مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ بهمن ۱۳۲۶ نشست ۴۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۹ بهمن ۱۳۲۶ نشست ۴۷

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویب‌نامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آیین‌نامه‌ها - بخش‌نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶

مدیر سید محمد هاشمی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۱۵

جلسه: ۳۷

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز چهارشنبه شانزدهم دی ماه ۱۳۲۶

فهرست مطالب:

۱. تصویب صورت مجلس‏

۲. بیانات قبل از دستور آقای محمود محمود

۳. بقیه مذاکره در برنامه دولت و اخذ رأی اعتماد

۴. موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

مجلس ساعت شش و بیست و پنج دقیقه بعد از ظهر به ریاست آقای امیر حسین ایلخان نایب رئیس تشکیل گردید.

۱. تصویب صورت مجلس‏

صورت مجلس روز سه‌شنبه پانزدهم دی ماه را آقای صدرزاده (منشی) قرائت کردند.

ساعت شش بعد از ظهر روز سه‌شنبه ۱۵ دی ماه مجلس به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل و صورت جلسه پیش قرائت گردید آقای دکتر ملکی راجع به مشروطیت ایران توضیحی دادند و صورت مجلس تصویب شد.

اسامی غایبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده:

غایبین بااجازه - آقایان: افخمی - اورنگ - شهاب خسروانی - معین‌زاده - عباس مسعودی - مشایخی - حسین وکیل - بوداغیان.

غایبین بی‌اجازه - آقایان: بهار - کامل ماکویی - ساعد - شادلو - بیات - اکبر - خویی‌لر - دهقان - دکتر شفق.

دیرآمده بی‌اجازه - آقای اقبال.

دیرآمدگان بی‌اجازه - آقایان: نیکپور - دکتر راجی - عزیز زنگنه - تولیت - اسدی - دکتر عبده - رستم گیو - لیقوانی - دکتر طبا - علی وکیلی.

آقای عباس اسکندری به عنوان مخالف در برنامه دولت آغاز سخن نمودند که مخالفت با دولت آقای حکیمی دلیل موافقت با دولت گذشته نیست و مخالفت ایشان بر روی دو اصل کلی است یکی سیاست داخلی که همکاری با مجلس و اجرای قوانین و رعایت قانون اساسی است که اصول مشروطیت به تمام معنی حکمفرما باشد سپس در این قسمت به وزارتخانه‌ها و وظایف قانونی آنها بالاخص وزارت عدلیه و کشور و شهربانی و ژاندارمری پرداخته با قرات اصل هشتم و نهم قانون اساسی راجع به تصرف چاپخانه حزب دمکرات و بعضی نقاط از طرف بعضی دسته‌جات به وجود مأمورین نظامی و ضابطین عدلیه اعتراض نمودند همچنین نسبت به وضع شهر و مأمورین شهرداری و مقایسه شهرداری ۲۷ سال پیش با ماهی هزار و پانصد تومان بودجه و شهرداری امروز با دوازده میلیون تومان در سال توضیحاتی داده گفتند اعتماد مردم از ادارات دولت سلب شده است و در لزوم احترام به شئون مملکت و مقام سلطنت معتقد بودند دولت‌ها باید موجبات آن را فراهم آورند و متوجه مسئولیت خود باشند که حقوق وظایف مقام لایتغیر کشور با عمل دولت مانعةالجمع است و در این باره اصول ۶۴ و ۴۹ قانون اساسی را قرائت و تأکید نمودند که به این نصب‌العین دولت قرار گیرد و سپس بر اصل دوم مخالفت خود موضوع سیاست خارجی چنین گفتند که وضع آشفته فعلی دنیا برخلاف نظر آقای حکیمی به نظر کشور و ملت ایران نیست با توضیح این که وضع جغرافیایی ایران تغییرپذیر نمی‌باشد همسایگان امروز ما هم همان وضعیتی را دارند که دو امپراطوری ایران قدیم و روم نسبت به ارمنستان داشتند و این دو همسایه شمال و جنوب را نمی‌توانیم از جنگ‌های حیاتی منصرف سازیم و نه از همسایگی خود دور کنیم دول متحده آمریکا نیز دعوی آقایی دارد واگر این سه دولت اتفاق کنند منافع حیاتی خود را برای دیگران فدا نمی‌کنند و چون فعلاً با هم اختلاف دارند بهترین وضعیت برای ما وضع کنونی است و در این موقع به زمامداری احتیاج داریم

که به نفع کشور ایران استفاده کنند با حفظ موازنه به معنی حقیقی و به طور منفی و عملاً نیز اثبات گردد که هر دو کفه توازن دارد.

سپس با توضیحاتی از جنگ بین‌المللی اول و دوم و عمل دولت انگلستان با دول متحده آمریکا گفتند در حالی که دولت اخیرالذکر از امنیت خود اظهار نگرانی می‌کنند ما باید برای حفظ استقلال سیاسی و اقتصادی کشور و رفع هر گونه نگرانی سوء تفاهمات سیاسی را مرتفع کنیم که هیچ دولتی هر قدر قوی‌تر بر ما تحمیل نشود و بعد با اشاره به قرارداد ۱۹۰۷ بین انگلیس و روس و انقلاب روسیه و ظهور دولت انگلستان باید رویه سابق خود را تغییر دهد و حکومت ایران آرامش و توازن کامل را که قدم اول آن از نفت جنوب و بحرین شروع می‌شود حفظ کند و بعد به موجبات سقوط قوام‌السلطنه و اعلامیه منتشره که قسمتی از آن را در موضوع نفت جنوب و بحرین قرائت نمودند اشاره کرده معتفد بودند دولت آقای حکیمی باید این دو موضوع را تعقیب کند و یک نفر نماینده نیز از بحرین انتخاب شود و ضمن بیانات خود چند قطعه عکس از وضعیت بحرین و نحوه مداخلات انگلیس‌ها در آن قطعه از کشور به نمایندگان ارائه دادند و در خاتمه بیانات خود وضع فعلی پست و تلگراف و تلفن را مورد اعتراض قرار داده نسبت به موضوع کار ورثه سپهسالار و املاک واگذاری که در مقابل طلب دولت ضبط شده بود نظر دولت را جلب نمودند که از املاک مغصوبه نیست.

آقای تقی‌زاده راجع به بیانات آقای اسکندری در موضوع شرکت در امور کابینه فعلی توضیحی داده گفتند چون وکلا نباید در انتخاب وزرا مداخله کنند ایشان دخالتی در وضع کابینه آقای حکیمی نکرده‌اند.

آقای مهندس هدایت در اطراف بیانات آقای اسکندری راجع به حزب دمکرات و مبارزه آن با تجزیه‌طلبی و طرد افراد ناصالح و تثبیت وضع فعلی حزب توضیحاتی دادند.

آقای محمدعلی مسعودی راجع به اشاره آقای اسکندری به مندرجات روزنامه اطلاعات و اجرای وظایف ملی توضیحاتی داده و گفتند هیچ ایرانی باشریفی طرفدار نفوذ دول خارجی در ایران نیست و راجع به بحرین طرحی را که به امضای ۱۴ نفر رسیده بود تقدیم رئیس مجلس نمودند و در قسمت مطالبه پول‌های حزب دمکرات گفتند ۲۳ میلیون تومان وجوه موجود باید به خزانه دولت تحویل شود و تمام دزدها و رشوه‌گیران از طرف دولت تعقیب شوند و الا به شخص آقای حکیمی هم اعلام جرم خواهند کرد.

آقای فرامرزی راجع به نمایندگان جنوب و مردم آذربایجان و شمال ایران توضیحاتی داده گفتند که ستون و سنگر استقلال ایران می‌باشد و ملت خادم را از خائن تمیز می‌دهد و در مجلس نباید مطالبی به ضرر مملکت گفته شود ما گفته‌ایم ما همه دوستیم نه چیزی می‌دهیم و نه چیزی می‌خواهیم دیگر موازنه به معنی حقیقی یعنی چه ولی مطالب آقای اسکندری نسبت به بحرین کاملاً صحیح و دخالت انگلیس نامشروع است و معتقد بودند که دولت باید اعتراض کند و تقاضا نمودند این موضوع در جلسه خصوصی مورد بحث قرار گیرد و در مقابل نیز حساب و حقوق ما در شیلات و آشوراده و فیروزه روشن و ملحوظ گردد و طلاها و مطالبات ما از متفقین خواسته شود.

در این موضوع ساعت ۹ بعد از ظهر مجلس خاتمه یافت و جلسه آینده به روز ۴ شنبه ۴ بعد از ظهر محول گردید.

نائب رئیس - در صورت جلسه اعتراضی نیست.

ملک‌پور - بنده اعتراض دارم.

نائب رئیس - بفرمایید.

ملک‌پور - نماینده محترم آقای اسکندری دیشب ضمن مخالفت خودشان را برنامه دولت اسمی از نمایندگان جنوب بردند گرچه من این توضیح را عرض می‌کنم که ما هیچ وقت فرق بین شمال و جنوب نمی‌گذاریم (صحیح است، احسنت) بنده که یک نفر فارسی هستم همیشه نسبت به آذربایجان و آذربایجانی سر تعظیم فرود می‌آورم و اگر ما استان‌های ایران را برادر حساب بکنیم آذربایجان به منزله‌ی برادر بزرگ‌تر آن است آقای اسکندری یا بایستی بگویند نمایندگان جنوب را نمی‌شناسند و اگر می‌شناسند تمام سابقه آزادی‌خواهی دارند.

نائب رئیس - این مربوط به صورت جلسه نیست اگر راجع به صورت جلسه تذکری دارید بفرمایید.

ملک‌پور - چون ایشان ضمن بیانات‌شان اهانت کردند و بنده این تذکر را لازم دیدم عرض کنم که ایشان اگر قصدشان اهانت نبوده رسماً از نمایندگان جنوب عذر بخواهند (صحیح است)

عباس اسکندری - بنده هم عرضی دارم.

نائب رئیس - بفرمایید.

عباس اسکندری - صورت خلاصه جلسات باید نماینده صورت جلسات باشد این صورت خلاصه به نظر بنده خوب تنظیم نشده یعنی موادی راجع به قانون اساسی که بنده ذکر کردم به استثنای یکی دو تا از آنها در اینجا هیچ ذکر نشده و مواد قانون اساسی خیال می‌کنم قابل از بین بردن و ننوشتن و کوتاه کردن جملات نباشد و بعداً هم طبق ماده ۱۰۹ اجازه خواستم که ضمناً جواب آقای ملک‌پور را بدهم.

نائب رئیس - چنان که مکرر در این باب صحبت شد صورت جلسات نمی‌توانند فوق‌العاده مشروح باشد برای این که فوق‌العاده وقت مجلس را می‌گیرد (صحیح است) این است که به طور خلاصه نوشته می‌شود و برای مصلحت مجلس هم بهتر است که صورت خلاصه مجلس خلاصه‌تر نوشته شود، صورت‌های جزء هست که مفصلاً نوشته می‌شود ولی برای قرائت در مجلس آن صورت همیشه خلاصه می‌شود (قبادیان - روزنامه رسمی نمی‌رسد برای آقایان) در صورت جلسه کسی اعتراضی ندارد.

فرامرزی - بنده اعتراضی دارم.

نائب رئیس - بفرمایید.

فرامرزی - عرض کنم که این توضیحی که جناب آقای رئیس دادند صحیح است مشروط بر این که این مختصر معانی و مطلب را برساند یعنی هسته‌ی مطلب را برساند (صحیح است) مثلاً درباره نمایندگان جنوب که ایشان هم اعتراض فرمودند بنده اینجا توضیح دادم مفصل و مثل این که اینجا یا به آن اشاره نشده بود یا خیلی کم بود حالا تازه آقای اسکندری ایراد داشتند در صورتی که بنده گله‌ام بیشتر بود و باز آقای اسکندری رادیویی هست که آنجا مفصل بگوید شب قبل رادیو بیانات ایشان را مفصل می‌گفت و بعد فقط گفت فرامرزی هم راجع به بحرین یک حرف‌هایی زد پس حالا استدعا می‌کنم دستور بفرمایید که لااقل اینجا به را ما مفصل‌تر نوشته شود.

نائب رئیس - اصلاح می‌شود چون عده برای رأی کافی نیست تصویب صورت جلسه می‌ماند تا عده کافی شود.

۲. بیانات قبل از دستور محمود محمود

محمود محمود - بنده عرایضی دارم قبل از دستور اجازه بفرمایید.

نائب رئیس - اکثریت نیست برای رأی اجازه بفرمایید آقایان ایشان صحبت کنند.

قبادیان - عده کافی است.

جمعی از نمایندگان - دستور.

نائب رئیس - آقای نبوی هم قبل از دستور تقاضای صحبت کرده‌اند.

نمایندگان - دستور، دستور.

اقبال - برنامه دولت مطرح است.

آشتیانی‌زاده - من صریحاً می‌گویم اگر اجازه ندهید صحبت کنند ما ابسترکسیون خواهیم کرد.

محمود محمود - من لازم می‌دانم مطالبی را اینجا تذکر بدهم که دولت هم حضور دارد گوش بکند.

نائب رئیس - بفرمایید.

دکتر اعتبار - اگر قبل از دستور باید صحبت شود ما هم صحبت بکنیم.

محمود محمود - عرض کنم که بنده مثل آقای دکتر اعتبار هیچ وقت میل ندارم بیایم و پشت این تریبون و اینجا بیخود وقت مجلس را تلف کنم (دکتر اعتبار - من بیخود وقت مجلس را تلف نکرده‌ام) اجازه بفرمایید بنده این طور انتظار داشتم که وقتی کابینه جناب آقای حکیمی آمد روی کار اولین کاری که می‌کند نگاه بکند ببیند که باعث فتنه و فساد کی‌ها بوده‌اند و کارهایی که برخلاف قانون و برخلاف ترتیب انجام شده کی‌ها این کارهار ا کرده‌اند بدبختانه نشد و گذاشتند همین طور بماند و کارهای بدتر از این هم پیش می‌آید مثل این که امروز ساعت ۱۲ که بنده رفتم منزل به من خبر دادند که یک عده‌ای اینجا آمده‌اند و قصد داشتن خانه را غارت کنند و یک عملیاتی کردند که حقیقتاً می‌بایستی گفته شود (مهندس رضوی - منزل خود حضرتعالی را؟) بلی. بنده دیگر تحمل این را نکردم دیدم اسباب جمع می‌کنند که ببرند گفتم چرا؟ گفتند آمدند و اینجا زدند، چاقوکشی کردند، هتاکی کردند و بالاخره کاری که شده است اهل محل آمده‌اند و این‌ها را یک قدری کمک کردند ساعت ۱۲ آنها رفتند (دکتر معظمی - دولت باید آنها را تعقیب بکند) اجازه بدهید بنده فوراً رفتم خدمت جناب آقای آق اولی و شرح را عرض کردم و ایشان هم تلفن فرمودند به آقای سرتیپ صفاری که اقدامی که باید بشود و بنده خودم هم مراجعه

کردم به آقای صفاری و اقدام هم شد. اگر چنان که تذکر داده شد قضیه از اول جلوگیری می‌شد این قضیه پیش‌آمد نمی‌کرد، در ۲۲ آذر ماه یک عده‌ای از طرف باشگاه راه‌آهن و یک عده سپور و یک عده چاقوکش حمله کردند یک قسمت‌هایی از حزب را گرفتند دمکرات ایران را گرفتند و بعد از آن رفتن به چاپخانه خود کار را هم گرفتند. تمام کارگران و این‌ها را ریختند بیرون در همان شب من با یک وکیل دیگر رفتم خدمت آقای صفاری به ایشان گفتم آقا یک همچون اتفاقی افتاده، گفتند والله کار من نیست (یک نفر از نمایندگان - رئیس دولت کی بود) از طرف من این کار نشده است من نمی‌توانم دخالتی بکنم و از طرف من نشده است این کار گفتم از طرف کی شده. گفتم فرمانداری نظامی باید باشد بایستی مراجعه بکنید به آنجا بنده رفتم به فرمانداری نظامی در آنجا یک سرهنگ سیفی بود گفت فرماندار نظامی نیست در اینجا و من هم وظیفه‌ای ندارد و نمی‌توانم رسیدگی نمایم چون این از وظایف من دور است. آمدم آنجا دیدم که تمام آنها را نظامی‌ها اشغال کرده‌اند و من تعجب کردم که اگر این از طرف حزب اشغال شده است و از طرف یک عده از عمله‌جات راه‌آهن گرفته شده است به چه مناسبت نظامی‌ها اینجا آمده‌اند بنده خواستم بروم جلو نگذاشتند گفتم بسیارخوب، آمدیم و قضایا را همین طور جریانش را گذاشتیم چود دولتی نبود گفتیم صبر بکنیم تا دولتی بیاید روی کار تا بعد ببینیم چطور می‌شود. بنده وقتی که کابینه آقای حکیمی آمد جلو و تصویب شد و آمد به مجلس من انتظار داشتم که بفرستند و بگویند این نظامی‌ها را از اینجا بردارند به حزب هم بگویند که اگر شما کسانی هستید که حقیقتاً اکثریت دارید بیایید و با رفقای‌تان صحبت کنید اکثریت هر چه کرد و هر کاری خواست اطاعت کنید این که مانعی ندارد ولی وقتی که نظامی‌ها در اینجا دخالت بکنند ما دیگر نمی‌توانیم در اینجا دخالت بکنیم هر چه دلشان می‌خواهد می‌کنند من تحقیقات کردم که این قضیه از کجا آب می‌خورد چه کسانی هستند که مرکز این آشوب و فتنه در این شهر هستند و بر علیه مالکیت یا برخلاف قانون عملیات می‌کنند بنده دیدم که از سه جا این‌ها سرچشمه می‌گیرند یکی از راه‌آهن است من تعجب می‌کنم که کارگرانی که در اینجا کار می‌کنند این‌ها در چاپخانه چه کار می‌کنند در باشگاه چکار می‌کنند در روزنامه دمکرات چه کار می‌کنند و کارشان چیست در اینجاها یکی هم دیدم که از طرف شهرداری سرچشمه می‌گیرد در آنجا هم یک عده سپور و یک عده اشخاص دیگر از این‌ها هم نگذشتند یکی دیگر از طرف ارتش سرچشمه می‌گیرد یعنی این دو دسته از طرف شهرداری و از طرف بنگاه راه‌آهن در تحت حمایت سرنیزه قشون آمده‌اند اینجا و این قسمت‌ها را گرفته‌اند (یک نفر از نمایندگان - ارتش نبوده است) بنده سرنیزه را دیدم آنجا اگر سرنیزه امروز نبود در آنجا ما در پنج دقیقه می‌رویم آنجا را تصاحب می‌کنیم (امامی خویی - همان دور و تسلسل است شما کردید بعد هم کردند)

نائب رئیس - آقای امامی بگذارید مطالب‌شان را صحبت کنند.

محمود محمود - اجازه بدهید آقا ما اگر دمکرات گذشته یعنی یک عملیاتی در دو سال یک سال و نیم پیش از این کردیم این‌ها تمام برصلاح مملکت بوده و بر صلاح مملت بوده است (صحیح است) من هم خیالی نداشتم که در اینجا در این موضوعات صحبت بکنم من پرونده‌هایی دارم که نشان می‌دهم آنهایی که در یک سال و نیم دو سال در اینجا به این عناوین اقدامات می‌کردند چه فکرهای فاسدی در سر داشتند من تمام این پرونده‌ها را دارم اما ما این طور نبودیم ما نه نقشه‌های جنگی را به اجانب داده بودیم و نه با اجانب سر و کار داشتیم و نه با بیگانگان سر و کار داشتیم ما یک حزبی بودیم، هستیم که برای سعادت ملت و برای ترقی مملکت می‌کوشیم (صحیح است) مای همچنین حزبی هستیم ما که یاغی دولت نبودیم، ما که بر علیه دولت کاری نکرده بودیم (صحیح است) ما که خیانتی نکرده بودیم به چه مناسبت در زیر حمایت قشون باید بروند باشگاه ما را، روزنامه ما را، چاپخانه ما را اشغال بکنند این است که از جناب آقای حکیمی تقاضایی که من دارم این است که امر بفرمایند ببینند چه کسی این کارگرا راه‌آهن را برداشته و آورده است اینجا و این باشگاه و چاپخانه و روزنامه را ضبط کرده‌اند امر بفرمایید رسیدگی بکنند کی رفتگران و سپورهای شهرداری را برداشته آورده و باشگاه‌های ما را ضبط کرده‌اند و کارهای دیگری کرده‌اند بعد امر بدهید رسیدگی بکنند به چه مناسبت قشون باید در کارهای سیاسی این مملکت دخالت بکنند، این عاقبت بسیار بدی دارد که قشون در کار مملکت دخالت داشته باش (کشاورز صدر - دخالت نداشته) (معتمد دماوندی - دخالت داشته آقای کشاورز صدر) چرا چشم‌تان را هم می‌گذارید و می‌گویید نیست من خودم دیدم دست شما را هم الان می‌گیرم می‌برم نشانت می‌دهم اگر شما ندیدید چرا این طور می‌گویید من می‌خواهم بگویم که قشون باید بداند چرا اسلحه دست گرفته نه این که اسلحه دست گرفته که سینه مرا چاک بزند، نه اسلحه دست گرفته که بروند چاپخانه را غارت بکند جنابعالی هم بعد از من بیایید آقای صدر و هر چه دل‌تان می‌خواهد بگویید من می‌خواهم این را بگویم این چیزها خطرناک است برای مملکت وقتی که قشون بیاید در کار سیاست دخالت بکند (صحیح است) و این کار خوب نیست بکنند ما ممکن است این تشکیلاتی که همه کس می‌بیند از فردا به هم بزنیم بگوییم که دیگر حزب دمکرات ایران تشکیلاتی ندارد آن وقت ببینیدآن فتنه خفته چطور بیدار می‌شود کارگرانی که در این شهر آسایش را از همه سلب کرده بودند با تدبیر قوام‌السلطنه آرام شدند. مثل بچه آدم مشغول کار شدند (یک نفر از نمایندگان - کارگرها نبودند آقا) ولی حالا آنها را دو مرتبه به حرکت آوردند، آنها را در سیاست داخل کردند، آنها دو مرتبه اسباب زحمت خواهند شد (صحیح است) مقرر بفرمایید ببینند هر کس آنها را آورده است که بیایند این مجامع اجتماعی را تصرف بکنند آنها را بیرون بکنند آقا (صحیح است) و کسی که به قشون اجازه می‌دهد می‌رود در باشگاه در آنجا می‌نشیند او را بیرونش بکنند نگذارند، این خطردارد برای مملکت و امیدوارم دولت شما موفق شود هم فساد در راه‌آهن هم فساد در شهرداری و هم فساد در قشونی آقایان قشون باید بداند که برای چه او مسلح است، من مسلم می‌دانم این اسلحه که به دست او سپرده شده برای حفظ مملکت است نه برای خفه کردن آزادی و آزادگی و اشغال باشگاه.

نائب رئیس - چون در آن موقع عده برای رأی کافی نبود بنابراین صورت جلسه تصویب شد آقای وزیر کشور فرمایشی دارید بفرمایید.

سرلشکر آق‌اولی، وزیر کشور - در این چند روزی که بنده افتخار حضور مجلس شورای ملی را داشتم چند مرتبه به بنده شکایت شد که عده‌ای قصد تجاوز به چاپخانه آفتاب را دارند یک شب آقای شریعت‌زاده فرمودند و یک شب هم یکی دیگر از آقایان فرمودند البته مأمور رفت به چاپخانه و چاپخانه را تحت نظر گرفت و متأسفانه آن کسی که قصد تجاوز داشت پیدایش نشد امروز هم آقای محمود محمود ظهر تشریف آوردند پیش بنده و اظهار کردند که جماعتی به منزل بنده، هجوم کرده‌اند و قصد غارت من را دارند در حضور خودشان به رئیس شهربانی دستور دادم که بلافاصله اقدام شود و بلافاصله از خود ایشان هم خواهش کردم که تشریب ببرید شهربانی و هر قسم توضیحی که برای روشن شدن عمل مأمورین انتظامی کافی است به آقای رئیس نظمیه بدهند و اقدامات به عمل بیاید (محمود محمود - تشکر می‌کنم و اقدام هم شد) رفتند و اقدام هم شد وقتی که وارد مجلس شدم آقای آشتیانی‌زاده با چند نفر از آقایان دیگر که حالا اسم‌شان در نظرم نیست اظهار امتنان کردند که تشکر می‌کنیم از شما (صحیح است) البته دولت از نظر حفظ انتظامات ملی وظیفه مهمی دارد که عمل می‌کند (صحیح است) و این گفتگو ندارد که دولت بدون نظر خاصی آن وظیفه‌ای را که از حیث امنیت و حفظ آسایش عمومی دارد انجام خواهد داد (صحیح است) بنده محتاج نیست که توضیحات بیشتر از این عرض کنم و عرض کنم که امروز حکومت البته نظامی است این که آقای محمود محمود فرمودند که خودم در باشگاه سر زدم بنده تعجب می‌کنم که چرا این طور فرمودند البته وقتی دسته‌ای می‌رود که آنجا را اشغال بکند برای رفع زحمت بایستی سرباز برود آنجا را حفظ بکند (معتمد دماوندی - قبلاً سرباز رفته بود آنجا) من تصور نمی‌کنم که هیچ گفتگو داشته باشد و البته مأمورین نظامی باید بروند هیچ گفتگو ندارد که دولت این موضوع را باشد مجازات تعقیب خواهد کرد و مرتکبین را هم هر کس باشد بدون نظر تعقیب خواهیم کرد بنده خواستم این موضوع را برای استحضار خاطر آقایان نمایندگان به طور اختصار عرض کرده باشم.

نمایندگان - احسنت، احسنت‏

نائب رئیس - اجازه بدهید چون عده‌ای از آقایان قریب ۱۵ نفر تقاضای مذاکره در همین خصوص کرده‌اند (جمعی از نمایندگان - دستور دستور) نظر به این که بحران دیگر جایز نیست برای این مملکت و باید تکلیف دولت زودتر تعیین بشود (صحیح است) و اکثریت مجلس هم عقیده بر این دارند که وارد دستور شویم اگر اجازه می‌دهید وارد دستور شویم آقای دکتر طبا بفرمایید.

۳ - بقیه مذاکره در برنامه دولت و اخذ رأی اعتماد

دکتر طبا - در موقع ابراز تمایل بنده رأی خودم را به جناب آقای دکتر مصدق دادم علت این که به جناب آقای دکتر مصدق رأی دادم...

باتمانقلیچ - بالاخره آقای رئیس بعد اجازه بفرمایید که آقایان هم حرف‌شان را بزنند.

نائب رئیس - شما تکلیف برای من تعیین نکنید بفرمایید آقای دکتر طبا.

«نطق آقای دکتر طبا که سریع قرائت نمودند تاکنون برای طبع نرسیده»

نائب رئیس - در جلسه قبل آقای عباس اسکندری یک مطالبی گفتند راجع به وکلای جنوب و ایشان اظهار می‌دارند که یک سوء تفاهمی شده است می‌خواهند در مذاکرات خودشان رفع سوء تفاهم بکنند و پوزش از وکلای جنوب بخواهند (صحیح است)

عباس اسکندری - جناب آقای رئیس از نظر توجهی که به مجلس شورای ملی و آقایان نمایندگان عموماً دارند این طور بیان فرمودند که مذاکره بنده راجع به نمایندگان جنوب است البته این قسمت هم هست ولی طبق ماده ۱۰۹ بنده اجازه خواسته بودم و در جلسه قبل آقای رئیس حق بنده را محفوظ داشته‌اند، چند نفر از رفقای بنده اینجا یک مذاکراتی فرمودند که بنده به طور خلاصه خیلی کوتاه جواب عرض می‌کنم بنده درست است که در هر دفعه‌ای که توفیق یافته‌ام و اینجا مذاکره‌ای کرده‌ام یک قدری طولانی شده ولی به طور کلی می‌بینید که وقت مجلس را نمی‌گیرم (خنده نمایندگان) البته به استثنای جلساتی که صحبت می‌کنم قبل از دستور، بعد از دستور اخطار و این چیزها نمی‌کنم، اینجا مذاکراتی که شد یک قسمت از طرف آقای خسرو هدایت است بنده خیلی متأسفم که ایشان تصور کردند بنده در مذاکراتم کهنه و نو کردم راجع به دمکرات ایران و دمکرات حاضر صحبت کردم بنده نه بستگی با دمکرات ایران داشتم و نه بستگی با دمکرات نو ولی بستگی به کشور خودمان ایران دارم (صحیح است) عملیاتی که شده بود به نظر بنده شایستگی نداشت و صلاح دمکرات نو و کهنه هر دو را در این می‌دانم که هر دو با هم در این مسائل عمومی و اصولی متفق باشند و نگذارند یک عملیات خلاف قاعده‌ای انجام‌پذیر باشد ولی من داخل جزئیات امر نیستم جناب آقای تقی‌زاده یک شرحی فرمودند که ایشان مشارکتی در تشکیل هیئت دولت آقای حکیمی نداشته‌اند و اشخاص دیگر و ضمناً بنده چنین اشاره‌ای کرده‌ام بنده این طور نگفتم و هیچ لازم نمی‌دانم که تردید بکنم در فرمایش ایشان که ایشان حتی یک دفعه هم با آقای حکیمی ملاقات نکرده‌اند همان طور که فرمودند و این وزرایی هم که آمدند و شرکت در کابینه کردند به اطلاع ایشان نبوده ولی اصولاً مردم یک خرده کج‌سلیقه هستند، کج‌فهمند، مردم این طور می‌گویند و به آسانی هم دهن مردم از از چیزی که هست منصرف نمی‌شود کرد به جای دیگر و از طرف دیگر هم تازه عیبی ندارد زیرا شما با آقای حکیمی دوستی قدیم دارید و چه بهتر از این که اگر آقای حکیمی یک فرصتی پیدا کردند از شما استشاره کنند البته اگر از بنده که مخالف‌شان هستم بپرسند ممکن است بنده راه کج را نشان بدهم و بنده در این مورد هیچ قصد و غرضی هم نداشتم البته بایستی از شما بپرسند (صحیح است) این عیبی نیست ولی نظری را که بنده در اینجا عرض کردم این بود که گفتم هر کدام کابینه‌ها را یک اسمی برایشان می‌گذاشتند و این کابینه را من به زعم خودم می‌گویم کابینه تقی‌زاده و عقیده‌ام این است که نصایح سودمند شما که ایشان از شما بگیرند مفید واقع خواهد شد قدر متیقن برای ایشان و این عیبی ندارد، اشکالی ندارد، اما آقای مسعودی ایشان در مذاکرات کلی که من کردم و هیچ مربوط به اشخاص نبود و من عقیده‌ام این است که تمام آقایان نمایندگان بایستی این نظر را داشته باشند و در مسائلی کلی اختلافات جزئی خودشان را کنار بگذارند ایشان هم بایستی مثل دیگران این نظر را تبعیت بکنند، البته منتشر خواهد شد آنچه که بنده گفتم چون آنچه که بنده گفتم یادداشت نبوده و کم و بیش خودم هم شاید هنوز نمی‌دانم آن جزئیاتش را وقتی که منتشر شد ملاحظه خواهید فرمود که بنده هیچ نظر خاصی که با شما نداشتم و به دیگری هم نداشتم بنده وقتی که صحبت می‌کنم نگاه می‌کنم می‌بینم که یک جمعی صحبت می‌کنند از معایبی نسبت به یک حکومتی و می‌گویند در زمان این حکومت یک هدایایی گرفته شده البته به تشخیص خودم وقتی که می‌بینم یک جمع دیگری عقب آن هدایا می‌گردند من بایستی بگویم اگر هدایا بد است چرا عقبش می‌گردید اگر بد نیست پس چرا تکذیب می‌کنید، این را من گفتم، من چیز دیگری نگفتم و امیدوارم که ایشان و دیگران همیشه وقتی که من یک عرایضی می‌کنم بدانند که من نظر خاصی ندارم و حیف است که این اوقات گرانبهای کشور را ما صرف یک چیزهای خیلی کوچک بکنیم. آقای فرامرزی اینجا راجع به مذاکراتی که شد در قسمت بحرین مذاکراتی فرمودند و بعد هم فرمودند که در این موضوع خوب است یک جلسه خصوصی تشکیل بدهیم که من مطالبی را بگویم که بعداً موانعی تولید نشود و خوب‏ مذاکراتی کردند که من نمی‌خواهم آنها را تکرار بکنم به عقیده بنده باز هم تکرار می‌کنم ما همه ایرانی هستیم و باید فکر بکنیم در این کشور و زیر این آفتاب توی همین گل و منجلاب هر چه هست مال خودمان است و به آن هم بایستی اهمیت بدهیم و زندگی بکنیم و همین جا هم بمیریم اگر چند روزی هم نبودیم در اینجا باز برمی‌گردیم (زنگ رئیس)

نائب رئیس - آقا در حدود ۱۰۹ صحبت بکنید.

عباس اسکندری - این در همان حدود ۱۰۹ است (حاذقی - از ۱۱۰ هم متجاوز است) عرض کنم که چندین نفر صحبت کرده بودند من جدا جدا جواب می‌دهم اگر هم اجازه نمی‌دهید صحبت نکنم.

نائب رئیس - به اختصار بفرمایید.

عباس اسکندری - به اختصار عرض می‌کنم بسیار خوب. بنده عرض می‌کنم وقتی که بر ما مسلم شد و نوشته‌جاتی را من اینجا نشان دادم به امضای آقای بلگریو، بدون شک و یقین، کسانی که طرفدار وحدت ایران هستند باید با اتفاق بگویند که این دست باید قطع شود (صحیح است) وقتی که نمی‌گویند آن هم مسئول خودشان و آینده در برابر کشور هستند، بنده علاقه دارم که که وقتی که مذاکره راجع به ایران هست همه به اتفاق صحبت بکنیم و خدمتگذاران ایران را قدردانی بکنیم در همین مجلس که الان هستیم این آقای سرلشکر آق‌اولی که اینجا هستند یک برادر شایسته‌ای داشتند مرحوم کلنل فضل‌الله حان، وقتی که مستشاران انگلیسی در وزارت جنگ خواستند مداخله بکنند این مرد رشید وطن‌پرست نتوانست تحمل بکند یک کاغذی نوشت و زد خودش را کشت (صحیح است) من می‌گویم که اگر آقایان خودشان را نمی‌کشند اقلاً تصدیق در این کار بکنند، همیشه بدانید که این مطالب در یک جایی گفته خواهد شد سال‌هایی که بگذرد، آنهایی که خدمتگذار هستند خدمات‌شان گفته می‌شود آنهایی هم که نیستند گفته نمی‌شود (صحیح است) من کاری ندارم بگذارید روزگار و تاریخ آینده معلوم می‌کند. آنچه که بنده اینجا صحبت کردم، در خارج یک کسی گفت که شما راجع به سازمان ملل متحد آن جوری که صحبت کردید خوب نبود بنده در عین این که علاقه دارم که این مجمع ملل متحد خیلی قوی شود و تمام دنیا از او استفاده کنند اگر نطق مفصل بنده مورد دقت قرار بگیرد چیزی برخلاف مجمع ملل متحد و وجود او نگفتم در مجمع ملل متحد در درجه اول مللی و دولت‌هایی می‌توانند استفاده بکنند که در آنجا راه دارند، یعنی بزرگان دلیل روشنش همین آقای عدل هستند که نماینده ایران بودند در آنجا و وقتی که دولت فلسطین را بر دو قسمت کردند ایشان هم به نام ملت مخالفت کردند ولی باید تصدیق بکنیم که نبایستی چنین معامله‌ای با یک چنین ملتی می‌شد و آن هم جزء وظایف مجمع ملل متحد نبود و آن هم روی یک اصولی بود...

نائب رئیس - آقای نماینده محترم ماده ۱۰۹ یا باید کسی توهینی کرده یا حرفی زده باشد و یا این که انحرافی بشود نطق نماینده را تحریف کرده باشند تا بیاید توضیح بدهد جنابعالی باز هم داخل ماهیت نطق خودتان از اول تا آخر می‌شوید وقت مجلس گرفته می‌شود، استدعا می‌کنم به اختصار بفرمایید.

عباس اسکندری - بنده الان تمام می‌کنم بنده مخصوصاً از برای این که داخل خصوصیات نشوم با این که در شب گذشته که اینجا مذاکره کردم گفته شد که به آقای سید احمد اعتبار به وسایلی برای این که چند رأیی برای دولت اضافه بشود یک مواعیدی داده شده است و یک مأموریتی دارند من هم آقای حکیم‌الملک را می‌شناسم که چنین کاری نمی‌کند و گذشته از این می‌دانستم که کسی که مورد تعقیب دیوان کیفر است به او کاری رجوع نمی‌کنند این در دوسیه موجود است بنده عین آن اوراق را تقدیم مقام ریاست می‌کنم (زنگ رئیس)

نائب رئیس - آقای فرامرزی مطابق ماده ۱۰۹ اخطار دارند.

فرامرزی - بنده خیلی متأسفم که این قضیه دور پیدا می‌کند هی بنده یک چیزی می‌گویم ایشان از ۱۰۹ استفاده می‌کنند ایشان هم می‌فرمایند بنده از ۱۰۹ استفاده می‌کنم و بالاخره از این حلقه ۱۰۹ بیرون نخواهید رفت عرض کنم که راجع به بحرین سوابق من معلوم است در میان تمام مردمی که به بحرین علاقه دارند من یک آدم گمنامی نیستم برخلاف آن چیزی که حزب توده می‌گوید

و روزنامه آنها می‌نویسد در لارستان بزرگ‌ترین طایفه‌ی لارستان طایفه‌ی فرامرزی است (صحیح است) و اجداد من رؤسای آن طایفه هستند پدر من رئیس آن طایفه است مرا نمی‌شود جازد. سوابق من و عمل من در این کارها کاملاً روشن است در بحرین هم خانه دارم در بوشهر هم همین طور علاقه دارم در تمام فارس و در شهر شیراز هم همین طور ولی تصور نمی‌کنم اعتراض من راجع به بحرین باشد چون من پیش از آقایان عمل کرده‌ام برای استرداد بحرین اعتراض به من برای این است که راجع به جای دیگر می‌گویم نباید داد مقایسه‌ی بحرینی که ۱۵۰ سال پیش شاید رفته و بدون گفتگو (مکی - نه آقا این طور نیست) این طور هست بهتر به هر حال این را نباید ملاک قرار داد برای فیروزه و آشوراده که قبل از ۱۳۲۰ در تصرف دولت ما بود (مکی - آشوراده هم همین طور است مال ایران است) و جاهای دیگر خلاصه آقایان اگر غرض ندارند همان طور که ما با کمال صراحت می‌گوییم حقوق ایران در جنوب باید برگردد اجانب در جنوب ایران حق دخالت ندارند و اگر دخالت بکنند باید جلوشان را گرفت همین طور اگر آقایان راست می‌گویند و غرضی ندارند در شمال بگویند بگویند قراردادهایی که ما در شیلات داریم درست اجرا نمی‌شود ما حساب شیلات نمی‌دانیم چیست این‌ها را هم بگویید راجع به اعمال فجایعی که در آذربایجان شده هم بگویید تا این که بدانیم که این‌ها هم ایرانی هستند مثل ما.

نائب رئیس - آقای مکی.

دکتر اعتبار - مطابق ماده ۱۰۹ اجازه می‌خواهم.

نائب رئیس - بفرمایید.

دکتر اعتبار - بنده بی‌اندازه متأسف هستم که مجبور شدم اینجا چند دقیقه از وقت آقایان را بگیرم به خاطر دارم موقعی که بنده اینجا با اعتبارنامه آقای عباس اسکندری مخالفت کردم و اطمینان می‌دهم به آقایان که بنده با ایشان هیچ سابقه‌ی سوء شخصی نداشتم و ندارم و اظهاراتی که آن روز کردم صرفاً برای مصلحت مملکت بود چون معتقد نبودم و هنوز هم نیستم که عنصری مثل ایشان عضو مجلس شورای ملی ایران باشد. ایشان در جواب بنده گفتند پدر تو هشت تومان حقوق می‌گرفت. امروز هم بنده حمله‌ی ایشان را به خودم و خانواده خودم منتظر بودم و حمله‌ی ایشان را به خودم و هم به خانواده خودم افتخار می‌دانم (مسعودی - صحیح است) بنده آن روز به مجلس شورای ملی اعلام کردم و از خطراتی که از وجود ایشان در این مجلس ممکن بود متوجه مجلس بشود مجلس شورای ملی اعلام کردم، امروز خیال می‌کنم آن اشخاصی که به ایشان رأی دادند می‌دانند که من حق داشتم (صحیح است)

نائب رئیس - آقای مکی به عنوان مخالف با برنامه دولت صحبت می‌کنند بفرمایید.

مکی - آقایان همکاران محترم بنده می‌دانند بنده از بدو ورود به مجلس شورای ملی یک وکیل منفرد بودم و در هیچ یک از فراکسیون‌ها شرکت نکردم ولی در عین حال با تمام نمایندگان صالح و وطن‌پرست و درستی که در مجلس سراغ داشتم از نزدیک ارادت پیدا کردم و به آنها کمال ایمان را دارم و می‌توانم عرض کنم از این لحاظ با آن عده از آقایان نمایندگان ما یک دسته متحد و بلوک صمیمی و متشکلی هستیم (صحیح است) در تمام موردی هم که پیش آمده بعضی از دوستان بنده دیده‌اند که بنده فرض کنید از یک نماینده حمایت کردم و یا فرض بفرمایید وقتی تعدی و تخطی به کسی شده بنده به حمایت او برخاستم این از آن لحاظ است همان طوری که اشخاص استفاده طلب مثل زنجیر با هم ارتباط دارند بنده هم آن عده را که به درستی و پاکی‌شان ایمان دارم مثل زنجیر با هم ارتباط دارم و در مواقع ضرورت تا پای جانم برای آنها ایستادگی خواهم کرد (آفرین - احسنت) و همان طوری که همکار محترم بنده آقای دکتر طبا فرمودند ما یک دسته‌ای بودیم از پنج ماه قبل از افتتاح مجلس شورای ملی با همدیگر جمع می‌شدیم مرام‌مان مبارزه با دزدی بود (صحیح است) و حتی به خاطر دارم جناب آقای فرامرزی هم یک سرمقاله‌ی روزنامه کیهان را به این موضوع تخصیص دادند و اظهار خوشوقتی و خوشنودی کردند که در مجلس شورای ملی یک دسته‌ای هستند که با عناصر فاسد و با دستگاه‌هایی که در مجرای خودش حرکت نمی‌کند مبارزه خواهند کرد این مختصر مقدمه‌ای که خواستم عرض کنم برای این بود که ذهن هیئت محترم دولت را متوجه کنم به این موضوع که برای کارهای مفید و عام‌المنفعه فکر فراکسیون و افراد را در مجلس نکنند پای مصالح مملکت و پای اصلاحات که به میان می‌آید یک دسته زیادی در مجلس هستند که از هر فراکسیون و از هر طبقه و لو این که برخلاف تصمیم فراکسیون‌شان هم باشد با نیات خیر و با عملیاتی که جناب آقای حکیمی یا هر دولت دیگری بکند با کمال جدیت موافقت خواهند کرد (صحیح است - احسنت) بنده روزی که اینجا اظهار تمایل نسبت به دولت جناب آقای حکیمی می‌شد جزو آن دسته‌ای نبودم که به ایشان اظهار تمایل کرده باشم از لحاظ سابقه‌ای که بنده به تاریخ دارم و رجال ۱۵۰ ساله اخیر ایران را شاید کم و بیش شناخته باشم (صحیح است) بنده به ایشان یک بدبینی و انتپاتی نداشتم ایشان در ۲۴ کابینه شرکت کردند که در تمام این کابینه‌ها همان طور که یکی از همکاران محترم بنده فرمودند کار خوبی نکردند کار بدی هم که باعث نیک و بد نامی باشد نکردند (صحیح است) و همین اندازه در کشور ما وقتی که یک رجالی پیدا شوند که کار بد نکرده باشند و نام نیک از خودشان بر جای گذاشته باشند این‌ها وجودشان مغتنم است و البته دو سه مرتبه خودشان شخصاً ریاست هیئت دولت را عهده‌دار بودند در آن ۲۴ مرتبه عرض کردم ایشان کاری نکردند و بدنامی هم ندارند روی این اصل بنده نمی‌توانم اینجا برای ایشان یک ایرادات بنی‌اسرائیلی بگیرم که چون در فلان کابینه که با مرحوم مشیرالدوله تشکیل داده بودند فلان کار را کردند بنده با ایشان مخالفم خیر بنده کاری از ایشان سراغ ندارم و در آن اداواری که ایشان وزیر بودند و در کابینه‌های رجال مملکت بودند و در دوره اخیر هم که رئیس دولت بودند آقایان مسبوق هستند و دیگر لزومی ندارد که بنده عرایضی بکنم، بنابراین بنده این عرایض را که خدمت آقایان عرض می‌کنم و همچنین جناب آقای حکیمی هم توجه بفرمایند چیزهایی نیست که مربوط به شخص ایشان باشد یا مربوط به دولت آینده ایشان باشد بلکه یک گرفتاری‌ها و یک بدبختی‌ها یک بیچارگی‌هایی است که بنده اینجا به عرض آقایان می‌رسانم تا آنجایی که توانایی دارند در رفع این گرفتاری‌ها بکوشند، بنده اولین کسی بودم که در کابینه آقای قوام‌السلطنه به عنوان مخالف صحبت کردم و در دیباچه صحبت خودم عرض کردم که ۲۴ میلیون تومان خرج اتومبیل‌های دولتی می‌شود و دولت اگر بخواهد یک قدم اصلاحی بردارد باید این ۲۴ میلیون تومان را بکاهد، خوشبختانه دیروز در رادیو بنده شنیدم که آقای نجم‌الملک وزیر دارایی این اقدام مفید را کردند و بنده به نام تمام نمایندگانی که عرض کردم ما یک بلوک هستیم که شاید تعدادمان هم زیاد باشد از جناب آقای نجم‌الملک صمیمانه از این اقدام‌شان تشکر می‌کنم (صحیح است) اصولاً بنده‏ معتقدم که کشور ما یک کشوری است که خیلی احتیاج به اصلاحات دارد بودجه مملکت ما هم کافی برای این همه اصلاحات نیست، در دوره اعلیحضرت شاه فقید یک راه‌آهنی ساخته شد که هیچ کس تصور نمی‌کرد ما بتوانیم بدون قرضه این راه‌آهن عظیم و به این گرانی را بسازیم ولی چون دوره ایشان یک دوره مضیقه و بدبختی بود ما به خودمان سخت گرفتیم و این راه‌آهن را ساختیم بدون این که ازخارجی‌ها کمکی بگیریم، بنده می‌خواهم از دولت آقای حکیمی استدعا کنم که کاش یکی از مواد برنامه خودشان را این قرار داده بودند که ده سال ما دوره مضیقه و سختی قرار می‌دهیم، از کلیه وسایل تجملی و لوکس هم به کشورمان جلوگیری می‌کنیم (صحیح است) و از این راه پس‌اندازی که می‌توانیم بکنیم صرف ازدیاد و تولید درآمد برای مملکت‌مان می‌کنیم، مثلاً در تمام وزارتخانه‌ها که بنده مدیر کل یکی از آنها بودم و در دو جا سه جا برای بنده اطاق درست کرده بودند فرش قیمتی، مبل قیمتی دستور می‌دهند که تمام این فرش‌های کرمانی درجه اول و فرش‌های ذی‌قیمت که در اطاق به واسطه توجه نکردن، به واسطه نگاهداری نکردن، به واسطه زیر بخاری انداختن از بین می‌رود این‌ها را بفرمایید جمع‌آوری کنند بنده نمی‌دانم به چه مناسبت برای رئیس اداره، برای مدیر کل یا یک معاون که کف اطاق آنها سنگ مرمر است فرش بیاندازند، در وزارت دارایی بنده می‌بینم سنگ مرمری که شاید متری ۷۰ تومان، ۸۰ تومان برای آن خرج شده و از قالی هم قیمتش گران‌تر است برای این که زیبایی داشته باشد روی سنگ مرمر فرش کرمانی می‌اندازند (صحیح است) یا غالب ابنیه را که بنده می‌بینم که کف آنها چوب است، مثلاً در بنگاه راه‌آهن همین بنایی را که ملاحظه می‌فرمایید تمام اطاق‌هایش چوب است ولی بعضی از اطاق‌هایش مبله شده با فرض بنده نمی‌دانم آن چوب را برای چه کرده‌اند و فرش را برای چه رویش می‌اندازند، اگر یک دوره مضیقه و سختی ما برای خودمان قرار بدهیم تصور می‌کنم که از این قبیل لوازم لوکس و تجملات لوکس صرفنظر بکنیم تا شاید بتوانیم از پولش خیلی کارهای مفید بکنیم همچنین در مقابلش جلوگیری کنیم از یک وارداتی که این‌ها صرفاً جنبه تجمل و تشریفات

را دارد (صحیح است) فرض بفرمایید که در اینجا یک مقدار زیادی شیرین آمریکایی می‌آورند با یک قیمت گزافی می‌فروشند، سیگار آمریکایی و اروپایی به طور کلی می‌آورند می‌فروشند، وضعیت مملکت ما را... (یک نفر از نمایندگان - مشروب هم می‌آورند) مشروب می‌آورند و خیلی چیزهای دیگر، مشروب فرهنگی می‌آورند و می‌فروشند و چیزهای دیگر که اصلاً ضرورت ندارد (کشاورز صدر - ۱۴۰۰ خروار مشروب در سال ۱۳۲۵ وارد مملکت کرده‌اند) تمام این‌ها باید جلوگیری بشود و پول این‌ها و لوازمات تجملی را صرف ورود کارخانه‌جات صرف حفر چاه‌های آرتزین (صحیح است) صرف سدسازی و غیره بکنند (صحیح است، احسنت) بنده مدت ۱۰ ماه ۱۱ ماه مدیر کل عمران و اصلاحات بودم، مطالعات خیلی زیادی که راجع به عمران و اصلاحات شده بود تمام این‌ها می‌گشت پی این که یکی پیدا شود و در یک نقطه‌ای سد بسازد تا از این سد بتوانیم استفاده کنیم کشور ما آن طوری که بعضی اشخاص تصور می‌کنند همه‌اش از ریگ‌زار و کویر تشکیل نشده است و این طور نیست، درست است که دو سوم آن کویر است ولی یک سوم آن قابل استفاده است به نحو اتم و احسن می‌توانیم از آن استفاده بکنیم، ما زمین‌هایی که در سیستان داریم و یا در خوزستان داریم تنها خوزستان ایران کافی است که برای ۵۰ میلیون جمعیت گندم و مواد غذایی دیگر مثل سیب زمینی و غیره تهیه بکند، این‌ها فقط احتیاج به یک مختصر توجهی دارند و اگر آن توجه بشود خیال می‌کنم ما خیلی بیشتر از امروز سعادتمند می‌شویم مثلاً بنده در دوره‌ای که متصدی کار بودم تصویب‌نامه تهیه کردم کلیه ماشین‌های فلاحتی و آبیاری از عوارض گمرکی معاف باشد و حتی دولت مجاز باشد که هر کس ارز خواست برای ورود ماشین‌های فلاحتی و حفاری دولت ارز به قیمت معمولی به آنها بدهد (صحیح است) به قیمت بازار به آنها بدهد تا ما بتوانیم به این وسیله تشویق بکنیم که هر کس می‌خواهد ماشین‌های فلاحتی وارد مملکت بکند (صحیح است) و مبارزه با وضع زراعتی زمان عهد حجر بکنیم (صحیح است) بنده در آذربایجان امسال در اردیبهشت رفتم، خیلی خجل می‌شوم عرض کنم که‏ در یک قست اشخاص گاوآهن را به خودشان می‌بندند یعنی عوض گاو آدم می‌بندند با این وضع بنده خیال می‌کنم عهد حجر و قرن چه عرض کنم چه قرنی بوده هنوز ما همان قرن را گرفتیم و هیچ گونه توسعه‌ای در امور فلاحتی ما پیدا نشده اگر دولت جلوگیری از بعضی لوازم تجملی بکند و ارزی را که می‌خواهند ندهد پودر و ماتیک نمی‌آورند در این مملکت دولت بگوید هر کس که خواست ماشین‌های فلاحتی وارد این مملکت بکند ما ارز به آن می‌دهیم و از کلیه عوارض و حقوقی گمرکی معاف خواهد بود (حاذقی - لایحه‌اش در مجلس است) ولی من نمی‌دانم چطور می‌شود دفن می‌شود و بنده ندیده‌ام و همچنین لایحه تجدید بازرگانان بیگانه را بنده ندیده‌ام که به کجا رفته است (سزاوار - دفن نشده است و طرح می‌شود) و بنده عرض می‌کنم اگر بخواهند با مقدرات این مملکت بیش از این بازی بکنند بنده پرده‌ها را بالا می‌زنم همچنین یک موضوع خیلی مهم قسمت سیستان است، سیستان یک‏... (اقبال - زابل بفرمایید) زابل، قدما به سیستان مصر ایران لقب داده بودند و هیرمند را رودخانه نیل می‌گفتند، متأسفانه بنده در این چند سال اخیر می‌بینم که آب هیرمند را قطع کردند و مکرر هم تلگرافات زیادی به تمام مقامات شده و اینحا هم یکی دو مرتبه صحبت شده هنوز این جنبه‌ی معمایی دارد برای مجلس شورای ملی ایران و بنده که به چه مناسبت آب ما را قطع کرده‌اند و چرا تاکنون دولت‌هایی که آمده‌اند روی کار یک اقدام مؤثر و جدی راجع به آب هیرمند نکردند (صحیح است) و بنده به طوری که اطلاع پیدا کردم اهالی سیستان به واسطه خشک شدن رودخانه صد کوچ کردن را دارند (یک نفر از نمایندگان - کوچ هم می‌کنند مشغولند) و مشغولند دارند می‌روند حیف است یک مصر کوچکی که ما داشته باشیم می‌توانیم اداره‌اش بکنیم (صحیح است) پس اگر دولت جناب آقای حکیمی توجه بفرمایند و همان طوری که دستور دادند اتومبیل‌ها دولتی را بگیرند از فردا دستور بدهند در وزارتخانه‌ها کلیه لوازم تجملی و لوکس را حراج بکنند و پول حاصله را در اختیار بنگاه مستقل سدسازی و آبیاری بگذارند مطالعات زیادی در این قسمت شده است در یزد فوانسوی‌ها در ۳۱۵ مرحوم داور دعوت کرد یک شرکتی را آمدند در اینجا به عمق ۵۶۰ متری استعداد آرتزین و فوران ۳۰ متری دارد زیرا آنها معتقدند که مرداب گاوخونی یک مجرای زیرزمینی دارد که از زیر یزد و کرمان رد می‌شود و به دریا می‌ریزد و تمام قسمت‌های جنوب ایران به واسطه این جریان زیرزمینی هر کجا به عمق ۴۰۰ الی ۵۰۰ متر دارای استعداد چاه‌ها آرتزین است و ما می‌توانیم به این وسیله کرمانی که همه‌مان می‌دانیم امروز علف می‌خورد و هسته خرما تغذیه می‌کند آبادش کنیم بنده نمی‌دانم یک دسته‌ای در کرمان باشند علف بخورند و جناب آقای حکیمی توی اطاق بنده‌ی مدیر کل فرش درجه اول کرمانی باشد بنده می‌خواهم ۷۰ سال فرش نباشد و کرمانی آنجا گرسنگی بخورد البته باید امروز از زندگی به اندازه‌ای که بنده متمتع می‌شوم او هم تمتع پیدا کند یکی از آقایان یادداشتی داده خواهش کرده اتومبیل‌های شهرداری هم گرفته شود (امامی - اتومبیل‌های شهرداری را هم گرفته‌اند) در تمام قسمت جنوبی ایران مطالعاتی که فرانسوی‌ها کردند همان شرکتی که مرحوم داور درست کرده بود مطالعه کرده‌اند (کشاورز صدر - اتومبیل‌های دولتی را گرفته‌اند) در تمام قسمت جنوبی ایران مطالعاتی که فرانسوی‌ها کردند همان شرکتی که مرحوم داور درست کرده بود مطالعه کرده‌اند (کشاورز صدر - اتومبیل‌های دولتی را گرفته‌اند) خیلی خوب چشم شما روشن مطالعه کردند (کشاورز صدر - شهرداری گرفت و وزارت کشور هم از شهرداری گرفت) خیلی معذرت می‌خواهم مطالعات زیادی در این باب شده است تنها هر وقت که مطالعات می‌شود یک مقدار زیادی ما خرج کردیم میلیون‌ها فرستادیم از اروپا خواستیم و میسیون‌های ما رفته‌اند تاکنون نقشه‌ها تهیه شده و مطالعاتی شده است و گزارش‌هایی به وزارتخانه‌ها رسیده است ولی این نقشه‌ها در وزارتخانه‌ها این در و آن در به هدر رفته است یک وزیری آمده و یک وزیری عوض شده تمام این نقشه‌ها خلاصه عرض کردم که به هدر رفته است و الان هم آن نقشه‌ها هست و موجود است بنده از جناب آقای حکیمی استدعا می‌کنم که فوراً دستور بفرمایند همین وسایل و لوازم تجملی را بگیرند تمام را حراج کنند و از این محل که یکی دو تا چاه آرتزین بزنند ما آقا همین سد کرج را نقشه‌برداری کردیم سه چهار تا مهندس فرستادیم رفتند آنجا نقشه تهیه کردند و موقعی که بنده بودم تمام کارش تمام شده بود به هیئت دولت و شهردار وقت مراجعه شد گفتند چون نه هشتاد و چهارم آب رودخانه متعلق به شهرداری است باید شهرداری دخالت نماید و می‌خواستند یک مدیر کل تحمیل کنند بنده نمی‌توانستم و من هم چون مدیر کل بودم زیر حرف ایشان نرفتم، در صورتی که خرجی هم نداشت ۲۴ میلیون تومان برآورد شده بود که دوازده میلیون برای کارخانه برق بود و یک کارخانه برقی به قدرت چهارده هزار کیلو وات ایجاد می‌شد و استخر آب یا رزروار آبی پیدا می‌کرد که تا ۸۰ میلیون متر مکعب آب را ذخیره می‌کرد و می‌توانستند چهار برابر سطح فعلی اطراف کرج را مشروب نمایند و استفاده کنند و تمام این قسمت‌ها را شما می‌توانستید آباد کنید متأسفانه به واسطه نظرهای خیلی کوچک نقشه‌های خیلی مفید از جریان می‌افتاد بنده نمی‌خواهم در این موضوع خیلی صحبت بکنم و بحث بکنم چون گفتنی‌ها خیلی زیاد است و مخصوصاً که خود جناب آقای حکیمی هم توجه دارند به این موضوع و کار می‌کنند با توجه به این موضوع از خداوند توفیق می‌خواهم که ایشان را موفق بدارد بلکه یکی از این قدم‌های مفید را بردارند (صحیح است) ایران اگر آب داشته باشد مطمئن باشند آقایان شاید یکی از بهترین کشورهای آسیا بود ما از بسیاری مناطق استفاده می‌کنیم مناطق سردسیری داریم، مناطق گرمسیری داریم مناطق معتدل داریم و می‌توانیم همه جور محصولی در ایران داشته باشیم و می‌توانیم از این بازارهای دنیا استفاده بکنیم خاصه در این قبیل مواقع که در اروپا قحطی است ما می‌توانستیم از قوه تولیدی‌مان و از صادرات جو و گندم خودمان یک عایدات سرشاری تهیه بکنیم و از این راه تهیه ارز بکنیم برای وارد کردن و خریدن ماشین‌ها و موادی که لازم داریم، یکی هم موضوع رشا و ارتشا بود که آقای دکتر بقایی (نمایندگان - دکتر طبا) صحبت کردند دیگر وارد بحث آن نمی‌شوم. فقط یک تذکری به جناب آقای حکیمی می‌دهم چون بنده خودم عضو وزارتخانه بودم در غالب وزارتخانه‌ها دیده‌ام اولاً کارمندان درست در اغلب وزارتخانه‌ها هستند (نمایندگان - صحیح است) تمام دزد نیستند خدا می‌داند که غالب کارمندان وزارتخانه‌ها این‌ها علاقه که هر روز یک خدمتی به نفع مملکت‌شان بکنند دزدها عده‌شان خیلی معدود است و آن عده معدود هم متمول هستند و مستغنی شده‌اند این‌ها را هم ممکن است یک راهی برایشان پیدا کرد، اگر واقعاً این‌ها این قدر قدرت و قوت دارند که نمی‌شود تعقیب‌شان کرد مگر آفتابه‌دزدها را؟ و دزدهای بزرگ را نمی‌شود تعقیب کرد، بیایند این‌ها را از خدمت معاف کنند از وزارتخانه‌ها

معاف کنند بگویند از این تاریخ بنا به مقتضیات از خدمت معاف هستید، همچنین در وزارتخانه‌ها یک دسته‌ای از مستخدمین هستند که این‌ها متمکن هستند در ماه دو هزار تومان، سه هزار تومان، چهار پنج هزار تومان عایدی دارند، این‌ها این قبیل مستخدمینی را که ما داریم، بنده خودم شاید یک عده از مستخدمینی که در وزارتخانه‌ها بودند، دیدم که عایدات پدرشان در ماه ده، دوازده هزار تومان بود ولی این‌ها می‌آمدند و در ماه ششصد هفتصد تومان حقوق می‌گرفتند این‌ها این مال را مال غارت و چپاول می‌دانند که بیایند از بودجه مملکت پول بگیرند و خودشان را تحمیل بکنند به ملت و مملکت و ماهی ششصد، هفتصد تومان بگیرند، خوب آقا شما که تمول داری تمکن دارم و این حقوق را هم از دولت می‌گیری به مباشر خودت می‌دهی چه احتیاجی به خدمت دولت و گرفتن حقوق داری خدمت دولت را می‌خواهی چه بکنی؟ بنابراین خوب است جناب آقای حکیمی یک لایحه قانونی بیاورند در مجلس و بفرمایند کلیه اشخاصی که تمکن دارند و از این قدر عایدی مثلاً بیشتر دارند این‌ها یا باید برای دولت افتخاراً کار بکنند یا بروند دنبال کار خودشان (نمایندگان - صحیح است) بنده حساب کرده‌ام که یک مبلغ بسیار زیادی از این راه صرفه‌جویی دولت می‌شود و از این صرفه‌جویی‌ها دولت جناب آقای حکیمی می‌توانند به مصرف کارهای عام‌المنفعه و قوه تولیدی مملکت برسانند (صحیح است) بنده یاد دارم که خود جناب آقای حکیمی که شاید آن وقت در کابینه مرحوم مشیرالدوله بودند در روزنامه‌ها نوشته شده بود در ۱۲۹۸ که یک نفر مستخدمی در خراسان ۸ من کاغذ باطله مالیه را برداشته و اختلاس کرده است تمام روزنامه‌های آن وقت تهران و روزنامه‌های دیگر نوشتند که باید این مردکه را گرفت دارش زد و واقعاً تعجب می‌کردند که کسی ممکن است ۸ من کاغذ بدزدد حالا ۸ میلیون ۸ میلیون می‌دزدند و اصولاً آب از آب تکان نمی‌خورد و در روزنامه‌ها ملاحظه می‌کنید همه روزه که در دیوان کیفر دادستان ادعانامه صادر می‌کند که فلان کس دو میلیون ریال و یا سه میلیون ریال اختلاس کرده بعد هم اعلان می‌شود که محاکمه شده و تبرئه شده است و از بین می‌رود قبح دزدی هم همان طور که آقای دکتر طبا فرمودند از بین رفته است بنده می‌خواهم استدعا بکنم یک قوانین خیلی شدیدی برای این کار تهیه بفرمایند (سزاوار - قوانین خوب هست آقا) بلی شدیدترش بکنند می‌دانم که قوانین خوب هست، پس خوب اجرا بکنند، تنبیه بکنند و بالاخره یک کاری بکنند که این قوانین کاملاً اجرا بشود و این فساد اخلاقی که دارد نسل ما را تهدید می‌کند این فساد اخلاق دارد ما را از بین می‌برد و ما را رو به انقراض و نیستی می‌برد این دزدی‌ها و غارتگری‌ها از بین نمی‌رود مگر با ایجاد امنیت قضایی باید در ایجاد امنیت قضایی خیلی دقت بکنیم (باتمانقلیچ - مطابق قرآن اجرا کنید و عمل کنید درست می‌شود) خلاصه این‌ها تأمین نمی‌شود مگر با ایجاد امنیت قضایی که عرض کردم، اگر بتوانیم تأمین قضایی را در تمام مملکت بسط بدهیم و هر کسی امنیت داشته باشد آن تاجری که در هندوستان یا در کراچی یا کویت یا بیروت دارد زندگی می‌کند و ایرانی هم هست و یا تجاری که الان در ایران هستند یکی یکی دارند از ایران فرار می‌کنند ترک تبعیت می‌کنند و تبعه بیگانه می‌شوند وقتی که دیدند در ایران امنیت قضایی هست دوباره برمی‌گردند اینجا و سرمایه‌شان را برمی‌دارند و می‌آورند در این مملکت بنده امروز این جریانی که آقای محمود فرمودند خودم در اطاق آقای صفاری بودم و شنیدم این قضیه را وقتی که ایشان جریان را گفتند به قدری بنده آشفته و سراسیمه شدم وقتی که دیدم وکیل مجلس هم مصونیت جانی نداشته و ندارد (صحیح است) و این همه تلگراف‌هایی که شده است بنده چون واقعاً ایمان و اعتقاد دارم به آقای وزیر کشور تقدیم‌شان می‌کنم تمام شهرستان‌ها ایران از ژاندارمری دادشان به آسمان رفته، چندین تلگراف از شاهرود که حوزه انتخابیه آقای فولادوند است رسیده است که می‌گویند من رفته‌ام به ژاندارمری شکایت کرده‌ام گله گوسفند مرا غارت کرده‌اند آن وقت می‌گویند که وقت گذشته است و کمک به سارق می‌کنند بنابراین باید ایجاد امنیت قضایی بشود ملاحظه بفرمایید وکیل در اینجا امنیت ندارد زارع در شاهرود امنیت قضایی ندارد افراد هم امنیت قضایی ندارند من نمی‌دانم پس کجا امنیت قضایی دارند؟ بایستی یک کاری بکنید که امنیت قضایی واقعی در مملکت برقرار شود و مردم مطمئن و راحت باشند و بدانند که در پناه قانون می‌توانند زندگی بکنند و هیچ چیز بر آنها تسلط ندارد مردم را باید امیدوار به قانون کرد و مملکت را هم با قانون اداره کرد نه با زور (صحیح است) بنده وارد اصلاح دادگستری نمی‌شوم چون نمی‌دانم واقعاً چه جوری باید کرد و این چیز از حرفه بنده خارج است آقایانی که بعد از بنده صحبت می‌کنند شاید آقای حائری‌زاده بعد از بنده صحبت بکنند و ایشان یک اطلاعاتی راجع به دادگستری داشته باشند فقط یک موضوعی را بنده خواستم عرض بکنم که یک قانونی در دوره‌های سابق گذشته است و بنده خیال می‌کنم که غلط باشد، شاید هم غلط نباشد ولی بنده خیال می‌کنم که غلط باشد یک قانونی گذشته است که امنیت قضایی وکلا را محدود کرده قانون سازمان وکلا ماده ۴۷ و ۵۱ به وزیر دادگستری حق می‌دهد که یک وکیل دادگستری را چهار درجه مجازات بکند (برزین - طرحش را می‌آوریم به مجلس) روی همین اصل دو سه نفر از آقایان وزرا که محاکمه شده بودند وکلایی که وکیل مدافع‌شان بودند این‌ها را ممنوع‌الوکاله کردند بنابراین وکیل جرأت نمی‌کند که اگر حکومت وقت، پادشاه وقت نظری داشته باشد (یک نفر از نمایندگان - پادشاه نظری ندارد)... مثلاً عرض می‌کنم دستگاه قضایی وقت و آقای منصورالملک را عرض می‌کنم و یک عده دیگری از آقایان که این‌ها را محکوم‌شان کرده بودند و وکیل‌شان را چهار درجه مجازات کردند و ممنوع‌الوکاله نمودند یکی آقای حجازی بود و یکی هم آقای آقا شیخ رضا ملکی بود یکی دیگر آقای سرشار بود (یک نفر از نمایندگان - کی کرد؟)... چه عرض کنم کردند خلاصه این قانون امنیت قضایی وکلا را متزلزل کرده است بنده از آقای وزیر دادگستری تقاضا می‌کنم که یک طرحی تهیه بکنند و بیاورند به مجلس این دو ماده‌ای که امنیت قضایی وکلا را محدود کرده است این دو ماده را الغا بکنند و مجلس هم موافق است اشکالی هم ندارد و چیز مهمی هم نیست بنده نیز اجازه می‌خواهم از آقایان محترم در یکی دو موضوع از ژاندارمری صحبت بکنم‏ چون مشاهداتی است که بنده کرده‌ام (نمایندگان - بفرمایید) یک دهی در ملایر هست آقای ملک مدنی تشریف دارند به نام جوزان این ده مال آقای سهام‌الملک عضدی برادرزاده عین‌الدوله است (بعضی از نمایندگان - وقف است) بلی وقف است گویا ایشان یک قوم و خویشی و یک نسبتی با آقای خسروپناه داشته بنده می‌خواهم بگویم که وقتی زور شد به رعایا و فشار وقتی که متراکم شد چطور ظرف خودش را منفجر می‌کند بنده وقتی که رفتم آنجا یاغی بودند با چند نفر ژاندارم جنگیدند بنده وقتی که تحقیق کردم دیدم آن آقای سهام‌الملک بردار زن آقای خسروپناه است برای این که می‌خواهد بهره مالکانه بگیرد سایرین جریبی هفت هشت تومان بیشتر از مزرعه کشمش نمی‌گیرند اطلاعات بنده در این باب ناقص است آقای ملک مدنی اینجا تشریف دارند بنده وقتی که وارد شدم دیدم آقای خسروپناه یک پست ژاندارمری در آنجا گذاشته است و آن وقت با کمک ژاندارمری رعایا را شلاق می‌زدند توی زندان انداخته‌اند جریبی هفتاد تومان از آنها گرفته‌اند (فولادوند - این طور نیست رعایا بهره مالکیت را نمی‌دادند) تمام این‌ها ریخته‌اند به نخست وزیری چهار تا میسیون رفته است، آقای تیمسار آق‌اولی استدعا می‌کنم توجه بفرمایند به این عرایض بنده دو مرتبه رفته‌ام آنجا (یک نفر از نمایندگان - خسروپناه آدم خوبی است) (یک نفر از نمایندگان - این قضایا مربوط به عدلیه است مربوط به مجلس نیست) خلاصه بنده آقا روی ژاندارمری می‌خواهم صحبت بکنم حالا خسروپناه باشد یا دیگری (بعضی از نمایندگان - بفرمایید آقا) بنده نمی‌دانم هر کجا که می‌گویم خراب است یک وکیلی می‌گوید درست است پس اقا ژاندارمری را کی خرابش کرده است؟ آقایان چرا عصبانی می‌شوید ژاندارمری ایران خراب‌ترین ادارات این مملکت است و بنده وقتی که مأمور دولت شدم و رفتم رضاییه، دو نفر سرباز نظام وظیفه آمدند و جلوی اتومبیل ما را گرفتند، این‌ها سرباز وظیفه پشت جبهه بودند که کار به ارزانی‌ها را تمام کردند این‌ها تلفنچی بودند جلوی اتومبیل ما را گرفتند، که ما را به رضاییه برسانید، بنده وقتی که می‌خواستم این دو نفر را سوار اتومبیل بنمایم این‌ها رفتند پول چایی‌شان را بدهند و به اصرار می‌خواستند پول بدهند قهوه‌چی هم به اصرار می‌گفت شما مهمان من بودید بعد گفتم که چرا آقا نمی‌گیری، گفت من حاضرم یک فوج نظام وظیفه را پذیرایی بکنم ولی حاضر نیستم یک نفر ژاندارم را پذیرایی بکنم گفتم چرا؟ گفت برای این که سرباز نظام وظیفه هفت ریال حقوق می‌گیرد می‌آید اینجا غذا می‌خورد پولش را هم می‌دهد ولی ژاندارمر که ۱۳۰ تومان می‌گیرد می‌آید اینجا غذا می‌خورد توی سر من می‌زند جوجه می‌خواهد، تریاک می‌خواهد و آن وقت در موقعی که می‌رود توی سر ما هم می‌زند ملاحظه می‌فرمایید ژاندارمری کجایش درست است (حاذقی - در ژاندارمری افسران خوب هم هستند) البته، ولی بنده وقتی که حرف می‌زنم در تمام ادارات

است. بدیهی است استثنا دارد افراد خوب هم هستند افراد بد هم هستند (صحیح است) در ژاندارمری افراد بسیار خوب هستند افسران بسیار فداکاری هستند افراد بسیار بد هم هستند، دزد هم هستند (صحیح است).

مسعود ثابتی - پس ژاندارم همه جا بد نیست.

مکی - ... بلی همه جا بد نیست، همه جا هم خوب نیست، در تمام دستگاه‌ها همین طور یک دسته بدند، یک دسته خوبند...

دکتر بقایی - در ژاندارمری اکثریت با بدها است.

مکی - موضوع دیگر که بایستی به عرض برسانم تخلیه شهرهای ایران است در وزارت کشور چند روز قبل یک کمیسیونی شد که علت این که شهرهای ایران تخلیه می‌شود و مردم می‌آیند به تهران چیست؟ و حتی این که از ایران هم می‌روند بیرون علتش چیست؟ (یک نفر از نمایندگان - تمرکز کارها) صورت جلسه رسمی نوشته شده است و ملاحظه می‌فرمایید که الان تمام شهرهای این مملکت دارند تخلیه می‌کنند بوشهر که یک وقتی هشت برابر حالا جمعیت داشت و امروز این شهر بی‌سکنه مانده و اگر چند سال به همین نحو بگذرد یک نفر برای نمونه هم در بوشهر پیدا نمی‌شود چرا و علتش چیست؟ چرا؟ برای این که از وقتی که تجارت انحصار شد یک مشت از تجار آمدند و تمام کارها در مرکز متمرکز شده است، جواز می‌خواهند باید بیایند به مرکز، جنس می‌خواهند صادر بکنند بایستی بیایند به مرکز ارز می‌خواهند بایستی بیایند به مرکز تمام شهرهای ایران از روی همین وطیره تجارش همگی تخلیه کردند رفتند به تهران یا رفته‌اند به خارج و این علاوه بر این که به آبادی و عمران هر شهرستانی ضرر می‌زند یک ضرر اخلاقی و یک فساد اجتماعی هم برای خود همان افراد دارد (صحیح است) و برای اجتماع ما دارد. مثلاً فلان تاجری که از بوشهر بلند می‌شود می‌آید این خودش است و خانواده‌اش است خانواده‌اش در آنجا یک زندگانی دور از تجمل دور از تفریحاتی که در اینجا هست یعنی کاباره‌ها، بارها این‌ها زندگانی می‌کنند ولی وقتی فلان سرمایه‌دار آمد به تهران، پسرش و اطفالش چون متمول هستند به این کاباره‌ها و این دانسیک‌ها می‌روند و علاوه بر این که مقداری پول تلف می‌کنند اخلاق عمومی‌شان هم فاسد می‌شود پس هم شهرهای ما تخلیه شده و هم اخلاق عمومی را فاسد کرده بنده می‌خواهم استدعا بکنم که دولت جناب آقای حکیمی راجع به سیاست اقتصادی خودشان یک برنامه جداگانه ترتیب بدهند و روی آن برنامه عمل بکنند سیاست اقتصادی مملکت ما خوب نیست و اگر با این ترتیب پیش برود مملکت ما رو به اضمحلال و نابودی می‌رود (مهندس رضوی - اصلاً ما سیاست اقتصادی نداریم) در سال ۱۳۱۰ که دولت سیاست اقتصادی را پیش گرفت نمودارهایی که بعد از آن چاپ شده است نشان می‌دهد که تا سال ۱۷ و ۱۸ خیلی خوب شده است و مقدار زیادی ما توانسته‌ایم ارز تهیه بکنیم، تشویق بکنیم تجار صادرکننده را و جایزه صدور بدهیم و مقدار زیادی ارز تهیه کردیم (صحیح است) کارخانه‌جاتی خریدیم، ریل خریدیم، واگن خریدیم، چه خریدیم، و توانستیم یک بنیه اقتصادی برای مملکت‌مان درست بکنیم ولی از سال ۱۳۱۸ به بعد این سیاست اقتصادی ما دچار یک بیچارگی شد عده‌ای به عناوین محتلفه در این سیاست دخالت کردند و بعد از شهریور ۲۰ هم به کلی سیاست اقتصادی از بین رفته است و هر کس هر چه می‌خواهد وارد می‌کند. به طوری که خود آقای وزیر اقتصاد ملی توجه می‌کنند شانه‌ای که به این مملکت آمده شاید برای چندین برابر جمعیت این مملکت هست و دولت باید برنامه اقتصادی خودش را به نفع سیاست اقتصادی ایران تنظیم کند (باتمانقلیچ - اساس نجات کشور همین است) یکی دیگر هزینه زندگی است بنده متأسفم که اینجا عرض می‌کنم از روزی که ایشان تشریف آوردند شاید اثر تشکیل کابینه ایشان هفت هشت روز دیگر پیدا می‌شود که یک مرتبه صدی سی بر نرخ تمام اجناس افزوده می‌شود (برزین - کسر شده) صدی سی اضافه خواهد شد بنده ثابت می‌کنم اجازه بفرمایید تا عرض کنم، نرخ لیره را در گمرک ۱۳ تومان تسعیر می‌کردند و از وارد کننده پول می‌گرفتند چهار پنج روز است روزی این تصویب‌نامه اخیر که گذشته است و در کابینه قبل بوده ۲۶ تومان دارند می‌گیرند (صحیح است) (یکی از نمایندگان - تصویب‌نامه نگذشته) من نمی‌دانم اگر تصویب‌نامه نگذشته پس جرم است این کار اداره گمرک که دارد نرخ لیره را ۲۶ تومان می‌گیرد، آن وارد کننده ۲۶ تومان را که از جیبش نمی‌دهد، روی اجناس می‌کشد و با این ترتیب من اطمینان می‌دهم که صدی سی به هزینه زندگی اضافه خواهد شد (صحیح است) و جناب آقای حکیمی نه تنها عملاً برای سطح زندگی اقدامی نکردند (یک نفر از نمایندگان - مربوط به ایشان نیست انشاء‌الله رأی به ایشان می‌دهیم‏...) (زنگ رئیس)

نائب رئیس - آقایان توجه بفرمایید.

مکی - بنابراین هزینه زندگی به این ترتیب بالا خواهد رفت و یک موضوع دیگری که در هزینه زندگی ما دخالت دارد که به آن آقایان کمتر توجه فرموده‌اند بانک ملی ایران است بانک ملی ایران یک اعتباری برای تجار داده است که این اعتبار شاید حدودش زیادتر از آن است که باید باشد (صحیح است) یک جنسی که وارد کشور می‌شود شاید ۵۰ دست با سفته می‌گردد این به او می‌فروشد او به او می‌فروشد تا به دست مصرف کننده می‌رسد و مصرف کننده باید غرامت تمام این‌ها را به این تجار بدهد و منافع تمام این‌ها را به بانک ملی می‌دهند وقتی که بانک ملی سفته X را گرفت داد به Y آن وقت این قسمت تحمیل می‌شود به طبقه سوم و این جنسی که به دست طبقه سوم یا چهارم باید برسد بنابراین وزارت دارایی که از صاحبان سهام بانک ملی است و دولت جناب آقای حکیمی بایستی در این مورد یک اقدام فوری بفرمایند که از سفته‌بازها و آنهایی که یک جنس را ۵۰ دست به دست همدیگر می‌گردانند با بستن کردیت آنها جلوگیری کند و اگر بانک ملی بخواهد می‌تواند با این ترتیب یک مقدار زیادی از هزینه زندگی را پایین بیاورد یکی دیگر هم بانک کشاورزی است که آقایان هم خیلی یادداشت می‌کنند راجع به بانک کشاورزی (حاذقی - سرمایه‌اش باید زیاد بشود) بانک کشاورزی را بنده چون یک مطالعاتی داشتم موقعی که در اداره‌ی عمران بودم از این بانک شاید صدی ده بیشتر به کشاورزان جزء داده نمی‌شود و طبق آماری که تنظیم کرده‌اند نشان می‌دهد که صدی ده به کشاورزان جزء داده می‌شود و صدی نود به مالکین عمده داده می‌شود (صحیح است) و این مالکین عمده هم که پول می‌گیرند برای این نمی‌گیرند که عمران یا آبادی در املاک خودشان بکنند می‌خواهند اتومبیل ۴۶ بخرند البته بعضی‌ها می‌روند از آنجا می‌گیرند برای آقازاده‌شان می‌خواهند عروسی بکنند می‌روند از بانک کشاورزی پول می‌گیرند البته عروسی را بنده موافقم که پول بگیرند ولی اتومبیل خریدن و یا وسایل تجملی تهیه کردن چه مربوط است به بانک کشاورزی بنده تصور می‌کنم که اگر چند میلیون تومان دیگر به سرمایه بانک کشاورزی اضافه بکنند و یک شرکت‌های تعاونی مصرف در تمام نقاط ایران درست بکنند که به دست خودشان پول از بانک کشاورزی بگیرند و آن شرکت‌ها را تشکیل بدهند یک ترقی خیلی زیادی در سطح زندگی طبقه‌ی سوم مشاهده خواهد شد (صحیح است) زیرا این‌ها جنس ارزان تهیه می‌کنند و از آن گرفتاری ده‌شان خلاص می‌شوند و می‌توانند اگر خرده مالک هم باشند در املاک خودشان یک آبادی و عمرانی هم کرده باشند بنابراین بانک کشاورزی را باید به سرمایه‌اش ترقی داد یکی هم راجع به حکومت نظامی است از دولت جناب آقای حکیمی بنده می‌خواستم استدعا بکنم که خوب بود در اولین مرتبه‌ای که به مجلس تشریف می‌آورند از پشت این تریبون به ملت ایران مژده می‌دادند و به مردم تهران مژده می‌دادند که حکومت نظامی از این تاریخ ملغی است برای این که این با تصویب هیئت دولت است و در اختیار ایشان است حکومت نظامی خیلی اسباب زحمت مردم شده بنده به شهادت آقایان حزب دمکرات اینجا عرض می‌کنم آقای محمود محمود و آقای آقا سید هاشم وکیل و سایر آقایانی که عضو کمیته بودند شاهد و ناظر بودند که قبل از این که مجلس باز بشود یک شبی بنده رفتم آنجا آقای حسن صدر مدیر روزنامه قیام ایران را حکومت نظامی گرفته بود توقیف کرده بود بنده رسیدم آنجا آقای اعزاز نیک‌پی هم بودند آقای آرامش هم بودند تمام اعضای کمیته بودند آقای آرامش هم بودند تمام اعضای کمیته بودند آقای قوام‌السلطنه بودند بنده مطرح کردم این موضوع را و گفتم چون آقای حسن صدر یک مقالاتی می‌نویسد در اطراف منجی و در اطراف حزب دمکرات این طور منعکس شده است که توقیف آقای حسن صدر بر اثر اشاره‌ی شخص جنابعالی است آقایان هم حضور داشتند گفتم این کار خوب نیست عقیده را بایستی با عقیده کوبید عقیده را با زور و یا مشت نباید کوبید آقای نخست وزیر خیلی اوقات‌شان تلخ شد و گفتند حسن صدر را من توقیف نکردم و بروید با فرماندار نظامی صحبت بکنید و بگویید که او را آزاد بکنند بنده روز بعدش با آقای عبدالقدیر آزاد رفتم و معلوم شد که از ستاد ارتش دستور داده بودند که او را توقیف بکنند و آقای حسن صدر را بر اثر دستور آقای سرلشکر رزم‌آرا توقیف کردند بنده خودم رفتم‏ تحقیق کردم

و آقای عبدالقدیر آزاد هم آنجا بودن بنده نه با آقای قوام‌السلطنه موافق نه بودم و نه ورقه سفید دادم و نه آقای عبدالقدیر آزاد که با من بودند، آقایان خوب نیست در موقعی که حقایق گفته می‌شود چشم‌پوشی بکنند (سزاوار - حب و بغض نمی‌گذارد) این حکومت نظامی اسباب زحمت خیلی‌ها شده (آشتیانی‌زاده - یک طرحی هم تقدیم شد پس چطور شد؟) این حکومت نظامی خیلی‌ها را به زندان انداخت یک وقتی آقای خلیلی مدیر اقدام را گرفته بودند و آن نامه‌ای را که از زندان نوشته بود خدا می‌داند دو سه ساعت مرا ناراحت کرد مدیر روزنامه‌ای که هیچ سرمایه‌ای جز قلم ندارد و از این راه خدمت به مملکتش می‌خواهد بکند خدمت به نسل معاصر می‌کند این را با دو کلمه حکومت نظامی توقیفش می‌کنند و حتی می‌اندازندش توی زندان و آن آزادی را که قانون اساسی به افراد این کشور داده آن آزادی را سلب می‌کند و بعضی از فقرات این قانون حتی برخلاف قانون اساسی این مملکت است بنده باز می‌خواستم از ایشان تقاضا بکنم چون این طرح مراجعه شده است به کمیسیون و دفن شده است طرحی که باید ۱۵ روزه برگردد الان دو ماه و نیم است که در کمیسیون دفن شده است من نمی‌دانم این چه دستی است چه سری است در این کمیسیون‌ها که بعضی از این طرح‌ها می‌رود در کمیسیون و دفن می‌شود دیروز من آقای فرامرزی را دیدم خیلی عصبانی بود می‌گفت آقایان نیامدند که ما اینجا رأی بدهیم برود به کمیسیون دادگستری بعضی‌ها خیال می‌کنند که در پناه سرنیزه بهتر می‌توانند آسوده بمانند در صورتی که این طور نیست آن روزی که رفتند جوان‌های حساس دانشگاه را زدند من خیلی اعتراض کردم و متأثر شدم که به دانشگاه نبایستی این طور توهین بشود دانشگاه یک نمونه حساس از جوان‌های مملکت ما است، این‌ها می‌خواستند در انتخابات یک تظاهراتی بکنند، سرنیزه حکومت نظامی آمد جلوی‌شان را گرفت، آن روز البته یک دسته‌ای از این سرنیزه از دست این‌ها خارج بشود. آن روزی که بنده به آقای محمود در شهربانی بودیم به ما اطلاع دادند و گفتند آقا هر چه می‌خواستیم مداخله بکنیم در قضیه تصرف چاپخانه نظامی‌ها به ما اجازه ندادند اینجا شهر است، امنیتش دست شهربانی است پاسبان را اجازه نمی‌دهند راه نمی‌دهند ولی یک کارگر را راه می‌دهند که هر کاری می‌خواهد بکند (آشتیانی‌زاده - مزدش هم دوبل است) امروز هم بنده وقتی که می‌آمدم دیدم درب این مجلس شصت نفر کارگر جمع شده‌اند و یک اعلامیه‌ای و بیانیه‌ای هم داده‌اند، شصت نفر آمده‌اند اینجا تظلم کرده‌اند و این‌ها را من خدمت جناب آقای حکیمی تقدیم می‌کنم، نوشته‌اند که ما شصت نفر کارگر هستیم و روزی هفت هشت قران، گویا دو سه تومان هم بیشتر حقوق نداریم، بیست روز است به چه جرم و گناهی ما باید گرسنه بخوابیم آن اعلامیه را هم همه آقایان دیده‌اند و می‌دانند و آن را تقدیم می‌کنم به جناب آقای حکیمی (صحیح است) و ایشان راجع به این موضوع به خصوص حکومت نظامی توجه خاصی بکنند و اجازه بدهند که قانون در این مملکت حکومت بکند، حکومت زور و سرنیزه نباشد در این مملکت امروز دنیا در یک تحول عظیمی است ما هم جزیی از این دنیا هستیم و نمی‌توانیم بگوییم که ما برکنار از این تحول هستیم، اگر ما این تحول را خودمان به دست خودمان اجرا بکنیم اطمینان داشته باشید که این تحول طور دیگری انجام خواهد شد. یعنی وقتی که مظالم متراکم شد مردم انقلاب می‌کنند و انقلاب هم به صلاح این مملکت نیست (صحیح است) این تحول را باید خودمان ایجاد بکنیم مترقی‌ترین ممالک، ثروتمندترین ممالک، انگلستان است ملاحظه بفرمایید خود انگلستان حکومت کارگری روی کار می‌آورد (- آقا زبان بنده راجع به ثروتمند گرفته چه اشکالی دارد) حالا می‌گویم پرثروت‌ترین ممالک دنیا خوب شد؟ انگلستان خودش این تحول را به وجود می‌آورد نمی‌گذارد که انقلاب شود (صحیح است) برای این که تحولی که خودش به وجود می‌آورد به نفع خودش است، به نفع مملکتش است، به نفع افراد مردمش است، بنده از دولت جناب آقای حکیمی استدعا می‌کنم که این تحول را باید با یک شهامت و با یک تهوری در این مملکت انجام داد (صحیح است) و در این چند ساله همه کس این داعیه را داشته‌اند که ما می‌خواهیم یک تحولی به وجود بیاوریم ولی عملاً نه تنها نتوانسته‌اند که تحولی در این مملکت به وجود بیاورند بلکه بر تراکم مظالم در این مملکت افزوده شده است. یکی از آن فشارها در این موضوع مالیات بر درآمد و موضوع آقای هژیر و وزارت دارایی است که بنده اینجا می‌خواستم ذهن آقایان را روشن کنم. در پاسخ بیاناتی که آقای دکتر متین دفتری اینجا کرده‌اند آقای هژیر با یک بیان سفسطه‌آمیزی گفتند آقا ما مالیات را از دوش ضعفا برداشتیم و به دوش اغنیا گذاشتیم و خودشان را گفتند فقیرم و طرف‌شان را گفتند غنی است و روی این اصل غنا و فقر با سفسطه و بیان مغالطه‌آمیز آتاک کردند (صحیح است) ایشان آمدند یک کاری کردند که خیانت به این مملکت است راجع به مالیات بر درآمد یک قانونی از تصویب مجلس گذشت (حاذقی - تا ثابت نشود نفرمایید خیانت است) خیانت است آقا. ثابت می‌کنم و اعلام جرم‌هایی هم تهیه کرده‌ام که به موقع به آقای هژیر اعلام جرم خواهم کرد. (قبادیان - آقای مکی آقای هژیر آدم پاک و درستی است)... چون راجع به املاک شما در کرمانشاه موافقت کرده است؟ (زنگ رئیس) (قبادیان - آقای مکی تمام املاک من دست دولت است تو آمدی نمک خوردی نمکدان شکستی، تو نوکر شخص قوام‌السلطنه هستی با من طرف نشو) (زنگ ممتد رئیس)... تو هم توی حرف من حرف نزن (قبادیان - تمام ملت ایران مرا می‌شناسند تو نوکر شخص قوام‌السلطنه بودی آمدی اینجا خیانت کردی تو به من حرف می‌زنی؟)... تو هم نوکر فلیچر هستی‏

قبادیان - توهین به کی می‌کنی این حرف‌ها را نزن شما کوچک‌تر از این هستی که این حرف‌ها را بزنی (زنگ ممتد رئیس)

نائب رئیس - آقای مکی صحبت‌تان را بکنید، آقای قبادیان شما هم نظر مجلس را رعایت بکنید.

قبادیان - اگر یک وزیر خوبی باشد در این کشور باید به او حمله کرد؟

مکی - بنده نوکر کسی نیستم اگر نوکر کسی بودم در کتبی که نوشته‌ام از آقای قوام‌السلطنه تملق می‌گفتم، قضیه کلنل محمدتقی خان را تمام روزنامه‌ها از کتب بنده نقل کرده‌اند.

نائب رئیس - از موضوع خارج نشوید آقا.

مکی - آخر یک کسی که یک اسناد زنده‌ای از او در دست است کتاب‌های بنده که از شهریور ۱۳۲۰ تا حالا چاپ شده است اگر من نوکر کسی بودم باید در کتاب‌های خودم تملق می‌گفتم از او در صورتی که کتاب‌های بنده وقتی که فلان روزنامه می‌خواهد بر علیه او چیزی بنویسد و آتاک بکند از کتاب بنده نقل می‌کنند، بنده نوکر نبودم آقای هژیر آمدند یک تصویب‌نامه‌هایی در این مملکت گذراندند مالیات طبقه قوی را برداشتند بر طبقه ضعیف تحمیل کردند (مهدی ارباب - آقای از زمان دکتر میلسپو این طور شد) بنده این سند را حاضر کردم برای این که بخوانم یک قانونی از مجلس برای ما گذشته است و چون قانون است بایستی قانوناً به موقع اجرا گذاشته شود بنده از جناب آقای نجم‌الملک که شخص بی‌نظر و بی‌طرفی است و نمی‌خواهد منتی بر طبقه ضعیف بگذارد و نمی‌خواهد باری از دوش طبقه غنی بردارد بنده استدعا می‌کنم که آن قانون را به موقع اجرا بگذارند (صحیح است) فقط آن قانون را به موقع اجرا بگذارند و آن قانونی که فعلاً در دست اجرا است (یک نفر از نمایندگان - این قانون نیست) همین تصویب‌نامه به نفع یک طبقه غنی و بر ضرر یک طبقه‌ی بیچاره این مملکت است طبقه‌ی بیچاره را دارند معدوم می‌کنند ولی از سرمایه‌دارهای عمده مالیاتی را که باید بگیرند نمی‌گیرند این خیانت نیست به این مملکت؟ (صحیح است) که ما عملاً یک طبقه پنج هزار نفری ده هزار نفری را معاف از مالیات و عوارض‌شان بکنیم و چهارده میلیون جمعیت را در فشار این مالیات له بکنیم و نابود بکنیم و نارضایتی را به جایی برسانیم که اگر یک روزی یک کبریتی برای این انبار باروت، باروت انقلاب ایجاد شد فوری محترق شود (صحیح است) اینها به عقیده من خیانت است به این مملکت (صحیح است) آقای هژیر وزیر دارایی یک عملیاتی مرتکب شدند که این عملیات به عقیده‌ی من در فساد اخلاق تأثیر بسزایی داشته است، یک حکمی است که بنده آن را می‌خوانم.

وزارت دادگستری، دفتر کل وزارتی، تاریخ ۲۵/۲/۱۳۲۲ شماره ۵۹۳۵ محرمانه و مستقیم. موافق تلگراف رمز بازپرسی دیوان کیفر مأمور اصفهان آقای معیری مقیم اصفهان به اتهام چند فقره اختلاس و کلاهبرداری تحت تعقیب قرار گرفته و به قید کفیل آزاد می‌باشد و نتیجه بازجویی هم ثبت است و به قرار تلگراف دیگر بازپرس نامبرده به کنسول دولت شوروی تثبیت نموده و استاندار آنجا از مقام نخست وزیری صدور دستور احضار او را خواسته است تا بازجویی او تکمیل شود مراتب جهت استحضار و اقدام به احضار او اشعار خواهشمند است از نتیجه این اقدام این وزارت را آگاه نمایید.

وزیر دادگستری - علی اصغر حکمت‏

یک نفر از نمایندگان - این چه تاریخی است؟

مکی - ۲۵/۲/۱۳۲۲ می‌باشد، ایشان وزیر پیشه و هنر بودند حالا این شخص چکاره است، بنده می‌گویم این شخص که می‌آید به تهران و مدیر کل سازمان بانک می‌شود چون شوهر خواهر آقای هژیر بود بعد وقتی که آقای هژیر وزیر دارایی می‌شوند ایشان را با روزی ۱۲ لیره می‌فرستند به اروپا و ناظر مالی کمیسیون خرید اسلحه می‌شوند این یکی (مهندس رضوی - مگر اسلحه خریده‌اند آقا) چه عرض کنم به این عنوان در اروپا است. آقای مهندس شه‌منش در راه‌آهن داماد آقای آشتیانی این شخص چندین سال بود در راه‌آهن کار کرده بود و کبدش را روی این کار گذاشته بود یک دسته از مهندسین را می‌خواستند به اروپا بفرستند آقای شه‌منش هم جزو آن دسته بود ارفاق کردند چون مهندس است برود به اروپا، معالجه هم بکند و هم این که به تحصیلاتش ادامه بدهد شوهر خواهر دیگر آقای هژیر آقای دولتشاهی در راه‌آهن بود، این آقای مهندس بدبخت و بیچاره را نگذاشتند برود و این شخص را فرستادن به اروپا داماد دیگری داشتند در مجلس ایشان را هم بردند به عضویت هیئت مدیره بانک رهنی (منصف - خوب کاری کردند، کار بدی نکردند، بسیار کار به جایی بود جنابعالی که داخل خصوصیات اشخاص می‌شوید خوب است اشخاص را بشناسید آقای مقبل بسیار شخص شریفی هستند) آن شخص را من نمی‌گویم داماد ایشان آقای دولتشاهی که راه‌آهن بوده است می‌گویم برای این که گذرنامه آقای مهندس شه‌منش صادر شده است و آن شخص بفرستند و اصلاً غیر از این هم بنده چند فقره مدارک، اسناد و اطلاعات دارم که چون عرض کردم نخواستم چون مدرک حرف زده باشم این‌ها را به موقع خودش اعلام جرم می‌کنم آقای دکتر معظمی یکی دیگر از آقایان از جوانان مجلس اسناد بنده را دیده‌اند در خاتمه عرایض یک موضوع کوچکی را خواستم عرض کنم و آن موضوع بودجه راه‌آهن دولتی ایران است این راه‌آهن دولتی ایران آستین سرخود است یا قانونی گذشته، اینجا که چندین میلیون اموال مردم و تجار دولت در آن هست (صحیح است) و اخیراً هم وارد سیاست شده است (صحیح است) بنده استدعا می‌خواهم بکنم از جناب آقا حکیم‌الملک این بنگاه راه‌آهن دولتی که شریان حیاتی این مملکت است این بنگاه را از جرگه سیاست خارج بکنند (صحیح است) یک شخص بی‌طرفی را بگذارید آنجا که با کمال بی‌طرفی بنگاه راه‌آهن را اداره بکند (صحیح است) چون بنگاه راه‌آهن تماس با مال‌التجاره مردم دارد و بایستی با بی‌طرفی کار کند و من استدعا دارم که هزینه و درآمد این بنگاه را به اطلاع نمایندگان برسانند که هزینه و درآمد این بنگاه را به اطلاع نمایندگان برسانند که درآمد و هزینه آن معلوم شود (آشتیانی‌زاده - اگر نشود استیضاح خواهم کرد) و تنها راهش این است که بنگاه راه‌آهن مستقل باشد و از سیاست مطلقاً دور باشد و تابع وزارت راه هم نباشد که هر روز اعمال نفوذ در آن بکنند و دیگر این که راجع به تجار کلیمی یک تذکر کوچکی می‌دهم، این اشخاص ارز این مملکت را دارند خارج می‌کنند دولت جناب آقای حکیمی اگر تنها همین اقدام را بکنند اطمینان می‌دهم که بزرگ‌ترین اقداماتی است که به نفع تمام اهالی این مملکت کرده‌اند، این اشخاص مثل سیل دارند ارز این مملکت را می‌برند، یک کتانه‌ای در این مملکت بوده که وقتی آمد اینجا شوفر بود، بعد نمایندگی چند ماشین را گرفته، نمایندگی هر کدام از این ماشین‌ها را واگذار کرده به یک دسته و حالا هم در ایران نیست و در آمریکا است ولی از هر اتومبیلی که به ایران فرستاده می‌شود ده درصد کمیسیون می‌گیرد یک کمیسیون هم دست دومی که در اینجا هستند می‌گیرند، بنده استدعا می‌کنم توجه کنید میلیون‌ها ارز این مملکت را این‌ها به عناوین مختلفه دارند می‌برند (صحیح است) همین طور که در کشورهای دیگر با ما معامله می‌کنند ما هم همان طور با آنها معامله بکنیم آقای فرمودند که یکی از نزدیکان ایشان را که در اتریش بوده به آن اجازه نداده‌اند تجارت بکند در خود آمریکا در اغلب نقاط دنیا اجازه خرید و فروش و تجارت نمی‌دهند مگر تحت یک مقررات و شرایطی بنده استدعا می‌کنم این را هم توجه بفرمایید همان مقررات و شرایطی که دیگران وضع کرده‌اند ما هم یک درجه خفیف‌ترش را در این مملکت اجرا بکنیم تا بتوانیم جلوگیری از خروج ارز بکنیم و یک موضوع دیگری که می‌خواهم عرض کنم موضوع نان مردم است، اینجا آمدند دو جور نان درست کرده‌اند و من نمی‌دانم کی‌ها درست کرده‌اند یک جو کیلویی ۷/۸ قران یک جور هم نان معمولی برای ما درست کرده‌اند اولاً روز اولی که نان آزاد درست کردند گفتند هر کس می‌خواهد دکان باز بکند آن دکان‌هایی که نان معمولی می‌پخت و به مردم می‌داد آن دکان به جای خودش محفوظ بود کمک کم تمام این دکان‌هایی که نان دولتی تهیه می‌کردند و به مردم می‌دادند بستند آزاد پزی شده است و امروز کار به جایی رسیده است که از ۵۰ دکان دولتی که از آرد و بار دولتی استفاده می‌کرد یکی از آنها باز نیست یا اگر باز هستند همه‌شان آزاد پز شده و از این لحاظ نان مردم یک من ۱۵ ریال ۱۴ ریال خریده می‌شود اگر بخواهید عملاً هزینه زندگی را پایین بیاورید دستور بدهید که آن دکان‌های آزاد پزی یا واقعاً آزاد بخرند و آزاد بفروشند یا این که (آشتیانی‌زاده - آزاد می‌خرند) تمام آن دکاکینی که سال‌ها گندم و جنس از دولت می‌گرفتند موظف باشند که گندم و جنس بگیرند و با همان نرخی که دولت معین می‌کند یک من ۶ قران، ۷ قران خیلی ارزان‌تر هم بکنید تا این که مردم آن طبقه‌ای که نمی‌توانند نان آزاد بخرند از این نان معمولی استفاده بکنند و این عمل در پایین آوردن هزینه زندگی تأثیر بسزایی دارد و در خاتمه عرایضم عرض می‌کنم که مربوط به یک موضوع است که باعث افتخار ایران است، آقایان سابقه دارند که آقای دکتر حسابی که اخیراً به آمریکا تشریف برده‌اند ایشان تفرشی هستند آقای دکتر حسابی که امروز در شیکاکو هستند در آن فرضیه‌ی اتم و آن فرضیه را دارند که مورد توجه تمام جهان قرار گرفته است ایشان تفرشی هستند و بنده هم چون افتخار نمایندگی تفرش را دارم اقتضا دارد که در اینجا مطالبی راجع به تفرش و آشتیان و گرگان به اطلاع جناب آقای وزیر فرهنگ و همچنین آقای وزیر بهداری برسانم، تفرش آشتیان و گرگان اینجاها مهد تربیت رجال این مملکت بوده‌اند (صحیح است) مثل میرزا تقی خان امیر کبیر هزاره‌ای و قائم‌مقام فراهانی و همچنین رجالی مثل مستوفی‌الممالک که خود جناب آقای حکیمی هم مدت‌ها با ایشان کار کرده‌اند همچنین سایر رجال این مملکت که همین الان هم سرکار هستند غالباً یا تفرشی یا آشتیانی یا گرگانی یا اراکی هستتند (یک نفر از نمایندگان - آقای دکتر امینی یادتان نرود) ایشان آخر لواسانی هستند البته همه جا رجال تربیت کرده منتهی اینجاها که مهد تربیت رجال این مملکت بوده فرهنگ و بهداشت خوبی ندارد و اخیراً که آقای دکتر حسابی باعث افتخار ایران است و در دنیا هم می‌شناسند ایشان را (صحیح است) ایجاب می‌کند که ما این چند بخش را یا چند ده را چند قصبه را، یک شهرستانش بکنیم و به فرهنگ و بهداشتش هم یک توجه بیشتری بشود تا با این استعدادهایی که در این سرزمین هست اهالی بتواند با داشتن بهداشت برای آتیه مملکت خودشان مفید واقع شوند یک کاغذی هم جناب آقای قائم مقام‌الملک به بنده نشان داده‌اند که به ایشان نوشته است از لندن نوشته‌اند که سابق بر این به ایران می‌گفتند پرس و اخیراً که گفته‌اند ایران بنویسند غالباً این را به ایراک عوض می‌کند و هیچ کس ما را آنجا نمی‌شناسد و ما باید دو ساعت فرهنگ ببریم به ایشان دایرةالمعارف نشان بدهیم که این ایراک همان پرشیای قدیم است و پرشیا همان ایران است، خواهش کردند این موضوع را توجه فرمایند که جناب آقای حکیمی راجع به این لغت دو مرتبه تجدید نظر بکنند و دو مرتبه دستور بدهند در خارجه در سفارتخانه‌های ایران همه جا لغت پرشیا را (یک نفر از نمایندگان - نه آقا نه آقا این گذشته) این چند تا تلگراف راجع به ژاندارمری است که به جناب آقای وزیر کشور تقدیم می‌کنم بنده عرایضم تمام شد، در خاتمه عرایضم ذکری از همکار محترم خودم آقای قبادیان کردم و ایشان از لحاظ این که سابقه بیشتر دارند سزاوار این بود که بنده تحمل بکنم حتی یک دفعه هم که فرمودند تحمل کردم و نخواستم به ایشان جوابی عرض کرده باشم ولی چون ایشان سوابق خدمت‌شان و وطن‌پرستی‌شان اقتضا می‌کند که بنده از ایشان معذرت بخواهم، معذرت می‌خواهم (احسنت)

قبادیان - اجازه می‌فرمایید؟

نائب رئیس - آقای نخست وزیر فرمایشی دارند؟ بفرمایید،

نخست وزیر - آقایان محترم، من خیلی خوشوقتم از این که در ضمن نطق‌هایی که تا به حال ایراد شده اعم از این که به عنوان موافقت با دولت باشد یا به عنوان مخالفت، آقایان نمایندگان مطالبی را که اظهار فرموده‌اند که بیشتر آنها ضمن برنامه دولت قید شده است. مثلاً تمام ناطقین محترم به پایین آوردن هزینه زندگی اشاره فرمودند و دولت من این موضوع را یکی از مواد مهم برنامه قرار داده منتهای مراتب راه عملی کردن آن را ذکر نکرده و علت هم این است که تهیه طرق نیل به این مقصود محتاج به مطالب کامل و دقیق می‌باشد و حتی بعضی‌ها طریقی را که به رخ دیگر برای رسید به این مقصود پیشنهاد می‌نمایند مخالف آن مقصود می‌دانند. بنابراین و نظر به اهمیت امر دولت من از پایین آوردن هزینه زندگی مؤثر باشد از قبیل نرخ اسعار خارجی و کم کردن مقدار اسکناس

رایج و لیره مشغول مطالعه بوده و امیدوارم که به زودی طرق حل مناسبی برای عملی کردن آن معین و اتخاذ شود.

همین طور آقای رحیمیان و بعضی از آقایان دیگر حذف مخارج غیرضروری و تجملی را پیشنهاد فرمودند و این خود یکی از مواد برنامه دولت می‌باشد ولی بدیهی است که اجرای آنها به آن تندی چابکی که آقای فولادوند پیشنهاد فرمودند عملی نخواهد بود. ایشان پیشنهاد کردند که بدون اندک تأمل روی تمام اتومبیل‌های دولتی به غیر اتومبیل وزرا و معاونین یک قلم نه بکشم و حال آن که من برای امکان اجرای بعضی از وظایف قانونی از قبیل تعقیب جرایم و رسانیدن سریع کمک بهداشتی و نظایر آن داشتن اتومبیل را لازم‌تر و ضروری‌تر می‌دانم تا برای خود وزرا و معاونین آن‌ها.

بنابراین از روز اول تشکیل دولت نه فقط موضوع اتومبیل بلکه سایر مخارج غیرضروری را تحت مداقه قرار داده فعلاً یک مقداری از این مخارج را از قبیل حذف بعضی از وسایل نقلیه و احضار بعضی از مأمورین که در خارجه بدون ضرورت با گرفتن هزینه و فوق‌العاده اقامت دارند موقوف کردم و همین رویه مرتباً تعقیب شده و خواهد شد.

من در این موقع نمی‌خواهم وارد جزئیات شده و در تمام موضوعاتی که آقایان نمایندگان محترم ضمن بیانات خود به آن اشاره فرموده‌اند داخل بحث شوم ولی لازم می‌دانم در مورد سه مسئله که ممکن است مسکوت ماندن آنها موجب سوء تفاهم گردد توضیح دهم و آن سه امر عبارت است از تجدید قرارداد بعضی از افسران آمریکایی و استقراض از بانک بین‌المللی و آزادی انتخابات.

در موضوع اول باید عرض کنم که در آبان ماه ۱۳۲۲ مجلس شورای ملی به موجب قانونی که تصویب نموده به دولت اجازه داد که عده از افسران آمریکایی را که از سی نفر تجاوز نکند به منظور اصلاح امور اداری ارتش استخدام نماید و همان قانون به دولت اجازه داد که در صورت لزوم قرارداد استخدامی آنها را تجدید کند. در کابینه سابق دولت لزوم تجدید قرارداد آنها را تشخیص داده و با اجازه قانون آبان ماه ۱۳۲۲ آن را تجدید نموده است و برخلاف آنچه در بعضی اخبار یا جراید منتشر کرده‌اند بین ایران و آمریکا به هیچ وجه پیمان نظامی منعقد نشده است.

در موضوع دوم یعنی موضوع استقراض از بانک بین‌المللی باید عرض نمایم که کلیتاً در باب استقراض چه از داخله و چه از خارجه من و دولت من با جناب آقای تقی‌زاده و نمایندگان محترم دیگر هم‌عقیده بوده و آن را مادام که دستگاه مقتدری برای رسیدگی هزینه‌های دولت ایجاد نشده و مادام که اطمینان کامل برای صرف به موقع هر وجهی که به دست دولت برسد حاصل نگردیده است مضر می‌دانم (صحیح است) و در هر صورت چون هیچ استقراض بدون تصویب مجلس شورای ملی صورت قانونی نخواهد داشت (صحیح است) لذا دولت من که قید به رعایت کامل قوانین مملکتی است بدون اطلاع و تصویب مجلس به چنین امر اقدام نخواهد کرد در برنامه هفت ساله که در دست تکمیل است احتمال امکان استقراض برای چند سال بعد پیش‌بینی شده دولت من آن برنامه را تعقیب می‌نماید و اگر بقای عمری باشد در موقع خود لزوم یا عدم لزوم استقراض را به عرض مجلس شورای ملی خواهد رسانید (صحیح است)

در موضوع سوم یعنی آزادی انتخابات من با کمال قوت قلب عرض می‌نمایم که از طرف دولت من (صحیح است) هیچ مداخله‌ی غیرقانونی در امر انتخابات نخواهد شد و از هر مداخله‌ی غیرقانونی دیگر جلوگیری به عمل خواهد آمد (صحیح است) و تصور می‌کنم که آقایان محترم با اندک نظری به سوابق خدماتی که من شخصاً در رعایت اصول مشروطیت درام تصدیق خواهند فرمود که در این اظهارات راه مبالغه نمی‌پیمایم.

بعد از این توضیح به استحضار نمایندگان محترم می‌رسانم که دولت من با یک نیت پاک و اراده راسخ شروع به اصلاحاتی خواهد نمود که متضمن منافع کشور بوده و در نتیجه آن بتواند برای طبقات زحمتکش ایران که قسمت بزرگ آن را زارعین و برزگران تشکیل می‌دهند وسایل زندگانی بهتری فراهم آورد البته بدیهی است که تحسین وضع زندگانی طبقات زحمتکش میسر نخواهد شد مگر با بالا بردن سطح زندگی مردم یعنی فراهم ساختن موجباتی که در اثر آن به دست توده مردم ثروت بیشتری برسد تا بتوانند برای خود وسایل زندگانی بهتری فراهم آورند و رسیدن به این مقصود هم ممکن نخواهد بود مگر با تشویق ابتکارات افراد. من و دولت من جهد خواهیم نمود که برای افراد مردم وسایلی تهیه کنیم که در اثر آن بتوانند سرمایه‌های انفرادی و اجتماعی را به کار انداخته و ثروت‌های بی‌شماری را که دست قدرت در طبقات تحت‌الارضی این کشور برای اولاد این سرزمین به ودیعه گذاشته است استخراج نمایند و امیدوار چنانم که تحت سرپرستی اعلیحضرت همایون شاهنشاهی و تقویت مجلس شورای ملی بتوانم این آرزوی خود را عملی سازم (صحیح است) ما تمام مساعی خود را با کار خواهیم برد که فساد و مخصوصاً از رشا و ارتشا و اختلاس و حیف و میل اموال دولتی قویاً جلوگیری شده و مرتکبین این جنایات به اشد محازات برسند (صحیح است، احسنت) ولی بدیهی است و همان طوری که هنگام معرفی دولت و تقدیم برنامه دول اظهار کردم درجه‌ای رسیدن به این مقاصد متناسب خواهد بود با فرصتی که نمایندگان محترم به دولت بدهند و تقویتی که از طرف مجلس شورای ملی به عمل آید.

آقایان محترم امروز موقعیت دنیا و مخصوصاً اوضاع ایران اجازه نمی‌دهند که وقت زمامداران مملکت که مجلس شورای ملی را می‌توان در رأس آنها قرار داد صرف مشاجره و مباحثه در اطراف اختلاف نظرهایی بشود که ممکن است بین افراد با احزاب و دسته‌جاتی موجود باشد - ما اگر بخواهیم برای میهن‌پرستی و هم‌میهنان عزیز خود راه نجاتی پیدا کنیم برای ما حتم و ضروری است که اختلاف بین زید و عمر را کنار گذارده و همگی یعنی نه فقط افراد هیئت دولت نه فقط افراد اعضای مجلس شورای ملی نه فقط کارمندان وزراتخانه‌ها بلکه افراد ملت ایران دست اتفاق به یکدیگر بدهیم و مشکلاتی را که در جلو داریم رفع کنیم.

من برخلاف عقیده آقای فولادوند در خود و همکاران خودم این اندازه توانایی سراغ دارم که بتوانم به سهم خود به این امر خطیر اقدام کرده و تحصیل موفقیت نمایم و اگر چنین اراده راسخ و چنین توانایی تزلزل‌ناپذیر را در خود سراغ نداشتم قدم گذاردن به این میدان را برای خود جایز نمی‌شمردم و برای چهل سال دوستی و پاکدامنی که امتحان آن را به تصدیق آقای فولادوند داده‌ام نیروی خاصی قائل هستم که نه تنها می‌تواند از مفاسد جلوگیری نماید بلکه مبدأ اقدامات اصلاحی مهمی واقع شود منتهای مراتب و به طوری که عرض کردم درجه موفقیت من و دولت من متناسب با میزان فرصتی خواهد بود که به من داده می‌شود و مقدار تقویتی خواهد بود که نسبت به من اعمال خواهد گردید.

در موضوع سیاست خارجی که بعضی از آقایان به آن اشاره فرمودند من ناچارم بعضی حقایق را که اصول سیاست خارجی من و دولت من می‌باشد در اینجا به طور صریح بیان نمایم.

همان طور که در برنامه دولت قید شده است یکی از اصول سیاست خارجی من تحکیم روابط دوستانه ایران با تمام دولت‌های دوست خواهد بود مخصوصاً دولت‌های همجوار ایران و دولت‌های معظم دنیا برای دولت و ملت ایران‌دوستی با دولت‌های معظم و مخصوصاً دولت‌های معظمی که با ایران همه قسم منافع مشترک دارند و از آن جمله دولت اتحاد جماهیر شوروی و دولت بریتانیای کبیر و دولت ایالات متحده آمریکا می‌باشد از ضروریات اولیه به شمار می‌رود و آقایان نمایندگان محترم مطمئن باشند که من و دولت من از صمیم قلب طالب این دوستی و خواهان تحکیم کامل آن می‌باشیم. ولی در عین حال من باید از این کرسی خطابه به تمام هم‌میهنان عزیز خود اعلام نمایم که من و دولت من دوستی هیچ دولتی را به ضرر ایران و ایرانیان نخواهیم خرید و هر قدمی که برای تشیید روابط دوستی با دولت‌های بیگانه برداریم باید متضمن حفظ منافع ایران و رعایت احترام متقابل باشد و نیز دولت من نسبت به دفاع از حقوق ملت ایران در هر کجا و در هر مورد که باشد جد وافی به عمل خواهد آورد.

اصول سیاست خارجی و سیاست داخلی خود را با کمال اختصار به عرض نمایندگان محترم رساندم و تمنا دارم اصول معروض را با منویات خود تطبیق فرمایند و اگر با من و دولت هم‌عقیده هستند به برنامه دولت رأی دهند تا دولت بتواند هر چه زودتر به کارهای اساسی شروع نماید.

نائب رئیس - آقای قبادیان.

قبادیان - اولاً بنده عقیده دارم موافقت بشود به برنامه دولت و البته مجلس رأی بدهد و بیش از این دولت را معطل نکنید بنده نسبت به آقای حکیمی و کابینه ایشان کمال اعتماد و اطمینان را دارم و امیدوارم با وزرایی که آورده‌اند بتوانند یک خدمات برجسته‌ای را برای مملکت انجام دهند و آن طوری که بعضی از همکارن محترم بنده ناامید هستند بنده امیدواری هم دارم فقط ناامیدی بنده از این است که تشتت در مجلس باشد و ما نگذاریم که دولت‌ها کار بکنند و الا بنده یقین دارم که هر دولت ایران که روی کار بیاید میل دارد به کشور خودش خدمت بکند (صحیح است) اما مطلبی که بنده ر ا وادار کرد که چند کلمه توضیح بدهم این است که چون آقای مکی عذرخواهی کردند و بنده این قدر گذشت دارم که از این چیزها بگذرم و بعضی چیزهایی که نسبت به ایشان داشتم صرفنظر بکنم و به این مناسبت از این قسمت صرفنظر کردم اما یک قسمت را می‌خواستم توضیح بدهم چون به من توهین شد ایشان گفتند آقای هژیر املاک

قبادیان را به قبادیان برگردانید از آقای رئیس محترم مجلس بنده شهادت می‌خواهم آیا املاک بنده را آقای هژیر به من برگرداند؟ بنده از آقای هژیر دلتنگ هستم چه نه تنها املاک بنده را به بنده برنگرداند حقوق حقه بنده را هم پایمال کرد ولی من افتخار این را دارم که یک نفر ایرانی هستم و به تمام معنی از حقوق ملت ایران دفاع می‌کنم و اگر یک وزیری هم واقعاً خدمت کرده باشد من دوست ندارم به او توهین بشود زیرا خدمتگذاران مملکت دلسرد می‌شوند بنده تمام هستیم هنوز در دست دولت است با این که حکم محکمه بر له بنده صادر شده است و در دست بنده است، از دوره چهارده آقای دکتر معظمی و آقای ملک مدنی اطلاع دارند با هشتاد و سه امضا حکم محکمه را نسبت به املاک بنده مجلس موافقت کرد من از آن حکم استفاده نکردم و مطب مقررات کشور بودم و مطیع مقررات کشور هم هستم حقوق حقه‌ی دیگران را دادند ولی من چون مطبع مقررات کشور بودم هنوز هم نداده‌اند و در این قضیه هم به فکر نیستم اگر چنانچه از گرسنگی هم بمیرم مرتکب خیانت به ایران نمی‌شوم (صحیح است) بنده خیال می‌کنم خارجی و داخلی بنده و خانواده بنده را می‌شناسند و مایه افتخار بنده است که ایرانی به دنیا آمده و ایرانی هم از دنیا خواهم رفت (احسنت، احسنت)

نمایندگان - رأی، رأی.

نائب رئیس - عده‌ای از آقایان رأی کفایت مذاکرات خواسته‌اند مقدم بر همه آقای مسعود ثابتی است اگر اجازه می‌دهید که رأی گرفته بشود.

نمایندگان - رأی، رأی.

یمین اسفندیاری - بنده مخالفم.

نائب رئیس - آقای مسعود ثابتی توضیحی دارید بفرمایید.

مسعود ثابتی - بنده کفایت مذاکرات را از این جهت پیشنهاد کردم که الان چندین ماه از عمر دوره ۱۵ مجلس شورای ملی گذشته و در تمام این مدت انتظار داشتیم دولت برای بهبود زندگی مردم مخصوصاً این گرانی طاقت‌فرسا فکری بکند و چاره‌ای بنماید دولت هم در این انتظار بود که با اطمینان به تقویت و پشتیبانی مجلس شورای ملی چاره‌ای بکند، خلاصه دولت در انتظار مجلس و مجلس در انتظار دولت و مردم مستأصل و بیچاره این مملکت در انتظار هر دو (صحیح است) حالا هم برنامه دولت مطرح است، برنامه‌ها همین طورها است، این برنامه یعنی برنامه سابق بسیار خوب تنظیم شده بود و این برنامه هم بسیار خوب تنظیم شده است، اصل اجرای برنامه است که کیفیت این قسمت را هم آقای حکیمی در مقدمه‌ی برنامه به طور جامع تعیین کرده‌اند و می‌گویند به تناسب فرصتی که به ما داده شود در اجرای برنامه ساعی خواهیم بود (کاملاً صحیح است) بنابراین بنده تصور می‌کنم آقایان هم که تا به حال اعم از مخالف یا موافق فرمایشاتی فرموده‌اند یا شاید تذکراتی بوده است که به دولت داده شده است، این مذاکرات بعد از رأی اعتماد هم ممکن است به دولت داده شود (صحیح است) بنابراین آقایان موافقت بفرمایید که تکلیف دولت تعیین شود. زیرا عدم تکلیف قطعی دولت بهانه تازه‌ای شده است برای راکد ماندن کارها. این است که آقایان موافقت بفرمایید که تکلیف دولت معین بشود و انشاء‌الله با دلگرمی و تقویت مجلس به کارهای مملکت برسند.

نمایندگان - انشاء‌الله.

نائب رئیس - آقای یمین اسفندیاری بفرمایید.

یمین اسفندیاری - قاعدتاً نماینده‌ای که جزو موافقین دولت اسم‌نویسی می‌کند یکی از شرایطش این است که زودتر موافقت بکند که دولت بتواند شروع به کار کرده باشد و آن انتظاراتی که از آن دولت هست انجام بشود، بنده هم همین عقیده را دارم و با حسن نیتی که از رئیس محترم دولت و وزرای ایشان در نظر است قطع دارم آنچه تذکر داده شده است سعی خواهند کرد که هر قدر ممکن است زودتر آسایش عمومی را فراهم بکنند (صحیح است) بنده هم تذکراتی یادداشت کرده بودم که به عرض مجلس شورای ملی و هیئت محترم دولت برسانم نسبت به فرهنگ، نسبت به بهداری، نسبت به دادگستری، بانک کشاورزی، بانک ملی و همچنین سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی و قسمت‌هایی راجع به مازندران که تا به حال متأسفانه در مدت ۶ ماه موفق نشدم به عرض دولت وقت و مجلس شورای ملی برسانم در این موقع استفاده کرده به عرض می‌رسانم و توجه دولت را جلب می‌کنم ولی خودداری می‌کنم زیرا گمان می‌کنم تذکراتی که داده شده است دولت اگر مجالی پیدا کند نسبت به تمام کشور که برای دولت فرق نمی‌کند مازندران یا سایر نقاط توجه خاصی مبذول خواهند داشت دیگر احتیاج به این که عرضی بکنم ندارد، اما موضوع سیاست خارجی است ..

نائب رئیس - راجع به کفایت مذاکرات صحبت بفرمایید.

یمین اسفندیاری - که در اینجا لازم می‌دانم توضیح بدهم نسبت به این قسمت هم از تفصیل خودداری می‌کنم و در آتیه در موقعی که بودجه مطرح می‌شود یا در مواردی دیگر که دولت حضور داشته باشد عرایضی خواهم کرد ولی فعلاً هم در این قسمت به خودم حق می‌دهم پشت تریبون بگویم که هیچ ایرانی نبوده است بخواهد با هیچ دولت خارجی کوچک‌ترین سوء تفاهمی ایجاد بکند (صحیح است) باید حقیقت مطلب را پی برد در خاتمه عرایضم آقای مدیر محترم روزنامه داد را مخاطب می‌سازم و می‌گویم (یک نفر از نمایندگان - اینجا که نیستند) هر کجا که هست بنده می‌خواهم بگویم از روزی که به آقای حکیمی رأی تمایل دادم با ایشان ملاقاتی نکرده به منزل‌شان هم نرفتم، از ایشان و همچنین از وزرای ایشان و نه از وکلایی که با ایشان رابطه داشتند هم توقعی نداشتم بردار بنده یک فردی است از افراد این مملکت و در یک وزارتخانه‌ای هم سوابق ممتدی داشته در دوره گذشته هم برای آمدن تهران و عضویت کابینه نه ایشان تقاضایی کرده بود نه من، جناب اشرف آقای قوام‌السلطنه ایشان را با یک اصرار فوق‌العاده زیادی که نه من راضی بودم نه برادرم آوردند حالا آقای نخست وزیر مختارند و آزادند هر کس را که می‌خواهند وزیر خارجه بکنند از طرف بنده و از طرف برادر من هیچ گونه تقاضایی و استدعایی از ایشان نشده است و نمی‌شود ایشان یک فنکسیونر دولت هستند هر چه رئیس دولت بگوید مطیع اوامر ایشان خواهند بود.

نائب رئیس - رأی می‌گیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که کفایت مذاکرات موافقند قیام نمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد یکی از آقایان پیشنهاد کرده‌اند که به موجب ماده ۹۲ رأی اعتماد گرفته شود (صحیح است) عده حاضر ۹۰ نفر آقایانی که موافقند با کابینه آقای حکیمی ورقه سفید می‌دهند مخالفین ورقه کبود.

قبادیان - عده را فرمودید اعلام رأی هم شده است ۹۰ نفر است.

نائب رئیس - آقایان توجه بفرمایید آقا سید کمال به شما که گفته که رأی بگیرید مطابق ماده ۹۲ اسم آقایان خوانده می‌شود می‌آیند اینجا رأی‌شان را می‌اندازند پیشنهادی شده است آقای ناصر ذوالفقاری پیشنهاد کرده است.

محمدعلی مسعودی - مسترد کردند.

ناصر ذوالفقاری - بنده پیشنهاد کردم چرا مسترد کنم؟

نائب رئیس - بخوانید آقا.

اقبال - اسامی آرایی که موافقند بخوانید.

(اخذ و استخراج آرا به وسیله آقایان منشیها به شرح زیر به عمل آمد)

اسامی موافقین آقایان: عزیز اعظم زنگنه - فولادوند - علی وکیلی - امیر نصرت اسکندری - ملک‌پور - عرب شیبانی - رفیع - رضا حکمت - گرگانی - امیر حسین بختیار - موسوی - آقا خان بختیار - ضیاء ابراهیمی - حبیب‌الله امین - دکتر متین دفتری - صفا امامی - رحیمیان - غضنفری - پالیزی - قبادیان - کفایی - دکتر بقایی - اقبال - نیک‌پور - نبوی - مهندس رضوی - ابوالحسن رضوی - افخمی - سلطانی - دکتر اعتبار - باتمانقلیچ - افشار - آصف - ملک مدنی - صاحب دیوانی - سلطان‌العلما - ابوالقاسم بهبهانی - دکتر راجی - مهندس هدایت - محمدعلی مسعودی - دکتر مصباح‌زاده - سید ابوالحسن حائری‌زاده - لیقوانی - ناصر ذوالفقاری - تولیت - کشاورز صدر - بهادری - امامی اهری - منصف - یمین اسفندیاری - مسعود ثابتی - عباس مسعودی - بوداغیان - فرامرزی - ممقانی - دکتر طبا - عباسی - دکتر مجتهدی - نصرت‌الملک ملکی - مهدی صدرزاده - سالار بهزادی - گنجه‌ای - دکتر ملکی - دکتر آشتیانی - قوامی - تقی‌زاده - نورالدین امامی - ارباب گیو - دکتر فلسفی - اسلامی - عبدالقدیر آزاد - صاحب‌جمع.

مخالف - عباس اسکندری.

ممتنعین آقایان: شریف‌زاده - اردلان - حاذقی - سید علی بهبهانی - آشتیانی‌زاده - محمود محمود - اعزاز نیک‌پی - دکتر امین - شریعت‌زاده - صادقی - نواب - گلبادی - خویی‌لر - فاضلی - دادور.

نائب رئیس - عده حاضر ۹۰ نفر دولت به اکثریت ۷۶ رأی تصویب شد و رأی اعتماد داشت.

نمایندگان - مبارک است.

نخست وزیر - از ابراز حسن ظن نمایندگان سپاسگزارم امیدوارم دولت خود را شایسته این لطف آقایان نشان دهم و به خواست خداوند متعال موفق گردم.

نمایندگان - انشاء‌الله.

۴. موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه‏

نائب رئیس - جلسه آتیه به روز سه‌شنبه ۲۲ دی ماه چهار بعد از ظهر.

(مجلس ساعت ده و یک ربع بعد از ظهر ختم گردید)

نائب رئیس مجلس شورای ملی - امیر حسین ظفر ایلخان‏