مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ فروردین ۱۳۰۶ نشست ۸۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ فروردین ۱۳۰۶ نشست ۸۹

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۶

جلسه: ۸۹

صورت مشروح مجلس یوم سه‌شنبه یوم فروردین ماه ۱۳۰۶ مطابق ۱۶ شوال‌المکرم ۱۳۴۵

۱- مذاکره در اطراف پیشنهاد آقای کازرونی و آقای آقا سید یعقوب راجع به انتخابات سیرجان

۲- مذاکره نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به اعتبار سنه ۱۳۰۶ راه آهن

(مجلس دوساعت وسه ربع قبل ازظهر بریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید)

(صورت مجلس یکشنبه بیست وهفتم فروردین راآقای بنی سلیمان قرائت نمودند)

غائبین بااجازه جلسه قبل

آقایان: میرزا حسین خان موقر- دشتی- سید ابراهیم ضیاء – حشمتی- محمد اخوند- عطاء الله پالیزی – میرزا ابراهیم خان قوام –عباس میرزا- نوبخت – طباطبائی وکیلی

غایبین بی اجازه

آقایان: علی خان اعظمی - محمد تقی‌خان اسعد-حاج حسن آقا ملک-حاج غلام‌حسین ملک

دیرآمدگان با اجازه: آقایان: سید جواد محقق-روحی-میرزا محمدتقی بهار

دیرآمدگان با اجازه: آقایان: مرتضی قلی‌خان بیات حاج میرزا حبیب‌الله امین-آقا سید کاظم یزدی-حق نویس.

رئیس - صورت مجلس معارضی دارد یا نه؟ آقای حق نویس

حقنویس - بنده را جزء دیر آمدکان بی‌اجازه نوشته‌اند در صورتی که بنده سرموقع آمدم

رئیس - از کمیسیون تحقیق می‌شود و بعد اصلاح می‌شود. دیگر ایرادی ندارد

(گفته شد خیر)

رئیس - صورت مجلس تصویب شد

بعضی از نمایندگان - دستور.

رئیس-مطالبی که جزء دستور است اولاً انتخابات سیرجان است. پیشنهادی رسیده است قرائت می‌شود و مذاکراتی که باید بشود می‌شود بعد رأی می‌گیریم.

(پیشنهاد مذکور به شرح ذیل خوانده شد)

نظر به این که شعبه ششم برخلاف نظریه انجمن نظار سیرجان راجع به انتخابات آن نقطه راپورتی تهیه کرده و مجلس شورای ملی آن راپورت را رد نموده و بالنتیجه نظریه انجمن نظار تأیید شده است لهذا امضاء کنندگان ذیل پیشنهاد می‌کنیم که به نمایندگی آقای بدر رأی گرفته شود. یعقوب الموسوی. کازرونی

رئیس - مذاکرات در زمینه این پیشنهاد است.

آقای حایری‌زاده

آقا سید یعقوب-در پیشنهاد نباید توضیح داده شود؟

رئیس-اگر می‌خواهید توضیح بدهید حال پیشنهاد را پیدا خواهد کرد و مذاکرات مختصر می‌شود و اگر بخواهید مذاکرات مفصل بشود باید به ترتیب موافق و مخالف صحبت شود

کازرونی-اگر اجازه می‌فرمایید بنده توضیح بدهم

رئیس - می‌خواهد توضیح بدهید بفرمایید.

کازرونی-فعلاً عرضی ندارم.

زوار-این پیشنهاد مطابق کدام ماده نظامنامه است؟

رئیس-آقای زوار چه فرمودید؟

زوار-عرض کردم ممکن است بفرمایید این پیشنهادی که ایشان کرده‌اند مطابق کدام ماده نظامنامه است؟

رئیس-پیشنهادهایی که می‌شود مگر مواد می‌خواهد.

آقای حایری‌زاده

حایری‌زاده - قضایای اصولی کم‌کم صورت شخصی را به خود می‌گیرد و بنده هم خیلی احتراز دارم که وقتی جنبه شخصی پیدا کرد وارد شوم اولاً این پیشنهاد چه صورتی دارد همان شکلی که آقای زوار گفتند بنده نفهمیدم این به چه عنوان مطرح می‌شود. طرح قانونی است پانزده نفر از وکلاء امضاء کرده‌اند و رفته است به کمیسیون مبتکرات و قابل توجه شده و در اطراف آن موضوع صحبت است؟ لایحه دولت است؟ پیشنهادی است که در اطراف یک خبر کمیسیون بنده است؟ اصلاً این چه صورتی دارد که آقای رئیس آن را مطرح فرمودند بنده هر چه فکر کردم که مطابق کدام یک از مواد نظامنامه است نفهمیدم. حالا این بماند. انتخاباتی در یکی از نقاط به جریان افتاده مثل سایر نقاط مملکت بدیهی است در هر نقطه هم یک عده زیادی داوطلب هستند. یکی از آنها بیشتر رأی دارد به عنوان وکالت خودش را معرفی می‌کند. یکی کمتر دارد منتظر است یک سوسه یا یک خرابی در کار آن که بیشتر دارد بکند و به جای او بیاید به مجلس. حالا هم می‌خواهیم وارد شویم به صورت این انتخابات. کاظمی و بدر در آنجا کاندیدا بوده‌اند آقای کاظمی بر می‌دارد در کتابچه خودش می‌نویسد به دوسیه‌ها نگاه کنید که در قزوین محبوس بوده‌ام یک هشت رأی در کرمان داشته‌ام یک عده پارتی داشته‌ام و به من رأی داده‌اند حالا در اقلیت بوده‌ام ولی در دوسیه انتخابات کرمان در این جند دوره نگاه کنید ببینید آقای بدر یک رأی هم در حوزه‌های انتخابیه کرمان نداشته است وقتی که ایشان وزیر شده‌اند از مقام وزارت استفاده وکالتی کرده‌اند. اگر اخلاقاً، انصافاً ما اجازه بدهیم که از کرسی‌های مهم مملکتی آقایان استفاده کنند و حقوق رعیت از زیر پا بگذارند منتهای بی‌انصافی را کرده‌ایم. این از نقطه نظر اصول. اما از نقطه نظر عمل. تا به حال که در مجلس منحصر به یک اعتبارنامه نبوده هر دوره هم چند اعتبارنامه رد شده است نمایندگی آن اشخاصی که رد شده است کدام یکی از آنها دومیش آمده گفته که بنده هم هستم درباره من هم رأی بگیرید؟ غیر از این دوسیه کثیفی که همه می‌دانیم در تحت عنوان وزارت خواسته‌اند مقام وکالت را به حقه بازی اشغال کنند و نشده است. به عقیده بنده این کار خیلی بد است و در چنین رأیی هم بنده شرکت نمی‌کنم اگر آقایان می‌خواهند پیشنهادشان را پس بگیرند والا بنده که شرکت نمی‌کنم و خداحافظ می‌کنم.

دادگر-بنده پیشنهادی دستور کرده‌ام.

رئیس-پیشنهاد شما بعد از آن که آقای حایری‌زاده آمده بودند پشت تریبون رسید حالا قرائت می‌شود و رأی می‌گیریم.

(مضمون ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم لایحه راه‌آهن در دستور مقدم باشد.

رئیس-آقای دادگر

دادگر-عرض کنم عیبی ندارد و البته در زندگانی پارلمانی جایز هم هست که گاهی مبارزات و مباحثاتی روی اشخاص بشود ولی باید اعتراف کرد که اینها از حیث رتبه مؤخر است و کارهایی که در مملکت مقدم است کارهای اقتصادی. کارهای عظیم و جسیم است و ما نباید وارد شخصیات بشویم. عرض می‌کنم این قضیه معلق است و باید تکلیفش هم معلوم شود ولی در یک وقتی که فراغ باشد. حالا لایحه راه‌آهن معطل است و مملکت هم منتظر است و دولت هم مهیا است و بالاخره کارش فراهم است. خوب است ما لااقل شخصیات را در درجه دوم بگذاریم مقدمتاً کارهای لازم را بگذرانیم بعد اینها را.

رئیس-آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب-بنده با آقای دادگر خیلی صمیمی هستم ولی توجه فرمودند که آقای حایری‌زاده اگر مطابق فرمایشات اولشان وارد شخصیات نمی‌شدند هم با روح سلم و سلامتی که دارم عرض نمی‌کردم و خیلی هم دلتنگ می‌شوم که بین بنده و شما در یک چیزهایی یک تکدری پیدا شود. اما آقای دادگر: توجه بفرمایید بعد از آن که هم فراکسیون محترم شما تشریف بردند آنحا و با آن که فرمودند من وارد شخصیات نمی‌شوم وارد شخصیات شدند خوب است شما رعایت حال بنده را هم بفرمایید که پیشنهاد کرده‌ام که فرمایشات ایشان را با کمال نزاکت و کمال ادب جواب عرض کنم. این حقیقتاً به بنده بر می‌خورد. بنده یک خلاف نظامنامه نکردم. خلاف قانونی نکردم. خلاف ترتیب و سابقه نکردم مسئله این بود که روز قبل تعیین شده بود یعنی مقام ریاست تذکر دادند که یک پیشنهادی بشود بعد در زمینه آن صحبت شود. بنده خلافی نکردم مطابق آنچه که در مجلس صحبت شد بنده پیشنهاد کردم بعد هم حضرت آقای حایری‌زاده تشریف بردند و خودتان ملتفت بودید یک حملاتی کردند و بنده در دوستی و برادری که باشما دارم ودراین مدت عمومی که باشما بودم تقاضا می‌کنم مساعدت کنید که بنده جواب فرمایشات آقای حائری زاده رابدهم ممکن است بعد بنده هم باپیشنهاد شما موافقت کنم. تقاضا می‌کنم برای اینکه رفع اشتباه بشود آقای دادگر پیشنهاد خودشانرا تأخیر بیندازند ک هبنده جواب عرض کنم والا ازاینجهت بند هباپیشنهاد شما مخالف هستم

رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای دادگر آقایانیکه موافقند قیا م فرمایند (معدودی برخاستند)

رئیس- تصویب نشد. آقای مدرس

مدرس- البته بعضی مطالب هست که درحقیقت نظری است. بدیهی وواضخ نیست که انسان بتواند قطعا بگوید مطابق مواد قانون با مطابق نظامنامه است محل نظر است. بنده عقیده‌ام این است که این مسئله هم که اتفاق افتاده نظری است یعنی باید درمجلس مذاکره شود ونظریات آقایان گفته می‌شود وقضیه حل شود (کاربه این دوشخص بزرگوار ندارم یک دوشخص دیگری دردوره‌های آتیه) مناسب است درمجلس مذاکره بشود واین مسئله نظری حل شود که درآتیه هم اگر اتفاق بیفتد سهل باشد. واما اینکه نظری است البته همانطور که فرمودند خیلی اعتبارنامه‌ها ردشده است وتالی ان هم کسی نیامده است که مدعی بشود یادرمجلس اظهار بکنند. واقعا اینطور بوده است خیلی‌ها ردشده‌اند تالی آنهم نیامده است اظهار بکند. مجلس هم اظهاری نکرده است ولی بنده تصورمیکنم این قسمی که این اتفاق افتاده است باانهائی که سابقا اتفاق افتاده است فرق دارد. شعبه محترم درصحت جریان انتخابات آنجا اظهار وفرمایشی نکرده بود یعنی ما که اهل شعبه نبودیم اینهائی که آقایان اینحا نقل کردند یک عیبی درصحت جریان انتخابات سیرجان نبود که بگوئیم صحت جریان عیب دارد. البته اگروکیلی بواسطه عیب درصحت جریان رد شد نوبت به تالی وتالی وتالیش هم مرکز نمی‌رسد بجهت اینکه جریان انتخابات وقتی معیوب شد هرکس رأی دارد معیوب است ولی بیاناتی که اینجا شد صحت جریان را اشکال نفرمودند واگره مبوده است شعبه برای ما نفرمودند وآن چیزیکه راهم که چاپ کرده بودند درتشخیص دارای اکثریت بودکه شعبه تشخیص داده بودند که دارای اکثریت فلان است ومجلس اورارد کرد ه است حالا نتیجه چه می‌شود؟ نتیجه این می‌شود که انتخابات صحت جریان داشته است. اینرا هم که شعبه تشخیص داد اکثریت مجلس این تشخیص راقبول نکرد حالا دیگری رابا این است که بگوئیم وکیل است. بعضی آقایان فرمودند رأی ضمنی است. رأی ضمنی تا حالا نبوده است ممکن است رأی ضمنی باشد اما تاحالا با رأی ضمنی اینجا یک وکیلی درست نکرده بودیم. حالا هم اگر بخواهیم درست بکنیم ممکن است برهانی برخلافش نیست. لکن تا حالا نبوده است. پس باینجهت عرض می‌کنم مسئله نظری است باید مجلس تشخیص بدهد ک هاین رأئی ضمنی کافی است یا باید مجددا به این اعتبارنامه رأی بگیریم یا یک نظر دیگری اتخاذ کنند. بهرچهت بنحو مطلق نباید گفت هشود اینکه ردشده است تالیش ه مشد شده تالی تالیش ه مردشده است زیرا انتخابات صحت جریان داشته. شعبه تشخیص اکثریترا دریکی داده است مجلس آنرا قبول نکرده است. انتخابات که صحیح بوده این راهم که شعبه تشخیص اکثریت دارد رد شد چرا یکی کسی ک هپهلویش است وکیل نباشد دلیل می‌خواهد. چرا باشد؟ بی گفتگو اینهم بعقیده بنده هالی از شبهه نیست ک هبدون گفتگو بگوئیم. با رأی خالی ازشبهه نیست ک هبدون گفتگو بگوئیم بارأی ضمنی تالیش وکیل است. پس بغقیده بنده مطرح کردن این مورد بوده است. مسئله هم نظری است وباید معلو مشود که آیا این رأی ضمنی کافی است ؟یا یک

رأی مستقلی می‌خواهد؟ یا یک طریق دیگرش درش اتخاذ کنند؟ پس یک چیز برانی بیخود که بیخود مذاکره بکنیم نیست. مسئله نظری است وبعقیده من افکار آقایان را خوبست استماع کنیم وهرکس هرنظری دارد بفرماید شاید یک طریق حل واضحی پیدا کنیم

رئیس- آقای شریعت زاده

شریعت زاده- البته بنده باید اصولا نسبت بیک قسمتی ازنظریات ناطق محترم موافقت کنم وآن عبارت ازاین است که درمسائل نظری باید مباحثه بعمل بیاید ودرنتیجه مباحثه فصل بشود. بنظر بنده ممکن است اگرمجلس سیرمرحله اولیه خودش را می‌کرد یعنی درایران این قبیل مسائل سابقه نداشت باید مسائل نظری تلقی بشود. لکن ممکن است دریک جریاناتی حتی درمحاکم وقتیکه یک قضایائی مطابق یک ترتیب واصولی جریان خاصی بخود گرفت وعقاید مختلفه وتصمیمات متعدده تأیید کرد که باید این مسئله اینطور باشد آنوقت نمی‌توان گفت که آن موضوع موضوع نظری است. بنظر بنده درموضوع ما نحن فیه سوابقی که درمجلس هست وکاملا منطبق باا ینموضوع هست میرساند که دراین قضایا مجلس یک تصمیمات سابقه دارد که درنتیجه باید لازم العمل باشد وباید احتراز کرد ازاینکه دریک امری ک همربوط است به اصول حکومت شوروی وممکن است مستلزم تماس ومخالفتهائی با اصول واقع بشود سابقه‌های متفاوت ومتعارضی موجود بشود. حضرت آقای مدرس فرمودند که اگردریک انتخابی درنتیجه مخالفت وموافقت درصحت یاعدم صحت انتخاب..

مدرس- جریان

شریعت زاده- جریان یک انتخابی رأی داده شود درآن صورت ممکنست ما آنرابدیهی تلقی کنیم که بایستی تجدید بشود وفرمودند که دراین موضوع نسبت صحت جریان یا عدم صحتش رأی داده نشده بنده معتقد هستم که شعبه درنتیجه رجوع بمجموع جریانات تشخیص داده است که این انتخاب سیرجان واقطاع وافشار صحیح است ونتیجه ان انتخاب نمایندگی آقای کاظمی است. مجلس این رارد کرده است. اگر بخواهیم تفکیک کنیم جهات وخصوصیاتی ک هدریک همچو موضوعی است ومدعی بشویم که نظرمجلس منحصرا شمول به این قسمت داشت این یک دعوائی است وبنظر بنده اینطورنیست بلکه برعکس می‌توان طوردیگر استدلال کرد وآن این است که اگرمجلس ازنقطه نظر عدم صحت انتخابات اقطاع وافشار چنین رأئی داده باشد باید ازآنطرف معتقد شویم که این رأی لااقل باید مستلزم اعتقاد به لزوم تجدید انتخاب دران نقطه باشد زیرا که مجلس رأی نداده است که خواد استنادیه هیئت نظارراجع باسقاط حق انتخاب ازاهالی اقطاع وافشار صحیح است. نظربنده دراین موضوع یک جریانات دیگری که خود آقای مدرس تصدیق خواهند فرمود (وبنده هم ازحسن عقیده ایشان ومعلومات عالیه ایشان همین توقع رادارم) که مجلس ازنقطه نظر صحت تشخیص انجمن نظار رأئی به اسقاط حق انتخاب اهالی اقطاع وافشارنداده است تاا ینکه حق آنها ساقط بشود. ونتیجه آراء بعدی مدخلیت داشته باشد که نسبت بآن رأئی گرفته شود واساسا ازهیمن نقطه نظراست که درجریانات نتیجه گرفته می‌شود باینکه انتخابات باید تجدید شود وباین مناسبت است که اگرمجلس نسبت بیک کسی رأی بدهد اینکه این نمایندگیش صحیح نیست نمی‌توان تفسیرکرد که این رأی ازنقطه ظنر این است که این آدم آرائش صحیح نیست وپشت سریش صحیح است. ودراینجا هرقدر بند هفکر می‌کنم که دلائلی باشد که تأئید بکند نظرناطق محترم راراجع باینکه بایدبخصوص آقای بدررأی گرفته شود دلیلی وجود ندارد وبنظر بنده هیچکس هم نمی‌تواند که درنتیجه تجسس دلیلی که لزوم تأیید این عقیده رابرساند یعنی رأی گرفتن درمجلس برای

Page 6 – 7 missing

نکرده. چنانچه ازبیاناتشان هم معلوم بود که انجمن نظار یک موعدی قرارداده بودبرای گرفتن آراء. واراء آن نقاط مطابق میزان وموعدی که قرارداده شده نرسیده این بود که امده‌اند آراء راباطل کرده‌اند والان آقای شریعت زاده اینجا تشریف داشتند خبرمیدهند ازتنکابن که آراء تنکابن رانیاورده بودند دروقتی که ایشان انتخاب شدند ازبارفروش پس باید بگوئیم که حق رأیشان باقی است تاآخردوره؟ اینکه نمی‌شود! این زندگی نمی‌شود مثلا انجمن نظارت تهران برای اطراف اعلان می‌کند ده روز بعد ازده روز انجمن مرکزی رأیش راداد وتمام شد آنوقت یک دفعه ازلواسان چماق رابردارند بیایند که رأی ما باقی مانده است. تصدیق بفرمائید که بعد ازآنکه انجمن مرکزی قضاوت خودش را کرده ووقت وزمان هم قرارداد وآراء نباید دیگر آن آراء مدخلیت دراینتخابات ندارد، اما آقای شریعت زاده فرمودند که حق باقی است درکجای قانون نوشته که اگر آرائی مطابق قانون باطل شد یعنی قانون آن آراء رامدخلیت ندارد دومرتبه حقشان باقی است تاآخر دوره حقشان باقی است؟ معنای مشروطیت وآزادی وقانون این سات! ملت تا مدت معینی که قانون مقرر کرده دررأی دادن آزادند وبعد از آن راقانون محدود کرده است. مثلا انجمن پانزده روزبرای دادن رأی معین کرده اگر در آن مدت رأی نداد دیگرحقش باطل است. این حکومت ازحکومت آنارشیستی بدتراست. همیشه حق انتخاب برای او باقی است؟ پس تصدیق بفرمائید آقای شریعت زاده که اهالی اقطاع وافشار که میفرمائید باید قائل شد که دومرتبه حقشان باقی است وحی رأی رادارند این باهیچ اصلی وهیچ ماده قانونی مطابقه نمی‌کند. اما این موضوع رابنده حالا به قضاوت مجلس وامیگذارم. آقای زوارفرمودند که مطابق باقانون وسلیقه است. بنده عرض می‌کنم که این جریان نه به ماده قانونی منطبق می‌شود نه درسابقه نظیر این هست. آقای حائری زاده فرمودند دردوره چهارم آقای سلطان محمد خان ومشیرمعظم ومعتصم السلطنه واینها رد شدند مجلس نگفت بعد از آنها کیست: این هیچ تطبیق باآنها نمی‌شود. یک مسئله بایک حال عصبانی که بنده خودم میدانم چه حال عصبانی بود مجلس یک عده رابعنوان اینکه خلاف حکومت ملی است ردکرد. دیگر انجمن مرکزی ووزارت داخله نیامده بودند یک نفر رامعرفی بمجلس بکنند وبیا ید درمجلس بنشیند

افسر- پس چه شده بود؟

آقا سید یعقوب- آقای افسر شما شیخ الوکلا هستید وشما پیراین مجلس هستید گمان می‌کنم با این سابقه که درمجلس دارید هیچوقت ترتیبات راازدست نمی‌دهید

شیروانی- جوانتر ازشما هستند

آقا سید یعقوب- من وشما گمان نمی‌کنم ریشمان سفید نشده باشد این ترتیبات رابایدمراعات کنیم. پس در دوره چهارم اینطورنبود که سلطان محمد خان یا کسی دیگر آمده باشد درمجلس وانجمن مرکزی ووزارت داخله اور امعرفی کرد هباشد آنوقت شعبه بیاید سلطان محمد خان راا اثبات کند بعد مجلس اورا رد کند وآنوقت یک سرجایش باشد اینطور که نبود آقایان همه بودند دیدند. همینطور راجع به معتصم السلطنه ومشیرمعظم ودادگر. پس آن ربطی باین موضوع ندارد در همین دوره نسبت بهمی ننماینده ماکو دونفر ردراینجا نیامد. آقای شریعت زاده که من خیلی معتقد هستم به حق قضاوت شما. وزارت داخله نیامد نظام الاسلام رامعرفی کند بعد اعتبارنامه باو بدهد وبیاید درمجلس بنشیند بعد شعبه رأیبدهد بامیرهمایون بعدمجلس بیاید امیرهمایون راردبکند. اینطور واقع شده است؟ شما قطع نظر ازاینکه مقامن مایندگی دارید در عدلیه هم خیلی حفظ حقوق مردم را کرده‌اید. اینها هیچ مقایسه باهم می‌شود؟ اینجا انجمن مرکزی آمده است گفته است مطابق این جریان من آقای بدر راوکیل میدانم بعد اعتبار

نامه هم داده است و او آمده بوزارت داخله که مسئول انتخابات است وزارت داخله هم نوشته بمجلس که آقای بدربموجب جریان قانونی که دارد وکیل است. بعد شعبه وارد شد در دوسیه ولی نظر باین مقدمات نکرد. انجمن مرکزی راگفت بی مرحمتی کرده ووزارت داخله هم بی مرحمتی کرده بعد رفته سروقت مفتش وگفته است که مفتش اینطور راپرت داده وبعد مجلس قضاوت کرد ومطابق رأی شعبه رأی نداد رأی انجمن که از بین نرفته. کی این را می‌شود باماکو وسلماس قیاس کرد هیچ ربطی بهم ندارد! مگر اینکه بایک سریشی بهم بچسبانید. اینهادو مو ضوع مستقلی است که هیچ بهمدیگر نسبت ندارد بنابراین بنده که پیشنهاد کردم نظرو اولا چیزی بود که در مجلس معین شده بود. ثانیا همینطوری که آقای حائری زاده میل ندارند در شخصیات داخل بشوند هیچوقت هم خدا نکند که بنده وایشان در یک مسئله سیاسی که نظری واقع می‌شود داخل در شخصیات بشویم. چون این مسائل سیاسی در مجلس مسئله اجتهاد است. هرکس بمدارک خودش یک اجتهادی می‌کند. در اینجا اجتهاد بنده وایشان دراین مسئله سیاسی اختلاف دارد ولی نه این است که خدای نخواسته باایشان داخل در شخصبیات بشوم ایشان آنطور قضاوت کردند بنده عرض می‌کنم باین ترتیب قانونی که جریان دارد قضاوت بنده اینطور است. این است که ماعده وکلائی که در مجلس هستیم هیچوقت اغراض شخصی در نظر نداریم درامور نظری اختلاف پیش می‌آید نه اینکه بخواهیم اعمال غرض بهمدیگر یا به مملکت بکنیم. این مسئله اجتهاد است بنده یکطورتشخیص داده‌ام آقایان دیگر یکطوروقضاوت بااکثریت است. اجتهادمان مختلف است بنده عرض نیکنم مطابق قانون وسابقه که داریم باید اینطور قضاوت کنیم نبید آقای حائری زاده دلتنگ بشو ند که چرا داخل در شخصیات شده‌ایم

رئیس – آقای دشتی پیشنهاد کرده‌اند این مسئله از دستور امروز خارج شود. بفرمائید

دشتی – عرض کنم مسئله از دوشق خارج نیست یک مسئله انتخاب سیرجان است که دراینکه یک مسئله نظری است هیچ شبهه نیست. حالا معلوم نیست محل اختلاف جنبه‌های سیاسی است یا حقوقی است. علی ای حال دنبال کردن این قضیه چندان حسنی ندارد واز طرف دیگر لوایحی در دستور هست که تمام مملکت منتظر این لوایح مفیده‌اند و بالاخره این راهم اعتراف کرد که مسائل عمومی مملکت مقدم است هم بروکالت آقای کاظمی وهم آقای بدر باین جهت از آقایان استدعا می‌کنم عجالتا این مسئله از دستور خارج شود ومطابق فرمول مجلس یایک عده رامعین بکنند که دراین باب تحقیق کنند یابه کمیسیون برود یا به شعبه دیگری برود یادرخارج آقایان وکلا این مسئله راحل کنند وبالاخره اینقدر اوقات مجلس صرف یک مسئله جزئی نشود وبکار مسائل عمومی مملکت برسد. استدعا می‌کنم از طرفین که اجازه بدهند از دستور خارج شود ممکن است درخارج صحبت بشود بعد جزء دستور بشود

رئیس – چون آقای مدرس هم در همین زمینه پیشنهادی کرده‌اند بعد از توضیحات ایشان رأی می‌گیریم

(پیشنهاد آقای مدرس نیز بمضمون ذیل قرائت شد)

نظرباینکه درموضوع انتخابات سیرجان که پیشنهاد شده بود فی الجمله مذاکراتی شد ونظر باینکه بابودن بعضی مطالب مهمه در دستور مثل راه آهن وغیره مناسب مذاکراتی که موجب تألم است ازبین آقایان بشود پیشنهاد می‌کنم بقیه مذاکرات باشد تا جلسه دیگر امیدوارم موفقیت حاصل شود که قضیه در خارج بین جمیع آقایان بطور مسالمت حل شود

رئیس – آقای مدرس توضیحی دارید

مدرس – توضیحش واضح است. همه آقایان میدانند

دشتی –بنده هم موافقت می‌کنم

مدرس – ممنونم

رئیس – چون عده برای اخذ رأی کافی نیست اگر اجازه بفرمائید چند دقیقه تعطیل می‌شود

(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل وپس از نیمساعت مجددا تشکیل گردید)

رئیس – چون قبل از تنفس عده برای رأی گرفتن کافی نبود پیشنهاد آقای مدرس دوباره قرائت می‌شود و رأی می‌گیریم

(بشرح گذشته خوانده شد)

رئیس – آقای حائری زاده

حائری زاده – بنده اصولا با مطرح شدنش موافقم ولی بااین طرز پیشنهاد که این جلسه از دستور خارج بشود وجلسه دیگر باز بیاید مذاکره کنیم مخالفم با آن پیشنهادی که آقای دشتی کرده بودند که از دستور خارج بشود بنده موافقم باروح این پیشنهاد موافقم ولی بافرمش موافق نیستم

رئیس – آقای دشتی بااین پیشنهاد موافقید

دشتی – بلی موافقم

رئیس – رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقاتی مدرس آقایان موافقین قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند)

رئیس – تصویب شد. پیشنهاد راه آهن مطرح است یعنی خبر کمیسیون بودجه راجع به لایحه راه آهن. مذاکرات فعلا به کلیات است آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی – بنده بامذاکره در پیشنهاد خط آهن با کلیش مخالفت ندارم وامیدواری هم دارم که تمام مملکت از این قبیل کارها فایده کلی ببرد. باچیزی که مخالفم این است که یکمرتبه پنج میلیون اعتبار داده شود بجهت ساختمان راه آهن. تمام پولی که بعد از کارخانه ذوب آهن باقی مانده است تقریبا همین اندازه است. تمام این اندازه را هم ما امروز رأی بدهیم که بدولت داده شور آنوقت دیگر هیچ نداریم حالا بنده پیشنهاد می‌کنم که دومیلیون اعتبارداده شود بدولت ودولت این دو میلیون را بمصرف برساند چنانچه انشاءالله پر نتیجه و پر فایده شد صورت جزء آنرا هم بمجلس بدهد آنوقت دومرتبه سه میلیون چهار میلیون دیگر رأی خواهیم داد. اگر چنانچه دیدیم نتیجه ازاین دومیلیون نبردند باچون ابتدای کارمااست خطائی شد ودر ابتدا گمان نمی‌کنم باید قائل بخطای خودمان بشویم در کار راه آهن ماخیلی خطا خواهیم کرد که بعدها ملتفت می‌شویم این دو میلیون راخرج کنند اگر این دو میلیون بصورت وضوح خرج شد سه میلیون چهار میلیون دیگر هم رأی می‌دهیم باین ملاحظه بنده مخالفم

مخبر- از این صرفه جوئی آقای فیروزآبادی البته باید تشکر کرد ولی این فرمایش ایشان برای دولت تقریبا غیر عملی است برای اینکه یک قسم خرج که راه آهن ندارد ویک خرج قطعی منظمی که ندارد دولت باید اسباب وادوات از خارج بخرد باید حقوق کارگر ومهندس بدهد. باید اشیائی که در داخله تهیه می‌شود خریداری کند وپول بدهد. اینها همه یک اعتباراتی لازم دارد که هرروز دولت احتیاج نداشته باشد لوایحی تهیه کند وبمجلس بیاورد. البته اگر یک خرج جاری بود یعنی مثلا راه آهن ماهی صد یا پانصد هزار تومان خرجش بود می‌گفتیم مال چهار ماهه اش راتصویب می‌کنیم تا ببینیم چه جور خرج می‌کنند بعد بقیه اش را یواش یواش اجازه می‌دهیم ولی این خرج جاری نیست یک خریدهائی باید در موقع خودش بشود وبالاخره این پول راکه خیلی با دقت نگاه داشته‌ایم برای همین کار است ومنحصرا برای راه آهن است. اگر دولت می‌توانست حالا بیش از پنج میلیون هم خرج کند وسریعتر اینکار راانجام بدهد اصلح این بود که بیش ازاین اعتبار داده شود

رئیس – آقای دکتر مصدق

دکتر مصدق – بنده با راه آهن مخالف نیستم بجهت اینکه راه آهن حقیقت ئ اقعش یک چیزی است که در هرجائی رفته باعث آبادی شده واسباب ازدیاد تجارت واقتصادیات است ولی با موقعش وطرز خرجش مخالفم هرخرجی راکه ما در مجلس تصویب می‌کنیم متلازم با اخذ یک مالیاتی است اگر آن خرج راما در موقع خودش بکنیم برای مملکت مفید است ولی اگر در محل خودش خرج نشود وبیموقع خرج شود برای مملکت مضر است خواه اینکه آن خرج در داخله مملکت بشود خواه در خارج البته اگر در داخله شد چندان مضر نیست ولی اگر درخارج شد خیلی مضر است. درداخله راهم بنده عرض می‌کنم مضر است برای اینکه وقتی مخارج زیاد شد قهرا مالیات زیادمیشود ووقتی که مالیات زیاد شد مخارج زندگی زیاد می‌شود وهر ملتی که مخارج زندگانیش زیاد شد صادراتش کم می‌شود زیرا خریدار جنس ومتاع خرید خودش را درمملکتی می‌کند که مخارج ارزان تر باشد. زیرا مخارج ارزان سبب می‌شود که مال التجاره ارزان تمام شود وزیادی مالیات سبب می‌شود که این محصولات گران تمام می‌شود ودر نتیجه خریدار خرید خودشرا ازجاهائی می‌کند بجاهائی که محصول رزان تر تمام می‌شود پس بنابراین وضع مالیاتهای بیموقع مخارج رادر مملکت گران می‌کند وبالنتیجه صادرات مملکت کم می‌شود واینهمه فریاد که می‌کنیم که باید صادرات مملکت خودمانرا زیاد کنیم یکی از راههای که صادرات مملکت زیاد می‌شود وضع نکردن مالیالتهای بی مناسب وبیموقع است. قبل از جنگ بین المللی بازار بین المللی عالم تقریبا آلمان بود برای اینکه مال التجاره در آلمان زیادتر خریداری می‌شد ارزان تر تمام می‌شد وهمه خریداران مراجعه به آلمان می‌کردند

اگر مال التجاره در آلمان گران تمام می‌شد هیچکس این اندازه بآلمان مراجعه نمی‌کرد وبالاخره باید از آنچه که سبب گرانی محصول می‌شود احتراز کنیم یکی از آن چیزهائی که سبب گرانی محصول است وضع مالیات‌های گزاف وبیموقع است. برای راه آهن دوشرط لازم است. هر مملکتی که بخواهد راه آهن بسازد باید دوشرط موجود باشد. اول استعدادساختن راه آهن است. شرط دوم هم احتیاجات است اما درباب استعدادساختن راه آهن در مملکت ما از نقطه نظر موازنه تجارتی – موازنه تجارتی اگر بضرر ما نباشد بنفع ما نیست اگر چنانچه به احصائیه گمرکی نگاه کنیم می‌بینیم بیشتر چیز می‌خریم وکمتر می‌فروشیم. البته می‌فرمایند یک صادرات وواردات غیر مرئی هم هست ویک پول هائی هم باین مملکت وارد می‌شود. بنده این راقبول می‌کنم ولی چندان قابل نیست واین وضعیت اقتصادی کاملا حاکی است که موازنه تجارتی برضرر مااست پس وقتی که موازنه تجارتی برضرر ما شد استعداد ماکم است وچون عایدات زیادی هم نداریم واز او فورا فایده نبریم متضر می‌شویم. عایدات ما کلیه محدود است واگر ما خواستیم یک پولی رادریک محلی خرج کنیم که فایده فوری نخواهیم ازآن ببریم قهرا ضررزیاد متوجه ما می‌شود فرض بفرمائید امروزپولی که درمملکت است سی وپنج تا چهل میلیون است که درداخله مملکت هست ووقتیکه ما ازخارج عایداتی نداریم که ان عایدات راصرف یک کارهائی بکنیم این سی میلیون پولی که امروز درجریان است اگر ازخارج یک چیزهائی خریدیم وآوردیم قهرا این پول ازدست ما خارج می‌شود وازجریان می‌افتد ودیگر دردست ما نیست. عوضش چیست عوضش هرچه هست باید مفید باشد اگر عوضش مفید نباشد یا اگرفایده اش فوری یا دریک مدت قلیلی نباشد یا اینکه فایده اش راجع باشد به یک قرن یا پنجاه یا صدسال دیگرالبته آن پول ازدست م ارفته وما منع وفایده نداریم

دویم احتیاج است: اگرکسی می‌خواهد خانه بخرد اول فکرکند کهم نقدرت واستطاعت خرید خانه دارم یاندارم بعد هم البته نگاه می‌کند بقدراحتیاج خودش خانه میسازدزیرا اگر خانه از احتیاجش زیادتر شد بعد بی مصرف می‌شود وفایده ندارد. اما درمسئله راه اهن یعنی درفایده راه آهن. مملکت بلژیک وقتیکه می‌خواهد راه آهن بسازد چه می‌گوید؟ او می‌گوید هرهزار ذرع درهزار نوع ذرع یعنی هزار ذرع مربع مملکت من دویست وهشتاد نفرساکن دارد. بعد می‌گوید وقتیکه درهزارذرع مربع مملکت من دویستو هشتاد نفرسکنا داشت هباشند دویست وهشتاد نفر درهزار ذرع مربع مسافرت می‌کنند ودویست وهشتاد نفر درهزارذرع مربع احتیاجات دارند ونان می‌خورند ولی درایران هرکیلومتر مربع پنج نفرساکن داردهشتاد مرتبه احتیاجا تش ازبلژیک کمتراست واگردربلژیک هشتاد مرتبه راه آهن حرکت می‌کند درایران یک مرتبه حرکت می‌کند بنابراین راه آهن آنجا هشتاد برابر راه آهن ایران کار می‌کند – مخارج راه آهن ک هفرق نمی‌کند. بجهت اینکه هشتاد میلیون خرج می‌کنید راه آهن میسارید این هشتاد میلیون اگردردست ملت ایران باشد وبمصرف کارهای دیگر برسد سال یدوازده میلیون فایده می‌بریم درصورتیکه راه آهن سالی هشت میلیون خرج دارد. پس بنابراین عرض می‌کنم راه آهنی که درسال دوازده میلیون خرجش می‌کنیم اگر هشتاد مرتبه کار کرد البته هشتاد مرتبه منافع مازیاد ترمیشود واگریک مرتبه کارکرد منفعت ما هشتاد مرتبه کمتر می‌شود.

زیرا وقتیکه احتیاجات درمملکت زیاد بشود یا احتمالا زودتر راه اهن راشروع وتمام بکنند زودتر فایده می‌برند ولی وقتیکه احنیاجات درمملکت کم شد وراه آهن هم دریک ماه یا در پانزده روز یا یک هفته یک مرتبه حرکت بکند این فایده ندارد ولی دریک مملکتی که راه آهن درروز بیست مرتبه حرکت بکند واجتیاجات اشخاص یعنی دویست وهشتاد نفرساکن رادریک کیلومتر مربع کفایت بکند البته راه آهن درآن مملکت اگرابتدا نفع نداشته باشد هرچه زودتر فایده دارد ولی درمملکتی که احتیاجاتش کم است ودیرکارمیکند این راه اهن هیچ فایده ندارد وازکارمیافتد خصوصا اینکه راه اهنی که درمملکت کشید ه می‌شود بنظربنده این خطی که هست از نظر تجارت داخلی واحتیاجات داخلی است. زیرا که معقول نیست که مملکت اروپات مال التجاره خودش را ازراه روسیه بیاورد به بندر جز وازبندر جزهم ببرد بهندوستان که بگوئیم راه آهن ما رابط اروپا وهندوستان است این معقول نیست که ممالک اروپا یامخارج وکرایه ارزانی که دردریا داده می‌شود مال التجاره راازروسیه بیاورند به نبدرجز وازآنجا ببرندبه محمره. اگر بخواهید یک همچو کاری بکند ممالک اروپا خیلی صرفه برایشان بیشتراست که ازراه مدیترانه بیاورند ببغداد وازراه بغداد ببرند به هندوستان- پس راه آهن مااثر بین المللی ندارد وبعقیده من برای تجارت داخلی است. ممالک دیگر که راه آهن می‌کشند هم نظرشان بتجارت بین المللی است وهم بساکنین محل ومیبینند احتیاجاتشان چیست وچقدر باید راه آهن بکشند حساب می‌کنند وازروی حساب راه آهن می‌کشند بعد هم اگرپنجسال ضرربکنندمیگویند خیلی خوب خودراه آهن که آمد زمینه رامستعد می‌کند واحتیاجات را رفع می‌کند وبعد ازپنجسال فایده می‌برند. ولی درراهی که هیچ احتمال فایده نیست مسئله حمل ونقل راطور دیگری قرارمیدهند تازمینه راه آهن درست وتهیه بشود. اگرراه آهن آذربایجان راملاحظه بفرمائید شاید درآذربایجان سی فرسخ راه اهن داشته باشیم.

(حالا این اعدادی که بنده عرض می‌کنم اعدادحقیقی نیست زیرا بنده ازوزارت فوائد عامه تحقیقاتی کردم و

به بنده جواب ندادند) اگرراه آهن آذربایجان را هر فرسخی سیصد هزارت ومان بگیریم خرجش شده است نه میلیون درآذربایجان خرج راه اهن شده است واین مسئله خیلی تجربه ومطالعه خوبی است برای ما که ببینیم راه آهنی که درآذربایجان کشیده‌اند ونه میلیون خرج کرده‌اند وحالادوازده سال است این راه اهن درآنجا دایرشده چه عایداتی برای ماداشته وچه فایده عاید ما شده؟ برای اینکه نه میلیون که برای راه آهن آنجا خرج شده واقعا باید سالی نهصد هزار تومان فایده بدهد درصورتیکه ازراه آهن ده یک برنمیدارند وبیشتر ازده یک باید برداشته شود زیرا درظرف ده سال. بیست سال سی سال. کاهش لازم می‌شود که همه چیزش باید عوض شود پس باید فایده اش بیشتر باشد. حالا فرض می‌کنیم که یک کسی نه میلیون داده باشد اقلا بای ددرسال نهصد هزار تومان فایده برده باشد وحالا دوازده سیزده سال است که راه آهن آذربایجان دائراست. بنده خیلی میل داشتم که آقای وزیرفوائد عامه معین می‌کردند که درظرف این دوازده سال چقدر عاید دولت شده ومخارج راه آهن چیست؟ وعایداتش چقدراست؟ درصورتیکه آن نقطه ازتمام نقاط ایران جمعیتش بیشتراست. این را ما می‌توانیم مقیاس قراربدهیم با آنجاهائی که جمعیتش هم خیلی کمتر است وبگوئیم خیلی خوب حالا که درآذربایجان باا ین جمعیت زیادی که دارد راه اهن سالی صد هزارتومان فایده دارد جای دیگر هم صدهزار تومان عایدات دارد- اگر بودجه راه آهن اذربایجان معین می‌شد ملاحظه می‌فرمودید که بعد از دوازده سال راه اهن دخل وخرج نمی‌کند وفایده نمی‌برند ونتیجه عرایض بنده معلوم می‌شد

درقانون جزا مقدمات اعمال منهیه قابل مجازات نیست یعنی اگر کسی بخواهد کسی رابکشد مقدماتنش قابل مجازات نیست می‌رود تفنگ می‌خرد ازبرای کشتن فشنگ می‌خرد برای کشتن. حرکت میکندمیرود وارد خانه می‌شود برای کشتن ولی تانکشد ابدا مجازات ندارد مگراینکه آن اعمال مقدماتی خودش بخودی خود قابل مجازات باشد. فرض بفرمائید بنده می‌خواهم بروم یک کسی راتوی خانه اش بکشم وقتیکه از پله نردبام رفت مبالا وداخل خانه شدم شاید ار نردبام بالارفتن خودش یک مجازاتی داشته باشد وبخهودی خود آن عمل مجازات داشته باشد ولی اگر آن کارمجازات نداشته باشد تازمانیکه آن عمل نشده انمقدمات قابل مجازات نیست وقانونگذار آن عمل راقابل مجازات نیمداند.

یکنفری حرکت کرد رقت یک کسی رابکشد وتمام مقدمات کشتن اورا فراهم کرد ورفت درخانه آن شخص اما گفت عوض اینکه من یک نفس شریفی را بکشم یک حیوان موذی رابکشم بهتراست. اینجا کار خوبی هم کرده است زیرا میخواسته است که کاربدی کند ونکرد ه است. اعمال مقدماتی برای این بود که یک کاربدی بکند وعمل آخررابکند وان مسئله راکه علت العلل است وعلت غائی است بکار ببرد وآنوقت آنکار رانکردو آمد یک کار خوبی کرد یعنی یک جیوان موذی راکه قانون گذار برای کشتن او اجرداده است کشت. اینجا آن شخص مأجورهم هست. حالابنده عقیده‌ام این است که درمثل مناقشه نیست وبنده مخصوصا استدعا می‌کنم ازآقایان محترم که یکقدری دراین مسائلی که واقع شده دقت بفرمایند چون واقعا ماهمه نماینده ملت هستیم اگریکقدری درمسائل دقت بکینم هیچ ایرادی برما وارد نیست. خوب می‌گویند شما پنج میلیون می‌خواستید رأی بدهید چرادقت کردید؟ خیرآقا: بند ه دارم به پنج میلیون خرج رأی می‌دهم. بند همیبینم یک ملتی که بعضی افرادش دراین کوچه‌ها افتاده‌اند ودارند میمیر ندوقتیکه من وکیل هستم وازطرف این ملت انتخاب شده‌ام ودراینجا می‌خواهم رأی بدهم چرابرای

یک مسئله پنج میلیونی یک مطالعه ودقتی نکرده باشم وفقط درتحت تأثیرات واحساساتیکه راه آهن خیلی خوبست واگرراه آهن بیاید فایده خواهیم برد یک رأی غلطیکه برای مملکت ضرر داشته باشد بحیال اینکه بممکلت خدمت بکنم بدهم بنابراین انسان باید دقت بکند. بله ما یک قانونی دراینجا تصویب کردیم که قانون انحصارقند بود وبقید دوفوریت رأی دادیم وتصویب شد بعد هم لایحه راه آهن راآوردند دراین مجلس وآنرا ه مبقید دوفوریت رأی دادیم. آیا این مقدماتی که ماکردیم حقیقتا مستلزم این است که ما این عمل نهائی راهم مطالعه نکرده بکنیم؟ چون گفتیم آنجا عایدات انحصار رابگیرند وبعد هم گفتیم خط آهن بکشند حالا برگردنمان باراست ودست هایمان رابسته‌اند ومجبوریم امروز هم که لایحه اعتبارراه آهن می‌آید درمجلس بی مطالعه رأی بدیهم ک هبروند خرج کنند وبالاخره این پنج میلیون سبب می‌شود که ریش ما تاآخر گیربیفتد وچهل وپنج میلیون دیگرهم رأی بدهیم وتمام وجوهی که دراین ممکلت سرمایه دست مردم است تحت قانون انحصار بگیریم ورأی بدهیم خرج کنند. بنده عقیده‌ام این است که آقایان خوب است دقت بفرمایند ببینند اگرحقیقتا این عرایضی ک هبنده می‌کنم غلط وخبط است خوب شما دوروز سه روز چهارروز ضرر کرده‌اید ولی انوقت شما درحقیقت پهلوی وجدان وموکلینتان شرمنده وخجل نیستید وایرادی هم واردنیست. می گویئد آقا من وکیل هستم نماینده ملت هستم وقتیک هبخواهم به یک لایحه پنج میلیونی رأی بدهم مجبور به یک تحقیقات ومطالعاتی هستم بایدمتخصص راه آهن رابخواهم یک صورتی ازصادرات وواردات بخواهم که وجدان خودم را راضی کنم که رأی به این پول بدهم. وپهلوی خدا وروسول وپهلوی مردمی که بمن رأی داده‌اند شرمنده وخجل نباشم. پس بنابراین اگرما ی کقدری دقت کنیم مورد شنعت وملامت نیستیم. بلکه به ما خواهند گفت که شما نمایندگان هستید که احتیاطات لازمه ودقت‌های کافیه را بکاربرده‌اید ورأی داده‌اید ولی اگر برعکس یک لایحه رایا یک اعتباری که می‌آوردند دقت نکرده وبی مطالعه رأی بدهیم وفردا درخقیقت پهلوی نفس خودمان وپهلوی خدا وروسول ومردمی که به ما رأی داده‌اند مسئول باشیم این بنظربنده یک کاری است که صحیح نیستو بنده تصور می‌کنم اگرما بخواهیم آن پولس راکه خرج می‌کنیم ازآن پول استفاده کنیم وراه آهن بکشیم بنده عقیده‌ام رادرمجلس عرض کرده‌ام وحالا هم حاضرم درهرجائی ک هبفرمائید ازروی حسابو دلیلو مدلل ثابت کنم که ما می‌بایست این موجودی راکه الان هست (بنده عرض رکدم باراه آهن مخالف نیستم) اگرشما ازعایدات انحصارقند بخواهید قندبسازید بنده موافقم بجهت اینکه می‌گویم یک چیزی پیدا می‌کنیم وبرای یک چیزی خرج می‌کنیم برای اینکه امروزهمانطوری که عرض کردم محل احتیاج است. اما فایده راه آهن هرمملکتی که احتیاجاش بیشتراست راه آهن درانجا بیشترفایده داروهم جائی که احتیاجاتش کمتر وجمعیتش کمتراست بالنتیجه فائده اش کمتر است. ما الان یک وسائل موجودی داریم واحتیاج بچیزهائی دیگری داریم وهیچ محتاج نیست که پنجاه سال دیگر راه آهن بیاید دریان مملکت ومردم را عادت بدهد به مسافرت وخرید وفروش مال التجاره ماچرا الان ازاین پولی که حاضراست استفاده نکنیم وبرویم پول خودمانرا درزمین نریزیم وضرر کنیم. برای اینکه پنجاه سال دیگر می‌خواهیم استفاده کنیم. آن احتیاج موجوده بعقیده بنده قند است. مادرسال ۲۲ میلیون قند می‌خریم وچهارده میلیون پول حالا موجود داریم. بنده

باهرکسی بفرمائید حاضرهستم مباحثه ومذاکره کنم که اگر ما این چهارده میلیون پول موجودی را خرج کارخانه قند درنقاط مختلفه بکنیم هم قند ارزانتر می‌شود وهم ما مستغنی ازفرستادن چهارده میلیون پول بخارجه می‌شویم. وقتیکه ما چهارده میلیون بعایداتمان اضافه شود تقریبا تا دوسال سه سال دیگر ما بتوانیم هفت میلیونش رابدهیم وبگوئیم این هفت میلیون راهم می‌دهیم برای احساسات یا تجمل یا تجربه هم که باشد راه آهن بسازیم. بالاخره اگرما این مردمرا چاق نکنیم نمی‌توانیم آنها رابدوشیم. باید استفاده بمردم بدهیم انوقت ازانطرف هم بگیریم نه اینکه اینهم که دردست مردم است بگیریم وبرویم درزمین بریزیم وت اپنجاه سال دیگر فایده بنریم. بنظربنده اگر الان ما بخواهیم یک چیزی راقائم مقام راه آهن بکنیم که ازاین پول موجود فایده ببریک کارخانه قند است. بنده آن قدریکه با معاملات سفهی مخالفم با بعضی چیزها مخالف نیستم. آنچه که بنظربنده می اید ردمجلس یک اعتراضی کرده بودند که مالیه این مستخدمین راه آهنی راکه آورده است ودولت دویست هزارتومان اعتبارگرفته است این اعتبار رازودتر تما م کرده‌اند. درچند روز قبل ازاینکه متحد المالی تحت نمره ۳۳۰ به امضای رئیس مالیه برای وکلا برسد بنده هم دارم. این متحد المآل دوموضوع داشت: اول راجع بخرید صدو چهل هزاردولار بود. چون مستخدمین امریکائی گفته‌اند که ما باتومان معامله نمی‌کنیم وحقوق ماباید بادلارباشد صدو چهل هزار دلار خریده‌اند برای اینکه حقوق آتیه آنهارا که امسال باشد تأمین کنند وبدهند ودوم هم این بود که لایحه پمج میلیون یک ماه است به تصویب وزارت مالیه رسیده ولی مجلس یک همچو موضوع مهمی راتأخیر کرده‌اند وجای تأسف است. بنده در موضوع اول چندان مخالف نیستم بجهت اینکه مهندسین که بقدر متخصصین مالیه از علم اقتصاد بهرا ندارند شاید آنقدر فهیمده باشند مکن است پول ما تنزل کندو دلاربالابرود بنابراین می‌گویند م اپول خودما نرا به دلار می‌خواهیم تبدیل بکنیم ووزارت مالیه هم این صدو چهل هزار تومان راا ز حالا دلار خریده برای اینکه تا دوسال دیگر پول دلار به انها بدهد ولی ازاین معامله تعجب می‌کنم که وقتیکه مهندسین آمریکائی که انقدرمتخصص درامرمالیه واقتصاد نیستند این مسئله راملتفت هستند که اگربخواهند تومان بگیرند اید بواسطه تنزل نقره سال دیگر پول ما ارزان می‌شود آنها فکرخودشان هستند که پول مارا ارزان می‌شود آنها فکرخودشان هستند که پول ما رابدلار تبدیل کنند چه می‌شود ک هوزارتمالیه چهارده میلیون پول موجودیمان لیره طلا بود امروز که می‌خواستیم اثاثیه راه آهن بخریم چهارده میلیون اثاثیه می‌گرفتیم ولی امروز که چهارده میلیون رابه تومان دادیم هرقدر ک هبخواهمی اثاثیه بخریم نظر باینکه لیره بالا می‌رود وتومان بواسطه تنزل نقره پائین می اید مایک میلیون دومیلیون پولمان بیشتر باشد همان نسبت ضررداریم. واین مسئله اسباب تعجب بنده است که بالاخره عوض اینکه پول مارابلیره تبدیلمیشد لایحه ه مبمجلس می اید ه گمرک نقره موقوف شود. برای اینکه نقره راکه می‌برند درضرابخانه آنجا خیلی اجرت ضرب می‌گیرند. بنابراین نقره هم باید مالیاتش موقوف شود. این لایحه برای امرکیا یک فایده داردوبرای ما دوضرر. چون امریکا البته فروشنده نقره است اگرنقره اش رانخرند ضرردارد وبرای ماه مدوضرردارد ضرراولش اینستکه ما دریک موقعی که باید خودمان راطلا بکنیم تسهیلات درکاربیشتر می‌کنیم که نقره بیشتر بیاید درمملکت. زیرا وقتیکه نقره درمملکت بیاید اگریک وقتی هم ما بخواهیم پولمان راطلا کنیم هرقدرنقره دمملکت زیادتر باشد ضررما بیشتر است برای اینکه وقتیکه نقره درمملکت زیاد شد هیچوقت نمی‌توانیم ما

پولمان را طلا کنیم باین جهات ما دوضرر می‌کنیم ویک نفع امریکا می‌رود. اگربااین اعمال بنده چندان مخالفت نمی‌کنم برای این است که حقیقتا بانوع بشر مخالف نیستم. اگراین ملت فایده نمیبردملل دیگر می‌برند وملل دیگر دنیا هم نوع بشرند ولی بامعاملات سفهی بنده حقیقتا نیمتوانم موافقت کنم وآن این است که ما استعداد ایجاد کاری را نداشته باشیم واحتیاجش راهم نداشته باشیم آنوقت برویم یکک اری بکنیم که برخلاف استعداد واحتیاج باشد. پس بنابراین عرایضی که شد ماباید اول احتیاجات خودمان رازیاد کنیم وبنظربنده اگرما بخواهیم احتیاجات خودمان رازیاد کنیم راهش اینست که ما امروز کارهای مهمی درقسمت کامیون بکنیم. اگر ما امروز آمدیم کامیون بکارانداخیتم واین راههای شوسه رابکار انداختیم کامیون فایده خواهد داشت البته ممکن است بگوبند کامیون وبنزین هم از خارج خرید همیشود وکامیون هم مضراست ولی خیرما اگربخواهیم خط آهن بکشیم چهل میلیون پولمان بخارج می‌رود (که سالی چها رمیلیون حداقل منفعت آن است). وسالی چهارمیلیون ه مبودجه راه آهن است پس این ضررش برای ما ازهرچیزی زیادتراست درصورتیکه اگرما سرویس کامیون رادراین مملکت دائرکنیم باین ترتیب که پنجاه کامیون بیاوریم برای مسافرین که یکی ازتهران حرکت کند. برود بوشهر ویکی هم برعکس- مسافرین راه بوشهر روزی بیست نفر نیست محال است. روز پنجنفر هم نخواهد بود. باین ترتیب ما می‌توانیم مسافرت راه بوشهر تاا ینجا رابا کامیون تأمین کنیم واگر ما پنجاه اتوبوس مسافرتی داشته باشیم می‌توانیم درپنمج نقط هایران خط ابتدائی وانتهائی درست کنیم وبعدهم یکعده کامیون که بنده شنیده‌ام امروزه دراروپا هست که بابخار حرکت می‌کند ومخارج سوختنش هم خیلی کم است انها رابیاوریم برای حمل ونقل –البته اگر امروز شروع بکنیم بکشیدن راه آهن تا ده سال دیگر راه اهن فایده ندارد والبته تا ده سال دیگر هرچه خرج بکنیم بیفایده است وبعد ده سال هم بترتیبی ک هبنده عرض کردم مملکتی که هرکیلومتر مربعش پنجنفر جمعی تدارد گمان نیمکنم فایده داشته باشد. امروز مملکت فرانسه یک بودجه‌ها و کمک‌هایی برای راه آهن می‌کند چرا؟ برای اینکه ضررمیکند یااگرضرر نکند ومنفعت هم داشته باشد منفعتش خیلی کم است – بنظربنده اگرما دراین مملکت راههای شوسه مان درست کنیم ما ضرر نمی‌کنیم زیرا همان اندازه که مردم متفرقه ازسرویس کامیون فایده می‌برند دولت هم فایده می‌برد. آیا بمردم متفرقه هیچکس هست که کمکی بکند یا نسبت ببودجه شان مساعدت بکند؟ البت هدولت هم فایده می‌برد وبهمین دلائلی ک هعرض کردم این مسئله مفید ترمیباشد بجهت اینکه ما اگر برای راه آهن ازحالا خرج می‌کنیم تاد هسال دیگر فایده نمیبریمو لی ازامروز که کامیون رادائر کردیم شروع می‌کند به تزیید احتیاجات ووقتی که احتیاجاتمان زیاد شد البته فایده می‌بریم. ولی راه اهن درمملکت ما بلامنفعت است. بعلاوه کامیون یک فایده دیگری هم دارد وآن این است که راه آهن مؤثر درطرفین خط ا ست وآن نقاطیکه دورازراه اهن است آنها که احتیاجاتشان رفع نیمشود. آنها باید بازمال التجاره خودشا ن را باهمین وسائل نقلیه حمل کنند وبرسانند بخط آهن. پس اگر ما سرویس کامیون رادرست کنیم همینجائی که امروزمیخواهیم راه اهن بکشیم زودتر شروع می‌شود به تزیید احتیاجات وهم درجاهای دوروبالاخره بنظر بنده سرویس کامیون مفیدتراست چون بنده خودم ازاداره حمل ونقل تحقیقات کرده‌ام ممکن است همانطوریکه عرض کردم بگویند خوب کامیون راهم بایدازخارج بخریم. بنزین راهم بایدازخارج بخریم چه فرق دارد؟ اینها را هم باید ازخارج بخریم ولی خوب اینطورنیست. اولا ما اثاثیه راه آهن راباید چهل میلیون بخریم وبعد هم سالی چهار میلیون بودجه بدهیم

وچهارمیلیون هم ضرر بدهیم فایده هم نمی‌کند. مثل راه آهن آذربایجان که بعد از دوازده سال فاید ه نکرد درصورتیکه اگرما دومیلیون خرج بکنیم می‌توانیم سرویس کامیون رادائرکنیم واین برای ما مفید است بطورغیرمستقیم چرا؟ بجهت اینکه بنده تحقیق کرده‌ام یاباوسائل نقلیه خودمان که پیش بود اداره حمل ونقل خرواری دوریال کرایه می‌داد واین خرواری دوریال هم اجباری بود زیرا هیچ شتردار ومکارئی بخرواری دوریال راضی نیست واین یک نرخی بود که خود دولت ازروی اجبار معین کرد ه بود معذالک همین خرواری دوریال راهم که مأخذبگیریم (بنده از اداره حملو نقل تحقیقات کرده‌ام) باهمین کامیونهائی که داریم. باهیمن کامیونهای بدو متوسطی که داریم کرایه نصف شد وعوض اینکه خرواری دوریال بدهند خرواری یک ریال ویک قران دادند آنوقت صادرات مملکت ما بخارج ارزان ترتمام می‌شود. ووقتی ک هصادرات ارزان تر تمام شد خریدارش بیشتراست وپول بیشتر واردمملکت می‌شود. پس اگر ما یکمقداری پول برای کامیون وبنزین بخارج بدهیم ازان طرف چون صادرات بواسطه کمی کرایه ارزان شده خریدارش بیشتراست فایده می‌بریم. بنابراین عقیده بنده این است کع اگرامروز شروع کنیم بسرویس کامیون هم شروع کرده‌ایم بتزیید احتیاجات وهم اینکه ضررزیادی نبرده‌ایم وبالاخره این مسئله که تولید احتیاجات باشد وقتی فراهم شد راه آهن ه مزودتر فایده می‌دهد- واین پول موجود راهم اگر بخواهید صرف یک کاری بکنید ک هفایده داشته باشد بنده عرض می‌کنم قند سازی است وتصدیق بفرمائید که ما باید یک کاری بکنیم که فایده داشته باشد چون ما یک ملت فقیری هستیم. اگرپولمان رادریک جائی ریختیم که نتوانیم بزودی از آن فایده ببریم باید راه آهن خودمان راهیمنطور نیمه تمام بگذاریم وبنده نیمدانم ان نیمه تمام راکی خواهد ساخت؟

وزیرفوائد عامه – عرض کنم البته بنده منکر نظریات نیستم. نظریات دردنیا ممکن است مختلف باشد. آقای نماینده محترم نظریاتشان این بود که فرمودند- یک مقداریش هم فلسفه علم اقتصاد بود وبنده دراینجا چون اهل اصطلاح نیستم وارد نمی‌شوم- یکمقداریش هم راجع بود به راه آهن واینجا ه میک نظری بود که که آیا راه آهن ضرردارد؟ فایده دارد؟ کامیون بهتراست ؟شاید کاری بهتر ازهردو باشد چنانکه شصتو پنج سال است که ما عمرکرده‌ایم پنجاه پنجسالش راباگاری یا قاطر یا الاغ گذشته- بارشان راهم آورده‌اند وبرده‌اند پالکی هم نشسته‌اند قاطر هم سوار شده‌اند مسافرت هم کرده‌اند امرهم گذشته- این محل شبهه نیست البته اگر یک چیزهائی جدید الاختراع دراین مملکت نیامد ه بود بازهم ممکن بود باهمان وسائل قاطرخودمان آمدو شدکنیم وتوی پالکی هم بنشینیم وشترهم بارمان راببرد. ولی عجالتا این مسئله راه آهن یک امری است که زائیده شده وگمان نیمکنم دیگر بجایش برگردد. اما شخص بنده نه ازاین نقط هظنر که حالا یک مأموریت خاصی دراین باب دارم دفاع می‌کنم خیرحساب

کرده‌ام که بعد ازاینکه دراین مملکت راه اه نساخته شد چقدرمنافع مستقیم وغیرمستقیم برای این مملکت خواهد داشت. بنده ما بین مردم ایران ازپنجاه سال پیش تا حالا متخصص ترین اشخاص درباب راه آهن مرحوم صنیع الدوله را میدانم. وشخصا هم تابع رأی او هستم وبنده میدانم که بیست سال تمام مرحوم صنیع الدوله دراطراف این مسئله درباب آمد وشد وورود وخروج مال التجاره وسایر مسائل مربوطه براه آهن هم هرامطالعه کرده وبالاخره عقیده قطعی اواین شد که یگانه وسیله نجات ایران درراه اهن است مسئله راهم عنوان کرد ومحل هم برایش پیدا کرد وخیلی ه مبحث کرد منتهی آن وقت مقدر نبود یا وسائل هنوز

فراهم نشده بود که این کار صورت بگیرد وازان وقت تا الان که اینجا ایستاده‌ام من هم بآن عقیده بودم ومعتقدم که یگانه وسیله وراه نجات این مملکت راه آهن است هم ازنقطه نظر اقتصادی وهم ازنقطه نظر سیاسی. چون درقضایا نباید همه را بفکر اقتصادی بود یک وقت ه مهست که اگربنده خانه خودم را که دریک خیابان عالی واقع است تعمیرنکنم وآن را بحال خرابی بگذارم آن وقت یک بلدیه پیدا خواهد شد که می‌گوید دیگر لازم نیست همچو خانه درحاشیه این خیابان شد وخراب می‌کند ویک خانه عالی می‌سازد که متناسب وضع حیابان باشد

اما راه آهن شبهه ندارد که در بدو تأسیس درخیلی ازممالک فائده نداشته ومعذلک تمام ممالک ساخته‌اند حتی روس‌ها ازمسکو به بندر پرت آرتور راه اهن کشیده‌اند. چون نماینده محترم دراینجا چند دفعه لفظ سفهی درضمن فرمایشاتشان فرمودند بنده هم می‌خواهم عرض کنم که هیچ سفهی دردنیا تصورنمیکنم پید اشود که ازمسکو به پرت ارتور راه آهن بکشد! ولی این آیا نفع مستقیم خواهدد اشت خیر. آبادی درمملکت پیدا می‌شود راه اتصال مملکت بسایر جاها بازخواهد شد- ودراینجا یک مقتضیاتی است که تا انسان درکاروارد نشود وراه آهن نسازد نمی‌تواندمنافع آنرااحساس کند مگر نظمیه درمملکتمنافع مستقیم دارد؟

مدرس- نظمیه مادارد (همهمه نمایندگان)

وزیرفوائد عامه – مگرامنیه منافع مستقیم دارد؟ مگرنظام وسایر چیزها منافع مستقیم دارند ؟خوب نظمیه راما برای چه می‌خواهیم؟

برای اینکه نظم شهر راعهده دار باشد. امنیه برای اینست که راهها منظم باشد. نظام برای این است که مملکت منظم باشد. همه اینها خرج دارد. ولی برای مملکت لازم است وجزو ضروریات زندگی مملکت است چهل سال قبل از این ما درتهران داروغه بازارداشتیم چند تا گزمه هم داشتیم بازارهای ما هم هیچ عیب نداشت ودزدی هم شاید کمترمیشد. چند نفر دیگرهم درشهرداشتیم که حالابنده اسمشان رانیمدانم وهمه اینها شهررا حفظش می‌کردند وسالی چهار پنج هزار تومان هم بیشتر خرج نداشت. ولی اقتضای زمان برای ما درست کرد. هما ن اقتضای زمان حالا می‌خواهد برای ما راه آهن درست کند. و. خیلی هم مفید است ومیفرمائید کامیون – اولا اشتباه نشود ک هروی این راههایی که مالان داریم چه ان راههایی که روسها ساخته‌اند چه آن راههائی که انگلیس‌ها ساخته‌اند چه ان راههائی که خودمان ساخته‌ایم روی هیچیک ازاین راه‌ها کامیون نیمتواند حرکت کند وخرجش خیلی زیاد از دخلش است وازقرار برآوردی که کلنل موریس کرده است ونقشه کشیده وحساب کرده اگردران راههائی که ما تصور می‌کنیم کامیون راه بیندازیم بهتراست وخیال می‌کنیم عوض یک حظ شانزده خط راه آهن خواهیم داشت چهل وپنج میلیون راخرج کرده‌اند وراه کامیون رودرست کردند بازبرای نگاهداری آن بیش از راه اهن خرج لازم خواهد داشت ومبالغ زیادی بای دخرج اصلاح وتعمیر ومرمتش نمود ولی راه آهن راست است که خرج اولش یکقدری زیاد است ولی بعد خرجی نخواهد داشت والان این کامیونهائی که ازطرف خانقین وکرمانشاه بتهران ازاین راهی که روسها ساخته‌اند می‌آیند بااینکه ما این راه را مرمت کرده‌ایم ولی چون درایام جنگ ساخته شده این کامیونها مقداری ازاین راه راتراشیده‌اند بطوریکه ما ازعهده مرمتش برنمی ائیم وباید دانست این راههای شوسه که تاکنون دراین مملکت ساخته شده قابل عبور کامیون نیست برای اینکه زیرسازی آنها محکم نیست وآن قدری ک هباید سنگ بریزند نریخته‌اند وآنطوریکه باید محکم نیست وهمه

اینها رااگر بخواهید درست کنید بطوریکه بدرد مصرف آمد وشد کامیون بخورد متجاوز از چهل وپنج بلکه پنجاه میلیون خرج خواهد داشت وهیمن کارهم کمتر ازده سال وقت لازم ندارد. وبعد هم که ساخته شد تازه کامیون کارراه آهن رانمیکند اداره ارزاق سیصد تا کامیون بامخارج گران برای سال گرانی تهیه کرده بود ازقراریکه می‌گویند دویست وهفتا تای آنها شکسته وانجا افتاده..

دکترمصدق- شکسته بود که خریدند

وزیر فوائد عامه – حالاشکسته بود یانه –بنده اطلاع ندارم – علی ای حال کامیون کار راه آهن را نمی‌کند اما آمدیم برسراین راه اهن که ما می‌خواهیم بسازیم لایحه این را دردوسه سال قبل دولت وقت بمجلس پیشنهاد کرد ومجلس هم رأی داده حالا اگر آقایان درآن رأی عجله کرده اندبنده نیمدانم وبرای خرجش هم لایحه به مجلس آوردیم وآقایان رأی ندادند. عجالتا یازده نفر مهندس آمریکائی وسی چهل نفرمهندس بین المللی که بیست نفر آنها ایرانی هستند وهفت وهشت نفر مختلف اینها درشش نقط همملکت مشغول کارومطالعه هستند بین استراباد وشاهرود کارمیکنند. بین تهران وشاهرود کارمیکنند. درکنار رود کارون کارمیکنند یک دسته شان هم کنار خورموسی وخلیج مشغول مطالعه هستند برای اینکه بهترین بندررا انتخاب کنند وببینند کجا مناسب تراست ویکدسته درخلیج میان کاله کار می‌کنند برای اینکه عمق آنجا راتشخیص بدهند وببینند کجابرای فرود آمدن بار مناسب است. شاید پنج شش ماه بلکه هفت هشت ماه دیگر ما محتاج شدیم باینکه باربیارویم وباید معلو م شود که این بار ازاین طرف یا ازآن طرف از هرطرف بیاید باید پیاده شود وباید یک محل مناسبی برای پیاده شدن بارها موجود باشد. غرض این است که الان ما شش دسته مهندس داریم که درنقاط مختلف کارمیکنند ویک وجوهاتی هم مجلس تصویب کرد که باین مهندسین داده شود. چون مجلس تصویب کرده که دراین دوساله حقوق مستخدمین باید ازاین محل پرداخت شود ازاین جهت مالیه هم به متر لفظ قانون مصوبه خواسته عمل بکند وحقوق دوساله این مهندسین راازاین دویست وپنجاه هزارتومان کنار گذاشته یعنی دلار خریده که بدلار بآنها حقوق بدهد برای اینکه برای مالیه با صرفه تراست ما اینطور قانون راتفسیر کردیم که حق نداریم با این پول خرج دیگری بکنیم ومجلس این خرج رابرای مهندسین تصویب کرده وفعلا این شش دسته هم دارند کارمیکنند. حقوق مستخدمین امرکائی پیش بینی شده که باید ماه بماه بآنها برسد. ولی برای سایر مستخدمین واعضاء واجزاء حقوقی پیش بینی نشده والان ما باید یک مقداری ابزارکار بخریم ازقبیل کلنگ بیل مته اسباب سنگ شکستن وازاین قبیل اسبابها ماباید بخریم ودراین نقاط باید تلفون وتلگراف دائرکرد وهزارچیز دیگر می‌خواهد که لازمه اینکاراست. لایحه اش هم هست که علیحده تقدیم می‌شود غرض این است که ماباید مقداری اسباب تهیه کنیم و وسائل تسطیحات راکه بقول خودشان تراسمان می‌گویند فراهم کنیم. ازبین اهواز تا ذزفول مشکل نیست ولی وقتی که وارد می‌شود بین یکی ازدو دره یا طرف کشکان یا طرف آب دز درآنجا کارقدری مشکل می‌شود واسبابهای خیلی سنگین می‌خواهد برای شکستن کوهها، ودررفتن ازان دره‌ها. اخیرا مجلس جزو تصویب شروع ساختن راه آهن رااول سال بیاورند. وبتصویب مجلس برساند. امسال چون ما ناچاریم اعلان مناقصه بدهیم ممکن است شش ماه طول بکشد ت اسبابها برسد وتقریبا امسال تمام خواهد شد باید یک اعتباری داشته باشیم وازبرای بیعانه دادن باین مناقصه‌ها ئی که بالاخره جواب خواهد رسید وبالاخره یکی ازانها اختیار خواهد شد بنابراین تخمین شده که پنج میلیون

اعتبارلازم خواهد شد ولی این پنج میلیون هم ضرورتی ندارد ک هیکدفعه پرداخت شود یک چیزهائی ما سفارش داده‌ایم که ازفرنگستان می‌رسد واین وجه به اقساط تأدیه خواهد شد ولی ترتیب این اقساط طوری است که ممکن است یک قسطش به پانزده روز ازنوروز گذشته یا بعد ازان بیفتد وآنوقت مجلس نیست چه باید بکنیم؟ اگر پول قسطمان راندهیم که بدقولی می‌شود واگر بدهیم گه اجازه نداریم پس بهتراین بود که اجازه بخواهیم ومتمم اقساط ازهمین پول بدهیم. حا لا سخن دراین نیست که راه آهن خوباست یا کامیون. یاراه آهن بهتراست یا شتر. صحبت اینها نیست. یاا اینکه مثلا پولی که داریم قند بسازیم یاکاردیگری بکنیم؟ مطلب ازاینها گذشته عجالتا ما می‌خواهیم. راه اهن بسازیم. نظربنده نظرهمان اشخاصی است که راه آهن رابرای این مملکت مفید میدانند ولو اینکه منافع مستقیمی هم نداشته باشد راه آهن هزارمنفعت دیگر دارد که حالا معلوم نیست ووقتی که خواستند راه آهن بسازند همه گاریچی‌ها وعرابه چی‌ها بدولت عارض شدند که خوب: حال اشما می‌خواهید راه آهن بسازید پس ما چکارکنیم ؟بعد که راه آهن ساخته شد مال کم آمد برای رساندن مال التجاره وان چیزهائی که لازم بود بخط آه نبرسد. دراول کارعرابه چی‌ها می‌گفتند ما چه کنیم. ولی پس از آنکه راه آهن ساخته شد معلوم شد مال وگاری کم است مسائل راکسی نمی‌تواند پیش بینی کند. وکسی نمیداند پس ازاینکه راه آهن دراین مملکت ساخته شد چه چیزها ازمملکت بیرون خواهد رفت. ولی وقتی که راه آهن ساخته شد انوقت معلوم می‌شود که چه چیزها ازمملکت بیرون خواهد رفت وچه فوائدی دارد برای قند سازی هم یک وقتی یک خیالی بخاطرم رسید هبود وان این بود ک هیک لایحه شوروشیرینی بمجلس پیشکش کنیم. یعنی پیشنهاد کنم بمجلس وان لایحه نمک بود. که مرحوم صنیع الدوله ه ممیخواست انراتعقیب کند. واین محل رابگذاریم برای کارخانه قند سازی

جمعی ازنمایندگان- مذاکرات کافی است

رئیس- رأی گرفته می‌شود برایشور درمواد آقایان موافقند قیام فرمایند (عده کثیری قیام کر دند)

رئیس- تصویب شد این لایحه یکشوری بنظرمی اید اگرمخالفتی هست بفرمائید

عده ازنمایندگان- مخالفی نیست

رئیس- ماده اول قرائت می‌شود (بمضمون ذیل قرائت شد)

ماده اول- مجلس شورای ملی برای اجرای قانون مصوب ۵ اسفند ۱۳۰۵ راجع براه اهن درسنه ۱۳۰۶ تا حدود پنج میلیون توما نبدولت اعتبار می‌دهد مخارج لازم برای ساختن راه اهن ازقبیل خرید ادوات – حقوق متخصصین – مزد کارگر تحت نظارت وتفتیش رئیس کل مالیه بعمل خواهد آمد – دولت مجاز است که اعتبارمخارج مصوبه برای یکسال رادرسالهای دیگر مصرف ویا درحدود آن تعهداتی برای سالهای دیگربنماید

تبصره ۱- مستخدمین اداری راه آهن از بین مستخدمین رسمی ومنتظرین خدمت وزارتخانه‌ها انتخاب ومتخصصین فنی برطبق قوانین موضوعه کنترات خواهند شد

تبصره ۲- بودجه اداری راه اهن بایستی با رعایت قوانین موضوعه وصرفه جوئی کامل هم هساله در ضمن بودجه فوائد عامه بجزء تهیه وپس ازتصویب مجلس شورای ملی از محل اعتبار راه آهن پرداخته شود

تبصره ۳- دولت مکلف است ششماه به ششماه صورت مخارج مقدماتی وساختمان راه آهن رابرای اطلاع نمایندگان بمجلس شورای ملی تقدیم نماید

رئیس- آقای عمادی

عمادی –بند ه نسبت به تبصره اول عرایضی دارم

ر ئیس- بفرمائید

عمادی- عرایض بنده این است که یکی ازمشکلات مهمه مملکتی این است که عده زیادی ازمحصلین که تحصیل کرده‌اند وحاضربرای خدمت هستند بواسطه فقدان وسائل اعاشه سرگردان هستند واینها راقانون استخدام ازخدمت به ادارات دولتی ممنوع داشته. وحالا درمسئله راه اهن که یکی ازامورات مبتکره مملکتی است خوب است نسبت باین محصلین رعایتی شود. یک پیشنهادی هم عرض کرده وحضور مبارک تقدیم می‌کنم مبنی براینکه مستخدمین واعضاء رسمی دولت نباشند بلکه هرکس که مقتضی اینکاراست و متخصص فنیاست بتوانند بعنوان کنترات اورا وارد کنند ت الااقل یک افاقه نسبت بمردم شده باشد که این بیچاره هائی که سرگر دان هستند واسباب اختلال واغتشاش وبی نظمی می‌شوند راحت شوند و این مسئله ه ممرتفع شود وبر طبق همی ننظریه پیشنهادی تقدیم کرده‌ام

مخبر- قسما اخیر پیشنهاد آقا درتبصره خود ماده تأمین شده است که می‌گوید: متخصصین مطابق قانون استخدام کنترات خواهند شد. ولی دران قسمت اول فرمایشاتشان اگرقدری دقت بفرمایند ملاحظه می‌شود که اگر ما بخواهیم این راه را باز بگذاریم خیلی خطرناک می‌شود. برای اینکه ما عجالتا عده زیادی منتظرین خدمت داریم. ویک اشخاص لایقی دروزارت خانه‌ها داریم که اگرباهمان حقوق می‌توانند دراین اداره کارکنند. واگر بنا شود ما اجازه بدهیم که برای راه اهن ازخارج مستخدم استخدام کنند یا اینکه درسال صدو پنجاه هزارتومان اعتباربرای منتظرین خدمت تصویب کردهایم. ن هتنها این پول راباید به منتظرین خدمت بدهیم وازاین راه ضرری متوجه ما خواهد شد بلکه بهمین تناسب هم دربودجه مملکتی بما ضررخواهد خورد. این است که مخصوصا کمیسیون سعی کرد که حتی المقدور دولت رامحدود کند که ازاستخدام اشخاص خارج جلوگیری شود ومستخدمین ازبین همین منتظرین خدمت یعنی اشخاصی که بانها حال اپول می‌دهیم انتخاب شوند. ولی متخصصین فنی اساسا موضوع دیگری است. آنها باید مطابق قوانین موضوعه کنترات شوند وتا مدتی ک هلازم است باید ازمعلومات آنها استفاده شود ولی مقصود عضو اداری ومیزنشین یعنی کسانی که دردفتر بعنوان ثبات وضباط ومنشی گری متصدی شغل هستند. اینها اگر ازبین منتظرین خدمت ادارات انتخاب شوند اصلح خواهد بود

عمادی- اجازه میفرمائید توضیح بدهم

رئیس- آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب- بنده نمی‌خواهم وارد قضیه شوم ولی عرض می‌کنم بیاناتی راکه آقای وزیرفوائد عامه درجواب اظهارات آقای دکترمصدق فرمودند مغالطه بود. برای اینکه آقای دکترمصدق نظرشان این بود که فرمودند ماباید فکری بحال فعلی مملکت بکنیم. ونظری بوضعیت کنونی بیندازیم که ازهرسو فقر برماا حاطه کرد هاست ازاین جهت حالا عقیده براه آهن نداشتند ولی پس از آنکه درمملکت یک جنبشی پیدا شد وکارخانه ایجاد گردید. ومعادنی استخراج شد انوقت البته راه آهن هم لازم خواهد بود

حالابنده نیمخواهم کارخانه قند سازی را عرض کنم. می‌گویم همین نفت سمنان را استخراج کنید. ی افلان نقطه دیگر رااستخراج کیند

آنچه که بنده فهمیدم نظرشان این بود ولی اینکه فرمودند دولت روسیه راه اهنش راازکجا تا کجا کشیده باید بدانیم که بین ما وروسیه اززمین تا آسمان فرق است ما کجا روسیه کجا؟ مایک ملتی هستیم که ازهرجهت

محدود ومضیقیم. ماباید بقدرگلیم خودمان پایمان رادرازکنیم. اما اساسا علت اینکه بنده با این لایحه مخالفم این است که: یک صفات نفسانی که دراختیار آدم است ویک صفات نفسانی هم هست که باختیار شخصی نیست. مثلا اطمینان یک امرقلبی است. ویک چیزی است که آقای شیروانی نیمتواند بابیانات واظهارات خودشان بمن اطمینان که مثلا بدولت اطمینان پیدا کنم بند ه بکلی ازچندی باین طرف نسبت بلوایح دولت سلب اعتمادم شده – حالا اگر دنیا جمع شود نمی‌تواند کاری بکند ک هبند هنسبت بدولت اطمینان پیدا کنم. ونسبت بلوایح مالی وکنترات وکنترلی که دروزارت مالیه می‌شود بنده اطمینانم سلب شده. شما میفرمائید راه آهن بنده عرض می‌کنم بااینکه خیلی فناتیک هستم اگر بفرمائیداین پول صرف مسجد هم می‌شود باز بنده عقید ه وقبول ندارم. من اعتماد ندارم. من یکنفر نمایند ه هستم ودردخل وخرج مملکتی حق نظارت دارم وبنده باچیزهائیکه مطلع هستم باین ترتیبات اعتماد ندارم. آنوقت چگونه بنده یمتوانم بیایم ورأی بدهم ورقه سفید بدهم برای پنج میلیون که ازمالیه مملکت بردارند وخرج کنند بنده تاوقتی که اطمینان پیدا نکنم که کاملا درتحت نظارت ومراقبت من خواهد بود نمی‌توانم اعتمادو اطمینان پیدا کنم. بنده روز بروز می‌بینم ازوزارت مالیه یک ابرهای سیاهی بلند می‌شود واین ابرها آتیه ماراسیاه می‌کند وتمام انچه راکه رشته بودیم پنبه خواهدشد. آقای شیروانی هم فرضا یقه پاره کند وآقای یاسائی هم با ایشان کمک کنند معذلک ینده اطمینان پیدا نخواهم کرد. با این زحماتی که دراین پنج شش سال ما کشید ه‌ایم هنوز یک اطمینانی برای بنده ورفقای بنده واکثریت مجلس حاصل نشده است انوقت چطور می‌توانم رأی بدهم که پنج میلیون ازاعتبار انحصارقند که اخرین رمق وهستی ملت است ودرخزانه ما جمع شده است بردارند وخرج کنند بیاناتی راکه آقای حاج مخبرالسلطنه راجع براه آهن وفوائد آن فرمودند البته صحیح است ولی این درصورتی است که این پول صحیحا کنترل وتفتیش شود ومخصوصا درصورتی است که این پول خرج شود. والا بصرف گفتن اینکه تو اطمینان پیدا کن ولو اینکه مخبر صادق هم باشد بنده اطمینان پیدا نخواهم کرد این ابرهای سیاهی که روزبروز درمالیه ما پیدا می‌شود واشکال تراشی هائی که می‌شود وبند ه می‌بینم که درتحت عبارات دیپلماسی یک ترتیباتی واقع می‌شود تمام این‌ها سباب عدم اطمینان من است وبا این ابرهای سیاهی که افق مالیه مارا سیاه وتاریک کرده بنده مخالفم وهیچوقت بنده با این لوایح رأی نخواهم داد

معاون وزارت فوائد عامه – اظهارات نماینده محترم دراصل قضیه نبود تابنده جواب مفصل تری عرض کنم دراطراف راه آهن یک قسمت فرمایشاتی فرمودند که بیشترجنبه ادبی داشت. اما درمسئله راه اهن که دولت وتمام نمایندگان محترم بآن علاقه مند هستند لازم است عرض کنم که یک منافع آنی ندارد. واگرکسی خیال بکند که وقتی راه اهن کشیده شد درآخرسال صد هشت ی اصد دوازده عایدات برمیدارد خیرهمچو چیزهائی نیست درسایرممالک هم همچو ترتیبی نبوده است. این مسئله مسلم است وحالا ما نباید دراطراف این قضیه زیاد بحث کنیم پس راه اهن درسال اول فائده ندارد. سالهای بعد را هم چه عرض کنم. ازاین مرحله که گذشتیم می ائیم بقسمت وجهه‌های استحسابی واینکه این وجه راچه شکل باید خرج کرده ومصرفش باید درست باشد. البته نقطه نظر آقا این بود که این پول درمحل خودش خرج شود واگر وقتی لازم است بشود. واین البته بوسیله جلسات متعدده وبا تهیه مواد وپیشنهادات مختلفه صورت می‌گیرد واسباب اطمینان می‌شود.

اما شرحی راکه راجع بمالیه فرمودند گرچه وظیفه بنده نیست که جواب بدهم وشاید آقایان وزراء جواب

بفرمایند ولی بنده گمان نمی‌کنم این تزلزلی که آقای آقا سید یعقوب دارند اساسا وجودد اشته باشد. خیر همچو نیست. این پولی که گرفته می‌شود اولا ازطرف خود مالیه نظارت کامل می‌شود ودرآن ماده ه مقید شده ودرقسمت اسباب وابزار ازطرف مهندسینی که انتخاب شده‌اند تشخیص داد همیشود والبته خوب هم تشخیص داده می‌شود ونماینده‌های مالیه هم کاملا دراین مسائل دقت می‌فرمایند. واینمسئله البته باید کاملاوسائل رضایت خاطر ایشان رافراهم بکند واین مذاکرات راجع بابرهای سیاه ابرهای سفیده هم که فرمودند گمان نمی‌کنم اصلا دراین موضوع واردباشد.

جمعی ازنمایندگان- مذاکرات کافی است

عراقی- بند هباکفایت مذاکرات مخالفم

رئیس- بفرمائید

عراقی- اینم اده اول طوری تنظیم شده است که بند ه راجع به بعضی ازققسمتهایش مجبورم مذاکراتی بکنم واگرمذاکرات کافی باشد بنده یک تصرفات عبارتی بنظرم رسیده ک هباید عرض کنم ووزیر فوائد عامه یا معاون محترمشان یا مخبر محترم جواب بنده رابدهند شاید اسباب اطمینان بنده می‌شود بعد البته ممکن است باکفایت مذاکرات موافقت کنم

رئیس رأی گرفته می‌شود بکفایت مذاکرات آقایانیکه مذاکرات راکافی میدانند قیام فرمایند (عده کثیری قیام کردند)

رئیس- اکثریت است. پیشنهاد آقای فهیمی (بشرح ذیل قرائت شد)

تبصره اول ماده اول رابترتیب ذیلپیشنهاد مینمائیم:

تبصره اول- مستخدمین اداری راه آهن از بین مستخدمین رسمی دولت اعم از متصدیان شغل یا منتظرین خدمت وزارت خانه‌ها انتخاب می‌شوند وراجع بمشاغل فنی هرگاه مابین مستخدمین رسمی اشخاصی یافت شوند که از عهده خدمات انجام مشاغل مزبوره برآیند ممکن است مطابق قوانین موضوعه کنترات شوند

رئیس – آقای فهیمی

فهیمی – این دوقسمتی راکه بنده پیشنهاد کرده‌ام بانظر کمیسیون هم مخالفتی ندارد ولی عبارتش بهتر است. یکی اینکه در قسمت اول نوشته‌اند: در بین مستخدمین رسمی ومنتظرین خدمت) مفهومش این است که منتظرین خدمت جزء مستخدمین که مشمول قانون استخدام می‌شوند مستخدم رسمی دولت محسوبند نهایت بعضی از مستخد مین منتظر خدمت هستند وبعضی دیگر متصدی شغل. این است که بنده پیشنهاد کردم مستخدمین رسمی دولت اعم از منتظرین خدمت یا متصدی شغل

در قسمت فنی هم که نوشته شده است مستخدمین فنی مطابق ترتیب قوانین موضوعه کنترات خواهند شد. مادیدیم که مورد سوء استفا ده واقع شد باین معنی که در تحت عنوان (فنی) تمام مشاغل راعنوان فنی قرار می‌دهند. مثلا رئیس مالیه اردبیل که چهارده هزر تومان برداشت وفرار کرد آنهم درجزو متخصصین فنی محسوب شد. در صورتیکه بنده هر چه تحقیق کردم تخصصی دراینکار نبود. (خنده نمایندگان) ازاین جهت بنده عرض می‌کنم که مابین مستخدمین رسمی اگر اشخاصی پیدا شوند که واقعا در مشاغل فنی متخصص باشند مثلا مابین مستخدمین یک مهندس بایک طبیب عالی مقام باشد چه ضرردارد که خود این شخص رابراین کار بگمارند ودیگری رابرای این کار نیاورند وتاحدی که ممکن است اشخاصی راازبین مستخدمین دولت بیاورند واستخدام کنند اگر نشد آنوقت از خارج بیاورند. گرچه مسئله اداره راه آهن بقدری وسیع است که اینها کافی نخواهند بود وامیدواریم انشاءالله در مملکت ما بیکار خیلی کم شود منتهی اول باید اینهائی راکه

فعلا باردولت هستند بیاورند سرکار وبعد ازخارج استخدام کنند تاهردو نظر تأمین وهردوقسمت انجام شده باشد

شیروانی- (مخبرکمیسیون بودجه) – گرچه درتبصره پیشنهادی کمیسیون نظریهایشان تأمین شده ولی برای اینکه مسجل تر شده بنده این پیشنهاد راقبول می‌کنم

رئیس- آقای یاسائی

یاسائی- با اینمه آقای مخبراین پیشنهاد راقبول فرمودند ولی بنده بیک جهتی مخالفم وآن این است که ممکن است دربین منتظرین خدمت یک اشخاصی داشته باشیم که ازعهده انجام مشاغل فنی فرضا بربیایند ولی برای دولت ضررداشته باشد که اورابیاورد. مثلا ممکن است یک مدیر کلی رابیاورد برای این کار یک متخصص فنی را که ممکن است باچهل تومان کنتراتش کرد بکند. پیشنهاد آقای فهیمی مجبور می‌کند ودولت را که این مدیر کل رابیاورد. مفاد این پیشنهاد این است. و این یک ضرری خواهد داشت برای دولت باینم عنی که اگرکسی پیدا شد که حاضر بود یک کار تخصصی راباماهی مثلا سی تومان انجام دهد ومشمول قانون استخدام هم نبود بجای اینکه دولت اورا استخدام کند مجبور خواهد بود که ازبین منتظرین خدمت یک اشخاص رسمی که دارای مشاغل ورتبه‌های عالی هستند بیاورد وبآنها حقوق زیاد بدهد. دلیل ندارد که ما این کار رابکنیم زیرا صرفه ندارد وازاین جهت بنده باا ین قسمت مخالفم وگمان می‌کنم همان تبصره راکه کمیسیون رادرنظر گرفته کافی وبهتر است مانباید این قدرها باریک بین باشیم. یک جوانهائی ازمدارس بیرون می ایند ویک معلوماتی دارند وما ازآنها باید استفاده کنیم البته همان طوری که گفته شد یک عده منتظرین خدمتی داریم ک هباید دراین موقع کاربآنها داده شود واینها مقدم براشخاص خارج باشند ولی بطورکلی نباید گفته شود که مثلا رئیس اداره که رتبه هشت را دارد یا معاون اداره که رتبه هفت رادارد آنها رادولت بگمارد برای کارهای سی وپنج تومانی و مبلغ زیادی حقوق بدهدپس ما نباید این قید رابکنیم. مادر بودجه تلگراف بی سیم امتحان کردیم و دیدیم یک اشخاصی ومستخدمین هستند که باماهی بیست وپنج تومان و سی تومان استخدام شده‌اند. حالا ما بیائیم وقید کنیم که در تلگراف بی سیم حتما باید از بین منتظرین خدمت پذیرفته شوند شاید آنها باماهی چهل تومان قبول نکنند ومطابق رتبه خودشان حقوق بخواهند واین غلط واسباب ضرر است که در صورتیکه ما می‌توانیم باماهی سی وپنج تومان کسی راکه کنترات کنیم یک حقوق زیادتری بدهیم وازاین جهت بنده مخالفم

مخبر- نظربنده درقبول این پیشنهاد این مسائلی نبودکه آقای یاسائی بنا کردند متخصص فنی راه اهن مهندسی است وگمان نمی‌کنم هیچ متخصص فنی دیگری برای این کارلازم باشد. متخصصین فنی راه آهن همان مهندس راه ومتخصص مکانیک وبالاخره متخصص راجع بفنون مختلفه میکانیکی ومهندسی است وغیر ازاین دیگر متخصص لازم ندارد. دراینصورت اگراتفاقا دربن وزارت خانه‌های ماد وتا چهارتا مهندس پیدا شد ما گفتیم اورا بردیگران ترجیح بدهند وازخارج کنترات نکنند. این یک چیز بدیهی است مثلا ما درضرابخانه یک مهندس داریم که قطعا اداره راه اهن خیلی ازوجود او استفاده خواهد برد واگربخواهد یک مهندسی که معلوماتش بامعلومات این شخص مساوی باشد ازخارج کنترات کند شاید باماهی هفتصد هشتصد تومان هم حاضر باستخدام نباشد. درصورتیکه این شخص ممکن است با همین حقوق اداری که الان درضرابخانه دارد باداره راه آهن منتقل شود واینجا خدمت کند ودرهرحال نظربنده این است که اگر مهندسینی دربین وزارت خانه‌ها باشند اینها برای استخدام دراداره راه اهن حق اولویت دارند والبته مقصود ما چیز دیگرینبوده ونیست

رئیس- تکلیف این تبصره درموقع رأی معلوم می‌شود. بالفعل چون پیشنهادهای زیادی شده ومقداری ه مظهر گذشته وبعضی از آقایان هم تشریف برده‌اند جلسه را ختم می‌کنیم. جلسه آتیه روز پنجشنبه چهارساعت قبل ظهر

(مجلس سه ربع ساعت بعد ازظهر ختم شد)