری هم مدعی بود که به اوخسارت وارد شده در ظرف سه ماه میزان خسارتش را اعلام میکند آن وقت ماده ۲ چه میگوید؟ در ماده ۲ یک هیئتی معلوم شده است میگوید این هیئت به هیئت وزیران برای تصویب و صدور اجازه تقدیم خواهد شد معنی این چیست؟ بنده این طور استنباطم است که ممکن است یک سرمایهدار خارجی فرض کنید که صنعتش ملی شد آمد گفت به من خسارت وارد شده و در ظرف سه ماه همین طوری که نوشته شده صورت خسارتش را داد به این هیئت، هیئت هم به موجب این ماده یک تصمیمیگرفت که این قدر خسارت تو است میفرستد به هیئت وزیران هیئت وزیران هم با یک تصویبنامه میگوید خسارتش را بدهید معنی این کار چیست؟ معنی اینکار این است که ممکن است میلیونها تومان یا دلار ادعای خسارت وارد بشود و بعد هم یک هیئتی که اینجا تشکیل شده است که مرکب است از چند نفر چند نفر از وزرا و مدیرکل بانک ملی خودشان تصمیم بگیرند و با یک تصویب نامهای خقی به کسی داده بشود بدون اینکه به اینکار رسیدگی شده باشد و به معنای واقعی این حق در مرجع صالح خودش که محاکم قضایی صلاحیتدار ایران است رسیدگی شده باشد این است که بنده معتقدم این فکری که دولت ایران کرده بسیار خوب است که جبران خسارت عادله را تضمین میکند این تضمین در حکم تأمین مدعی است که ما عدلیهچیها در عدلیه این کار را میکنیم اول تأمین مدعی به میکنیم بعد دعوی جریان خودش را در محاکم طی میکند و قضات رأی میدهند بنابراین بنده با تضمین جبران خسارت معتقدم که محاکم ایران بایستی به این کار رسیدگی کنند و رأی بدهند به این جهت بود که پیشنهاد دادم که یک جملهای اضافه بشود و آن جمله این است که رسیدگی به جریان جبران عادله خسارت واردهای که دولت آن را تضمین مینماید در محاکم صلاحیتدار ایران باشد و اگر ما این قید را نکنیم صریحاً عوض میکنیم که یک سرمایهداری ممکن است ادعایی داشته باشد و در هیئت دولت با یک تصویبنامهای مورد ادعای او داده بشود که خود این امر را بنده برخلاف حقوق اساسی ملت ایران میدانم و معتقد هستم همانطور که جناب آقای وزیر دارایی فرمودند که ما برای سرمایهدار خارجی حق میخواهیم قائل بشویم مساوی با سرمایهدار داخلی اما ما نمیخواهیم یک کاپیتولاسیون دیگری بعد از لغو آن کاپیتوسیون که در این مملکت مدتی داشتیم دو مرتبه در داخله این مملکت ایجاد بشود به این جهت موافقت بفرمایید که این پیشنهاد ضمیمه این ماده بشود تا از این قسمت خیالمان راحت باشد
رئیس- آقای مخبر بفرمایید
مخبر کمیسیون اقتصاد ملی (خرازی)- همه آقایان توجه دارند که اساس جلب سرمایههای خارجی مهمترین مادهاش این ماده ۳ است برای اینکه وقتی یک شرکتی یا فردی یا کمپانی یا بانکی در داخله کشور خودش مطابق قوانینی که در کشور خودش معمول و مجری است کارش روبراه است پا نمیشود راه بیفتد سرمایهاش را بیاورد در مملکتی که اطمینان نداشته باشد که حاکم بر سرمایه خودش باشد، ملاحظه بفرمایید اگر بنا بشود در این قانون جلب سرمایه خارجی یک مواد زیاد و تبصرهها و خلاصه یک قانون پیچیدهای باشد آنها به وکلای دادگستریشان با مشاورینشان حتی کمپانیهای کوچک هم یک وکیل
دادگستری و یا مشاوری دارند که هرکار جزیی را هم میبرند با آنها مشورت میکنند چه رسد به امور کلی فرض بفرمایید که یک معلمی را در تهران در دانشگاه یا دانشکده یا دبیرستان و دبستانی حق تدریس بهش دادند اگر برای او یک مزایایی قائل نشوند یا اطمینانی نداشته باشند نمیآیند فرض بفرمایید برود در فشم درس بدهد ولو اینکه در هر هفتهای یکی دو روز آزادی داشته باشد بیاید تهران، ما میخواهیم به دنیا بفهمانیم که اگر اشخاص یا کمپانیهایی آمدند سرمایه آوردند به ایران این قبیل اشخاص میتوانند این اشخاص در موقع خودش مطابق این قانون سرمایه را خارج کنند، تذکر و پیشنهادی که جناب آقای عمیدی نوری دادند بسیار به موقع و به جا است ولی یک تذکری جناب آقای صدرزاده دادند که بنده هم از جناب آقای عمیدی نوری تقاضا میکنم این پیشنهادشان را به این ترتیب اصلاح بفرمایند، ملاحظه بفرمایید جناب آقای عمیدی نوری اینکه ما بیاییم از دولتها و یا از هیئتها سلب اعتماد کنیم خوب مجلس هست، مردم هست، روزنامهها هستند اگر خدای نکرده آن هیئتی که در ماده ۲ مقرر است برای ورود سرمایههای خارجی یا نوع کاری که میخواهند آنها مبادرت کنند رسیدگی کنند و بگویند این کارها را ایرانیها نمیتوانند انجام بدهند و یا سرمایهشان کفاف نمیکند بدهیم خارجیها اگر وقتی آمد که دولت و ملت و جمعیت ایران تصمیم گرفت که فرضاً صنایع نخریسی در ایران ملی شود یا فرض بفرمایید صنایع قند ملی شود همان هیئت وقتی تصمیم گرفت، مطالعه کرد، زحمت کشید دقت کرد و آنها آن هیئتی که مرکب از اشخاص ذیصلاحیت معاونین وزارتخانه هستند و مدیر کل بانک ملی هست این اشخاص واردتر از قاضی یک محکمهای هستند، بنده میخواستم پیشنهاد آقای عمیدی نوری را به این ترتیب اصلاح کنم که در صورت بروز اختلاف در میزان خسارت برود به محاکم ولی وقتی اختلافی حاصل نشد و این هیئت وزیران تصویبنامه صادر کرد قطعی باشد و این صاحبان سرمایه مطمئن باشند که بیجهت نمیروند در محاکم و اگر پیشنهاد شما به این ترتیب باشد که در صورت بروز اختلاف برود به محاکم صالحه ایران و به این ترتیب اصلاح کنید بنده قبول میکنم.
رئیس- آقای تیمورتاش
تیمورتاش- بنده عرضی ندارم
رئیس- آقای شوشتری بفرمایید
شوشتری- بنده دقت کردم پیشنهاد آقای عمیدی نوری را بیاناتشان را هم استماع کردم صددرصد از نظر تذکر موضوع در مجلس شورای ملی و مذاکرات مجلس و تشخیص نظر نمایندگان صحیح است که برای بعد آن کسی که سرمایه خودش را به مملکت ما میآورد مستحضر باشد که تنها مقام صلاحیتدار در رفع اختلاف درامور قضایی دادگستری ایران است تذکرش تا اینجا صددرصد صحیح است. اما اینکه آقای خرازی مخبر محترم تذکر دادند این مطلب هم یک قدری لطیف است باید توجه کنیم ما امروز میخواهیم جلب اعتماد بکنیم که یک عدهای بیگانه سرمایه بیاورند اگر در منزل اول خوف پیدا بکند سکه ممکن است یک مردمانی باشند انشاءالله یک همچو حرفی پیش نیاید و یک همچو اختلافاتی پیش نیاید یا فرض اینکه یک کسی فکر کند که ما یک مردمانی هستیم زود بهانه میگیریم ووقتی هم که بهانه گرفتیم میرویم در دادگستری طوری عمل میکنیم که بک سال دو سال سه سال این اشخاص را معطل میکنیم گر چه آقایان میفرمایند که خارج از نوبت رسیدگی شود آن را هم متوجهم عرض کنم این کلمه همانطور که عرض کردم آقای تیمورتاش یادداشت فرمودند در دادگستری یک قرارهای اناطهای داریم برای اینکه منوط میشود این دعوا بدعوای دیگری بعد از آنکه محکمه نظر داد آن وقت اصل دعوا صورت دیگر پیدا میکند، مشاور میگیرند حاکم یا محکوم میشود آن وضعی که در قانون هست نمیخواهم در اینجا تشریح کنم جواب جناب آقای عمیدی را آن طور که جناب آقای خرازی فرمودند صددرصد صحیح است میگویند که یک وقتی بین ما و او یک اختلافی است و مقتضی میداند برود اگر ما اختلافی نداشته باشیم رسیدگی با هیئت دولت است هیئت دولت هم مورد اعتماد مجلسین است بنابراین یک هیئتی که مورد اعتماد مجلسین است و یک قضیهای که در اصل موضوعش اختلافنظری نیست چرا آن را میبریم در دادگستری اگر آن عبارتی که گفتند ضمیمه کنیم این نگرانی رفع میشود و الّا سرمایهدار خارجی با این نوع فکرها به ایران نخواهد آمد (صحیح است)
عمیدی نوری- در هر حال یک کاری کنید که بعد دچار اشکال نشوید.
رئیس- آقای صدرزاده با این پیشنهاد موافقم؟
صدرزاده- بنده میخواستم یک تذکری بدهم
رئیس- مخالفید یا موافق؟
صدرزاده- با این صورتی که بیان شد خیر.
۷- اعلام مقام ریاست در مورد تعقیب سؤالاتی که از دولت سابق شده
رئیس- عرض کنم چون دولت فعلی راجع به سؤالاتی که شده باید اطلاع حاصل کند بنده میخواهم از آقایان سؤال کننده تقاضا کنم سؤالاتی که قبلاً کرده بودند هر کدام از آقایان که در سؤال خودشان باقی هستند سؤال را تجدید کنند که برای دولت فرستاده شود (دکتر جزایری- تجدید کنیم یا از اینجا بگوییم) سؤالاتی که قبلاً دادهاید اگر در آن سؤال باقی هستید به اداره قوانین اطلاع میدهید که به اطلاع دولت برسانند، آقای مهندس اردبیلی سؤال جدیدی دارید؟
مهندس اردبیلی- خیر همان سؤال است که از وزارت پست و تلگراف کردهام تجدید میکنم.
رئیس- هر کدام از آقایان به سؤالات خودشان باقی هستند به اداره قوانین اطلاع بدهند
(شوشتری- بنده به سؤالات خودم باقی هستم)
(دکتر جزایری- بنده هم باقی هستم)
۸- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه
رئیس- جلسه را ختم میکنم جلسه آینده روز پنج شنبه خواهد بود دستور هم مذاکره در همین گذارش جلب سرمایههای خارجی
(مجلس مقارن ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت