مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ دی ۱۳۴۲ نشست ۳۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و یکم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و یکم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ دی ۱۳۴۲ نشست ۳۱

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۲۹ دی ۱۳۴۲ نشست ۳۱

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۲۱

جلسه: ۳۱

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس‏

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: مبارکی و معتمدی‏

۳- شور اول گزارش کمیسیون کشور راجع به واگذاری سهام بنگاه مستقل آبیاری آذربایجان به شهرداری تبریز

۴- شور اول گزارش کمیسیون کشور راجع به اجازه فروش پنجاه هکتار زمین کرج به سازمان اردوی کار

۵- شور دوم و تصویب گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به اصلاح شرایط اعطای گذرنامه و ارز تحصیلی و ارسال به مجلس سنا

۶- اعلام دستور و موقع جلسه آینده- ختم جلسه‏

مجلس ساعت ۱۰ صبح بریاست آقای مهندس عبدالله ریاضی تشکیل گردید.

- تصویب صورت مجلس

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس – اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه –

آقایان مهرزاد – ملک زاده آملی – رضوی – لفوطی – پاینده – دکتر امین – جهانگیری – طالب زاده – طباطبائی – بالاخانلو- شاخوئی – موسوی کبیری – کمالوند – کشفی.

عائبین بی اجازه –

آقایان پرویزی – بختیار بختیاریها – ابطحی – ایلخان.

رئیس – نسبت به صورت جلسه دفعه قبل نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت جلسه دفعه قبل تصویب می‌شود آقای اوزار.

اوزار – تعدادی شکایت رسیده که تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

رئیس – آقای صائب.

صائب – چهارده فقره شکایت و تلگراف است که تقدیم می‌کنم.

رئیس – آقای مهندس صائبی.

مهندس صائبی – تقاضائی ازطرف مهندسان وزارت کشاورزی رسیده است که تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

رئیس – آقای شیخ الاسلامی.

شیخ الاسلامی – نامه‌ای است از کشاروزان که تقدیم می‌کنم.

رئیس – اقای صادق احمدی.

صادق احمدی – تلگرافی است از کرمانشاه رسیده تقدیم می‌کنم.

رئیس – آقای شفیعی پور کرمانی.

شفیعی پور کرمانی – تلگرافی از فرماندار رفسنجان رسیده و تقاضای حمل سیصد تن گندم از وزارت کشور و نخست وزیری نموده است که تقدیم می‌کنم.

- بیانات قبل از دستور اقایان: مبارکی و معتمدی

۲- بیانات قبل از دستور اقایان: مبارکی و معتمدی

رئیس – نطق‌های قبل از دستور شروع می‌شود آقای مبارکی.

مبارکی – با اجازه جناب رئیس مجلس و آقایان نمایندگان محترم یک موضوعی است قابل توجه در مورد بلوچستان و برای ما افراد بلوچ و ان سد باهو کلات است که سالها است از بین رفته و تقریبا ۳۵۰۰۰ نفر بعد از خرابی این سد متواری شده‌اند و بجاهای دیگر رفته‌اند چندی پیش چندین نامه به مجلس و بمن رسیده بود که عرایض اینها را به پدر تاجدار و جناب آقای نخست وزیر برسانم که اینها منتظر بستن این سد هستند که به کشور شاهنشاهیشان برگردند البته من یکروز بخدمت جناب آقای نخست وزیر رفتم و تقاضا کردم که باید هر چه زودتر در این سال ۴۳ این سد بسته شود و این مردمی که مدتها منتظر هستند و براداران ما هستند هر چه زودتر بکشور شاهنشاهی ایران برگردند البته امیدواری دادند و بنده تشکر می‌کنم که در بودجه و ساختن این سد با هو کلات گنجانیده شده است که در سال ۴۳ بسته شود و من از جناب آقای نخست وزیر تشکر می‌کنم همچنین از جناب آقای منصور که رئیس بودجه بودند (منصور – در کمیسیون) و نظر خودشان را اعلام کردند و این باعث خوشوقتی و امیدواری کلی برای مردم بلوچستان شده است و یک جریان دیگر این که چند هفته جلوتر از خشکسالی بلوچستان بعرض نمایندگان محترم رسانیدم پنجشنبه گذشته چندین کاغذ و تلگراف از بلوچستان رسیده بود که در اثر بارندگی و سیل شدید تمام قنوات بلوچستان منهدم و بکلی جریان آب قطع گردیده و همچنین شکستن سد بمپور را اطلاع داده‌اند از جناب آقای نخست وزیر تقاضا کردم که زودتر برای تعمیر قنوات و سد بمپور و کمک به کشاورزان بلوچ اقدام بفرمایند از جناب اقای نخست وزیر کمال تشکر را دارم که بموقع بعرض پیشگاه ملوکانه رسانیدند و حسب الامر جهانمطاع برای کمک به کشاروزان بلوچ امر شرف صدور یافت بنده از طرف برادران بلوچ از مراحم شاهنشاه عظیم الشأن سپاگزاری می‌نمایم بنده دیگر عرضی ندارم و از جناب آقای دکتر خطیبی هم تشکر می‌کنم (عده‌ای از نمایندگان – همه تشکر می‌کنند) که اقدام فرمودند که زودتر کمک به بلوچستان بشود.

رئیس –اقای معتمدی بفرمایند.

معتمدی – بطوریکه خاطر نمایندگان محترم مستحضر است سی سال قبل بدستور اعلیحضرت فقید رضا شاه کبیر بنگاه جنگلبانی در ایران بمنظور حفظ جنگلها تاسیس و مردم ایران هم این پیشنهاد را حسن استقبال کردند و پذیرفتند برای اینکه جنگلهای ایران محفوظ بماند و چوبها هم بمصرف ذغال نرسد و اطلاع دارید که در ظرف ۳۰ سال گذشته نفت جانشین زغال شده است و اکثر احتیاجات مردم از طریق محصولات نفتی تامین می‌شود و در بعضی جاها هم که ذغال تهیه می‌شود متاسفانه مامورین این ذغالها را جنبه قاچاق می‌دهند ونمی گذارند از این شهر به شهر دیگر برود (مهندس صائبی – بی اجازه تهیه می‌شود) ولی با کمال تاسف امروز یک مطلبی را که بری مردم ایران اعجاب آور است بعرض نمایندگان محترم مجلس شورای ملی میرسانم و آن اینست که ما خودمان درکشور ذغال داریم، چوب داریم، جنگل داریم و نفت داریم اما الان طبق این آگهی منتشره در جراید مشاهده می‌شود که ۵۰۰ تن ذغال از کنیا وارد کرده‌اند (عده‌ای از نمایندگان – از کجا ؟) از کنیا در آفریقای شرقی واین آگهیش است که بنده می‌خوانم که شما اطلاع پیدا کنید شرکت سهامی تصفیه نفت ایران آبادان تعداد تقریبی ۲۳۸۱۰ کیسه ذغال چوب که وزن آنها جمعا در حدود / ۵۰۰ تن متر یک می‌باشد و در انبارهای مرکزی باوارده در آبادان موجود است با وضع موجود از طریق مزایده بفروش میرساند واقعا تعجب آور است ذغال از آفریقا باین مملکت وارد می‌شود د صورتیکه خودمان ذغال داریم، چوب داریم، نفت داریم ذغال کنیا باید بیاید باین مملکت وارز این مملکت برود به خارج آخر این شوخی است یا جدی؟ جناب آقای دکتر وشبین به بنده بفرمائید بچه محوزی این ذغال وارد شده؟ کی این را وارد کرده‌اند؟ چه مقدار بوده؟ بچه مناسبت وارد ایران کرده‌اند، چرا این کارها را می‌کنند برای چه این کار شده این عمل را بطور شفاهی از دولت سؤال می‌کنم و خواهش می‌کنم مقام ریاست مجلس این سؤال را بدولت ابلاغ کنند که بیایند و مجلس شورای ملی را درجریان بگذارند که این ذغال‌ها بچه مناسبت وارد ایران شده و چرا می‌فروشند وارز این مملکت باین ترتیب از مملکت خارج شود؟ موضوع دیگر اعلام جرمی است از طرف مدیر روزنامه هوشمند که تقدیم مقام ریاست محترم می‌کنم. دو طومار است از طرف چهل هزار نفر اهالی جرقویه که یکی از بلوک بزرگ نزدیک اصفهان است در موضوع عدم انتزاع جرقویه از اصفهان تقدیم مقام ریاست می‌کنم نامه‌ای است از طرف اطاق بازرگانی اصفهان راجع بمؤدیان مالیاتی که تقلیل بهره دیر کرد و جرائم مالیاتی که تقدیم مقام ریاست می‌کنم شکایتی است از افسران بازنشسته شهربانی کل کشور که تقدیم می‌کنم. شکایتی است از طرف خرده مالکین قریه اتابک تقدیم می‌کنم چند شکایت و پیشنهاد دیگر است مربوط بکارمندان دولت که تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

– شور اول گزارش کمیسیون کشور راجع بواگذاری سهام بنگاه مستقل آبیاری آذربایجان به شهرداری تبریز

۳– شور اول گزارش کمیسیون کشور راجع بواگذاری سهام بنگاه مستقل آبیاری آذربایجان به شهرداری تبریز

رئیس – وارد دستور می‌شویم گزارش شور اول کمیسیون کشور راجع به واگذاری سهام بنگاه مستقل آبیاری آذربایجان بشهرداری تبریز مطرح است قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

گزارش از کمیسیون کشور بمجلس شورای ملی

کمیسیون کشور در جلسه نهم دیماه ۱۳۴۲ با حضور اقای فرهودی معاون وزارت کشور لایحه ۸۲۸/ق ۱۳ که بشماره ۴۱ چاپ شده راجع بواگذاری سهام بنگاه مستقل آبیاری آذربایجان بشهرداری تبریز را که لایحه آن طبق قانون مصوب ۲۰ آذر ماه ۱۳۴۲ تقدیم شده رسیدگی و بشرح زیر تصویب نمود اینک گزارش آنرا تقدیم مجلس شورایملی می‌نماید:

ماده واحده – به بنگاه مستقل آبیاری اجازه داده می‌شود که سهام خود را در شرکت ابیاری آذربایجان بشهرداری تبریز بقیمت اصلی سهام واگذاری و مبلغ مزبور را باقساط متساوی ده ساله از تاریخ واگذاری دریافت نماید.

ماده فوق که لایحه آن طبق قانون مصوب ۲۰ اذر ماده ۱۳۴۲ تقدیم شده تصویب می‌شود.

مخبر کمیسیون کشور – حسام الدین رضوی.

گزارش از کمیسیون کشاورزی بمجلس شورای ملی

کمیسیون کشاورزی در جلسه ۱۳۴۲/۱۰/۲۲ با حضور آقای فرهودی معاون وزارت کشور بلایحه مربوط بواگذاری سهام بنگاه مستقل آبیاری در شرکت آبیاری آذربایجان به شهرداری تبریز گزارشات کمیسیون‌های کشور ودارائی رسیدگی و تصویب نمود اینک گزارش آنرا تقدیم مجلس شوریا ملی می‌نماید.

مخبر کمیسیون کشاورزی - مهندس برومند.

گزارش از کمیسیون دارائی بمجلس شورای ملی کمیسیون قوانین دارائی در جلهس ۵ دیماه ۱۳۴۲ با حضور آقای برزگر معاون وزارت دارائی لایحه مربوط به واگذاری به شهرداری تبریز را با توجه بگزارش کمیسیون کشور رسیدگی و تصویب و اینک گزارش آنرا تقدیم مجلس شورای ملی می‌نماید.

مخبر کمیسیون دارائی – دکتر یزدان پناه.

رئیس – کلیات مطرح است. اقای مهندس زند.

مهندس معینی زند – یکی از اقداماتیکه بدون مطالعه در دولت جناب آقای دکتر امینی شد (حبیبی- جنابش را بیندازید) نخست وزیر بود.

البته دلیل ظاهری موضوع واگذاری کار مردم بمردم است دراین قسمت گمان نمی‌کنم کسی مخالف باشد ولی مادام که در کارهای مربوطه ورزیدگی کامل پیدا نکنند سپردن کار بدست آنها سود چندانی ندارد.

بنابراین قبل از هر اقدامی در این گونه موارد بایستی مأمورین ورزیده و کاردان در هر دسته مثلا برق – آب – اسفالت و غیره تربیت کرد و بعد کار را بدست آنان سپرد. البته تا موقعی که این امر حاصل نشده دولت وظیفه دار است برای بهتر اداره شدن کارها نظارت کامل داشته و انها را ارشاد نماید. مثلا آب مشروب یک شهر که با زندگی بهداشتی و حیات چند صد هزار نفر بستگی دارد و موضوعی نیست که آنرا سرسری گرفت و غیر مهم تلقی نمود لوله کشی و توزیع آب مشروب شهر باید طبق اصول فنی با نظر متخصصین و تکنسین‌ها ی آزموده اداره شود. متاسفانه باید اذعان نمود که دستگاه شهرداری تبریز از لحاظ فنی بسیار ضعیف و قادر نیست که این امر مهم را انجام دهد بعلاوه شهرداری تبریز یا سایر شهرداریها با یک مؤسسه دولتی چندان تفاوتی ندارد. شاید دستگاه قبلی علاه برداشتن صلاحیت فنی با اختیاراتی که قانونا بآن داده شده بود بهتر می‌توانست احتیاجات فوری و آنی را از لحاظ تهیه وسایل رفع نماید. ممکن است این کار آماده را تا یکی دو سال دیگر بتوانند اداره نمایند ولی بعدا با توسعه شهر که مستلزم داشتن طرح و پروژه جدید است و لازمه آن داشتن کادر فنی قوی است آیا از عهده شهرداری ضعیف تبریز بر می‌آید یا خیر:

بنده راجع به دودستگی در شهرها که یکی از بلاهای اجتماع کشورماست و همچنین اختلافاتی که احتمالا ممکنست بین استانداران و فرمانداران و شهرداران و انجمنهای شهر در گذشته بود یا اینکه خدای نکرده پیش خواهد آمد حرفی نمی‌زنم ولی عرض بکنم چه دستگاهی بمردم تبریز تضمین می‌دهد که در آتیه اینگونه اختلافات پیش نیاید و برنامه تامین آب سالم برای مردم بخوبی اجرا شود؟ تصدیق خواهید فرمود که بضرر مردم شهر است که سرنوشت سازمانی راکه جنبه حیاتی برای آنها دارد و تا کنون هم بخوبی اداره شده بدست اشخاص غیر فنی و بی اطلاع بامید فردای شناخته نشده بدهند.

بنگاه مستقل آبیاری دارای مهندسین و تکنسین‌های ورزیده است که در این رشته مطالعات نموده و عمل نموده‌اند و یک نمونه کار آنها همین تامین آب شهر تبریز است که با هزینه کم بهترین نتیجه را داده است – تشکیلات آب تبریز هر سال بیش از شش میلیون ریال سود دارد که باید بمصرف عمران و توسعه شبکه آبیاری و لوله کشی شهر برسد بنده می‌ترسم که این درآمد خدای نکرده در آتیه صرف مخارج زائد و پاداش و استخدامهای ببمورد شود مسلما تجربه‌های تلخی که مردم از گذشته داشته‌اند این توهم برای آنها پیش خواهد آمد.

بنده از ریاست معظم مجلس درخواست می‌کنم که دستور فرمایند درمورداین لایحه بیشتر دقت شود. تا خدای نکرده در آتیه مردم تبریز دچار ناراحتی نشوند. عرض دیگر بنده این اینست که حق این بود این لایحه بامضای آقایان وزیر دارائی و کشاورزان که صاحبان سهام بنگاه مستقل آبیاری هستند بمجلس تقدیم می‌شد در هر صورت بنده از دولت می‌خواهم که توضیح دهند برای آتیه چه برنامه جهت تامین بهتر آب شهر تبریز و استفاده همه ساکنین شهر تبریز از آب سالم و تصفیه شده دارند با امکاناتی که الان اغلب همکاران محترم و نمایندگان آذربایجان استحضار دارند وضع چه می‌شود آنطوریکه ظاهرا معلوم است شهرداری نمی‌تواند احتیاجات آتیه آب شهر تبریز را تامین کند حالا نمیدانم دستگاه شهرداری و وزارت کشور چه دستگاهی برای بهره برداری و چه برنامه‌ای برای تامین وسالم سازی آب مشروب شهرتبریز دارند (صحیح است)

رئیس –آقای مهندس برومند.

مهندس برومند (مخبر کمیسیون کشاورزی) – بنگاه مستقل آبیاری طبق قانونی که دارد مجاز هست سهام خودش را در شرکتهای اعتباری بمردم بفروشد علت اینکه این مجوز را تحصیل می‌کنند برای اینست که فروش باید طبق آئین نامه معاملات دولتی باشد هنوز هم آئین نامه‌های خاصی که بنگاه را مجاز بکند برای فروش خارج از مقررات آئین نامه معاملات دولتی تدوین نشده برای اینکه این مجوز را کسب بکند که سهام خودش را بقیمت اصلی و اقساط بفروشد این تصویبنامه را تهیه و حالا برای مجوزش بمجلس فرستاده شده جناب آقای مهندس معینی زند که مخالفت فرمودند خودشان در موقعی که این تصویب نامه گذشته عضو هیئت مدیره بنگاه ابیاری بودند و شاید این تصویبنامه را امضاء فرموده باشند شرکت سهامی آبیاری آذربایجان در سال ۱۳۲۶ با یک میلیون تومان، ده میلیون ریال عطیه ملوکانه تاسیس شده سرمایه اولیه شرکت در حدود سی میلیون و ۱۷۰ هزار ریال بوده که ده میلیون ریال عطیه ملوکانه است که بعد این عطیه بشهردای واگذاری شده ۹ میلیون ریال هم خود شهرداری سهم خریده است یک میلیون صدوهفتاد هزار ریال هم اهالی تعهد کرده‌اند و خردیده‌اند ده میلیون در سال ۱۳۲۶ بنگاه آبیاری در این شرکت سرمایه گذاری کرده که بعد در سال ۱۳۳۷ پانزده میلیون ریال بسهام خودش اضافه کرده و مجموعا ۲۵ میلیون ریال سهم دارد در نتیجه سرمایه شرکت بالغ بر ۴۵ میلیون ریال شده است این معامله هم البته با تضمین دارائی محل است و دارائی تضمین کرده پرداخت اقساط بنگاه آبیاری را از قرار سالی دو میلیون و پانصد هزار ریال باقساط دهساله بدهد و قسط اول آنهم بعد از تصویب آن تصویبنامه قانونی به بنگاه آبیاری پرداخت شده واین لایحه هم در کمیسیون‌های کشور و دارائی و کشاورزی بررسی شده و اشکالی بنظر آقایان نرسیده است (صحیح است).

رئیس – آقای روحانی موافقید بفرمائید.

روحانی – بیشتر مطالبی که می‌خواستم بعرض برسانم آقای مهندس برومند فرمودند اصولا دراین لایحه مسئله فنی که آقایان مهندس معینی زند اشاره فرمودند مطرح نیست مسئله واگذاری سهام بنگاه مستقل آبیاری به شهرداری تبریز است (صحیح است) و در اساسنامه بنگاه مستقل آبیاری هم این مطلب هست اگر بنا باشد بنگاه مستقل آبیاری یا نظایر این بنگاهها اعتباری که در این شرکت‌ها می‌گذارند برای ابد باقی بگذارند مؤسسه بهر برداری خصوصی خواهد بود نه دولتی، اینها بوجود می‌آیند برای کمک بکارهای مردم وقتی که انجام شد البته باید پولشان را بگیرند و بروند و برنامه‌های دیگری در سایر نقاط کشور اجرا بکنند در اینجا نکته‌ای که هست می‌بایست بهره قانونیشان را بگیرند در مدت کمتری موافقت شده است بمنظور کمک بشهرداری تبریز که با مدت طولانی تری این پول گرفته شود و بهره‌ای هم از این دریافت کنند اما از نظر فنی البته تا بحال مهندسین وزارت کشاورزی کمک می‌کردند و شهرداری تبریز و مردم تبریز کمال علاقه را دارند که کارشان خوب انجام بشود و فقط از افراد فنی استفاده خواهند کرد و شهرداری تبریز هم از نظر مالی ممکن است ضعیف باشد ولی از لحاظ معنوی ضعیف نیست دومین شهر کشور است شهر پرجمعیتی است اهل اطلاع دارد و مصالح و منافعشان را تامین خواهد کرد و مجلس شورای ملی بسیار بجا است که بطور اتفاق کمک کند که این لایحه که مورد علاقه مردم تبریز است و از لوایح بسیار خوبی است که وزارت کشور آورده‌اند تصویب شود بنده خواستم عرض کنم که در کلیات شاید هیچکس مخالف نباشد و کار مفیدی است و چون بنده مدتی افتخار شهرداری مردم تبریز را داشتم لازم دانستم که دراینجا توضیحات مختصری عرض کنم.

رئیس – آقای زهتاب فرد موافقند یا مخالف (زهتاب فرد – مخالفم) بفرمائید.

زهتاب فرد – با کسب اجازه از مقام معظم ریاست مجلس و تشکر ازهمکار معظم که بهانه دادند لااقل مقداری راجع به مسئله حساس و اساسی آذربایجان اینجا صحبت شود و بخصوص تشکر از مخبر کمیسیون که توضیحات کافی و لازم دادند بخصوص از جناب آقای مهندس روحانی که مدتی شهردار شایسته و لایق تبریز بودند (نمایندگان – مهندس نیستند) آقای روحانی باندازه‌ای اطلاعاتشان جامع است حق است که عنوان مهندس هم داده بشود (صحیح است) علت مخالفت بنده این است که در این چند روز اخیر از تبریز نامه‌های مفصلی نوشته‌اند و تقاضا کرده‌اند بواسطه کار وسیع عمرانی که شهرداری تبریز دارد موافقت بفرمایند این وامهای دهساله بیست ساله باقساط پرداخت شود مخالفت بنده روی این اصل بود نامه هائی هم که داریم از جمله نامه‌ای است از جناب آقای استاندار آذربایجان شرقی که نوشته‌اند این مسئله فوق العاده در روحیه مردم حسن اثر بخشیده است مسئله کم آبی آذربایجان وضع ننگین و زننده‌ای بخود گرفته بود و خوشبختانه حالا کارهائی که شده تقریبا می‌توان گفت در قسمت هائی که لوله هست هر کس انشعاب خواسته داده شده آقایانی که مدعی هستند مهندسین شایسته شهرداری ندارد توجه باین قسمت بفرمایند و تصور می‌کنم همین مورد آقایان را قانع بکند و نوشته‌اند که بنگاه مستقل آبیاری که جدا شده تحت نظر مهندسین و مستقلا عمل می‌کنند بسیارخوب کارمیکنند در سال سه هزار انشعاب در تبریز داده شده و حالا کسی نیست که درمسیر لوله باشد و انشعاب بخواهد و ندهند وسه حلقه چاه در لیقوان حفر شده که از آنجا در حدود سیصد لیتر در ثانیه آب بدست می‌آید یعنی اگر لوله باشد حالا برای تمام تبریز آب بدست آمده و افسانه بی آبی شهرانشاءالله خاتمه خواهد پذیرفت از لطمه خاص آقایان نسبت باستان آذربایجان متشکرم و ازجناب آقای مهندس معینی زند و همکاران تقاضا دارم حالا که عنایت دارند و مسئله کم آبی تبریز مورد توجهشان قرار گرفته موافقت بفرمائید اقساط را بیست ساله بکنند چون برنامه عمرانی آذربایجان باآن بودجه ضعیف خودش اجازه نمی‌دهد که در دهسال این سهام استهلاک پیدا بکند.

رئیس – آقای مهندس برومند.

مهندس برومند – بنگاه آبیای در قبال این اقساط معامله‌ای انجام داده که سالی ۲۵۰ هزار تومان قسط می‌دهند و در قبال این تعهدات دارد که باید این تعهدات را انجام بدهد بنده فکر می‌کنم اگر مدت به بیست سال تمدید پیدا بکند یک قسمت از کارهای بنگاه آبیاری که در حال تعهد از این محل است دچار تعویض می‌شود.

رئیس –آقای دیهیم موافقند (دیهیم – بلی) آقای مصطفوی قبل از شما هستند بفرمائید.

مصطفوی نائینی – عرض کنم که این تصویبنامه قانونی که در زمان دولت دکتر امینی گذشته، رئیس دولت وقت اعمال خلاف قانون بسیار کرده است (صحیح است) کارهای برخلاف مصلحت بسیار کرده اما اتفاقا این تصویبنامه یک تصویبنامه‌ای است هم از نظر توجه به آب مشروب یک منطقه حساس هم از نظر توجهی که مملکت بطور اخص باید بحال آذربایجان بکند این تصویبنامه یک تصویبنامه بسیار صحیحی بوده و بنده نمی‌توانم قبول کنم که مردم شهر تبریز اهلیت اینکه بتوانند یک دستگاه لوله کشی اب مشروبشان را اداره بکنند ندارند بنده نمی‌توانم قبول کنم که مردم تبریز اهلیت این کاررا نداشته باشند شهرداری تبریز نماینده مردم تبریز است و اگر بنا باشد ما کار مردم را بعنوان اینکه مردم رشد ندارند اهلیت ندارند بهشان ندهیم باید تمام کارها در دست مرکز باشد جناب آقای مهندس معینی زند مدتی عضو هیئت مدیره آن بنگاه بودند البته جنابعالی را بنده جدا معتقدم مرد شریفی هستید ولی بنگاه آبیاری آذربایجان بسیار کارهای بی ربطی کرده است که مسلما شهرداری تبریز اگر خودش مباشر آب مشروب باشد این کار را نمی‌کند بنده یک داستانی برای آقایان عرض می‌کنم تا ملاحظه بفرمایند وضع عمل این دستگاهی که خیلی ادعا دارد از نظر تکنیک و از نظر صلاحیت آماده است و اهلیتش بیشتر از شهرداری تبریز است چقدر است. در دوره شانزدهم اعلیحضرت همایون شاهنشاهی تشریف بردند باصفهان در اصفهان بعرض مبارکشان رسید که مردم نائین آب ندارند آب شور می‌خورند بنده از پشت این تریبون تشکر می‌کنم از شاهنشاه دلسوزی که آنقدر نسبت بمردم کشورش عنایت دارد بمجردی که این مطلب بعرض مبارکشان رسید تشریف بردند نائین و این افتخار را برای همیشه بمردم نائین عنایت فرمودند برای اینکه توجهی بکنند و آب مشروب مردم بدبختی که درقرن انم آب شور می‌خورند تامین بشود و مقداری از جیب خودشان اعلیحضرت همایون شاهنشاه عطیه ملوکانه مرحمت کردند و این را تشکیل شرکتی دادند شرکت آبیاری چون بیشتر سهامش در دست شرکت آبیاری بود شرکتی که سرمایه اش حسب الامر اعلیحضرت همایون شاهنشاه این بود که برود آب مشروب برای نائین درست بکند ولی این شرکت مثل این که یک مسافر از اینجا راهش را بگیرد بخواهد برود به تبریز وسط راه به قزوین که برسد در قزوین فسخ عزیمت کند. راه همدان از پیش بگیرد، این شرکت در آنجا با یک مالک متنفذ محلی قرارداد منعقد کرده و چند چاه خرابه از آن مالک محلی خریده و شروع کرده ملک آن مالک و ارباب سابق را آباد می‌کند، شرکتی، بنگاهی که برحسب امر اعلیحضرت همایون شاهنشاهی وظیفه اش این بود که اب مشروب مردم بدبخت عباباف، قال باف نائین را تامین کند این شرکت رفته برای یک ارباب، یک مالک قنات احداث کرده (یکنفر از نمایندگان – دستش درد نکند) بنده می‌خواهم عرض کنم یک شرکت اینطوری، یک بنگاه این جوری دیگر حق ندارد بگوید اهلیتش از مردم شریف و پاک و نجیب آذربایجان که افتخار این مملکت هستند بیشتر است بنابراین خیال می‌کنم شأن مجلس ایران است که به این لایحه که مختصر کمکی بمردم فداکار تبریزاست رأی بدهند.

رئیس- به کفایت مذاکرات رأی می‌گیرم خانمها و آقایانیکه موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بورود در شور ماده واحده رأی می‌گیریم خانمها و آقایانیکه موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده واحده قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

ماده واحده – به بنگاه مستقل آبیاری اجازه داده می‌شود که سهام خود را در شرکت آبیاری آذربایجان بشهرداری تبریز بقیمت اصلی سهام واگذار و مبلغ مزبور را باقساط متساوی دهساله از تاریخ واگذاری دریافت نماید.

رئیس – در صورتی که در ماده واحده نظری نیست پیشنهادات قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)
مقام معظم ریاست مجلس

پیشنهاد می‌نمایم که چون شهرداری تبریز با برنامه وسیع عمرانی که دارد تقاضا می‌نماید موافقت فرمائید مدت اقساط را بیست یا پانزده سال تعیین فرمایند که شهرداری بتواند اقساط را بموقع بپردازد.

زهتاب فرد.

ریاست مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نماید: این تبصره به ماده واحده فروش سهام بنگاه مستقل به شرکت سهامی آبیاری آذربایجان اضافه گردد:

  • تبصره – بنگاه مستقل آبیاری مجاز است در نقاطی که شرکتهای آبیاری نظیر شرکت آبیاری آذربایجان تاسیس شده و می‌شود سهام خود را با شرایط فوق بشهرداریهای محل واگذار نماید.

مهندس علی برومند.

رئیس- لایحه با پیشنهادات برای شور دوم به کمیسیون‌های مربوط ارجاع می‌شود.

- شور اول گزارش کمیسیون کشور راجع باجازه فروش پنجاه هکتار زمین کرج به سازمان اردوی کار

۴- شور اول گزارش کمیسیون کشور راجع باجازه فروش پنجاه هکتار زمین کرج به سازمان اردوی کار

رئیس – شرو اول گزارش کمیسیون راجع به اجازه فروش ۵۰ هکتار از اراضی کرج به سازمان اردوی کار مطرح است و قرائت می‌شود .

(بشرح زیر قرائت شد)

گزارش از کمیسیون کشور بمجلس شورای ملی

کمیسیون کشور در جلسه مورخ ۹ر۱۶ر۱۳۴۲ با حضور آقای فرهودی معاون پارلمانی وزارت کشور لایحه شماره ۸۲۲۶ / ق ۱۳ دولت راجع به اجازه فروش پنجاه هکتار از اراضی کرج بسازمان اردوی کار را که بموجب ماده واحده قانون مربوط به تصویب نامه‌ها مصوب ۲۰ آذرماه ۴۲ به مجلس شورای ملی تقدیم گردیده مورد رسیدگی قرار داده و عینا تصویب نمود اینک گزارش آنرا بمجلس شورای ملی تقدیم می‌نماید.

ماده واحده – شهرداری تهران مجاز است پنجاه هکتار اراضی محصور واقع در کرج که طبق قانون فروش خالصجات مصوب سی ام آبان ماه ۳۴ جهت تاسیس تیمارستان اختصاص یافته وفعلا در اختیار سازمان اردوهای کار می‌باشد بصورت نقد باحتساب قیمت زمین و هزینه هائیکه ازطرف تیمارستان برای دیوار و آب و برق نموده‌اند بسازمان مزبور فروخته و وجه آنرا منحصرا در اختیار تیمارستان روان رازی بگذارد تا بمصرف ساختمان‌های لازم برای توسعه بیمارستان روانی رازی برسانند.

ماده واحده فوق که لایحه آن طبق ماده واحده مصوب ۲۰ آذرماه ۱۳۴۲ تقدیم شده تصویب می‌شود.

بجای مخبر کمیسیون کشور – حسام الدین رضوی.

گزارش کمیسیون بهداری در جلسه مورخ ۴۲/۱۰/۲۴ با حضور نمایندگان دولت لایحه شماره ۸۲۶ / ق ۱۳ راجع به اجازه فروش پنجاه هکتار از اراضی کرج بسازمان اردوهای کار را مورد رسیدگی قرار داد و مصوبه کمیسیون کشور را تایید نمود اینک گزارش آنرا جهت تصویب به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون بهداری – دکتر کیان.

گزارش از کمیسیون دارائی بمجلس شورای ملی

کمیسیون بهداری د جلسه مورخ ۱۸ر۱۰ر۴۲ با حضور آقای فرهودی معاون پارلمانی وزارت کشور لایحه شماره ۸۲۶ / ق ۱۳ دولت راجع به اجازه فروش پنجاه هکتار از اراضی کرج بسازمان اردوهای کار را مورد رسیدگی قرار داد و مصوبه کمیسیون کشور را تایید نمود اینک گزارش آنرا جهت تصویب به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.

مخبر کمیسیون دارائی – دکتر یزدان پناه.

رئیس- کلیات مطرح است. آقای پاینده مخالفید بفرمائید.

پاینده – بنده مخالفتم با این لایحه که درسه کمیسیون تصویب شده با اصل مطلب نیست، با یک ملب اساسی است که استدعا می‌کنم مخصوصا آقای دکتر خوش بین توجه بفرمایند در اینجا ترتیبی که هست و لوایحی که دولت به مجلسین می‌دهد عین همان لوایح همان تصویبنامه هائی است که ایجا می‌آید و نوعا هم بصورت قانون تصویب می‌شود بنده تصور می‌کنم گاهی شان قانون را پائین می‌آورد مثلا در همین مورد این لایحه دوجزء دارد یک جزء بخشیدن قسمت اراضی بیک مؤسسه‌ای که ظاهرا واگذار کردن آن محتاج به قانون است ولی فروش زمین خالصه ۵۰ هزار متر بیک مؤسسه‌ای باید دید اگر قانون می‌خواهد بسیار خوب آیا مؤسسه خالصجات اراضی خود را با قانون می‌فروشد یا ترتیب دیگری می‌دهد معمولا مثل اینکه تسهیلاتی هست برای فروش اراضی خالصه بخصوص که در اینجا می‌شود زمین در تصرف مؤسسه ایست که می‌خواهیم بهش بفروشیم بنابراین حق تقدیم هم دارد و بنده تصور نمی‌کنم که محتاج به قانون باشد اگر تشخیص می‌دهید محتاج به قانون است ولی یک زمینی است که خالصه می‌خواهد بفروشد محصور است هر دو هم راضی هستند بنابراین اصلا بصورت قانون در آوردن و قانون را بصورت یک چیزی سبکتر از آنچه که هست در آوردن این درست نیست و دیگر عرضی ندارم.

رئیس – اقای دکتر خوش بین.

دکتر خوش بین (وزیر مشاور) – بنده این توضیح را خواستم بیان کنم طبق قانون خالصجات اگربنا شد اراضی خالصه بیک مؤسسه دولتی واگذار شود قانون نمی‌خواهد ولی اگر بنا باشد که بیک مؤسسه خصوصی واگذار بشود حتما قانون می‌خواهد و بهمین علت هم چون این بنگاه یا مؤسسه اردوی کاریک مؤسسه خصوصی است وقتی که بنا شد از طرف خالصه باو زمین فروخته بشود این محتاج به قانون است و بهیمن جهت تصویب نامه قانونی گذشته است، مسئله دیگری که باخواستم توضیحا عرض بکنم این است که تصویبنامه هائی که بعنوان تصویبنامه قانونی گذشته است دیگر دولت حق ندارد در آن دست ببرد و یا دخل و تصرفی بکند فقط در ماده واحده اجازه‌ای که بدولت داده شده است این است که این تصویبنامه را اگر لازم نمیداند که اجرا شود این حق بدولت دانست حق اینکه در آن دست ببرد و یا اصلاحی بکند طبق قانون این حق برای دولت تجویز نشده است.

رئیس – آقای روحانی.

روحانی – در این مورد جوابی که بفرمایشات جناب آقای پاینده و اضافه بر آنچه جناب اقای دکتر خوشبین فرمودند عرض می‌کنم این است که طبق قانونی که برای فروش خالصجات بود در چند سال قبل این قطعه زمین که ۵۰ هکتار است بموجب قانون برای تیمارستان تهران اختصاص داده شد و واگذار شد از طرف شهرداری تهران و تیمارستان دور این زمین را دیوار کردند، چاه عمیق حفر کردند ویک موتور برق آنجا کار گذاشتند ولی بواسطه اینکه اعتبار کافی برای ساختن تیمارستانی که با اصول علمی و صحیح باشد نبود مدتها معوق ماند در سال ۱۳۳۷ که بامر اعلیحضرت همایونی مقرر شده بود فکر اساسی برای بیکاره‌ها و ولگردان بشود، سازمان اردوی کار تاسیس شد و طبق اساسنامه بفکر افتادند محلی پیدا بکنند که این فقر او بیچارگان و گداهائی که در انبار غله، آنهائی که بیشتر در تهران تشریف داشته‌اند بهتر از من میدانند که با چه وضع بسیار بدی در آنجا بودند اینها به یک محل مناسب تری منتقل بشوند و بکار هم وادار بشوند برای این کار محل مذکور، محلی که الان محل اردوهای کار است و پهلوی ایستگاه راه آهن کرج است در نظر گرفته شد و چون هیچ ساختمانی نداشت تعدادی چادر به آنجا بردند و آقای وزیر کشور فعلی هم که در آنوقت معاون وزارت کشور و دبیر کل سازمان اردوهای کار بودند وشاید بجا باشد از یک خدمتگذار دیگری هک اسم ببرم آقای شیرخانی بسیار زحمت کشیدند و کوشش کردند در این چادرها این بیکاره‌ها را بردند و نگهداری کردند و بعد بوسیله خود آنها شروع کردند بایجاد ساختمانهائی که در آنجا زندگی می‌کردند و بعدا کارگاههای هم ایجاد شد، درضمن چون بنا بود در این زمین ساختمانی‌های اساسی بشود و کارگاههای لازم برای بکارگماردن این افراد بیکاره ایجاد بشود متوجه شدند که مالکیت این زمین متعلق بیک مؤسسه دیگری است، مطالعه شد که اینجا را واگذار بکنند جلسات متعددی در وزارت کشور و سایر مؤسسات تشکیل شد باشکال قانونی برخورد کردند که چون ملک تیمارستان است نمی‌شود واگذار بکنند باین جهت موافقت شد که سازمان اردوهای کار در واقع این زمین را از تیمارستان بخرد وبرای اینکه آنها هم این پول را باز بیک مصرفی که از ابتداء منظور واگذاری این زمین بوده برسد، در آن موافقت نامه‌ها نوشتند که این پول را بمصرف تکمیل ساختمان بیمارستان روانی رازی که همان تیمارستان باشد و اسمش را عوض کرده‌اند برسانند مدتی این کار معطل شد و برای اینکه بعدها اشکالی پیدا نشود دولت مصلحت دید که بصورت قانون باشد که اجازه بدهد تیمارستان آنجا را بفروشد به اردوی کار و پولی که از اردوی کار می‌گیرد بمصرف تکمیل بیمارستان روانی رازی که همان تیمارستان است برساند. محل فعلی را هر کدام از اقایان که تشریف برده‌اند با راه آهن به تبریز ملاحظه فرموده‌اند کنار راه آهن است بسیار ساختمان‌های مفصلی شده، تاسیسات زیاد و کارگاههای معتددی دارد بیش از نهصد نفر از افرادی که خانه و زندگی ندارند در آنجا مشغول کار هستند این کاری است بسیار لازم و مفید و انشاءالله با موافقتی که آقایان می‌فرمایند سازمان اردوهای کار با اطمینان خاطر پولهای خودش را در آنجا برای تکمیل ساختمانها و ایجاد کارگاهها و بکار گماردن افراد بیکار مصرف خواهند کرد بنده دیگر عرضی ندارم.

رئیس – به کفایت مذاکرات رأی می‌گیریم خانمها و آقایانیکه موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بورود در شور ماده واحده رأی می‌گیریم خانمها و آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده واحده قرائت می‌شود.

(بشرح زیر قرائت شد)

ماده واحده – شهرداری تهران مجاز است ۵۰ هکتار اراضی محصور واقع در کرج را که طبق قانون فروش خالصجات مصوب سی ام آبانماه سال ۳۴ جهت تاسیس بیمارستان اختصاص یافته و فعلا در اختیار سازمان اردوهای کار می‌باشد بصورت نقد با احتساب قیمت زمین و هزینه هائی که از طرف تیمارستان برای دیوار و آب وبرق نموده‌اند سازمان مزبور فروخته و وجه آنرا منحصرا در اختیار بیمارستانی روانی رازی بگذارد تا بمصرف ساختمانهای لازم برای توسعه بیمارستان روانی رازی برسانند.

رئیس- راجع بماده واحده آقای پروین نظری دارید. بفرمائید.

فضل الله پروین – بنده یک اصلاح عبارتی پیشنهاد می‌کنم این جا نوشته شده است اراضی و اراضی جمع است نشان می‌دهد که چندین زمین پراکنده است که هر یک علیحده محصور است، بعقیده بنده اگر نوشته شود یک قطعه زمین بسماحت ۵۰ هکتار که در کرج واقع است و حدودش هم فلان است بهتر خواهد بود والا مثل این است چندین قطعه زمین است و اراضی اطلاق بیک قطعه زمین می‌شود.

رئیس – پیشنهادتان را مرقوم دارید و بفرستید همراه لایحه به کمیسیون فرستاده خواهد شد آقای مهندس صائبی.

مهندس صائبی – بنده فقط یک توضیحی می‌خواستم بعرض برسانم اقدام تاسیس اردوهای کار همانطوری که جناب آقای روحانی فرمودند بسیار اقدام بموردی بوده است چون افراد ولگرد را جمع می‌کند و کارهای فنی یاد می‌دهد بنده می‌خواستم از دولت تقاضا کنم که این اقدام مفید را در تمام شهرستانهای ایران تعمیم بدهند (صحیح است).

رئیس – لایحه باضافه پیشنهادات برای شور دوم به کمیسیون‌های مربوط ارجاع می‌شود.

- شور دوم و تصویب گزارش کمیسیون فرهنگ راجع باصلاح شرایط اعطای گذرنامه وارز تحصیلی و ارسال بمجلس سنا

۵- شور دوم و تصویب گزارش کمیسیون فرهنگ راجع باصلاح شرایط اعطای گذرنامه وارز تحصیلی و ارسال بمجلس سنا

رئیس – گزارش شور دوم کمیسیون فرهنگ راجع به اجازه تحصیل محصلین ایران در خارجه مطرح است قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

گزارش شور دوم از کمیسیون فرهنگ بمجلس شورای ملی

کمیسیون فرهنگ در جلسه ۲۵ دیماه ۱۳۴۲ با حضور آقای زمانی معاون وزارت فرهنگ لایحه شماره ۱۲۴۳۷ دولت را که طبق ماده واحده مصوب ۲۰ آذر ماه ۱۳۴۲ تقدیم شده بود برای شور دوم مطرح نموده و با توجه بقسمت اخیر بند ۲ ماده واحده مصوب هشتم خرداد ماه ۱۳۳۹ که می‌گوید: محصلینی که پس از اتمام دوره اول متوسطه بهزینه خود برای تحصیل بخارجه می‌روند در صورتیکه در مدرسه شبانه روزی که مورد قبول وزارت فرهنگ باشد پذیرفته شوند تا زمانیکه در شبانه روزی هستند از گذرنامه تحصیلی و پروانه خرید ارز استفاده خواهند کرد و پس از اخذ گواهینامه متوسطه کامل مشمول قسمت اول این بند خواهند بود. و مفاد لایحه تقدیمی دولت که ضروری نبودن تحصیل در مدارس شبانه روزی است را بشرح زیر تصویب و اینک گزارش آنرا برای شور دوم تقدیم مجلس شورای ملی می‌نماید:

ماده واحده – برای محصلینی که باستناد قسمت دوم بند۲ ماده واحده قانون اصلاح ماده اول و سوم قانون اعزام محصلین ایران بخارجه مصوب هشتم خرداد ماه ۱۳۳۹ با گذرنامه تحصیلی بخارج از کشور عزیمت نموده‌اند تحصیل در مدارس شبانه روزی ضرورت ندارد و در صورت تمایل اولیائشان و موافقت سرپرستی کشور محل تحصیل می‌توانند با استفاده از گذرنامه تحصیلی و پروانه خرید ارز در مدارس غیر شبانه روزی به تحصیل خود ادامه دهند. از تاریخ تصویب این قانون صدور گذرنامه تحصیلی و پروانه خرید ارز به نرخ رسمی برای محصلینی که خواستد باشند قبل از اخذ دیپلم کامل متوسطه و احراز سایر شرایط قانونی بخارج از کشور عزیمت نمایند ممنوع است.

ماده واحده فوق که لایحه آن طبق ماده واحده مصوب ۲۰ آذر ماه ۱۳۴۲ تقدیم شده تصویب می‌شود.

مخبر کمیسیون فرهنگ – دکترفرخ روپارسای.

رئیس – کلیات لایحه مطرح است آقای حاذقی مخالفید بفرمائید.

حاذقی – بنده در خود ماده توضیحاتی دارم که بصورت پیشنهاد تقدیم می‌کنم.

رئیس – چون شور دوم لایحه است پیشنهاد نمی‌شود داد خودماده واحده مطرح است آقای دکتر یزدان پناه مخالفید؟ بفرمائید.

دکتر یزدان پناه – مخالفت بنده راجع به ترتیب تنظیم قسمت اخیر ماده است بطور کلی هر چه قانون روشن تر نوشته بشود و عباراتی که بکار می‌رود واضح تر باشد مسلما از ایجاد ابهام و تعبیر و تفسیر جلوگیری خواهد شد و تکلیف افراد چه مجری قانون و چه کسی که قانون درباره اش اجرا می‌شود بهتر معلوم می‌شود اینجا نوشته شده است که ‹‹ پروانه خرید ارز به نرخ رسمی برای محصلینی که خواسته باشند قبل از اخذ دیپلم کامل متوسطه و احراز سایر شرایط قانونی ›› این جمله سایر شرایط قانونی که اینجا ذکر شده یک جمله کشداری است که هر آن ممکن است باعث اشکال شود اگر مقصود از این شرایط قانونی که اینجا ذکر شده است قانون اعزام محصلین بخارج و اگر شرایط دیگری است که قانون و مقرراتی برای آن تدوین شده است و یا باید بشود اگر اشاره بشود بهتر است که عبارت کلی نباشد و سایرشرایط قانونی نوشته نشود این یک مطلب موضوع دیگری که باید مورد توجه واقع میشدو نشده است این است که مأمورین دولتی اعم از مأمورین وزارت خارجه یا سایر مأمورینی که بخارج می‌روند اینها ناگزیرند فرزندان خودشان را بمدرسه بگذارند و احتمالا این محصلین ممکن است در سیکل اول باشند یا دیپلم خودشان را نگرفته باشند تکیلف اینها چه می‌شود. اگر اینها را هم مستثنی بدانیم و گذرنامه تحصیلی برایشان صادر نشود لازمه اش این خواهد بود که این محصلین از کنترل و شرایطی که برای دانش آموزان ایران در خارجه هست خارج باشند و این صحیح نیست البته یکی از آقایان پیشنهادی کرده است در موقعی که لازم شد تقدیم ریاست مجلس می‌شود.

رئیس – خانم دکتر پارسای.

خانم دکتر پارسای (مخبر کمیسیون فرهنگ) –بنده اول یک توضیحی خدمت خانم‌ها و آقایان عرض می‌کنم و بعد درباره دو قسمتی که اقای دکتر یزدان پناه صحبت فرمودند توضیحاتی خواهم داد اولا دفعه پیش برای آقایان فکر می‌کنم که نتوانستم خوب موضوع را روشن بکنم که اصلا مقصود از این محصلینی که بخارج می‌روند کی‌ها هستند مقصود آن کسانی هستند که قبلا گذرنامه تحصیلی گرفته‌اند و از دو سال پیش باینطرف بهیچ وجه گذرنامه تحصیلی بهیچ یک از دانش آموزانی که در سیکل اول یا در دوره متوسطه بوده‌اند داده نشده و آنها طبق همان قانون قبلی از گذرنامه تحصیلی استفاده می‌کردند تا پایان تحصیلاتشان از پروانه خرید ارز استفاده می‌کردند فقط دولت در این لایحه درخواست کرده بود که اینها شرط شبانه روزی بودن را نداشته باشند والا چیز اضافه‌ای نخواسته‌اند بعلاوه درتصویب نامه‌ای که وزارت فرهنگ بمجلس تقدیم خواهد کرد برای آینده ذکر شده که پروانه تحصیلی بهیچ وجه به دانش آموزانی که در دوره اول و دوم متوسطه هستند قبل از گرفتن دیپلم داده نخواهد شد معهذا برای اینکه خاطر آقایانی که به امور تربیتی جوانان در مملکت خودشان علاقمند هستند و حتی برای اقایانی که به ارز مملکت علاقه دارند آن قسمت اخر اضافه شد که بهیچ وجه گذرنامه تحصیلی قبل از دیپلم داده نخواهد شد در مورد سایر شرایط قانونی که آقای دکتر یزدان پناه فرمودند بنده از ایشان قبول می‌کنم در این قسمت نوشته شود قانون اعزام محصل برای اینکه منظور همان بوده جمله سایر شرایط قانونی مقصود همان قانون اعزام محصل است بعد از اخذ دیپلم البته گذراندن کنکور و امتحان زبان آن چیزی که در شرایط قانون اعزام محصل بخارج ذکر شده باید رعایت شود بنابراین می‌توانیم اضافه کنیم شرایط قانونی اعزام محصل بخارج ولی در قسمت دوم کسانی که با پدر ومادرشان می‌روند اینها اگر در سیکل اول ودوم باشند گذرنامه جداگانه‌ای ندارند گذرنامه شان روی گذرنامه پدر و مادرشان است و گذرنامه تحصیلی به آنها داده نخواهد شد و آنها با گذرنامه پدر ومادرشان که با آن سمت رفته‌اند بآنجا می‌روند و از خرید پروانه ارز استفاده می‌کنند بدلیل اینکه پدر ومادرشان پروانه خرید ارز دارند و بنابراین منظور حاصل می‌شود و هنگامی هم که دوره تحصیلات متوسطه آنها تمام می‌شود باز مشمول همان قانون اعزام محصل به اروپا می‌شوند البته با موافقت اداره سرپرستی محصلین همان کشوری که در آن کشور تحصیل می‌کنند.

رئیس – آقای کیهان یغمائی موافقید یا مخالفید؟

کیهان یغمائی – بنده مخالف بودم ولی نوبت بنده در موقع خودش رعایت نشد.

رئیس – حالا موافقید یا مخالف؟

یغمائی کیهان – بنده متعرضم و دیگر از نوبت خودم استفاده نمی‌کنم.

رئیس- آقای مهندس والا.

مهندس والا – مخالفم.

رئیس – آقای خواجه نوری.

خواجه نوری – بنده با این لایحه که باین ترتیب تنظیم شده مخالفم ولی با روح مطلب مخالف نیستم.

رئیس – آقای مهندس والا.

مهندس والا – در جلسه گذشته که این ماده واحده مطرح شد متاسفانه در مجلس یک روح عصبانیتی بوجود آمد که مسائل از جنبه واقع بینی خارج شد کما اینکه یکی از دوستان بنده از پشت همین تریبون توجهی نداشت بمطالبی که بنده اینجا عرض کردم متاسفانه ما در امور افراط و تفریط می‌کنیم هیچوقت حد اعتدال را رعایت نمی‌کنیم دولت آمده یک لایحه‌ای آورده که شاگردانیکه در مدارس شبانه روزی هستند حالا هم ارز می‌گیرند اینها اگر خواستند به جای دیگر بروند به شبانه روزی نروند بتوانند در سایر دبستانها و دبیرستانها درس بخوانند و ارز به اینها داده بشود آن لایحه را برداشتیم به بینید بچه صورتی در آوردیم از دو حال خارج نیست یا مملک ارز دارد و فروشش بوسیله دولت و استفاده از افراد بی تحصیل بهر صورت از این راه جایز است برای اینکه وقتیکه ارزی فروخته شد از طریق دولت یک عوایدی نصیب دولت خواهد شد اما در صورتیکه خدای نکرده از راه غیر مجاز از مملکت خارج بشود نه تنها دولت نصیبی نخواهد برد بلکه کنترل هم در این کارن ندارد ثانیا کسانیکه در اروپا تحصیل می‌کنند فرض کنید که مأمورین وزارت خارجه یا مأمورین دیگری هستند بچه‌های اینها هم تحصیل می‌کنند اینها چه گناهی دارند که گذرنامه تحصیلی بآنها ندهند چون سن اینها کمتر از این است که بتوانند در دانشگاه تحصیل بکنند این قیود را من نمیدانم برای چه می‌گذاریم اگر رفتن در فرنگ و تحصیل کردن یا در اروپا و امریکا جرم است چرا تشویق می‌کنند مگر دانشگاه ما کافی است که در اینجا بمانند و بخواهند تحصیل بکنند و دانشگاه همه اینها را در خودش بپذیرد می‌فرمایند برای دبستان و دبیرستان بنده حرفی ندارم اگر فرض کنیم بنده مأمور وزارت خارجه هستم و فرزندم همراه من می‌خواهد بیاید باو گذرنامه تحصیلی ندهند؟ چرا ندهند؟ در اینجا نوشته شده است ‹‹ با استفاده از گذرنامه تحصیلی و پروانه خردی ارز در مدارس غیر شبانه روزی به تحصیل و پروانه خرید ارز به نرخ رسمی برای محصلینی که خواسته باشند قبل از اخذ دیپلم کامل متوسطه و احراز سایر شرایط قانونی به خارج از کشور عزیمت نمایند ممنوع است ›› چطور همچو چیزی می‌شود بچه‌ای که شما می‌فرستید خودش باید گذرنامه داشته باشد حالا بنده در این مورد دلم می‌خواهد که یک قدری بحث بیشتری بشود استدعا می‌کنم توضیح بدهید که یک بچه‌ای که برای فرا گرفتن زبان می‌خواهد برود در خارج (نمایندگان – نباید برود) نباید برود این امکانات در اختیارش هست؟ نیست (نمایندگان – هست اقا) نیست بنده می‌خواهم استدعا کنم که دور از هر گونه تعصب برای این موضوع یک راه حلی پیدا کنیم که بعد مشکلاتی برای خودمان ایجاد نشود اقای پاینده در اینجا مطلبی را عنوان فرمودند، فرمودند شان قانون را رعایت بکنید اینجا وقتی یک مطلب بصورت قانون در می‌آید لازم الاجرا است نمی‌شود امروز یک قانونی گذارند که یک مشکلاتی بوجود بیاید فردا باز از دولت بخواهیم که یک قانون دیگری بیاورد و بگذراند این را من عقیده دارم و پیشنهاد هم می‌کنم دو مرتبه لایحه به کمیسیون برود دو مرتبه رسیدگی بشود و بعد یک لایحه‌ای که حقیقتا جامع و کامل باشد و رعایت تمام اصول شده باشد به مجلس عرضه بشود خیلی متشکرم.

رئیس – آقای زمانی.

زمانی (معاون وزارت فرهنگ) – بنده متاسفم که در طرح این لایحه در مجلس در جلسه گذشته و حالا یک سوء تفاهماتی بوجود آمده است همیشه در لوایح مربوط باعزام محصل که در مجلس شورای ملی مطرح شده مواجه با یک اشکالاتی دولت بوده پیشنهاداتی روی حسن نیت از طرف اقایان نمایندگان ابراز میشده بالاخره با بحث و گفتگو قبول میشده و وزارت فرهنگ در اجرای قوانین دچار مشکلات میشده برای آقایانی که تشریف برده‌اند در اروپا و آمریکا و نوع تحصیلات آنها را مطالعه فرموده‌اند میدانند که چه اشکالاتی موجود بوده اجازه بفرمائید که بنده توضیح مختصری عرض کنم اگر مأمور دولت مأمور ثابت است بخارج از کشور اعزام می‌شود اگر سن بچه اش کمتر از هیجده سال باشد در گذرنامه اش عکسش هست مشخصاتش هست و مادامی که مامور ثابت در آن کشور انجام وظیفه می‌کند مصونیت هم برای خودش و هم برای فرزندش هست و زمانی که سن آن فرزند ازهیجده سال تجاوز کرد خود دولت گذرنامه صادر می‌کند و هیچگونه اشکالی ندارد بنده خودم سالها در خارج ازکشور بوده‌ام (مهندس والا – با این قانون تحصیلش امکان ندارد) بنابراین اگر سن بچه کمتر از هیجده سال باشد در گذرنامه پدر نوشته خواهد شد. حالا آمدیم بچه در اروپا تحصیل می‌کند بکند دوران تحصیلات ابتدائی و متوسطه چند سال است یعنی اگر تحصیلات منظمی هم که داشته باشد قطعا در سن ۱۸ سالگی دوره متوسطه را تمام خواهد کرد و اشکال و ابهامی اساسا وجود ندارد اما مطلب چیست در سال ۳۹ قانونی گذشت و اجازه داده شد محصلینی که دوره اول متوسطه شان را تمام کردند و خواستند بروند خارج از کشور گذرنامه تحصیلی برایشان صارد بشود پروانه ارز هم داده شود ولی با یک شرط بود (موسوی ماکوئی – خیانت بود) اینجا بنده در اصلش که خیانت بود کاری ندارم در اطراف لایحه توضیح می‌دهم اینها می‌توانند گذرنامه تحصیلی داشته باشند پروانه خرید ارز هم بگیرند ولی با یک شرط که این بچه‌ها درمدرسه شبانه روزی تحصیل بکنند. خانمها و آقایان اطلاع دارند در کشور‌های خارجی برای فرزندان خودشان اساسا جانیست اینهائی هم که می‌رفتند در مدارس شبانه روزی و اسم شبانه روزی که در اینجا ذکر شده آن مدارس پریوه و مخصوصی است که اینها را برای زبان آماده می‌کردند یعنی درپارکی در محلی صد تا دختر و صد تا پس، پسرهای یک کشور یا چند کشور آنجا مخلوط بودند و اینها یک مدتی تحت تعلیم قرار می‌گرفتند و زبان یاد می‌گرفتند والا مدارس متوسطه در خارج از کشور مخصوصا در انگلستان جز پابلیک اسکولها که شبانه روزی نیست پابلیک اسکولها مثلا در انگلستان بمحض اینکه بچه به ۱۸ سال برسد بیرونش می‌کنند ممکن نیست بیشتر از ۱۸ سال بگذارند بماند زیرا تحصیلات در انگلستان روی سنین استس سیستم فرانسه هم همین است یعنی تحصیلات متوسطه و ابتدائی در ۱۸ سالگی تمام می‌شود. اما یک مطلبی را باید خدمتتان عرض کنم که قانون سال ۱۳۳۹ که گذرنامه تحصیلی را اجازه داد برای دارندگان کارنامه دوره اول متوسطه که رفتند در اروپا و مواجه دیگری ازصدور گذرنامه خودداری کردند یعنی در یک مدت معینی و یک فاصله معینی داشتیم که اینها با گذرنامه تحصیلی رفته‌اند به دبیرستان از سه متوسطه بالاتر بوده و بدیپلم هم نمیرسیده گواهی ارز هم گرفتند فقط نمی‌توانسته در مدرسه شبانه روزی درس بخواند چون مدارس شبانه روزی یا بفرمایش بعضی از آقایان مأمور دولت بوده است و در خانه خودش بوده بهر حال مادر حال حاضر هیچ گرفتاری ازاین بابت نداریم یک مجوز یک قانون خاص باید تحصیل بکنیم که این افراد ۳۰- ۴۰ نفر که ممکن است ده بیست تایش مانده باشند که محلی پیدا نشده در شبانه روزی که در غیر شبانه روزی هم تحصیلات متوسطه خودشان را تمام کنند وقتیکه دیپلم گرفتند وارد دانشگاه شدند اصلا گذرنامه تحصیلی برایشان صادر می‌شود و پروانه ارز داده می‌شود و هیچ اشکالی وجود ندارد و در مورد دیپلمی که اینجا اشاره شد باید عرض کنم که اساسا ملاک عمل وزارت فرهنگ همین است که مدتهاست که گذرنامه تحصیلی برای کمتر از دیپلم صادر نمی‌کند فرزندان ما که بخواهند برای ادامه تحصیل بروند بکشورهای خارجه موظفند دیپلم داشته باشند در امتحان مسابقه زبان هم قبول بشوند پذیرش هم داشته باشند برای این افراد فورا گذرنامه تحصیلی داده می‌شود و پروانه ارز هم می‌دهند و نرخ ارز هم همان است و یک نرخ بیشتر نیست توجه میفرمائید که درمذاکرات جلسه گذشته صحبت از نرخ ارز بوده است یک قدری کمتر یک قدری بیشتر نرخ پهلوی طلا ثابت است ونرخ ارز ثابت است نرخ لیره ثابت است تبدیلیش هم ثابت است بنابراین نرخ فروش لیره و دلار روشن است ما به التفاوتی وجود ندارد مگر ما به التفاوتی در بازار آزادی که انشاءالله وجود نداشته باشد والا پول می‌دهند بانک و حواله خرید ارز می‌گیرند و این پول را حواله می‌کنند گمان می‌کنم عرایض بنده روشن کرده باشد قضیه را برای خانمها و آقایان (صحیح است).

رئیس – آقای خواجه نوری مخالف هستید یا موافق؟

خواجه نوری – بنده موافقم می‌خواستم توضیحاتی عرض کنم که جناب آقای مهندس والا بعرض رساندند حالا بسته بنظرمجلس است.

رئیس- آقای موسوی.

موسوی ماکوئی – بنده موافقم عرض کنم جناب آقای مهندس والا همکار عزیز اینجا باز بموقع دانشجو اشاره فرمودند اگر نظر مبارک خانمها و آقایان باشد در جلسه گذشته ارادتمند بعرضشان رسانید که ما یعنی نمایندگان محترم مجلس با اعزام محصل، دانشجو به خارج از کشور بهیچوجه من الوجوه مخالف نیستیم بدلیل اینکه دانشگاههای فعلی ما جوابگوی دیپلمه‌های ما نیستند برای مزید اطلاع نمایندگان محترم بد نیست بعرضشان برسانم که در حال حاضر ۱۷۴۸۷ دانشجو در خارج از ایران تحصیل می‌کنند که ۵۰۶۳ نفر درامریکا و ۱۱۹۵۵ نفر در اروپا و ۴۶۹ نفر در آسیا یعنی در ترکیه لبنان و اسرائیل و این ممالک (یکی ازنمایندگان – چند نفر در افریقا ؟) در افریقا خوشبختانه نداریم بنابراین مسئله دانشجو حل است همانطوریکه جناب آقای زمانی معاون محترم وزارت فرهنگ توضیح دادند فقط برای ۴۰ نفر نور چشمی در سال ۳۹ یک شرائط خاصی ایجاد کرد قانونی گذراندند که آنها با داشتن کارنامه دوره اول دبیرستان بروند بخارج و شش ماه بعد نظرشان تامین شد و یا خودشان متوجه این اشتباه خودشان شدند و این قانون را نقض کردند بنابراین اگر جناب آقای مهندس والا و آقایان دیگر در نظر بگیرند که این محصلین ایرانی در دوره دبستان و دبیرستان وقتی که می‌خواهند عزیمت کنند بخارج که همه چیزشان را قبول بفرمائید از دست می‌دهند و با این قسمتی که اضافه شده به لایحه دولت حتما باید موافقت بفرمائید. بعلاه منع کامل نکرده کسانی که پول داشته باشند آنها بدون گذرنامه تحصیلی که می‌توانند بروندآنجا (مهندس والا – ولی اگر با گذرنامه تحصیلی باشد تحت کنترل دستگاههاست) چه کنترلی؟ … اگر روزی ایجاب بکند بنده راجع به این هفده هزار نفر وسرپرستی‌های وزارت فرهنگ در خارج که متاسفانه هیچ رضایت بخش نیست توضیحات کافی به آقایان نمایندگان خواهم داد. کنترل مورد نظر نیست اصل این است که می‌روند آنجا سرپرستی رسیدگی نمی‌کند بنابراین موافقت بفرمائید این قسمتی که اضافه شده تصویب شود اقلا جلو این کار گرفته شود (صحیح است).

رئیس – آقای زمانی.

معاون وزارت فرهنگ – بعرض خانمه و آقایان محترم میرساند گاهی بمن مراجعاتی می‌شود که فرزندمان دارای گذرنامه عادی است تابستان می‌خواهد بیاید تهران و برگردد و اشکالاتی هست بنده با کمال صراحت در این مجلس محترم عرض می‌کنم بچه ایرانی که در اروپا یا امریکا مشغول تحصیل است اگر مشغول تحصیل باشد و پرونده در سرپرستی دارد برای آمد و رفتنش هیچ اشکالی در کار نیست مگر اینکه می‌خواهد ول بگردد یعنی اگر گذرنامه تحصیلی داشته باشد یا گذرنامه عادی از لحاظ وظایف سرپرستی کوچکترین اشکالی ندارد یعنی هر بچه‌ای اگر با گذرنامه عادی هم رفته باشد حتی برای خواندن زبان، خوب روز اول می‌رود سرپرستی و خود شرا معرفی می‌کند و در آنجا یک پرونده تحصیلی برایش درست می‌کند و گواهی تحصیلی را از هر مدرسها ی که تحصیل می‌کنند، مدرسه‌ها هم شناخته شده‌اند سه ماه به سه ماه می‌فرستند سرپرستی، سرپرستی هم تایید می‌کند و آنجا پرونده دارند بنده تمام این اشکالات را ناشی از یک چیز میدانم و آن این است که بعضی‌ها یا نمی‌خواهند درس بخوانند ویا نمی‌خواهند به سرپرستی‌ها مراجعه کنند ویا اینکه می‌خواهند آزاد باشند و الا یقین داشته باشید بچه درس خوان هیچ مانعی برای پیشرفت کارش اعم از گذرنامه تحصیلی و یا گذرنامه عادی نیست، بنده خودم مواجه بودم با تقاضا‌های مختلف ایرانیات مقیم عراق که با گذرنامه رفته‌اند آلمان و اطریش و با نداشتن پول هم رفته‌اند و جز اینکه آبرو و حیثیت مملکت را ببرند، هیچ اثر دیگری نداشته ششماه رفته‌اند، هشت ماه رفته‌اند بامید اینکه آنجا کار کنند، دو مرتبه برگشته‌اند، آقایان تشریف ببرند ببینید که فرزندان ایرانی در خارج چه می‌کنند؟ اگر بچه برای درس خواندن برود که اشکالی نیست باید وقتی بچه را می‌فرستند ولی بچه خودش هم مراقبت بکند شما بچه را بخارج می‌فرستید برای چه می‌فرستید؟ اگر بچه را می‌فرستید که بگوئید چشمم نبیند و دور بشود از من که موضوع تحصیل در ابین نیست بنده دیدم افرادی را که بچه شان را فرستاده‌اند و گفته‌اند راحت شده‌ایم از دستش، پس اگر بچه ملیتش محفوظ باشد اگر بخواهید بچه مفید به مملکتش باشد اگر می‌خواهید ملیتش را حفظ کند باید دیپلم داشته باشد که برود. (صحیح است).

رئیس – آقای دکتر یگانگی مخالفید یا موافق؟ (دکتر یگانگی بنده مخالفم) بفرمائید .(ریگی – پیشنهاد کفایت مذاکرات شده است).

دکتر یگانگی – بنده با اصل ماده موافقم (یکی از نمایندگان – بلندتر بفرمائید) عرض کنم بنده با اصل ماده موافقم ولی با این اضافه اش مخالفم، برای اینکه این موضوع ماده واحده توجه ما را بایستی بدونکته جلب کند، یکی موضوع ارز است اول باید ما بفهمیم ایا پروانه ارز تاثیری در بودجه دولت یا هزینه‌ای برای دولت ایجاد می‌کند یا نمی‌کند، ارز از چه طریق حاصل می‌شود برای ما؟ یک مقدار از در آمد و پذیره‌های نفت است که می‌رود بحساب سازمان برنامه و یک مقدار از صادرات کالاست. یکمقداری از توریستهاست یکمقداری از فروش کالا یا باصطلاح در آمدی که محصول کار در خارج است بوسیله ایرانیان، اینها تمام می‌رود به حساب بانکملی و در آنجا بفروش می‌رسد، شما اگر در آمد ارزی را از نظر دلار حساب کنید بانک ۷۵ ریال می‌خرد ۵ ر۷۶ ریال می‌فروشد. پروانه ارزی که دولت صادرمیکند ۵ر۷۶ ریال است که سی شاهی برای دولت درآمد دارد. اگر پروانه ارز صادر نشد برای یک محصل نتیجه اش این می‌شود که بازار آزاد ارز خریداری می‌کند. ارز بازار ازاد عبارتی از ارزی است که اشخاصی که در خارج یا کار می‌کنند و در آمدی دارند و یا مازادی از صادراتشان بشکل منافع تحصیل می‌کنند یا اینکه پولهائی در خارج از سابق دارند که اینها را میفروشندو اینها دو سه قران تفاوت دارد حالا اگر این محصل ارز آزاد بخرد یک موضوعی که آقایان را عصبانی می‌کند تصور می‌کنند اگر ارز آزاد بخرد بهتر است تا ارز دولتی بخرد، اگر ارز آزاد بخرد چیزی بجیب دولت نمی‌رود دیناری بجیب دولت نخواهد رفت یک و هم دیگری که آقایان راجع به ارز آزاد دارند این وهم بنظر بنده در عصر حاضر بی مورد است، در سابق یک اشکال بزرگی داشتیم از نظر درآمد ارزی و یک وحشتی داشتیم و این وحشت از نظر روانی هنوز در مغز ما متمکن است، ولی ما الان ارز داریم و مقدس ترین مصرف ارز هم بنظر بنده مصرف ارز برای تحصیل محصلین است در خارج (صحیح است) (یکی از نمایندگان – دانشجویان) البته بنده نسبت بدانش آموزان هم عقیده دارم بر خلاف جناب آقای موسوی که تصور می‌کنند تمام مدارس ایران مدرسه البرز است و آقای دکتر مجتهدی و آقای موسوی مأمور اداره آن مدرسه هستند متاسفانه اینطورنیست بعلاوه ما بایستی در وضع حاضر یک کولتور بین المللی داشته باشیم و امروز در این دوران انقلاب، تحول و ترقی سازندگی یا هر چه اسمش را می‌گذارند ما نمی‌توانیم روی کولتور واحد خودمان زندگی کنیم برای این که ما عقب افتاده هستیم و بایستی اعتراف کنیم که ما عقب افتاده هستیم (یکنفر ازنمایندگان – در حال رشد هستیم) البته در حال رشد هستیم ولازمه کار ما این است که یک کولتور بین المللی داشته باشمی در علوم و فنون ما هم عرض با سایر کشورها باشیم و برای اینکه اگر فرضا بفرض محال نصف محصلین ما بروند بخارج و ارز بگیرند یک سرمایه‌ای است برای مملکت ما، ما می‌توانیم یک اندوستری علمی در ایران ایجاد کنیم یعنی دانشگاه ما هم عرض دانشگاه‌های خارج خواهد بود و همانطور که ما امروز نیازمند دانشگاه خارجی هستیم محصلین خارجی هم باید بیایند و در کشور ما روی استاندارد خارجی تحصیل کنند و کشور ایران هم بنظر بنده بایستی کولتور بین المللی پیدا کند (ریگی – قبل از دیپلم نمی‌شود کولتور را درک کرد) نمی‌شود درک کرد بلی قربان اتفاقا باید برنامه تحصیلی ما روی استاندارد ممالک غربی باشد برای این که ارزنده است اگر استاندارد علمی ما روی استاندارد کشورهای غربی و ممالک مترقی نباشد ارزش ندارد ما نمی‌توانیم روی پای خودمان بایستیم و زندگی کنیم، عرض کردم در یک قسمت دیگر ما امروز ارز زادی داریم و مصرف ارز کشور ایران برای عموم محصلینی که در خارج تحصیل می‌کنند بسیار ناچیز است، بنده تصور می‌کنم که از ۱۵ میلیون دلار زیادتی نداشته باشد وفرضا تمام این ارز را ازخارج تهیه کنند تفاوت این ارز می‌شود چهار میلیون و نیم تومان که مبلغ ناچیزی است در مقابل آن معلوماتی که محصلین ما فرا می‌گیرند و دلیل آن همین است که همین محصلین تحصیل می‌کنند مخصوصا در آمریکا امروز می‌بینیم اغلب آنجا روی استاندارد خارجی در آنجا کار می‌کنند و حقوق‌های ده برابر آنچه که در ماه از اینجا برای انها فرستاده شده است آنجا می‌گیرند و فرضا کاری هم برای آنها در اینجا پیدا نشود در آمدی دارند هم در آنجا پول گرفته‌اند و هم تحصیل آن ارزی است که قبلا گرفته‌اند و می‌توانند دو مرتبه آن را بنفع کشور وارد کشور خود کنند، بنده دیگر عرضی ندارم.

رئیس – چند نفر از آقایان و خانمها پیشنهاد کفایت مذاکرات داده‌اند آقای مهندس بهبودی مخالفید بفرمائید.

دکتر مهندس بهبودی – بنده از این لحاظ با پیشنهاد کفایت مذاکرات مخالفم که خواستم بند ۲ قانون مصوب هشتم خرداد ۳۹ را که بتصویب مجلس رسیده است بعرض اقایان نمایندگان مجلس برسانم و قمست اخیری هم که آقایان می‌خواستند بتصویب برسانند آنرا هم بعرض آقایان میرسانم بعد هم هر چه خواستید تصمیم بگیرید. بند ۲ قانون مصوب هشتم خرداد ۳۹ اینجور می‌گوید ‹‹محصلینی که پس از اتمام دوره اول متوسطه بهزینه خود برای تحصیل بخارج می‌روند در صورتی که در مدرسه شبانه روزی که مورد قبول وزارت فرهنگ باشد پذیرفته شوند تا زمانی که در مدرسه شبانه روزی هستند از گذرنامه تحصیلی و پروانه خرید ارز استفاده خواهد کرد و پس از اخذ گواهینامه متوسطه کامل مشمول قسمت اول این بند خواهند بود ›› علت این که در این بند کلمه مدرسه شبانه روزی بالصراحه قید شده درست همان اصلاحی بود که در جلسه گذشهت آقای وزیر فرهنگ در مورد مدارس غیر شبانه روزی قید فرمودند یعنی اگر بصورت جلسه هشتم خرداد ۳۹ مراجعه بفرمائید ملاحظه خواهید فرمود که آقای وزیر فرهنگ در پشت همین تریبون متذکر شدند برای اینکه ما بتوانیم کنترل بیشتری روی این دانش اموزانی که سنشان کم است بکنیم باید بروند در مدارس شبانه روزی که مورد قبول وزارت فرهنگ است اسم بنویسند اگر در مدارس غیر شبانه روزی بروند وزارت فرهنگ کنترل ندارد نمی‌تواند نظارت کند اینستکه قید کردند شبانه روزی، این قانون سال ۱۳۳۹ است ولی قسمت اخیر ماده ایکه آقایان امروز می‌خواهید بآن رأی بدهید نوشته شده است که ازتاریخ تصویب این قانون صدور گذرنامه تحصیلی و پروانه خرید ارز بنرخ رسمی برای محصلینی که خواسته باشند قبل از اخذ دیپلم کامل متوسطه و احراز سایر شرایط قانونی بخارج از کشور عزیمت نمایند ممنوع است یعنی همان چیز است که در آن قانون قید شده است در ان قانون مصوب سال ۳۹ هم همان مطلبی است که آنجا مکررا تذکر دادند که با گذرنامه تحصیلی قبل از اخذ دیپلم کسی را نمی‌توانند بفرستند این جا هم نوشته شده منتهی تصریح گردیده و در جلسه گذشته هم خانم محترم مخبر که می‌خواستند توضیح بدهند که چرا کلمه شبانه روزی رابرداشتند توضیح دادند که باین جهت بوده است که اتباع ایرانی که در خارج مقیم هستند یا کارمندان دولت شاهنشاهی که درخارجه هستند اجباری ندارند بچه خودشان را در مدارس شبانه روزی بگذارند این قسمت قبول است ولی قسمت بعدش یعنی اتباع ایرانی که در ایران هستند و بموجب این قانون اگر بچه‌های خودشان را با گذرنامه عادی بفرستند، اگر درمدارس غیر شبانه روزی بگذارند خیلی فسادازش برمیخیزند.

رئیس – آقای معاون وزارت فرهنگ بفرمائید.

معاون وزارت فرهنگ – معذرت می‌خواهم مزاحم می‌شوم باز مثل اینکه سوء تفاهمی شده عرض می‌شود در حال حاضر دولت خودش دانش آموزانی که سال ششم متوسطه را تمام کرده باشند بخرج دولت باروپا و امریکا نمی‌فرستد خواهش میکم توجه بفرمائید، آنچه که دولت عمل می‌کند یعنی وزارت فرهنگ عمل می‌کند در حال حاضر فارغ التحصیلان رتبه اول دانشکده‌ها را می‌فرستد. قانون ۳۹ ارتباط دارد باین طبقه که دولت موظف است که فارغ التحصیلان رشته‌های اول دانشکده‌های مختلف را بفرستد همانوقت یک تسهیلاتی قائل شدند برای تقاضای متقاضیان که اگر دانش آموزی با گواهینامه سال سوم متوسطه وگذرنامه تحصیلی اینجا اشاره شده گذرنامه عادی خیر، گذرنامه تحصیلی، اگر وقت آنجا بشرطی بتواند از پروانه ارزاستفاده بکند و گذرنامه تحصلی، که حتما در مدرسه شبانه روزی باشد ولی یقین بود که همانموقع هم مدرسه شبانه روزی وجود نداشت مگر مدارسی که گروهها، افراد، اشخاص مختلف دائر می‌کنند بصورت ملی (یکی از نمایندگان – بازنشسته‌ها) یا بازنشسته‌ها، مدارس دولتی که شبانه روزی ندارند ولی آنمدارس ملی رسمی که تحصیلات کلاسیک را تعقیت می‌کنند آنها روی سن بچه می‌پذیرند و روی سن بچه او را خارج می‌کنند بسیار مقررات سخت هم دارد و هر کس هم نمی‌تواند وارد بشود یقین داشته باشید که بچه‌های ما آنجا نیستند مگر آن عده معدودی که خوب درس خوانده باشند و توانسته باشند ازمدتها قبل در صف ایستاده باشند معطلی ثبت نام را کشیده باشند که بتوانند از آن استفاده کنند اما مفاسد این کار را خدمتتان عرض می‌کنم که اگر دیپلم متوسطه نداشته باشند بروند آنجا چه می‌شود؟ بنده امسال مواجه بودم با امثال این تقاضاها، دانش آموزانی رفته بودند روی تمایل اولیاء شان بخارج از کشور سه چهار پنج سال تحصیل کرده بودند حالا که برگشته‌اند هیچ چیز دردستشان نیست می‌گویند یک چنین گواهی در دست ماست که فلان دانش اموزان فلان سال تا فلان سال در این مدرسه تحصیل میکرده و خودش را میخواسته آماده بکند برای امتحان ورود بدانشگاه امتحان عمومی. الان که این بچه بعد از ۵ سال آمده بممکت کلاس دوم متوسطه هم نمی‌تواند برود یعنی ارزش یابی نمی‌شود مدارک تحصیلی اش (یکی ازنمایندگان – فارسی هم بلد نیست) بهر حال بنده خواستم حضور خانمها وآقایان محترم عرض کنم گرفتاری مملکت را، اگر غیر از این عمل بفرمائید، البته تصویبش با خود آقایان و خانمهاست ما مجری نظریات خانمها وآقایان هستیم مسئله ارز زیاد مهم نیست بسته بنظر وزارت دارائی است جناب اقای برزگر هم اینجا تشریف دارند ولی یک موضوع دیگر مه است که این بچه‌ها وقتی می‌روند آنجا یک چیزی بشوند که وقتی برگشتند مفید بحال این مملکت باشند، مملکتی که احتیاج دارد به تکنیسین، مملکتی که احتیاج دارد به پزشک، مملکتی که احتیاج دارد بمهندس – مهندس عملی یکدانه اش هم نیست مرتب می‌روند آنجا در یک رشته هائی تحصیل می‌کنند برای اینکه زودتر بمقصودی برسند ویک لیسانس بگیرند و برگردند، بقیه اش بسته بنظر آقایان و خانمهاست دیگر عرضی ندارم.

(نمایندگان – کفایت مذاکرات).

رئیس – آقای مهندس بهبودی فرمایشی داشتید بفرمائید ؟(نمایندگان – رأی بکفایت مذاکرات) بنابراین رأی می‌گیریم بکفایت مذاکرات خانمها و آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد ماده واحده یک بار دیگر قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

ماده واحده – برای محصلین که باستناد قسمت دوم بند ۲ ماده واحده قانون اصلاح ماده اول و سوم قانون اعزام محصلین ایرانی بخارجه مصوب هشتم خرداد ماه ۱۳۳۹ با گذرنامه تحصیلی بخارج از کشور عزیمت نموده‌اند تحصیل در مدارس شبانه روزی ضرورت ندارد و در صورت تمایل اولیائشان وموافقت سرپرستی کشور محل تحصیل می‌توانند با استفاده از گذرنامه تحصیلی و پروانه خرید ارز درمدارس غیر شبانه روزی به تحصیل خود ادامه دهند از تاریخ تصویب این قانون صدور گذرنامه تحصیلی و پروانه خرید ارز به نرخ رسمی برای محصلینی که خواسته باشند قبل از اخذ دیپلم کامل متوسطه و احراز سایر شرایط قانون اعزام محصلین ایرانی بخارجه بخارج از کشور عزیمت نمایند ممنوع است: ماده واحده فوق که لایحه آن طبق ماده واحده مصوب ۲۰ آذر ماده ۱۳۴۲ تقدیم شده تصویب می‌شود.

رئیس – کلیات آخر مطرح است آقای مهندس بهبودی مخالفید بفرمائید.

مهندس بهبودی – معذرت می‌خواهم از اینکه مزاحم شدم جناب اقای زمانی معاون محترم وزارت فرهنگ فرمودند مثل اینکه سوء تفاهمی شده بنده متن بند ۲ قانون مصوب ۳۹ را که قرائت کردم می‌دهم خدمتشان که تطبیق بندهند با قسمت اخیر این قانونیکه الان می‌خواهند تصویب کنند اگر آنجا هست که این چه می‌شود؟ تکرارش چه لزومی دارد ؟(چند نفر از نمایندگان – لغو می‌شود) لغو نمی‌شود بند ۲ قانون مصوب ۳۹ می‌گوید: محصلینیکه بعد از اتمام دوره اول متوسطه بهزینه خود برای تحصیل بخارجه می‌روند در صورتیکه در مدرسه شبانه روزی که مورد قبول وزارت فرهنگ باشد پذیرفته شند ››. کلمه شبانه روزی را بموجب این قانون حذف می‌کنند و در آخر این قانون که می‌خواهند آقایان تصویب کنند و در آخر این قانون که می‌خواهند آقایان تصویب کنند قید شده از تاریخ تصویب این قانون صدور گذرنامه تحصیلی و پروانه خرید از اخذ دیپلم کامل متوسطه و احراز سایرشرایط قانونی بخارج از کشور عزیمت نمایند ممنوع است. یعنی از این تاریخ شما محصل با گذرنامه تحصیلی قبل از دیپلم نمی‌توانید بفرستید (یکی از نمایندگان – شاید بفرستند) ولی بموجب این قانون نمی‌توانید بفرستید که قید مدرسه شبانه روزی پیش بیاید امروز شما می‌خواهید کلمه شبانروزی را حذف کنید یعنی برای یک عده معدودی که تعدادشان معلوم نیست چیست شما قانون خاصی وضع می‌کنید.

رئیس – خانم دکتر پارسای.

مخبر کمیسیون فرهنگ – من تصور می‌کنم که آقایان یک توجه دستوری باین دو تا فعلی که در ان بند ۲ و این ماده ذکر شده است بفرمائید آنجا نوشته شده است که محصلینی که بخارج عزیمت نموده‌اند بنابراین هیچگونه اشکالی باقی نیست. (صحیح است).

رئیس – در کلیات اخر کسی دیگر اجازه نخواسته است. پیشنهادی نرسیده است در اینصورت بخود ماده واحده با اصلاحی که مخبر کمیسیون فرهنگ قبول نمودند (اضافه شدن جمله قانون اعزام محصل بخارج) رأی گرفته می‌شود خانم‌ها و آقایانکه موافقند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند) تصویب شد. بمجلس سنا فرستاده می‌شود.

- اعلام دستور و موقع جلسه آینده – ختم جلسه

۶- اعلام دستور و موقع جلسه آینده – ختم جلسه

رئیس – دستور جلسه آینده قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)
۱- گزارش مربوط بگماردن ۲۵ نفر آتش نشان در اداره کل هواپیمائی کشوری شماره چاپ ۳۹۴
۲- گزارش مربوط بساختمان خطوط فرعی راه آهن دو کوهه – دپوی تهران و منظریه و قم شماره چاپ ۳۹۵
۳- انتخاب ۳۰ نفر اعضائ دیوان محاسبات (چند نفر از نمایندگان در دستور امروز بود).

رئیس – حالا در دستور جلسه آینده خواهد بود.

۴- گزارش مربوط بنظارت در نقشه‌های اسکلت و پوشش سقف بنای ایستگاه مسافری مشهد و تبریز شماره چاپ ۳۹۶
۵- گزارش مربوط به تمدید قرارداد استخدام دو نفر آلمانی در اداره تسلیحات ارتش برای مدت دو سال شماره چاپ ۳۹۷.

رئیس – جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز سه شنبه ساعت ده صبح.

(مجلس بیست دقیقه قبل از ظهر ختم شد).

رئیس مجلس شورای ملی – مهندس عبدالله ریاضی.